امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

خواهش می کنم

اما يه سوال چه جوري بايد نابودش كرد ؟



فکر می کنم فقط از طریق آتش غیر مستقیم مثل توپخانه های دور زن و دقیق زن.





واقعا توازن زرهي رو بر هم ميزنه براي مقابله با كيفيت اين تانك چه مقدار بايد كميت زرهي رو ارتقا بديم براي مثال براي T72?



تی 72 تانک 40 سال پیش است و دارای طراحی قدیمی است و قابلیت ارتقای خیلی زیادی هم ندارد. به خصوص اینکه بخواهیم آنرا با این تانک رودررو سازیم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


خواهش می کنم



فکر می کنم فقط از طریق آتش غیر مستقیم مثل توپخانه های دور زن و دقیق زن.





تی 72 تانک 40 سال پیش است و دارای طراحی قدیمی است و قابلیت ارتقای خیلی زیادی هم ندارد. به خصوص اینکه بخواهیم آنرا با این تانک رودررو سازیم.
اما يه سوال چه جوري بايد نابودش كرد ؟


واقعا توازن زرهي رو بر هم ميزنه براي مقابله با كيفيت اين تانك چه مقدار بايد كميت زرهي رو ارتقا بديم براي مثال براي T72?


علي جان حرف شما كاملا متين من اين سوال براي اين پرسيدم كه معتقدم اين تانك مدرن يا با همكاري امريكا ساخته شده يا آمريكا به صورت خيلي ساده به اون دسترسي داره و از طرف ديگه مدرن ترين تانك هاي موجود ما همين تي هفتاد و دوهاي بهينه سازي شده هستش كه خيلي حرف و حديث در مورد كارايي اون در مقابل نيروهاي زرهي جديد غربي هستش و از طرف ديگه اينكه فكر نكنم توپخانه ما توان اجراي چنين آتشي رو در زمان رزم به صورت پايدار رو داشته باشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این هم یک ویدئو از این تانک


[url="http://isherwood.persiangig.com/HITLER/W%20i%20C/k2%20bp%20%283%29.FLV"][size=5][b]لینک دانلود[/b][/size][/url]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

انصافا غولیست برای خودش
این غول هم توجیهی مثل کره شمالی داره، که بخواد غیر اتمی حمله کنه یکی از اهرم های اصلیش توپخانه و زرهیش خواهد بود

یکی از بزارهای خیلی خوب برای برخورد با همچین تانکی، موشکهای C-70X البته خانواده هدایت تلوزیونی و هدایت حرارتی این موشکها و یا موشکهای AGM-65 هستند
17795667543247221202.jpg

هم کبری ها هم شاهد ها قابلیت حمل این موشکها رو دارند،
24485010971921132048.jpg

موشک C-704 که شخصا ارادت فراوانی بهش دارم رو کرار هم دیدیمش، 25 کیلوگرم کلاهک نفوذ کننده حمل می کنه و بردی معادل 25 کیلومتر با امکان برنامه ریزی داره، یعنی می تونه به روی یک منطقه ای بدون قفل از پیش خودش دنبال هدف بگرده،
و جالبه که وزن این موشک هم فقط 100 کیلوگرمه، یعنی هر کبری می تونه 4 تیر از اون و هر شاهد می تونه 2 تیر از اون رو حمل کنه

یک نکته ای که در مورد این تانکها هست، هر چقدر پیچیدگی و قدرت و به تبع اون قیمتشون میره بالا، تعدادی که میشه انتظار داشت در صحنه نبرد حاظر بشه میاد پائین،
K-2 در برابر چند موشک کرونت یا همین تاوهای حمله از بالا دوم میاره؟ 1، 2 یا 5 تا؟
توی صحنه نبرد،با دوتا لانچر به نظرم میشه 5 تا موشک رو به سمت زره سینه یه K-2 شلیک کرد؛
این پنج موشک اگر زره رو نشکافن قطعا صدمات درست و در مونی به سایتهای هدفگیری و الکترونیک تانک وارد می کنن،

یکی از راههای خوب دیگه بر خورد با K-2 هم جمینگه، استفاده از پرتو لیزر برای کور کردن اینفراردش، جم کردن مسافت یاب لیزریش،
یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل سیستمهای زرهی مدرن به نظر من الکترو نیکشونه،
امروزه موشکهای زره به خاطر نوع خاص سر جنگیشون خیلی نمی تونن به این تجهیزات صدمه وارد کنن،
اما ساختن موشکهایی با کلاهک مینی EMP یا ترموباریک (که اصلا ار پی جیش هست) یا ترکش شونده به راحتی حتی در حضور سیستمهای دفاع فعال
می تونه تانک رو کور و کر و عملا به یک شکار ساده تبدیل کنه

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنونم از دوستان

البته مرتضی جان راه هایی برای دور زدن سیستم دفاع فعال تانک ها وجود دارد. اما در مجموع کار چندان ساده ای هم به نظر نمی رسد. به هر حال تانکی که برای قرن 21 طراحی شده و قیمت 8 میلیون دلاری آن ، به طور قطع به یقین تانکی است که به اندازه کافی در آن به اقدامات حفاظتی و مقابله توجه شده است. تانک های امروزی دارای تجهیزات اپتیکی قدرتمند و حفاظت شده ای هستند و امکان اخلال در اینفرارد شان وجود ندارد. رادار آن هم سری است و هیچ کشور دیگری از ساختار و عملکرد و قابلیت های آن اطلاع ندارد و معلوم نیست اخلالگر ها بتوانند در سیستم رادار آن اخلال به وجود بیاورند. موشک های ضد تانک هم البته روشی کاملا مطمئن و قطعی برای مقابله با تانک ها به شمار نمی روند. اگر بحث تانک در برابر ضد تانک را دنبال کرده باشید متوجه این موضوع خواهید شد. اما در هر صورت هر ساخته دست بشر دارای نقطه ضعف است و از طریق این نقطه ضعف آن می توان به آن ضربه زد. کی 2 نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما خب هرچقدر تانک ها پیشرفته تر می شوند ، مقابله با آنها نیز سخت تر می شود. واقعیت این است که اگر شکار تانک (تانک های امروزی مثل آبرامز و ...) کار ساده ای بود ، کشورهای مطرح جهان هیچگاه آنرا توسعه نمی دادند. مثلا شوروی پس از ساخت تی 72 هیچگاه تلاش نمی کرد تی 80 بسازد و یا آمریکا پس از ساخت ام 60 هیچگاه اقدام به طراحی و ساخت آبرامز نمی کرد.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Morteza313' timestamp='1346717689' post='268944']
یکی از راههای خوب دیگه بر خورد با K-2 هم جمینگه، استفاده از پرتو لیزر برای کور کردن اینفراردش، جم کردن مسافت یاب لیزریش،
یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل سیستمهای زرهی مدرن به نظر من الکترو نیکشونه،
امروزه موشکهای زره به خاطر نوع خاص سر جنگیشون خیلی نمی تونن به این تجهیزات صدمه وارد کنن،
اما ساختن موشکهایی با کلاهک مینی EMP یا ترموباریک (که اصلا ار پی جیش هست) یا ترکش شونده به راحتی حتی در حضور سیستمهای دفاع فعال
می تونه تانک رو کور و کر و عملا به یک شکار ساده تبدیل کنه
[/quote]

البته همونطور که در پست قبلیم عرض کردم ، سرعت پایین واکنش سیستم حفاظت فعال این تانک (بر طبق اطلاعات رسمی اعلام شده) نسبت به APS های اروپایی و غربی باعث میشه شیوه های غلبه بر این سیستمها (استفاده از زمان Reset بین سیکل کاری سیستم) در مقابل این تانک راحتتر و موشکهای دو تیر مثل RPG-30 دارای احتمال بیشتری برای نفوذ به چتر دفاعی تانک بشن .

برای مقابله با رادار موج میلیمتری البته استفاده از Decoy بنظر موثر تر از اختلال میاد . هرچند بحث سری بودن رادار ، طرز کار و فرکانس کاریش هم هست اما با روشهای DRFM میشه امواج رادار رو دریافت و مشخصات موج (مثل فرکانس و...) رو بدست آورد تا برای جمینگ استفاده کرد .
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعله البته که پشت طراحی این تانکها کلی فکر و طرح هست و قابل مقایسه با نسلهای قبلشون نیستند، اما به طور خاص تو مساله اخلال
اگر در جنگ 1991 خیلج فارس حتی تونستند رادار F-15 ها و حسگر های فروسرخ دو رنگ AIM-9M رو مختل کنند،
قطعا توانایی اخلال یک رادار بسیار ساده تر روی K-2 یا تروفی و یا سیستمهای دید در شبشون هم موجوده، نمیگم سادست به هیچ وجه بلکه با مقدورات صحنه نبرد ممکنه
اون C-704 رو هم جدی بگیرید به نظرم، امکان پرتاب زمین پایش هم هست، برای کبری های نان تاو ما هم قابلیت نصب و عملیات داره ( با توجه به نصب ماوریک روی این کبری ها)

یه چیز دیگه هم عرض کنم، اونچه که روی K-2 یا تروفی های اسرائیلی می بینیم خیلی هم رادار نیست،

عملا یک میدان مغناطیسی به وجود میاره و با ورود جسم فلزی به این میدان مغناطیسی یک موقعیت تقریبی از مکانی که اون میدان مغناطیسی آزرده شده رو بدست می آره و پرتابه رو شلیک می کنه،
اینطور نیست که یه سیگنالی بفرسته و سیگنال برگشتی رو پروسس کنه، البته این مزایایی هم داره مثل کم کردن شدید هزینه تمام شده سیستم یا امکان جایگزینی سریعش

جنگ ضد زره سخت بود، سخت تر هم شده، از اونور نباید از پیشرفتهای نیروهای ضد تانک هم غافل بشیم
خمپاره ها 120 میلی متری و راکت های 122 میلی متری هدایت شونده، موشکهای ضد زره به مراتب جدید تر و با قابلیت حمله از بالا
IED ها و مین های هوشمند و بسیار قدرتمند تر
سوال اینه که توازن این قدرت زره-ضد زره نسبیت به 20 سال قبل که مثلا T-72 زره واکنشی و در برابر تاو بود تغییری کرده؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]عملا یک میدان مغناطیسی به وجود میاره و با ورود جسم فلزی به این میدان مغناطیسی یک موقعیت تقریبی از مکانی که اون میدان مغناطیسی آزرده شده رو بدست می آره و پرتابه رو شلیک می کنه،[/quote]
بعد از ایجاد میدان مغناطیسی موشک چطور شناسایی(با کدوم سنسور) میشه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب مرتضی.

به نظر شما چه کشورهایی می توانند از تانک هایی مثل این تانک استفاده کنند؟؟ مسلما کشوری مثل افغانستان هیچگاه از کاربران این تانک نخواهد بود. بلکه کشورهایی مثل همان کره جنوبی و کشورهای با بودجه نظامی بالا و البته سازمان رزم منسجمتر و مستحکمتر. همان کره جنوبی که در ساختار نیروی هوایی خود بیش از 150 اف 16 و حدود 60 فروند اف 15 اسلم ایگل دارد. کشوری که از چنین تانک پیشرفته ای استفاده می کند ، مسلما مجهز به نیروی هوایی قدرتمندی است که توان ایجاد برتری هوایی را نیز داشته باشد. پس می بایست این ها را هم در نبردهای هوایی تون دخیل کنید. در ضمن بهتر است شرایط را برابر فرض کنید. یعنی اگر شما توان حمله هوایی علیه نیروی زمینی دشمن را دارید و می توانید با هلیکوپتر به این تانک حمله کنید ، این توانایی را برای دشمن هم قائل شوید. اینکه وضعیت نیروهای خودی را در بهترین شرایط توصیف کنید و شرایط نیروهای دشمن را در بدترین وضعیت ، نمی تواند مقایسه جالبی به دست بدهد. فکر ایجاد اخلال در رادار این تانک را هم از سرتون بیرون کنید. (در ضمن رادار سیستم دفاع فعال این تانک متفاوت و مجزا از رادار اصلی تانک است) چون اولا حتی اگر موفق به از کار انداختن رادار این تانک هم شوید ، سیستم کنترل آتش مرکزی تانک از کار نخواهد افتاد. چون تقریبا مجزا از همدیگر فعالیت می کنند. در ثانی باز هم عرض می کنم کشوری که از چنین تانک پیشرفته و پیچیده و گرانقیمتی استفاده می کند ، به اندازه ای در صنعت الکترونیک پیشرفت کرده است که مانع از چنین اقداماتی شود. ثالثا این وسیله تانک است و در هر لحظه می تواند مکان خود را تغییر دهد. استفاده از KORNET - E برای دور زدن سیستم دفاع فعال می تواند بسیار مفید و کارآمد باشد و به احتمال قوی توان عبور از سیستم دفاع فعال را دارد. اما می بایست دید که آیا در شرایط واقعی میدان نبرد چنین شرایطی پیش می آید که KORNET - E بتواند به موقعیتی دست پیدا کند که بتواند این تانک را هدف قرار دهد؟؟ موقعیت های زیادی را می توان توصیف کرد که این تانک در آن موقعیت توان مقابله با تهدیدات را نداشته باشد. اما اولا خیلی از این موقعیت ها در میدان واقعی نبرد پیش نمی آید. ثانیا موقعیت های بیشماری را می توان توصیف کرد که مقابله با این تانک ممکن نباشد.

در رابطه با جنگ زرهی و ضد زره ، به نظر من علیرغم تصور خیلی از دوستان متاسفانه پیشرفت تانک ها جلوتر از پیشرفت ضد تانک ها است. فعلا در حال حاضر ارتش آمریکا طلایه دار لشکرهای زرهی قدرتمند در جهان است (البته متاسفانه) . همانطور که می دونید امروزه تمامی آبرامزهای مدل M1A2 SEP 2003 و همچنین 2007 های ارتش آمریکا مجهز به سیستم مدیریت میدان نبرد از نوع FBCB2 (و در آینده به سیستم BFT نیز مجهز خواهند شد) هستند. تمامی برادلی ها در مدل M2A3 هم به این سیستم مجهز هستند. همچنین M109A6 پالادین ها هم به این سیستم مجهز می باشند. این سیستم به صورت یکپارچه بر روی کلیه خودروهای زرهی که در یک یگان مشغول به خدمت هستند ، نصب است. فرض کنید یک ستون زرهی آبرامز در حال حرکت هستند. به محض اینکه اولین تانک متوجه خطر شود ، به واسطه این سیستم یکپارچه که بر روی خودروهای زرهی و تانک ها وجود دارد ، همگی خودروها متوجه خطر مذکور می شوند. یعنی در واقع برادلی ها ، پالادین ها و آبرامز ها همگی دارای سیستم یکپارچه مدیریت میدان نبرد هستند و همگی می توانند به طور همزمان متوجه خطر مذکور شوند. در این حالت شما تنها با یک تانک درگیر نمی شوید ، بلکه با کل یگان دشمن درگیر می شوید. یک تانک هدف را می یابد و آن هدف را برای تانک های دیگر مانیتور می کند. در اینجا تانک ها و سایر خودروهای یگان زرهی مذکور می توانند هدف را برای هم مانیتور کرده و آنرا مدیریت کرده و آنرا به بازی بگیرند. اگر یگان زرهی آمریکا نیاز به پیاده نظام برای مقابله با پیاده نظام دشمن داشته باشد ، بلافاصله برادلی ها حاضر می شوند و نیروهای داخل آن از برادلی خارج شده و با نیروهای دشمن به نبرد می پردازند. اگر یگان زرهی آمریکا نیاز به آتش ساپورت داشته باشد و اگر شما خمپاره انداز 120 میلیمتری و یا راکت انداز 122 میلیمتری ضد تانک را در نظر بگیرید ، پالادین ها به سرعت می توانند به این نیاز پاسخ داده و می توانند اثرات آتش توپخانه شما را خنثی کنند. (حضور رادارهای کشف کننده مکان مبدا توپخانه دشمن را فراموش نکنید) یک لشکر زرهی متشکل از حدود 360 آبرامز و 240 برادلی و 112 پالادین با سیستم یکپارچه مدیریت میدان نبرد می توانند به خوبی میدان نبرد را مدیریت کنند. آنها می توانند به واسطه ارتباط سریعی که بین آنها وجود دارد به خوبی میدان نبرد را و مدیریت کنند. همانطور که می بینید وجود سیستم FBCB2 سبب می شود که نتوانید صرفا با در اختیار داشتن تاو و توفان و کورنت و امثالهم به سادگی به جنگ لشکرهای زرهی دشمن بروید. در ضمن حضور رادارهایی که مبدا آتش توپخانه دشمن را کشف می کنند را نیز فراموش نکنید. در ضمن این نکته ظریف را هم فراموش نکنید که امروزه قویترین و پیشرفته ترین تسلیحات ضد تانک نیز متعلق به همان کشورهای غربی است که در زمینه نیروهای زرهی پیشتاز هستند. پس همانطور که می بینید جنگ های زرهی امروزی چندان هم ساده نیستند و صرفا با در اختیار داشتن موشک ضد تانک نمی توان به جنگ لشکرهای زرهی دشمن رفت.

البته این توصیف بنده ، صرفا یک مثال بود. اما واقعیت امر این است که امروزه مقابله با نیروی زرهی دشمن به هیچوجه کار ساده ای نیست. همچنین در ساختار ارتش آمریکا معمولا پیشروی زرهی پس از آنکه حملات گسترده هوایی انجام شد و مراکز ارتباطی و فرماندهی از بین رفت ، پس از آن پیشروی زرهی آغاز می شود. این نکته را هم نباید فراموش کرد.

ضمن اینکه سلاح های ضد تانک مثل کورنت و تاو و جاولین نیز به منظور یکسان سازی میدان نبرد استفاده می شوند. یعنی فرض کنید شما در راس یک گروهان 100 نفره در حال جنگ با گروهان 100 نفره دشمن هستید. گروهان دشمن به چند تانک مجهز هستند که وجود آنها برای شما ایجاد مزاحمت می کند. در این حالت از سلاح ضد تانک برای انهدام تانک دشمن و یکسان سازی شرایط استفاده می شود. شما با انهدام تانک های دشمن به وسیله سلاح های ضد تانک ، در واقع شرایط بین گروهان خود و گروهان دشمن را یکسان کرده اید. بیشترین استفاده ای که از موشک ها و تسلیحات ضد تانک می شود همین است. والا شما صرفا با در اختیار داشتن موشک های ضد تانک نمی توانید به جنگ یک لشکر زرهی بروید. کما اینکه دیدیم در جنگ تحمیلی نیز همینگونه بود. نیروهای زرهی عراق که در قالب لشکرهای زرهی پیشروی می کردند ، عمدتا توسط هوانیروز ما متوقف می شدند ، نه به وسیله پیاده نظام و تسلیحات ضد تانک شان. در دو جنگ آمریکا علیه عراق نیز این موضوع را شاهد بودیم. عراق در دشت های باز این کشور با تانکهایش جلوی پیشروی تانک های آمریکایی ایساد نه با نفراتش.

[b]مبحث تانک و روش های مقابله با آن خیلی خیلی گسترده تر از آن است که بتوان صرفا با ترسیم یک یا چند موقعیت میدان نبرد ، به توصیف پیروز تقابل این دو پرداخت. برای بحث در این باره می توانید در تاپیک زیر شرکت کنید.[/b]

[url="http://www.military.ir/forums/topic/13509-%d8%aa%d8%a7%d9%86%da%a9-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b1-%d8%b6%d8%af-%d8%aa%d8%a7%d9%86%da%a9/"]http://www.military....-برابر-ضد-تانک/[/url]

همه اینها مثالهایی بود از تقابل لشکرهای زرهی با یگان های ضد تانک. اگر مایل به بحث در این باره هستید ، می توانید در تاپیک مذکور بحث رو ادامه بدید.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ . ن

البته مرتضی جان منظورم شخص شما نیست و به طور کلی عرض می کنم. ما عادت کردیم وقتی خودمون یک جنگ افزار تولید می کنیم ، اونرو شکست ناپذیر توصیف کنیم. اما تجهیزات پیشرفته کشورهای دیگر را به گونه ای توصیف می کنیم که گویا قوطی حلبی هستند. مثل همین جریان 12 مایلی سواحل آمریکا. آمریکا که قویترین ناوگان دنیا رو در اختیار دارد ، ناوگان خود را وارد خلیج فارس می کند. اونوقت ما ادعا می کنیم که کلیه سیستم های این ناوها را شنود اطلاعاتی می کنیم و قادریم در عرض یک دقیقه صدها موشک به سمت ناوگان آمریکا شلیک کنیم و آنها را در یک لحظه نابود کنیم. یعنی ناوگان آمریکا را به گونه ای توصیف می کنیم که گویا کاملا بی مصرف هستند و صرفا دکوری هستند. حالا که ما این همه قابلیت داریم و می توانیم در یک چشم به هم زدن ناوگان عظیم آمریکا را نابود کنیم ، آیا آمریکا صد برابر این کار را نمی تواند در 12 مایلی کشورش علیه ناوگان ما انجام دهد؟؟ این یک مثال بود و از قدیم گفتن در مثل مناقشه نیست. بهتره به زحمات و کوشش دیگران احترام بگذاریم.

راستی اگه این تانک 8 میلیون دلاری را اینقدر ساده می شه از بین برد ، پس اگر ما در جنگ احتمالی با آمریکا تانک هامون (تی 72 اس و ذ3 ) رو وارد کنیم ، در یک چشم به هم زدن از بین می روند. درست نمی گم؟؟
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Morteza313' timestamp='1346775282' post='269104']
یه چیز دیگه هم عرض کنم، اونچه که روی K-2 یا تروفی های اسرائیلی می بینیم خیلی هم رادار نیست،

عملا یک میدان مغناطیسی به وجود میاره و با ورود جسم فلزی به این میدان مغناطیسی یک موقعیت تقریبی از مکانی که اون میدان مغناطیسی آزرده شده رو بدست می آره و پرتابه رو شلیک می کنه،
اینطور نیست که یه سیگنالی بفرسته و سیگنال برگشتی رو پروسس کنه، البته این مزایایی هم داره مثل کم کردن شدید هزینه تمام شده سیستم یا امکان جایگزینی سریعش
[/quote]

مرتضی جان بنظر شما موقعیت یابی دقیق و Tracking (جهت انهدام) با مکانیزمی که گفتید شدنی هست ؟! تا جایی که بنده میدونم تنها آلیاژهای مشخص و پیچیده ای از آلومینیوم هستند که تاثیر قابل توجه روی خطوط میدان مغناطیسی میذارن (کجش میکنند) نه تمام فلزات ! تازه این تغییر در خطوط هم قراره با چی مشخص بشه ؟

سیستمهای دفاع فعال مثل Trophy و Arena از رادارهای پالس داپلر و فاز آرایه برای کشف اهداف استفاده میکنند به این صورت که با سیستم ارسال و دریافت امواج ، اهداف و سرعت و جهت حرکتشون مشخص میشه . برای مثال رادار سیستم تروفی یک رادار فاز آرایه به نام Windguard میباشد .
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با توجه به مشکلات هزاران ساله کره و ژاپن! شاید بد نباشه به رقیب اصلی این تانک توی اون منطقه اشاره بشه که تایپ 10 هست و حدود 1.5 میلیون دلار از کی 2 ارزونتره ولی کارایی بسیار نزدیکی به این هیولا داره

[url="http://www.youtube.com/watch?v=TLnjfYKhcU4"]http://www.youtube.com/watch?v=TLnjfYKhcU4[/url]

علی آقا به نظرتون توی درگیری این دو رقیب که هر دو سطح تکنولوژیک بسیار بالایی دارن کدومشون پیروز میدانه؟‌‌ (با فرض یکسان بودن بقیه شرایط)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]مرتضی جان بنظر شما موقعیت یابی دقیق و Tracking (جهت انهدام) با مکانیزمی که گفتید شدنی هست ؟![/quote]
اون الکترو مغناطیسی بود البته، مثل RWR های قدیمی که یه سمت میداد، پالس داپلر یا آرایه فازی بودنش هم با این در تضاد نیست، تفاوت اون چیزی که من میگم با اون چیزی که شما می گید از این رادار پروسس کردن اون سیگناله icon_cheesygrin
پرتابه های ساچمه ای خیلی نیاز به Tracking ندارند،همون مکان زاویه ای معلوم باشه یک دیوار محکم جلو پرتابه تشکیل میدن
اسرائیلی ها خیلی حرفها در مورد این سیستم زدند، اما نگفتن کی و کجا،
یه کرونت رو با بالهای باز که راحت نیم متر سطح مقطع میده وقتی تو فاصله 3 کیلومتری ازشک سمت و تقرب می گیرید، با شدت اختلال تو حوزه دید میشه یه فاصله با تخمین زیاد ازش گرفت، با بررسی تغییرات اختلال هم سرعتش رو تعیین کرد
[b]اما[/b]
یه موشک آر پی جی یا همین کرونت تو جنگ شهری از فاصله 100 متری یا 300 متری چقدر طول می کشه به هدفش برسه؟ [b]3 یا 4 ثانیه[/b]؟
فالانکس با اونهمه تاکید روی سرعتش زمان پاسخش بیش از این حرفهاست،
[b]بدون رادار کسب[/b]، پرتابه ای با [b]سطح مقطع[/b] راداری کمتر از 0.01 متر مربع رو در کمتر از[b]3 ثانیه،[/b] شناسایی کنه، مکان سه بعدیش رو گزارش کنه، نوع هدف تعیین کنه، زمان تا برخورد بده و بعد بهترین آپشن درگیری رو انتخاب کنه؟
[b]ارور[/b] این رادار کجاست؟ [b]می نی موم [/b]برد؟ از همه مهمتر [b]کلاتر ریجکشن[/b]، اونهم در برابر هدف نزدیک شونده با این سطح مقطعش کجاست؟برای اینکه از پس زمینه تشخیص داده بشه هدف یه یکی دوثانیه باید[b] حرکت کنه [/b]این یکی دوثانیه تو ری اکشن تایم کجاست؟
پنتسایر و بوک خدا همچین ادعایی ندارند، نبو خدا، گامای خدا چند ده متر خطای محاسبه ارتفاع دارند (یعنی فاصله شلیک آر پیجی از رو سقف خونه یا کف خیابون)، بعد ادعا میشه این سیستمها می تونن مکان سه بعدی نزدکی شونده رو تخمین بزنن!
نمی گنجه در درجه اول، ثانیا ما مثلا برای آرنا از 20 سال پیش حرف می زنیم برای دروزد از 35 سال پیش!این سطح تکنولوژی کجاست که هیچ جای دیگه دیده نمیشه؟
اینهمه گذشته از معرفی این تکنولوژی یه خط نمودار درگیری یا شناسایی چرا ازش نیست؟
تفاوت اطلاعاتی که مثلا از رادار رپتور منتشر میشه یا از همین رادارهای هشدار منتشر میشه رو بسنجید با اطلاعات ارنا یا تروفی،
از طرفی سیستم های درگیری رو ببینید، بلا استثنا به سری پرتابن تو موقعیتهای زاویه ای خاص، دونه دونه اماده شلیک، انتخاب میشن و بدون هدایت یک منطقه ای اطراف تانک رو سد می کنن،برای همچین پرتابه ای دهه 70 تا الان چجور هدایتی منطقی تره با اینهمه مشکل؟
اما من این "خیلی رادار نبودن" رو چرا مطرح کردم، برای اینکه اولا رو [b]ECCM[/b] رادار یه اشاره ای کرده باشم، هم بعد از موشک اول توانایی[b] حذف لاشه و ترکش موشک اول [/b]و شناسایی اومدن یا نیومدن موشک دوم رو سنجیده باشم،
علی جان، نیازی به عصبانیت نیست،
ما داریم از سر نعمت مطب جامع و عالی شما سر این تانک بحث می کنیم، چه کنیم؟ بشینیم از یه طرف به به چه چه کنیم، یا بشینیم هم از قوتش بگیم هم از تهدیدش؟من حرف تی72 نزدم، تو همچین دنیایی هم برای تی72 محلی از اعراب نمی بینمولی چه سلاح خودی چه سلاح بیگانه، هم به به کردنش بده، هم از یطرف تو سرش زدن،

تو محیط نبرد بعضا بحث چند صد موشکه ([url="http://www.israelmilitary.net/showthread.php?t=3749"]+[/url]) نه حتی 5 تا،
اگر بحث هلیکوپتر رو انجام دادم برای اینه که تو صربستان یا عراق تحت عملیات محفظان شمال/جنوب یا حتی همین لیبی خیلی راحت پرواز هلیکوپتر ها انجام میشد، لیبی نه اما عراق تجربه های رزمی جالبی هم باهاش داشت، قضیه اف15 و زدن هایند با بمب لیزری هم که گل سر سبدشون بود!
در مورد نبرد های ضد زرهعلی جان شما حد بالای اونور رو میبینید، حد بالای اینور هم اینه که یه پهباد کامپوزیت(این پهباد بتونه هاور کنه باز احتمال هدف قرار گرفتنش بی نهایت افت می کنه)، زیر پوشش یه پدافند 75 کیلومتری وایسته 8کیلومتری تانک یه بعلاوه و یک مارک لیزری بذاره روش و به کرانسپول یا 120 هدایت لیزری بگه بزن!یا نه به یه MRLS با حوزه دقت خوب (CEP زیر 50 متر) یه گرای خوب بده و بگه 40 یا 50 تا موشک رو بزن، یک دایره ای رو که فرمیشن داره سمتش حرکت می کنه شخم بزنه
یا یه چیزی مثل همین لارکی که اومدن کپیش کردن بره با 15 کیلو سر جنگی از بالا خودشو بکوبه به تانک
یه امکان خوبی هست که کل فرمیشن بره
قبلا بحث موشک ضد تانک و شلیکش از 3 یا 4 کیلومتری بود، امروز بحث خمپاره هدایت شونده و پناه مناسب و علامت گذاری از 5 کیلومتریه،
بحث مین های ضد تانکی هست امروز که کلاهکشون اندازه کلاهک موشک قدرت تخریب داره طبیعتا با تانک سال 2012 با سلاح 1990 نخواهند جنگید، یه بحثی خواهیم کرد اینشا الله من و شما در اون تاپیک خیلی اینور قضیه رو گرفتی بزرگوار icon_cheesygrin


من احساس می کنم درجه حرارت تاپیک رفته بالا، برای علی جان هم بی نهایت احترام قائلم، من که از حرفهام کوتاه نمیام icon_eek ولی خدای نکرده کدورت نشه با نوشته های خودم خدمت خواهم رسید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='heliaa' timestamp='1346797315' post='269158']
با توجه به مشکلات هزاران ساله کره و ژاپن! شاید بد نباشه به رقیب اصلی این تانک توی اون منطقه اشاره بشه که تایپ 10 هست و حدود 1.5 میلیون دلار از کی 2 ارزونتره ولی کارایی بسیار نزدیکی به این هیولا داره

[url="http://www.youtube.com/watch?v=TLnjfYKhcU4"]http://www.youtube.c...h?v=TLnjfYKhcU4[/url]

علی آقا به نظرتون توی درگیری این دو رقیب که هر دو سطح تکنولوژیک بسیار بالایی دارن کدومشون پیروز میدانه؟‌‌ (با فرض یکسان بودن بقیه شرایط)
[/quote]

طبق اطلاعات ویکی‌پدیا٬ در سال ۲۰۱۰ هر دستگاه تانک Type 10 ظاهراً ۹۵۴ میلیون [size=4]یِن[/size] (۱۱/۳ میلیون دلار) قیمت‌گذاری شده بود. البته این را باید پذیرفت که ممکن است ویکی‌پدیا اشتباه کرده باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط panzer-grouppen
      کرکس خان دستت درد نکنه . ببینم ایران از اینا داره ؟ چقدر ؟ و یه چیز دیگه : آیا این تانک توان مقابله با آبرامز و مرکاوا رو داره ؟
    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.