این موشک از خانواده موشک سام-2 و اچ-کیو-2 هست، در خبر ذکر نشده که چه تغییراتی بر روی تجهیزات راداری موشک و سامانه کشف و هدایت انجام شده، ولی بهر حال سرعت و مانور پذیری موشک قابلیت تغییر چندانی نداره. این سامانه در طول جنگ سرد و همچنین جنگ ویتنام عملکرد خیلی خوبی داشت و حتی یک فروند یو-2 آمریکا رو هم سرنگون کرد، ولی در طول جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی و جنگ تحمیلی آمار خیلی خوبی نداشت که شاید عامل انسانی تاثیر زیادی داشته. بر پایه موشک این سامانه یک مشتق زمین به زمین هم ساخته شده که ایران هم در اختیار داره و در یکی از رزمایشها (یکی دو سال پیش) استفاده شد. برد نهایی موشکها بر اساس حرکت خطی هست، ولی چون موشکهای زمین به هوا باید برای تعقیب و انهدام هدف مانورهای مختلف انجام بده اصولاً برد موثر اونها کمتر از برد نهایی هست.

[quote]دوستان خیلی راحت از جنگ صحبت می کنن.به نظر من بازنده ی اصلی هر دو کشور هستن.همینکه آمریکا تونسته کاری کنه که ما به فکر جنگ با کشوری مسلمان (مردمش) بیفتیم تا حدود زیادی برنده شده.همینکه اینجوری دو تا کشور همسایه رو به فکر جنگ با هم میندازه برنده شده. خواهشا بعضی ها صرفا از دیدگاه میهن پرستانه نگاه نکنن.حتی اگه ایران از نظر نظامی توی این جنگ پیروز بشه،اونوقت جایگاه و دیدگاه نسبت به ایران میشه مثل اتحاد شوروی در دهه 60 میلادی.این تفاوت که قدرت اون رو نداره و همه هم خواستار نابودیش میشن.(با توجه به تبلیغات منفی آمریکا که اتفاقا خوب هم جواب داده) خدا لعنت کنه سران کشور آمریکا رو که حتی یک روز اجازه ی خواب راحت به کل دنیا رو نمی دن.تا وقتی که کشوری مثل آمریکا هست،نا امنی و جنگ هم توی دنیا هست.[/quote] موضوع تاپیک بررسی قدرت نظامی دوکشور هست و لزوماً درباره جنگ نیست، ولی شاید راهبرد جدید سعودی در اقدام نظامی برای برای حفظ منافع برون مرزی و حتی مقابله با مشکلات داخلی خودش (تقریباً از زمان جنگ صعده) برای کاربران تصور یا نگرانی از یک جنگ احتمالی رو ایجاد کرده. ولی با نظر شما کاملاً موافقم که هر دو سمت درگیری صدمات زیادی خواهند خورد و صد البته که برنده اصلی آمریکا و غرب خواهند بود. جنگ چیزی هست که ملل مستقل باید ازش اجتناب کنن ولی بعضی وقتا حکم آش کشک خاله رو داره که حتی اگر ملتی نخواد بخوره هم به خوردش میدن مثل زمان ابتدای انقلاب، کاش چنین چیزی دوباره رخ نده.

برای نتیجه گیری بهتره که توان قابل بررسی هر دو کشور در نظر گرفته بشه و از حدس و گمان یا توجه به شایعات خودداری بشه. یه نظر به تجهیزات نشون میده که سعودی از توان هوایی بسیار بالا برخورداره، جنگنده و مولتی رولهای نسل چهارو چهار و نیم بسیار قدرتمند داره، تازه شاید لازم باشه توان امارات رو هم در نظر بگیریم. البته در صورت رخدادی ناگوار دشمن برای هدف قرار دادن عمق خاک ما احتیاج به عملیات سوخت رسانی دارن که همین کارشون رو سخت میکنه ولی ما در جنوب تاسیسات نفتی، اتمی، آلومینیم سازی، کشتی سازی و ... بسیار مهمی داریم که در معرض تهدیدن. همچنین میتوان گفت که در نبردهای امروز قدرت هوایی در همه زمینه ها (حتی نبردهای زمینی و دریایی) نقش مهمی رو ایفا میکنه، اگر نه مهمترین نقش رو، پس سعودی ها از این نظر امتیاز مضاعفی به دست میارن. در مورد تجهیزات زمینی، قدرت آتش توپخانه و موشکی بالایی ندارن، تانک و نفربرهای خوبی دارن که البته با توجه به نبود مرز مشترک و نبود توان لجستیک بالا و توان و تجربه جنگ ضد زره ما اهمیت این تجهیزات کاهش پیدا میکنه. اگر اشتباه نکنم دفاع ضد بالستیک پک سه دارن که شاید در حجم کم آتش میانبرد تا اندازه ای به دربخور باشه، بهر حال اگر این سامانه خیلی آش دهن سوزی بود خود سازندگان به سراغ تاد و آرو و غیره نمیرفتن. دفاع کوتاهشون هم فکر کنم کروتال باشه که بدرد مقابله با بالگردها و موشکهای کروز میخوره. نیروی دریایی اونها داراری ناوشکن های فرانسوی بروز و کارآمد هست که البته تعدادشون کمه و حجم آتش محدودی هم دارن، برای نمایش بسیار شیکن ولی برای یک نبرد تمام عیار دریایی به قصد تسلط بر نقاط راهبردی در آبهای جنوبی ما ناکافی بنظر میرسن. این از سعودی ها در مورد توان نظامی ایران بسیار گفته شده، دوستان کم و بیش در جریان هستن، نقطه ضعف بزرگ ما اینطور که از شواهد بر میاد توان هوایی هست، که با توجه به خدمت در یک جنگ مهیب و تمام عیار و گذشتن سالیان بسیار و عدم حمایت قطعه ای و بروز رسانی اغیار (شعر سرودم) از لحاظ کمی و کیفی از نیروهای هوایی همسایگان فاصله گرفته. تلاش و کوشش متخصصان متعهد داخلی و مهارت و ایمان خلبانان غیور ما هم هر چین قابل تحسینه ولی بنظر نمیرسه که فاصله بین اف-5 با یوروفایتر رو بتونه پر کنه. نیروی آتش توپخانه و موشکی ما بسیار خوب و سرآمد هست، نیروی آتش دریایی (سطحی و زیر سطحی) ما هم همینطور، نیروهای زرهی ما دچار کمبود (حداقل کمی) تانک و زره پوشهای مدرن هستند که البته با توجه به بعید بودن احتمال درگیری زمینی با سعودی ها این امر اهمیت بالایی نداره. در زمینه تجهیزات دریایی کمیت شناورهای رزمی ما خوب هست، توان کیفی اونها هم با توجه به بروز رسانی های موثر مطلوبه، حتی در مورد ناوچه (ناوشکن) های قدیمی، قدرت آتش دریایی ما (حتی با در نظر نگرفتن لانچرهای ساحلی) کاملاً برتر هست، منتهی یک مشکل هست و اون هم توان محدود پشتیبانی هوایی از این ناوگان و همچنین قدرت محدود موشکهای سطح به هوا و ضد کروز ناوگان دریایی هست که اونها رو در مقابل توان هوایی دشمن آسیب پذیر میکنه. توان پدافند هوایی نزدیک ما با توجه به وجود تور (کاش واحدهای بیشتری داشتیم) و توپخانه با کمیت و کیفیت بالا خوبه، در دفاع میابرد موشکهای هاوک و سم-6 با وجود بروز رسانی ها باز هم هاوک و سم-6 هستن و سرعت و مانور پذیری اونها محدوده، در دفاع بلند هم اس-200 همین مشکلات رو داره. و باز هم در مورد آتش توپخانه-موشکی ایران که بسیار قوی هست، بعضاً گفته میشه که دقت آتش بالا نیست یا تعداد موشکها و راکتها محدوده یا دفاع ضد موشک سعودی چنین و چنانه و غیره که این ایرادها خیلی وارد نیست، دقت آتش رو در فیلمهای منتشره همه دیدن، در مورد کمیت هم با توجه به جنگهای 33 و 22 روزه باز هم همه دیدن که حزب ا... و جهاد فلسطین هرگز دچار کمبود نشدن و تا روز آخر و بعد از اون هم اهدافشون رو با کمیت بالا کوبیدن حالا ایران که دیگه جای خود داره، در مورد دفاع ضد موشک هم دیدید و میبینید که رژیم صهیونیستی هنوز با وجود سامانه های متعدد و با وجود آیرون دوم همچنان با گراد هدف قرار میگیره، خود حدیث مفصل بخوان... یکی از دوستان به جنگ صعده در سال گذشته اشاره کرد، البته این یک واقعیت مقبول عام شده که هیچ ارتش منظمی در جنگ با گروههای سازماندهی شده شبه نظامی موفقیت کامل بدست نمیاره، ولی فقط یک نگاه به میزان تجهیزاتی که حوثی ها سال گذشته از سعودی ها به غنیمت گرفتن (عکس و فیلمهاش هست) گویای خیلی مسائل خواهد بود.

[quote]برادر GRIPEN عزيز. فرمايش شما متين و بر ديده‌ي منت. ولي اي كاش ايراد كلامي حقير رو بصورت موردي مي‌فرمودين تا ببينم كجاي مسير رو به اشتباه رفتم. هرچند كه بايد عرض كنم كه مقصودي از اين نوشتار ندارم و شايد مشكل از ضعف نوشتار و ادبيات و انشاء بنده باشه كه با جملات يا كلمات و يا تركيبات نامناسب، جملاتم رو طوري بيان مي‌كنم كه در مخاطب، احساس بدي بوجود بياد و فكر كنه كه ادبيات بنده توهين‌آميزه. هرچند قصد توهين رو هيچ‌گاه نداشته‌ام، ولي اگر دوستان از ادبيات بنده ناراحت شدن، عذرخواهي مي‌كنم و اميدوارم مواردي كه ازش چنين برداشتي مي‌شه رو به بنده اطلاع بدن تا شايد بتونم در خود، اصلاحي بوجود بيارم. --------------------------------------- راستي. متن اون مصاحبه رو مي‌تونين گير بيارين؟ موضوع جالبيه. متأسفانه اون رو نخوندم. [/quote] شما لطف دارید منظور من این بود که ممکنه در این تاپیک پر بار، با مطرح شدن موضوعات با پراکندگی زیاد (و نه حتی غیر مرتبط) و با کمی تاکید ناخودآگاه بر روی بعضی از اون موضوعات پراکنده، زمینه برای منحرف شدن تاپیک و یا حتی سوءاستفاده برخی که اهداف دیگه ای رو دنبال میکنن فراهم بشه. به عبارت دیگه در حالی که تمام تلاش شما و بسیاری از کاربران خیرخواه و دلسوز روشن کردن نقاط تاریک و آموزش دادن هست (برخی هم مثل من استفاده کرده و چیزهای تازه یاد میگیریم) اندکی کم توجهی حتی در جزئی ترین موارد میتونه تمام تلاشهای قبلی رو بی اثر کنه و حتی نتیجه عکس به بار بیاره. مثلاً در ابتدا بحث بیشتر بر روی چرایی و چگونگی ایجاد نا آرامیها در کشورهای مختلف عربی بود که دوستان نظرات مختلف خودشون رو بیان میکردن، بعد با کشیده شده بحث بر روی اوضاع داخلی ایران، بعد عملکرد صدا و سیما، و سپس بررسی اوضاع سوریه " اونهم بیشتر از منظر ارتباطش با ایران" (و نه بطور مستقل) و باز هم بررسی عملکرد صدا و سیما در این ارتباط، بحث از خط اولیه اون تا حد زیادی خارج شد و زمینه فراهم شد برای "آنچه میخواهد دل تنگت بگو" برای بعضی دوستان، و اینجنابان هم با اینکه به حد وفور تریبون برای ابراز عقاید خودشون دارن طبق عادت تصمیم گرفتن از این فرصت ایجاد شده هم نهایت استفاده رو ببرن. بهر حال از اونجاییکه بیشتر نگاهها بحق به پستهای شماست، طبعاً مسئولیت بیشتری بر دوش شما قرار میگیره. بعنوان مثال همین قضیه بحرین بنظر من با کم لطفی مواجه شد و ظلم مضاعفی که بر برادران ما میره تا حدودی نادیده گرفته شد، همون چند پستی هم که بعضی از دوستان ارسال کردن بیشتر از منظر احساسات ملی-شوونیستی بود تا همدردی با مظلومان، در حالیکه با بررسی سابقه (خصوصاً تاریخی) جنبش مردمی بحرین شاید بشه گفت که جنس این جنبش با موارد مشابه در سایر کشورهای عربی کاملاً متفاوت باشه. همچنین نوع برخورد رژیم آل خلیفه و آل سعود خودش کاملاً گویاست چرا که میزان صدماتی که به یک جمعیت چند صد هزار نفره وارد کردن با موارد مشابه در یک کشور چند ده میلیونی برابری میکنه. گویا اصلاً منتظر این فرصت بودن. سکوت که نه، تایید یکصدای جامعه بین المللی و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشر هم خودش گویاست. در مورد اون مصاحبه آقای رضایی هم لینکی ندارم، تا اونجا که یادم میاد مصاحبه های ایشون رو از سیما و فکر کنم برنامه میزگرد خبری بخش خبری 22:30 سیما دیدم. ================================ این مطلب رو در کتاب "خشونت پنج نگاه زیر چشمی" اثر "اسلاوی ژیژک" متفکر، نظریه پرداز و منتقد معاصر، پیدا کردم شاید مطرح کردنش در اینجا بی ارتباط با موضوع تاپیک نباشه. (نشر نی، چاپ 89 صفحات 41 و 42 به ترجمه علی رضا پاک نژاد) - آغاز - این افتخار سالانه (شخصیت سال 2006) نصیب قذافی، چاوز، کیم جونگ ایل یا هیچ عضو دیگر دار و دسته کسانی که معمولاً انتظارشان را داریم نشد بلکه نصیب "تو" شد: تک تک ما کسانی که از مطالب موجود در تارنمای جهان گستر یا اینترنت استفاده یا محتویاتی روی آن ایجاد میکنیم. روی جلد آن شماره از نشریه ی تایم یک صفحه کلید سفید را به همراه آینه ای به جای نمایشگر رایانه نشان می داد که هر یک از خوانندگان می توانست تصویر خودش را در آن ببیند. هیئت سردبیری نشریه در توجیه این انتخاب خود به گذار از نهادها به افراد اشاره کرده بود، افرادی که از نو به عنوان شهروندان مردم سالاری دیجیتالی جدید در حال سربرآوردن هستند. این انتخاب متضمن چیزی بیش از آنچه به چشم می خورد آن هم در معنایی فراتر از معنای این اصطلاح است. اگر اصلاً انتخابیایدئولوژیک وجود داشته باشد همین است: پیام نشریه - مردم سالاری سیبرنتیکی تازه ای که در آن میلیون ها تن می توانند مستقیماً ارتباط برقرار کنند و خود را سازمان دهند و کنترل های دولت متمرکز را دور بزنند - رشته ای از شکاف ها و تنش های ناراحت کننده را از نظر پنهان می سازد. نخستین کنایه آشکار این است که آنچه هر کس که به روی جلد نشریه ی تایم نگاه کند می بینید دیگرانی نیستند که وی بنا به فرض در تعامل مستقیم با آن هاست بلکه تصویر آینه ای خودش است. - پایان- (جمله داخل پرانتز از خودم بود) شخصیت "تو" مسخ شده به شکل یک واحد رایانه شخصی، بعنوان شهروند دموکراسی دیجیتال جهانی (کسی که ازش انتظار میره مستقیماً ارتباط برقرار کنه و خود رو سازمان بده و کنترل های دولت رو دور بزنه) ... جالبه نه؟!

[quote]امروز خیلی جالب بود! ساعت 5:13 عصر ایرنا تیتر زد: تظاهرات میلیونی مردم سوریه در حمایت دولت و بشار اسد! ساعت 5:17 عصر تیتر زد: دولت سوریه استعفا داد! یعنی یکی رو بیارین که هیچ خبری از سوریه نداشته باشه و این دوتا تیتر رو بعد از 4 دقیقه پشت سر هم ببینه شوکه میشه! [/quote] بنا بر گزارش خبرگزاریهای بین المللی هر دوی این اتفاقات امروز افتاده، حالا بنظر شما تکلیف ایرنا چی بوده این وسط، که مثلاً اولی رو انعکاس نده و بجاش در مورد یه "چیز" دیگه مطلب بذاره؟!

مصطفی جان، من نقطه نظرات شما رو دنبال میکنم و در بسیاری موارد با شما موافقم، بخصوص در مورد "جنس" اینجور حرکات بظاهر مردمی، ولی نوع بیان شما با گذشت زمان در حال تغییر هست (به سمت گفتمان انتقادی خیلی تند)، قضیه همون "بفرما - بنشین - بتمر..." هستش، بعضی وقتها نوع بیان یک مطلب باعث میشه برداشت متفاوتی از اون بشه که شاید مورد نظر فرد بیان کننده هم هرگز نبوده ... ---------------------- راستی بیاد اون مصاحبه های جنجالی آقای رضایی پیش از حمله آمریکا به عراق افتادم، اون زمان ایشون میگفت که از پیامدهای این حمله وقوع انقلابات در کشورهای عربی، بخصوص در مصر و عربستان، خواهد بود که چهره خاورمیانه رو کلاً عوض خواهد کرد. البته اگر اشتباه نکنم ایشون قید بلافاصله رو هم بکار برده بودن. خلاصه اینکه این اظهار نظر انتقادات سخت و حتی تمسخرآمیزی رو متوجه ایشون ساخت. (در مورد ایران هم میگفت حمله نظامی در دستور کار خواهد بود) حالا نمیدونم تحلیل خودشون بود یا خبری از جایی شنیده بودن، یا اینکه تشابه اون پیش بینی و این رویدادها فقط یه جور اتفاق هست.

مثل اینکه کلاً دوستان بیشتر علاقمند به کشوندن بحث به سمت ایران هستند، البته کل جریانات منطقه یه جورایی بهم مربوطن ولی تا حدودی، دوستان مرتب بر روی کل شئونات داخلی و خارجی مملکت مانور میدن که بسیار جالب توجهه، احساس میشه بعضی کاربران بیشتر دنبال فرصت مناسبن تا علاقمند به موضوع تاپیک ... در مورد این ترجیع بند "اگر به ایران حمله بشه همه با هم متحد میشن و همه ال میکنن و بل میکنن و مهاجم خارجی رو چنین و چنان میکنن"، میشه مدعیان محترم شواهد تاریخی "چیزی" در این مورد ارائه بدن، تا اونجا که تاریخ نشون میده همیشه غیر از این بوده، نمون بارزش جنگ تحمیلی ... برید تحقیق کنید ببینید نیروهای وفادار به کشور و نظام همزمان در چند جبهه میجنگیدن! تقریباً تمام مرز غربی عرصه نبرد با صدامیان، مردم با ضد انقلاب منافق در اکثر شهرهای بزرگ مشغول جنگ خیابانی بودن، تجزیه طلبها در چند استان به شدت فعال بودن، از فدایی اکثریت و اقلیت و نهضت فتنه گر آزادی و مسئولانی که همراهی نمیکردن و استعفا میدادن و ناز میکردن و موش میدوندن هم بگذریم، و همه اینها در حالی بود که جوانان این مملکت خونشون رو در جبهه ها فدا میکردن. کلاً ماها بسیار علاقمندیم که برای خودمون نوشابه باز کنیم، ولی اون چیزی که بنظر میرسه و تاریخ نشون میده غیر از ادعاهای ماست، رفتار بعضی دوستان در محیط همین تارنما خودش بسیار گویاست، فرصت طلبی برای عقده گشایی، حالا حساب کنید جنگ هم بشه، کسانی که از کوچکترین فرصت ایجاد شده در یک تاپیک تا میتونن سوءاستفاده میکنن اون موقع چه خواهند کرد!! از کسانی که همه رو به دروغگویی متهم میکنن انتظار میره که خودشون غیر از این عمل کنن، آیا از یکطرف خود رو بسیجی معرفی کردن و از طرف دیگه ادعاهای "چیز" آنچنانی کردن نشونه صداقت و راستگویی هست؟ چرا خودتون رو و عقایدتون رو شفاف معرفی و مطرح نمیکنید؟ ببخشید اگر پست من خارج از موضوع تاپیک هست، ولی بعضی از مسائل مطرح شده رو نمیشه بدون جواب گذاشت.

چرا پست من رو در یک تاپیک دیگه به اینجا منتقل کردید؟! من این پست رو در جواب مطالبی که اونجا خونده بودم نوشتم، وجودش در اینجا بی معنیه و لزومی هم نداره، اگر نمیخواید اونجا باشه کلاً پاکش کنید. [color=blue]جهت جلوگیری از انحراف تاپیک مربوطه بود ، در خصوص ایران در این تاپیک دیدگاه خودتون رو بیان کنید . ممنون 00Amin[/color]

در مورد وضعیت بحرین و ارتباط اون با ایران خدمت برادران عزیز در این سایت که به غیرتشون برخورده، همچنین خدمت کارگردانان منورالفکر سینمای ما که به ناگهان از بلندای منورالفکری به ژرفای غیرت مذهبی (که در گذشته از نظر بسیاری از این حضرات مذموم بود) سقوط کردن عرض کنم که: موضوع تنها سرنوشت شیعیان بحرین نیست که باید در نظر گرفته بشه، موضوع تنها مقابله با نیروی سرکوبگر عربستان نیست که باید بنا به درخواست باهاش مقابله بشه. موضوع سرنوشت ده ها میلیون شیعه در ایران هم هست که نظام ایران باید با دقت کامل اون رو در نظر بگیره، موضوع دشمن جانی و همیشگی ما، آمریکا و غرب هم هست که تمام قد پشت سر سعودی و آل خلیفه و جنایتهای اونها ایستاده، و نه تنها محکوم نمیکنه یا سکوت نمیکنه که با صدای بلند جنایتهای اینا رو تایید و حمایت هم میکنه. این روزها زمان لازم برای بدست اومدن اجماع جهانی برای حمله به یک کشور مستقل به چند ساعت تقلیل پیدا کرده، کشورهای متمدن و دموکراسی های بزرگ اروپا امروز بدون ترس از مواخذه وجدانهای بیدار!! در جامعه خودشون به راحتی دست به لشکر کشی و کشتار میزنن. حالا با این شرایط نظام ما چه راهی در پیش داره، آیا باید سرنوشت این دهها میلیون شیعیان در ایران رو هم به سرنوشت شیعیان مظلوم بحرین گره بزنه؟! همین ساعاتی پیش وزیر خارجه آمریکا بعد از حمایت و تایید تصمیم آل خلیفه و جنایتهای سعودی، ایران رو متهم به ماجراجویی در منطقه کرد، این از الآنشون. حالا در نظر بگیرید که بخوایم کوچکترین اقدامی هم برای رفع ظلم از برادرانمون در بحرین بکنیم، لشکر دنیا رو بر علیهمون بسیج میکنن. خداوند خودش گره از کار این امت باز کنه!

با در نظر گرفتن روند حوادث بنظر میرسه در لیبی برنامه این بوده که دولت و مخالفان مسلح به هم مشغول بشن و خوب نفس هم رو بگیرن، در عین حال رسانه ها افکار عمومی رو در این مدت برای آغاز حمله آماده بکنن و بعد عملیات نظامی و اشغال آغاز بشه. نه دولت توان مقاومت قابل توجه داره و نه ملت آشوب زده و وحشت زده توان و انگیزه مقابله با اشغال خارجی رو در خودش میبینه. بحرین هم گویا دربست به عربستان تحویل داده شده و از این به بعد باید اون رو یکی از ایالات یا استانهای عربستان دونست، خدا به شیعیان مظلوم این کشور کمک کنه.

آخه چرا عکس یه عروسک رو منتشر کردن، قراره کاری کنیم که دنیا بهمون بخنده؟! بهتر نمیبود اگر هیچ عکسی منتشر نمیشد؟! یا شاید خبرگزاری سرخود این عکس رو منتشر کرده.

دو خبر مرتبط: -خبری تایید نشده حاکی از اینه که آمریکا عملیات خروج سربازان و تجهیزات رو از بحرین آغاز کرده، البته این خبر تایید نشدست. (منبع فارس به نقل از ورلد تریبیون) -خبر دیگه در مورد حرکت و استقرار واحدهای هوایی چند کشور در نزدیکی لیبی هست (گویا کورس یا مالت)، همچنین گفته میشه که امارات، قطر، اردن و سعودی هم در این عملیات مستقیماً شرکت خواهند کرد. احتمالاً بزودی ایجاد منطقه پرواز ممنوع یا حتی بمباران لیبی شروع میشه. اگر این خبر صحت داشته باشه میتونه نشان از یک معامله مخفی بین این چند کشور عربی بر سر بحرین با آمریکا باشه. اونها به عملیات آمریکا در لیبی مشروعیت میبخشن و آمریکا در مقابل جنایات اونها در بحرین سکوت میکنه.

تا کنون بارها موشک سجیل هواپایه در رژه ها به نمایش دراومده، البته گفته میشد که طرح هنوز در مرحله آزمایشات هست و هنوز به بهره برداری و تولید انبوه نرسیده که با این خبر گویا عملیاتی شدن اون تایید شده، پس قضیه "چرا نشون نمیدن" منتفیه.

بنظر بنده بعنوان یک تعقیب کننده غیر حرفه ای اخبار با ورود عربستان و امارات به صحنه سیاسی بحرین شرایط منطقه تا حد زیادی عوض میشه، میتوان گفت که بحرین بعنوان یک کشور، یا حداقل نظام سیاسی اون، دیگه وجود خارجی نداره و اتحادی(بقول کیهان) نامقدس متشکل از (بخصوص) عربستان و امارات و چند کشور دیگه این منطقه رو اشغال کردن. که این باعث میشه حتی همین کشورها هم دیگه شرایط قبل رو نداشته باشن و نیازمند برنامه ریزی تازه ای باشن برای ورود به صحنه جدیدی که براشون رقم خورده. شاید به همین دلیل بود که امارات و شورای هماهنگی خلیج فارس به ناگهان و بدون اینکه هیچ امتیازی به دست آورده باشن از تمام ادعاهای 30 ساله اخیرشون (در همون موردی که خودتون میدونید) دست میکشن. با توجه به سلسله رویدادهای بهم پیوسته ای که شاهدش بودیم و هستیم بنظر میرسه که اینا وارد بازی بزرگی شدن که شاید اگر به انتخاب خودشون بود صد سال وارد نمیشن، ولی خوب، بعد از وقایع سال گذشته در منطقه (حتی ایران) و حوادث جبهه حوثی ها، همچنین وقایع امسال کشورهای عربی، بخصوص مصر، اینا بقای خودشون رو در خطر جدی دیدن و دست به اقدام زدن. حکومت مبارک در مصر یک تکیه گاه بزرگ برای این کشورها بود، با کنار رفتن اون اینا پشت خودشون رو بشدت خالی شده دیدن و تصمیم به اقدام گرفتن. آمریکا هم در ابتدا بطور آشکار به اینها چراغ سبز نشون داد، حالا باید دید که آیا تا آخر باهاشون همکاری میکنه یا اینکه خوابهای اساسی براشون دیده باشه. ولی بنظر من سلسله حوادث مورد دوم رو بیشتر تایید میکنه. ------------------------------------- اما کلامی با دوستان گرامی سایت که هنوز برای رد ادعای انقلابات مخملی در خاورمیانه و شمال آفریقا از این استدلال استفاده میکنن که فلانی و بهمانی نوکر آمریکا بودن و نمیاد نوکرشو برداره و از این حرفا ... (و این ترجیع بند کلامشون شده) بیاین اینطور در نظر بگیریم که آمریکا به این نتیجه رسیده که نظامهای قبلی دیگه جواب مناسب نمیدن و نیاز به یک تغییر اساسی برای بیمه کردن سلطه همه جانبه خودش داره. برادر مصطفی در بحث حکومتهای بی ثبات و نفوذ پذیری اونا این موضوع رو بخوبی توضیح دادن. -------------------------------------- اما در مورد اینکه چرا این رهبران کشورهای مخمل زده افشاگری نمیکنن. قضیه همون بحث وضعیت فوق العاده چند دهه ای در مصر هست، در حالی که نظام این کشور مدتها قبل با رژیم صهیونیستی پیمان صلح بسته بود و سفارتخانه این رژیم جعلی در این کشور ایجاد شده بود و در هر مناسبتی مسئولین دو کشور برای هم نرد عشق میباختن، نظام مصر میخواست وضعیت فوق العاده رو همچنان پس از چند دهه بخورد مردم مصر بده، که خوب کسی باور نمیکرد. (در حالی که در سوریه شرایط عکس هست) حالا در نظر بگیرید که اینا با این وابستگی آشکارشون به آمریکا بخوان در مورد این انقلابات ادعا کنن که توطئه مثلاً آمریکا و غربه و بخوان روی این مسئله مانور بدن و برای مخالفینشون پیرهن عثمان کنن، کسی باور نمیکنه زیر بار نخواهد رفت. ------------------------------------ اما چند کلام با دوست عزیزم مصطفی که حق معلمی گردن من داره. برادر جان! اگر در قضیه نفت و تسلط به نفت، فرض این باشه که قصد آمریکا از به دست آوردن منابع کشورهای نفت خیز، فروش نفت و به جیب زدن درآمد اون به نفع خودش باشه، حرف شما کاملاً درسته و چنین چیزی صحیح نیست. ولی اگر فرض بگیریم که قصد آمریکا تسلط هر چه بیشتر بر منابع نفت و استفاده از این قدرت برای تاثیر گذاری بر سایر کشورهای جهان باشه چی؟ از سال 2001 که آمریکا حرکت جدیدش رو آغاز کرد چقدر صحنه سیاسی جهان (بخصوص اروپا) عوص شده؟ شما بیاد دارید که پس از فروپاشی شوروی و رها شدن غرب اروپا از خطر گسترش شوروی سیاستهای کلی اونها رو به مستقل شدن و بعضاً فاصله گرفتن از آمریکا میرفت (نمونش مستحکم کردن روابط اتحادیه اروپا و ایجاد پول واحد)، به عبارتی نقش آمریکا و نفوذ اون در مراکز تصمیم گیری اروپا رو به کاهش بود. سیاستمدارها و سیاستهای اون روز اروپا رو با حالا مقایسه کنید، چه راست مستقل چه بخصوص چپگراها. اینا وقتی دیدن که منابع انرژی در دستان آمریکا قرار گرفته (یا کم کم قرار میگیره) مجبور شدن خودشون رو هر چه بیشتر با آمریکا هماهنگ کنن. البته این تنها یک مثال بود و سایر کشورهای مصرف کننده انرژی هم هستن، مثل چین یا کشورهای شرق آسیا. بنظر من تسلط (غیر مستقیم) بر منابع انرژی جهان یعنی تسلط (غیر مستقیم) بر کل جهان. حالا بهر حال یک این هم یک نظری هست، بنظر من این همه فعالیت و موش دواندن آمریکا در مناطق نفت خیز برای رضای خدا یا اتلاف منابع نیست و اینا سرمایه گذاری که میکنن برای این هست که بعداً سودش رو برداشت کنن. و در مورد بقول شما عناصر خودسر که مغز خر گاز زدن، آخه برادر شما دیگه چرا؟! شما هم همون حرفای "چیز" اینا رو که میزنی، این بنده خداها، این مجاهدین مخلص در عزا و عروسی و بدست دشمن و حالا هم دوست باید قربونی بشن! در همه جایی و در بین همه گروهی ممکنه افراد نامطلوب پیدا بشه، بعضی وقتها هم اشتباهات سهوی رخ میده (اون هم در این روزگار پر حادثه)، همه رو که نباید به یه چوب زد!

خوب مثل اینکه پیش بینی دوستان در تاپیک تحولات تونس و مصر ،در مورد لیبی، درحال نزدیک شدن به واقعیته. در مورد تحولات کردستان عراق چی فکر میکنید؟ گویا اونجا هم خبراییه و هر تحول در اون منطقه میتونه بر ثبات کشورهای همسایه هم تاثیر بذاره. آیا سفر هفته گذشته مقامات ترکیه به کشورمون و اظهار نظر وزیر خارجه این کشور مبنی بر ناکام موندن تلاشها برای تجزیه کشورهای منطقه در راستای همین نگرانی نبوده؟ البته بعضی از کشورهایی که در موردشون بحثهایی در جریانه در محدوده تعریف شده خاورمیانه نیستن، ولی خوب، ارتباطهایی هست. خدا خودش عاقبت همه ما رو ختم به خیر کنه.

دستاورد بزرگیه، به فعالان صنعت دفاعی کشور تبریک و دست مریزاد میگم! این احتمالاً همون موشکیه که چند سال پیش فرمانده سپاه خبر از آزمایش موفقیت آمیز و عملیاتی شدن اون داده بود، به تمام معنا یک موشک هوشمند و نقطه زن هست. این موشک به احتمال زیاد از چند ناوبری مختلف به طور همزمان ،یا در مراحل مختلف حرکت به سمت هدف، استفاده میکنه. دوستان به فایل تصویری فارس مراجعه کنن و بین دقیقه یک و 3 ثانیه و دقیقه یک و هشت ثانیه رو به دقت ببینن، گویا تصاویر مربوط به حرکت موشک به سمت هدف و اصلاح مسیر اون هست (گویا امکان هدایت ویدئویی هم در سر جنگی وجود داره). با این تفاصیل برای یک شناور با سرعت و توان مانور محدود امکان فرار از دست این موشک (پس از شلیک) وجود نداره، میمونه سیستم های ضد موشک بالستیک که اونها هم برای درگیری با این موشک کوتاه برد و سریع مشکل اساسی دارن، اون هم برای ناوگان دشمن اصلی ما با داشتن نهایت فن آوری موجود، بقیه ناوگان ها که دیگه تکلیفشون مشخصه.

اتفاقاً من فکر میکنم که مبارک و دار و دستش برنامه خاصی رو دنبال میکنن و در این مدت هم دنبال کردن، حالا اینکه موفق بشن یا نه بحث دیگه ای هست. در مورد خواست مخالفین، حرف من عدم وجود وحدت مشخص حول محور یک شعار کاملاً هویتی و توافق معارضین بر سر یک رهبر هست. رهبری که حداقل یک حزب اصلی با قدرت از اون حمایت کنه و احزاب دیگه هم چه از روی تمایل و چه برای جلوگیری از حذف شدن باهاش کنار بیان. اگر قرار باشه که همینطور پیش بره، حتی در صورت موفقیت، نهایتش تونس هست دیگه، بعد از رفتن حکمران مطلق العنانشون نخست وزیر همون فرد میاد قدرت رو بدست میگیره با همون کابینه، در مقابل اعتراضها هم نهایتاً چند وزیر رو با وزرای نسل قبل از اونها عوض میکنه!

با تشکر از برادران واریور و مصطفی! واریور عزیز، از ابتدا هم قرار نبود مبارک بیش از چند ماه دیگه حکومت کنه، اصلاً تمام بحثهای مربوط به جانشینی سلیمان یا جمال هم به همین دلیل بود، تا این لحظه و با اتفاقاتی که افتاده تنها بنظر میرسه که جمال شانس خودش رو بطور کامل از دست داده، نظر حسنی هم بر روی جمال بود ولی گویا سلیمان از حمایت ارتش و مافیای قدرت در مصر برخورداری بیشتری داشته. خلاصه اینکه مخالفان هنوز امتیار ملموسی به دست نیاوردن، اصلاً خواسته مشخصی هم بیان نکرده بودن و رهبری قاطعی هم وجود نداشت، حالا چه از سوی اخوان المسلمین یا گروههای دیگه، چیزی که دیده میشد اقیانوس احساسات مردم بود به عمق ... شاید هم این برداشت اشتباه من باشه، بهر حال اونطور که از نوشته های خود مصریها بر میاد گویا وضعیت امنیتی مصر هم بسیار وخیمه و داره به مردم فشار میاره و همین میتونه بر میزان حمایتشون تاثیر گذاشته باشه. حالا دیگه نمیدونم چه میزان از این ناامنی ها تعمدی یا طبیعی هستش. مصطفی گرامی! اصلاً قضیه بر سر همین پلان های احتمالی آمریکا و دوستان هست که ما مردم خاورمیانه (اون بخش هویت طلب و ضد غرب) همیشه در میمونیم، وقتی دو زاریمون میوفته (البته خودم رو میگم) که دیگه اینا نقشه رو اجرا کردن هیچ، استفاده شون رو هم بردن. در مورد اظهارات مقامات آمریکایی بنظر من اینا دو جنبه داره، جنبه ظاهرش برای همون حفظ ظاهر هست، مثلاً اینا نمیان بگن که "ناز شصت مبارک که اینطور مخالفانش رو درو کرد"، برای حفظ ظاهر یه روکش دیپلماتیک به مواضعشون میکشن، ولی بنظر من با همین موضع گیریهای دیپلماتیک در عین حال یک خط کلی برای مواضع آیندشون رسم میکنن. با حرف شما در مورد تمایل غرب برای روی کار آمدن دولتهای متزلزل (که خواه ناخواه به تضعیف ارتش و نیروهای امنیتی منجر میشه) صد در صد موافقم. بنظر من اگر یک دولت متزلزل در مصر حاکم باشه، حتی اگر این دولت موافقت نامه صلح با رژیم صهیونیستی رو هم با اسید بشوره، باز این صهیونیستا راضی ترن. در مورد مهندسی دقیق رویدادها از سوی "آمریکا و دوستان" هم مجدداً و متواضعانه با نظر شما دو دوست گرامی موافقم.

فردا روز تعیین کننده ای در سیر تحولات مصر هست، دیروز اتفاقات بسیار جالب توجه و در عین حال تاسف آوری افتاد که ورق رو تا حدی برگردوند (ببخشید که از این اصطلاح استفاده میکنم، هم خیلی متداوله و هم من چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه). آیا این وقایع هشدار دوستان رو مبنی بر احتمال حرکت به سمت خشونت رو تایید نمیکرد؟ اگر حوادث فردا در امتداد روند دو روز اخیر باشه اونوقت میشه گفت حرکت آغاز شده بر ضد حکومت مبارک احتمالاً رو به افول خواهد رفت. یک نگاه که به تالارهای گفتگوی عربی انداختم همین روند اونجا هم دیده میشد. حالا باید منتظر فردا موند و دید. با تحلیل رفتن نیروی مخالفان (حداقل در ظاهر) احتمالاً فردا مبارک سعی میکنه بیشترین نیرو رو وارد عمل کنه.

سیر تحولات در مصر به نقطه حساسی رسیده، دولت مبارک موج سنگین اول (روز جمعه) رو گذروند و یک دوره یک هفته ای رو در پیش رو داشت تا بتونه کم کم به اوضاع مسلط بشه، ظرف دو روز گذشته هم به توفیقاتی رسیده بود تا اینکه دیشب به ناگهان ارتش مصر طی یک اعلامیه رسمی خواست مردم رو به رسمیت شناخت و تمام رشته های حسنی رو پنبه کرد، از جهتی هم خودش تبدیل به عاملی برای تهییج دوباره مردم شد. حالا میشه گفت که امیدهای مبارک کم رنگ تر شده، گویا تا لحظاتی دیگه هم قراره یک نطق تلویزیونی بکنه، احتمالاً پس از این نطق مطالب زیادی روشن خواهد شد. در مورد حرکت به سمت خشونت و انقلاب سخت که برادر مصطفی فرمودن، بنظر من هر گونه عقب نشینی مبارک و کناره گیری احتمالی اون از قدرت تا حد زیادی آب بر آتش احساسات مردم مصر خواهد ریخت، حتی شاید دیگه به حضور عمر سلیمان هم بر اریکه قدرت مصر توجه زیادی نشون ندن. همونطور که دوستان هم اشاره کردن، بحث یک انقلاب جدی نیست و با یک انقلاب نمایشی روبرو هستیم، در این جور حرکات مردم جهان سوم تنها تمایل به "دیده شدن" دارن، و خیلی از روی حساب کتاب حرکت نمیکنن. هر پیروزی اسمی و ظاهری میتونه احساسات به غلیان در آمده رو خاموش کنه. دکتر عباسی یک سخنرانی جالب در مورد همین تمایل به دیده شدن در بین مردم خاورمیانه داشتن که بسیار جالب بود، شاید شما هم شنیده باشید. بهر حال با تمام احترامی که برای نظرات مخالف قائلم ولی فکر نمیکنم که این جریان اخیر آینده روشن تری برای خاورمیانه رقم بزنه، بخصوص از جهت خروج از زیر یوغ نفوذ آنگلوساکسونی. ------------------------------------- خدمت دوستانی که از نوکر صفتی مبارک و دستگاه حکومتش برای اربابانشون مثال میارن و توطئه رو برای سرنگونیش منتفی میدونن، باز هم عاجزانه عرض میکنم که از کجا معلوم که با این اقدامات زمینه رو برای حضور نوکری نوکرتر از قبلیها فراهم نمیکنن؟ عمر سلیمان و البرادعی که در حال حاضر گزینه های جانشینی هستن چه کارنامه خدمتی دارن؟

ممنون از بذل توجه دوستان بخصوص برادر مصطفی عزیز! امروز عمر سلیمان بعنوان معاون مبارک سوگند یاد کرد، از خیلی قبلها گفته میشد که سلیمان یکی از نامزدهای جانشینی مبارک هستش و همچنین گفته میشد که قدرتمندترین فرد بعد از مبارک هست. اما رقیبی جدی بنام جمال مبارک داشت که البته نه اونقدرها قدرت و تجربه داشت و نه عرضه، ولی گزینه اصلی مورد نظر پدرش برای جانشینی بود. حالا با این اتفاقات بنظر میرسه که جمال و پدرش به این نتیجه رسیدن که تلاششون به نتیجه نمیرسه و میدان رو کم کم برای عمر سلیمان خالی میکنن. امروز جمال مبارک رسماً از عضویت حزب حاکم استعفا داد، البته این حرکت کاملاً نمادین بود، چون ایشون دیگه عملاً شانسی برای بقا نداشت ولی با این عمل بر قدرت بی چون و چرای عمر سلیمان صحه گذاشته شد. در کنار سناریوی البرادعی سناریوی سلیمان هم بسیار جدی بنظر میرسه. هر چند در این دو روزه البرادعی خودشو مرد این جور میادین نشون نداده ... البته این نظر منه.

با سلام خدمت دوستان بحث بسیار جالبیه، فرصت شرکت متناسب با اهمیت این مبحث فعلاً نیست (متاسفانه)، ولی شکر خدا که از روشنگری دوستان مستفیض شدم. من با نظر دوستان مبنی بر اینکه این حرکات جوانب یک انقلاب واقعی رو نداره موافقم، و همچنین با این نظر که میوه اصلی جای دیگه قراره برداشته بشه. ظواهر قضیه کاملاً یک انقلاب مخملی رو نشون میده، حداقل برای ماها که از سالها پیش قضیه انقلاب رنگی یا مخملی در کشورمون و از سیما مطرح شد و نمونه داخلی اون رو هم دیدیم، شکل و فرم حرکتهای مصر و تونس کاملاً آشناست. برنامه ریزی این وقایع هم توسط غربیهاست، همونطور که دوستان هم گفتن در تونس یک تست زده شد و زمینه فراهم اومد تا به مصر برسه و سایر نقاط ... خود تونس اهمیتی نداشت ولی مصر مهمه، دوستانی هم که میگن اینا نوکر غرب بودن، بله بودن، اون هم از نوع مرغوبش، ولی منافع غرب یا همون آنگلوساکسونها هم از همه چیز برای اینا مهم تره، با این حکام مترسک و دست نشونده هم که عقد اخوت ندارن. یک روز اینا رو آوردن، حالا هم میبرنشون، بهتر از اونا رو جایگزینشون میکنن (البته برای نوکری خودشون)، مردم هم که آلت دست اینا. مبارک هم که آفتاب لب بومه و گویا پسرش هم بدرد نوکری اینا نخورده، یا زمینش فراهم نیست، آقای البرادعی هم که ماشاءا...، در جریان زمینه چینی برای حمله به عراق این شازده کم زمینه چینی نکرد، کم خدمت نکرد به این آنگلوساکسونها! من که این چند سال تالار های گفتگوی عربی رو رصد میکردم (البته به زعم خودم)، تا حالا مصری یا اردنی ندیده بودم که از حکومت خودشون انتقاد کنن، چه برسه به ... اما حالا تا دلتون بخواد ناراضی مصری و اردنی مثل قارچ همه جا (در تالارهای گفتگو) سبز شده با کوله باری از عکس و ویدئوی موبایلی و اخبار موثق (البته بدون منبع). خلاصه اینکه خدا آخر عاقبت همه رو ختم بخیر کنه، راستی برادر مصطفی بین این اتفاقات و زنده شدن ناگهانی بعضی مرده های سیاسی در کشور خودمون ارتباطی وجود نداره؟ همزمانی عجیبی با هم دارن، نه! به قول شما انشاءا... که گربس! در ضمن گویا دولت لیبی اعلام کرده که قصد داره به سرعت 12 میلیارد دلار صرف ساخت مسکن برای مستمندان کنه، جالب نیست!؟ یه برادر عربی هم میگفت این روزا در کشورهای عربی انقلاب سریعتر از آنفلونزای طیور سرایت میکنه!

آخر ما نفهمیدیم قضیه این اس-300 وطنی چی شد؟ روز دوم رزمایش فرمودن که تست شده، بعد گفتن بزودی تست میشه، حالا هم که اخبار گفتش اس-200 ارتقاء یافته (یا تولید داخل) که تواناییهاش مشابه اس-300 روس هست؟! با موفقیت تست شد!

با تشکر از کاربران محترم سایت که با بحثهای مفید و ارسال تصاویر و ویدئوهای جالب توجه اطلاعات اطلاعات روشنگر خودشون رو به اشتراک میگذارن. این کار نشان دهنده علاقه و ایمان این کاربران محترم به نیروی نظامی ایران و بنظر من که بدون اجر نیست، خدا توفیقتون بده (بخصوص آیس-من عزیز که با حضور در تالارهای گفتگوی خارجی قهرمانانه از حیثیت ملی ما دفاع میکنه). من هم با نظر واریور عزیز موافقم که مسئله اصلی دقت بالای این موشک هست و نه ظاهر اون، که حالا چقدر به فلان و بهمان موشک خارجی شباهت داره. بنظر من مهم اینه که وظیفه یک موشک بالستیک کوتاه برد رو به نحو احسن انجام بده.

دوستان توجه کنن که نقطه هدف با ایجاد دود سیاه رنگ مشخص شده بود، دقت اصابت بسیار بالا بود. من تازه تصاویر رو دیدم و بنظر میرسه که خصوصیات ظاهریش تفاوتی نسبت به نسل قبلی نکرده، حداقل بنظر من که اینطور میرسه.