امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote] اگه این جنگنده بتونه 2 موشک هوا به سطح (هم اندازه سری ستار) و 2 موشک راداری و 2 موشک حرارتی (مجموعا وزنشون میشه در حدود 1800 کیلوگرم)حمل کنه میتونه وظیفه حمله به اهداف نزدیک به مرز رو به عهده بگیره [/quote]

در مورد موشک های قابل حمل توسط قاهر بهتره که مشخص کنیم که چه موشکی می تونه حمل کنه .

موشک راداری موجود در ایران عبارتند از : AIM-7 و R-27 و موشک های حرارتی هم R-73 و AIM-9 هستند . ( موشک های چینی رو در نظر نگرفتم )

حالا به نظر شما قاهر توانایی حمل کدام یک از اینا رو داره ؟؟؟

اگر فرض ما بر این گفته شما باشه که قاهر دارای حداکثر وزن برخاست 10 تن باشه و 2 تن از این وزن متعلق به تسلیحات خواهد بود .

وزن R-27 آلامو : 253 کیلو گرم / طول : 4.08 متر

وزن موشک آرچر : 105 کیلوگرم / طول : 2.93 متر

وزن سایدوایندر : 85.3 کیلوگرم / طول : 3.02 متر

وزن اسپارو : 230 کیلوگرم / طول : 3.7 متر


حال اگر 4 موشک راداری R-27 آلامو + 2 موشک حرارتی R-73 حمل کنه وزن تسلیحات برابر خواهد بود با = 1012 + 210 = 1222 کیلوگرم

اگر همین تعداد رو برای اسپارو + سایدوایندر در نظر بگیریم برابر خواهد بود = 920 + 170.6 = 1090.6 کیلوگرم

با اندازه ای که قاهر داره و همچنین طول موشک ها , می تونه از موشک های هوا به هوای اسپارو و AIM 9 و R-73 استفاده کنه .


[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/1~2.JPG[/img]

اما در مورد موشک های هوا به سطح علاوه بر موشک های سری ستار , ماوریک میتونه گزینه ی خوبی باشه .

وزن ماوریک : 209–304 کیلوگرم / طول : 2.49 متر / قطر : 30.5 سانتی متر

اما اگه شرایط برای قادر ایده آل ( تاکید می کنم ایده آل , یعنی بتونه این میزان تسلیحات رو حمل کنه و همچنین از نظر جایگاه حمل تسلیحات در مضیقه نباشه ) باشه این جنگنده توانایی قابل قبولی رو در حمل تسلیحات داره .

حالا اگه بتونه 2 ماوریک + 2 موشک R-73 و + 2 موشک اسپارو حمل کنه مجموع وزن تسلیحات برابر با 608 + 210 + 460 = 1278 کیلوگرم خواهد بود .
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان عزیز
این قضیه یک بازی سیاسی هست چون ایران قرار هستش به میز مذاکرات بره میخواد نشون بده دست و پاش بسته نیست و حرف داره واسه گفتن ... به خاطر همین امر صحبت در مورد پیشرفت فضایی و نظامی و ... رو مطرح میکنه تا فقط بتونه امتیاز بگیره !

به قول شما من سیاه نمایی میکنم ... من از خدامم هست که حرف شما درست باشد و من رو سیاه شوم تا مملکت من ... اما چه کنم که کل مملکت من در تاریکی است ! (نمونه اش درگیری اخیر و افشاگری رئیس جمهور احمدی نژاد و ...)
جوری صحبت میکنید که انگار اولین بار است که همچین چیزی را شنیده اید و گول بلف های حکومت را خورده اید !
خاطرتان نیست خبر ساخت پهپاد بومی و ... رو که بعدها مشخص شد یک دانشجوی ژاپنی اگر اشتباه نکنم اون کلیپ رو داده بود بیرون و ...

من موندم میگن زمان ساخت خیلی کوتاه بوده و بعضی دیگر از منابع میگن یک سال و نیم بوده و بعد ادعای چند هزار ساعت پرواز هم دارن نکته !
چند هزار ساعت = مثلا بگیریم 5000 = 208 روز = 7 ماه تقریبا ! ( بدون وقفه تازه در نظر گرفته شده وگر نه راحت از یک سال هم بیش تر میشود !)
یعنی نیمی از این مدت رو در حال تست پرواز بودن (زمان ساخت زیر یک سال !) اما جز یه صحنه مبهم از پرواز چیزی رو نشون ندادن نه لندینگ و نه تیک آف ... !!


اصلا چرا بحث کنیم شما همه کارشناس مسائل هوایی و کاملا بی طرف در مورد این جنگنده نظر دادید و 42 منفی به پست پیشین من دادید :laughing: ( واقعا تندرو هستید ها ! icon_cheesygrin )
افتخار میکنم مدتی کوتاه در این انجمن بودم اما شما دوستان حتی لحظه ای به نظرات مخالفان فکر هم نمی کنید و این درد است ... فکر کنم بهتر است شما کلا مخالف نظرات خودتان در سایت کاربری را نداشته باشید این گونه بهتر است و یک دست تر هستید .

خوش حال میشم به این پست هم منفی بدید . hee_hee ( شاید رکورد قبلی رو شکستید !)

  • Upvote 1
  • Downvote 14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قسمت دوم:

حالا برای اپتیمایز کردن طراحی aerodynamic و stealthy اون، به اینها نیاز داریم:

سرعت پرواز و ارتفاع پرواز flight Mach number و flight altitude
radar threat sectors که در زاویه های 0-30 و 120-60 بیشترین احتمال رو داره. (مرکز و نقطه صفر رو دماغه خود هواپیما در نظر میگیریم)
aerodynamic drag coefficient که با Cd نشون میدیم.

این متغیرها رو هم همچنان داریم:
master sections
torsion angle of outer wing
torsion angle at the wing tip
angle of attack

خب حالا تقریبا آماده هستیم که محاسباتمون رو شروع کنیم. فرضهام رو سعی میکنم نسبت به جنگنده های هم کلاسش بنویسم که سبک وزنها هستن. ولی اینجا حدسهام رو دارم زیاد میکنم، چون نمیدونم اعداد واقعیش چی ممکنه باشن و اطلاعاتی داده نشده.

Design lift coefficient که Cl > 0.14
Pitching moment coefficient at 1/4 chord
average RCS within the threat sector of radar که sigma < 14.6 dBsm

از اونجا که lift coefficient رو مقدار اپتیمایز انتخاب کردیم، کمترین مقدار drag coefficient برابر است با بیشترین مقدار نسبت lift-to-drag.

اینجاست که ارزش طراحی بالهای جدید قاهر خودش رو خوب نشون میده، چون لیفت خیلی بالایی میتونه تولید کنه. ولی مشکل درگ همچنان باید بررسی بشه و این thickness عجیب غریب wing هاش یه فکری براش بشه.

مدل structural هواپیما:

به کمک یه نمونه 3d که قبلا هم نشون دادیم، میخوایم FEM اون رو بررسی کنیم. (همونطور که توی شکل زیر هم میبینید) برای این کار نیاز داریم تا تعداد spar و محل قرار گرفتن اونها، تعداد rib ها و orientation اونها رو بدونیم. که تعداد احتمالیشون سه تا spar در جلو و وسط و عقب هست و به ترتیب در طولهای 16درصد و 39 درصد و 62 درصد بال قرار میگیرن. همچنین 17 تا rib داریم که عمود به spar جلویی هستن.
همچنین اگه یادتون باشه و قبلا گفته شد، چون نمیدونیم از چه ماده ای استفاده شده توی ساختش، فرض میکنیم که از آلیاژهای الومینیوم-تیتانیوم بوده که احتمالش بیشتره.


21316789.png

حالا که مقدارهامون رو داریم، میریم سراغ VB-CATIA script و Patran Command Language تا FEM رو برای structure جنگنده مون پیدا کنیم.

46134753.png


حالا میتونیم به کمک این مدلسازی، structural optimization رو به راحتی انجام بدیم. نتیجه ش هم این میشه که بهترین اندازه های بال رو بهمون بده که کمترین میزان وزن بال رو برای بیشترین پرفورمنس و کمترین structural deformation بهمون بده. این فرضها رو هم داریم:

axial stress of the rods < 450 Mpa
shear stress of the plates < 250 Mpa
displacement of wing tip < 5% of the semi span of wing

این 5% رو خیلی خوشبینانه نوشتم! خودم شک ندارم که به 1% هم نمیرسه، ولی چون نمیخوام نتیجه نهایی خیلی هم ناراحت کننده باشه و به مهندسین ایرانی احترام بذارم و چون مقدار واقعیش رو اعلام نکردن، فرضم رو تغییر دادم به 5%. حالا دیگه کاری ندارم جز ران کردن MSC Nastran و منتظر جوابش بمونم!

پس دو تا فرض اصلی رو دنبال کردیم. یکی داشتن کمترین وزن خود هواپیما و بال (برای بیشترین نسبت نیرو به وزن) و یکی هم داشتن کمترین aerodynamic drag coefficient که همون Cd هست.

sigma < 14.6 dBsm
wing box volume: V < 7.5 m^3
که باز هم من میزان بال رو خیلی بیشتر از چیزی که به نظر میرسه فرض کردم. مگر اینکه دوستان مقدار واقعیش رو بتونن از شکل حدس بزنن. (ممنون از جناب SHAHAVESAGEB)

نتیجه هایی که بدست میاریم، خیلی جالبه.

81015002_png.jpg


این هواپیما وقتی وزن بالش از 2310 lb بیشتر بشه، به شدت دچار افزایش مقاومت در برابر هوا میشه، اینجاست که مشکل thickness که گفته شد رو راحت تر میبینید. پس خیلی نمیتونه سوخت حمل کنه با خودش! با توجه به وزنی که خود بال میتونه داشته باشه، میزانی سوختی که میتونه حمل کنه و در نتیجه با توجه به میزان مصرف سوخت موتور، میتونیم بگیم که چه بردی میتونه داشته باشه فقط به کمک سوخت خودش.

حالا من 3 تا فرض میکنم و 3 نقطه انتخاب میکنم از این نمودار تا بررسیهای بعدی رو انجام بدم.

نقطه A که نقطه اپتیمایز برای بیشترین پرفورمنس aerodynamic هست.

نقطه C که اپتیمایز سبکترین وزن بالها هست.

نقطه B که بین این دوتا هست و تعادل بین پرفورمنس و وزن میشه.

توی این جدول، اولین نقطه که 1 باشه، بهترین برای پرفورمنس هست و 15، بهترین وزن رو داره. و هرچی از 1 به سمت 15 میریم، پرفورمنس کمتر میشه و وزن هم کم میشه.


10048993.png


حالا دیگه دست خودتونه همه چیز! اگه میتونید حدس بزنید وزن قاهر رو و یا جنسش رو میدونید، میتونید پرفورمنس اون رو هم حدس بزنید. سعی کردم خیلی حدسهای خودم رو وارد نکنم تا نتیجه ای که میگیرید، محصول کار خودتون باشه و من چیزی به شما اجبار نکرده باشم. نظر خودم رو هم اینجا نمیگم که مشکلی پیش نیاد.

در ادامه، به بحث درباره جنسهای احتمالی بدنه و بال و وزنی که ممکنه داشته باشن و سپس پرفورمنسی که درست میکنن میپردازیم.



تشکر بسیار از جناب F14AA برای اپلود عکسها در گالری!


ادامه دارد ...

  • Upvote 14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون

اما لینک عکس ها مشکل دارند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تشکر بسیار از توضیحات جناب SHAHABESAGEB و F14AA و همچنین استاد عزیز جناب worior. همچنین ممنون از توضیح جناب Jahandar که با فرض درست بودن اندازه های ماکت، محاسبه ها رو انجام دادم.




ممنون

اما لینک عکس ها مشکل دارند



چشم عوض کردم. میشه ببینید الان درسته یا نه؟
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته دوستان باید این رو هم در نظر گرفت که نمونه ی اولیه با نمونه ی نهایی تفاوت های بسیاری خواهد داشت ...

مثلا همین F-22 رو با YF-22 مقایسه کنید

ممکنه به طور کامل بعضی از قسمت ها تغییر کنن ... مثلا خروجی موتور ... خیلی نامتعارف طراحی شده ...

دماغه ی هواپیما هم همینطور ...

چیزی که اینجا مطرح هست و دوستان خیلی سوال می کنن اینه :

قاهر نسل 4 هست یا نسل 5 ؟؟؟

ببینید نمی شه با نگاه به ظاهر هواپیما گفت که آیا این جنگنده نسل 5 هست یا نه ...

این استانداردها توسط کشورهایی که تکنولوژی نوینی رو معرفی کردن ایجاد شده ...

و اما قاهر ...

تا زمانی که اطلاعاتی از رادار و موتور و ... منتشر نشده نمی شه دقیقا گفت در چه سطحی قرار داره ...

تازه معلوم نیست تمام مدل های این جنگنده با هم یکی باشن ...

مثلا اگه قرار باشه زمانی ناو هواپیمابر داشته باشیم و بخوایم از قاهر استفاده کنیم باید ارابه های فرود رو تقویت کنیم ...
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کاملا درسته. ما حتی اندازه های واقعی رو هم نداریم و مجبور شدیم dimension همه جاش رو حدس بزنیم! و حتما حتما این طراحی باید تغییر کنه و بهتر بشه. default و raw design خیلی خیلی خوبی داره و potential اون خیلی زیاده، ولی به همین میزان، نیاز به دقت هم داره تا از این potential بتونه استفاده بیشتری کنه.

به نظر من میتونه به جنگنده سبک خیلی موفق بشه، ولی اینکه چقدر میتونه به این هدف برسه، دست طراحها و سازنده ها هست

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان سرهنگ منفرد امروز تو برنامه ارتش که داشت در مورد صاعقه حرف میزد چند بار تاکید کرد که انواع موشک ها رو با صاعقه شلیک کردن و انواع رادار ها برای اون در نظر گرفتن که بر حسب نسل های مختلف این جنگنده روش پیاده شده.
یه چند بار هم صاعقه ی مسلح رو نشون داد که موشک هایی که حمل میکرد مطمئنم از نوع رها شونده نبود.
در آخر هم گفت صاعقه در چند سال آینده نما دنیروی هوایی ایران و پلتفورم اصلی جنگنده های ایرانی خواهد بود.
این حرف سرهنگ معنیش این نیست که حالا حالا ها قرار نیست قاهر عملیاتی شه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اولا از مقاله هلیا خانم بسیار بسیار تشکر میکنم - بنده چون مسئول بخش cad در محل کارم هستم واقعا لذت بردم که یکی از اعضاء این سایت اینقدر زیبا تونسته از روشهای تحلیلی fem و نرم ا فزارهای تحلیلی استفاده کنه - واقعا انتظار نداشتم و نشون میده چقدر این دوست محترممون زحمت کشیدند - اگر چه بحث باقی دوستان هم جالب بود اما از مبحث ایشون خارج شده بود(بجز پست ابراهیم جان و تاحدی جناب شهاب ثاقب)
درباره جنس بدنه -باید گفت یا ما به جنس کامپوزیتهای جاذب رادار رسیده ایم یا طرح براساس روکشتهای مواد فوق درنظر گرفته شده است- لازم به ذکر است که نوع اول که نیاز به تحقیق طولانی داره - علاوه بر هزینه بسیار زیاد موجب زمانبری طولانی ساخت هم میشه- این کامپوزیتها باید توانائی تحمل تنشهای سنگین حاصل از مانورهای با شدت g بالا رو داشته باشند - شخصا خیلی خوشحال میشوم که اینطور باشه اما به نظرم فعلا ما در حد level دو هستیم یعنی جنس اصلی آلیاژ آلومینیوم با روکشی از مواد جاذب رادار
درباره سوال مطرح شده درباره rcs در مقاله باید گفت نرم افزار های تحلیلی rcs دقت ژئومتری فایل و تعریف مناسب میزان جذب امواج رادار میتونند پاسخ سوال رو بدهند که اگر درباره اطلاعات ورودی دقت کافی وجود داشته باشه - با فرض مقایسه با جنگنده های سری چهارو نیم -باید سطح مقطع راداری رو اینطور فرض کنیم
یک اف18 با استفاده از مواد جاذب رادار روی رنگ بدنه به سطح مقطع راداری 0.5 متر مربع در مقابل امواج x رسیده است
درصورت فرض طراحی مناسب هندسی بدنه تخمین زده میشود که این جنگنده به سطح مقطع راداری 0.05 تا 0.02 متر مربع برای امواج x برسد (از روبرو) - این رقم در مقابل رادارهای موجود میتواند به برد شناسائی 40-50 کیلومتری منجر شود که موشکی در دست ساخت جدیدی مانند agm188 با توانائی شناسائی اهداف 0.1 متر مربعی در برد 40 کیلومتر میتواند دربرد 20 کیلومتری روی این هواپیما قفل کند
بنابراین هواپیما به سیستمهای جمینگ فعال امواج X وL همانند f35 نیاز خواهد داشت
تاکید طراحان بر انحراف امواج با سطوح شیب دار برای امواج با دامنه فرکانسی پائین و دامنه بلند بسیار لازم است اما باید درنظر داشت که برای مثال موشکهای agm188 براساس موج میلیمتری و شبیه سازی هندسی شکل هواپیما - بویژه در حالت پرواز نزدیک به سطح و برای شناسائی هدف در زمینه شلوغ - و همینطور موشک متئور با توانائی نزدیک به این شرایط - اصولا برای شکار همین پنهانکارها موشکهای کروز یا سطح مقطع راداری 0.02 متر مربعی - طراحی میشوند و قابلیت مانور بالای این موشکها در کنار موتورهای هایپر سونیک انها و امکان تغییر سرعت در مانور - احتمال شکار بالای 90 درصد (به ادعای طراحان 100 درصد) را رقم میزند - بنابراین لازم است که نسبت به طراحی سیستمهای جمینگ موج میلیمتری و کاهش انعکاس راداری کاکپیت و نیز کاهش بازتاب حرارتی با استفاده از افزایش هوای کنار گذر و ترکیب هوای سرد در خروجی اگزوز بیشتر کار شود
البته ترفندهای فوق برای موشکهائی مانند پایتون 5 یا آسرام که قابلیت قفل تصویری دارند کارائی ندارد و باید برای کورکردن این موشکها از سیستم لیزری کور سازی سنسور تصویری بهره جست
نیاز به یک جستجوگر مادون قرمز و ماوراء بنفش - قویتر از مدلهای موجود - احساس میشود
استفاده از سیستم رادار لیزری که میتواند اغتشاشهای هوای اطراف و پشت یک جنگنده را دربرد زیاد ردیابی کند و اخیرا توسط محققین داخلی در شکل زمین پایه معرفی شد - بسیار لازم است تا بدون انتشار امواج راداری بتوان محدوده هدف را شنا سائی کرد
برخلاف نظر دوستان که در لیست موشکها نمونه های اعلام نشده رو فرض نکردند - با اطمینان از وجود نمونه بومی pl-12 یا همان کپی آمرامسکی با وزن مناسب و برد مثبت 100 کیلومتر - گزینه بهتریست
درباره موتور به احتمال قوی همان فرض دوستان مبنی بر استفاده از موتور توربوفن ملی که وعده آن هم داده شده است معقول است
درباره تولید انبوه این هواپیما باید عرض کنم به نظر اینجانب مدل بدون خلبان یا پهپاد این هواپیما قطعا در برنامه تولید انبوه وجود دارد - اما درباره نمونه سرنشین دار باید گفت اگر رویه قبلی اطلاع رسانی و پرده برداریها حفظ شده باشد معمولا یک تا دوسال برنامه واقعی از برنامه اعلامی جلوتر است لذا اگر تا یکی دو سال دیگه شاهد پرواز یک اسکادران از نمونه توسعه یافته این جنگده بودید تعجب نکنید
موفق باشید
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پیشاپیش از اساتید محترم به خاطر سوال مبتدیانم معذرت میخوام


شرمنده من اطلاعات زیادی درمورد جنگنده ها ندارم



لطفا به تصویر زیر نگاه کنید


سیستم های ترمز جنگنده که چرخ هارو از حرکت نگه میدارن دقیقا کجا نصب شدن؟؟؟


بازم به خاطر سوال ناشیانم معذرت میخوام آخه هرچی توی نت گشتم تصویر خوبی پیدا نکردم تا چیزی ازش بفهمم



http://s2.picofile.com/file/7647000321/f_35165.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر











پیشاپیش از اساتید محترم به خاطر سوال مبتدیانم معذرت میخوام
شرمنده من اطلاعات زیادی درمورد جنگنده ها ندارم
لطفا به تصویر زیر نگاه کنید
سیستم های ترمز جنگنده که چرخ هارو از حرکت نگه میدارن دقیقا کجا نصب شدن؟؟؟
بازم به خاطر سوال ناشیانم معذرت میخوام آخه هرچی توی نت گشتم تصویر خوبی پیدا نکردم تا چیزی ازش بفهمم



ما که جزو اساتید نیستیم امّا خب پابرهنه پریدیم وسط بلکم بتونیم جوابی به سؤالتون بدیم! سیستم ترمز داخل
کاسه چرخ(همون توپی وسط) قرار میگیره. ترمز موتوسیکلت رو که دید؟ همون طوریه! به همین سادگی! icon_cheesygrin
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.