سلام برادر شنیدی هر راست نشاید گفت ؟ البته منم خودم یه زمانی این مشکل رو داشتم هر راستی رو اصرار می ورزیدم باید بگم ! مثلا الان چه لزومی داشت شما بگی زینبیه چطور هست ؟؟؟؟ ( برفرض البته حرف شما درست باشه ها ؟ برفرض!) اصولا دشمنان علی هنگام مواجهه با فرزندان فاطمه زهرا از سگ کم ترند... مثال سگ رو زدم تا به عینه کسانیکه با سگ روبرو شدند بدونند : پارس سگ خیلی زیاد هست و خیلی حالت هجومی به خودش میگیره و وامصیبتا اگر بفهمه ازش ترسیدی ، ول کن ت نیست ، هی میاد نزدیکت و واقعا دلهره آور هستند ولی وقتیکه ازش نترسی و در نتیجه عقب نشینی نکنی جلوش و بری سمت ش میبینی چه حیوان ترسوی بدبختی هست اینو کسانیکه تو روستا بزرگ شدند میدونند سگ ازش بترسی و فرار کنی میزاره دنبالت و کردارت رو درمیاره ، برو طرفش حالش جا بیار میافته عر عر کردن برات !!! ( خر دیدی ؟ عین خر زوزوه میکشه و فرار میکنه بیچاره !) یا حق

سلام هان دقیقا ! و بحث همینجاست ... این چیزا برای ارتش کلاسیک ملاک هست نه ارتشی که الان موزاییکی شده و ... !!! و حتی در هنگام نبرد فرماندهی کل عملیات میشه یک استان و امثالهم حالا بحث ش مفصل هست ولیکن برای دشمن مهم هست استتار و برای ما که سالهای سال با اندیشه دفاعی توی مناطق خودی بودیم( شبیه حزب الله لبنان) عملا اونها مثل یک گوسپند( هرچند خری بیش نیستند !) هستند برای ما که گرگ گله میشیم ! چشمک یا حق

سلام [quote]برادر ابراهیم بخش مهمی از این راهبرد مربوط به شرائط زمین هست مناطق جنگلی ولی در[b] ایران[/b] فکر کنم ما در استتار مشکلات بیشتری داشته باشیم[/quote] شما چطور این مساله رو مطرح میکنی ؟ واقعا ؟؟؟ حالا شاید از بس زمینه طبیعی مفید هست که وقت نکنیم از همه قابلیت هامون استفاده کنیم در زمینه استتار به کمک الطاف الهی ولیکن اینکه در استتار مشکل داشته باشیم رو قبول ندارم اصلا جغرافیای نظامی ایران اگر درست روش کار بشه جز بهترین جغرافیاها برای دفاع نظامی هست یعنی از شمال بیا میخوری جنگل بعد کوه بعد میخوری کویر بعد منطقه سبز !( شهری هم که هیچ) از غرب میخوری کوه های سر به فلک کشیده بعد شبه جنگلی بعد کویری !( شهری هم که هیچ) از شرق میخوری بیابانی بعد سرسبز( شهری هم که هیچ) از جنوب بیای میخوری دریایی و بیابانی و بعد شهری البته کلی گفتم و براساس شرایط متفاوت در کل کار برای هر نیرویی با هر استعدادی سخت هست بخواد وارد ایران بشه ... یادم هست برای نبرد طوفان صحرا ارتش امریکا دو مشکل عمده پیدا کرد یکی در تانک ابرامز که حتی رفتند موتور شرایط بیابانی براش ردیف کردند یکی هم در لباس که همین طرح سه رنگ استتاری که مرزبانی خودمونم استفاده میکنه رو طراحی نمودند ... همه اینا به خاطر این بود که مثلا یک قسمت از عراق استتارش میخورد به استتار امریکایی ها و قسمت دیگر نه ... حالا برای ایران فقط از نظر طبیعی حساب کن پدر طرف در میاد ... رسما درمیاد ... اینا فقط استتار بکر طبیعی بود ... یا حق

بسم رب الشهدا و الصدیقین تک تیراندازی در طول تاریخ قسمت سوم مترجم و نویسنده : رعد منابع : سایت های اینترنتی انگلیسی زبان با قسمت سوم همراه شما خواهیم بود با بردبلندترین شلیک های موفق و نیز شرح تخصصی تر مسایل دخیل در آموزش یک تک تیرانداز مجرب که به مرور زمان و در طول دهه های اخیر و امروزه روز نیز ماهانه ! در حال ارتقا و توسعه علمی و عملی است. امیدواریم که با مطالعه این مطالب به درک صحیحی از وظایف حداقلی یک اسنایپر کاردان ، در سازمان رزم نیروهای مسلح کشورهای جهان من جمله کشور ایران اسلامی عزیز خودمان نیز پی ببریم چرا که آموزش حرفه ای تک تیرانداز به شدت در کشور ما احساس می شود که شاید عمده دلیل آن عدم اولویت بندی و اهمیت دادن به اسنایپر در سازمان رزم نیروهای خودی است. امید است که بتوانیم سهمی هرچند اندک و کم ، در ارتقای سطح دانش تخصصی حرفه تک تیراندازی در کشور داشته باشیم. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/1259749147.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_1259749147.jpg[/img][/url][/center] بیشترین میزان شلیک موثر در تیراندازی عوامل بسیاری ملاک یک تیراندازی موفق است و در تک تیراندازی در مسافت بالا و با شرایط خاصی که برای یک اسنایپر ( تک تیرانداز، تیرانداز از خفا) رقم خورده است قطعا این عوامل تعیین کننده در شلیک موثر پراهمیت تر خواهند شد. در این حال شلیک به یک هدف در فاصله برند بلند قطعا نیاز به یک توانایی خارق العاده حتی براساس تکنولوژی های کنونی دارد که هر اسنایپری این توانایی را ندارد. در اینجا ما شلیک های موفق را خدمت شما عرضه می کنیم. مساله قابل اهمیت اینجاست که شلیک در فواصل بالا به دلیل تاثیر آب و هوا و شرایط جوی و نوع فشنگ و سرعت اولیه سلاح و ... دارای بسیاری از فاکتورهای کاری پراهمیت و حرفه ای است و این ثبت رکوردها گاه اثبات نشده است و در کل موارد استثنائی را شامل می شود که نمی توان در حال حاضر به صورت قطعی به آنها تکیه کرد. آخرین رکورد ثبت شده برای تیراندازی در خفا توسط اسناپیر برای فاصله 2.815 متری ( 3.079 یارد) توسط یک تک تیرانداز ناشناس( نام وی افشا نشده است) استرالیایی در هنگ تکاور 2nd ثبت شده است که توانسته است در سال 2012 با استفاده از سلاح بسیار معروف تک تیرانداز Barrett M82A1 و فشنگ .50 BMG در طی یک درگیری ( احتمالا در افغانستان) یک هدف را از پای درآورده است. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/018_harrison-300x300.jpg[/img][/center] کریگ هریسون اما شلیک برد بلند موفقی که مورده تایید قرار گرفته است( صرف اینکه رکود زده شود قابل اعتنا نیست بلکه باید رکورد مورد تایید قرار گیرد وگرنه در زمان جنگ جهانی دوم تک تیراندازهای آلمانی رکوردهای باور نکردنی همچون 1400 متر و حتی 2000 متر را نیز ثبت شده دارند) توسط یک سرباز بریتانیایی انجام شده است. سرباز کریگ هریسون که یک سرجوخه ارتش بریتانیا بود توانست در افغانستان حین درگیری با نیروهای طالبانی در نوامبر سال 2009 با استفاده از تکنولوژی پیشرفته امروزی که مبتنی بر نرم افزار هوشمند شناسایی اوضاع بالستیکی و جوی است در فاصله 2.475 متری ( 2707 یاردی) با استفاده از یک تفنگ L115A3 و تجهیزات کمکی که بالستیک پروازی شلیک و مسافت را نشان می دهد موفق به زدن هدف خویش ( تیربارچی) شده است. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/0014710_barrett_bors_barrett_optical_ranging_system_300.jpeg[/img][/center] امروزه روز با تجهیزات حرفه ای تک تیراندازی بسیار آسانتر از گذشته است این وسیله که به نام The QTU Lapua معروف بسیاری از تک تیراندازان حرفه ای است براساس شرایط موجود جوی به اسنایپر اطلاع می دهد که اگر گلوله در فاصله مشخص شده و ... شلیک شود در 0.6 ثانیه بعد از شلیک و براساس شرایط محیطی گلوله شلیک شده چقدر خطا خواهد داشت ( در اینجا 9 متر) و در کل هریسون با کمک این وسیله توانست که هدف خویش را مورده اصابت قرار دهد و رکورد تایید شده بردبلندترین تیراندازی دقیق را به خود اختصاص دهد( هرچند که وی با استفاده از نرم افزار محاسبه گر هوشمند به این نتایج دست یافته است و حال بوده اند افرادی که در بردهای مشابه بدون این وسایل شلیک موفق داشته اند هرچند تاییدنشده و لیکن باید دانست که در دنیای اسنایپرها کسی از همه سرتر است که خود توانایی شلیک و تشخیص خطای شلیک را داشته باشد که قطعا نیازمند توانایی های بسیار از نظر علوم نظری چون فیزیک و ریاضی و تجربه بالا و اعتمادبنفس و تمرین بالاست). [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Bulletflight-iphone-app_BD767C39.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Bulletflight-iphone-app_BD767C39.jpg[/img][/url][/center] در پایان باید گفت برای یک اسنایپ دقیق بربلند شما نیازمند داشتن اطلاعات تخصصی و تمرین آنها در زمینه های زیر می باشید : چگالی هوا ، فشار هوا ، رطوبت ، دما و در عین حال که باید اطلاع دقیقی از نوع مشخصات فنی سلاح مورده استفاده خود و نیز مهمات به کارگیری شده همچون شارژ باروت و مرمی جنگی و ... آن داشته باشید تا بدانید در چه فاصله ای چه نوع عکس العمل کاهشی یا افزایشی و بالستیکی از خود نشان می دهد که سر جمع همه اینها در تجربه و تمرین خلاصه شده است. تک تیراندازان پلیس [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/policesniper.jpeg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_policesniper.jpeg[/img][/url][/center] به وضوح تفاوت استتار در پلیس و ارتش مشخص است پس از موفقیت چشمگیر اسنایپرها در جنگ جهانی دوم و با پیشرفت فنی و علمی و تئوری استفاده از اسنایپرها، واحدهای پلیس کشورها نیز احساس نمودند که می توان از اسنایپرها در ماموریت های خویش به نحو احسن استفاده نمایند. باید دانست که تک تیرانداز پلیس دارای اصول و مفاهیم متفاوت با یک اسنایپر نظامی در استتار و تاکتیک های تیراندازی است. اغلب اسنایپرهای پلیس را برای ماموریت های کوتاه مدت استفاده می نمایند. معمولا از تک تیراندازهای پلیس برای ماموریت های ضدگروگان گیری استفاده می شود و اصولا این متفاوت است از وظایف و تجهیزات یک اسنایپر نظامی که به عنوان جزیی از یک واحد ارتش در یک جنگ درگیر می باشد. در کل اسنایپرهای پلیس در یک مسافت بسیار متفاوت و کمتر از اسنایپرهای نظامی اقدام به شلیک میکنند. آنها معمولا در فاصله 100 متری ) 109 یاردی) و گاهی اوقات حتی کمتر یعنی 50 متری ( 55 یاردی) انجام وظیفه میکنند و این متضمن دقت بسیاری است چرا که اغلب با هر شلیک آنان می توان جان یک نفر را گرفت و یا جان یک گروگان را خرید و اگر شلیک ناموفق باشد نه تنها یک جان را از دست خواهند داد بلکه ممکن است کل یک عملیات را به مخاطره بیندازند. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/538165-PoliceSniperReuters-1366442571-634-640x480.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_538165-PoliceSniperReuters-1366442571-634-640x480.jpg[/img][/url][/center] در کل واحدهای ویژه پلیس اغلب دارای واحدی حرفه ای تک تیرانداز است که البته محل استقرار خود را ساختمان های بلند بدون نیاز به استتار خاص جهت کنترل کامل حوادث انتخاب می کنند ( که در دنیای اسنایپر نظامی این مصادف با مرگ وی است !). شاید سال 1972 و کشتار مونیخ را بتوان سرچشمه نیاز پلیس به آموزش تک تیرانداز دانست که اگر پلیس آلمان از اسنایپر استفاده مکرد شاید سرنوشت گروگان های اسراییلی مرگ نبود. البته با توجه به قوانین آلمان استفاده از اسنایپر ممنوع بود( سرنوشت آلمان پس از جنگ جهانی دوم تا بدانجا تغییر کرد که استفاده از هرنوع سلاح کشنده به سان جنگ دوم جهانی به صورت تهاجمی ممنوع بود و این در زمینه هواپیماهای نظامی و اسنایپر و... هم مدنظر قرار گرفته بود) البته این مشکل با ایجاد واحد ویژه GSG9 و دور زدن ممنوعیت استفاده از سلاح تک تیرانداز برداشته شد. آموزش [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/110331-A-7341H-9453_5_7Enhancer-L.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_110331-A-7341H-9453_5_7Enhancer-L.jpg[/img][/url][/center] قطعا برای تربیت یک اسنایپر همه فن حریف باید وی آموزش تخصصی ببیند. این آموزش ها شامل تربیت و ارتقای مهارت های وی در پنهانکاری، استتار، نقشه خوانی، مسافت سنجی، محاسبات ریاضی و فیزیکی و نیز تیراندازی دقیق بدون لرزش دست و... ، در تحت هر شرایطی است که احتمال پیشامد کردن در یک عملیات محرمانه و مهم را دارد. کارآموزان اغلب هزاران شلیک از راه دور را انجام می دهند چرا که مهمترین توانایی یک تیرانداز حرفه ای ، تیراندازی دقیق وی است . انواع آموزش ها شامل نحوه نگه داری اکسیژن و یا خالی کردن دی اکسید کربن از داخل ریه ها و همچنین توانایی تمرکز و کنترل انگشتی که روی ماشه فشار می آورد و برای کاهش حرکت حتی چند میلی متری سلاح است که در برد بلند سبب به خطا رفتن تیر می شود و از سوی دیگر برای یادگیری به جای 2 تیراندازی از کیسه شن پر شده استفاده می شود تا از حرکات تند و سریع تفنگ جلوگیری به عمل آید. همچنین است توانایی کنترل ضربان قلب برای کاهش حرکت در هر شلیک و در عین حال توانایی کنترل استرس به عنوان مادر بسیاری از مشکلات جسمی و روانی که در یک تیراندازی ( و اصولا هر رشته ورزشی و رزمی و نظامی و..) تاثیرگزار است. دقت [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/19-BORS-Barrett-250x247.jpg[/img][/center] یک تیراندازی دقیق مستلزم سلاح و تیرانداز مناسب است. به عبارتی کلید تیراندازی دقیق در دستان یک اسناپیر خوب همراه با یک سلاح خوب است که مکمل یکدیگر خواهند شد. محدوده هدف، جهت باد، سرعت باد، ارتفاع اسنایپر از سطح دریا و زمین و محیط پیرامونی و هدف ، دما و درجه حرارت محیط را باید تک تیرانداز با دقت برآورد نماید. اگر اسناپیر در برآورد خویش اشتباه نماید تیراندازی وی قطعا به سمت هدف به صورت مطلوب نخواهد بود. یک گونی پر از شن می تواند به عنوان یک پلت فرم مفید برای تیراندازی و ثبات سلاح استفاده شود یا از هر سطح نرم مانند کوله پشتی که به ثبات سلاح کمک می نماید. اما باید دانست که اغلب اسنایپرهای نظامی و پلیس از دوپایه های حرفه ای قابل تنظیم برای شلیک استفاده میکنند که از وسایل پراهمیت در تیراندازی نیز محسوب می شود. ضمن اینکه محدوده برد و دقت سلاح و تیراندازی نیز بستگی به انواع خاص مهمات استفاده شده دارد.برای نمونه کارتریج های میدان نبرد که توسط کشورهای مختلف استفاده می شود و در یک اسنایپ کاملا تاثیر دارد شامل موارد زیر است که در قسمت های آینده مفصلا شرح داده می شوند: [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/526572_3053687399510_1395654711_n.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_526572_3053687399510_1395654711_n.jpg[/img][/url][/center] 5.56x45mm NATO (.223 Remington) 300–500 m 7.62x51mm (.308 Winchester) 800-1,000 m 7.62x54mmR 800-1,000 m 7 mm Remington Magnum 900-1,100 m .300 Winchester Magnum 900-1,200 m .338 Lapua Magnum 1,300-1,600 m .50 BMG (12.7x99mm NATO) 1,500-2,000 m 12.7x108mm (Russian) 1,500-2,000 m 14.5x114mm (Russian) 1,900-2,300 m شاید فکر کنید با شرایط مطرح شده سرتاسر جهان پر از اسنایر است؟ ولی اشتباه می کنید ! همین امروز که این مقاله را می خوانید تعداد بسیار معدودی تک تیرانداز در ارتشی همچون ارتش امریکا خدمت می کند.برای مثال کمتر از 300 نفر تک تیرانداز در تفنگدار دریایی و کمتر از 1000 تک تیرانداز در ارتش ایالات متحده خدمت میکند. دلیل آن مقیاس سنجی بسیار پراهمیت در انتخاب یک داوطلب آموزش تک تیراندازی است. مربیان آموزش براساس تیراندازی دقیق داوطلبان ورود و سپس استعدادسنجی و توانایی فیزیکی وصبر و ثبات روانی و... فاکتورهای بیشمار دیگری افراد را پذیرش میکنند. به عبارتی در بدو ورود کسانی وارد دوره آموزشی حرفه ای می شوند که به خودی خود بدون آموزش سرآمد اسنایپرهای دیگر هستند ! و حال تصور کنید پس از آموزش های حرفه ای همچون دیده بانی آتش توپخانه مستقیم یا خمپاره ای و یا هدایت حملات هوائی و .... به چه جانورانی تبدیل خواهند شد ! و از همین جهت است که بسیاری از این اسنایپرها رسما در رده افراد نیرو مخصوص سطح یک جهانی قرار گرفته اند. نحوه چینش آنها در سازمان رزم نیز در کشورهای گوناگون متفاوت است مثلا در شوروی ( ارتش روسیه فعلی نیز رهرو همین راه است) 3 جوخه در سطح تیپ است همراه با یک جوخه مستقل و دو نفر دیگر در حمایت گردانی وارد عمل می شوند. در قسمت آینده وارد جزییات تخصصی تک تیراندازی به صورت ابتدایی می شویم. ======= یاد شهیدان ثواب این مقاله تقدیم می شود به پاسدار شهید حسن تهرانی مقدم [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/11111111111111_95.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_11111111111111_95.jpg[/img][/url][/center] ======= شهید حسن تهرانی مقدم ، فرمانده ی نمونه ی کشوری بود که همچون حسن باقری ها و احمد کاظمی ها و ... در جوانی به کمک انقلابی آمد که ولی نعمت ش ، سید روح الله خمینی ، نائب برحق امام زمان عج الله ، شروع کننده ی آن بود. این شهید والامقام به مانند بسیاری از فرماندهان جوان دیگر، بدون دیدن دوره های خاص نظامی و با نشان دادن استعدادهای خاص از خویش توانست اعتماد سران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را جلب نماید و همزمان با اینکه خود راه ترقی می پیمود ، سازمان های زیر نظرش من جمله توپخانه سپاه ، موشکی سپاه و خودکفایی سپاه را ارتقا میداد. این فرمانده غیور، که به فرموده امام خامنه ای ، سردار عالی قدر ، دانشمند برجسته ، پارسای بی ادعا بود با احساس تکلیف بالای خویش و با کمک گرفتن از اولیا و اوصیا و انبیا و شهدا ، توانست غیرممکن های بسیاری را برای ایران اسلامی و حتی برای جهان ممکن سازد. این والامرد ، شیر بیشه ی دست پرورده ی مرام حیدر کرار است که به فرموده ی خود ، کسی بود که میخواست اسراییل را نابود کند و امروزه روز در سرتاسر جهان موشک ها و تجهیزات ساخته شده با مدیریت و هدایت این ابرمرد جامعه اسلامی بر فرق سر دشمنان اسلام و انقلاب علی الخصوص یهودیان صهیونیست سفاک میخورد. نهایتا وی در تاریخ 21 آبان ماه سال 1390 خورشیدی در حادثه ی ملارد ، به وصال یاران شهیدش همچون سردار احمد کاظمی و ... و البته محبوب خویش رسید. یادش گرامی و راهش پر رهرو قهرمان شهید من حسن تهرانی مقدم است پی نوشت : با تشکر از دوستان گرامی بابت نظرات ، پرسیدم گفتند اون سلاح نقره ای هست برق خورده توش اینجور به نظر میرسه .... برای تاپیک شهید فرشادپور هم والا با وبلاگ شهدا صابرین باید مکاتبه کنید

بسم رب الشهدا و الصدیقین استتار ، اصول و انواع نظامی قسمت سوم مترجم و نویسنده : رعد منابع : سایت های اینترنتی انگلیسی زبان در قسمت اول و دوم مفاهیم و تاریخچه و اصول پایه ای استتار( بدون درجه بندی خاص نظامی گری) بیان نمودیم و حال در قسمت سوم و نهایی در این زمینه ( بدون گرایش نظامی) به اصول مبنایی دیگر در استتار میپردازیم که شاید در ترجمان فارسی به خوبی نشود معنی برای آن اطلاق نمود به مانند دیگر اصول لیکن در حد وسع و امکان علاوه بر اصطلاح صحیح انگلیسی ترجمه فارسی و تحت الفظی آن قرار داده می شود. به یاد داشته باشید که تک تک مباحث عنوان شده تاکنون خود شامل هزاران هزار خط تحقیق و جستجو توسط زیست شناسان و جانورشناسان بسیاری است و ما دراینجا تنها به ذکر کلی این مسایل اکتفا میکنیم. امید است محققان گرامی و علاقمندان به مباحث استتار با دقت نظر در این مقاله خود به دنبال یافتن مطالبی علمی تر و تخصصی تر به خصوص در زبان مرجع انگلیسی باشند و به همین خاطر از نکات کلیدی این مقالات میتوان اصطلاحات انگلیسی اصول و نیز حیوانات مطرح شده می باشد که تا آنجا که می توانیم سعی میکنیم هم فارسی هم زبان اصلی آنرا قرار دهیم. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_800px-Hyastenus_elatus.jpg[/img][/center] در قسمت دوم اشاره داشتیم که نوعی از خرچنگ ها با استفاده از جلبک های دریایی و اسفنج ها و ... اقدام به استتار خود می نمایند ! به هرحال میدانیم : جوینده یابنده است. با هم به سراغ قسمت سوم و پایانی از بخش اول استتار، اصول و انواع نظامی آن می رویم. Counterillumination ( ضد روشنایی) به معنای تولید نور جهت هماهنگی و مطابقت با پس زمینه روشن تر از بدن حیوان یا خودرو و... است و از آن به نام یک فرم استتار فعال نام برده می شود. به خصوص که توسط برخی از گونه های ماهی مرکب مانند sparkling enope squid و midwater squid استفاده میشود. به عبارتی سبب می شود وقتی که حیوانات از پایین نگریسته می شوند اندام زیرین آنها درخشان و تابنده نور باشد و شکل و انحنای بدن نامشخص باشد و اصولا تاریک به نظر نرسند. البته اصولا ضدروشنایی برای مقاصد گوناگونی استفاده می شود از جلب طعمه گرفته تا پنهان نمودن خود از دید دشمنان که قصد تهاجم دارند. ضدروشنایی به ندرت برای مقاصد نظامی به کار گرفته شده است. هرچند که در جنگ جهانی دوم توسط شورای ملی تحقیقات کانادا برای هواپیماها و پهلوی کشتی ها استفاده شد که شامل طرح نور برای آنها بود. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Principle_of_Yehudi_Lights_with_Avenger_head-on_view.jpg[/img][/center] علاوه بر کشور کانادا ، ارتش امریکا نیز در جنگ جهانی دوم برای بمب افکن های بی 24 خود از طرح نور ضدروشنایی استفاده نمود. به این صورت که در جلوی هواپیما یک سری لامپ قرار داده شد که به صورت خودکار روشن و خاموش میشدند و برای مطابقت با اسمان شب ( ستاره ها و...) طراحی گردیده بود. این روش سبب شد که آنها تا فاصله نزدیک 2700 متری هدف برسند قبل از آنکه دیده شوند. صدالبته با پیدایش رادار و امواج راداری این روش به مرور کارایی و کاربرد خود را از دست داد. Transparency ( روشنایی) بسیاری از حیواناتی که در نزدیکی سطح آب شناور هستند دارای شفافیت خاصی می باشند و تقریبا یک استتار کامل دارند. با این حال شفافیت یک امر سخت برای بدنی که در قسمت های مختلف دریایی زندگی میکند می باشد چرا که دارای ضریب شکست متفاوت نور در اعماق مختلف دریا می باشیم. ضریب شکست همان نشان دادن سرعت نور در محیط و میزان کاهش آن نسبت به شرایط خلا است مانند نور در شیشه که ضریب شکست 1.5 دارد و این به معنای این است که 1.5 برابر در شرایط خلا در شیشه سرعت دارد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_450px-Expl0469_-_Flickr_-_NOAA_Photo_Library.jpg[/img][/center] برخی حیوانات مانند چترماهی ( عروس دریایی )دارای بدن ژلاتینی می باشند که عمدتا از آب تشکیل شده است و بسیار شفاف می باشد. این مساله باعث میشود که آنها به راحتی در آب شناور باشند هرچند که عضلات آنها بزرگ است و باعث شده نتوانند در آب سریع شناکنند و ساخت این چنین استتاری معامله ای پایاپای است با توانایی تحرک و سرعت جابجایی همانگونه که در قسمت اصول تحرک و حرکت نمودن در مباحث استتاری دلایل آنرا شرح دادیم. ژلاتین حیوانی چون پلانکتون بین 50 تا 90 درصد شفافیت دارد و شفافیت از 50 به به بعد به راحتی می تواند آنها را از شر حیوانات درنده ای چون COD که در عمق 650 متری آب هستند رها سازد و عملا آنان را نامرئی نماید. البته باید دانست که هرچه در عمق بیشتر باشند توانایی استتار آنها بیشتر از سطح آب و نزدیکی سطح است. Silvering ( نقره پوش) [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Herringadultkils2.jpg[/img][/center] وقتی که شفافیت نتواند به دست بیاید میتوان از بدن نقره ای حیوانات جهت بالا بردن اثرگزاری استتار استفاده نمود. در عمق متوسط دریا نور از بالا می اید بنابراین یک آینه متمایل به عمود سبب می شوند که حیوان از جوانب نامرئی به نظر برسد. اغلب ماهی هایی که در بالای اقیانوس زندگی میکنند مانند ساردین و شاه ماهی از این پوشش نقره ای بهره مند هستند. Mimesis( تقلید، همسان سازی ) در تقلید ( که به بالماسکه یا همان جامه ی مبدل پوشیدن شهرت دارد) به خود ظاهر اشیا را می دهیم تا در محیط پیرامونی توجه خاصی روی ما منعطف نگردد. تقلید یا همسان سازی خود در حیوانات یک روال معمول است مانند پروانه فلفلی کاتر پیلار که شبیه یک شاخه کوچک است و یا یک ملخ که از یک برگ خشک تقلید می کند. از سوی دیگر در میان شکارچیان نیز تقلید وجود دارد تا سبب جلب توجه هدف و شکار خود شوند مانند flower mantis ( گل آخوندک) یا ثقلبیان ( تیره ای از ارکیده ها ) و یا همچون پرندگانی چون فاخته که فرزندان خود را به دلیل شباهت با تخم دیگر پرندگان در لانه های این پرندگان قرار میدهند. از این تاکتیک گاه در جنگ ها نیز استفاده شده است مانند Q-ship در سالهای جنگ جهانی اول که کشتی نظامی را شبیه به کشتی تجاری مینمودند و از آن برای حمل تسلیحات و... استفاده می کردند. Motion dazzle( حرکت خیره، حرکت مختل کننده ، حرکت خطای دید) اغلب استتارها با حرکت توانایی اثرگزاری خود را از دست میدهند. آهو یا ملخ می تواند به صورت مرموز و دقیقی پنهان شوند اما این مساله در حرکت کردن اثر خود را از دست میدهد. اما یکی از روش های استتار در حال حرکت استفاده از الگوی راه راه ضخیم و متضاد مبتنی بر Motion dazzle می باشد. این حرکت که در زبان فارسی به اسامی گوناگونی معرفی می شود مانند خطای دید یا مبهوت سازی دید ، سبب می شود که شکارچی نتواند به درستی سرعت حرکت و ... هدف را کشف نماید. در کل با توجه به اثرگزاری در ادراک بصری یک راهکار مناسب در حرکت می باشد و حتی برای استتار ماشین های نظامی نیز پیشنهاد شد لیکن در سال 2011 اجرای آن رد شد. هرچند که این روش میتواند سبب مخفی نگه داشته شدن حرکت و کشف دیر هنگام حیوان و .. به دلیل شکل حرکتی و سرعت آن شود اما وقتیکه هدف ثابت باشد عملا اسیب پذیر می گردد چرا که به سرعت شناسایی می شود. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_USS_West_Mahomet_28ID-368129_cropped.jpg[/img][/center] یکی از بارزترین نمونه های این استتار ، حیوانی است به نام گورخر که به عبارت بهتر استتار مختل کننده ی گورخر در حفظ تعداد بیشتری از گورخرها نقش غیرقابل انکاری بازی میکند هرچند که در محیط های غیرهمسان با رنگ بدنش ( و رنگ بدن نژادهای مختلف گورخر) سبب شناسایی سریعش می شود. Civil applications ( کاربردهای عمرانی ) جالب اینجاست که بندانید در کشورهای مختلف مانند آفریقای جنوی از استتار حتی برای برج های مخابراتی تلفن همراه نیز استفاده می شود! بدین گونه که برج را شبیه درختان درست میکنند!!! البته گفته می شود این روش سه برابر روال عادی کار هزینه در بردارد و گرانقیمت محسوب می شود. اما جهت مبارزه با گروه های جدایی طلب که هدف آنها تسخیر یا نابودی امکانات مخابراتی و ارتباطاتی است استفاده می شود. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Camouflaged_Microwave_Cell_Telephone_Tower.jpg[/img][/center] در کل امروزه برای شکار و مسابقات از لباس استتار از انواع گوناگون استفاده می شود و حتی در زمینه مد و بازار فروش مجلات و طرح دکوراسیون منزل و .... استتار به عنوان یک اصل پذیرفته شده شناخته می شود. در بخش بعدی ما در زمینه تاریخچه و مفاهیم استتاری نظامی صحبت می نماییم. ============= یاد شهیدان 3 ثواب این مقاله تقدیم میشود به پاسدار تکاور شهید، سید محمود موسوی [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_28797280983048362206.jpg[/img][/center] ============= شهید موسوی( نفر جلوی تصویر ) همراه با شهید جعفرخانی ( پشت سر شهید موسوی ) در تصویر دیده میشوند، لباس استتار بسیار مناسب woodland یا jungle (جنگلی) برتن دارند در یک محیط ایده آل برای استفاده از این نوع یونیفرم استتاری شهید موسوی از جمله کسانی است که در یگان صابرین به دفاع جانانه اش از ولایت فقیه شناخته می شود ، کسیکه در هر جمع و در هرمکانی بی ملاحظه ی مقام و شان و محیط ، در دفاع از ولایت فقیه حتی در سخت ترین شرایط همچون فتنه ی 88 ، سخن گفته است. از نکات بارز شهید سیدمحمود موسوی که در نگاه اول فورا جلب توجه مینماید نحوه به شهادت رسیدن این سید آل پیغمبر می باشد، وی همیشه آرزو داشت که به مانند بی بی دو عالم ، بی بی فاطمه زهرا س به شهادت برسد و به هنگام شهادت این یار دلیر در ارتفاعات جعفرخان( جاسوسان سابق) پهلوی سید محمود موسوی شکافته شده بود و وی به آرزوی دیرین خود رسید. قهرمان شهید من سید محمود موسوی است

سلام کسی مقاله مجله جنگ افزار رو انگاری در رابطه با دو سلاح ملی ایران نخوانده خیر؟ خوب حدس میزدم ... به هرحال چون با سازنده و طراح اصلی این سلاح آشنا هستم میگم .... اگر واقعا عزم جدی برای طراحی این سلاح بود ، پوز خیلی ها زده میشد ، خیلی ها ... اما در رده و حد خودش! این طرح اصولا براساس دستور مقام معظم رهبری برای ارتقا و بهینه سازی سلاح ژ3 ادامه پیدا کرد و طرح موفقی هم در نوع خودش بود : اما بدون هیچ پشتوانه مالی و لجستیکی ... اگر عزم فقط کمی عزم می بود میشد خیلی کارا کرد ... ولی نبود ... حالا شاید صرفه اقتصادی به نظر اونها نداشت و همین ژ3 های مستهلک ! صرفه ش بیشتر هست یا هرچی نمیدونم به هرحال ، این طرح اون موقع که من در جریان بودم خوابیده بود ... انگاری هم یک مقاله همین شش ماه پیش چاپ شده بود از این سلاح تو جنگ افزار ... مقاله جالبی بوده گویا ...! یا حق

سلام مگر کسی شکی داره سر خود بری مشکلاتی پیش میاد که به پای این نظام نوشته میشه ؟ اگرم فکر کردین همینجوری برید ومیشید مدافع حرم اشتباه میکنید ، همین منافقین ... ولش نرو آقا نرو ! تو که هنوز به آب میگی آب به عربی! میخای بری چیکار ؟؟؟ اونجا اینجا نیست ... زبان ت باید خوب باشه ، تازه آمادگی بدنی و تخصصی هم که دیگه هیچ کی میتونه یک گرینوف بگیره 5 کیلومتر آتش در حرکت بره ؟ اونم جایی که نبرد شهری هست ؟ شوخی نیست ... یا حق

سلام مداحی حاجی علیمی رو با این مضمون نشنیدید :» شیعه یعنی تب ولای علی ؟ بشنوید بعد بگید ... این یک مداحی ش رو امکان نداره حداقل حداقل یک بار در روز گوش ندم ... اصلا جگرم خنک میشه گور پدر همه دشمنان علی یا حق

سلام یادم هست سالها پیش کتابی در گوشه ای تاریک از کتابخانه عمومی شهر ( شبیه همون کتابخانه هری پاتری بخش ممنوعه!) پیدا کردم که تاریخ شکنجه ها رو نوشته بود ... اصن یعنی یک وضعی بود ها ؟ خلاصه بگم که شکنجه های بیشماری رو نشونم داد ! و البته سبب اختراع یک شکنجه جدید هم شد که دیگه آخرین تیر ترکش بود و هست ! و قطعا هم زجرکش میکنه هم جواب میده برای بازجویی ! ولی خوب بعدها به مرور که اومدیم تو راه دیدیم خیلی وقت ها به قول آقای عزت شاهی و دیگران : ترس شکنجه وحشتناک تر از خود شکنجه ست ... چون قبل شکنجه میدونی میبرنت شکنجه اما وقتی رفتی برا شکنجه 4 ضربه اول رو خوردی بعدش دیگه میشه بی حسی مطلق( منهای آپولو و ...) منتهای مراتب یک روش شکنجه خیلی ساده : شرح دقیق و کامل شکنجه برای کسی هست که اومده بازجویی ازش بکنی ! یعنی اصلا یک اثری داره نگو ها ؟ پر روترین افراد هم زیرش چندقلو میزایند ! بسته به روانشناسی شخصی که روبروت هست شروع کن به بحث ... بعضیا وسواسی ن و تو هم براساس اون وسواس نوع شکنجه رو تعیین کن و توضیح بده ... بعضیام نه مثلا خیلی لارج میگن هستند ... به هرحال این تاپیک منو یاد اینا انداخت خانم هلیا مواظب باشیم دور وبرت نگردیم خطرناکه حسن ! یا حق

بسم رب الشهدا و الصدیقین تک تیراندازی در طول تاریخ قسمت دوم مترجم و نویسنده : رعد منابع : سایت های اینترنتی انگلیسی زبان در قسمت اول سلسله مقالات تک تیراندازی در طول تاریخ، به شرح تاریخچه کوچکی از چرایی شکل گیری فرهنگ امروزی تک تیراندازی پرداختیم و در این قسمت به صورت دقیق تر وارد برخی جزییات و ریزه کاری ها مانند تاریخچه تیراندازی های برد بلند و ...خواهیم شد. امیدواریم که در این قسمت بتوانیم برخی مفاهیم بنیادین را که یک تک تیرانداز و ... باید برای درک اهمیت وظیفه تک تیراندازی بدانند را بیاموزند. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/P1010222.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_P1010222.jpg[/img][/url] سردار شهید شفیع پور همراه با سلاح ژ3 و سایت نشانه روی دقیق روی سلاح[/center] از قدیم الایم از مهمترین مسایلی که در یک تیراندازی دقیق مطرح بود میزان فاصله تیرانداز با هدف بود که سبب میشد شخصی را به عنوان یک تیرانداز خبره بشناسند( فارغ از اینکه محل اصابت مرمی کجاست). حقیقت اینجاست که در قدیم الایام به دلیل دقیق نبودن لوله های سلاح ها و اصولا ساچمه ای بودن تیرها و... نمیشد شخصی را یک تک تیرانداز محسوب نمود ولی رکوردهایی تقریبا خارق العاده ! از زمان های دور بر جای مانده است که آنها را جز اصول تک تیراندازی در دنیای غیرمدرن می دانند و همچنین برخی رویدادها که سبب ساز مفهوم امروزی اسنایپر ( تیرانداز از خفا، تک تیرانداز) شده است را در این قسمت ما به شرح برخی از آنها می پردازیم. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/_T2eC16NHJGIE9nnWpUFtBRVkdGCmjg~~60_12.jpg[/img] یک اسنایپر آلمانی کشته شده در جنگ جهانی اول[/center] انقلاب امریکا از معروفترین تیراندازی های برد بلند در 19 سپتامبر 1777 در نبرد ساراتوگا رقم خورد که در آن مستعمره نشینان با استفاده از تکنیک مخفی شدن در میان شاخ و برگ درختان انبوه اقدام به نشانه روی علیه افراد لشکر دشمن خویش( انگلستان) مینمودند. ولیکن برجسته ترین شلیک در آن زمان توسط تیموتی مورفی انجام شد که توانست ژنرال Simon Fraser of Balnain را در 7 اکتبر 1777 را به هلاکت برساند ، وی توانست از فاصله 400 یاردی ( 365متری) یکی از ژنرال های ارتش استعماری بریتانیا را هلاک نماید. این برد حتی امروزه برای سلاح های مدرن بدون تجهیزات اضافی یک برد حقیقتا رویایی است ! چه برسد به تسلیحاتی که در سالهای دهه 17 و 18 تولید میشده است . جنگ داخلی امریکا در هر دو اتحادیه شمالی و جنوبی تیراندازان قابلی وجود داشتند که رکوردهای جالبی را از خود به جای گذاشتند ولیکن معروفترین شلیک دقیق متعلق به ارتش جنوبی بود که توسط یک تیرانداز ناشناس، توانستند در تاریخ 9 می 1864 ژنرال John Sedgwick را در فاصله 1000 یاردی ( 914 متری) هلاک نمایند ! فاصله ای که گفته می شد نمی توان حتی یک فیل را نشانه گرفت ! جنگ دوم بوئر می توان اولین واحد تک تیرانداز جهان را به انگلیسی ها نسبت داد که توسط هنگ اسکاتلندی کوهستانی خود در طول جنگ دوم بوئر برعلیه اهداف افریقایی ها به کار گرفته شدند. این واحد را همچنین اولین واحدی می دانند که در شلیک و استتار بسیار حرفه ای و تقریبا به شکل امروزی استتار، عمل می نمودند و از اولین افرادی که در پوشیدن و استتار بوسیله ghillie ( از وسایل پیشرفته مورده استفاده اسنایپرها در سالهای کنونی) مهارت پیدا کردند. جنگ اول جهانی [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Canadian_Sniper1.jpg[/img] تک تیرانداز کانادائی در جنگ اول جهانی[/center] در طول جنگ اول جهانی، تک تیراندازان به عنوان تیراندازان مرگبار در ترانشه ظاهر شدند. در ابتدای جنگ تنها آلمانی ها بودند که واحد تک تیرادازان خویش را مجهز به اسکوپ های تیراندازی روی سلاح کرده بودند هرچند تک تیراندازان در هر دو طرف اتحاد متفقین بودند لیکن آلمانها با تجهیز اسنایپرهای خویش به اسکوپ ، برتری قابل توجهی در شناسایی دقیق و شلیک ماهرانه به نقاط بسیار سخت بدن همانند سر ( هدشات ، تیراندازی به سر) بدست آورده بودند. به خصوص که با ضریب بالای هدشات سربازان متفقین این مساله و شبهه پیشامد کرد که سربازان آلمانی به شدت حرفه ای و متبحر هستند در عین حال نیز بسیار خوش اقبال !!! [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/britishsniper32yu2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_britishsniper32yu2.jpg[/img][/url] یک تک تیرانداز بریتانیایی در نبرد اول جهانی مجهز به اسکوپ نشانه روی و سلاح لی انفیلد[/center] غافل از اینکه این سربازان ورای آموزشهایی که دیده بودند به سلاحی جدید و کمکی مجهز شده بودند که امکان تیراندازی دقیق را برایشان فراهم می نمود. سرانجام با کشف سلاح تک تیرانداز در جبهه های شکست خورده آلمانی ها انگلستان و فرانسه متوجه دلیل این پیشرفت قاطعانه آلمانی ها شدند و خود آنان نیز اقدام به تولید چنین تسلیحاتی نمودند لیکن تاسالهای کنونی نیز کماکان استاندارد و کیفیت دوربین های آلمانی زبانزد خاص و عام است ! [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/sniper_thumbnail1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_sniper_thumbnail1.jpg[/img][/url] اسکوپ آلمان ها در جنگ اول جهانی[/center] در همان زمان بریتانیا اقدام به تاسیس مدرسه تک تیراندازی نمود و در سال 1915 اجازه آموزش تخصصی و تاسیس دانشکده تیراندازی در ارتش بریتانیا را از مسئولین وقت توسط ارتش گرفته شد. همچنین در فرانسه نیز در سال 1916 اولین مدرسه آموزشی تک تیراندازی تاسیس گردید. در این مدارس شروعبه آموزش تک تیراندازی و حتی در مواردی ، ضد تک تیرانداز، شد و انواع و اقسام بازی های فکری و عملی برای هرچه حرفه ای تر شدن نیروها براساس بازی های بومی کشوری ابداع شد. همانند بازی کیم، که شخص باید با یک نگاه بیشترین اطلاعات را از یک سینی پر از اشیا را ارایه نماید و یا در مثال های دیگر انگلیسی ها از چهره های نقاشی شده و مجسمه های شبیه به سربازان جهت جلب نظر اسنایپر دشمن استفاده نمودند( ضد تک تیرانداز، سرباز مترسک) و همچنین در بسیاری مواقع نحوه شناسایی مقر تک تیرانداز دشمن و استفاده از آتش توپخانه برای نابودی این اسنایپر را آموزش می دادند. امروزه روز نیز که برای حفظ و ارتقای فعالیت ذهنی و حافظه نیروها از مسایلی همچون حفظ کردن پلاک ماشین ها تنها با یک نگاه و در کمترین زمان ممکن و سپس تیراندازی به سمت ماشین ها و ... استفاده می شود. از مهمترین تفنگ های استفاده شده در نبرد اول جهانی بین متفقین و متحدین می توان این سلاح ها را نام برد : [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/sniper_k98k_duitser.jpg[/img][/center] سلاح آلمانی Mauser Gewehr 98 که کماکان جز دقیق ترین سلاح های تیراندازی بلند و تک تیراندازی محسوب می شود چه با دوربین چه بدون دوربین در دستان یک تیرانداز ماهر قطعا سلاحی مخرب است. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Lee-Enfield_Mk_III_No_1_Mk_3_-_AM_032056.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Lee-Enfield_Mk_III_No_1_Mk_3_-_AM_032056.jpg[/img][/url] سلاح لی انفید[/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Rifle_Pattern_1914_Enfield_-_AM_006960.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Rifle_Pattern_1914_Enfield_-_AM_006960.jpg[/img][/url] 1914 انفیلد[/center] سلاح انگلیسی Pattern 1914 Enfield که سالهای سال در ارتش انگلستان خدمت نمود و تقریبا در سرتاسر جهان در دستان استعمارگران انگلیسی – هندی و ... دیده میشد و همچنین سلاح Lee-Enfield SMLE Mk III که مدل ارتقا یافته ای از انفیلد بود. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/19640009-004.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_19640009-004.jpg[/img][/url] سلاح کانادایی Ross Rifle که در دستان سربازان کانادایی بود.[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/springfield-m1903.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_springfield-m1903.jpg[/img][/url][/center] اما در ارتش امریکا از سلاح M1903 Springfield استفاده می شد هرچند که به دلیل نقش آفرینی اندک امریکا در نبرد اول جهانی نمیتوان در رابطه با موفقیت این سلاح نظری ابراز کرد لیکن این سلاح نیز سالها جز تفنگ های مطلوب محسوب میشد و در طی جنگ جهانی دوم نیز نقش آفرینی نمود. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Mosin-Nagant_M1891_-_Ryssland_-_AM_032971.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Mosin-Nagant_M1891_-_Ryssland_-_AM_032971.jpg[/img][/url] و در ارتش روسیه نیز از سلاح M1891 Mosin–Nagant که قطعا بسیاری از عزیزان نام معروف این سلاح را شنیده اند ! استفاده می گردد.[/center] جنگ جهانی دوم [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/WWII_Russian_snipers.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_WWII_Russian_snipers.jpg[/img][/url] صحنه نبرد شهری برای اسنایپرهای روسی از مرگبارترین صحنه های جنگ جهانی دوم بود[/center] باید به قطع و یقین جنگ دوم جهانی را از مهمترین دلایل تاریخ تحولات نظامی جهان هم در سطح زمینی و هوایی و دریایی و هم شروع عصر درخشان تک تیراندازان دانست. در این جنگ بود که تک تیرانداز از یک دیده بان و کشنده ساده به یک سرباز همه فن حریف و بسیار پراهمیت تاکتیکی تبدیل شد. هرچند که در تاریخ تک تیراندازی در برهه جنگ دوم جهانی سربازان شوروی را جز آموزش دیده ترین و موفق ترین تک تیراندازان ارزیابی کرده اند( شاید به خاطر نبرد شهری استالینگراد) ولیکن قطع به یقین این آلمان نازی بود که با تغییر نحوه استعدادیابی و الگوسازی و به کارگیری حرفه ای آنان سبب ابداع واژه دهشت آور و مرگ آفرین اسنایپر امروزی شد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/merkulov.jpg[/img] تک تیرانداز روسی در نبرد دوم جهانی[/center] البته در این میان حضور چشمگیر تک تیراندازان دیگر کشورها من جمله انگلستان و نیز وقتی فنلاندی ها در طی نبردشان با شوروی درگیر بودند را نباید از یاد برد. اما با توجه به ساز و کار آموزش آلمان تریجا به شرح آموزش آلمان نازی و استعدادیابی تک تیراندازی توسط آنان می پردازیم. ابتدا به ساکن آلمانها در مراسماتی همچون اردوهای جوانان هیتلری ( که از اعضای دوستدار و وفادار نوجوان و جوان هیتلر بودند) که به صورت داوطلبانه تشکیل میشد یک سری مسابقات تیراندازی ترتیب می دادند( در این مسابقات از کالیبرهای کوچک استفاده می شد) و با انتخاب افراد برتر در مسابقات و جذب آنها در ارتش اقدام به آموزش تخصصی و وی در طولانی مدت با نواع تسلیحات حرفه ای تک تیراندازی و همچنین دروس استتار و اپتیک و محاسبات خاص ریاضی می نمودند و در عین حال از نظر عقیدتی به دلیل زمینه قبلی وی در جوانان هیتلری روی این شخص کار می نمودند و از وی سربازی نترس و در عین حال با هدفی غیرقابل خدشه می ساختند که میتوانست وی را به نزدیکترین مکان درگیری با دشمن و یا عقبه دشمن بکشاند و بی هیچ ترسی و با عشق و دقت به کار خویش ادامه دهد، همانطور که می دانید از عوامل تاثیرگزار در تیراندازی دقیق ، اعتماد به نفس و هوشیاری تک تیرانداز و عدم لرزش دست وی ( به دلیل سرما ، یا ترس؟! و..) می باشد و از این جهت این سربازان آلمانی در بدترین و سخت ترین شرایط جبهه های جنگ جهانی دوم همانند نورماندی با شجاعت و دقتی غیرقابل وصف اقدام به کشتار گسترده سربازان متفقین می نمودند. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Bundesarchiv_Bild_101I_297_1728_37_Im_Westen_Scharfschtze.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Bundesarchiv_Bild_101I_297_1728_37_Im_Westen_Scharfschtze.jpg[/img][/url] تک تیراندازان آلمانی سایه مرگ را بر سربازان متفقین پهن کردند[/center] این اسناپیرهای تربیت شده درآلمان ، نبردهای حساسی همچون نورماندی را تبدیل به معرکه نبرد یک نفر با یک دسته و حتی گروهان و گردان ! نمودند و میتوان گفت توانستند در نقش یک گردان پدافندی ! عمل نمایند به دلیل کاهش بسیار زیاد سرعت عمل و پیشروی گردان های دشمن از ترس مکان های پاکسازی نشده از وجود تک تیراندازان مخوف آلمانی و از آن به بعد بود که اسنایپرها دوران جدید خویش را شروع نمودند. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/486px_Pte_L_V_Hughes_Canadian_Military_WW2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_486px_Pte_L_V_Hughes_Canadian_Military_WW2.jpg[/img][/url] اسنایپر کانادایی در نبرد دوم جهانی[/center] ارتش در آموزش های خود ده بند را به عنوان ده عامل که با رعایت نشدن هر یک تک تیرانداز جان خود را از دست خواهد داد یا عملیات موفق نخواهد بود به اسنایپرها آموخته بود و آلمان با درک صحیح و تمرین این ده بند ، به سربازانی شکست ناپذیر تبدیل شده بودند و کار به حدی شدت گرفت که متفقین برای نابودی آنها از توان توپخانه ای در حد اجرای آتشباری علیه یک تیپ ! استفاده می کردند! ولی این مساله به همین راحتی که بیان شد تبدیل به معضل برای متفقین نشد. آلمانها برای ایجاد وحشت حقیقی تک تیراندازی تاکتیکی شان، از هر نظر آماده شده بودند. ابتدا حرفه ای ترین و با استعدادترین و علاقمندترین افراد را از طریق مسابقات تیراندازی با کالیبر غیرجنگی شناسایی کرده و سپس با آموزش های حرفه ای نظامی و نیز عقیدتی و پس از آن تجهیز وی به جدیدترین و بهترین فناوری های اپتیک و فشنگ و سلاح ، آنان را وارد معرکه های نبردی کردند که سبب شد ارزش گزاری عملیاتی برابر با یک گردان پیدا کنند ! [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/g43businessend.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_g43businessend.jpg[/img][/url] Gewehr 43 پیام آور مرگ[/center] آلمان ها با تولید سلاح های Karabiner 98 و نیز Gewehr 43 و همچنین ارایه اسکوپ های حرفه ای و نوین شرکت های مختلف آلمانی که حرف اول و آخر را در طراحی اپتیک میزدند( و شاید میزنند!) و همچنین طراحی الگوهای دقیق برای تک تیراندازی تقریبا تمامی عوامل غیرانسانی که در یک شلیک دقیق موثر و مخل ، میباشد را از سر راه برداشتند( البته شکی نیست براساس امکانات و سطح تکنولوژیکی دهه 40 و... ، این مسایل یک پیشرفت بزرگ محسوب میشده است هرچند شاید امروز قابل اهمیت نباشد) آنها همزمان با ارتقای اسکوپ سلاح که برد 1200 متر را نیز به فاصله شلیک دقیق اسنایپرها افزود اقدام به ارتقای گلوله ها برای شلیک به این مسافت ها می کردند، به عبارت بهتر با پیشرفت در هر زمینه به صورت اجباری در دیگر زمینه ها نیز پیشرفت صورت میگرفت و حاصل کار مردانی بود که هر یک ترسی اندازه صدها سرباز حرفه ای ، در دل لشکرهای متفقین انداخته بودند و حتی جالب است بدانید که در فوریه سال 1945 آلمان دوربین های مادون قرمز را به نام Zielgerät 1229 نیز تولید کرد ! تا در تیراندازی های شبانه به کمک نیروهای آلمانی بیاید. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/g43sniper.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_g43sniper.jpg[/img][/url] اسنایپرهای آلمانها در میدان نبرد گوئی از هیچ چیز واهمه نداشتند[/center] از عواملی که هرچه بیشتر سبب غافلگیری متفقین شد عدم شناخت و درک صحیح نیروهای امریکایی ( به عنوان مغز متفکر متفقین) از این قابلیت های به روز رسانی شده ی المانها و اصولا تاکتیک پسران انتحاری ( لقبی که به اسنایپرها در نورماندی در ازای مقاومت حیرت انگیز و تقریبا خودکشی مانند آنان داده شد) بودند. به خصوص که با حرکات اشتباه سربازان متفقین به هنگام مواجهه با تک تیراندازان که با بی حرکت شدن و سینه خیز کردن خود عملا تبدیل به یک سیبل بی حرکت ( که ایده آل ترین شرایط برای کشتار توسط اسنایپر است) شدند و شگفت انگیزتر شلیک های بیشمار در فاصله 1000 متری بود که سبب گیج شدن امریکایی ها گشته بود. چرا که حتی مهمات لازم برای اینکار توسط آلمانها تهیه شده بود ولیکن در عین اصل غافلگیری چونان فرشته های مرگ برسر متفقین نازل شدند. هرچند با شدت گرفتن درگیری ها و جانفشانی تک تیراندازها که عملا صحنه نبردهایی چون نورماندری را به نبرد تک تیرانداز علیه لشکر تبدیل کرده بود ، بسیاری از بهترین دانش آموختگان آلمانی طی بمباران های سنگین مناطق حضورشان که عملا به خاطر استتار فوق العاده حرفه ای شان نامریی و غیرقابل کشف شده بود کشته شدند و جایگزین آنان نوجوانانی بود که چندان آموزش ندیده بودند و از نظر کارایی به پای اسنایپرهای قبلی نمی رسیدند ولی این سبب از بین رفتن مفهوم ویژه تاکتیک تک تیراندازی نشد. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/_T2eC16dHJF8E9nnC8HWWBP8HrBcyjg~~60_35.jpg[/img] دوربین60*4 سلاح موزر آلمانی[/center] در کل شرایط پیشامد کرده در جنگ دوم جهانی را می توان اینگونه توصیف نمود که امریکایی ها چون نیروهای تک تیرانداز خودشان را برای مسافت هایی همچون 400 متر آموزش داده و از فاصله 200 متری توانایی هدشات( شلیک به سر) داشتند این باورپذیری را نداشتند که بتوان از اسنایپر در این حد و اندازه تاکتیکی استفاده کرد و ا سوی دیگر در منطقه ای همچون نورماندی که پر از جنگل و گیاه در هم پیچیده بود ، اسنایپرهایی مخفی شده بودند که در علوم و فنون استتار و تیراندازی سرآمد روزگار خویش شده بودند و در عین حال تا آخرین گلوله و جیره خویش با متفقین میجنگیندند در شرایطی که بارها توسط نیروهای انگلیسی و امریکایی آنان را در محاصره کامل خود قرار داده( هرچند در این حال نیز از پیدا کردنشان عاجز بودند) و در بسیاری موارد اغلب رفتارهای غیرانسانی و جنایت جنگی علیه اسنایپرهای دستگیر شده آلمانی که اغلب پس از اتمام مهمات شان خود از مخفیگاه شان بیرون آمده و تسلیم می شدند می آمد. اغلب سربازان متفقین که از ترس نام تک تیرانداز آلمانی شجاعت حرف زدن خویش را نیز از دست میدادند در مقابله با این اسرا به سان حیواناتی درنده و وحشی ، با بی رحمی هرچه تمام تر اقدام به اعدام و کشتن این سربازان شجاع و حرفه ای مینموند تا شاید ترس و خوف خود را اینگونه التیام بخشند! [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/467523-500x293.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_467523-500x293.jpg[/img][/url] دوربین استاندارد ارتش آلمان نازی[/center] در پایان جنگ جهانی دوم اغلب کشورهای مدرن و متفق، تز و دکترین آموزش ارتش آلمان نازی را به مانند بسیاری دیگر از علوم و فنون نظامی و تکنولوژیکی آلمان به کشور خویش برده و پیاده سازی نمودند. اقیانس آرام و هیولای ژاپنی [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/26-G-3373.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_26-G-3373.jpg[/img][/url] تصویری از کشته های مارین کورپس امریکایی در ژاپن که گفته می شود توسط اسنایپرهای ژاپنی شکار شده اند[/center] در سوی دیگر جنگ جهانی دوم ژاپنی ها قرار داشتند که از حرفه ای ترین نیروهای اسنایپر در زمینه استتار محیطی به خصوص براساس محیط بسیار مساعد طبیعی زندگی شرق اسیا و ژاپن بودند- آنها تهدیدی جدی علیه استرالیا و کانادا و انگلستان و امریکا – بودند. این اسنایپرها به خوبی خود را با شاخ و برگ درختان مخفی میکردند و با کندن حفره هایی در زمین در اختفای کامل اقدام به شلیک و یا استراحت می نمودند. آنها را به صبر و توانایی طولانی مدت شان در ماندگاری در یک سنگر استتاری می شناختند، ضمن اینکه به دلیل خاصین جنگلی منطقه نیازی به برد بلند بودن شلیک ها نبود و در فاصله چندصدمتری ژآپنی ها توانایی شلیک دقیق به هدف های خویش را داشتند. جالب تر اینکه آنها جهت شناسایی نشدن سریع بلافاصله پس از چند شلیک مکان خود را به وسیله تونل و ... تغییر داده و از چند سنگر مختلف مستتر شده استفاده می نمودند و به صورت چرخشی در آنها اقدام به شلیک می کردند. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/4427328552_6c4106d9df_o.jpeg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_4427328552_6c4106d9df_o.jpeg[/img][/url][/center] البته جنگ جهانی دوم درس های بسیار متفاوتی داشت و کشورهای گوناگونی تجربیات خویش را در این جنگ آزمودند و آموختند ولیکن این جنگ با همه فراز و فرودهایش پایان یافت و در این میان تاکتیک تک تیرانداز آلمان نازی، مورده توجه قرار گرفت. در پایان این قسمت از مقاله ، نظر شما را به سلاح های استفاده شده در این جنگ جهانی جلب میکنم. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Mosin_Nagant_series_of_rifles.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Mosin_Nagant_series_of_rifles.jpg[/img][/url] سری مختلف سلاح موسین ناگانت روسی[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/SVT-40_-_Ryssland_-_AM_032865.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_SVT-40_-_Ryssland_-_AM_032865.jpg[/img][/url] سلاح SVT-40[/center] شوروی از سلاح های خانواده موسین ناگانت ( M1891/30 Mosin Nagant ) و نیز SVT-40 استفاده می نمود. آلمانها از Mauser Karabiner 98k و Gewehr 43 استفاده میکردند. انگلیسی ها هم از Lee-Enfield No. 4 و Pattern 1914 Enfield که در جنگ اول جهانی هم استفاده کرده بودند سود میبردند. ژاپنی ها از سلاح Arisaka 97 استفاده می نمودند. امریکایی ها هم از دو سلاح مخرب M1903A4 Springfield و M1C Garand استفاده میکردند. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Oswaldrifle.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Oswaldrifle.jpg[/img][/url][/center] ایتالیایی ها نیز از سلاح Carcano Model 1891 بهره میبردند. در قسمت های آینده به شرح اهداف تک تیراندازی و متدهای موجود می پردازیم. ====== یاد شهیدان ثواب این مقاله تقدیم میشود به پاسدار شهید، حسین قجه ای [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/2222.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_2222.jpg[/img][/url] ===== شهید سردار حسین قجه ای از دلاورمردانی بود که همراه با حاج احمد متوسلیان در کوه های سر به فلک کشیده غرب کشور برعلیه متجاوزین به ناموس و آب و خاک کشور که روزی تحت نام کومله و دموکرات و امروزه روز نیز پژاک و پ.ک.ک و ... بر سرزمین ایران زمین هجوم آورده اند شورید و حماسه ها در مریوان و کردستان و ... خلق کردند. سرانجام همراه با جاویدالاثر متوسلیان و سرداران شهیدی چون همت ، شهبازی دستجردی و سردار همدانی و ... وارد عرصه نبرد حق علیه باطل شد و در سرزمین های جنوب کشور در نبردی تمام حماسی ، با دشمن بعثی در عملیات بیت المقدس شربت شیرین شهادت نوشید. این شهید والامقام همراه با گردان همیشه قهرمان سلمان فارسی، در نبردی بی همتا و در محاصره و فشاری بی حد از سوی دشمن بعثی، توانستند مقاومتی از خود نشان دهند که انگشت حیرت به دهان گزیدند تمامی کارشناسان نظامی که شاهد این حماسه بودند. با وصف فشار بی امان و نیز تفاوت فاحش سطح تسلیحات و نفرات ایرانی و عراقی اما شهید قجه ای با استقامتی مثال زدنی نهایتا توانست سبب حفظ خطوط خودی و عملا تثبیت مناطق آزادسازی شده شود هرچند که ایشان و بسیاری از افراد گردانش برای این مساله بهای بسیاری ( شهادت جمع بسیار زیاد گردان) را پرداختند و نهایتا خود ایشان نیز در آخرین ساعات مقاومت و محاصره در روز 15 اردیبهشت ماه سال 1361 خورشیدی، شربت شهادت را نوشیدند. انشالله راه این شهید پر رهرو باشد قهرمان شهید من حسین قجه ای است

بسم الله النور استتار ، اصول و انواع نظامی قسمت دوم مترجم و نویسنده : رعد منابع : سایت های اینترنتی انگلیسی زبان در قسمت اول مقاله ، به تاریخچه کلی از الگوهای استتاری و چرایی شکل گیری مفهوم امروزی الگوی استتاری پرداختیم و حال به شرح مفصل انواع استتارها و اصول استتار می پردازیم. امید است که با درک صحیح این متدها جوانان غیرتمند کشورمان با بالا بردن سطح و میزان سواد علمی خویش در راستای ابداع و اختراع لباس های مدرن تر و خودکفاتر ( بدون کپی برداری از طرح های خارجی) نام ایران اسلامی را بیش از پیش در جهان پرآوازه نمایند. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_800px-Hires_2010-10-20-081038c.jpg[/img][/center] همانطور که می دانید ساخت یک سلاح حاصل یک عمر تجربه و تحقیقات علمی و استفاده از راهکارها و وسایل گوناگون می باشد و به مانند یک سیستم همه ی این موارد باید در کنار همدیگر قرار گیرد تا یک سلاح یا یک وسیله کاربردی عرضه گردد. در زمینه استتار نیز علوم گوناگونی چون زیست شناسی، جانور شناسی ، جغرافیاشناسی و نهایتا تکنولوژی نظامی در کنار همدیگر قرار میگیرند تا یک طرح مناسب ابداع گردد. اما این طرح ها سرچشمه از کجا دارند ؟ پاسخ به این سوال نیازمند درک مفاهیم استتار می باشد پس لطفا با دقت بخوانید و به خاطر بسپارید. اصول استتار استتار را می توان به انواع گوناگونی انجام داد که در ذیل برای اولین بار به صورت مفصل به زبان فارسی خدمت شما ارایه می گردد. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_2005-Draco-indochinensis.jpg[/img][/center] darco از تیره ی مارمولک ها در اصول استتار اغلب توجهات به Crypsis یا پنهان کردن خود از دید دیگران با استفاده از عناصر طبیعی و محیطی مانند پوست حیوانات می باشد و به عبارت بهتر هم شکل نمودن خود را با محیط پیرامونی و پنهان شدن از دید دیگران را Crypsis می گویند. اما در روش های دیگری چون تقلید از حیوانات(mimesis) و Dazzle( خطای دید، مختل کردن دیدو...) لزوما عنصر پنهان شدن جهت دفاع از خود وجود ندارد و از همین رو متدهای گوناگون قابلیت ترکیب شدن با یکدیگر را جهت رسیدن به حداکثر کارایی دارند. Crypsis ( پنهانکاری) به معنی آمیخته شدن و ترکیب با محیط اطراف می باشد، خواه توسط حیوانات انجام گیرد یا توسط انسان ها و تجهیزات نظامی ، تا به سختی قابل کشف باشند. می خواهد بوسیله دیدن باشد یا اینکه به روش های دیگر کشف مانند شنیدن صدا و یا احساس کردن بو اما در اینجا کشف براساس بینائی و پنهان شدن از دید را مورد واکاوی قرار می دهیم. Resemblance to the surroundings ( همسانی با محیط پیرامونی) برخی حیوانات دارای رنگ و الگوهایی می باشند که می توانند به راحتی با محیط خود تطابق و همسانی پیدا نمایند، این مساله یکی از حیاتی ترین راهکارها در بخش استتار در هر محیط محسوب می شود. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_IMG_1012a.jpg[/img] طوطی دم دراز[/center] به عنوان مثال محل زندگی درختی طوطی دم دراز(parakeets) که خود پر سبز رنگ دارد اصولا سبز رنگ می باشد. یا woodcocks ( خروس جنگلی) که دارای پوست قهوه ای و لک دار می باشد و متناسب با محیط پیرامونی اش که کف جنگل می باشد پرداخته شده است. همچنین حیوانی چون بوتیمار(bittern) که پوست قهوه ای خط خط و چرم گاو مانند دارد و نیز اصولا هر حیوان و پرنده دیگری دارای رنگ و شکل خاص با زیست بوم محیط خود می باشد. می توان به مثال های دیگری در نقاط مختلف جغرافیایی اشاره داشت مانند حیواناتی که در محیط بیابانی زندگی میکنند و دارای رنگ های بیابانی وابسته به محیط مانند شن و سنگ های صخره ای و رنگ های زرد تیره و چرمی شبیه گاومیش و خاکستری مایل به قهوه ای یا خرمایی ... می باشند. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_800px-Fennec_fox2.jpg[/img][/center] [center]روباه صحرایی[/center] حیواناتی مانند روباه یا موش صحرایی ، چکاوک سنگلاخی و کوکر ( پرنده ای شبیه به کبک و بلدرچین و در پرواز شبیه کبوتر) یا حتی افعی شاخدار و ... از این قبیل رنگ آمیزی ها بهره مند هستند. یونیفرم های نظامی نیز معمولا براساس محیط طبیعی پیرامونی و پس زمینه منطقه جغرافیایی طراحی می شوند. لباس های خاکی یک طراحی خاک آلود یا گل مانند و یا پر از گرد و غبار ( مثلا خاکی بسیجی کشور خودمان) برای محیط هایی مناسب برای خدمت یگان هایی است که در جنوب آسیا و یا آفریقا و ... مستقر هستند و به عنوان یک انتخاب محتمل و معقولانه برای آنها شناخته می شود. همچنین از انواع پوشش پروانه ها ( مانند پروانه های فلفلی peppered moth) که دارای رنگ آمیزی یکسان با درختان است نیز استفاده می شود. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_800px-Tanzania_0607_cropped_Nevit.jpg[/img][/center] [center] از تیره باقرقره سیاه[/center] Disruptive coloration( برهم زننده رنگ آمیزی) در این روش از مختل کننده های قوی و متضاد و غیرتکراری مانند لکه ها و رنگ های راه راه برای شکستن شکل خطوط منظم انسان یا خودرو همچون حیوانات استفاده می شود مانند گورخر، پلنگ و ... پلنگ ها از استتار مختل کننده ( برهم زننده رنگ) استفاده می کنند تا به هدف خود نزدیک شوند یا پرنده های چون شبگردهای مصری (Egyptian nightjar) که برای پنهان ماندن خود از چنگ شکارچیان استتار بسیار زیبا و قدرتمندی دارد. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_800px-Caprimulgus_aegyptius.jpg[/img][/center] [center] شبگرد مصری[/center] الگوی به هم زننده یا مختل کننده یکی از روش های استفاده شده در نظامی گری می باشد که هم برای تجهیزات و هم نفرات به کار برده می شود. البته الگوی مختل کننده همیشه جوابگو نیست به خصوص که عواملی چون نور و سایه و نیز شکل جسمی و نهایتا الگوی رفتاری( انضباطی) که در این روش به کار برده شده است در اثرگزاری حداکثری آن کاملا تاثیرگزار می باشد. البته شاید بسیاری بپندارند که هرچه جسمی بزرگتر باشد توانایی مستتر کردن آن کاهش می یابد درحالیکه باید دانست میزان بزرگی جسم در توانایی مختل کردن دید بیننده تاثیرچندانی ندارد و نمونه بارز حیوانی آن ، زرافه می باشد که با وصف داشتن هیکلی درشت دارای استتاری است که به راحتی در دید بیننده اختلال ایجاد می نماید. البته باید دانست که برخی محققان از زرافه بزرگسال به عنوان حیوانی نام میبرند که دارای cryptic ( پنهانکاری) می باشد چراکه وقتی زرافه بزرگسال در میان درختان و شاخ و برگ انبوه آن می ایستد عملا از دید بیننده غائب می گردد و به همین خاطر آنرا دارای توانایی پنهانکاری میدانند. در کل زرافه بزرگسال توانایی دید بهتری به نسبت زرافه ای که هنوز دوران بلوغ را طی نکرده است دارد و می تواند نزدیک شدن حیوانات درنده ای چون شیر را به راحتی ببیند و با توجه به سایز و اندازه اش بهتر می تواند از خود دفاع کند، درحالیکه در زرافه های نابالغ این امر کمتر به چشم می آید. Eliminating shadow( حذف کردن سایه) [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Phrynosoma_mcallii.jpg[/img][/center] برخی حیوانات مثل مارمولک شاخ دار در جنوب امریکا توانایی پیچیده ای در حذف کردن سایه دارند. بدن آنها هموار و صاف با کناره هایی نسبتا نازک و تیغه هایی در طراف بدنشان هستند. این حیوانات بنا به عادت خود بدن شان را به زمین فشار می دهند و کناره بدنشان با فلس های سفید به طور موثری در مخفی کردن و مختل کردن هر قسمت باقی مانده از سایه شان موفق می شوند. در تئوری گفته می شود که این مارمولک ها با تطبیق تدریجی خود با محیط بیابانی اطرافشان به این قابلیت دست یافته اند ( حتی وقتیکه در یک محیط صخره ای زندگی میکنند با استفاده از پوست و شکل و رنگ آن خود را مانند یک تکه سنگ نشان میدهند ). در سوی دیگر پروانه های به نام چوب خالدار( Pararge aegeria) با بالابردن بالهایشان بر پشت خود عملا سایه را محو میکنند به این صورت که با هماهنگی با نور خورشید و چرخش به یک سمت به سوی آن به طوریکه تبدیل به یک خط کم رنگ نازک می شود و یا در برخی پرندگان مانند ( شبگرد اروپایی) که در زمین لانه ای را انتخاب میکنند که به سمت خورشید است. عملا حذف سایه به عنوان یک اصل استتار نظامی در طول جنگ جهانی شناخته می شد. Self-decoration ( خود دکوراسیون) برخی حیوانات هستند که خودشان را با استفاده از وسایل موجود در محیط زبست شان مخفی میکنند مانند پوسته درختان و شن و یا حتی استفاده از شفق خورشید ! جهت شکستن همسانی خطوط خارجی بدنشان و پنهان نمودن خود و بدنشان و همسان سازی با محیط پس زمینه پیرامونی شان استفاده میکنند. به عنوان مثال caddis fly با ساختن یک سری لارو مگس عملا زندگی خود را داخل آنها انجام می دهد یا یک خرچنگ دکوراتور پشت خود را با جلبک ها و اسفنج ها و سنگ دریایی پوشش می دهد. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_800px-IDF-CombatEngineeringSniper001.jpg[/img][/center] [center] یک تک تیرانداز اسراییلی کمین کرده با استتار خودساخته( خود دکوراسیون، از نوع مجموعه Ghilie)[/center] در نظامی گری نیز اصول مشابهی در جریان است به عنوان مثال یک تک تیرانداز وقتیکه مجموعه ی Ghilie را می پوشد عملا خود را طوری استتار و تزیین کرده است تا از چشم دشمن پنهان بماند. تک تیرانداز با استفاده از موادی مانند چمن ، برگ درختان و ... می تواند به سرعت در میان جنگل و بوته ها و درختان و ... پنهان شود. این تکنیک در سال 1916 در ارتش بریتانیا استفاده از آن تصویب و تایید شد. Cryptic behavior( حرکات و رفتار و انضباط پنهان ) یکی از راهکارهای موفق شدن استتار را می توان انجام حرکات و جنبش مناسب دانست به نحویکه از چشم شکار یا شکارچیان دور بمانیم. به همین دلیل جز اصول استتار قرار دارند. به عنوان مثال خرکات آرام و بی سر و صدای ببر یا دراز کش شدن جهت جلوگیری از شناسایی شدن سبب رسیدن به شکار و یا حتی فرار از دست شکارچی می شود. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_Phrynosoma_modestum.jpg[/img][/center] در کل می توان روش های گوناگونی برای استتار در نظر گرفت که ترکیب آنها با یکدیگر رفتار پنهان شکل میگرد. به عنوان مثالی دیگر مخفی کردن سایه خود همراه با تطابق یافتن با پوشش محیط اطراف عملا سد محکمی برای دفاع و تهاجم به مارمولک شاخ دار می دهد و یا در اقیانوس ها اژدهای دریای (leafy sea dragon) نیز با پنهان نمودن خود میان جلبک ها در عین ساتتار خود نوعی از پنهانکاری رفتاری را نشان می دهند. Motion camouflage( استتار حرکتی) اغلب استتارها و الگوهای استتاری چه برای حیوانات و چه انسان ها غیرموثر است وقتیکه آنها از وضعیت سکون به حرکت در می آیند زیرا این حرکات سبب می شود به راحتی در چشم شکارچیان و دشمنان و ... به نظر برسند اما زنبورها و آسیابک ها( شبیه سنجاقک ها) توانایی استتار حرکتی دارند. معنی استتار حرکتی ماندن و حرکت در یک خط مستقیم است در راستای هدف و یک نقطه ی ثابت در چشم اندازی که می بینید. در این صورت گویا تعقیب کننده حرکتی نمیکند ولی به صورت یک مه ( سایه مبهم) پدیدار می شود ودر بینایی چشمان هدف به صورت یک جسمی که بزرگ می شود پدیدار می شود.( شاید بتوان حرکات بروسی را یادآور شد که سبب می شد دید بصری حریف به دلیل سرعت و حرکات منظم دستانش در یک مسیر مشخص سبب اخلال گردد و مبهم ببیند هدف اصلی که همانا دستان وی بود) [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_800px-Sympetrum_flaveolum_-_side_28aka29.jpg[/img][/center] از این تکنیک می توان در امور نظامی استفاده کرد به مانند موشک که برای به حداقل رساندن خط شناسایی توسط دشمن استفاده می شود. به هرحال مهندسان موشکی و حیوانات مانند خفاش ها با استفاده از این تکنیک درصدد به حداکثر رساندن تاثیر استتار هستند. Changeable skin pattern / colour( قابلیت تغییر الگوی رنگ بدن) حیواناتی مانند افتاب پرست و ماهی مرکب و هشت پا به صورت فعال توانایی تغییر رنگ و الگوی بدن شان را دارند. با استفاده از رنگ دانه های حاوی chameleon و انعکاس دادن نور به سلول های اندام موجود در بدن دوزیستان و ماهی ها و خزندگان و سخت پوستان و باکتریها و ...عملا می توان نوعی معجزه را به چشم دید. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/normal_532px-Bradypodion_pumilum_Cape_chameleon_female_IMG_1767_28cropped29.jpg[/img][/center] دیگر حیوانات مثل خرگوش و روباره قطب شمال، و قاقم ها و ... در تابستان رنگ قهوه ای یا خاکستری دارند و در زمستان به رنگ سفید پوششان در می آید. البته روباه قطب شمال تنها حیوانی است از خانواده ی سگ ها که قادر به انجام این کار می باشد در عین حال خرگوش های قطب شمال که در شمال کانادا زندگی میکنند یعنی جایی که تابستان بسیار کوتاه است در تمام طول سال سفید باقی می مانند. این مساله در نظامی گری نیز کاربرد دارد و از آن به نام Active camouflage نام برده می شود. تکنیک های ساده مانند تغییر لباس ( در زمستان استتار سفید و در شب سیاه) و نیز رنگ آمیزی مجدد ماشین ها به خصوص در جنگ جهانی دوم از نمونه های بارز استتار فعال بوده است . در سال 2011 شرکت BAE Systems اعلام نمود که به توانایی تطابق استتار مادون قرمز و تکنولوژی آن دست یافته است. به این صورت که با استفاده از 1000 پانل 6 ضلعی برای پوشش دادن دو طرف تانک به صورت پانل سرد و گرم اقدام نموده تا باعث مطابقت با محیط اطراف و وسیله نقلیه شود (Crypsis) و یا یک شی مانند یک ماشین را به روش Mimesis هنگامیکه توسط اشعه مادون قرمز پیدا شده است را پنهان نماید. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Adaptiv_infrared_camouflage_demo_hiding_tank_as_car.jpg[/img][/center] Countershading( مبارزه با سایه ، کم کردن اثر سایه) در قسمت های قبلی به حذف سایه اشاره نمودیم و حال به استفاده از روشی که شاید توجه صحیحی روی آن نباشد می پردازیم. در این روش الگوی رنگ آمیزی حیوانات به نحوی است که در آن رنگدانه ی تیره حیوان در قسمت بالای بدن وی و رنگدانه ی سبک در قسمت زیرین قرار دارد. هنگامیکه نور در یک جسم اینگونه می تابد سبب می شود که رنگ بالا سبک تر و رنگ پایین تیره تر به نظر برسد. این الگو در بسیاری از پستانداران یا فت می شود مانند آهو، کوسه و دلفین ها و ... اما این روش در مسایل نظامی کمتر استفاده دارد، به این خاطر که در جنگ جهانی دوم یک جانورشناس انگلیسی به نام Hugh Cott به شدت به دنبال اثبات اثرگزاری مثبت این روش برای ارتش بریتانیا بود ولی ارتش بریتانیا آنرا رد نمود. در آن زمان اغلب سربازان به اشتباه فکر میکردند که تورهای شبکه ای که روی تجهیزات می اندازند به مانند یک تور نامریی عمل میکند و آنان را تقریبا از دید دشمن مخفی میداد.به هرحال استفاده از این تکنیک تا مدتی در هواپیماها رایج بود به اینگونه که رنگ آمیزی بالای بدنه با پایین بدنه هواپیما متفاوت بود تا هر نگاه از یک زاویه دید ( بالا اسمان یا روی زمین) سبب استتار از دو طرف برای هواپیما شود. البته با گسترش دنیای مدرن و اختراع رادارهای پیشرفته این متد استتار به تدریج از دایره اصول استتار نظامی خارج شد. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Tiburn.jpg[/img][/center] منتظر قسمت بعدی ما باشید ، به دلیل رعایت حجیم نشدن بیش از حد صفحه بسیاری از تصاویر ناب و بکر را قرار ندادیم ! ولی منتظر ما باشید ! عیدانه ای بسیار جذاب از تصاویر بسیار بکر و نادیده از عجایب زیست شناسی و جغرافیایی جهان .... با وبلاگ ما +++++++++++++++++++++++++++++ یاد شهیدان 2 ثواب آموزش این قسمت تقدیم میشود به شهید تکاور مجتبی بابایی زاده [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/P1310df3.jpg[/img][/center] [center] ============================= شهید تکاور مجتبی بابایی زاده از نوابغ چریکی و نظامی یگان صابرین بود که به دلیل مهارت های بالای نظامی در یگان صابرین می درخشید وی با وصف اینکه در شب عملیات روز سیزدهم شهریور ماه یک هزار و سیصد و نود خورشیدی از سوی فرماندهین عملیاتی از اجرای عملیات معاف شده بود به صورت مخفیانه و پوشاندن صورت خود ، توانست راهی به داخل نیروهای اعزامی به ارتفاعات جعفرخان( جاسوسان) پیدا نماید .... وی با اصابت گلوله ای به سینه ( درست همانجایی که قبل از اعزام نیروها و در پی آموزش امداد و نجات به یکی از بهدارهای یگان پرسیده بود: که اگر برفرض گلوله خورد به این مکان چه باید کرد) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند... یادش پر رهرو باشد و سلاحش در دستان همرزمان و پیروان ولایت انشالله قهرمان شهید من ، شهید تکاور مجتبی بابایی زاده است موفق باشید[/center]

سلام والا من کپی پیست کردم ! متن ننوشتم ! مطالب از وبلاگ شهید حسین رضایی هست که تا اونجایی هم که مطلع هستم جز کاملترین مطالب در زمینه استتار و اصول استتار هست و البته همراه با تاپیک برادر کلنل شاک بزرگوار قطعا مطلب جامعی میشه برای تک تیراندازی هم یه سری مطالب توی وبلاگ شهید رضایی هست اونم میخام بزارم ... صرفا یه جوری ادای دین هست ... یا حق

سلام امام خامنه ای فرمودند : امریکا منتظر پنجمین شکست ش باشد .... ! یا حق

قال الله تعالی : .... فاستبقوا الخیرات إلى الله ... شهید صفری تبار هم گلی بودند که شکل بندگی ایشان بسیار آموزنده است و البته اگر تنها یکی از خصلتهای این شهید رو الگوی زندگیمان قرار بدهیم ، قطعا عاقبت بخیر خواهیم شد. دوستان شهید در مورد یکی از خصلت های خاص مصطفی چنین میگویند که : ( ... کمیل به مزار شهدا علاقه عجیبی داشت ! وقتی وارد مزار شهدا میشد انگار حضور جسمی آن شهدای زنده را درک میکرد ، این مطلب بین بسیجیای محل ما جا افتاده ، پاتوق اکثر بچه ها مزار شهداست ، با شهادت آقا کمیل بیشتر هم شده... ولی با این حال شهید صفری تبار در گلزار شهدا جور دیگری میچرخید ، انگار حاجتی داشت و انگار که دنبال گمشده ای میگشت! او همیشه به مزار شهدا با حسرت به نگاه میکرد ... این را در فیلمهای کنونی شهید نیز میتوان دید ...) [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/mos1.jpg[/img][/center] یک باری که منزلشون بودم ، (تقریبا 4 الی 5 سال قبل از شهادت مصطفی) ، عکسهای راهیان نورش رو بهم نشون داد ، بقدری اون شب به حالش غبطه خوردم که حد نداشت ، و البته نمیدونستم که ایشون هم روزی شهید میشه ، ولی وقتی اون عکسا رو میدیدم حس میکردم که درست مثل شهدا عکس انداخته اگر دقت کنید عکس شهدا یک روح خاصی داره ، درست مثل فیلمهای شهدا که بعد شهادتشون پخش میشه ، الان میفهمم چرا اون شب دلم کلی سوخت. حسی داشت مثل یه جور حسرت ، یه جور غبطه ، کمیل دونه دونه عکسا رو بهم نشون میداد ، انگار دلش میخواست همون لحظه جزو شهدا اسمشو بنویسن... خیلی به شهدا دل بسته بود ! ایشان گاهی با دوستاش پای پیاده به امامزاده روستای بغلی میرفتن ، روستای لنگور ، امام زاده محسن (علیه السلام) محیطهای مذهبی رو دوست داشت . از یکی از دوستانشون نقل شده که ایشون چند شبی رو در حوزه علمیه قریه کوهستان بهشهر گذرانده بودن ، صفای معنوی اونجا خیلی براش جالب بود چون تا مدتها عکس آیت الله العظمی کوهستانی رو در اتاق کارشون زده بودن. دوست شهید صفری تبار فرمودند : به نظر من رمز موفقیت آقا کمیل این بود که نذاشت آلوده دنیا بشه. دل بسته نشده بود . حتی ازدواج هم مانع خدایی بودنش نشد ! مثل جوونای دیگه هم شاید آزمون و خطا داشت ، شاید در تله شیطان می افتاد ولی سریعا باز میگشت.... لحظه ای اجازه نمیداد بین خودش و خدایش فاصله ای ایجاد شود ! باز آی باز آی هرآنچه هستی باز آی ... گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی این درگه ما درگه نومیدی (نا امیدی) نیست ... صدبار (هزاربار) اگر توبه شکستی باز آی همیشه تلاش میکرد غیر خدا تو دلش جولان نده ... در رفتارش هم خیلی مودب و محجوب بود و سعیش این بود که کار خوبش رو مخفی نگه داره. از ریا فراری بود! همیشه دوست داشت خودشو تو مسایل دینی جلو بکشه ، به هر روحانی ای که میرسید همش از دین سئوال میکرد ، از احکام دوست داشت وظیفشو بدونه که مثلا تو فلان چیز چطور باید عمل کنه که حرامی مرتکب نشه. بارها خودش رو میزان میکرد که نکنه از خدا دور شده باشه. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/mos2.jpg[/img][/center] شهید صفری تبار از موفقیت های دیگرش این بود که در نوجوانی در جلسات بسیج و کلاسهای معرفتی و اعتقادی که در منطقه حیدر کلا تشکیل میشد حضور مداوم داشت ، کلاسهای خوبی داشتن ، گاهی هم برای حل سئوالات در مسابقه ها شرکت میکردند. و البته باید به خانواده این شهید تبریک گفت که محیط مناسبی برای ایشون تهیه کرده بودن... وقتی کسی به جوانی میرسه ، قلب جوان خالیه از هر بدی ، بذر خوب که کاشته بشه ، چون قلب فطرتا گرایش به خدا داره قلب جوان خدایی میشه. از خصلت های دیگر ایشون سریع البکاء (گریه) بودنش بود ... بعضی مواقع پیش دوستان و خانواده شان وقتی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حضرت رقیه (سلام الله علیها) صحبت میکردند ..... همین جور اشک از چشمانش میریخت... دیگه خجالت نمکشید ... البته پیش دوستای صمیمیش. البته معمولا نمیذاشت کسی از حالاتش خبر دار بشه ؛ عرض کردم اهل ریا نبود! اینها به اصطلاح خاطراتی برای شناختن بیشتر این شهید بود که بیان شد و البته شهیدان را شهیدان و خدای شهیدان میشناسند...! و افسوس که ما از اینان بی خبریم ! شاید توی وبلاگ شهیدان کسی از شما سوال پرسیده باشد و یا بپرسند که ایشون چرا شهید شد ! به نظر حقیر این خواست خودشون بود از خدا ! دلش برای شهادت پر میکشید برخی ها هنوز شهید نشده شهید میشوند و روحشان در بدنشان جایی ندارد و منتظر بهانه ای میگردند! و چون خواست رسید و خواست ! و البته ( اگر واقعا از ته قلب ) خواستن ، توانستن است ! ما ها ایرادمون اینه نمیخواهیم....اگه بخواهیم و اگر واقعا بخواهیم شهید هم میشویم... [url="http://www.aparat.com/v/rsiB4"]http://www.aparat.com/v/rsiB4[/url] موقع خداحافظی ها حرفش مدام التماس دعای شهادت بود ، کمیل آرام آرام سرعت گرفت در وادی عشق و معرفت الهی و ملکوتی شد ! [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/mos3.jpg[/img][/center] ـــ شما چند سال با این شهید دوست بودید ؟ * دوستی ما بیشتر از جنبه هم محلی بودنمان بود. البته روابط اجتماعی آقا کمیل هم خیلی خوب بود. ایشون خیلی زود جوش میخوردند یه بار با ایشون رفته بودیم برای رأی دادن ، اونجا یه پاسدار سپاهی رو میبینه که مسئول برگزاری و نگهبانی از مکان اخذ آراء بوده ، چون او لباس سپاه تنشون بود ، خیلی زود با ایشون عیاق و دوست شد و چند تائی عکس هم گرفتند.... و جالب اینکه بعد شهادتشون فهمیدم که این رفاقتشون هنوزم ادامه داشته و اون برادر سپاهی با چشمان اشکبار به منزل اقا کمیل میاد و در حیرت میمونه که حکایت آشنائی اش با این شهید به کجا ختم شد ، عکسهاشون هم موجوده. * پدر شهید کمیل یک دامداری کوچیک در حاشیه روستا داشتن ، شبها آقا کمیل به بهانه ورزش میومدن به مزار شهدا و نماز شب میخوندن....کنار شهدا.. با شهدا.... آه ه ه ه ! ـــــ پدرشون هم می دونستن ؟ ایشون یک شب مصطفی رو تعقیب میکنن که این موقع شب او کجا میره... میبینن که بله به مزار شهدا رفته و مشغول نمازشب شد . پدرشون هم البته به روی ایشون نیاوردند ولی همون زمون ها فهمیدند عاقبت این بچه شهادته ! .... اقا کمیل بدن خیلی قوی ای نداشت ، این بدن رو عشق شهادت به شهادت میکشوند ... اگر این خاطرات رو از خانوادش بگیرین بهتر توضیح میدن ، که چقدر تو خونه تمرین میکرد.... ـــــ کمیل می دونست شهید میشه ؟ بله.....انگار یقین داشت و برای اون روز همیشه لحظه شماری میکردند .... شهید یک دوست صمیمی داشت ، که ایشون به مراسم تشییع نرسیدن... ، ایشون رو شب سوم یا هفتم در مزار شهدا زیارت کردم ، شب سالگرد شهدای بیشه سر ، 32 شهید ، این بنده خدا ضمن گریه فراوان خاطره ای رو از یک جر و بحث شوخی گونه و دوستانه نقل میکنه که ایشون با اقا کمیل یک مجادله دوستانه ای میکنه ، آقا کمیل میگه که من سی و سومین شهید محل هستم ، ایشون میگه نه من سی و سومی هستم ، اصلا کمیل قبول نمیکنه... میگه نه من هستم اینو بزودی میبینی ! ـــــ اون آقا هم پاسدار بودند؟ بله . خلاصه هم این جریان میگذره ، و در فاصله زمانی خیلی خیلی زود خبر شهادت آقا کمیل رو بهش میرسونن ... شهید به طلاب ارادت خاصی داشت ، مدتی هم در فکر اومدن به حوزه بودن تا درس دین بخوانند و راه خدایی شدن را دریابند .... اما اگر طلبه ای صد سال عبادت میکنه تا به مقام عبد برسد این شهید یک شبه ره صد ساله رفت ... و افسوس و صد افسوس که ما زنده ایم و پر پر شدن دوستانمان را میبینیم و درس نمیگیریم ! [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/mos4.jpg[/img][/center] و اما امروزه پرچم ایران مزار ایشون مدام پر شده از دلنوشته هایی که نوشته شده : التماس دعای شهادت ! خانواده شهید هر بار پرچم را عوض مینمایند چند روز بعد باز هم پرچم پر میشود از این التماس ها ! و البته این پیامی هست به آمریکا و اسرائیل که بسیارند کسانی که آروزیشان پرنمودن جای شهدای صابرین و پیوستن به آنهاست و هرباری که دشمن احمق ما تهدید جنگ میکند این جوانان خوشحال تر میشوند چون قرار است به مولایشان حسین ابن علی (علیه السلام) برسند و چه شیرینی ای در این زندگی پوچ و توخالی بهتر از این ! ان شاء الله شما موفق باشید و همه خوانندگان وبلاگ شهدای صابرین نیز با این شهدا محشور باشند . موفق باشید گروه کمال ================================= تهیه و تنظیم : خادمة الشهدا (شهیده) برادر شاهد مدیر گروه منبع : [url="http://shahidan-saberin.mihanblog.com/page/2"]وبلاگ شهدای یگان تکاوران ویژه صابرین[/url]

سلام ما مخلص شماییم ولی: اسم ها رو بردم چون همه جا اسم شون هست از نشریات تا کتب ... به قول یکی از دوستان : تا کی خفه خون بگیریم ، وقتیکه اکبر گنجی یقه ش خفت شد و شهید همت کوبیدش وسط دیوار تا دفعه دیگه زر مفت و نزنه و هیچ یکی از پاسداران هم دم برنیاورد این بی شرف همون بی شرف هست، تا وقتیکه اکبر گنجی شد اکبربلوف و اکبر فلان و بهمان و اکبر قمپز و بعدم عالیجناب فلان و بهمان نوشت و آخرشم فرار کرد ، اون وقت بگیم اکبر گنجی همون بی شرف کثافتی بود که توی روی شهید همت میگه : فکر میکردیم متوسلیان صد تا صدتا بچه مردم رو میده کشتن ، ماشاالله تو که هزار تا هزار تا میدی کشتن ... [color=#ff0000][b].............. [/b][/color] باید جواب خیلی چیزا رو پس بدن .... یا حق [color=#ff0000][b]ویرایش شد![/b][/color]

سلام برادر مرتضی ، خیلی ببخشید ها ؟ ولی فکر کنم شما برای برادران ارجمند عراقی اونقدر شعور قائلی که برای مخاطب خودت ارزشی قائل نیستی حتی پشیزی تمامی طراحی موفق پدافند هوائی عراق که نهایتا در سالهای پایانی دفاع مقدس باعث مشکلات بیشمار برای ما شد علاوه بر مشکلات داخلی خودمان طراحی هوشمندانه و استفاده از تجهیزات فرانسوی و تکنیک های فرانسوی بود که آسمان عراق رو نفوذناپذیرتر میکرد ( هیچوقت غیرممکن وجود نداره و همیشه راهی برای نفوذ هست ولی عراق با کمک فرانسه تمامی پدافند خودش رو ترمیم و تصحیح کرد) http://en.citizendium.org/wiki/Gulf_War%2C_Iraqi_integrated_air_defense_system توی اغلب کتابهایی هم که بنده خوندم به صراحت خیانت فرانسوی ها و لو دادن تاکتیک های ارتش عراق که خودشون یادشون داده بودند یکی از دو عامل اصلی شکست سنگین عراق علاوه بر توهم انگاشتن حمله متحد سابق و دشمن متفق امروز ! توسط صدام حسین نگاشته شده به هرحال بهتره بی خودی جو ندیم ... رمز پیروزی در غافلگیری هست و برای 5 مین بار به فرموده امام خامنه ای ، امریکا باید منتظر شکست خودش باشه چون نمیدونه چی پشت دیوارهای عزم و اراده جبهه مقاومت هست چون از صفر تا صد اون رو وقتی ساختیم که از کلیشه ای ترین جمله یعنی سیم خاردار تا واقعی ترین حقایق که میشه شهادت فرزندان فاطمه زهرا به ناحق به دست سلاح های غربی و شرقی بود رو به چشم دیدیم و .... یا حق

سلام این کشمیری لعنت الله علیه کسی هست که سالها توی مجاهدین انقلاب ( چه قبل از تغییر مرام در دهه 50 و چه بعد اون) برای مجاهدین خلق کار میکنه و بعد تصفیه های خونینی که منجر به شهادت بیشتر بچه های مذهبی مجاهدین خلق مثل شهید مجید شریف واقفی ( نام دانشگاه شریف براساس ایشون هست) شد و تصفیه بیشتر نیروهای مذهبی باز هم در بدنه سازمان می مانه و بعد انقلاب هم بهش شک نمیکنند با کمک همون خاکستری ها که اسم میارم : [b][color=#ff0000]....................................[/color][/b] اما نکته جالب : کشمیری کسی هست که زیر برف وقت اذان برای اقامه نماز سر وقت خودش پالتو میندازه رو زمین و نماز میخانه ! ببین دیگه طرف تا کجا رفته جلو حاج حمید داودآبادی وبلاگش پر از اسناد و اطلاعات شماره یک در این زمینه هست بهتر هست مطالعه بشه حالم از همه خیانتکارها به هم میخوره الحمدلله بعضی ها دیگه رو ویلچرم دهن شون کج هست ... لیاقت میخواد مردن .... بعضیا ندارند یا حق [color=#ff0000][b] ویرایش شد![/b][/color]

سلام جز اولین دانشجویان دانشکده امام حسین علیه السلام بودند که تونستند در آزمون ورودی دوره ویژه یگان صابرین شرکت کنند و بله ، هم ایشون هم برادر دینی شون که عقد اخوت بسته بودند و به عهدشونم وفا کردند ، یعنی ، شهید محرابی پناه، وقتی برای آزمون میرن ، مربیان و آزمون گیرندگان و برخی شرکت کنندگان اصولا شک میکنند چرا که هیکل کلفت تر از ایناش هم رد شده بود ولی الحمدلله رب العالمین کاری میکنند کارستان و شهید صفری تبار تا آخرین لحظات شهادت هم جز نفرات برتر یگان بودند ... شهید صفری تبار و شهید محرابی پناه و شهید منتظر قائم هر سه از دانشجویانی بودند که توانستند مجوز ورود به یگان رو بگیرند ... از اولین نفرات یا حق

سلام والا مگر اسکن شون کنم که اونم چشم ، در اولین فرصت قول میدم که اسکن شده میزارم شون ... واقعا مطالبش خیلی خیلی مستند بود ... تحقیق بود اساسی! یا حق

سلام عجیب هست که بحث پدافند عراق مطرح میشه و براساس اون نتیجه گیری هایی میشه ولی هرچی سرچ میکنی تو نوشتار هیچ اسمی از فرانسه نیست ... خداشاهده خیلی عجیب هست ، نیست ؟ برادر مرتضی، سناریست های هالیوودی امریکایی یادشون رفته پدافند فرانسوی عراق رو یادآوری کنند یا شما یادت رفته ذکر کنی ، فرانسه کل پدافند عراق رو فروخت ؟؟؟؟ عجب! یا حق

سلام اینطور که تو مشرق و بقیه جاها خوندم بچه های حزب الله که از لبنان غیب شده بودند سر از دمشق درآوردند و اگر این درست باشه پس ....! ما منتظر عراق هم هستیم ...! به قول یارو گفتنی : بچرخ تا بچرخیم برادر یانکی ! سناریو احتمال قریب به یقین کپی برابر با اصل لیبی هست با یک سری تفاوت : سوریه لیبی نیست که توی جبهه مقاومت جایی نداشته باشه ، کمر جبهه مقاومت هست ! پس .... ! آآآآآآآخ یعنی میشه انتقام وتر الموتور گرفته بشه ؟؟؟ میشه واقعا ؟ یا حق

سلام درود خدا بر کشندگان قاتلین مردم عراق و مردم ایران جگرم حال اومد و خنک شدم وقتی دیدم قاتل شهید صیاد( اوهوکی سرتیم ترور!!!) اینجوری به ملاقات عذاب دهنده ش رفته ، واقعا لحظه مرگ مشخص هست که با چشا خودش دیده حقانیت شیعیان علی علیه السلام بی شرف ، مردم رو میکشی ، مزدور کثافت ؟؟؟ حالی به حالی بهت دست بدن اون دنیا دیگه خیانت به مردم خودت و به انقلابیون نکنی یا حق پی نوشت: در راه خدا کسی نیست لینک بدون هیلتر بزاره ؟؟ واقعا ا ا ا ؟

به نام خدا سلام عرض می کنیم خدمت شما خوانندگان محترم وبلاگ شهیدان صابرین ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق (علیه السلام) امروز می خواهیم از شهیدی برایتان بگوییم که سخن کمی در موردشون بیان شده در حالی که سخن در رابطه با این شهید بسیار است. حادثه شهادت شهدای صابرین به قدری سنگین بوده که نمی توان به همه شهدا رسید. چند روز پیش خدمت روحانی بزرگواری در یگان صابرین بودیم و در مورد موضوعی می خواستم مطالبی خدمتشون مطرح کنیم . از طرفی در دل خود ناراحتی هایی داشتیم از مظلومیت این شهدا ، لیکن متوجه شدیم که آن روحانی جلیل المقام از بعد از شهادت شهدای صابرین تا کنون جسم ، جان ، مال و توان خودشون رو برای این شهدای بزرگوار گذاشتند و در این راه یک تنه تمام بارها را بر دوش گرفتند به نحوی که فعالیت های ما در وبلاگ شهدای یگان صابرین ذره ای از خدمات ایشان هم محسوب نمی شود. خدا به ایشان صبر زینبی (س) و همت ابوالفضلی (ع) تفضل عنایت فرماید. خوانندگان محترم وبلاگ! عظمت این شهیدان کم نیست و اگر چندین سال هم در موردشان مطالبی بیان نمائیم ، بعید است بتوانیم گوشه ای از زندگی این شهدای بزرگ رو بیان نمائیم. یکی از شهدایی که هر مقدار از ایشان مطلبی بیان نمائیم باز هم نمیتوانیم ادعا کنیم که در مورد ایشان مطلبی تهیه نمودیم ، شهید حسین رضایی می باشند. شهید رضایی به گونه ای زندگی نموده اند که اگر با دقت به زندگی ایشون نپردازیم و مرور ننمائیم ، بعید است از ظاهر عملکرد شهید رضایی بتوانیم به این نتیجه گیری برسیم که او فرد خاصی بوده ؛ همانگونه که برخی از همکارانشان هم می گویند (... شهید رضایی یک آدم معمولی بود و هیچ کسی فکرشم نمیکرد یک روز ایشون هم شهید بشوند ... ) این نگاه عوامانه ناشی از همین موضوع است که عموما اکثر دوستان ، همکاران و نزدیکان این شهید نتوانستند ابعاد زندگی این شهید رو متوجه بشوند. امروز تلاش داریم مطالبی رو از این شهید بزرگوار به نقل از دوستان و همسر محترمشان خدمتتان عرض کنیم که مطالعه آن برای کسانی که اهل طی الطریق هستند بسیار راهگشاست ... ! شهید حسین یک شخصیت شجاع ، مؤمن ، متعهد ، متعصب ، متواضع ، صادق و کاری بود . همه دوستان شهید در یگان صابرین می گویند : ( ... ما هرکسی بهمون بگه انشاء الله شهید بشی سر به زیر میندازیم و به حالتی که انگار مقدرات عالم در دست ماست و ما یکی از اولیاء الله هستیم به آن طرف میگوییم ان شاء الله در حالی که اگر کسی به حسین رضایی می گفت ان شاء الله شهید بشی ، با هرچه دستش بود البته به شوخی ولی درظاهر جدی شیئی رو بسمت آن طرف پرت می نمود و یا حتی یک کیلومتر دنبال طرف میدوید لیکن بعد از مصاحبه با همسر شهید فهمیدیم حسین عاشق شهادت بود ولی سعی می کرد بروز ندهد و به زبان نیاورد و به قول خودش ریا نشود ... ! ) های که ما کجا هستیم و این شهید کجا بود ! یکی از عواملی که در سالهای اخیر موجب تغییر رفتارهای شهید رضایی شده بود ، شهادت شهیدان زلفی ، نوزاد و شفیع پور در کنار سرداران شوشتری و محمدزاده بود که باعث شد بعد از آن زمان روحیه شهادت طلبی و ایمان این شهید چند برابر بشود و این را میشد دقیقا از اخلاق و رفتار او احساس کرد. شهید حسین رضایی همیشه خودش را جامانده از قافله شهدا می دانست و وقتی هم به مأموریت می رفت ؛ وقتی به او می گفتیم حسین مواظب خودت باش ! در جواب می گفت نترسید من اگر لیاقت شهادت رو داشتم تو سیستان شهید می شدم ! بس در طلبت کوشش بی فایده کردم **** چون طفل دوان در پی گنجشک پریده البته توی حادثه تروریستی پیشاور شهید رضایی هم که نزدیک به شهید شوشتری بودند یک ترکش کوچک سطحی به سرشان اصابت نموده بود . در اون زمان یکی از همکاران شهید به او گفته بود که برو و پرونده جانبازی تشکیل بده ولی شهید رضایی از این قضیه خیلی ناراحت شد و می گفت من با چشمان خودم دیدم که سردار شوشتری و همرزمانم چگونه جلوی چشمم به شهادت رسیدند و خون پاکشان به زمین ریخت حالا من از روی آنها خجالت میکشم که اسم جانباز را به خودم لقب بزنم ! حسین رضایی به آقای شهید علی پرورش نیز ارادت عجیبی داشتند بطوریکه وقتی ایشان شهید شدند حسین بشدت شوکه شده بود ! دیگه انگار توی این دنیا نبود و همش سعی داشت از این دنیا خودشو بکنه. بعد از آن تلاش کرد دوستان و خانواده خودش رو واسه یک روز سخت آماده کند ، بطوریکه همش می گفت اگه من شهید شدم مواظب بچه هام باشید و به همسرشون می گفتند : خوب اونا رو تربیت کن و از اونا سرباز برای امام زمان (عج)بساز ... ! شهید رضایی و فرزندشان محمد طاها گفتگویی داشتیم با پسر عموی شهید و ایشون ماجرایی مطرح نمودند از عطر مزار شهید ! پسر عموی شهید فرمودند : من و برادران دیگرم ، پدر و مادرم و دیگر فامیلها ، حسین را بسیار دوست داشتیم و شهادت حسین همه ما را داغ دار کرد و نبود حسین ، ما را خیلی رنج میدهد. شهادت حسین اثرات بسیار خوبی بر من گذاشت و لحظه ای نیست که حسین در فکرم نباشد و هر چه میگذرد بیشتر حسین را درک می کنم و می شناسم و هر روز برایش زیارت عاشورا می خوانم تا بلکه ما را هم در محضر مولایمان حسین ابن علی (ع) دعا و شفاعت کند. مراسم سال تحویل سال 91 را هماهنگ کردیم با فامیل و خانواده حسین رفتیم سر مزار آن شهید بزرگ و عصر همان روز که خیلی دلم گرفته بود دوباره رفتم سر مزار حسین و زیارت عاشورا خواندم و بعد متوجه شدم که بوی خیلی خوب و خاصی به مشامم رسید و زدم زیر گریه و این بوی خوش برای چند لحظه بعد قطع شد . بعدها هم روز تولد حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) که با خانواده خودم رفته بودیم همان بوی خوش بهشتی را حس کردیم. بعضی از اوقات که خیلی ناراحت میشوم حسین به خوابم می آید و آرام میگیرم. ان شاءالله بتوانیم پرچم حسین را زمین نگذاریم. به امید شهادت در راه اسلام و قرآن و دفاع از آرمانهای امام (ره). در ادامه مصاحبه ای را نیز با همسر شهید رضایی صورت دادیم و ایشان مطالب جالبی رو در مورد شهدای صابرین مطرح نمودند که اینجا به برخی از آن ها اشاره می نمائیم : خصلت شهید در حفظ اسرار نظامی : همسر شهید رضایی می فرمایند : شهید اصلا مطلبی از اسرار نظامی رو پیش بنده مطرح نمی کردند ؛ اینکه کجا می روند ، برای چه مأموریتی و حتی تاریخ برگشت را هم دقیق نمی گفتند و اصلا به نحوی وانمود میکردند که من هیچ وقت نمی دانستم که ایشون این همه مأموریت خطرناک می روند . همیشه فکر میکردم که حسین یک پاسدار معمولی و پشت میزی هست حال آنکه او یکی از زبده ترین تکاوران نیروی مخصوص سپاه بودند. ایشون عادت داشتند که هر وقت به منزل می آمدند به مطالعه کتاب های نظامی بپردازند و در خصوص جدیدترین تجهیزات نظامی اطلاعات کسب کنند و همیشه سعی داشتند بیشتر بداند البته عموما بنده از کارهای ایشان سر در نمی آوردم و زیاد هم حساس نمی شدم لیکن ایشون هم عادی برخورد میکردند ... ! ماجرای تلألو نور در قبور اموات ! : همسر شهید می فرمایند : یک شب با حسین به روستایشان رفتیم ، پدر و یکی از برادرانش نیز همان جا زندگی می کنند . نزدیک روستا و منزل آقای رضایی مزار اهل قبور هست. شهید حسین گفتند بیا بریم یک فاتحه ای بخونیم ؛ موقعی که نزدیک شدیم به آنجا ، از دور متوجه نور عجیبی در قسمتی از قبرستان شدیم . بعد از قبرستان به منزل پدر شهید رفتیم و بعد از صرف شام ، حسین برای چند دقیقه ای از منزل بیرون رفت . وقتی برگشت از ایشون پرسیدم کجا رفتی ؟ گفت : به کسی نگو ، رفتم تو قبرستان واسه اون نوری که دیدیم ولی هیچ خبری نبود...! حسین که شهید شد عده ای از فامیل گفتند تو مزار شهدای قروه دفن بشه و عده ای هم گفتند ببریم روستا و تو زادگاه خودش دفن بشه و من با اینکه قضیه را اصلا یادم نبود گفتم ببریم روستا و توی زادگاه خودش دفن کنیم . بعدأ به خاطرم آمد که شهید حسین رضایی رو دقیقا همان جایی به خاک سپردند که ما آن نور رو در همان مکان دیده بودیم. شهید رضایی و دختر عزیزشان تارا رویای صادقه تلخ و شیرین : همسر شهید تعریف نمودند : یک شب توی خواب دیدم حسین خیلی آشفته و ناراحت به من زل زده . پرسیدم حسین جان چی شده ؟ چرا اینقدر ناراحتی ؟ گفت بزودی تو خونه ی بابات یه مشکلی پیش میاد ، من تو خواب ناراحت و پریشان شدم و گفتم حسین تو رو خدا بگو چی شده و حسین دید که من خیلی ناراحت شدم و داشتم گریه میکردم گفت نگران نباش چیزی نیست درست میشه و چند تا سوال دیگه ازش پرسیدم و صبح وقتی بیدار شدم خیلی تو فکر بودم. بعد از یک هفته یکی از همکارهای برادرم تلفن زد و گفت که برادرم رو بردن بیمارستان! وقتی به بیمارستان رسیدیم باخبر شدیم که پزشک ها تومور مغزی از نوع بدخیم و کشنده را در سر برادرم تشخیص دادند. همه نگران بودند و من هم راهی جز توسل به امام زمان (عج) و مولای شهیدان امام حسین (ع) پیدا نکردم . بعد از اینکه ایشان را به تهران برای درمان و مراقبت های پزشکی بردیم گفتند که اگر عمل کنیم معلوم نیست چطور بشه. دکتر به ما گفت دیگه آروم آروم مقدمات کفن و دفن رو فراهم کنید ...! خیلی ناراحت بودیم. من هر روز می رفتم سر قبر حسین و التماس می کردم که از خدا و امام حسین (ع) بخواه که برادرم رامین رو شفاعت کنه تا شفا پیدا کنه. پزشک ها رامین را منتقل کردند و امیدی به زنده ماندن او نداشتند ولی بعد از مدتی که معاینات مجدد صورت گرفت ، گفتند که معجزه شده و هیچ اثری از بیماری و سرطان در مغز او وجود ندارد. آنجا بود که قاطعانه به این موضوع ایمان آوردم که : اگر چه جسم شهدا در کنار ما نیست ولی آنها ما را می بینند و هوای ما را دارند...! چشم دل باز کن که جان بینی ***** آنچه نادیدنیست ، آن بینی همسر شهید در پایان فرمایشات خودشون فرمودند : آخرین پیامک حسین به من این بود : سلام ای مادر فرزندانم ، ای شیرزن دلیر من ، آن که در قلبم جز تو و فرزندانم هیچ کس جایی ندارد . از اینکه سختی زندگی با من را تحمل میکنی ممنونم...! این هم یک عکس سفارشی از تارا دختر شهید رضایی در نهایت در سحرگاه 13 شهریور سال 90 گروه پیشتازی به فرماندهی سردار جعفرخانی به کوه جاسوسان حمله نمودند . بقدری این شهید نترس و دلیر بودند که تا بالای ارتفاع روی کانال نیروهای پژاک رفتند و بصورت ایستاده شروع به شلیک گلوله کردند و تعداد زیادی از نیروهای پژاک رو به رگبار بستند و این امر موجب غافل گیری اولیه نیروهای پژاک از این عمل شد تا اینکه از داخل غار یکی از نیروهای پژاک خارج شدند و از سمت راست به پهلوی شهید تیر اندازی نمودند و ایشان را به شهادت رساندند. شهید حسین رضایی دارای روحیه علم آموختن و علم آموزی بودند. این روحیه باعث شده بود که در چندسال آخر عمرشان وقت و بی وقت همکارانشان را در ساعت های استراحت از خواب بیدار کنند و به آنها می گفتند : بچه ها تو رو خدا از خواب بیدار شید اگر من بمیرم تمام علمم هم با من زیر خاک میره و پشیمون میشید ... همسر شهید هم فرموده بودند یکبار یکی از همکاران شهید رو بالای قبر شهید دیدند که بسیار ضجه زنان گریه میکرد ، همسر شهید پرسید چی شده ؟ ایشون گفت حسین مدام می گفت بگذارید بهتون یاد بدم ما هم دستش مینداختیم ، الان یک سلاح فوق مدرن آوردن و به کمک حسین خیلی خیلی نیاز داریم ولی او پیش ما نیست ...! حرف و مطلب درمورد شهید رضایی زیاد و امکان نگارش آنها بسیار محدود است پس تا همین جا به این موضوع اکتفا می کنیم چون آن کس است اهل بشارت که اشارت داند ... انشاء الله موفق باشید تهیه و تنظیم : سرکار خانم خدامرادی (همسر شهید رضایی) خادمة الشهدا (شهیده) مدیر گروه کمال منبع: http://shahidan-saberin.mihanblog.com/

سلام من امروز آخرش سایت از خانه برام باز شد و آمد بالا ! ببخشید دیر جواب میدم والا وبلاگ تخصصی شهدا صابرین که زیرنظر دوستان صابرینی هم هست و توسط عزیزان و بزرگواران خانواده یا همرزم شهدا نوشته میشه مدت زیادی میشه شروع به کار کرده و وبلاگ های منشعب زیادی هم داره منتهای مراتب من شاید تنبلی م می اومد از گذاشتن مطالب به خصوص سر قضیه عکسا چون اکانت گالری ندارم و ... منتها دیگه واقعا این پست های دوستان رو حیف دیدم نزارم ... واقعا حیف هست حالا مطالب جالب تر هم هست میزاریم با تشکر از دوستان

سلام اگر کسی مجله هیات رو بخونه ماه قبل خیلی مفصل و جامع در این رابطه تحلیل ارایه شده بود که میخکوب کننده بود ... راستی جریان چیه ؟ من از خانه مان هرکاری میکنم نمیتونم بیام تو سایت و با اینترنت 2 مگ الان میام !!!! یا حق