برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 14 فروردین 1401 در پست ها
-
2 پسندیده شدهنادان هایی که به نظر به قدری به فکر تخت و سلطنت فعلیشون هستند که اینده کشورهاشون براشون هیچ اهمیتی نداره. واقعا هم همینطور هست. یعنی تنها معامله ها را با نگاه کوتاه مدت و تداوم تاج و تختشون در بازه ای محدود میسنجند و دقیقا ایالات متحده و حالا صهیونیستها هم از همین نقطه ضعف اینها استفاده می کنند. رابطه خوب کشورهای دیکتاتور و پادشاهان با رژیم عبری و امریکایی از همین روست. طبیعتا با تسلط هرچه بیشتر برنامه های اون رژیم ها هم به تدریج پیش میره و نهایتا بازنده اول این بازی با توجه به آرزوی دیرینه نیل تا فرات و حاشیه هاش این کشورها و مردمانشون خواهند بود بیشتر. در میان مدت هم که هر درگیری اینها را که اصلا ربطی به جنگ احتمالی نداشتند وارد بازی دفاع از رژیم عبری میکنه. به هر حال چون بحث قدرت و تاج و تخت هست طبیعتا ایران حتی التماس هم کنه برای همزیستی مسالمت آمیز و تضمین هم بده دشمنش فقط صهیونیستها هستند ( همانطور که قبلا کرده و میکنه و گاهی حتی لحن التماس آمیزمون ازار دهنده است) این رژیم ها اولا قمار را طبیعتا روی اسب قویتر و ثروتمندتر و پرزور تر میکنند و هیچوقت سمت ایران نمیان و ثانیا هرچه بیشتر در بدهی رژیم عبری/امریکایی غرق میشند بیرون اومدنشون از سلطه اونها هم سخت تر میشه و کشورهاشون هر روز بیشتر تحت اداره و هدایت اون رژیم قرار میگیرند. نهایتا ایران باید برنامه هاش را بر مبنای همکاری کامل اینها با هم بچینه و چاره ای نیست.
-
2 پسندیده شدهبسم ا... طبق داده هایی که وجود دارد ، نیروی هوایی اوکراین حدود 68 فقره زیرساخت هوایی از اتحاد شوروی سابق به ارث برده بود که براساس آن چیزی که می دونیم 13 فقره از آن تا قبل از شروع جنگ فعال بود به شکل رسمی . به شکل خاص هم نیروی هوایی اوکراین بعد از مشاهده ضعف هایی که از جنگ نیمه محدود 2014 دید ، شروع کرد به تغییر اولویتهایی که باید در جنگ آینده ( چیزی که امروز داریم می بینیم ) باید با آن مواجه می شد . با اطلاعات بسیار محدودی که وجود دارد ، احتمالا ارتش اوکراین روی دخالت فیزیکی ناتو حساب ویژه ای باز کرده بود . با این حال ، تا قبل از جنگ ، پایگاه هوایی Vasylkiv یگان چهلم تاکتیکی ( میگ-29 و ال-39 ) را در خودش جای داده بوده که بدلیل قرار گیری در جنوب کیف الان قطعا غیر قابل استفاده شده ، دومین مرکز این نیرو ، در پایگاه هوایی Kolomyia در غرب اوکراین هست که یگان 11 تاکتیکی نیروی هوایی ( میگ-29 ) را در خودش جای داده ( محتمل ترین سکوی پرواز برای جتهای اوکراینی ) ، سومین زیرساخت مهم این نیرو هم در Mirgorod بود ( سوخو-27 و میگ-29 ) هست ( در غرب خارکف و جنوب سومی ) و درنهایت پایگاه هوایی Kulbakino در شمال میکولایف (سوخو-25 و سوخو-24 ) که با توجه به شدت درگیری ، احتمالا این پایگاه هم از دور خارج شده باشد صحنه نبرد بعد از 30 روز هنوز پیچیده است ... احساس می کنم روسها هنوز برای اینکه گستره و میزان دخالت خودشون را در اوکراین اعلام کنند ، مردد هست ( علیرغم اینکه گفته شده محدود به لوهانسک و دونتسک بوده ) برای همین برای زدن پایگاه هوایی فعال ارتش اوکراین زیاد تمایل نشان ندادند ولی عجالتا چند حمله به غرب اوکراین بخصوص علیه ایوانو- فرانکویسک و کاربرد کینژال نقطه آغاز بوده و اینکه با توقف پیشروی زمینی و محدود کرد عملیات در دو تا جمهوری نامبرده ، حمله به زیرساختها شدت بیشتری بخودش بگیرد هست . از یک نظر هم به ممکن هست علت تمرکز روسها به شکل همزمان روی مراکز ثقل و یگان های خط مقدم ( که نتیجه مستقیم آن تقسیم شدن شدت آتش به شکل یکسان روی زیرساخت ها و واحدهای نظامی درگیر است ) یک دلیل مهم و آن ، استفاده از حداکثر قدرت آتش متعارف برای پراکنده کردن واحدهای اوکراینی و جلوگیری کردن از تمرکز آن ها در خطوط تماس داشته باشد . ولی نکته ای این وسط قرار دارد که البته باید اثبات بشود . حملات هوایی ، توپخانه ای و بدون سرنشین در محورهای درگیری که به شکل دقیق صورت می گیرد ، به احتمال 70تا 80 درصد خارج از خاک اوکراین در حال کنترل هست و به واحدهای میدانی اوکراینی هم اطلاعات دقیقی می رسد که با این دقت دارند عمل می کنند ، با توجه به اینکه ارتش اوکراین قبل از جنگ چنین تجهیزاتی را نداشت ( براساس دیده ها و شنیده ها ) ، حضور کشور یا کشورهای ثالث محتمل به نظر می رسد البته به شکل کاملا کنترل شده و نامحسوس که حساسیت روسها را برانگیخته نکند . اما اینکه چرا علیرغم حملات وسیع کروز/ بالستیک هنوز نیروی هوایی اوکراین فعالیت دارد ، این را باید در چند عامل دید : 1- آن چیزی که دارد دیده میشود ، فعالیت نیروی هوایی اوکراین بشدت محدود شده ، پس حملات موثر بوده بطور نسبی ... 2- در حوزه برنامه ریزی برای حمله ، نیروی بالستیکی ، کروز و نیروی هوایی نیازمند " اطلاعات بر خط " هست و به نظر می رسد که روسها در حین نبرد مبادرت به کسب اطلاعات می کنند ( تاکتیک قدیمی بکاو و بکش که با خطا و تلفات هم همراه هست ) 3- کمک اطلاعاتی خارجی به اوکراین در حوزه نحوه عملکرد رهگیرهای روسی و خلاء های ایجاد شده ای که ممکن هست در کریدورهای پروازی نیروی هوایی روسیه در طول نبرد ایجاد شده باشد 4- در طراحی حملات آفندی برای حمله به مراکز ثقل دشمن ، 5 عامل هست که به موثر بودن چنین حملاتی کمک می کند الف : میزان کسب اطلاعات از صحنه نبرد ب: سامانه های کنترل و فرماندهی مهاجمان و شکل / گستره استفاده آنها از اطلاعات برخط ج: وجود حسگرهای پیشرفته در صحنه نبرد که باید اطلاعات را جمع آوری کند د: تسلیحات هدایت دقیق ه: تلفیق درست اطلاعات و سلاح ها تا اینجا ( 27 مارس 2022 ) روسها نشان دادند ( براساس تصاویر ، ویدئوها ، تحلیل ها و ... ) که هنوز از لاک قدیمی تکیه صرف بر روی قدرت آتش ( مهمترین شاخصه یک ارتش موج دومی ) بیرون نیامدند ( مثل خود ما ) و تنها عامل بازدارنده هسته ای باعث شده تا عامل مداخله گر ثالث بطور مستقیم وارد عمل نشود ( البته حتی سلاح هسته ای روسها هم باعث نشد تا سیل تسلیحات از سمت غرب بسمت اوکراین سرازیر نشود و این از جمله نشانه های مهم محدودیت بازدارندگی هسته ای است ) و در حالی که همه انتظار داشتند که یک پیشروی شیک و منظم به شیوه عراق سال 1990 را دوباره ببینند ، این مساله واقعیت پیدا نکرد و جنگ همچنان بر روی زمین ادامه دارد ( البته فاصله 32 ساله بین عملیات طوفان صحرا و جنگ دراوکراین را باید درنظر گرفت در همه ابعاد خودش ) مضاف بر آن ، نکته جالب ماجرا اینجاست که تا الان ، شلیک کروزها و بالستیک ها باعث نشد تا نیروی هوایی اوکراین کامل از بین برود ، گرچه فعالیت اش بسیار محدود شد و این بخوبی نشان میدهد که درصورت سرمایه گذاری بر روی توان هوایی که بخوبی پراکنده شده و حفاظت بشود ، حتی در صورت شلیک بیشتر از 1000 تیر بالستیک و کروز هم فرصت ابراز وجود را دارد . این استفاده از عبارت " نیروی هوایی قدرتمند ارتش روسیه" یک عبارت صد در صد مبتنی بر احساسات هست . در دکترین نیروی هوایی شوروی سابق ، نیروی هوایی و به تبع آن هوانیروز یک وظیفه مشخص داشت و آن پشتیبانی از یگان های زرهی ، پیاده و مکانیزه نیروی زمینی بر روی زمین بود ، در نتیجه در شوروی سابق ، به جای نیروی هوایی ، از واژه هواپیمایی جبهه ای و هواپیمایی استراتژیک ( بمب افکن های دوربرد و ... ) استفاده می شد . ارتش روسیه هم نزدیک به 10 تا 15 سال هست که از این دکترین قدیمی دارد فاصله می گیرد و ظهور رهگیرهای تخصصی که باید آسمان منطقه را از مهاجمان پاک کنند تازه دارد یک شیوه استاندارد میشود . پیاده کردن تاکتیک های قدیمی با تجهیزات جدید ، نشان می دهد که روسها هنوز برای تطبیق بین فناوری جدید و تاکتیک های خودشون مشکل دارند . ولی این درمورد IAF زمین تا آسمان تفاوت دارد ... ارتش عبری حداقل از جنگ 1973 به بعد متوجه شد که در اختیار گرفتن آسمان منطقه نبرد در دو حوزه اطلاعات و سخت افزار ، کلید پیروزی های آینده است و تا قبل از 2006 ای ایده با موفقیت اجرا شد ولی اینکه بعد از این تاریخ ، مشغول چه کاری هستند که با شرایط جدید خودشون را منطبق کنند ، بحث کاملا جداگانه ای است . پی نوشت : این تحلیل ، تنها براساس شواهد موجود تا 27 مارس 2022 بیان شده و ممکن است در آینده با انتشار اطلاعات جدید ، در ماهیت آن تغییراتی ایجاد شود .
-
2 پسندیده شدهبا سلام - در این ارتباط باید گفت که اصلا" سربه نیست کردن !!! مساله مجموعه کشورهایی که از اینها حمایت کنند ، نیست . بعنوان مثال تا الان که این حضرات در سوریه مردم را سلاخی می کردند ، به ظاهر تسویه حساب سلفیون و وهابیون با شعیان بوده ( قبل از این مساله ، سیستم اطلاعاتی و امنیتی ما را با بحث ریگی ، پ.ک.ک و کومله و ... چک کرده بودند و نتیجه گرفتند که فعلا" سنبه ایرانی ها خیلی پر زور بشمار می آید ) پس الان چرا همه بطرف اوکراین سرازیر شدند . این مساله یک مساله راهبردی و رهکنشی بشمار می آید . در حوزه راهبرد می توان این مساله را بدین صورت توضیح داد : 1- اوکراین یکی از 9 (گیت وی ) gate way دنیا بحساب می اید . 2- اوکراین شریان تنفسی روسها بحساب میآید ( بلحاظ انرژی و غلات ) 3- بخش بزرگی از اوکراینیها ، روس تبار هستند 4- بخش عمده ای از رهبران اتحاد شوروی اوکراینی بودند ( برژنف ، خروشچف ، یوری اندروپوف ( ریاست وقت کمیته دولتی امنیت که ما ان را با شناسه K.G.B می شناسیم ) و....) 5- احساسات روس تباران شرق اوکراین نسبت به روسیه بشدت افراطی بشمار می آید ( بحث انتخابات در کریمه و صف بستن مردم پس از انتخابات برای تعویض پاسپورت و شناسنامه ) 6- در حوزه سیاست خارجی روسیه قبل و پس از فروپاشی دو منطقه اصلی وجود داشت ( خارج نزدیک و خارج دور )اوکراین یکی از مناطق خارج نزدیک این کشور بحساب می آید و هرگونه دست درازی قدرتهای دیگر به این مناطق به نوعی اعلام جنگ غیر مستقیم به این کشور محاسبه می شود . 7- اوکراین بحاظ دسترسی روسیه به آبهای گرم ( مشکل تاریخی روسها برای نیروی دریایی خودشان ) و دسترسی این نیرو دریایی به اقیانوس آتلانتیک از طریق دریای سیاه و مدیترانه و تنگه های داردانل و بسفر برای این کشور بسیار حیاتی است ( علت اینکه روسها اول به کریمه دست اندازی کردند این بود که پس از فروپاشی شوروی بین روسیه و اوکراین توافقی صورت گرفت که در ازای اینکه اوکراین 10 درصد تجهیزات و پرسنل نیروی دریایی اتحاد شوروی را به ارث ببرد ، این کشور به روسیه اجازه دهد تا از بنادر موجود در دریای سیاه و مرکز فرماندهی نیروی دریایی اتحاد شوروی در کریمه بمدت 99 سال استفاده نماید . در حوزه رهکنش (تاکتیک ): 1- ایالات متحده پس از جنگ دوم خلیج فارس به این نتیجه رسید که قادر نیست تا تلفات انسانی را برای افکار عمومی خودش توجیه کند ، بنابراین سعی کرد که تا با استفاده از تاکتیکی که علیه اتحاد شوروی جواب داده بود ( یعنی استفاده از افراط گرایان سلفی و وهابی که در افغانستان با شناسه " عرب- افغان " شناخته می شدند ) ، بطور غیر مستقیم با دشمنانش در منطقه فوق ژئواستراتژیک (SUPER STRATEGIC) اسیای جنوب غربی بجنگد . 2- این تاکتیک ، یعنی نبرد غیر مستقیم ، هم موجب کاهش هزینه های نظامی سرسام آور امریکا برای نگهداری پرسنل و تجهیزات در منطقه گردید و هم احتمال تلفات انسانی را برای ارتش این کشور کاهش داد . 3- این کشور با استفاده ه از این حربه ارتباط میان کشورهای حوزه تمدنی اسلام و حوزه تمدنی مسیحیان ارتدوکس را برهم زده و مانع از همکاری انها در جنبه های مختلف می گردد و براساس جمله ( دشمن ، دشمن تو ، دوست من است ) و تفرقه بیانداز و حکومت کن در حال پیشبرد سیاستهای خود در منطقه است . 4- این سیاستها بشدت در راستای تئوری ساموئل هانتیگتون است ( تئوری درگیری تمدن ها the clash of civilizations) و درحقیقت اجرای عملی ان است . چرا که وی معتقد بود راز بقای حوزه تمدنی غرب در برابر قدرت گیری تدریجی حوزه تمدنی ارتدوکس ( روسیه ) ، حوزه تمدنی کنفسیوسی (چین ) و حوزه تمدنی اسلام ( با محوریت ایران ) ، وارد کردن این سه حوزه تمدنی به یک نبرد فرسایی علیه یک دشمن ناپیدا ( ان چیزی که اکنون در سراسر دنیا با ان مواجه هستیم ) و علیه همدیگر می باشد . ( برای نمونه تهدید چند وقت پیش پوتین برای هدف قرار دادن عربستان ) با این وصف ، نقش ساختار قدرت در عربستان ( سرویس های امنیتی و اطلاعاتی ) ، پاکستان ( سرویس اطلاعاتی ISI) ، بخش اطلاعات خارجی سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و بطور کل سیستمهای اطلاعاتی غربی ( شامل همه کشورهای این حوزه - که شامل استرالیا و ژاپن هم می شود - تعجب نکنید !!!!) در اجرای این طرح بسیار بسیار پررنگ اما ناشناخته است .
-
1 پسندیده شدهپیش زمینه : این متن تنها تحلیل نظامی عملیات جنگی در اوکراین بوده و مباحث مربوط به اینکه چرا روسها دست به حمله زدند و حواشی سیاسی مربوط به آن باید جداگانه بررسی گردد روسهای سرخ یا روسهای صورتی !!!!!! آیا ارتش روسیه بسوی شکست کامل گام بر می دارد ؟!!!!!!! در مقدمه این مینی تحلیل از روند عملیات نظامی در اوکراین باید گفت که بررسی جزئیات حقیقتا یک موضوع بسیار پیچیده است و در چند پاراگراف ، توضیح دادن شیوه طراحی عملیات آفندی و مقایسه آن با بک گراندهای تاریخی شرقی و غربی کاری است بسیار سخت و حجم زیادی از داده های مطالعه شده به یکباره ، به بخش تحلیلی مغز انسان هجوم می آورد و ترتیب دادن و منظم کردن آن ، زمانی که پیش زمینه اصلی را نداشته باشیم ، عملا به یک فرآیند غامض تبدیل میشود. با این حال ، هرسازمان نظامی ، برای اجرای عملیات نظامی در گستره های متفاوت ،نیازمند تقسیم نیرو است که این بدان معناست که عناصر فیزیکی قدرت رزمی می بایست به گونه ای در "عرض " و "طول" میدان رزم مورد چینش واقع شوند که امکان استفاده از حداکثر توان آتش آنها فراهم گردد ، در حالی که بطور همزمان ، امکان پشتیبانی از آنها در هر زمان و مکانی امکان پذیر گردد . ( این بحث بطور مستقیم به آرایشات رزمی واحدهای آفند کننده مربوط هست که توضیح آن از حوصله مخاطب قطعا خارج است ) نمایی از شیوه عمل ورماخت در دوران طلایی کاربرد تاکتیک حملات رعدآسا ( بلیتز گریک) البته شیوه عمل روسها در اوکراین قطعا بلیتز نیست ولی در برخی موارد شباهت های اولیه ای وجود دارد از روزهای آغاز نبرد در اوکراین ، تاکنون کارشناسان مختلف نظامی در سراسر دنیا با یادآوری نبردهای ارتش شوروی در افغانستان و چچن و تاحدودی گرجستان ، براین تلاش اند به نوعی با مشابه سازی شرایط صحنه نبردهای این سه دوره تاریخی ، به مخاطبان در سراسر دنیا این مساله را القاء کنند که روسها تنها چند روز با سقوط و متحمل شدن بدترین شکست تاریخ نظامی خود و دنیا فاصله دارند . در واقع ، با شروع پیشروی ارتش روسیه و یگانهای جمهوری دونتسک و لوهانسک به درون خاک اوکراین و ظاهر شدن مشکلات جدی لجستیکی ، این پیش بینی ها تا حدودی به واقعیت نزدیک شد تا جایی که برخی به اعتقاد رسیده بودند که مشکلات تعمیرو نگهداری ستون های زرهی مهاجمان ، اتمام سوخت و رها کردن ادوات در میانه میدان نبرد کار روسها را یکبار و برای همیشه تمام خواهد کرد . البته با نگاهی به شیوه رزم ارتش سرخ در جنگ دوم جهانی و سپس در نبردهای پس از آن که تلفات در حوزه های انسانی و سخت افزاری چندان برای رده های ارشد این ارتش اهمیت نداشت و تنها حرکت فلش های روی نقشه ، فرماندهان بلندپایه این کشور را درساختار کمونیستی به هیجان درمی آورد ، باعث شده تا حدودی پذیرش این روند با تردید روبرو شود . در این 10 روز ( تحلیل برای روز دهم جنگ هست ولی مخاطبان محترم با توجه به روند سیتماتیک بررسی صحنه نبرد در انجمن میلیتاری ، می توانند خودشون نقشه ها را تا روز 29 بررسی کنند ) تنها با بررسی شیوه پیشروی ارتش روسیه بداخل اوکراین از روی نقشه های منتشر شده میتوان روش جنگ ارتش روسیه را تا حدودی شناخت ولی پس از 29 روز، هدفهای اصلی کرملین هنوز مشخص نشده است و باید برای شناخت آن صبر بیشتری داشت .درواقع امر ، آن دسته از کارشناسان نظامی که تنها جنگ در صحنه نبرد اوکراین را بدون حواشی آن بررسی می کنند ، می توانند بخوبی دریابند که روسها با علم به استقرار بخش قابل ملاحضه ای از سازمان رزم ارتش اوکراین درشرق این کشور ، درصدد هستند تا حد امکان ، دست به عملیات محاصره ای بزنند . انتخاب این تاکتیک ، قطعاً تصادفی نبوده و دکترین " دیگ " ( دیگ بخار در اسناد آموزشی ورماخت ) که در جریان آن ، عمده یگان های مدافع می بایست در سطح استراتژیک محاصره و سپس نابود شوند در دستور کار ستاد کل ارتش روسیه قرار دارد . اما در مقابل ، ارتش اوکراین سعی دارد تا فراراز این دیگ های بخار متعدد ، سازمان رزمی خود را از محاصره یا انهدام کامل خارج کند ولی برخی در این میان معتقدند که این تلاش احتمالا با موفقیت روبرو نخواهد شد ، چرا که منجر به ایجاد دیگهای بزرگتر شده و این تنها هزینه جنگ را برای هر دوطرف در ابعاد انسانی و سخت افزاری بیشتر می کند . ولی آنچه که در این میان حائز اهمیت است ، خودداری واحدهای اوکراینی از رویارویی در سطح استراتژیک با مهاجمان و استفاده از شیوه های جنگ و گریز و وارد شدن به فضای باز ، باعث خواهد شد تا یگانهای مدافع دربرابر حملات مداوم بالگردها ، آتش توپخانه و جتهای نیروی هوایی آسیب پذیری بیشتری را به نمایش گذارند به همین دلیل ستاد ارتش اوکراین تصمیم گرفت تا تمامی نیروها بسرعت به داخل شهرها عقب نشینی نمایند و این مساله حتی باعث نشد این واحدها به سمت کیف یا حتی غرب دنیپر برای تشکیل یک خط دفاعی یکپارچه دست به عقب نشینی بزنند و این امر در 2 حوزه به نفع روسها شد 1-ارتش روسیه احتمالا با پیش بینی این حرکت ، تا الان به جز در ماریوپل ، ایژیوم و چند شهر دیگر ، عملا وارد جنگ شهری نشده 2- با جذب واحدهای رزمی اوکراینی به این مناطق ، باعث شده تا از انتقال آنها به محورهایی که خطوط دفاعی ارتش روسیه در آنها ضعیف بوده و احتمالا با یک ضدحمله از هم فرومی پاشد ، جلوگیری نماید ( این شامل واحدهای زرهی ، توپخانه و پیاده نظام میشود ) با این شیوه ، نه تنها دیگهای بخار ایجاد شده همچنان سرجای خودش باقی خواهد ماند ، بلکه روسها با ایجا دالان های سبز و تخلیه غیرنظامیان ، بتدریج سلاح های سنگین خود را وارد صحنه کرده و این برای ارتش اوکراین و زیرساختهای نظامی – غیرنظامی خبرخوبی نخواهد بود ( تجربه ورشو و برلین در جنگ دوم جهانی ) تاکتیک چکش و سندان با توجه به این مساله ، ارتش اوکراین سعی می کند تا در مناطق مسکونی مستقرشود و این یک جنگ فرسایشی را رقم می زند ولی نکته اینجاست که این جنگ فرسایشی با توجه به قدرت آتش بزرگی که احتمالا روسها وارد عمل می کنند ، چقدر ممکن هست ادامه پیدا کند ؟!!! در مورد پاکسازی شهرهای تصرف شده تا این تاریخ ( 25 مارس 2022 ) هم یک نکته قابل توجه به نظر می رسد که روسها بطور همزمان قصد دارند هر سه شیوه پاکسازی را اجرا کنند ، بدین معنی که واحدهای رزمی و "دنبال پشتیبان" که در هر محوری حضور دارند ، عملا پاکسازی جبهه ای ، پاکسازی جناحین و پاکسازی دورانی ( شن کِش) را دردستور کار خود قرار داده اند . در پاکسازی جبهه ای ، یگانهای خودی به موازات خط اصلی دشمن آرایش گرفته و در عمق شروع به از میان بردن مدافعان می کنند ، در پاکسازی جناحین ، یگان های خودی ( در سطح گردان ) پس از نفوذ به عمق منطقه دشمن ، به اصطلاح " باز" شده و سعی می کنند به موازات حرکت به جلو ، طرفین محور اصلی را به نیت الحاق با یگان های مجاور ، از نیروهای دشمن خالی کنند . اما در پاکسازی دورانی که به یقین مشکل ترین نوع پاکسازی است ، یگان های خودی سعی خواهند کرد با دور زدن دشمن ، ضمن گرفتن آرایش زنجیری ، محور یا منطقه مورد نظر را ابتدا از پشت خطوط دشمن محاصره و به مانند حرکت " بادبزن " بسمت جلو دست به پیشروی بزنند . اما برای پاسخ به این سئوال که استراتژی روسها در اوکراین در زمینه نظامی چه ماهیتی دارد ، به جای حرکت از پائین به بالا ( به معنای بررسی انهدام ستون های لجستیکی روسها ، سقوط بالگردها ، بدون سرنشین ها و .... که در قالب جزئیات پس زمینه میشود آن را تعریف کرد ) باید از بالا به پائین تحلیل کرد ، یعنی محقق نظامی می بایست به این نکته توجه کند که جنگ در هر مقیاسی با تلفات و همچینن مقاومت غیر قابل اندازه گیری و پیش بینی ارتش مدافع همراه هست ولی اینکه کدام طرف ممکن است در نهایت هدفهای خودش را بر روی زمین ( در جریان عملیات نظامی و سپس مذاکرات سیاسی ) محقق کند ، شرط اصلی یک بررسی نظامی خواهد بود . دیگ بخار ورماخت در ویازما ( روسیه- شوروی ) -1941 دقت کنید ، لبه های قیچی ، همه واحدهای زرهی هستند با این حال ، سئوال اصلی این است که چرا روسها هنوز حرکت اصلی خود را بسمت کیف اجرا نکردند ؟ این سئوال بعد از 29 روز هنوز پاسخ مشخصی ندارد ، البته بیلان ارتش اوکراین و مقاومت آن در یکسری از محورهای عملیات نظامی ، احتمالا برای روسها غافلگیرکننده بود و باید به این مساله اذعان کرد که ارتش اوکراین یکسری تجارب اولیه را از نبردهای سال 2014 کسب کرده و کیفیت آموزش ناتو نیز در مساله بدون شک ، تاثیر داشته است . ولی برخی ناظران معتقدند که تا محاصره و شکست کامل یگان های اوکراینی در شرق این کشور و آزاد شدن یگان های رزمی از این محورها ( در شرق و جنوب ، شامل خارکف ، دونتسک ، ماریوپل ، خرسون و احتمالا میکولایف ) و رسیدن سازمان رزمی گروه بندهای ارتش روسیه به حد نصاب لازم برای حرکت به داخل شهر کیف و ایجاد یک آرایش " 3 گیره " در کنار پدید آمدن یک مزیت " عددی" در تعداد گردان های آماده به رزم و باسازمان "بعلاوه " (+) ( یعنی گردان های عمل کننده ، کمبود نیرو تجهیزات نداشته باشند در تعریف ساده خودش ) این امر صورت نخواهد گرفت . بعنوان حسن ختام این مینی تحلیل ، باید یادآوری بشود که گروه ارتشهای جنوب ورماخت ( 64 لشکر و 16 تیپ مستقل ) وقتی در ژوئیه 1941 در دروازه های کیف قرار داشت و روسها با 6 ارتش کامل ( 5و6و12و18و26و29) جلوی انها صف ارایی کرده بودند علیرغم کامل نبودن سازمان رزمی حداقل با نسبت 2به یک در توپخانه و زرهی وپیاده نظام و با نسبت 1.5 در حوزه نیروی هوایی در مقابل روسها برتری داشتند ولی جنگ براساس طراحی قبلی انها پیش نرفت و برای تصرف کیف و خارکف به دردسر افتادند ، تاجایی که در محور ایرپن ( که الان مجدد جنگ درآن شدت بالایی دارد ) نزدیک 2 ماه متوقف شدند چون مقاومت بالایی از سمت روسها وجود داشت .در مقابل نزدیک به 25 ماه بعد وقتی روسها مجددا وارد منطقه خارکف شدند ، ( از شمال شرقی اوکراین ) و برای تصرف کیف به جلو می رانند ، چیزی نزدیک به 7000 قبضه توپ و 600دستگاه تانک را به درون یک جبهه کوچک ریخته بودند و علیرغم تلفات بالا ، درنهایت ششم نوامبر 1943 کیف دوباره تصرف شد . این نشان میدهد که تصرف شهرهای بزرگ ، نیازمند برنامه ریزی گسترده و جمع آوری نیرو به اندازه کافی است . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب تالیفی و برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 2- جنگ میان روسها و اوکراینی ها در زمان تالیف و ترجمه این مطلب ، هنوز ادامه دارد و مطالب این متن تنها تا روز 25 مارس 2022 معتبر است و این امکان وجود دارد که شرایط صحنه تغییر کند .
-
1 پسندیده شدهمقدمه در سال 2016، منابع خبری دفاعی گزارش دادند که نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا علاقه مند به توسعه یک خودرو رزمی سبک وزن زمینی برای همراهی تیم رزمی تیپ پیاده نظام (IBCT) و مرتبط نگه داشتن آنها در عملیات های رزمی در مقیاس بزرگ در برابر تهدید رقیبان نزدیک به سطح آمریکا است. در ابتدا به عنوان یک تانک سبک نامیده می شد، مقامات نیروی زمینی مفهوم جدید را Power Protected Mobile (MPF) (قدرت آتش محافظت شده متحرک ) نامیدند. این رویکرد به منظور منصرف کردن نیروهای نظامی از تصور کردن این خودرو به عنوان یک خودروی رزمی همانند تانک بود. که منجر میشود بعدا به اشتباه مانند تانک اصلی نبرد M1 (MBT) آبرامز در میدان نبرد از آن استفاده کنند. توسعه MPF فرصتی برای پر کردن شکاف در قابلیت های است که با بازنشستگی خودروی تهاجمی هوابرد/ شناسایی زرهی M551 شریدان ایجاد شد. شریدان M551 به خاطر قابلیتهای عملیاتی مؤثر- و ضعیف شمرده شدن به خاطر کاستیهای فنیاش، مورد توجه بود. همانطور که MPF به نقاط عطف آزمایشات می رسد و برای ادغام با IBCT ها آماده می شود، فرماندهان در سطح تیپ و پایین تر باید دانش لازم برای به کارگیری صحیح این پلتفرم را کسب نمایند، در غیر این صورت با روند یادگیری کند و دشوار در مقابل دشمنان به قیمت جان سربازان تمام می شود. پتانسیل تاکتیکی و راهبردی MPF می تواند IBCT را قادر سازد تا مجموعه ماموریت خود را بهتر انجام دهد ودر عین حال که MPF توانایی خود را برای شکست طیف وسیع تری از قابلیت های دشمن افزایش می دهد. هدف این مقاله بررسی، تاریخچه مرتبط، سودمندی و آینده MPF برای بهبود چشم انداز و استفاده مناسب از آن است. چرا نیروی زمینی ارتش آمریکا به MPF نیاز دارد؟ هدف MPF این است که بر اهدافی که می توانند اثربخشی IBCT را به خطر بیندازند غلبه کند. این قابلیت برای غلبه کردن بر مواضع آماده شده دشمن، انهدام خودروهای زرهی دشمن، درگیر شدن و نابود کردن نیروهای دشمن و تضمین آزادی مانور و عمل پیاده نظام ضروری است. این برنامه برای MPF ها، با استفاده از حفاظت ذاتی و قدرت آتش، برای افزایش توانایی IBCT برای انجام عملیاتهای رزم ترکیبی با فناوری های رو به رشد همراه خواهد بود. MPF، با بستههای حفاظتی مقیاسپذیر ( افزایش یا کاهش سطح حفاظتی )، پاسخی انعطافپذیر و قابل تنظیم در مکانهای مختلف و مورد مناقشه را برای IBCT فراهم میکند تا توانایی دشمن برای بهرهبرداری از شکاف در قابلیت های فعلی در IBCT را کاهش دهد. با افزودن یک نیروی زرهی سبک وزن، IBCT ها در سه مورد عامل برنامه ریزی بهبود خواهند یافت. اول، توانایی IBCT در ارائه راهبرد های قابل اطمینان در مواجهه با تهدیدات همسان و نزدیک موتوری یا مکانیزه افزایش می یابد. دوم، آنها قادر خواهند بود با قدرت شلیک اختصاصی به تهدیدات در حال گسترش پاسخ دهند. در نهایت، کشندگی IBCT ها از طریق کسب عناصر موثر در عملیات رزم ترکیبی بهبود می یابد، توانایی که قابل مقایسه با گروه های رزمی تیپ استرایکر (SBCT) و گروه های رزمی تیپ زرهی (ABCT) خواهد بود. نمونه ای از تهدیدات همسان و نزدیک موتوری و مکانیزه رقیبان نیروی زمینی ارتش آمریکا MPF یک قابلیت منحصر بفرد را فراهم می کند تا IBCT بتواند به عنوان یک تیم رزم ترکیبی استراتژیک بجنگند. IBCTها در حال حاظر از خودروهای هاموی برای تحرک و حفاظت استفاده می کنند که معمولاً یا مسلسل کالیبر .50 ،نارنجک انداز خودکار مارک 19 یا موشک های هدایت شونده تاو مسلح شده اند. در حالی که خودروهای هاموی در طول چندین دهه خدمت ثابت کرده است که ارزشمند هستند، به شکل فزاینده ای از ایفای مؤثر نقش در درگیری بزرگ بعدی ناتوان خواهند بود. خودروهای رزمی رقیبان نزدیک به سطح ایالات متحده امریکا با قابلیت هوابرد و سیستم های کنترل آتش بهبودیافته با قابلیت شلیک در حال حرکت نسبت خودروهای هاموی حتی با وجود جایگاه تسلیحاتی کنترل از راه دور مشترک (CROWS) و سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS) برتری دارند. این نوع از خودروهای رزمی رقیبان نزدیک به سطح ایالات متحده امریکا کشنده، محافظت شده و تحرک پذیر هستند آنها می توانند مانور راهبردی IBCT را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. خودروهای هاموی مجهز به لانچر موشک ضد زره تاو و نارنجک انداز اتوماتیک قبل از سال 2018 سپاه 18 ام هوابرد در خواست های مکرری را برای ادغام تیم های گروهان زرهی اعلام میکرد. تیم های گروهان زرهی شامل پیاده نظام مکانیزه و تانک ها است که IBCT را در مرکز آموزش آمادگی مشترک (JRTC) همراهی میکند. حتی گروهان های احتیاط مستقل پس از بازنشستگی شریدان از لشکر 82 هوابرد بدون هیچ نیروی زرهی برای همراهی در ماموریت های اضطراری هماهنگ شده بودند. فرماندهی یکپارچه رزمی هنوز توانایی ایجاد تیم های گروهان زرهی را از تیپ های پیشرو دارند، مانند استقرار خودروهای رزمی برادلی در سوریه برای پشتیبانی از عملیات متحدین یا استقرار گروه ضربت گردان یکم ، هنگ 63 ام زرهی در طول عملیات آزادی عراق . این گروه ضربت در سال 2003 به همراه تیپ 173 ام هوابرد در شمال عراق مستقر شد تا عملیات شناسایی را با قدرت انجام دهد و عزم ائتلاف را نشان دهد. با توجه به اینکه یگان 173 و گروه ضربت (که در آن زمان در آلمان مستقر بود) با هم آموزش دیده بودند، فرماندهان و برنامه ریزان توانستند هماهنگ شده و به طور مؤثری نیروهای دشمن را از تصرف میادین نفتی کرکوک باز دارند. مفهوم و اثربخشی گروهان های احتیاط مستقل با یک گروهان MPF که در داخل یک لشکر قرار دارند مقایسه شود و می توانند مکرراً با هم آموزش ببینند تا از ادغام موفقیت آمیز اطمینان حاصل کنند. محدودیت های سیستم های تسلیحاتی فعلی خودروهای MPF از نظر راهبردی در عملیاتهای رزمی در مقیاس بزرگ با فراهم کردن قابلیت مغلوب کردن تهدیدها و تضمین آزادی عمل و انجام مانور موجب حفظ گروه های رزمی تیپ پیاده نظام (IBCT)خواهند شد. یک دسته پیاده نظام میتواند از سیستمهای تسلیحات ضد تانک انفرادی یا با کمک گروهان تسلیحات گردان مجهز به خودروهای ضد زره داری موشک تاو برای مقابله با تهدیدات میدان نبرد در مقایس بزرگ تکیه کند. اول اینکه این سیستم ها فاقد سیستم کنترل آتش با قابلیت مانورپذیری هستند. موشک های تاو با سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS)، موشک های جاولین با واحد فرمان پرتاب (CLU) و راکت ضد زره AT-4 همگی سیستم های تسلیحاتی توانمندی هستند که برای عملیات به یک تیم اختصاصی نیاز دارند. استفاده از آنها در هنگامی که واحدها زیر آتش مستقیم یا غیرمستقیم دشمن هستند دشوارتر می شود. برای موشکهای تاو، توپچی نیاز دارد تا موشک را بدون مزاحمت برای ثانیههای کامل بر روی هدف خود هدایت کند. زمانی که به جای آن میتوانست صرف شلیک به هدف بعدی شود. موشک های جاولین نیز برای شلیک به شکل حمله از بالا (top attack) به موقعیت شلیک مناسب نیاز دارند. راکت ضد زره AT-4 هیچ سیستم هدایتی ندارد. دوم اینکه این سیستم های تسلیحاتی حداقل حفاظت را دارند. قابلیت حمل آنها پیاده نظام را قادر می سازد تا در زمین های محدودکننده مانور داده و برای نیروهای دشمن کمین بگذارند. اگر نیروهای دشمن بتوانند پیاده نظام را شناسایی و با آنها درگیر بشوند این مزایا به سرعت تبدیل به یک بار سنگین می شوند و در مانور پذیری آنها اختلال ایجاد میکند. در حالی که این سیستم های تسلیحاتی جزء جدایی ناپذیر دسته های پیاده نظام هستند، اما آنها گزینه ی حفاظتی ارائه نمیدهد درصورتی کهMPF میتواند در درگیری با اهداف زرهی یا نقاط قوت دفاعی دشمن، حفاظت ارائه دهد. خودروMPF شکاف در قابلیت ها موجود را با ارائه یک پلتفرم بقاپذیر با توانایی انهدام خودروها و سنگرها پر میکند. موشک تاو با سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS) موشک جاولین با واحد فرمان پرتاب (CLU) راکت ضد زره AT-4 توپ اصلی 105 م.م کاملاً تثبیت شده با انواع مهمات ، توانایی بالاتری در مقابل تهدیداتی مانند سنگرها و نیروهای زرهی سبک دشمن که ممکن است IBCT در جبهه درگیری با آنها روبرو شود را دارد. علاوه بر این، MPF با ایفای مستقیم این نقش دارایی های موجود ضد تانک پیاده نظام را حفظ می کند. این امر فرماندهان را قادر میسازد تا داراییهای خود را بهتر برای موقعیت مناسب ذخیره کرده و واحدهای خود را به طور مؤثرتری در طول میدان نبرد حرکت بدهند. خودرو MPF فرماندهان را قادر می سازد تا پاسخ های خود را در درگیری های مسلحانه به طور مناسب مقیاس پذیر کنند. در پیکربندیهای فعلی گروه های رزمی تیپ (BCT)، تنها گزینههای فعلی و مشابه MPF تانک اصلی نبرد M1 آبرامز یا سیستم توپ متحرک M1128 (MGS) هستند. MGS، در حالی که در استفاده اولیه خود در جنگ جهانی علیه ترور مناسب بود، کاربرد خود را در تیم رزمی تیپ استرایکر (SBCT) از دست داده است. استرایکر دراگون با توپ 30 م.م و استرایکرها مجهز به جایگاه سلاح کنترل از راه دور دارای موشک های جاولین به SBCT های این امکان را می دهد که قابلیت های بیشتری شبیه خودروهای رزمی داشته باشند و ظرفیت محدودی برای از بین بردن خودروهای زرهی دشمن در صورت توقف خودرو داشته باشند. اگرچه نسخه های جدید استرایکر SBCT را قدرتمندتر می کند اما همچنان فاقد قدرت آتش و سیستم کنترل آتش است که MPF می تواند در طول نبرد به ارمغان بیاورد. استرایکر M1134 (خودرو حامل موشک هدایت شونده ضد زره) همراه با استرایکر M-SHORAD (متحرک پدافند هوایی کوتاه برد) با نقش دوگانه ضد تانک و ضد هوایی تا حدی شکاف در قابلیت های SBCT را که ناشی از تصمیم نیروی زمینی برای واگذاری استریکر MGS است را کاهش می دهد. گزینه دیگر مانند MPF تانک اصلی میدان نبرد M1 Abrams است. تانک M1 یک پلتفرم اثبات شده است که قادر به نابودی انواع اهداف می باشد. با این حال، افزایش وزن و نیازهای لجستیک تانک های ابرامز موجب می شود برای استقرار راهبردی آنها نیاز به منابع قابل توجه ای باشد. تا زمانی که نیروی زمینی ارتش آمریکا نتواند خودروی رزمی نسل بعدی را به میدان بیاورد و برخی از این مشکلات را با طراحی و فناوری فعلی کاهش دهد، باید منابع قابل توجهی را صرف جابجایی تانک ها و ادوات زرهی تیم های رزمی تیپ زرهی (ABCT) مستقر در خط مقدم برای واکنش به درگیری ها در مناطق مختلف و مناطق عملیاتی کند. از راست به چپ: سیستم توپ متحرک M1128 (MGS) - استرایکر دراگون- استرایکر مجهز به موشک جاولین- استرایکر M1134 -استرایکر M-SHORAD با توجه به این ملاحظات، نیروی زمینی توانایی محدودی برای نمایش قدرت رزمی زرهی در صحنههای نبرد بالقوه دارد. حتی اگر امکانات حمل و نقل راهبردی برای استقرار سریع تانک ها پشتیبانی شود. جنگلهای متراکم و جزایر مختلف جبهه اقیانوس آرام یا فقدان پلهای سنگین در آفریقا میتواند مانع از عملکرد مناسب تانک های M1 شود. وزن سبک تر MPF به آن اجازه می دهد تا در چنین محیط هایی حمل و نقل و قدرت مانور بیشتری داشته باشد. بنابراین، فرماندهان و برنامهریزان نظامی میتوانند پاسخهای خود را در دستورات رزمی را برای پاسخگویی مؤثرتر به انواع درگیریها مقیاس پذیر کنند. در عملیات چند دامنه ، MPF یک عامل اساسی خواهد بود برای اطمینان از اینکه واحدهای IBCT آزادی مانور خود را حفظ می کنند و قادر به شرکت در عملیات مشترک انتقال سریع السیر هستند. MPF واحدهای تابعه IBCT را قادر می سازد تا مانورهای رزم ترکیبی موثری را انجام دهند. در حال حاظر IBCTها در مقایسه با SBCTها و ABCTها توانایی محدودی برای انجام مانور رزم ترکیبی در برابر تهدیدات موجود در عملیات های رزمی در مقیاس بزرگ دارند. یکی از مزایای اصلی MPF توانایی مانور دادن با IBCT در زمین های محدود کننده است. وزن پایین آن موجب میشود این خودرو رزمی بتواند با پیاده نظام مانور دهد و مستقیماً از آن پشتیبانی کند تا فرماندهان فوراً از قابلیت های لازم برخوردار شوند. قدرت مانور بهبود یافته IBCT دشمن را با یک معضل تاکتیکی پیچیده روبرو خواهد کرد. در حالی که هنوز استفاده از خودروهای رزمی یک موقعیت چالش برانگیر است توانایی MPF در قادر ساختن نیروهای خودی برای شکست دادن واحدهای زرهی و نقطه قوت دفاعی دشمن ارزش ریسک را دارد. هاموی ها اغلب این نقش را ایفا می کنند، اما آنها قادر به شلیک موثر در حال حرکت نیستند و بقاپذیری قابل توجه کمتری دارند که باعث می شود در مانورهای ترکیبی از MPF کمتر قابل اتکا باشند. در نتیجه گردان های مانور، کشندگی و توانایی آنها برای پیروزی در درگیری های علیه دشمن بهبود می بخشد. بررسی تاریخی زرهی سبک وزن در تشکیلات پیاده نظام تانک های هوابرد M551 شریدان که برای اولین بار در طول جنگ ویتنام به میدان رفتند جایگزین خودروی تهاجمی سواره نظام زرهی M113A1(نفربر زرهی M113 با سه مسلسل همراه حفاظ) و تانک های M48 پاتون در اسکادران سواره نظام شدند. با وزن کمتر و توپ 152 میلی متری، انتظار می رفت که به عنوان عضو تیم سواره نظام زرهی عملکرد بهتری داشته باشد. اما عملکرد M551 نتوانست اعتماد کامل را کسب کند. در حالی که مانور پذیری آسانتر بود ولی خدمه با نقصهای طراحی برخورد کردند که منجر به تلفات شد. زره آلومینیومی شریدان، آن را به همان اندازه که M113A1 در برابر مین آسیب پذیر بود و نسبت به M48 آسیب پذیرتر می کرد. در برخی موارد که شریدان ها مورد اصابت مین قرار و گاهی اوقات تسلیحات ضد زره قرار می گرفتند سوخت مخزنهای داخلی خودرو به فضای داخلی خودرو نشست میکرد و خدمه را ترغیب می کند تا از تانک شریدان خارج بشوند و خود را نجات بدهند. وسایل الکترونیکی داخلی باعث ایجاد مشکلات بیشتر در جبهه ها شد. خدمه دریافتند که سیستمها در شرایطی که در محیطی با رطوبت بالا قرار دارند عملکرد درستی ندارند. در حقیقت دکترین با کاربری شریدان مطابقت نداشت. مسلماً شریدان به اندازه تیم سواره نظام مشتکل از M113A1 و تانک های پاتون در موقعیت های کمین دشمن مناسب نبود. خودروی تهاجمی سواره نظام زرهی M113A1 و تانک M48 پاتون در ویتنام شریدان در ویتنام نمونه از انهدام شریدان در جنگ ویتنام پس از ویتنام، شریدان توانست کاربرد زره سبک وزن را در طول عملیات " هدف مشروع " ( Just Cause) ثابت کند. در آن زمان شریدان ها فقط در یک گردان از لشکر 82 هوابرد (تیپ 73 زرهی، گردان سوم) عملیاتی بودند. چتربازان همراه با M551 به پاناما اعزام شدند. آنها به عنوان یک تیم رزم ترکیبی علیه نیروی دشمن که غافلگیر شده بود عمل کردند. در طول عملیات فقط یک دستگاه شریدان از دست رفت آن هم به دلیل سقوط حین عملیات بارریزی بود. بقیه شریدان ها بدون زحمت، موانع را از بین برد تا پیاده نظام بتواند به حرکت و انجام عملیات بپردازد. تک تیراندازها، تیمهای مجهز به مسلسل و کمینهای دشمن نتوانستند قاطعانه با چتربازان آمریکایی مقابله کنند. زیرا شریدان با سیستمهای کنترل آتش بهبودیافته و گلولههای 152 میلیمتری شدیدالانفجار، شدید الانفجار ضد زره و مهمات ساچمه زن( مهمات M625 ) به سرعت آنها را از بین میبردند. استقرار راهبردی تیم های رزم ترکیبی مشتکل از قدرت آتش، پیاده نظام و تجهیزات زرهی، پایان سریع عملیات Just Cause را ممکن ساخت. شریدان در پاناما در طول عملیات هدف مشروع در طول عملیات طوفان صحرا و سپر صحرا تیپ 73 زرهی، گردان سوم توانست قابلیت های قدرت آتش محافظت شده متحرک شریدان را نشان دهد. پس از ورود هوایی عظیم کل گردان به همراه لشکر 82 هوابرد، M551 ها به راحتی نقاط دفاعی مستحکم دشمن را نابود کردند و بنادر را برای ورود لشکر 24 ام پیاده نظام و تفنگداران دریایی ایالات متحده ایمن کردند. شریدان ها دارای سیستم دید حرارتی بودند و می توانستند در شب به طور دقیق بجنگند و فشار دشمن بر روی پیاده نظام را کاهش دهند. موقعیت های مسلسل های مدافعان فقط برای مدت کوتاهی حرکت رزمی نیروهای خودی را محدود میکرد زیرا گلولههای 152 میلیمتری و به دنبال آن شلیک مسلسلهای سنگین موقعیت های دفاعی دشمن را ویران کردند. درصورت نبود قابلیت های مانند MPF در طول این عملیات ها نقاط افندی دشمن قدرت رزمی نیروهای خودی را کاهش میداد و پشتیبانی لجستیکی از نیروهای دوست را با مشکل مواجه میکرد. شریدان در طول عملیات طوفان صحرا و سپر صحرا در حالی که نیروی زمینی میدانست که نیاز به جایگزینی شریدان برای پر کردن شکاف در قابلیت های خود دارد، در نتیجه قصد داشت قابلیتهای مثبتی را که شریدان ارائه کرده بود را حفظ کند. در دهه 1980 تا جنگ خلیج فارس گام های مهمی در رابطه با این تلاش برداشت شد که شروع آن با سیستم توپ زرهی XM8 (AGS) شروع شد. پروژه AGS هوابرد میتوانست تواناییهای مشابه M551 را ارائه دهد، اما میتوانست این کار را با اطمینان بیشتری انجام دهد، زیرا به توپ 105 میلیمتری تثبیت شده مجهز بود. اما بودجه نتوانست از تولید آن در سال 1996 حمایت کند و این برنامه لغو شد. در طول جنگ جهانی علیه تروریسم، نیروی زمینی قابلیت حیاتی استرایکر MGS را به عنوان جایگزینی برای قابلیت های مانندMPF در IBCT ها را آزمایش کرد. اما در نهایت هرگز منجر به ادغام استرایکر MGSدر IBCT نشد. ( استرایکر MGS در SBCT عملیاتی بودند) . نیروی زمینی این خطر را با عدم جایگزینی M551 پذیرفت، زیرا جنگ جهانی علیه تروریسم اولویت راهبردی برای سال های آینده باقی مانده بود. شکافی در قابلیت ها که زمانی قابل قبول بود به یکی از نقاط تمرکز برای نوسازی نیروی زمینی تبدیل شده است. زیرا ارتش عملیات چند دامنه و عملیات در مقایس بزرگ را در اولویت قرارداده است. فواید MPF منتقدین در مورد MPF ممکن است تعجب کنند که آیا IBCTها واقعاً در تشکیلات خود به MPF نیاز دارند یا خیر. در حالی که روندهای تاریخی نشان می دهد که دکترین مناسب و استفاده از واحدهای زرهی برای موفقیت بسیار مهم است، رهبران ارشد به طور مداوم تاکید می کنند که MPF یک تانک سبک نیست. در نتیجه، فرماندهان فوراً از MPFها در نبردهای خط مقدم با سایر در مقابل نیروهای زرهی دشمن استفاده نمیکنند.MPF زمانی بهینه عمل می کند که استفاده از آن با شرح ماموریت شاخه زرهی نیروی زمینی جهت نزدیک شدن و از بین بردن دشمن با قدرت آتش، مانور پذیری و حملات ناگهانی همسو باشد. تحرک MPF می تواند پیاده نظام سبک را قادر به انجام مانور مؤثرتری کند. این پلتفرم نسبت به نسل های قبلی برای مانورهای تسلیحات ترکیبی سازگارتر است و می تواند به پیاده نظام گرفتار در درگیری های قاطع در زمین های محدود کننده کمک کند. نسبت اسب بخار به وزن به خودرو اجازه می دهد تا در زمین های محدود کننده مختلفی که ممکن است مانع حرکت ابرامز M1 یا استرایکر MGS بشود به پیش برود. اخرین نسخه فعلی ابرامز M1A2 SEPv3 به وزنهای بالاتری نزدیک میشود که هم تحرک آن در ترابری نیروی هوایی و هم توانایی آن را برای عبور از زیرساختهایی مانند پلهای موجود در اروپا و یا پل های متحرک، خودرو زرهی پلگذار M60 فعلی محدود میکند. تحرک MPF ها همچنین به آن اجازه می دهد تا به سرعت جابجا شوند تا از سایر گروهان تسلیحات گردان حمایت کند و همچنین نسبت به تهدیدات خطوط لجستیکی بهتر از هاموی ها یا امرپ های همچون M-ATV واکنش نشان می دهد. MPF احتمالاً از هاموی ها وامرپ های M-ATV به عنوان یک خودرو شنی دار قابلیت تحرک پذیری رزمی بیشتر دارد و قطعاً با توانایی شلیک در حرکت کشنده تر هستند. سایر وسایل نقلیه در IBCT با چنین سیستم های کنترل آتش پیچیده طراحی نشده اند اما اثربخشی آنها در بهترین حالت محدود است. خدمه MPF و فرماندهان میدانی محدودیتهای خودروهای رزمی خود را یاد خواهند گرفت و میتوانند قابلیتهای واقعی را به فرماندهان ارشد ارائه دهند تا برنامهریزان بتوانند بهتر تعیین کنند که MPF باید کجا باشد تا عملیات موفقیتآمیز باشد. منتقدین ممکن است بیان کنند که نیازمندی های لجستیکی برای MPF میتواند تحرک IBCT را محدود کند. در این موارد، تعمیر و نگهداری و تامین مجدد MPF به یک وظیفه مکرر برای فرماندهان MPF و واحدهای کنترل عملیاتی برای مدیریت میدان نبرد تبدیل میشود. اما نیاز به پشتیبانی لجستیک و برنامه ریزی بیشتر نباید مانعی برای ادغام این پلتفرم در IBCT ها باشد. فرماندهان ABCT و SBCT می توانند از تجربیات خود برای کمک به برنامه ریزی بهتردر IBCT برای ادغام MPF همراه با دکترین مناسب، رویه های عملیاتی استاندارد و ملاحظات خاص ماموریت ها استفاده کنند. استفاده از جداول پایه سازمان و تجهیزات ( (TOE مشابه برای موفقیت یکپارچه سازی و مدیریت مرکزی MPF ها بسیار مهم است. مدیریت مرکزی، باعث میشود خدمه MPF قبل از پیوستن به IBCT بهترین شیوه ها را در تاکتیک ها، لجستیک و فرماندهی بیاموزند. سپس گروهان های MPF میتوانند با برخی از پشتیبانی لجستیک ذاتی خود مستقر شوند و بدانند که چه چیزی باید درخواست کنند و با چه مقدار فراوانی قادر به پشتیبانی صحیح از عملیات خود هستند. بنابراین، نیازمندهای لجستیک MPF ها نباید به عنوان یک عامل محدود کننده فرض شود، بلکه باید یک عامل قابل برنامه ریزی برای فرماندهان در نظر گرفته شود تا هم رویه های عملیاتی استاندارد مناسب و هم تاکتیک ها، تکنیک ها و طرز عمل (TTP) را برای اطمینان از موفقیت در نظر بگیرند و توسعه دهند. چارت سازمانی سه نوع IBCT در سال 2028 از راست به چپ IBCT یورش هوایی ( هلی برن) ، IBCT هوابرد ، IBCT سبک MPF قدرت آتش لازم را برای مبارزات IBCT ها به ارمغان می آورد. توپ 105 میلیمتری، مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری و مسلسل 12/7 میلی متری که در روی برجک نصب شده است، تسلیحات اصلی MPF هستند. واحدهایIBCT می تواند از قدرت شلیک دقیقی که سیستم کنترل آتش است MPF در مبارزات به همراه دارد بهره مند شوند. توپ اصلی احتمالاً از گلولههای متعارف 105 م.م استفاده میکند: گلولههای شدیدالانفجار برای مقابله با خودروهای رزمی سبک، گلولههای انرژی جنیشی برای مقابله با خودروهای رزمی محافظت شده، شدید الانفجار با سر له شونده قوی برای مقابله با موانع و مهمات سامچه زن برای مقابله با واحدهای متراکم پیاده نظام . این شکل از قدرت آتش میتواند به فرماندهان این توانایی را بدهد که به تهدیدات مختلفی پاسخ دهند که می توانست به جای آن یک تیم ضد زره پیاده نظام یا یک هاموی مجهز به موشک ضد زره تاو باشد.MPF توانایی منحصر بفردی برای در درگیری نسبت به سایر تیم ها دارد. تیم های ضد زره و هاموی ها در کمین به خوبی عمل می کنند، اما در هنگام پاسخ به یک تهدید زرهی تهاجمی، احتمال نابودی دشمن به شدت کمتر است. هنگامی که این تیم ها تحت فشار باشند رسیدن به هدف برای آنها دشوار است. راکتهای کارل گوستاو یا AT4 ممکن است نابودی فوری را تضمین نکنند، به این معنی که خودرو زرهی دشمن به طور بالقوه میتواند با نیروهای خودی درگیر شود و قدرت رزمی نیروهای خودی را کاهش دهد. موشک های جاولین و تاو احتمال بیشتری برای نابودی دارند، اما همچنان اپراتور ها یا خدمه در برابر آتش مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر هستند. MPF می تواند در حال حرکت بهتر بجنگد و به این تیم ها اجازه می دهد تا تحت فشار بسیار کمتری برای از بین بردن تهدیدات زرهی عمل کنند. MPF حفاظت بهتری نسبت به سایر وسایل نقلیه در IBCT دارد اما توجه به این نکته مهم است که نمی تواند همان سطح حفاظتی را که ممکن است یک تانک اصلی میدان نبرد داشته باشد، ارائه دهد. با توجه به اینکه MPF از بستههای زرهی مقیاسپذیر برای افزایش بقای خود استفاده میکند، فرماندهان باید بدانند که قدرت آتش محافظت شده متحرک عمداً نامگذاری شده است تا تصور یک تانک اصلی میدان نبرد را ایجاد نکند. بستههای حفاظتی MPF، شبیه بهروزرسانیهای است که تانک های آبرامز در طول جنگ جهانی علیه تروریسم در مناطق شهری دریافت کردند ( مانند بسته های ارتقا TUSK - بسته های بقای شهری تانک) موجب میشود MPF ها بتوانند در کنار واحدهای IBCT در شهرها بجنگد. برخلاف برخی تصورات، تانک ها و خودروهای زرهی در شهرها جنگیده اند وجنگ های آینده شهری نیز حضور خواهند داشت. به جای دور شدن از این واقعیت، نیروی زمینی باید این مفهوم را بپذیرد و به اصلاح خودروهای زرهی در شهرها و کلان شهرها ادامه دهد. اما پلتفرمهای شبیه MPF نبرد مؤثر و کارآمدتری را در شهرها ممکن کردهاند. سه خودرو نظامی که برای IBCTها به خدمت گرفته خواهد شد(راست به چپ) : خودرو شناسایی سبک (LRV) : از خودرو JLTV استفاده خواهد شد MPF : فعلا در حال گذراندن آزمایشات میدانی خودرو جوخه پیاده نظام (ISV) : از خودرو نسخه GM Defense استفاده خواهد شد MPF به احتمال زیاد قادر نخواهد بود در مقابل شلیک متعدد راکت های ار پی جی مقاومت کند یا از گلولههای تانک جان سالم به در ببرد. در عوض، میتواند حفاظت کافی برای زنده ماندن در برابر خودروهای رزمی سبک دشمن ارائه دهد تا بقای نیروهای پیاده نظام را افزایش دهد. افزودن سیستمهای دفاع فعال، مانند سیستم تروفی، به بهبود قابلیت بقای آنها در برابر موشکهای هدایت شونده ضد زره و حتی در برابر راکتی های ضد زره کمک میکند. در نتیجه MPF قادر خواهد بود همراه با پیاده نظام عملیات سوار-زرهی در مناطق باز را ادامه دهد. در حالی که خدمه (نسبتا) از شلیک سلاح های کوچک و گلوله های با کالیبر بالاتر ایمن هستند، MPF توانایی هماهنگ شدن با تیم رزم ترکیبی را خواهد داشت و آنها را قادر میسازد تا در زمانها و مکانهای مناسب برای شکست حملات و مواضع دفاعی دشمن، اثرات جمعی بهتری داشته باشند. MPF میتواند به جای یک نبرد تصادفی و بدون برنامه با حمایت از فرماندهان پیاده نظام گزینه های بیشتر برای واکنش به نیروهای دشمن ارائه دهد. MPF نسخه جنرال دینامیکس که تست های لازم را در نیروی زمینی ارتش آمریکا میگذراند حملات ناگهانی عنصری است که MPF را واقعاً برای فرماندهان در هر رده ای ارزشمند می کند. توانایی ارائه شلیک مستقیم دقیق زمینی که قبلاً برای مانور واحدهای زرهی بسیار محدودکننده تصور میشد، با ورود MPF به خدمت و دریافت ارتقاء به طور مداوم در حال کم رنگ شدن است. نقاط دفاعی مستحکم دشمن که واحدهای پیاده نظام را گیر می انداختند، تحلیل خواهند رفت. این دقیقا همان راهی است که اولین تانک های تاریخ در جنگ جهانی اول با بازکردن بن بست های پیش گرفتند. نسل بعدی خودروهای رزمی دشمن و پلتفرم های ارتقا یافته قدیمی تر دشمنان به تهدیدهای کمتر مخرب برای پیاده نظام تبدیل خواهند شد زیرا MPF و پیاده نظام پشتیبانی شده یا تیم های خودروهای ضد تانک می توانند به طور مؤثر با این اهداف درگیر شوند و آنها را نابود کنند. چالش های تاکتیکی متعددی که توسط این تیمهای رزم ترکیبی ارائه میشود، دشمن را مجبور به اتخاذ تصمیمات سختی میکند که به IBCTها اجازه میدهد تا از نظر راهبردی در برابر تشکلهای دشمن بیشتر دوام بیاورند. همانطور که نیروی زمینی روش اصلی را برای استقرار MPF در جبهه های نبرد را تدوین می کند، استقرار آنها به همراه IBCT ها برای برنامه ریزی آسان تر می شود و حملات ناگهانی با آنها برای کند کردن سرعت دشمن و انجام درگیری موفقیت آمیز تر خواهد شد. نتیجه گیری از پایان جنگ جهانی دوم به بعد، نیروی زمینی ارتش آمریکا به طور مداوم تلاش کرده است تا قابلیت های مانند MPF را حفظ کند. حتی با وجود کاهش این قابلیت ها در طول جنگ جهانی علیه تروریسم نیاز به قابلیت های همچون MPF در بین فرماندهان IBCT امروز بازتاب دارد. MPF قابلیتی است که باید حفظ شود تا IBCTها در زمان انتقال نیرو زمینی به عملیات چند دامنه و عملیات در مقیاس بزرگ بسیار قدرتمند باقی بمانند. پس از تاخیر پیش آمده در افزایش توانمندی های نیروی زمینی در جنگ جهانی علیه تروریسم، به نظر می رسد که نیروی زمینی در تلاش است تا شکاف در قابلیت های خود را کاهش دهد. با توجه به آنچه در مورد کاربرد MPF مورد بحث قرار گرفت، ارزش آن را دارد که نیروی زمینی آمریکا در مورد افزایش قابلیت های MPF در آینده فکر کند. ارتش برای حفظ و ارتقای در قدرت آتش، تحرک پذیری، حفاظت و حملات ناگهانی چه خواهد کرد؟ یک ارتقاء احتمالی برای افزایش تواناییها میتواند ادغام بیشتر وسایل نقلیه زمینی بدون سرنشین، وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین و شبکه های هوش مصنوعی در نیروها باشد. روباتهای که میتوانند بهطور خودکار به سمت ایستگاههای سوختگیری حرکت کنند، سوختگیری نمایند و به سمت خدمه بازگردند. بدون شک خطر کمتری برای سربازانی که تامین تدارکات و لجستیک را انجام میدهند در نظر گرفته می شود و هدف کمتری برای نیروهای دشمن می باشند. خودروهای بدون سرنشین و هواگردهای بدون سرنشین نیز می توانند با کاهش نیاز به نیروهای شناسایی با MPF یا تیم های رزم ترکیبی استفاده شوند. هوش مصنوعی پهپادها میتواند برای ارتباط و انتقال رادیویی در طول درگیری ها کمک کنده باشد و یا به خدمه کمک کند تا خطرناکترین اهداف را از بین ببرند. این سناریوها تنها یکی از صدها فرصتی است که میتواند یکپارچگی بین نیروی انسانی و ماشینها را به ارمغان آورد. توسعه دکترین MPFها به اندازه به خدمت گرفته شدن آن مهم است. احتمالاً به دلیل شکل ظاهری آن مانند آبرامز استفاده می شود که می تواند برای ادغام آن در تیم رزم ترکیبی مضر و خطرناک باشد. همانند فرماندهان نظامی آمریکایی در جنگ جهانی دوم که گروهان زره کوب ها را دریافت کرده و از آنها همانند تانکهای شرمن استفاده میکردند. دکترین، تکنیک ها و روش ها باید با ماموریت و هدف تعیین شده برای MPF مطابقت داشته باشد، در غیر این صورت استفاده نادرست از آن میتواند باعث شود در اینده سرمایه گذاری جدیدی برای ساختن پلتفرم مناسب تر برای پشتیبانی از عملیات IBCT صورت نگیرد. واحدهایIBCT بدون شک می تواند بدون پلتفرم MPF برای پشتیبانی از ماموریت های خود به مبارزه ادامه دهد. با این حال، MPF میتواند خطرات را کاهش دهد. دلیلی وجود دارد که مفهوم شبیه MPF یعنی یک پلت فرم زرهی سبک که می تواند شلیک های دقیق را انجام دهد در گذشته چندین بار تکرار شده است ( تانک های سبک M3 استوارت، M24چفی، M41 بولداگ و M551شریدان(. توانایی میدان دادن به تیم های رزم ترکیبی برای برتری داشتن در مقابل رقیبان نزدیک همسطح آمریکا و در پاسخ به تهدیدات مختلف مهم است. این پلت فرم IBCT را قادر می سازد تا از نظر تاکتیکی قدرتمند و از نظر راهبردی متحرک باقی بماند و در عین حال تلفاتی را که در صورت عدم پشتیبانی مستقیم نیروها برای مقابله با تهدیدات تقویت شده و تهدیدات زرهی رخ می دهد، کاهش دهد. تحول از عملیات های ضد شورش به عملیات در مقیاس بزرگ فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری بر روی ایجاد تیم رزم ترکیبی بهتر در IBCT ها است که میتواند تلفات را از طریق قدرت آتش، افرایش قدرت مانور پذری و اثر حملات ناگهانی در درگیری مسلحانه بعدی کاهش دهد. اصطلاحات : BCT : تشکیلهای اولیه رزم ترکیبی نیروی زمینی ارتش آمریکا هستند. آنها نیروهای تاکتیکی دائمی، مستقل، خودکفا و استانداردی هستند که از 3900 تا 4100 سرباز تشکیل شده اند. یک تیم رزمی تیپ شامل واحدهای پشتیبانی رزمی و لجستیک رزمی است که برای تداوم عملیات ضروری است. همچنین BCTها دارای آموزش و پشتیبانی توپخانه ذاتی نیز هستند. در حقیقت هدف از این تشکیل BCTها این است که بتوانند به تنهایی عمل کنند، مانند یک لشکر درابعاد کوچک. سه نوع تیم رزمی تیپ وجود دارد: پیاده نظام(IBCT)، استرایکر (SBCT)و زرهی(ABCT). تیم رزمی تیپ پیاده نظام نیز سه نوع است- IBCT سبک، IBCT هوابرد ، IBCT یورش هوایی ( هلی برن) واحد فرمان پرتاب (CLU) : واحد CLU موشک جاولین دارای یک دید یکپارچه روز/شب است و قابلیت درگیری هدف را در شرایط آب و هوایی نامساعد را فراهم میکند. واحد CLU همچنین ممکن است در حالت مستقل برای نظارت میدان نبرد و شناسایی هدف مورد استفاده قرار گیرد. جدول سازمان و تجهیزات (TOE): در این جداول بخش ها، کارکنان و تجهیزات واحدها در آن مشخص شده است. همچنین اطلاعاتی در مورد ماموریت و قابلیت های یک واحد و همچنین وضعیت فعلی واحد ارائه می دهد. سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS): یک سیستم تسلیحاتی چند منظوره است که به عنوان شناسایی، نظارت و سنسور اکتساب هدف استفاده می شود. ITAS قابلیت شلیک ضد زره/دقیق دوربرد را برای پیاده نظام ارتش فراهم می کند. گروهان تسلیحات گردان : یک واحد نظامی به اندازه گروهان که با یک گردان پیاده برای پشتیبانی رزمی ادغادم میشود. این گروهان مجهز برای پشتیبانی دارای یک جوخه مسلسل سنگین (HMG)، یک جوخه خمپاره انداز 81 میلی متری و یک جوخه ضد زره است. درگیری های قاطع : در جنگ زمینی ویا دریایی، به درگیری گفته میشود که در آن یک واحد کاملاً مشغول در نظر گرفته می شود و نمی تواند مانور دهد یا خود را بیرون بکشد و در غیاب کمک های بیرونی، عمل کند تا مبارزه را پایان دهد و یا با نیروهای موجود برنده یا شکست بخورد. زمین محدودکننده : این نوع زمین مانع حرکت یا کند شدن حرکت واحدهای رزمی می شود. به عنوان مثال زمین های شهری، جنگل های انبوه و... گردان مانور : متشکل از سه یا چند واحد به اندازه گروهان و یک گروهان ستادی است. هدف اصلی پشتیبانی از تیمهای رزمی تیپ ( BCT) پس از استقرار، انجام وظایف سطح تاکتیکی و پشتیبانی است. منبع نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
-
1 پسندیده شدهناتوی عربی یا چیزی که صهیونیستها دنبال میکنند مبنی بر اتحاد نظامی بین اعضای پیمان ابراهام در واقع ارزوی رژیم صهیونیستی محسوب میشه که در موعد مقرر میتونه اولا توان موشکی و نظامی ایران را پخش کنه، در بحث پدافند رژیم صهیونیستی و عمق استراتژیکش را افزایش بده و ابزارها و حسگرها را در گستره بالایی پخش کنه و دفاع را از بیخ گوش مرزهای ایران شروع کنه و در رابطه با خرابکاریها از چند جهت ایران را مورد حملات قرار بده همه و همه به هزینه اعراب. برای مصر و مغرب این پیمان ضرر چندانی نداره و در عمل با توجه به فاصلشون تهدیدی در روز موعود متصور نیستند برای خودشون و پس پیوتسن بهش بی ضرر هست. بحرین که اراده ای نداره ولی امارات با توجه به هزینه های محتمل چرا ریسک میکنه؟ یکی از دلایلش میتونه این باشه که چشم طمع به جزایر داره و تنها راهی که در اینده متصور هست اینه در یک درگیری احتمالی در صورت کمک به صهیونیستها سهمش از غنائم میتونه جزایر باشه. ایران باید در تقویت بازدارندگیش نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس یک افزایش توانی داشته باشه. استقرار موشک های نقطه زن در جزایر و سواحل به سمت امارات و سعودی و توقیت توان دریایی و هوایی و همچنین برخی اقدامات اقتصادی حول صادرات نفت و دور زدن تنگه هرمز از این جمله است.
-
1 پسندیده شدهدر این مورد هم گویا یکی از مجریان عملیات در سوریه عضو داعش بوده و توسط ترک ها دستگیر شده بوده و تحویل سیستم امنیتی رژیم صهیونیستی شده بوده. حالا این سیستم فوق امنیتی که حواسش به تردد پرندگان هم به مناطق امنیتی هست دقیقا همین چند مورد را در دل امنیتی ترین نقاط سرزمین های اشغالی بدون هیچگونه چتر اطلاعاتی رها کرده که تازه اون هم با اسلحه های گرم و با خونسردی شروع کنند به عملیات؟! شب نشست به قول خودشون تاریخی نقب؟ درست روزی که از چند روز پیش نیروهای مقاومت گمانه زنی میکنند عملیات های مقاومتی ضد این نشست ممکنه رخ بده؟ طوری این پازل چیده شده که در طبیعی ترین شکلش در اذهان عمومی مقاومت = تروریسم و داعش جلوه کنه که دیدیم حتی صحنه سازی را هم کنار گذاشتند و در نشست یکی پس از دیگری دقیقا با سوار شدن به این ذهنیت مهندسی شده در یک هفته اخیر شروع کردند به طلبکاری.
-
1 پسندیده شدهبا سلام و خسته نباشید به طور آشکار شاهد پیچیده شدن نتایج این درگیری هستیم و همگی منتظر نتایج بهتری از حمله ارتش روسیه بودیم (این انتظار صرف نظر از قبول یا رد دلیل تهاجم روسیه به اوکراین است). برخی پیش بینی های و توجیهات در خصوص این پیچیدگی به نظر من عبارتند از: 1- عدم انتظار ارتش روسیه (و البته نظام سیاسی روسیه) در مورد طولانی شدن جنگ و مقاومت اوکراینی ها و نیز کمک غربی ها 2- باید این نکته را قبول کنیم که ارتش روسیه پس از جنگ افغانستان، سال ها وارد جنگ حرف ای نشده بود (جنگ های قبلی در گرجستان و چچن) قابل قیاس با تهاجم کنونی نبوده است. به همین دلیل است که با طولانی شدن جنگ و نیز عدم آشنایی فرماندهان با جنگ واقعی؛ مشکل لجستیک، فرماندهی به روز و جمع اوری اطلاعات به خوبی نشان داده شده است. همان طور که دیدید، در هفته اول و دوم جنگ خبری از پهبادهای روسی نبود. این یعنی روس ها تصور طولانی شدن نبرد را نمی کردند. به مرور زمان تصاویر هوایی و شناسایی به کمک پهبادها وارد نبرد شده اند. 3- عدم استفاده از تجهیزاتی مانند نسل زرهی آرماتا می تواند به سه دلیل باشد: الف - عدم آماده بودن این تجهیزات و صرفا رونمایی نمایشی - همانند خیلی از کشورهای دیگر (از جمله خودمان!) بسیاری از رونمایی ها فقط جنبه تبلیغاتی دارد. شاید این نسل از زرهی هنوز اماده نبرد واقعی نشده اند. ب - عدم ریسک روس ها برای استفاده از این تجهیزات به دلیل عدم اطمینان از موثر بودن و نگرانی از آسیب پذیری آن ها ج - عدم آمادگی آن ها برای ورود به نبرد (مجددا بر می گردیم به عدم پیش بینی روسیه از طولانی شدن نبرد) 4- مهم ترین نتیجه این جنگ برای روسیه مشخص شدن ضعف های ارتش آن می باشد. به خوبی مشاهده هستیم در سه بعد؛ فرماندهی، اطلاعات و لجستیک ارتش روسیه آسیب پذیر به نظر رسیده است. تصور می کنم پس از پایان از نبرد، ارتش روسیه به زودی مشکلات اساسی خود را بررسی خواهد کرد. اما مهم ترین نکته ای قصد دارم ذکر کنم، مربوط به نیروهای مسلح خودمان است که امیدوارم فرماندهان دلسوز و هوشیار ما به خوبی تحولات جنگ رو بررسی و برای اصلاح داخل استفاده کنیم.
-
1 پسندیده شدهسلام تا به حال که بیشتر تلاشها در جهت منتشر کردن اخبار پیروزی های این پهپاد بوده است . به نظر می رسد نبودن خبر جدید از آنها ، به معنی نبودن آنها در صحنه نیست ، به مفهوم تاثیر گذار نبودن آنها در صحنه نبرد است . به نظر می رسد بعد از شوک اولیه ارتش کلاسیک روسها در مقابل پهپادها ، الان تاثیرگذاری اولیه را از دست داده اند ! ( به قول بچه ها روسها تطابق پیدا کرده اند ) .
-
1 پسندیده شدهسلام ؛ اول اینکه کشتی فقط اسمش قشنگه وگرنه کار کردن رو کشتی ، جزو مذخرف ترین مشاغل دنیا هست به دلایل متفاوت... در رابطه با فاصله بین مثلا بندرعباس تا چین ؛ خب چین کشور بزرگی هست و بنادر زیادی داره ، بنابراین نمیشه گفت فاصله دقیقا چقدر هست ... چون باید دید کشتی به کدوم بندر چین قصد عزیزمت داره....از طرفی به نوع کشتی هم بستگی داره ، کشتی های کانتینری معمولا سرعت بالاتری دارند نسبت به کشتی های فله بر...مورد دیگه وضعیت آب و هوایی و جریان آب هست که در فصل های مختلف سال متفاوت هست و در نهایت روی سرعت کشتی تاثیر میذاره....اما اگر بخوام یک مثال بزنم ، مثلا می تونم بگم با یک کشتی کانتینری ، حدود دو هفته تا چین راه هست... در رابطه با تایم کاری در کشتی ، بستگی داره اون فرد سمت اش چی باشه...مثلا آشپز کشتی حدود 7 عصر کارش تمومه دیگه.... ولی یک افسر عرشه ، بصورت شیفتی کار می کنه و مثلا افسر دوم کشتی ، هر شب از ساعت 12 شب تا 4 صبح ، تایم کاریش هست...و ظهرها هم از ساعت 12 تا 4 عصر...برای مهندس های موتورخونه هم تقریبا میشه گفت 8 ساعت در روز کار می کنند ولی خب باز هم بستگی به سمت داره و همچنین شرایط...
-
1 پسندیده شدهطولانی شدن جنگ هر چند منجر به تلفات بیشتر روسیه می شود اما در نهایت باعث شکست اوکراین می شه روسیه تجهیزات زمینگیر زیادی از زمان شوروی داره که با تعمیر می توه اونها را به میدان جنگ برگردونه اما اوکراینی ها نمی تونن تلفاتشون را جبران بکنند مگر اینگه غرب تجهیزاتی مثل نفربر و یا تانک به اوکراین بده و گرنه در نهایت اوکراین شکست می خوره
-
1 پسندیده شدهسیستم پیشرفته جنگ الکترونیکی روسیه به دست ارتش اوکراین افتاد. نیروهای اوکراینی بخشی از یکی از پیشرفتهترین سیستمهای جنگ الکترونیک روسیه را که میتواند اسرار نظامی این کشور را فاش کند، به غنیمت گرفتهاند. به گزارش تایمز لندن ماژول فرماندهی موسوم به کراسوخا (Krasukha- ۴) در حومه کییف به دست نیروهای اوکراین افتاده است. این سیستم هرچند کمی آسیب دیده اما گفته میشود همچنان سالم است. تصاویری از این سیستم پیشرفته همچنین در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. تحلیلگران بر این باورند که این ماژول احتمالا به هنگام تلاش عجولانه نیروهای روس برای عقب نشینی به دست نیروهای اوکراینی افتاده است. این سیتسم برای مسدود کردن ماهوارههای مدار پایین، پهپادها و موشکها طراحی شده اما در عین حال گفته میشود که این ماژول حتی میتواند هواپیماهای ناتو را نیز ردیابی کند. تصاویر منتشر شده از این سیستم در در شبکههای اجتماعی نشان میدهد کراسوخا یک سیستم دو قسمتی متشکل از یک ماژول فرماندهی و یک سیستم جنگ الکترونیک دارد که به طور جداگانه روی دو کامیون نصب شده است. تلگراف گزارش داده که احتمال میرود که یک سامانه از این سیستم علیه پهپادهای ترکیهای در سوریه مورد استفاده قرار گرفته و توانسته با ایجاد اختلال در سیگنالهای پهپادها سقوط آنها را رقم بزند. هواپیماهای بدون سرنشین «بیرقدار» ساخت ترکیه از جمله پهپادهایی هستند که توسط نیروهای اوکراینی برای نابودی تانکها، زرهها و کاروانهای کامیونی روسیه مورد استفاده قرار میگیرد. تلگراف گزارش داده که واحد توقیف شده توسط آژانسهای اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای غربی مورد بررسی قرار خواهد کرد. بررسی این واحد میتواند اسرار زیادی از نحوه عملکرد آن را آشکار کند و در نهایت میتواند به اوکراین و متحدان غربی این کشور برای بیاثر کردن آن کمک نماید.
-
1 پسندیده شدهنمونه های از اثر برخورد مهمات ۱۲۵ م.م انرژی جنبشی APFSDS بر سطح صفحات زرهی که از نظر ظاهری با نمونه ها پست قبل شبیه هست
-
1 پسندیده شدهبا سلام عجب فیلم چرتی بود وقتتون رو با دیدن این فیلم هدر ندید . جان تراولتا توی این فیلم یه فاجعه ی به تمام معناست ، با اون فیگورها و ژست های ضایه ش
-
1 پسندیده شدهروس ها اگر حلقه های واردن رو مد نظر قرار می دادن الان خیلی با تلفات و هزینه کمتری جلو می آمدن مطابق با حلقه واردن که دستور العمل امریکا هم هست 1- زدن مراکز فرماندهی و ارتباطی هست از مراکز فرماندهی گرفته تا رادیوتلویزیون و اخلال در ارتباطات موبایل و اینترنت 2- ایجاد قطع برق بعنوان فلج کردن کل زیرساخت نظامی و غیر نظامی اکراین 3- قطع سوخت و بنزین وقتی سوخت نباشه یعنی لجستیک متوقف میشه 4- ایجاد برتری مطلق هوایی و پوشش با پهپادها هیچ پهپادی بویژه پهپادهای باند پروازی نباید اجازه پرواز پیدا می کرد 5- زدن خطوط ارتباطی با کشورهای خارج دریا رو قطع کردن ولی ارتباط زمینی با کشورهایی مثل لهستان و ... که محل ورود تسلیحات بود رو قطع نکردن حداقل باید جاده ها و پل های نزدیک مرز رو میزدن تجمع مردم در خروج همراه با این حرکت راه رو برای ورود تسلیحات می بست تو بعد بعدی 6- گرفتن بنادر و شهرهای بندری و ناامید کردن اکراین در هر مذاکره ای و عدم ارتباط با دریا 7- محاصره کیف و فرودگاه ان به عنوان ابزار فشار بر کیف
-
1 پسندیده شدهتاسیسات الکترونیک پروژه سعد۱۳ صدام حسین براین نظر بود که می بایست بر روی صنایع الکترونیک تمرکز ویژه نمایند ، زیرا الکترونیک کلید تسلیحات مدرن است. براین اساس عراقی ها بعد از مذاکرات طولانی با شرکت Thomson-CSF به توافق رسیدند که سرمایه گزاری های هنگفتی در این زمینه جهت ایجاد زیرساخت ها نمایند. نام طرح توافق شده سعد۱۳ بود ، که قرار شد شرکت تامسون ، صنایع الکترونیک عراق را پایهگذاری کند. در مطبوعات فرانسه ذکر چندانی از این قرارداد چند میلیارد دلاری به میان نیامد و تا سالها بعد نیز جزء اسرار دولتی بود. هزاران مهندس تامسون در طول سال های بعد به تربیت تکنسین های عراقی در فرانسه مشغول بودند و یا به تولیدات صنایع الکترونیک در عراق نظارت داشتند. مجتمع سعد۱۳ در ۱۴۰ کیلومتری شمال بغداد در روستای الدّور در نزدیک تکریت دایر شد. شرکت تامسون میگفت هدف آن است که عراق به ابزارها و وسایل مورد نیاز برای آینده مجهز شود. مهندسانی که از شرکت تامسون در محل کارخانه مشغول کار بودند ، میگفتند این مجموعه پیشرفته ترین تکنولوژی موجود غرب را در خود جای داده است. سعد۱۳ یکی از بزرگترین و پیشرفته ترین مجتمع های الکترونیکی در جهان بود. بی شک این بلندپروازانه ترین طرحی بود که تا آن زمان در یک کشور جهان سومی به اجرا در می آمد. تمامی محصولات مجتمع سعد۱۳ به تامین نیازهای نیروهای مسلح عراق اختصاص داده شده بود. فرانسویان به عراق توصیه کردند تولیدات سعد۱۳ را از همان آغاز کار زیاد نکند بلکه به تدریج بر میزان آن بیفزایند تا توان ایجاد شده تماما با پتانسیل داخلی و بنا به تامین نیازها شکل گیرد! نیرویی کاری متشکل از ۱۵۰۰ نفر تکنسین عراقی در اوایل سال ۱۹۸۴ مونتاژ و تولید محصولات تامسون را زیر نظر ۱۰۰ نفر از مهندسان این شرکت شروع کردند. به مرور زمان عراقیها تجربه کسب نمودند. آنها از همان آغاز دستگاه های رادیویی را برای ارتش می ساختند. در واحدهای دیگر کریستال کوارتز را برش میدادند و مدارهای یکپارچه میساختند. دستگاههای استراتژیک نیز در این مجتمع تولید میشد که شبکه رادار ، ابزارهای الکترونیکی اقدام متقابل و تجهیزات الکترونیکی صنایع هواپیمایی از آن جمله بود. بنا بود کارخانه تولید کامپیوتر نیز در نزدیکی این مجتمع دایر کرد و تکنولوژی پیشرفته ذوب سیلیکون در آن انجام شود. آموزش متخصصان عراقی در فرانسه بخش دیگری از این قرارداد بود. بین ۳ تا ۴ هزار عراقی به فرانسه اعزام شدند تا در زمینه کار در مجتمع سعد۱۳ ، تخصص های لازم را کسب کنند. این مسئله برای عراق به قدری اهمیت داشت و آنقدر برای آن پول پرداخته بود که تامسون تنها برای آموزش کارآموزان عراقی یک مجتمع آموزشی در نزدیکی پاریس ساخت. در این مجتمع ها بنا بود رادار های زمین پایه و هواپایه بومی از آخرین تکنولوژی پالس داپلر را در عراق به تولید برسانند! منبع
-
1 پسندیده شدهاین ابعاد عصبانیت هیستریک ترکیه البته چند وجهی است به نظر به شدت. یک وجهش با توجه به کلیدواژه های پرتکرار اناتولی شامل: "فرقه گرایی" و "شیعه گری" و "حمایت از داعش! و القاعده!!" و "ایجاد تنش در منطقه" و "حمایت تروریسم" کاملا مشخص هست که القاب و عناوینی که این روزها خیای به خودش میچسبه را سعی داره به دیگری نسبت بده و معلوم هست که از کجا زورش گرفته. تمام برنامه هایی که با توسل به همین کلیدواژه ها طرح ریزی کرده بود الان در شرایط سختی قرار دارند و چه از این بهتر که با پرتاب کردنش به سمت یک رقیب منطقه ایت افکار عمومی را دور کنی از شرایط خودت و وضعیتی که بهش دچار هستی. یک وجه دیگه همین حمله روسیه به اکراین هست. علاوه بر اینکه مناسبات به شدت تقویت شده اقتصادی و سیاسی و نظامی با اکراین برای تکریه به هم ریخت اون شیوه وسط لحاف خوابیدنش که بین روسیه و امریکا قرار بگیره و از هر دو طرف سود ببره حالا با این جنگ تا حدی بهم خورده و در موقعیت اجبار به انتخاب قرار گرفته که هر طرفی را هم انتخاب کنه معایب خودش را داره. بعد هم اشاره کردند دوستمون مسئله دالان قفقاز بود که البته از حرکت نظامی ایران هم نباید گذشت چون به نظر میرسید با همون فریب رسانه ای و تعریف از ایران داشتند پشت پرده برنامه را پیش میبردند تا ایران را غافلگیر کنند که ایران با یک بهانه که البته خود احمقشون به دست ایران دادند (شاید هم نقشه ایران بود تا با تحریک توسط کامیون های تجاری این بهانه را بدست بیاره ) یک قدرت نمایی حداقل ولو با تنش در روابط انجام داد تا جدیت خودش را نشون بده و فعلا که برنامه به ظاهر عقب افتاده و مشکلات منطقه هم فعلا شاید به نفع ما باشه در این مورد. هرچند فشارها به اردوغان با افزایش مشکلاتش ممکنه مجابش کنه برای دور کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی جنگی در قفقاز یا سوریه به راه بندازه. یک مورد دیگه هم وضعیت اقتصادی و قدرت اردوغان هست در ترکیه. قیمت نفت، از دست رفتن اکراین، ماستها را کیسه کردن توسط سایر جمهوریها که به ترکیه بواسطه عضویت ناتو نزدیک شده بودند و فاش شدن چهره ریاکار و مزورش در دیدار با صهیونیستها و زیرپا گذاشتن همه شعارهای قبلش، نزدیک تر شدن حماس به ایران، دور شدن از قطر و ... به هر حال عصبانیت هم داره. و هرچند شایعات محسوب میشه ولی اون شایعه توطئه میت و موساد در اربیل و ضربه خوردن هر دو هم قوی است چون این حملات بلافاصله بعد از اون حمله شروع شد و اردوغان ناگهان شد هواخواه! صهیونیستها و اقلیم و بارزانی ها. یقینا اردوغان نفوذی که بین بارزانی ها داره و حالا شاید پیوندهایی هم با موساد در اقلیم زده ( با ایجاد مراکز اطلاعاتی و اقتصادی و سیاسی و امنیتی) دوست نداره مورد تهدید ایران باشه و پایه های حکومت بارزانی ها تضعیف بشه چون بهترین مزدوران ادوغان حتی در برابر کردها محسوب میشند برای ترکیه در عراق. نفت و پول و نفوذ از بارزانی ها و قدرت و حمایت و پول از ترکیه.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. از این تعارفات دیپلماتیک فراوان هست ، حساس بودن بیش از حد لازم به این تعارفات ، طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که این چیزها برای ما مهم هست و به جای تمرکز روی امتیازاتی که باید از اینها بگیریم ، خودمون را مشغول تعارفات کردیم .روسها الان با توجه به تحریم هایی که شدند ، تازه دارند متوجه می شوند که در این 40 سال ما چه شکلی موفق شدیم زنده بمانیم . تحرکات دیپلماتیک اینها در سطح جهان با چین و ونزوئلا و در بحث برجام ، را میشود به شیوه های متفاوتی تفسیر کرد ، اما عکس العمل مجلس ، مطبوعات و ... در ایران به گوش پوتین رسیده و متوجه شده که جمهوری اسلامی ، نه ونزوئلا هست ، نه عراق ، نه سوریه و نه حتی لیبی ... ( حالا اگر همدردی های بسیار محدود داخلی را نادیده بگیریم ) برای همین سرسنگین هستند و البته چندان خبر بدی هم نیست ، چون طمع نمی کنند . این برای جناح غربگرای داخل حاکمیت هم خبر خوبی است ، چون ترس از شرق گرد کامل ارتباط خارجی ، موجب از رونق افتادن بازار اینها می شد و به تقریب برگ برنده اصلی خودشون را دست میدادند درصورت تحقق این امر ، ضمن اینکه ایجاد تعادل در سیاست خارجی و از هول حلیم ، توی دیگ نیافتادن هم تجربه خوبی شد در ماجرای اوکراین برای ما که عقلانیت به خرج دادیم و یکسری عهدشکنی های روسها ، یادمون مونده و مراقب بودیم که جوگیری ایجاد نشود . این نقشه ای هم که ارائه شد ، صرفا خطر را گوشزد کرد و این که روسها و حتی چینی ها اگر تکان نخورند ، حلقه واسط جغرافیایی شرق و غرب در خاورمیانه (ایران ) ، چندان در راستای سیاستهای آنها حرکت نخواهد کرد و در سالهای آتی باید منتظر عواقبش باشند
-
1 پسندیده شدهسخنان لاوروف جالب و قابل تامل بود چند روز پیش که حتی در این شرایط سخت روسیه هم از ونزوئلا به عنوان یک کشور دوست نام برد ولی ایران را یک کشور با روابط نزدیک نامید فقط و کاملا بین یک کشور دوست و یک کشور دارای روابط فاصله گذاری کرد. حالا شاید بعدها دلایل خشم روس ها از ایران خصوصا در چند سال اخیر فاش بشه ولی مشخصا کشور ایران به عنوان یک کشور مستقل هیچوقت نقش عروسکانی مثل ترکیه و امارات و سعودی و بحرین و مصر و ... را برای کشورهای غربی و شرقی ایفا نکرده و نمیکنه ( حالا اپوزیسیون خودشون را له کنند که اتفاقا این نقطه قوت ایران را به دستور اربابانشون سعی کنند وارونه جلوه بدند و مثلا چیزی که ابدا و اصلا خودشون ندارند* سعی کنند در مورد ایران هم تسری بدند (شرافت و استقلال و عزت ) ولی خب واقعیت حتی زمان هایی که ایران تا نزدیک به زانو در اومدن هم رفته با هجمه تمام جهان روشن تر از تمام دروغهای این دریوزگان بی هویت هست ) و برای همین هست که در چهل سال گذشته اتفاقا از جانب قدرت های شرق و غرب با کم و زیاد دوره ای همیشه تحت فشار بوده و شاهد تصمیمات جمعیشون هم علیه ایران گاهی بودیم. چه در جنگ هشت ساله و چه شورای امنیت و ... *خواننده لس انجلسی مصاحبه میکنه که اهنگ خلیج فارس را نخوندم در کشور سعودی چون نام خلیج فارس مشکلیه(!) بین ایران و سعودی و امارات و بحرین و چند کشور دیگه و من هم آدمی سیاسی(!) نیستم و نمیخوام این کشورها را از دست بدم! به همین صراحت مطلقا اپوزیسیون نشاندار و فعال ایران در هر دسته و گروهی هیچ عرقی ندارند نسبت به سرزمین ایران و حتما هم در دوره های تاریخی امثال همین ها موجبات ترکمنچای ها و گلستان ها شدند. عرق ملی که به کنار؛ اینها کشور را به ارزنی حتی میفروشند و این برای ایرانیان باید توجه خوبی باشه که در هر دوره ای از تاریخ امثال اینها را خوب بشناسند. سوال سختی نیست که نهایتا دل یک رزمنده بسیجی "18 ساله" ذیل کشور در حال حاضر برای مرزهای ایران بیشتر میسوزه یا انبوهی از تن های متعفن این امثال اپوزیسیون که هر روز دلقک وار در شبکه یکی از دشمنان ایران در حال مسابقه برای تکه تکه کردن ایران هستند. بسته به پول دریافتی و کشور مبدا پول هم هر نسخه ای را از تجزیه تا حمله نظامی دشمن برای کشور اون هم وقیحانه به اسم "ایران" و "مردم" و " ازادی" تجویز میکنند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهمقایسه رادار گریزی پکفا و سوخو 34 تو تصاویر ماهواره ای که به کمک تکنولوژی sar گرفته شده به خوبی تفاوت بدنه سوخو 57 و سوخو 34 در شناسایی توسط رادار دیده شده در یک مورد پکفا فقط ار زوی بازتاب امواج منعکس شده از موتور و کابین شناسیایی شده و بدنه تقریبا مخفی شده عکس اول نشون میده روسها تونستن پوشش جاذب رادار بسازن پکفا دیگه که واضح تر دیده شده احتمالا پوشش ضد رادار را نداره اگر معافیت های به روسیه داده شده در برجام خرید پکفا برای ما و روسیه عالی هست
-
1 پسندیده شدهبسم ا... دیده شدن مجدد پروتایپf313 قاهر در پایگاه اول شکاری (احتمالا مجموعه اوج )... نکته جالب که امکان داره خطای تشخیص باشه بنا به کیفیت پایین تصاویر گوگل ارث وجود یک خروجی هست! _امیدوارم حداقل بتونه پرواز کنه بعد پروندش را ببندن! بدنه کامپوزیت و رایانه پرواز و کنترل با سیم بر روش بومی سازی شده باشه خیلی میتونه ارزشمند باشه
-
1 پسندیده شدهمجموعه مستند فیاسکو روایت آمریکایی ها از ماجرای ایران کنترا این مستند در6 قسمت پخش شد در نوع خودش جالب است تصویر بازسازی شده از کیک معروفی الیور نورث با خودش به تهران آورد توسط ماموران خورده شد قبل از تحویل به مقامات ایران برای تماشا کلیک کنید
-
1 پسندیده شدهادغام نمادین برجک بدون سرنشین بر روی تانک اصلی میدان نبرد آبرامز!!!! به گفته تیم رایان ، نماینده کنگره آمریکا ، ارتش ایالات متحده درصدد است تا برای ادغام برجکهای بدون سرنشین بر روی پیکربندی تانک اصلی میدان نبرد ام- یک آبرامز برنامه ریزی نماید . وی که درماه اوت 2021 از مرکز تولید سامانه های مشترک ارتش در لیما بازدید نمود بود ، پس از ملاقات با تکنسین های حاضردر این مجموعه ، چنین خبری را اعلام نمود .وی که از مدافعان سرسخت توسعه قابلیتهای مرکز توسعه سامانه مشترک ارتش بشمار می رود ، اخیرا از موقعیت خود در کمیته تخصیص بودجه مجلس نمایندگان استفاده نمود تا یک سرمایه 65 میلیون دلاری را برای ارتقاء سامانه های تانک اصلی میدان نبرد آبرامز فراهم آورد . ظاهرا نمونه هایی از آبرامز های با برجک بدون سرنشین در سنوات گذشته این تانک که در حال حاضر بیشتر از 4 دهه است در خط تولید شرکت سازنده واقع درایالت اوهایو قرار دارد ، به گفته این نماینده ، از استانداردهای بالایی برخوردار بوده و می بایست برای افزایش کیفیت تولید ، منابع سرمایه ای لازم بدان اختصاص داده شود . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، اختصاص این بودجه عمر مفید تانک مزبور را افزایش داده و این امکان را فراهم می آورد تا درآینده یک برجک بدون سرنشین برای آن طراحی شده و در خط تولید قرار گیرد . به گفته تیم رایان ، سرمایه اختصاص داده شده ، کمک زیادی به توسعه معماری فیزیکی و الزامات فنی برای افزودن یک بارگذار جدید مهمات ، سامانه جابه جایی خودکار مهمات ، ارزیابی سامانه های حفاظت فعال جدید ، تغییر پیشرانه و همچنین سامانه تولید نیروی هیبریدی با نیروی پیشرانش الکتریکی خواهد نمود . پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهتحویل رسمی تانک های آبرامز M1A2K به کویت در 19 دسامبر 2017 ، وزارت دفاع ایالات متحده به شکل رسمی اعلام کرد که شرکت جنرال دینامیکس قراردادی به ارزش 24،272،649 دلار با کویت برای توسعه و ساخت یک نسخه مخصوص برای کویت با نام M1A2-K را منعقد کرده است. دراین قرار داد 218 دستگاه تانک ابرامز M1A2 به نسخه M1A2-K ارتقا پیدا میکنند. علاوه بر این کویت تجهیزات جانبی و قطعات یدکی مانند صدها مسلسل ، جایگاه سلاح کنترل از راه دور، سیستم های مخابراتی، عینک دید در شب و... نیز خریداری میکند. با اعزام هیئتی از نیروی زمینی ارتش کویت به نمایندگی از رئیس ستاد کل ارتش به آمریکا، کویت به شکل رسمی تانک های آبرامز M1A2K سفارشی خود رادر تاریخ 29 ژوئیه 2021 (7 مرداد 1400) تحویل گرفت. به گفته مقامات نظامی کویت این نسخه به زودی در ارتش کویت عملیاتی خواهد شد. تانک M1A2-K نسخه ای از M1A2 SEPv2 با تغییرات مخصوص برای کویت ساخته شده است. آبرامز کویتی در حال حاضر پیشرفته ترین نسخه آبرامز در بین کشورهای عربی ( مصر، عراق و عربستان) محسوب می شود به شکل غیر رسمی تحویل سفارش کویت از ماه ها قبل انجام شده بود. از جمله تغییرات ظاهری ایجاد شده در نسخه M1A2K می توان به نصب تیربار بر روی لوله توپ اشاره کرد در نتیجه تعداد مسلسلهای نصب شده بر روی این تانک به 4 عدد میرسد. ( یک مسلسل برای فرمانده تانک، یک تیربار برای لودر، یک تیر بار هم محور و یک مسلسل جدید که روی توپ اضافه شده است) منبع
