reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

دولت و دستگاه دیپلماسی کشور در حادثه شهادت شیخ نمر. فاجعه منا و تجاوز ب دو نوجوان و... به شدت ضعیف عملکرده.
یعنی دولت کشور ما کاری به جز محکوم کردن شفاهی نداره؟
انقدر دستگاه دیپلماسی ضعیفه؟
  • Upvote 14
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان به گروه و دولت نزدیک به ایران در یمن مستقیما حمله میکند؛ ایران فاقد توانائی پاسخ گویی است...
نوجوانان ایرانی در عربستان مورده تجاوز قرار میگیرند؛ایران فاقد توانائی پاسخ گویی است...
چندین ایرانی در عربستان در ملاعام گردن زده میشوند؛ایران فاقد توانائی لازم برای پاسخ گویی است...
سرشناس ترین روحانی شیعه ی منتقد عربستان و نزدیک به ایران علی رغم توصیه های ایران گردن زده می شود؛ایران فاقد توانائی پاسخ گویی است...
عربستان روابط دیپلماتیکه خود را با ایران قطع می کند و در کمال بی احترامی دیپلمات های ایرانی را اخراج می کند.ایران فاقد توانائی پاسخ گویی است...
حالا تو این سایت نمیشه خیلی حرفایه دیگرو زد.اونایی که فهمیدن چی میگم که خب فهمیدن.اونایی ام که نفهمیدن خب قرار نیست بفهمن.


کشتی با یک‌ پیام مسیرش رو عوض میکنه به جیبوتی میره:متاسفانه
وزیر امور خارجه فابیوس را در آغوش میگیرد:متاسفانه
در پی حادثه منا با اوباما دیدار میکند و در پی بی محلی او به نوکر آمریکا در منطقه کویت مراجعه می کند و در مقابلش متاسفانه عزت بر باد میدهد و زانو میزند
سفارت انگلیس خبیث بازگشایی میشود.عده ای در پی حمله داعش در مقابل سفارت فرانسه گریه می کنند و مورد تشویق به اصطلاح روشنفکران قرار میگیرند ولی حمله به سفارت سعودی با ندای حیدر حیدر جرم است و نابخردانه
.........بسیار مثال دیگر که میشه با اون به یک شهادت و آگاهی سیاسی در باب دولت جدید رسید من با نظام مشکلی ندارم و طرفداران نظام هستم ولی با دولت جدید مثل کارد و خون هستم بخصوص رئیس دولت
.
.
.
با آغوش باز پذیرای منفی های مبارک شما هستم
  • Upvote 19
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کشتی با یک‌ پیام مسیرش رو عوض میکنه به جیبوتی میره:متاسفانه
وزیر امور خارجه فابیوس را در آغوش میگیرد:متاسفانه
در پی حادثه منا با اوباما دیدار میکند و در پی بی محلی او به نوکر آمریکا در منطقه کویت مراجعه می کند و در مقابلش متاسفانه عزت بر باد میدهد و زانو میزند
سفارت انگلیس خبیث بازگشایی میشود.عده ای در پی حمله داعش در مقابل سفارت فرانسه گریه می کنند و مورد تشویق به اصطلاح روشنفکران قرار میگیرند ولی حمله به سفارت سعودی با ندای حیدر حیدر جرم است و نابخردانه
.........بسیار مثال دیگر که میشه با اون به یک شهادت و آگاهی سیاسی در باب دولت جدید رسید من با نظام مشکلی ندارم و طرفداران نظام هستم ولی با دولت جدید مثل کارد و خون هستم بخصوص رئیس دولت
.
.
.
با آغوش باز پذیرای منفی های مبارک شما هستم

حمله به سفارت هر جور حساب کنی جرم هست.

موارد بیشتری هم توی لیست بالایی هست که با اضافه کردن شرایط مختلف جهانی منطقه ای و تصمیمات غلط و موضع گیری های نادرست ایران رو ضعیف تر از اون چیزی که هست به همه نشون داده و متاسفانه این اطمینان رو ایجاد کرده که ایران به دلایل مختلف نمیتونه (یا نمیخواد) هیچ واکنش قابل توجهی نشون بده.  این برای ایران خیلی خطر ناک هست.

 

متاسفانه هم اعراب و هم آمریکا دارن آستانه تحمل ما رو بالا میبرن یا بهتر بگم بردن.

یه مثال میزنم. یه نفر خیلی غیرتی هست. طرف میاد و اول از شوخی بیجا شروع میکنه بعد کم کم فحش های سبک میده مثل نفهم و....  . بعد از یه مدت آروم آروم بدتر میکنه فحش ها رو . یه زمانی میرسه که اون آدم غیرتی فحش ناموسی بدجور بشنوه و بخنده یا واکنشی نشون نده. با ایران این کار رو کردن.(سر برجام هم همین کارو رو دارن میکنن الان نیمه راه هستن). 

____________________________________________________________________________

 

ای کاش یه تاپیک بود که اونجا میشد بحث کرد

ببخشید آف تاپیک بود

  • Upvote 9
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من این واکنش ها بدلیل باب شدن حمله به سفارت خونه هاست
شما و همه دوستان یاد دارن که حمله به سفارت انگلیس چه ضربه ای به اقتصاد و چه کمک بزرگی به تحریم کنندگان زد.
در ثانی این نشون دهنده ضعف ما در حفظ امنیت داخلیمون است
در همه جای دنیا حفظ سلامتی و امنیت دیپلمات ها وظیفه بدون قید و شرط کشور میزبان هست و کشوری که نتونه امنیت سفارت خونه های خارجی رو تامین کنه ضعیف شمرده میشه
.متاسفانه این حادثه به همراه حادثه حمله به سفارت انگلیس به کشورهای خارجی نشون چقدر کشور ما در حفظ امنیت ناتوان هست
نیروهای خودسر چقدر راحت می تونند امنیت و صلابت کشور رو به چالش بکشونند و نیروی انتظامی نه توان و نه اراده برخورد با این نیرو ها رو داره
این سیگنال چند وقتی بود توی جامعه مشاهده میشد
لغو سخنرانی بعضی شخصیت ها در دانشگاه با فشار نیرو های خودسر
یه اشوب کشیدن سخنرانی های سیاسیون زمانی که نمی توانستند سخنرانی رو لغو کنند
حمله 4فیزیکی به سیاسیون مخالف نظر نیروهای خودسر
نصب بدون هماهنگی پلاکارد علیه دولت و مذاکرات هسته ای
پاک کردن نقاشی های دیواری مجوز دار و هماهنگ شده با شهرداری ها
لغو کنسرت های موسیقی مجوز دار در شهرهای مختلف توسط همین عوامل
و ...
همه اینها یعنی دولت و نیروهای انتظامی کنترلی روی اوضاع داخلی کشور ندارن و یک عده هر کاری دوست دارند انجام میدهند بدون این که پاسخگو باشند
یعنی قانون در کشور نقش هویچ رو داره به زبان ساده تر
و اگر بشدت با این جریان برخورد نشه خدا می دونه چه بلایی سر کشور میارند
چه تضمینی هست فردا همین عده به یه بهانه ی دیگه نریزند تو یک سفارت دیگه و احیانا یک دیپلمات خارجی کشته نشه
و اون موقع اقتصاد نصف ونیم امون رو به همین بهانه ده برابر بیشتر تحریم میکنند و همه کشورهای دنیا هم در برابر ایران موضع گیری می کنندو تمام گروه ها وشیعیان دنیا بدنبال ما از این موضوع اسب می بینند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من نمیدونم باید این ملعونا تو این 5 سال چیکار میکردن....بعضیا به خودشون بیان....همش خوش بینی الکی..........سوریه نابود شد....عملا بعد از این داستان ها دیگه سوریه قبلی را مگه تو خواب ببینیم....از هر لحاظ.....در لبنان تفکرات تکفیری بسیار پررنگ تر از قبل شدن..اختلافات بسیار بیشتر شده...خودش شذه مثل یه بمب...............عراق هم غیر رسمی 3 تکه شده.....بعد داعش هم تازه اول مشکلاتشونه.....مقایسهکنید با 5 سال قبل............عراق مالکی متحد بود....حزب الله بسیار محبوب در بین اعراب....سوریه قوی و متحد....خودش کمک حال بود نه مثل الان .....هر جور حساب کردم...تو این 5 سال بسیار موفق عمل کردن....سوریه را نابود....لبنان...ابستن حوادث خطرناک....عراق تجزیه شده البته غیر رسمی........رساندن اختلافات مذهبی به اوج خود..............و یمن....عرستانی که تا قبل جنگ یمن....نیروی متحد نظامی خاصی نداشت...الان چند ده هزار نیروی دارن زیر پرچمش میجنگن.....وپیشروی خوبی کردن....و فتنه ایی ایجاد کردن.. که الان یمن شده 2 جبهه دوست ایران و دشمن ایران..............خوش خیالی هم حدی داره......تو این 5 سال کشور ها متحد مارا نابود کردن....و یا درگیریهایی ایجاد کردن که تا سال ها در اتش خواهند سوخت.....ما با متحدان اونا چیکار کردیم.........این خوش خیالی ها ما را به این روز انداخت.....حالا هی یه سریایا بیان هی شعار الکی بدن.....واقعیت اینه که ضربات وحشتناکی به کشور های متحد ما زدن....

  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما فلواقع سیاست خارجیمون مشکل اساسی داره.در مورد جنگ سوریهّ ورود به یک جنگ فرسایشی و نابودی کشور سوریه در صورتی که جنگ رو می شود یک ساله تمام کرد.برخوردمون با موضوع بحرین و عدم واکنش سخت به ورود نظامی عربستان به این کشور و نتیجه این سکوت حمله گسترده به یمن بود.در حال حاضر هم ما تو یمن دقیقا همان اشتباهی رو میکنیم که قبلا کردیم.به عقیده من ما هیچ شناخت روانی از مقامات سعودی نداریم.به نظرم مشکل اصلی همینه

من نمیدونم باید این ملعونا تو این 5 سال چیکار میکردن....بعضیا به خودشون بیان....همش خوش بینی الکی..........سوریه نابود شد....عملا بعد از این داستان ها دیگه سوریه قبلی را مگه تو خواب ببینیم....از هر لحاظ.....در لبنان تفکرات تکفیری بسیار پررنگ تر از قبل شدن..اختلافات بسیار بیشتر شده...خودش شذه مثل یه بمب...............عراق هم غیر رسمی 3 تکه شده.....بعد داعش هم تازه اول مشکلاتشونه.....مقایسهکنید با 5 سال قبل............عراق مالکی متحد بود....حزب الله بسیار محبوب در بین اعراب....سوریه قوی و متحد....خودش کمک حال بود نه مثل الان .....هر جور حساب کردم...تو این 5 سال بسیار موفق عمل کردن....سوریه را نابود....لبنان...ابستن حوادث خطرناک....عراق تجزیه شده البته غیر رسمی........رساندن اختلافات مذهبی به اوج خود..............و یمن....عرستانی که تا قبل جنگ یمن....نیروی متحد نظامی خاصی نداشت...الان چند ده هزار نیروی دارن زیر پرچمش میجنگن.....وپیشروی خوبی کردن....و فتنه ایی ایجاد کردن.. که الان یمن شده 2 جبهه دوست ایران و دشمن ایران..............خوش خیالی هم حدی داره......تو این 5 سال کشور ها متحد مارا نابود کردن....و یا درگیریهایی ایجاد کردن که تا سال ها در اتش خواهند سوخت.....ما با متحدان اونا چیکار کردیم.........این خوش خیالی ها ما را به این روز انداخت.....حالا هی یه سریایا بیان هی شعار الکی بدن.....واقعیت اینه که ضربات وحشتناکی به کشور های متحد ما زدن....

انفعال ما باعث شده غربستان در استفاده از قوه قهریه حریص بشه.
  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من پیشنهاد میکنم همین الان به عربستان حمله نظامی کنیم.هم قدرتش را داریم و هم متحدان قوی و هم عربستان تنهاست و اقتصادش رو به رکود.تازه به سفارتشون هم حمله کردیم و جز قطع روابط سیاسی کاری نتوانست بکند.

 

از برادران مشهدی هم تشکر میکنم که بهترین موقعیت برای حمله به کنسولگری عربستان را انتخاب کردند.

  • Upvote 1
  • Downvote 26

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من پیشنهاد میکنم همین الان به عربستان حمله نظامی کنیم.هم قدرتش را داریم و هم متحدان قوی و هم عربستان تنهاست و اقتصادش رو به رکود.تازه به سفارتشون هم حمله کردیم و جز قطع روابط سیاسی کاری نتوانست بکند.

 

از برادران مشهدی هم تشکر میکنم که بهترین موقعیت برای حمله به کنسولگری عربستان را انتخاب کردند.

برادر فیلم استار وارز هم تازه اکران شده اونم حتما ببین

عقب‌نشینی نظامیان عربستان و القاعده از «جبل صبر»

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941012001611

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برادر فیلم استار وارز هم تازه اکران شده اونم حتما ببین

عقب‌نشینی نظامیان عربستان و القاعده از «جبل صبر»

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941012001611

به فیلم های علمی تخیلی علاقه ای ندارم.همینطور به خبرهای تخیلی خبرگزاری فارس

تا الان طبق اخباری که از پیشروی های ارتش سوریه زده باید نیروهای ارتش سوریه 4 باری کره زمین را دور زده باشند.

 

بهرحال چه خوشتون بیاد و یا نیاد بعضی از دوستان داخلی فقط بلدند به خودمان پنالتی بزنند.کاری کردند که هر ناظر بیطرفی اقدام ما را محکوم کنه.الان عربستان از متهم ماجرا به شاکی تبدیل شده و به لطف دلارهای نفتی ما را تو افکار عمومی جهان(البته به غیر از خبرگزاری فارس و ...)میکوبه.

  • Upvote 4
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برادر فیلم استار وارز هم تازه اکران شده اونم حتما ببین

عقب‌نشینی نظامیان عربستان و القاعده از «جبل صبر»

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941012001611

 

طرف داره تیکه میندازه(نه‌ شما کاربر قبلی‌)

 

 

راه چاره عربستان هم عراقه

ما از ۳ جبهه‌‌ای که در آن‌ درگیر هستیم،به ترتیب در یمن از همه ضعیفتر هستیم،در سوریه وضیعتمان مناسب‌تر هست و در عراق بسیار قوی هستیم از نظر نظامی به دلیل امکان حمایت نامحدود از متحدین

اما مشخص نیست که چرا از ظرفیت عراق استفاده نمی‌کنیم..یعنی‌ دقیقا در جایی‌ که قویتر هستیم و دستمان بازتر هست رفتار محافظه کارانه داریم ..از عراق میشود شمال عربستان را تهدید کرد که به مناطق نفت‌خیز این کشور هم نزدیک هست

اگر این کار صورت بگیرد در سوریه و یمن هم تأثیرات مثبتش رو خواهیم دید

البته در کنار آن‌ باید از نظر تبلیغاتی در بین شیعیان و متحدین،  عربستان را هم عرض اسرائیل قرار بدیم،یعنی‌ همان روند تبلیغی که در برابر اسرائیل داریم باید ضدّ عربستان اتخاذ بشه و مشخصا باید مشروعیت  ال سعود از اساس زیر سوال بره،با این استدلال که اینها یک قبیله از نجد هستند که با زور بر شبهه جزیره‌ حاکم شدند با کمک انگلیس  و چنین حقی‌ ندارند...باید این خط خبری رو به شدت دنبال کنیم

 

شبیه کاری که با آفرئقای جنوبی هم انجام دادیم در زمان آپارتاید
 

این مرحله‌ای فراتر از قطع روابط دیپلماتیک هست

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

طرف داره تیکه میندازه(نه‌ شما کاربر قبلی‌)

 

 

راه چاره عربستان هم عراقه

ما از ۳ جبهه‌‌ای که در آن‌ درگیر هستیم،به ترتیب در یمن از همه ضعیفتر هستیم،در سوریه وضیعتمان مناسب‌تر هست و در عراق بسیار قوی هستیم از نظر نظامی به دلیل امکان حمایت نامحدود از متحدین

اما مشخص نیست که چرا از ظرفیت عراق استفاده نمی‌کنیم..یعنی‌ دقیقا در جایی‌ که قویتر هستیم و دستمان بازتر هست رفتار محافظه کارانه داریم ..از عراق میشود شمال عربستان را تهدید کرد که به مناطق نفت‌خیز این کشور هم نزدیک هست

اگر این کار صورت بگیرد در سوریه و یمن هم تأثیرات مثبتش رو خواهیم دید

البته در کنار آن‌ باید از نظر تبلیغاتی در بین شیعیان و متحدین،  عربستان را هم عرض اسرائیل قرار بدیم،یعنی‌ همان روند تبلیغی که در برابر اسرائیل داریم باید ضدّ عربستان اتخاذ بشه و مشخصا باید مشروعیت  ال سعود از اساس زیر سوال بره،با این استدلال که اینها یک قبیله از نجد هستند که با زور بر شبهه جزیره‌ حاکم شدند با کمک انگلیس  و چنین حقی‌ ندارند...باید این خط خبری رو به شدت دنبال کنیم

 

شبیه کاری که با آفرئقای جنوبی هم انجام دادیم در زمان آپارتاید
 

این مرحله‌ای فراتر از قطع روابط دیپلماتیک هست

ببخشید اظهار نظر میکنم ولی کافیه چند تا حرکت در شمال عربستان بزنیم تا عربستان به عراق لشگر کشی کنه و شیعیان عربستان رو مورد نوازش قرار بده

روند تبلیغاتی هم بی تاثیره چون تبلیغات ما هر چی باشه غربی ها با دها کانال و صد ها سایت و روزنامه از ما سرتر هستن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

طرف داره تیکه میندازه(نه‌ شما کاربر قبلی‌)



راه چاره عربستان هم عراقه
ما از ۳ جبهه‌‌ای که در آن‌ درگیر هستیم،به ترتیب در یمن از همه ضعیفتر هستیم،در سوریه وضیعتمان مناسب‌تر هست و در عراق بسیار قوی هستیم از نظر نظامی به دلیل امکان حمایت نامحدود از متحدین
اما مشخص نیست که چرا از ظرفیت عراق استفاده نمی‌کنیم..یعنی‌ دقیقا در جایی‌ که قویتر هستیم و دستمان بازتر هست رفتار محافظه کارانه داریم ..از عراق میشود شمال عربستان را تهدید کرد که به مناطق نفت‌خیز این کشور هم نزدیک هست
اگر این کار صورت بگیرد در سوریه و یمن هم تأثیرات مثبتش رو خواهیم دید
البته در کنار آن‌ باید از نظر تبلیغاتی در بین شیعیان و متحدین، عربستان را هم عرض اسرائیل قرار بدیم،یعنی‌ همان روند تبلیغی که در برابر اسرائیل داریم باید ضدّ عربستان اتخاذ بشه و مشخصا باید مشروعیت ال سعود از اساس زیر سوال بره،با این استدلال که اینها یک قبیله از نجد هستند که با زور بر شبهه جزیره‌ حاکم شدند با کمک انگلیس و چنین حقی‌ ندارند...باید این خط خبری رو به شدت دنبال کنیم

شبیه کاری که با آفرئقای جنوبی هم انجام دادیم در زمان آپارتاید

این مرحله‌ای فراتر از قطع روابط دیپلماتیک هست

عراق برای ما نییست که هر کاری باهاش بکنیم نفوذ سیاسی امریکا بمراتب بیشتر از ماست ...اگر هم بیشتر از ما نباشد انقدر نفود دارندکه مانع این کار بشن!اصلا نیازی به عراق نیست سوریه و یمن رو جمع کنیم خودش محکم تربن سیلی زیر گوش آل سقوط هست
فراموش نکنیم اونچیزی که دشمن بهش دل خوش میکنه نقاط قوتش نسبت به شماست اگه این نقاطرقوت رو ازشون بگیری عملا نای مبارزه نداره الان عربستان دلش به سوریه پاره پاره شده خوشه و یمنی که دیر یازود در تسخیرش خواهد بود خوشه... ویرایش شده در توسط lordashrafi
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چه میکنه این دلارای نفتی عربستان بحرین و سودانم سفیر ما رو اخراج کردن امارات سطح روابط دیپلماتیکشو باهاتمون کاهش داد یواش یواش باید پیج این موضوعم جدا کنیم 

 این عربستانم حسابی مگسیه فکر میکنه چهارتا اسلحه وارد کرده کسی شده برا خودش یه یمنو میخواد  بگیره از سودان تا کلمبیا اومدن کمکش بازم نتونسته مرز خودشو حفظ کنه حالا برا ما شاخ شده ولی نباید عجله کرد باید مسیر حرکت فعلیمونو همینجوری و با قدرت بیشتر  ادامه بدیم یعنی سوریه رو پاکسازی کنیم شده داعش و تو موقعیت خودش مهار کنیم ولی تو جنوب حلبو بقیه مناطق که دست مخالفینه فشار بیشتری بیاریم 

http://www.tasnimnews.com

ویرایش شده در توسط ldmdff
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.