MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,628
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,366

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام    دوستانی که در تاپیک انتخابات ایالات متحده فعال هستند ، این پدیده سیاسی را با انتخاب ایران یا هر واحد سیاسی دیگری مقایسه نکنند . شرایط عمومی  ، بک گراند تمدنی ، ذهنی ، اجتماعی ، تاریخی و درجه توسعه یافتگی و صدها عامل دیگر در چگونگی شکل گیری بافت سیاسی هر واحد سیاسی و به تبع آن رفتار انتخاباتی تاثیر می گذارد . بنابراین در تحلیل باید همه جوانب را در نظر بگیرید .    در نتیجه مقایسه انتخابات ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران و مقایسه این دو با انتخابات زمان صدام در عراق  و یا کره شمالی ، از ریشه اشتباه هست          ماهیت انتخابات در واحدهای سیاسی در مقیاس های فوق الذکر        بخشی از عوامل موثر در ماهیت انتخابات و تاثیر آن بر سیاست خارجی کشورها      پی نوشت :   1- بخشی از پاورپوینت واحد درسی " نظامیان و سیاست "   2- به اندازه کافی با این شکل مسائل در فضای واقعی روبرو هستیم و زمان برد تا به ملت این مساله را منتقل کنیم که  پدیده ها را از راه اصولی و علمی خودش باید تحلیل کرد و نه از روی احساسات . در نتیجه یک مقدار رعایت بفرمایید .   3- هر اندازه براین سعی هستیم که در میلیتاری ، از این موضوعات دور شده و  مسیر اصلی انجمن را ریل گذاری کنیم ، باز یک مساله جدید درست می شود 
  2. با سلام         علی الظاهر ، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده ، به موقعیت حساسی رسیده ، در نتیجه ، برای جمع بندی و  سنجش برآورد کاربران محترم انجمن میلیتاری در خصوص احتمال انتخاب یکی از دو کاندیدای انتخابات این کشور ، نظر سنجی عمومی برگزار می شود .   در نتیجه ، دوستان عزیز صرفاً می بایست نظر شخصی را در این ارتباط بیان بفرمایند   متشکرم   پی نوشت :   این نظر سنجی تا قبل از اعلام نتایج ادامه خواهد داشت .
  3. با سلام   نسل جدید موشکهای هوا به هوای کوتاه برد چینی در نمایشگاه هوایی چین در ژوهای       آکادمی علوم و فناوری شانگهای ، در نمایشگاه اخیر هوا- فضای چین ، نسل جدید موشکهای هوا به هوای کوتاه برد خود را به نمایش عموم نهاد . این مجموعه صنعتی / تحقیقاتی ، اخیراً سرمایه گذاری سنگینی در خصوص توسعه یک موشک هوا به هوای کوتاه برد مادون قرمز با بیشینه برد 20 کیلومتر نموده بود که از نخستین گونه این مهمات جدید در نمایشگاه ژوهای پرده برداری گردید . موشک جدید که با شناسه PL-10E شناخته می شود ، گونه صادراتی از موشک PL-10 WVRAAM بشمار می آید که خود از آخرین نسخه موشک هوا به هوای PL-10 مشتق شده است . موشک جدید معرفی شده ، با قطری در حدود 160 م.م و دو سربال 296 م.م ، 105 کیلوگرم وزن دارد .         آخرین نسخه PL-10چینی ، عمدتاً با هدف نصب بر روی جنگنده های چابک و مانور پذیر J-11 و یا جنگنده پنهانکار جدید نیروی هوایی ارتش چین ( J-20) توسعه یافته و می تواند به شکل ترکیبی  با سایر مهمات بومی توسعه یافته توسط این کشور به شکل موثری مورد استفاده قرار گیرد .     پی نوشت :   سرنوشت موشک هوا به هوای " فاطر"( گونه بومی موشک هوا به هوای سایدویندر )  به کجا رسید ؟؟؟؟!!!!!!   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  4. با سلام   اتامز برای نیروی دریایی   تازه ترین ضد تاکتیک  علیه  تاکتیک های  هجومی (سوارم )  ارائه شده از سوی دفتر ارزیابی قابلیتهای راهبردی (SOC)     کارشناسان نظامی دفتر ارزیابی قابلیتهای استراتزیک  پنتاگون (SOC)  در جدیدترین  اظهار نظرهای خود  ، براین اعتقاد هستند برای  خنثی سازی تاکتیکهای  هجومی شناورهای تندرو ، ارتش می تواند با ارتقاء سیستم موشکی تاکتیکی (ATACMS) ، اهداف تندرو را با دقت بالایی در خشکی و دریا مورد اصابت قرار دهد  .   برنامه ای که مد نظر دفتر قابلیتهای استراتزیک پنتاگون قرار دارد ، ظاهراً براساس تحلیل این کارشناسان در  فراگیری بیش از حد تصور استفاده از پرنده های بدون سرنشین در  دو حوزه دریا و هوا در حال توسعه است ، با این حال  جزییات بیشتری در این زمینه منتشر نشده است .  اشتون کارتر ، وزیر دفاع ایالات متحده در جریان سخنرانی خود در مرکز مطالعات استراتژیک بین المللی ، به این مساله (ارتقاء ATACMS) اشاره کوچکی نیز نمود       اشتون کارتر ، وزیر دفاع   کارتر دراین زمینه چنین گفت :   " با یکپارچه سازی جستجوگر نصب شده روی  این موشکها ، این سیستم تسلیحاتی خواهد توانست اهداف پرسرعت درحال حرکت ( در هوا و دریا ) را مورد اصابت قرار دهد . با ایجاد این قبلیت جدید  ، ارتش می تواند با ارتقاء سیستم های موشکی موجود در سازمان رزم خود ، یک مجموعه موشکی سطح به سطح برد بلند (تا 300 کیلومتر ) را تحت پوشش قرار دهد . "   سیستم تسلیحاتی تاکتیکی ATACMS ، یک مجموعه موشکی زمین به زمین دوربرد بشمار می رود که  برای نخستین بار توسط نیروی زمینی ارتش ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به سایر متحدین این کشور ، نظیر کره جنوبی ، یونان ، بحرین ، ترکیه و امارات  متحده عربی نیز تحویل داده شد . براساس ادعای شرکت لاکهید مارتین ، تا کنون 3700 تیر از این موشک تولید و به مشتریان تحویل داده شده است .   فرانک کِندال ، یکی از مقامات ارشد پنتاگون در خصوص این پروژه به خبرنگاران ، چنین گفت :   " این مجموعه جدید ، همچنان در حال توسعه  و آزمایش است و احتمالاً با تصویب بودجه مورد نیاز در سال 2018 ، این پروژه به مرحله نمونه سازی خواهد رسید . "     ویلیام راپر ، رییس SOC ، نیز براین عقیده است که این برنامه هنوز در مرحله آزمایش قرار دارد ، اما انتظار می رود که با پیشرفت مراحل فوق الذکر ، بتدریج جستجوگر نیز بدان افزوده خواهد شد . من فکر می کنم که ، شما براین تصور هستید که این پروژه موفق  خواهد شد ، چرا که تمام فناوری های مورد نیاز در دسترس است ، اما من اعتقاد دارم کار ما به مانند ساخت یک فرانکشتاین جدید است ،  چرا که موشک جدید ، بدلیل نوع خاص ماموریتهای محوله به آن ، در زمان یکپارچه سازی  موجب ایجاد چالش برای شرکت سازنده خواهد شد   اشتون کارتر و ویلیام راپر (رییس فعلی دفتر ارزیابی قابلیتهای استراتژیک پنتاگون)   راپر در این زمینه افزود :     " این برنامه بمدت یکسال است که در دستور کار قرار داد و احتمالاً یکسال دیگر نیز ادامه خواهد داشت .  با این حال ادامه این پروژه به نیاز ارتش بستگی خواهد داشت . وی همچنین شایعه  توقف این پروژه  را بدلیل نگرانی ارتش در خصوص استفاده جمرهای  ضد GPS بشدت تکذیب نمود . وی در این خصوص اضافه نمود که در حال حاضر ، GPS در معنای واقعی آن ، یک سلاح ویژه برای ارتش ایالات متحده است ولی در آینده سعی براین خواهد بود ارتش گزینه  های بیشتری را برای پایان بازی  با دشمن ، در اختیار داشته باشد و این بمعنای  آن است که هنوز برای نتیجه گیری درباره این سیستم تسلیحاتی  بسیار زود است  "   برای سالهای متمادی ، پنتاگون برای مقابله با تاکتیکهای هجوم  شناورهای تندرو بر روی قابلیتهای  تجهیزات رزمی بدون سرنشین تاکید داشت  و آن را بعنوان یک گام فناورانه رو  به جلو محسوب می نمود ، اما اکنون SOC بروری یک فناوری جدید تر که تحت عنوان برنامه Perdix شناخته می شود ،متمرکز شده که در آن ، تعداد قابل توجهی از سیستم های بدون سرنشین ، توسط یک جت رزمی سرنشین دار برای حمله به اهداف کوچک و تندرو ، کنترل می شود .   مجموعه SOC ، برای  اولین بار درسال 2012 ، و در زمانی که اشتون کارتر ، مسئولیت معاونت وزارت دفاع را بر عهده داشت ، ایجاد شد تا بر روی پروژه های خاص نظیر سیستم موشکی SM-6 ، پهپادهای هجومی  ضد اهداف هوایی و زمینی ، متمرکز گردد و به اعتقاد وی ، فناوری های خاصی ایجاد شود تا همواره ارتش آمریکا ، یک گام از دشمنانش ، جلوتر قرار گیرد .   پی نوشت :   1- زمانی که زیرساختها / بستر مناسب ، در کنار سرمایه گذاری و اراده لازم برای پیشرفت وجود داشته باشد ، همه چیز ممکن خواهد شد .   2- به سن ویلیام راپر دقت کنید ، سیستمی ( حالا با هر قصد و نیت و مرام و دین و مذهب )  قصد داشته باشد پیشرفت کند ، همیشه به ذهن های جوان میدان میدهد و طبیعتاً نتیجه مثبت آن را خواهد دید .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  5. با سلام   اژدهای هشت پا   تحویل نخستین گونه به روزرسانی شده نفربر  استرایکر مسلح به توپ 30 م.م به نیروی زمینی ارتش ایالات متحده     به گزارش وزارت دفاع  ایالات متحده ، روز پنج شنبه ، 27 اکتبر 2016 ، نیروی زمینی ارتش این کشور،  نخستین گونه از نفربر پیاده نظام استرایکر را که طی یک بروزرسانی ، به یک قبضه توپ 30م.م  مسلح شده  است را تحویل گرفته و قرار است تا سال 2018 ، هنگ دوم سواره نظام مستقر در آلمان ، نیز تعداد بیشتری از این نفربر را دریافت نماید .   معاونت ریس ستاد ارتش ،ژنرال دانیل آلان ، در مراسم تحویل این خودروی جدید که در مرکز آزمایش سیستم های تسلیحاتی نیروی زمینی  شرکت  جنرال داینامیکز (واقع در استرلینگ هیتز، میشیگان ) ، برگزار شد ، به گزارشگر سرویس خبری ارتش  چنین  گفت که " استرایکر بروزرسانی شده ، براساس خودروی نفربر XM-1296 توسعه پیدا نموده که قرار بود به ارتش تحویل داده شود، تولید شده است . این خودرو زرهی با شناسه " اژدها" شناخته می شود بتدریج به هنگ دوم سواره نظام تحویل داده خواهد شد .     معاونت ریس ستاد ارتش ،ژنرال دانیل آلان     به گفته این افسر ارشد ، تولید این خودروی جدید ، یک مثال خوب از اجرای هماهنگ  و مشترک برنامه  میان رهبران دولتی ، ارتش و صنعت نظامی  بشمار می رود .   هنگ دوم سواره نظام در آوریل 2015 ، طی یک درخواست فوری ، نیاز مندی سریع خود را برای دریافت نسخه بروز رسانی شده خودروی رزمی/زرهی هشت چرخ را از طریق  برگزاری یک مناقصه ، به ستاد ارتش ارسال نموده بود و متعاقباً ستاد ارتش نیز درخواست این واحد را برای دریافت 81 دستگاه از این نفربر جدید  در ژوییه 2015، تایید نمود .   پس از ضمیمه شدن شبه جزیره کریمه و درگیری های  صورت گرفته میان ارتش  اوکراین ، جدایی طلبان و واحدهایی از ارتش روسیه ، آسیب پذیری این تجهیزات در برابر پیاده نظام مسلح به جنگ افزارهای ضد زره بخوبی آشکار گردید .  بعنوان مثال ، در ژانویه 2015 ، تصاویری از نفربر زرهی BPM-97  منتشر شد که با مسلح شدن به یک قبضه توپ 30 م.م  به یگان های  به اصطلاح " دفاع از خود" شبه جزیره کریمه تحویل داده شده است .   این مساله نشان می داد که  روسها ، بخوبی خودروهای زرهی خود را در زمانی که ما درگیر جنگ افغانستان و عراق بودیم ، مسلح نموده و به شکل گسترده ، بکار گرفته اند .  توپ 30م.م  که استرایکر بدان مسلح شده ، به شکل سنتی ، بعنوان سلاح ضد نفر استفاده  نمیشود ، بلکه ماموریت اصلی آن شکافتن پوشش های زرهی و مواضع دفاعی مستحکم شده است ، به مانند ماموریتی که برای  توپ گاتلینگ 30م.م GAU-8/A جنگنده پشتیبانی نزدیک A-10 در نظر گرفته شده است .       BPM-97   استرایکر بروزرسانی شده ، که به سیستم جنگ افزاری کانکزبرگ MCT-30 دریک برجک بدون سرنشین  با قابلیت کنترل از راه دور مجهز گردیده ، با سیستم فرماندهی این خودرو زرهی نیز یکپارچه شده است . علاوه بر سیستم جنگ افزار ، استرایکر جدید  در حوزه نیروی محرکه و بدنه ، با توجه به تهدیدات جدید ، کاملاً ارتقاء یافته است .     تولید خودروی زرهی  استرایکر دراگون ( اژدها ) ، پس از طی آزمونهای  استاندارد ، در بهار 2018 وارد خط تولید خواهد شد . سرهنگ گلن دین ، مدیر برنامه استرایکر در فوریه 2016 به خبرگزاری های دفاعی این اطمینان را داده بود که  ارتش بسرعت در حال انجام این برنامه  است و تاخیری در آن صورت نخواهد گرفت. به گفته این افسر مسئول ، آخرین باری که ارتش یک  توپ جدید  با قابلیت اجرای آتش مستقیم را تحویل گرفت ، مربوط به دهه 80 میلادی و بکارگیری توپ M-256 تانک اصلی میدان نبرد "آبرامز" بود .       خودروی نفربر XM-1296     با وقوع جنگ در کریمه ، ارتش آمریکا حضور واحدهای نظامی عملیاتی خود را در اروپا جدی تر نموده که این مساله با اعزام سربازان و تجهیزات جدید به کشورهای متحد در شرق اروپا ، همراه بود . به گفته مقامات مسئول ، بیش از 33000 سرباز جدید به اروپا اعزام شده اند  و براساس برنامه ریزی ها ، قرار است تا تیپهای زرهی نیروی زمینی در دوره های 9 ماهه و بصورت چرخشی نیز بدانها  اضافه شوند .   به اعتقاد ژنرال دانیل آلان ، ارتش خود را ملزم می داند که برای اطمینان از برتری کامل نسبت به دشمن ، همواره ، بهترین تجهیزات و فناوری های موجود را در کنار پرسنل آموزش دیده ، مورد استفاده قرار دهد ، چرا که تهدیدات به شکل فزاینده ای در حال پیچیده شدن است .   پی نوشت :   جمله بولد شده به رنگ قرمز را با دقت مطالعه کنید .       صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  6. سلام علیکم   منبع بهتری هم وجود دارد   کتابی هست با عنوان " راهنمای اطلاعاتی  منابع آشکار ناتو " بطور کامل این حوزه  اطلاعاتی را به شکل مطالعه موردی " پیمان آتلانتیک شمالی / ناتو"  بررسی کرده و مجموعه نابی هست برای تحلیل مبحث بسیار جذاب اطلاعات نظامی .   فقط چون کسی حوصله نمی کند ، قبل از مطالعه این قبیل منابع ، به زبان اصلی یا ترجمه شده ها ، اینجا نظر بدهد ، همین وضعیت را شاهد هستیم .   --------------   نکته 1:  یک بنده خدایی که قصد ندارم از آن نامی ببرم ، معتقد بود ، سخت ترین شغل در دنیا ، فرماندهی یک واحد یا مجموعه ای از واحدهای نظامی است . بدلیل اینکه شکست ، پدر ندارد ، ولی پیروزی صدها پدر و وکیل و مدعی خواهد داشت .   نکته 2 : در چنین وضعیتهایی هست که می شود وضعیت روحی و روانی فرماندهان مشهور تاریخ نظیر هانیبال ، ناپلئون ، رومل ، پاتون ، را شبیه سازی کرد .   نکته 3: حداقل آن چیزی که تاریخ نظامی مدرن ثابت کرده ، فرمانده ای که اعصاب پولادینی داشته و کنترل بیشتری روی تصمیم گیریها خودش داشته باشد ، برنده ماجراست .
  7. با سلام آمادگی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اعطاء قرارداد بمب افکن پنهانکار B-21 با کمترین قیمت براساس آخرین اخبار منتشر شده ، بالاترین مقام یونیفرم پوش نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، براین اعتقاد است که این نیرو ، ملاحضات فراوانی در خصوص هزینه تولید بمب افکن B-21 در ارتباط با تصمیم دولت فدرال برای اعلام مناقصه طراحی و تولید این بمب افکن دارد . با توجه به سند منتشر شده GAO ، که جدیداً اجازه انتشار عمومی پیدا نموده است ، نورثروپ گرومن و کنسرسیوم لاکهید- بویینگ اجباراً می بایست الزامات فنی و نیازمندی های نیروی هوایی را در طرح پیشنهادی خود بگنجانند ، اما براساس اطلاعات موجود ، احتمالاً طرح پیشنهادی نورثروپ گرومن در نهایت با حداقل وزن بیشینه و پایین ترین هزینه تولید ، ارائه خواهد شد . اطلاعات منتشر شده توسط نورثروپ گرومن ، تا حدی جنجال برانگیز شده است که ژنرال آرنولد بنچ ، معاونت وزیر هوانوردی در امور قرار دادها ، در جریان کنفرانس عمومی انجمن دفاعی سخت افزارهای بدون سرنشین که همه سالاه برگزار می گردد ، براین عقیده بود که پیشنهاد شرکت فوق الذکر ، با سند GAO مشابهتهای فراوانی دارد . ژنرال آرنولد بنچ ، معاونت وزیر هوانوردی در امور قرار دادها وی در جریان برگزاری این انجمن چنین گفت : " نیروی هوایی زمانی با آغاز این پروژه موافقت خواهد کرد تا شرایط فنی مورد نیاز نیرو برآورده شود و پس از برآورده شدن نیازهای اساسی ، روی قیمت متمرکز خواهیم شد . اگر چه هر دو طرح ارائه شده توسط شرکتهای وارد شده به مناقصه، به اندازه کافی الزمات نیروی هوایی را پوشش می دهد ، اما درنهایت این نیرو به پایین ترین قیمت پیشنهادی رای خواهد داد که این مساله منجر به انتخاب طرح نورثروپ گرومن ، خواهد شد " پروژه طبقه بندی شده B-21 که نیروی هوایی بتدریج ، اطلاعات بسیار ناچیزی از جزییات آن منتشر می کند ، یک بمب افکن بدون سرنشین پنهانکار بشمار می رود که آخرین فناوری های تولید شده بخش نظامی صنعت هوا- فضا در آن بکار رفته و به همین دلیل بخش عمده ای از جزییات آن طبیعتاً جزء اطلاعات محرمانه محسوب شدن و هرگز منتشر نمی شوند ، تا جایی که نسخه منتشر شده GAO نیز علیرغم دربرداشتن نکات تازه ، همچنان دچار ابهامات فراوان است . ژنرال آرنولد بنچ در پاسخ به این پرسش که آیا اولویتهای فنی بر هزینه نهایی تولید این بمب افکن ، تاثیر خواهد گذاشت یا خیر ، چنین اعتقاد داشت که ساختار تصمیم گیری در نیروی هوایی بخوبی خود را با پیشنهادات ارائه شده ، تطبیق خواهد داد . وی معتقد بود : " توجه به هزینه نهایی تولید شده ، عمدتاً جهت اطمینان از چگونگی هزینه کرد پول مالیات دهندگان آمریکایی است . تفاوت طرح نورثروپ /گرومن و کنسرسیوم بویینگ / لاکهید ، صرفاً در تفاوت هزینه تولید است . اگر در مباحث فنی مشکلی پدید می آمد ، عکس العمل نیروی هوایی ، به گونه ای دیگر انجام می شد . پی نوشت : در مملکت نامسلمان ، یک مقام مسئول ، نگران چگونگی هزینه کرد پول مالیات دهندگان هست !!!!!!!! صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  8. با سلام   چشمان شیطان کوچک  برای شناورهای تندرو مینی پهپادها برای  رصد محیط رزم در دریا     شرکت  تسلیحاتی " البیت سیستمز" در ماه جاری میلادی ( اکتبر 2016) ، با معرفی  پهپاد اسکای لارک –سی ( چکاوک) ، به جمع سازندگان مینی پهپادها با پیشرانه الکتریکی  پیوست . پهپاد جدید معرفی شده ،  براساس پلاتفرم  پهپاد عملیاتی  اسکای لارک – یک که برای اجرای ماموریتهای شناسایی و نظارت دریایی  تولید شده بود ، با قابلیتهای ارتقاء یافته ، باز طراحی گردید . این قابلیتها شامل سیستم هدایت داخلی (INS) ، تثبیت کننده  جدید ، یک محموله الکترو اپتیکال (EO)و همچنین  تصویر ساز حرارتی ودوربین هایی با قابلیت تشخیص اهداف در شب  و روز ، می تواند در روز یا شب و در همه گونه شرایط آب و هوایی ، ماموریتهای محوله را با دقت بیشتری به انجام رساند .       اسکای لارک- سی بعنوان یک پهپاد با مقیاس کوچک ، با استقرار در سکوهای دریایی  (ثابت یا شناور های متحرک) بخوبی خواهد توانست تا دریک فاصله ایمن ، ماموریتهای نظارت  دریایی  را برعهده گیرد که این ویژگی تا قبل  از اسکای لارک ، مورد توجه قرار نداشت . این پهپاد ، با مجهز شدن به محموله های فوق الذکر و برد بیشینه مطلوب ، توانایی های ISR شناورهای رزمی در کلاس های متفاوت را در دو حوزه سرعت و کیفیت اطلاعات مورد نیاز ، ارتقاء خواهد داد.   در جریان یک  ماموریت  شناسایی ، تصاویر به شکل  رئال تایم در شب یا روز ، با بالاترین کیفیت ممکن ، توسط  مجموعه الکترواپتیکال  حرارتی  گرفته و به  عناصر حاضر در میدان نبرد ارسال می گردد . علاوه بر آن ، کاربر مسئول کنترل پرواز می تواند با استفاده از قابلیتهای موجود در محموله  این پهپاد ، امکان ردیابی بصری اهداف را در  اختیار داشته باشد . این مساله در کنار وجود مجموعه پیشرفته پردازش تصویر و سایر اجزاء پشتیبانی کننده  آن ، توانایی اجرای ماموریتهای مشابه پهپادهای بزرگتر از اسکای لارک را بدان خواهد داد که این ویژگی در نوع خود تقریباً بی همتا است .       مزیت اصلی این پهپاد مینیاتوری ، وجود قابلیت  پرواز مستقل است . طبیعتاً ، بدلیل استفاده از پیشرانه الکتریکی و  کاهش حجم  بخش نیروی محرکه ، ابعاد این پهپاد بسیار کوچک شده  و این ویژگی ، شناسایی بصری و صوتی آن را به شکل چشمگیری کاهش داده و آن را برای استفاده در ماموریتهای رزمی محرمانه  ( کاربرد اصلی در عملیات ویژه نیروی دریایی) ، تامین امنیت مرزهای دریایی ،  عملیات ضد تروریسم و مبارزه با دزدان دریایی ، مناسب ساخته است .     اسکای لارک - یک     این مینی پهپاد ، بدلیل اندازه بسیار کوچک ، می تواند از روی پرتابگرهای ریلی از عرشه کشتی یا شناورهای کوچک تندور ، پرتاب شده و  مجموعه کنترل کننده آن ( MCU) توسط دو کاربر اداره می گردد . بازیابی این پهپاد ، پس از اتمام ماموریت ، ویژگی منحصر به فرد آن است ، چرا که  اسکای لارک – سی بصورت خودکار در نزدیکی شناور مادر فرود خواهد آمد(PWR)  تا توسط خدمه  از آب گرفته شود . این  قابلیت ،  خصوصاً برای شناورهای کوچک  گُشتی نیروهای ویژه که قابلیت استفاده از پهپادهای بزرگتر را ندارند ، بسیار پراهمیت بشمار می رود .  در پایان یک ماموریت شناسایی ، اسکای لارک – سی  با چتر به درون آب فرود خواهد آمد تا ضربه ناشی از فرود ، به کمترین حد ممکن ، کاهش یابد . پس از فرود و تا رسیدن خدمه شناور مادر ، این پهپاد روی سطح آب ، شناور خواهد بود . نکته جالب اینجاست که چرخه بازیابی و آماده سازی برای ماموریت جدید ، تنها 15 دقیقه به طول می انجامد که  این ویژگی نیز توانایی واحدهای بکارگیرنده آن را در نظارت دائم بر صحنه نبرد ، افزایش خواهد داد .   پی نوشت :   با تشکر از برادر عزیز و گرانقدر ، جناب 7mmt بابت معرفی موضوع .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  9. سلام چشم.چطوری میتونم اکانت گالری باز کنم.چن بار سعی کردم ولی نشد.ممنون میشم راهنمایی کنین. تعدادارسال های شما باید به حد مشخصی برسد ، پس از بررسی عملکرد ، اکانت به شما تعلق می گیرد تا آن زمان ، موظف هستید تصاویر را به شکل لینک ارسال کنید تا توسط مدیریت محترم گالری ، منتقل شود
  10. سلام علیکم   دوست عزیز   ضمن تشکر از زحمات شما   با این حال دقت کنید که تا زمانی که اکانت گالری به شما تعلق نگرفته ، تصاویر باید بصورت لینک ارسال گردد .   این مساله را در ارسالهای بعدی مد نظر قرار دهید
  11. با سلام   چنگال های خرس بزرگ در نزدیکی مرزهای قاره کُهن       براساس جدیدترین اخبار منتشر شده ، ارتش روسیه فدراتیو ، پیشرفته ترین  مجموعه موشکی  زمین به زمین تاکتیکی موجود در سازمان رزم خود را در نزدیکی مرز  استونی مستقر نمود . به گزارش وب سایت وزارت دفاع روسیه ، موشکهای زمین به زمین تاکتیکی اسکندر-ام  به همراه خدمه موردنیاز ، به منظور اجرای مانورهای آموزشی وتمرین حملات تهاجمی در محدوده موقعیت Luzhsky  مستقر خواهند شد .     تمرینات تاکتیکی این یگان ها از ابتدای سال جاری میلادی (2016) آغاز شده و فرماندهان ارشد ستادی در حال ارزیابی میزان مهارت پرسنل روسی در آماده سازی سکوهای شلیک برای حمله به اهداف  مشخص شده ای نظیر مراکز فرماندهی ، ایستگاه های راداری شبیه سازی شده دشمن در فاصله صدها کیلومتری محل استقرار این واحدها  هستند .     طبق سرفصل های آموزشی ، خدمه این سکوهای موشکی می بایست پس از انتقال تجهیزات از دپوهای اصلی  به محل های از پیش مشخص شده شلیک در فاصله چند صد کیلومتری ، مهارت خود را در استقرار سکوها ، تغییر سریع موضع استقرار ، بارگذاری سریع موشکها از خودروهای حمل و نقل تاکتیکی به نمایش گذارند . به اعتقاد ناظران  نظامی ، در حدود 100 خدمه و بیشتر از 20 دستگاه سخت افزار در این صورتبندی آموزشی حضور خواهند داشت     نقشه مربوط به محل استقرار این موشکها در کونیکسبرگ ( کالینینگراد فعلی ) است و استونی درست در شمال این موقعیت قرار دارد   اسکندر-ام ، در شمار سیستمهای  موشکی بالستیک تاکتیکی طبقه بندی می شود که توسط دفتر طراحی ماشین آلات فدرال  وابسته به نیروی زمینی ارتش روسیه ، طراحی و در خط تولید قرار دارد . این موشک برای نخستین بار در سال 1996 ، مشاهده  شد و آزمونهای پیش از تولید را بطور کامل و با موفقیت پشت سر نهاد و پس از فراز و نشیبهای گوناگون ، نهایتاً در سال 2006 وارد سازمان رزم ارتش روسیه گردید . این سیستم موشک به شکل خاص برای انهدام اهداف زمینی ، نظیر پست های فرماندهی و مخابراتی ، محل استقرار واحدهای زمینی دشمن ، سیستم های دفاع هوایی ، پایگاه های هوایی  مورد استفاده قرار می گیرد .     پی نوشت :   صرفاً جهت اطلاع . این شهر (کونیکسبرگ ) آخرین موقعیتی بود که " تالار کهربا" (هدیه فردریش ویلهلم به پتر کبیر ) در آن دیده شد و پس از آن هیچ خبری از آن بدست نیامد و ظاهراً در سال2003 مجدا" از روی اسناد و تصاویر بازسازی شد     صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  12. سلام علیکم و رحمت ا...     کاملاً .   اوضاع میدانی در این 4 سال دقیقاً همین مساله را اثبات کرده و پست بنده بیشتر اشاره به شرایط ایده آل در این وضعیت بود . والا اظهر من اشمس هست که ارتش سوریه ، با آموزش به سبک اتحاد شوروی که مشخصاًبراساس  اتکاء به تک زرهی برای رخنه به خطوط دشمن ، آموزش دیده ، ، توانایی رزم دَورانی را ندارد و احتمالاً هم نخواهد داشت .   این مساله بیشتر در ارتباط با نیروهای مسلح  ، بیان شد که درسهای لازمه را مورد توجه قرار دهند . نکته فراموش شده در جنگ سوریه زیاد هست ولی به نظرم لجستیک (آماد و پشتیبانی ) مرکز ثقل همه  این نکات هست   مجدداً متشکرم  :rose:
  13. سلام علیکم و رحمت ا...       نکته بسیار دقیق و ظریف جنگ سوریه   دوران انتخاب و اتخاذ استراتژی تک جبهه ای مدتها است که به سر آمده ( حتی در زمانی که از برتری مطلق آتش توپخانه و قدرت زرهی و برتری هوایی برخوردار هستید . )   برعکس ، اجرای تک دَورانی ، دور زدن نقاط مستحکم شده دشمن و محاصره تدریجی آنها و تحلیل بردن قوای دشمن ، شاید بهترین انتخاب برای چنین شرایطی باشد .   البته همین وضعیت ، خودش دچار نقص هست ، چرا که نخست ، ارتشی که این شیوه را در دستور کار خودش قرار داده ، باید لجستیک بسیار قوی و پای کاری داشته باشد تا بتواند خط سیر و روند را حفظ کند و دوم ، بحث تثبیت وضعیت مناطق تصرف شده و قرنطینه کردن کامل موقعیتهای محاصره شده است که خودش نیازمند یک شبکه کنترل/ فرماندهی موثر خواهد بود .   نکته : در صورت عدم وجود لجستیک قوی ، وضعیت به شکل کاملاً نامتعادل درمی آید ، چرا که این احتمال وجود خواهد داشت که دشمن با اجرای یک تک غافلگیرانه  ( حتی با استعداد رزمی پایین ) خطوط شکننده محاصره را شکسته و از پشت ، عقبه  نیروهای درحال پیشروی را مورد تهدید قرار دهد .   بعنوان مثال در جنگ 2003 ، ارتش آمریکا و ائتلاف ، بعد از ورودبه خاک عراق ، از دهانه خورعبدا... تا بغداد ، (براساس تحلیل های جناب رضایی در همان زمان ) یک " مار" 500 کیلومتری را ایجاد کرد . دُم  این "مار" در خورعبدا.. و "سر" این مار در حومه بغداد قرار داشت .  کالبد این مار از شهرهایی نظیر فاو ، بصره ، کوت ، ناصریه و... میگذشت که این نیروها بعد از برخورد با مقاومت مختصر در این شهرها ، بلافاصله آن را دور می زدند و به پیشروی ادامه می دادند .   عین این وضعیت را ورماخت در ماه های نخست ورود به داخل خاک اتحاد شوروی هم تجربه کرد . اجرای تاکتیک فوق العاده هوشمندانه " دیگ بخار" نمونه ابتدایی همین وضعیت بشمار می رود   (یادی کنیم از دو ژنرال هرمان بالک و مانشتاین  :winking: )   حالا چه شکلی خود این شهرها بتدریج تصرف شد ( بعنوان مثال بصره توسط ارتش بریتانیا ) خودش ماجرای جالبی هست .
  14. سلام علیکم   دو نکته :    1- زمانی که آتش شما دقیق باشد ، ( چه استفاده از مهمات و چه ابزارهای شناسایی  برای افزایش دقت آتش ) اتفاقاً اجرای آتش پشتیبانی ( خمپاره اندازهای کالیبر 60 تا 82 م.م ) از اوجب واجبات هست ( تاکتیک های مصوب زرهی ارتش ایالات متحده در پشتیبانی از جوخه های زرهی در محیط متراکم شهری بعنوان مثال ) 2- اینجا اهمیت مخابرات نظامی خودش را اثبات می کند که خودش زیر مجموعه یک شبکه کنترل/ فرماندهی موثر است .
  15. با سلام     تقویت  ارتباط انسان و ماشین بهبود و ارتقاء تصمیم گیری فرماندهان  در صحنه  نبرد       سئوال این است !!   آیا ایده و مفهوم " سرباز آینده " یک سراب بشمار می رود یا واقعیت موجود ؟؟؟؟     رابرت ورک ، معاون وزیر دفاع  در حوزه آینده نگری رزمی براین عقیده است که  چشم انداز کنونی  بازدارندگی متعارف  با تفکر فرماندهان مستقر در پنتاگون در راستای شبکه سازی یگان های عمل کننده در میدان های نبرد در یک راستا قرار دارد و این مشخصاً به فرماندهان مبدانی کمک خواهد کرد تا سریع تر از گذشته  ، در زمان بحران ، بهترین تصمیم  را اتخاذ نمایند .   وی که در اوایل اکتبر سال جاری میلادی ، در کنفرانس هوا- فضا / سایبر انجمن نیروی هوایی ایالات متحده در نزدیکی واشنگتن دی . سی  سخن می راند ، براین اعتقاد بود که ارتش ایالات متحده باید سرمایه گذاری سنگینی در خصوص بکارگیری هوش مصنوعی  در شبکه های C5ISR نماید و این مساله ، استقلال عمل  بیشتری به  فرماندهان میدانی در اجرای هر چه بهتر دکترین رزم مشترک خواهد داد و این خود نیز منجر به بهبود استفاده از قدرت آتش  خواهد گردید . علاوه برآن ، سرمایه گذاری روی این مفهوم ، برای ارتش یک مزیت قابل توجه را نسبت به دشمنان بعنوان بُعد سوم استراتژی نظامی ایجاد می نماید .   وی چنین معتقد بود :   " ما قویاً اعتقاد داریم که توسعه فناوری های مرتبط با این مفهوم ، برتری حاشیه ای و کم رنگ شده ارتش ایالات متحده را بار دیگر پُررنگ خواهد کرد و این طبیعتاً به معنای تقویت قدرت بازدارندگی متعارف  می باشد "   وی در توضیح بیشتردر این خصوص می گوید :   استراتژی نظامی ارتش در قرن بیست ویکم ، به 5 حوزه  اصلی قابل تفکیک است : ماشین های یادگیرنده ایجاد ارتباط میان انسان و ماشین ، که به معنای استفاده از رایانه های پیشرفته برای کمک به اتخاذ تصمیمات  سریع و در عین حال درست است کمک به عملیات رزمی یگان های نظامی ، که به معنای اتصال تک تک عناصر شرکت کننده در عملیات رزمی شامل خلبانان ، سربازان پیاده ، ملوانان نیروی دریایی در قالب یک شبکه رزمی  منسجم  است . تشریک مساعی انسان و ماشین در اجرای عملیات رزمی : که  به معنای ایجاد تاکتیکهای جدید رزمی و استفاده گسترده از تجهیزات بدون سرنشین در قالب  سازمان رزم متعارف ( دسته ، گروهان ، گردان ، تیپ و... ) . فعال نمودن تسلیحات هوشمند با ساختار تصمیم گیری داخلی ( هوش مصنوعی برای انتخاب هدف و انهدام آن) است .   وی  در ادامه معتقد بود که ،  تمام این تلاش ها در قالب یک سازمان مسلح یادگیرنده که تمام اجزاء آن به شکل مسطح در شبکه C5ISR قرار دارد ، می بایست صورت پذیرد . بااجرای این راهبرد و توسعه فناوری های مرتبط ، بتدریج  ارتش ایالات متحده از اتکاء صرف برقدرت آتش بسمت  استفاده از قدرت آنش برای خرید زمان لازم جهت اتخاذ تصمیم درست و سریع حرکت خواهد کرد که به این سازمان اجازه می دهد تا در سطح تاکتیکی و عملیاتی ، شاهد موفقیتهای غیر قابل تصوری باشیم . اما فناوری تنها بخشی از این روند محسوب می شود .   وی میگوید : زمانی که مردم به این نتیجه رسیده اند که استفاده از هوش مصنوعی در جنگ افزارهای متعارف یک اشتباه است ، دیوانه می شوم !!!!!  استراتژی مورد نظر ما ، در سطح تاکتیکی و عملیاتی ، یک مزیت مهم برای بکارگیرندگان دکترین عملیات مشترک (JOD) است و این ، بخصوص در سطح  تاکتیکی موجب تقویت غیر قابل اندازه گیری بازدارندگی متعارف خواهد شد . چرا که برای نخستین بار ساختار سازمانی ارتش ، شاهد یک  جهش بزرگ  (با استفاده از استراتژی میان ترکیبی ) در مرکز کنترل عملیات مشترک  خواهد بود .     شبکه کنترل رزمی اسکای نت   آیا به حقیقت می پیوندد ؟؟       طراحی این راهبرد ، به گونه ای صورت گرفته  تا مدیریت نبرد و شبکه کنترل/ فرماندهی  ارتش  به شکل خودکار در مقابل حملات غافلگیرانه از خود واکنش نشان دهد . این فرآیند ، حقیقتاً برای من یک مفهوم هیجان انگیز بشمار می رود و طبیعتاً برای یک نیروی واکنش سریع نظیر نیروی هوایی،  جذابیت داشته باشد .   در حال حاضر ما در نیروی هوایی بشدت نیازمند سخت افزار متفکر هستیم  تا درزمان اجرای  مفهوم " رزم مشترک" بخوبی با سایر عناصر حاضر درمیدان نبرد ، تبادل داده ای داشته باشد .     سخت افزار ED-209 در فیلم پلیس آهنی   آیا شاهد چنین مفهومی در میدان های نبرد آینده خواهیم بود ؟؟؟       ترمیناتور   نوید بخش یا ترسناک !!!!     وی به شوخی در خصوص نگاه مردم به هوش مصنوعی می گوید :   بسیاری ازمردم  ، هوش مصنوعی را معادل شخصیت  اصلی  سه گانه ترمیناتور و ماجرای داستانی  شبکه اسکای نت برای نابودی نسل بشر می دانند ولی این فرآیند ، بسیار جدی تر از فیلم های اکشن هالیوودی است .، چرا که بتدریج شاهد ورود هوش مصنوعی در میدان نبرد به صورت گسترده در آینده نه چندان دور خواهیم بود   او چنین عقیده دارد : چشم انداز کنونی ، یک شبکه یادگیرنده C5ISR را به تصویر درآورده که در آن ، هوش مصنوعی با اتصال همه عناصر حاضر در میدان نبرد  به یک پردازنده مرکزی ، ( پنتاگون) ، یک انقلاب بزرگ را از زمان " گوستاو آدولف دوم " رقم خواهد زد .     پی نوشت :   یکسری  هنوز برای ایجاد بازدارندگی ، معتقدند که باید بمب اتمی تولید کرد ولی نکته جالب اینجاست که بزرگترین دارنده تسلیحات هسته ای ، با سرعت بسمت تقویت بازدارندگی متعارف حرکت می کند .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  16. با سلام خُرناس بچّه اژدها   پرنده رزمی / آموزشی JL-9  ، ملبس به استتار صحرایی آماده شرکت در نمایشگاه هوایی ژوهای 2016     جنگنده آموزشی/ رزمی دو سرنشینه  گویژو JL-9 ، درحالی که به به رنگ استتار صحرایی درآمده است ،آماده شرکت در یازدهمین  دوره نمایشگاه بین المللی هوا-فضای چین در ژوهای می شود . این پرنده که بعنوان یک جت دوسرنشینه آموزشی با ماموریت ثانویه  پشتیبانی نزدیک زمینی سبک بشمار می رود توسط شرکت هواپیماسازی گویژو چین توسعه یافته است .   براساس اطلاعات منتشر شده ، این جت رزمی پیشرفته ، طبق برنامه ریزی قبلی ، جانشین جت آموزشی JJ-7 خواهد گردید ، با این وصف  بسیاری از ویژگی های پروازی آن ، شبیه به سلف خود است ، اما این جت جدید ، به اویونیک پیشرفته و یک پیشرانه بروزرسانی شده مجهز شده و نیروی هوایی چین ، به احتمال زیاد از این پرنده برای آموزش نسل جدید خلبان نیروی هوایی ،پس از ورود  بخدمت گسترده  جنگنده های نسل چهارم این نیرو  ، نظیر J-10 و SU-27 بهره برداری خواهد نمود .     JJ-7   لازم به ذکر است که در تاریخ هوانوردی  معاصر چین ،  JL-9 ، کوتاه ترین دوره زمانی طراحی تا تولید را بخود اختصاص داده است ، چرا که نخستین پرواز آن ، تنها دو سال پس از آغاز برنامه صورت پذیرفت . در همین راستا ، پرواز های آموزشی این پرنده در نیروی هوایی ارتش خلق چین ، از 18 اکتبر 2015 آغاز شده و همچنان ادامه  دارد .               یازدهمین نمایشگاه حمل و نقل هوایی و هوا- فضای چین ، در محل برگزاری نمایشگاه دائمی  جهانی واقع در ژوهای از یکم تا ششم نوامبر 2016 برگزار خواهد شد .     صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  17. بسم الله الرحمن الرحیم اصولا" جنگ پدیده ای است زشت و غیر قابل تحمل ، اما از درون این کشف نامیمون بشریت ، فناوری هایی رشد توسعه پیدا نموده و می یابد که در صورتی که بشر بتواند و بخواهد از آن درست استفاده نماید ، رفاه وی ، تضمین شده خواهد بود . در جریان محاصره آلمان توسط انگلستان در سال و به سبب تفوق شناورهای سطحی بریتانیا در سال 1915، مواد مختلفي ،بخصوص موادی نظیر نيكل و لاستيك و مواد اوليه ديگري براي اقتصاد و صنایع نظامی آلمان ضروري بود. بنابراین برای غلبه بر محاصره دریایی متقابل انگلستان ، وزارت دارايي آلمان پيشنهاد خوبي مبني بر استفاده از زيردريايي‌ها براي انتقال لاستيک و مواد اوليه و كالاهاي مورد نياز ارائه كرد. ورود زيردريايي‌ها به بنادر تجاري به موجب قوانين بين ­المللي، ممنوع بود، لذا زيردريايي­ها بايد در دريا از کشتي­هاي تجاري، بارگيري مي­کردند که البته بارگيري در دريا و از يک شناور به شناور ديگر، کاري بسيار دشوار بود. تنها راه حل، ساخت زيردريايي مسلح نشده حمل كالا بود. زيردريايي U200 چنين ايده اي از طرف يک تاجر بزرگ آلماني حمايت شد و حاضر بود 2 ميليون مارک براي ساخت اين زيردريايي هزينه کند. وزارتخانه مي‌بايست سرمايه او را بعلاوه 5 درصد سود تضمين كند. در اين هنگام، شركت کراپ كه داراي انبارهاي عظيم نيكل در ايالات متحده بود، اعلام داشت كه علاقه‌مند به داشتن زيردريايي حمل كالا هستند. شرکت کراپ، مستقيماً به GW اين درخواست را ارائه كرد. آنها مايل به اهداء اين زيردريايي به ملت خود بودند كه براي حمل نيكل نيز از آن استفاده كنند. زیردریایی کلاس U-200 در فرآیند ساخت در کارگاه کشتی سازی برمن (آلمان ) در 18 سپتامبر 1915، RMA پيشنهاد كرد زيردريايي­هاي مين­گذار U79 و U80 به زيردريايي‌هاي حمل كالا تبديل شوند. اين پيشنهاد تا 2 اكتبر به تعويق افتاد، چرا که کارخانه ولکان که براي اين کار پيشنهاد شده بود بايد طرح 4 زيردريايي حمل كالا را براي ساخته شدن در خطوط توليد زير دريايي­هاي مين­گذار (U71-U80) آماده مي­کرد. به GW پيشنهاد شد تا 2 زيردريايي حمل كالا، با ظرفيت حمل كالاي 600 تن در زماني كوتاهتر از AG weser و vulcan بسازد و به هر يك از آنها نيز 2 قرارداد ساخت زيردريايي داده شد. هزينه ساخت تقريباً 75/2 ميليون مارك براي هر فروند تعيين شد. در نيروي دريايي، اين زيردريايي‌ها با كد U200 مشخص مي شدند. اين نوع زيردريايي بزرگترين زيردريايي آلماني تا آن زمان بود که ساخت آن با مشكلات بسياري مواجه شد. حذف تجهيزات تسليحاتي، جانمايي داخل آن را ساده­تر کرده بود اما هيچ اطمينان و اطلاعي در دسترس نبود كه چنين جداره با مقطع عرضي بزرگي در عمق آب چگونه رفتار مي‌كند. مدارك موجود نشان مي‌داد كه از موتورها و تجهيزاتي در آنها استفاده مي‌شد كه آزمايش شده و مطمئن باشند. نيروي رانش سطحي با دو ديزل ژنراتور از GW هر كدام به قدرت hp400 در rpm360 تأمين مي‌شد. براي هدايت زيرسطحي از همان سيستم زيردريايي‌هاي MS استفاده مي شد. از موتورهاي الكتريكي موجود كه پشت سر هم قرار مي گرفتند با سيستم سرمايش هواي باز استفاده مي شد. قطر زياد پوسته سخت (8/5 متر) اجازه مي‌داد كه براي اولين بار در زيردريايي­هاي آلماني، دك ثابت روي قسمت باطري‌ها واقع شود و از چرخ دستي مخصوص حمل باتر ی براي نگهداري و كنار هم چيدن و پياده كردن باتري‌ها استفاده شود. اين ايده وجود داشت كه لاستيك‌ها در محلهاي آبگير آزاد در بيرون پوسته سخت حمل شوند. مهمترين مشخصه‌هاي U200 (زيردريايي حمل کالا) عبارت بودند از: طول: 65 متر قدرت پيشران سطحي: hp 380*2 بيشترين عرض: 9/8 متر قدرت پيشران زيرسطحي: hp 400*2 آبخور: 8/4 متر برد سطحي با 215 تن سوخت مازوت :1400 مايل دريايي در 5/9 گره وزن جابجايي سطحي: 1440 تن سرعت سطحي: 5/9 گره حمل بار: 170 تن لاستيك كه درون زيردريايي بسته بندي شده بود به همراه230 تن لاستيك كه بيرون زيردريايي بسته شده بود و به همراه 340 تن ديگر در نقاط مختلف که مجموعاً 740 تن لاستيک حمل مي­کرد. زیردریایی کلاس U-200 " گاو شیرده آلمانی در جنگ جهانی اول " با شکست آلمان در جنگ جهانی اول ، روند ساخت هر گونه زیردریایی در این کشور متوقف گردید ، چرا که متفقین ضرب شست ناشی از بکارگیری این نوع سلاح را به خوبی دیده بودند . اما تحقیقات کارشناسان نیروی دریایی آلمان بسرعت در راستای یک طرح فریب گسترده ، به بخش غیر نظامی منتقل و طرح های ساخت زیردریایی های جدید وتوسعه فناوری مرتبط با آن به کشورهایی نظیر سوئد و اسپانیا انتقال یافت . اما با روی کار آمدن هیتلر در آلمان ، روند تسلیح مجدداین کشور از سال 1933 آغاز گشت و به تبع آن نیروی دریایی آلمان به رهبری دریاسالار رایدر و سپس دونتیز که خود در جنگ جهانی اول افسر زیردریایی بشمار می آمد ، در خاک آلمان ادامه یافت . اما بطور خلاصه این نوع برنامه ساخت زیردریایی های حمل بار (U-BOAT CARGO) از تابستان 1941 بطور جدی از سر گرفته شد . تا تابستان 1941، پشتيباني و تغذيه زيردريايي­هاي عملياتي در فري تاون و در درياي آتلانتيک شمالي توسط ناوگانهاي خدماتي انجام مي­شد اما پس از اينکه نبردناو بيسمارک غرق شد، ضرورت بازبيني جدي در برنامه آينده نيروي دريايي بوجود آمد. با غرق شدن رزمناو خدماتي آتلانتيس و کشتي پشتيبان پايتون(supply vessel Python) آخرين تلاشها براي پشتيباني عملياتها توسط کشتي­ها در درياي آتلانتيک در نوامبر- دسامبر 1941، پايان يافت و در اقيانوس هند پشتيباني به کمک کشتي­ها تا ابتداي سال 1944 ادامه داشت. بنابراین اولين 2 فروند مدل XIV ، زيردريايي تدارکاتي سوخت رسان (U-tanker )، کارخانه کشتي سازي DWK را در 13 سپتامبر 1941، ترک کردند. زیردریایی کلاس IXC زیردریایی کلاس XIV آنها سپس در 15 نوامبر و 24 دسامبر 1941، به ماموريت اعزام شدند، چرا که به دليل شکست کشتي­هاي پشتيباني و ورود ايالات متحده به جنگ، موقعيت اضطراري پيش آمده بود و به عمليات گسترده زيردريايي­ها در سواحل آمريکا نياز فوري بود. خدمه این زیردریایی ها در اين عمليات بسيار با جسارت و پر تلاش عمل مي­کردند بطور مثال، سوخت رساني 4 فروند زيردريايي طي 16 ساعت در يک روز انجام شد. در 10 ساعت 80 قرص نان تازه به وزن هر کدام يک کيلوگرم پخته مي­شد. بعضاً 800 قرص نان در شب پخته مي­شد که بين زيردريايي‌هاي ديگر با خوشحالي زياد تقسيم مي­شد. علاوه بر آن تقريبا 250 قرص نان براي استفاده خود زيردريايي پخته مي­شد. نان توليد شده بسيار خوش­طعم بود. در يک تجربه موفق، 14 زيردريايي با 13100 کيلوگرم آذوقه براي 137 روز پشتيباني شدند. از يک لوله لاستيکي سياه 6 متري به عنوان وسيله انتقال آذوقه بين دو زيردريايي استفاده مي­شد. علي­رغم افزايش تدارکات دفاعي دشمن، آنها در موفقيت­هاي اوليه سواحل آمريکا شرکت داشتند و کاروانهاي نظامي که با زيردريايي­هاي تدارکاتي، همراهي مي­شدند، بيشترين موفقيت­هاي نبرد زيردريايي­ها را در طول جنگ کسب کردند. ذخيره سوخت و روغن هر زيردريايي تدارکاتي سوخت رسان مي­توانست 12 زيردريايي VIIC را براي چهار هفته يا 5 زيردرياييIXC را براي 8 هفته تغذيه نمايد. علاوه بر پشتيباني سوخت و روغن، رساندن اژدر به زيردريايي­ها هم بسيار مهم بود. زيردريايي­ هايي که به سرعت اژدرهاي خود را شليک کرده بودند مي­بايست توسط زيردريايي­هاي ديگر مجدداً مسلح مي ­شدند.در آگوست 1943، پس از توقف کار روي کليه شناورها، کار روي مدل XXI وساخت تعداد زيادي از مدل XIV در DWK متوقف شده بود. زیردریایی کلاس VIIC حتي پس از اينکه اين قرارداد به GW واگذار شده بود، کار ساخت زيردريايي­هاي سوخت­رسان هنوز از سر گرفته نشده بود وو نابود شدن U-490 در اولين دريانوردي عملياتي خود در 11 ژوئن 1944، بدين معني بود که ديگر تعداد بيشتري از اين مدل زيردريايي ساخته نشده و وجود نخواهد داشت. زیردریایی کلاس XIV با شناسه بدنه U-490 اما تعدادی از زیردریایی های ایتالیایی تبدیل شده در دو سال آخر جنگ توانستند ، محموله های گرانبهایی نظیر قطعات جنگنده جت ME-262 و ME-163 به همراه نقشه های ساخت زیردریایی های میدجت را به ژاپن انتقال داده و در عوض فلزات گرانبها نظیر طلا و منگنز را به آلمان انتقال دهند . زیردریایی کلاس میدجت ژاپنی که در حقیقت بر اساس نقشه های زیردریایی های میدجت آلمانی ساخته و توسعه یافت. پی نوشت : در طول جنگ جهانی دوم نیز این نوع زیردریایی ها با تبدیل تعداد زیردریایی ایتالیایی و چند فروند زیردریایی مین گذار آلمانی ، تبدیل به سوخت رسان های شناور برای زیردریایی های مامور در اقیانوس آتلانتیک شدند و برای انها اژدرهای اضافه ، میوه تازه ، سوخت و ازهمه مهمتر دفترچه های جدید رمز و کدهای کشف انها را به همراه می بردند تا جایی که تا نوامبر 1942 میزان غرق کشتی های متفقین به ارقام باورنکردنی رسیده بود ، این درحالی بود که این کاروان ها از پشتیبانی شدید نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده برخوردار بودند ، این موضوع دستمایه یک فیلم به نام U-571 نیز بود که اصل فیلم در ارتباط با سرقت دستگاه رمز گذار انیگما از یک زیردریایی المانی که درست وسط اقیانوس از کار افتاده بود ، بشمار می رفت .( هرچند آمریکایی ها استاد قلب و دست کاری تاریخ به سود خود هستند چرا که این کار توسط انگلیسیها و با شکار زیر دریایی U-110 انجام گرفته بود . پوستر فیلم U-571 زیردریایی U-110 آلمانی چند ساعت پس از تصرف بدست نیروی دریایی بریتانیا و چند ثانیه قبل از انفجار خرج های انفجاری جهت غرق نمود آن . پایان منبع : HISTORY OF GERMAN U-BOAT TECHNOLOGY DEVELOPMENT - مطالعات و تحقیقات شخصی بنده نویسنده و مترجم :  MR9 Military.ir Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است  
  18. تاریخچه مختصر زیرسطحی های باری      اس اس -163   اگر چه ایده استفاده از زیردریایی های باری ، یک ایده منحصر بفرد آلمانی بشمار میرود ، اما در جریان جنگ دوم جهانی ، چند نیروی دریایی و یک ارتش ، این مفهوم جذاب را دنبال و گسترش دادند .     بعنوان مثال ، نیروی دریایی ایالات متحده ، با استفاده از زیردریایی های باری ، بخش عمده ای از ماموریتهای لجستیکی ،  به منظور حمل مهمات و تجهیزات به پادگان تحت محاصره  خود ، واقع در جزیره Corregidor  ( خلیج مانیل) و در جریان نبردهای صورت گرفته در این منطقه به سال 1942 را به انجام رساند . این زیردریایی ، درزمان حرکت بسوی این جزیره ، مهمات و آذوقه مورد نیاز را بار زده و پس از تخلیه محموله در مقصد ، پرسنل غیر ضروری ، نظیر پرستاران ارتش ، متخصصان ارتباطات محرمانه و شمش های طلای موجود را با خود به یک بندر امن ، منتقل می نمودند ، هر چند تعدادی مشخصی از این نوع زیردریایی ها ، توسط نیروی دریایی سلطنتی ژاپن ، کشف و هدف اژدر قرار گرفته و منهدم شدند .   پس از این تجربه موفق در اجرای عملیات پشتیبانی ، رییس جمهور ، فرانکلین دلانو روزولت ، به فرماندهی  وقت نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، فرمان داد تا فناوری زیردریایی های باری را تا آخرین حد ممکن ، توسعه دهد . در همین راستا ، 3 فروند زیردریایی کلاس باراکودا SS-163 ، بدین منظور تولید و بخدمت گرفته شد ، اما بدلیل تغییر روند جنگ ، هرگز در نقش اصلی خود بکار گرفته نشدند و تا پایان جنگ دوم جهانی ، اجرای ماموریتهای شناسایی در طول آبهای ساحلی ایالات متحده ،  را برعهده گرفتند .   در آنسوی جبهه ، پس از آغاز حملات نیروهای  ارتش ایالات متحده  در شرق آسیا در اوت سال 1942 ،  اینبار نوبت نیروی دریایی  آمریکا بود که با محاصره جزایر اشغال شده توسط ارتش ژاپن ، دشمن را وادار کند تا با استفاده از زیردریایی های باری ، به پادگان های محاصره شده در جزایر سلیمان ، کمک نماید . این رویداد موجب شد تا نیروی دریایی و ارتش ژاپن ، بصورت مشترک ، دست به توسعه سریع زیرسطحی های باری در کلاس های متفاوت زنند که تعدادی از این طرح ها در خط تولید قرار گرفت و خدمات گسترده ای را ارائه داد .     در اینسوی کره زمین ، نیروی دریایی آلمان ، بعنوان مبدع اصلی ایده زیردریایی های باری ، در جریان حمله به کشورهای حوزه اسکاندیناوی ، از جمله نروژ به سال 1940 ، از هفت فروند  زیردریایی  باری برای حمل مهمات ، روغن و سوخت هواپیما و همچنین قطعات یدکی برای ناوشکن های ناوگان سطحی نیروی دریایی که درزمان حمله به نارویک ، توسط آتش توپخانه ساحلی  بخشی از ارتش نروژ و حملات نیروی دریایی و هوایی بریتانیا ، آسیب دیده بودند ، استفاده نمودند . نکته جالب در اینجا بود که هم آلمانی ها و هم ژاپنی ها ، پیشگام حمل محموله ها با اولویت بالا میان خود بشمار می آمدند ، تا جایی که نیروی دریایی آلمان ، بعلت نیاز های ضروری تر جنگ از یکسو و نیاز به ایجاد یک پل ارتباطی با ارتش ژاپن در آنسوی کره زمین ، دست نیاز بسوی نیروی دریایی ایتالیا دراز نمود و با ایجاد تغییراتی در زیردریایی های ایتالیایی ، از آنها بعنوان زیرسطحی های باری استفاده برد .   نقش بسیار حیاتی این زیردریایی ها ، برای دولتهای محور ، در میانه های جنگ ، بطور کامل به اثبات رسید ، چرا که با به دام افتادن بخشی از ارتشهای ورماخت در تونس ( ماه مه 1943 )  ، سرفرماندهی ارتش با صدور یک فرمان با اولویت بالا، از این شناورها برای حمل بنزین ، قطعات یدکی برای تانکها (بویژه تانکهای تایگر ) از بنادر ایتالیا به شما آفریقا ، در حالی که هوا و سطح دریا ، در اختیار متفقین بود ، بهره می بردند .       یو-594    در جریان جنگ دوم جهانی ، نیروی دریایی آلمان ، به شکل تخصصی و ویژه ،  طرح های مربوط به این شناورهای زیرسطحی را در چند کلاس متنوع ، به نمایش گذاشت .   به شکل تاریخی ، از این شناورها ، با عنوان " گاوهای شیرده " نام برده می شد  که ماموریت داشتند تا سوخت ، اژدر و سایر تجهیزات مورد نیاز را برای  کاروان های  زیردریایی های نیروی دریایی که در آتلانتیک ، سواحل ایالات متحده ، دریای کارائیب و اقیانوس هند ، عمل می نمودند  ،  تامین نمایند .       برهمین اساس ، نخستین گاو شیرده آلمانی به کُد U-459 ، از کلاس XIV ، به شکل ویژه برای این ماموریت طراحی و ساخته شد . این زیردریایی ، در آوریل 1942 تکمیل گردید و بر خلاف اسلاف خود ، بزرگتر ،اما فاقد حمل و شلیک اژدر بود ،اما برای حفاظت در برابر حملات هایی ، به یک قبضه تیربار ضد هوایی ، مسلح می گردید . این شناور آلمانی ، می توانست با حمل 500 تن سوخت ، زمان  ماندگاری دوازده فروند زیردریایی کلاس VII را ، چهار هفته و 5 فروند زیردریایی کلاس XI را برای 8 هفته ، در دریا ، بیشتر نماید . علاوه برسوخت ، در خارج از بدنه تحت فشار این شناور زیرسطحی ، محفظه هایی برای حمل اژدرهای اضافی ،نیز وجود داشت .           زیردریایی یو-459 ، نخستین سوخت رسانی خود را به تاریخ 22 آوریل 1942 نزدیک 500 ناتیکال مایلی (925 کیلومتری ) شمال شرقی جزیره برمودا در کارائیب ، به ثبت رساند .  در مجموع ، زیرسطحی فوق ،  در این ماموریت و  قبل از بازگشت به پایگاه اصلی خود در فرانسه ، به 14 زیردریایی دیگر سوخت رساند . اما مشکلی که پدید آمد ، این بود که  زیردریایی ها در زمان سوخت گیری ، می بایست در یک محل تجمع می کردند که  آنها را  نسبت به حملات هوایی احتمالی متفقین ، با توجه به تسلط دشمن بر مخابرات محرمانه انیگما  ، آسیب پذیر می نمود . علیرغم این مساله ، 10 فروند از کلاس XIV تولید گشت ولی همه آنها توسط نیروی دریایی و هوایی متفقین غرق شدند ، تا جایی که آلمانی ها بالاجبار با تغییر تعدای از زیرسطحی های رزمی ، از آنها در نقش جدید ، استفاده می کردند .         به منظور انتقال محموله های ویژه  به شرق دور (ژاپن) ، نیروی دریایی آلمان ، پروژه طراحی و ساخت  شناور های باری کلاس XX را نیز در دستور کار خود قرار داد . این زیردریایی ها ، با وزن جابه جایی سطحی 2700تن براحتی می توانستند محموله ای به وزن 50 تن را در بخش خارجی بدن حمل نمایند . اولین فروند از این کلاس ، در اوت 1944 آمده شد و قرار بود تا با نرخ 3 فروند در هرماه ، به نیروی دریایی تحویل داده شود . در نهایت ، این پروژه می بایست با تحویل کمتراز 200 فروند زیردریایی ، به اتمام می رسید اما تولید این شناورها ، بدلیل تخصیص منابع به طرح با اولویت بالای زیردریایی کلاس XXI و همچنین تاخیرهای پی درپی در ساخت استراکچر اصلی ،  رها گردید. اگر چه این پروژه  دنبال نشد ،اما طرح اصلی زیردریایی کلاس XXI، نقش انکار ناپذیری در توسعه فناوری  شناورهای زیرسطحی  دو قدرت برآمده از جنگ ( ایالات متحده و اتحاد شوروی ) را بر عهده داشت .   براساس اطلاعات منتشر شده ، در طرح اولیه زیردریایی های باری که برای نیروی دریایی آلمان  در نظر گرفته شده بود ، بخش عمده ای محموله های باری ، می بایست به شکل ذخیره سازی مرطوب ( خارج از بدنه اصلی ) صورت می گرفت . با این وصف ، در درون بدنه اصلی ( تحت فشار )  ، تنها 220 مترمکعب فضا برای ذخیره سازی 50 تن محموله  موجود بود .با اتمام طراحی ها ، تولید سه فروند زیردریایی ( با کُدهای U-1702 / U-1701 /U-1703) با آغاز سال 1943 میلادی ، در کارخانجات Germaniawerft مستقر در بندر " کیل" شروع شد ، اما بدلیل شرایط ویژه جنگ ، تعداد بیشتری تکمیل نگردید.       در میان زیرسطحی های آلمانی  ویژه حمل بار ، شاید دو گونه  XXID برای حمل سوخت ( گاو شیرده) و گونه XXIE (برای حمل مهمات و ...) از سایر نمونه های تولید شده یا تغییر شکل یافته ، جالب تر به نظر رسند ، چرا که علی الظاهر در این دو نمونه ، می توانستند در وضعیت غوطه وری باهدف جلوگیری از غافلگیر شدن توسط دشمن ، تجهیزات و سوخت را به زیردریایی های رزمی منتقل کنند .    بنابراین ، استراکچر گونه اولیه  XXID با حفظ بدنه تحت فشار زیردریایی XXI ، و آرایش داخلی در عین حذف لوله های اژدرافکن و سیستم بارگذاری آنها ،  بزرگتر گردید .( نظیر زیردریایی دویچلند در جنگ نخست جهانی ) ، اما برای دفاع از خود ، یک یک قبضه توپ ضد هوایی مسلح می گردید . البته در نمونه های بعدی ، تغییرات مهمتری ، نظیر اضافه نمودن مجدد لوله های اژدرافکن برای مقابله با شناوری های ضد زیردریایی صورت پذیرفت .   اگر چه این گونه بعدها بنا بر نیازهای فوری تر ، لغو شد ، با این وصف ، به منظور  پشتیبانی و سرعت بخشیدن به فرآیند ساخت گونه حمل سوخت  زیردریایی کلاس XXIV ، فشار زیادی بر کارخانجات  کشتی سازی آلمان وارد می آمد . در این گونه ، پیکربندی اصلی کلاس XXI حفظ شد اما مساحت عرشه فوقانی آن برای حمل بار بیرونی  بیشتر شد  . علاوه  برآن ، با هدف ایجاد فضای بیشتر برای حمل بار ، بخش عمده ای باتری های زیردریایی  از تعداد استاندارد ی که بطور طبیعی این کلاس می بایست بدان مجهز می شد ، حذف گردید ، ولی همچنان ظرفیت حمل بار به  آنچه که برای آن طراحی شده بود ، نزدیک هم نگردید .     گونه دوم که با شناسه XXE مورد شناسایی قرار می گرفت ، ویژه حمل بار به مانند شناورهای سطحی محسوب می گردید . چیدمان داخلی این زیردریایی ، بدون تغیر ، البته با حدف اژدرافکن ها باقی ماند ، اما بدنه بیرونی برای حمل بارخارجی  دچار تغییرات عمده ای شد . علاوه برآن ، برج زیردیایی  مجدداً طرحی گردید ، مکان نصب  تسلیحات ضد هوایی تغییر یافت و بدلیل کاهش تعداد خدمه ، فضای بیشتری برای حمل باتری و اژدر های اضافی پدید آمد .  این تغییرات در مجموع قابلیت حمل 275 تن بار را برای یک سفر رفت و برگشت به شرق  آسیا (شامل 125 تن لاستیک، 12 تن مولبیدن تغلیظ شده ، 67 تن زینک ، 67 تن ولفرام تغلیظ شده ، و 4 تن  تجهیزات دیگر ، به این زیردریایی می داد. اما نکته جالب  اینجاست که از این گونه ( کلاس XXI) تا پایان جنگ تولید نگردید . اماجزییات حیرت انگیزی از این پروژه ها ، پس از جنگ در اختیار قدرتهای پیروز (اتحاد شوروی ، ایالات متحده ، بریتانیا ) قرار گرفت و این بخصوص استراتژی نیروی دریایی اتحاد شوروی را بشدت تحت تاثیر قرار داد .     صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  19.   از بنده گفتن بود ، انشا... از شما عمل کردن . هر چند گذشته ثابت کرده ، این بحثها ، صرفا" تلف کردن زمان ارزشمند هست .   با همین روش ادامه دهید ، شاید  حق با شما بود و یک نفر صدای شما را شنید .
  20. سلام علیکم   بنده عادت ندارم به زبان میلیتاریستی صحبت کنم ولی به  زبان " تاریخ نظامی " تقریباً آشنا هستم . وضعیت شما را ارتش قیصر بعد از شکست در جنگ اول داشت، زمانی که متفقین ستاد کل ارتش امپراطوری را از بیخ و بن برچیده و این ستاد را به " تروپن آمت" (اداره سربازان ) تبدیل کردند ولی در راس این سازمان 100000 نفری ، یک ژنرال هوشمند (هانس فون زکت ) وجود داشت که راه خودش را از بین تمام مشکلات (  بازی های سیاسی / بازرسی های سرزده کمیسون نظارت متفقین ، کمبود سرمایه ، اختلافات داخلی ، شورش های مارکسیست ها ، نازی ها و ... ) باز کرد تا زمانی که فضا برای ایجاد یک ارتش قوی ( 1933 / ورماخت ) فراهم شد .   حالا اگر این افسر ارشد ، به جای در پیش گرفتن مسیر درست و منطقی ، وارد منجلاب حاشیه می شد ( حالا این حاشیه به شکل های مختلف تعریف می شود ) چنین موفقیتی را شاهد نمی بود .   طبیعتاً دو راه دارید   1- به این شیوه ادامه دهید که هیچ نتیجه ای به آن مترتب نیست و توصیه می کنم ، پول را صرف خرید حجم اینترنتی نکنید .   2- یا اینکه اگر قصد دارید ،  گوش شنوایی ، حرفهای شما را بشنود و احتمالاً عمل کند ، تحلیل ها را از سطح تین ایجری بودن ارتقاء داده و جدی عمل کنید .   وقتی مخاطب شما ، دید که با سند و مدرک صحبت می کنید ، در طول زمان ، شما و سایرین را جدی می گیرد .     پی نوشت :   این انتظار هم وجود ندارد که حضرات بنشینند و تملق گفته و تعریف کنند که اصولاً با روحیه بنده سازگاری ندارد ولی انتظار این هست حداقل شرایط را رعایت کنند ( این مطلب شاید برای مرتبه 1000 باشد که عرض می شود )
  21. سلام علیکم   منظور از سرطان ، کاربران انجمن نبوده و نیست ولی جنابعالی و یکسری از دوستان ، وضعیت را از حد نرمال و طبیعی آن خارج کردید . ربط و بی ربط ، درست و نادرست ، همه موارد و مسائل را به هجو تبدیل کردید که اولین قربانی آن ، انجمن هست و دومین آن ، جنابعالی و سایرین  . کسی اینجا مخالف نقد سرسختانه نیست ( حداقل در این یکسال و چند ماه این مساله به اثبات رسیده ) ولی همه چیز یک حد معقول باید داشته باشد ، خارج شدن از مرزهای این حد که مشخص شده هم هست ، صرفاً بیلان منفی دارد و لا غیر .   به گفته شما ، اگر گوش شنوایی هم وجود نداشته باشد ، تبدیل موضوعات جدی ( حداقل بلحاظ جنبه علمی آن ) به کاریکاتور ، درست هست ؟؟؟؟   پی نوشت :   1- بیشتر از 20 خط تایپ کردم ، ولی صلاح انجمن این هست که فعلاً مطالعه نشود . اگر کسی از بین کلیددارها و بی کلیدها ( اصولگرایان و اصلاح طلبان سابق ) مرد میدان هست ، یا ا...  بیاید مسئولیت را بر عهده بگیرد .  این موضوع تا الان بارها بیان شده و به قول یک ضرب المثل محلی ( یک گوش ، در هست و یک گوش ، دروازه  )   2- متاسف هستم که وقتی از مهمترین سازمان های نظامی این کشور ، نماینده ای در این انجمن حضور دارد ، باید این سطور را تایپ کنم !!!   3- بازهم متاسفم که این مطلب را پست می کنم ! اگر تمایل دارید وضعیت بحال قبل برگردد ، بنده هیچ حرفی ندارم . این یک سال و چند ماه ، گذاشتن وقت ارزشمند به امید تغییر روش کاربران ، در مجموع ، اگر نگوییم بیلان منفی ، بیلان 0 داشت . بهتر هست نگاه دست اندر کاران به مجموعه میلیتاری ، همان نگاه ( جمع شدن چند جوان برای تلف کردن وقت ) باقی بماند و تغییر نکند !!!
  22. سلام علیکم    دوستان این را درک بفرمایند که وقتی در میان نقدهای تان ، تمسخر هم وارد می شود(چه در تاپیکها و چه در استاتوس )  ، بنده تحت فشار قرار می گیرم . اگر قصد دارید به همین شکل ادامه دهید ، یا ا.... ، این میلیتاری و این هم شما ، بروید خودتان انجمن را اداره کنید ( مخاطب هم کلیددارها هستند و هم بی کلیدها ، هم سوپر اصولگراها هستند و هم ابر اصلاح طلبها ) ، چون در چنین فضایی ، جایی برای بنده و امثال بنده نیست .   همین بدبختی و سرطان هست که به جان این نظام و انقلاب افتاده و به مانند موریانه دارد از داخل اعضاء حیاتی نظام را از بین می برد و هیچ کس هم به آن توجه نمی کند . بس کنید این بازی های بچه گانه را که فضا را آلوده و مسموم کرده .   پی نوشت :   با ویرایش مجدد پستها ، هیچ چیزی تغییر نمی کند ، و طبیعتاً این دوستان هیچ تفاوتی با مسئولینی که به آنها نقد دارند ، نخواهند داشت . چون وقتی فضا از نقد درست خارج بشود ، حتی اگر خریداری هم نداشته باشد ) طبیعتاً برد موثر خودش را از دست می دهد ( مثل اینکه در زمان لود کردن موشک روی هواپیما ، خدمه زمینی فراموش کند ضامن ایمنی را از روی موشک جدا کند که این مساله ، نهایت غیر حرفه ای گری است )   والسلام
  23. سلام علیکم   صرف نظراز یکسری اظهار نظرها ، که طبق معمول این انجمن ، براساس پیش داوری ها و فرضیات اشتباه ارائه می شود ،       روان شناسی دو نامزد انتخابات ایالات متحده ( مرد و زن بودن )  در انتخاب تایپ هواپیما ، رنگ آمیزی و مندرجات روی بدنه ، بسیار جالب هست !!!!   بویینگ 737 هیلاری کلینتون :mrgreen:   بوئیینگ 757 ترامپ  :mrgreen:
  24. MR9

    اعلام برخوردهاي انضباطي

    با سلام   کاربر i-ronin به دلیل توهین های مکرر به اعضا، ترولینگ کاربران در پوشش دفاع از انقلاب اسلامی و با استفاده از کلید واژه های ارزشی  و ... برای ده روز قابلیت ارسال پست نخواهند داشت ، علاوه برآن ، درجه " هشدار قرمز " را دریافت نموده و در صورت ادامه این روند ، اقدامات لازم برای ایشان صورت خواهد گرفت .   پی نوشت :   1- بطور مشخص ، محرومیت بروزرسانی این کاربر که از حدود یک ماه و چند روز پیش آغاز شده ،بمدت شش ماه  تا فروردین 1396 ادامه خواهد یافت و پس از آن ، با بررسی عملکرد ، در این مورد تصمیم گیری خواهد شد .   2- برای شفاف سازی : توهین به سایر کاربران تحت پوشش هر عنوانی ، یکی از خطوط قرمز اصلی انجمن هست و با قاطعیت با این پدیده زشت و نابهنجار ، برخورد خواهد شد   http://www.military.ir/forums/topic/29966-فلسطین-و-جنگ-داخلی-سوریه/?p=502581
  25. با سلام    خوب ، پس به سلامتی با رونمایی از این فالکون بعثی ، میشود مقاله کذایی مجله فرانسوی را ترجمه کرد  :winking: