انجمن بزرگ میلیتاری

آذرخش جان جالب بود ... به اون راداره ميگن زرافه - جيرافه - اين پدافند بر عليه اهداف با سطح مقطع كم و رادارگريز بكار ميره كه خيلي هم قدرتمنده و نميشه عليه اين سيستم كاري كرد ... يك رادار پشتيباني پيش اخطار هم در كنار اون وجود داره كه براي كشف محدوده هدف و درگيري از اون كمك ميگيره /... بعبارتي يك رادار برد كوتاه خيلي قدرتمند دركنار اين سيتستم مختصات مكاني هدف رو ميده چون انتن اين رادار امواج رو تمركز ميده براحتي ميتونه در محدوده بردش روي يك هواپيماي رادار گريز قفل كنه ...

اين مطلب خيلي جالبه اما واقعا يه جاي كارش مي لنگه ... اولا كه ارتفاع 150هزار پايي هيچ مدار خاصي نيست ! با توجه به زمان كم 15 دقيقه چه مسافتي رو ميره ! توي اين مسافت از چه طريقي بدون پيشران به مقصد بر ميگرده ! با توجه به 15 دقيقه بودن و نبود پيشران ميشه گفت كه فقط اطراف تهران رو ميتونه عكاسي كنه و به زمين برگرده .... فكر كنم يه طرحي در حد تحقيق بوده باشه كه نياز به كار خيلي زياد داره و حتما بدون سرنشينه ! چون اگر سرنشين داشت هر چند 150 هزار پايي فضا نيست اما اين خبر با عنوان فرستان انسان به فضا درج ميشد ... درمورد رادارگريز بودن بايد بگم اينطور نميتونه باشه اما پرواز در اين ارتفاع اصولا از ديد رادار خارجه و هيچ پدافندي توان زدنش رو نداره .... به همين خاطره كه گفتن رادار گريز... بگذريم از فول گرفتن چون اين خبر حيلي نامفهومه و هيچ اطلاعات صحيحي هم توش گفته نشده ... فقط ميشه گفت احتمالا آينده خبرهايي خواهد شد كه ....

سلام ... ممنون از تاپيك خوبت زحمت كشيدي برادر. يه سوال؟ ميگم اين بعد از رها سازي اژدر برميگرده ... چي ميشه اخر عاقبتش . فكر كنم نيمراد صحيح تر باشه ! اين طور صنايع هوايي درج كرده بود اگر اشتباه نكرده باشند ...

در ادامه مبحث ساخت موشک کروز ابتدا به ساخت بوستر پرتاب آن میپردازم بوستر بهترین ابزار مناسب جهت تولید نیروی پیشران مناسب در وقت کم میباشد که با استفده از آن میتوان پرتابه را تا ارتفاع مورد نظر بالا برد و به آن سرعت مناسب را بخشید بوستر یک پیشران ترموشیمیایی است که از گونه راکت میباشد راکت ها عمدتا از دو گونه سوخت مایع و سوخت جامد استفاده میکنند که به لحاظ ساختمان داخلی با هم متفاوتند هر راکت از یک محفظه احتراق وشیپوره تشکبل شده است که شیپوره به راکت متصل است و محفظه احتراق درون بدنه قرار دارد طبق قوانین نیوتن سیال اگر بافشاربه سمت محفظه ای با ابعاد کوچکتر هدایت شود فشار سیال تبدیل به سرعت میشود و سیال بسته به اندازه فشار و اندازه مجراه به سرعت های متفاوتی میرسد اما این فشار به کجا انتقال میابد . این سیال فشار خود را به بدنه بوستر انتقال میدهد که نتیجه آن حرکت بوستر به سمت مخالف جهت خروج سیال می باشد مواردی مانند راکتها این فشار درون محفظه احتراق بسیار عظیم است همچنین به همین دلیل می باشد که موشک ها توان پیشروی در فضا خلاء بدون هوا را دارند . تصویر چند نوع بوستر موشکهای کروز: و خروجی بوستر یا همان شیپوره جنس فلز شیپوره ها بدلیل اینکه تحت حرارت بسیار شدیدی قرار دارند معمولات از فلز مولیبدن یا آلیاژی از آن است که تحمل حرارتی آنرا بالاتر ببرد این فلز تحمل بیش از 2500 درجه حرارت را داراست که بخاطر خنک کردن آنرا بیرون و در معرض هوا قرار میدهند. تصویر شیپوره : ناحیه قرمز رنگ بوستر سوخت مایع: این راکت از مایعات قابل اشتعال جهت تولید نیروی پیشران استفاده میکند که مایع سوخت با اکسید کننده ترکیب میشود و تا نفجار حاصلاز آن تولید فشار در محفظه احتراق بکند این فشار با استفاده از شیپوره به نیروی پیشران تبدیل میشود تصویر محفظه احتراق سوخت مایع: بوستر سوخت جامد : که مورد بحث ما نیز میباشد در این بوستر بر خلاف بوستر سوخت مایع سوخت درون محفظه احتراق قرار دارد و شروع به سوختن میکند که به همراه فشار تولید شده از شیپوره خارج میشود این نوع سوخت مانند فشنگ میباشد که چاشنی آن منفجر شده و هوای متراکم درون محفظه احتراق را شعله ور میکند که با سوختن قالب های سوخت بصورت کنترل شده مدتی ادامه میابد. سوخت جامد: این سوخت از ترکیبات اکسید شونده و اکسید کننده که با هم ترکیب شده اند استفاده میکند و نیازی به خدمات ویژه مانند آنچه در سوختهای مایع برای نگهداری مایعات قابل اشتعال مانند سرد کردن نیست و به راحتی آنهم بصورت قالبی بروی هم گذاشته میشود که تعداد و اندازه آنها در استفاده از انها مهم است. این ماده تراکم بسیار بالاتری نسبت به مایعات سوختی دارد و از ماندگاری بالایی به لحاظ شیمیایی برخوردار است و از این لحاظ سالها پایدار میماند ولی ضربه تولیدی این خرج نسبت به مایع به دلیل خروج پرفشار مایعات کمتر است این نوع خرج ارتعاشات کمتری در هنگام تولید پیشرانش اجاد میکند که کنترل آن بسیار ساده است ولی باید برای سوخت مایع از تدابیری برای جلوگیری از ارتعاشات مایع درون کپسول های سوختهم چنین ادامه خروج پر فشار آن داشت . انواع خرج جامد: خرج پرتاب های جامد به دو دسته اصلی تقسیم میشوند .وقتی که سوخت واکسید کننده مرکب از تعداد ملکول های یکسانی باشند چنین خرجی را همگن میگویند و .وقتی خرج شامل ترکیب های مناسبی از سوخت واکسید کننده باشد بعنوان غیر همگن تو صیف میگردد. دو جزء ترکیب اصلی نوع اول (نیتروسلولز و نیترو گلیسیرین ) میباشدو چنین ترکیبی را خرج پرتاب دو پایه ای گویند خرج پرتاب ناهمگن مرکب است از پرکلرات آمونیوم بلوری بعنوان اکسید کننده و یکی از دسته پیوند های پلیمری بعنوان سوخت . چنین خرجی دارای طبیعت لاستیک مانندی است. البته نوع سومی هم وجود دارد که از ترکیب دو پایه و مرکب شامل پرکلرات آمونیوم و آلومینیوم پودر شده در قالبی از نیترو سلولز – نیترو گلیسیرین میشود. این ترکیب مولد نیروی بسیار زیادی است اما دود سفید و متراکمی دارد که تولید زحمت میکند. معمولا از خرج پرتاب مرکب استفاده میشود چون بدون دود بوده و و میتواند بدون شعله نیز در بیاید . شکل قالب خرج پرتاب جامد : و این نوع خرج دارای قالب اینچنینی بوده که میان آن یک مجراست و سوختن از درون آن اغاز میشود نحوه قرار گرفتن درون بوستر: انتهای بوستر یک چاشنی وجود (بارنگ سیاه در شکل نمایان است) دارد که پس از انفجار شروع به سوختن خرج میکند که کپسول سوخت با فشار هوا تا حد احتمالا 70 پی اس ای پرشده و همین باعث انفجاری درون کپسول میشود و حفاظ شیپوره از بین میرود در این هنگام بدلیل استفاده از فواصلی که یک لایه خرج ها را از هم جدا میکند این خرج ها آرام و بطور یکنواخت با هم شروع به سوختن میکنند و از شیپوره خارج میشوند: یه وقت از این کارها نکنید بعدش منفجر بشید بیفته گردن من البته هنوز خیلی چیزها رو نگفتم چون دیگه کار عملی میشه مثلا نحوه تولید یک نوع سوخت جامد و اینکه بجای اون کپسول میشه از کپسول آتس نشانی استفاده کرد یا غیره... در صورت نیاز ادامه خواهد داشت :lol:

با سلام ... ضمن تشكر از دوست فهيم و خلاقمون جناب امير .... نوع هدايت اينرسيايي بسيار روشهاي مختلف پيچيده و كاملا متفاوتي داره كه من از 5 درصد اونها هم خبر ندارم ... منتها اول يه سري به رفتار موشكها بزنيم ! روش هدايت اينرسيايي بسته به برد و نوع موشك تفاوت فراواني خواهد كرد اما انچه كه ما به دونبال اون هستيم هدايت كروز (هدايت بصورت گشت زني) بوده است. در مود هدايت كروز بسته به اينكه هوا پرتاب باشه يا زمين پرتاب هم متفاوته ... يك روش مرسوم فرستادن موشك به ارتفاع بيش از 80 تا 90 هزار پايي يعني جايي دور از دسترس پدافندي و هدايت به سمت هدف تا هنگام رسيدن به مختصات هدف و شريجه روي اون با سرعتهاي چند ماخي كه اغلب كروزهاي بلند برد پيشرفته از اين روش استفاده ميكنند ! روش ديگه اسكن عوارض زمين و هدايت درميان انها بر حسب نقشه هاي ماتريسي از قبل تعيين شده كه روزهايي قبل از شليك توسط ماهواره بدست اومده باشند ! يعني راداري مشابه اونچه كه روي ماهواره عوارض زمين رو اسكن ميكنه وجود داره و مدل مقياسي بدست اومده رو با عوارض موجود در حافظه مقايسه و راه رو پيدا خواهد كرد ! منتها اين روش منسوخ شده يا ميشه گفت از همون اول هم تبليغات بوده ! روش بعدي هدايت بصورت كور . بدون مقايسه عوارض زمين و بر حسب مدل موجود در حافظه ! يعني محاسبه رفتار واقعي موشك در فضاي واقعي و انتقال دادهاي بدست اومده براي تعيين موقعيت فعلي در نقشه مجازي موجود در حافظه ! يا بعبارتي ساده تر گشت زني در ميان كوهها و اسمان بدين گونه كه يك مدل سه بعدي از قيبل ساخته شده وجود خواهد داشت و نقطه دقيق حركت ما در اون مدل در لحظه اغازين پيمايش دريافت و باقي حركت بصورت حسب ضرايب اينرسي واقعي در اين مدل بدست خواهد امد ! هدايت بر حسب اينرسي : همون محاسبه برايند نيروهاي وارده به جسم در حال حركت و گرفتن ضريبهاي انحراف خواهد بود كه يك معادله با رقم هاي تغيير كننده (متغيير ها سرعت گردش پيتوت و ضرايب انحراف ...)عوامل تغيير دهنده وضعيت خواهد بود ! و نتيجه اين معادله در مختصات چهار بعد فضا زمان (x-y-z) و t یک بردار حرکت برای ما رسم خواهد که به ان تراجکتوری یا مسیر گشت زنی گفته میشود ... البته این بردار حرکت همیشه با بردار حرکت از پيش طراحي شده ‌مقايسه ميشود تا موشك در مسير مورد نظر حركت و فرود آيد ... پس در نهايت : ما براي هدايت به يك مسير پيمايش (كروز) يا تراجكتوري احتياج داريم و يك مدل سه بعدي از عوارض زمين كه مسير تراجكتوري در ان كشيده شده است ! كه پس از حركت لحظه به لحظه داده هاي بدست امده را با داده هاي موجود در مدل حافظه مقايسه و مسير را بر حسب آن تصحيح خواهيم كرد ! داده هاي واقعي نظير : سرعت واقعي - سرعت اينديكيت - زاويه دماقه - زاويه گردش ياو . رول - پيچ - ارتفاع - جي - جهت قطبي و ... و داده هاي مقايسه اي با مقادير مجازي نظير زاويه انحراف در سه جهت با تراجكتوري !!! كه اين قسمت يك مقداري پيچيده است !.... ... اما چرا مقايسه با عوارض موجود در حافظه ! .......اين مطلب اينجا بماند....... دوست عزيز از دقت توانايي شما در خلق روش هدايت واقعا مشعوف شدم هر چند كه خود من هم چيزي اين فن تو مغزم ندارم ولي يك سري نكاتي هست كه بايد بگم... روش شما خوبه و قابليت تصحيح و عملياتي شدن رو دارد منتها نكاتي نظير سرعت و اينكه من بعنوان موشك كجا هستم خيلي مهمه ! يا چقدر ميتونم دور بزنم كه به كوه نخورم و اينكه توي اين ارتفاع با چه سرعتي مجازم كه حركت كنم ... در مقادير متغيير هاي بالا به دو سرعت اينديكيت و واقعي اشاره كردم ... سرعت واقعي كه سنجش اون ميتونه برحسب عبور زماني از ميان دو ناظر باشه يا هر روش ديگري مثل جي پي اس و يا ليزر ! اما سرعت اينديكيت يا سرعت برخورد هوا با هواگرد ما كه اين يكي خيلي مهمه و تمامي خلبانان از اين سرعت سنج استفاده ميكنند چيه ... در هواگرد مجرايي به نام پيتوت قرار داه كه براي محاسبه اين سرعت ازش بهره مييبرند . اين سرعت به ما ميگه كه هوا داره با اين نات (نيم متر بر ثانيه ) به بدنه برخورد ميكنه و همونطور كه ميدونيد شتابها و گردشها و جي سرعت و توان گردش ما رو تعيين ميكته ! بري مثال اگر با يك سرعت واقعي گردش با زاويه تند انجام بديم ممكنه هواگرد متلاشي بشه ! و اگر دوباره با همون سرعت در اتفاع بالاتر گردش انجام بديم هيچ مشكلي پيش نياد ! سرعت صوت در ارتفاعات مختلفه چون فشار هوا هم متفاوته ممكنه شما در هواگرد و در ارتفاع 5000 هزار پايي سرعت محاسبه بر حسب پيتوت برابر 720نات باشه سرعت واقعي هم ممكنه كمي بيشتر مثلا 850 نات باشه ! ولي در ارتفاع 35000 پايي سرعت پيتوت 530 نات باشه ولي سرعت واقعي 950 نات ! بگذريم ... پس چالش ما اينجاست ْكه محاسبه سرعت واقعي ميتونه موقعيت رفته شده ما رو مشخص كنه اما اين سرعت نميتونه اجازه گردش و حركتهاي مختلف در جهت كمان حركت اصلي رو بده كه معادله حركت ما به سمت كمان تراجكتوري ميشه برايندي از ارتفاع - سرعت پيتوت و سرت اصلي با زوايايي گردش به سمت مسير ! كه همگي غير قابل پيش بيني دقيق هستند ! و برنامه محاسبه گر ما بايد مرتبا مسير رو اصلاح كنه و با مسير اصلي مقايسه ! تا ما بتونيم يك پرواز دقيق داشته باشيم ! البته خيلي موارد ديگه هم هست ! كه جاي بحث نيست...و حوصله فراوان ميخواد ... ولي اونچه كه مهمه حتما نيازه تا ما مختصات محيط رو داشته باشيم ! يا بواسطه ديگري وسيله كروز رو هدايت كنيم ! ولي در مورد روش شما ميشه اون رو براي موشكهاي باليستيك در نظر گرفت كه حتي نيازي به دانستن خيلي از اين موارد ندارند ! فقط سرعت زاويه جي سرعت و جهت گردش زمين و محور هاي مختصاتي ....كه البته خطاي موشكهاي باليستيك اينرسيال خيلي بالاست !

سلام .. بيشتر شبيه فلفل دلمه ايه تا گوجه .... كشنده نيست ولي اي كاش ميكشت ! يا پا مي كنه يا دوپارو مي كنه يا نيم تنه ! ولي در هر صورت زنده ميموني و اين تيكه كنده شده بدنتون هم ميبيند ! خنثي كردنش هم خيلي آسونه !از كمر ميگيري به دو جهت مختالف تاب ميدي چاشني نقره اي رنگ استوانه اي با يك حلقه پلاستيكي دورش رو در مياري و چاشني رو كه انداختي كار تمومه ! منتها پيدا كردنش سخته حتي براي يه تخريب چي حرفه اي ... خيلي هاشون هم سر همين مين ها كشته شدند...

اين خبر رو توي هوافضا بود يا صنايع هوايي ! نميدونم كدوم ولي خوندم ! گويا دارپا تلاش ويژه اي براي وارد شدن به اين محدوده فركانسي آغاز كرده ! فكر كنم برادرا بدونند كه يعني چي ! اگر موفق بشند ! با وجود پيچيده گي هاي بالا بايد قطعات مدارات ويزه اين محدوده ساخته بشه و در صورت موفقيت سالها انحصار اطلاعاتي فركانسي و بدون مشكل در برابر اقدامات متقابل خواهند داشت ! در صورتي كه بيسيم و يا رادار در اين محدوده ساخته بشه به سختي ميشه وجود سيگنال رو حدس زد آشكار كرد و تا زماني كه اين تكنولوژي به عموم نرسه هيچ تدبير متقابل الكترونيكي نميشه براش در نظر گرفت .... ---- بايد وزارت شروع كنه به كار برروي چنين سيستمهايي واگر نه كليه قابليتاي دفاع الكترونيك ما در آينده با مشكل جدي روبرو خواهد شد ...

با سلام ... ممنون الكتروجان ...زحمت كشيدي برادر ... در مورد برد يه نكته ! بطور دقيق نميدونم اما گويا برد درگيري با اهداف هم سطح دريا در حالت سينه كش به سمت هدف حدود 12 تا 15 كيلومتره ! يعني حتي اگر موشك شما بردي معادل 300 كيلومتر هم داشته باشه در اين حالت كاري از دستش بر نمياد... در مورد بردهاي بلندتر ارتفاع درگيري با اهداف هم بالا ميره ! اين سامانه هاي كوتاه برد كم سرعت فوق مانوري مثل همين اچ كيو 7 و مشابهات اون در كليه كشتي ها وجود دارند حتي كنار سامانه ضد موشك بلند برد استاندارد اس ام 2 يا 3 هم اين موشكهاي غلتان كوچك برباي درگيري با تعداد بيشتري هدف و ارزان كرد هزينه هاي دفاعي بكار ميروند! براي سامانه هاي بلندبرد هم محدوديت هايي وجود داره نظير وجود سيستمهاي موشكي كروز مافوق صوت كه به هيچ وجه نميتونند باهاش درگير بشن ! مخصوصا موشكهايي كه از ساحل پرتاب ميشه يا از كشتي ها و هواپيماها در ارتفاع پايين ! در مورد هواپيماها و شليك از فاصله زياد هم اين گونه است كه موشكهاي شليك شده از اونها هم ب اندازه اي بزرگ و داراي سطح مقطع مناسب چه فروسرخ وچه راداري در اين برد براي مقابله هستند! با توجه به اينكه كشتي ها توان جنگ الكترونيكي وسيعي هم دارند لزا سامانه هاي بلند برد رو براي كشتيهاي بسيار بزرگتر در نظر ميگيرند !

سلام ... موشک موشک ضد کشتی یا زیردریایی گونه ای از راکتهای معمولیه که فقط یک اژدر رو به با خو.دش حمل میکنه تا به سرعت به محدوده زیردریایی یا کشتی و تجهیزات زیر سطحی دشمن برسه ! و وقتی موشک وارد آب شد اژدر رها میشه تا جستجو به دنبال زیردریایی دشمن رو انجام بده .. این کار رو هم فقط به خاطر افزایش برد جستجوی اژدر و و رساندن سریع اون به سمت هدف میکنند ! که تقریبا ASROC بلند برد ترین نوع این موشکهاست و از همه کشتی ها هم قابل پرتابه ! البته با سرعت چندین برابر بیشتر از اژدر شکوال !!!

اصولا بايد دستتون توي كار باشه تا بفهميد چه خبره ! براي شادي روح شهداي اسلام مخصوصا شهيد بزرگوار (اسدي)صلواتي به همراه فاتحه ختم كنيد !

يعني چي ! موشك رو ميزاشتن روي دوششون ٬! يدونه لوله با يه تيكه ورق آهن نبوده به هم جوش بدن ٬! يعني واقعا عجيبه !

عمرا اين بالگرد مافوق صوت باشه !!! در حد سرعت بالاي امروزي شايد برسه ! مثلا 500 تا 700 كيلومتر اما مافوق صوت براي بالگرد يك تلاش فعلا مسخره است ! چرا كه از رو وجود ملخ در انتهاي اين بالگرد ميشه فهميد هيچ موتور ملخي در حال حاضر توي دنيا وجود نداره كه بتونه سرعت صوت رو بشكنه !اصولا ملخ در حد صوت ميمونه ! حتي موتورهاي جت هم در حد صوت هستند و نيروي هواي وارده به اونها قبل از ورود به توربين توسط يك نوك مخروطي شكسته ميشه تا جريان مافوق صوت وارد توربين و كمپرسور نشه ! اما در انتها بوسيله پس سوز به جريان خروجي سرعت و فشار ميدن تا به صوت برسه ! يا بهتره بگم در ونتوري انتهاي موتور بعد از توربين جريان مافوق صوت شكل ميگيره ! اين اصل حتي در اس آر 71 هم وجود داره ! پس شكستن ديوار صوتي براي ملخ روتور و ملخ دم فعلا منتفيه مگر اينكه در اين سرعت ملخ متوقف و به بال تبديل بشه ! كه باز هم ملخ دم توان رسوندن وسيله به اين سرعت رور نداره ! چالبه كه بدونيد شكستن ديوار صوتي و حركت مافوق صو ت 60 تا 80 درصد مانورهاي يك جنگنده رو كاهش ميده ! و مصرف سوخت رو بسيار افزايش كه برد عملياتي كم ميشه ! بقولي اگر يك جنگنده در مافوق صوت بخواد گردش سريع انجام بده قطعا نبايد هيچ جايگاه حمل بيروني داشته باشه و بده بايد بسيار پساي كم و لبه هاي تيز داشته باشه كه بتونه هوا رو بشكافه ! كه تقريبا هليكوپتر هم يك وسيله اساسا مانوريه ! پس شكستن ديوار صوتي معني نميده ! احتمالا منظور توان دوام اوردن موقت در اين سرعت هنگام تغيير ارتفاع يا شيرجه با سرعت بالا به سمت زمين بوده باشه ! البته براي ساختن اين چنين وسيله اي راه حل كاملا امكانپذير و طراحي شده اي دارم ! كه ار لحاظ تئوري و مشاهده كاملا قابل قبول خواهد بود ! منتها وقتي كه با يك هزينه بسيار كمتر و معقولتر ميشه سوخوي 25 يا 35 رو ساخت با برد بيشتر و توان حمل مهمات بالاتر چه كاريه آخه !

به نام یکتا پروردگار عالمیان در این واژه نامه با اصطلاحات و لغات هوایی آشنا میشوید . در صورت نیاز به اطلاعات عمومی کاربری هواگردها میتوانید به این تاپیک رجوع کنید [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=7031#63964] دسته بندی و مقایسه وضعیتی انواع هواگردها[/url] لطفا دوستان اگر موارد مشکلات و پیشنهادات یا لغات جدید و مورد نیازی مد نظر دارند در پی ام بگن تا به قسمت مربوط اظافه بشه! از مدیران نیروی هوایی بابک و حامد عزیز میخوام که اگر لغتی رو کم دیدند بزرگواری کنند و در پست مربوطه قرار بدهند تا واژه نامه تکمیل بشه !

سلام ... قبلا فكر ميكرم بهپاد ساب رو توي خواب ديده بودم اما اين يكي خيلي بيشتر به اونچيزي كه توي خواب ديدم شباهت داره ! راستش 4 تا بودن كه بچه هاي پدافند دمارشون رو دراوردن وباقي مانده هاشون اطراف خونه ما افتاده كه من بسرعت جمعشون كردم تا پيداشون نكن و بعد در موردشون تحقيق كنم ببينم چطوري ساختن ! خوابه ديگه ... سعيد جان در مورد بهپاد موافقم منتها صبر مخصوصا ژند ماه آينده براي من خيلي حياتيه كه اگر زنده موندم حتما بطور جدي به اين مسوله ميپردازيم !

سلام برادرا... به خودتون افتخار كنيد ! چرا كه زماني ايراني حق نداشت دست به اين موشك بزنه و فقط ميتونست با اجازه اوپراتوپر اجنبي كليد فاير رو سوييچ كنه همين ! به ايراني ها ميگفتن اگر اين موشك كوچكترين ضربه اي ببينه منفجر ميشه ! و كسي حق نداره اون رو وارسي يا عملياتي كنه فقط تكنيسين امريكايي ! كه البته توي يك سري نصب يكي از اين موشكها از ارتفاع چند متري روي زمين ميفته هيچ اتفاقي هم نميفته . همه تكنيسين هاي ايراني هم اين صحنه رو ميبينند ! بگذريم ... الان كه نه تنها بومي شده بلكه بسيار پيشرفته تر شده ! در حالت ارايه فازي اين رادار ضمن داشتن هر سه حالت فعال نيمه فعال و غير فعال ميتونه در برابر امكانات الكترونيك دشمن بخوبي مقاومت كنه ! اين سيستم توان كشف بالايي داره و اگر هواپيماي دشمن از جنگ الكترونيك استفاده وارد حالت غير فعال ميشه و روي همون جيمينگ دشمن قفل ميكنه ! چه بسا كه ديتا لينك هم با وجود چنين راداري كنار ميره و موشك مستقل عمل ميكنه ! بنابراين در صورت شليك به هدف حتي زدن رادار كنترل آتش هم كاري نميتونه از پيش ببره ! تركيبي از توان آمرام و فونيكس ! همچنين هيچ كس از توانايي هاي اين سيستم خبر نداره و ماكان جمع آوري سيگنال در اين محدوده براي دشمن هم نيست !با توجه به برد متوسط و قرار گرفتن اين سامانه در دل يك سامانه بلند برد تر هيچ تدبير صحيحي نميتونه اعامل عبور از اين خط پدافندي ناشناش بشه ! بهتر از اون موشك همون راداره كه قابليت بردن روي موشكهاي هوا به هوا يا مدلهاي مختلف سام رو داره چه بسا كه با افزايش توان عملياتي و افزپدني هاي مجاز و غير مجاز كابري خوبي هم بتونه براي بهپادها موشكهاي ضد كشتي و غيره پيدا كنه ...

فکر کنم مین خوبی نباشه ... اول اینکه اس ال ای نیست ! دوم اینکه خودم یکیشو دارم ! سوم اینکه درسته که راضی کننده نیست اما تنها مین فنوم ساپورت حدود 75 تومنه ...

سلام ... حیف شد که اول دعوا نبودم ... در مورد برد دوستان عزیز خیلی نا امیدانه حرف از 5 یا 6 هزار کیلومتر میزنند ! عزیزان توجه داشته باشید که موشک سفیر با اوج حضیض 350 کیلومتری کلاهکش که همون امید باشه رو چند صد دور دور زمین تاب داد ! حالا سجیل با سرعت و شتاب بسیار بالاتر همچنین وزن کلاهک بسیار بیشتر و مهمتر از اون 800 کیلومتر ارتفاع حضیض براحتی میتونه مرحله سوم یا همون کلاهک رو به هر بردی برسونه ! در مورد امکان تست موشکهای دوربرد نیازی نیست که فضای کشوری باشه ! بیشتر روی اقیانوسها و برای ایران اقیانوس هند محل آزمایشه که از یک کلاهک هم وزن با تجهیرات تله متری و ردیاب استفاده میشه تا برد و دقت برخورد محاسبه بشه ! اگر یادتون باشه برای موشک سجیل 1 وزیردفاع سه بار گفت (( یا علی ابن موسی رضا(ص)) !!! یعنی به احتمال زیاد پرتاب از مشهد صورت گرفته بوده که با توجه به برد اعلام شده حدود 2 هزار کیلومتر مسیری به جز دریای عمان و اقیانوس هند رو نمیتونن براش در نظر گرفته باشن ! به هر حال با این موشک صفا کنید که حالا حالا رودستش نمیاد ! البته منظورم پدافنده چون فقط یک کلاهک به سمت دشمن میره در حالی که مسیر خط مستقیم از جو به داخل رو طی میکنه ! و دشمن کم عمق اسراییل هیچ وقت نمیتونه از زیر به به همچین کلاهکی موشک بزنه چون اکثر سیستمهای دفاع ضد موشک باید کمان حرکت رو داشته باشند تا با محاسبه دقیق اون موشکی رو در قسمتی از این کمان بهش اصابت بدن !!!!! که از اساس تا کنون هیچ تست کاملا موفقی دیده نشده ! و بیشتر روی لیزر های هوابرد یا برنامه های برای نصب موشک روی هواپیماها و هدف قراردادن موشکها در داخل خاک دشمن متمرکز شدند چرا که وقتی از جو خارج شد دیگه شناسایی اون توسط رادار خیلی سخت میشه ! مخصوصا اکه این کلاهک حدود یکی دو متری استتار راداری هم شده باشه !!!

آقا حالا که زحمت این تاپیک های کامپیوتر رو میکشی این بحث اورکلاک هم یه توضیح کاربردی در موردش بده ... ممنون . چقدر روم زیاده نه

سلام مجدد... برادر آرمانی عزیز ! راستش دلم برای همکلامی با شما و باقی دوستان خیلی تنگ شده باید یه فکر اساسی بکنم ... ممنون از بابک عزیز ... فقط اگر اینجا هم بتونی مدل اون هواپیماهای توی عکس رو بگی خیلی عالی میشه مخصوصا اون بال مثلثی که خیلی عجیبه ... سعید جان ... سخت نیست راستش خیلی هم ساده است فقط قراره که من یه طرحی در این زمینه بدم و بدون مشکل این طرح کامل شده فقط سختی در پیاده کردن بود که خودمون کوتاه اومدیم ! براحتی میشه با لاک از طریق یه دوربین دیگه که با دوربین اصلی سنکرون شده لاک رو انجام داد و با دوربین اصلی زوم کرد ! اما یکمی سنگین میشه ! که با توان موتور جبران خواهد شد ! این سیستم به اجبار چون برای برای تنها فیلم برداری ساخته میشه و هلیکوپتری هم هست ناخواسته ارتعاشات فراوانی داره و کنترل ارتعاشات اون مشکله ! که البته همش حل شده و اگر مجوز های لازم جهت ساخت و بهره برداری داده بشه تا آخر امسال بیرون میاد و نمونه فیلمهاشو قرار میدم ! اما اگر مانع بشن که ....

چه جلب ! آخه کدوم کشور میاد از ضعف توان اطلاعاتی خودش خبر بده ! یعنی بیاد بگه که خیلی خاک بر سره !

سلام مجدد .. برد که فکر نمیکنم ... اما کیفیتو ابعاد لکه راداری در مسافت های بیشتر افزایش پیدا میکنه !!! چه فرقی داشت ... در اصل ابعاد آنتن با برد نسبت مشخصی دارند یعنی هر چقدر آنتن بزرگتر باشه میتونه برد و پوشش هم افزایش بده ! مسلمه که با دوتا چراغ دید بیشتری خواهید داشت اما باید هماهنگی الکترونیک برقرار باشه اصولا پرواز فرمیشن در کنار هم علاوه کمتر کردن مصرف سوخت و همینطور مسیر یابی به احتمال زیاد به برد و توان آشکار سازی رادار جهت کشف بهتر در دوردست کمک خواهد کرد به شرطی که هر دو اف 14 از یک طول موج مشخص استفاده کنند تازه اینطوری میشه به یک هدف از چند زاویه پژواک داد تا توان پنهانکاری اون کاهش پیدا کنه ! که البته اینکار برای موشکهای نیمه فعال وابسته به رادار هواپیما خیلی مفید خواهد بود ...

البته بهتره بگیم گزینه بهتری بجز افزایش تعداد رادارهای پرنده پیشرفته تر و خرید های از این قبیل وجود نداره ! با هر عملیات پروازی باید یدونه آواکس هم باشه ! اگر درگیر بشیم که به حدود 5 یا 6 اواکس برای پوشش کلی و احتیاجه ! البت این سوخوی 35 هم توانایی جنگ الکرتونیک خوبی در برهم ارتباط اواکس و پرندهاش داره ! در کل اگر آواکس داشته باشیم همین جنگندهای میگ 29 هم آتیشی میشن که بابای نیروی هوایی هر کشوری رو میسوزنه ولی باید مقداری ارتقا پیدا کنند ! کلا برتری تسلیحاتی هم دارند ...

سلام .. اورکلاک از گارانتی خارجه شوخی کردم ! منظور کلی من این بود که کار فراتر از این حرفهاست ! یعنی با یکی دوتا یا ده تا پردازنده نمیشه حرفه ای کار کرد !@ باید حداقل توی رندر خودت 20 تا پردازنده شریک کنی که علاوه برای مولتی بوده چندسیستمه هم میشه ! در مورد اینکه چرا بزرگ نوشتم همینطوری برای اینکه یادم رفته بود بهش پاسخ بدم گفت تاکیدی باشه !

راستش دارم درگیر طرح ساخت بهپاد برای بخش خصوصی کشور جهت کنترل و نظارت هوایی میشم ! نمیتونم زیاد در موردش توضیح بدم اما اونچه که الان خیلی درگیرم کرده سیستمهای کم حجم ارسال و درافت تصویره ! و مهم تر از ون خاصیت ژیروسکپی بسیار پیچیده دوربین های این پرنده هاست ! از کنترل ارتغاشات موتور و تروبلانس هوایی که بگذریم ! راه بسیار پیچیده و سختی برای کنترل لرزش ها با استفاده از ایمیج پروسسینگ جهت ماندگاری در حالت زوم روی یک منطقه وجود داره ! بهتر بگم و به سمت زمین با درجه زوم بالا نگاه میکنی کوچکترین ارتعاش تصویر رو خراب میکنه ! حالا زمانی که روی یک منطقه قفل تصوبری داری تنها راه ممکن خاموش کردن موتوره ! چون به سرعت قفل شما بهم میریزه !تنها راه ممکنه ایجاد یک سیستم فوق حساس ژیروسکوپی هماهنگ با تصور دوربینه که شما رو روی یک منطقه هم بصورت مکانیکی و هم بصورت الکترونیکی نگه داره که در حد حوصله فردی من نگنجید و کسی رو هم سراغ پیدا نکردم که بتونه چنین سیستمی رو با دقت بالا در سه بعد و بسیار سبک طراحی کنه ! اینو گفتم که بدونید گاهی یک چیز بسیار ساده درد سری بزرگ درست میکنه اما بیشتر بگم میگید خالی بندیه ...

[quote]و تاپیک نصیرایرانی درباره فنوم2 720 یه توضیح دادم که از دست ای ام دی در رفته! میخاسته با یه هسته چند مدل بده بازار دستش رو شده! یه تحقیقی دربارش بکن به نظرم آینده خوبی داره این سری.[/quote] [b]سعید جان[/b] راستش در مورد کار ما بیشتر از سرعت و سری تعدد پردازنده خیلی مهمه ! که فکر نمیکنم این سری با اون سری تفاوت ملموسی داشته باشه ! اما اگر یک سرعتی واقعی رو برای کار مولتی پروسس در نظر داشته باشید بهترین پردازش موازی با تعداد زیادی کیس معمولی و همین پردازنده های چند هسته ایه که ما بهش میگیم رندر فارم ! میشه گفت برای رندر 3 پردازنده 1 گیگاهرتز از یک پردازنده 3 گیگاهرتز سریعتر عمل میکنند !در موردش هم زیاد نمیتونم توضیح بدم چون باید وارد بحث نرم افزار شد ! اما برای کارهای عمومی هم باید گفت گاهی سرعت یک پردازنده دوسته ای مثل 6 ای ام دی ممکنه از یدونه فنوم 3هسته ای و شاید 4 هسته ای هم بالاتر باشه !چرا که بعضی از نرم افزارها توان استفاده از چند هسته رو ندارند و به همون اولی اکتفا میکنند...پس اگر هسته اولی سریع تر باشه مجموع سرعت کل در این نرم افزار ممکنه از یک پردازنده با چند هسته بیشتر زیاد تفاوتی نداشته باشه بلکه بیشتر هم باشه ... [quote][quote]هفته پیش بدونه ای ام دی فنوم 9950 خریدم ! واقعا معجزه میکنه !!............... ................. [/quote] دذوست عزیز حتما شما کارهای گرافیکی میکنید که رفتید از این نوع کارت گرافیکهای مخصوص ایستگاه کاری خریدید!! اینطوریه؟! [/quote] بله همینطوره البته اونقدر ها هم این کارت بد نیست ! من انیمیشن کار میکنم و توی پست هم گفته بودم ... راستش این کارت با رم 256 و دی دی آر 3 256 بیت ! بسیار سریع تر از یک کارت مشابه گیمر ها مثل 7950 هم سری خودش عمل میکنه ! در واقع کارت های کوادرو از پردازنده مادر استفاده میکنند که درنهایت با حذف امکانات و قالبتهای برنامه ریزی اون تا محدود به دو پشتیبانی کننده open gl یا دایریکت ایکس و چند مورد دیگر اشنا دیگه قابلیت ساپورت خو.اص نرم افزار های دیگه رو ندارند همچنین سرعت باس رم اونها بسیار پایین میاد بگذریم توضیحش طولانیه ! در کل نرم افزار 3دی استودیو بیشتر از هر جیز دیکه روی کارت گرافیک به باس و سرعت رم حساسه !که توی این سری تقریبا دو برابر گونه های معمولی هستند !و قابلیت های ویوپورت نر افزار رو مثل تولید مه فلوید سایه گذاری یا همون شیدر نویسی همچنین برنامه های مثل دی ایکس و HLSL یا..... رو میتونند بصورت REAL TIME درون محیط به نمایش بگذارند ! که صد البته من احتیاج چندانی نداشتم ! و فقط سرعت میخواستم که صحیح نبود برای تنها سرعت دوبرابر چهار برابرهزینه کنم !!!!