امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

علاوه بر توپ اصلی ، آرماتا مجهز به یک تیربار کنترل از راه دور (RCT) 7.62 میلیمتری در بالای برجک خود است،

 

rct مخفف چیست؟


در مقایسه با عموم تانک های غربی، برجک تی-72 و تی-90 و تی-14 کاملا کوچکتر هستش، چرا طراحان روس به این موضوع توجه ویژه ای دارند؟

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

RCT

مخفف کلمه Remote Controlled Turret  هست

 

البته دلایل زیادی برای این تفاوت وجود دارد.

 

دلیل عمده جمع و جور بودن برجک تانک های شرقی بارگذارخودکار چرخ و فلکی این تانک هاست که باعث میشود حجم بیشتر مهمات در بخش بارگذار ذخیره بشود که این امر باعث می شود فضای زیادی از برجک کم شود. اما در تانک های غربی فضای قابل ملاحضه ای برای ذخیرسازی ایمن مهمات در پشت برجک تعبیه شده است که باعث میشود برجک بسیار بزرگ باشد. همین موضوع حتی باعث میشود تانک های غرب نیاز به یک خدمه دیگر داشته باشند که به فرد بارگذار اجازه دهد فضای کافی برای عمل بارگذاری را به درستی انجام دهند( این فضا به حدی در تانک های غربی زیاد است که فرد بارگذار لود کردن توپ را به شکل ایستاده انجام میدهد!) در نتیجه برجک های طراحی شده غربی 3 نفر ظرفیت دارد در حالی تانک های شرقی عموما از برجک های 2 نفر بهره میگیرند

 

این موضوع  به استراتژی روسهای  در طراحی  نیز برمرگرده در سالیان قبل اعتقاد بر این بود که هرچه تانک ابعاد کوچکتری داشته باشد خصوصا ارتفاع کمتر احتمال هدف قرار گیری ان به شدت کمتر خواهد شد. که با گذر زمان و دقیق شدن شلیک ها این موضوع بسیار کم رنگ شده است. اما طرف غربی اعتماد بر این دارد که اختصاص حداکثر فضای ممکنه به خدمه باعث میشود که آنها به بیشترین حد  کارآیی در میدان جنگ برسند.

 

البته دلیل کوچک بودن برجک تی -14 بسیار متفاوت  با تانک های شرقی نسل قبل است.به خاطر اینکه  برجک این تانک به شکل بدون سرنشین طراحی شده است و لزومی به بزرگتر ساخت آن وجود ندارد و کوچک تر بودن یک مزیت برای آن محسوب می شود حتی با نگاه  به تانک های غربی با برجک بدون سرنشین نیز متوجه خواهید شد آنها نیز برجک کوچک دارند.

تشکر، گمان کنم اهمیت پیشانی جنگی کوچک بیشتر در نبردهای گذشته بود که سلاح های ضد تانک قابلیت هدایت نداشتند، اما در حال حاضر عمده تهدیدات یگان های زرهی، سلاح های ضد زره هدایت شونده هستند که برای آنها چندان تفاوتی نمی کند که برجک کوچک باشد یا بزرگ.

از طرفی اگر ما تهدیدات سخت مورد توجه زره پوش ها رو به سه بخش «تهدیدات از کف، تهدیدات از کناره ها و تهدیدات از بالا» تقسیم کنیم، گمان کنم برجک بزرگ و دارای حفاظت بهتر در مقابل تهدیدات از بالا و حتی از کناره ها، موفق تر از برجک کوچک عمل خواهد کرد.

به هر حال، کوچک بودن برجک احتمالا ظرفیت بالایی در افزایش لایه های حفاظت غیر فعال ایجاد بکنه که شخصا چیز منحصر به فردی از روسها در این زمینه به یاد ندارم.

-----------

لانچر های بزرگ سیستم ADS تانک که تقریبا در فضایی میان برجک و بدنه قرار گرفته اند، نقطه ضعف بدنه محسوب نمیشن؟ تا جایی که بنده در خاطر دارم، فاصله میان برجک و بدنه در تانک اهمیت بالایی داشت و دارد.

لانچر های کوچک (روی برجک) این سیستم هم در سطحی شیب دار نصب شدن که گمان کنم دور زدن و حرکت اونها رو با مشکل مواجه میکنه، در حالکی که سیستم دفاع فعال تانک دارای سنسور های عقبی هستش، نمایی از این لانچر ها در حال حرکت وجود داره؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 18 دی 1394 در 20:00 , Thundar گفت:

اونی که کیگفت سپاه کشکم نمیسازه jucer وقتی درمورد مطلبی اطلاعی نداری چرا نخود هر اشی میشی و چرتو پرت میگی در باره سپاه  اولا تانک ذولفقار مال ارتشه به سپاه ربطی نداشت دومن اون کهیچ کشکی که گفتی هم ساخته شده اسمط کراره ارتقا سنگین تی 72 هست تقریبا مثل تی90 ام اس هست با یه مقدار ی نسبتا زیاد فرق پس لطفا از چیزی که نمیدونی نظر نده دا درستش نخود هر اشی نشو لطفا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ببر کاغذی

رد مدعای رسانه های  روسی مبنی بر تهدید تانک اصلی میدان نبرد آرماتا برای ناتو

1~131.jpg

مسکو : آلکسی خولوپوتف  تحلیلگر شناخته شده روسی ، در اظهارنظری بی سابقه ، اعلام نمود که  ادعای رسانه های روسی مبنی بر ترس ناتو از توانایی های رزمی تانک اصلی میدان نبرد آرماتا ، بی اساس است و چنین ایده ای کاملا" مضحک خواهد بود .

به گزارش رسانه  روسی Vestnik-rm.ru ، اظهارات این تحلیلگر که در روسیه بازتاب فراوانی داشت ، براین خبر استوار بود که ظاهرا" برای مقابله با آرماتا ، تلاشی مشترک از سوی ناتو و ایالات متحده برای تولید نسل جدیدی از تانکهای اصلی میدان نبرد در حال تکوین است .

به گفته وی ، نتایج بدست آمده طیف گسترده ای از اظهارنظرهای جمع آوری شده از سوی تحلیلگران غربی نشان می دهد که آنها هیچ نگرانی عمده ای در خصوص عملیاتی شدن تانک اصلی میدان نبرد جدید روسها ، ندارند .

به گفته این تحلیلگر روس ، فشار بر رسانه ها در روسیه برای پراهمیت نشان دادن آرماتا ، تنها به منظور اعمال فشار بر روی مالیات دهندگان روسی  است تا آنها به آرامی ، افزایش هزینه های دفاعی روسیه را بردوش خود تحمل کنند .

Alexey_Khlopotov__vestnik-rm_ru.jpg

تا به امروز ، که سه سال از معرفی این محصول سپری شده است ، برنامه  تولید این تانک با مشکلات متعددی روبرو شده  و در نهایت مشخص گردید که هیچ برنامه ای برای ایجاد خط تولید انبوه  این تانک ، با توجه به  هزینه های بالای تولید آن در مقایسه با نمونه های موجود فعلی ، وجود ندارد .

از همان ابتدای معرفی این تانک ، کارشناسان تردیدهاو نگرانی های بسیار جدی در خصوص تولید انبوه  نسل جدید تانک اصلی میدان نبرد  برای ارتش روسیه  را ابراز می کردند . به اعتقاد این کارشناس روسی ، در عین حال ، کشورهای عضو ناتو قابلیتهای قابل توجهی را پس از ورود بخدمت احتمالی این تانک در اختیار خواهند داشت ، بعنوان مثال ، هم اکنون برنامه های مشخصی برای طراحی توپهای با کالیبر 130- 140 م.م وجود دارد که پتانسل احیاء شدن مجدد را دارند ، در نتیجه، ارتش ها غربی ، نگرانی عمده ای را از جانب آرماتا احساس نمی کنند . بعنوان مثال ، شرکت راینمتال ، نمونه اولیه یک توپ 130 م.م  برای تانک اصلی میدان نبرد آینده خود در نمایشگاه Eurosatory 2016  در معرض دید عموم قرار داده بود .

به گفته وزرای دفاع آلمان و فرانسه ، این دوکشور قصد دارند تا یک برنامه مشترک را برای جانشینی تانکهای اصلی میدان نبرد لکلرک و لئوپارد-2 آغاز نمایند که ممکن است میان سالهای 2035-2025 شروع شود .

صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9

 

  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک سوال توان نفوذ در چه مقدار زره با مهمات ویژه ضد زره خواهد داشت؟

سرعت دهانه چقدر است؟

امکان استفاده از گلوله های پالسی برای انفجار بر فراز هدف را دارد؟

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در حال حاضر برای این توپ برای اهداف زمینی فعلا دو نوع گلوله تعریف شده است که مهمات نسبتا قدیمی هستند.( اما با توجه به سرمایه گذاری روس ها برای کالبیر 57 میلیمتری می توان انتظار داشت مهمات مدرن تری خصوصا در بخش ضد زره ساخته بشود)  که شامل مهمات ضد زره 53UBR-281U ومهمات ترکش شونده 53ERM-281U هستند. سرعت دهانه  نیز 1000 متر بر ثانیه اعلام شده است. میزان نفوذ برای گلوله های ضد زره UBR-281U در زره همگن نورد شده (RHA) به قطر 96 میلیمتر در برد 1000 متری و یا نفوذ در یک زره 106 میلیمتر  در برد 500متر گزارش شده است. که به طور قطع با ارتقامهمات می توان میزان نفوذ را بهبود بخشید.

00021.jpg

پوستری از برجک AU-220M

  • Like 2
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آرماتا از نگاه شرکتهای نظامی غربی

uylfulf.jpg

 

یعد از گذشت حدود 5 سال از زمان معرفی تانک ارماتا هنوز وضعیت به کار گیری این تانک توسط ارتش روسیه به طور روشن مشخص نیست. با این وجود شرکتهای نظامی غربی خصوصا امریکایی با نمایش این تانک، آن را به عنوان یک تهدید اصلی در نبرد زمینی اینده نشان میدهند. البته بخشی از هدف نمایش آرماتا به عنوان تهدید خصوصا در تبلیغات شرکتها یک تکینک تبلیغاتی برای فروش محصول و القای این موضوع است که شرکتها برای تهدیدات آینده اماده هستند. اولین حضور ارماتا در تبلیغ شرکتهای غربی مربوط به سال 2019 و متعلق به شرکت نظامی آمریکایی Raytheon در مورد فناوریهای هوش مصنوعی بود. در این تبلیغ سربازی پیاده نظام با کمک هوش مصنوعی در یک میدان نبرد شبیه سازی شده قرار دارد که از نیروهای خودی و دشمن مجازی تشکیل شده است. در این تبلیغ تانک ارماتا به عنوان دشمن مجازی در این شبیه سازی قرار دارد.

edla_edqk4b8xsaazodv-1024x642.jpg

تاتک ارماتا در تبلیغ هوش مصنوعی اموزشی شرکت Raytheon

 

  دومین مورد حضور ارماتا در تبلیغ یک محصول نظامی آمریکایی، مربوط به شرکت بالگردسازی بل بود. بل در کلیپ معرفی  محصول جدید خود یعنی بل 360 شکست ناپذیر تانک آرماتا به همراه خودرو رزمی پیاده نظام ارماتا  به عنوان اهداف متخاصم نشان میدهد که به راحتی توسط بالگرد های شرکت بل نابود میشوند. شرکت نظامی بعدی، یک شرکت استرالیایی بانام GaardTech است. این شرکت در زمینه تولید اهداف نظامی تمرینی در مدلهای مختلف دوبعدی، سه بعدی و سه بعدی متحرک فعالیت میکند. به تازگی این شرکت یک هدف تمرین 2 بعدی با طرح ارماتا را نیز تولید کرده است.

 

223.jpg 4556.jpg

تانک و خودروی رزمی پیاده ارماتا در تبلیغ شرکت بل

 

sf3r_efh_rv0waaalfg8.jpeg i7a_efh_toixyaahtsc.jpeg

هدف تمرینی دو بعدی تانک ارماتا، تی-90 و تی-80 بی وی ساخت شرکت استرالیایی GaardTech - این شرکت مدلهای مختلف اهداف تمرینی را می سازد یکی از مشتریان اصلی این شرکت، کشور انگلیس می باشد

  • Upvote 14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 HPtXj.gif

fdxaipqwuaynmwx_x74u.gif

ezgif.com-gif-maker(1).gif

 

تصویر های متحرک بالا مربوط به تست اتش تانک ارماتا می باشد. ناپایداری توپ و شاسی تانک در هنگام شلیک و بعد از آن بسیار محسوس است. مشکل تثبیت کننده توپ و توزیع نامناسب وزن شاسی ( استفاده از جایگاه امن خدمه در  جلوی شاسی و تقویت زره این بخش) موجب نوسان های شدید توپ و شاسی در هنگام شلیک می شود. در صورت رفع نشدن این نوسانها موجب دقت پایین آتش در آرماتا  خواهد شد خصوصا در حالت های شلیک های دور برد ، شلیک در حال حرکت و شلیک در حالت قرارگیری برجک در زاویه 90 درجه این موضوع به خوبی خود را نشان خواهد داد. به نظر میرسد چالشهای فنی آرماتا پیش روی مهندسین روس ادامه دار هست . باید منتظر ماند و دید روسها برای رفع این چالش چه برنامه ای را در پیش میگیرند.

 

  • Like 2
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 در ارماتا تکنولوژی خاصی استفاده نشده 

برای حفاظت در این تانک یک زره واکنشی و یک سیستم حفاظت فعال استفاده شده که در یک محیط جنگی تست نشده 

تو منبع زیر نوشته روسیه 5 تا تانک ارماتا را برای شرکت در درگیری لاذقیه به سوریه میبرند که 3 تا از اونها مورد اصابت موشک tow2b قرار میگیرند و یکی از اونها به طور کامل منهدم میشه  

هر چند تصویری از حضور ارماتا در سوریه نیست و تروریست ها هم معمولا از حمله های ضد تانکشون فیلم میگرفتن 

به گفته منابع چینی اساس این گزارش مبتنی بر گزارش نهادهای اطلاعاتی امریکا هست که این درگیری در مناطق کوهستانی لاذقیه صورت گرفته

منبع

منبع روسی و اصلی ماجرا

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

با عرض پوزش از دوستان بخصوص @Crash , @oldmagina   در ابتدا مطلب این پست یک چیز دیگه بود

ویرایش شده در توسط majid363
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط blender
      شخصی که تمامی دعوا ها سر او بود! خانم تیموشنکو پس از آزادی از حبس، در میدان اصلی تظاهرات حاضر و برای طرفدران خود سخنرانی کرد.
       

    • توسط panzer-grouppen
      کرکس خان دستت درد نکنه . ببینم ایران از اینا داره ؟ چقدر ؟ و یه چیز دیگه : آیا این تانک توان مقابله با آبرامز و مرکاوا رو داره ؟
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.