برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 21 اسفند 1398 در پست ها
-
5 پسندیده شدهحالا که بحث ماسک زدن داغ هست دیدن چند تصویر تاریخی خالی از لطف نیست! یک نیروی روس FSB در حال تیراندازی با نارنجک انداز GM-94 و پوشش فرد زخمی در درگیری یا شبه نظامیان در نالشیک روسیه در سال 2005 دو سرباز امریکایی درحال تعمیر خطوط تلفن در یک تمرین شبیه سازی شده در زیر حمله شیمیایی ( اون زمان هم دست از تمرین بر نمیداشتن !) 1919 المان یک سرباز المانی که با برف یک تخم مرغ مخصوص عید پاک درست کرده است جنگ جهانی اول 1917 جنگ خلیج فارس وعملیات طوفان صحرا 1991 یک بومی استرالیایی در حال امتحان کردن یک ماسک..استرالیا جنگ جهانی دوم یک سرباز المانی که ماسک دست ساز تولید کرده است (وضعیت الان خیلی از ایرانی ها) یک سرباز امریکایی در حال پیاز پوست کردن ..جنگ جهانی اول یک خلبان المانی مجهز به ماسک و پوتین گرمکن برقی برای شرایط پروازی با باز بودن کاکپیت ( یک شبه تبدیل به ابرقدرت صنعتی نشدن ) جنگ جهانی اول یک سرباز المانی در حال مطالعه جنگ جهانی اول.. پس از جمله ژاپنی ها به پرل هاربر ارتش امریکا مردم هاوایی را از ترس حمله شیمیایی به ماسک مجهز کرد راهبان بودایی ژاپنی در حال تمرین حملات شیمیایی در عبادتگاه Sensō ... ج ج2 سربازان فنلاندی در نبرد سوموسالمی با ارتش شوروی بر سر منطقه ای به همین نام در سوئد که با شکست شوروی پایان یافت.1939 سربازان المانی و تیرباز ضد هوایی Maxim Flak M14 ج ج1
-
4 پسندیده شدهخب از اخر مطلبتون شروع کنم. حقیقت اینه که واقعا ارتش اسرائیل در نبرد یوم الکیپور غافل گیر شد. بر اساس گزارش های موساد و البته دولت وقت اسرائیل حتی وقتی که پادشاه اردن به اسرائیل هشدار داد باز هم قبول نکردند. و مصری ها وقتی سرپل های خود را در آنسوی سوئز برپا کرده بودند هنوز در اسرائیل تصمیم جامعی وجود نداشت. مطلب مهمی که باید در نظیر بگیریم این است که نیروی هوایی امریکا در زیر سایه ی پروژه ای مثل اف ۳۵ در حال یک تغییر مسیر بزرگ است. حتما کنار گذاشتن پروژه های دریایی و هواپایه امریکا در ماه گذشته فقط بابت کسری بودجه نیست. همزمان امریکا در حال تحقیق و عملی کردن پروژه ی توپ های دوربرد است. تا هزینه و تلفات پشتیبانی نزدیک را برای نیروی خود پایین بیاورد! امریکا بر روی موشک های تاکتیکی هزینه دوچندان میکند! تاکید بسیار بیشتر بر روی ارائه پهپاد های جدیدتر هم از نکات مهم این برنامه ریزی هاست. امریکا با سرعتی باور نکردنی در حال کم کردن وابستگی خود به نیروی هوایی با شکل و شمایل فعلی است! که خوب این از نگاه خیلی از کارشناسا دور مونده. تاکید بسیار بر روی سلاح های جدید زمین پایه هوشمند و بی سرنشین رو میشه در برنامه ریزی های امریکا دید. از تسلیحات هایپر سونیک گرفته تا موشکهای تاکتیکی و پهپاد ها و ریز پهپاد و مهمات دور ایستا و حالا ارائه متناوب توپ های دوربرد. این ها همش نشانه ی همین کم کردن وابستگی به نیروی هوایی است. البته باید این مطلب را هم در نظر گرفت که خود امریکا شدیدا در فکر ارتقاء سیستم پدافندی خود علیه همین تسلیحات است!!! منظور این نیست که نیروی هوایی برداشته میشود به کل. ولی خب امریکایی ها هم دست به تغییر بزرگ زده اند که میتونید ببینید. و البته بی علت نیست. قطعا آمریکایی ها هم ضعف هایی احساس میکنند. خطرات یک حمله هوایی در این عصر بدون کمک گرفتن از تسلیحات جانبی مثل پهپاد ها و ریز پهپاد ها بسیار سخت است. مثل اتفاقی که در درگیری سال پیش هند و پاکستان دیدیم. اینده حملات هوایی در میدان نبرد و در فواصلی نبرد درجریان ( نه بعد استراتژیک)بنظر من به سمت پرتابه های دور ایستا و پهپاد ها و ریز پهپاد های با هوش مصنوعی و البته موشک های زمین پایه و توپخانه برد بلند یا موشک های تاکتیکی است. این سمت و سوی اجباری را میشود در درگیری های اخیر دید.
-
3 پسندیده شدهپس از اولین موج حملات پهبادهای ترک به تجهیزات ارتش سوریه در جبهه ادلب و خارج شدن سوری ها از شوک ناشی از شدت این حملات به نظر ارتش سوریه با انجام بعضی از اقدامات هر چند ساده اما موثر در پی کاستن تلفات خصوصا در بخش زرهی خود در جبهه ادلب خصوصا شهر سراقب که بیشترین تمرکز حملات ترکها را در انجا شاهد بودیم بوده است. به طور مثال پنهان سازی تجهیزات زرهی در ساختمان های شهر سراقب برای مخفی ماندن از دید پهباد ها منطقه ادلب و شمال کشور سوریه از پوشش گیاهی و همچنین باغ های انبوه برخوردار است به همین منظور ارتش سوریه سعی بر استفاده از برگ و شاخه درختان برای پنهان سازی تجهیزات خود کرده است اما با در نظر گرفتن این نکنه که این شیوه در برابرپهبادهای مجهز به سنسورهای شناسایی حرارتی IR توانایی عملیاتی خاصی ندارد خصوصا هنگامیکه سعی بر اختفا یک تانک با موتور روشن میباشد . البته استفاده از این شیوه وبهره بردن از اجزا محیط عملیات برای استتار استاندارد خاصی نیز دارد که در این نمونه برای یک تانک لئوپارد 2 شاهد هستیم البته این شیوه برای مخفی سازی در مقابل دید دشمن از زاویه کنار ویا چشم غیر مسلح بیشتر کاربردی میباشد تا یک پهباد. اما در شرایط اتش بس هم اکنون شاید اگر بخواهیم یک روش علمی و موثر برای انجام این کار معرفی کنیم استفاده از پوشش ها مخصوص مخفی سازی بصری- حرارتی میباشند که در ارتش های مختلف جهان هم استفاده دارند البته به دلیل اینکه سوری ها برای در امان ماندن از دید پهبادها باید تلاش بکنند و نه از دید تانک های دیگر میتوانند از این نوع نصب پوشش نیز استفاده نمایند.
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شده"راهکار فعلی" نیروی هوایی تا زمانی که تجهیزات جدید وارد سازمانش نشده و البته یگان هایش گسترش بیشتری پیدا نکرده اند. چاره ای ندارد جز تغییر تاکتیک و تغییر ماموریت! تا جایی که از هوانیروز حداقل اطلاع دارم این عمل صورت گرفته. ما نمی توانیم از اف۴ انتظار داگ فایت و یا حتی نبرد فرا دید انتظار داشته باشیم. همچنین از اف۱۴ و میگ ۲۹ و ... (بعلت ارزشمند بودن و کمبود جنگنده) با سپردن ماموریت های جدید و آموزش تاکتیک های جدید میتوان از این جنگنده ها در برابر یک نیروی هوایی قدرتمند مثل آمریکا هم استفاده کرد. شما هیچ وقت نمیتوانید از جنگنده های فعلی برای مقابله با رهگیر های قدرتمند دشمن استفاده کنید. باید این وظیفه رو بصورت تخصصی به پدافند هوایی سپرد و به جنگنده ای مثل اف۱۴ و... در این بخش باید نقش تکمیل کننده داد. یعنی نصب زیر سامانه ها و رادار هایی برای پوشش خلا راداری در بعضی از اراضی جغرافیایی خاص استفاده کرد. با استفاده از هواگرد هایی مثل بوئینگ۷۰۷ (که بازنشسته میشن)و ایران ۱۴۰ باید رادارهای پرنده بیشتری ایجاد کرد تا خلا رادار های ثابتی چون رادار غدیر رفع شود. ما باید خود را برای شرایطی اماده کنیم که رادار هایی نظیر رادار قدیر را از دست داده ایم. با این تاکتیک و امکانات لاعقل در بحث پدافند زمین پایه کشنده تر عمل خواهیم کرد. در غر این صورت و با از دست دادن رادار های فرا افق نگر پدافند ما از یک پدافند یک پارچه به یک پدافند جزیره ای تبدیل خواهد شد. باید بطور گسترده تجهیزات حملات زمینی از راه دور را توسعه داد. که البته، هم در نیروی هوایی و هم در هوانیروز این کار با شتاب روز افزونی در حال اجراست. نمونه این امکانات بمب های بالابان و باقی بمب هایی که فراتر از دید رادار ها و پدافند برد کوتاه دشمن و البته منطقه خطر پرتاب میشوند و موشک های کروز برد بلند با قابلیت جستجوی خودکار هدف و با اجرای کار گروهی بینشان ! هماهنگی جنگنده های برد بلند ارتش با برخی از پهپاد های کشور برای استفاده در نقش حامل پد رله . برای اجرای بهتر حملات پهپادی در یک نبرد دریایی و یا حتی زمینی! برای نیروی هوایی باید ماموریت متمرکز و تعیین شده مشخص کرد. ۱- حمله به اهداف دور دست دریایی: اهداف دور دست دریایی با توجه به ضعف نیروی دریایی ایران همیشه به عنوان یک نقطه عطف نظامی برای ما باقی خواهد ماند و البته یک برگ برنده حتی برای دشمن منطقه ای مثل عربستان! ما تنها سلاح هایی که برای زیر اتش گرفتن دهانه ی اقیانوس هند در اختیار داریم. موشک های سجیل و خرمشهر و قدر و... و موشک کروز سومار بصورت علنی است. که خب تهدید جدی برای نیروی دریایی محاصره کننده دشمن نیستند. با استفاده از جنگنده های اف ۴ و سوخو۲۴ و حتی اف۱۴ و میراژ در نقش حامل موشک های کروز برد بلند از انواع مختلف که در اختیار است و یا ترجیحا با موتور رمجت( طراحی و ساخت این موتور اعلام شده و البته شایعات در مورد وجود نسخه های روسی است) تا به سرعت نزدیک به ۳ ماخ برسند و بردی نزدیک به هزار کیلومتر و حتی ۲هزار کیلومتر میتوانند تهدیدی برای هر خط تدارکاتی و یا خطوط محاصره دریایی دشمنان ایران در اقیانوس آرام و دریای هند باشند. این همان تاکتیکی است که شوروی در جنگ سرد با استفاده از بمب افکن هایش از آن بهره می جست. این قابلیت باید در نیروی دریایی ایجاد شود چه با جنگنده های فعلی و چه با جنگنده های جدید که در پست قبلی توصیه کردم. ۲- نقش پشتیبانی نزدیک زمینی به دلیل پر بودن مسئولیت ماموریت های پیچیده حملات برد بلند و استراتژیک بوسیله نیروی هوافضا سپاه. و البته خطر حملات هوایی و توپخانه نوین( توپ های برد بلند ساخت امریکا) و موشک انداز های کوتاه برد نیاز به یک توان هوایی است که تا فاصله دست کم ۳۰۰ کیلومتر از نیروهای عمل کنند زمینی ما پشتیبانی نزدیک موثر کنند. به همین علت گسترش سلاح های دور پرتاب مشابه کاری که اسرائیلی ها و امریکایی ها میکنند ضروری است. البته ایران هم قدم هایی برداشته، از جمله بمب یاسین و بمب بالابان و بمب رعد و موشک بینا۲ و بمب های قائم و باقی بمب ها و موشک های کروزی که در این برد فعالیت میکنند. نشان از قدم برداشتن ایران در این راه دارد. بخش بزرگی از این ماموریت ها بر عهده پهپادها و یا در ترکیب با آن ها صورت خواهد گرفت. تا یک آتشباری حجیم و مناسب روی نیروی زمینی عمل کننده دشمن و توپخانه ی پشتیبانی کننده آن ها اجرا شود. باقی ماموریت های تهاجمی از قبیل حمله به پایگاه ها و فرودگاه و نیروگاه ها و مراکز اقتصادی و راداری و ... با توجه ریسک بسیار بالا؛ باید برعهده یگان موشکی بالستیک و کروز و پهپاد ها باشد. این تعریف مسئولیت ها باعث برداشته شد بار فعالیت از سر نیروی هوافضا سپاه خواهد شد و البته یک پشتیبانی موثر از نیروی دریایی و نیروی زمینی صورت خواهد گرفت آن هم با تلفات حداقلی و فقط با بهره جستن از دو فاکتور مهم، یعنی تغییر تاتکیک و تغییر آموزش. این در حالیست که حتی جنگنده های ما با نیروی هوایی دشمن رو در رو نخواهند شد. و تاکتیک بزن در رو و با احتمال مواجهه کم است. پ ن: ۱-با توجه به امن نبودن هیچ فرودگاهی در شرایط جنگی؛ چه برای نیرو های خودی و چه نیروهای دشمن، از هم اکنون باید فعالیتی صورت بگیرد. راهکار پیشنهادی : الف) تعیین برخی از مقاطع آزادراه های کشور برای استفاده بعنوان فرودگاه موقت با امکانت کامل بارگیری و سوخت رسانی و... جهت اجرای ماموریت های محوله برای جنگنده ها از قبل جنگ( آزاد راه و بزرگ راه معنای متفاوتی دارند. آزاد راه خیابانی است دارای دست کم چهار باند که هیچ مسیر انحرافی اعم از زیر گذر و رو گذر و پل ندارد) ب) تعیین پروتکل یک اصل پراکندگی موثر برای نیروی هوایی در صورت امواج حملات کروزی و پهپادی پی در پی دشمن تا کمترین خسارت محتمل وارد شود و پرنده ها با یک برنامه ریزی قبلی. و طرح ترافیک به فرودگاه موقت جابه جا شوند.(علاوه بر فعالیت پدافند برد کوتاه و پدافند غیر عامل) ج) تاکید بر ترابری لجستیک بالگردی و هوانیروز در جنگ آتی: در جنگ آینده تدارکات پیوسته تر و سریعتر عامل پیروزی و یا شکست خواهد بود. ۲- اجرای آموزش این تاکتیک ها: در هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران از حدود ۲۰ سال پیش تاکنون یگانی با نام تخصصی آموزش ایجاد شده است. که وظایف گوناگونی به آن محول شده است. وظیفه مهم این نیرو آموزش نیرو ها و اجرا تمرینات و تست ها و طراحی تاکتیک های جدید با همکاری یگان های عملیاتی است. و البته گسترش استاندارد های پروازی در بین خلبانان و نیروهای فنی در قالب یک sop مشخص است. وجود این یگان باعث ترقی اموزش و ثبت جدی تمرینات و البته پیدایش طرح های جدید عملیاتی شده است. در نیروی هوایی هم همچین نیرویی نقش بسیار مهمی در طراحی تاکتیک های جدید دارد. تمرین تاکتیک های ذکر شده توسط خلبانان و کنار گذاشتن تاکتیک های منسوخ و غیر کاربردی بسیار مهم است. ۳-این یک تاکتیک بقا برای هر نیروی هوایی است که شرایط ما را دارد. ما در صورت خرید هم باید شرایط مشابه را در مقابل یک قدرت هوایی تمام عیار اجرا کنیم. البته با توجه به گسترش پدافند زمین پایه چاره ای جز این نیست. همانطور که نیروی هوایی قدرتمندی مثل اسرائیل هم همین گونه عمل میکند! ۴- در نهایت با عرض پوزش که مطلب طولانی شد و خودش شد یک تاپیک! دوست داشتم این مطلب به کمک دوستان با عکس همراه میشد. بگذریم...
-
2 پسندیده شدهپیکر نمای عقاب طلایی دفتر طراحی سوخوی ( سوخوی با تلفظ روسی آن ژوکوی ) در هشتادمین سالگرد خود تصویر _ تصاویری از نمونه اولیه ی کامل ، پیکرنما ( ماک آپ ) ی جنگنده نسل پنجم خود یعنی پروژه ی S-22 را نشان داد که در دهه 1980 در اتحاد جماهیر شوروی توسعه یافته است . طبق اطلاعات ارائه شده در تصویر ، پروژه S-22 نشان دهنده ی هواپیمایی با طرح نامتعارف بالهای روبه جلو بود .هر دو پیشران نیز از نازل هایی مسطح سود میبردند . با ذهنیت موجود ، میتوان برای نازل ها تحرک دو بعدی ( تحرک به سمت بالا و پایین ) را برای آینده ی طرح متصور بود . با نگاهی دقیق تر ، میتوان آسمانه ( کانوپی ) ی این طرح را مشاهده کرد که مشخصا" با نگاه طراحان به کانوپی جالب هواپیمای موفق اف 16 شکل گرفته است . پ ن با توجه به اطلاعات موجود ، این تصویر از یک حساب کاربری در توییتر منتشر شده است .
-
1 پسندیده شدهتعریف: اماد و پشتیبانی نیروهای مسلح ، وظیقه تأمین و مدیریت ، حمل و نقل تدارکات و پشتیبانی و نگه داری از ادوات نیروهای مسلح را بر عهده دارند، در یک تعریف جامع تر آماد و پشتیبانی وظایف زیر را در عملیات های نظامی بر عهده دارد: · طراحی ، توسعه ، تهیه (acquisition) ،ذخیره سازی، توزیع، نگه داری، تخلیه و کنترل آذوقه ، تجهیزات و تسلیحات · جابه جایی و انتقال نیروها · تهیه و یا ساخت ، نگه داری و استفاده و مدیریت فضا ها و ساختمان های نظامی (پادگان ، پایگاه و فرودگاه و...) · ارائه خدمات و امکانات · ارائه خدمات پزشکی و سلامت تاریخچه: لغت logistics از صفت یونانی logistikos به معنای "ماهر در محاسبات" نشأت گرفته است. این لغت اولین بار در امپراطوری روم شرقی (بیزانس) استفاده شد که به شکل ویژه یک مقام رسمی لشکری به عنوان logista عهده دار این مسئولیت بود . ظاهرا در آن زمان این لغت دلالت بر مهارت در محاسبات عددی و ریاضیات داشت. در گذشته ارتش ها تدارکات مورد نیاز خود به خصوص غذا و علوفه را از طریق شکار کردن و یا برداشت گیاهان خودرو ویا غارت کردن مردم محلی تأمین میکردند با این وجود اگر در منطقه اذوقه کافی برای تأمین ارتش وجود نداشت و یا به دلیلی مجبور به توقف طولانی مدت میشدند ، تدارکات به سرعت تمام میشد ، راه حل این بود که تدارکات مورد نیاز را همراه خود آورده و این عمدتا" به وسیله کشتی ، حیوانات باربر ، واگن ها یا توسط خود سربازان صورت می گرفت . این روش تا حدودی باعث خودکفایی ارتش میشد و تا قرن نوزدهم میلادی بیشتر مهمات و تجهیزات مورد نیاز یک سرباز برای کل یک عملیات نظامی توسط خود سرباز قابل حمل بود. به هر حال این روش منجر به ایجاد کاروان های تدارکاتی (Baggage train ) گسترده ای که در کنار ارتش ها حرکت میکردند شد که تحرک و قابلیت مانور ارتش را کاهش میداد. همچنین توسعه سلاح های گرم و افزایش مداوم حجم مهمات و تجهیزات کار را به جایی رساند که حمل این بارهای اضافی توسط نیروها ممکن نبود. با وقوع انقلاب صنعتی ، پیشرفت تکنولوژی و مدیریت راه حل جدیدی پیش پای ارتش ها گذاشته بود و آن تأمین و نگه داری تدارکات پشت جبهه و انتقال آن به خط مقدم بود، این روش منجر به انقلاب آمادی( logistical revolution ) شد که با آغاز قرن بیستم میلادی شروع و قابلیت های ارتش های مدرن را به شدت افزایش داد و همزمان آن ها را به شدت وابسته این سیستم جدید کرد. کاروان تدارکاتی شامل قاطر باربری Baggage mule در ارتش روم قبل از میلاد قرون 5 تا 15 میلادی در قرون وسطی در اروپا سربازان مسئولیت تأمین اذوقه و تجهیزات خود را داشتند، یا به وسیله جستجو ، شکار، غارت و یا خریداری کردن با این وجود فرماندهان نظامی اغلب برای سربازان خود آذوقه و تجهیزات فراهم میکردند اما آن ها این کار را در ازای دستمزد سربازان انجام میدادند و یا سربازان باید اذوقه مورد نیاز خود را از فرماندهان خریداری میکردند که در بعضی موارد حتی بیشتر از حقوق پرداختی میشد در سال 1294 میلادی جان بالیول پادشاه اسکاتلند از حمایت نقشه ادوارد اول پادشاه انگلستان برای حمله به فرانسه سر باز زد، ادوارد اول طرحی را در ولز و اسکاتلند اجرا کرد که در آن داروغه ها ، اذوقه، اسب و گاری را به صورت اجباری و پایین تر از قیمت بازار از تجار خریداری میکردند و به انبار های تدارکات ارتش انگلستان supply depot در مرز اسکاتلند و انگلستان انتقال میدادند که سربازان انگلیسی قادر به خرید آنها باشند، این طرح در طول جنگ اول استقلال اسکاتلند که در سال 1296 اتفاق افتاد ادامه یافت، به هر حال این سیستم محبوبیتی نداشت و با مرگ ادوارد اول در سال 1307 پایان یافت. از اغاز حکومت ادوارد دوم در سال 1307 تا پایان حکومت ادوارد سوم در سال 1337 انگلستان از سیستم جایگزینی استفاده میکرد که در آن از تجار خواسته میشد که در محل حضور ارتش حاضر شوند و اقلام مورد نیاز سربازان را به آنها بفروشند این باعث نارضایتی زیادی شد چون تجار برای سود بیشتر تدارکات را با قیمت بسیار بالاتر از معمول به سربازان میفروختند. وقتی که ادوارد سوم در سال 1337 جنگی را با فرانسه آغاز کرد که به جنگ صد ساله معروف شد ارتش انگلستان برای تأمین تدارکات مورد نیاز خود به روش قدیمی جستجو و غارت بازگشت و استفاده از این روش در طول جنگ ادامه پیدا کرد. حمل تدارکات ارتش نورمن ها برای حمله به انگلستان 1066 میلادی سربازان بعد از غارت شهر ، اموال غارت شده را با گاری منتقل میکنند قرن 16 میلادی در اواخر قرن شانزدهم میلادی اندازه و حجم ارتش های اروپایی به شدت افزایش پیدا کرد تا بعضی از موارد به بیشتر از 100 هزار نفر میرسید، این افزایش فقط در تعداد سربازان نبود بلکه شامل غیرنظامیانی که همراه ارتش بودند camp followers هم میشد ، این غیرنظامیان با ارتش جابه جا میشدند و خدمات مختلفی را به سربازان ارائه میکردند و به لحاظ تعداد حداقل نصف و گاهی به اندازه خود سربازان بودند( همینطور اندازه کاروان تدارکات baggage train به طور متوسط یک واگن به ازای 15 سرباز). دولت های کمی بودند که از پس مخارج این ارتش های عظیم بر می آمدند. بیشتر سربازان ارتش ها را مزدورانی تشکیل میدادند که در ازای خدمات خود مزد دریافت میردند، (هزینه های این مزدوران به دنبال افزایش حجم ارتش ها به حدی شد که حتی امپراطوری اسپنیا هم در چند مورد دچار ورشکستگی گردید) این سربازان و فرماندهان آنها مجبور بودند که اذوقه و تدارکات را خودشان تأمین کنند. در صورتی که به طور دائمی در یک شهر مستقر بودند و یا در طول راه تجاری حرکت میکردند، تدارکات به سادگی توسط کاگزاران intendants خریداری میشد و در اختیار ارتش قرار میگرفت، در موارد دیگر در صورت حرکت در منطقه خودی ارتش توسط فروشنگان دوره گرد دنبال میشد ، البته اجناس آنها معمولا اندک و گران بودند، یا یک قراول به شهر پیش رو میفرستادند که مسائله تدارکات و اسکان سربازان را رفع و رجوع کند. در زمان عملیات در منطقه دشمن، ارتش، مردم محلی را برای تأمین تدارکات غارت میکرد ، یک رسم تاریخی به منظور گرفتن هزینه جنگ از دشمن، با افزایش اندازه و حجم ارتش ها اتکا به غارت و چپاول تبدیل به مشکل بزرگی شد ، به گونه ای که بیشتر تصمیمات مبنی برا اینکه چه مکانی باید مورد حمله قرار بگیرد نه بر اساس یک هدف استراتژیک بلکه بر این مبنا بود که کدام منطقه توان تأمین تدارکات ارتش را دارد. محاصره ها sieges به خصوص تحت تأثیر این مسأله بودند ، چه یک ارتش قصد حمله به شهری رو داشت یا برای دفاع از آن برخواسته بود. (به جز در مواردی که فرمانده توان باز تأمین تدارکات را به نحوی پیدا میکرد) یک شهر واقع شده در یک منطقه بی حاصل عملا از هر حمله ای مصونیت داشت.متقابلا، ارتش های آن زمان نیاز کمی به حفظ خطوط ارتباطی با عقبه را در زمان پیشروی در خاک دشمن داشتند، به جز در مواردی که نیاز به استخدام سربازان بیشتری بود و چون انبارهای تدارکاتی وجود نداشت، قطع ارتباط با آنها هم بی معنی بود. با وجود اینکگه این مسأله در تئوری ازادی عمل و تحرک به ارتش ها میداد اما در عمل وابستگی به غارت برای تأمین تدارکات مانع هرگونه پیشروی پایدار و هدفمند میشد.در ادامه بیشتر ارتش ها مجبور به دنبال کردن مسیر رودخانه های قابل کشتیرانی شدند به دلیل اینکه حمل تدارکات مورد نیاز به وسیله قایق ها بسیار راحتر از حمل زمینی انها بود ، این نکته به خصوص در مورد توپخانه صدق میکرد چرا که حتی تعداد انگشت شماری از توپ ها بادی توسط صدها اسب کشیده میشد و سرعت حرکت آنها بر روی زمین نصف بقیه ارتش بود. قرن 17 میلادی با آغاز قرن هفدهم ، فرانسه با مدیریت وزیر جنگ ( secretary of state of war )، مایکل لی تلییر michel le telleir اصلاحاتی را برای رفع مشکلاتی که در قرون گذشته ارتش ها را درگیر کرده بود (در بالا ذکر آن رفت) آغاز کرد. رسیدگی به مزایا و حقوق پرداختی به سربازان و مبارزه با فساد و ناکارآمدی پیمانکارهای خصوصی ، ابداع فرمول هایی برای محاسبه تدارکات لازم برای یک عملیات، وضع استانداردهایی برای قراردهای بسته شده با تأمین کنندگان تدارکات و ایجاد یک رسته جدید دارای وسایل حمل و نقل با وظیفه انتقال تدارکات مورد نیاز چند روز در حالی که ارتش را در طول نبرد همراهی میکردند. با اجرای این اصلاحات به تدریج استفاده از انبار های تدارکات magazines(supply depot) که میتوانستند جریان منظمی از تدارکات را به وسیله کاروان ها به جبهه برقرار کنند، افزایش پیدا کرد، در حالی که مفهوم انبار و کاروان ها چیز جدیدی نبود اما تا قبل از افزایش اندازه ارتش ها استفاده از آن ها بسیار نادر بود. با وجود این تغییرات ارتش فرانسه همچنان به غارت کردن برای تأمین نیاز های ارتش هنگام پیشروی وابسته بود، انبار های تدارکات صرفا برای عملیات های خاصی استفاده میشد و محصولات مازاد آن برای درامد مالی و کاهش بار مالیاتی در بازار به فروش میرسید. وسایل نقلیه ای که برای کاروان های تدارکاتی مورد نیاز بودند یا از بازار خریده میشدند یا از مردم محلی به زور مصادره میشدند. از ویژگی های جنگ های آن دوران شهر های مستحکم و دارای توانایی دفاع از خود و ناتوانی ارتش ها از ایجاد کردن خطوط مقدم ثابت و کنترل کردن مناطق وسیع بود، بنابراین این کاروان ها خودشان نیازمند ارتشی بودند تا آنها را تا جبهه همراهی و محافظت کنند که این مسأله مانع کربرد گسترده آن ها میشد. فایده اصلی این اصلاحات برقرای خط تدارکات به حملات محاصره ای بود به طوری که فرانسه در جنگ های موفقیت آمیز سال 1658 مجبور به ترک هیچ محاصره ای منجمله محاصره معروف دانکریک siege of dunkrik به دلیل کمبود تدارکات نشد. پسر لی تلییر ، لووس( louvois ) اصلاحات پدر را بعد از تصاحب جایگاهش ادامه داد، مهمترین این اصلاحات تضمین جیره رایگان روزانه برای سربازان بودکه شامل 2 پوند (کمتر از یک کیلوگرم (نان یا نوعی بیسکویت و در صورت امکان به جیره ها غذاهای پروتئینی مانند گوشت و حبوبات اضافه میشد. او همچنین انبار های تدارکات دائمی که مسئولیت آن با حاکم محلی بود ایجاد کرد تا تحت هر شرایطی برای جنگ ها تدارکات موجود باشد، برخی از این انبار ها برای تأمین تدارکات مورد نیاز دژ ها و شهرهای مرزی در هنگام محاصره به مدت چندین ماه، اختصاص داده شدند و بقیه برای تأمین تدارکات ارتش فرانسه در میدان نبرد استفاده میشدند. با این اصلاحات ارتش فرانسه صاحب یکی از بهترین سیستم آماد و پشتیبانی در اروپا شد به هر حال همچنان محدودیت های شدیدی در قابلیت های آن وجود داشت، انبار های آماد تنها بخشی از نیاز های تدارکاتی ارتش را تأمین میکردند پس کماکان غارت کردن برای تأمین نیاز ارتش اجتناب ناپذیر بود این مسأله به طور خاص برای کالاهای فاسد شدنی و یا کالاهایی که دارای حجم زیادی بودند ،مانند علوفه، صدق میکرد، مدیریت و انتقال تدارکات به جبهه همچنان ناکارآمد و وابسته به توانایی پیمانکاران خصوصی بود. قرن هجدهم میلادی بریتانیا در طول جنگ های استقلال آمریکا برای تأمین تدارکات ارتش به شدت دچار مشکل شد چرا که آمریکایی ها دسترسی به بیشتر بازار های محلی را برای انگلیسی ها قطع کرده بودند و تدارکات مورد نیاز باید با کشتی کل اقیانوس اطلس را میپیمود تا به آمریکا برسد. بعد از این جنگ ، بریتانیا بر اساس تجربیات بدست آمده ساختاری را ایجاد کرد تا امپراطوری خود را اداره کند، لندن متوجه ارزش کشتی ها و نیروی دریایی برای تأمین تدارکات مورد نیاز ارتش شد ، با توسعه کشتی رانی و قدرت دریایی، ساختاری ایجاد شد که به بریتانیا اجازه میداد تا پادگان های تابعه خود را در جزایر فالکند ، استرالیا و سیرالئون و... را به هم متصل کند و نیرو و تدارکات را از نقاط مختلف دنیا به محل مورد نیاز سرازیر کند، این ساختار در جنگ های انقلاب فرانسه به آن ها اجازه داد لشکرکشی های عظیمی را انجام داده و شبکه عظیمی از پادگان های مستعمراتی در سراسر دنیا ایجاد کنند. قرن نوزدهم ناپلئون قبل از جنگهای ناپلئونی ، تدارکات ارتش به وسیله پیمانکارهای خصوصی ، غارت کردن و مصادره کردن (خریداری کردن اموال به کمترین قیمت و به صورت اجباری) تأمین میشد ، ناپلئون تأمین تدارکات را تبدیل به بخش بزرگی از استراتژی جنگی فرانسوی ها کرد در طول نبرد اولم ulm campaign در سال 1805 ارتش 200 هزار نفری فرانسه برای تأمین تدارکات خود مجبور نبود به تأمین امنیت مناطق مجاور برای خطوط تدارکاتی نبود چرا که متحدان المانی ، فرانسه آنها را به خوبی تأمین میردند ، آلمان ها شهر ازبورگ را به یک انبار تدارکات بسیار بزرگ تبدیل کردند، که غذا، البسه، کفش و مهمات ارتش کبیر ( Grand armee )را به خوبی تأمین میکرد. ناپلئون چیزی را به شانس واگذار نکرد ، او از متحدان المانی خود درخواست کرد تا مقدار مشخصی از تدارکات را در شهر های مختلف مثل ولزبورگ و اولم ذخیره کنند تا در صورت نیاز برای استفاده ارتش فرستاده شوند و زمانی که تقاضا های جدید فرانسه از توان المان ها خارج شد ، فرانسوی ها با استفاده از کوپن اموال مورد نیاز را مصادره و به خط مقدم میفرستادند تا پیشروی های فرانسه متوقف نشود، توافقاتی که فرانسوی ها با متحدانشان کردند به انها اجازه میداد که ظرف چند رو مقدار زیادی از تدارکات را دریافت کنند. ناپلئون انبار تدارکات بزرگی در شهر پاساو Passau ایجاد کرد، با قایق هایی که تدارکات را طریق رودخانه دانوب به وین Vienna منتقل کنند، تا ارتش فرانسه را که عازم نبرد اتریش Battle of Austerlitz بود را پشتیبانی کند. ناپلئون در سال 1807 اولین رسته کاروان تدارکات نظامی military train را ایجاد که به صورت تخصصی وظیفه تأمین و انتقال تدارکات را بر عهده داشتند. سیستم آماد فرانسوی عملکرد ضعیفی در مواجهه با guerrilla warfare ( جنگجویان نامنظم / گروه های کوچکی از دشمنان به خطوط تدارکاتی حملات پارتیزانی انجام میدهند و تأمین تدارکات را با مشکل مواجه میکنند) در طول جنگ اسپانیا و محاصره بنادر اسپانیایی توسط بریتانیا از خود به نمایش گذاشت، ناتوانی در تأمین تدارکات باعث شکست فرانسه در محاصره بارسلونا شد و تلاش های فرانسوی ها برای اضافه کردن کاتالان به امپراطوری فرانسه پایان یافت. کاروان تدارکاتی نظامی military train متعلق به گارد امپراطوری فرانسه خط آهن در اواسط قرن نوزدهم میلادی ظهور راه آهن وکشتی بخار انقلابی در آماد و پشتیبانی ایجاد کرد.در طول جنگ داخلی آمریکا(1861-65) هر دو طرف به طور گسترده ای از راه آهن برای جابه جایی نفرات، تدارکات، اسب ها وقاطرها و تجهیزات سنگین استفاده کردند.در طول نبرد هفت هفته ای seven weeks war در سال 1866 ارتش پروس به خوبی از راه آهن برای جا به جایی نفرات استفاده کرد اما ناتوانی از حمل تدارکات از پایان خط آهن به خطوط مقدم جبهه باعث شد حدود 18000 تن کالا بر روی قطارها باقی مانده و به موقع به ارتش نرسند.از استفاده پروس از خط آهن در طول جنگ پروس و فرانکو Francu-Prussian war اغلب به عنوان مثال کامل آماد و پشتیبانی مدرن در قرن نوزدهم یاد میشود هرچند اغلب مجبور بودند برای حفظ قابلیت مانور تدارکات رسیده از خط آهن را همانجا رها کنند. مهندسان آمریکایی در حال تست راه آهنی که به عنوان جایگزین پل سنگی قدیمی ساخته شده جنگ جهانی اول در سول چند دهه منتهی به قرن بیستم میلادی با گسترش سیستم سرباز گیری اجباری و نیروی ذخیره اندازه و حجم ارتش ها باز هم به شدت افزایش پیدا کرد، در عین حال صنعتی شدن جنگ افزار ها (پیدایش تنفگ های تغذیه شونده با گلوله و افزایش اندازه و استفاده از توپخانه و ظهور مسلسل ها) مهمات مورد نیاز برای عملیات ها را به چند برابر افزایش داد، همه اینها در حالی بود که سیستم آماد و پشتیبانی همچنان از تکنولوژی قرن نوزدهم استفاده میکرد. با شروع جنگ جهانی اول حمل و نقل متکی به خط آهن و اسب ها با چالشی بیش از حد توانش مواجه شد. با شروع پدید های به نام نبرد خاکریزها (نبرد خندقی / trench warfare ) خاکریزهای کوچه مانند و باریکی ساخته و ریل گزاری شدند تا راه آهن را تا خط مقدم جبهه گسترش دهند. اندازه ارتش آلمان برای تأمین شدن تدارکاتش توسط راه آهن بسیار بزرگ بود، به دلیل اینکه سرعت حمل و نقل تدارکات نمیتوانست خود را با پیشروی ارتش تطبیق دهد، پیروزی های تاکتیکی مثل عملیات مایکل ( Operation Michael ) هم از شکست نهایی آلمان جلوگیری نکردند.محاصره دریایی آلمان توسط بریتانیا باعث کمبود مواد اولیه، کالا و غذای مورد نیاز برای پشتیبانی از ارتش المان شده بود و این مسأله یکی از دلایل اصلی پیروزی نهایی متفقین محسوب میگردد، از سوی دیگر استفاده مؤثر المان از زیردریایی برای غرق کردن بدون هشدار کشتی های جنگی و تدارکاتی متفقین، اسیب پذیری حمل و نقل دریایی علی رغم برتری متفقین در دریا را نشان داد. کاروان تدارکاتی اسب محور! آلمان ها در طول عملیات مایکل Operation Michael جنگ جهانی دوم با مکانیزه شدن جنگ افزار ها که از اواخر جنگ جهانی اول شروع شده بود ، بار افزایش مهمات، سوخت و تعمیر و نگه درای مورد نیاز برای تانک ها و سایر خودروهای جنگی را به دوش آماد و پشتیبانی اضافه کرد. نیاز در حال رشد برای کشتی ها و هواپیما های قدرتمندتر و پرتعداد این بار را حتی سنگینتر کرد. البته از طرف دیگر مکانیزه شدن کامیون ها را برای آماد و پشتیبانی به ارمغان آورد، با ساخته شدن جاده ها و پل های با کیفیت تر ، کامیون ها بسیار سریع تر و موثر تر از گاری های اسب و قاطر کش بودند. در حالی که بیشتر ملت ها شامل آلمان هنوز تا حد زیادی به قطارها وابسته بودند ، بریتانیا و آمریکا ، کامیون ها را به طور گسترده ای وارد خدمت کردند. آماد و پشتیبانی نقش مؤثری را در اکثر عملیات های جنگ جهانی دوم بازی کرد، به خصوص در مواردی که از مراکز پشتیبانی دور بودند . از نبرد شوروی و فنلاند و نبرد بروما Burma campaign که بعد مسافت و اقلیم سخت اندازه و حرکت ارتش های طرفین را دچار محدودیت کرده بود تا نبرد های شمال آفریقا که نبود راه آهن و تعداد کم جاده ها و اقلیم خشک و بیابانی، حملات و پیشروی ها را همانقدر به آماد و پشتیبانی وابسته کرده بود که توان اقدامات دشمن، در حمله آلمان به شوروی به دلیل گستردگی سرزمین و نبود راه اهن ، آماد و پشتیبانی ضعیف ، باعث شد علی رغم پیروزی های متعدد در نهایت ارتش آلمان پشت دروازه مسکو متوقف شود. لجستیک ورماخت در دروازه های مسکو : خطوط حمل و نقل تدارکات بسرعت به هدف اصلی قدرت هوایی تبدیل شد، یک جنگنده تنها میتوانست دهها خودروی حمل نقل تدارکات را کیلومتر ها پشت خط مقدم روی جاده نابود کند. در آب وهوای مطلوب برتری هوایی برای هر حمله ای ضروری بود، نیروی هوایی متفین پل ها و خطوط آهن شمال فرانسه که توسط آلمان ها کنترل میشدند را هدف قرار دادند تا با قطع خطوط پشتیبانی آلمان ، از موفقیت عملیات نرماندی اطمینان حاصل کنند، در حالی که بعد از فتح نرماندی باعث محدودیت پشتیبانی خود متفقین شد، در پاسخ به این مشکل متفقین red ball express را ایجاد کردند یک سیستم حمل و نقل متشکل از کاروان بزرگی از کامیون ها که به سمت آلمان سرازیر شدند. در طول نبرد استالینگراد، آلمان ها تلاش کردند با استفاده از آسمان تدارکات را به ارتش ششم در محاصره بود برسانند. (این نوع حمل و نقل پل هوایی نامیده شد) که به دلیل ضعف هواپیماهای آلمانی به خوبی اجرا نشد. متفقین اما در اجرای پل هوایی موفق تر عمل کردند، در نبرد برمه و آوردگاه هامب ، متفقین تدارکات نیروهای چینی در نبرد با ژاپنی ها از طریق اسمان تأمین کردند . در دریا، نبرد اقیانوس اطلس از روزهای ابتدایی جنگ آغاز شد و تا اواخر آن ادامه یافت، زیردریایی های آلمانی، کشتی های تدارکاتی متفقین که تدارکات مورد نیاز نیروهای انگلیسی، آمریکایی و روسی را تأمین میردند هدف قرار میدادند و مؤثرتر از جنگ جهانی اول شده بودند، مسابقه پیشرفت تکنولوژی بین زیردریایی ها و سلاح های ضد زیردریایی با برتری زیردریای های آلمانی تا اخر جنگ ادامه یافت و متفقین ناتوان از پیروزی قاطع بر آلمان ها و تأمین امنیت کامل کشتی های تدارکاتی خود بودند. آماد و پشتیبانی چالش بزرگی برای آمریکاییها در طول جنگ بود ، چراکه آنها مجبور بودند تجهیزات را در طول اقیانوس اطلس (برای نبرد در اروپا) و یا در مسیر طولانی تری در طول اقیانوس آرام (برای نبرد در آسیا) انتقال دهند ، آلمان ها نبرد زیردریایی خصمانه ای را بر علیه خطوط تدارکاتی امریکا در اقیانوس اطلس اجرا کردند ولی ژاپنی ها از خطوط تدارکاتی آمریکا در اقیانوس آرام غفلت کردند و از زیردریایی های خود در کنار ناوهای جنگی برای نبرد مستقیم استفاده کردند. خطوط تدارکاتی طولانی نقش اساسی را در نبرد های متفقین و ژاپن در اقیانوس آرام بازی میکرد، ژاپنی ها برای حمله به پرل هاربر از تعدا زیادی کشتی حامل سوخت استفاده کردند تا نواگان جنگنده ها را روی دریا سوخت رسانی کنند ، تعداد بیشماری کشتی حمل و نقل استفاده میشد تا تدارکات مورد نیاز متفقین که در حال نبرد در سرزمین ژاپن بودند تأمین شود همانند اقیانوس اطلس زیردرایی ها در اقیانوس آرام هم با غرق کردن بیش از 1200 کشتی تدارکاتی خسارت بیشتری از ناوگان سطحی به حریف وارد کردند. کاروان کشتی های تدارکاتی متفقین در اقیانوس اطلس آماد و پشتیبانی و تحولات مدرن جنگ پدیده ای غیر قابل پیشبینی و کنترل است، فرماندهان مسئول آماد و پشتیبانی باید در چنین شرایط پر ابهامی تصمیم بگیرند که چه تدارکات و خدماتی برای نبرد مورد نیاز است؟ در چه زمان و کجا مورد نیاز است؟ و بهترین راه تأمین آنها چیست؟ ، مدل های پیشبینی میتوانند از ابهام وضعیت موجود بکاهند اما در نهایت فرماندهان تصمیم نهایی را روی این موارد میگیرند ، گاهی در صورت اجازه دادن شرایط از بصیرت و سبک و سنگین کردن گزینه های موجود میتوان استفاده کرد. فرماندهان برای تصمیم درست نه تنها باید به جنبه های بیشمار امور آماد و پشتیبانی اشراف داشته باشند بلکه به فهم کاملی از امور نظامی مرتبط مانند استراتژی، تاکتیک، اطلاعات ، تمرینات ، افراد و امور مالی هم نیاز دارند. در جنگ های بزرگ اغلب امور مربوط به آماد و پشتیبانی نتیجه جنگ را مشخص کرده است. برای مثال نبرد تناژها tonnage war (اشاره به استفاده آلمان از زیردریایی برای غرق کردن کشتی های تدارکاتی متفقین و قطع خطوط پشتیبانی آنها) نقش حیاتی در جنگ جهانی دوم بازی میکرد. نبرد ضد زیردریایی نسبتا موفق متفقین علیه المان و عدم موفقیت المان ها در غرق کردن تعداد کافی از کشتی های متفقین باعث باقی ماندن بریتانیا در جنگ شد و توانایی حفظ زنجیره تدارکاتی به شمال افریقا از طریق دریای مدیترانه با حفظ جبهه دوم نبرد علیه آلمان ها شد بلعکس نبرد زیردریایی submarine campaign موفقیت آمیز آمریکاییها علیه کشتی ها تدارکاتی ژاپن باعث فلج شدن اقتصاد و تولیدات نظامی این کشور شد. ناتوانی دول محوربرای حفظ کردن زنجیره تدارکاتی مداوم به جبهه شمال آفریقا (به طور متوسط 25 درصد کمتر از نیاز ارتش آفریقایی رومل به انها سوخت و تدارکات میرسید) تصمیمات اسراتژیکی را به فرماندهان سپاه آفریقایی تحمیل کرد. در بعد تاکتیکی در نبرد فنلاند و شوروی ، روس ها برتری کاملی در اسلحه و تعداد بر فنلاندی ها داشتند اما در نهایت مجبور شدند تجهیزات سنگین خود را رها کرده و عقب نشینی کنند یکی از عوامل مهم پیروزی تاکتیکی فنلاند ، اختلال موفقیت آمیز آنها بر خطوط تدارکاتی شوروی بود. به طور کلی محافظت از خطوط پشتیبانی خودی و حمله به خطوط پشتیبانی دشمن استراتژی بنیادی نظامی است که که موفقیت در اجرای آن تفاوت بین پیروزی و شکست را تعیین میکند. صرفا برای میلیتاری منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Military_logistics
-
1 پسندیده شدهخواهش میکنم در مثال مناقشه نیست عزیز برادر و نکته ای که فرمایش کردید رو باهاش موافقم. سطح پایین مهارت در استفاده از امکانات رو عراق هم در نبرد با ایران در هشت سال دفاع مقدس داشت و اینو موافقم. چیزی که من روش تاکید دارم ناکارآمدی پدافند نیست بلکه عقب بودن پدافند از آفنده. نیروی هوایی تهاجمی میتونه از هزار یا دو هزار کیلومتر اونورتر به هدفش حمله کنه بدون اینکه تحت خطر قرار بگیره. نیروی هوایی از زمان یوم کیپور در 1973 خیلی پیشرفت کرده و خیلی امکانات هواپایه به جنگنده های تهاجمی اضافه شده. پدافند گاها باید منتظر خوردن ضربه و بعد واکنش باشه و یک نیروی هوایی تهاجمی قدرتمند این امکان رو میده که از دریافت ضربه اول جلوگیری کرده و بجاش ضربه ای هم به دشمن وارد کرده و محاسبات اون رو به هم بزنه. پدافند میتونه با این سیستم تهاجمی مچ باشه و اون رو قویتر کنه. چیزی که ما تجربه شو خداروشکر نداریم خوردن ضربه از فاصله ای دوره و این ضربه میتونه محاسبات و تمرکز کشور دریافت کننده رو برهم بزنه. پدافند یکپارچه و قدرتمند میتونه مقاومت کنه و درصد زیادی از بار حمله رو بگیره ولی در ترکیب با این پدافند یکپارچه یک نیروی هوایی قدرتمند در ترکیب با رادارهای پرنده زود هشدار میتونه امکان حمله رو از بین ببره. موافقم که سیستم یکپارچه در ترکیب مثلا با قدرت موشکی میتونه حتی پایگاه هوایی دشمن رو به خطر بندازه ولی باز به نظرم یه نیروی هوایی توانایی و امکان بیشتری برای ضربه زدن در ترکیب با همین پدافند داره نمونه های تاریخی شو هم داریم ( مانند حمله به اچ 3 یا کمان 99). بهرحال برای پیش برد بحث راهی بجز مثال نیست. جنگ سعودی -یمن رو مثال می زنم. چقدر ارتش ناپخته و فشل سعودی رو این نیروی هوایی مجهز تونسته نگه داره، اگه یمن در کنار سیستم پدافندی منسجم که نداره، هواگردهایی در حد اف 15 می داشت ( مثل سوخو 30 یا 35) الان نقشه جنگ به چه صورت بود؟ به نظرم تا عمق عربستان رو در بر می گرفت. در مورد یوم کیپور پدافند مصر بخصوص در شروع جنگ خوب عمل کرد ولی اگه از نظر تهاجمی مصر نیروی هوایی قدری می داشت میشد اسرائیل رو کاملا غافلگیر کنه که متاسفانه این امر میسر نشد.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاگه بخوام مشکل گل درشت نیروی هوایی رو بگم باید به نداشتن قدرت حفظ برتری هوایی در آسمان یعنی واگذار کردن امکان تهاجم و دل بستن به پدافند اشاره کنم که مشکل بزرگیه. همیشه پدافند یک گام از آفند عقب تره شاهد حی و حاضر هم حملات پیچیده و دنباله دار اسرائیل به سوریه بود که ضربات بدی رو به سوریه وارد کرد. اف 15 جنگنده تمام عیاری بود که می تونست ای مشکل رو پوشش بده. این مهم ترین مشکله و اگه بتونیم جنگنده ای چند منظوره که هم در دفاع کارآمد باشه و هم در تهاجم گام اول رو برداشتیم ( و در طول بحث های گذشته به جنگنده های مناسب برای این نقش اشاره شد) و مورد بعدی وجود رادارهای پرنده است برای خنثی کردن امکان تهاجم از طرف دشمن و...
-
1 پسندیده شدهزره کوبهای ارتش عربی سوریه زره کوب SU-100 ارتش سوریه از جمله دارایی های ارتش عربی سوریه در سلسله نبردها با رژیم صهیونیستی، زره کوب ها بودند. براساس منابع، ارتش سوریه 3 نوع زره کوب در زمان جنگ با اسرائیل در خدمت داشته است که شامل 1- زره کوب StuG III ساخت آلمان نازی2- زره کوب Jagdpanzer IV ساخت آلمان نازی 3- زره کوب SU-100 ساخت شوروی زره کوبهای StuG III و Jagdpanzer IV از جمله تجهیزات ساخت آلمان نازی بودند که در طول جنگ جهانی دوم در اروپا و شوروی حضور داشتند. بعد ازپایان یافتن جنگ جهانی دوم هنوز تعدادی از این زره کوب ها در کشورهای مانند چکسلواکی، فرانسه، نروژ، یوگسلاوی و شوروی وجود داشتند. بخشی از این زره کوبهای به جای مانده از آلمان نازی توسط کشورهای پیروز جنگ مانند شوروی به ارتش عربی سوریه به عنوان یک همپیمان اهدا شد. با شروع جنگ شش روزه ارتش سوریه، زره کوب های المانی به همراه دیگر تجهیزات نظامی خود را در ارتفاعات جولان مستقر کرد. که با حمله اسرائیل به این منطقه تمامی زره کوبهای آلمانی ارتش سوریه از بین رفت و تعدادی از زره کوبهای StuG III به دست ارتش اسرائیل افتاد. استفاده از زره کوبها در موقعیت های ثابت از جمله دلایل ناکارآمدی انها در نبرد با اسرائیل بود. ارتش سوریه اخرین کاربر این زره کوبها بود و اخرین نبرد انها بعد از جنگ جهانی دوم نبرد شش روزه بوده است. زره کوب های StuG III مسلح به توپ 7.5 سانتی متری KwK 40 و زره کوبهای Jagdpanzer IV مسلح به توپ 7.5 سانتی متری KwK 42 و توپ 7.5 سانتی متری KwK 42 بودند. احتمالا ارتش سوریه 28 دستگاه زره کوب StuG III Ausf. G و 6 دستگاه زره کوب Jagdpanzer IV در دو مدل با توپ های KwK 42 و KwK 42 را در اختیار داشته است. رژه زره کوبهای StuG III Ausf. G ارتش سوریه برخی از زره کوبها StuG III ارتش سوریه در بخش دهلیز فرماندهی مجهز به مسلسل احتمالا مدل MG 34 بودند خدمه سوری زره کوب StuG III زره کوب های StuG III منهدم شده و یا رها شدی ارتش سوریه در جولان زره کوب Jagdpanzer IV ارتش سوریه زره کوب Jagdpanzer IV ارتش سوریه در منطقه جولان علاوه بر زره کوبهای المانی ارتش سوریه مجهز به 80 دستگاه زره کوب SU-100 بود که انها را از شوروی تحویل گرفته بود. ارتش سوریه از این زره کوب ها هم در نبرد شش روزه و هم در نبرد یوم الکیپور استفاده کرد. علاوه بر سوریه در نبرد یوم الکیپور مصری ها نیز از زره کوبهای SU-100 بر علیه نیروهای اسرائیلی استفاده میکردند. زره کوبهای SU-100 مسلح به توپ 100 میلیمتری D-10S بودند. زره کوب SU-100 ارتش سوریه ستون های زرهی درهم شکسته شده ی ارتش سوریه در نبرد یوم الکیپور
-
1 پسندیده شدهپایان خدمت شبح سامورایی در سرزمین آفتاب تابان نیروی هوایی ژاپن آخرین اسکادران شناسایی RF-4E خود را بازنشسته نمود توکیو : نیروی هوایی ارتش سلطنتی ژاپن ، ( به شکل رسمی نیروی هوایی دفاع از خود ژاپن ) آخرین اسکادران از جتهای شناسایی RF-4E/J فتوفانتوم خود را به شکل رسمی از خدمت خارج نمود . این اسکادران ، در واقع امر ، آخرین اسکادران عملیاتی فانتوم در ناوگان نیروی هوایی ارتش ژاپن نیز بشمارمی آمدند . فتوفانتوم های ژآپنی در 9 مارس 2020 از خط پروازی نیروی هوایی جدا شده ، در حالی که پیش ازاین تمامی فانتوم های شناسایی عملیاتی به اسکادران تاکتیکی 501 هیکوتایی مستقر در پایگاه هوایی هیاکوری ( استان ایباراکی ) منتقل شده بودند . این نیرو به شکل رسمی ، آموزش خدمه را در سوم مارس 2020 متوقف نمود و شش روز بعد ، مراسم کاملی برای هواگرد باقی مانده برگزار گردید . با این وصف ، پیش بینی می شود که نیروی هوایی ژآپن ، آخرین فانتوم عملیاتی خود را تا پایان سال 2020 بازنشسته کرده و جتهای جدید تر اف-35 را جایگزین نماید . جنگنده دوموتوره اف-4 فانتوم -2 ، سالیان درازی بعنوان توانمندترین هواگرد رزمی چند ماموریته دنیای هوانوردی نظامی شناخته می شد ، اما این جنگنده که امروز 55 سال از طراحی و ورود بخدمتش می گذرد ، بعنوان یک هواگرد رزمی خط مقدم ، منسوخ و از رده خارج است . به همین دلیل ، نیروی هوایی ژاپن بتدریج نقش ایجاد برتری هوایی صحنه نبرد را از ناوگان اف-4 و اف-15 این نیرو گرفته و به شکل اختصاصی ، تمامی ماموریتهای رزم هوایی را بر عهده اف-35 خواهد گذاشت که در تعداد کمتر و بلحاظ سرعت پیمایش ، کُند تر برای اجرای حملات هوا به زمین طراحی شده ، اما ارتش ژاپن دریک تغییر رویکرد قابل توجه ، نقش برتری هوایی را در اولویت شماره یک جتهای لایتینیگ خود قرار داده است در حالی که پیش از این ، نیروی هوایی ژاپن درشمار معدود کاربران فانتوم به غیر از نیروی هوایی ایران ، کره جنوبی و یونان محسوب میشد . پرنده شناسایی RF-4E بعنوان یک هواگرد تخصصی برای اجرای ماموریتهای شناسایی تاکتیکی بدلیل عملکرد مطلوب در سرعت و ارتفاع بالا ، رکوردهای جالب توجهی را از خود برجای گذاشته بود ، اما جنگ داخلی سوریه و هدف قرار گرفتن یک فروند فتوفانتوم ترک توسط سامانه پانسیر روسی ( و به قولی، سامانه مصباح . م ) نشان داد که آسیب پذیری این شبح افسانه ای ، در برابر سامانه های دفاع هوایی پیشرفته ، بسیار بیشتر ازآنی است که تا قبل ازاین تصور می شد .علاوه براین ، ناظران براین باورند که فانتوم های کره جنوبی نیز در سال 2030 با جتهای پنهانکار KF-X جایگزین خواهند شد . پی نوشت : 1-بن پایه 2- با توجه به متن ، سئوال از ریاست محترم ستادکل نیروهای مسلح و فرماندهی محترم نیروی هوایی این هست که هنوز به موثر بودن ناوگان فعلی نیروی هوایی معتقدید؟؟!!! 3- ادغام تمامی پستهای مرتبط با موضوع تاپیک ، بیستم اسفند سال یکهزار و سیصد نود وهشت خورشیدی
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 15 اسفند 1398 وضعیت شمال غرب سوریه باز پسگیری شهر سراقب در این محور نیروهای مقاومت به خصوص رزمندگان نبل الزهرا حضور فعال داشته و موفق شدن علاوه بر پاکسازی سراقب روستاهای ترنبه /کفر طبیخ/ دادیخ وجوباس را از مخالفین پاکسازی کنند در درگیری برای خود سراقب نزدیک به 75 فرد مسلح و 40 سرباز سوری کشته شدن همچنین شش فرد مسلح به اسارت گرفته شدن ارتش سوریه در چهار روز پیش عملیات گسترده اییرا در شهر صمنین استان درعا به اجرا گذاشت. هدف سرکوب یک گروه مسلح که در یکسال گذشته به مواضع ارتش و نیروهای امنیتی حمله در این استان حمله میکردن .بعد از 36 ساعت درگیری و کشته شدن 7 فرد مسلح وشهادت دو سرباز ارتش سایر اعضای این گروه تسلیم وبه وسیله اتوبوس به ادلب منتقل شدن شمار منتقل شدگان 26 نفر اعلام شده .همزمنا با حملات ارتش در چند شهر در استان درعا به پستهای ارتش حملاتی صورت و 3 نیروی سوری هم به اسارت گرفته شد که با موافقت با انتقال مسلحین به ادلب افراد اسیر شده آزاد وآرامش نسبی به استان درعا باز گشت هر چند .... ضد حملات هفته گذشته مسلحین در جبل الزاویه گروههای مسلح بعد از باز پسگیری شهر سراقب برویی باز پسگیری جبل الزاویه متمرکز شدن . عمده قوای نخبه سوری که به محور سراقب منتقل شده بودن فرصت مناسبی را به این گروهها داده که مناطق از دست رفته را مجددا به چنگ بیاورند دست کم 14 روستا از جمله کفر عوید القاره النعکاوی بدست مخالفین افتاد گروههای مسلح در آستانه ورود به شهرک مهم کفر نبل بوده که با ارسال نیروهای کمکی سوری از لاذقیه ورق برگشته وعلاوه بر نجات کفر نبل چند روستا از جمله حزارین و دار الکبیره دوباره در کنترل ارتش باشد دو تانک دو نفربر وچند موشک ضد زره جز غنیمتهای بدست امده توسط مخالفین در این ضد حملات بوده حضور روسها در اسمان ادلب چند روز پیش صدا انفجاری نسبتا برزگی در مناطق مرزی استان هاتای ترکیه با سوریه به گوش رسید . عنوان شد این صدا ناشی از سقوط یک پهپاد ترک در یک روستای مرزی این کشور بوده . نکته جالب چاله ایجاد شده بر اثر این سقوط است با توجه به عمق چاله ممکن است متعلق به یک راکت فیل شده ارتش ترکیه باشد دیروز یک یا دو موشک دوش پرتاب به سمت جت سوخو 22 سوری احتمالا توسط ارتش ترکیه در سرمین ادلب پرتاب شد . خلبات سوری با مانورهای مناسب موفق به منحرف کردن این موشک شد + اسیب دیدن تانک ام 60 ارتش ترکیه بر اثر اصابت گلوله خمپاره توپ سبک توپ خوکششی چرخدار ارتش سوریه بعد از اصابت توسط پهپاد یا گلوله توپ ارتش ترکیه + سقوط پهپاد ابابیل در حومه شیخ عقیل حلب به احتمال زیاد این پهپاد توسط مسلحین سرنگون شده باشد ==================== از امشب در ادلب اتش بس بر قرار خواهد شد . اتش بسی که با توجه به مفاد اصلی قرار داد روسها و سوریها بعد از پاکسازی حلب وورود ارتش ترکیه خواهان همچنین قرار دادی بودن . دقیقا مشخص نیست چرا ترکها بعد از این همه هزینه و لاف زدن درباره ضرورت و اجبار باز گشت ارتش به خطوط در چند ماه پیش تن به همچین قردادی دادن نکته جالب ابراز تاسف پوتین از کشته شدن سربازان ترک بود که در نگاه اول عجیب اما بعد از انتشار جزئیات قرداد به یک تعارف دیپلماتیک شبیه بود . ایا روسیه و حتی ایران ترکیه را به شدت عمل تهدید کرده بودن ایا خود ترکیه هم خواهان حدف گروههای تکفیری و جایگرین کردن انها به مزدوران ارتش ازاد است . قطعا در نگاه اول این قرداد چیزی بود که روسها ایران و سوریها خواهان ان بودن و بر عکس ترکها و مخالفین مخالف ان اما نکته مهم تر توان و ظرفیت واقعی ترکیه است که همانند کشوری کوچک با آرزوهای بزرگ است آرزوهای نژادی وقبیله ایی . ترکها در اینده هم دست به حملات بر علیه ارتش خواهند زد اما دیگر دیر شده است مگر اینکه بخواهند این اتش بس را زمینه ساز یک حمله بزرگ به موضع ارتش بکنند که احتمال ان کم است
-
1 پسندیده شده"فیتر در تنگنا " جنگ ایران و عراق ، علیرغم ضربات مهلکی که بر پیکر ایران عزیز وارد آورد ،اما تجربیات ، حماسه ها و شگفتی هایی را در پی داشت که شاید در تاریخ جنگها نظیر نداشته باشد . تصویر فوق ، سروان "محمد رائد سلیمان" ، خلبان یکفروند جنگنده - بمب افکن SU-22 FITTER عراقی را به تصویر کشیده که در تاریخ 7 نوامبر 1982 بر فراز جبهه "عین خوش " توسط جنگنده های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رهگیری وساقط گردید .
-
1 پسندیده شدهsohrabirani امروز 10:51 AM قشنگ معلوم نبود نیروی هوایی دراین مملکت وضربه ای که از نیروی هوایی اسراییل و امریکا خوردیم ازسیاستمدارتا نظامی همه رو ترسونده اردیبهشت سال 1395
-
1 پسندیده شدهدر مقاله ای که لینکشو میذارم، به تکنیک های مختلفی که برای پنهانکاری راداری سو ۳۵ استفاده شده اشاره شده شامل استفاده از پوشش های جاذب امواج راداری در: داکتورودی هوای موتور، بلید های کمپرسور، کاکپیت، خروجی موتور و پس سوز، موشک ها ( با استفاده از یک اسپری دستی)، وهمینطور سه روش برای کاهش امواج راداری آنتن رادار، از جمله: سویچ ریدم بین وضعیت شفاف نسبت به امواج راداری و بازتاب دهنده اون و وضعیت بازتاب دهنده با استفاده از یک صفحه که فقط امواج راداری خاصی که مربوط به خود رادار هواپیما هست رو اجازه عبور میده، و همینطور استفاده از تکنولوژی پلاسما که به صورت یک صفحه غربالگر در جلوی آنتن قرار میگیره و وقتی روشن میشه فقط اجازه عبور امواج مشخصی رو میده. در این مدل اشاره شده که سطح مقطع راداری از جلوی سو ۳۵ با این تکنیک به یک دهم کاهش یافته. https://www.fighter-planes.com/stealth2.htm
-
1 پسندیده شدهحافظه تاریخی ملت ایران اطلاع دارید این رویداد واقعی هست !!!!!! در۱۲ اردیبهشت سال ۸۰ ، رهبر معظم انقلاب که به استان گیلان سفر کرده بودند، دیداری با جوانان گیلانی داشتند . در آن جلسه دختر خانمی، نوشتهای را خواند و از احساساتش نسبت به جوانان حزب الله لبنان و فلسطین گفت و اینکه الگوی ما آنها هستند! رهبر انقلاب هم در صحبتهای خود اشارهای به این خانم کردند و به او گفتند آن جوان لبنانی و فلسطینی الگوی خودش را جوانان ایرانی میداند! و بعد خاطراتی را از لحظه شهادت حسین املاکی تعریف کردند که برای همه ما جالب و شنیدنی بود: «شهید املاکی شما؛ جانشین لشکر گیلان، که توی میدان جنگ شیمیایی زدند و خودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود. بسیجی بغل دستش ماسک نداشت، شهید املاکی ماسک خودش را برداشت بست به صورت بسیجی همراهش! قهرمان یعنی این! البته هر دو شهید شدند. هم املاکی شهید شد و هم آن بسیجی شهید شد، اما این قهرمانی ماند اینها که از بین نمیروند. زندهاند، هم پیش خدا زندهاند، هم دردل ما زندهاند و هم در فضای زندگی و ذهنیت ما زندهاند.»
-
1 پسندیده شدهمدت ها بود که در رسانه خبری از موشک سجیل 2 نبود .. در این مدت حتی در سایت میلیتاری هم شبهه بوجود اومد که تحت همکاری با افریقای جنوبی ساخته شده و احتمالا همکاری قطع شده و .. تا اینکه بعد از این حوادث ، در مستند داستان اقتدار شبکه افق دوباره دیده شد اطلاعاتی که ازش منتشر کردن دومرحله ای سوخت جامد ( با کلاهک جداشونده - 3 مرحله ) 17.5 متر طول 125 سانتی متر قطر وزن کل 23600 کیلو گرم وزن سرجنگی 650 کیلوگرم سرعت در فاز نهایی (شایدم ورود به جو ) 4300 متر بر ثانیه 4300 متر بر ثانیه - معادل - 15480 کیلومتر در ساعت - 14.57 ماخ تراست مرحله ی اول موتور سوخت جامد 58 تن سوخت جامد مرکب بر پایه رزین های HTPB (پاتریوت پک 3 توانایی مقابله با اهدافی با سرعت 1600 متر بر ثانیه رو داره و s300 pmu2 توانایی مقابله با اهدافی با سرعت 2800 متر بر ثانیه !) چهار زایده کنار استیج دوم موشک ، احتمالا موتور پالسی هست که کار هدایت موشک در خارج از جو رو انجام میده برخی تو میلیتاری هم گفتن که موتور پالسی برای تولید تراست لحظه ای هست در زمان جدایش مرحله اول و دوم از هم که به یکدیگر برخورد نکنه تصاویر زیبا از سجیل 2 .. چندتاشو از دوست گرامی جناب crazyinventor گرفتم این هم مدل سه بعدی خودم از موشک سجیل 2
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبررسی اثری که معرفی این طرح در دشمن گذاشته است مسئله مهمی است. خدا قوت و تشکر و از این مطلب خوب شما. منبع رو هم ذکر بفرمایید مفید برای خوانندگان و مزید قوت نوشتار شماست. خصوصا عبارت «موشکهای کروز ضد کشتی سی-802 که تحت امتیاز چین با شناسه "قادر" تولید می شود» نیاز به ذکر منبع را بیشتر می کند.
-
1 پسندیده شدهپروژه هرمز برنامه بلندپروازانه نیروی دریایی ایران برای توسعه ناوشکن های پنهانکار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، در بیست و هشتم نوامبر 2019 ، از ماک-آپ مقیاس کوچک یک نمونه ناوشکن پنهانکار آینده خود که هم اکنون با شناسه " هرمز" شناخته میشود ، رونمایی نمود . برخی کارشناسان براین باورند که پروژه هرمز ، ادامه سلسله تلاش های شبکه تحقیقات دفاعی نیروهای مسلح ایران برای توسعه فناوری سخت افزارهای پنهانکار است که در گذشته با برنامه هایی نظیر قاهر313 و مجموعه متنوعی از سامانه های موشکی کروز با قابلیت شلیک از زیرسطحی و پرنده های بدون سرنشین پیوند خورده است . تایپ 052D براساس اطلاعات موجود ، این ناوشکن در کلاس 3000 تن بوده که در مقایسه می توان نمونه ایرانی را با تناژی در حدود 50 درصد ، با پیکربندی های رزمی شناور نظیر 052D چینی و همچنین شناورهای کلاس آرلی بورک نیروی دریایی ارتش ایالات متحده قرار داد . با این حال ، برخی براین اعتقاد قرار دارند که این پروژه بومی ، با توجه به تناژ اعلامی ، شاید در ردیف استاندارد موجود برای " ناوشکن" ها قرار نگیرد ، اما قابلیتهایی که از سوی کارشناسان در خصوص این برنامه ، گمانه زنی شده ، به تقریب ، فراتر از پتانسیل رزمی فعلی این نیرو قرار خواهد گرفت . سلول های شلیک عمودی مارک 41 شناور های رزمی کلاس آرلی بروک این دسته از تحلیلگران معتقدند که پروژه هرمز به احتمال زیاد ، توانایی دستیابی به سرعت 40 گره را داشته و این درکنار طراحی خاص بدنه با پتانسیل پنهانکاری و زرادخانه ای شامل 96 سلول پرتاب عمودی برای استقرار موشکهای سطح به هوا و کروز ( شامل گونه های ضد کشتی و حتی ضد اهداف زمینی . م ) درصورت تولید در کمیت مناسب، می تواند یک جهش غیر قابل تصور برای نیروی دریایی ایران برای دستییابی به قابلیتهای آفندی ، فراتر از یک نیروی دریایی ساحلی ( نیروی دریایی سبز ) بشمار رود . کلاس لیتورال ( سمت راست ) - پروژه هرمز ( سمت چپ ) بااین وصف ، در حالی که کلاس چینی 052D تنها 64 سلول و کلاس آرلی بروک ، 90 سلول را در سازه خود جای می دهد ، را میتوان بدین گونه تحلیل نمود که اندازه کوچکتر و بالتبع برد کوتاهتر موشک های کروز ایرانی ( بعنوان مثال قرار گرفتن در کلاس موشکهای DK-10A ) موجب شده تا تعداد سلول های گونه ایرانی کمیت بیشتری را به نمایش گذارد . این موشکها در هنگام قرارگیری در بخش درونی شناور ، بصورت چهارتایی دریک سلول قرار خواهند گرفت . با این وصف ، به احتمال بسیار زیاد ، قدرت آتش واقعی این شناور رزمی ، درصورت ورود بخدمت ، در حد 24 تیر موشک در ابعاد موشک استاندارد خواهد بود و این با توجه به تجربه محدود ایران در طراحی و ساخت شناورهای بزرگ رزمی ، اگر چه کم ولی به نسبت قابل توجه است . پرتابه کروز قادر (سی-802 ) ، سومین موشک از بالا سامانه دفاع نزدیک کمند به اعتقاد ناظران نظامی ، با وجود احتمال بسیار زیاد در استفاده از موشکهای دفاع هوایی بومی نظیر "باور " یا برنامه " خرداد" ، پروژه هرمز قادر خواهد بود تا موشکهای کروز ضد کشتی سی-802 که تحت امتیاز چین با شناسه "قادر" تولید می شود را نیز به کار برد . برخی ناظران نیز با توجه به تناژ 3000 تن اعلامی ، طراحی بومی ایران را با شناورهای رزمی کلاس لیتورال مقایسه می کنند . پروژه هرمز برای دفاع نزدیک دربرابر تهدیدات ضد کشتی و هواپایه ، احتمالا به گونه مشابه سامانه فالانکس یا معادل روسی آن ( با شناسه " کمند " ) ، یک رادار آرایه فازی و همچنین عرشه پرواز با قابلیت پذیرش 2 فروند بالگرد مسلح میشود . اما همچنان هزینه ساخت این شناور نامشخص به نظر میرسد ، که با توجه به کمیت بودجه دفاعی ایران ، برخی معتقدند که نمونه ایرانی ، می تواند قیمتی در حدود معادل آمریکایی آن داشته باشد . اما وضعیت بودجه دفاعی ایران و تنگناهای مالی ایجاد شده برای این کشور و وجود اولویتهای مهمتری نظیر نوسازی شبکه دفاع هوایی موجب خواهد شد این برنامه با تاخیرهای مشخصی روبرو گردد . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 2- ادغام پستهای ارسال شده با محوریت پروژه هرمز ، دوازدهم دی ماه سال یکهزار و سیصدو نود و هشت خورشیدی برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR)
-
1 پسندیده شدهبعضی وقت ها با سر زدن به سایت نظراتی رو میبینم که با خودم میگم همین که مثل قبل هر روز به سایت سر نمیزنم کار درستی بوده! تا کی قراره از هر چیزی رو که رونمایی میشه انتظار قابلیت رزم اف 22 رو داشته باشید؟! یکی از اصلی ترین مشکلات نهاجا البته در کنار هزاران مشکل دیگه این بود که بعد از بونانزا و پی سی 7، جت آموزشی اختصاصی برای پر کردن خلا بین هواپیمای ملخی و جنگنده نبود. بالاجبار نهاجا مجبور شد تعدادی از اف 5 های b رو عملیاتی نگه داره و نقشی مشابه نقشی که تی 38 در آموزش خلبان های نیروی هوایی امریکا ایفا میکنه رو به اف 5 B بسپره. و البته تعداد این فریدوم فایترها به هیچ وجه در حد کافی نبود که نهاجا رو مجبور کرد تعداد انگشت شمار موجود از اف 5 های A خودش رو تحت پروژه ی سیمرغ دو کابین و تبدیل به مدل B کنه. باز هم تعداد کافی نبود لذا نهاجا مجبور شد که تعدادی از خلبان ها رو برای اموزش به کشورهای دیگه مثل پاکستان و... بفرسته. این خلبان ها در کشورهای میزبان تاکتیک های نبرد اون کشورهارو یاد نمیگیرن و فقط با پرواز با جت هایی مثل k-8 مرحله upt رو طی میکنن و به کشور برمیگشتن. لذا پول زیادی صرف میشد در عین حال که تاکتیک های رزمی هم اموزش داده نمیشد. اولین تلاش برای رفع این مشکل با شفق به نتیجه نرسید و به دلیل نبودن موتور و ... عملا پروژه شفق در اون زمان تموم شده به حساب میومد. تلاش ها برای خرید جنگنده خارجی مثل یاک 130 هم به هیچ جایی نمیرسید که نهاجا دست به طراحی کوثر 88 زد. این جت تو مرحله اول که فقط اموزشی بود بر مبنای قطعات موجود اف 5 A و B تعریف شد. موتور، ارابه فرود، اویونیک، کاکپیت، قطعات بسیاری از سیستم ها مثل هیدرولیک و ... مستقیما از قطعات جنگنده مذکور تامین میشد. هیچ ایرادی هم به قضیه نیست چون در صورت موفقیت طرح قطعات به خط تولید داخل میرفت و در صورت عدم موفقیت (که احتمالش هم کم نبود) هزینه و زمان اضافی صرف ساخت سیستم های جدید انجام نگرفته بود. شکر خدا که پروژه به نتیجه رسید و در ادامه خوشبختانه یا متاسفانه برای تولید انبوه و ساخت نمونه پروازی همکاری با وزارت دفاع شروع شد. تا زمانی هم که خرید جنگنده جدید انجام بشه (که هیچوقت نمیشه) و یا پروژه هایی که برای ارتقای اویونیک جنگنده های موجود در دست انجامه به نتیجه برسه، یاسین با کاکپیت انالوگ و بدون hud و ... تولید میشه. موتور جی 85 - 13 به تعداد مناسب در داخل باید موجود باشه و بعیده برای نمونه اموزشی سراغ جی 85 - 21 یا همون اوج برن. این نمونه اولی هم که پروازش رو نمایش دادن ساده ترین نمونه پروازی بود که حتی قابلیت جمع شدن ارابه فرود نداشت و ... تنها مورد نگرانی وزن خالی این جت بود که بر اساس اطلاعات منتشر شده در ماکس 2017 چندصد کیلو نسبت به جت های مشابه مثل میگ at یا casa 101 بیشتر بود. که به حمدلله طبق اطلاعات منتشره در ماکس 2019 در نمونه دوم با وجود کامل شدن زیرسیستم ها وزن 700 کیلو کاهش داشته نسبت به نمونه اول. اگر قرار بر توسعه نمونه رزمی باشه تفاوت هایی با این نمونه خواهد داشت. اینکه توپ به دماغه اضافه خواهد شد، دو سر بال ریل پرتاب سایدوایندر و زیر هر بال دو هاردپوینت وجود خواهد داشت (این الزامات به اصلاح و تقویت سازه بال منجر خواهد شد و بال فعلی رو نمیشه استفاده کرد) و از موتور اوج بدون قسمت پس سوز استفاده خواهد کرد و ... برای رسیدن به یاسین زحمت زیادی کشیده شده و حتی خون داده شده. خاطره شکستن بال تذرو و شهادت خلبانش از هیچکس پوشیده نیست. یاسین اولین جت طراحی ایران هست که فعلا تمام تست های پروازی خودش رو به سلامت انجام داده و ان شاالله با تولیدش یکی از بزرگترین مشکلات نیروی هوایی مملکت رو کاملا رفع میکنه. اولین گام بعد از سال ها با موفقیت برداشته شده و ایراداتی هم که وجود داره مثل عدم وجود fbw و ... هم قابل برطرف شدنه. جدای از عملیاتی شدن یا نشدن قاهر، ان شاالله پرواز اون رو هم که قبلا انجام شده نشون بدن تا شیرینی این موفقیت دوچندان بشه
-
1 پسندیده شدهقضاوت جالبی بود دوختین و بریدین جالبه حتی گنده های صنعت نظامی هم موقع جنگ و تنگنا شورع به تولید گسترده میکنن انتظار ندارید که در سال ۴۰۰ الی ۸۰۰ دستگاه تانک پیشرفته ساخته بشه و این توهم برای کشور های همسایه به وجود بیاد که ما قصد تهاجم داریم ؟؟؟موشک رو هم که میبینید تولید گسترده داریم به اصطلاح برای این هست که ما هر روز در حال تهدید هستیم و بله به نظر من این حرف درست هست که موشک های ما یکی از دفاعی ترین تسلیحات ایران هست . تقصیر من و شما نیست شما برو ببین چقدر طرح های امریکا و شوروی چین روسیه امروز ساخته میشن و به تولید انبوه نمیرسن ؟؟؟؟همه ی اونها دلیل بر بی کیفیتی اونها نیست ؟ ما مثل شوروی در تنگنا نیستیم که تانک های t34 بسازیم و به طبع اون بر اساس تجربه های عملی و جنگی اونها رو ارتقا بدیم !!!!!!!! یا علی .
-
1 پسندیده شدهدر قسمت قبل دیدیم که با حیله سائو سائو و شون یو، فرآیند پایان اتحاد بین لیو بی و لو بو آغاز گردید. با فرستاده شدن لیو بی به جنگ یوآن شو، ژانگ فی عهده دار محافظت از شهر شد. ژانگ فی، علی رغم این که قول داده بود که در هنگام اردوکشی برادرانش برای نبرد با یوآن شو و محافظت از شهر، به مستی روی نیاورد. اما در مهمانی کنترل خود را از دست داد و پس از مستی، پدرخوانده لو بو را مورد ضرب و شتم قرار داد. و حالا ادامه ماجرا ...! -------------------------------------------------------------------------------- قسمت پانزدهم – نخستین تقابل لیو بی و لو بو هنگامی که لو بو نامه سائو بائو را دریافت نمود، به سرعت چن گونگ را فراخواند تا درمورد این نامه به وی مشاوره بدهد. چن گونگ وقتی نامه را خواند، بسیار خوشحال شد. به لو بو گفت این همان فرصتی بود که از ابتدا در پی آن بودیم. دیگر فرصتی بهتر از این نصیب ما نخواهد شد. لیو بی و ارتش از ایالت بسیار دور بوده و امکان بازگشت سریع را ندارند. ژانگ فی تنهاست و مست و توان نظامی وی در حداقل ممکن قرار دارد. دروازه های شهر نیز در برابر ما گشوده خواهد شد و نیازی به اتلاف نیرو برای تهاجم نداریم. از روز اول هم ما به این طمع به شیائو پی آمدیم که روزی ایالت شو را تسخیر نماییم. هم اکنون فرصت محقق ساختن این خواسته، فراهم شده است. لو بو هم توصیه وی را پذیرفت و دستور آماده شدن سپاه را داد. حال ایالت شو لقمه آماده ای است برای ببر تیزدندان تا آن را ببلعد. اما زمان اندک بود و نمی شد زمان زیادی را مهیای فراهم سازی تدارکات سپاه خرج نمود. پس ترجیح داد که حمله غافلگیرانه و البته پر ریسکی را ترتیب دهد. حمله ای که درصورت مقاومت شهر، قطعاً به شکست می انجامید و سرانجام بدی در انتظار لو بو می بود. اما لو بو این ریسک را پذیرفت. لو بو در رأس سپاه سواره ای پنج هزار نفره حرکت نمود و به چن گونگ و گائو شون (Gao Shun) که از فرماندهان ارشد ارتش لو بود دستور داد تا ارتش پیاده را رهبری نموده و به شو بیاورند. شیائو پی چندان دور نبود. پس خیلی زود نگهبانان دروازه های شهر، لو بو را در مقابل خود دیدند. هنگامی که لو بو رسید، گفت : «پیک مخفی لیو بی رسیده است!». این رمزی بود که سائو بائو به لو بو گفته بود. همانطور که وعده داده شده بود، با گفتن این رمز، دروازه های شهر توسط مردان سائو بائو بر روی لو بو و سپاهش گشوده شد و حمله آغاز شد. در این هنگام، ژانگ فی در خوابی عمیق به سر می برد. معمولاً وقتی وی، بخصوص پس از مستی، به خواب می رفت، هیچ کس جرأت بیدار کردن وی را نداشت. پس همگان دو دل بودند که چه کسی قرار است این خبر شوم را به وی بدهد. بالاخره یک نفر شجاعت این کار را پیدا نمود و با ترس و لرز ژانگ فی را بیدار کرد و خبر حمله لو بو را داد. ژانگ فی خشمگین از جا جهید و به سمت زره و سلاح خود رفت. اما مستی امانش نداد و نقش بر زمین شد. وی نمی توانست به درستی روی پای خود بایستد. بالاخره با هر ترتیبی که بود و با عصا نمودن نیزه ماری و کمک اطرافیان، خود را به اسبش رساند. اما هنوز به دروازه خروجی نرسیده بود که با سربازان لو بو مواجه شد. با شجاعتی بی نظیر به دل سپاه دشمن زد تا راه خود را باز کند. اگر چه که مستی به وی اجازه مبارزه درستی را نمی داد، اما همه می دانستند که مواجهه با ژانگ فی برابر است با مرگ آنی. لو بو هم که از قدرت ژانگ فی آگاهی داشت، ترجیح داد اجازه دهد وی فرار کند. تعداد اندکی از محافظان و سربازان نیز وی را همراهی می کردند. ژانگ فی راه خود را باز نمود و از شهر خارج شد؛ اگرچه نتوانست خانواده لیو بی را نیز با خود ببرد. اما سائو بائو که از طرفی از ژانگ فی کینه به دل گرفته بود و از سوی دیگر می دید که تنها چند ده نفر همراه ژانگ فی هستند و او نیز مست است و تعادل درستی ندارد، تصمیم گرفت که انتقام خود را بگیرد. پس به تعقیب وی پرداخت تا کارش را یکسره سازد. اما ژانگ فی با دیدن خائن، گویی جان دوباره گرفت. نعره ای هراسناک کشید و به جای فرار، به سمت سپاه سائو بائو حمله نمود. این حرکت دلیرانه موجب هراس سپاه شد و هر یک به سمتی گریختند. هیچ کس دوست نداشت با خشم ژانگ فی مواجه شود. سائو بائو هم که این صحنه را دید، تلاش نمود فرار نماید. اما دیر شده بود و ژانگ فی به او بسیار نزدیک شده بود. اسب ژانگ فی سریع تر از سائو بائو به دنبال وی می آمد و فرار سائو بائو خیلی به درازا نکشید. ژانگ فی چندین ضربه از پشت به وی زد و اسب سائو بائو، پیکر بی جان وی را به سمت شهر بازگرداند. اما قبل رسیدن به دروازه ها، به درون خندق ها افتاد و در آب ناپدید شد. اگرچه خائن از بین رفته بود، اما خشم ژانگ فی فروکش نکرده بود. وی به یاد قولی می افتاد که به لیو بی داده بود و چه ادعاها که برای حفظ آن قول پیش ژنرال ها و مشاوران نکرده بود. اما به همین سادگی، تمام داشته هایشان را بر باد داده بود. پس با سری افکنده، به اردوگاه لیو بی رفت. داستان را تعریف نمود و به شدت گریست. لیو بی که دیگر کاری نمی توانست انجام دهد، به آرام نمودن برادرش پرداخت و تلاش کرد با سخنان دلگرم کننده، از غم وی بکاهد. اما تأثیری نداشت. گوان یو پرسید : «چه بر سر خواهران ما (خانواده لیو بی) آمد؟». لیو بی گفت : «آن ها هم به سرنوشت شهر دچار شده اند.». سکوتی تلخ فضا را در بر گرفت. اما سرانجام گوان یو با عصبانیت، ژانگ فی را خطاب سخنان خود قرار داد و گفت : «مگر تو قول نداده بودی که از شهر محافظت کنی و لب به شراب نزنی؟ چرا قولت را عمل نکردی؟ این کار تو باعث شد هم شهر از دست برود و هم زنان برادرمان. حال چطور می خواهی با خودت کنار بیایی؟». ژانگ فی با شنیدن این سخنان، تحمل خود را از دست داد. شمشیر از نیام برکشید تا جان خود را بگیرد. اما لیو بی به سرعت دست ژانگ فی را گرفته شمشیر را به کناری پرتاب نمود. او گفت : «برادران مانند دست ها و پاها هستند و زنان و فرزندان به مانند لباس. اگر لباسی آسیب ببیند می توان آن را ترمیم نمود. اما اگر دست و پایی قطع شود چطور می توان آن را به بدن وصل نمود؟ ما با هم در باغ هلو سوگند یاد کردیم که در یک روز بمیریم ]برای هم بمیریم.[. این درست است که شهر و زنان و فرزندانم را از دست داده ام. اما کاری است که شده است و زمان را نمی توان به عقب بازگرداند. من دیگر طاقت از دست دادن تو را ندارم. به علاوه، من مطمئنم لو بو به خانواده من آسیبی نخواهد رساند.». لیو بی درست می گفت. چرا که از همان زمانی که شهر به تسخیر لو بو درآمد، وی دستور داد سربازانی از خانواده لیو بی به شدت محفاظت نموده و اجازه ندهند احدی به آن ها تعدی نماید و یا کم و کسری داشته باشند. البته وی این کار را از روی جوانمردی انجام داد. اما خیلی زود، نتیجه این سیاست خود را دید. اما خبر موفقیت لو بو در تسخیر شهر، خیلی زود به یوآن شو رسید. وی که از شنیدن این خبر خوشحال شده بود، تصمیم گرفت با حیله ای زیرکانه، شر لیو بی را از سر خود باز کند. پس پیکی را نزد لو بو فرستاد و به او گفت درصورتی که در حمله به لیو بی، ما را یاری نموده و او را از میان بردارد، هدایایی گرانبها از آذوقه، اسب، طلا و نقره و پارچه های ابریشمی دریافت خواهد نمود. لو بو در دام افتاد و عمده سپاهش را به گائو شون سپرد تا از پشت به اردوگاه لیو بی حمله نمایند. با نزدیک شدن سپاه لو بو، لیو بی به سرعت سپاه خود را از شو یی به گوانگ لینگ (Guangling) منتقل نمود و در نتیجه به سلامت از این مهلکه گریخت. اما هنگامی که گائو شون برای دریافت هدایای وعده داده شده، نزد جی لینگ رفت، وی چند روزی به بهانه اینکه سرورش رفته است، او را معطل نگاه داشت. اما پس از چند روز به وی اعلام نمود که یوآن شو گفته است : «اگرچه گائو شون به لیو بی حمله نموده، اما هنوز او از بین نرفته است و در نتیجه هیچ پاداشی به وی تعلق نمی گیرد.». گائو شون سرافکنده نزد لو بو بازگشت و ماجرا را بازگو نمود. لو بو از خشم از جا جهید و دستور داد سپاهیان آماده شوند تا خود به یوآن شو حمله نماید. اما چن گونگ وی را از این کار باز داشت. او گفت که یوآن شو هم تدارکات بیشتر و هم سپاه پرتعداد و قوی تری از تو دارد و امکان موفقیت تو در این نبرد وجود ندارد. به جای این کار، از لیو بی درخواست کن که به شهر برگشته و شیائو پی را در اختیار او بگذار. از وجود وی استفاده کن تا بعداً وی را به نبرد با یوآن شو و یوآن شائو بفرستی. لو بو هم با این پیشنهاد موافقت کرده و نامه ای به لیو بی نوشت. نامه هنگامی به لیو بی رسید که در نبردهای تعقیب و گریزی با سپاه یوآن شو، نیمی از سپاه خود را از دست داده بود. اگرچه برادرانش به شدت از این پیشنهاد خشمگین شدند و آن را بی احترامی نسبت به برادرشان تلقی نمودند، اما لیو بی از این پیشنهاد استقبال نمود. چون نیک می دانست که در حال حاضر، بهتر از این گزینه نصیب وی نخواهد شد. پس به نزد لو بو رفت. هنگامی که به ایالت ژو رسید، لو بو می ترسید که لیو بی به نیت واقعی وی پی برده باشد. اما تلاش نمود که خود را خونسرد نشان داده و عادی رفتار کند. پس به استقبال لیو بی رفته و او را در آغوش کشید. به وی گفت که حمله وی نه از سر طمع برای گرفتن شهر، که به این دلیل بود که ژانگ فی کنترل خود را از دست داده بود و بیم آن می رفت که آشوب، شهر و سپاهیان را در بر بگیرد. به همین دلیل هم تصمیم گرفت که با این کار، نظم را به شهر بازگرداند و حالا که لیو بی، خود به سلامت برگشته است، می تواند کنترل شهر را به دست وی بسپارد. لیو بی نیز زیرکانه پاسخ داد که وی از همان ابتدا نیز به دنبال دادن اختیار شهر به دستان با کفایت او بود و حال که این انتقال قدرت انجام گرفته است، خیال وی نیز راحت شده است. لو بو از این پاسخ، بسیار خرسند شد. پس دستور داد بانو گان (Lady Gan) و بانو می (Lady Mi)، همسران لیو بی را نزد وی آورند. وقتی آن دو، همسر خود را صحیح و سالم یافتند، بسیار خوشحال شدند. آن ها از مهمان نوازی و حمایت لو بو تعریف ها نموده و گفتند که چطور از ایشان مراقبت و پذیرایی شده است. لیو بی نیز به برادرانش یادآور شد که همانطور که گفته بود، وی می دانست که لو بو از ایشان مراقبت خواهد نمود و آسیبی نخواهند دید. اما ژانگ فی، به هیچ وجه حاضر به مواجهه با لو بو نبود و حتی به جای سپاسگزاری قبل از خروج، ترجیح داد زودتر خانواده لیو بی را به سمت شهر شیائو پی اسکورت نماید. لیو بی و گوان یو نیز پس از تشکر از لو بو، به سمت شیائو پی حرکت نمودند. به دستور لو بو، هدایا و آذوقه و مایحتاج ایشان نیز برایشان ارسال گردید. پس بار دیگر، آرامش بین دو جگ سالار برقرار شد. اما در هر صورت حیله سائو سائو گرفته بود و اتحاد اولیه از بین رفته بود. --------------------------------------------------------------------------------- در قسمت بعد، ضلع سوم سه پادشاهی، سون سه (Sun Ce - bofu) وارد داستان خواهد شد و داستان وسعت بیشتری پیدا خواهد نمود. =================================================================== پ.ن 1 : این قسمت قدری کوتاه تر نوشته شد. به این دلیل که ترجیح دادم داستان سون سه در قسمتی مجزا تقدیم حضور دوستان گردد. پس اگر این قسمت نتوانست انتظار دوستان را برآورده سازد و داستان قدری بی کشش دنبال شد، از حضور تمامی دوستان صمیمانه عذرخواهی می نمایم. پ.ن 2 : مثل همیشه، از نظرات سازنده و ارزشمند تمامی دوستان استقبال می کنم. پس لطفاً به منظور بهبود تاپیک، حقیر را از نظرات خود بهره مند نمایید.
