Blaze

Members
  • تعداد محتوا

    1,356
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Blaze

  1. برنامه پهپاد ارتفاع بالاو مداومت پروازي زياد(HAE UAV) شاهين جهاني Global Hawk يك مفهوم نمايش پيشرفته تكنولوژي است كه براي تامبن خواسته هاي دفتر استحكام دفاع هوايي ايالات متحده Defense Airborne Reconnaissance Office's (DARO) در فراهم كردن قابليت شناسايي دراز مدت براي ستاد مشترك ارتش طراحي شد. شناساسس دراز مدت توسط مسئول اين دفتر M Gen Kenneth Israel اين گونه تعريف شد : توانايي تخليه بار يا مهمات (Supply) مناسب و تهيه اطلاعات از هركجا حتي درون قلمرو دشمن در شب يا روز بدون توجه به شرايط آب و هوايي بنا به نياز نيروهاي عملياتي مستقر در منطقه. 2 نوع سيستم HAE UAV تحت اين برنامه توسعه يافتند اول يك طرح قراردادي( conventional design (Tier II Plus و دوم طرحي با قابليت رويت كم (Low Observable configuration (Tier III Minus پهپاد Tier II Plus مستعد براي شناسايي و نظارت در ارتفاع بالاست و ميتواند تاشعاع 3000 ناتيكان مايل ( تقريبا 5000 كيلومتر) از محل پرتاب عمليات كند. همچنين اين توانايي را دارد كه تا 24 ساعت در ارتفاع 6000 فوتي ( تقريبا 2 كيلومتري) روي ناحيه هدف پرواز انجام دهد. اين هواگرد ميتواند محموله هاي الكترو اپتيكالي (EO) و مادون قرمز (IR) و رادار روزنه مصنوعي synthetic aperture radar از نوع (SAR) را باهم حمل كرده و به صورت هدايت ماهواره اي يا كنترلر زميني عمل كند. اولين پرواز اين هواگرد در پايگاه هوايي ادواردز در 28 فبريه سال 1998 انجام شد. اين پهاد قابليت سكون دراز مدت و در منطقه تحت پوشش long dwell, broad area coverage و تشخيص پيوسته منطقه تحت پوشش continuous spot coverage را به كمك سنسور هايي با وضوح بالا دارد. حضور مستمر 24 ساعته اين پهپاد نظارت مداوم و تعقيب اهداف را حمايت خواهد كرد. اين پرنده روي سيستم شناسايي رادار براي تمامي شرايط آب و هوايي و نواحي وسيع و قدرت تشخيص بالا و كه ميتوان با آن تصاويري با كيفيت بالا را تهيه كرد و همچنين قدرت هدفگيري دقيق تمركز كرده است. اين پهپاد محموله رادار و سيستم هاي EO/IR را با هم حمل ميكند. اما رادار اين پرنده داراي چند حالت ميباشد: SAR كه به كمك آن قدرت تشخيص در ارتفاع 30 سانتي متري را براي اين پرنده فراهم ميكند. و حالت GMTI تاسرعت 4 گره در همه فواصل از 20 تا 200 كيلومتري. Global Hawk ساختار موجود شناسايي تاكتيكي هوابرد را براي طراحي ماموريت و داده پردازي و بهره برداري از داده ها وانتشار آنها يكي خواهد كرد. اين پهپاد هر دو قابليت جستجوي راداري نواحي عريض و تصوير برداري EO/IR با 4000 نانو متر مربع در هر ماموريت با وضوح 1 متر و 1900 عكس در هر ماموريت با وضوح 0.3 متر را دارد. اين پرنده وقتي با سيستمهايي چون( Joint Deployable Intelligence Support System (JDISS و( Global Command and Control System (GCCS تبادل اطلاعات ميكند ميتواند تصاويري را كه گرفته براي تصمصم گيري آني در اختيار فرماندهان مستقر در مركز فرماندهي قرار دهد. اطلاعات اين هواگرد براي مقاصدي مثل نشانه ها و اخطار(Indications and Warning (I&W و نشانه كردن cueing و حمله و ضد حمله سريع rapid strike/restrike يا آناليز اطلاعات دريافتي به كار ميرود. تصاوير گرفته شده توسط پهپاد به سايتهاي مخصوص كه از فرمت استاندارد وسايل ارتباطي موجود استفاده ميكنند منتقل شده و تصاوير منتخب وگزارشات ميتوانند به وسيله صوت و يا اطلاعات خام Data بصورت الكترونيكي پخش شوند كه فرمانده عمليات ارجحيت تصاوير و نوع وسيله توزيع كننده اطلاعات را مشخص خواهد كرد. اين پرنده ميتواند از هر دو روش خط ديد مستقيم ارتباطات direct line of sight خط ماوراي ديد باند Ku SATCOM بااستگاه زميني ارتباط برقرار كند. توانايي روش خط ديد مستقيم تا 274 مگا بايت در ثانيه ( اگرچه در حال حاضر اين امر كاملا امكان پذير نيست ) و 50 مگا بايت در ثانيه براي باند Ku SATCOM ميباشد اما در آينده كاربران مستقل از ايستگاههاي زميني نيز ميتوانند به صورت مستقيم تصاوير را از اين پرنده دريافت نمايند. وقتي كه ماموريت اين پهپاد به فرماندهان ارشد يا افسران ستاد مشترك ارتش ابلاغ شود سيستم رادار تاكتيكي( Enhanced Tactical Radar Correlator (ETRAC و سيستم مدرنيزه شده بهره برداري از تصاويرModernized Imagery Exploitation System (MIES ياپردازشگر جايگزين تصوير برداري را به جريان خواهد انداخت كه اگر اين پهپاد در اختيار نيروي هوايي باشد از پردازشگر( Contingency Airborne Reconnaissance System (CARS و اگر در اختيار نيروي دريايي يا سپاه تفنگداران دريايي باشد از پردازشگر(Joint Services Imagery Processing System-Navy (JSIPS-N استفاده خواهد شد البته در هر صورت براي ايستگاههاي زميني فرقي نخواهد داشت. اما در مارس سال 1999 و در حالي كه اين پرنده در اوج كيفيت خود بود يكي از نمونه هاي داراي سنسور آن كنترل خود را از دست داد و در تصادف از بين رفت و همين امر سبب شد تا مطالعات روي كيفيت و كارايي نظامي اين پرنده حداقل 2 ماه به تاخير بيفتد. مشخصات فني : هدف اصلي : پهپاد ارتفاع بالاو مداومت پروازي زياد شركت سازنده : Northrop Grumman,همراه با Ryan Aeronautical Center آمريكا پيشرانه : يك موتور Rolls Royce (Allison) AE3007H با كشش 7,150 lb طول : (RQ-4A) 44 feet (13.4 meters); RQ-4B, 47.6 feet (14.5 meters) عرض بال ها : (RQ-4A) 116 feet (35.3 meters); (RQ-4B) 130.9 feet (39.8 meters) ارتفاع : RQ-4A 15.2 (4.6 meters); RQ-4B, 15.3 feet (4.7 meters) وزن : RQ-4A, 11,350 pounds (5,148 kilograms); RQ-4B, 14,950 pounds (6,781 kilograms) حداكثر وزن برخاست : RQ-4A, 26,750 pounds (12,133 kilograms ); RQ-4B, 32,250 pounds (14628 kilograms) گنجايش سوخت : RQ-4A, 15,400 pounds (6,985 kilograms); RQ-4B, 17,300 pounds (7847 kilograms) محموله : RQ-4A, 2,000 pounds (907 kilograms); RQ-4B, 3,000 pounds (1,360 kilograms) سرعت : RQ-4A, 340 knots (391 mph); RQ-4B, 310 knots (357 mph) سقف پروازي : 60,000 feet (18,288 meters) خدمه كنترل زميني : 3 نفر (LRE pilot, MCE pilot and sensor operator) قيمت هر فروند : RQ-4A, $37.6 million; RQ-4B, $55-$81 million http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/rq-4_1.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/rq-4_2.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/rq-4_3.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/rq-4_4.jpg http://www.fas.org/irp/program/collect/haeconcept.gif http://www.fas.org/irp/program/collect/arpa_uav4s.gif http://www.fas.org/irp/program/collect/global_hawk_10s.gif http://www.fas.org/irp/program/collect/tier_2_1.jpg http://www.fas.org/irp/program/collect/991973a.jpg http://www.fas.org/irp/program/collect/ghdsc00399.jpg اين هم يك عكسي كه مقياس واقعي رو نشون ميده! http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e7/RQ-4_Global_Hawk_3.jpg منبع : http://www.fas.org/irp/program/collect/global_hawk.htm مترجم: Blaze استفاده از مطالب فوق منوط به ذكر نام سايت ميليتاري و مترجم ميباشد.
  2. A-4 اسكاي هاوك يك جنگنده بمب افكن تهاجمي سبك وزن و يك نفره مي باشد كه سال ها با موفقيت در نيروي دريايي و تفگداران دريايي امريكا و همچنين نيروهاي هوايي نيوزلند ‚اسراييل‚مالزي‚اندونزي‚سنگاپور‚كويت‚آرژانتين ونيروي دريايي استراليا خدمت نموده است. در اوائل دهه ي ۵۰ ميلادي بود كه هواپيماهاي جت عملا پا به منصه ي ظهور گذاشتند ونيروي دريايي ايالت متحده به هواپيمايي جديد با موتورجت داشت تا جايگزينA.1Skyraider نياز داشت كه اين هواپيما مي بايست حداقل وزن ‚پيچيدگي و اندازه را مي داشت . شركتDouglas Aircraft Corporation (كه بعداMcDonnell Douglas(مكدانلد داگلاس) و بعدها بويينگ) ماموريت ساخت اين هواپيما را يافت. نتيجه اين شد كه هواپيما تنها نيمي از مشخصات درخواستي نيروي دريايي را داشت و نمي توانست اينن ماموريت را به خوبي ايفا كند و اين خود عامل طراحي مدل هاي جديد Skyhawk بود. نيروي دريايي ايالات متحده قراردادي را در۱۲ ژوئن ۱۹۵۲ امضا كرد و اولين مدل ازA.4ها در ۲۲ژوئن ۱۹۵۴به پرواز درآمدو درسال ۱۹۵۶ به تدريج وارد نيروي دريايي وگردان تفنگداران نيروي دريايي شد.توليد A.4تا سال ۱۹۷۹ ادامه يافت و از آن ۲۹۶۰ فروند توليد شد كه ۵۵۵ فروند از آنها دونفره بودند. نيروي دريايي ايالات متحده A.4 را در سال ۱۹۶۷ از گردان هاي هوايي بيرون آورد و آنها را در سال ۱۹۷۵به طور محدود خارج كرد. از A.4تا اواسط سال ۱۹۸۰ ميلادي استفاده شد تا اين كه با ورود هواپيماي AV.8هارير از نيروي دريايي خارج شد. ولي مدل هاي آموزشي آن بدليل چالاكي و مانور خوب همچنان باقي ماندند و در نهايت به سال ۲۰۰۳بازنشست شدند. سوابق عملياتي: جنگ ويتنام جنگ هاي اعراب با اسرائيل جنگ كوتاه مدت كويت وعراق تسليحات قابل حمل : اين جنگنده ي كوچك در بعد موشك هاي هوابه سطح مي تواند موشك هاي بولپاپ‚ وال آي وگابريل را حمل نمايد . البته با كمي تغيير مي توان موشك هاي سايدوايندر را بر روي اين جنگنده نصب كرد. همچنين اين جنگنده مي تواند راكت انداز و .........وحتي بمب اتمي !!! را هم حمل كند. انواع گوناگوني از اين هواپيما ساخته شده است كه عبارتند از: A.4A A.4B﴿با سيستم هاي جنگ افزار بهبود يافته و قابليت سوختگيري هوايي) A.4C﴿مجهز به رادار احتراز از عوارض زمين در دماغه اي كشيده تر) A.4E﴿با قابليت حمل جنگ افزار بيشتر﴾ TA.4E﴿نوع آموزشي و دونفره) A.4F﴿با سيستم هاي تهاجمي و الكترونيك پرواز بهبود يافته در كوهان برجسته ي پشت كاناپي) TA.4F﴿بدنه ي كشيده تر) A.4G﴿براي نيروي دريايي استراليا با امكان حمل سايدوايندر) TA.4G(استراليا) A.4H(نوع تحويل داده شده به اسرائيل) TA.4J﴿نوع ساده شده ي TA.4F‚بدون رادار و سيستم هاي ناوبري و تهاجمي ) A.4K﴿شبيه Fبراي نيوزلند) A.4L﴿نوع بهبوديافته ي Cبا موتور نيرومندتر‚و سيستم هاي الكترونيك پروازي و تهاجمي بهبود يافته در كوهان پشت كاناپي ) A.4M﴿نوع بهبود يافته ي Fبا موتور نيرومندتر‚كاناپي بزرگتر و كاناپي رزمي ۳۰ درصد بيش تر﴾ A.4KU﴿كويت﴾ A.4PوA.4Q(انواع نوسازي شده BوCدر آرژانتين) A.4S و A.4SU(انواع بهينه سازي شده ي BوCدر سنگاپور) TA.4S(نوع آموزشي تغيير يافته در سنگاپور بادو كابين جدا از يكديگر) EA.4F﴿آموزش جنگ الكترونيكي ) A.4PTM(مالزي) OA.4M(كنترل كننده ي هوايي خط مقدم ) A.4N(شبيه Mبراي نيروي دريايي آمريكا) در سال ۱۹۹۲ هواپيماهاي A.4نيوزلند‚مالزي مورد بهينه سازي كامل قرار گرفته واز توانايي حمل و از شليك موشك هاي ماوريك برخوردار شدند و اين A.4 ها همچنان در حال خدمت هستند. منبع: http://www.centralclubs.com/forum-f44/a-4-skyhawk-t23334.html عكسها به گالري انتقال يافت . Babakim1
  3. سوخو 33 جنگنده ناوپرواز روسی است که در ناتو به Flanker-D شهرت دارد و پروژه ساخت آن در سال 1982 در شرکت سوخو کلید خورد. این هواپیما را باید یکی از نمونه های بهینه سازی شده Su-27 دانست که حتی در ابتدا به Su-27Kنامگذاری شده بود . مهمترین تفاوت های این جنگنده با Su-27قابیلت پرواز و فرود بر عرشه ناو هواپیمابر و همچنین قابلیت سوختگیری هوایی است. پروژه طراحی Su-33 به عنوان یک جنگنده مستقل به طور جدی از سال 1984 در دفتر طراحی و تست شرکت سوخو آغاز شد . طرح اولیه در نوامبر سال 1984 آماده شد و با اضافه شدن جزییات آن در سال 1985 نهایی شد.اولین پرواز این جنگنده در می سال 19855 بود و در سال 1994 بعد از فروپاشی شوروی به تعداد 24 فروند تحویل نیروی دریایی روسیه شد تا بر روی عرشه ناو هواپیمابر Admiral Kuznetsov قرار بگیرد. در مرحله تست این هواپیما بیش از 400 بار عملیات فرود . برخاست از روی عرشه شبیه سازی شده ناو انجام شد تا این اطمینان حاصل شود که در هنگام فرود یا برخاست از روی عرشه ناو واقعی مشکلی پیش نخواهد آمد. در این 400 بار تنها یک مورد تصادف با خسارت جزیی گزارش شد که به علت وزش باد شدید و عدم تعادل در هنگام فرود رخ داد و به جنگنده نیز آسیب چندانی وارد نشد. پرواز این جنگنده توسط خلبانان MiG-29K انجام میشد که آن نیزیک جنگنده ناوپرواز بود. این خلبانان در مجموع Su-33 را بهتر از MiG-29K میدانستند و تنها عیب آن را در سیستم تثبیت کننده آن عنوان میکردند که هنگام فرود وظیفه ایجاد تعادل را بر عهده داشت که این مشکل نیز بعدها مرتفع شد. البته با شروع پروازهای عملیاتی نیروی دریایی متوجه شد که این هواپیما آنقدرها هم که در آزمایش ها نشان میداد بی عیب و نقص نیست و علی رغم کاهش طول آن نسبت به Su-27 هنوز هم نمیتوانست به خوبی وارد آشیانه شده و در آنجا ثابت شود که این مورد با به کار بردن گیره های مخصوص و فشرده کردن ارابه های فرود در هنگام ورود به آشیانه برطرف شد. مشکل دیگر در سیستم خنک کننده نازل ها بود که چون در تمام آزمایشات در هنگام پرواز اگزوز نازل در زاویه 60 درجه تنظیم میشد اما به وجود آمدن یک اشکال باعث شد که زاویه اگزوزها به 45 درجه تغییر یابد که لوله های انتقال آب در این زاویه تحت فشاز زیادی قرار میگرفتند که رفع این مشکلات نیز زمانی در حدود چند روز را به خود مشغول کرد. در سوخو 33 بر خلاف نمونه های آمریکایی مثل F-14 از سکوی پرش موسوم به سکوی اسکی به جای سیستم های پرتاب فنری در هنگام برخاست هواپیما استفاده میشود. این کار دو حسن دارد یکی اینکه از فشار زیادی که پرتاب کننده های فنری به هواپیما وارد میکنند جلوگیری میشود و دیگر اینکه هواپیما از نرخ اوج گیری بیشتری برخوردار خواهد شد اما در این حالت Su-33 نمیتواند با حداکثر ظرفیت بارگیری خود پرواز کند. باله های کانارد این هواپیما برای تطبیق با پرواز از باندهای کوتاه و همچنین افزایش قابلیت مانورپذیری بهینه سازی شده اند اما برای رسیدن به حداکثر کارایی طراحان مجبور شدند بخش هایی از دماغه را نیز مجددا طراحی کنند تا جریان هوا بهتر عبور کند. این کاناردهای پیشرفته سرعت فرود بر روی عرشه را 50 درصد کاهش میدهند و بدین ترتیب جنگنده فرود امن تری خواهد داشت همچنین در هنگام شکستن دیوار صوتی باعث پایداری بیشتر هواپیما خواهند شد.سطح بالهای هواپیما نیز افزایش یافته است هرچند که طول آنها تغییری نکرده ، سطح این بالها با لایه ای پوشانده شده تا مقاومت آن در مقابل فشار بیشتر شود. دم عمودی جنگنده نیز کاهش طول داشته است تا بتواند به راحتی وارد آشیانه های تنگ ناو هواپیمابر شود. همینطور برای این منظور آنتن رادار عقب هواپیما در فاصله بین دم های عمودی نیز کوتاه تر شده. سیستم شناسایی و رهگیری مادون قرمز Su-33 نیز مجددا طراحی شده و با تغییر مکان توانسته محدوده بیشتری را پوشش دهد. همچنین لوله L شکل برای سوخت گیری هوایی نیز در این جنگنده نصب شده است تا برد آن افزایش یابد. به موشک های هدایت شونده Kh-25MP, Kh-31 و Kh-41 مجهز شده است همچنین موشک های R-27EM هم به این جنگنده قابلیت نبردهای ضدکشتی را داده است. سوخو 33 به همان خوبی که در نبردهای روزانه حاضر میشود در نبرهای شبانه نیز از پس انجام ماموریت ها بر می آید و میتواند با کمک مرکز فرماندهی ناو عملیات خود را انجام دهد. علاوه بر نبردهای هوایی ماموریت این جنگنده به شناسایی و انهدام سیستم های ضدزیردریایی ، آواکس ، هواپیماهای ترابری ، سایت های موشکی ضدکشتی ، وسایل دوزیست آبی خاکی و قایق های شناسایی و مین ریز دشمن نیز گسترش می یابد. شرکت روسی Rosoboronexport با عقد قراردادی با چین فروش حداکثر 50 فروند از این هواپیما را به ارزش 5.2 میلیارد دلار نهایی کرده است و برای این منظور دو فروند Su-33 را به چین تحویل داده تا با انجام آزمایش های مربوط تقاضای نهایی برای خرید بین 12 تا 48 فروند باقی مانده را تسلیم مقامات روسی کند و بدین ترتیب مشکل هواپیماهای ناوپرواز خود را مرتفع گرداند. این قرارداد در سال 2006 و در جریان نمایشگاه هوایی زوهای بسته شد و قرار بود از سال 2007 تحویل تحویل این جنگنده ها به چین آغاز شود اما نگرانی از کپی کاری چینی ها از این هواپیما و صادر کردن آن روسها را از این تصمیم منصرف کرد مضاف بر اینکه چینی ها سابقه این کار را نیز داشتند و سابق بر این جنگنده MIG 21 را تحت عنوان J-7 و اخیرا Su-27 را تحت عنوانJ-11 تولید کرده اند. از آنجا که چینی ها به این جنگنده ها نیاز داشتند راضی شدند تا هواپیما های J-11 خود را تحت لیسانس روسیه و با نام Su-27 تولید کنند و بدین ترتیب روسیه از آغاز سال 2009 تحویل این هواپیماها را به چین آغاز کرد. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که علاوه بر روسیه و چین کشور اوکراین نیز تعدادی از این جنگنده را در اختیار دارد. مشخصات Su-33 خدمه : 1 نفر طول : 21.94 متر فاصله نوک دو بال : 14.7 متر ارتفاع : 5.93 متر وزن خالی : 18.4 تن حداکثر وزن هنگام پرواز : 33 تن پیشرانه : دو موتور توربوفن AL-31F با اگزوز برداری سرعت : 2.17 ماخ در ارتفاع 10000 متری سرعت واماندگی : 240 کیلومتر بر ساعت برد : 3000 کیلومتر سقف پرواز : 17000 متر تسلیحات : یک مسلسل 30 میلیمتری با نواخت 150 گلوله در دقیقه بیش از 6.5 تن انواع مهمات در 12 مقر خارج بدنه شامل : موشک های هوا به هوای R-27 و R-73 انواع بمب ها و راکت ها و بمب های آتش زا هواپیماهای مشابه : F-18هورنت و سوپر هورنت یوروفایتر تایفون رافال J-8 F-15 F-14 منبع: http://p30zip.com/thread-2548/page-8.html
  4. ADATS يك سيستم دفاع هوايي ارتفاع و برد كوتاه (SHORAD) است كه قابليت درگيري با اهداف هوايي و زميني را داراست. اين سيستم توسط شركت اورليكن سوئيس (كه اكنون عضوي از راين متال آلمان است) با همكاري شعبه كانادايي خود طراحي و ساخته شد و هم اكنون به عنوان بخشي از سيستم دفاع هوايي كوتاه برد كانادا در خدمت ميباشد. اولين نمونه از اين سيستم در سال 1988 ساخته شد و تا سال 1994 ارتش كانادا توانست 36 نمونه ديگر را در اختيار بگيرد اين سيستم موشكي قابل نصب روي طيف گسترده اي از زره پوش ها مثل M113 و M 3 ميباشد و همچنين ميتوان از آن به عنوان يك سيستم دفاعي ساكن بهره برد كه اين كار توسط ارتش تايلند انجام گرفته و نيروي هوايي اين كشور از اين سيستم بصورت ساكن و نصب شده روي زمين استفاده ميكند و آنها را با سيستم كنترل اتش اسكاي گارد (Skygaurd) لينك كرده است. در ارتش كانادا هم در واحدهاي دفاع هوايي كوتاه برد (CF LLADS) از اين سيستم موشكي بر روي شاسي زره پوش هاي M113 استفاده ميشود. پروژه خودرو چند منظوره (MMEV) در سپتامبر 2005 كانادا قصد خود مبني بر طراحي و توسعه 33 خودرو MMEV بر پايه سيستم ADATS را اعلام كرد. قرار بود تا اين خودرو ها قابليت دفاع هوايي و همين طور عمليات ضد تانك را به صورت همزمان داشته باشند و با اهدافي مثل خودروهاي زرهي و استحكامات دشمن به خوبي اهداف هوايي از قبيل انواع پرنده هاي بدون سرنشين و سرنشين دار و همچنين موشك هاي كروز درگير شوند و قرار بود تا اين خودرو ها با همكاري شركت هاي راين متال كانادا و سيستم هاي دفاعي R&D اين كشور ساخته شوند. قرار بود تا اين خودرو ها بر پايه برجك سيستم ADATS كه قبلا ساخته شده بودند و روي شاسي زره پوشهاي LAV III ارتش كانادا نصب بودند ساخته شوند و نيز مي بايست به همان خوبي كه قابليت شليك موشك هاي ضد هوايي را داشتند اقدام به شليك موشك هاي ضد زره بلند برد و موشك هاي خارج از خط ديد (none-line-of-sight) ميكردند اما بنا به دلايلي در نوامبر سال 2006 ارتش كانادا اين پروژه را كنسل اعلام كرد. فرماندهي و كنترل اما ADATS به صورت شبكه اي هم ميتواند مورد استفاده قرار گيرد كه در اين صورت شبكه قادر است تا هدايت حداكثر 6 تير موشك را در فاصله اي معادل 20 كيلومتر بر عهده بگيرد و در ضمن هريك از سيستم ها ميتواند در نقش كنترل كننده عمليات ظاهر شود يا اينكه آنها را با نزديك ترين واحد فرماندهي لينك كرد. اين سيستم تبادل اطلاعات همزمان كه به صورت كاملا خودكار عمل ميكند شامل اطلاعات كنترل هوايي ، كنترل فرمان سلاح ، كنترل فرمان آتش به همراه اطلاعاتي مثل شناسايي اهداف ، وضعيت سيستم ، موقعيت خودرو حامل سيستم ، اولويت تهديدات ، وضعيت درگيري و وضعيت سلاح ها ميباشد. لازم به ذكر است كه 6 واحد از اين سيستم ميتواند با 48 هدف اعم از زميني و هوايي درگير شود. موشك هاي ADATS اين موشك ها قابليت درگيري با انواع تهديدات ارتفاع پايين حتي هليكوپترهاي تهاجمي كه در ارتفاع بسيار پايين پرواز ميكنند يا ساكن هستند (تا از تيررس ساير تجهيزات پدافندي مصون بمانند) را دارند و برد آنها به 10 كيلومتر ميرسد. اين موشك ها از نوع هدايت ليزري بوده و شبكه هدايت ليزري آنها به صورت ديجيتال به صورت رمزي در مي آيد تا دقت و اطمينان پذيري انها افزايش يافته و در مقابل اخلالگر هاي مختلف آسيبي نبينند. موشك هاي سيستم ADATS از يك موتور راكتي سوخت جامد بهره ميبرند كه بدون دود بوده و به آنها قابليت رسيدن به سرعتي بيش از 3 ماخ را ميدهد و همچنين اين موشك ها ميتوانند تا 60 جي فشار را تحمل كنند. فيوز آنها نيز از نوع ليزري است و كلاهك 12 كيلويي خرج گود - تركش شونده آنها قابليت نفوذ در 900 ميلي متر زره را دارد. سيستم نظارت و كنترل آتش سيستم هاي الكترو اپتيك ADATS كه وظيفه تعقيب اهداف و هدايت موشك را بر عهده دارند به وسيله شركت لاكهيد مارتين آمريكا طراحي و ساخته شده اند و سيستم كنترل آتش آن نمونه ارتقا يافته TADS/PNVS است كه در هليكوپتر تهاجمي آپاچي مورد استفاده قرار ميگيرد. سيستم جلونگر فروسرخ(FLIR) آن نيز بر پايه سيستم هاي مشابه آمريكايي طراحي شده و قابليت استفاده در تمامي شرايط جوي را دارد. ساير سيستم ها شامل دوربين تلويزيوني فروسرخ فاصله نزديك براي استفاده در روز و سيستم ليزر دي اكسيد كربن براي هدايت موشك و سيستم ليزر Neodinium YaG براي فاصله يابي ميشود. همينطور سيستم ADATS از يك رادار پالس داپلر باند X براي شناسايي و هدفگيري اهداف استفاده ميكند كه اين رادار اين اجازه را به سيستم ميدهد تا عملكردي خدوكار داشته باشد و به وسيله شبكه براي ساير سيستمهايي كه رادارشان فعال نيست هدفيابي كند. اين رادار قابليت شناسايي تا 20 هدف را در حالت track-while-scan دارد و از ديگر قابليت هاي آن ميتوان به حالت جستجو در حال حركت (search-on-the move) و برنامه ريزي جستجوي منطقه اي (sector search programming) اشاره كرد. برد اين رادار چيزي معادل 20 كيلومتر تا ارتفاع 8600 متري ميباشد. مراحل درگيري در اين سيستم دفاعي مراحل درگيري از آغاز هدف يابي تا شليك موشك تنها 5 ثانيه به طول مي انجامد. درگيري با هدف با هدف يابي به وسيله رادار و چرخش برجك به سمت هدف و استفاده از سيستم هاي جلونگر فروسرخ و هدايت تلويزيوني آغاز ميشود به اين صورت كه پس از هدف يابي و نشانه گيري توسط سيستم هاي جلونگر فروسرخ و تلويزيوني نوبت به شليك موشك ميرسد و همان طور كه قبلا گفته شد موشك شليك شده به كمك پرتو هاي ليزر مسير خود را تا هدف دنبال خواهد كرد و در صورت نياز به شليك موشك بعدي اين امر تنها 2 ثانيه پس از شليك اول ميسر خواهد بود. مشخصات فني موشك : طول: 2.05 متر قطر: 15.2 سانتي متر وزن: 51 كيلوگرم پيشرانه: يك موتور راكتي سوخت جامد بدون دود از نوع Hercules سرعت: بيش از 3 ماخ كلاهك: از نوع دو منظوره تركش شوند/خرج گود وزن كلاهك: 12 كيلوگرم سقف پروازي: 7000 متر برد: 10 كيلومتر مشخصات فني شاسي حامل سيستم (M113 A2): خدمه: 3 نفر(راننده،فرمانده،متصدي سيستم) وزن: 15.8 تن سرعت: 58 كيلومتر بر ساعت برد: 400 كيلومتر تسليحات: 8 موشك به ازاي هر سيستم منبع: مجله جنگ افزار شماره 65
  5. در سال 1956 پيشرفتهاي مداوم و مستمر در عرصه سيستمهاي راداري كنترل و مراقبت پرواز و همچنين هشدار زود هنگام باعث شد تا اين رادار ها به صورت هوابرد ( درقالب هواپيما ها) ظاهر شوند. اولين هواپيمايي كه اين نقش را بر عهده گرفت هواپيماي E_1 شركت گرومن بود كه در خلال سالهاي 1954 تا 1961 اي وظيفه را برعهده داشت. جانشين E_1 هواپپيمايي بود به نام E 2 باز هم از شركت گرومن كه اولين هواپيماي ناوپايه اي بود كه از اول براي به عهده گرفتن نقش كنترل و هشدار زود هنگام هوايي در تمامي شرايط آب و هوايي طراحي شده بود. اين هواپيماي دو موتوره داراي 5 نفر خدمه و يك ديش رادار گردان به قطر 25 فوت ميباشد كه اين ديش در بالاي بدنه نصب شده. اين پرنده كنترل ميدان نبرد و هشدار زود هنگام را در تمامي شرايط جوي براي فرماندهان ناو گروه و افسران ستاد فرماندهي فراهم مياورد. انواع ماموريت هاي اين هواگرد شامل هدايت سطحي, رهگيري (راداري) هوايي و كنترل عمليات هاي آفندي و پدافندي از طريق آسمان و كنترل ونظارت بر عمليات پوشش نزديك هوايي و مديريت جنگ در لحظات بحراني و هدايت هوايي عمليات جستجو و نجات و در نهايت رله ي ارتباطي ميباشد. اين هواپيما يكي از اجزاي اساسي در قسمت هوايي ناو گروه ميباشد كه با رادار كامپيوتريش قادر به تشخيص خودي از خصم و نظارت بر تحركات دشمن در منطقه و نيز آناليز شرايط و تهديدات بالقوه براي ايفاي هر چه بهتر نقش اخطار زود هنگام و كنترل شرايط جنگ ميباشد. اما روند كاري اين هواگرد چگونه بود و در چه عملياتهايي حضور پيدا كرد؟ از آغاز ورود به خدمت اين هواپيما در سال 1961 اين پرنده حكم چشم تيز بين ناوگان را داشت و جنگ ويتنام اولين تجربه آن به شمار مي آمد. در عمليات دره الدورادو ( حمله به تاسيسات پدافندي ليبي ) اين هواپيماها وظيفه كنترل و هدايت مستقيم جنگنده هاي تامكت نيروي دريايي را بر عهده داشتند. در اين عمليات كه در سال 1986 به وقوع پيوست اين هواپيما نقش بي بديلي در نجات دادن دوفروند تامكت از خطر دو سوخوي ليبيايي داشتند. بعد از آن و در اوايل دهه 1990 اين هواپيما عازم خاور ميانه براي شركت در عمليات طوفان صحرا (جنگ اول خليج فارس) شد و به خوبي از پس وظيفه ي خود در فرماندهي و كنترل هوايي نيروهاي متفقين بر آمد. با فرماندهي مستقيم حملات زميني و گشتهاي هوايي در اولين روزهاي اين جنگ 2 فروند جنگنده F_18 نيروي دريايي ايالات متحده توانستند به كمك E_2 دو فروند ميگ 21 عراقي را كه قصد غافلگير كردن آنها را داشتند سرنگون كنند. در ادامه همان سالها اين هواپيماها وظيفه ي نظارت بر نقاط پرواز ممنوع در شمال و جنوب عراق را بر عهده گرفتند. پس از جنگ اول خليج فارس اين پرنده ها عازم جنگ بالكان شدند و در آنجا وظيفه هدايت جنگنده هاي كشورهاي عضو پيمان ناتو را بر عهده گرفتند كه شامل درگيري هاي نزديك يا داگ فايت هم ميشد. جنگ بعدي اين هواپيما عمليات آزاد سازي عراق سال 2003 بود كه مهمترين وظيفه اين پرنده نظارت و كنترل چندين عمليات تهاجمي و پوشش نزديك هوايي بود. در تمامي اين مدت E-2 ها به صورت موثري چه در ايالات متحده و چه در ساير نقاط و كشورهاي جهان در عمليات عليه قاچاقچيان مواد مخدر حضوري موثر داشتند. اما انواع مدل هاي اين پرنده عبارتند از: مدل A اين مدل كه مدل اوليه به شمار مي آيد اولين پرواز خود را در تاريخ 19 آپريل 1960 با شماره سريال (148147) انجام داد و پس از پشت سر گذاشتن تستهاي پروازي با موفقيت با سفارش اوليه حدود 59 فروند وارد خط توليد شد. در سال 1964 اولين سري اين هواپيماها در قالب اسكادران VAW_111 به دو ناو هواپيمابر USS Ranger و USS KithyHawk تحويل شدند و همان طور كه اشاره شد در سال 1965 اولين نسخه هاي آن در جنگ ويتنام شركت نمودند و به طور عملي مورد آزمايش قرار گرفتند. در سال 1968 برنامه توسعه دو نسخه ديگر از اين هواپيما شروع شد چون بعضي قطعات و لوازم آن( در سري A ) چندان قابل اطمينان نبودند و اين برنامه به خلق نمونه هاي B و C منجر شد. مدل هاي B و C در سال 1975 تعداد 51 فروند از مدل A رادار AN/APS 120 را دريافت نمودند و به استاندارد مدل B رسيدند. اما بعدا دو نمونه از مدل A براي ايجاد تغييرات جهت دستيابي به استاندارد C به كار گرفته شدند كه سرانجام در اواخر سال 1972 خط توليد E_2 C راه اندازي شد. برخي از ويژگي هاي اين استاندارد عبارتند از ابزار پروازي و راداري بهتر همراه با موتور هاي پرقدرت تر كه كمك شاياني در افزايش سطح ايمني پرواز اين پرنده دارد. اولين نمونه هاي اين مدل در سال 1974 به نيروي دريايي تحويل داده شدند. اما چندسال بعد در سال 1982 به شركت گرومن پيشنهادي مبني بر ارتقاي اين پرنده انجام گرفت و اين پرنده E_2 C update نامگذاري شد و از سال 1985 به بعد 100 فروند از اين نوع تحويل نيروي دريايي ايالات متحده شد كه البته هر سه نمونه B و C و C update داراي وسايل سوختگيري هوايي ميباشند. براي عقب نماندن از شرايط روز دنيا E_2C دو مورد ارتقاي اساسي را تجربه كرد: 1_ ارتقا به مدل E_2C group II و برنامه مدرنيزه كردن رادار(RMP) اين برنامه ها داراي اين ويژگي ها بودند: - ارتقاي برد راداري ( افزوده شدن 40 درصد بر برد آن) - قابليت رديابي پيشرفته زميني - رنگ آميزي بدنه - سيستم انتقال اطلاعات تاكتيكيJoint Tactical Information Distribution System (JTIDS و Global Positioning System (GPS و ارتباط صوتي ماهواره اي. 2- برنامه Hawkeye 2000 كه شامل نصب و ارتقاي كامپيوتر ماموريت Mission Computer Upgrade (MCU و قابليت درگيري مشترك Cooperative Engagement Capability (CEC و سيستم اقدامات پشتيباني الكترونيك Electronic Support Measures (ESM كه توان عملياتي اين پرنده را در محيط پر خطر پيش بيني شده براي قرن 21 افزايش خواهد داد. MCU قابليت كشف و تعقيب اهداف متحرك را افزايش خواهد داد كه اين امر در همكاري با سيستم CEC. به وجود خواهد آمد. CEC توان درگيري اين پرنده را با نيروهاي سطحي به طور قابل ملاحظه اي افزايش ميدهد.( E_2 اولين پرنده در ارتش آمريكا است كه به اين سيستم مجهز شده) E_2 هاي مجهز به سيستم CEC پرنده هايي كليدي براي نشانه گيري سريع براي سيستم كنترل آنش AEGIS ميباشند كه به صورت خارق العاده اي برد مفيد موشك هاي استاندارد (SM-2). را افزايش ميدهند. برنامه مدرنيزه كردن رادار پروژه رادار نمايش پيشرفته را توسعه ميدهد به طوري كه حاصل آن براي اين هواگرد ديد روي خط افق over-the-horizon و اكتشاف اهداف زميني overland detection, و تعقيب تا ناوگروه tracking to the battle group خواهد بود كه البته تزويج آن با برنامه CEC اين پرنده را كاملا در نقش نمايش موشك بالستيك Theater Ballistic Missile و دفاع ضد موشك كروز Cruise Missile Defense (TBMD/CMD ظاهر خواهد كرد. اين قابليت پيشرفته تعقيب در تركيب با سيستم كنترل آتش AEGIS و موشكهاي ارتقا يافته استاندارد (SM-2 Block IVA and SM-3) ناو گروه را قادر ميسازد تا چتر دفاعي ضد موشك بالستيك در منطقه اي به وسعت ايالات متحده و يا هم پيمانانش فراهم سازد به علاوه سيستمهاي E_2 با ساير هواپيما هاي كنترل و هشدار زود هنگام AWACS و سيستمهاي زمين پايه انتقال اطلاعات سازگار است. http://http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_E-2A_VAW-11_CVA-43_1966%7E0.jpg مشخصات فني( به نقل از سايت نيروي دريايي آمريكا) نقش: هواپيماي كنترل و هشدار زود هنگام ناوپايه. شركت سازنده: گرومن آمريكا خدمه: 5 نفر سال آغاز به خدمت: 1964 قيمت هر فروند: 80 ميليون دلار پيشرانه: دو موتور توربو پراپ Allison T-56-A427 با قدرت 5100 اسب بخار طول: 17.5 meters ارتفاع: 5.6 meters عرض بالها: 28 meters حداكثر وزن برخاستن: 23,850 kg سرعت: 552 km. per hour سقف پروازي: 9,100 meters به روايت از: http://www.navy.mil/navydata/fact_display.asp?cid=1100&tid=700&ct=1 و همچنين http://www.navysite.de/planes/e2c.htm#end مترجم: Blaze (با تشكر از جناب Pilot_of_Persia كه زحمت آپلود عكسها رو در اكانت گالريشون كشيدند.) (براي ديدن عكسها در اندازه واقعي عبارتnormal_ رو از اسم فايل پاك كنيد) استفاده از اين مقاله با ذكر منيع و نام مترجم به همراه درج لينك بلا مانع است.
  6. HOT یک موشک ضد زره برد بلند هدایت شونده میباشد که قابلیت شلیک از روی وسایل نقلیه زرهی مثل انواع نفر بر ها و همچنین هلیکوپتر را دارد. اولین واحدهای این موشک در سال 1974 وارد خدمت شده و بیش از 85000 تیر از این موشک توسط 19 کشور سفارش داده شده اند که 820 واحد آتش بار بر روی خودرو های زرهی و 720 واحد روی هلیکوپتر ها نصب شده اند. این موشک توسط شرکت Euromissile که تلفیقی از شرکت های Aerospatiale-Matra فرانسه و DaimlerChrysler Aerospace المان بود و هم اکنون یکی از زیر شاخه های EADS به حساب می آید برای استفاده در ارتش های آلمان و فرانسه طراحی و ساخته شد و در چندین درگیری شرکت داشت که از مهمترین آنها میتوان به نبرد ایران عراق ، عملیات طوفان صحرا و نبرد داخلی لبنان اشاره کرد این موشک از درون یک لوله پرتابه شلیک میشود و چون هدایت سیمی است به وسیله اپراتور کنترل میشود. نمونه HOT 3 دارای سیستم های مدرن تری است به گونه ای که در مقابل اخلالگر های فروسرخ مقاوم بوده و به موازات سیستم فروسرخ از سیستم گرمایاب هم استفاده میکند. این نمونه که دارای سرجنگی با وزن 6.5 کیلوگرم میباشد میتواند در مقابل انواع زره ها از جمله زره های واکنش دهنده به کار برده شود و قدرت نفوذ آن چیزی معادل 1300 م م گزارش شده است. سیستم مقابله این موشک با زره واکنش دهنده از این قرار است که هنگامی که موشک به فاصله معینی از هدف رسید سرجنگی کوچکی که در پیشانی موشک قرار دارد به بیرون پرتاب شده و زره واکنش دهنده را از بین میبرد سپس سرجنگی اصلی از راه رسیده و زره را میشکافد و هدف را کاملا متلاشی مینماید. HOT 3 به یک فیوز مجاورتی لیزری مجهز شده که قابلی درگیری با سه هدف در دقیقه را به این سیستم میدهد. این موشک در فاصله 75 متری از محل شلیک مسلح شده و بردی نهایی آن معادل 4 کیلومتر میباشد که مدت پرواز آن چیزی در حدود 17.3 ثاتیه میباشد؛ همچنین این موشک به طور خودکار 0.5 متر بالای سطح افق شلیک کننده حرکت میکند تا از برخورد با موانع احتمالی اجتناب کند. سیستم مدول ضد تانک هات: این سیستم که در سال 1997 طراحی شده است در حقیقت یک سیستم چند منظوره میباشد که قابلیت نظارت و شناسایی آن به همان خوبی شلیک آن میباشد. این سیستم که در اختصار ATM نام دارد شامل سه قسمت سنسور های مدرن ، سیستم کنترل داخلی و برجک مسلح به موشک هات یا مسلسل میباشد. سنسور ها که شامل دوربین فرو سرخ ، دوربین تلویزیونی و فاصله یاب لیزری هستند با دکل یکپارچه شده اند و هنگامی که برای ایفای نقش شناسایی به آنها نیازی نیست میتوان این دکل را به صورت خودکار مثل پریسکوپ زیر دریایی ها جمع کرد. برد شناسایی این سیستم به 7 کیلومتر میرسد و توان هدفگیری از این فاصله را نیز دارد و برجک این سیستم توان حمل 2 یا 4 جایگاه پرتاب موشک یا توپ 20 م م با مسلسل کالیبر 12.7 را دارد اولین ازمایشات این سیستم در جولای سال 1999 آغاز شد و در این آزمایشات این سیستم موفق شد تا با کمک سیستم تلویزیونی و هدایت فروسرخ خود اهدافی نظیر تانک ، هلیکوپتر شبیه سازی شده و سنگر دشمن فرضی را مورد هدف قرار دهد. سیستم برجک خودرو زرهی مجهز به هات: برجک HOT UTM 800 روی خودروهایی نظیر Panhard VCR و GIAT VAB نصب شده و دارای 4 جایگاه شلیک موشک میباشد، همچنین این سیستم از سایت هدف گیری گرمایی Castor استفاده میکند و از جمله مشتریان این سیستم میتوان به کشورهای قطر و عراق اشاره کرد. برجک HOT Mephisto که توسط ارتش فرانسه مورد استفاده قرار میگیرد روی نفربر های زرهی VAB نصب شده و دارای 4 مقر شلیک به انضمام 8 تیر موشک ذخیره میباشد. این سیستم از سایت گرمایاب Thales Mephira استفاده میکند. برجک HOT Lancelot روی خودرو های زرهی جگوار و پیرانا و AMX 10 ارتش عربستان نصب شده است هات هوا پرتاب: با توحویل اولین نمونه های هات 3 به ارتش آلمان و فرانسه این موشک ها بر روی هلیکوپتر های تایگر این کشورها برای انجام ماموریت های ضد تانک نصب شدند. اولین تمرینات با این موشک که شاما حمله به اهداف ثابت و متحرک در فاصله بین 600 متر تا 4 کیلومتر با سرعت 150 کیلومتر بر ساعت بود در سال 2003 اغاز شد.. اما از آنجا که موشک های ضد زره ای که روی هلیکوپتر های میل 24 ارتش عراق نصب بودند بسیار نا کارآمد و ضعیف بودند عراقی ها تصمیم گرفتند که از این موشک بر روی هلیکوپتر های غزال استفاده کنند و هلیکوپترهای میل 24 امر پشتیبانی از غزالها را بر عهده بگیرند. مشخصات فنی: نوع: موشک ضد تانک ساخت: شرکت euromissle (محصول مشترک آلمان و فرانسه) طول: 1.5 متر قطر: 15 سانتی متر وزن: 24.5 کیلوگرم سرجنگی: انفجاری شدید موتور: راکتی دو مرحله ای سوخت جامد عرض بالها: 31 سانتی متر برد عملیاتی: از 75 تا 4000 متر سرعت: 864 کیلومتر بر ساعت استفاده کنندگان: آنگولا،اتریش،کامرون،چین،اکوادور،مصر،فرانسه،عراق،آلمان،کویت،لبنان،مراکش،قطر،عربستان،اسپانیا،سوریه و امارات. مترجم: Blaze استفاده از این مطلب منوط به درج لینک سایت میلیتاری و ذکر نام نویسنده میباشد.
  7. ميراژ 5 يك هواپيماي ضربتي مافوق صوت است كه در فرانسه و در خلال دهه 1960 توسط صنايع هوايي داسو طراحي شد و علاوه بر اين كشور در جند كشور ديگر هم توليد يا مونتاژ شد.طرح اين جنگنده از سلفش يعني جنگنده موفق ميراژ 3 الهام گرفته شد و در اغاز خود يكي از نمونه هاي ميراژ3 به حساب ميامد اما بعدا از اين جنگنده چند نوع مختلف توليد شد.اين جنگنده وجود خود را مديون يشنهادي است كه از طرف نيروي هوايي رژيم صهيونيستي در سال 1966 به شركت داسو ارائه شد چون عملا بعد از پيشنهاد بود كه كار طراحي و نمونه سازي اين پرنده در اين شركت سرعت گرفت. از آنجا كه آب و هواي خاور ميانه برعكس اكثر نقاط اروپا در بيشتر روزها صاف و آفتابي است اسراييلي ها پيشنهاد كردند كه جايگاه افسر تسليحات شامل كاكپيت و ساير متعلقات از روي نمونه اصلي ميراژ 3 حذف شود تا هم هزينه تعمير و نگهداري كاهش يابد و هم به جاي آن بتوانند ظرفيت مخازن اصلي سوخت را براي حملات ضربتي و برد بلند افزايش دهند. سر انجام اولين نمونه از اين جنگنده كه تنها تفاوتش با ميراژ3 دماغه قلمي تر و جايگاه عقب رفته تر خلبان بود و مانند اكثر محصولات شركت داسو بالهايي دلتا شكل داشت در 19 مي سال 1967 به پرواز درآمد. اين پرنده مسلسل دو لول ميراژ3 را حفظ كرده بود اما براي حمل ميزان بيشتري سوخت و مهمات دو پايلون به آن اضافه شده بود كه تعداد آنها را به 7 عدد ميرساند و اين عمل خود موجب گشت تا ميزان حمل مهمات در اين جنگنده به 4000 كيلوگرم برسد. افزايش تنش ها در خارميانه ميان اسراييل و اعراب باعث شد تا شارل دو گل رئيس جمهور وقت فرانسه تصميم خود ميبني برعدم تحويل ميراژ ها به رژيم صهيونيستي را در سوم ژوئن سال 1967 اعلام نمايد. اما با وجود اينكه اسراييل به عنوان مشتري درجه يك ميراژ5 تحريم بود خط توليد اين جنگنده كماكان به فعاليت خود ادامه ميداد و نهايتا تا اواخر سال 1968 توانست بسته 50 فروندي انها را اماده نمايد و در اين هنگام بود كه اسراييلي ها توانستند با پيشنهاد پرداخت اخرين مبالغ به اين هواپيما دستيابي پيدا كنند. در سال 1969 و در حالي كه هنوز مبالغي از قرارداد توسط اسراييلي ها پرداخت نشده بود مسئولان نيروي هوايي اين رژيم از دولت فرانسه تقاضا كردند كه خلبانان و تكنيسين ها اين رژيم كه در فرانسه مشغول ديدن دوره هاي اموزشي بودند براي ادامه دوره خود به جزيره كورسيكا واقع در درياي مديترانه منتقل شوند و استدلالشان هم اين بود كه چون چون خاورميانه بر عكس مناطق اروپايي زمستانهاي سرد و برفي ندارد و اين جزيره نيز داراي اب و هوايي مانند خاور ميانه ميباشد بهتر است براي اينكه خلبانان ساعات بيشتري را اموزش ببينند به اين جزيره منتقل شوند. در اغاز دولت فرانسه مخالفتي نداشت اما هنگامي كه از قصد اسراييلي ها براي نصب مخازن سوخت خارجي روي جنگنده ها در راه انتقال به اين جزيره خبر دار شد به قضيه مشكوك شد و جلوي انتقال ها را گرفت كه در نهايت باز اين اسراييل بود كه به سبب نيازش به اين جنگنده تسليم شد و مابقي مبالغ را نيز پرداخت كرد. اما عليرغم تمامي اين شرايط همكاري ها بين فرانسه و اسراييل ادامه پيدا كرد اما اينبار نه به طور عادي بلكه به صورت مخفي و غير علني و در اين زمان بود كه نيروي هوايي اسراييل در حالي 50 فروند از جنگنده هاي جديد ميراژ5 خود را دريافت كرد كه اين جنگنده ها بر طبق استاندارد نيروي هوايي فرانسه و به منظور خدمت در اين كشور ساخته شده بودند. در نهايت و در خلال سالهاي 1971 تا 1974 اين جنگنده ها به نيروي هوايي اسراييل تحويل شدند و به اين علت كه متخصصين اسراييلي به خوبي در فرانسه آموزش ديده بودند و كاملا با قابليت ها و نكات فني مربوط به تعمير و نگهداري از اين پرنده اشنا بودند دولت اسراييل تصميم گرفت تا با بدست اوردن نقشه هاي فني اين پرنده اقدام به توليذد بومي ان كند و نهايتا با استفاده از شيوه هاي مختلف موفق به بدست اوردن اين نقشه ها شد و دست به توليد بومي ميراژ5 كرد كه اكنون ان را به نام نشر ميشناسيم. اما بهتر است نگاهي به ساير جوانب اين جنگنده بندازيم. اين جنگنده نيز مثل ميراژ3 با استقبال گسترده اي روبرو شد به طوري كه گونه هاي مختلفي از ان ساخته و بعضا صادر شدند كه داراي طيف هاي وسيعي از ايونيك پروازي بودند كه در بعضي موارد امكان انجام عمليات رهگيري را به اين جنگنده ضربتي ميدادند. مثلا در مورد ميراژهاي بلژيكي ميتوان گفت كه اين جنگنده ها ازسيستمهاي پروازي امريكايي استفاده ميكردند يا ميراژهاي مصري كه از ايونيك هواپيماي الفا جت بهره ميبردند. نمونه هايي از اين جنگنده نيز به منظور انجام ماموريت هاي شناسايي و اموزشي طراحي و ساخته شدند كه به ترتيب Mirage 5R و Mirage 5D نامگذاري شدند كه البته با يك مقايسه كوچك ميان نمونه هاي شناسايي و تمريني ميراژ3 و ميراژ5 ميتوان دريافت كه اين نامگذاري بيشتر تبليغاتي بوده و به منظور بازاريابي براي صادرات انجام شده چرا كه در بسياري از موارد و قطعات نمونه هاي تمريني و شناساي ميراژ 3 و 5 در حقيقت يكي هستند. در نهايت تعداد 582 فروند از اين جنگنده ساخته شد كه شامل 51 فروند نشر نيز ميشود. اما گونه هاي مختلف اين جنگنده: Mirage 5 : جنگنده ضربتي تك سرنشينه Mirage 5AD : نمونه صادراتي اين جنگنده به امارات (تنها 12 فروند ساخته شد) Mirage 5EAD: جنگنده تك سرنشينه مجهز به رادار براي حمله به هوا يا زمين. ساخته شده براي امارات(14 فروند) Mirage 5BA : جنگنده تك سرنشينه ساخته شده براي بلژيك و مجهز به ايونيك امريكايي(63 فروند ساخته شد كه62 فروند ان تحت ليسانس در SABCA توليد شد) Mirage 5COA: ساخته شده براي كلمبيا(14 فروند) Mirage 5D: ساخته شده براي ليبي(53 فروند) Mirage 5DE: جنگنده تك سرنشينه داراي رادار حمله به هوا و زمين. ساخته شده براي ليبي Mirage 5F: نمونه استاندارد براي نيروي هوايي فرانسه. Mirage 5G: نموئنه صادراتي براي گابون(3 فروند) Mirage 5G-2 : نمونه ارتقا داده شده براي گابون. Mirage 5J: نمونه هاي تحويل شده به اسراييل Mirage 5M: نمونه صادراتي براي زئير(از 14 فروند فقط 8 تا تحويل شد) Mirage 5MA Elkan: نمونه ارتقا يافته از 5BA براي صادرات به شيلي Mirage 5P: نمونه صادراتي به پرو(22 فروند) Mirage 5P Mara: نمونه ارتقا يافته Mirage 5P براي صادرات به ارژانتين Mirage 5P3: نمونه ارتقا يافته براي پرو(10 فروند) Mirage 5P4: نمونه ارتقا يافته باز هم براي پرو(2 فروند) Mirage 5PA: جنگنده تك سرنشينه ضربتي بدون رادار براي پاكستان(28 فروند) Mirage 5PA2: نمونه ارتقا يافته همراه با رادار Cyrano IV براي پاكستان(28 فروند) Mirage 5PA3: نمونه ارتقا يافته براي پاكستان داراي رادار Agave براي شليك موشك ضد كشتي اگزوست Mirage 5SDE: نمونه مجهز به رادار براي مصر Mirage 5E2 : نمونه ضربتي بدون رادار براي مصر(16 فروند) Mirage 5V: نمونه صادراتي براي ونزوئلا(6 فروند) Mirage 5R: نمونه تك سرنشينه براي مقاصد شناسايي Mirage 5BR : نمونه شناسايي براي بلژيك( از 27 فرودن در كل 23 فروند در بلژيك توليد شد) Mirage 5COR : نمونه صادراتي به كلمبيا Mirage 5DR: نمونه صادراتي براي ليبي(10 فروند) Mirage 5RAD: نمونه صادراتي براي امارات(3 فروند) Mirage 5SDR: نمونه صادراتي براي مصر(6 فروند) Mirage 5Dx: نمونه اموزشي دو سرنشينه Mirage 5BD: نمونه بلژيكي(15 فروند از 16 تا در بلژيك توليد شد) Mirage 5COD: نمونه اي براي كلمبيا(2 فروند) Mirage 5DAD: نمونه اي براي امارات(3 فروند) Mirage 5DD: نمونه اي براي ليبي(15 فروند) Mirage 5DG: نمكونه اي براي گابون(2 فروند در سال 1978 و 2 فروند در سال 1984 تحويل شدند) Mirage 5DM: نمونه اي براي زئير(3 فروند) Mirage 5DP:نمونه اي براي پرو(4 فروند) Mirage 5DP3: نمونه ارتقا يافته Mirage 5DP براي پرو Mirage 5DPA2: نمونه اي براي پاكستان(2فروند) Mirage 5MD Elkan : نمونه ارتقا يافته 5BD (به شيلي فروخته شد) Mirage 5SDD: نمونه اي براي مصر(6 فروند) Mirage 50 : در دهه 1960 شركت داسو موتور توربو جت Atar 09C كه موتور استاندارد جنگنده ميراژ 5 بود را با موتور جديدتر Atar 09K-50 تعويض كرد كه نتيجه اين امر نرخ صهود بهتر و همچنين بهتر شدن ويژگيهاي برخاست اين جنگنده بود و همين طور براي اين جنگنده ار ايونيك پيشرفته تر و رادار Cyrano IV نيز استفاده شد و شركت داسو اسم اين پرنده را ميراژ50 گذاشت اما بر خلاف نمونه قبلي( ميراژ5) اين جنگنده با استقبال خوبي روبرو نشد و فقط به شيلي و ونزوئلا صادر شد. Mirage 50C: نمونه صادراتي به شيلي Mirage 50FC: 8 فروند از نمونه هاي Mirage 5F كه موتورشان با موتور جديد تعويض شده بود و به شيلي فروخنه شدند. Mirage 50DC: نمونه تمريني دو سرنشينه براي شيلي.(از كل 3 فروند 2 فرودن انها از موتور كم توان تر Atar 9C-3 بهره ميبردند) Mirage 50EV :نمونه ارتقا يافته Mirage 5V براي ونزوئلا مجهز به موتور Atar 9K-50 و ايونيك پيشرفته تر و كانارد. Mirage 50DV: نمونه هاي ارتقا يافته Mirage IIIDV/5DV براي ونزوئلا . شبيه به استاندارد 50EV اما كاربران اين جنگنده: امارات: اين كشور پس از بازنشسته كردن جنگنده هاي خود انها را به پاكستان فروخت. ارژانتين: در سالهاي 1978 تا 80 اين كشور 38 فروند نشر به همراه 4 فروند از نمونه تمريني از اسراييل دريافت كرد كه به دشنه(dagger) معروف شدند. البته اين كشور 2 فروند از نمونه هاي فرانسوي و 12 فروند از نمونه هاي اسراييلي(دشنه) خود را در جنگ فالكلند از دست داد كه در ان زمان كشور پرو براي اثبات اتحاد خود با اين كشور 10 فروند از ميراژهاي خود را تحت عنوان Mirage Mara جهت جبران خسارت وارده به ارژانتين صادر كرد. بلژيك: پس از بازنشسته كردن ميراژهاي خود انها را به شيلي فروخت. شيلي:اين كشور ميراژهاي خود را در سالهاي 2006 و 2007 بازنشسته كرد. كلمبيا:اين كشور در حال جايگزيني ميراژهاي خود با كفير ميباشد. اكوادور:ونزوئلا ميراژهاي خود را به اين كشور بخشيد. فرانسه و زئير و ليبي و ونزوئلا : ميراژهاي خود را بازنشسته كرده اند. پاكستان: قصد دارد تا سال 2015 انها را بازنشست كند. گابون:هنوز اين هواپيما ها را در اختيار دارد. مشخصات فني: نقش: ضربتي شركت سازنده: داسوبرگه(فرانسه) خدمه:1 نفر طول:15.55 متر عرض بالها:8.22 متر ارتفاع:4.50 متر مساحت بالها: 35.00 متر مربع وزن خالي:7.150 تن حداكثر وزن برخاست:13.700 تن پيشرانه: يك موتور توربو جت 9C SNECMA Atar با كشش 41.97 كيلو نيوتن در حالت خشك و 60.80 كيلو نيوتن در حالت يس سوز حداكثر سرعت: 2.2 ماخ معادل 2350 كيلو متر بر ساعت سرعت كروز: 956 كيلومتر بر ساعت برد رزمي: 1250 كيلومتر(با حداكثر ميزان سوخت داخلي و مخازن خارجي به همراه 800 كيلوگرم بمب) برد گذري:4000 كيلومتر سقف پروازي: 18 كيلومتر نرخ صعود: 186 متر بر ثانيه تسليحات: 2 مسلسل 30 ميلي متري DEFA 552 با 125 فشنگ براي هركدام دو غلاف راكت يا سوخت Matra JL-100 با توان حمل 250 ليتر سوخت يا 19 راكت 68 ميلي متري SNEB دو موشك حرارت ياب سايدوايندر يا R550 Magics 4 تن بمب منبع: ماهنامه جنگ افزار شماره 60
  8. هليكوپتر گازل (غزال) در فرانسه و توسط شركت SUD Aviation كه بعدا به Aerospatiale تغيير نام پيدا كرد طراحي و ساخته شد. اين پرنده در اصل براي رفع نياز نيروي هوايي و هوانيروز فرانسه به يك هليكوپتر سبك وزن كارآمد طراحي و ساخته شد ولي در ادامه نظر ارتش بريتانيا را چنان به خود جلب كرد كه اين كشور در شركت Westland اقدام به تاسيس خط توليد اين هواگرد نمود. اين قرار داد در فبريه سال 1967 به امضا رسيد و قرار شد تا كمپاني وستلند اقدام به توليد تحت ليسانس 292 فروند غزال و 48 فروند پوما در خاك بريتانيا كرده و در عوض به كمپاني Aerospatiale نيز اجازه مونتاژ 40 فروند هليكوپتر لاينكس(Lynx) براي نيروي دريايي فرانسه را بدهد. تا قبل از رونمايي اصلي از غزال اين هليكوپتر دستخوش چندين مورد تغييرات شد. براي مثال اين پرنده اولين هليكوپتري بود كه روتور عقبش درون محفظه بود كه اين كار باعث كاستن از ميزان صداي هواگرد ميشد و همچنين تيغه هاي روتور اصلي آن از جنس مواد مركب بود كه امروزه به شكل گسترده اي از اين مواد استفاده ميشود. اين پرنده به عنوان يك هليكوپتر سبك وزن ضد تانك در خدمت نيروهاي مسلح فرانسوي بود كه به موشك هاي ضد زره هات مجهز شده بود و گونه اي از آن براي پشتيباني سبك نفرات پياده طراحي شده بود كه از يك تيربار 20 م م همانند نمونه ضد هواگردش كه به موشك هاي فروسرخ كوتاه برد ميسترال مجهز بود بهره ميبرد و آخرين گونه از آن كه براي ماموريت هاي شناسايي به كار گرفته ميشد مجهز به يك سيستم تصوير برداري فروسرخ بود كه به Gazelle Viviane معروف شد. اين هليكوپتر در خطوط مقدم ارنش فرانسه جاي خود را به تايگر داد اما كماكان در نقش ترابري سبك به كار گرفته ميشود. همان طور كه قبلا ذكر شد اين هواگرد در چند نوع گوناگون در ارتش بريتانيا خدمت كرد كه از جمله آنها ميتوان به گونه SA.341D كه به Gazelle HT.3 معروف شد اشاره كرد كه در خدمت نيروي هوايي بريتانيا بود و به عنوان هليكوپتر آموزشي انجام وظيفه ميكرد. گونه ديگر SA 341E بود كه براي مقاصدي مثل ارتباطات و جابجايي VIP استفاده ميشد كه به Gazelle HCC.4. معروف بود و نمونه ديگري كه براي آموزش خدمه دريايي به كار گرفته شده بود SA 341C نام داشت كه در بريتانيا به Gazelle HT.2 شهرت داشت كه اكنون همه اين مدل هاي آموزشي با هليكوپتر Squirrel HT1 جايگزين شده است. نمونه اي ديگر كه براي سپاه تفنگداران هوابرد بريتانيا ساخته شده بود SA 341B نام داشت كه براي انجام ماموريت هايي از قبيل پست ديدباني هوايي و هدايت آتش توپخانه و همچنين هدايت جنگنده ها براي حملات زميني و تخليه مجروحان و رله ي ارتباطي و فرماندهي و كنترل ميدان جنگ استفاده ميشد و Gazelle AH.1 نام داشت. سوابق عملياتي فرانسه: اين كشور در اصل اين هواگرد را براي انجام مقاصد نظامي خود از جمله ضد زره و ماموريت هاي تحت كنترل سازمان ملل به عنوان نيروهاي حافظ صلح طراحي كرد كه از جمله موارد كاربرد آن ميتوان به جنگ اين كشور در الجزاير و ماموريت هاي صلح باني در چاد (دهه 1980) و يوگوسلاوي (دهه 1990) و جيبوتي (سالهاي 91و92) سومالي(93) و ساحل عاج(از سال 2002 تا كنون) اشاره داشت و همچنين اين هواگرد در عمليات طوفان صحرا در نقش ضد زره و در مقابل تانك هاي ارتش عراق به كار گرفته شد. عراق: اين كشور در دهه هاي 1970 و 1980 ميلادي تعداد زيادي از اين هواگرد به همراه ميزان قابل توجهي موشك هاي هات را به خدمت گرفت و از آنها در جنگ عليه ايران استفاده نمود البته پس از آن و در جريان جنگ اول خليج به دليل برتري هوايي نيروهاي ائتلاف نتوانست از آنها بهره اي ببرد. سوريه: اين كشور در طي جنگ سال 1982 لبنان به شكل موثري از اين پرنده ها بر ضد نيروهاي زرهي اسراييل استفاده كرد و تلفات زيادي به انه واترد اورد در الي كه تلفات خود اين پرنده ها در حد معمول بود. بريتانيا: اين كشور در نبردهاي فالكلند و كويت و عراق و كوزوو از اين پرنده ها استفاده كرد اما نمونه مسلح آن كه به يك مسلسل و غلاف هاي راكت مسلح شده بود فقط براي جنگ فالكلند اآماده شده بود كه در اين نبرد هم به كار گرفته نشد. همچنين اين كشور براي گشت هوايي بر فراز ايرلند نيز از همين پرنده استفاده ميكند. لبنان: غزال توسط نيروي هوايي لبنان در خلال جنگ با گروه فتح الاسلام در اردوگاه نهر البارد به كار گرفته شد. ايرلند: سپاه تفنگداران هوايي اين كشور از اين پرنده براي مقاصد آموزشي بهره ميبرد. كشورهايي كه گونه نظامي آن را در اختيار دارند: آنگولا/بوسني/كامرون/چين/اكوادور/مصر/فرانسه/گابون/گينه/عراق/اردن/كنيا/كويت/لبنان/مونته نگرو/مراكش/قطر/روآندا/سنگال/صربستان/سوريه/ترينيداد و توباگو/تونس/امارات/بريتانيا مشخصات فني: خدمه: 2 نفر گنجايش(بجز خدمه): 3 نفر طول:11.97 متر شعاع روتور اصلي: 10.5 متر ارتفاع: 3.15 متر وزن خالي: 908 كيلوگرم پيشرانه: يك موتور توربو شفت Turbomeca Astazou IIIA با توان 440 كيلو وات يا 590 اسب بخار حداكثر سرعت: 310 كيلومتر بر ساعت سرعت كروز: 264 كيلومتر بر ساعت برد: 670 كيلومتر سقف پرواز: 5كيلومتر نرخ صعود: 9 متر بر ثانيه منبع مترجم: Blaze استفاده از اين مطلب منوط به درج لينك سايت ميليتاري و ذكر نام مترجم ميباشد.
  9. در دسامبر 1957 كمپاني گرومن براي ساخت جنگنده جديد ناو نشين ضربتي نيروي دريايي آمريكا انتخاب شد. نام اين جنگنده يا به عبارت بهتر هواپيماي تهاجمي A_6 Inruder به معني مهمان ناخوانده انتخاب شد و اواين پرواز خود را در تاريخ 19 آپريل 1960 انجام داد. اولين فروند از 482 فروند آن در فبريه سال 1963 تحويل نيروي دريايي ايالات متحده گرديد. هواپيمايي است دو نفره بطوري كه خلبان و افسر تسليحات بغل هم مي نشينند. اين جنگنده جزو اولين هواپيماهايي است كه قابليت عمليات در هر نوع آب و هوا و همچنين روز و شب را دارند. قابليت حمل 15000 پوند معادل بيش از 7 تن محمات را دارد و تا كنون 482 فروند از استاندارد A آن و 154 فروند از ديگر گونه هاي آن ساخته شده.از ديگر گونه هاي آن ميتوان به مدل B اين هواپيما اشاره كرد كه مخصوص عمليات سركوب پدافند هوايي و به ويژه موشكهاي سطح به هواست. مدل C اين جنگنده مجهز به FLIR و LLLTV براي قابليت حمله در شب ميباشد. مدل جديد تر A_6 E در 27 فبريه 1970 وارد خدمت شد و از ويژگي هاي مهم آن ميتوان به سيستم رادار حمله چند منظوره و ناوبري اشاره كرد.اما آخرين تغيير روي اين جنگنده آنرا به يك هواپيماي جنگ الكترونيك تبديل كرد كه در دو عمليات حمله به ناوچه هاي ايران در خلال جنگ تحميلي و حمله به بنادر و تاسيسات نظامي ليبي شركت كرده. سرانجام اين هواپيما با جنگنده مدرن تر F/A 18 بر روي ناوهاي هواپيمابر تعويض شد تا فقط گونه جنگ الكترونيك آن در خدمت باقي بماند كه آن هم تا چندي ديگر با تحويل EA 18G بازنشسته خواهد شد. مشخصات: نوع: جنگنده ضربتي ارتفاع پايين شركت سازنده: گرومن خدمه: دو نفر قيمت(براي نيروي دريايي): 23 ميليون دلار پيشرانه: دو موتور توربو جت پرت اند ويتي مدل J52-P8B قدرت موتور: 9300 پوند(حدودا 5000 كيلوگرم) طول: 16.1 متر عرض بالها: 16.1 متر ارتفاع: 4.74 متر وزن خالي: 11.636 تن حداكثر وزن برخاست: 27.524 تن سرعت: 1036 كيلومتر بر ساعت برد عملياتي: 1733 كيلومتر تسليحات: 10 2.75" Rocket Pod 10 5" Zuni Rocket Pod 28 Mk-20 Rockeye Mk-77 Napalm 28 Mk-81 (250 lbs) 28 Mk-82 Snakeye 13 Mk-83 (1,000 lbs) 5 Mk-84 (2,000 lbs) 20 Mk-117 (750 lbs) 28 CBU-78 GBU-10E Laser Guided Bomb GBU-12D Laser Guided Bomb GBU-16B Laser Guided Bomb AGM-123A Skipper II AGM-45 Shrike AGM-62 Walleyes AIM-9 Sidewinders System Weapon Improvement Program, SWIP AGM-88 HARMs AGM-84E SLAMs AGM-65 Maverick Anti-Ship Missile AIM-120A AMRAAM منبع: http://www.globalaircraft.org/planes/a-6_intruder.pl مترجم: خودم عكسها به گالري انتقال يافت . Babakim1
  10. یک مطلب رو یادم رفت بگم که نیرو های حزب الله عملا کماندو هستند و فقط به این خاطر که رسما تحت امر ارتش لبنان نیستند بهشون چریک گفته میشه.
  11. ممنون والتر عزیز [quote]در کشور ما دو اصل کلی بر تمام فعالیت‌های کماندوها سایه انداخته است. «ایمان» و «اراده». هوش در جایگاه سوم قرار دارد[/quote] اینها دوتا نیستند و در واقع جزیی از همدیگه به شمار میرن. در ضمن این امر مختص کشور ما نیست و در همه ارتش های دنیا اول قدرت ایمان ملاکه البته تعریف ما از ایمان با تعریف اونها فرق میکنه ولی در کل این اراده هستش که از یک انسان یکم کماندو میسازه چون اگر دقت کنید میبینید اکثر دوره ها روی این قدرت اراده تمرکز دارند و میخواهند در طول این دوره ها این قدرت اراده را آزمایش کنند مثلا اگر فیلم های Elite Squad یا همین مستندی که جناب insideman در تاپیکشون قرار دادند رو ببینید متوجه میشوید که اکثر این آموزشها میخواهند قدرت اراده رو بالا ببرند و در خیلی از دوره های آموزشی بیشتر فشار روانی وارد میشه تا جسمانی. [quote] در شرایطی که قهرمان تکواندو استان تهران در اثر شدت فعالیت بیهوش شد[/quote] نمیدونم چرا اینجوریه ولی افرادی که زیاد اهل ورزش نیستند معمولا بهتر تو این شرایط دوام میارند. خودم خیلی جاها دیدم که ورزشکار ها از پا در آمدند ولی سایرین نه؟!!!! [quote]کماندوها معمولا به صورت تیمی فعالیت میکنند ولی چریک ها بیشتر دوست دارند انفرادی کار کنند.[/quote] فکر نکنم این مساله عمومیت داشته باشه و بسته به نوع ماموریته. خیلی جاها که کماندوها وظیفه مراقبت ، شناسایی و دیدبانی رو دارند تکی کار میکنند و معمولا تا جایی که بنده به خاطر میدم چریک ها به صورت گروهی همیشه حرکت میکنند البه با فاصله مناسب از هم. [quote]هر چیزی که گیرشون بیاد. ریشه گیاه، برگ، میوه جنگلی، موش، مار و بعضی چیزهای دیگه.[/quote] بله مثلا خرگوش. یکی از دوستام نحوه خوردنش رو میگفت که باید به طرز خاصی پشت گردنش رو بگیره و با دندونت پوستش رو بکنی و بخوریش و البته یک کلیپ هم ازش نشون داد که !! [quote] فقط کافیه سی‌ چهل تا قرص مخصوص با خودتان داشته باشید.[/quote] درسته ولی این قرصها برای بیشتر از 5 روز (یا نهایت یک هفته) جواب نمیدن و باید بعد از این مدت یک وعده قضای درست درمون به معده برسه وگرنه طرف ضعف میکنه و کلی بلای دیگه هم سر خودش و معده اش میاد. [quote]يك چريك، هميشه نسبت به يك ارتشي برتري داره[/quote] اتفاقا به نظر من در حالت کلی این کماندو هستش که به چریک برتره. چون آموزش های تخصصی میبینه و قابلیت های خاص داره که یک چریک ازش بی بهره است و تنها برتری چریک به کماندو در منطقه خودشه که بر اون اشراف اطلاعاتی داره وگرنه در خارج از اون محدوده یک چریک آموزش ندیده به هیچ وجه برتری بر یک کماندو اموزش دیده نداره. به علاوه اینکه چریک ها اصولا تنها عملیات بزن و در رو رو انجام میدن در حالی که کماندو ها قابلیت انجام طیف وسیعی از ماموریت ها رو دارند. در ضمن چریک یک ضعف بزرگ داره و اون وابستگی به عقبه که همون مردم عادی یا در برخی موارد سازمان ها یا کشورهای حامی هستش که کار رو براش در خیلی از موارد سخت میکنه.
  12. این کار از اینی که هستیم بدبخت ترمون میکنه. در اینصورت تمام شرکت های خصوصی اینترنت به اصطلاح پرسرعت حذف میشوند و فقط این نوع اینترنت را باید از خود شرکت مخابرات تهیه کنیم اون هم با هر قیمتی که این شرکت بگه و صد البته با سرعتی در حد دایال آپ!!! امیدوارم هیچ گاه اجرایی نشه.
  13. دستت درد نکنه فرشاد جان این یکی آخر مستنده ، خیلی باحاله . هرکی دوست داره عضو کلاه سبز ها بشه این رو نگاه کنه بعد ببینه سر تصمیمش میمونه یا نه؟
  14. چه عجب یکی پیدا شد یک تاپیک درست درمون زد. دستت درد نکنه عزیز با این ترافیک حجمی مزخرف ما که کاری از پیش نمیره باید دست به دامن وایرلس دانشگاه شد.
  15. بالاخره هر جنگ افزاری برای پیدا شدن نقاط ضعف و قدرتش نیاز به یک میدان جنگ داره و کجا بهتر از این میدان جنگ بی دفاع؟ البته در کنارش میتونند نیم نگاهی هم به سیستم های پدافندی ما داشته باشند ولی اگر عمده هدفشون این بود باید این پرنده رو در عراق مشاهده میکردیم.
  16. [quote] سه نوبت بمباران ! 6.30 10.30 و 7 صبح روز بعد !! ..... !! (پس این حرف که هلیکوپترهای روشن (با پروانه در حال حرکت رو زدن خلاف واقع هست) چون نمیتونسته از دو شبانه روز روشن مونده باشند [/quote] وریور جان در متن بارها ذکرشده [size=18]بمباران[/size]! واین در صورتیه که هیچکدوم از عکسها این رونشون نمیده که پرنده ها مورد اصابت بمب قرار گرفته شده باشند.(مثل قضیه 11 سپتامبر که گفتند برجها به علت برخورد هواپیما ها فرو ریختند در حالی که درست عمودی فرو ریخته بودند مثل انفجارهای طراحی شده!) نعش هلیکوپتر ها درسا مثل مال C130 میمونه انگار آتشش زده باشند! در ضمن در هیچ کدوم از عکسهایی که من تا به حال از این محل دیدم اثری از اصابت بمب به زمین نبود.(فکر نکنم هیچ خلبانی بتونه اینقدر با مهارت بمب سقوط ازاد رو با دقت میلی متری پرتاب کنه!)
  17. ممنون جناب نجف یک سوالی برام پیش آمد: در اون زمان که عملیات در شب بوده شما تجهیزات دید در شب که نداشتید ، چجوری میجنگیدید؟ از روی آتش اونها گرا میگرفتید؟ منور مینداختید؟ چکار میکردید؟
  18. سلام عزیز دستت درد نکنه (میگم این موتور تراستش شبیه به خودته) علت به وجود آمدن چنین عجوبه ای (SR_71 وموتورش) این بود که در اونزمان سرعت حلال مشکلات بود و پرنده ای که سرعت زیادی داشت اصولا شکار سیستمهای پدافندی نمیشدو تقریبا هیچ رهگیری هم نمیتونست بهش برسه ودر ضمن رادار ها هم خیلی نمیتونستند شناساییش کنند امادر دهه 70 میلادی دیگه ورق برگشت و با ظهور رهگیر هایی مثل فاکس بت (MIG 25) و تامکت به همراه موشک هاشون دیگه سرعت تا حد زیادی خاصیت خودش رو از دست داد و RCS جای اون رو گرفت که نتیجه اش F 117 و B 2 بود. اما این موتور یکخاصیت فوق العاده ای که داشت ترکیبی بودنش بود که علاوه بر کارایی بالا مصرف سوخت و استهلاک رو هم پایین میاورد که نتیجه اش مداومت پروازی بیشتر و طول دوره تعمیرات بیشتر به همراه هزینه های کمتر بود.(حتما میدونید که اگر یک میگ 25 بیش از چند دقیقه در حالت پس سوز حرکت میکرد یا باید موتورش رو اورهال میکردند یا اینکه دربست به سطل آشغال مینداختند و عملا این جنگنده بیشتر از چند دقیقه نمیتونست با سرعت بیش از 3 ماخ حرکت کنه)
  19. [quote]تو يكي از همين تاپيكها بود كه خوندم، يكي از عوامل آسيب جنگنده هاي ايراني در جنگ، اشتباهات تيربارها و پدافندهاي خودي بود كه به جاي هواپيماهاي عراقي ميزدن نيروي خودي رو!!![/quote] درسته و بیشترشون هم کار پدافند ارتش نبوده چون اونها فرق یک فانتوم ومیگ 23 رومیتونستند از هم تشخیص بدن. [quote]حسن شکیبی اظهار داشت: 400 هواپیما از طریق ناو هواپیمابر نیکسون وارد خلیج فارس شده و آماده بمب باران ایران بودند.[/quote] از همین جا سواد این فرد مشخصه! 400هواپیما توسط یک ناوهواپیمابر!!!! میگم شاید اسمش رواشتباه نوشته باشه ومنظورش ناودیگوگارسیا بوده! (ناو اینتر پرایز تنها 250 خلبان با خودش حمل میکنه حالا شما تعداد هواپیما ها رو حساب کنید!) [quote]نميدونم فرمانده امير نمكي چه قصدي داشته براي اين مصاحبه!!![/quote] معلومه روشن کردن حقیقت و روکردن دروغ هایی که تا حالا امثال شما تحویل این مردم دادند! کجا هستند اونهایی که همش دم از احترام به مسئولین میزدند واگر کسی به یکی از سرداران سپاه اعتراضی میکرد سریع جبهه گیری میکردند و میگفتند که وای به فلانی توهین شد و... از نوشته های embassador اینطور میشه برداشت کرد که این فرمانده کهدر جنگواینها حضور داشته و کلی پرواز جنگیانجام داده و با خیلی از مسایل قبل ، حین و بعد جنگ آشنا بوده دروغ گو هستش و فقط 4تا کتاب که اعتبارشون درسایه ای از تردید قرار داره درست میگن. (البته الان میدونم که یکی از مدیران ارشد الان میاد و پست من رو پاک میکنه و طبق معمول من رواز تاپیک اخراج میکنه!)
  20. Nike Ajax اولین موشک عملیاتی پدافند هوایی در دنیا به حساب می آید و اصلیت آن به زمان پس از جنگ جهانی دوم برمیگردد یعنی زمانی که ارتش آمریکا کاملا این مسئله را درک کرده بود که تنها راه حفاظت از آسمان در برابر پرنده ها و به خصوص بمب افکن هایی که در آینده وارد خدمت مشوند و در ارتفاع زیادی پرواز میکنند و دارای سرعتی بیشتر از نمونه های فعلی هستند موشک های هدایت شونده پدافندی است. برای طراحی و تولید این موشک شرکت Western Electric پیمانکار اصلی در مورد طراحی سیستم موشکی (پرتاب و هدایت) XSAM-G-7 و شرکت Douglas به عنوان پیمانکار اصلی ساخت بدنه موشک انتخاب شد. اولین شلیک که به صورت غیر هدایت شونده بود در سال 1946 انجام گرفت اما مشکلات موجود در بوستر های راکتی (8 بوستر راکتی در اطراف موشک اصلی برای شتاب بخشیدن به حرکت آن وجود داشتند) برنامه را به تاخیر انداخت تا اینکه در سال 1948 و پس از صرف 2 سال وقت و هزینه مسئولین به این نتیجه رسیدند که به جای 8 بوستر کوچک از یک بوستر بزرگ در زیر موشک استفاده شود تا هنگامی که سوخت بوستر راکتی تمام شد موتور موشک اصلی که از نوع Bell بود و از سوخت مایع استفاده میکرد و برای هدایت از پره های نوک دماغه اش بهره میبرد روشن شود. در نهایت اولین تست موفقیت آمیز این موشک در نوامبر سال 1951 به وقوع پیوست و این موشک توانست با موفقیت کامل یک هدف پرنده از نوع QB_17 (نمونه کنترل از راه دور بمب افکن B_17) را در آسمان رهگیری و منهدم نماید. اولین موشک از این سری که در ابتدا SAM-A-7 نام گرفت در سال 1952 از خط تولید خارج شد و اولین سایت پدافندی این موشک 2 سال بعد یعنی 1952 کاملا عملیاتی گردید ؛ در این زمان طبق نامگذاری استاندارد ارتش نام M1 برای آن انتخاب شد اما برای آنکه با پروژه های دیگر از جمله MIM-14 Nike Hercules که Nike B و LIM-49 Nike Zeus که Nike II نام داشت اشتباه گرفته نشود Nike I نامیده شد و در نهایت در 15 نوامبر سال 1956 به عنوان Nike Ajax معرفی گردید. این موشک از یک سیستم راداری به عنوان LOPAR (رادار کم قدرت جمع آوری اطلاعات) استفاده میکرد که اهدافی که پتانسیل خطر را داشتند در راه دور شناسسایی و انتخاب میکرد و اطلاعا را به واحدد TTR یا رادار تعقیب اهداف منتقل میکرد که در صورت متخاصم شناخته شدن هدف موشک به سمت آن شلیک میشد که این موشک توسط واحد MTR که وظیفه کنترل مسیر موشک تا هدف را بر عهده داشت ، هدایت میشد. با استفاده از اطلاعات حاصله که توسط سیستم های TTR و MTR به8 دست می امد یک کامپیوتر مسیر را برای رهگیری موشک محاسبه میکرد و مسیر مناسب را جهت این امر به سیستم کنترل موشک اطلاع میداد و هنگامی که موشک در فاصله مناسب از هدف قرار میگرفت سرهای جنگی آن که از نوع ترکش شونده بودند ( در نوک ، دم و مرکز موشک جاسازی شده بودند) با فرمان کنترلر زمینی منفجر میشد و قدرت این انفجار برای به زیر کشیدن هر بمب افکنی (حتی B_29 که به ابر دژ معروف بود) کافی بود. اما یکی از بزرگترین نقاط ضعف این سیستم موشکی این بود نمیتوانست همزمان با چند هدف درگیر شود و تنها قدرت درگیری با یک هدف را داشت به علاوه هیچ دیتا لینکی بین سایت های مختلف این موشک برای تبادل اطلاعات وجود نداشت که به وسیله آن چند سایت قدرت درگیری با یک هدف واحد را داسته باشند ولی این مشکلات به زودی با ارائه سیستم هدایت و فرمان Martin AN/FSG-1 ملقب به Missile Master که توانایی انتقال خودکار اطلاعات و روند رهگیری را داشت ، حل شد. از دیگر مشکلات این سیستم پدافندی میتوان به نوع سوخت موتور آن اشاره کرد که علاوه بر دردسر ساز بودن بسیار سمی هم بود همچنین اندازه این سیستم (موشک و رادار ها و سایر اجزای آن) بسیار بزرگ بود و منطقه وسیعی را اشغال مینمود به گونه ای که فقط میشد از آن به عنوان سیستم پدافندی ثابت استفاده کرد و به هیچ وجه پتانسیل تبدیل شدن به سیستم پدافندی متحرک را نداشت. در سال 1958 تقریبا 200 سایت پدافندی مجهز به این موشک در خاک ایالات متحده وجود داشت که بعدا با نوع پیشرفته تر MIM-14 Nike Hercules جایگزین گردید و آخرین سایت پدافندی Nike Ajax نیز در اواخر سال 1963 از خدمت بازنشسته شد.. البته در سال 1963 به دلیل اعمال سیستم هماهنگ نامگذاری توسط وزارت دفاع آمریکا نام این سیستم به MIM 3A تغییر پیدا کرد که این عبارت به معنای موشک رهگیر متحرک Mobile Intercept Missile بود اما در حقیقت متحرک بودن این سیستم بیشتر تئوری بود تا عملی. در نهایت تعداد 16000 تیر از این موشک ساخته شد و علیرغم اینکه در سال 1963 در آمریکا از خدمت بازنشسته شد ولی در پایگاه های خارجی و همچنین توسط متحدان این کشور تا سالیان زیادی به خدمت ادامه داد. خصوصيات عملكرد: موشک پدافند هوایی كشور سازنده: آمریکا شرکت سازنده: Western Electric طول: 6.40 متر (موشک) و 4.21 متر (بوستر) قطر: 30 سانتیمتر وزن: 450 کیلوگرم (موشک ) و 660 کیلوگرم (بوستر) برد : 48 کیلومتر سقف پروازی: 21300 متر سرعت: 2.3 ماخ پیشرانه: یک موتور راکتی سوخت مایع مدل Bell با کشش 11.6 کیلونیوتن بوستر: راکتی سوخت جامد از نوع Allegheny Ballistics Lab. M5 با کشش 246 کیلونیوتن كلاهك: انفجاری شدید و ترکش شونده با وزن 5.44 کیلوگرم (در نوک) و 81.2 کیلوگرم در مرکز و 55.3 کیلوگرم (در دم) موشک سال ورود به خدمت: 1954 منبع
  21. خواهش میکنم محمد اقا راستی یادم رفت اول مقاله بگم که NIKE اسم خدای پیروزی افسانه های یونان بوده.
  22. [quote][quote]و ایضا مسئولین رسانه ها تا تصویر درستی از این ارتش غربی - شرقی نشون مردم بدن [/quote] رضا جان عزيز: از بحث رسانه ها و مسئولين كه بگذريم ... بهترين راويان خود جنگ همين بچه هاي رزمنده ارتشي و سپاهي هستند كه ايضا خودشون دست به كار شدن و در قالب كاروان هاي راهيان نور و ... داستان جنگ رو در صحنه روايت ميكنند ![/quote] خوب صدرا جان به نظر خودت چند نفر به بازدید این مناطق میروند و چند نفر باقی میمانند؟ به نظر شما این نستندی که درباره تکاوران دریایی چند روز پیش پخش شد موثر تر بود یا این خاطرات در این مناطق و آن زمان؟ بالطبع یک فیلم یا سریال خیلی میتونه بهتر یک مطلب رو منتقل کنه اگر واقعیت رو نشون بده ، وقتی ما n ساله داریم میگیم اینها پخمه بودن طبیعتا نمیتونیم این ذهنیت رو با چند تا مصاحبه برگردونیم وکار بزرگرومیطلبه. مثلا آمریکا هیچ وقت نمیاد ویتنامی ها رویکمشت انسان وحشی وبی مغر نشون بده چون بعدش این صحبت پیش میاد که بهشونمیگن شما چقدر بیعرضه بودید که از دست اینها شکست خوردید! درسته؟ مخلص کلوم اینکه بهتره هرچیزی حقیقتش نشون داده بشه حتی اگر این حقیقت خیلی شیرین وفانتزی نباشه
  23. خوشم میادکه کم کم دروغ های یک عده داره رو میشه! این از طبس ، و قبل از جنگ و خرمشهر ، منتظر بقیه اش هستیم.
  24. [quote]ممنون دست درد نکنه برادر خیلی عالی بود - به تک تک دوستان پیشنهاد می کنم حتما حتما با دقت این مقاله را مطالعه کنند .[/quote] و ایضا مسئولین رسانه ها تا تصویر درستی از این ارتش غربی - شرقی نشون مردم بدن.
  25. از این ماکت ها زیادند ولی تا ادم با چشم خودش نبینه نباید باور کنه. نمونه اش اون ماکت ایران 140 گشت دریایی مجهز به موشک هارپون با اون آواکس ایران 140 یا شفق و رفقاش!