امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote]

تانک کی 2 از زره کامپوزیتی به عنوان زره اصلی خود استفاده می کند. ترکیب زره کامپوزیتی این تانک جزء موارد طبقه بندی شده است و هنوز رسما اعلام نشده است. به منظور افزایش مقاومت زرهی ، لایه های زره های واکنشگر غیر انفجاری نیز قابلیت نصب بر روی زره اصلی کامپوزیتی را دارا می باشد. یک سیستم دفاع فعال بر روی این تانک نصب شده است که هم قابلیت Soft Kill و هم قابلیت Hard Kill را به خوبی دارا می باشد.
[/quote]

سلام
میشه فرق سافت کیل و هارد کیل رو توضیح بدهید !؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شباهت فوق العاده این تانک ها با آبرامز خود موید این مطلب است. این مورد برای کشوری با سطح تکنولوژیکی بالا مثل کره جنوبی چندان جالب به نظر نمی رسید


بعید میدونم که کره جنوبی دارای تکنولوژی بالایی اونهم بدون کمک آمریکا باشه کافیه که آمریکا و غرب کمکهای علمی و تکنولوژیکی خود را از کره جنوبی دریغ کنند تا ببینیم آیا باز هم سطح تکنولوژی اونها بالاست؟.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مثل همیشه یک مقاله ناب از استاد علی محمدی عزیز :thinking:

سپاسگزارم :mrgreen: icon_eek

یکی از قابلیت های فوق العاده این تانک ، قابلیت کاهش ارتفاع (sit) و افزایش ارتفاع (stand) ، زانو زدن یا خم شدن به جلو (kneel) و یا طرفین است که با استفاده از واحد تعلیق بازویی ( In-arm Suspension Unit ) انجام میشود.

این سیستم تعلیق به تانک اجازه میدهد که از سطح بالا به سطح پایین اجرای آتش کند آن هم با زاویه ای به مراتب بیشتر از سایر تانک ها که در کاهش عمودی زاویه لوله و شلیک به سطوح پایین تر از خود محدودیت دارند!

قیمت این تانک هم جالب توجه است! بیش از هشت میلیون دلار! اگر قیمت هر دستگاه تی 90 را بر طبق ویکی پدیا 2.77 میلیون دلار(حداقل قیمت) در نظر بگیریم با پول یک دستگاه K2 Black Panther میتوان سه دستگاه تی 90 خرید!

بودجه تولید دسته اول این تانک نیز معادل با 7.8 میلیارد دلار است!

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
والا منم هر چی فکر میکنم فوق العاده بعید میدونم این تانک بومی کره باشه
بهتره بگیم تانک مشترک کره ای-امریکایی البته برا کشوری مثل کره همینم که تونستن با کمکهای خارجی همچین تانکی رو بسازن خودش دال بر توانایی های بالاشونه
بهرحال من هیچ وقت توانایی های نظامی کشورایی مثل کره و جاپن سنگاپور و تایوان رو جدی نمیبینم چون همواره دست حمایت بی دریغ امریکا بالا سرشونه
از اون نکته خیلی جالب این تانک اینه که کشور ترکیه قراره کپی برابر اصل این تانکو از سال 2015 بعنوان تانک ملی التای بسازه
الا ایها حال هر موقع هم این مقالات رو میخونیم داغ ذلفقار خودمون هم تازه میشه
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از علی آقا بخاطر مقاله ی جالب

فکر کنم اون رشته لیزر با فرکانس 33 گیگاهرتز هست




سلام
میشه فرق سافت کیل و هارد کیل رو توضیح بدهید !؟


تانک کی 2 از زره کامپوزیتی به عنوان زره اصلی خود استفاده می کند. ترکیب زره کامپوزیتی این تانک جزء موارد طبقه بندی شده است و هنوز رسما اعلام نشده است. به منظور افزایش مقاومت زرهی ، لایه های زره های واکنشگر غیر انفجاری نیز قابلیت نصب بر روی زره اصلی کامپوزیتی را دارا می باشد. یک سیستم دفاع فعال بر روی این تانک نصب شده است که هم قابلیت Soft Kill و هم قابلیت Hard Kill را به خوبی دارا می باشد.



سیستمهای Soft kill موشکها و پرتابه های مهاجم رو با استفاده از اختلال در سیستمهای هدایتیشون منحرف میکنه و بدین صورت خطر رو با روش نرم از بین میبره مثل سیستم Shtora-1 (انحراف موشک) اما در Hard kill ، سیستم ، هدف (پرتابه) رو منهدم میکنه و خطر رو بصورت سخت (منهدم کردن) از بین میبره مثل تروفی

البته در مورد توانایی کره ی جنوبی در ساخت چنین سیستم حفاظت فعالی با توانایی Hard kill ابهام وجود داره چراکه مشخصات غیردقیقی از توانایی های سیستم (از جمله برد درگیری و زمان عملیاتی شدن ...) اعلام شده . پیش از این در نمایشگاه سال 1997 اومسک ، اخباری مبنی بر بررسی گزینه ی سیستم حفاظت فعال Arena-E برای تانک K2 منتشر شده بود . اما پس از آن کره ی جنوبی اعلام کرد سیستم حفاظت فعال ساخت داخل با نام KAPC ساخته است که دارای فاصله ی انفجار پرتابه از تهدید (یا برد درگیری ؟) ظاهرا 10 تا 15 متر هست که اگر این عدد برای برد درگیری باشه ، نسبت به سیستمهای حفاظت فعال مطرح جهان در جایگاه پایینتری قرار میگیره .

120229_pm_koreanpic5B15D.jpg

همچنین زمان واکنش اعلام شده برای این سیستم که 0.2 تا 0.3 ثانیه است در مقایسه با سیستمهایی چون Arena بازهم پایینتره ، اما نقطه ی قوتی که برای این سیستم به نظر میرسه کشف دوکاناله با استفاده از رادار موج میلیمتری و سنسور مادون قرمز هست که احتمالا در فواصل نزدیک باعث افزایش دقت سیستم خواهد شد . مورد دیگه ای که احتمالا نقطه ی ضعف دیگری برای سیستم حفاظت فعال داخلی تانک K2 هست ، لانچر پرتابه های 88 میلیمتری این سیستم هست که دوتایی هستند ! این یعنی تعداد پرتابه هایی که تانک میتواند حمل کند تعداد بسیار کمی است ، مگر اینکه چندین واحد از این لانچرها نصب شود (فکر کنم در عکس ، شماره ی 3 باشه لانچرهای APS)

k2aps5B15D.jpg

لانچر دوتایی پرتابه
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از توضیحات دوستان سپاسگزارم.

[quote name='Thundar' timestamp='1346522595' post='268478']
والا منم هر چی فکر میکنم فوق العاده بعید میدونم این تانک بومی کره باشه
بهتره بگیم تانک مشترک کره ای-امریکایی البته برا کشوری مثل کره همینم که تونستن با کمکهای خارجی همچین تانکی رو بسازن خودش دال بر توانایی های بالاشونه
بهرحال من هیچ وقت توانایی های نظامی کشورایی مثل کره و جاپن سنگاپور و تایوان رو جدی نمیبینم چون همواره دست حمایت بی دریغ امریکا بالا سرشونه
از اون نکته خیلی جالب این تانک اینه که کشور ترکیه قراره کپی برابر اصل این تانکو از سال 2015 بعنوان تانک ملی التای بسازه
الا ایها حال هر موقع هم این مقالات رو میخونیم داغ ذلفقار خودمون هم تازه میشه
[/quote]

شما چرا در هر تاپیکی وارد می شی ، یا توانایی های داخلی رو از حد خودش بالاتر می بری و یا توانایی های کشورهای خارجی رو می کوبی ؟؟ این حرف شما الان دقیقا چه ارتباطی به تاپیک داشت؟؟ خواهشا اینقدر در تاپیک های مختلف اسپم ندید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بله دوستان ، در دنیا هیچکس بلد نیست تانک بسازد ، هیچ کشوری دارای فناوری و تکنولوژی نیست (حتی آمریکا و فرانسه و ...) ، فقط ما ایرانی ها بلدیم تانک بسازیم و تکنولوژی مان هم از همه دنیا بالاتره. آخه از قدیم گفتن : [b]فناوری و تکنولوژی نزد ایران است و بس[/b]. مگه خبر ندارید که کشورهایی مثل آمریکا هم طرح های تانک هاشون رو مثل آبرامز و چلنجر رو همشون از روی ما دزدیدند؟؟ مگه نمی دونید کشورهای صنعتی دنیا شاگردی ما رو کردند تا بفهمند تکنولوژی یعنی چه ؟؟ مگه خبر ندارید که ذوالفقار 3 الگوی طراحی تمامی تانک های دنیاست؟؟

این رو مخصوص اون دسته از دوستان متوهمی نوشتم که نمی توانند باور کنند که کشورهای دیگر هم در حد خود صاحب تکنولوژی و فناوری هستند. حالا این مباحث رو رها کنید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ویدئوی تست سیستم حفاظت فعال این تانک در برابر شلیک موشک اسپندرل

[url="http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://azkojatakoja.persiangig.com/other/k2aps.zip"]http://www.persiangi...other/k2aps.zip[/url]

در ادامه چند تا ویدئو از خود تانک هم قرار خواهم داد.
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حاج علی بازم دمت گرم ، عالی بود !

در ضمن زیاد به این دوستان سخت نگیر ، استادی به خوبی شما نداشتن که توجیحشون کنه .....!

اینم به افتخار خودت ( :thinking: )

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از بابت تاپیک عالیتون تشکر میکنم و یک سوال ( از نوع اکابری ... :thinking: ) از خدمت بزرگواران و اساتید دارم و اونم اینه که آیا در رنگ آمیزی یه خودروی زرهی یا همین تانکهای جدید از رنگ با خواص خاصی استفاده میشه یا نه ( مثل رنگ جاذب امواج رادار در جنگنده های نسل 5 ) ...

و اینکه چقدر این تانکهای کره ای ترو تمیزن انگار فقط باهاشون نمایش دادن اونم روی اسفالت ! money%20eyes.gif

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از مطلب خوب و کاملتون

ذکر نشده جایی که میزان مقاومتش در برابر kinetic or chemical energy چقدر هست در mm of RHAe؟

یه نکته ای هم هست که اعداد و ارقام خیلی نمیتونن نشون دهنده ی برتری یک وسیله باشن. مثلا موتور 1600 سی سی پژو رو نمیشه با موتور 1600 سی سی بنز مقایسه کرد. یا ممکنه هردو توان مثلا 500 اسب بخار داشته باشن، ولی دلیل نمیشه هر دو موتور با هم برابر باشن، چون عوامل بسیار مختلفی توی برتری اینها به هم وجود دارن.

کره جنوبی توی این سالها، بسیار توی زمینه رزینها و پلاستیکها (که شکل دهنده ی اصلی زره های کامپوزیتی هستن) پیشرفت داشته. ولی هنوز توی زمینه سرامیک و متال، از اروپای غربی سالها عقب هست. همینطور توی پروسسینگ کامپوزیتها، منیوفکچرینگشون، اند تریتمنتشون و مثل اونها.

با اینحال، برای کشوری که سالها جهان سومی بوده، باعث افتخاره که تانک بسیار پیشرفته ای (حتی شده با هزینه زیاد) تولید کنه تا بتونه برتری و پیشرفت تکنولوژیکش رو به دنیا نشون بده. کاش ایران هم مثل کره توی همه علوم پیشرفته بود، نه توی فقط چندتاش، اونهم به طور نسبی
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر
تانک روپایی بنظر میاد!

علی اقا در مقایسه با تانک های غربی مثل لئوپارد 2a7 این تانک چطور ارزیابی می کنید؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خواستم بگم همباز فوق مدرن و این کلمه فوق اما در صورت درستی توانایی ها کلمه فوق مدرن در قبال تجهیزات امروزی دور از واقع نیست
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از همه دوستان تشکر می کنم.

[quote]علی اقا در مقایسه با تانک های غربی مثل لئوپارد 2a7 این تانک چطور ارزیابی می کنید؟[/quote]

راستش مقایسه این تانک با تانک های روسی اسانتر از تانک های غربی است. تانک لئو 2A7 واقعا به معنای واقعی کلمه تانک پیشرفته ای است. در مدل 2A6 این تانک در قسمت جلوی برجک خود نزدیک به 1900 میلیمتر مقاومت در برابر برخورد گلوله های انرژی شیمیایی دارد. حالا نمونه 2A7 را در نظر بگیرید که به نسبت مدل قبلی دارای حفاظت زرهی بیشتری است. قاعدتا لئو 2A7 در حال حاضر یکی از حفاظت شده ترین تانک های جهان به شمار می رود. جالبتر اینجاست که زره آن نیز تماما مدولار طراحی شده است و بخش آسیب دیده زره تانک را می توان به سرعت در همان میدان نبرد ترمیم و بازسازی کرد. در حالیکه ترکیب و نوع زره تانک بلک پانزر هنوز مشخص نشده است. اما با توجه به سابقه طولانی آلمانها و تجربه و تکنولوژی و فناوری بالاتر آنها ، به نظر من حفاظت زرهی لئو 2A7 برتر از این تانک کره ای است. البته حجم اقدامات متقابل تانک کره ای نیز تقریبا بالاتر از تانک آلمانی است.

ملاک برتری تانک ها در سه فاکتور می باشد : تحرک ، قدرت و حجم آتش ، حفاظت زرهی.

همانطور که مشخص شد از نظر حفاظت زرهی بر طبق شواهد و قرائن تانک آلمانی برتر از تانک کره ای است. اما از نظر قدرت تحرک و حجم آتش ، تانک کره ای جلوتر از تانک آلمانی است. تانک کره ای به صورت عملی قادر به شلیک 15 گلوله در دقیقه می باشد. با استفاده از مهمات KSTAM برد درگیری آن به 8 کیلومتر می رسد. دارای تجهیزات پیشرفته راداری برای شناسایی و اخلال در تجهیزات دشمن می باشد. همچنین از نظر اقدامات متقابل نیز برتری با تانک کره ای است.

[quote]ذکر نشده جایی که میزان مقاومتش در برابر kinetic or chemical energy چقدر هست در mm of RHAe؟[/quote]

در این باره چیزی مشخص نشده است.



[quote]کره جنوبی توی این سالها، بسیار توی زمینه رزینها و پلاستیکها (که شکل دهنده ی اصلی زره های کامپوزیتی هستن) پیشرفت داشته. ولی هنوز توی زمینه سرامیک و متال، از اروپای غربی سالها عقب هست. همینطور توی پروسسینگ کامپوزیتها، منیوفکچرینگشون، اند تریتمنتشون و مثل اونها.

با اینحال، برای کشوری که سالها جهان سومی بوده، باعث افتخاره که تانک بسیار پیشرفته ای (حتی شده با هزینه زیاد) تولید کنه تا بتونه برتری و پیشرفت تکنولوژیکش رو به دنیا نشون بده. کاش ایران هم مثل کره توی همه علوم پیشرفته بود، نه توی فقط چندتاش، اونهم به طور نسبی[/quote]

دقیقا همین طور است.



[quote]

و اینکه چقدر این تانکهای کره ای ترو تمیزن انگار فقط باهاشون نمایش دادن اونم روی اسفالت ! [img]http://www.military.ir/forums/public/style_emoticons/default/money%20eyes.gif[/img]
[/quote]

خب برای شرکت در نمایشگاه ها و یا معرفی کردن اونها ، تمیزشون می کنند.



[quote]

آیا در رنگ آمیزی یه خودروی زرهی یا همین تانکهای جدید از رنگ با خواص خاصی استفاده میشه یا نه ( مثل رنگ جاذب امواج رادار در جنگنده های نسل 5 ) ...
[/quote]

رنگ آمیزی خودروها بیشتر به دلیل یکپارچه سازی آنها انجام می گیرد. یعنی کلیه خودروهای ارتش یک کشور از نوع مخصوص رنگ آمیزی استفاده می کنند. البته این رنگ آمیزی ها بیشتر خاصیت استتار نیز دارد. یعنی کشوری که بخش عمده ای از شرایط جغرافیایی آن را سرزمین های کوهستانی تشکیل می دهد ، از استتارهای قهوه ای رنگ و خاکستری رنگ استفاده می کنند. کشورهای اروپایی که بیشتر در محیط های سبز و جنگل قرار می گیرند از ترکیب رنگ سبز برای رنگ آمیزی و استتار تانک استفاده می کنند. البته برخی از رنگها خود شبیه به یک پوشش عمل می کند که باعث انعکاس اشعه خورشید و داغ نشدن تانک زیر آفتاب می شود. همچنین برخی رنگ آمیزی ها هم خاصیتی شبیه به استتار دیجیتال دارند.


[quote]

در ضمن زیاد به این دوستان سخت نگیر ، استادی به خوبی شما نداشتن که توجیحشون کنه .....!
[/quote]

خواهش می کنم مهدی جان ، شما لطف داری.

من منکر توانایی های کشور نیستم. اما متاسفانه مدتیه که مد شده که تجهیزات ، فناوریها و تکنولوژیهای ساخت کشورهای دیگر که به صورت نسبی و مطلق برتر از تجهیزات و فناوریهای کشور ما است ، مورد حمله واقع شود. تخریب چهره این کشورها و کوبوندن توانایی های این دست کشورها هیچوقت سبب نمیشه که کشور ما از اونها جلوتر بیفته.
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
علي جان واقعا گل كاشتي
اما يه سوال چه جوري بايد نابودش كرد ؟
واقعا توازن زرهي رو بر هم ميزنه براي مقابله با كيفيت اين تانك چه مقدار بايد كميت زرهي رو ارتقا بديم براي مثال براي T72?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط panzer-grouppen
      کرکس خان دستت درد نکنه . ببینم ایران از اینا داره ؟ چقدر ؟ و یه چیز دیگه : آیا این تانک توان مقابله با آبرامز و مرکاوا رو داره ؟
    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.