برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 20 آبان 1398 در همه مناطق
-
13 پسندیده شدهاین را مخصوصا " ان دسته افرادی باید ببینند که تا تقی به توقی می خورد ، دیواری کوتاه تر از امثال محسن رضایی و رحیم صفوی و بقیه پیدا نمی کنند و مدعی اند جمهوری اسلامی توانایی دفاع آبرومندانه از خودش را ندارد تمام این نامه یک طرف ، پاراگراف یک و خط نیمی آخری یک طرف دیگر "فاعتبروا یا اولی الابصار" "پس عبرت گیرید ای دارندگان چشم (بینایان ) "
-
3 پسندیده شدهمقاله ی جالب تسنیم درباره ی صنایع زرهی زرهرن(به نظرم میشه یک پست جداگانه در میلیتاری باشه) https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/08/20/2137401/گزارش-تسنیم-از-بزرگترین-مرکز-نوسازی-نزاجا-اینجا-تجهیزات-رزم-زمینی-ارتش-جان-دوباره-می-گیرند
-
2 پسندیده شدهبا توجه به صحبت ها جای این خبر خالی بود! ساخت سامانه پدافندی توپخانهای موشکی ارتفاع پست عقاب مشابه پانتسیر روسی سامانه پدافند موشکی «عقاب» عملیاتی میشود جانشین فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) با بیان این که شبکه یکپارچه پدافند هوایی با هوشیاری کامل همه تحرکات هوایی منطقه را به دقت زیر نظر دارد، گفت: سامانه پدافندی موشکی ارتفاع پست «عقاب» در دست تولید است و مراحل نهایی آزمایش را پشت سر میگذارد . به گزارش روابط عمومی ارتش، امیر سرتیپ قادر رحیم زاده گفت: اکنون نقطهای نداریم که خلاء راداری در آن وجود داشته باشد و نیاز باشد برای پوشش آن تجهیزات وارد کنیم. جانشین فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) با اشاره به ساخت رادارهای متحرک و پوشش ۱۰۰ در صدی در کشور گفت: رادارهای متحرکی ساختهایم که در هر نقطهای قابل استقرار ند و هیچ جایی در کشور وجود ندارد که از پوشش راداری ما مخفی بماند. وی افزود: امروز ایجاد اختلال الکترونیکی در رادارها اجتناب ناپذیر است و در سامانههایی که تشعشع دارند امکان این اختلالها وجود دارد؛ اما از ویژگیهای بارز رادارهای ما در کنار استمرار و پایداری عملیاتی آنها، تجهیز شدن به سامانههای خاص برای مقاومت و مقابله در برابر هرگونه اختلال الکترونیکی است.جانشین فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء (ص) با بیان این که قدمهای نخست برای بهینهسازی سیستمهای قبلی برداشته شد و پس از آن به مرحله تولید رسیدیم، یادآور شد: متناسب با تهدیدات اقدام به بهینه سازی برخی سامانههای قدیمی کردیم و وزارت دفاع و سایر سازمانهای تحقیقاتی صنعتی و خود نیروها در ارتش و سپاه دست به کار شدند و با استفاده از نیروهای مومن، متخصص، متعهد و عموما جوان خود توانستند به سامانههای خوب دفاعی از نظر درگیری مانند سوم خرداد، تلاش، ۱۵خرداد و باور ۳۷۳دست پیدا کنند.جانشین فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء (ص) اضافه کرد: ما تجهیزات مربوط به پدافند هوایی ارتفاع پست را هم در اختیار داریم و با هدف تقویت پدافند ارتفاع پست، سامانهای در دست تولید است که با افتخار اعلام میکنیم که تستهای آن انجام شده و در حال تست نهایی هستیم و در آینده نزدیک این سامانه در مدار عملیاتی قرار خواهد گرفت.به گفته امیر سرتیپ رحیم زاده، فعلا نام این سامانه پدافند موشکی ارتفاع پست «عقاب» است. سرتیپ رحیمزاده یادآور شد: بسیاری از سامانهها وجود دارند که شاید به صلاح نباشد اکنون از آنها نام ببریم، اما مهم آن است که دشمن به این نتیجه رسیده در لحظه نیاز جواب دندانشکن را از ما خواهد گرفت. سرتیپ رحیمزاده خاطرنشان کرد: قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) به عنوان یک قرارگاه مشترک با استفاده از شبکه یکپارچه پدافند هوایی ماموریت هماهنگی، هدایت و کنترل عملیاتی همه یگانهای پدافندی کشور را بر عهده دارد و برای اجرای این ماموریت خطیر تجهیزاتی را در اختیار داریم که به محض آنکه فضای ایران مورد تجاوز هر پرندهای قرار میگیرد در آنِ واحد آن هدف توسط سامانههای ما کشف میشود.پ ////////////// تکمیلی ... پانتسیر-اس۱ سامانه پانتسیر برای اولین بار در سال 2003 وارد خدمت شد و در سال 2008 با ارتقاهایی که روی انجام شد سامانه پانتسیر اســ1 ساخته شد که از قابلیتهای بهتری نسبت به پانتسیر برخوردار بوده و هماکنون بهعنوان سامانه عملیاتی در اختیار ارتش روسیه و برخی کشورهای منطقه است. این سامانه توانایی مقابله با طیف وسیعی از هواپیماها، پهپادها، موشکهای کروز و راکتهای توپخانهای را دارد. سامانه پانتسیر اســ1 یک سامانه تماممتحرک ارتفاع پست است که در بخش سلاح توأمان از تسلیحات توپخانه و موشکی بهره میبرد. این سامانه که ناتو به آن نام سامــ22 داده است تا کنون در صحنههای عملیاتی مانند جنگ سوریه هم عملکرد خوبی از خود نشان داده است اما سه دستگاه از آن نیز در جریان جنگ سوریه منهدم شده است. این سامانه از دو رادار آرایه فازی برای کشف و رهگیری اهداف بهره میبرد که میتوانند اهداف با سطح مقطع راداری پایین را از فاصله 36کیلومتری کشف کنند و از فاصله 28کیلومتری با آنها درگیر شوند. این سامانه همچنین از یک مجموعه الکترواپتیکی هدایت فروسرخ استفاده میکند که به این وسیله میتواند بهصورت مجزا با دو هدف درگیر شود. پانتسیر بهصورت همزمان میتواند 20 هدف را کشف کرده و با 4 هدف درگیر شود. سامانه پانتسیر اســ1 از دو توپ 30میلیمتری با نواخت تیر 700 تیر در دقیقه بهرهمند است که نوع بهینه این توپها قادر به شلیک حدود 2000 تیر در دقیقه نیز هستند. این سامانه همچنین از 12 موشک 57E6 با برد 18 کیلومتر و ارتفاع پرواز 15 کیلومتر بهره میبرد که بهصورت دو مجموعه ششفروندی در دو طرف این سامانه جاگذاری شدهاند. هر موشک این سامانه 90 کیلوگرم وزن دارد که 20 کیلوگرم آن مربوط به سرِجنگی موشک است. خودروی کشنده سامانه پانتسیر اســ1 یک خودروی 8*8 ساخت شرکت کاماز روسیه است که میتواند در زمینهای ناهموار نیز بهخوبی حرکت کند و همچنین این قابلیت شلیک در حرکت را نیز به سامانه پانتسیر اســ1 میدهد. نمونه دریایی این سامانه با نام پانتسیر اسام نیز برای استفاده روی شناورهای ارتش روسیه توسعه داده شده است که البته تفاوتهایی با پانتسیر اســ1 دارد. با توجه به تجربهای که ارتش روسیه از نبرد با تروریستها در سوریه بهدست آورده است طراحی سامانه پانتسیر اسام را نیز در دست اجرا دارد که بهگفته مسئولان روسی در سال 2020 قرار است عملیاتی شود. با طراحی و ساخت چنین سامانهای توسط نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، این نیرو به سامانهای قابل اتکا در حوزه پدافند ارتفاع پست دست پیدا میکند که چرخه پدافند چندلایه کشور بهخصوص در پدافند ارتفاع پست را تا حد قابل توجهی تقویت میکند، ضمن اینکه با ساخت این سامانه نیروهای مسلح کشورمان به مرزهای جدیدی در حوزه دانش طراحی و ساخت سامانههای پدافندی متحرک دست مییابند که قابلیت توسعه برای ساخت نوع دریایی آن جهت نصب روی شناورهای رزمی ارتش نیز فراهم میشود.
-
2 پسندیده شدهدر مورد موشک های بالستیک ما محدودیت برد نداریم ، فکر میکنم قبلا سرلشکر حسین سلامی هم به این موضوع اشاره کردن منتها این بستگی به رفتار طرف مقابل داره که ما چه گزینه هایی رو دوباره از طبقه بندی در بیاریم ، چالش دیگر آنها ذخیره غیر قابل تصور از تعداد موشک های آماده پرتاب ماست مشابه همان سناریویی که در مورد پایگاه الشعیرات مشاهده کردیم منتها این بار با واسطه پرتابه های نسل جدید بالستیک ابر صوت چه بسا مسلح به کلاهک های چندگانه هدایت شونده و یا HGV در کلاس IRBM و ICBM که در این مورد ما به کسی متعهد نشیدم که اقدام به توسعه این نوع پرتابه ها نخواهیم کرد ، این که ما چه چیزی رو رونمایی میکنیم زیاد ملاک اونا نیست در واقع اونا میخوان بدونن که ما به چه سطح از فناوری موشکی دست پیدا کردیم تا به واسطه مشکلی که به دست خودشون ایجاد کردن یجورایی ترمز این روند پیشرفت کند کنند تا راه حلی برای مقابله با این نوع تسلیحات چاره کنن که نمونه اش میتوان به Orbital Interceptor و مواردی از این دست اشاره کرد.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم نمایشگاه ایپاس 98 ، بخش سوم پرتابگر راکت 105 میلیمتری RPG 29 مجموعه ی دیده بانی _ سلاح فرمانده ی تانک کرار مجموعه سلاح با توانایی گردش بوده و همینطور مجموعه ی دیده بان آن ( سایت اپتیکی ) هم به صورت جداگانه بر روی مجموعه ی سلاح قابلیت تحرک داشت . به نظر این مجموعه با علم به برخورد پرتابه ها و ترکش های گوناگون ساخته شده چرا که دارای بدنه ایی قطور و بالطبع وزن بالایی بود ( احتمالا" وزن مجموعه در حالت رزمی نزدیک به 150 کیلوگرم یا کمی کمتر و بیشتر باشد ) کالیبر سلاح را 12/7 م م اعلام کردند . در حال گفتگو با مسئول محترم بودیم ( تا اطلاعات کافی برای ارائه به دوستان کسب شود ) که کاری برای ایشان پیش آمد و حقیر هرچه منتظر ایستادم خبری از ایشان نشد . ارتباطات سلولی نسل چهارم سلاح ( تیربار ) 12/7 م م میمک ( به قول یکی از مراجعین دوشکای سبک ) نارنجک انداز 40 م م هورالعظیم سلاح تک تیر انداز AM 50 صیاد نکته ی جالب ، ارائه ی صداخفه کن ( سایلنسر ) برای سلاح صیاد ( کالیبر 99*12/7 ) بود ، طول آن حدودا" 50 سانتیمتر ، قطر 10 الی 12 سانتی متر و وزن تقریبی آن 2 الی 2/5 کیلوبود . سلاح تک تیر انداز 12/7 م م نصر ( کالیبر 108*12/7 ) سلاح 38 م م ضد اغتشاش تابلویی تامل برانگیز سلاح تک تیر اندازی کمین اخلالگر ( جمر ) سامانه های مکان یاب ( عموما" جی پی اس ) خودرویی غرفه ی رایان رشد افزار مجموعه ی اپتیکی جدیدی ( دقت به نمایشگر مجموعه ) را ارائه کرده بود نوار پرکن ( زنجیر خشاب ) مکانیکی ( دستی ) کالیبر 12/7 ( برای سلاح عموما" دوشکا ) طریقه ی کار با اضافه کردن تعدادی گلوله به قسمت بالایی مربوطه و گرداندن دسته ی هندلی ، 2 مکانیسم ابتدا گردان ( برای جابه جایی زنجیر خشاب ) و سپس مکانسیم رفتی و برگشتی ( برای جا زدن گلوله در خشاب ) آن انجام کار میکند . مجموعه با جا زدن یک گلوله در زنجیر خشاب قسمت بعدی زنجیر را جلو آورده و گلوله ی بعدی جازده میشد . سلاح های بادی ساخت سازمان صنایع دفاع ( در دو کالیبر 4/5 و 5/5 و سه طرح ، تند باد 4/5 ، آرتا 4/5 و آرتا 5/5 ) در نمایشگاه های گذشته فرصتی دست داد تا هم تند باد و هم آرتا 5/5 را از نزدیک برسی کنم ، تند باد یک مقداری کم کیفیت بود و احتمالا" برای شلیک های آماتوری و ... مناسب باشد ، اما آرتای 5/5 قنداق چوبی هم ظاهر به نسبت خوبی داشت و هم خوشدست تر نسبت به تندباد بود . نکته مهم قبل از خرید هر نوع سلاح ( در اینجا تفنگ بادی ) ، حتما سلاح های مختلف از سازندگان مختلف را ( از طریق دارندگان ) شخصا" برسی ( + چند شلیک ) بفرمایید تا سلاح مورد انتخاب ( هر سلاحی ) در آینده دلسردتان نکند . قیمت های نمایشگاه و شماره ی نمایندگی فروش سازه های جمع شونده برای نقل و انتقال راحت تر خشاب ها ی پلیمری خودروی ضد مین و کمین طوفان ، زره پوش کاراکال و پیکاپ ارس
-
1 پسندیده شدهترکیب فرانسوی- روسی برای نیروی هوایی عراق با ورود میراژ و مهمات دقیق فرانسوی به سازمان رزم نیروی هوایی ارتش عراق ، اگر چه شرایط رزمی این نیرو ، بتدریج بهبود یافت ، اما، هزینه های هر سورتی پرواز این پرنده ها بدلیل پیچیدگی بیشتر آنها ، روند صعودی بخود گرفت . در کنار این وضعیت ، مساله استفاده از مهمات دقیق فرانسوی ، که نسبت به همتایان شرقی خود ، پر هزینه تر بود ، سیستم لجستیک نیروی هوایی را که به مهمات ارزان قیمت روسی عادت داشت ، دچار مشکل نمود . بنابراین ، با توجه به ارزان قیمت بودن مهمات روسی و نیاز روزافزون ارتش عراق به اجرای ماموریتهای بمباران دقیق ، تطبیق مهمات شرقی بر روی میراژ در دستور کار قرار گرفت . غلاف تامسون سی اس اف ، آتلیس برای این کار ، یکفروند جنگنده MIRAGE F-1 EQ4 برای حمل غلاف آتلیس و مهمات KH-29 L در نظر گرفته شد . اما آغاز این پروژه بدلیل نتایجی بود که مهمات هدایت لیزری AS-30 L فرانسوی و KH-29 L روسی در جریان حمله به فاو بدست آورده بودند . این ترکیب ، برای نخستین بار درجریان حملات نیروهای عراقی به منظور بازپسگیری شبه جزیره فاو در ماه مه 1988 ، مورد استفاده قرار گرفت . در جریان این سری حملات ، زوج میراژ مسلح به AS-30 L و سوخو-22 های مسلح به KH-29 L ، به شکل موفقیت آمیزی توانستند ، با شلیک 3 تا 4 تیر موشک هدایت لیزری ، یکی از پل های اصلی ایجاد شده بر روی اروند ( پل بعثت ) را که مسیر اصلی نیروهای در حال عقب نشینی ایرانی بشمار می آمد و به سختی از آن دفاع می نمودند را تخریب نمایند. این موفقیت باعث شد تا تا دلیل پرهزینه بودن مهمات هدایت شونده AS-30L فرانسوی ، میراژهای بیشتری ، توانایی حمل مهمات KH-29 L را بدست آورند . در جریان این پروژه ، دو تیم فنی تشکیل گردید و یکی از این دو ، توانست ، در اواخر ژوئن 1988 ، این پروژه را کامل نماید . اما همزمان با کامل شدن پروژه فوق الذکر ، جنگ با ایران پایان یافت . به اعتقاد منابع عراقی ، فقط یکفروند میراژ اف- یک برای حمل این موشک روسی اصلاح گردید و پس از مدتی به اسکادران ششم که سابقا" از هانترهای عراقی استفاده می نمود ، تحویل داده شد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 19آبان 1398 رونمایی از تانک بر کیان 700 + بازید رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از صنایع زرهی شهید زرهرن این تانکبر در واقع بهینه سازی کامیون بنز 3850 بوده اتاقک کامیون هم ترکیبی از دو مدل NH , FH بوده دارای قدرت 700 اسب لخار و توان کشندگی 200 تن را داراست https://twitter.com/fieldmarshalpso?lang=en
-
1 پسندیده شدهبخش سوم : افغانستان ، صحنه آزمایش عملی تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی ارتش ایالات متحده ! پیامدهای اجرای نسخه اولیه تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی در افغانستان : طبق یک قاعده استاندارد ، موفقیت یک ارتش در میدان نبرد به 5 اصل اساسی ، شامل ابتکارعمل ، چابکی ، عمق دادن به صحنه نبرد ، هماهنگی و پایداری ( سرسختی ) بستگی خواهد داشت . در این میان ، عملکرد مجاهدین افغان را می توان در قالب این 5 عنصر بخصوص در ایجاد یک شبکه دفاع هوایی ( هر چند محدود ) تبیین نمود . 1-ابتکار عمل : در مرحله نخست ، تلاش مجاهدین افغان برای در دست گرفتن کنترل فضا ( آسمان ) منطقه نبرد که نتیجه و پیامد اصلی برخورداری از ابتکار عمل رزمی بود ، را می توان مورد بررسی و توجه قرار داد . در اوایل نبرد ، مجاهدین تنها قابلیت کسب ابتکار عمل تاکتیکی ، آن هم بصورت موقت را در اختیار داشتند ، بدین معنی که دربرابر حملات هوایی روسها ، چندان در وضعیت بلادفاع نبودند ، اما ورود استینگر ، واحدهای رزمی مجاهدین افغان را قادر ساخت تا بسرعت ابتکار عمل رزمی را در دست گرفته و شرایط خود را به حریف دیکته کنند . نقل قولی از کتاب " کاردینالی از کرملین " نوشته تام کلانسی با محوریت شیوه عمل افغان ها در کاربرد سامانه استینگر 2- چابکی ( تحرک پذیری ) : در مراحل نخست جنگ، این ارتش سرخ بود که با استفاده از اصل غافلگیری و کاربرد یگانهای هوابرد و همچنین هواگردهای بال ثابت و چرخبالهای نیروی هوایی بعنوان توپخانه متحرک انعطاف پذیر و همچنین بالگردهای ترابری برای جابه جایی سریع واحدهای رزمی قادر بود بسیار سریعتر و موثرتر از واحدهای افغان واکنش نشان دهد ،اما ورود استینگر ، خط بطلانی بر این شیوه کشید تا جایی که متحرک ترین واحدهای رزمی ارتش شوروی د افغانستان ( شامل جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار ) را بسرعت از صحنه نبرد خارج ساخت . چیزی در حدود 10 درصد از شلیک های موفق سامانه استینگر در زمان خروج بالگردهای هایند از صحنه عملیات رزمی بوقوع پیوست . 3- عمق دادن به میدان نبرد : در طراحی های کلاسیک عملیات نظامی ، دادن عمق به منطقه نبرد ، فضای کافی و مطلوبی را برای اجرای مانورهای رزمی در اختیار فرمانده میدان خواهد گذاشت . تا قبل از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی با کاربرد کلاسیک قدرت هوایی می توانست بسرعت حاکمیت و برتری تاکتیکی را بر میدان رزم ایجاد کرده و بدنبال آن ، فضای مانوری مطلوبی را برای واحدهای پیاده متعارف و هوابرد ارتش فراهم نماید . اما کاربرد گسترده استینگر به این آزادی عمل پایان داد . مجاهدین افغان که پس از یک رشته نبردهای پرتلفات ، حومه مناطق متراکم جمعیتی را در دست گرفته بودند ، اکنون با برخورداری از دو مزیت اصلی شامل دادن عمق به میدان نبرد با روسها و متمرکز نمودن توان رزمی در نقاط حساس ، بسرعت ابتکار عمل را در دست گرفتند . در مجموع ، نبرد افغانستان اثبات نمود که سرمایه گذاری برروی پدافند هوایی کوتاه برد ، به همان اندازه در اختیار داشتن عمق برای اجرای مانور ، از اهمیت بسیار بالایی برخودار است . نمای شماتیک کمین واحدهای مجاهدین افغان و تاکتیکهای ضد کمین هوابرد و توپخانه ای ارتش سرخ 4-ایجاد هماهنگی : تا پیش از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی براساس آموزشهای استاندارد خود ، بسرعت موفق گردید تا عملیات هوایی و زمینی خود را برای محدود نمودن تاثیر حملات ایذایی مجاهدین ، هماهنگ نماید ، اما کاربرد نخستین موشک استینگر ضمن اینکه موجبات عدم هماهنگی قابل توجه میان واحدهای رزمی ارتش سرخ را فراهم آورد ، در مقابل ، فرصتی را برای مجاهدین ایجاد نمود تا بتوانند اقدامات رزمی خود ( شامل لجستیک ، عملیات مشترک و ... ) را بهبود بخشیده و محدوده آن را بسرعت گسترش دهند . بدین معنی که از اواخر 1986 ، وضعیت کنترل و فرماندهی و ساختار لجستیکی برای پشتیبانی از عملیاتهای آفندی در مقیاس وسیع تر خود را در سطوح مطلوبتری دنبال کرده و برای اولین بار از سال 1979 ، شرایط صحنه رزم را برای روسها ، تعریف کنند که این وضعیت با خنثی نمودن یا کاهش پتانسیل قدرت هوایی روسها در حوزه پشتیبانی نزدیک هوایی قابل دستیابی شد . بالگرد توپدار میل-24 هایند ، بلحاظ قدرت آتش و مقاومت در برابر آتش پدافند هوایی ، آنچنان موجب ایجاد دهشت در میان افغانها گردید که لقب "ارابه شیطان" بدان داده شد در حقیقت ، استینگر ، کلیدی بود که به مجاهدین افغان اجازه داد تا ضمن حفظ ابتکارعمل ، سرعت عملیات نظامی خود را افزایش دهند و این بدان معناست که سامانه FIM-92 به عاملی برای تغییر ماهیت جنگ و به نوعی فاکتور تعیین کننده ، تبدیل شود . به اعتقاد بخش عمده از کارشناسان نظامی ، مجاهدین افغان با کاربرد استینگر ، مستقیم به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ که همانا " کنترل آسمان منطقه نبرد" بود ، حمله ور شدند که این مساله نشان می دهد که کنترل هوا ، در جنگهای کم شدت ، به همان اندازه جنگهای فراگیر و پرشدت ، پر اهمیت و ضروری است. پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبخش دوم : ارتباط آمریکایی از نوع سوم !!! نیروی هوایی ارتش سرخ و عملیات رزمی برفراز افغانستان : بخش عمده ای از حملات از پیش برنامه ریزی نشده واحدهای سبک اسلحه هوابرد ارتش سرخ با استفاده از بالگردهای ترابری و توپدار هوانیروز این ارتش صورت می پذیرفت ، جایی که کوهستان های سر بفلک کشیده افغانستان مانع جدی برای ورود یگانهای نیروی زمینی میشد بخش عمده ای از مورخان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که عملیات جنگی اتحاد شوروی و ارتش دولتی افغانستان به استثنای مراحل اولیه ورود و اشغال افغانستان ، در دو حوزه ماهیت و هدف ، کاملا جنبه تدافعی داشت . این دسته از کارشناسان معتقدند که هدف روسها ، بوضوح کنترل افغانستان بواسطه اشغال سرزمینی ، تعریف و به اجرا درآمد و بخش عمده ای از نبردها میان روسها و مجاهدین در جریان اجرای عملیات کمین و ضد کمین و یا عملیات آفندی برای پاکسازی خطوط کنترل (LOC) و تامین امنیت آنها صورت گرفت . به همین دلیل ، پس از تثبیت امنیت در پایتخت ، فرماندهی ارتش سرخ در افغانستان دست به ایجاد مجموعه گسترده ای از پادگانها و پستهای دیده بانی دژمانند دفاعی که شبکه متراکمی از میدان های موانع ، شامل کاشت نزدیک به 30 میلیون مین ، سیم های خاردار برق دار ، مین های فشاری ، حسگرهای زمینی ، بشکه های انفجاری ( فوگاز ) را شامل می شد زد و حتی برای محدود نمودن قابلیت مانور و تحرک پذیری واحدهای کوچک رزمی مجاهدین ، اقدام به مین ریزی هوایی برای ایجاد میدان های مین پراکنده نمود . ارتش سرخ در کریسمس 1979 زمانی وارد افغانستان شد که امیدواری بسیار زیادی برای محقق شدن وصیتنامه پتر کبیر برای نزدیک شدن به کناره آبهای گرم وجود داشت این اقدامات بالتبع تاثیر گذار بود ، چرا که در سراسر درگیری ها ، هیچ کدام از استحکامات دفاعی روسها یا قوای دولتی به اشغال کامل مجاهدین در نیامد ، ضمن اینکه گرچه واحدهای ارتش شوروی و ارتش افغانستان به شکل فیزیکی از هم تفکیک شده بودند ، اما عملیات رزمی در اغلب موارد بصورت مشترک انجام میشد . از راست : گوست آوراکوتوس ( افسر ارشد CIA) ، جوانا هرینگ ( دیپلمات ، تاجر و فعال سیاسی ) و سناتور چارلی ویلسون سه ضلع اصلی تسلیح مجاهدین افغان به سامانه استینگر اما تجربه سالهای نخست به روسها یاد داد که پادگان های استراتژیک موجود در افغانستان می بایست بطور کامل تحت کنترل عملیاتی واحدهای روسی باشد و اگر تعداد پرسنل ارتش دولتی افغانستان بیشتر می بود ، اما در ماموریتهای بااهمیت ، کنترل و فرماندهی کاملا تحث اختیار فرمانده روسی قرار داشت و در اغلب موارد ، ارتش افغانستان بعنوان واحدهای جلودار و یگانهای روسی بعنوان عناصر دنبال پشتیبان ، وارد عمل میشدند . هر چند با پیشرفت عملیات نظامی ، روسها بتدریج یگانهای موتوری ، مکانیزه – زرهی به همراه یگانهای پشتیبانی سبک هوایی و اسپتسناز را نیز بکار گرفتند . پراگندگی کاربرد سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب 2007-1970 افغانستان ، قفقاز و جنوب آفریقا نقاط بحران خیزی که بیشترین تجربه رزمی این سامانه ها در ان به وقوع پیوست با این حال ، استخوان بندی عملیات ارتش شوروی در افغانستان ، واحدهای سبک اسلحه اسپتسناز بشمارمی رفت و بعنوان یگانهای سبک هوابرد شناسایی –رزمی که به شیوه یگانهای رنجر ارتش ایالات متحده سازماندهی شده بودند ، اجرای ماموریتهای خطرناکی نظیر ضد کمین یا عملیات تعاقبی در کوهستان را بر عهده داشتند . بیلان نبرد در افغانستان بخوبی نشان میدهد که عملیات نظامی در منظرهای کوهستانی نیازمند واحدهای سبک است که می بایست از پشتیبانی هوایی مطلوب و آتش توپخانه انعطاف پذیر برخودار باشد . اما در مجموع ، هم واحدهای روسی و هم واحدهای ارتش دولتی افغان در زمان اجرای عملیات آفندی ، بشدت به پشتیبانی هوایی نزدیک ( CAS) وابسته بودند ، تا جایی که ستون های نظامی روسی می بایست پس از اجرای عملیات شناسایی و انهدام مواضع مشکوک توسط بالگردها و هواگردهای بال ثابت ، وارد مناطق کوهستانی و صعب العبور شده و حتی در این شرایط نیز برنامه ریزی های دقیقی برای اجرای آتشباری توپخانه وجود داشت . با این اوصاف ، تا قبل از ورود استینگر به صحنه عملیات نظامی در افغانستان ، واحدهای بالگردی و بال ثابت روسها ، حاکم مطلق میدان نبرد محسوب می شدند ، اما شرایط از اواخر سال 1986 بتدریج تغییر نمود . سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب بلوپایپ بریتانیایی ، یکی از گزینه های شبکه قاچاق سلاح به واحدهای عرب- افغان ( به سرکردگی اسامه بن لادن و شبکه کُنام انصار ) برای مقابله با برتری همه جانبه هوایی ارتش سرخ بشما می رفت ،اما بدلیل پیچیدگی های فنی و قیمت بالا ، به شکل گسترده وارد عملیات رزمی در افغانستان نشد ( تصویر متعلق به واحدهای ارتش بریتانیاست ) ارتباط آمریکایی ، تسلیح مجاهدین افغان به استینگر : در میانه های سال 1984 ، با شدت گرفتن نبردها میان گروه های افغانی و ارتش سرخ ، بویژه در نزدیکی پایگاه های اصلی روسها ( بگرام و قندهار ) تعدادی از سامانه های سام-7 روسی در اختیار مجاهدین قرار گرفت . این مساله در آغاز چندان مورد توجه نبود ، اما با افزایش نقش آفرینی بن لادن در جنگ با اتحاد شوروی ، وی فرماندهان ارشد افغان را برای در اختیار گرفتن سامانه های دفاع هوایی کوتاه برد قابل حمل توسط پیاده نظام ، متقاعد نمود و همزمان کوشید تا به محموله بزرگی از این سامانه ها دست پیدا کند ، اما نمونه های اولیه سام-7 تاثیر آنچنانی بر عملکرد نیروی هوایی ارتش سرخ برجای نگذاشتند ، به همین سبب ، او برآن شد تا موشکهای دفاع هوایی بریتانیایی بلوپایپ را در مقیاس گسترده بکار گیرد ، اما بلوپایپهای انگلیسی گرچه عملکرد بهتری در مقایسه با استرلاهای روسی به نمایش گذاشتند ، اما حجم سامانه و قیمت رو به افزایش و تعمیرو نگهداری آن به مرور موجبات نارضایتی افغان ها را فراهم آورد . در همین زمان ، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) وارد عمل شد و تعداد قابل توجهی از این موشکها رادر اختیار افغان ها قرار داد . نیش زنبور بر کالبد خرس روسی : ورود سیستم دفاع هوایی کوتاهبرد قابل حمل توسط پیاده نظام FIM-92 استینگر به صحنه عملیات رزمی در افغانستان ، بر خلاف انتظارات اولیه ، بلافصله شرایط جنگ را تغییر داد . به تقریب ، 30 روز پس از تحویل اولین محموله از موشکهای استینگر ، نخستین قربانی توسط مجاهدین افغان به زیر کشیده شد و این موجب شد تا پروازهای رزمی به شکل موقت ، متوقف شود و تنها پس از در دستور کار قرار گرفن اقدامات تامینی و متقابل ، فرمان دور جدیدی از حملات هوایی صادر گردید ، اما این بار ، قرار نبود تا نیروی هوایی ارتش سرخ ، یکه تاز عرصه نبرد باشد ، چرا که سیاهه تلفات روسها بتدریج رو به فزونی گرفت . در آنسوی خطوط نبرد ، مجاهدین افغان با تحویل گسترده موشکهای استینگر در تاکتیکهای شلیک ، نوآوری های را در عرصه عمل به نمایش گذاشتند ، چنانکه با اجرای کمین درکریدورهای شناخته شده هوایی در حومه فرودگاه های نظامی ، حمله غافلگیرانه خود را به هواگردهای ترابری غول پیکر روسی آغاز نموده و یا اینکه برای وارد کردن جتهای پشتیبانی نزدیک روسی به محدود برد موشکهای استینگر ، تله گذاری می نمودند . با این وصف ، در پاسخ به این تاکتیکها ، خلبانهای نیروی هوایی ارتش سرخ و ارتش دولتی افغانستان شروع به اجرای تمرینات فشرده برای پرواز در ارتفاع بسیار پایین یا بسیار بالا نموده تا با کشاندن سامانه های استینگر به ارتفاعات ، زمینه لازم برای نابودی این سامانه ها با آتش بالگردهای هجومی را فراهم آورند .اما تاثیر گذاری استینگر بر روند عملیات نظامی در افغانستان ، فراتر از تاکتیکهای مقابله به مثل روسها بود ، چرا که مجاهدین در پوشش ایجاد شده توسط استینگرها ، بتدریج از اوت 1986 میزان دپوی تسلیحاتی خود را بلحاظ کمی و کیفی ، تا 10 برابر افزایش داده بودند . این روند تا ژانویه 1989 برای روسها به مراتب ، فاجعه بار ترشد ، چرا که تناوب و کیفیت حملات مجاهدین به تدریج افزایش یافته و میزان موفقیت افغان ها در قطع ارتباط پادگانهای ارتش شوروی در سراسر افغانستان با مراکز فرماندهی افزون تر میشد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهمشخصات موشک کروز مبین البته شباهتی هم به پهپاد Scarab امریکا دارد تنها کاربر خارجی ان مصر می باشد https://www.thedrive.com/the-war-zone/24966/the-united-states-sold-egypt-this-unique-stealth-recon-drone-called-scarab-in-the-1980s
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدر جنگ جهانى دوم سه دالان زمينى از ميان پرده ى آهنين عبور كرده كشورهاى عضو پيمان ورشو را كه به منزله ى خط مقدم پدافندى (afcent) به شمار مى رفتند به آلمان غربى وصل مى كرد. از اين ميان خطرناكترين گذرگاه كه مناسب حملات زرهى بود از ميان دشت شمال آلمان و راه هاى درجه ى يك و مزارع نسبتا هموارى مى گذشت كه باعث تسهيل روند حركت نيروها در عبور از اين كشور مى شد، در حالى كه مناطق جنگلى و ناهموار جنوبى معمولا تردد وسايل نقليه ى موتورى را در تنگ فولدا، واقع در مسير ورودى فرانكفورت و در دالان هوف كه به مونيخ منتهى مى شد با محدوديت روبرو مى كرد . منبع http://www.ghadeer.org/siyasi/jografy/Joghrafi/joghr003.htm چند عکس از منطقه http://www.ghadeer.org/siyasi/jografy/pic/12.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c5/Fulda_Gap_Terrain_Features.png/730px-Fulda_Gap_Terrain_Features.png http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/cd/Germany_topo_Fulda_Gap.jpg http://www.ghadeer.org/siyasi/jografy/Joghrafi/joghr003.htm http://en.wikipedia.org/wiki/Fulda_Gap
-
-1 پسندیده شدهاین همه واکنش منفی به این پست داده شده ولی دلیل اشتباه بودن این حرفها رو من ندیدم. تقریباً همه ی ما از نقش و جایگاه سردار سلیمانی توی مبارزات خارج از ایران آگاهیم، ولی این همه سوپرمن بازی یه جایی کار دستمون میده... یک احتمالش اینه که اگه مورد حمله از سمت داعش واقع بشیم (گرچه خطر از مرزها دور شده اما قطعاً رفع نشده)، احتمال داره همه منتظر بشن که ژنرال سلیمانی از آسمون بپره پایین و با یه مشت همه ی دواعش رو سر به نیست کنه و هیچ کس کاری نکنه. یک صدم درصد احتمال وقوع چنین واکنشی از طرف مردم به هنگام چنین حادثه ای رو ضربدر خسارتی که متحمل خواهیم شد، کنید، تا ریسک این پروپاگاندا رو برای خودتون قابل لمس کنید. الان دهه هفتادی ها رو توی شبکه های اجتماعی میبینید که با به اشتراک گذاری این عکس ها، بزرگترین قهرمانشون سردار سلیمانی شده و کلی داستان های عجیب و غریب از ایشون برای همدیگه نقل می کنند. این حرکات در جهت کاهش اعتماد به نفس (از منظر دفاع از کشور) نسل های آینده این مملکت هست.
-
-1 پسندیده شده