برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 28 دی 1399 در پست ها
-
6 پسندیده شدهبا سلام خرس جاسوس روسی در سرزمین شامات پی نوشت : البته با یک جستجوی مختصر ، پرنده ای که در این داده نما معرفی شده ، بیشتر به TU-204 SUS شباهت دارد تا گونه SR . با این وصف ، خبرگزاری اسپوتنیک ، پرنده فوق الذکر را بدین شکل تشریح نموده است
-
5 پسندیده شده،ATLAS خدمه مجازی در تانک های ارتش آمریکا پروژه ATLAS در حقیقت برنامه ارتش آمریکا برای اضافه کردند هوش مصنوعی که مانند یک سرباز مجازی در تانک ها عمل می کند است و برای کمک به خدمه انسانی فعالیت می کند. در واقع هوش مصنوعی ATLAS به خدمه کمک می کند تا تهدیدها را شناسایی و اهداف را الویت بندی کند حتی سلاح را به سمت هدف تنظیم نمایید اما هیچگاه اجازه شلیک را ندارد. سیستم شناسایی هدف ATLASاز الگوریتم های یادگیری ماشین استفاده می کند در نتیجه پایگاه های داده این هوش مصنوعی باید همیشه بروز باشد و از اطلاعات نادرست محافظت شوند. در حقیقت ATLAS داده ها را از چندین سنسور که بر روی وسایل نقلیه زرهی نصب است یا حتی از وسایل نقلیه مختلف جمع آوری می کند سپس اهداف بالقوه را شناسایی و آنها را به خدمه معرفی می کند.مقدار جزئیات کارATLAS بستگی به الگوریتم آموزش آن خواهد داشت. "باب استفان" سالهاست در تانک ها خدمت می کند و در حال حاضر افسر پروژه ATLAS می باشد:" می گوید سرباز باید سوئیچ شلیک سلاح را فشار دهد تا شلیک انجام شود به این ترتیب ما اطمینان حاصل خواهیم کرد که ATLAS هرگز مجاز به اجرای اتش به طور خودکار نیست." با وجود اینکه هوش مصنوعی اختباری در اجرای آتش به شکل فیزیکی یعنی شلیک ماشه ندارد اما در صورتی رابط کاربری ضعیف طراحی شده باشد و یا اپراتورهای ضعیف آموزش دید باشند نقش انسان کاهش می یابد و فقط نقش آن به فشار دادن ماشه محدود می شود در نتیجه هر هدفی که توسط هوش مصنوعی خطر شناسایی شود توسط انسان نابود می شود. پس خدمه باید به طور کامل در فرایند تصميم گيري مشارکت داشته باشد، آنها بايد به طور فعالانه اهداف را تشخيص دهند تا اینکه منتظر باشند هوش مصنوعی اینکار را برای آنها انجام دهد. بنابراین مسئولیت هر شلیک بر عهده سربازان است آنها به طور کامل بخشی از زنجیره ای از وقایع هستند نه فقط مسئول فشار دادن یک دکمه در پایان ماجرا. خدمه انسانی می تواند در هر موقعیتی که خواستند هوش مصنوعی ATLAS را خاموش کند که استفاده از آن یک انتخاب تاکتیکی است. حتی با وجود ATLAS خدمه می توانند به طور عمده برای استفاده از چشم ها، گوش ها و قضاوت های خود، محیط اطرافشان را بررسی نماییند. آنها قادر خواهند از همان حسگریهای که ATLAS بهره میگرد برای تجزیه تحیلیل محیط استفاده کنند. حتی خدمه می توانند دسترسی بیشتری داشته باشند مثلا سر خود را از دهلیزهای تانک بیرون بیاورند و محیط پیرامونی را بررسی کنند. هنگامی که ATLAS اهداف بالقوه را پیشنهاد می دهد خدمه می تواند چیزهایی را که فکر نمی کنند تهدید نیست، حذف کنند یا حتی ATLAS را خاموش کنند. در نهایت وقتی ATLAS سلاح را به سمت هدف احتمالی به چرخش در آورد اما این وظیفه توپچی است که از سایت دید خود هدف را شناسایی کند و اجرای آتش را انجام بدهد یا ندهد.در حقیقت ATLAS شبیه عملکرد hunter-killer در تانک های فعلی است که فرمانده تانک می تواند با شناسایی هدف برجک را به سمت آن بچرخاند پس همانطور که قابلیت hunter-killer اجازه می دهد فرمانده (انسان) به توپچی (انسان) در شناسایی اهداف کمک کند. ATLAS نیز به منظور کمک به خدمه مورد استفاده خواهد بود اما عملکرد شناسایی هدف را با سرعت بیشتری انجام خواهد داد. ایده ATLAS این است که انسان و ماشین به بهترین شکل ممکن ترکیب شود. ATLAS یک دستیار برای خدمه است و تانک ها را به ربات های قاتل تبدیل نمی کند.در حقیقت سیاست فعلی ارتش آمریکا در ارتباط با هوش مصنوعی نگه داشتن خدمه انسان به عنوان تصمیم گیرنده اصلی است.
-
5 پسندیده شدهیکی از زمینه هایی که علاقه مندان به دنیای نظامی گری و تسلیحات به آن توجه می کنند ، سلاح های تخریب انبوه یا همان سلاح های کشتار جمعیست. از آن جایی که به کار گیری این سلاح ها در دکترین ارتش های کشورهای مختلف جزء آخرین حلقه های دفاعی – تهاجمی محسوب می شود و امروزه بیشتر جنبه ی بازدارندگی دارد ، تدابیر امنیتی شدیدی برای به کار گیری این تسلیحات اندیشه شده است. چرا که به کار گیری اشتباه ممکن است جنگی به راه بیاندازد که حتی باعث نابودی تمدن بشری شود. یکی از بزرگ ترین و پیشرفته ترین زرادخانه های اتمی دنیا در اختیار ایالات متحده ی امریکاست. در این مقاله سعی می کنیم تا به سلسله مراتب به کار گیری این تسلیحات در امریکا بپردازیم. فوتبال حتما ماجرای کیف دستی ای که همیشه همراه رئیس جمهور است و تنها از طریق این کیف است که به کار گیری یک سلاح اتمی تایید می شود را شنیده اید. این کیف "فوتبال" نام دارد! جرقه ی ایجاد فوتبال به ماجرای بحران موشکی کوبا برمی گردد. رئیس جمهور جان اف. کندی نگران بود که شاید یک فرمانده ی جسور زیردریایی اتمی شوروی بدون تایید مسکو اقدام به شلیک موشک اتمی به خاک امریکا کند شاید هم یک فرمانده ی خودی به شوروی. بعد از ختم بحران موشکی کوبا ، رئیس جمهور کندی دستور داد تا یک بازبینی کلی در سیستم فرماندهی و کنترل تسلیحات اتمی ایالات متحده صورت بگیرد. ماحصل این بازبینی یک سیستم فوق محرمانه ی امنیتی به نام "فوتبال" بود. (حتی نام این سیستم هم محرمانه است و فوتبال لقبیست که عوام به آن داده اند). اسم فوتبال از آن جایی انتخاب شد که ماهیت این کیف درست مانند یک شوت سرضرب (Dropkick) در فوتبال است. سر دفتر سابق اتاق نظامی کاخ سپید ، بیل گالی ، در شرح فوتبال می نویسد: " در فوتبال 4 چیز وجود دارد. "کتاب سیاه" که شامل اهداف احتمالی حمله ی اتمیست ، یک کتاب که شامل مکان های سیلوهای محرمانه است، یک جزوه با 8 تا 10 برگ که برگه ها بهم منگنه شده اند و شرح راهنمای سیستم اضطراری هشدار است و یک کارت 3 در 5 اینچی که تمامی کد های تصدیق حمله در آن موجود است. کتاب سیاه 9 در 12 اینچ است و 75 برگ دارد که نوشته های آن برنگ سیاه و قرمز چاپ شده اند. کتاب سیلوهای محرمانه هم در همین اندازه بود و در آن اطلاعاتی وجود دارد که سایت های امن در سراسر کشور را معرفی می کند ، مکان هایی که رئیس جمهور در زمان های بحرانی باید به آن ها برود." یانکی سفید (Yankee White) وظیفه ی حمل فوتبال بر عهده ی یانکی سفید است. کسانی که در ارتش امریکا خدمت می کنند ، همگی توسط سازمان امنیت ملی امریکا (NSA) برای بررسی سوء سابقه بررسی می شوند. طبیعیست که هرچقدر شغل یک نظامی مهم تر باشد ، پاک بودن ، وفادار بودن و فرمانبرداری او نیز درجه ی اهمیت بالاتری دارد. شخصی که از شدید ترین بررسی ها در پس زمینه ی خود و خانواده اش سر بلند بیرون می آید "یانکی سفید" لقب می گیرد. از جمله ملاک های مهم انتخاب یانکی سفید می توان به شهروند امریکایی بودن ، وفاداری بی چون و چرا و عدم تاثیرپذیری و وابستگی فرد ، اطرافیان و خانواده ی وی به کشورهای خارجی اشاره کرد. یانکی سفید توسط زنجیری که به مچش متصل است ، به طور فیزیکی به فوتبال متصل است و وظیفه ی او آماده ی استفاده نگه داشتن فوتبال در تمامی زمان هاست. یانکی سفید حامل فوتبال باید همیشه در نزدیکی رئیس جمهور باشد ، اگر رئیس جمهور ایستاده است ، اوهم می ایستد ، همراه با رئیس جمهور راه می رود و با او در تمامی وسایل نقلیه همراه می شود. شخصی که به عنوان یانکی سفید انتخاب می شود باید از درجه ی O-4 باشد ، یعنی حداقل سرگرد نیروی هوایی ، نیروی زمینی ، تفنگدار دریایی ویا ناوسروان نیروی دریایی یا گارد ساحلی باشد. گفتنیست که اولین زنی که به این درجه رسید ، ناخدادوم ویوین کری از گارد ساحلی بود. وی برای مدتی فوتبال را برای رئیس جمهور ریگان حمل می کرد. ویوین کری رئیس جمهور ریگان و کارتر دو شخصی بودند که برگه ی کدهای تاییده را همیشه در لباسی که به تن داشتند حمل می کردند و یک سرهنگ تفنگدار دریایی ، جان کلاین ، فوتبال را برایشان حمل می کرد. سرهنگ کلاین ، رئیس جمهور ریگان ، بازی گلف حمل کدهای تایید حمله توسط رئیس جمهور، بعد از حمله ای که به رونالد ریگان انجام شد ممنوع شد ، زمانی که وی را به اتاق اورژانس بردند و لباس هایش را از تنش در آوردند لیست کدها گم شد و بعدا درون یکی از کفش های ریگان پیدا شد و بر سرزبان ها افتاد که ریگان لیست را در جورابش نگه می دارد! سوء قصد به جان ریگان زمانی که نیکسون رئیس جمهور بود ، در یکی از بازدیدهای رئیس جمهور شوروی لئونید برژنف ، باهم دیگر سوار به اتومبیل لینکلن ریاست جمهوری شدند و به گشت و گذار پرداختند! بعدا مشخص شد که یانکی سفید جا مانده است ! نیکسون 30 دقیقه از فوتبال جدا بود ! جداماندن از فوتبال در زمان فورد ، کارتر ، بوش پسر و کلینتون هم اتفاق افتاده است! کدهای طلایی کدهای تایید پرتاب سلاح های اتمی ، کدهای طلایی نام دارند. این کدها به طور روزانه توسط آژانس امنیت ملی صادر شده و به کاخ سپید ، پنتاگون ، هواپیمای تاکامو (Take Charge and Move Out) و مراکز استراتژیک فرماندهی فرستاده می شود. به منظور امنیت بالاتر ، همراه با کدهای اصلی کدهای دیگری هم بر روی لیست و بینابین کدهای اصلی چاپ می شوند که هیچ معنی ای ندارند. رئیس جمهور هر روز صبح باید این لیست را مرور کند و به خاطر بسپارد که کدامین یک از کد ها صحیح هستند. تاکاموی فعلی و پیشین ، تاکامو هواپیماییست که در صورت وقوع حمله ی اتمی به خاک ایالات متحده ، وظیفه ی رساندن رئیس جمهور و سایرمسئولین نظام را به سرپناه امن بر عهده دارد زنجیره ی عمل اگررئیس جمهور یا شخص دیگری که در آن لحظه فرماندهی را بر عهده دارد ، تصمیم به صادر کردن دستور استفاده از سلاح اتمی بگیرد باید شخص حامل فوتبال را مطلع کرده و با او به محلی خلوت برود. حامل فوتبال کیف را باز خواهد کرد. یک سیگنال فرماندهی توسط فوتبال به ستادمشترک فرستاده می شود. سپس رئیس جمهور به کمک راهنماهایی که توسط یانکی سفید در اختیارش قرار می گیرد سناریوهای مختلف ممکن برای حمله را مرور می کند و یک برنامه ی پیشنهادی را انتخاب می کند که ممکن است شامل استفاده از یک تک موشک کروز یا یک برنامه ی ترکیبی از پرتاب چندین موشک قاره پیما ، بمب ها و کروزها باشد. این برنامه های حمله به فراخور زمان توسط OPLAN 8010 چیده می شود. سپس از طریق ابزار ارتباطی محرمانه ای که در کیف موجود است ، یانکی سفید با مرکز فرماندهی ملی نیروهای نظامی تماس می گیرد یا در زمانی که خاک امریکا مورد حمله قرار گرفته باشد با مراکز متعدد هوابرد که در بوئینگ های E-4B و زیر دریایی های اتمی مستقر هستند تماس گرفته می شود. مراکز استراتژیک هوابرد امریکا ، امریکا 4 فروند از این هواپیما را در خدمت دارد قبل از این که امکان صادر کردن دستور ممکن شود ، رئیس جمهور باید هویت خود را برای ارتش محرز کند ، این کار توسط قرائت یک کد از روی یک کارت پلاستیکی (به نام بیسکوییت ) انجام می گردد. در زمانی که رئیس جمهور زنده باشد ، صدور دستور حمله فقط توسط رئیس جمهور ممکن است ولی دستور حمله باید توسط وزیر دفاع تایید شود. پس از طی مراحل بالا و تایید شدن کد ها توسط ارتش دستورها با توجه به برنامه ای که خواستده شده است به واحد های مربوطه داده می شود و یک بار دیگر برای تایید صحت دوباره بررسی می شوند. تایین هدف استراتژیک گفته می شود که کتاب سیاه 75 برگ دارد که همگی از مختصات اهداف پر شده اند. اهدافی که در این کتاب لیست شده اند در چهار دسته طبقه بندی می شوند: - نیروهای هسته ای روسیه (Russian Nuclear Forces) - نیروهای نظامی متعارف (Conventional military forces) - پایتخت های نظامی و سیاسی (Military and political leadership) - اهداف اقتصادی/صنعتی (Economic/Industrial targets) هر کدام از این بخش ها نیز به 3 زیرگروه تقسیم می شوند: - گزینه های حمله ی اساسی (MAO) - گزینه های حملی ی انتخابی (SAO) - گزینه های حمله ی محدود (LAO) همچنین این دستورالعمل به رئیس جمهور اجازه ی انتخاب اهداف منطقه ای برای مقابله با نیروهای مهاجم متعارف در برابر نیروهای ایالات متحده را نیز می دهد. این راهنما اجازه ی اجرای دستور در هر شرایطی را می دهد. رئیس جمهور دو انتخاب در پیش رو دارد ، فعال سازی پرتاب بر پایه ی اخطار (Launch on Warning) یا فعال سازی پرتاب در زمان تحت حمله ی اتمی بودن (Launch under Attack). مسئولیت توزیع روزانه ی کدهای طلایی بر عهده ی آژانس امنیت ملی (NSA) قرار دارد. این کدها به طور روزانه در اختیار کاخ سپید ، پنتاگون ، STRATCOM و هواپیمای تاکامو قرار می گیرد تا در صورت نیاز توسط NCA مورد استفاده قرار گیرد. NCA شامل رئیس جمهور ، وزیردفاع ، معاونان و جانشین های انتخابی آن ها می شود. سامانه ی عمل اجازه دهنده تمامی کدها و مراحل امنیتی در نهایت به سلاح اتمی ختم می شوند ، سلاحی که باید کد امنیتی به آن خورانده شود تا مسلح شده و اجازه ی انفجار را داشته باشد. این سامانه چندین قفل برروی مهمات هسته ای اعمال می کند تا از عدم قابلیت استفاده از آن بدون داشتن کد های امنیتی اطمینان حاصل شود ، برای مثال ممانعت از مسلح شدن ، ممانعت از روشن شدن موتور و شلیک ، مسدود کردن حفره ی انفجار و جلوگیری از شروع واکنش هسته ای ، مسدود کننده ی مدارهای الکترونیکی، ممانعت از دسترسی انسانی به کنترل پنل بمب و ... توسعه ی این سیستم در سال 1951 شروع شد و در ابتدا سامانه ای بسیار ساده و عموما فیزیکی بود. و تا سال 1981 تنها نیمی از زرادخانه ی امریکا به این سامانه ها مجهز بودند که در نهایت بادستور وزیردفاع وقت تا سال 1987 تمامی زرادخانه با این استاندارد ارتقاء پیدا کردند. سامانه ی فعلی حداقل تا سال 2025 عملیاتی خواهد بود و با صرف هزینه های چندصدمیلیون دلاری ، ارتش امریکا سالانه سیستم های قدیمی را نوسازی می کند. در سال 2001 امریکا پیشنهاد نصب این سامانه را به پاکستان ارائه کرد ولی مقامات پاکستان که می ترسیدند این سیستم ها با داشتن حفره ی امنیتی و اصطلاحا "kill-switch" این قابلیت را به امریکایی ها بدهد که سامانه های آن ها را کنترل و یا در مواقع لزوم از استفاده ی آن ها جلوگیری کنند ، این پیشنهاد را رد کردند. 2 قفل فیزیکی پال اولین پال مرد دقیقه ها (Minuteman) در ایالات متحده ، پنجاه سیلویی که موشک های اتمی قاره پیمای آن ها دائما آماده پرتاب است مرد دقیقه ها نام دارند. شاید جالب باشد که بدانید کد پرتاب این سیلو ها به مدت تقریبی 20 سال در دوران جنگ سرد 00000000 بود ! این عمل که عامدانه انجام شده بود البته محرمانه بود. تمامی سلاح های اتمی ایالات متحده برای به کار گیری نیاز به تایید و طی مراحل و پروسه های ذکر شده دارند، شامل موشک های قاره پیما ، تسلیحات حمل شده توسط B-52 و سایر هواگردها ، موشک های ترایدنت زیردریایی ها و سایر بمب ها و موشک ها و ... یک بمب اتمی B61 امریکایی همراه با تمام محتویات ، من جمله سامانه ی امنیتی PAL که استفاده ی این بمب بدون کد تایید را غیرممکن می کند شاید ارتش امریکا برای استفاده از سلاح های هسته ای خود بسیار سخت گیر بوده و پروتکل های پیچیده ای برای آن ها وضع کرده باشد ولی با وجود ارتش های بی در و پیکری به مانند پاکستان و بمب های اتمی بریتانیا که همچنان تنها توسط یک کلید فیزیکی فعال می شوند و زیردریایی های اتمی آن ها که تنها با دستور فرمانده امکان شلیک سلاح اتمی دارند (بدون نیاز به تایید مقامات) ، باید دعا کنیم که دیگر جنگی بین کشورهای بزرگ اتفاق نیفتد ! حسن ختام رئیس جمهور سابق فدراسیون روسیه، دیمیتری مدودف ، در حال بازی با فوتبال خود ! نویسنده: آرمان مجدی (Commandant) کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع copyright © Military.ir
-
2 پسندیده شدهشلیک نخستین موشک از ناوشکن پنهانکار زوموالت واشنگتن : نیروی دریایی ایالات متحده ، با شلیک نخستین موشک استاندارد-2 (SM-2) از یکی از سلولهای پرتاب عمودی ، بطور رسمی ، این شناور پنهانکار را بحالت عملیاتی درآورد . برنامه زوموالت ، یکی از بحث برانگیزترین پروژه های تاریخ نیروی دریایی ایالات متحده بشمار می آید که بلحاظ پیچیدگی و گستره فناوری های بکار رفته درآن ، تنها با طرح های مشابه در طول جنگ سرد قابل مقایسه است ، به همین دلیل این برنامه با مشکلاتی مختلفی از جمله عملکرد حسگرهای مورد استفاده تا سامانه های پیشرانش و تسلیحات نصب شده درآن ، مواجه گردید که منجر به لغو 90درصدی سفارشات و تحویل تنها 3 فروند به نیروی دریایی این کشور گردید . این برنامه بیش از شش سال از برنامه اصلی خود دچار عقب ماندگی است و آخرین رقم ارائه شده برای تولید هر کشتی ، چیزی در حدود 8 میلیارد دلار محاسبه شده است . ناوشکن های کلاس زوموالت ، در حال حاضر ، گران ترین شناور رزمی عملیاتی دنیای معاصر به استثنای ابرحامل های هواپیمابر کلاس جرالد فورد که حدود شش برابر بزرگتر هستند ، بشمار می آیند و انتظار می رود که قبل از ورود به خدمت رزمی ، یک رادار جدید را دریافت نمایند . با این حال ، نخستین فروند از این ناوشکن ها ، اولین شلیک رزمی خود را 9 سال پس از نصب ، در 21 اکتبر 2020 ، به انجام رساند که از یک گونه منحصر به فرد موسوم به SM-2 BLOCK III AZ منطبق شده با سامانه راداری جدید این شناور بشمار می آید .نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، با اعلام این خبر ، مدعی است که گونه جدید SM-2 موفق شد تا شبیه سازی شلیک یک موشک کروز ضد کشتی را رهگیری کند . کاپیتان مت شرودر ، مدیر برنامه زوموالت ، در خصوص پیامدهای این شلیک معتقد است : " آزمایش موفقیت آمیز امروز ، نه تنها توانایی این شناور رزمی را برای دفاع از خود ، افزون می کند ، بلکه گام مهمی درجهت تست سامانه رزمی پیشرفته این کلاس از کشتی های جنگی خواهد بود ، جایی که خدمه نخستین زوموالت عملیاتی و جوخه توسعه عملیاتی در کنار هم ، مشغول همکاری مشترک برای رساندن این شناور به سطح کامل رزمی هستند" در این زمینه ، افسر فرمانده این کشتی ، کاپتیان گری کِیو در خصوص اهمیت این آزمایش می گوید : " این شلیک ، نقطه عطفی در بلوغ قابلیتهای عملیاتی زوموالت محسوب میشود که نشان دهنده همکاری نزدیک خدمه کشتی ، طراحان و همچنین برنامه نویسان است تا در نهایت به عملیاتی شدن کامل شناور منتهی گردد . این روزی است که نیروی دریایی ، سالهاست انتظار آن را داشت " این درحالی است که در طرح اولیه ، قرار بود تا دو سامانه توپخانه ای پیشرفته برای ایفای نقش بمباران ساحلی روی این شناور نصب گردد ، بدلیل مشکلات فنی متعدد ، از طرح حذف گردید و به جای ان هر ناوشکن به هشتاد سلول پرتاب عمودی موشکهای سطح به هوا و کروز مسلح گردید . با توجه به حجم اعلام شده جابه جایی این شناور ، این محموله در ردیف "متوسط" مهمات قابل حمل توسط زوموالت قرار می گیرد که در مقایسه با ناوشکن های رقیب کلاس آرلی بروک و شناورهای تایپ 05 چینی کمتر خواهد بود . با این حال ، موشکهای قابل حمل توسط این کلاس شامل SM-2 BLOCK III AZ ، موشکهای کوتاهبرد RIM-162 و همچنین پرتابه های کروز توماهاوک بلاک 4 می تواند نقش ضد کشتی این شناور را با محدودیت روبرو نماید . اما با وجود استقرار موشکهای کروز و همچنین پرتابه های سطح به هوا ، قدرت آتش این شناور به میزان قابل توجهی بهبود یافته است . پی نوشت : 1-بن پایه 2- صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
2 پسندیده شدهحفاظت بیشتر برای یانکی ها توسعه نسل جدیدی از سامانه های حفاظت زرهی پیشرفته توسط ارتش ایالات متحده واشنگتن : مرکز تحقیق و توسعه مهندسی خودروهای زرهی و تانک(TARDEC) ارتش ایالات متحده در حال سرمایه گذاری بر روی توسعه سامانه های حفاظت زرهی جدیدی برای زره پوشهای رزمی است که می بایست ماموریت پشتیبانی از پیاده نظام را در محیط رزمی قرن بیست و یکم بر عهده گیرند . به اعتقاد ناظران نظامی ، در حال حاضر ، ناوگان تانکهای اصلی میدان نبرد و خودورهای رزمی پیاده نظام برای محیط رزمی نبردهای آینده بهینه سازی نشده اند و این مضاف بر نیاز ارتش به خودروهای رزمی جدید است که می بایست خریداری گردد . بنابراین ، ارتش برای تطبیق خود با صحنه رزم در قرن بیست و یکم، نیازمند خودروهای است که الزامات نیروی زمینی و سپاه تفنگداران را در محدوده ای فراتر از وضعیت فعلی در زمینه حفاظت و مرگ آوری برآورده سازد و شامل فناورهایی نظیر کارکرد خودکار ، ورود فناوری های رباتیک ، کاهش وزن و درنهایت کار آمدی بیشتر گردد . به همین دلیل ، مرکز تحقیق و توسعه مهندسی خودروهای زرهی و تانک ، گزارشی را درخصوص مفهوم توسعه سامانه های پیشرفته حفاظت زرهی نسل آینده که می بایست برروی خودروهای زرهی نسل بعدی (NGCV) نصب گردد منتشر نمود . طبق مندرجات این گزارش ، این خودروها می بایست به لایه های زرهی با عکس العمل بهبود یافته برای پاسخ به نیازمندی های آینده جهت محافظت از خودروهای زرهی مجهز شوند . به شکل خاص ، خودروهای زرهی نسل بعدی می بایست به جدیدترین کیتهای ماژولاری که در حوزه زره های واکنشی توسعه می یابد ، مسلح شوند که کارکردی متفاوت از سامانه های فعلی خواهند داشت ، چنانکه انعطاف پذیری عملیاتی این کیتها به گونه ای است که به شکل هLزمان قابلیت نصب بر روی تانک های اصلی میدان نبرد ، زره پوشهای میان وزن و یا خودروهای رزمی پیاده نظام را دارند . این کیت جدید ، لایه های مشخصی از ماژولهای ERA را به نمایش می گذارد که به شکل زوایه دار با پیکربندی V شکل ترکیب میشود و این مجموعه ، از نفوذ سرجنگی تسلیحات ضد زره سبک ( نظیر مهمات خانواده جنگ افزار RPG) جلوگیری خواهد نمود . برای کاهش وزن خودرو های زرهی آینده نیز ، کیتهای حفاظتی فوق الذکر که بصورت یکپارچه نصب می شوند ،با استفاده از مواد جدید و روش های طراحی پیشرفته تولید خواهند شد . طراحان فناوری فوق ، در مجموع براین نکته متمرکز شده اند که برای کاهش هزینه های تولید و بکارگیری و همچنین کاهش وزن کلی سیستم ، می بایست ایده های جدیدی پردازش گردد . این ماژولهای جدید به گونه ای طراحی می شوند که تا در صورت برخورد پرتابه ، آسیب به ماژولهای مجاور آنها به حداقل ممکن ، برسد که در نتیجه ، کارایی و چرخه عمر این ماژولها افزایش پیدا می کند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم پیرو درخواست جمعی از دوستان سایت که داوطلب مشارکت در هزینه های نگهداری و توسعه سایت میلیتاری هستند، اقدام به نصب درگاه اختصاصی برای سایت میلیتاری کردیم تا دوستان بدون مشکل و بدون قید کردن نام و اطلاعات کاربری شان، امکان مشارکت و پرداخت داشته باشند. در حال حاضر امکان پرداخت 50 هزار تومن فراهم شده تا به طور متوسط قابل پرداخت برای همه دوستان باشد و دوستانی که مبلغ بیشتری مد نظر دارند، می توانند چند مرتبه پرداخت انجام بدهند بدون کسر کارمزد. لازم به ذکر است که این مبالغ در بخشی از هزینه های سایت شامل: شارژ ماهانه سرور، خدمات فنی شامل خرید لایسنس نرم افزار های مورد استفاده و پیشبرد و رفع مشکلات فنی سایت خواهد شد. اگر مبلغی هم اضافه بر هزینه های نگهداری در اختیار ماند که برای ماه های آینده مشکلی نداشته باشیم، این مبالغ را صرف تهیه یک سیستم سرور اختصاصی برای سایت خواهیم کرد تا به صورت بلند مدت از هزینه های سایت کاسته شود و با انتقال به دیتاسنترهای داخلی تنها هزینه پهنای باند را پرداخت کنیم. که پیش از این در این مورد توضیحاتی داده شد. لینک پرداخت برای میلیتاری: حمایت مالی از میلیتاری باتشکر والسلام.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا تقدیم به بچه های میلیتاری بحث فرمانده خوب و بد که پیش می آید همه چشمها متوجه فرماندهانی می شوند که حملات جانانه ای به دشمن کرده اند. اصولا مردم عادی فرمانده خوب را فرمانده پیروز در حمله می دانند. اما بعضی از اهل فن فرمانده خوب را نه در زمان پیشروی بلکه در زمان عقب نشینی پیدا می کند. زمانی که فشار دشمن زیاد می شود و مشکلات لجستیکی و کمبود مهمات نفرات را فرسوده می کنند، اگر یک فرمانده بتواند ورق را برگرداند هنرکرده است. از آن مشکل تر موقعی است که یک فرمانده در تله افتاده و از هر طرف دشمن او را احاطه کرده است. در این زمان آشوب میدان نبرد به حداکثر می رسد، خطوط خودی و دشمن درهم و برهم می شوند، روحیه سربازان و افسران به حداقل می رسد و تنها یک فرمانده برجسته است که در چنین اوضاعی می تواند کنترل را به دست بگیرد و نیروهایش را به ساحل نجات برساند. در جنگ 8 ساله ایران و عراق بارها شاهد بودیم که فرماندهان طرفین حملات خوبی را بر علیه دشمن اجرا می کردند و به پیروزی می رساندند اما من هیچ گاه به یاد نمی آورم که فرمانده ای توانسته باشد نیروی خود را از حلقه ی محاصره به سلامت خارج کند. در بیشتر موارد نیروهای مدافع تا آخرین گلوله ی خود را شلیک می کردند و پس از آن یا کشته می شدند و یا به اسارت در می آمدند. در فاز نهایی عملیات الی بیت المقدس آشکار بود که نگه داشتن خرمشهر دیگر خیالی بیش نیست ولی فرماندهی عالی عراق با سرسختی نیروهایش را در خرمشهر نگه داشت، با اینکه فرصت داشت که آنها را قبل از حمله ایران از خرمشهر خارج کند. نتیجه این نبرد برای عراقی ها صدها کشته و هزاران اسیر بود. از سوی دیگر، مشابه همین اتفاق برای مدافعین ایرانی در جزایر مجنون افتاد و ایران سرانجام با دادن تلفات سنگینی ناچار شد تا مجنون را واگذار کند. اما شاید مشهورترین نمونه ی تاریخی از چنین اشتباهاتی محاصره و اسارت تمامی ارتش ششم ورماخت در طی نبرد استالینگراد بود. در روز 19 فوریه 1942 در حالیکه ارتش ششم، به رهبری ژنرال فون پاولوس، سرگرم درگیریهای کوچه به کوچه در استالینگراد بود فلشهای ارتش سرخ از شمال و جنوب استالینگراد از رود دن و ولگا گذشتند و دو ارتش رومانیایی را که جناحین ارتش ششم را نگه داشته بودند در هم شکستند و در انتها با نفوذی عمیق به پشت مواضع ارتش ششم آن را در محاصره ی خود گرفتند. فون پاولوس کاملا در لاک دفاعی فرو رفت و منفعلانه رفتار کرد. هیتلر به ژنرال فون مانشتاین دستور داد تا با گروه ارتش تازه سر و سازمان داده اش به کمک ارتش ششم برود و حلقه محاصره را بشکند. در روز 12 دسامبر فون مانشتاین ضد حمله خود را به خطوط روسها آغاز کرد اما با مقاومت سرسختانه روسها تنها توانست تا نیروهایش را به 50 کیلومتری استالینگراد برساند. فون پاولوس برای دست به دست دادن به فون مانشتاین از جایش تکان نخورد و در نهایت روسها در حدود 250 هزار سرباز و افسر ارتش ششم را به اسارت و در حدود 100 دستگاه تانک و 200 قبضه توپ را به غنیمت گرفتند. فون پاولوس. عملیات اورانوس و محاصره ارتش ششم. فون مانتشاین. از سوی دیگر در همان روز 12 دسامبر و مقارن با ضدحمله فون مانشتاین روسها عملیات زحل کوچک را اجرا کردند تا با رسیدن به خارکوف ارتباط گروه ارتش A مستقر در قفقاز را با عقبه ی خود قطع کنند. در آن زمان دفاع از ساحل غربی رود دن، در جبهه ای به طول 230 کیلومتر، برعهده ارتش هشتم ایتالیا بود. مأموریت اصلی این ارتش پوشش مرکز گروه ارتش B بود. بنا بر طرح دفاعی متحدین، دفاع از غرب بلگوگراد بر عهده ی یک سپاه از واحدهای رزمی ارتش هشتم ایتالیا گذشته شده بود به نام سپاه آلپی. سپاه آلپی سپاهی بود شامل سه لشکر پیاده کوهستانی و یک لشکر پیاده. این سپاه تشکیل شده بود از لشکر سوم جولیا، لشکر دوم تریدنتینا و لشکر چهارم کونیزه. لشکر پیاده ی 156ام ویچنزا به عنوان نیروی احتیاط در اختیار سپاه آلپی قرار داشت. لشکرهای پیاده کوهستان آلپی گل سرسبد نیروهای ایتالیایی در جبهه شرق تشکیل بودند. مواضع واحدهای رزمی متحدین در شمال استالینگراد در تابستان 1942. منقطه عملیاتی اورانوس و زحل کوچک در نبرد استالینگراد. روسها در اولین گام از عملیات زحل کوچک از جناح چپ سپاه آلپی با ارتشهای اول و سوم گارد خود به سپاه دوم ارتش هشتم ایتالیا زدند و پس از دو هفته زرهی روسها واحدهای عمدتا پیاده نظام ایتالیایی را جارو کرد. سپاه دوم در آشوب فرو رفت و در طی یک عقب نشینی درهم و برهم قسمت عمده ای از سربازانش را از دست داد. در روز 13 ژانویه 1943 روسها با گروه ارتش ورونژ به ارتش دوم مجارستان در شمال غربی سپاه آلپی تاختند و پس از آن از سمت جنوب سپاه آلپی با ارتش 24ام ورماخت درگیر شدند و آن را پس زدند. هرچند که تا اینجا سپاه آلپی تقریبا دست نخورده مانده بود اما جناحین راست و چپ آن به طول 200 کیلومتر به دست روسها افتاده بود. کار روسها که با جناحین سپاه آلپی تمام شد فشار خود را متوجه لشکرهای این سپاه کردند. فشار روسها از شرق و خطر بسته شدن در تله در غرب سبب شد تا فرمانده ی سپاه آلپی، ژنرال ناسکی، در شامگاه 17 ژانویه فرمان عقب نشینی عمومی را برای دو روز بعد صادر کند. همزمان با عقب نشینی ایتالیایی ها بعضی از عناصر پیشروی روسها با کمک پارتیزانهای روس موانعی در مسیر عقب نشینی سپاه آلپی ایجاد کرده بودند و عملا این سپاه در محاصره روسها قرار داشت. مسیر تقریبی عقب نشینی سپاه آلپی با رنگ قرمز مشخص شده است. در این زمان لشکرهای جولیا و کونیزه به شدت از روسها ضربه خورده بودند و سازمان رزم آنها از هم پاشیده بود. جولیا، در جناح چپ سپاه آلپی عقب نشینی خود را از همان روز 17ژانویه شروع کرد. واحدهای باقیمانده از لشکرهای کونیزه و ویچنزا در روز 19 عقب نشینی کردند. ایتالیایی ها به همراه فراریان لشکرهای مجار و آلمانی سعی کردند با پشتیبانی چند دستگاه تانک و زرهپوشی که برایشان باقی مانده بود خود را به خطوط آلمان در نزدیک خارکوف برسانند. کنترل عقب نشینی از دست ژنرال ناسکی خارج شد و قرارشد که تریدنتینا، که تقریبا دست نخورده مانده بود، در نوک ستون ایتالیایی ها قرار بگیرد و راه را برایشان باز کند. فرمانده ی تریدنتینا کهنه سربازی از جنگ جهانی اول بود به نام سرتیپ لوئیجی ریوربری. در همین نقطه از نبرد استالینگراد بود که این فرمانده ایتالیایی خوش درخشید و مهارت خود را در فرماندهی نشان داد. لوئیجی ریوربری. ریوربری در سال 1913 با درجه ستوان دومی به لیبی اعزام شد. در طول جنگ جهانی اول با هنگ 7ام آلپی جنگید و به سه مدال نقره، یک نشان صلیب و نشان نظامی ساووی رسید. پس از پایان جنگ، ریوربری در لشکر 2ام آلپی خدمت کرد و در سال 1926 به درجه سرهنگ دومی رسید. لوئیجی در سال 1935 سرهنگ تمام و فرمانده ی هنگ 67ام پیاده نظام شد. در سال 1939 وی رئیس ستاد واحد ترابری ارتش شد و در سال 1939 به درجه سرتیپی ارتقا یافت. در زمان ورود ایتالیا به جنگ جهانی دوم لوئیجی فرمانده سپاه 26ام در آلبانی شد. در سال 1942، درحالیکه لوئیجی به فرماندهی لشکر تریدنتینا رسیده بود، به جبهه روسیه اعزام شد. محبت وی نسبت به زیردستانش وفاداری و فداکاری آنها را تضمین کرده بود. اکنون ریوربری در برابر بزرگترین چالش دوران حرفه ای خود قرار گرفته بود. در حدود 40 هزار نفر باقیمانده از 61 هزار نفر سربازان سپاه آلپی چشم امید به او داشتند و انتظار داشتند که ریوربری بتواند آنها را به سلامت از حلقه محاصره روسها نجات دهد. درجه حرارت منفی 40 درجه استپهای روسیه و حملات چریکی روسها بزرگترین موانع سپاه آلپی در این عقب نشینی 200 کیلومتری بودند. جانمایی لشکرهای سپاه آلپی و مسیر عقب نشینی آنها تا نزدیک بلگوگراد. یک روز پس از عقب نشینی سراسری سپاه آلپی، ایتالیایی ها در نزدیک دهکده پوستایلی به مواضع دفاعی روسها برخورد کردند. تریدنتینا با حمله مواضع روسها را در هم شکست اما افراد دیگر لشکرها از تریدنتینا جدا افتادند و به یک موضع دفاعی دیگر روسها برخورد کردند. در زد و خوردی که در روز 23 ژانویه درگرفت تلفات زیادی بر ایتالیایی ها وارد شد. این زد و خورد فاصله ی لشکرهای باقیمانده سپاه آلپی را از تریدنتینا و واحدهای آلمانی بیشتر کرد. ایتالیایی ها به غیر از مشکلات یک عقب نشینی نامنظم با همرزمان سابق خود هم به مشکل برخوردند. روحیه پایین سربازان بارها سبب شد که نزاع بین ایتالیایی ها و آلمانها بر سر استفاده از تعداد محدود وسایل نقلیه باقیمانده دربگیرد. تصویری از عقب نشینی گسترده سربازان ایتالیایی. در صبح روز 26 ژانویه ، طلایه داران لشکر تریدنتینا به دهکده نیکولایفکا رسیدند، جاییکه خونین ترین درگیری بین ایتالیایی ها و روسها در طی عقب نشینی سپاه آلپی درگرفت. این دهکده توسط لشکر 48ام تفنگداران گارد، با استعداد حدودا 6000 نفر، اشغال شده بود. روسها به خاکریز راه آهن در دو طرف روستا پشت داده بودند. ژنرال ناسکی در ساعت 9:30 فرمان حمله سراسری را صادرکرد و هنگ 6ام آلپی به ظرفیت سه گردان، گردان مهندسی تریدنتینا، گروه توپخانه کوهستانی از هنگ دوم توپخانه کوهستان و سه دستگاه اشتورمگشاتز-3 آلمانی حمله سراسری را به خطوط دفاعی روسها آغاز کردند. تا حوالی ظهر ایتالیایی ها به حاشیه روستا رسیده بودند. در این زمان ژنرال جولیو مارتینات، رئیس ستاد سپاه آلپی، در رأس هنگ 5ام آلپی با استعداد سه گردان و باقیمانده عناصر هنگ دوم توپخانه کوهستان و بقایای لشکر جولیا به کمک هنگ 6ام آمد. ژنرال مارتینات در طی این نبرد کشته شد و فرماندهی آنچه که از واحدهای رزمی ایتالیایی باقیمانده بود بر گردن لوئیجی افتاد. با غروب آفتاب پیاده نظام کوهستان هنوز در حال تقلا برای عبور از خطوط تقویت شده روسها بود. لوئیجی دیگر زمان آنچنانی نداشت لذا خودش سوار بر تانک شد و فریاد کشید: تریدنتینا به پیش! او دستور داد تا نیروهایش به قلب دشمن بزنند و با جنگ تن به تن مقاومت آنها را در هم بشکنند. ریوربری قبل از آغاز شب توانست که راه خود را به سمت غرب بازکند. نبرد نیکولایفکا هرچند که نقطه اوجی برای تقویت روحیه سپاه آلپی بود اما پایان این ماراتون سهمگین نبود. باقیمانده افراد لشکر جولیا دو روز بعد به دام روسها افتادند و تقریبا همگی آنها اسیر شدند. در همین روز باقیمانده افراد لشکر کونیزه زیر حمله سواره نظام قزاق قرارگرفتند و از پای درآمدند. امیلیو باتیستی، اومبرتو ریکاگنو، اتولدو پاسکولینی، به ترتیب فرماندهان کونیزه، جولیا و ویچنزا، همگی اسیر شدند. صف اسرای ایتالیایی در چنگال روسها پس از نبرد استالینگراد. بسیاری از این اسرا در طی راهپیمایی های طولانی در اثر سرما و گرسنگی فوت کردند و تنها عده اندکی از آنها به ایتالیا بازگشتند. اولین عناصر سپاه آلپی در روز اول فوریه به مواضع دفاعی آلمان در اطراف خارکوف رسیدند. با تمام زحماتی که لوئیجی برای نجات سپاه آلپی کشید نتایج همچنان خرد کننده بودند: لشکر چهارم کونینزه در طی عقب نشینی کاملا نابود شد. از 15 هزار نفر پرسنل لشکر سوم جولیا تنها 1200 نفر نجات یافتند و از 15 هزار نفر پرسنل لشکر دوم تریدنیتنا 4250 نفر. لشکر ویچنزا در آغاز حمله شوروی 10500 نفر در اختیار داشت که 7760 نفر از آنها در طی عقب نشینی کشته شدند. در مجموع سپاه آلپی از 57 هزار نفر پرسنل خود در حدود 34 هزار نفر را از دست داد و 9،400 نفر زخمی برایش به جای ماند. از مجموع سربازان آلمانی و مجارستانی که با ایتالیایی ها در حال عقب نشینی بودند در حدود 550 نفر نجات یافتند. این سربازان در طی 15 روز توانستند 200 کیلومتر عقب نشینی کنند درحالیکه 22 بار با نیروهای دشمن درگیر شدند و سرمای شب به 40- درجه می رسید. قسمت عمده ای از تلفاتی که ایتالیایی ها وارد شد در اثر سرما، گرسنگی و خستگی بود. تنها یک روز بعد مقاومت ارتش ششم در استالینگراد هم به انتها رسید و فون پاولوس به همراه افراد ستادش تسلیم شدند. لوئیجی ریوربری شاید تنها فرمانده ی قوای محور بود که در طی فاجعه استالینگراد توانست نیروهایش را به سلامت از حلقه محاصره روسها خارج کند. او به دلیل دلاوری هایش در این نبرد مدال طلایی گرفت. اما حرکت اعجاز انگیز لوئیجی چندان به مذاق متحد قدرتمند ایتالیا خوش نیامد. ریوربری پس از بازگشت به ایتالیا توسط آلمانی ها دستگیر شد و در یک اردوگاه اسرای جنگی در پوزن زندانی شد. او برای فرار از این وضعیت اعلام کرد که می خواهد به دولت دست نشانده ی موسیلینی در شمال ایتالیا بپیوندد. آلمانها لوئیجی را آزاد کردند و او را برای مدیریت یک پادگان آموزشی به ویتل فرانسه فرستادند. طولی نکشید که ریوربری با نیروهای مقاومت تماس گرفت تا بتواند از چنگال نازیها فرار کند. وقتی آلمانی ها این موضوع را فهمیدند، او را دوباره به اردوگاه اسرای جنگی فرستادند و در نهایت او پس از تسلیم آلمان به دست روس ها افتاد. لوئیجی سرانجام در سپتامبر 1945 به ایتالیا بازگشت و در سال 1947 به درجه ی سپهبدی ارتقا یافت. او به عنوان یک فاشیست از ارتش پاکسازی شد و در عوض به عنوان مدیرعامل یک شرکت صابون سازی و تولید لوازم آرایشی مشغول به کار شد. وی چند کتاب در مورد نبردهای ایتالیا در جبهه شرق نوشت. در روز 22 ژوئن 1954، لوئیجی دچار حمله قلبی شد و با سقوط از پله های خانه اش فوت کرد. اسطوره ی پیاده نظام آلپی این گونه فوت کرد ولی خاطره ای از شهامت و قدرت خود را به عنوان یک فرمانده برجای گذاشت. ریوربری تنها فرمانده ی متحدین بود که در نبرد استالینگراد توانست از حلقه محاصره روسها فرار کند و قسمت عمده ای از نیروهایش را به همراه خود به عقب ببرد. ترجمه و تألیف رضا کیانی موحد منابع https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Nikolayevka https://it.wikipedia.org/wiki/Luigi_Reverberi https://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Uranus https://en.wikipedia.org/wiki/Erich_von_Manstein https://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Winter_Storm https://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Little_Saturn https://en.wikipedia.org/wiki/Ostrogozhsk–Rossosh_Offensive https://it.wikipedia.org/wiki/Offensiva_Ostrogožsk-Rossoš' https://it.wikipedia.org/wiki/2ª_Divisione_alpina_"Tridentina" https://it.wikipedia.org/wiki/Battaglia_di_Nikolaevka https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Nikolayevka https://ru.wikipedia.org/wiki/Бой_под_Николаевкой https://it.wikipedia.org/wiki/Seconda_battaglia_difensiva_del_Don
-
1 پسندیده شدهالبته شماره 19 ( لاستیک سنگین) اگر چه در ظاهر ربطی به کشاورزی ندارد اما به شکل جدی میتواند بر روند تولید و توزیع محصولات باغی، زراعی و دامی اثر گذاره باشد. تولید محصولات کشاورزی و دامی امروز روز به بخش ماشین الات سنگین وابسته هست. از مرحله تولید ( کاشت، داشت و برداشت) که ماشین های کشاورزی و برخی ماشین های راه سازی ( تراکتور ، کمباین، چاپر، لودر و ...) نقش دارند تا مرحله توزیع محصولات چه دربخش داخل استانی ، خارج استانی و حتی صادرات که حمل نقل جاده ای خصوصا کامیون ها و کشنده های سنگنین این وابستگی دیده می شود. به عنوان مثال در سال 1397 کامیون دار کشور تصمیم به اعتصاب سراسری زدند. زمان اعتصاب کامیون داران با فصل برداشت ذرت علوفه ای همزمان شده بود. کشاورزان برای برداشت و انتقال محصولات خود دچار مشکل شده بودند درنتیجه در این زمان بسیاری از دامداران نیز برای تامین و انبار کردن ذرت علوفه ای و دیگر اقلام خوراکی در ان سال دچار مشکل تامین خصوصا در بحث ذرت علوفه ای شده بود. از جمله دلایل اعتصاب کامیون داران در آن سال هزینه بالای تعمیرات و قیمت بالای لوازم یدکی خودروها بود. در نتیجه توجه به ساخت و طراحی در کنار پشتیبانی از ماشین های سنگین به عنوان بخشی از بخشی از زنجیره تولید و توزیع بخش کشاورزی بسیار ضروری است. در روند تولید و برداشت محصولات کشاورزی و تولید محصولات دامی ماشین آلات سنگین نقش اثر گذاری دارند در بخش توزیع محصولات کشاورزی و دامی بخش جاده ای نقش بسیار پررنگ و حیاتی تری نسبت به بخش ریلی و هوایی دارد.
-
1 پسندیده شدهما شرط عقل و احتیاط رو به دوستان گفتیم که وقتی اون نیروهای مشترک در جنگشون پیروز باشند افکارشون به چه سمتی میاد. حالا ملاحظه کنند بیان اردوغان رو که چه مفاهیمی رو تبلیغ می کنه. واکنش وزارت امور خارجه خوب بود و باید در مقابل این توطئه سکوت نکرد تا خدای نکرده این بار درگیر دفاع مقدس هشت ساله با نیروهای مشترک ترکیه و آذربایجان و اسرائیل نشیم!
-
1 پسندیده شدهزير پايه پلي كه ايراني ها ساختن عكس يادگاري گرفتن آسونه اگر شهامت داري بيا روي پل عكس بگير ! صدام هم در ساحل عراقي( غربي ) اروندرود پايه مجسمه نصب كرده بود و مجسمه ها به سمت ايران اشاره ميكردند ولي نه از صدام اثري و نه از اون مجسمه ها خبري هست
-
1 پسندیده شدهخائن، سازشکار و... برچسب هایی اند که باهاش متاسفانه دکان اندیشه و عقل بسته میشه. این دوست گرامی حرف منطقی زد و اشکالی در کلامش نبود. امنیت مبحث گسترده ایه و فقط سخت افزار نیست، باید امنیت مالی باشه تا فرد انگیزه کار کردن بر روی همون سخت افزار یا نرم افزار رو داشته باشه و یا در نقشه دشمن گرفتار نشه، امنیت روانی داشته باشه که تمرکزش در زمان کار بهم نخوره، جامعه متحد باشه تا خلبان هواپیما به خاطر دودستگی جامعه، جنگنده رو به خاک دشمن نبره یا اپراتور سیستم پدافند به اشتباه هواپیمای خودی رو نزنه ، تامین سخت افزار خیلی هم خوبه ولی فقط یکی از پازل های تامین امنیته و موارد دیگه هم لازمه که باید به سهم خودش بررسی بشه، اگر جامعه ای دچار مشکلات درونی شه در کشمکش های بیرونی چوبشو می خوره. نمونه اش همین ارمنستان که به خاطر شرایط مالی اسفناک و چند دستگی های سیاسی دیدیم که شکست فجیعی رو در منازعه اش با آذربایجان متحمل شد
-
1 پسندیده شدهاگر نقل قول یا پست مشکلی داره و یا اگر چیزی مد نظر شما براساس واقعیات بیرونی هست بفرمایید تا استفاده کنیم، لزومی به استفاده از ادبیات همیشه طنزآمیز و از دید دانای کل از جانب شما دوست گرامی یا هر عزیز دیگه ای نمی بینم، من از سایت فارس یا مشرق نیوز بالاخص خاستگاه سیاسی شو مطلقا خوشم نمیاد ولی به کلام دقت می کنم نه گوینده یا خاستگاهش. هر کس یا پایگاهی می تونه نظرات درست یا غلطی داشته باشه و این مقاله به نظرم مطالبی خوب رو ارائه داده. اگر قبولش ندارید بفرمایید به چه دلیل و کدوم بندش غلطه.
-
1 پسندیده شدهمنظور بنده این بود اگر ترکیه الان داره خرج های آن چنانی می کند و به قول شما سرمایه گذاری های عجیب و غریب می کند دلیل اش پشتوانه قوی اقتصادی است که در این کشور وجود داره ، طبیعتاً زمانی که کشوری از نظر اقتصادی شکوفا باشد میوه این اقتصاد پربار و شفاف را در صنایعی مثل موشکی و نظامی و علمی و سرمایه گذاری بر روی های تکنولوژی ها و ... خواهد چید اینکه به دلیل کاهش ارزش پول ملی ترکیه (8 لیر به ازای 1 دلار) وزیر دارایی اش استعفا می کند نشان ضعف نیست بلکه نشان اصلاح خواهی و زنده بودن دولت و پویا بودن جامعه است ، اتفاقاً نشانه ضعف اقتصادی کشور این است که ارزش پول ملی ما 30 هزارتومان به ازای هر دلار بشود ، بورس ریزش کند و عده کثیری از مردم بیچاره تر از دیروز بشوند، سکه و بازارهای موازی سر به فلک بکشد و آب از آب تکان نخورد ، نه استعفایی نه عزلی و نه ...خودتان قضاوت کنید کدام یک نشان قدرت و کدام یک نشان ضعف است ؟ اتفاقاً هروقت چنین مباحثی مطرح می شود شاهد چنین کامنت هایی هستیم که آقا موشکی و نظامی چه ربطی به اقتصاد دارد ؟ نظامی ها کار خودشان را می کنند و اقتصادی ها و دولت هم کار خودش را بکند! ضمن تایید چنین جملاتی که فقط بر روی کاغذ و مانیتور کامپیوتر درست هستند جسارتاً باید عرض کنم که چنین مناسباتی در یک کشور نرمال که هرچیزی سر جای خودش است درست است نه در کشوری که نظامی کار سیاسی می کند ، کار پزشکی می کند ، کار اطلاعاتی می کند ، شبکه تلوزیونی و رسانه های متعدد خبری دارد ، صاحب منسبان نظامی هستند و دیدگاه های نظامی در جای جای بدنه حاکمیت نفوذ و رسوخ کرده است ولی از آن طرف هم به هیچ کس و هیچ چیز پاسخگو نیستند و لاک مظلومیتشان همیشه آماده پنهان شدن است ! اگر قبول ندارید یک نگاهی به مسئولین کشور و سبقه آنها بیندازید ... وقتی به هر کجا سرک می کشیم ردپای نظامیان و ارگان های وابسته به آنها را می بینیم اجازه بدهید کمی هم سوزنی به آنها بزنیم ... اصولاً وقتی همه مسائل درهم تنیده شده چگونه تفکیک کردن نظامی و دولتی را انجام می دهید ؟ نمی دانم ! اصلاً ممکن نیست شدنی باشد ، مثلاً وقتی بنگاه های اقتصادی نظامی ها برای پروژه هایشان به دولت نیازمند هستند آیا می توانیم از تاثیرات اقتصادی آنها بر کشور چشم پوشی کنیم ؟ و یا از بده بستانی که احتمالاً دولت با نظامی ها برای واگذاری پروژه ها دارد ؟ بله ما هم خیلی دوست داریم نظامی وظیفه خودش را که به قول شما " تولید سلاح و حفظ قوای کشور هست " را انجام بدهد و به سایر حوزه ها کاری نداشته باشد اما آیا در حال حاضر این چنین است ؟ هرچقدر هم که جلوتر می رویم دخالت نظامی ها بیشتر هم می شود ضمن اینکه بحث بنده دولت و یا غیر دولت نبود و نیست ، بنده منظورم از همه این حرف ها اهتمام به امنیت بود ، ظاهراً در بدنه حاکمیت بحث امنیت فقط معطوف به سلاح است در حالی که امروز با اینکه زرادخانه های موشکی مان مملوء از سلاح است(به گفته فرماندهان نظامی) اما مباحث اقتصادی و سایر مباحثی که عرض کردم پاشنه آشیل کشور شده و سبب ایجاد بسیاری از نارضایتی ها و نا امنی ها شده . اینکه به دلیل مشکلاتی که وجود داره نخبگان کشور از کشور مهاجرت کنند و سرمایه های ژنتیکی کشور رو به نابودی برود خطر امنیتی است اینکه زمینه بروز و ظهور اعتراضات خیابانی و پیامدهای آن بوجود بیاید خطر امنیتی است اینکه برای تولید سلاح مشکلات مالی داشته باشیم و توانایی تولید سلاح های بروز و تاثیر گذار را نداشته باشیم خطر امنیتی است و... برادر عزیز یک بار برای همیشه باید این مشکلات به صورت ریشه ای حل بشود ، یک بار برای همیشه مشخص بشود مردم چه جایگاهی در این کشور دارند و آیا به عنوان یکی از موئلفه های قدرت مطرح هستند یا خیر ؟ اگر هستند که چرا این موئلفه را توانمند نمی کنیم ؟ آیا اگر همین مردم نبودند شانسی برای حفظ سرزمینمان در جنگ 8 ساله داشتیم ؟ ولو که سلاح های پیشرفته داشته باشیم ، اینکه عراق با داشتن پیشرفته ترین سلاح ها و پشتیبانی کل دنیا نتوانست یک وجب از خاک مان را بگیرد چه دلیلی داشت ؟ از نظر بنده قانون جمهوری اسلامی مختصات جمهوری اسلامی است نه شعارهایی که برخی ذینفعان به آن نسبت داده اند ، حالا بیایید در چهارچوب قانون اساسی رفتار نظامی ها را بررسی کنید ، برخی شعارها را بررسی کنید ، چند درصد از رفتارها و اهداف در چهارچوب قانون می گنجد ؟
-
1 پسندیده شدهشاید ، البته شواهد امر چنین چیزی را نشان نمی دهد چون وضع به قدری خراب هست که نیاز به سیاه نمایی نباشد و با پوست و گوشتمان در حال لمس کردنش هستیم خائن هم برچسبی است که سالهاست داره به دلسوزان کشور زده میشه و نتیجه اش این شلم شولبایی شده که الان شاهدهش هستیم البته ظاهراً شما در این کشور زندگی نمیکنید که اقتصاد را قوی می پندارید عرایض بنده جهت دعوا و مجادله نبود ، اینکه شما تعریفتان از امنیت چیز دیگری است به دید شما برمیگرده ، برای اینکه موضوع را قابل هضم تر کنم برای شما مثال یک خانه را می زنم که شما دیوار های بلند بکشی ولی درب و پیکر ورودی ساختمان را کار نکنی ، یا اینکه اهالی خانه به دلیل مشکلاتی که با سرپرست خانه و یا سرپرستان خانه دارند دست به نافرمانی مدنی بزنند و درب را برای دزدان باز کنند ،خوب حالا شما هی بیا دیوار بکش و سیم خاردار بزار و ... تمایلی به ادامه بحث ندارم چون باعث انحراف تاپیک میشه ، تمایل داشتید در استاتوس یا در تاپیک جداگانه در خدمتم .
-
1 پسندیده شدهالبته باعث انحراف تاپیک میشه ولی به نظرتون نباید ابعاد دیگری را هم در زمینه امنیت مطالعه کنیم ؟ قطعاً امنیت یک پازل است که سلاح و ادوات نظامی فقط یک تکه از این پازل هستند مگر می شود از درختی که از درون پوسیده است انتظار میوه های آبدار و رسیده و شیرین داشت ؟ شما یک نگاهی به اقتصاد ترکیه و آمارهای بین المللی بیندازید تا متوجه بشید چرا دارن سرمایه گذاری عجیب و غریب می کنند ؟ فکر نمیکنم کسی مخالف قدرت نظامی کشور باشد ، حداقل مردم ما که جنگ 8 ساله را تجربه کرده اند به خوبی اهمیت وجود نیروی توانمند نظامی و ادوات نظامی را درک کرده اند ، مسئله بر سر چیز دیگری است ، مسئله واژه امنیت است نه سلاح ! امنیت شامل امنیت غذایی ، اقتصادی ، روانی ، تحصیلی ، ... می شود اما چون آقایون توانمندی در جهت ایجاد امنیت در این حوزه ها ندارند فقط چسبیدند به بحث سلاح که آقا سلاح امنیت میاره و ... وقتی وضعیت کنونی کشور ماحصل بعضی شعارهای پوچ و هزینه ساز همین آقایان نظامی است انتظار نداشته باشید که مردم خواستار کوتاه کردن دست اینها از قدرت نباشند ... وقتی پایگاه اجتماعیت را در داخل از دست بدی چطوری میتونی ادعای امنیت داشته باشی ؟ موفقیت های ترکیه به دلیل نگاه چندوجهی به مقوله امنیت است نه فقط مسئله سلاح و ...
-
1 پسندیده شدهدر چند روز اخیر در جاهای مختلفی دیدم که با کلیدواژه هایی همچون "ایمان" برخی مسائل تخطئه میشد. مشکل از "ایمان" نیست بلکه مشکل از "افراد" هست. چند نفر مثل حاج حسن بودند فرقی نیمکنه تو چه بخشی بسیاری از مشکلات حتی در وضعیت فعلی هم حل میشد و الان بسیار جلوتر بودیم. حتما که همین حالا هم کشور بعد از 40 سال فشار و ده سال طوفان تحریم و تهدید و ضربه و یک تنه در برابر یک جهان دوام آورده به همت همان حاج حسن ها و شهریاری ها و حاج قاسمها و احمدی روشنهای گمنامی است که در بخش های مختلف کشور بدون توجه به استهزاء ها و تمسخرها و ناامیدی ها و فشارها و گله ها و شرایط دارند مجدانه کار میکنند و هیچ چیز قطعا جز نیروی ایمانشون نیست که با تمام این سختی ها همچنان امیدوار فعال و پرتلاش نگهشون میداره. به نظر یا دشمن این پروژه اخیر را که همه جا ازش اسم هست زیر نظر داشته و از به نتیجه رسیدنش نگران بوده یا اینکه از آینده دستاوردهای حاج حسن. اولین موقعیت مناسب را که پیدا کرد ایشون را به شهادت رسوند.
-
1 پسندیده شدهتانکهای آبرامز مجهز به تروفی در آلمان در تاریخ 10 جولای سال 2020 میلادی(20 تیر سال 1399) ، ارتش امریکا تصاویر تانکهای آبرامز مجهزبه سامانه دفاع فعال تروفی که در آلمان مستقر بودند را منتشر کرد. این تانک های آبرامز علاوه بر سامانه دفاع فعال تروفی مجهز به زره های واکنشی ARAT در کناره شاسی و زره های تقویتی بر روی جلوی برجک بودند. بخشی از علت حضور این تانک های ابرامز شدیدا تقویت شده در آلمان اموزش نیروهای گروهان 527 پلیس نظامی بود. در صورت بروز مشکل امنیتی در اروپا، پلیس های نظامی ارتش امریکا باید تجهیزات مستقر در اروپا را راه اندازی کنند. در نتیجه این نیروها باید با ساختار جدید دفاعی تانکهای ابرامز اشنا شوند. این نیروها برای اولین بار آموزش دیدند تا بتوانند به سرعت زره های واکنشی را بر روی تانک آبرامز سوار نمایند. سربازان باید در مجموع 62 کاشی از زره های واکنشی را بروی تانک نصب کنند. زره های واکنشی به همراه زره های جدید برجک و سیستم دفاع فعال تروفی موجب خواهد شد وزن تانک ابرامز افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کند( افزیش وزنی در حدود 2 تن) . در نتیجه بخش دیگر اموزش سربازان پلیس نظامی آشنایی آنها با نحوه حمل و نقل تانکهای آبرامز شدیدا محافظت شده است. وزن بیشتر و ابعاد بزرگتر تانک ها میتواند موجب بروز خطارات جدی در هنگام سوار و پیدا کردن تانکها از تانکبرها بشود پس در این سری تمرین سربازان نکات ایمنی را نیز یاد میگیرند. پلیس های نظام ارتش امریکا در حال آموزش برای نصب زره وکنشی ARAT بر روی تانک آبرامز بخش دیگر تمرین پلیس های نظامی ارتش آمریکا آموزش جابهجایی تانک های آبرامز با وزن و ابعاد جدید بود.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبخش دوم : شناور رزمی آدمیرال کوزنتسف زمانی که هنوز روی میز طراحی دفاتر نیروی دریایی ارتش سرخ قرار داشت ، بعنوان یک کروزیر حامل هواگرد های رزمی طبقه بندی می شد که می بایست در ابتدای امر حداقل 12 تیر موشک کروز ضد کشتی پی-700 گرانیت با ماموریت انهدام توان رزمی ناوشکن ها و حامل های هواپیمابردشمن در بردهای طولانی را با خود حمل می نمود . این موشک در سال 1983 وارد خدمت شد و بلحاظ کاراکترهای رزمی ، در زمان خود پتانسیل نامتعارفی از جمله برد 625 کیلومتری با سرجنگی 750 کیلوگرمی و سرعت پیمایش 2.5 ماخ را به نمایش می گذاشت . این قابلیت ، به تقریب 3 برابر موشکهای کروز ضد کشتی غربی نظیر هارپون بود . این موشکها پس از تولید انبوه فقط در سه کلاس از شناورهای رزمی روسی ( شامل زیردریایی های کلاس اسکار و شناورهای سطحی کلاس کیروف ) مورد استفاده قرار گرفتند . با توجه به این امر که شناورهای کلاس کوزتسف نیز برای کاربرد این موشکها ، طراحی شده ، این کلاس را بعنوان یک گزینه بالقوه برای ارتقاء مطرح می نماید ، با این تفاوت که در این ارتقاء ، می بایست الگوی مورد استفاده در شناور رزمی سنگین آدمیرال ناخیموف در شلیک عمودی این موشکها مورد توجه قرارگیرد ، چرا که این شناورها با چنین طراحی ، می توانستند حداقل 4 تیر موشک کروز پی-700 را در خود جای دهد که این مساله با کوچکتر شدن موشکهای جدید ، توانمندی های افزون تری را بدانها خواهد داد . در این میان ، مطلوب ترین گزینه برای نیروی دریایی روسیه جهت جایگزینی موشکهای پی-700 ، پرتابه های مافوق صوت جدید Zicron محسوب میشود که بار بردی بیش از 1000 کیلومتر و سرعت تقریبی 8 ماخ در کنار مانورپذیری و پروفایل پروازی پیچیده تر ، عملا" دست نیروی دریایی این کشور را برای مسلح سازی شناورهای کلاس کیف در حوزه ضد شناوری بازتر می نماید. درصورتی که این برنامه ، عملیاتی شود ، این شناور قابلیت حمل 48 تیر موشک فوق الذکر را برای نابود سازی یک ناوگان کامل ، در اختیار خواهد داشت . حتی درصورت کاهش قدرت تخریبی کلاهک ، سرعت و دقت موشک روسی به اندازه ای است که با یک دور شلیک می تواند درصد غیرفعال سازی یک ناوگان در مقایسه با گذشته ، افزون تر نماید . این درحالی است که رقبای روسها در حوزه نیروی دریایی ، اغلب به موشکهای ضد کشتی مادون صوت مسلح شده اند ، کوزنتسف درصورت مسلح شدن به این موشکها ، تهدید عمده ای برای ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده و کشورهای اروپایی خواهد بود . از سویی دیگر ، تسلیح کوزتسف به این موشک ، می تواند ضعف آن را در حوزه هواگردهای رزمی بخوبی جبران کرده و با تعویض پیشران و مجهز کردن آن به سیستم های جدید الکترونیک ، آن را به یک سکوی نظامی قابل اتکاء در دریا تبدیل سازد . این مسیر به اعتقاد بسیاری از ناظران نظامی ، می تواند مقرون به صرفه ترین روش برای ادامه بقاء سنگین ترین شناور رزمی نیروی دریایی روسیه تبدیل شود . پی نوشت : 1- بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهزوموالت مسلح تر میشود !!!! برنامه نیروی دریایی ارتش ایالات متحده برای تطبیق تسلیحات هایپرسونیک با شناورهای رزمی پنهانکار کلاس زوموالت براساس اعلام رسمی نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، این نیرو قصد دارد تا مجموعه ای از پتانسیل های جدید ، از جمله تطبیق جنگ افزاری با قابلیت تهاجم سریع فراصوت ( CPS) را با ناوشکن های کلاس زوموالت ، را در دستور کار خود قرار دهد ، تا جایی که درصورت نیاز و تنها 60 دقیقه پس از صدور دستور سلسله مراتب نظامی ، توانایی حمله به هرهدفی در هر نقطه ای از جهان ، وجود داشته باشد . این درحالی است که پیش از این ، ناظران براین باور بودند که برنامه تولید این ناوشکن بدلیل روبرو شدن با مشکلات متعدد در حوزه "اطمینان پذیری رزمی " و همچنین بروز نواقص فنی متعدد، یک پروژه شکست خورده محسوب میشد ، ضمن اینکه بودجه های سنگینی برای ایجاد پنهانکاری این شناور هزینه شده بود که بااعلام این برنامه ، و تعریف ماموریتهای جدید ، نگاهها در حال تغییر است . در واقع ، این شناور ، از ابتدا بعنوان یک پیکربندی رزمی مستقر در دریا ، برای حمله به اهداف زمینی ، طراحی گردید ولی بدلایل فوق الذکر ، از 32 فروند اولیه ، تا کنون فقط 3 فروند تحویل شده که بنابر گزارشهای موجود ، قیمت هر کدام از این شناروها به 7.5 میلیارد دلار بالغ می گردد . ناخدا کوین اسمیت ، مدیر برنامه ناوشکن کلاس زوموالت در جریان برگزاری سمپوزیوم سالانه نیروی دریایی با تشریح این موضوع ، اعتقاد داشت که تسلیح هرچه بیشتر این شناور ، آن را به بهترین پیکربندی موجود در سازمان رزم نیروی دریایی برای حمله متعارف به اهداف زمینی مبدل نموده است . ناخدا کوین اسمیت ، مدیر برنامه ناوشکن کلاس زوموالت با توجه به این تحلیل ، برنامه جنگ افزاری با قابلیت تهاجم سریع فراصوت (CPS) می تواند با برنامه روبه گسترش موشکهای قاره پیمای هسته ای وارد یک رقابت نفس گیر شود و ضمن محدود کردن دامنه درگیری به استفاده از تسلیحات متعارف ، بیشترین ضربه را به دشمن بدون نگرانی از پیامدهای جنگ هسته ای وارد نماید . سابقه این برنامه ، به اواسط سال 2000 میلادی باز می گردد ،اما برخی ناظران براین باورند که توجه مجدد به این برنامه ، پاسخی به افزایش تهدیدها و همچنین جبران عقب ماندگی ارتش ایالات متحده در سرمایه گذاری بر روی جنگ افزارهای فراصوت است . بطور طبیعی ، پیش بینی های موجود نشان میدهد که برد سلاح نامبرده ، از برد تمامی تسلیحات غیرهسته ای عملیاتی فعلی بیشتر خواهد بود ،اما هنوز مشخص نیست که آیا همه شناورهای کلاس زوموالت به این قابلیت مجهز می شوند یا خیر !! برخی نیز معتقدند که استفاده از این سلاح جدید ، به معنای حذف کامل سامانه های موشکی کروز پرتاب عمودی از روی این ناوشکن خواهد بود. پی نوشت : 1- ادغام تمامی پستهای مرتبط با موضوع ناوشکن کلاس زوموالت ، بیست و هشتم دیماه سال یکهزار و سیصد و نودو هشت خورشیدی 2- منبع صرفا " برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهسرگرد خلبان نیروی هوایی پاکستان " حسن صدیق" ( خلبان JF-17) در مرکز تصویر که شکار فیشبد هندی به وی نسبت داده میشود . تاپیک JF-17
-
1 پسندیده شدهویدئو / یک گزارش ویدئویی از حضور رپتورهای در رد فلگ 2015 دانلود (حجم: 64.9 مگابایت) http://trainbit.com/files/2677887884/ExerciseRedFlag__F22ARaptor_FO_1001.mp4 https://www.youtube.com/watch?v=Kaxh530FWvg
-
1 پسندیده شده