برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 7 مرداد 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شدهاثر پرتابه EFP بر روی امرپ Kirpi ارتش ترکیه نیروهای کرد YPG در سوریه با بمب کناره جاده ای مجهز به پرتابه EFP به یک امرپ Kirpi ارتش ترکیه حمله کرده اند. پرتابه EFP از چند لایه حفاظتی امرپ عبور کرده و به داخل خودرو نفوذ کرده است
-
2 پسندیده شدهمتفاوت فکر کن سلاح ها ابزار نبرد برای هر فرمانده محسوب می شوند ولی وقتی سلاحی به یک عادت تبدیل شود، تکنولوژی زدگی رخ خواهد داد و تمامی طرح ها فدای ابزار می شود گویی تمام راه ها از ان سلاح می گذرد و بس در اینجاست که یا خود باید از آن سلاح دل بکنیم یا جبر روزگار غافلگیرانه آن سلاح را بی اثر می کند عادت را کنار بگذار و راه سخت را در پیش بگیر در شطرنج برای فرار از وابستگی به مهره ای خاص، تمرینی تعریف می شود مهره اصلی فرد از او سلب شده و از او خواسته می شود بدون ان مهره بازی کند معمولا این مهره، مهره های قدر بازی هستند همچون وزیر یا قلعه و جنگیدن در این شرایط جدا سخت و طاقت فرسا هست چرا تبحر استفاده از دیگر مهره ها را می طلبد و فرد باید طرح های پویا تری را ابداع کند تا در این شرایط توان نبرد داشته باشد. این روش اشک تازه اموزها را در می آورد اما چندی بعد قدرت استفاده از مهره هایی همچون سرباز ، فیل و اسب را پیدا می کنند و این تازه آغاز درک بر صحنه شطرنج خواهد بود در این شرایط وقتی مهره های اصلی به او پس داده می شود اکنون او می تواند قدر و ارزش واقعی آنها را بداند و در کنار دیگر مهره ها بصورت تیمی بازی کند. بازی شطرنج بدون وزیر و قلعه این تفکر در نیروهای نظامی نیز معنا و مفهوم دارد دهه ها پیش در اوج جنگ سرد، سلاح اتمی و بمباران اتمی اولین و تنها سلاح نبرد محسوب می شد ولی بعد از جنگ ویتنام، ژنرالی در ارتش آمریکا به نام استاری تصمیم به بازنگری به این شیوه گرفت و سوالی مطرح کرد که تا ان زمان بی سابقه بود. اگر مجبور شویم بدون بمب اتم با شوروی بجنگیم، چگونه خواهیم جنگید؟ این سوال که در ان زمان خنده دار می آمد، مقدمه تحولی بزرگی شد که آمریکا میوه اش را در جنگ خلیج فارس چید در حقیقت این ایده سبب شد که امریکا سلاح اتمی را از عنوان تنها سلاح تعیین کننده در راهبرد خارج کند و نگرشی متفاوت به دیگر سلاح ها و ابزارها ایجاد کند کار در ابتدا سخت بود ولی به تدریج ایده ها بروز کرد و در پی ایده سخت افزارها توسعه یافت سخت افزار با تمرین بهینه شده و طرح ها پخته تر و حرفه ای تر شدند اینگونه سلاح هسته دیگر سلاح مهمی در نیروهای امریکا نبود و امریکا می توانست به راحتی بدون بمب اتم از پس شوروی برآید چرا که قدرت نیروی هوایی به چنان پختگی رسیده بود که بسیار کم هزینه تر و موثرتر از بمب اتم می توانست دشمن را در هرجایی نابود و منکوب نماید دیگر قدرت های زمینی و تکاوری نیز توسعه یافتند و در جنگ خلیج فارس ابداعاتی را به نمایش گذاشتند که هیچ کسی انتظار ان را نداشت در حقیقت جنگ خلیج فارس نمایش میوه متفاوت فکر کردن بود، و در آن امریکا تسلط خود به مهره های فیل، اسب، سرباز و قلعه را به خوبی نشان داد این در حالی بود که در طرف مقابل ، فرماندهان عراقی به مدت 8 سال در نبردی نابرابر با تکیه بر سلاح شیمیایی ، همه گونه ضعفی را پوشش دادند و هر کجا که ساختار و طرح دفاعی آنها توسط ایرانی ها شکسته می شد با استفاده شدید از این سلاح مخوف، نفس حملات ایرانی ها را می گرفتند ولی به یک باره در شروع جنگ خلیج فارس به انها گفته شد در این نبرد حق استفاده از سلاح شیمیایی را نخواهید داشت و بدون ان باید نبرد کنید فرماندهانی که به این سلاح عادت کرده بودند و همچون اعتیاد از ان بهره می بردند، از خود می پرسیدند مگر می شود بدون سلاح شیمیایی هم جنگید و این شوک را با عبور از بزرگراه مرگ به خاطر سپردند اين جا مفهوم توليد كارت بازي مطرح ميشه و ايجاد دستاوردها و راه هاي مستقل که از هر کدام بتوان دشمن را شکست داد. به قول فيلم اخرين شناسايى "تا اگر يكي از معبر ها قتلگاه شد از اون يكي معبر جلو بكشيم" گردش روزگار چرخید و شیطان صفتی به نام ترامپ، شهید سلیمانی را ناجوانمردانه ترور کرد در پاسخ به آن حمله ایران دچار شوکی شد، عجیب دشمن همه جانبه حساب های خود را کرده بود و ایران غافلگیر شده بود اینجا بود که عنصر وابستگی به یک سلاح دامن ایران را گرفت هرچند ان وقایع گذشت ولی این سوال به جد مطرح شد، آیا تمام هنر بازی شطرنج ما بر یک مهره بسته شده است ؟؟ و اگر حریف آن مهره را از مدار خارج کند چه کار می توانیم بکنیم؟؟ * عده ای می گفتند اگر بمب اتم داشتیم، آمریکا جرئت تهدید پیدا نمی کرد؟ ولی بمب اتم برای آنها تنها یک دوپینگ بود در مقابل ضعف هایشان ، همچون سلاح شیمیایی برای فرماندهان عراقی * عده ای همه چیزشان را روی موشک ها گذاشته بودند و زدن اسرائیل ولی انها هم تک کارت بازی می کردند و راحت در چنگ ضربات موج دوم آمریکایی بودند اینجا این سوال مطرح شد، همان سوالات استاری آیا می توانید بدون توان موشکی با آمریکا بجنگید و شکستش دهید؟؟ آیا بدون موشک می توانی اسرائیل را شکست دهی؟؟ آیا تنها با قدرت پهپادی می توانید با امریکا بجنگید؟؟؟ بدون نیروی هوایی همتراز، چگونه می توانید نیروی هوایی آمریکا را عقب برانید؟؟؟ آیا توان تحمل جنگ الکترونیک و ماهواره های امریکایی را دارید؟؟ آیا امنیت مراکز انرژی، آب را می توانید تامین کنید؟؟ و مانع نابودی زیرساخت های خود شوید؟؟ آیا امکان بردن جنگ به خاک امریکا را دارید؟؟؟ و می توانید آمریکا را در خانه شکست دهید؟؟؟ سوالاتی که برای خیلی ها سنگین بود و توهین تلقی میشد ولی بجا بودند و لازمه برای رسیدن به سطحی که در ان اینگونه غرور ملی مان را ترور نکنند --------------------------------------- اتفاقاتی که رخ داد را باید به عنوان یک زنگ خطر و هشدار به خاطر بسپاریم و مانع تکرار چنین شرایطی شویم حادثه هواپیمای اکراینی و جنگ فشار اقتصادی همه و همه کافی هست تا متوجه شویم باید متفاوت فکر کرد این روش نبرد دیگر پاسخگو شرایط نبوده و باید استفاده از دیگر مهره های شطرنج را تمرین کنیم و دشمن را در جایی که انتظار ندارد غافلگیر کنیم بماند که جنگ اقتصادی و رسانه ای هم دو جبهه ای هست که درش درگیریم و سریعا باید در اونجا ها قوی بشیم تقدیم به دوست و برادر عزیز @MR9 که همیشه مشوق متفاوت فکر کردن هست
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا CASC CH-4 Rainbow هواپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) (2014) CASC CH-4 پهپاد اختصاصی رزمی است که مبدا چینی دارد. گفته می شود تشابهات بسیار زیادی بین این پهپاد و MQ-9 ریپر آمریکایی وجود دارد. هردو این پهپاد ها برای ایفای نقش در ماموریت های هجومی با انواع مهمات هدایت دقیق و گشت زنی بالای منطقه هدف برای ساعت های طولانی (CH-4، 14 ساعت مداومت پروازی دارد) ساخته شده اند. بخش دمی رو به بیرون (بدون باله های عمودی)، بال های مستقیم و چرخ های سهگانه ثابت از شباهت های بین CH-4 و MQ-9 است. صنایع چینی در گذشته با کپی کردن محصولات خارجی برای حل مشکلات داخلی مشکلی نداشته اند. CH-4 یک مدل از سری طولانی پهپاد های "CASC "Rainbow است که شامل CH-1، CH-2، CH-3، CH-4 و CH-5 می شود. از این پهپاد 2 نسخه وجود دارد: "CH-4A" برای نقش شناسایی و "CH-4B" برای نقش شناسایی مسلح/حملات کلی. همانند طراحی ریپر، CH-4 بدنه ای کشیده دارد که سامانه های اپتیک، اویونیک، ذخیره سوخت و موتور (موتور یک ملخ 3 پره را در انتهای بدنه در آرایش pusher می گرداند) را در خود جای می دهد. در قسمت چانه یک برآمدگی وجود دارد که مجموعه حسگر ها با قابلیت شامل مادون قرمز، روزانه (با بزرگنمایی) و مسافت سنج لیزری می شود. توانایی حمل موشک های ضد تانک (ATGM) چینی و بمب های پرتابی هدایت دقیق تا وزن 350 کیلومتر را روی 4 تا 6 نقطه سخت زیر بال ها دارد. الجزایر، مصر، اتیوپی، اندونزی، عراق (در مقابل داعش)، اردن، میانمار، پاکستان، عربستان سعودی (در مقابل حوثی ها)، امارات متحده عربی و زامبیا از این پهپاد استفاده می کنند. عربستان خط تولید کامل این سری از پهپاد ها را در اخیار دارد. Ch-4 عراقی مشخصات - سال ورود به خدمت: 2014 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 500 - سازنده: شرکت علم و فناوری هوافضای چین (CASC) (چین) - کشورهای مصرف کننده: الجزایر، مصر، اتیوپی، اندونزی، عراق، اردن، میانمار، پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، زامبیا، چین - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 11 متر - طول بال ها: 20 متر - ارتفاع: 3.8 متر - وزن: 1600 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 4500 کیلوگرم (2900 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور معمولی با قدرت 900 اسب بخار که یک ملخ 3 پره را در آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 350 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 14440 متر - برد: 2750 کیلومتر - تسلیحات: 4 تا 6 نقطه سخت زیر بال ها برای حمل موشک های هدایپ پذیر ضد تانک/هوا به هوا و بمب هاب هدایت دقیق. محموله ماموریتی تا 350 کیلوگرم - نسخه ها: "CH-4 "Rainbow (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهشروع آزمایش ها بر روی Ripsaw M5 توسط ارتش آمریکا براساس تصاویر منتشر شده توسط وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا در ژوئن 2021 ارتش ایالات متحده آمریکا آزمایش هایی را بر روی خودرو رزمی بدون سرنشین Ripsaw M5 انجام داده است. پلتفرم بدون سرنشین Ripsaw M5 ساخته شده توسط صنایع دفاعی Textron یکی از نامزدهای شرکت در برنامه RCV نسخه متوسط است .( برای آشنایی با برنامه RCV که یکی از پلتفرم های برنامه NGCV ارتش آمریکا است بر روی لینک کلیک کنید ). ارتش آمریکا فعلا قصد دارد تا قابلیت های دستگاه رابط انسانی (HID) و فناوری های شناسایی و رزمی را مورد بررسی قرار دهد. انجام آزمایش ها بر روی پلتفرم بدون سرنشین M5 توسط ارتش امریکا پلتفرم بدون سرنشین M5 یکی از طرح های اصلی ارتش آمریکا برای ورود به بحث خودرو های بدون سرنشین با وزن متوسط است
-
1 پسندیده شدهتحلیل سرلشکر خلبان عبدالحسین مینوسپهر در خصوص علت خرید جنگنده های اف-14 به جای اف-15 https://www.aparat.com/v/Mo8JI
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم تایگرهای نیروی هوایی سلطنتی سعودی ( نسخه های RF-5 و E و F ) قابلیت سوخت گیری را داشتند
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. تنها تصاویری که از تایگر های مجهز به لوله سوخت گیری وجود دارد . علت اینکه ادامه پیدا نکرد هم تا جایی دیگران تحلیل کردند ، خطر آن برای کشورهای همسایه نبود ، دلایل فنی داشت.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا CASC CH-3 Rainbow هواپیماپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) (2012) CH-3 نسخه مسلح سری پهپاد های CH-1/CH-2 است. تمام این مدل ها ساخته شرکت علم و فناوری هوافضای چین (CASC) و بخشی از خط تولید پهپاد های "CASC "Rainbow هستند که با CH-1 شروع شد و تا کنون به مدل CH-901 رسیده است. این سری پهپاد ها مشتریانی جهانی دارند و توانایی های تاکتیکی مدرن در میدان نبرد را با هزینه کمتر نسبت به پهپاد های غربی ارائه می دهند. CH-3 در ظاهر بال هایی رو به عقب دارد که در امتداد بدنه ساده آن قرار گرفته اند. در جلوی بدنه اصلی، کانارد هایی برای کنترل و پایداری بیشتر نصب شده اند. بال های اصلی در انتهای خود بالچه هایی عمودی دارند و در زیر هرکدام از آن ها یک نقطه سخت برای حمل و پرتاب موشک های هدایتی وجود دارد. چرخ ها جمع شونده نیستند. موتور در پشت بدنه نصب شده و ملخی 3 پره را در آرایش pusher می چرخاند. از مشخصات این پهپاد می تواند به بال های 8 متری، مداومت 12 ساعته، محموله 80 کیلوگرمی و برد 2400 کیلومتری اشاره کرد. الجزایر، میانمار، نیجریه، پاکستان، عربستان سعودی (خط تولید کل سری ها) و ترکمنستان از خریداران CH-3 هستند. CH-3 نسخه اولیه بود و CH-3A نسخه بعدی آن است که وزن محموله ماموریتی بیشتر (تا 180 کیلوگرم) و مداومتی نصف سری قبل (6 ساعت نسبت 12 ساعت سری قبل) دارد. این مدل به صورت استاندارد از لینک داده ی ماهواره ای استفاده می کند. در اکتبر سال 2015، دولت عراق ویدئویی از پهپاد CASC Rainbow منتشر کرد که در حال عملیات بود. با این ویدئو مشخص شد که عراق پهپاد Rainbow را به خدمت گرفته است و به خرید هایی فراتر از تجهیزات آمریکایی علاقه دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 500 - سازنده: شرکت علم و فناوری هوافضای چین (CASC) (چین) - کشورهای مصرف کننده: الجزایر، میانمار، نیجریه، پاکستان، عربستان، ترکمنستان، چین - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 7 متر - طول بال ها: 8 متر - ارتفاع: 2 متر - حداکثر وزن برخاست: 650 کیلوگرم (80 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور که ملخ 3 پره را در آرایش pusher می گرداند - حداکثر سرعت: 220 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4000 متر - برد: 960 کیلومتر - تسلیحات: 2 نقطه سخت زیر بال ها برای حمل موشک های هدایت پذیر. محموله ماموریتی بین 60 تا 80 کیلوگرم - نسخه ها: "CH-3 "Rainbow (سری پایه)، CH-3A (محموله ماموریتی افزایش یافته، مداومت کمتر) منبع
-
1 پسندیده شدهبا سلام، در یکی از آخرین گفتگوهای کانال جناب حمزه ای میان ایشان و سرتیپ (بازنشسته) خلبان صمد ابراهیمی، نکات کوتاه ولی جالبی درباره سوختگیری جنگنده های اف ۵ نیروی هوایی مطرح شد که بهتر است برای ثبت در انجمن، آنها را ذکر کنیم: ۱- نخستین سوختگیری هوایی جنگنده اف ۵ نیروی هوایی کشورمان توسط استاد خلبان صمد ابراهیمی و با یک فروند جنگنده اف ۵ گونه E انجام شده است. ۲- گزینش گونه E برای اینکار به این دلیل بوده است که شمار جنگنده های گونه F محدود و همگی شدیدا” درگیر آموزش خلبانان جوان بوده اند. به بیان دیگر با گزینش گونه E درصورت شکست پروژه و از دست رفتن هواپیما، موجودی آموزشی نیروی هوایی آسیبی نمی دیده است. ۳- گزینش جناب ابراهیمی به این دلیل بوده است که ایشان همزمان استاد خلبان تامکت بوده اند و هر دو جنگنده از سامانه سوختگیری مشابهی استفاده می کنند (برخلاف فانتوم) ۴- پس از موفقیت این پروژه، یک فروند گونه F نیز به این سامانه سوختگیری مجهز و دو تن از خلبانان این نیرو جنابان زعیم (زنده یاد) و کهنوی پس از کسب تجربه از جناب ابراهیمی، دیگر خلبانان نیرو را برای اینکار آموزش می دادند. ۵- بر خلاف باور عمومی، سوختگیری هوایی با اف ۵ آسانتر، پایدارتر، و مطمئن تراز اف ۱۴ است که دلایل آنرا جناب ابراهیمی چنین بر شمردند: ۱-۵- کوچکتر بودن دماغه اف ۵ و در نتیجه عدم ایجاد گردابه های بزرگ هوایی در اطراف دماغه هواپیما که موجب حرکت و ناپایداری سبد (basket) سوختگیری می شوند. گویا بروز این گردابه ها و جابجایی پیوسته سبد سوختگیری یک چالش برای سوختگیری تامکت ها است. ۲-۵- جنگنده اف ۵ از پیشرانه توربوجت با زمان واکنش کمتری به فرامین خلبان برای انجام تنظیمات شرایط پرواز حین سوختگیری استفاده می کند. به فرموده این دو خلبان اف ۱۴، گویا پیشرانه های توربوفن زمان واکنش بیشتری نسبت به پیشرانه های توربوجت دارند. ۳-۵- پایداری جنگنده اف ۵ زیر تانکر ۷۰۷ بهتر از تامکت است به گونه ای که به گفته جناب ابراهیمی، خلبان نیازی ندارند یک دست خود را (بر خلاف تامکت) همواره روی دسته تراتل پیشرانه نگهدارد. ۶- با توجه به کوچک بودن و چابکتر بودن اف ۵؛ افزایش برد این جنگنده خطر بزرگی برای کشورهای اطراف ایران بوده و به دلیل فشارهای سیاسی و امنیتی از خارج، پروژه متوقف شده است.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا ممکن است چکمیت، جنگنده جدید سوخو، نام Su-75 را نداشته باشد جنگنده حمله سبک جدید روسیه، checkmate، که در نمایشگاه MAKS 2021 رونمایی شد با اینکه شماره 75 روی آن حک شده بود اما ممکن است Su-75 نامیده نشود. در رسانه های غربی گمانه زنی ها مبنی بر اینکه Checkmate در واقع Su-75 است ، بسیار گسترده است. با این حال، منابع آگاه به Defenseworld.net گفتند که عدد "75" روی بدنه هواپیما ، همان طور که در هواپیما های دیگر روسی مشاهده شده، نام تحت توسعه نمونه های اولیه است. این منبع گفت: "اگر عدد 75 روی کناره های این جت جدید نام اصلی آن باشد، United Aircraft Corporation (UAC) آن را با نام واقعی که Su-75 باشد صدا می زد. عدد 75 می تواند به این معنی باشد که این یک نمونه اولیه است نه مدل یا ماکت." برای مثال، هنگامی که اولین هواپیمای جنگنده پنهانکار در MAKS 2011 در روسیه رونمایی شد، بر روی بدنه جلوی آن شماره 52 و رویدم آن عدد 075 نوشته شده بود. این هواپیما سپس PAK-FA (دورنمای هواپیمای جنگنده هوانوردی خط مقدم) نامیده گرفت که بعدا به T-50 تبدیل شد. نمونه اولیه های بعدی T-50 با عدد هایی مانند 53، 54 و 55 نمایش داده شدند که در سال 2017 به Su-57 تبدیل شد. جنگنده حمله سبک (LTS) چکمیت، همانند PAK-FA، ممکن است نامی باشد که در طول فاز توسعه به آن داده شده است. این موضوع با سیستم نامگذاری Su-XX سوخو نیز همخوانی دارد. جالب توجه است، به گفته مقامات UAS، نام Su-57 از جمع کردن 35 و 22 (F-35 و F-22 ایالات متحده) به وجود آمده که نشان می دهد این هواپیما از توانایی های هردو جت پیشرو آمریکایی برخوردار است. این منبع گفت: "همانطور که UAC بیان کرده، LTS Checkmate با جنگنده پنهان کار تک موتوره و یک سوم هزینه نمونه آمریکایی به دنبال بازار F-35 است، و نام آن می تواند بیشتر از Su-57 به F-35 نزدیک باشد. از آنجایی که این هواپیما کوچکتر و سبکتر از Su-57 است، چکمیت می تواند عدد کمتری از 57 داشته باشد." ایالات متحده، ابتدا F-16 V ارتقا یافته با سازه ای متعلق به دهه 1960 را به کشور هایی در آسیا و خاورمیانه می فروشد تا امکان خرید F-35 برای آنها فراهم شود. اندونزی یکی از این کشور هاست که به دنبال خرید F-35 بود اما متوجه شد که اگر می خواهد درخواست F-35 در نظر گرفته شود باید اول F-16 را سفارش دهد. روسیه به دنبال این چنین بازاری است که نیاز و دلیل خرید F-35 را دارد اما واشنگتن به دلایل مختلف راضی به فروش نیست. منبع
-
1 پسندیده شدهسراب رقابت نافرجام سنگین وزن ها !!!!! تلاش نافرجام داسوآوییشن برای رقابت با جتهای اف-15 ایگل آمریکایی ! با ظهور جتهای رزمی نسل چهارم ، این مساله برای کشورهای پیشگام در توسعه فناوری این هواگردها پدید آمد که بدلیل افزایش هزینه های طراحی و عملیاتی نمودن این نسل ، می بایست به منظور بهینه ساختن قابلیتهای نظامی در حوزه هوایی ، جنگنده هایی در محدوده وزنی متفاوت را طراحی و در اختیار گرفت . با توجه به این مساله ، در حالی که نیروی هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده به ترتیب با در اختیار گرفتن جنگنده های اف-14 و اف-15 به برتری هوایی ایجاد شده بر فراز میدان نبرد اطمینان داشتند ، اما پیچیدگی بیش از حد و قیمتهای نجومی که خطرپذیری کاهش توان رزمی ، وقتی که پدافند حریف موفق میشد این برتری را تا حدودی کم رنگ کند ، باعث گردید تا تعداد تولید شده از این هواگردها در محدوده مشخصی باقی بماند و متقابلاً اکثریت قریب به اتفاق مشتریان نیز از خرید چنین سخت افزارهای نسبت به تهیه آنها ابراز تردید نمایند . در نتیجه ، شرکتهای هواپیماسازی نظامی در غرب برای جبران خلاء ایجاد شده ، رو به طراحی و تولید انبوه جنگنده های سبک وزن و ارزان تر و بطور طبیعی کم توان تری نظیر اف-18 و اف-16 (به ترتیب برای نیروی دریایی و هوایی ) آورده و بطور طبیعی همتایانشان در شرق نیز برای متوازن کردن توان رزمی ، جنگنده های سری سوخو-27 را برای مقابله با ناوگان ایگل ها و جتهای سبکتر میگ-29 را برای رویارویی با ناوگان هورنتها و فالکن های غربی توسعه دادند . درواقع بخش قابل توجهی از تولید کنندگان هواپیما در دو سوی جنگ جبهه جنگ سرد ، محصولات خود را به یک نوع از جتهای رزمی سبک محدود نمودند ، به این دلیل که حرکت بسوی طراحی های سنگین تر به تنهایی برای آنها صرفه اقتصادی پیدا نمی نمود . در این حوزه کشورهایی نظیر تایوان ، هند ، سوئد و محصولات اروپایی نمونه های برجسته ای بشمار می آیند . با شروع قرن جدید نیز ارتش چین از ماه های ابتدای سال 2000 میلادی تلاش نمود تا حداقل دو جنگنده مکمل هم با مقیاسهای وزنی متفاوتی را وارد میدان نبرد کند ،اما این امر تا مدرنیزه نمودن بخش صنعت هوایی و گسترش توانمندهای اقتصادی به طول انجامید . راست : میراژ-2000 چپ : نمونه اولیه میراژ 4000 با این وجود ، فرانسه ، علیرغم اندازه کوچک بخش صنعت هوانوردی و همچنین حجم کوچک اقتصادی خود ، در طول جنگ سرد ، براین تلاش متمرکز بود تا در کنار دو ابرقدرت موجود ، بتواند نمونه های مختلفی از جتهای رزمی را طراحی و بصورت عملیاتی ، بخدمت گیرد .اما بر خلاف روند حرکتی ایالت متحده ، که در ابتدا یکسری نمونه از جتهای رزمی بسیار پیشرفته را تولید نمود و سپس بسمت طراحی نسخه های سبکتر رفت ، فرانسوی ها ابتدا بر روی تولید یک جنگنده سبک تک پیشرانه سرمایه گذاری کرده و پس از آن تصیم گرفتند تا بسمت تولید یک جنگنده سنگین بروند . بدین ترتیب ، نیروی هوایی ارتش فرانسه پس از مدتها کش و قوس ، جنگنده چند ماموریته برتری هوایی میراژ 2000 را بعنوان روگرفتی اروپایی از جنکنده اف-16 طراحی و بخدمت گرفت که در حوزه قابلیتهای رزمی ، کمی از نسخه آمریکایی پایین تر بود . ضمن اینکه نیاز به تعمیر و نگهداری بیشتری داشت ، در حالی که در حوزه توانمندی های رزم هوا به هوا به هیچ عنوان با اف-16 قابل مقایسه نبود و تنها پس از تطبیق موشکهای هوا به هوای جدید توانست تا حدودی با نسخه آمریکایی خودش قیاس شود . در حوزه پیشرانش نیز صنعت هوانوردی فرانسه هرگز موفق نشد تا موتوری شبیه به پیشرانه اف-110 آمریکایی تولید کند ، در نتیجه موتور ام-53 میراژ-2000 چیزی در حدود 28 درصد نیروی کمتری تولید می نمود که این مساله نقطه ضعف قابل توجهی بشمار می رفت . علاوه براین ، عدم توانایی فرانسه در تولید انبوه این جنگنده به همراه افزایش هزینه های مستمر خط تولید بدام معنا بود که میراژ 2000 با وجود توانمندی های کمتر از اف-16 ، بلحاظ قیمت گران تر از نسخه آمریکایی خواهد شد. با این وجود ، میراژ2000 در زمان خود یکی از جتهای توانایی ناتو بشمار می آمد و با توجه به سال ورود بخدمت اش ( 1984) در میان جنگنده های عملیاتی که همگی از نسل دوم جتهای رزمی بودند ، یک سرو گردن بالاتر قرار داشت . در آن زمان و پس از ورود بخدمت میراژ 2000 و بررسی نقاط قوت و ضعف آن در برابر همتایان آمریکایی و روسی ، بخصوص اف-15 و سوخو-27 ، شرکت هواپیماسازی داسو تصمیم گرفت ، همان کاری که شرکت لاکهید با اف-16 انجام داد ، یعنی ترکیب همان فناوری توسعه داده شده در یک هواگرد جدید سنگین و با کارایی بالاتر دو موتوره ، را این بار در اروپا تکرار کند . در نتیجه جنگنده چند ماموریسته میراژ 4000 بعنوان یک نسخه دو موتوره و سنگین تر از میراژ 2000 متولد شد که از همان پیشرانه های ام-53 ولی با ترکیب دو تایی استفاده می نمود ، با این تفاوت که سریع تر از میراژ 2000 بود ، ارتفاع پروازی بالاتری داشت ، برد رزمی افزون تری را به نمایش می گذاشت و در نهایت از حسگرهای پیشرفته تری بهره می برد . با توجه به اینکه تصور میشد این جنگنده می تواند بازار خوبی را در اختیار بگیرد ، شرکت داسو به تنهایی تمامی هزینه های لازم را متقبل شد و امیدوار بود که حداقل در خاورمیانه فروش خوبی را برای این شرکت به ارمغان آورد . این انتظار برای فروش خوب نزد مدیران داسو از آنجایی نشات می گرفت که ایالات متحده محدودیتهای صادراتی قابل توجهی را برای فروش جتهای اف-14 و اف-15 بویژه به مقصد کشورهای عربی اعمال می نمود ( بدلیل نفوذ لابی های اسراییل ) و این بدان معنا بود که مشتریان محصولات غربی در منطقه براحتی برای خرید بسمت فرانسه متمایل می شدند ، حتی اگر با نمونه های آمریکایی قابل رقابت نباشد . محصول جدید شرک داسو برای غلبه بر محدویتهای وزنی بصورت گسترده ای از مواد مرکب استفاده می نمود که ضمن کاهش وزن ، استحکام سازه را تا حد زیادی افزایش می داد که این در مورد ، مشکل جنگنده های میراژ که به گفته برخی کاربرانش ، پس از چند سال ترک های خطرناکی بر روی سازه ایجاد می گردید تا جایی موجبات زمین گیر شده هواپیما را فراهم می ساخت ، تا حدودی حل شده بود . پیشرانه اسنکما ام-53 پی-2 استفاده از پیشرانه هایی ام-53 در کنار کاهش وزن هواپیما ، باعث شد تا پیکربندی جدید فرانسوی به شکل قابل ملاحضه ای از قابلیت مانور بیشتری برخوردار گردد و نسبت رانش به وزن آن در مقایسه با میراژ2000 بیشتر شود . بدین ترتیب ، نخستین نمونه میراژ 4000 در 9 مارس 1979 به پرواز در آمد و در تستهای صورت گرفت ، به سرعت 2 ماخ نیز دست یافت هر چند این عدد هنوز از سوخو-27 و اف-15 کمتر بود . ولی براساس یکسری عوامل این جنگنده هرگز خط تولید انبوه را تجربه ننمود . در این مورد تحلیل های بسیاری وجود دارد ، اما به نظر می رسد نیروی هوایی فرانسه بدلیل هزینه های بالای عملیاتی تعداد محدودی را قرار بود سفارش دهد و این بدان معنا بود که ادامه تولید این جنگنده کاملا به سفارش خارجی اتکاء داشت . از یکسو ایران و عربستان سعودی از مشتریان بالقوه این جنگنده بشمارمی آمدند ( دقت کنید در دهه هفتاد میلادی .م ) ولی به محض اینکه یک نمونه با قابلیتهای بالاتر از سوی ایالات متحده پیشنهاد شد ، احتمال امضاء این معامله بسرعت از میان رفت . بدین ترتیب ، ایران برای خرید جنگنده های اف-14 اقدام نمود که بدلیل اینکه برد موشکهای فرانسوی هنوز به برد مهمات اصلی این جنگنده نرسیده اند و علاوه براین قابلیت حسگرهای نصب شده بر روی اف-14 فراتر از میراژ4000 بود ، جنگنده آمریکایی را به انتخابی معقول تبدیل مینمود . از سویی دیگر ، پس از تقاضای عربستان برای خرید جنگنده ، نسخه ای از اف-15 به این کشور پیشنهاد گردید که بتواند خلاء ناشی از خروج بریتانیا از منطقه و افزایش تهدیدهای منطقه ای را جبران نماید . علاوه براین ، ارتش سعودی سابقه قابل توجهی درخرید تسلیحات فرانسوی نداشت که به این دلایل و مزیتهای قابل توجه اف-15 ، آن را به گزینه مناسبتری نسبت به میراژ 4000 تبدیل می نمود . اما واقعیت میدانی آن بود که اف-15 مدتها پیش از میراژ4000 عملیاتی شده بود و فناوری های مورد استفاده در آن ، به تقریب تستهای رزمی را با موفقیت طی نموده بود در نتیجه پس از ناکامی میراژ4000 ، این برنامه بسرعت متوقف گردید و بعدها ناوگان میراژ 2000 نیروی هوایی فرانسه با یک جنگنده جدیدتر میان وزن که با جتهای F-18C و میگ-29 ام قابل مقایسه می بود جایگزین گردید . اما خبرها حاکی از آن است که کشورهای اروپایی برای بخدمت گرفتن یک جنگنده سنگین نسل ششم تلاش هایی را در دستور کارقرار داده اند که در این میان ، همکاری مشترک آلمان و فرانسه ، محتمل تر از سایر برنامه ها به نظر می رسد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا برخورد صاعقه به 2 فروند F-35B آسیب زد 2 جنگنده F-35B سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده در سفر خود به ژاپن پس از برخورد صاعقه به شدت آسیب دیدند. جت ها متعلق به ایستگاه هوایی سپاه تفنگداران دریایی (MCAS) Iwakuni ژاپن بودند. Marine Corps Times در اینباره گزارش داد: "برخورد صاعقه به اندازه ای به جت ها آسیب زد که هر دو اتفاق در کلاس حادثه سطح A دسته بندی می شوند. هواپیماها توانستند بدون خطر فرود بیایند و هیچ کدام از نیرو ها در این حادثه آسیب ندیدند." حوادث سطح A، حوادثی اند که باعث مرگ، ناتوانی دائمی یا خسارتی بیش از 2.5 میلیون دلار شوند. سروان Marco A. Valenzuela، سخنگوی گروه هوایی 12 تفنگداران دریایی، در ایمیلی به Marine Corps Times گفت: "پس از انجام اقدامات استاندارد گزارش دهی و ارزیابی، به دلیل هزینه های پیش بینی شده ترمیم بیش از 2.5 میلیون دلار، حادثه مربوط به آب و هوا به عنوان حادثه سطح A تعیین شد." F-35B Valenzuela اضافه کرد: "عملیات ایمن هواپیماها و آمادگی اسکادران های ما برای پشتیبانی مداوم از متحدان، شرکا و نیرو های مشترک ما در منطقه ضروری است." در ژوئن سال 2020، لاکهید مارتین پس از مشاهده خرابی در یکی از سامانه ها (سامانه تولید گاز بی اثر (OBIGGS) که برای محافظت از صاعقه استفاده می شود) اعلام کرد که نسخه F-35A نمی تواند در رعد و برق پرواز کند. این سامانه هوای غنی از نیتروژن را به مخزن سوخت پمپ می کند تا آن را بی اثر کند. بدون این سامانه، احتمال دارد جت در اثر برخورد آذرخش منفجر شود. منبع
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «حذف افراد خود و تسویه حساب های درون تشکیلاتی» اختصاص داد. علی زرکش یزدی فرجام یک بی فرجام (بخش اول) علی زرکش یزدی (۱۳۲۸/مشهد - ۱۳۶۷ قصر شیرین) از اعضای سازمان مجاهدین خلق [منافقین] بود. وی دانش آموختهٔ مهندسی عمران دانشگاه تهران بود. وی در زندان شاه به کادر مرکزی سازمان راه یافت. در خرداد ۵۹ با مهین رضائی ، خواهر رضاییها، (احمد رضائی، مهدی رضائی و رضا رضائی) ازدواج کرد. بعد از کشته شدن موسی خیابانی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، فرماندهی نظامی سازمان در داخل ایران را عهدهدار شد. در سال ۶۱ با شدت گرفتن درگیری مجاهدین با نظام، به فرانسه رفت. در آنجا مدتی قائممقام مسعودرجوی و عملا نفر دوم سازمان بود، اما به دلیل مخالفت با انقلاب ایدئولوژیک رجوی، پس از چندی مغضوب گردیده و توسط رجوی به اعدام محکوم گردید. وی و همسرش در عملیات مرصاد (فروغ جاویدان) کشته شدند؛ جمهوری اسلامی و همچنین اعضای قدیمی جدا شده از سازمان، کشتن وی را در آن عملیات به خود نیروهای سازمان مجاهدین خلق نسبت دادهاند. سعید شاهسوندی عضو سابق کمیته مرکزی سازمان مجاهدین تائید میکند که وی در فرانسه توسط مسعود رجوی در چند نوبت دادگاهی به اعدام محکوم شده بوده و مدتی را هم در پایگاه نظامی مجاهدین در عراق زندانی بوده است. برخی داستان مرگ علی زرکش را به قتل مجید شریف واقفی به دستور تقی شهرام تشبیه کردهاند. [ویکی پدیا] نامه علی زرکش به همسرش مهین رضائی (سمتر است) همسر علی زرکش (و خواهر زن موسی خیابانی) پیش از کشته شدن در عملیات مرصاد طبق گفته سپاه پاسداران ، علی زرکش در تیرماه ۶۷ (قبل از عملیات) نامهای به همسرش نوشته که حاکی از اختلافات وی با مسعود رجوی است. مسعود رجوی و سازمانش وجود این نامه را تکذیب کردند، اما جمهوری اسلامی می گوید که این نامه بعد از کشته شدن علی زرکش و همسرش در عملیات مرصاد بین وسایل شخصی آنها، کشف شده است. و در همان سال آنرا منتشر کرد. متن نامه: [ویکی پدیا] اما به راستی علی زرکش که بود؟ علی زرکش يزدی در سال 1328 در شهر مشهد متولد شد. در سال 1348 به دانشکده فنی دانشگاه تهران راه يافت . وی توسط مهدی افتخاری و محمد مفيدی معرفی و به عضويت سازمان پذيرفته شد . سبحانی اما معتقد است که زرکش توسط کاظم ذوالانوار عضوگيری شد. (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص 252) . در بيوگرافی رسمی سازمان پس از انقلاب نيز گفته شده که در زندان ، کاظم ذوالانوار موضع سازمانی زرکش را ارتقا داد. (نشريه مجاهد/ش 147 /ص 4) در سال 1351 به علت فعاليت های دانشجويی و ارتباط با بعضی افراد سازمان بازداشت و به ده سال حبس محکوم گردید. وی در زندان شاه ، عضو کادر مرکزی سازمان و در کنار رجوی و خيابانی نفر سوم سازمان بود. (نشريه مجاهد/ش 147/ص4) به نوشته نشريه مجاهد ، زرکش «پايه گذار و نخستين مسئول و سردبير نشريه مجاهد» ، «مسئول کل انتشارات و تبليغات» ، «مسئول تشکيلات کل سازمان» ، ... و «کادر مرکزی غير علنی» بود که تنها در يک مناظره تلويزيونی با شهيد بهشتی به عنوان عضو سازمان معرفی شد. چهره و قيافه علی زرکش برای بسياری از اعضای سازمان هم ناشناخته بود و تنها افرادی که به ستاد انزلی (ساختان پايگاه اصلی و علنی سازمان در خيابان انزلی منشعب از خيابان طالقانی، پس از انقلاب) در تهران تردد داشتند، چهره وی را از نزديک ديده بودند. ضمن اين که در فاز سياسی (1357 - 1360) و همچنين بعد از شروع يک مناظره تلويزيونی بدون اعلام موقعيت تشکيلاتی اش ، به نمايندگی از سازمان شرکت کرد ، ولی به جز آن تک مورد ، اسم و تصوير او در جايی نيامد . (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص262) در خرداد 59 با مهين رضايی ازدواج کرد. در برپايی شورش مسلحانه 30 خرداد سال 1360 نقش فعالی ايفا نمود. بعد از کشته شدن موسی خيابانی در 19 بهمن 60 ، وی به سمت قائم مقام مسئول اول سازمان و فرمانده سياسی - نظامی آن منصوب شد (نشريه مجاهد/ش 147/ص 21 - 22) و مسئوليت ترورهای سازمان را تا خروج از کشور در سال 64 عهده دار بود . وي در سال 1364 به پاريس احضار و در دادگاه ويژه ای به مدت يک ساعت محاکمه و به اعدام محکوم می گردد و سپس به بغداد انتقال داده می شود و در همانجا زندانی می شود . در مورد محاکمه و عزل علی زرکش ، هادی شمس حائری می نويسد : نکته ای که در اينجا قابل ذکر است اين است که محاکمه و زندانی شدن علی زرکش ابتدا در فرانسه صورت گرفت و او مدتی در محل اقامت رجوی در پاريس زندانی بود و سپس به زندان عراق منتقل شد. زرکش می توانست هنگام انتقال به عراق از دست مأمورين بگريزد و خود را به پليس فرانسه معرفی کند، اما وی با قبول محکوميت خود و آمادگی برای رفتن به عراق مهر تأييدی بر انحرافات سازمان نهاد . زيرا کسی که درون سيستمی پرورش يافته باشد که خود يکی از مهره های سازنده آن است و در تکوين انحرافات سازمان پا به پای رجوی سهيم بوده ، نمی تواند دارای ابتکار و استقلال رأی باشد و خود نيز تبديل به مهره ای بی اراده می گردد. بدين جهت او نتوانست در مقابل اين انحراف بايستد . سعيد شاهسوندی در رابطه با محکوميت زرکش می نويسد : يکي از وابستگان سازمان در اروپا در کتابی که آذر ماه 84 نوشته است و به تحليل انقلاب ايدئولوژيک [از منظر مقبول سازمان] اختصاص دارد، درباره ماجرای زرکش چنين می نويسد : در ادامه متن فوق ، نويسنده حسن مهرابی و محمد حياتی را در کنار جايگاه علی زرکش قرار داده است که خلع رده می شوند. اولی کناره گيری می کند و دومی هنوز در سازمان است. روشن است که بر خلاف نظر نيابتی اهميت زرکش قابل مقايسه با ديگران نبوده و بجز مسعود رجوی از همه کادرهای سازمان بالاتر و مهم تر بوده است علی زرکش که تا مقطع انقلاب ايدئولوژيک مجاهدين و متعاقب آن انحلال دفتر سياسی و کميته مرکزی مجاهدين، جانشين مسئول اول سازمان و فرماندهی [نیروهای] داخل [کشور] مجاهدين را بر عهده داشت، مسئول شکست های استراتژيک گذشته و انتقال نادرست خطوط رهبری به تشکيلات قلمداد شده و خلع رده می شود. بعد هم بدون سر و صدا به قرارگاه بديع زادگان [درون پادگان اشرف] که محل اقامت رهبری سازمان بود منتقل می شود . ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در مجموعه پست های بعدی ، به معرفی بخش های دیگری از زندگی و مرگ علی زرکش خواهیم پرداخت. .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهنمایش پروازی سوخو-57 فلون در نمایشگاه دوسالانه ماکس 2021 روسیه https://www.aparat.com/v/AXaRV
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Boeing Phantom Works ATS (Airpower Teaming System) Loyal Wingman (2030) برای دهه ها، برنامه ریزان جنگ آسمان هایی را تصور می کردند در آن پهپاد ها دوش به دوش جنگنده های سرنشین دار پرواز می کنند. بوئینگ با کمک دولت و صنایع محلی استرالیا، Airpower Teaming System" (ATS)" را رونمایی کرد، پهپادی ماژولار که برای ارائه راهکاری کم هزینه و بدون سرنشین برای هم پیمانان آمریکایی و استرالیایی ساخته شده است. ATS در ترکیب با محصولات نسل فعلی بوئینگ مثل جنگنده دریایی چند منظوره "Super Hornet" و گشت دریایی P-8 "پوسایدن" فعالیت می کند. این پهپاد، که توسعه آن توسط بخش Phantom Works International بوئینگ رهبری می شود، اولین بار درنمایشگاه هوایی Avalon استرالیا در فوریه 2019 رونمایی شد. اثبات فناوری آن در "برنامه توسعه پیشرفته Loyal Wingman" یا LWADP دنبال می شود و هدف نهایی پروژه، تولید هواپیمایی قادر به مسیریابی تماما خودکار با کمک هوش مصنوعی و انجام عملیات با هواپیما های سرنشین دار یا به تنهایی در صورت نیاز است. ساخت ATS با کمک منابع مالی دولت استرالیا (حدود 30 میلیون دلار آمریکا در مدت 4 سال)، پشتیبانی مستقیم نیروی هوایی سلطنتی استرالیا (RAAF) و محصولات هوایی صنایع استرالیایی (مثل BAe Systems استرالیا) امکانپذیر شد. مشارکت طرف های خارجی، دسترسی و خریداری آن را برای احزاب خارجی فراهم می کند، مانند دیگر پروژه های خارجی بوئینگ مثل برنامه "Wedgetail" (در خدمت کره جنوبی و ترکیه). همچنین این برنامه به تکامل صنایع دفاعی بومی استرالیا کمک می کند تا به رشد و بلوغ برسد و برای نیاز های آینده خوداتکایی آماده شود. طراحی نهایی ATS از یک موتور توربوفن سبک استفاده می کند که نوع، مدل و قدرت آن نامشخص است اما طبق گزارش ها 10845 نیوتن متر رانش تولید می کند. پیشبینی می شود برد آن 3700 کیلومتر باشد و به طور یکسان توانایی عملیات بالای زمین یا دریا را داشته باشد. ظاهر فعلی این پهپاد (که اکثرا در استرالیا مهندسی شده است) نمایانگر بخش دماغه طویل، ورودی های هوای کناری برای تنفس تک موتور نصب شده، بال های اصلی نصب شده در قسمت شانه و واحد دم V شکل (بدون هیچ باله دمی) است. بال های اصلی لبه جلویی غیر شکسته و رو به عقبی دارند، لبه پشتی ترکیبی آن هم رو به جلو (پنل داخلی) و هم رو به عقب (پنل خارجی) است. لبه های چین دار بدنه، قابلیت پنهانکاری آن را نشان می دهد. از بخش زیرین 3 تایی (جمع شونده) برای حرکت روی زمین استفاده می شود. ATS در حال حاضر حدود 12 متر طول دارد اما از دیگر ابعاد آن اطلاعاتی در دسترس نیست. در داخل، محموله ماموریتی ATS شامل جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) توسط یک سامانه ماژولار تعبیه شده است تا متناسب با هر سورتی، تجهیزات را به سرعت تعویض کنند. توانایی جنگ الکترونیک ATS ارزش این پهپاد را در میدان نبرد افزایش می دهد. در صورت تکامل این برنامه، ATS راه گشای دوران جدیدی از جنگ های بدون سرنشین خواهد بود، قدمی در راستای دستیابی به میدان نبردی که شامل هوش مصنوعی و جنگیدن هواپیما های بدون سرنشین در کنار اربابان انسانی خود است. در نهایت میدان های نبرد تماما تحت سلطه بدون سرنشین ها خواهند بود و انسان ها از این معادله حذف خواهند شد. در فوریه سال 2020، بخش اساسی بدنه ATS توسط بوئینگ استرالیا ساخته شد. در ماه آپریل، روشن شدن ATS، نقطه عطفی برای این برنامه مشترک بین ایالات متحده و استرالیا بود. در ماه می، اعلام شد که ATS در پنجم می سال 2020 توسط بوئینگ رونمایی خواهد شد. در ماه سپتامبر، برای اولین بار موتور آن روشن شد. در ماه اکتبر، بوئینگ استرالیا اولین آزمایش تاکسی آن را در انجام داد. ATS برای اولین بار در یکم مارس 2021 پرواز کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2030 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: بوئینگ، بوئینگ استرالیا (ایالات متحده) - Phantom Works International، BAe Systems (استرالیا) - کشورهای مصرف کننده: استرالیا (احتمالی)، ایالات متحده (احتمالی) - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 11.58 متر – قوای محرکه: 1 موتور توربوفن با نوع، مدل و رانش نامشخص - برد: 3705 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. آرایش ماموریتی از تجهیزات مخصوص نقش جاسوسی-نظارت-شناسایی با روش ماژولار تشکیل شده است - نسخه ها: ATS (Airpower Teaming System) (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهبسم ا... تفکیک تاپیک گالری بالگردهای ترابری هوانیروز ( 20 تیر سال 1400 خورشیدی )
-
1 پسندیده شدهچشمان دریایی اژدهای سرخ شروع پروازهای آزمایشی رادار پرنده KJ-600 با عملیاتی شدن نخستین ابر حامل چینی اگر چه نخستین هواگرد هشدار دهنده زودهنگای هوابرد (AWACS) دریاپایه توسط ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت ، اما بزودی دومین هواگرد تخصصی از این نوع که خارج از دو بلوک پیشگام هواپیما سازی ( ایالات متحده / روسیه ) طراحی و بکار گرفته خواهد شد ، پرنده KJ-600 است که هم اکنون دوره برنامه ریزی های لازم برای آزمایشهای بیشتر جهت بخدمت گیری در نیروی دریایی ارتش آزادیبخش چین پشت سر می گذارد . بنابر اعتقاد بر ناظران نظامی ، این هواگرد یک روگرفت مستقیم از رادار هشدادهنده E-2 هاوک آی نیروی دریایی ارتش ایالات متحده است که برای ایفای نقش هشدار زودهنگام بر روی 11 فروند از حامل های هواپیمابر عملیاتی این کشور و همچنین حامل هواپیمابر کوچکتر نیروی دریایی فرانسه مستقر و عملیاتی است . فلسفه طراحی این دوهواگرد از ابتدا بر غیر مسلح بودن بنا گذاشته شده ، اما سامانه های الکترونیک ، راداری ، جنگ الکترونیک ، ارتباط داده ای تخصصی که بدانها اختصاص داده میشود، به گونه ای است که به حامل های هواپیمابر ، امکان دسترسی به یک آگاهی موقعیتی بی نظیری را می دهد تا با سرعت و دقت هر چه تمام تر ، تهدیدات را کشف و شناسایی نمایند . علاوه براین ، چنین هواگردهایی ، قابلیت هدایت موشکهای هوا به هوای دوربرد را با استفاده از حسگرهای قدرتمند خود به اسکادران های مستقر بر روی حامل های هواپیمابر خواهند داد . با این حال ، kj-600 تنها یک نمونه از چند هواگرد جدیدی است که در کنار پرنده های بدون سرنشین پنهانکار در آینده به نیروی هوایی و دریایی چین ملحق میشوند ، چرا که به گفته منابع آگاه ، پکن درصدد است تا نسخه تخصصی از جتهای جی-15 را که برای ایفای نقش های خاص مدرنیزه شده است را بر روی ابر حامل خود بکار گیرد . بدین ترتیب ، با ورود این رادار پرنده به خدمت و عملیاتی شدن سامانه مغناطیسی پرتاب هواگردها از روی ناوهواپیمابر ( منجنیق ) تایپ 002 ، چین به دومین کشوری مبدل میشود که به مانند شناورهای کلاس جرالد فورد از این فناوری استفاده می نماید . با این وصف ، گفته میشود که حامل های آینده نیروی دریایی چین ، یعنی تایپ 003 با سامانه رانش هسته ای نیز به این فناوری مجهز خواهد شد تا نه تنها بتواند تعداد بیشتری kj-600 را حمل کند ، بلکه قابلیت به دریا بردن جنگنده ای سنگین تری را در اختیار داشته باشد ( که به معنای حمل سوخت و مهمات بیشتر و به تبع آن برد بیشتر برای هواگردهای رزمی چینی است ) . علاوه براین ، عملیاتی شدن kj-600 مزیت های قابل توجهی را به نیروی دریایی ارتش چین ، در مقایسه با شناورهای مشابه خود یعنی کلاس الیزابت بریتانیایی ، کوزنتسف روسی و ویکرامادیتا هندی ارائه می کند . تمامی این شناورها ، سکوهای ارزان قیمت حامل بالگردهای مجهز به رادار هستند که بردکمتر و حسگرهای ضعیف تری را حمل می کنند و قابلیت ایجاد آگاهی موقعیتی کافی را در محیط پرخطر فعلی نخواهند داشت . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1-بن پایه 2- خبرمرتبط -- کوسه های الکتریکی برای اژدهای دریایی رونمایی از جتهای ویژه جنگ الکترونیک &J-15D/J-17 3- به این نکته دقت کنید ... 4- سرنوشت رادار هشدار دهنده زودهنگام بومی ایران ( روی پیکربندی ایران -140 ) به کجا انجامید ؟!!!
-
1 پسندیده شدهبسم ا... حالا شاید یک مقداری نامتعارف باشد این نظر ، ولی تئوری نوعثمانی گری ، فقط بحث رویه ماجراست ، این دو تا نقشه را با هم مقایسه کنید ، سمت چپ ، گسترش ناتو هست از 1949 تا 1990 بعد یک دفعه از 1999 تا 2009 حالا این نقشه را به ذهن بسپارید و ان را با نقشه سمت راست مقایسه کنید ، محدوده ضد دسترسی / تحدید منطقه ای روسها از دریای شمال تا مدیترانه کاملا یک صحنه نبرد را می بینید که چنگال ناتو از سه محور دارد روسها را در برمی گیرد ، از شمال ، مرکز و جنوب درشمال جمهوری های سابق بالتیک ، در غرب ، اوکراین و بلاروس و لهستان و در جنوب هم که مشخص هست ، آذربایجان و گرجستان در این موقعیت خاص در محور جنوبی روسیه متمرکز شده ، ( قبل از این در محور غربی ، اوکراین و در همین هفته های اخیر در بلاروس داشته جلو می رفته ) حالا یک ناظر از بالا وقتی به صحنه نگاه می کند ، صحنه دراماتیک پیشروی ناتو به سمت شرق را می تواند ببیند ترکیه در اینجا نقش تسهیل کننده روند را بدون اینکه نیازی به مداخله مستقیم کشورهای اصلی ناتو ( ایالات متحده ، آلمان ، بریتانیا ، فرانسه و ... ) باشد ، ایفا می کند
-
1 پسندیده شدهبا توجه به گفته سایت sipri بخش ثبت معامله های نظامی، چین فقط دو نوع خودروی زرهی تایپ 63 را به عراق صادر کرده است. اما مستندات تصویری نشان میدهد چین یک مدل دیگر از نفربرهای تایپ 63 مدل WZ750 آمبولانس زرهی را نیز در اختیار عراق قرار داد بوده است. پس این مطلب اصلاح میشود و عراق به جای دو مدل، سه مدل از نفربرهای تایپ 63 شامل نفربر زرهی، خودرو فرماندهی و آمبولانس زرهی را در اختیار داشته است. ستون زرهی ارتش عراق از جلو به عقب : خودرو رزمی شناسایی BRDM-2 ساخت شوروی خودرو فرماندهی M577 ساخت ایالات متحده امریکا (غنیمت گرفته شده از نیروهای ایرانی) آمبولانس زرهی تایپ WZ750 ساخت چین
-
1 پسندیده شدهدرود فیلم این تست در دسترس قرار گرفته؟ نحوه هدایتش چطور هست؟ به نظر سعی شده تا حدی سطح مقطع راداریش رو کاهش بدن... پ.ن: چه خبر از کروز مبین و مشکات؟؟؟ نمیگیم قاهر و جنگنده نیمه سنگین و شفق و ... اصلا کو همون جنگنده کوثر؟؟ دیگه اونو که قرار بود چنتایی در سال ساخته بشه هرچی رافال و لایتنینگ و فالکون و فلانکر و هورنت و یوروفایتره ریخته توو منطقه، ما هم درگیر دو یا سه نمایشگره کردن تایگریم وای به روزی که خدایی ناکرده جنگی شروع بشه... فقط اون موقع با تمام وجود درک میکنیم که نه پدافند میتونه مدت زیادی مقاومت کنه و نه موشک های تهاجمی میتونن مدت زیادی به شلیک شدن ادامه بدن...
-
1 پسندیده شدهسیستم راکتی APR-40 سیستم راکتی APR-40 در موزه دفاع مقدس سمنان APR-40 یک سیستم راکتی 122 میلیمتری ساخت رومانی است که براساس سیستم راکتی BM-21 گراد شوروی ساخته شده است. این سیستم راکتی بر روی شاسی کامیون های 6x6 رومانیایی DFAEG مدل DAC 15.215 سوار است. عراق نیز از دارندگان سیستم راکتی APR-40بود و در جنگ 8 ساله علیه ایران از این سیستم راکتی استفاده کرد. در طول جنگ تعدادی از این سیستم راکتی به غنیمت نیروهای ایرانی در آمد. سیستم راکتی APR-40 در موزه دفاع مقدس کرمان .
-
1 پسندیده شدهعملیات رمضان؛ ورود به خاک عراق صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسراییل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگهدارد. از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقهای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانهای به جنگ بدهند. به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی گردید، تا با عبور از خط مرز بین المللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود. این منطقه از شمال به «کوشک» و «طلاییه» و پاسگاههای مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی «هورالهویزه» و از غرب به رودخانه اروند ـ در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ـ تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی میشد. مهندسی عراق درمنطقه شمال غربی «بصره» و «تنومه» خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض 1 کیلومترـ که مختص پرورش ماهی بود ـ با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند.همچنین در قسمت جنوبی منطقه ـ روبروی شلمچه ـ آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده، عملا ممانعت به عمل آید. سرانجام عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار میکردند. در مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقیها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونهای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند. علیرغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقیها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند. در این مرحله از عملیات 85 دستاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیتآمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند. در مرحله سوم احتمال میرفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک دارد، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرفنظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیرهکنندهای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند. مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقیها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد. مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی ـ نظامی بود، در تاریخ 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش میرفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند. ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بکار نرفت، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند. بنابراین آمار کل تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق در عملیات رمضان عبارت بود از: 1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده، 50 تانک و نفربر به غنیمت نیروهای اسلام در آمد و 8715 تن از نیروهای بعثی عراقی نیز کشته و زخمی و اسیر شدند. جمهوری اسلامی ایران با اجرای این عملیات سیاسی ـ نظامی نشان داد که در نفوذ به خاک عراق و ادامه نبرد، تنها به دنبال خواستههای به حق مردم خود است، هر چند که محدوده پاسگاه زید عراق به وسعت 400 کیلومتر مربع تصرف و لشکر 9 زرهی عراق به طور کامل منهدم شد و هدف اصلی تأمین نگشت، اما این عملیات یک اقدام مثبت تلقی گردید. نام عملیات: رمضان زمان اجرا: 23/4/1361 تلفات دشمن (کشته، زخمی یا اسیر): 8715 رمز عملیات: یا صاحب الزمان ادرکنی مکان اجرا: منطقه عملیاتی شلمچه ـ شمال غربی خرمشهر و شرق بصره ارگانهای عمل کننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی اهداف عملیات: فتح منطقهای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی برای پایان عادلانه به جنگ دو ساله ـ طی 5 مرحله
