Brave_Heart

VIP
  • تعداد محتوا

    656
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های Brave_Heart

  1. بسم الله الرحمن الرحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ * بخش نخست در واژگان ایرانی، مسلسل دستی به جنگ افزاری کوچک اطلاق می شود که توانایی آتش رگباری دارد. در دوران پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی، ارتش و نیروهای انتظامی ایران از گونه های مختلفی از مسلسلهای دستی ساخت کشورهای بلوک غرب و شرق استفاده می کردند. برخی از این مسلسلها در داخل تولید و برخی نیز مستقیما” از خارج به کشور وارد شده بودند. در نوشتار پیش رو، نگاهی داریم به مسلسلهای دستی مورد استفاده در ایران در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بر پایه دانسته های جناب یوسف ریاضی که بیشتر برپایه تصاویر موجود و دانسته های گردآوری شده از منابع مختلف تهیه و گردآوری شده است. بیشتر ایرانیان درباره استفاده کشورشان از مسلسلهای یوزی (UZI) و ام پی فایو (HK MP5) شنیده، دیده، و خوانده اند، ولی دانسته های کمتری درباره دیگر مسلسلهای دستی مورد استفاده در نیروهای نظامی، انتظامی، و امنیتی ایران در دسترس علاقمندان قرار داشته است. به احتمال بسیار زیاد، نخستین مسلسل دستی رسما” بکارگرفته شده توسط ارتش ایران مسلسل آلمانی MP28 ساخت شرکت برگمن (Bergmann) است که پیش از آغاز دومین جنگ جهانی توسط ایران از آلمان خریداری شدند. در ژانویه سال ۱۹۴۳، مقامات ایرانی و اتحاد جماهیر شوروی قراردادی را به امضاء رساندند که برپایه آن صنایع جنگ افزار سازی ایران مسلسل PPSh-41 با کالیبر ۲۵ * ۷/۶۲ میلی متری را برای نیروهای نظامی ایران تولید و همزمان بخشی از تولیدات خود را به اتحاد جماهیر شوروی صادر نماید. این مسلسل یکی از نخستین مسلسلهای تولید شده در ایران می باشد که البته خط تولید آن همزمان با پایان دومین جنگ جهانی متوقف شد. در این دوره کوتاه شمار نامشخصی از این مسلسل دستی در ایران تولید و در اختیار نیروهای نظامی ایران قرار گرفت. البته بر پایه شواهد موجود علاوه بر نیروهای نظامی، نیروی پلیس ایران (شهربانی) هم از این مسلسل استفاده می کرده است تا اینکه همگی در سال‌های دهه ۱۹۵۰ با مسلسلهای دستی جدیدتر جایگزین شدند. در همین دوره زمانی، ایران همچنین به شمار محدودی مسلسل کالیبر ۰/۴۵ تامپسون M1 نیز دست یافته بود که در جنگ با جدایی خواهان فرقه پیشه وری (نبرد برای نجات آذربایجان) در سال‌های ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶ مورد استفاده قرار گرفت. در یک تصویر با ارزش تاریخی بالا، تیمور بختیار جوان که در سال‌های بعد به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) رسید، با یک مسلسل دستی تامپسون M1 مشاهده می شود. ادامه دارد….
  2. سلام، جالب است که بنا بر گفته های طراح اصلی عملیات تازش به اچ ۳ یعنی جناب فریدون ایزدستا، اتفاقا” شالکه نخستین این یورش هوایی بر پایه همین بمباران شاتل برنامه ریزی شده بود که این امر با مخالفت صریح مرحوم حافظ اسد مواجه و بنابراین لغو شد. در ادامه به جای استفاده از بمباران شاتل، سوختگیری شاتل انجام شد و بوئینگ ۷۴۷ حامل جناب ایزدستا در دمشق مستقر و پس از انجام سوختگیری به فانتومها به تهران بازگشت.
  3. سلام، زوایای دیگری را هم باید برای بررسی سامانه دزفول به نمایش درآمده در نظر گرفت که نتیجه گیری نهایی را پیچیده تر می کند: - اگر قرار بود برای برخی کاربردهای سامانه تور، شاسی چرخدار بر شاسی شنی دار برتری داشته باشد خوب برای سپاه راحت تر و کم هزینه تر بکارگیری همان شاسی چرخداری بود که پیشتر برای سامانه های طبس، ۳ خرداد، و ۹ دی استفاده کرده بود! جالب اینکه نسخه چرخدار تور ام ۲ هم از شاسی استفاده می کند که هوافضا از آن پیشتر در سه سامانه پدافندی یادشده الگوبرداری کرده است!!! - سامانه به نمایش درآمده فاقد زیرسامانه هایی است که مدلهای تحویلی تور به کشور داشتند. برای نمونه، سامانه به نمایش درآمده حداقل فاقد زیرسامانه شناسایی دوست از دشمن است. - سامانه به نمایش درآمده کپی دقیقی از نمونه تحویلی از روسیه است و این در حالی است که در سامانه های طبس و سوم خرداد از نمونه های سامانه بوک الگو برداری شده و نه کپی سازی دقیق. - سامانه تور (دزفول) با ساختار به نمایش درآمده فاقد توانایی شلیک در حال حرکت است و این یک ضعف مهم در برابر نمونه های تور ام ۲ است. - سامانه تور چه مزیتی بر سامانه های ۹ دی، حرز ۹، مجید، زوبین، …دارد که سپاه را بر مجبور به کپی سازی آن کرده است؟ اینهمه سامانه کوتاه برد در حال خدمت یا در دست ساخت وجود دارد. مزیت پنهان سامانه تور بر آنها چیست؟ - آیا ارتباطی میان سرنگونی بوئینگ اوکراینی توسط سامانه تور سپاه و سامانه دزفول وجود دارد؟ به بیان دیگر آیا برای جلوگیری از تکرار چنین اشتباهی در عملکرد سامانه تور، نیاز به افزودن زیرسامانه هایی به ساختار اولیه این سامانه وجود دارد که در شاسی زرهی و چرخدار متعارف جا نمی شوند و‌ از این رو‌ کارشناسان و مهندسان سپاه مجبور شده اند خودروی حامل بزرگ‌تری را برای اصلاح عملکرد این سامانه بکار گیرند؟ در پایان یادآوری می شود که نیروهای نظامی ارمنستان نیز از سامانه های تور ام ۲ کا ام سوار بر کامیون کاماز چهار محور (دزفول کامیون ۳ محور) استفاده می کنند. در حالی که بنا بر یک ویدئوی به نمایش درآمده از سوی وزارت دفاع آذربایجان حداقل یکی از این سامانه ها در نبرد سال گذشته شکار پهپادهای انتحاری ساخت عزرائیل شد، چندین ویدئو هم از شکار یا شلیک به پهپادهای آذربایجان توسط سامانه های تور ام ۲ کا ام در فضای رسانه ای در دسترس است. همچنین بازاریابی سامانه تور ام ۲ بر روی شاسی چرخدار ۴ محوره تاتا نیز از سوی روسیه انجام شده است.
  4. خیلی عجیب است که این موشک کاملا” سالم و دست نخورده است! مگر می شود موشک از آسمان به زمین خورده باشد و حتی سر بالچه های آن کج نشده باشند؟ بر پایه تصویر به نظر می رسد: ۱- یا یک شیطنت حرفه ای با پیغامی ویژه است از سوی افرادی که توانسته اند با نفوذ به گروه‌های بکارگیرنده این جنگ افزار (احتمالا” گروه‌های مقاومت پشتیبان ایران)، آن را خارج و به معرض دید عموم قرار دهند. ۲- یا یک پیغام ویژه از سوی کاربر موشک یعنی گروه‌های مقاومت به دشمنان که آماده حملات زمین به هوای نامتقارن باشید‌ (کپی رایت این مورد به جناب MR9 تعلق دارد). ۳- تصویر متعلق به همان موشک مشابهی است که در بوته های اطراف محل تصویر کشف شده و به این دلیل آسیب ندیده است (البته اگر روی بوته ها هم بیافتد بسته به ارتفاع آغاز سقوط بالاخره یک خراشی، فرو رفتگی، خمیده شدنی چیزی باید روی موشک می دیدیم، مگر این که ارتفاعی که موشک از کار افتاده خیلی کم بوده است). https://pbs.twimg.com/media/FCN94vwXMAIZ93g?format=jpg&name=large یادآوری می شود که ما از نحوه شلیک این موشک آگاه نیستیم که آیا با کمک پیشرانه خود از زمین کنده می شود و یا بوستر جدا شونده دارد.
  5. سلام، در مباحث پدافندی هم مانند هر چیز دیگری بحث هزینه فایده حرف اول و آخر را می زند. البته تحلیل هزینه فایده بایستی به دقت انجام و از ورودی های درست برای نتیجه گیری نهایی استفاده نمود: ۱- هر فروند آواکس را می توان جایگزین چند ایستگاه رادار زمینی نمود؟ ۲- آسیب پذیری کدام بیشتر است؟ سایتهای راداری یا فرودگاههای نظامی؟ ۳- جغرافیای کشور (کوهستان، دشت، …) کدام گزینه را پیشنهاد می کند؟ ۴- تجربه کشورهای دیگر چه درسی به ما می دهد؟ ۵- دانش فنی طراحی، پشتیبانی و نگهداری کدامیک از گزینه ها بیشتر در دسترس است؟ ۶- زیرساخت‌های موجود به نفع کدام گزینه است؟ ۷-…. درباره آواکسهای پرنده یک سری داده های معتبر در دسترس است: ۱- فرودگاه به اندازه کافی در کشور وجود دارد. ۲- شمار زیادی هواپیما مناسب اینکار در کشور وجود دارد که هزینه سرمایه گذاری را به شدت کاهش می دهد. برای نمونه حدود ۱۷ فروند توپولف ۱۵۴ در کشور به دلایلی درست ( چندین فقره سقوط، مصرف سوخت بالا، …) یا نادرست ( جوسازی منفی بی مورد، سیاسی بازی مسؤولین،..) زمینگیر شده اند که حدودا” نیمی از آنها ساعات پروازی کمی دارند و سال ساخت آنها دهه ۹۰ میلادی است. از سوی دیگر ایلیوشینهای ۷۶ نیروی هوایی عراق هم به علاوه شماری محدودی که بعدها برای خطوط هوایی ترابری خریداری شدند در کشور وجود دارند. البته طول عمر ایلیوشین های عراقی که بین سپاه و ارتش تقسیم شدند واقعا” زیاد است و حداقل یک دهه از توپولف ها قدیمی تر هستند. از حداقل ۱۷ فروند توپولف زمینگیر موجود می توان یک سوم را به آواکس تبدیل ‌‌و بقیه را به عنوان انبار قطعه استفاده کرد. یک ناوگان ۶ فروندی آواکس که در هر لحظه ۳ فروند آنها عملیاتی باشند برای کشور کافی است. ۳- کشورهایی که با ایران رابطه مناسبی دارند (چین و روسیه) هر دو تجربه تبدیل دو هواپیمای یاد شده به آواکس یا شنود را دارا هستند. ۴- در زمان شاه، نیروی هوایی شاهنشاهی اقدام به خرید آواکس از ایالات متحده نمود و از قضا بحث های داغی هم در کنگره و سنای آن کشور در اینباره روی داد. بنابراین باید یک گزارشی که به خرید آواکس توسط کشور منتهی شده بود موجود باشد. یعنی باید دید چرا نیروی هوایی به این نتیجه رسیده بود که برای کشورمان پدافند برپایه هواگردهای نظامی از پدافند برپایه ایستگاههای زمینی برتر است. ۵- تجربه موفق کشورهای آمریکا، عزرائیل، و اخیرا” پاکستان در نبردهای هوایی نشان می دهد که بکارگیری آواکسهای پرنده درصورت بکارگیری مناسب می توانند شرایط نبردهای هوایی را به نفع بکارگیرنده آنها تغییر دهند. ۶- دانش طراحی ساخت هواگردهای سنگین حامل رادار در کشور وجود ندارد. ولی آیا دانش لازم برای تغییر و تقویت سازه هواپیماهای کنونی هم دور از دسترس است؟ ۷- محصول نخست قرار نیست بهترین محصول باشد! بالاخره از یک جا باید شروع کرد. ۸- ساخت و راه اندازی شمار زیادی ایستگاه رادار زمینی در سال‌های اخیر که بردهای کوتاه تا بردهای بالاتر (۳۰۰۰ کیلومتر ادعایی) را پوشش می دهند نشان می دهد که دست اندکاران کنونی به هر دلیلی، ایستگاههای زمینی را بر هواگردهای نظامی حامل رادار ترجیح داده و سرمایه گذاری سنگینی در این زمینه انجام داده اند.
  6. سلام، به نظر می رسد عدم توسعه آواکس در کشور مربوط به ضعف طراحی سازه هواپیمای حامل رادار باشد تا خود رادار. فناوری رادار کشور در سال‌های اخیر با کمک های خارجی و تلاش مهندسان داخلی پیشرفت قابل توجهی کرده است. اینهمه رادار در انواع گوناگون در سال‌های اخیر از روسیه و چین و بلاروس خریداری و نمونه های وطنی هم که بارها رونمایی شده اند. پس فکر نکنم مشکل خود رادار و برنامه نویسی های نرم افزاری مربوط به آن باشد. شمار زیادی توپولف ۱۵۴ و ایلیوشین ۷۶ هم در کشور هست که اصلا” از آنها استفاده نمی شود. تنها می ماند نقطه اتصال این دو! یعنی رادار هست و حامل هم هست،‌ ولی گویا توان نصب رادار روی سازه هواپیماهای موجود و‌ایجاد تغییرات لازمه وجود ندارد.
  7. در مورد کمبود پدافند هوایی بر روی ناوگان دریایی کشور، بایستی یادآوری شود که بنا به گفته دست اندکاران کشور خطوط ساخت دو سامانه شناخته شده پدافندی یا زهرا (یعنی اف ام ۸۰ چینی/کروتال فرانسوی) و رعد/محراب (استاندارد آمریکایی) پیشتر در سازمان صنایع دفاع راه اندازی شده بود. هر دوی این سامانه های کارآمد نسخه دریا پایه داشته و در ناوگان دریایی سایر کشورها بکارگرفته شده اند. فناوری پایه بکار رفته در طراحی و ساخت این سامانه ها مربوط به دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی یعنی همان سطح فناوری است که در طراحی موشکهای ضد کشتی سری YJ/C چینی نصب شده روی شناورهای جنگی کشور وجود دارد. بنابراین دلیل این که این دو سامانه پدافندی که اهداف برد کوتاه و برد میانی را پوشش می دادند بر روی ناوگان دریایی کشور نصب نشده بودند را باید در مواردی دیگر جستجو نمود. البته در هنگام رونمایی این دو سامانه، این فرضیه نیز مطرح شده بود که سامانه های محراب و یا زهرا ساخت یک سامانه نو نبوده و در واقع بازسازی و بهینه سازی سامانه های موجود بوده اند. به نظر می رسد این رزمایش اخیر (سال ۱۴۰۰) بیشتر برای گزینش بهترین سامانه پدافندی که توانایی مقابله مؤثر با نوع جدیدی از تهدیدات پیش رو یعنی حملات کروزی/پهپادی را داشته باشد طراحی شده بود و نه صرفا” رونمایی از سامانه های پدافند کوتاه برد.
  8. سلام، نکته مهمی را اشاره فرمودید. البته نکته مهمتر این است که اصلا” هدف یا اهداف در فاصله بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر را چگونه شناسایی و ردگیری می کنند؟ شلیک و هدایت موشک تا آخر مسیر به کنار! ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز در طول آن ۲/۵ تا ۳/۰ ساعت پرواز موشک کروز خیلی بیشتر از ۷۰ کیلومتری که شما فرمودید تغییر مکان داده اند. تازه خود پهپاد (اگر فرض کنیم به عنوان ابزار نشانه گذاری و رهگیری موشک کروز استفاده شود) از فاصله بیش از ۲۵۰۰ کیلومتری چگونه سیگنال خود را بدون ماهواره به مرکز کنترل و فرماندهی موشک در ۲۰۰۰ کیلومتر دورتر ارسال کند؟
  9. سلام، در بروزرسانی هم عرض شد این که سپاه از دو سامانه موشکی با یک نام (دزفول) در سازمان رزم خود استفاده کند غیر منطقی و عجیب است. از آن عجیب تر تغییر نام سامانه تور ام ۱ با انتقال از شاسی شنی دار به شاسی چرخدار است مگر این که تغییرات زیادی در زیر پوسته سامانه و زیرسامانه های آن انجام پذیرفته باشد. البته آنچه در ظاهر و بر پایه تصاویر انتشار یافته مشاهده می شود این است که نوع چرخدار به نمایش درآمده توانایی های کمتری نسبت به انواع شنی دار دارد (عدم وجود زیر سامانه شناسایی دوست از دشمن، عدم وجود زیر سامانه الکتروترمال،…). بنابراین احتمالا” در صورت پذیرفته شدن این سامانه برای ورود به سازمان رزم، نام آن تغییر کرده و بهینه سازیهایی که از سوی سازنده به کاربران سامانه تور ام پیشنهاد شده بر روی آن نیز اعمال خواهد شد. در یکی از نمایشگاههای سال‌های گذشته در کشور، نمونه به نمایش درآمده دارای این بهینه سازیها بود. یک نکته دیگر از دست دادن قابلیت شلیک در حال حرکت یا قابلیت شلیک با یک توقف کوتاه (بسته به گونه ای که به کشورمان تحویل شده) با انتقال از شنی دار به چرخدار است که نشان می دهد سپاه قصد دارد از این سامانه به عنوان پدافند نقطه ای برای حفاظت از مکانهای با ارزش استفاده کند. یادآوری می شود که سامانه تور در مدلهای نخستین توانایی شناسایی و درگیری در حین حرکت را دارا بود ولی برای شلیک موشک بایستی توقف می کرد. گویا در مدلهای پیشرفته تر امکان شلیک در حین حرکت در این سامانه ایجاد شده است.
  10. سامانه ای که در این رزمایش “رونمایی” شده و تا معرفی رسمی ما آن را “دزفول” می نامیم؛ با توجه به این که آنتن رادار جستجو صاف (تخت) نیست نمی تواند اچ کیو ۱۷ یا مدلهای پیشرفته تور ام ۲ باشد. پوشش استتار (رنگ) سامانه به نمایش درآمده هم که بسیار شبیه سامانه های تحویلی از روسیه به نیروی هوایی سپاه در زمان فرماندهی سردار سلامی است. بنابراین به نظر می رسد سپاه همان کاری را که با برخی از سامانه های سام ۶ انجام داده بود با سامانه تور ام ۱ هم انجام داده است که شامل انتقال سامانه پدافندی از شاسی زرهی به شاسی چرخدار برای کاهش هزینه های نگهداری و احتمالا” برطرف نمودن برخی دیگر از مشکلات در نمونه های تحویلی بوده است. سپاه پیشتر مشابه چنین کاری را با برخی سامانه های سام ۶ خود انجام داده بود که با نام سامانه رعد ۱ معرفی شدند. البته در نسخه رعد ۱ گویا سامانه سام ۶ توانایی استفاده از مجموعه پسیو‌ الکترواپتیک را نیز دارا شده است. با توجه به این که سامانه تور ام ۱ قاعدتا” نباید دیگر در خط تولید سازنده روسی باشد و نسخه اچ کیو ۱۷ چینی و تور ام ۲ هر دو روی شاسی های چرخدار مشابه با پرتابگرهای طبس/سوم خرداد نیز عرضه شده اند، احتمال دارد در آینده نزدیک نسخه پیشرفته تور ایرانی مجهز به پرتابگر طبس/۱۵ خرداد/ ۹ دی نیز رونمایی شود. این شلیک های شبانه سامانه های “جوشن” و “مجید” هم پیغام ویژه ای دارد! به این معنی که سامانه های پسیو بکار رفته در این دو مجموعه پدافندی از نوع الکترواپتیک تلویزیونی معمولی نبوده و با توجه به قابلیت انجام عملیات در شب بایستی احتمالا” مجهز به تصویر برداری/سازی گرمایی باشند.
  11. سلام، سامانه دزفول (تور ام ۱ یا اچ کیو ۱۷) بالاخره رونمایی شد: سامانه جوشن هم گویا همان سامانه ۱۵ خرداد است که از رادار پسیو‌ استفاده می کند:
  12. البته فکر کنم گفته های سردار حاجی زاده خیلی واضح بود. پیشنهاد ۱۰۰ هزار دلار مربوط به دوران فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و چوب حراج زدن به جنگ افزارهای باقی مانده از آن دوران برای تأمین مالی دوران بحران کشورهای جدا شده بود نه در شرایط عادی خرید و فروش جنگ افزارها. سپاه خودش همزمان با تهیه موشک از لیبی،‌ کره شمالی، … به دنبال خرید جنگنده هم بود (اف ۶،‌ میگ ۲۱،…) این موشک FB-10 اگر بر پایه PL-10 توسعه یافته باشد، ورودش به کشور این امکان را می دهد به فناوری نسل جدیدتری از موشکهای گرمایاب هوا به هوا نیز دست یابیم. البته همانگونه که عرض شد بصورت ۱۰۰ درصد مشخص نیست موشک سامانه ای که ما فکر می کنیم “مجید” نام دارد، کپی دقیق موشک FB-10A باشد و‌ ممکن است تنها الگوبرداری از این موشک‌ شده باشد.
  13. سلام، بر پایه چه داده ها یا آگاهی می فرمایید این سامانه ارزان و کم قیمت است؟ البته نمی گویم نیست ولی منظور این است که هیچ مرجع مستقل و قابل اطمینانی برای بررسی بهای تمام شده جنگ افزارهای تولیدی یا خریداری شده در کشور وجود ندارد. در بحث جنگنده و موشک (کدام بهتر است) هم همواره ادعا می شود موشک ارزان تر است بدون این که هیچ داده قابل اطمینانی در این زمینه وجود داشته باشد. بر پایه گفته های جناب حاجی زاده هر موشک اسکاد بی برای کشور ۲ تا ۳ میلیون دلار آب می خورده است و هر دستگاه پرتابگر آن هم همین بها را داشته است. یعنی بهای یک پرتابگر اسکاد و یک فروند موشک روی آن برای کشور تا ۶ میلیون دلار تمام می شده است که قطعا” از بهای خرید جنگنده اف ۵ در آن سالها بیشتر بوده است. گویا اکنون این میزان در موشک گروه فاتح با توجه به تولید انبوه و برخی نوآوریها کاهش چشمگیری یافته است. چینش و معماری سامانه مجید از سامانه چینی FB-6 الگوبرداری شده است که در آن دو خودروی جیپ وجود دارد: خودروی نخست برای حمل رادار جستجو و شناسایی (نه درگیری) و خودروی جیپ دوم حامل موشک. تغییرات زیر در سامانه ایرانی نسبت به نمونه چینی مشاهده می شود: - با توجه به این که جنگ افزارهای محمول پهپادهای مدرن امروزی حتی پهپاد مهاجر ۶ ساخت کشورمان برد بیشتری از موشکهای سامانه FB-6 دارند، موشک سامانه مجید از موشک سامانه جدیدتر FB-10A چینی با برد بیشتر الگوبرداری شده است. بنابراین و برپایه اصل پیش دستی احتمال این که شکارچی (مجید) طعمه شکار خود (پهپاد) شود بسیار کمتر می شود. - یک سامانه پسیو الکترواپتیک جانشین سامانه راداری سامانه FB-10A شده است. این ویژگی کمک شایانی به سامانه مجید در محیط های جنگ الکترونیک می نماید. بنابراین به نظر می رسد مهندسان ایرانی بر پایه نیازهای دفاعی کشور و یا تهدیدات پیش رو سامانه مجید را با الگوبرداری از دو سامانه چینی FB-6 و FB-10 طراحی و تولید کرده اند. البته این که خود چین و کارشناسان آن نیز در این پروژه نقش داشته اند به راحتی قابل اثبات نیست. به هر روی باید صبر کرد تا آشکار شود از میان چندین گزینه معرفی شده برای سامانه های برد کوتاه کشور، سرانجام کدام یک برنده خواهد شد تا به تولید انبوه برسد. سامانه FB-6: http://www.chinanews.com/mil/hd2011/2012/11-16/148512.shtml#nextpage موشک سامانه FB-10 (به تغییر قطر بدنه موشک در تصویر توئیتر و شباهت موشک و کنیستر آن با موشک و کنیستر سامانه مجید دقت کنید) https://twitter.com/jesusfroman/status/1441668330721628163 http://2.bp.blogspot.com/-HXwW81JC1Qc/VHKaSHfbOYI/AAAAAAAAkvM/AUtOlBoO_HE/s1600/FB-10%2BSurface-to-Air%2BMissile%2BSystem%2BCHINESE%2BEXPORT%2B%2Bshort-range%2Bair%2Bdefense%2Bsystem%2B(3).jpg
  14. تاکنون ‌و بر پایه آن چه در رسانه ها مشاهده شده یک فروند آذرخش، پنج فروند صاعقه ۱، یک فروند صاعقه ۲، سه فروند تذرو، و یک فروند دُرنا ساخته شده اند. سال گذشته نیز از سه فروند کوثر رونمایی شد. البته به این مجموعه بایستی تبدیل شمار بسیار کمی از اف ۵ های قدیمی به هواپیمای آموزشی سیمرغ را نیز اضافه نمود (البته این مورد آخر ‘ساخت’ به شمار نمی آید). شفق و‌ برهان و قاهر و … هم بهتر است که دیگر وقت خود را بیهوده صرف آنها نکنیم. البته بابک تقوائی حدود ۱۲ یا ۱۳ سال پیش و همان زمان که همچنان با نیروی هوایی در ارتباط بود این ادعا را مطرح کرد که چندین فروند از اف ۵ های موجود برای آن رژه هوایی معروف زمان احمدی نژاد به طرح استتار آذرخش رنگ آمیزی شدند. ولی خوب شمار هواپیماهای آذرخش و صاعقه ای که برای جلب نظر احمدی نژاد و گرفتن بودجه از ایشان به نمایش درآمدند (هم در پایگاه یکم شکاری مهرآباد و هم آن رژه هوایی) از شمار انگشتان دست کمتر بود. اخیرا” نیز ادعاهای جدیدی از سوی حبیب بقایی فرمانده اسبق نیروی هوایی مطرح شده است: “…. شهید ستاری مرحوم مهندس سنایی را آورد و تمام راه ایشان ادامه یافت. 30 فروند هواپیمای آذرخش تحویل نظام جمهوری اسلامی ایران دادیم….” ”….و ایشان محبت کردند و جلسه را سه ساعت حضور داشتند که منجر به ساخت هواپیمای صاعقه شد. 14 مورد را تحویل نیروی هوایی دادیم….” جالب اینجاست که همگی این محصولات برپایه طرحهای شهید ستاری هستند (برنامه جامع ایشان در سال ۱۳۶۸) و از زمان شهادت ایشان، برنامه های ساخت هواگرد برای نیروی هوایی درجا زده است.
  15. سلام، فکر کنم سوء تفاهم شد. من نگفتم در شهرهای دیگر تعمیر شوند یا به انبار قطعه تبدیل شوند یا اوراق شوند. عرض کردم اگر قرار بود برای همیشه زمینگیر شوند، حداقل می شد پرواز آخرشان را به مهرآباد انجام ندهند و بصورت کامل در شهرهای دیگر زمینگیر شوند. بیشتر این هواپیماها اکنون دیگر از رده خارج هستند و پرواز نخواهند کرد. زیرا اصولا” از همان زمان احمدی نژاد که توسط ایرلاینهای داخلی خریداری می شدند عمر بسیاربالایی داشته و سیکل های پروازی باقیمانده بسیار کمی داشتند. به همین دلیل به راحتی و با قیمت مناسب به ایران منتقل می شدند و تحریم ها شامل آنها نمی شد. به بیان دیگر اصلا” قرار نبود برای چند دهه در خدمت باشند ولی اتفاقا” در همان دوران کوتاه خدمتی خیلی هم به صنعت هوایی کمک کردند. برخی از هواپیماهای زمینگیر هم مانند ۷۲۷/۷۳۷/۷۴۷ های هما یا ۷۲۷ های آسمان که با برنامه ریزی قبلی بازنشست شدند و دقیقا” می دانستند در چه روز و تاریخی آخرین پروازشان را انجام خواهند داد. از سوی دیگر متأسفانه بعضی از هواپیماهای زمینگیر اصولا” با بی دقتی یا خیانت خریداری می شدند و پس از زمان کوتاهی به دلیل نبود پیشرانه جایگزین یا قطعات یدکی پیشرانه شان مجبور به بازنشستگی زودهنگام می شدند (هواپیماهای ترکیش به عنوان مثال). الان تو همین تصویر پست پیشین بنده، از هر تایپ هواپیما چندین و چند فروند می بینیم (فوکر ۱۰۰؛ خانواده ایرباس ۳۲۰؛ ام دی؛…) خوب می شد به راحتی چندین نمایشگاه (موزه) از این هواپیماهای زمینگیر شده در شهرهای دیگر ایجاد کرد و از هر تایپ یک نمونه در هر نمایشگاه داشت. می شد برخی از آنها را به رستوران هوایی تبدیل کرد، … جاذبه بسیار خوبی برای گردشگری می شد. https://ibb.co/kqKsPKf ====== تصاویر در گالری آپلود شود ......
  16. سلام، روی هم رفته به نظر می رسد کل بخش هوایی کشور (نظامی و غیر نظامی) در وضعیت نامساعد قرار دارد و فقط نیروی هوایی ارتش نیست که دچار ضعف مدیریتی و بی برنامه گی است. نگاهی به این تصاویر بیاندازیم. آخر این چه وضعی است؟ روزمرگی و مدیریت باری به هرجهت هم حدی دارد! یعنی واقعا” در میان اینهمه حقوق بگیر بخش‌های هوایی و ایرلاینها یک نفر هم پیدا نمی شود که بگوید حالا که فلان هواپیما به هر دلیل به پایان عمر سرویس دهی خود رسیده است، پرواز آخرش را به فرودگاهی به جز فرودگاه مهرآباد انجام دهد تا اگر قرار است زمینگیر شود لااقل در شهرها و شهرستانهای دیگر زمینگیر شود تا بتوان از آن به عنوان نمایشگاه هوایی، رستوران، …. استفاده کرد؟ خدا وکیلی چقدر جذابیت درست می کند برای شهرهای دیگر به ویژه مناطق محروم کشور. https://ibb.co/rtwN2nK
  17. سلام، این تیربار گتلینگ است یا خطای دید؟ به نظر گتلینگ است با واحد تأمین برق.
  18. یک زمانی که از یکی از پالایشگاه ها به منزل برمی گشتم از سرویس جا موندم. یک راننده تانکر پالایشگاه با کشنده ماک بزرگواری کرد و بنده را تا یکجا رساند. قدیمی تر از این ماکهای اواخر زمان شاه بود و راننده بهش می گفت ماک مدل ۲۴ اسفند. یادش به خیر ، اون هم چند تا دسته دنده داشت که گاهی راننده بنده خدا باید دستش را از روی فرمان بر می داشت و دو تا دسته دنده را همزمان حرکت می داد (نمی دانم چرا!). با وجود این همه مشقت در رانندگی عاشق اون غول بی شاخ و دم بود و می گفت مرگ ندارند این ماکها!
  19. دوست من حالا دیدید شما هستید که پستهای من را نمی خوانید. نخست این که گویا صادرات توسط مردم و غیر دولتی ها ممنوع است بر اساس لینکی که گذاشتم. چه بسا همین حالا هم گندم توسط برادران به عراق صادر و ارز حاصله برای موارد خاص استفاده می شود! دوم این که عراق همسایه ماست و هزینه واردات گندم از خوزستان برای عراق بسیار کمتر از هزینه واردات از روسیه و قزاقستان تمام می شود. سوم این که انتقال ارز در شرایط کنونی به آسانی ممکن نیست. در پایان خواهش می کنم تو را به خدا میان بهای تمام شده گندم با بهای صادراتی آن تفاوت قائل شوید. وی با تاکید برآنکه صادرات گندم توسط مردم ممنوع است، اظهار کرد: دولت همه گندم های تولیدی و حتی مازاد تولید را نیز دولت خریداری می کند … و تاکید می کنم صادرات و واردات گندم فقط توسط دولت انجام می شود.
  20. تفکر احمدی نژادی؟! البته گفته می شود احمدی نژاد هم دیگر آن احمدی نژاد سابق نیست، همانگونه که گفته می شود طالبان امروزی با طالبان بیست سال پیش تفاوت دارد فکر کنم مشکل کار را فهمیدم، گرچه در دو پست پیشتر هم به وضوح بیان کردم. منظور من از بهای جهانی، بهای تمام شده گندم در بازار داخلی کشورهای پیشرو جهان در تولید گندم است و داده معتبر از آمریکا و فرانسه هم در اینباره آوردم. شما مرتب دارید بهای خرید داخلی گندم در ایران را با بهای گندم صادراتی کشورهای دیگر مقایسه می کنید که با عرض پوزش مقایسه درستی نیست.
  21. من از این که موجب ناراحتی شما شدم پوزش می خواهم. روی صحبت بنده که حضرتعالی نبود! متوجه نمی شوم شما چرا ناراحت شده اید. اتفاقا” پست های شما هم در بروز رسانی و هم در تاپیک را با دقت خواندم و ساعت ها به احترام حضرتعالی وقت گذاشتم تا داده ها را گردآوری و مرتب کرده و در اختیار همه شما و دوستان قرار دهم تا تاپیکی که شما درست کردید پر بارتر شود. من می گویم شما چرا بهای خرید گندم از کشاورزان را با بهای فروش آرد به نانوایی ها قاطی می کنید؟ با خرید گندم به بهایی بیش از بهای متعارف جهانی “تنها به گندمکار” مزیت و رانت می دهیم آن هم از جیب کل مردم، در حالیکه با فروش آرد به نانوایی ها با بهای یارانه ای مزیت و رانت “به کل مردم” داده می شود. اینها دو بحث کاملا” جدا هستند و متوجه نمی شوم کدام بخش آن برای شما مبهم است. وظیفه حکومت‌ها پیشبرد کشورهای خود با اصلاح امور است و نه با ایجاد رانت. کل مملکت شده رانت! رانت گندمکار، رانت خودروساز، رانت پتروشیمی،…… با توجه به راهبردی بودن فرآورده های کشاورزی، این بخش نیازمند هدایت و کمک دولت است، ولی به روش صحیح. اینکه خود پژوهشگران داخلی تأکید می کنند متوسط مساحت زمینهای کشاورزی کشور نصف معیار جهانی آن است (آن هم نه نصف کشورهای پیشرو در کشاورزی) یعنی مشکل اصلی مشخص است. راه حل آن هم قطعا” اتلاف سرمایه های کشور با خریدن گندم به بهایی بالاتر از بهای جهانی آن نیست. در مورد ممنوعیت صادرات گندم هم که دلیل آن واضح است و دوباره تأکید می کنم که متوجه ارتباط آن با اصل موضوع نمی شوم. در شرایط کمبود ارز برای واردات که از زمان احمدی نژاد و پس از وضع شدن تحریم‌ها به وجود آمده است، اگر گندم داخلی به کشورهای همسایه به ویژه عراق (هزینه حمل و نقل بسیار پایین) صادر شود، ضمن ایجاد کمبود در داخل کشور ارزی برای جبران آن با واردات گندم وجود ندارد. عراق و افغانستان که تولید کننده عمده گندم و کود شیمیایی و …. نیستند که شما تلاش می کنید آنها را با ما مقایسه کنید. آیا قزاقستان، آمریکا، روسیه، اوکراین، هند، چین و دیگر تولیدکنندگان عمده گندم قصد واردات گندم از ما داشتند و ما نگذاشتیم؟ در ضمن صادرات توسط غیر دولتی ها ممنوع است: https://www.isna.ir/news/1400021610788/صادرات-گندم-برای-غیردولتی-ها-ممنوع-است-کمبود-آرد-کذب-است
  22. سلام، ببخشید این پست آخر شما چه ارتباطی با پست پیشین خود شما و پست مرتبط اینجانب دارد؟ در پست پیشین، اشاره حضرتعالی به برد اعلام شده برای موشک نسخه بهینه سازی شده سامانه باور بود. بنده هم اشاره کردم که برد موشک یک سامانه پدافندی تنها یکی از چندین و چند پارامتر لازم برای ارزیابی کارایی یک سامانه پدافندی است و پارامترهای بسیار مهم‌تری هم هستند که باید در نظر گرفته شوند. حالا شما آمدید مطالبی که سال گذشته در یک مستند تلویزیونی ادعا شده را دوباره از جانب خود تایپ کرده اید و تلاش می کنید حرف در دهان بنده بگذارید. سامانه باور هنوز در مراحل توسعه قرار دارد و امید است از توانایی‌های اس ۳۰۰ های خریداری شده برای افزایش کارایی آن استفاده شود.
  23. سلام، پست پیشین و داده های معتبر ارائه شده در آن فقط مربوط به بخش کشاورزی و محصول گندم بود. اینکه دولت از بودجه عمومی کشور (جیب همه مردم) گندم را به بهایی بیشتر از بهای تمام شده آن در کشورهای عمده تولید کننده گندم در جهان از کشاورز ایرانی خریداری می کند یک یارانه و رانت مستقیم فقط به گندمکاران کشور است و هیچ سودی برای سایر ملت ندارد که هیچ، باعث می شود بودجه باقیمانده برای بخش‌های دیگر کشور کاهش یابد. رویکرد درست و منطقی یافتن دلایل بالا بودن بهای تمام شده گندم در کشورمان و بکارگیری راهکارهای درست و پایدار برای کاهش این بهای تمام شده است و نه بالا بردن بهای خرید گندم از کشاورزان! برای نمونه گسترش فرهنگ کار گروهی با یکپارچه سازی زمینها و ایجاد مجتمع های بزرگ کشاورزی و نیز افزایش بهره وری و کاهش بهای تمام شده کود و آفت کُش ها. بحث آرد و یارانه آن که تمام کشور از آن بهره می برند یک بحث کاملا” جدا است و متوجه ارتباط آن با بحث گندم نمی شوم. بهای تمام شده آرد شامل بهای گندم، هزینه حمل و نقل از زمین کشاورزی به سیلوی گندم، از سیلوی گندم به کارخانجات آرد سازی (آسیاب و بسته بندی)، از کارخانجات آرد سازی به انبارهای آرد و مراکز توزیع، و سرانجام از انبارهای آرد و مراکز توزیع به نانوایی ها است. هزینه بیمه هم بایستی در نظر گرفته شود. همه این مراحل یک هزینه بروکراسی و بالاسری سنگین نیز بر بهای تمام شده آرد تحمیل خواهد کرد. من داده ای از بهای آرد نانوایی در کشورهای جهان در اختیار ندارم و به نظر گردآوری داده های معتبر برای کشورهای گوناگون نیازمند صرف زمان بسیار زیادی خواهد بود. درباره بهای تمام شده گندم وارداتی، آیا واقعا” شما به آنچه مسؤولان کشور در رسانه ها اعلام کرده اند اعتماد دارید؟ آن هم با وضعیت موجود که همگی به وجود پورسانت و اتلاف منابع در امر واردات به کشور آگاهی داریم. از سوی دیگر حتی با فرض صداقت در بهای اعلام شده بدیهی است که بهای تمام شده تولید گندم در کشورهای صادر کننده با بهای تمام شده برای کشورهای وارد کننده آن تفاوت معنی داشته باشد. به بیان دیگر بایستی علاوه بر سود پیش بینی شده برای صادرکننده (تقریبا” در اکثر موارد صادر کنندگان فرآورده های کشاورزی شرکتهای بازرگانی نیمه دولتی یا خصوصی جدا از کشاورزان تولیدکننده هستند. ایران که گندم را سر زمین از کشاورز روسی یا قزاقستانی خریداری نمی کند)، هزینه حمل و نقل گندم درون کشور تولید کننده تا سیلوها، هزینه نگهداری در سیلوها، هزینه انتقال از سیلوها به بنادر و پایانه ها، هزینه های بارگیری به کشتی ها و قطارها، هزینه هزینه حمل و نقل با کشتی و قطار تا بنادر و پایانه های کشور وارد کننده، بیمه حمل و نقل آن، تخلیه در بنادر و پایانه های کشور وارد کننده و سرانجام حمل و نقل آن به سیلوها در کشور وارد کننده را در نظر گرفت. همانند آرد، یک هزینه بروکراسی و بالاسری هم به بهای نهایی محصول وارداتی اضافه می شود. منظور این که کشاورز ایرانی (یا هر کشور دیگری) نباید بهای تمام شده وارداتی یک محصول را مرجعی برای بهای فروش محصول خود در نظر بگیرد، چه در غیر اینصورت تولید آن محصول پایدار نبوده و در واقع رانتی خواهد بود. در مورد کمکهای دولتی در کشورهای پیشرفته و عمده تولید کننده گندم به کشاورزان هم بعید به نظر می رسد این دولت‌ها اجازه داشته باشند بودجه کشور خود را صرف خرید فرآورده های بی کیفیت و آفت زده بکنند. محصول آفت زده یا از بین رفته توسط بلایای طبیعی درصورتی که قصور از کشاورز نبوده باشد در این کشورها توسط بیمه (دولتی یا غیر دولتی) پوشش داده می شود. درباره کیفیت هم اگر مدرک زیر درباره حمایت از محصولات کشاورزی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا را مطالعه فرمایید در خواهید یافت که به صراحت ذکر شده دولت های اتحادیه اروپا تنها زمانی محصولات کشاورزی را با بهای مناسب از کشاورزان خریداری و ذخیره سازی می کنند (برای حمایت از کشاورزان در مواقعی که بهای بازار کمتر از هزینه تمام شده کشاورزان است) که این محصولات واجد کیفیت مناسبی باشند: https://ec.europa.eu/info/food-farming-fisheries/key-policies/common-agricultural-policy/market-measures/market-measures-explained_en There are strict standards on the quality of the goods that can be stored.
  24. با سلام؛ چند ساعت پیش در به روز رسانی گفتگویی انجام شد و باعث شد سطح آگاهی بنده و انشاالله سایر دوستان در زمینه فرآورده کشاورزی راهبردی گندم بالاتر رود. امیدوارم با این پست و به اشتراک گذاشتن داده هایی که یافتیم به بالا بردن سطح تاپیکی که دوست گرامی Overdose ایجاد کردند کمک کنیم. ۱- بهای مناسب برای خرید تضمینی گندم در ایران بهای تضمینی خرید گندم از کشاورزان امسال ۵۰۰۰ تومان برای هر کیلوگرم تعیین شده است. https://www.irna.ir/news/84303164/قیمت-خرید-تضمینی-هر-کیلو-گندم-۵-هزار-تومان-شد با توجه به اینکه گندم از کالاهای اساسی به شمار می آید، بر پایه دلار جهانگیری ۴۲۰۰ تومانی بهای خرید تضمینی گندم برابر یک دلار و بیست سنت (1.2 $) برای دولت (جیب مردم) هزینه خواهد داشت. حال سنجشی کنیم با بهای گندم در ایالات متحده و بهای گندم در کشور فرانسه. - بهای گندم در ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ https://www.uswheat.org/market-and-crop-information/price-reports/ همانگونه که مشاهده می کنیم، بهای متوسط گندم آمریکا میان ۲۶ تا ۳۴ سنت برای هر کیلوگرم در نوسان بوده است که بسیار کمتر از بهای تضمین شده برای کشاورزان کشور می باشد! - بهای گندم در فرانسه در سال ۲۰۲۱ https://www.selinawamucii.com/insights/prices/france/wheat/ همانگونه که مشاهده می کنیم ، بهای گندم در فرانسه در سال ۲۰۲۱ حدود ۲۳ سنت برای هر کیلوگرم است که باز هم از بهای تضمین شده برای کشاورزان کشور کمتر است. بنابراین به نظر می رسد بهای تضمینی خرید گندم در ایران بسیار بالاتر از کشورهای صنعتی است. حتی با دلار آزاد ۲۴۰۰۰ تومانی در هنگام تعیین بهای ۵۰۰۰ تومانی توسط دولت، بهای تضمین شده گندم در ایران حدود ۲۱ سنت و بر پایه دلار ۲۷۰۰۰ تومانی کنونی حدود ۱۹ سنت است. با توجه به این که هزینه کارگر در ایران بسیار کمتر از آمریکا و فرانسه بوده و همزمان انرژی و بخشی از کود و ضدآفات بصورت یارانه ای در اختیار کشاورزان وطنی قرار می گیرد، بهای پیشنهادی خرید گندم در ایران که توسط دولت (جیب مردم) تضمین شده است بسیار چشمگیر و مناسب می باشد و دلیلی برای اعتراض و جوسازی این عزیزان در رسانه ها (یک رفتار کاملا” طبیعی از دیدگاه اقتصادی) وجود ندارد. خاطر نشان می شود بخشی از حکومت که همواره به یارانه بنزین در کشور اعتراض کرده و استفاده بیشتر شهرنشینان از این یارانه ها را نشانی از تبعیض در جامعه می بینند به هیچ عنوان بحثی از یارانه پنهانی هزاران میلیارد تومانی که کشاورزان کشور سالانه از جیب شهرنشینان برای تضمین خرید محصولاتشان دریافت می کنند، به میان نمی آورند. بدیهی است که در این میان مشکل نه کشاورزان زحمتکش کشور و نه شهرنشینان این مرز و بوم بوده و اشکال اصلی در عدم آگاه سازی درست جامعه است. ۲- سودآور بودن کشت گندم در کشور در حالی که کشاورزان گندمکار کشور همواره از شرایط موجود ناراضی بوده و در رسانه ها به جوسازی مشغول هستند (یک رفتار کاملا” طبیعی از دیدگاه اقتصادی)، داده های موجود نشان می دهد گندمکاری در ایران چندان هم بدون سود نمی باشد: https://www.tabnak.ir/fa/news/970083/درآمد-۳۰-میلیون-تومانی-هر-گندمکار-در-سال-۹۸-نرخ-خرید-تضمینی-گندم-با-رشد-۴۷-درصدی-به-۲۵۰۰-تومان-رسید-یارانه-۲۰-هزار-و-۷۰۰-میلیارد-تومانی-برای-گندم-آرد-و-نان-دلیلی-برای-گران-شدن-برنج-وجود-ندارد این در حالی است که به عنوان نمونه در سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ بسیاری از گندمکاران آمریکایی نه تنها سودی از کشت گندم به دست نیاورده بودند، بلکه ضررهای مالی زیادی نیز متحمل شده اند. https://agfax.com/2018/02/01/wheat-farmers-have-lost-money-for-4-years-in-a-row-commentary/ همین مشکل برای گندمکاران آرژانتینی و استرالیایی هم وجود داشته که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. 3- زمینهای کوچک کشاورزی و قانون Economy of Scale یکی از دلایلی که باعث شده است بسیاری از گندمکاران کشور (همانند گندمکاران خرده پا در سراسر جهان) از سود کشت و کار خود ناراضی باشند عدم اعتقاد به کار گروهی و در نتیجه مساحت کم زمینهای کشاورزی تحت مالکیت شخصی آنها است. مطابق قانون Economy of Scale ، هزینه های تولید بیشتر فرآورده های کشاورزی با افزایش سطح زیر کشت کاهش خواهد یافت. در پژوهش بسیار جالبی که توسط دانشگاه شناخته شده پُردو انجام شده است، در مزارع نمونه کشورهای آمریکا، آرژانتین، استرالیا، اوکراین، روسیه، آلمان، و کانادا کمترین مساحت زمینهای گندمکاری در حدود ۷۰۰ هکتار بوده است (البته بدیهی است که این دلیل نمی شود زمینهای کوچکتر گندمکاری در این کشورها وجود ندارد، ولی در این گزارش نُرم گندمکاری به حساب آورده نشده اند): تازه با همین مساحتهای عظیم همانگونه که پیشتر اشاره شد، گندمکاری در آمریکا، آرژانتین، و استرالیا ضرردهی داشته است: در استرالیا، میانگین مساحت مزارع گندمکاری بیش از ۲۵۰۰ هکتار است: https://www.graincentral.com/cropping/fewer-larger-farms-as-consolidation-continues-in-australian-grain-industry/ در اوکراین بیش از ۴۰ درصد زمینهای کشاورزی مساحتی بالای ۵۰۰ هکتار دارند:. https://www.adama.com/en/our-commitment/global-farming/farming-stories/ukraine-overview در روسیه نیز مزارع کوچک غله کاری از ۲۴۰ هکتار آغاز و تا ۴۰۰،۰۰۰ هکتار هم برای مزارع صنعتی غله گزارش شده است: https://russian-farmland.com/what-is-the-average-farm-size-in-russia.html برای جبران ضرر ناشی از گندمکاری و نیز افزایش سود، تمامی مزارع مورد بررسی در این پژوهش به کشت چندین فرآورده کشاورزی در هر سال پرداخته اند و تولید خود را به گندم محدود نکرده اند. برای نمونه، مزرعه آرژانتینی تنها در زمستان گندم کاشته و بقیه سال را به کشت سویا، ذرت، و آفتابگردان اختصاص داده است. همچنین مزرعه استرالیایی تنها در تابستان گندم به عمل آورده و باقی سال را به کشت علوفه، جو و کلزا اختصاص داده است. متأسفانه تا لحظه تهیه این پست نتوانستم داده قابل اعتمادی از میانگین مساحت زمین های زیر کشت گندم یا غله در کشورمان پیدا کنم، ولی بر پایه مرجع زیر، میانگین مساحت زمین های کشاورزی (نه گندم تنها) در کشور نصف میانگین جهانی (نه کشورهای پیشرو در کشت غله و گندم) است: ۴- بازدهی کشت گندم در کشورمان بر پایه داده های موجود میانگین عملکرد گندم آبی و دیم در واحد سطح به ترتیب ۴.۵ تن و ۱.۳ تن در هکتار می باشد: https://donya-e-eqtesad.com/بخش-سایت-خوان-62/3642648-تولید-گندم-در-سال-به-میلیون-تن-می-رسد در گزارش دانشگاه پُردو، بازدهی کشت گندم بصورت زیر برای کشورهای مورد پژوهش گزارش شده است که کمترین بازدهی مربوط به استرالیا با ۱.۹۵ تن در هر هکتار و بیشترین مربوط به آلمان با نزدیک به ۸ تن در هر هکتار بوده است (میانگین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷): بنابراین به نظر می رسد کشورمان در وضعیت خوب و قابل قبولی از بازدهی کشت گندم برخوردار است.
  25. سلام، برتری یک سامانه پدافند هوایی تنها به برد موشک آن نیست. اگر با اساتید دانشگاهی که پای کار بوده اند گفتگو کنید با دردسرهایی که در جریان راه اندازی ‌و بکارگیری سامانه های هاوک در زمان جنگ و نیز در جریان تلاش ها برای برای بهینه سازی آنها پس از جنگ روبرو بودند بیشتر آشنا خواهید شد. یکی از مهم‌ترین ویژگیهای یک سامانه پدافند هوایی میان برد و برد بلند، تفسیر امواج برگشتی و استخراج بیشترین داده های درست و قابل اعتماد از این امواج است که امروزه تقریبا” کاملا” نرم افزاری شده و‌ نیازمند برنامه نویسی های پیچیده است. یعنی دانشمندان و مهندسان رشته امواج در یک هماهنگی کامل با مهندسان و برنامه سازان سازنده جنگ افزارها باید چنین نرم افزارهایی را توسعه دهند. پیشتر چنین کارهایی توسط ماژولهای نیمه مکانیکی - نیمه دیجیتالی انجام می شد (مانند سامانه اس ۲۰۰ یا اس ۷۵). من واقعا” نمی دانم سطح دانش و توانایی های کشور در فیزیک امواج در چه حدی است. ولی فیلتر کردن درست امواج بازگشتی، تفسیر و استخراج داده های درست از آنها، مقابله با جنگ الکترونیک (که برای خودش دانشی است!)، … است که توانایی یک سامانه پدافند هوایی برد بلند را تعیین می کند. دقیقا” همین موارد بود که با دریافت سامانه اس ۳۰۰ از روسیه کارشناسان ایرانی را از توانایی های آن شگفت زده نمود. حتی در مورد خود موشک نیز، برد تنها یکی از عوامل تعیین کننده است و مانور پذیری موشک و از آن مهمتر سرعت واکنش موشک است که یک موشک را بر دیگری برتری می دهد. با افزایش برد موشک و رادار کنترل آتش یک سامانه پدافند هوایی، زمانی که پرنده دشمن برای مقابله با سامانه پدافند در اختیار دارد نیز همزمان افزایش می یابد و موشکهای جدید باید با افزایش سرعت این زمان را به کمترین مقدار کاهش دهند.