oldmagina

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    2,139
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    20

تمامی ارسال های oldmagina

  1. oldmagina

    آشنایی با انواع بمب ها

    تاریخچه ساخت و استفاده از مهمات ترموباریک قسمتی از مقاله MUNITIONS – Thermobaric Munitions and their Medical Effects نوشته : David Andre قسمت اول : مهمات ترموباریک سلاحهایی هستند که برای ایجاد دما و فشار بالا نسبت به سلاحهای متداول انفجاری ، طراحی شده اند . این اصطلاح معمولا معادل مواد منفجره مهمات هوا-سوخت (fuel-air explosives) (FAEs) به کار می رود . این سلاحها معمولا صدمات اولیه بسیار بیشتری نسبت به مواد منفجره معمول ایجاد می کنند و البته مکانیسم عملکرد اصلی آنها هم همین است . تاریخچه : رد مهمات ترموباریک را می شود تا ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم دنبال کرد . آنها برای این کار از یک مجموعه راکت انداز شش تایی در جبهه شرقی استفاده می کردند . ابتدا پنج لانچر اول با محفظه های پر شده از گاز پروپان مسلح می شدند . پنج شلیک اول گاز را در محل هدف پخش می کردند و شلیک ششم برای انفجار بود . با به زمین خوردن محفظه ها ، این گاز با هوا مخلوط می شد و یک مخلوط قابل اشتعال فراهم می آورد که با گلوله ششم منفجر می شد . در مرحله نهایی از شلیک راکتهای کالیبر بالا با دیواره نازک که حامل مواد منفجره معمولی بودند به آن محل ، برای به حداکثر رساندن قدرت انفجار شلیک می شد . بعد از این تلاشهای اولیه توسعه جدیدی تا دهه 1960 اتفاق نیفتاد . در دهه 1960 ، ایالات متحده شروع به استفاده از مهمات هوا-سوخت (FAEs) در طی جنگ ویتنام کرد و برای این کار از بمبهای هواپرتاب مختلفی استفاده کرد . اتحاد جماهیر شوروی در طی جنگ افغانستان شروع به استفاده از سلاحهای ترموباریک کرد و بعدها روسیه در چچن نیز از این سلاح استفاده کرد . روسها این مواد را به شکل بمبها و راکتهای هواپرتاب یا راکتهای زمین پایه توسعه دادند . راکتهای زمین پایه تا اندازه قابل حمل توسط نفر توسط روسها توسعه یافت. طراحی : مهمات ترموباریک ابتدا یک ابر آیروسل از گاز ، مایع یا پودر بسیار ریز از ماده منفجره ایجاد می کند ، تعدادی از سوختهای شناخته شده برای این کار عبارتند از : اتیلن اکسید (ethylene oxide) ، پروپیل اکسید (propylene oxide) ، آمونیوم نیترات (ammonium nitrate) و پودر پنتا اریتیرول تترا نیترات (Pentaerythritol tetranitrate)(PETN) . این ابر در اطراف همه چیز پخش می شود و همچنین وارد حفره ها و ساختمانها هم می شود . این ابر می تواند قبل از انفجار ، از روزنه های کوچک روی ساختمانها ، پناهگاهها و حتی دریچه های خودروهای زرهی وارد آنها شود . آزمایش عملکرد مهمات ترموباریک دوش پرتاب ارتش آمریکا که در جنگ عراق برای استفاده تفنگداران توسعه یافته بود . نتیجه این انفجار یک ابر پلاسمایی است که دمای آن به حدود 2500 تا 3000 درجه می رسد. زمان سوختن این ابر در مقایسه با مهمات شدید الانفجار معمولی کندتر است . در بعضی موارد پودر آلومنیم هم به این مواد اضافه می شود تا این تاخیر را بیشتر کند . زمان طولانی تر این سوختن به مفهوم زمان ماندگاری بیشتر موج انفجار است . این افزایش فشار می تواند تا میزان 73 کیلوگرم بر سانتی متر مربع ( هزار پوند بر اینچ مربع ) هم بالابرود که این فشار بالا علت اصلی اثر کشندگی و تخریبی در این انفجار است . در فضاهای بسته به علت بازتاب موج انفجار و تاثیر جند باره آن ، آسیب های انسانی حاصل شدید تر هستند . یکی از موارد آسیبی که نباید فراموش شود ، سوختگی های حاصل از انفجار هستند ، همچنین زمانی که کل اکسیژن محل در انفجار مصرف می شود ، در ابتدا یک مکش اتفاق می افتد که تمام اشیای قابل حرکت در حاشیه انفجار را به داخل می کشد . حتی اگر جنگ افزار به درستی عمل نکند و سوخت پخش شده منفجر نشود ، به علت این که یکی از پرکاربرد ترین مواد اتیلن اکساید است ، محل مورد نظر می تواند بسیار سمی باشد .اتیلن اکساید گازی است که برای ضد عفونی در صنایع بهداشتی به کار می رود و در صورت تنفس بسیار سمی است . در صورت بروز چنین حالتی اتهام استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی هم ممکن است پیش بیاید . ادامه دارد ... .
  2. به نظم درآوردن آشوب : آرایش و حرکت نیروهای ترکیبی در عملیات رزمی با مقیاس بزرگ . مروری به شکل خلاصه بر کتاب Bringing Order to Chaos نوشته : سرهنگ دوم پیتر جی شیفرل ، بازنشسته ارتش ایالات متحده منبع : Military Review September-October 2018 قسمت آخر : در فصل جمع بندی ، سپهبد (ژنرال سه ستاره ) (Lt. Gen) میشل دی لاندی (Michael D. Lundy) ، فرمانده مرکز نیروی ترکیبی (Combined Arms Center) ، یک تصویر از آینده آرایش و حرکت در نیروی ترکیبی ارائه می کند و بحثهای ارائه شده در این مجموعه کتاب و کتابهای بعدی را به فراتر از این گسترش می دهد ؛ این کار به وسیله معرفی تعدادی از مسائل حل نشده در عملیاتهای رزمی سیستمهای رقیب همتا (peer-competitor) ، زمانی که نیروها و ارتشها فقط آرایش تاکتیکی می گیرند ، انجام شده است . یک تانک شرمن در حال گذشتن از کنار یک تانک متوسط ژاپنی در لوزون فیلیپین در طی جنگ جهانی دوم از خود راضی بودن (complacency) ( البته لاندی دقیقا این کلمه را در متن این فصل به کار نبرده است ) ، در آرامش بودن در سایه عملیات های شجاعانه هفده سال گذشته - و حس این که فرهنگ جدید در نیروی نظامی به طور خود بخود و در نتیجه این هفده سال و اضافه برآن عملیاتهای تثبیتی انجام شده ، رخ می دهد - به این منجر می شود که نتیجه گیری شود آمادگی برای عملیاتهای ثبات بخش کافی است و به قدر کافی برای دشمنان آینده مانند روسها ، کره شمالی ها ، چینی ها یا ایرانیها آمادگی ایجاد شده است . لاندی استدلال می کند که لازم است برای به دست آوردن دوباره بازدارندگی (deter) ، درگیری (engage) ، محاصره (deny) ، شکست دادن (defeat) و پیروزی (win) علیه همه یا یکی از رقبایمان ، بجنگیم . او به طور متقاعد کننده ای دلیل می آورد که نیروی نظامی نیاز دارد دوباره برای انجام عملیات رزمی در مقیاس بزرگ (LSCO) ، تغییر جهت دهد ؛ برای این کار ضمن این که باید درسهای عملیات تثبیتی را باید به خاطر داشت ، علاوه بر آن باید به سرعت و به شکل قابل ملاحظه ای توانایی های نیروی نظامی را در زمینه آموزش و آمادگی برای نبردهای رزمی در مقیاس بزرگ و همچنین استقرار پیشدستانه در صحنه ، ارتقا داد . اینها اصلی ترین شاخص های درگیری های آینده هستند . پایان منبع پی نوشت : برای دسترسی به خود کتابی که این مقاله به طور خلاصه آن را بررسی کرده بود می توانید آن را از لینک زیر تصویر در یافت کنید . Bringing Order to Chaos: Historical Case Studies of Combined Arms Maneuver in Large-Scale Combat Operations
  3. بسم الله الرحمن الرحیم چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022 قسمت اول : طبیعت نیروهای ترکیبی : همانند خود موضوع جنگ ، یک وجود پایدار با یک ماهیت در حال تغییر ، برای مفهوم نیروهای ترکیبی ( combined arms ) هم وجود دارد . نیروهای ترکیبی طوری به هم تنیده می شوند که توانایی های ترکیب شده شان به شکل همزمان قابلیت اجرا داشته باشند . به شکل سنتی این ترکیب شامل آتش غیر مستقیم و مستقیم برای پشتیبانی تحرک زمینی برای نزدیک شد به مواضع دشمن است . برای استفن بیدل ، مفهوم نیروهای ترکیبی در ایده کاربرد نیرو خلاصه می شود . از این نظر ، روش جنگ خیلی کم به حجم نیرو می پردازد و بیشتر در مورد تحرک است ، به کار بردن ضرباهنگ درست و هدف قرار دادن دشمن ، باعث می شود در وضعیت دشواری قرار بگیرد که که انسجامش کاهش پیدا کند . با نگاه از یک از یک دید دیگر ، کارآیی نیروهای ترکیبی برای ترکیب تاثیرات هستند : تاثیر مواردی مثل ترکیب آتش و حرکت ، رویکردهای مستقیم و غیر مستقیم بین حیطه ها ، راهها و ابزارهای معمول و غیر معمول . کاربرد نیروهای ترکیبی فضای تصمیم بین قسمتهای مختلف را کاهش می دهد . در به کارگیری نیرو هر چقدر تاثیر در کاهش فضا و زمان تصمیم و عملکرد نیروهای مختلف بیشتر باشد ، با احتمال بالاتری نتیجه عملیات به فروپاشی سیستم دشمن منجر خواهد شد . ایده کاربرد نیروهای ترکیبی یک مفهوم تاکتیکی است ولی در قرن 19 و 20 در سطح تحرکهای عملیاتی هم اجرا شد . نخبگان ارتش پروس دورنمایی از قواعد عمومی و طرحهای تحرک را بر پایه نبرد کانای در 216 قبل از میلاد پرورش دادند . مفهوم پاتیل آتش ( fire cauldrons ) یا kesselschalt یک جزء کلیدی از طرح ریزی عملیاتی بود . با رشد و تقویت شدن هر چه بیشتر توپخانه و گرایش از تجهیزات آتش مستقیم به طرف اتش غیر مستقیم و با ورود هواپیماها به جنگ ، این مفاهیم به جنگ افزارهای مدرن ماشینی ( مکانیزه ) هم انتقال پیدا کردند و ردی از تخریب را پشت سر خودشان به جا گذاشتند . به طور قابل بحثی این هنر جنگ ( به طور مثال در حوزه تاکتیک ها ) تلاش می کند که بین هنر عملیات و پویشی برای دستیابی به اهداف واقعی استراتژیک پلی ایجاد کند . مفهوم نیروهای ترکیبی امروزه هم ارزش خودش را حفظ کرده است و مانند یک الگو برای نبردهای امروزی عمل می کند . زیرشاخه ها و تصمیم ها : پیدایش ویژگی نیروهای ترکیبی . سازمانهای نظامی نهادهای پیچیده ای هستند که مخلوطی از عوامل سیاسی ، اجتماعی و فناورانه روی آنها تاثیر دارد . این عوامل باعث ایجاد محدودیت در چگونگی ایجاد تحرک توسط گروهها ( گروه و حرکت دولتی یا نظامی ) برای مردم و منابع در راستای ایجاد آرایشهای جنگی می شوند. موسسات سیاسی ، مبانی نظامی را تغییر می دهند . ساختارهای فرهنگی و اجتماعی تاکتیکها را شکل می دهند . پیشرفتهای فناوری این فرایند ها را تغییر می دهند و این که چگونه ملتها قدرتهای جنگی را ایجاد کنند یا به کار ببرند را اصلاح می کنند . در تفکر پیشرفته جنگی ، زیر شاخه های جدید مثال های جدید فراهم می کنند . استراتژی های حاصل شده از آنها ، پیشنهادهای جدید می کنند : به عنوان مثال برتری فناورانه ( مزیت های ایجاد شده با کیفیت ) برای غلبه کردن جمعیت های نظامی متعارف ( به عنوان مثال برتری عددی ) یا همان " بهتر بیشتر را شکست می دهد" . اولین زیرشاخه در این زمینه ، یا آنچه که برنارد برودی عصر موشک می خواند ، تفکر در هر دو موضوع توازن قدرت و استراتژی را به طور کامل دگرگون کرد. تغییر ایجاد شده حاصل به وجود آمدن سلاحهای هسته ای و پیشرفت در حملات دوربرد بود . ظهور سلاحهای گرما هسته ای یک مجموعه آبشاری از بحثها را در باره احتمال خطر ، تشدید جنگ و توانایی برای حمله دوم ، نمایان کرد . ارتش ایالات متحده رویکردهای جدیدی برای نیروهای ترکیبی در یک میدان جنگ هسته ای آزمایش کرد و همزمان توانایی نیروهای متعارف را هم برای فراهم آوردن گزینه های پاسخهای قابل انعطاف تر افزایش داد . فناوری جدید ، با پالایش توسط تصاویر جنگهای آینده چهره نیروهای ترکیبی را تغییر داد . البته تصاویر جنگهای آینده به عادت های نظامی و انگاره فرهنگ عامه اتصال دارد . ادامه دارد ....
  4. سلام منابع آگاه ! منظورشون منبع اصلی است که احتمالا همون منابع آگاه باشه ! برای این که اسپم نشه آقای رئیسی داره میره چین برای عملیاتی کردن همکاری 25 ساله . خدا کنه سرعت چینی ها هم مثل سرعت اجرای قرارداد روسها نباشه و چیزی دستمونو در آینده نزدیک بگیره !
  5. به نظم درآوردن آشوب : آرایش و حرکت نیروهای ترکیبی در عملیات رزمی با مقیاس بزرگ . مروری به شکل خلاصه بر کتاب Bringing Order to Chaos نوشته : سرهنگ دوم پیتر جی شیفرل ، بازنشسته ارتش ایالات متحده منبع : Military Review September-October 2018 قسمت دوم : تعریف آرایش و حرکت (maneuver) در نیروهای ترکیبی عبارت است از : کاربرد عناصر توان رزمی به شکل مکمل و چگونگی تقویت نیرو برای رسیدن به برتری در جنبه های فیزیکی ، موقت یا روانی برعلیه دشمن ، به منظور حفظ آزادی عمل در مقابل دشمن و به دست آوردن موفقیت . همزمان با این که نیروی نظامی به آماده شدن برای یک آینده نامشخص مربوط به عملیات رزمی با مقیاس بزرگ (large-scale combat operations)(LSCO) بر ضد یک رقیب هم تراز یا نزدیک به هم تراز را ، ادامه می دهد ؛ باید عاقلانه این فرض را داشته باشد که ممکن است سازمانهای آرایش و حرکت نیروهای ترکیبی اش ، کمتر از دشمن باشد یا اینکه شاید دشمن از نظر فناوری در بعضی موارد بسیار پیشرفته تر باشد و این که ممکن است برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم ، دشمن برتری هوایی داشته باشد . تلاش برای تطابق دادن پیش فرضها ، ارزش ها و فرهنگ با این محیط عملیاتی در حال تغییر ، باید در زمینه های تربیت ، آموزش و آمادگی نیروها ادامه پیدا کند . مسیر رسیدن به پیروزی های آینده از طریق یک نیروی نظامی است که در یک کارزار جهانی قرار گرفته است و نیروهای واکنش دهنده منطقه ای آن ، یک مقیاس کامل از توانایی ها برای فرماندهان رزمی فراهم می کنند که از حمله ، دفاع و تثبیت موقعیت ، برای تصرف کردن ، حفظ کردن ، به کارگیری توانایی های اولیه ، تثبیت موارد سودمند و درنهایت پیروزی استفاده کنند . یک نیروی پیاده از هنگ 27 ام که از مزیت پوشش و اختفا در تونل استفاده می کند . 10 آگوست 1952 در فاصله 40 یاردی از Heartbreak Ridge کره شمالی کتاب دوم از مجموعه LSCO ، با عنوان به نظم درآوردن آشوب : مطالعه موارد تاریخی آرایش و حرکت در عملیاتهای با مقیاس بزرگ ( Bringing Order to Chaos: Historical Case Studies of Combined Arms Maneuver in Large-Scale Combat Operations ) شامل ده مطالعه موردی (case studies) است که توسط گروه متنوعی از تاریخدانهای نظامی انجام شده است . همه این فصلها روی تعدادی از عناصر فرماندهی و کنترل در نیروهای ترکیبی از سال 1917 تا 2003 تمرکز دارند . این مطالعات موردی - در یک گستره از سطح چند سپاه ایالات متحده که در اولین عملیاتهای رزمی شان شرکت می کردند تا لشکرهایی که در دورترین نقطه از نصف النهار (شرق دور : م ) می جنگیدند - درسهای مهمی در زمینه برآیندهای اصلی نبرد نیروهای ترکیبی فراهم می کند تا مشخص شود که پیروزی با آرایش و حرکت (maneuver) حاصل می شود یا با قدرت آتش (fires) می توان به آن دست یافت یا ترکیبی از هر دو مورد نیاز است ، همانطوری که ریچارد ام سوین (Richard M. Swain) در تاریخ ممتاز خود در مورد ارتش سوم در طی جنگ خلیج فارس ، خاطرنشان می کند که تئوریسین ها ، تاریخدانها و مفسرین همواره خودشان را در یکی از دوگروه توضیحی طبقه بندی می کنند . سوین انها را مکتب خوشبینها (romantic school) و مکتب واقع بینها (realist school) می نامد . مکتب خوش بینها باور دارد که آرایش و حرکت می تواند چنان ماهرانه باشد که دشمن باهوش هم زیر بار شکست به دست یک استاد عملیات برود و در مقابل درخشش هنر عملیاتی دشمن تسلیم شود . مکتب واقع بینها - که به طور عمده از افراد متخصص ، مخصوصا آنهایی که منشا توپخانه دارند ، تشکیل می شود - عقیده دارد که نتیجه نهایی عملیات نظامی ، مرگ توسط اتش غیر مستقیم است ؛ هر چقدر شما بیشتر شلیک کنید ، دشمن در مقابل توان وارد کردن آسیب کمتری خواهد داشت . پیروزی از طریق شوکهای روانی (psychoshock) یا دستمال گردن های نقره ای (silk scarves) مستقر در آسمان ( م : نیروی هوایی ) اتفاق نمی افتد بلکه از طریق آتش توپخانه های 155 میلیمتری و بالاتر رخ می دهد . مساله اصلی دوم که به علت محدودیت ارائه نمونه در این کتاب ، فراتر از این مطالعات قرار می گیرد ، نقش تلفات در عملیاتهای با مقیاس بزرگ (LSCO) است که در کنار کمبود نسبی تلفات در عملیاتهای 17 سال گذشته به اضافه سالهای عملیاتهای تثبیتی قرار میگیرد . این کتاب در مورد مشخص کردن مساله آرایش و حرکت ماهرانه - یا به دست آوردن پیروزی به سادگی ، فقط با کشتن دشمن در تعداد بالا - دو فصل از تجربه در جنگ جهانی اول را ارائه می کند : یکی از تجربه آلمانیها در اواخر جنگ در جبهه شرقی و دیگری در مورد عملیاتهای سپاه پنجم آمریکا در روزهای پایانی جنگ . سپس به بحث درباره مطالعه موردی از جنگ جهانی دوم در سه مقاله می پردازد : بونا (Buna) ، گذر از رودخانه موزل (Moselle) و تخریب مانیل (Manila) . کتاب با دو مقاله در مورد کره ادامه پیدا می کند . یکی در مورد رویکرد ایالات متحده برای شروع زمان تثبیت (the stabilized period) بحث می کند و دومی در مورد ارتش آزادیبخش مردمی (People’s Liberation Army) ، مخصوصا اسطوره حضور داوطلب های مردمی در آن ، در همان زمان جنگ کره ، می پردازد . سرانجام جنگ ویتنام ، جنگ 1973 اعراب و اسرائیل و عملیات آزادسازی عراق در سال 2003 همه در یک فصل بررسی می شود . ادامه دارد .... منبع
  6. به نظم درآوردن آشوب : آرایش و حرکت نیروهای ترکیبی در عملیات رزمی با مقیاس بزرگ . مروری به شکل خلاصه بر کتاب Bringing Order to Chaos نوشته : سرهنگ دوم پیتر جی شیفرل ، بازنشسته ارتش ایالات متحده منبع : Military Review September-October 2018 قسمت اول : سربازان گروهان فرماندهی ، هنگ بیست و سوم پیاده از لشکر دوم پیاده در حال تیراندازی با یک مسلسل 37 میلیمتری در میان جنگل آرگون در پاییز 1918 ؛ در طی تهاجم موز-آرگون که سربازان آمریکایی سخت ترین نبردشان در جنگ جهانی اول را داشتند و نشان دادند که ارتش آمریکا به رشد کافی رسیده است . عملیات های رزمی در مقیاس بزرگ در نهایت زنجیره تقابلی قرار می گیرند و معمولا به جنگ تعلق دارند . از نظر تاریخی ، عملیاتهای بزرگ رزمی در میدان نبرد ، خیلی آشوبناک ، پرتنش و مخرب تر از چیزی خواهند بود که نیروهای نظامی در دهه های گذشته تجربه کرده اند . در طی نبردهای 1943 در سیدی بوزید (Sidi Bou Zid) و گذرگاه کاسرین (Kasserine Pass) در جنگ دوم جهانی ، 5000 سرباز آمریکایی در زمانی حدود 10 روز کشته شدند ؛ در طی سه روز اول نبرد ، ارتش ایالات متحده به طور تقریب 1333 سرباز در روز از دست داد . (دستورالعمل رزمی 0-3 ، عملیات ) دو روز بعد از تلفات سیدی بوزید و گذرگاه کاسرین ، لشکر زرهی اول و سایر عناصر سپاه دوم ارتش ایالات متحده شروع به پاتک کردند تا نیروی شاخص گروه پانزر آفریقا (Panzergruppe Afrika) ( قبلا به عنوان سپاه افریقا (Afrika Korps) شناخته می شد ) را از بین ببرند و چند صد هزار اسیر جنگی آلمانی و ایتالیایی به تور بیندازند . این واحد سبز ارتش ایالات متحده ، در اولین نبرد بزرگ خودش بر علیه یک حریف کارآزموده ، آن هم در حالی که 5000 نیروی خودش را از دست داده بود و سپس مجموعه ای از پاتکها را انجام داده بود ، می تواند در کتابهای مرجع به عنوان تعریفی از برگشت پذیری (resilience) باشد . خدمه واحد توپخانه در حال عملیات در گذرگاه کاسرین تونس ، فوریه 1943 ممکن است ارتش ایالات متحده امروزه کاملا آماده نباشد تا بتواند این شکل از برگشت پذیری را انجام دهد یا در این شکل از نبردها پیروز شود . به عنوان نتیجه ممکن است نیاز باشد تا ارزشهای اجتماعی طوری تطبیق داده شوند تا بتوانند متوجه گوناگونی و تغییرات عملیاتهای متعارف بعد از 1945 شوند ، بتوانند با ضربه تلفات بالای ایالات متحده روبرو شوند و با خشونت مطلق حاکم بر نبردهای مدرن نیروهای ترکیبی کنار بیایند . نکته مهم این که نیاز است برداشتها از جنگ آینده تغییر یابد ، نیازهای آموزشی و آمادگی برای عملیاتهای متعارف مدرن پذیرفته شوند و در بهترین حالت باید آمادگی برای سر و کار داشتن با وحشت وابسته به تلفات انبوه و انهدام تقریبی کل یگانها به همراه تاثیرات موازنه هوایی و مغلوب شدن در مقابل توپخانه دشمن ایجاد شود . آخرین دفعاتی که ارتش ایالات متحده یک حرکت هجومی مشترک چند یگانی را با بکار بردن آرایش و حرکت نیروهای ترکیبی اداره کرد ، در سال 2001 در افغانستان و 2003 در عراق بود که منجر به 17 سال تلاش نظامی برای به وجود آوردن ثبات و انجام عملیاتهای ضد شورش همزمان با نبرد با دشمنی مرگ آور بود . تجربیات این نبرد 17 ساله با این که برای فرماندهی واحدهای کوچک تاکتیکی ارزشمند بود ولی چالشهایی را هم پدید آورد. ادامه دارد .... منبع
  7. ژیروسکوپ و تاریخچه پایدار سازی برای جایگاه سلاحهای کنترل از دور : منبع : Gyroscopes and the History of Stabilization for Remote Weapons Stations Will Dillingham on May 11, 2020 قسمت آخر : نوآوری های اخیر برای جکارد (RWS) : ارتقای تثبیت کننده ها : لرزش با اشباع تعدادی از دامنه ها همیشه تاثیر منفی روی همه سیستمهای تثبیت داشته است . اخیرا کورتیس رایت (Curtiss-Wright) برای مقابله با این مشکل ، یک سیستم فرمان کنترل برجک (Turret Drive Servo System)(TDSS) عرضه کرد که لرزشهای ناخواسته را کاهش میدهد و یک ارتقای قابل توجه برای رسیدن به تثبیت برجک و سیستم هدف گیری به شمار می رود . این سیستم به صورت یک کیت برای استفاده روی سکوهای مختلف عرضه می شود و قابل سفارشی سازی است . توسعه های سلاح : یک شرکت دیگر صنعت دفاعی آمریکایی ، کارخانه سیستمهای دفاعی EOS آمریکا (EOS Defense Systems USA Inc.) یک جکارد (RWS) جدید ارائه کرده است که بیشتر برای استفاده ای فراتر از آتشبارهای کم قدرت استفاده می شود . این جکارد (RWS) که EOS R400S Mk2 نام دارد ، یک جایگاه سلاح تثبیت شده الکترو اپتیکال است که علاوه بر سلاح متعارف نورتروپ گرومن که بوشمستر M230LF است ، قابلیت شلیک موشکهای جاولین (FGM- 148) را به عنوان سلاح ضد تانک هم دارد . تطبیق پذیری حامل : در خارج از ایالات متحده ، شرکتهایی مانند Leonardo SpA که در اسپانیا مستقر است ، جکارد (RWS) هایی تولید می کنند که برای استفاده هایی فراتر از خودروهای زمینی کاربرد دارند . این سیستم های هدف گیری اتوماتیک ، فرآیندهای تشخیص هدف ، رهگیری و عملیات خودکار را مخصوصا در سکوهای هوایی بال ثابت به عهده دارند . با توجه به موافقت نهایی انجام شده در سال گذشته که در واقع ثبت اختراع آن در سال 2011 بوده است ، شرکت Leonardo SpA با پیش بینی فناوری هایی که یک دهه بعد در صنایع به کار خواهند رفت ، ابداع و ارتقای سیستم ها را ادامه می دهند . پی نوشت : سعی شد مطالب عمومی تر و کاربردی مقاله ارائه شود و همه مقاله آورده نشده است . پی پی نوشت : جکارد ، جایگاه سلاح کنترل از راه دور که به عنوان معادل RWS (Remote Weapons Station) واژه گزینی شده است .
  8. سلام به این فکر کنید که ما 5 گروه توپخانه در نیروی زمینی ارتش داریم و شماره هاشون 11 و 22 و 33 و 44 . 55 است و این که در همین گزارش اشاره شد که چند پایگاه دیگر هم داریم که در همین گزارش یکی دیگه هم برای سوخو 24 ها عملیاتی بود .
  9. سلام البته چیزی که گفته شد این بود که مشکل از سیستم سوخت رسانی بود که از روسیه تهیه شده بود و مشکل پیش می آورد . طبیعی است که الان این مشکل اصلاح شده باشد.
  10. ژیروسکوپ و تاریخچه پایدار سازی برای جایگاه سلاحهای کنترل از دور : منبع : Gyroscopes and the History of Stabilization for Remote Weapons Stations Will Dillingham on May 11, 2020 قسمت سوم : سیستمهای میکروالکترومکانیکال ، آینده تثبیت : اولین پله تثبیت شده ای که برای بنای ژیروسکوپهای جدید با نام امروزی سیستمهای میکروالکترومکانیکال (MEMS) ، برداشته شد ، ساخت ژیروسکوپ دو حلقه ای بود . این ژیروسکوپ چنگال توازنی از جنس کوارتز (silicon-on-glass)(SOG) داشت و در سال 1984 توسعه یافت . این تکنولوژی چیزی بود که اجازه داد چالرز دراپر اولین ژیروسکوپ سیستم میکرو الکترومکانیکال را در سال 1992 در آزمایشگاه دراپر بسازد. اگر چه عملکرد این وسیله در بهترین حالت پایین تر از متوسط بود اما ابتدایی ترین و اولین فایده های آن در مقایسه با انواع حلقه لیزری و فیبر اپتیک ، قیمت پایین تولید ، نیاز به انرژی کمتر و اندازه کوچکتر بود. در سال 1992 سازمان طرحهای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (Defense Advanced Research Projects Agency)(DARPA) سنسورهای سیستم میکروالکترومکانیکال را به عنوان تکنولوژی نوظهوری که برای نیازهای امنیت ملی حیاتی بود ، معرفی کرد . بر همین اساس این سازمان به طور رسمی برنامه سیستم میکروالکترومکانیکال را پایه گذاری کرد. این سرمایه گذاری به وسیله وزارت دفاع (Department of Defense)(DOD) ایالات متحده منجر به یک سرمایه تحقیقاتی شد که با سرعت بالای توسعه اش باعث بهتر شدن تکنولوژی سیستم میکرو الکترومکانیکال و بهبود فزاینده عملکرد آن گردد . در نتیجه کمک انجام شده ، سیستم میکروالکترومکانیکال شروع به درخشش در مقابل سیستمهای متداول فیبر اپتیک و حلقه لیزری کرد . تصویر شماتیک همراه با تصویر واقعی با میکروسکوپ نوری از MEMS موارد زیر خلاصه ارتقا و پیشرفتهای تکنولوژی هستند که در نتیجه انجام طرح سیستم میکروالکترومکانیکال به دست آمده اند : 1 - صرفه جویی در فضا : ابزار سیستم میکروالکترومکانیکال نهایت بهره وری در استفاده از فضا را دارند . این ابزار به شکل چیپ (chips) عرضه شده اند که با عرض چند میلی متری به راحتی روی هر برد مدار الکتریکی قرار می گیرند . 2 - رابط دیجیتال : تولید اطلاعات دیجیتال به این معنی است که علایم می توانند رمز گذاری شوند و اکنون کاربران می توانند به جای چند هفته ، در طی چند ساعت قالبهای اطلاعاتی را بازنویسی کنند . علاوه بر آن دسترسی دیجیتال بر خلاف روش قبلی که برای ارتباط در هر جهت نیاز به رابط خاصی داشت ، به معنی ارتباط دو سویه از طریق یک رابط است . 3 - بهره وری بالا : کارآیی متغیر به کاربران اجازه می دهد که موارد مورد نیاز درخواستی را بدون پرداخت هزینه اضافی به دست بیاورند . رشد تکنولوژی به مفهوم بهبود در کارآیی ژیروسکوپهای سیستم میکرو الکترومکانیکال است . کارآیی در زمینه اعمال تاکتیکی و جهت یابی از نتایج حاصل است . 4 - دوام بالا : بر خلاف ژیروسکوپهای توازن پویا (Dynamically Tuned Gyroscopes)(DTG) یا نوع حلقه لیزری و موارد مشابه آن ، در سیستم میکروالکترومکانیکال هیچ قطعه متحرکی وجود ندارد و بنابراین نیاز به نگهداری خاصی ندارد . 5 - مقرون به صرفه : به طور کلی اجزای بر پایه سیستم میکروالکترومکانیکال به قیمت خیلی پایین تری از سیستم های حلقه لیزری یا فیبر اپتیک در دسترس هستند . با توجه به این که ابزارهای برپایه سیستم میکروالکترومکانیکال کارآیی متغیر دارند ، کاربران همیشه می توانند ابزاری با مشخصات مورد نیاز خود را بخرند و نیازی به هزینه بالاتر از نیاز ندارند . علاوه بر این فرآیندهای تولید ابزارهای سیستم میکروالکترومکانیکال ، در مقایسه با انواع فیبر اپتیک و حلقه لیزری بسیار ارزانتر هستند. نسبت اندازه واقعی یک MEMS در مقایسه با سکه یک یورویی سیستم میکروالکترومکانیکال "جنگجوی سرسخت" : اولین کاربرد شناخته شده از کاربردن ژیروسکوپ سیستم میکروالکترومکانیکال برای تثبیت یک سلاح به سال 1994 برمی گردد که بر روی یک مهمات هدایت پذیر با برد افزایش یافته (Extended Range Guided Munition)(ERGM) بود . این برنامه توسط نیروی دریایی ایالات متحده شروع شد و توسط شرکت ریتون (Raytheon) تکمیل شد . در نتیجه این برنامه ژیروسکوپهای بر پایه سیستم میکروالکترومکانیکال به سرعت توسعه یافتند . یکی از پرتابه هایی که در این طرح توسعه پیدا کردند ، EX-171 است . پرتابه EX-171 در سال 2002 در صنایع تسلیحاتی پیشرفته ، یک راه حل جدید برای تثبیت و پایش موقعیت در ژیروسکوپهای بر پایه سیستم میکروالکترومکانیکال ارائه شد. این سیستمهای جدید در نتیجه ارائه و اجرای دو برنامه جدید توسط DARPA اتفاق افتاد که عبارت بودند از : پردازشگرهای آرایه سیگنال نانو مکانیکال (Nano Mechanical Array Signal Processors)(NMASP) و تکنولوژی میکرومکانیکی سازگار با محیط خشن (Harsh Environment Robust Micromechanical Technology)(HERMIT) . این طراحی برای تاب آوری بالای این محصولات در محیط های پرتنش باعث شد که بسیاری از این ابزار نام واحدهای سنجش لختی (Inertial Measurement Unit)(IMU) "جنگجوی سرسخت" (GunHard) را بگیرند . از سال 2004 به بعد تعداد زیادی از شرکتهای خصوصی مانند Honeywell ، AIS Inc ، Raytheon ، Inertial Labs Inc و Colibrys ( که بعدا در سال 2013 توسط شرکت Safran خریداری شد ) بتوانند جایگزینهای جدید و با قیمت پایین خود را به جای سیستمهای متداول فیبر اپتیک و حلقه لیزری برای مهمات هدایت پذیر و جکارد (RWS) ارائه کنند . ادامه دارد ...
  11. ژیروسکوپ و تاریخچه پایدار سازی برای جایگاه سلاحهای کنترل از دور : منبع : Gyroscopes and the History of Stabilization for Remote Weapons Stations Will Dillingham on May 11, 2020 قسمت دوم : تاریخچه ساخت : از انواع مکانیکی تا سیستم های میکرو الکترومکانیکال (MEMS) اولین ژیروسکوپ مکانیکی که برای تثبیت به کار رفت در زمان جنگ جهانی دوم دیده شد. این ژیروسکوپ که به وسیله چالرز استارک دراپر (Charles Stark Draper) اختراع شده بود ، برای تثبیت سکوی سلاح MK14 ( سال 1942 ) برای سلاحهای ضد هوایی کشتی پایه به کار رفت . این سیستم هدفگیری سلاح به طور موفقیت آمیزی همزمان با تطبیق پیدا کردن با گردش و تکانهای کشتی ، سیستم رهگیری و هدایت هدفگیری سلاح را بر علیه هواگردهای با سرعت بالا تثبیت می کرد . در طی جنگ جهانی دوم ، شرکت اسپری (Sperry Corp ) ، بر پایه طراحی دراپر ، صد هزار نسخه از این سیستم را تولید و عرضه کرد. مدتی بعد از اختراع ژیروسکوپ مکانیکی ، ژیروسکوپ حلقه لیزری (Ring Laser Gyroscope)(RLG) نیز عرضه شد . اولین ژیروسکوپ حلقه لیزری آزمایشی در ایالات متحده ، در سال 1963 و توسط ماسک (Macek) و دیویس (Davis) به نمایش درآمد . اولین فایده بزرگ این ژیروسکوپها ( مخصوصا در دنیای تثبیت کننده های سلاح ) این بود که تاثیر شتاب و شوک روی آنها خیلی کم بود . در سال 1976 ویکتور والی (Victor Vali) و ریچاردشورتهیل (Richard Shorthill) یک ژیروسکوپ فیبر اپتیک (Fiber-Optic Gyroscope)(FOG) عملیاتی رونمایی کردند . در اواخر دهه 1980 خیلی ها استفاده از نوع فیبر اپتیک را به حلقه لیزری ترجیح می دادند . علت این بود که انواع حلقه لیزری دارای اندازه بزرگتر ، وزن بالاتر و نیازمند انرژی بیشتری بودند . خوبی دیگر انواع فیبر اپتیک در آن زمان، این بود که مقاومت خوبی در برابر تداخلات فرکانسهای رادیویی و الکترومغناطیسی داشتند . با توجه به ترسی که از اوج گرفتن نسل جدید تسلیحات الکترو مغناطیسی به وجود آمده بود و خروجی رسانه هایی مانند نیویورک تایمز مبنی بر فاجعه قریب الوقوع در اثر پالسهای الکترومغناطیس هسته ای (Nuclear Electro-Magnetic Pulses)(NEMP) توجه تهیه کنندگان تسلیحات نظامی بیشتر به انواع فیبر اپتیک جلب شد. در سال 2004 بود که ژیروسکوپهای فیبر اپتیک در اولین جکارد (RWS) های رسمی تولید شده در برنامه جایگاه سلاح مشترک کنترل از دور (Common Remotely Operated Weapon Stations)(CROWS) ایالات متحده به کار گرفته شدند . در سال 2010 بسیاری از شرکتهای کوچکتر مانند صنایع KVH ، با استفاده از تکنولوزی فیبر اپتیک در قراردادهای چند میلیون دلاری نظامی برنده شدند . موضوع جالب این است که چه اتفاقی افتاد که الان سیستمهای میکرو الکترومکانیکی (Microelectromechanical Systems)(MEMS) بازار ژیروسکوپ را پر کرده اند ! ادامه دارد ...
  12. ژیروسکوپ و تاریخچه پایدار سازی برای جایگاه سلاحهای کنترل از دور : منبع : Gyroscopes and the History of Stabilization for Remote Weapons Stations Will Dillingham on May 11, 2020 یک جایگاه سلاح کنترل از دور چیست ؟ یک جایگاه سلاح کنترل از راه دور (Remote Weapons Station) (RWS) یک سکوی سلاح کنترل از راه دور است که سلاحهای دارای گلوله های کالیبر سبک و متوسط روی آن نصب می شوند . به طور معمول یک جکارد (جایگاه سلاح کنترل از راه دور )(RWS) شامل اجزای حسگر ( زاویه سنج ها و شتاب سنج ها و غیره ) موتورهای حرکت دهنده ، یک برجک چرخان و یک رایانه است . امروزه شرکتهایی مانند Electro Optic Systems Pty Ltd به دنبال حق انحصاری توسعه نسل بعدی جکارد (RWS) های الکترو اپتیکال را که تثبیت شده با ژیروسکوپ ، آماده نبرد و ساخته شده برای هدفگیری دقیق هستند . با توجه به این که دو مشخصه بسیار مهم جکارد (RWS) سرعت و دقت هدفگیری است ، روشهای پیشرفته تری برای تثبیت مورد نیاز هستند که مقابله با اهداف به درستی انجام شود . مهمترین وسیله ای که برای این کار مورد استفاده قرار می گیرد ، ژیروسکوپ است . ژیروسکوپ به عنوان تثبیت کننده : ژیروسکوپ برای محاسبه مدل حرکت افقی (pan) و عمودی (tilt) توسط جکارد (RWS) به کار می رود . مختصات کروی ( تتا ، فی و فاصله ) به طور طبیعی برای کاربرد این سیستم یک موضوع کلیدی است . زاویه تتا (theta)برای تنظیم موتور افقی و زاویه فی (phi) برای هدایت موتور عمودی و فاصله (rho) به طور معمول با استفاده از سیستم فاصله یاب لیزری تعیین می شود . وظیفه ارتقای ثبات جایگاه های سلاح کاری است که همیشه سازش پیدا می کند . استفاده خلاقانه از حسگرها و سازه ها به آرامی ، نسبت دقت در مسافت را افزایش می دهد . در جولای 2019 ارتش ایالات متحده برای به دست آوردن ساختار پایدار تری برای به دست آوردن مدل دقیق تر افقی و عمودی توسط ژیروسکوپها ، یک درخواست برای تعبیه کردن یک ضد لرزش برای جکارد (RWS) و برجک چرخان انجام داد . به علت این که لرزش به شدت الگوریتمهای مدلسازی سلاح را تحت تاثیر قرار می دهد ، این کار می تواند باعث فشار برای توسعه در هر دو قسمت ، سازه مناسب و اصلاح انواع حسگرهای بادوام شود . اما مساله اصلی این است که سنسور مناسب چیست ؟ ادامه دارد ...
  13. سلام عملیاتها دستور مشخص دارند . همیشه امکان گرفتن اسیر وجود ندارد . همیشه امکان انتقال مجروح وجود ندارد . کاری با تطهیر روسها ندارم ولی در صحنه جنگ تعریف جنایت با غیر جنگ کمی متفاوته
  14. ظاهرا اصلاح شد ولی میزان 1246 لیتر برای صد کیلومتر هم به این مفهوم است که باید یک تانکر سوخت همیشه همراه با آن در خط مقدم حرکت کند ! پی نوشت : چرا دو تا پست شد ؟ داشتم پی نوشت برای پست قبلی می نوشتم پی پی نوشت : در منبع اصلی تان ظاهرا 13 لیتر برای 1/162 کیلومتر ذکر شده است که می شود حدود 802 لیتر در 100 کیلومتر .
  15. سلام با مصرف حدود 8 لیتر در صد کیلومتر خیلی بهتر از پیکان قدیمی ما عمل می کند و تقریبا مصرفی برابر با پژو 405 و سمند دارد آنهم با وزن بالای 60 تنی اش.
  16. چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022 قسمت پنجم و آخر : راهی که پیش رو داریم : ارزیابی فرضیه ها از طریق آزمودن . در زمانهای بروز تغییر ، مانند الان ، بهترین کاری که می توان در پیش گرفت ، همانی است که کارل فون کلازه ویتس ( Carl von Clausewitz ) آن را تحلیل انتقادی ( critical analysis ) نامید . کلازه ویتس تفاوت مشخصی بین همزمانی تاریخی وقایع و ارتباط علت و معلولی بین انها قائل بود . همزمانی وقایع که هنوز هم در بسیاری از بررسی های تاریخی مورد کاربرد و رسمی ، استفاده می شود ، هنوز هم در آموزشهای حرفه ای نظامی به کار می رود . البته استفاده از ارتباط علّی در رخدادها ، ارزیابی استفاده از نتایج ، روشها و ابزارها را تسهیل می کند . انتقاد ( Criticism ) با مشخص کردن واقعیتهای دو پهلو ( پذیرفتن آنها به جای تمایل به کنار گذاشتن آنها و ایجاد چشم اندازهای باب میل ) و ترسیم نمودار " معلولها همیشه به علت برمی گردند " ( نمودار علّی ) شروع می شود و برای شکل دادن فرضیه های آزمایش پذیر به کار می رود . از نظر کلازه ویتس ، این فرآیند به افسران حرفه ای کمک می کند تا از طریق تحلیل واقعیت محقق نشده ( counterfactuals ) در عملیاتهای نظامی انجام شده تاریخی ، کارآزموده تر بشوند . در بررسی استراتژیک پیشرفته ، این فرآیند به روشهای فراگیر جامعه شناسی ترجمه می شود و برای مشخص کردن و ارزشیابی راهها و ابزار جدید ایجاد تاثیرات ترکیبی ادامه می یابد. با توجه به این که تغییر مداوم است پس آینده نامشخص خواهد بود . متخصصین نظامی می توانند فقط یک طرح کلی آینده را ببینند اما به سختی تلاش می کنند که بهینه ترین سرمایه گذاری را در راستای تاثیرات ترکیبی در سطوح حوزه های تاکتیکی ، عملیاتی و استراتژیکی انجام دهند . در اجرای روشهای به کار رفته برای مشخص کردن مسیر پیش رو ( مانند رزمایشها و سناریوهای دفاعی ) به طور معمول خیلی تمایل وجود دارد که از مثالهای قدرتمند کمتر استفاده کنند و ریسک هایی در تعمیم بیش از حد آن موارد محدودی ، که ممکن است چگونگی تغییر جنگ را نشان ندهند ، داشته باشند . درست همان گونه که در روابط بین الملل سالها از اتفاقات 1914 ( م : ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ توسط ملی‌گرای صرب، گاوریلو پرنسیپ ) به عنوان یک مورد سرنوشت ساز و به عنوان فرضیه شروع جنگ سوء استفاده می شد ، جامعه امنیت ملی ایالات متحده ( National security community ) هم مانورهایی اجرا می کند که معمولا موضوعات مهمی مثل سیاست و پشتیبانی از آنها کنار گذاشته شده اند و بدتر از همه نقص در بیان کافی از آنها برای به دست آوردن جمع بندی های مشخص است . آنها بیشتر قصد دارند که الگو تولید کنند و نه این که فرضیه ها را آزمایش کنند . این سرویسها برای مدیریت آزمایشهای طراحی نیرو و استفاده از روشهای تحلیل معنی داری که اجازه بدهد یافته های بدست آمده از رزمایشها و تمرینهای میدانی را مقایسه کنند ، به کندی و سختی پیش می روند . نیروی تفنگداران ایالات متحده را در نظر بگیرید : سرویس ، مجموعه ای از رزمایشهای تکرار شده را برای پیشرفت در مسیر طراحی نیرو برای 2030 به کار برده است ، استفاده از قراردادهای عدم افشا ، توانایی یک جامعه بزرگتر برای مباحثه در مورد شایستگی ها یا اجرای آزمایشهای مقابله ای را محدود می کند و باعث انحراف طراحی می شود . نتیجه خالص این کار همان است که کارل پوپر (Karl Popper ) شبه علم می خواند و یک سری احساسات در حال افزایش برای مقابله با مباحث منطقی ایجاد می شود . تفنگداران به تنهایی مقصر نیستند ، جامعه امنیت ملی با انگاره های تغییر ناپذیری ( م : منظور پیشفرض های غیر قابل تغییر در موضوعات ) پر شده است که برای مالیات دهندگان هزارها میلیارد دلار هزینه داشته اند . راه خروج از این تله ، تزریق زندگی جدید به این عادتهای قدیمی است : این کار با انجام رزمایشها و آزمایشها ممکن است . رزمایش قدمتی به اندازه خود شغل نظامی گری دارد و البته می تواند به جای این که فقط برای کسب مهارت به کار برود ، برای تولید و آزمایش طرح های جدید مناسب سازی شود . بنای یک زیرساخت مناسب در رده فرماندهی برای بدست آوردن اطلاعات از رزمایشها و اجرای آزمایی های کنترل شده تصادفی می تواند به فرآیند تطبیق پیدا کردن با چهره جدید تیروهای ترکیبی سرعت بدهد . فراتر از اجرای نقشه ها ، اطلاعات حاصل شده می توانند برای بهبود ابزارهای هوش مصنوعی در ایجاد تاثیرات هماهنگ در میادین جنگ چند دامنه ای (multidomain battlefields ) آینده ، به کار بروند . نیروی نظامی با رزمایش یاد می گیرند . واحدهای آزمایشی و مبارزه برای یادگیری ، سنتهای قدیمی هستند که می توانند با به کارگیری علم اطلاعات و روشهای علمی متحول شوند . در هر دو زمان منتهی به جنگ جهانی دوم و بعد از جنگ سرد ، ارتش ایالات متحده از رزمایشهای لوئیزیانا برای کاوش در طراحی های جدید نیروی عملیاتی و تاکتیکی استفاده کرد . با ترکیب تجربه علمی با رزمایشهای انجام شده ، در دهه 1960 ارتش با استفاده از نتایج هیات هاوزه ( Howze Board م: هیات نیازهای تحرک تاکتیکی که استفاده از بالگردها برای پشتیبانی نزدیک را بررسی کرد ) دستیابی به تحرک هوایی و سواره نظام هوایی را تسریع کرد و در دهه 1980 با برنامه بستر آزمایشی تکنولوژی پیشرفته ( The High Technology Test Bed Program م: پروژه ای که برای بلند شدن و نشستن هواپیماهای سی 130 در باندهای آسیب دیده و کوتاه اجرا شد ) برای رسیدن به آرایش و جابجایی نیروهای پیاده سبک تر و متحرک تر ، انجام شد. تفنگداران همچنین در هر دو چالش اژدهای دریا ( Sea Dragon efforts م: تمریناتی که توسط ژنرال چالرز سی کرولاک برای مهندسی و ارتقای نیروهای تفنگدار به نیروی مناسب برای قرن 21 انجام شد ) در دهه 1990 شرکت کردند . این سنتی است که تا امروز ادامه دارد . آنها می توانند با انجام تکالیفشان و قراردادن خودشان در معرض آزمایشهای موشکافانه ، از تله شبه علم خارج شوند و پیش بروند . زیر بنای مورد نیاز موجود است ؛ فقط نیاز است تا برای ارزیابی پیش بینی ها ، اطلاعات جمع آوری شوند ، ساختارمند شوند ، و به طور مستقل مورد آزمایش قرار بگیرند . این فرآیند نیاز دارد طوری شفاف باشد که قابل تکرار باشد ، این یک استاندارد طلایی در حوزه علم پیشرفته است . پایان منبع
  17. چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022 قسمت چهارم : تهدید پیچیده و پایدار حمله موشکی فقط قسمتی از محیط عملیاتی جدید است . مبهم بودن تقسیم بندی های متداول قبلی در میدان جنگ همزمان با ظهور دوباره مقابله در ناحیه خاکستری و ارتباطات جهانی کمک می کند که که چهره اصلی جنگ از موضوع تحرک ( maneuver ) به موضوع تصمیم ( decision ) انتقال پیدا بکند . یک ارتش بسیار متحرک از نظر تحرک تاکتیکی ( more tactically maneuverable army ) یا عناصر هوایی مطمئنا برتری هایی به دست خواهد آورد ولی همین نیرو اگر در یک تبادل آتش هماهنگ پیشرفته با صدها مهمات ارزان قیمت روبرو شود به مشکل خواهد خورد ، مانند نبرد شاهزاده اوبرین ماهر بر علیه گرگور کلگان بزرگ ( م : در سریال نغمه آتش و یخ ، شاهزاده اوبرین با برداشتن تجهیزات سبک با وارد کردن ضربات کم قدرت ولی متعدد گرگور کلگان را که کاملا مجهز و سنگین است ، شکست می دهد ) . تبادل آتش هماهنگ و جنگ در ناحیه خاکستری سکه های جدید این حوزه حساب می شوند و حجم تانکها یا نبردهای هوا به هوا اهمیت سابق را نخواهند داشت . نیروهای ترکیبی در دوران موشکی جدید باید در پی برتری تصمیم گیری بر اساس ماشین باشند . فهمیدن ( sensing ) ، تصمیم گیری ( deciding ) و عمل ( acting ) در کمتر از یک حلقه تصمیم گیری دشمن . در یک مثال ، این که برای عملیات ، کدام هواگرد و موشک به کارگرفته شود با پیچیدگیهای بسیاری از در نظر گرفتن ملاحظات پشتیبانی مانند موجودی انبارهای مهمات و تدارکات ، احتمال نبردهای آینده و محدودیتهای حاصل از بی ثباتی های سیاسی در ارتباط با تشدید خطر روبرو هستیم . برای غلبه بر تعداد بالایی از این گونه پیچیدگی های محض به قضاوت الگوریتمیک ، کاربرد هوش مصنوعی و مخصوصا یادگیری ماشین نیاز خواهیم داشت .تا زمانی که این اثرات ترکیبی تغییر نکند ماهیت نیروهای ترکیبی به صورت فزاینده ای برای همگام سازی و بهینه سازی روی نیرو و تحرک ، تحت فشار قرار خواهد گرفت . در این دوران ، عملکرد نیروهای ترکیبی کمتر شامل به یاد سپردن تمرین های نبرد و شهود انسانی خواهد بود و تکیه اصلی بر روی یک عملکرد افزایش یافته از جنبه آگاهانه خواهد بود. ماشینها وظایفی که نیاز به عملکردهای آگاهانه دارند را از دوش انسانها برخواهند داشت تا فضا برای ابتکار و خلاقیت توسط انسانها در محدوده میدان عملیاتی ارتقا پیدا کند . این کار به طور فزاینده ای شیکه های کشتار موزاییکی را به وجود خواهد آورد که می توانند متناسب سازی شده و درجه بندی شده باشند . این موضوعات یک نیاز ضروری برای ما ایجاد می کنند که مجددا در مورد این که چگونه نظامی هایمان را برای جنگ آینده آموزش دهیم و تربیت کنیم ، فکر کنیم . ادامه دارد .... پی نوشت : سعی می کنم در نوبت بعدی تمام شود .
  18. چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022 قسمت سوم : وقتی کشتن هر چیزی که می بینید آسان است ، چالشی که برای نیروهای ترکیبی باقی می ماند معماری تصمیم گیری و به کار بردن مکانیسمهایی در مقیاس مشابه نرم افزار اوبر ( همون اسنپ خودمون ) برای هماهنگی آتش و تاثیر آن در سطوح فشرده جنگ است . در برابر مشخصات جنگ افزارهای قدیمی که قدرت بر اساس تعداد ، قدرت آتش یا تحرک خطی سنجیده می شد ، تعریف مشخص کننده جنگ پیشرفته با تصمیم ( decision ) است . ابهام در حوزه های سیاسی ، اطلاعاتی و نظامی ، نه فقط پیچیدگی محیط عملیات را بالا می برد ، بلکه در سطحی اطلاعات تولید می کند که منجر به گیج شدن تصمیم گیران هم می شود . این چالش زمانی پیچیده تر می شود که کوچکتر شدن فضای عملیات جنگی توسط موشکهای غیر هسته ای که قابلیت عبور از هزاران مایل را دارند ، دستورالعمل های گوناگون رزمی و مجموعه گیج کننده دستورات رقابتی مقامات را هم اضافه کنیم . با این که هنوز فرآیندهای تاکتیکی ، حجم آتش و نگهداری موثر زیربنای تاثیر گذاری جنگ افزار را تشکیل می دهند ، اما توانایی میان بر زدن از بین پیچیدگیهای و گرفتن تصمیم درست ، سریع تر از دشمن ، یک برتری جدید ایجاد می کند. این سرعت اجرا بیشتر در مورد سرعت نسبی قضاوت ، خودش را نشان می دهد و نه سرعت در انجام عمل . بیشترین مقدار این برتری از طریق پردازش موثر آنچه می تواند حجم اطلاعاتی در حد چند پتا بایت باشد ، به دست می آید ؛ وظیفه ای که انجام آن برای یک شخص غیر ممکن است و حتی برای یک گروه بزرگ کارکنان هم انجام آن مشکل خواهد بود . قدرت برتر در درگیری های آینده ، به احتمال زیاد هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی را برای جمع آوری اطلاعات ، تجزیه روالها و شناسایی الگوها به کار خواهد برد و نتیجه حاصل به دست انسانها خواهد رسید تا با اضافه کردن زمینه ، تصمیم نهایی را بگیرند . همه این تصمیمات همزمان با پایش این موضوع خواهد بود که تاثیرات میدان نبرد چگونه زمینه رسانه های اجتماعی و پیامها را تحت تاثیر قرار می دهند . در ارتش آمریکا ، دانش مهندسی و ظرفیت لازم برای سازگار شدن با تغییر جهره نیروی ترکیبی وجود دارد ولی مدلهای ذهنی ، مبانی ( Doctrine ) و تاکتیکها عقب مانده اند . برتری نظامی نمایان ارتش آمریکا در جنگ 1991 خلیج فارس ، بعد از آن به یک دهه رکود دانش سوق پیدا کرد . در ای دوره ، نیروی هوایی آمریکا به این نتیجه رسید که چرا چیزی را که ظاهرا آسیب ندیده است ، تعمیر کنیم ؟ با اینکه ارتش و سپاه تفنگداران طرحهای جسورانه ای برای اجرا ارائه کردند ولی به علت عملیاتهای غیر مترقبه و کاهش بودجه برای تطبیق دادن خودشان به مشکل برخوردند . به رغم تلاشهای برجسته برای دگرگون کردن تمام تشکیلات دفاعی بعد از سال 2000 ، در دهه بعدی هم تمرکز بر روی عملیات ضد تروریسم و ضد شورش باعث پرت شدن حواس متفکرین نظامی از توجه به تغییر چهره نیروهای ترکیبی شد. تلاشهای صورت گرفته برای ایجاد تصویری از جنگ آینده مشخص کرد که فرار از جاذبه برنامه های در حال اجرای قدیمی و سکوهای ( پلتفرمهای ) کلیدی سخت خواهد بود. در همان زمانی که ارتش ایالات متحده همزمان در دو جبهه جنگ خاورمیانه و کاغذبازی های بودجه در راهروهای کنگره می جنگید ، روسیه و چین یادداشتهایشان را در مورد جنگ 1991 ، جمع آوری کردند و یک نیروی آتش محور نسل جدید طراحی کردند که می توانست پیش بینی ها در مورد قدرت ایالات متحده برای آینده را به خطر بیندازد . در میانه دهه 2010 بود که متفکرین ارتش آمریکا از خواب بیدار شدند و شروع به فهمیدن واقعیت دوران موشکی جدید کردند ولی همچنان به این تهدید موجود بر اساس انگاره قدیمی خودشان پاسخ دادند ؛ آنها در مقابل چشم انداز موشکهای بیشتر ، تحرک دفاعی بیشتر توسط سکو ( پلتفرم ) های به ارث رسیده از دوران قبل مانند هواپیماهای تاکتیکی و تانک را ، ارائه دادند . همچنان ادامه دارد ....
  19. تکنولوژی به سبک اوبر که به اوکراین برای نابودی یک گردان روسی کمک کرد . Uber-style technology helped Ukraine to destroy Russian battalion Charlie Parker - Saturday May 14 2022 , The Times تکنولوژی هدفگیری توپخانه ای که شبیه نرم افزار همراه اوبر ( برای ما ایرانیها می شود شبیه اسنپ ) کار می کند و تقریبا باعث شد همه افراد یک گردان روسی در یک حمله از بین بروند . GIS Arta یک سیستم تعیین موقعیت است که در نتیجه همکاری برنامه نویسان اوکراینی با شرکتهای نقشه نگاری دیجیتال بریتانیا ایجاد شده است و فرآیند هدفگیری توپخانه را از حدود بیست دقیقه به یک دقیقه کاهش می دهد . مانند سیستم اشتراک سفر اوبر ، که ابتدا محل مسافر را مشخص می کند و سپس نزدیکترین خودرو را به آن اختصاص می دهد ، این سیستم بعد از مشخص کردن یک هدف از نیروهای روسی ، به سرعت نزدیکترین واحد توپخانه ، خمپاره ، موشک یا پهپاد را که در محدوده هستند مشخص می کند . اطلاعات بلادرنگ به دست آمده از پهبادهای شناسایی ، مسافت یابها ، تلفنهای هوشمند ، GPS و داده های راداری داده شده از طرف ناتو ورودی سیستم را برای مشخص کردن دقیق موقعیت هدف تامین می کند . اطلاعات موجود به وسیله نرم افزار محاسبه گر شلیک ( shooting calculator ) پردازش می شود و مشخص می کند که کدام یک از جنگ افزارهای حاضر در منطقه برای انجام حمله مناسب تر هستند . توسعه دهندگان این سیستم گفتند که این نرم افزار در هفته اخیر عهده دار انجام حملات توپخانه ای بر علیه نیروهای روسی بوده است که یکی از سنگین ترین حمله ها از آغاز این جنگ به شمار می رود . در طی دو روز ، بیشتر از 70 تانک و خودرو زرهی همراه با نیروهایی که حامل آن بودند ، در تلاش برای گذر از پل رودخانه سیورسکی دونتس ، با حملات توپخانه و هوایی هماهنگ شده نابود شدند . تحلیلگران نظامی این حمله را یکی از بزرگترین شکستهای روسها عنوان کرده اند . GIS Arta به وسیله برنامه نویسان اوکراینی توسعه داده شده است که در سالهای قبل اطلاعات نقشه نگاری دیجیتال را با شرکتهای بریتانیایی به اشتراک گذاشته بودند . این سیستم در سال 2014 و بعد از حمله روسیه به کریمه ، در ساختار ارتش اوکراین به کار گرفته شد . هر فرمانده به نقشه رمزگذاری شده الکترونیکی که اطلاعات زنده صحنه نبرد را نشان می دهد دسترسی دارد . بعد از تائید یک هدف ، ستاد فرماندهی با کمک این نرم افزار مشخص می کند که کدام واحد مختصات هدف را دریافت کند و چند ثانیه بعد ، هدف زیر آتش قرار می گیرد . فرآیند سیستم هدف یابی معمول به کار رفته توسط سایر ارتشها ، بعد از دریافت گزارش یک هدف تا زیر آتش قرار گرفتن آن حدود 20 دقیقه یا بیشتر زمان می برد اما با استفاده از GIS Arta زمان "اعلام تا آتش " به یک تا دو دقیقه کاهش می یابد . سیستمهای توپخانه ای که بر پایه سیستم آتش مرسوم روسی عمل می کنند ، همه قبضه های توپخانه را در یک نقطه متمرکز می کنند . در مقابل واحدهای آتشبار اوکراینی می توانند در پهنه منطقه نبرد پراکنده شوند و تهدید به حمله را از هر جهتی داشته باشند . این سیستم با محاسبه زمان رسیدن موشکها و گلوله های شلیک شده به هدف ، قابلیت هدف قراردادن همزمان هدف از چند مبدا مختلف را ایجاد می کند و باعث می شود واحدهای ضد آتش روسی برای مشخص کردن مبدا شلیک ، دچار گیجی و چالش شوند . برای گفتگو ، واحدهای نظامی اوکراینی که سیستم GIS Arta را به کار می برند در دسترس نبودند ، همچنین اطلاعاتی از این که تعداد هدفهای مشخص شده توسط این سیستم چقدر بوده است در دسترس نیست . هر چند ولادیمیر ، یکی از توسعه دهندگان این سیستم گفت : من به شما اطمینان می دهم که این تعداد زیاد است و تعدادی از نتایج آن در اخبار دیده می شوند . روسها قادر به پنهان شدن در صحنه جنگ نیستند ، هر جا که باشند ،حتی در خود روسیه ، ما آنها را خواهیم یافت . ویکتور ، یکی دیگر از توسعه دهندگان ، گفت : با توجه به این که ما با رادارها کار می کنیم ، نه تنها از محل حضور دشمن اطلاع داریم ، بلکه اگر شلیکی صورت بگیرد ، رادار می تواند محل هدف موشک را پیشبینی کند . بنابراین زمانی که موشک در پرواز است ، ما می توانیم به نیروهایمان در محل هدف آن ، برای ترک آنجا هشدار بدهیم . کاربرد سیستم ماهواره ای استارلینک ایلان ماسک ، باعث می شود که سیستم هدفگیری توپخانه ای با اطمینان به کارش ادامه دهد . تیم GIS Arta گفتند که آنها از کمک سریع ایلان ماسک برای حل مشکلات ارتباطی در اوکراین که از روز اول جنگ شروع شد ، قدردانی می کنند . منبع
  20. چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022 قسمت دوم : یک زیر شاخه دیگر از استراتژی در نظر می گیرد که دولتها می توانند با جابجایی منابع ، فرآیندهای نوآوری را به سمت رقابت قدرتهای بزرگ هدایت کنند . برای این کار باید مخلوطی از آزمایشگاههای ملی و منابع مالی حکومتی را با پیشگامان بخش خصوصی و روشهای آزمایشگاهی ادغام کنند تا انواع جدیدی از تشکیلات رزمی را تولید شود . این خط فکری که به عنوان دومین زیرشاخه تعریف می شود ، باعث شد در بین گروههایی مانند اداره بررسی نهایی (the Office of Net Assessment ) و موسسه تحقیقات پیشرفته طرحهای دفاعی ( the Defense Advanced Research Project Agency ) مفاهیم و توانایی هایی برای پی بردن به آنچه تئوریسین های شوروی یک انقلاب فناوری نظامی عنوان می کردند ، ایجاد شود . به دست آوردن برتری حاصل از انقلاب اطلاعاتی و و پیشرفت در فناوری دیجیتال باعث شد که حملات دقیق با سلاحهای متعارف بتواند تاثیری برابر با حمله متقابل سلاحهای هسته ای داشته باشد . این تحول باعث ایجاد چیزی شد که اکنون سلاحهای استراتژیک غیر هسته ای خوانده می شود . زیر شاخه سوم حاصل اضافه شدن پیشرفت هایی در روبوتیک است ( به عنوان مثال سیستمهای خودکار ) . ماشینهایی مجهز به هوش مصنوعی که قابلیت یادگیری دارند و می توانند حملاتشان را بهبود بدهند ، یک استراتژی جدید در صحنه ایجاد می کنند . مفهوم هایی در طیفی گسترده : از عملیاتهای پایگاههای مقدم پیشرفته که تلاش می کنند ناوگان چین را در خلیج محدود کنند تا گروههای رزمی چند پایه ای ( multi-domain tasks forces ) و شبکه های کشتار موزائیکی ( mosaic kill-webs ) . این منطق شاخه ای ، در نسل گذشته به تکثیر توانایی حملات دقیق در سطوح تاکتیکی ، عملیاتی و استراتژیک منجر شد ؛ همچنین باعث مبهم تر شدن سطوح جنگ و افزایش کشندگی نیروهای متعارف گشت . علت اصلی این رویداد این است که پیشرفتهای تکنولوژیک با کاهش قیمت شبکه های حملات دقیق ، باعث شدند این حملات با وارد شدن به سطوح تاکتیکی ، باعث تغییر در چهره نیروهای ترکیبی بشوند . A Current Conception of Standoff Precision Strike این تنها قابلیت کشندگی نیست که باعث تغییر چهره جنگ می شود بلکه تاثیرات جریان سازی شبکه های اجتماعی نیز در این موضوع موثر است . همزمان با این که جهانی سازی و فناوری های دیجیتال ساختارهای جدید سیاسی و اجتماعی ایجاد کردند ، عملیاتهای اطلاعاتی و سایبری نیز در مرکز رقابتهای سیاسی مربوط به اسلحه و خشونت قرار گرفتند . اکنون دیگر کافی نیست که یک تانک روسی را نابود کنید بلکه مجبورید یک ویدئو هم از این اتقاق آپلود کنید تا عقیده جمعی را تحت تاثیر قرار دهید و اراده مردم را بسیج کنید . ازدیاد حملات دقیق در یک دنیای پیوسته ، جغرافیای میدان جنگ را تغییر می دهد و یک چهره جدید برای نیروهای ترکیبی می سازد : هر چیزی که دیده می شود ، می تواند هدف قرار داده شود و هر چیزی که هدف گرفت می تواند نابود شود . هر چیزی که آپلود می شود ، می تواند مردم و منابع را به حرکت درآورد . ادامه دارد ....
  21. سلام چرا آفریقا ؟ روسها احتمالا دارند تجربه سوریه را به کار می گیرند ، وقتی نیروی مقابل توان هوایی به درد بخوری ندارد ولی توان مقابله با زرهی دارد ، عملگر اصلی نیروهای پیاده هستند ، که کند ولی مطمئن پیش می روند .
  22. سلام طبق نتیجه گیری دوستان این تصویر یک پهپاد هدف است و برای تست پدافند به کار رفته است .
  23. سلام توی تصویرتون به خلیج فارس هم دقت بکنید خوب است
  24. سلام در مورد این که این گروه جی 20 فقط یک تصویر اژدهای افسانه ای نقش شده در دیوار است که این دو تا شخصیت واقعی دارند با اون مقابله می کنند ، نظری ندارید ؟