امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

15 minutes قبل , hamid5574 گفت:

 

ور چمله اخرتون: اگر برجام رو از روی متن و یا انچه که تا بحال ازش دیدیم و انجام شده قضاوت کنید(و غیر متعصبانه ببینید) می بینید که اصلا بر مبنای تعامل نه نوشته شده و نه عمل شده. نوشته بر حسب تسلیم بوده و اگه ذره ای هم تعامل داشته در عمل به فنا رفتهو صرفا خسارت محض بوده. حداقل الان دیگه میشه قضاوت کرد. فکر میکنم عینک رو شتباه به چشم زدید

 

سلام در مورد این جمله آخر 

برجام از دید من یک فرصت بود که استفاده لازم ازش نشد 

اما نکته مهمی که این میون هست و کسی بهش توجه نمیکنه بحث نگاه به همکاری با یک مجموعه دیگه بویژه مجموعه خارجی هست 

 

در قرارداد های تجاری وقتی دو شرکت با هم بصورت مشترک کار می کنند یک سری اطلاعات و دانش ها به اشتراک گذاشته میشه

این دانش به اشتراک گذاشته هیچ وقت متناسب با متن توافق نیست بلکه متناسب با خواست و پیگیری هر طرف هست 

در کشور ما اینجوری عادت شده که خارجی همه چیزی رو آماده بیاد نصب کنه و تحویل بده و ما هم دست به سینه نگاه کنیم 

در حالی که در چنین چیزی هرگز رخ نمیده 

خود نفر خارجی وقتی میاد ایران با تمام وجود اطلاعات و دانش فنی نسبت به طرف مقابل و بازار روبروش کسب میکنه و به شرکت خودش اضافه میکنه 

ولی نفر ایرانی متاسفانه در سفر خارجی دنبال تفریح است و در ماموریت داخلی زیاد تلاش نمیکنه و منتظره وقت اداری تمام بشه و بره ( بویژه در شرکت های دولتی ) 

همین مساله و تفاوت نگاه باعث میشه ارتباط تجاری کاملا یک طرفه بشه جدا از متن قرارداد 

 

مثال واضح یک شرکت دولتی ایران خودرو و سایپا هستن که الان با رفتن پژو مشخص میشه چقدر از پژو اطلاعات بیرون کشیدن

و مثال برعکس شرکت خصوصی اش جایی هست که خودم مشغولم، و وقتی با نفر خارجی بودیم یا نقشه ها رو بهمون میدادن باید یک گزارش تمام ازشون استخراج میکردیم و حتی گام و نیازهای بعدی رو هم مشخص کنیم ، از منابع اون شرکت، مارک تجهیزاتش، سیستم کاری اش، بازار فروشش، ساختار اداری اون شرکت، نقشه های فنی، سیستم مهندسی و ... 

خیلی سخت بود و کمی آزار دهنده ولی در نهایت بخش زیادی از این دانش رو بومی کردیم و از متن قرارداد عبور کرده و دنبال چیزی فراتر از خواست اولیه بودیم ( چیزی که اولش یه رویا بود)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , hosm گفت:

برادرهای عزیزم

امروز نظر بدید چه کنیم تا پروژه قاهر به ثمر برسه

 

برادر من وقتی سیاستها مبهم بوده و شفاف سازی در حد معقول وجود نداشته باشد در مورد چه قاهری نظر بدهیم؟ وزیر دفاع مملکت میگه پروژه قاهر متوقف شده، ولی یک سال پس از آن از مدل آماده خیزش روی باندش رونمایی می شه!  تنها چیزی که میشه انجام داد همان پیشنهاد جناب EMP است که با اقتباس از حرکت تاریخی رضاشاه بزرگ و دریافت مبالغ ناچیز ولی از اکثریت مردم بتوان حداقل هزینه پروژه را تامین مالی نمود. 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , Brave_Heart گفت:

برادر من وقتی سیاستها مبهم بوده و شفاف سازی در حد معقول وجود نداشته باشد در مورد چه قاهری نظر بدهیم؟ وزیر دفاع مملکت میگه پروژه قاهر متوقف شده، ولی یک سال پس از آن از مدل آماده خیزش روی باندش رونمایی می شه!  تنها چیزی که میشه انجام داد همان پیشنهاد جناب EMP است که با اقتباس از حرکت تاریخی رضاشاه بزرگ و دریافت مبالغ ناچیز ولی از اکثریت مردم بتوان حداقل هزینه پروژه را تامین مالی نمود. 

سلام

تمام سعیم این بود که به خاطر تجربیات قبلی ، بجز در مواقع ضروری ، در مبحثی که جناب Skyhawk گرامی ، همراه با منطق بسیار کوبنده شان ! ، یک طرف آن باشند ، وارد نشوم . جنسی از منطق که خیلی از دوستان قدیمی میلیتاری به خاطر آن دیگر حضور ندارند و البته این روزها نیز به نوعی دارد رخ می نماید :( 

ولی نتوانستم تعجب توام با عصبانیت خود را از این قسمتی که رنگی کردم و ظاهرا بیان واضح و مبرهنی ! از تاریخ معاصر است ، کنترل کنم :angry:

 

ویرایش شده در توسط oldmagina

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , hosm گفت:
11 hours قبل , hosm گفت:

برادرهای عزیزم

برجام هرچی بود دیگه به تاریخ تعلق داره

حالا در مذاکره اشتباه کردیم یا اشتباه نکردیم، در هر حال دیده شد که طرف مقابل به قول و قرار خودش پایبند نیست و حس می‌کنه می‌تونه زیاده خواهی کنه

امروز تکلیف محکم بستن کمربندها و کاره. نبش قبر برجام بماند برای سالهای فراغت بعد از پیروزی ان شاء الله

امروز نظر بدید چه کنیم تا پروژه قاهر به ثمر برسه

 

 

برادر بسیار عزیزترم ، چه دلتان بخواهد و یا نخواهد ، فعلا مجبور به زندگی با این بخش از تاریخ هستید :) 

همان یکی را هم که نبش قبر کردند و نتیجه اش را در همین پست دوست گرامی مان، Brave_Heart عزیز ، میبینیم ، برای هفت پشتمان کافی است و فعلا نیاز به نبش قبر دیگری نداریم که از طرف بعضی ها برایمان انجام داده شود .

برای به نتیجه رسیدن پروژه قاهر هم یک راه بیشتر نداریم ، به قول MR9 گرامی ، باید خودمان را به عنوان یکی از 190 واحد مستقل دنیا ببینیم و نه تافته جدابافته ای که در خیال هر چه بخواهیم انجام می دهیم . این تعامل اجتناب ناپذیر است ، هر چند می تواند دوستانه ، خصمانه ، احتیاط آمیز ، هشدار دهنده و یا هزار گونه دیگر باشد ؛ ولی داشتن آن جبری است و همه آن هم از کنترل ما خارج است .

 

پی نوشت : نمیدونم چرا شکل نقل قول به هم ریخت ، متاسفانه ظاهرا قابل اصلاح نیست :( 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , hamid5574 گفت:

سلام. قصئ ورود به بحث دوستان رو ندارم،

سلام علیکم

یا ا.... ، الان که وارد شدید و بسیار هم عالی و مناسب;)

11 hours قبل , hamid5574 گفت:

 اما این نکته رو که اشاره کردید بیشتر درباره نحوه بیان و لحن خود شما صدق میکنه

دوستان خودشان پستهای دو طرف را رصد کنند ، واژه های بکار رفته را با دقت بررسی بفرمایند ، واکنش ها راهم مشاهده می فرمایند ، خوشبختانه ، آنقدر سعه صدر وجود دارد که هیچ پستی مخفی نشده و همه مطالب حاضر در معرض دید همه وجود دارد ، استدلال های بنده هم هست ، قضاوت با مخاطبان .

سعی براین بوده که مسیر به شکلی هدایت شود که نظرات با استدلال ، بررسی گردد .

11 hours قبل , hamid5574 گفت:

 اگر برجام رو از روی متن و یا انچه که تا بحال ازش دیدیم و انجام شده قضاوت کنید(و غیر متعصبانه ببینید) می بینید که اصلا بر مبنای تعامل نه نوشته شده و نه عمل شده. نوشته بر حسب تسلیم بوده و اگه ذره ای هم تعامل داشته در عمل به فنا رفتهو صرفا خسارت محض بوده.

خوب ، این نظر و تحلیل جنابعالی هست و در جای خودش قابل احترام ، از ابتدای مسیر تاپیکهای هسته ای تا الان ، شخصاً ادعا نکردم برجام فتح الفتوح بوده  ( اگر مطلبی را در پستهای بنده با این مضمون پیدا فرمودید ، بفرمایید ، قطعاً اطلاع رسانی بفرمایید )

شاخصه اصلی تحلیل ها و مطالب بنده ، از یک نظر براساس تئوری لیدل هارت هست ، دیدن وقایع از یک سطح بالاتر و در حوزه تئوریک  ، ( چون ما در اینجا ابزار عملی برای تاثیر گذاری روی روند وقایع نداریم )

حالا جنابعالی می فرمایید ، خسارت محض بوده ، محترم و ارزشمند ، بنده هم عرض می کنم خسارت و مزیت را باید براساس جایگاه جمهوری اسلامی در سلسله قدرت جهانی تبیین کرد . از گذشته تا کنون ، تبلیغات رسانه ای ما ، به بدترین شکل ممکن ، این القاء را در ما بوجود آورده و می آورد که تنها قدرت منطقه ما هستیم ، در حالی که از این خبرها نیست ، هر واحد سیاسی ، یک وزن ژئوپلیتکی ( معادل مفهومی شناسه ژئوپلیتیکی ) دارد که توانایی ( قدرت ) ان را در پیشبرد منافع ملی نشان می دهد .

حالا ما یا براساس این کد عمل می کنیم (  شاخصه های این کد را نه سایر واحدها ، بلکه خودمان با قدرت سازی داخلی تعیین می کنیم در کنار عوامل جغرافیایی نظیر موقعیت استقرار جمهوری اسلامی ایران در نقشه و سایر موارد قابل بررسی است ) یا اینکه تمام فشار را برای پیشبرد منافع فراتر از قدرت فعلی قرار می دهیم که منجر به فاجعه می شود . ( مثالهای فیزیکی ان هم بسیار هست )

11 hours قبل , hamid5574 گفت:

فکر میکنم عینک رو شتباه به چشم زدید

عینک بنده فاقد لنزهای جناحی و باندی هست ، این لنزها ، منافع ملی را در سه بازه کوتاه ، میان و بلند مدت ( در حد اطلاعات و مطالعه شخصی ) می بیند .

پی نوشت :

1- این مباحث در تاپیک قاهر به نظرم زیاد جالب نیست ، این پروژه  با این روند ، همانطور که در طول این 14 صفحه با شاهد و مثال تاریخی هم بررسی شد ، ابهامات ، نواقص و پیچیدگی های غیر منطقی فراوانی دارد که هنوز بدان پاسخی داده نشده ، اثبات هم شد ، اصرار بی دلیل بر اینکه این برنامه ، توجیه نظامی دارد هم غیر منطقی هست . حالا باید منتظر ماند و دید که بودجه های کلانی که مصروف این برنامه شده ، بازده رزمی واقعی ( و نه تبلیغاتی ) دارد یا خیر ..

2- امیدوارم نظرات  دوستان حامی این برنامه ، درست از آب در بیاید و این پرنده را  با لباس نیروی هوایی در پایگاه ها ببینیم ، ولی همین دوستان در صورت عدم وقوع این مساله ، مشخصاً باید پاسخگوی این مطلب باشند که به چه شکل ، سالها با امنیت ملی این کشور بازی شد .......

3- بارها هم این مساله عرض شد ، هیچ دولتی ، حداقل برای بقاء خودش و سیستم منتسب به آن ، از سرمایه گذاری در بخش دفاعی کوتاهی نمی کند ، نقص تحلیل دوستان این هست که با برچشم زدن یک عینک با لنز تیره یک جناح  ، قصد القاء این مطلب را دارند که:

امضاء برجام = کاهش سرمایه گذاری در حوزه دفاعی و این هم مستقیم دلیل اصلی   کاهش رونمایی های مشعشع گذشته هست . در حالی این مطلب بدلایل متعدد از جمله مفهوم نخست بند3 ، با واقعیت امر منطبق نیست .

به قول مرحوم سپهری ، چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید

f~3.jpg

روند بودجه دفاعی جمهوری اسلامی از 2011 تا 2016

پست بنده در اسفند 1396

و

این هم در جای خودش قابل تامل هست

4- قبلاً هم عرض شده که سرخوردگی دوستان از عدم رونمایی های به شیوه سالهای گذشته قابل درک هست . این که دیگر هر برنامه بی سرانجامی بعنوان یک دستاورد معرفی نمی شود ، از یک نظر نشان می دهد که راس وزارت دفاع ، متوجه شده که خسارتهای این رونمایی ها بیشتر از مزیتهای ان هست .

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بهتر هست تاپیک در مسیر اصلی خودش ادامه پیدا بکند و مسئله برجام و مباحث مرتبط هم ارتباطی با موضوع این تاپیک ندارد. در هر بحثی یک عده خط رو به برجام عوض میکنند در حالی که ارتباطی هم ندارد و هدفشون از این تغییر خط هم روشنه.برجام رو در تاپیک مرتبطش بررسی کنید

اما در مورد قاهر چند مورد از نظر خودم میگم و میرم

قاهر هیچگاه در حد و اندازه ای که گفته شده نیست و نخواهد بود و هیچگاه نه تنها یک جنگنده نسل پنجمی نخواهد بود بلکه دروازه ورود ما هم نخواهد بود اما چرا؟

-دست یابی به جنگنده نسل پنجم تنها به ارائه یک بدنه با طراحی خاص معنی پیدا نمیکند. نسل پنج جنگنده ای است در تمامی مولفه ها و قابلیت های آن در حوزه رادار ، سلاح ، پیشرانه و .......


-ساخت و تولید جنگنده نسل پنجم نیازمند سرمایه گزاری عظیم و وجود زیرساخت هایی است که ما در هر دو گزینه فاقد آن هستیم


-تجربه و تکنولوژی مورد نیاز در این خصوص وجود ندارد و شریک تکنولوژیکی که ما را در این خصوص یاری کند نداریم نتیجتا برای کشوری همچون ایران بدون کمک تکنولوژیکی ساخت جنگنده نسل 5 ممکن نیست (مثال چین مثال خوبی هست از کمک هایی که توسط روسیه به این کشور شد به خصوص در حوزه پیشرانه)


-جنگنده ای که قرار باشد در نهاجا عملیاتی شود برآیندی از نیاز های اعلام شده این نیرو خواهد بود و نه آن چیزی که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح پیشنهاد کند


-تولید صنعتی جنگنده های نسل سوم و چهارم هم با توجه به زیر ساخت های فعلی صنایع هوایی برای ما ممکن نیست چه رسد به نسل پنجم


-تولید کارگاهی و محدود پاسخگوی نیاز ها نیست و هیچ سودی ندارد


-برای اینکه یک پروژه کلان همچون ساخت جنگنده به نتیجه برسد نیازمند یک حرکت ملی و تصمیم در سطوح بالاست که در حال حاضر در سطوح بالا چنین اولویت و تصمیمی وجود ندارد (اولویت سرمایه گذاری با صنایع موشکی است)


-در حال حاضر نیاز نیروی هوایی ما در سطح و موقعیتی است که از طریق داخلی به هیچ عنوان قابل رفع نیست و نیازمند خرید خارجی هستیم

 

- نیروی هوایی ما در وضعیت و سطحی از نیاز به  نوسازی است که امکان آزمون و خطا با پروژه های داخلی وجود ندارد و نیازمند دریافت یک پرنده و تکنولوژی مطمئن و نتیجه بخش هستیم

و ................

پ.ن : دوستان باید تکلیف خودشان را مشخص کنند که دنبال یک حرکت نتیجه بخش و عملیاتی هستند یا یک حرکت عوام فریبانه و شوآف حالا این مسئله بعد از من و شما در حوزه مسئولین و رده های مختلف آن ها هم صدق میکند که باید تعیین تکلیف بکنند که دنبال چه چیزی هستند؟ اگر دنبال شوآف دفاعی و حرکات سطحی هستیم همین آه و ناله های فعلی از عدم رونمایی ادامه پیدا میکنه ولی اگر دنبال یک حرکت نتیجه بخش هستیم بحث تفاوت میکند و ایضا نحوه برخورد ما
 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , oldmagina گفت:

سلام

تمام سعیم این بود که به خاطر تجربیات قبلی ، بجز در مواقع ضروری ، در مبحثی که جناب Skyhawk گرامی ، همراه با منطق بسیار کوبنده شان ! ، یک طرف آن باشند ، وارد نشوم . جنسی از منطق که خیلی از دوستان قدیمی میلیتاری به خاطر آن دیگر حضور ندارند و البته این روزها نیز به نوعی دارد رخ می نماید :( 

ولی نتوانستم تعجب توام با عصبانیت خود را از این قسمتی که رنگی کردم و ظاهرا بیان واضح و مبرهنی ! از تاریخ معاصر است ، کنترل کنم :angry:

 

لطفا در چهارچوب پستی که نقل قول کردید صحبت کنید.

چندین سال هست که مسئولیت مدیریتی بنده واگذار شده و وضعیت فعلی حاصل هر چیزی باشه، حداقل به بنده ارتباطی نداره.

پس زمانی که حرفی برای گفتن ندارید حاشیه سازی نکنید.

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Goebbels گفت:

بهتر هست تاپیک در مسیر اصلی خودش ادامه پیدا بکند و مسئله برجام و مباحث مرتبط هم ارتباطی با موضوع این تاپیک ندارد. در هر بحثی یک عده خط رو به برجام عوض میکنند در حالی که ارتباطی هم ندارد و هدفشون از این تغییر خط هم روشنه.برجام رو در تاپیک مرتبطش بررسی کنید

بله در ظاهر توافق برجام به این تاپیک هیچ ارتباطی نداره! اما در واقعیت چطور؟

برای مثال در پیمان ورسای آلمان از بسیاری از حقوقش محروم شد و محدودیت های نظامی هم بر این کشور اعمال شد.

حالا ادعا نمیشه که برجام هم معادل ورسای برای ایران و اثرگذاری مشابهی داره، اما اثرگذاری زیادی بر روی سیاستهای دفاعی داشته! 

در رزمایش ها

در آزمایش های موشکی 

در رونمایی ها 

و حتی حمایت از مقاومت در یمن!(البته قطعنامه شورای امنیت هم بی تاثیر نبوده)

اینها غیر قابل انکار هستند!

حتی خود رئیس جمهور در مناظرات انتخاباتی سال گذشته ادعا کرد که پرتاب موشک و نمایش پایگاه موشکی زیر زمینی در جهت مقابله با برجام انجام شده!

 

اما باید دید این بحث از کجا آغاز شد؟

در صفحه ۱۳ تاپیک به دلیل عدم شفافیت این شبهه پیش اومده که این پروژه سرکاری بوده و این تاپیک هم...

در جواب بنده هواپیمای آموزشی کوثر رو مثال زدم و وضعیتش رو با قاهر مقایسه کردم.

همچنین پروژه های دیگری مثل باور ۳۷۳.

همه این پروژه ها در واقع تحت تاثیر فضای توافق در حالت سکوت و ابهام پیگیری شدند که همین موجب تحلیل نادرست و بعضا سرخوردکی شده! البته ما از وصول یا عدم وصول بودجه تخصیص داده شده هم بی اطلاعیم!

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام علیکم

بسیار جالب بود ;)

تا جایی که بررسی شده ، میزان جذب بودجه دفاعی در ساختار نیروهای مسلح  ، یکی از موارد محرمانه  و غیر قابل دسترسی است ، حالا این بی اطلاعی به پای عدم تحقق آن نوشته میشود ، نقطه اوج تحلیل هاست که در جای خودش ، باید در میلیتاری به ثبت برسد .

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 minutes قبل , Skyhawk گفت:

بله در ظاهر توافق برجام به این تاپیک هیچ ارتباطی نداره! اما در واقعیت چطور؟

برای مثال در پیمان ورسای آلمان از بسیاری از حقوقش محروم شد و محدودیت های نظامی هم بر این کشور اعمال شد.

حالا ادعا نمیشه که برجام هم معادل ورسای برای ایران و اثرگذاری مشابهی داره، اما اثرگذاری زیادی بر روی سیاستهای دفاعی داشته! 

 

مطمئنا برجام نزدیک به معاهده ورسای نبود و نیست 

ولی یک نکته جالب در خود ماجرای معاهده ورسای هست که باعث شد آلمان قدرتمندی پس از آن شکل بگیرد 

https://fa.wikipedia.org/wiki/پیمان_ورسای

بعد از این معاهده افرادی در خود ارتش آلمان شروع به تقویت آموزش و سربازان در آلمان کردند بطوری که معاهده نقض نشود 

یکی از این افراد هم فون بلومبرگ بود که "با وجود محدودیت‌های معاهده ورسای، شروع به آموزش داوطلبان و ذخیره‌سازی تسلیحات در انبارهای مخفی در شرق آلمان و در مرز لهستان می‌کرد تا از درگیری با فرانسه اجتناب کند، زیرا قرار بود تا سیاست دفاع از مرز در غرب آلمانی وجود نداشته باشد. "

مثال این تمرینات زیاد هست از تمرین و رژه با بین تا تمرین تانک در شوروی و پرواز با هواپیماهای غیرنظامی 

https://fa.wikipedia.org/wiki/ارتش_آلمان_نازی

 

تمام این موارد یک طرزفکر و خواست رو نشون میده که قوانین و مشکلات پیش رو رو شکست میده 

به زبان ساده بهانه ها را کنار گذاشتند و هرچه می توانستند انجام دادند 

اما ما با نبود حتی بخشی از این محدودیت ها نشستیم 

اینکه بگیم به خاطر برجام هست فقط یک خودفریبی است، بخش بزرگی از این داستان ها مربوط به سال ها قبل از برجام است 

داستان تانک ذوالفقار یا جنگنده صاعقه و شفق همه و همه موید این مطلب هستن که ما نشستیم 

نه از سر این دولت و آن دولت یا برجام و ... بلکه از سر نبود مدیریت و برنامه درست 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 minutes قبل , arminheidari گفت:

اینکه بگیم به خاطر برجام هست فقط یک خودفریبی است، بخش بزرگی از این داستان ها مربوط به سال ها قبل از برجام است

سلام علیکم

این خودفریبی ، دارد سالهای حاد خودش را طی می کند و بتدریج فروکش می کند .

پیمان ورسای و اقدامات هوشمندانه آلمان برای دور زدن آن ، یکی از نقاط اوج  حوزه "فریب استراتژیک " ( کتابی با همین عنوان چاپ موسسه ابرار معاصر وجود دارد ) هست که در تاریخ به ثبت رسیده ،

" در  دهه 20 و 30 میلادی ، در حالی که  جو ضد روسی و ضد کمونیستی آتشینی در داخل آلمان وجود داشت ، بخشی از ارتش به فرماندهی فون زکت ، برنامه مدونی را طراحی کردند برای همکاری با روسها برای دور زدن محدودیت تسلیحاتی پیمان ورسای که نقطه اوج آن ، ایجاد آموزشکاه تانک "کاما" در عمق خاک اتحاد شوروی و آموزش مشترک افسران آلمانی / روسی در رسته زرهی بود "

بعد از جنگ دوم هم وضعیت برای آلمان جالب تر شد

"یک نکته هم وجود دارد. این بحث محدود شدن نظامی آلمان و ژاپن هم بسیار مورد سوءاستفاده واقع شده ، در خصوص آلمان ، فقط 10 سال بعد از جنگ (1955) بوندس وهر ( ارتش آلمان ) مجدد تشکیل شد و فقط آن چیزی که بشدت جلوی آن گرفته شد ، تمایلات نازیستی جامعه آلمان بود( نازی زدایی ، آن هم  بصورت یک رفرم " تغییرات سطحی " // مثل استفاده مجدد از مسئول اطلاعات نظامی ورماخت در جبهه شرقی ،ژنرال راینهارد گلن  که یک ضد کمونیست دو آتشه بود  )  و تمایلات ضد کمونیستی نه تنها متوقف نشد ( چیزی که المان ها ید  طولانی در ان داشتند ) بلکه تشویق هم میشد . آلمان هم با زرنگی هر چه تمام تر تمام فناوری قدیمی خودش را کنار گذاشت و شروع کرد به گسترش فناوریهای دوگانه جدید که کاربرد غیر نظامی داشتند ولی با مختصر تغییری کاربرد نظامی پیدا میکردند ( تولید تانک لئوپارد یک به سال 1965 /// لئوپارد 2 سال 1979 //  زیردریایی به سال 1956) ،می بینید که اصولا محدودیتی در کار نبود . فقط مسیر مقداری تغییر کرد و نتایج آن را هم بخصوص بعد از یکی شدن المان در پایان جنگ سرد تا الان داریم می بینیم که بدون شلیک یک فشنگ ، کل اروپا ( حتی یک دشمن قدیمی مثل فرانسه )  باید نظاره گر قدرت اقتصادی انها باشند که این خودش قدرت سیاسی و نظامی را هم  در پی دارد ."

9 minutes قبل , arminheidari گفت:

نه از سر این دولت و آن دولت یا برجام و ... بلکه از سر نبود مدیریت و برنامه درست 

مشکل تحلیل یکسری از دوستان همین هست . محدود شدن در دایره تنگ جناح ها .....

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, Skyhawk گفت:

لطفا در چهارچوب پستی که نقل قول کردید صحبت کنید.

چندین سال هست که مسئولیت مدیریتی بنده واگذار شده و وضعیت فعلی حاصل هر چیزی باشه، حداقل به بنده ارتباطی نداره.

پس زمانی که حرفی برای گفتن ندارید حاشیه سازی نکنید.

 

سلام

دوست گرامی حرف برای گفتن که زیاد است :) 

در مورد چرایی طرح ساخت یک پرنده دریایی و ارتباطش با اون سکوی شناور که به عنوان مانور مقابله با ناو هواپیمابر، جا انداخته شد .

در مورد علت توقف این شکل ویژه و تلاش برای چند کاربردی کردن آن .

در مورد چرایی عدم ارتباط این طرح به نیروی هوایی و علت مقاومت نیروی دریایی در مورد سفارش آن .

در مورد روش تامین موتور مورد نیاز برای این پروژه .

و ...

می بینید : حرف زیاد است ولی متاسفانه فضای مناسب برای طرح تقریبا هیچ کدام از این موارد در این جا وجود ندارد :) .

 

پی نوشت : بگذریم که وضعیت حاضر به خیلی چیزها که یکی از آنها همان دوره است، ارتباط مستقیم دارد :( .

ویرایش شده در توسط oldmagina

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
22 minutes قبل , arminheidari گفت:

مطمئنا برجام نزدیک به معاهده ورسای نبود و نیست 

ولی یک نکته جالب در خود ماجرای معاهده ورسای هست که باعث شد آلمان قدرتمندی پس از آن شکل بگیرد 

https://fa.wikipedia.org/wiki/پیمان_ورسای

بعد از این معاهده افرادی در خود ارتش آلمان شروع به تقویت آموزش و سربازان در آلمان کردند بطوری که معاهده نقض نشود 

یکی از این افراد هم فون بلومبرگ بود که "با وجود محدودیت‌های معاهده ورسای، شروع به آموزش داوطلبان و ذخیره‌سازی تسلیحات در انبارهای مخفی در شرق آلمان و در مرز لهستان می‌کرد تا از درگیری با فرانسه اجتناب کند، زیرا قرار بود تا سیاست دفاع از مرز در غرب آلمانی وجود نداشته باشد. "

مثال این تمرینات زیاد هست از تمرین و رژه با بین تا تمرین تانک در شوروی و پرواز با هواپیماهای غیرنظامی 

https://fa.wikipedia.org/wiki/ارتش_آلمان_نازی

 

تمام این موارد یک طرزفکر و خواست رو نشون میده که قوانین و مشکلات پیش رو رو شکست میده 

به زبان ساده بهانه ها را کنار گذاشتند و هرچه می توانستند انجام دادند 

اما ما با نبود حتی بخشی از این محدودیت ها نشستیم 

اینکه بگیم به خاطر برجام هست فقط یک خودفریبی است، بخش بزرگی از این داستان ها مربوط به سال ها قبل از برجام است 

داستان تانک ذوالفقار یا جنگنده صاعقه و شفق همه و همه موید این مطلب هستن که ما نشستیم 

نه از سر این دولت و آن دولت یا برجام و ... بلکه از سر نبود مدیریت و برنامه درست 

فکر میکنم که نیاز هست مطالب رو با دقت بیشتری مطالعه کنیم.

برجام با ورسای مقایسه نشده! ورسای تنها یک مثال بود تا بهتر درک بشه که یک قرارداد چطور میتونه بر روی سیاستها اثرگذار باشه.

در ورسای محدودیت به صورت صریح و تحت قرارداد بود، اما در برجام به علت انشقاق در جامعه و جو سازی حامیان برجام در ایرانه! مثالش هم در پست قبل ذکر شد!

البته برخی بخشها(مثل سازمان فضایی)هم تحت اختیار خودشونه و مستقیما سیاست ها رو اعمال میکنند.

 

 

در خصوص پیشرفت آلمان پس از معاهده ورسای، باید توجه داشت که تحقیر یک ملت و اعمال محدودیت شدید بر اونها به چنین وضعیتی منجر میشه، همونطور که پس از تحریم های طولانی مدت کره شمالی، این کشور سلاح هسته ای تولید کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
56 minutes قبل , Skyhawk گفت:

بله در ظاهر توافق برجام به این تاپیک هیچ ارتباطی نداره! اما در واقعیت چطور؟

برای مثال در پیمان ورسای آلمان از بسیاری از حقوقش محروم شد و محدودیت های نظامی هم بر این کشور اعمال شد.

حالا ادعا نمیشه که برجام هم معادل ورسای برای ایران و اثرگذاری مشابهی داره، اما اثرگذاری زیادی بر روی سیاستهای دفاعی داشته! 

در رزمایش ها

در آزمایش های موشکی 

در رونمایی ها 

و حتی حمایت از مقاومت در یمن!(البته قطعنامه شورای امنیت هم بی تاثیر نبوده)

اینها غیر قابل انکار هستند!

حتی خود رئیس جمهور در مناظرات انتخاباتی سال گذشته ادعا کرد که پرتاب موشک و نمایش پایگاه موشکی زیر زمینی در جهت مقابله با برجام انجام شده!

 

اما باید دید این بحث از کجا آغاز شد؟

در صفحه ۱۳ تاپیک به دلیل عدم شفافیت این شبهه پیش اومده که این پروژه سرکاری بوده و این تاپیک هم...

در جواب بنده هواپیمای آموزشی کوثر رو مثال زدم و وضعیتش رو با قاهر مقایسه کردم.

همچنین پروژه های دیگری مثل باور ۳۷۳.

همه این پروژه ها در واقع تحت تاثیر فضای توافق در حالت سکوت و ابهام پیگیری شدند که همین موجب تحلیل نادرست و بعضا سرخوردکی شده! البته ما از وصول بودحه تخصیص داده شده هم بی اطلاعیم!

 

برای تک به تک فرمایشات شما پاسخ هست (پاسخ های مستدل و با منبع) منتهی مراتب از اونجایی که بحث رو مفید به فایده نمیدانم از پاسخ پرهیز میکنم چون در نهایت تجربه نشان داده که به نتیجه ای ختم نخواهد شد

به قولی بهتر هست عیسی به دین خود موسی به دین خود شما هر جور که مایل هستید برداشت کنید از مسائل

تنها توصیه میکنم به شما و دیگران که در هر مسئله ای برجام رو مطرح نکنید چون موجبات انحراف مطلب هست و شک نکنید کوچکترین نتیجه ای نمیگیرید

سیاست زدگی در مسئله  فنی و علمی یک آفت هست تاپیک رو از مسائل فنی و مباحث مرتبطش به بحث های بی پایان سیاسی تنزل ندید از بنده گفتن حالا دیگه خود دانید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نام خدا

سلام

(اینم پست آخر ما توی این انجمن)

نشستم تمام صفحات این موضوع را مرور کردم و واقعا نفهمیدم  یک بحث فنی چطور یکهو ضربه فنی شد . البته بارها این اتفاق را مشاهده کرده ام و واقعیت این است که شاید بشه گفت همگی در این امر دخیل هستیم .

با این حال دوستان اگر بی احترامی از بنده در این مدت کوتاه دیده اند و باعث ناراحتیشان شده به بزرگی خودشان ببخشند . :rose:

موفق و پیروز و سربلند باشید

خدانگهدار

 

بر 15 خرداد 1397 در 11:09 , warjo گفت:

امیدوارم بتوانید تا روز جمعه که به pc مناسبی دسترسی داشته باشم تحمل بفرمایید. 

بله حتما تا روز جمعه صبر خواهم کرد . اگر انتقادی به صحبت بنده داشتید آن را خوانده و بر روی آن فکر خواهم کرد و در غیر اینصورت پیشاپیش از راهنمایی  شما سپاسگذارم .

 

پ ن . امیدوارم مدیران محترم عذر بنده را به دلیل ارسال اسپم پذیرا باشند .

ویرایش شده در توسط tiktak

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.