ALI

Members
  • تعداد محتوا

    3,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    65

تمامی ارسال های ALI

  1. [color=darkblue][quote]چیزی بیشتر از کپی ناقصی از OICW نیست![/quote] چی می بینم ، مهرداد ؟؟؟ مهرداد جان خیلی خیلی (مجددا) خوش اومدی ، دلمون برات تنگ شده بود.[/color]
  2. ALI

    مصعب بن زبیر

    [color=darkblue]دوست عزیز جناب ramtin_shahab7 در برخی از تواریخ آمده است که مصعب بن زبیر ، برخلاف برادر ارشد خود ، به خاندان عصمت و طهارت ارادت داشته است و حتی قصد عزیمت به صحرای کربلا و یاری حضرت سیدالشهدا (ع) را داشته است. اما می بینیم که سرانجام حب مال و مقام در وی چنان اثر می گذارد که از خاندان عصمت و طهارت دور می شود. مصعب بن زبیر پس از استیلای بر کوفه و پس از اینکه رقیب سرسخت خود ، مختار ، را از میان برداشت ، بنای مخالفت با شیعیان و دوستداران اهلبیت (ع) را گذاشت. با مراجعه به کتاب لهوف می توان به رفتارهای غیر انسانی مصعب در کوفه پس از از میان برداشتن مختار پی برد. به هر حال مصعب بن زبیر هر چند که در جوانی به خاندان اهلبیت (ع) عقیده و ارادت داشت ، ولی در هر صورت حب جاه و مقام در وی باعث شد که به خاندان اهلبیت (ع) پشت کند و به قاتلین و جنایتکاران فاجعه کربلا امان بدهد و با کمک آنها به جنگ منتقم خون شهدای کربلا (مختار) برود و پس از از میان برداشتن مختار نیز بنای بدرفتاری با کوفیان و ظلم و ستم به آنها را بگذارد. البته هیچ گاه نمی توان مصعب بن زبیر را همردیف افراد خبیثی چون ابن زیاد ، عبدالله بن زبیر و ... قرار داد. اما به هر حال او نیز به سهم خود دارای خطاها و لغزش هایی (جنایات او پس از از میان برداشتن مختار) بوده است که نمی توان آنها را نادیده گرفت. به نظر من مصعب بن زبیر قابل دفاع نیست. درباره ابراهیم بن مالک نیز حق با شماست ، البته منظور دوستان این نیست که او را (پناه بر خدا) گناهکار جلوه دهند ، بلکه منظور این است که او نیز در اواخر کار خود دچار بی بصیرتی شد. خداوند متعال همه ما را از لغزش ها حفظ کند و همه ما را به راه راست هدایت فرماید.[/color]
  3. به نام خدا معرفی تانک های ژوزف استالین <
  4. [color=darkblue][quote]آمریکایی ها مجبور شدن بخاطر وزن زیاد آبراهامز از این موتور استفاده کنند. مهمترین دلیل استفاده از این موتور اینه. خیلی بره، حدود 55 کیلومتر بر ساعت. بیشتر از این نمیتونه، یعنی وزنش اجازه نمیده...[/quote] البته استفاده از موتور توربینی در آبرامز به خاطر وزن زیاد این تانک نیست. چرا که آبرامز 62 تن وزن دارد ، درحالیکه LEOPARD2A6 نیز 62 تن وزن دارد ولی از موتور پیستونی استفاده می کند. مرکاوا مارک 4 نیز 65 تن وزن دارد ولی از موتور پیستونی استفاده می کند. چلنجر 2 نیز 63 تن وزن دارد ، ولی از موتور پیستونی استفاده می کند. استفاده از موتور توربینی در آبرامز به دلیل شتاب و تحرک بیشتر این تانک است. چرا که موتورهای توربینی شتاب بیشتری نسبت به موتورهای پیستونی برای تانک فراهم می آورند. سرعت جاده ای آبرامز هم تقریبا بیشتر از تانک های همرده خود می باشد. سرعت جاده ای آبرامز به 70 کیلومتر بر ساعت می رسد. درحالیکه مرکاوا مارک 4 و چلنجر 2 دارای سرعت جاده ای 60 کیلومتر بر ساعت می باشند. تانک های سری لئوپارد 2 نیز دارای سرعت جاده ای 70 کیلومتر بر ساعت می باشند.[/color]
  5. با سلام و عرض تشکر خدمت دوستان گرامی دو ویدئو از تانک ژوزف استالین را تقدیم حضور دوستان می کنم. ویدئوی اول با حجم 1.3 مگ با فرمت ام پی 4 [url=http://parsaspace.com/files/9754394884/?c=735]لینک دانلود از پارسا اسپیس[/url] ویدئوی دوم با حجم 5 مگ با فرمت FLV [url=http://parsaspace.com/files/2754394884/?c=744]لینک دانلود از پارسا اسپیس[/url]
  6. [color=darkblue]با تشکر از پی سی خور عزیز. وجود موتور توربینی در آبرامز باعث افزایش شتاب و مانور این تانک شده است، البته موتورهای توربینی چند محدودیت نیز دارند. قیمت موتورهای توربینی به نسبت موتورهای پیستونی گرانتر است. موتورهای توربینی دارای مصرف سوخت بیشتری نسبت به موتورهای پیستونی هستند. و همچنین موتورهای توربینی نسبت به گرد و غبار حساسیت بیشتری نسبت به موتورهای پیستونی دارند. نمونه بارز موتورهای توربینی در تانک تی 80 است که این تانک در مناطق صحرایی و بیابانی که حجم گرد و غبار زیاد است ، نمی تواند به خوبی کار کند و دارای محدودیت هایی است. ایالات متحده در نمونه جدید به روز رسانی تانک های آبرامز خود (M1A3) در نظر دارد که یک موتور پیستونی دیزل بر روی آبرامز های خود نصب کند. به احتمال زیاد موتور پرکینز CV 12 (موتور نصب شده بر روی تانک های چلنجر 2) و یا موتور 12 سیلندر STRV 122 (موتور نصب شده بر روی تانک های سری 6 لئوپارد 2) برای این منظور در نظر گرفته شود. البته به احتمال قویتر موتور STRV 122 لئوپارد برای این منظور در نظر گرفته شود. موتور STRV 122 که بر روی لئوپارد 2 آ 6 نصب می شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Leopard2_Triebwerk.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Leopard2_Triebwerk.jpg[/img][/url] نمای پشت تانک و مکان قرار گرفتن موتور تانک [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/leopard_2a6_l4.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_leopard_2a6_l4.jpg[/img][/url][/color] [color=darkblue] موتور پرکینز CV 12 متعلق به تانک چلنجر 2 [/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ypmilcatenginesb.jpg[/img]
  7. [color=darkblue]خواهش می کنم دوستان ، قابلی نداشت. صدای موتور توربینی آبرامز در عین حال که خیلی مخوف است ، بسیار هم لطیف و دوست داشتی است. درحالیکه صدای تانک های با موتور پیستونی خیلی زمخت است. [/color]
  8. [color=darkblue]اگر همه تاپیک هایی که در این سایت با موضوع احتمال و یا پیش بینی حمله آمریکا و اسرائیل به ایران را همگی در یک جا گردآوری کنیم ، یک کتاب با بیش از 5000 صفحه درست خواهد شد. من که در این مدت پیش بینی ها و احتمال های قویتر از این را هم که توسط کارشناسان پنتاگون و وزارت دفاع اسرائیل ارائه شده اند را هم دیده ام ، ولی هیچ کدام از آنها هیچ گاه تحقق نیافته است. من که دیگه این حرفها را باور نمی کنم. عصر ایران هم که ....[/color]
  9. [color=darkblue]به نام خدا و با سلام به دوستان حتما توصیه می کنم که ویدئوی کوتاه زیر را دانلود کنید. در این ویدئو شما شاهد استارت زدن تانک آبرامز هستید که در آن صدای موتور تانک در لحظه استارت زدن به خوبی آشکار است. حجم فایل : 1.6 مگ [url=http://isherwood.persiangig.com/M1A2%20Abrams%20Engine%20Sound.flv]لینک دانلود از پرشین گیگ[/url] -------------------------------------- موتور آبرامز [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-M88_pulling_M1_engine%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-M88_pulling_M1_engine%7E0.jpg[/img][/url] آبرامز های SEP [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/M1A2_Abrams_SEP_Urban_warfare_Army_Recognition_002.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_M1A2_Abrams_SEP_Urban_warfare_Army_Recognition_002.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/abram13.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_abram13.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/LAND_M1A2_Abrams_Down_the_Barrel_lg.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_LAND_M1A2_Abrams_Down_the_Barrel_lg.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/abram15.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_abram15.jpg[/img][/url] فقط برای میلیتاری[/color]
  10. ALI

    تانک در برابر ضد تانک

    [color=darkblue]دوست عزیز sghp چرا تاپیک قدیمی را تنها به خاطر یک تشکر کردن بر روی اسکرول می آورید؟؟؟؟[/color]
  11. ALI

    تانک اصلی میدان نبرد تی-80

    [color=darkblue][quote]جناب گردن یه سوال در مورد تانک تی 80 ! گفتید برای لود ردیف گلوله های توپ باید مدت زمان زیادی رو توقف کنه یعنی مستلزم خروج و جابجاییه خدمست یا در همون حالت میتونن کل ردیف رو لود کنن یه توضیح در این مورد بدید ممنون میشم![/quote] در نمونه های اولیه اتولودرهای کاروسل که بر روی تانک های تی 72 نصب می شد ، پس از شلیک 22 گلوله ، فرمانده و گانر تانک می بایست از جای خود برخیزند و گلوله ها را از انبارک تانک خارج کنند و بر روی اتولودر نصب کنند ، ولی در نمونه های جدیدتر اتولودر کاروسل یو ام که بر روی تی 90 نصب شده است ، بارگذاری مجدد اتولودر به صورت خودکار انجام می شود. البته برای بارگذاری مجدد اتولودر می بایست مدتی صبر کرد تا این عمل انجام پذیرد ، اما در تانک لکلرک این عمل به صورت خودکار و در زمان هایی که توپ اصلی کار نمی کند ، انجام می شود.[/color]
  12. با تشکر فراوان از امین عزیز به خاطر ویدئوهای بسیار زیبا. در مورد اتولودر تانک های روسی توضیحی بدهم: تانک های روسی از اتولودرهای مدل کاروسل استفاده می کنند. در مدلهای اولیه تی 72 از مدلهای اولیه کاروسل استفاده می شد که این اتولودرها بسیار غیر مطمئن بودند و در عمل دارای سرعت پایینی بودند و در حین کار نیز دچار خرابی می شدند. در تانک تی 80 مدل بهینه شده کاروسل یو بر روی این تانک نصب شد که به نسبت مدلهای اولیه دارای عملکرد مناسبتری بود. در تانک تی 90 از اتولودر کاروسل یو ام استفاده شده است که دارای عملکرد عالی و بی نقض می باشد. البته ضعف بزرگ اتولودر های روسی در این است که به صورت دو مرحله ای هستند و همین امر باعث افزایش زمان لود توپ می شود. نکته دیگر اینکه زمانی که توپ تانک های روسی لود شد ، دیگر امکان تعویض گلوله برای آن وجود ندارد. تانک تی 90 به لحاظ دارا بودن اتولودر کاروسل یو ام ، در هر 7.2 ثانیه یک گلوله می تواند شلیک کند. اتولودر این تانک تنها توان حمل 22 گلوله را دارا می باشد. 20 گلوله باقیمانده نیز در انبارک تانک نگهداری می شود. جاسازی و نصب گلوله در اتولودرهای قدیمی بسیار سخت و دشوار بود ، ولی در مدلهای جدید کاروسل یو ام که بر روی تی 90 نصب شده است ، کار بارگذاری اتولودر به سادگی انجام می شود. شاید تصور شود که وجود اتولودر در تانک های روسی باعث شده است که ریتم آتش آنها نسبت به تانک های غربی بیشتر باشد ، اما چنین نیست. تانک چلنجر 2 در مدل E فاقد اتولودر است و مهمات به صورت دستی بارگذاری می شود. ولی طراحی بسیار عالی سیستم نگهداری مهمات باعث شده است که بلافاصله پس از شلیک توپ ، گلوله جدید به صورت خودکار در اختیار لودر تانک قرار بگیرد و لودر نیز به سرعت گلوله را در لوله توپ بارگذاری کند. به وسیله این سیستم عالی نگهدارنده مهمات ، چلنجر 2 در مدل E می تواند در هر 6.6 ثانیه یک گلوله شلیک کند. مرکاوا مارک 4 نیز به همین صورت می تواند در هر 6.6 ثانیه یک گلوله شلیک کند. توجه کنید که تانک چلنجر 2 و مرکاوا مارک 4 فاقد اتولودر هستند ، اما ریتم آتش آن بیشتر از تانک های روسی است. البته اکثر تانک های غربی (مثل آبرامز) از سیستم های نگهدارنده مهمات قدیمی استفاده می کنند و به همین دلیل ریتم آتش آنها کمتر از تی 90 است. آبرامز در هر 8 ثانیه می تواند یک گلوله را شلیک کند. سیستم اتولودر در تانک لکلرک بسیار عالی و بی نظیر طراحی شده است. اتولودر تانک لکلرک بسیار پیشرفته تر و مدرنتر از اتولودرهای روسی است. اتولودر لکلرک به صورت پنوماتیک طراحی شده است و یک مرحله ای است. این اتولودر به واسطه دارا بودن کورس کوتاه و سرعت عملکرد بالای خود می تواند به سرعت لوله توپ را لود کند. تانک لکلرک به واسطه دارا بودن این اتولودر بی نظیر و منحصر به فرد می تواند در هر 5 ثانیه یک گلوله شلیک کند. مزیت دیگر اتولودر لکلرک این است که می تواند پس از اینکه گلوله را در لوله توپ قرار داد ، آنرا جایگزین کند. در حالیکه این ویژگی در تانک های روسی وجود ندارد و اگر لوله توپ تانک های روسی به وسیله اتولودر بارگذاری شود ، برای بیرون کشیدن آن می بایست توسط خدمه تانک و به صورت دستی خارج شود. اتولودر تانک لکلرک می تواند 22 گلوله را در حالت آماده شلیک با خود حمل کند و 19 گلوله باقیمانده بر روی نوار نقاله مجزا نگهداری می شود و در صورت اتمام 22 گلوله اولی ، 19 گلوله بعدی بلافاصله و به ترتیب بر روی اتولودر قرار می گیرند. درحالیکه در تانک های روسی ، انتقال گلوله های ذخیره به اتولودر اصلی تانک با وقفه و توقف های طولانی مدت همزمان می شود و از سرعت عمل تانک می کاهد. ایالات متحده در نمونه جدید تانک های آبرامز خود M1A3 در نظر دارد از طرح این اتولودر بی نظیر استفاده کند و یک اتولودر مشابه اتولودر تانک لکلرک را بر روی آبرامز های خود سوار کند. طرح اتولودرهای کاروسل تانک های روسی یکی دیگر از محدودیت هایی که اتولودرهای سری کاروسل برای تانک به وجود می آورند ، کاهش فضای داخل برجک است . به تصاویر زیر توجه کنید. داخل تانک تی 90 داخل تانک آبرامز داخل تانک مرکاوا ویدئوی کوتاه زیر را هم ببینید. این ویدئو لود تی 80 را نشان میدهد. http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://isherwood.persiangig.com/t-80u003.avi
  13. ALI

    11 فرودگاه از نمای بالا

    [color=darkblue]با تشکر فراوان ، از فرودگاه های شارل دوگل فرانسه و جده عربستان تصویری ندارید ؟؟[/color]
  14. [color=darkblue]امین جان دستت درد نکنه ، خیلی خیلی زیبا و کامل بود. [/color]
  15. [color=darkblue]با تشکر از امین عزیز. بسیار زیبا بود. خودروی بسیار خوبی است. اگر به شیشه جلوی خودرو توجه کنید ، می بینید که طراحی قسمت جلوی راننده بسیار عالی و در عین حال در نهایت امنیت طراحی شده است. این نوع طراحی در عین حالی که دید بسیار خوبی را برای راننده خودرو فراهم می کند ، در عین حال امنیت خوبی نیز در برابر گلوله های سنگین برای راننده خودرو و سرنشین جلوی خودرو فراهم می کند. به عنوان مثال ، طراحی شیشه جلوی این خودرو را با هاموی مقایسه کنید: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/humvee_tow_top1.jpg[/img] همان طور که می بینید ، طراحی سیمبا بسیار بهتر از هاموی و خودروهای امثال هاموی است.[/color] [color=darkblue] امین جان دستت درد نکنه ، خودروی خوبی رو معرفی کردی.[/color]
  16. [color=darkblue]با تشکر از دوست عزیزمان جناب PILOT_OF_PERSIA که بسیار از مقاله زیبای ایشان استفاده کردیم. همان طور که کاوه عزیز اشاره کردند ، زدن این گونه هواپیماها بسیار دشوار است ، چرا که در فواصل بسیار دورتری از مناطق جنگی و صحنه نبرد در حال پرواز است و از همان جا میدان نبرد را مدیریت می کند. اصولا این گونه هواپیماها وارد مناطق جنگی نمی شوند ، چرا که اصلا نیازی به این کار نیست و برای این کار نیز ساخته نشده اند.[/color]
  17. [color=darkblue][quote]در ضمن میشه توضیح مختصری در مورد تانکهای سریع شوروی و تاکتیک ژاپنیها برای فرار از محاصره بدید؟؟[/quote] تانک های بی تی 7 و بی تی 5 تانک هایی با وزن 11 تن می باشند که دارای سرعتی بیش از 70 کیلومتر بر ساعت می باشند. این تانک ها مجهز به یک توپ 45 میلیمتری هستند و می توانند به سرعت بسیار بالای خود با سرعت وارد میادین نبرد شده و با وارد کردن ضربات به نیروهای دشمن بلافاصله از میدان و از محدوده خطر خارج شوند. مشابه عملکرد این تانک های سریع را می توان در دیسترویرهای امروزی دید. مقابله با این تانک های تندرو بسیار دشوارتر از تانک های معمولی است به همین دلیل در جریان نبرد خالخین گول ، این تانک ها نقش بسیار عمده ای در شکست ژاپنی ها داشتند. این تانک ها با حملات غافلگیرانه خود ، ژاپنی ها را به ستوه آورده بودند. ژاپن نیز هیچ راه موثری برای مقابله با این تانک ها نداشت. بی تی 5 [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/BT_-_5.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_BT_-_5.jpg[/img][/url] بی تی 7 [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Bundesarchiv_B_145_Bild-F016199-10%252C_Zerst%25C3%25B6rter_sowjetischer_Panzer.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Bundesarchiv_B_145_Bild-F016199-10%252C_Zerst%25C3%25B6rter_sowjetischer_Panzer.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Bt7_3.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Bt7_3.jpg[/img][/url] روس ها با استفاده از حملات گازانبری و دو طرفه باعث می شدند که تراکم نیروهای ژاپنی به سمت طرفین سپاه حرکت کند ، در این میان روس ها از خلا ایجاد شده در میانه سپاه ژاپنیها استفاده می کردند و با تانک های پر سرعت خود به این مناطق حمله می کردند و تلفات سنگینی بر عقبه ژاپنی ها وارد می آوردند. ژاپنیها نیز با حملات نقطه ای و همچنین آتش سنگین توپخانه خود در چند مورد باعث شکستن حلقه محاصره روس ها می شدند. [/color]
  18. [color=darkblue]دست شما درد نکنه ، به بخش خودروهای زرهی و غیر زرهی منتقل شد.[/color]
  19. [color=darkblue]با تشکر از توجه دوستان. [quote]فقط منابع را هم ممکن است بفرمایید؟ از کجا این اطلاعات را جمع کردید؟ [/quote] [quote]آقا علی خیلی برام جالب بود که بدونم منبع این دست مقالات شما کجا هستند اگه مشکلی نیست بهم بگین.[/quote] مدت زیادی است که درباره این نبرد و جزئیات آن مطالعه داشته ام. مقالات و منابع و سایت های زیادی را هم مطالعه کردم و سرانجام این مقاله را با استفاده از مطالعاتم در منابع مختلف نوشتم. توجه کنید که این مقاله ترجمه از متن اصلی نیست ، بلکه حاصل مطالعات بنده در منابع مختلف و بیان آنها در قالب جدید می باشد. تعداد منابع بسیار زیاد است. برخی از این منابع در حد یک پاراگراف مطلب ارائه می کنند و برخی بیشتر ، به هر حال بنده با مطالعه مقالات مختلف ، این مقاله را به زبان فارسی و با ادبیاتی که برای همه دوستان قابل لمس باشد ، نوشتم. البته توجه کنید که اگر بنده می خواستم به جزئیات دقیقتری درباره این نبرد بپردازم (به عنوان مثال جزئیات تاکتیک های روس ها و ژاپنیها و ترکیب نیروهای آنها) طول این مقاله چند برابر این می شد. از همین رو سعی کردم تنها به نکات اصلی و اساسی این نبرد و به علل و ریشه ها و سرنوشت کلی این نبرد بپردازم و از ورود به جزئیات نبرد خودداری کردم. با تشکر از دوستان.[/color]
  20. نتایج نبرد خالخین گول نبرد خالخین گول ، پیروزی قاطع ارتش سرخ بر ژاپن بود. از آنجایی که این نبرد و این پیروزی مقارن با آغاز جنگ جهانی دوم بود ، کارشناسان نظامی در جهان کمتر به این نبرد پرداخته اند. اما اثرات این نبرد بر سرنوشت جنگ جهانی دوم تاثیر به سزایی گذاشت. ژاپن تا پیش از سال 1930 در بیشتر جنگ ها که مابین این کشور و شوروی اتفاق می افتاد ، فاتح میدان بود. ولی از سال 1930 به بعد که ارتش سرخ در حال بازیابی توان نظامی پیشین خود بود ، کم کم عرصه میادین نبرد بر روی ارتش ژاپن تنگتر و تنگتر می گردید. از سال 1930 که قدرت نظامی شوروی رو به فزونی گذاشت ، درصد شکست های ارتش ژاپن نیز بیشتر و بیشتر می شد. در سال 1937 ارتش ژاپن در برابر ارتش سرخ شکست سنگینی را متحمل شد. ولی از آنجایی که ژاپنی ها روحیه جنگجویانه ای دارند ، با این شکست روحیه خود را از دست ندادند و حملات خود را مجددا به سمت بخش های شمالی و غربی منچوری ادامه دادند. در سال 1938 برای دومین بار شکست سنگینی را از ارتش سرخ شوروی متحمل شدند. ولی باز هم به حملات خود ادامه دادند. در سال 1939 نیز جنگ خالخین گول رخ داد و برای سومین بار ژاپنی ها در برابر ارتش سرخ به سختی شکست خوردند. شکست فاحش ارتش قدرتمند ژاپن و پیروزی قاطع ارتش سرخ شوروی ، سران ژاپن را متقاعد کرد که ارتش سرخ شوروی توان سابق خویش را باز یافته است و غلبه بر این ارتش همانند گذشته به آسانی ممکن نخواهد بود. ارتش ژاپن دریافت که توان مقابله با ارتش سرخ شوروی را ندارد. از این رو از جنگ خالخین گول به بعد ، ارتش ژاپن هیچ گاه دوباره به فکر حمله مجدد به خاک شوروی و منچوری را در سر نداشت. ژاپن با شکست در خالخین گول برای مدتی کوتاه سیاست های تجاوز به همسایگان خود را مورد تعلیق در آورد و مشغول بازسازی و تجدید قوا در ارتش خود شد. مدتی بعد مجددا حملات سلطه طلبانه ژاپنی ها آغاز شد. اما این بار نه به سمت شوروی و منچوری ، بلکه به سمت جزایر جنوبی اقیانوس آرام. و سرانجام در 7 دسامبر 1941 ارتش ژاپن به صورتی کاملا غافلگیرانه به بندر پرل هاربور ، که مرکز اصلی نیروهای آمریکایی در شرق آسیا و غرب اقیانوس آرام بود ، حمله کردند و تلفات سنگینی را بر آمریکاییان وارد آوردند. اما در مقابل سران شوروی که از سرسخت بودن حریف خود به خوبی اطلاع داشتند و می دانستند که اگر باز هم شرایط ژاپن مساعد باشد ، خاک شوروی را مورد تاخت و تاز قرار خواهند داد ، از این رو دست به تغییراتی در نیروهای نظامی خود در شرق شوروی زدند. شوروی پس از پایان جنگ خالخین گول ، یک قرار داد دوستی با مغولستان منعقد کرد و شروع به بازسازی ارتش این کشور کرد و نیروهای نظامی مغولستان را مطابق استانداردهای خود درآورد و با تجهیزات ساخت خودش نیروهای نظامی این کشور را مسلح کرد. همچنین ساختار ارتش سرخ را در شرق این کشور مورد بازبینی و اصلاح قرار داد و ساختار آنرا به منظور مقابله با حملات احتمالی ژاپنی ها مورد تغییر قرار داد. زمانی که ژاپن در حال بازسازی ارتش خود بود ، سران شوروی نزد خود می پنداشتند که این تجدید قوا برای حمله مجدد به خاک شوروی در حال انجام است. چرا که ژاپن نیز دست اتحاد به سمت آلمان نازی دراز کرده بود. سران شوروی همیشه از حمله ناگهانی ارتش ژاپن به خاک شوروی در هراس بودند. زمانی که خاک شوروی آماج حملات ورماخت قرار گرفته بود و سربازان هیتلر به سمت مسکو در حال حرکت بودند ، سران شوروی نیروی نظامی عظیمی را در قالب لشکر های پیاده و زرهی در سیبری در حالت رزرو قرار داده بودند و هیچ کس از ترکیب این نیروها اطلاع نداشت. سران شوروی در این اندیشه بودند که آلمان از سمت غرب شوروی در حال حمله به این کشور است و ژاپن نیز که از متحدان اصلی آلمان به شمار می رود ، سرانجام از مناطق شرقی شوروی به سمت مرکز این کشور پیشروی خواهد کرد. این بود که نیروهای نظامی قابل توجهی را در سیبری به منظور مقابله با حمله احتمالی ژاپنی ها گردآوری کرده بودند. شاید در تواریخی که درباره جنگ جهانی دوم نوشته شده است ، نام ریچارد سورج کمتر شنیده شده باشد. ریچارد سورج را می بایست تاثیر گذار ترین جاسوس قرن بیستم بدانیم. چرا که جاسوسی دقیق و اصولی و حرفه ای او سبب شد که سرنوشت جنگ تغییر کند. ریچارد سورج یک آلمانی کمونیست بود و در قالب یک روزنامه نگار در توکیو فعالیت می کرد. نامبرده توانست با نفوذ به ارکان اطلاعاتی و سیاسی ژاپن اطلاعات حیاتی ژاپن را به دست آورد و این اطلاعات را به طور کامل در اختیار سران شوروی قرار دهد. همان طور که گفتیم ، ارتش سرخ نیروی نظامی قابل توجهی را به منظور دفع حمله احتمالی ارتش ژاپن به شرق شوروی را در منطقه سیبری گردآوری کرده بود. اما ریچارد سورج با رخنه کردن به ارکان حکومت ژاپن توانست از تصمیم استراتژیک ژاپن مطلع شود. سران ژاپن تصمیم داشتند به جای حمله به شوروی ، حملات خود را به شرق چین و مناطق تحت سلطه آمریکایی ها ادامه دهند و آمریکا را با مشغول کردن در شرق آسیا از کمک به متفقین باز دارند. چرا که ژاپنی ها ، آمریکایی ها را ضعیف تر از روس ها می پنداشتند. ریچارد سورج از این تصمیم سران ژاپن اطلاع یافت و این خبر را به اطلاع سران شوروی رساند. سران شوروی نیز پس از آنکه از جانب دشمن شرقی خود آسوده خاطر شدند ، نیروهایی را که در سیبری به منظور مقابله با حملات احتمالی ژاپن ذخیره کرده بودند ، به سمت جبهه های غربی گسیل داشتند و ظرف چند ماه چهره جنگ در مناطق شرقی اروپا دگرگون شد. ورماخت که تا آن تاریخ یکه تاز اروپای شرقی بود ، ناگهان با نیروی عظیم و تازه نفسی رودررو شد. این نیروها توانستند ورماخت را از حالت هجومی به حالت دفاعی بکشانند. پس بنابراین نبرد خالخین گول نقطه عطفی بود که سران ژاپن را از ادامه حملات خود به خاک شوروی منصرف کرد. با انصراف ژاپن از حملات مجدد به خاک شوروی ، ارتش سرخ مجددا مجال یافت تا مجددا با آلمان نازی رودررو شود. امروزه اکثر کارشناسان نظامی اعتقاد دارند که اگر ژاپن در جنگ خالخین گول شوروی را شکست می داد ، سقوط شوروی توسط متحدین قطعی بود. چرا که در آن صورت مانعی برای پیشروی ورماخت به سمت مسکو وجود نداشت. ارتش سرخ نیز در این نبرد به ارزش واقعی تانک هایش پی برد و از آن تاریخ به بعد تحول اساسی در تانک های خود ایجاد کرد. نمونه بارز آن نیز اعمال تغییراتی بر روی موتور تانک های جدید تی 34 می باشد. کتابی که توسط ولادیمیر کوتلینکوف درباره نبرد خالخین گول نگاشته شده است. ریچارد سورج ، تاثیر گذارترین جاسوس قرن بیستم نویسنده : سرگرد گوردون (علی محمدی) کلیه حقوق مقاله مختص سایت میلیتاری است هر گونه استفاده از این مقاله تنها با ذکر نام سایت میلیتاری و نام نویسنده آن امکان پذیر است ---------------------------- منتظر نظرات دوستان هستم
  21. ضربات برق آسای ارتش سرخ به نیروهای ژاپنی باعث تضعیف روحیه و قوای ژاپنی ها شد. در چند مورد تانک های ارتش سرخ موفق شدند نظامیان ژاپنی را محاصره کنند. اما در هر بار ژاپنی ها با اجرای تاکتیک ها مناسب توانستند از چنگ محاصره روس ها فرار کنند. تانک های پرسرعت ارتش سرخ ، نظامیان ژاپن را به ستوه آورده بودند و ژاپن هیچ راه موثری برای مقابله با این تانک ها که بیش از 70 کیلومتر بر ساعت سرعت داشتند ، در اختیار نداشتند. در واقع یکی از اصلی ترین علل شکست ژاپنی ها در این نبرد وجود همین تانک ها بود. ارتش سرخ در این نبرد از 500 تانک که از تانک های سریع السیر بی تی 5 و بی تی 7 و حتی برخی مدلهای اولیه تی 34 بود ، استفاده کرد و در مقابل ارتش ژاپن از 130 تانک که عمدتا از تانک های سبک تایپ 97 و تایپ 95 بود ، استفاده می کرد. همان طور که قبلا نیز گفته شد ، ژاپنی ها یک پل موقت بر روی رود خالخین گول ایجاد کردند که از آن به منظور پشتیبانی نیروهای خودی استفاده می کردند. ژنرال ژوکوف که به اهمیت این پل و نقش حیاتی آن برای ارتش ژاپن پی برده بود ، از همان آغاز جنگ به نیروی هوایی دستور داده بود که به هر قیمت ممکن این پل را منهدم کنند. هواپیماهای روسی به منظور تخریب این پل به هوا برخاستند. اما دفاع سرسختانه ژاپنی ها از این پل باعث شد که تا پایان نبرد ، روس ها نتوانند به این پل نزدیک شوند. ژاپنی ها در این نبرد از بیش از 250 فروند هواپیمای زیرو استفاده می کردند که از آن بیشتر به منظور محافظت از این پل موقت استفاده کردند. وجود این حجم عظیم از جنگنده ها بر فراز پل و همچنین وجود آتش سنگین توپخانه ضد هوایی ژاپن باعث شد جنگنده های روسی نتوانند برای تخریب این پل به آن نزدیک شوند. از همین رو فشار روس ها بیشتر بر روی حملات سریع زرهی به مواضع ژاپنی ها متمرکز شد. در 8 ژوئیه ، لشکر 12 زرهی شوروی طرح یک حمله سریع و برق آسا به منظور تخریب پل موقت ژاپنی ها را ریخت و حمله ای گسترده را به این منطقه آغاز کرد. در این نبرد توپخانه ارتش سرخ به سختی مواضع ژاپنی را مورد حمله قرار داد ولی در مقابل توپخانه ژاپنی ها با سرسختی تمام و با استفاده از آتش توپخانه خود موفق شدند حمله سریع و گسترده روس ها را عقب بزنند. ولی این دفاع کردن سرسختانه باعث مصرف بیش از نیمی از مهمات ذخیره شده ارتش ژاپن گردید و ارتش ژاپن ناگهان میزان مهمات خود را کمتر از نصف میزان اولیه دید. در این بخش لشکر 64 پیاده نظام ژاپن به منظور انحراف جنگ به منطقه دیگر به منظور ایجاد امنیت به منظور رساندن مهمات و سوخت به کرانه باختری رود خالخین گول ، اقدام به یک حمله گسترده به منطقه ای که 10 مایل دورتر از پل بود ، کرد. اما گستردگی نیروهای ارتش سرخ باعث شد که این حیله ژاپنی ها نیز نتواند موثر واقع شود. ژاپنی ها از اواخر ماه ژوئیه دچار کمبود مهمات و آذوقه شدند. از آنجایی که پل توان حمل محدودی داشت و از سویی دیگر بیم اینکه پل مورد حمله روس ها قرار بگیرد ، باعث شد که ژاپنی ها نتوانند به میزان کافی آذوقه و مهمات به نیروهای خودی برسانند. از ماه اوت رفته رفته قوای ژاپنی ها تحلیل رفت و روز به روز ضعیف تر از قبل می شدند. ولی در مقابل فشار ارتش سرخ بر ژاپن روز به روز بیشتر و بیشتر می شد. ژنرال ژوکوف لشکر 38 زرهی واقع در سیبری را نیز به منطقه نبرد منتقل کرد. سپس یگان های زرهی تحت امر خود را به تیپ های متفاوت تقسیم بندی کرد و یک حمله گاز انبری را به سمت مواضع ژاپنی ها ترتیب داد. از سوی دیگر حمله بخش مغولی ارتش سرخ و یگان های مستقل نظامیان مغول از سمت جنوب خالخین گول به نیروهای ژاپنی باعث شد که ژاپنی ها در 9 آگوست با دادن تلفات سنگینی به سمت شرق رودخانه خالخین گول عقب نشینی کنند. اما این بار این روس ها بودند که سماجت به خرج دادند و به تعقیب ژاپنی ها در شرق خالخین گول پرداختند. روس ها توانستند با ایجاد پل های شناور ، نیروهای خود را به سمت شرق خالخین گول منتقل کنند و به تعقیب ژاپنی ها بپردازند. سرانجام در 16 سپتامبر با میانجیگری فرانسه و انگلستان مابین دول متخاصم آتش بس برقرار شد. در حالیکه در این نبرد از 38 هزار نیرو که به کرانه غربی خالخین گول آمده بودند ، بیش از 10 هزار تن از آنان کشته شدند و از 130 دستگاه تانک که ارتش ژاپن به سمت کرانه غربی خالخین گول اعزام کرده بود ، تقریبا همه آنها توسط تانک های سریع بی تی منهدم شدند. ارتش سرخ نیز در این نبرد 8000 سرباز خود را از دست داد. روس ها در حال هل دادن خودروی در گل گیر کرده روس ها تسلیحات ژاپنی را به غنیمت گرفته اند جنگنده زیرو ژاپنی در جریان نبرد خالخین گول سربازان ژاپنی در خالخین گول روس ها در خالخین گول تانک تایپ 95 ها گو متعلق به ارتش ژاپن که توسط تانک های روسی منهدم شده است تانک سریع بی تی 5 تانک سریع بی تی 7 زیرو بی تی 7 در خالخین گول سربازان شوروی زیرو تانک سبک ژاپنی فرمانده ژوکوف در جوانی
  22. در 10 می 1939 لشکر کوانتونگ ارتش ژاپن ، که جزء بهترین و آموزش دیده ترین نیروهای ارتش ژاپن به شمار می رفتند ، به همراه لشکر ششم و لشکر بیست و سوم پیاده نظام ارتش ژاپن ، از رودخانه عبور کردند و با پشتیبانی یک لشکر مستقل زرهی و توپخانه ارتش ژاپن ، وارد بخش غربی از رودخانه خالخین گول شدند. هدف از این پیشروی در چند مورد خلاصه می شد. اول اینکه ارتش ژاپن در نظر داشت که توان ارتش سرخ را در کرانه باختری رود خالخین گول بسنجد. دوم اینکه ارتش ژاپن در نظر داشت استحکاماتی برای خود در آن سوی این رودخانه برپا کند که به عنوان پایگاهی برای حمله به مناطق مرکزی و غربی شوروی مورد استفاده باشد. سوم اینکه در هر صورت ژاپن در آن زمان قصد پیشروی به سمت مناطق مرکزی و غربی شوروی را در سر می پروراند. اما پیشروی نیروهای ژاپنی در غرب رودخانه خالخین گول می بایست دارای بهانه ای باشد. این بهانه را مغول ها برای ژاپنی ها به وجود آوردند. چند هفته قبل از آغاز نبرد خالخین گول ، در حدود 70 الی 90 نفر نیروی مغول از خالخین گول عبور کردند و خود را به کرانه شرقی آن رود رساندند و وارد منچوری شدند. آنها به دنبال چراگاه هایی برای اسب های خود بودند. نظامیان ژاپنی در منچوری با این سواران درگیر شدند و پس از زد و خورد مختصری که بین این دو گروه رخ داد ، مغول ها به آن سوی خالخین گول بازگشتند و چند روز بعد مجددا با نیرویی بزرگتر مجددا به منچوری بازگشتند و حملات خود را از سر گرفتند ولی این بار نیز توسط ژاپنی ها به شدت سرکوب شدند. ژاپنی ها سواران مغول را به سمت خالخین گول تعقیب کردند. مغول ها که از رودخانه عبور کرده بودند ، ژاپنی ها نیز به منظور تعقیب مغول ها از عرض رودخانه عبور کردند. اما در واقع عبور ژاپنی ها از رودخانه خالخین گول به منظور تعقیب مغول ها نبود ، چرا که مغول ها تهدید چندان جدی ای برای ژاپنی ها به شمار نمی رفتند ، بلکه این به عنوان بهانه ای برای حمله به غرب خالخین گول به شمار می رفت. مغول ها نیز پس از آنکه به سمت غرب خالخین گول عقب نشینی کردند ، از روس ها استمداد طلبیدند ، ژنرال میچیتارو کوماتسوبارا فرمانده نیروهای ژاپنی در منچوری بود. وی سرلشکر یاسوکا ماسائومی را به عنوان فرمانده عملیات برگزید و سرتیپ یائوزو آزوما را به عنوان فرمانده یگان زرهی انتخاب کرد و نیروهای حمله را تحت فرماندهی این دو تن در آورد. هنوز 24 ساعت از عبور نیروهای ژاپنی از رودخانه خالخین گول نگذشته بود که ارتش سرخ به این پیشروی ژاپنی ها عکس العمل نشان داد. روس های بلافاصله و تنها چند ساعت پس از عبور ژاپنی ها از رودخانه خالخین گول ، ابتدا لشکر 57 بایکال ، که در اصل یک لشکر کماندویی به شمار می رفت ، را به مرز مشترک منچوری و سیبری منتقل کردند تا به این ترتیب امکان غافلگیر شدن و ایجاد رخنه در خطوط دفاعی شوروی – منچوری گرفته شود. از این لحظه به بعد جنگ کم نظیری بین نیروهای ژاپن و ارتش سرخ روی داد. نیروهای نظامی مستقل مغولستان و نیروهای مغول تحت امر ارتش سرخ نیز به کمک ارتش سرخ آمدند. مغول ها مردانی جنگجو و فوق العاده توانمند و قوی به شمار می رفتند. ولی آنها فاقد هر گونه خودروی زرهی بودند و تنها توانستند در قالب گردان های سواره نظام (اسب) به کمک ارتش سرخ بشتابند. زمانی که نیروهای نظامی ژاپن در کرانه باختری رود خالخین گول مشغول نبرد با ارتش سرخ بودند ، در همان زمان ارتش ژاپن مشغول احداث خطوط دفاعی جدیدی در کرانه شرقی این رود بود و از سویی نیز نیروهای خود را در غرب رودخانه تقویت می کرد. ژاپنی ها با پشتکار فوق العاده خود توانستند ظرف مدت کوتاهی یک پل مستحکم بر روی رودخانه احداث کنند. این پل که کاواتاما نام داشت ، یک پل عریض و مستحکم بود که می توانست عبور تانک های ژاپنی را از روی خود تحمل کند. با احداث این پل ، تیپ 128 پیاده نظام از لشکر 23 شناسایی مامور مراقبت از این پل شد. این پل در واقع شریان حیاتی ارتش ژاپن به شمار می رفت ، چرا که به وسیله آن تانک ها و کامیون های ارتش ژاپن می توانستند به پشتیبانی نیروهای خود بپردازند. نیروهای ارتش سرخ نیز به فرماندهی ژنرال گئورگی ژوکوف به مصاف ژاپنی ها رفتند. اولین نیرویی که به مقابله با پیشروی ژاپنی ها پرداخت ، لشکر 43 پیاده نظام تیندا بود. ژنرال ژوکوف به سرعت ابتکار عمل را در دست گرفت. وی دو لشکر پیاده نظام را برای مقابله با پیشروی ژاپنی ها به سمت خالخین گول گسیل داشت. همچنین دو لشکر بسیار بزرگ زرهی که هر یک از 250 تانک تشکیل شده بودند را نیز به پشتیبانی نیروهای خودی به منطقه اعزام کرد. حملات برق آسای ارتش سرخ بر نیروهای ژاپنی باعث از هم گسیختگی نیروهای ژاپنی می شد. ژنرال ژوکوف در این نبرد از تانک های سریع بی تی 5 و بی تی 7 استفاده می کرد. این تانک ها که سرعت بسیار بالایی داشتند ، در بسیاری مواقع موفق می شدند به ارکان ارتش ژاپن رخنه کنند و آنها را غافلگیر کنند. ژاپنی ها در چند مورد موفق شدند که در بخش های علیایی رودخانه دست به حملاتی به نیروهای ارتش سرخ بزنند و در برخی از این پیشروی ها توانستند نیروهای ارتش سرخ را در هم شکنند. اما فرماندهی موثر ژنرال ژوکوف از یک سو و پشتیبانی سریع تانک های پر سرعت از سوی دیگر باعث می شد که حملات ژاپنی ها به ارتش سرخ عقیم بماند. فرماندهی یگان های زرهی ارتش سرخ نیز به عهده سرتیپ گریگوری میهایلوویچ اشترن بود. چوی بالسان ، فرمانده نیروهای مغول ژنرال گئورگی ژوکوف ، فرمانده نیروهای روس سرتیپ میهایلوویچ اشترن ، فرمانده یگان های زرهی شوروی ژنرال کوماتسوبارا میچیتارو ، فرمانده نیروهای ژاپنی در منچوری [/color]
  23. اما از سال 1937 و در زمان امپراتور هیروهیتو مجددا حملات ژاپنی ها به چین و منچوری و روسیه آغاز گردید. حمله گسترده ای که بخش های شمال شرقی چین ، بخش های شرقی مغولستان و ایالت خاباروفسکی در شرق شوروی را مورد حمله قرار می داد. واقعیت این بود که ژاپنی ها نیز همانند آلمان خواهان سهمی از مستعمرات کشورهای استعمارگر برای کشور خود بودند. (علت اصلی اتحاد ژاپن با آلمان نازی نیز همین بود) ژاپن دارای مساحت زیادی نبود و به طور کلی از نظر منابع طبیعی نیز چندان غنی نبود. این کشور برای ادامه حیات خود نیاز به منابع طبیعی داشت. به همین دلیل چشم طمع خود را به مناطق شرقی شوروی و مغولستان و چین دوخته بود. ارتش ژاپن در تقابل خود در سال 1930 به مدت کوتاهی از مناطق شرقی که تحت اشغال خود داشت خارج شد ولی مدت کوتاهی پس از آن مجددا با تجدید قوا وارد منچوری گردید و این منطقه را به طور کامل به اشغال خود در آورد. نیروهای متحد شوروی در منچوری و نیروهای مغولستان و ارتش سرخ باز هم برای عقب راندن ارتش ژاپن بسیج شدند. آنها توانستند ارتش ژاپن را به سمت کرانه شرقی رود خالخین گول عقب برانند. در اینجا بود که با وساطت دول غربی مثل فرانسه و انگلیس قرار شد بین شوروی و ژاپن آتش بس برقرار شود. اما این توافق نیز به نتیجه ای نرسید. چرا که روس ها معتقد بودند که ژاپن می بایست نیروهای خود را به آن سوی بخش Nomonhan ، واقع در 10 مایلی شرق رودخانه خالخین گول منتقل کند. ولی ژاپنی ها به این عقب نشینی راضی نبودند. چرا که موقعیت استراتژیک منطقه Nomonhan باعث برتری استراتژیک ارتش ژاپن می شد و از این رو ژاپن حاضر به عقب نشینی از این منطقه نبود. از این رو تلاش برای آتش بس بین این دو اثری نداشت و جنگ بین این دو مجددا ادامه یافت. نبردهای دول متخاصم تا سال 1937 با شدت و ضعف ادامه داشت. از سال 1937 موج جدیدی از نیروهای ژاپنی به منطقه اعزام شدند و کار بر شوروی دشوار گردید. شوروی باز هم توانست با متحد کردن نیروهای مغول با ارتش سرخ از مناطق خود دفاع کند. علت همراهی مغول ها با روس ها این بود که مغول ها نیز به مراتع سرسبز منچوری علاقه فراوانی داشتند و آن را به عنوان یک چراگاه برای اسب های خود نیاز داشتند. روسیه نیز به منابع طبیعی منچوری نیاز داشت. این بود که مغول ها و روس ها با هم متحد شدند تا این دشمن مشترک را از میان بردارند. از سال 1937 نبردهای متعددی بین نیروهای متحد شوروی و مغولستان از یک سو و امپراتوری ژاپن از سویی دیگر رخ داد و منچوری شاهد نبردهایی خونین بین دول متخاصم بود. اما نکته ای که می بایست اینجا آنرا مد نظر قرار داد این است که این نبردها همیشه در کرانه شرقی رود خالخین گول اتفاق می افتاد و هیچگاه به سمت کرانه باختری این رود کشیده نشد. البته ژاپنی ها چندین بار به منظور انجام عملیات شناسایی به کرانه باختری رود خالخین گول آمده بودند ولی در هر بار توسط روس ها عقب رانده شده بودند. نمایی از رودخانه خالخین گول و عبور تانک های سریع بی تی 7 از عرض رودخانه [/color]
  24. پس از جنگ جهانی اول درگیریهای مرزی بین ژاپن و شوروی کماکان ادامه داشت ، البته پس از پایان یافتن جنگ جهانی اول و روی کار آمدن بلشویک ها در شوروی ، توان نظامی این کشور رو به فزونی رفت و دیگر مثل سابق تقابل بین این دو کشور به شکست روس ها منتج نمی شد. در موارد زیادی نیز روس ها توانستند نیروهای متجاوز ژاپنی را تارومار کنند. چند هفته پیش از حمله ورماخت به لهستان و آغاز جنگ جهانی دوم ، درگیریهای مرزی بین شوروی و ژاپن در منطقه خالخین گول ، واقع در منچوری در مرز مشترک مغولستان و چین و شوروی ، مجددا آغاز شد. از آنجایی که این درگیری مقارن با آغاز جنگ جهانی دوم بود ، به همین دلیل در محافل بین المللی کمتر به این نبرد پرداخته شده است. شدت عمل نیروهای شوروی و یورش های سریع و برق آسای زرهی آنها در این جنگ به گونه ای حیرت آور بود که جهان تا آن زمان کمتر شاهد چنان حملاتی از سوی یگان های زرهی یک کشور بود. پیروزی های سریع شوروی در این جنگ دیدگاه های سران ژاپن را نسبت به ارتش شوروی عوض کرد ، آنها که تا آن زمان ارتش شوروی را ارتشی ضعیف تر از ارتش خود می پنداشتند ، پس از این جنگ دیگر هیچ گاه به فکر تجاوز به خاک شوروی نیفتادند. همچنین شکست ژاپن در مقابل شوروی در جریان این نبرد باعث شد که ژاپنی ها نیروهای نظامی آمریکا در شرق چین را ضعیف تر از شوروی تصور کنند و به جای اینکه حملات خود را بر مرزهای شوروی متمرکز کنند ، بیشتر حملات خود را به سوی شرق چین و مناطق تحت کنترل آمریکایی ها در شرق چین متمرکز کنند. بیشتر کارشناسان سیاسی نظامی عقیده دارند که از آنجایی که ژاپن و شوروی اختلافات بسیار دیرینه و کهنی در مرزهای خود داشته اند و هر یک به نوعی کینه دیگری را در دل می پروراند و تنش های زیادی در روابط این دو کشور رخ می داد ، اگر ژاپن در این نبرد شکست نمی خورد ، مسلما به سمت مناطق غربی شوروی نیز پیشروی می کرد و هیچ گاه به فکر حمله به چین و بندر پرل هاربور در شرق چین نمی افتاد. از زمانی که کشور ژاپن دارای حکومت سلطنتی مشروطه شد و ارتش این کشور به طرز چشمگیری قوی شد ، این کشور چشم طمع خود را به سمت مناطق شرقی شوروی دوخته بود و همیشه مترصد فرصتی برای دست اندازی به این مناطقِ با منابع طبیعی غنی بود. از سال 1903 به بعد ژاپن شروع به حمله به سمت مناطق شرقی روسیه زد. این حملات تا سال 1930 ادامه داشت و درگیریها و تنش های مختلفی بین این دو کشور رخ می داد. تا اینکه در سال 1930 ژوزف استالین دبیر کل حزب کمونیست شوروی شد و از همان زمان به فکر افتاد که شر ژاپنی ها را یک بار برای همیشه از سر شوروی کوتاه کند. حملات منظم ارتش سرخ در زمان استالین به مناطق شرقی شوروی و مناطقی از این کشور که تحت اشغال ژاپنی ها بود ، باعث عقب نشینی ژاپن شد. اما ژاپنی ها که مصداق واقعی ضرب المثل : ( خری که جو دید دیگر کاه نمی خورد ) ، بودند به راحتی حاضر به عقب نشینی نبودند. آنها که مزه شیرین منابع طبیعی شرق شوروی را به خوبی احساس کرده بودند ، نمی توانستند به سادگی از این مناطق چشم پوشی کنند. حملات منظم ارتش سرخ در زمان استالین باعث عقب راندن ژاپنی ها به آن سوی منچوری و رودخانه خالخین گول شد ، اما روس ها مصر بودند که ژاپنی ها را به طور کامل از خاک این کشور بیرون کنند. از این رو بخش مغولی ارتش سرخ را نیز وارد میدان کردند. شوروی از سالیان قبل چندین لشکر منظم از سربازان مغول برای خود ترتیب داده بود. این لشکرها یکی از جنگجو ترین و زبده ترین لشکر های ارتش سرخ به حساب می آمدند. با حضور این نیروها در مقابل نیروهای ژاپنی ، کار بر ارتش ژاپن بسیار سخت گردید و آنها سرانجام مجبور به تخلیه کامل خاک شوروی شدند. نقشه هایی از مناطق درگیری در منچوری و خالخین گول [/color]
  25. [color=darkblue]عالی بود کلنل جان ، دستت درد نکنه.[/color]