saman_777

استراتژی دفاع مسطح ( موزائیکی ) / ضربه دوم ،ساختار و سطح پاسخ نامحدود به تهدیدات نظامی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

برادرا ترو خدا حداقلش بگین دشمن با چه امکاناتی با چند لشکر و چند تیپ و از کجا قراره این نیرو رو تامین کنه!!
پایگاه هوایی که دشمن از اونجا پرنده هاشو بلند میکنه کجاست؟
ناوگان دریایی آمریکا در کدوم قسمت خلیج فارس یا دریای عمان قرار دارن!!؟
همینجوری که نمیشه !
یکی میاد میگه از اینجا اومدن اینجا و از اینجا روفتن اونجا و از اونجا شهر محاصره شد!!! :nerd:
به هیچ عنوان قصد توهین ندارم و ناراحتم نشین

........................................
سناریو شما رو من به راحتی با شکست سنگین رو به رو میکنم!!

[quote]
ارتشي مثل ارتش آمريكا اول سعي مي كنه با تكنوژي هاي مدرن و مخفي و از كم خرج ترينش شروع مي كنه، و سعي در منهدم كردن و از كار انداختن تجهيزاتي كه براي نيروي راهبردي خودش كه نيروي هوايي و دريايي باشه كه خطر محسوب ميشن، مثل سامانه پدافندموشكي و يا از بين بردن رادار ها. [/quote]
ما قراره در مورد داشته های هر دو طرف بحث کنیم نه چیز های تخیلی و مخفی که نمونه اش رو تو فیلم های فضایی دیدید ( منم میتونم بگم ایران با استفاده از پدافند لیزی موج اول حملات آمریکا رو به راحتی پشت سر میزاره!!)
[quote]
بعد با استفاده از بمباران به وسيله بمب افكنهاي كم آسيب پذير تر شروع به بمباران مناطق حساس شهر ميكنه تا از توان رزمي واحدهايي موشكي و پدافندي رو از بين ببره و زمينه رو براي ورود بمب افكن هايي مثل b-2، b-52 ، A-10... آماده كنه تا پايگاهايي مثل پايگاه ششم شكاري دوم دريايي ارتش و يكم دريايي سپاه و تيپ امام جعفر صادق رو از به عبارتي شخم بزنه و نيروهاي نظامي شهر رو غربال كنه. [/quote]
پدافند هوایی ماست نیست!
با چند تا رادار اسکای گارد و توپ سماوات میشه از ورود این هواپیما ها ی کم آسیپ پذیر تر شما که من نمیدونم چیه؟؟؟ جلوگیری کرد نیاز به موشک شلمچه و سامانه های دیگه نیست!!

[quote]و تنها راه ارتباطي رو يادمون نره كه از اولين جاهاست بايد دود بشه [/quote]
یادت باشه آمریکا داره کجا میجنگه!!!
یاد فیلم تروی افتادم که پادشاه قلعه ی تروی شبانه و به تور مخفی رفت وسط دل دشمن!!
ایران لنگه یه جاده نیست!!

[quote]بعد نوبت واحد هاي كوچك تر ميرسه كه با هلي كوپتر هاي آپاچي و و از اين دست سلاح ها و استقرار مداوم نيروي هوايي در منطقه شروع به از بين بردن اين قسمت مي كنند، قطعا در اين بين تلفات هم مي دهند، سبك و يا سنگينش رو ما فعلا كاري نداريم چون اونها تا اين مرحله رو نگزونند وارد مرحله بعد نمي شن و دوباره شروع به بمباران و شخم زدن شهر مي كنند. [/quote]

ما آخرش نفهمیدیم این هلیکوپتر ها و جنگنده ها از کدوم پایگاه بلند میشن که همیشه در منطقه حضور دارن!!!
با یه پشتیبانی پدافندی متوسط بالای سر بوشهر و با استفاده از گشت های های پاراکنده میگ 29 و اف 14 میشه از حملات دشمن جلوگیری کرد!!

[quote]اين رو همين جا بگم تا اينها مطمئن نشن كه يك فازي رو با موفقيت پشت سر گذاشتن و منطقه براي ورود برخي تجهيزات امنيت نداره به همان فاز قبلي ادامه مي دن و هرگز وارد فاز بعدي نمي شن تا امنيت لازم حاصل بشه [/quote]
خوشبختانه دشمن همین جا تسلیم میشه!! :oops:

[quote]اما اين رو مي دونند كه شهر رو هر جوري هم كه بمبارون كنند نمي تونند با سيستم هايي مثل هلي برن و پياده كردن چتر باز وارد شهر بشن و اين نياز به ورود نيروي زميني و تانكهاي پيشرفته دارن و تشكيل جبهه زميني داره

پس اونا بايد يه جوري وارد خاك ايران بشن و در منطقه اي امن مستقر بشن تا در برابر آتش توپخانه موشكي ايران در امام باشند، پس كجا بهتر از شهرهاي كوچك چون امكان اينكه نيروهاي ايراني رو سر مردم خودشون بمب بريزند بسيار كمه و اگه بخواهند اين كار رو هم انجام بدهند چيز زيادي عايدشون نمي شه [/quote]
همین چجوریش مهمه!!
با استفاده از هاورکرافت می خواد نیرو پیاده کنه!!؟
هلیبرن میکنه؟
چیکار میکنه؟؟؟؟؟
شما یه مشکل دارین اینه که مردم ایران رو نمیدونم چی فرض کردین!!؟
مردم اگه شده با سنگ هم میجنگن
فقط کافیه اون منطقه یه پاسگاه داشته باشه!!
اون وقته که پیر جوون سلاح به دست میشن

[quote]
پس بهترين شهر و نزديك ترين شهرها به بوشهر در شمال گناوه(البته شهر بندر ريگ**22 كيلومتري جنوب شهر گناوه** هم هست ولي چيزي نيست كه بشه حتي يك يگان زرهي رو هم تو خودش جا بده) است و در جنوب هم دلوار
البته توي جزيره هايي كه در قسمت شمال بوشهر هستن هم ميشه اما نه .. يعني اونها اينقدر اومدن كه برن تو يه جزيره ساكن بشن اينقدر البته براي نيروهاي هلي برن كننده مي تونه جايي خوبي باشن [/quote]

دشمن در مرحله ی قبل شکست خورد کار به این مرحله نمیرسه :coffee:

اما اگه کار به این مرحله رسید!!!
تکاورای صابرین اونجا برای نیروهای آمریکایی دندون تیز کردن تا انتقام سختی ازشون بگیرن!!
برای گرفتن جزایر هم!
دشمن به سختی میتونه همچین کاری کنه
تفنگداران دریایی ارتش و سپاه برای اینجور مواقع آموزش دیدن!!
با استفاده از دوشپرتاب و قایق های عاشورا و ذوالفقار به نیرو هایی که قصد گرفتن جزیره ها را دارن حمله میکنن!
در این حین هم با استفاده از راکت های فجر که به سامانه ی بصیر مجهز شده نیرو های دشمن رو تار و مار میکنن

[quote]حالا يك ارتش تا دندان مسلح است و شهرهايي كوچك مثل گناوه و دلوار
البته شهرگناوه فاصله اش خيلي بيشتر و ناهموار تره نسبت به دلوار ولي دلوار كوچك و نسبت به شهر بوشهر در ماكن بهتري جا مي گيره
و مي رسد نسيمي كه حيات در دست اوست [/quote]

کار به اینجا نمیکشه!! چون جنگ خیلی وقت پیش تموم شده :whew:

جدای از شوخی
اینجاست که یه پهپاد کوچک محل تجمع نیرو های آمریکایی رو مخابره میکنه و نیرو های آمریکایی با انبوهی از موشک های فاتح 110 نسل 3 مواجه میشن و پیش از 70 درصد استعدادشون از بین میره!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنابان سالم، آرمین و HHL عزیز
اول اینکه بعنوان برادر کوچک همه شما بزرگواران خواهش می کنم با هم جدل و مشاجره نکنیم بحث کنیم
دوم اینکه یه چیزی هست که خیلی دلم می خواد بگم و اونم اینکه تمام جزئیاتی که ما داریم روش بحث می کنیم دست کم تا حدودی این واقعیت رو نشون میده که تلفات انسانی و ماشینی طرف دشمن غیرقابل چشم پوشی نیست ...
نظر شما دوستان در این مورد چیه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان من گفتم دروازه بوشهر خارک است و بدون سقوط خارک سقوط بوشهر سخت است
در نقشه خارک را براحتی می توانید ببینید

اگر در بوشهر تعداد مردم نسبت به نظامی ها کم باشد بدون نگرانی درباره تلفات غیر نظامی می توان شهر را از نقاط 1 و 2 به توپ بست و هیچ مشکلی هم پیش نمی آید
اگر هم غیر نظامی باشد هم دوباره مشکلی پیش نمی آید

در نهایت قرار نیست سقوط بوشهر ظرف دو سه روز باشد شاید سه هفته طول بکشد

دوستان فرض محال محال نیست ، اگر پدافند ایران شکست خورد و حملات موشکی و دریایی ما ناکام ماند چه می شود؟ کشور را دو دستی تقدیم کنیم؟
هیچ وقت نگید نمیشه؟ صدام می دانست ایران به خرمشهر حمله می کند اما باز براحتی خرمشهر را از دست داد چون می گفت نمیشه
فاو را دنیا گفت سقوط نمیکنه، اما سقوط کرد

دشمن را دست کم نگیرید

[quote]دوم اینکه یه چیزی هست که خیلی دلم می خواد بگم و اونم اینکه تمام جزئیاتی که ما داریم روش بحث می کنیم دست کم تا حدودی این واقعیت رو نشون میده که تلفات انسانی و ماشینی طرف دشمن غیرقابل چشم پوشی نیست ...
نظر شما دوستان در این مورد چیه؟[/quote]

از سوی دیگر ایران آنقدر ارزش دارد که آمریکا یک لشکر را از دست دهد
پس با فتح بوشهر و فلج کردن ایران به خواسته خود می رسد
این فکر که آمریکا حاضر به دادن تلفات و کشته نیست را کمی از ذهن دور کنید
آمریکا در جنگ جهانی دوم سربازان خود را جلوی گلوله فرستاد، در اوهاما که فیلمش هست


دوستان من آمریکام و از این روش می خوام حمله کنم، در حمله به جزایر هم کلی تجربه دارم، حاضرم کشته بدم در حد 500 نفر تا بوشهر را بگیرم
شما ایرانی چه کار می کنید که جلوی من را بگیرید؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آرمین جان
اول: تلفات دشمن بسیار بیشتر از تعدادیه که شما فرمودید (شاید در ساعات اولیه برخورد نظامی یانکی ها بالای 2 تا 3 هزار نفر کشته بدن ... و قبول کنید که دادن گاف نظامی در این حد روبروی ایران برای یانکی ها اکیدا آسون نیست ...)
دوم: سناریو رو که از ابتدا بازبینی بکنیم می بینیم که دشمن چاره ای جز رویارویی زمینی و بلکه تن به تن با نیروهای ما نداره
خوب حالا سوال اینجاست که نیروهای مخصوص های ما یا تفنگداران دریایی اونا؟
صد البته منم با شما موافق ام که نباید کاسه نمیشه نمیشه بگیریم دستمون و باید بدترین سناریوها رو در نظر گرفت و جالب اینجاست که این دقیقا همون گزاره ای که بیش از 20 و چند ساله که مسئولین عالی رتبه نظامی و سیاسی کشورمون دارن بیان می کنن ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اصلاح می کنم حاضرم تا 5000 نفر کشته بدم برای کل جنگ
ولی برای بوشهر حدود 500 الی هزار نفر کشته و زخمی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
arminheidari جان، یه بار دیگه روی طرح حمله ات کار کن
خاهشا بنویس با چی می خوای جزیره رو بگیری!؟
با چه تعداد آپاچی ؟ با پشتیبانی چه جنگنده هایی؟ جنگنده ها از کدوم پایگاه بلند میشن؟
ناوهای حمل نیرو شما در کجا قرار داره؟
آیا از ناو هواپیما بر استفاده میکنی؟
چه تعداد تانک؟
هلیبرن چطور؟ قراره هلیبرن انجام بدی؟
چه ناوی وظیفه ی محافظت از نیرو های حمله کننده رو داره؟
و...
همینجوری که نمیشه
مثل این که باید کله ام رو بزنم به دیوار at_wits'_end_new!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آرمین جان
خیلی زرنگی! یه نبرد تمام عیار با ایران که 5000 نفر کشته از یانکی ها تو جیب هفته اولشه! مگه ایران شوخی داره!؟ خوب حالا بگذریم قراره درباره بوشهر بگیم
اولین اینکه شما یه موضوع خیلی مهم رو فراموش کردید اول باید توضیح بدیم که نیروهای زمینی و ادواتشون چطور میخوان از سد خطوط مین گذاری شده ساحلی و مین های دریایی نزدیک به ساحل عبور کنن که ممکنه از نوع مین های هوشمند و پر دردسر هم باشن که این خودش کلی معضل ایجاد میکنه و کلی تاخیر در اجرای نقشه و یحتمل تلفات هم خواهد داشت مضاف بر اینکه در این بازه زمانی زیر آتش توپخانه دوربرد و موشکی ایران هم قرار می گیرن ... شما دو تا ورودی برای بوشهر در نظر گرفتی که هر دوش می تونن آکنده از کمینگاه های نیروهای ویژه ایران باشن، موضوع کریدور امن برای پرواز گردان های آپاچی یا پشتیبانی و همینطور هواپیماهای A10 یانکی بسبب حضور فقط دیده بان های مرزی همچنان زیر سواله و باید در این مورد هم سناریو معلوم باشه ... اینا رو داشته باش آرمین جان و ادامه می دیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پاتریوت جان با شما کاملا موافقم!
.............................................
من تازه Google Earth نصب کردم!!
اما نمیدونم چجوری باید تصویری رو ذخیره کنم!!
دوستان راهنمایی کنن!!
.............................................
پاتریوت، میتونم اسمتون رو بپرسم!
من می خوام طرح دفاع از قم رو برسی کنم ( زیادی از موضوع تاپیک منحرف شدیم )
حاضری طرح حمله به قم رو بچینی!
من می خوام دفاع کنم :coffee: :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سالم جان
یه پیام خصوصی خدمت شما ارسال کردم و مشتاقانه منتظر تبادل نظر درباره سناریو شما هستم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چندین روش برای حمله وجود داره که هر کدوم بنابر اهدافی متغییرند و یا اینکه میتونند بطور همزمان بکار گرفته بشن ؛

حمله رعد آسا ؛ blitzkerig
حمله از پهلو یا جناحین ؛ flank attack
عملیات فریب ؛ deception plan
محاصره ؛ Siege
حمله پیش دستانه یا پیش گیرانه ؛ pre emptive strike
و .....

معمولا وقتی هدف دشمن حمله رعدآسا باشه ؛ یعنی رسیدن به هدف بدون نگاه به پشت سر ! با تمام سرعت و قدرت ؛ مثل حمله به عراق و گرفتن بغداد ! در اصل آمریکا اول شهر ها رو محاصره کرد و بعد بغداد رو فتح کرد که جنگ اصلی تازه پس از اون شروع شد !! ولی تبلیغات تلویزیونی چیز دیگری رو نشان میداد !. آمریکا پس از گرفتن بغداد اقدام به حمله به نجف و پاکسازی شهر ها و مبارزه با گروههای مسلح و بازماندگان بعث و .. نمود ...


این نکات رو گفتم برای اینکه بدونیم ممکنه اصلا نبرد به هیچ شهری نرسه و درگیری ها فقط در اطراف شهرها باشه . در این صورت نیروهای عظیمی رو که به داخل شهر ها میفرستیم تا از اونجا دفاع رو شروع کنند ممکنه هیچ وقت درگیر نشن ! تا زمانی که پایتخت یا شهر ها و مراکز اصلی سقوط کنه (هر چند که بعیده !!) ولی باید این رو مد نظر داشت که گذاشتن نیروی نظامی بزرگ در درون شهره ها محاصره رو به همراه میاره و این محاصره میتونه طولانی بشه ؛
پس باید توازن برقرار بشه و هم در داخل شهر ها نیروی کافی باشه تا در یک حمله سریع برق آسا شهر ها به تسخیر در نیان ؛ و هم به اندازه ای نیرو در خارج از شهر ها وجود داشته باشه که بتونه راهها رو آزاد کنه و دشمن رو شکست بده یا جنگ رو به شکل معکوس فرسایشی کنه تا دشمن بدون داشتن دستاوردی مجبور به ترک منطقه بشه ؛ این استراتژی ای هست که حزب الله بکار گرفت و البته اگر موشک های حزب الله نبودن اسراییل در همون بیرون از مناطق تحت سیطره حزب الله باقی میموند ؛ بنابراین علاوه بر حفظ موقعیت های استراتژیک و نگهداری شهر ها باید حملات هوایی یا موشکی داشت که به دشمن برگ برنده برای معامله داده نشه و اگرنه دشمن در همون مناطق تسخیر شده باقی میمونه و به دنبال گسترش اون خواهد آمد .. ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اول و چند باره از جناب worior تشکر می کنم برای اطلاعات ارزنده ای که در اختیارمون میذارن و دوم سالم جان! قراره که ما شرایط واقعی رو بررسی و بحث کنیم ... (حمله به قم!) شما اجازه بده اول مورد شهر مرزی رو چک بکنیم و نظرات دوستان و اساتید عزیز رو درباره اش بخونیم اونوقت اگر رمقی برای دشمن باقی موند چشم درباره حمله به قم هم صحبت می کنیم ...

حالا بالاخص با توجه به نکات ارزشمندی که جناب worior طرح فرمودن بیاید درباره همون طرح حمله به بوشهر با رویکرد مورد نظر خودتون صحبت کنیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرض بر این است که نیروی دریایی آمریکا هنوز سرپاست و نتوانستیم ضربه موثر بزنیم

[b]گام اول حمله به خارک[/b]

ابتدا یک یا چند آواکس روی خارک می روند و منطقه را از جهت پدافند و جنگ الکترونیکی کور می کنند
در حرکت دوم بمب افکن ها مناطق حساس و نظامی خارک را می زنند و در ادامه ساحل را برای ورود می زنند
در حین این بمباران تعداد حدود 100 کاماندو بصورت مخفی در خارک می روند، ( نیم غواصی ) و با شناسایی مناطق و ایجاد دید ساحل را برای ورود اصل نیروی 2000 نفری آماده می کنند
از این کاماندو ها 5 نفر دیدبان ساحلی و بقیه باید درگیری برای تاخیر در ورود نیروی پشتیبانی به ساحل ایجاد کنند
نیرو اصلی با کمک قایق و هاورکرافت وارد ساحل می شوند و ابتدا وظیفه تثبیت دارند در این میان تانک هایی سبک از هاورکرافت پیاده می شود

از شمال و گوشه جزیر و دور از کوه ها حمله می کنم و همچنین به دور از مخازن نفت
پس از تثبیت هلی برد نیروی لازم و زرهی را با امنیت به ساحل می رساند سپس به سمت فرودگاه می روم که باند را سالم نگه داشته بودم و در بمباران نزده بودم
سپس اقدام به فتح کامل و استقرار می کنم که در این جا از آپاچی و سی 130 های توپ دار استفاده می کنم البته محدود و با امنیت

الان جزیره ای نزدیک به ساحل ایران دارم و فرودگاهی در آن
http://s2.picofile.com/file/7293579030/kark12.jpg
http://s1.picofile.com/file/7293583331/kark13.jpg
چیزی شبیه حمله به فالکلند

[b]گام بعد جای پا در گلوگاه بوشهر[/b]
فعلا روی خارک بحث کنیم و بعد به سمت بوشهر می رویم


[quote]این نکات رو گفتم برای اینکه بدونیم ممکنه اصلا نبرد به هیچ شهری نرسه و درگیری ها فقط در اطراف شهرها باشه . در این صورت نیروهای عظیمی رو که به داخل شهر ها میفرستیم تا از اونجا دفاع رو شروع کنند ممکنه هیچ وقت درگیر نشن ! تا زمانی که پایتخت یا شهر ها و مراکز اصلی سقوط کنه (هر چند که بعیده !!) ولی باید این رو مد نظر داشت که گذاشتن نیروی نظامی بزرگ در درون شهره ها محاصره رو به همراه میاره و این محاصره میتونه طولانی بشه ؛ [/quote]

اتفاقا خیلی هم محتمل و کاربردی است
حتی خودم در این فکر بودم اما تهران بغداد نیست که براحتی بشود به سمتش رفت
نیاز به راه امن می خواهد فاصله خیلی است تا نقطه مرزی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ابتدا یک یا چند آواکس روی خارک می روند و منطقه را از جهت پدافند و جنگ الکترونیکی کور می کنند [/quote]
در این مرحله دشمن مستقیما حمله رو از قویترین نقطه پدافندی ایران یعنی بوشهر شروع کرده که مطمئنا به این سادگی قادر به از کار انداختن آن نخواهد بود
به طور یقیین قبل از این مرحله میبایست بوشهر به شدت مورد حمله موشک های کروز قرار گرفته باشه و حداقل چیزی از پایگاه نیروی هوایی باقی نمونده بشه تا آواکس ها وارد منطقه بشند.

[quote]در حرکت دوم بمب افکن ها مناطق حساس و نظامی خارک را می زنند و در ادامه ساحل را برای ورود می زنند [/quote]
با فرض این که شروع به بمباران اهداف هوایی کردند پدافند به طور کامل سرکوب شد!
[quote]در حین این بمباران تعداد حدود 100 کاماندو بصورت مخفی در خارک می روند، ( نیم غواصی ) و با شناسایی مناطق و ایجاد دید ساحل را برای ورود اصل نیروی 2000 نفری آماده می کنند
از این کاماندو ها 5 نفر دیدبان ساحلی و بقیه باید درگیری برای تاخیر در ورود نیروی پشتیبانی به ساحل ایجاد کنند
نیرو اصلی با کمک قایق و هاورکرافت وارد ساحل می شوند و ابتدا وظیفه تثبیت دارند در این میان تانک هایی سبک از هاورکرافت پیاده می شود [/quote]
امین جان این مرحله از نقشه شما به هیچ وجه قابل اجرا نیست!
به جرئت بهت میگم با وجود مین ریزی و فاصله اندک خارک از نوار ساحلی هیچ شناوری نمیتونه در یک ماه اول جنگ هم به نزدیک خارک برسه!
بازهم فرض میکنیم که با هر هزینه ای این عملیات عملی شده باشه

[quote]از شمال و گوشه جزیر و دور از کوه ها حمله می کنم و همچنین به دور از مخازن نفت
پس از تثبیت هلی برد نیروی لازم و زرهی را با امنیت به ساحل می رساند سپس به سمت فرودگاه می روم که باند را سالم نگه داشته بودم و در بمباران نزده بودم
سپس اقدام به فتح کامل و استقرار می کنم که در این جا از آپاچی و سی 130 های توپ دار استفاده می کنم البته محدود و با امنیت [/quote]
شما حمله میکنید و نیروی مدافع جزیره هم دفاع میکنه
موقعیت ورود شما به جزیره شناسایی شده و به شدت مورد حمله راکتی و موشک های ایران قرار میگیره
در نهایت هم در صورتی که سقوط جزیره حتمی باشه فرودگاه به طور کامل به هوا فرستاده میشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام
نمیخواستم وارد بحث بشم ولی با توجه به اینکه دوستان بحث جالبی شروع کردن با اجازه همگی میپرم تو بحث و هر چند شاگرد همه دوستان هستیم دو نکته رو یادآور میشیم
اول اینکه نتیجه ای که از کل بحث گرفته میشه همه دوستان نقطه ضعف ما و قوت دشمن رو نیروی هوایی ذکر کردن و موشک های قدرتمند کروز دشمن رو نقطه اتکای او قرار دادند
در اینجا ذکر اولین نکته ضروریست

با توجه به حجمه بالای نیروی هوایی دشمن و تکنولوژی او مدافعان کشور ما راه حل ساده ولی پر کاربرد و کم خرج تر و زودبازده تر رو برای این قدرت هوایی بسیار پر حجم ارائه دادند که تازگی نشان دادند که کارایی عالی حتی بهتر از عالی داره اونم جنگ الکترونیکی و پادکار های مقابله با جنگ الکترونیکی ECM , ECCM , ECCCM هست که دشمن بر روی مخابرات و الکترونیک جنگنده ها و کلا نیروهاش خیلی کار کرده و نقطه اتکای او به حساب میاد
اونا اصلا انتظار اینو نداشتند که ما با این استراتژی بتونیم کار کنیم چه برسه به نتیجه برسیم و تمام معادلات رو به سود خودمون تغییر بدیم با گرفتن اون بی سرنشین (RQ _170 ) اونم به صورت کپچرینگ (هر وقت میخونم یا میگم ذوق زده میشم همیشه ) نشان دادیم که این استراتژی عمل میکنه پس با این وجود برگرداندن موشک های کروز به سمت اهداف خودشون نباید دور از ذهن باشه چه برسه به خنثی کردن حملات هوایی و ساقط کردن هواپیماهای دشمن بدون موشک و پدافند و سالم نگه داشتن پدافند برای بمب افکن ها و هلیکوپتر ها

نکته 1 : قابل توجه برای عده قلیل از دوستان که جنگ رو با بازی جنرال و کال آف و ... اشتباهی گرفتن
جنگ یک معقوله گسترده و همه گیر است که لااقل باید صد ها فرمانده کار کشته در نقطه به نقطه کار کنند و هزاران متخصص برای همین جنگ الکترونیک به کار گرفته میشن و یه نفر دو نفر درگیر نیستند
دفاع مقدس درس های زیادی به ما داد در یکی از عملیات ها ما 15000 اسیر گرفتیم 475 تانک و نفر بر رو سالم غنیمت گرفتیم که گسترده بودن جنگ رو نشون

نکته 2 : تعیین منطقه نبرد منطقه نبرد رو کشور متخاصم اول تعیین میکنه و بعد اونو کشور مدافع میتونه تغییر بده و بسته به استراتژی خودش به منطقه دیگری ببره و حتی بگه که این درگیری به صورت مطلق در زمین هوا یا دریا باشه و شرایط رو طوری قرار بده که دشمن چاره دیگه ای جز عمل کرده به استراتژی ما نداشته باشه و اون موقع میشه گفت که درگیری به نفع طرف مقابل تمام شده است.

نکته 3 : روحه انسانی سربازان و فرماندهان هست که با چه روحیه ای وارد نبرد میشن برای کشته شدن میان یا کشتن

نکته 4 : اگر نبرد بیرون از کشور باشه از بیرون از شهر هم بهتره زیرا میزان آسیب رسیدن به شهر کمتر میشه و روحیه شهروندان برای جنگ بهتره البته این نکته برای کشور ما نشان داده که برعکسه و اگر کوچکترین آسیبی به شهر هامون برسه اگر قسمتی از جوانان به جنگ میرفتن دیگه همه شهر میاد تو جبهه

نکته کلی دوم :دستاورد های مختلفی از نظر دفاعی داشتیم که همگی کارآمد بودن یکی از اونا به تازگی رونمایی شد هرچند مدتیست که غیر مستقیم وزیر دفاع فرمودند که داریم
اونم مهمات هوشمند غیر مستقیم هست یه قول خودمون گلوله توپ هدایت شونده
اما مال ما لیزری برای کشور های دیگه تلوزیونی که به نظرم لیزریش بهتره ولی نظامیش هر دو خوبن

این میتونه نتیجه جنگ رو عوض کنه کافیه هر سرباز به جای آر پی جی و موشک ضد زره یکی از این سامانه رو همراه خودش داشته باشه و توپخانه هم 24 ساعت حمایت کنه کار تمومه هر شناسایی یعنی تلفات دشمن از همه نظر یک نفر تکاور حرفه ای هم کافیه با این دستگاه خودشو به پشت جبهه دشمن برسونه با توپخانه کار پشتیابانی دشمن تمومه نیروی زمینی پر البته نه به این سادگی ولی برای فرماندهان نیروهای مومن ما با این تجربه کار سختی نباید باشه
با توجه به اینکه ما حمایت قدرت عظیم الهی رو داریم دشمن همه دنیا هم رسما باشن کاری نمیتونن از پیش ببرن

با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسیار خوب:
فرض بر این باشد که نیروی دریایی آمریکا هنوز سرپاست و نتوانستیم ضربه موثر بزنیم

گام اول دفاع از خارک
جمرهای پدافندی ایران آواکس ها را در انجام 50% ماموریت خود ناکام می گذارند، یکی از آواکس ها نیز در میانه ماموریت آسیب دیده و مجبور به ترک صحنه می شود، پهپادهای تهاجمی ایران در شمار کافی برای پرواز آواکس ها ایجاد مزاحمت کرده و با تهدید پدافندی ایران آواکس بعدی نیز ناگزیر از ترک آسمان خارک خواهد شد. آنالیز و نقشه حمله از این لحظه به بعد بر مبنای نتایج حاصل از فعالیت آواکس ها تدوین می شود.
بمب افکن ها برای نابودی اهداف چاره ای جز مواجه با پدافند برد متوسط و برد کوتاه ایران ندارند که ریسک بسیار بالایی برای آنان ایجاد می کند و حاصل آن خسارت 10 تا 20 درصدی اسکادران (های) تهاجمی به آسمان خارک است. بسیاری از اهداف سالم می ماند. درگیری هوایی با یگان های دفاعی جنگنده ایران آغاز می شود.
یانکی ها که قصد دارند از فرصت بدست آمده در بحبوحه بمباران خارک بهره گیرند در همان بدو ورود به آب های ساحلی خارک با آتش شدید مدافعان جزیره روبرو می شوند که در این میان بخشی از ادوات و یگان پیشرو را از دست می دهند تبادل شدید آتش در می گیرد و یگان اصلی برای ورود با مشکل جدی مواجه می شوند. تانک های پیشرفته تهاجمی یانکی ها از آتش بی امان موشک های ضد تانک پیشرفته ایرانی در امان نمی مانند و یک فروند هواناو یانکی نیز بطور کامل نابود می شود. درگیری های محدودی میان نیرو مخصوص های ایرانی و تفنگداران دریایی یانکی در برخی نقاط حساس جزیره آغاز می شود اما چاره ای جز ترک میدان نبرد برای یانکی ها نمانده و آنان با سرعت با کمک بالگردهای ترابری و پشتیبانی هوایی محل درگیری را ترک می گویند. تلفاتی نیز به نیرو مخصوص های ایرانی وارد آمده است.
هلیکوپترها تحت هیچ شرایطی در امان نیستند و جهنمی واقعا برایشان در آسمان خارک بپا می شود؛ سرنوشت هرکولس های توپدار نیز چندان بهتر از آپاچی ها نیست ...
عملیات تهاجمی به خارک در ساعات اولیه دچار اختلال شده و سرفرماندهی میدان جنگ دستور عقب نشینی صادر می کند تلفات دو طرف اما بالاست و تعدادی از نیروهای یانکی نیز به اسارت طرف ایرانی در می آید که در میانشان برخی افسران ارشد نیز بچشم می خورد.
ایران اکنون حمله تلافی جویانه سنگینی رو با موشکباران دوربرد خود بر پایگاه های دریایی مشارکت کننده در این حمله و ناوهای پشتیبانی آغاز کرده است ...
تمامی نوار ساحلی خارک در اقصی نقاط جزیره با تراکم بالا مین گذاری شده است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط LostSky
      منفک شده از تاپیک جامع نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 
      1399/10/23 خورشیدی
       
      =================
       
       
       
      پروژه ناو بندر کار بسیار داره و در آینده نزدیک نباید انتظار رونمایی داشته باشیم.
       
      این پروژه تغییر اساسی و تبدیل یک ابر تانکر نفتکش به یک ناوبندر نظامی با قابلیت ها و امکانات فراوان هست.
      یک نفتکش دارای مخازن بسیار بزرگ ذخیره نفت هست که باید به کلی تغییر کنه و دارای بخش های متعدد نگهداری و انبار داری و اسکان و غیره خواهد شد.
      از طرفی کار بخش اضافه کردن روسازه جدید جهت آشیانه های بالگرد و بخش های وابسته که همین الان هم بخشیش مشخصه اجرا شده.
      بخش تسلیحات و رادارها و دیگر سامانه های مخابراتی و غیره هم زمان بسیار بالایی خواهد گرفت.
      با وجود سرعت بسیار پایین ساخت فریگیت های کلاس موج و همچنین اعلام زمانهای به آب اندازی و عملیاتی کردن این شناورها که بارها به عقب افتاده بسیار بعید هست که این شناور عظیم به این زودی ها حتی جهت تست به آب انداخته بشه ، مگر اینکه نیرو به شدت روی این پروژه تمدکز هزینه و انرژی بزاره تا زودتر به نتیجه برسه.
      البته با روند مشاهده شده به نظر میاد که اینگونه باشه و فرماندهان نیرو خواهان الحاق سریع یک شناور بزرگ و دوربرد جهت پشتیبانی همه جانبه ناوگروه های اعزامی به مناطق دوردست هستند و روند فعلاً با سرعت خوبی دارد پیش میرود.
    • توسط worior
      یک مبتدی هسته ای، مسئله ای به بهانه 0.1 کیلوتن به منتهی 10 مگاتن
      مقدمه
      یک تیتر متناقض نما برای برانگیختن سوال در این مورد که یک تازه کار هسته ای چگونه باید شروع کند، در برنامه خود به چند کیلوتن قدرت نیاز دارد؟
      اینکه در یک برنامه هسته ای در مراحل ابتدایی از اینکه از چه بمبی و چه هدف گذاری در تهیه ذخایر هسته ای میبایست بهره مند بود، تعاریف مشخصی وجود ندارد، جز 3 تز معروف که برای تولید هر سلاحی بکار میروند؛ "تولید برای زمان استفاده" و تز دیگر "تولید بر اساس مقابله با دیگری" و "تولید برای مکان استفاده یا هدف"، راهکار نظام مند دیگری وجود ندارد.  مشخص نیست چه موقع این 3 روش حدود خود و حدود نیاز هر کشوری با برنامه هسته ای را مرتفع میکنند.
      تولید بر اساس مقابله با دیگری حتی در تعداد بسیار کم نیز توجیه کافی دارد. و کافی است که رقیب بداند در تهاجم هسته ای خویش با پاسخ هسته ای مبهمی از نظر ابعاد و تعداد، روبرو خواهد شد و یا اینکه میبایست دست کم یک ضربه اتمی متقابل به انتخاب حریف را تحمل کند. ضربه ای که در هر شرایطی با هر مقداری دردناک خواهد بود.
      بنابراین سیاست ابهام هسته ای فقط بدرد کشورهایی میخورد که نمیخواهند زیر ترس و حسرت هسته ای باقی بمانند، متوانند برنامه خود را بخوبی پنهان نگاه دارند، و قصد ندارند حجم ذخایر هسته ای خود را افزایش داده و یا ابعاد استفاده را از نظر زمان و مکان پیچیده سازند، آنها همچین سلاح هسته ای را بعنوان یک راهبرد اجرایی فراتر از امر موازنه در نظر نگرفته اند.
       تولید بر اساس زمان استفاده یک امر منحصر به فرد است، مثلا تعدادی بمب موجود باشد که اگر لازم شد روزی مثلا در آخرالزمان استفاده شود! این راهکار نیز هم از نظر اجرایی مبهم است و هم منتهی به یک حد نهایی بی معنی یعنی روز مبادای غیرممکن آن کشور منوط میشود، چنین برنامه ای نبودش بهتر از بودن آن است.
      تولید بر اساس راهکار مکان استفاده نیز از نظر عددی دچار ابهام میشود. اگر دو کشور چین و هند یکدیگر را از این نظر مورد سنجش قرار دهند و برای هر هدفی که مورد نیاز اقدام هسته ای می بیننند، سلاح هسته ای با توان مشخصی بسازند، تعداد اهداف زیاد خواهد بود و هم اینکه مسائل بسیاری نظیر شیوه نگهداری، میزان لازم، استراتژی انتخاب و شلیک و ... پدید میآورند، ممکن بمب هایی که بر اساس مکان استفاده طراحی میشوند، به نحوی محدود شوند که هیچ وقت ارزش بهره گیری نیابند. مثلا بمبی به اندازه پایتخت یک کشور تدارک دیده شود،  بزرگ در حد 5 مگاتن، و چون پدافند دشمن موثر است، تعداد متناسبی در برابر آن ساخته شود، مواد هسته ای فراوانی همراه با پیچیدگی ای نگهداری تدارک دیده شود، ولی هیچ گاه ارزشی فراتر نیابند و دو کشور بعدا با صلح هزینه گزافی به امور نظامی خود تحمیل کنند. مانند ذخایر عظیم شوروی و آمریکا که عملا بعد از جنگ سرد بلا معنی باقی مانده اند.
      راهکار دیگری که اشاره نشد، میتواند تولید صرفا تحقیقاتی باشد، به نظر میرسد سالها دو کشور آمریکا و شوروی آزمایش های اتمی را با این اهداف انجام داده اند و چنین اهدافی امروزه دیگر به معنای سابق کاربردی به نظر نمیرسد. علوم مربوط بهانفجار هسته ای به شکل وسیعی تحصیل شده اند،  فقط آن لبه پیشرو در کاهش ابعاد، کاهش عوارض و افزایش توان مورد تحقیق است که امری علمی به نظر میرسد تا نظامی و عمدتا وابسته به محاسبات کامپیوتری، شبیه سازی و تست های غیراتمی است.
      یک سطح راهکنشی نظامی
      مسیرهای ارزیابی شده توسط افراد، و نهادهای مختلف نظامی وحتی غیر نظامی در برسی گزینه های ماشه هسته ای، نمایشگر تنش زایی فزاینده هستند. استفاده از تسلیحات متعارف قدرت مند در صورت کارآمد نبودن به سمت استفاده از تسلیحات هسته ای بسیار سبک و سپس به سمت حل گره های نظامی که با بمباران متعارف و سبک هسته ای حل نمیشوند، و سپس پاسخ قویتر به حریفی که ضربه هسته ای را ارسال کرده با سلاح هسته ای قویتر تمایل دارند.
       مثلا یک استفاده سبک از سلاح هسته ای در زدن یک بتلگروپ با قدرتی معادل 0.5 کیلوتن تی ان تی، ممکن است پاسخی برابر با 5 و یا 15 کیلوتن از سوی رقیب دارنده سلاح هسته ای در موقعیتی مشابه ایجاد کند، و این فتح بابی باشد برای تنش زایی به مسیر استفاده های بزرگتر، 200 کیلوتن به یک مگاتن و یک مگاتن به  سرهای جنگی خوشه ای هسته ای و بیشتر.
      اقیانوس بعنوان بستر آزاد استفاده از تسلیحات اتمی
      آثار استفاده از تسلیحات هسته ای در سطح دریا بسیار متفاوت از استفاده در خشکی است.روسیه، چین، آمریکا هر یک ناوگان دریایی بسیار عظیمی دارند، و میتوانند با یک ضربه هسته ای تمام آنچه دشمنشان در برابرشان قرار داده است را در دریا منهدم کنند، ناوها به درون اوقیانوس غرق میشوند و آثار رادیواکتیو نیز بسیار کم و شاید محو میشود، آب دریا یکی از بهترین جاذب های تشعشعات رادیو اکتیو است و اگر از بمب های هیدروژنی استفاده شود، بدلیل مصرف شدن حجم بالایی از خرج اورانیوم یا پلوتونیومی، آثار تهاجم هسته ای بسیار کمتر خواهد بود. ولیکن هر استفاده از سلاح هسته ای در سطح خشکی مصائب بی پایانی بجای خواهد گذاشت. با وجود سیستم حمل و نقل جدید، یه انفجار هسته ای قوی که شهری را آلوده کند حتی از طریق حمل و نقل بار و یا حتی مسافرت افراد نیز میتواند آلودگی خود را منتقل کند، انتقال از مسیر هوا جای خود دارد. به محاسبه ای استفاده از یک بمب 1مگاتنی علیه فردو که باعث از بین رفتن مواد هسته ای شود، ممکن است آثار رادیواکتیو آن حتی در مرز و هند و چین مشاهده شود.
      بنابراین با وجود کاهش عقلایی استفاده از تسلیحات اتمی در سطح خشکی، همچنان استفاده از این تسلیحات در سطح دریا توجیه پذیر است. بخصوص برای همه کشورهایی که تحت تاثیر سیاست ناوگان جنگی دشمنان خود قرار گرفته اند. یک سلاح هسته ای سبک میتوانند پایان دهنده بسیار توجیه پذیر برای آغاز جنگی از سوی دریا باشد، اما پاسخ آن چه میتواند باشد؟!
      -          ادامه استفاده از تسلیحات سبک؟
      -          ماندن بر پایه اصول اخلاقی همزمان با پاسخی بسیار قویتر بصورت متعارف؟
      -          دادن پاسخ برابر و انتظار بی خیال شدن حریف؟
      -          دادن پاسخی بسیار قوی؟
      -          تسلیم شدن و ندادن هیچ پاسخی؟
      جنگ احتمالات خود را دارد، بعید است کشوری مثل آمریکا 3 ناو هواپیمابر خود را در اثر یک انفجار هسته ای در سطح دریا در یک تهاجم احتمالی در تنگه تایوان از سوی چین، منهدم شده ببیند، و از اقدام متقابلی قدرتمند تر و وسیع تر بهره نگیرد، سایر پاسخ ها مبتنی بر شیوه جنگ بازی و یا احتمالا بعدی هستند، اما چه کسی قادر است بدرستی پیش بینی کند؟ انتخاب استفاده از تسلیحات اتمی به هوش مصنوعی و مدلهای پیش بینی مبتنی بر روانسنجی رهبران واگذار خواهد شد؟!
      با این وجود آنچه مشخص است این کیلوتن نیست که تایین میکند، اقدام بعدی بمب اتمی استراتژیک بشد، یا ماشین روز قیامت، در مثال بالا آمریکا د برابر پایتخت چین را با چندمگاتن هدف قرارداده و البته پاسخ مشابهی هم دریافت کند! این موارد در کتاب کاهن و دیگران بخوبی بحث شده اند. اما استفاده اولیه از این تسلیحات یک انتخاب مبتن بر دوئل هسته ای هستند، استفاده کننده قطعا با سطحی از پیروزی روبرو خواهد شد که میبایست عواقب آن را بپذیرد.
       
       
      تست دریایی راکت ASROC   با قدرت 10 کیلوتن 1962میلادی 
      تصویر از Hans M. Kristensen برگرفته شده از fas.org/
       
      انتخاب مقادیر جذاب
      مقادیر زیر 1 کیلوتن جذابیت های بسیاری دارند.
      -          نخست اینکه سطح پاسخ هسته ای را بسیار محدود نگاه میدارند.
      -          دریافت کننده پاسخ هسته ای میداند که اگر وارد مقادیر بیشتر شود در واقع خسارت بعدی خود را ممکن است بیشتر کند و در هم سطح از پاسخ باقی میماند.
      احتمال استفاده از یک سلاح هسته ای تاکتیکی در این ابعاد بسیار زیاد است، بخصوص ابعاد تنبیهی  و یا تاکتیکی آن بشدت از نظر نظامی قابل قبول است.
      -          از طرفی دشواری های تولیدی آن بیشتر است اما مواد رادیواکتیو کمتری نیاز دارد، و کشورهایی با حجم تولید اورانیوم پایین و تکنولوژی های سطح پایین تر براحتی میتوانند انتظارات هسته ای خود را بدین شکل برآورده سازند
      -          رهگیری انفجارات و آزمایشات در این حد مقداری دشوار است و کشورهای با وسع کم هممیتوانند چنین تسلیحاتی را بیازمایند. بخصوص در سطح دریا
      -          امکان تولید انبوه و استفاده انبوه از آنان وجود دارد.
      -          برای کشورهایی که دارای ابهام هسته ای یا برنامه اقدام سریع هسته ای شرایط بحران دارند، بسادگی دستیافتنی هستند.
      -          در صورت استفاده از این تسلیحات در خشکی، یک بمب یک کیلوتن، همان اثری را دارد که یک بمب 10 کیلوتن خواهد داشت، این بمب ها به هر جا اصابت کنند، آنجا تا مدتها بلااستفاده خواهد ماند.
      در مثال دریا
      با توجه به موارد فوق میتوان ارزیابی کرد که بمب کم توان هسته ای اما در تعداد مناسب بسیار از نظر راهبردی کارگشا تر است تا بمب های با توان بالا. اما شعاع انهدام این بمب ها آنچنان ابعاد کافی ندارد که بتوان با یک بمب در یک فاصله امن از پدافند دریایی کار را تمام شده دید. بلکه انفجار حتما میبایست در مجاور ناو و در محدوده حداکثر 500 متری اتفاق بی افتد. بنابراین چنین تسلیحاتی میبایست کارآمدی خود را به گونه های راهبردی تضمین کنند. بدین منظور در اقدام راهکنشی 6 کلاهک هسته ای 0.5 کیلوتنی میبایست کنار 3 کلاهک پیشگام 300 کیلوتنی به فاصله 10 کیلومتری و یا یک بمب 1 مگاتنی به فاصله 20 کیلومتری شلیک شوند.
      3 انفجار 300 کیلوتن در فاصله ای خارج دسترس پدافند ناوگان دشمن، میتوانند شوکی تولید کنند که  راهگشای 6 انفجار 0.5 کیلوتنی باشند و این شرایط امکان انهدام یک ناوگان سه فروندی از ناوهای هواپیمابر دشمن فرضی را فراهم آورد. بنابراین بدیهی است که از منظر تولید تسلیحات اتمی، تعداد بیشتری بمب کوچک و یا کم اثر تولید شود، سپس از بمب های قویتر در تعداد کمتر بهره جست.

       
      مسیری که باید طی شود
      واقعا نمیدانیم اگر بخواهیم برنامه نظامی هسته ای داشته باشیم، از کجا شروع کنیم و کجا تمام کنیم. چه سناریویی برای زمان و مکان استفاده انتخاب کنیم، چه نقاطی چه میزان قدرت تخریب هسته ای لازم دارند. چقدر سلاح داشتن بازدارندگی را تامین میکند، تسلیحات حامل سلاح هسته ای یک مسئلله هستند، پدافند هسته ای مسئله ای دیگری، تحقیقات هسته ای همینطور. اما یک روند  منطقی برای همه تازه کارهای هسته ای الزاما میبایست طی شود؛
      -          نخست یک بمب تحقیقاتی.
      -          سپس کوچک سازی و بزرگ سازی قدرت انفجار.
      -          در ادامه کاستن از عوارض انفجارو ایجاد انفجار بهینه.
      -           در میانه راه طراحی های مناسب با تسلیحات حامل. کروز، بالستیک، بمب افکن، اژدر و ...
      -          و در پایان راه تولید، تازه آغاز دوره بی پایان نگهداری پر هزینه و پیچیده تسلیحات هسته ای برای استفاده در زمان ها و مکان ها و برد های مختلف.
      با توجه به مثال بالا یک تازه کار هسته ای، برای مدیریت هزینه و مدیریت زمان و مکان دستیابی به سلاح هسته، یا دستیابی به قابلیت فرار هسته ای طرح و برنامه دقیقی داشته باشد.
      مشکل ذخیره اولیه
      هیچ حجمی از ذخایر هسته ای اولیه نمیتواند بازدارندگی لازم را ایجاد کند، بخصوص در زمانی که دشمن خاصی وجود داشته باشد که بتواند میزان پیشرفت، تعداد کلاهک و مکان های تولید را بدقت شناسایی کرده و در ابتدای راه آنرا از کار بی اندازد. وجود چند کلاهک محدود نه تنها بازدارنده نیست، بلکه مسبب آغاز تهاجم، تغییر مسیر به تهاجم هسته ای و در نهایت شکست خوردن دارنده تازه کار است.
      بنابراین یک تازه کار هسته ای 4 راه دارد:
      1.       پنهانکاری؛ برنامه خود را تا رسیدن به ظرفیت مطلوب بازدارنده، از نظر عددی و توانی پنهان نگاه دارد.
      2.       سیاست؛ از ابزارهای سیاسی برای ممانعت از اقدام علیه برنامه هسته ای خود بهره جوید.
      3.       توان نظامی متعارف؛ بقدری در حوزه تسلیحات متعارف و سرعت رسیدن به حد مطلوب موثر عمل کند که فرصت اقدام از دشمن گرفته شود.
      4.       گروگان گیری؛ هسته ای. تهدید استفاده از نخستین سلاح های ساخته شده علیه نزدیک ترین شهر یا پایتخت دشمن.
      تقریبا بسیاری از کشورهای دارنده سلاح هسته ای پس از آمریکا بصورت ترکیبی هر 4 راه فوق را تا آنجا که توانسته اند همزمان پیگیری کرده اند. اسراییل از گزینه های 1 و 2 و 4 بخوبی بهره جسته است. هند و پاکستان، از هر 4 گزینه بهره جسته اند، همینطور کره شمالی که نتوانست برنامه هسته ای خود را پنهان کند و از ابزار سیاسی کافی برای چانه زنی بهره مند نبود توانست بخوبی از گزینه سوم و چهارم بهره گیری کند. آنها ابتدا به توان متعارف موشکی و توپخانه ای بلند برد بسیار وسیعی دست یافتند، که متعاقبا از تهاجم علیه تاسیسات هسته ای خود ممانعت کافی به عمل می آورد، سپس بعد از توسعه متعارف، پایتخت و شهرهای کره جنوبی که دیگر در برابر تهاجم موشکی انبوه راه برای مقابله نداشتند را گروگان گرفتند، به نحوی که حتی استقرار سامانه پدافند موشکی تاد نیز عملا مثمر ثمر به نظر نمی رسید. کشورهایی مثل لیبی و عراق نتوانستند از هیچ از یک 4 گزینه فوق بهره مند شوند، عراق که برنامه هسته ای خود را شروع کرد بلافاصه با تهاجم اسراییل مواجه شد و از آنجا توان نظامی متعارف کافی نداشت، از طرفی نتوانست از ابزارهای سیاسی و دیگر گزینه ها بهره گیری کند شکست را پذیرفت و به یک انتقام گیری سطحی از اسراییل اکتفا نمئد. ایران نیز آگاهانه بدونه انتخاب هیچ یک از مسیر های فوق برنامه نظامی هسته  ای را در حد دانش آن محدود و سپس رها ساخت.

      مسیریابی چگونگی توسعه و کاهش تنش هسته ای
      نتیجه گیری
      یک تازه کار هسته ای میبایست، به دست کم یکصد کلاهک هسته ای با قابلیت ارسال از طرق مختلف دست پیدا کند. و این تعداد با فهم از راهبرد زمان و مکان استفاده پس از دستیابی پنهانی به ذخایر اولیه قابل تنظیم از نظر تقسیم مواد هسته ای و قدرت مورد در تعداد خواهد بود. با این وجود دستیابی پنهانی به این حجم از کلاهک هسته ای که قابل نصب بر روی موشک باشد در زمانی کوتاه امری ناممکن به نظر میرسد.
      یک معادله؛ اگر 10 بمب یک مگاتنی وجود داشته باشند، آنها ماشین روز قیامت یک کشور اتمی با برنامه محدود هستند، و اگر 30 کلاهک 300 کیلوتنی به آن اضافه کنیم، توان هسته آن کشور به سطح راهبردی ارتقا پیدا میکند، و اگر حدود 70 تا 100 کلاهک از زیر یک تا حداکثر 5 کیلوتن وجود داشته باشد برنامه تاکتیکی آن تقریبا کامل شده است. به موازنه راهبردی، و توان تاکتیکی مناسب نیز دست پیدا کرده. اما به محض شروع اولین آزمایش با آنچنان حجمه سیاسی، اقتصادی و تلاش های نظامی مواجه میشود که ممکن است شانس دستیابی کامل به برنامه فوق را از دست بدهد. بنابراین در 4 گزینه فوق؛
      - پنهانکاری محدودیت عملیاتی بالایی دارد،
      - گروگانگیری نیز عواقب سیاسی و اخلاقی وسیعی دارد،
      - ظرفیت بازدارنده متعارف نیز هزینه های بسیار بالایی در برخواهد داشت،
      و نمیتوان این ظرفیت را با وجود برنامه هسته ای آشکار یا حتی پنهان تا حد یک قدرت جهانی شدن بسرعت و با هزینه های کم ارتقا داد، بنابراین "سرعت" در دستیابی به حجم بالای مواد هسته ای برای دستیابی به ظرفیت مناسب تولید بمب مهمترین و قابل ملاحظه ترین فاکتور دستیابی به سلاح هسته ای است. و این برنامه به محض آشکار شدن یک گزینه در برابر مخالفان آن برنامه میگذارد، ممانعت پیش از آنکه دور شود.
      بنابراین سیاست ابهام هسته ای نه تنها در عمل ناکارا به نظر میرسد بلکه موجبات تهاجم را نیز فراهم می آورد. و در برابر یک اقدام زودهنگام علیه برنامه هسته ای کشور تازه کار، وی باید با تمام توان برای سقوط اخلاقی و زدن ضربت متقابل با هر روشی، منجمله بمب های کثیف، شیمیایی، میکروبی و ... آماده باشد.
      مسیر زمانی دستیابی به بازدارندگی هسته ای:
       
       
      وضعیت پیش روی یک مبتدی هسته ای
       
      تهیه شده برای میلیتاری worior@military.ir
      استفاده از مطلب و ایده ها تنها با درج آدرس سایت مجاز است
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

      چند روز پیش مطلبی در تاپیک "ایران و کره شمالی ، موشکهای بالستیک و همکاری هسته ای " به یکی از دوستان پاسخی بدین مضمون ارائه کردم :
      "برادر عزیز به نکته بسیار جالبی اشاره فرمودید - مساله ای بارها بنده در مواقع و مناسبتهای مختلف چه در این انجمن و چه در کلاسهای خودم مطرح کرده ام این است که ما در کشور خودمون ( ممکن بعضی خوششون بیاد و بعضی هم ناراحت شوند ) چیزی به اسم تینک تانک های (think tank) هایی که بشینند و 20 ، 30 ، 50 و یا 100 سال آینده را بررسی کنند، نداریم . با تمام احترامی که برای مسئولین قائلم اما تمام زور ما ایجاد یک برنامه ریزی 20 ساله است . تازه همین برنامه هم دستخوش باند بازی های سیاسی و اعمال سلیقه دولتهای مختلف می شه و عملا" چیزی از آن برای اجرا باقی نمونه . من تمایلی ندارم که فقط نیمه خالی لیوان را ببینم ولی متاسفانه ( هرچند بکاربردن واژه متاسفانه در کارهای پژوهشی درست نیست ) چنین چیزی به معنی واقعی کلمه در کشور ما وجود ندارد . مثلا" نویسنده مشهور آلوین تافلر ( که سه گانه مشهورش جنگ و ضد جنگ ، شوک آینده و موج سوم) یک فیوچرلوژیست ( آینده شناس) و برخلاف افواه عمومی که معتقدند ایشان یک جامعه شناس بشمار می رود . من توصیه می کنم شما و دوستان حتما" کتاب جنگ و ضد جنگ ایشان را که در دهه 80 یا 90 نوشته شده را بخوانید و آن را با شرایط الان مقایسه کنید . من خودم بیشتر از 15 بار این کتاب رو خوندم و هرمرتبه که می خونمش چیز بیشتری یاد می گیرم . در حالی که تینک تانک های که در حوزه تمدنی غرب وجود دارند مثل ( رند ، چتم هاوس ، بروکینز و .... ) کارشون صرفا" برای 150 سال آینده است . شاید اگر عمری باقی موند در این زمینه یک تاپیک جامع بزنم ."
       
      بنابراین تصمیم گرفتم که به تدریج اگر خدا خواست اندیشکده های مهم حوزه تمدنی غرب را خدمت عزیزان معرفی کنم ، امیدوارم برای اعضای محترم مفید به فایده واقع گردد و دریچه ای باشد برای اینکه ما در حوزه تمدنی اسلام با الگو برداری و دوری از تقلید ناشیانه و کورکورانه و با بومی سازی چنین مراکزی ، گام بسوی طرح ریزی های راهبردی برای آینده برداریم ، انشا ا... .
      در ضمن عزیزانی که این مطالب را پی گیری می نمایند حتما" نظرات خود را (مثبت یا منفی ) اعلام کنند - باتشکر
       
       
      =============================================================================================================

      بخش یکم :
      اندیشکده بروکینگز

       
       

       
       
      مؤسسه بروکینگز یک اندیشکده آمریکایی است که مقر آن در واشنگتن است. مؤسسه بروکینگز که یکی از قدیمی‌ترین اندیشکده‌های واشنگتن است در امر تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاست‌گذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه، فعالیت دارد. این اندیشکده در گزارش برترین اندیشکده‌های جهان در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ که از سوی دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده، به عنوان بانفوذترین اندیشکده جهان معرفی شد.
      رسالت عنوان شده این مؤسسه “فراهم ساختن نظریه‌ها و توصیه‌های جدید و عملی است که سه هدف را پیش می‌برند: تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛ پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصت‌های مختلف برای تمام آمریکایی‌ها؛ ایجاد نظام بین‌المللی بازتر، امن‌تر و مرفه‌تر، همراه با همکاری‌های بیشتر.
      مؤسسه بروکینگز می‌گوید اندیشمندان و اعضایش “دیدگاه‌های مختلفی” دارند و خود را یک مؤسسه غیرحزبی می‌داند، اما رسانه‌ها اغلب این مؤسسه را ” لیبرالی متمایل به میانه‌روها ” یا “میانه‌رو” توصیف می‌کنند. در یک تحلیل دانشگاهی که بر سوابق کنگره بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ انجام شد، مشخص شد که سیاستمداران محافظه‌کار تقریباً به اندازه سیاستمداران لیبرال به بروکینگز مراجعه داشته‌اند، و این مؤسسه در مقیاس ۱۰۰-۱ که در آن ۱۰۰ به معنای لیبرال‌ترین امتیاز است، امتیاز ۵۳ را کسب کرده است. در همین بررسی مشخص شد بروکینگز اندیشکده‌ای است که سیاستمداران و رسانه‌های آمریکا بیشترین نقل قول را از آن دارند.

      - موضع سیاسی
      بروکینگز به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی خود را یک مؤسسه مستقل و غیرحزبی می‌داند. بررسی‌ای که در سال ۲۰۱۱ در مورد مبالغ اهدایی کارمندان این مؤسسه بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ انجام شد نشان داد ۶/۹۷% مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکرات‌ها داده‌شده‌اند و بنابراین بروکینگز را به عنوان مؤسسه‌ای لیبرال توصیف کرد. اما در یک پژوهش دانشگاهی که در سال ۲۰۰۵ انجام شد نتیجه‌گیری شد این مؤسسه میانه‌رو است چون در سوابق کنگره از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ سیاستمداران لیبرال و محافظه‌کار تقریباً به یک اندازه به عنوان یک مرجع موثق به بروکینگز رجوع داشته‌اند. روزنامه واشنگتن‌پست مؤسسه بروکینگز را میانه‌رو و لیبرال توصیف کرده است. لس‌آنجلس تایمز قبل از این‌که اعلام کند به نظرش چنین برچسب‌هایی اهمیت ندارند بروکینگز را متمایل به لیبرال‌ها و میانه‌رو توصیف می‌کرد. در سال ۱۹۷۷ مجله تایم، بروکینگز را با عنوان “اندیشکده ممتاز لیبرال کشور” توصیف کرد. نیوزویک این اندیشکده را میانه‌رو می‌داند اما پولتیکو از عبارت میانه‌رو-چپ‌گرا استفاده کرده است. به علاوه گروه جناح چپی ناظر رسانه‌ها به نام بی‌طرفی و صحت گزارش، این مؤسسه را محافظه‌کار می‌داند.
      اما بعضی لیبرال‌ها استدلال می‌کنند علیرغم این‌که این مؤسسه به میانه‌روی متمایل به چپ بودن شهرت دارد، اندیشمندان سیاست خارجی بروکینگز بیش از حد از سیاست‌های دولت بوش در خارج از آمریکا حمایت می‌کردند. متیو ایگلسیاس به عنوان یک وبلاگ‌نویس لیبرال عنوان کرده است مایکل اوهانلون که از اندیشمندان بروکینگز است اغلب با اندیشمندان سازمان‌های محافظه‌کار مانند انجمن امریکن انترپرایز، ویکلی استاندارد و پروژه‌ای برای قرن جدید آمریکایی موافق است. به‌همین صورت، بنجامین ویتس مدیر تحقیقات بروکینگز عضو کارگروه حقوق و امنیت ملی انستیتو هوور محافظه‌کار است. اندیشمندان بروکینگز از جمله مک کلیلان مارک، رون هاسکینز و مارتین ایندیک در دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه خدمت کرده‌اند.
      اعضای هیئت‌امنای بروکینگز اغلب دموکرات‌های سرشناسی مانند لورا تیسون مشاور ارشد اقتصادی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون هستند اما چند جمهوری‌خواه میانه‌رو مانند کنت دوبرستین رئیس سابق امور ستادی در دوره رونالد ریگان نیز عضو این هیئت می‌باشند.

      تاریخچه
      ۱۹۷۹-۱۹۱۶
      بروکینگز در سال ۱۹۱۶ با عنوان مؤسسه تحقیقات دولتی (IGR) تأسیس شد و رسالت آنعبارت بود از “تبدیل شدن به اولین سازمان خصوصی ویژه تحلیل موضوعات سیاست عمومی در سطح ملی”. رابرت اس بروکینگز (۱۹۳۲-۱۸۵۰) که فردی بشردوست بود این مؤسسه را تأسیس کرد. او در ابتدا منابع مالی شکل‌گیری سه سازمان را تأمین می‌کرد: مؤسسه تحقیقات دولتی، مؤسسه اقتصاد، و دفتر آموزش فارغ‌التحصیلان رابرت بروکینگز که وابسته دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس بود. این سه مؤسسه در ۸ دسامبر ۱۹۲۷ ادغام شدند و مؤسسه بروکینگز شکل گرفت.
      در دوران بحران بزرگ، اقتصاددانان بروکینگز پژوهش گسترده‌ای را با مأموریت یافتن از فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور وقت انجام دادند تا علل ریشه‌ای رکود را پیدا کنند. هارولد مولتون اولین رئیس بروکینگز و دیگر اندیشمندان بروکینگز بعدها رهبری مخالفت با سیاست جدید (برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سال‌های بعد از بحران بزرگ در امریکا که در آن کمک به کشاورزی، بازنشستگی و بیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است) را به عهده گرفتند چون فکر می‌کردند چنین اقداماتی مانع بهبود اقتصادی می‌شوند. با ورود به جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۱، محققان بروکینگز با مجموعه‌ای از تحقیقات در مورد تجهیزات قوا توجه خود را به کمک به دولت معطوف کردند.
      در سال ۱۹۴۸ از بروکینگز خواسته شد طرحی برای مدیریت برنامه بهبود اروپا ارائه کند. طرح سازمان‌دهی حاصل تضمین می‌کرد طرح مارشال به دقت و بر مبنایی منظم و عملی اجرا شود.
      در سال ۱۹۵۲ رابرت کالکینز به عنوان رئیس مؤسسه بروکینگز جانشین مولتون شد. او کمک‌های مالی از بنیادهای راکفلر و فورد دریافت کرد که باعث تقویت بنیه مالی مؤسسه شدند. او سازمان را حول مطالعات اقتصادی، مطالعات مدیریت دولتی و برنامه‌های سیاست خارجی سازمان‌دهی کرد. در سال ۱۹۵۷ این مؤسسه از خیابان جکسون به یک مرکز تحقیقات جدید در نزدیکی دوپونت سیرکل در واشنگتن انتقال پیدا کرد.
      کرمیت گوردون در سال ۱۹۶۷ به ریاست بروکینگز رسید. او از بررسی گزینه‌های برنامه بودجه فدرال را در سال ۱۹۶۹ با عنوان “تعیین اولویت‌های ملی” شروع کرد. او برنامه مطالعات سیاست خارجی را نیز توسعه داد تا تحقیقات در حوزه دفاع و امنیت ملی را دربربگیرد. پس از انتخاب ریچارد نیکسون به ریاست‌جمهوری در سال ۱۹۶۸، رابطه بین مؤسسه بروکینگز و کاخ سفید بدتر شد؛ چاراز کولسون مشاور ارشد نیکسون زمانی پیشنهاد سوزاندن و از بین بردن این مؤسسه را مطرح کرد. اما در تمام دهه ۱۹۷۰ به بروکینگز قراردادهای تحقیقات فدرالی بیشتر از حد توان مؤسسه پیشنهاد می‌شد.

      2009-1980
      در دهه ۱۹۸۰، این مؤسسه با محیط رقابتی و از نظر ایدئولوژیکی پرباری مواجه شد. نیاز به کاهش کسری بودجه فدرال و نیز بررسی مشکلات ناکارآمدی دولت و امنیت ملی موضوع تحقیق بسیار مهمی شدند.بروس مک لاری چهارمین رئیس بروکینگز، مرکز آموزش سیاست عمومی را نیز برای برگزاری کنفرانس‌های کارگاهی و گردهمائی‌های عمومی به منظور توسعه مخاطبین برنامه‌های تحقیقاتی تأسیس کرد.
      در سال ۱۹۹۵، مایکل آرماکوست پنجمین رئیس‌جمهور مؤسسه بروکینگز شد و هدایت تلاش برای متمرکز ساختن رسالت مؤسسه در آستانه قرن بیست و یکم را به عهده گرفت. بروکینگز با هدایت آرماکوست چند مرکز تحقیقات بین‌رشته‌ای را ایجاد کرد، مانند مرکز سیاست شهری و کلان‌شهری (که در حال حاضر نام آن برنامه سیاست کلان‌شهری به ریاست بروس جی. کاتز است) که مشکلات شهرها و کلان‌شهرها را مورد توجه قرار می‌داد، و مرکز مطالعات سیاست شمال شرقی آسیا که متخصصان را از کشورهای مختلف آسیایی برای بررسی مسائل منطقه‌ای گردهم آورد.
      استروب تالبوت در سال ۲۰۰۲ رئیس بروکینگز شد. مدت کوتاهی پس از آن، بروکینگز مرکز سیاست خاورمیانه سابان و مرکز جان آل. تورنتون چین را راه انداخت. در اکتبر ۲۰۰۶، بروکینگز تأسیس مرکز بروکینگز-تسینگهوا در پکن را اعلام کرد. در جولای ۲۰۰۷، این مؤسسه ایجاد مرکز اصلاحات خدمات درمانی انگلبرگ به رهبری مارک مک کللان (McClellan) و در اکتبر ۲۰۰۷ ایجاد مرکز بروکینگز دوحه در قطر به رهبری هادی امیر را اعلام کرد.

      - انتشارات
      بروکینگز به عنوان یک مؤسسه، گزارشی سالانه منتشر می‌کند. انتشارات مؤسسه بروکینگز کتاب‌ها و مجله‌هایی را از تحقیقات خود مؤسسه و از نویسندگان خارج مؤسسه منتشر می‌کند. کتاب‌ها و مجله‌هایی که توسط بروکینگز منتشر می‌شوند عبارت‌اند از مقالات فعالیت اقتصادی بروکینگز، آمریکای رها: انقلاب بوش در سیاست خارجی، جهان‌هراسی: مقابله با ترس از تجارت آزاد، هند: قدرت نوظهور، از چشم‌های آن‌ها، تسخیر شاه‌راه، توده‌ها در پرواز و بن‌بست از جمله این نشریات هستند. به علاوه کتاب‌ها، مقالات، گزارشات، یادداشت‌های سیاسی و شرح عقاید توسط برنامه‌های تحقیقاتی، مراکز، پروژه‌ها و عمدتاً توسط متخصصان بروکینگز تهیه می‌شوند.

      - نفوذ سیاسی
      تاریخچه بروکینگز به سال ۱۹۱۶ برمی‌گردد و از آن زمان به ایجاد سازمان ملل متحد، طرح مارشال، و اداره بودجه کنگره کمک کرده و بر سیاست‌های قانون‌زدایی، اصلاحات گسترده مالیاتی، اصلاحات رفاهی، و کمک‌های خارجی تأثیر داشته است. در رده‌بندی سالانه اندیشکده‌ها که توسط فارن پالیسی منتشر می‌شود بروکینگز اولین اندیشکده آمریکا است و در رده‌بندی جهانی اندیشکده‌ها نیز اولین رتبه را دارد. از بین ۲۰۰ اندیشکده برتر آمریکا، تحقیقات مؤسسه بروکینگز به بیشترین میزان در رسانه‌ها عنوان می‌شوند. در یک ارزیابی که در سال ۱۹۹۷ بین اعضای کنگره انجام شد، بروکینگز بین ۲۷ اندیشکده رتبه دوم تأثیرگذاری و رتبه اول اعتبار را به دست آورد. علاوه بر این، بروکینگز و محققان آن در کار خود خیلی به تأثیرگذاری بر جهت ایدئولوژیکی ملت توجه ندارند بلکه مایل‌اند محققانی با صلاحیت مستحکم دانشگاهی داشته باشند. بروکینگز به همراه شورای روابط خارجی و موقوفه کارنگی برای صلح بین‌المللی، معمولاً یکی از صاحب‌نفوذترین نهادهای سیاسی در آمریکا در نظر گرفته می‌شود.

      - مرکز سیاست خاورمیانه سابان
      در سال ۲۰۰۲ مؤسسه بروکینگز، مرکز سیاست خاورمیانه سابان را برای ترویج درک بهتر گزینه‌های سیاسی مقابل تصمیم‌گیرندگان آمریکایی در خاورمیانه تأسیس کرد. مدیریت این مرکز را تامارا کافمن ویتس به عهده دارد.

      - مرکز بروکینگز دوحه
      مرکز بروکینگز دوحه که در قطر واقع است تحقیقات مستقل سیاست‌محور را در مورد موضوعات اجتماعی-اقتصادی و ژئوپلیتیکی که کشورها و جوامع غالباً مسلمان‌نشین با آن‌ها مواجه هستند انجام می‌دهد؛ از جمله این موضوعات رابطه با آمریکا است. این مرکز به طور رسمی توسط شیخ حامد بن جاسم بن جبر آل‌ثانی، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر در ۱۷ فوریه ۲۰۰۸ افتتاح شد. مدیر این مرکز سلمان شیخ است.
      مرکز بروکینگز دوحه در راستای رسالت خود تحقیقات و برنامه‌ریزی‌هایی را انجام می‌دهد که عناصر کلیدی تجارت، مدیریت دولتی، جامعه مدنی، رسانه‌ها و دانشگاهیان را در موضوعات مهم سیاست عمومی در حوزه‌های اصلی زیر درگیر می‌کنند: (i) دموکراتیک کردن، اصلاحات سیاسی و سیاست عمومی؛ (ii) قدرت‌های نوظهور در خاورمیانه؛ (iii) مناقشات و فرایندهای صلح در منطقه.
      ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم
      هدف ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم (۲۱CDI) ایجاد تحقیقات، تحلیل و توسعه‌ای است که به سه موضوع اصلی می‌پردازند: آینده جنگ، آینده نیازها و اولویت‌های دفاعی آمریکا، و آینده سیستم دفاعی آمریکا.
      ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم از اطلاعات حاصل از مراکز منطقه، از جمله مرکز آمریکا و اروپا، مرکز مطالعات سیاست شمال شرقی آسیا، مرکز تورنتون چین، و مرکز سیاست خاورمیانه سابان استفاده می‌کند و این کار ادغام اطلاعات منطقه را امکان‌پذیر ساخته است.
      پی. دبلیو. سینگر نویسنده کتاب سیم‌کشی برای جنگ به عنوان مدیر ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم، و مایکل ای. اوهانلون به عنوان مدیر تحقیقات کار می‌کنند. استفان پی. کوهن محقق ارشد و وندا فلبا-براون نیز با ۲۱CDI همکاری دارند.

      - آموزش اجرایی بروکینگز
      در دوران ریاست بروس مک‌لاری بر بروکینگز در دهه ۱۹۸۰، مرکز آموزش سیاست عمومی (CPPE) برای برگزاری کنفرانس‌های کارگاهی و گردهمائی‌های عمومی به منظور گسترش مخاطبین برنامه‌های تحقیقاتی ایجاد شد. در سال ۲۰۰۵، نام این مرکز به مرکز آموزش اجرایی بروکینگز (BCEE) تغییر داده شد و با شروع به کار دانشکده کسب‌وکار الین در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، این نام کوتاه شده و به آموزش اجرایی بروکینگز (BEE) تغییر پیدا کرد.

      - تأمین‌کنندگان مالی
      در پایان سال ۲۰۰۴ مؤسسه بروکینگز دارائی‌هایی به ارزش ۲۵۸ میلیون دلار داشت و ۷/۳۹ میلیون دلار هزینه می‌کرد. بودجه این مؤسسه در سال ۲۰۰۹ به بیش از ۸۰ میلیون دلار افزایش پیدا کرده بود. بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان مالی آن عبارت‌اند از بنیاد فورد، بنیاد گیتس، سناتور دیان فینشتاین و همسرش ریچارد سی. بلوم، بانک آمریکا، اکسون موبیل، تراست خیریه پیو، بنیاد مک‌آرتور، شرکت کارنگی، و دولت‌های آمریکا، انگلیس، ژاپن، قطر، جمهوری خلق چین و کلمبیا.

      - ساختمان‌ها
      ساختمان اصلی این مؤسسه در سال ۱۹۵۹ در خیابان ۱۷۷۵ ماساچوست ساخته شد. در سال ۲۰۰۹، بروکینگز ساختمانی را در آن طرف خیابان خرید؛ این ساختمان یک خانه مجلل بود که در سال ۱۹۲۲ توسط خانواده اینگالس براساس طراحی جول هنری دسیبور ساخته شده بود. این ساختمان در حال حاضر دفتر رئیس مؤسسه بروکینگز را در خود جای داده است.

      پایان
      منبع :http://www.eshraf.ir/1522/
    • توسط hamedof
      سلام خدمت دوستان میلیتاری ! با توجه به اینکه سامانه باک توسط آقا سینا معرفی شده ولی من مطلبی در مورد محافظ رادارهای سیستم باک چیزی ندیدم تصمیم گرفتم که نحوه محافظت سیستم باک توسط روسیه رو برای دوستان شرح بدم . سعی می کنم خلاصه و مفید بنویسم .








      همیشه سامانه های راداری فعال در معرض هدف قرار گرفتن موشک های ضد راداری نظیر KH-58 و AGM-88 HARM قرار داشته اند ، بدین منظور شرکت Almaz-Antey روسیه به این فکر افتاد تا برای حفاظت از سیستم های راداری سامانه های پدافند هوایی خود نظیر BUK سامانه ای را طراحی کند تا قابلیت انهدام موشک های ضد رادار را درست در لحظه ی قبل از برخورد دارا باشد .


      بدین منظور این شرکت سامانه ی Gazetchik را طراحی کرد .

      این سیستم متشکل از 4 قسمت اصلی می باشد .





      قسمت اول یک آشکار ساز مستقل از رادار می باشد که وظیفه کشف موشک های ARM را دارد.
      قسمت دوم دیکوی های فرکانس رادیویی فعال هستند .
      قسمت سوم قسمت نیز بخش اقدامات پسیو سامانه به وسیله ی chaff ها و aerosols است .(معمولا 3-4 عدد پرتابگر وجود دارد که تا زاویه 90 درجه از جلو و با دید 360 درجه چف ها قابل پرتاب هستند)
      آخرین قسمت این سامانه هم قسمت ارتباطی با رادارهای محفاظت شده و یا مرکز فرماندهی می باشد .






      نحوه ی کار:

      زمانی که یک ARM به رادار نزدیک میشود ، آشکارساز سامانه شروع به هشدار دادن به مرکز کنترل می کند . سپس مرکز فرماندهی دیکوی های راداری را برای منحرف سازی موشک ایجاد می کند و درست چند ثانیه قبل از برخورد موشک به رادار chaff ها و aerosols از طریق محفظه های به سمت موشک شلیک میشوند و درست روبروی موشک منفجر میشوند و باعث انحراف موشک به پایین میشوند و اینگونه رادارها جان سالم به در می برند ، البته اگر حتی 1-2 ثانیه چف ها دیر شلیک شوند امکان نابودی خود سامانه ضد ARM نیز وجود دارد چون در فاصله بسیار نزدیک به سامانه قرار می گیرند .

      این هم چند عکس از نحوه ی نابودی ARM . (داخل کلیپ این موشک از یک عدد اف 22 شلیک میشود و بعد از اینکه موشک نابود می شود سامانه باک 8 عدد موشک به سمت اف 22 ها شلیک می کنند و هر 3 آن ها رو به درک واصل می کند )




      روی تصویر کلیک کنید تا با بزرنگمایی بیشتری نحوه مقابله رو ببینید...









      فقط برای میلیتاری


      ترجمه : hamedof


      استفاده از مطلب با ذکر نام مترجم و سایت میلیتاری بلامانع است


      منابع:
      http://militaryforce...n-6-98-669.html
      http://pvo.guns.ru/rtv/gazetchik.htm
      http://articles.jane...Federation.html

      *************************
      با تشکر از شما.منتقل شد.
      OPS
    • توسط karmania20152015
      بسم الله الرحمن الرحیم 
      بر فراز کوزوو
       
      عملیات ناتو بر فراز اسمان کوزوو درس هایی تاریخی برای هر علاقه مند به مباحث پدافند دارد ذکر این نکته لازم است بررسی این بخش از تاریخ باعث بروز سوتفاهم هایی نیز شده است ریشه این سوتفاهم ها در تعداد بسیار کم پرنده منهدم شده سرنشین دار از جمله جنگنده ها توسط پدافند هوایی صربها( در مقایسه با تعداد پروازهای انجام گرفته طرف مقابل) و از جهت دیگر نادیده گرفتن همزمان این نکته یعنی قدیمی بودن بخش بزرگی از دارایی پدافندی هوایی صربها میباشد. البته نکاتی مانند مجهز بودن بخشی از این دارایی به سیستم های اپتیکی وحراراتی IR و ناچار شدن تمامی پرنده های ائتلاف به پرواز  در ارتفاع بالای 10,000 ft و یا تلفات نسبتا بالای پهبادهای شناسایی ائتلاف ( بالای 47 فروند) از جمله مواردی هستند که بررسی این بخش از تاریخ نظامی را هیجان انگیزتر میسازد.
      سازمان پدافند هوایی صربستان متشکل از تجهیزات معمول شوروی در دهه 70 الی 80 میلادی بود بخش رو به کاهشی از این تجهیزات شامل سامانه سام-2 بود و تعداد کمی سامانه سام-3 Pechora که به تازگی مدرنیزه نیز شده بودند از دارایی های با ارزش این ارتش به حساب می امد.پیش از شروع جنگ داخلی یوگسلاوی فرماندهی پدافند این کشور دارای 6 باتری سام-2 بود که شامل 40 لانچر تک ریل بود جالب است بدانید تا اوایل سال 1999 تنها 3 باتری از این سامانه عملیاتی و اماده جنگ بود.همچنین 14 باتری سام-3 با 60 لانچر چهار فروندی نیز از  تجهیزات دیگر  یوگسلاوی بود که حدود 50 لانچر عملیاتی تا سال 1999 موجود بود. 
      دفاع هوایی میدانی این نیرو نیز شامل چهار باتری از سامانه سام-6 بود که دوتای انها توسط صربها در منطقه کوزوو مستقر شده بودند تا قبل از شروع جنگ داخلی 70 درصد از این سامانه اماده عملیات بود که این رقم به 25 درصد در طول جنگ داخلی در سال 1999 رسیده بود.این دارایی شامل شش رادار مستقل 1S91 نیز بود که هر رادار چهار لانچر را تغذیه می کرد.که همین امر انعطاف پذیری این سامانه را تا حد زیادی  کم کرده بود.
      در بخش پدافندی کوتاه برد تجهیزات  شامل سامانه های سام-9و سام-10 و سام-13 بود که البته بخش بزرگی از ان سام-9 بود شامل 113 لانچر ان در دهه 70 میلادی تحویل یوگسلاوی شده بود.وحتی موشک نیز تحت لیسانس در داخل کشور تولید شده بود.علاوه بران 17 سامانه سام-13 نیز که نسبتا مدرن تر نیز بودند در دهه80 تحویل این کشور شده بود که برخلاف  سام-9 از قابلیت تفکیک هدف از فریب دهنده های حرارتی نیز برخوردار بود.در کنار این سامانه ها صربها در تلاشی داخلی موشکهای هوا- هوا حرارتی ساخت شوروی از جمله موشکهای ار73 و ار 60  را نیز در قالب سامانه های زمین به هوا  برروی ارتفاعات مهم تحت عنوان Pracka  (تیرکمان)استفاده میکردند و حتی بعدها ادعای موفقیت موشک ار73 در انهدام هدف نیز اعلام شد که البته اسناد قابل دفاعی برای ان منتشر نشد.
      پایان بخش-1

      نصب موشکهای ار73( تصویر بالا) و ار 60 (تصویر پائین) روی خوردو زرهی Praga M53/59  توسط مرکز تحقیقات دفاعی و مرکز تست نیروی هوایی یوگسلاوی 

      منابع http://pvo.guns.ru/russia/index5.htm
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.