امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

وجود ناوگانی متشکل از جنگنده های مختلف از نسل ها و کشورهای مختلف اگرچه در زمینه اورهال و مهندسی معکوس میتونه مفید باشه ولی دیگه سی سال برای استفاده این تجارب کافیه و فقط این جنگنده ها از نظر کمیت میتونن معنایی داشته باشن و بقول قلم حتی توان عملیاتی مارو می گیرن. دوست عزیزی به درستی اشاره کرده بود که بجز سوخو 24 بقیه ناوگان غیر آمریکایی مفت نمیرزن. به نظرم در کل ناوگان اف 14 و سوخو 24  و به شرط ارتقا و ترکیب با یک رهکیر قدرتمند میگ 29 هم کارایی داره بقیه خلاصن. مدتهاست این ناوگان مستاصل اجازه ارتقا رو از ما گرفته. این جنگنده باید ذخیره بشن و با اتمام تحریم های تسلیحاتی خونی تازه به ناوگان هوایی ما بیاد وگرنه با شرایط حاضر نیروی هوایی ما حرفی برای گفتن نداره.

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 12 اردیبهشت 1399 در 17:46 , Ghalam گفت:

 

با توجه به دنبال کردن سخنان فرماندهان نیروی هوایی در این ۱۵ سال اخیر ، به نظرم شرط اینکه این عزیزان به این درجه برسند ، حفظ وضع موجود بوده ....

دلیل تاکیدشون که صده یا شاید هزاران بار تکرار کردن  « اورهال و عملیاتی نگه داشتن جنگنده ها با تمامی تحریم ها » اینه که به منصوب کنندگان خودشون بگند :« ما وظیفه مون رو انجام دادیم »

 

احتمالا ستاد کل هم ، فقط در حد یک نیروی دکوری میبینه

 

 

نقل قول

امیر قربانی: هم در تعداد و هم در قدرت رزمی؛ فقط تعداد مد نظرمان نیست، نمی‌گوییم سیاهی لشگر داریم، بلکه قدرت رزمی و قدرت بازدارندگی ناشی از این آمادگی رزمی مد نظرمان است. در عین حال با ناوگان عظیم بالگردی که در اختیار داریم،‌ پنجمین ناوگان بالگردی دنیا را داریم. امروز ما علیرغم تحریم‌ها، فرصت‌های زیادی در هوانیروز ساخته‌ایم.

 

هوانیروز هم وضعش مثل نیروی هوایی هست ... فرماندهانش هم درست همون خط فکری رو دنبال می کنند .

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تا وقتی ما قبول کنیم مشکلی وجود داره و فقط به دنبال گفتن همه چیز خوب است باشیم، چیزی درست نمیشه.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینکه گفته بشه هدف چینی ها از خرید سوخو 35 دریافت اخرین تکنولوژی روس ها است منطقی است. تا بتونن اون تکنولوژی ها رو در پرنده های ساخت خودشون استفاده کنند. اصولا چینی ها با دزدیدن تکنولوژی به اینجا رسیدن و به نظر من هنوز به مرحله پختگی تکنولوژیک نرسیدن. بیشتر محصولاتشان کپی یک محصول غربی یا شرقی است.

احتمالا j31  یک نسل 5 کامل نیست. مثلا موتور ان یک موتور نسل 5 که به ان قابلیت سوپرکروز بدهد نیست. احتمالا سطح مقطع راداری ان کم است ولی باز در حد نسل 5 های امریکایی کم نیست.زمانیکه یک هواپیمای برای نسل 5 طراحی میشود معولا بعضی مشخصات مانند مانور پذیری و توانایی حمل مهمات فدای رادارگریزی میشود. حالا اگر در عمل به اندازه کافی سطح مقطع راداری ان کاهش نیابد در عمل قابلیت ان از یک نسل 4+ کمتر میگردد.  من هم در مورد عملکرد پرنده های نسل 5 چینی مردد هستم. شاید ترجیح بدم ایران سوخو 35 بخره اما j20  یا j31 نخره.شایعه است ایران قصد خرید j31 را دارد.  البته چیزی که مشخص است این است اگر زمانی ایران قصد خرید این جنگنده ها رو داشته باشه طبیعتا تعدادی خلبان با تجربه به چین اعزام میشوند تا از نزدیک با قابلیت های این جنگنده ها اشنا بشوند و بعد تصمیم گیری میشه. تمام کشورها هم همین کار را میکنند. مثلا باید یک اف 14 به چین اعزام بشه تا با رادار f14 سطح رادار گریزی انها امتحان بشه. قطعا هم این کارها را می کنند. ان موقع باید تصمیم بگیرند که خرید این هواپیما توجیه دارد یا همان j10 نسل 4+ ارجح است. مزیت تمام این کارها این است که اگر روس ها ببنند رقیبی در فروش هواپیما به ما دارند راحت تر به ما میفوشند و کمتر بازی در میارن

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Ghalam گفت:

 

در ضمن ، به دست آوردن آخرین تکنولوژی روس ها که خیلی به پاکفا نزدیکه ، برای چینی ها وسوسه کننده است . علاوه بر این ، به نظر میاد طرح جی 20 حداقل تا زمانی که موتورهای کاملا اختصاصی براش توسعه داده نشوند ، تکمیل شده محسوب نمی شه و احتمالا فقط در تعداد تولید می شه تا نیازهای ضروری و فوری چین رو رفع کنه .

 

2 hours قبل , sasasasa گفت:

اینکه گفته بشه هدف چینی ها از خرید سوخو 35 دریافت اخرین تکنولوژی روس ها است منطقی است. تا بتونن اون تکنولوژی ها رو در پرنده های ساخت خودشون استفاده کنند. اصولا چینی ها با دزدیدن تکنولوژی به اینجا رسیدن و به نظر من هنوز به مرحله پختگی تکنولوژیک نرسیدن. بیشتر محصولاتشان کپی یک محصول غربی یا شرقی است.

 

بسم ا... 

 

هر تحلیلی که برای طرف چینی بگذاریم ، این مورد ذیل در خصوص نیروی هوایی درس بزرگی برای ما هست icon_arrowd

این همون روندی هست که قصد داریم بعنوان مبنایی برای باز سازی نیروی هوایی پیش روی دوستان برای تحلیل قرار بدیم 

 

بر 14 آذر 1398 در 11:36 , MR9 گفت:

چین بنا بر تحلیل این متن ، برای پوشش ضعف خود در حوزه پیشرانه های هوایی ، بسمت روسیه حرکت کرد تا درمیان مدت ، دچار ضعف در حوزه قدرت هوایی نگردد و همزمان با سرمایه گذاری ، توسعه پیشرانه های بومی را در دستور کار خودش قرار داد . به شکل قطع ، اگر چینی ها لجوجانه سعی می کردند تا قدرت هوایی را فدای توسعه موتور بصورت بومی در درازمدت کنند ، در حال حاضر حرفی برای گفتن در حوزه هوایی نداشتند ولی تصمیم گیری منطقی در کنار نگاه درست به قدرت هوایی باعث شد تا در عین کمک گرفتن از روسها ، توان بومی خودشان را در حوزه گلوگاهی موتور ، متحول کنند .

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

1) به نظرم چه در مورد جی 20 و چه جی 31 ما با کاربرد رهگیری مواجه میشیم تا بمب افکن و یا یک جنگنده هوایی و هنوز قابلیت رزمی این دو هم مشخص  نشده. از این رو برای نقش مکمل سوخو 35 که یک جنگنده مولتی رول تمام عیار و مجهز به پیشرفته ترین تکنولوژی روسیه است لازمه.

2) چین هم وضعیتی مانند هند رو داره و اینطور نیست با به خدمت گرفتن 1-2 نوع جنگنده نیروی هوایی اش تکمیل شه و چه از نظر کمی و چه کیفی نیاز به جنگنده های تاپی نظیر سوخو 35 داره.

3) به خدمت گرفتن سوخو 35 و مانور مشترک با جی 20 و جی 31 میتونه عیار اونهارو مشخص کنه و نسبت پیشرفت صنعت هوایی چین به روسیه رو هم به همچنین. بهترین روش مقایسه در دست داشتن جنگنده رقیبه ( در عین حال رفیق).

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
48 minutes قبل , MR9 گفت:

 

 

بسم ا... 

 

هر تحلیلی که برای طرف چینی بگذاریم ، این مورد ذیل در خصوص نیروی هوایی درس بزرگی برای ما هست icon_arrowd

این همون روندی هست که قصد داریم بعنوان مبنایی برای باز سازی نیروی هوایی پیش روی دوستان برای تحلیل قرار بدیم 

 

 

مهمتر از این ها و در کنار اینها هزینه کردن است.  ما با چند دهه تلاش و هزینه در موشکی به اینجا رسیده ایم. هزینه های نیروی هوایی و تکنولوژی هوایی بالاتر است. به نظر من در ده سال اینده چین از روسیه جلو خواهد افتاد. چون اقتصاد قوی تری دارد. چون بیشتر هزینه میکند. هزینه تحقیقات طراحی هزینه دزدیدن تکنولوژی غرب هزینه خرید تکنولوژی از روسیه و حتی اسراییل. به جایی رسیده که نسل 5 چین از روسیه زودتر عملیاتی شده. نیروی هوایی یک نیروی بسیار هزینه بر است. پول و قدرت اقتصادی زیادی طلب میکند. بسیار سخت است بدون داشتن یک اقتصاد بسیار قوی مانند چین شد. با شرایط اقتصادی فعلی حداکثر میتوان امید داشت زمانی با خرید تعدادی هواپیما دارای یک نیروی هوایی قوی باشیم. که ان هم اگر اتفاق افتاد کلاهمان را بالا می اندازیم

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , sasasasa گفت:

 

مهمتر از این ها و در کنار اینها هزینه کردن است.  ما با چند دهه تلاش و هزینه در موشکی به اینجا رسیده ایم. هزینه های نیروی هوایی و تکنولوژی هوایی بالاتر است. به نظر من در ده سال اینده چین از روسیه جلو خواهد افتاد. چون اقتصاد قوی تری دارد. چون بیشتر هزینه میکند. هزینه تحقیقات طراحی هزینه دزدیدن تکنولوژی غرب هزینه خرید تکنولوژی از روسیه و حتی اسراییل. به جایی رسیده که نسل 5 چین از روسیه زودتر عملیاتی شده. نیروی هوایی یک نیروی بسیار هزینه بر است. پول و قدرت اقتصادی زیادی طلب میکند. بسیار سخت است بدون داشتن یک اقتصاد بسیار قوی مانند چین شد. با شرایط اقتصادی فعلی حداکثر میتوان امید داشت زمانی با خرید تعدادی هواپیما دارای یک نیروی هوایی قوی باشیم. که ان هم اگر اتفاق افتاد کلاهمان را بالا می اندازیم

 

برای ورود به حوزه ی هوایی و تحقیق و توسعه و ساخت جنگنده ، ارزان ترین مسیر ، تولید مشترک و همکاری با سایر کشورهاست . من هنوز اعتقاد دارم اگه دستمون به سوخو 30 و جی 31 یا جی 10 نرسید ، حداقل باید زورمون رو بزنیم تا بتونیم یکی مثل جی 17 رو تولید مشترک کنیم ... مسلما بلاک 3 این جنگنده با بدنه ی کامپوزیتی و رادار AESA و موشک های هوا به هوای مدرن چینی بر روی کاغذ از تمامی جنگنده های فعلی ما در حوزه ی اویونیک و سلاح های هوا به هوا ، برتر خواهد بود .

متاسفانه غرور دوستان و تصمیم گیران باعث می شه خودشون رو برتر از پاکستان ببیند در حالی که در حوزه ی سلاح های متعارفی مثل جنگنده و تانک و نفربرهای زرهی ، عملکرد پاکستان با بودجه ی محدود بسیار بسیار هوشمندانه تر از ما بوده .

 

همین حالا سپاه با داشتن یک پلتفرم هوایی از رده خارج مثل سوخو 22 به صورت عملیاتی می خواد راکت های بالستیک با سرعت زیاد رو توسعه بده  . پس وجود پلتفرم خوبه .

 

غرور زیاد باعث شکست می شه ...

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظرم پلت فرم جی اف 17 جای کار و ارتقای زیادی نداره

یه سوال همین جی اف میتونه از دام رهگیری اف 14 که محصول 50 سال پیشه در بره؟ بعید میدونم

ما نیاز داریم جنگنده ای که در مقابل اف 18% اف 16 و یا اف 35 احتمالی همسایگان قابل مقایسه باشه و به نظرم کمتر از سوخو 30 سرمایه گذاری اشتباهی برای ماست. جی اف 17 که همین الان نمیتونه تاثیر خاصی در موازنه هوایی در منطقه داشته باشه.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
55 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

برای ورود به حوزه ی هوایی و تحقیق و توسعه و ساخت جنگنده ، ارزان ترین مسیر ، تولید مشترک و همکاری با سایر کشورهاست . من هنوز اعتقاد دارم اگه دستمون به سوخو 30 و جی 31 یا جی 10 نرسید ، حداقل باید زورمون رو بزنیم تا بتونیم یکی مثل جی 17 رو تولید مشترک کنیم ... مسلما بلاک 3 این جنگنده با بدنه ی کامپوزیتی و رادار AESA و موشک های هوا به هوای مدرن چینی بر روی کاغذ از تمامی جنگنده های فعلی ما در حوزه ی اویونیک و سلاح های هوا به هوا ، برتر خواهد بود .

متاسفانه غرور دوستان و تصمیم گیران باعث می شه خودشون رو برتر از پاکستان ببیند در حالی که در حوزه ی سلاح های متعارفی مثل جنگنده و تانک و نفربرهای زرهی ، عملکرد پاکستان با بودجه ی محدود بسیار بسیار هوشمندانه تر از ما بوده .

 

همین حالا سپاه با داشتن یک پلتفرم هوایی از رده خارج مثل سوخو 22 به صورت عملیاتی می خواد راکت های بالستیک با سرعت زیاد رو توسعه بده  . پس وجود پلتفرم خوبه .

 

غرور زیاد باعث شکست می شه ...

 

بنده نگفتم ما نمی توانیم به تنهایی یا به کمک کشوری دیگر بر روی یک پلت فرم مثل جی 17 کار کنیم. ولی اینگونه جنگنده ها جواب گوی نیازهای امنیتی ما نیست. حداکثر می توانند در کنار جنگنده های دیگر نقش پشتیبانی را داشته باشند. شما به تهدیدات اطراف ما نگاه کنید. f22     f35  f15  f18 super hornet . خود کوثر هم پروژه خوبی بود که انجام شد. ولی برای داشتن جنگنده هایی در این حد که بتواند تا حدی در کنار پدافند و توانایی موشکی در برابر این تهدیدات موثر باشد ما فقط امکان خرید یا تولید تحت لیسانس دازیم. خود اروپا مثلا فرانسه و انگلیس به دنبال ساخت نسل 5 نرفتند چون هزینه های چنین پروژه ای را سنگین دیدند. انگلیس برای پلتفرم نسل 4+ با چند کشور مشارکت کرد. طراحی و ساخت یک پلتفرم نسل 4+ یا 5 فقط از عهده اقتصادهای قوی بر می اید. تازه یک پلتفرم ممکن است پاسخگوی تمام نیازهای یک نیروی هوایی نباشد. الان روسیه در ساخت هواپیمای نسل 5 از چین عقب افتاده. مشکل احتمالا بودجه است. الان فقط اقتصاد های چین و امریکا و یا حداکثر کره و ژاپن توانایی چنین پروژه هایی را دارد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جی اف 17 و جی 10 به عنوان مکمل سوخو 30 یا 35 یا میگ 35 خوبن ولی به تنهایی حرفی برای گفتن ندارند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MA5 گفت:

به نظر بنده ،  با ورود ناوگان سوخو ها یا جی ها ، کلی مشکل حل میشه ، هم از لحاظ امنیت هوایی هم از نظر تکنولوژی  .

 

مثلا چقدر خوب میشه قاهر رو با موتور های روسی تجهیز کنیم و رادار سوخو ۳۰ رو روش نصب کنیم ، همچنین اگر انتقال تکنولوژی صورت بگیره ، در بحث ارتقای تایگر ها به استاندارد اف ۲۰ میتونه کمک زیادی بکنه ، هرچند که به عقیده من تایگر دیگه جایی در نسل آینده جنگنده ها نداره و از همین الان پروژه قاهر رو باید عملی و منطقی جلو ببرند ، نه لزوما با همین پلتفرم  ، میشه از جلوه ی هالیوودیش کم کرد و به واقعیت نزدیک کرد ، همچنین نباید به دنبال یک پشتیبانی نزدیک بود ، باید به دنبال یک جنگنده برتری هوایی بود ، پشتیبانی نزدیک به درد ما نمیخوره الان  ما در حال حاضر بشدت در بحث نبرد هوایی مشکل داریم ، انشالله میشه از گربه های خسته ی نیروی هوایی ،  یه ببر درنده ساخت ، اگر ارادش باشه

 

اول از همه باید بدنه و طراحی کلی قاهر مناسب اون موتور ها و اویونیک بشه.

رادار سوخو 30 که تو دماغ اون بچه جا نمیشه.

زمانی که برتری هوایی نداری نه پشتیبانی به درد میخوره،نه نیرو زمینی و تانک و نه نیرودریایی00

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , Msebr گفت:

اشتباه میکنید بنده چیزی رو تایید نکردم و اصلا از چیزی هم اطلاع ندارم که بخوام تاییدش کنم.اما دلایل بسیار زیادی هست برای خرید سوخو۳۰ بجای میگ ۳۵. اما فارغ از دلایل شما فرمودید روسیه به ما تکنولوژی موتوری مثل al31 رو میده میده که میگم اصلا با منطق جور درنمی‌آید اصلا هنوز شک هست در خرید بعد شما صحبت میکنید حتی از انتقال تکنولوژی. ما حتی زیرساخت تولید این موتور رو نداریم.

 

این مسئله در بسیاری از گزارش ها حتی سایت های خارجی امده بود. حتی یادمه در یک جا خوندم از این روش میخوان برای دور زدن تحریم استفاده کنن که ظاهرا نشد. کشور ما بدون کمک کسی موتور f5 را ساخته. طبیعتا پایه علمی برای جذب دانش ساخت موتور فراهم است. زیر ساخت های دیگر هم به کمک طرف روسی فراهم میشه. ما شرکت توگا را داریم که سازنده توربین گاز است. توربین گاز مشابه موتور جت است. طبیعتا از زیر ساخت های اونها هم برای ساخت بعضی قطعات میتوان استفاده کرد. 

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , FOCAL گفت:

اول از همه باید بدنه و طراحی کلی قاهر مناسب اون موتور ها و اویونیک بشه.

رادار سوخو 30 که تو دماغ اون بچه جا نمیشه.

زمانی که برتری هوایی نداری نه پشتیبانی به درد میخوره،نه نیرو زمینی و تانک و نه نیرودریایی00

 بله ، عرض کردم از طراحی هالیوودیش کم بشه و به نمونه های واقعی  برسیم ، حداقل یک نمونه ااقعی ۳ برابر نسخه ی حال حاضره ، این نمونه که نشون دادن اگر ارتفاع رو لحاظ نکنیم ، اندازه یه پراید بود .

 

درکل بهتره با ورود سوخو های احتمالی ، یک طراحی مجدد بر روی قاهر صورت بگیره و با یک رادار قدرتمند و دو موتور قوی ، تست پروازش رو شروع کنه ، اما هرجور فکر میکنم ، به شرطی خرید سوخو ۳۰ به ما برتری میده که نسخه SM اون رو دریافت کنیم ، وگرنه یک چسب زخم زدیم روی یک زخمی که ۱۲ تا کوک نیاز داره

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من فکر میکنم حتی موردی مثل جی۳۱ اگر در حد ۱۵۰ عدد هم باشه مشکل مارو برای دفاع هوایی برطرف می‌کنه مابقی پول اگر پولی مانده باشه باید برای آواکس و سوخت رسان خرج بشه

در شلتر های ما جا میشه و میشه شلترهارو فقط تقویت کرد از رو

جی ۳۱ از این لحاظ که مهمات رو برای دفاع هوایی داخل بدنه حمل می‌کنه و از این جهت که به ازای هر امرام مثلا نیم متر به سطح مقطع اضافه نمیکنه بسیار برای ما با ارزشه یعنی حداقل سطح مقطعش دیگه حداقل بیش از این که هست نمیشه در حالت دفاعی.

با موتورش آشنا هستیم و به نظر چینی ها وضعیت بهتری در پشتیبانی ایونیک خواهند داشت

موتور رو هم که خود چینی ها کپی کردند و اگر کسی قرار باشه به ما تکنولوژی بده برای موتور همین چینی ها هستند فکر روس هارو نکنید

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.