اگر تصاویر برخورد موشک های اگزوسه رو به ناو های انگلیسی دیده باشین می فهمین این موشک ها چه خسارتی وارد می کنن.و یا تصاویر ناوچه های خودمون . اما این باید مد نظر باشه اون موشک های کروز دریایی سرعتی در حدود نهایتا 1 ماخ دارن و کلاهکی حدودا 150 تا 170 ک گ .خوب این وسط سرعت خیلج فارس بین 3 تا4 ماخ هست (البته من فکر می کنم بیشتر هم باشه) و کلاهکی 600 ک گ .خوب با این تفاصیر کل کلاهک چیزی در حدود 1 تن باید باشه خوب اگر این جسم ا تنی با سرعت 4 ماخی به یک کشتی بخوره فکر می کنین چقدر می تونه نفوذ داشته باشه من می گم حتی اگر کلاهکش منفجر نشه مثل یه درفش می تونه تا اعماق این ناو نفوذ کنه و اگر منفجر بشه یه فاجعه برای ناو هودپیما بر تازه این ناو هواپیما بر می تونه کمی مقاومت کنه وگرنه بقیه ناوها که دیگخ هیچی. غملا این موضوع یک حساب خیلی راحت فیزیکی داره که اگر سرعت جشم و نیروی گرانش و جادبه زمین و ههچنین وزن یک پرتابه رو حساب کنین می تونیم بفهمیم این کلاهک با وزنش زمان برخورد چقدر فشار وارد می کنه و چه پتانسیلی از نیرو در خودش داره. آقا واریور و دوستانی که فیزیک و ریاضی خوبی دارن زحمت این مورد رو بکشن. در عین حال با داشتن اطلاعاتی از عرشه و ساختار و جنس فولاد بدنه ناو میشه حدس زد نفوذ چقدر می تونه باشه.

به هر حال گداخت پاکتر و ارزانتر هست از نظر مواد اولیه تا شکافت هسته ای.

سلام دوستان من چند روزیه که به سایت دسترسی ندارم و الان هم با هزار تا راه در رو اومدم. اول از این اتفاق ناراحت هستم و طلبف مغفرت برای این تازه گذشته و تسلیت برای بازماندگانش دارم . مخصوصا اینکه نوع این مرگ دل هر انسانی رو به درد میاره و برخوردهای دوستان هم از روی غیرت و احساسشون هست اما چند نکته از این برادرتون رو گوش کنین: اول اینکه روزی دوست و برادر عزیزم واریور می گفت متاسفانه خیلی از امور توی کشور ما احساسی شده و این رو الان دارم به عینه می بینم .دوستان بیشتر اعضای این سایت آقایون هستن و همیشه ثابت شده که اقایون از منظر عقلب با قضایا برخورد می کنن و خانم ها بیشتر از منظر احساسی پس چی شده دوستان به جای کمی تفکر و تامل بیشتر هر کدوم یه کلنگ دست گرفتین و ریشه خانه رو می زنین .یکی به رهبری ایراد می گیره اون یکی به ناجا یکی به قوه قضاییه اینطور که باید به کل یه انقلاب دیگه بکنیم و پاکسازی و درگیری و تازه باز به فکر تشکیل دوایر جدید و دولت جدید و قانون و .... آخرش رو هم خدا به خیر کنه. آقا سعید شما که بیشتر وقت ها ما می دیدیم عاقلانه برخورد می کنین این دفعه چرا شما هم. اما در مورد حادثه از ظواهر پیداست برنامه ریزی شده نبوده وگرنه برای این کار چند تا بچه کم سن و سال نمی فرستادن و گزارش ها هم نشون میده یه درگیری و حادثه بوده تا یه قتل هدف دار. انسان مردمی و متعهدی بود و با این همه صلابت و قدرت هیچ وقت بی اخلاقی ازش نشنیدم .هر چند اگر آقایون سایتهای معلوم الحال بزارن.فکر می کنم اگر سبز بود حالا خونش گردن نظام افتاده بود. جناب انتی وار اشاراتی داشتن اما من کمی بیشتر قضیه رو باز می کنم هر مشکلی ریشه ای داره و باید به فکر خشکاندن ریشه اون موضع بود .ریشه این امور از بیکاری و فقر اقتصادی (به عنوان عامل اصلی) سرچشمه می گیره این موضوع باعث فقر فرهنگی هم میشه . حاشیه نشینی و مهاجرت به شهرهای بزطرگ و مشکلات بیکاری و عدم عدالت اجتماعی .سیاست قطبی و شهر محوری .این مهاجرت ها باعث زاغه نشینی میشه و این موارد باعث فقر فرهنگی و اجتماعی که همراه با فقر اقتصادی هم هست . این موضوعات به علاوه عدم عدالت اجتماعی و نا برابری باعث ایجاد جو عقده و تلاش برای بقا میشه و از دل این موضوعات مواد مخدر دزدی سرقت و تجاوز و.... شکل می گیره . اصولا در جامعه شناسی یک مجموعه باید نیروی اون رو به کار گرفت خوب توی کشور ما عدم برنامه ریزی درست و رشد جمعیت انفجاری در دهه های ۶۰ و ۷۰ باعث ایجاد پتانسیل بزرگی در بخش نیروی انسانی شده اما کشور توان و کشش جوابگویی به این خیل جمعیت رو نداشته و برنامه ریزی های دولت هم بعضا کار رو بدتر کرده و نمونه بارز اون سیاست سرمایه داری و قطبی کردن در کنار رفاه به دور از عدالت هست (این همون عده ای هستن که باید زیر چرخ رفاه و توسعه باید بمیرن و از بین برن) و از اون بدتر پرداختن به موضوعات غیر مهم و نپرداختن به اقتصاد کشور در دوره های بعدی . تمام این عوامل روی هم جمع میشه تا چند جوان با یک پراید تفریحشون بشه گشت توی خیابانهای شهر و ایجاد مزاحمت و و درگیری و ... در آخر هم این نوع موارد. این نیروی انسانی وسیع در مواردی فرصت و در برخی موارد هم تهدید هست که توی کشور ما اگر مدیریت نشه به تهدید تبدیل خواهد شد . نیروی جوان نیاز به الگو مد زبان فرهنگ فیلم و کار متناسب بشه و اگر ما این موارد رو براش تهیه نبینیم روز به روز شاهد وارد شدن الگوهای زندگی غربی هستیم الحمداله ماهواره ها هم که به همراه اینترنت بیداد می کنن. مطمینا این بار بار اول این جوانها نبوده و دلیل عدم صرف انرژی در جای خودش هست.انرژی جوان رو باید تخلیه کرد و چه بهتر که اون رو جاهای خوبی صرف کرد مثلا در غرب با س ک س و بازیهای خاص و حتی جنگ هایی که شاهد اون هستیم این موضوع رو سر و سامان میدن اما در کشور ما بجز نسل اول که تمام توان خودشون رو در انقلاب و جنگ گذاشتن باید نسل دهه ۶۰ سوخته فرض کردالبته نه به طور کل ولی خیلی موج می زنه این مورد. این نسل به واقع نه جوانی کرده و نه نیروش رو آزاد کرده و هر بار هم طرف کاری رفته گفته شده دست نزن نمی دونی جیزه و .... باید فکری برای این مشکل کرد .به شخصه اعتقاد دارم تمام این مشکلات با رفع مشکل بیکاری به نوعی درمان میشه ولی کار فرهنگی و برنامه ریزی در این مورد هم بسیار لازم و مفید و ضروری هست. یکی از نمونه هاش اینکه چون ما بهاین جوانها الگو و روش زندگی ندادیم حتی این قتل رو نگاه کنین به شباهت اون با فیلم های هالیوودی پی می برنین یه عده جوان که عادت کردن به نگاه کردن جوانهای امریکایی که با کادیلاک توی نیویورک جولان میدن و ادم هم می کشن و... خیلی راحت بدون اینکه به فکر عواقب کار و تفاوت ایران با غرب باشن خیلی راحت عین اونها فحاشی کردن بعد برای رو کم کنی کل کل و بعد پیچیدن جلویماشین و حتما مثل اونها هم گفتن هی بیل من این رو می شکم و این شده که می بنین. بن مایه هم اینکه اون فد توی دلش گفته باید حق این بچه سوسول بابایی رو با این مشاینش برسم این ماشین حق من بوده. اما در یک مورد با آقای انتی وار موافق نیستم و اون اینکه ما نمی تونیم اقدامات قانونی رو متوقف کنیم تا فرهنگ سازی بشه هر چیزی جای خودش رو داره و خلاف شما من فکر می کنم الان نیروی انتظامی داره کارش رو هر چند کجدار و مریز انجام میده و این بقیه بخش های ما هستن که لنگ می زنن و یا خوابن نمونش سازمان ملی جوانان که تبذیل به یه تابلو در هر استانی شده.و ارشاد و سیما و... در ضمن اگر شما در جامعه ای فرهنگ سازی 100 درصد هم بکنین باز عوامل و عناصری هستن که عمدا هنجار می شکنن و کار قانونی و برخورد تند و باید باشه همیشه . یاد اون حرف اما حسین افتادم که هر وقت امر به معروف و نهی از منکر از جامعه شما رخت بست آماده فساد و ظلم گناه و در آخر عقاب باشین. هر جا ما پامون رو از اصولمون عقب گذاشتیم (حالا به هر دلیل یه روز به دلیل حقوق بشر یه روز به دلیل دمکراسی و روزی به دلیل مصلحت و...) متاسفانه شاهد عواقبش هم بودیم تا بفهمیم خدا وقتی اصلی بنا گذاشت برای خودش نیست برای حل مشکلات ما هست.یکی از این اصول همین موضوع هست که یکی از دلایل کشته شدن امامش هم توی اون صحرای سوزان همینه.جا داره ما این اصل رو احیا کنیم .چه شده که در جامعه ما امربه معروف و نهی از منکر جلوه بدی گرفته؟ چرا اصلا این اصل دولتی و حکومتی شده؟ چرا از ناهی و آمر حمایت نمی شه؟ و هزار چرای دیگه . چرا ناجا و قوه قضاییه ما پشتیبان ناهی و آمر نیستن تا جایی که مادر ۵۰ ساله من جرات نداره توی خیابان به یک دختر تذکر بده و پدر من نمی تونه به یک فردی که سن پسرش رو ؟ چرا من نوعی در برابر برادر و خواهرم بی تفاوتم پس کجاست کلکم راع و کلکم مسیول مولا؟ بله وقتی دین رو شخصی می کنیم باید منتظر این موارد هم باشیم .ببینیم و دست پخت خودمون رو هم تحویل بگیریم.این همون دنیایه که برخی می خواستن ؟ ایانجاست که می بینیم از هر گوشه ای یه بلا و فساد بیرون می زنه .دین شخصیه پس غیرت هم باید بمیره ..... و اما اصل موضوع چیزی خدمتتون عرض کنم در چند سال اخیر ما حتی از آمار این دسته جرم ها حتی کم هم شده اما موضوع این هست که متاسفانه برخی رسانه ها روی این موارد زوم می کنن و به قول دوستان یا با هدفی و برنامه ریزی شده هست یا برای زورنالیست بازی در آوردن اما قضیه این هست که ما و شما نباید احساساتی بشیم و باید واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم . اینکه ما قوه قضاییه رو تنها و ناجا رو بی کس بکوبیم که مشکلی حل نمی شه اینجاست باید یقه پدرهامون رو در سیاست های غلط و غیر اسلامی گذشته بگیریم و بگم این ثمره همون افاضاتی هست که فرمودین و عمل کردین. روی این موضوعات اصلا به صلاح نیست زوم بشه ولی متاسفانه باز همه خوابیم تا فردا صدای آقا در بیاد .بابا این اتفاقات همه جای دنیا و با شدن صدها برابر این می افته .البته نمی خوام بگم سذمون رو زیر برف کنیم منظورم اینه که اسلام در این موارد چی میگه.نظر اینه نگین برای ابروی برخی و نشکستن حیا و قبح گناه. در روانشناسی هم اصلی هست که میگه وقتی موضوعی زیاد توی ذهن فرد و یا جامعه ای تکرار بشه کم خود اون جامعه به طرفش میره حالا یا برای امتحان یا تجربه یا هر چی این همون اصلیه که خدا میگه گناه رو نگین حلا فکرش رو بکنید این موضوع رو انبیا و امامان ما کی گفتن که آقایون غربی هم حالا بهش رسیدن. این موضوعات باید بررسی و پیگیری عاجل و سریع بشه ولی هیاهو اصلا چیزی رو حل نمی کنه و برخورد احساسی. مورد دیگه اینکه قوه قضاییه و قاضی مسیولن علاوه بر فهمیدن جرم و ... دلیل رو هم بفهمه و این دلیل می تونه گزارشهای موثقی بشه برای قوه مجریه و بقیه قوا برای عمل بهتر ولی چقدر توی این حوزه وارد شدیم و چقدر تاثیر دادیم ظاهرا هنوز می لنگیم. اشاره کنم وظیفه نیروی انتظامی همه اون چیزهایی هست که بهش واگذار شده حالا اگر نیرو کم داره وسایل نداره و هر چیز دیگه ای باید بیان کنه تا رفع بشه اما نمی تونیم بگیم آقا طرح حجاب تعطیل اماکن تعطیل دیش گرفتن تعطیل و.... و فقط توی هر خیابون برای هر آدم یه مامور بزاریم تا حادثه ای غیر مترقبه پیش نیاد این که فقط از عهده خدا بر میاد که برای هر آدم چند نگهبان برای ضبط و ثبت گذاشته.نه ما انسانها. توی این حادثه و مشابه اون هم اتفاقاتی هست که ممکنه هر جا بیفته نیروی انتظامی که خدا نیست همه جا از رگ گردن به ما نزدیکتر باشه و همیشه سر به زنگا برسه بالاخره عادی هست .البته یه جایی کم کاری میشه که اون بحثش جداست.توی این مورد هم ناجا که خبر نداشته حالا یکی می خواد کشته بشه و بدتر اینکه این فرد قهرمان هم هست توی یه خیابون دو تا ماشین به هم می خورن چند نفر بی فرهنگی می کنن و قضیه رو بزرگ می کنن و به اینجا میرسه خوب حالا دوستان برداریم گند بزنیم به ناجا که نمی شه آخه انصاف هم خوب جیزیه. توی برخی موارد هم مشکل از قوه قضاییه هست که پشتیبانی نمی کنه از پلیس و اینی میشه که می بینید و مجرمین جری تر و خطرناک تر از قبل.به قول اساتید درس قانون استفاده از سلاح ناجا که بعد یه همه درس دادن میگن در اصل به شما اسلحه میدن تا استفاد نکنین و این واقعیتی انکار ناپذیره که مامور اونقدر حاشیه امن نداره که حتی مجرمی رو بزنه و به جای درگیری ترجیح میده مثل اون قضیه پارسال نگاه کنه دردسر هم نداره .من فکر می کنم قوه قضاییه باید در برخی قوانین محکم تر و و در برخی که نیاز هست بازنگری کنه که یکی از وظایفش هست. یه حدیث هست که منبعش یادم رفته و مزمونش این هست که جلوی فساد رو دو چیز می گیره یکی وجدان و دیگری شمشیر .شمشیر یعنی قدرت حکومتی و اعمال قانون و وجدان هم یعنی دین و عقاید فرد. اما نبود عقاید درست به معنای معلق گذاشتن شمشیر نیست بلکه هر دو باید اجرا بشن و اگر یکی می لنگه باید به اون رسید نه اون یکی رو هم از کار انداخت. و اما یکیدیگه از عواقب دامن زدن به این مورد ها افزایش خشونت عمومی هست چراکه همه افراد پیش زمینه ای نادرست از اوضاع دارن که اونها رو به این سمت سوق میده که مثلا اگر من مشابهه داداشی توی این شرایط قرار گرفتم بهتر نیست منم چاقو داشته باشم یا اصلا اسلحه همراهم باشه ؟بهتر نیست من زودتر اقدام کنم؟ و... که خودش در دراز مدت باعث افزایش این موارد میشه پس خواهشا هم ما رعایت کنیم هم ان شا الله عده ای مسیول این تاپیک رو بخونن و بیشتر توجه کنن.ابنجا ایرانه نه لوس آنجلس و نیویورک که هر کسی که بستنی کیم(میکروفون) دستش بگیره و شبیه فیلم های هالیوودی دنبال دادستان و کلانتر راه بیفته و هی بپرسه قضیه چی بود و چی شد؟(باز الان برخی مغلطه نکننن پس همه چی ارومه و ما هم خوشیم و خبری نیست و همه ناجا و قوا هم خوب عمل می کنن و ما کبک تو خر و....) البته هر اتفاقی توی این مملکت بیافته برای هر کس نان و آب نشه برای تی ان تی خان و مبارز میشه . یکی از دوستان به افراد سابقه دار اشاره کرد خوب برادر من باید بگیم در شرایطی که من و شما با تحصیلات و توانایی به شغل دسترسی نداریم به فردی که حالا یه روزی یه نفهمی هم کرده دیگه چی می سره همین فرد در جامعه سر خورده و منزوی میشه و باعث ایجاد عقده از جامعه و خوی انتقام گیری و حق ستانی برای خودش میشه و این زمینه رو برای جرم های بعدی و بعد به روزی می افته که از تخم مرغ دزدی به شتر دزدی می رسه. دوستی به عدم فروش چاقو اشاره کردن دوست من آیا شما توی کابینت خونت چاقو نداری این که دلیل نمی شه ما باز با این حرفها همه سیستم رو زیر سوال ببریم به هر حال هر کسی می تونه الت قتاله چیدا کنه و هر چیزی می تونه الت باشه شیشه آهن وآجر ایا همش باید از دسترس خارج بشه .اینطوری باید مثل این روانی ها همه توی خانه های با در و دیوار پشمی زندگی کنیم و هیچ وسیله ای هم در دسترسمون نباشه.بر می گرده به اینکه یکی فرهنگ سازی کنیم همون موضوع وجدانی که اشاره کردم و دوم هم شمشیری باشه یعنی قانون و نظامی برنده و بی مماشات البته در عدالت . در ضمن کسی از دوستان رو ندیدم که علاوه بر تمام کاستی ها تشکری از ناجا کرده باشه که کمتر 24 ساعت این افراد رو گیر آوردن حتی توی خمینی شهر و... شاید از عدم تجربه شما و کار در محیط های اینچنینی باشه ولی فکر می کنین پیدا کردن چند نفر توی یه شهر چند میلیونی چقدر سخته؟ مثل پیدا کردن سوزن توی انبار کاه. در مورد نبودش توی مسیر هم نمی شه ایراد گرفت معلوم نیست اگر ماشین گشت هم توی فاصله 300 متری واقعه در حرکت بود می تونست به وقتش ضارب رو از انجام کار نگه داره این درگیر شاید در کسری از ثانیه انجام شده و فقط خدا در این نوع موارد می تونه اینقدر سریع عمل کنه پس باز اشاره می کنم کمی انصاف داشته باشن و عاقلانه نگاه کنین . ببخشین مثل همیشه زبان درازی کردم.

خدمت دوستان عرض کنم اینها بیشتر طرح های ایده ای و آینده هستن و بودنشون و ساختشون به معنای استفاده ۱۰۰ درصد نیست و باز اشاره می کنم اگر اسلحه ای یه سرباز آینده به تنهایی ۷ ک گ باشه توی یه پیاده روی بلند مدت جنازش به مقصد می رسه. و در عین حال همیشه تکنولوژی با کوچکترین عوامل می تونه از کار بیافته.

هادی جان برای گداخت میشه از هیدروژن استفاده کرد. بر خلاف دوستان من فکر می کنم اگر این روش جواب بده دز دنیای انرژی تحولی عظیم به وجود میاد. شاید بهترین روش برای تولید و شروع عملیات گداخت همین روش باشه چون بالا بردن حرارت و فشار غیر از استفاده از لیزر کار خیلی سختی است. این روش هم الودگی کمتری داره هم مواد اولیه اون فراوانه و هم انرژی بیشتری ایجاد می کنه.

جناب اس اس وجود و عمر حزب الله بستگی به ایران داره البته از نظر استراتژیکی اما عامل مهمتر برای چسب روابط ما و برادرای حزب الله مسیله ایدیولوژی هست و این عامل از هر ایدیولوژی حاکم بر روابط سیاسی قبلی مثل کمونیسم و کارکسیسم و فاشیسم و حتی امپریالیبسم و لیبرالیسم بسیار قویتر هست و در این مورد که آیا اصلا حزب الله درگیر خواهد شد یا نه نه نظرم بشتر خنده دار به نظر می رسه. اما بارها خود اسراییلی ها اعلام کردن تا حالا دروغی از سید حسن نشنیدن و ان شا الله نمی شنون و از طرفی به یادمون باشه حرفهای چند سال پیش سید در مور جنگ بعدی اسراییل و حزب الله که ایشون بیان کردن جنگ بعدی به معنای استراتژی قبلی ما نیست و احتمال پیشروی ما هم هست. در مورد افکار عمومی هم ناراحت نباشین در لبنان الان بیشترین قدرت ازان نیروی شیعی هست و این عامل پشتیبانی مردمی کافی برای مقاومت هست اما قضیایای دیگه ای هم می تونه دستاویز قرار بگیره مثلا اسرای لبنان و مزارع شبعا و..... البته این رو هم مد نظر باید داشت که آمار گیری مذهبی در لبنان ممنوع هست دلیلش با خودتون. در ضمن زمانی که کشوری مثل ایران نتونه در برابر اسراییل دوام بیاره و از بین بره انتظار نداشته باشین اسراییل تا مرزهای ما ترمز تانک هاش رو نگه داره. کلاهک های ایرانی باید مواضع مهم اقتصادی استراتژیکی و نظامی اسراییل رو بزنن و شلیک چند موشک در روز هم از این فاصله برای ما هزینه بالایی داره در عین حال باید سیستم های اونها رو مختل و مهمترین سیستم های اونها یکی سیستم های پدافند موشکی اونها و یکی هم سیستم اداری مالی و نیروی انسانی اونها هست موشک های ایرانی باید نقاط مهم رو بزنن ولی ما می تونین از لبنان موشکهای ارزان قیمت تر رو بزنیم مثل زلزال نازعات و حتی شهاب های ۱ و فاتح که خیلی به صرفه تر و دقیقتر عمل می کنن و هزینه و تولید اونها هم راحت تر هست . موضوع بعدی راکت های حزب الله است حمله بی وقفه و گاه و بی گاه این راکت ها می تونه سیستم اداری مالی و انسانی اونها رو مختل و جو نا امنی رو در اسراییل دامن بزنه که نتونن شو کها هر حمله رو تا حمله بعدی پوشش بدن و عملا باید تاکتیک موش کور رو در پیش بگیرن و یکسره توی زیر زمین ها باشن. خوب کشوری با این وضعیت آیا می تونه جنگش رو سر و سامان بده کارخانه هایی که گاه و بی گاه به دلیل آژیر تعطیل میشن و حمل و نقل سخت راههای دریایی ناامن برخورد راکت به هر جایی حملات موشکی در طول روز و حتی با تعداد بالا.تص.رش رو بکنید شاید این در کشوری مثل کشور ما برای مردمی با خصیصه های مردم ایران تحمل پذیر باشه اما بای اسراییل اصلا و ابدا و شاید نتونه حتی روز دوام بیاره به همین دلیل اگر امریکا وارد عمل نشه امکان از لبین رفتن اسراییل خیلی راحتتر از اون چیزی هست که دوستان فکرش هم بکنن. قدرت ایران رو اونها در افکارشون زیر سوال می برن ولی اینی چیزی از واقعیتها کم نمی کنه . البته حمله حزب الله و حماس لزوما نیازمند دارا بودن تانک و جنگ کلاسیک و .... نیست همین که پشت خطوط اسراییلی عملیات ایزایی انجام بشه که مسبوق به سابقه هست و عقبه اونها نا امن بشه ارتش اسراییل برای استحکام خطوط خودش مجبور مناطق مشکوک رو عقب بشینه و این خودش یعنی عقب زدن اونها در ضمن امکان عملیات خرابکاری و ترور و دزدیدن فرماندهان و مدیران ارشد و ....هم مطرح میشه . به نظرم اسراییل از این خریت ها نکنه بهتره چون عواقبش رو نمی تونه تحمل کنه شاید در این درگیری امریکا تا حدودی بتونه تحمل کنه ولی اسراییل نمی تونه. البته ما سالهاست به پارس های وقت و بی وقت این سگ های شیطان عادت داریم ولی باید بهشون بگیم تا کی حرف پس کی عمل .

این اسلحه با مخلفات میشه چیزی در حدود 7 ک گ که واقعا نمی دونید چقدر سخته تحمل این وزن البته اگر تنها یک روز پیاده روی کنید می فهمید این سلاح اصلا به درد برخی رده های نظامی نمی خورده ولی بسیار کارا هست در برخی امور. این سلاح کپی کره ای ایکس 29 آمریکا هست که خود این طرح در امریکا فعلا روی هواست اسلحه دوم هم تقلیدی از گالیل اف ان فال و ترکیب با ام ۱۶ هت ولی خوب اونم ظاهرا خوب کار کرده.

چهارمی از مکانیسمی شبیه گلوله های 5.56*45 استفاده می کنه و پس از ورود اولیه منفجر و بخشی از اون ترکس و بخشی از اون خارج میشه. بدترین مورد در مورد این جراحت این هست که علاوه بر اینکه اسیب عادی گلوله رو داره در عین حال یک شوک قوی هم وارد می کنه که برخی اوقات باعث از کار افتادن امحا و احشا داخلی انسان یا موجود زنده میشه و حتی اگر خود جراحت گلوله کاری نکنه این شوک ممکنه قلب ریه کبد طحال و... رو از بین ببره و موجب مرگ بشه. البته انفجار اون به خاطر مواد منفجره نیست بلکه به دلیل ساختار بالستیکی خاص اون هست و شیارهای تعبیه شده روی این مرمی ها.

الشهدا الحی .اونها زنده و برنده هستن ماها باید فکری برای خودمون بکنیم. در ضمن این شهید برای ارمانهایی رفت که ما مسیول نگه داشتنشیم نباید فراموش کنیم و روزی وا ندیم.

جناب هادی منظور من این بود که این ابزار رو در لبنان به کار گرفتن و اونجا دماقشون به خاک مالیده شده حالا دیگه دست پیش گرفتن تا پس نیافتن. این سیستم اگر در ارتباط فقط خودش عمل کنه می تونه مخفی بمونه و به عنوان یک ایستگاه جاسوسی عمل کنه اما اگر کوچکترین بازتابی داشته باشه و ارتباطی ایجاد کنه قابل شناسایی هست اون هم با تمام مشخصات و مختصات.

دوست عزیز در مورد موشک خلیج فارس مراجعه کنید به تاپیک خودش که مفصل در این مورد صحبت شده و تمام جوانب مطرح شده این تاپیک جای این بحث نیست و بحث رو فرعی میکنه.

دوستان به این فکر کنین که چرا یک ابزار جاسوسی رو باید با هزینه های میلیاردی بسازن و بعد لوبدن.؟ یه راهنمایی به اوضاع لبنان و شبکه های جاسوسی اسراییل که توسط حزب الله از هم پاشیدن رجوع کنید.

خلیج فارس با اون سرعت و کلاهک 600 ک گ و نیروی جنبشی که داره اگر حتی به ناو هواپیمابر هم بخوره چنان موجی درست می کنه که تمام موجودات زنده درون ناو رو رشته رشته می کنه در ضمن موشکی مثل نور فقط 160 ک گ مواد منفجره داره در حالی که خلیج فارس چیزی در حدود 4 برابر هست . اگر کلاهک این موشک عمل هم نکنه خود این پرتابه با اون سرعت مثل درفش از اون فر ناو میزنه بیرون. خیلی خندم گرفت دوست عزیز که گفتین باند رو غیر قابل استفاده میکنه واقعا فکر می کنین که موشکی با 600 ک گ سر جنگی باند رو غیر قابل استفاده می کنه و جالبتر اینکه چند ده تا باید به ناو زد.

jrzm عزیز از این روش که به رهایی گروگان روسی معروف هست در تمام دنیا بیشترین استفاده اش زمانی هست که گروگانگیر درخواست سیاسی داره و عقب نشینی و امتیاز دادن امنیت روسیه رو تهدید میکنه برای همین از این روش استفاده می کنن ولی در امور عادی و گروگانگیریهای غیر سیاسی سعی می کنن با توجه به سطح بالای آموزش نیروهاشون از این روش استفاده نکنن و از روشهای معمول استفاده می کنن.

هیچ کدام از حرفهاتون رو جواب نمیدم و به زمان می سپرم و بعد بهتون اشاره میکنم چون این چیزهایی که شما میگین بیشتر جدل هست تا بحث و برگرفته از اطلاعات ناقص شما.

خوب شما دکتر عزیز این نوع وضعیت رو توضیح بدین تا ما هم بفهمیم.

ببخشین من دیر جواب میدم اما چند نکته: اول اینکه یک راه برای ضربه زدن به منافقین الان همین هست که ما به دولت عراق فشار سیاسی وارد کنیم تا اشرف رو از نظر وسعت کم کنن یعنی به شکلی اونها رو در محدوده کوچکی فشرده کنن و اون زمان میشه با چند موشک دقیق از شر بیشترشون رها شد. اما موضوعی دیگه هم باید مد نظر باشه که مهره های اصلی و اثر گذار این گروهک معمولا در اروپا و آمریکا هستن و در این نوع عملیات ها از بین نمی رن و تنها نیروهای عملیاتی رده پایین این سازمان هدف قرار میگیرن که البته بد نیست ولی ضربه کاری زمانی هست که سران اونها هم به درک واصل بشن. امباسودر جان در جاهایی از متن اشاره شده بود به تصفیه های خونین این گروهک اما حقیر به خاطر اینکه مطلب بسیار به درازا نکشه و ملول نباشه بخشهایی رو حذف کردم و این شاید تنها یک سوم مطلب اصلی باشه . بسیلری هم از اسناد این سازمان چون هنوز وجود خارجی دارن جنبه طبقه بندی داره و در دسترس نیست که حقیر اشاره کردم جریان حول و حوش رجوی بسیار مشکوک هست و ممکنه ارتباطاتی بین این فرد و بقیه بقایای رژیم سابق مثل شبکه جوش و ... باشه.و باز هم در متن به جریانات تصفیه داخلی اشاره شد تا جایی که برادر و خواهر کشی عادی شده بود. در مورد شزیف واقفی باید گفت که این فرد نیز قربانی تصفیه های خونینی شد که شاید سر منشا اونها تقی شهرام بود کسی که عملا این سازمان رو مارکسیستی کرد.شریف واقفی بعد از ماجرای مارکسیست شدن بدنه سازمان تصمیم به ایجاد شاخه مذهبی گرفت و توسط مرتضی صمدیه لباف بعد از فرار از دست ساپاک که ممکنمه اونهم کار خود اعضای سازمان بوده باشه شروع به جمع آوری نیروهای جدید و قدیمی مذهبی کرد و مقداری هم تسلیحات و تجهیزات تهیه و مخفی کرد که توسط گروهک به عنوان خاینین درجه ۱ و ۲ شناسایی و پس از لو رفتن توسط همسر سازمانی خودش لیلا زمردیان به سر قراری کشیده و ترور شدن. موضوع جالب جذب عطریانفر و تاثیرش از شریف واقفی هست ؟؟؟؟؟ ۱۶ اردیبهشت 64 شریف واقفی توسط وحید افروخته انجام شد و با همکاری دو نفر دیگه به نامهای عباس و حیدر همراه ایم فرد جنازه منتقل با اسید سوزانده و سپس با بنزین از بین می برن و صمدیه هم در همون روز مورد هدف قرار می گیره و زخمی میشه و در این بین درگیری اون با اعضای سازمان هم شروع میشه و پس از این موضوع توسط ساواک دستگیر و در همون سال اعدام میشه و باز موضوع جالب اینکه این وسط ساواک توی این درگیری از کجا متوجه میشه خودش جای سوال داره. پرداخیتن به تمام این مباحث نیاز به مدتها قلم فرسایی داره ولی سعی من این بود که برای برخی سوالهایی ایجاد و خودشون به فکر مطالعه بیشتر بیفیتن. ولی موضوعی بسیار بزرگ این وسط خودنمایی می کنه و اون شاید کم کاری نیروهای شاخصه حزب الله هست اعم از روحانی و غیر روحانی چراکه بیشتر مناظره ها و مباحثه ها در زندان بین اعضا در جریان بود .هر چند نمی شد سران و منحرفان این \روهک رو نجات داد اما میشد حداقل بخشی از نیروهای رده پایین و نا آگاه رو روشن و از این باتلاق در اورد ولی شایذ کم کاری شد و در این مناظرات جریان حزب الله شاید بیشتر موضع خاصی نگرفت و باعث شد این افراد همون طور در تفکرات خود بمونن. اشاره کردم خلاف تفکر بسیاری از روحانیون امام از ابتدا با مشی مسلحانه مخالف بودن ولی خوب اونها به اصطلاح خودشون در حال جهاد بودن و عملا ضرباتی هم یه شاه و امریکا و منافعشون زدن اما این جریان در بعد از انقلاب پیکانش به طرف مردم برگشت. هنوز هم همینطور هست سران اصلی این سازمان در حال زندگی در اقصی نقاط دنیا و زیر چتر حمایتی سازمانهای اطلاعاتی هستن و تنها رده های پایین این سازمان در اشراف دارن چوب این افراد رو می خورن. ظاهرا این نفاق به ارث هم میرسه و می بینیم که هر وقت در کشور مشکلی پیش میاد میشه رد این نو سازمان و سازمانهای مشابه رو هم دید ولی خوب بصیرت مردم بسیار مهم و حیاتی هست. خلاف شما من فکر نمی کنم چیز عجیبی در بی رحمی این گروهک باشه چراکه تمام سازمانها با این تفکرات در هر کشوری روزی به این فاز وارد میشن و دست به خونین ترین کارها با توجیحات فراوان می زنن مثلا تاریخ انقلاب روسیه که شاهد چه تصفیه های خونینی در کادر رهبری حزب هستیم از استالین و یا خود لنین تا خروشچف و .... و حتی در تمام دنیا . یکی از کارهای اونها در زمان جنگ بازجویی و شکنجه ایرانیها بود و بعضا به دلیل داشتن شبکه های خودشون در داخل به برخی از افراد برای گرفتن اطلاعات تهدیدهای خانوادگی و ترور رو هم می گنجوندن.

آره یکی اینها درست و راست میگن یکی مرحوم پینوکیو.

دوستان این بحث هایی که می کنین خیلی خوبه ولی در فهوای کلام باید توجه کنید که پالس های خروجی دارن به چی اشاره می کنن. سردار داره اشاره به رصد موشک ها توسط این رادار می کنه می دونید یعنی چی یعنی ما راداری داریم که می تونه موشکهای بالستیک رو رصد کنه و حتی حرفهایی در مورد رصد ماهواره ها . دوم اشاره اون اسراییلی به اینکه از سال ۲۰۰۷ اطلاعاتی در این مورد داشتن خوب الان سال چنده حالا با مقایسه توان این رادار و رادارهای به روز دنیا و این سالهای گذشته می تونید شکاف واقعی تکنولوژی خودمون و دنیا رو ببینین. در کل باید اعتقاد داشت ما در صنایع مخابرات جهش بزرگی داشتیم ولی عوامل حفاظتی واطلاعاتی مانع از رونمایی هست .حتی برخی از دوستان خیلی ناراحت بخش هوایی هستن ولی باید خیالشون راحتتر باشه توی این زمینه هم کارهایی شده یکی از این پروژه ها می تونه بسیار ما رو جلو بندازه.

جناب کرکس این ما نیستیم که تنش ایجاد می کنیم و با دنیا مشکل داریم .ما نه به کشوری حمله کردیم نه توهین نه هیچ چیز دیگه ای ما تنها و تنها اعتقاد خودمون رو بیان می کنیم و راه خودمون رو میریم این دشمنان ما هستن که تنش ایجاد می کنن . فکر می کنم تعاریف از تنش و سیاست خارجی خیلی مشکل داره . اصلا به نظر شما چه کار باید بکنیم شما عرض بفرمایین تا دوستان و حقیر هم مطلع بشیم و هم شاید نظر شما درست باشه و چکش کاری بشه و بر اساس اون بشه اقدام کرد.

جناب مبارز این گروهک قبل از سقوط صدام(البته سقوط که چه عرض کنم فیلم هالیودی) در چندین جای عراق مخصوصا در مرزهای با ایران برای نزدیکی به مرزها و انجام عملیات ها ونفوذهاشون پایگاه داشتن که بعد از ترور شهید سرافراز صیاد شیرازی سپاه پایگاه های اونها در خانقین و چند جای دیگه رو آماج حملات موشکی کرد و تلفات بالایی به اونها زد برای همین این گروهک نقل مکان کردن به اشرف که نزدیک بغداد هست و عملا به قلب سرزمینی عراق رفتن. با این کار عملا از دست نیروهای ایرانی و عملیات مرز رها شدن و از طرفی قوانین بین المللی به ما اجازه نمی ده وارد سرزمین های کشور دیگه ای بشیم و نقض قوانین بین المللی و در عین حال تجاوز به اون کشور به حساب میاد. در زمان حمله آمریکا ب عراق در سال ۲۰۰۳ نیروهای ایرانی (سپاه پاسداران) در خطوط مرزی مستقر و قصد نابودی این گروهک رو داشتن اما این گروهک وارد عمل شدن و تعدادی هلی کوپتر به دست آوردن و از خطوط مرزی هم کمی عقب نشستن و در این صورت وارد عمل شدن نیروهای ایرانی عملا باعث درگیری بلند مدت و به احتمال زیاد دخالت آمریکا می شد که ظاهرا یه قول هایی به این گروهک داده بودن و عملا وارد جنگی با آمریکا می شدیم. ولی هدف عملیات ضربه سریع و نابودی دشمن و بعد هم خروج سریع بود که با این شرایط شدنی نبود. الان هم همین قوانین بین المللی به ما اجازه ورود به عمق چند صد کیلومتری عراق برای نابودی اونها رو نمی ده و دولت عراق هم با اینکه فشار وارد میکنه ولی باید واقع بین باشیم کشوری که اشغال شده عزتی هم نداره.و در عین حال این گروهک الان زیر چتر حمایتی آمریکا قرار دارن. در ضمن آیه قران هست که منافقین همیشه در دوزخ و جهنم به سر می برن باید این ها رو از این گروهک ببینیم تا به قدرت و توانایی و حکمت خدا پی ببریم .این دریوزگی و حیرانی که حیرانی یکی از نشانه ها بارز منافقین هست که در قران به اون اشاره شده. دربه دری گدایی جلب ترحم و....

ممنون تذکر دادین این دو تا اسم رو اولا فراموش کرده بودم و در عین حال بیشتر اوقات هم قاطی می کنمشون به هر حال ممنون.

در مورد آموزش های اونها بیشتر می خوام به روش شستشوی مغزی اونها بپردازم چون آموزش های نظامی اونها تقریبا مثل تمام گروه هایدیگه هست. اونها در طی دوره های خودشون از ابتدای تشکیل این گروهک در قبل از انقلاب دوره هایی به نام دوره های به اصطلاح ایدیولوژی رو تشکیل می دادن و توی این جلسات کتابهای خاصی که برخی از اونها توی متن اشاره شده رو مطالعه می کردن و در عین حال خودشون به تفسیر قران و نهج البلاغه هم دست می زدن و عملا تعاریف خاص خودشون رو از این آیات و روایات داشتن. در سالهای بعد کم کم بیشتر به طرف مارکسیست گرایش پیدا شد و در طی دوره ها بیشتر به فکر مطالعه این دست از ایدیولوژیها افتادن تا اینکه نهایتا به کل مارکسیست شدند. این دوره ها بیشتر در خانه های تیمی که بعضا مختلط هم بودن تشکیل میشد البته در ابتاداینطور نبود ولی کم کم راه برای بسیاری از مفسده ها در همین خانه ها باز شد هر چند از ابتدا هم روسا سعی می کردن فکر و انرژی اعضا رو به طرف کار اصلی خودشون متوجه کنن ولی خوب این روند در خیلی موارد کارساز نبود. نهایتا این دوره ها بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد تا اینکه از ایران خارج شدن. اما موقعی که در ایران بودن مقداری فضا برای اعضا بازتر بود ولی بعد از خروج از ایران این سازمان به حالت سازمانی نظامی و پادگانی در اومد و کنترل افکار و اعمال اعضا بیشتر از پیش برای سران اون فراهم شد. عبور و مرور اعضا از این زمان به شدت مورد نظر و کنترل قرار گرفته و از خروج از محیط پادگانی ممانعت میشه و چیزی به اسم مرخصی و ... وجود خارجی نداره تا جایی که برخی از این اعضا سالها در همون پادگانها که اشرف یکی از اونهاست مونده و به خارج از پادگان نرفتن. نحوه زندگی رفتار و حتی نیات اعضا در بیشترین حد و اندازه کنترل میشه و در طی دوره هایی به نام اعتراف دسته جمعی تمام افکار اعضا سعی میشه بازگو بشه تا برای همه روشن باشه ولی این دوره ها هر چند در ظاهر به این معنا تبلیغ میشه که برای این هست که همه اعضا با شما همرزم هستن و نباید چیزی بین شما پوشیده بمونه اما در اصل و معنا به نوعی تخلیه اطلاعاتی و آتو گیری از اعضا برای آینده هست. تمام اعضا ملزم به طلاق دایم هستند .اونهایی که همسر دارن طلاق میدن و اونهایی هم که ندارن تعهد میدن نداشته باشن و صرفا برخی ازدواج ها هم در قالب درون گروهکی و سازمانی انجام میشه و فقط این قانون حکم فرماست و نمونه بارز این ازدواج ها ازدواج مریم عضدانلو همسر اگر اشتباه نکنم گلسرخی که به دلایل واهی و غیر واهی از گلسرخی طلاق و به عقد رجوی ریاست این گروه در میاد و از این نوع کثافت کاریها تا بخواین توی این سازمان هست. هیچ یک از اعضا حق خلوت کردن و درد دل با کسی رو ندارن و باید تمام اطلاعات و حتی تفکرات خودشون رو با روسای خودشون در میان بزارن در غیر اینصورت توبیخ خواهند شد. در هنگام نگهبانی مخصوصا در سالهای اخیر چند رده نگهبانی در نظر گرفته میشه و در هر پست هم چند نفر با هم پست میدن تا درصد اقدام به فرار و خرابکاری و .... بیاد پایین.در عین حال این پست ها با دکل های دیدبانی و .... همیشه کنترل و بازرسی میشن به علاوه ابزار جدید و نو مثل دوربین های مدار بسته و.... روسا و فرماندهان از کسانی انتخاب میشن که از مطین ترین افراد این گروهک باشن و به شکلی قوانین حفاظت و اطلاعات به شدت اجرا میشه. موضوع بعدی ارتباطات هست که به طور کلی با بیرون از سازمان قطع هست به شکلی که برخی حتی سالها از خانواده خودشون بی اطلاع هستن .هیچ رسانه ارتباطی و وسیله ارتباطی در اختیار اعضا نیست و تمام اعضا طبق یک برنامه مشخص روزانه همیشه مشغول کارهای خودشون هستن و کسی حق تخطی از این برنامه رو نداره حالا یا این برنامه برنامه بیگاری هست یا کار و رزم و... یا جلسه های گروهی تفتیش نیات و عقاید و یا نهایتا سخنرانی و سازندگی ایدیولوژی. رادیو تلویزیون اینترنت و هیچ وسیله دیگه ای در دسترس اعضا نیست و ورود ابزار و وسایل این نوع هم ممنوع هست . البته تلویزیون و رایود و ... وجود داره اما به این شکل که هیچ روزنامه ای در دسترس نیست جز روزنامه و نشریه داخلی سازمان که تمام اخبار اون رو خود سران و گردانندگان این سازمان تهیه و تدوین می کنن و به شکلی تنها صدای این گروهک در اون نمود پیدا می کنه نه هیچ چیز دیگه ای به شکلی که افراد این گروهک به تمام معنا با دنیای بیرون در قطع ارتباط هستند. و کتب هم تنها کتبی که شناسایی و سانسور روی اونها انجام شده باشه در دسترس اعضا هست. تلویزیونهای درون سازمان تنها تکه های اخبار رو گلچین و برای اعضا پخش می کنن و اخبار کاملا گزینشی هست و از روش هایی چون پاره حقیقت گویی کلی گویی و فرافکنی برای ایجاد این برنامه ها استفاده میشه و رایدو هم تنها رادیوی سازمان و برخی رادیوها در دسترس هست. در عین حال تمام این امکانات در زمان و مکان های خاصی در دسترس هستن. مورد بعدی القا تفکرات انحرافی و غلط و نادرست توسط سران به اعضا هست تا جایی که برخی از این اعضا تفکر و اعتقادشون و زمینه های تفکریشون در مورد ایران و درون کشور و نیازها و ارزشهای مردم داخل کاملا مخالف و متفاوت هست . مثلا در اثر القا سازمان بیشتر اعضا رده پایین و متوسط از واقعیات داخل ایران بی اطلاع هستن و حتی برخی فکر می کنن عمده مردم ایران طرفداران این گروهک هستن و تنها اگر خودشون رو به عنوان اعضا این سازمان در حال ماموریت در ایران معرفی کنن از هیچ کمنکی به اونها دریغ نخواهد شد. این موضوع در بسیاری از اظهارات برگشته های این سازمان و یا اعضا فراری و دستگیر شده به صورت مشهود نمایان هست .این موضوع در مورد کسانی که در ابتدای انقلاب و سالهای دهه 60 از ایران فرار کردن بیشتر موج می زنه و مشهود هست. در عملیات فروغ جاویدان به اعضا گفته شده بود که در هر استانی که بفهمن شما اعضا سازمان هستین مردم به کمک شما خواند آمد و عملا نظام کمرش خواهد شکست چون کاریزمای مسعود و مریم و همچنین نفوذ مردمی سازمان بیشتر از نظام حاکم هست اما در ورود به ایران و پیشروی تا نزدیک کرمانشاه عملا اعضا می دیدن مردم روستاها حتی با اسلحه های شکاری جلوی اونها ایستادگی می کردن و به همین دلیل در سر پل ذهاب اسلام آباد غرب و کرند دست به کشتار و اعدام های فراوانی زدن و تجاوز و قتل رو از نهایت گزرانده و حتی با ورود به بیمارستان امام خمینی اسلام آباد تمام بیماران و اعضا این بیمارستان رو اعدام تیرباران و یا مورد تجاوز قرار دادن. در پادگان ابوذر و الله اکبر نیز هر نیروی ارتشی که وجود داشت رو به قتل رسوندن. حتی برخی از اعضا رو از کشورهای اروپایی جمع کرده بودن و مثلا به یکی از اونها که پزشک بود گفته بودن فردا صبح عملیات شروع میشه همراه ما بیا و ۴۸ ساعت بعد توی تهران وزیر بهداشت بشو. متاسفانه اعضا عمده سازمان همین تفکر و باور رو داشتن که کشور و مردمش با اونها همراه هست و به راحتی تن به این کارها میدن. موضوع بعدی ایجاد ترس و واهمه از اعضا بسیج و سپاه هست و حتی در مراتبی افرادی ریشو و دارای محاسن و القا میشه که این افراد همگی بسیجی و سپاهی بوده و در درگیر باید به سرعت یا حذف بشن و یا از منطقه دور شین برای همین در عمده عملیاتهای خرابکاری در داخل کشور برخی از مردم عادی رو هم هدف قرار میدن . در کل روش این سازمان روشی خاص برای شستشوی مغزی اعضا هست و به اعضا اجازه شنیدن و تفکر در مورد نظرات مخالف سلب میشه و تنها موارد و تفکرات سازمان به خورد و خوراک فکری این اعضا داده میشه به شکلی اعضا تفکر و ایده ای غیر از این تفکر سازمانی براشون متصور هم نیست باور که درجه ای بالاتر است. تفکرات و ایدیولوژی سازمان به شکلی به وحی منزل برای اعضا تبدیل شده و هیچ کس رو یاری مخالفت و یا اظهار نظر در موردش نیست. شاید برای ما قابل تصور نباشه ولی این روش بسیار کارا و در عین حال ظالمانه و حیوانی هست .به شکلی که سطح تحلیل برخی از اعضا بسیار پایین و ضعیف هست و تنها فکر و ذکرشان انجام عملیات خواسته شده هست. اگر کسی از این گروهک خارج بشه باید حذف فیزیکی بشه برای همین افرادی هم که از این گروهک جدا میشن و فرار می کنن عملا هیچگاه خودشون و خانوده شون در امان نیستن و هر لحظه امکان ترور و انفجار و مشکل براشون هست. و اما اعضا این سازمان در ابتدا از افرادی بودن که نفسا مارکسیست و یا فریب خورده و منحرف بودن اما بعد از خروج از کشور خیلی از اونها دیگه فرصتی برای تفکر و اصلاح مسیر بهشون داده نشد و همونطور موندن بقیه اعضا هم معمولا از چند دسته خارج نیستن مخصوصا کسانی که تازگی به این گروهک پیوستن یعنی در طی دهه های ۷۰و ۸۰ عمده اونها از معاندین با نظام حاکم هستن که بیشتر فرزندان اعدامی ها و منحرفین این سازمان و یا سازمانهای دیگه هستن و یا خط ها و جریانهای فکری دیگه که فکر می کنن در این گروهک مجالی برای ضربه زدن انتقام جویی و تغییر نظام دارن و یا اعضایی هستن که به خاطر امکانات و پول وارد این سازمان میشن .امکاناتی چون ویزا تحصیلات پول قدرت و ... امیدوارم مفید بوده باشه اگر سوالی هست در خدمتم.

افراد نوپو هم از افراد یگان ویژه انتخاب میشن و تمرینات خاص خودشون و می بینن.و سعی بر اینه که هر استانی یک واحد نوپو هم داشته باشه. 11هزار نفر یعنی چیزی در حدود ۲ تیپ. و وظیفه اشون رو هم گفتم . کاربر0013 عزیز منظور من از اینکه کاری با ولایت ندارن به معنای ولایت مدار نبودنشون نبود به این معنا بود که در حفاظت و بقیه موارد مسیولیتی ندارن و به عهده سپاه هست وگرنه بله اعتقاد به ولایت فقیه شرط استخدام در همه جاست نه تنها نیروهای مسلح. شما منظور بنده رو بد گرفتین. اون رسته ای که اشاره کردین رسته دافوس هست و مدیریت ستاد .این دوره قبلا در ایران نبود و در قبل از انقلاب در خارج از کشور طی میشد ولی بعد از انقلاب و جنگ کم کم این رسته بومی شد و الان در دانشگاه های نظامی کشور طی میشه و یکی از پیش نیازهای ورود به درجات امیری در ارتش این رسته هست البته در ارتش بقیه رو خوب خبر ندارم .الان هم در ناجا هم ارتش و هم سپاه این رسته در داخل تدریس میشه.

محمد جان این یه ماکته خیلی هم تابلو هست ولی من تصاویر دیگه ای هم دیدم که اونها یا \رچم و بقیه علایمش فتوشاپیه یا واقعا ما هم داریم از این جنگنده.اونها رو نمی شد ماکت دونست. به هر حال اگر داخل ایران حتی ۱ فروند هم باشه برای باز کردن و مهندسی معکوس خیلی به درد می خوره .