امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[color=darkblue][quote]دوستان حتما تا به حال به این نکته ظریف دقت کردین که روس ها از بعد از شاهکار طراحی تانک تی72 تمام تانک های قدرتمند بعد از اونو بر مبنای شاسی و برجک تانک تی 72 ساختن مثل مدل تی 90 یا همین تی90 ام اس که در بالا توضیحاتش اومده :mrgreen:
یعنی اگه بخوایم خدایی قضاوت کنیم تفاوت فاحش تانک تی 72 با مدل ارتقا یافته ش مثل تی 90 یا به زبان ساده تر اگه بخوایم تانک تی90 یا همین تی90 ام اس رو تعریف کنیم باید بگیم همون برجک و شاسی تانک تی72 ولی با اضافه شدن زره های واکنشکر جدید بدور برجک و شاسی و همچین بروزسازی سیستم الکترونیکی مثل کنترل اتش یا دید در شب و تقویت سیستم موتور دیزل :oops:
یعنی اصولا روسها با حداقل هزینه تقریبا یه تانک جدید ساختن و خیلی از کشورهای بلوک شرق سابق هم مطابق معمول مشتری هستن
حالا با توجه به اینکه خود ایران براحتی تانک تی72 اس رو تولید کرده و حتی ارتقاهای هم بروری اون انجام داده بهتر نیست بجای این همه هزینه بروی تانکی که تقربیا بر مبنای تانک ابرامز ساخته شده((همون ذلفقار خودمون)) و یگان های زرهی عملیاتی کشور هیچ اطلاع کافی و وافی از نقاط قوت و ضعفش ندارن که صد البته معلوم نیست اصلا برنامه تولید انبوهش به نتیجه هم برسه یانه :cry: حالا تو این اوضاع اگه متخصصین طراح تانک ذلفقار با این همه تجربه و ممارست و خبرگی بیان تمام تلاش و وقتشون رو روی ارتقا تانکی بزارن که تمام فوت و فنش برا صنایع زرهی و یگان های کشور روشنه و اصلا خود ایران تولید کنندش هست ایا نتیجه بهتری نمیگرن :cry: ((تانک تی72 رو میگم))
من که یقین دارم سرمایه گذاری روی برنامه ذلفقار هدر دادن پول بیت الماله یا لااقلش اینه که برنامه تولید انبوهش تا چند سال اینده قطعا منتفیه چون یقین دارم اگه مسولین صنایع کلاهدوز و کلا طراحان تانک ذلفقار این 10 تا 12 سالی رو که روی برنامه ذلفقار هزینه کردن اگه روی تی72 تولیدی خودمون هزینه میکردن حاضرم قسم بخورم الان تانکی در حد تی90 ام اس بالا ساخته بودیم icon_wink :mrgreen:
والا من نمیدونم ذلفقار چی کرده که متخصصین کشور برنامشو وول نمیکنن یا بهتر بگم تی72 چه عیب و ایرادی داره که اصلا صحبت ارتقا اون به مدل تی90 و حتی بالاتر مثل گناه کبیره میمونه :cry:[/quote]
جناب تندر

حتما این اصطلاح رو شنیدید که میگن :
[size=24]
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.[/size]

واقعا نمی دونم که چرا شما در هر تاپیکی که وارد می شید ، بحث توانمندی های ایران رو پیش می کشید.

ضمن اینکه این نظر شما هم دارای اشکالات ریز و درشت فراوانی است که به پاسخ دادن به آنها ، خود باعث انحراف بیشتر تاپیک خواهد شد. بحث تی 72 و توانمندی های ایران ارتباطی به این تاپیک ندارد.

پس لطف کنید هر موضوعی را در تاپیک مناسب آن مطرح کنید.[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عالی بود دوسته عزیز و خسته نباشید ... بلاخره برادران روس یه زحمتی به خودشون دادن و اون سلاح گرمابه و گلستان تانکهای روسی .. دوشکارو از روش برداشتن این خودش قدم مثبته برای به روز شدن گرچه باعث ضعف پدافندی تانک در هوا شد ولی لااقل خوراک تک تیراندازان جنگ شهری که همون دوشکاچی بیچاره بود حذف شد ! icon_wink
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]عالی بود دوسته عزیز و خسته نباشید ... بلاخره برادران روس یه زحمتی به خودشون دادن و اون سلاح گرمابه و گلستان تانکهای روسی .. دوشکارو از روش برداشتن این خودش قدم مثبته برای به روز شدن گرچه باعث ضعف پدافندی تانک در هوا شد ولی لااقل خوراک تک تیراندازان جنگ شهری که همون دوشکاچی بیچاره بود حذف شد ! icon_wink[/quote]
خيلي نكته اي بود :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خیلی ممنون نیما جان شما لطف داری به بنده icon_wink :mrgreen:

جناب DEXON ، در عکسی که شما از یک تانک دیگه قرار داده اید اصلا زره واکنشی وجود نداره که بخواد شیاری بینش باشه ! کل بدنه از زره جوش خورده است ... این نکته لازم به ذکره که زره های واکنشی (ERA) عموما یجور accessory برای تانکها هستند ، یعنی قابل نصب و برداشته شدن هستند و همانند زره کامپوزیت اصلی به بدنه ی تانک متصل و محکم نشده اند . بهمین دلیل (مخصوصا در برجک تانک) بین صفحه های زره واکنشی شیار و فاصله وجود داره .

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-M60A1-Patton-Blazer-latrun-2%7E0.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/reactive-armor.jpg[/img][/quote]

cheka عزیز تا اونجایی که من می بینم روی برجک تانک تی90 هیج زره واکنشی وجود نداره میشه روی عکسی که من گذاشتم مشخص کنید کدوم قسمت زره واکشنی هست که شیار باید داشته باشه!

اون عکسی هایی هم که گذاشتید به نظر اصلا به این تانک ربطی نداره ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام

[quote]cheka عزیز تا اونجایی که من می بینم روی برجک تانک تی90 هیج زره واکنشی وجود نداره میشه روی عکسی که من گذاشتم مشخص کنید کدوم قسمت زره واکشنی هست که شیار باید داشته باشه!

اون عکسی هایی هم که گذاشتید به نظر اصلا به این تانک ربطی نداره ...
[/quote]

جناب دكسون در همون اولين عكس موجود در اين تاپيك كه نماي كلي تانك هست معلومه . تمام بدنه و برجك رو با همين زره هاي واكنشي كه در خود تاپك توضيح داده شده پوشوندن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به به این لئوپارد به اندازه خودروهای لوکس سواری زیباست icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با سلام

[quote]cheka عزیز تا اونجایی که من می بینم روی برجک تانک تی90 هیج زره واکنشی وجود نداره میشه روی عکسی که من گذاشتم مشخص کنید کدوم قسمت زره واکشنی هست که شیار باید داشته باشه!

اون عکسی هایی هم که گذاشتید به نظر اصلا به این تانک ربطی نداره ...
[/quote]

جناب دكسون در همون اولين عكس موجود در اين تاپيك كه نماي كلي تانك هست معلومه . تمام بدنه و برجك رو با همين زره هاي واكنشي كه در خود تاپك توضيح داده شده پوشوندن .[/quote]

حرف من اینکه زیره کنتاکت با زره های واکنشی معمول که ایران مثلا استفاده می کنه فرق داره و توجیه کننده اون شکاف نیست...
بر خلاف اون چیزی جناب چکا فرمودند زره لئوپارد لخت و زره خام نیست که هیچ شکافی نداره بلکه سراسر تانک با زره واکنشی که بصورت پنل های مجزا و قابل تعویض پوشیده شده ولی این کار با انچنان ظرافتی انجام شده که اصلا مشخص نیست ومثل زره خود تانک بنظر میاد تصاویر کاملا گویا هستند ...
توی صنایع سنگین روسیه اصلا در حد مقایسه با المان نیست....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]با سلام

[quote]cheka عزیز تا اونجایی که من می بینم روی برجک تانک تی90 هیج زره واکنشی وجود نداره میشه روی عکسی که من گذاشتم مشخص کنید کدوم قسمت زره واکشنی هست که شیار باید داشته باشه!

اون عکسی هایی هم که گذاشتید به نظر اصلا به این تانک ربطی نداره ...
[/quote]

جناب دكسون در همون اولين عكس موجود در اين تاپيك كه نماي كلي تانك هست معلومه . تمام بدنه و برجك رو با همين زره هاي واكنشي كه در خود تاپك توضيح داده شده پوشوندن .[/quote]

حرف من اینکه زیره کنتاکت با زره های واکنشی معمول که ایران مثلا استفاده می کنه فرق داره و توجیه کننده اون شکاف نیست...
بر خلاف اون چیزی جناب چکا فرمودند [b]زره لئوپارد لخت و زره خام نیست که هیچ شکافی نداره بلکه سراسر تانک با زره واکنشی که بصورت پنل های مجزا و قابل تعویض پوشیده شده ولی این کار با انچنان ظرافتی انجام شده که اصلا مشخص نیست ومثل زره خود تانک بنظر میاد تصاویر کاملا گویا هستند [/b]...
توی صنایع سنگین روسیه اصلا در حد مقایسه با المان نیست....[/quote]

[b]جناب DEXON [/b]

همونطور که جناب Mamadpilot فرمودند ، کل برجک تانک T-90MS با صفحات زره واکنشی به فرم طراحی و چینش Calm Shel پوشونده شده اند

در مورد عکس شما ، خوشحال میشم برای اثبات این ادعاتون یک منبع معتبر در کنار این عکس نشون ما بدید (هرچند البته در حوزه بحث این تاپیک نیست) چراکه چیزی که از نظر بنده از عکس شما قابل مشاهده است زره اصلی تانک هست که به بدنه متصله . ساختن زره واکنشی انفجاری بصورت صفحات و پنلهای به این بزرگی کار به دور از عقلانیت هست ، چون اگر با نحوه ی کار زره واکنشی آشنایی داشته باشید متوجه میشید که با یک گلوله که به صفحه ی بیرونی یک پنل زره واکنشی برخورد میکنه ، کل ماده ی منفجره ی داخل یک صفحه منفجر میشه تا جریان سرب مذاب کلاهک گلوله رو خنثی کنه .

حالا اگر طبق ادعای شما ، اینها زره واکنشی انفجاری باشند ، با یک گلوله که به یکی از این پنل ها برخورد کنه کل پنل منفجر میشه و باعث در معرض آسیب قرار گرفتن بخش بزرگی از بدنه ی تانک در مقابل گلوله های بعدی میشه ... به همین جهت هست که پنل های زره واکنشی انفجاری رو معمولا با ابعاد کوچک و تعداد زیاد کنار هم میسازند (مثل همون عکس T-72 یا زره واکنشی تانک آبرامز و همین T-90MS)

(ضمنا اگر میشه منبعی در مورد ورژن تانک و عملیاتی بودن این نمونه لئوپارد هم معرفی کنید ، چون فکر کنم این فقط یک Prototype نمایشگاهی باشه)

Battlemaster عزیز ، برادر من :mrgreen:

اون تیربار ضدهوایی 12.7 میلیمتری روی تانکهای روسی از T-72S به بعد همشون بصورت کنترل از راه دور (Remote control) شده بودن icon_wink اما در این مورد که دوستان میگن حذف تیربار ضدهوایی باعث ضعف تانک در مقابل اهداف هوایی شده یه نکته ای به ذهنم رسید ... دوستان اصلا در حال حاضر هواپیما یا هلیکوپتری هست که برای شکار یک تانک مجبور باشه حتی به برد این تیربار نزدیک بشه !؟

شما نگاه کنید همین هلیکوپترهای امروزی هم با استفاده از تسلیحاتی که دارن میتونن تانک یا هدف زمینی رو از کیلومترها قبل هدف قرار بدن ، نمونه اش همین هلیکوپتر Ka-50 که با موشکهای 9K121 Vikhr میتونه تانکها رو از فاصله ی 8 کیلومتری هدف قرار بده ! بنظر شما یه تیربار 12.7 از فاصله ی 8 کیلومتری چه کاری میتونه بکنه ؟!

اگر الان زمان جنگ جهانی دوم بود که هواپیماهای Stuka واسه انداختن بمب باید تا نزدیکی هدف شیرجه میرفتن یه چیزی :mrgreen: بنظر من اقدام طراحان برای تعویض یه تیربار ضدهوایی بی مصرف با یه تیربار هدایت دقیق که تو جنگهای شهری به درد میخوره عاقلانه بوده
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]"واقعا نمی دونم که چرا شما در هر تاپیکی که وارد می شید ، بحث توانمندی های ایران رو پیش می کشید.

ضمن اینکه این نظر شما هم دارای اشکالات ریز و درشت فراوانی است که به پاسخ دادن به آنها ، خود باعث انحراف بیشتر تاپیک خواهد شد. بحث تی 72 و توانمندی های ایران ارتباطی به این تاپیک ندارد.

پس لطف کنید هر موضوعی را در تاپیک مناسب آن مطرح کنید.[/quote]
یه حرفی توی دل این بنده خدا بود، سعی کرد حرفش رو بزنه. حالا شما سعی کنید به دیده اغماض به این مسائل نگاه کنید.
بد نیست در حاشیه این مطالب، دوستان یه نیم نگاهی هم به توانمندی های کشور خودمون داشته باشن و یک مقایسه یا نتیجه گیری هم انجام بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب سعید86 حرفتون رو قبول دارم :mrgreen:
اولا بنده هدفم انحراف تایپک نبوده و نیست
دوما خدایی اون مطلبی که من نوشتم کجاش باعث انحراف شده که جناب سرلشکر گرامی علی عزیز هنوز حرفم تمام نشده بود بلافاصله جواب پست منو دادن که نمیدونم اقا تایپک رو منحرف کردی و فلان و...... :mrgreen:
سوما من هنوز روی حرفم ایستادم و میگم سرمایه گذاری روی برنامه ذلفقار بیهودهست والا اگه توهمین 3 تا4 اینده یه بودجه خوب تخصیص بدن براحتی ایران میتونه تانک تی72 رو به استانداردهای تی90 و حتی همین تی90 ام اس برسونه icon_wink حالا صحبت از این حرف انحراف تایپکه
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=darkblue]دو دوست عزیز saeed86 و Thundar

لطف کنید هر حرف رو در جای خودش بزنید. این تاپیک صرفا به بررسی تانک تی 90 ام اس می پردازد و هر موضوعی که خارج از این چهارچوب مطرح شود در حکم انحراف تاپیک است.

صحبت بنده هم کاملا واضح و روشن بود.

لطف کنید بیش از این ، این تاپیک و سایر تاپیک ها رو منحرف نکنید.[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام





جناب دكسون در همون اولين عكس موجود در اين تاپيك كه نماي كلي تانك هست معلومه . تمام بدنه و برجك رو با همين زره هاي واكنشي كه در خود تاپك توضيح داده شده پوشوندن .
cheka عزیز تا اونجایی که من می بینم روی برجک تانک تی90 هیج زره واکنشی وجود نداره میشه روی عکسی که من گذاشتم مشخص کنید کدوم قسمت زره واکشنی هست که شیار باید داشته باشه!


اون عکسی هایی هم که گذاشتید به نظر اصلا به این تانک ربطی نداره ...



حرف من اینکه زیره کنتاکت با زره های واکنشی معمول که ایران مثلا استفاده می کنه فرق داره و توجیه کننده اون شکاف نیست...
بر خلاف اون چیزی جناب چکا فرمودند زره لئوپارد لخت و زره خام نیست که هیچ شکافی نداره بلکه سراسر تانک با زره واکنشی که بصورت پنل های مجزا و قابل تعویض پوشیده شده ولی این کار با انچنان ظرافتی انجام شده که اصلا مشخص نیست ومثل زره خود تانک بنظر میاد تصاویر کاملا گویا هستند ...
توی صنایع سنگین روسیه اصلا در حد مقایسه با المان نیست....



جناب DEXON

همونطور که جناب Mamadpilot فرمودند ، کل برجک تانک T-90MS با صفحات زره واکنشی به فرم طراحی و چینش Calm Shel پوشونده شده اند

در مورد عکس شما ، خوشحال میشم برای اثبات این ادعاتون یک منبع معتبر در کنار این عکس نشون ما بدید (هرچند البته در حوزه بحث این تاپیک نیست) چراکه چیزی که از نظر بنده از عکس شما قابل مشاهده است زره اصلی تانک هست که به بدنه متصله . ساختن زره واکنشی انفجاری بصورت صفحات و پنلهای به این بزرگی کار به دور از عقلانیت هست ، چون اگر با نحوه ی کار زره واکنشی آشنایی داشته باشید متوجه میشید که با یک گلوله که به صفحه ی بیرونی یک پنل زره واکنشی برخورد میکنه ، کل ماده ی منفجره ی داخل یک صفحه منفجر میشه تا جریان سرب مذاب کلاهک گلوله رو خنثی کنه .

حالا اگر طبق ادعای شما ، اینها زره واکنشی انفجاری باشند ، با یک گلوله که به یکی از این پنل ها برخورد کنه کل پنل منفجر میشه و باعث در معرض آسیب قرار گرفتن بخش بزرگی از بدنه ی تانک در مقابل گلوله های بعدی میشه ... به همین جهت هست که پنل های زره واکنشی انفجاری رو معمولا با ابعاد کوچک و تعداد زیاد کنار هم میسازند (مثل همون عکس T-72 یا زره واکنشی تانک آبرامز و همین T-90MS)

(ضمنا اگر میشه منبعی در مورد ورژن تانک و عملیاتی بودن این نمونه لئوپارد هم معرفی کنید ، چون فکر کنم این فقط یک Prototype نمایشگاهی باشه)

Battlemaster عزیز ، برادر من :mrgreen:

اون تیربار ضدهوایی 12.7 میلیمتری روی تانکهای روسی از T-72S به بعد همشون بصورت کنترل از راه دور (Remote control) شده بودن icon_wink اما در این مورد که دوستان میگن حذف تیربار ضدهوایی باعث ضعف تانک در مقابل اهداف هوایی شده یه نکته ای به ذهنم رسید ... دوستان اصلا در حال حاضر هواپیما یا هلیکوپتری هست که برای شکار یک تانک مجبور باشه حتی به برد این تیربار نزدیک بشه !؟

شما نگاه کنید همین هلیکوپترهای امروزی هم با استفاده از تسلیحاتی که دارن میتونن تانک یا هدف زمینی رو از کیلومترها قبل هدف قرار بدن ، نمونه اش همین هلیکوپتر Ka-50 که با موشکهای 9K121 Vikhr میتونه تانکها رو از فاصله ی 8 کیلومتری هدف قرار بده ! بنظر شما یه تیربار 12.7 از فاصله ی 8 کیلومتری چه کاری میتونه بکنه ؟!

اگر الان زمان جنگ جهانی دوم بود که هواپیماهای Stuka واسه انداختن بمب باید تا نزدیکی هدف شیرجه میرفتن یه چیزی :mrgreen: بنظر من اقدام طراحان برای تعویض یه تیربار ضدهوایی بی مصرف با یه تیربار هدایت دقیق که تو جنگهای شهری به درد میخوره عاقلانه بوده



من نمی خوام تاپیک منحرف کنم ...

بابا خیلی تابلو هست ! واقعا تعجب می کنم متوجه نشدید زره اصلی نیست!

اطلاعات تانک!
33663244068496020298.jpg

می خاید تعداد پنل هاش براتون بشمارم!؟

10015157776191137180.jpg

دیگه نمی دونم چی باید بگم!!
30969331004595868141.jpg

مسئله عقلانی و درست نبودن استقاده از این روش به شرکت سازنده لئوپارد بسپارید!! بهتر یک ایمیل به سازنده تی 90 بزنید و بگید یه جور درز دورز تانکش وصله پینه کنه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منم یه نظر نیمه کارشناسی باید بدم.با اینکه کلا تو زمینه تجهیزات زرهی و تانک و ... زیاد مطالعه نداشتم و مبحث مورد علاقه من نیست باید اعتراف کنم تانک لئوپارد همیشه تانک مورد علاقه من بوده اون هم نه به خاطر ویژگیهای فنیش بلکه به دلیل طراحی بسیار زیبای اون. البته قبلا تو یه تاپیک دیگه گفته بودم بحث زیبایی شناسی و ظرافت طراحی تو تانک و خودروهای زرهی به نظر شخصی من جایگاهی نداره و زره پوش ها باید بیشتر از اینکه ظریف مریف و اتوکشیده باشن باید کاربردی و مرد جنگ باشند.
ولی خوب تانکی مثل آبرامز در همه زمینه ها هم زیبایی و ظرافت در طراحی و هم خصوصیات تکنیکی و کاربردی از بقیه رقیباش سرتره.
در مورد مقایسه جزئیات طراحی لئوپارد با T-90 هم ملموس ترین موضوعی که فورا به ذهنم خطور میکنه اینه که بیایم یه میباخ 500هزار دلاری رو با یه دونه لادا زنگ زده دهه 70 مقایسه کنیم icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببینید عزیز دل من جناب DEXON

در اطلاعات این "پکیچ ارتقا تانک" که هنوز هم به مرحله ی عملیاتی نرسیده و احتمالا [b]فقط در سطح یک ماکت [/b]هم هست (چون فیلم تست میدانی و عملیاتی ازش ارایه نشده) ، جایی استفاده از زره واکنشی روی تانک ذکر نشده است . اینجور صفحات جوش خورده هم همونطور که در دیگر مدلهای لئوپارد قابل مشاهده هست ، زره کامپوزیت اصلی تانک هستند که به بدنه جوش و پیچ شده اند . (مساله ی طراحی و خصوصیات زره واکنشی رو برای متهم کردن شرکت لئوپارد نگفتم ، گفتم که متوجه بشید اینها زره کامپوزیت هستند نه زره واکنشی!)

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/87/Leopardo_2E._zaragoza_1.jpg

در پست قبل هم عرض کردم ، وجود شیار کم بین صفحات زره واکنشی در تمام تانکها ، از جمله تانک های غربی مثل آبرامز مشهود و معمول هست

جناب ILLUMINATOR عزیز

پست شما موضوع فنی نداشت که جوابی راجع بهش بدم ، اما قویا پیشنهاد میکنم برای ذوق هنریتون هم که شده یه تاپیک یا بخش زیبایی شناسی نظامی بزنید :mrgreen: icon_wink چراکه در یک بحث فنی این حرفها جایی نداره و همونطور که خودتون هم میدونید ... در مقایسه و ارزیابی یک تانک ، زیبایی شناسی تقریبا جایی نداره !
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]پست شما موضوع فنی نداشت که جوابی راجع بهش بدم ، اما قویا پیشنهاد میکنم برای ذوق هنریتون هم که شده یه تاپیک یا بخش زیبایی شناسی نظامی بزنید :mrgreen: icon_wink چراکه در یک بحث فنی این حرفها جایی نداره و همونطور که خودتون هم میدونید ... در مقایسه و ارزیابی یک تانک ، زیبایی شناسی تقریبا جایی نداره ![/quote]

خوب این که کاملا تابلو بود موضوع فنی نداشت.شما هم که دقیقا حرفی که من زدم رو تکرار و تایید کردی .خودم هم گفتم نه تنها در مقایسه و ارزیابی تانک بلکه هر مقوله ای که مفهوم کاربردی بودن و پرفورمنس ایده آل در درجه اول اهمیت قرار داشته باشه بحث زیبایی شناسی بی معنیه. مقوله تجهیزات زرهی و زمینی از بین مباحث نظامی و پیرامونش شاید در درجه چهارم یا پنجم مورد علاقه من باشه و بالطبع زمان کمتری برای مطالعه دربارش میذارم .

بنده هم هیچ ذوق هنری خاصی ندارم خیلی عرضه داشته باشم تو رشته و کار خودم معماری بتونم ساختمان ها و خانه های درست و حسابی با پلان کاربردی و فضای مفید برای ملت طراحی کنم کلاهم رو باید 100 طبقه آسمون بندازم بالا. ایجاد چنین تاپیکی در تخصص فارغ التحصیلان رشته های طراحی صنعتی و گرافیک و زیرشاخه های هنر هست البته به شرط اینکه در حد قابل قبول و کافی با تجهیزات نظامی و فلسفه طراحی و کاربردشون آشنایی داشته باشند. اتفاقا پیشنهاد خیلی خیلی خوبی هست و دوستان سایت که چنین تخصص هایی دارند و در ضمن وقت و حوصله و اطلاعات لازم رو دارند میتونن تاپیکی با این مضمون ایجاد کنن و خیلی میتونه مفید باشه.

ولی یه نکته رو با قطعیت میتونم بگم تجهیزات روسی وجدانا،انصافا،خداوکیلی خیلی از نظر زیبایی شناسی نقص دارن و به معنی کلمه زشت و بی ریخت هستن.اصلا گاهی فکر میکنم از روی عمد و قصد زشت و کریه طراحی میشن تا باعث رعب و وحشت در دشمن بشن. در مقابل شما ببنید تو هر زمینه ای که بخواهید مقایسه کنید و مثال بزنید نمونه های غربی طراحی ظاهری بسیار زیباتر و دلنشین تری دارن. هم به لحاظ ارگونومی و تطبیق با ویژگیهای انسانی و بعد کاربردی اون و هم به لحاظ زیبایی بصری. فکر میکنم این مساله رو خیلی از دوستان بتونن تایید کنن.

بازم تاکید میکنم مساله زیبایی شناسی بصری به هیچ وجه در یه ابزار نظامی که ذاتا کارش باید تجارت مرگ و از بین بردن انسانها و گرفتن جانها باشه ، دغدغه ذهنی طراح های اون ابزار و وسیله نمیتونه باشه و فقط میتونه آدم رو قشنگ تر گول بزنه و به قول معروف هدف نمیتونه وسیله و وِیژگیهاش رو توجیه کنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.