برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 21 دی 1397 در همه مناطق
-
6 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست؛ مبحث هواپیماهای ترابری رو به اتفاق پیگیری میکنیم: سلام دوست عزیز ، بله این هواپیما در تیراژ 18000 فروند تولید شده و فکر کنم که این رقم واقعا یک رکورد باشه. :winking: 7mmt, on 28 May 2015 - 03:22 AM, said: جالب بود. ممنون از معرفی این هواپیما :applause: :applause: :applause: ---------------------------------------------------- اسب های بارکش روس (بخش سوم) An-24 Coke : هواپیمای آنتونوف 24 یکی دیگر از ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه می باشد که پس از گذشت نزدیک به 56 سال، همچنان در حال بروز رسانی و ارتقاء می باشد. روسها بیش از 1300 فروند از این هواپیما را تولید نمودند که نیروهای مسلح کشور عزیزمان و همچنین ارتش عراق (صدام) تعدادی از آنها را به خدمت گرفته بود. افغانستان ، آذربایجان، یمن،سودان، مصر، سوریه و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما هستند ( و یا بودند). در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-24 An-32 Cline : هواپیمای آنتونوف 32 دیگر ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه می باشد که در این پست به آن می پردازیم. بیش از 350 فروند از این هواپیما را تولید نمودند که ارتش عراق تعداد 6 فروند از آنها را از سال 2012 به خدمت گرفته است. هند، اردن، سودان، لیبی و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند (بودند). در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-32 An-72 Coaler : هواپیمای آنتونوف 72 از نظر ظاهری ، یکی از عجیب ترین ترابری های هوائی روسیه می باشد. از سال 1977 که این هواپیما ساخته شده است ، تاکنون این هواپیما در نقش های مختلف نظامی تا غیر نظامی در ارتش ها و شرکت های خصوصی متفاوتی در سراسر جهان در حال خدمت می باشد. در خصوص تعداد تولید شده از این هواپیما ، متأسفانه به عدد دقیقی دست پیدا نکردم. اکراین ، لیبی ، گرجستان و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند (بودند). http://www.military.ir/forums/topic/16684-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-an-7274-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/ http://www.military.ir/forums/topic/8598-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%81-74-coaler-72/ A-90 Orlyonok : در آخرین بخش معرفی هواپیماهای ترابری روسی ، به سراغ یک پدیده عجیب و غریب آمدیم . " آ-90 اورلیونوک " روسیه در واقع در مرز مابین هواپیما و اکرونوپلان قرار گرفته است. این محصول سال 1972 اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قادر بود که 28 تن بار و یا 150 نفر نیروی رزمی را جابجا نماید. روسها فقط 5 فروند از این شبه هواپیما را تولید نمودند که تا سال 1993 در خدمت نیروی دریائی این کشور قرار داشتند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/A-90_Orlyonok ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست آتی سایر ترابری های روسیه (شوروی) خدمت دوستان معرفی می شوند.
-
3 پسندیده شدهبه نام خداوند قادر و توانا اسب های بارکش بالدار (نگاهی گذرا به پرنده های ترابری) با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست در دکترین های رزمی جدید، سرعت نیروهای عملیات کننده یکی مهمترین فاکتورها برای تدوین دکترین های رزمی می باشد. از محوری ترین و اساسی ترین تاکتیک های هر ارتشی برای سرعت بخشیدن به جابجائی های برد بلند نیروها ، می توان به استفاده از پرنده های ترابری اشاره کرد. همانگونه که دوستان عزیز مطلع هستند ، پیش از این بنده با کمک صمیمانه دوستان میلیتاریست ، دو تاپیک تخصصی ویژه جهت معرفی و گردآوری اطلاعات دو گروه دیگر از هواگردها (آواکس ها و هلی کوپترهای تهاجمی) منتشر نموده بودم. http://www.military.ir/forums/topic/28654-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D9%87%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%85/ http://www.military.ir/forums/topic/28676-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D9%84%DB%8C%DA%A9%D9%88%D9%BE%D8%AA%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC%D9%85%DB%8C-%D8%B6%D8%B1%D8%A8%D8%AA%DB%8C/ با توجه به قولی که به دوستان عزیز داده بودم، بالاخره فرصت پیدا کردم تا تاپیکی مختص بررسی این پرنده های آهنین بال (ترابری ها) ایجاد بکنم. در این تاپیک در ابتدا به معرف هواپیماها و هلی کوپترهای ترابری کشورهای مختلف میپردازیم و پس از اون، عکس های جالب و متنوعی از اونها رو (که طی سالها جمع آوری کردم) با هم مرور میکنیم. ---------------------------------- نامدارترین هواپیماهای ترابری حال حاضر جهان C-130 Hercules : شاید به جرأت بتوان این پرنده را نام آشناترین پرنده ترابری برای تمام علاقمندان به هواپیماها دانست. هواپیمائی آمریکائی ( ساخته شرکت لاکهید مارتین ) که علاوه بر حضور در نیروهای مختلف آمریکا (هوائی- دریائی- سپاه تفنگداران) ، با تولید نزدیک به 3000 فروند در 72 کشور جهان مشغول خدمت می باشد. این هواپیماعلاوه بر نسخه ترابری ، در مدلهای AC-130 ، DC-130 ، EC-130 ، HC-130 ، KC-130 ، LC-130 ، MC-130 ، WC-130 و L-100 نیز ساخته شده است که بررسی هر کدام از این مدلها تاپیکی ویژه را می طلبد. http://www.military.ir/forums/topic/94-c-130-hercules/ http://www.military.ir/forums/topic/204-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%D9%8A%D9%85%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%DB%8C-130-%D9%87%D8%B1%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%B3/ ILyushin IL-76 Candid : پس از هرکولس آمریکائی ، نام آورترین و شناخته شده ترین هواپیمای ترابری نظامی جهان، کاندید روسی می باشد. هواپیمائی روسی ( ساخته شرکت ایلیوشین ) که علاوه بر حضور در نیروی هوائی روسیه ، با تولید نزدیک به 1000 فروند در 38 کشور جهان مشغول خدمت می باشد. این هواپیما هم مثل هرکولس پایه ساخت هواپیماهای دیگری مثل سوخت رسان (IL-78)، آواکس (A-50) و ... قرار گرفته است. پشت هواپیما توپ (یا تیربار) داره!! icon_eek http://www.military.ir/forums/topic/16654-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D9%88%D8%B4%DB%8C%D9%86-il-76-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/ http://www.military.ir/forums/topic/27100-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D8%B4%D9%86-il-76md-90a/ http://www.military.ir/forums/topic/1565-il-76/ ------------------------------ پ.ن 1 : لطفا دوستان مدیر تاپیک رو انتقال بدهند. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : دوستان برای معرفی هواپیماها و هلی کوپترهای محبوب خود زیاد عجله نکنند. انشاءالله در پست های آتی به ترتیب انواع مختلف هواپیماها و هلی کوپترهای ترابری را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست؛ مبحث هواپیماهای ترابری رو به اتفاق پیگیری میکنیم: ممنون از لطف شما. بله آنتونوف 70 قرار بود که محصول مشترک این دو کشور باشه. کارخانجات آنتونوف در خاک اوکراین واقع هست. ولی پروژه لغو شد و به تولید انبوه نرسید. به همین دلیل هم درگیری بین روسیه و اوکراین بر تولید این هواپیما تأثیری نخواهد گذاشت. سلام جناب مالدینی عزیز بله کاملا حق با شماست :blushing: ممنون از یادآوری تون. اگر مورد دیگری هم از قلم افتاده بود، انشاءالله اساتید و برگواران یادآوری بفرمایند. بخاطر اینکه انسجام تاپیک لطمه نخوره (الان درگیر ترابری های روسی هستیم)، انشاءالله در انتهای تاپیک تمام این از قلم افتاده ها رو بررسی خواهیم نمود. ---------------------------------------------------- اسب های بارکش روس (بخش دوم) An-2 Annie : هواپیمای آنتونوف 2 یکی از اولین ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه می باشد که پس از گذشت نزدیک به 70 سال، همچنان در حال بروزرسانی و ارتقاء می باشد. روسها بیش از 18000 فروند از این هواپیما را تولید نمودند که ارتش عراق (صدام) تعدادی از آنها را به خدمت گرفته بود. آذربایجان، یمن،سودان، مصر، سوریه و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند (بودند). در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-2 An-2-100 : نسخه کاملا بروز شده هواپیمای آنتونوف 2 در سال 2013. این اقدام صنایع آنتونوف نشان داد که دوران هنوز این پرنده پیر، تمام نشده است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://www.airteamimages.com/aviation_news.php?id=114 An-8 Camp : هواپیمای آنتونوف 8 یکی دیگر از قدیمی های صنعت هوانوردی روسیه است که از سال 1956 تا 2004 در خدکت باقی مانده بود. نکته جالب توجه این هواپیمای ترابری، مسلح بودن به یک سلاح 23 میلی متری در برجک دم این پرنده بود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-8 An-26 Curl : هواپیمای آنتونوف 26 یکی از قابل اعتمادترین ترابری های نظامی شوروی و روسیه می باشد. روسها از سال 1969 بیش از 1400 فروند از این هواپیما را تولید کردند و این هواپیما همچنان در روسیه و برخی از ایرفورسهای جهان مشغول خدمت می باشد. نیروی هوائی صدام هم از دارندگان این هواپیما بود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-26 ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست آتی سایر ترابری های روسیه (شوروی) خدمت دوستان معرفی می شوند.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست؛ مبحث هواپیماهای ترابری رو به اتفاق پیگیری میکنیم: اسب های بارکش روس (بخش اول) An-22 Antei : هواپیمای آنتونوف 22 یکی از ترابری های متفاوت صنعت هوانوردی روسیه می باشد که پس از گذشت بیش از نیم قرن، همچنان لقب بزرگترین توربوپراپ جهان را حفظ کرده است. روسها هنوز 5 فروند از این هواپیمای های ساخت دهه 60 میلادی را در خدمت حفظ کرده است. http://www.military.ir/forums/topic/16656-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-an-22-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D9%BE-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/ An-70 : بدون شک یکی از بهترین ترابری های ساخت روسیه، آنتونوف 70 می باشد. که متأسفانه در رقابت با IL-76MD-90A شکست خورد. شباهت این هواپیما به ترابری مدرن ایرباس یعنی آ-400 بسیار جالب توجه می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/8554-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-70-%D9%86%D8%B3%D9%84-%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D8%AA%DB%8C%DA%A9%DB%8C/ An-124 : پیش از این در پست چهارم همین تاپیک در خصوص این هواپیما صحبت کرده بودیم. An-12 : یکی از قدیمی ترین ترابری های پس از جنگ جهانی شوروی می باشد. بیش از 1200 فروند از این هواپیما ساخته شد و در بیش از 60 کشور جهان منجمله عراق صدام مورد استفاده قرار گرفت. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-12 ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست آتی سایر ترابری های روسیه (شوروی) خدمت دوستان معرفی می شوند.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ممنونم از لطف شما دوست عزیز. این هواپیما در واقع یک محصول روسی هست که بصورت تحت لیسانس توی لهستان تولید میشه. ارتش آمریکا هم تعدادی از اونها رو از لهستان خریداری کرده و برای راحت بودن خودشون و یکسان سازی هواپیماهای نظامی خودش ، اونها رو با کد سی -145 نامگذاری کرده. امیدوارم که تونسته باشم جواب سوال شما رو بدم. ----------------- و اما بعد : در این پست بخش بعدی پرنده های ترابری آمریکائی رو بررسی خواهیم کرد. اسب های بارکش آمریکائی (بخش چهارم) C-1 Trader : این هواپیما را به واقع میتوان جد بزرگ ترابری های ناونشین آمریکائی دانست. این هواپیما که ساخته شرکت نامدار گرومن (سازنده اف-14 تامکت ) می باشد، به تعدادی کمتر از 100 فروند تولید گردید و در اختیار نیروی دریائی آمریکا و نیروی دریائی برزیل ، جهت نشست و برخواست بر روی عرشه ناوهای هواپیمابر استفاده گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Grumman_C-1_Trader C-146 Wolfhound : این هواپیما یکی دیگر از محصولات غیر نظامی اروپائی است که در ارتش آمریکا ، کد نظامی (سی - 146) دریافت کرده و استفاده می شود. Dornier 328 هواپیمائی ساخته شرکت دورنیر آلمان می باشد که 17 فروند آن در اختیار "فرماندهی عملیات ویژه نیروی هوائی" ایالات متحده (با کد سی -145) قرار گرفته است. این هواپیماها بر خلاف سایر هواپیماهای خارجی ، در صنایع Fairchild Aircraft (تولید کننده هواپیمای ضد تانک آ - 10 ) مونتاژ (یا تولید؟؟) گردیدند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Dornier_328 C-20 : هواپیمای ترابری سی - 20 هم در واقع یک هواپیمای غیر نظامی است که در سازمان رزم نیروی هوائی بسیاری از کشورها، منجمله آمریکا ؛ در حال انجام وظیفه نظامی می باشد. Gulfstream III و Gulfstream IV دو محصول کارخانجات گلف استریم هستند که با کد نظامی C-20A و C-20F نامیده می شوند. این هواپیما در بین همسایگان ما نیز هواپیمای محبوبی می باشد و عربستان، عمان، ترکیه، پاکستان، اردن و ... از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Gulfstream_IV http://en.wikipedia.org/wiki/Gulfstream_III C-41A : این هواپیما هم یکی دیگر از هواپیماهای غیر آمریکائی نیروی هوائی ایالات متحده می باشد. CASA C-212 Aviocar محصول صنایع کاسا اسپانیا می باشد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/CASA_C-212_Aviocar ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : تقریبا ترابری های آمریکائی خاتمه یافتند. انشاءالله در پست های آتی ترابری های روسیه (شوروی) را خدمت دوستان معرفی خواهیم نمود.
-
3 پسندیده شدهبا سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. ------ در این پست بخش بعدی پرنده های ترابری آمریکائی رو بررسی خواهیم کرد. اسب های بارکش آمریکائی (بخش سوم) V-22 Osprey : این هواپیما جدیدترین و مدرن ترین هواپیمای ترابری ارتش آمریکا می باشد. این هواپیمای فوق العاده ، مرز مابین هواپیما و هلی کوپتر را شکسته است. بطوری که همانند هلی کوپتر قادر به نشست و برخواست عمودی می باشد و همانند هواپیما قادر به پرواز در سرعت و ارتفاع بالا می باشد. این هواپیما ساخته مشترک شرکتهای معظم بوئینگ و بل هلیکوپتر می باشد و تا کنون بیش از 200 فروند از آن تولید شده است. http://www.military.ir/forums/topic/3150-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%DB%8C-v-22-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7/ http://www.military.ir/forums/topic/801-v-22/ http://www.military.ir/forums/topic/130-v-22-osprey-%D8%B9%D9%82%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%8A%DA%AF%D9%8A%D8%B1/ C-130J Super Hercules : این هواپیما نسخه مدرن شده و به روز شده هواپیمای ترابری هرکولس ارتش آمریکا می باشد. از این هواپیمای ساخته لاکهید مارتین، تا کنون بیش از 300 فروند تولید شده است و در میان همسایگان ایران، کشورهای عراق، کویت، عمان ، سعودی و قطر از دارندگان این هواپیما می باشند. http://www.military.ir/forums/topic/21334-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-c-130j-%D8%B3%D9%88%D9%BE%D8%B1-%D9%87%D8%B1%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%B3/ C-2 Greyhound : شاهکار دیگری از کمپانی نامدار گرومن. این هواپیمای ترابری ناونشین را شرکت گرومن برای تأمین نیازهای ترابری نیروی دریائی آمریکا تولید نمود. از این هواپیما 58 فروند ساخته شد که فقط در نیروی دریائی آمریکا خدمت نمود. E-2 نیز نسخه آواکس این هواپیما می باشد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Grumman_C-2_Greyhound C-145 Skytruck : این هواپیمای ترابری تنها هواپیمای روسی موجود در ناوگان ترابری ارتش آمریکا می باشد. PZL M 28 که در واقع نسخه تحت لیسانس ساخته شده آنتونوف 28 روسیه می باشد، در سازمان رزم ارتش آمریکا با کد سی-145 شناخته می شود. این هواپیمای ساخت لهستان که نزدیک به 180 فروند از آن ساخته شده است ؛ علاوه بر نیروی هوائی آمریکا، در ارتشهای لهستان ، اردن و چند کشور دیگر هم حضور دارد. نسخه اصلی ساخت آنتونوف در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/PZL_M28_Skytruck ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی ک پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست های آتی سایر ترابری های آمریکائی را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. متأسفانه مشکلات پیش آمده برای سایت باعث شده بود که حضور من در این مدت کمرنگ تر بشه . علاوه بر اون توی این مدت دسترسی چندانی هم به اینترنت نداشتم و نمیتونستم که تاپیک هایم رو کامل کنم. ظاهرا که با تغییر DNS امکان دسترسی گاه و بیگاه من بهتر شده. هر چند که الان تمام صفحات سایت برای من برعکس باز میشن بگذریم. بهرحال بخاطر تاخیر های پیش آمده مجددا عذر خواهی میکنم. ------ و اما بعد ... در این پست بخش بعدی پرنده های ترابری آمریکائی رو بررسی خواهیم کرد. اسب های بارکش آمریکائی (بخش دوم - زیر خاکی ها :laughing: ) C-74 Globemaster : این هواپیما که یکی از قدیمی ترین هواپیماهای ترابری ارتش آمریکا می باشد در سالهای پس از جنگ جهانی دوم (1945) طراحی و تولید گردید. این هواپیمای ساخت داگلاس ایرکرافت (امروزه بوئینگ) فقط در تیراژ 12 فروند تولید گردید و پس از 4 سال (1949) با طراحی هواپیمای C-124 تولید آن متوقف گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Douglas_C-74_Globemaster C-124 Globemaster II : دومین نسل از هواپیماهای ترابری با نام گلوب مستر، در فاصله کوتاهی پس از نسخه اولیه (یعنی در سال 1949) طراحی و به بازار تسلیحاتی جهان ارائه گردبد. شرکت داگلاس (بوئینگ) نزدیک به 500 فروند از این هواپیما را تولید نمود. پرواز این پرنده در کنار C-130 و C-141 http://www.military.ir/forums/topic/27613-c-124-globemaster-ii-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C-%D8%AD%D9%85%D9%84-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/ C-47 Skytrain : این هواپیمای ترابری آمریکائی ، از نسل هواپیماهای فعال در جنگ جهانی دوم می باشد. این هواپیما نسخه نظامی ، هواپیمای DC-3 می باشد. کمپانی داگلاس ایرکرافت ، بیش از ده هزار فروند از این هواپیما را تولید نمود که در نیروی هوائی بیش از 97 کشور جهان ، منجمله نیروی هوائی کشور عزیزمان خدمت نموده است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Douglas_C-47_Skytrain C-54 Skymaster : اسکای مستر یکی دیگر از هواپیمای ترابری آمریکائی در خلال جنگ جهانی دوم می باشد. نسخه غیر نظامی این هواپیما نیز ساخته شده است (DC-4) شرکت داگلاس بیش از 1170 فروند از این هواپیما را ساخت. این هواپیما در نیمه دهه هفتاد میلادی بازنشسته شد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Douglas_C-54_Skymaster ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی ک پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءلله و اگر مجددا مشکلی پیش نیاید، در پست های آتی سایر ترابری های آمریکائی نظیر اُسپری و ... را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان و عزیزان میلیتاریست. اول از همه از تمام دوستان بخاطر وقفه هائی که در کار من پیش میاد عذر خواهی میکنم. مشکلات سایت باعث کم شدن حضور من ، برای خدمت به دوستان شده. البته اگر خدا بخواهد ظاهرا از دیشب مشکلات ورود من به سایت برطرف شده است. --------------- و اما بعد .... در این پست به پرنده های ترابری نظامی آمریکا می پردازیم اسب های بارکش آمریکائی (بخش نخست) C-17 Globemaster III : این غول پرنده ساخت بوئینگ ، شناخته شده تر از آن است که نیاز به معرفی داشته باشد. بیش از 250 فروند گلوب مستر ساخته شده که علاوه بر آمریکا در 8 ارتش دیگر هم خدمت میکند. در میان همسایگان ما ، قطر و کویت و امارات و هندوستان دارای این هواپیما می باشند. http://www.military.ir/forums/topic/8192-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-c-17-%DA%AF%D9%84%D9%88%D8%A8-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B1/ C-12 Huron : این هواپیمای ترابری که تولید شرکت بیچ کرافت (Beechcraft) می باشد، شاید در میان علاقمندان به هواپیماهای ترابری کمتر شناخته شده باشد. سی - 12 هم به مانند C-130 در مدلهای بسیار متنوعی ساخته شده است. (نظیر : حمل بار، حمل مسافر، مینی آواکس، سوخن رسان، اخلال گر رادار، گشت دریائی و ... ) این هواپیما در هر 5 نیروی مسلح آمریکائی (هوائی، زمینی، دریائی، تفنگداران و گارد ملی) به خدمت گرفته شده است. علاوه بر این یونان و رژیم صهیونیستی هم از بکارگیرندگان این هواپیما هستند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Beechcraft_C-12_Huron C-27 J Spartan : اسپارتان ، یکی دیگر از ترابری های نظامی ساخت آمریکا می باشد. هواپیمائی ایتالیائی (ایتالیائی-آمریکائی) که در خدمت نیروهای مسلح آمریکا قرار گرفته است. علاوه بر آمریکا در 11 ارتش دیگر هم در حال خدمت می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/27288-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%85%D9%84-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AC%DB%8C-27-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%86/ C-5 Galaxy : در پست قبلی همین تاپیک به این غول پرنده پرداخته بودیم. ------------------------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آتی سایر ترابری های آمریکائی را خدمت دوستان عزیز معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان و عزیزان میلیتاریست. اول از همه از تمام دوستان بخاطر وقفه هائی که در کار من پیش میاد عذر خواهی میکنم. این مشکلات انجمن حسابی من رو کلافه کرده. همین پست فعلی رو بیش از 2 ساعت وقت گذاشتم تا تونستم (با این قطع و وصل سایت) بالاخره ارسال اش کنم. --------------- و اما بعد .... در این پست به بزرگترین پرنده های نظامی ترابری جهان می پردازیم اسب های بارکش غول آسا C-5 Galaxy : مطمئنا علاقمندان به پرواز نام این غول پرنده آمریکائی را شنیده اند. هواپیمائی آمریکائی ( ساخته شرکت لاکهید مارتین ) که با تولید بیش از 130 فروند در نیروهای مسلح آمریکا مشغول خدمت می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/8240-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%BA%D9%88%D9%84-%D9%84%D8%AC%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D8%8C-c5-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%A9%D8%B3%DB%8C/ An-124 Ruslan : بی شک هواپیمای روسلان (آنتونوف 124) را می توان بزرگترین هواپیمای ترابری معمول نظامی دانست. هواپیمائی روسی ( ساخته شرکت آنتونوف ) که با تولید بیش از 60 فروند علاوه بر حضور در نیروهای مسلح روسیه و شوروی سابق ، در بخش های حمل و نقل غیر نظامی در کشورهای روسیه ، اوکراین، امارات، لیبی و انگلستان هم فعالیت میکند. در این انجمن تاپیکی برای معرفی این غول پرنده وجود ندارد http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-124_Ruslan An-225 Mriya : نمی توان از هواپیماهای ترابری بزرگ نوشت و به این غول بی شاخ و دم روسی اشاره نکرد. از این هواپیما (که نمونه توسعه داده شده آنتونوف 124 می باشد) ظاهرا فقط یک فروند ساخته شده است. http://www.military.ir/forums/topic/191-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-225/ http://www.military.ir/forums/topic/715-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-225/ ------------------------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : در پست قبلی هم عرض کردم دوستان برای معرفی هواپیماها و هلی کوپترهای محبوب خود زیاد عجله نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست های آتی به ترتیب انواع مختلف هواپیماها و هلی کوپترهای ترابری را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
2 پسندیده شدهGerman military transport aircraft Messerschmitt Me 323 Gigant, the largest land-based transport aircraft of the war. Photo taken in 1941
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم نکته نخست : شخصاً هیچ ادعایی در زمینه تخصصی پدافند هوایی ( تحلیل سیستم ها ) ندارم ، با این حال با توجه به شایعات حضور گونه S-300 PMU.2 FAVORITE در ایران ، متن فوق که برگرفته از وبگاه گلوبال سکوریتی است را تقدیم دوستان می کنم . نکته دوم : بطور مشخص ، این متن نظر نویسنده است و تایید و رد نمی گردد . نکته سوم : امیدوارم سایتهای خبری ، وبلاگها و سایر انجمن های نظامی و غیر نظامی ، در صورت کپی کردن مطلب ، حداقل منبع (MILITARY.IR) را ذکر کنند . نکته چهارم : مدیریت محترم بخش نیروی هوایی ، در صورتی که این مطلب ارزش ارائه بصورت تاپیک را داشت ، محبت لازم را بفرمایند . ------------------------------------------------------------------- S-300 PMU.2 FAVORITE براساس اطلاعات وبگاه گلوبال سیکوریتی ، گونه Favorite ، مشتق شده از نمونه PUM.2 مسلح به یک موشک جدید با سرجنگی بزرگتر ،و سیستم های هدایت بهبود یافته برای مقابله با طیف وسیعی از تهدیدات در یک برد 200 کیلومتری است که نسبت به گونه قبلی ، 150 کیلومتر افزایش داشته است . این سیستم که برای دفاع از تاسیسات حیاتی دولتی و نیروی های مسلح مورد بهسازی قرار گرفته است ، عمدتاً برای دفاع از زیرساختهای استراتژیک دربرابر حجم انبوه حملات هوایی متعارف ، شلیک موشکهای کروز ، موشکهای بالستیک تاکتیکی و طیف متنوع راکتهای هدایت ناپذیر زمین به زمین و تسلیحات هواپرتاب هدایت دقیق در ارتفاعات و سرعتهای متنوع و همچنین محیطهای آلوده به جنگ الکترونیک مورد استفاده قرار می گیرد . آنچه که گونه Favorit را از سیستم دفاع هوایی PUM.1 متمایز می سازد ، در درجه نخست ، استفاده مجدد از مجموعه متحرک کنترل / فرماندهی 83M6E در عین بهبود قابلیتهای فنی و عملیاتی آن است . این مجموعه که توسط دفتر طراحی آلماز توسعه یافت ، پست متحرک کنترل و فرماندهی است که بر روی یک شاسی 8در8 قرار دارد که در آتشبار اس-300 ، ماموریت هماهنگ سازی رادار 64N6 فلاپ لید ( بیگ برد ) با برد 300 کیلومتر ، رادار کشف و ردگیری آرایه فازی 3 بُعدی تین شیلد ( با یک برد 200 کیلومتری ) و مرکز فرماندهی 54K6 که در مجموع قادر به کنترل 6 آتشبار سام خواهد بود را خواهد داشت . این سیستم کنترل/ فرماندهی می تواند در حدود 100 هدف را در یک برد 300 کیلومتری و با سرعت 1 ماخ را بطور همزمان کشف و ردگیری نموده و بطور خودکار موشکهای در دسترس را بر روی خطرناکترین هدف ، قفل نماید . با این حال ، شرکت آلماز ، با پیشرفت فناوری در حوزه الکترونیک و براساس تجارب بدست آمده پس از ورود به خدمت گونه PMU.1 ، اقدام به ارتقاء نرم افزار رایانه این مجموعه نمود که در این نمونه به منصه ظهور رسید . براساس اطلاعات منتشر شده ، گونه Favorite PMU.2 برای نخستین بار در نمایشگاه هوایی ماکس97 به نمایش گذاشته شد و مشخصات آن نسبت به گونه PUM.1 بطور کامل تغییر یافته و طبق مشخصات ارائه شده توسط شرکت طراح ، نخستین آزمونهای شلیک این نمونه جدید ، در 10 اوت 1995 ، در میدان تیر کاپوشین یار صورت گرفت . به اعتقاد کار شناسان نظامی ، یکی از مهمترین تغییرات بوجود آمده در این نمونه ، ورود یک رادار تمام متحرک و مستقل کاملاً جدید با شناسه 96L6E که می تواند بصورت یکپارچه با پست فرماندهی 83M6E2 و لانچرهای جدید PUM.2 عمل نماید ، برای این سیستم پدافند هوایی جدید ، یک موشک جدید با شناسه 48N6E.2 که توسط شرکت تسلیحاتی ام کا بی فاکل (MKB FAKEL ) در نظر گرفته شده که در حدود 1800 کیلوگرم وزن داشته و درازای آن به 7.5 متر و قطر آن به 0.5 متر می رسد . پس از اینکه موشک فوق الذکر به شکل کولد لانچ ، از داخل لانچر خارج شد ، پیشرانه های نصب شده بر روی موشک 48N6E.2 ، ظرف 12 ثانیه سرعت پرتابه را به 1900 متر برثانیه می رسانند که این سرعت ، توانایی لازم را به موشک خواهد داد تا از بخش فوقانی هدف ، آن را مورد اصابت قرار دهد . نسخه جدید موشک مورد استفاده در این سامانه که با شناسه 48N6E.2 مورد شناسایی قرار می گیرد ، نسبت به گونه قبلی خود با شناسه 48N6E ، به یک کلاهک جدید که بطور خاص برای انهدام موشکهای بالستیک طراحی شده است ، مجهز گردیده که بنا بر اطلاعات موجود ف در حدود 145 کیلوگرم وزن دارد که از این مقدار ، بین 70 تا 100 کیلوگرم آن را مواد منفجره شدید الانفجار تشکیل می دهد . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، گونه S-300 PMU.2 Favorite با توجه به مشخصات ارائه شده توسط شرکت سازنده ، می تواند با اهدافی در برد کمینه 10 متر تا برد بیشینه 27 کیلومتر با سرعتی در حدود 10000 کیلومتر برساعت در حرکت هستند ، درگیر شده و بنا برادعاهای سازنده روسی ، درصد انهدام اهداف رهگیری شده ، بین 0.8 تا 0.93 دربرابر جنگنده های رزمی سرنشیندار و میان 0.8 تا 0.98 دربرابر موشکهای کروز توماهاوک است . در نتیجه ، اجزاء گونه S-300 PMU.2 Favorite بشرح ذیل خواهد بود : 1- پست فرماندهی آتشبار با شناسه 83M6E.2 2- شش لانچر برای شلیک موشکهای دفاع هوایی با شناسه 90ZH6E.2 3- رادار دفاع هوایی 48N6E.2 4- تجهیزات پشتیبانی فنی به گفته برخی کارشناسان ، موشکهای 9M96E و 9M96E.2 ، بدلیل وجود قطعات مشابه ، بطور کامل در این آتشبار قابل استفاده است با این تفاوت که تنها لانچرهای این موشکها متفاوت خواهد بود . موشک ، با استفاده از تکنیک پرتاب سرد ،به شکل عمودی تا ارتفاع 30 متری اوج می گیرد و این درحالی است که شکل پرتاب به ماهیت هدف رهگیری شده ( هواپیما ، موشک کروز یا بالستیک) بستگی دارد که توسط یک سیستم دینامیک گازی ، صورت می پذیرد . پس از شلیک ، هدایت موشک در مراحل نخست و میانی پرواز بسمت هدف ، به شکل هدایت اینرسیایی با تصحیح مسیر رادیویی است و به محص رسیدن به فاز رهگیری هدف ، هدایت موشک توسط سیستم هدایت فعال داخلی صورت می گیرد . در صورتی که برای رسیدن به هدف ، اجرای مانورهای سنگین ضروری باشد ، این موشک قادر خواهد بود وارد فاز موسوم به " ابرمانورپذیری " نیز گردد . بدین منظور ( اجرای ابرمانور برای رهگیری اهداف ) یک سیستم انعطاف پذیر کنترل گازی دینامیکی مورد استفاده قرار می گیرد که یک توانایی بسیار منحصر به فرد را در منطقه رهگیری هدف در سمت و ارتفاع ، بدان می بخشد . در این دو گونه از موشکهای مورد استفاده ، کلاهک جنگی در حدود 24 کیلوگرم وزن دارد که با توجه به شکل خاص آن ، در زمان انفجار ، بیشترین تاثیر را بر روی پرنده های رزمی مهاجم خواهد داشت . طبق استانداردهای موجود ، فضای بارگیری خودروهای حامل/ شلیک کننده نمونه فوق الذکر ، که برای حمل 3 مدل متفاوت 5V55R، 48N6E، 48N6E.2 ، ( بطور مشخص موشکهای مورد استفاده در آتشبارهای PMU.1 و PUM.2) مورد استفاده قرار می گیرد ، می توانند چهار موشک 9M96E و 9M96E.2 را در خود جای دهد . احتمالاً بهسازی ها و ارتقاء های انجام شده برروی مجموعه پست فرماندهی 83M6E.2 ، برای کنترل عملیاتی چند مجموعه آتشبار پدافند هوایی ، شامل S-300PMU.1 ، S-300 PMU.2 ، S-200 DE و S-200 VE و یا مدیریت گروه های رزمی پدافند هوایی در سطوح فرماندهی بالاتر از لشکر پدافند هوایی ، مورد بهره برداری قرار می گیرد . پست فرماندهی فوق الذکر ، با بهره گیری از دو ویژگی تحرک بالا و همچنین کنترل خودکار ، می تواند سیستم های پدافندی متنوعی را با یکدیگر هماهنگ نموده تا پس از اتصال آنها بصورت یک شبکه فشرده دفاع هوایی ، از ظرفیتهای و ویژگی های آنها در شرایط مناسب برعلیه جنگنده های رزمی سرنشیندار پیشرفته ، موشکهای کروز ، موشکهای بالستیک و در نهایت مهمات هواپرتاب پیشرفته استفاده نماید . برای نیل به این هدف ، پست کنترل/ فرماندهی 83M6E.2 از رادارهای ویژه ای برای دریافت و ارسال اطلاعات برای کنترل آتشبارها استفاده می کند و علاوه برآن ، اطلاعات بدست آمده را برای استفاده فرماندهان ارشد ، به سطوح بالاتر فرماندهی ، یگانهای شناسایی الکترونیک منتقل یا با آتشبارهای موجود در منطقه به اشتراک می گذارد . مترجم : MR9 صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1- سالها پیش در یکی از بولتهای نظامی ، خبری درج شد مبنی بر اینکه ایران ، بشدت در تلاش است تا قابلیتهای کنترل/ فرماندهی را خود را تقویت نماید ، در نتیجه اگر این گونه وارد شده باشد ، در نتیجه ، باید امیدوار بود . ( به اشتراک گذاری اطلاعات میان طیف متنوع آتشبارهای دفاع هوایی موجود ) 2- به نظرم اگر خرید این گونه درست باشد ، شاید سرمایه گذاری برای خرید تعداد بیشتر ، عاقلانه ترین کار برای تغییر مدیریت رزمی پدافند هوایی از شیوه غربی ( که بشدت روی نیروی هوایی تاکید دارد ) به گونه شرقی ( اتکاء بیشتر روی پدافند زمین پایه ) با توجه به وجود مشکل در خرید برای نیروی هوایی ، مطلوب تر باشد . 3- البته این تحلیل ها ، صرفاً نظر شخصی است .
-
1 پسندیده شده12 - 13 سال پیش تازه وارد این انجمن های ایرواسپیس و ایران دیفنس و بعدتر میلیتاری و ایران میلیتاری فاروم شده بودم، اون موقع ۳ تا از از آرزوهای احساسی و جوونیم این بود که ببینم کشور توانایی ارسال ماهواره به فضا، تولید پدافند برد بلندی به سبک اس ۳۰۰ و نهایتا تولید هواپیمای جنگنده رو داره. اولیش انجام شد هر چند در سطح اثبات فناوری و غیر کاربردی باقیمونده تا الان. دومیش هم نشانه هایی ازش دیده میشه هرچند هنوز مرحله تولید انبوه و عملیاتی نرسیده. اما در مورد سومیش الان یه پله هم به عقب تر اومدم، الان این سوال برام مطرحه آیا نظام توان یا اراده هزینه کرد ( بالای ده میلیارد دلار) برای بروز رسانی نیروی هوایی رو داره؟ حالا چه خرید خارجی، و چه توسعه یا تولید بومی؟ (که قطعا به هر دو نیاز داریم). ما هنوز در حوزه تسلیحات لازم برای نبرد هوا به هوا هم کاری که نتیجه مناسبی داشته باشه نکردیم، هنوز هیچ موشک کوتاه برد مدرنی برای ناوگان کهن سالمون توسعه ندادیم چه برسه به میانبرد و دوربرد، فکورو سجیل علی رغم سایز بزرگ و وزن زیادشون نهایتا میانبرد هستند که در مقایسه با موشک های مدرن امروزی چندان مناسب نیستند. و هر هواپیمایی هم قادر به به بکارگیری اونها نیست. تازه همینها هم معلوم نیست به تولید انبوه و عملیاتی رسیده باشن. هنوز هیچ رادار هوابرد یا سامانه جستجو و هدایت اپتیکی برای بروز رسانی ناوگان فعلی به طور بومی توسعه ندادیم. هنوز کارهای اساسی و کوچکتر و کم هزینه تر در جهت توسعه جنگنده که هم به دارد ناوگان فعلی میخوره و هم بخشی اساسی از توسعه جنگنده بومی هست رو ازش غافل بودیم. میگن سنگ بزرگ علامت نزدنه، بیست ساله درگیر توسعه جنگنده هستیم، ولی تلاش نتیجه داری در حوزه زیر سامانه های اساسی یک جنگنده مثل موشک هوا به هوای مدرن یا رادار هوابرد ندیدیم، حتی سراغ توسعه جنگنده های سبکتر و البته موردنیازی مثل هواپیماهای توربوپراپ آموزشی، ضد شورش هم نرفتیم که کمی تمرین کنیم به بهانش زیرساخت تولید جنگنده بنا کنیم به نظرم هنوز گیج میزنیم استراتژی یا نقشه راهی در این زمینه نداریم، تصمیم نگرفتیم که میخوایم چیکاره باشیم. بیست سی ساله انواع و اقسام طرح ها رو دادیم برا جنگنده پشتیبانی نزدیک. حتی برا پلتفرم اف ۵ هم اگه برنامه هدف دار و کاربردی داشتیم، می تونستیم توسعه جنگنده ای به سبک اف-۲۰ ، تایگر شارک رو دنبال کنیم که در ایده می تونست در کلاس اف-۱۶ قرار بگیره.
-
1 پسندیده شدهمطلبی رو که بنده اینجا می نویسم برای بار چندم است که در این سایت مینویسم هر دفعه هم تعدا زیادی dislik خوردم اشکال نداره باز هم میخورم نمونه اول قاهر که زمان دکتر احمدی نژاد رونمایی شد ماکت نبود ولی کامل هم نشده بود و موتور نداشت. بعدا روش موتور گذاشتن و رو باند تاکسی شد ولی نتونست پرواز کنه. ظاهرا اشکالات طراحی اساسی داشت. پروژه تقریبا متوقف شد و شکسته خورده تلقی شد. بعدا فرماندهان سپاه از پروژه بازدید کردند و سپاه هزینه ادامه پروژه رو تقبل کرد به این هدف و تکرار میکنم به این هدف که پرواز کنه که آبرو ریزی به وجود امده حل بشه. بعد هواپیما رو دو موتوره کردند چون عده ای می گقتند علت اینکه ماکت پرواز کرده این بوده که نسبت قدرت موتور به وزن از نمونه اصلی بالاتر بوده است. نهایتا من تا اینجا خبر دارم. احتمالا اون هم پرواز نکرده. در هر حال پروژه قاهر پروژه جدی نیست روش حساب نکنین. حداکثر اینکه پرواز کنه. پروژه مشکلات طراحی اساسی داره. یا اینکه پول بدن پروژه کاملا از اول باز طراحی بشه که ظاهرا این هم کنسل است
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم جانا که سخن از زبان ما می گویی ..... دقیقاً نکته همین جاست . حتماً باید جام زهر دیگری نوشیده شود تا به فکر افتاده و دنبال راه حل باشیم ؟؟؟ به نظر شما تجارب تاریخی ما در شهریور 1320 ، شهریور 1359 و تیر 1367 کافی نیست که باید یک تجربه تلخ دیگری که قطعاً فاجعه بار تر برای این سرزمین کهن خواهد بود ، روی داده تا بدین فکر بیافتیم که علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد ؟؟؟ دقیقاً 28 سال از پایان دفاع مقدس سپری شده ، یعنی نزدیک به 3 دهه . الحق و الانصاف و با در نظر گرفتن همه زحماتی که برای سربلندی جمهوری اسلامی ایران کشیده شد ، این همه انسان های ارزشمند هزینه دادند تا دشمن دیگری جرات نکند چشم به مال و ناموس و تمامیت ارضی این سرزمین داشته باشد ، اما باید شاهد بود که بدلایل ناگفتنی ، امنیت این کشور بدلیل برخی عملکردها ، دارد زیر سئوال می رود و نقد نکرد ؟؟؟ آیا این مواردی که جنابعالی فرمودید، نباید مد نظر حاضران در مصادر تصمیم گیری و اجرایی باشد ؟؟؟ والله اگر برخی نقدهای تلخ در اینجا مطرح می شود ، نه بدلیل دشمنی ، بلکه برای این هست که جمعی نگران این کشور ، این انقلاب ، این نظام و ... هستند . قرار نیست این گستره 2000000 میلیون کیلومتر مربعی باز هم کوچکتر شده یا خدای ناکرده تجزیه شود . جنگ داخلی سوریه ، آیینه تمام نمای ماست . انشا.... امیدوار باشیم که چنین نشود .
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم باید به روند ساخت برنامه A-4 دقت بفرمایید و فراز و نشیبهایی که بدان دچار شد ، دخالتهای بی مورد و بعضاً مشکل زای سرفرماندهی اس اس در این پروژه و بخصوص ایجاد مشکل برای سرپرست وقت تیم تحقیقاتی موشک در بالتیک "سرهنگ زانسن " و بازداشت وی به جرم های واهی و بی مورد . سرهنگ لئو زانسن ، سرپرست تیم تحقیق پروژه در بالتیک نکته : برنامه اصلی دورنبرگر، تولید انبوه موشک از دسامبر 1943 بود و طبق برنامه ربزی ها قرار بود تا از ژانویه 1944 هر ماه 300 فروند موشک و تاژوئن 1944 به 600 موشک در ماه برسد . علاوه برآن ، مشکلات مربوط به تولید سوخت این موشک ، انجام پروژه های موازی A-5 ، A-6 ، A-7 و A-9 و سردرگم بودن سرفرماندهی OKW در تشخیص مسیر درست و متمرکز کردن منابع انسانی و سرمایه ای در کنار بمباران پینمونده ( 17 اوت 1943) و کشته شدن 735 نفر از پرسنل و مهندسین ،باعث شد تا وضعیت فوق الذکر بوجود آید . آلبرت اشپیر از ابتدا نسبت به این برنامه بدگمان بود و ظاهراً تا آخر هم به آن اعتقاد راسخ نداشت ( هر چند کمکهای قابل توجهی را به آن کرد ) / ( توجه به مسئولیت اشپیر در توسعه صنایع نظامی آلمان در جنگ دوم ) صراحتاً عرض کنم ، عذر خواهی سرفرماندهی OKW ، ریالی ارزش نداشت ، چون زمان ارزشمندی گذشته بود و حتی این برنامه فوق پیشرفته هم نمی توانست در نتیجه جنگ تغییری بدهد . به نکات بسیار خوبی اشاره شد : 1- زمان بندی 2- پروژه های موازی و بعضاً تبلیغاتی 3-درک اشتباه ، زمانی که فرصت پیروزی و موفقیت از دست رفته بود !!! این واژه ها دقیقاً تداعی کننده بسیاری از وقایعی هستند که با آن روبرو هستیم و جالبتر اینجاست که علیرغم وجودچنین تجاربی ، در حداقل شرایط مرور نمی شوند !!!
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم و رحمت ا... این فرموده جنابعالی ، از سمت هرکسی باشد ، در مخالفت آشکار با وظایف اصلی دو نیروی هوایی موجود در سازمان نیروهای مسلح ماست و به نظرم بیشتر پاک کردن صورت مساله است تا جستجو برای حل مشکل !!! بند یکم و ششم را با دقت مطالعه بفرمایید و آن را با وضعیت حال حاضر تطبیق دهید منبع : آشنایی با نیروهای مسلح ، از مجموعه دروس دوره های تطبیقی . دانشگاه امام حسین (ع)
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم خیر ، عرض بنده این نبود ، هدف از ارائه آمار این بود که نشان داده شود که ارتش عراق ، به چه شکل از دو ابزار به شکل هماهنگ استفاده کرد و نتیجه آن را هم به شکل نسبی بدست آورد . نکته جالب در اینجاست که باید آن را از زبان آمار شنید : از طرف عراقی یک آمار جالب توجه ارائه شده (نقل قول از منابع غربی ) که این نیرو در 8 سال جنگ در مجموع 400 هزار سورتی پرواز داشته که به شکل میانگین و نسبی می شود نزدیک به 120 سورتی در روز . حالا همین منابع اعتقاد دارند که نیروی هوایی ایران در طول جنگ ( بعد از سال 63) روزانه بیشتر از 30 تا 60 سورتی قادر به اجرای پرواز موثر نبود ( احتمالاً منظور بیشتر ماموریتهای CAS) حالا این آمار بعد از سال 1983 به مراتب وخیم تر هم میشود . نیروی هوایی عراق از ابتدای این سال تعداد سورتی های پرواز خودش را از 65 به 150 رساند و این رقم در سه سال بعد به رقمی در حدود 250 سورتی رسید . این از وضعیت نیروی هوایی . به نظرم عراق یک استراتژی دو گانه را دنبال می کرد . از یک طرف با افزایش بی حدو حصر توان هوایی بخوبی عرصه را در اجرای تحرکات زمینی از ما می گرفت و هم با وارد کردن نیروی هوایی ایران به یک جنگ فرسایشی شدید ، بتدریج توان رزمی آن را تحلیل برد ( که با توجه به وضعیت سازمان رزمی نیروی هوایی در سالهای آخر جنگ و افزایش تعداد حملات هوایی عراق که در پست قبلی عرض شد ) در مرزها ما را تحت فشار گذاشت و از طرف دیگر با استفاده از موشکهای سری اسکاد و بعدها گونه های العباس و الحسین ، عقبه ما را در شهرهای دورتر از جبهه ( که باز هم در نمودار ها مشخص هست ) زیرآتش گرفت . بخوبی ملاحضه می فرمایید که روند استفاده عراق از موشک های بالستیک ( تعداد حملات موشکی و نه تعداد موشکهای شلیک شده ) از میانه جنگ تا پایان یک روند افزایشی بوده . در کنار این مساله ماهیت اهدافی که عراقی ها آنها را موردداصابت قرار می دادند هم در کنار این آمار بگذارید که در پست قبلی بدان اشاره شد باز هم یک آمار جالب توجه تر . تا جایی که اطلاع دارم ، عراق ابتدا از موشکهای سری فراگ -7 استفاده می کرد و طبق آمار در طول جنگ چیزی در حدود 67 فروند موشک فراگ شلیک شد که به اذعان خدمه این سلاح ها ، تا آخر جنگ راهی برای افزایش دقت آنها پیدا نشد ولی با ورود اسکاد ها ( سری سی و بعدها احتمالاً سری دی ) ورق بطور کامل برگشت و ارتش این کشور با هدف تخریب روحیه مردمی در شهرهایی که از جبهه فاصله داشتند ، شروع به استفاده از موشک کرد . خوب ، احتمالاً یک نتیجه طبیعی از این آمار این هست که موشکهای بالستیک عمدتاً یک سلاح تهاجمی برای از میان بردن تمرکز دشمن استفاده شد ( دقیقاً کاری که موشکهای وی-2 ورماخت قرار بود انجام دهند که خوب ، متفقین با استفاده درست از نیروی هوایی ، در کنار بدشانسی های آلمانی ها در حوزه فنی ، تاثیر آن را به حداقل ممکن کاهش دادند ) این نمودار هم روند شلیک موشکهای بالستیک ج.ا.ایران در جنگ با عراق بوده و این آمار بخوبی نشاندهنده این هست که هراندازه توان رزمی نیروی هوایی کاهش پیدا کرد ، استفاده ما از موشکهای بالستیک بیشتر شد (اشاره به نمودار درپست قبلی ) تفاوت دیدگاه بنده و شما در همین هست . نظر شخصی بنده این هست ، ماهیت موشک بالستیک بعنوان یک سلاح تهاجمی و ابزار برای اجرای استراتژی ضربه نخست ، بعنوان یک TERROR WEAPON هست . یعنی هدف قرار دادن نقطه ضعف همه واحدهای سیاسی ، یعنی شهرهای مهم که جمعیت در آن متمرکز هستند و گرفتن تلفات از دشمن تا تمرکز سیاستمداران از جبهه های جنگ به کنترل وضعیت داخلی معطوف شود . همین یک نکته برای خودش مبحث جالبی هست و عراق هم همین راهبرد را دنبال می کرد ، چون بخوبی می دانست که موشکهایش دقت کافی را ندارند . نکته : جالب هست ، یک بنده خدایی هست به اسم " حجت ایروانی " ایشان از رزمندگان دفاع مقدس و از دیده بانان توپخانه سپاه بودند . ( جمله ایشان نقل به مضمون از کتاب " آتش به اختیار " نقل میشود : زمانی که ایشان در یک عملیات برون مرزی برای مدت کوتاهی به اسارت در می آیند ، بازجوی عراقی از ایشان در خصوص محل اصابت موشکها سئوال می کند که آیا موشکهای عراقی به پادگان یا مراکز نظامی برخورد کرده یا خیر که جواب ایشان هم براین مساله متمرکز بود که خیر ، بیشتر مراکز غیر نظامی از میان رفتند . چون فرمودید " فرض " ، بنده هم بر اساس همین فرض عرض می کنم : اگر ساختارهای موازی وجود نداشت ، اگر ساختار یادگیرنده بود ، اگر حقیقتاً و نه زبانی ، از تجارب ارزشمند دفاع مقدس و حتی دیگران (بدون اینکه تعصبات مشعشعی را وارد تحلیل های علمی کنیم ) استفاده می شد ، وضعیت امروز ، این نبود . بحث بودجه ای مربوط به دوستانی هست که در زمینه بودجه ریزی تخصص دارند و بنده قصد ورود را به آن ندارم ، چون مطالعه در این باره در حداقل میزان خودش قرار دارد ، اما مشخصاً حذف هزینه های نامطلوب که ناشی از حذف پروژه های آنچنانی !!!!! است ، در کنار وجود یک مدیریت ویژه که در آن جوانان خوشفکر ما در همه تخصص ها در عرصه اجرایی قرار داشته باشند و آنهایی که از تجربه بیشتری برخوردارند در رده ستادی با بهره گیری از همین استعدادها ، بدون گیر کردن در بوروکراسی خُرد کننده فعلی که در ساختار دفاعی ما به عینه دیده میشود ، مسیر برنامه ریزی شده ای را دنبال کنند ، شاید میشد ،امیدوار بود که ساختار دفاعی بدون توجه به گرایش سیاسی دولتهایی که بر سرکار می آیند ، به شکل پیوسته به جلو رود . در خصوص روابط سیاسی : این مفهوم برای خودش یک پدیده مستقل در عین مرتبط بودن با مفاهیم قبلی است . بارها به مفهوم دیپلماسی دفاعی اشاره شد و باید این مفهوم را مورد بررسی قرار داد و تجارب موجود را که با هزینه های گزاف بدست آمده مرور کرد ( حالا چه برای خود ما و چه برای دیگران ، فارغ از اینکه چه مشکلاتی با آنها داریم ) پی نوشت : 1- غرض از این پست نسبتاً طولانی و خسته کننده و یک مقدار تلخ ، این بود که مراجعه به گذشته و بهره گیری از تجارب دیگران تا چه اندازه اهمیت دارد . 2- آمار ارائه شده در خصوص تعداد سورتی های پرواز از سوی منابع غربی هست و بدلیل عدم وجود منابع داخلی ( که اصولاً اطلاع ندارم که چرا دوستان در نیروی هوایی علاقه ای به ارائه این اطلاعات در قالب کتاب برای انتقال به نسلهای آبنده ندارند ) صرفاً از آنها استفاده شده . 3- مسلماً این پست بازتاب تمام نظرات بنده نیست و بدلیل کمبود زمان ، مطالعه بیشتری را می طلبد . 4- چند روز پیش یکی از دوستان صفحه ویکی ژنرال ماتیس ( وزیر دفاع ایالات متحده ) را در استاتوس گذاشت که ازمیان چند ده سطر این جمله مورد توجه بنده قرار گرفت الف : داشتن یک کتابخانه شخصی که زمانی ۷۰۰۰ جلد کتاب داشت، ب: و میل شدید به دادن فهرستی از کتابها به تفنگداران تحت فرمانش که مطالعهشان اجباری بود معروف است حالا سئوال این هست ، صرف نظر از حواشی روابط ما با این کشور ، کدامیک از عزیزان ما در نیروی های مسلح ، چنین ویژگی را دارند یا خواهند داشت ؟؟؟ 5- یک مزاح بسیار کوچک :winking: ، بنده در پستهای قبلی 3 سئوال را مطرح کردم ، اگر دوستان تمایل دارند ، یک مقدار روی سئوالات تمرکز کنند ، ببیند جوابی برای آنها وجود دارد ؟؟؟
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم یک مقدار از درون کتابها و مقالات مستند بیرون آمده و سری به واقعیتهای میدانی می زنیم ، شاید ( البته با احتمال بسیار پایین و اندک ) تاثیر گذاشت . بعد سایر دوستان ، خودشان مقایسه کنند توان هوایی ائتلاف احتمالی بر علیه ایران ( چه بلحاظ کمی و چه بلحاظ کیفی ) ، موقعیت استقرار ، توان آتش ، گستره تاسیسات کلیدی ما ( چیزی در حدود 5000 هدف که بعنوان اهداف با اهمیت بالا شناخته شدند و موارد دیگر ..... شمار حملات هوایی شش ماه سال (1359) : 413 مرتبه شمار حملات هوایی در سال اول (1360 ) : 571 مرتبه شمار حملات هوایی در سال دوم (1361) : 476 مرتبه شمار حملات هوایی در سال سوم (1362 ) : 260 مرتبه شمار حملات هوایی در سال چهارم (1363) : 246 مرتبه شمار حملات هوایی در سال پنجم (1364) : 790مرتبه شمار حملات هوایی در سال ششم (1365) : 962مرتبه شمار حملات هوایی در سال هفتم (1366) : 745مرتبه شمار حملات هوایی در سال هشتم (1367) : 306مرتبه نمودار جالبی هست ، بخصوص در سالهای 1364 ، 1365 و 1366 که دقیقاً منطبق بر سالهای اوج توان هوایی ارتش بعث و ضعف ما در حوزه نیروی هوایی قرار دارد . هر چند این وضعیت به هیچ عنوانی از ارزش رشادتهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه محدودیتها ، کم نمی کند . قطعاً دوستان بخوبی به یاد می آورند که وضعیت به چه شکل بود ، بویژه دوستان در تهران و شهرهای مرزی کمیت حملات نیروی هوایی عراق به شهرهای ایران ( مخصوصا ً آبادان و اهواز ) شهدای غیر نظامی جمهوری اسلامی ایران به تفکیک شهرها طبق آمار منتشر شده ، 63 درصد حملات عراق به ایران ، در قالب حملات هوایی ، 9/4 درصد در قالب حملات موشکی و 9/1 درصد در قالب حملات توپخانه ای صورت پذیرفته است نکته : این درصد ها بخوبی وزن حملات عراق را نشان می دهد و این برای دوستان نکته سنج ، یک علامت راهنمای جالب است که انشاا... در زمان خودش ، بدان خواهیم پرداخت . پی نوشت : 1-این بیلان ، در حالی صورت گرفته که نیروی هوایی ایران ، دفاع مقدس را با حداقل 400 فروند پرنده آغاز کرده ( طبق آمار مندرج در کتاب سپهبد آذربرزین تا سال 1355 ، نیروی هوایی ایران 12 گردان شکاری شامل جنگنده های روز و مدرن در اختیار داشت که این آمار با کمی تغییر در آغاز جنگ با عراق صدق می کند ) 2- با این بیلان و عملکرد ، قضاوت کنید که وضعیت فعلی ما در یک درگیری احتمالی ( حتی محدود ) با این طرح های مشعشع که طرفدار هم زیاد دارد ، چگونه است !!!! مگر اینکه یک تغییر مسیر اصلی صورت بگیرد !!!! 3- بیشتر از 32277 نفر غیر نظامی در جریان این حملات جان خودشان را از دست دادند ، حالا صرف نظراز آسیبهای اجتماعی که خودش بحث مفصلی هست ، این آمار و بیلان درس عبرتی برای یکسری نیست ؟؟؟؟!!!!
-
1 پسندیده شدهتاریخچه مختصر زیرسطحی های باری اس اس -163 اگر چه ایده استفاده از زیردریایی های باری ، یک ایده منحصر بفرد آلمانی بشمار میرود ، اما در جریان جنگ دوم جهانی ، چند نیروی دریایی و یک ارتش ، این مفهوم جذاب را دنبال و گسترش دادند . بعنوان مثال ، نیروی دریایی ایالات متحده ، با استفاده از زیردریایی های باری ، بخش عمده ای از ماموریتهای لجستیکی ، به منظور حمل مهمات و تجهیزات به پادگان تحت محاصره خود ، واقع در جزیره Corregidor ( خلیج مانیل) و در جریان نبردهای صورت گرفته در این منطقه به سال 1942 را به انجام رساند . این زیردریایی ، درزمان حرکت بسوی این جزیره ، مهمات و آذوقه مورد نیاز را بار زده و پس از تخلیه محموله در مقصد ، پرسنل غیر ضروری ، نظیر پرستاران ارتش ، متخصصان ارتباطات محرمانه و شمش های طلای موجود را با خود به یک بندر امن ، منتقل می نمودند ، هر چند تعدادی مشخصی از این نوع زیردریایی ها ، توسط نیروی دریایی سلطنتی ژاپن ، کشف و هدف اژدر قرار گرفته و منهدم شدند . پس از این تجربه موفق در اجرای عملیات پشتیبانی ، رییس جمهور ، فرانکلین دلانو روزولت ، به فرماندهی وقت نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، فرمان داد تا فناوری زیردریایی های باری را تا آخرین حد ممکن ، توسعه دهد . در همین راستا ، 3 فروند زیردریایی کلاس باراکودا SS-163 ، بدین منظور تولید و بخدمت گرفته شد ، اما بدلیل تغییر روند جنگ ، هرگز در نقش اصلی خود بکار گرفته نشدند و تا پایان جنگ دوم جهانی ، اجرای ماموریتهای شناسایی در طول آبهای ساحلی ایالات متحده ، را برعهده گرفتند . در آنسوی جبهه ، پس از آغاز حملات نیروهای ارتش ایالات متحده در شرق آسیا در اوت سال 1942 ، اینبار نوبت نیروی دریایی آمریکا بود که با محاصره جزایر اشغال شده توسط ارتش ژاپن ، دشمن را وادار کند تا با استفاده از زیردریایی های باری ، به پادگان های محاصره شده در جزایر سلیمان ، کمک نماید . این رویداد موجب شد تا نیروی دریایی و ارتش ژاپن ، بصورت مشترک ، دست به توسعه سریع زیرسطحی های باری در کلاس های متفاوت زنند که تعدادی از این طرح ها در خط تولید قرار گرفت و خدمات گسترده ای را ارائه داد . در اینسوی کره زمین ، نیروی دریایی آلمان ، بعنوان مبدع اصلی ایده زیردریایی های باری ، در جریان حمله به کشورهای حوزه اسکاندیناوی ، از جمله نروژ به سال 1940 ، از هفت فروند زیردریایی باری برای حمل مهمات ، روغن و سوخت هواپیما و همچنین قطعات یدکی برای ناوشکن های ناوگان سطحی نیروی دریایی که درزمان حمله به نارویک ، توسط آتش توپخانه ساحلی بخشی از ارتش نروژ و حملات نیروی دریایی و هوایی بریتانیا ، آسیب دیده بودند ، استفاده نمودند . نکته جالب در اینجا بود که هم آلمانی ها و هم ژاپنی ها ، پیشگام حمل محموله ها با اولویت بالا میان خود بشمار می آمدند ، تا جایی که نیروی دریایی آلمان ، بعلت نیاز های ضروری تر جنگ از یکسو و نیاز به ایجاد یک پل ارتباطی با ارتش ژاپن در آنسوی کره زمین ، دست نیاز بسوی نیروی دریایی ایتالیا دراز نمود و با ایجاد تغییراتی در زیردریایی های ایتالیایی ، از آنها بعنوان زیرسطحی های باری استفاده برد . نقش بسیار حیاتی این زیردریایی ها ، برای دولتهای محور ، در میانه های جنگ ، بطور کامل به اثبات رسید ، چرا که با به دام افتادن بخشی از ارتشهای ورماخت در تونس ( ماه مه 1943 ) ، سرفرماندهی ارتش با صدور یک فرمان با اولویت بالا، از این شناورها برای حمل بنزین ، قطعات یدکی برای تانکها (بویژه تانکهای تایگر ) از بنادر ایتالیا به شما آفریقا ، در حالی که هوا و سطح دریا ، در اختیار متفقین بود ، بهره می بردند . یو-594 در جریان جنگ دوم جهانی ، نیروی دریایی آلمان ، به شکل تخصصی و ویژه ، طرح های مربوط به این شناورهای زیرسطحی را در چند کلاس متنوع ، به نمایش گذاشت . به شکل تاریخی ، از این شناورها ، با عنوان " گاوهای شیرده " نام برده می شد که ماموریت داشتند تا سوخت ، اژدر و سایر تجهیزات مورد نیاز را برای کاروان های زیردریایی های نیروی دریایی که در آتلانتیک ، سواحل ایالات متحده ، دریای کارائیب و اقیانوس هند ، عمل می نمودند ، تامین نمایند . برهمین اساس ، نخستین گاو شیرده آلمانی به کُد U-459 ، از کلاس XIV ، به شکل ویژه برای این ماموریت طراحی و ساخته شد . این زیردریایی ، در آوریل 1942 تکمیل گردید و بر خلاف اسلاف خود ، بزرگتر ،اما فاقد حمل و شلیک اژدر بود ،اما برای حفاظت در برابر حملات هایی ، به یک قبضه تیربار ضد هوایی ، مسلح می گردید . این شناور آلمانی ، می توانست با حمل 500 تن سوخت ، زمان ماندگاری دوازده فروند زیردریایی کلاس VII را ، چهار هفته و 5 فروند زیردریایی کلاس XI را برای 8 هفته ، در دریا ، بیشتر نماید . علاوه برسوخت ، در خارج از بدنه تحت فشار این شناور زیرسطحی ، محفظه هایی برای حمل اژدرهای اضافی ،نیز وجود داشت . زیردریایی یو-459 ، نخستین سوخت رسانی خود را به تاریخ 22 آوریل 1942 نزدیک 500 ناتیکال مایلی (925 کیلومتری ) شمال شرقی جزیره برمودا در کارائیب ، به ثبت رساند . در مجموع ، زیرسطحی فوق ، در این ماموریت و قبل از بازگشت به پایگاه اصلی خود در فرانسه ، به 14 زیردریایی دیگر سوخت رساند . اما مشکلی که پدید آمد ، این بود که زیردریایی ها در زمان سوخت گیری ، می بایست در یک محل تجمع می کردند که آنها را نسبت به حملات هوایی احتمالی متفقین ، با توجه به تسلط دشمن بر مخابرات محرمانه انیگما ، آسیب پذیر می نمود . علیرغم این مساله ، 10 فروند از کلاس XIV تولید گشت ولی همه آنها توسط نیروی دریایی و هوایی متفقین غرق شدند ، تا جایی که آلمانی ها بالاجبار با تغییر تعدای از زیرسطحی های رزمی ، از آنها در نقش جدید ، استفاده می کردند . به منظور انتقال محموله های ویژه به شرق دور (ژاپن) ، نیروی دریایی آلمان ، پروژه طراحی و ساخت شناور های باری کلاس XX را نیز در دستور کار خود قرار داد . این زیردریایی ها ، با وزن جابه جایی سطحی 2700تن براحتی می توانستند محموله ای به وزن 50 تن را در بخش خارجی بدن حمل نمایند . اولین فروند از این کلاس ، در اوت 1944 آمده شد و قرار بود تا با نرخ 3 فروند در هرماه ، به نیروی دریایی تحویل داده شود . در نهایت ، این پروژه می بایست با تحویل کمتراز 200 فروند زیردریایی ، به اتمام می رسید اما تولید این شناورها ، بدلیل تخصیص منابع به طرح با اولویت بالای زیردریایی کلاس XXI و همچنین تاخیرهای پی درپی در ساخت استراکچر اصلی ، رها گردید. اگر چه این پروژه دنبال نشد ،اما طرح اصلی زیردریایی کلاس XXI، نقش انکار ناپذیری در توسعه فناوری شناورهای زیرسطحی دو قدرت برآمده از جنگ ( ایالات متحده و اتحاد شوروی ) را بر عهده داشت . براساس اطلاعات منتشر شده ، در طرح اولیه زیردریایی های باری که برای نیروی دریایی آلمان در نظر گرفته شده بود ، بخش عمده ای محموله های باری ، می بایست به شکل ذخیره سازی مرطوب ( خارج از بدنه اصلی ) صورت می گرفت . با این وصف ، در درون بدنه اصلی ( تحت فشار ) ، تنها 220 مترمکعب فضا برای ذخیره سازی 50 تن محموله موجود بود .با اتمام طراحی ها ، تولید سه فروند زیردریایی ( با کُدهای U-1702 / U-1701 /U-1703) با آغاز سال 1943 میلادی ، در کارخانجات Germaniawerft مستقر در بندر " کیل" شروع شد ، اما بدلیل شرایط ویژه جنگ ، تعداد بیشتری تکمیل نگردید. در میان زیرسطحی های آلمانی ویژه حمل بار ، شاید دو گونه XXID برای حمل سوخت ( گاو شیرده) و گونه XXIE (برای حمل مهمات و ...) از سایر نمونه های تولید شده یا تغییر شکل یافته ، جالب تر به نظر رسند ، چرا که علی الظاهر در این دو نمونه ، می توانستند در وضعیت غوطه وری باهدف جلوگیری از غافلگیر شدن توسط دشمن ، تجهیزات و سوخت را به زیردریایی های رزمی منتقل کنند . بنابراین ، استراکچر گونه اولیه XXID با حفظ بدنه تحت فشار زیردریایی XXI ، و آرایش داخلی در عین حذف لوله های اژدرافکن و سیستم بارگذاری آنها ، بزرگتر گردید .( نظیر زیردریایی دویچلند در جنگ نخست جهانی ) ، اما برای دفاع از خود ، یک یک قبضه توپ ضد هوایی مسلح می گردید . البته در نمونه های بعدی ، تغییرات مهمتری ، نظیر اضافه نمودن مجدد لوله های اژدرافکن برای مقابله با شناوری های ضد زیردریایی صورت پذیرفت . اگر چه این گونه بعدها بنا بر نیازهای فوری تر ، لغو شد ، با این وصف ، به منظور پشتیبانی و سرعت بخشیدن به فرآیند ساخت گونه حمل سوخت زیردریایی کلاس XXIV ، فشار زیادی بر کارخانجات کشتی سازی آلمان وارد می آمد . در این گونه ، پیکربندی اصلی کلاس XXI حفظ شد اما مساحت عرشه فوقانی آن برای حمل بار بیرونی بیشتر شد . علاوه برآن ، با هدف ایجاد فضای بیشتر برای حمل بار ، بخش عمده ای باتری های زیردریایی از تعداد استاندارد ی که بطور طبیعی این کلاس می بایست بدان مجهز می شد ، حذف گردید ، ولی همچنان ظرفیت حمل بار به آنچه که برای آن طراحی شده بود ، نزدیک هم نگردید . گونه دوم که با شناسه XXE مورد شناسایی قرار می گرفت ، ویژه حمل بار به مانند شناورهای سطحی محسوب می گردید . چیدمان داخلی این زیردریایی ، بدون تغیر ، البته با حدف اژدرافکن ها باقی ماند ، اما بدنه بیرونی برای حمل بارخارجی دچار تغییرات عمده ای شد . علاوه برآن ، برج زیردیایی مجدداً طرحی گردید ، مکان نصب تسلیحات ضد هوایی تغییر یافت و بدلیل کاهش تعداد خدمه ، فضای بیشتری برای حمل باتری و اژدر های اضافی پدید آمد . این تغییرات در مجموع قابلیت حمل 275 تن بار را برای یک سفر رفت و برگشت به شرق آسیا (شامل 125 تن لاستیک، 12 تن مولبیدن تغلیظ شده ، 67 تن زینک ، 67 تن ولفرام تغلیظ شده ، و 4 تن تجهیزات دیگر ، به این زیردریایی می داد. اما نکته جالب اینجاست که از این گونه ( کلاس XXI) تا پایان جنگ تولید نگردید . اماجزییات حیرت انگیزی از این پروژه ها ، پس از جنگ در اختیار قدرتهای پیروز (اتحاد شوروی ، ایالات متحده ، بریتانیا ) قرار گرفت و این بخصوص استراتژی نیروی دریایی اتحاد شوروی را بشدت تحت تاثیر قرار داد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبا سلام تا جایی که اطلاع دارم ، سرمنشاء این مجموعه ، از شرکت BAE سیستمز هست . این شرکت با بیش از 60 سال تجربه در حوزه فناوری های جنگ الکترونیک و تولید بیش از 10000 سیستم تاکتیکی در طیف متنوع الکترومغناطیسی ، تقریباً یک پیشگام در توسعه فناوری های مرتبط با جنگ الکترونیک برای مقابله با تهدیدات موجود و در حال ظهور بشمار میرود . براساس همین سابقه تاریخی ، در جریان برنامه نوسازی ایگل های نیروی هوایی ایالات متحده ، این شرکت ، با هدف به حداکثر رساندن اثربخشی ماموریتهای محوله و همچنین قابلیتهای بقای آن در محیطهای آلوده به تاکتیکهای جنگ الکترونیک ، بسته ارتقای این شرکت برای نوسازی ناوگان ایگل ارائه کرده است. استفاده از این بسته ارتقاء جنگ الکترونیک ، امکان استفاده از قابلیتهای جنگ الکترونیک تهاجمی و تدافعی را برای خدمه ایگلهای ارتقاء یافته ایجاد می کند . این سیستم ، به گونه ای طراحی شده که با یکپارچه کردن اطلاعات حاصل از حسگرهای مختلف از جمله گیرنده های هشدار دهنده راداری ، موقعیت یاب های جفرافیایی و هشداردهنده های محیطی ، شرایطی را ایجاد می کند تا خلبان با آگاهی به موقع از تهدید ، درمحیطهایی که سیگنالهای متراکم برای اخلال در انجام ماموریتهای هوابه زمین و هوا به هوا وجود دارند ، در زمان مقتضی از خود عکس العمل مناسب نشان دهد . تجهیز ایگلها به چنین سیستمی ، موجب خواهد شد تا این پرنده رزمی با درصد موفقیت بالاتری نسبت به پیشینیان خودش ، در عمق بیشتری از شبکه پدافندی حریف نفوذ کرده و در مقابل اقدامات ECM و ECCM دشمن ، واکنش مناسبتر و سریعتری را از خود نشان دهد . این سیستم جنگ الکترونیک ، که یک سیستم تمام دیجیتال هست ، علاوه بر غیر قابل کشف بودن نسبت به نسل گذشته خودش ، این قابلیت را دارد که با ظهور تهدیدات جدید ، با کمترین هزینه ، با انها تطبیق پیدا کرده و همچنین با شبکه های زمینی نیز یکپارچه شود . قابلیت های تعمیر و نگهداری آن در سطح بسیار بالایی قرار دارد و این مساله ، چرخه عمر طولانی را برای این مجموعه ایجاد کرده است. به دلایل فوق الذکر ، BAE سیستمز ، در تلاش هست تا این مجموعه را برای ناوگان ایگل های نیروی هوایی ایالات متحده و کشورهای دارنده این جنگنده همه کاره ، ارائه کند . این برنامه در سال 2008، همزمان با آغاز تلاشهای ارتش ایالات متحده برای توسعه نسل جدید سیستم های جنگ الکترونیک دیجیتال برای نصب بروی پلتفرمهای جدید رزمی ، در دستور کار قرار گرفت . پی نوشت : با توجه به اینکه ، در مورد ارتقاء ایگل های نیروی هوایی ایالات متحده ، قبلاً تاپیک مستقلی نداشتیم ، مجموعه دو پست ارسالی در بخش اخبار را بصورت یک تاپیک خدمت دوستان ارائه کردم . امیدوارم مورد توجه قرار گیرد .
-
1 پسندیده شدهاین تصویر ، 10 فناوری حیاتی که تاثیر بسزایی در پیشرفت صنعت هوانوردی در حوزه های حمل و نقل تجاری ، نظامی داشته اند ،را به نمایش گذاشته است . مرکز توسعه فناوری " مواد ترکیبی " ناسا ، به شکل جداگانه و ترکیبی ، فناوریهایی که تا کنون ، موجب یک انقلاب اساسی درصنعت حمل و نقل هوایی غیر نظامی و نظامی شده است را به صورت گذرا ، بررسی نموده است . این 10 فناوری عبارتند از : 1- توسعه دینامیک محاسباتی سیالات : در طول دهه 70 میلادی ، ناسا ، کدهای رایانه ای پیچیده ای را توسعه داد که این مرکز را قادر می ساخت تا با دقت بالایی ، جریان یک سیال را با استفاده از شبیه سازی های پیچیده ، به مانند بررسی و پیش بینی شکل جریان یافتن هوا بر روی بال هواپیما یا شکل حرکت سوخت پیشرانه اصلی شاتل ، پیش بینی نماید . مجموعه هایی که از کدهای دینامیک محاسباتی سیالات یا به عبارت بهتر ، CFD استفاده نمودند ، امروزه ، آن را به عنوان یک ابزار حیاتی برای مطالعه دینامیک سیالات ، بشمار می آورند . توسعه فناوری CFD ، تا حد زیادی ، زمان مورد نیاز برای آزمایش و تولید هواگردها را کاهش داده است . 2-ساختارهای موسوم به "مواد مرکب " ( کامپوزیت ): ناسا برای نخستین بار در دهه 70 میلادی ، با همکاری شرکتهای فناور محور خصوصی ، تحقیقات گسترده ای را در زمینه توسعه مواد غیر فلزی با استحکام بالا ، که می توانست جایگزین فلزات سنگین و آلومینیوم در ساختار هواگردها شود را کلید زد . مواد مرکب بتدریج جایگزین فلز در بخش هایی از سکان عمودی هواگردها ، بال ، بدنه ، پوشش موتور و درب ارابه فرود گردید . استفاده از مواد مرکب ، وزن کلی یک هواگرد را به شکل شگفت آوری کاهش می داد و به شکل طبیعی موجب کاهش مصرف سوخت و افزایش بهره وری پرنده می گردید . 3- بالچه ها : در طول دهه های 70 و 80 میلادی ، ناسا مطالعات گسترده ای را در خصوص کاربرد بالچه ها که امروزه در قسمت انتهایی بال اکثر هواگردهای نظامی ( بالگردها ) و هواگردهای غیر نظامی دیده می شود ، به انجام رساند . این نوآوری ، توسط پژوهشگر ارشد ناسا ، ریچارد وایتکومب ، در مرکز تحقیقاتی لانگلی که در آن زمان ریاست شعبه آیرودینامیک فراصوت در همپتون را برعهده داشت ، صورت گرفت . بالچه ها ، موجب کاهش جریان گردابه ای و در نتیجه بهبود جریان هوا و کاهش مصرف سوخت شده و عملکرد کلی هواگرد را افزایش می دهند . نخستین پرنده ای که با این فناوری یکپارچه شد ، جت های تجاری کوچک بودند . در اواسط دهه 80 میلادی ، شرکت بوئینگ ، با استفاده از این فناوری در نسخه پرنده افسانه ای 747 سری 400 ، برد جمبوجت های خود را افزایش داد و این خبر خوبی برای شرکتهای حمل و نقل هوایی بشمار می آمد . در بازه زمانی 1980-1979 ناسا ، آزمایشهای متعددی را با هدف اثبات کار آمدی این فناوری ، در مرکز پژوهش های درایدن ، و پایگاه هوایی ادواردز با استفاده از یکفروند نمونه نظامی بوئینگ 707 به انجام رساند که نتایج بدست آمده از این آزمایشات ، بخوبی نشان دادکه علیرغم افزایش دو برابری مسافت طی شده ، مصرف سوخت صرفاً 6.5 درصد ، افزایش داشته است . 4- ایجاد استانداردهای حفاظت در مقابل رعد و برق: در طول دو دهه 70 و 80 میلادی ، سازمان فضایی ایالات متحده ، تحقیقات و تست های گسترده ای را با هدف شناسایی شرایط متغییر جوّی و بویژه رعد و برق ، طیف گسترده جریانات القایی به هواگردها و همچنین بررسی سطح تهدیدات به انجام رساند . دادهای حاصله از این پژوهش های گسترده ، منجر به تدوین دستورالعمل هایی در حوزه طراحی هواگردهای جدید و همچنین دستورالعمل ای پروازی با هدف حفاظت از سیستم های رقومی حیاتی گردید . ریچارد وایتکومب 5- قاعده منطقه فراصوت: در طول دهه 50 میلادی ، یکی از انقلابی ترین فناوریهایی که در حوزه هوانوردی بوجود آمد ، قانون یا قاعده " منطقه یا ناحیه فراصوتی " بود که توسط ریچارد وایتکومب پایه گذاری گردید . این قاعده ، مفهومی است که به کمک آن ، طراحان هواگردها ، با شکل دهی خاص به نقطه اتصال بال به بدنه ، از ایجاد اختلال در جریان هوا جلوگیری می کنند .وایتکومب پس از طی فرآیند تحقیقاتی خود ، بدین نتیجه رسید که حذف بخشی از سطح مقطع بال که به بدنه متصل می شود ، موجب بهبود توزیع جریان هوا در سراسر طول بدنه هواگرد می شود . طراحان هواپیما با استفاده از این قاعده ، هواگردهایی را از میز نقشه کشی به مرحله عملیاتی رساندند که می توانستند بالاتر ، سریعتر و دورتر پرواز کنند . 6- شناسه توربو AE: در طول دهه 90 میلادی ، ناسا با تولید یک شناسه رایانه ای ، موفق شد تا مشکلات بالقوه آئروالاستیک بوجود آمده در تیغه های توربین های جت را با استفاده از یک شبیه سازی دو بعدی مورد شناسایی قرار دهد . این مشکلات در صورت عدم شناسایی به موقع که ناشی از خستگی فلز تیغه های کمپرسور بود ، موجب ایجاد استال یا شکستگی تیغه ها می گردید .با استفاده از این شبیه سازی ، شرکتهای سازنده پیشرانه های جت قادر بودند تا تیغه های کمپرسور را با ضخامت کمتر وسبک تر را طراحی نموده و بالطبع ، پیشرانه هایی با آلودگی و صدای کمتر وارد خطوط تولید شوند . 7- شبکه تحلیل ساختاری ناسا : در دهه 60 میلادی ، مرکز فضایی ایالات متحده ، با همکاری شرکتهای خصوصی ، یک نرم افزار ویژه را توسعه داد که مهندسان به کمک آن ، قادر بودند ساختار های متنوعی ازجمله فضاپیماها و هواگردهای نظامی و غیر نظامی را تجزیه و تحلیل نمایند . امروزه این نرم افزار ، یک ابزار استاندارد صنعتی برای تحلیل سازه هابه کمک رایانه بشمار می آید . 8-سیستم پرواز با سیم رقومی : در طول دهه 60 و70 میلادی ، محققان مرکز درایدن ، تحقیقات گسترده ای را برای توسعه سیستم پرواز باسیم رقومی ، که نسبت به سیستم های هیدرولیک سنگین و غیر قابل اعتماد ، قابل اطمینان تر محسوب می شدند به انجام رساندند . در این سیستم ، با استفاده از یک رایانه ، دستورات خلبان به سطح کنترل هواپیما ، از طریق شبکه ای از سیم ها انتقال می یافت . این پروژه تحقیقاتی در سالهای دهه 70 میلادی ( 1973-1972) که با استفاده از یکفروند جنگنده F-8 انجام می شد ، مفاهیم اساسی سیستم های کنترل تمام الکتریکی را پدید آورد که در حال حاضر ، تقریباً در تمامی پرنده های مدرن بلند پرواز تجاری و نظامی مورد استفاده قرار می گیرند . شاتل های فضایی ، پیشرو استفاده از چنین سیستم هایی محسوب می شوند . 9-کابین شیشه ای : در طول دهه 70 و 80 میلادی ، ناسا بعنوان یک مجموعه پیشرو ، فناوری استفاده از یک یا چند صفحه نمایش پیشرفته در کابین خلبان که می بایست جایگزین تعداد بی شماری از نشانگرهای آنالوگ می شد را توسعه داد . این فناوری که از همان ابتدا به " کابین شیشه ای" مشهور شد ، رویکردی نوآورانه بشمار می آمد که با استفاده از صفحات نمایش LCD ، تصویری یکپارچه از وضعیت همه سیستمهای هواپیما را در اختیار خلبان قرار می داد . کابین شیشه ای تدریجاً به یک عنصر جدانشدنی در طراحی هواگردهای تجاری ، نظامی و حتی ناوگان شاتل های فضایی شد. 10 – سازه هوایی فوق بحرانی : در طول دهه 60 و 70 میلادی ، ریچارد وایتکومب، رهبری گروهی از محققان ناسا را برای توسعه و تست یکسری سازه های هوایی منحصر به فرد ( شامل بال و بدنه ) با هدف طراحی هواگرد تجاری مافوق صوت را جهت تسهیل حمل و نقل و همچنین کاهش پسا را برعهده داشت . این تستها در نهایت منجر به تولید سازه های هوایی فوق بحرانی شد . طراحی این سازه ها به گونه ای بود که برای کاهش پسا ، بال بصورت یکپارچه با بدنه طراحی می گردید که این مساله موجب بهبود عملکرد هواگرد در سرعتهای پیمایشی می شد . این سازه ها در مقایسه با بال های متعارف ، پهن تر بوده و سطوحی که در معرض برخورد با جریان هوا بودند ( بعنوان مثال لبه فرار ) با خصوصیات آیرودینامیکی بهتری طراحی می شدند . این آزمایشات که در مرکز تحقیقات درایدن به انجام می رسید ، بخوبی نشان داد که هواگردهای طراحی شده با ویژگی های فوق ، به نسبت طراحی سنتی ، سرعت پیمایشی بیشتر و 15 درصد کاهش مصرف سوخت را دارا هستند . به همین دلیل ، استفاده از سازه های هوایی فوق بحرانی ، برای طراحی هواگردهای تجاری مافوق صوت ، بهترین گزینه بشمار می آیند . منبع : www.nasa.gov
-
1 پسندیده شدهبا سلام در حقیقت برای تشریح جریان گردابه ای ، باید اصول و ماهیت شکل جریان هوا روی بال هواگردها را بطور کامل عرض کنم و این نیازمند تسلط کامل روی دانشی هست که بنده فاقد آن هستم ( بدلیل ماهیت سیر مطالعاتی بنده که فنی نیست ) با این حال به شکل محدود خدمت شما عرص می کنم . 1- اینکه گفته می شود پروردگار ، خالق آسمان ها وزمین است و این بشر ناچیز و ضعیف ، با الهام از خلقت و آفرینش خداوند ، فناوری مورد نیاز خودش را توسعه می دهد ، شکی در این نیست این پرنده شکاری ، با توجه به آیرودینامیک بی نظیرش ، ساعتها و با صرف کمترین انرژی قادر به پرواز در ارتفاعات و سرعتهای مختلف است ، عمدتاً به دلیل زاویه قرار گیری بال به کالبد اصلی و همچنین زاویه قرار گیری شاهپرهای اصلی در نوک بال است ( باشد که انسان از این شاهکار طبیعت که خالق آن پروردگار بزرگ است ، پند گیرد ) 2- برای بررسی جریان هوای روی بال ، شما باید مساحت بال ، سازه هوایی ( ایرفویل ) ، دهانه بال ( وینگ اسپن) ، نسبت منظری ، نسبت مخروطی ، زاویه نصب بال ( عقبگرد یا جلوگرد) ، پیچش ، زاویه نصب بال را بدانید . بالک ابزاری است که در نوک بالهای هواپیما استفاده میشود. بالک یک سطح عمودی اضافی روی نوک بال است که یک گوشه آن به سمت بالا است و ممکن است زاویه درونی یا بیرونی داشته باشد و در اندازهها و شکلهای گوناگون برای کاراییهای متفاوت طراحی میشود. این ابزار معمولاً از ۵۰ درصد نوک بال نصب میشود زیرا شارش هوا از ۵۰ درصد لبه حمله به سمت لبه فرار منحرف میشود و ایجاد عارضهای به نام جریان گردابی یا گردابه میکند. این عارضه در اطراف بال که از زیر بال به سطح کوژی (camber) بالک برخورد میکند یک نیرویی تولید میکند که زاویه درونی و کمی رو به جلو دارد شبیه به بادبان قایق بادبانی . این گردابهها باعث ایجاد پسا میشود که در نتیجه هواپیما نیاز به نیروی برآی بیشتری پیدا میکند. بالک موجب میشود جریان گردابی لبه بال به اندازه قابل توجهی کاهش یابد و بازده بال ثابت، بیشتر شود. بالک جریان هوای نزدیک نوک بال را اصلاح میکند و نیروی پسا را کاهش میدهد. همچنین ابزار Wing tip میتوانند خصوصیات سطوح کنترل را افزایش داده و در نتیجه ایمنی را بالا ببرند. بالک اثر Aspect Ratio را افزایش میدهد بدون آنکه Wing span را افزایش دهد زیرا در بعضی مواقع span زیاد باعث عدم عبور هواپیما از درهای آشیانه فرودگاه میشود. اما با این وجود در بعضی مواقع افزایش span سودمندترین راه است. بالک جریان هوایی را که از روی بال عبور می-کند و نزدیک به نوک بال است، صاف میکند و پسا را کاهش میدهد. این امر موجب صرفهجویی در مصرف سوخت میشود. در Glider سرعت حرکت در مسافت ، را افزایش میدهد. مطالعات هوانوردی آمریکا نشان میدهد که یک بهبودی در بهرهوری سوخت، مستقیماً با افزایش نسبت نیروی برآر به پسار رابطه دارد. (L/D). بالک وارد نه یک نوع دیگر از ضایعکنندهها انرژی در بالک گردابهای است تا به hrust کمک کند. این همکاری اگر چه کم ولی در افزایش عمر یک هواپیما بسیار با ارزش است. بالک مقاومت جریان گردابی را نیز کم میکند. این خصیصهٔ بسیار خوبی است زیرا این جریان turbolance میتواند باعث فقدان کنترل و نهایتاً تصادف به ویژه در نزدیکی های فرودگاه شود. جریان گردابی در جائیکه سرعت هواپیما آهسته و نزدیک به باند فرود میشود و یا انحراف سرعت زیاد است، قویتر است و کمترین فضای مورد نیاز بین هواپیما و فرودگاه وجود دارد. بالک کوچک گشتزنی و سفر در فواصل طولانی مناسبتر است زیرا مصرف سوخت اقتصادیتر میشود. پی نوشت : اگر نقص یا کمبودی در این زمینه هست ، دوستان تصحیح کنند .
-
1 پسندیده شدهبا سلام - ضمن تشکر از بابت تحلیل بسیار جالب شما - با این حال چند نکته را باید خدمت جنابعالی عرض بکنم : نکته یکم : اصولا" آلمانی ها بدلیل واقع شدن در مرکز اروپا بلحاط جغرافیایی ، یک احساس برتری نسبت به همسایگان خود احساس می کردند و هنوز هم می کنند . حتی با وجود اینکه قیصر ویلهلم ، بلحاظ خانوادگی با خاندان سلطنتی بریتانیا و سایر کشورهایی اروپایی نسبت خانوادگی نیزداشت ، اما یک برتری جویی خاص نسبت به این کشور در اذهان آلمانی ها نسبت به بقیه اروپا ، بویژه بریتانیا وجود داشت و هنوز هم دارد . این مساله در کنار رقابتهای استعماری در قرن نوزدهم ، موجب بروز مسائلی شد که در نهایت به یک مسابقه تسلیحاتی و بروز دو جنگ جهانی انجامید . نکته دوم : البته در این زمینه یک مقداری با شما موافق نیستم - استدلال شما در این مورد که ورماخت کاری با اسراء نداشت ، مستند نیست . بنده استناد می کنم به ژورنال یادداشت های ژنرال فرانتس هالدر در مورد سیاست ورماخت در مورد اسرا ، بویژه اسیران روس و بازهم بطور خاص ،کمیسرهای سیاسی ارش سرخ که به اسارت در می آمدند . یا فرمان مشهور "کماندوها " که توسط هیتلر به واحدهای اس اس و ورماخت ابلاغ شد و بدلیل حساسیت موضوع و قوانین مربوط به نوع رفتار با اسیران جنگی دشمن مندرج در قوانین ژنو ، بطور شفاهی ابلاغ گردید و این نیروها ماموریت داشتند تا در صورت برخورد با واحدهای کماندویی متفقین ، بسرعت با ایجاد یک دادگاه صحرایی ، دشمن را در محل ، اعدام کنند . نکته سوم : در ارتباط با متفقین هم ، استدالال جنابعالی کاملا" صحیح است و نمونه ان بمباران شهر درسدن با مهمات آتش زا توسط بمب افکنهای انگلیسی وآمریکایی بود . نکته چهارم : در ارتباط با دستیابی زودتر آلمان به بمب اتم ، صرفا" اطلاعات منتشره از سوی متفقین در دسترس قرار دارد و متاسفانه اسناد اصلی آلمانی منتشر نشده است است ولی طرح های مربوط به بمباران نیویورک توسط موشکهای قاره پیمای v-4 یا (a-4) که تحت نام پروژه " زنگر" انجام می شد و تلاش برای ساخت بمب افکن دوربرد " آمریکا " توسط لوفت وافه و یا استفاده از موشکهای وی-2 قابل حمل توسط زیردریایی ، این قصد آلمان را افشاء می کند .( در ضمن در فیلم کاپیتان آمریکا (1) ، در سکانسهای پایانی ، شخصیت بد ماجرا ، سوار یک بمب افکن شش موتوره جت می شود که قرار ست به آمریکا حمله کند ، ان هواپیمایی که مشاهده کردید ، واقعا" از روی یک طرح آلمانی طراحی شده بود ) طرح محاسبانی طراحان شرکت مسر اشمیت برای تخمین برد بمب افکن های ME-264 V1 جهت بمباران اهداف در فواصل دور بمب افکن ME-246 V1 AMERICA که برای حمل یک بمب اتمی به نیویورک طراحی شده بود ( به شباهت ان با بمب افکن B-29 دقت کنید ) محدوده تخمینی بمب افکن های در دست طراحی توسط شرکت های هواپیماسازی آلمانی نظیر مسر اشمیت ، دورنیر طرح مربوط به حمل موشک V2 توسط زیردریایی های کلاس VII C به سواحل ایالات متحده و شلیک بسمت خاک آمریکا محدوده محاسباتی برخورد بمب اتمی به نیویورک و شعاع تخریب احتمالی نکته پنجم : در ارتباط با دستور هیتلر مبنی بر توقف ساخت بمب اتمی باید گفت که پس از حمله واحدهای کماندویی بریتانیا به تاسیسات آب سنگین موجود در کشور نروژ و انهدام ذخیره حیاتی آب سنگین و زمان بر بودن تولید این ماده ، عملا" ساخت بمب در آلمان متوقف گردید و علاوه بر آن نیازهای حیاتی تر آلمان در جنگ موجب کاهش بودجه مورد نیاز آن شد . با تشکر :rose: :rose: :rose: :rose: :rose:
-
1 پسندیده شدهاین کلاهک ها از یک پوسته فلزی نازک که درون آن از مواد منفجره پر شده، ساخته شده است. در قسمت جلوی مواد منفجره یک گودی مخروطی شکل با روکش فلزی وجود دارد(البته ممکن است با پیکربندیهای دیگری هم برخورد کنیم) و چاشنی هم در قسمت ته قرار می گیرد. اثر چنین شکلی، متمرکز کردن یک نیروی جت با فشار بسیار زیاد و بصورت خمیری شکل به سمت هدف و در نتیجه نفوذ در آن است. عملکرد خرج گود به این صورت است که پس از انفجار چاشنی و به تبع آن انفجار مواد منفجره داخل خرج، به علت فشار بالای ایجاد شده ساختار مخروط از هم پاشیده و از قسمت نوک شروع به تخریب می نماید و ذرات فلز با سرعت بسیار بالا به سمت هدف روانه می شوند (سرعت آنها در جلو از 5000 تا 7000 متر بر ثانیه می باشد ولی قسمت دنباله آن کندتر بوده و مانند یک گلوله با سرعت 500 متر بر ثانیه حرکت می نماید) در این زمان مخروط به هر سه حالت ماده در طبیعت تبدیل می شود ، قسمتهایی از آن که در مجاورت گازهای داغ ناشی از انفجار قرار دارند به حالت گاز در می آیند قسمت هایی از آن نیز به شکل مایع در می آیند و بالاخره قسمت عمده ای از آن به شکل خمیری (حالت مابین جامد و مایع) در آمده و به سمت جلو حرکت می¬کنند. این نوع از کلاهک ها اساسا برعلیه اهداف سخت از قبیل زره ها به کار می روند ولی شکل اصلاح شده آن می تواند بر علیه اهداف دریایی یا هوایی بسیار موفق باشد. مقادیر زیر مقایسه ای از اثرات و نیازمندی های خرج های گود بر علیه اهداف زمینی و هوایی را بدست می دهد: /هدف زرهی/ /هدف هوایی/ زاویه مخروط/ 60-40/ / 90+/ قطر مخروط( در پایین آن)/ /200mm/ /125mm/ جنس مخروط/ /مس/ /آلومینیوم/ ضخامت مخروط/ /12mm/ /2mm/ نوع جت(دنباله)/ /کوتاه و باریک/ /طویل و ضخیم/ برای اهداف هوایی یک جت طویل و ضخیم همراه با زمان حرکت طولانی(البته در مقیاس خودش) مورد نیاز است . این برای کاهش فاصله عدم اصابت و استفاده از آلومینیوم به منظور افزایش اثر آتش زایی بر علیه اهداف هوایی است. امروزه از کلاهک های خرج گود دو مرحله ای برای نفوذ به زره های سرامیکی و واکنش دهنده تانکها استفاده می شود خرج اول (کوچکتر) زره سرامیکی یا واکنش دهنده را می شکافد و خرج دوم (بزرگتر) زره اصلی را شکاف داده و به داخل تانک نفوذ می کند. با تشکر از توجه شما ما هر چه كرديم اين جدول ما به هم ريخت نمي دونم چطوري درستش كنم فقط اينو بگم كه اعداد اولي مربوط به مخروط اهداف زرهي و اعداد دوم مربوط به مخروط اهداف هوايي هستند. منبع(با کمی اضافات): Guided Weapons; R.G.Lee & T.K.Garland
-
1 پسندیده شدهبا سلام ضمن تشکر از دوستان بابت اظهار نظراتشان برای روشن شدن بیشتر ماجرا باید گفت : 1- به طور کلی در حوزه ادبیات راهبردی مفهومی وجود دارد به نام " توازن وحشت " ، این توازن وحشت در دوران جنگ جهانی دوم با مفاهیمی نظیر یگان بمب افکن ( بریتانیا ) ، موشکهای زمین به زمین وی-2 // زیردریایی های الکتریکی ( آلمان ) و دردوران جنگ سرد با ( تسلیحات غیر متعارف ش.م.ر) شناخته می شود . 2- اما این مفهوم در دوران پس از جنگ سرد مقداری تغییر نمود ، چرا که با از میان رفتن ساختار دو قطبی جهان ، قدرت های منطقه ای جدیدی ظهور کردند که معادلات بین المللی را در عرصه های اقتصادی و نظامی ( نظیر چین و هند ) ، سیاسی و ایدئولوژیک و نظامی ( نظیر جمهوری اسلامی ایران ) عوض نموده و ایالات متحده به عنوان تنها بازمانده 45 سال جنگ سرد و فضای دو قطبی بین المللی را با چالش های نو ظهوری مواجه نمودند . 3- در مقابل نیز ، ایالات متحده با بر طرف شدن خطر سرخ ( کمونیستهای روسی ) ، مجبور بودند تا برای حفظ نقش خود بعنوان یک پلیس بین المللی ، نظریه ها ، استراتژی ها و تاکتیک های خود را تغییر هد ، بنابراین اندبیشکده های حوزه تمدنی غرب و بویژه ایالات متحده شروع به ایجاد و تبلیغ تئوری های نظیر تئوری نظم نوین جهانی ، تئوری جهانی سازی ، تئوری خاورمیانه بزرگ را آغاز نمودند . 4- در این میان ، این حوزه تمدنی برای بقاء سیاسی ، نظامی و اقتصادی خود ، با جایگزین نمودن خطر زرد ( چین - حوزه تمدن کنفسیوسی ) و خطر سبز ( اسلام و حوزه تمدن اسلامی و در راس آن جمهوری اسلامی ایران ) به جای خطر سرخ ( شوروی ) ، سعی نمود تا برای ادامه راهبردهای خود ، دلایل محکمه پسندی ایجاد نماید . با توجه به موارد بالا ، می توان متن ارائه شده را بدین گونه تحلیل نمود : الف - پنتاگون بعنوان بخشی از ساختار قدرت در ایالات متحده ، سعی در بزرگ جلوه دادن خطر دشمنان خود بوده ، هست و خواهد بود ، بنابراین از این نظر ، متن فوق را می توان بخشی از زمینه سازی های لازم برای اعمال دخالتهای بعدی در حوزه ژئوپلیتیکی آسیای جنوب غربی دانست . ب- دومین تحلیلی که می توان از متن فوق داشت این مساله است که ، جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک قدرت طبیعی و قدیمی منطقه ای ، به شکل متعارف در حال افزایش توانایی دفاعی خود برای ایجاد یک به اصطلاح بازدارندگی یا deterrence در مقابل دشمنان و حریفان منطقه ای و جهانی خود است و از این منظر و با توجه به دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران ، کاملا" قابل دفاع خواهد بود .