برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 16 اردیبهشت 1404 در همه مناطق
-
8 پسندیده شدهدر رونمایی از موشک بالستیک سوخت جامد قاسم بصیر وزیر دفاع اشارات مهمی داشتند که عدم دقت موشک ها در عملیات وعده صادق را تایید و آن را بصورت غیر مستقیم مربوط به اخلال الکترونیکی و علل الخصوص اخلال جی پی اس اعلام کردند که تاییدی بر پست بالاست. «وزیر دفاع: اخیراً با استفاده از تجربیات عملیات وعده صادق 1 و 2 و تقویت نقاط ضعف، یک موشک بالستیک جدید را به طور کاملا موفق تست کردیم. هم در بحث هدایت و هم در بحث مانور برای عبور از لایههای پدافندی ارتقا یافته است، ان را مقاوم در برابر اخلال الکترونیک دانست و تاکید کرد که در این تست، اخلال الکترونیکی بسیار شدیدی بر علیه این موشک انجام شد و تاثیری نداشت. وی با بیان اینکه این موشک بالستیک از فاصلهای بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر شلیک شد افزود، این موشک هدف خاص تعیین شده را در بین اهداف متعدد پیدا میکند و بدون انحراف حتی یک متر و بدون اتکا به سامانه ناوبری GPS هدف را مورد اصابت قرار میدهد.» راهکار اولیه همان چیزی است که در موشک قاسم بصیر دیده شد ولی خب این روش ها محدودیت هایی دارد و مهمترین آن کاهش سرعت زیاد در فاز نهایی قبل برخورد است که آن را به هدف آسانی تبدیل میکند اما در همین شرایط به قابلیت مانور آن افزوده میشود که مورد اشاره هم قرار گرفت. راهکار دوم استفاده از سامانه های مکان یاب مستقل از جی پی اس همچون مکان یاب های چینی بیدو و گلوناس روسی هستش که البته این دو کشور هم ممکن است در زمان یک درگیری با اسرائیل و آمریکا خدمات ارائه ندهند. راهکار سوم استفاده از ماهواره های مکان یاب ملی و همینطور ایجاد لینک ارتباطی ماهواره ای امن هستش. راهکار دیگر هم ترکیب INS و جی پی اس که در موشک های ما وجود داشت ولی به هر دلیلی تا این لحظه دقت کافی ارائه نداد( فیلتر کالمن). در جایی که پرواز پهپاد نشانه گذار لیزری امکان پذیر است میتوان از لیزر هم کمک گرفت. شاید گزینه ای بدبینانه ای باشد اما همانطور که در پست بالا گفته شد وقتی جی پی اس دچار مشکل میشود دقت در فیلتر کالمن یا همان ترکیب INS و جی پی اس تشدید می شود، چه بسا در شرایط بحرانی قید جی پی اس را بزنیم و بچسبیم به همان هدایت درونی دقت مطلوب و دستکم قابل اطمینان تری به ما ارائه دهد. کار بر روی ورژن های مدرن تر و ابداعی جدید هدایت درونی میتواند مفید باشد. البته این هم گفته شود اخلال در جی پی اس به معنای پایان کار استفاده از آن نیست در پست نقل و قول شده هم گفته شد که می شود اخلال (جمینگ) و فریب(spoofing) را دور زد که در پهپادی های شاهد۱۳۶ هم آن را دیدیم: استفاده از آنتنهای جهتدار و هوشمند: این آنتنها میتوانند جهت دریافت سیگنال جی پی اس را کنترل کنند و سیگنالهایی را که از جهتهای مشکوک (منبع اخلال) میآیند فیلتر کنند. استفاده از فیلتر پردازش سیگنال: این سامانه سیگنالهای واقعی جی پی اس را از سیگنالهای فریب تفکیک می کند. ( بر اساس ویژگیهای فرکانس، قدرت، یا الگوی تغییر سیگنال) شناسایی و واکنش به فریب: این مورد شامل اقداماتی است که سرجنگی اخلال را تشخیص میدهد و وقتی در ترکیب اطلاعات خود نقص احساس میکند خودکار قید جی پی اس را زده و تنها با استفاده از INS ادامه مسیر را طی میکند این موشک های فعلی در صورت استفاده از یک سامانه مکان یاب جدید و یا ترکیب موارد فوق، مجدد به همان دقت سابق خود باز میگردند. ایجاد سامانه مکان یاب ملی و ارتباط ماهواره ای و ... از نان شب هم برای ما واجب تر است. از طرفی اقدامات ضد ماهواره های دشمن به معنی کاهش دقت تسلیحات آن هاست. بخصوص آن که در حال حاضر وابستگی آن ها به جی پی اس بسیار زیاد است.
-
5 پسندیده شدهبخش چهارم آینده جنگ از اوکراین می گذرد جنگ اوکراین را می توان به نوعی آزمونگاه اولیه فناوری ها و تاکتیک هایی جدیدی تعریف نمود که به احتمال بسیار زیاد قرار است دریک جنگ بزرگ میان قدرتهای نظامی فعلی دنیا مورد استفاده قرارگیرد . درواقع امر ، روند مذکور چندان تازه و غیرمعمول نیست ، چرا که به مانند جنگ داخلی اسپانیا که در حد فاصل سالهای 1936 تا 1939 رخ داد ، نیروهای جمهوری خواه و ملی گرا با پشتیبانی کشورهایی نظیر اتحاد شوروی و آلمان نازی علیه یکدیگر وارد عمل شده و با تجهیز به فناوری هایی که تا آن زمان استفاده نشده بود ، نخستین میدان رزمی برای آزمایش تسلیحات و تاکتیک هایی را بوجود آوردند که تنها یکسال پس از اتمام آن ، در مقیاس گسترده تری کاربرد پیدا نمود. این بدان معنا بود که ناظران نظامی در برلین ، مسکو و سایر کشورها ، شاهد حضور نسل جدیدی از جنگ افزارهای مرگباری بودند که البته در سطح بسیار پائینی از فناوری های اصلی وارد صحنه شده و درس های ارزشمندی را برای ارتش های پیشرفته تر پدید آوردند. بدین ترتیب ، جنگ داخلی اسپانیا ، یکی از چند نمونه بی شماری بود که نوآوری قابل توجهی را از خود به یادگار گذاشت. تی-26 های روسی در جنگ داخلی اسپانیا جنگ داخلی اسپانیا و پیشتر ،حمله روسیه به لهستان پیش از شروع جنگ دوم جهانی آزمونگاه بسیاری از راهبردها ، تاکتیک ها و فناوری هایی بود که بعدها در طول جنگ دوم ازآن استفاده شد کاربرد مهمات پرسه زن علیه سنگرهای حفره روباهی https://aparat.com/v/mdtmx53 اما در ایالات متحده وضعیت به گونه ای دیگر پیش می رود ، بدین معنی که طراحان آمریکایی معتقدند که ، جنگهای آینده کوتاه تر ازآن هستند که بتوان درآنها نوآوری های جدیدی را بکار گرفت . این مساله خود ازآنجایی ناشی می شود که در ایالات متحده ، متفکرین نظامی بیشتر بر توسعه مزیت های رزم نامتقارن تکیه داشته که موفقیت سریع و قاطع را تضمین می کنند ولی بخش بزرگی از جنگ های قرن بیستم و بیست و یکم ، به اندازه کافی طولانی و چالش برانگیز بودند و هستند که طرفین درگیری ، زمان کافی برای سریع تر کردن چرخه نوآوری را نسبت به زمان صلح را بدست می آورند. این چرخه ها در جریان نبردهای فرسایشی نظیر جنگ نخست جهانی ،جایی که عملیات رزمی طولانی ، آهسته و پرهزینه بوده و تغییر دائمی صحنه های درگیری به مانند اوکراین، اولویت ها را در سریع ترین زمان ممکن دگرگون می کند ، منجر به ابداع فناوری های جدیدی می شود. اما ارتش روسیه و اوکراین که هم اکنون روبروی یکدیگر قرار دارند ، سطح پائین تری از فناوری را در اختیار دارند و با عجله آموزش می بینند که سطح درگیری را بلحاظ کیفی بسیار پائین نگه داشته ولی نادیده گرفتن درس های حاصله از این جنگ ، درنهایت بسیار احمقانه خواهد بود چرا که پدیده های فناورانه معرفی شده درآن مشخصه اصلی جنگ های آینده به نظر می رسد: 1- سامانه های دفاع هوایی و موشکی در مقیاس گسترده علیه سامانه های بی سرنشین ، کروز و بالستیک استفاده می شوند. 2- کاربرد سامانه های بی سرنشین شناسایی و ضربتی و مهمات پرسه زن اول شخص بصورت انبوه قابل مشاهده است. 3- روند تکامل اقدامان ضدضدالکترونیک بسیار سریع و پویا است . 4- شناورهای هدایت پذیر از دور یا درون ( شهپادها ) به شکل وسیعی برای تخریب زیرساختهای دریایی مورد استفاده قرار می گیرد. 5- سامانه های پهپادی و کروز به شکل موثری برای انهدام شبکه متراکم و چندلایه پیشرفته دفاع هوایی کاربرد پیدا نموده است. خط مقدم اوکراین در محور ملیتوپل که نوک پیکان ارتش اوکراین برای پیشروی بسمت کریمه بود دقت کنید حتی در قرن بیست ویکم ، مسلح کردن زمین تا چه اندازه می تواند نیروی تکور را به یک دردسر جدی گرفتار کند این چالش البته راه حل های خاص خود را دارد ولی اوکراین فاقد ابزار لازم برای غلبه براین چالش بود و است . چالش اصلی بازگرداندن مولفه مانور به سطح عملیات جنگ روند عملیات رزمی در اوکراین پس از خاتمه ضد حمله ارتش کیف به سال 2022 که منجر به بازپسگیری بخش های قابل توجهی از خارکف و خرسون شد ، تدریجاً به یک نبرد موضعی تبدیل گردید . این اصطلاح که توسط فرمانده وقت ارتش اوکراین ، ژنرال زالوژنی بکار می رفت ، بیشتر برای توصیف ماهیت فعلی جنگ مورد استفاده قرار می گیرد که درآن خطوط تماس میان طرفین ثابت بوده و پیشروی های محدودی در محورهای مختلف صورت می گیرد تا مولفه مانور را به میدان نبرد بازگرداند. در این چهارچوب ، مانور به معنای قابلیتهای نیروی مهاجم برای نفوذ به درون خطوط دفاعی از پیش آماده شده طرف مقابل و بهره برداری ازآن برای پیشروی به جلو است. ضدحمله تابستان 2022 ارتش اوکراین کاربرد مهمات پرسه زن در عملیات ارتش روسیه علیه اوکراین https://aparat.com/v/zde3975 درواقع ، این روند بیشتر درسطح عملیاتی جنگ بواسطه ثبت پیشروی های مستمر برعلیه نیروی دفاعی که فاقد خطوط جبهه منسجم بوده و انتظار پذیرش شکست هستند مصداق پیدا می کند.نمونه هایی از چنین مانورهایی را می توان در جریان شکست لهستان و فرانسه از آلمان به سالهای 1939 و 1940 ، حمله به نرماندی و آزادسازی فرانسه درسال 1944 ، عملیات طوفان صحرا درسال 1991 و حمله ایالات متحده به عراق درسال 2003 بررسی نمود . اما نه روسیه و نه اوکراین از پائیز سال 2022 تاکنون ( پیش از حمله ارتش اوکراین به کورسک و پیشروی های سریع ارتش روسیه از انتهای اوت 2024) موفقیت چندانی برای نفوذ به درون خطوط دفاعی یکدیگر نداشته اند تا دست به چنین مانورهایی بزنند. نبرد باخموت ، نخستین نشانه ها از دودستگی در نحوه اداره جنگ میان نظامیان و سیاستمدارهای اوکراینی را آشکار کرد بعنوان مثال ، روسها شهر باخموت را در آوریل 2023 تصرف کردند ولی استفاده چندانی از این موفقیت برای پیشروی های بیشتری در محور مذکور نکردند. علاوه براین ، ارتش روسیه در فوریه 2024 شهر آودیوکا را بطور کامل در اختیار گرفتند ولی ارتش اوکراین موفق شد تا بسرعت خطوط دفاعی خود را در اطراف این شهر سازماندهی کند . در سمت مقابل نیز ، ارتش اوکراین در جریان ضدحمله سال 2023 خود وارد خطوط دفاعی روسها در محور زاپوروژنیه شد ولی بصورت مشابهی امکان از میان بردن خطوط دفاعی منسجم ارتش روسیه را بدست نیاوردند. حتی حمله ارتش روسیه به خارکف در ماه می 2024 نیز بسرعت به یک جنگ خندقی تبدیل شد چرا که واحدهای تقویتی اوکراینی بسرعت وارد این منطقه شده و توانستند مجدداً درهم ریختگی ناشی از نفوذ ارتش روسیه را ترمیم نمایند. بنابراین ، چالش بازگرداندن مانور به سطح عملیاتی صحنه نبرد مشکل اصلی هردوطرف بشمار می رود. این مساله برای طرف اوکراینی البته علتی متفاوت داشت چرا که کنگره ایالات متحده در تمدید ارسال کمک های نظامی به اوکراین شکست خورد و این باعث پدید آمدن یک نقطه عطف گردید چرا که واحدهای روسی با استفاده از این فرصت ، ضدحمله ای را در حومه آودیوکا ترتیب دادند . با طولانی شدن بحث ها در کنگره و کاهش ارسال مهمات توپخانه و سامانه های دفاع هوایی به اوکراین ، ارتش روسیه موفق شد تا ابتکار عمل را در سطح جبهه از ژانویه 2024 بدست آورد و به نوعی با بازگرداندن مانور به صحنه عملیات ، بخوبی از مزیت های آنها برای پیشروی بیشتر به درون سرزمین های اوکراین استفاده نمایند. عکس ص 21 و22و23 وضعیت خط مقدم نبرد در محور کرمینا/ می سال 2023 این محور تا مدتها بعنوان یکی از محورهای اصلی ضدحمله ارتش اوکراین محسوب می شد وضعیت خط مقدم نبرد در محور مرزی میان استان دونتسک و زاپوروژیا با وجود اینکه ارتش روسیه یگانهای غیرتخصصی مثل هنگ های هوابرد را برای پدافند در این محور مستقر کرده بود که فاقد آموزش و قابلیتهای لازم برای اجرای عملیات دفاعی بودند ولی ظاهرا ارتش اوکراین چندان موفقیتی برای پیشروی در این محور بدست نیاورد حداکثر پیشروی واحدهای اوکراینی در محور ملیتوپل /اکتبر 2023 به نحوه چینش خطوط دفاعی ارتش روسیه که پیشتر در تاپیک اوکراین و همین تاپیک بدان اشاره شد دقت کنید نسخه های ساده تر این طراحی پیشتر در جنگ ایران و عراق از سوی ارتش بعث مورد استفاده قرار گرفت نخستین کاربرد مهمات پرسه زن اوکراینی علیه ارتش روسیه https://aparat.com/v/qzvvb4c بنابراین ، اوکراین به محض دستیابی به توانایی اجرای ضد حمله ، باید دست به چنین کاری بزند ولی مساله اینجاست که فراهم کردن بستر چنین ضدحمله ای ، زمان بر بوده و باید برچالش های مهمی به منظور نیل به آن ، غلبه شود. بعنوان نمونه ، ارتش اوکراین در حال حاضر از کمبود شدید نیروی انسانی ناشی از سیاست های بسیج نیرو و تلفات بالا رنج می برد در حالی که نیروهای ورودی ، استاندارد مناسب و متناسب با شرایط صحنه نبرد را ندارند و کمبود تجهیزات نیز مانع از هرگونه برنامه ریزی بلند مدت شده است ، بطوریکه یگانهای جدید وسیله نقیله کافی برای آموزش در اختیار ندارند. این مساله باعث شده تا انجام ضدحمله درسال 2024 و احتمالا 2025 تبدیل به یک امر بعید شده و بخش قابل توجهی از کارشناسان نظامی علیرغم اذعان به این نکته که رویداد های شش ماه نخست سال 2024 درسهای بسیاری را در زمینه بازگردادندن مانور به صحنه رزمی اوکراین داشته ولی محقق شدن آن را چندان محتمل نمی دانند و مدعی اند که باید روند فرسایشی جنگ یا حداقل موضعی بودن آن را پذیرفت و برای ان برنامه ریزی کرد. اما چنین رویکردی احتمالا بلحاظ راهبردی یک فاجعه است چرا که با منجمد شدن خطوط مقدم ، هزینه ادامه آن برای اوکراین و حامیانش بیش از پیش افزایش پیدا می کند که این خود به معنای تشویق پوتین به ادامه روند فعلی است. در نتیجه هیچ تصویر خیره کننده ای برای بازگرداندن مانور به میدان نبرد اوکراین وجود ندارد و حتی ممکن است هرگز محقق نیز نشود ولی تلاش برای آن برای بقای درازمدت اوکراین و غرب بسیار حیاتی است . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
4 پسندیده شدهبه نظر میرسه ناوبری داخلی موشک های ایران در برد های کمتر از ۵۰۰ کیلومتری نقطه زن هست ولی برای برد های بالا مثل ۱۷۰۰ کیلومتری بین مثلا شیراز تا اسرائیل باید حتما ماوبری ماهواره ای وجود داشته باشد تا نقطه زنی بکند. درباره موشک قاسمبصیر گفتهشده که سامانه ناوبری آن به صورت مکانیابی ماهواره ای نیست و هدایت داخلی دارد، یعنی تا نزدیکی هدف را مبتنی بر INS میرود و در بخش نهایی پرواز هم با کاونده بصری و هوش مصنوعی به هدف میرسد.
-
4 پسندیده شدهسلام. دوست گرامی از کف دست نمی شود مو کند. شما در دوره ای قرار دارید که حتی کشور های به اصطلاح دوست شما هم با توجه به منافع کمی بیشتر میروند قید قرار داد ها و سود کلان در فروش تسلیحات با شما را میزنند. قدرت های شرق و غرب تا همین چندی پیش یکدیگر را شریک صدا میزدند. خرید سلاح کار سختی بود و هست. به دلیل جبر زمانه تصمیم گرفته شد در برخی زمینه ها کار فشرده شود که با توجه به درآمد محدود مملکت برخی بخش های دیگر هم دچار ضعف شدند. آیا این ضعف ایراد دارد؟ بله، قطعا همینطوره . اما باید ببینید برای مثال در همین مثال جنگنده چه کشور هایی صاحب نام هستند و چه مسیری را طی کرده اند. تمام کشور های تولید کننده جنگنده جز موارد خاص به یکی دو کشور وابسته هستند. چین تا همین چندی پیش بخش های بزرگی از نیاز های هوایی خود بخصوص در بخش پیشران و متالوژی و ... را از روسیه و غرب تهیه میکرد . روسها صفحات نمایشگر کاکپیت و برخی دیگر از قطعات این چنینی را از فرانسه وارد میکردند. بیش از هشتاد درصد جنگنده گریپین از تولیدات خارجی علی الخصوص آمریکایی است. در مورد جنگنده های دیگر اروپایی هم این وضع ادامه دارد و حتی صنایع سرشناسی چون داسو هم از این مسئله در امان نیست. اساسا ساخت یک جنگنده غیر مشارکتی در عصر فعلی کار پر هزینه ای است. چون برای مثال یک کارخانه از نوعی خاص از آلیاژ میسازید و فقط کاربردش تهیه آلیاژ خاص برای همین جنگنده است. یعنی فرضا کشور به دویست جنگنده نیاز دارد و هیچ کسی هم پیدا نمیشود که بیاید جنگنده شما را بخرد. آن وقت که این دویست جنگنده تولید شد باید در این کارخانه تولید کننده آلیاژ خاص را تخته کنید تا زمانی که نیاز به تولید جدید باشد چون هیچ جای دیگر استفاده نمیشود. در صنعت هوایی بخش نظامی این مورد کاملا رایج است. این وسط نیرو کاری آموزش دیده صنایع و بسیاری از صنایع مرتبط از دور خارج میشوند و این در حالی است که تولید این دویست جنگنده به مراتب از نسخه خارجی هم گران تر در میآید. خارج شدن نیروی کار از چرخه تولید بزرگترین بحران صنایع است. صنایع کشتی سازی آمریکا با همین مشکل رو به فروپاشی حرکت کرده اند. اما بعید است که این ها به راحتی در برخی خرید ها با ما کنار بیایند. و تنها باید از بازشدن پنجره های زمانی استفاده کرد. قدرت های غرب و شرق در مورد ایران درد مشترکی دارند و آن هم این است که ایران نقش یک پل میانی را در دنیا بازی میکند. اگر هارتلند اهمیت دارد، ایران قلب هارتلند است. تا زمانی که استقلال دارید و خطر احیای تمدنی در شما احساس میشود کشورهای دوست همینطور گوشه رینگ شما را نگه میدارند و فقط عرق شما رو خشک میکنند و دشمن هم مدام به سمت شما مشت روانه میکند. چون تو بمیری در حق ایران آن تو بمیری نیست. تاریخ این مطلب را اثبات میکند. البته کشور پس از انقلاب هر وقت پنجره ای باز شد، دست به خرید زد و همینطور که میبینید برخی جنگنده های روسی وارد خدمت شدند. بخش زرهی و توپخانه تجهیزات جدید دریافت کرد و ارتش زیر دریایی کلاس کیلو را دریافت کرد و ... ولی این پنجره مدام بسته است یا سختگیری در آن زیاد است و این صنعت چیزی نیست که بشود به راحتی و بدون کمک خارجی به آن دست پیدا کرد. موشک و پهپاد چیزی بود که این کشورها نسبت به توانایی های آن ها غفلت داشتند و شد این چیزی که میبینید. فشار روی آن ها زیاد نبود. البته باید گفت حفظ استقلال در نهایت کار خودش را میکند و اگر مسیری درست پیش گرفته شود نتیجه آن جایی است که کشور های مترقی طی کرده اند. حفظ استقلال در کشوری چون ویتنام با چند دهه جنگ پیاپی خانمان سوز نیز سبب شد که این کشور در بین کشور های در حال توسعه قرار بگیرد و راه برایش باز شود. چون آن را به ناچار پذیرفتند و شرایط زمانی هم ایجاب کرد که با ویتنام کنار بیاید. زمان حلال مشکلات است به شرط آنکه در صراط مستقیم باشیم. زمان دشمنی مشترک یا منافع مشترکی خلق میکند که آن میشود زمینه همین پذیرفته شدن! وگرنه در حال حاضر اگر ارتش واکسی بخواهیم کاری ندارد. خوزستان و آذربایجان و سیستان و ... را منطقه خود مختار اعلام کنند و همه خواست های نامشروع حریف را بپذیرند و ... آن وقت به شما خود آمریکا جنگنده می دهد که برویم پزش را بدهیم. یک عدد بسته انفجاری پتن هم درون رادار آن میگذارد برای روز مبادا! والله چنین وضعی اصلا چه نیاز به ارتش دارد. وقتی ابرو و آزادی و استقلال و شرافت ملی نباشد... پ ن: مزایای استقلال نظامی این است که اگر در عملیاتی چون وعده صادق دقت موشک زیر سوال میرود صنایع ملی می آید و راهکاری چون موشک قاسم بصیر می دهد. در مقام مشابه کشور های دیگری هم درگیر جنگ شدند که شاید عربستان مثال خوبی برای آن باشد. این کشور باید منتظر خواست بیگانه بماند که آیا راهکاری یک مشکل دارد یا نه . وقتی در زمان جنگ شما نیاز به کمک خارجی داشته باشید آسیب پذیر می شوید و آن ها طلب امتیاز میکنند و شما هم چون بحث مرگ و زندگی است امتیاز میدهید.
-
2 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان ..حالا بنده که مطلبم به طور خاص در مورد این موشک جدید رو نمایی شده بود و شبهات در مورد مشخصات و طرز کارش ...ولی در مورد فرمایشات دوستان و تاریخ نظامی عرض کنم که گذشته ها برای گذشتست کاری هم بهش نداریم حالا بماند در همان زمان صفویه در دوره شاه عباس امپراطوری عثمانی رو شکست داد که در زمان خودش از امریکای فعلی کمی نداشت ..یا در زمان پهلوی دوم یکی از بروز ترین و مدرن ترین ارتش های منطقه رو داشتیم ..درسته این تجهیزات خریداری میشد اما بهر حال وجود داشت الان که خریدی انجام نمیشود چه شده نه نیروی هوایی نه زمینی و نه دریایی.. ..پهپادی هم بنده اگر به دوستان بر نمیخورد بسیار ضعیف میدونم شاهد پهپاد نیست شبه کروزه شبه موشکه یامهمات پرسه زنه هر چه هست جنگنده بدون سر نشین نیست .. یک قدرت موشکی هست که الحمد الله وضعمان در ان بد نیست اما روز به روز دارد از قدرت بازدارندگیش کمتر میشود
-
2 پسندیده شدهویدئو : مصیبت سربازان روس برای آموزش سربازان کره شمالی ! یک سرباز روسی سعی میکند به یک سرباز کره شمالی توضیح دهد که روشن کردن آتش در شب در خط مقدم ممنوع است، اپراتورهای پهپاد اوکراینی آنها را خواهند دید. سرباز کره شمالی حتی یک کلمه هم نمیفهمد، اما لبخند میزند. سرباز روس به آتش اشاره میکند، صدای پهپاد درمیآورد و میگوید: «اوکراین پوو پوو»، اما این هم فایدهای ندارد. لینک ویدئو : منبع
-
2 پسندیده شدهکلا از زمان اختراع و استفاده از سلاح های گرم که میشه تقریبا از دوران صفویه تا الان توانایی تولید سلاح در ایران هیچ وقت قابل مقایسه با قدرت های بزرگ نبوده که هیچ بلکه کاملا وابسته به سلاح ها و طرح های خارجی بودیم. زمان صفویه که از طرح ها و تولیدات سلاح انگلیس استفاده شد ،زمان قاجار هم از نقاط مختلف سلاح وارد کشور میشد،زمان پهلوی هم همین بوده و بالاترین کار تولید داخل ساخت ژ۳ و گلوله خمپاره و توپ تحت لیسانس خارجی بوده. این پیشرفت های ساخت سلاح در ایران بعد از انقلاب اونهم از طراحی تا ساخت داخلی واقعا یک تحول تاریخی در سرنوشت ایران هست. الان تولید بالستیک و کروز و پهپاد ها در داخل ایران واقعا امنیت ساز شده که آرزوی تاریخی ملت ایران بوده.
-
2 پسندیده شدههر چند مطلب ذیل به معنی انفعال و دست روی دست گذاشتن و اتکا و قناعت به حد فعلی نیست و در گذشته بحث شد که وعده صادق چگونه و با چه تسلیحاتی صورت گرفت و علت استفاده از این تسلیحات چه بود. علت مشکل پیش آمده و راه حل هم به تفصیل مورد بحث قرار گرفت. اولین صحبت از هدف قرار دادن ناوگان دشمن در فاصله بیش از هزار کیلومتری تا جایی که حافظه بنده یاری میکند به بیش از پنج سال قبل باز میگردد که اشاره به چنین سلاحی دارد و البته نسخه بصیر در تمام خانواده فاتح ادامه یافته و حال به نسخه بصیر در موشک قاسم رسیده است. از این ها بگذریم با همه ضعف هایی که به نیروهای مسلح وارد است اما باز جای شکرش باقی است که در عصری هستیم که سلاحی میسازیم و آموزش را خودمان به نیروهایمان میدهیم و استراتژی و تاکتیک مختص به خودمان را طراحی میکنیم و حقوق نیروهای مان را هم توسط بانک و درآمد ایران واریز میشود. بلطف همین تسلیحات مشکوک و ناقص و هر چه اسمش را بگذاریم کشور شاهد استقلالی هست و از یک جنگ داخلی صد ساله همچون دوره پسا صفوی به دور هستش و هر روز یک کشور خارجی به یک گوشه ایران حمله نمیکند و وقتی تصمیم میگیریم از هرات در مقابل شورش دفاع کنیم با یک تهدید انگلستان دست پای ما نمی لرزد.... در دوره ی عباس میرزا پس از تلاش های بسیار زیاد این شاهزاده قاجاری نهایت ارتش ایران به عدد ۱۲۰۰۰ نفر رسید. توجه کنید آن دوره مصادف است با لشکر کشی ۵۰۰ هزار نفری ناپلئون بناپارت به روسیه. این همان ارتش کشوری که داعیه دار سپاه بزرگ نادرشاه افشار و شاه عباس و ... هستش. خیلی سریع تلاش های وی فروپاشید و امیر کبیر مجدد روی به اصلاحات آورد و نهایت تلاش آن یک ارتش ۳۰۰۰ نفری بود. دور دوره ها بعد عمق فاجعه بیشتر شد. ایران بریگارد قزاق را با کمک روس ها ساخت و در بهترین حالت عددش به ۱۰ الی ۱۲ هزار نفر رسید. فرمانده این یگان روس بود. پولش از بانک روسی میآمد و دستوراتش را هم از سن پطرزبورگ دریافت میکرد. روس و انگلیس سلاح را در انحصار داشتند و هر کدام ارتش خود را در ایران می پروراندند. به هیچ مستشار خارجی اجازه دخالت در بازسازی ایران را نمیدادند و دربار ایران پشیزی قدرت نداشت. در ادامه خلاصه ای از یک مقاله در فصلنامه بررسی کتاب ایران را قرار خواهم داد تا عمق فاجعه لمس شود. بازسازی ارتش ایران-عباس میرزا تشکیل حکومت ملی توسط آغا محمد خان قاجار پس از یک دوره طولانی هرج و مرج فراهم شد. دوره ی افشاری و زندیه در حقیقت دوره جنگ های داخلی ایران بودند و عملا در این دوره ما حکومت های ملی به معنی واقعی کلمه نداشتیم. آغامحمد خان با سرکوب تمامی رقبا و بازپسگیری بخش بزرگی از سرحدات ایران در قدم اول را محکم برداشت اما از بخت بد عمر وی کفاف نداد تا از کاردانی وی در امور نظامی بهره گرفته شود. سردودمان قاجار زمانی میمیرد که اعمال وی میتوانست تاثیراتش حتی تا امروز بخت یک ملتی را تغییر دهد و این مصادف بود با آغاز تنش و اوج قدرت روس ها! قاجار تازه تاسیس و ایران تازه جان گرفته با کله افتاد مقابل دشمنی که تاریخ ما و دنیا مشابه آن کمتر به خود دیده! جنگ ما با روس در دوره فتحعلی شاه آغاز میشود. و از بخت بد شاهنشاه دورانش مصادف میشود با مشکلات فراوان و مرگ شاهزادگان لایق و در این بین عباس میرزا می ماند. پس از شکست اولیه در ۱۸۰۷ میلادی بر شاهزاده روشن شد که با ارتش فعلی نمی توان مقابل روس ها ایستاد. عباس میرزا با دستیابی به منابعی از عثمانی با اطلاعات نظامی غربی آشنا شد. در ابتدا تمرینات سربازان ایرانی به فراریان و زندانیان روس سپرده شد که به خدمت عباس میرزا در آمده بودند و از سال ۱۸۰۷ مربیان فرانسوی نیز در تبریز مشغول به کار شدند. بعدها با لغو قرارداد فرانسویها افسران انگلیسی اکثریت مربیان ارتش جدید ایران را تشکیل دادند اما طولی نکشید که با فشار روسیه این مربیان از کشور خارج و مربیان لهستانی و ایتالیایی و...جای آنها را گرفتند.همزمان صنایع ریختهگری توپ و ساخت باروت در تبریز راهاندازی شد. با توجه به تجربیات عباس میرزا تصور می کرد که سوار نظام ایران توانایی کافی را برخوردار است و بدین جهت تمرکز اصلاحات بر روی پیاده نظام و توپخانه قرار گرفت. تا سال ۱۸۳۱ شمار ارتش اصلاحی به ۱۲هزار سرباز و ۱۲۰۰ توپچی و یک هنگ سواره نظام رسید که در مجموع از ۱۰گردان ایرانی و دو گردان روس تشکیل میشد. به این تعداد نیروهای دیگر را هم باید اضافه کرد که مجموع ارتش ایران به ۳۲هزار نیرو میرساند. برنامه نوسازی شامل استحکامات نیز میشد قلعه های تبریز و خوی و اردبیل مدرن شدند و در همان دوره لباس نظامیان ایران متحدالشکل شد. با تمام این ها افکار سنتی مانع بزرگی پیش روی ارتش مدرن بود. بازسازی ارتش ایران-امیر کبیر میرزا تقی خان پس از اصلاح اقتصادی کشور مشغول اصلاحات نظامی شد زیرا معتقد بود ارتش روح کشور است و کشوری قدرتمند خواهد بود که ارتش نیرومندی داشته باشد. وقتی که به تهران آمد ارتش ایران اسما ۴۰۰۰ نفر بود که عدد واقعی آن به زحمت به ۳۰۰۰ نفر می رسید. این عدد در همان عصر هم برای کشور بزرگ و پر از نا امنی ایران یک شوخی تلخ بود! صنایع اسلحه سازی که دوران عباس میرزا بنا شده بود همه تعطیل شده بودند. امیرکبیر چون زمان عباس میرزای ولیعهد در آذربایجان سمت لشکرنویسی و پس از آن منشیگری نظام را بر عهده داشت و با هیاتهای نظامی انگلیس و فرانسه آشنا بود، معتقد بود که باید دست به اصلاحات نظامی در ایران بزند. اصلاحات او شامل: قوانین اخلاقی و تغییر در رفتار سربازان و عدم تعرض آنان به اموال و ناموس مردم، برقراری حقوق معین برای افسران و سربازان، ایجاد قورخانه و تهیه لباس به سبک ارتش کشور اتریش، تهیه کتبی در ارتباط با فنون نظامی، بنای ساختمانهای توپخانه و سربازخانه و استحکاماتی در شهرها و مراکز مهم بود. امیرکبیر، مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آنها و برکشیدن صاحبمنصبان بیطرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بیفایده در نظام سازمانی را پایهگذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بیشغل را برانداخت و معیار ترفیع، شایستگی ایشان گشت. او معمولاً صبحهای زود برای سرکشی و نظارت به سربازخانهها میرفت و بهطور جداگانه از تک تک سربازان بازجویی میکرد تا نحوه رفتار افسران با آنها و همچنین پرداخت حقوق آنها را بررسی کند. آنها موظف بودند تا تعلیمات نظامی تدریس کنند که چنین امری تا آن زمان بیسابقه بود. همچنین پزشکانی را مسئول بررسی سلامت افراد تعیین کرده بود. او برای تأمین باروت ارتش تعدادی کارگاه تولید باروت در کشور ایجاد کرد از جمله در برغان و روستای ورده او چند بار برای سرکشی به این کارگاهها به این نقاط سفر کرد. مهماتسازی در زمان او رشد کرد و توپریزی و باروت سازی تبریز دوباره رونق گرفت. وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود. در زمان عزل او ارتش ایران به ۱۳۷۲۴۸ نفر رسیده بود. تعداد هزار توپ داشت. در تهران و اصفهان بترتیب ماهی ۱۰۰۰ و ۳۰۰ تفنگ ساخته میشد. توجه شود که در سال ورود امیر کبیر به تهران بر روی کاغذ ارتش ایران 4 هزار نفر و در واقع 300 نیرو داشت! بازسازی ارتش ایران: تشکیل بریگارد قزاق اصلاحات امیرکبیر در ارتش با قتلش ادامه پیدا نکرد. سالها بعد، پس از اولین سفر ناصرالدین شاه به اروپا، وی تحت تأثیر مانورهای منظم و لباس زیبای ارتش های خارجی به ویژه اتریش قرار گرفت و در سفر دوم خود در سال ۱۲۹۵ ه ق زمانی که در حال سفر به قفقاز بود، با عدهای از نیروهای قزاق روسی که از جنگ با عثمانیها برمیگشتند روبه رو شد، ایده اصلاح ارتش به ذهنش رسید. قزاق های که همراه ناصرالدین شاه بودند، دارای سر و وضع خوب و در سوارکاری بسیار چابک بودند. ناصرالدین شاه تحت تاثیر قرار گرفت و به گراندوک میخائیل نیکلایویچ گفت که در فکر ایجاد چنین سواره نظامی در ایران است. گراندوک به تزار روسیه پیشنهاد داد چند مربی به ایران بفرستد. الکساندر دوم تزار روسیه از این ایده استقبال کرد، چون می خواست بر ارتش ایران اثر بگذارد تعدادی از افسران قزاق به سرپرستی سرهنگ دومانتوویچ با هزار تفنگ و دو توپ به ایران فرستاد. بریگاد قزاق(کازاک) مانند سپاهیان غربی لباس پوشیده و آموزش دیده بودند و پادشاه ایران به خوبی می توانست به داشتن چنین ارتشی که دقیقاً مانند قزاق های روس است مباهات کند. استعداد این نیرو ابتدا یک هنگ بود اما سپس به بریگارد(تیپ) متشکل از ۲ فوج سواره نظام و دسته موزیک افزایش یافت. نیروهای ایرانی زیر نظر افسران روسی خدمت می کردند و حقوق و مواجب آن ها از درآمدهای گمرکات شمال ایران به بانک استقراضی روسیه تامین میشد و مدیران بانک طبق دستور سفارت روس در تهران حقوق این نیروها را پرداخت می کردند. پاولوویچ در مورد قزاق ها و دخالت روسیه در امور ایران می نویسد:حقوق و مواجب نیروهای قزاق در دست روسیه است، فرمانده آن ها طبق امر سفیر روس در تهران عمل میکند. همچنین فرمانده آن ها از پطرزبورگ اعزام میشود. وظیفه قزاق ها برقراری نظم در پایتخت و حفاظت از کاخ ها بود اما منافع روسیه این نیرو را در مواردی به سرکوب مخالفان سوق داد. پس از مشروطه و تلاش سران انقلابی برای کاهش قدرت قزاق ها، این نیرو بر علیه انقلابیون فعال شدند تا سرانجام مجلس را به فرماندهی لیاخوف روس به توپ بستند اما در نهایت شکست خورده و تهران توسط انقلابیون فتح شد. در سال ۱۲۹۴ه ق تصمیم بر توسعه قوای قزاق گرفته شد و استعداد این نیرو به ۱۰هزار نفر رسید و به مناطقی همچون مشهد،اصفهان،گیلان،مازندران و همدان گسترش یافت. منبع : تلخیصی از فصلنامه بررسی کتاب تهران- تابستان ۱۴۰۱- مقاله مروری بر تشکیل نیروهای نظامی نوین ایران - نویسنده: مسعود محمدی خبازان
-
2 پسندیده شدهسلام وقت بخیر .. با تاخیر البته ... اگر دوستان دست برسانند و کمک کنند ( عزیزانی که ارتباطات لازم را دارند ) ، این تاپیک را در قالب ناورد می شود به بهترین ماخذ و مرجع این استراتژی تبدیل کرد .. ناورد شماره 8 بدون تعارف یکی از تاپیکهایی که واقعا در میلیتاری به آن علاقه مند هستم ، همین تاپیک هست ... بعد از حدود هفت سال از شروع آن ...
-
1 پسندیده شدهکره شمالی در ناو ۵ هزار تنی چوی هیون پرتابگر های موشک ضد تانک و همینطور به احتمال پرتابگر های پهپادی قرار داده که کاربری اون ها مشخص نیست. با این حال با توجه به تاثیر عمیق تسلیحات بی سرنشین در جنگ یمن و اوکراین بنظر میرسه که نصب این تسلیحات جنبه تدافعی داشته باشند. فارغ از بحث کاربری این تسلیحات در ناو کره ای، بد نیست این ناوگان ما که تازه از خط تولید یا بازیابی خارج میشن به چنین تسلیحات دفاعی مجهز شوند تا حداقل توسط شهپاد و تسلیحات بی سرنشین کم سرعت شکار نشوند. گزینه های در دسترس بسیار هستند. در نیروی دریایی کار زیادی لازمه و خلا زیاد است...
-
1 پسندیده شدهدر عملیات های وعده صادق آنچه بیشتر برای اسرائیل چالش زا بود موضوع بحث کثرت پرتابه ها بود تا پارامتری همچون سرعت. البته سرعت مسئله مهمی است اما آمریکا و اسرائیل برنامه های دفاعی دارند که بطور موثری از مبدا پرواز موشک های بالستیک را شناسایی و مقابله به مثل را در زمان مناسب اجرا کنند. معروف ترین پروژه در جریان هم برنامه ماهواره ای گنبد طلایی هست که احتمالا با محوریت شرکت اسپیس ایکس انجام خواهد شد. اکثر برخورد ها در آینده در خارج از جو و در زمان مناسب صورت خواهد گرفت جایی که اصلا این مسئله سرعت بالا در درون جو به حاشیه میرود. کثرت پرتابه ها جایی هست که دشمن درش ضعف دارد و ضعف هم خواهد داشت. وقتی یک موشک بالستیک شلیک میشه بطور موثر برای آن دو موشک رهگیر پرتاب میشه اما این اصلا عدد قطعی نیست. سابقه داشته در حملات یمن به عربستان تا چهار موشک تادبز یک موشک نیز شلیک شده باشه! حالا حساب کنید چه تعداد موشک رهگیر با هزینه بسیار گران تر از موشک بالستیک مقابلش نیاز هستش. بحث عملیاتی خود پیچیده است حتی اگر زمینه تولید و اقتصاد چشم پوشی کنیم. باید این توان ایجاد شود که حملات گسترده و اما دقیق ادامه دار باشد. نه اینکه به چند موج اولیه خلاصه شود. مشکل موشک های مورد نظر شما عدم دقت هستند که حقیقتا جبران این ضعف کار دشواری است که در تاپیک عملیات وعده صادق کامل توضیح دادم. نه که فقط برای ما مشکل است برای هر کشور دیگری وقتی gps دچار مشکل شود سخت است. موشک که دقت نداشته باشد یعنی اینکه عملیات موفق آمیز نیست . چه در فاصله سی متری از هدف بخورد چه در فاصله پانصد متری و... در فاز اول یک موشک باید یک خطر جدی برای دشمن تلقی شود. بنظر میرسه اسرائیلی ها آگاهانه قید زدن برخی از پرتابه ها را زده اند. یعنی دیدن فلان پرتابه دارد میخورد به یک هدف پرت و تصمیم گرفتن اولویت را بگذارند برای آن موشکی که خطر جدی تری است. پس خود دقت موشک بالستیک هم برای دشمن هزینه زاست. البته این به معنی نیست که قید پرتابه های پر سرعت تر زده شود. بلکه باید استفاده بصورت ترکیبی باشد. پ ن: موشک قاسم از تولیدات وزارت دفاع است، در نتیجه وقتی نسخه اپتیکی آن رونمایی میشود باید توسط وزارت دفاع رونمایی شود. موشک خیبر شکن در همین رنج با مشخصات بهتر نسبت به قاسم از تولیدات صنایع موشکی هوفضای سپاه است، در نتیجه رونمایی آن توسط فرمانده سپاه و فرمانده هوا فضا سپاه صورت میگیرد. همین داستان در مورد موشک های فاتح۳۱۳ و موشک رعد ۵۰۰ ( زهیر ) وجود دارد. یکی تولید وزارت دفاع و دیگری تولید سپاه است. البته بنظر می رسد از سال های قبل چنین فناوری( با برد بیشتر) در اختیار سپاه هم بوده باشه و به هر دلیل ترجیح داده شده رونمایی نشه اما اشاراتی به آن وجود داشته
-
1 پسندیده شدهhttps://aparat.com/v/nmc92ui موشک بالستیک هدایت اپتیکی قاسم بصیر با برد 1300 کیلومتر وزارت دفاع ایران در ادامه اضافه کردن هدایت اپتیکی به فاز پایانی موشک های بالستیک، اینبار یک گام جلوتر رفته و با موشک حاج قاسم به برد ۱۳۰۰ کیلومتر رسیده است. در نتیجه دوربرد ترین موشک بالستیک ایران با هدایت اپتیکی رونمایی شد تا شائبه ضعف دقت موشک های ایران به حاشیه رود. همانطور که در گذشته گفته شد، اخلال گسترده جی پی اس میتواند یک علت خطای موشک های بالستیک ایران در دو عملیاتی موشکی گذشته بر علیه اسرائیل باشد. با استفاده از هدایت ترکیبی که در نهایت فاز پایانی آن توسط هدایت اپتیکی است دیگر خطا به حداقل میرسد. احتمالا اشارات گذشته نسبت به استفاده از هوش مصنوعی در افزایش دقت موشک های بالستیک در همین نوع سرجنگی هدایت اپتیکی باشد. هر چند هوش مصنوعی در کمک به برخی محاسبات در سرجنگی های معمولی به منظور اصلاح انحراف مسیر هم می تواند کاربرد داشته باشد اما لازم به ذکر است که در گذشته وظیفه هدایت موشک با هدایت اپتیکی با سرعت بسیار زیاد بر عهده اپراتور موشکی بود و این کار بصورت دستی صورت میگرفت که خود به معنی اضافه شدن خطای انسانی است. اپراتور چند ثانیه فرصت داشت تا یک فضای بسیار وسیع یک هدف کوچک را پیدا کند و موشک را به سمت آن هدایت کند. چیزی که در حملات دریایی یمنی ها هم احتمالا علت کارایی پایین بالستیک های ضد کشتی است. اما با اضافه شدن هوش مصنوعی در قفل و اصلاح مسیر پایانی در اپتیک این موشک ها میتوان دقت را به شکل چشمگیری افزایش داد. در گذشته هم تاکید شد که عملیات های وعده صادق اگر درس مهمی داشته باشد این است طرف مقابل در یک تعداد مشخص و لزوما محدودی میتواند دفاع منطبق با تهدید انجام دهد و از یک تعداد بیشتر به بعد با آسمان باز رو به رو خواهیم بود. در نتیجه اجرای مانور های زیاد و سرعت بالا جز اینکه طراحی سرجنگی را سخت و پر هزینه میکند و آمار فیل را بالا ببرد و از دقت بکاهد چیز دیگری به ارمغان نمی آورد. پس بهتر است در یک سرعت مشخص بر روی استفاده از چنین ابزار های افزایش دقتی کار شود و بر سر جنگی های تاثیرگذار با ماموریت خاص (همچون سنگر شکن و ایر براست و خوشه ای و ... ) کار شود. نشانه هایی از وجود هوش مصنوعی در هدایت این موشک
-
1 پسندیده شدهالبته هیچ دلیلی نداره سپاه از این طرح استفاده کرده باشد صرفا اگر ماهواره ۶uباشه میتوانه شبیه به این ماهواره 6uکره جنوبی ها باشه بادقت ۳تا ۵ متر حتی دوربین بطور تجاری موجوده در بازار برای کارهای صنعتی و هوافضا از شرکت ایمپرکس امریکا https://www.hindawi.com/journals/ijae/2019/8916416/ البته ۲۰۱۷ پژوهشگاه فضایی ایران یک چندتا دوربین ایمپرکس نشان داد البته این انتن دریافت تله متری برای موشک ویا ماهواره نیز جالبه
-
1 پسندیده شدهگرفتاری تحلیل نظامی در میلیتاری این هست که نمی تواند خودش را از چهارچوب نگاه سنتی رها کند . در حالی که ارقام حیرت آور فی المثل تولید تانک ارائه می شود ، با کمی دقت به تاریخ تحویل این تجهیزات ، بسیاری از شبهات قابل تجزیه و تحلیل هست . 1- علم لجستیک در ساده ترین تعریف خودش ، هنر یا مهارت یک فرمانده نظامی دربرآورده کردن تمامی نیازهای یک ارتش ( چه در حال پدافند و چه آفند ) هست . با این مقدمه کوتاه ، درحالی که اطلاع داریم خط تماس میان ورماخت و ارتش سرخ یک جبهه به طول 1200 مایل بود و اینکه روسها حداقل در شش تا 10 ماهه نخست عملیات بارباروسا در وضعیت تدافعی بسر می بردند و بدلیل غافلگیری تام و تمام ، بخش اعظمی از تجهیزات حمل و نقل سنگین انها نابود شده و یا به غنیمت ورماخت در آمده بود ، و علم به این نکته ( براساس خاطرات سرگئی ایلوشین ، آندره توپولف ، کولیکف ( طراح تانک ) و.... ) روسها از اواخر سال 1942 تجهیزات بومی را بتدریج وارد صحنه نبرد می کردند ، کمکهای متفقین غربی چه تاثیر بسزایی در متوقف کردن ماشین جنگی ورماخت داشت . 2- خوب رقم حیرت آور 170هزار تانک در برابر رقم به مراتب حیرت آور تر 556852 هزار دستگاه کامیون سنگین اهدایی ایالات متحده به اتحاد شوروی ، در حالی که کارخانجات تولید کامیون ، تانک ، هواپیما و .... در همین زمان دمونتاژ شده و بسمت شرق در حال حرکت بودند ( بعدها این کارخانجات عمدتاً در کویبیشف مستقر شدند ) ، این تجهیزات ، غذا ، مهمات و بنزین آمریکایی بود که ماشین جنگی ارتش سرخ را در برابر ماشین پرهیبت نظامی آلمان سرپا نگاه داشته بود . و اطلاع هم دارید که یک ارتش بدون لجستیک( لجستیک قطعاً با تجهیزات حمل و نقل سنگین و نظایر آن تعریف می شود ) به مانند مترسکی است که فقط از دور برای دشمن ترسناک هست . ---------------------- نکته : در دهه 40 میلادی ، یک لشکر ارتش شوروی در 24 ساعت ، نیاز به 825 تن مهمات ، 1100 تن سوخت ، 175 تن سلاح برای جایگزینی تسلیحات منهدم شده یا از کار افتاده ، 55 تن غذا برای پرسنل و.. بود . حالا تصور کنید که ارتش سرخ با دراختیار داشتن صدها دستگاه تانک ، توپخانه سنگین و.... ، قادر نباشد آنها را به حرکت در آورد ( بدلیل نبود کامیون و سوخت) حالا روسها در برابر ارتش آلمان چند لشکر داشتند ؟؟؟ و لجستیک مورد نیاز آنها چقدر بود و چگونه باید به این نیاز جدی در حالی که زیر فشار ضربات ورماخت بودند ، پاسخ می دادند ؟؟؟ این نیازمند یک جمع و ضرب ساده است !!!! -------------------- 3- هم طرف غربی و هم روسها براین نکته اذعان دارند که " ایران " بعنوان پل پیروزی ، نقش مهمی در تغییر سرنوشت جنگ داشت و اگر متفقین این شاهراه امن را در اختیار نداشتند ، قطعاً لوازم یدکی ، هواپیما ، سوخت ، مهمات ، غذا و.... برای تقویت مدافعین فراهم نمیشد و سرنوشت جنگ تغییر می کرد و این یعنی ارتش شوروی بشدت به تامین مایحتاج نظامی و حتی غیر نظامی ، از سوی متفقین غربی نیازمند بود ( حداقل تا انتهای سال 1942) در این مساله شبهه جدی وجود دارد . با این حال اگر چنین چیزی صحت داشته باشد ، تفاوت چندانی در اصل قضیه نمی کند . هر پلان نظامی از مرحله ایده تا اجرا ، طبیعتاً دچار تغییرات جدی می شود ( نمونه آن هم در کربلای 5 دیده شد و بعد از اینکه تمامی اهداف در این عملیات بدست نیامد ، عملیات تکمیلی کربلای 8 طرح ریزی و اجرا شد ) . در خصوص بارباروسا هم همین مساله صدق می کند . اگر به احتمال یک درصد هم استالینگراد در طرح اولیه نبود ، ولی الزامات صحنه نبرد ، بویژه مبحث لجستیک ( یا بعبارت بهتر جنبه اقتصادی جنگ از یک جهت) در کنار جنبه های ایدئولوژیک نازی ها در کنار هم قرار گرفت تا استالینگراد بصورت یک هدف عمده در بیاید . اگر چه وقتی به نقشه دقت شود ، کاملاً حلقه راهبرد جامع ورماخت برای تصرف استالینگراد ، کورسک ، ویازما ، مسکو و اتصال این جبهه به جبهه شمالی روسیه ، برای عقب زدن روسها به پشت کوه های اورال ،ایجاد یک خط پدافندی محکم در محور نامبرده شده ، دیده میشود . در مجموع بحث روی استالینگراد ، قصه مفصلی است که تنها گوشه کوچکی از آن مربوط به بحث فاجعه ارتش ششم در استالینگراد هست . بررسی طراحی استراتژیک okw برای روسیه و برنامه های جامع آن برای متصل شدن به حد پیشروی ارتش امپراطوری ژاپن در شرق ، مساله ایران ، هندوستان ، منابع نفتی آسیای جنوب غربی ، بحث میرات بریتانیا در آفریقای شمالی و.... به شکل زنجیروار به هم متصل هست که از حوصله این تاپیک خارج خواهد بود . خوب ، باید توجیه کنید که چرا آمریکایی ها در حالی که هنوز به شکل رسمی وارد جنگ نشده بودند ، در قالب پروژه وام-اجاره ، صدها فروند شناور رزمی ، جنگنده و حتی خلبان به بریتانیا ارسال کردند و حتی خط تولید پیشرانه های " مرلین " را در خاک ایالات متحده یا کانادا ( دقیقاً به خاطر نمی آورم ) تاسیس کردند ؟؟؟ و حتی قصد ورود به پروژه پیشرانه جت فرانک ویتل را داشتند !!!! پی نوشت : این مطالب احتمالاً ادامه پیدا می کند ..... 2- در باب اهمیت کامیون و بنزین ، دانیل یرگین در کتاب خودش صحنه رقت آوری را در شمال ایتالیا به تصویر می کشد که چگونه کامیون های حامل مهمات ورماخت بدلیل نبود بنزین ، با چهارپایان کشیده میشدند !!!!!!
-
1 پسندیده شدهسلامک علیکم حداقل اگر با ایالات متحده مشکل دارید ، تاریخ را به شکل کامل مطالعه کنید میزان کمکهای متحدین غربی به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از اکتبر 1941 تا ژوئن 1942 میزان کمکهای متحدین غربی به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از ژوئن 1942 تا دسامبر 1943 پی نوشت : 1- به طور قاطع می شود گفت که اگر کمکهای سخت افزاری ایالات متحده و کمکهای اطلاعاتی بریتانیا نبود ، مشت محکم ورماخت در نیمه جنگ ، استالین را مجبور می کرد تا پلان B خودش را ( تخلیه مسکو و عقب نشینی کامل به پشت کوه های اورال را بطور کامل اجرا کند ) . 2- استراتژی جامع OKW برای فتح جهان ، دو شاخه اصلی داشت . شاخه شمالی که می بایست روسها را به پشت اورال عقب بزند و تصرف مسکو و استالینگراد حلقه های کلیدی آن بودند و شاخه جنوبی ( با درجه اهمیت کمتر ) می بایست از طرق آفریقای شمالی و مصر به سمت جایزه بزرگ ( منابع نفتی آسیای جنوب غربی ) پیشروی کند . که مشخصاً توان رزمی ورماخت در سال 1942 و 1943 برای جنگ در دو جبهه اروپا (روسیه و بریتانیا ) و جبهه آفریقا کافی نبود . در یک کلمه جاه طلبی بیش از حد تصور سرفرماندهی OKW کار دستش داد . 3- حجم کمکهای متفقین غربی به اتحاد شوروی در نمودارهای فوق خلاصه شده و در حالی که کاملاً به تفکیک ( نوع مدل تانک ، هو.اپیما ، تیربار ، نوع کنسروهای غذایی ، تعداد لاستیک ، تعداد و نوع مهمات تحویلی و.... ) می شود درباره آن جشنواره نمودار راه انداخت . 4- به ارقام و سخت افزار تحویلی دقت کنید .
-
0 پسندیده شدهعرض ارادت ..تقریبا با تمام حرف های شما موافقم بجز ان قسمت که فرمودید ما کشور خاصی هستیم و پلی هستیم میانه دنیا ...خیر ما کشور خیلی خاصی هم نیستیم متاسفانه از صفویه به این طرف به غیر از مواردی حکومت های ما همیشه در سیاست خارجه یا دچار افراط بودن یا تفریط بعضی ها در اغوش دیگران غش میکردن بعضی ها همیشه سر دعوا داشتن حال نتیجه اش هم شده این ...اما جدا از روابط بین المللی الان دچار مشکل شعار زدگی شدیم مخصوصا در حوزه نظامی و کسی هم نه مطالبه گری میکند و نه نقد و انگار فقط قرار هست توجیح کنیم و توجیح ..من نمیگم مشکلات نیست سختی نیست اما با شواف و با نمایش همین اندک راه پیشرفت هم بسته میشود ..من و شما و امثال ما باید جلوی این حرکت بایستیم این بنفع کشور هست بنفع انقلاب و حکومت هست باید بخش نظامی دچار تغییر و تحول بشه باید رسانه ها بتونن به دستاوردهای نظامی انتقاد بکنن و ایراد بگیرن وبه عملکردهای نظامی حداقل در بخش تجهیزات..شما همین پست من رو ببین اومدم گفتم این موشک چطور میتونه با این نوع طراحی وشکل سر جنگی چنان مانوری بده که از موشک پدافندی عبور کنه و بعد هم در انتها بتونه هدفشم به دقت بزنه ؟ یا اون بخشش که گفته شده بر اساس تجربه وعده صادق این موشک ساخته شده مگر سامانه های دفاعی اسراییل چیز جدیدیست مگر اخلال چیز نو و غافلگیر کننده ای بوده مگر قبلاحزبالله و همین حماس بارهابه اسراییل موشک شلیک نکرده بودن پس این موشک داستانش چیه! عده ای هم گفتن از قبل بوده الان ارتقا یافته پس اون موشک ها چرادر وعده صادق نبودن ..بعد روبه رو شدیم با نمرات منفی دوستان