برترین های انجمن

  1. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      1,055


  2. moghavemoon

    moghavemoon

    Editorial Board


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      19


  3. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      9,426


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      8,706



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 17 شهریور 1398 در پست ها

  1. 1 پسندیده شده
    این کتاب در منابع خودش به این تاپیک ارجاع داده: https://books.google.com/books?id=CvO9DQAAQBAJ&pg=PA184&dq=www.military.ir&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwiQ-LeI-4_kAhVI3KQKHUUgAnYQ6AEILzAC#v=onepage&q=www.military.ir&f=false
  2. 1 پسندیده شده
    در قسمت دهم، خواندیم که لو بو به لیو بی پناه برد و لیو بی نیز شهر شیائو پی را برای اقامت در اختیار او قرار داد. این اتحاد، سبب شد فتح ایالت شو سخت تر از قبل شده و سائو سائو نیز که از فتح آسان آن ناامید شده بود، به حرف مشاور اعظم خود؛ شون یو توجه نمود و منتظر فرصتی شد تا دو ببر به جان یکدیگر افتاده و یکدیگر را بدرند. و حالا ادامه ماجرا ...! --------------------------------------------------------------------------------- قسمت چهاردهم – آغاز پایان حال که امپراطور به سلامت به شوچانگ منتقل شده بود و دربار شکل گرفته بود، دیگر وقت آن رسیده بود که فکری به حال ایالت شو بکند. دیگر از انتظار کشیدن خسته شده بود. گویا قرار نبود بین دو جنگ سالار جنگی در بگیرد. پس مشاورین و ژنرال های خود را فراخواند و موضوع را مطرح کرد. فرماندهان، مثل همیشه معتقد به راهکار نظامی بودند. بویژه شو چو که معتقد بود با 50 هزار نفر قادر به فتح ایالت شو خواهد بود. اما سائو سائو نیک می دانست که حمله نظامی به شو چو چقدر می تواند دردسرساز باشد. بویژه اینکه یوآن شائو که تا حالا سپاه قدرتمندی را فراهم آورده است، مترصد فرصتی است که فتوحات خود را به مرکز کشور معطوف دارد و درصورتی که سائو سائو متحمل تلفاتی سنگین شود، دیر یا زود با حمله یوآن شائو مواجه خواهد شد. در این میان، شون یو پیشنهادی را مطرح نمود : استفاده از استراتژی «یک دام برای دو ببر». وی پیشنهاد نمود از آنجایی که لیو بی بدون حکم و با امر تائو چیان فقید، ایالت شو را در اختیار دارد، نخست وزیر سائو سائو با استفاده از نفوذی که بر روی امپراطور دارد، حکم فرمانداری ایالت شو را برای لیو بی صادر نماید. از سویی دیگر، دستور پنهانی را برای لیو بی تهیه نماید که در آن، از وی خواسته شود که لو بو را گردن بزند. بدین شکل اگر لیو بی از تصمیم اطاعت کرده و لو بو را به قتل برساند، خود به خود مشکل از سر راه برداشته شده و راه فتح شو، هموار خواهد شد. اما درصورتی که لیو بی از این کار سر باز زند، باز هم دو جنگ سالار به یکدیگر بدبین شده و اتحاد آن ها مثل سابق نخواهد بود و هریک مترصد فرصتی خواهند بود که دیگری را از میان بردارد. سائو سائو از این توصیه استقبال نمود و به سرعت احکامی را برای لیو بی آماده نمود و با امضای امپراطور، به ایالت شو فرستاد. هنگامی که لیو بی با حکم فرمانداری از سوی امپراطور مواجه شد، از پیک خواست که مراتب قدردانی خود را به نخست وزیر اعلام نماید. اما پیک از این فرصت استفاده نموده و آرام به وی گفت که نخست وزیر حکم دیگری را نیز برای وی فرستاده و منتظر جواب است. لیو بی حکم را که خواند تعجب نمود. اما با سیاست ورزی تمام به پیک اعلام نمود که اوامر نخست وزیر اجرا خواهد شد. پس از آن که پیک برای استراحت و پذیرایی به سرای مخصوص رفت، لیو بی فرماندهان و مشاوران خود را فرا خواند و موضوع را با ایشان در میان گذاشت. ژانگ فی معتقد بود که بهترین تصمیم، کشتن لو بو خواهد بود. چرا که وی در آینده دردسرساز خواهد شد. همچنین این تصمیم باعث خواهد شد که کدورت بین لیو بی و سائو سائو (به دلیل مداخله در فتح ایالت شو) از میان رفته و صلح بین این دو برقرار شود. لیو بی پاسخ داد که کشتن لو بو در خانه خود، از جوانمردی به دور است و امری غیراخلاقی است. پس با این تصمیم مخالف است. اگرچه آن شب جدال بین موافقان و مخالفان، نتیجه ای را در بر نداشت. پس قرار شد روزی دیگر به بحث بنشینند. روز بعد لو بو به دیدار لیو بی رفته و انتصاب وی به مقام فرمانداری شو را تبریک گفت. لیو بی نیز به گرمی وی را پذیرفت و با یکدیگر به بحث و گفتگو نشستند. اما ناگهان ژانگ فی وارد شد و با شمشیری که از نیام برکشیده بود، به سمت لو بو حمله ور شد و قصد جانش را نمود. اما لیو بی سریعاً مداخله نمود و اجازه نداد وی آسیبی به لو بو برساند. لو بو که از این رفتار متعجب شده بود، از وی پرسید که چرا قصد جانش را کرده است؟ ژانگ فی پاسخ داد : «این دستور سائو سائو است. او به برادرش دستور داده است که تو را به قتل برساند ...!». سخن ژانگ فی هنوز به پایان نرسیده بود که با فریاد لیو بی مواجه شد. بشدت او را مواخذه نمود و دستور داد اتاق را ترک نماید. سپس لو بو را به همراه خود به اتاق خصوصی اش برده و در آن جا به صحبت با وی نشست. لو بو که هنوز متعجب بود، ماجرا را از لیو بی پرسید. او هم نامه سائو سائو را به لو بو نشان داد. لو بو با خواندن نامه، خشمگین شد و گفت این حیله سائو سائو است که می خواهد بین ما اختلاف بیاندازد. لیو بی نیز با وی هم نظر بود. به وی گفت که قصد دارد با دادن پاسخی مبهم به سائو سائو، هم این حیله را ناکار سازد و هم حساسیتی را بوجود نیاورد. سپس هر دو به بحث و گفتگو و خوردن و نوشیدن تا پاسی از شب پرداختند. شب هنگام سه برادر گرد هم آمدند. ژانگ فی و گوان یو پرسیدند که چرا لیو بی را نکشیم؟ لیو بی در جواب گفت سائو سائو قصد دارد ما را از یکدیگر جدا کرده و به جان هم بیاندازد و خود از این فرصت برای فتح شو استفاده نماید. وی به خوبی حیله سائو سائو را فهمیده بود. گوان یو با تصمیم برادرش موافقت نمود. اما ژانگ فی هنوز دل چرکین از این تصمیم بود و اعتقاد داشت که لو بو به زودی برای آن ها دردسرساز خواهد شد. اما لیو بی تصمیم خود را گرفت و گفت این کاری است که یک انسان با شرافت می بایست انجام دهد. فردای روز، به پیک اطلاع داد که به سائو سائو بگوید اوامر وی در دست اجراست. پس پیک به سرعت خود را به ایالت یان رساند تا پیغام لیو بی را به سائو سائو برساند. اگر چه وی در حقیقت مأمور بود آنچه که رخ داده را به او اطلاع دهد. پس پیک بعد از رساندن پیام، شرح ماوقع را نیز به اطلاع سائو سائو رساند و گفت که لیو بی، لو بو را از ماجرا مطلع ساخته است. سائو سائو، شون یو را نزد خود فراخواند و گفت که این حیله با شکست همراه شده است و باید فکری دیگر کرد. شون یو اندکی تأمل کرد و گفت نقشه دیگری دارد. حیله ای با نام «ببر در برابر گرگ». نامه ای را به یوآن شو فرستاده و به وی اطلاع دهیم که لیو بی قصد حمله به سرزمین های وی و اراضی نزدیک به رودخانه هوای (Huai River) را دارد. این خبر باعث خشمگین شدن یوآن شو و حمله وی به ایالت شو خواهد شد. از سوی دیگر این حمله را به لیو بی اطلاع دهد تا وی مهیای نبرد با یوآن شو گردد. لو بو قطعاً از این فرصت استفاده خواهد کرد تا به لیو بی خیانت کرده و ایالت شو را در اختیار بگیرد. سائو سائو از این حیله بسیار خوشنود شد و مقدمات آن را فراهم نمود. هنگامی که نامه به دست یوآن شو رسید، وی با عصبانیت سخنانی تند علیه لیو بی را بر زبان آورد که چطور مشتی گدا و بیچاره به چنین جسارتی رسیده اند که بخواهند سرزمین های او را غصب نمایند. پس سریعاً به فرماندهان سپاه خود دستور داد تا مهیای نبرد با لیو بی شوند. جی لینگ (Ji Ling) که قدرتمندترین فرمانده خود بود را در رأس سپاه صد هزار نفره خود قرار داد و به وی دستور داد تا سر لیو بی را برایش بیاورد. از سوی دیگر، لیو بی نیز که از این لشکرکشی باخبر شده بود، ناچار شد که سپاه سی هزار نفره خود را مهیای نبرد سازد. اما حالا نگران بود که در نبود وی، اتفاقی برای شهر بیافتد. پس به این فکر افتاد که چه کسی قرار است از شهر محافظت نماید. گوان یو، پیشنهاد نمود که وی به محافظت از شهر گمارده شود. اما لیو بی که در میدان جنگ به وی نیاز داشت، از این پیشنهاد استقبال ننمود. پس ژانگ فی پیش قدم شد. اما لیو بی به او نیز اعتماد نداشت. پس گفت : تو با خوردن شراب، کنترل خود را از دست داده و سربازانت را مورد ضرب و شتم قرار می دهی. در این صورت قادر به کنترل شهر نخواهی بود و آشوب حکمفرما خواهد بود. اما ژانگ فی قول شرف داد که تا برگشتن برادر، لب به شراب نزند. آن قدر اصرار نمود تا لیو بی راضی شود که شهر را به دستان وی بسپارد. اگر چه چن دنگ (Chen Deng – Yuanlong) را که مشاوری باهوش و توانا بود را در کنار وی قرار داد و از برادرش خواست که در امور با وی مشورت نموده و از کمک او استفاده نماید. سپاه لیو بی در شو یی (Xuyi) به سپاه نانیانگ رسید. اگرچه سپاه لیو بی یک سوم سپاه جی لینگ بود، اما آوازه سرداران لیو بی باعث هراس هر سپاهی بود. پس جی لینگ تصمیم گرفت که خود وارد نبرد تن به تن شده و با به زیر افکندن ژنرال های لیو بی، باعث افزایش روحیه ارتش خود و برهم خوردن نظم و روحیه سپاه دشمن شود. پس به میدان آمده و درشت ترین کلمات را نثار لیو بی نمود و گفت : «ای مردک دهاتی بی دست و پا! به چه اجازه ای به سرزمین ما حمله کرده ای؟». لیو بی پاسخ داد : «من از سوی امپراطور دستور دارم تا فرماندار بی کفایت و گستاخ را نابود سازم. هرکس در برابر این دستور بایستد، نابود خواهد شد.». جی لینگ که خشمگین شده بود به سوی سپاه لیو بی تاخت. گوان یو نیز به مقابله با وی برخاست. نبرد دو ژنرال به درازا کشید و هیچ یک موفق نشد دیگری را شکست دهد. جی لینگ جانانه و شجاعانه جنگید. اما نیک دریافت که حریف قدرت و مهارت گوان یو نیست و دیر یا زود شکست خورده و جانش را از دست خواهد داد. پس پیشنهاد نمود که هر دو قدری استراحت نمایند و مجدداً به میدان جنگ برگردند. گوان یو نیز موافقت نمود. ساعتی بعد گوان یو به میدان نبرد برگشت. اما جی لینگ یکی دیگر از ژنرال های خود به نام شون ژنگ (Xun Zheng) را به میدان فرستاد. گوان یو از او خواست که بازگشته و به جی لینگ بگوید که خود به میدان بازگردد. اما شون ژنگ پاسخ داد که : «توی بی همه چیز و گمنام در شأن مبارزه با ژنرال ما نیستی.». این حرف برای وی گران تمام شد. چرا که با خشم گوان یو مواجه شده و با اولین ضربه سرش را از دست داد. به دنبال این، سپاه لیو بی حمله را آغاز نمود و سپاه جی لینگ که حالا ترس و بی نظمی در آن افتاده بود، با تلفات سنگین عقب نشینی نمود. لی جینگ با عقب نشینی به زمینی دیگر به استحکام مواضع پرداخت و در نهایت دو سپاه رو در روی هم قرار گرفتند. اما در شهر، خبر دیگری بود. ژانگ فی که خبر موفقیت برادرانش را شنیده بود، دستور داد جشنی برپا کنند. غذا و شراب ناب مهیا شد و همه به شادی پرداختند. ژانگ فی گفت که وی به برادرش قول داده که مشروبی ننوشد. ولی امشب به دلیل پیروزی در جشن، این کار را خواهند کرد. ولی از فردا نوشیدن مشروب قدغن است. پس همه به میگساری پرداختند الا یک نفر : سائو بائو (Cao Bao). سائو بائو از ژنرال های سابقه دار تائو چیان بود که رابطه سببی با لو بو نیز داشت. وی از آن دسته ژنرال هایی بود که لب به شراب نمی زد. ولی ژانگ فی از رد کردن پیشنهاد نوشیدن وی ناراحت شد ]در چین اینطور رسم بود که هنگام نوشیدن شراب در مهمانی، همه با هم می نوشند و ننوشیدن شراب بدون دلیل موجه نوعی بی احترامی محسوب می شود.[. وی معتقد بود بی معنی است که یک ژنرال نظامی، مشروب ننوشد. پس وی را وادار به نوشیدن نمود. سائو بائو هم از سر احترام پیاله ای نوشید. حالا دیگر ژانگ فی بر دور مشروب خواری افتاده بود و خمره بزرگی از شراب را به همراه دیگران نوشید. وقتی حسابی مست شد، سائو بائو را دید که چیزی نمی نوشد. پس به وی دستور داد باز هم بنوشد. اما سائو بائو سر باز زد. ژانگ فی به او گفت که وی چندی پیش نوشیده بود و چرا اکنون نمی نوشد و به وی اصرار فراوان نمود. اما سائو بائو قبول ننمود. ناگهان ژانگ فی که از مستی، کنترل خود را از دست داده بود وی را تهدید نمود که اگر حاضر به نوشیدن با وی نشود، صد ضربه چوب خواهد خورد ]یکی از تنبیهات در چین باستان بدین شکل بود که فرد را بر روی تخته ای برهنه می بستند و با دو چوب بزرگ از دو طرف بر کمر وی ضربه می زدند.[. وی نگهبانان را خبر نمود که دستورش را اجرا نمایند. چن دنگ تلاش کرد که مداخله کند. اما ژانگ فی وی را از خود دور نمود و گفت بهتر است در کار نظامیان دخالت ننماید. مداخله دیگران هم بی نتیجه بود. سائو بائو از ژانگ فی درخواست عفو نمود. کار داشت ختم به خیر می شد که اشتباهی بزرگ مرتکب شد. سائو بائو گفت «اگر فرزندخوانده من را ببینی، مرا خواهی بخشید.». ژانگ فی پرسید : «چه کسی فرزندخوانده توست؟». سائو بائو پاسخ داد : «لو بو!». در این هنگام، خشم تمام وجود ژانگ فی را فرا گرفت. او گفت : «حقیقتاً قصد نداشتم تا تو را بزنم. اما حالا که فکر می کنی من از لو بو می ترسم، تو را خواهم زد. اصلاً تو را به جای او خواهم زد.». اصرار اطرافیان بی فایده بود و سائو بائو زیر ضربات چوب قرار گرفت. پس از پنجاه ضربه، ژانگ فی دستور متوقف نمودن حکم را داد و او را رها نمود. اما سائو بائو که در آتش خشم و نفرت از او می سوخت، تصمیم به انتقام گرفت. پس مخفیانه پیکی را نزد لو بو فرستاد و به وی اطلاع داد که شهر از مدافعان، خالی و باقیمانده ارتش لیو بی (بالاخص ژانگ فی) همه مست هستند. پس اگر بخواهد به شهر حمله کند، وی نیز او را یاری خواهد نمود ...! =================================================================== پ.ن 1 : از اینکه مدت بسیار زیادی از آخرین آپدیت تاپیک گذشته است از دوستان صمیمانه عذرخواهی می کنم. ان شاءالله که روزگار قدری سهل تر بگیرد تا بتوانم بیشتر و سریع تر در خدمت دوستان گرامی باشم. تلاش می شود قسمت بعدی هم تا هفته آینده تقدیم حضور دوستان گردد. پ.ن 2 : از آنجایی که بسیاری از قسمت های داستان باقی مانده و تقریباً کند پیش می رویم، تلاش نمودم که قدری از حواشی و بالاخص دیالوگ ها زده و به روایت داستان سرعت بیشتری ببخشم. پس اگر قدری ادبیات داستان با گذشته تفاوت داشت و یا سرعت روایت، باعث ایجاد ضعف هایی در داستان پردازی شده بود، از تمام عزیزان عذرخواهی می کنم. ان شاءالله با ذکر انتقادات و پیشنهادات خود، حقیر را در بهبود تاپیک و داستان کمک نمایید.
  3. 1 پسندیده شده
    چاک زره در رپتور قسمت دوم در یک قطعه خبری از USAF news درباره بازآماد پوشش پنهانکار (Low Observable Maintenance) در پایگاه Tyndall ، روند تعمیر ونگهداری این پوشش جنگنده را که در برخی موارد بسیار سمی و خطرناک است شرح داده است : Scott Christian ، سرپرست تعمیر و نگهداری هواپیما : هر هفته ، از قالب بیرونی (OML - outer mold line) بازرسی به عمل می آید. این امر شامل بررسی هر نشانی در جت است كه باعث می شود هواپیما در دستگاه های ردیاب دیده شود. تعداد نشانه های بالا برابر با قابلیت بسیار كم پنهانکاری است . این به شدت ضروری است ، نامرئی بودن در شرایط رزمی بسیار با ارزش است. OML به تشخیص اینکه کلیت جنگنده در چه مرزی قرار دارد و قابلیت پنهانکاری لازم برای جنگنده در چه محدوده ای است کمک کرده و به بازرس اجازه می دهد تا خسارت وارد شده به پوشش را شناسایی کند. هنگامی که یک هواپیما برای برطرف کردن عیوب انتخاب می شود ،تقریبا به 150 تعمیر اساسی بر روی حدود 30 پنل مختلف نیاز دارد. انجام این تعمیرات تا سه هفته طول می کشد. گروهبان Armando Castellon ، : اولین قدم زدن ماسک است ، تا از عدم تماس با بقایای سنباده شده اطمینان حاصل شود.این مرحله از انتشار آلودگی مواد شیمیایی خطرناک مرتبط با پوشش پنهانکار جلوگیری می کند.در مرحله بعد ، با جدا کردن قسمت های معیوب به وسیله سنباده و سپس تمیز کردن ناحیه های سنباده شده از اتصال مناسب پوشش ها اطمینان حاصل میشود.پس از اتمام این کار ، شروع به پوشاندن با استفاده از لایه boot ، که همان ماده جاذب رادار است می کنند، بعد از آن رنگ آمیزی صورت گرفته و در آخر نیز جنگنده از سرویس خارج می شود.یکی از بزرگترین موانعی که گروه هنگام نصب پوشش ها با آن روبرو است ، هوای فلوریدا است.یک رعد و برق در پنج مایلی از پایگاه ، تمام فعالیت های خط پرواز ، از جمله ترمیم های قسمت پنهانکاری را متوقف می کند ، درجه رطوبت و حرارت ، ایجاد اتصال مناسب پوشش ها را دشوار می کند. گروهبان Stovall : هنگام کار با پوشش های پنهانکار ، در واقع شما با مواد شیمیایی سروکار دارید و در بسیاری از این مواد شیمیایی نیاز هست تا درجه حرارت و رطوبت در یک محدوده مشخص بمانند تا بهترین پیوند صورت گیرد. در فلوریدا ، رطوبت فوق العاده ای داریم. اگر یکی از آن روزهای با رطوبت بالا را داشته باشیم که بچه ها تعمیر را انجام می دهند ، بسیار محتمل است که در مواد پیوند مناسب صورت نگیرد . برای مقابله با این شرایط ، دو سالن کنترل کننده شرایط محیطی موجود هست ، اما به دلیل نیاز مداوم به تعمیر ها ، این سالن ها هرگز خالی نیستند.طی یک هفته ، تیم به طور مداوم روی شش جتگنده کار می کنند که تا آخر هفته به هشت یا 10 افزایش می یابد. جالب است که خطوط قدرتمند بازآماد F-22 که با آن آشنا شده ایم ، واقعاً فقط یک خرقه است که هواپیما را در زیر آن پنهان می کند. همانطور که این عکس ها ثابت می کنند ، وقتی صحبت از رپتور می شود ، چیزهایی بیشتر از آنکه تصورمیکنیم وجود دارد. اما خبردیگری که دیروز از پایگاه National Interest منتشر شد ، نشان می دهد که یک فروند F-22 با همین عیوب در پوشش جاذب راداری دماغه در حال سوختگیری هوایی در آسمان سوریه است : چند روز قبل فرماندهی ترابری ایالات متحده آمریکا (USTRANSCOM) ویدئویی در توییتر منتشر کرد که نشان می دهد یکی از 12 فروند F-22 که اخیراً به یک پایگاه هوایی در قطر اعزام شده اند در حال سوخت گیری از یک KC-135 Stratotanker است ، اما جزئیات دیگری در مورد موقعیت مکانی آن بیان نکرد. (توییتر مذکور). با این حال ، کاربران رسانه های اجتماعی به سرعت عوارض زمین موجود در عکس را با تصاویر ماهواره ای از منطقه شمال غربی سوریه مقایسه کردند ، به نظر می رسد که این هواپیما در شمال شرقی رقه ، یک شهر در سوریه پرواز می کردند که تحت کنترل کرد های متحد آمریکا است.علاوه بر این ، با نگاهی دقیق تر، کاربران متوجه شدند پوشش راداری دماغه F-22 دچار خوردگی است. پیش از این در سال 2016 نیز گزارش شده بود ، جنگنده های F-22 Raptor به کار گیری شده در عملیات نظامی سوریه دچار خوردگی در پوشش جاذب راداری شده اند.(لینک) . این پوشش ها در حقیقت چین خورده و شروع به پوست اندازی می کنند. در آن زمان USAF اعلام کرد كه يكي از دلايل اين مشكل ، شرايط اقليمي تأثيرگذار بر منطقه عمليات است.این ادعا توسط John Cottam ، مدیر برنامه F-22 در لاکهید مارتین تأیید شد ، او خاطرنشان کرد که عوامل بیرونی مانند باران و گرد و غبار شن نه تنها با چین خوردگی و پوست اندازی پوشش را از بین می برند بلکه آن را به حالت اصلی خود ، حالت مایع تبدیل می کنند.در حقیقت پوشش جاذب رادار F-22 در سال 2009 اولین مشکل را تجربه کرد ، وقتی خلبانان Raptor شکایت کردند که این پوشش به راحتی در تماس با سوخت و روغن های روانساز از بدنه F-22 پاک می شود.با این حال ، لاکهید مارتین اعلام کرد که یک پوشش جدید و مقاوم تر ایجاد کرده است که در طی عملیات بازآماد در تمام F-22 ها استفاده خواهد شد. طبق اعلام مذکور این روند باید از امسال آغاز شود. در سال 2017 یک منبع نزدیک به برنامه F-22 Raptor توضیح می دهد كه: گرچه رپتورهای مستقر شده نیاز به نگهداری پوشش دارند ، اما می توانم با اطمینان بگویم كه هیچ مشكلی برای پوشش ندارند. عملکرد پوشش قبل ، حین و بعد از استقرار یکسان است. اگر رپتور را به عنوان یک دارایی ارزشمند بدانیم ، اگر مسئله ای منجر به اخلال در قابلیت های آن شود ، مجبور می شدیم عملیات Raptor را متوقف کنیم. با توجه به اینكه هر چند وقت یکبار نه فقط از جانب ایالات متحده بلكه كشورهای هم پیمان درخواست بکارگیری Raptor را داریم ، این مسئله بسیار مهم خواهد بود. نکته قابل توجه این است که F-22 در یک حمله هوایی در 14 آوریل 2018 علیه سوریه که در آن ایالات متحده ، انگلیس و فرانسه بیش از 100 موشک کروز از هوا و دریا شلیک کردند نقش اساسی ایفا کرد. پایان/.
  4. 1 پسندیده شده
    چاک زره در رپتور قسمت اول "چاک در زره " ( Chink in the Armor) ۱. یک شکاف محدود و ناحیه ای آسیب‌پذیر در زره شوالیه های قدیم می باشد ، که حریف معمولا به دنبال یافتن آن برای ضربه زدن بود. در نمایشگاه هوایی EAA AirVenture Oshkosh امسال در ویسکانسین F-22 Raptor پرنده شاخص بود. تیم نمایشی رپتور با هواپیماهایی که در پایگاه هوایی Langley در ویرجینیا مستقر بودندهنرنمایی کردند. اما یکی از این جت ها علائم شدید خوردگی در قسمت بالای دماغه ، درست قبل از کانوپی (آسمانه) را نشان می داد. در حقیقت ، این بخش از وضعیت بسیار ضعیفی برخوردار بود ، که یک نمای عجیب از F-22 را که از بهترین سطوح ساخته شده ، نمایش داد.عکس‌ها یادآور این هستند که چقدر کار در آماده نگه داشتن پوشش F-22 برای نبرد و دانش شگفت‌انگیز پشت طرح پنهانکار آن صرف شده است !! همانطور که در تصاویر مشاهده می کنید ، صرفا خوردگی سطوح نیست ، به نظر می رسد که قسمتهای زیرین مواد جاذب رادار (RAM) کاملاً از بین رفته است. تقریباً به نظر می رسد که حفره هایی هایی در دماغه فوقانی جت وجود دارد ، اما ممکن است واقعاً اینگونه نباشد. اگر از نزدیک دقت کنید ، به نظر می رسد که در زیر این پوشش نیمه شفاف (translucent coating) یک ساختار فوم مانندقرار دارد. مع ذلک به نظر می رسد دماغه F-22 از داخل توخالی است.حتی به نظر می رسد دیافراگم سیستم هشدار شلیک موشک AN/ AAR-56 تا حدی بر روی این پوسته صدف مانند "شناور" است. اگر اینها حفره باشند و برای ورود هوا باز باشد ، در حالی که جت در حال پرواز است به سرعت از هم جدا شده و باعث اثرات منفی آیرودینامیکی و buffeting و سایر موارد میشود. فارغ از این ، ما به دنبال دانش مواد و روش ساخت واقعاً شگفت انگیز ! این پوشش هستیم در مقایسه با جنگنده های غیر پنهانکار. بخش اعظم آنچه در زیر پوشش نقره ای F-22 Raptor وجود دارد ، یک راز کاملاً حفاظتی است. کالبد بیرونی این هواپیما که به صورت موزائیکی از پوششهای جاذب رادار و پوشش راداری شفاف (radar transparent) وکامپوزیت های ضد رادار (radar defeating) تشکیل شده ، به گونه ای با هم ترکیب شده اند تا به رپتور اجازه دهند تا از نظر آیرودینامیکی کارآمد و در عین حال تا حد زیادی از دید رادارهای کنترل آتش مخفی باشد. همه اینها کار زیادی را برای حفظ آن طلب میکند ، بسیاری از این پوشش ها اندکی پس از انجام پرواز ، با اصطکاک ناشی از پرواز با سرعت بالا ، له شدگی بر اثر نیروی G و دیگر عناصر تسریع کننده این روند ، تخریب می شوند. بدین ترتیب ، یکی از پرهزینه ترین جنبه های عملیاتی F-22s با متوسط هزینه ساعت پرواز بسیار بالای حدود 60 هزار دلار ، حفظ پوشش پنهانکار آن است . به نظر می رسد که این عامل مهمی در نامناسب بودن نرخ توانایی عملیاتی (mission capable rate) 50 درصدی اش دارد.(لینک خبر در مورد نرخ توانایی عملیاتی F-22 Raptor ) برای جنگنده های با سناریوهای رزمی یا تمرینی ، حفظ پوشش پنهانکار جت به یک اندازه اولویت ندارد . استانداردهای مختلفی از آمادگی برای پوشش F-22 بسته به وضعیت وجود دارد.به عنوان مثال ، برای جت های آماده نبرد یا جت هایی که برای تست و تمرین به آمادگی بالایی نیاز دارند تا از توانایی های کامل آن استفاده کنند ، تخریب کمتر از 10 درصد می تواند نیاز به سرویس مجدد را ایجاد کند. برای یک جت مورد استفاده برای آموزش خلبانان جدید F-22 ، این درصد می تواند بسیار بیشتر باشد.افسرهوایی ارشد Joshua Moon از 192nd Fighter Wing در یک مورد خبری از USAF news در مورد حفظ پوشش پنهانکار F-22 در حین رزمایش پرچم سرخ (Red Flag) اظهار داشت: ما می دانستیم که آنها قصد پرواز در یک فضای جهنمی را دارند زیرا این یک تمرین در مقیاس بزرگ است ... وقتی خلبان پرواز می کند ، بعضی اوقات به سختی گردش bank می کند ، که این می تواند باعث شکاف یا جدا شدن مواد جاذب رادار شود. اگر خسارات زیادی وارد شود ، هواپیما راحت تر تشخیص داده می شود ، بنابراین ما سعی می کنیم آن خسارت ها را به حداقل برسانیم تا جایی که نشود آن را در رادار مشاهده کرد.وقتی افراد با یک جت مشکلی دارند ، روی رادارگریزی (LO ) تأثیر می گذارد ... در حال حاضر ، بعضی موارد درباره پنل های سبک مشکل زا است. از آنجا که تعمیر و نگهداری نیاز به ورود به آن پنل دارد ، ما باید مواد جاذب رادار را از بکنیم و تمام بست ها را از بیرون تمیز کنیم تا بتوانند پنل را تعمیر کنند. پس از تعمیر ، مجدداً پوشش و مواد را به هم متصل می کنیم تا 100 درصد آماده شود. در رزمایش Red Flag ، آنها با رادارهای دوربرد شان، جت های ما را آزمایش می کنند ، بنابراین این فشار زیادی به ما وارد می کند- واقعاً مهم است که این جت ها شناسایی نشوند. 'گردش bank واضح است که پرواز در نمایش های هوایی به هیچ وجه پنهانکاری نیاز ندارد. در واقع ، جت ها از لنزهای منعکس کننده امواج رادار استفاده میکنند به طوری که سطح مقطع راداری آنها در رادارهای کنترل ترافیک هوایی بزرگ به نظر برسد. بنابراین ، منطقی است که جت هایی را که از رادارگریزی مناسبی برخوردار نیستند برای انجام چنین کارهایی مورد استفاده قرار بدید و جت های دیگر را برای مأموریت های چالش برانگیزتر و پر فشار تر ارسال کنید.علاوه بر این ، تقریباً یک سوم از ناوگان نسبتاً کوچک F-22 قابلیت رزمی ندارد. مدل های قدیمی تر که به روز نشده اند ، برای آموزش و در بعضی موارد تست استفاده می شوند. یک بار دیگر ، این هواپیماها به احتمال زیاد اولویت کمتری برای نگه داشتن پوشش پنهانکار نسبت به همتایان مقدم خود دارند. هواپیماهایی که در محیط های خورنده تر مستقر هستند ، مانند مناطق مرطوب یا مناطق نزدیک هوای نمکی دریا ، یا جایی که باران و سرما حاکم است ، می توانند شاهد تسریع در تخریب رادارگریزی باشند. پایگاه هوایی Langley درست در کنار اقیانوس اطلس قرار دارد و مطمئناً بیشتر از هواپیماهایی که مستقر در بیابان خشک در پایگاه هوایی Nellis است ، کارکنان بازآماد را به چالش می کشد. حتی کویر بخصوص ماسه های خاورمیانه می تواند عوارض خود را روی پوشش رپتور بگذارد. F-35 با پوشش رادارگریزی جدید طراحی شده است که مدت زمان لازم برای نگه داری آن را کاهش می دهد.با این حال ، جنگنده های پنهانکار جدید نفرساعت زیادی برای حفظ و نگه داری پوشش پنهانکاری شان نیاز دارند.F-22 با گذشت زمان فناوری ها و مواد جدید را در پوشش خود بکار برده است ، از جمله برخی از پیشرفت های تثبیت شده در F-35 ، اما هنوز هم کار زیادی می طلبد تا جت ها در پنهانکار ترین حالت خود نگه داشته شوند. . ادامه دارد.....
  5. 1 پسندیده شده
    استارت اپ فنلاندی و لهستانی ICEYE موفق به گرفتن تصاویر راداری با دقت 1 متر شده است با ماهواره ای زیر 100 کیلو گرم وزن این شرکت تا2 سال اینده 14 عدد از همین نوع ماهواره در مدار قرار میدهد در حال حاضر 4 عدد ماهواره در فضا دارد منبع البته شرکت استارت اپی Capella Space هم از سازمان سیا درش سرمایه گذاری شده برای تهیه تصاویر راداری با وضوح بالا اینجا تصاویر راداری در هرگونه شرایط اب هوایی قابل گرفتن می باشد تصاویر راداری از تاسیسات فضایی شاهرود تصاویر راداری از رمپ پروازی فرودگاه بندر عباس و وسایل نقلیه داخل یک سوله در بندر عباس
  6. 1 پسندیده شده
    پس از 2 پرتاب ناموفق ، نخستین پرتاب موفقیت آمیز ماهواره بر خصوصی چینی https://spacenews.com/chinese-ispace-achieves-orbit-with-historic-private-sector-launch/
  7. 1 پسندیده شده
    سلام. مهمترین اتفاقی که باعث شد برد خانواده فاتح افزایش پیدا کنه استفاده از تکنولوژی سر جنگی جدا شونده بود. در مورد افزایش برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر قطعاً تحقق پیدا کرده و این کار هم به سادگی قابل دستیابی هست. مثلاً سر جنگی موشک خرمشهر رو از ۱۷۰۰ کیلوگرم به ۵۰۰ کیلوگرم برسونن. البته افزایش طول موشک خرمشهر یا دو مرحله ای کردنش هم امکان داره. در مورد خانواده سجیل هم میشه با تغییر ترکیب سوخت و بهینه کردن خط سیر پروازی افزایش برد رو داشت اما نه به میزان خانواده فاتح.
  8. 1 پسندیده شده
    تصاویر فوق العاده از کاکپیت هواپیما بی2 و نحوه ی سوخت گیری هوایی ان https://www.aparat.com/v/eflVp جزئیات بیشتر: https://theaviationist.com/2019/07/05/exclusive-unpublished-video-with-in-depth-footage-and-commentary-inside-the-cockpit-of-a-flying-b-2-stealth-bomber/
  9. 1 پسندیده شده
    آناتولی دمیانویچ گریشنگو ( راست ) : خلبان برجسته دفتر طراحی okb میل بعلت اجرای سورتی های متعدد بر فراز راکتور و دریافت میران اشعه ای به اندازه 500 رونتگن ، نزدیک به دوسال بعد از دنیا رفت یورگن ( گورکن ) ریبانوریچ قاراپتیان ( سمت چپ ) ، خلبان برجسته دفتر طراحی okb میل اتحاد جماهیر شوروی سابق ،به همراه خلبان یکم ، یورگن چاپیوف ، ماموریت پیدا کرد تا یک صفحه فولادی عظیم را با یکفروند بالگرد میل-26 اسلینگ گرده و روی هسته راکتور قرار بدهد ، با وجود مجهز بودن بالگرد وی به صفحات زرهی ضخیم برای جلوگیری از آثار مضره فوران شده از هسته راکتور ، بدلیل قرارگیری جایگاه استقرار وی در بالگرد و قرار گرفتن بیش از حد در معرض تشعشات در میانه دهه 90 از دنیا رفت . =========== 1- تا جایی که اطلاع دارم ، هیچ هواگردی تا حال حاضر به شکل 100% نسبت به تشعشعات ایمن و مصون نیست ، قرارگرفتن این خلبانها به مدت طولانی و مستمر در معرض پرتوهای رادیواکتیو ، باعث مسمومیت شدید ، حتی با استفاده از صفحات زرهی در بخش تحتانی و کناری بالگردهای حاضر در این عملیات و درنهایت باعث مرگ این افراد شده . 2- به اعتراف نویسنده این متن ( با رفرنس غربی ) عملیات نجات و پاکسازی چرنوبیل ( و نه فرآیند منجر به انفجار ) تا پیش از این در هیچ جای دنیا ، مسبوق به سابقه نبوده و قطعا" در این میان ، آزمون و خطاهایی صورت گرفته که در جای خودش باید بررسی شود . 3- بنده این کتاب را مطالعه نکردم ، ولی تا بحال ، در خصوص بیماریهای ناشی از عوامل پرتوزا در خلبانهای شرکت کننده در چرنوبیل ، منبع ذیل ، مقاله ای را به پارسی برگردان کرده 4- کل این دو بخش ، ناظر هست بر بیلان ناوگان بالگردی ارتش سرخ در چرنوبیل به شکل خلاصه و آگاه سازی مخاطب در حد بضاعت نسبت به تصویر سازی ناقصی که در اینگونه حوادث از یک سمت ماجرا ایجاد میشود .
  10. 1 پسندیده شده
    برفراز آسمان چرنوبیل بخش دوم و پایانی سطح و میزان تابش اشعه در چرنوبیل : سرهنگ ایتوف واسیلیویوچ که از 27 آوریل 1986 تا یک ماه مه همان سال ماموریتهای متعددی را بر فراز هسته راکتور به انجام رسانده بود ، به گفته خود وی ، حد مجازی از تابش را دریافت نمود . این حد استاندارد برای تمامی خدمه بالگردهای حاضر در منطقه چیزی در حدود 25 رونتگن در یک بازه زمانی 72 ساعته بشمارمی آمد و هنگامی که حسگرها دریافت بیش از این مقدار را در بدن خدمه پروازی مشاهده می کردند ، بلافاصله مجوزهای ماموریت لغو و پرسنل جایگزین می شدند . واسیلیویوچ در این زمینه می گوید : " پس از حادثه انفجار راکتور شماره 4 ، نزدیک به 30 فروند بالگردهای Mi-26 در بازه طلوع خورشید تا غروب ، ماموریتهایی متنوعی را در شعاع 15 کیلومتری از نقطه حادثه را انجام میدادند ، هر چند علیرغم نیاز شدید ، پروازدر شب بطور کامل لغو میشد ، چرا که براساس برآوردها ، بدون نور کافی نزدیک شدن به محل واقعه و تخلیه محموله ، یک خطر واقعی محسوب می گردید . در روز نخست ، خدمه ، کیسه های حاوی ترکیب شن و ماسه را با باز کردن درب رمپ عقب بالگرد به بیرون می ریختند ، اما بتدریج خدمه زمینی با متصل کردن این کیسه های به چترهای تاکتیکی استاندارد ، شیوه موثر تر و کم خطرتری را بوجود آوردند . این کیسه ها پس از متصل شدن به چتر ، به یک مکانیزم ساده برای رها سازی مجهزشده و و از ارتفاع 2000-1650 فوتی روی هدف تخلیه می شدند ، ضمن اینکه بالگردهای Mi-26 می توانستند علاوه بر حمل این کیسه ها در داخل ، حداکثر تا 8 محموله را بصورت اسلینگ ( حمل بارخارجی ) روی هدف رها نمایند" اسکرین شات بالگرد هیپ هوانیروز ارتش سرخ در سریال چرنوبیل ، سکانس هایی معدود از فعالیت گسترده بالگردهای روسی در سریال فوق الذکر به نمایش گذاشته شد در نخستین روز عملیات بالگردهای Mi-26 ، نزدیک به 96 پرانه (سورتی ) پرواز انجام شد و بدلیل شرایط وخیم منطقه این رقم در روز دوم به دو برابر ( نزدیک به 186 سورتی ) نیز رسید . در این میان ، بالگرد Mi-26 با توان حمل بارداخلی یا خارجی تا وزن 20000 کیلوگرم ، وزنه قابل توجهی در عملیات نجات و امداد محسوب میشد ،ولی تنها بین 3000-2000 کیلوگرم مواد کاهنده تابش در هر ماموریت بارگیری می گردید چرا که به اعتقاد برخی کارشناسان روسی ، درصورتی که مواد کاهنده با حجم بسیار زیاد و دریک زمان روی راکتور تخلیه میشد ، بدلیل وزن زیاد این ترکیب ، این امکان وجود داشت که درصد آسیب دیدگی راکتور افزون تر شده و و خطر نشت مواد رادیو اکتیو بیشتر گردد . دراین ماموریتها ، ترکیب خدمه بالگردهای Mi-26 شامل دو خلبان ، یک مهندس پرواز ، یک ناوبر میشد ، ولی پس از مدتی وجود مهندس پرواز و خلبان دوم ضروری تشخیص داده نشد و از پروازها حذف شدند . عملیات بالگردهای میل-26 برفراز راکتور از دریچه دید بالگرد همراه بدین سان ، پس از کاهش سطح آلودگی راکتور ، از 28 آوریل به خدمه بالگردهای Mi-26 دستور داده شد تا محموله های خود را مستقیم بر روی هسته اصلی تخلیه نمایند . به همین علت ، تمامی بالگردهای شرکت کننده در این عملیات به صفحات محافظت کننده زرهی مجهز شدند . ضمن اینکه برای افزایش سطح ایمنی ، بخش تحتانی بالگردها بدلیل قرارگرفتن مستقیم در برابر تشعشعات نیز با یک پوشش قطور فلزی تقویت گردیدند . سرهنگ اولگ چیچکوف ( بازنشسته ) که در زمان وقوع حادثه چرنوبیل ، بعنوان معلم خلبان بالگرد Mi-26 در سیبری خدمت می نمود ، معتقد است که سرعت واکنش هوانیروز ارتش سرخ به نسبت قابل توجه محسوب میشود ، چرا که تا سوم ماه مه 1986 ، بخشی از خدمه ثابت بالگردهای Mi-6 بسرعت تحت آموزش های فشرده ای قرار گرفتند تا قابلیت پرواز با بالگردهای Mi-26 را بدست آورند . با این حال چیچکوف در این خصوص ، اضافه می کند که مساله اصلی ارتش صرفا" انتقال خدمه Mi-6 به بالگردهای بزرگتر و سنگین تر Mi-26 نبود ، چرا که کل فرآیند با 4 ساعت پرواز آموزشی ، قابل حل به نظر میرسید ، اما آموزش سریع خدمه برای حمل بار خارجی ، معضلی بحساب می آمد که تا آن زمان پیش بینی نشده بود . علیرغم همه مشکلات ، وی به همراه خدمه جدید در 4 ماه مه 1986 به قرارگاه اصلی امداد ارتش در چرنوبیل اعزام گردید . وی دراین مورد می افزاید : " بالگردهای اعزامی Mi-26 از 4یا5 پَد اصلی در یک فاصله ایمن از راکتور حادثه دیده ماموریتهای محوله را انجام میدادند ، در حالی که همزمان ، بالگردهای سبکتر Mi-8 شرکت آئروفلوت نیز بشدت در منطقه فعال بودند " هیپ های روسی ، بعنوان اسب کاری هوانیروز ارتش سرخ ، در حالی که به مخازن آلومینیومی حاوی مواد کاهنده و رفع آلودگی مجهزشده بودند ، بلافاصله پس از اجرای ماموریت بالگردهای Mi-26 به پرواز درمی آمدند تا با ریزش مواد فوق الذکر ، ضمن تثبیت ترکیب شن و ماسه تخلیه شده ، از بلند شدن گرد و خاک حاوی پسمانده های رادیو اکتیو جلوگیری بعمل آورند . برای تسریع ماموریتها نیز یک خط آهن اختصاصی نیز تعبیه شده تا روند عملیات رفع آلودگی و کنترل حادثه سرعت بیشتری بخود گیرد. بدین ترتیب ، ترکیبهای رفع آلودگی پس از تولید ، مستقیم به تانکرها و واگن های حمل بار سپرده میشد تا بسرعت به بالگردهای Mi-8 تحویل داده شود . طبق اطلاعات منتشرشده ، در تمامی دو هفته بحرانی ابتدایی حادثه ، ناوگان هوانیروز ارتش و آئروفلوت ، جمعا" یک حادثه پروازی را به ثبت رساندند که در جریان آن ، یک فروند بالگرد ساقط و بطور کامل از میان رفت . اسکرین شات لحظاتی قبل از برخورد جرثقیل به روتور بالگرد میل-8 برفراز راکتور شماره-4 چرنوبیل چیچکوف دراین زمینه یادآور میشود که در اطراف راکتور منهدم شده ، قطعات باقیمانده جرثقیلها همچنان بصورت آزاد رها شده بودند و با هر وزش باد یا حرکت سایر بالگردها ، بصورت خطرناک و غیرقابل پیش بینی بحرکت درمی آمدند ، به همین دلیل ، پس از نخستین پرواز بر فراز راکتور ، تا ثابت شدن این جرثقیل ها ، همه پروازها عملیاتی بحالت تعلیق درآمدند . با این وصف ، خدمه بالگرد ساقط شده ، با اجرای ماموریت موافقت نموده ولی بدلیل وزش باد شدید ، وجود دود متراکم ناشی از آتش سوزی راکتور ، خلبان موفق به دیدن حرکت جرثقیل نشده و قطعات باقی مانده با برخورد به روتور بالگرد ، موجبات ساقط و کشته شدن همه خدمه را فراهم آورد . بالگردهای آلوده : پس از پایان ماموریتهای روزانه ، خدمه زمینی ، همه بالگردهای شرکت کننده در عملیات را بطور کامل شسته و رفع آلودگی مینمودند ، اما همچنان مقادیر بسیار زیادی از پسماندهای رادیواکتیو بداخل پیشرانه های بالگرد کشیده میشدند و کاملا قابل زدودن نبودند . علاوه براین ، بخش تحتانی بالگردها بدلیل قرارگرفتن مستمر با عناصر پرتوزا ، از آلودگی افزون تری برخوردار می بود . به گفته سرهنگ واسیلیویوچ ، بالگردهای که تنها در یک بازه زمانی 24ساعته ( یکم و دوم ماه مه 1986 ) وارد عملیات شده بودند ، بلافاصله از خدمت خارج شدند ، چرا که بدلیل افزایش سطح تشعشع ، پوشش گیاهی محل فرود این بالگردها بسرعت زرد شده و آلوده می شدند . با این حال ، تا این زمان ، مرحله اصلی و حیاتی عملیات پاکسازی به پایان رسیده ، چنانکه تا 13 ماه مه 1986 ، بیشتر از 5000 تن ترکیب کاهنده روی هسته اصلی راکتور رها و تثبیت شده بود . به گفته ناظران ، تاکتیکهای رفع خطر مورد استفاده در چرنوبیل ، تا پیش از این ، هرگز مورد استفاده قرار نداشت . در این میان ، اگر چه مقامات رسمی اتحاد شوروی ، 13 ماه مه 1986 را تاریخ قطعی پایان حادثه اعلام نموده بودند ، اما بالگردهای ارتش تا پایان سال همچنان ماموریتهای روزانه را بر فراز چرنوبیل اجرا می کردند . تمامی سخت افزارهای مورد استفاده در 14 روز حادثه ، بسرعت از منطقه تخلیه شده و در گورستان تجهیزات از کارافتاده ، نگهداری میشدند تا بسرعت اوراق و دفن شوند ، چرا که برای استفاده مجدد ، بیش از حد آلوده تشخیص داده شده بودند . بالگردهای شرکت کننده نیز از این قاعده مستثنی نشدند ، چنانکه فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش سرخ با اطمینان ادعا نمود که تمام بالگردهای شرکت کننده در چرنوبیل ، اوراق و دفن شده اند ، چرا که آسیبهای وارده به پیشرانه ها و بدنه بالگردها ، بیش از آنی بود که برای ماموریتهای پروازی مناسب به نظر آیند . https://www.flightglobal.com/news/articles/operation-chernobyl-12245/ صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  11. 1 پسندیده شده
    ویدئو بسیار جالبیه در خصوص چرخه های موتور سوخت مایع و موتور متانسوز رپتور اسپیس ایکس https://www.aparat.com/v/te9No مقاله این ویدئو https://everydayastronaut.com/raptor-engine/
  12. 1 پسندیده شده
    ارابه هسته ای برای شیطان مروری کوتاه بر قابلیتهای بالگرد ویژه عملیات در محیط های رزم نامتعارف (MIL-24R) قبل از ادامه بحث اصلی در خصوص وضعیت عملیاتی ناوگان بالگرد ارتش شوروی سابق در چرنوبیل ، نگاهی کوتاه خواهیم داشت به ویژگی های بالگرد MIL-24R که بطور خاص برای عملیات در محیطهای رزمی نامتعارف (NBC) تجهیز شده بود . غلاف اسرارآمیز BD3-57KrV این بالگرد خاص ، بلحاظ ظاهری ، چندان تفاوتی با گونه های استاندارد رزمی هایند نداشت ، اما مشخصه اصلی این بالگرد ، درست در انتهای بالچه حمل مهمات ، با تعویض ریل شلیک موشکهای ضد زره و نصب یک سخت افزار ویژه نمونه گیری خاک در محیط های آلوده بحساب می آمد . در اوایل دهه هشتاد میلادی و انتشار نخستین تصاویر با کیفیت پایین از این بالگرد ، کارشناسان نظامی ناتو ، این قسمت را در قالب یک سخت افزار الکترونیکی طبقه بندی کرده بودند ، با این حال ، این سیستم ، شامل 3 کاوشگر کوچک در انتهای یک بازوی مکانیکی بود که پس از فرود بالگرد در یک منطقه خاص ، بازشده و جمعا" شش نمونه محیطی از خاک منطقه هدف را جمع آوری نماید ، در حالی که تجهیزات آنالیزگر در بخش حمل بار بالگرد هایند قرار می گرفت . در بخش حمل بار این نمونه ویژه از بالگرد هایند ، یک کاربر بعنوان مسئول کنسول FO-1 در نزدیکی پنجره مستطیلی شکل قرار می گرفت تا بر عملکرد سامانه فوق که وظیفه جمع آوری اطلاعات بدست آمده از حسگرها و تجزیه و تحلیل آنها را داشت ، نظارت نماید . این درحالی بود که کاربر دوم ، که فرمانده ماموریت هم محسوب میشد ، مسئولیت انتقال اطلاعات تجزیه و تحلیل شده به پستهای فرماندهی و عناصر واحدهای رفع آلودگی نیروی زمینی را برعهده داشت . دریک نگاه اجمالی ، فهرست سخت افزارهای نمونه برداری و تجزیه و تحلیل اطلاعات که در بخش بار بالگرد هایند نصب و مورد استفاده قرار میگرفت ، شامل : 1- سامانه (RAP-1 (GO-21 بعنوان سخت افزار اصلی اندازه گیری پرتوهای گاما در مقیاسهایی میان 0.01 تا 100 رونتگن. 2- سامانه (PRKhR (GO-27بعنوان سخت افزار اصلی تشخیص عوامل شیمیای جنگی و همچنین پایش مستمر منابع منتشر کننده اشعه گاما و اندازه گیری میزان درصد خطر عامل شیمیایی " سارین " . 3-سامانه (GSA-12 (GO-74 بعنوان آشکار ساز عناصر شیمیایی و ناظر خودکار محیط برای تشخیص بخارات فسفر 4-سامانه هشداردهنده خودکار ASP برای کشف توکسین هایی که بصورت اسپری در محیط پخش می شوند و همچنین پایش مستمر این عوامل در محیط میدان نبرد 5- سامانه تشخیص نیمه خودکار PPKhR برای کشف عوامل شیمیایی نظیر "سومان" ، " فوسژن" ، "دی فوسژن "، "سیانور" ، "کلرید سدیم " و در نهایت گاز خردل 6- بخش دریافت کننده نمونه محیطی همه سامانه های فوق الذکر ، در انتهای بخش فوقانی بالچه های هایند قابل نصب بودند . . علاوه براین ، نمونه R بالگرد هایند ، برای اجرای ماموریت رزمی در محیط جنگ نامتعارف ، به شکل استاندارد ، یک غلاف اسرارآمیز تحت شناسه BD3-57KrV را در سمت چپ خود حمل می نمود . بااین حال ، بدلیل عدم وجود اطلاعات کافی درطول جنگ سرد ، این سامانه دستخوش تحلیل و تفسیرهای بسیاری قرار گرفت . اما بر خلاف نظرات بسیار عجیب و غریب این سامانه ، تنها یم خلاف ساده با دو دریچه دسترسی بود که زیرسیستم های ذیل را در خود قرار می داد : 1- سامانه VPKhR برای تشخیص عوامل شیمیایی با استاندارد نظامی 2- سامانه تشخیص و تعیین میزان سطح تابش DP-5B 3- کیف ویژه نمونه برداری محیطی KPO-1 با تجهیزات مناسب برای جمع آوری نمونه های آلوده به رادیو اکتیو ، عوامل شیمیایی و میکروبی 4- سامانه رفع آلودگی TDP 5- راکتهای هشداردهنده وجود عوامل شیمیایی SKhT-40 ( شامل نشانگرهای بصری و شنیداری ) 6- نارنجکهای دودزای RDG-2 ضمن اینکه ، غلاف فوق الذکر قابلیت حمل سامانه های ذیل را در خود داشت ، اما ظاهرا" هرگز مورد استفاده قرار نگرفت : 1- کیف محتوی تجهیزات هواشناسی مارک-3 برای تعیین دمای هوا ، دمای زمین ، جهت وزش باد در محیطهای نیمه بسته 2- یک دستگاه رادیوی R-147 با برد یک کیلومتر تمامی سخت افزارها و تجهیزات برای نمونه برداری و علامت گذاری مناطق آلوده ، بویژه در زمانهایی که خروج از بالگرد برای خدمه امکان پذیرنبود ، مورد استفاده قرار می گرفت . حداقل بلحاظ روانی ، خدمه ترجیح می دادند که نمونه های آلوده پس از جمع آوری ، در غلاف خارجی بالگرد قرار داده شود ، ضمن اینکه خدمه حاضر در بخش بار بالگرد هایند سامانه های بقاء افزون تری شامل دومخزن اکسیژن ثابت ، دو مخزن قابل حمل مجهز به سامانه های تنفسی KKO-LS ، ماسکهای ضدگاز Yasen-A و کیتهای حفاظتی Kompakt-A را دراختیار داشتند . پی نوشت : این تصویری که از ارتش شوروی سابق در فیلم ها و سریال برای مخاطب ایجاد شده را از اذهان خودتون پاک کنید . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  13. 1 پسندیده شده
    برفراز آسمان چرنوبیل "بخش نخست " مقدمه : رسانه در معنای مدرن خود ، بنا بر ماهیتی که از ابتدای ظهورش با خود یدک می کشد ، در مقایسه ، بصورت توپخانه زمان صلح قابل تعریف و تبیین است . طبیعتا" ارتشهای که فاقد توپخانه با قابلیت دید و تیر موثر باشند ، نمی بایست شاهد موفقیت را در آغوش کشند . این جمله بسیار کوتاه ، بهانه ای بود به مناسبت پخش مینی سریال " چرنوبیل" از شبکه HBO و روایت ناقصی از آنچه که در حادثه تلخ انفجار راکتور هسته ای شماره 4 چرنوبیل بوقوع پیوست و دستمایه حرف و حدیثهای فراوانی میان عامه مردم و حتی سیاستمداران ( داخلی و خارجی ) قرار گرفت . با این حال ، متن پیش رو ، نه به منظور نقد سریال پخش شده ، بلکه روایت گر عملیات امداد هوایی ناوگان بالگردی ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق و شرکت هواپیمایی آئروفلوت این کشور است ، تا به خواننده کمک کند تا تصویر جامع تر و کامل تری از آنچه که بوقوع پیوست و در سریال نامبرده به صورت عمد بدان پرداخته نشد و یا به شکل تحریف شده (سکانس سقوط بالگرد میل-8 برفراز راکتور ) به تصویر درآمد ، بدست آورد . حادثه به شیوه روسی : در بیست و ششم آوریل 1986 ، راکتور چهارم از مجموعه نیروگاه هسته ای چرنوبیل در اوکراین که در آن زمان یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بشمارمی رفت ، درجریان یک آزمایش عملکرد و بعلت از دور خارج شدن یکی از مولدهای آن دچار نقص فنی گردید . این نقص فنی سرآغاز فاجعه بود ، چرا که نقص در فرآیند عملکرد راکتور ، ناگهان باعث گردید تا هسته گرافیتی این نیروگاه از میان رفته و باعث یک انفجار در بخش اصلی واکنش دهنده گردد تا جایی که اگر آتش سوزی و انفجار راکتور شماره چهار کنترل نمی شد ، این امکان وجود داشت که سه راکتور دیگر این مجموعه نیز به همین سرنوشت دچار شوند . با این وصف ، مقابله با حوادث اینچنینی ، مسبوق به سابقه بود . بعنوان مثال آتش سوزی هسته گرافیتی راکتور هسته ای Windscale در بریتانیا به سال 1957 وقوع یک حادثه غیرقابل کنترل را نوید می داد ، اما این آتش سوزی با هدایت یک جریان قوی آب بسوی راکتور در نطفه خفه شد . راکتور هسته ای Windscale - بریتانیا اما این گزینه در چرنوبیل ، کارسازنبود ، چرا که وضعیت ساختمان راکتور به گونه ای بود که هدایت آب در حجم بسیاربالا و در کمترین زمان بسوی هسته امکان نداشت . طبیعتا" پس از گذشت 36 ساعت از وقوع حادثه ، مقامات ارشد شوروی براین تصمیم شدند تا با استفاده از ناوگان بالگردهای ترابری ، ترکیبی از شن ، ماسه ، سرب ، خاک رُس و بور را برای محدود کردن اثرات شدید جانبی هسته در حال آتش سوزی ، بر روی آن فروریزند . کاربرد "بور" در این ترکیب ، بدین دلیل بود که این ماده بسرعت نوترون های محیط را بخود جذب کرده و از گسترش آتس سوزی جلوگیری بعمل می آورد ، ضمن اینکه سرب نیز با محدود کردن انتشار جریان تابش های شدید که پس از انفجار تا ارتفاع 3000 فوتی ( 900 متری ) گسترش پیدا نموده بود ، به مهار فاجعه کمک می نمود ، در حالی که کاربرد ماسه ، خاک رس و دولومیت ، پایداری و اتصال این ترکیب را تا سطح قابل اطمینانی افزایش میداد . راکتور شماره4 ، قبل از انفجار در این میان ، بخشی از ناوگان بالگردهای ترابری تاکتیکی نیروی هوایی ارتش سرخ به همراه بخشی از توان ناوگان بالگردی غیر نظامی این کشور ، از یک فاصله دور، نزدیک به 3000 کیلومتر ( ناحیه نظامی سیبری ) ، اسکرامبل ( تندخیز ) شده و تمام تلاش خود را برای مهر وموم کردن راکتور شکافته شده روسی متمرکز نمودند . در این عملیات بی سابقه ، حداقل 5 نوع بالگرد روسی شامل بالگردهای Mi-2 (Hoplite) ، Mi-6 (Hook) ، Mi-8 (Hip) ، نسخه نظامی ویژه بقاء در محیط های رزم هسته ای بالگرد هایند ( نسخه Mi-24R و ابربالگرد ترابری Mi-26 (Halo) مورد استفاده قرار گرفتند . اتحاد شوروی و اکنون روسیه ، کشوری پهناور بشمار می آید ، طبیعتا" برای تسهیل عملیات نظامی و غیر نظامی ، وجود بالگردهای ترابری در مدلهای سبک ، نیمه سنگین و سنگین ، یک عامل ضروری بشمار می آید علاوه برای اجرای ماموریتهای بسیار خطرناک برفراز هسته راکتور ، این بالگرد ها ماموریتهای پراهمیتی نظیر ایجاد پل های تدارکاتی برای ماموریتهای پشتیبانی از مردم تخلیه شده از منطقه ، ریزش میلیونها لیتر مایع پاک کننده بر روی منطقه اطراف راکتور ، کمک به عملیات پاکسازی و جلوگیری از گسترش پرتوهای خطرناک را درصدر فهرست وظایف خود قرار داده بودند . یکی از مهمترین ماموریتهایی که نیروی هوایی ارتش سرخ بر عهده داشت ، برنامه ریزی های دقیق برای پایش مستمر سطح و میزان پرتوهای مضر در محیط اطراف راکتور توسط بالگردهای چند منظوره سبک Mi-2 محصول لهستان بود که در یکی از معدود نقشهای نظامی خود ، ماموریتهای شناسایی را به انجام می رساند . ضمن اینکه تا زمانی که سطح میزان تابشهای هسته راکتور به میزان مشخصی پایین نیامده بود ، واحدهای امدادی از این بالگرد بعنوان هواگرد پیام رسان استفاده می کردند . بالگرد میل-6 هوک ، اسب کاری ارتش سرخ برای ترابری سنگین ، قبل از معرفی گونه میل-26 از سویی دیگر ، بالگردهای فوق سنگین Mi-6 که قابلیت حمل بار خارجی ( اسلینگ ) تا میزان 12000 کیلوگرم و حمل بار داخلی تا 42500 کیلوگرم را در اختیار داشتند ، ماموریت پیدا نمودند تا ترکیب حائل ( شن/ سرب / بور) را به شکل مستقیم بر روی راکتور فررویزند ، این در حالی بود که خدمه این بالگردها با تهدیدات جدی نظیر فضای پراز دود ، سازه بلند و در حال فروریزی دودکش راکتور و خطر به مراتب افزون تر تابش مستقیم می بایست دست و پنجه نرم می نمودند. بااین حال ، بالگردهای فوق الذکر با هدایت مستقیم کنترل کنندگان زمینی ، مسیر حرکت خود را به گونه ای تنظیم می نمودند که مدت بسیار کوتاهی برفراز محل حادثه پرواز کرده و پس از تخلیه محموله ، بسرعت منطقه را ترک می نمودند . بالگردهای Mi-8 نیز بعنوان اسب کاری نیروی هوایی ارتش شوروی ، نقش بسیار پراهمیتی درکاهش بارکاری نیروی انسانی حاضرد منطقه ایفا مینمود ، این بالگردها ، پس از یکسری اصلاحات بسیار سریع ، به یک افشاننده (اسپری) مجهز شدند که می بایست یک ترکیب مایع را با هدف جلوگیری از پخش خاک آلوده توسط جریان های هوایی به خارج از منطقه حادثه دیده ، پخش مینمودند . علاوه برای نمونه های نظامی ، خدمه گونه های غیر نظامی بالگرد هیپ ، بخصوص نسخه هایی که در اختیار آئروفلوت ( خطوط هوایی اتحاد شوروی ) قرار داشت ، با استفاده از آموزش ها و تجارب بدست آمده در جریان احداث لوله های نفتی در قطب شمال و کنترل آتش سوزی جنگل های سیبری ، ماموریتهای ریزش محموله های هوایی مورد نیاز را با دقت فراوان به انجام میرساندند. ضمن اینکه پایداری قابل تحسین بالگردهای هیپ روسی در سه محور yaw ، pitch و roll تحت شرایط پروازی سخت نیز برای پرواز دقیق در نزدیکی هسته راکتور بسیار ایده آل بشمارمی رفت . اما جالب توجه ترین هواگرد نظامی که برای اولین بار توسط توسط نهادهای اطلاعاتی غربی در جریان حادثه چرنوبیل مورد شناسایی قرار گرفت ، نسخه ای بسیار خاص از بالگرد رزمی مشهور هایند با شناسه Mi-24R بود که به شکل خاص برای عملیات در محیط های جنگ غیر متعارف ( هسته ای ، بیولوژیکی و شیمیایی ) طراحی و مورد استفاده قرار می گرفت . ناشناخته ترین گونه ارابه شیطان ( هایند ) ، نمونه MIL-24 R بشمارمی رفت که وجود آن تا قبل از چرنوبیل ، برای ناتو آشکار نشده بود . سرهنگ ایتوف واسیلیویوچ در این خصوص می گوید : " بالگرد Mi-24R به شکل کاملا ویژه برای این گونه ماموریتهای طراحی شده بود . چنانکه توپ اصلی دماغه ، بعنوان سلاح استاندارد این بالگرد با یک محاسبه گر میزان دُز ( هشدار دهنده تابش ) تعویض شد تا از این هواگرد برای ارزیابی سطح و میزان انتشار عوامل پرتوزا ، برداشت نمونه های محیطی هوایی و زمینی و همچنین جستجوی معابر ایمن برای هدایت غیر نظامیان به بیرون از منطقه آسیب دیده استفاده گردد " اما بخش بزرگی از ماموریتهای محوله به بالگردهای ارتش شوروی ، بردوش ناوگان Mi-26 این نیرو قرار داشت ، چرا که با تجهیز زره های مدولار به بدنه این بالگرد ، این هواگرد ، تنها سخت افزاری بشمارمی آمد که می توانست تابش شدید پرتوهای رادیواکتیوی و حرارت فوق العاده ناشی از سوخت هسته راکتور را تحمل نماید . تمامی ماموریتهای این بالگردها با استفاده از دوربین های مداربسته بعنوان سامانه های استاندارد بالگردهای فوق ، صورت می گرفت که به خدمه اجازه می داد تا هدف را با دقت بیشتری رصد نموده و محموله را با دقت افزون تری تخلیه نمایند . میل- 26 ، بالگرد ابرسنگین روسی که مشهور است قابلیت حمل بار معادل یکفروند پرنده ترابری تاکتیکی سی-130 را در اختیار دارد کاربرد چنین تجهیزاتی ، در مقایسه با ماموریتهای انجام شده توسط بالگردهای Mi-6 ، قابلیتهای بیشتری را در اختیار خدمه هوایی می گذاشت ، چرا که بالگردهای سنگین تر و به نسبت مجهزتر Mi-26 بدلیل وجود حفاظ های ایمنی ، می توانستند مدت زمان بیشتری را بر فراز راکتور بمانند و محموله خود را با دقت 100% تخلیه کنند . علت این امر را می توان در خصوصیت فنی بالگردهای Mi-6 جستجو نمود ، چرا که هوک های روسی ، فاقد قابلیت هاورکردن (hover/ پرواز ایستا روی هدف ) بوده و می بایست بار خود را باسرعتی در حدود 60 کیلومتر درساعت فرو بریزند که این امر بدین معنا بود که برای اجرای دقیق ، تنها چند ثانیه زمان در اختیار خدمه قرار می گرفت که این صرفا" یک موفقیت 50% را به همراه داشت . ادامه دارد .................... صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  14. 1 پسندیده شده
    برادر من ترکمتر کارش همینه که نیروی گشتاور رو محاسبه میکنه و اجازه کم یا زیاد سفت شدن از یک عدد مشخص رو نمیده. سفت کردن بیش از حد هم خوب نیست. چون هم باعث تجاوز از حد توان پیچ و احتمال بریدن در تکانه ها میشه، و هم باعث ناهمگونی در میزان فشار همه پیچها میشه. به عبارتی وقتی یک قطعه به قطعه ای دیگه پیچ میشه باید همه سطوح به یک اندازه متوازن بهم فشار بیارن. اصولا ترکمتر اختراع شد که این توازن حفظ بشه. مکانیکهای حرفه ای در بستن چرخ ماشین هم حتما از ترکمتر استفاده میکنن، هم ضربدری میبندن و یک دفعه یکی رو سفت نمیکنن، بلکه همه رو کم کم میبندن تا هر چهار تا پیچ متوازن بسته بشن. حالا اون که چرخ ماشینه با سرعت 200کیلومتر در ساعت. وقتی با موشکی با سرعت بیش از 6 ماخ سر و کار داریم، توجه به این ریز نکات اثر جدی در نتیجه کار داره.
  15. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی آیا ایران دکترین "تلافی بزرگ" را اتخاذ خواهد کرد؟ زرادخانه موشکی ایران روز پانزدهم ماه می، ایران در اولین پاسخ به تحریم‌های آمریکا اعلام کرد انجام برخی از تعهدات خود را ذیل توافق هسته ای متوقف خواهد کرد. علاوه بر آن، تهدیدهای نظامی علیه ایران رو به رشد است که موجب تقویت جنبه نظامی پاسخ ایران می شود. همچنان که افزایش تنش بین ایران و ایالات متحده آمریکا که توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است، در پاسخ به فشار آمریکا، تهران نیز اقدامات بلندمدت نظامی را مورد توجه قرار داده است. تهران معتقد است کمپین "فشار حداکثری" کابینه ترامپ می تواند اختلاف سطح نظامی بین ایران و همسایگانش را تقویت کند و تعادل نظامی بین آنان را برهم زند. ترامپ این فشار حداکثری را راهی برای مهار قابلیت های نظامی ایران و تبدیل این کشور به یک کشور عادی می بیند. با این حال تهران هراس دارد که هرگونه عدم تعادل نظامی در آینده می تواند یک جنگ به رهبری عربستان سعودی یا اسرائیل را ضد ایران شعله‌ور کند حتی اگر هدف ترامپ این نباشد. این موضوع رهبران ایران را متقاعد کرده است که یک دکترین نظامی جدید را اتخاذ کنند. افزایش شدت عمل ترامپ موجب شده است درک ایرانیان از تهدید تغییر پیدا کند. مردم نه فقط برای "دولت انقلابی" بلکه یک تهدید وجودی را برای خود ایران احساس می‌کنند. فشارهای ایالات متحده باعث تقویت هوادران جمهوری اسلامی شده است تا گفتمان "دفاع از انقلاب" را با "دفاع از ایران" در هم آمیزند که در نتیجه جذابیتهای بیشتری در میان مردم عادی ایران دارد. این تحولات با وجود فشارهای عظیم اجتماعی حمایت مورد نیاز رهبران ایران را جهت بسیج منابع ملی برای زمینه نظامی فراهم می کند. آیت الله خامنه‌ای رهبر عالی ایران متقاعده شده است که تنها راه جلوگیری از حمله ایالات متحده و یا درگیری‌های آینده، پاسخ دادن به تهدیدها از همان نوع تهدید است. در واقع او تاکیده کرده است ایران تهدیدات را با تهدیدات بیشتری پاسخ خواهد داد. پایگاه‌های موشکی ایران ساخته شده در زیر زمین برای حفاظت از مهمترین دارایی‌های نظامی ایران و توان واردن کردن ضربه دوم به عبارت دیگر وی معتقد است برای حفظ بازدارندگی در برابر آمریکا، ایران نیازمند تشدید سطح تهدید است. از نظر عملی، پاسخ نظامی ایران باید در قالب یک بررسی دکترینال جهت تعادل افزایش تهدیدها باشد. این بدان معنی است که دکترین نسل دومی فعلی "ضرب دوم" به دکترین نسل سومی "تلافی بزرگ" تغییر پیدا کند. در راستای این امر، آیت الله خامنه‌ای از سرلشگر حسین سلامی فرمانده جدید سپاه پاسداران خواسته است تا استراتژی‌های اصلی سپاه پاسداران را بازتعریف کند.وی به فرمانده سپاه دستور داده است تا گام‌های تکمیلی برای مرحله دوم انقلاب را آماده کند. ماموریت مرحله دوم انقلاب تاکید بر حفظ تمامیت ارضی دارد و خواستار گسترش نقش منطقه‌ای و جهانی جمهوری اسلامی ایران است. ژنرال سلامی که در رتبه بندی سپاه پاسداران فردی بسیار قابل احترام است و به عنوان یک متفکر استراتژیست شناخته می‌شود در 24 آوریل اعلام کرد: عملیات‌های سپاه پاسداران باید در سطح جهانی گسترش یابد تا فضا را برای دشمن در محدوده وسیع ناامن کند. این مفهوم یک پایه و اساس برای بازبینی اصولی بود. نسل اول دکترین نظامی ایران "بازدارندگی موثر" با استفاده از جغرافیای گسترده ایران به منظور افزایش عمق فیزیکی و فرسایش دشمن مهاجم در طی سال‌های 2003-2010 توسعه یافت. این دکترین برای افزایش هزینه‌های بالقوه دشمن و کاهش روحیه مهاجمان به منظور جلوگیری از حمله آنان طراحی شد. برنامه‌های مختلف عملیاتی از جمله دفاع موزاییکی برای این کار توسعه یافت. در ضمن ایران استراتژی نفی دسترسی/تحدید منطقه‌ای ( A2/AD) را برای تقویت عمق فیزیکی خود جهت جلوگیری از قابلیت مانور و دسترسی دشمن به دارایی‌های منطقه‌ای خود اجرا کرد. با این حال وابستگی این استراتژی به فرسایشی بودن جنگ تنها می تواند از حملات بزرگی نظیر تهاجم ایالات متحده یا ناتو جلوگیری کند که در نهایت به حمله گسترده به ایران منجر خواهد شد. حملات موشکی ایران به مواضع داعش در دیروالزور سوریه در پاسخ به عملیات تروریستی داعش در تهران در مقابل نسل دوم دکترین نظامی ایران که طی سال‌های 2011-2014 توسعه یافت در پاسخ به تهدیدات در حال ظهور کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، اسرائیل و داعش بود. این دیگر به عنوان تهاجم قریب الوقوع ایالات متحده آمریکا در نظر گرفته نمی‌شد. این دکترین ماهیت دفاعی سیستم نظامی ایران را حفظ کرد در حالیکه ضربه دوم بر عمق استراتژیک خارجی و قدرت آتش نیروهای نیابتی ایران و موشک‌های دور ایستا تکیه داشت. دریادار علی شمخانی رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران می گوید: ارزش ضربه دوم به معنای بازدارندگی است. با این حال کمپین "فشار حداکثری" ترامپ در حال تغییر ارزیابی‌های تهدیدات ایران به منظور بازنگری در دکترین نظامی ایران می‌شود. علاوه بر آن، دکترین نظامی نسل دوم، قبل از اتحاد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با اسرائیل طراحی شده بود. دکترین در حال ظهور نسل سوم بر این ایده استوار است که دکترین ضربه دوم، توانایی جلوگیری از حملات اتحاد آمریکا- شورای همکاری خیلج فارس- اسرائیل را ندارد. تشدیدهای اخیر در باعث افزایش سرعت تطبیق این دکترینال است. دکترین نظامی در حال توسعه با شاخصه آمادگی ایران برای افزایش گستره نبرد شناخته می‌شود، در حالی که دشمن از شدت اقدامات تهاجمی ایران در خارج از مرزهایش غافلگیر می‌شود. سخنگوی اصلی نیروهای نظامی ایران (به احتمال زیاد مقصود نویسنده سرلشکر باقری باشد) در 25 آوریل گفت: در برابر حملات آمریکا استراتژی تدافعی اتخاذ نخواهیم کرد. به نظر این اصلاحیه، یک تغییر از دکترین ضربه دوم محدود به دکترین تلافی عظیم است. حضور نیروهای حزب الله در جنگ سوریه/ این نیرو بزرگترین گروه نیابتی ایران است که برای مهار اسرائیل تشکیل شده است بر خلاف دکترین تلافی بزرگ دالس در 1954، دکترین ایران بر پایه قابلیت‌های هسته‌ای نیست. در عوض بر دو هسته اصلی استوار خواهد بود: 1- گسترش عمق استراتژیک با گسترش جغرافیای منطقه جنگ 2- غافلگیری دشمن با مرگبار کردن فضای نبرد. دومین مورد توسط قدرت شلیک‌های عظیم به دست می‌آید. با توجه به دکترین جدید، ایران تصمیم دارد ابتکار عمل در تعریف شرایط فضای نبرد و مکان‌های نبرد را به دست بگیرد. بدین ترتیب دشمنان را در یک جنگ اجباری در داخل و خارج از مرزهای خود درگیر می‌کند تا هزینه‌های غیرقابل تحملی را برای دشمن به بار آورد. به وضوح این نقطه عطفی در تفکر استراتژیک ایران است زیرا مفهوم نسل اول جنگ فرسایشی را با مفهوم نسل دوم عمق استراتژیک خارجی ترکیب می‌کند. در حال حاضر ایران ردپای نظامی خود را تا بنادر مدیترانه گسترش داده است. هم اکنون ایران تمایل دارد برای تحمیل هزینه‌های جهانی به دشمنان بیشتر در دریای سرخ و شمال آفریقا، درک خود را از عمق استراتژیک بازتعریف کند. بعضی از ناظران بر این باورند که زمینه امنیتی فعلی منطقه‌ای به گسترش جغرافیایی می‌انجامد. سرلشکر سلامی همواره به دنبال پیشرفت استراتژیک برنامه موشکی ایران بوده است تا کشندگی و دامنه حملات ایران را افزایش دهد. این دومین عنصر حیاتی است که هم دامنه و هم کیفیت روش ایران را در جنگ تغییر می‌دهد. مدت زمانی که ایران برای ساخت موشک‌های با برد بیش از 2500 نیاز دارد کمتر از آن چیزی است که آمریکا پیش بینی می‌کند. الزامات عملیاتی دکترین جدید شامل بهبود هرچه بیشتر تاکتیک‌های جنگ هیبریدی، بهبود قابلیت‌های توسعه یافته تهاجمی A2/AD و افزایش قدرت شلیک است. بنابراین ایران ابتکار عمل را با بهبود قابلیت‌های تهاجمی و تنوع جغرافیایی نیروهای نیابتی به دست خواهد گرفت و در این راستا کمیت، دقت و دامنه ذخایر موشکی خود را افزایش می‌دهد. این به معنای این است که منطق تکثیر موشکی ایران باید تغییر پیدا کند. موشک کروز بردبلند هویزه نشان از رویکرد ایران برای تنوع بخشی به قابلیت‌های موشکی خود برای برخورداری از گزینه‌های متعدد و گوناگون جهت افزایش قدرت آتش علیه دارایی‌های دشمن دارد بر خلاف اهداف اعلام شده، کمپین "فشار حداکثری" دولت ترامپ تهران را تحت فشار قرار می‌دهد تا از منابع نظامی خود به طور موثرتری استفاده کند. ترس از دست دادن ظرفیت بازدارندگی ایران را مجبور می‌کند تا دکترین نظامی خود را به سمت تهاجمی شدن تغییر دهد. ایالات متحده در حال حاضر برای به دست آوردن پیروزی قاطع در هر جنگی با ایران با چالش‌های جدی تکنولوژیکی و عملیاتیِ بدون پاسخ روبروست. در حالی‌که تطبیقات و تنظیمات دکترینال جدید ایران، آمریکا را مجبور خواهد کرد در یک میدان نبرد بسیار بزرگتر و با تلفات بیشتر از پیش بینی‌های انجام شده وارد جنگ شود. جدا از عواقب فاجعه‌بار منطقه‌ای آن، این دکترین ایران می‌تواند دارایی‌های عمده نظامی ایالات متحده را به طور نامحدود مصرف و به طور استراتژیک قابلیت طرح‌ریزی قدرت جهانی آمریکا تضعیف کند. ترجمه شده توسط GHIAM/ لوبلاگ
  16. 1 پسندیده شده
    سوال خوبی است. در حد خود پاسخگو هستم. اگرچه که مدیران ارشد بهتر می توانند این سوال را پاسخ دهد. اول اینکه این تاپیک، یک «داستان قدیمی چینی» نیست. بلکه بخشی از تاریخ چین است. شاید بفرمایید منظور همان است. بخشی از تاریخ چین چه ربطی به انجمن نظامی دارد. اما مجدداً می بایست عرض نمایم که این «بخشی از تاریخ چین»، نه از لحاظ فرهنگی، ادبی، هنری و ...، که از لحاظ نظامی مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارتی یک برهه صد ساله که مملو از جنگ های تاریخی، استراتژی های نظامی مختلف، جنگ سالاران، ژنرال ها و استراتژیست های نظامی قابل تاریخ در آن حضور دارند و خود، اثرگذار بر روی تاریخ نظامی چین بوده است. دوم اینکه اگر دقت بفرمایید، این تاپیک در بخش «جنگ و تاریخ»، در مجموعه «مباحث جامع نظامی» و در مبحث «جنگ های باستان» ایجاد شده است که همانطور که از اسمش پیداست، در این مبحث تاریخ جنگ های باستان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. پس به نظر نمی رسد تاپیک، در محدوده مباحثی که سایت پیش بینی کرده است قرار نگیرد. چرا که حداقل علناً ذکر نشده است که جنگ های باستان مثلاً روم یا یونان یا ایران می تواند مورد مداقه قرار گیرد، ولی چین خیر. کما اینکه تاپیک های دیگری در همین مبحث درخصوص جنگ های باستان کشورهای مختلف، از ژاپن و چین گرفته تا دیگر کشورها، ایجاد شده است و به نظر نمی رسد که تنها این تاپیک به این مباحث پرداخته باشد. سومین مطلب این است که احتمالاً منظور شما این بوده است که تاپیک، کمتر محتویات نظامی داشته و بیشتر به داستان سرایی پرداخته است. بنده این ایراد شما را وارد دانسته و آن را بر ضعف قلم خویش می پندارم و بلاشک عذرخواهی می کنم. اما این، سبک نگارش و ادبیات حقیر است که تاریخ را نه به شکل مرسوم آن در ایران که مملو از اسم و تاریخ است و بسیار خشک مطرح می شود، که به شکل داستان تعریف می کنم که در مخاطب، احساس نزدیکی و فهم و همذات پنداری تاریخی بهتری نسبت به آن برهه را پدید آورده و به نوعی به آشتی بیشتر مخاطبین با تاریخ بپردازم. قطعاً اگر به این هدف نرسیده ام، ایراد از ضعف کلام و نگارش بنده بوده است که ان شاءالله با توصیه ها و راهنمایی های شما و دیگر دوستان، این ایراد تا حد توان مرتفع گردد. اما در پایان؛ اگر تصمیم مدیران سایت بر این باشد که این تاپیک، برخلاف موازنین، قوانین و سیاستگزاری های سایت میلیتاری است، به این تصمیم احترام می گذارم.
  17. 1 پسندیده شده
    در قسمت قبل، ماجرای فرار پر حادثه امپراطور تا رسیدن به لویانگ و نیز درخواست کمک از سائو سائو مورد بررسی قرار گرفت. و حالا ادامه ماجرا ...! ----------------------------------------------------------------------------------------- قسمت سیزدهم – انتقال پایتخت به لانه ببر هنگامی که سائو سائو از ماجرای فرار امپراطور از دست فرماندهان غاصب پایتخت خبردار شد، به مشورت با مشاوران خود پرداخت. اگر چه نیک می دانست که این، فرصتی طلایی برای وی خواهد بود، اما ترجیح می داد که نظر مشاورانش را نیز جویا شود. شون یو این را با عملکرد لیو بانگ (Liu Bang یا امپراطور گائوزو، موسس سلسله هان) مقایسه نمود و آن را فرصتی دانست که هر چند قرن یکبار ممکن است رخ بدهد. دیگر مشاورین هم نظر موافق خود را عنوان نمودند. پس سائو سائو به سرعت دست به کار شد و سپاه خود را برای حرکت مهیا ساخت. اما او می دانست که چطور می تواند امپراطور را تحت تأثیر قرار دهد. پس در ابتدا، به شیائو دون (Xiahou Dun – Yaunrang) فرمان داد که در رأس سپاه سواره نظامی 50 هزار نفره، به سرعت به سمت لویانگ حرکت نماید. شیائو دون هنگامی به کاروان امپراطور رسید که آن ها در حال فرار از لویانگ بودند. چرا که سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی لویانگ رسیده بودند و دونگ چنگ به امپراطور پیشنهاد کرده بود که به سمت شرق کوهستان خواشان بگریزند. آن ها در ابتدا فکر می کردند که با بخشی از سپاه لی جوئه مواجه شده اند. اما وقتی فهمیدند که سائو سائو، یکی از برجسته ترین ژنرال هایش را برای نجات جان امپراطور فرستاده است، به شادمانی پرداختند. شیائو دون به امپراطور احترام گذاشت و عنوان نمود سائو سائو به محض خبردار شدن از عزیمت امپراطور به لویانگ، من را به عنوان پیشقراول سپاه به نزد شما فرستاد تا قبل از اینکه سپاه آماده حرکت شود، من با جان خود به دفاع از امپراطور بپردازم. به همراه خود، دو تن از قدرتمندترین ژنرال های ارتش سائو سائو را نیز آورده ام : شو چو (Xu Chu – Zhongkang) و دیان وی (Dian Wei) که هماوردی در میدان نبرد ندارند. امپراطور حقیقتاً مدیون سائو سائو شده بود و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. مدتی نگذشته بود که کاروان امپراطور مشاهده نمود که سپاه عظیم دیگری به سمت ایشان در حرکت است. بار دیگر، هراس کاروان امپراطور را در بر گرفت. اما به زودی فهمیدند که فرمانده این سپاه، کسی نیست جز سائو هونگ (Cao Hong – Zilian)؛ پسر عموی سائو سائو (در کتاب، فیلم ها، سریال ها و انیمیشن های مربوط به عصر سه پادشاهی، از وی به عنوان برادر سائو سائو یاد شده است، ولی در منابع تاریخی، پسر عموی سائو سائو معرفی شده است.). سائو هونگ پس از شرفیابی به خدمت امپراطور و ادای احترام، عنوان داشت که پس از حرکت شیائو دون، سائو سائو نگران شد که شاید سپاه وی برای مقابله با سپاه قدرتمند شیلیانگ کافی نباشد. پس من را در رأس پیاده نظام نزد امپراطور فرستاده است تا خود، با ارتش اصلی به زودی به شما ملحق شود. در کنار من، دو تن از برترین ژنرال های پیاده نظام، لی دایان (Li Dian) و یوئه جینگ (Yue Jing) حضور دارند. امپراطور بار دیگر تحت تأثیر وفاداری سائو سائو و نیز قدرت سپاه وی قرار گرفته بود. در همین هنگام سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی محل استقرار کمپ امپراطور رسیدند. پس امپراطور دستور داد که سپاهیان سائو سائو به مقابله با آن ها برخیزند. جناح راست سپاه به شیائو دون و جناح چپ به شو چو سپرده شد. در میانه سپاه نیز سائو هونگ در رأس پیاده نظام قرار گرفت و به دشمن تاختند. سپاه شیلیانگ با این حمله قدرتمند، شکست سختی را خورد و عقب نشینی نمود. سپاهیان سائو سائو نیز به تعقیب دشمن پرداختند. پس از امن نمودن مسیر و به اصرار شیائو دون، کاروان امپراطور، در حالی که سواره نظام او از آن ها محافظت می نمود، به لویانگ بازگشت. روز بعد سائو سائو در رأس سپاهی عظیم، خود را به لویانگ رساند. بار دیگر امپراطور، تحت تأثیر قدرت و توانایی سائو سائو قرار گرفت. وی در کمال ادب و احترام، تمامی آداب شرفیابی نزد امپراطور را به جای آورد (از جمله سه نوبت تعظیم (سجده) نمودن به امپراطور) و با خود، لباس های زیبا و نیز خوراکی مطبوع نزد ایشان آورد. سائو سائو با زکاوت و هوش خود نیک می دانست که این، بهترین هدیه برای کسانی است که ماههاست نه غذایی مناسب خورده اند و نه لباسی خوب بر تن دارند. حالا تمامی دربار، یا نظری مساعد نسبت به سائو سائو داشتند و قدردان وی بودند و یا مرعوب قدرت و توانایی وی شده بودند. عملاً کلام سائو سائو، نظر غالب دربار شده بود. اما در سپاه شیلیانگ، بحث شدیدی بین ژنرال ها درگرفته بود. لی جوئه و گوا سی معتقد بودند که باید شبانگاه به کمپ سائو سائو حمله نمایند و سپاهیانش را تار و مار نمایند. آن ها بیش از اندازه روی توان نظامی سپاه شیلیانگ (که حالا پس از شکست های متعدد بشدت ضعیف شده بود) حساب باز می کردند. اما جیا شو (Jia Xu)؛ مشاور ارشد نظامی لی جوئه، مخالف این حمله بود و اعتقاد داشت تا دیر نشده باید به عقب نشینی بپردازند و به شهر و دیار خود بازگردند. این حرف، موجب خشم لی جوئه شد و شمشیر از نیام کشید تا جان وی را بگیرد. اما با وساطت دیگر ژنرال ها، جیا شو جان سالم بدر برد. اگرچه او شبانه از کمپ گریخت و به روستای پدری خود بازگشت. وی بعدها به خدمت دوان وی درآمد و سپس به ژانگ شیو مشاوره داد تا اینکه سرانجام در پی شکست ژانگ شیو از سائو سائو، تا پایان عمر به خاندان سائو خدمت نمود. صبح روز بعد، سپاهیان سائو سائو و در رأس آن سیصد سوار به فرماندهی سه ژنرال قدرتمند سپاه؛ شو چو، سائو رن (Cao Ren – Zixiao) و دیان وی، به سپاهیان شیلیانگ هجوم آوردند. این سیصد سوار وظیفه داشتند تا نظم و آرایش سپاه را بهم ریخته، سپس عقب نشینی کرده و از سویی دیگر بدان هجوم آورند. در این میان، لی شیان (Li Xian) و لی بیئه (Li Bie)، برادرزاده های لی جوئه به سمت آن ها تاختند تا کارشان را یکسره کنند. اما شو چو، قدرتمندترین ژنرال سائو سائو هر دو نفر را بر خاک افکند و سرشان را پیش کش ارباب خود نمود. سائو سائو که بشدت تحت تأثیر قدرت و توانایی شو چو در از بین بردن بهترین ژنرال های ارتش لی جوئه قرار گرفته بود، وی را با فان کوای (Fan Kuai)؛ قدرتمندترین ژنرال لیو بانگ که عامل پیروزی وی در مهمترین نبردهایش نیز بود، مقایسه نمود. پس از بهم ریختن نظم شیلیانگ، حالا نوبت به سائو سائو بود که خودی نشان دهد. وی جناح راست را به شیائو دون سپرد و جناح چپ در اختیار سائو هونگ قرار گرفت. خود نیز میانه سپاه را عهده دار شد و به سپاه شیلیانگ تاخت. اکثر سپاه دشمن نابود شد و دیگران فراری شدند. سائو سائو نیز خود در رأس سپاه، به تعقیب آن ها پرداخت و تا پاسی از شب، تعقیب و گریز و نبرد ادامه داشت. لی جوئه و گوا سی با پنهان شدن در بیشه ها و کوهستان، توانستند جان سالم به در ببرند و بگریزند. اما دیگر تهدید آن ها از بین رفته بود. سپاه سائو سائو فاتحانه به شهر بازگشت و جشنی بزرگ برپا شد. سائو سائو، حال ناجی تاج و تخت و امپراطور شده بود و بدل به قدرتمندترین فرد دربار شده بود. درباری که البته قدرت سابق را نداشت و حال، کشور در دستان جنگ سالاران تکه تکه شده بود و هر یک، در تلاش برای کسب قدرت به فتح سرزمین های اطراف و یا جمع آوری سپاه مشغول بود. سائو سائو هم به خوبی می دانست که امپراطور، از اختیار کافی برخوردار نیست. اما نقشه های جالبی در سر داشت که به کمک اوامر امپراطور، می توانست آن ها را پیاده نماید. با مشاهده شرایط، یانگ فنگ و هان شیان که روزگاری همراه با شورشیان موج سفید، ناجی امپراطور بوده و فداکاری فراوانی نموده بودند، به خوبی دریافتند که آینده ای در دربار نخواهند داشت. پس به بهانه تعقیب باقیمانده سپاه شیلیانگ، به همراه سپاهیان خود از شهر خارج شدند و در دالیانگ مستقر شدند. در این زمان بود که سائو سائو با یکی از با استعدادترین افراد آشنا شد : دونگ ژائو (Dong Zhao – Gongren). مشاوری ارزشمند و دانا که در گذشته به یوآن شائو و ژانگ یانگ (Zhang Yang – Zhishu) خدمت کرده بود و هنگامی که فهمیده بود امپراطور در خطر است، خود را به وی رسانده بود تا در خدمتگزاری حاضر شود. سائو سائو نیز در شناخت افراد با استعداد، توانایی بسیاری داشت و خیلی زود، استعدادش را کشف نمود و او را متقاعد ساخت که به وی بپیوندد. دونگ ژائو تا پایان عمر خود در خاندان سائو بود و پس از سائو سائو، به سائو پی (Cao Pi – Zihuan. پسر ارشد سائو سائو و اولین امپراطور سلسله وی) و سپس سائو روی (Cao Rui – Yuanzhong. پس ارشد سائو پی و دومین امپراطور سلسله وی) خدمتگزاری نمود. سائو سائو برای سنجیدن خرد وی، به مشورت با او پرداخت. در ابتدا از وی پرسید که با یانگ فنگ و هان شیان چه باید بکند. دونگ ژائو پاسخ داد که آن ها قدرت چندانی ندارند و قابل اعتنا نیستند. سپس از لی جوئه و گوا سی پرسید. او گفت با توجه به اینکه سپاه شیلیانگ عمدتاً از بین رفته است، آن ها توان کافی برای تهدید ندارند. سائو سائو نیز تصمیم گرفت که برای سرشان جایزه تعیین کنید تا زحمت نابودی شان را دیگران بکشند. اما وقتی درمورد پایتخت سوال نمود، پاسخ دونگ ژائو به دل سائو سائو نشست. وی عنوان داشت که با توجه به اینکه پایتخت ویران شده است و در آن آذوقه ای یافت نمی شود، پس بهتر است امپراطور و دربار را به شوچانگ (Xuchang) منتقل نماییم. این شهر، در ایالت یان قرار داشت که در اختیار سائو سائو بود و این، بدان مفهوم بود که امپراطور عملاً در چنگ سائو سائو خواهد بود. اما سائو سائو شادی خود را بروز نداد و در پاسخ گفت که چطور ممکن است این انتقال انجام شود، آنگاه که در دالیانگ، به یانگ فنگ خواهند خورد و از داخل نیز خود امپراطور و دربار، مخالف این انتقال خواهند بود. دونگ ژائو از وی خواست که در نامه ای، دلایل خود برای انتقال پایتخت را به درباریان اطلاع دهد. خود آن ها موافقت خواهند نمود. سائو سائو با دیگر مشاوران خود (از جمله شون یو) نیز به مشورت پرداخت و وی نیز نظری مشابه را ابراز نمود. پس تصمیم به انتقال پایتخت گرفته شد. دربار نیز که مجذوب و یا مرعوب سائو سائو بودند، خود تسهیل گر راه شده و امپراطور را به تغییر پایتخت راضی نمودند. این پیشنهاد، بار دیگر بار غمی را بر دوش امپراطور نهاد. او می دانست که اگر چه تهدید فعلی برطرف شده است، اما هیچ بعید نیست دیگر جنگ سالاران همان مسیری را طی کنند که دو ژنرال شیلیانگ طی نموده بودند. پس وی نیاز به جنگ سالارانی را داشت که وی را محافظت نمایند. ولی رفتن به پایتخت مدنظر سائو سائو، برابر بود با تبدیل شدن به عروسک خیمه شب بازی سائو سائو. ولی گویا سرنوشت امپراطور شیان این بود که همواره این نقش را داشته باشد. روزگاری دونگ ژو، سپس لی جوئه و گوا سی و امروز سائو سائو. کاروان امپراطور حرکت به سمت شوچانگ را آغاز نمود. اما در میانه راه، همانطورکه سائو سائو پیش بینی می نمود، یانگ فنگ راه را بر سپاه سائو سائو بست و عنوان داشت که او، امپراطور را ربوده است. مذاکرات نتیجه ای نداشت و دو سپاه روبروی یکدیگر موضع گرفتند. فرمانده سپاه یانگ فنگ، کسی نبود جز شو خوان. فرماندهی سپاه سائو سائو نیز به شو چو سپرده شده بود. دو ژنرال در نبردی تن به تن در مقابل هم قرار گرفتند. اما شو چوی قدرتمند با گوان دائوی خود، حریف تبر بلند شو خوان نبود و پس از رد و بدل شدن ضربات متعدد، هر دو ژنرال خسته از نبرد به اردوگاه خود بازگشتند. سائو سائو بسیار مشتاق بود که این ژنرال قدرتمند را به خدمت بگیرد. پس ژنرال ها و مشاورین خود را برای مشورت فرا خواند و موضوع را مطرح نمود. من چونگ (Man Chong – Boning)، یکی از ژنرال های سائو سائو که دوستی دیرینی با شو خوان داشت، پیشنهاد نمود که مخفیانه به اردوگاه دشمن رفته و شو خوان را راضی نماید که به وی بپیوندد. اگرچه این نقشه بسیار پر ریسک بود، اما مورد موافقت سائو سائو قرار گرفت. نیمه های شب، در میانه تاریکی من چونگ به اردوگاه یانگ فنگ وارد شد. با احتیاط فراوان خیمه ها را وارسی نمود تا به خیمه شو خوان رسید. وی به جای خواب، بر روی نبرد روز آینده مشغول مطالعه و بررسی بود. پس هنگامی که من چونگ وارد خیمه وی شد، شگفت زده شد. من چونگ به وی توضیح داد که او اکنون در سپاه سائو سائو حضور دارد و از علاقه ارباب خود به قدرت و توانایی وی گفت. شو خوان در گذشته نیز به سائو سائو تمایلاتی داشت، اما علاقه وی به یانگ فنگ، هربار مانع از این شده بود که او را رها ساخته و به سائو سائو بپیوندد. در ابتدای گفتگو نیز باز همین موضع را تکرار نمود. اما من چونگ آنقدر با وی صحبت نمود و استدلال های مختلفی را ارائه کرد تا در نهایت او را راضی به ترک اردوگاه سازد. البته من چونگ علاقه داشت که وی، یانگ فنگ و هان شیان را شبانه به قتل رسانده و سر آن دو را به عنوان هدیه به سائو سائو تقدیم نماید. اما شو خوان این را رسم جوانمردی نمی دانست و قویاً با آن مخالف نمود. پس تنها به همراه چند نفر از یاران خود سوار بر اسب و شبانه از اردوگاه خارج شدند و به سوی اردوگاه سائو سائو حرکت نمودند. اما یانگ فنگ به محض باخبر شدن از این اقدام شو خوان، به سرعت به همراه هزار نفر از سواران خود به دنبال وی براه افتاد و فریاد می زد «آن خائن را بگیرید!». تعقیب و گریز آغاز شده بود. اما طولی نکشید که یانگ فنگ فهمید تمام این ها، نقشه سائو سائو بوده و او در کمینی هولناک گرفتار شده است. سائو سائو با دیدن یانگ فنگ فریاد زد : «خیلی وقت بود منتظرت بودم! تلاش برای فرار بی فایده است!!». همین طور هم بود. علی رغم تلاش یانگ فنگ برای شکستن حلقه محاصره، موفقیتی حاصل نشد. اما در این هنگام، هان شیان به کمک یانگ فنگ شتافته و نبردی سنگین درمی گیرد. در این نبرد، یانگ فنگ موفق به فرار می شود و سائو سائو نیز به تعقیب این دو می پردازد. اما سپاه یانگ فنگ و هان شیان، دیگر یا نابود شده و یا تسلیم سائو سائو شده بودند. پس یانگ فنگ و هان شیان نیز چاره ای ندیدند جز آن که یه یوآن شو بپیوندند. انتقال امپراطور و دربار به شوچانگ، با موفقیت انجام پذیرفت. تمامی دشمنان خرد نیز نابود شده بودند. با این انتقال، سائو سائو به مقام نخست وزیری رسید و دیگر مشاوران و ژنرال هایش نیز مقام هایی رسمی دریافت نمودند. حالا دیگر همه چیز آماده و مهیا بود که به برنامه ای که ماه ها از آن عقب افتاده بود، بپردازد : تسخیر ایالت شو. ----------------------------------------------------------------------------------------- اما چه بر سر فرماندهان شیلیانگ آمد؟ در قسمت دهم اشاره شد، فان چو در سال 195 میلادی به دستور لی جوئه گردن زده شد. پس از وقایع تعقیب و گریز امپراطور، باقیمانده سپاه شیلیانگ با شکست از سائو سائو، راه غرب را در پیش گرفتند. اما دیگر توان چندانی برای ژنرال های شکست خورده باقی نمانده بود که بخواهند خطرناک باشند. گوا سی به شهر می (Mei County) و لی جوئه به شهر چانگ آن رفته و در آنجا مستقر شدند. از طرفی جایزه ای در خور برای سر هر دو دیده شده بود. پس هرکس ممکن بود وسوسه شده و آن ها را به قتل رساند. از طرف دیگر، ژانگ جی نیز تصمیم گرفت که مسیر خود را از این دو جدا سازد. اما هیچ یک از این سه ژنرال پر آوازه، روزگار خوشی را ندیدند. در سال 196 میلادی، ژانگ جی قصد حمله به فرمانداری نانیانگ (که در شمال ایالت جینگ (Jing Zhou) قرار داشت) را نمود. اما در این حمله و در گرماگرم نبرد برای فتح شهر رنگ (Rang County)، با تیری مستقیم کشته شد. گوا سی در سال 197 میلادی، توسط یکی از ژنرال های خود به نام وو شی (Wu Xi) به قتل رسید و و وی به همراه باقیمانده سپاهش نیز به لی جوئه پیوستند. اما خود لی جوئه نیز چندان خوش شانس نبود. تنها چند ماه بعد و در تابستان 197 میلیادی، دوان وی (Duan Wei)؛ یکی از فرماندهان لی جوئه شورش نمود و لی جوئه را به همراه خانواده اش قتل عام نمود و سر وی را تقدیم به سائو سائو نمود. بدین ترتیب هر چهار ژنرال قدرتمند باقیمانده سپاه دونگ ژو و شیلیانگ، در فاصله کمتر از سه سال کشته شده و تهدید شیلیانگ برای همیشه برطرف گردید. =================================================================== پ.ن 1: اگرچه این قسمت آنقدر داستان داشت که شاید می شد آن را در دو قسمت تعریف نمود، اما ترجیح بر این بود که زودتر از این واقعه گذر کرده و به تقابل آینده سائو سائو با لیو بی بپردازیم. چرا که این برهه کوتاه تاریخی آنقدر حوادث ریز و درشتی را به خود دیده است که امکان پرداختن جزئی به تک تک آن حقیقتاً ممکن نیست. پس اگر دوستان پرشی را در داستان مشاهده نمودند، به بزرگی خود ببخشند. البته اگر این پرش، به داستان اصلی آسیبی زده است، بفرمایند تا با توضیح بیشتر، این آسیب تا حد امکان ترمیم گردد. پ.ن 2 : رنگ آمیزی اسامی و شهرها از چیزی که فکر می کردم، سخت تر بود. ولی اگر به بهتر شدن فهم متن کمک می کند، با کمال میل آن را انجام خواهم داد. پس لطفاً دوستان نظرشان را درمورد رنگ آمیزی اسامی و شهرها بفرمایند تا بازخورد مناسب آن را بگیریم. پ.ن 3 : مجدداً از تمامی دوستان بابت این تأخیر طولانی عذرخواهی می کنم. ان شاءالله قسمت بعدی را نیز در اولین فرصت ممکن، تقدیم دوستان خواهم نمود. پ.ن 4 : همچون گذشته، مشتاق خواندن نظرات، نقدها و انتقادات ارزشمند و سازنده دوستان هستم. پس حقیر را در نوشتن هرچه بهتر این داستان یاری فرمایید.
  18. 1 پسندیده شده
    در پنجم ژوئن چین از یک پلت فرم شناور دریایی توسط راکت لانگ مارچ 11 هفت عدد ماهواره در فضا قرار داد این پرتاب از یک پلت فرم شناور در دریای زرد استان شاندونگ صورت گرفت 7 عدد ماهواره با راکت LM-11 WEY’ به فضا پرتاب شد این 7 ماهواره شامل 2 ماهواره Bufeng-1A و Bufeng-1B توسعه داده شده توسط اکادمی تکنولوژی پرواز فضایی چین برای هواشناسی ماهواره Xiaoxiang-1-04 با قابلیت تهیه تصاویر به وضوح 5 متر در عرض رسد 80 کلیومتر ماهواره تحقیقاتی Tianqi-3 و 2 ماهوارهZhongdianwangtong-1A and Zhongdianwangtong-1B تست ارتباطی باند کاآ در اخر ماهواره Jilin-1 High Resolution 03A با وزن 42 کیلگرم وضوح 1 متر در عرض رصد 17 کیلومتر در ارتفاع مداری 579 کیلومتر منظومه ماهواره ای Jilin در سال2020 با تعداد 60 ماهواره به رصد زمین میپردازد هر 30 دقیقه تصاویر اپدیت میشوند و تا سال 2030 با تعداد 138 ماهواره اپدیت تصاویر به 10 دقیقه میرسد در هرگونه شرایط جوی راکت cz11 یا لانگ مارچ 11 یک راکت 4 مرحله سوخت جامد بارتفاع 20.8 متر وعرض 2متر قدار پرتاب محوله تا700 کیلو گرم به مدار leo و 350 کیلو گرم به مدارsso این هفتمین پرتاب موفق این راکت که از 2015 وارد سرویس دهی شده بود پلت فرم شناور به طول تقریبی 110 متر وعرض تقریبی 80 متر که روی ان یک tel با ارتفاع 15.5 متر نصب شده بود تصاویر مصاحبه با مسولین توسعه راکت cz11 , وپرتاب ان https://www.aparat.com/v/JA4uw و https://www.aparat.com/v/GOlIb منبع https://www.nasaspaceflight.com/2019/06/china-first-sea-launch-long-march-11-seven-satellites/ https://en.wikipedia.org/wiki/Long_March_11
  19. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان در ادامه ی نمایشگاه اقتدار ۴۰ مهمات توپخانه ایی و هدایت شونده لیزری " بصیر " طبق گفتگویی که با مسئول محترم این غرفه شکل گرفت ، ایشان این مهمات را نمونه ی تولیدی و تحت لیسانس روسی ( کرانسوپل ) معرفی نمودند . البته حقیر به نمونه ی نمایش داده شده در رسانه ی ملی که در زمان رونمایی از آن منتشر شد اشاره کردم ( علی الخصوص به پره های نیم هلالی پایدار ساز انتهایی آن ) در جواب و نقل به مضمون آنها با نمونه ی استاندارد جایگزین شده است. همینطور ایشان این مهمات را تولید شده در دو کالیبر " ۱۵۵ م م " و " ۱۵۲ م م " عنوان نمودند و بسیار هم بر دقت بالای آن تاکید میکردند . http://s8.picofile.com/file/8359927042/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر۱.jpg http://s8.picofile.com/file/8359927442/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر۲.jpg http://s8.picofile.com/file/8359927568/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۳.jpg http://s9.picofile.com/file/8359927718/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۴.jpg نکته ایی که بسیاری از رسانه ها از آن غافل شدند دستیابی و تولید " فیوز های قابل برنامه ریزی آنهم به صورت القایی " بود ( برای دستور انهدام و استفاده از قابلیت ترکش شوندگی در ارتفاع _ فاصله ی مورد نیاز از هدف ، بسته به نیاز کاربر ) http://s9.picofile.com/file/8359927918/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۵.jpg http://s8.picofile.com/file/8359928142/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۶.jpg این تصویر هم از فواصل کاربری سامانه را در جستجوی فضای مجازی به شکل تصادفی بدست آمد . http://s8.picofile.com/file/8359928168/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۷.jpg بارورسازی ابرها در این غرفه اطلاعاتی راجع به چگونگی بارور سازی ارائه میشد . بنا به توضیحات ایشان باروری بر اساس نوع ابر مستلزم استفاده از مواد مختلفی بوده و این روش در نقاط مختلف جهان کاربرد دارد. در گفتگوی شکل گرفته ایشان ( اگر درست به خاطر داشته باشم ) به استفاده از کلرید نقره در باروری اشاره کردند . همینطور اشاره به استفاده از پهباد برای بارورسازی داشتند که علت آن را عدم صدور اجازه برای استفاده از هواپیما اعلام نمودند . پاد خارجی به نمایش در آمده نیز با توجه به ابعاد و وزن محدود آن احتمالا" برای نصب بر پهباد ساخته شده بود . ایشان در توضیحاتشان هرکدام از لوله ( تیوب ) های قابل تعویض حاوی مواد بارورساز را قابل استفاده برای ۲۰ کیلومتر عنوان کردند . با توجه به ۲ رشته سیم انتهای این لوله ها به نظر فعال شدن آنها با تحریک الکتریکی ممکن است . http://s8.picofile.com/file/8359935084/بارورسازی_ابرها_۱.jpg http://s8.picofile.com/file/8359935118/بارورسازی_ابرها_۲.jpg http://s8.picofile.com/file/8359936750/بارورسازی_ابرها_۳.jpg http://s9.picofile.com/file/8359935176/بارورسازی_ابرها_۴.jpg یک مقداری اطلاعات بیشتر http://wmir.ir/
  20. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی امکان قراردادن فیلم برای پخش مستقیم در داخل انجمن مجدد فعال شد، میتونید با کلیک بر روی آیکن آپارات در ویرایشگر و قرار دادن بخش انتهایی لینک(رنگ قرمز)، بلاک اختصاصی برای پخش فیلم در مطالب داشته باشید: https://www.aparat.com/v/IFxfL اضافه کنم: لینک های توئیتر، یوتیوب و اینستاگرام صرفا با قرارداده شدن در متن فعال میشن و در بلاک اختصاصی نمایش داده خواهند. البته توئیتر و یوتویب فیلتر هستند و در صورت استفاده امکان دسترسی از طریق سایت در حوزه ip ایران رو نخواهند داشت.
  21. 1 پسندیده شده
    تشریح درگیری منجر به سقوط f-16 پاکستانی و MiG-21 هندی.... (لطفا بذارین گالری)
  22. 1 پسندیده شده
    به عنوان يك مهندس فوق ليسانس مكاترونيك، اين دستاورد بزرگ رو بر ملت ايران تبريك ميگم! اين جنگنده و زير مجموعه هاى اون اگر كاملا ايرانى باشه! نشان از پيشرفت و جهش بزرگ صنعت ايران در علم و تكنولوژي و صنعت هواى ميده! اينها همه نشون از خودباورى و زاده تحريم هاست! افرين به ملت بزرگ و فهيم ايران كه به تنهاى در برابر زورگويان تاريخ يك طنه ايستاده ! ايندگان بيشك به نيكى از اين ملت ياد خواهند كرد! اينشاللا با چندتا تاكتيك جهادى جنگنده كوثر، دوم بى دو و اف سى پنج هاى زورگويان رو قيچى خواهد كرد!
  23. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم   دیپلماسی دفاعی   راه حل برون رفت یا ظاهر سازی سیاست خارجی       دیپلماسی دفاعی ، بعنوان یک مفهوم  ریشه ای ، سازماندهی همه نیروهای داخلی برای تامین و ارتقاء ارتباطات بین المللی مرتبط با حوزه دفاعی است که منشاء آن به ارزیابی های متفاوت نظامیان در دوران پس از جنگ سرد توسط مخازن فکر غربی  با پیشگامی وزارت دفاع بریتانیا برمی گردد . این اصل عمدتاً برای تطبیق  ارتشهای ناتو با محیط امنیتی جدید بین المللی  پدید آمد .  اما بر خلاف منشاء اصلی این اصطلاح جدید ، رفتار واحدهای سیاسی در حوزه دیپلماسی دفاعی ، به هیچ عنوان در محدوده جغرافیایی  کشورهای غربی محدود نماند .   در حالی که امروزه تعریف گسترده ای  از دیپلماسی دفاعی وجود ندارد ، با این حال می توان این مفهوم را بعنوان یک ابزار صلح آمیز که در عین  استفاده از منابع نظامی  (بعنوان بخش مهمی از سرانه عمومی کشورها ) برای نیل به نتایج مثبت در توسع روابط دوجانبه و چند جانبه میان واحدهای سیاسی ، تبیین نمود .   با این وصف ، " دیپلماسی نظامی " ، بعنوان زیرمجموعه ای  از مفهوم دیپلماسی دفاعی ، تنها به نقش مستشاران نظامی کشورها در ارتباط با مفهوم دیپلماسی دفاعی ، اشاره دارد که شامل عملیات نظامی نخواهد بود . بلکه فعالیتهای دیگری نظیر بازدیدهای دو جانبه و چند جانبه واحدهای سه گانه ارتشهای مرتبط ، از یکدیگر و همچنین تعامل در سطوح بالا(بعنوان مثال وزیران و پرسنل ارشد نظامی ) ، اجرای آموزش های مشترک ، تمرینات و رزمایش های متنوع در سطوح مختلف به شکل های مختلف  و ... خواهد بود که این خود موجب افزایش اعتماد به نفس در میان نظامیان شرکت کننده ، ایجاد زیرساختهای امنیتی مشترک و ... می شود .   در بریتانیا ، دیپلماسی دفاعی بعنوان یکی از هشت ماموریت  اصلی  نظامی به رسمیت شناخته شده است که عمدتاً با هدف کاهش سطح خصومتها ، توسعه و و ارتقاء نیروهای مسلح پاسخگو ، انجام می گردد .   این استراتژی ، عمدتاً با همکاری "وزارت امور خارجه" ، برای اطمینان از تمرکز مجموعه دولت (بعنوان رکن اجرایی ) بر منافع ملی  صورت می پذیرد .   سرلشکر ستاد ، "چی خم" ، ریاست ستاد نیروی هوایی سنگاپور در تعریف دیپلماسی دفاعی می گوید :   در دیپلماسی دفاعی ، ما به دنبال توسعه روابط سودمند با نیروهای مسلح کشورها دوست با هدف ایجاد ثبات امنیتی ، هستیم .   مترجم /MR9   صرفاً برای میلیتاری     پی نوشت :   1- تمامی اجزاء یک استراتژی درست ( دراینجا با هدف خرید سلاح ، استفاده از تجربه سایر کشورها ، بازنگری در سرفصل های آموزشی ، اعزام افسران برای طی دوره های فرماندهی و ستاد ، بازنگری در دکترین های دفاعی و .... ) همگی در این مفهوم نهفته است .   2- به نظرم به جای تکرار مکررات سالهای گذشته که هرسال ، بر بی مزه گی آن افزوده می شود ، روی مفاهیم ارزشمندتری متمرکز باید شد . این شکلی ، نقدهای وارده به نیروهای مسلح ، بیشتر دیده می شود ، مگر اینکه ................
  24. 1 پسندیده شده
    جمعه11 دیماه 1394    نیروهای سوری دیروز در حدفاصل شهرهای حماه  وسلمیه امنیت رو یه تعداد روستا برگردوندن/ البته مخالفین توی این روستاها حضورجدی نداشتن ویا شاید هم سوریها در این مناطق حضور نداشتن/ ارتش بادرگیریهای سبک موفق شد مناطق رو تامین کنه.این روستا ها در کنار رود عاصی واقع شدن/ مهم ترین منطقه ایی رو که تامین کردن روستای جنان بوده / کمترین فاصله  مناطق تامین شده با شهر حماه هم 7 کیلومتره     درشمال کویرس هم نیروهای نمر روستای نجاره رو پاکسازی کردن/ نمر ونیروهاش مدت زیادیه که در منطقه حضور دارن  به نظر میرسه متحدین برنامه های بلند مدتی برای منطقه اطراف کویرس دارن/ در شرق کویرس شهرک دیرحافر وفرودگاه نظامی جراح وجود داره که سوریها به ترتیب 8 و 20 کیلومتر با این مناطق فاصله دارن  در شمال هم شهر الباب هستش که تقریبا 12 کیلومتر(به صورت مستقیم) نمر باهش فاصله داره .  حرکت به صورت عمقی به سمت الباب نیاز مند نیرو وامکانات زیادیه  چون دردل داعش  میزنند و در تمام نقاط باید درگیر شن/ داعش سر چهار روستا در شمال حلب مخالفین رو بدجوری اذیت کرده  و سرانجام موفق شد مناطق روبگیره و چندانتحاری هم انجام داده / حالا شهر الباب رو در نظر بگیرد  ویا دیر حافر متوجه میشیم که نبردسخت و  زمانبری خواهد بود اون هم به شرط تزریق نیروهای زیاد / الان هم داعش در دو جبهه دیگه در شمال حلب درگیری یکی با اکراد ویکی با مخالفین به همین دلیله نمیتونه زیاد نیرو به سمت کویرس بفرسته و گرنه با شروع عملیات شکستن محاصره کویرس داعش به شدت واکنش نشون داد. نزدیک شدن به سفیره و قطع کردن جاده حلب       بازپسگیری روستای غزل / قره مزرعه قره کوبری و دودیان در شمال حلب از مخالفین     توی شیخ مسکین هم کار به درگیریها شهری کشیده شده و دوطرف اقدامی در حملات سنگین انجام ندادن. سوریها ومتحدینش باید  مواظب باشند اگر درگیریها در شیخ مسکین  همینطور پیشبره و روزمره شه / مخالفین با جمع کردن نیرو هر چند یکبار یه معرکه شروع میکنند  ویه بخش شهر رو تصرف و اوضاع میشه مثل روز اول . الان مناطق مهم شهرک وچیزی حدود 60 تا 70 درصد شهرک  تقریبادر کنترل ارتشه  یکی از کارهای که می تونند انجام بدن حرکت به سمت جاده شیخ مساکین به نوی هستش هم از درگیری شهری پرهیز کردن و هم یکی از خطوط تدارکاتی مسلحین رو تهدید میکنند  از اون طرف هم میشه به سمت جاده ابطع فشار اورد اگر در حالت شبه محاصره قرار بگیرند امیدی برای مقاومت نخواهند داشت   توی روز اول درگیری که منابع خبری حتی خود مخالفین هم خبر سقوط شهرک رو اعلام کردن مخالفین با یه ضد حمله سعی در تصرف مناطق از دست رفته رو داشتن  در پیشروی ناکام بودن ولی تونستن جلوی پیشروی متحدین رو بگیرند و یه تانک رو منهدم و یه شیلکا رو به غنیمت گرفتن + تصاویری از  شیخ مساکین     کشته شدن یکی از شورشیان در درگیریهای شیخ مساکین / کلیپ رو تا حالا ندیدم اما ممکنه (درصدش کمه) قدیمی باشه     لینک دانلود   http://www.aparat.com/v/Q1ITp     ورود موشکهای ضد زره چینی به غوطه شرقی  لانچرش که شبیه Hj8 اما خود موشک زیاد نه       دو روز پیش مخالفین کلیپی از حمله به تانک ارتش در حماه منتشر کردن. تصویر دوره و نمیشه با قاطعیت گفت ولی قبل از رسیدن موشک به هدف یه انفجار رخ میده و دود سفیدی تولید میشه و بعد موشک به یه نقطه نامعلومی اصابت میکنه / اون چیزی هم که در کلیپ به عنوان یکی از قطعات تانک نشون دادن ممکنه بشکه و یا  چیز دیگه به غیر از قطعه تانک باشه     لینک دانلود   http://www.aparat.com/v/atf1y     شروع سال جدید میلادی در دمشق / سوریها اقدام به تیراندازی هوایی کردن / مخالفین هم شروع به تکبیر گفتن  
  25. -1 پسندیده شده
    اتفاقا من که مکانیکم هیچ وقت پیچ های مهم موتور رو با اچار بادی نمیبندم و با دست میبندم که از سفتی اندازه پیچ مطمئن بشم . معمولا هم پیچ های مهم استاد کارها با دست میبندن چون بهتر میشه اعتماد کرد . اچار باد وابسته به موتور باده قدرتش خیلی متغیره و اصلا قابل اطمینان در این کار نیست