alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,015
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. با تند تر شدن لحن مقامات آمریکایی و تاکید بر بررسی حمله مستقیم ( به نیروهای ارتش سوریه ) باید بسیار مراقب بود. نیروهای ما و حزب الله قطعا شناسایی شدند در کدام مناطق هستند و ممکنه برای زهر چشم گرفتن هم شده یک حمله ی محدود انجام بدند. هر چند در سال آخر ریاست جمهوری هم میشه تحلیل کرد امکانش ضعیف هست و هم اینکه قوی. به هر حال دولت بعد میراث دار این جنگ ( اگر آغاز بشه ) خواهد بود و بسته به فاکتورهای زیادی هست.   ترکیه هم که از این فرصت نهایت بهره برداری را داره می کنه. هم تروریستهای تحت امرش در شمال هر روز مجهزتر و آبدیده تر میشند برای نبردهای آینده و هم خاک بیشتری را در اختیار میگیره و همین کدهای گاه و بیگاه اردوغان نشون میده در نهایت اگر قصد الحاقی هم در کار نباشه ( از این سلطان کم کم به سمت جنون قدرت رونده هیچ چیز بعید نیست ) قطعا این خاک را به راحتی رها نمیکنه و یک نوع منطقه ی حائل دائمی، پایگاه نظامی و ... را متصور هست برای خودش.   -------------------------------------------------------------   قهرمان شنای سوری(ارمنی)، یک دختر 20 ساله توسط راکت هدفمند تروریستها به مناطق غیرنظامی در حلب غربی به همراه برادرش کشته شده. حالا تیتر کم تعداد رسانه های غربی و نحوه ی پوششون که آره یک راکت اومده و دختر هم (بدجایی بوده) کشته شده،  و بعد هم پونصد خط که ارتش اسد این هوا جنایت کرده به کنار، جالبه ایندیپندنت و نیویورک دیلی همین را هم نسبت دادند تلویحا به این که معلوم نیست، میگن بمب بوده و احتمالا کار خود ارتش سوریه و بعد که انتقادات بهشون توسط چند نفر بالا گرفته، چند خط اضافه کردند که برخی منابع هم میگن کار راکت عزیزان جان! بوده ولی خب نمیشه این منابع را تایید کرد!!! ( شما همون دیفالت بزارید به حساب بمباران روس ها و سوری ها )   حالا اگر اونور بود، کلاه سفیدها ( فرشتگان نجات بی بی سی فارسی ) یک سنی می چیدند و یک شویی به راه می انداختند که نگو و نپرس، از مرکل و جولی گرفته تا اینستا بازهای آماده ی ایرانی و ارتش توئیتری عربستان زمین را به زمان دوخته بودند که ارتش سوریه با این جنایت اصلا شنای جهانی را نابود کرد و نه تنها حقوق اقلیت ها را منقرض! کرد بلکه تمام دختران جوان را هم داغدار کرد و روح ورزش را کشت و جنایت در حق بشریت را خلاصه در حق جهان تمام کرد.
  2.   درسته. بیشتر قصدم اشاره به امکانات محدود یمنی ها بود. در این که با همین امکانات کم قطعا در اون شرایط پر تجهیزات دشمن مجبورند تمام زحماتی را هم که می کشند با توسل به کمترین امکانات و محدودیت های شدید دنبال کنند. اینکه با کمترین تجهیزات، موثرترین اثرات را در برابر دشمن دارند خودش میزان توجه، دقت و جسارتشون را نشون میده. مضافا در فیلم کامل تری که هست نشون داده میشه قبلش در صفحه یک رادار! کشتی داره کنترل میشه و معلومه برنامه ریزی دقیقی برای انهدام کشتی صورت گرفته و اون کرجی هم در واقع تیم رصد هست که بی صدا تا حد امکان به کشتی نزدیک شده تا فیلم لحظه برخورد را ثبت کنه.
  3. صاعقه که به نظر در این ابعاد سه یا چهار نمونه نبود؟ این دو مورد با سدید و یک مورد دریچه هوای توری و بعد هم مورد با تعداد بیشتر؟ یک مورد هم در رابطه با تصاویر اهداف و شلیک که به نظر این بار دیگه مختصات را پوشونده بودند و البته در یکی دو مورد واقعا اگر مربوط به سدید باشه حجم انفجار خوب و قابل قبولی بود.   یک جایی هم دریادار شمعخانی تکیه تقریبا قرصی! به صاعقه میده و همچین شل و ول! به نظر نمیرسید در حد یک ماکت. حالا البته معیار بچگانه ای هست ولی خب کاره دیگه .. :)   پ ن: با توجه به صحبت های دوستمون سهیل واقعا اگر صاعقه با این ابعاد جمع و جورتر و حذف برخی امکانات گرانقیمت تر و با این جثه بتونه چهار سدید حمل کنه و در فواصل خاصی همون چهار هدف را هم با شدتی که در فیلم ها دیدیم هدف قرار بده دقیق ( شاید همونطور که دوستان هم اشاره کردندفرم صاعقه نه به خاطر قابلیت پنهان کاریش، بلکه وزن برخواست و پرواز و مداومت و ... هست و بنابراین پنهان کاریش و سدید ها در مراحل بعدی اهمیت قرار میگیره و برخی اجزا هم مثل فلیرو ارابه فرود و ... به خاطر همون هزینه ها حذف شدند که اگر در عملیات های جنگی مورد اصابت هم قرار گرفت چیزی در حد شاهد را از دست نداده باشیم ) کاملا کارا خواهد بود. شاهد میتونه با مداومت پروازی و تجهیزات رصد، وظیفه حضور و رصد و هدف قرار دادن های تجسسی را به عهده بگیره ولی صاعقه به نشانه ی صفت بمب افکنش تنها برای بمباران اهدافی که از قبل معین شدند با پهپادهای دیگه و نیاز هست در بازه ای زمانی نابود بشند، استفاده بشه.
  4.   بندگان خدا تو کرجی! نشسته بودند؟!، در حداقل امکانات. همیشه هم خیلی مقتصد، بیش از یک موشک شلیک نمی کنند. ( احتمالا ندارند که شلیک کنند و هر موشکی که هر از چند ماهی! دستشون میرسه را استفاده می کنند ). اگر یمنی ها سلاح داشتند و راهی بود که مثل تروریست های سوری از مرزهای ترکیه براشون تریلی تریلی سلاح از سبک و سنگین فرستاد و یا آمریکا کشتی کشتی از رومانی و اروپای شرق براشون تجهیزات بار زد، عیار واقعی ارتش عربستان و امارات مزدورانششون شناخته می شد.   با چند کلاش و چند خشاب فشنگ و هر از چند گاهی یک موشک زیر سنگین ترین بمباران ها و در مقابل اون همه مزدور و زرهی مدرن تا به حال واقعا مردانه و مظلومانه ایستادند.
  5. در مورد شاهد هم محفظه ی ورودی هوا تغییر نکرده؟ از پائین به بالا؟   پهپاد کلاغ؟ هم به نظر تقریبا ورژنی از گری ایگل بود؟!   یک نکته ی امیدوار کننده ی دیگه اشاره سردار حاجی زاده به قدم گذاشتن بخش پهپادی در راه موشکی است. اگر میزان توجه به بخش موشکی با تمام پیشرفت های مناسبش را در بخش پهپادی هم شاهد باشیم شاید پیشرفت های بیشتری را هم در این زمینه ببینیم. به هر حال بخش موشکی حاصل کمبودها و خلاء ها و فشارها و تحریم های دشمن در فروش سلاح هایی بود که ما را سوق داد در زمینه ای که قابل دسترس تر هست و تجربیاتی داشتیم قدم برداریم و حالا شاید فشار در بخش هوایی و عدم فروش جنگنده و تحریم ها باعث شده سپاه با تجربیاتی که داشته از داشتن یک نیروی هوایی مبتنی بر جنگنده های باسرنشین فعلا انصراف بده و تمرکزش را بر روی توسعه فعلا پهپادها بزاره تا یک نیروی هوایی مبتنی بر بی سرنشین داشته باشه مستقلا.
  6. همزمان با اعلام ورود تعدادی جنگنده جدید به سوریه، یکی از مقرهای النصره در ادلب بمباران شد.   از نکات جالب حضور پر تعداد کلاه سفیدها در خرابه ها بود مثل همیشه و تصاویر پر تعدادشون از کشته های قاعدتا فقط غیرنظامی! اون هم در مرکز خلافت جولانی! کلاه سفیدهایی که با مقالات متعددی هم توسط رسانه های خارجی و عربی و هم تحولات خودمون حالا ماهیتشون بیش از پیش روشن شده و روزی بی بی سی در موردشون اینطور می نوشت و لابد هنوز هم مینویسه:     و البته :     و البته ترفندهایی مثل ادعای برخیشون مبنی بر ما جنازه های سربازان سوری را هم از زیر اوار خارج می کنیم ( لابد برای ذبحشون توسط النصره ) و برامون تفاوتی نمیکنه و یا نمایششون جلوی دوربین و حتی استخدام چند نفری که کلاه سفید بزارند و حداقل وجدانی داشته باشند که مثلا جسد سرباز سوری را بعد از از زیر اوار خارج کردن به زباله دانی نیندازند  هم دیگه حناش رنگی نداره و ماهیت چرک! پاک شدنی نیست.
  7. نکته اینجاست این شیوه ی تخریب حوثی ها ( هر چند معلومه چاره نیست و بندگان خدا واقعا هیچ چیز موثری در اختیار ندارند ) کارا هست؟ یعنی تا حدی آسیب میرسونه که به راحتی بازیابی نشند این ادوات؟ راه دیگه ای نمیشه متصور بود برای تخریب برخی از این غول های آهنی؟     امروز در خبرها بود چندین نیروی نظامی (مزدور) سودانی وارد یمن شدند برای جنگیدن با حوثی ها و عربستان در حال تهیه ی حدود 5000 مزدور دیگه از کشورهای مختلف هست با حقوق مکفی! تا روانه ی یمن کنه. حالا شاید نیروهای خودش را هم اون پشت بزاره برای کارآموزی.
  8.   نه آمریکا توان و تمایل به پشت گرم نگه داشتن! کردها داره ( به خاطر نیازش به ترکیه در منطقه و نفوذ پرقدرت ترکیه بر تقریبا همه ی عناصر تروریستی سوریه و مشکلاتش دیگه ای که ترکیه برای اروپا ایجاد کرده با مهاجران ) و نه کردها توان ایستادگی در برابر ترکیه، بنابراین در حقیقت نوعی فرار هست به سمت شرق فرات. فراموش نکنیم با اینکه روس ها معمولا خیلی کمرنگ متحد سنتی کردها بودند ( اگر بهش گفت اتحاد )، ترکیه در این مورد هم با زیرکی قبل از آغاز سپر فرات ناگهان با عذرخواهیش با روس ها هم روابط را ترمیم کرد و حالا روس ها برای فشار به امریکا با نزدیکی به ترکیه هم حتی حاضر نیستند به نفع کردها خیلی خودشون را درگیر کنند در مسائل اختلافی.   میمونه نیات بعد اردوغان در شمال سوریه و رو به جنوب و الباب و بعد هم شمال حلب که قطعا با پیگیری لجوجانه منطقه پرواز ممنوع ادامه خواهد داشت این بازیش و حتی میبینیم با این اوضاع از شمال عراق هم و اعمال قدرتش در اون منطقه ( به عنوان تنها نیرویی که اعراب امید دارند به عنوان هم طایفه(!) لااقل حضور داشته باشند در اون عملیات برای خنثی سازی حضور حشد الشعبی ) چشم پوشی نمیکنه و اصولا چنگال هاش ( با اون تصاویر سران ترک در مناطق سوری بر دیوارهای اداری! ) را برنده تر به همسایه های درگیر جنگش روانه میکنه.
  9.   خب تولید انبوه همه ی این تجهیزاتی که نمایش داده میشه در مقاطع مختلف؛ قطعا نیاز به یک بودجه ی هنگفت داره. اون هم با شرایطی که کشور ما برخی قطعات و مواد مورد نیاز احتمالی را مجبوره از بازار سیاه تهیه کنه در برخی تجهیزات خاص. همین که ایده و تحقیق و بهبود مدام بر روی نمونه های تولیدی وجود داشته باشه تا به وقت نیاز ضروری و یا موردی، تولید یک یا چند مورد هم به شکل انبوه یا نیمه انبوه صورت بگیره خودش کافیه برای این شرایط کشور.
  10.   یکی از موارد افزایش بردشون هست گویا. یکی دیگه حجم ارسالی که این بار کاملا چشم گیر بوده و امکان استفاده ی گسترده را بهشون میده. با توجه به واسطه های گذشته ای که غرب و اعراب ازشون سلاح برای تروریستهای سوری می خریدند شاید چیزی شبیه APRA-40 رومانی مثلا باشه.
  11.   تشابهاتش به حدی هست که بشه گفت از جایی وارد شده و نسخه ی اصلی هست. حالا از کجا و تحت چه شرایطی همون احتمال عراق بالاتر هست. فقط تا به حال در تصاویر و ویدئو ها از عراق مشاهده شده بود قبلا؟   در مورد تفکر 18 ساله هم لااقل در زبان در همین کلیپ اخیر تجهیزات مرکز تحقیقات، فرمانده ی مربوطه صریحا چند بار تاکید میکنه که حفظ جان نفرات یکی از اولویت هاست و به نظرم اتفاقا این هم از ثمرات جنگ های سوریه و عراق هست چون به هر حال سپاه تعدادی از نیروهای خوبش را به علت فقدان برخی از تجهیزات از دست داد اون هم در مواجهه با تروریستها و تجهیزاتی که ماهیتشون کاملا نسبت به جنگ هشت ساله ی ما متفاوت بود. شاید طول بکشه دست کشیدن از تفکری که خصوصا در هشت سال جنگ تحمیلی به علل گوناگون ( محدودیت ها و احساسات ناشی از تهاجم به یک انقلاب نوپا و فرماندهانی که نبرد را در میدان آموختنند و ... ) نهادینه شده ولی همین نشانه های گاه و بیگاه هم خودش امیدوار کنندست و حتما ارتش هم اگر نتایج و بازخوردهای این دو جبهه ی جدید را ببینه ( چون به هر حال خودش کمتر درگیر مستقیم هست، هر چند شاید در بخش هوایی تجربیاتی از نیازها و کمبودها به دست آورده باشه بیشتر از نقش زمینی ) ارتش هم به سرعت با در اختیار داشتن امکانات به سمت نوسازی میره هر چند همه به مشکلات بودجه ای ارتش واقفیم.
  12. بعد از توافق ناموفق اخیر بین امریکا و روسیه، و شرایط خاص ترکیه و حالا اختلافات میان روسیه و امریکا، برای ادامه ی بازی روسیه موضوع همکاری با ترکیه را مطرح کرد در سوریه، بلافاصله وزارت خارجه ی ترکیه استقبال کرد و گفت امکان ایجاد یک آتش بس با این همکاری و ارسال کمک (ترکیه علاقه ی عجیبی به ارسال کمک خصوصا حلب داره! :) ) وجود داره. به نظر علت اصلی عدم توفیق آتش بس قبلی، مشکلات ترکیه با آمریکا و توافق دو طرفه ی روسی/امریکایی در این آتش بس بود. بر خلاف اتش بس های قبلی این بار سطح کارشکنی با اعتماد به نفس تروریستها چه در عمل و چه در گفتار بالاتر بود که به نظر نشانه ی یک چیز هست. ترکیه هر چند از اتش بس زبانا استقبال می کرد ولی در عمل هنوز به علت موارد مختلف از جمله مشکلات با امریکا ( در موضوع گولن، درخواست همراهی تام امریکا در شمال حلب و منطقه امن، همکاری امریکا با کردها و ...) علاقه ی چندانی به توفیق صد در صدش نداشت چون از بازی تقریبا بیرون بود. اصولا روشن هست و بیشتر روشن شد که نفوذی که ترکیه بر تروریستها داره به هیچ وجه امریکا نداره و بازیگر اصلی در سوریه نه امریکا که ترکیه است. بنابراین ترکیه در بازی ای که امریکا بخواد بدون قبول درخواست های ترکیه پیش ببره شرکت نمیکنه و حتی برای فشار به امریکا و قبول درخواست هاش با روسیه هم نشانه هایی از همکاری نشان خواهد داد و این امریکا را اصلا خوشایند نیست. هر چند هدف ترکیه مشخص هست در سوریه کاملا متفاوت از اهداف روسیه هست ولی ترکیه خوب بلده از این کارتهای مهم خصوصا نفوذی که بر تروریستها داره برای اجابت خواسته هاش استفاده کنه حتی اگر همگان به شوی اجراییش مابین روسیه و امریکا واقف باشند.   خلاصه اینکه همین تروریستهای ارتش آزاد که در این برهه نظامیان آمریکایی را با ناسزا فراری می دند اگر شرایط مافوقشون! ایجاب کنه با دسته گل به استقبالشون خواهند رفت. مسئله، مسئله ی دولتی است که رگ حیاتی تروریستها چه در ارسال نیرو، چه تجهیزات، چه سلاح، چه حمایت های سیاسی، چه حمایت های لجستیکی، چه رفت و آمدهای ضروری، چه حمایت های اطلاعاتی و چه هماهنگی های ارتباطی با اعراب و چه دلگرمی های معنوی! و چه فشارهای جهانی به نفع تروریستها ( با داشتن برگ برنده هایی مثل آوارگان و مهاجرین و سرریز کردنشون به سمت اروپا ) را در دست داره.
  13.   ایرنا   نکته جالب اینکه این حجم از موشک های گراد در چه زمانی و با چه پوششی به دست معارضان در حلب رسیده که خودشون اذعان کردند در تصرف مجدد حندرات ازش استفاده کردند اخیرا؟! آیا در زمان آتش بس و در پوشش کمک های انسانی؟ به هر حال موشک های گراد را دیگه به راحتی نمیشه در این حجم منتقل کرد!
  14.   در این رابطه چند وقت پیش خبری دیدم که مایه ی تعجب و البته نگرانی بود. تاریخ انتشار خبر را به یاد ندارم ولی مبنی بر این بود که روس ها خودشون به ایران پیشنهاد ارتقای تورها را دادند. بعد از اون خبر انتقال کدهای تور به اصراعیل و بعد هم ارتقایی که ما در تورهای خودمون دیدیم ( اگر این ارتقا به کمک روس ها نبوده باشه ) به نظر دخیل کردن روس ها در دستیابیشون به تورهای ارتقا یافته توسط خودمون حتی با وعده های شیرین عاقلانه نباشه ( در سناریویی که پیشنهاد روس ها بعد از اون خبر کدها و دیدن ارتقای تورها توسط خودمون بوده باشه ).   هیچ بعید نیست که بعد از دیدن ارتقای تورها ( با فرض توسط خودمون ) غلغلکشون نیومده باشه ببینن هم ایرانی ها چه کردند و هم سطح تکنولوژی تغییراتمون در تکنولوژی روس ها تا چه اندازه هست حتی با دادن چند وعده ی وسوسه برانگیز. والا خودپیشنهادی توسط روس ها برای همکاری نظامی در ادواتی که فروختند عجیبه! هر چند همچنان امیدواریم عوض شده باشند و مثل بچه های خوب در خصوصا فروش جنگنده و تانک مخصوصا؛ پولشون را بگیرند و معامله ی درست کنند.
  15.   دقیق به یاد ندارم ولی فکر کنم یکی از مسئولان سپاه مستقیم اشاره کرده بود یا تصویری چیزی در گزارش های خبری طوری پخش میشد که قطعی می کرد این گمانه زنی را. اتفاقا من چند روز پیش که این خبر را شنیدم مثلا یک فرض شیرین کردم شاید سپاه با توجه به ارتقاهای گذشته ای هم که روی تور داشته، نسخه ی بومیش را تولید کرده و بنابراین اینطور عنوان کردن در رژه و ذوالفقار نسخه ی بومی تور بوده. البته تنها یک فرض شیرین! بود :) و خیلی خیلی بعیده لااقل در این مقطع زمانی ولی مثلا ممکنه تورهای ارتقا یافته را ذوالفقار نامیده باشند و یا کلا خبر ناشی از سوء برداشت و یا اشتباه خبری بوده باشه.
  16.   هرمس را مگه تور سپاه سرنگون نکرد؟ که همون موقع هم سر چرایی سرنگونیش با موشکی گران بحث شد و اتفاقا چند وقت پیش و با افشای اسناد ویکیلیکس مبنی بر ارائه کدهای تورهای ایران به اصراعیل توسط روسیه در ازای اطلاعات پهپاد های گرچی این به ذهن متبادر می شد شاید ارتباطی وجود داشته.
  17. اگر اطلاعات کلیپ های بخش های خبری حتی بخشیش هم از وزارت دفاع باشه شاید بشه نتیجه گیری کرد ( البته با تفاسیر غلطی که گاهی بخش خبر به اصل خبر الصاق میکنه شاید دقیق هم نباشه ) :   ما در آینده با موشکی از خانواده سجیل با برد بالا و دقت مناسب و هدایت ترکیبی روبرو خواهیم بود که فناوری هدایت و اصابتش شاید الگو گرفته از همین خانواده فاتح باشه. ذوالفقار امکان تغییر مسیر یا فریب سیستم دفاع موشکی در فاز نهایی را داره. ( حالا این عامیانش هست، شاید باید گفت به هر حال در مورد سامانه های دفاع موشکی در این خانواده تدبیری اندیشیده شده تا حد تحقیق و امکان ) از هدایت ترکیبی شامل جی پی اس استفاده میکنه.
  18.   با امثال برخی جاسوس ها، از ارگان های مختلف من جمله حتی ارگان های پژوهشی دانشگاه امام حسین، جای تعجب نیست. قطعا دشمن علاوه بر همکاری های منطقه ای با سرویس های اطلاعاتی کشورهای منطقه و ابزارهای جمع آوری اطلاعات و جاسوس های نشان دار خودش، از منابع و جاسوس های داخلی هم بهره برداری هایی داره. حالا اطلاعات بعضا به ظاهر بی اهمیتی که سمپات های منافقین و ضد انقلاب و بعضا اپوزیسیون به صورت پراکنده در اختیراشون میزارند و اون ها هم با کنار هم گذاشتن در کنار سایر اطلاعاتی که از منابع دیگه بدست میارند، نتیجه گیری هایی می کنند و اطلاعات ارزشمندی را جمع آوری می کنند، هم به کنار. اصولا غرب برای جاسوسی از ایران و کشورهای شبیه ایران مشکل چندانی نباید داشته باشه. ابزارش به اندازه ی کافی در هست و کشورهای منطقه هم که سایه ی ایران را با تیر میزنند و از حج و مرز و بازرگانی و سفر توریستی و ارتباط مستقیم و سفارت و مزدور و .... همه در اختیار دشمن هست. اگر خودمون حواسمون جمع نباشه حتی شدیدتر از این هم امکان درز اطلاعات هست.   در مورد سه موشک نام برده شده حتی خرمشهر به نظر با آپگرید و شاید تغییر کاربری همون موشک های قبلی روبرو خواهیم بود. برای مثال یک سجیل ضد ناو! در برد 2000 کیلومتر.
  19.   به قول شما اگر الان سوریه بود، جهانی به پا خواسته بود. کسی انتظار نداره جهانی به پا برخیزه. لااقل بان کی مون ( یکی از منفورترین شخصیت های حال حاضر در تاپ تن! از جهات گوناگون که قطعا یکی بزدل بودنش هست ) وقتی میخواد از جنایتی صحبت کنه نگه، از دو طرف میخوام کار بدی!!! نکنند. نمیدونم از اول جنگ یمن چه تعداد تصویر مثل این از جنایات انصارالله منتشر شده اون هم به عمد.   و البته در یمن کلاه سفیدی!! و الجزیره و العربیه و بی بی سی ام وجود نداره که اصلا به خودش زحمت بده حتی تصویر این کودکان اینچنین قتل عام شده را نمایش بده.
  20.   با این فرض عنوان کردم که منظور از نمایش در رژه رونمایی نیست، با توجه به اینکه در صحبت های بعد رژه هم هیچ اشاره ای حداقل به رادار خاصی نشد. بر خلاف ذوالفقار که مثلا اشاره شد این مورد جدید بوده و در موردش مسئولان توضیحاتی دادند. نمایش های اینچنینی را مثلا فرض میشه گذاشت به در دسترس بودن واحدی از یک سیستم و شرکت دادنش در رژه، یا مثلا تست موشک ها با سیستم راداری متفاوتی و بعد توسعه رادار اختصاصی برای اون سیستم و برای همین فاصله افتادن بین نمایش دادن بخش های مختلف یک سیستم و تقدم و تاخر نامنظمش.
  21.   پیش زمینه طرح موضوع بیشتر مربوط به چند رخداد اخیر، شیرجه پرنده های امریکایی بر روی فارسی در قضیه ی ملوان ها و اخطار به پرنده های جاسوسی و عدم تمکینشون به گفته ی صریح مقام امریکایی مبنی بر اینکه میدونستیم پدافند موثری! در اون منطقه مستقر نیست. میشه.   اتفاقا با توجه به استقلال نسبی این سیستم ها و تحرک و انعطاف پذیری و مجموعه ی جمع و جورترشون نسبت به سیستم هایی چون باور و اس-300 که اولی به وضوح در بخش توسعه از این سیستم های سپاه عقب تر هست و دومی اصولا به خاطر کم تعداد بودن واحدها خودشون نیاز به مراقبت های ویژه! دارند، همونطور که در پست های قبلی هم اشاره کردم اصلا در بحث حضور مطرح نشدند که مقایسه ارزان تر بودن یا گران تر بودنشون صورت بپذیره. ( با توجه به ارتباطی که با واحدهای مختلفشون باید داشته باشند به هر حال )   عمدتا کمی ساده تر بگم، در بحث فوریت و نیاز امروزی، در مقایسه بین چند سیستم متحرک سپاه مثل طبس،رعد،سوم خرداد که به نظر مدت زمان بیشتری در دست توسعه هستند و بعضا شلیک های آزمایشیشون را هم شاهد بودیم، برای جزایری مثل فارسی و تنب ها و ابوموسی که فاصله ی قابل توجهی دارند از سرزمین مادری و باز همونطور که اشاره کردم به عنوان راه حلی برای اخطار و در زمان صلح استقرار واحدی از این سیستم ها در شرایط امروز ضروری به نظر میرسه. و اون هم باز چون ممکنه یک روز در بازه ی زمانی تا توسعه ی سیستمی مثل باور درگیری ای هم پیش بیاد از بین همین ها هم اونی که به نسبت بقیه ارزان تر تمام میشه. چون قطعا در یک درگیری انتظاری از یک سیستم منفرد در جزیره نمیره و احتمال نابودیش بالاست. اصولا برخی جزایر کوچک تر  را به عنوان مراکز مهم منفردی که یک سیستم برد متوسط نه کوتاه پوشش بده را فرض میگیریم در این بحث.   در فرض ایجاد یک چتر دفاعی استوار و قابل اتکا برای زمان جنگ و درگیری با دشمنی چون ایالات متحده، فاکتورهای زیادی دخیل میشند که از تعداد واحدهای تولید شده در دسترسی چون باور گرفته تا نحوه ی ارتباط و شیوه ی استقرار و بعد مسافت بین واحدهای استقرار یافته و جنگ الکترونیک و بقا در میدان رزم و ... را گرفته تا هزینه ها و نیروها و ناوهای مستقر در آب ها و ... را شامل میشه.
  22. اردوغان در نیویورک در سخنانی گفته، آمریکا نباید برای برخورد با تروریستها، از تروریستهای دیگه استفاده کنه! :) و خبر از ارسال سه محموله سلاح به کوبانی را داده توسط آمریکا.
  23. میشه فرض کرد با توجه به رنگ استتارها و حامل ها ( هر چند قطعا اصلا قابل اتکا نیست ) مثلا سامانه ی رعد (2) مرتبط با این رادار هست (رنگ استتار بدنه ی راداری و موشکی و رنگ سفید کامیون ها ) و اون دو مورد استتار هم طبق گفته ی دوستمون با توجه ب یکسان بودن استتار مربوط به سوم خرداد و یا باور:       , و این که میشه معراج 4 را با Green Pine مقایسه کرد؟ نه در جزئیات بلکه در عملکرد سامانه ای.     در مقام مقایسه ای بین سیستم های ایرانی متحرک تحت توسعه مد نظر هست. بین سیستم هایی چون سوم خرداد، رعد، علم الهدی، طبس و ... از لحاظ امکانات سخت افزاری شامل موشکی و راداری با قیمت تمام شده های متفاوتی روبرو خواهیم بود. برای جزایر که خطر مورد اصابت قرار گرفتن پدافند بسیار بالاست در فرض نبرد، استقرار واحدهای ارزان تر نسبت به سایر سیستم ها در مواقع صلح تنها برای اخطار یا خالی نبودن فضای منطقه از هرگونه پدافندی ( با توجه به نبودن رهگیر مناسب ) یک سیستم کارا ولی ارزان تر( در نسبت) نهایتا باید انتخاب بشه.
  24.   type 120     jy-11b     Type 305 چی؟ یعنی باید منتظر چیزی شبیه  این رادار هم باشیم؟
  25. اینکه بن پایه ی این مطلب بی بی سی فارسی است و خب این رسانه هم مقالات خاصی را با موضوعات خاص و فراخور تاریخ های معینی و کاملا هفدمند منتشر میکنه و اون هم تنها اون هایی که محتواش مورد پسندش باشه خب خودش یک نقطه ی پیش قضاوتانه! اولیه در ورود به بحث هست و فکر کنم حتی خود جناب احمد هم این موضوع را تایید می کنند، هر چند رویشون این هست مقالاتی که به نظرشون محتوایی داره که قابل تامل ( چه از لحاظ اطلاعات، چه تردیدها و تاکتیک ها وشبهات و ... ) هست را خصوصا از این منبع قرار میدند. ولی خب این نمیتونه دلیلی باشه که محتوا را مورد مداقه قرار نداده اون را رد کنیم.   از طرفی همه دیگه با رویه ی بابک تقوایی آشنایی داریم، علاوه بر نقدهایی که دوستان متخصص در برخی زمینه ها بر مقالات ایشون نوشتند، جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف دیداری! شنیداری و مکتوب و بعد ادغامش با اطلاعات بعضا ذهنی خودش ( تخیل واژه تندی هست برای این بخش از مرحله ی مقاله نویسی ایشون شاید ) و بعد قضاوت ها و نتیجه گیری های قطعی در پایان مقالاتشون همه نوعی خاصی از مقاله نویسی توسط ایشون را باب کرده. که به نظرم این هم در دنباله ی اون هست. هر چند کاملا ژورنالیستی و جذاب ( به خاطر اطلاعات خاصی که بعضا بدون دلیلی بر درستی یا غلطیش منتشر میکنه ) و بدون شاید، اگر، احتمالا هایی که ممکنه سندیت و یا جذابیت دسترسی به اطلاعاتی حساس را مخدوش کنه. باز این هم دلیلی بر رد همه ی مقاله و اطلاعاتش نیست ولی ..   ولی باید با اینچنین مقالاتی نه به عنوان رفرنس یا یک مقاله ی معتبر که به عنوان یک داستان که ممکنه اطلاعات مستدلی هم درونش باشه برخورد کرد ...   فارغ از بحث بالا، تاکید مکرر در بحث فروش اف-14 ها توسط یزدی به دستور یا تایید مقامات بالاتر، با توجه به بحث های متعددی که شده این مقامات بالاتر مثلا چه کسانی هستند؟ من در خوانش مطالبی در این مورد تا به حال به موردی که صراحتا اشاره کنه مقام بالاتر مستقیم و صریحا دستوری یا تاییدی مبنی بر فروش اف-14 ها به جناب یزدی داده باشند برخورد نکردم. خب این ادعا یکی از نقاط مبهم و پر نقل و قول اون روزها را داره قضاوت میکنه که باید لااقل رفرنسی براش ذکر شده باشه.