[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های arminheidari

  1. شاید شما درست بگید و آمار ما اغراق باشد اما من فرض کردم دشمن هر چه دارد رو می آورد از هواپیما ها، هلیکوپتر ها، قایق ها و توپ ها و سلاح های ناو ها فرض من این بود که 200 قایق ما در مقابل 200 هلیکوپتر و بالگرد قرار می گیرند عراقی ها در جنگ تا آخرین لحظه دفاع می کردند و هرچه داشتند رو می کردند حتی به قیمت نابودی نیروی های خودیشان حال قضیه زدن ناوهواپیمابر چیزی در حد قضیه ای شرافتی محسوب می شود و جنبه روکم کنی دارد پس آمریکا هرچه دارد رو می کند حتی اگر تمام پرنده های ناوهواپیمابر نابود شوند. چرا که اگر ناو اصلی زده شود هواپیماهای آنهم زده شده اند.
  2. حرف شما در مورد ضعف در استفاده از تسلیحات در دریا درست است و در حمله حدود 150 قایق به احتمال زیاد صدمات اساسی به ناوگان دشمن وارد خواهد شد ولی به قیمت برنگشتن حدود 50 تا 70 درصد نیرو های خودی این قضیه و مقایسه به نفع ماست اما نباید نیروهای دشمن را در هزینه کردن نیروی انسانی دستکم گرفت در جنگ جهانی اول و دوم متفقین و متحدین نیروهای خود را براحتی جلوی گلوله فرستادند و حاضر به دادن تلفات سنگینی برای یک وجب خاک شدند برای مثال در نرماندی اگر شانس و همراه متفقین نبود فاجعه رخ می داد که در بعضی جاها فاجعه رخ داد ولی در کل 200 قایق ما قدرت در گیری و وارد نمودن صدمات سنگین و غیرقابل جبران به ناوهواپیمابر و کاروانش را دارند اما باید فرض کرد که هیچ یک برنمی گردند و اگر برگردند قابلیت اولیه خود را نخواهند داشت در نتیجه حدقل حدود 600 الی 800 قایق برای جنگ نیاز می باشد تا فاتح دریا ما باشیم چون تنها آمریکا نخواهد بود انگلستان و فرانسه هم خواهند بود ولی به نظر من فاتح دریا برنده جنگ است
  3. بنظر من هم موشک های طوفان با هدایت سیمی می توانند اثر گذاری را بسیار بیشتر بکنند البته تعداد زیاد موشک های شلیک شده مشکلی برای سیستم های دفاعی خواهد بود فارغ از امکان برخورد یا نه البته ممکن است که این موشک انداز ها از موشک هایی خلاف معمول و با هدایت سیمی استفاده کنند و دستگاه فقط لانچر باشد و موشک چیز دیگر که دوستان باید درباره امکان آن اظهار نظر کنند متاسفانه دوستان دشمن را دست کم می گیرند مطمئنا این قدر راحت نیست و دشمن نمی ایستد تا ما بزنیمش احتمالا از توپ های هوایی، هواپیما های توپ دار مثل سی 130 های مجهز به توپ یا آ10 برای درگیری استفاده خواهد شد مطمئن باشید ناوگان دشمن حتما از تمام سلاح های خود برای دفاع استفاده می کند و به قیمت از دست رفتن تمام بالگردهایش از ناو هایش دفاع می کند
  4. arminheidari

    موشک تاو در خدمت ارتش بعث

    یه سوال برام پیش اومد مگه سرعت تاو چقدر است که فرصت پیدا می شد هم سیم را ببینند هم با میله سیم را بگیرند و منحرف کنند شرمنده کار عملی من یکم ضعیفه ممنون می شم توضیح بدید
  5. من هم می دونم که هدف آمریکا تجاور از حدود خودش است و اگر کاری بکند بهانه هم جور می کند اما با این روش نیرو های ما با غافلگیری کمتری برخورد می کنند و اگر درگیری پیش بیاید احتمال ناخواسته بودنش کمتر از 10 درصد می شود و فرماندهان مطمئن تر تصمیمی می گیرند حال که شما گفتی این استاندارد ها موجود است و اجرا می شوند حرفی نمی ماند
  6. من بحثم از دید سیاسی نبود چون می دونم در هشتاد درصد قضیه بحث سیاسی مطرح است نه نظامی اما منظور من اعمال یک استاندارد مدون در برخورد نیروهای مرزی ما با حوادث باشد این گونه کمتر بهانه برای درگیری ناخواسته ایجاد می شود مثلا نیروی های مرزی در بخش هایی از زابل بویژه نیروه های روی دکل دستور دارند بدون اخطار هر موجودی را بزنند البته این شرایط منطقه به منطقه فرق خواهد کرد ولی اعمال این روش هم از نظر نظامی و آموزشی بهتر است هم دردسر هایی و حرف های این گونه ایجاد نمی کند اما در شرایط فعلی فکر کنم نه آمریکا و نه ایران حوصله جنگ و درگیری را ندارند بوژه درگیری بدون آمادگی و ناخواسته که تلفات را بشدت افزایش و موفقیت را کاهش می دهد و هزینه های بسیاری ایجاد می نماید. در مجموع به عقیده ی من اگرچه این بحث سیاسی است اما یک یادآوری به ما می کند که می بایست به فکر سازکار استاندارد در برخورد های مرزی باشیم نه این که در لحظه برخورد به فکر شیوه بیفتیم چون شاید درگیری از سوی ما ناخواسته باشد اما خواسته یا ناخواسته بودن آن از سوی آمریکا معلوم نیست و براحتی بهانه تولید می شود برای مثال هم برخورد پلیس راهنمایی و رانندگی با رانندگان متخلف
  7. تاجایکه من می دونم فلسفه رژه نمایش نظم و هماهنگی و فرمان برداری نیرو از فرمان ها می باشد کسی حرفه ای که به رژه نگاه می کند به سرود یا نوع رژه توجه کمی می کند که حماسی باشد یا کلاسیک مهم این است که از کنار که نگاه می کنی در هر صف فقط یک نفر را ببینی نه 10 نفر را متاسفانه بارها دیده ام وقتی رژه حماسی می شود نظم بشدت بهم می خورد و یک صف هزارپا می شود این بخاطر عدم تمرین است و دستکم گرفتن رژه و آموزش های غلط در رژه اگر رژه های کره شمالی را ببینید آنوقت رژه قشنگ را مشاهد می کنید یک نکته که کسی توجه نمی کند این است که نیرو رژه رونده به فرمان مقام فرمانده در جایگاه است و هر لحظه آماده اجرای فرمان از جایگاه باشد یادم هست در یک رژه نیروی انتظامی وسط رژه فرمانی خلاف معمول صادر شد و نیرو ها به علت عدم اجرای فرمان خیلی بد خیلی بد گرفتند
  8. بیشتر تاپیک مرگ بر انگلیس شد اما واقعا دشمن اصلی هرکس جهل آن شخص است وقتی در جامعه خود از فکر کردن و تفکر و علم جدا می شویم آن وقت دیگری ما را استعمار می کند در تمام طول تاریخ زمانی که جهل در میان مردم بالا رفته هزار بدبختی از هزارسو سرازیر شده است اگرچه از سوی انگلیس و روسیه یا هر کس دیگری آمده ولی ما اجازه ورودش را داده ایم وهابیت هم از جهل و عدم تفکر است کمی شبیه شعار اما واقعیته راستش بجز جهل دشمنی برای مسلمان های نیافتم اگر هم بود از نتایج جهل بود
  9. فکر کنم اگر هدف جلوگیری از درگیری مرزی ناخواسته باشد با ایجاد استاندارد های معلوم و معرفی آن در عملکرد نیروی گشتی و ایجاد گشت های منظم بهانه تحریک از طرف ما از آن ها سلب می شود البته اگر کسی بخواد کاری بکند هرچیزی را بهانه می کند معمولا اکثر درگیری های ناخواسته از حرکات ناگهانی و عدم شناخت طرفین حاصل می گردد مثال خوبش هم برخورد با یک مار است مار در صورت احساس خطر حمله می کند اما این احساس با یک حرکت ناگهانی و غیر قابل انتظار حاصل می گردد حال با قصد باشد یا یا بی قصد منظور از استاندارد هم یک مثل چیزی که در پلیس ها راهنمایی در برخورد و صحبت با راننده متخلف دیده می شود البته نوع رایج در اروپا واگرنه در ایران هر مکان یکطور است
  10. به نظر من هم این اشتباه نبود و عمدی در کار بوده است اما خدا اگاه است اما این اتفاق باعث شد شرایط به اتمام جنگ رو بیاورد در نهایت پولی که بابت لاکربی گرفته شد ناشی از دیپلماسی و زور اروپا و آمریکا بود ولی نمی دانم آیا ما چقدر در دادگاه بین المللی مانور دادیم متاسفانه در دستگاه دیپلماسی ما براحتی افکار عمومی را علیه خودمان بسیج می کند گاهی لازم نیست که مرگ بر آمریکا و مقایسه آنچنانی بکنیم اگر فقط به حادثه و اشک بازماندگان و زندگی های از دست رفته اشاره شود کافی است فکار عمومی در این موارد خود بقیه کارها خودکار را انجام می دهند اما در مورد تلفن قرمز فکر کنم نه ما و نه آمریکا خواستارش باشیم برای جلوگیری از جنگ هم گشت های معمول و منظم روی مرز با پرچم ایران و با پرچمی که بیانگر مرزبانی باشد کافی است معمولا کار های ناگهانی و احساسی باعث درگیری ناخواسته می شود فکر کنم وجود پرچمی برای نیروی های مرز بانی کلی مشکل را حل کند.
  11. شرمنده یکم بحث سیاه و سفید شده است واقعیت این است شاه نه سفید است نه سیاه اون هم یک آدمی بود با کارهای خوب و بد متاسفانه یه عده او را به عرش می برند یک عده شیطان می نامندش ولی نظر من این است که شاه هر که بود از شاهان قاجار بهتر بود ما در زمان های قاجار هم همه ی نکات بد شاه را داشتیم ولی هیچ یک از کارهای شاه را نکرده اند بحث من خوب بودن یا بد بودن نیست بهتر است با یک غوره ترش و با یک کشمش شیرین نکنیم
  12. من از حرف دوستان اینطور برداشت کردم که کسی که هنوز 15 سال است در کار رادار گام گذاشته بی گدار با کسی که 60 سال است که کار میکند درگیر نمی شود مثال ساده اش هم شما وقتی کمربند آبی گرفتی یه دفعه نمی روی با دان 2 دعوا کنی بحثم مقایسه نیست تلاش خوب است اما باید از جو گرفتگی دوری کرد.
  13. این همه گفتید ولی نگفتید که وقتی یک هواپیما سقوط می کند متخصصان می آیند دلیل سقوط را پیدا می کنند آیا عدم رعایت استاندارد است؟ آیا قرار گیری مانع در روی باند است؟ آیا خلبان اشتباه کرده است؟ سیستم سوخترسانی از کار افتاده است؟ .... به هر حال هر سقوط اگرچه نابودی یک هواپیما است اما اگر بررسی درست روی آن انجام شود و تدابیر لازم مثل افزایش استاندارد یا تغییر بعضی سیستم ها و ... در آن لحاظ گردد جلوی سقوط صدها هواپیمای دیگر را می گیرد راستش ما هم با وضع کنونی استاندارد هایی داریم و هواپیما هم باید با این استاندارد ها تطبیق پیدا کند برای مثال اگر در اورهال یک پیچ اضافه در موتور ماند یعنی ...
  14. در زمینه موتور حرف های دوستان در باره عدم وجود زیر ساخت لازم متاسفانه درست است ما تا طراحی یک موتور خیلی فاصله داریم حال نمی دونم آیا تلاشی برای ساخت زیر ساخت آن انجام شده است یا نه باید یادمان باشد که متالوژی، مکانیک، الکترونیک ابزار دقیق همه با هم در طراحی موثر اند. یک رادار تامکت را به صورت کامل در سال 60 به چینی ها دادیم که چینی ها بعد از حدود 20 سال یک کپی ضعیف تر ساختند که روی جی 10 خواستند نصب کنند حال نمی دونم تحقیقات مشترک بود و یا به ایران این رادار را داده اند یا نه البته رادارهای دیگری هم هست که نمی دانیم در این زمینه چقدر کار شده است ولی احتمالا راداری نسبتا در حد خودمان داریم در زمینه بدنه بحث جوشکاری خیلی موثر است که پیشرفت های خوبی حاصل شده است اما آیا این پیشرفت ها کاربردی شده اند را کسی نمی داند در طراحی بدنه خود اف 5 یا شفق هم فعلا کافی است بقیه اش پیش کش
  15. برای درک حقیقت حرف ایشان باید به اصول ساخت توجه کرد آیا ما توان ساخت موتور را داریم را یا نه؟ آیا راداری توانمند داریم؟ می گویند رادار تامکت را با کمک چینی ها کپی کرده اند آیا برای ساخت بدنه به تکنولوژی متالوژی مطلوب رسیده ایم؟ فکر کنم
  16. خب شد دو بحث یکی طراحی قسمتی برای ترکیب سه هدف یاب حرارتی، راداری با برد محدود و بصری دومی هم موشکی که قادر به رسیدن به سرعت بالا و مانور مطلوب باشد آیا موشکی با مانور بالا و سرعت خوب وجود دارد و ما داریم؟ من بحثم استفاده از اس 200 نبود حجم موشک را گفتم و چون حداقل در ظاهر بزرگ است. آیا موشک هاوک چنین توانایی هایی برای مانور خوب را دارد؟
  17. سوال منو کسی جواب نداد: آیا هواپیما های نظامی برای رسیدن به نمایشگاه های هوایی پرواز می کنند یا با کشتی می روند؟ اگر پرواز می کنند برای سوخت گیری در کجا می نشینند در فرودگاه نظامی یا فرودگاه های غیر نظامی از آسمان ایران هم هواپیما های روسیه برای رسیدن به نمایشگاه استفاده می کنند؟ چون به این طریق هواپیما هایی مثل میگ 31 در آسمان ما دیده می شوند
  18. در مورد رادار فاصله 500 متری یا 100 متری نیاز به استفاده است که از خطای فلر پرهیز شود که رادار را به حد تکنولوژی ما کاهش می دهد در مورد حجم موشک هم موشک های اس 200 به اندازه کافی بزرگ هستند پس حجم را می شود یک طوری حل نمود رادار زمین هم می تواند برای یافت هدف اولیه استفاده شود یعنی با 3 ایتم رادار با برد 300 متر، دید تصویری کاربر و حرارت یاب می توان موشک را ساخت ولی تنها باید هدف اولیه برای موشک از زمین تعیین شود نمی خواهد ما از هواپیما شلیک کنیم اگر هدف گرفتن آسمان از دشمن است از زمین هم این کار را می شود کرد خوبی این روش این می باشد که اگر هواپیمای آواکس یا پنهان کار هم اگر شناسایی شد می شود خسارت جدی وارد نمود ولی نکته فیوز مجاورتی اصل مهم است چرا که منصرف کردن هواپیما از حمله به هدف یا زخمی کردن آن ارزشش کمی کمتر از زدن است
  19. از حرف دوستان من آماتور اینطور برداشت کردم فکر کنم چهار را برای پیدا کردن هدف برای موشک می باشد 1- حرارت حرارت که فلر های بهترین راه منحرف کردن آنها است که دوستی گفت می شود با افزایش سنسور اثر فلر را کم کرد 2- رادار فکر کنم کاهش سطح مقطح راداری راه مقابله با آن است 3- کنترل تلویزیونی در نزدیک هدف پیدا کردن هدف از دید دوربین موشک سخت می شود 4- صوت استفاده از صوت ناشی از هواپیما که سرعت مافق صوت راه آن است در مجموع فکر کنم برای ساخت موشکی که احتمال برخوردش بالای 70 درصد باشد استفاده از همه باشد موشک با کمک حرارت و کنترل تلویزیونی هدف گیرنده تا نزدیکی هدف می رود تا زمانی که امواج راداری به اندازه کافی از به موشک رسید کنترل از حرارت به رادار سویچ کند و با کمک دوربین به چند متری هواپیما برسد و یک فیوز مجاورتی می تواند خساراتی را به هواپیما وارد کند و آن را حداقل از رسیدن به هدف باز دارد و یا حداقل صدمه شدید وارد نماید این روش هزینه زیادی می خواهد چرا که یک رادار کوچک روی موشک باید نصب گردد و یک نفر باید موشک را با سرعت بالا کمک کند و همچنین جمینگ نباید اختلال ارتباط شلیک کننده و موشک ایجاد کند اما این روش حتی می تواند به اکثر هواپیما آسیب جدی بزند حال دوستان کارشناس فکر آماتوری ما را اصلاح کنند و . . .
  20. یک سوال؟ آیا هواپیما های جنگی کشور های همسایه نظیر میگ 31 روسیه برای شرکت در نمایشگاه های نظامی از آسمان کشور عبور می کنند و یا در پایگاه های جنگی ما برای سوخت گیری فرود می آیند؟
  21. دوستمان راست گفت اگر 30 درصد موشکها را بزند باز برد است ما فکر می کنیم آمریکا این سیستم را برای ما ساخته خیر آنها هنوز روسیه و چین را خطر های بلقوه جنگی می شمارند و در صورت جنگ اتمی 30 درصد خیلی می شود در مورد ما نیز از هزار موشک ما 300 تا زده می شود موشک هایی ( شهاب و موشک های دوربرد بالستیک)که تخریبشان همراه با دقتشان در هدف گیری فقط برد خبری دارد تا تهدید ها جدی این جدا از سیستم مورد استفاده هر ناو جنگی است پس زیاد ضرر هم نکرده است
  22. ماجرای طبس به گوش ما رسیده ، از دفاع مقدس همه خبر داریم خبر میدان مین هم داریم اما علاوه بر این ها از عملیات کربلای 4 و سقوط فاو و جزایر مجنون هم خبر داریم پس باید به خدا توکل کرد و از غرور پرهیز کرد و از روی عقل برای خدا جنگید
  23. چرا نظر دوآتیشه غالب می شود؟ ترس از اتهام منافق بودن یا ترسو بودن. غالب بودن تعداد نفرات با این افکار. ترس از پذیرش مسئولیت تصمیم ها توسط نفرات معتدل. همیشه تندروی وجود دارد اما چگونه می شود تندروی را از اعتدال جدا نمود؟ به نظر من در مورد تصمیم گیری مهم کمی با تامل و صبر عمل کرد تا هیجان تاثیری بر عمل ما نداشته باشد. برای مثال در حمله موشکی به پایگاه مجاهدین، جواب ایران بعد از یک ماه و در حالت غافگیری و با نقشه و آمادگی کامل نیروهای خودی صورت پذیرفت. بحث ونظر از عوامل مهم در جلوگیری از تصمیمات غیر منطقی می باشد به شرط حضور نفرات کارشناس و باتجربه.
  24. از آنجا که دیپلمسای هدف این صفحه است در ابتدا به یکی از این دو سوال بپردازیم: چرا دیپلماسی ایران بعد از فتح خرمشهر سعی در اعمال و بیان قطعنامه ای قدرمند ننمود؟ یا چه عواملی سبب یا مانع آن شد؟ چرا بعد از فتح فاو عملیات کربلای 5 سعی در بهبود و قطعنامه ای بهتر نشد؟ یا اگر شد چه عواملی مانع و کمک کننده بود؟ من یکی از جواب های محتمل را غرور و طمع برای فتح بیشتر می دانم که همین موقع خدا فراموش می گردد( بدون اینکه متوجه بشویم)؟ اما این اشتباه در کربلای 5 خیلی کمتر شد اما باز جنگ ادامه یافت دقیقا بعد از این دو موقعیت نسبتا مشابه ما دچار شکست های بدی شدیم چرا دشمن را دست کم هم گرفتیم. متاسفانه تندروی پدر این ملت را در آورده است همین الان هم کسانی هستند که می گویند همین الان باید با آمریکا وارد جنگ شویم متاسفانه یک از دلیل های قوی این ماجرا تفکر اشتباه ما می باشد چرا که ما فکر می کنیم با از بین بردن ظلم به هر قیمتی عدالت می آید. در صورتی که آمدن خوبی بدی تنها راه از بین بردن بدی است.
  25. ما نیاز داریم که اشتباهات و درس های زمان جنگ خود را بشناسیم بویژه برای مسئولان فعلی اما در این بین بجای بررسی دقیق جنگ و بیان اشکالات و کارهای درست خود بیشتر از دیگران برای کارهای غیر ممکن خرده می گیریم به قول معروف از دور می گوییم لنگش کن که متاسفانه بعضی از از روی غرض است نه از روی چرایی ما خیلی از اشتباهات خود را با خون جوانانمان جبران نمودیم جوانانی که به فرماندهان و عقبه خود اعتماد کردند راه درست حتی در خود این سایت این می باشد که درباره موقعیت های مورد نظر در مورد راه های امکان پذیر آن زمان بحث کنیم و بپرسیم از این راه های امکان پذیر کدام با توجه به اوضاع انتخاب اخوبی بود و دلیل انتخاب دیگر یا همان انتخاب چه بود. باید یادمان باشد که شاید ما هم اگر جای آنها می بودیم بدتذر عمل می کردیم پس انصاف یادمان نرود.