Recommended Posts

[color=darkblue]بار آخری می باشد که به دوستان عزیز و کاربران گرامی اخطار می دهم. مخصوصا به 3 پست قبلی. اگر بعد از این در پستی مسائلی همچون ظهور و پستهایی به مانند پستهای صفحه ی نخستین تاپیک ارسال شود. بر خلاف میل باطنی، کاربر متخلف اخراج خواهد شد. 3 پست آخر را به علت اینکه دارای محتوی مربوط به تاپیک نیز بودند و در راستای احترام به نویسندگانشان پاک نکردم.
باید توجه بیشتری برای حفظ نظم داشته باشیم.

با تشکر

مدیریت بخش جنگ[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فقط در صورت شروع جنگ معلوم میشود البته احتمال زیاد دارد ما نتیجه را نفهمیم
ولی از دوستان اگر کسی فهمید یه جوری به اون دنیا خبر دهد تا اونها که کشته شدند
خیالشان راحت شود البته معلوم هم نیست خوشحال شوند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]يك روزنامه آمريكايي نوشت: تهديدهاي ايران مبني بر بستن تنگه هرمز و به غنيمت گرفتن ناوهاي جنگي پنتاگون، صرفاً رجزخواني و در حد حرف نيست.[/size]

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از روزنامه كريستين ساينس مانيتور، شايد حجم قدرت نظامي آمريكا و ايران قابل مقايسه نباشد اما ايران ميراث دار ابداعات و ابتكارات دريايي است و راهبرد جنگ نامتقارني براي ضربه زدن به توان نظامي آمريكا دارد.

اين روزنامه نوشت: در رزمايش نظامي آمريكا در سال 2002 و شبيه سازي چنين نبردي با ايران، نابودي رزمناوهاي آمريكايي به اثبات رسيد.

در حقيقت ايران مي تواند آسيب بي اندازه اي وارد كند بدون اينكه هرگز به طور مستقيم در مقابل تجهيزات متعارف آمريكا قرار گيرد. حتي معدود حوادثي چون كار گذاشتن مين در خليج فارس يا تاكتيك هاي تهاجمي قايق هاي كوچك ايران عليه تانكرهاي نفت يا يك كشتي نيروي دريايي آمريكا مي تواند نگراني مربوط به ناامني را تا حد غيرقابل قبولي زياد افزايش دهد. اين امر همچنين تبعات اقتصادي دامنه داري از جمله افزايش بهاي نفت را به دنبال دارد زيرا تقريباً يك سوم از كل محموله هاي نفتي حمل شده به وسيله كشتي از طريق تنگه هرمز مي گذرد.

كريستين ساينس مانيتور درباره ابعاد رواني قدرت نمايي ايران، از قول يك ديپلمات ارشد اروپايي كه 6 سال در تهران اقامت داشته، مي نويسد: «هدف نهايي ايران الزاماً بستن تنگه هرمز براي مدت طولاني نيست اما صرف افزايش حق بيمه كشتيراني و هزينه هاي ديگر كه به ارقام نجومي مي رسد، به لحاظ وارد كردن ضرر اقتصادي به غرب، به اندازه بستن واقعي تنگه هرمز سودمند است.

اولاً در غرب مطمئن نيستيد كه ضربه مي خوريد يا به جاي ضربه خوردن از طرف يك نيروي متعارف به وسيله قايق هاي مهارنشدني يا مين ها هدف قرار مي گيريد اين مساله ناامني خيلي بيشتري را در مقايسه با ناامني حاصل از خط نبرد در موقعيت بسته شدن تنگه هرمز ايجاد خواهد كرد. تاكتيك هاي ايذايي ايران نقطه آغاز است. مراحل ديگر شامل استقرار توپخانه و موشك در تنگه هرمز، زيردريايي كلاس «كيلو» و زيردريايي هاي ديگري است كه بتوان غواص ها را از داخل آن براي ضربه زدن به كشتي ها اعزام كرد.

اين روزنامه آمريكايي با اشاره به ساختار نبردهاي موزائيكي سپاه و نقش آفريني ويژه نيروهاي بسيج نوشت: طبق راهبرد موزائيكي، يگان هاي نظامي منفردي فعال هستند كه از استقلال زيادي براي تصميم گيري در ارتباط با اقدامات خود برخوردارند بدون آنكه به مركز (فرماندهي) مراجعه كنند.

قايق هاي سريع السير با تريلرهايي به مكان هاي ساحلي حمل مي شوند و دستور از نوع مأموريت مي گيرند كه موظف نخواهند بود با فرماندهي خود در تماس بمانند. اما عمليات تلافي جويانه ايران احتمالاً به تنگه هرمز محدود نخواهد شد. ديپلمات اروپايي مذكور با اشاره به گروه هاي مبارز فعال در مرزهاي اسرائيل گفت، اين تنها يك بعد از راهبرد بازدارنده آنها است تهديد در عراق و افغانستان و گروه هاي حزب الله و حماس كه مي توانند فعال باشند».




http://www.mashreghnews.ir/fa/news/95487/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%BA%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%AA-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به غنيمت گرفتن ناوهاي جنگي پنتاگون، [/quote]

اين كه خيلي عاليه. از عاليم عالي تره. تا الان كه بحث سر زدن و نابودكردنشون بود. اگه غنيمت بگيريم كه محشره. مثل پهپاد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب دیگه این ناوها رو نمیشه برد جایی قایمشون کرد مجبورآ باید کنار ساحل لنگر بندازند که بدون شک تام هاوک ها دخلشو میارن!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خوب دیگه این ناوها رو نمیشه برد جایی قایمشون کرد مجبورآ باید کنار ساحل لنگر بندازند که بدون شک تام هاوک ها دخلشو میارن!!![/quote]

سلام

عزیز من ، یه سوالی دارم ... شما فرض رو به غنیمت گرفتن این ها گرفتین ، درسته !؟ خوب حالا ، زمانی که تام هاوک نتونست مانع از به غنیمت گرفته شدنشون بشن ، چطور می خوان بزننشون .... مگه می خوایم برای به غنیمت گیریشون به اجنه متوصل بشیم !؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دقت کنین که در هیچ جای خبر صحبتی از غنیمت گرفتن ناو های آمریکا نشده
و اندک عقل سلیم هم میدونه که این کار به یک جک بیشتر شبیه هست تا واقعیت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خوب دیگه این ناوها رو نمیشه برد جایی قایمشون کرد مجبورآ باید کنار ساحل لنگر بندازند که بدون شک تام هاوک ها دخلشو میارن!!![/quote]
خب بهتر
حیف خلیج فارس، موشکی به اون نازی نیست که بیاد بخوره به این ناوهای بی مصرف غربی؟!!icon_frown
همون تام هاوک بخوره بهشون بهتره :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش الف به نقل از آسیا تایمز آن‌لاین، گزارش منتشر شده اخیر از سوی مرکز استراتژیک و ارزیابی‌ها بودجه‌ای، ایران در توانایی‌هایی سرمایه گذاری کرده که می تواند در عملیاتهای نظامی آمریکا در خلیج فارس تاخیر بیندازد و حتی مانع از انجام آنها شود.

براساس این گزارش، ایران با این توانایی‌ها و تسلیحات پیشرفته‌ای که در اختیار دارد می تواند در دسترسی به خلیج فارس ممانعت به عمل بیاورد، انتقال نفت و گاز در این منطقه را کنترل کند که این موضوعات آمریکا و هم پیمانانش را نگران کرده است.



در این گزارش به این موضوع اذعان شده است که ایران دهه‌هاست خود را برای تقابل نظامی با آمریکا آماده کرده است. ایران به جای قرار گرفتن در رقابت نظامی مستقیم در راستای یک استراتژی نامتقارن چندمنظوره از جمله استفاده از تکنولوژی پیشرفته با تاکتیکهای نظامی برای جلوگیری از دسترسی نیروهای آمریکایی به مواضع مختلف در منطقه و نداشتن آزادی عمل آمريكايي‌ها برای فعالیتهای دریایی گام برداشته است. اين استراتژي براي بازدارندگي حمله نظامي آمريكا كارامد ارزيابي شده است.



حتی اگر ایران برای مدت طولانی مسیر تنگه هرمز را نبندد، بسته شدن كوتاه مدت تنگه هرمز می‌تواند پیامدهای ویرانگری به همراه داشته باشد. حتی صحبت از آغاز رکود اقتصادی جدید در صورت بسته شدن تنگه هرمز نیز به میان آمده است.

"پاتریک کرونین" از اندیشکده امنیت جدید آمریکا در واشنگتن گفت که بستن تنگه هرمز توسط ایران را نباید صرفا بسته شدن این تنگه تصور کرد. نه تنها ایران می تواند در راستای بستن تنگه هرمز به کشتی‌ها حمله کند بلکه توانایی ضربه زدن به تاسیسات نفتی در عربستان را دارد که این مسئله می‌تواند تاثیرات چشمگیری به همراه داشته باشد. این تحلیل‌گر گفت که توانایی ایران در بستن تنگه هرمز و ایجاد ترافیک دریایی در این تنگه حقیقتی انکارناپذیر است.



باید اعتراف کرد که ایران از توانایی بسیار زیاد و نقاط قوت جغرافیایی و ژئوپلتیکی فراوانی برخوردار است که عوامل مختلفی باعث اذعان به این مو ضوع شده است.

در حال حاضر علاوه بر عوامل نظامی، ایران از نقاط قوت فراوانی بهره می برد. برای نمونه دقت کنید که حتی بار روانی و سیاسی تهدید به حمله تا چه میزان بر خاورمیانه استراتژیک تاثیر می گذارد و یا اگر ایران موشک‌هایش را با کلاهک‌های مختلف تجهیز کند این موضوع چه تاثیر روانی و سیاسی بر دولتهای منطقه خواهد داشت.

ایران در منطقه از حمایت گروههای مختلف نیز برخوردار است. این گروهها با کمک ایران می توانند به گروههای خطرناکی تبدیل شوند. با توجه به اینکه نگرش غیرمستقیم ممکن نیست موفق شود، ایران ممکن است به طور مستقیم از موشک‌های بالستیک خود و گروههای تحت حمایتش برای حمله به پایگاهها و نیروهای آمریکا استفاده کند.



استراتژی چند منظوره ایران در دریا نیز خطرناک است به طوریکه نیروی دریایی ایران توان انجام عملیاتهای گسترده با مهمات پیشرفته هدایت‌شونده را دارد. نیروی دریایی ایران می تواند این حملات را با رگباری از موشک‌های کروز ضد کشتی هماهنگ کند. نیروی دریایی ایران می‌تواند خسارات فراوانی به آمریکا در نبرد دریایی وارد کند و مدتهاست در راستای در اختیار گرفتن تجهیزات دریایی پیشرفته گام برداشته است.

به گفته آنتونی کوردزمن کارشناس برجسته مرکز مطالعات استراژیک در واشنگتن، ایران در حال شکل‌دهی مجدد قوای نظامی برای تقویت توان خود در تقابل احتمالی در دریای عمان است. ایران همچنین به طور تدریجی در حال افزایش توانایی خود برای عملیات در اقیانوس هند است.

یکی از نقاط ضعف آمریکا در منطقه خلیج فارس نزدیک بودن نیروها و پایگاههایش به ایران است. به علاوه تاسیسات آمریکا در بحرین، کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا در منطقه "جبل علی" در دوبی نیز مستقر بوده‌اند. فرماندهی مرکزی نیروی هوایی نیز از مکانهای مختلف در منطقه دستور می‌دهند که شامل پایگاه اودید در قطر و یک پایگاه در امارات است.

در حالیکه موشک‌های بالستیک ایران بدون محدودیت هستند، این موشک‌ها آنقدر پیشرفته هستند که مقابله با آنها برای آمریکا سخت و هزینه‌بر است.



[url=http://www.barackobama.ir/en/news/1256/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88-%D9%85%D8%AC%D9%87%D8%B2-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ولید بن طلال ال سعود گفت: عربستان اجازه نمی دهد که قیمت نفت به بیش از 100 دلار برسد.

ولید بن طلال ال سعود، گفت: با وجود عرضه بیشتر و تقاضای رو به کاهش، عنصر ترس در حال بازی دادن قیمت نفت است.

به گزارش انتخاب، وی که یکی از ثروتمندترین اعضای خانواده ی سلطنتی حاکم بر عربستان است، گفت: این ترس ناشی از این است که می گویند در مورد ایران چه اتفاقی خواهد افتاد و ایا امکان دارد که تنگه ی هرمز بسته شود.

وی در ادامه گفت: اگر نیاز باشد، ما می توانیم از اهرم خود که افزایش تولید نفت است، استفاده کنیم . ما طوری عمل خواهیم کرد که بر روی کشورهای مصرف کننده نفت تاثیر منفای نگذارد.

ولید بن طلال ال سعود گفت: عربستان اجازه نمی دهد که قیمت نفت به بیش از 100 دلار برسد.

این شاهزاده سعودی در اظهاراتی خصمانه گفت: برای امریکا و دیگر کشورها خیلی مهم است که این کشور خائن! را تحریم کنند تا دولتش مجبور به مذاکره شود.

وی در ادامه گفت: دادن اولتیماتوم جنگی به ایران منجر به اقدام عاجزانه این کشور مبنی بر بستن تنگه هرمز می شود. معتقدم که در مورد ایران یک راه حل چاره ی کار نیست. البته باید بگویم که مذاکره بهترین راه است.

ولید بن طلال ال سعود مدعی شد: اگر ایران تنگه را ببندد، امریکا به سرعت می تواند ان را باز کند.

وی در ادامه افزود: من منطقه ای می خواهم که عاری از سلاح هسته ای باشد. این به معنای ان است که اسرائیل هم باید دست از سلاح هسته ای بکشد.

گفتنی است وی یکی از سهامداران اصلی نیوز کورپوریشن، اپل و توئیتر است.

منبع :

http://www.tabnak.ir/fa/news/225856/%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%A6%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ولید بن طلال ال سعود مدعی شد: اگر ایران تنگه را ببندد، امریکا به سرعت می تواند ان را باز کند. [/quote]

یعنی دیگه آخر بچگیه ! رسمآ میگه اگه منو بزنی به بابام میگم بیاد بخوردت ها!!

عجب

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باسلام

چه انسان احمقی است ! کسی که برای مردم خود و مسلمانان عمل کند خائن است، اما کسی که نگران بالا رفتن قیمت برای اروپا و آمریکا و ایجاد مشکل برای آنها است، خائن نیست! تازه جالبه میگه آمریکا می تونه تنگه هرمز را باز کنه، معناش اینه که این بی عرضه های نمی تونن کاری کنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دادن اولتیماتوم جنگی به ایران منجر به اقدام عاجزانه این کشور مبنی بر بستن تنگه هرمز می شود.[/quote]
مگه عاجزانه نیست این حرکت از خودت دفاع کن ببینم چه کاره ای این تازیان چه رودار شده اند
[quote]چه انسان احمقی است ! کسی که برای مردم خود و مسلمانان عمل کند خائن است، اما کسی که نگران بالا رفتن قیمت برای اروپا و آمریکا و ایجاد مشکل برای آنها است، خائن نیست! تازه جالبه میگه آمریکا می تونه تنگه هرمز را باز کنه، معناش اینه که این بی عرضه های نمی تونن کاری کنن[/quote]برادر بابک اب که سربالا برود ...............

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا بداد برسه که این شاهزاده ی کم گنده ی عرب هم دارن برامون شاخ و شونه می کشند

اینا هنوز تو کف قادسیه 10 قرن پیشن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از آخرين باري كه عربستان در قبال اسراييل مدت هاست كه ميگذره :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.