Phantom3

تاپیک جامع حمله متفقین به ایران در جنگ دوم جهانی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

از دوستان تقاضا مي‌كنم صرفاً درخصوص موضوع تاپيك بحث بفرماين و بحث‌هايي از قبيل اينكه ناسيوناليسم از 2500 سال پيش در خون ما بود!!!!!!!!!!!!! و امثالهم رو بذارن براي تاپيك‌هاي مناسب‌تر.
حب وطن هم ارتباطي به ناسيوناليسم يا به عبارت بهتر، عقايد ناسيوناليستي منفي كه مولد عقايد ريسيستي و به طبع اون فاشيستي بود، نداره!!

پس بهتره دوستان به جاي اينكه بخوان تو هر زمينه‌اي، نظر منفي خودشون رو بدن، اول برن كمي مطالعه داشته باشن و با مكاتب، حداقل آشنايي‌هايي داشته باشن تا بعد با اظهار نظراتي عجيب و غريب، ناسيوناليسم رو هم به هخامنشيان ربط بدن (شكر خدا همه چيز داره مبداءاش مي‌شه هخامنشيان! كم مونده آغاز دنيا رو هم به اين سلسله ربط بدن!!).

پس مجدداً از تمام دوستان مي‌خوام صرفاً درخصوص موضوع تاپيك بحث بفرماين.
والا ناچار به برخورد با ايشان خواهم شد.

---------------------------------------------------------------

برادر [b]Stuka[/b] عزيز.
قبلاً در تاپيكي اين موارد رو فرموده بودين و البته بنده هم در همون‌جا، موضوع رو خدمت شما توضيح داده بودم.

1- [b]كنفرانس تهران در 28 نوامبر الي 1 دسامبر 1943 ميلادي برگزار شد[/b]! يعني چيزي بيش از گذشت دو سال و نيم اشغال ايران!

2- [color=red]موضوع كنفرانس تهران، تقسيم جهان پس از آلمان نازي بود[/color] كه در اون تاپيك، لينكش رو تقديم شما كردم.

3- [b]هنگام برگزاري كنفرانس تهران، آلمان در تمامي جبهه‌ها شكست خورده بود و قدم به قدم در حال عقب‌نشيني بود و ضد حمله‌ي شوروي آغاز شده بود[/b]! يعني كنفرانس تهران، سرآغاز فتوحات 1944 متفقين بود.

4- كنفرانس تهران، طرح حمله‌ي ثانويه يا همان جبهه‌ دوم بود كه بعدها در نورماندي اجرا و آلمان نازي از دو طرف محاصره شد.

5- اقيانوس هند، تماماً در اختيار بريتانيا بود. كما اينكه ارسال كمك‌هاي متفقين از طريق خاك ايران به شوروي نيز از بندر عباس (يعني خليج فارس و به تبع اون درياي عمان و اقيانوس هند انجام مي‌گرفت.
اقيانوس آرام و اطلس نيز در اختيار نيروي دريايي قدرتمند امريكا و انگلستان قرار داشت و جنگ‌هاي دريايي اين دو كشور، سرآمد جنگ‌هاي جهاني بود.
نه نيروي دريايي پرقدرت آلمان و نه امپراطوري ژاپن، قادر به مقابله با اين دو نبودند.
اولي (يعني آلمان هيتلري) براي مقابله با اين نيرو، اقدام به ارسال فراوان كوسه‌ها (همان زيردريايي‌ها) نمودن كه در ابتداي جنگ، تا حدودي موفق بودن، ولي با تغيير استراتژي دريايي انگلستان، ديگه نتونستن كاري از پيش ببرن و عملاً دريا رو به انگلستان واگذار كردن.
دومي (يعني امپراطوري ژاپن) هم پس از اينكه از پس نيروي دريايي قدرتمند ايالات متحده برنيومد، طرح كاميكازه‌ها رو پياده كرد كه البته تا حدودي ديگه دير شده بود.

6- درصورت عدم اشغال ايران، قطعاً راه كمك‌رساني‌ ساده‌تري براي ايالات متحده فراهم بود. چرا كه بين ايالات متحده و سرزمين روسيه (از جمهوري‌هاي شوروي)، فقط يك اقيانوس ساده فاصله بود و امن‌ترين مكان براي انتقال تجهيزات و خوراك و مايحتاج جنگ از همين مسير بود.
علت اشغال ايران، چيز ديگري بود كه مي‌شه گفت ارسال تجهيزات به شوروي، آخرين دليلش بود.

7- [b]طرح اشغال ايران، از قبل از حمله‌ي غافلگيرانه‌ي آلمان نازي به شوروي ريخته شده بود [/b]و شواهد اون، در خاطرات دولتمردان اون زمان قابل ملاحظه هست. كما اينكه رضا خان و دولتمردان ايراني هم مثل بنده خدا بني‌صدر، باورشون نمي‌شد كه اونا بخوان به ايران حمله كنن.
اگه سريال «در چشم باد» رو ملاحظه فرموده باشين، اين قضيه رو بيشتر و بهتر درك خواهيد كرد.

8- كمر ارتش شوروي به هيچ‌وجه نشكسته بود. چرا كه عمده‌ي نيروهاي شوروي در سمت شرق اين كشور و در نزديكي نيروهاي امپراطوري ژاپن مستقر بودن.
پس از حمله به خاك اين كشور، استالين تاكتيكي رو برگزيد كه در اون، نيروهاي آلماني كاملاً وارد خاك شوروي مي‌شن و مرحله به مرحله نيروهاي خودي عقب‌نشيني مي‌كنن و شهرها و مناطق تخيله شده رو تخريب مي‌كنن تا چيزي به دست آلماني‌ها نيفته.
زماني كه آلمان در حصار سرزمين شوروي گرفتار اومد، اصل دفاع و تهاجم شوروي نيز آغاز شد.

9- برخلاف تصور و باور عامه، اين اشتباه آلمان نازي نبود كه به شوروي در زمستان حمله كرد!!
بسياري بر اين باورن كه اگه آلمان در تابستان به اين كشور حمله مي‌كرد، كار شوروي ساخته بود!!!
نتيجه‌گيري رو هم اين در نظر مي‌گيرن كه «بله! شوروي امكان مقاومت در مقابل ارتش قدرتمند آلمان رو نداشت و اين، زمستان بود كه ورماخت رو از كار انداخت!!

اما واقعيت، چيز ديگري است.
[b]حمله‌ي ارتش آلمان به خاك شوروي، در 22 ژوئن 1941[/b] (يعني يه هفته قبل از تولد من!!! :( :mrgreen: ببخشيد! اشتباه شد! :mrgreen: يعني روز اول تيرماه 1941)، [b]يعني ابتداي تابستان انجام گرفت[/b]!! پيش‌بيني هم اين بود كه [b]نهايتاً ظرف دو ماه (يعني كماكان قبل از شهريور و اشغال ايران)، كار شوروي ساخته‌اس[/b]!
البته اصل طرح حمله، 4 ماه بود كه همون‌طور كه عرض شد، دو ماه ابتدايي براي شكست ارتش سرخ و زمان باقي‌مانده براي اشغال كامل شوروي و درگيري‌هاي پراكنده و ... در نظر گرفته شده بود.

اين، درايت و استراتژي نظامي شوروي بود كه درگيري‌ها رو به درازا بكشونن تا زمستان سرد سرزمين روسيه از راه برسه.
از طرفي هم با نابودي شهرهاي تخليه شده، عملاً آذوقه و سرپناهي براي ارتش نازي باقي نمي‌موند و تنها راه، ارتباط از پشت جبهه بود كه بعدها با محاصره‌ي اين نيروها توسط نيروهاي مارشال ژوكوف؛ آنهم به فاصله‌ي بيش از 150 كيلومتري با نيروهاي آلماني، تنها راه باقي‌مانده، ايجاد پل لجستيكي هوايي بود كه البته اين مرهم نيز چندان كارساز واقع نشد و شد آنچه شد!

اينكه دوستان مي‌فرماين تا نزديكي مسكو پيش رفته وبدن، امر غلطي نيست. ولي بد نيست نگاهي به تاريخ اون بياندازن : دسامبر 1941 (يعني ديماه!!) و فاصله‌ي فراوان ژوئن تا دسامبر (يعني 6 ماه)، خود به خوبي وضعيت قدرت ارتش نصفه و نيمه‌ي شوروي رو نشون مي‌ده.

پس چيزي جز سرماي زمستان، جلوي ورماخت رو گرفت. چيزي جز فتح ايران، منجر به توقف ارتش نازي در خاك شوروي شد!

اما اينكه دوستان درخصوص قفقاز و ... سخن به ميون آوردن، در نكته‌ي بعدي پاسخ داده مي‌شه.

10- حمله‌ي آلمان نازي به شوروي، ابتدا در سه محور «لنين‌گراد» يا همون «سنت پترزبورگ» كه در شمال شوروي بود، مسكو در مركز و كيف «پايتخت اوكراين امروزي» در جنوب آغاز شد.
ولي پس از شكست اين طرح حمله و برخورد به زمستان سخت، طرح حمله تغيير پيدا كرد.
در ويكي پديا (صد البته به نقل از منابع معتبر) قضيه اينطور تعريف شده :

«هیتلر بعد از عقب نشینی از مسکو حمله ای دیگر را سازمان دهی می‌کند اما قبل از آن نیروهایش را مجهز به تجهیزات مخصوص زمستان کرد تا به سرنوشتی مشابه حمله به مسکو دچار نشوند.او دوباره حمله ای را به سه جبهه طراحی کرد که به ترتیب عبارتند از:استالینگراد در جنوب، میادین نفتی قفقاز در نزدیکی ایران و منطقه خاور میانه از طریق پیشروی رومل در شمال آفریقا».

به عبارتي، هم عزيز دل آدولف خان خودش رو براي سرماي زمستان مهيا كرده بود و هم به دليل عدم توانايي در نفوذ به شوروي، به سراغ جبهه‌ي جنوبي و سرزمين قفقاز رفت.
رومل در آفريقا گير كرد، در ميادين نفتي قفقاز موفقيت‌هايي نصيب ورماخت شد و استالينگراد، نقطه‌ي پاياني براي روياهاي هيتلر بود.
از شانس بد، هيتلر زماني به استالينگراد رفت كه كم‌كم خيال شوروي از جبهه‌ي شرقي (يعني مرز ژاپن) نيز آسوده شده بود.
در ابتداي حمله، به دليل تجمع بسيار كم نيروها در استالينگراد، ورماخت به سرعت پيش‌روي‌اش رو آغاز كرد. ولي اصرار ژوزف استالين به ايستادگي در استالينگراد به هر نحو ممكن، موجب شد پمپاز نيروهاي مردمي و عمدتاً تعليم نديده، ديواره‌ي دفاعي انساني رو در برابر آلمان نازي شكل بده.
صد البته اين حجم نيرو، متناسب با تجهيزات مستقر در استالينگراد نبود. كما اينكه راه كمك‌رساني به استالينگراد نيز بسيار محدود بود و ارتش نازي، كنترل رود ولگا رو تا حدود زيادي در اختيار داشت. به همين دليل كشته‌هاي شوروي در استالينگراد در ابتداي امر، بسيار زياد بود.

لكن پس از انتقال ارتش سرخ به جبهه‌ي غربي و عزيمت به استالينگراد و رهبري قدرتمند مارشال ژوكوف، ارتش آلمان شكست پشت شكست را تجربه كرد و اينبار شوروي بود كه به دنبال متجاوز، تا خود برلين آمد و فاتح اصلي آلمان لقب گرفت (هرچند كه متفقين و بخصوص امريكايي‌ها هم اين افتخار رو به نام خود زدند! اما كاري كه شوروي كرد كجا و كار ساير متفقين كجا!).

[b]پس مي‌بينيم كه نه بهانه‌ي سرماي زمستان، نه كنفرانس تهران (كه در دسامبر 1943 برگزار شد) و نه نبرد استالينگراد (كه در 2 فوريه 1943؛ يعني چيزي حدود 10 ماه قبل از كنفرانس تهران خاتمه يافت!)، هيچ يك بهانه‌ي مناسبي براي توقف ارتش آلمان نبود.[/b]

11- خط راه آهن جنوب به شمال در زمان احمد شاه قاجار توسط انگليسي‌ها مطرح شد كه با مخالفت شديد وي مواجه شد.
بد نيست موضوع رو از نگاه حسين مكي، تاريخ‌نگار و مبارز فعال نهضت ملي شدن صنعت نفت ببينيم :

«چون‌ انگليس‌ها پيشنهاد كردند راه‌آهن‌ را از جنوب‌ تا بندر جَز (گز) بكشند، او مشروحاً معايب‌ اين‌ راه‌ را تذكّر داد و گفت‌: [color=red]مصلحت‌ راه‌آهن‌ ايران‌، شرقي‌ به‌ غربي‌ است‌، و به‌ تجارت‌ هند به‌ ايران‌ و سواحل‌ مديترانه‌، و ترانزيت‌ ايران‌ كمك‌ ميكند؛ ولي‌ راه‌آهن‌ جنوب‌ به‌ شمال‌ فقط‌ جنبۀ نظامي‌ و سوق‌الجيشي‌ دارد و بر مصلحت‌ ملّت‌ ايران‌ نيست‌. و من‌ نميتوانم‌ پول‌ ملّت‌ را گرفته‌ و يا از خارج‌ وام‌ بگيرم‌، صرف‌ راه‌آهني‌ كه‌ فقط‌ جنبه‌ نظامي‌ براي‌ انگليس‌ها دارد بكنم‌.[/color]

وزيري‌ كه‌ واسطه‌ و حامل‌ پيغام‌ بود به‌ سلطان‌ أحمد شاه‌ عرض‌ ميكند كه‌: با اين‌ صراحت‌ هم‌ نمي‌شود به‌ وزير مختار انگليس‌ جواب‌ يأس‌ و منفي‌ داد! خوب‌ است‌ يك‌ قدري‌ ملايمتر جواب‌ داده‌ شود.

سلطان‌ أحمد شاه‌ قدري‌ تأمّل‌ كرده‌، سپس‌ در جواب‌ ميگويد: آقا! آنها، هم‌ من‌ و هم‌ تو را بهتر از خودمان مي‌شناسند؛ اگر غير از اين‌ جواب‌ داده‌ شود خواهند فهميد كه‌ به‌ آنها جواب‌ دروغ‌ داده‌ايم‌. بهتر اينست‌ كه‌ به همين‌ صراحت‌ گفته‌ شود كه من‌ با اين‌ نقشه‌ هيچگونه‌ موافقت‌ ندارم‌.
(«زندگاني‌ سياسي‌ سلطان‌ أحمد شاه‌» تأليف‌ حسين‌ مكّي‌، طبع‌ دوّم‌، ص 284)»

اما اين، رضا خان بود كه به زور اين پيشنهاد رو به تصويب مجلس رسانيد!
كلنگ اين خط، در سال 1306 زده شد و در سال 1317 نيز به پايان رسيد! طرحي كه ضامن منافع انگلستان بود!

حتي شاه كم‌تواني چون احمد شاه نيز مي‌دانست مصلحت ايران نه اين خط راه آهن، بلكه خط غرب به شرق مي‌باشد. لكن ...!!!

------------------------------------------------------

موارد براي عرض فراوان بود.
لكن به دليل جلوگيري از طولاني‌تر شدن متن، از بيانش خودداري مي‌كنم و مي‌ذارم براي بعد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر مصطفی حرف اصلی رو نزدی

لطفا ادامه بده

احتمالا میخوای به قضیه فلسطین ربطش بدی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت دوستان
این که کشور ما در طول تاریخ به خصوص 300 سال اخیر اماج حملات و اشغال بیگانگان بوده است به علت موقعیت بی نظر ژئوپولتیکی و منابع سرشار سرزمین ایران بوده است.کشورهای روسیه.انگلستان و ایالات متحده یا در واقع متنفین بیشترین اسیب را به کشور ما وارد کرده اند که متاسفانه به علت ضعف و بی غیرتی شاهان و همچنین نداشتن دانش ساخت سلاح های گرم ما توان مقابله در برابر ان ها را نداشتیم.در طول 2 قرن اخیر انقدر در حق کشور عزیزمون ظلم شده است که باید گفت ایران تنها کشوری است که چندین بار مردمانش سلاخی شده اند و مردم این سرزمین تاکنون چندین بار هولوکاست را تجربه کردند.اما جدا از همه ی ظلم هایی که به کشورمون شده کودتای ننگین 28 مرداد فجیع ترین ظلمی است که توسط انگلوساکسون های لعنتی در حق کشورمون شده است.می دانید اگر دولت مصدق سرنگون نمی شد چقدر پیشرفت کرده بودیم اما متاسفانه به علت بی بصیرتی مردم ان زمان دولت مصدق سرنگون شد و باز هم کشور استقلالش را از دست داد و سال ها سایه ی ننگین استعمار بر کشورمون حکمفرما بود تا این که با انقلاب سال 57 که از نوع مردمی با روحی دینی و مذهبی بود توانستیم برای اولین بار در چند صده ی اخیر استقلال واقعی خودمان را بدست بیاوریم.
روح امام خمینی و تمامی جوانان دست گلی که جانشان را برای اسلام و ایران دادند شاد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توضيحاتي که فرموديد موافقم.

برادر Stuka عزيز.


قبلاً در تاپيكي اين موارد رو فرموده بودين و البته بنده هم در همون‌جا، موضوع رو خدمت شما توضيح داده بودم.

1- كنفرانس تهران در 28 نوامبر الي 1 دسامبر 1943 ميلادي برگزار شد! يعني چيزي بيش از گذشت دو سال و نيم اشغال ايران!



درست ميفرماييد من باز هم اشتباه کردم .

منتها آيا اين قضيه رو قبول داريد که در زمان اشغال ايران در آن تاريخ ويژه, برتري نظامي در همه ابعاد آن با متحدين بود ? در واقع تا اوايل سال 1943 رو ميتونيم شاهد برتري کامل متحدين باشيم بويژه در سالهاي 1941,1942,1940 ? چرچيل خود از عدم توانايي براي فرستادن نيروي کافي به ايران معترف بود .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تشکر از دوستان که به وقایع معاصر ایران اهمیت میدن، چون ما حافظه تاریخیمون کوتاه مدته

برای روشن جریان و اینکه خلط موضوع نشه، چند مورد که مربوط به اشغال ایران در جنگ جهانی اول هست رو اینجا میارم (بیشتر از کتاب آقای محمد قلی مجد The Great Famine and Gencide in Persia ۱۹۱۷-۱۹۱۹):
- جنگ جهاني اول و قحطي بزرگ سال‌هاي 1917 الي 1919 ميلادي گريبانگير ملت ايران شد
- ميروشنيكف در «گسترش نفوذ بريتانيا در ايران» ضمن اشاره به وضعيت نامطلوب ايران در جريان جنگ جهاني اول تاكيد كرده [b]نزديك به 40‌درصد از جمعيت ايران به سبب گرسنگي، سوءتغذيه و بيماري‌هاي ناشي از آن از صحنه روزگار محو شدند و هيچ كشوري خساراتي در اين ابعاد را در نگاه مطلق يا نسبي تحمل نكرده است و همچنان اين قحطي بزرگ و نسل‌كشي ايرانيان طي اين سال‌ها ناشناخته و پنهان باقي مانده است[/b]
- براساس اسناد وزارت امور خارجه آمريكا بين 10 الي 13‌ميليون ايراني در طول جنگ بر اثر گرسنگي و بيماري جان باخته و ايران يكي از قربانيان اصلي نسل‌كشي در قرن بيستم بوده است
- بر اثر آغاز جنگ جهانی اول و [b]اشغال ایران توسط بریتانیا و [color=red]خرید آذوقهٔ مردم ایران توسط ارتش اشغالگر[/color] [/b]و شروع قحطی بزرگ ۱۹۱۷ - ۱۹۱۹ عدهٔ زیادی از مردم ایران به کام مرگ فرو رفتند
- در سالهاي جنگ اول جهاني موجي از قحطي، فقر، گرسنگي، قتل و غارت دامنگير جامعه ايران شده بود. بيماريهاي مسري به ويژه تيفوس در مناطقي كه بيشتر در معرض تاخت و تاز نيروهاي بيگانه بود، بيداد مي‌كرد.
- از مهم‌ترین نبردهای جنگ جهانی اول در ایران می‌توان به مقاومت دلیران تنگستان در استان بوشهر و نبرد جهاد در خوزستان اشاره کرد

[b]مورد درد آور اینه که تلفات و کشته های این اشغال، بهیچوجه جزو تلفات یا کشته های جنگ جهانی اول به حساب نیومده و حتی در ردیف کشورهای متضرر هم حساب نشده اند و (خیلی معذرت میخوام) اینگار که انسان نبودند!![/b]
[color=green][b]اینهایی که این بلا رو سر ما آوردن، آیا الان اینقدر تغییر رویه دادن و برای ما شدن دایه دلسوزتر از مادر؟؟ واقعا اینقدر ما رو دوست دارن؟؟[/b][/color]

[size=18]فقط جهت یادآوری بود، قصد انحراف نداشتم[/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حامیان حقوق بشرن دیگه انتظاری ازشون نمیره .


اونا که ایرانو اشغال کردن چه نیازی به نسل کشی با این ابعاد هولناک اونم دو دفعه در ایران داشتن .


اینجور نسل کشی در دو قرن اخیر با این ابعاد فقط در ایران اتفاق افتاده . چرا ؟


آدم حالا میفهمه چرا ما ایرانیا اینقدر از نظر جمعیتی با هند و چین فاصله داریم . در حالی که چندان کمتر نبودیم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این همه کشته حاصل از قحطی اولین بار نبوده و فقط در ایران نیز نبوده است.
در زمان های قبل که جنگ با سلاح سرد بود این چنین اتفاقاتی می افتاد
دلیلش هم این است که لشکریان نیاز به غذا دارند و تامین غذا از کشور خودشان غیر قابل امکان بود چون وسیله نقلیه سریعی نبود
و به هر جایی می رسیدند باید منابع خود را از آنجا تامین می کردند مردم نیز فقط برای خودشان کاشت داشتند که سپاه آن را مصادره می کرد و این گونه قحطی حاصل می شد
وقتی قحطی می آید طاعون و وبا هم می آید

شرمنده می رم تو حاشیه فقط برای یادآوری
آقا رسول جان، خدا را شکر که جمعیت آنها را نداریم.
درست است که هند و چین در حال رسیدن به نقاط اول اقتصادی و نظامی می باشند
اما اگر به درون لایه های اجتماعی آنها برا نگاه کنی، می بینی که این جمعیت زیاد چگونه مانع رشد کشور شان شده است و از نظر اجتماعی مشکلات زیادی پیدا کرده اند.
و چین و هند به خاطر جمعیتشان امروز این جا نیستند بلکه به خاطر چیز های دیگری است از جمله منابع غنی و ...
از نظر جمعیتی باید بگم که ما همین جمعیت را از نظر آموزش، امکانات و . . . به درجه مطلوب برسانیم، جمعیت بیشترش پیشکش
اگر هم متولد 60 تا 65 باشی معنی پیک جمعیت را به خوبی حس کرده ای و میفهمی بویژه در تحصیلات

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رسول جان من نمیدونم شما کلمه نسل کشی رو از کجا وام گرفتی ؟> ولی جدا فکر میکنم این کلمات از اون دست کلماتی هست که میخوان مثلا جلوی کلمات نسل کشی یهودیان در جنگ جهانی و .. خودنمایی کنه ! یا حتی کلمه نسل کشی ایرانیان در پوریم !

کلا زیاد ملموس نیست و منم یادم نمیاد تو هیچ کتاب تاریخی همچین کلمه ای اورده باشه تنها و تنها :

غارت اذوقه توسط روس ها
خرید اذوقه توسط انگلیس
بی کفایتی مسئولین امر
خشکسالی در سال وقوع جنگ
قحطی شدید


همین !

حالا هی بگیم نسل کشی ایا مردم اون ور اب ! میفهمند ؟؟؟ یه بارم گفتم ، ملت غیور این چیزا کسی براش تره هم خرد نمیکنه بهتره نه با ذهن ملت بازی بکنیم نه خودمونو گول بزنیم

فعلا که نسل کشی سومالی ! ادامه داره تا ببینیم کجا تموم میشه


یه مشل دیگه هم اینه که ایران نباید غافلگیر میشد چرا؟؟ چون ملک فاروق از طرف دخترش که زن محمدرضا شاهه به ایران اطلاع میده که انگلیس داره تحرکاتی انجام میده و پیش بینی میکنه قراره به ایران حمله بشه ایرانم از طریق سیاسی از انگلیس جواب میخواد که البته فکر کنم یه خورده دیر شده



اشرف پهلوی در خاطرات خود چنین می گوید:
یک روز صبح هنگامی که در اتاق خواب سرم را شانه می کردم شنیدم که از باغچه کسی مرا با نام صدا می کند.پنجره را باز کردم دیدم برادرم است.او به من گفت: المان به لهستان حمله کرده است.
12 شهریور 1318 بود و جنگ جهانی که ما آن همه از آن می ترسیدیم و درباره اش فکر می کردیم واقعیت پیدا کرد.من می دانستم که با توجه به موقعیتی که به عنوان 4 راه اروپا آسیا داریم در معرض خطر خواهیم بود.موضوع اصلی بحث ما در خانه فقط جنگ بود.


که اینم تو هر دو لینک مقاله صفحه قبل که دادم هست !

شده قضیه سلاح تک تیراندازه ایران که من هر دو لینک که جواب کامل سوالات رو داشت گذاشته بودم بعد ملت داشتند راجبه یه چیزایی نظر میدادند ادم شاخ در میاورد


الان این دو صفحه رو مرور مجدد کردم دیدم جدا فقط میگیم ! دیگه نگاه نمیکنیم !!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شما اسم کشته شدن میلیونها نقر آدم رو چی میذارید ؟؟؟

چرا این نسل کشی تو کشورهای اشغال شده دیگه اتفاق نیوفتاد ؟؟؟

این مساله ربطی به کشتار یهودیان بدست هیتلر نداره .

خرید آذوقه و ارزاق عمومی مردم از جانب دشمن و بی کفایتی مسئولین و بروز قحطی شدید نتیجه ش چی میشه ؟؟؟

برای بعضی ها انگار کشته شدن میلیونها ایرانی و ویران شدن کشور اهمیت نداره . اگه همین مقدار جمعیت هم کشته بشن براشون بهتره و ...

این خاندان منحوس بی عرضه مثلا پیش بینی جنگ جهانی میکردن و...
وقاحت هم حدی داره

دیدن حقایق برای بعضی ها خیلی ناخوشاینده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یعنی شما میگی تو لهستان نسل کشی نشد ؟؟؟ مردم ورشو پدرشون درنیومد ؟؟؟
یعنی شما میگی تو روسیه مردم از گرسنگی هلاک نشدند ؟؟؟
یعنی شما میگی فقط تو ایران این اتفاق رخ داد ؟

من مخالف نظر شمام چون تاریخ چیز دیگری میگه ، اینکه فقط ایران تلفات گرسنگی داد کاملا اشتباهه !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ولی هیچ جا مثل ایران تبدیل به هولوکاست نشد .


اونم کشوری که بی طرف بود و تسلیم شدو نجنگید . اصلا طرف جنگ ما نبودیم و بما ربطی نداشت ولی چرا برای ما هولوکاست ساختن ؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطالعه تاريخ خيلي ميتونه مفيد باشه بخصوص واسه كسايي كه سنگ غرب يا شرق و به سينه مي زنن.تلاش در جهت سازندگي كشور در تمام زمينه ها در زير سايه وحدته كه ميتونه جلوي تكرار اين حوادثو بگيره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نسل‌کشی عبارت است از هرگونه اقدام و مبادرت جهت نابودی و حذف فیزیکی بخش یا کلیت گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی، ایدئولوژیکی.
اولین تعریف قانونی این عمل در بیانیه سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ حول « جلوگیری و مجازات جرم نسل کشی » شکل گرفت .
بند دوم این بیانیه تصریح می‌کرد که هرگونه اقدام به نابودی کل یک گروه نژادی، ملی، مذهبی مانند کشتار دسته جمعی یک گروه خاص،
ایجاد لطمات روانی و جسمانی بر یک گروه خاص، ضربه زدن تعمدی به افراد یک گروه خاص، تحمیل معیارهایی برای جلوگیری از تولد فرزندان آنها،
جا به جایی اجباری فرزندان گروه‌ها به یکدیگر، طرح ریزی برای آسیب رساندن به گروهی خاص و ... همه از مصداق‌های بارز نسل کشی می‌باشند .

طبق تعریف این اتفاق وحشتناک نسل کشی حساب نمی شود و به آن فاجعه ی انسانی اطلاق می گردد.
با این تعریف شما آقا رسول جان ،حمله اعراب به ایران هم ایجاد نسل کشی کرده است (چون هر لشکری نیاز به آذوقه و منابع طبیعی دارد بویژه اگر از مرز های خود خارج شود)
دوستمان درست گفت تنها ما دچار این قحطی ها نشدیم حداقل یک چهارم مردم جهان در آن شرایط دچار این وضعیت شدند

یک مثال خوب :کسی آخر فیلم صنوبر که درباره کودکی امام بود را یادش هست وقتی منطقه دچار قحطی شده بود

حال فرقی نمی کند فاجعه انسانی، نسل کشی، هولوکاست
همه این ها برای یادآوری این موضوع می باشد که گذشتگان چه کارهای اشتباهی کردند و نتیجه اش چه شد
و ما اکنون درس عبرت بگیریم و از وقوع این اتفاق ها در زمان خودمان جلوگیری کنیم ( اکنون سومالی)
و اگرنه اگر این موضوع سبب نشود که ما اکنون و درآینده جلوی این اتفاقات مشابه را بگیریم چه فرقی می کند قحطی باشد یا هولوکاست
آن وقت می شویم مثل اسرائیل که از هولوکاست زمان آلمان برای ایجاد هولوکاست جدید استفاده می کند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بروز این اتفاقات در ایران بصورت طبیعی رخ نداد و بصورت عامدانه صورت گرفت . اسم این کار رو شما چی میگذارید ؟؟؟؟


چه فرقی میکنه که شما کسی رو با گلوله اعدام کنید یا با گرسنگی زجر کش کنید ؟


کشور آلمان که باعث وبانی و طرف اصلی جنگ جهانی بود ودر نهایت اشغال هم شد چرا کمتر از ما کشته و خسارت داده و بعلاوه دچار قحطی هم نشد ؟


چرا هیچ کشوری در دنیا به سرنوشت ایرانی ها دچار نشد ؟؟؟ !!!!!


کشور ما قحطی دیده اما اینجوریش رو شما در 2500 سال تاریخ ایران یک نمونه اش رو بیارید .


هر کسی میفهمه که محروم کردن یک ملت از مواد غذایی مورد نیاز منجز به فاجعه انسانی و نسل کشی میشه مگر اینکه کسی ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کمی در اینترنت سرچ کردم
به گفته طبری جنوب عراق ( جز ایران) بعد از فتح مسلمانان ویران و روستاها و شهرهای آنجا دچار قحطی شد و در سال ۱۷ هجری بخش زیادی از مردم آنجا از گرسنگی تلف شدند
وبا و بیماریهای مرگبار نیز روانه آنجا شدند. اما آن زمان آمارگیری نبوده پس حساب نیست تازه جمعیت آنوقت مثل این قرن زیاد نبوده است شاید کل جمعیت با عراق به 7 میلیون هم نرسن
ولی حالا از نظر تعداد
مطمئن نیستم اما بزرگترین قحطی انگار در جنگ جهانی اول به وقوع پیوسته است نه زجنگ جهانی دوم
طبق آمار ویکی پدیا ( البته منابعش کامل نبود) حدود یک سوم ایران در حدود چهار میلیون نفر بدلیل گرسنگی قحطی و بیماری های وبا و طاعون مردند
و طبق نظر من اگر با سیاست درست تبلیغاتی بیان شود جهان آن را به عنوان یک فاجعه تاریخی می پذیرد ( نگران نباش ما سیاست تبلیغاتی نداریم که بخواهد درست باشد و این قضیه را به نفع ما بکند)

اما بحث اخلاقی داستان:
اما یک جمله قشنگ در ویکی پدیا بو که نظرم را جلب کرد
"احمد کسروی میگوید در سال ۱۲۹۷ شمسی جنگ جهانی در میان بود و گرانی نیز پیش آمد و میتوان گفت یک سوم مردم از میان رفتند و در آن سال در تبریز آشکارا می‌دیدم
که توانگران دست بینوایان نمی‌گرفتند و وقتی خویشان و همسایگانشان از گرسنگی می‌مردند پروا نمی‌داشتند و مردگان از بی کفنی روی زمین می‌ماندند."
یعنی درست است که قوای اشغالگر باعث قحطی شدند اما خود ما هم کم مقصر نبودیم.
در زمان قدیم ها قحطی شده بود :
شاه ساسانی فیروز نام داشت که بعد از برادرش به تخت شاهی نشست در زمان این شاه خشکسالی و قحطی بزرگی در ایران روی داد که سالها به طول انجامید
ولی فیروز مملکت را به خوبی اداره کرد توضیح انکه در مالیاتها تخفیف داده غله و اذوقه از خارجه برای اهالی تهیه کرد و قرارداد اغنیا به فقرا کمک کنند

در مجموع در واقعیت همش مقصر خارجی نبود خود ما مردم و حاکمانمان هم مقصر بودیم. حاکمان می توانستند اما به فکر حرمسرا ها و خزانه شان بودن و مردم از هم . . .

در آخر من هم موافقم که به آن یک نسل کشی اطلاق نمود ولی با این طرز نوشتن آقا رسول جان هیچکس قبول نمی کند
چرا که طرز نوشتن آقا رسول جان حداقل من را به یاد حرف های صهیونیست ها درباره هولوکاست می اندازد تا به یاد یک نسل کشی که باید عبرت همه ما مردم باشد( اهمیت سیاست درست تبلیغاتی)
( صهیونیست ها هولوکاست زمان آلمان را از عنوان درس عبرت برای ما جهانیان به وسیله برای توجیح ظلم خود کرده اند) ما این کار را نکنیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.