خيلي جالب بودند دستت درد نکنه .اين ليبي هم چيز عجيبي بو.د سلاحهاي جديدي توسط مردم اختراع شد که تاحالا سابقه نداشت !حيف اونجا نبودم ! اينم يه عکس از من : تو مسئول ضدهوایی باش منم قلیونو چاق کنم...... تقسیم کار یعنی این [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/ghalyoon.jpg[/img]

[color=red]آريوبرزن هاي بي نشان ارس[/color] بی شک در طول هزاران سال تمدن ایران، از جنوبی ترین نقطه ایران کنونی از مرزهای دریای مکران و خلیج فارس تا شمالی ترین نقطه آن وجب به وجب با خون دلاوران و از خودگذشتگانی آبیاری شده است که کشورشان همیشه مورد یورش متجاوزین قرار داشته است و آنان برای پاسداری از این میراث بزرگ نیاکان تا آخرین قطره خون خود در برابر آنان ایستادگی کرده اند. شهریور ۱۳۲۰، هنگامی که متفقین تصمیم به اشغال ایران می گیرند، این سه مرزبان غیور وظیفه پاسداری از مرزهای شمالی ایران را در پل فلزی جلفا-نخجوان بر عهده داشته اند. پس از آن که ارتش روس ها برای ورود به خاک ایران به این پل که عملاً تنها و بهترین محل عبور از رود پرخروش ارس در این ناحیه است نزدیک می شوند مقاومت دو روزه این سه دلاور آذری آغاز می گردد. این مرزبانان غیور و شجاع مرزهای ایران با اشراف به پل، دو روز تمام لشکر تا بن دندان مسلح روس را زمین گیر می کنند. روس ها نیز که چاره ای جز عبور از همین پل نداشته اند نمی توانستند با توپخانه سنگین به حمله بپردازند و در نهایت نیز با شهادت ژاندارم شهید سرجوخه ملک محمدی، شهید سید محمد راثی هاشمی و شهید عبدالله شهریاری است که می توانند وارد خاک ایران شوند. مقاومت شجاعانه این سه سرباز خاک ایران تحسین نیروهای مهاجم را برمی انگیزد، به طوری که جهت ارج نهادن به این مقاومت‌ها، پیکر این سه مدافع را در محل شهادتشان توسط ارتش شوروي در کنار خط آهن این پل به خاک سپردند که امروزه نشانه دیگری از غیرت و شجاعت ایرانی است. بر روی سنگ آرامگاه هر سه شهید نوشته شده است ”آرامگاه ژاندارم شهید ...، که در شهریور ماه ۱۳۲۰ در راه انجام وظیفه در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیده است.“ بر بالای آرامگاه این شهیدان این بیت شعر نقش بسته است: هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما / شد جامه سربازی ما هم کفن ما / شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک / پاینده و جاوید بماند وطن ما [img]http://www.shafaf.ir/files/fa/news/1390/6/3/21027_115.jpg[/img] شايد دوباره تاريخ ورق خورده و اين سربازان خاطره آن پدر و پسراني که راه را بر لشگر جرار مغول با تيرهاي خود بستند زنده ميکنند, همان کساني که چنگيز رو احترام وا داشتند و فرزندان آنها هفتصد سال بعد شوروي . سه نفر دربرابر يک ارتش ? آيا اگر چنين مقاومتي در کنار هرپل و گذرگاهي رخ ميداد تاريخ به گونه اي ديگر ورق نميخورد ? راستي چند نفر از شما از جريان مطلع بوديد ? آيا اگر چنين چيزي در کشور ديگري رخ داده بود همينطور بود ? يا چون اينها در زمان آن قراق بودند, مشمول فراموشي عمدي قرار گرفتند ? [url=http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=71735]منبع[/url]

[quote]سرعت موج او یک میلیون برابر بیشتر از TNT شده[/quote] عدد که غير واقعيست, چون سرعت انفجارTNT (6900 m/s) است که یک میلیون برابرش ميشه بيشتر از سرعت نور !

تشکر . عجب غولي هست ! اگه به مسافربري تبديلش ميکردند چي ميشد !!!!

[quote]خوب شد حداقل اين سه نفر مقاومت كردند تا ننگ ابدي بر پيشاني ملت ايران ننشيند...بماند فراركردن و به كوه زدن اكثر سربازان لشكر آذربايجان و دورانداختن سلاحهايشان براي سبكباري ، و بماند گريختن سربازان لشكر خراسان با تجهيزات موتوريشان و رسيدنشان به بندرعباس!!! ولي همين سربازان دلاور!! شير بودند در سركوب عشاير و قوميت هاي مختلف ايران. [/quote] اون بيچارها تقصيري نداشتند .هميشه سربازان به فرمانده خود نگاه ميکنند. وقتي فرمانده کل قوا با سرعت هرچه تمام به سمت جنوب فرار ميکنه شما از سربازان چه انتظاري داريد ? [quote]دقت کنید اگر در این گذرگاه های مهم که خیلی هم تابلو بودند نیروی نظامی مناسبی مستقر میشد چه اتفاقی روی میداد ؟؟؟ متاسفانه این موضوعی هست که حتی تو خاطرات ارتشبد فردوست هم اشاره میشه که تازه وقتیکه جلسه فرماندهی گذاشته میشه می افتند یاده این قضایا !!! [/quote] بله اين همون چيزي هست که من هم اعتقاد دارم, اگر ارتش ايران واقعا مقاومت ميکرد, شايد متفقين بيش از يکسال درگير جنگ با ايران ميشدند و تا اون زمان هم احتمالا آلمان چيزي از همسايه شمالي باقي نگذاشته بود !!! اين همه گذرگاهاي کوهستاني که بايد ارتش روسيه و بويژه ارتش انگليس از اون رد ميشدند , فقط کافي بود تمام پلهاي راه آهن تخريب ميشد اون وقت فلسفه اشغال ايران زير سوال بود .همين پل معروف ورسک اگر منهدم شده بود .....

patriot1979 گرامي, کار بزرگ رو هرکسي انجام بده باعث ارج نهادن ست. توجه کنيد گفتم کار بزرگ و کار بزرگ لزوما يک کار خوب معني نميده ! افرادي مثل هيتلر و چنگيز و تيمور از جهاتي کارشان قابل ارج هست چرا که تقريبا هر سه از هيچ و با کوشش خود تاريخ رو جابجا کردند (حالا از جهت منفيش), انسان خوبي نبودند منتها کساني بودند باهوش, که بخوبي ميدونستند چطور از موقعيت ها به نفع خودشون استفاد کنند. کاري که تنها درصد کمي از مردم قادر به انجام اون هستند و از اين لحاظ هست که نابغه و مورد ارج هستند, مسلما به اين اشخاص نمي توان به عنوان معلم اخلاق نگاه کرد و در اخلاق و انسايت نمره صفر ميگيرند.

[quote]ایران جت وین های گرافیتی خودشو با یه لایه از آلیاژ های تنگستن پوشونده (با وجود این که تنگستن توی ایران یافت نمیشه ولی ایران از اون توی گلوله های تانک انرژی جنبشیش استفاده می کنه پس از یه جایی اون رو گیر میاره) تا نسبت به سوختن موتور های سوخت جامد مقاوم کنه. به هر حال این روش هزینه بره و نمیتونه برای هر موشکی استفاده بشه.[/quote] مثل اينکه کلا هاي جت وین هاي فلزي کنار گذاشته شدند همچنين گرافيتي. در سجيل از جت وین هاي سراميکي( کربيد سليسيوم) استفاده شده که هم خورده نميشه هم دماي ذوب بسيار بلايي داره ,در کشور هم موجوده .

کليپ زير مربوط هست به کارخانه سوخو و خط توليد جنگنده پيشرفته سوخو 30 ,نکته جالب دستي بودن بسياري از کارها در کارخانه روسي مي باشد در مقايسه با نمونه هاي غربي, هرچند محصول نهايي يعني سوخو 30 از پيشرفته ترين جنگنده هاي زمان حال ميباشد . [url=http://www.mediafire.com/?5jwlkvmus1ta9bo]از اينجا دانلود کنيد[/url] لينک به سايت يوتوب [code]http://www.youtube.com/watch?v=XIxr4PDT544&feature=related[/code]

ممنون ,جالب بود . شوش از جمله جاهايي هست که لايه لايه از تمدن هاي مختلف در زير خاک اون مدفون و بقولي هرجايي رو که بيل بزني, چيزي مال دوره اي پيدا ميکني ! پايان دولت عيلام : براساس برخی اسناد تاریخی، روز 17آوریل سال 693 قبل‌از میلاد، نیروهای آشوربانی‌پال به‌‌شهر شوش حمله کرده و این شهر را ویران ساختند. در کتیبه‌يی که از آشوربانی‌پال به‌جا مانده نوشته است: من آرامگاه نخستين و آخرين پادشاهاني را که از آشور و عشتر، خدايان من نترسيده و پدرانم را به‌ستوه آورده بودند ويران و با خاک يکسان کردم و آنها را در معرض خورشيد قرار دادم. استخوانهايشان را به‌آشور بردم. مردگانشان را دچار عذاب ساختم. آنان را از پيشکشي غذا و شراب به‌خدايان محروم نمودم. در مدت يک‌ماه و سي‌و‌پنج روز سفر ، کشور عيلام را به کلي ويران کردم و بر رويشان نمک و سهيلو ( نوعي گياه خاردار ) پاشيدم. خاک شوش ، مدکتد ، هلته مش و ديگر شهرهايشان را به توبره کشيدم و به آشور بردم ..... سر و صداي مردم ، صداي پاي گاوان و گوسفندان و فريادهاي خوشحالي را از کشتزارهايشان دور ساختم. دستور دادم گورخر و غزال و انواع حيوانات وحشي و جانوران صحرايي را به ميانشان رها کنند تا در آنجا مثل خانه‌ خودشان زندگي کنند. خراب کردن معبد شوش و به غارت بردن دارايي هاي آن توسط آشوري ها , کتيبه خود گوياي همه چيز هست . شعله هاي آتش که از زيگورات زبانه ميکشد, در بالاي معبد سربازان آشوري در حال کندن آجرها و خراب کردن سقف ميباشد, در پايين هم عده اي دارايي هاي معبد رو به يغما ميبرند . [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/ashoor.jpg[/img]

بسيار جالب, ممنون . در روزگاری نه چندان دور یک هیات از گرجستان برای ملاقات با استالین به مسکو آمده بودند. پس از جلسه استالین متوجه شد که پیپش گم شده است و به همین خاطر از رییس " کا.گ.ب " خواست تا ببیند آیا کسی از هیات گرجستانی پیپ او را برداشته است یا نه ؟ پس از چند ساعت استالین پیپش را در کشوی میزش پیدا کرد و از رییس " کا.گ.ب " خواست که هیات گرجی را آزاد کند . رییس " کا.گ.ب " اما گفت: متاسفم رفیق، تقریبا نصف هیات اقرار کرده اند که پیپ را برداشته اند و تعدادی هم موقع بازجویی مرده اند. !!!! پرچم ادولف بالاست ! فقط تو اين ديکتاتورها, همين آدولف خودمون بچه مثبت بوده و اهل دود و دم مثل استالين و اهل الکل مثل چرچيل نبوده, تازه گوشت هم نميخورده .

با جناب وريور موافقم, تغيير زندگي مغولان از چادرنشيني به يکجا نشيني ميتونه يکي از عامل هاي شکست هاي بعدي بود .(هرچند اختلافات داخلي بيشترين سهم رو داشت)چرا که اقوام چادر نشين براي حمله به جايي به تدارکات مانند سپاهيان معمولي احتياج ندارند .گوسفند و بز و لوازم زندگي آنها همراه آنهاست و هرجا که بروند خانه آنها حتي اگر هزاران کيلومتر از ماواي اصلي خود دور شود, احساس غربت يا دوري از خانه و کشور به آنها دست نميدهد چون خانواده آنها هم همراه آنهاست و ديگر اينکه چادر نشيني باعث تقويت روحيه جنگاوري و شجاعت فرد ميشود امروزه به راحتي مي تونيد اينرو در عشاير کشور خودمان هم ببينيد .هرگاه در تاريخ اقوام چادرنشين باهم متحد شدند دنيا رو زير و رو کردند نمونش اقوام چادر نشين ماد و پارس که قويترين امپراطوري هاي آن زمان رو از بين بردند (بابل و آشور). سکاها که هميشه مشکل اساسي براي ارتش ايران بودند, اعراب که هزاران کيلومتر از شرق و غرب و خود و دو قدرت آن زمان جهان رو تسليم کردند. بعدا همين اعرابي که بيشتر شهرنشين شدند از ترکان آسياي ميانه شکست خوردند و همين ترکان لشگرصليبي رو در ملازگرد محو کردند و بعدها همين ترکان که يکجا نشين شدند توسط مغولان و بعدا ازبک و ترکمانان که تا همين اواخر قاجار, حتي گاهي تا يزد نيز پيشروي ميکردند !!!! مابقي دنيا خيلي شانس آورد که دو اتفاق افتاد : يک شکست مغولان از مماليک مصر و ديگري شکست مغولان در حمله به اروپا از لهستاني ها .در واقع آنچه اقوام چادر نشين از منچوري و کره تا درياي سياه در اين استپ ها و بيابان ها زندگي ميکردند همه به خدمت سپاه مغول درآمده بودند و نيرويي عظيم ساخته بودند . [quote]یکی از اصلی ترین علل حمله مغولها به ایران و پس از آن کشورهای مسلمان ، همین تحریک سران صلیبی بود. پاپ وقت ، بزرگ مسیحی ها به علت خطری که از جانب مسلمانان احساس می کرد[/quote] البته نبايد نقش خليفه معاصر سلطان محمد خوارزمشاه رو در تحريک مغولان به حمله ناديده گرفت. خليفه نامه هاي محرمانه زيادي در جهت تحريک چنگيزخان به حمله به ايران نوشت و در آخر هم خلافت عباسي با حيله اي مشابه ولي اينبار از جانب ايراني ها و شخص خواجه نصير الدين نابود شد ! منتها نه نامه هاي صليبي ها و نه نامه هاي خليفه خيلي در حمله به ايران موثر نبود. چنيگز خان درحداقل در آن زمان تمايلي به جنگ با ايران نداشت و بشدت علاقه مند بود تا با ايران روابط تجاري داشته باشد چه اينکه ايران آن زمان و بويژه خراسان از آبادترين و بهترين نقاط کره خاکي بود. همچنين قدرت نظامي ايران و بويژه سواره نظام آن حريف آساني نبود و بيشتر ديوانگي هاي سلطان خوارزمشاه در نداندن قاتلان فرستاده هاي مغول باعث حمله بود . در مورد حمله به بغداد هلاکو خواستار حمله نبود, منتها با تحريک خواجه نصيرالدين اينکار انجام شد و بدين صورت خواجه انتقام توهين خليفه به خود (البته دلايل مذهبي هم داشت) رو با نمد مال کردن خليفه بغداد گرفت ! هرچند بغداد با آنهمه کاخ و مسجد و نظاميه و بيمارستان کاملا نابود شد و ششصد هزار نفر به قتل آمدند ,اگر بغداد رو ديده باشيد آثار بسيار کمي از ششصد سال عباسيان در آنجا بجا مانده گويي هرگز آن دوره وجود نداشته ! اتفاقي که قبلا براي ايران و در مرو و نيشابور و بخارا و هرات و بلخ و گرگانچ افتاده بود .در نيشابور که بزرگترين شهر آن زمان جهان بوده تنها قريب به نهصد هزار تن کشته ميشود و امروزه چيزي از آن زمان در شهر باقي نمانده ...

[quote]ما اقدامی که شما از اون صحبت می کنید از سوی یک خبرگزاری مثل فارس نیوز بسیار نامحتمله آیا به این نکته فکر کردید؟ چرا اینو بحساب یه خطای ژورنالیستی نمیگذارید[/quote] اين بار اول نبوده ما گل از اين رسانه مي خوريم, تقريبا در هر ماجراي نظامي و سياسي و امنيتي يک سوتي ميده که باعث آبروريزي ما در دنيا ميشه . بزرگترينش هم, همون جريان عکس هاي فتوشاپي مانور موشکي چند سال پيش بود که کلا حيثيت نذاشت برا ما ..... ولي خيلي دوست داشتم چند تا چيز رو ببينم : هدف قرار دادن پرنده اي با موشک هاوک سوار شده روي f-14 , تيراندازي به هدف متحرک در هوا و ميراژ ها جاشوخاليه !!!! اي کاش يک موشک راداري و ليزري هم آزمايش کنند ....

سيستم هايي مثل پنتسير حتي قادر به هدف قرار دادن موشک پرتابي از هواپيما يا هليکوپتر به سمت خودشون هم هستن .

سيستم ارسال تصاويرش چجوريه ? مستقيم ميفرسته يا ضبط ميکنه بعدا توي پايگاه بازبيني ميشه ?

[quote]ریل موشک سایدویندر[/quote] اگه به عکس دقت کنيد ميتونيد استتار پلنگي روي بال رو ببينيد ,سبز تيره و خاکي که هواپيماي F-5 هست نه صاعقه که آبي رنگه !

ضمن تاييد فرمايشات جناب cheka بمب هاي الکترومغناطيسي راه اندازي شده با انفجار ,از دهه پنجاه ميلادي ساخته شده و نمونه زير که بيش از پنجاه سال از ساختنش ميگذره, تنها کمي بزرگتر از "گوشتکوب آشپزخانه " بوده و قادر به توليد پالس ماکرويوي با قدرت" مگا وات "ميباشد . [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/emp.jpg[/img] در بمب الکتورمغناطيسي انرژي شيميايي مواد منفجره مستقيما به انرژي الکتروميغناطيسي تبديل ميشود با توجه به اينکه اين مقدار انرژي در مدت زمان بسيار کمي آزاد ميشود توان خروجي بسيار بالا ميرود در حد مگاوات و اين پالس با اينکه تنها در کسري از ثانيه وجود دارد باعث سوختن يا اختلال جدي مدارات الکتريکي هدف ميشود .

[quote]آیا هواپیما های نظامی برای رسیدن به نمایشگاه های هوایی پرواز می کنند[/quote] پرواز ميکنند, نمونش سوخو هاي چيني که به تبريز آمدند و بعد از سوختگيري به ترکيه . علت اين شايعات وجود ميگ و سوخو هم همين نقل انتقالات هست .بويژه در زمان نمايشگاه هوايي امارات اين شايعات تو ايران زياد شنيده ميشه ! علتش هم پرواز هواپيماهاي روسي و سوختگيريشون در ايران هست که به اشتباه توسط افراد, ايراني تشخيص داده ميشند وگرنه در ايران از اين خبرها نيست !

فيلم سقوط هواپيما در ميدان آذربايجان تبريز [url=http://www.mediafire.com/?k1hx1hotmrk5w8a]از اينجا دانلود کنيد[/url] همين که صندلي پرتابش کار کرده جاي شکر داره.

[quote]این همون تصوری بود که من داشتم، ولی سوالم اینجاست که به فرض در دسترس بودن سنسورهای باد و فشار و لیزر و ... مگه ساخت چنین سیستم کنترلی کار خیلی شاقیه که به داشتنش اینقدر می نازن؟ البته در کاراییش شکی نیست ولی با اطلاعات محدودی که از دنیای کامپیوتر دارم، ساختش کار عجیبی به نظرم نمی رسه[/quote] فناوري خاصي نداره و روي همين ميکروکنترولرهاي تجاري هم براحتي قابل پياد سازي هست چيزي که شما نياز داريد سنسور فشار, سنسور باد ,سنسور دما و فاصله ياب ليزري هست بعد بايد اطلاعات رسيده از اين سنسور ها رو باهم ترکيب و سپس زاويه لوله توپ تانک با توجه به اون و نوع مهماتي که انتخاب کرديد تنظيم بشه,يک ژيروسکوپ هم هست که با لوله تانک لينک شده و هميشه لوله تانک رو جدا از اينکه تانک در چه وضعيتي هست روي هدف نگه ميداره در کل (از لحاظ قسمت الکترونيک) چيز خاصي نداره .

يک ناو اسقاطي استراليايي بود که در يک تمرين توسط يک فروند زيردريايي استراليايي هدف قرار گرفت .

شالوم !!! با تشکر از داش علي سابق, ميجر قبلي, و علي فعلي ! آهنگ جالبيه. جدا از درون مايه اون, تم آهنگ زيباست. معمولا بيشتر آهنگهاي يهودي و اسراييلي تمشون برگرفته از موسيقي شرق اروپا مانند روسيه و اوکراين و لهستان و بويژه روماني هست. زبان عبري و زبان عربي از يکريشه هستند (زبان آرامي) و آهنگ يکساني دارند. بسياري از واژه ها در عبري و عربي از يک ريشه و تنها با گويش گوناگون ميباشد مثلا : سلام در عربي و شالوم در عبري. موسي در عربي و موشه در عبري . سلام عليکم در عربي و شالوم اليخم در عبري. و همچنين اعداد و غيره ..... به همين روي, عبري آهنگي همانند عربي دارد و هنگامي که بصورت شعر درمي ايد گوشنواز هست. زبان عبري يکي از کهنترين زبان هاست که در گذر قرون تغيير زيادي نکرده و گويشوران آن توانا به خواندن و فهميدن نوشته هايي از دوهزار سال پيش بسادگي هستند که هيچ زبان ديگري در دنيا اين گونه نيست . بغير از سرودي که ملي اسراييل که علي آقا زحمت اون رو کشيدن يک سرود و آهنگ بسيار معروف يهودي هست که به نوعي معروفترين آهنگ يهودي بشمار مياد. اين سرود رزمي يا ميهني و نژادي نيست و براي مجالس شادي مانند عروسي بوده, منتها امروزه به نماد موسيقي يهودي و معروفترين اون در اومده . آهنگ "هاوا ناگيلا" (Hava Nagila )(بياييد شادي کنيم) که احتمالا پيشتر شنيديد .اصل آهنگ از يک موسيقي اوکرايني گرفته شده و در سال 1918 توسط Abraham Zev براي بزرگداشت تصرف فلسطين توسط انگليس ساخته شده . بياييد شادي کنيم. بياييد شادي کنيم. بياييد شادي کنيم و شاد باشيم. بياييد آواز بخوانيم. بياييد آواز بخوانيم. بياييد آواز بخوانيم و شاد باشيم . هوشيار باشيد,هوشيار باشيد برادران . هوشيار باشيد برادران با دلي شاد. هوشيار باشيد برادران,هوشيار باشيد برادران. با دلي شاد. از اينجا دانلود کنيد

آپگريد شدن فانتوم ها و رادار خوب و موشکهاي هوا به هواي جديد, منرو از هزار تا سوخوي 27 مجازي خوشحال تر ميکنه .

عکس ها فتوشاپي هست, همين چند وقت پيش توي يک برنامه از شبکه يک فکر کنم يک سري صحنه نشون داد که مثلا از دوربين فانتوم ها در جنگ بود که عراق رو بمباران ميکردند بعد نوشته بود صحنه هاي واقعي !!!!!! از يک تيکه فيلم واقعي بمباران فانتوم هاي آمريکايي در ويتنام کش رفته بودند ديگه آدم چي بگه ????

حمايت از ديکتاتوران آمريکاي جنوبي و آموزش پليس و شکنجه گران اونها هم به ليست اضافه کنيد .

حتي اگر موفق به زدن بيست درصد از موشک ها هم بشود باز به نوعي پيروزي هست. فرض کنيد يک حمله اتمي به آمريکا بشه اگر بيست درصد از کلاهک ها نابود بشه يعني تعداد زيادي از شهرها و مناطق مهم آمريکا سالم ميمونه و اين در يک جنگ اتمي که طرفين نابود ميشند خيلي مهم هست اطمينان داشته باشيد اين سرمايه گذاري در آينده جواب خواهد داد و چين و روسيه واقعا در اين زمينه از آمريکا عقب خواهند افتاد (همين حالا هم در زمينه دفاع موشکي عقب هستند) و وزنه قدرت موشکي به نفع آمريکا سنگينتر ميشه .