siavash75

Members
  • تعداد محتوا

    1,777
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    9

تمامی ارسال های siavash75

  1. با توجه به اینکه در متن نوشته شده ترکیبی از انرژی جنبشی و خج گود هست، برجک و بدنه ی آبرامز از 900 الی 1300 میلمیتر حفاظت زرهی بر خوردار هستند. البته این رو هم باید گفت که لایه اورانیوم رقیق شده و همینطور زره کامپوزیت توی این چنین مواردی خیلی به کمک آبرامز میاد.
  2. ممنونم!   با توجه به اینکه گلوله های هدایت شونده برای نسخه ی IFV این توپ در نظر گرفته شده، احتمال اینکه بشه در برخی از تانک ها نفوذ کرد بالاست. البته یه توپ با این کالیبر به نظر من خیلی زیاده برای چنین نفربری! همون MK-44 خیلی عالیه!!!!
  3. سپاسگزارم! ممنون از لطفت.   خیر، به علت زیبایی یا چیز دیگه ای نیست، این رنگ متفاوت برای این هست که در صورتی که راننده یا فرمانده بخوان می تونند پیکره بندی Configuration چرخ ها و محور هارو از 8×8 به 8×6 تغییر بدن، یعنی اون چرخی که رنگش متفاوته می تونه در صورت نیاز غیر فعال بشه!
  4. !!!!!!!! لامصب حافظه ام رو از دست دادم!!! اگه لازمه میتونید مخفی اش کنید، شرمنده که اشتباه شد...
  5. بسم الله الرحمن الرحیم         به تازگی نفربر زرهی تازه رونمایی شده ی Atom که حاصل همکاری های مشترک و فی مابین شرکت Uralvagonzavod روسیه و صنایع خودرو های سنگین رنو ی فرانسه که با هم این نفربر زرهی جدید را ساخته اند. مدل ساخته شده یا خروجی این نفربر زرهی در سال 2013 به نمایش عمومی در آمد. این به اصطلاح IFV در اصل برای ارتش روسیه و صادرات به دیگر مشتریان خارجی در نظر گرفته شده که در آینده با تولید انبوه آن می توان به دیگران نیز فروخته شود. البته با وجود تحریم های اعمال شده بر علیه روسیه، همچنان Uralvagonzavod روی این پروژه ایستاده است و در نظر دارد تا انتها آن را پیش ببرد.   نفربر زرهی Atom به لحاظ شاسی، موتور، سیستم انتقال قدرت و سیستم کنترل آتش مبتنی بر نفربر زرهی VBCI ساخت رنوی فرانسه است. البته لازم به ذکر است که فرانسه بدنه نفربر را تولید کرده و روسیه نیز وظیفه ی تولید برجک، توپ و دیگر تجهیزات را بر عهده دارد. طرح جدیدی که روسیه و فرانسه درگیر آن هستند به گفته ی کارشناسان یکی از ریسک پذیر ترین همکاری های مشترک نظامی است که ممکن است برای طرفین هزینه هایی را به دنبال داشته باشد. البته کارخانه ی تولید انبوه این نفربر در روسیه است و این نفربر یک خودروی زرهی با بدنه ی بسیار بزرگ است، حتی بزرگ تر از نفربر Patria و این ممکن است مقدمه ای باشد برای طراحی های طراحان روسی که شکل و شمایل نفربر های غربی را در دستور کار خود قرار دهند.       دلیل اینکه چرا روسیه نفربر Atom را نمی تواند به تنهایی اجرا کند این است که طرح بسیار بزرگی است و اجرای آن توسط روسیه کاری بسیار سخت است. در حال حاضر روسیه مشغول انجام پروژه های تولید نفربر های نسل بعدی مانند Kurganets 25 IFV و Bumerang APC است. البته بخش نفربر های روسیه دارای ضغف های بزرگی است، زیرا هم اکنون روسیه خودرو های زرهی BMP 1 و 2 و 3 است. تمامی خودرو های زرهی روسیه همین 3 نوع است و در این بخش کمبود های زیادی احساس می شود. هرچند تعداد نفربر های زرهی در حال خدمت و ذخیره ارتش روسیه زیاد است اما از کیفیت بالایی بر خوردار نیستند و در نتیجه این بخش نیاز به بازنگری اساسی دارد که هم اکنون روسیه با طراحی نفربر های زرهی جدید در حال پر کردن این خلا می باشد.   نفربر زرهی Atom با یک برجک مجهز به توپ 57 میلیمتری مسلح می گردد و این توپ در مرکز برجک قرار می گیرد. توپ 57 میلمیتری نصب شده روی این نفربر زرهی در اتحاد جماهیر شوروی به عنوان S-60 ضد هوایی توسعه یافت. توپی به این قدرتمندی با چنین قابلیت هایی برای یک نفربر زرهی کمی نا معقول به نظر می رسد. اغلب در طراهی نفربر های زرهی از توپ های 30 میلمیتری خودکار استفاده می کنند اما با این وجود دیگر مثل گذشته چنین کالیبر هایی جوابگو نبوده و طراحان به سمت توپ های قدرتمند تر برای استفاده در نفربر های زرهی می روند و Atom نیز از این قاعده مستثنی نبوده و چون برجک و توپ روسی است، به همین دلیل شیوه ی مورد دلخواه آن ها را برایش پیاده سازی کرده اند.       توپ 57 میلیمتری دارای پس زنی های بسیار قدرتمندی است. به همین جهت می تواند به راحتی علیه خودرو های زرهی و تقریبا تانک های دشمن مورد استفاده قرار گیرد. همچنین می تواند به عنوان پشتیبان برای پیاده نظام خودی و نفوذ و تخریب استحکامات دشمن نیز به کار گرفته شود. توپ فوق قادر است تا برخی از موشک های ضد تانک را نیز شلیک کند و می تواند علاوه بر اینها، پهپاد ها و بالگرد هایی که در آسمان پرواز می کنند را نیز مورد هدف قرار دهد. برد مفید برای این توپ را 6 کیلومتر تخمین زده اند، یعنی این برد موثر توپ است و اثر گذاری اش در این فاصله است. در اصل این توپ برای نابودی اهداف هوایی طراحی شده بود و قرار بود به عنوان یک توپ ضد هوایی مورد استفاده قرار بگیرد، به همین جهت برد مفیدش به 16 کیلومتر نیز ارتقاء داده شده بود اما برای نابود کردن اهداف زمینی همانند خودرو های زرهی به بردش به صورت محدود شده به 3 کیلومتر کاهش یافت. بنابراین برد بیشتر از این مورد نیاز نیست، چون برای چنین نفربر زرهی کارایی ندارد.   این توپ قادر است تا در دقیقه 120 الی 140 گلوله شلیک کند. البته توانایی شلیک چند نوع مختلف مهمات را نیز دارد و می تواند آن را به صورت اختیاری انتخاب نماید. در مجموع تعداد 180 الی 200 گلوله برای توپ اصلی با این نفربر حمل می شود که 80 الی 100 عدد از آن به صورت آماده برای شلیک قرار می گیرد. مابقی گلوله ها و مهمات نیز درون بدنه ی نفربر ذخیره می شوند. همچنین در کنار توپ اصلی یک توپ کالیبر 30 (7.62) نیز به عنوان اسلحه ی ثانویه قرار می گیرد که به صورت هم محور با توپ اصلی نصب می شود.   نفربر زرهی Atom دارای بدنه ای با پوشش تمام آلومنیوم است که به صورت جوش داده شده به بدنه، متصل می گردد. زره های ماژولار کامپوزیت اضافه شونده نیز می توانند برای حفاظت بیشتر روی نفربر نصب شوند. سطح حفاظت این نفربر زرهی در یک حالت نرمال و استانداردی قرار دارد اما درصورتی که مشتری یا خریدار بخواهد می تواند بر اساس نیاز اش آن را سفارشی کند. به نظر می رسد که حفاظت پایه ای و معمول این نفربر قادر است تا در تمامی جهات در برابر گلوله های کالیبر 50 (14.5) ضد زره مقاومت کند. حداکثر حفاظت زرهی فراهم شده برای این نفربر که به دستور مشتری روی آن قابل نصب است قادر است تا در تمامی جهات با پرتابه ها و مهمات 25 میلیمتری مقابله کند. زره های قفسه ای نیز می توانند برای محافظت در برابر راکت ها RPG بر روی نفربر نصب شوند. با تمامی متعلقات، زره و دیگر تجهیزات وزن این نفربر در کلاس 32 تن قرار می گیرد.     برای مقابله با مواد منفجره، مین ها و بمب های کنار جاده ای، بخش تحتانی و زیرین این نفربر به صورت وِیژه ای به لحاظ حفاظت افزایش یافته است تا بتواند از خود در برابر 10 کیلوگرم مواد منفجر از خدمه و سرنشینان محافظت کند. همچنین برای مواجهه با برخی از بمب های ویژه مانند هسته ای و بیولوژیکی و شیمیایی، روی نفربر سیستم حفاظت NBC نصب می شود که مانع از ورود هوای آلوده و یا فشار بیش از حد به خودرو می گردد. 3 خدمه، 11 نفر سرنشین و 8 نفر نیز روی سقف، شامل تمامی افرادی است که می تواند با خود حمل کند. سرنشینان با استفاده از رمپ پشتی تعبیه شده در عقب به داخل و خارج تردد می کنند. همچنین برای برخی موارد ویژه مانند خروج اظطراری و یا شلیک به بیرون می توان از طریق دریچه های تعبیه شده روی سقف استفاده کرد.       موتور و سیستم انتقال قدرت توسط شرکت خودرو های سنگین رنو تهیه و نصب شده است. نفربر زرهی Atom از یک موتور دیزل توربو شارژ ساخت رنو استفاده می کند که توانایی تولید 600 اسب بخار را دارا می باشد. در اصل صاحب اصلی این موتور کمپانی Volvo است که رنو آن را توسعه داده است. موتور و سایر متعلقات در بخش جلوی این نفربر مجتمع می شوند. همچنین این موتور قابلیت استفاده از سیستم تعلیق خودکار را نیز دارا می باشد. به نظر می رسد که نفربر زرهی Atom از سیستم تعلیق hydropneumatic استفاده می کند و قابلیت این را دارد که پیکره بندی اش را از 8×8 به 8×6، زمانی که روی سطوح نا هموار حرکت می کند، تغییر دهد. سیستم کنترل تایر مرکزی نیز از جمله سیستم هایی است که برای راحتی تردد این نفربر، روی آن نصب شده است. سیستم های واتر جت برای تردد در آب نیز می توانند روی این خودرو نصب شوند، اما با این وجود در صورت بالا بردن حفاظت زرهی دیگر نصب این سیستم ها روی Atom امکان پذیر نمی باشد. برد عملیاتی این نفربر با باک پر 700 کیلومتر است، همچنین می تواند با سرعت 100 کیلومتر در جاده براند.   نفربر زرهی Atom در اصل برای این طراحی شده است تا پیشرو خانواده نفربر های زرهی با شاسی و پیکره بندی 8×8 باشد. از دیگر اهداف طراحی این نفربر زرهی جابجایی و حمل و نقل افراد با توپ 12.7 میلیمتری، پشتیبانی هوایی، مسلح شدن با توپ 57 میلیمتری، نصب یک توپ 120 میلیمتری، آمبولانس زرهی، خودروی فرماندهی و کنترل، خودروی بازیابی زرهی و مهندسی شود.   اما با این وجود آینده ی این نفربر نا معلوم است، اتحادیه اروپا و آمریکا جدید با وضع تحریم های جدید علیه روسیه و اللخصوص شرکت Uralvagonzaod برای بحران های ایجاد کرده در کشور اوکراین، تصمیم دارد تا فعالیت های نظامی این کشور را کم کند. همچنین اخیرا نیز شرکت اتریشی Volvo تصمیم گرفته تا مدل موتوری که در این نفربر استفاده شده است را پس بگیرد و مانع از نصب آن گردد. با وجود چنین اتفاقاتی مشخص نیست که آیا این نفربر زرهی به خط تولید خواهد رسید یا خیر.     نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس Military.IR Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است.
  6. siavash75

    مستند 7 دقیقه تا تل آویو

    توی شکار روباه 2 (نیروی دریایی جدید) همونی نبود که داشت ناو آمریکایی رو تهدید می کرد؟
  7. siavash75

    مستند 7 دقیقه تا تل آویو

      شما جنگ نکن، به جاش نقاشی اتو بکش! ما ها که می تونیم میجنگیم! بعدش من نمی دونم شما افغانی هستی! اینطوری میگی! اگه ایرانی هستی که خاک عالم و آدم بر سرت!
  8. خواهش می کنم دوست عزیز! قابل شما رو نداشت. برادر گلوله های مختلف برای توپ های مختلف طراحی میشه، توپ 105 میلمیتری، 120 میلمیتری 125 میلیمتری و ... در این مطلب به معرفی توپ 120 میلیمتری رینمتال پرداختم که درش انواع مهمات مورد استفاده اش رو هم توضیح دادم
  9. بسیار عالی! دیگه باید دید که تکاوران نیروی دریایی ارتش پر افتخار چه اخباری منتشر می کنن!
  10. ممنون! چون A7 تاپیکش بود در سایت دیگه گفتم دوباره کاری نشه! اگه می خواین همون رو در اینجا هم بذارم! اما اگه از دوستان بحثی داشته باشن می تونن توی تاپیک مخصوص به خودش انجام بدن!
  11. siavash75

    مستند 7 دقیقه تا تل آویو

    بله! نابودی سگ لجن خوار نزدیکه! دوست دارم اون موقعی که موشک ها روی دهاتتون قفل کردن دویدنت به سمت پناهگاه هارو ببینم! منتها حیف! چون اون موقع چیزی از اسراعن باقی نمونده! :(
  12. درسته! ما هم اینها رو میدونیم اما خیلی ها نمی خوان بدونن یا نمی تونن که بدونن!
  13. http://www.military.ir/forums/topic/24844-نمای-داخلی-ادوات-زرهی/?p=323863 این تصویر لئوپارد های C2 کانادایی هست. http://www.military.ir/forums/topic/27874-rheinmetall-120-mm-gun،-توپی-برای-تمام-فصول/?p=390747 خواهش می کنم برادر :D ما الان سیم خاردار هم تحریمیم! اونوقت لئوپارد 2A6 بخریم؟ خدا کنه تی 80 اش رو بدن.
  14. بسم الله الرحمن الرحیم         ممکن است یک بار هم که شده، نام تانک Leopard به گوشتان خورده باشد، تانک Leopard 2 همان تانکی است که توسط کمپانی Krauss-Maffei آلمان غربی طراحی و توسعه یافت که این امر تقریبا در دهه ی 1970 میلادی صورت گرفت. برای اولین بار این تانک در سال 1979 به نمایش همگان در آمد که نشان دهنده ی نسخه ی جدید تر تانک موفق و خوشنام Leopard 1 کشور آلمان بود. تانک Leopard 2، دارای عملکردی خارق العاده و فرا تر از حد تصورات بود، تانکی که هر کشوری را مجذوب به خودش می کرد و فرماندهان نظامی را وادار می کرد تا آن را برای کشورشان بر گزینند. تقریبا حدود 4 هزار دستگاه از تمامی نسخه های تانک لئوپارد ساخته شد که با دارا بودن بیش از 12 اوپراتور و دارنده یکی از پر طرفدار ترین تانک های دنیا به شمار می رود. در جنگ Kosovo برای اولین بار تانک لئوپارد 2 مشاهده گردید که بعد ها نیز توسط چند کشور دیگر در افغانستان به خدمت گرفته شدند.     نمونه های اولیه تانک Leopard 2 با طراحی متفاوت. کلا 17 نمونه ای اولیه با برجک و سیستم تعلیق و بدنه ای متفاوت از هم ساخته شدند.   در تاریخچه ی ساخت تانک Leopard2 دو نسخه ی بهبود یافته ی معروف وجود دارد که از مدل اصلی به این نسخه ها ارتقاء داده شده اند. اولی Leopard 2A4 که دارای یک برجک کشیده و زاویه دار و برجکی با زره بهبود یافته و دومی نیز Leopard 2A5 که جدیدترین نسخه ی این سری است و برجک اش به زره گوه ای شکل مجهز است و به زره های اضافه شونده مجهز است که دارای بروز رسانی های متعدد و فراوانی است که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت. تمامی مدل ها به سیستم کنترل آتش دیجیتال به همراه مسافت یاب لیزری، یک پایدار کننده ی توپ، مسلسل هم محور با توپ و یک نسخه ی بسیار پیشرفته ی سیستم دید در شب که اولین نسخه های این تانک از مدل Low Light Level TV یا به احتصار LLLTV استفاده می کردند و در بروزرسانی های بعدی این نسخه به مدل های پیشرفته تر ارتقاء یافت. همچنین این تانک ها برایشان قابلیت فراهم گردیده که بتوانند در هنگام راهپیمایی یا حرکت شلیک بکنند.   تانک لئوپارد 2 نسخه ی ویرانگر- نمونه ی اولیه   توسعه تانک Leopard 1 تقریبا در سال 1965 وارد خدمت گردید. پس از آن کارخانه ی رینمتال آلمان توپ L44 که جدید ترین تکنولوژی توپ سازی آن دوران به شمار می رفت را در کالیبر 120 میلیمتر طراحی کرد که قرار بود در طی یک برنامه ی صلح جویانه با شوروی ها وارد همکاری شود اما این پروژه بعد ها با وارد شدن MBT-70 کنسل شد. تانک MBT-70 یک سوپر تانک بود که توسط آلمان غربی و ایالات متحده ی آمریکا طراحی شده بود و همینطور یک طرح فوق العاده بی نقص که با ساخته شدنش انقلابی به تمام معنا در صنعت تانک سازی در دنیا به شمار می رفت اما به علت کمبود بودجه و همینطور تامین نشدن اعتبار مورد نیاز برای طراحی این تانک، این پروژه در سال 1969 کنسل شد.   کمپانی خوش نام کراس مافی در سال 1970 یک پروژه ی ملی میهنی جدیدی را آغاز کرد که در یک سال بعدش موجب ساخته شدن Keiler شد و در اواخر دهه ی شصت میلادی این پروژه به vergoldeter یا Leopard تغییر نام پیدا کرد. این پروژه در اصل جایگزینی بود برای تانک کنسل شده ی MBT-70 که به علت برخی مشکلات ساختش کنسل شد. پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، در سال 1971، این تانک را Leopard 2 نامیدند به دلیل اینکه با نسخه ی پیشین خود یعنی Leopard 1 اشتباه گرفته نشود. تعداد 17 نمونه ی اولیه تقریبا یک سال بعد از شروع پروژه ساخته شد که در آن زمان ماکزیمم یا نهایت وزنشان به 55 تن می رسید.   در 11 دسامبر 1974، آلمان برای کشور آمریکا پیامی فرستاد که این کشور می تواند در پروژه ی جدید کراس مافی وارد همکاری شود، بعد از آن آمریکا نیز تعداد 7 نسخه ی اولیه را خریداری کرد و آن ها را مورد بررسی قرار داد. بعد از بررسی کلی جنگ یوم کیپور، یک سری از تانک ها که دارای حفاظت سنگینی بودند، با وجود زره قوی، اما باز هم مورد اصابت قرار گرفتند. 14 دستگاه از نسخه های نمونه ی اولیه به زره سراشیبی سنگین مجهز شدند که تقریبا برجک را بزرگ تر نشان می داد. بعد از اینکه زره به تانک اضافه شد، این تانک در کلاس وزنی 60 تن قرار گرفت. همانطور که گفتم، تعداد 14 نسخه به زره سنگین که سراشیبی نامیده می شد، مجهز شدند، این تانک ها را بعد از افزودن زره مورد بررسی دوباره قرار دادند تا تجربه ی تانک با زره سراشیبی را نیز کسب کنند. برجک تانک جدید بسیار بزرگ تر از نسخه ی سلف خود یعنی Leopard 1 بود، زیرا هم زره به تانک اضافه شده بود و هم اینکه محل ذخیره سازی مهمات نیز به پشت برجک منتقل شد و فضای بیشتری برایش در نظر گرفته شد. تانک Leopard 2 در ابتدا از زره perforated استفاده می کرد، در حالی که در برخی منابع استفاده از زره چابهام عنوان شده که این موضوع اصلا واقعیت ندارد. نمونه ی اولیه ی PT-14 از توپ 120 میلیمتری رینمتال استفاده می کرد که بعد از آن، دو نمونه ی اولیه دیگر ساخته شد که دارای برجک های جدیدی بودند. یکی از آنها که PT-20 نام داشت، از توپ L7A3 انگلیس که دارای کالیبر 105 میلیمتری بود و از سیستم کنترل آتش Hughes استفاده می کرد. نسخه ی دیگر PT-19 نام داشت که از نسخه ی سیستم کنترل آتش مشابه استفاده می کرد اما این نسخه قابلیت این را داشت که با توپ 120 میلمیتری رینمتال مجهز گردد، نسخه ی دیگری که PT-21 نام داشت از سیستم کنترل آتش Hughes Krupp Atlas Elektronik که EMES13 نام داشت، استفاده می کرد، البته این سیستم بر روی توپ 120 میلیمتری رینمتال نصب می شد.     در اواسط دهه ی 70 (1976)، تعداد 19 دستگاه نمونه ی اولیه مونتاژ گردید و به آمریکا فرستاده شد. در کل با تعداد 20 دستگاه نمونه ی اولیه که دارای برجک اختصاصی بودند برای تست زره آماده شدند. نسخه های اولیه تانک Leopard 2AV نامیده می شدند که دو حرف A و V مخفف Austere Version هستند که به معنای نسخه ی مقاوم است. این نسخه ها دارای سیستم های کنترل آتش ساده ای بودند. این تانک ها در اواخر آگوست 1976 به آمریکا رسیدند و آزمایشات میان تانک Leopard 2 و تانک XM1 (تانک XM1 همان نمونه ی اولیه ی M1 Abrams است.) آغاز گردید و محل برگزاری این آزمایشات در زمین آموزشی Aberdeen آمریکا بود که تقریبا مدت زمان کا آزمایشات تا آخر دسامبر 1976 به طول انجامید. بعد از بررسی نتایج بدست آمده از آمزایشات میان این دو تانک، آمریکا به آلمان اعلام کرد که این دو تانک، یعنی Leopard 2 و XM1 در قدرت آتش و همینطور جابجایی و مانور دادن تقریبا با هم قابل مقایسه هستند، اما تانک XM1 از لحاظ حفاظت زرهی نسبت به تانک Leopard 2 برتری دارد.  اما امروزه کاملا قابل لمس و مشاهده است که میزان حفاظت زرهی تانک Leopard 2 در برابر گلوله های دارای خرج گود و گلوله های KE به مراتب بسیار بسیار قوی تر از تانک M1 Abrams است و این مسئله انکار ناپذیر است. در تانک Leopard 2 بر خلاف M1 آمریکایی از موتور چند گانه سوز توروبو دیزل استفاده می شود که هم قابلیت اعتماد بسیار بالایی دارد و هم اینکه تعمیر و نگه داری اش بسیار آسان تر است. این موتور تقریبا همان قدرت و کارایی را برای تانک فراهم می کند اما در عوض سوخت کمتری نیز مصرف می کند.   البته این موتور دارای یک سری اختلالات می باشد اما به حدی نیست که بتوان آنها را مشکل نامید. این گونه موتور ها اجازه می دهند تا به سرعت روشن و یا خاموش شوند و در میدان نبرد این قابلیت برای تانک مشکلی ایجاد نخواهد کرد. تعداد 12 نسخه از نمونه ها با وزن مشابه به هم بودند، بعد از آن کشف شد که این وزن تنها برابر است با وزن برجک بدون هیچ ماژول اضافه شونده ای که تمامی کار ها را بی اعتبار و بدون نتیجه باقی می گذاشت. البته بعد از تست تانک های Leopard 2، تعداد 19 دستگاه تانک به آلمان برای مابقی کار ها و آزمایشات بازگردانده شد که از آن 19 دستگاه، تعداد 7 دستگاه به توپ 120 میلیمتری رینمتال مجهز گردید. پس از اینکه تانکها در آلمان دوباره مورد آزمایش قرار گرفت، کارشناسان متوجه شدند که توپ جدید یعنی 120 میلمتری رینمتال بسیار قدرتمند تر و همینطور پایدار تر است نسبت به نسخه ی L7 105 میلیمتری که روی تانک های آبرامز نصب شده اند و آزمایشات تا مارس سال بعد یعنی 1977 ادامه یافت  و این توپ توسط ناتو نیز پذیرفته شد و بر روی تانکها نیز نصب گردیدند.   قبل از شروع کردن دوباره آزمایشات، ایالات متحده تانک XM1 شرکت کرایسلر را به عنوان یک نسخه ی کامل برای ارتش خودش پذیرفت. در ژانویه سال 1977 آلمان نیز تعداد سه نسخه ی اولیه و همینطور 2 برجک دیگر را نیز سفارش داد که در 1978 تحویل داده شد. این تانک ها از لحاظ حفاظت زرهی افزایش یافته بودند و زره جلوی تانک بسیار قوی تر نسبت به قبل شده بود. در سپتامبر 1978 ارتش آلمان تعداد 1800 دستگاه از این تانک را برای خود سفارش داد که قرار شد در سه مرحله تحویل داده شود.  اولین گروه در 25 اکتبر 1979 تحویل داده شد. ارتش هلند نیز آماده بود تا درخواست آمریکایی ها برای خرید M1 Abrams را رد کند، این کار چند دلیل داشت، یکی اینکه قیمت بسیار بالای عملیاتی نگه داشتن این تانک ها و دیگری امتناع آمریکایی ها از فروش تانک های آبرامز با توپ 120 میلیمتری به هلند که این کشور را از خرید تانک های آبرامز منصرف کرد و در عوض تعداد 445 دستگاه تانک Leopard 2 را در مارس 1979 سفارش داد. کشور سویس نیز تعداد 35 دستگاه لئوپارد 2A4 را در 24 آگوست 1983 سفارش داد و سپس در دسامبر 1987 نیز خط تولید 345 دستگاه نمونه ی سفارشی سازی شده را در کشورش تحت لیسانس کراس مافی آلمان برقرار کرد. این تانک در دهه ی 80 از لحاظ صادرات فوق العاده عمل کرد و این نسخه از تانک به یکی از محبوب ترین تانک های دنیا در دهه ی 80 تبدیل شد، البته همه ی اینها به لطف کاهش قیمت این تانک از سوی ارتش این کشور صورت گرفت و در اروپا به کشور های بسیار زیادی صادر گردید. حتی کارخانه های تانک سازی تحت لیسانس آلمان شروع به مونتاژ این تانک محبوب کردند. این تانک به کشور هایی مانند انگلیس، فرانسه و ایتالیا صادر شد اما نسخه ی جدید این تانک د اروپا با نام Global Leopard در حال تولید است.     تولید و صادرات در سپتامبر 1977، وزارت دفاع آلمان وارد شروع طرحی شد تا 1800 دستگاه از نسخه های مختلف این تانک تولید کند. این 1800 دستگاه در 5 مرحله تحویل ارتش داده شد. پس از این قرارداد باز هم دوباره شرکت کراس مافی  پیمان کار اصلی بود ولی کمپانی Maschinenbau Kiel نیز با دارا بودن 45 درصد از سهام، پیمان کار ثانویه به شمار می رفت. تحویل تانک ها از سال 1979 آغاز شد و در سال 1982 اولین سری از تانک ها که شامل 380 دستگاه Leopard 2 بود تحویل داده شد. در سری بعدی 209 دستگاه توسط کراس مافی که از شماره 10001 الی 10210 بودند. سری سوم نیز توس شرمت MaK که 171 دستگاه بودند با شماره های 20001 الی  20172 تحویل داده شدند. تانک های جدیدالتحویل دارای سیستم دیداری بهتری بودند، 80 دستگاه آخری با جدید ترین سیستم های دید حرارتی و دید در شب مجهز بودند که بعد ها دیگر مدل های نیز به آنها دسترسی یافتند.   تانک Leopard 2A4 آلمان   اولین مشتری خارجی این تانک کشور هلند بود که 445 دستگاه از این تانک ها را در بین جولای 1981 الی 1986 تحویل گرفت. هلند بعدها تعداد 114 دستگاه از این تانک ها را به استرالیا و 80 دستگاه نیز در سال 2007 به کانادا فروخت. همچنین این کشور 52 دستگاه را به نروژ و 100 دستگاه باقی مانده را نیز به فنلاند فروخت. کشور سوئد نیز 280 دستگاه از مدل های مختلف لئوپارد، 160 دستگاه Leopard 2A4 از آلمان خرید که خودش ارتقاء هایی بر روی آنها انجام داد که به لحاظ ظاهری بیشتر تداعی گر Leopard 2A5 هستند. اسپانیا نیز در اولین خرید تعداد 108 دستگاه مدل 2A4 را خریداری کرد و بعد از آن لایسنس و مجوز تولید 219 دستگاه مدل 2A6 را دریافت کرد که پس از ساخته شدن با مدل های قدیمی جایگزین کند. کشور سوئیس بین سالهای 1987 الی 1993 تعداد 380 دستگاه از این تانک ها را خریداری نمود. بسیاری از کشور های دیگر نیز از مدل های مختلف این تانک استفاده می کنند، مانند لهستان، دانمارک، فنلاند، یونان، ترکیه و شیلی. کشور آلمان نیز خود به عنوان بزرگترین استفاده کننده ی این تانک با دارا بودن 2125 دستگاه در نسخه های مختلف، در دنیا به شمار می رود.   تانک Leopard 2A4 سری هفتم   طراحی     حفاظت تانک Leopard 2 از یک زره چند لایه کامپوزیتی برای حفاظت استفاده می کند. تانکهای 2A5 و 2A6 نیز علاوه بر تقویت زره تانک، از یک سری زره های اضافه شونده بر روی برجک، جلوی تانک و اطراف بدنه استفاده می کنند. میزان سطح زره به کار رفته در تانک لئوپارد 2 در برجک مقدار 590 الی 690 RHAe، 600 میلیمتر RHAe در قسمت Glacis جلویی تانک و 920 الی 940 RHAe در جلوی برجک است که حفاظت تانک را در برابر برتاپه های انرژی جنبشی تامین می کند، البته شایان ذکر است که بیشترین حفاظت زرهی در میان مدل های لئوپارد 2، نسخه ی 2A6 آن است که به سختی می توان به آن آسیب رساند. نسخه های حفاظت شده در برابر مین 2A4M و 2A6M، زره های اضافه شونده ی مقاوم در برابر مین به آنها افزوده می شود که در برابر مین های کنار جاده و بمب ها به اندازه ی زیادی مقاوم است. تمامی نسخه های لئوپارد بعد از 2A6 دارای زره درونی لاله لاله هستند که از خدمه در برابر شلیک های خارج از تانک محافظت می کند. البته باید گفت که نسخه ی 2A6M نیز می تواند با اضافه کردن زره Slat یا  Slat Armor از تانک در برابر راکت های RPG از خود مقاومت نشان دهد.   دو گروه از نارنجک انداز های دودزای Wegmann که اندازه شان 76 میلیمتر است، در دو طرف برجک نصب می شوند که به صورت الکترونیکی می توان به آنها دستور شلیک داد که در هر شلیک قادر است تا 4 نارنجک دودزا به بیرون پرتاب کند. این نارنجک انداز ها در اغلب مدل های لئوپارد نصب شده اند، البته هلند از این قائده مستثنی است  و خود نارنجک انداز هایی با طراحی مد نظر خود روی تانک نصب کرده است که هر کدام قادر اند تا 6 نارنجک در هر دو طرف تانک به بیرون پرتاب کنند. سوئیس نیز از سیستم های بهینه سازی شده ی  فرانسوی GALIX استفاده می کند که نمونه اش را می توان در Leclerc فرانسوی پیدا کرد. با نصب سیستم NBC، می توان خدمه را در برابر حمله های هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی محافظت کرد. تانکهای لئوپارد 2، اکثرا قریب به اتفاق یک دیگر دارای سیستم حفاظت NBC آلمانی overpressurization هستند که می تواند خدمه را برای مدت زمان زیادی در برابر این گونه حمله ها، نگهداری کند. تانک لئوپارد 2 با سیستم های اتفای حریق مجهز می شوند که 4 کپسول 9 کیلوگرمی Halon درون تانک و در سمت راست کنار جایگاه راننده نصب می شوند. این کپسول ها به دو صورت مورد استفاده قرار می گیرند. اول اینکه می توان با نصب شیلنگ مخصوص مانند سایر کپسول های اتفای حریق از آنها استفاده کرد، دوم اینکه می توان به صورت خودکار پس از تشخیص سیستم تشخیص آتش، فعال شوند و موجب خاموشی آتش گردند. این سیستم ها وقتی که دمای درون اتاقک را 82 درجه ی سانتی گراد یا 180 درجه ی فارنهایت مشاهده کنند، به صورت خودکار فعال می گردند و یا اینکه می توان به صورت دستی و توسط صفحه ی کنترل راننده که جزء مولفه های در اختیار اوست، فعال گردند. یک کپسول اضافی اتفای حریق 2.5 کیلوگرمی نیز در زیر توپ نصب می شود.     تجهیزات     توپ 120 میلمیتری L44 رینمتال آلمان نصب شده روی تانک Leopard 2   توپ اصلی توپ اصلی به کار گرفته شده در این تانک، یعنی لئوپارد 2، توپ 120 میلیمتری بدون خان ساخت شرکت رینمتال آلمان است و بر روی آن سیستم کنترل WNA-H22 electro-hidraulic نصب می شود. این توپ در دو نسخه ساخته شده، L44 و L55 که در نسخه های قدیمی از L44 و در نسخه های جدید از L55 استفاده می گردد. نسخه های A1 الی A5 از L44 و نسخه های A6 به بعد از L55 استفاده می کنند. این توپ ها 27 گلوله را در خشاب مخصوص خود در بخش جلوی توپ ذخیره می کنند در بخش جلوی بدنه قرار دارد و در سمت چپ جایگاه راننده قرار می گیرد. همچنین 15 گلوله ی ذخیره نیز در در قسمت چپ برجک نصب می شود که با استفاده از اختیارات زمان جنگ می توان با دستورات مخصوص آنها را از برجک جدا کرد. این کار با استفاده از در های الکترونیکی صورت می پذیرت که گلوله ها در آن ذخیره می شوند. اگر برجک به وسیله ی راکت یا موشکی هدف قرار گرفت و بخش مورد هدف قرار گرفته مکانی است که مهمات در آن ذخیره می شوند، با استفاده از خاصیت blow-off موجود روی صفحه ی کنترل می توان آن را به سمت دیگر هدایت نمود. این توپ دارای استابیلایزر ها یا سیستم های تثبیت ساز بسیار قوی است که توپ را به صورت بهینه ای در جایش تثبیت می کنند و می تواند انواع و اقسام گلوله ها را شلیک کند. گلوله هایی مانند گلوله DM33 APFSDS-T ضد تانک ساخت آلمان که قادر است تا درون 560 میلمیتر زره آلومنیومی در فاصله ی 2 کیلومتری نفوذ کند. دیگری DM12 چند منظوره پرتابه ضد تانک است. برای توپ L55، گلوله های جدید APFSDS-T که به خاطر مزیت بزرگ بودن لوله می توانند با اثر پذیری بیشتری شلیک شوند، گلوله های DM-53 هستند که قادر اند تا در 750 میلمیتر زره RHAe که در فاصله ی 2 کیلومتری قرار گرفته، نفوذ کند.   توپ L44 در کنار توپ L55 رینمتال آلمان   لوله ی این توپ دارای Bore Evacuator است که برای کاهش حرارت لوله هنگام شلیک برای در امان ماندن از دوربین های حرارتی بسیار موثر است و حرارت لوله را به گونه ای تنظیم می کند که موجب فرسودگی زود هنگام لوله نگردد. لوله های این توپ ها به وسیله ی کروم پوشش داده شده اند یا به اصطلاح کروم اندود شده اند تا طول عمر لوله را افزایش دهند. در انتها لازم به ذکر است که لوله ی توپ می تواند تا +20 درجه به بالا و -9 درجه به پایین جابجایی داشته باشد. رینمتال آلمان به تازگی موشک جدید ضد تانک هدایت لیزری LAHAT (Laser Homing Attack or Laser Homing Anti-Tank) را برای این تانک توسعه داده است که می توان قابلیت خارق العاده ی شلیک در فاصله ی زیاد را به تانک ببخشد و با این موشک ها می توان اهدافی در 6 کیلومتری را مورد هدف قرار داد.     سلاح ثانویه تانک لئوپارد 2 با دو مسلسل مجهز می گردد، یکی هم محور با توپ و دیگری روی برجک که برای نابود سازی اهداف پرنده به کار برده می شود. در مدل های آلمانی، دو مسلسل MG 3 که کالیبر 30 (7.62) می باشند، در مدل های هلندی و سنگاپور، دو مسلسل FN MAG کالیبر 30 (7.62) نصب می شود و در مدل های سوئیسی، دو مسلسل MG 87 7.5 میلیمتری روی تانک نصب می شوند. در تانک، 4750 گلوله نیز برای هر دو مسلسل مهمات موجود است.     محل ذخیره سازی مهمات در تانک Leopard 2A4     سیستم کنترل آتش سیستم کنترل آتش استاندارد نصب شده بر روی تانکهای لئوپارد 2، سیستم آلمانی EMES 15 است که قابلیت بزرگنمایی در چند حالت را دارا می باشد و دارای سایت هدف گیری است. سایت هدف گیری دارای یک سیستم یکپارچه ی Nd:YAG (Neodymium Yttrium Aluminium Garnet) است که دارای مسافت یاب و 120 المان مختلف جیوه و تلوراید و کادمیوم می باشد که به اختصار CMT نامیده می شود. سیستم دید حرارتی  Zeissنیز به کامپیوتر سیستم کنترل آتش تانک متصل می باشد. یک دوربین دید تلسکوپی با قابلیت بزرگنمایی 8 برابر FERO-Z18 نیز برای راننده در نظر گرفته شده که می تواند با استفاده از آن جلو را به خوبی مشاهد کند و موانع را تشخیص دهد. فرمانده ی تانک دارای یک پریسکوپ اختصاصی که توسط شرکت رینمتال و Zeiss برای تانک طراحی شده و PERI-R 17 A2 نام دارد. این پریسکوپ دارای یک میدان دید پایدار پانارومیک تلسکوپی است که قابلیت مشاهده در روز و شب را دارا می باشد. همچنین این پریسکوپ می تواند اهداف را تشخیص داده و قابلیت دید 360 درجه به اطراف داشته باشد. فرمانده می تواند از این پریسکوپ به عنوان دوربین حرارتی نیز استفاده کند و آنها را درون برجک و بر روی مانیتور مخصوص به خودش مشاهده کند.   سیستم کنترل آتش تانک قابلیت این را دارد که 4 مقدار مسافت مختلف در 4 ثانیه را فراهم کند. داده های مسافت یاب به کامپیوتر سیستم کنترل آتش ارسال می شوند و برای در اختیار گرفتن توپچی مورد محاسبه قرار می گیرند. همچنین به دلیل این که مسافت یاب لیزری به صورت یکپارچه در اختیار توپچی و سایت دیدبانی اش قرار دارد، قادر است تا داده های فرآوری شده از مسافت یاب را به صورت مستقیم بخواند. این مسافت یاب می تواند فاصله های کمتر از 10 هزار متر را با دقت خطای 20 متر اندازه گیری کند. این سیستم به تانکهای لئوپارد 2 اجازه می دهد تا اهداف متحرک با فاصله ی 5 کیلومتر را مورد هدف قرار دهند.   سایت دیدبانی تانک Leopard 2   سایت دیدبانی فرمانده ی تانک Leopard 2A4 استرالیایی   نیروی محرکه تانک قدرتمند لئوپارد 2 با موتور MTU MB 873 دیزل نیرومی گیرد و قادر است تا 1500 اسب بخار قدرت فراهم کند که این معادل تولید 1103 کیلووات انرژی است. موتور دیزل نصب شده روی تانک دارای عملکردی 4 زمانه، 47.6 لیتر حجم، 12 سیلندر چندگانه سوز و دارای قابلیت توربو-شارژ است. موتور این تانک خنک شونده با مایع است و همینطور دارای یک بهینه ساز سوخت است که مصرف تانک در هر 100 کیلومتر در جاده را به 300 لیتر و در 100 کیلومتر در مسیر های بیابانی و صحرایی به 500 لیتر می رساند. این تانک از جعبه دنده ی Renk HSWL 354 استفاده می کند که دارای سیستم انتقال قدرت 4 دنده به جلو 2 دنده به عقب است که می تواند به صورت خودکار نیز مورد استفاده قرار گیرد که راننده تعیین می کند در چه میزان مسافتی می تواند از جعبه دنده ی خودکار استفاده شود یا دستی. تانک لئوپارد 2 دارای 4 مخزن سوخت به میزان ظرفیت جایگیری 1160 لیتر در حالت پر می باشد که اجازه می دهد تا تانک با حداکثر برد 500 کیلومتر با یک باک کامل سوخت به هر کجا که می خواد، جابجا شود. سیستم نیروی محرکه تانک این اجازه را به راننده می دهد تا با سرعت 68 کیلومتر در جاده براند که این میزان در مواقع صلح بر اساس قانون به 50 کیلومتر کاهش می یابد. همچنین می تواند با نهایت سرعت 31 کیلومتر به سمت عقب حرکت کند. بسته ی نیروی محرکه ی تانک می تواند در طی 35 دقیقه تعویض گردد و موتور و سیستم انتقال قدرت تانک با یک لایه بسیار قوی از خدمه جا شده تا نتواند در صورت هدف قرار گرفتن به آنها آسیبی وارد کند. بسته ی جدید Euro Power Pack با توان تولید 1600 اسب بخار قدرت به اسم MTU MT883 روی تانک های لئوپارد 2 در حال گذراندن آزمایشات مختلف است که در صورت تایید، روی تانکها نصب خواهند شد.   موتور MTU  تانک Leopard 2   تانک لئوپارد 2 از سیستم تعلیق torsion bar استفاده می کند و از سیستم تعدیل بسیار پیشرفته ای استفاده می کند. چرخ های جاده ی این تانک 7 عدد است که دارای کفشک های پلاستیکی مخصوص می باشند و 4 غلطک تثبیت ساز نیز آنها را کنترل می کنند. دو چرخ تنظیم کننده، یک خورشیدی در عقب و یک چرخ معمولی در جلو نیز شنی ها را در دو طرف کنترل می کنند.  شنی های به کار رفته در لئوپارد از نوع Diehl 570F است با لاستیک های مخصوص پوشانده می شوند که به راحتی قابل تعویض هستند و در کل روی هم رفته 82 قطعه لاستیک مخصوص روی شنی ها نصب می شوند. برای استفاده روی خیابان ها یا سطوح یخ زده، می توان از یک سری لاستیک های مخصوص به تعداد 18 عدد استفاده کرد که می توان در مواقع ضروری از آنها استفاده کرد و زمانی که به آنها نیازی نیست در تانک باقی بمانند. طرفین شنی ها در قسمت بالا با پوشش های مخصوص که Side Skirts محافظت می شوند و در برخی مواقع از نسخه ی زرهی آنها استفاده می شود.   این تانک بدون آماده سازی های اولیه می تواند درون آب با عمق 1.2 متر تردد کند، اما در صورتی که قرار است از آبی با عمق بیشتر عبور کند، می تواند درون آب های با عمق 4 متر به وسیله ی Snorkel های مخصوص درون آب تردد کند. همچنین می تواند از شیب بیش از یک متر نیز به راحتی عبور کند. آلمانی ها یک سری بهینه سازی روی تانکهایشان انجام داده اند که نیروی محرکه و قابلیت مانورش را به صورت بسیار زیادی بهبود بخشیده اند که این تانک را در میان دیگر هم نوع های خویش یکی از سریع ترین تانک ها ساخته است.   تانک Leopard 2A4 نیروی زمینی آلمان   تاریخچه ی نبرد در اکتبر سال 2003، کانادا تصمیم گرفت تا Leopard C2 هایش را با نسخه های استرایکر Mobile Gun System جایگزین کند. با این وجود هنوز در افغانستان در حال خدمت بودند و همینطور در جریان عملیات چند قسمتی Medusa بود و در طی همین عملیات کانادا فهمین که نیاز به یک تانک به جای نفربر جنگی در افغانستان احساس می کرد، یک تانک میدان نبرد که بتواند نیاز های ارتش را در این کشور برطرف سازد. در دسامبر 2007 تانکهای لئوپارد C2 به قندهار ارسال شدند. اما مشکلی وجود داشت این بود که عمر این تانک ها حدود 30 سال برآورد شدند و تقریبا اواخر دوران عملیاتی بودنشان را سپری می کردند. دولت کانادا تصمیم گرفت تا 20 دستگاه نسخه ی 2A6 و سه دستگاه نسخه ی ریکاوری یا بازیابی را از آلمان برای حضور در افغانستان قرض بگیرد. تقریبا در اواخر آگوست 2007، اولین سری از تانک های لئوپارد وارد محدوده ی Lord Strathcona's Horse ارتش سلطنتی کانادا شدند. در طی یک حجوم در دوم نوامبر 2007، یک دستگاه لئوپارد 2A6 به وسیله ی مین های کنار جاده مورد اصابت قرار گرفت که بدون هیچ گونه تلفاتی همه ی خدمه جان سالم به در بردند. "خدمه ی من درست بر روی یک IED قرار گرفتند و منفجر شدند! اما هیچ اتفاقی برای آنها رخ نداد و در امتحان بسته ی M لئوپارد 2A6 تاریخ ساز شدند." اینها را افسر فرمانده ی تانک کانادایی در طی یک ایمیل به وزارت دفاع آلمان فرستاد. فرمانده ی ستاد کل ارتش کانادا، ژنرال Rick Hillier اعلام کرد که تانک لئوپارد 2 در افغانستان مورد اصابت یک IED قرار گرفت و به جز خدمه تانک کمی خسارت دید، اما به وسیله ی نیروی های خودمان در همانجا تعمیر شد و دوباره مورد استفاده قرار گرفتند. طالبان در طی یک حمله ی غافلگیرانه به برخی از نیرو های کانادایی مجهز به لئوپارد 2 دریافت که این تانک ها بسیار سریع تر از آنچه که فکر می کردند هستند و قدرت مانورشان بسیار بیشتر از دیگر تانک های موجود در افغانستان است.     در اکتبر سال 2007، دانمارک نیز تعدادی از تانکهای لئوپارد نسخه ی 2A5 اش را برای حفاظت از نیرو هایش به قسمت جنوبی افغانستان ارسال کرد. تانکهای دانمارکی در طی عملیات " Jutland Dragoons Regiment" به همراه یک نفربر M113 و یک خودروی بازیابی زرهی به همراه دیگر تانک های آماده برای عملیات مجهز شدند. نسخه ی دانمارکی تانکهای لئوپارد 2A5 با استتار Barracuda ی سوئدی پوشیده شده بودند که بتواند حرارت را به خود جذب کند و مانع از لو دادن محل تانک شود. بنابراین این تانک با چنین استتاری می توانست به راحتی از مقابل دید دوربین های مادون قرمز پنهان بماند. در بخش راننده یک کمربند ایمنی نیز وجود داشت که در بسته ی حفاظت در مقابل مین لئوپارد های 2A6M کانادایی به آن اضافه شده بود و راننده بر روی یک صندلی به نام "صندلی داینامیک امن" است که راننده ی تانک در سمت راست بدون هیچ گونه نگرانی می تواند روی آن بنشیند. صندلی راننده 6 کمربند ایمنی دارد که او را محکم روی صندلی نگه می دارد، همچنین تدبیراتی اندیشیده شده تا وقتی که تانک روی مین می رود، به راننده کمترین شوک و آسیب را وارد کند.     در ژانویه 2008، نیرو های ارتش دانمارک، در کنار رود هلمند، به وسیله ی طالبان غافلگیر شدند و در این نبرد تانک های دانمارکی و توپ خانه های ارتش انگلیس آنها را از نقاط مختلفی پوشش می دادند. در 26 فوریه 2008 یک دستگاه لئوپارد 2 دانمارک به وسیله ی مواد منفجره مورد اصابت واقع گردید که یکی از شنی هایش آسیب دید. در این اتفاق هیچ یک از خدمه ی تانک آسیب ندیدند و تانک برای تعمیرات به محل پایگاهش بازگشت. اولین خسارتی که برای تانکهای لئوپارد مرگ و میر بر جای گذاشت در 25 جولای 2008 بود. یک دستگاه Leopard 2A5 دانمارک در حوزه ی رود هلمند به وسیله ی بمب های کنار جاده ای مورد اصابت قرار گرفت. تانک بعد از اصابت به میزان 200 متر به حرکتش ادامه داد، پس از آن 3 خدمه ای که درون برجک بودند، از تانک خارج شدند اما راننده روی صندلی درون جایگاهش نشسته بود. پزشک های حاضر در صحنه سعی کردند تا راننده را نجات دهند اما جراحات وارد شده به حدی بود که راننده پس از آن ماجرا جان خود را از دست داد. این تانک نیز به پایگاه FOB Attal و پس از آن به FOB Armadillo  منتقل شد تا با نمونه ی دیگری جایگزین شود. در یک درگیری دیگر همین تانکها با افراد طالبان رودرو شدند و تانک به وسیله ی IED ها مورد اصابت قرار گرفت اما هیچ یک از خدمه مجروح نشدند. در 7 دسامبر 2008، تانکهای Leopard 2 برای پشتیبانی از نیرو های ائتلاف نزدیک به 31 گلوله در طی عملیات Operation Red Dagger شلیک کردند تا بتوانند شهر Nad Ali District را باز ستانند. بر اساس گزارش های وزارت دفاع انگلیس، تانکهای Leopard 2A5 ارتش دانمارک از چالاکی و قدرت مانور فوق العاده بالایی بر خوردار هستند و در طی این عملیات های پشتیبانی توانسته اند بار ها و بارها برای ارتش این کشور افتخار آفرین باشند، به خاطر اینکه در اکثر مبارزه ها سربلند میدان بوده اند. البته هم اکنون نیز تانکهای Leopard 2 دانمارک بر اساس گزارشات در سال 2013 هنوز در افعانستان باقی مانده اند و در حال پشتیبانی نیرو های انگلیسی و واحد های عملیاتی NATO هستند.     نسخه های مختلف تانک Leopard 2   نمونه ی اولیه تانک Leopard 2   تانک Leopard 2 تانک اصلی و پایه ی Leopard 2، گاهی اوقات A0 نیز نامیده می شود و از همه ی نسخه های این سری متفاوت تر و قدیمی تر است و در اصل اولین مدل این خانواده می باشد که توسط کارخانه ساخته شده است. این تانک از اکتبر 1979 تا مارس 1982 در خط تولید کارخانه برای آلمان و دیگر کشور ها تولید شده که در کل 380 دستگاه از آن ساخته شد. 209 دستگاه توسط کراس مافی و 171 دستگاه دیگر نیز توسط MaK تولید شدند. تجهیزات و امکاناتی مانند سیستم هیدرولیک الکترونیکی WNA-H22، یک دستگاه کامپیوتر کنترل آتش، مسافت یاب لیزری، سنسور های تشخیص سرعت باد، یک تلسکوپ چند منظوره ی EMES-15، یک پریسکوپ پانارومیک PERI R17، یک برج دیدبانی FERO Z18، بر روی برجک نیز مجموعه سیستم های کنترلی متصل به کامپیوتر تانک که RPP 1-8.200 نامیده می شوند قرار دارد و یک دستگاه تقویت نور PZB 200 برای مشاهده ی دید حرارتی از اطراف روی تانک نصب می شود. دو شاسی نیز در این تانک برای تردد و جابجایی بدون دردسر روی تانک سوار شده اند.   تانک Leopard 2 با توپ 140 میلیمتری   تانک Leopard 2A1 در این نسخه  یک سری تغییرات جزئی به تانک اضافه شدند و همینطور نصب سایت دیدبانی مخصوص برای توپچی که بر روی سری دوم 450 دستگاه تانکهای Leopard 2 که آنها را A1 نامیدند، روی 248 دستگاه بعدی کراس مافی با شماره شاسی 10211 الی 10458 و 202 دستگاه بعدی توسط MaK با شماره شاسی های 20173 الی 20347 نصب شدند. تحویل مدل های 2A1 در مارس 1982 آغاز و در نوامبر 1983 خاتمه یافت. دو نسخه ی قابل توجهی که در برابر راکت های ضد زره مقاوم شدند و در تانکهایی همچون M1 Abrams نیز دیده شدند، در این تانکها ایجاد شد. سری سوم شامل 300 دستگاه تانک Leopard 2 که 165 دستگاه توسط کراس مافی به شماره شاسی های 10459 الی 10623 و 135 دستگاه توسط MaK به شماره شاسی های 20375 الی 20509 ساخته شدند. نسخه های 2A1 که در سری سوم تحویل داده شدند در بین نوامبر 1983 الی نوامبر 1984 ساخته شدند که شامل یک سری تغییرات که در نسخه های بعدی بهبود یافتند، شد.   تانک Leopard 2 با اسنورکل (برای عبور از آب با عمق زیاد)   تانک Leopard 2A2 تانکهای اصلاح شده که در سری اول ساختشان برای تحویل به 3 دسته تقسیم شدند. در این نسخه یک سری بروز رسانی ایجاد شد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. مدرنیزاسیون ها به تدریح با نسخه های اصلی سایت های دیدبانی PZB 200 و سامانه های دید حرارتی EMES 15 در اولین سری برای تانک قابل استفاده بودند. نسخه ی جدید تر بروزرسانی تانک شامل نصب یک دهانه ی بزرگ تر برای انتقال سوخت از خارج بدنه به داخل مخزن که سوختگیری برای تانک را راحت می کرد، نصب یک سری تجهیزات اضافی روی پریسکوپ و همینطور نصب یک سیستم حفاظت NBC (هسته ای، بیولوژیکی، شیمیایی) که بر روی دسته ی دوم تانک ها قابل استفاده بود.  در دسته ی سوم تانک با یک سری کابل جدید طویل تر که با حالت قبلی فرق داشت تجهیز گردید.  برنامه ی آغاز ساخت تانکها از 1984 آغاز و در 1987 خاتمه یافت. البته این تانک در دسته های چهارم و پنجم نیز ساخته شد که دارای یک سری تغییرات دیگر شدند که یکی از آنها حذف سنسور تشخیص باد برای سیستم کنترل آتش بود.   تانک Leopard 2A3   تانک Leopard 2A3 در چهارمین دسته از تحویل 300 دستگاه تانک، کمپانی کراس مافی 165 تانک به شماره شاسی 10624 الی 10788 و کمپانی MaK 135 تانک به شماره شاسی 20510 الی 20644 در بین سالهای 1984 الی 1985 ساخته شدند. تغییرات اصلی این تانک شامل یک مجموعه ی رادیویی اضافه شونده ی SEM80/90 (البته این دستگاه بر روی یک سری از تانکهای Leopard 1 نیز نصب شدند) و دریچه های بارگذاری برای زمانی که ورقه ی نصب شده آسیب دیده است. با وجود این تغییرات جزئی اما این تانک به اسم Leopard 2A3 شناخته شده است.     تانک Leopard 2A4 پرطرفدار ترین نسخه ی تانکهای سری Leopard 2، تانک Leopard 2A4 است که دارای یک سری تغییرات اختصاصی و بروز رسانی ها برای این تانک شامل سیستم خودکار توقف آتش، سیستم کنترل آتش دیجیتالی که قادر است نوع جدید مهمات را نیز شلیک کند و یک برجک بهبود یافته با روکشی از تیتانیوم و زره تنگستن که حفاظت برجک را بیشتر از نسخه های قبلی کرده بود.   تانک Leopard 2A4 در 8 دسته بین سالهای 1985 الی 1992 ساخته شد. تمامی نسخه های قدیمی نیز به تانک Leopard 2A4 استاندارد ارتقاء یافتند. تا سال 1994، آلمان حدود 2125 دستگاه تانک Leopard 2A4 را مدیریت می کرد (تعداد 695 دستگاه تانک جدیدالساخت و مابقی نسخه های قدیمی ارتقاء یافته) در حالی که هلند تعداد 445 دستگاه تانک Leopard 2 داشت. نسخه های 2A4 جدید توانستند تحت لیسانس در سوئیس با نام Panzer 87 یا Pz 87 تولید شوند. نسخه های ساخته شده در سوئیس دارای یک مسلسل Mg 87، تجهیزات ارتباطی مدرن و سیستم حفاظت NBC بهبود یافته بودند که در کل سوئیس 380 دستگاه تانک Pz 87 (Leopard 2A4) در حال خدمت را استفاده می کرد.   در سال 2000 میلادی، آلمان و هلند پس از پایان جنگ سرد دریافتند که به تانک هایشان نیازی ندارند، به همین دلیل آنها را به NATO و هم پیمانانشان در گوشه و کنار جهان فروختند. یکی از این کشور ها استرالیا بود که تعداد 114 دستگاه تانک دریافت کرد، کانادا 107 دستگاه، شیلی 140 دستگاه، دانمارک 51 دستگاه، فنلاند 139 دستگاه، یونان 183 دستگاه، نروژ 52 دستگاه، لهستان 128 دستگاه، پرتغال 37 دستگاه، سنگاپور 96 دستگاه، اسپانیا 108 دستگاه، سوئد 160 دستگاه و در آخر ترکیه با 354 دستگاه از خریداران تانک Leopard 2A4 در دنیا به شمار می روند.   تانک Leopard 2A4   تانک Pz 87WE طرحی از سوی کشور سوئیس بود که موجب بروز رسانی این تانکها و ارتقاء Pz 87 ها می شد. این بروزرسانی ها شامل بهبود حفاظت زرهی تانک با افزودن بسته ی اضافه شونده ی 2A6M که برای حفاظت در مقابل مین به کار می رفت، زره ضخیم تر بروی بخش جلویی تانک و همینطور یک بسته ی حفاظت زرهی ساخت سوئیس که به برجک اضافه می شد و شامل آلیاژ تیتانیوم برای حفاظت بیشتر از برجک به کار می رفت. روی برجک نیز از لحاظ حفاظت بهبود یافته بود و نارنجک انداز ها که برای اختفای تانک به کار می رفتند به صورت دوباره طراحی شدند. در نسخه ی جدید تر کارایی ها و قابلیت های تانک دارای کیفیت مناسبی شدند و قابلیت هایش برای شرکت در میدان نبرد نیز بیشتر شده بود؛ مانند چرخش الکترونیکی برجک همانند Leopard 2A5، دید عقب تانک برای راننده، یک مسلسل مستقل برای بارگذار، سیستم ارتقاء یافته ی مدیریت و فرماندهی میدان نبرد، سیستم کنترل آتش ارتقاء یافته Carl Zeiss- Gmbh PERI-R17A2 و در آخر یک مسلسل خودکار کالیبر 50 Mg 64 که بر روی برجک تانک نصب می شود از جمله ارتقاء هایی بود که سوئیس در این طرح ارائه داد. تانک Pz 87-140 نیز یک نسخه ی آزمایشی سوئیسی بود که بر روی تانک Pz 87 توپ 140 میلیمتری با زره اضافه شونده نصب می شد که برخی از ویژگی های این تانک روی نسخه های بعدی اعمال شد.   تانک Leopard 2A4 CHL، یک نسخه ی بروز رسانی شده  از طرف کشور شیلی است که در سال 2007 در این کشور صورت گرفت. این ارتقاء شامل سیستم های الکترونیکی جدید، ساید دیدبانی و سیستم اطلاع رسانی جدید که قابلیت شبکه شدن با دیگر تانک های Leopard 2A4 وجود دارد و از این سیستم نیز می توان برای Leopard 2A6 نیز استفاده کرد، سیستم تعلیق جدید و همینطور ارتقاء توپ این تانک به نسخه ی L55 که در Leopard 2A6 وجود دارد، ارتقاء دیگر اضافه کردن مسلسل خودکار به جایگاه فرمانده و توپچی است که بر روی دریچه های مخصوص به خودشان نصب می شوند، این توپ ها MG 3 و HK GMG هستند. تانک Leopard 2A4 CHL زره بخش بالای برجک را به صورت بهینه ای بهبود بخشیده و می تواند درون نبرد ها با دیگر تانک های حاضر در میدان نبرد و همینطور با تانک فرمانده به صورت مستقیم در ارتباط باشد.     تانک Leopard 2A4M CAN نیز یک بروزرسانی از سوی کانادایی ها برای این تانک است که توسط متخصصین ارتش سلطنتی هلند صورت گرفت. تانک Leopard 2A4M CANبه صورت بهینه ای برای حضور در میدان های نبرد افغانستان برورسانی شده که بر اساس دیگر تانک های لئوپارد دارای یک سری ویژگی های مخصوص به خود می باشد. اولین تحویل تانکهای بروز رسانی شده در اکتبر 2010 بود که تعداد 20 دستگاه تحویل داده شدند که فقط 5 دستگاه از آنها تا پایان سال 2010 وارد افغانستان شدند و تا پایان سال 2011 که عملیات به طول انجامید، باقی ماندند. کانادایی ها تصمیم گرفتند تا در طی یک برنامه ای توپ را مورد دستکاری قرار دهند، به همین منظور تصمیم داشتند تا طول لوله را بیشتر کنند، طول لوله های L44 را به L55 تغییر دهند تا بهینه سازی جنگ افزاری روی تانک های Leopard 2 ی انجام دهند. اما تجربه ی کانادا در جنگ افغانستان نشان داد که لوله ی طویل تر مناسب چنین درگیری هایی نیست، مخصوصا اینکه نبرد در کوهستان ها باشد. البته کانادایی ها یک سری تدابیر حفاظتی برای تانک هایشان اندیشیدند، از جمله  اقدامات به کار گرفته شده توسط کانادایی ها اضافه کردن زره قفسه ای به تانک بود که برای جلوگیری از نفوذ راکت های RPG بسیار مناسب بودند. در طی این بروز رسانی ها، کانادا تصمیم گرفت تا زره های مخصوصی همانند نسخه ی 2A7+ به تانکهایش اضافه کند، اما شکل برجک را تغییر نداد و همانند پیکره بندی تانکهای نسخه ی 2A4 باقی مانندند. همانطور که در پیش گفته شد، کانادا 42 دستگاه تانک Leopard 2A4 از هلند خریداری کرد که بتواند نیاز های زرهی ارتشش را برطرف سازد، اما با این وجود ارتقاء تانک های خریداری شده به نسخه ی 2A4M هنوز نا معلوم است و خبری از آن توسط کانادا منتشر نشده است. البته باید گفت که کانادا 18 دستگاه از این تانک ها را به خودرو های مهندسی تبدیل کرد و تعداد 15 دستگاه Leopard 2A4 دیگر از آلمان به عنوان تانک های لجستیک در میدان نبرد برای ارتشش خریداری نمود. در فوریه 2011 کانادا از سوئیس تعداد 12 دستگاه تانک Leopard 2A4 یا Pz 87 خریداری کرد تا آنها را به خودرو های بازیابی زرهی یا پشتیبانی زرهی تبدیل کند.   تانک Leopard 2A4 استرالیایی       تانک لئوپارد NG ترکیه   تانک Leopard 2NG (تانک نسل آینده) توسط کشور ترکیه ارتقاء و بروزرسانی شد و توسط Aselsan این ارتقاء به تانک افزوده شد. ویژگی هایی همچون زره ماژولار کامپوزیتی، سیستم های اپتیکی ارتقاء یافته، ارتقاء مسلسل های روی برجک و افزودن سیستم کنترل آتش جدید که از سال 1995 تا 2011 در حال خدمت بودند و با ورود تانک Altay جایگزین این تانک ها شدند. این بروز رسانی از طرف ارتش ترکیه نبود، اما ممکن است یک سری تغییرات برای مدرنیزاسیون های تانک های Leopard 2A4 ترکیه ای باشند. توپ قدیمی L44 و متعلقاتش در تانک باقی مانده اند اما وزنش به 65 تن افزایش یافته است. بر اساس اخبار منتشر شده از منابع ترکیه ای، کشور فنلاند علاقه مند شده است تا این بروز رسانی ترکیه را برای تانک های Leopard 2A4 اش سفارش دهد.   تانک Leopard 2A5 ارتش آلمان   تانک Leopard 2A5 تانک Leopard 2A5 با شمایلی متمایز از دیگر نسخه های Leopard 2 در حالی با عرصه ی وجود نهاد که آلمان تانک های Leopard 2A4 قدیمی اش را مدیریت می کرد. این تانک دارای برجکی کاملا متفاوت با دیگر نسخه ها است، یک زره گوه ای شکل (V شکل) به جلوی برجک اضافه شده که زیبایی خاصی به این تانک می بخشد. البته دیگر نقاط تانک نیز دستخوش تغییر و تحولات نیز گشته اند . مانند افزوده شدن زره به بخش جلویی تانک و همینطور تقویت دیگر نواحی به لحاظ مقاومت زرهی برای مقابله با گلوله های انرژی جنبشی که از توان نفوذ آنها به داخل تانک بکاهد. توپ موجود در این تانک نیز دوباره طراحی شد تا بتواند با زره جدید همخوانی داشته باشد. البته در این تانک بروز رسانی های دیگری در زمینه ی زرهی وجود دارد که قصد بررسی تک تک آنها را در این مطلب نداریم. داخل تانک نیز با زره های لایه لایه مخصوص پوشیده شده تا از خدمه در برابر گلوله ها و موشک های شلیک شده به سمت تانک محافظت کند. پوشش های کناری و جلوی تانک با انواع جدید تر و مقاوم تر تعویض شده اند. سایت دیدبانی فرمانده تغییر مکان داده و به محلی جدید تر منتقل شده که درست در کنار دریچه اش قرار گرفته و می تواند از طریق همان سایت دیدبانی، دید حرارتی نیز داشته باشد. سایت دیدبانی توپچی نیز در مکانی بر خلاف محل قبلی اش قرار گرفته و به کنار دریچه ی مخصوص به خودش منتقل شده است. برای راننده نیز دریچه ی مشاهده ای متفاوت با قبلی تعبیه شده است. کنترل برجک تماما الکترونیکی است و اطمینان پذیری و اعتماد پذیری بیشتر برای امنیت خدمه به ارمغان آورده است. توپ جدید L55 نصب شده بر روی تانک و همینطور سیستم کنترل توپ، کارایی و قدرت آتش توپ را دو چندان کرده به گونه ای که قادر است تا گلوله های DM-33 APFSDS را شلیک کند. تانک Leopard 2A5 از سال 1998 تا کنون توسط آلمان در حال خدمت است.   تانک Leopard 2A5 تانک Stry-122 سوئدی   تانک Leopard 2S ساخت ارتش سوئد نسخه ای از تانک Leopard 2A5 است که تقریبا طراحی های پایه و اصلی 2A5 را دارد و در سوئد با نام Stry-122 شناخته می شود. این تانک را Leopard 2 بهبود یافته نیز می نامند که ویژگی هایی همچون زره ارتقاء یافته روی برجک و جلوی بدنه، سیستم فرماندهی بهبود یافته و سیستم کنترل آتش جدید که روی این نسخه از تانک نصب شده اند. این تانک از سیستم نارنجک انداز دودزای GALIX فرانسه استفاده می کند که با نسخه ی اصلی اش متفاوت است. نحوه ی ذخیره سازی مهمات نیز تغییر کرده و دریچه های تعبیه شده برای خدمه ضخیم تر شده اند. نسخه ی B این تانک سوئدی با یک زره ماژولار کامپوزیتی پوشیده می شود که حفاظت 360 درجه را از اطرف برای تانک به ارمغان می آورد که می تواند در برابر RPG ها و مین ها و بمب های کنار جاده ای از خود مقاومت نشان دهد. البته Leopard 2A5 DK نیز نسخه ای از همین تانک Leopard 2A5 است که به تانک Leopard 2A6 شابهت دارد و در برخی از مولفه ها با هم یکسان هستند و توسط ارتش دانمارک مورد استفاده قرار می گیرد.     تانک Leopard 2A6   تانک Leopard 2A6 نسخه ی افسانه ای شرکت کراس مافی آلمان، تانک Leopard 2A6 است که دارای جدید ترین توپ 120 میلمیتری L55 رینمتال آلمان است. تمامی نیرو های ضد خرابکرای، ضد ضورش و ضد بهران آلمان که نیاز مند واکنش سریع و قدرتمند هستند، به این تانک مجهز اند. کاندار در طی جنگ افغانستان تعداد 20 دستگاه از این تانک ها را از هلند خرید که در سال 2007 تحویل ارتش کانادا داده شد و توانست به حد غیر قابل تصوری در پشتیبانی از نیرو های انگلیسی خوش بدرخشد.  کشور پرتغال نیز از ارتش هلند در همان سال، یعنی 2007 تعداد 37 دستگاه تانک لئوپارد Leopard 2A6 خرید که در سال 2008 تحویل این کشور داده شدند. در ژانویه 2014، فنلاند 100 دستگاه تانک Leopard 2A6 به همراه شبیه ساز هایش سفارش داده که توسط هلند 10 سال گارانتی شده اند. این تانک ها قرار است طی سالهای 2015 الی 2019 تحویل ارتش فنلاند داده شوند.   تانک Leopard 2A6M نسخه از از تانک 2A6 است که بخش تحتانی تانک شامل شاسی و سیستم تعلیق در مقابل مین ها و بمب های کنار جاده ای محافظت شده است. همچنین برای حفاظت از جان خدمه این قسمت دارای زره قوی تری می باشد. کانادا در سال 2007 تعداد 20 دستگاه Leopard 2A6 را از آلمان به صورت قرض در اختیار گرفت تا بتواند آنها را در جنگ افغانستان در عوض تانکهای قدیمی Leopard 2A4 اش به کار ببرد و بعد ها آنها را از آلمان خریداری کرد. لازم به ذکر است که این تانک ها درای برجک تمام الکترونیک می باشند.       Leopard 2A6M Can کانادایی   تانک های Leopard 2A6M CAN نسخه های بهبود یافته ی کانادایی 2A6M هستند. یک سری تغییرات اساسی شامل افزوده شدن جعبه ی سیا به عقب برجک، افزوده شدن یک واحد تهویه هوای قدرتمند برای راحتی هرچه تمام تر خدمه ی تانک که در مناطق گرم و یا سرد بتواند هوای داخل برجک را معتدل نگه دارد و در انتها افزوده شدن زره های قفسه ای برای محفاظت در برابر راکت های RPG به تانک اضافه شده است. تعداد 20 دستگاه از این تانک ها به لحاظ افزایش قدرت و همینطور افزایش میزان حفاظت برای خدمت در جنوب افغانستان توسط آلمان برای کانادا به صورت اختصاصی ارتقاء یافت. این تانک ها از مسلسل های MG 3 آلمانی استفاده می کردند، اما این تانک ها به FN MAG های دانمارکی برای حفاظت مجهز شدند. دستگاه تهویه هوا در این سری قرار بود نصب شود اما به دلایلی قابلیت نصب ها آنها وجود نداشت، بنابر این در عوض جلیقه های خنک کننده برای خدمه و برجک تمام الکترونیکی برای این تانک در نظر گرفته شد، همینطور سیستم های هیدرولیک نصب شده روی تانک به نسخه های جدید تری به روز شدند. تانک های آلمانی در خدمت کانادا هم اکنون در حال سرویس هستند و ممکن است در آینده دوباره ارتقاء داده شوند. هم اکنون تانک های Leopard 2 کاندایی در حال خدمت در افغانستان به واحد تهویه هوا مجهز شدند و با استتار مخصوص سوئدی که با استفاده از سولار، حرارت تانک را تا 50 درصد کاهش می دهند و موجب می شوند تا در دوربین های مادون قرمز و حرارتی این تانک به سختی تشخیص داده شود.     تانک Leopard 2HEL یونان   تانک Leopard 2 HEL یونان در خیابان های این کشور   تانک Leopard 2 Hel نیز نسخه ای از تانک Leopard 2A6 به شمار می رود. این تانک توسط ارتش یونان در سال 2003 سفارش داده شد. در انتهای نام تانک، Hel مخفف واژه ی Hellenic است که یک کلمه ی یونانی است. تعداد 170 دستگاه تانک در بین سالهای 2006 الی 2009 تحویل ارتش یونان داده شدند. در کل، از مجموع Leopard 2Hel های یونان، تعداد 140 دستگاه از آنها توسط کارخانه ی یونانی ELBO ساخته شدند که اولین سری آنها در سال 2006 ساخته شدند. تانک Leopard 2E نسخه ای از تانک Leopard 2A6 به حساب می آید. این تانک از لحاظ زرهی قدرتمند تر است و در طی پروژه ای در بین کارخانه ی متعلق به وزارت دفاع اسپانیا و آلمان تولید شد. توسعه ی این تانک و نظریه ای ساختش در سال 1995 آغاز شد و در همان سال وزارت دفاع هر دو کشور در طی قراردادی تصمیم گرفتند تا تعداد 104 دستگاه از Leopard 2A4 از آلمان به اسپانیا واگذار شود. با این وجود، قراداد تا سال 2016 تمدید شد و بعد از آن تانکها به ارتش اسپانیا تحویل داده می شوند. این تانک ها از 24 ژانویه 2006 کار ساختشان آغاز شده است و قرار بر این شد تا در طی 10 سال مقدار 15 میلیون یورو به آلمان بابت خرید تانک ها پرداخت شوند. اسپانیا در سال 1998 تصمیم گرفت تا قردادی با آلمان ببندد تا در طی آن 219 دستگاه Leopard 2E خط تولیدشان در اسپانیا راه اندازی شود و تعداد 16 دستگاه نیز خودروی بازیابی زرهی Leopard 2ER بوفالو و 4 دستگاه تانک آموزشی وارد کشور شوند. اسپانیا Santa Bárbara Sistemas را به عنوان رایط خود در این قرارداد انتخاب کرد، بر اساس این پروژه مقرر شد تا خودرو های پشتیانی لجستیک، دوره های آموزشی متعدد برای خدمه و مهندسین و راننده ها، شبیه ساز برجک، بارگذاری و فرماندهی، هدف گیری دقیق و دیگر موارد که در قراداد همگی ذکر شدند. اولین سری از این تانک ها در سال 2004 تحویل داده شدند و تا سال 2008 تکمیل شدند.       Leopard 2E اسپانیا       تانک Leopard 2 PSO تانک Leopard 2 PSO یا پشتیبان صلح به صورت اختصاصی برای نبرد های شهری طراحی شدند که برای پشتیبانی و حمایت از ماموریت های صلح طلبانه به صورت اختصاصی ویژگی ها و قابلیت هایش تغییر یافت. بنابراین توضیحات، تانک Leopard PSO با یک سری زره های واکنشگر بیشتر از حد معمول که در تمامی طرف های تانک پوشیده می شوند، یک جایگاه اسحله ی حفاظتی ثانویه، قابلیت های شناسایی بهبود یافته، یک تیغه ی بولوزر برای تخریب (برای مانور دهی در خیابان های شهری که با انواع تهدیدات همراه است) یک جنگ افزار غیر کشنده، قابلیت مشاهده ی نزدیک، قابلیت جستجو ی اهداف و یک سری ویژگی های بهبود یافته ی دیگر که این تانک را از همه لحاظ برای عملیات شهری مناسب می کند. این ویژگی ها و بروز رسانی هایی که روی این تانک نصب شده اند هیچ گونه شباهتی با کیت اختصاصی TUSK که برای تانک M1A2 SEP آمریکایی صادر شده است، ندارد.   تانک Leopard PSO         برای رفتن به مطلب Leopard 2A7 روی تصویر بالا کلیک کنید.       مطالب مرتبط: LEOPARD 2 NG .......... تانکی برای نسل آینده لئوپارد های کانادایی در افغانستان     منابع: http://www.fprado.com/armorsite/leo2.htm http://en.wikipedia.org/wiki/Leopard_2     نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس Military.IR Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است.
  15. سلام و درود!   ممنون اما فکر کنم افلاطون گفته که پایان جنگ را فقط کشته شدگان دیده اند! البته من این رو نشنیدم و جمله ی زیبایی بود!
  16. برای اینکه این شرکت بیاد و وظیفه ی تولید چیپ ها رو بر عهده بگیره!
  17. وزن و اندازه اشون بسته به کمپانی سازنده متغییره، ممکنه با هم متفاوت باشن. یه مقدار ثابتی نیست.
  18. انشاءالله قصدم همینه آرش جان، بی پدر مادر رهاش نمی کنم big_grin   تانک جدید کره منظورت K2 Black Panther هست؟ اگه هست که این تانک همونطور که در نوشته ی امروز آوردم، از سیستم In-arm Suspension Unit که جزء سیستم های تعلیق هیدروگاس هورتسمن قرار می گیره استفاده می کنه. اونطور که کره ای ها می گن یکی از پیشرفته ترین سیستم های تعلیق تانک هست!   تایپ 10 ژاپن هم هز سیستم فعال Hydropneumatic   واقعا ممنون :D
  19. ممنون آرش عزیز!   تانک آبرامز از سیستم تعلیق بهینه سازی شده ی ضد شوک torsion bar استفاده می کنه که تماما از استیل ساخته شده همینطور لئوپارد و دیگر تانک های روسی مثل T-80 و T-90
  20. سپاسگزارم استاد عزیز، لطف دارین
  21. سیستم تعلیق horstmann بابت تاخیر به وجود آمده پوزش می طلبم!         سیدنی آدولف هورتسمن   سیستم تعلیق Horstmann (هورتسمن) یکی از سیستم های تعلیق خودرو های سنگین است که توسط مهندس انگلیسی، Sidney Hortsmann در سال 1922 طراحی شد. سیستم تعلیق هورتسمن از قابلیت فنر جمع شونده یا Coil Spring استفاده می کند که دارای مزایایی همچون اعتماد پذیری بیشتر در مسافت های طولانی می گردد و همچنین باعث می شود تا فقط فضایی که خودش ایجاد می کند را بگیرد و این بدان معناست که در تانک، فضای زیادی اشغال نمی کند، این فنر به سمت بیرون بدن مجتمع می شود و با عث می شود تا در بدنه ی تانک، هم فضای بیشتری ایجاد گردد و هم تعمیر این سیستم بسیار تسهیل گردد، چون پیچیده نیست و نیاز به متخصصین خیلی ماهری ندارد. همانطور که گفتم، تعمیر این سیستم بسیار ساده است، می توان در مواقعی که سیستم به وسیله ی مین های کنار جاده و کلا خانوده ی مین، آسیب دیده به راحتی آن را بیرون کشید و با نمونه ی دیگری تعویض کرد.   یک نمونه سیستم تعلیق Coil Spring برای محور عقب یک خودرو   فنر جمع شونده- Coil Spring خاصیت Coil Spring که با عنوان فنر مارپیچی نیز شناخته می شود، یکی از تجهیزات مکانیکی درون خودرو ها و تانک ها است که به طور معمول برای ذخیره کردن انرژی مورد استفاده قرار می گیرد و این خاصیت با مجتمع شدن فنر و سپس رها کردن آن انرژی ذخیره شده در فنر رها می شود و با این کار انرژی به صورت شوک خارج می گردد و نیروی مجتمع در سطح فنر آزاد می شود. فنر جمع شونده از مواد مخصوص کشسانی ساخته می شود و همانطور که از اسمش پیداست دارای حالتی پیچ در پیچ دارد و زمانی که بدون فشار است به حالت طبیعی اش باز می گردد. یکی از انواع Coil Spring، فنر پیچشی یا Torsion spring است و در ساخت این فنر موادی به کار می رود تا فنر در هر زمان و در هر موقعیتی، پیچیده شود و یا توسعه یابد. اظهار نظر در مورد کیفیت و عملکرد فنر توریشن به مقدار انرژی دارد که می تواند جذب خود کند. فنری که توانایی آن را دارد تا مقدار بسیار زیادی در خودش انرژی جمع کند و آن را به بهترین نحو ممکن رها سازد. چگونگی ساخت این نوع فنر بدین صورت است که یک فلز را به شکل خاصی به دور یک شی می پیچند تا حالت فنر پیچ در پیچ را به خود بگیرد.   سیستم تعلیق هیدرو استوارت   سیستم تعلیق Hydro Strut: یکی از انواع سیستم تعلیق ساخته شده به وسیله ی کمپانی هورتسمن است که به عنوان راه حلی برای خودرو های چرخ دار و شنی دار به کار برده می شود. این سیستم تعلیق از هر دو خصیصه ی فنر و تعدیل برای استفاده در تمامی طراحی های داخلی با وزن سبک بهره می برد و به گونه ای ساخته می شود که فضای بسیار کمی را اشغال می کند. همین ویژگی یکی از بزرگترین و ارزشمند ترین ویژگی ها برای سیستم های تعلیق است. برای استفاده در خودرو های چرخ دار، از این واحد برای بازو های عقب و جلو به صورت چیدمان  McPherson و  wishboneبه کار می روند. در خودرو های شنی دار، به صورت ساده و متداول در بازو های عقب قرار می گیرد که چیدمان مورد استفاده در این روش، چیدمان bogie است. برخی از تانک ها و دیگر خودرو های شنی دار از مولفه های سیستم تعلیق داخلی bogie استفاده می کنند. در این نوع سیستم ها که سیستم bogie نامیده می شود، به صورت معمول دو یا چند چرخ جاده و برخی از انواع مختلف فنر های تعلیق، برای راندن وسیله در جاده ها به صورت هر چه بهتر و راحت تر به کار برده می شوند. سیستم Bogie اغلب قریب به اتفاق این مولفه ها را به صورت بهینه در خارج از وسیله ی نقلیه نگه می دارد که همین موجب افزایش فضای داخل تانک خواهد شد. روی هم رفته، در صورت از بین رفتن این سیستم به وسیله ی ضد تانک ها، به راحتی می توان آن را تعمیر و یا تعویض کرد.     سمت چپ سیستم تعلیق تانک شرمن را مشاهده می کنید اما در مورد تصویر سمت راست اطلاعاتی در دست ندارم!   سیستم تعلیق هیدرو استوارت یکی از سیستم های تعلیق مترقی و همینطور با قابلیت جمع شوندگی بالا و خاصیت تعدیل پذیری با کیفیت زیاد است. از این سیستم تعلیق می توان در خودرو هایی که با وزن بالا طراحی شده اند، استفاده کرد. در این سیستم، قوه ارتجاعی تعدیل را متوقف کرده و در عوض برای نیروی جمع شده درون فنر جبران می کند. این سیستم در طراحی های متنوع می توان به راحتی آن ها را به کار برد و محدودیتی برایش قائل نشده اند. تمامی خودرو هایی که از 4 الی 32 تن وزن دارند می توانند از این سیستم استفاده کنند.   سیستم تعلیق هیدروگاس   سیستم تعلیق Hydrogas: یک نوع سیستم تعلیق خارجی است که این سیستم تعلیق راه حلی برای هر دو مولفه های تعدیل و فنر است. سیستم تعلیق هیدرو گاز، طراحی پیچ در پیچ دارد. سیستم فنر pneumatic دارای فنر هایی با نرخ قابلیت بالا هستند و معمولا در مواقعی که از دست انداز عبور می کنند، با استفاده از آنها، خودرو را عبور می دهند، زیرا در نبود این فنر ها، سیستم تجهیزات هیدرولیک اضافی تانک متوقف می شود. نسخه ی جدید تر با طراحی نوین همین سیستم، یعنی سیستم هیدروگاز، دارای طراحی InArm است که شامل فنر های pneumatic تعدیل شده با بازو های جاده ای است که کمترین فضا را در طراحی تانک و یا خودرو ها می گیرد. عناصر مختلف فنر ها می توانند به عنوان دو نوع فنر نیز مورد استفاده قرار گیرد، یعنی از یک فنر می توان با توجه به نرخ قابلیت های به کار برده شده، به عنوان دو فنر استفاده کرد. این خاصیت Dual Spring دارای مزیت بزرگی است که موجب می شود تا پایداری و دوام پذیری پلتفرم و خودرو به حد بسیار زیاد افزایش یابد. سیستم تعلیق هورتسمن همچنین در نمونه های زیر به کار گرفته شده است: Universal (Bren gun) carrier Loyd Carrier Vickers light tanks  Centurion tank  Chieftain tank همچنین این سیستم در تانک ها و نفربر هایی مانند چنلجر، واریور و هویتزر AS-90 خودکششی به کار گرفته شده است.         نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس Military.ir Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است   این مطلب رو تقدیم می کنم به استاد عزیز، جناب MR9 امیدوارم که ازش خوشتون بیاد
  22. در اصل اساس کار مین روب ها اینه که در خاک فرو میرن و به یه سمت تعیین شده ای می چرخن، بعد از اون مین ها منفجر میشن. در صورتی هم که خیلی انفجار مین مهین باشه، اون غلطک ها و یا مین روب ها قابل تعویض هستن.
  23. انگاری چیه برادر من، اینها بسیار پیشرفته تر از تی 72 ها هستن، منتها به جای طراحی دوباره شاسی، از همون تی 64 افسانه استفاده کردن بعدش تابلو هست دیگه، الان ما به قول یارو گفتنی سیم خاردار هم تحریم هستیم، چه برسه به تی 80!!!!!
  24. ؟ من فقط گفتم که برجک رو مقاوم تر کردن! ساختار چرخ و فلکی رو که عوض نکردن. البته نمی دونم، چون خیلی خیلی خسته هستم اصلا یادم نمیاد متن چی بوده! انشاءالله فردا کامل یه بار می خونمش بعد پاسخ میدم!
  25. بله، به نظرم باید می نوشتم قیمت تمام شده برای خرید که اشتباها نوشتم برای هر دستگاه! البته باید توجه داشت که پاکستان قبل از خرید دوم قبرس تانک خریده که با توجه به زمان خرید و همینطور تفاوت قیمت ها، وجود تناقض میانشون طبیعی هست! قابل شمارو نداشت! همیشه به بنده لطف دارین ممنونم. در این لینک می تونید تصاویر داخل تانک T-80BV رو مشاهده بفرمایید. http://www.military.ir/forums/topic/24844-نمای-داخلی-ادوات-زرهی/?p=326112