جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'جنگ'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 34 results

  1. جنگ جهانی اول (با نام‌های جنگ جهانگیر یکم، نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته می‌شود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شدند، برای نخستین بار، به طور انبوه مناطق غیرنظامی از آسمان بمباران شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در سطحی گسترده در طول جنگ رخ داد. این جنگ بخاطر شیوه جنگی سنگری نیز معروف است. جنگ جهانی اول از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ بشر است و به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ قرن بیستم داشته‌است. این جنگ پایانی بر نظام‌های سلطنت مطلقه در اروپا را به همراه آورد و باعث انقراض چهار امپراتوری امپراطوری اتریش - مجارستان, آلمان و عثمانی و روسیه تزاری و سلسله‌های هوهنزولرن, هابسبورگ, عثمانی و رمانوف شد. همه این امپراتوری‌ها از زمان جنگ‌های صلیبی بر سر قدرت بودند. اکثر تاریخ نویسان معتقدند که عدم موفقیت مذاکرات پس از جنگ و «معاهده ورسای» و تحمیل غرامت‌های بسیار به آلمان و دیگر دول شکست خورده باعث رشد فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان و زمینهٔ آغاز جنگ جهانی دوم شد. این جنگ همچنین کاتالیزوری برای انقلاب روسیه بود که بعدها جهان را تحت تأثیر قرار داد و از چین تا کوبا انقلاب‌های کمونیستی را دامن زد و از طرفی زمینهٔ تبدیل روسیه به یک ابرقدرت جهانی و آغاز جنگ سرد با آمریکا را دربر داشت. در شرق نابودی امپراتوری عثمانی باعث پیدایش دولت جدیدی به نام «ترکیه» شد. در اروپای مرکزی دول جدیدی همچون چکسلواکی و یوگسلاوی زاده شدند و دولت لهستان مجدداً شکل گرفت. جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. دول محور که عبارت بودند از امپراتوری آلمان به رهبری «قیصر ویلیام دوم» (۱۹۴۱ ـ ۱۸۵۹م)، و امپراتوری اتریش - مجارستان بلغارستان و امپراتوری عثمانی نیز به نفع آنها می‌جنگیدند. آلمان تا آن زمان قوی‌ترین قدرت نظامی جنگ محسوب می‌شد. تا مدت هاهیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال بطول انجامید. پیش از پیروزی متفقین حدود ۱۰ میلیون نفر کشته شدند. پس از پایان این جنگ در سال ۱۹۱۹ و در کنفرانسی در پاریس «معاهده ورسای» امضا شد و غرامت‌های بسیار سنگینی بر بازندگان جنگ تحمیل شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/86/WW1_TitlePicture_For_Wikipedia_Article.jpg آلمان و تحولات اروپا در آستانه جنگ اروپایی اول وحدت آلمان در فاصله سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۸۷۱ صورت گرفت و نتیجه جنگهایی بود که ویلهلم یکم پادشاه پروس به تحریک بیسمارک با اتریش و فرانسه به راه انداخت. ویلهلم اول، پس از رسیدن به پادشاهی، بیسمارک را به نخست‌وزیری برگزید. اولین جنگ بین پروس و دانمارک بود که علت آن اختلاف بر سر دوک‌نشینهای شلسویگ، هلشتاین، لونبورگ بین پادشاه دانمارک و اتحادیه ایالتهای آلمانی بود. بیسمارک از دولت اتریش دعوت نمود تا با پروس در حل اختلاف بین اتحادیه ایالتهای آلمانی و دانمارک همراهی کند و از آنجا که هر دو کشور از کریستیان پادشاه دانمارک خواستند از انضمام شلسویگ به خاک خود چشم بپوشد، و پادشاه دانمارک به این امر راضی نشد آن دو کشور با ۹۰ هزار سپاه به دانمارک حمله نمودند. سپاهیان کریستیان به علت کمی نیروها شکست خوردند و او درخواست صلح نمود و سرانجام به موجب عهدنامه‌ای که در وین منعقد شد دانمارک رسماً از دوک‌نشینهای سه گانه چشم پوشید. پروس دوک‌نشین لونبورگ را تصرف کرد و اتریش ۱۵ میلیون مارک غرامت از آن دوک‌نشین گرفت و حکومت دو دوک‌نشین دیگر نیز بین دو دولت تقسیم شد. بیسمارک پس از جنگ دانمارک درصدد بود بین پروس و اتریش نیز جنگی ایجاد کند، ولی برای احتیاط ابتدا با ناپلئون سوم امپراتور فرانسه دوست شد و او را راضی نمود تا در جنگ بین پروس و اتریش بیطرف بماند و سپس با ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا بر ضد اتریش معاهده‌ای منعقد ساخت. پس از آن، اتریش را متهم ساخت که در حکومت هلشتاین از رعایت منافع مشترک دو دولت خودداری کرده‌است. همچنین موضوع تغییر وضع اتحادیه دولتهای آلمانی را پیش کشید و مجلس اتحادیه ایالتهای آلمانی به اتریش اعلان جنگ داد. جنگ سادو که آلمانیها آن را کونیگراتس می‌گویند نتیجه درگیری بین پروس و اتریش را مشخص نمود. بعد از آن دیگر اتریشی‏ها مقاومت جدی نکردند و در فردای جنگ سادو، فرانسو ژوزف درصدد برآمد با ناپلئون سوم صلح نماید. به موجب معاهده پراگ، ایالات شلسویک هولشتاین، هانور الکنرال، هس و فرانکفورت ضمیمه پروس گردید و پروس، که تا این زمان دو قطعه جداگانه بود، به یک مملکت تبدیل شد. بعد از این، بیسمارک با ممالک واقع در شمال رودماین در مورد تشکیل یک اتحادیه جدید به مذاکره پرداخت و این هیئت به اسم ممالک مجتمعه آلمان شمالی در ماه آوریل ۱۸۶۷ تشکیل گردید که شامل ۲۲ مملکت یعنی تمام ممالک آلمان به جز آلمان جنوبی (ممالک باویر و ورتامبرگ و گراندوشه باد) می‌شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/7/79/Chateau_Wood_Ypres_1917.jpg جنگ فرانسه با آلمان بیسمارک پس از غلبه بر اتریش درصدد به راه انداختن جنگ پروس با فرانسه بود. این جنگ دو علت داشت: اولاً اراده بیسمارک در تکمیل وحدت آلمان به وسیله منظم کردن ممالک جنوبی به ممالک مجتمعه شمالی که برای موفقیت در این امر لازم بود احساسات ضد پروسی را در ممالک جنوبی به وسیله احساسی قوی‌تر که کینه نسبت به فرانسه (دشمن ارثی) باشد از بین ببرد؛ ثانیاً دولت فرانسه نتوانست در موقع مساعد اقدامات لازم را انجام دهد و تظاهراتی جنگجویانه داشت. دولت فرانسه از بیسمارک قسمتی از اراضی باویر در ساحل رود رن و همچنین شهر مایانس را تقاضا نمود (پنجم اوت ۱۸۶۶) و چون بیسمارک جواب داد که این تقاضا در حکم جنگ است این تقاضا پس گرفته شد؛ ولی طولی نکشید که فرانسه در ۲۰ اوت الحاق فوری لوکزامبورگ و اجازه الحاق بلژیک را در موقع مساعد درخواست نمود و در مقابل: اولاً پروس را آزادی می‌داد که در آلمان جنوبی مثل آلمان شمالی آزادانه عمل کند، ثانیاً حاضر شد با پروس قرارداد تعرضی و تدافعی منعقد نماید. بیسمارک هم پیشنهادهای ناپلئون را فوراً با شاهان باویر و ورتمبرگ اطلاع داد و آنها خشمگین شده و قراردادهای نظامی با ویلهلم اول منعقد ساختند. بدین ترتیب، اهالی ایالتهای جنوبی آلمان هم نسبت به فرانسه بدبین شدند. لوکزامبورگ ملک شخصی پادشاه هلند بود و او راضی شد به ۹۰ میلیون فرانک آن را به فرانسه بفروشد؛ اما این خبر هیجانی در آلمان برانگیخت و بیسمارک پادشاه هلند را مجبور ساخت از فروش لوکزامبورگ خودداری نماید و سرانجام این موضوع در کنفرانس لندن مورد بررسی قرار گرفت. اختلاف دیگر بر سر سلطنت اسپانیا بود که در ۱۸۶۸ نام پرنس لئوپلد پسر عم پادشاه پروس به میان آمد و این امر هم موجب نگرانی فرانسه گردید. سرانجام درروز سه‌شنبه ۱۹ ژوئیه ۱۸۷۰ ناپلئون رسماً به دولت پروس اعلان جنگ داد و در دوم اوت جنگ آغاز شد و تا شش ماه ادامه یافت. در پایان کار فرانسویان شکست خوردند. به موجب عهدنامه فرانکفورت فرانسه مجبور شد آلزاس و لورن را به آلمان واگذار کند، یک میلیارد دلار غرامت بدهد و اجازه دهد آلمان استحکامات مهم فرانسه را تا زمان پرداخت غرامت در تصرف داشته باشد. شکست فرانسه در ۱۸۷۱ موجب تشکیل امپراتوری آلمان گردید، باویر، ورتمبرگ و باد به اتحادیه آلمان شمالی پیوستند و پادشاه پروس ویلهلم اول به مقام امپراتوری رسید. امپراتوری ۲۵ دولت نامتساوی و همچنین سرزمین آلزاس و لورن را که از فرانسه جدا شده بود شامل می‌شد. مجلس امپراتوری (رایشتاگ) با آراء عمومی انتخاب می‌شد و احزاب برجسته آن عبارت بودند از محافظه‌کاران، کاتولیکها، آزادیخواهان و سوسیالیستها. بیسمارک سیاست جهاد برای تمدن را در پیش گرفت و اصلاحاتی انجام داد. اتفاق امپراتوران سه گانه دولت آلمان پس از آنکه بر امپراتوریهای اتریش و فرانسه پیروز شد قدرتمندترین دولت اروپا گردید و قوای نظامی آن بر سایر کشورها برتری یافت ولی از انتقام فرانسه بیم داشت و می‌ترسید دول بزرگ اروپا برضد او متحد شوند. به همین علت پس از مصالحه فرانکفورت ، با اتریش طرح دوستی ریخت. در سال ۱۸۷۱ در طی ملاقات ویلهلم اول و فرانسوا ژوزف این پیمان محکم شد. سال بعد الکساندر دوم تزار روسیه، که شخصاً به امپراتور آلمان علاقه‌مند بود، با آن دو دولت همراه شد و این پیمان به اتفاق امپراتوران سه‌گانه معروف شد. (اکتبر ۱۸۷۳) جنگ روسیه و عثمانی جنگ بین روسیه و عثمانی که در ۱۸۷۷ آغاز شده بود به پایان رسید و روسها در سوم مارس ۱۸۷۸ معاهده سن استفانو را به ترکها تحمیل نمودند. برای رفع اختلاف در این مورد کنگره برلین در ژوئیه ۱۸۷۸ بین کشورهای اروپایی تشکیل شد. تزار نسبت به بیسمارک و روشی که در کنگره اعمال کرده بود خشمگین بود و الکساندر دوم رهبر آلمان را به مانند، یک خائن نگاه می‌کرد و در نتیجه، اتفاق سه امپراتور از بین رفت. همچنین در سال بعد رقابت روسیه و اتریش در بالکان موجب مداخله آلمان شد و چون اتریش از نژاد ژرمن بود آلمان از اتریش طرفداری کرد. از این رو اتحاد سه‌گانه به اتحاد دوگانه تبدیل شد. به موجب این معاهده آلمان و اتریش قبول نمودند که در هنگام لزوم به هم یاری برسانند و هیچ‌گاه جداگانه با دشمن صلح نکنند. شکل‌گیری اتحاد مثلث سه سال بعد در سال ۱۸۸۲ پیمان دوجانبه به پیمان سه‌جانبه تبدیل گردید و ایتالیا به آن ملحق شد. براساس مواد محرمانه این پیمان، اگر ایتالیا یا آلمان مورد حمله فرانسه واقع می‌شد هر سه کشور با مهاجم وارد جنگ می‌شدند. ایتالیاییها، که از قدرت دریایی ترس داشتند، اعلام کردند اگر بریتانیا در این حملات شرکت داشته باشد، این پیمان اجرا نشود. چون ایتالیا از تصرف تونس توسط فرانسه در ۱۸۸۱ ناراضی بود و از طرف دیگر آلمان به آن کشور پیشنهاد کرده بود که برای حفظ لیبی کمکش کند در نتیجه، ایتالیا نیز مایل بود که وارد اتحاد با آلمان شود (اکتبر ۱۸۸۱). این اتحاد در ابتدا پنج ساله بود ولی بعداً در سالهای ۱۸۸۷ و ۱۸۹۱ و ۱۹۰۲ و ۱۹۱۲ تجدید شد. در این اتحاد مثلث، آلمان بر دو دولت دیگر مسلط بود و آنها غالباً تابع دستورهای آلمان بودند و در اختلافات بین اتریش و ایتالیا، آلمان همیشه واسطه بود ولی بیشتر از اتریش حمایت می‌نمود. همچنین قراردادهای مخصوصی در مورد طرابلس، آلبانی و مقدونیه و ممالک بالکان بین دولتهای سه‌گانه امضا شد که موجب تحکیم اتحاد مثلث می‌گردید. در بین این سه دولت اختلافاتی هم وجود داشت؛ ایتالیا و اتریش در شبه جزیره بالکان و قسمت شرقی مدیترانه با هم اختلاف داشتند و ایتالیا از اتحاد با اتریش ناراضی بود، ولی چون اتحاد با آلمان را برای جلوگیری از تجاوزات اتریش ضروری می‌دانست مجبور به تحمل بود. در سال ۱۹۱۱، که ایتالیا با عثمانی بر سر طرابلس در حال جنگ بود، این خطر وجود داشت که اتحاد ایتالیا و آلمان از بین برود؛ زیرا آلمان از دربار قسطنطنیه امتیازات خوبی گرفته بود و برای عثمانی اسلحه و مهمات می‌فرستاد. بنابر این در اتحاد مثلث وحدت واقعی بین کشورهای ژرمنی نژاد آلمان و اتریش بود و ایتالیا چندان به حساب نمی‌آمد. ایتالیا هم ظاهراً در اتحاد مثلث بود و از سال ۱۹۰۱در واقع با متحدین نبود و روش خاصی را در پیش گرفت. مقدمات شکل‌گیری اتفاق مثلث بعد از کنگره برلین ، که روسها از آلمانیها رنجیدند، دولت فرانسه، که منتظر فرصت بود و مایل بود روسیه را به سوی خود جلب کند، از فرصت استفاده نمود؛ ولی تا زمانی که بیسمارک، بر سر کار بود این امر ممکن نشد. در سال ۱۸۹۰، بعد از برکناری بیسمارک سیاست غیرعاقلانه ویلهلم دوم موجب نزدیکی فرانسه و روسیه گردید. دولت فرانسه به تزار روس وعده کمک مالی داد و تزار هم که برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود به سرمایه خارجی نیاز داشت با این امر موافقت نمود و سرانجام در اوت ۱۸۹۱ اتحاد بین دو کشور برقرار گردید. البته بعد از شکست روسیه از ژاپن در ۱۹۰۵ اساس اتحاد فرانسه و روسیه متزلزل شد؛ ولی به هر حال، فرانسه در مقابل اتحاد مثلث به دوستی احتیاج داشت؛ همچنین، علاوه بر نیاز سیاسی، ارتباطات مالی نیز بین دو کشور برقرار شده بود و فرانسه ۱۳ میلیارد فرانک به روسیه وام داده بود. در مه ۱۹۰۳ ادوارد هفتم از پاریس دیدن کرد و در این دیدار از نظر تحسین‌برانگیز مردم انگلیس نسبت به فرانسه و از افتخارات فرانسه در طول سالیان و از دوستی مردم انگلیس و فرانسه سخن گفت. در ماه اوت همان سال رئیس‌جمهوری فرانسه به اتفاق وزیر امور خارجه آن کشور از لندن دیدار کرد و در هفتم آوریل ۱۹۰۴ عهدنامه معروف بین فرانسه و انگلیس به امضا رسید. موارد مورد اختلاف شامل امور مربوط به ماهیگیری در پهنه دریای ارض جدید، مسئله سیام، ماداگاسکار و مهم‌ترین مسئله آزادی عمل فرانسه در مراکش و آزادی فعالیت انگلیس در مصر بود. فرانسه پس از اتحاد با انگلیس به فعالیت در مراکش پرداخت و واکنش آلمان چنین بود که در مارس ۱۹۰۵م ویلهلم دوم در طنجه حضور یافت و نطق مفصلی را در مورد استقلال مراکش بیان نمود، هدف آلمان از این اقدام برهم زدن اتحاد جدید فرانسه و انگلیس بود. برای حل این موضوع در ۱۹۰۶ یک کنفرانس بین‌المللی در الجزیره برگزار شد که در آن انگلیسیها از فرانسویها حمایت کردند و کوشش آلمان برای برهم زدن اتحاد بین انگلیس و فرانسه به نتیجه‌ای نرسید. در ۱۹۱۱ بحران دیگری بر سر مراکش به وجود آمد. یک فروند ناو جنگی آلمانی به نام یوزپلنگ برای حفظ منافع آلمان وارد اغادیر شد و آلمانیها پیشنهاد کردند که اگر کنگوی فرانسه به آنها داده شود آنها دیگر مزاحمتی ایجاد نخواهند کرد و سرانجام آلمانیها توانستند به اراضی کوچکی در آفریقا دست یابند. نزدیکی روس و انگلیس دولت فرانسه با روسیه دوست بود، انگلیس هم متحد ژاپن به شمار می‌آمد و روس و ژاپن دشمن خطرناک یکدیگر بودند؛ اما منافع روس و انگلیس چنین اقتضا می‌نمود که روس و ژاپن به اتحاد فرانسه و انگلیس وارد شوند؛ ولی بلندپروازی روسها در این تاریخ و قدرت نظامی آن و همچنین نزدیکی امپراتور روس و آلمان که روابط آنها دوستانه بود مانع این کار می‌شد. مشکل اول با شکست روسیه از ژاپن حل شد. اختلافات دیگر روس و انگلیس بر دو مسئله دیگر متمرکز بود: یکی بالکان برای تصرف بلغارها و دیگری در ایران که انگلیس دوست داشت این مناطق کاملاً در اختیار خودش باشد. مسئله دیگر که باعث سردی روابط انگلیس و آلمان شده بود برخورد قیصر آلمان در موضوع ترانسوال بود؛ زیرا هنگامی که پل کروگر حاکم ترانسوال می‌خواست به ترانسوال استقلال بدهد و در پی متحدی در برابر سیسیل رودز و انگلیس بود تنها قدرتی را انتخاب نمود که سرزمینهایی در آفریقای جنوبی داشت و آن کشور آلمان بود پس از پیروزی بوئرها تلگرافی از سوی قیصر آلمان برای او فرستاده شد با این مضمون: «من دوستانه به شما تبریک می‌گویم که شما بدون دریافت کمک خارجی گروههای مسلح را سرکوب نمودید و توانستید صلح و آرامش را برقرار نمائید» و این برخورد قیصر برای روابط انگلیس و آلمان عواقب جدی داشت؛ زیرا قیصر از کروگر که دشمن انگلیس بود حمایت کرده بود. مسئله دیگر صادرات روزافزون آلمانیها بود زیرا در سال ۱۸۹۵ در انگلیس رساله‌ای تحت عنوان ساخت آلمان منتشر شد که خطر صادرات روزافزون آلمان را برای انگلیس تشریح می‌کرد. مسئله دیگر که ایجاد خطر برای انگلیس می‌نمود پیشرفت نیروی دریایی آلمان بود. ویلهلم دوم از سال ۱۹۰۰ به تقویت نیروی دریایی آلمان پرداخت و علناً اظهار نمود که آلمان نمی‌تواند به نیروی زمینی قناعت کند و باید در نیروی دریایی بر همه کشورها برتری داشته باشد. انجمنی به نام اتحاد دریایی آلمان تشکیل داد و به کمک آن هزینه لازم را برای ساختن کشتیهای جنگی تأمین نمود. همچنین پیشرفتهای تجاری و صنعتی آلمان نیز باعث شکست بازار تجارت و صنعت شده بود. به هر حال، این سوال مطرح است که چرا انگلیس در بین روسیه و آلمان، اولی را انتخاب نمود: چون منافع انگلیس هم از طرف روس و هم از طرف آلمان تهدید می‌شد؛ از یک طرف خطر توسعه نفوذ روس، و از سوی دیگر خطر نفوذ آلمان در آسیای صغیر و خلیج فارس و اتصال راه‌آهن بغداد به داخل ایران و نزدیک شدن این دو خطر به مرزهای هند به مشکلات دفاع از هند می‌افزود و سیاست انگلیس این بود که این دو دولت را با هم درگیر سازد و قوای آنها را تحلیل ببرد؛ اما تأمل انگلیس در این بود که خود به کدام طرف ملحق شود. منافع بریتانیا حکم می‌کرد که به روسها نزدیک شود زیرا عقل و درایت روسها اندک و زورشان بیشتر بود؛ ولی مسئله این بود که انگلیس با تقاضاهای روسیه چگونه برخورد نماید؛ تقاضاهای روس در بالکان، داردانل، ایران و افغانستان. مسئله ایران و افغانستان یک امر حیاتی بود و صلاح در این بود که هیچ امتیازی در این منطقه ندهد؛ پس بهتر بود که انگلیس، روسها را به سوی بالکان و داردانل سوق دهد و آنها را امیدوار سازد. سرانجام، در قراردادی که در ۳۱ اوت ۱۹۰۷ در شهر سن پترزبورگ بسته شد روس و انگلیس اختلافات خود درباره ایران و افغانستان را حل کردند و چون اختلافات سیاسی انگلیس و فرانسه و روسیه حل شد سه دولت تشکیل اتفاق مثلث را دادند که هدفشان جلوگیری از پیشرفتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی آلمان بود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e4/Austrians_executing_Serbs_1917.JPG اعدام سربازان صرب توسط سربازان اتریشی.صربستان در طول جنگ یک چهارم جمعیت خود که شامل ۸۵۰ هزار نفر می‏شد را از دست داد. بحرانهای بالکان قبل از جنگ از ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۳ جنگهایی درگرفت که زمینه جنگ جهانی اول را آماده ساخت. در سپتامبر ۱۹۱۱ ایتالیا به عثمانی اعلان جنگ داد و طرابلس را اشغال نمود و در نیمه اکتبر ۱۹۱۲ جنگ به پایان رسید. در اکتبر ۱۹۱۲ تقریباً هم‌زمان با ایتالیا ، بلغارستان ، صربستان ، یونان و مونته نگرو به عثمانی حمله نمودند و در اوائل دسامبر ۱۹۱۲ عثمانی درخواست صلح نمود. در تابستان ۱۹۱۳ جنگ دیگری بر سر غنائم به دست آمده از عثمانی درگرفت. کنفرانس سفیران در دسامبر ۱۹۱۲ توسط گری در لندن تشکیل شد و در ۳۰ مه ۱۹۱۳ در لندن قراردادی امضا شد که ترکها را وادار می‌ساخت مستملکات خود را از میدیا در ساحل دریای سیاه تا آلتوس در ساحل اژه را به اروپاییان واگذار کنند. اوضاع داخلی و تحولات آلمان پس از وحدت آلمان متحد از نظر قوای مادی و معنوی بی نظیر؛ مجدانه به تعلیم و تربیت فرزندان خود پرداخت، در توسعه فرهنگ و ترویج علوم بر همه کشورها پیشی گرفت و سعی داشت در صنعت و تجارت و بهداشت از علوم و اکتشافات جدید بهره بگیرد. از این رو، در مدت کوتاهی بزرگ‌ترین دولت صنعتی و تجاری اروپا گردید، مخترعان را تشویق نمود، صنایع شیمیایی را رونق داد، در وضع قوانین اجتماعی هم از بقیه دولتها پیشی گرفت و برای طبقه کارگر اهمیت قائل شد. در حالی که در بقیه کشورها حقی برای کارگران قائل نبودند. واقعیت دیگر اینکه حکومت خاندان هوهنتسولرن در این کار مؤثر بود. ملت آلمان پس از غلبه بر اتریش و فرانسه دچار غرور ملی شد و سیاست‌مداران آلمانی از روشهای مختلف این غرور ملی را تقویت نمودند. حتی هر معلمی ناگزیر بود که در سر کلاس درس برتری نژادی ملت آلمان بر سایر ملل عالم را بیان کند و در شاگردان خود روح جنگجوئی بدمد. گذشته از مجالس درس، در معابر، روزنامه‌ها و کتب و نمایشگاهها این برتری نژادی به نوعی القا می‌شد؛ حتی نیچه یکی از معروف‌ترین فیلسوفان آلمان هم چنین عقیده‌ای داشت و در یکی از آثار خود چنین گفته‌است که: «اگر آدمی جنگ را فراموش کند از او امید می‌باید برید» و به همین دلیل کم کم طرز فکر مردم آلمان یکسره تغییر یافت و بر آنها مسلم شد که نژاد آلمانی ممتاز است و باید به سراسر زمین مسلط باشد و این تسلط هم جز از راه جنگ امکان‌پذیر نیست. ترویج این افکار در آلمان سایر دولتهای اروپایی را نگران ساخت و باعث شد تا بر ضد نژاد ژرمنی با هم متحد شوند. دولت آلمان تا اواخر قرن ۱۹ در آفریقا مستعمره‌ای نداشت ولی پس از وحدت چون جمعیت آن افزایش یافت و صنعت و تجارت رونق گرفت به دنبال تحصیل مستعمرات برآمد تا هم قسمتی از مردم آلمان را به آنجا کوچ دهد و هم مواد خامی که برای کارخانه‌های داخلی لازم داشت فراهم کند و همچنین بازاری برای فروش کالاهای خود بیابد. سرانجام بیسمارک قسمت بزرگی از اراضی آفریقا را به دست آورد که شامل توگو و کامرون در ساحل غربی آفریقا و یک ناحیه در جنوب غربی و ناحیه دیگر در مشرق بود. آلمان پس از پیروزی بر فرانسه از نظر نیروهای نظامی بر سایر کشورهای اروپا برتری یافته بود؛ ولی باز هم به این کار ادامه داد و تا سال ۱۹۱۴ روز به روز بر قوای جنگی خود افزود. از سال ۱۹۱۱ آلمان در افزایش نیروهای جنگی کوشید و میزان گسترش قوای مزبور در سالهای ۱۹۱۱ و ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ با پیشرفت چهل ساله آن از ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۱ برابر بود. در طی این مدت کوتاه شبکه‌های گسترده راه‌آهن و راههای شوسه، تأسیسات عظیم صنعتی، نهادهای قدرتمند اقتصادی و به خصوص تشکیلات گسترده نظامی آلمان موجب وحشت قدرتهای اروپایی گردید. در سال ۱۹۱۴ آلمان از نظر صنعتی و اقتصادی به پیشرفتهای عظیمی دست یافت. به لحاظ نظامی نیز دارای قدرتمندترین ارتش و نیروی دریایی شد. روحیه نظامیگری در مزرعه، کارخانه و پادگان و همه جا حاکم بود و همه چیز در خدمت ارتش قرار داشت. نیروهای نظامی آلمان بیش از یک میلیون نفر بودند و این افزایش نیروهای صنعتی و نظامی موجب اشباع جامعه آلمان گردید و آلمان مجبور بود سرمایه و کالاهای اضافی را به دیگر مناطق جهان بفرستد؛ بنابر این به دنبال مناطق نفوذ اقتصادی و منابع مواد اولیه بود و این هم یکی از دلایل جنگ جهانی اول بود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/96/NationaalArchief_uboat155London.jpg اولین زیردریای تسلیم شده آلمانی‏ها در نزدیکی پل برج در لندن ۱۹۱۸ برقراری روابط بین آلمان و عثمانی یکی از کشورهایی که آلمان علاقه‌مند بود روابط خود را با آن گسترش دهد امپراتوری عثمانی بود که بر منابع نفتی تسلط داشت. از سال ۱۸۸۰م. آلمان متوجه اهمیت روابط با امپراتوری عثمانی گردید. در سال ۱۸۸۲ سپهسالار فون در گلتز از سوی سلطان عبدالحمید مأموریت یافت ارتش عثمانی را دارای سازمان منظمی سازد و افراد آن را آموزش دهد. افسران برجسته هیئت نظامی آلمانی که در عثمانی فعالیت داشتند شامل فیلدمارشال پروسی فن در گلتس، دو ژنرال دیگر لیمان فن ساندرز و فون فالکنهاین سه دریاسالار به نامهای سوچون، اودم و مرتن و چند افسر دیگر بودند. البته یکی از طراحان برنامه گسترش فعالیت آلمان در خاورمیانه مارشال فن بی براشتاین بود که از ۱۸۹۷ تا ۱۹۱۲ سفیر آلمان در باب عالی بود و اعتقاد داشت که اجرای این برنامه موجب درگیری بین روسیه و آلمان خواهد شد. در سال ۱۸۹۸ ویلهلم دوم و ملکه آلمان به استانبول سفر کردند و فصل جدیدی در همکاری بین دو ملت پدید آمد. امپراتور آلمان در مسافرت دوم خود به امپراتوری عثمانی خود را طرفدار دوستی ملت ترک و سایر ملل مسلمان معرفی نمود و در نطق خود اظهار داشت: «اعلیحضرت سلطان عبدالحمید و ۳۰۰ میلیون مسلمان می‌توانند اطمینان داشته باشند که آلمان، دوست و هواخواه آنهاست». این سیاست به زودی به لحاظ اقتصادی ثمرات مهمی برای آلمان به بار آورد، بانکداران و بازرگانان آلمانی در سراسر امپراتوری عثمانی مستقر شدند و امتیازات مهمی به مؤسسات اقتصادی آلمان داده شد. آلمان در جست وجوی نفت بود و علاوه بر آن برای رقابت با انگلیس به یک نیروی دریایی قوی نیاز داشت. آلمانیها در هنگام مذاکره با دولت عثمانی در مورد منابع نفتی عراق سخن نگفتند بلکه فقط تقاضای اخذ امتیاز خط راه‌آهن را داشتند، به این شرط که امتیاز استخراج معادن اطراف راه‌آهن تا شعاع ۲۰ کیلومتر به آنها داده شود. در سال ۱۹۰۲ بانک آلمان، امتیاز ساختمان راه‌آهن برلین – بغداد را به دست آورد که باعث نفوذ هرچه بیشتر آلمان در میان‌رودان می‌گردید. یکی دیگر از امتیازات آلمان از عثمانی ادامه راه‌آهن از بغداد به خانقین بود که آلمان تصمیم داشت پس از اتمام خط آهن بغداد، همین راه را از خانقین به تهران و ولایات مرکزی ادامه دهد و ایران را به اروپا مربوط سازد. در سال ۱۹۱۰ مدت تعهد ایران در مقابل روسیه که ۲۰ سال حق ساختن راه‌آهن را از ایران سلب نموده بود تمام می‌شد؛ به همین علت از طرف بانک مشهور آلمان به نام دویچه بانک مأموری به نام سیدروت به ایران آمد که امتیاز خط آهن خانقین ـ تهران را به دست آورد. این امر موجب نگرانی مقامات روسی و انگلیسی شد و باعث مبادله یادداشت هفتم آوریل ۱۹۱۰ بین ایران و آن دو دولت گردید، و ایران به ناچار تعهد نمود که بعد از این امتیازی که مخالف منافع آن دو دولت باشد به هیچ تبعه دولت خارجی واگذار نکند؛ بنابر این، تلاش آلمان به نتیجه نرسید. اما نفوذ نظامی آلمان در امپراتوری عثمانی افزایش یافت و در ۱۹۱۴ آموزش ارتش عثمانی به یک گروه چهل و دو نفره از افسران آلمانی به ریاست ژنرال لیمان فن ساندرز واگذار شد. سپس آلمان تصمیم گرفت در مورد ادامه راه‌آهن برلین ـ بغداد با روسیه مذاکراتی انجام دهد. در ۱۹۱۰تزار نیکلای دوم و ویلهلم امپراتور آلمان در پوتسدام ملاقات نمودند و در مورد منافع روس و آلمان در ایران مذاکراتی صورت گرفت. سرانجام، در ۱۹ اوت ۱۹۱۱ قراردادی بین روسیه و آلمان در سن پترزبورگ منعقد شد که به موجب آن دولت آلمان منطقه نفوذ روسیه را به رسمیت شناخت. و در عوض روسیه هم اجازه داد که اگر تا چهار سال دیگر راه‌آهن‏های روس به خانقین متصل نشود دولت آلمان حق داشته باشد خط آهن اسلامبول ـ بغداد و خانقین ـ تهران را بسازد. دلایل وقوع جنگ جهانی اول به طور کلی این مسائل بود که زمینه‌های جنگ جهانی اول را فراهم ساخت: علل جنگ جهانی اول عبارت بود از: رقابت اتریش و روسیه در بالکان، اختلاف بین فرانسه و آلمان از سال ۱۸۷۰ درباره آلزاس ولرن و رقابت اقتصادی و دریایی بین آلمان و انگلیس؛ اما بهانه شروع جنگ این بود که آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان به دست پرنزیب تبعه اتریش و متکلم به زبان صربستانی در ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ در سارایوو بوسنی به قتل رسید و اتریش ادعا کرد صربستان در این کار دخالت داشته و تقاضا نمود تحقیقاتی با شرکت نمایندگان اتریش صورت پذیرد که دولت صربستان تحقیقات را قبول نمود ولی با حضور نمایندگان خارجی مخالفت کرد. دولت اتریش به صربستان اعلان جنگ داد و روسیه بسیج عمومی اعلام کرد و آلمان هم به حمایت از اتریش به روسیه و فرانسه اعلان جنگ داد. قوای آلمان به بلژیک حمله کرد و این اقدام یعنی حمله به یک کشور بیطرف موجب نخستین جبهه: از رمانتیسم به سنگرها وقتیکه در ماه اوت ۱۹۱۴ جنگ اعلام شد، میلیونها تن از مردم شادمان در خیابانهای شهرهای مهم اروپا شروع به رقص و پایکوبی نمودند. مردم تصمیم حاکمان خود برای رفتن به جنگ مورد حمایت قرار دادند. مردان جوان داوطلب برای جنگیدن، هجوم می‌آورند. با این وجود، صحنه‌های دهشت انگیز جنگ جهانی اول، نگرش مردم به جنگ را تغییر داد. یک نسل کامل از مردان جوان به خاک و خون کشیده شدند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/67/GermanInfantry1914.jpg حمله نیروهای فرانسوی به آلمانی‏ها در شامپانی فرانسه طرح اشلایفن طرح ارتش آلمان برای جنگ در دو جبهه کار کنت اشلایفن بود که بعد از استعفای والدرسی، جانشین مولتکه، در سال۱۸۹۲ به ریاست ستاد کل ارتش آلمان رسیده بود. در آن زمان برای او روشن بود که فرانسه و روسیه در جنگ بعدی با هم متحد می‌شوند و جنگ با یکی به طور قطع به معنای جنگ با هردو است. هرچه کنت اشلایفن بیشتر به طرح مولتکه در مقابل این پیشامد -که عبارت از دفاع در غرب و آفند محدود در شرق بود- می‌اندیشید کمتر از آن خوشش می‌آمد: چنین جنگی می‌توانست تا ابد ادامه پیدا کند. شاید فرانسه و روسیه، که اساسا جوامعی روستایی بودند، طاقت مبارزه‌ای طولانی از این نوع را داشتند ولی آلمان، با اقتصاد پیشرفته اش، به سرعت دچار دردسر می‌شد. آنچه آلمان می‌خواست راهی برای غلبه در جنگ در یک اردوکشی واحد بود. سعی برای تعیین تکلیف در شرق بکلی بیهوده بود، قضیه غرب هم کار ساده‌ای نبود؛ بطوری که مولتکه خاطر نشان کرده بود اکنون که فرانسوی‌ها خدمت وظیفه عمومی را معمول کرده بودند، نیروی کافی در اختیار داشتند که نفرات لازم برای یک خط دفاع دائمی در طول مرز فرانسه-آلمان را تامین کند. راه حل اشلایفن به طرز خیره کننده‌ای ساده بود. او راه خود را از میان خط ماژینو نمی‌گشود؛ آنها را دور می‌زد. این طرح مستلزم آن بود که تمام ارتش آلمان در غرب صف آرایی کند و بیش از نیمی از آن -پنجاه لشگر از هشتاد لشگر موجود- در مقابل بلژیک و هلند موضع بگیرند. این لشگرها که جناح راست ارتش را تشکیل می‌دادند می‌بایست با حداکثر سرعت از هلند و بلژیک می‌گذشتند و قرار بود ظرف سه هفته بسیج و یک هفته راه پیمایی به مرز فرانسه بلژیک برسند. از آنجا به فرانسه شمالی وارد می‌شدند و جناح چپ ارتش فرانسه را متوجه خود کرده و خط دفاعی فرانسه را به عقب خم می‌کردند. درونمایه طرح این بود که با عبور از دو کشور هلند و بلژیک میدان عمل وسیعتری به دست آورند و مانور آنقدر وسعت پیدا کند که تمام ارتش فرانسه را مشغول کند. بطوری که اشلایفن به فرماندهان واحدهایش می‌گفت: « باید آخرین سرباز سمت راست، کانال را با آستینش پاک کند.» حتی یک لشگر فرانسوی نمی‌بایست فرار می‌کرد. اشلایفن در سال ۱۹۰۶ کنار رفت. جانشین او هلموت مولتکه، نوهٔ مولتکه بزرگ و قدری سازشکار بود. او دستورات راه پیمایی جناح راست را تغییر داد تا بتوان هلند را بی آسیب گذاشت و تصمیم گرفت ده لشگر برای دفاع از شرق در مقابل حمله روس‌ها نگه داری شود. اشلایفن که این تغییرات به گوشش می‌رسید مرتب می‌پرسید آیا رییس ستاد از حساب‌های پشت سر طرح خبر دارد؟ او یادداشت‌هایی برای مولتکه فرستاد تا نیاز به استقرار قویترین نیروی ممکن در غرب را توضیح دهد و از جواب‌های طفره آمیزی که دریافت می‌کرد برآشفته بود. وقتی مرد ( در سال ۱۹۱۳) هنوز نگران بود: آخرین کلماتش به وضوح خطاب به مولتکه، این بود که: همه چیز را کنار بگذارید و جناح راست را قوی نگه دارید. ایران در جنگ جهانی اول جنگ جهانی اول هم‌زمان با حکومت احمد شاه قاجار بود و دولت مشروطه ایران ضعیف ترین دوران خود را می‌گذراند.علیرغم اعلام بی طرفی دولت ایران نیروهای متخاصم از جنوب و شمال وارد ایران شدند. بر اثر آغاز جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط بریتانیا و خرید آذوقه مردم ایران توسط ارتش اشغالگر و شروع قحطی بزرگ ۱۹۱۷ - ۱۹۱۹ بین هشت تا ده میلیون نفر از مردم ایران به کام مرگ فرو رفتند . سپاه روسیه تا دروازه‌های تهران پیشروی کرد اما از منقرض کردن سلسله قاجار منصرف شدند. در جنوب مردم محلی در چند نوبت با متجاوزان انگلیسی درگیر شدند که از مهم‌ترین نبردهای جنگ جهانی اول در ایران می‌توان به مقاومت دلیران تنگستان در استان بوشهر و نبرد جهاد در خوزستان اشاره کرد. جمعی از رجال از قم به اصفهان و سپس اراک و بالاخره به کرمانشاه رفتند و عاقبت در آنجا قوای گارد ملی ترتیب دادند و حکومت موقتی دولت ملی به ریاست نظام السلطنه ( رضا قلی خان مافی ) تشکیل گردید. پس از سقوط بغداد اعضا دولت موقتی دولت ملی و جمع بسیاری از ایرانیان به استانبول رفتند. پیامدهای بعدی جنگ جهانی اول جنگ جهانی اول، چهار امپراتوری را نابود ساخت، امپراتوری آلمان تاج و تخت را از دست داد و دولت جمهوری جایگزین آن شد. امپراتوریهای شکست خورده اتریش ـ مجارستان و امپراتوری عثمانی هر دو از هم گسیختند و امپراتوری روسیه نیز بدست انقلابی‌های بلشویک افتاد. اشغال ایران توسط بریتانیا و خرید آذوقه مردم ایران توسط ارتش اشغالگر و شروع قحطی بزرگ ۱۹۱۷ - ۱۹۱۹ بین هشت تا ده میلیون نفر از مردم ایران به کام مرگ فرو رفتند . در سال ۱۹۱۶ م ملی گرایان ایرلندی در دوبلین واقع در ایرلند، قیام عید پاک را ترتیب دادند. این شورش با شکست مواجه شد، اما موج مخالفتهای گسترده علیه حکومت بریتانیا در ایرلند را به راه انداخت. در سال ۱۹۱۹ مجلس ایرلند، حکومت این کشور را «جمهوری» اعلام کرد، و متعاقب آن ۳ سال جنگ بین ارتش جمهوریخواه ایرلند و بریتانیا در گرفت .در سال ۱۹۲۹ ایرلند جنوبی‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏، به عنوان دولت آزاد ایرلند به استقلال واقعی رسید. شش استان درشمال ایرلند جزء پادشاهی انگلستان باقی ماندند که هم اکنون با نام ایرلند شمالی شناخته می‏شوند. در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ م بسیاری از کشورهای اروپایی از دموکراسی دست کشیدند. حزب نازی هیتلر در آلمان به قدرت می‌رسد و فاشیست‌های موسولینی بر ایتالیا حکومت می‌کنند. در ابتدا بریتانیا و فرانسه کوشیدند با این دیکتاتورهای جنگ طلب سازش کنند. آنها عاقبت در سال ۱۹۳۹ در برابر تهاجم هیتلر ایستادند و اروپا به جنگ جهانی دوم کشیده شد. در سپتامبر ۱۹۳۹ م، جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. دیکتاتور آلمان، آدولف هیتلر، می‌خواست تا رایش سوم به یک قدرت مطلقه در اروپا، تبدیل شود. در ابتدا تاکتیک حملات برق آسا موفقیت آمیز می‌نمود. اما پس از سال ۱۹۴۳م، قوای متفقین، متشکل از نیروهای، شوروی انگلستان و آمریکا بر آلمان برتری یافتند. سرانجام، آلمان در ماه می‌۱۹۴۵م، نه روز پس از خودکشی هیتلر، تسلیم شد. بیش از چهل میلیون اروپایی در این جنگ کشته شدند. سال ۱۹۱۴ ۲۸ ژانویه : اتریش - مجارستان جنگ با صربستان را اعلام کرد. ۱ اوت: آلمان جنگ با روسیه را آغاز کرد. ۲ اوت: نظامیان آلمان لوکزامبورگ را اشغال کردند. ۳ اوت: آلمان با فرانسه وارد جنگ شد. ۴ اوت: آلمان به بلژیک که بی طرف بود حمله کرد؛ در پاسخ بریتانیا به آلمان اعلام جنگ داد. ۱۰ اوت: اتریش - مجارستان با روسیه وارد جنگ شد. ۱۲ اوت: بریتانیا و فرانسه به اتریش - مجارستان اعلام جنگ کردند. ۲۳ اوت: ژاپن با آلمان وارد جنگ شد. سپتامبر: پیمان اتحاد توسط فرانسه ، بریتانیا و روسیه امضا شد. ۹ اکتبر: بلژیک پس از محاصره آنتورپ توسط نظامیان آلمان سقوط کرد. ۲۹ اکتبر: امپراتوری عثمانی به طرفداری از آلمان و اتریش - مجارستان وارد جنگ شد. ۲ نوامبر: روسیه به امپراتوری عثمانی اعلام جنگ داد. ۵ نوامبر: فرانسه و بریتانیا با امپراتوری عثمانی وارد جنگ شدند. سال ۱۹۱۵ ۲۴ آوریل: امپراتوری عثمانی نسل‌کشی ارمنیان را آغاز کرد. ۲۵ آوریل: لشکرکشی گالیپولی آغاز شد. ۲۶ آوریل: ایتالیا به طور مخفیانه پیمان لندن را امضا کرد. ۲۳ می: ایتالیا به اتریش - مجارستان اعلام جنگ کرد. ۱۴ اکتبر: بلغارستان به صربستان اعلام جنگ نمود و به طرفداری از آلمان و اتریش - مجارستان وارد جنگ شد. سال ۱۹۱۶ ۹ مارس: آلمان به پرتغال اعلام جنگ داد. ۲۷ اوت: رومانی با اتریش - مجارستان وارد جنگ شد. ۲۸ اوت: ایتالیا با آلمان وارد جنگ شد. سال ۱۹۱۷ ۱۶ ژانویه: آلمان به مکزیک تلگراف زیمرمن را فرستاد، و پیشنهاد متحد شدن در مقابل ایالات متحده را داد. ۶ آوریل: ایالات متحده با آلمان وارد جنگ شد. ۲۷ ژوئن: یونان به طرفداری از متفقین وارد جنگ شد. ۱۴ اوت: جمهوری چین با آلمان وارد جنگ شد. ۲۶ اکتبر: برزیل با آلمان وارد جنگ شد. ۷ دسامبر: ایالات متحده آمریکا با اتریش - مجارستان وارد جنگ شد. سال ۱۹۱۸ ۱۱ نوامبر: پیمان صلح امضا شد، جنگ جهانی اول پایان یافت. کشور تلفات کشته‌ها مجروحان روسیه ۶٫۶۵۰٫۰۰۰ ۱٫۷۰۰٫۰۰۰ ۴٫۹۵۰٫۰۰۰ آلمان ۵٫۹۸۹٫۷۵۸ ۱٫۷۷۳٫۷۰۰ ۴٫۲۱۶٫۰۵۸ فرانسه ۵٫۶۲۳٫۸۰۰ ۱٫۳۵۷٫۸۰۰ ۴٫۲۶۶٫۰۰۰ اتریش- مجارستان ۴٫۸۲۰٫۰۰۰ ۱٫۲۰۰٫۰۰۰ ۳٫۶۲۰٫۰۰۰ امپراتوری بریتانیا* ۲٫۹۹۸٫۵۸۳ ۹۰۸٫۳۷۱ ۲٫۰۹۰٫۲۱۲ ایتالیا ۱٫۵۹۷٫۰۰۰ ۶۵۰٫۰۰۰ ۹۴۷٫۰۰۰ صربستان ۱٫۱۷۸٫۱۴۸ ۴۵۰٫۰۰۰ ۷۲۸٫۱۴۸ امپراتوری عثمانی ۷۲۵٫۰۰۰ ۳۲۵٫۰۰۰ ۴۰۰٫۰۰۰ رومانی ۴۵۵٫۷۰۶ ۳۳۵٫۷۰۶ ۱۲۰٫۰۰۰ ایالات متحده ۳۶۰٫۳۰۰ ۱۲۶٫۰۰۰ ۲۳۴٫۳۰۰ بلغارستان ۲۳۹٫۸۹۰ ۸۷٫۵۰۰ ۱۵۲٫۳۹۰۰۰ کانادا* ۲۳۹٫۶۰۵ ۶۶٫۶۵۵ ۱۷۲٫۹۵۰ استرالیا* ۲۱۸٫۵۰۱ ۵۹٫۳۳۰ ۱۵۹٫۱۷۱ مونته نگرو ۶۰٫۰۰۰ ۵۰٫۰۰۰ ۱۰٫۰۰۰ بلژیک ۵۸٫۴۰۲ ۱۳٫۷۱۶ ۴۴٫۶۸۶ یونان ۲۶٫۰۰۰ ۵٫۰۰۰ ۲۱٫۰۰۰ پرتغال ۲۰٫۹۷۳ ۷٫۲۲۲ ۱۳٫۷۵۱ ژاپن ۱٫۲۰۷ ۳۰۰ ۹۰۷ *امپراتوری بریتانیا شامل تلفات کانادا و استرالیا می‌گردد. http://fa.wikipedia.org/wiki/جنگ_جهانی_اول
  2. به نام یکتا پروردگار عالمیان RUR-5 ASROC RUM-139 Vertical Launch ASROC VLA با سلام خدمت دوستان. سیستم موشکی RUR-5 یک موشک ضد زیردریایی بالیستیک قابل شلیک از کشتی های و سطح آب برای پرتاب اژدر های Mk 46 Mod 5 به محدوده هدف که زیردریایی مورد نظر در آن منطقه میباشد است و برای این کار از دو مرحله یعنی یک بوستر پرتابگر عمودی و رساننده بصورت هدایت شوند تا منطقه خطر و بعد جداشدن ازدر از آن به سمت زیردریایی متخاصم است . راکت ASROC با دو روش لود میشود که یا از کلاهک W-44 هسته ای استفاده میکند یا از آزدر های سبک MK-44 و MK46 که سیستم هدفیابی آکوستیک دارند . موشک ASROC کوچک و ساده طراحی شده تا بتوان 8 عدد جعبه لانچر آن را در اکثر کشتی های مهاجم destroyers یا cruisers محافظ قرار داد این راکت 50 فیت ارتفاع دارد 13 اینچ قطر و وزنی در حد تن ... همچنین اژدر حمل شونده توسط آن نیز 8 فیت ارتفاع و چیزی در حدود 600 پاوند وزن دارد و زمانی که از موشک جدا شده وارد آب میشود با استفاده از سونار های فعال یا غیر فعال به هدفیابی می پردازد... نوع لود شده با کلاهک هسته ای این موشک بسیار ساده است و بعد از شناسایی موقعیت زیردریایی مهاجم به سمت آن شلیک میشود تا با افتادن در محدوده آن و وارد شدن به عمق منفجر شود که شوک ناشی از انفجار باعث منهدم شد زیر دریایی مهاجم خواهد شد ... البته با این کا حتی میتونه کشتی های مهاجم هم در هم بکوبه ... در حد ناو هواپیما بر به تصویر تست اون نگاه کنید... نوع RUM-139 VLA یا Vertical Launch ASROC نیز گونه ای از همین موشک است با قابلیت پرتاب از سطح بدون استفاده از ریل در هر شرایط آب و هوایی با قابلیت آماده سازی برای پاسخ سریع به زیردریایی های مهاجم...و هم اکنون این سامانه برروی کشتی های دارای سیستم Aegis با اژدر حامل Mk41 Vertical Launching System VLS و برروی DD 963-class destroyers با همان نوع اژدر یعنی Mk 41 نصب شده است... سیستم پیشران این سامانه بوستر سوخت جامد با قابلیت تغییر بردار رانش (زاویه خروجی موتور) برای هدف گیری و تغییر مسیر بعد از پرتاب عمودی برای مانور به سمت هدف و رها کردن اژدر در محدوده مشحص شده هدف در سطح دریا است... در این سامانه فرمانهای پرتاب توسط ASW Combat System یا ASWCS صادر میشود که در خود نیز از سمانه کنترل آتش زیر آّبی Mk 116 Mod 6 یا 7 بهره میجوید . برای ارتباط این سامانه با هم نیز از NTDS یا Naval Tactical Data System بهره گیری میشود . که از جمله قابلیت های آن بهره گیری از سونار داخلی AN/SQS-53B و برجی از آرایه سونار های تاکتیکیAN/SQR-19 است ... برنامه VLA در سال 1980 با عنوان موشک میانبرد قابل برخورد با کشتی های سطحی و قابلیت پرتاب عمودی طراحی شده بود که در آپریل سال 1988 این پروژه کنسل شد و جای خودش رو به نوع دیگری با همان شکل اما بلند برد ASW standoff weapon داد که طی همان سال 1988 کنگره پذیرای خرید 300 فروند از آن شد و 100 موشک رو برای ذخیره به همرا 200 موشک عملیاتی در نظر گرفتند و گسترش ایننوع موشک تا 1990 به بعد نیز ادامه یافت و آزمايشاتي هم در سال 1992 داشت . نوع کشتی پرتاب ازراک که از اژدر مارک 45 با کلاهک هسته ای بهره میبردقبل از وارد شدن به آب زیردیایی هدف را ردیابی میکند و این ردیابی تا وارد شدن به عمق و حرکت در آن با سرعت 40 نات ادامه ميابد كه بعد از ان شروع به حرکت افقی به دنبال هدف مینماید . کلاهک اتمی آن که به شمشیر ماهی معروف است زیر 20 کیلوتن میباشد. مشخصات فنی : طول : 192 اینچ قطر : 14.1 اینچ وزن :1408 پاوند پیشران : راکت سوخت جامد سر جنگی :MK 46 MOD 5 Torpedo هدفیابی: Terminal Acoustic Homing توسط خود MK 46 Torpedo تعداد برنامه ریزی شده :438 موشک قیمت کل پروژه :630 میلیون دلار قیمت واحد میانگین هر موشک : 0.84 میلیون دلار پیمانکار سازنده : Loral Cleveland, OH درج مطلب بدون ذکر منبع مجاز نیست منبع : میلیتاری مترجم : واریور FAS WIKI GOOGLE AND MANY MORE
  3. 1939 14مارس - تصرف کارپات - اوکرانی به دست نیروهای مجارستان 16مارس - تصرف بوهیما و موراوپا به دست نیروهای نازی و تحت الحمایه قراردادن انها از طرف آلمان ( انضمام انها به آلمان از طرف هیتلر در 22 مارس ) 7مه - اعلام اتحاد سیاسی و نظامی بین آلمان و ایتالیا 11مه - اغاز جنگ 6ماهه مرزی بین نیروهای ژاپن و قوای مغولی شوروی در میخوکوئو نزدیک دریاچه بور( کشته شدگان : 20,000 نفر ) 22مه - امضای پیمان نظامی10ساله بین آلمان و ایتالیا در برلین 24اوت - امضای پیمان عدم تعرض 10ساله بین آلمان و شوروی پس از عقد پیمان بازرگانی در 19 اوت 1سپتامبر - اعلان جنگ آلمان به رهبری ادولف هیتلر به لهستان و اغاز حمله به این کشور با چند لشگر مکانیزه به تعداد 1,700,000نفر و نیروی هوایی در برابر 600,000 سرباز لهستانی با تجهیزات ضعیف 2سپتامبر - اعلام بی طرفی از طرف ایتالیا 3سپتامبر - اعلام جنگ فرانسه و انگلیس به آلمان 5سپتامبر - انتصاب ژنرال اسموتس به نخست وزیری اتحادیه افریقای جنوبی و رد پیشنهاد بی طرفی اتحادیه از طرف مجلس ان 8سپتامبر - اعلام خطر از طرف روزولت رئیس جمهور امریکا به مردم این کشور 17سپتامبر - حمله روسیه به لهستان از شرق و رسیدن به آلمانها در روز بعد در برست لیتوسک 21سپتامبر - ترور ارماند کالینسکو نخست وزیر رومانی به دست اعضای گروهک فاشیستی موسوم به گارد اهن 27سپتامبر- سقوط ورشو به دست آلمانها پس از بمباران و تخریب شهر 28سپتامبر - قرارداد بین آلمان و شوروی در تقسیم خاک لهستان بین دو کشور 3نوامبر – تغییر قانون بی طرفی امریکا و صدور اجازه فروش اسلحه به کشور های متحارب در برابر پول نقد 30نوامبر – حمله روسیه به فنلاند و اغاز جنگ بین دو کشور که تا 12 مارس 1940به طول انجامید ( عقد پیمان صلح در این روز و واگذاری تنگه کارلیان و شهر ویبورگ و پایگاه هوایی هانگر و اراضی دیگر به روسیه ) 13دسامبر – تخریب رزمناو گراف اشیی المان بوسیله رزمناوهای انگلیسی در جنوب اقیانوس اطلس و پناهندگی ان به مونت ویدئو و انفجار عمدی و غرق ان به دست فرمانده ناو به دلیل الزام به ترک بندر 14دسامبر – اخراج روسیه از جامعه ملل به دلیل تجاوز به فنلاند 1940 14ژانویه – تشکیل کابینه جدید ژاپن به ریاست دریادار میتسوماسا 14تا18فوریه – استعفای کابینه پاراگوئه و اغاز حکومت ژوزه فلیکس 15فوریه – تشکیل کابینه جدید بلغارستان به ریاست بوگدان فیلوف 16فوریه – حمله ناوهای انگلیسی به ابهای ساحلی نروژ 20مارس - استعفای ادوارد دالادیه نخست وزیر فرانسه و تشکیل کابینه تازه در روز بعد به ریاست پل رنو 4اوریل - انتصاب وینستون چرچیل به ریاست اداره برنامه دفاعی انگلیس 9اوریل - حمله نیروهای دریایی و هوایی آلمان به نروژ و تصرف اسلو، برگن، تروندهایم، استاوانگر و نارویک - حمله آلمان به دانمارک و تصرف ان کشور بدون مقاومت 11اوریل - مقاومت قوای نروژ و از بین رفتن 4 رزمناو و4کشتی حامل سربازان آلمانی و پس گرفتن تروندهایم و برگن از آلمانیها 13اوریل - حمله واحد های دریایی انگلیس به مارویک و غرق کلیه ناوهای آلمان در ان بندر و تصرف شهر تا 9 ژوئن 20اوریل - پیاده شدن قوای انگلیس و فرانسه در جنوب نروژ و مجبور شدن به ترک ان پس از 2هفته 30اوریل - شکست قوای نروژ در برابر آلمان و فرار هاکون هفتم پادشاه نروژ با کابینه اش به لندن 10مه - حمله آلمان به هلند، بلژیک و لوکزامبورگ بدون اعلام قبلی - استعفای نوبل چمبرلن نخست وزیر انگلیس و تشکیل کابینه مختلط تازه (از محافظه کاران و کارگران ) به ریاست وینستون چرچیل 11مه - اعزام قوا از طرف انگلیس و فرانسه به بلژیک برای کمک به ان کشور 12مه - عبور آلمانیها از مرز در سدان 13مه - تسلیم رتردام به آلمانها پس از بمباران شهر و فرار هیئت دولت هلند به ریاست ملکه ویل هلمینا به لندن 17تا21مه - پیشروی قوای مکانیزه آلمان در شمال فرانسه - سقوط بروکسل و نامور و عقب نشینی قوای انگلیس و بلژیک به اوستند و دونکرک 26مه - تصرف بولونی به دست آلمانها و اتمام غذا و ذخایر نیروهای بلژیکی و تسلیم انها به دستور لئوپولد سوم پادشاه بلژیک 28مه - عقب نشینی 250,000 قوای انگلیسی به دونکرک و اغاز فرار از دونکرک 28مه - تسلیم لئوپولد سوم پادشاه بلژیک با 500,000 سرباز به آلمان - اعلام خلع لئوپولد از حکومت توسط حکومت بلژیک ازاد مقیم فرانسه 4ژوئن - فرار و نجات 215,000 سرباز انگلیسی و120,000 سرباز فرانسوی از دونکرک و رها کردن کلیه تجهیزات و ذخایر برای آلمانها ( تعداد اسراء و کشته شدگان انگلیسی در این فرار :30,000 نفر ) 10ژوئن - اعلام جنگ ایتالیا به فرانسه و انگلیس و حمله به جنوب فرانسه 13ژوئن - تخلیه پاریس پیش از رسیدن نیروهای آلمان به ان شهر و تصرف پاریس به دست آلمانیها - انتقال حکومت فرانسه به تورو و از انجا به بوردو 16ژوئن - افتادن حکومت فرانسه به دست مارشال هنری فیلیپ پتن ( بجای پل رنو ) 17ژوئن - اقدام مارشال پتن برای صلح با آلمان 22ژوئن - پیمان متارکه جنگ بین فرانسه و آلمان 25ژوئن - ورود رزمناوهای ژاپنی به سواحل هندوچین فرانسه 1ژوئیه - رد پیشنهاد ضمانت انگلیس نسبت به استقلال و تمامیت ارضی رومانی از طرف دولت رومانی و جلب کمک از آلمان و تشکیل کابینه جدید به ریاست ایون گیرگونو (در 3 ژوئیه) 3 ژوئیه - غرق ناوهای فرانسوی در اوران به دست نیروهای انگلیس به دلیل امتناع انها از تسلیم به انگلیس 4 ژوئیه - تصرف ناوهای فرانسوی که در سواحل انگلیس لنگر انداخته بودند به وسیله انگلیس 5 ژوئیه - قطع رابطه حکومت ویشی (فرانسه) با انگلیس 10ژوئیه - تصویب تشکیل حکومت مطلقه جمعی در فرانسه از طرف مجلس فرانسه ویشی و واگذاری اختیارات و قدرت مطلقه به مارشال پتن 16ژوئیه - انتصاب شاهزاده فومارو کونویه به سمت نخست وزیر ژاپن برای اجرای برنامه ی وحدت و دفاع ملی 18ژوئیه - نامزدی فرانکلین روزولت از طرف حزب دمکرات برای احراز پست ریاست جمهوری امریکا برای سومین بار 20ژوئیه - امضای لایحه تشکیل نیروی دریایی برای دفاع از دو اقیانوس از طرف روزولت 21ژوئیه - الحاق 3کشور لیتوانی لاتویا و استونی در ساحل بالتیک به شوروی 27ژوئیه - تصویب طرح قیمومیت مشترک نسبت به مستعمرات اروپایی در نیمکره غربی از طرف کنفرانس پان امریکن در هاوانا 6اوت - حمله ایتالیا به سومالی لند انگلیس در افریقا و تصرف تمام ان در 19 اوت 8اوت - بمباران شدید فرودگاه ها و کارخانجات انگلیس از طرف آلمان 15اوت - بمباران انگلیس از طرف یکهزار هواپیمای آلمانی و بمباران برلین و دوسلدورف و اسن از طرف نیروی هوایی سلطنتی انگلستان برای تلافی 17اوت - اعلام محاصره دریایی انگلیس و اعلام خطر از طرف انگلیس نسبت به ابهای این کشور از طرف زیر دریایی های آلمانی 7سپتامبر - تشدید بمباران لندن که تعداد کشتگان را به روزی تا3000 نفر میرساند 13سپتامبر - حمله ایتالیا به مصر از خاک لیبی 16سپتامبر - از بین رفتن 185 هواپیمای انگلیسی بر اثر بمباران هوایی آلمان - وضع قانون نظام وظیفه در ایالات متحده امریکا و احضار مردان بین سنین 21 و36 به خدمت سربازی به منظور تشکیل ارتشی به تعداد 1200,000 نفر و800,000 نفر ذخیره (که در نتیجه تا 16 اکتبر 1,6400,000نفر ثبت نام کردند و قرعه کشی در 29 اکتبر انجام شد) 22سپتامبر - آغاز تصرف هندوچین فرانسه به دست قوای ژاپنی پس از صدور اجازه استفاده از سه فرودگاه از طرف فرانسه و دادن امتیازات دیگر به ژاپن 23سپتامبر - تلاش نیروی دریایی انگلیس و نیروی زمینی فرانسه آزاد به رهبری ژنرال شارل دوگل برای تصرف داکار در شرق افریقا و عدم موفقیت انها و ترک ان محل در 25 سپتامبر 26سپتامبر - اعلام وضع فوق العاده از طرف روزولت نسبت به صدور اهن و فولاد از امریکا 27سپتامبر - عقد پیمان 10 ساله بین آلمان ایتالیا و ژاپن در برلین و تعهد کمک به یکدیگر 9اکتبر - تصرف دوالا در ساحل کامرون به وسیله نیروهای فرانسه ازاد 10اکتبر - بمباران شدید لندن به وسیله یک واحد آلمانی به اتفاق هواپیماهای ایتالیایی 11اکتبر - ورود نیروهای آلمان به رومانی تحت عنوان تعلیم سربازان و حفظ چاههای نفت از خطر حمله انگلیس و تسلط بر رومانی 28اکتبر - ملاقات هیتلر با موسولینی در فلورانس رد تقاضای ایتالیا از طرف دولت یونان راجع به واگذاری پایگاههای یونان به ایتالیا و اغاز حمله ایتالیا به یونان از راه آلبانی 30اکتبر - پیاده شدن قوای انگلیس در جزیره کرت و سایر جزایر یونان و اعزام 134هواپیمای جنگی از طرف روسیه برای یونان طبق یک پیمان 12نوامبر - ملاقات مولوتوف با هیتلر و جمع شدن نیروهای روسیه در مرز رومانی 13نوامبر - غرق یا تخریب نصف ناوهای ایتالیایی که در بندر تورنتو لنگر انداخته بودند 20نوامبر - الحاق مجارستان به پیمان رم –برلین- توکیو( محور ) 23نوامبر - الحاق رومانی به پیمان رم –برلین- توکیو 27نوامبر - اعدام 64 نفر از رؤسای حکومت زمان کارول پادشاه سابق رومانی و توسعه اغتشاش و شورش در تمام این کشور 3دسامبر - حمله متقابل قوای یونان و شکست نیروهای ایتالیا و آلبانی و افتادن ربع اراضی آلبانی به دست یونان - اعزام 50,000 سرباز آلمانی برای کمک به ایتالیا 8دسامبر - اغاز حمله نیروهای انگلیس به نیروهای ایتالیا در شمال افریقا و مصر و تصرف سیدنی برانی 12دسامبر - اغاز حمله انگلیس به لیبی 14دسامبر - اخراج پیر لاوال از شورای وزیران فرانسه از طرف مارشال پتن 23دسامبر - انتصاب انتونی ایدن به سمت وزیر خارجه انگلیس و اعظام ویسکونت هالیفاکس به عنوان سفیر به امریکا 1941 5ژانویه - تسلیم نیروهای ایتالیا در باردیا به قوای انگلیس با دادن 25,000 اسیر 8ژانویه - تشکیل کمیته 4نفری از طرف روزولت برای اداره امور تولید در امریکا به منظور دفاع 15ژانویه - حمله نیروهای انگلیسی از سودان و کنیا به حبشه و اریتره و جنگ بر ضد قوای ایتالیا 22ژانویه - افتادن توبروک در لیبی به دست نیروهای انگلیسی 7فوریه - پیروزی انگلیس در ناوبن غازی پایتخت سیرنائیک و گرفتن 114,000 اسیر با دادن 3000 نفر تلفات 28فوریه - دادن رای اعتماد به اتفاق اراء به حکومت چرچیل از طرف پارلمان انگلیس 11مارس - تصویب لایحه وام و اجاره از طرف کنگره امریکا که طبق ان به رئیس جمهور اختیار داده شد که به مللی که دفاع از انها را برای دفاع از امریکا لازم و حیاتی تشخیص دهد کمک مالی و غیر مالی انجام دهد 20مارس - جنگ دریایی دماغه ماتاپان : غرق 5 رزوناو ایتالیایی توسط نیروی دریایی انگلیس در ابهای بین کرت و یونان 22مارس - پیشروی انگلیس در حبشه و تسلیم ادیس آبابا 6اوریل - شکست ایتالیایی ها و تصرف تمام اراضی ایتالیا در شرق افریقا به دست انگلیس تا پایان سال 1941 6اوریل - حمله آلمان به یونان و یوگسلاوی و تصرف بلگراد ( 10 اوریل ) 10اوریل - ایجاد پایگاه دریایی توسط امریکا در گروئنلند با موافقت دولت دانمارک 27اوریل - ورود نیروهای آلمان به اتن و فرار 48,000 یونانی و60,000 انگلیسی پس از رها کردن اسلحه و تجهیزات در خاک این کشور 2مه - اغاز اغتشاش و جنگ داخلی در عراق برای به دست گرفتن حکومت از طرف طرفداران محور 17مه - اعلام پارلمان ایسلند دائر به جدایی این کشور از دانمارک 20مه - حمله دستجات چتر باز آلمانی به جزیره کرت و وارد اوردن خسارات سنگین به ناوهای انگلیسی در ابهای کرت 27مه - اعلام حالت فوق العاده در ایالات متحده توسط روزولت 27مه - غرق یک رزمناو انگلیسی در اقیانوس اطلس توسط ناو عظیم آلمانی بیسمارک و تخریب بیسمارک توسط نیروی هوایی و دریایی انگلستان 31مه - پایان اغتشاشات عراق پس از ورود نیروهای انگلیسی به عراق و متارکه جنگ بین نیروهای محارب 4ژوئن - تصرف موصل به دست انگلیسی ها و برقراری حکومت طرفدار انگلیس در تمامی عراق 16ژوئن - تعطیلی کنسولگریهای آلمان در امریکا به دستور دولت امریکا 19ژوئن - تعطیلی کنسولگریهای امریکا در سرزمینهای متصرفی محور در اروپا به دستور دولت های آلمان و ایتالیا 22ژوئن - حمله آلمان به روسیه در یک جبهه به طول 4000 کیلومتر که مرحله تازه ای را در جنگ جهانی دوم اغاز کرد 29ژوئن - رسیدن نیروهای آلمان به گردنو، برست لیتوسک و ویلنا پایتخت لتونی 21ژوئیه - تصرف ریگا پایتخت لاتویا توسط آلمان و تلفات سنگین روسها در اطراف بیالیستوگ 14ژوئیه - اعلام منشور اتلانتیک : نشر اعلامیه مشترک مربوط به هدف صلح از طرف روزولت و چرچیل به نمایندگی از امریکا و انگلیس که طبق ان اعلام نمودند کشور های انها هدف توسعه طلبی یا ایجاد تغییری در مرز ها بدون رضایت مردم کشورهای مربوط ندارند و حقوق تمام ملل در انتخاب طرز حکومت خودشان مورد احترام است و متفقین میل دارند استقلال و تمامیت کشورهایی که به زور از انها گرفته شده به انها عودت داده شود 16ژوئیه - تصرف اسمولنسک ( روسیه ) به دست آلمانها 18اوت - امضای لایحه تشدید مدت خدمت نظام وظیفه در امریکا از طرف روزولت 24اوت - تعهد چرچیل برای کمک به امریکا در صورت وقوع جنگ بین امریکا و ژاپن 25اوت - حمله نیروهای انگلیسی و روسی به ایران از جنوب و شمال 4سپتامبر - اغاز محاصره لنینگراد از طرف آلمانیها که تا ژانویه 1943 به طول انجامید 16سپتامبر - استعفای رضا شاه از حکومت و جانشینی محمد رضا شاه 19سپتامبر - تصرف کیف و پولناوا به دست آلمانها و پیشروی به طرف اورل، بریانسک، ویالما، اودسا، تانکانروگ و خارکوف تا 24اکتبر و ورود به شبه جزیره کریمه در جنوب روسیه در اواخر اکتبر – اغاز محاصره مسکو و انتقال پایتخت روسیه به کوئی بیشف 24سپتامبر - امضای منشور اتلانتیک از طرف 15 دولت که 9دولت ان در تبعید بود ( دولتهای مزبور : اطریش، بلژیک، کانادا، چک اسلواکی، فرانسه ازاد، انگلیس، یونان، لوکزامبورگ، هلند، زلاند نو، نروژ، لهستان، روسیه، اتحادیه افریقای جنوبی و یوگسلاوی) 17اکتبر - غرق رزمناو کیرنی امریکایی در نزدیکی ایسلند توسط اژدر افکن آلمانی 17اکتبر - استعفای کابینه پرنس فومومارو کونویه در ژاپن بر اثر فشار نظامیان و انتصاب ژنرال هیدکی تویو (که از طرفداران محور بود) به سمت نخست وزیر و وزیر جنگ ژاپن 21اکتبر - اعدام 50 نفر فرانسوی در نانت توسط آلمانیها بر اثر ترور یک افسر آلمانی 23اکتبر - حمله متقابل ارتش هشتم انگلیس به فرماندهی ژنرال مونت گمری در جبهه افریقا و خارج کردن نیروهای مارشال رمل از مصر 31اکتبر - غرق رزمناو روبن جیمز امریکا بوسیله اژدر افکن آلمانی 6نوامبر - اعطای یک میلیارد دلار وام به روسیه از طرف امریکا 15نوامبر - محاصره سواستوپل از طرف آلمانها و تصرف ان پس از 8 ماه 16نوامبر - تصرف کوچ و روستف به دست آلمانیها 25نوامبر - الحاق بلغارستان به اتحادیه رم- برلین- توکیو 29نوامبر - صدور اعلامیه ی ژنرال تویو نخست وزیر ژاپن مبنی بر این که نفوذ امریکا و انگلیس باید از شرق قطع شود 2دسامبر - تقاضای روزولت از ژاپن مبنی بر اینکه هدفهای ژاپن در هندوچین توضیح داده شود 6دسامبر - تقاضای روزولت از هیروهیتو امپراطور ژاپن برای کمک به حفظ صلح 7دسامبر - حمله هوایی ناگهانی ژاپن به پایگاه دریایی امریکا در پرل هاربر هاوایی و فیلیپین و به نیروی دریایی انگلیس در مالایا و هنگ کنگ - غرق 8رزمناو بزرگ و چندین ناو کوچک در پرل هاربر و از بین رفتن 177 هواپیما و وارد امدن خسارات سنگین در اثر این حمله 8دسامبر - اعلام حالت جنگ بین امریکا و ژاپن از طرف کنگره امریکا – حمله ژاپن به جزایر گوام ویک و تصرف انها 10دسامبر - غرق رزمناوهای شاهزاده ولز و ریپلس انگلیسی که عازم سنگاپور بودند به وسیله نیروی هوایی ژاپن در ساحل مالایا 11دسامبر - اعلام جنگ آلمان و ایتالیا به امریکا 15دسامبر - تصویب بودجه برای دفاع از امریکا از طرف کنگره امریکا به مبلغ : 10077077005 دلار 19دسامبر - تجدید نظر در قانون نظام وظیفه امریکا از طرف کنگره و مشمول کردن مردان بین سنین 20 تا 44 سال 20دسامبر - اعلام جنگ انگلیس به ژاپن 21دسامبر - عقد پیمان اتحاد 10 ساله بین تایلند و ژاپن در بانکوک که منجر به اعلان جنگ از طرف تایلند به انگلیس و امریکا در تاریخ 25 ژانویه 1942 گردید 23دسامبر - تصرف دو جزیره کوچک سن پیر و میکلون در ساحل نیوزلند که در تصرف حکومت ویشی بود توسط فرانسه ازاد 25دسامبر - تصرف هنگ کنگ به دست ژاپنی ها و پیشروی انها به طرف اسیای جنوب شرقی 1942 2ژانویه - تصرف مانیل و کاویت به دست ژاپنیها 11ژانویه - اغاز تصرف جزایر هند شرقی هلند از طرف ژاپنی ها 13ژانویه - انتصاب دونالد نلسون به سمت رئیس کمیته و تولیدات جنگی امریکا و اغاز تسریع در برنامه تسلیحات 15ژانویه - گشایش کنفرانس کشور های امریکایی در ریودوژانیرو و دعوت جمهوری های امریکایی به اتحاد در برابر تجاوز به قاره امریکا 24ژانویه - غرق 5 ناو ژاپنی در ماکاسار 29ژانویه - توافق انگلیس و روس در احترام به تمامیت ارضی و شناختن استقلال سیاسی و حاکمیت ایران 30ژانویه - امضای قانون کنترل قیمتها در امریکا توسط روزولت برای محدود کردن تورم پول 1فوریه - انتصاب ویدکون کوئیلینگ به سمت رئیس حکومت دست نشانده نروژ از طرف فرمانده آلمانی در نروژ 7 فوریه - انحلال مشروطیت نروژ به دست کوئیلینگ و اغاز دیکتاتوری وی در ان کشور 7فوریه تا1مارس - جنگ دریای جاوه : تخریب بیشتر واحد های دریایی ملل متحد به دست ژاپنی ها و گشایش راه پیروزی های ژاپن در جزایر هند شرقی 15فوریه - تصرف سنگاپور توسط ژاپنی ها و گرفتن 60,000 اسیر 23فوریه - انحلال مجلس قانونگذاری اروگوئه به دست ژنرال بالدومیر رئیس جمهور اروگوئه و تشکیل شورای دولتی از تمام احزاب بجز کمونیست ها 6مارس - سقوط باتاویا توسط نیروهای ژاپنی 7مارس - تخلیه رانگون از طرف نیروهای انگلیسی و ورود ژاپنیها به برمه 8مارس - تصرف رانگون در برمه به دست ژاپنی ها - موافقت امریکا و انگلیس در انتصاب ژنرال ژوزف استیل ول به سمت فرمانده قوای چینی در برمه و ریاست ستاد ارتش در جنگ چین و تصویب 50,000,000 پوند و 500,000,000 دلار اعتبار برای جلوگیری از تورم زیاد پول در چین 9مارس - تکمیل فتح جاوه با تصرف تیمور از طرف ژاپنی ها و تهدید شدن استرالیا 17 مارس - انتصاب ژنرال داگلاس مک ارتور امریکایی به سمت فرمانده قوای متفقین در جنوب غربی اقیانوس ارام 4اوریل - اغاز جلوگیری از ادامه ساخت کلیه ساختمانها در امریکا از طرف کمیته تولیدات جنگی به منظور حفظ مواد خام برای مصارف تسلیحاتی 11اوریل - اغاز حمله متقابل انگلیسیها در لیبی و عقب نشینی قوای ژنرال رومل آلمانی 11اوریل - رد پیشنهاد اعطای استقلال داخلی به هندوستان پس از پایان جنگ ( که به وسیله نماینده انگلیس به مردم هند پیشنهاد شده بود ) توسط پیشوایان ملیون هند و تقاضای انها دائر به اعطای استقلال فوری به هند – بروز اغتشاش در هند و توقیف مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو و ابولکلام ازاد توسط حکومت انگلیس 14اوریل - تجدید ورود پیر لاوال به شورای حکومت فرانسه ی ویشی ( که در تاریخ 14 دسامبر 1940 از طرف مارشال پتن اخراج شده بود ) بر اثر فشار آلمان 14اوریل - تجدید حمله قوای مکانیزه آلمان در لیبی و رسیدن انها به مرز مصر ( 29مه ) 18اوریل - بمباران توکیو توسط 16 هواپیمای بمب افکن امریکایی 5مه - ورود نیروهای انگلیس به ماداگاسکار برای جلوگیری از نفوذ ژاپن 7مه - جنگ دریای کورال : فلج کردن تدارکات احتمالی ژاپن برای حمله به استرالیا به وسیله تخریب ناوهای ژاپنی از طرف نیروی دریایی و هوایی متفقین بین گینه نو و جزایر سلیمان 26مه - عقد پیمان 20 ساله کمک بین چرچیل و مولوتف به نمایندگی انگلیس و روسیه 27مه - اغاز حمله شدید به مصر و رسیدن رومل به العلمین و70 مایلی اسکندریه و توقف 4ماهه در انجا 4تا7ژوئن - حمله نیروی دریایی ژاپن به جزیره میدوی و شکست از نیروی دریایی و هوایی امریکا و وارد امدن خسارات سنگین به ژاپنیها 9ژوئن - توافق بین امریکا و انگلیس در استفاده از کلیه منابع در راه پیروزی 12ژوئن - تصرف اتتو در جزایر الوسین توسط ژاپن – پیشروی آلمانها به طرف قفقاز 30ژوئن - تصویب بودجه 42 میلیارد دلاری برای دفاع نظامی از طرف کنگره امریکا ( تصویب چنین مبلغ هنگفتی در تاریخ امریکا بی سابقه بود ) 9ژوئیه - پیروزی نیروهای چین ملی بر نیروهای ژاپنی در ایالت کیانگسه 9ژوئیه - تصرف میلزوو به دست آلمانها 24ژوئیه - تصرف روستوف به دست آلمانها و پیشروی سریع در خاک قفقاز و نزدیک شدن به دریای خزر 7اوت - پیاده شدن نیروهای امریکا در جزایر سلیمان و تصرف فرودگاههای ژاپنی در گودال کانال 12اوت - اغاز کنفرانس 4روزه بین چرچیل و استالین و مذاکره برای گشایش جبهه دوم در اروپا 20اوت - تصرف مایکوب و عبور آلمانیها از رود دون 22اوت - اغاز حمله به استالینگراد 30اوت - اعلام الحاق لوکزامبورگ به آلمان از طرف آلمان و اغاز سرباز گیری به عنوان نظام وظیفه در ان کشور و اعتصاب عمومی کارگران – قتل و تبعید عدهای از کارگران از طرف آلمان 6سپتامبر - تصرف نووروسلیک به دست آلمانها 14سپتامبر - ورود آلمان به بخشی از شهر استالینگراد 8نوامبر - پیاده شدن نیروهای امریکایی در افریقای شمالی فرانسه 11نوامبر - پیشروی آلمان در خاک فرانسه به تلافی حمله امریکا به افریقای شمالی فرانسه 12نوامبر - پیروزی امریکا در جنگ 3 روزه در جزایر سلیمان و غرق 18 ناو جنگی و باربری ژاپن 17نوامبر - معرفی پیرلاوال از طرف مارشال پتن به عنوان جانشین خود که نشانی از ازدیاد فشار آلمان به حکومت ویشی بود 27نوامبر - غرق بقیه رزمناوهای فرانسوی که در بندر تولون (تولوز ) لنگر انداخته بودند به دست ملوانان ناوها برای جلوگیری از افتادن انها به دست آلمانها 1943 1تا 18ژانویه - اغاز عقب نشینی آلمانها و تجدید تصرف شهر موزدوک و نجات لنینگراد پس از 17 ماه محاصره و وارد شدن تلفات زیاد به لشگر آلمانی و تقلیل انها به 80,000 نفر 14تا24ژانویه - کنفرانس کازابلانکا : کنفرانس 10روزه ی روزولت و چرچیل در کازابلانکا دز ساحل مراکش و صدور اعلامیه مشترک در تاریخ 27 ژانویه مبنی بر تصمیم انها به حمله مشترک و مجاهده در تسلیم نمودن بدون شرط قوای محور به متفقین 24ژآنویه - تصرف طرابلس به دست ارتش هشتم انگلیس و راندن نیروی محور به خاک تونس 2فوریه - تسلیم باقیمانده قوای آلمان در استالینگراد به روسها 6فوریه - عزل 11 عضو کابینه ی ایتالیا توسط موسولینی و قبول پست وزارت خارجه توسط خود او 7فوریه - انتصاب ژنرال دوایت ایزنهاور به سمت فرمانده کل قوای متفقین در شمال افریقا 8فوریه تا12مارس - تجدید تصرف کورسک، خارکوف، روستوف و ویاسما به وسیله روسها و رسیدن تلفات و اسرای آلمانی در سه ماه زمستان این سال به نیم ملیون نفر 4مارس - تخریب ناوهای ژاپنی عازم گینه نو به وسیله بمباران هوایی متفقین 12مارس - تمدید مدت اجازه وام و اجاره از طرف کنگره امریکا به مدت یک سال دیگر 19مارس - حمله امریکا به تونس از طریق الجزایر و تصرف القطار 30مارس - پیشروی ارتش هشتم انگلیس در جنوب تونس و رسیدن به نیروهای امریکایی در القطار ماههای اوریل تا ژوئیه جمع اوری قوا از طرف روسیه و رسیدن 6500هواپیمای امریکایی به کمک این کشور و تقلیل تجهیزات و اسلحه آلمان به دلیل بمباران کارخانجات آلمان از سوی امریکا 27اوریل - اعلام قطع رابطه دولت روسیه با حکومت لهستان در تبعید ( توضیح سخنگوی روسیه در روز بعد که مقصود توقف روابط بوده نه قطع ان ) 8تا12مه - پایان مقاومت محور در شمال افریقا و تصرف تونس به دست متفقین ( تلفات محور در جنگ افریقا شامل 950,000 نفر کشته و اسیر 8000 هواپیما و تعداد زیادی ناو به ظرفیت 2,400,000تن بود) 12مه - ورود چرچیل به واشنگتن برای مذاکره با روزولت در مورد گشایش جبهه دوم در اروپا و اطمینان دادن به کنگره امریکا که درصورت کشیده شدن جنگ امریکا با ژاپن به خاور دور انگلیس دوش به دوش امریکا خواهد جنگید 4ژوئن - تشکیل کمیته ازادی ملی فرانسه به عضویت ژنرال شارل دوگل و ژنرال هانری ژیرو و تعهد این کمیته در کمک به ملل متفق در جنگ با قدرتهای محور 1ژوئیه تا31دسامبر - بروز جنگ های دریایی در ابهای جزایر جنوب غربی اقیانوس ارام و عقب راندن ژاپن تا دماغه گلوستر 5ژوئیه - صدور اعلامیه دولت ژاپن مبنی بر این که واگذاری 6 ایالت را به مساحت 74,770 مایل مربع و جمعیت 2,870,000 به مالایا تصویب کرده است 5ژوئیه تا31دسامبر - ادامه جنگ بین روسیه و آلمان و دست به دست شدن شهرهای روسیه به تکرار بین دو طرف و عقب نشینی آلمانها تا اسمولنسک و دنی پیر و تجدید تصرف کیف و زیتومیر توسط روسیه 10ژوئیه - حمله نیروهای امریکایی و انگلیسی و کانادایی به سیسیل با 2500 ناو 26ژوئیه - استعفای کابینه موسولینی و توقیف وی و جانشینی مارشال پیر بادوگلیو بجای وی 28 ژوئیه - انحلال حزب فاشیست در ایتالیا توسط مارشال بادوگلیو 11تا24اوت - ملاقات چرچیل و روزولت با عده زیادی از مشاوران و کارشناسان و مذاکره درباره گشایش جبهه دوم در اروپا و شناسایی کمیته ازادی ملی فرانسه از طرف امریکا، انگلیس، روسیه و کانادا به عنوان مدیر حکومت الجزایر و مستعمرات فرانسه – تاسیس سازمان ملل متحد 29اوت - مرگ ناگهانی بوریس سوم پادشاه بلغارستان و جانشینی فرزند 6ساله اش سیمون دوم 29اوت - غرق 29 ناو دانمارک در بندر کپنهاک توسط ملوانان به علت اقدام آلمان برای تصرف انها وفرار13 ناو به سوئد و افتادن 6 ناو به دست آلمانها 3سپتامبر - حمله متفقین به ایتالیا از جنوب این کشور به کمک نیروی هوایی و دریایی 9سپتامبر- قبول شرایط تسلیم ایتالیا به متفقین توسط کابینه مارشال بادوگلیو ( این شرایط توسط امریکا، روسیه و انگلیس دیکته شده بود) 15سپتامبر - نجات موسولینی توسط چتر بازان آلمانی و تاسیس حزب فاشیست جمهوریخواه توسط وی در مناطقی از ایتالیا که هنوز تحت تسلط آلمان بود 9اکتبر - اغاز حملات نیروهای پارتیزانی یوگسلاوی بر ضد نیروهای محور به رهبری مارشال تیتو در ناحیه تریست 13اکتبر - اجازه دادن پرتقال به انگلیس برای استفاده از جزایر ازور به عنوان پایگاه هوایی و دریایی متفقین 9نوامبر - تشکیل بنگاه کمک و احیای ملل متحد در واشنگتن 2تا7دسامبر - کنفرانس تهران : ملاقات روزولت، چرچیل و استالین در تهران و انجام مذاکرات و صدور اعلامیه مبنی بر حصول توافق کامل سه دولت در مورد نقشه ها و عملیات جنگی و صدور اعلامیه مبنی بر وعده کمک اقتصادی به ایران در خلال جنگ و پس از ان 27تا29دسامبر - تصرف راههای اهن امریکا به دست نیروی نظامی این کشور به دلیل تصمیم کارگران راه اهن به اعتصاب در 30 مارس ( حل اختلاف و رفع دخالت ارتش پس از 22 روز ) 1944 23ژانویه - دومین حمله دریایی متفقین به خاک اروپا و پیاده شدن قوای انها در سواحل نزدیک رم 1فوریه - تصویب متمم قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی مبنی بر اجازه تاسیس کمسیون های دفاع وروابط خارجی جداگانه در هر یک از جمهوری ها ی اجزای شوروی و تشکیل ارتشهای جداگانه و مجاز بودن هر یک از انها در مذاکره و عقد پیمان با کشورهای خارجی ( هدف از این کار این بود که دولت شوروی بتواند در اینده در سازمان ملل متحد نمایندگان متعدد بفرستد و اکثریت اراء را بدست اورد ) 2فوریه تا16ژوئن - حمله امریکا به جزایر مارشال و تصرف انها و بعضی جزایر دیگر وعقب راندن ژاپن تا جزایر ماریانا 11فوریه - واگذاری اداره امور کشوری جزایر سسیل و ساردینیا و بخش جنوبی سرزمین ایتالیا به حکومت ایتالیایی ایتالیای ازاد 17فوریه - به دام افتادن ده لشگر آلمانی نزدیک چوکسی و از بین رفتن یا اسارت نفرات انها 22مارس - تصرف مجارستان توسط نیروهای آلمانی و تشکیل حکومت دست نشانده به ریاست دوئم سزتوجای به عنوان نخست وزیر و وزیر امور خارجه 26مارس - تجدید تصرف اوکرانی توسط آلمان و رسیدن به روسها در مرز رومانی 18اوریل - استعفای کابینه مارشال بادوگلیو در ایتالیا و دعوت مجدد ویکتور امانوئل سوم از او برای تشکیل کابینه جدید 9مه - تجدید تصرف سواستوپول و کریمه به دست روسها 5ژوئن - ورود ارتش پنجم امریکا به رم اولین پایتخت اروپایی که از تصرف محور در امد 6ژوئن - حمله به نرماندی : سومین حمله بزرگ دریایی و هوایی متفقین به خاک اروپا در شربورگ فرانسه به کمک 4000 ناو و10,000هواپیما ( حمله نیروهای متفقین به فرماندهی ژنرال ایزنهاور به اراضی تحت کنترل آلمان و گشایش جبهه تازه در غرب اروپا ) 16ژوئن - اغاز بمباران هوایی جزیره کیوشو (خاک اصلی ژاپن) و ادامه بمباران شهرهای ژاپنی تا پایان جنگ 17ژوئن - اغاز نوع تازهای از بمباران شهرهای انگلیس توسط آلمان به وسیله رها کردن هواپیمای بدون خلبان و پر از مواد منفجره 26ژوئن - حمله روسیه به فنلاند و تصرف ویبورگ – تجدید تصرف ویتبسک به دست روسها 11ژوئیه - شناسایی کمیته ملی ازاد فرانسه به ریاست ژنرال شارل دوگل از طرف امریکا به عنوان حکومت دفاکتوری کشوری فرانسه در مناطقی ازاد شده ان کشور 18ژوئیه - استعفای ژنرال هیدکی تویو نخست وزیر ژاپن و کلیه ی وزرای کابینه اش و انتصاب ژنرال کونیاکی کوئیو به عنوان نخست وزیر و ادمیرال میتوماسایونایی به عنوان نایب نخست وزیر 21ژوئیه - نامزد شدن فرانکلین روزولت برای ریاست جمهوری امریکا برای مرتبه چهارم از طرف حزب دمکرات و نامزدی هاری ترومن برای نیابت رئیس جمهور 4سپتامبر - ازادی بروکسل به دست ارتش دوم انگلیس 5سپتامبر - اعلام جنگ روسیه به بلغارستان و رسیدن نیروهای روسی به صوفیه ( 16 سپتامبر ) 18سپتامبر - قبول شرایط متارکه جنگ ( پیشنهاد شده توسط روسیه و با موافقت متفقین) از طرف بلغارستان 2اکتبر - تسلیم نیروهای لهستانی ژنرال بور که بر ضد آلمانیهای متصرف ورشو قیام کرده بودند به آلمانیها 13اکتبر - تصرف بلگراد به دست نیروهای روسی و یوگسلاوی 30اکتبر - پراکندگی نیروهای آلمانی در یوگسلاوی و رسیدن روسها به نزدیکی بوداپست ( 2هفته بعد ) و مقاومت شدید بوداپست تا13 فوریه 1945 21و22اکتبر - جنگ دریای فیلیپین : غرق 40 ناو و تخریب 46 ناو و405 هواپیمای ژاپن – عقب نشینی قوای ژاپن و تمرکز بیشتر قوای امریکا در جزیره ساموس 10نوامبر - تشکیل کابینه جدید فنلاند به ریاست یوهاپاسی کیوی 26نوامبر - استعفای کابینه ایوانوبونومی نخست وزیر ایتالیا و واداشتن وی به تشکیل کابینه جدید (9 دسامبر ) و قبول کابینه جدید از طرف متفقین 10دسامبر - مذاکره برای عقد پیمان بیست ساله اتحاد و امنیت متقابل بین فرانسه و روسیه در مسکو به وسیله ژنرال دوگل 25دسامبر - ورود چرچیل نخست وزیر انگلیس و انتونی ایدن وزیر امور خارجه او به اتن برای پایان دادن به جنگ داخلی بین احزاب یونان 31دسامبر - وعده ژنرال چیان کای چک به مردم چین برای تاسیس حکومت مشروطه پیش از پایان جنگ 1945 1ژانویه - الحاق فرانسه به سازمان ملل متحد به عنوان عضو اصلی از 5 کشور 3 سال پس از الحاق دولت فرانسه ازاد در تبعید به ملل متحد 6ژانویه - قطع روابط دیپلماسی ترکیه با ژاپن 7تا12فوریه - کنفرانس کریمه : ملاقات چرچیل، روزولت و استالین در یالتا در شبه جزیره کریمه به اتفاق مشاوران و فرماندهان نظامی و سیاسی خود و صدور اعلامیه 12 فوریه مبنی بر توافق و تصمیم مشترک به شکست دادن آلمان و تصرف ان کشور و اخذ غرامت و کمک به تشکیل یک سازمان بین المللی برای تامین صلح و امنیت در جهان و تصمیم به تشکیل کنفرانس ملل متحد در سانفرانسیسکو 19فوریه تا17مارس - جنگ سخت ایووجیما و تصرف فرودگاه در 750 مایلی یوکوهاما توسط امریکا که به بهای 19,938 نفر تلفات برای امریکا تمام شد 3مارس - اعلام جنگ فنلاند به آلمان 17مارس - طرح قانون اساسی اتحادیه عرب طی یک جلسه عمومی در قاهره 21مارس - پیشروی ناو هواپیما بر امریکا در ابهای ژاپن و حمله به ناوهای ژاپن که منجر به غرق 15 رزمناو و475 هواپیما گردید ( در این حمله تلفاتی به ناوهای امریکایی نرسید ) 11اوریل - حمله دریایی و زمینی امریکا به اکیناوا : غرق یاماتو بزرگترین رزمناو تاریخ و5 ناو دیگر و تصرف فرودگاهی به فاصله 325 مایلی شهرهای ژاپن 5اوریل - لغو پیمان عدم تجاوز 5 ساله بین روسیه و ژاپن از طرف دولت روسیه ( این پیمان در 13 اوریل 1941منعقد شده بود و یکی از شرایط ان این بود که یکسال پیش از پایان ان ممکن است این پیمان از طرف هریک از طرفین لغو شود) 12اوریل - درگذشت ناگهانی فرانکلین روزولت رئیس جمهور امریکا در وارم اسپرینگ و جانشینی هاری ترومن معاون رئیس جمهور بجای وی 21اوریل - عقد پیمان کمک متقابل و همکاری 20 ساله بین روسیه و لهستان – عدم موفقیت روسیه در بدست اوردن کرسی برای نماینده لهستان در کنفرانس ملل متحد در سانفرانسیسکو 29اوریل - دستگیری و قتل موسولینی به دست نیروهای ضد فاشیست ایتالیا هنگام فرار وی به سوئیس ماه مه - وقوع بزرگترین حمله هوایی در تاریخ توسط امریکا که منجر به در هم شکستن نیروی دریایی و کارخانجات ژاپن و قطع روابط دریایی ژاپن گردید 1مه - خودکشی ادولف هیتلر در برلین در هنگام بمباران شهر به وسیله روسها و ورود نیروهای روسی به خرابه های برلین – اغاز مذاکرات دریادار کارل دونیتز به عنوان رئیس شورای حکومت موقتی آلمان با متفقین برای تسلیم ان (هیتلر پیش از مرگ کارل دونیتز را به عنوان جانشین خود معرفی کرده بود) 4مه - انحلال رژیم ناسیونال سوسیالیست آلمان و تسلیم نیروهای آلمان در شمال غربی آلمان، هلند و دانمارک 7مه - تسلیم بلاشرط حکومت موقتی آلمان به ریاست دریادار دونیتز به متفقین – قطع روابط سیاسی اسپانیا با آلمان 8مه - اعلام پایان جنگ از طرف ترومن در امریکا و چرچیل در انگلیس و نامگذاری 8 مه به نام روز پیروزی 9مه - اعلام پایان جنگ در روسیه توسط استالین - امضای رسمی و پایان تشریفات تسلیم آلمان در برلین 12مه - تقاضای ایوانوبونومی نخست وزیر ایتالیا از متفقین برای اعزام نیرویی به تریست و تصرف ان – اخطار انگلیس و امریکا به مارشال تیتو مبنی بر اینکه تریست باید تحت کنترل متفقین باقی بماند 18مه - اعلام ترومن رئیس جمهور امریکا به سفیر فرانسه مبنی بر اینکه امریکا بخشی از مناطق متصرفی این کشور در آلمان را تخلیه و به فرانسه تسلیم خواهد کرد 20مه - خارج شدن نیروهای امریکایی از تریست و موافقت مارشال تیتو با خارج کردن نیروهای یوگسلاوی از کارینت 6اوت - بمباران اتمی هیروشیما 9اوت - بمباران اتمی ناکازاکی 10اوت - تسلیم بدون قید و شرط ژاپن به امریکا دوستان اگر غلط املایی یا اشتباهی دیدید ببخشید کلیه ی حقوق این اثر متعلق به نویسنده و سایت میلیتاری میباشد. استفاده بدون اجازه و بدون ذکر منبع ممنوع میباشد. Copyright © 2000-2009 p_sh
  4. به نام خدا هدف از ايجاد اين تاپيك معرفي فيلم هاي جنگي تا اگر كسي فيلم خوبي رو ديده معرفي كنه در ضمن دوستان هر فيلمي رو كه نام مي برن به طور مختصر معرفي كنن منظورم از فيلم هاي جنگي فيلم هايي است كه در جنگ اتفاق ميفته مثلا جنگ جهاني اول دوم جنگ ويتنام و.......
  5. فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
  6. خاطره ای از شهید احمد کاظمی در سلول باز شد. نگهبان چشم چرخاند بین زندانیها. انگار دنبال کسی میگشت پیداش نکرد. داد زد: "احمد کاظمی!" احمد بلند شد. رفت تا جلوی در. چشم دوخت به نگهبان. نگهبان تعجب کرد. سر تا پای او را نگاه گرفت. زیر لب گفت: "این که بچه است". و زل زد به چشمهای احمد. چشمهای درخشان، بینی کشیده و نگاه نافذ او را دید و آرامشی را که داشت. گفت: "پیداست که نمیدانی کجا هستی". احمد لبخند زد. - چرا میدانم، اما من کاری نکرده ام. نگهبان خندید. بلند و کشیده. -همه اولش همین را میگویند، همه ... و از کنار در رفت کنار. - بیفت جلو! در راهروی نیمه تاریک که میرفتند، دلسوزانه افزود: "من نگهبانی بیش نیستم، اما خودت را اذیت نکن. این جا کاری میکنند که آدم هفت جدش را هم به یاد بیاورد. نمیتوانی چیزی را پنهان کنی." احمد چیزی نگفت. تا انتهای راهرو رفتند و پیچیدند. پله هایی پیدا شد. رفتند پائین. نگهبان دری را باز کرد. ناگهان صدای ضجه ای بلند شد. از اتاق بغلی می آمد. احمد، یک آن سر جایش یخ زد. نگهبان از پشت هلش داد. - چیزی نیست، عادت میکنی. در، پشت سرش بسته شد. اتاق کوچک بود و نیمه تاریک. جلوتر میز و صندلی قراضه ای دیده میشد. میدانست که باید نیرویش را ذخیره کند. نشست روی صندلی و منتظر شد. ساعتی گذشت. کسی نیامد سراغش. آیا او را فراموش کرده بودند؟ میدانست که چنین نیست. شنیده بود که بعضیها در همان لحظات طاقت فرسای انتظار، میبرند. دوباره صدای جیغی بلند شد. آیا صدا از آن یکی از دوستانش نبود؟ بجز خودش، سه نفر دیگر را هم دیده بود که دستگیر شده اند. وسط عزاداری، مرد تنومندی مچ او را چسبیده بود. - یک دقیقه بیا! و تا به خودش بیاید، دیده بود که از جمع عزاداران که سینه میزدند و شعار میدادند، بیرون کشیده شده است. - شما کی هستی؟ - بعدا میفهمی. و چشم که چرخانده بود، دوستان دیگرش را هم دیده بود که توسط مردان دیگری، احاطه شده بودند. در صدایی کرد و باز شد. احمد برگشت. مردی را دید که لباس نظامی نپوشیده بود. معلوم نبود که مال شهربانی "نجف آباد" است یا اینکه از بیرون آمده. - خب، کارمان راحت شد، دوستانت هم به همه چیز اعتراف کردند. احمد بلند شد و ایستاد، مرد متعجب بود. - خوب برای خودت جا خوش کرده ای! و چشم دوخت به چشمهای احمد. - وقت زیادی ندارم. شهربانی شلوغ است. هر روز دهها نفر را میگیرند و می آوردند اینجا که ما آدمشنا کنیم. زود باش! احمد پرسید: "چه کار باید بکنم؟" و ناگهان سمت راست صورتش داغ شد و گوشش تیر کشید، آنقدر که فحشهای اولیه مرد را نشنید: - ... خودت را زده ای به آن راه؟ فکر کردی با کی طرفی؟ بگو اعلامیه ها را از کی میگرفتید، دستور دیوارنویسی مال کلی بود و خودت را خلاص کن! احمد با آرامی مرد را نگاه کرد. گفت: "من نمیدانم چه میگویید. من فقط تو عزاداری بودم، عاشورا بود، مگه شما عزاداری نمیکردید؟" یک دفعه پای مرد بالا آمد و بینی احمد داغ شد، بعد شرشر گرم خون را احساس کرد و صدای مبهم مرد را شنید: "پس نمیخواهی حرف بزنی؟" ... شکنجه، پانزده روز ادامه داشت، اما احمد هیچ چیزی را به گردن نگرفت. برای همین هم مجبور شدند رهایش کنند، به خصوص که هر روز زندانیان جدیدی آورده میشدند و جا کم بود. پسبانی که آن روز لباس شخصی پوشیده بود، در آخرین بازجویی گفت: "فکر نکن ما خریم، ولت میکنیم تا بروی، اما همیشه زیر نظر ما هستی. ساواک هیچ کس را رها نمیکند. بنابراین هر وقت توی خیابان راه میروی، یادت باشد که چشمهای "امیری" دنبالت است". و تازه آن موقع بود که احمد، اسم فامیلی پاسبان را فهمیده بود و این را که ساواکی است. بیرون که آمد، انگیزه اش برای مبارزه بیشتر شد. سال 56 بود. رژیم سلطنتی آخرین نفسهایش را میکشید. احمد ارتباطش را با انقلابیون بیشتر کرد و همین باعث شد که ساواک دنبال دستگیری مجددش باشد. حالا باید پنهان میشد. مدتی از چشمها دور ماند، اما احساس میکرد که وقتش دارد تلف میشود. برای همین هم تصمیم بزرگتری گرفت: پیوستن به مبارزان فلسطینی و دیدن دوره های چریکی. به سرعت کارهایش را انجام داد و از طریق دوستانش، عازم پادگان "جمهوریه" سوریه شد، اما مبارزان فلسطینی، طوری نبودند که او تصور کرده بود. همه آنها به یک اندازه مسایل مذهبی را رعایت نمیکردند. دختر و پسر قاطی هم بودند و حدود شرعی مخدوش شده بود. چند بار با مسئولین بحث کرد، اما به هیچ نتیجه ای نرسید. دلسرد شده بود. باید بر میگشت به کشور خودش، جایی که در آن انقلاب به پیروزی رسیده بود و حوادث شگفت انگیزی روی میداد. یکی از این حوادث شگفت انگیز، محاکمه ساواکیها بود. همه میدانستند که احمد شکنجه شده است و از او میخواستند که از عامل شکنجه اش شکایت کند، اما هر چه میکردند، احمد نمیپذیرفت. با این که ماهها خون دماغ میشد و جای بگد پاسبان شهربانی، به این زودیها قصد خوب شدن نداشت. حالا پاسبان امیری خیالش راحت شده بود که از طرف احمد، خطری تهدیدش نمیکند و از عظمت روحی او به شگفت آمده بود، آنقدر که میتوانست سالها بعد، نامه ای برایش بنویسد: "من همانی هستم که شما مرا به نام امیری میشناسید. میدانم در حقتان بدی کرده ام و میدانم که شما آنقدر بزرگوار هستید که مرا بخشیده اید و همین به من جسارت میدهد که خواهش دیگری از شما بکنم. اگر میتوانید، به من کمک کنید تا ترتیب انتقال فرزندم به دانشگاه دیگری، داده شود. میدانم که مسئولان دانشگاه شما را میشناسند و حرفتان را گوش میکنند". احمد از بازیهای روزگار شگفت زده شده بود. مدتی به نامه شکنجه گرش فکر و لحظاتی را که زیر دست او از درد به خود میپیچید، به یاد آورد، اما آخر سر نامه ای به دانشگاه نوشت و از مسئولان خواست اگر راه قانونی وجود دارد، با انتقال فرزند شکنجه گرش موافقت کنند و آن وقت بود که احساس سبکی و راحتی کامل کرد و دید که خوبی کردن - حتی در حق کسی که بهت بدی کرده - چقدر لذت بخش است. از کتاب همشهری نوشته محمدرضا بایرامی
  7. در مورد جنگ اول خليج فارس و جنگ دوم كه منجر به سرنگوني صدام شد در تاپيك هاي مختلف بصورت پراكنده بسيار گفته شده است. بررسي رفتار سياسي آمريكا در قبال عراق و پرونده سازي هايي كه آن زمان بر عليه اين كشور انجام داد و نيز جنگ رواني و در نهايت حمله تمام عيار آمريكا به عراق داراي نكات مهمي است كه مي تواند شناخت ما را از دشمن هميشگي مان بيشتر كند. قطعا روش كار آمريكا با ايران نسبت به رفتار آن زمان آمريكا با عراق تفاوت اساسي نخواهد داشت در اين تاپيك من پيشنهاد مي كنم با كمك دوستان ابتدا از اينجا شروع كنيم كه : نطفه جنگ اول آمريكا با عراق از كي بسته شد ؟ آيا صرفا دليل حمله عراق به كويت مي توانست بهانه اي براي حمله آمريكا باشد ؟ چرا آمريكا تصميم گرفت صدام را كه خود پرورده بود سرنگون كند؟ نقش اسراپيل در اين ميان چيست ؟ چرا ارتش عراق كه تجربه 8 سال جنگ + جنگ اول خليج را داشت براحتي در مقابل آمريكا و متحدانش تسليم شد؟ آيا نسخه عراق براي ايران هم قابل پيچيدن است؟ و ده ها سوال ديگر كه در مورد اين دو جنگ قابل پرسيدن است؟ از دوستان مي خواهم كه با شركت در اين بحث به شفاف شدن موضوع كمك كنند.
  8. ... و جنگ آغاز شد انور سادات ترديد هايش را كنار گذاشت. حافظ اسد بدش نمى آمد كه جولان را از اسرائيل باز پس گيرد. رهبران اعراب گرد هم جمع شدند تا افسانه شكست ناپذيرى اسرائيل را باطل كنند. سربازان مصرى به كانال سوئز حمله كردند. شليك توپخانه هاى سورى جولان را لرزاند و شاه حسين به غرب رود اردن چشم دوخت. جنگ آغاز شد.در روز ششم اكتبر سال ،۱۹۷۳ ارتش مصر جنگى را عليه اسرائيل آغاز كرد كه گرچه با موفقيت كامل به پايان نرسيد، اما تاثيرات شگرفى بر ساختار هاى سياسى، اقتصادى، امنيتى و حتى مذهبى دولت و كشور اسرائيل برجا نهاد.جنگ چهارم اعراب و اسرائيل به جنگ «يوم كيپور» شهرت يافت.يوم كيپور دهمين روز از سال يهودى، روز دهم تشرين، روزى مقدس براى يهوديان است. آنها در اين روز به كفاره گناهانى كه در خلال سال گذشته مرتكب شده اند به عبادت مى پردازند، روزه مى گيرند و توبه مى كنند. ريشه ها در جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ كشور هاى عرب درمدت ۶ روز از اسرائيل شكست خوردند.ناوگان هوايى مصر در ساعات اوليه جنگ و پيش از آنكه حتى يك هواپيماى نظامى از فرودگاه برخيزد، نابود شد.اسرائيل توانست در نوزدهمين سال تولدش بر سراسر سرزمين فلسطين تسلط يابد. صحراى سينا كه با خليج و كانال سوئز از سرزمين اصلى مصر جدا شده است، و همچنين بلندى هاى استراتژيك جولان در سوريه از ديگر نقاطى بودند كه سربازان اسرائيلى توانستند خاك آنها را در زير چكمه هاى خود ببينند.شكست اعراب و از دست دادن نقاط استراتژيك سرزمين فلسطين- غرب رود اردن و باريكه غزه _ و اشغال بخشى از دو كشور عربى توسط اسرائيل آنچنان براى اعراب تحقير آميز بود كه هيچ گاه نتوانستند خاطره تلخ آن را به فراموشى بسپارند.اين چنين بود كه حس انتقام و بازپس گيرى سرزمين هاى از دست رفته در بين اعراب تحريك شد و آنان تصميم گرفتند كه هر چه سريع تر به اين سرشكستگى تاريخى پايان دهند. اما بازسازى لشگر شكست خورده و روحيه از دست رفته سربازان مدت ها زمان لازم داشت.جمال عبدالناصر رئيس جمهور مصر و بزرگ ترين رهبر آن روز دنياى عرب، در ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۷۰ بر اثر سكته قلبى درگذشت و معاون اولش محمد انورسادات به جاى او نشست. حالا همگان از سادات انتظار داشتند كارى را كه عبدالناصر موفق به انجامش نشد او به انجام برساند. جنگ اكتبر يكى از شگفتى هاى بزرگ نظامى تاريخ است. جنگى كه در آن بطلان شكست ناپذيرى ارتش اسرائيل ثابت شد. اعراب دراين نبرد آنچه كه از ابتكار و قدرت نظامى در چنته داشتند را وارد كارزار «مرگ و زندگى» كردند. هنوز با گذشت ۳ دهه از اين جنگ، تاكتيكهاى بكارگرفته شده توسط مصريها براى گذر از كانال سوئز و ورود به صحراى سينا تعجب آور و بسيار جسورانه به نظر مى رسد. پس از آنكه ارتش اسرائيل در ژوئن ۱۹۶۷ ظرف ۶ روز توان نظامى اعراب را درهم كوبيد و نوار غزه، صحراى سينا، ارتفاعات جولان، بيت المقدس و غرب اردن را اشغال كرد، اعراب مصمم شدند تا به هرطريقى كه شده انتقام شكست خود را بگيرند. خوددارى اسرائيل از عقب نشينى سبب شد تا در سپتامبر ۱۹۷۳ حافظ اسد و انورسادات به اين نتيجه برسند كه جنگ تنها راه عقب راندن متجاوز است. در تمام طول ماه سپتامبر حداقل ۵ رهبر ديگر عرب نيز در جريان اين عمليات بزرگ قرار گرفتند. فيصل پادشاه عربستان، شاه حسين، معمر قذافى، ياسر عرفات و شاه حسن مراكشى. شكست سال ۱۹۶۷ اعتبار اعراب را در جهان از بين برده بود و لازم بود بويژه براى ملت بزرگ مصر كه اين شكست جبران شود. اعراب تمام تلاش خود را براى مخفى كردن اين عمليات بزرگ به كار بردند و بايد اذعان كرد كه در اين كار موفق بودند. (على رغم ارتباطات گسترده آنها با غرب ) مردى به نام شاذلى ژنرال سعيدالدين شاذلى را شايد بتوان طراح اصلى عبور از كانال سوئز دانست. اسرائيل پس از رسيدن به اهداف دلخواه خود در ،۱۹۶۷ صحراى سينا را مبدل به دژى تسخيرناپذير كرد. بارلو مهندس يهودى در طى ۳ سال خط دفاعى در كانال سوئز و صحراى سينا ايجاد كرد كه معروف به «ديوار دفاعى بارلو» شد. فكر عبور از اين خط دفاعى (در حالى كه ورزيده ترين نيروهاى جهان نيز مدافع آن بودند ) به مخيله هيچ ژنرالى نمى گنجيد. اما ژنرال مصرى براى عبور از اين خط نقشه بزرگى داشت. سعيد الدين شاذلى كه در ۱۹۷۲ از طرف انورسادات به عنوان مأمور اصلى تجديد ساختار ارتش مصر انتخاب شد (وى در ۱۹۷۳ به رياست ستاد ارتش مصر منصوب شد) شاذلى دوره هاى ويژه رنجرى را ديده و در ۱۹۶۷ در قالب يك گروه هوابرد كماندويى در پشت خطوط اسرائيل پياده شده بود و پس از زدن ضربات متعدد به دشمن در اثر فقدان پشتيبانى ساير قوا مجبور شد در حالى كه تمام نيروهاى رسته اش از بين رفته بودند با پاى پياده عرض صحراى سينا را طى كند و با شنا از عرض سوئز بگذرد وى از همه جهات يك نابغه نظامى بود. او برخلاف ساير ژنرالها با سربازان غذا مى خورد و به مانند يك نظامى واقعى تنها به مأموريت مى انديشيد. شاذلى علاوه بر اين ، تجربه عملى از نبردهاى كنگو و يمن داشت و در اواخر دهه ۶۰ در رسته تفنگداران آمريكايى كارآموزى كرده بود. آدميرال گورچكوف فرمانده معروف ستاد شوروى در دوران جنگ سرد روزى به عبدالناصر گفته بود كه اين افسر جوان (شاذلى) نبوغ كامل يك فرمانده كاردان را دارد. سادات در مارس ۱۹۷۳ به شاذلى گفته بود كه ارتش را براى نبرد «مرگ و زندگى » آماده كند چرا كه راههاى ديپلماتيك همه به بن بست رسيده است. از اين تاريخ به بعد بود كه شاذلى طراحى هاى خود را آغاز كرد. او احتياج به حداقل يك گردان نيروى كماندويى از جان گذشته داشت كه در موج اول حمله شركت كنند و با تسخير سرپل هاى مناسب در شرق سوئز راه را براى ورود عمده قوا فراهم كنند. سپس بايد راهى را براى ورود تانكهاى سنگين مصرى (با گذر از كانال ) فراهم مى كرد. سپس بايد با سرعت هرچه تمام تر از دفاع چندلايه بارلو مى گذشت و تازه آنگاه رودرروى ارتش اسرائيل مستقر در صحراى سينا قرار مى گرفت. مسأله مهم بعدى حمله نيروى هوايى اسرائيل بود. موج توفنده اى كه مهار آن به نظر غيرممكن مى آمد در صورتى كه اين نيرو برجاى مى ماند امكان نداشت كه تانكهاى مصرى بتوانند عرض صحراى سينا را رد كنند. بنابراين او تنها بايد به موشكهاى سام روسى اعتماد مى كرد. ۶ اكتبر آريل شارون و موشه داياناسرائيل هرگز باور نمى كرد كشورهايى كه ۶ سال قبل زير ضربات او «له» شده اند جسارت حمله مجدد را به خود بدهند اما در ارتش اسرائيل نيز ۲ نابغه بزرگ نظامى بودند كه از اواخر سپتامبر مى دانستند توفان در راه است. ژنرال موشه دايان طراح حملات جنگ ۶ روزه ( و وزير دفاع گلداماير نخست وزير وقت اسرائيل) و دوم ژنرال زرهى آريل شارون. ناله هاى اين دو نفر در باره نقل و انتقالات مصر در جبهه غرب به جايى نرسيد اما آنها نيز طرحهاى خود را داشتند. شارون باعلامت گذارى صحراى سينا خود را براى روزى آماده كرد كه صحرا به تصرف مصريها درآيد و دايان نيز نيروى هوايى را كاملاً آماده نگه داشت تا هيچ هواپيمايى بر روى زمين غافلگير نشود حال آنكه برنامه مصريها و سوريه چيز ديگرى بود. عيد يوم كيپور يوم كيپور روز بزرگ مذهبى اسرائيل است. در اين زمان ارتش اسرائيل تقريباً در حالت انفعال كامل بود. (حتى راديو تل آويو نيز در حالت سكوت بود). ژنرال مصرى چنين روزى را براى حمله انتخاب كرد و قبل از شروع عمليات به فرماندهانش گفت كه در طلوع آفتاب روز ۶ ژوئن نيز اسرائيلى ها ما را در بى خبرى كامل غافلگير كردند و حالا نوبت ماست. با شروع دستور حمله ، صدها غواص با لباس قورباغه اى از عرض كانال گذشته و ضمن خنثى سازى مينها باديناميت بخشى از ديوار بارلو را منفجر كردند. بلافاصله كماندوهاى زمينى وارد عمل شده و سربازان غافلگير شده اسرائيلى را از سر راه برداشتند. ظرف ۶ ساعت ۲۵ دژ از ۳۳ دژ مستحكم بارلو سقوط كرد. قبل از آنكه اسرائيل بتواند نيروهاى ذخيره خود را به ميدان بفرستد شاذلى با ايجاد ۸ پل بزرگ در شب هزاران سرباز و صدها تانك را در شرق سوئز پياده كرد. دايان كه نيروى هوايى را كاملاً آماده نگاه داشته بود با فرستادن فانتومهاى جديد و ميراژها سعى كرد تا ۶۰هزار سرباز مصرى را در روى همان خط از بين ببرد. با توجه به نزديكى بيش از اندازه نيروهاى مصرى به يكديگر از نظر دايان ۱۰۰ هواپيما براى كوبيدن آنها كافى بود. موشك سام موشك سام در ويتنام قدرت خود را نشان داده بود اما خلبانان اسرائيلى نه خلبان آمريكايى را قبول داشتند و نه تاكتيك آنها را و گمان نمى بردند گرفتار تور دفاع ضد هوايى مصر شوند اما شاذلى با به كارگيرى دقيق سايت هاى سام (البته با كمك هزاران مستشار روس) چنان ضربه اى در روز اول جنگ به نيروى هوايى اسرائيل زد كه دايان را از ادامه فشار به نيروى هوايى منصرف كرد. گفته مى شود ۱۱ هواپيماى اسرائيلى در ساعت اول جنگ از بين رفتند. در بقاياى دژ بارلو ۸ هزار مدافع اسرائيلى با تمام قوا مى جنگيدند اما كماندوهاى مصرى براى جنگهاى تن به تن و سرنيزه آموزش ديده و مدافعان را تار و مار كردند. جنگ رمضانفرماندهان اسرائيلى مرتب تقاضاى رسيدن پشتيبانى هوايى را كرده و هشدار مى دادند سقوط خطوط اوليه اسرائيل نزديك است در نتيجه نيروى هوايى اسرائيل مجدداً با تغيير تاكتيك به ميدان اعزام شدند هواپيماهاى اسكاى هاوك اسرائيل نيز به سرنوشت فانتومها دچار شده و تا روز بعد حداقل ۳۰ فروند از آنها سقوط كرد. نصب ۵۰ سايت موشكى سام ۳ و سام ۶ سبب شد تا در روز سوم نبرد ديگر نيروى هوايى اسرائيل وارد عمل نشود و مصريها تعداد نفرات و تانكهاى خود را به ۷۰ هزار نفر و ۶۰۰ تانك برسانند. اولين اشتباه مصريها در جنگ ۱۹۷۳ نيز مانند اكثر جنگهاى برق آسا، تكليف جنگ در همان ۷۲ ساعت اول مشخص شده بود. ژنرال شاذلى مى دانست كه جبهه اصلى نبرد غرب صحراى سينا و خط بارلو است. جبهه هاى اردن وجولان (در جنوب سوريه) همه جبهه هاى فرعى بودند. بنابراين او به اين معتقد بود كه مصر بايد از اين فرصت طلايى استفاده كرده و خود را به جنوب اسرائيل برساند تا دست بالا را در جنگ داشته باشد. اما در قاهره سادات اصلاً چنين خيالى نداشت. او معتقد بود كه بايد قواى مصرى با نفوذ به عمق ۲۰ كيلومترى صحراى سينا موضع پدافندى اتخاذ كنند. درخواستهاى مكرر ژنرال مصرى براى اجازه فتح ۳ گذرگاه قفقفه، قيدى و متيلا كه شاه كليد فتح كل صحرا بودند مورد بى توجهى قاهره قرار گرفت و ۳ هزار كماندوى مصرى در روز ۸ اكتبر به جاى تصرف مناطق استراتژيك مذكور دستور استراحت گرفتند. بنابراين اكنون زمان ضد حمله اسرائيل بود. در ۹ اكتبر ۲ واحد زرهى اسرائيل حمله به مصريها را آغاز كردند اما تلفات سنگين آنها سبب ناموفق ماندن عمليات شد. اسرائيلى ها در روزهاى بعد نيز در چند نوبت حملات زرهى عظيمى را عليه مصريها سامان دادند. كسى گمان نمى كرد واحدهاى زرهى مصرى از اين نبردها جان به در ببرند چرا كه اسرائيل در اين نبردها از تانكهاى ام ۶۰ و ام ۴۸ آمريكايى بهره مى برد كه جديدترين محصولات زرهى آمريكا بودند. اما موشك هاى آر.پى.جى و ساگر روسى جهنمى واقعى را براى تانكهاى مذكور ايجاد كردند. در مجموع ظرف يك هفته اول جنگ اسرائيل يك سوم تانكهاى خود را از دست داد حال آنكه مصريها در همين زمان تعداد تانكهاى خود در صحرا را به ۱۲۵۰ دستگاه رسانده بودند. در ۱۴ اكتبر بزرگترين جنگ تانكها در تاريخ (پس از نبرد كورسك در جبهه شوروى ۱۹۴۳) در قبل از گذرگاه متيلا بين ۲۵۰۰ تانك و زرهپوش از طرفين آغاز شد. در ۱۴ اكتبر وقتى بالاخره قاهره با درخواست شاذلى براى عبور از گذرگاه هاى استراتژيك متيلا و قفقفه موافقت كرد ۸۰۰ تانك و ۷۰ هزار نيروى مصرى خود را در برابر ۶۰۰ تانك و ۱۵۰ هزار سرباز اسرائيلى ديدند. ژنرال آريل شارون در گذرگاه صعب العبور مذكور منتظر اين اشتباه مصريها بود. در حقيقت مصر ۶ روز حياتى را از دست داده بود و اكنون قواى مصر در منطقه دست پايين را داشت. ظرف چند ساعت ۱۰۰۰ تانك از طرفين به نسبت يك به ۳ به نفع اسرائيل در آتش سوختند و مصريها دريافتند آنها نيز ديگر اگر بخواهند قادر به پيشروى نيستند. طرح شارون آريل شارونآريل شارون (نخست وزير فعلى اسرائيل) مردى بسيار افراطى و قاتل هزاران عرب فلسطينى، لبنانى و مصرى محسوب مى شود اما هيچكدام از اين موارد سبب نخواهد شد تا نقش بزرگ او در عمليات ۱۹۷۳ ناديده گرفته شود. در ۱۵ اكتبر زمانى كه جنگ در جبهه سينا به بن بست رسيد وى در ستاد ارتش اسرائيل با بيرون آوردن نقشه اى علامت گذارى شده اعلام كرد كه مى تواند تنها با ۴ تيپ از بين ۲ سپاه مصرى بگذرد و با عبور از كانال سوئز در جهت عكس ميدان جنگ، خود را به شمال مصر برساند و با تهديد اسكندريه، قاهره را مجبور به قبول آتش بس كند. دايان و ساير فرماندهان اسرائيلى كه در آن زمان در اثر از بين رفتن ۴۵ درصد توان زرهى و ۱۰۰ هواپيما و هزاران نفر از بهترين سربازان اسرائيلى اميدى به حمله متقابل با روشهاى كلاسيك نداشتند ناچاراً با حركت شارون كه نوعى حمله ناپلئونى و در حد خودكشى بود موافقت كردند. امروز كه جنگ اكتبر را مرور مى كنيم درمى يابيم جنگ مذكور نبرد بين ۲ ژنرال بلندپايه مصرى و اسرائيلى (شاذلى و شارون) بود اما متأسفانه مصريها به ژنرال خود اجازه ريسك ندادند حال آنكه سرفرماندهى اسرائيل در آن شرايط سخت اختيار ۱۲ هزار سرباز را به شارون براى «طرحى شبيه به خودكشى» داد. در ساعت ۵ صبح ۱۵ اكتبر سربازان شارون در اختفاى كامل سوار بر تانكهاى روسى به غنيمت گرفته شده از جنگ قبلى شده و حتى در ارتباطات راديويى خود به زبان عربى صحبت كردند و با عبور از سوئز طى ۴۰ ساعت با از بين بردن دهها پايگاه موشكى مصرى از آتش مؤثر فانتومها نيز استفاده كردند. در ۱۸ اكتبر ناگهان مردم مصر متوجه شدند اسرائيلى ها در مصر هستند! حملات متعدد ميگ هاى مصرى نيز براى در هم كوبيدن سرپل هاى اسرائيل در غرب سوئز بى فايده بود و آنها دسته دسته مقهور فانتوم هاى اسرائيل مى شدند چرا كه ديگر از پشتيبانى موشك هاى سام اثرى نبود. در ۲۲ اكتبر تعداد نيروهاى اسرائيل در شمال مصر به ۲۰ هزار سرباز و ۵۰۰ تانك و نفربر زرهى رسيد اين در حالى بود كه عمده قواى مصر در صحرا مشغول بودند. در روز ۲۳ اكتبر اسرائيلى ها با كنترل به محور سوئز - قاهره به ۱۰۱ كيلومترى پايتخت مصر رسيدند. در حالى كه مصرى ها آتش بس را قبول كرده بودند در اسرائيل گوش شنوايى نبود . بنابراين در ۲۴ اكتبر مصر خود را براى فرا خواندن لشگرهاى جديد آماده كرد. اين در حالى بود كه آمريكا و شوروى ديگر موافق ادامه جنگ نبودند. جبهه جولان اگرچه همه جنگ اكتبر را به خاطر نبردهاى صحراى سينا مهم مى دانند اما در جبهه شمال اسرائيل در منطقه جولان نيز جنگ هاى مهمى بين طرفين درگرفت. اعراب كه مى دانستند در اتحاد سوريه - مصر طرف ضعيف سوريه است، نيروهاى به استعداد ۲ تا ۳ لشگر (عراقى، مراكشى، سعودى، كويتى و فلسطينى) را به سوريه اعزام كردند وبا تقويت ۶۰ هزار نيروى سورى با ۹۳۰ تانك مواضع اسرائيل را در جولان (كه از ۱۹۶۷ اشغال شده بود) مورد حمله قرار دادند. نيروهاى سورى در روزهاى اول جنگ با عبور از ميادين مين، ۲۳ كيلومتر داخل خطوط دشمن نفوذ كرده و به پشت دروازه شهر «ال عال» در شمال اردن رسيدند. ۱۵ هزار نيروى اسرائيلى در اين عمليات از هم پاشيدند و امواج حملات هوايى اسرائيل نيز در برابر موشك هاى سام متحمل ۳۵ فروند تلفات شدند. اسرائيلى ها كه در اين جبهه جايى براى عقب نشينى نداشتند چرا كه با اولين عقب نشينى شمال اسرائيل به دست اعراب مى افتاد بلافاصله تمام قواى خود را معطوف به جبهه شمال كردند و حتى ماشين هاى مردم را مصادره كرده و با آنها به انتقال نيرو پرداختند. سربازان اسرائيلى تن به خونين ترين نبردها در جبهه مذكور زده و با وارد كردن صدها تانك نيروهاى پيشروى سورى را در هم كوبيدند. همزمان هواپيماهاى اسرائيل اقدام به بمباران شهرها و مراكز اقتصادى سوريه كردند تا روحيه مردم اين كشور را براى ادامه جنگ بشكنند. سوريه كه نيروى ذخيره چندانى براى ورود به منطقه نداشت در برابر حملات متعدد اسرائيل مجبور به توقف شد و در ۱۸ اكتبر در قنيطره طى يك نبرد ۱۴ ساعته با از دست دادن ۵۰۰ تانك ابتكار عمل را از دست داد. اين مسأله درست همزمان بود با توقف ارتش مصر و مى توان دريافت كه اگر سادات احمقانه دستور توقف را به سادگى در جبهه غرب نداده بود سوريه و اعراب متفق در جولان به آن وضع آشفته گرفتار نمى شدند. در ضدحمله بعدى اسرائيلى ها در ۱۲ اكتبر با نفوذ به داخل سوريه دمشق را در تيررس قرار دادند اگر حمله متقابل مصرى ها در صحراى سينا نبود براى اسرائيل تسخير دمشق كار سختى نبود. در حقيقت نيروهاى عرب در جبهه جولان بسيار ضعيف ظاهر شدند و اصلاً نتوانستند به مانند مصر ضربات قابل توجهى به دشمن وارد كنند. در ۱۳ اكتبر در جبهه جولان تقريباً آرامش برقرار شد. آغاز ديپلماسى تداوم آتش بس در جبهه ها سبب فعال تر شدن نيروهاى ديپلمات شد. بويژه آنكه با آغاز تحريم نفتى غرب در ۲۱ اكتبر از جانب كشورهاى نفت خيز عرب دنيا با مشكل جديدى روبرو شده بود كه ابعاد آن فراتر از جبهه سوئز بود. با ورود كيسينجر به منطقه فشار براى وادار كردن گلداماير و سادات به قبول آتش بس دائمى افزايش يافت. مصرى ها يك سوم صحراى سينا را در اختيار داشتند و ضربات جبران ناپذيرى را به اسرائيل وارد كردند اما در مقابل شارون با ۲۰ هزار سرباز و صدها تانك در شرق قاهره مستقر شده بود. البته ۵ لشگر ذخيره و اصلى مصرى به سرعت به سمت او در حال حركت بودند بنابراين عنصر زمان به زيان اسرائيل بود. از آن طرف سيل كمك هاى آمريكا كمبودهاى اسرائيل را داشت جبران مى كرد. نبايد از ياد برد كه كنگره آمريكا پرداخت ۲‎/۲ ميليارد دلار كمك نظامى به اسرائيل را تصويب كرد. بنابراين آتش بس ادامه يافت. نتايج جنگ اكتبر جنگ اكتبر (يا رمضان) نبردى استثنايى بود. اين جنگ نتايج بسيار زيادى داشت از جمله آنكه مشخص شد در صورت وجود برنامه ريزى و همت، ارتش اسرائيل نيز «شكست پذير است.» دوم آنكه در بين كشورهاى عربى مصر اين قابليت را دارد كه اسرائيل را شكست دهد. امروز مى توان قضاوت كرد كه اگر ترس (و يا خيانت) سادات نبود اسرائيل در اكتبر ۱۹۷۳ شكست مى خورد. مردانى مانند ژنرال شاذلى تنها با ۳ گردان كوماندوى از جان گذشته به همراه چند واحد پدافند سام ستون فقرات ارتش اسرائيل را شكستند. هنگامى كه چندى بعد سادات وى را مجبور كرد تانك هايش را به ساحل غربى سوئز برگرداند اين ژنرال مصرى با چشمانى اشكبار از سادات خواست تا حداقل اين درخواست اسرائيلى ها را نپذيرد اما سادات قبلاً قول اين مسأله را به كيسينجر داده بود. اسرائيل نيز به خوبى دريافت مصر حريفى متفاوت است. بنابراين بايد حتماً از صف مبارزان ديگر خارج شود. انور ساداتبگين در ۱۹۷۷ از سادات در تل آويو به گرمى استقبال كرد و ۲ سال بعد با قبول قرارداد كمپ ديويد خروج كامل از صحرا را پذيرفت. (در كمال ناباورى) نكته سوم آنكه ابداعات ژنرال شاذلى و ژنرال شارون هر دو از نقطه نظر نظامى بسيار ارزشمند و بى بديل بود و يك اصل را ثابت كرد و آن اينكه ترس، دشمن واقعى رزمنده است. نكته چهارم ضعف عملكرد روس ها در اين ۳ هفته بود. در حالى كه آمريكا از تمام اعتبار و توان خود براى سرپا نگاه داشتن اسرائيل استفاده كرد (ايجاد پل هوايى براى كمك رسانى به اسرائيل، استفاده از هواپيماى جاسوسى اس.آر ۷۱ براى راهنمايى شارون و كمك ۲‎/۲ ميليارد دلارى تسليحاتى - به تل آويو) روس ها تنها به رفقاى عرب خود تضمين دادند كه دمشق و قاهره توسط اسرائيل تصرف نمى شود (!) در نتيجه مصر را ظرف ۷ سال كاملاً به دامن غرب غلطاندند و ظرف ۱۵ سال كاملاً بازى را در خاورميانه عربى واگذار كردند. آخرين جنگ گسترده اعراب و اسرائيل گرچه با موفقيت صددرصدى اعراب به پايان نرسيد، ولى بسيارى از نقاط ضعف اسرائيل را نمايان ساخت. اندكى پس از پايان جنگ يوم كيپور انورسادات رئيس جمهور وقت مصر پيمان آتش بس با اسرائيل را امضا كرد و سفرى نيز به سرزمين هاى اشغالى كرد. پيمان صلح كمپ ديويد كه توسط سادات و بگين، با نظارت كارتر، امضا شد از اثرات اين جنگ بود. پيمانى كه بر طبق آن اسرائيل تا سال ۱۹۸۲ از تمامى صحراى سينا عقب نشينى كرد و در مقابل مصر، اسرائيل را به رسميت شناخت. دو كشور براى هميشه ترك مخاصمه كردند. هرچند سادات نتوانست روزى را كه سرزمين مصر خالى از سربازان اسرائيلى باشد، ببيند. او در ششم اكتبر ،۱۹۸۱ در مراسم رژه اى كه به مناسبت پيروزى در جنگ رمضان ۱۹۷۳ ترتيب داده شده بود، به دست سروان احمد شوقى خالد اسلامبولى ترور شد و معاونش حسنى مبارك به جاى او نشست. www.persianblog.com
  9. پس از فتح خرمشهر و عقب نشینی سراسر ارتش عراق، دشمن برای دست یابی به پدافند مطمئن تدابیری به کار بست؛ به گونه ای که در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت؛ و در مناطق پست، با به کارگیری موانع مصنوعی موقعیت خود را تحکیم بخشید. در عین حال، دشمن از موانع طبیعی نیز به منظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره می گرفت. در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران کاسته بود. این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، به طوری که دشمن هیچ گونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز نمی پنداشت آب گرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد؛ و نیز گمان نمی کرد قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند. هم چنین عراق در سال های سوم و چهارم جنگ تاکتیک های جدیدی اتخاذ کرد، که طبعا نیازمند به کارگیری تاکتیک ها و تدابیر جدید بود. به منظور برهم زدن معادله نظامی جنگ به نفع جمهوری اسلامی و به دست گرفتن ابتکار عمل، منطقه هور با سه ویژگی انتخاب گردید: 1- ضعف و ناتوانی دشمن در عملیات آبی – خاکی. 2- سرعت عمل. 3- غافلگیری. منطقه هور با توجه به تجارب به دست آمده از عملیات رمضان تا والفجر 4 و با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن، و نیز نقش زمین و تاثیر گذاری آن، انتخاب شد. نظر به راکد بودن نسبی آب هور و وسعت بیش از اندازه آن، که طبعاً منجر به طولانی شدن عقبه های نیروهای خودی می شد و نیز فقدان زمین مناسب جهت قدرتمندی و قابلیت های نیروهای خود (پس از عملیات رمضان تا قبل از خیبر)، از جمله شرایط و عواملی بود که موجب می شد دشمن تصور عملیات گسترده را از طرف هور نداشته باشد و همین تصور باعث گردید که عراق، از جزایر مجنون شمالی و جنوبی و شرقی دجله تنها با چند گردان پدافند نماید. در این میان، اجرای عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال هور، به رغم نتایج غیرمطلوب آن، نتیجه ای بزرگ – هر چند غیر مستقیم – بر جای گذارد. عملیات در منطقه چزابه، شناسایی موقعیت ضعیف دشمن در منطقه هور را در پی داشت. فرماندهان سپاه پاسداران که به مناسبت عملیات والفجر مقدماتی در آن منطقه حضور یافته بودند، با مشاهده نقاط ضعف دشمن، سریعاً به طراحی عملیات خیبر پرداختند و با استفاده از تجربه حاصل از عملیات والفجر مقدماتی، ضریب امنیت را شدت بخشیده و رعایت حفاظت اطلاعات را اصل قرار دادند. مضافاً به این که دو نکته مهم دیگر در دستور کار قرار گرفت. نکته اول، فعالیت های شناسایی بود که با توجه به رعایت اصل حفاظت، به نیروهای بومی سپاه خوزستان واگذار شد. نکته دوم، تغییر در سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد قابلیت عملیات آبی – خاکی بود که باید متحقق می شد ، بر همین اساس، یگان دریایی سپاه (قرارگاه نوح) تشکیل شد. در عین حال، برای جلوگیری از هوشیاری دشمن، قرارگاه دریایی سپاه در بوشهر فعال گردید تا به این وسیله تلاش جدید به منظور افزایش فعالیت در خلیج فارس تلقی گردد. اهداف عملیات هدف از عملیات خیبر عبارت بود از انهدام نیروهای سپاه سوم عراق، تامین جزایر مجنون شمالی و جنوبی، ادامه تک از جزایر و محور طلائیه به سمت نشوه و الحاق به نیروهایی که از محور زید به دشمن حمله می کردند. در نظر بود که خشکی شرق دجله از طریق هور تصرف شود تا دشمن نتواند از سمت شمال سپاه سوم را تقویت کند. منطقه عملیات منطقه عملیاتی که در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه واقع شده است، از شمال به العزیر و از جنوب به القرنه – طلائیه محدود می گردد. این منطقه دارای دو نوع طبیعت متفاوت است: هور و خشکی. قسمت خشکی، که حداقل عرض آن 8 کیلومتر و حداکثر 10 کیلومتر است، توسط دو هور بزرگ – هورالهویزه در شرق و هورالحمار در غرب آن – احاطه شده است. هم چنین، منطقه مذکور توسط رودخانه دجله به دو قسمت شرقی – غربی تقسیم می شود که 3/4 آن در شرق رودخانه قرار دارد. جاده مواصلاتی عماره – بصره نیز در غرب رودخانه واقع است. در داخل منطقه مزبور جزایر شمالی و جنوبی مجنون واقع است. هم چنین تاسیسات دیگری وجود دارد که عبارتند از: دکل های برق، دکل های تقویتی رادیو و تلویزیون، تاسیسات و کارخانجات کاغذ سازی، چاه های نفت و ... هور منطقه ای است هم سطح دریا که در بعضی مناطق سطح آب آن 2 تا 3 متر بالاتر از آب دریاست و به طور کلی نسبت به مناطق هم جوار گود می باشد و در مسیر رودخانه های قدیمی و دایمی به وجود می آید و دارای روییدنی هایی به شرح زیر است: 1- نی با ارتفاع 2 تا 7 متر که عمدتاً در جاهای عمیق می روید. 2- بردی(1) که معمولاً ارتفاع آن بین 1 تا 2 متر است. 3- چولان(2) که در جاهای کم عمق می روید و ارتفاع آن کمتر از 50 سانتی متر است. به علت پوشش فشرده سطح هور از نی، بردی و چولان، تردد در آن تنها از معابری خاص (آبراه ها، نهر ها و یا محل عبور حیوانات وحشی) امکان پذیر است. علت انتخاب هور علاوه بر آنچه قبلاً ذکر شد، علت انتخاب هور به لحاظ عوامل زیر بود: 1- پرهیز از تک جبهه ای (حمله رویاروی و مستقیم به دشمن را تک جبهه ای می گویند). 2- حمله به جناح دشمن؛ شکل حضور دشمن در منطقه شرق بصره به گونه ای بود که الحاق نیروهای خودی در طلائیه و سپس رسیدن به عقبه دشمن در نشوه، جناحی عمده از دشمن به تصرف در می آمد که تزلزل خطوط دشمن را در پی داشت. 3- عدم تصور دشمن نسبت به انجام عملیات در هور. 4- بکر بودن منطقه. 5- غیرممکن بودن مانور زرهی برای دشمن. استعداد دشمن منطقه مورد نظر برای عملیات در حوزه استحفاظی سپاه سوم عراق قرار داشت و در جریان عملیات یگان های زیردر این منطقه حضور یافتند: الف – یگان های پیاده : - تیپ های 3، 5، 11، 18، 605، 702، 704، 93، 95، 96، 701، 501، 35، 419، 108، 113، 427، 36، 22، 23، 28، 418، 422، 19 پیاده. ب – یگان های رزهی: - تیپ های 30، 16، 6، 56، 14، 26 و 37 زرهی و تیپ 55 مختلط. ج – یگان های مکانیزه: - تیپ های 25، 8، 27، 15 و 20 مکانیزه. د – گارد مرزی و گارد ریاست جمهوری: - تیپ های 5، 8 و 11 گارد مرزی و یک تیپ از گارد ریاست جمهوری. هـ – نیروی مخصوص: - تیپ 65. و – جیش الشعبی و کماندو: - بیش از 10 گردان. ز – توپخانه: - حدود 30 گردان. قوای خودی هدایت و فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) بود. دو قرارگاه اصلی (کربلا و نجف) و پنج قرارگاه فرعی (نصر، حنین، بدر، حدید و فتح) تحت امر قرارگاه مرکزی بودند. یگان های عملیاتی نیز به شرح ذیل بود: الف – سپاه پاسداران: - لشکرهای 5 نصر، 8 نجف اشرف، 31 عاشورا، 19 فجر، 41 ثارالله، 17 علی ابن ابی طالب (ع)، 14امام حسین (ع)، 27 محمد رسول الله (ص) و 7 ولی عصر(عج). - تیپ های مستقل 15 امام حسن (ع)، 10 سید الشهدا(ع)، 44 قمر بنی هاشم(ع)، 33 المهدی (عج)، 18 الغدیر و 21 امام رضا(ع). - تیپ های مستقل زرهی 72 محرم، 20 رمضان و 28 صفر. - یگان دریایی (قرارگاه نوح). - در مجموع، سپاه پاسداران 220 گردان عملیاتی در اختیار داشت و استعداد توپخانه آن نیز 7 گردان بود. ب - ارتش جمهوری اسلامی: - لشکر های پیاده 77، 21، 28 و 55. - لشکرهای زرهی 81، 16 و 92. قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) به عنوان قرارگاه مرکزی: قرارگاه نجف تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) فرماندهی قرارگاه های فرعی را به عهده داشت: قرارگاه نصرهدایت لشکر 5 نصر و تیپ 15 امام حسن(ع) را به عهده داشت. قرارگاه حدید هدایت تیپ 44 قمر بنی هاشم و تیپ 21 امام رضا (ع) را به عهده داشت. قرارگاه فتح هدایت لشکر 27 محمد رسول الله (ص) و تیپ 33 المهدی (عج)+ تیپ 18 الغدیر را به عده داشت. قرارگاه حنین هدایت لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) و لشکر 41 ثارالله و تیپ 10 سیدالشهدا(ع) را برعده داشت. قرارگاه بدر هدایت لشکر 8 نجف، لشکر 31 عاشورا، لشکر 19 فجر را به عهده داشت. قرارگاه کربلا هدایت نیروهای زیر را به عده داشت. از ارتش لشکرهای 77، 21 و 28 پیاده و لشکر 8 زرهی. از سپاه لشکر 14 امام حسین (ع)، 7 ولی عصر (عج) و تیپ زرهی 72 محرم. لازم به ذکر است که لشکر 16 و 92 زرهی ارتش در حین عملیات به کار گرفته شدند. طرح عملیات دو قرارگاه کربلا و نجف ماموریت داشتند ضمن تامین اهداف محوله، روی پل دوعیجی در شمال نشوه (غرب نهر کتیبان) الحاق کرده و سپس به سوی بصره ادامه عملیات دهند. قرارگاه کربلا می بایست با عمل ازمحور زید و چسبیدن به نهر کتیبان جهت مسدود کردن منطقه ورودی دشمن در دو عیجی اقدام می کرد. قرارگاه نجف نیز پس از دستیابی به العزیر و القرنه و تصرف جزایر مجنون و الحاق به طلاییه، جهت بازکردن جاده طلاییه – نشوه که تنها امید برای ادامه عملیات و انتقال نیرو و مهمات بود، اقدام نماید. یگان های تحت امر این قرارگاه می باید با عبور از طلاییه به سمت نشوه و تامین آن در پل دوعیجی به قرارگاه کربلا(نیروهای ارتش)ملحق می شدند. قرارگاه نجف برای تصرف اهداف خود به تشکیل پنج قرارگاه فرعی (نصر، بدر، حنین، حدید، فتح) مبادرت می ورزید. قرارگاه دیگری با نام نوح(ع) وظیفه ترابری دریایی و پشتیبانی یگان های عمل کننده را برعهده داشت. شرح عملیات نکته قابل توجه قبل از آغاز تک، حضور گسترده نیروهای مانور قدس در مناطق عملیاتی، پس از انجام مانور در مراکز مختلف شهرستان ها بود. علاوه بر این، با توجه به مانور قدس و تهدید و اقدامات جنون آمیز دشمن و حمله موشکی به دزفول و بمباران شهرهای کرمانشاه، ایلام، رامهرمز و ...، جو کلی جنگ در کشور، شکل خاصی به خود گرفته بود. عملیات در ساعت 21:30 روز 3/12/1362 با رمز یا رسول الله آغاز شد. در مرحله اول نیروهای قرارگاه نجف با تهاجم سراسری در مناطقی همچون تنگه و شهر القرنه، جاده بصره – العماره و نیز جزایر شمالی و جنوبی مجنون استقرار یافتند. در این میان، قرارگاه کربلا که در محور زید وارد عمل شده بود، با به دست آوردن کمترین موفقیت موجب بازگشت یگان های ارتش به مواضع قبلی خود شد. در مرحله دوم عملیات، دو تلاش اصلی در محور جزایر مجنون و طلاییه به منظور الحاق و سپس پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد؛ بنا به عللی پیشروی انجام نشد. در مقابل، دشمن به تدریج خود را بازیافته و پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی حوالی جاده بصره – العماره گذارد و سپس روی طلاییه متمرکز شد. در ادامه عملیات، پس از آن که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، لشکر 14 سپاه پاسداران که تحت امر قرارگاه کربلا (ارتش) بود، آزاد شده و به همراه لشکر 27 ماموریت طلاییه را به عهده گرفت. در آن شب نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید . در این میان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلاییه – به طول 6 کیلومتر– در اختیار نیروهای خودی بود، لیکن وسعت کم منطقه مانور از یک سو و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن از سوی دیگر، امکان پیشروی الحاق با محور جزایر مجنون را ناممکن ساخته بود. به همین خاطر از ادامه عملیات در طلاییه صرف نظر شد و به این ترتیب اهداف عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد. بر همین اساس و با توجه به فشارهای دشمن، مرحله سوم عملیات به منظور تثبیت موفقیت خودی در جزایر انجام شد. دشمن که هر گونه حضور نیروهای ایرانی در هور را خطری برای جاده بصره – العماره می دانست با اجرای آتش شدید و توان پیاده وزرهی می کوشید جزایر مجنون را بازپس گیرد. این در حالی بود که نیروهای خودی خسته از چند روز جنگ، نداشتن عقبه نزدیک و نیز عدم حمایت آتش توپخانه، به مقاومت خود ادامه می دادند. متقابلاً، دشمن با تمرکز صدها قبضه توپ روی جزایر و بمباران مداوم آن ها با هواپیما و نیز در اختیار داشتن عقبه خشکی با واحدهای زرهی خود فشارهای متعدد و طاقت فرسایی را وارد می ساخت. به رغم وضعیت یاد شده، نیروهای خودی می کوشیدند به هر صورت ممکن جزایر را حفظ نمایند. براین اساس، سپاه پاسداران با تمام استعداد خود جهت دفع تهاجم دشمن و حفظ جزایر در آن جا استقرار یافت. نهایتاً دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیر قابل تصور و پیش بینی مشاهده می کرد، به تدریج از بازپس گیری جزایر ناامید شد و به تحکیم مواضع پدافندی خود مبادرت ورزید. نتایج عملیات عملیات خیبر که به آزاد سازی منطقه ای به وسعت 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلاییه انجامید، موجب افزایش عزم بین المللی در جهت کنترل ایران و جلوگیری از شکست عراق گردید؛ به گونه ای که از تاریخ 3/12/1362 (زمان آغاز عملیات خیبر) تا تاریخ 30/7/1363 تعداد 474 طرح صلح از سوی 54 کشور مختلف جهان ارایه شد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در تاریخ 11/3/1363 قطعنامه552 خود را در خصوص پایان دادن به جنگ ایران و عراق تصویب نمود. این در حالی بود که هیچ یک از قطعنامهو طرح های مذکور نظر ایران را تامین نمی کرد. هم چنین، در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تاثیر تجهیزات دریایی و آبی – خاکی برای کسب نتایج مهم و حیاتی پی بردند و نیز سپاه پاسداران به یکی از ضرورت های حساس و حیاتی در تکمیل و توسعه سازمان خود آگاه گردید و آن لزوم ایجاد تقویت و توسعه یگان های دریایی برای انجام عملیات های آبی – خاکی بود. این رهیافت، قابلیت سپاه در انجام عملیات عبور از هور و رودخانه های بزرگ را توسعه داد و هسته اصلی عملیات های بدر، والفجر8، کربلا3، 4 و 5 و نیز زمینه ای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران گردید. تلفات و ضایعات عراق در این عملیات به شرح ذیل می باشد: - کشته و زخمی شدن حدود 15000 نفر. - به اسارت درآمدن 1140 نفر . - انهدام 150 تانک و نفربر و 200 خودرو. - به غنیمت در آمدن 10 تانک و 60 کامیون. - انهدام 21 تیپ به میزان 20 تا 100 درصد. منبع :سايت دفاع مقدس