امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

در كوتاه مدت كلا افتضاحه(مثل الان) ، مخصوصا با اين تحريم كه توش هستيم،يه جوراييم نيروي هوايي ارتش رها شده ست! تقريبا نيروي هوايي قدرتي حتي در حد نيروي هوايي زمان دفاع مقدس با آنهمه F-14 عملياتي نيز نداريم. بزرگترين( وبهتر است بگويم تنها) ضعف نظامي ما در برابر كشورهاي ديگر(كشورهاي قدرتمند منطقه و جهان) همين نيروي هوايي ماست كه روزي در جهان رتبه دار بود! ولي الان... ولي در بلند مدت مي توان به بهره برداري و ارتقاهاي هواپيماهاي ساخت داخل اميدوار بود هرچند به نظرم اينكه بيس و استخوان بندي نيروي هوايي را روي دوش اين هواپيماها بگذاريم بزرگترين اشتباهه، به هر حال بايد فعلا با اين هواپيماهاي نه چندان قدر روسي بسازيم(تازه اگر همونم بهمون بدهند!) تا كه انشا...در آينده اين تحريم هاي واقعا ناجوانمردانه از سرمون باز بشه. به اميد روزي كه ايران 500 تا F-16 داشته باشه يا حتي F-22 !!!!!!!!! به خدا مي تونيم، حالا ببينيد كي گفتم. ولي فعلا بايد بريم سراغ SU 37 اين نامردا...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خوب منم نظرم رو بگم. آینده نیروی هوایی را چطور میبینم؟

در کوتاه مدت چیزی زیاد دیده نمیشه بجز طی مراحل پیشرفت!

در میان مدت تبدیل شدن به بزرگترین قدرت هوایی منطقه،

در بلندمدت هم تبدیل به بزرگترین نیروی هوایی جهان ببین کی گفتم منتظر باشید. :lol:


سلام

آقا سعيد منظورتان از كوتاه مدت و ميان مدت و بلند مدت چيست لطفا بازه زماني آن را ذكر كنيد.

خوب نظر من هم اينكه وضع فعلي ترسناكه :? يه خورده هم زيادي ترسناكه.

من كاري به برخي از شايعات ندارم . (مثل اينكه سوخو 27 داريم ميگ 31 يا سوخو 30) مسلما نيروي هوايي ايران با توان فعلي كار زيادي را در رويارويي با جنگنده هايي مدرن و نيروي هوايي كشور هاي منطقه مانند تركيه يا عربستان و حتي امارات(البته شايد) انجام داد.

اگر ايران مي خواه نيروي دريايي قوي داشته باشد بايد از آنها پشتيباني هوايي كند و...... اين موضوع در مورد نيروي زميني هم صدق مي كند.

ولي فعلا 2 راه براي رفع مشكل داريم.

1-خريد نظامي سنگين مانند (همين خبري كه در مورد خريد su30MKI آن هم به تعداد انبوه)
2- استفاده از سياستمداران با تجربه براي تنشزدايي و دور كردن خطر به منظور خريد زمان آن هم به مدت 10 الي 15 سال براي طراحي و ساخت جنگنده هاي بومي و توليد انبوه (انواع مختلف رزمي البته جنگنده هاي رهگير و برتري هوايي در اولويت هستند.) به همراه تسليحات مورد نياز و تجهيزات پشتيباني و زميني و تربيت پرسنل فني . زياد و سخت شد نه؟

به نظر من بايد( روي كلمه بايد تاكيد مي كنم) كه گزينه 2 انتخاب شود. به نفع كشور خواهد بود زيرا براي انخاب گزينه 1 حدودا تا 30 ميليارد دلار هزينه كنيم.
كه واقعا كمرشكن است تازه تضميني هم براي نگهداري آنها از سوي روسها نداريم و حداقل 10 سال طول ميكشد تا از تكنولوزي آنها سر در بياوريم .
پس انتخاب گزينه 2 مناسب تر است.
دليل اين حرفهاي من هم اينست كه اين تجهيزات را براي جنگ ميخواهيم نه براي دلخوشكنك..........
اگر ما درجنگ با عراق F-14 را خودمان توليد كرده بوديم و همينطور موشك اسپارو يا حتي فونيكس عراق ديگر ميتوانست اينگونه در كشور جولان دهد(در جنگ ايران بيشتر از 10 تا 15 جنگنده عملياتيF-14 نداشت ولي ......
و شايد هم جنگ زودتر تمام ميشد.

امروز هم دير نيست ولي خطر نزديك است.

ITNOG

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
iran khastare khod kafayi ast vali bayad be in nokte tavajoh kard ke bayad hadaghal yek nemoone dar iran bashe ta betavan an ra boomi kard vali ba tavajoh be sharayete mojood man ayandeye roshani baraye iran piish biny nemikonam

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از دوستان تقاضا دارم منطقی بحث کنند وگرنه با کسی تعارف ندارم اگر کسی بحث تاپیک را منحرف کرد اخراج خواهد شد. ITNOG, منظور از کوتاه مدت که مشخص است یعنی سه سال و میان مدت هم تا ده سال و ... الان ما به فناوری طراحی و ساخت هواپیما دست یافتیم که این کم چیزی نیست و در واقع مهمترین است. ساخت رادار و موتور و ... در پله بعدی قرار دارد و قدم اول را که طراحی است با موفقیت طی کرده ایم. حتی روسیه میاد از رادار فرانسوی استفاده میکند پس اشکالی ندارد که اگر یه زمانی در ساخت هواپیما به مشکل برخوردیم یک قسمتیش وارداتی باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از دوستان تقاضا دارم منطقی بحث کنند وگرنه با کسی تعارف ندارم اگر کسی بحث تاپیک را منحرف کرد اخراج خواهد شد.

ITNOG,
منظور از کوتاه مدت که مشخص است یعنی سه سال و میان مدت هم تا ده سال و ...

الان ما به فناوری طراحی و ساخت هواپیما دست یافتیم که این کم چیزی نیست و در واقع مهمترین است. ساخت رادار و موتور و ... در پله بعدی قرار دارد و قدم اول را که طراحی است با موفقیت طی کرده ایم. حتی روسیه میاد از رادار فرانسوی استفاده میکند پس اشکالی ندارد که اگر یه زمانی در ساخت هواپیما به مشکل برخوردیم یک قسمتیش وارداتی باشد.


سلام

سعيد.
در ده سال آينده چه تعداد هواپيما و چه نوعي را بايد توليد انبوه كرد تا به قدرت اول منطقه تبديل شد .

يك انتقاد هم داشتم بودجه نظامي ايران كم است (طبق اعلام خبرگذاري ها داخلي) كه شايد اقتصاد ايران بهتر شود . بودجه نظامي و تحقيقاتي هم افزايش قابل توجهي داشته باشد.

امروز23/12/1386 است وقرار است جنگنده نسل 3 صاعقه پرواز كند.(آيا پرواز خواهد كرد) همچنين ميتوان منتظر پرواز جنگنده نسل 4 و 5 نيروي هوايي در سال آينده بود.
طبق گفته بعضي از سايته منجمله همين سايت(www.military.ir) قرار است مدل پيشرفته جنگنده شفق عملياتي شودو...

نظر شما در اين مورد چيست؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببینید توان هوایی فقط به تعداد هواگردها اطلاق نمیشود. نیروی هوایی شامل بخشهای گسترده ای از پادگان و دانشکده افسری تا واحدهای موشکی، راداری، پدافندی، ترابری، هجومی و ... است. ایران هم اکنون در حالت کلی از نظر هوایی برتر از تمام کشورهای منطقه است و اگر به هر بخش امتیاز دهیم امتیاز کل ایران بیشتر از بقیه خواهد بود. تا ده سال آینده نیز ما بزرگترین واحدهای موشکی کوتاه برد و میانبردی را که ممکن است خواهیم داشت به همراه تولید انبوه جنگنده صاعقه نسل نهایی که اگر مشکلی در تامین اعتبارات مالی پیش نیاید ظرف ده سال ده اسکادران از آن وارد خدمت میشود. الان کشوری مانند ترکیه و عربستان از نظر عددی برتر از ایران هستند اما واقعیت چیز دیگری است. عربستان بیشتر از چهار پایگاه تاکتیکی ندارد و تمام توان هوایی آن در همین چهار پایگاه خلاصه شده است! این یعنی نیازی به یک لشکرکشی هوایی نداریم و میتوان با استفاده از موشکهای بالستیک توان هوایی این کشور را در اولین ساعت جنگ از بین برد. این اشتباه بزرگ عربستان است. ان شاء ا... تا فردا بصورت کامل درباره دو کشور ترکیه و عربستان توضیح خواهم داد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام آقا سعيد مسلما يكي از ويژگي هاي يك سايت(اونم از نوع نظامي) بررسي فني و تخصصي محصولات و توانايي هاست . كه اين با ارسال پستهاي مناسب و واقعي اعضا تحقق مي يابد. من تقريبا از وقتي كه وبلاگ ميليتاري تبديل به وبسايت ميليتاري شد اين سايت را دنبال ميكنم و بعضي از پستها را به عنوان آرشيو براي خودم نگه ميدارم و بيشتر دوست دارم پستها را بخوان تا .... ولي در اين يك سال و نيم چيزي كه بيشتر باعث توجه بوده ارسال بعضي از پستها كه بعضي وقت ها به جاي رفع ابهام شود خود بر ابهامات افزوده است. (نمونه اش كه خودتون بهتر ميدونيد) مخصوصا در مورد نيروي هوايي كشور عزيزمان. (اميدوارم كسي از بنده دلخور نشه فقط يك انتقاد كردم) خوب برگرديم سر بحث من يك پيشنهاد براي هرچه قدرتمند شدن نيروي هوايي كشورمان داشتم. آن هم ب ميدان كشيدن دانشگاهها و دانشجويان عزيز(البته به غير از دانشگاه وابسته نظامي)براي استفاده حداكثر از پتانسيل هاي بلقوه. البته نميتوان از يك دانشگاه توقع ساخت يك هواپيماي نظامي پيشرفته را داشت. اما ميتوان نيازهاي نيروي هوايي را مشخص و پروزه هاي دانشجويي و پايان نامه هارا به سوي اين نياز ها سوق داد. كه حتي باعث علمي تر شدن و پيشرفت دانشگاهها هم خواهد شد و علمي را كه آموخته اند به صورت عملي آزمايش مي كنند. نمونه اش (براي بچه هاي برق گرايش الكترونيك و مخابرات) ارسال ديتا در تمام شرايط حتي در شرايطي كه چگال الكترونيكي بالاست و برعكس . كاربردش هم مي توانيد حدس بزنيد . جنگ الكترونيك و ضد جنگ الكترونيك . منتظر نظرات دوستان هستم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام دوستان يه سوال راجع به نيروي هوايي رضاخاني آيا واقعا ما اون زمان كارخانه ي ساخت هواييما داشتيم؟چون من شنيده ام كه كارخانه ي شهباز فقط كار مونتاز (آن هم نه به طور كامل) انجام مي داد و تازه چند تا از آن هواييما ها هم در زمان جنگ هايي كه در اطراف خراسان بود چند تايي به علت قاطي كردن آب روغن!!سقوط كردند كه البته ظاهرا خلبانانشان موفق به خارج شدن گرديدند.اگر ايران هواييما سازي داشت يس چرا هيچي توليد نمي كرد؟ ضمنا باز عده اي هم مي گن ايران زمان شاه كارخانه ي هليكويتر سازي داشت.ولي يه سوال ديگه اگه داشت يس چرا خودش كبرا مي خريد؟ضمنا آنها مي گويند مي خواست علاوه بر كبرا و بل-212 آياچي!هم بسازه!!!خوب يس چرا هيچي ساخته نشد و همه اش در حد قصد داشتن تمام شد چطور شد زمان بعد از جنگ ما اين همه ييشرفت كرديم!! از مطلعان و آگاهان در اين زمينه خواهشمندم كه ما را از اطلاعات مفيد خود معذور ندارند!ممنون. ببخشيد يه كم لفظ قلم شد! :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزیز اون موقع هنوز بالگرد آپاچی و کبرا طراحی نشده بودند چه برسه یه اینکه ایران بره امتیازه ساختش رو بگیره ! منظور از ساخت هم ، ساخته هلیکوپترهایی بوده که در کشوره دیگری مثل آمریکا طراحی و تولید شده امتیازه ساختش رو بگیره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ایران در زمان رضاخان پیشرفتهای زیادی در صنایع نظامی کرده بود و این برای کشوری که یک قرن از علم روز عقب بود (بعد از جنگهای ایران و روسیه در زمان فتحعلی شاه ارتش ایران دیگر آن رمق قبلی را نداشت و صنایع اسلحه سازی کشور دهها سال از رقبای خارجی عقب افتاده بودند) پیشرفت خوبی محسوب میشد. رضاخان با کمک آلمانها (در آن زمان و حتی بعد از آن انگلیس شدیدا مخالف دادن امتیاز صنایع استراتژیک مثل ذوب آهن به ایران بود) کارهایی کرد که بعد از شهریور 1320 تمام آنها از بین رفت و حتی کارخانه ذوب آهنی که با کمک آلمانها در حال احداث بود توسط انگلیسها غارت و تمام دستگاههای آن از ایران خارج شد! ایران اولین هواپیمای خود را در سال 1317 (دقیق یادم نیست اگه اشتباه گفتم دوستان تصحیح کنن!) مونتاژ کرد و این روند تا اشغال کشور توسط متفقین ادامه داشت. هر چند هنوز مقدمات بیشتری برای تولید بخری قطعات در کشور فراهم نشده بود اما رضاخان جدای برخی کج فکریها (کشف حجاب و مبارزه با دین که همین عامل سقوطش بود) کسی بود که میتوانست بخشی از عقب افتادگی کشور را جبران کند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چی می شد! گرومن رو به ایران منتقل می کردند! :lol: در حال حاضر گرومن در زمینه توپ های ضد هوایی پیشرفت خیلی خوبی داشته! :?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مي گن ايران زمان شاه كارخانه ي هليكويتر سازي داشت.ولي يه سوال ديگه اگه داشت يس چرا خودش كبرا مي خريد؟ضمنا آنها مي گويند مي خواست علاوه بر كبرا و بل-212 آياچي!هم بسازه!!! :lol:

کارخانه ی هواپیماسازی نداشت اما در دههی چهل(تاریخدقیق یادم نیست)شرکت پنها (پشتیبانی و نوسازی هلکوپترهای ایران) تاسیس شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من كه شنيدم هيچ F-16 ايي در ايران وجود ندارد و تمام عكسهاي اين هواپيما در ايران ساختگي است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منهم به عنوان يه عضو تازه وارد به فانتوم ها راي ميدم !!! چون از نظر ميزان پرواز عملياتي و ضربه زدن به سيستمهاي هوايي و زميني و دريايي عراق واقعا سنگ تموم گذاشتند !!! در زمينه هواپيماهاي F-5 tiger هم چه خوب میشد که در کنار تایگر ها چند فروند هم tu-160 یا حداقل tu-22m3 داشتیم !! اینها از نظر بمباران اهداف زمینی به نظرم خیلی بهتر از تایگر میتونستند کار کنند !!! اما ماموریت های هوا به زمین همش میفتاد به دوش خلبان فانتوم و حتی تامکتهای زبون بسته که اصولا یه هواپیمای رهگیر بودن و تو ایران تبدیل به بمب شکاری- بمب افکن هم شده اند !!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من تامکت رو انتخاب كردم بخاطر اينكه وقتي ميگ هاي شوروي چند بار ديوار صوتي رو تو مرز ايران شكستن براي مقابله با ميگ ها خريداري شدن و اون موقع بهترين جنگنده ها بودن و هنوز هم باز نشست نشدن (با وجود اينكه f-15 در عراق جاي خود را به سوخو داد)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.