TANK

Members
  • تعداد محتوا

    683
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های TANK

  1. تانک تایگر یکی از معروفترین و در عین حال هولناک ترین تانک های جنگ جهانی دوم بود و یکی از شاهکار های مهندسی نازی ها در مورد اسم این تانک باید گفت که تانک تایگر هم در واقع از سری تانک های میانوزن پانزر بود اسم PzKpfw VI Tiger I مخفف Panzerkampfwagen VI Ausf. E Tiger I است در آلمان با نام Sonderkraftfahrzeug 181 یا بطور مخفف SdKfz 181 مشهور بود طراحی و تولید تایگر به 1941 بر میگردد با وجودی که تانک های پانزر3 و4 از نظر اقتصادی و نیز برتری در نبرد به صرفه بودند ستاد ارتش آلمان برای تانکی سنگین تر اعلام نیاز نمود. بر این اساس طراحی و تولید این تانک به سه شرکت پورشه . دایملر بنز . MAN سپرده شد برنامه بر اساس تانکی با وزن حداقل 35 تن و با توپ 75 میلیمتری قرار بود ساخته شود امر دیگری که به تولید تایگر سرعت بخشید ورود تانک های سنگین T-34 شوروی به جبهه های شرقی بود که کار را برای یگان های زرهی آلمان سخت میکرد زره T-34 از تمام پانزر های در خدمت نیروی زمینی آلمان ضخیم تر بود و پایایی بیشتر در میدان نبرد داشت این تانک 45 تن وزن داشت و از یک توپ 88 میلیمتری بهره میبرد (همانطور که میدانید شوروی یکی از بزرگترین تولید کنندگان تانک بود و هست) البته برای مقابله با این تانک تا پیش از این از تانک های سنگین Panther tank, استفاده میشد که چندان مورد علاقه نبودند و کیفیت بالایی نداشتند سر انجام در 20 آوریل 1942 در سالگرد تولد آدولف هیتلر اولین تانک تایگر رسما وارد خدمت شد البته ارسال آن به جبهه ها تا 1943 بدلیل پاره ای اصلاحات بطول انجامید تانک تایگر پس از ورود به میادین نبرد به کابوسی برای متفقین بدل شد تایگر بر تمامی تانک های انگلیسی و تانک های شرمن انگلیسی برتر بود از نظر نظر و توپ بر تانک های سنگین T-34 شوروی نیز سر بود تایگر بخاطر طزه مستحکم خود بخصوص برای جنگ های شهری مناسب مینمود بیشتر آنتی تانک های آن زمان توان تخریب بدنه ی تایگر را نداشتند که این خود برتری بی چون چرا برای تایگر بحساب می آمد زره تایگر در بخش بدنه به 80 میلیمتر و در برجک و قسمت جلو به 100 تا 120 میلیمتر میرسید با توان مقاومتی 25 درجه ی گرمایی به جدول زیر بدقت کنید -----------------Front ------------------------------------ Side --------- Rear Gun Mantlet 120 mm @ 0°---- ----------- Turret 80 mm @ 0° --------Turret 80 mm @ 0° Turret 100 mm @ 10° -- ----Superstructure 80 mm @ 0°----------- Hull 80 mm @ 0° Superstructure 100 mm @ 9°---------- Hull 60 mm @ 0° Hull 100 mm @ 25° همچنین زره تایگر در برابر توپ های 76 میلیمتری با فاصله ی بیش از 800 متر مقاوم بود تایگر در جبهه های جنگ بسیار موفق نشان داد تنها در 23 جون 1944 بیش از 109 تانک شرمن شکار تایگر شد درحالی که تنها 17 تانک تایگر از دست رفت با این وجود تایگر تنها جنگ را بدرازا میکشاند چرا که با تمام برتری بسیار دیر به جبهه اعزام شده بود و سرنوشت جنگ پس از نرماندی جایی برای امید نداشت(یکی از دلایل آن گرانی بیش از اندازه ی تایگر بود که باعث شده بود بیشتر نقش تانک فرماندهی را به عهده گیرد کمتر یگانی بطور کامل با تایگر مجهز شده بود بیشتر یگانها از تعداد زیادی پانزر با پشتیبانی تایگر تکمیل شده بودند. تایگر ابتدا به یک توپ 88 میلیمتری ضد تانک با 92 گلوله مجهز بود که بعد ها با توپ های 122 میلیمتری تعویض شد توپ 88 میلمیتری KwK 36 L/56 مجهز به گلوله های ضد زره بر روی تایگر بسیار موفق نشان داد و مدتها توپ اصلی این تانک باقی ماند با فشار های هیتلر تایگر پیش از موعد مقرر وارد جبهه های شرق شد و برای اولین بار در 1942 در نبرد لیننگراد شرکت کرد(این تانک با این وجود تا 1943 بطور کامل تکمیل نشد) نتیجه فاجعه بار بود تعداد زیادی از تایگر ها گرفتار یگانهای آنتی تانک فلک 36 شده و نابود شدند و یک تایگر به دست روسها افتاد که منجر به اصلاح بسیاری از تانک های روسی بر اساس تایگر شد. گویی روند دیر رسیدن یا اشتباهات فرماندهان در گزینش مناطق مناسب برای تسلیحات پایانی نداشت سرانجام تایگر به آفریقا نزد رومل نیز ارسال شد اما هم بسیار دیر و هم بسیار نامناسب از این رو که این تانک ابدا مناسب شنزار نیود چراکه بسیار سنگین و کند بود سرعت این تانک در بهترین حالت به 36 کیلومتر در ساعت میرسید که این بسیار کند تر از تانکهای معمول پانزر 3 و 4 بود و این مشکل به همراه مشکلات خدماتی بخصوص کمبود تجهیزات در نوامبر 1943 خود را بخوبی نشان داد و یک فروند تایگر نیز بدست انگلیسی ها افتاد. اما همیشه هم این طور نبود در 7 جولای 1943 یک تانک تایگر از گردان سیزدهم پانزر مستقر در پالتون با یک گروه 50 تایی T-34 در جنوب Kursk درگیر شد نتیجه ی درگیری شگفت انگیز بود تانک مذکور پس از انهدام 22 دستگاه تانک بدون هیچ آسیبی به پایگاه خود بازگشت اما نبرد نرماندی خطر این تانک را به متفقین یاد آور کرد تایگر ها در نرماندی به آسانی روزانه تعداد زیادی تانک ام 4 شرمن آمریکایی را شکار میکردند بگونه ای که هر تایگر بیش از 5 شرمن را هدف قرار میداد(اگر پشتیبانی هوایی و همچنین برتری هوایی نبود نیروی زمینی متفقن در اولن ساعات براحتی مذمحل میگشت) در نرماندی در تنها 6 هفته 227 تانک متفقین هدف تایگر قرار گرفت و نابود گردید. در 14 آگوست 1944 یک فروند تایگر توانست یک تانک انگلیسی به همراه 15 تانک شرمن را منهدم کند در کل کمتر 4000 تایگر تولید شد که بیشتر آنها تا پایان جنگ نابود شدند اما رقم خیره کننده ی 9850 شکار تانک در عوض از دست دادن 1700 تانک را بدست آوردند در آخرین سال جنگ هیتلر نامیدانه از تایگر های باقی مانده که امکان تهیه لوازم یدکی برای آن بود برای دفاع از اطراف برلین استفاده کرد با وجود تعداد کم بسیار قوی ظاهر شدند و مشکل زیادی برای تایگر ها ایجاد کردند حتی تانک های ام10 موسوم به tank destoryer هم حریف تایگر نشد تنها ضد هوایی های فلک 36 که بعنوان آنتی تانک استفاده میشد دشمن واقعی این تانک زیبای آلمانی بود مشخصات: ابعاد:طول 6.3 متر عرض 3.7 متر ارتفاع 3 متر وزن 57 تن زره 100 تا 120 میلیمتر تسلیحات: یک توپ 88 میلیمتری KwK 36 L/56 با 92 گلوله ر 2 تیر بار 7.92 میلیمتری MG34 با 4800 گلوله برد:120 کیلومتر
  2. بله فكر كنم همون آقاست دستش درد نكنه چيزه خوبي نوشته براي من كه جالب بود
  3. با همه انتقادات فكر كنم كنار تور ام1 وسيستم لوله يك پدافند قابل اطميناني باشه .وبا وسعت بزرگ كشور به كار گيري 20 تا 30 گردانش همراه 30 تا 40 تور ام1 ديگه فكر كنم ظروت داره اما خيلي گرون در مياد
  4. كاليبر : 9 در 39 م م مهمات زیر سرعت صوت SP-5 & SP-6 عمل : اتوماتیك با قابلیت انتخاب حالت آتش . عمل با فشار گاز طول : 894 م م طول لوله : 200 م م وزن : خالی 2600 گرم ... پر با دوربین PSO-1 ش 3410 گرم خشاب : 10 یا 20 تیره VSS كه مخفف Vintovka snaiperskaja spetsialnaya می باشد و به معنی تفنگ دوربین دار مخصوص است برای عملیات های ویژه طراحی شد. این اسلحه كه در TSNIITockMash یا انستیتو مركزی طراحی ماشین آلات دقیق توسط تیمی به رهبری پتر سردیوكوف طراحی شد قرار است جایگزین بعضی از كلاشنیكف ها و آكا-ام هایی شود كه به ساكت كننده مجهز می شدند تا در عملیات های ویژه شركت كنند از جمله عملیات های SpetNaz و كی جی بی و ام وی دی. برای بدست آوردن قدرت نفوذ به جلیقه های ضد گلوله سازنده سلاح می بایست از گلوله هایی با سرعت زیر صوت و همانند گلوله ی 7 ممیز 62 صدم در 39 م م منتها با كالیبر 9 م م استفاده كند. گلوله های جدید مورد استفاده در این سلاح بلند و سنگین هستند ( حدود 16 گرم ) و در دو مدل معمولی SP-5 و ضد زره SP-6 استفاده می شوند. جدیدترین مرمی های ساخته شده برای این سلاح دارای یك هسته از جنس فولاد فشرده هستند كه از فاصله های حتی بیش از 300 یا 400 متر می توانند از تمامی انواع جلیقه های ضد گلوله عبور كنند. این سلاح از سال 1980 به خدمت گرفته شده و به طور بسیار گسترده در چچن بر علیه جدایی طلب ها استفاده شد. معروفیت VSS بیشتر به خاطر قابلیت های پنهان كاری اش در عین قدرت نفوذ عالی با مرمی های سنگین است. اما برد مفیدش به 400 متر محدود شده است. اسلحه VSS با فشار گاز مسلح می شود و قابلیت انتخاب حالات شلیك را دارد. پیستون گاز بلند این سلاح بر روی لوله قرار گرفته و گلنگدن چرخشی دارای گیره ها و قفل هایی در دریافت كننده است ( بالای محل اتصال خشاب ) كه برای مقاومت بیشتر به روش ماشین كاری ساخته می شوند. سیستم ماشه سلاح مستقیما از اسلحه AK-47 برداشته شده است. كلید ضامن و دسته مسلح كننده سلاح شبیه به اسلحه های سری AK هستند ولی برگه ناظم آتش یك دكمه اهرم صلیبی است كه در محافظ ماشه در پشت ماشه قرار دارد. لوله در قسمت جلو دارای مجموعه ای از سوراخ های ریز است كه در داخل شیارها مته كاری شده اند و مستقیما به ساكت كننده سلاح میرسند. ساكت كننده یك قسمت اصلی سلاح شناخته می شود و برای نگهداری و یا حمل می توان آن را از سلاح جدا كرد. شلیك با سلاح بدون ساكت كننده به قطعات سلاح آسیب شدیدی می رساند... به همین دلیل حتی وقتی كه نیاز نیست باید با ساكت كننده آتش كرد.سیستم استاندارد هدف گیری آن شامل ریل های جانبی در كنار دریافت كننده است كه معمولا دوربین چهار ایكس مدل PSO-1 را بر روی آن سوار می كنند كه مخصوص شلیك با مهمات 9 در 39 م م است. هر نوع دوربین یا تجهیزات دید در شب دیگر هم بر روی این ریل ها سوار می شوند. مگسك های آن هم كه برای مواقع اضطراری مانند نبودن یا شكستن دوربین و غیره بر روی سلاح نصب شده اند شامل مگسك شكاف دار در عقب و تیغه ای در جلو است. مگسك عقبی برای فواصل تا 400 متر درجه بندی شده است. قنداق چوبی اسكلت مانند آن ( تو خالی ) دارای تكه های لاستیك در ته آن است و می توان برای حمل یا نگهداری به صورت فشرده در فضای كم آن را از سلاح جدا كرد. تغذیه سلاح هم از خشاب های 10 یا 20 تیری است كه از جنس پلیمر ساخته می شوند. وبلاگ تك تير انداز وحشي
  5. اين نيرو داراي 134 هزار سرباز آمادة رزم (مرد و زن) مي‌باشد كه در سه لشگر تقسيم شده‌اند، البته در زمان آماده‌باش كامل و شرايط جنگي نيروي ذخيره و تعداد لشگرها افزايش مي‌يابد. نيروي متشكل از 365 هزار سرباز (مرد و زن) مي‌باشد كه همگي آنها ظرف مدت 48 الي 72 ساعت آماده خواهند بود. به عبارت ديگر تعداد نيروهاي زميني اسراييل، در حدود پانصد هزار نفر مي‌باشد وحتي مي‌تواند به ششصد هزار نفر نيز برسد. 1. نيروي زرهي2/62 درصد از نيروي زميني در اختيار نيروي زرهي است و اين امر بيانگر اهميت اين نيرو مي‌باشد. ارتش اسراييل داراي 5400 تا 5500 تانك است در حالي كه ارتش سوريه 4600 تانك در اختيار دارد. اگر بخواهيم در مقام مقايسه با ارتش اين رژيم، ارتش مصر را در نظر آوريم، خواهيم ديد كه 6/44 درصد از ارتش مصر را نيروهاي زرهي در اختيار دارند و اين نيروهاي زرهي در اختيار دارند و اين نيروهاي در حدود 3650 تانك در اختيار دارند و اين امر بيانگر ضعف ارتش مصر در مقابل ارتش سوريه و اسراييل و اهميت استفادة وسيع از تانك در انديشة نظامي اسراييل است.ستون فقرات نيروي زميني ، يگان زرهي است. يگان زرهي اسرائيل ، به دليل در اختيار داشتن پيشرفته ترين تانک آمريکايي (مرکاوا) ، قدرت ويرانگري دارد. تانک مرکاوا «مرکاوا» کلمه عبري و برگرفته از کلمه عربي «مرکب» است. زيرا تمامي قابليت هاي مناسب يک تانک پيشرفته ، در مرکاوا وجود دارد. شکل ظاهري اين تانک ، به گونه اي طراحي شده است که هدفگيري آن بسيار مشکل است و در صورت اصابت نيز موشک منحرف مي شود. زره و بدنه اين تانک از آلياژ مخصوصي است که در صورت هدف قرار گرفتن ، کمترين آسيب را مي بينند. سرعت و توانايي حرکت در زمين هاي مختلف ، از ويژگي هاي اين تانک فوق پيشرفته است. اين تانک داراي تيرک هايي است که با استفاده از آنها ، راننده و فرمانده تانک مي توانند حرکت تانک را در خيابان هاي تنگ تنظيم کرده و ميزان خسارت به محيط هاي شهري را به حداقل برسانند. به منظور مقابله با مواد انفجاري که از بيرون بر روي اين تانک ها انداخته مي شود ، تورهاي سيمي در بعضي نقاط تانک قرار داده شده است. اين تانک که از پيشرفته ترين تجهيزات نظامي جهان محسوب مي شود ، داراي 60 تن وزن مي باشد که با 3 قبضه مسلسل ، يک خمپاره انداز 60 ميليمتري و يک توپ 120 ميليمتري ، قادر است گلوله هايي را با برد 7 کيلومتر شليک کند. اين تانک از توانايي زيادي براي حرکت نيز برخوردار بوده و درمقابل حملات شيميايي نيز بسيار مقاوم است. از آنجا که اين تانک ، به تجهيزات بسيار پيشرفته الکترونيکي مجهز شده و 1200 است بخار قدرت دارد ، از بهترين تانک هاي موجود در دنيا به شمار مي آيد. براي تقويت سيستم بصري مسلسل هاي اين تانک ، دوربيني روي آن نصب شده است که قابليت چرخش 360 درجه را دارد و يک تصوير دقيق از صحنه اي که پيش روي مسلسل آماده شليک است ، ارائه مي دهد. جالب اينکه براي اينکار ، نيازي به چرخاندن دوربين نيست. بلکه اين دوربين ، اساسآ از ساختار پوشش 360 درجه برخوردار است و تصاوير آني از محيط را در اختيار خدمه تانک قرار مي دهد. اين دوربين همچنين داراي ابزاري ويدئويي براي کشف کليه تحرکات اطراف تانک بوده و مي تواند نواحي ضروري را براي مشاهده آن برنامه ريزي کند. اين ابزار ويدئويي به محض مشاهده تهديد ، يک اخطار آني ارسال مي کند. اين سيستم ، از يک دوربين ديجيتال با کيفيت بالا نيز بهره مي برد که بر روي يک تيرک و در انتهاي برجک تانک نصب مي شود. اين سيستم ، تصاوير گرفته شده را براي نمايش به سيستم هاي کامپيوتري نصب شده در درون تانک ارسال مي نمايد. اين تانک پس از تحقيقات زيادي ساخته شده است و هر روز نيز در آن ، تحولات جديدي ايجاد مي شود. آمارها حاکي است که ارتش اسرائيل ، تاکنون حدود 1500 دستگاه از اين تانک را در اختيار دارد. 2. نيروي پياده مكانيزه اسراييل داراي 9500 نفر بر جنگي در اندازه‌ها و مدلهاي مختلف است در حالي كه ارتش سوريه 3750 و ارتش مصر 3904 نفربر در اختيار دارند. به عبارت ديگر، تفاوتي 250 درصدي ميان تجهيزات ترابري ارتش اسراييل با ارتش سوريه و 243 درصدي با ارتش مصر به چشم مي‌خورد كه اين امر بيانگر اهميت لجستيك در تفكر نظامي اسراييل مي‌باشد. 3. توپخانه بيش از 1810 توپخانة ميداني و هاوتزر در اختيار نيروي زميني اين رژيم مي‌باشد. در جنگ 1973 زماني كه نيروي هوايي اسراييل نتوانست از آتش خود جهت حمايت از نيروي زميني استفاه كند، آتش توپخانة مصر و سوريه برتري قابل ملاحظه‌اي نسبت به نيروي زميني اسراييل يافت. از آن پس ارتش صهيونيستي نسبت به افزايش كيفي و كمّي توپخانه توجه بيشتري نشان داد، به طوري كه هم اينك حجم اين توپخانه 22 درصد بيشتر از توپخانه‌هاي سوريه و مصر مي‌باشد. از 1550 عراده توپ ثابت و متحرکي که نيروي زميني ارتش رژيم صهيونيستي در اختیار دارد ، 906 عراده آن ساخت آمريکاست. توپ هاي متحرک به طور کلي تعداد توپ هاي متحرک نيروي زميني ارتش رژيم صهيونيستي ، از اين قرار است: تعداد 796 عراده توپ 155 میلیمتري (از نوع M109 A1/A2) ، تعداد 230 عراده توپ 175 ميليمتري (از نوع M110) و تعداد 36 عراده توپ 203 ميليمتري (از نوع M110). توپ هاي ضدهوايي نيروي زميني ارتش رژيم صهيونيستي ، از 2 نوع توپ ضدهوايي ساخت آمريکا استفاده مي کند که از نوع «M-163» و است. 4. خمپاره‌اندازها خمپاره‌اندازها از جنگ 1948 تا كنون نقش مهمي در ارتش اسراييل داشته‌اند، زيرا طرز استفادة آنها آسان و در عين حال ارزان قيمت هستند، در تمامي شرايط قابل استفاده است، به راحتي به كار مي‌افتد و نيروهاي پياده مي‌توانند به سرعت از آنها استفاده كنند، ضمن اينكه ساخت آنها هزينة زيادي در بر ندارد. هم اكنون ارتش اسراييل داراي 2740 خمپاره‌انداز سنگين مي باشد، 1600 خمپاره‌انداز 81 ميلي‌متري، 900 خمپاره‌انداز 120 ميلي‌متري، 240 خمپاره‌انداز 160 ميلي‌متري، در حدود پنج‌هزار خمپاره‌انداز 60 و 52 ميلي‌متري نيز در اختيار اين ارتش مي‌باشد. 5. موشكها تا قبل از جنگ 1973 و با توجه به اينكه انديشة نظامي اسراييل مبتني بر اتكا به تانك و هواپيما بود، توجه چنداني به موشكهاي ضد تانك نمي شد، اما در جنگ سال 1973 ارتشهاي سوريه و مصر با قدرت و شدت بالايي از موشكهاي ضد تانك براي از كار انداختن تانكهاي اسراييلي استفاده كردند و موفقيت مطلوبي نيز به دست آوردند. اين موفقيت نه تنها در تاريخ جنگهاي اعراب و اسراييل بلكه در تاريخ جنگهاي مدرن نيز بي‌نظير بود. از آن پس اسراييل به اهميت موشكهاي ضد تانك پي‌برد به طوري كه در حال حاضر ارتش آن داراي 3200 سكوي پرتاپ موشكهاي آمريكايي «بي جي ام ـ 71 تاو» و «تاو ـ 2» و 18 هزار موشك مي‌باشد. همچنين در حدود 2000 پرتابگر موشك آمريكايي در آسوان و تعداد بسياري از سكوهاي پرتاب اسراييلي ماپاتس كه نمونه‌اي از موشك‌هاي آمريكايي «تاو» مي‌باشد و توسط اسراييل در سال 1984 طراحي و ساخته شده و با اشعة ليزر كار مي‌كند، در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفته است. تعداد و مدل موشكهاي ارتش اسراييل بسيار زياد و متنوع مي باشد، اما آمار دقيقي از آنها در دسترس نيست. 6. موشكهاي ضد هواپيما و بالستيك تا جنگ 1973، ارتش اسراييل به دفاع پدافندي خود چه از لحاظ كميت و چه از لحاظ كيفيت توجهي نشان نمي‌داد و معتقد بود هواپيماهاي جنگنده بهترين وسيله براي مقابله با هواپيماهاي دشمن مي‌باشد. اما پس از تجربة جنگ 1973، اين ارتش به دفاع پدافندي توجهي ويژه نشان داد، به طوري كه در سال 1997، 17 باطري موشكهاي «ام اي ام ـ 23 هاوك» ضد هواپيما كه ساخت آمريكا مي‌باشد، در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفت، در حال حاضر 102 سكوي پرتاب همراه با 306 موشك آمادة پرتاب است، البته به غير از اين موارد، 900 الي 1000 موشك ذخيره نيز در اختيار دارد. همچنين چهار باطري موشك مدل «پاك ـ 2» معروف به تام «پاتريوت» نيز كه باز هم آمريكايي است در خدمت ارتش اسراييل قرار گرفته است. اين موشكهاي دوربرد و ضد هواپيما، موشكهاي بالستيك و موشكهاي كروز هستند. براي موشكهاي پاتريوت، 16 سكوي پرتاب متحرك 64 موشك آمادة پرتاب وجود دارد، ضمن اينكه 128 موشك ديگر نيز آماده پرتاب است كه فعلاً به صورت ذخيره نگهداري مي‌شود، اما با توجه به نتايج پرتاب اين موشكها در جنگ 1991 خليج فارس، عملكرد اين موشكها چندان رضايتبخش نيست و به همين دليل در حال حاضر آمريكا در تلاش است تا نمونه‌اي پيشرفته‌تر تحت نام «پاك ـ 3» ارايه كند. بجز موارد مذكور، هشت باطري موشكهاي ضد هواپيماهاي در حال پرواز در ارتفاع پايين نيز كه با اشعة مادون قرمز كار مي‌كند و ساخت آمريكا مي‌باشد، در اختيار ارتش اسراييل قرار دارد. مدل اين موشكها «ام ـ 48 الف 1 چاپارال» مي‌باشد و 48 سكوي چهارگانه با 192 موشك آمادة شليك است. تعداد اين موشكها در ارتش اسراييل در حدود 1152 موشك مي‌باشد. اسراييل از سال 1992 با مشاركت فني و مالي ايالات متحده در حال ساخت يك مدل موشك ضد موشك جديد به نام «آرو» مي‌باشد. حداكثر برد اين موشك 500 كيلومتر است تا بتواند در دورترين فاصله از اسراييل موشكهاي بالستيك حمله كننده به آن را هدف قرار دهد. البته بدون كمك از طريق ارتباط ميان ماهواره‌هاي امريكايي به سيستم هشدار سريع اسراييل، نمي‌توان در زمان مناسب در مقابل موشكهاي بالستيك حمل كنندة به اسراييل قرار گرفت. اين رژيم براي اينكه بتواند توان دفاع موشكي خود را بالا ببرد، از ايالات متحده درخواست كرده است تا هر چه سريعتر مدل پيشرفته «آروـ2» را به مرحلة ساخت برساند. قرار بود اسراييل در آوريل 1998 دو باطري موشك «آروـ2» را دريافت كند، اما دولت اسراييل در خواست كرد كه يك باطري ديگر نيز اضافه شود، با توجه به هزينة 150 ميليون دلاري ساخت اين باطريها و در پرتو اانتشار وسيع موشكهاي بالستيك در سطح منطقه، ايالات متحده تصميم گرفته است بخشي از هزينه‌هاي ساخت باطري سوم را تقبّل نمايد. يك پروژة مشترك ديگر ميان اسراييل و ايالات متحده براي ساخت موشك ضد موشك كاتيوشا كه از سوي مقاومت ملي لبنان به عنوان پاسخي به حملات اسراييل عليه شهروندان لبناني مورد استفاده قرار مي‌گيرد، در حال پيگيري است. نام اين پروژه «ناتيلوس» است. توپخانة اسراييل نيز متعدد و متنوع مي‌باشد. يكي از مدلهاي اين توپخانه « ام ـ 163 فالكون» است و مدل ديگر «شيلكا» مي‌باشد كه مدل اخير در اتحاد جماهير شوروي ساخته شده است و ارتش اسراييل تعدادي از آنها را طي جنگ 1973 و اشغال جنوب لبنان در 1982 به دست آورد. آزمايشهاي نشان داد كه توپ «شليكا» از فالكن آمريكايي بهتر است و قدرت نشانه‌گيري آن بالاتر مي‌باشد.نوع ديگري از موشكها به نام «آدامز» كه ساخت اسراييل، به تعداد بيشماري در اختيار ارتش قرار گرفته است. اين موشكها بسيار سبك‌وزن هستند و در زمرة نادر موشكهاي زمين به هوا مي‌باشند كه حتي مي‌توان آنها را در پشت يك خودروي مسطح مثل جيپ يا وانت‌بار قرار داد و شليك كرد. اين موشكها به طور عمودي و براي ارتفاعات پايين مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همچنين تعداد سه هزار موشك «رد آي» كه بر روي شانه حمل و به وسيلة دوربين چشمي مادون قرمز جهت‌گيري مي‌شوند، در خدمت اين ارتش مي‌باشد. اين موشكها ساخت امريكاست و براي مقابله با موشك روسي (سام ـ 7) ساخته شده و بعد از جنگ 1973 به ارتش اين رژيم تحويل شده است. همچنين موشكهاي معروف به «استينگر» كه پيش از اين به «رد آي ـ 2» معروف بود و نمونة پيشرفته‌تري از آن به شمار مي‌آيد به تعداد نامشخصي در اختيار اسراييل قرار گرفته است. بدين ترتيب اهميت تسليحات دفاع هوايي، چه موشكهاي ضد هواپيما و چه ضد موشكهاي بالستيك، از بعد از جنگ 1973 براي ارتش اسراييل مشخص مي‌شود. با وجود اين، هواپيماهاي جنگنده كماكان ابزار اصلي دفاع هوايي عليه جنگنده‌هاي ديگر كشورها به شمار مي‌آيد، گر چه نقش دفاعي هواپيماها بعد از جنگ 1973 به ارتش اين رژيم تحويل شده است. همچنين موشكهاي معروف به «استينگر» كه پيش از اين به «ردآي ـ 2» معروف بود و نمونة پيشرفته‌تري از آن به شمار مي‌آيد به تعداد نامشخصي در اختيار اسراييل قرار گرفته است. بدين ترتيب اهميت تسليحات دفاع هوايي، چه موشكهاي ضدهواپيما و چه ضدموشكهاي بالستيك، از بعد از جنگ 1973 براي ارتش اسراييل مشخص مي‌شود. با وجود اين، هواپيماهاي جنگنده كماكان ابزار اصلي دفاع هوايي عليه جنگنده‌هاي ديگر كشورها به شمار مي‌آيد، گر چه نقش دفاعي هواپيماها بعد از جنگ 1973 كمتر شده است. بد نيست مقايسه‌اي ميان تسليحات دفاع هوايي كشورهاي عربي مثل مصر و سوريه با اين رژيم ارايه بدهيم. به عنوان مثال، دفاع هوايي سوريه داراي حدود 130 باطري سام 2و3و6 [50 باطري سام 6]، 8 باطري سام ـ 5، 15 باطري سام ـ 8، 24 باطري سام ـ 9 و 9 باطري سام ـ 13 مي‌باشد. 7. موشكهاي بالستيك (زمين به زمين) در حال حاضر سه مدل موشك بالستيكي تاكتيكي ـ عملياتي در ارتش اسراييل موجود دارد. در اين ميان 27 سكوي پرتاب موشكهاي زمين به زمين تاكتيكي از نوع «م ج م ـ 52 سي لانس» ساخت امريكا با قابليت استفاده از كلاهكهاي متعارف يا خوشه‌اي به وزن 454 كيلوگرم در اين ارتش وجود دارد. با استفاده از اين كلاهكها، موشك مي‌تواند حداكثرمسافتي معادل 72 كيلومتر را طي كند، اما اگر از يك كلاهك هسته‌اي با توان 10 كيلويي در رأس اين موشكها استفاده شود اين مسافت به 120 تا 130 كيلومتر خواهد رسيد. كارشناسان نظامي غربي معتقدند تعميرات و بازسازي صحيح موشكهاي «لانس» و دقت در حفاظت از تجهيزات الكترونيكي آن باعث مي‌شود تا اين موشكها بتوانند به خوبي از نيروهاي نظامي پرتحرك حمايت كنند و يا اينكه هدفهاي بزرگي نظير شهرها، پايگاهها، فرودگاهها و صايع زيربنايي اقتصادي را مورد اصابت قرار دهند. نوع دوم موشكهاي بالستيكي كه در اختيار ارتش اسراييل مي‌باشد، موشكهاي «جريكو ـ 1» فرانسوي مي‌باشد كه در سال 1965 در صحراي شمال آفريقا مورد آزمايش قرار گرفت. فرانسه تا قبل از اعمال تحريم نظامي پس از جنگ 1967 در حدود 14 موشك به اسراييل فروخت و از آن به بعد اسراييل خود مبادرت به توليد اين نوع از موشكها كرد. يكي از كارشناسان آمريكايي برآورد كرده است كه اسراييل سالانه بين 60 تا 80 موشك «جريكوـ1» توليد مي‌كند. گفته مي‌شود اين موشك بردي در حدود 482 تا 563 كيلومتر دارد و قادر به حمل كلاهك هسته‌اي متعارف مي‌باشد. نوع سوم موشكهاي بالستيك اسراييل «جريكو ـ 2» مي‌باشد كه در داخل ساخته شده است و مدل پيشرفته‌اي از «جريكو ـ 1» به شمار مي‌آيد. اين نوع موشكها از سال 1981 در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفت. اسراييل در مه 1987 اين موشك را مورد آزمايش سري قرار داد كه موشك با طي مسافتي معادل 850 كيلومتر در درياي مديترانه در جنوب جزيرة كرت فرو افتاد، پس از آن ازمايش دوم در ژانوية 1988 انجام شد. در 19 سپتامبر 1988 رژيم صهيونيستي اولين ماهوارة خود را به نام (افق ـ 1) با استفاده از نوع پيشرفته و دو مرحله‌اي موشك «جريكو ـ 2» پرتاب كرد و در 5 آوريل 1995 سومين ماهوارة (افق ـ 3) خود را پرتاب كرد. در 14 سپتامبر 1989 سومين آزايش موشكي خود را انجام داد كه در اين آزمايش، موشك از نقطه‌اي واقع در نزديكي شهر قدس پرتاب شد و پس از عبور از قسمت وسيعي از درياي مديترانه در 400 كيلومتري شمال شهر بنغازي ليبي و درون دريا فرود آمد و بدين ترتيب مسافتي در حدود 1300 كيلومتر را طي كرد. منابع اطلاعاتي آمريكا بر اين باورند كه حداكثر برد موشك «جريكو ـ 2» در حدود 1500 كيلومتر مي‌باشد و اسراييل در حدود يكصد موشك از اين نوع توليد كرده است. گفته مي‌شود اين موشك نيز قادر به حمل كلاهكهاي هسته‌اي 340 كيلوگرمي و كلاهكهاي متعارف مي‌باشد. مجلة جينز اينتليجنس ريويو در سال 1997 گزارش كرد كه در حدود 150 كلاهك هسته‌اي و 50 موشك «جريكو ـ 2» در پايگاه هوايي اسراييلي «زكريا» واقع در جنوب شرقي تل‌آويو، انبار شده است. روزنامة اورشليم پست در خبري كه در 3 جولاي 1998 منتشر كرد، نوشت موشك «جريكو ـ 3» داراي برد 5 هزار كيلومتر و كلاهك هسته‌اي به وزن يك تن مي‌باشد.
  6. نيروي هوايي اسراييل در واقع بدنة اصلي ساختار نظامي آن را تشكيل مي‌دهد. با توجه به انديشة نظامي هجومي اين رژيم كه بر مبناي بازدارندگي و برتري كيفي استوار مي‌باشد، مي‌توان سه ركن اصلي اين انديشه را اين چنين معرفي كرد؛ 1. توان حمله به عمق استراتژيك عربي جهت فلج كردن توان نيروي هوايي عربي و سپس وارد آوردن ضربات متعدد به نيروي زميني در جبهه‌هاي نبرد؛ حمايت پيوسته از نيروهاي زميني و زرهي برپاية تاكتيك دوگانة «هواپيما ـ تانك»؛ اعمال يك دفاع هوايي فعال در عمق استراتژيك اسراييل با استفاده از جنگنده‌هاي دفاعي به عنوان بهترين وسيله جهت‌ جلوگيري از حملات هوايي دشمن. با توجه به گزارش ميليتاري بالانس، 98ـ1997، تعداد نيروي انساني فعال در نيروي هوايي اسراييل 32 هزار نفر و مجموع اين نيرو به انضمام نيروهاي ذخيره به 37 هزار نفر مي‌رسد كه در اين ميان 21800 نفر در گروههاي دفاع هوايي مشغول به كار هستند، ضمن اينكه تعداد هواپيماهاي آماده به خدمت 448 هواپيما و تعداد هواپيماهاي ذخيره 250 هواپيما مي باشد. همچنين 130 هليكوپتر مسلح در اين نيرو حضور دارد. در شرايط عادي، ساعت پرواز سالانة خلبانان اصلي 190 ساعت و خلبانان ذخيره 75 ساعت مي‌باشد. در كنفرانس مشورتي نيروي هوايي كه در ژوئن و ژوئيية 1998 به مناسبت پنجاهمين سالگرد تأسيس نيروي هوايي اسراييل و به عنوان «نيروي هوايي: نگاهي به آينده» تشكيل شد، اسحاق مردخاي وزير دفاع گفت: «علي‌رغم هزينه‌هاي بالاي آموزش بايد تعداد خلبانان نسبت به هواپيما تغيير كند، بايد خلبانان بيشتري به خدمت بگيريم تا شرايط رزمي كاملا حفظ شود و بتوان از هواپيما به دفعات استفاده كرد.» ژنرال ايتان بن الياهو، فرمانده نيروي هوايي نيز طي گفت و گو با روزنامة اورشليم پست كه در 1 جولاي 1998 به چاپ رسيد، گفت: «نسبت ميان كادر پروازي و هواپيما طي ساليان گذشته كم شده است و به خدمت گرفتن خلبانان بيشتر يك امتياز مثبت محسوب مي‌گردد، ولي هزينة آموزش خلبانان بسيار زياد است. بدون شك وزير دفاع مي‌تواند در خواست خلبانان بيشتري براي هر هواپيما كند، ولي بودجه نيز بايد افزايش يابد، زيرا تعداد خلبانان بيشتر به معني فعاليت هوايي و ساعت پروازي بيشتري خواهد بود و اين امر هزينه بر مي‌باشد و بايد تعادلي ميان بخشهاي ديگر نيروي هوايي نيز پديد آوريم.» اين روزنامه افزوده است كه در حال حاضر نيروي هوايي اسراييل مي‌تواند در طول شبانه روز و در شرايط مختلف جوي فعاليت رزمي كند، ولي تعداد خلبانان نسبت به هواپيماها در اين كشور از ديگر كشورها كمتر است. به نوشتة مجلة جينز اينتليجنس ريويو نيروي هوايي اسراييل در صدد است تا ميانگين پرواز هر هواپيماي خود را در طي يك شبانه روز به 4 الي 7 پرواز برساند، اين در حالي است كه ميانگين پرواز هواپيماهاي آمريكايي درطول جنگ خليج فارس 2/1 برابر اين ميانگين است. در حالي كه ميانگين پرواز هواپيماهاي كشورهاي عربي در جنگهاي گذشته كمتر از يك پرواز در روز بوده است. با اين حال هنوز در اسراييل نسبت به موشكهاي بالستيك زمين به زمين كشورهاي همجوار بيم و اضطراب به چشم مي‌خورد. برپاية گزارش روزنامة اورشليم پست مورخ 2 جولاي 1998، ديويد عفري مشاور ويژة وزير دفاع، يكي از عالي‌ رتبه‌ترين فرماندهان نيروي هوايي و معاون سابق رييس ستاد مشترك در كنفرانس مشورتي روز 1 جولاي 1998 گفته است: «برتري هوايي اسراييل با توجه به وجود موشكهاي زمين به زمين هفت كشور همسايه، ديگر يك بازدارندگي فعال به شمار نمي‌آيد. نيروي هوايي اسراييل در زمان حمله يك نيروي برتر قلمداد مي‌شود، ولي در حالات دفاعي اگر بازدارندة مناسبي در اختيار اين نيرو براي مقابله با تهديدات موشكهاي زمين به زمين وجود نداشته باشد از اهميت نيروي هوايي كاسته خواهد. بايد هواپيماهاي ما قادر باشند تا در اولين دقايق پرتاب موشكهاي بالستيكي به مقابله با آنها بروند.» عفري پنج راه حل براي حمايت اسراييل از موشكهاي بالستيك ارائه كرده است كه اين راه حلها عبارتند از: اطلاعات سريع، هشدار آني، دفاع شهري، دفاع مثبت و مقابله در زمان پرتاب موشك. راه حل اخير، عامل تهديد كشورهاي پرتابگر موشكهاي بالستيك مجهز به كلاهكهاي شيمايي يا بيولوژيك خواهد بود، زيرا اين موشكها بر فراز سر پرتاب‌كنندگانش فرود خواهد آمد.» وي سپس توضيح داد كه تا كنون هواپيمايي كه بتواند در برابر موشكهاي بالستيك قرار گيرد ساخته نشده است، ولي ايالات متحده در حال ساخت يك دستگاه ليزري است كه داراي تواني معادل دو مگا وات مي‌باشد و در جلو هواپيماهاي حمل و نقل بويينگ 747 ـ 900 اف قرار مي‌گيرد و مي‌توان با استفاده از اين ليزر موشكهاي بالستيكي را كه شليك مي‌شوند، نابود كرد. البته نيروي هوايي آمريكايي در ژوئن 1998، اولين آزمايش ليزري موفق در اين خصوص را انجام داد. روزنامة اورشليم پست در خاتمة مقاله خود مي‌نويسد، برخي كارشناسان اسراييل معتقدند كه تنها راه حل اين رژيم در حال حاضر استفاده از هواپيماهاي بدون خلبان در جوار مرزهاي كشورهايي كه داراي اين نوع از موشكها هستند، مي‌باشد. اگر چه چنين اقدامي بسيار پر هزينه خواهد بود و استفاده از ليزر نيز نياز به هماهنگي ميان ماهواره‌ها و سيستمهاي زميني پيشرفته دارد كه باز هم مشكلات خاص خود را به همراه خواهد داشت، ليكن همين مسئله نشان مي‌دهد كه اسراييليها مجدانه به دنبال راه حلي براي مقابله با اين نوع از موشكها هستند. بر پاية آمارهاي منتشره در نشريه ميليتاري بالانس، طي دهة نود ميلادي، هواپيمهاي نيروي هوايي اسراييل به شرح زير بوده‌اند: 1. در حدود 170 هواپيماي فانتوم اف ـ 4 كه در يك پرواز قادر به حمل 1233 تن سلاح هجومي مي‌باشند. در حدود 80 هواپياي اف ـ 4 به عنوان هستند. 50 هواپيماي فانتوم (F-4 E 2000) و (F – 4 E) مأموريت از بين بردن سيستمهاي دفاع هوايي دشمن را بر عهده دارند و به همين منظور مجهز به موشكهاي هوا به زمين ضد رادار هستند. همچنين 14 هواپيماي فانتوم (RF-4 E) نيز مأموريتهاي تجسسي را انجام مي‌دهند. 2. نيروي هوايي اسراييل تا پايان سال 1997، 65 جنگندة آمريكايي (F-15) در اختيار داشته است كه مجموعاً قادر به حمل 354 تن محمولة جنگي بوده‌اند. 13 جنگنده پس از پايان جنگ دوم خليج فارس به عنوان پاداش به اسراييل داده شد. همچنين از سال 1998 به بعد تعداد 25 جنگندة (F-15) مدل (I) با قدرت حمل سلاح هجومي به وزن 275 تن از سوي اين كشور خريداري شده است. اين نوع از هواپيماها قادرند بدون سوخت‌گيري در آسمان مسافتي در حدود 1450 كيلومتر را طي كنند و به عنوان مثال مي‌توانند نيروگاه هسته‌اي ايران را كه در بوشهر مستقر است، مورد هدف قرار دهند. بين سالهاي 1980 تا 1995 مجموعاً در حدود 260 هواپيماهاي جنگندة (F-16) از سوي آمريكا به اين رژيم تحويل داده شده است. البته 50 جنگندة (F-16) به عنوان پاداش پس از خاتمة جنگ دوم خليج فارس به اين كشور اعطا شد. اين هواپيماها پيش از تحويل به نيروي هوايي اسراييل كماكان در نيروي هوايي آمريكا به پرواز در مي‌آمدند و بين سالهاي 1994 و 1995 به اسراييل ارسال شدند. جنگنده‌هاي (F-16) مي‌توانند در يك مأموريت پروازي در حدود 1358 تن تسليحات هجومي با خود حمل كنند. در كنار آمارهاي مزبور، احتمالاً 615 هواپيماي «كفير ـ سي» در مدلهاي مختلف در اختيار نيروي هوايي مي‌باشد كه اگر اين تعداد را با هواپيماهاي آموزشي ـ رزمي، ذخيره و هواپيماهاي آمريكايي F-6، F15 و F16 جمع كنيم، احتمالاً اين رژيم داراي 530 جنگنده و 336 هواپيماي ذخيره است. تحولات آينده در نيروي هوايي در نيروي هوايي اسراييل در پاسخ به اين سئوال، ايان بيران، مدير كل وزارت دفاع اسراييل در 1 جولاي 1997 گفت اسراييل در صدد خريد تعداد ديگري جنگنده از آمريكا مي‌باشد و اين جنگنده‌ها F15 و F16 خواهند بود. شايان ذكر است كه تا سال 2006 اسراييل در مجموع 8/1 ميليارد دلار از آمريكا سلاح خواهد خريد.در 4 جولاي 1997 نيز ژنرال ايتان بن الياهو فرمانده نيروي هوايي اعلام كرد كه طي هفت سال آينده بايد در حدود يكصد هواپيما به ناوگان هوايي اسراييل بپيوندند تا جايگزين هواپيماهاي اسكاي هاوك A-4، فانتوم (F-4) و مدلهاي قديمي (F-16) شوند. بجز هواپيماهاي جنگنده، هواپيماهاي ديگري نيز در نيروي هوايي فعاليت دارند. ـ دو هواپيماي هشدار سريع و مديريت عمليات هوايي مدل بويينگ 707 و چهار هواپيماي «E-2e-Hawak-EYE»؛ ـ 41 هواپيماي جنگ الكترونيك «دريافت، استراق سمع و پارازيت الكتروني» شامل 6 هواپيماي بويينگ 707، 6 هواپيماي «RC-12D»، سه هواپيماي (IAI-2000)، 15 هواپيماي «Do-28» و شش هواپيماي «King air-2000»؛ ـ سه هواپيماي گشت دريايي «IAI-1124 Seascan»؛ ـ 8 هواپيماي سوخت‌رسان در آسمان شامل سه هواپيماي بويينگ 707 و پنج هواپيماي «ك سي ـ 130 هركولس»؛ ـ 47 هواپيماي حمل و نقل شامل 4 هواپيماي حمل تهيزات سنگين از نوع بويينگ 707، 24 هواپيماي «سي ـ 130 هركولس» كه هر كدام قادر به حمل 92 چتر باز مي‌باشند، 12 هواپيماي حمل و نقل ميان وزن «سي ـ 47 داكوتا» و 7 هواپيماي حمل و نقل «201ـIAI»؛ ـ 130 هليكوپتر جنگي از انواع آپاچي، 51 هليكوپتر، هيوزديفندر، 35 هليكوپتر و در حدود سي هليكوپتر كبرا؛ ـ 143 هليكوپتر حمل و نقل كه مجموعاً قادر به حمل 3393 سرباز در يك مأموريت پروازي هستند؛ ـ 138 هليكوپتر آموزشي ـ رزمي كه 104 فروند از آنها در مواقع لزوم قادر به ايفاي مأموريتهاي جنگي نيز مي‌باشند؛ ـ 30 هواپيماي ارتباطي و مأموريتي سبك كه شامل دو هواپيماي «آيلندر» بيست هواپيماي «سيسنايو ـ 206» و هشت هواپيماي «كوين اير» مي‌باشد؛ ـ تعداد نامشخصي از هواپيماهاي بدون خلبان براي انجام مأموريتهاي رديابي، اطلاعاتي و آموزشي براي حمله به هدفهاي هوايي و مأموريتهاي الكتروني مختلف از مدلهاي «فايربي»، «اسكات»، «پيونير»، «سيرشر»، «سامسون»، «دليلاه»، «دليله» و «هانتر سيلور آرو».
  7. نيروي دريايي اين رژيم و كشورهاي عربي در جنگهاي 1948، 1956 و 1967 نقشي حاشيه‌اي داشتند، اما پس از غرق شدن ناو اسراييلي «ايلات» 21 اكتبر 1967، توسط دو قايق توپدار مصري از نوع «كومار» در نزديكي پورت سعيد به وسيلة سه موشك «ستيكس»، اسراييل مبادرت به تجديد نظر در ساختار و توان نيروي دريايي خويش كرد. در جنگ 1973 نيروي دريايي اسراييل از سه لحاظ متحول شده بود: 1. اسراييل به اين نتيجه رسيده بود كه در كلية مناطق درياي مديترانه و درياي سرخ بايد از حضور دريايي قدرتمندي برخوردار باشد، به طوري كه بتواند در برابر تهديدات هواپيماها و زيردريايي‌ها مقاومت كند؛ با توجه به اينكه مصر توانست در جنگ 1973 جنوب درياي سرخ و تنگة باب‌المندب را در محاصرةخويش در آورد، اسراييل استفاده از زيردريايي‌ها و ديگر ناوگاني را كه بتوانند بدون اتكا به نيروي دريايي قدرتهاي بزرگ، به مقابله با چنين رويدادهايي بروند، مد نظر قرار داد؛ توجه ويژه به اجراي تاكتيهاي نظامي «ناو ـ هليكوپتر»، بدين ترتيب كه هليكوپترها با مانورها و سلاحهاي خويش ناوهاي دشمن را به خود دشمن مشغول كرده و در لحظه‌اي مناسب ناو اسراييلي ضربة خويش را وارد مي‌كند. نيروي دريايي اسراييل هم اكنون پس از نيروهاي هوايي و زميني در جايگاه سوم نيروهاي نظامي اين رژيم قرار دارد. تعداد نيروهاي انساني فعال در حدود 7 هزار ناوي مي‌باشد كه در زمان بسيج عمومي به 12 هزار ناوي افزايش مي‌يابد. مهمترين پايگاه‌هاي دريايي اسراييل در حيفا، اشدود و ايلات واقع مي‌باشند و به طور خلاصه تسليحات نيروي دريايي اين رژي به شرح زير است: 1. زيردريايي اسراييل داراي سه زيردريايي «دولفين800» مي‌باشد. وزن اين زيردريايي‌ها در زير آب 1720 تن مي‌باشد، در اين زيردريايي‌ها موشكهاي «هاربون» با برد 124 كيلومتر نصب شده است. به نوشتة روزنامه اورشليم پست مورخ 3 جولاي 1998، اسراييل در سال 1988 با آلمان براي ساخت اين زيردريايي‌ها وارد مذاكره شد، اما به دليل افزايش قيمت آن، مذاكرات در 1990 بي‌نتيجه پايان يافت. اما پس از پايان جنگ خليج فارس و هنگامي كه هانس ديتريش گينشر وزير خارجة آلمان از اسراييل ديدار كرد و منطق سقوط موشكهاي «اسكاد» عراقي را در «رامتگان» واقع در پنج كيلومتري تل‌آويو مورد بازديد قرار داد، دولت آلمان اعلام كردك ه به اسراييل دو فروند زيردريايي دولفين به صورت مجاني اهدا خواهد كرد و همين مسئله منجر به خريد يك زيردريايي ديگر از همين مدل توسط اسراييل شد. كادر اين زيردريايي‌ها در سال 1994 تمرينهاي آموزشي خويش را آغازكردند. اولين زيردريايي در سال 1997 و دو زيردريايي ديگر ديگر در 1999 به اين رژيم داده شد. نيروي دريايي اسراييل معتقد است با دريافت زيردريايي‌هاي پيشرفتة دولفين قادر به رويارويي با چالشهاي دريايي مديترانه تا ساحل ليبي ودر عمق درياي سرخ خواهد بود. روزنامة آمريكايي واشنگتن تايمز نيز گزارش داد اسراييل مبادرت به نصب موشكهاي كروز با كلاهكهاي هسته‌اي بر روي اين زيردريايي‌ها كرده است تا عامل بازدارنده‌اي عليه هر گونه حملة احتمالي به تأسيسات هسته‌اي‌اش از سوي ايران يا هر كشور ديگري در منطقة خاورميانه باشد. همين گزارش را نيز روزنامة اردين چاپ لندن به چاپ رساند و نوشت كه تحليلگران نظامي معتقدند كشورهاي اسلامي منطقه بويژه ايران بدون ترديد به تسليحات هسته‌اي دست خواهند يافت و بر اين پايه اسراييل بايد آماده زدن ضربة دوم در صورتي كه تأسيسات هسته‌اي ‌اش در پايگاه‌هاي زميني مورد حملة ناگهاني قرار گرفت، باشد. همين روزنامه به نقل از تحليلگران آمريكايي افزود موشكهاي كروز هوا به زمين كه اسراييل در حال متحول كردن آنهاست و در سال 2002 با نام «پاپي توربو» و با بردي معادل 350 كيلومتر آمادة استفاده خواهد بود، مي‌تواند به راحتي با حمل كلاهكهاي هسته‌اي به وسيلة زيردريايي‌ها به كار رود. روزنامة اورشليم پست نيز با ذكر اين نكته كه زيردريايي‌هاي دولفين داراي موتورهاي ديزلي و الكتريكي هستند، افزود، اسراييل داراي 150 كلاهك هسته‌اي و 50 موشك بالستيك زمين به زمين از نوع «جريكو ـ2» مي‌باشد. اين موشكها در پايگاه هوايي زاخاريا در جنوب شرقي تل‌آويو قرار دارند.سه زيردريايي گشت‌زني مدل «فيكرز ـ 206/500»، طراحي آلمان و ساخت بريتانيا نيز در پايگاه دريايي حيفا قرار دارند كه هم اكنون در معرض فروش مي‌باشند. 2. ناوهاي جنگي مدل و تعداد ناوهاي جنگي چنين است: ـ 3 ناو كوروت كه مي‌تواند در حدود 7400 كيلومتر را بدون سوختگيري مجدد بپيمايد. با توجه به اينكه فاصلة بين بندر ايلات و تنگة باب المندب در يك خط مستقيم در جدود 2100 كيلومتر مي‌باشد، بنابراين اين ناو مي‌تواند با طي 4200 كيلومتر مسافت رفت و برگشت را طي كند و 3200 كيلومتر نيز براي مانورهاي دريايي، سوخت ذخيره كند. مسافت ميان بندر حيفا و بندر طرابلس در ليبي نيز در حدود 2 هزار كيلومتر با خط مستقيم است. اين ناوها داراي دو هليكوپتر ضد زيردرايي، موشكهاي «هاربورن» با برد 130 كيلومتر، موشكهاي «گابريل ـ‌ 2» با برد 36 كيلومتر و موشكهاي اسراييلي «باراك» با برد 10 كيلومتر مي‌باشند. ـ ناو/هليكوپتر «عاليه» با وزن 488 تن،‌ هليكوپترها ضد زيردريايي هستند و ناو داراي موشكهاي هاربورن و گابريل است. ـ ناو موشكي / هليكوپتر مدل «هتز» كه قبلاً نيريت ناميده مي‌شد، اين ناو داراي يك هليكوپتر ضد زيردريايي، 4 موشك هاروبرون، ‌شش موشك برد متوسط گابريل و 32 موشك باراك مي‌باشد. ـ سه ناو بزرگ مدل «رومات». هر كدام به وزن تقريبي 488 تن و داراي تسليحاتي شامل دو سكوي پرتاپ موشكهاي دوربرد هاربورن [مجموعاً هشت موشك] و شش سكوي پرتاب موشكهاي ميان برد گابريل مي‌باشد. ـ 8 ناو «رشيف» با وزن تقريبي 415 تن براي هر كدام. اين ناو مي‌توان بدون سوختگيري مجدد مسافت 6400 كيلومتر را با سرعتي معادل 32 كيلومتر در ساعت طي كند. تسليحات اصلي اين ناوها شامل دو سكوي پرتاب موشك دوربرد هاربورن [هشت موشك] و هشت موشك ميان‌برد گابريل مي‌باشند. ـ 6 ناو «ميوتاچ»، هر كدام به وزن تقريبي 220 تن تسليحات اصلي اين ناوها شامل 4 موشك دوربرد هاربورن و 5 موشك گابريل مي‌باشند. 3. قايقهاي گشتي ـ 15 قايق گشتي ساحلي مدل «سوپر دوورا» به وزن تقريبي 47 تن، اين كشتي از قدرت مانور بسيار بالايي برخوردار است و حداكثر سرعت آن به 48 گره دريايي، 88 كيلومتر در ساعت مي‌رسد، اين كشتي داراي دو توپخانة 20 ميلي‌متري و دو موشك گابريل مي‌باشد. ـ 15 قايق گشتي «دابور» ساخت آمريكا به وزن تقريبي 35 تن و حداكثر سرعت 8/21 گره دريايي (3/40 كيلومتر در ساعت) داراي دو توپخانة 20 ميلي‌متري و بمبهاي ضد زيردريايي مي‌باشد. بدين ترتيب ملاحظه مي‌شود نيروي آتش‌بار ناوگان جنگي رژيم صهيونيستي كه در جنگ 1973 فقط شامل 82 موشك گابريل مي‌شد،‌ اينك به جز توان بالاي زير دريايي‌ها، شامل 348 موشك هاربورن و گابريل نيز مي‌باشد. ضمن اينكه نيروي دريايي اسراييل از سال 1996، توپخانة جديدي به نام «تايفون» ساخته است كه داراي سيستم كنترل از راه دور مي‌باشد تا احتمال به خطر افتادن جان ملوانان كمتر شود. اين توپخانه مخصوص قايقهاي گشتي ساحلي ساخته شده است. 4. نيروهاي خاكي ـ آبي اصلي بر پاية آمار ميليتاري بالانس، در سالهاي 97ـ1994، نيروي دريايي اسراييل تجهيزات خاكي ـ آبي اصلي زير را دارا مي‌باشد: كشتي حمل و پياده كردن تانك، ساخت هلند، مدل «بت شوا» حداكثر وزن با بار 900 تن. سه قايق بزرگ براي پياده كردن تانك مدل «اشدود» ساخت اسراييل حداكثر وزن با بار 730 تن، بدون بار 400 تن. 5. نيروهاي كماندوي دريايي: در حدود سيصد كماندوي زيردريايي [غواصان قورباغه‌اي] در اين نيرو فعاليت مي‌كنند، مدت آموزش اين كماندوها بيست ماه طول مي‌كشد. چهارم. نيرو و تسليحاتي هسته‌اي اسراييل در مورد توان هسته‌اي اين رژيم اطلاعات دقيقي در دسترس نيست، اما از آنجا كه داشتن حداقل اطلاعات براي امنيت ملي عربي ضروري به نظر مي‌رسد، توان هسته‌اي وتسليحات اتمي اسراييل را بررسي مي‌كنيم.
  8. سلام با تشكر از اين موضوع يك نكته در مورد اين جنگنده وجود دراه وآن هم اين است كه تجهيزات (موشكها يا جنگ افزارها ) مثل هواپيماهاي استيلت امريكايي f22 f117 b2داخل محفظه مخصوص قرار ندراد واين ميتونه از قدرت رادار گريزي كه در موردش بحث ميشه كم كنه در واقع فكر كنم كه روسها در مورد اين جنگنده كمي اغراق مي كنند