برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 3 دی 1396 در پست ها
-
3 پسندیده شدهدوست عزیز ، کاربر محترم ، مبحث ما به هیچ وجهی سیاسی نیست و دولتی را هم نشانه نگرفته . دولت حسن روحانی به همان اندازه مقصر هست که دولت محمود احمدی نژاد ، دولت سید محمد خاتمی و دولت مرحوم هاشمی . ما در اینجا با فلسفه نظامی ، نوع نگاه فرماندهان به قدرت دفاعی سرو کار داریم . در خصوص بودجه و بودجه نویسی هم عرض کنم که یک واحد سیاسی با توجه به اهمیت بحث دفاعی که به امنیت ملی مرتبط هست ، اگر شده از غذای مردم کم کند ، باید ساختار دفاعی خودش را تقویت کند ( این در بدترین حالت فرض شده ) کل بحث ما در اینجاست که اگر نوع نگاه ، ساختار دفاعی ، در بهینه ترین شکل ممکن قرار داشته باشد ،بودجه محدود ( n دلار یا n ریال ) را میشود به بهترین شیوه ممکن خرج کرد. مثال بارز آن هم ستاد کل ارتش آلمان بعد از جنگ نخست ( تروپن آمت / اداره سربازان ) به فرماندهی ژنرال فون زکت هست . بودجه ارتش آلمان از 1919 تا 1933 ، در حداقل ممکن خودش قرار داشت و کمیسیون کنترل متفقین ، هر سال ، لیست افسران رسمی را کنترل می کردند تا قدرت نظامی آلمانی ها از آنچه که در پیمان ورسای آمده بود ، تجاوز نکند . حالا ماهیت نگاه تروپن آمت در آن زمان با ظهور افسران خوش فکری نظیر گودریان ، فریتز فروم ، لودویک بک ( البته تاحدودی ) و.... به شکلی بود که حتی در سالهای بحرانی جمهوری وایمار ، ارتش ( رایشسوهر ) ساختار خودش را مجدداً سازماندهی کرد ، طرح های کهنه و از رده خارج جنگ اول را دور ریخت ، با تفکرات کهنه ستاد ارتش امپراتوری جنگید و در نهایت چیزی را بوجود آورد که همه ان را مطالعه کردند . حالا به لطف انقلاب ، سررشته امور به دست خودمان هست ، نباید با ساختارهای دست و پاگیر دهه چهل شمسی ، خودمان ، به دست خودمان ، برای خودمان ، محدودیت ایجاد کنیم . شرایط ما که بدتر از شرایط آلمانی ها در سال 1918 که نیست . نیروی انسانی آماده و تحصیل کرده که هست ، حداقل زیرساختهای لازم را هم که داریم ، حالا چرا نباید از این فرصت استفاده کنیم تا شهریور 1320 یا شهریور 1359 مجدداً تکرار نشود ؟؟ تمام حرف ما این هست که داریم زمان ارزشمند را از دست می دهیم امیدوارم این مساله را درک بفرمایید
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم دقیقاً به نکته بسیار جالب توجهی اشاره فرمودید ، نزدیک به یک دهه هست که مفهوم بازدارندگی هوشمند smart deterrence وارد ادبیات علوم راهبردی شده ، حالا چرا ما بعنوان یک موجودیت سیاسی در آسیای جنوب غربی ، به این توجه نداریم ، دانشگاههای ما در سطوح خُرد و کلان برای توسعه این مفهوم و تبدیل آن از سطح تئوریک به مفاهیم اجرایی ، تلاشی نمی کنند ، جای تعجب بسیار دارد دقیقاً ، حال چرا ما با توجه به تجارب ارزشمند در دوران انقلاب و بعد دفاع مقدس ( که نمونه هایش اظهر من الشمس هست ) در فراهم کردن زیرساختها برای مردم ، دچار پس رفت شدید شدیم ؟؟ آیا این واقعیت نیست که هرزمان به مردم اعتماد شد ، نتایج درخشانی در تاریخ این کشور ثبت شد؟؟ به همین ترتیب ، اگر به شرکتهای دانش بنیان غیر دولتی ( تاکید بنده روی غیر دولتی هست ) در حوزه دفاعی ( چه در سطح تئوری و مدل سازی ) و چه در سطح توبلید سخت افزار بهای بیشتری داده شود ، به نظر شما این مساله برای مجموعه نیروهای مسلح نتایج بهتری نخواهد داشت ؟؟؟ دقیقاً - اما سئوال اینجاست که چرا وجود این ، آموزشهای در ارتش با روحیه انقلابی برآمده از ایجاد یک سازمان نظامی جدید التاسیس ( سپاه ) ، ترکیب نشد ( به شکل بهینه ) که بشود بهترین نتیجه را از آن گرفت ؟؟!!! دقیقا" - سئوال اینجاست که چرا در سایر ارتشها ، ( حداقل در سطح دانشگاه افسری ) ، همیشه بهترین نیروها( بلحاظ مشخصات فیزیکی و روحی ) گزینش می شوند ( در سالهای قبل از انقلاب و به اعتراف افسران ارشد بازنشسته فعلی ، دبیرستان نظام ، محل شناسایی نخبگان نظامی بود ) ، در حالی که در حال حاضر ، این استانداردهای (غیر از نیروی هوایی و مقداری در نیروی دریایی ) به پایین ترین سطح ممکن نزول کرده ؟؟؟ دقیقاً . به نظر شما ، عزم ، اراده و حتی نیازمندی برای تغییر سیستم واکنشی فعلی به یک سیستم آینده نگر که تهدیدات را حداقل برای 50 سال پیش بینی و برای آن برنامه ریزی کند ، وجود دارد ؟؟؟ آیا به نظر جنابعالی ، تجربه رزمی از عملیات طوفان صحرا (1991) تا حال حاضر در افغانستان ، عراق ، سوریه ، یمن و حتی جنگ بالکان ، برای بهینه سازی ساختار ستاد کل و بعه تبع آن ساختار نیروهای مسلح ، کافی نیست ؟؟؟ و در نهایت ، چرا ساختار فعلی نیروهای مسلح ، از میدان دادن به نیروهای جوان و با انگیزه به شکل واقعی ( و نه نمایشی ) خودداری می کند ؟؟ چرا هیچ عزم و اراده ای برای جمع آوری و تدوین تجارب ارزشمند رزمی از پرسنل بازنشسته و فعال وجود ندارد ؟؟ چرا این شکل موارد همیشه با مفاهیمی نظیر محرمانه ، طبقه بندی و نظایر آن ، به گوشه بایگانی ها رانده میشود ؟؟؟ و این که چرا ، این "چراهای متعدد "، پاسخی ندارد ؟؟؟ متشکرم
-
2 پسندیده شدهدرود به جناب MR9 در خبرها آمده بود که یکی از فرماندهان سپاه اعلام کرده بودند که گزینه های روی میز در حد حرف است اما هدف ما این است که کسی جرات نکند از گزینه روی میز برای ایران حتی حرف هم بزند. همین ابراز نظر این گرامی به وضوح نشان می دهد که بدنه نیروی مسلح می داند که این بیانیه هایی که از جیبوتی تا آمریکا بر علیه ما صادر می کنند، چه آثار اقتصادی-امنیتی منفی که ندارد و نیروی مسلح خودش بر این موضوع واقف است که باید بهتر از این کار بکند. واقعیت این هست که حتی امروز هنوز این قدرت است که حق را تعریف می کند و بازدارندگی در دنیای امروز بسیار پیچیده تر شده است. یک قرارداد اقتصادی حتی باخت یک تیم فوتبال می تواند باعث کاهش بازدارندگی بشود.کشمکش های سیاسی مملو از بی تقوایی، تکرار رژه ستون یک تک تانکها روی تانکبرها و دسته های بسیار نامنظم پیاده با تجهیزات ابتدایی بدون هیچ تغییر و ابتکاری در نمایش قدرت، اعلام اعداد مسخره برای بودجه نظامی و بودجه پژوهشی، وجود اداره بیمه و گمرک و مالیات و محیط زیست سرتاسر آنچنانی، عدم توانایی دولتهای مختلف در تکمیل پولسازترین و استراتژیک ترین فرودگاه تجاری منطقه در طی 40 سال و اعلام وزارت راه که تکمیل این فرودگاه 40 سال دیگر وقت نیاز دارد دمار از روزگار بازدارندگی در می آورد. در کل توانایی یک دولت در حل بهینه مسائل کشور مثل اقتصاد و محیط زیست و آلودگی هوا و بحران آب و غذا است که بازدارندگی ایجاد میکند که کارنامه دولتهای 40 سال گذشته دقیقا مشخص هست. به همین ترتیب خروش خود جوش مردمی در کمک به زلزله زده های کرمانشاه و ایجاد صف چندین کیلومتری کمکهای مردمی ضمن به هم ریختن شبیه سازهای حیات مصنوعی برای مدلسازی ایران و بازتاب بسیار مثبت، بازدارندگی برابر چند سیلوی موشکی با کلاهک غیر متعارف برای ما ایجاد کرد. در دورانی که از نظر تهدید عراق از شوروی پیشی گرفت و تهدید شماره یک ایران شد، شاه تصمیم گرفت در ساختار نیروهای مسلح چابکسازی بکند در نتیجه فرماندهان مورد اعتماد اما فسیل مثل بهرام آریانا که آموزش فرانسوی-روسی داشتند با جوانانی با درجه سرهنگی که آموزش امریکایی-انگلیسی داشتند جایگزین شدند. این جابجایی نوع تفکر بود که باعث برتری ارتش ایران بر عراق شد بدون هیچ تغییری در نوع و تعداد تجهیزات در آن لحظه که تغییر تفکر در نهایت به تغییر تجهیزات هم منجر شد و بازدارندگی نرم به بازدارندگی تجهیزات محور هم تبدیل شد. اما چه شد که امروز به اینجا رسیدیم. 1. آموزش: بعد از انقلاب ستاد کل کارایی خاصی نداشت تا همین اواخر که فرمانده ای جوان با تفکری متفاوت برای آن انتخاب شد. آنچه امروز نیروی مسلح ما است نتیجه آموزش سالیان گذشته و درگیری در یک جنگ عقب افتاده زمینی و یک جنگ چریکی نوین است. وقتی برای آموزش پرسنل را به کشوری می فرستیم که در همه جنگهای خود بازنده بوده است نباید خیلی به دنبال کیفیت بود. سیستم گزینش دانشجو و تنظیم معیشت شاغلین به زیر خط فقر برای سالها طوری نتیجه داده که افراد باهوش در کشور بطور متوازن در شغلهای مورد نیاز تقسیم نمی شوند و به جایش به کشورهای دشمن صادر می شوند که همین مورد باعث کاهش تزریق افرادی مثل شهید علی اقبالی دوگاهه به بدنه نیروهای مسلح شده است. روزگاری بود که لباس نظامی احترام زیادی داشت اما امروز احترام کم کم تبدیل به ترحم می شود. 2. استراتژی دفاعی: ما همواره یک reactive-system بوده ایم! پاسخ سیستم نظامی ما به استراتژی دفاعی که فشرده آن را می توان به گردن ستاد کل انداخت، آرایش برای خنثی کردن تهدید های زمان حال بوده نه تهدید های آینده نزدیک. به این ترتیب بر اساس این استراتژی ما تا کامیونهای انتحاری داعش پوستمان را در نیاوردند، به فکر تولید یا خرید تانک نیافتادیم. تا دزدان دریایی اقتصاد ما را فلج نکرده بودند، به فکر ساخت ناوچه نیافتادیم. تا اثر نیروی هوایی را در سوریه ندیدیم به فکر حتی گسترش ناوگان پهپادی و ترابری نیافتادیم. تا از سمت موشکهای صدام چهار ستونمان به لرزه نیافتاد، به فکر خرید موشک و در انتها ساخت موشک نبودیم. تا مجبور به دفع تهدید هوایی از سمت غرب نبودیم به فکر ایجاد پدافند پیشرفته نبودیم. به این ترتیب ما همواره چند پله از دشمن منطقه ای یا فرا منطقه ای عقب تریم و فقط در صورت مواجهه با تلفات و خسارت به فکر خنثی سازی می افتیم. همین علاقه به عقب بودن و پز دادن به بودجه ناچیز دفاعی بازدارندگی را طوری کاهش داده تا هر ناکسی نام ایران را به زبانش بیاورد. 3. تفوق ایده های موجود در محیط هنرهای رزمی شرقی بر روی تفکر فرماندهان: می دانید که فلسفه شرقی هنر رزمی تاکید دارد که از کسی بترس که یک تکنیک را روزی هزار بار تمرین می کند نه آن کس که هزار تکنیک می داند و برخی از آنها را در روز یکبار تمرین می کند. یا این ایده که می گوید توانایی های خودت را بشناس و بر اساس توانایی های خودت تکنیک خود را انتخاب کرده و آن را تغییر بده و تمرین کن. نتیجه این نوع فلسفه تفکری می شود ساخت موشک بالستیک ضد ناو با هدایت راداری و اپتیکی یا ساخت پهپاد انتحاری یا استفاده گسترده از موشک ضد تانک بر علیه نیروی پیاده. خوب فرمانده ای با این ذهنیت که بودجه ناچیز دارد بهینه ترین روش را در استفاده از ترکیب پهپاد و موشک می بیند و کاهش تنوع تجهیزات دفاعی که البته در زمان صلح بازدارندگی را تقویت نمی کند و باعث نمی شود که ناکسان نام ایران را نیاورند.
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم و رحمت ا... از پست جنابعالی ، استاد گرامی EMP بسیار استفاده کردیم . با این وصف ، نکته بسیار مهمی که در فرمایشات شما بود ( واژه های رنگی شده ) ، بیشتر باید روی آن متمرکز شد ، معمولاً برای طرح ریزی یک الگو جهت اتخاذ یک استراتژی نظامی مشخص که در شرایط گوناگون ، از انعطاف پذیری کافی برخوردار باشد ، سناریوهای مختلفی را در نظر می گیرند . این سناریوها که یک چهارچوب مشخص هم بلحاظ علمی دارند ( الگوی فون ریبینز ، شوارتز ، گوده و روبلات و... ) بر یک درک درست از شرایط پایه گذاری شده ، حالا بحث اصلی و فارغ از حواشی سیاسی ، این هست که چرا وضعیت به گونه ای جلو رفته که این کاهش موازنه بازدارندگی بوجود آمده ؟ً!!!!! به نظر حضرتعالی ، در یک شرایط نرمال و طبیعی ، کمبود چه چیز هایی باعث شده تا استراتژی نظامی یک سازمان مسلح ( دراینجا ستاد کل نیروهای مسلح ) ، بصورت تک متغییری درآید و این عدم توازن را به چه شکل میشود تبیین کرد ؟؟؟
-
2 پسندیده شدهدرود به دوستان گرامی در هر جنگی شما باید نیروی محدود خودت را متمرکز کنی روی سر دشمن یا قلب او. یمنی ها کاری را می کنند که هر کس دیگری هم جای آنها بود باید می کرد. در مورد هدف قرار گرفتن این موشک آخری من فیلمها و عکسهایی که دیدم هیچ نشانی از هدف قرار گرفتن موشک ندارد. اگر موشکباران تهران را به یاد داشته باشید وقتی که موشک وارد آسمان تهران می شد دقیقا یک دایره سفید که وسط آن سوراخ بود ایجاد می کرد (درست مثل این عکسهایی که گذاشته اند و مدعی رهگیری شده اند) و سپس زمین با صدای مهیبی می لرزید. صدای بمباران عراقی ها اصلا قابل مقایسه با صدای موشکباران آنها نبود. حالا باید دید که در ریاض کسی لرزش زمین را حس کرده یا خیر اگر حس کرده که موشک به زمین خورده اگر کسی این لرزش را حس نکرده که موشک در هوا منفجر شده است. که شوربختانه من در خبرها ندیدم که از لرزیدن مختصر زمین یا نلرزیدن آن کسی خبری گذاشته باشد. اگر در هوا منفجر شده باشد یک منطقه بزرگی از ریاض باید ترکش های ناشی از چنین انفجاری را با حداقل سرعتی معادل سرعت صوت دریافت بکند که تلفات زیادی می تواند داشته باشد به ویژه اگر هدف یک منطقه نفتی باشد. من یادم هست که گاهی موشکهای عراقی (به دلیل ایراد ناشی از دستکاری عراقی ها برای افزایش طول و برد) در آسمان تهران منفجر می شدند که ایران در نماز جمعه اعلام می کرد که ما اینها را زدیم! یک روز صدای بسیار مهیبی شنیدیم و رفتیم به پشتبام و ستون دودی از زمین به هوا بلند بود. رفتیم پایین که یک مرتبه صدای مهیبی از سقف آمد. دوباره رفتیم بالا دیدیم که چند قطعه ریز و یک قطعه حدود دو کیلویی که به ظاهر یک رله قدرت با سیم پیچ و ملحقات بود که بر اثر حرارات تغییر شکل داده بود روی سقف افتاده بود. خلاصه اگر منطقه هدف درست انتخاب بشود چه موشک هدف قرار بگیرد چه نگیرد می تواند خسارت بزند. در مورد موفق بودن یمنی ها باید گفت که همین که با برتری صد درصد هوایی و دریایی عربستان و ائتلاف 10 کشور بعلاوه آمریکا و اسرائیل (2+10) در روز روشن در جغرافیای محدود یمن یک موشک به این بزرگی آماده پرتاب می شود در فضای باز بدون استتار و موفق به پرتاب هم می شود یعنی به چالش کشیده شدن کل سیستم فرماندهی جنگنده های 2+10 و من اصلا درک نمی کنم که چطور چنین چیزی ممکن است با این همه سیستم ماهواره ای و پهپادی و نظارتی و از همه آنها مهم تر عوامل نفوذی ائتلاف در بین یمنی ها. یعنی این بی کفایتی فرماندهان 2+10 باید در کتاب گینس ثبت بشود. حالا این موشک بالستیک دستکاری شده به نزدیک هدف هم رسیده و راهش را گم هم نکرده باز یک موفقیت دیگر است. اصولا موشکها بالستیک در این کلاس نباید دقت اصابت خوبی داشته باشند اما مال یمنی ها دقت عجیبی دارد. شاید اول رصد می کنند که موشک به کجا خورد و بعد اعلام می کنند که این جا را هدف گرفته بودیم. از آنجایی که یمنی ها بسیار راستگو تر و اخلاق مدار تر از 2+10 هستند دلیلی ندارد که حرفشان را باور نکنیم. بدیهی است که یمنی ها الان همه زیر ساخت خود را از دست داده اند و داشتن موشک نتوانسته از زیر ساخت کشور آنها دفاع بکند. البته قطعا داشتن موشک خیلی بهتر از نداشتن موشک هست. در مورد بازدارندگی هم باید گفت که بازدارندگی ایران فقط متکی به چند تا موشک نیست و ما دارای انواع دیگری از بازدارندگی از جمله بازدارندگی ژئوپولیتیک هستیم اما این اصلا کافی نیست که به ما حمله نشود. همین که ماهیگیر ما را در نزدیک کشور دستگیر می کنند و سر می برند و همین که یک سری وحوش می آیند و ایران را تهدید می کنند که گزینه روی میز دارند و یک چتر تهدید دایمی روی سر ما ایجاد می کنند، باعث ریزش سرمایه گذاری خارجی، افسردگی و فرار مغزها و سرمایه های داخلی و هزاران میلیارد یورو خسارت ناشی از عدم پیشرفت می شود. که متاسفانه این روزها دیگر رده تهدید ایران از سطح وزیر جنگ ابر قدرتها و ... به سطح رئیس پلیس های عقب افتاده برخی وحوش اجاره نشین هم تنزل کرده که این یعنی کاهش موازنه بازدارندگی و همین تهدید ها خسارتش کمتر از نابودی سراسری زیر ساختها نیست. اما موردی که این روزها توجه من را به خودش جلب کرده نفوذ خزنده چراغ خاموش مجموعه ای از اجاره نشینهای جنوبی معروف به امارات متحده عربی در آفریقا و آسیا است. خیلی خزنده به بهانه داعش اینها در لیبی (کشوری داعشی خیز با جمعیت کم، موقعیت استراتژیک و دارنده با کیفیت ترین مخازن نفتی جهان با سبکترین نفت جهان که حتی بدون پالایش می توان درون خودرو از آن استفاده کرد) عملا پایگاه هوایی تاسیس کرده. 4 واحد نیروگاه هسته ای 1400 مگاواتی بدون نظارت ساخته، عملا عدن را اشغال کرده و مهمترین تنگه تجاری جهان را زیر تسلط خود قرار داده و .... . اگر "ایران هراسی" و جنگ یمن نبود هرگز جرات این کار ها را نمی یافتند. و امروز به نظر من خطر اصلی برای عربستان یمن یا ایران نیست بلکه متحد اماراتی خودشان هست. این درست هست که غاصبان هر دو منطقه عربستان و امارات هم نامند و در ظاهر هم قربان و صدقه هم می روند اما بر خلاف محمدی که حاکم عربستان است، محمدی که غاصب اجاره نشین امارات هست در بین عربهای شهروند آن اجاره نشین، محبوبیت بالایی هم دارد که این می تواند باعث سست شدن پایگاه قدرت محمد بن سلمان بشود. به مشکل خوردن گرگهایی که روبروی هم با چشم نیمباز نمی خوابند، یا اینکه یکی از آنها زخمی شده و دیگری سالم است بسیار محتمل است.
-
1 پسندیده شده(رویترز) - در سال 2009، یک ویدیوی پاپ از کره شمالی از راز وجود یک قهرمان ملی جدید پرده برداشت - یکی از ابعادی که بعدها بعضی از کارشناسان پی بردند،نقش اساسی در قلب برنامه های محرمانه هسته ای و موشکی ممنوعه دولت دارد این قهرمان، که به طور گسترده در کارخانه ها در سراسر جهان در دسترس است، ماشین کنترل عددی کامپیوتری (CNC) بود. دستگاه های CNC بزرگ، خاکستری و جعبه ای از راهنماهای پیش برنامه ریزی شده برای تولید قطعات پیچیده برای همه چیز از اتومبیل ها و تلفن های همراه به مبلمان و لباس استفاده می کنند. آنها دقتی ارائه می دهند که اپراتورهای ماشین ابزار انسانی قادر به دستیابی به آن نیستند. این دستگاه ها در حال حاضر در پروژه های تسلیحاتی کره شمالی، به لطف ترکیبی از تکنولوژی تجاری و مهندسی معکوس، نقش مهمی دارند. آنها اجازه می دهند کیم جونگ وان بمب های هسته ای و موشک های خود را بدون استفاده از کمک های فنی یا واردات خارجی بسازد کارشناسان سلاح هسته ای می گویند این امر به تسریع آزمایشات موشکی و هسته ای خود علی رغم تحریم های بین المللی در مورد انتقال تجهیزات حساس کمک کرده است. جفری لوئیس، رئیس برنامه توسعه منع گسترش آثار شرق آسیا در موسسه مطالعات استراتژیک میدبروری در مونتری، کالیفرنیا، گفت: "سانتریفیوژهای کره شمالی و موشک های جدید به قطعات ساخته شده با ابزارهای CNC بستگی دارد. لوییس گفت: "(آنها) فناوری اصلی ضروری برای تولید موشک و سلاح هسته ای هستند." از سال 1996 ماشین آلات تراش CNC در قرارداد وصنار -( - یک رژیم بین المللی کنترل تسلیحات با هدف توقف تکثیر تجهیزات با استفاده های غیر نظامی و نظامی.) قرار گرفتند .کره شمالی از امضا کنندگان این قرار دارد نیست کره شمالی در جریان بازی های گروهی در پیونگ یانگ، اوت 2011، جشن های این کشورنشان میدهد کره از سطح تکنولوژی CNC خود بسیار خوشحال است (اشاره به عکس بالا). صدها نفر از رقاص های نارنجی و سبز.و براق، در یک جشن حزب کارگران کره ای در سال 2010، آهنگ پاپی را با عنوان «شکستن از لبه برش» اجرا کردند. ، در سال 2012، سالی که ضربه کره جنوبی "گانگنام استایل" (به عنوان اهنگ)منتشر شد، عنوان ماشین آلات CNC شمالی در سراسر کشور کره شمالی پخش شد طبق گفته Choson Exchange، یک شرکت با سرمایه گزاری سنگاپور کره شمالی را در زمینه مهارت های تجاری آموزش می دهد ویدیوی رسمی برای این آهنگ با یک موشک کره شمالی برد بلند به سمت آسمان آبی شروع می شود. « اللهم ارزقنا زيارة الحجة بن الحسن » « لعنة الله علی عدوک یا علی »
-
1 پسندیده شدهدرود به جناب MR9 پاسخ شما نیازمند درجه سپهبدی و مدیری در آن سطح است. بنده فقط در حد عقل ناقص خودم نظریات یک آدم علاقه مند را بیان می کنم. پاسخ1: دانشگاه های ما اصولا برای تامین ورودی با استعداد برای دانشگاه های کشورهای غربی و به ویژه آمریکا ساخته شده اند و ساختار فعلی آنها نیز برای حل مشکلات کشور نیست و علاوه بر این مدیریت کشور هم انتظار حل مشکل را از طرف دانشگاه ها را ندارد. البته برخی از کنشگر های خصوصی مشغول تغییر این وضع هستند اما کماکان مدیریت دولتی دانشگاه ها به آخرین چیزی که فکر می کند حل مشکلات کشور است و اینها بیشتر موجودیتهایی سیاسی هستند تا علمی. در چنین دانشگاه هایی علوم انسانی به سخره گرفته می شود یا اینکه فقط منابع غربی را علم و بقیه منابع را ضد علم می دانند و برعکس. پاسخ2: کنترل کردن حرکات خود جوش مردمی در جهت درست و تشخیص درست از غلط نیازمند بصیرت و قدرت رهبری بسیار بالا در مدیران میانی است که اصولا چنین ویژگی کمیاب هست در نتیجه دولتها کلا از خیرش می گذرند. پاسخ3: به غیر از تعدادی شرکت خصولتی و تعدادی شرکت وابسته به افراد خاص، ده ها شرکت دانش بنیان خصوصی در این باب وجود دارد اما اصولا این شرکتها به دلیل اینکه فقط باید محصول را به یک مشتری خاصی بفروشند که معلوم نیست کی پول دارد که بدهی خود را بدهد، نمی توانند ریشه بگیرند و مثلا از یک طویله در پالو آلتو به شرکت HP تبدیل بشوند. مشکل دیگر این شرکتها این است که تیراژ محصول نهایی پایین خواهد بود با توجه به حجم نیروی نظامی ما و در نتیجه هر کاری که اینها می کنند گران تمام شده برای کاهش هزینه مجبور به کاهش فاز های یک طراحی ایمن هستند. مشکل دیگر هم این هست که این شرکتها از دانشجویان دانشگاههای درجه اولی ساخته شده اند که اصولا دیدی در مورد یک طرح ایمن قابل ارائه به صنعت ندارند. پاسخ 4: صرف نظر از شیطنتها و ... در ابتدای انقلاب ارتش رسما دشمن حساب می شد و بدترین رفتارها با پرسنل آن انجام می شد که رهبر انقلاب تلاشهای زیادی کردند تا وضعیت تغییر بکند اما دیدگاه های منفی تا به امروز آثار خودش را داشته بسیار بسیار کم شده اما صفر نشده است. همین بودجه چند برابری سپاه با حجم خیلی کمتر را نسبت به ارتش ببینید. کلی اختلاف انگیز است چون فلسفه آن را نمی گویند. در آفریقای جنوبی هم اولویت ورود به دانشگاه ابتدا با زنهای سیاهپوست سپس مردان سیاهپوست و سپس زنان سفید و سپس مردان سفید هست تا 10 سال. زیرا که سیاهان دسترسی به تحصیل نداشتند و این قانون را گذاشته اند برای جبران عقب ماندگی ها. سپاه هم باید برای بودجه خیلی بیشترش توضیح مشابهب داشته باشد که چون یک نیروی نو پا هست باید بیشتر روی آن کار بشود تا پخته بشود. در ابتدا سپاهی ها اصولا اعتقادی به روشهای علمی نداشتند و تفکر جهاد یعنی پیروزی را داشتند. ارتشی ها هم به دنبال محاسبه لجستیک و قدرت تخریب و آتش و محاسبه برای سنگر بودند. اینها سپاهی ها را قبول نداشتند و سپاهی ها هم اینها و محاسبات دنیوی اینها را قبول نداشتند. درست مثل پسری که به آموزش گرفتن از برادرش یا مادر ناتنی خود واکنش منفی نشان می دهد. نتیجه هم شد این چیزی که می بینید. پاسخ 5: در ارتشهای موفق کار در نیروی نظامی مزایای خیلی بیشتری نسبت به بقیه کارها دارد در نتیجه طرفدار زیاد دارد به ویژه اینکه مثلا کشوری مثل آلمان دشمنی هم ندارد مثل ایران نیستند که یک نظامی او باید به فکر نبرد با ائتلاف های 100+2 باشد. پاسخ6: برای خروج از reactive-system فعلی نیاز به کار اندیشکده های خصوصی نظامی است که با بودجه های نجومی بتوانند افراد مطلع از تکنولوژی روز را یک جا جمع بکنند و طرح های مفهومی مناسبی ارائه بکنند که ما به دلیل نداشتن بخش خصوصی صالحی که پول هم داشته باشد از این اندیشکده ها به دور هستیم. البته یک اندیشه ای هم در دوره آقای هاشمی بود که هر کسی که پول دارد و خودی نیست را باید از پول جدا کرد که با اینکه اندیشه قابل تاملی بود اما نتیجه اش تولید افراد مثبتی نشد پاسخ 7: بله این تجربه ها کافی هستند اما ما ضرب المثلی داریم که مرگ خوبه ولی برای همسایه. همیشه فکر می کنیم که اتفاقی که برای همسایه افتاد برای ما نمی افتد. پاسخ 8: اینکه به جوانان میدان نمی دهند به دو دلیل غریزی است. اول اینکه آنها را فاقد بلوغ تصمیم گیری می دانند و دوم اینکه یک ژنرالی مثل بهرام آریانا اصولا احساس نمی کند که پیر هست و خودش را جوانی 20 ساله حس می کند. در کلاس زرهی تدریس می شد که تانک دیگر با ضد تانکهای موجود بی اثر است! من گفتم خوب از تانکها با آتش توپخانه پشتیبانی کنید تا نیروی پیاده دشمن زمین گیر شود و نتواند از ضد تانک استفاده بکند و تک احاطه ای انجام بدهید. استاد زرهی جوابش این بود "شما همین 4 تا تانک باقیمانده را هم به باد می دهی". البته آنچه من گفته بودم نتیجه تجربه ارتش اسرائیل در بر خورد با تلفات شدید ناشی از ضد تانکهای مصری در جنگ 1973 بود که من در یکی از ماهنامه های ارتش خوانده بودم که استاد زرهی ظاهرا ماهنامه های خود ارتش را هم نمی خواند. البته طبیعی است که استاد زرهی که باید مسافر کشی و فروشندگی و ... بکند تا بتواند از پس مخارج بر بیاید فرصت کار روی تخصص خودش را ندارد. ساختار های نظامی در کل دنیا شبیه هم هستند در آمریکا هم خیلی از تجربه ویتنام توسط خود ارتش استفاده نشد بر خلاف تبلیغی که می کنند. این اندیشکده های خصوصی متخصص در امور نظامی هستند که باید افراد رزمنده سابق را شناسایی بکنند و تجربه تک تک آنها را تجمیع بکنند و به صورت کتاب و فیلم و war-game در بیاورند و در دانشگاه هایی که علوم انسانی درس می دهند تدریس بکنند. ارتشی های نخبه را هم بعدا مجبور به پاس کردن برخی واحد ها بکنند. همه فکر می کنند که اگر خودشان در خان طومان بودند عقب نشینی نمی کردند این یک عقیده غریزی غالب هست. باید همه تجربیات را با صرف هزینه بخش خصوصی تجمیع کرد. که برایش نیازمند بخش خصوصی قدرتمند آگاه چند طیفی هستیم نه بخش خصوصی که فکر می کند هزینه کردن برای انقلاب فقط پخش قیمه در هیات یا دادن هزینه فلان تیم فوتبال است. پاسخ 9: دلیل این را من نمی دانم احتمالا اینقدر مشکل دارند و این قدر بروکراسی آنها بزرگ شده که هیچ کار مثبتی نمی توانند بکنند. این پدیده به پاتولوژی فرآیند معروف است. یعنی این قدر در گیر ساختار دست و پا گیر فرآیند می شوند که فرایند فرصت راه افتادن و کار درست انجام دادن را نمی یابد. اما اگر برای هر کار بزرگی یک نظر خواهی عمومی بشود و سپس اگر مردم قبول کردند یک مسابقه طراحی بگذارند و مردم را در هزینه های طرح شریک بکنند، دیگر شاهد اتوبان بی فایده 6000 میلیاردی نخواهیم بود در حالی که با پولش می توانستیم راه اهن چابهار به سرخس و فرودگاه امام با سالی 20 میلیارد دلار درآمد را خیلی فوری به اتمام برسانیم.
-
1 پسندیده شدهسلام اینکه مسئولین چه حرفی میزنند و چی میدونند دو تا چیز جداست ! در ضمن اینکه اسم مسئول را روی یک نفر بزارید بعد فکر کنیم که تمام رفتارهاشون عین هم میشه یک نگاه کاملا سطحی هستش . وقتی آمریکا آمد عراق را گرفت یکسری از این مسئولین نظریه کار ما هم تمومه را داشتند و یکسری نه و شاید عده ای هم یک نظریه فیمابین و ... . نمی دونم سن شما به یادآوری شرایط و جو آن موقع میرسه یا خیر اما مطمئنا اگه نظریه گروه اول عملی می شد صرف نظر از نظام حکومتی ، به احتمال زیاد مرزهای کشور ما اینی که الان هست نمی بود . در مورد محاسبات دلاری شما هم حرفتون موقعی درست است که این پول داخل یک سیستم با مختصات مشابه بره ! که اینجا اینگونه نیست . از نظر من بودجه ی عربستان اگر دو برابر این هم بشه باز هم آن اتفاقی که شما میگید نخواهد افتاد . دلایلش هم بسیار گسترده و پیچیده هست که در این خطوط نمیشه آورد . اما بدونید کشوری مثل عربستان موقعی واقعا خطرناک میشد که ارتش این کشور به دست افرادی میفتاد که عده ای شان را ما توی نیروهای داعش و این گونه گروه ها دیدیم . واقعیت اینه که بدنه ارتش عربستان را نیروهای ایدئولوگشون تشکیل نداده بنا به خیلی از موارد ، و نخواهد داد . در هر حال این رو بدونید که تقابل ها در این جهان تنها محدود به نیروهای نظامی صرف نمیشه و عوامل بسیاری در آن دخیل هستند که عدم قطعیت بسیار گسترده ای به وجود میاره و به این راحتی ها نمیشه نتیجه آن را پیشگویی کرد . عربستان را نباید خیلی زیاد بزرگ کرد و البته نباید خیلی کوچک . عربستان را باید در جایگاه خودش و باشرایط سیاسی ، اجتماعی و نظامی و ... آن کشور دید . همین طور ما و دیگر کشور ها را و در این راه گول تبلیغات را چه بر له یا علیه کشورها هم باشه نباید خورد . نکته مهم دیگه اینکه چرا فکر می کنید شما از تمام موارد بازدارنده ما در مقابل دیگران مطلع هستید ؟ اتفاقا یک بخش بزرگی از بازدارندگی ما خارج از موشک هایمان و حتی خارج از نیروهای نظامی ما نهفته است . فقط این را بدانید که بزرگترین ضعف های دشمنای ما نه در توان نظامی بلکه در جاهای دیگه هستش (این حرف را خارج از بحث های شعارگونه امروزی که در بعضی جاها بیان میشه تلقی کنید). حالا هم دیگه فکر نکنم بحث درباره کشور صرف ایران در تاپیک تحولات یمن بیش از این درست باشه . درباره موشک های یمن هم مطمئنا این موشک ها دقیقا آن چیزی که در کشور ما وجود داره نیستش . اما خارج از بحث های نظامی ، تحولات و جنگ هایی که در یمن اتفاق میفتد تنها می تونه موقعی بستر حوادث متفاوتی در آینده بشه که نیروهای درگیر در آن سعی در تطور و بهبود تصمیمات و عملکرد ها داشته باشند و در غیر اینصورت همان چرخه ای که در حدود نیم قرن گذشته در این کشور وجود داشته اتفاق خواهد افتاد البته با جابه جا شدن های جزئی مرزهای قدرت طرفین . در پایان امیدوارم بعد از چند سال که بنده عضو اینجا بودم و تقریبا نظری نمیدادم این چند خط نوشته را هم تحمل بفرمایید . از همه دوستانی که توی این چند سال ازشون مطالب مفید صرف نظر گرایشات فکریشان فرا گرفتم تشکر می نمایم . موفق و پیروز باشید
-
1 پسندیده شدهشما فقط کافیه شهرهای امارات رو با مال ما مقایسه کنی تا به اصل قضیه پی ببری ... یک عده ی زیادی از هموطن های ما ، انسان های بی خرد و نژادپرست و تهی مغزند وگرنه هر آدم عاقلی می دونه که وضع امارات و کشورهای جنوبی حاشیه ی خلیج فارس از هر نظر ( دینی و دنیوی ) از ما بهتره ...
-
1 پسندیده شدهببخشید دیر جواب دادم مهمترین اصل این مقابه این قسمتشه در سال 2015، امارات متحده عربی یک نوع رادار مشابه قدیر را با کمک کارشناسان اوکراینی به نام راننRannen رونمایی کرد ، رادار قادر به شناسایی و ردیابی یک جنگنده F-22 رپتور ایالات متحده در هنگام ورود به نمایشگاه هوایی دبی بدون لنز بازتابش راداری شد- ، این آزمون بدون موافقت ایالات متحده انجام شد. یه جورایی تایید کرده ما اف 22 رو میتونیم ردیابی کنیم بقیه مقاله حاوی سیاه نمایی و غرض ورزی و البته کمی هم واقعیته که به آن ها انشالله اشاره خواهم کرد « اللهم ارزقنا زيارة الحجة بن الحسن » « لعنة الله علی عدوک یا علی »
-
1 پسندیده شدهابزار تراش کارشناسان هسته ای می گویند که کره شمالی در اوایل دهه 1990 به عنوان بخشی از تلاش خود برای ساخت موشک های پیشرفته و سلاح های هسته ای شروع به ساخت ماشین های CNC کرد. آنها احتمالا آموخته اند که چگونه ماشین های CNC خود را با استفاده از دستگاه هایی که از اتحاد جماهیر شوروی واردشده است ، بسازند کیم جونگ یون، رهبر کره شمالی، کارخانه ماشین آلات عمومی را در پیونگ یانگ بازرسی می کند کره شمالی اولین دستگاه CNC تجاری خود را در سال 1995 معرفی کرد. بر اساس یک مقاله از رادونگ سینمون، (روزنامه کره شمالی که ارگان کمیته مرکزی حزب کارگران کره است) در سال 2009 رهبر سابق کره شمالی کیم جونگ ایل نام تجاری "Ryonha" را به ماشین تراش سی ان سی واگذار کرد. این اولین بار بود که رسانه های دولتی از این تکنولوژی رونمایی میکردند تا سال 2009، این ماشین ها به حامی تبلیغات کره شمالی تبدیل شدند، چرا که پیونگ یانگ یک کمپانی برای تقویت صنعت داخلی راه اندازی کرده بود. تحریم ها پس از آزمایش دوم اتمی و شلیک موشک های دوربرد در آن سال تصویب شدند در آن زمان، کارشناسان کنترل تسلیحاتی نگرانی هایی را در مورد دیدار رهبر پیشین کره شمالی کیم جونگ ایل ازیک کارخانه که در آن دستگاه های تراش CNC ظاهرا لوله های آلومینیومی تولید می کرداعلام کردند. این قطعات می توانست برای تولید سانتریفیوژهای هسته ای استفاده شود... کیم هیونگوانگیک (متخصص کره شمالی که در دانشگاه فن آوری کامپیوتر Hamhung Pyongyang قبل ازفرار به کره جنوبی تدریس می کرد) گفت: "در حدود سال 2010 کره شمالی قادر به ساخت انواع ماشین های CNC شد اما سال 2013، شرکت کره ای "Ryonha که ماشین تراش CNC را تولید می کرد، توسط شورای امنیت و ایالات متحده برای حمایت از برنامه های تسلیحاتی کره به لیست سیاه تحریم ها اضافه شد و در ماه اوت سال جاری بود که مقامات اطلاعاتی ایالات متحده به خبرگزاری رویترز گفتند کره شمالی احتمالا توانایی تولید موتورهای موشک خود را دارد برآورد کیم هیونگوانگ، کره شمالی، حدود 15،000 ماشین CNC دارد. او بر اساس گزارشات و عکس های رسانه ای دولت کره شمالی و همچنین مصاحبه ها با بیش از ده نفر از متهمان که دانشمندان، اساتید و کارگران کارخانه بودند به این نتیجه رسیده است رضا غلام نژاد « اللهم ارزقنا زيارة الحجة بن الحسن » « لعنة الله علی عدوک یا علی »
-
1 پسندیده شدهیه مدته عاشق این موشک شدم ##################### منابع مختلفی در مورد مدت زمان موردنیاز برای ساخت موشک V-1 اطلاعات متفاوتی ارائه کرده اند ، در همین تاپیک به 50 نفر ساعت اشاره شده ، ویکی پدیا 2000 نفر ساعت را ذکر کرده ، به خاطر دارم که در کتابی به 300 نفر ساعت هم اشاره شده بود . با توجه به سادگی سیستم هدایت موشک ، دقت موشک V-1 افتضاح بود ، اما در زمان خودش برای هدف قرار دادن شهرهای بزرگ مناسب بود . این موشک در برد 240 کیلومتری دارای CEP معادل 18 کیلومتر بود . CEP نمونه ی هواپرتاب این موشک معادل با 38 کیلومتر بود دقت پایینتر می اومد . حدود 20 درصد از موشک ها نیز تقریبا بلافاصله پس از پرتاب سقوط کردند . ( سر جنگی موشک 60 کیلومتر بعد از پرتاب مسلح می شد . ) یک نکته ی خیلی جالب در مورد این موشک بهای اون هست ، این موشک بهایی برابر با 600 دلار ( دلار 1943 ) داشت . در نظر داشته باشید یک بمب افکن 4 موتوره ی بوئینگ B-29 در آن زمان حدود 600.000 دلار ( هزار برابر ) قیمت داشت . البته B-29 ده برابر موشک V-1 بمب حمل می کرد ، و با در نظر گرفتن این مسئله موشک V-1 یک صدم قیمت این بمب افکن هزینه داشت .( قیمت B-29 بدون بمب ها محاسبه شده و پول بمبها را هم باید حساب کرد . ) البته پرواز بمب افکن B-29 جان 11 خدمه را هم به خطر می انداخت . برای مقایسه شرایط نیروی هوایی در جنگ دوم بهتره یادآوری کنم که انگلستان در حمله به پنه مون 200 لنکستر فرستاد که 40 یا 41 عدد از آنها برنگشتند .( انشاءالله آمار V-1 را هم درخواهم آورد ) اگر بخواهیم بهای موشک را به سال 2017 بدست بیاریم ، چیزی حدود 7000 تا 8000 دلار قیمت داشت ، تاماهوک بیش از یک میلیون دلار قیمت داره ! برای مقایسه بهای دلار در 1943 و 2017 از لینک زیر استفاده کنید : http://www.in2013dollars.com/1943-dollars-in-2017 منابع این قسمت : https://en.wikipedia.org/wiki/V-1_flying_bomb https://books.google.com/books?id=RLbdj6sBjssC&pg=PA100&lpg=PA100&dq=v-1+missile+cep&source=bl&ots=jeHTXqWxzd&sig=36Sdf31nn4aH9Lz1Nhr5ojI6mK0&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwictIf0u5LYAhUPb1AKHWWnADUQ6AEIRjAE#v=onepage&q=v-1 missile cep&f=false انشاءالله آمار بهتری از حملات موشک را ذکر خواهم کرد .
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از انتقاد شما همینکه باعث شادی شما شدم خوشحالم منم از سال89 عضو این سایتم و اگه کمکاری دوستان نبود اجازه ارایه مقاله رو بخودم نمیدادم چون دوستان ترجمه نمیکنن من بخودم اجازه دادم پا توکفش اونا کنم انشالله همه این ها رو در آینده پاسخگو خواهم بود در تاپیک مربوط به جنگنده صاعقه که چطور چند تا پیچ مشکل ساز بودو....اگه ایراد نگیرید که این اطلاعاتو از کجا آوردید
-
1 پسندیده شدهبی-۲۵۰ جنگنده سبک جدید برای امارات متحده عربی در نمایشگاه هوایی دوبی۲۰۱۷ هواپیمایی به نمایش درآمد که از آن با نام کالیدوس بی-۲۵۰ یاد می شود. این هواپیما یک جنگنده سبک و پرنده آموزشی می باشد که توسعه آن در برزیل انجام شده و قرار است توسط شرکت کالیدوس در خاک امارات متحده عربی تولید شود. برای تولید این هواپیما کارخانه ای در العین راه اندازی شده است. ماموریتهای این هواپیما شامل گردآوری اطلاعات، تجسس و شناسایی، مقابله با گروه های شورشی، پشتیبانی نزدیک خط حمله و آموزشی می باشد. توسعه این هواپیما بصورت محرمانه و چراغ خاموش در مدت ۲۰ ماه توسط شرکت نوآئر در نزدیکی سائو پائولو انجام شد.سرطراح این هواپیما مدیر پروژه توسعه هواپیمای امبرائر توکانو بوده و ادعا می شود در طراحی این پرنده از طرح ای-۶۷ دراگون استفاده شده است. در سازه هواپیمای بی-۲۵۰ از قطعات کامپوزیتی بسیاری استفاده خواهد شد. کابین پروازی بی-۲۵۰ شامل دو صندلی پشت سرهم است و نیروی پیشران آن توسط یک موتور پرات اند ویتنی پی تی۶ای-۶۸ با توان ۱۶۰۰ اسب بخار تامین می شود. تجهیزات اویونیکی این هواپیما توسط راکول کالینز تامین شده و شامل صفحات نمایشگر دیجیتالی می باشد. شرکت کالیدوس بر اساس نیازمندیهای ماموریتی ممکن است تغییرات و به روز رسانی هایی در سامانه اویونیک بی-۲۵۰ انجام دهد.یک دوربین الکترواپتیکی زیر بدنه بی-۲۵۰ نصب شده و این هواپیما قادر است در هفت نقطه مستحکم شده بدنه مهمات و تسلیحات متنوعی را حمل نماید. نمونه ارائه شده در بخش نمایش استاتیک ایرشوی دوبی۲۰۱۷ به بمبهای هدایت شونده ماهواره ای محصول توازن داینمیکس، راکتهای هدایت شونده مجهز به جستجوگر تصویری فروسرخ ال آی جی نکس-۱ لاگیر و مهمات هوشمند دی اس-۱۶ مجهز بود. همچنین در کنار بی-۲۵۰ غلاف حمل و شلیک راکت ۷۰ میلی متری آویبراس اسکای فایر-۱۰ و اکیوپار به نمایش درآمده بود. یک فروند دیگر بی-۲۵۰ در برنامه نمایش پروازی ایرشو بطور روزانه شرکت می کرد. airandspace ----------------------------------------------- خب فعلا با پرنده ضد شورش شروع کردند اجازه بدید ببینیم کاری که سی ساله ما میخوایم انجام بدیم در چه مدت انجام میدن...
-
1 پسندیده شدهمشکل می دونید چیه؟ قضیه چوپان دروغگو هست، دیگه اگه راست هم بگه مردم باور نمی کنن. وقتی مسولین بلند پایه مملکتی که نام حکومتش مزین به اسلامی هست اینقدر راحت و واضح و با اعتماد به نفس دروغ می گن و ارزش و اعتباری هم برای هوش و شعور مردم قائل نمیشن، دیگه جایی هم راست بگن کسی باور نمیکنه. نتیجش میشه سلب اعتماد عمومی نسبت به نهاد های رسمی. یک مثال شناخته شدش و اثبات شدش بر همگان در حوزه نظامی، هواپیمای صاعقه هست که زمان رونماییش امیر صالحی فرمودن که مشابه اف ۱۸ ولی با توانایی های بیشتر هست. بماند که بارها صحبت از تولید انبوهش شد. البته از این دست مثال ها در دیگر حوزه های نظامی و غیر نظامی به کرات وجود داشته، علی ای حال به شخصه در حوزه موشکی نسبت به دیگر حوزه ها خوشبین ترم. امیدوارم که در اشتباه نباشم.
-
1 پسندیده شدهنمی دونم چرا ما تو مملکتمون علاقه به سوپرمن سازی از اشخاص داریم به جای سیستم محوری، نفراتی که در حال حاضر در راس سیستم های دفاعی ما هستند کسانی هستند که سال های سال در سمت های مختلف در سطح بالا مسئولیت های نظامی دفاعی رو به عهده داشتن، خوب خروجیش هم همینه که الان داریم می بینیم. من امیر صالحی و یا موسوی رو نمیشناسم، ولی خوب به خاطر میارم امیر صالحی همون کسی بودن که گفتن صاعقه مشابه اف ۱۸ هست ولی با توانمندی بالاتر حالا مثلا مرآتی همچین حرفی بزنه خیالی نیست ولی کسی که در راس بخشی از نیروهای مسلحه اینو بگه خیلی درده.
-
1 پسندیده شدهبر اساس گزارش منتشر شده از طرف ژنرال آمریکایی کلایتون بیسل https://skeptic78240.wordpress.com/tag/v1/
-
1 پسندیده شدهدرسته از جهاتی اما مردمی که نتونستن جلوی سقوط شهرو بگیرن نمیتونن اون رو پس بگیرن دوباره . بنظرتون بهتر نیست اوضاع عربستان رو متشنج کنیم؟؟بدون شک ما جریاناتی در عربستان سازمان دادیم . البته بنده معتقدم با کمی سیبیل چرب کردن روس ها کمک های خوبی میتونن به ما بکنن
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم: موشک های بالستیک برد کوتاه Short-range ballistic missile (قسمت پانزدهم - قسمت پایانی) AL-Fahd 300 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه الفهد-300 ساخت جمهوری عراق (بعث) است. این موشک بالستیک که گاها با کد J-1 نیز شناخته می شود ، حاصل ایجاد برخی تغییرات و تبدیل وضعیت موشک ضد هوائی SA-2 می باشد ، یکی از تلاش های سری صدام برای دور زدن تحریم های سازمان ملل متحد بود. این موشک دارای برد ماکزیمم 300کیلومتر بود. تلاش برای تولید این موشک مربوط به سال 1993 میلادی می باشد که تحت فشار بازرسان سازمان ملل ، هرگز تولید نشد. با توجه به تولید نشدن این موشک ، هیچگونه عکسی از این موشک وجود ندارد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://fas.org/nuke/guide/iraq/missile/fahd-300.htm Al-Hijarah : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه الحجاره ساخت عراق است. این موشک بالستیک حاصل ایجاد برخی تغییرات در موشک های اسکاد عراق می باشد . اطلاعات زیادی از این موشک در دست نیست. یکی از مشهورترین پرتاب های این موشک ، شلیک یک موشک الحجره به سمت نیروگاه اتمی دیمونا در صحرای نقب اسرائیل می باشد که البته کلاهک این موشک پرتابی ، بجای مواد منفجره با بتن و سیمان پر شده بود. این موشک دارای برد ماکزیمم 750 کیلومتر بود. این موشک تولید سال 1988 میلادی می باشد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://www.globalsecurity.org/wmd/world/iraq/al_hussein.htm#Hijarah Al-Abbas : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه العباس ساخت جمهوری عربی عراق (دوران صدام) است. این موشک بالستیک که نسخه ارتقاء یافته و بهینه سازی شده موشک های الحسین و الحجاره می باشد ، با کمک گرفتن از مشاوران و متخصصان خارجی (اروپائی و آرژانتینی) تولید گردید. این موشک دارای برد ماکزیمم 900 کیلومتر . کالیبر 900 میلی متر بود. این موشک تولید سال 1989 میلادی می باشد. به ترتیب از راست به چپ : العباس ، الحسین ، الحسین -2 در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://www.globalsecurity.org/wmd/world/iraq/al_abbas.htm ادامه دارد ... ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : الحمدالله سرانجام بررسی تمامی موشک های بالستیک برد کوتاه به پایان رسید ، اگر عمری باقی بود ؛ ان شاء الله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک (برد متوسط و برد بلند) را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم در تاریخ جنگهای هوایی ، یکی از مشکل ترین و در عین حال مهم ترین اهداف برای نابودی ، حمله به اهداف سخت محافظت شده ای نظیر پل ها بشمار می آید . با این حال ، همانند سایر اهداف نظامی ، یافتن یک پل از روی زمین ،بسیار ساده می باشد . بدین معنی که برای شناسایی محل یک پل ، صرفا" می بایست رودخانه ، جاده یا خط آهنی که با آن برخورد دارد را دنبال نمود تا آن را پیدا نمود. با این حال از دید نظامی ، اهمیت نابود کردن پل ها در جریان یک جنگ آنقدر اهمیت دارد که تخریب یک پل در سر راه یگانهای در حال پیشروی یا عقب نشینی نیروی زمینی به راحتی می تواند وضعیت نبرد را دگرگون سازد . با این وجود در گذشته اغلب یافتن یک پل برای یگانهای نیروی زمینی جهت حمله به آن ساده ترین قسمت ان بحساب می آمد ، ولی برای خلبان یک جنگنده -بمب افکن در ارتفاع 6000 متری ، حتی در شرایط دید خوب ، پل ها بصورت یک خط نازک دیده می شوند . از سویی دیگر سازه پل ها معمولا" از مستحکم ترین مواد موجود ساخته شده اند و برای انهدام صد درصدی آنها به مواد منفجره قوی نیازخواهد بود . بطور خلاصه تاریخچه حمله به پلها از جنگ جهانی دوم شروع شده و آخرین آن نیزبه جنگ اول خلیج فارس و تهاجم ایالات متحده به عراق در سال 2003 برمی گردد . اما یکی از مهمترین و جالب توجه ترین این حملات که در حقیقت نخستین ماموریت مشترک موفق میان فانتوم های نیروی هوایی ایالات متحده مسلح به مهمات هوشمند نسل نخست و بمب افکن های کورسیر نیروی دریایی مسلح به مهمات متعارف بشمارمی آید ، حمله به پل مشهور " تان هوا" در ویتنام شمالی می باشد . موقعیت مکانی : پل تان هوا ، پلی است بر روی رودخانهٔ سونگ ما که در ۴/۸ کیلومتری شمال شرقی شهر تان هوا ، مرکزاستان تان هوا در ویتنام قرار دارد. ویتنامیها آن را پل هامرنگ به معنی آروارهٔ اژدها مینامند. این پل با بیش از 1.5 کیلومتر طول و 19 دهانه عریض ،تنها راه ارتباطی راه آهن بندر هایفونگ با پایتخت ویتنام شمالی (هانوی ) بشمار می رفت و به همین دلیل یک هدف استراتژیک برای ارتش ایالات متحده بشمار می رفت . پل تان هوا -1972 پل تان هوا - ژوئن 2012 عملیات تندر غلتان (ROLLING THUNDER) : با آغاز عملیات رولینگ تاندر که عملیاتی برای بمباران هدفهای راهبردی در ویتنام شمالی بود، در مارس ۱۹۶۵ تصمیم گرفته شد که در سیستم ریلی ویتنام شمالی اختلال ایجاد شود و پل تان هوا نیز جزء این هدفها بود. ویتنامیها که به اهمیت این پل پی برده بودند شبکهٔ پدافند هوایی کارآمدی را که شامل ۵ هنگ پدافند هوایی بود در منطقه مستقر نمودند. موقعیت دو شهر (هانوی پایتخت ویتنام شمالی ) و (بندر هایفونگ ) که در دهه 70 میلادی توسط پل تان هواو بواسطه یک راه ریلی به هم متصل می شدند نخستین حمله به تان هوا : نام رمز نخستین و بزرگترین حمله به پل ALFA-9 بود. این حمله که توسط تکخال جنگ کره ، سرهنگ رابینسون ریسنر رهبر ی می گردید، شامل ۷۹ هواپیما بود که این ۷۹ هواپیما عبارت بودند از ۴۶ فروند اف-۱۰۵ به عنوان حمله کنندگان اصلی و ۲۱ فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت سرکوب پدافند هوایی ویتنام شمالی و 14فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت MIG CAP و دو فروند RF-101 برای ارزیابی آسیبهای وارده و نهایتا" ده تانکر KC-135 که عمدتا" برای سوخت رسانی به پرنده های شرکت کننده در عملیات مورد استفاده قرار می گرفتند .برای اجرای این حمله نیز از پایگاه های موجود در ویتنام جنوبی و تایلند بعنوان مبدا" اجرای عملیات فوق استفاده می گردید. پلان پروازی بدین قرار بود که چهار فروند اف-۱۰۵ می بایست از دو پایگاه هوایی تایلند به نامهای کورات و تاخلی باید برخاسته و بر فراز دلتای مکونگ سوختگیری میکردند و با عبور از لائوس به سوی جنوب پل تان هوآ پرواز میکردند. بمب افکنها باید پرواز خود را به سوی شرق ادامه میدادند تا به خلیج تونکین برسند. جنگنده - بمب افکن F-100 ` پرنده شناسایی RF-101 عملیات در تاریخ سوم آوریل ۱۹۶۵ آغاز شد. ۱۶ فروند اف-۱۰۵ هر کدام یک جفت موشک AGM-12 زیر بالهای خود حمل میکردند. این نخستین باری بود که یک موشک هدایت دقیق که با امواج رادیویی و جوی استیک کنترل میشد به کار گرفته میشد. سروان بیل مایرهولت مشاهده کرد که موشک به سرعت به سوی پل روانه شد و ظاهراً برخورد خوبی به هدف داشت، ولی هنگامی که دود حاصل از انفجار از فضای اطراف پل پاک شد، معلوم شد که هیچ خسارت قابل مشاهدهای به پل وارد نیامده. سر جنگی ۱۱۰ کیلوگرمی موشک ، این سازهٔ غول آسا را فقط نیم سوز کرده بود. خدمه پروازی نیز همواره با دلخوری و به کنایه میگفتند که تاثیر موشک بولپاپ روی آروارهٔ اژدها مانند تاثیر گلولهٔ ساچمهای بر روی تانک شرمن است. سایر پرنده های اف-۱۰۵های دیگر هر کدام سه تن مواد منفجره در قالب بمبهای ۳۴۰ کیلوگرمی حمل میکردند که میزان آن بیشتر از مواد منفجرهای بود که بمب افکن های B-17 در جنگ جهانی دوم بر روی برلین فرو ریختند.نخستین سری از بمبها به خاطر باد جنوب غربی نیرومندی که وزیدن گرفته بود از مسیر منحرف شد. لیدر دستهٔ آخرین پرواز سروان کارلایل اسمیتی هریس بود. دستهٔ پروازی او موفق شد که جاده و روساخت پل را مورد اصابت قرار دهد. مجموعاً ۳۲ موشک بولپاپ و ۱۲۰۰ بمب به سوی پل پرتاب شد، ولی پل فرو نیفتاد و فقط آسیبهای جزئی دید و رفتوآمد از روی پل فقط برای چند ساعت متوقف شد. این تنها نتیجهٔ این یورش به پل بود که به بهای سرنگونی یک فروند اف-۱۰۰ با خلبانی ستوان جرج اسمیت که وظیفه بمباران آتشبار ضدهوایی دشمن را به عهده داشت و یک فروند آراف-۱۰۱ که وظیفهٔ ارزیابی آسیبهای وارده را بر عهده داشت گردید.پرنده اف-۱۰۵ ریسنر نیز که با آتش زمینی ویتنامیها مورد اصابت واقع شده بود شده بود، علیرغم وجود دود در کابین ، پس از اتمام حمله به سلامت به پایگاه هوایی دانانگ بازگشت. جنگنده -رهگیر MIG-17 PF برای مقابله با حملهٔ آمریکایی، نیروی هوایی ویتنام چهار فروند MIG-17 PF را در ساعت ۹:۴۷ دقیقه از پایگاه هوایی نویبای به پرواز درآوردند. نقشه این بود که دو فروند نخست نقش طعمه را ایفا کرده وبه محض جلب شدن هواپیماهای آمریکایی به این دو طعمه ، دو فروند باقی مانده ، اقدام به سرنگونی پرنده های مهاجم نمایند . با این حال ، دو فروند دوم هنگامی که لیدر آنها خلبان فام نگوک لین متوجه شد که رهگیرهای F-8 E جمعی ناو هواپیمابر یو اس اس هنکاک ، پوشش عملیات را به عهده دارند نتوانستند وارد منطقه شده و در حقیقت ماموریت آنها با شکست مواجه گردید . اما خلبان فام نگوک لین ناگهان با یک پرنده آمریکایی مواجه گردید و از ارتفاع تقریباً ۱۰۰۰ پایی شیرجه رفت و در ارتفاع ۷۰۰ پایی آغاز به شلیک کرد. دوربین اسلحهٔ او شعله ور شدن یک اف-۸ را نشان داد و او سرنگون شدن اف-۸ را گزارش کرد.اما بر خلاف گزارش های ارتش ویتنام شمالی و بر اساس گزارش نیروی دریایی آمریکا ، همهٔ F-8 ها از عملیات بازگشتند، ولی یکی از آنها به خلبانی ستوان اسپنسر تامس ، آنقدر آسیب دیده بود که مجبور شد به دانانگ تغییر مسیر بدهد و هنگام فرود از بین رفت. این پیروزی لن نه تنها نخستین پیروزی هوایی میگ-۱۷های نیروی نیروی هوایی خلق ویتنام بود، بلکه نخستین پیروزی هوایی در جنگ ویتنام نیز بود. نیروی دریایی آمریکا همچنین سرنگونی یک فروندA-4اسکای هاوک به خلبانی ستوان ودن در رویارویی با آتشبار پدآفند هوایی ویتنام را در جریان تهاجم فوق تایید نمود. عملیات ماه کارولینا : در ماه مه ۱۹۶۶ ، یک حملهٔ مبتکرانه به وسیلهٔ نیروی هوایی آمریکا در قالب عملیاتی به نام عملیات ماه کارولینا برای نابودی پل فوق طرح ریزی گردید . در این نقشه یک سلاح جدید مورد استفاده قرار گرفت ، که این سلاح در حقیقت یک مین مغناطیسی بزرگ بود که می بایست بر روی رودخانه انداخته شود تا این که به زیر پل رسیده و پس از رسیدن به هدف ، حسگرهای مغناطیسی مینها آنها را منفجر کرده تا پل را برای همیشه ویران کند. اما تنها هواپیمایی که به اندازه کافی بزرگ بود تا بتواند این مینها را حمل کند هواپمای ترابری هرکولس بود،بنابراین تصمیم گرفته شد تاعملیات در شب انجام شود تا احتمال مورد اصابت قرار گرفتن پرنده کمتر شود. طرح مفهومی از مین های مغناطیسی مورد استفاده در عملیات ماه کارولینا در شبانگاه ۳۰ مه نخستین سی-۱۳۰، پنج مین را پرتاب کرد. بعدها یکی ازاسرای ویتنامی اعتراف نمود که ۴ تا از ۵ مین زیر پل منفجر شدند، ولی نتوانستند آسیب جدی به پل وارد کنند. ولی آمریکاییها که این موضوع را نمیدانستند با پروازهای شناسایی روی پل دریافتند که پل هنوز پابرجا است. بنابراین یک حمله مجدد با خدمه متفاوت برنامه ریزی گردید. این حمله دوم فاجعه بار بود. سی-۱۳۰ مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد و همهٔ کروی آن کشته شدند. فانتومی که برای عملیات ایذایی و منحرف کردن توجه ویتنامیها در آن حوالی در حال انجام عملیات بود نیز سرنگون شده و خدمه آن ناپدید شدند. برنامه ریزان نظامی نیروی هوایی ایالات متحده در ابتدا گمان می نمودند که رمز اصلی موفقیت آنها ، اجرای صحیح عنصر غافلگیری است ، بنابراین در 11 اوت 1967، با رعایت سخت گیرانه حفاظت اطلاعات ، 36 فروند جنگنده اف-105 بصورت شیرجه ای به پل مذکور حمله نمودند . هر هواپیما دو بمب 1360 کیلویی را پرتاب کرده و در نتیجه سه دهنه پل فرور یخت و تمامی هواپیماها به سلامت بازگشتند ولی ویتنامی ها تا ماه اوت همان سال بسرعت پل را تعمیر کرده و مورد استفاده قرار دادند . در 21 اکتبر 1968 ، مجددا" یک حمله هوایی دیگر توسط 21 فروند تاندرچیف علیه تان هوا صورت گرفت ، اما در کمتر از یک ماه پل مذکور دوباره قابل استفاده گردید . در دسامبر همان سال دو حمله سنگین که بر رویهم بیش از 50 سورتی پرواز می گردید ، علیه این هدف صورت گرفت که منجر به انهدام 5 دهنه آن شد . در این سری حملات ، بیش از 17 فروند هواپیمای آمریکایی ساقط شدند ولی پس از مدتی پل بازسازی و قابل بهره برداری گردید . اما این پل یک هدف دائمی برای ارتش آمریکا بشمار می آمدوطیف متنوعی از انواع مختلف هواپیماها شامل A-3 اسکای واریور ،A-4 اسکای هاوک ، A-6 اینترودر، فانتوم ها و کروسیدرها در حمله به این پل شرکت داشتند و تسلیحات متنوعی نیز برای نابودی این پل نظیر موشکهای هوا به زمین AGM-62 بکار گرفته شد ،ولی هیچکدام دقت و نیروی لازم برای نابودی دائم پل نداشتند. هر زمانی که رفتوآمد روی پل مختل میشد ویتنامیها به سرعت خسارات وارده را ترمیم میکردند و ارتش ایالات متحده نیز مجبور می گردید تا برای نابودی این پل ، مجددا" به آن حمله نماید . حمله نهایی : در طول چهار سال بعد ، یعنی تا سال 1972، پل فوق به حال خود رها گردید ، اما با شدت یافتن مجدد درگیری ها ،این هدف بار دیگر بعنوان یک اولویت راهبردی در صدر ماموریتهای نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده قرار گرفت . اما این بار به لطف پیشرفت های فناورانه ، بویژه ظهور مهمات هوشمند نسل نخست ، وقایع به گونه ای متفاوت پیش رفت . در تاریخ ۲۷ آوریل 1972، 16 فروند فانتوم از وینگ هشتم تاکتیکی با استفاده از نسل نخست بمب های سقوط آزاد هوشمند و با اجرای یک شیرجه ملایم ، حملاتی را بر روی پل مزبور اجرا نمودند. چهار فروند هواپیمای پیشرو ، هر کدام به دو تیر بمب هدایت الکترو اپتیکی (EOGB) به وزن 907 کیلوگرم و 12 فروند هواپیمای بعدی نیز هریک به دو بمب هدایت لیزری (LGB) به وزن 908 کیلوگرم حمل می نمودند و در کنار آنها ، یک فانتوم نیز در هر جفت به یک غلاف نشانه گذار لیزری پیونایف (PAVE KNIFE) مجهز می بود . Y غلاف هدایت لیزری AVQ-10 PAVE KNIFE مهمات AGM-62 WALLEYE لحظاتی پس از اصابت مهمات لیزری به پل تان هوا ، شدت خسارت به خوبی قابل مشاهده است . با وجود چنین تجهیزاتی ، نیروی هوایی ایالات متحده برای نخستین بار در تاریخ استفاده از مهمات هوشمند ، موفق شد تا در یک حمله ، بخش بزرگی از پل را منهدم نماید ، بطوریکه دیگر امکان بازسازی آن وجود نداشت . در این حمله ، بمب های لیزری بهتر عمل نمودند و با چندین اصابت مستقیم ، به یکی ازدهانه ها آسیب زدند که موجب فرو ریختن آن گردید . برای تکمیل نابودی پل حملهٔ دومی در تاریخ ۱۳ مه برنامه ریزی شد. در حملهٔ دوم ۱۴، فانتوم مسلح به مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی لیزری شرکت داشتند. فانتومها پایهٔ مرکزی پل را هدف قرار دادند. این بار نیز حمله موفقیت آمیز بود و پل کاملاً بلا استفاده شد، ولی فرماندهی نیروی هوایی هنوز راضی نشده بود و دستور آخرین حمله را صادر کرد. آخرین حمله در تاریخ ۶ اکتبر1972 انجام شد. این بار چهار فروندA-7 نیروی دریایی از ناوهواپیمابر USS AMERICA برخاستند. دو فروند از ای-۷ها که مسلح به مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی وال آی و دو فروند دیگر مسلح به بمبهای چندمنظورهٔ MK-84 بودند ، در یک حملهٔ همزمان پایهٔ غربی مورد اصابت قرار داده و آن را به دو نیم کردند . پس از این حمله پل تان هوا به عنوان یک هدف کاملاً نابود شده در نظر گرفته شد و از فهرست هدفها حذف گردید. منابع : 1- ویکی پدیا 2- صنایع هوایی ، سال سیزدهم - شهریور 1382- شماره 147 3-THE TALL OF TWO BRIDGE 4- F-105 TUNDERCHIFE - SCHIFER MILITARY HISTORY 5- تاکتیکهای سرکوب پدافند هوایی (SEAD) - نیروی هوایی ایالات متحده ، 1995 ( ترجمه شده توسط اینجانب 1391)(منتشر نشده ) 6-AIR POWER AND THE 1972 SPRING INVASION 7-OPERATION LINEBACKER II تمام حقوق متعلق به میلیتاری است :rose: :rose: در صورت برداشت ، بلحاظ عرفی و شرعی ، ذکر منبع الزامی است :rose: :rose:
-
1 پسندیده شدهمنم جدیدا به ناوگان Irisl پیوستم ؛(ملوان عرشه) دو ماه و نیم روی کشتی Bulk بودم که به دلیل مریضی پیاده شدم... متاسفانه کشتی محیط خیلی بدی داره...
-
1 پسندیده شدهبا سلام و پوزش بابت تاخیردرپاسخ(ماموریت بودم نتونستم پاسخ بدم) اوضاع سلاح و تجهیزات داره بهتر میشهء ربط مستقیمی به تحریمها نداشت! یه پستم دلیلشو توضیح دادم که تیپ تازه تاسیس بود و...شکر خدا الان خیلی اوضاع بهتره! دسته کم یه جلیقه بهشون میدن! البته هنوز با استانداردهای جهانی خیلی فاصله داریم یرا ی همراه بردن خانواده : چون امکانات زیاد نیست و مقدورات هم کمه فقط تعداد کمی میتونن خونواده همراه ببرن که بالطبع الویت با مقامها و رنکهای بالاست کلا در قوانین شرکت ملوانها و افسرهای جز و رده پاین (پیتی آفیسر) این اجازه رو ندارن درضمن این یه امتیاز و لطفه و "حق" نیست!! بله دوست عزیز بنده دانش آموخته دانشگاه دریایی امام خمینی نوشهر( دانشگاه افسری نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) هستم منتها نظامی نیستم و بعد از اتمام دانشگاه به ناوگان تحاری پیوستم دانشگاه امام خمینی علاوه بر تربیت افسران مورد نیاز نیروی دریایی ارتش، نیازهای افسری ارگانهای دریایی دیگه مثه کشتیرانی، نفتکش، شیلات ، ناجا (دریابانی) و آموزش و پرورش ( دبیر تخصصی برای هنرستان های دریایی) رو هم برطرف میکنه یا بهتره بگم میکرد !! چون الان همه اینها تقریبا خودشون دارای موسسات آموزش دریایی شدن برخی دانشجویان دانشگاه جواد الایمه نیروی دریایی سپاه هم دوره کارشناسیشونو دانشگاه امام خمینی میگذروندن ( اون موقع که ما دانشجو بودیم دانشگاه ندسا فقط کاردانی داشت الان رو نمیدونم) علت ادامه ندادن این تاپیک هم نبود مطلبه!!! مسیر کشتیهایی که من این چند وقت بودم در این مسیر نبود و بالطبع خاطره ای هم ندارم!!! اگر از دیگر دوستان و همکارانم مطلبی بدستم برسه حتما تقدیم میکنم فقط نکته اینه بعد حدود 7-8 سال یکی از دوستانی که در خاطره اولم باهم بودیم رو جند روز پیش زیارت کردم( از شرکت رفته بیرون) با چه هیجانی دوباره داشت ماجرای مشترکمونو تعریف میکرد انگاری همین دیروز بوده کلی ذوق کرده بود!! یادش به خیر کلی آدرنالین ترشح کردیم!!!! چه دلی داشتن بر و بچه هایی که رفتن جبهه!!
-
-1 پسندیده شدهالبته درد واقعی اینه که بعضی از مسئولین هم این حرفها رو باور میکنن وبر اساس غرور کاذبی که بهشون دست میده شعار مرگ بر این و اون سر میدن و آرزوی جنگ و به خاک مالیدن پوزه استکبار جهانی رو در سر میپرورونن
-
-1 پسندیده شدهمیدونی اخه چی جالبه اینک امارات ک توانایی ساخت یه کلاش رو خودش نداره بعد بیاد راداری رو تست کنه ک هواپیمای مدرن امریکایی رو رهگیری کنه اونم بدون اجازه امریکا این دیگ یه حالت فان داره ک بخوایم بگیم امارات و شیخ نشیناش به فکر تولید راداری هستن ک اف 22 رو رهگیری کنن جالبه .................... یا علی
-
-1 پسندیده شدهhttp://www.tabnak.ir/fa/news/757135/کاهش-سوال-برانگیز-بودجه-مرزبانی-در-سال-۹۷-به-یک-دهم خبری که لینکش رو گذاشتم مطالعه کنید خوب حالا ببینید که مشکل از بودجه نویس هست یا فرمانده مرزبانی یا ارتش یا سپاه یا اطلاعات و غیره درسته که فرماندهی نقایصی داره اما املای عمدی نیست و بالاخره پیش میاد این کاهش بودجه ها،دست فرماندهان رو نمیبنده؟ کمیت افت نمیکنه؟ افت کمیت، کیفیت رو نابود نمیکنه؟ صنایع سنگین و راهبردی وابسته رو بیکارو منحل و زیان ده نمیکنه؟ اصلا جایی برای صرف هزینه برای پژوهش و نوین سازی باقی میگذاره؟ ما چند ساله هست که شاهد این کاهش بودجه ها هستیم ، میبینید که کاهش بازدارندگی و گشتاخی امارات و عربیتان و قطر و جیبوتی و امثالهم در همین دو سه سال اخیر اتفاق افتاده. درسته که عوامل زیادی موثرند اما پس رفت اخیر حاصل این سیاسی کاری هاست. البته شانسی که اوردیم ماجرای سوریه با تمام تلخی ها، دستاوردهای بسیار و هشدار و نهیب های بسیار حیاتی برای ما داشت. ممکن بود همین بودجه ها هم نصف و نصف و نصفتر میشد. ما پشت کامپیوتر تایپ میکنیم اما فرمانده باید با این وضع اقتصادی و تورم و انبوه تهدیدات و فقدان بازده صنعت کشور، مدیریت کنه. من کار فرماندهان رو معجزه قزن خودمون میدونم و معتقدم ایراد کار جای دیگست. بهتره یه دودوتا چهارتا کنیم و خدایا خدایا خدایا به بزرگیت قسم، سیاسی کاری و سیاست زدگی را از مردم(تاکید میکنم) ما بگیر.