برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 17 فروردین 1404 در همه مناطق
-
4 پسندیده شدهآب که از سر رد بشه چه یک وجب چه چند وجب. اصولا وقتی ما با آمریکایی درگیر شده باشیم که با تمام قوا بهمون حمله میکنه و کشورهای همسایه ای که اگر جنگنده هم از خاکشون بلند نشه ولی انبوه پهپاد و سوخت رسان و پرنده های ترابری دشمن از آسمونشون و پایگاه هاشون استفاده میکنند و در شریط اضطراری حتی جنگنده ها هم پس دیگه برامون فرقی نمیکنه بین ده تا بی- 2 و 100 تا پنهانکار و ... چهار تا جنگنده عربی هم اضافه بشه یا چین اخم کنه یا نکنه. نبرد دیگه نبرد موجودیتی هست با توجه به خسارات و عواقب بعدش. اگر قراره غرق بشیم دیگه عصبانیت چین و بقه فرقی نداره. میخواستن همت کنند نزارن جنگ بشه ( لااقل با کمک به بازدارندگی ایران از اونجا که حتما حتما حتما بعد اینکه دفتر ایران بسته بشه دونه دونه سراغ باجگیری های عجیب و غریب از کشورهای منطقه به نفع اسقاطیل و همینطور با فراغ بال چین و بقیه هم میره اصولا غرب و در راسش آمریکا )
-
3 پسندیده شدههواپیما DC-130 حاصل تغییراتی بر روی هرکولس در آمریکا بود تا بتواند نقش رله هوایی را برای پهپاد ها بازی کند و برد پهپاد ها افزایش پیدا کند. چهار پهپاد مستقیما توسط این هواپیما حمل میشد و ۱۶ پهپاد هم میشد از این طریق بطور همزمان هدایت کرد. در ورژن آمریکایی در هر پرتاب آنقدر به هرکولس و سازه اش فشار می آمد که هواپیما با فاصله زمانی کم وارد دوره اورهال میشدند. خود پهپاد هم در هر بار استفاده باید وارد دوره تعمیرات و بازبینی میشد. در شرایط جنگی برای بازیابی نیاز به بالگرد های سنگین بود و در نتیجه آنقدر هزینه ی این روش بالا بود که آمریکا قیدش را زد.
-
2 پسندیده شدههنوز در لبنان حزب الله داره شهید تشییع میکنه. اونم بهترین فرماندهان و رزمندگان و فرزندانش را ... بعد از ترور فرماندهان و عملیات پیجرها و شروع یورش زمینی، اینها دراوج ناامیدی همه و شوک بهت آور و عملا غافلگیر شده و بعضا احتمالا با خارج شدن نیروهای اصلی رزمی در عملیات پیجرها و بدون ارتباطات و فرماندهی تک و تنها جلوی یورش همه جانبه یکی از قویترین ارتش های جهان با پشتیبانی همه جانبه جهان؛ ایستادند و دلیرانه مقاومت کردند و ماشین جنگی دشمن را تا حد توان متوقف کردند ولو دشمن معادله موشک در برابر نفر یا صدها تن بمب در برابر نفر را پیاده کرده بود.
-
2 پسندیده شدهبستن تنگه رو حوثی ها هم میتونند در باب المندب انجام بدن ایران که خیلی براش راحتتره. اما مثل همین حالا که حوثی ها ورودی و خروجی رو کنترل میکنند ایران هم میتونه ورودی و خروجی کشتی ها و بارها به کشورهای نامطلوب رو مانع بشه. ایران براش مانعی وجود نداره که از چابهار، جاسک و یا حتی هرمز تجارت داشته باشه، برای دیگران ممنوع میشه.
-
1 پسندیده شدهدر یک تاپیک دیگه این موضوع رو مطرح کردم که چین بزرگترین سهامدار اکثر صنایع نفتی در کشور های عربی منطقه است و تا حد امکان باید از آسیب زدن به منافع یک کشور دوست اجتناب کرد. اما میشود طور دیگری هم نگاه کرد. این کشور در صنایع نظامی عربستان علی الخصوص موشک های بالستیک دوربرد و ... حضور دارد که برای ما تهدید بزرگی است. آن ها می توانستند در صنایع نفت ایران سرمایه گذاری کنند که کشوری دوست برایشان بود اما ترجیح دادند که فشار آمریکا را تحمل نکنند و بروند از مستعمرات غرب در چند کیلومتری آن طرف تر سرمایه گذاری کنند. در اسرائیل سرمایه گذاری عظیمی کرده اند که خودش بحث مفصلی است. اگر این سال ها چین می خواست به ایران کمی کمک کند وضعیت اقتصادی میتوانست بهتر از الان باشد. آن ها برای امنیت و تهدیدات پیش روی ما و حق مالکیت ایران اهمیتی قائل نیستند. مارا گوشه رینگ تنها گذاشتند تا با آمریکا مقابله کنیم. لطف شان خرید نفت است که آن هم با شرط و شروطه ها بود. گسترش و مثبت بودن روابط با چین خوب است اما نه به این شکلی که دست مارا در دفاع همه جانبه و حفظ منافع مان ببندد. هر پاسخ نظامی هم باید مرحله به مرحله باشد و نباید بی گدار به آب زد و کسی را راحت به صف دشمنان اضافه کنیم. چین قوی و دوست ، مانند همین روز ها میتواند در برخی موارد کمک کند اما اینکه ما نگران باشیم که اگر روزی چین ضعیف شود ما در مقابل آمریکا تنها میشویم درست نیست. تمام این سال ها تنها بودیم و آن ها به یکدیگر تا همین چندی پیش میگفتند شرکا! قدرت واحدی به اسم چین در صورت غفلت همان قدر میتواند خطر باشد که آمریکا بعنوان ابر قدرت واحد خطر است. بعید میدونم هر کدام این ها ایران مستقل و قوی در قلب هارتلند را تحمل کنند.
-
1 پسندیده شدهمکانیسم ماشه قطعا فعال خواهد شد. حتی شاید در معامله ای سر تعرفه ها برای اینکه ظاهر کار حفظ بشه هرچند اروپا از آمریکا مشتاق تر هست به این امر چون اصل ماجرای ما با اروپا هم هست. غرب فرضش عدم خروج قطعی ایران از ان پی تی در صورت فعال کردن مکانیسم ماشه است. تنها به قول خود غربی ها یک تهدید معتبر به خروج از ان پی تی ( در صورتیکه مطمئن باشیم تا حد زیادی غرب به اقدام نظامی اقدام نخواهد کرد ) میتونه مکانیسم ماشه را شاید با احتمال کمی از دستور کار خارج کنه. به هر حال باید یک پلن داشته باشیم. اصولا آمریکا اگر مطمئن باشه روند فعلی برنامه اتمی ما به جایی ختم نمیشه احتمالا صبر میکنه مکانیسم ماشه فعال بشه و در اون صورت یا ایران اقدامی میکنه که به اون بهانه با همراهی جهانی بیشتری حمله میکنه یا خود بندهای قطعنامه های گذشته که فشار مضاعف بر اقتصاد ایران خواهد داشت و خطرات ناشی از اون منجر به جنگی میشه که این بار مشروعیت قانونی هم کسب کرده به زعم غرب ( تصور کنید همه کشورها حتی چین که الان میگه من تحریم های یک جانبه را به رسمیت نمیشناسم ولی عملا به طور رسمی بهش پایبند هست و غیررسمی تنها تا حدودی چند کانال را بازگذاشته هممثل سابق سفت و سخت به تعهدش به تحریم ها اعلام وفاداری! میکنه و به بهانه تحریم های تسلیحاتی متعارف و ... هم ده ها بهانه جهانی برای حمله جور میتونه بشه )
-
1 پسندیده شدهقطعا همینطوره. بحث همون جنگ پیش دستانه در مقیاس اعتقادی!/عملیاتی بسیار بزرگ تر هست. اصولا موجودیت تفکر مقاومت برای این ذات خبیث ( چه در قالب آمریکا و چه نیروی نیابیش اسقاطیل و در مجموع شر جهان ) خطرناک هست و به هر روش و هر کجا دستشون برسه سعی در نابودیش دارند. حالا یا از درون و نرم و فرهنگی و همزمان از بیرون و سخت و نظامی. برای یمن فعلا عملیات 6 ماهه اعلام کردند و پیش بینی مشه. احتمالا پله به پله هم پیش خواهند رفت. دیدیم در دور اول حملات وقتی نتایج مطابق میلشون نبود شروع کردند به زیدن زیرساختهای آب و ارتباطی و حالا هم افتخار به کشتار غیرنظامیان و پخش شایعات توسط دولت مستعفی و مزدوران خائنی که از سعودی و امارات خط میگیرند.
-
1 پسندیده شدهویدئو : مکانیزم مین موشکی ابزار بستن تنگه هرمز ! اگر حملهای به ایران شود، قاعدتاً یکی از ابزارها بستن تنگه هرمز است و یکی از ساده ترین ابزارها برای بستن تنگه هرمز مین ریزی گسترده است. با این حال عملیات مین ریزی با کشتی میتواند با چالش مقابله کشتیهای دشمن و حتی هدف قرار دادن شناورهای رزمی ایران همراه باشد. اینجاست که بخشی از عملیات مین ریزی برعهده مینهای موشکی است. در این ویدیو با مکانیزم این فناوری پیشرفته که ایران در تیراژ بالا تولید و عملیاتی کرده، آشنا میشوید. لینک ویدئو : منبع
-
1 پسندیده شدهویدئو از تصاویر ماهوارهای از آرایش جنگندههای جدید یاک 130 ایران تصاویر ماهوارهای از تمرین اسکادران یاک 130 ایران در پایگاه هشتم شکاری مورد توجه قرار گرفته است؛ جتی که ظاهراً آموزشی است اما از فناوری به مراتب بروزتری نسبت به دیگر هواگردهای ایران برخوردار است. تصاویر و جزئیات را میبینید و میشنوید. لینک ویدئو : منبع
-
1 پسندیده شدهویدئو : مکانیزم سامانه باور 373 ، مهمترین سامانه پدافند ایران مقابل حمله آمریکا و اسرائیل سامانه موشکی باور 373 اولین سیستم موشکی پدافند هوایی از نوع دور بُردِ سطحبههوا و خودکششی ساخت صنایع دفاعی ایران است. به باور برخی کارشناسان نسل تازه این سامانه که حالا عملیاتی شده از سامانه پدافندی اس 400 برتر است. مکانیزم این سامانه که مهمترین پدافند ایران در مقابل حملات موشکها و جنگندههای آمریکا و اسرائیل است را میبینید. لینک ویدئو : منبع
-
1 پسندیده شدهآمریکا و اسرائیل میدانند هر چقدر حوثی ها و انصار الله رو ضعیف کنند این کشور بیشتر به سمت پرتگاه سقوط حرکت میکند. یک شیعه حوثی هم از نگاه آن ها در یمن یک دشمن است که ممکن است در مقابل آن ها بایستد. آنقدر یمن را میزنند و آنقدر از آنهارا میکشند تا در نهایت راه را برای دولت خودخوانده یمن که تحت حمایت کشورهای عربی هستند باز کنند. همان سناریویی که برای سوریه چیدن. آمریکا و اسرائیل تمام عوامل خودشان رو بحرکت درآوردن و این خود به معنی جدیت امر جاری در خاورمیانه هستش. تروریست ها و خودشان و دولت های دست نشانده در طرف دیگر همه بصورت موازی نهایت فشار را دارند به جریان های مقاومت می آورند.
-
1 پسندیده شدهیک فرمانده مغلوب در سرتاسر تاریخ دو راه پیشرو داشت. یا باید تا آخرین نفر خودش و سپاهش کشته میشدند و یا اینکه عقب نشینی تاکتیکی در پیش میگرفت و خودش را بازیابی میکرد و منتظر فرصتی برای پیروزی می نشست. مثال معروف این موضوع در نبرد معروف سه پادشاهی دیده شد. جایی که لیوبی خود را یارای مقاومت در برابر سپاه امپراطوری ندید و دست به عقب نشینی گسترده زد و حتی در این راه همسرش رو جا گذاشت. وی با رقبای قبلی دست دوستی داد و مدتی پناهنده آن ها شد و در نهایت در صخره سرخ با اتحاد جنوب ضربه کاری به نیروهای ساسائو زد. حزب الله ضربات مهیبی در جنگ اخیر خورد و قطعا تاوانی خواهد داشت. حزب الله میتوانست گزینه اول را انتخاب کند و تا آخرین نفر فدا شوند ولی ترجیح فرماندهان آن ها و قطعا ایران خودمان بر این بود که حزب الله باقی بماند. حزب الله بازیابی پیدا کند. اشتباهات گذشته اصلاح شود. عملیات پیجرها که دارم تاپیکی هم در موردش مینویسم و عملیات های ترور گسترده چیزی نیست که بشود ازش ساده گذشت .حزب الله همچین فجایعی رو تجربه کرد. بخش نتیجه گیری مقاله پیجر ها رو که بزودی قرار میدم میزارم تا عمق بحران را ببینیم: این یکی از مار هایی بود که اسرائیل در این نبرد در آستین پرورش داده بود و مطمئنا چنین چیزهایی در تعداد بیشتر برای ما کنار گذاشته. حزب الله در همین عملیات گریم بیپر که شامل پیجر و واکی تاکی ها بود نزدیک به سه هزار فرمانده و نیروی زبده گلچین شده خود را از دست داد. این ها عموما فرماندهان دسته و رده های مختلف حزب الله بودند. یعنی خود حزب الله با دست های خودش بهترین را گلچین کرد و آن ها حذف شدند. بخش دیگری از نیروهای زبده و فرمانده هان حزب الله با شنود صوتی موبایل ها و جاسوس ها و ... شناسایی شدند و بصورت جمعی ترور شدند. سطح نفوذ در ساختار تدارکات و تامین و عملیات حزب الله غیر قابل چشم پوشی است و هنوز هم وجود دارد. حزب الله روز های اول نمی توانست موشک شلیک کند چون کسی را نداشت تا موشک شلیک کنند و دچار شوک و بهت بودند. این حرفا ناخوشایند است. بیشتر از همه برای من ناخوشایند است. اما بنظرم حزب الله فعلا باید این تحقیر ها و این نامردی ها را تحمل کند تا شکست را تحلیل و از آن درس بگیرد. اسرائیل هم چنین روز هایی را پشتسر گذشت و این پیروزی را رقم زد. به هر روشی باید زمان خرید و وضعیت را جبران و اصلاح کرد و ساختاری ساخت تا بتوان با ساختار اطلاعاتی و ... دشمن مبارزه کند.
-
1 پسندیده شدهموتور 27 لیتری Rolls-Royce Meteor بریتانیا در سال های اولیه جنگ جهانی دوم روزهای سختی را طی کرد، چون آنها فاقد یک موتور واقعا قدرتمند و قابل اعتماد برای تامین نیروی محرکه تانک های خود بودند. موتور V12 Meteor از موتور افسانه ای مرلین مشتق شده بود و ثابت کرد دقیقا همان چیزی است که بریتانیایی ها به دنبال آن بودند. قبل از ورود این موتور، بریتانیا مجموعهای از تانکهای نسبتاً ضعیف را تولید کرد که یا غیرقابل اعتماد و کند و یا فاقد زره ایی با ضخامت مطلوب بودند.بیشتر اینها به دلیل نبود موتورهای مناسب بود. اما داستان با موتور Meteor تغییر کرد، زیرا قدرت بالا و گشتاور زیادی را در یک بسته 27 لیتری قابل اعتماد به ارمغان آورد. این V12 قدرتمند، سریال بد تانکهای بریتانیا را قطع کرد و به تانکهای خوبی مانند Cometو سنتوریون نیرو داد. پس زمینه برای درک اینکه چرا Meteor بسیار بزرگ و چرا به آن نیاز بود، درک دکترین تانک بریتانیا قبل از جنگ جهانی دوم مهم است. در آن زمان اعتقاد بر این بود که سه نوع تانک موثرتر است. 1-تانک های پیاده نظام(infantry) 2- تانکهای سبک(light) و3- تانکهای واکنش سریع یا زرم تانکها(cruiser tanks). تانک های پیاده نظام کند بودند، اما زره سنگین داشتند. تانک های سبک سریع، اما زره نازک داشتند و اغلب به مسلسل های کالیبر کوچک مسلح بودند. رزم تانکها زره و قدرت آتش مناسبی داشتند، در عین حال تحرک بیشتری نسبت به تانک های پیاده نظام داشتند. نیروها در کنار یک تانک پیاده نظام چرچیل Mk III در نرماندی، 1944 پیشروی می کنند. یک استفاده کلاسیک از تانک پیاده در طول حمله، تانکهای پیاده نظام با سرعت پیادهروی پیشروی میکردند و آتش متقابل را جذب و به عنوان پوشش عمل میکردند. هنگامی که آنها موقعیت دشمن را می شکستند، تانک های واکنش سریع یا رزم تانکها با عجله از آن عبور می کردند و پشت خطوط ویران می کردند.تانک های سبک وظیفه شناسایی و کمک به رزمناوها را بر عهده داشتند. اولین رزم تانکها خانواده رزم تانکها در اوایل دهه 1930 با Cruiser Mk I شروع به کار کردند. همانطور که گفته شد، رزم تانکها قرار بود سریع باشند، اما Cruiser Mk Iبا وزن14 تن تنها قادر به سرعت 25 مایل در ساعت در جاده و 15 مایل در خارج از جاده بود.دلیلش واضح بود موتوری 9.4لیتری با 150اسب بخار قدرت. Cruiser Mk I به سختی زره بیشتری نسبت به یک تانک دوران جنگ جهانی اول داشت و چندان قابل اعتماد نبود. اما سلاح 2 پوندی آن قابلیت ضد زره بسیار خوبی برای آن زمان داشت. تانک بعدی Cruiser Mk II بود. این تانک زره قابل احترام 30 میلی متری داشت، اما از همان موتور Mk I استفاده می کرد، بنابراین تحرک آن حتی بدتر هم بود. با 16 تن فقط می تواند به سرعت 15 مایل در ساعت در جاده ها و 8 مایل در خارج جاده حرکت کند. در سال 1938 تانک Cruiser Mk III تولید شد. این تانک از موتور 340 اسب بخاری Nuffield Liberty، که یک موتور 27 لیتری V12 بود بهره می برد. این افزایش قابل توجه قدرت به Mk III حداکثر سرعت 30 مایل در ساعت را داد، اما زره همچنان بسیار نازک بود. این تانک ها در نبرد فرانسه - (جایی که متحمل خسارات سنگینی شدند) - و شمال آفریقا مورد استفاده قرار گرفتند. تحرک آنها در اینجا واقعاً می درخشید، اما زره آنها برای مقابله با طرح های جدیدتر بسیار نازک بود. موتور L-12 که قدمت طراحی آن به جنگ جهانی اول برمی گردد. با این حال، قدرت بالایی را در وزن سبک ارائه می کرد. در سال1941 Cruiser Mk VI معرفی شد که بیشتر با نام Crusader شناخته می شود.تانک دارای زره بهبود یافته بود اما با موتور L12تحرک مناسبی نداشت. Crusader در نبرد به نسبت خوب بود، به ویژه با سلاح 6 پوندی، اما در نهایت یک طراحی قدیمی بود.موتور Liberty V12 بیش از حد استرس داشت و از مشکلات قابلیت اطمینان مداوم رنج می برد. Crusader یک تانک کاملاً توانا بود. با یک تفنگ 6 پوندی اما از نظر موتوری قابل اطمینان نبود و زره کافی نداشت تجربه بریتانیا یک چیز را از همان ابتدا کاملاً روشن کرد: اسب بخار بیشتری مورد نیاز بود. مرلین اما بریتانیا در هوا یک موتور برنده جنگ داشت که هواپیماهایش را نیرو می داد. رولزرویس مرلین مرلین یک موتور 12 سیلندر 27 لیتری سوپرشارژ بود که در طول جنگ به جایگاهی افسانه ای رسید. در نسخه های اولیه خود حدود 1000 اسب بخار قدرت تولید می کرد، اما در پایان جنگ این قدرت به نزدیک به 2000 اسب بخار رسید.در بسیاری از هواپیماها(150000فروند) استفاده شد. مرلین روی هواپیماهای معروفی مانند اسپیت فایر، لنکستر، پی-۵۱ موستانگ، هاریکان و موسکویتو نصب شده بود. اسپیت فایر در اوایل جنگ، رولزرویس تیمی را به رهبری WA Robotham (یکی از مقامات بخش خودروی شرکت) برای جمع آوری موتورهای مرلین هواپیماهای سقوط کرده تشکیل داد. به دلیل تحمل استرس بسیار زیاد، دقت و قابلیت اطمینان مورد نیاز برای اجزای هواپیما، این موتورها نمیتوانستند دوباره در این نقش هوایی مورد استفاده قرار گیرند، اما رولزرویس همچنان ارزش آنها را میدانست و امیدوار بود که در نقطهای برای آنها کاربرد پیدا کند. توسعه Meteor(شهاب سنگ) در سال 1940 مذاکراتی بین رولز رویس و سازنده تانک لیلاند در مورد موتورهای تانک انجام شد. این گفتگوها منجر به این شد که یکی از موتورهای مرلین بازیابی شده برای اهداف آزمایشی در یک تانک قرار گیرد. در سال 1941، سوپرشارژر و جعبه دنده کاهنده دور پروانه موتور مرلین 1000 اسب بخاری مرمت شده را حذف کردند و چرخش موتور معکوس شد. این موتور برای ارزیابی عملکرد آن و شناسایی تنش های مکانیکی در یک تانک Crusader نصب شد. همچنین فرصتی بود تا ببینند که آیا می تواند در فضای محدود یک تانک خنک بماند یا خیر. موتورهای اولیه Meteor اغلب از هواپیماهای سقوط کرده تهیه می شدند، مانند بمب افکن Avro Lancaster با چهار موتور مرلین. این موتور 550-600 اسب بخار قدرت تولید می کرد، تقریباً دو برابر قدرت موتور قبلی لیبرتی تانکCrusader بود، اما با همان حجم 27.0 لیتر.تانکCrusader آزمایشی آنقدر سریع بود که تیم آزمایش برای ثبت حداکثر سرعت خود به مشکل خورد. تخمین زده شد که سرعت آن به 50 مایل در ساعت رسیده است.پس از این نمایش خیره کننده، بلافاصله سفارشی برای موتور صادر شد - حالا این موتور میتئور نامیده می شد. موتورV12میتئور تلاش ها بر روی قرار دادن Meteor در تانکCromwell، (جایگزین برنامه ریزی شده تانک Crusader )متمرکز شد. ساختن تعداد کافی میتئور بزرگترین مشکل بود. رولزرویس ظرفیت لازم را نداشت زیرا برای مرلین اولویت بسیار بالاتری در نظر گرفته می شد. پس شرکت روور در سال 1942 برای ساخت Meteors اعلام آمادگی کرد. طرح میتئور میتئور تولیدی از جهات متعددی با مرلین متفاوت بود. سوپرشارژر حذف شد، جهت چرخش موتور برعکس شد تا با گیربکس تانک مطابقت داشته باشد،جعبه دنده کاهش دهنده دور پروانه حذف شد، از بنزین معمولی به جای سوخت هواپیما با اکتان بالا استفاده کرد و پیستون های آهنگری با پیستون های ریخته گری تعویض شدند. بسیاری از اجزاء قطعاتی بودند که توسط کنترل کیفیت دقیق مرلین رد شده بودند، زیرا استاندارد تلورانس ها در کاربری های زمین بسیار پایین تر بود. Meteor تولیدی حدود 600 اسب بخار قدرت و 1950 نیوتن متر (1450 فوت پوند) گشتاور داشت. Meteor در خدمت تولید تانکCromwell(کرامول )به شدت به تأخیر افتاد، تا حدی به دلیل نبود موتورهای Meteor، سرانجام در سال 1944 در زمان D-Day (حمله به نرماندی)وارد شد. با وجود داشتن زره بسیار ضخیم تر از تانک های قبلی، تانک کرامول می توانست به راحتی به سرعت 40 مایل در ساعت برسد. البته در نهایت به 32 مایل در ساعت محدود می شد، زیرا این سرعت های باورنکردنی می توانست به تانک در زمین های ناهموار آسیب برساند و استهلاک تانک را بالا ببرد. میتئور این عملکرد را با حداکثر 2250 دور در دقیقه ارائه می کرد. موتور عملا تحت هیچ فشاری قرار نداشت و در نتیجه در سرویس بسیار قابل اعتماد بود. A27 Cromwell اولین تانکی بود که با موتور میتئور وارد خدمت شد. وزن آن 30 تن بود، اما همچنان می توانست به 40 مایل در ساعت برسد! Meteor در نهایت نه تنها یک موتور تانک خوب، بلکه یک موتور کلاس جهانی به بریتانیا داد.تانک کرامول مانند مدل های قبلی خود به سرعت منسوخ می شد، اما این بار تقصیر موتور آن نبود. تانک بعدی که از این موتور استفاده کرد Comet بود، یک نسخه بسیار بهبود یافته از کرامول با یک توپ قدرتمند 76.2 میلی متری (اغلب 77 میلی متری نامیده می شود). 5 تن سنگین تر بود اما هنوز هم می توانست به راحتی ه سرعت 32 مایل در ساعت برسد. جایی که کرامول زره و تحرک را برای سربازان بریتانیایی آورد، تانک کومت قدرت آتش را به ارمغان آورد. این یک ارتقاء قابل توجه نسبت به کرامول بود. توپ آن حتی می توانست تانک های سنگین تر آلمانی را نابود کند. کومت تا اواخر دهه 1950 در خدمت بریتانیا و در سایر ارتش ها بسیار بیشتر در خدمت باقی ماند. پس از جنگ کومت منجر به تولید اولین تانک جنگی اصلی (MBT)جهان شد: Centurion.. .. تانکCenturion به طور گسترده ای به عنوان یکی از بزرگترین طراحی های تانک در تاریخ در نظر گرفته می شود و از موتور Meteor نیرو می گرفت.که از قدرت آتش و حفاظت زرهی عالی برخوردار بود. میتئور در Centurion تنی55 هم برای رسیدن به سرعت 20مایل در ساعت تحت فشار بود این موتور در نهایت در Conqueror که در سال 1955 معرفی شد، تطبیق پیدا کرد. این تانک یک هیولای واقعی مسلح به یک توپ 120 میلی متری و وزنی بیش از 70 تن بود.Conqueror مجهز به یک Meteor تزریق سوخت بود که 810 اسب بخار قدرت تولید می کرد، اما حتی این میتئور نیز برای رسیدن به سرعت 20 مایل در ساعت تحت فشار بود.دیگرتانکهای معروفی که توسط Meteor نیرو می گرفتند عبارتند بودند از Charioteer و Tortoise . بریتانیا تانکConqueror را برای مقابله با زره های سنگین شوروی مانند IS-3 توسعه داد. موتور Meteor بسیار موفق بود و در هشت تانک بریتانیایی استفاده شد. این موتور تا سال 1964 هنوز تولید می شد، هشت سال بیشتر از مرلین.طراحی اصلی V12 رولز رویس از دهه 1930 به برخی از بهترین تجهیزات نظامی مانند اسپیت فایر و P-51 در آسمان و سنتوریون روی زمین منجر شد این را نمی توان برای بسیاری از موتورهای دیگر گفت.به همین دلیل است که موتورهای Merlin و Meteor به عنوان برخی از موفق ترین موتورهای موفق نظامی ساخته شده تا کنون در نظر گرفته می شوند. منابع:https://www.researchgate.net/figure/The-Rolls-Royce-Meteor-engine-without-any-compressor-6_fig4_354291220وhttps://www.rolls-royce.com/ منبع عکسها:https://en.wikipedia.org/wiki/Rolls-Royce_Merlin https://en.wikipedia.org/wiki/Rolls-Royce_Meteor
-
1 پسندیده شدههدف احتمالی ایران ساخت سلاحی با طراحی «انفجاری» بود. بمب توسط مواد منفجره قوی اطراف یک کره توخالی از اورانیوم بسیار غنی شده منفجر می شد. هسته کره دارای یک آغازگر نوترون کوچک است که احتمالاً از اورانیوم و ایزوتوپ هیدروژن سنگین، دوتریوم ساخته شده است. هنگامی که مواد منفجره به طور هماهنگ منفجر می شوند، کره را فشرده می کنند و اورانیوم را به جرم بحرانی آن می کوبند. در نزدیکی نقطه حداکثر فشرده سازی، هسته های دوتریوم در مرکز با هم ترکیب می شوند و انفجاری از نوترون ها را آزاد می کنند که باعث انفجار هسته ای می شود. این دستگاه همچنین ممکن است دارای یک پوسته بیرونی یا «تامپر» از اورانیوم با غنای پایین باشد که برای حفظ سلاح برای کسری از ثانیه طولانیتر طراحی شده است و عملکرد آن را بیشتر میکند. حدس زده می شد که این نوع سلاح میتوانست عملکردی در حدود 10 تا 30 کیلوتن معادل TNT داشته باشد، تقریباً مشابه بمبی که در سال 1945 در ناکازاکی ژاپن افتاد. مزیت طراحی این است که از اورانیوم 235 استفاده موثری می کند، بنابراین محموله به اندازه کافی کوچک است که بر روی یک موشک قرار بگیرد. این رویکرد شبیه به کلاهک های اولیه پاکستان است که بر پایه اورانیوم بود. برخلاف کلاهکهای کشورهای اصلی هستهای، طراحی ایرانی دارای مرحله همجوشی دوم نیست که میتوانست بازده سلاح را تا 100 کیلوتنی افزایش دهد.
-
1 پسندیده شدهسلام و وقت بخیر ربطی ندارن اونزمان که میگ31 طراحی شد هنوز یاک 141 نبود اونزمان تازه ارتش سرخ داشت با یاک 38 سر و کله میزد یاک 141 مقداری از سیستمهاش برای میگ 29 هست مثل اچ یو دی و رادار و هشداردهنده راداری و ...
-
1 پسندیده شدهبازگشت تزار دریایی آیا یاک-141 (یاک-41) به خط پرواز نیروی دریایی روسیه باز خواهد گشت ؟ با ظهور و عملیاتی شدن هواگردهای بال ثابت عمودپرواز در سازمان رزمی کشورهای عضو بلوک غرب ، دفتر طراحی یاکوولف اتحاد شوروی به منظور تجهز شناورهای سبک هواپیمابر کلاس کیف (Kiev Class) خود ، جنگنده ضربتی عمودپرواز (VTOL) یاک-38 فورجر را طراحی و به نیروی دریایی این کشور تحویل داد . این جنگنده از سال 1976 وارد خدمت شد و تا سال 1991 که 4 فروند شناور کلاس کیف که بدلیل محدودیتهای مالی از خدمت عملیاتی ارتش این کشور خارج شدند ، به پروازهای رزمی خود ادامه داد . فورجر بعنوان تنها پرنده دریاپایه فراصوت نیروی دریایی شوروی ، قادر بود تا با سرعت نزدیک به 1 ماخ و در ارتفاع 11هزار متری مبادرت به عملیات نماید ، هر چند بدلیل برخورداری از تنها 4 جایگاه حمل سلاح ، قابلیت حمل بمب ، موشک و راکت محدودی را دارا بود ، با این حال تجربه طراحی فورجر برای دفتر طراحی یاک فرصتی بی نظیری را فراهم آورد تا بتواند با استفاده از نقاط قوت و ضعف برآمده از این برنامه ، هواگرد جدیدی را به ارتش شوروی تحویل دهد . در نتیجه این روند ، نیروی دریایی روسیه انتظار داشت تا پیکربندی جدید این شرکت در عین داشتن توانمندی مهم نشست و برخاست عمودی ، پتانسیل رزمی مشابهی با جنگنده های خط مقدم نیروی هوایی روسیه ( شامل میگ-29 و سوخو-27 ) را ارائه نماید که بر همین اساس ، شرکت حتی قبل از تحویل اولین نمونه یاک-38 به نیروی دریایی ، کار بر روی طرح جدید را آغاز نمود . بدین ترتیب ، هواگرد جدید این شرکت که با شناسه یاک-141 یا یاک-41 نیز شناخته می شد ،نخستین پرواز خود را 11 سال بعد به سال 1987 به ثبت رساند . این جنگنده جدید ، به شکل قابل توجهی ، در مقایسه با یاک-38 ، سریعتر ، مانورپذیر تر ، برد زیاد تر ، ارتفاع پروازی بالاتر و درنهایت مسلح تر بود و براساس تعارف صورت گرفته در طراحی مفهومی اولیه آن ، می توانست پیشرفته ترین موشکهای هوابه هواو ضدکشتی روسی را که بطور همزمان توسط جتهای اولیه نسل چهارم روسی حمل می شد را مورد استفاده قراردهد . در واقع امر ، برنامه یاک-141 با تلاشهای گسترده ارتش شوروی برای گسترده نمودن توان دریایی خود من جمله طراحی و آغاز به ساخت ابرحامل های کلاس اولیانوفسک که در آن زمان با شناورهای هواپیمابر کلاس نیمیتز مقایسه میشد ، همزمان گردید . به همین دلیل دفتر طراحی یاک ، 10 مهندس ارشد خود را به این پروژه اختصاص داد تا بیشتر از 50 طرح پیشنهادی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند . بدین ترتیب ، پس از طی چند ماه پس از انتخاب طراح نهایی ، این جنگنده دریایی جدید در سپتامبر 1991 ، درست چند ماه قبل از فروپاشی اتحاد شوروی نخستین فرود عمودی خود را برروی شناور رزمی آدمیرال گورشکف ثبت نمود . با این حال ، بدلیل از میان رفتن اتحاد شوروی و متعاقب آن ، فروپاشی اقتصادی پیش آمده برای این کشور که از سال 1992 تا 1997 بطول انجامید ، شرکت یاک نیز بودجه موردنیاز برای ادامه برنامه را از دست داد ،در حالی که حداقل 4 نمونه اولیه در مراحل مختلف مونتاژ قرار داشتند . با توجه به این وضعیت ، از سال 1991 تا کنون این برنامه به حال خود رها شد و اگر چه شرکت لاکهید مارتین برای مدت کوتاهی با شرکت یاک همکاری نمود و گفته میشود که فناوریهای بسیار مهمی در خصوص شیوه های برخاست کوتاه و نشست عمودی (STOVL) میان این دو مبادله شد تا جت رزمی اف-35 بی مراحل توسعه خود را زودتر از زمان ممکن به اتمام رساند ، اما چشم انداز بسیار مبهمی در خصوص ادامه برنامه شرکت یاک وجود دارد . علیرغم این مساله ، تحولات قابل توجهی که در اقتصاد روسیه و سپس در ارتش این کشور رخ داده ، موجب گردیده که این احتمال ، یعنی احیای برنامه یاک-141 قوت بگیرد . درواقع ، روند بهبود وضعیت اقتصادی روسیه که از سال 2000 آغاز گردید ، موجب شد تا این کشور برنامه مدرنیزاسیون ارتش خود را با شتاب بیشتری پیگیری نماید . به همین دلیل ، تعدادی از برنامه های نیمه کاره دوران شوروی ، تکمیل شده تا جایی که رییس وقت ستاد کل ارتش روسیه ( ژنرال نیکولای ماکاروف ) بر بخدمت گیری حامل های هواپیمابر سبک را برای نیروی دریایی از انتهای دهه نخست قرن جدید تاکید مینمود ، به همین دلیل یک برنامه مشترک نظامی با فرانسه به منظور خرید 4 فروند شناور رزمی منعقد شد که نهایتا درسال 2014 ملغی گردید . اما این مساله مانع از برنامه ریزی بومی برای روسها نگردید و نیروی دریایی این کشور بلافاصله طرح جدیدی را ارائه داد که کار ساخت نخستین حامل سبک هواپیمابر برای روسیه از سال 2020 آغاز گردید و گفته میشود که تناژ گونه های سنگین آن تا 40000 تن نیز خواهد رسید .بدین سان ، با احیای برنامه حامل های سبک هواپیمابر روسی ، نیروی دریایی روسیه برای اولین بار پس از سقوط اتحاد شوروی به جنگنده های عمود پرواز جدید نیازمند خواهد شد . با توجه به اینکه نیروی دریایی ایالات متحده ، ژاپن و ایتالیا پس از دریافت نسخه های صادراتی اف-35 ،آنها را بر روی شناورهای رزمی خود ( ایزومو کلاس برای ژاپن ، واسپ و آمریکا کلاس برای ایالات متحده و درنهایت گاریبالدی کلاس برای نیروی دریایی ایتالیا ) عملیاتی خواهند نمود ، روسیه نیز می بایست بدین کار مبادرت ورزد . در چنین شرایطی ، با توجه به اینکه برنامه یاک-141 قبل از توقف، در مرحله پرواز نمونه اولیه قرار داشت ، هزینه های تحقیق و توسعه برای بروزسانی آن بشدت کاهش پیدا خواهد کرد و مضاف براین ، یاک-141 برای کشورهایی نظیر چین ، تایلند و کره جنوبی بدلیل در اختیار داشتن حامل های سبک ، می توانند به مشتری بالقوه این جنگنده تبدیل شوند . در این مورد ، نیروی دریایی چین با عملیاتی کردن شناور آبخاکی تایپ075 خود که تناژی در حدود 40000 تن را داراست و میتواند چیزی در حدود 30 فروند هواپیما را با خود حمل کند ، شروع مجدد برنامه یاک – 141 باعث خواهد شد تا پکن به مشتری اصلی این هواگرد تبدیل گردد که این امر آغاز برنامه یاک-141 را مقرون به صرفه تر خواهد کرد . مهمات هوابه هوای دوربرد R-77 بدین سان ، این جنگنده ها پس از خروج از خط تولید ، به مهمترین هواگرد ضربتی نیروی دریایی ارتش روسیه تبدیل خواهد شد که پس از مسلح شدن ، خواهد توانست در یک برد قابل توجه با اهداف متخاصم درگیر شود . در این میان ، محصول جدید شرکت یاک ، احتمالا به موشکهای دوربرد R-77 مسلح خواهد شد که بابردی نزدیک به 193 کیلومتر ، به خطرناکترین سلاح هوابه هوای مستقر در دریا برای روسها تبدیل خواهد شد . در حوزه تسلیحات ضدکشتی ، نیروی دریایی روسیه احتمالا برای مسلح نمودن این جنگنده عمودپرواز از مهمات پیشرفته خود نظیر KH-41با برد 300 کیلومتر و سرعت 3 ماخ و همچنین KH-35U و P-800 استفاده خواهد کرد که میتواند حامل های هواپیمابر سبک را به یک تهدید نامتقارن مرگبار ، حتی با یک گروه کوچک از جتهای یاک-141 تبدیل نماید . بدین ترتیب ، تجهیز این جنگنده با رادارهای پیشرفته آرایه فازی نظیر آنچه که در میگ-35 یا سوخو-57 به کاربرده شد ، می تواند قابلیتهای این جنگنده را نسبت به گذشته ، به مراتب افزایش دهد .بنابراین ، پتانسیل بالای صادراتی برای یاک-141 و نیازمندی ارتش روسیه برای تجهیز حامل های در دست ساخت خود ، باعث شده تا نگاه ها مجددا به این برنامه معطوف گردد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .