sina12152000

Members
  • تعداد محتوا

    1,663
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های sina12152000

  1. با دیدن فیلم پرتاب موشک و عملکرد آن شوکه شدم. با سرعتی که موشک در فاز پایانی خود دارد امکان دفاع برای هدف تقریبا غیرممکن است. امیدوارم هر چه سریعتر تولید انبوه آن آغاز شده و در مرزهای آبی کشور در شمال و جنوب عملیاتی گردد. از دوستانی هم که نظر دادند تشکر می کنم.
  2. وجدان کلمه ای است که خیلی از ما بخصوص برخی مسئولین از یاد برده اند دور نیست که این واژه از لغت نامه زبان فارسی خداحافظی کند. بعضی از ما از اسلام و مسلمانی فقط شبحی یدک می کشیم ، من دیگر حوصله بحث سیاسی را ندارم ولی وقتی در دولتی دروغگویی نهادینه شود باید هم وزیر آن دولت با چهره ای خونسرد زیر بارش برف و در حالی که پشت سرش جسد در می آورند از کمی آمار تلفات اظهار خوشحالی کند هنوز داغ خانواده های حوادث قبلی توپولوف و ... التیام نیافته بود که این هم اضافه شد. قربانیان حوادث جاده ای هم که خیلی وقت است فراموش شده اند. خداوند متعال به همه ما صبر دهد.
  3. [quote]سلام اقا sina12152000 اميدوارم خوب باشيد و همينطور اميدوارم سنتون بالاي 27 - 28 باشه نميدونستم استفاده از فونت درشت جرمه . چشم قصد توهينم ندارم . ولي واقعا نگرانم !! سعي كن درك كنيد . اگرم فكر مكنيد كه نگرانيم الكيه ! بي زحمت يه ريزه اطلاعات به ما بديد تا از نگراني در بيايم وگرنه به ما لااقل حق بديد كه با اين توان هوايي فرسوده نگران باشيم ممنونم[/quote] حتما سنم بالاتر از عدد مورد اشاره شماست. من ناچارم اینطوری برخورد کنم چون نظم سایت بهم می خورد. در مورد اطلاعات هم بارها شخص من و سایر دوستان در این رابطه صحبت کرده ایم که تاپیک هایش در بخش دکترین و استراتژیک بصورت مهم در بالا نمایش داده شده است. شما با اندکی صبر و گردش در تاپیک های مذکور می توانید جواب تمام سوالات خود را پیدا کنید. این تحلیل هم که نقل فرمودید قدیمی است و من قبلا دیده بودم. ورود شما را به سایت میلیتاری تبریک می گویم و اگر اساعه ادبی شد معذرت می خواهم.
  4. دوستان لطفا احترام یکدیگر را نگه دارید و بدون تعصب و پیشدواری در مورد موضوع صحبت کنید.
  5. sina12152000

    حفاظت در برابر RPG-7 به ساده ترین روش!

    منبع مقاله را ارسال کنید تا منتقل شود.
  6. بسیار عالی بود. فکر می کنم خیلی بدرد محافظان شخصی بخورد شکل جالبی هم دارد. ممنون
  7. sina12152000

    هویتزرآرچر ( ARCHER)

    ممنون از داش علی که حسابی زحمت می کشند. مطلب خوبی بود و از خواندن آن لذت بردم. موفق باشی
  8. sina12152000

    بدون سرنشین سی. ال-289 ( CL-289)

    لطفا منبع مقاله را ذکر کنید تا منتقل شود.
  9. من هم به نوبه خودم تسلیت عرض می کنم با این هواپیما هم اگر اشتباه نکرده باشم پرواز کرده ام خیلی درب و داغون بود.
  10. من هم به هویتزر ATMOS 2000 رای دادم البته صهیونیست ها تجهیزات خوبی دارند منتها اینکه چقدر اغراق شده و چقدر درست عمل کند جای حرف دارد.
  11. sina12152000

    چگونه فضانورد شويم؟

    منبع را ذکر کنید تا تاپیک منتقل شود.
  12. با تشکر از برادر مصطفی لازم است نکاتی را در مورد این پست به نقل از سند محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس ذکر نمایم. (لینکش در صفحه اول با نام سند شماره 2 ذکر شده) مخالفت تعصب آمیز فدائیان اسلام با رزم آراء و هژیر (دو نخست وزیر شاه و هوادار انگلیس) بع علل زیر بود : الف- اینکه این دو به رغم اظهارات علنی شان در هواداری از اسلام بمثابه بندگان یک تمدن اروپایی ، غریبه ارزیابی می شدند. ب- اینکه این دو (نخست)نامزدهای درباری بودند که بکلی مستفرنگ است و (دو دیگر) بویژه مورد حمایت شاهزاده اشرف پهلوی بودند که سن جنسی اش مورد تنفر فدائیان است. کمی بی انصافی می کنید همانطور که هر گردی گردو نیست هر معامله هم خیانت محسوب نمی شود. اگر اینگونه باشد از این دست معاملات زیاد داریم مثل ایران کنترا و ...[/url]
  13. البته بحث می کنیم که به حقیقت برسیم ولی ذکر دو جمله از بین ده ها سطر متن فکر نمی کنم نتیجه گیری باشد گو اینکه هم من و هم آقا مصطفی با فرض بی طرفی وارد این مبحث شده ایم . امیدوارم تا آخر هم اینگونه باشد هدف هم فقط روشنگری و رفع ابهام از برخی مسایل است. آقا مصطفی منتظر مطالب شما هستم اگر نکته ای بود حتما ذکر خواهم کرد.
  14. من حرفی ندارم می توانیم بحث را ادامه بدهیم . یا حق
  15. ممنون از توضیحاتی که فرمودین نخیر مصطفی جان اصلا هم توهم نیست در ضمن این اصطلاح بیشتر تکیه کلام من است فکر نمی کنم اینکار زیاد درست باشد چون نام آیت الله کاشانی همانند دکتر مصدق با نهضت ملی شدن صنعت نفت عجین شده و اگر قرار باشد راجع به ایشان صحبتی شود همینجا بهترین مکان است. شما بحث را تا 29 اسفند 1329 ادامه دادین فکر می کنم به ترتیب اتفاقات تاریخی پیش برویم بهتر باشد . پس من منتظر صحبت های شما راجع به اتفاقات بعد از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت هستم. همانطوری که شما و اکثر خوانندگان این مبحث اطلاع دارند اتفاقات زیادی بعد از این واقعه مهم تاریخی ایران رخ داد. سیر صحبت ها را تا دادگاه لاهه و عملکرد دکتر مصدق در آن ادامه می دهیم تا اگر مطلبی بود من هم عرض کنم.
  16. با تشکر از آقا مصطفی که توضیحات خوبی در مورد موضوع مطرح شده دادند فقط جا دارد از ایشان درخواست کنم کمی به اختصار بپردازند تا خوانندگان عمومی با فرصت محدودی که دارند مطالب را مطالعه کنند. من هم سعی می کنم به تفکیک به بحث های انجام شده بپردازم. در مورد فدائیان اسلام آقا مصطفی با هوشمندی تمام از کنار سندی که من قبلا ذکر کرده بودم گذشت در این سند که لینک PDF آن را در پست های ابتدایی ام گذاشتم به نقل از وزارت امور خارجه انگلیس پشت پرده هایی از فدائیان اسلام بر ملا می شود که تاسف بار است. یکی از مواردی که دوست دارم آقا مصطفی به آن بپردازد این قضیه است و البته صحت سند هم باید بررسی شود. متاسفانه متوجه شده ام که بسیاری از موضوعات مورد بحث ما که به زوایای تاریک این ماجرا می پردازند شییییییییییلتر هستند و مطالبی که مورد نظر حکومت وقت است قابل دسترسی می باشد. در هر حال فعلا از این قضیه می گذرم .... در مورد نقش روحانیت و شخص آیت ا... کاشانی هم مواردی چند مطرح است که جا دارد برادر مصطفی به آنها هم اشاره کند. یکی اینکه چرا بعد از واقعه 30 تیر رفتار شخص کاشانی به وضوع تغییر کرد و مغرور شد " روزنامه داد، ۲۶ آذر ۱۳۳۱ " (غرور آیت‌الله او را به‌جایی کشانده بود که بی پروا می‌گفت: «من سرمایه مملکت هستم. فقط رهبر مسلمین ایران نیستم، مرا همه مسلمانان جهان به رهبری قبول دارند.»"کیهان، ۲ تیر ۱۳۳۲" ) چرا برخی از مراجع شیعه مثل آیت الله بروجردی وارد این جریانات نشدند " نقل از عبدالله شهبازی خبرنامه همایش بین المللی پنجاهمین سالگرد کودتای 28 مرداد 1332 " (حساسیت و رقابت یک طرفه‌ای که میان کاشانی و بروجردی ایجاد شده بود، برای کاشانی که همواره می‌خواست خود را رهبر و زعیم مسلمانان جهان ببیند همواره تنش زا بود. وجود آیت‌الله بروجردی به‌مثابه مانعی همیشگی دربرابر کاشانی بود تا رویای رهبریت هم‌زمان در دو جبهه سیاسی و دینی را اگر آرزویی محال نیابد، لااقل دور از دسترس بیند.گوشه‌ای از کنتاکت‌ها میان دو آیت‌الله را داماد آیت‌الله بروجردی از دیدارش با کاشانی روایت می‌کند: «آقای کاشانی روی کاناپه نشسته بود. سلام کردم. آقای کاشانی گفت: علیکم‌السلام، کجابودی، چه کار می‌کنی؟ دعوت کرد کنارش نشستم. گفت: بی سواد، لُره چه کار می‌کند؟ منظورش آقای بروجردی بود. اگر این را من به آقا منتقل می‌کردم دیگر خیلی بد می‌شد.به آقای کاشانی گفتم: آقا بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد. ایشان خیلی ناراحت شد و دیگر تا آخر مجلس با من حرف نزد.» "گفت وگو با آیت‌الله محمدحسین علوی طباطبایی، داماد آیت‌الله بروجردی، روزنامه شرق،سه شنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ ") چرا آیت الله کاشانی که وانمود می کرد طرفدار نهضت است عملا مقابل آن ایستاد ؟ "نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران نوشته دکتر م یاوری ص 69 " اسناد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد کاشانی از قدرت گرفتن مصدق بسیار بیمناک بود و عملا با طرفداری از دربار و شخص شاه باعث اختلاف در جبهه ملی و مذهبیون شد و همین اختلاف از عوامل کودتای 28 مرداد بشمار می رود گو اینکه اگر با نظر آقا مصطفی موافق باشیم و شاه را محور وحدت ! مردم بدانیم بسیاری از کارهای کاشانی قابل توجیه است. سرلشکر نادر باتمانقلیچ از افسران کودتاچی که پس از ۲۸ مرداد به سمت ریاست ستاد ارتش رسید، در جریان محاکماتش پس از انقلاب ۱۳۵۷ به نقش آیت‌الله کاشانی اشاره‌ای کرد و گفت: «در اوایل سال ۳۲ به خدمت آیت‌الله کاشانی مشرف شدم حضرت از جریان سیاسی کشور متأثر بودند و دعا می کردند که مملکت نجات پیدا کند و به من گفتند تلاش کنید مملکت از این وضع نجات پیدا کند. پس از کودتای ۲۸ مرداد وقتی رئیس ستاد شدم با فرزند آیت‌الله کاشانی تماس گرفتم و جریان را به او گفتم و نظر آیت‌الله را خواستم. آقا مصطفی (مصطفی خودمون نیست ها ! ) از قول آیت‌الله کاشانی گفتند چه بهتر که شما را انتخاب کردند. در اوایل شهریور ۳۲ وقتی خدمت آیت‌الله کاشانی شرفیاب شدم ایشان مرا به گرمی پذیرفتند و نسخه‌ای از فرمان حضرت علی به من دادند و فرمودند این دستورات را نصب العین قرار دهید.» " روزنامه انقلاب اسلامی، ۲۵ آذر ۵۹ " آنطور که از شواهد و قرائن برمی آید، کرمیت روزولت مقدار ۱۰۰۰۰ دلار در پاکت گذاشته و داده‌است تا از طریق احمد آرامش به‌دست کاشانی برسد برای همکاری در کودتا. مارک گازیوروسکی می‌نویسد: «صبح روز ۱۹ اوت (۲۸ مرداد) دو تن از مامورین سیا به نام‌های بیل هرمن و فرد زیمرمن با آرامش ملاقات کردند و مبلغ ۱۰ هزار دلار در اختیار او گذاشتند تا به کاشانی بدهد. چنین به‌نظر می‌آید که کاشانی ترتیب آن‌را داد که یک گروه ضد مصدق از ناحیه بازار به مرکز تهران روانه شود.» " مارک گازیوروسکی، کودتای اوت ۱۹۵۳، بخش علوم سیاسی دانشگاه ایالتی لویزیانا ۱۹۸۷، ترجمه غلامرضا نجاتی، شرکت انتشار، ص ۳۷ ؛هم‌چنین مصدق؛ سالهای مبارزه و مقاومت،ج۲، ص ۱۱۸ " کاشانی روی کار آمدن دولت کودتا را «سبب مسرت» دانست و ضمن تبریک به زاهدی گفت: «جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران جبهه ملی بوده، تصمیم دارند که شرافتمندانه از حیثیت و آبروی ایران دفاع نموده و در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند.» "کیهان، ۱۲ آبان ۱۳۳۲" کاشانی در پاسخ به سوال اخبار الیوم مبنی بر اینکه به‌نظر شما بزرگ‌ترین اشتباه مصدق کدام است؟ گفت: اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت: «مصدق برای برقراری جمهوریت می‌کوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد.» " مصاحبه با روزنامه المصری، کیهان ۱۷ شهریور ۱۳۳۲" (خلاف نظر آقا مصطفی که گفتند مصدق دنبال جمهوریت نبوده !) کاشانی بعد از کودتای 28 مرداد دچار پشیمانی شد. «آزادی جز برای عمال انگلیس نیست. مطبوعات و نشریات ملی هیچگونه اظهار عقیده ندارند و همه توقیف‌اند. بسیاری از ملیون و آزادیخواهان متدین در زندان‌ها بسر می‌برند. این اختیارات را چه کسی به آقای زاهدی داده که این دیکتاتوری شدید و قرون وسطایی را با مردم شریف ایران می‌نماید؟» "مجموعه‌ای از مکتوبات وسخنرانی‌های آیت‌الله کاشانی، ج۳، ص ۱۱۲- ۱۱۱ " کاشانی حتی بعدها مورد انتقاد امام خمینی هم قرار گرفت : امام خمینی در خلال نهضت ملی شدن نفت، در نامه‌ای به آیت‌الله کاشانی از وی خواست تا با تقویت جبهه دینی نهضت، از سیاستگرایی فاصله بگیرد. سالها بعد و تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، خمینی از حرف ناشنوی کاشانی گلایه نمود و اظهار داشت:«او به‌جای اینکه جنبه مذهبی را تقویت کند و بر جنبه سیاسی چیرگی دهد، بعکس رفتار کرد. به‌گونه‌ای که رئیس مجلس شورای ملی شد و این اشتباه بود. من از او خواستم برای دین کار کند، نه اینکه سیاست‌مدار شود.» "روزنامه کیهان. ۱۳۵۷/۱۲/۲ ذیل تیتر نهضت امام خمینی در جهان بی نظیر است." منتظر عرایض برادر مصطفی خواهم بود و سپس بحث را با هم ادامه می دهیم.
  17. ببخشيد که بعلت عدم دسترسي به نت ديرتر در بحث شرکت مي کنم . راستش کلی متن نوشته بودم که پرید و چند سطرش را نجات دادم الان هم نوشته های آقا مصطفی را پرینت می گیرم تا حسابش را برسم حرف شما صحيح است منتها در حال حاضر مخالفان مصدق از اين کلمه استفاده مي کنند علت اشاره من اين بود که اين ذهنيت پيش نيايد که شما هم مثل آنها هستيد. مختاريد که به هر اسمي خواستيد از ايشان نام ببريد و دليلي براي ناراحتي من نيست. در خصوص موضوع فوق فقط مطالبي جهت تکميل عرايض شما ذکر مي کنم اولين مورد قرارداد دارسي است. در سال 1280قراردادي توسط دربار به امضاء رسيد که به قرارداد دارسي معروف شد و به مدت نيم قرن، فصلي از تسلط انگليس برحيات سياسي، اقتصادي، نظامي و فرهنگي ايران گشود. قرارداد دارسي به شکلي ديگر در سال 1312 تمديد شد و در مدتي کوتاه، انحصارات کشورهاي مرکز با دست اندازي به منابع کشورهاي پيرامون به تمرکز توليد و تراکم سرمايه دست يافتند و به مبارزه براي به دست آوردن بازار کار و کالا و سرمايه پرداختند و جنگ جهاني دوم با چنين اهدافي آغاز شد. به نقل از حسين مکي ، غلامحسين رحيميان در مجلس چهاردهم قضيه نفت را مطرح کرد و عباس اسکندري در مجلس پانزدهم آن را پيگيري کرد ظاهرا دکتر مصدق در آن زمان موافق اين بود که قرارداد دارسي را که در سال 1962 به اتمام مي رسد پيگيري کنيم .... در هر حال به نظر من درست نيست که از شخص خاصي به عنوان تنها مبارز ملي کردن صنعت نفت نام ببريم چون حقيقتا مجموعه افراد و مردم در اينکار خطير شرکت داشتند ولي شايد علت عمده منتسب کردن آن به دکتر مصدق دفاع ايشان در دادگاه تاريخي لاهه بود که بنمايندگي از مردم انجام گرفت . ادامه دارد.......
  18. آقا مصطفی صحبت هایتان خیلی شبیه مطالب مرکز اسناد انقلاب اسلامی است و اصرار بر استفاده از واژه مصدق السلطنه موید ذهنیت lمنفی شما از شخص مصدق و کارهایش می باشد. بسیاری از مطالبی که شما عرض کردید واقعیات تاریخی می باشند منتها برداشت های شخصی شما از این واقعیات ذهن خواننده را به سمت مورد دلخواه هدایت می کند برای مثال سیاست موازنه منفی را به نقل از كتاب ايران در دوره دكتر مصدق نوشته پروفسور سپهر ذبيح نقل می کنم : "دكتر مصدق در سراسر زندگي‌اش، هوادار سياست بي طرفی ايران به شيوه سوئيس بود كه تحصيلات دانشگاهي اش را در آنجا تكميل كرده بود. وي سرانجام اين فرصت را يافت تا علمي بودن چنين سياست خارجي را در كشورش بيازمايد. اگر چه اصطلاح عدم تعهد در آن زمان مرسوم نبود اما دكتر مصدق انديشه اجراي آن تصميمي را در سر مي پروراند كه در نيمه دوم دهه 1950 از سوي رهبران سرشناس جهان مانند جواهر لعل نهرو و مارشال تيتو و جمال عبدالناصر و دكتر سوكارنو براي توجيه يك وضعيت عدم تعهد در امور بين المللي اتخاذ شد. اساس سياست مصدق، صرف نظر از موضوع رسميت يافتن اين سياست، خودداري از اتحاد ‌(سياسي و نظامي) با يكي از دو ابر قدرت انگليس و شوروي و كوشش براي بهره گيري از رقابت آن دو در جهت تأمين حداكثر منافع ايران بود. از آن جائي كه دست يافتن بر چنين هدفي در ايران، آن هم در دوران پس از جنگ جهاني دوم، نياز به ريشه كن كردن نفوذ شوروي و بريتانيا داشت از اين رو، به سياست ناسيوناليسم منفي يا موازنه منفي شهرت يافت. " (در واقع، پس از سقوط حكومت مصدق و به قدرت رسيدن مجدد شاه پس از كودتاي 28 مرداد، شاه سياست ناسيوناليسم مثبت خود را در برابر ناسيوناليسم منفي مصدق قرار داد و به مخالفت با آن برخاست. اين سياست شاه، به ويژه در نيمه دهه 1960 به مرحله اجرا در آمد مبناي ناسيوناليسم مثبت شاه اين بود كه كشورهايي مانند ايران كه داراي اهميت استراتژيك {جغرافياي سياسي} هستند بايد به جاي مقابله، با دو ابر قدرت رقيب يا يكي از آنها همكاري كرده و به اين ترتيب حداكثر امنيت و منافع ملي كشور را حفظ نمايند) دكتر مصدق پس از اينكه توانست نفوذ انگلستان در ايران را مسدود كند، دست به اقداماتي براي ايجاد تعادل ميان سياست شوروي و آمريكا در ايران زد. مصدق عقيده داشت كه براي رسيدن به چنين مقصودي، بايد اصولاً از رقابت آشكار آنها در ايران كاست و در صورت لزوم، با به جان هم انداختن آن دو، منافع ايران تأمين كرد، بي آنكه ايران با هيچ يك از آنها متحد شود. سياست عدم تعهد دكتر مصدق در دو قضيه جلوه گر شد: 1- مخالفت مصدق با پذيرش قرار داد پيمان متقابل با آمريكا 2-لغو قرار داد شيلات ايران و شوروي در اینجا دو جمله از سخنرانی دکتر مصدق در مجلس چهاردهم راجع به سیاست موازنه منفی می آورم : بر فرض که ما با هواخواهان این رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتور[رضاخان] به مملکت ما خدمت کرد. در مقابل آزادی که از ما سلب نمود چه برای ما کرد؟" (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص34) --------- اگر موجب ارتقاء ملل حکومت استبدادیست دولت انگلیس و آمریکا روی چه اصلی حائز این مقام شده­اند؟ و اگر رژیم دیکتاتوری سبب ترقی ملل بود چرا دول محور از بین می­روند؟ (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص34 ) بقیه موارد را در فرصتی دیگر عرض خواهم کرد .
  19. به نظر من هم قضیه مشکوک می زنه امیدوارم با ترورهای ناجوانمردانه ای که امروز انجام شد حلقه های مفقود آتش افروزی در منطقه شعله ور نشود. امیدوارم مسئولین و مردم هوشیاری و وحدت خودشان را از دست ندهند.
  20. با تشکر از آقا مصطفی همانطور که حدس زدید من منتظر تکمیل عرایض شما هستم و سعی می کنم در زمان محدودی که به نت دسترسی دارم پاسخگو باشم. هنوز به بعضی از موارد مطرح شده از سوی من در پست اول و دومم جوابی داده نشده است. مخصوصا موارد ذیل که به آن پرداخته نشده است : رابطه فدائیان اسلام با سید ضیاءالدین طباطبایی و سفارت انگلیس نقش آیت ا... کاشانی در طرفداری از دربار و ......
  21. لازم است اینجا سندی ارایه دهم که فکر می کنم بدون بحث به پاسخ این سوال برسیم فایل PDF زیر دستخط خود دکتر مصدق راجع به پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت است. سند شماره یک مطابق این سند دکتر حسین فاطمی اولین پیشنهاد دهنده ملی شدن صنعت نفت می باشد. در جریان ملی شدن صنعت نفت جبهه ملی و در راس آنها دکتر مصدق بهمراه روحانیت و امثال کاشانی و فاطمی تلاش داشتند ولی همانطوری که قبلا هم گفتم بیگانگان و برخی اقدامات اشتباه از هر دو طرف باعث شد کودتای 28 مرداد رخ دهد و دولت مردمی مصدق سقوط کند سقوطی که بقول شما به استبداد منتهی شد. دخالت های حزب توده و روسها از یک طرف و فعالیتهای سرویس های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا کار خودش را کرد و مصدق را ضد دین و خیانتکار نشان داد و کاشانی را ضد نهضت ملی و کودتاچی ! این ذهنیت هنوز وجود دارد و بسیاری از سخنان بالا که شما ذکر کردین ناشی از همین مورد است سرویس اطلاعاتی انگلیس سابقه طولانی در بجان انداختن مردم و رهبران با همدیگر دارد و بسیاری از رهبران و گروه های سیاسی کشورها خواسته یا ناخواسته در دام استعمار پیر انگلیس افتاده اند سندی که در زیر ارائه می دهم یکی از اسناد محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس است که نشان می دهد حزب فدائیان اسلام چگونه از مسیر خود منحرف شد و با همکاری سید ضیاء الدین طباطبایی با انگلیس به معامله تاکتیکی پرداخت تا بین مردم و نهضت جدایی بیافتد. این سند مهم را که به زبان فارسی است نقل می کنم و قضاوت را بر عهده خوانندگان واگذار می کنم. سند شماره 2 فدائیان اسلام فقط به خاطر سید بودن با آدم معلوم الحالی مثل سید ضیاء الدین طباطبایی همکاری کردند. دیدن ظاهر دین و به فرض انجام ندادن برخی فرایض که جنبه حق الله دارد دلیلی بر نامسلمانی شخص نیست ضمنا گروهی که از رژیم شاه و دربار در مقاطعی حمایت می کرد انتظار نمی رود اینچنین سخنان سخیفی بر زبان برانند اگر به این چیزهاست من در همین تاپیک عکس های مختلفی از خم شدن روحانیون و بوسیدن دست ملکه فرح و شاه بگذارم. شاید به قول شما دکتر مصدق التزام عملی به اسلام نداشت ولی سنگ هم بر سر راه اجرای شریعت اسلام نمی انداخت . جالب است اشخاصی که به مصدق انگ بی دینی و ضد اسلامی می زنند هدف آن زمان مصدق را درک نکردند. کاشانی خود جمله ای بدین مضمون در این رابطه دارد : "کسانی که در این روزگار درگیری با انگلیس و کمپانی نفتی دم از اجرای نماز در ادارات و حجاب و ........میزنن دارن خواسته یا ناخواسته به انگلیس کمک میکنند و یا مغرضند یا جاهل ...." (متاسفانه سندی از این جمله بدست نیاوردم) در آخر سند دیگری به زبان انگلیسی از دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد در سرنگونی دولت مصدق می آورم تا بحث کودتا بودن یا نبودن این واقعه هم مشخص شود انشالله بقیه موارد به مرور زمان و بعد از پاسخ دادن برادر مصطفی به شبهات ذکر شده در این بخش و بخش قبلی ادامه خواهد یافت. سند شماره 3
  22. با تشکر از برادر مصطفی امیدوارم که از این تاپیک و بحث های انجام شده در آن بدون پیش داوری نتیجه مناسب و مفید حاصل گردد. لازم می دانم عرض کنم غرض من از این صحبت ها روشن شدن نکات مبهم و مجهول این واقعه است و خدای نکرده قصد محکوم کردن برادر عزیزیم آقا مصطفی را ندارم و عقیده ایشان برای من محترم است. اگر نکته ای را اشتباه ذکر کردم خوانندگان به بزرگی خودشان ببخشند و بدانند که قصد و غرضی از اینکار نیست. بهتر می دانم با مقدمه ای بحث را شروع کنم . نام دکتر محمد مصدق با نام ملی شدن صنعت نفت عجین شده است ایشان در یکی از تاریخی ترین روزهای ایران با کوشش و دفاعی کم نظیر باعث ملی شدن صنعت ملی نفت گردید و دست انگلیس را از این صنعت کلیدی کشور قطع کرد. به هر حال در ۱۳۲۸ دکتر مصدق و همراهان وی همچون احمدملکی، حسین فاطمی، دکتر کریم سنجابی، مهندس احمد زیرک‌زاده و دکتر سید علی شایگان اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کردند. در اینجا باید از آیت ا... کاشانی هم نام ببرم ایشان به نظر من بدنه مردمی همراه دکتر مصدق به شمار می رفتند کاشانی نقش غیرقابل انکاری در واقعه 30 تیر 1331 و به قدرت رسیدن دوباره مصدق داشت و خود نیز رییس مجلس شورای ملی آن زمان را عهده دار شد. اما وقایع زیادی رخ داد که منجر به کودتای 28 مرداد 1332 توسط سرویس های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا شد که بصورت مشروح با آن خواهیم پرداخت. در زمینه این کودتا نظرات متفاوتی از سوی طرفداران دکتر مصدق و مخالفانش و اشخاص بیطرف مطرح است : 1- آیا بقول برادر مصطفی در 28 مرداد اصلا کودتایی رخ داد یا نه؟ 2- نقش دکتر مصدق در این کودتا چه بود؟ 3- آیت ا... کاشانی عهده دار چه نقشی در آن روز بود؟ 4- بیگانگان چه سودی از کودتا می بردند ؟ و موارد دیگری که به موقع به آن خواهم پرداخت ؟ همانطور که می دانید کاشانی از طرفداران شاه و بقایش بود کاشانی را آنقدر از سیاستهای مصدق ترسانده بودند که رفتن دولت مصدق را بهتر از ماندنش می دانست این افکار که در نتیجه برخی اعمال نادرست مصدق و فتنه افکنی برخی اشخاص و گروه ها مثل حزب توده بود راه را برای جدایی بین دو رهبر مردمی یعنی مصدق و کاشانی باز کرد . در بحث با آقا مصطفی به اینجا رسیدیم که ایشان شاه را محور وحدت مردم در آن زمان دانستند : ]روحانيت اون زمان و اكثريت مردم هم بودن شاه در كشور رو بهتر از نبودنش بدونن. چون حداقلش، عامل وحدت بود. ولي با اين كودتا، عملاً شاه شد قدرت مطلق و همون مسيري رو طي كرد كه پدرش رفت! [/quote] جواب من در زیر آمده است و بعد از این منتظر نظر آقا مصطفی خواهم بود(هر چند که بخشی را در پیام خصوصی جواب داده است) ببخشین اگر شاه عامل وحدت بود و به نوعی کدخدا پس چرا ما انقلاب کردیم تا همان عامل وحدت را با دست خودمان نابود کنیم شاید بین مصدق و امام خمینی تفاوت های فاحشی باشد ولی نقطه مشترکشان پس زدن خودکامگی های شاه بود. مصدق چهره ملی مذهبی بود و امام خمینی چهره ای صرفا مذهبی ، خواهش می کنم این قضیه را انکار نکن !! تنها علتی که مردم را دور امام خمینی جمع کرده دین اسلام و مذهب شیعه بود نه چیز دیگر ... من طرفداری شخص خاصی را نمی کنم و به اشتباهات مصدق هم اشاره کردم ولی انصاف نیست نقش مصدق را در تاریخ معاصر ایران نادیده بگیریم. دوست عزیز انتخابات مجلس هفدهم ( یعنی همان مجلسی که مصدق با رفراندم بقول شما کذایی منحل کرد) با تقلب طرفداران شاه و ارتشیان مواجه شد همین عامل باعث گردید که مصدق درخواست اختیارات وزارت جنگ را بکند واقعه تاسف بار 30 تیر 1331 رخ داد و بعد از آن کاشانی رییس مجلس شد. از اینجا روند اشتباهات بیشتر شد هم از طرف کاشانی و هم مصدق ، البته نقش حزب توده و روس ها در این میان بی تاثیر نبود چون آنها چهره مذهبی مصدق را بشدت مخدوش کردند و بین دو رهبر جدایی انداختند کاشانی طرفدار دربار بود او چند بار بر علیه مصدق عمل کرد و بنا بر برخی روایت ها در واقعه 9 اسفند همان سال همراه بهبهانی در توطئه ترور مصدق (که ناکام ماند) شرکت داشت. ذهنیت مصدق از روحانیت منفی بود و ذهنیت کاشانی از ملی مذهبی ها این عامل به همراه خیلی از عوامل دیگر باعث کودتای 28 مرداد شد. قبول کن برادر مصطفی اگر مصدق در اجرای برنامه خود یعنی جمهوری موفق می شد و بساط شاه پیچیده می شد ما خیلی از مشکلات فعلی را نداشتیم. کاشانی و روحانیون آن زمان کاری به اینکه در ایران چه روند سیاسی طی شود یا کشور توسعه داشته باشد نداشتند آنها شش دانگ حواسشان به این بود که اسلام اجرا شود حالا مجری اسلام یک شاه هم بود اشکالی ندارد. در یک اظهار نظر تاریخی کاشانی بعد از کودتای 28 مرداد و بازگشت شاه به کشور گفت : «مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت. ملت شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست»"" ""مجموعه پیام‌ها و مکتوبات آیت‌الله کاشانی. م. دهنوی (محمد ترکمان).(تهران. چاپخش. ۱۳۶۲) جلد ۴. ص ۲۸