برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      37

    • تعداد محتوا

      9,426


  2. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      466


  3. MA5

    MA5

    Members


    • امتیاز

      5

    • تعداد محتوا

      704


  4. yavarrr

    yavarrr

    Members


    • امتیاز

      5

    • تعداد محتوا

      503



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 23 اردیبهشت 1398 در پست ها

  1. 16 پسندیده شده
    سلام علیکم اگر چه کمک های کشورهای منطقه به نیروی هوایی عراق ، اظهر من الشمس هست ولی فرآیند برنامه ریزی و حمله بطور کامل توسط نیروی هوایی ارتش بعث انجام شد و آن هم به لطف حضور جتهای زیبای میراژ اف-یک ( در قالب هواگردهای حامل مهمات و همچنین هواگردهای سوخت رسان ) بود پی نوشت : این نقشه و نمودار پروازی که توسط بنده در مهر 1394 در انجمن میلیتاری ، ارسال شد ، بعدها توسط مترجم محترم سلسله مقالات " جنگ هوایی ایران و عراق 1980-1988 " مندرج در ماهنامه صنایع هوایی با آرم و لوگوی میلیتاری منتشر گردید که برای انجمن ، بعنوان یک مخزن فکر دفاعی ، ارزشمند بحساب می آید .
  2. 13 پسندیده شده
    سرقت از شربورگ یکی ازمهم ترین جنبه هایی که برای بررسی وتجزیه وتحلیل هر نیروی مسلحی می بایست بعنوان یک نکته برجسته مورد توجه قرار گیرد ، مفهوم ، میزان یا درصد "عکس العمل سریع سازمان رزم نیروی مورد بحث در مقابل حوادث و موارد غیر قابل پیش بینی " بشمار می آید . با این حال ، اسراییل ، از بدو پیدایش تا کنون بدلیل شرایطی که درآن بوجود آمد ، همواره می بایست با حوادث و اتفاقات غیر قابل پیش بینی شده ای روبرو می گردید ، بنابراین وجود سازمان ها یا یگانهایی که با این حوادث روبرو شوند ، برای ساختار این رژیم ، بسیار ضرورت داشت . یکی از این سازمان ها ، بخش امنیت خارجی این رژیم (MOSSAD ) بشمار می آمد . با این حال ، یکی از کشورهایی که از بدو تاسیس ، این رژیم را بشدت مورد حمایتهای همه جانبه تسلیحاتی ، فنی و اقتصادی قرار می داد ، دولت فرانسه بحساب می آمد . اما این مساله یک دوره زمانی استثنایی هم داشت . پس از جنگ 1967، که اسراییل ، صحرای سینا را اشغال نمود ، فرانسویها در یک چرخش 180 درجه ای ، و برای نزدیک شدن به اعراب ، ناگهان همه کمک های خود را بویژه در حوزه تسلیحاتی قطع نمودند . اما این کمکها بقدری برای ادامه بقاء این رژیم مهم بشمار می رفت که قطع آن ، ضربه بزرگی بر سازمان رزم ارتش رژیم صهیونیستی وارد می آورد . در پاسخ به این تصمیم ، در شب سال نو 1969 میلادی ، یک گروه از مامورین اطلاعاتی این سازمان ، در جریان یک عملیات محرمانه ، 5 فروند از شناورهای نظامی سریع السیر ساخته شده برای این رژیم را از بندر شربورگ به سرقت برده و به بندر حیفا انتقال دادند . البته لازم به ذکر است که این شناورها بدستور مستقیم ژنرال دوگل ، ساخته شده بود ، اما در فاصله ساخت این شناورها ، سازمان ملل ، تحریم صدورسلاح به این کشور را تصویب نمود (نکته جالب اینجاست که در آن زمان ، قطع نامه های سازمان ملل ، تاثیر بیشتری داشت ) و فرانسه نیز بسرعت این کشتی ها را مصادره نمود . صرفا" برای میلیتاری / MR9
  3. 9 پسندیده شده
    آیا جنگ نیابتی جدید در خاورمیانه می تواند قیمت نفت را تکان دهد تحریم های جدید آمریکا بر علیه ایرhن اکنون در حال تاثیر گذاری هستند . ترامپ هنوز هم می گوید که صادرات ایران ، به صفر خواهد رسید ، با این وجود هنوز شکاف هایی وجود دارند ، اما تجارت نفت خام غیر قانونی تقریبا ناچیز خواهد بود ، چرا که مشتریان اصلی ایران متوجه شده‌ اند که خشم واشنگتن واقعی است . به نظر می‌رسد که خط قوی تری که توسط واشنگتن اتخاذ می‌ شود ، توسط متحدان عرب مورد حمایت قرار ‌گیرد . در این شرایط تحلیلگران نفتی هنوز از تاثیر منفی تحریم‌ ها نگران نیستند ، چرا که نفت در بازارهای جهانی هنوز بخوبی عرضه می‌شود . با این حال ، اگر عواملی که تاثیر آنها دست ‌کم گرفته شده اند وارد بازی شوند ، این تصویر به سرعت می‌تواند تغییر کند . گزارشات کلی می گویند که ایران و آمریکا در حال یک رویارویی مستقیم هستند اما واقعیت نشان می‌دهد که خطر غافل گیر کننده در عراق نهفته ‌است. تحلیلگران بر روی خلیج فارس تمرکز کرده اند ، اما با توجه به اعلام واشنگتن مبنی بر اینکه نیروی کافی در حال اعزام به این منطقه است ، تا حدی به قدرت نظامی آمریکا افزوده شده و مقابله با اقدام احتمالی ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز ادامه خواهد یافت . اما جنگ واقعی می‌تواند در عراق اتفاق افتد . واشنگتن تایید کرده که در مورد حملات احتمالی ، توسط شبه نظامیان عراقی یا گروه‌های نیابتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق بر علیه نیروهای آمریکایی هشدار داده ‌است . همچنین همانطور که مقامات تهران بیان کرده اند ، نه تنها در عراق بلکه بطور بالقوه در کل منطقه حضور دارند . این رویکرد نیابتی از سوی تهران برای مدتی طولانی مورد انتظار بوده‌ است ، چرا که ایران درک می‌ کند که یک رویارویی نظامی تمام‌ عیار با آمریکا و هم پیمانان عرب بالقوه آن به خوشی برای آنها پایان نخواهد یافت. حتی اگر این مناقشه برای هر دو طرف هزینه ‌بر باشد، نتیجه واضح است. با این حال تسکین این استراتژی که در حال حاضر توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سوریه ، لبنان ، یمن و بخش‌هایی از عراق به کار گرفته شده ‌است ، بسیار دشوار خواهد بود. نه تنها آمریکا مجبور به گسترش نیروهای خود خواهد شد، بلکه عملیات نظامی شدید درمناطق غیر نظامی نیز واکنش آمریکا را محدود خواهد نمود . همچنین برای واشنگتن بسیار دشوار خواهد بود که متحدان اروپایی و جامعه بین‌المللی را وادار به تشکیل جبهه متحد علیه ایران نماید . تعدادی از تحلیلگران بر این عقیده هستند که احتمالا اولین تقابل این مناقشه در عراق صورت خواهد گرفت . نیروهای آمریکایی مستقر در عراق ، راحت ‌ترین اهداف برای حمله هستند . شبه نظامیان شیعه عراقی در سراسر این کشور پراکنده اند و بیشترآنها تحت لوای دولت عراق عمل نمی‌کنند . با توجه به حضور گروه‌های بنیاد گرا در منطقه ، تهران می‌تواند بدون حضور رسمی ، با ایجاد یک نیروی قوی آمریکا را مورد تهاجم قرار دهد . به همین شکل ایران می تواند در سوریه یا یمن نیروهای آمریکایی و هم پیمانانش در منطقه را هدف قرار دهد . همچنین با استفاده از حزب‌الله یا حماس ، تهران حتی می‌تواند یک جنگ تمام‌ عیار منطقه ای را برانگیزد و اسرائیل را مجبور نماید تا در این درگیری حضور یابد . جنگ‌های نیابتی در کشورهای مختلف خاورمیانه می‌توانند تاثیر منفی بر بازارهای جهانی نفت و گاز داشته باشند . هر گونه اختلال در جریان نفت و گاز را نمی توان با افزایش خروجی اوپک و یا حتی نفت شیل آمریکا حل کرد . بازار ممکن است خوب به نظر برسد و موجودی هنوز در سطوح نسبتا بالایی قرار داشته باشد ، اما این واقعیت ممکن است به زودی تغییر کند . تا به حال بازار به مانند یک کبک رفتار نموده و با قرار دادن سر خود در زیر برف خود را متقاعد کرده است که منبع نفت خام کافی وجود دارد و یا با باز کردن شیر های نفت مشکل از بین خواهد رفت . جنگ قریب ‌الوقوع در خلیج‌ فارس تنها از زاویه مزایای حمله نظامی آمریکا به ایران ارزیابی می‌شود که بعید است اتفاق بیفتد . اگر ایران متوجه شود که در خطر قرار دارد ، بازیگران نیابتی آن ، کار خود را انجام خواهند داد . در بازار جهانی نفت ، مقدار نفت دیگر تنها عامل تعیین کننده نیست و درجه و کیفیت نفت خام مهم است . این دو عامل به رسمیت شناخته نمی‌شوند و به نظر می‌رسد که تجار و تحلیلگران باور دارند که تنها نسخه ترامپ در حال حاضر وجود دارد. ظرفیت تولید اضافی اوپک کافی نیست ، زیرا در تامین نفت خام ایران و ونزوئلا کمبود وجود دارد . ایالات متحده قادر به جایگزینی هیچ کدام از این موارد در کوتاه‌ مدت نیست. هنگامی که بازار در پایان سال جاری به بن بست برخورد کند ، این مشکل کیفی، در ترکیب با افزایش بی ‌ثباتی در خاورمیانه ، نه تنها یک سناریوی کابوس وار برای مصرف کنندگان ایجاد می‌کند بلکه می‌تواند نفت خام را بالاتر از قیمت فعلی یعنی ۷۰ تا ۸۵ دلار در هر بشکه افزایش دهد . جنگ‌ های نیابتی و تحریم‌ ها می‌تواند موجب ایجاد یک طوفان تمام عیار برای نفت شوند . به نظر می‌رسد که افزایش قیمت به 90 دلار به راحتی شدنی باشد . ترجمه و تلخیص صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : Oil Price
  4. 5 پسندیده شده
  5. 4 پسندیده شده
                  عکس تزیینی است - مربوط به بمباران نفتکش اسپانیایی در تنگه هرمز - اردیبهشت 67     زمینه:   یکی از اهداف اصلی عراق در دوران جنگ تحمیلی، ضربه زدن به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران از طریق قطع صادرات نفت آن بود. نخستین حملات به جزیره خارک (اصلی ترین پایانه صادرات نفت ایران که حدود 90 درصد آن را شامل می شد.) در همان روزهای اولیه جنگ انجام شد و در روزها و ماههای بعد نیز ادامه داشت. اگرچه در روزهای نخست توان هوایی عراق برای ضربه زدن به تاسیسات خارک ضعیف و محدود به بمبارانهای نادقیق بود و یگانهای پدافندی در دریا و جزیره به خوبی از آن دفاع می کردند. اما تداوم این وضعیت موجب بالارفتن بیمه کشتیرانی و خودداری برخی نفتکشهای خارجی از پهلوگیری در خارک بود. رفته رفته با ورود تسلیحات و بکارگیری روشهای جدید، حملات عراق به نفتکشها و تاسیسات نفتی خارک جدی تر شد. به منظور حفاظت از نفتکشهای تردد کننده به جزیره، برنامه اسکورت کاروان کلید خورد و نفتکشها در محدوده خطر تعریف شده (رأس المطاف تا جزیره خارک) اسکورت می شدند. اما همچنان خطر در کمین آنها بود و بسیاری از نفتکشهای خارجی تمایلی به تردد در منطقه خطر نداشتند.   یکی از برنامه های اصلی ایران برای دوری از حملات هوایی عراق، انتقال پایانه های نفتی به مناطق شرقی خلیج فارس بود. برای این منظور فعالیت پایانه های جزایر لاوان و سیری افزایش یافت و امکانات جدیدی برای بارگیری نفت خام و فرآورده ها فراهم آمد. نفتکشهای در مالکیت یا اجاره ی ایران، نفت را از مناطق غربی خلیج فارس به مناطق شرقی و کم خطرتر حمل کرده و آنها را برای صادرات تحویل نفتکشهای خارجی می دادند. پس از مدتی عراق با کمک های بی دریغ کویتی و سعودی و... حملات خود را به مناطق شرقی نیز گسترش داد و جزایر لاوان و سیری، پایانه های ایجاد شده برای بارگیری نفت و سکوهای نفتی ایران در مناطق جنوبی و شرقی خلیج فارس مانند سلمان و رشادت نیز مورد تهدید و بمباران عراقی ها واقع شدند.   با گسترده شدن منطقه خطر، پایانه نفتی والفجر در جنوبشرقی جزیره لارک (واقع در مدخل تنگه هرمز) کار خود را آغاز کرد. با این کار، دیگر نفتکشهای خارجی وارد خلیج فارس نشده و از همانجا نفت ایران را بارگیری می کردند. فاصله بسیار زیاد لارک تا خاک عراق، وجود پایگاههای هوایی و دریایی در بندرعباس و پوشش هوایی برقرار شده در منطقه باعث گردیده بود هرگونه احتمال حمله مستقیم عراق به ترمینال جزیره لارک منتفی باشد.   اما ....     اسکله تی جزیره خارک در دوران جنگ تحمیلی       حادثه:    در ساعت 1425 مورخه 4 آذر 1365، نفتکش Antarctica درحالیکه نفتکش تبریز در کنار آن مشغول تخلیه سوخت بود، همراه با نفتکش Shining Star و Tenacity در شش مایلی جنوب شرقی جزیره لارک مورد اصابت قرار گرفتند که نفتکش Antarctica بیشترین خسارت را متحمل شد.   در لحظه حمله هیچ یک از هواپیماهای مهاجم توسط سایت های رادار بندرعباس، کیش و گنو کشف نشده بودند. اما دقایقی بعد در ساعت 1441 فعالیت دو فروند هواپیمای امارات متحده عربی توسط سایت گنو گزارش گردید.   پس از حمله هواپیماهای مهاجم به ترمینال نقتی لارک، 3 تیم با ترکیب و تخصصهای مختلف برای بررسی نحوه حمله هواپیماها و نوع مهمات مصرفی، به نفتکشهای صدمه دیده اعزام شدند. بررسی های اولیه که توسط عوامل اطلاعات منطقه یکم دریایی و بنابر شواهد موجود و اظهارات شاهدان عینی انجام شد، حاکی از آن بود که: تعداد هواپیماهای مهاجم دو فروند به رنگ طوسی و با بالهای دلتا شکل (Delta Wing) بوده است. جمعا تعداد 8 بمب به سه نفتکش اصابت کرده، بنابراین به احتمال زیاد هریک از هواپیماها حداقل 4 فروند بمب حمل می کرده اند. تعداد 4 عدد چتر تأخیری در روی نفتکشها پیدا شده است که متعلق به بمبهای 250 کیلوگرمی فرانسوی از نوع Bombe SAMP Type 25-E می باشند. این نوع بمب بر روی هواپیماهای استاندارد ناتو به کار می رود. احتمالا هواپیماها از خاک امارات یا عمان وارد دریای عمان شده و با راه شمال یا شمال شرقی تا مدار 27 درجه شمالی بالا رفته و با چرخیدن به طرف غرب، نفتکشها را از سمت شرق یا شمال شرقی در ارتفاع بسیار پایین (حدود 100 پا؛ حدود 30 متر) مورد اصابت قرار داده و به سمت جنوب یا جنوب غربی فرار کرده اند. با توجه به مسیر احتمالی نزدیک شدن هواپیماها و سرعت آنها در لحظه پرتاب بمبها (بین 400 الی 600 گره) و حداقل شعاع لازم جهت چرخش (حدود 25 مایل) و محل اصابت نفتکشها (6 مایلی جنوبشرقی لارک)؛ بنظر می رسد هواپیماهای مهاجم قبل از حمله به نفتکشها حوالی کوهستک مجبور به گذشتن از روی ساحل و خاک ایران نیز شده باشند. کاپیتان یکی از نفتکشها شاهد حمله اظهار نموده که یک ساعت و نیم قبل از حمله، هواپیمایی را در منطقه دیده؛ که احتمالا عملیات شناسایی را انجام می داده است. ضمنا این شخص اظهار نموده که بر روی مدار مخابراتی مکالماتی بین خلبانان هواپیماها به زبان فرانسوی نیز شنیده است! (این موضوع که کاپیتان کشتی مکالمه خلبانان را به زبان فرانسه شنیده باشد چندان قابل قبول نیست. چون هواپیماها معمولا روی دستگاه UHF و کشتی ها روی VHF صحبت می کنند.)               نظریه فرماندهی مشترک دریا ساحل (نداجا):   عراق بارها اعلام کرده بود که به ترمینال نفتی لارک حمله خواهد کرد. اگرچه این حمله توسط رسانه های خارجی به عراق نسبت داده شده ، اما به احتمال نزدیک به یقین این حمله توسط هواپیماهای امارات متحده عربی و با کمک عمان ولی به اسم عراق انجام گرفته و در رابطه با حمله به سکوی نفتی ابوالبخوش (سکوی نفتی اماراتی در نزدیک میدان نفتی سلمان ایران) بوده است. احتمالا فاصله زمانی 5 الی 6 ساعته مابین دو حمله صرف هماهنگی ها و بررسیهای سیاسی مسئله گردیده و طرح حمله از قبل آماده بوده است.   مورد اصابت قراردادن دقیق نفتکشها با بمبهای غیرهدایت شونده، مهارت و کارآزموده بودن خلبانان و شناسایی قبلی منطقه نشان می دهد که به احتمال بسیار زیاد حمله توسط هواپیماهای امارات ولی با خلبانان خارجی انجام شده باشد. دلیل دیگری که تاکید می کند، میراژهای عراقی عامل حمله نبوده اند این است که میراژ اف 1 های عراقی برای حمله به پایانه نفتی لارک می توانستند با موشک حمله نمایند. همانطوریکه نفتکشها را همواره اینگونه مورد حمله قرار می دهند. با این روش مسافت را کوتاه می نمودند، هواپیماها را سبکتر می کردند، احتمال اصابت به هدف و درصد موفقیت عملیات بالاتر می رفت و با توجه به برد بیشتر موشک احتمال کشف توسط رادار و قرار گرفتند در تهدید جنگنده های پایگاه نهم شکاری بندرعباس را کاهش می دادند.   عملیات مقابله به مثل در آبهای ساحلی امارات و عمان علیه کشتی ها و نفتکشها انجام می شود، لذا رابطه ایران با امارات متحده عربی و عمان روز به روز بدتر شده و حمله به سکوی ابوالبخوش منطقه را متشنج تر کرده است. احتمالا در آخرین جلسات شورای همکاری خلیج فارس تصمیمات حادی در رابطه با عملیات مقابله به مثل نداجا و نهاجا علیه نفتکشها و تاسیسات نفتی کشورهای عضو گرفته شده و بنظر می رسد که از این به بعد انجام عملیات مقابله به مثل با واکنش شدید امارات و عمان همراه بوده و حملات متقابلی را به اسم عراق علیه تاسیسات حیاتی، نظامی و نفتی کشور خصوصا در تنگه هرمز، دربرداشته باشد.   با توجه به حمله بسیار موفق هواپیماهای مهاجم به ترمینال نفتکشها در لارک و کشف نشدن بموقع و در نتیجه عدم انجام هرگونه عکس العمل پدافند علیه آنها، دشمن جسورتر شده و با آگاهی از فقدان پدافندهوایی لنگرگاه، احتمالا در حملات بعدی به این ترمینال و سایر تاسیسات مهم منطقه مانند نیروگاه حرارتی بندرعباس، خسارات بیشتری را وارد خواهد کرد.     موقعیت سکوی نفتی ابوالبخوش         نظریه نهاجا:   با توجه به بررسی های به عمل آمده در مورد بمباران لارک، نتایج حاصله بشرح زیر می باشد:   نظر به اینکه ماموریت فوق احتمالا در سکوت کامل رادیویی و در ارتفاع پست انجام گرفته، لذا گروه اطلاعات و شناسایی الکترونیکی این نیرو (گاشا؛ فاشا فعلی) و رادارهای منطقه، هیچگونه اطلاعاتی را از هواپیماهای حمله ور رهگیری ننموده اند.   طبق بررسیهای به عمل آمده، مسیر Z-62 (4 فروندی؛ زمان کشف 11:15 -  زمان محو 11:40) ترافیک کشف شده مشکوکی است که در مورخه روز حمله (4 آذر 65) توسط رادارهای منطقه کشف شده که با توجه به نمونه های مکرر مبنی بر انجام پروازهای مشابه چند فروندی در فضای خلیج فارس توسط هواپیماهای بیگانه در چند ماه گذشته، قطعیت بخشیدن به این نظریه که هواپیماهای مذکور عراقی بوده و همان هواپیماهایی هستند که پس از فرود و سوختگیری در امارات متحده، لارک را مورد حمله قرار داده اند، از اعتبار لازم برخوردار نمی باشد. از طرفی امکان اجرای این ماموریت بوسیله عراق (چه مستقیما از خاک آن کشور و یا با گسترش به منطقه تنگه هرمز) به دلائل زیر از احتمال ضعیفی برخوردار می باشد.   جنگنده های عراقی در حال حاضر در پروفایل Lo-Lo-Lo (ارتفاع پست) علیرغم سوختگیری هوایی بوسیله هواپیمای هم نوع در ارتفاع پست، قادر به طی مسافت 2200 کیلومتری بین پایگاه شعیبه تا جزیره لارک نمی باشند و سمت حمله هواپیماها نیز خلاف مسیر تقرب آنها، از شرق به غرب بوده است.   نظر به وجود اهداف حیاتی و با اهمیت تر در تنگه هرمز و بندرعباس (پایگاه های هوایی و دریایی، تاسیسات رادار، نیروگاه و تاسیسات بندری) و با درنظر گرفتن این نکته که بعلت بعد مسافت امکان تکرار اینگونه ماموریتها محدود می باشد، لذا صرف نظر کردن از کلیه تاسیسات مهم پیش گفته و اکتفا نمودن تنها به چند شناور، آن هم در شرایطی که نحوه پهلو گرفتن و آرایش آنها نسبت به یکدیگر در زمان حمله با احتمال زیاد نامشخص می باشد؛ روش مستدل و منطقی به نظر نمی رسد. چنانچه این حمله توسط هواپیماهای عراقی صورت گرفته بود، قاعدتا رسانه های خبری عراق قبل از سایر خبرگزاری های جهان انجام تک هوایی را اعلام می نمودند. درحالیکه نحوه اعلام اخبار و گزارشها، خلاف این مطلب بوده است.   برابر گزارشهای دریافتی و براساس مشاهده شاهدان عینی، شکل بال هواپیماهای مهاجم بصورت دلتا بوده؛ درحالیکه عراق فاقد چنین نوع جنگنده هایی است.   چنانچه حمله توسط عراق و از خاک امارات صورت گرفته باشد، هواپیماهای مهاجم سوخت کافی جهت برگشت مستقیم به عراق را دارا بوده و لذا ضرورتی به فرود آنها در عربستان بعلت کمی سوخت مشاهده نمی شود. لذا اعلام اینگونه اخبار توسط رسانه های خبری بیگانه احتمالا جنبه جنجالی داشته و بمنظور انحراف افکار صورت گرفته است.   روابط شیخ نشینهای امارات متحده عربی با جمهوری اسلامی ایران حسنه تر از سایر دول عربی خلیج فارس بوده و همواره از بیم گسترش جنگ به منطقه جنوبی خلیج فارس اظهار نگرانی نموده و در خلال جنگ نیز از انجام حرکتهای تند و واکنش زا پرهیز نموده اند.   همانطورکه پیشتر در نامه مورخ 7 دی 65 اعلام گردیده، ادعای عراق در جریان حمله به نیروگاه نکا مبنی بر طی مسافت 2200 کیلومتری رفت و برگشت، با توجه به فاصله نیروگاه تا نزدیکترین پایگاههای شمالی عراق که 815 کیلومتر می باشد. (جمع مسیر رفت و برگشت آن 1630 کیلومتر می شود.) فقط به منظور توجیه این نکته بوده که حمله به لارک توسط عراق صورت گرفته تا بتوانند با انحراف افکار، وجود احتمالات دیگر را سرپوش نهند.   با توجه به کلیه موارد فوق چنانچه فرض حضور و اجرای عملیات توسط عراق را منتفی بدانیم، احتمال دخالت نیروهای مشترک سایر کشورها که در منطقه حضور داشته اند، در جریان این حمله بیش از دخالت ابوظبی و یا عمان برآورد می گردد. خصوصا اینکه مقامات مسئول برخی از این کشورها در ماههای قبل کراراً از اقدامات جمهوری اسلامی ایران در زمینه کنترل تردد کشتیها در تنگه هرمز و سایر موارد مقابله به مثل ابراز نارضایتی نموده و حتی در چند مورد تلویحاً تهدیداتی را نیز عنوان نموده بودند.     فرم ثبت مسیرهای کشف شده توسط رادار                       کلیه حقوق این نوشته برای وبسایت Military.ir محفوظ است. هرگونه استفاده از متن یا تصاویر این نوشته، منوط به درج آدرس این صفحه بعنوان منبع است.   شادی روح شهدا، صلوات
  6. 3 پسندیده شده
    اگه جنگ بشه ، شاید توی آمریکا و اروپا نفت دهدرصد گرون بشه ولی توی ایران ۱۰۰۰ درصد گرون می شه .... منبع ، تجربه من به عنوان یک پدر ایرانی ..‌
  7. 3 پسندیده شده
    بالابان اس دی بی ایرانی بمب‌ها و راکت‌های هواپرتاب ایرانی در نمایشگاه دفاعی بغداد در غرفه ایران در نمایشگاه دفاعی بغداد سال 2018 تصویری از بمب‌ها و راکت‌های هواپرتاب به نمایش گذاشته شد. یکی از نکات قابل توجه وجود بمبی به نام "بالابان" بود. بنابر تصویر، بالابان یک بمب کم قطر هدایت شونده یا اصطلاحا SDB است. تصویر بالایی بمب GBU 53 آمریکایی و تصویر پایینی بمب BALABAN همانگونه در تصویر بالا مشاهده می‌نمایید بالابان الگو گرفته شده از بمب بسیار موفق جی بی یو 53 آمریکایی است. جی بی یو 53 ضد اهداف ثابت دارای برد 110 کیلومتر و ضد اهداف متحرک بردی معادل 72 کیلومتر را دارا هست. و از سیستم هدایتی جی پی اس، تصویرساز حرارتی و رادار موجی میلیمتری بهره می‌برد. با توجه به اینکه قسمت جلوی بالابان هم مانند جی بی یو 53 گرد می باشد احتمال این وجود دارد که علاوه بر هدایت جی پی اس/گلوناس از تصویر ساز حرارتی یا رادار موجی میلیمتری برخوردار باشد. (این بمب اگر تنها دارای هدایت GPS/INS باشد نیازی نبود نوک آن گرد طراحی شود.)گرچه در مورد برد اس دی بی ایرانی اطلاعاتی در دسترس نیست احتمالا برد آن نزدیک به برد GBU 53 است. جای خالی چنین محصولی همیشه در بین نیروهای مسلح ما حس می‌شد خصوصا که می توان مانند نمونه آمریکایی با اضافه کردن بوستر آن را به نسخه زمین پرتاب تبدیل کرد. پی نوشت: بالابان از بزرگ‌ترین انواع شاهین و از محبوبترین پرندگان شکاری نزد بازداران است. بدن بالابان با ترکیب شتاب سریع و مانورپذیری بالا برای شکار در نزدیکی سطح زمین در دشت‌های باز تکامل یافته‌است. منبع تصاویر: توئیتر فیلدمارشال
  8. 2 پسندیده شده
    تاثیر انجمن میلیتاری بر نیروی های مسلح این تصویر یک بُرش از چند مقطع یک کتاب منتشر شده از سوی دانشگاه عالی دفاع ملی محسوب میشود که چاپ اول آن به سال 1394 به بازار نشر روانه شد و ظاهرا" نویسنده محترم این مطلب را از انجمن MILITARY.IR به امانت ذکر کردند . اینکه معتقدم ، میلیتاری بدون توسل به کپی کردن تحلیل ها از بولتن های درون سازمانی یا رسانه های دیگر ، پیشگام نخست تحلیلهای نظامی (در حوزه تاریخ نظامی و تاکتیک ) بوده و خواهد بود ، تا جایی که بعنوان مرجع کتب منتشره یکی از دانشگاه های نظامی قرار می گیرد ( که نمونه هایش حتی در کتب منتشر شده نیروی هوایی ارتش هم موجود و مستند هست ) ، نشان میدهد که بالانس نگاه داشتن جریان تحلیل در این انجمن تا چه اندازه پر اهمیت است و بر خلاف سایر رسانه های جدید ، همچنان در کانون مراجعات قرار دارد . باشد که منزلت این انجمن حفظ شود .
  9. 2 پسندیده شده
      حداقل 5 فروند میراژ 5 مصری در جنگ بوسیله پرنده های نیروی هوایی(عمدتا اف 14) سرنگون شدند.   برای بچه های نیروی هوایی تا مدتها این هواپیماهای بال دلتا مایه ابهام بودند، چون هیچ هواپیمای نیروی هوایی عراق در رنگ استتار خودش از رنگ نارنجی استفاده نمی کرد!
  10. 1 پسندیده شده
    موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین : در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود. پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین شد و آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند. در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود . مرصاد ، کمینگاه منافقین ببرها وارد می شوند : اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، بسیج و..) در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد . به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد . بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3) یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر خالص قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید . با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3 در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود . در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله را می توان بدین دلیل تشریح نمود که تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید . اعزام فالکروم های تهرانی ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند . با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی زدند . سپهبد شهید صیاد شیرازی د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد . این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند . اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده متحدین شامل جنگنده – بمب افکن های F-16 و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . پی نوشت : 1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 2- در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید . منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR BY BABAK TAGHVAEE این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . مترجم : MR9
  11. 1 پسندیده شده
    امروز که خبر حمله به بندر فجیره رو شنیدم، ناخودآگاه یاد این مطلب قدیمی افتادم و بهانه ای شد بعد مدتها به میلیتاری سر بزنم. آیا بالاخره انتقام گرفتیم؟!؟
  12. 1 پسندیده شده
    @mostafa_by سلام علیکم- یک سئوال عجیب ، چرا در جریان نبرد استالینگراد ، لوفت وافه علیرغم تجربه ورشو ، بلگراد و نبرد بریتانیا ، باز هم تمام توان خودش را روی بمباران شهر گذاشت تا بمباران استقرار عقبه روسها در شرق ولگا ؟؟؟ ( علم به اینکه بمباران و تخریب شهر ، کار را برای مدافعان آسان میکند ) @MR9 سلام علیکم و رحمة الله. اولین دلیل این بود که بمباران های مذکور، هیچ یک مانع و کند کننده حرکت ماشین جنگی آلمان ها نبودند. ما امروز علم مان بر روی دفاع از خرابه ها، با علم بر موفقیت آمیز بودن استالینگراد بود. اگرچه در بلگراد و ورشو، مقاومت هایی می شد، اما به دلیل بر هم خوردن ساختار استقرار و عدم امکان جنگیدن چریکی (خانه به خانه) تا قبل از آن، این مدل دفاع به نظر امکان پذیر نمی رسید. ضمن اینکه این واقعیت هم هست که اگر ولگا تسخیر می شد و امکان ورود آن حجم عظیم از نیروی تازه نفس به شهر نبود، عملاً دفاع از این مخروبه ها هم امکان پذیر نمی بود. حتی خانه پاولوف که معروف ترین دفاع رو انجام داد هم خیلی امکان دفاع پیدا نمی کرد. پس نباید با دانش امروز، بر تصمیم آن روز خرده گرفت. دوم اینکه تفاوت اساسی بین استالینگراد با ورشو یا بلگراد در این بود که استالینگراد، صنعتی ترین شهر روس ها بود و کارخانجات متعدد آن (بویژه تانک سازی ها که با سرعت هرچه تمامتر تی 34 به جبهه ها تزریق می کرد و اساساً یکی از دلایل شکست تسخیر قفقاز، همین فشار از جانب استالینگراد و کارخانه تانک سازی اش بود)، آن را بدل به هدفی با ارزش کرده بود. نظر به اینکه تقریباً اکثر کارخانجات شوروی به شرق و کوه های اورال منتقل شده بود، استالینگراد تنها هدف صنعتی شوروی بود که آسیب پذیر بود و چه با هدف تسخیر و چه بدون آن، منطقاً می بایست با خاک یکسان شود. اگرچه تا قبل از تسخیر خارکوف و روستوف، امکان دستیابی به استالینگراد مهیا نبود. @MR9 سوم اینکه حجم بمباران استالینگراد حقیقتاً رعب برانگیز بود و سابقه نداشت که شهری طی چند روز با این حجم بمباران شود. یکی از اصلی ترین اجزاء بلیتزکریگ، همین بمباران ها و ایجاد هراس در شهر و فرار همه جانبه و در نتیجه برهم خوردن نظم شهر و اخلال در رفت و آمد بود که کار را برای مدافعین بسیار سخت می کرد. اما برخلاف تصور آلمان ها، نه تنها این نظم آنچنان که باید و شاید دستخوش تغییر قرار نگرفت، بلکه حتی اکثر مردم هم در شهر باقی ماندند و به زندگی ادامه دادند و این، تجربه ای نبود که آلمان ها تا قبل از آن، با آن مواجه بودند. @MR9 اما بمباران عقبه روس ها در ولگا به شدت هم انجام پذیرفت. حجم عظیمی از نیروها و تجهیزات شوروی در همان آب های ولگا غرق شدند و سورتی های پرواز بر فراز ولگا لاینقطع ادامه داشت. روس ها هم با هر چیز که دستشان می رسید، تلاش می کردند که جریان تزریق نیرو و تجهیزات به داخل شهر برقرار شود. اگرچه همانطور که در تاریخ هم آمده است، آنقدر این حجم تجهیزات نسبت به نیروهای وارد شده کم بود که هم تسلیحات به هر دو، سه نفر یکی می رسید (آنهم عمدتاً تسلیحات سبک) و هم عمر مدافعان شهر، بخصوص در ماه اول به 24 ساعت هم نمی رسید و به عبارتی استالینگراد، چیزی شبیه به وردن شده بود در جنگ جهانی اول. یادمان نرود که آلمان تقریباً تمامی شهر را (علی رغم تمامی این موارد) تسخیر نمود و تنها سه نقطه از آن باقی ماند و به قدری به پیروزی نزدیک شده بود که هیتلر، تسخیر شهر استالینگراد را اعلام نمود. @mostafa_by +++++++ ممنون ، بیشتر منظور این هست که وقتی اشغال استالینگراد آنقدر کامل شده بود ، چرا نوک پیکان حملات ( و نه حملات روتین ) نرفت سمت عقبه روسها تا انها را از ساحل شرق ولگا ، حداقل به شکل نسبی وادار به عقب نشینی کند تا همین جریان کم کمک یا موقعیت های استقرار توپخانه قطع شود ؟ @MR9 خلاصه اینکه شما در نبرد استالینگراد، کاری را نمی بینید که آلمان باید می کرد و نکرد. به عبارتی هر سیاستی را که می بایست بکار بگیرد، گرفت. از حمله به خطوط ارتباطی دشمن تا قطع مکرر خط لجستیکی. از استفاده از تک تیراندازها برای مقابله با تک تیراندازها تا بمباران مکان های استقرار تک تیراندازها برای جلوگیری از تلفات. از پاکسازی خانه به خانه تا تله گذاری های خیابانی. البته استفاده از تانک ها به دلیل فضای شهری استالینگراد با مشکلاتی مواجه بود و یکی از دلایل عدم تسخیر خانه پاولوف هم محیط اطراف آن خانه بود که امکان استفاده گسترده از تانک را مهیا نمی ساخت و به همین دلیل معدود تانک های به میدان آمده با استفاده از PTRS های مستقر در طبقات فوقانی، هدف قرار می گرفتند. خلاصه اینکه در حقیقت، شما امکان بررسی عملکرد آلمان نازی در استالینگراد را ندارید، مگر آنکه ابتدا، روی امواج انسانی مافوق تصور که بی وقفه به شهر تزریق می شدند تمرکز بفرمایید و در ثانی، این را در نظر بگیرید که کاهش سرعت نازی ها به دلیل گستردگی خط لجستیک و البته سرما، به ضررشان می شد و هر چقدر زمان بیشتر می گذشت، از توان تهاجمی آلمان کاسته می شد و همین، فرصت را به روس ها می داد که مناطقی که از دست داده اند را محدداً (ولو چند روز) تسخیر کنند که عملاً باعث چند باره کاری آلمان ها می شد این قضیه. @MR9 در بسیاری از موارد ما شاهد این بوده ایم که یک ساختمان طی چند روز، چند بار دست به دست می شد که این از توان نازی ها بشدت می کاست (برخلاف طرف روسی که دائماً نیروی تازه نفس به میدان می آورد.). @mostafa_by منظور محل استقرار روسها ( سپاه های 64 و 62 ارتش سرخ هست ) @MR9 همانطور که عرض شد این کار انجام گرفت. اما مشکل اصلی، بر سر این بود که اون خطوط با بمباران هوایی بطور کامل قطع نمی شد. با نگاهی به نقشه استالینگراد می بینید که ما درمورد منطقه کوچکی که دسترسی محدود به ولگا دارد صحبت نمی کنیم. بخش قابل توجهی از مناطق را شامل می شد که چند نقطه که اصلی ترین مراکز تخلیه نیرو و تجهیزات بود، بصورت شبانه روزی مورد هدف قرار می گرفت. @MR9 آها. منظور شما، عقبه پشت رود ولگا بود. من اشتباه منظور شما را متوجه شدم. خوب. این دو دلیل ساده داشت. اول اینکه تمرکز نازی ها بر روی تسخیر شهر و گرفتن ولگا بود و اولویت اصلی بر گرفتن ساحل بود. دوم اینکه آلمان ها ابداً اطلاعی از حجم عظیمی از نیرو که در پشت رود ولگا جمع آوری شده بود خبر نداشتند. تمام تصور ایشان این بود که شوروی صرفاً به تلاشی مذبوحانه برای جلوگیری از سقوط شهر دست می زند (چیزی شبیه به نبرد سواستوپول و یا نبرد اسمولنسک). @mostafa_by یعنی تا فوریه 1943 که قضیه تمام شد ، هنوز برآورد اطلاعاتی ورماخت از ارتش سرخ روی واقعیات قرار نداشت ؟!!! @MR9 از قضا تمام تلاش ژوکوف هم این بود که آلمان، متوجه حجم عظیم جمع آوری نیرو توسط شوروی نشود. چرا که لو رفتن این حجم از نیرو، سبب می شد عملیات اورانوس لو برود و آلمان یا با تقویت جناحین امکان دور زده شدن شهر را به دشمن ندهد و یا با فهمیدن اینکه استالینگراد نه شهری حیثیتی، که یک تله بزرگ است، از شهر عقب نشینی نماید. اما با شناسایی دقیق این حجم از نیرو، باز امکان حمله به آن وجود نداشت. اول اینکه فرودگاه هایی که استالینگراد را بمباران می کردند، با فاصله قابل توجهی از شهر قرار داشتند و در نتیجه بمباران ها هم برد محدودی داشت. دوم اینکه پدافند گسترده ای بر پشت رود ولگا قرار داشت و بسیاری از پروازهای آلمان مورد اصابت قرار گرفت و در نتیجه پشت رود ولگا، خیلی هم نفود پذیر نبود (ما درمورد توان محدود لوفت وافه صحبت می کنیم و نه توان بی پایان ساخت و تجهیز هوایی شوروی و ایالات متحده). @MR9 بله. اسناد که چنین می گویند و تا اواسط عملیات اورانوس، آلمان ها از حجم عظیمی از نیرویی که قرار است با آن مواجه شوند، مطلع نبودند. اساساً هم یکی از دلایلی که ارتش ششم عقب نکشید و در دام ژوکوف افتاد هم همین بود که بسیار دیر متوجه شدند که با بیش از یک و نیم میلیون نیروی نظامی از هر دو جناح مواجه هستند که حجم عظیمی از توپخانه را با خود به همراه دارند (بیش از 12 هزار قضبه توپ و منحنی زن!!). الان امکان این که دقیق تر بنویسم را ندارم، چون باید با آمار و ارقام موضوع را خدمت شما عرض کنم. ولی تا همین جا فعلاً از من بپذیرید که آلمان ها حتی تا اواسط عملیات اورانوس هم درک درستی از فاجعه ای که در پیش رو قرار داشت، نداشتند و عمدتاً هم ضعف نیروهای محور (ایتالیایی ها، رومانیایی ها و مجارها) را عامل ضربه خوردن از جناحین می پنداشتند. اگر نگاهی به مناطق عملیات بیاندازید تا ببینید برای جلوگیری از لو رفتن این حجم از نیرو، از چه فاصله ای از شهر عملیات آغاز شد. @MR9 نظر لطف شماست. اگر هم حوصله آن نقشه را نداشتید، این نقشه ویکی پدیا را هم ببینید (اشکالاتی دارد. اما در مجموع درست است. این آرایش نیروهای طرفین قبل از آغاز عملیات اورانوس بود. با دیدن این نقشه، خود به این حجم عظیم از نقل و انتقال نیروها، آنهم چند ده و بعضاً چند صد کیلومتر دورتر از استالینگراد پی خواهید برد. آن وقت شاید نشود خیلی هم به جناحین ایتالیایی و رومانیایی ایراد گرفت. به عبارتی آنقدر این عملیات در سکوت طرح ریزی و آماده سازی شد که پس از اجرا، برای کسی باورپذیر نبود که شوروی با آنهمه تلفات در استالینگراد، توانایی جمع آوری چنان حجم از نیرویی را داشته باشد؛ آنهم نیروهای تازه نفس. @mostafa_by به تفکیک تایپ هواپیما ( 269 فروند یونکرس 52 / رقم جالبی هست ) ، 169 فروند هینکل 111 ، 42 فروند یونکرس 86 ، 9 فروند فوکه ولف fw-190 در نهایت 5 فروند هینکل 177 /// تلفات بالای یونکرس ها هم تلاش آنها برای کمک رسانی به فون پائولوس بود @mostafa_by احتمالا ژوکف از یک عملیات فریب نظام مند برای پوشش نقل و انتقال نیروها باید استفاده کرده باشد @MR9 البته در نظر بگیرید که بخش عمده ای از تلفات نیروی هوایی آلمان، به حملات زمینی به فرودگاه هایی بود که استالینگراد را بمباران می کردند. بخصوص فرودگاه های در ناحیه تاتسینکایا و سالسک که این دومی بسیار موفقیت آمیز بود. @MR9 کاملاً همین طور بود. ژوکوف برای انجام عملیات اورانوس، وسواس بسیار خاصی داشت که حالا ان شاءالله شب وقتی به منابعم (سوادم) دست پیدا کردم، بهتر می تونم براتون موضوع رو تشریح کنم. در عملیات LIttle Saturn شوروی تصمیم به حمله به فرودگاه های پشتیبان استالینگراد گرفت (که بعضاً چند صد کیلومتر دورتر از استالینگراد بودند. بطور مثال سالسک 320 کیلومتر دورتر از استالینگراد بود. خود عظمت این عملیات را دریابید). واسیلی بادانوف این حملات را برعهده گرفت. در حمله به فرودگاه تاتسینکایا، اتفاقی شبیه به داستان سرپل ذهاب و شهید شیرودی پیش آمد و امواج تانک های شوروی را هواپیماهای آلمانی معطل کردند @MR9 به این ترتیب که هواپیماها فول لود به پرواز درآمده و نیروهای شوروی را بمباران می کردند و بعد به پایگاه مراجعه کرده و سوخت و تجهیزات را بار زده و مجدداً اقدام به حمله می کردند تا پرسنل امکان عقب نشینی را داشته باشند. اگرچه یونکرزها روی زمین مانده قربانی شدند. البته در سالسک چنین فرصتی را هم پیدا نکردند و بیش از 50 فروند یونکرز ِیو 52 روی زمین منهدم شدند. خلاصه اینکه بخش عمده ای از تلفات لوفت وافه (بخصوص هواپیماهای ترابری)، مربوط به این مدل عملیات های متهورانه شوروی بود (که البته تلفات ایشان هم قابل توجه بود که با توجه به این عمقی که در آن نفوذ کردند چندان عجیب هم نبود.). ولی این کار باعث شد که هم حلقه محاصره استالینگراد تنگ تر شده و هم تجهیزات مورد نیاز ارتش ششم که حالا تبدیل به مدافعین شهر شده بودند، به دستشان نرسد و در نتیجه تنها یک ماه بعد از نابودی فرودگاه های حامی استالینگراد، شهر به تسخیر ارتش شوروی درآمد.
  13. 1 پسندیده شده
    مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال بخش سوم دکترین گراسیموف : استفاده از تمام ابزارهای لازم - تاریخچه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، فدراسیون روسیه اعلام کرد که ممکن است در داخل به کندی به سمت اصلاحات دموکراتیک لیبرال و همچنین اصلاحات اقتصادی بازار حرکت کند . در خارج از روسیه سیاست جنگ سرد اتحادیه جماهیر شوروی به صادرات به سمت مناطق تحت نفوذ نزدیک به این کشور ، یعنی به کشورهای تازه‌ استقلال ‌یافته که زمانی اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل می‌دادند ، معطوف شد . این سیاست موقعیت روسیه را بالا برد و به روسیه سکویی برای ادامه قدرت و نفوذ در خارج از مرزهای خود داده و به ناچار این کشور را در تضاد با اصول دموکراسی غربی قرار داد . زمانی که کشورهای حوزه بالتیک استقلال خود را در سال ۱۹۹۱ اعلام کردند ، حفاظت از مهاجران روس تباری که در داخل مرزهای آن‌ ها قرار داشتند ، دلیلی منطقی برای مداخله به روسیه می داد . در لیتوانی، روسیه حزب کمونیست لیتوانی و جنبش Yedinstvo را که علیه استقلال لیتوانی با تاکتیک ‌های سنتی شوروی از قبیل تبلیغات و تظاهرات کارگران سازمان ‌یافته مبارزه می‌کرد ، کنترل می نمود . ارتش روسیه در نهایت توانست به بهانه حفظ نظم و قانون برای شهروندان روس ، که یک چهارم جمعیت لیتوانی را تشکیل داده بودند ، به این کشور اعزام شود. در همان زمان ، روسیه داوطلبان را برای کمک به جدایی طلبان روس در مولداوی فرستاد و ارتش روسیه از این داوطلبان پشتیبانی می کرد . در اوایل دهه ۲۰۰۰ ، لتونی و لیتوانی با شایعات مربوط به دخالت سازمان ‌های سیاسی با سرمایه روسیه ، کمپین های اطلاعاتی دروغ و رشوه خواری به چشم انداز مشخصی از نفوذ روسیه در خارج از این کشور نزدیک شدند . انقلاب‌های رنگی در اوکراین ، گرجستان و قرقیزستان بر قاطعیت و عزم روسیه برای اجرای روایت های ضد غربی خود ، در حوزه اطلاعاتی جنگ ‌های سیاسی تاثیر گذار بوده اند . در دهه های اخیر ، استفاده روسیه از تاکتیک های نظامی و غیر نظامی در گرجستان و اوکراین موفقیت آمیز بوده است. پس از تصویب مجوز سازمان ملل متحد برای ورود به موضوع گرجستان از طریق عملیات های حفظ صلح در هر دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی (1992 - 2008) ، روسیه به صورت نظامی و دیپلماتیک موضع گرفته تا قدرت نفوذ خود را نسبت به گرجستان تقویت نماید . این امر به طور واضح با قرار دادن افرادی از قومیت های روس در جایگاه های کلیدی وزارت های اوستیای جنوبی و آبخازیا برای به وجود آوردن نفوذ دیپلماتیک صورت گرفت . تاکتیک‌های جنگ سایبری روسیه که در جریان درگیری نظامی صورت پذیرفتند شامل حملات DDOS برای رد دسترسی یا اخلال درارتباطات و فعالیت‌های اطلاعاتی به منظور جمع‌ آوری اطلاعات نظامی و سیاسی از شبکه ‌های گرجستان انجام گرفتند . پس از پنج روز عملیات نظامی ، دیمیتری مدودف ، رئیس جمهور وقت روسیه ، به نیروهای روسی دستور داد تا تمام عملیات های نظامی در گرجستان را متوقف سازند و طرح صلحی را پذیرفت که اساسا اجازه می داد روسیه به تسلط خود بر گرجستان ادامه دهد . تاثیر گذاری بر اوکراین که بخش‌های صنعتی و منابع با ارزش انرژی را دارا است ، از زمان انقلاب ۱۹۱۷ برای اهداف ملی شوروی و روسیه حیاتی بوده‌ است. این دو کشور نه تنها یک مرز طولانی بلکه اقتصاد های وابسته ، یک مشارکت نظامی - صنعتی و تبارهای قومی بزرگ یکسانی را در بر دارند. مسکو روایت‌های دوستار روسیه و فعالیت‌ های اطلاعاتی را در جنوب و شرق اوکراین تداوم داده‌ و از شبکه گسترده منابع و پرسنل طرفدار روسیه در اوکراین برای بهره‌ برداری از فرصت‌ها و ایجاد انشقاق در اوکراین در زمانی که فعالیت ‌های سیاسی داخلی اوکراین به نفع اهداف روسیه نباشد بر ضد دولت اوکراین که به دنبال روابط بیشتر با غرب بوده ، استفاده کرده ‌است . تنوع و پیچیدگی بازیگران وابسته به مسکو، شدت اقدامات و تاکتیک ‌های روس ها را نشان می‌دهد . این اقدامات هماهنگ شامل : استفاده از NGO ها برای ترویج احساسات ضد غربی ، ضد ناتو و ضد دموکراتیک ایجاد شک و تردید در مورد وضعیت ارضی کریمه استفاده از زبان و آموزش و پرورش به عنوان ابزار سیاسی - از جمله سوء استفاده از کتاب های درسی و مدارس انتشار و توزیع روزنامه‌ های آزاد ضد دولتی تغییر نام خیابان‌ ها ، شهرها و مراکز فرهنگی آویزان کردن پرچم‌های روسیه و ایجاد دیوار نوشته‌ ها بر روی ساختمان ‌های اوکراین استفاده از مذهب به عنوان ابزار سیاسی و ترویج کلیسای ارتدوکس روسیه و تغییر حافظه مشترک جمعی می شوند . انشاالله ادامه خواهد داشت ...
  14. 1 پسندیده شده
    بسم الله................ 17 اردیبهشت 1398 فرود سخت جنگنده سوخو 22 نیروی هوایی ویتنام
  15. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان روز گذشته خبری بود مبنی بر رونمایی از " ۶ طرح جدید " که در مجموعه ی " شهید زهرزن نزاجا " برگزار شد . البته به نظر بیش از ۶ طرح بود که شامل طرح های جالبتری میشد اما در مورد آنها توضیحی ارائه نشد . ۱_ سامانه ی هدایت لیزری در خبر به سامانه ی مذکور اشاره ای نشد و به نظر بیشتر به سامانه ی هدایتی موشک ضد زره دهلاویه ( کورنت ) اشاره میشد ، این طرح به احتمالا" زیاد سامانه ی نشانه گیر _ گذار لیزری برای هدایت موشک ها ، گلوله های توپخانه ایی و ... هدایت شونده بر اساس جستجوگر لیزری خود پرتابه یا موشک میباشد . http://s8.picofile.com/file/8359709176/سامانه_ی_هدایت_لیزری.jpg ۲_ سامانه ی شبیه ساز GPS/ GLONASS به این طرح جالب هم اشاره ای نشد و همینطور توضیحی برای آن پیدا نشد . http://s8.picofile.com/file/8359709200/شبیه_ساز_GPS_GLONASS.jpg ۳_ استوانه ی آب بندی لوله ی توپ " تانک چیفتن " http://s8.picofile.com/file/8359709234/استوانه_آب_بندی.jpg ۴ _ وانت تاکتیکال ( حفاظت شده ) ضد زره طرحی که در این رونمایی اصلا به آن اشاره نشد و صرفا" یک ماکت از آن به شکل خودروی رادیو کنترل ( RC ) به نمایش در آمد ، احتمالا" در آینده ی نزدیک و بر اساس وانت های پیک آپ مانند ارس از آن رونمایی میشود . با دقت بیشتر میتوان زره پوش شدن کابین خدمه ، گوی هدایت اپتیکی ( مانند طرح عقاب ) بر روی سقف و لانچر ۴ عددی سامانه ی ضد زره رعد ( مالیوتکا ) را مشاهده کرد . http://s9.picofile.com/file/8359709268/طرح_آفرود_نظامی.jpg ۵_ فیلم فیلم رونمایی و الباقی طرح ها + توضیحات عزیزان https://www.mizanonline.com/fa/news/515538/پهپاد-فراز-۲۲۰-رونمایی-شد ۶ _ توضیحات نوشتاری بیشتر از خبرگذاری مهر https://www.mehrnews.com/news/4609849/دستاوردهای-جدید-نیروی-زمینی-ارتش-رونمایی-شد ================= لینک پایین هم در مورد مراسم رونمایی از دستاوردهای ارتش بود ( ۳۱ فروردین ) که تصاویری جالب از ۳ پیش نمونه ی تانک ذوالفقار و ... داشت که نمیشد یک پست جدا برای آن در نظر گرفت ، بنابر این تا ارسال این پست از ارسال آن صرف نظر شد . http://tabnakbato.ir/fa/news/142498/مراسم-رونمایی-از-دستاورد‌های-دفاعی-ارتش-عکس پ ن مطلب ارسالی حقیر کامل و یا خالی از اشکال نیست .
  16. 1 پسندیده شده
    به نظر می رسد که قبل از همه چیز آلمان، چوب دست کم گرفتن شوروی توسط هیتلر را خورد. متاسفانه یکی از خصوصیات دیکتاتورهایی که مسبب بروز جنگ های جهانی شدند، ولع بیش از حد و عدم در نظر گرفتن واقعیات و نداشتن حس منطق در زمان های حاد و ضروری بود. ناپلئون مثالی برای قرن 19 و آدولف هیتلر نشانی تمام عیار برای قرن 20 و جنگ جهانی دوم بود. او با سخنرانی احساساتی بمباران بریتانیا را از تاسیسات نظامی و زیرساخت ها به سمت بمباران لندن و متعاقب آن ناکام ماندن نقشه اشغال بریتانیا برد. اما او علی رغم ناکامی در قلع و قمع دشمن در دونکرک و فتح برتانیا سالها می توانست قلمروهای اشغال شده را حفظ کند ولی متاسفانه بی منطق بودن و ولع بیش از حد وقتی با پارانویا و بدبینی فوق العاده همراه شود منجر به فاجعه ای به نام بارباروسا می افتد. فاجعه ای که در آن گرگ نازی برای پیشگیری از دریده شدن توسط گرگ سرخ در جبهه ای گسترده به سمت شوروی تاخت. در ابتدا کار طبق نقشه هیتلر پیش می رفت، به تعبیر او شوروی و کمونیسم دیوار پوسیده ای بود که با لگدی فرو می ریخت. تصفیه های میلیونی و خونین استالین هم موید این قضیه بود ولی انگار این قضیه روی دیگری هم داشت از جمله مقاومت سرسختانه شوروی و یکدست شدن ارتش شوروی که باعث ویرانی تدریجی و در نهایت تسلیم ارتش قدرتمند نازی و به پیش تاختن بدون مانع ارتش سرخ در قلمروهای آلمان ناسیونال سوسیالیست شد.
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام میشه گفت که شوروی پیروز بود به صورت نسبی زیرا که در نهایت موفق به رخنه در خط دفاعی مارن هایم شدند و در ناحیه کاریلین ایستموس ارتش فنلاند با وجود اینکه تلفاتی بسیار سنگین تر از تلفات خود به ارتش سرخ وارد میکرد اما مثل ورماخت اواخر جنگ توانایی بسیج و تجهیز کردن نیروهای بیشتر را نداشت و در 6ام مارچ دولت فنلاند با توجه به اینکه به نقطه شکست کامل و هزیمت نزدیک میشد درخواست آتش بس کرد که موافقت نشد و تنها بعد از سفر هیئتی از فنلاند به مسکو از طریق سوئد و تن دادن به خواسته روس ها جنگ به پایان رسید . اما روس ها به هدف خودشون رسیدند که بهبود دفاع لنینگراد و دادن عمق استراتژیک به این شهر بود از طرفی دیگر پس از قرارداد مولوتوف - ریبن تروپ دولت های شوروی و آلمان منطقه نفوذ خود را مشخص کرده بودند و بر طبق این قرارداد فنلاند در منطقه تحت نفوذ شوروی قرار داشت مثل کشور های بالتیک و دولت شوروی نگرانی ای از این بابت نداشت که دیر یا زود فنلاند تن به خواسته های آنان خواهد داد . حالا پیروزی ای تاکتیکی اگر کسب نشده بود از نظر من قطعا به هدف های خود رسیده بودند و اهداف استراتژیک کسب شده بود. با تشکر
  18. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم اولین ها با سلام برای اولین بار در تاریخ رزم دریایی سه فروند رزم ناو ساحلی دست به تمرین مشترک در حوالی سن دیگو و آب های اقیانوس آرام زدند. کشتی های حاضر در این رزمایش رزم ناو های ساحلی : منچستر-استقلال-تالسا -بودند. این نوع کشتی ها کشتی هایی سریع و با مانور پذیری بالا اند که برای استفاده در آب های ساحلی طراحی و ساخته شدند این کشتی ها در آشیانه خود توانایی جای دادن دو فروند بالگرد SH-60 را دارند و تسلیحاتی مثل توپ MK-110 پنجاه و پنج میلیمتری استفاده می کنند و به موشک هایی همچون RIM-116 مجهز است. قابل به ذکر است که نیرو دریایی ایالات متحده آمریکا سفارش 34 فروند از این کشتی ها را داده است که 15 فروند آنها تحویل این نیرو شده است . همچنین یکی از عامل هایی که سبب میشود ما به این گونه کشتی ها توجه خاصی داشته باشیم توانایی عملیاتی آنها در آبهای کم عمق و قدرت آتش قابل توجه آنها نسبت به اندازه کوچک آنها است و اینکه این کشتی ها از جمله کشتی هایی اند با توانایی پنهان کاری بالا و سطح مقطع راداری پایین آنها است. کشتی استقلال در حوضچه خشک با تشکر پ.ن : مثبت فراموش نشود صرفا برای میلیتاری ترجمه : AMIRHOSAINGH بن پایه: پایگاه خبری فرماندهی ناوگان اقیانوس آرام
  19. 1 پسندیده شده
    شبکه پدافند هوایی ارتش ونزوئلا و نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، یک چالش جدید بخش دوم و آخر با توجه به مواردی که در بخش نخست مورد توجه قرار گرفت ، درصورتی که پنتاگون بدنبال اقدام نظامی برعلیه کاراکاس باشد ، تنها هواگرد مناسب برای رودرویی با نیروی هوایی ونزوئلا و همچنین شبکه دفاع هوایی این کشور ، جنگنده برتری هوایی اف-22 رپتور خواهد بود . علت چنین انتخابی را میتوان به قابلیتهای جنگنده اف-22 در حوزه اجرای عملیات رزمی در ارتفاع بالا دانست که این خود بدلیل پیشرانه پرقدرت F119 است که به تقریب دو برابر پیشرانه های جنگنده اف-16 توان خروجی تولید می کند . علاوه براین ، ویژگی های رادار نصب شده بر روی این جنگنده بدان اجازه میدهد تا درفضایی وارد عمل شود که درآن ، سامانه های رزمی نسل چهارمی نظیر اف-18 و اف-15 آسیب پذیری افزون تری را به نمایش می گذارند ، مضاف براینکه ناظران نظامی معتقدند که جنگنده جدید تر اف-35 بعنوان یک جت نسل پنج سبک تر ، خفاکاری افزون تری را درمقایسه با رپتور ، در اختیار نیروی مهاجم قرار خواهد داد ،اما کاربرد آن در این منطقه ، حساسیت زا محسوب میگردد. علیرغم چنین وضعیتی ، رپتور بعنوان جنگنده برتری هوایی نسل5 ، با برخورداری از توانمندی های پیشرفته هوا به هوا ، رادار قدرتمند AESA ، سامانه های جنگ الکترونیک ، پیشرانه های مجهز به خروجی های بردار رانش و همچنین برد طولانی که نیازآنها به سوخت گیری هوایی را در منطقه آمریکای جنوبی را کاهش میدهد ، به گزینه ایده آل برای اجرای عملیات رزمی تبدیل شده است . در حوزه مهمات محمول جتهای دو طرف ، در حالی که موشک هوابه هوای AIM-120C بلحاظ برد موثر که توسط بخش عمده ای از جتهای آمریکایی مورد استفاده قرار میگیرد ، به سختی قابل مقایسه با مهمات محمول سوخوهای ونزوئلایی هستند ، اما تجهیز رپتورها به مهمات AIM-120D با برد 180 کیلومتر ، می توانند فراتر از برد درگیری جنگنده های ونزوئلا ، وارد عمل شوند . از سویی دیگر ، پنهانکاری خیره کننده اف-22 به گونه ای است که کار برای جتهای مدافع بسیار سخت خواهد شد و این مزیت قابل توجهی برای رپتور به نظر می رسد ، در حالی که با حضور عملیاتی سامانه S-300VM ، امکان کشف رپتور در بردهای طولانی برای ونزوئلا فراهم میشود و این ، شانس نیروی هوایی مدافع برای کشف سریعتر مهاجمان ( در صورت لینک شدن دفاع هوایی و جتهای نیروی هوایی ) و قفل راداری را افزون تر خواهد نمود . در چنین شرایطی ، با توجه به مانورپذیری بالای هر دو جنگنده و کاربرد سامانه های پیشرفته جنگ الکترونیک ، قابلیت بقاء آنها در بردهای زیاد ، به نظر بیشتر خواهد شد ، هرچند احتمال نفوذ رپتور به داخل شبکه دفاع هوایی ونزوئلا با ضریب بیشتری قابل تحلیل خواهد بود . با تامین پوشش هوایی از سوی رپتورها ، اینک بمب افکن های سنگین نیروی هوایی ارتش ایالات متحده (B-1B Lancer و B-52 Stratofortress ) قادر خواهند بود تا اجرای حملات دورایستای دقیق را با استفاده از موشکهای کروز بر علیه اهداف مشخص در عمق خاک ونزوئلا ، بخصوص سایتهای موشکهای زمین به هوا در دستور کار خود قرار دهند . به اعتقاد برخی تحلیلگران نظامی ، جنگ افزارهای متعارفی نظیر AGM-86 با برد چند هزار کیلومتری ، استخوان بندی حملات دورایستای آمریکایی ها محسوب میشوند ، اما حضور سامانه هایی نظیر S-300VM و Patsir-S1 در صورت استفاده مناسب ، میتواند به دفع شدن بخشی از حملات منجر شود . هر چند در طولانی مدت ، تضعیف شبکه دفاعی هوایی ونزوئلا ، معضلی جدی را پدید خواهد آورد . بعنوان مثال ، هر بمب افکن بی-52 ، در هر راید ، می تواند حداقل 20 تیر موشک کروز را بسوی اهداف از پیش تعیین شده شلیک نماید و درصورتی که یک صورتبندی چند فروندی وارد عمل شوند ، امکان تضعیف شدید دفاع هوایی ونزوئلا تا حد زیادی افزایش خواهد یافت ، چنانکه به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، پایگاه های هوایی که سوخو-30 های نیروی هوایی ونزوئلا در آن مستقر هستند ، در لیست اهداف بالقوه برای حمله قرار دارند و این حقیقت نیز قابل توجه است که تراکم دفاع هوایی این پایگاه ها هرگز قابل مقایسه با همتایان روسی یا کره شمالی به نظر نمی رسد. به اعتقاد نویسنده ، در هر شرایطی ، ارتش ونزوئلا قادر نخواهد بود تا بطور کامل با چنین حملاتی مقابله کند ، هر چند امکان ایجاد اخلال و کاهش ضربه را خواهد داشت . به گفته تحلیلگران نظامی ، گرچه سامانه های پدافند هوایی مدافعان ، نظیر S-300VM و یا BuK-M2 بدلیل تحرک پذیری بالا ، آسیب کمتری را متحمل خواهند شد ، اما حضور قطعی هواگردهایی نظیر E-3 و تمرکز ماهواره های نظامی بر این کشور ، کار را برمدافعان بسیار سخت خواهد کرد ، بخصوص اینکه بر خلاف روسها یا ارتش کره شمالی ، ونزوئلا فاقد شبکه تونل های زیرزمینی مناسب بوده و با توجه به ایجاد برتری هوایی توسط رپتورها و حملات هوایی بمب افکن های سنگین بر علیه فرودگاههای نظامی این کشور ، هواگردهایی نظیر F-15E در ارتفاع پایین تری میتواند دست به اجرای حملات ضربتی دقیق تر زنند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله ............ سقوط یک بالگرد UH-1 ارتش ترکیه بروی شهر استانبول / در این حادثه سه خدمه تن از سرنشینان بالگرد کشته شدن
  21. 1 پسندیده شده
    نخستین آلمانی !!!!!!!!! با پایان جنگ نخست جهانی و براسا س بندهای توافقنامه صلح ورسای ، سازمان رزم ارتش قیصر که اینک به رایشسوهر تغییر نام داده بود ، به 7 لشکر سبک کاهش پیدا نموده و به شکل سخت گیرانه ای ، از تولید و نگهداری خودروهای زرهی منع گردید . با این حال ، این پیمان ، به مانند تمام قراردادهای یکطرفه ، نقاط ضعف مشهودی را بخود می دید و در این مورد ، هر کدام از هفت لشکر فوق الذکر ، اجازه استفاده از نفربرهای زرهی را با هدف حمل پرسنل نظامی را پیدا کرده بودند . این خودروها که در آلمان با شناسه Mannschafttransportwagen و یا به شکل خلاصه MTW مورد شناسایی قرار می گرفتند ، فاقد هر گونه جنگ افزار بوده و نمی بایست در عملیات نظامی یا رزمایش های ارتش استفاده می شدند . تیربار MG 08 این خودروی زرهی (MTW) در سال 1919 توسط شرکت DMG برای استفاده در یگان های سبک پلیس طراحی شده بود و پس از تستهای اولیه وارد خدمت عملیاتی گردید . با این وصف ، براساس اطلاعات موجود ، خودروی زرهی مذکور ، کارایی چندانی نداشت و با وزنی برابر 10.6 تن ، می توانست 9 خدمه را در یک برد 350 کیلومتری و با سرعت 45 کیلومتر درساعت جابه جا کند . ضخامت زره مورد استفاده در این سخت افزار نیز به 10 م.م می رسید ، هر چند ، بدلیل وزن زیاد و پیشرانه نسبتا" ضعیف ( پیشرانه 4 سیلندری دایملر M1574 ) ، کارایی ضعیفی در مسیرهای جاده ای داشت . بعدها و با توجه به اوضاع داخلی آلمان و افزایش تحرکات احزاب فاشیستی و کمونیستی در جمهوری وایمار ، این اجازه به رایشسوهر داده شد که این خودروها را به سامانه های مخابراتی و به شکل محدود به تیربار MG 08 مجهز نماید .مجموعا" ، اطلاعات چندانی در خصوص بیلان رزمی این خودروی زرهی وجود ندارد ، اما گفته میشود که تا سال 1936 در خدمت نیروی زمینی آلمان قرار داشت و تعدادی از آنها در جریان نبرد برلین ( 1945) از میان رفت . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  22. 1 پسندیده شده
    تاکتیک ( 2 ) - مانور چرخشی (دورانی ) مانورهای چرخشی ، که در ردیف تاکتیک های قدیمی میدان نبرد قرار دارد ، نوعی تاکتیک احاطه ای است که در آن ، واحدهای مهاجم تلاش می کنند تا بطور کامل از روبرو شدن با شبکه دفاعی دشمن خودداری نموده و به جای آن تمامی توان رزمی در دسترس را برای یافتن یک معبر مناسب جهت پیشروی در عمق دفاع و در امتداد مسیرهای ارتباطی و لجستیکی دشمن ، متمرکز کنند . با اجرای این تاکتیک ، اینک عقبه واحدهای دشمن در معرض تهدید جدی عناصر آفندی قرار گرفته و بالتبع ، عاقلانه ترین کاری که در سلسله مراتب فرماندهی مدافعان صورت می گیرد ، خارج شدن از لاک دفاعی و اجرای عملیات عقب نشینی است که این خود ، موجب خواهد شد که عناصر در حال عقب نشینی ، اصطلاحا" به دشمن " پهلو / جناح " داده و بطور کامل در معرض آتش مهاجمان قرار می گیرد . اگر قصد بر معرفی نمونه های تاریخی باشد ، اجرای تک تهاجمی ژنرال داگلاس مک آرتور در اینچون ( کره ) ، یک نمونه کلاسیک از اجرای تاکتیک های دورانی ( چرخشی ) بحساب می آید . در اجرای این تاکتیک ، عناصر رزمی نظیر واحدهای آبخاکی ، هوابرد ، و یگانهای هوایی نقش محوری و پراهمیتی را برعهده دارند . بااین وصف، بدلیل اینکه واحدهای مامور به اجرای تاکتیک های دورانی ، فراتر از برد پشتیبانی واحدهای کلاسیک ارتش وارد عملیات رزمی میشوند ، ساختار لجستیک ارتش مهاجم می بایست از قابلیتهای بیشتری برای حمایت از واحدهای تکور برخوردار باشد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : اگر قصد داشته باشیم تجربیات دفاع مقدس را محور ارزیابی این تاکتیک قرار دهیم ، شاید این تحلیل سردار سرلشگر پاسدار محسن رضایی ( فرماندهی وقت کل سپاه ) نمونه خوبی برای بررسی باشد . ایشان در یک جزوه منتشر شده از سوی دفتر وقت سیاسی سپاه ، چنین اعتقاد داشتند که در طول جنگ ، هرزمان واحدهای خودی قصد اجرای "تک جبهه ای " به خطوط دفاعی ارتش عراق را داشتند ، تقریبا" موفقیتی حاصل نیامد ولی هرزمان معابر پیشروی بسوی دشمن ، به شکل مبتکرانه ای انتخاب شد ، واحدهای ارتش عراق بطور کامل غافلگیر شده و دست به عقب نشینی می زدند .
  23. 1 پسندیده شده
    طرحی از طرف عراق و انجام توسط تجهیزات اماراتی یا فرانسوی از خاک امارات و عمان با استفاده از خلبانان فرانسوی!   همشون در این عملیات شریک و همکار بودن   دندون هارو تا وقت انتقام به هم میفشریم  وای به حال روزی که قراره جواب 1400 سال ظلم رو بگیرند ...