برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 11 مهر 1402 در پست ها
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم بزرگترین ضعف این سامانه دهه 50 ، نه مجموعه کشف و رهگیری اهداف ، بلکه موشک بزرگ ، سنگین و با مانور پذیری کم آن هست ( هم موشک و همه اجزاء این آتشبار دفاع هوایی ) . این مساله ای است که ظاهراً دوستان عزیز ما در قرارگاه پدافند خاتم الانبیاء ( ص) هیچ توجهی به آن ندارند . تحلیل و پیگیری تحولات سوریه هر زمان عزیزان به این نتیجه رسیدند که باید نوع نگاه خودشان را به تهدید پیش رو تغییر دهند ، آن وقت می بینید که باید بسرعت این سامانه پرهزینه را کنار بگذارند این هم یک ایده مفهومی برای بهینه کردن اس-200 ( حداقل میزان آسیب پذیری این سامانه ایستا را بشدت کاهش می دهد )
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا شبیه سازی نظامی بخش اول: سربازان توپخانه سلطنتی بریتانیا در حال آموزش در یک "دنیای مجازی" در رزمایش Steel Sabre، سال 2015 شبیه ساز های نظامی، که به صورت غیر رسمی war game هم نامیده می شوند، شبیه ساز هایی اند که در آن تئوری های جنگ می توانند مورد آزمون و پالایش قرار بگیرند بدون اینکه نیازی به درگیری واقعی باشد. شبیه ساز های نظامی به عنوان روش های کاربردی برای توسعه راه حل های تاکتیکی، استراتژیک و دکترینی قلمداد می شوند، ولی منتقدان عقیده دارند که تصمیم هایی که از این مدل ها نشات می گیرند به طور ذاتی ناقص اند، و این موضوع به دلیل ذات تقریبی مدل های مورد استفاده است. بسیاری از تحلیلگران حرفه ای به لفظ "بازی جنگ" اعتراض دارند زیرا از این عبارت به طور کلی برداشت به سرگرمی عام می شود، و به همین دلیل واژه شبیه سازی را ترجیح می دهند. شبیه ساز ها در شکل های مختلف و درجات متفاوت واقع گرایی وجود دارند. حوزه شبیه ساز ها نتنها فاکتور نظامی بلکه فاکتور های سیاسی و اجتماعی را هم در بر می گیرند که در یک مدل جنگی واقعی به طور جدانشدنی در همدیگر تنیده شده اند. با اینکه بسیاری از دولت ها، به صورت فردی و اشتراکی، از شبیه ساز ها استفاده می کنند، اما بیرون از دایره تخصصی، اطلاعات کمی از آن ها وجود دارد. با این حال، مدل سازی معمولا روشی است که دولت ها با استفاده از آن سیاست های نظامی و سیاسی خود را مورد آزمون قرار داده و اصلاح می کنند. شبیه سازی های نظامی از تمرین های میدانی توسط شبیه سازی های کامپیوتری تا مدل های تحلیلی را شامل می شود؛ واقعگرایی مانورهای زنده با اقتصاد شبیه سازی های انتزاعی مقابله میکند. طیف شبیه ساز ها اصطلاح شبیه ساز نظامی می تواند طیف گسترده ای از فعالیت ها را در بر بگیرد، از تمرینات میدانی مقیاس کامل تا مدل های کامپیوتری انتزاعی که می توانند با دخالت جزئی یا بدون دخالت انسان پردازش انجام دهند. مانند مرکز ارزیابی استراتژی RAND (RSAC) به عنوان یک قاعده علمی کلی، قابل اتکا ترین داده از مشاهده واقعی بدست می آید و قابل اتکا ترین تئوری ها به آن وابسته اند. این قانون در آنالیز های نظامی نیز صدق می کند، جایی که تحلیلگران به تمرینات میدانی و آزمون های زنده به عنوان ارائه دهنده داده هایی احتمالا واقعی (بسته به واقع گرایی تمرین) و قابل تائید (گردآوری شده توسط مشاهده واقعی) نگاه می کنند. به عنوان مثال می توان به راحتی پی برد که تحت شرایط معین و نیروی کار مشخص چقدر طول می کشد تا یک پل شناور (pontoon bridge) احداث شود، و سپس این اطلاعات می توانند نرم و هنجار هایی برای عملکرد انتظاری در شرایط مشابه در آینده ایجاد کنند، یا اینکه در تصحیح پروسه ساختن پل مورد استفاده قرار بگیرند. هر شکلی از تمرین را می توان به معنای دقیق کلمه "شبیه سازی" دانست (چون که یک محیط عملیاتی را شبیه سازی می کند)؛ با این حال، تمام یا اکثر تمرین ها نه برای آزمایش ایده ها یا مدل های جدید، بلکه برای ارائه مهارت هایی به شرکت کنندگان برای اجرای ایده ها و مدل های موجود است. تمرین های ابعاد کامل نظامی، یا حتی در مقیاس های کوچک تر، همیشه قابل اجرا یا حتی مطلوب نیستند. در دسترس بودن امکانات، شامل منابع مالی، یکی از فاکتور های قابل توجه است – حرکت دادن نیرو ها و تجهیزات ثابت، انتقال آن ها به مکانی مناسب، و سپس پوشش هزینه های اضافی مانند سوخت، روغن و روان کار (POL)، نگهداری تجهیزات، تکمیل تدارکات و خوراکی ها و دیگر مواد، هزینه زیادی دارد.به علاوه، بعضی مدل های جنگی با استفاده از این روش واقع بینانه قابل تصدیق نیستند. برای مثال، ممکن است آزمایش دقیق یک سناریوی فرسایشی با کشتن نیرو های خودی، نتیجه عکس داشته باشد. معمولا در امتحان یک تئوری مطلوب تر است که سطح درگیر بودن نفرات را کاهش دهیم. تمرین های نقشه (رزمایش روی نقشه) را می توان بدون نیاز به حرکت دادن فیزیکی نیرو ها، با حضور افسران ارشد و برنامه ریز ها انجام داد. این روش ها بخشی از ورودی های انسانی را حفظ می کنند، و بنابراین هنوز هم می توانند تا حدودی بازتاب رفتار های نسنجیده های انسانی باشند که با مزیت کاهش هزینه ها و افزایش دستیابی پذیری، مدل سازی جنگ را بسیار چالش برانگیز می کند. همچنین، یک تمرین نقشه را می توان با برنامه ریزی کمتری نسبت به یک لشگرکشی بزرگ انجام داد، که باعث می شود این تمرین گزینه ای جذاب برای شبیه سازی های کوچکتری که ارزش زیادی ندارند و همچنین عملیات های بسیار مهمی که هزینه و پنهانکاری اهمیت دارد، باشد. (این موضوع در مورد عملیات پرل هاربر با نام OPERATION AI صادق بود.) با افزایش بیشتر سطح انتزاع، شبیه سازی به سمت محیطی میل پیدا می کند که به آسانی توسط بازی کنندگان بازی جنگ غیر نظامی قابل شناسایی باشد. این نوع از شبیه سازی می تواند دستی (به معنای عدم دخالت یا دخالت بسیار کم کامپیوتر)، با کمک کامپیوتر، یا کاملا کامپیوتری باشد. شبیه ساز های دستی احتمالا از زمانی که انسان اولین بار وارد جنگ شد به نوعی استفاده می شوند. شطرنج را می توان به عنوان نوعی از شبیه ساز جنگ در نظر گرفت (اگرچه منشا دقیق آن مورد بحث است). در زمان های اخیر، پیشرو شبیه ساز های مدرن بازی Kriegsspiel مربوط به Prussia بود، که در حدود سال 1811 پدید آمد و بعضا گفته می شود باعث پیروزی Prussia در جنگ بین فرانسه و کنفدراسیون آلمان شمالی شد. این بازی بین تک تک هنگ های Prussia توزیع و دستور داده شد که به طور منظم بازی شود، این موضوع باعث شد یک افسر آلمانی در سال 1842 اعلام کند: این به هیچ وجه یک بازی نیست! بلکه یک تمرین برای جنگ است!. قوانین زیادی به وجود آمدند، زیرا هر هنگ تغییرات خود را بداهه ایجاد می کرد، ولی در نهایت 2 نسخه مورد استفاده قرار گرفت. یکی که با نام rigid Kriegsspiel شناخته می شود، با پایبندی دقیق به کتاب قوانین طولانی آن انجام می شد. دیگری با نام free Kriegsspiel توسط تصمیم های داور های انسانی اداره می شد. هر نسخه مزایا و معایب خود را داشت: rigid Kriegsspiel قوانینی داشت که اکثر موقعیت ها را پوشش می داد، و قوانین از نبرد های تاریخی گرفته شده است که در آن ها وضعیت های مشابه ای رخ داده است، این موضوع باعث می شود شبیه سازی قابل تصدیق و ریشه دار در داده های قابل مشاهده باشد، که بعضی مدل های بعدی آمریکایی آن را کنار گذاشتند. با این حال، ذات تجویزی آن جلوی تفکر آزاد و خلاقانه بازیکنان را می گرفت. متقابلا، free Kriegsspiel می توانست این نوع از تفکر را تشویق کند، زیرا قوانین اش قابل تفسیر توسط داور ها بود و می توانست در طی عملیات تطبیق داده شود. اما این تفسیر تمایل به نفی ماهیت قابل تائید بودن شبیه سازی داشت، زیرا داور های مختلف ممکن است وضعیت یکسانی را به روش های متفاوت قضاوت کنند، به خصوص در موقعیت هایی که سابقه تاریخی نیز وجود نداشت. همچنین، این مدل به داور ها اجازه می داد تا نتیجه را آگاهانه یا نا آگاهانه ارزیابی کنند. بحث فوق در مورد محیط های شبیه سازی نظامی مدرن و کامپیوتری نیز مطرح است. هنور جایگاه مشخصی برای داوران به عنوان قاضی شبیه سازی وجود دارد، از این رو شبیه سازی های دستی در دانشکده های جنگ هنوز به بقای خود ادامه می دهند. هردو شبیه سازی های با کمک کامپیوتر و کاملا کامپیوتری نیز رواج دارند، که هرکدام براساس شرایط موجود مورد استفاده قرار می گیرند. موسسه RAND یکی از معروف ترین طراحان شبیه سازی های نظامی برای دولت و نیروی هوایی ایالات متحده، و یکی از پیشگامان شبیه سازی سیاسی-نظامی است. شبیه سازی SAFE (ارزیابی استراتژیک و نیرو) این موسسه نمونه ای از شبیه سازی دستی است، که در آن یک یا چند تیم متشکل از حداکثر 10 نفر در اتاق های جداگانه ای قرار می گیرند و تحرکات آنها توسط یک کارگردان و اعضای وی تحت نظارت قرار می گیرد. چنین شبیه سازی هایی ممکن است در طی چندین روز انجام شوند (بنابراین الزام به تعهد پذیری شرکت کنندگان وجود دارد): یک سناریوی اولیه (برای مثال آغاز یک درگیری در خلیج فارس) با اطلاعات تاریخی، سیاسی و نظامی مناسب به بازی کنندگان داده می شود. پس از آن بازیکنان مدت مشخصی زمان دارند تا با نظارت کارگردانان/داوران (معمولا به Control نامیده می شود) به بحث و تنظیم یک استراتژی ببپردازند. وقتی پیش از یک تیم وجود داشته باشد، ممکن است تیم ها براساس خطوط پارتیزانی تقسیم شوند – به طور سنتی آبی و قرمز، که آبی نماینده وطن و قرمز نماینده مخالفان است. در این مورد، تیم ها علیه همدگیر فعالیت می کنند، و فعالیت ها و ضد فعالیت هایشان توسط کنترل به تیم حریف منتقل می شود، که کنترل براساس نتایج این تحرکات قضاوت می کند. در دوره های زمانی معین تیم کنترل تغییری در سناریو، معمولا در بازه زمانی چند روزه یا چند هفته ای، را اعلام می کند و وضعیت در حال تحول را بر اساس خوانش آنها از چگونگی پیشرفت آن در نتیجه حرکتهای انجام شده به تیمها ارائه میکند. برای مثال ممکن است تیم آبی در پاسخ به نبرد در خلیج فارس تصمیم به حرکت دادن یک ناوگان هواپیمابر خود به منطقه بگیرد و در عین حال به طور مداوم از طریق کانال های دیپلماتیک در راستای جلوگیری از خصومت تلاش کند. در سمت مقابل، تیم قرمز، شاید چون فرصتی برای افزایش نفوذ در منطقه و مقابله با ابتکارات تیم آبی یافته است. ممکن است تصمیم بگیرد تا به یکی از طرف های جنگ کمک نظامی کند. در این نقطه کنترل می تواند اعلام کند که حالا یک هفته گذشته است، و سناریو بروز شده را در اختیار بازیکنان قرار دهد: احتمالا شرایط وخیم تر شده و حالا تیم آبی باید تصمیم بگیرد که آیا می خواهد راه نظامی را در پیش بگیرد، یا ممکن است تنش ها کاهش یافته باشد و اکنون تصمیم برعهده تیم قرمز است که آیا می خواهد با ارائه کمک های مستقیم بیشتر به مشتریان خود شرایط را تشدید کند. منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتصاویر عملیات مهاجر 6 علیه داعش تصاویر عملیات مهاجر 6 نیروهای حشد شعبی علیه بازماندگان داعش در عراق توسط آنان منتشر شده است.
-
1 پسندیده شدهمنافقین وکیل قانونی خود را به دادگاه معرفی کنند ! دادگاه کیفری یک استان تهران در رابطه با محاکمه ۱۰۴ عضو سازمان مجاهدین خلق یک آگهی عمومی منتشر کرد و از آنها خواست برای دفاع از اتهامات وکیل معرفی کنند. لینک خبر بهمراه اسامی : https://www.tabnak.ir/fa/news/1185357/منافقین-وکیل-قانونی-خود-را-به-دادگاه-معرفی-کنند در مورد این خبر نکته ای وجود داره . چندین ماه قبل بحثی در مجامع سیاسی در این رابطه مطرح شد که چرا تا کنون برای هیچ کدام از اعضای تاثیر گذار این سازمان دادگاهی در ایران برگزار نشده ؟! پیرو همین موضوع قرار شد تا برای اعضای تاثیر گذار سازمانهای تروریستی دشمن ایران ( از قیبل سازمان منافقین ) ، در داخل کشور دادگاه برگزار بشه و اینها به هر صورت محاکمه بشن تا بر اساس این حکم بر علیه اینها اعلان قرمز اینترپل صادر بشه و از طریق مراجع رسمی قضایی بین المللی بشه اینها رو دستگیر و برای تحمل حکم به کشور منتقل کرد . الان که بر علیه اینها هیچ حکمی وجود نداره و فقط لقب جرم تروریستی بر اینها نهاده شده ، برخی از کشورها به بهانه قبول نداشتن اتهام تروریستی با اینها بصورت رسمی همکار ی میکنند . که در صورت اعلان قرمز اینترپل دیگه سطح همکاری خارجی ها با اینها نمیتونه به این گستردگی باشه و دستگیریشون از نظر قانون اون کشورها هم راحت تر میشه . از طرف دیگه این اعلان قرمز و حکم صادر شده ، امکان مظلوم نمایی رو هم از اینها میگیره .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بال در بال تامکت پی نوشت : خدا لعنت ات کُنه ... گرومن ... بعد از حدود 5 دهه ، هنوز وقتی با بالهای باز پرواز می کند ، اُبهت بیشتری از جتهای نسل پنجم و ششم دارد ...
-
1 پسندیده شدهگربه های نیروی دریایی در برابر اشباح نیروی هوایی داستان رهگیری فانتوم نیروی هوایی ایران توسط تامکتهای نیروی دریایی ایالات متحده درطول جنگ ایران و عراق ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، با طراحی و اجرای پیچیده ترین عملیات هوایی برعلیه زیرساختهای تولید انرژی ، بخصوص صنعت نفت عراق ، موفق شد تا روند صدور میعانات نفتی و گازی را از سوی این کشور به حداقل ممکن کاهش دهد ، بطوریکه شدت این آسیب ها ، انچنان بود که بغداد بالاجبار ، دست به واردات سوخت شده و این امر تا سال 1990 ، یعنی دوسال پس از پایان جنگ ایران و عراق نیز ادامه پیدا نمود . درواقع ، عراق بدلیل حملات شدید نیروی هوایی ایران درسال 1981 عملا به یک کشور ورشکسته تبدیل گردید و تنها با حمایتهای مالی گسترده کشورهایی نظیر عربستان سعودی ، امارات متحده عربی و کویت ، قادر به ادامه جنگ با ایران می بود . درمقابل ، جای تعجب نداشت که ارتش عراق نیز متقابلا درصدد برآمد تا قابلیت های ایران را برای صادرات نفت ، کاهش دهد ولی در دو سال نخست جنگ ، چنین توانایی در اختیار این کشور قرار نداشت. بدین ترتیب بغداد تا سال 1984 به انتظار نشست و پس از کسب توانمندی های جدید ، حملات خود را بر روی نفتکش های ایرانی یا در اجاره ایران که از مبداء شمال خلیج فارس ، مبادرت به بارگیری و انتقال نفت می نمودند ،متمرکز نمود . مرحوم داریوش خاک نگار این سری از حملات که با وارد کردن ضربات هوایی به جزیره خارک ، آغاز شد ، پس از مدتی ، به دوره جنگ نفتکش های مشهور گردید . اما ، بدلیل ناتوانی ارتش عراق در مدیریت چنین حملاتی ،آن هم بدلیل درک نادرست از صحنه نبرد بود ، این وضعیت به یک نبرد فرسایشی تبیدل گردید که علیرغم موفقیت های گاه وبیگاه ، بسیار هزینه بر شد و درعین حال نتوانست جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد ، ولی به اندازه ای ، بی ثبات کننده بود که تهران را وادار نمود تا به کشتی های تجاری و نفت کش هایی که متعلق به کشورهای حامی عراق بودند ، حمله ور شود که یکی از این کشورها ، کویت محسوب می گردید که دومین متحد ایالات متحده در منطقه خلیج فارس محسوب می شد . مرحوم داریوش خاک نگار با شدت یافتن حملات نیروی دریایی و هوایی ارتش ایران و همچنین واحدهای شناورنیروی دریایی سپاه پاسداران به شناورهای کویتی ، دولت کویت به درجه ای از استیصال رسیدند که به ایالات متحده اخطار دادند که درصورت عدم حمایت نظامی از خطوط کشتیرانی کویت ، از اتحاد شوروی درخواست کمک خواهند نمود . با این اولتیماتوم جدی ، دولت رونالد ریگان بسرعت با این پیشنهاد موافقت نمود و چیزی در حدود 12 سوپرنفتکش کویتی در ایالات متحده ثبت شده و قرار براین شد که شناورهای نیروی دریایی آمریکا ، این کشتی ها را در قالب عملیاتی که بعدها به "ارنست ویل" مشهور شد ، از بنادر کویت در شمال خلیج فارس تا دهانه اقیانوس هند ، اسکورت کند . پس از ماه ها آماده سازی ، در ژوئیه 1987 ، نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، با آماده نمودن یک ناوگروه رزمی که سازمان رزمی آن از 12 شناور به فرماندهی ناوهواپیمابر یواس اس کانستلیشن تشکیل شده بود ، ماموریت پیدا کرد تا از کاروان های نفتی کویت در سرتاسر خلیج فارس ، حفاظت نماید . این کاروان ها علاوه بر پوشش دریایی ، بطور معمول حمایت هوایی را نیز داشتند که درمیان هواگردهای مورد استفاده ، دوفروند هواپیمای گشت دریایی P-3C اوریون نیز دیده می شدند در حالی که برای حفاظت از این هواگردها نیز جنگنده های اف-14 نیروی دریایی به پرواز در می آمدند . اف-14 نیروی دریایی ایالات متحده / اسکادران وی اف-21 سال 1987 با تجمع گسترده ناوگان نیروی دریایی ارتش ایالات متحده در خلیج فارس ، زنگ خطر برای مقامات تهران به صدا درآمد ولی بدلایل مختلف از جمله درگیر بودن توان دریایی ارتش و سپاه در جنگ با عراق و همچنین عدم وجود سامانه های مناسب ، به واحدهای رزمی ایرانی در شمال خلیج فارس دستور داده شد تا بصورت نامتقارن ، واحدهای آمریکایی را به چالش بکشند . بدین ترتیب ، نیروی دریایی سپاه مامور شد تا میدان های مین دریایی را در مسیر حرکت این شناورها ایجاد کرده ، و بطور همزمان نیروی دریایی ارتش نیز دستور پیدا کرد تا به شکل غیرملموس ، وارد عمل شود . در جریان یکی از این عملیاتهای اسکورت ، ایران متوجه شد که ایالات متحده از حملات هوایی عراق برضدکشتی های خود ، پشتیبانی غیرمستقیمی بعمل می آورد . AN/APQ-120 در روز موعود ، یعنی اوایل صبح روز 17 مرداد 1366 خورشیدی ، رادار APS-4 مستقر در بندرعباس ، هدفی را شناسایی کرد که به آرامی بسمت ورودی شمالی تنگه هرمز به پرواز درآمده بود . با توجه به سابقه چنین تحرکاتی ، کارشناسان راداری ایرانی حدس زدند که این هواگرد ممکن است یکی از چند فروند P-3C نیروی دریایی ایالات متحده باشد که ماموریت زیرنظرگرفتن تحرکات نیروی هوایی و دریایی ایران را برعهده گرفته ، در نتیجه ، با توجه به اینکه اوریون آمریکایی ، تنها در صفحه رادار دیده می شد ، برای برنامه ریزان نظامی ایرانی ، یک هدف مطلوب بود ، چرا که نخست ، یک هواگرد کم سرعت بوده و تقریبا بی دفاع محسوب می شد که با پروازدر امتداد سواحل ایران ، اطلاعات مورد نظر را جمع آوری وبه بغداد ارسال می نمود . گفته شده این عکس بلافاصله پس از بازگشت فانتوم مرحوم خاک نگار به پایگاه بندر عباس در 8 اوت سال 1987 ثبت شده موج انفجار و احتمالا ترکش های اسپاروی آمریکایی به سکان عمودی و افقی فانتوم ایرانی آسیب وارد نموده ( با این حال گفته میشود این عکس مربوط هست به درگیری دوم جناب خاک نگار با سامانه های دفاع هوایی سطح پایه استاندارد نیروی دریایی آمریکا ) با توجه به این امر ، بلافاصله یکفروند جنگنده F-4E جمعی اسکادران 91 تاکتیکی از پایگاه نهم تاکتیکی در خارج از بندرعباس به خلبانی سرگرد داریوش خاک نگار مقدم و افسر راداری وی به پرواز درآمده و با روشن کردن رادار APQ-120خود ، تلاش می کردند تا هدف مورد نظر را پیدا کنند . اما بدلیل وضعیت آب وهوایی منطقه که بسیار گرم و مرطوب بود و گفته می شد ، ارتفاع ابر حاوی گرد و غبار ماسه ای ، از ارتفاع 300 تا 7000 متری قرار دارد ، اختلالات زیادی در کارکرد رادار پدید می آمد که تشخیص هدف را برای طرفین مشکل می نمود . این مشکل تا جایی حاد شد که حتی یک رادار قدرتمند نظیر APS-4 هم ظاهرا نتوانست دوفروند جنگنده اف-14 نیروی دریایی جمعی اسکادران VF-21 را در ارتفاع 6100 و برفراز تنگه هرمز تشخیص دهد . رهبر این دسته پروازی ، ستوان فرمانده ، رابرت کلمنت محسوب می شد و همبال ( وینگمن ) وی نیز ، ستوان ویلیام فران حضورداشت که خلیج فارس اولین ماموریت جنگی او محسوب می شد . این دوتامکت توسط یکفروند هواگرد E-2C از اسکادران VAW-113 پشتیبانی می شدند . E-2C از اسکادران VAW-113 بلافاصله پس از بلند شدن فانتوم ایرانی از بندرعباس ، هاوک آی نیروی دریایی ، جنگنده ایرانی را شناسایی و مسیر پرواز آن را بسوی غرب تنکه هرمز زیر نظر گرفت . در چنین مواقعی ، وقتی جتهای ایرانی به هواگردهایی آمریکایی نزدیک می شدند ، معمولا چندبارهشدار داده می شد و ایرانی ها نیز با دور زدن ، واکنش نشان می دادند ولی این بار خبری از دور زدن نبود و فانتوم ایرانی مستقیم بسوی هدف خود به پرواز ادامه داد . با مشاهده جدیت جنگنده ایرانی ، خدمه هاوک آی ، به اوریون هشدار دادند که مسیر خود را بسمت جنوب تغییر دهد و همزمان به کلمنت و فران نیز دستور داده شد که با جت مهاجم درگیر شوند . ستوان فران که تامکت وی در موقعیت بهتری قرار داشت ،بسرعت رادار AWG-9 و همچنین پس سوزهای خود را روشن کرده و بسرعت بسمت هدف خود که در فاصله 65 کیلومتری قرار داشت ، حرکت کردند . در سمت مقابل ، سرگرد خاک نگار به پیشنهاد کنترلر زمینی ، درحدود 610 متر ارتفاع گرفت تا با قرار گرفتن در فاصله 20 کیلومتری از اوریون ، رادار APQ-120 خود را روشن کند . با روشن شدن رادار ، افسر تسلیحات فانتوم ایرانی ، بسرعت روی اوریون قفل نمود ، خلبان نیز 3 ثانیه صبر کرد تا به سامانه هدفگیری اجازه دهد تا تمامی پارامترهای شلیک را تنظیم کرده و سپس اقدام به آتش نمود . دوثانیه بعد ، موشک AIM-7E.2 اسپارو ایرانی ، از جنگنده حامل خود ، جدا و با به جا گذاشتن یک رد از دود سفید بسمت هدف حرکت کرد . گیرنده RWR اف-4 و محدوده پوشش اگر چه هنوز فانتوم ایرانی از حضور تامکتهای نیروی دریایی آمریکا ، آگاه نبودند ولی تمامی مراحل قفل و شلیک موشک بسوی اوریون ، توسط تامکتها ، رصد شده بود و به همین دلیل ، افسر راداری تامکت ستوان فران ، دست به یک اقدام متقابل زد و یک تیر موشک اسپارو AIM-7F را در یک برد 16 کیلومتری بسوی اف-4 نیروی هوایی ایران شلیک نمود . ولی با فشردن ماشه توسط خلبان ، موتور موشک بدلایل ناشناخته ای عمل نکرد و اسپارو مثل یک تکه سنگ به درون آب افتاد . ستوان کلمنت که متوجه این روند شده بود ، دست به کار شد یک تیر AIM-7M و ستوان فران نیز مجددا یک تیر AIM-7F را بسوی فانتوم ایرانی شلیک کرد . هردوی این موشکها ، به این دلیل که از لبه برد موثر خود و با عجله شلیک شده بودند ، با کمترین امید به اصابت ، بسوی هدف حرکت می کردند . در این میان ، اسپاروی ایرانی ، شانس بهتری را برای اصابت داشت ، چرا که سرفرصت شلیک شده بود ، ولی در حین ردگیری اسپارو برای اصابت به اوریون ، ناگهان اسمانه RWR فانتوم سرگرد خاگ نگار بصدا درآمد و وی که بطور غریزی ، متوجه خظر شده بود ، ردگیری اسپاروی شلیک شده را فراموش کرد و برای شکست قفل موشک مهاجم بدون درنگ و با یک شیب تند بسوی دریا شیرجه زد که برفراز آن ، ابر غلیظی وجود داشت . ستوان فران که مسیر دود ناشی از سوختن موتور اسپارو را دنبال مینمود ،به ناگاه متعجب شد ، چرا که اسپاروی وی ، کمی به راست و کمی به چپ در حال تغییر مسیر بوده ،اما ظرف چندثانیه ، یک گلوله آتشین را بر روی HUD خود مشاهده نمود و یقین حاصل کرده فانتوم ایرانی را سرنگون کرده است . درسمت مقابل ، خاک نگار ، هرگز فرصت پیدا نکرد که به پشت سر خود نگاه کند ، در حالی انفجار کلاهک اسپاروی آمریکایی ، تنها چند متر پشت سکان عمودی جنگنده وی صورت گرفته بود . خاک نگار که فرصت اشتباه کردن نداشت ، روی ارتفاع سنج خود متمرکز شد تا به سطح آب برخورد نکند و همزمان جنگنده خود را بحالت افقی درآورد و بسرعت بسمت پایگاه خود حرکت نمود . تامکتهای نیروی دریایی نیز چون قادر به مشاهده لاشه احتمالی نبودند ، با رها کردن انبوهی از شراره بسمت دریا شیرجه زده و بسوی غرب به پرواز درآمدند. گونه های مختلف موشک هوابه هوای میانبرد AIM-7 اسپارو در این درگیری هوایی ، 4 تیر موشک اسپارو شلیک شد ( از سه نسخه مختلف ) ولی هیچکدام موفق به انهدام اهداف خود نگردید . یک تیر موشک پس از جدا شدن از جنگنده حامل ، به درون آب افتاد ، موشک دوم چند متر پشت هدف منفجر شد و دوتیر موشک نیز بدلیل دور شدن هدف ، موفقیتی بدست نیاوردند . با این حال ، اسپاروی شلیک شده توسط ستوان فران ، موفق شد تا به فانتوم ایرانی ، آسیب بزند و درضمن ، اوریون خودی را از سرنگون دشمن نجات دهد .علیرغم تمامی این موارد ، گفته می شود که تجربه خلبانان نیروی دریایی ایالات متحده ، چندان خوشایند نبود ، درواقع بدلیل بدی آب و هوا ، هیچکدام از هواگردهای نظامی ایالات متحده ، از اینکه فانتوم ایرانی در کدام مسیر در حال حرکت است ، خبرنداشتند و این بدلیل پژواک اختلال آمیز راداری بود که بدلیل اقلیم نامناسب بوجود می آمد . پی نوشت : بن پایه 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- روایت ایرانی از این ماجرا نیز در ادامه این مطلب ارسال خواهد شد . 3- به مناسبت مسلح شدن فانتوم موجود در آرشیو شخصی به موشکهای AGM-65 ماوریک
-
1 پسندیده شدهسناریو دقیقا شبیه یک فیلم سینمایی جذاب داره پیش میره. حالا قدیروف در حمایت از پوتین و مسکو اعلام درخواست برای مقابله با واگنر کرده و اقدام اون ها را خیانت قلمداد کرده. نکته اساسی با ظواهری که فعلا میبینیم ضعف FSB هست که چطور پیش بینی نکرده بود اتفاقات را. زخم پریگوژین زخم ناپیدایی نبود که قابل رصد نباشه، چرا انقدر نادیده گرفته شد که به این مرحله برسه؟! به نظرم ولی بزرگترین ضربه را خود پریگوزین خورد. از یک قهرمان جنگ تبدیل به خائن وقت نشناس شد. طبیعتا افکار عمومی در این مقطع از جنگ کسی که از خط مقدم لوله اسلحه اش را به سمت سربازهایی گرفته که با دشمن بیرونی دارند میجنگند ابدا همراه نمیشه. شاید در خطوط مقدم موجی! شده یا واقعا حضورش در تلگرام مثل سلبریتی های ما توهم خودبت! پنداری بهش داده.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... در کرملین ، مثل فضای سیاسی در ایران ، دو جناح ملی گرا ( که در بین خودشون میانه رو و افراطی دارند براساس تقسیم بندی های معمول ) که معتقد هست ، روسیه باید بعنوان یک قدرت مستقل در صحنه جهانی عمل کند و جناحی که متمایل به غرب هست و علاقه دارد ، روسیه بعنوان یک کشور اروپایی ، در چهارچوب بلوک غرب تعریف بشود ، حضور فعال دارند و هرکدوم هم بخشی از نهادهای قدرت اطلاعاتی ، نظامی و اقتصادی و حتی سیاسی را در اختیار دارند که پس زمینه آن را باید در دوره یلتسین بررسی کرد ( امثال میخائیل خودروکوفسکی که در حمایت از واگنر بیانیه داده ، را می شود بعنوان نمونه بررسی کرد ) این کشمکش بین طرفین وجود داشته و دارد و خواهد داشت . پوتین ظاهرا بعد از رسیدن به قدرت ، ناچار بود بخشی از این حلقه قدرت دوره یلتسین را حفظ کند و بخشی را هم که احتمال می داد سرکشی کنند ، بطور کامل از روسیه بیرون کرد ( آبراموویچ که بعدها رفت انگلیس از نمونه های قابل بررسی محسوب می شود ) ... برخلاف تصورات ، کرملین بلحاظ سیاسی ، یکدست نیست و روند عملیات نظامی در اوکراین هم برشدت این اختلافات افزوده ... این چیزی هست که حداقل بنده می تونم تا این لحظه ( حدود 18-20 ساعت بعد از شروع این رویدادها ) عرض کنم ... اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده و اینکه این جناح غربگرا ، ممکن هست روی پریگوژین تاثیر گذاشته باشد یا نه ، این یک ابتکار از سمت رئیس گروه واگنر هست که امتیازات قبلی خودش را برگرداند ، باید صبر کرد و دید ... ( شاید هم هیچکدوم از این علتها نباشد و موارد دیگری وجود داشته باشد که هنوز نسبت به آن اشراف نداریم )
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاین تصویر چند وقت پیش منتشر شده و گفته شده از یکی از فرودگاههای ایرانه
-
1 پسندیده شدهسلام چرخ جلو آبرامز فاصله بیشتری نسبت به بقیه چرخها با هم داره . اما در ذوالفقار 3 فاصله تمامی چرخها نسبت به یکدیگر به یه اندازه ست ! این شاسی نمیتوه متعلق به ابرامز باشه و تانک ایرانی فقط شبیه به آبرامز ساخته شده .
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و مطالعه کنندگان میلیتاری نمیدونم چرا روزای رونمایی , روزای زیباتری هست , هوا خنک تر احساس میشه ، ارواح طیبه ی خودمون هم شادتره ... ، خلاصه به به ... موشک حاج قاسم در مورد این موشک ، چیزی که به نظر میرسه اینه که خانواده ی سری فاتح به انتهای افزایش طول به نسبت قطر خودشون رسیدن ، یعنی شاید نشه که دیگه اون سری موشک ها رو کشیده تر طراحی کرد . اگه دقت کنیم تو سری دزفول طول موشک انقدر زیاد شده که طول حامل های جدیدتر 8*8 اون کاملا رو پر کرده و اگه قرار به کشیده تر شدن موشک ها باشه ، دست کم نیاز به حامل کشیده تر داره ، البته اگه نگیم که نیاز به حامل جدیدتری داریم . قطر موتور سوخت جامد موشک هم زیاد شده و احتمالا به قطر موشک سوخت مایع قیام نزدیک شده . برای کلاهک هم به نظر از کلاهک موشک دزفول استفاده شده . در مورد سطوح پایدارساز انتهایی موشک هم با در نظر گرفتن مایل پرتاب بودن موشک و محدودیت های ابعادی سکوی پرتاب ( لانچر ) و بارگیری و ... به نظرم طراحان نخواستن که این سطوح رو با ابعاد بزرگی طراحی کنن و مطابق نیازی که برای پایداری موشک نیاز بوده تعداد این سطوح رو 2 برابر کردن . البته به شکل چشمی این سطوح ، نزدیک و شبیه به سطوح پایدار ساز انتهایی خانواده ی فاتح هست ، البته با تغییرات مورد نیاز ( به بخش انتهایی اون سطوح تو تصویر موشک حاج قاسم دقت کنید ) . به نظر سادگی در قسمت موتور موشک و در انتهای موشک به رسم خانواده ی فاتح لحاظ شده و به احتمال زیاد تنها در اون قسمت ( قسمت انتهایی ) یک نازل وجود داره و از پیچیدگی های غیر ضرور مثل مثل مجموعه های کنترل بردار رانش و ... صرف نظر شده . موشک های خانواده ی فاتح احتمالا سکوی پرتاب این موشک هم با توجه به وزن بیشتر اون ، بایستی یک چیزی باشه شبیه به سکوهای خانواده ی فاتح که لانچر تکی داشتن . القصه ... اونطور که حقیر برداشت کردم ، احتمالا این موشک جدید شروعی هست بر نسل جدیدی از موشک های مایل پرتاب ما که امروز شروعش رو با نام موشک حاج قاسم دیدیم و در آینده با مجهز شدن خانواده ی این موشک ها به کلاهک جدید و اختصاصی خودش ، بدنه های کامپوزیتی و همینطور سوختهای تواناتر ، بسان خانواده ی فاتح دارای تنوع جالبی ( از لحاظ عملکرد زمین به زمین و شاید زمین به دریا ) خواهند شد . موشک ابومهدی از این تصویر میشه برداشت کرد که "خانواده ی سومار " ( چه توربوجت و چه توربوفن ) موتورهاشون در غلاف خودشون و در بیرون بدنه ی موشک ثابت هستن . مطلب قابل برداشت از این کروز دریایی و الباقی کروزهای مختلف خانواده ی سومار ( برگرفته از موشک معروف خا 55 رادوگا طیب انفاسکم ) ، این هست که این موشک کروز هم تبدیل به خانواده ایی از موشک ها شده که بنا بر نیاز و سفارس میتونن دارای کارایی و گستردگی جالب توجهی بشن . اما نکته ی پایانی این چیست ای برادر ؟ آیا کلاهک معمولی برای موشک های بالستیک است و یا شاید از اینا در انتها چقدر جای دوستان و اساتید قدیمی سایت مثل جناب رضا _ اسکای هاوک برای تحلیل رونمایی ها خالی هست .... پ ن مطلب نوشته شده برداشت شخصی حقیر هست و مطمعنا خالی از اشکال نیست ، دوستان مطلع در صورت تمایل با نظرات ارزشمندشون تصحیح بفرمایند.
-
1 پسندیده شدهاَحسَنت ..... اَحسَنت ..... در ارسال بعدیم میخواستم برم به سراغ مجموعه رادارهای کنترل آتش که شما این بار رو از دوش بنده برداشتید . رادار SPG-62 که همون دیش های ایلومینِیتور سامانه ایجِس باشه ، برای هدایت موشک های SM-2 و بعضاً SM-6 استفاده میشن . حالا بُرد این موشکها چقدره : SM-2 Block IV Extended Range (Range: 100-200 nautical miles (115-230 statute miles Guidance System: Semi-active radar homing ........................................ SM-6 Block I Extended Range (Seeker: Dual-Mode Seeker (Active and Semi-Active 370 کیلومتر .............. http://www.navy.mil/navydata/fact_display.asp?cid=2200&tid=1200&ct=2 در جدیدترین نسل ناوشکن های آرلی بِرک یعنی گونه فلایت III هم این دیش ها در ترکیب با سامانه راداری اَبَر پیشرفته AMDR S) SPY-6 ) دیده میشه . و فقط بعد از سال 2028 و عملیاتی شدن رادار AMDR X این دیش ها به تدریج جمع آوری خواهند شد . ناوشکن ARLEIGH BURKE FLIGHT III : 1 دیش در جلو و 2 دیش در پشت عرشه دیده میشه . پس میبینیم که تا سالیان آتی هم ، کنترل آتش و هدایت موشک های نیمه فعال راداری ناوشکن های آمریکا به همین دیش ها ( که ممکنه به نظر بی مصرف و باستانی به نظر برسه ) وابسته هست . حالا چرا ما این کار رو انجام ندیم ؟
-
1 پسندیده شدهموشک موجود در صحنه زیر شباهت زیادی به فکور 90 (هواپایه) داره! به نظرم بعید نیست که این پرتابگر مربوط به تلاش 1 (ارتفاع پست تا متوسط) باشه که حلقه مفقوده خانواده تلاش محسوب میشه!
-
1 پسندیده شدهتاریخچه : SA-6 موشكي است زمين پايه ، برد متوسط ، با پيشران از نوع رامجت ، مخصوص دفاع از صحنه ي عمليات و محصول كشور روسيه. توسعه ي اين موشك كه در روسيه با علامت «ZRK-SD KUB» نشان داده مي شود ، در سال 1959 در شعبه ي شماره ي 134 دفتر طراحي تروپف در كارخانجات توشينكو شروع گرديد. هدف از توسعه ي اين موشك به كارگيري آن به جاي توپ 57 م.م. روسي كه با رادار هدايت مي شود و در نيروي زميني به خدمت گرفته شده است ، بود. بنا به دلايلي توسعه اين موشك در اوايل دهه ي 1960 به تعويق افتاد. يكي از دلايل تأخير كه به دنبال واگذاري پروژه در سال 1959 اتفاق افتاد مشاركت دفتر مسئول طراحي SA-6 براي كپي سازي موشك سايدويندر (AIM-9B) آمريكا با چيني ها بود. اگرچه دولتمردان روسيه طي يك نمايش قدرت در نوامبر 1917 اين موشك را در معرض ديد عموم قرار داد و واحدهايي را براي به كارگيري سيستم در همين سال سازماندهي نمود ، معهذا بنا به دلايلي استفاده ي عملي از اين سيستم باز هم با تأخير مواجه شد. «گين فول-Gain Full» نام ناتوي اين موشك است و وزارت دفاع آمريكا كد SA-6 را براي اين موشك انتخاب نموده است. بعضي از سرويسهاي نظامي اين موشك را با نام «كوادرات-Quadrant» مي شناسند كه احتمالا اشاره به نام صادراتي SA-6 بوده و يا مربوط به خود موشك 9M9 از مجموعه سيستم SA-6 مي باشد. براي اولين بار اين موشك در يك عمليات واقعي در سال 1973 در درگيري اعراب و اسرائيل در خدمت نيروهاي مصري و سوريه ملاحضه گرديد. نيروي هوايي اسرائيل در اين جنگ بزودي به آسيب پذيري رادار درگير شونده يا كنترل آتش سيستم پي برد و دريافت سيستم مذكور در مقابل ECCM قابل اشباع مي باشد. فرماندهي پدافند هوايي روسيه در آن زمان موشك دفاع هوايي جديدي به نام «رامب-ZRK Rumb» در اختيار داشتند كه اين مشكل را با افزودن رادار درگيري در تريلر سكوي پرتاب(TELAR) مرتفع نموده بودند. با توجه به تجربيات حاصله از ضعف سيستم SA-6 و نيز چگونگي رفع اين مشكل در سيستم SA-8 بعدها سيستم دفاع هوايي «گادفلاي-Gud fly» يا SA-11 در سال 1982 با قابليت هاي قابل ملاحضه ارائه شد. هر خودروي TELAR در سيستم جديد داراي رادار بود و رعايت اصل تمركززدايي راداري توأم با امكان گسترش اين خودروها در حوزه ي پدافندي ، آثار جنگ الكترونيك را به طور چشمگيري كاهش مي داد. روشي را نيز كه مسئولان پروژه ها بعدها براي بهسازي سيستم SA-6 در سال 1976 ارائه نمودند بر روال فوق مبتني بود. محصول نهايي اين بهسازي به ارائه مدل B سام6(SA-6) يا «گين فول1» انجاميد. در اين مدل موشكهاي SA-6 همراه با خودروهاي TELAR استفاده مي شد و بعدها غربي ها براي اولين بار اين تغييرات را در جنگ 1979-در پايان اشغال افغانستان- به وضوح ملاحضه نمودند. شواهد موجود حاكي است كه فرماندهي پدافند هوايي روسيه تا اواسط دهه ي 1980- كه سال ورود موشك SA-11 به خدمت نيروهاي مسلح بود- از مدل B اين سيستم در تركيب سيستم هاي دفاع هوايي استفاده مي نمود. در طول عمر خدمتي 9 مدل از اين موشك ها با كدهاي روسي 3M9 , 9M9, 9M9M,M1,M2,M3,M3Aو 9M336 كه ناتو علايمي را براي اين موشك ها تعيين نكرده وارد خدمت شده اند. در سال 1996 شركت « ويمپل » اطلاعاتي از مدل جديد 9M9M3 را ارائه داد. طبق اطلاعات ارائه شده موشك مذكور به عنوان هدف استفاده شده و كد جديدي(3M20M3) براي آن انتخاب شده است. از اين نظر كه SA-6 داراي چهار مدخل لوله اي طولاني ورود هوا در بخش ميانه و مابين سطوح كنترل آيروديناميك براي پيشران رامجت است ، در مقايسه با ديگر موشك هاي دفاع هوايي شوروي داراي ظاهر متفاوتي مي باشد. چهار باله متحرك ذوزنقه اي شكل متمايل به عقب جهت كنترل موشك حول محورهاي طولي و عرضي در وسط بدنه ي و براي حركات سمتي و ارتفاع و نيز چهار باله مجهز به شهپر در بخش بوستر و در امتداد باله هاي جلويي مخصوص دوراني سطوح كنترل موشك را تشكيل مي دهند. طول موشك 5.8 متر ، قطر آن 34 سانتي متر و وزن آن 600 ك.گ. است كه 59 ك.گ. آن مربوط به سرجنگي حاوي مواد منفجره ي شديد(HE) مي باشد. عقبه موشك حاوي يك فرستنده راديويي در باند E است كه با رادار ردياب در ارتباط مي باشدو باعث مي شود رادار ردياب با دريافت اطلاعات لازم از موشك بتواند در طول مسير ان را رديابي نمايد. هدايت موشك توسط رادار ردگير با موج پيوسته(CW) با نام «استرايت فلاش-Straight Flush» انجتم مي گيرد. رادار مذكور با تابان سازي هدف و تحليل اطلاعات مربوط به مسير و موقعيت آن و نيز ارسال اطلاعات لازم به موشك باعث رهگيري هدف به وسيله آن ميگردد. هدايت موشك در ابتداي مسير به صورت دستوري راديويي و در بخش نهايي به صورت راداري نيمه فعال مي باشد. آنتن هاي دريافت كننده فرامين راديويي در ضلع باله هاي عقبي قرار دارد. به منظور ادامه عمليات در شرايطي كه جنگ الكترونيك شديد در فضا حاكم باشد هدايت تلويزيوني نيز براي SA-6 پيش بيني شده است. مدلهاي اوليه فاقد آنتن تلويزيوني و داراي نوعي آنتن (Interferometer Antena) هستند كه احتمالا آنتن هاي مزبور پيش از اينكه مربوط به هدايت موشك باشد با فيوز تقربي آن در ارتباط مي باشد. علاوه بر آن يك جست و جو كننده ي تراز شده نيز در دماغه موشك تعبيه شده است. پيشران موشك تركيبي از بوستر سوخت جامد و موتور اصلي از نوع رامجت است. پرتاب اوليه به وسيله ي بوستر سوخت جامد انجام و پس از طي 4.5 ثانيه(زمان نوليد نيرو به وسيله ي بوستر) و رسيدن موشك به سرعت 1.5 ماخ ، نازل بوستر جدا شده و همزمان درپوش هاي چهار مدخل ورودي هوا بازشده و موتور اصلي رامجت فعال مي گردد. سيستم كامل SA-6 يا كاب روسي شامل تريلر كششي حامل سه سكوي موشك ، خودروي بارگيري مجدد 2T7M سه فروندي باكد و خودروي حامل رادار ردياب يا درگير استرايت فلاش(1S91) مي باشد. خودرو لانچر سه فروندي كششي 7.4 متر طول ، 3.2 متر ارتفاع و 1400 ك.گ. وزن دارد. هر هنگ SA-6 شامل يك خودرو HQ رادار اخطار اوليه ارتفاع ياب و يا آتشبار SA-6 مي باشد. هر آتشبار خود داراي يك رادار ردياب استرايت فلاش است. رادارهاي متعدد كاوش اخطار اوليه «اسكور بورد آ-Score board A» ، «فلت فيس-Flat Face» ،«اسپون رست-Spoon rest»و رادار ارتفاع ياب «تين اسكين-Thin Skin» مي تواند با مجموعه به كار گرفته شود. آنتن پارابوليك مخصوص ارتفاع 1ايين نيز براي سيستم پيش بيني شده كه مي تواند يك هواپيماي جنگنده ي معمولي نظير اف-4 را در شعاع 55 ك.م. كشف نمايد. حداقل برد مؤثر موشك 3 ك.م. ، حداكثر برد مؤثر آن 25 ك.م.، حداقل ارتفاع عملياتي آن 25 متر و حداكثر سقف درگيري آن 15000 متر مي باشد. در يك درگيري فرضي ابتدا هدف توسط رادار اخطار اوليه- كه بر روي وسط يك خودرو مستقر در باند A فعال است-مشخص مي شود. با نزديك شدن هدف به سايت ، اطلاعات مربوط به سمت آن به رادار استرايت فلاش منتقل مي گردد. همزمان ارتفاع هدف نيز توسط رادار تين اسكين در اختيار رادار كنترل آتش قرار مي گيرد. نهايتا با قفل شدن رادار كنترل آتش بر روي هدف مي توان يك يا حداكثر سه موشك به صورت همزمان به سمت هدف شليك نمود. مدل اوليه موشك SA-6 در سال 1970 و مدل بهسازي شده آن با نام SA-6B در سال 1979 به خدمت گرفته شد. به كارگيري موشك تا دهه 1980 با توليد ساليانه ي 800 فروند ادامه داشت. بنابر گزارشها در سال 1992 ، 850 سكوي موشك SA-6 در خدمت پدافند هوايي روسيه بوده است. اين موشك در جنگ 1973 اعراب و اسرائيل مورد استفاده قرار گرفت. نتايج به كارگيري آن در روزهاي اوليه جنگ عليه هواپيماهاي اسرائيلي ثابت نمود كه اين موشك يك سلاح موثر است ولي بعدها اسرائيل با ECCM توانست سيستم هاي SA-6 را منحرف نمايد. همچنين در بحران 1982 لبنان و نيز دريري با آنگولا از SA-6 استفاده شد و برابر گزارشها حداقل 5 فروند هواپيماي حريف توسط اين سيستم سرنگون گرديد. كشورهاي روسيه ،آلمان ،آنگولا ،الجزاير ،اتيوپي ، بلغارستان ، تانزانيا ، چك و اسلواكي سابق ، روماني ، سومالي ، سوريه ، عراق ، كويت ، كوبا ، گينه بيسائو ، ليبي ، لهستان ، مجارستان ، موزامبيك ، مصر ، ويتنام ، هند ، يمن و يوگسلاوي سابق داراي اين سيستم مي باشند. رادار 1S91 Straight Flush رادار LONG TRACK هم دیگر راداری هست که میتواند به سیستم پدافند موشکی سام 6 متصل شود. بعد از دریافت اطلاعات هدف استحصال شده توسط هنگ SA , رادار LONG TRACK به نظارت و تحت نظر داشتن هدف میپردازد تا کنترل آتش به روی هدف دیده شده قفل شود و این توسط سایت رادار موشکیSTRAIGHT FLUSH انجام میشود. مشخصه: دریافت کننده هدف برد: بیش از 150 کیلومتر وبا ارتفاع بیش از 30 کیلومتر فرکانس عملکرد : باند E از فرکانس UHF دیگر سیستم های مرتبط: سام 4/ سام6/ سام 8 / با توجه به آسیب پذیر بودن سیستم به ECM و دیگر مسایل , سیستم تابع رادار برد بلند LONG TRACK میشود. در واقع سام 6 بدون رادار لانگ تراک در ارتفاعات بالا کور میشود. رادار P40/LONG TRACK در يك درگيري فرضي ابتدا هدف توسط رادار اخطار اوليه- كه بر روي وسط يك خودرو مستقر در باند A فعال است-مشخص مي شود. با نزديك شدن هدف به سايت ، اطلاعات مربوط به سمت آن به رادار استرايت فلاش منتقل مي گردد. همزمان ارتفاع هدف نيز توسط رادار تين اسكين در اختيار رادار كنترل آتش قرار مي گيرد. نهايتا با قفل شدن رادار كنترل آتش بر روي هدف مي توان يك يا حداكثر سه موشك به صورت همزمان به سمت هدف شليك نمود. از این سامانه در جنگ های هند و پاکستان ، جنگ خلیج فارس و کوزوو استفاده شده است. ترکیب سامانه های سام 3 و سام – 6 موجب گردید تا هواپیماهای ناتو بتوانند در مدار مطلوب پرواز کنند و تعدادی نیز به وسیله این سامانه سرنگون شدند . برخی کشورهای عربی از جمله عراق ، سوریه ، لیبی و سایر کشورها از جمله رومانی ، هند و ویتنام دارای این سامانه می باشند ، حتی آمریکا نیز تعدادی از این سامانه را که توسط رژیم صهیونیستی به غنیمت گرفته شده بود در اختیار دارد و برای آموزش خلبانان از آن ها استفاده می کند . رژیم بعثی عراق نیز در طول جنگ تحمیلی ، این سامانه موشکی را بر علیه هواپیماهای کشورمان به کار سامانه مذکور بدون بهره گیری از رادارهای برد بلند و ارتفاع بالا ، در برابر عملیات SEAD و همچنین تهدیدات ارتفاع بالا خصوصا همراهECM آسیب پذیر می باشد . این سامانه در سال 1368 به خدمت نیروهای مسلح نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران درآمد . ماموریت : سامانه موشکی سام – 6 به منظور تامین پدافند هوایی ارتفاع پایین تا متوسط منطقه ای برابر انواع تهدیدات هوایی از قبیل موشک های کروز ، بالگرد ها ، بالن های شناسایی و هواپیماها ، طراحی و ساخته شده است . سامانه مذکور با قابلیت تحرک بالا ، قادر است پوشش پدافند هوایی متحرک برای یگان های زرهی را در زمان تک و دیگر عملیات های نیروی زمینی فراهم نماید . معرفی عمومی سکوی پرتاب و کنترل آتش (CIIY ) (CIIY ) یکی از تجهیزات زمینی سیستم موشکی زمین به هوای سام -6 می باشد . که به منظور حمل و نقل ، نگهداری ، پرتاب و کنترل آتش سه فروند موشک طراحی و ساخته شده است . همچنین این دستگاه فرامین ارسالی از رادار (CYPH ) را دریافت و سیگنال های پاسخ را به رادار می فرستد . CIIY روی خودروی شنی دار نصب گردیده و از تحرک بالائی برخوردار است . مشخصات فیزیکی : تمامی تجهیزات سکوی پرتاب و کنترل آتش (2II25M2 ) بر روی خودرو شنی دار مدل 578M2 نصب شده است . سکوی پرتاب در واقع دارای سه بازوی پرتاب موشک است که توسط محورهای جلویی و عقبی به هم متصل شده و به طور همزمان سه موشک را به سمت هدف نشانه روی می کند . ابعاد فیزیکی : • طول : 7 متر ، عرض : 2/3 متر ، ارتفاع : 2/3 متر • وزن با سه موشک 20600 کیلوگرم • وزن بدون موشک 18680 کیلوگرم • نوع شاسی شنی دار مشخصات فنی : مشخصات فنی دستگاه شامل برق ورودی دستگاه و کابینت ها و همچنین توان مصرفی آن به شرح زیر می باشد : الف – برق ورودی سکوی پرتاب و کنترل آتش - برق سه فاز 220 ولت – 400 هرتز ب – برق ورودی کابینت ها : • برق سه فاز 220 ولت – 400 هرتز • برق سه فاز 115 ولت – 400 هرتز • ولتاژ های 27+ و 27- ولت • ولتاژهای 50+ و 50- ولت 400 هرتز • ولتاژهای 60- ولت و 60+ ولت 400 هرتز • ولتاژ 3/6 ولت AC پ – توان مصرفی : • توان متناوب AC : 40 کیلو وات • توان مستقیم DC : 6 کیلو وات ت – فاصله زمانی برای شلیک بین دو موشک : • 5/5 ثانیه ث – مدت زمان کار مداوم : توان مصرفی : • 24 ساعت با رعایت 20 دقیقه در رژیم انتظار و 10 دقیقه در رژیم هدف قابلیت ها ، توانمندی ها و مشخصات فنی و عملیاتی سامانه سام – 6 1- شرایط محیطی و جوی لازم به منظور استقرار و عملکرد رضایت بخش سامانه • ارتفاع از سطح دریا : 0 تا 2000 متر • درجه حرارت : 50 + ~ 40 – درجه سانتی گراد • رطوبت نسبی : 95% در دمای + 20 درجه سانتی گراد * سامانه توانایی اجرای ماموریت در شرایط مختلف جوی از جمله بارانی ، مه آلود و ... را دارد . 2- استقرار و به کارگیری سامانه : • مدت زمان حاضر به راه سایت آتش 5 دقیقه • مدت زمان حاضر به جنگ سایت آتش 10 دقیقه • مدت زمان بارگیری سه فروند موشک بر روی سکوی پرتاب : 6دقیقه ( 5/4 دقیقه برای بارگیری یک موشک ) • مدت زمان عکس العمل سامانه از لحاظ دریافت اکوی هدف تا 20تا 30 ثانیه • شلیک موشک • مدت زمان لازم جهت استقرار و آماده نمودن سایت تکنیکال 30دقیقه • مدت زمان مورد نیاز جهت آماده سازی اولین موشک 5/1ساعت و 35 دقیقه و برای موشک های بعدی 3- فضای عملیاتی ( منطقه درگیری هدف ) • حداقل و حداکثر برد عملیاتی سامانه 3تا24کیلومتر • حداقل و حداکثر ارتفاع عملیاتی 30تا7000متر با استفاده از SOC ، CRC ( اطلاعات رادارهای مادر ) ، ارتفاع عملیاتی سامانه تا 11000متر قابل افزایش است . 4- قابلیت درگیری با هدف هوایی : • سرعت نزدیک شوندگی هدف 600 تا 60 متر بر ثانیه • سرعت دور شوندگی هدف 300تا60 متر بر ثانیه 5 – تعداد موشک های عملیاتی در سایت آتش • 12 فروند موشک عملیاتی آماده شلیک بر روی چهار سکوی پرتاب • 6 فروند موشک عملیاتی ذخیره آماده برای بارگیری روی لانچرها ، مستقر بر روی خودروهای حمل و نقل در سایت آتش 6- درصد انهدام هدف • با شلیک یک فروند موشک 80 % • با شلیک 2 فروند موشک بیش از 90 % * حداقل زمان مورد نیاز بین دو شلیک متوالی برای یک هدف از روی یک لانچز 6 ثانیه و از روی دو لانچر مختلف 5/4 ثانیه . 7- تعداد خدمه مورد نیاز : • تعداد خدمه هر سایت آتش 20تا23 نفر • تعداد خدمه هر سایت تکنیکال 40نفر ( برای دو خط مونتاژ ) 8- مشخصات رادار کنترل آتش ( رادار تجسسی و تعقیب ) • برد رادار تجسسی هدف 60تا 65 کیلومتر پالسی • برد رادار تعقیب هدف 60 کیلومتر پالسی • برد قفل رادار تعقیب 42 کیلومتر پالسی • برد فرستنده روشن کننده هدف 42کیلومتر موج مداوم (CW) • سرعت گردش آنتن رادار تجسسی 15 دور در دقیقه • رادار مجهز به سامانه IFF و MTI می باشد و توانایی مقابله با جیمینگ های مختلف را دارد . • رادار مجهز به سامانه TV ( دوربین و تلویزیون ) می باشد که حداکثر برد آن در هوای بسیار صاف حدود 55 تا 60 کیلومتر می باشد . 9- مشخصات موشک سام – 6 : • نوع هدایت آشیانه یاب نیمه فعال • شعاع انهدام 750متر بر ثانیه • وزن کلاهک جنگی 57کیلوگرم با مواد منفجره ( پوسته و مواد منفجره ) • طول 585 سانتی متر • تعداد ترکش های کلاهک جنگی 3000قطعه • قطر 336میلیمتر • سرعت ترکش ها 150متر بر ثانیه • سوخت دو مرحله ای جامد • مدت زمان کل پرواز موشک 40ثانیه • نوع فیوز مجاورتی 10- مشخصات سکوی پرتاب و کنترل آتش ( لانچر ) • مشخصات عمومی ، فنی و عملیاتی دستگاه • وزن کل دستگاه با سه فروند موشک 20600کیلوگرم • وزن دستگاه بدون موشک 18680کیلوگرم • برق ورودی دستگاه سه فاز 220 ولت ، 400 هرتز • برق مصرفی دستگاه سه فاز 220 ولت ، 400 هرتز سه فاز ، 115 ولت 400 هرتز • ولتاژهای 27 + و 50 + و 60+ 36 ولت و 3/6 ولت • توان مصرفی دستگاه متناوب 40 کیلووات و مستقیم 60 کیلووات • مدت زمان کار مداوم 24 ساعته با رعایت 20 دقیقه در رژیم انتظار و 10 دقیقه در رژیم هدف 11 – قابلیت تحرک و جا به جایی سامانه سامانه سام -6 از قابلیت تحرک و جابه جایی بالایی برخوردار می باشد زیرا تجهیزات و سامانه های رادار و سکوهای پرتاب بر روی خودروهای زره پوش ( شنی دار ) قرار گرفته و جاسازی شده اند . 12- خودروهای شنی دار هر یک از خودروهای زره پوش مجهز به سامانه مولد برق و تجهیزات ارتباطی می باشند . زره پوش های رادار و سکوهای پرتاب ضد آتش بوده و مجهز به سامانه های تهویه و حفاظتی در برابر NBC و تجهیزات دید در شب می باشند. 13- شرایط حمل و نقل • حداکثر سرعت در جاده آسفالت 40 کیلومتر بر ساعت • حداکثر سرعت در جاده خاکی و ناهموار 25 کیلومتر بر ساعت • سوخت زره پوش های رادار و لانچرها برای طی مسافت حدود 300 کیلومتر تامین شده است که این سوخت کارکرد تجهیزات رادار به مدت 2 ساعت و تجهیزات لانچر به مدت 7 ساعت را نیز تامین می کند . جرثقیل مخصوص بارگذاری موشک 14 – ارتباط بین دستگاه های رادار و لانچرها ( تبادل اطلاعات و مکالمات ) • بی سیم ( مایکرویو ) • سیم ( سیم خانگی ) 15 – مراحل آمادگی سایت آتش سام -6 مراحل آمادگی برای اجرای عملیات در سامانه موشکی سام -6 تحت عنوان رژیم (STANDBY) ذکر شده است و عبارتند از : الف – رژیم انتظار ب – رژیم هدف ج – رژیم پرتاب 16 – گستردگی تاکتیکی سایت آتش سامانه سام -6 دارای دو نوع آرایش تاکتیکی و یا گسترش عملیاتی به شرح زیر می باشد : الف – آرایش مربعی این نوع گسترش زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که سمت حمله هدف های هوایی مشخص نیست ، به عبارتی بایستی از فضای 360 درجه پوشش پدافندی به عمل آید در این صورت از هر چهار سکوی پرتاب می توان به هر سمت شلیک نمود ( برای شلیک از لانچری که در پشت دستگاه رادار قرار می گیرد روش خاصی وجود دارد ) . در این نوع گسترش رادار در وسط و لانچرها در اطراف آن تحت زوایای 0،90،180،و 270 درجه قرار می گیرند . ب- آرایش قوسی این گسترش به منظور بهره گیری بهتر از سامانه در مواقعی که سمت حملات هوایی مشخص باشد پیشنهاد شده است ، در این نوع آرایش لانچرها تحت زوایای مشخص و در سمت حمله مستقر می شوند . رادار جستجوگر موشک سام - 6 کاربران فعلی الجزایر ارمنستان بلغارستان بوسنی و هرزگوین کامرون چاد کوبا جمهوری چک مصر مجارستان نظرات شما عزیزان:
