-
تعداد محتوا
256 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های ali_64
-
مقدمه حداقل ۷۰۰ سال از عمر موشك مى گذرد. در قرن سيزدهم بود كه چينى ها نخستين تيرهاى آتشين ضبط شده در تاريخ را پرتاب كردند و مغول هاى مهاجم را به وحشت افكندند. چينى ها در جنگ پين كينگ در سال ۱۲۳۲ ميلادى سلاح هاى آتشين را كه بر سر خود آتش داشتند عليه تاتارها به كار گرفتند. در اين سال ها توسط يك نفر ايتاليايى به نام فونتانا راكتى اختراع شد كه داراى محرك بود. اين راكت در آن زمان چندان عملى نبود و تخريب چندانى نداشت و بيشتر اثر روانى آن در ايجاد ترس در دشمن مورد نظر بود. اولين راكت به مفهوم امروزى توسط شاهزاده حيدرعلى در هندوستان ابداع شد كه اين راكت در نيمه دوم قرن ۱۷ عليه انگليسى ها به كار گرفته شد. اين راكت ها لوله هايى از آهن و ماده اصلى آن را باروت تشكيل مى داد و وزن اين راكت ۳ تا ۵ كيلوگرم و طول آن ۲۰ و قطر آن ۵ سانتى متر با برد حدود ۵/۲ كيلومتر بود كه طول راكت در مجموع با قطعات چوبى به ۳ متر مى رسيد. همچنين پايدارى اين راكت ها در پرواز توسط قطعاتى از چوب بامبو كه به بدنه آن متصل بود تامين مى شد كه اين قطعات چوبى عملى شبيه بالك هاى كنترلى در موشك هاى امروزى را انجام مى دادند. در جنگى كه در هندوستان بين ارتش انگليس و حيدرعلى اتفاق افتاد، ارتش حيدرعلى با به كارگيرى ۵ هزار راكت انداز ابداعى خود شكست سختى بر ارتش انگليس تحميل كرد و انگليس و غرب به رغم داشتن زمينه هاى مساعد در تهيه اسلحه فعاليت چشمگيرى در تحقيقات موشكى نداشتند. اما در اين جنگ تعدادى از راكت هاى سالم به وسيله يكى از افسران انگليسى به نام ويليام كنگرو جهت تجزيه و بررسى به انگلستان ارسال شد. اين افسر پس از بازگشت به انگليس در سال ۱۸۰۴ به رياست كارخانه موشك سازى كه تازه در ولويچ تاسيس شده بود انتخاب شد و نتيجه فعاليت وى موجب پيدايش راكتى به نام خود او شد كه طول بدنه فلزى كنگرو ۱۰۷ سانتى متر بود و قطر آن ۱۰ سانتى متر كه با سر دوكى شكل به چوبى به طول ۶/۴ متر و قطر ۸/۳ سانتى متر وصل شده و وزن آن در حدود ۵/۱۴ كيلوگرم بوده و برد آن ۸/۱ كيلومتر بود كه با تغييرات انجام شده به ۷/۳ كيلومتر افزايش يافته است و با استفاده از اين راكت ها ارتش انگليس در سال ۱۸۰۵ شهر بولونى فرانسه را با پرتاب ۲۰ هزار راكت و در سپتامبر سال بعد شهر كپنهاگ را با پرتاب ۴۰ هزار راكت به ويرانه تبديل كرد. ● پيشتازان صنعت موشك ۱-كنستانتين، ادوارد ويچ و تسيولكوفسكى تسيولكوفسكى در ۱۷ سپتامبر ۱۸۵۷ در دهكده ايزوسك در شهر كوچك كالوگا، ۱۶۰ كيلومترى مسكو در جنوب غربى روسيه به دنيا آمد. اين دانشمند ضمن اينكه در روسيه پدر راكت شناخته شده، به علت ارائه نظريات و تئورى هاى باارزش نسبت به گذشتگان خود در زمينه چگونگى دسترسى به ستارگان، پدر غيرقابل انكار كيهان نوردى نيز است. او از سنين نوجوانى به علوم فيزيك و هوانوردى اشتياق فراوان داشت و در ۱۶ سالگى براى شركت در سمينارى در مورد علوم و رياضيات به مسكو رفت و در راستاى علاقه مندى به اين دو رشته بود كه در مدرسه دهكده بوروسك در ۹۰ كيلومترى جنوب شرقى مسكو شغل معلمى رياضيات و فيزيك را قبول كرد و در اين شغل مطالعات جدى و فراوانى در مورد كيهان شناسى نمود و محل سكونت خود را به مركز تحقيقات نسبتاً بزرگى تبديل و مدل هاى مختلف راكت را جمع آورى كرد. او از جمله نخستين انسان هايى بود كه دريافت موشك وسيله اى براى گريز از زمين است. ● فعاليت هاى تسيولكوفسكى تسيولكوفسكى در سال ۱۸۹۷ اصول موتورهاى كنترلى را تعريف و در سال بعد كتابى تحت عنوان ورود به مدارات ماهواره اى از زمين و سپس كتاب ديگرى با نام كيهان نوردى با استفاده از موتورهاى عكس العملى به رشته تحرير درآورد. در اين زمان با مندليف نيز تماس هايى داشت ولى مندليف به او گفت كه كارهايش اتلاف وقت است و به عنوان انجمن شيمى از او خواست كه از محاسبات آينده مطلع شود ولى تسيولكوفسكى دست از فعاليت هاى خود برنداشت و در سال ۱۸۹۸ ديگر قانون هاى رياضى حركت موشكى كه اساس طرح همه سفينه هاى فضايى است را به دست آورده بود و در سال ،۱۹۰۳ سال اولين پرواز هواپيماى برادران رايت نتايج اصلى كار خود را منتشر كرد و پايه هاى دانش فضانوردى را بنا نهاد كه شامل بررسى نظرى از مسئله سوخت موشك ها، كارايى موتور موشك و استفاده از هيدروژن و اكسيژن مايع به عنوان ماده محرك موشكى است كه طبق محاسبات او امكان مسافرت بين سيارات و يا استفاده از ماهواره و ايستگاه هاى فضايى در مدارات مختلف زمين امكان پذير است و ثابت كرد براى ورود به مدار زمين رسيدن به سرعت ۸ كيلومتر در ثانيه ضرورى است. در سال ۱۹۰۳ دستگاه كاملى را معرفى كرد كه قادر به حمل انسان به فضا بود و نيروى محركه آن را اكسيژن مايع و هيدروژن تشكيل مى داد. وى با درك مشكلات نيروى محركه موتورهاى چندمرحله اى را پيشنهاد و فرمول هاى قوانين حركت در فضا را ارائه كرد و در سال ۱۸۸۱ اولين تونل باد روسيه را ساخت كه شايد در دنيا اولين باشد. اين دانشمند نابغه كه نتيجه تحقيقاتش براى ساختن موشك V1 آلمانى مورد استفاده قرار گرفت و به رغم داشتن محدوديت، تلاش هاى ارزنده اى در ساخت موتور راكت و مطالعات كيهان نوردى داشت، در ۱۱ سپتامبر ۱۹۳۵ در سن ۷۸ سالگى در كالوگا در حالى كه نزديك به ۵۰۰ اثر علمى به صورت مقاله و كتاب از خود بر جاى گذاشت چشم از جهان فرو بست. -۲ رابرت هاچگينز گادارد مردى كه همه موشك ها مرهون او هستند. گادارد كه در سال ۱۸۸۲ در شهر ووستر در ايالت ماساچوست به دنيا آمده بود، مبتكر تك رويى بود كه در جوانى از حمله مكرر بيمارى جان به در برده بود. اين شخص به راستى يك پيشاهنگ واقعى بود، همانند تسيولكوفسكى در شوروى سابق و هرمان ابرت در آلمان به محاسبات موشكى و پرواز فضايى پرداخت ولى بعداً كارش را با پرداختن به مسائل عملى طرح دستگاه ها و وسايل آزمايش سوخت ها و ساختن و پرواز دادن موشك ها دنبال كرد و سال ها پس از مرگ او روشن شد كه موشك هاى او نه تنها از محركه دگرگونى فناورى سالم بيرون آمده اند بلكه خود سهمى در به وجود آوردن آن دگرگونى ها داشته كه در اين رابطه يك كارشناس موشكى به نام جروم هان ساكر گفته است هر موشك مايع سوزى كه پرواز مى كند يك موشك گادارد است. در واقع اگر تسيولكوفسكى را پدر علم راكت بدانيم، بدون شك گادارد را بايد پدر مهندسى راكت خطاب كنيم. اگر چه اين دو نابغه چندين دهه بدون اطلاع از هم بودند ولى تحقيقاتشان عملاً به موازات يكديگر بوده است. ●هدف گيرى به سوى ماه در سال هاى ۱۹۲۰ رابرت گادارد روزى كه به صورت جدى به فكر موشك بازى و پرواز فضايى افتاد فقط ۱۷ سال داشت. وقتى كه در دانشگاه كلارك در ووستر در رشته فيزيك درس مى خواند يكه و تنها به بررسى سوخت هاى احتمالى موشك ها پرداخت. پس از توجه به سوخت هاى جامد گوناگون به اين نتيجه رسيد كه تركيبى از ئيدروژن و اكسيژن مايع از همه بهتر خواهد بود اما در آن تاريخ هيچ يك از اين دو گاز مايع به صورت تجارتى براى فروش موجود نبود. او پس از پايان دوره دبيرستان به دانشگاه كلارك در ووستر رفت و در سال ۱۹۱۱ وقتى كه ۲۸ ساله بود در رشته فيزيك دكترا گرفت و يك سال بعد هم معلم دانشگاه كلارك شد و سر كلاس مباحث خارج برنامه اى چون راه هاى مسافرت به ماه را نيز شرح مى داد. او در حقيقت پايه گذار راكت هايى است كه هم اكنون به شكل فعلى در قرن بيستم شناخته شده است و در سال ۱۹۱۶ گادارد به قصد تهيه بودجه پژوهشى از انجمن اسميتسونى تقاضا كرد تا موشك هاى آزمايشى بسازد و اين انجمن نيز پنج هزار دلار به او اعطا كرد و در سال ۱۹۱۹ كتابى تحت عنوان روش هاى رسيدن به ارتفاعات فوق العاده بالا منتشر ساخت. ●ناكامى ها و كاميابى ها در جنگ جهانى اول رسته مخابرات ارتش آمريكا گادارد را مامور طرح سلاح سبك و در عين حال پرقدرتى كرد. او هم موشك كوچك جامدسوزى را كه از درون يك لوله پرتاب مى شد براى اين كار به وجود آورد و در سال ۱۹۲۰ انجمن اسميتسونى واشينگتن رساله اى كه نخستين بورس تحقيقاتى گادارد را نصيب او ساخته بود منتشر ساخت و پيشنهاد او درباره سفر موشكى به ماه هياهوى بسيار بزرگى داشت و گادارد انسان ماه موشكى لقب گرفت و سرانجام در سال ۱۹۲۶ راكت با سوخت مايع و نفت را آزمايش كرد. اين راكت با سرعت ۶۰۰ مايل در ساعت تا ارتفاع ۱۸۴ پا صعود كرده و سپس توجه خود را به جاى افزايش در ارتفاع، انعطاف پذيرى در برد معطوف كرد و سرانجام طى آزمايش هاى متعدد سرعت مافوق صوت را در راكت به دست آورد و او كه از استفاده زمين هاى ايالتى براى آزمايش هاى موشكى منع شده بود به ناچار عمليات خود را به هل پاند (بركه دوزخ)، باتلاق برهوتى در وسط ميدان تير فدرال نزديك اردوگاه ديونز منتقل ساخت و اعلام كرد كه با به كارگيرى شكل خاصى از نازل مى توان با سوخت ثابت سرعت پرتاب را هشت برابر بالا برد و برد راكت نيز ۶۴ برابر افزايش پيدا مى كند. و او دريافت كه براى رسيدن به سرعت مافوق صوت، موتور هاى سوخت مايع بر موتور هاى با سوخت باروتى ارجحيت دارند. ●دره بهشت بعد از بركه دوزخ در سال ۱۹۲۹ شخص مهمى كه از كار گادارد تحت تاثير قرار گرفته و شور آينده فضانوردى در وجودش رفته بود، به قصد كمك به گادارد قدم پيش نهاد. اين شخص سرهنگ چارلز ليندبرگ قهرمان هوانوردى آمريكا بود و به زودى بورس دوساله اى به مبلغ ۵۰ هزار دلار نصيب گادارد شد و او كه بودجه كافى به دست آورده بود رهسپار غرب گرديد و به شهر راس ول در ايالت نيومكزيكو رفت، جايى كه آب و هوا و طبيعت از هر لحاظ براى كار او مناسب بود. گادارد مركز كار خود را نزديك راسل ول در محلى به نام دره بهشت قرار داد. گادارد در طول تمامى سال هاى آزمايش خود با كارشناسان موشكى در سراسر دنيا مكاتبه داشت و از دريافت گزارش موشك سازى آلمان ها روز به روز نگران تر مى شد. او حتى ترسيد كه آلمان برخلاف ايالات متحده خيلى زود به امكانات نظامى موشكى پى ببرد. ● گادارد و دستيارانش ميدان موشك آزمايى (دره بهشت) بيش از هفت كارمند نداشت. پنج مكانيك و از جمله برادر همسر گادارد و همسرش در نقش عكاس رسمى و خاموش كننده حريق هاى ايجاد شده از گاز هاى خروجى موشكى بودند. موشك ها در واقع همه سرهم بندى شده بودند. گادارد قسمتى از مصالح خود را از طريق سفارش پستى از عمده فروشى هاى ابزار و ادوات تهيه مى كرد و قسمتى ديگر را دستياران او ضمن شكار در ابزارفروشى ها، فروشگاه هاى وسايل ورزشى و مراكز فروش قطعات يدكى اتومبيل مى خريدند و هنگامى كه چيزى پيدا مى كردند كه به درد مى خورد مثلاً يك ساعت مچى بچه، يك تكه سيم پيانو يا شمع اتومبيل آن را جهت مصرفى به كار مى بردند كه سازندگان آن قطعات حتى در خواب هم نديده بودند. همچنين بيشتر وقت كارگاه صرف دست چين كردن قطعات قابل استفاده از موشك هاى ناموفق مى شد يعنى موشك هايى كه پرواز مى كردند و ناكام در جايگاه پرتاب باقى مى ماند باعث تاسف بود اما در عوض معمولاً سالم مى ماند. به هر حال يك پرواز موفق شادى بخش بود اما در عين حال مترادف بود با برگرداندن توده اى فلز اسقاط به كارگاه يعنى آنچه معمولاً از موشك بعد از سقوط باقى مى ماند. موشك هاى له شده را به ندرت مى شد تعمير كرد. از اين رو گادارد سيستمى براى سالم بازگرداندن موشك ها به زمين به كمك چتر نجات طرح كرد كه فرود موشك ها را آرام تر مى ساخت. اين سيستم به صورتى بود كه پوزه مخروطى موشك خود به خود جدا مى شد و چتر كوچك پيشاهنگى اول بيرون مى آمد و به نوبه خود چتر اصلى را كه سه متر قطر داشت بيرون مى كشيد و موشك را آرام به زمين مى رسانيد. ● سه سال پيش از ساخت V2 در سال ۱۹۳۹ سال آغاز جنگ جهانى دوم هزاران آلمانى سرگرم كار روى طرحى بودند كه موشك V2 را به وجود مى آورد و نخستين پرواز آن در سال ۱۹۴۲ انجام شد ولى سه سال زودتر از آن گادارد و تيم كوچك او به كار پرواز دادن موشك اشتغال داشتند. پس از ورود آمريكا به جنگ جهانى دوم گادارد به آناپوليس رفت تا به خدمت دولت آمريكا درآيد و در آنجا به تقاضاى نيروى دريايى به طرح سيستمى براى به پرواز درآوردن هواپيما هاى معمولى به كمك موشك پرداخت و در مارس ۱۹۴۵ گادارد يك موشك V2به غنيمت گرفته را از نزديك مشاهده كرد كه از هر لحاظ شبيه به موشك هاى خود او بودند كه آلمانى ها از كشف بى علاقگى دولت آمريكا به كار گادارد مبهوت ماندند. هنگامى كه بعد از خاتمه جنگ جهانى دوم از كارشناسان موشكى آلمان كه به آمريكا انتقال داده شده بودند پرسيده شد چه اطلاعاتى پايه و اساس توسعه موشك در آلمان قرار گرفت؟ آنها گفتند: بهتر است اين را از گادارد بپرسيد. ما هر چه اطلاعات داريم از اوست و وقتى كه ورنهرفن براون در سال ۱۹۵۰ نوآورى هاى به ثبت رسيده اش را بررسى مى كرد اعلام داشت گادارد از همه ما جلو بود. گادارد براى كنترل جريان سوخت به محفظه احتراق يك شير كنترل طراحى و نصب نمود. از اين طريق موشك قادر بود به طور اتوماتيك خاموش شود. او براى هدايت و كنترل پره هاى متحركش را در خروجى اگزوز نصب كرد. در واقع اين دانشمند اولين كسى بود كه تفكر راكت هاى چند مرحله اى را به ثبت رسانيد. گادارد سرانجام با استفاده از ژيروسكوپ دستگاهى ساخت كه پرواز موشك ها را در مسير تعيين شده ثابت مى كرد و از ژيروسكوپ براى هدايت خودكار مسير موشك ها استفاده كرد. سرانجام در ۲۸ مارس ۱۹۳۵ اولين موشك مجهز به ژيروسكوپ گادارد، ۴۸۰۰ پا به صورت عمودى پرواز كرد و سپس با كمك گرفتن از كنترل هاى سطحى _ افقى با سرعت حدود ۵۵۰ مايل در ساعت ۱۳۰۰ پا پرواز كرد. او ضمن كار در نيروى دريايى آمريكا در مورد بهسازى سيستم هاى هدايتى موشك در سال ۱۹۴۵ به عضويت هيات مديره مجمع راكتى آمريكا درآمد. او روى هم رفته امتياز ۲۱۴ ابتكار و اختراع را كه عملاً شامل تمامى جنبه هاى موشك هاى مايع سوز مى گرديد به ثبت رسانده بود. در سال ۱۹۶۰ دولت آمريكا با پرداخت يك ميليون دلار به ورثه گادارد در ازاى استفاده از ابتكار هاى به ثبت رسيده از وى به سهمش در تحول موشكى صحه گذارد. چنانچه دولت آمريكا بودجه تحقيقاتى گادارد را تامين مى نمود چه بسا اولين كشور در توسعه و طراحى در كار هاى موشكى مى شد. اما سرانجام در ماه اوت ۱۹۴۵ در سن ۶۲ سالگى، پس از ۴۲ سال تلاش تحقيقى از دنيا رفت و با فوت اين دانشمند دنيا مخترع بزرگى را كه كشورش قادر به تشخيص نبوغ او نشد از دست داد. ● تاريخچه مختصري از موشك هاي كروز موشك كروز با تعريف امروزي اولين بار توسط آلمان ها درجنگ جهاني دوم عليه مناطقي در جنوب شرقي انگليس به كارگرفته شد كه از سايتهاي واقع درفرانسه به سمت هدف پرتاب ميشد. اين موشك با عنوان (V-1) در مدت زمان بسيار كوتاهي در حين جنگ دوم جهاني توسعه يافته و به توليد انبوه رسيد. آلمان ها در طي چند ماه با بيش از 5000 فروند ازاين موشك ها لندن را مورد هدف قرار دادند. اين موشك در آن زمان ازيك موتور پالس جت براي پيشرانش بهره مي گرفت و سيستم هدايت و ناوبري ضعيفي داشت كه دليل اصلي در پايين آمدن احتمال برخود اين موشك با هدف بود، به طوري كه طبق برخي گزارش ها تنها حدود سي درصد از اين موشك ها در محدوده هدف فرود مي آمدند. از زمان پرتاب اين موشك ها توسط آلمانها، آمريكاييها تحقيقاتي را براي شناسايي اين سيستم تسليحاتي آغاز نمودند تا اينكه دراواسط سال 1944، نيروي هوايي موفق به دستيابي به بقاياي يكي از اين موشك ها شد كه ظاهرا سقوط كرده و عمل نكرده بود. طي مدت بسيار كوتاهي (17روز) با استفاده از مهندسي معكوس، نمونه اي از اين موشك در امريكا ساخته شد. در اواخردهه 40 ونيز دهه 50 برنامه موشك هاي كروز به عنوان يك سلاح تاكتيكي در ايالات متحده دنبال ميشد. در اين دوره با توسعه موشك هايي نظير Regulus ,Matador ,Mace ,Snark، موشكهاي كروز به خصوص در زمينه هدايت و پرتاب به تدريج توسعه يافتند. ولي همچنان علي رغم پيشرفت هاي صورت گرفته، مساله هدايت به عنوان يك عامل محدود كننده در اين موشك ها مطرح بود. در دهه 60تمركز بر روي موشك هاي بالستيك، موشك هاي كروز را به حاشيه برد و اين موضوع به طور مضاعف توسعه موشك هاي كروز را تحت الشعاع قرار داد. البته بايد توجه داشت كه آنچه در موشكهاي كروز اوليه مطرح بود، ساخت يك هواپيماي بدون سرنشين بود كه بتواند صرفا يك سرجنگي (غالباَ يك كلاهك هسته اي) را تا نقطه هدف حمل نمايد و قابليت هايي كه امروزه از يك موشك كروز انتظار ميرود در اين دوره زماني مطرح نبود. موشك هاي كروز توسعه يافته تا پيش از دهه 50 ميلادي، عمدتا شباهت زيادي به هواپيماهاي هم دوره خود داشته و داراي ابعاد بزرگي بودند و همانگونه كه پيشتر نيز گفته شد در زمينه هدايت با مشكلات اساسي مواجه بودند. اين مشكلات در كنار ساير موانع تكنولوژيك در راه توسعه اين نوع موشكها منجر به وقفهاي حدودا ده ساله درتوسعه آنها گرديد. اين امر كه به ويژه در تاريخچه رشد و توسعه موشك هاي كروز در ايالات متحده به خوبي نمايان است، مقارن با دهه شصت و اوايل دهه هفتاد ميلادي بود. در اين دوره زماني سرمايه گذاري سيستمهاي تسليحاتي بر روي موشكهاي بالستيك قاره پيما متمركز گرديد. در اين مقطع زماني (اوايل دهه هفتاد)، مزاياي موشك هاي كروز نظير پنهانكاري و قابليت نفوذ تا عمق خاك دشمن، در كنار هزينه هاي نسبتا كم تحقيقات و توسعه و پايين بودن قيمت نهايي هر فروند (در مقايسه با سيستم هاي تسليحاتي جايگزين) و... آنچنان مورد توجه قرار گرفت كه باعث شد در آن مقطع پروژههايي نظير بمب افكن دور برد و پنهانكار 1- B به نفع پروژه موشك هاي كروز كنار گذاشته شوند. توسعه اين موشكها در دهه 80 نيز ادامه يافت، اما ابتداي دهه 90 نقطه عطفي در تاريخ موشك هاي كروز به شمار مي رود. استفاده از اين موشك هادر چندين عمليات نظامي كه عليه عراق صورت گرفت، باعث شد تا اين موشك ها از طرف ساير كشورها به شدت مورد توجه قرار گيرند. و شايد همين موضوع يكي از علل كشيده شدن كشورهايي نظير چين، آلمان، سوئد، ايتاليا، اسرائيل، آفريقاي جنوبي و انگلستان به سمت توسعه چنين سيستم هاي آفندي بوده باشد. ● تاريخچه مختصري از موشك هاي بالستيك تا قبل از جنگ جهاني دوم- بنا به مقتضيات جنگ- فقط چندين كشور كه در حال جنگ بودند ابرقدرت موشكي محسوب مي شدند (مانند روسيه و آلمان). در واقع جنگ براي اينها مانند كاتاليزوري در جهت پيشرفت صنايع موشكي بود؛ همچنان قدرتمند و قدرتمندتر مي شدند و اين امر موجب رعب و وحشت كشورهاي ديگر شد، چرا كه از همان ابتدا هم پيش بيني مي شد اگر فقط چند ابرقدرت خاص، اين تكنولوژي را به دست مي گرفتند، ديگر پاسخ ندادن به درخواست هاي آنها كار مشكلي بود. پس از فروكش كردن التهابات جنگ جهاني دوم، بسياري از كشورها دست به كار شدند و شروع به ساخت يا حداقل خريد موشك كردند زيرا مي دانستند اگر سيستم موشكي قوي داشته باشند، پشتوانه خوبي براي حفظ امنيت دارند. هرروزه انواع موشك ساخته و آماده مي شد و در اين ميان يك فناوري، توجه همگان را بيش از ديگر شاخه ها به خود جلب كرد و آن، تكنولوژي ساخت موشك هاي بالستيك بود. تكنولوژي موشك هاي بالستيك هم پس از جنگ جهاني دوم نمو پيدا كرد و از دهه ۱۹۵۰ ابرقدرت هايي موشكي به وجود آمدند كه تهديدي براي كشورهاي ديگر محسوب مي شدند. در اين عرصه، اتحاد جماهير شوروي يك سر و گردن از رقباي خود بالاتر بود. با گذشت زمان، قدرتش بيشتر و بيشتر مي شد و همواره حرف اول را در اين زمينه مي زد. اين مسئله، كشورهاي ديگر- مخصوصاً رقيب سرسختش يعني ايالات متحده آمريكا- را آزار مي داد. موشك هاي بالستيك همواره باعث ايجاد تنش بين كشورها بود؛ براي نمونه، بحران موشك هاي بالستيك كوبا در سال ۱۹۶۲ كه با تحويل موشك هاي دوربرد شوروي به كوبا، جنگ سرد را گرم تر كرد. يا بحران تايوان در سال ۱۹۹۶ پس از انتخابات دموكراتيك چين چندين موشك بالستيك به خطوط كشتيراني نزديك تايوان شليك كرد و در اواخر بحران تائپودونگ در سال ۱۹۹۸ كه كره شمالي يك موشك بالستيك را به طور غيرمنتظره اي روي محدوده هوايي ژاپن آزمايش كرد كه باعث اعتراض كشورهاي غربي شد. هنگامي كه آمريكا و شوروي پيمان منع گسترش موشك هاي بالستيك را امضا كردند، فقط ۹ كشور موشك بالستيك داشتند، ولي امروز بيش از ۳۰ كشور، موشك بالستيك دارند و ۱۴ كشور در توليد يا صادرات موشك بالستيك و تكنولوژي مربوط به آن دست دارند. پس هميشه تهديد شليك يك موشك بالستيك از طرف اين كشورها وجود دارد و بايد جوابي در قبال آن موجود باشد. در پي نگراني هاي جهاني براي جلوگيري از اين امر، موافقت نامه بين المللي كنترل تكنولوژي موشكي (MICR) -كه موافقت نامه اي داوطلبانه است- در سال ۱۹۸۷ بين ملل مختلف براي كنترل جابه جايي و خريد و فروش موشك ها و تكنولوژي هاي مربوطه كه قابليت حمل سلاح هاي كشتار جمعي (WMD) را ايجاد مي كند، بسته شده است. ...................................................... نو يسنده:امير حسام ملايي يگانه وبلاگ فناوري موشكي
-
سلاح فاماس در سال 1967 توسط یک مهندس اسلحه فرانسوی بنام Paul Tellie طراحی شد. هدف از طراحی این سلاح جایگذینی آن با تفنگ نیمه اتوماتیک Mas Mle.49/56 و مسلسل دستی MAT- 49 و MAC Mle.1929 بود.اولین نمونه این تفنگ در سال 1971 ساخته شد و برای آزمایش به ارتش فرانسه تحویل داده شد.در آن زمان ارتش فرانسه مدلی از مسلسل ساخت کشور سوئیس را بکار میبرد . این مسلسل با کالیبر 56/5 ساخت کارخانه SIG بود و با کد SG – 540 شناخته می شد .در سال 1978 سلاح FAMAS در مقیاس 400 هزار قبضه تولید شد.پس از آن یک شرکت فرانسوی بنام GIAT دست به تحول این سلاح زد و نمونه جدیدی از آن را با کد G1 معرفی کرد.این سلاح دارای محفظه ماشه بزرگی بود که کل دست در آن جای می گرفت.همچنین روپوش لوله آن از جنس پلاستیک ساخته شده بود.البته مدل G1 یک نمونه آزمایشی بود و در سال 994 مدل G2 به عنوان مکمل آن مرفی شد که از خشاب مورد استفاده در سلاح M – 16 (نوع کوتاه آن) بهره می گرفت.این سلاح در طیف نسبتا وسیعی توسط نیروی دریایی و زمینی فرانسه استفاده شد و تعدادی از آن به کشورهایی مانند امارات متحده و سنگال صادر شد.شکل کلی این سلاح مبنایی برای طراحی سلاح FELIN خواهد بود که از فرانسویان هنوز از آن پرده داری نکرده اند.مدل لوله کوتاه این سلاح با طول 320 میلیمتر برای نبردهای چریکی ساخته شده است.مدل Commando آن دارای طول لوله 405 میلیمتر و گونه مخصوص آن برای تکتیراندازی دارای طول لوله 620 میلیمتر می باشد.نمونه ای که برای مقاصد تکتیراندازی ساخته شده دارای دوربین مخصوص ، دوپایه و دستگیره حمل مخصوص می باشد .سلاح فاماس در جنگ خلیج فارس با موفقیت استفاده شد و توانست ضریب اطمینان بالا و کیفیت قابل قبول خود را به اثبات برساند. توضیحات فنی این سلاح از نوع bull pup می باشد یعنی خشاب آن در قسمت انتهایی سلاح و پشت قبضه تپانچه ای نصب می شود. در ساخت این سلاح از پلاستیک به وفور استفاده شده.این سلاح از سیستم گلنگدن تاخیری اهرمی استفاده می کند که از سلاح AAT_ 52 به عاریت گرفته شده ( البته مخترع این سیستم شخصی مجارستانی به نام Paul de kilary می باشد که این سیستم را قبل از جنگ جهانی دوم طراحی کرده ). گلنگدن سلاح از نوع بسته می باشد.وقتی گلوله شلیک می شود ، فشار گاز باروت باعث می شود تا فشنگ به پیشانی جنگی فشار وارد کرده و آن را به عقب هل دهد.زمانی که هنوز فشار گاز باروت بالا می باشد ، اهرم تاخیر حرکت کوتاه گلنگدن را به قسمت سنگین تر گلنگدن که حرکتی طولانی تر دارد انتقال می دهد که این عامل باعث ایجاد تاخیر در باز شدن گلنگدن می شود. ................................................ didban.mihanblog.com
-
تپانچه برتا FS92 بدون شک یکی از بهترین سلاح های کمری دنیا به شمار می رود چرا که بیش از 20 کشور جهان آن را بعنوان سلاح کمری ارتش و نیروی پلیس خود برگزیده اند. این تپانچه در ارتش آمریکا با نام M9 شناخته می شود. مدل 90TOW نمونه بهینه سازی شده FS92 شناخته می شود. در این مقاله به تحلیل این تپانچه می پردازیم: قاب: قاب این تپانچه از نو طراحی شده و ورود صحیح گلوله به خزانه و خروج بی دردسر پوکه را باعث می شود. سطح داخلی کاملا صاف و سیقلی است. در فضای داخلی قاب و در نزدیکی پین باز و بسته کردن سلاح، یک جاذب ضربه فنری و فلزی تعبیه شده که در هنگام عقب نشینی آلات متحرک در زمان شلیک از شدت عقب نشینی می کاهد. این قطعه با جذب ضربه دریافت شده و پخش و خنثی سازی آن باعث افزایش عمر قطعات می شود. حافظ ماشه بصورت گرد ساخته شده تا با انگشت تیرانداز بهتر چفت شود. ریل نصب وسایل جانبی: این ریل در قسمت زیرین و جلویی لوله تعبیه شده و بخشی از بدنه سلاح است. شما می توانید انواع چراغ قوه و لیزر را به این ریل نصب کنید. در زمانی که هیچ وسیله ای به ریل متصل نیست یک پوشش مخصوص بر روی آن قرار می گیرد تا از آسیب رسیدن به آن جلوگیری و خارج کردن سلاح از غلاف را تسهیل کند. ریل مذکور به روش ماشین کاری بوجود آمده است. اسلاید آناتومیک: بدنه و اسلاید این سلاح طوری طراحی شده است تا خارج کردن آن از غلاف بدون مشکل انجام شود. شیارهای طولی ایجاد شده بر روی قاب گلنگدن باعث تسهیل عمل مسلح کردن سلاح و بکارگیری آسان تر ضامن آن شده است. ضامن رها کننده گلنگدن از نو طراحی شده تا با خطوط اسلاید و بدنه هماهنگ باشد. تمامی قطعات فلزی از جمله ضامن (در صورت وجود)، پین باز و بسته کردن و ضامن رها کننده گلنگدن با ماده ای به نام Bruniton پوشیده شده اند تا از خوردگی و اصطکاک نا خواسته قطعات جلوگیری شود. قبضه ارگونومیک: پوشش قبضه این مدل یک تکه ساخته شده است تا نصب و تعویض آن آسان تر انجام شود. برای افرادی که دست کوچک تری دارند نوعی قبضه باریک تر موجود است. قسمت پشتی قبضه بصورت منهنی ساخته شده تا با دست تیرانداز بهتر چفت شود. در کل این قبضه طوری ساخته شده تا حتی در شرایط مرطوب به بهترین شکل در دست تیرانداز قرار گیرد. چخماق ماشین کاری شده : در چخماق این سلاح یک روزنه تعبیه شده تا از وزن آن کاسته شده و بر سرعت عمل آن افزوده شود. این چخماق در مدل های F وG نصب می شود. سایت نشانه روی قابل تعویض از نوع Super luminova پوشیده شده است که نور محیط را جذب کرده و در محیط تاریک از خود باز می تاباند. سایت های جلویی و عقبی را می توان با انواع دیگر از جمله سایت های شبتاب تریتیومی تعویض کرد. این سایت ها نسبت به سایت نشانه روی مدل 92 دارای میدان دید وسیع تری به میزان 5 میلی متر هستند. خشاب ظرفیت بالا: خشاب روان و ظرفیت بالای این تپانچه عمل مسلح کردن سریع را ممکن می سازد. این سلاح با دو خشاب متفاوت ارائه می شود: کالیبر 19&9: خشاب دو ردیفه با ظرفیت 15،10و 17 تیر. کالیبر0/45 S&W: خشاب دو ردیفه با ظرفیت 11،10و 12 تیر. باز و بسته کردن و نظافت آسان: عمل باز و بسته کردن و نظافت سلاح به آسان ترین شکل ممکن انجام می شود. در هنگام بازیا بسته کردن سلاح هیچ حادثه غیرمتقربه یا ناخواسته ای روی نخواهد داد. اسلاید پس از گذشتن از قسمت عقبی قاب بصورت خودکار چفت می شود. مدل 90 TOW نوع F : ماشه یک یا دو زمانه. دارای ضامن دستی بر روی اسلاید و قابلیت خواباندن ماشه و دارای قفل اتوماتیک سوزن آتش. مدل 90 TOW نوع G : ماشه یک یا دو زمانه. دارای مشخصات مشابه با مدل قبلی و قابلیت مسلح کردن چخماق با کمک فشردن یک اهرم مخصوص. اندیکاتور مسلح بودن: وقتی گلوله در خزانه قرار می گیرد، علامت قرمز رنگ روی ناخن فشنگ کش بیرون زده و شما را از مسلح بودن سلاح مطلع می سازد. این نقطه در سمت راست سلاح قرار می گیرد و می توان آن را با دیدن یا لمس کردن احساس کرد بنابراین اطلاع از مسلح بودن سلاح در شب و محیط تاریک نیز ممکن خواهد بود. قفل سوزن اتوماتیک: این مکانیزم باعث می شود که سوزن آتش به جلو رانده نشود مگر اینکه ماشه تا آخر به عقب کشیده شود. http://www.mercadolibre.com.mx/jm/img?s=MLM&f=122364 62_7285.jpg مشخصات فنی : مدل انواع کالیبر ظرفیت خشاب گام خان نوع خان عملکرد سیستم قفل لوله دستگاه نشانه روی قاب اسلاید لوله 1- 90 TOW 2- GوF 3- 19*9 و 0/45 S&W 4- 15،10 و 17 تیر برای 19*9و11،10و 12 تیر برای 0/45 S&W 5- 250 میلی متر در مدلF، 400 میلی متر در مدلG 6- راست گرد، شش خان 7- نیمه خودکار با عقب نشینی کوتاه لوله 8- قفل لوله و پیشانی جنگی 9- سایت قابل تعویض در عقب و جلو 10- آلیاژ سبک آلومینیوم 11- فولاد، پوشش فسفات و Bruniton 12- فولاد آبی ساخته شده به روش تراش ماشه با پوشش کروم در داخل. ............................................ منبع: مجله جنگ افزار
-
سامانه ضد موشک هوابرد گاردین سامانه ضد موشک هوابرد گاردین ( Northrop Grumman Guardian)
ali_64 پاسخ داد به ali_64 تاپیک در پدافند هوایی
بله حق با شماست.لطفا يكي از مديران ترتيب ويرايش رو بدن. در ضمن كي پيش وند سنترال كلاب رو حذف كرده؟ -
بررسی توانائیهای نظامی ایران در برابر دشمنان احتمالی بیگانه
ali_64 پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
آقا اگه مي شه اين تاپيك رو بدون رفتن در مسايل متفرقه ادامه بديد. -
اين به اصطلاح دانشجويان اسلحه نداشته. داشتند بسيجي هاي دانشگاه هشان را مثل يك تكه جسم از پنجره و پشت بام بيرون پرت مي كردند. خدا خر رو مي شناخت كه بهش شاخ نداد. بلا نسبت خر icon_wink
-
super_comando عزيز شما كه براي خود انقلاب و جنگ داخلي درست كرديد و قانون اساسي نوشتيد! icon_wink دوست من صدمه زدن و وحشي بازي در هر صورت به ضرر ماست چه برسد حمله به مراكز اين رژيم. گويا شما آرزوي همان رژيمي را داريد كه تمام هستي آن به اجانب وابسته بود. در ضمن شما نگران گير دادن نيروي انتظامي به دختران مردم (كه انصافا يكي از بهترين طرح هاي نيروي انتظامي در اين چند سال بود. هرچند دوباره وضعيت فضاحت بار گذشته به تهران بازگشته) نباشيد. با حرف شما درباره تبصره ي 13 موافقم. وضعيت متروي تهران كه وحشتناك است و تا اينجاش هم كه كسي بر اثر ازدحام در ايستگاه امام خميني نمرده. جاي شكر داره. وضعيت شركت واحد هم كه اصلا خوب نيست. اتوبوس ها يكي از يكي شلوغ تر.اين اتوبوسهاي ريالي هم كه شده قوز بالا قوز و تازگي ها هم از اون جايي كه خود شركت واحد اون قدر اتوبوس داره كه نمي دونه چي كار كنه. تعداد زيادي از اتوبوس هاي ديزلي رو هم به بخش ريالي داده تا مردم بيش از پيش اذيت بشن.
-
سينا جان اگه دولت مي خواست بنزين رو به قيمت اصليش بده مي دوني چه فشاري به قشر ضعيف و متوسط وارد مي شد. اون آقازاده ها وآقايون با خيال راحت باك هاشون رو پر بنزين ميكنن چه ليتري 80 تومن چه 800 تومن.اما يه بنده خدايي از قشر متوسط كه تمام تفريحش سالي يك بار زيارت امام رضا (َع) است و از تهران كه حدود 1000 كيلومتر تا مشهد راهه و با رفت و برگشت مي شه 2000 كيلومتر تازه بدونه حساب ترافيك جاده اي وگشت وگذار در شهرو ... حالا يه پيكان كه 100 كيلومتري 13 ليتر مصرف ميكنه.يعني بايد براي اين 2000 كيلومتر 260 ليتر بنزين بزنه كه اگه به فرض قيمت واقعي بنزين رو 500 تومن حساب كنيم مي شه 130 هزار تومن فقط پول بنزين اين سفر. ما كه دومين صادركننده بزرگ نفت جهان هستيم واقعا جاي سوال داره كه چرا نبايد چندتا پالايشگاه بيشتر داشته باشيم تا هم 40 درصد بنزين مورد نيازمون رو وارد نكنيم و هم مردم رو اذيت نكنيم وهم نقطه ضعف دست دشمنان نديم. من خودم شخصا طرفدار اين رژيم هستم ولي واقعا بعضي جاها براي آدم سوال پيش مياد. مصرف درست و سهميه بندي (كارشناسانه) خيلي خوبه . ولي اين رسمش نيست. تازه صدمات وارده به صنعت ضعيف توريسم مان و بسياري از مشاغل ديگر به كنار.
-
خود وب سايت جنگ افزار منبع را http://gun.mihanblog.com معرفي كرده. ديگه من بايد از كجا بدونم اينم لينكش كه در پايين منبع هم ذكر شده: http://www.jangafzar.ir/Military/g/1/18.htm اينم لينكش در وبلاگ: http://gun.mihanblog.com/Post-40.aspx
-
دوست من. اگر منظورت مقاله ي قبلي بوده كه كينگ رپتور فرستاده مال اون قسمت اول بوده كه ربطي به اين يكي نداشته و لطفا بيشتر دقت كن. :evil: icon_wink :)
-
تانك رزمي T-90 كه پيشرفته ترين تانك در زرادخانه ارتش روسيه مي باشد ، در سال 1993 ميلادي به صورت محدود وارد خط توليد گرديد. اين تانك ، برپايه نمونه آزمايش T-88 طراحي و مورد آزمايش قرار گرفت. لازم به ذكر است كه اين تانك ، توسط كميته طراحي كارتسف - ونديكف و در كارخانجات واگنكا در نيزني تاگيل طراحي و ساخته شده است. مدل ابتدايي اين تانك ، به طور كامل داراي يك طراحي تازه بود. در حقيقت مدل توليد شده تانك ، از تانك T-72BM نشآت گرفته و مشخصه ها و قابليت هاي تانك هاي سري T-80 نيز به آن اضافه شده است كه مهمترين اين مشخصه ها ، سيستم انتخاب هدف ليزري و نسل جديد زره مي باشد كه در بدنه و برجك آن ، مورد استفاده قرار گرفته شده است. تاكنون دو مدل صادراتي اين تانك به نام هاي T-90S و T-90E ، توسط منابع غربي مورد شناسايي قرار گرفته است. تانك ، داراي يك مدل فرماندهي بنام T-90K مي باشد كه سيستم بيسيم و تجهيزات ناوبري آن ، با ديگر نمونه ها متفاوت مي باشد. قرار بوده است كه درصورت تآمين اعتبارات مالي ، نمونه هاي اوليه اين تانك تا اواخر سال 1997 ميلادي با تانك هاي پيشرفته تر T-90S جايگزين شود. در اواخر سال 1996 ميلادي ، نزديك به 107 دستگاه تانك پيشرفته T-90S در منطقه نظامي خاور دور وارد خدمت شدند. همانند پدرانشان يعني تانك هاي T-72 كه در زمان خودشان كارآمدترين تانك هاي ارتش شوروي بودند ، تانك هاي T-90 نيز پيشرفته ترين تانك هاي درحين خدمت ارتش روسيه هستند. http://www.fprado.com/armorsite/T-90S_PICS/T-90-drawing-02.png از نظر تركيب سلاح هاي متعارف ، تانك T-90 نسبت به تانك T-72 تغييرات عمده اي در سيستم شليك توپ اصلي و ديگر سيستم ها داشته است كه اين تغييرات ، به منظور بالا بردن توان عملياتي تانك صورت گرفته است. تانك T-90 ، به عنوان يك راه حل موقتي براي جبران نياز روسيه به يك تانك جديد براي نبردهاي امروزي از طرف ارتش روسيه پيشنهاد شد و توليد آن به طور محدود و تا زمانيكه تانك هاي جديدتر به عرصه توليد وارد شوند ، ادامه خواهد داشت. تانك جديدي كه قرار بود وارد خط توليد شود و به علت كمبود اعتبارات مالي ساخت آن به تعويق افتاده است ، گونه اي بسيار پيشرفته مي باشد كه هنوز از قابليت ها و توانايي هاي آن ، اطلاعاتي در دست نيست. به علت هزينه پايين تانك هاي T-90 ، اين تانك ها بعنوان جانشين موقت وارد خط توليد شدند و با سرعتي بسيار پايين ، همچنان در خط توليد باقي خواهند ماند تا خط توليد را ، تا امكان پذير شدن ساخت تانك هاي جديدتر باز نگه دارند. تاكنون چند صد دستگاه تانك T-90 ، توليد شده است كه در مورد تانك هاي درحين خدمت ، اخبار ضد و نقيضي وجود دارد. ولي منابع اطلاعاتي غربي ، تعداد اين تانك ها را بين 100 تا 300 دستگاه تخمين مي زنند و بر اين باورند كه بخش عمده اين تانك ها ، در منطقه عملياتي خاور دور مستقر هستند. http://www.enemyforces.com/tanks/t90.jpg تانك T-90 همانند سري تانك هاي T-72 و T-80 ، توپ 125 ميليمتري سري 2A46 را حفظ كرده است. اين توپ ، قابليت شليك گلوله هاي ضدزره APFSDS ، گلوله هاي HEAT ، گلوله هاي انفجاري شديد تركشي HE FRAG و گلوله هاي انفجاري نارنجكي با فيوز زماندار را دارا است. موشك هاي هدايت ليزري ضدتانك AT-11 Sniper نيز مي تواند برروي اين تانك نصب شود. به كمك اين موشك ها كه از فاصله 4000 متري قابل شليك بوده و توان نفوذ در يك زره 700 ميليمتري را دارند ، تانك T-90 اين قابليت را پيدا مي كند كه با ديگر ادوات زرهي و انواع بالگرد ، قبل از آنكه آنها بتوانند درگير شوند درگير شود. سيستم كنترل آتش كامپيوتري ، فاصله ياب ليزري و دستگاه نشانه روي حرارتي ، به تانك اين امكان را مي دهد كه در حين حركت و در هنگام شب نيز بتواند با دشمن درگير شود. با اين تفاسير به نظر مي رسد كه اولين نسل از اين سيستم ها كه توسط روسيه ساخته شده و بر روي اين تانك نصب شده است ، با نمونه هاي غربي امروزي قابل رقابت نيست. اين تانك ، مجهز به سيستم نشانه روي كامپيوتري و سيستم شليك اتوماتيك مي باشد تا به روند شليك ، سرعت و دقت بالاتري دهد. جنگ افزارهاي فرعي شامل دو قبضه مسلسل 62/7 ميليمتري PKT موازي با توپ و يك قبضه مسلسل 7/12 ميليمتري نصب شده بر روي برجك براي مقابله با اهداف هوايي و زميني مي باشد. http://www.armyrecognition.com/magazine/sample_photos/T-90_russia_armyrecognition_Copyright_053.jpg خصوصيات تانك T-90 ، همانند تانك هاي قديمي تر روس ها مي باشد. اين تانك داراي يك برجك گرد و شيبدار است كه در وسط بدنه قرار مي گيرد. اين ويژگي به همراه پدافند عامل و غيرعامل كه تانك از آن بهره مي برد باعث گرديده كه تانك T-90 ، به يكي از ايمن ترين تانك هاي جهان در مقابل حملات هوايي و زميني تبديل شود. برجك و بدنه شيبدار اين تانك ، با نسل دوم واكنش دهنده هاي انفجاري (ERA) آجري شكل پوشش داده شده است. اين پوشش همانند صدف حلزون ، به طور زاويه دار روي بدنه و برجك نصب مي شود تا موشك ها و گلوله هاي شليك شده به سمت تانك را منحرف يا منهدم نمايد. پوشش اين نوع واكنش دهنده ها ، تا روي برجك ادامه مي يابد تا تانك را در مقابل جنگ افزارهايي كه از بالا تانك را هدف قرار مي دهند حفاظت كند. تانك مجهز به يك سيستم قفل كننده و انتخاب هدف ليزري با نام TSHU-1-7 SHTORT1 مي باشد. اين سيستم ، داراي يك فاصله ياب ليزري است كه مي تواند فاصله ادوات و حتي موشك ها و گلوله هاي شليك شده به تانك را تخمين بزند. تانك همچنين داراي يك محفظه ليزري هشدار دهنده مي باشد كه در صورت قفل شدن غلاف ليزري جنگ افزارهاي دشمن روي تانك ، به خدمه تانك هشدار داده مي دهد. تانك داراي 2 اخلالگر الكترو اپتيكالي است كه بر روي سيستم هاي كنترل كننده جنگ افزارهاي هدايت شونده دشمن پارازيت مي اندازد و به صورت موازي ، در دوطف لوله توپ قرار گرفته است. يك موتور 12 سيلندر توربو ديزلي V-84KD با قدرت 1000 اسب بخار ، مي تواند به تانك سرعتي معادل 65 كيلومتر در ساعت در جاده و 45 كيلومتر در ساعت در سطوح غيرجاده اي دهد. به طور خلاصه تانك T-90 را مي توان آميزه اي از تكنولوژي ، قدرت و سرعت ناميد. با اينكه ديگر از اتحاد پرقدرت جماهير شوروي اثري باقي نمانده است و روسيه امروز ، با مشكلات بسياري در زمينه تآمين اعتبارات مالي براي پروژه هاي نظامي روبروست ، ولي هنوز تانك هاي روسي ، توان رويارويي و مقابله با تانك هاي غربي را دارا هستند. در هر حال ديگر از هيولاهاي زرهي گذشته روس ها كه در عصر خود يكه تاز بودند خبري نيست. مشخصات فني تانك T-90: «مشخصات» طول: 86/6 تا 53/9 متر عرض: 78/3 متر ارتفاع: 25/2 متر وزن: 5/46 تا 50 تن تعداد خدمه: 3 نفر حداكثر سرعت جاده اي: 65 كيلومتر در ساعت حداكثر سرعت غيرجاده اي: 45 كيلومتر در ساعت برد عملياتي: 550 تا 650 كيلومتر عمق شناوري پاياب: در حركت 2/1 متر - لوله هواكش 5 متر «جنگ افزارها» توپ اصلي: 125 ميليمتري 2A46M نواخت گلوله: 6 تا 8 گلوله در دقيقه ظرفيت مهمات: 43 گلوله انواع مهمات: HEAT-HEF-APFSDS مسلسل ها: دو مسلسل 62/7 ميليمتري موازي PKT با 2000 فشنگ و يك مسلسل 7/12 ميليمتري UTJOS NSVT با 3000 فشنگ دود استتار: 12 خمپاره 82 ميليمتري B902 با نانجك دودزاي 3D17 تخليه كننده دود از اگزوز بيسيم: مدل معمولي R-163-504 و مدل فرماندهي R-163-504 + R-163-50K منبع: http://gun.mihanblog.com
-
تانک اصلی میدان نبرد ذوالفقار تانک اصلی میدان نبرد ذوالفقار ( همه نسخه ها ) : بررسی احتمالات و قطعیات
ali_64 پاسخ داد به kingraptor تاپیک در تانک
این ها رو پشت کتاب دفاعی سال سوم راهنمایی برادرزادم دیدم: ایران تنها کشور در خاورمیانه است که بدون هیچ گونه وابستگی فنی اقدام به طراحی و ساخت تانک نموده است. تانک ذوالفقار متناسب با شرایط اقلیمی کشور خودرویی است تمام شنی با محیط مرئی کم ونیمرخ کوتاه با قدرت آتش بالا وتحرک عالی با سیستم فشنگ گذاری خودکار و مسافت یابی لیزری. مجهز به توپ 125 میلیمتری بدون خان وبا قابلیت پرتاب موشک و سیستم های دفاعی پیشرفته هشدار دهنده لیزری و راداری و آشکار سازی مادون قرمز و .... طراحی این تانک در جهان بی سابقه بوده! به عنوان مثال به دلیل ارتفاع کم و زاویه کم پیشانی از حفاظت فوق العاده ای برخوردار بوده واز قدرت تدافعی و تهاجمی بسیار بالایی در مقابله با هر نوع تانک برخوردار است.- 1,085 پاسخ ها
-
- ذوالفقارسه
- ذوالفقار دو
- (و 7 بیشتر)
-
2 بمب افکن استراتژیک پنهانکار نورثروپ/گرومن بی- 2 بمب افکن استراتژیک پنهانکار نورثروپ/گرومن بی- 2 ( Northrop Grumman B-2 Spirit)
ali_64 پاسخ داد به ali_64 تاپیک در هجومی و بمب افکن
اين بي-2 ها باتوجه به پدافند و پوشش راداري حال حاضر كشورمان چه قدر ميتوانند برايمان خطرناك باشند؟ icon_wink -
دوستان!اين فحشها سودي ندارد. ما بايد يك تيمي تشكيل دهيم و اعضايي كه از هك كردن چيزي مي دونن جمع كنيم و اگر بعضي از دوستان هكري رو مي شناسن لطفا معرفي كنن تا با همكاري هم ترتيب اين وب سايت رو بديم. شايد به نظرتون فكر مسخره اي باشه اما تجربه ثابت كرده كه داشتن انگيزه كافي هركاري رو ممكن مي كنه. مخصوصا انگيزه ي ما كه دفاع از عزت ملت مان است.(البته من به شخصه خيلي از هك كردن چيزي بارم نيست icon_wink )
-
تاپیک جامع موشک ضد زره rpg-7 تاپیک جامع موشک ضد زره RPG-7
ali_64 پاسخ داد به ali_64 تاپیک در تسلیحات ضد زره
كسي از ويژگي هاي ياسين كه حماس از آن را از روي آر پي جي 7 توليد ميكنه خبر نداره؟ icon_frown -
اف-5 تایگر-2 جنگنده -بمب افکن سبک نورثروپ اف-5 تایگر-2 ( Northrop F-5/ Tiger II)
ali_64 پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در جنگنده و رهگیر
عكسهاي توپي بود. -
بررسی توانائیهای نظامی ایران در برابر دشمنان احتمالی بیگانه
ali_64 پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
كاش مي شد فهميد كه در هر يك از پايگاه هاي هواييشون چند اسكادران و از چه نوع هواگردهايي هستند تا اون ها رو بر اساس اهميتشون طبقه بندي مي كرديم. icon_biggrin راستي فاصله ي نزديك ترين پايگاه هوايي ما تا دورترين پايگاه اون ها كه تقريبا در نزديكي ازبكستان است چند كيلومتر است؟ -
دوستان ديروز داشتم تفسير سوره بني اسراييل رو مي خوندم و به دو تا آيه ي جالب برخوردم: 1-ما در تورات به بني اسراييل اعلام كرديم كه قطعا شما دوبار در زمين فساد مي كنيد و برتري جويي بزرگي خواهيد كرد. 2-پس همين كه وعده ي نخستين فتنه فرا رسد. گروهي از بندگان توانمند و جنگجوي خود را (براي سركوبي شما) برانگيزيم. پس درون خانه ها را جست و جو كنند(تا فتنه گران را كيفر دهند) و آن وعده اي قطعي است. قرآن براي آن گروهي كه يهوديان را سركوب ميكند مصداقي بيان نكرده. اما در تفاسير آن را به بخت النصر. تالوت. پادشاه روم و هيتلر و.... نسبت داده اند. اما چون در اصل قرآن بر انگيخته شدن اين گروه با فعل (بعثنا) و عبارت (عبادا لنا) آمده و اغلب براي افرادي مقدس مانند پيامبران به كار مي رفته و اسامي بالا با اين گونه افراد مطابقتي ندارند احتمال زيادي ميرود كه اين حادثه هنوز اتفاق نيفتاده باشد و يا منظور از اين افراد مهدي موعود (عج) و يارانش باشد.
-
خاك بر سر اين عرب هايي كه اين عكس رو انداختن icon_biggrin راستي ميدونستيد پپسي مخفف pay every peni save Israel = PEPSI است.
-
تاپیک جامع رهبر آلمان نازی ..آدولف هیتلر تاپیک جامع رهبر آلمان نازی ..آدولف هیتلر
ali_64 پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در جنگ آوران
دوست من من هم نگفتم كه با تمام نوشته هاي اين مقاله موافقم! من فقط اين رو گذاشتم تا نظرات شما رو هم دربارش بدونم icon_biggrin -
تاپیک جامع رهبر آلمان نازی ..آدولف هیتلر تاپیک جامع رهبر آلمان نازی ..آدولف هیتلر
ali_64 پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در جنگ آوران
آدولف هیتلر پیشوای حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان (حزب نازی) و آلمان نازی از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ بود. دارای مقاماتی همچون صدر اعظم آلمان، رئیس دولت، و ریاست ایالات، یک دیکتاتور مطلق و سخنرانی با استعداد، هیتلر یکی از مهمترین پیشوایان تاریخ جهان است و به همین دلیل مورد توجهاست. مجموعهٔ ارتشی- صنعتی او توانست آلمان را از بحران اقتصادی ناشی از جنگ جهانی اول خارج سازد و قوای تحلیل رفته آلمان را ترمیم نماید و آن را تبدیل به یکی از قدرتهای برتر اروپا نماید. هیتلر مبادرت به ایجاد یک آلمان بزرگ نمود. یکی از دلایل اولیه و عمده وقوع جنگ جهانی دوم الحاق اتریش و تهاجم به چکسلواکی و لهستان در ۱۹۳۹ توسط او بود که در نتیجه انگلستان و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند. جنگی که بین دو قدرت محور و متفقین درگرفت و در طی این مدت خرابیهای بسیاری در اروپا به وجود آمد. او پس از اینکه متوجه نابودی نیروهای رایش سوم شد، قبل از رسیدن نیروهای ارتش سرخ در پناهگاه زیرزمینی خود در برلین دست به خودکشی زد. دوران کودکی کودکی آدولف هیتلرآدولف هیتلر حدود ساعت ۰۶:۳۰ بعد از ظهر۲۰ آوریل ۱۸۸۹ دربراونا-آم-این، شهری کوچک در نزدیکی لینتز در ایالت اتریش شمالی،بین مرز اتریش و آلمان زاده شد. پدر او آلویس هیتلر ( ۱۸۳۷ – ۱۹۰۳)، یک کارمند پائین رتبه گمرک بود. شایعاتی مبنی بر یهودی بودن هیتلر وجود داشت که هنوز هم ادامه دارد. گفته میشود، مادر بزرگش ماریا شیکل گروبر پدر هیتلر را وقتی در خانه یک یهودی به نام خانوادهٔ «فرنکِن برگِر» در گراتز اتریش کار میکرد، به دنیا آورد. به هر حال تاریخ دانانی همچون ورنر مازر و ایان کِرشاو این امر را غیرممکن میدانند. مطالعات دقیق دانشگاهی (از جمله بررسی و تطبیق دقیق اسناد دوائر دولتی کوچکترین اثری از وجود چنین خانوادهای در آن منطقه نیافتند - مثلاً بر مبنای اسناد مالیاتی و یا ثبت احوال و یا اسناد مالکیت و غیرو) بدون کوچکترین شکی نادرستی این شایعات را ثابت کردند. ظاهراً این شایعات را خود یهودیان بعد از پایان جنگ دوم جهانی دامن زدند به دو دلیل: یکی آنکه نشان دهند نفرت هیتلر از یهودیان ریشه در پیچیدگیها و مشکلات ژرف روانی و خودبیزاری دارد، و دوم اینکه به هر صورت، حتی با نگاهی منفی، نمیتوان نبوغ و قابلیتهای سترگی در وجود هیتلر را انکار کرد، و یهودیان همواره کوشش دارند که چنین وانمود کنند که قوم یهود از سایر نوع بشر دارای قابلیتهای درونی سترگ تری است. به هرروی نظریهٔ یهودی بودن هیتلر از دیدگاه جهان آکادمیک کاملاً مترود و متروک است. مادر هیتلر، کلارا هیتلر (زادهٔ پولزل)، دومین دختر عموی آلویس بود. او شش بچه به دنیا آورد. تنها آدولف، که دومین فرزندش بود، و خواهر کوچکش پاولا در کودکی زنده ماندند. آدولف یک پسر باهوش بود، او شیفته سخنرانیهای پرفسور لئوپولد پُچ شده بود، کسی که در عقیده مرد جوان تأثیر زیادی داشت. هیتلر علاقه زیادی به مادرش داشت ولی میتوان گفت که از پدرش متنفر بود، کسی که اهل انضباط بود. در کتابش نبرد من، که تا اندازهای تبلیغاتی نوشته شده بود، آدولف لحنی مودبانه درباره پدرش دارد، به هر حال او اظهار میکرد تصمیم جدی که برای نقاش شدن داشت باعث اختلاف نظرات بسیاری در بین آنها شده بود. در ژانویه ۱۹۰۳ الویس مُرد، ودر دسامبر ۱۹۰۷ کلارا به دلیل ابتلا به سرطان سینه درگذشت. اوایل بزرگسالی اندکی پس از مرگ مادرش، هیتلر ۱۸ ساله، لینز را به قصد وین در جستجوی نقاش شدن ترک کرد، او حقوق یتیمی داشت، وبه عنوان یک طراح، برای خانهها و ساختمانهای مجلل مشغول به کارشد. او دوبار برای دانشکده هنر وین درخواست داد، ولی پذیرفته نشد. حقوق یتیمی او در ۱۹۱۰ قطع شد، اما مقداری پول از خاله اش به ارث برد. پول موروثی او نیز به زودی تمام شد. برای چندین سال او از روی کارت پستالها نقاشی میکرد و آنها را به تاجران میفروخت. هنوز هیتلر در حاشیه شهر و در محلههای بی خانمانها زندگی میکرد. او در اوقات فراغتش بارها در اپرای تالار کنسرت وین شرکت کرده بود، به خصوص اساطیر اسکاندیناوی که توسط ریچارد وگنر اجرا میشد. او همچنین اوقات بسیاری را به مطالعه میگذراند. هیتلر در سالهای اقامت خود در وین به عضویت یک گروه فعالضد یهود در آمد. در آن زمان اغلب، اهالی وین مردم یهودی را تحقیر میکردند. علاوه بر این مخالفت با یهود ریشهای عمیق در فرهنگ کاتولیکهای اتریش داشت. وین دارای یک جامعه بزرگ یهودی، شامل بسیاری از یهودیهای ارتدکس اروپای شرقی بود. هیتلر تحت تأثیر روزنامه نگارانی هم چون لنز ون لیبن فیلز و سیاستمدارانی چون کارل لوگر، شهردار وین، یا جورج ریتر ون اسچونر قرار گرفت. و به واسطه آنها هیتلر به برتری نژاد آریایی اعتقاد یافت که این اساس شکل گیری تفکر سیاسی او بود. سرانجام هیتلر باور نمود که یهودیها دشمن فطری و مسلم آریاییها هستند و هم چنین عامل اصلی مشکلات اقتصادی آلمان هستند. در سال ۱۹۱۳، هیتلر برای اجتناب از خدمت سربازی در ارتش اتریش- مجارستان به مونیخ نقل مکان کرد. بیشتر هم نژادان آلمانی او نیز این مشکل را داشتند. ارتش اتریش بعدها او را بازداشت کرد و مورد آزمایش جسمانی قرار داد که برای خدمت نامناسب تشخیص داده شد، او مجاز به بازگشت به مونیخ شد. اما وقتی در اوت ۱۹۱۴ امپراتوری آلمان جنگ جهانی اول را آغاز کرد، برای لشکر باواریَن داوطلب شد. او یک سرباز وظیفه فعال بود که به عنوان پیغام آور در فرانسه و بلژیک در معرض دید آتش دشمن خدمت کرد. اگر چه خدمت هیتلر قابل تقدیر بود ولی به خاطر اینکه تابعت آلمانی او مفقود شده بود هرگز به بالاتر از سرجوخه ترفیع نیافت. او دوبار برای شجاعت در جنگ نشان صلیب آهنی، درجه دو، در دسامبر ۱۹۱۵، و صلیب آهنی، درجه یک (به ندرت به سرجوخهها اعطا میشود)، در اوت ۱۹۱۸ را دریافت کرد. در مدت جنگ هیتلر یک آلمانی میهن پرست دو آتشه شد، هرچند او تا سال ۱۹۳۲ تابعیت آلمانی نداشت. وقتی که مردم اعتقاد به شکست ناپذیری ارتش آلمان داشتند، آلمان در نوامبر سال ۱۹۱۸ تسلیم شد. هیتلر به خاطر تسلیم شدن آلمان دچار شوک شدیدی شد. او در آن زمان به خاطر حمله گازهای سمی در بیمارستان صحرائی بود و به طور موقت دچار نابینایی شده بود. مانند بسیاری از میهن پرستان، او سیاست مداران غیرنظامی را در تسلیم شدن آلمان مقصر میدانست. حزب نازی پس از جنگ هیتلر در ارتش ماندگار شد، و وظیفه سرکوبی شورش سوسیالیستها را به خصوص در مونیخ، به عهده گرفت، چون او در سال ۱۹۱۹به آنجا بازگشته بود. در همین زمان بود که فعالیت سیاسی هیتلر آغاز شد و وی به عنوان مأمور مخفی سازمان ضداطلاعات ارتش آلمان، و در رابطه با برخی رهبران افراطی نظامی چون ژنرال لودندروف، گروه کوچک خود را تأسیس کرد؛ همان گروهی که سپس به حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان (حزب نازی) بدل شد. در نوامبر ۱۹۲۳ ژنرال لودندروف و هیتلر کودتای نافرجامی را ترتیب دادند که به کودتای مونیخ معروف است. نتیجه جنگ جهانی اول برای آلمان شکستی فاجعه بار بود. کشورهای پیروزمند در «عهدنامه ورسای» شرایطی بس خفت بار را به این کشور تحمیل کردند. هیتلر مانند بسیاری از هم نسلان خود، تسلیم آلمان را رد میکرد، شکست آلمان را نتیجه اتحاد یهودیان و کمونیستها میدانست و خواهان جبران آن بود. هیتلر پس از جنگ در سی سالگی به فعالیت تشکیلاتی روی آورد و در سال ۱۹۱۹ به جریان فاشیستی حزب کارگری آلمان پیوست. در جریان فعالیتهای تبلیغاتی استعداد بی نظیر خود را در ایراد سخنرانیهای پرهیجان و تحریک آمیز نشان داد. او شعارهای ساده و تکراری را با لحنی تند و آتشین بیان میکرد و نفرت و کینه توزی را به جان هواداران میدمید. در سال ۱۹۲۱ هیتلر و هواداران افراطی او جریانی به نام حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان با نام اختصاری (حزب نازی) تشکیل دادند. این حزب در سال ۱۹۲۳ در مونیخ دست به شورش مسلحانه زد. اقدام نازیها به شکست انجامید، هیتلر دستگیر شد و نه ماه به زندان افتاد. هیتلر مرام سیاسی خود را به روشنی در کتاب «نبرد من» تشریح کردهاست. به عقیده او عناصر «بیگانه» یا «غیر آریایی» باید از میان ملت آلمان زدوده شود، تا پاکی و اصالت خون ژرمن تأمین گردد. ملت آلمان باید خود را برای سروری جهان آماده کند. نازیها حق خود میدانند که برای رسیدن به این هدف از هر وسیلهای استفاده کنند و تمام اقوام و ملتهای «پست و غیر اصیل» را از سر راه خود بردارند. ناسیونال سوسیالیسم بیان ایدئولوژیک ساده و در عین حال کاملی برای یک نظام تام گرا (توتالیتر) است، که سلطه مطلق و انحصاری شالوده آن است، با شعارهایی از قبیل: ملت واحد، رهبر واحد، ایدئولوژی واحد، حزب واحد. حزب نازی از سال ۱۹۲۵ سیاست تازهای در پیش گرفت . هیتلر در نطقهای آتشین خود وعده میداد که با تشکیل رایش سوم مردم آلمان به پیشرفت و بهروزی کامل دست خواهند یافت و تمام مشکلات جامعه حل خواهد شد. با شکست «رایش دوم» در جنگ جهانی اول، در آلمان «جمهوری وایمار» تشکیل شده بود، که در بحران غرقه بود. در جامعهای که لایههای گسترده مردم با بی کاری و فقر روبرو بودند، سخنان هیتلر برای برخی جذابیت داشت. مسیر قدرت در انتخابات سال ۱۹۳۲ حزب نازی ۳۰ درصد آرا را کسب کرد و نشان داد که به مهمترین نیروی کشور تبدیل شدهاست. نیروهای مترقی و چپ نسبت به خطر قدرت گیری هیتلر هشدار میدادند. در سال ۱۹۳۳ بحران سیاسی عمیقی آلمان را فرا گرفته بود. حاکمیت راست گرای کشور بر آن شد که با استفاده از هیتلر به بن بست سیاسی خاتمه دهد و قدرت روزافزون نیروهای چپ را مهار کند. هیتلر در رأس دولتی ائتلافی صدر اعظم آلمان شد. رژیم نازی هیتلر با رشتهای از عملیات خشن و توطئههای رذیلانه (مانند به آتش کشیدن رایش تاگ، پارلمان آلمان) به درهم شکستن مقاومت نیروهای مترقی، سرکوب مخالفان و تحکیم قدرت خود دست زد. او آشکارا اعلام کرد که برای رسیدن به هدف، یعنی پیروزی «رایش سوم» از هیچ جنایتی روی گردان نیست. رژیم نازی طی دوازده سال حاکمیت جهنمی خود در داخل کشور به اختناق شدید، و در سیاست خارجی به تهدید و تجاوز ویرانگرانه دست زد. حزب نازی برای سرکوب مخالفان سیاسی و عقیدتی، در پپگرد و کشتار یهودیان، یگانهای ضربتی ویژهای مانند اس اس، اس آ و گشتاپو را سازمان داد. این باندها در گسترش رعب و وحشت در سراسر آلمان و سرزمینهای اشغال شده، و برپایی نظامی وحشیانه و خفقان آلود فعال بودند. هیتلر برای نیل به آرزوهای جهانگشایانه خود زرادخانه عظیمی تدارک دید تا با آتش و باروت «برتری جهانی رایش» را تأمین کند. تجدید تسلیحات و اتحاد دوباره آدولف هیتلر با بنیتو موسولینیدر مارس سال ۱۹۳۵ هیتلر با اعلام سربازگیری مجدد در ارتش قرارداد ورسای را زیر پا گذاشت. او مصمم به ساخت نیروی نظامی جدید، متشکل از نیروی دریایی و نیروی هوائی بود. نام نویسی بسیاری از مردان و زنان در ارتش جدید، برای حل مشکل بیکاری مناسب بود. ولی مشکلات اقتصادی آلمان بسیار جدی بودند. در مارس سال ۱۹۳۶ او بار دیگر، با اشغال دوباره مناطق غیر نظامی راین لند به مفاد قرارداد ورسای تجاوز کرد. او جسورتر شد، چون انگلیس و فرانسه هیچ کاری برای توقفش انجام ندادند. در ژوئیه سال ۱۹۳۶ جنگ داخلی اسپانیا آغاز شد در آن زمان ارتش اسپانیا تحت فرماندهی ژنرال فرانچسکو فرانکو بود. شورشیان مخالف دولت خواستار حکومتی فاشیستی در اسپانیا بودند. هیتلر یگانهایی از ارتش را برای کمک به شورشیان فرستاد. نیروهای مستقر در اسپانیا سلاحهای جدید ارتش آلمان و شیوههای جنگی خود را آزمایش نمودند، که از آن جمله میتوان به بمباران شهرهایی همچون جورنیکا و نابودی آن توسط نیروی هوایی آلمان در آوریل سال ۱۹۳۷ اشاره کرد. هیتلر در ۲۵ اکتبر سال ۱۹۳۶ با دیکتاتور فاشیست ایتالیا بنیتو موسولینی پیمان اتحاد بست. این اتحاد بعدها توسط کشورهایی چون ژاپن، مجارستان، رومانی و بلغارستان گسترش یافت. مجموعه تمام این کشورها، با نام نیروهای محور شناخته میشدند. پس از آن در ۵ نوامبر، سال ۱۹۳۷، آدولف هیتلر با مقام رایش جلسهای سری داشت که در آنجا طرح خود، یعنی بدست آوردن «فضای حیاتی» برای ملت آلمان را مطرح نمود. رژیم نازی در سال ۱۹۳۸ الحاق اتریش را به آلمان اعلام کرد. در اول سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله برق آسای پیاده نظام مجهز آلمان (ورماخت) به لهستان، جنگ جهانی دوم آغاز گشت. جنگ جهانی دوم اول سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله آلمان به لهستان، جنگ جهانی دوم آغاز گشت. هیتلر در در سال ۱۹۴۱ به خاک اتحاد شوروی حمله برد. در آخر سال ۱۹۴۱ با ورود آمریکا به جنگ، ارتشیان هیتلر در برابر جبهه وسیعی از نیروهای متفقین قرار گرفتند. ارتشیان نازی در سال ۱۹۴۳ در جبهه اتحاد شوروی (مقاومت استالینگراد) و در سال ۱۹۴۴ در جبهه غرب (پیاده شدن نیروهای متفقین در نورماندی) ضربات سنگینی متحمل شدند. از اوایل سال ۱۹۴۵ ارتشهای متفقین راه خود را به درون سرزمین آلمان باز کردند. ارتش ایالات متحده از غرب و ارتش سرخ از شرق به سوی برلین، پایتخت رایش سوم پیشروی کردند. در ماه آوریل ارتش سرخ برلین را به محاصره گرفت و به طرف ستاد فرماندهی رایش پیش رفت. این جنگ که مسئولیت مستقیم آن با هیتلر بود، به بهای جان نزدیک پنجاه میلیون انسان تمام شد. آغاز حرکت در ۱۲ مارس سال ۱۹۳۸، هیتلر اهالی اتریش را برای وحدت با آلمان تحت فشار قرار داد. مسیر شکست حمله آلمان به روسیه در آغاز برقآسا بود و پیروزیهای چشمگیری را برای نازیها به دست آورد ولی با آغاز سرما ورق برگشت.سازمان هواشناسی آلمان پیشبینی زمستان گرمی را کرده بود ولی در عمل چنین نشد،زمستان پیش رو بسیار سخت و سوزان بود.شهر استالینگراد انرژی سربازان آلمان را گرفت.استالین که از سوی ژاپن احساس آرامش کرده بود نیروهای خاوری شوروی را به جبهه باختری کشاند.حمله به ایران نیز آذوقه و سوخت و مهمات و جنگافزار غربیها و البته انبارهای آرد و گندم و سوخت ایران را به روسها رساند.فرماندهان و سپهبدان آلمانی تسلیم شدند و روسها به سوی آلمان پیشروی کردند.در باختر نیز نیرویهای آمریکایی و انگلیسی و تنی چند فرانسوی در روزی شناخته شده به روز دی(D-Day) در کرانه نرماندی پیاده شدند.هیتلر دستور سیاست جنگی سرزمین سوخته را داد که البته انجام نشد. شکست و مرگ آدولف هیتلر رهبر رایش سوم در شامگاه سی ام آوریل ۱۹۴۵ به زندگی خود پایان داد. هیتلر در زمان مرگ تنها ۵۶ سال داشت، اگرچه به گفته شاهدان عینی، در آخرین دوران زندگی پیرمردی خسته و تکیده و بیمار شده بود.[نیاز به ذکر منبع] ارتشیان نازی در سال ۱۹۴۳ در جبهه اتحاد شوروی (استالینگراد) و در سال ۱۹۴۴ در جبهه غرب (پیاده شدن نیروهای متفقین در نورماندی در روزِدیD-Day) ضربات سنگینی متحمل شدند. از آغاز سال ۱۹۴۵ ارتشهای متفقین راه خود را به درون سرزمین آلمان باز کردند. ارتش ایالات متحده و انگلستان از غرب و ارتش سرخ از شرق به سوی برلین، پایتخت رایش سوم پیشروی کردند. در ماه آوریل ارتش سرخ برلین را به محاصره گرفت و به طرف ستاد فرماندهی رایش پیش رفت. هیتلر در مخفیگاه خود، به همراه همسر تازه اش اوا براون دست به خودکشی زد. اوا براون با شکستن کپسول سیانور و هیتلر نیز با سیانور و شلیک همزمان گلوله تپانچه به سرش دست به خودکشی زدند.پیکر بی جان آن دو را کسانی که در سنگر بودند به بیرون بردند و به خواست خود هیتلر که خواسته بود پیکرش چون موسولینی به دست دشمنان نیفتد سوزانده شد. ........................................................................ منبع:ويكي پديا -
تاپیک تحلیلی حمله به تاسیسات هسته ای ایران به آخرالزمان خوش آمدید !!!! تحلیل و بررسی حمله به تاسیسات هسته ای ایران
ali_64 پاسخ داد به Lich تاپیک در اخبار تحلیلی
مسله اينجاست كه آيا شهاب ميتونه قبل از وارد شدن به عراق به حداكثر سرعت خود برسه تا از دسته پاتريوت فرار كنه! icon_biggrin- 684 پاسخ ها
-
- خاورمیانه
- آسیای جنوب غربی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
پیوستن ایران به جامعه جهانی چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟
ali_64 پاسخ داد به amirhosin تاپیک در دکترین و استراتژی
روسیه: سوریه حق ندارد حتی یکی از گلوله های ما را به ایران بدهد. معاون اول نخست وزير روسيه فروش تسليحات ساخت كشورش به ايران از طريق سوريه را غيرقانوني دانست. به گزارش عصر ايران به نقل از ريانووستي، "سرگئي ایوانف" در واكنش به انتشار خبري مبني بر موافقت سوريه با فروش تسليحات ساخت روسيه به ايران گفت: مسكو پيش از اين هيچگونه درخواستي از جانب سوريه براي فروش مجدد تسليحات به ايران دريافت نكرده، نه براي سيستم پدافند "پانتسير" و نه حتي يك عدد گلوله. رسانه هاي خبري پيشتر گزارش داده بودند كه سوريه موافقت كرده است بخشي از سيستم پدافند هوايي "پانتسير – اس يك" را كه از روسيه خريداري كرده، به ايران واگذار كند. "ایوانف" كه در يك كنفرانس خبري در مسكو سخن مي گفت، خاطرنشان كرد: روسيه با همه كشورهايي كه از قوانين بين المللي متابعت مي كنند، همكاري نظامي و فني مي كند و مسكو تنها زماني اقدام به عقد قرارداد فروش تسليحات با طرف هاي خارجي مي كند كه آنها متعهد شوند تسليحات خريداري شده را بدون اجازه فروشنده (و در اين مورد فدراسيون روسيه) به كشورهاي ثالث صادرات مجدد نكنند. -
دستت درد نكنه جالب بود icon_biggrin
-
انتقاد شديد عرب ها از ايران: موضوع فلسطين يك مساله عربي است و ربطي به ايران ندارد! عصرایران - متحدان عربي آمريكا با انتقاد شديد از نفوذ روزافزون ايران در خاورميانه از اين كشور خواستند از بحران جاري ميان اسرائيل و فلسطيينيان كنار بكشد و از سوي ديگر شفافيت بيشتري در موضوع هسته اي خود داشته باشد. به گزارش عصر ايران (asriran.com)، خبرگزاري آسوشيتدپرس از اردن گزارش داد: كشورهاي عربي شركت كننده در نشست ويژه مجمع جهاني اقتصاد به انتقاد شديد از مواضع ايران در قبال موضوع برقراري صلح بين اسرائيل و اعراب پرداختند. منوچهر متكي، وزير امور خارجه كشورمان در طول برگزاري ميزگردي در بحرالميت اردن در خصوص طرح صلح بين اسرائيل و فلسطينيان كه مورد حمايت عربستان قرار دارد، گفت: اين طرح با موانعي روبروست چرا كه اسرائيل هيچ قصدي براي رسيدن به توافق صلح ندارد اما كشورهاي عربي انتقادات خود را بر روي ايران متمركز كرده اند. وي افزود: ما در طول سي سال گذشته حدود 130 طرح داشتيم اما به دليل رويكرد طرف ديگر (اسرائيل)، هيچكدام از اين طرح ها محقق نشد. وزير خارجه خاطرنشان كرد: علاوه بر اين هيچ شانسي براي موفقيت طرح صلح عربي قائل نيستيم چرا كه اين طرح موضوعات مهم از جمله تعيين پايتخت سرزمين فلسطين و حق بازگشت حدود 5 ميليون آواره را ناديده مي گيرد. پيشنهاد رهبران عرب که با مخالفت وزير امورخارجه ايران مواجه شده، به طرح صلح عربی شهرت يافته و يکی از محورهای اصلی ميزگردهايی است که در نشست ويژه مجمع اقتصادی جهانی برگزار می شود. به نوشته آسوشيتدپرس، "شاهزاده تركي الفيصل"، سفير سابق عربستان در واشنگتن با سرزنش ايران گفت: بحران جاري ميان فلسطين و اسرائيل يك مساله عربي است و بايد در داخل جامعه عربي حل و فصل شود. "معروف البخيت" نخست وزير اردن نيز گفت: اظهارات وزير خارجه ايران، زماني كه گفت 130 طرح براي برقراري صلح بين اسرائيل و فلسطين ارايه شده، نادرست است . "طرح صلح عربي" اولين طرح در نوع خود مي باشد(!) كه يك مسير شفاف و كامل براي برقراري صلح ارايه مي دهد. وزير خارجه ايران در ادامه تاكيد كرد كه هدف كشورش كمك به حل بحران هاي جاري خاورميانه است و وي آمريكا و اسرائيل را در اين رابطه مقصر مي داند. "متكي" خاطرنشان كرد: ايران همواره بخشي از راه حل بحران در منطقه بوده و ما با دولت هاي لبنان، عراق و افغانستان در تماس بوده ايم. در همين حال "شيخ سلمان بن حامد الخليفه"، وليعهد بحرين از ايران خواست كه درباره برنامه هسته اي خود شفاف تر عمل كند. وي افزود: ايران مي تواند فناوري هسته اي را براي اهداف صلح آميز توسعه دهد اما بايد شفاف و روشن عمل كند. "عبدالعزيز ساغر"، رييس مركز تحقيقات خليج (فارس) در دوبي نيز مدعی شد كه ايران درباره اهداف هسته اي خود صادق نبوده است! وي افزود: ما مشكلات جدي با دولت ايران در منطقه داريم، ما خواهان عادي سازي روابط هستيم اما متاسفانه از زماني كه احمدي نژاد روي كار آمد آنها (ايراني ها) سيگنال هاي بدي ارسال مي كنند! منبع:عصر ايران (آدم وقتي اينرو ميخونه فقط حرصش ميگيره icon_biggrin )