برترین های انجمن

  1. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      3,109


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      9,427


  3. 00Amin

    00Amin

    News


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      2,080


  4. M-ATF

    M-ATF

    VIP


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      1,958



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 9 آذر 1398 در پست ها

  1. 5 پسندیده شده
    تحویل مصاف به تیپ 65 نوهد
  2. 4 پسندیده شده
    چند تصویر از به کارگیری اسلحه مصاف توسط نیروی های مختلف ارتش جمهوری اسلامی ایران. اسلحه مصاف در دست تکاوران تیپ 35 واکنش سریع ارتش/کرمانشاه اسلحه مصاف در دست نیروهای ویژه ارتش/رژه کرمان اسلحه مصاف در دست تکاوران دریایی ارتش واقعا باعث خوشحالی است ارتش حداقل در سطح نیروهای ویژه و تکاوران تصمیم به استفاده از اسلحه بروز و آن هم بومی نموده است. این اسلحه در ارتش از کالبیر 7.62x51 و خشاب 20 عدد بهره می برد. منبع تصویر: توئیتر فیلدمارشال
  3. 2 پسندیده شده
    در عراق شد آنچه نباید میشد، در وضع چندان جالبی نیستیم، نه راه پیش داریم نه راه پس. اگه به اقدام شنیع آتش سوزی کنسولگری اعتراض درخوری نکنیم که یعنی اقدام اونها رو قبول داریم. اگه هم اقدامی بکنیم که دقیقا زوم میکنن روی کنش ما و با واکنشی حیله گرانه بازی رو پیش می برن تا تمرکز از جاهای دیگه برداشته بشه. با جناب قلم قبلا در مورد اینکه اصولا باید در کشورهای عربی و وقایعشون حضور داشت و سرمایه گذاری کرد صحبت کردیم. اگرچه به نظرم شرکت در این بازی برای ما اشتباهه ولی سیاستیه که 40 ساله روش برنامه ریزی و هزینه کردیم و شاید کنار کشیدن از اون دیگه امکانش نباشه ولی لااقل میشه در جزئیات مقتدرتر نشون داد . عذرخواهی دولت عراق اقدام پسندیده ای بود ولی به نظرم راه حل در حال حاضر فراخواندن سفیرمون در عراق و کاهش رابطه با دولت عراق تا زمان جبران خسارت ها و گرفتن الزام عملی برای جلوگیری از تکرار همچین حادثه ایه. چه فرقیه بین این اقدام و مشابه اون در مورد کنسولگری عربستان؟ شاید بعد 40 سال نیاز باشه این کشورهای عربی زبان به خودشان بیان و بدونن ما پدرخونده شون یا دایه دلسوزتر از مادرشون نیستن که هر خیره سری و بی عقلی اونها رو تحمل کنیم. اگه بعد سالها پشتیبانی ما از فلسطین گرفته تا سرکوب وحوش داعش جواب ما اینه چه بهتر ورطه رو به دست خودشون بدیم لیاقت اینها همون اسرائیل و داعشه.
  4. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم نمایشگاه ایپاس 98 ، بخش چهارم و پایانی سلاح ساچمه زن ورزشی هماک ( آر 101 ) سلاح تک لول ساچمه زنی آرش سلاح گیران 2 سلاح تک تیرانداز مرصاد 2 سلاح ژ3 سلاح کلاشنیکف 133 سلاح کلاشنیکف سلاح تندر سلاح تیربار گرینف نارنجک تفنکی درب شکن ( جی دی بی 100 ) برای آشنایی با طرز کار نمونه ی مشابه این نوع تسلیحات ، میتوانید به تایپک برادر مطلع جناب NIX مراجعه بفرمایید http://www.military.ir/forums/topic/15119-نارنجک-تفنگی-در-بازکنشکافنده-سیمون/?do=findComment&comment=170514 سلاح تیربار پی کی تی تیربار سبک تاکتیکی تیربار سبک تاکتیکی سلاح تک تیر انداز هویزه سلاح 30 م م کاوه ( جی پی 411 ) آدمی با دیدنش هوای ایکس ام 25 وطنی میکند ... نمایشگر علام حیاتی صاایران سد کننده ی مسیر ( پیشگیری از ورود ناخواسته و عموما" انتحاری ) قطب نمای ثامن 3 ( ام 1 ) شوکر شوکر با قابلیت پرتاب پرتابه ی شوک دهنده پنل سرامیکی ضد گلوله دستگاه ایکس ری متحرک پیکاپ چینی تغییر کاربری شده ی شرکت آمیکو ، آسنا کامیونت بنز 911 نفربر زرهی جسور چند نکته عزیزانی که در نمایشگاه های دفاعی _ نظامی با هموطنان و مردم عزیز کشورمان برخورد نزدیک ( چهره به چهره نزدیک ) داشته و مسئول پاسخگویی هستند ، این مطلب مهم را فراموش نفرمایند که در ابتدای امر ، گفتگوی اصولی حاکی از احترام و بدون عجله قسمتی مهمی از کار ایشان است . در وهله ی دوم مطلع کامل بودن ( مسائل فنی مربوطه ، کیفیت ها ، کارایی ها و در صورت لزوم توان مقایسه ی محصول با محصولات مشابه ) نسبت به موضوع ( در مورد تجهیزات و یا محصولات به نمایش درآمده تا حد امکان آن ) تاثیر شگرفی بر جذب و نگهداری مشتریان داشته ، همینطور میتوانند جایگاه مناسی برای مجموعه مطبوع اشان در نظر افکار عمومی ، بعنوان مبلغانی از روی دریافت محبت ( ارائه ی واقعی و از سر صدق اطلاعات و یا محصول + برخورد مناسب ) حساب بفرمایند ، امروزه که مراجعین میتوانند آزادانه دیدگاه ها و نظراتشان را در فضای تا"ثیرگذار مجازی به همراه برخی تصاویر ارائه کنند ، بنا بر این مورد دوم بایستی بیشتر مورد توجه عزیزان قرار گرد . و در وهله ی سوم ، توان تمییز دادن نظامیان عزیز ، مردم عادی ، علاقه مندان و ... ، به آن رشته _ موضوع بدون پیش ذهنیت منفی و شکل دادن گفتگوی مناسب با توجه به سطوح مراجعین و لحاظ کردن سطح اطلاعات ( مسائل مربوطه ) قابل ارائه به ایشان (مراجعین مختلف بسته به نیاز ) است . در وهله ی چهارم ، فرد مسئولی که مسئولیت گفتگو و ارائه ی اطلاعات به مراجعین را دارد بایستی توانایی تکرار مکررات را بیابد ، بدین شکل که ایشان باید بتوانند چند صد یا چند هزار بار یک موضوع و یا مطلب را برای افراد مختلف بدون اطوار اضافه ( خستگی ، ناراحتی ، اجبار ، فرار از گفتگو ، برخورد ناصحیح و .... ) ارائه کنند و در غریب به اکثر موارد مراجعین را جذب و یا راضی ( دست کم در اطلاعات و یادگیری ایی که نسبت به موضوع حاصل میشود ) بفرمایند . نکته ی مهم بعدی که در نمایشگاه های وطنی که بسیار به چشم میخورد و دردآور است ، ارائه ی محصول بدون هیچ نوع اطلاعات نوشتاری در مورد آن است . ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اطلاعات نوشتاری میتواند در فهم محصول ( با سرعت بیشتری ) ارائه شده ، به فرد مراجع کمک شایانی کند ، در عین حال بار قابل توجهی را از دوش مسئول آن بخش برمیدارد ، بدین شکل که کنجکاوی برخی از مراجعین در حد دریافت اطلاعاتی محدود و دانستن یک حداقلی ایی در آن مورد است ، که این کنجکاوی را با نگاه کردن به تابلو ، بنر و یا تبلیغات محیطی آن مجموعه پاسخ داده و بدون اینکه نیاز به سوالی باشد ، به راه خود ادامه خواهند داد . عزیزان بزرگوار ، در نمایشگاه های نظامی _ دفاعی که به صورت عمومی برگذار میشود ، این نکته ی مهم را فراموش نفرمایند که نمایشگاه عمومی پذیرای عموم مردم خواهد بود و اگر محصول خاصی را میخواهند ارائه بفرمایند که نبایستی عموم از آن تصویر و ... تهیه بفرمایند به راحتی میتوانند یک بخش کوچک از غرفه ی خویش را محصور فرموده و در صورت نیاز محصول خویش را به " افرادی که باید " ارائه بفرمایند . در راهکار دوم میتوانند با الصاق یک برگه ی آ4 که روی آن نوشته شده ( پرینت شده ) تصویر برداری ممنوع و یا تصویر برداری نفرمایید ، مشکل را پیش از به وجود آمدن آن حل بفرمایند . در پایان ذکر این نکته الزامیست که نمایشگاه های عمومی ، پذیرای مردم و هموطنان عزیزمان از هر قشر ، ذهنیت ، طرز فکر ، سطح تحصیلاتی و سنین مختلف بوده و میتوان با کمی دقت و اجرای اصول مربوطه از زمان های به اختیارگذاشته شده توسط ایشان بهره ی کافی را برد به شکلی که طرفین ماجرا هر دو به مقصود خود برسند ، بدون اینکه خدای نکرده ناراحتی و یا دلخوری ایی پیش آید . پایان
  5. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم نمایشگاه ایپاس 98 ، بخش سوم پرتابگر راکت 105 میلیمتری RPG 29 مجموعه ی دیده بانی _ سلاح فرمانده ی تانک کرار مجموعه سلاح با توانایی گردش بوده و همینطور مجموعه ی دیده بان آن ( سایت اپتیکی ) هم به صورت جداگانه بر روی مجموعه ی سلاح قابلیت تحرک داشت . به نظر این مجموعه با علم به برخورد پرتابه ها و ترکش های گوناگون ساخته شده چرا که دارای بدنه ایی قطور و بالطبع وزن بالایی بود ( احتمالا" وزن مجموعه در حالت رزمی نزدیک به 150 کیلوگرم یا کمی کمتر و بیشتر باشد ) کالیبر سلاح را 12/7 م م اعلام کردند . در حال گفتگو با مسئول محترم بودیم ( تا اطلاعات کافی برای ارائه به دوستان کسب شود ) که کاری برای ایشان پیش آمد و حقیر هرچه منتظر ایستادم خبری از ایشان نشد . ارتباطات سلولی نسل چهارم سلاح ( تیربار ) 12/7 م م میمک ( به قول یکی از مراجعین دوشکای سبک ) نارنجک انداز 40 م م هورالعظیم سلاح تک تیر انداز AM 50 صیاد نکته ی جالب ، ارائه ی صداخفه کن ( سایلنسر ) برای سلاح صیاد ( کالیبر 99*12/7 ) بود ، طول آن حدودا" 50 سانتیمتر ، قطر 10 الی 12 سانتی متر و وزن تقریبی آن 2 الی 2/5 کیلوبود . سلاح تک تیر انداز 12/7 م م نصر ( کالیبر 108*12/7 ) سلاح 38 م م ضد اغتشاش تابلویی تامل برانگیز سلاح تک تیر اندازی کمین اخلالگر ( جمر ) سامانه های مکان یاب ( عموما" جی پی اس ) خودرویی غرفه ی رایان رشد افزار مجموعه ی اپتیکی جدیدی ( دقت به نمایشگر مجموعه ) را ارائه کرده بود نوار پرکن ( زنجیر خشاب ) مکانیکی ( دستی ) کالیبر 12/7 ( برای سلاح عموما" دوشکا ) طریقه ی کار با اضافه کردن تعدادی گلوله به قسمت بالایی مربوطه و گرداندن دسته ی هندلی ، 2 مکانیسم ابتدا گردان ( برای جابه جایی زنجیر خشاب ) و سپس مکانسیم رفتی و برگشتی ( برای جا زدن گلوله در خشاب ) آن انجام کار میکند . مجموعه با جا زدن یک گلوله در زنجیر خشاب قسمت بعدی زنجیر را جلو آورده و گلوله ی بعدی جازده میشد . سلاح های بادی ساخت سازمان صنایع دفاع ( در دو کالیبر 4/5 و 5/5 و سه طرح ، تند باد 4/5 ، آرتا 4/5 و آرتا 5/5 ) در نمایشگاه های گذشته فرصتی دست داد تا هم تند باد و هم آرتا 5/5 را از نزدیک برسی کنم ، تند باد یک مقداری کم کیفیت بود و احتمالا" برای شلیک های آماتوری و ... مناسب باشد ، اما آرتای 5/5 قنداق چوبی هم ظاهر به نسبت خوبی داشت و هم خوشدست تر نسبت به تندباد بود . نکته مهم قبل از خرید هر نوع سلاح ( در اینجا تفنگ بادی ) ، حتما سلاح های مختلف از سازندگان مختلف را ( از طریق دارندگان ) شخصا" برسی ( + چند شلیک ) بفرمایید تا سلاح مورد انتخاب ( هر سلاحی ) در آینده دلسردتان نکند . قیمت های نمایشگاه و شماره ی نمایندگی فروش سازه های جمع شونده برای نقل و انتقال راحت تر خشاب ها ی پلیمری خودروی ضد مین و کمین طوفان ، زره پوش کاراکال و پیکاپ ارس
  6. 2 پسندیده شده
    به نظرتان مصاف (ذوالفقار نه-مصاف ساخت وزارت دفاع) شبیه اسلحه MPT76 ترکیه نیست؟ . .
  7. 1 پسندیده شده
    فیلم / اولین تصاویر از پهپاد عمود پرواز دریا پایه پلیکان 2 ایران امیر دریادار خانزادی : این پهپاد می‌تواند به صورت کاملا خودکار از روی ناو بلند شده و عملیات گشت زنی خود را انجام دهد. این پهپاد به شکل یک واحد OTH (ماوراء افق) عمل می‌کند و اطلاعات را در اختیار کاربر خود بر روی ناو قرار می‌دهد. فرمانده نیروی دریایی ارتش اضافه کرد: از آنجا که سطح کره زمین به صورت منحنی است، رادار‌های ناو توان رصد تا یک مسافتی را دارند و از آنجا به بعد باید یک ایستگاه جدید نیز ایجاد شود. این پهپاد که به پرواز در می‌آید به این کمک می‌کند که مسافت دورتر را ببیند و می‌تواند اطلاعات هدف را مستقیم منتقل کند و این اطلاعات روی سیستم‌های کنترل آتش رفته و موشک می‌تواند مسافت دورتری را مورد اصابت قرار دهد. کلیک کنید! حجم 7.689 مگابایت
  8. 1 پسندیده شده
  9. 1 پسندیده شده
    تداخل موج شوک و لایه مرزی و کاهش سرعت هوا تا زیرصوت : http://uupload.ir/files/iu8y_50-figure8-1.png http://uupload.ir/files/haid_57-figure23-1.png http://uupload.ir/files/svci_51-figure10-1.png پیدایش موج های چندگانه ( چه امواج شوک و چه امواج انبساطی پراندل) را نیز میتوان در تراست خروجی موتور جهت pressure recovery مشاهده کرد.
  10. 1 پسندیده شده
    در شرق استان ادلب و شمال شرقی شهر خان شیخون با توجه به گسیل چندده هزار نیرو به سمت شمال سوریه توسط ارتش قاعدتا باید از تراکم نیروها در برخی از محورها کاسته شده باشه نیروهایی که پیشروی رو انجام دادن از سپاه پنجم و لشگر فلسطینی قدس بوده پس هنوز نیروهای نمر که در اطراف خان شیخون و هبیط تا سهل الغاب متمرکز شدن حملات رو آغاز نکردن پیشروی از سمت حلب و ابوظهور یک مزیت مهم داره در حد فاصل الحاضر -ابوظهور تا نزدیکی ادلب نه تراکم جمعیتی آنچنانی وجود داره و نه عوارض زمین مهم ترین نقاطش هم العیس و تفتنازه از سمت ابوظهور هم به شهر سراقب دسترسی میشه پیدا کرد نکته دیگه جاده دمشق حلبه که از اهداف عمده عملیات ادلب هستش و بعد هم در برخی از حملات تمرکز در مرحله اول گرفتن زمین از مخالفینه و بعد از بین بردن توان رزمی اونها ........ تانکهای ارسالی بیشتر تی ۶۲ ام و ام وی هستن و تعدادی هم تی ۷۲ بی تی ۶۲ ام وی خودشون دارای زره واکنش گر نسل اول هستن و مدل ام هم یک لایه حفاظتی در اطراف برجکش داره که این دو مدل در بربرابر پرتابه ضد زره تک مرحله ایی تا حدودی مقاوم هستن تی ۷۲ بی هم دارای زره واکنش گر نسل اولند تا حالا ندیدم که این مدل ها رو مجهز بهصفحات فلزی یا جمر سراب کنند خود سوریها بیشتر تانکهای تی ۷۲خودشون رو در سطح بالایب زرهی می کنند که دو مدل معروف داره یکی مدل عدرا و دیگری شفره تعداد محدودی هم تی ۵۵ بیشتر در برجک به استاندارد شفره نزدیک کردن نفربرهای بی ام پی هم در حد انگشت شمار
  11. 1 پسندیده شده
    علاوه بر سازه، سیستم رانش این شناور نیز تغییر کرده به طوری که قبلا این ناو دارای یک موتورخانه با دو موتور بزرگ بود اما در نمونه جدید، موتورخانه کوچک و تبدیل به دوموتورخانه با چهار موتور شده که یک قابلیت مانور ویژه‌ای را برای دماوند ایجاد می‌کند. فرمانده نیروی دریایی ارتش خاطرنشان کرد: در حوزه راداری نیز کارهای خوبی روی ناوشکن دماوند صورت گرفته، به طوریکه با نصب رادارهای آرایه فازی چهار وجهی استاتیک، همه رادارهای قدیمی از روی شناور جمع خواهند شد. فرمانده نیروی دریایی ارتش درباره نصب سامانه موشکی عمود پرتاب بر روی این ناوشکن نیز تصریح کرد: در این نمونه، همه موشک‌ها از عرشه جمع شده و به شکل عمود پرتاب در داخل عرشه قرار می گیرد و قطعا دماوند را با موشک های عمودپرتاب خواهیم دید که توانایی نصب تعداد بیشتری نسبت به قبل بر روی ناوشکن به ما می‌دهد. وی گفت: این موشک ها در رنج میان‌برد هستند و علاوه بر زدن سکوی پرتاب کننده موشک مهاجم، می توانند موشک های کروز دشمن را هم مورد اصابت قرار دهند. وی تصریح کرد: این موشک ها علاوه بر ناوشکن دماوند، بر روی ناوشکن دنا که در جنوب در دست ساخت است نیز نصب خواهند شد. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/09/05/2147397/7-خبر-جدید-از-نیروی-دریایی-ارتش-ناوگروه-نداجا-به-سنت-پترزبورگ-می-رود-ساخت-هاورکرافت-های-پیروزان-با-موشک-های-جدید
  12. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 3 آذر 1398 تصرف روستای المشرفیه در شرق ادلب از چهار روز پیش با حملات نیروهای تیپ قدس و سپاه پنجم ( دفاع الوطنی سابق) ارتش سوریه درگیریها در روستای مشرفیه در شرق ادلب آغاز شد با حملات سوریها مخالفین منطقه رو ترک کرده که ساعاتی بعد با یک ضد حمله موفق شدن روستا را دوباره باز پس بگیرند با حملات توپخانه ایی و پیاده ارتش منطقه دوباره تصرف شد . این دست بدست المشرفیه ادامه داشت تا اینکه امروز ارتش موفق شد این روستا را تثبیت کند منابع مخالفین از تلفات 20 نفری این گروهها خبر میدهند. بعد از اعلام رییس جمهور روسیه مبنی بر ضرورت تعیین وضعیت ادلب حملات هوایی به طرز بی سابقه ایی افزایش یافته است تمام اخبار از اغاز مجدد عملیات ادلب در آینده نزدیک حکایت دارد مسلحین وابسته به ارتش ترکیه با پشتیبانی توپخانه ایی هجوم شدیدی را برای تصرف شهرک عین عیسی در شمال رقه اغاز کردن . خط دفاعی اول منطقه در اختیار نیروهای سوریه دمکراتیک بوده که با سقوط این خط خود شهرک هم در معرض سقوط قرار میگرد مسلحین موفق شده بودن روستای صیدا کمپ آوارگان عین عیسی را تصرف کنند که با مداخله ارتش سوریه و شروع ضد حملات اکراد مخالفین دست به عقب نشینی زده بنا بر گفته منابع سوریه ارتش این کشور دستور یافته که منطقه عین عیسی را حفظ کنند . صبح امروز بادخالت روسها ارتش ترکیه و نیروهای وابسته به آن مجبور شدن کل خطوط درگیریها را ترک کنند وبه نوعی آتش بس در منطقه بر قرار شده است هدف قرار دادن نفربر ام 113 مسلحین با تیربار سنگین توسط نیروهای سوریه دمکراتیک حمله غیر نظامیان خشمگین کرد به گشتهای مشترک ارتش روسیه و ترکیه انهدام ابنار مهمات مسلحین در شهرک کفر نبل + احتمال استفاده روسها از بمب سنگر شکن کاب 1500 در حمله به معره النعمان سقوط بالگرد ارتش سوریه بر فراز فرودگاه حماه با 4کشته (یکی از تصاویر ممکن است آرشیوی باشد)
  13. 1 پسندیده شده
    پایگاه نیروهای آمریکایی در شرق سوریه - در این پایگاه می توان خودرو رزمی پیاده نظام M2A2، امرپ های MaxxPro، امرپ M-ATV و کامیون سوخت رسان M978 را مشاهده کرد. خدمه خودرو رزمی پیاده نظام M2A2 در شب در حال آماده سازی خودروهای خود و بارگذاری مهمات هستند. یکی از مهمات که در حال بارگذاری است مهمات شدید النفجار آتش زا (با رسام) مدل M792 است. این نوع مهمات می تواند بر علیه خودروهای سبک، بالگرد ها، سنگرها و محل اختفا تیم های تک تیرانداز و ضد زره دشمن موثر باشد. این نوع مهمات علاوه بر خاصیت شدید النفجار خود می تواند باعث آتش سوزی در محل برخورد شوند این خاصیت خصوصا در سنگر ها و یا در داخل وسایل نقلیه وبه طور کلی محیط های بسته بسیار مهلک و کشنده خواهند بود. از جمله کاربرهای که خودروهای رزمی پیاده نظام M2A2 در سوریه عهده دار هستند می توان به حمایت و پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام اشاره کرد. همچنین این خودرو های زرهی می توانند از گشت های و کاروان های نظامی ارتش آمریکا در سوریه حمایت و پشتیبانی کنند. نمونه از آرایش کاروان گشتی نیروهای امریکایی در سوریه که متوقف شده اند. خودرو های رزمی پیاده نظام برادلی به علت داشتن تسلیحات و زره های بهتر در ابتدا و انتهای کاروان قرار دارند. در این کشت ها به علت مشخص نبود جهت حمله دشمن علاوه بر سیستم های نظارتی خودروها، سرنشینان نیر با کمک دوربین ها محیط پیرامونی را بررسی میکنند. نیروها برای هر گونه درگیری اماده هستند همان طور که مشاهده می کنید خودرو رزمی پیاده نظام M2A2 نیز آماده در گیری هستند با کمک موشک های ضد زره تاو می توانند به تهدیدات پاسخ دهند.
  14. 1 پسندیده شده
    مجهز شدن پهپاد کرار به سیکر الکترواپتیکی برای استفاده در نقش رهگیر پدافندی در دستور کار بودن ساخت ناوشکن سنگین در نیروی دریایی وزن این ناوشکن بین 5 تا 7 هزار تُن خواهد بود. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/09/03/2145322/اختصاصی-تسنیم-نیروی-دریایی-ارتش-ناوشکن-با-وزن-بیش-از-5هزار-تُن-می-سازد از تلگرام لینک نگذارید. WORIOR
  15. 1 پسندیده شده
    گاهی فراموش می کنیم این قوم همون قومی اند که مسلم رو تنها و امام حسین رو شهید کرده و مولا علی نفرینشون کرد. تا پنجه مون رو عسل کرده و دهنشون کنیم و خطر داعش رو با ارسال تجهیزات از گلوله ساده تا فراگ فوت، آموزش از اولیه تا پیشرفته نیروهای صفر کیلومتر عراقی رفع کنیم باز هم اینطور نسبت به ما و لطفی که در حقشون کردیم جواب میدن. حقشون این بود دخالتی نمی کردیم تا زن و بچشون اسیر داعش میشد و مردهاشون اعدام و دفن در گورهای دسته جمعی بشن اونهم به دست برادران اعرابی شون. بقول حکیم ابوالقاسم فردوسی : درختی که تلخ است وی را سرشت گرش برنشانی به باغ بهشت ور از جوی خلدش به هنگام آب به بیخ، انگبین ریزی و شهد ناب سرانجام گوهر به کار آورد همان میوهٔ تلخ بار آورد
  16. 1 پسندیده شده
    فتنه عراق فتنه عمیقی است. نباید گول رسانه ها و بازتابشون از این فتنه را خورد. در عراق ما گروه های همپیمان زیادی داریم که نه از روی منفعت و پول و تفاهم سیاسی (برای همین این همپیمانی متفاوته و برخی عراقیها اصرار به انکارش دارند با اصرار رسانه های عربی) که از روی خونهای به هم پیوسته در سوریه و عراق هم دل شدیم. نه از عراق ناامید خواهیم شد و نه این برون ریزیهای فریب آمیز عده ای که احتمالا در موقع حمله داعش به دمشق و حرم زینب و فوعه و کفریا هم اگر خواب نبودند قطعا خودشون را در حمله داعش به کشورشون به خواب زده بودند و در پستویی خزیده بودند و این شهید تقوی ها و بچه های عراقی/ایرانی بودند که ایستادند تا اینها در پستوها بمونند، همونطور که جلوی تجزیه کردستان حاصلخیز و کرکوک نفت خیز را ندادند عملیات های قاسم سلیمانی و به داد اقلیم رسیدن هاش زمانیکه همه ایستاده بودند تا فروپاشی عراق و شهرهای جنوبیش را هم ببینند. درک کردن آدم هایی که روزی از ترس و بزدلی حتی ندای مرجعیت را پاسخ ندادند که هیچ به ادعای ملی گرایی امروزشون هم وقعی نزاشتند و در کنج خانه ها پنهان بودند تا ایران و جوانان عراقی حشد افتضاح ارتش امریکایی درست شده را جمع کنند در فتح موصل به چند دقیقه و کربلا و اربیل در چنگشون، و حالا اون بزدلی را سعی دارند با حمله به ایران از یاد ببرند چنداان سخت نیست. این زخم و نشان و تعفنی است که در ذهن هاشون شاید تنها با حمله به ایران و انکار واقعیت میتونند التیامش ببخشند. ( این که ایران در اون زمان کمکی به ما نکرد بلکه داشت دخالت میکرد و حالا که میدونند ایران نه هیچگاه قدرت و قصد و نیت و حتی احساسی نخواهد داشت نسبت به این ظلم بهش و تحریف و فراموشی واقعیت ( خصوصا حالا که از همه طرف تحت فشار و حمله هست ) سعی دارن دبا مشت های گره کرده و چهره های خشن اون بزدلی را به فراموشی بسپارند. درک صحیح این فضا برای ما خیلی مهم هست. و البته لااقل اون قشر عراق که میدونند ولی روزی باید جرات کنند که سکوت و ماندن در خانه ها موجب درست شدن هیچ چیز نمیشه.
  17. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان چند تصویر ( ناقابل ) در ارتباط با اسلحه ی مصاف ثبت کرده بودم که تقدیم میکنم . http://s9.picofile.com/file/8358934168/اسلحه_ی_مصاف_۱.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934226/اسلحه_ی_مصاف_۲.jpg http://s8.picofile.com/file/8358934492/اسلحه_ی_مصاف_۳.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934300/اسلحه_ی_مصاف_۴.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934400/اسلحه_ی_مصاف_۵.jpg http://s8.picofile.com/file/8358934576/اسلحه_ی_مصاف_۶.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934668/اسلحه_ی_مصاف_۷.jpg البته نکته ی جالبی هم بوجود آمد که بعد ها متوجه آن شدم و آن اینکه حقیر در آن نمایشگاهی ( ایپاس ) که " تیم تست میلیتاری " حضور داشتند ، حضور داشتم و به صورت کاملا" اتفاقی از " تیم تست انجمن " که در حال بازکردن سلاح و نشان دادن آلات متحرک ی آن بودند تعداد ۳ تصویر ثبت شد ( البته با توجه به تحرک سریع دوستان یک مقداری کم کیفیت تر شد ) که با توجه به مشخص بودن چهره ی دوستان و عدم مجوز ایشان برای انتشار تصویرشان از بارگزاری آن اجتناب شد.
  18. 1 پسندیده شده
    اگردلیل دوستی ها صرفا ، دانش آدم ها باشد ، کتابخانه ها بهترین دوست در دوستی اند.... چراکه پای دلت را لگد نمی کنند ، قندو چایت را هدر نمی دهندو بموقع ساکتند و بموقع حرف میزنند... گوینده ناشناس
  19. 1 پسندیده شده
  20. 1 پسندیده شده
    با سلام "مطالعه ، مسیر زندگی انسانها را تغییر می دهد" پی نوشت : این طرح فوق العاده بود
  21. 1 پسندیده شده
      با سپاس از برادر نپتون عزیز و هُنَر دوست . البته مدت زمانِ دقیقِ باقی ماندنِ زیردریایی های غیرهسته ای یا همون دیزل-الکتریک در زیر آب ، بسیار محرمانه هست و اعداد و ارقامی هم که در منابع مختلف عنوان میشه ، همگی حدس و گمان و حدودی هستند. بنده هم این عدد 30 روز رو در بسیاری از منابع دیده ام . ولی خوب اعداد دیگری هم هستند .   مثلا روزنامه اشپیگِل میگه 18 روز و سایت بسیار معتبر NTI.ORG میگه تا یک هفته و استراتژی پِیج هم میگه بیش از یک هفته.  سایت دیفِنس وُرلد هم که تو ارسال قبلی گذاشته بودم میگه 7 روز.    در مجموع ، توانایی تسلیحات نظامی از سوی منابع غربی معمولاً کمتر از میزان واقعی در رسانه های عمومی اعلام میشه تا فاکتور غافلگیری همیشه در دسترس اونا باشه.   http://www.spiegel.de/international/world/israel-deploys-nuclear-weapons-on-german-built-submarines-a-836784-6.html http://www.nti.org/analysis/articles/israel-submarine-capabilities/ https://www.strategypage.com/htmw/htsub/articles/20150113.aspx http://intercepts.defensenews.com/2014/08/israels-deadliest-submarines-are-nearly-ready/     در مورد توانایی پرتاب تاماهاک بنده سند و مدرک معتبری ندیده ام و البته با دلایل فنی و منطقی هم میشه این مساله رو ثابت کرد. موشکی که به احتمال بسیار زیاد در این زیردریایی ها حمل و پرتاب میشه ، پاپای توربو هست که در واقع همان موشک پاپای هست که به جای پیشران جامد از موتور توربو جت یا توربوفَن استفاده میکنه.          و با توجه به سطح دانش هسته ای در اسرائیل ، به احتمال زیاد اونا تونستن که سرجنگیِ هسته ای کوچک ، سبک و قابل حمل توسط موشک پاپای رو بسازند و به اون مسلحش کنند.     چند تا عکس دیگه از این زیردریایی :             قیافش یه جوریه انگار میخواد بابا کَرَم برقصه .  
  22. 1 پسندیده شده
    [color=#ff0000][size=5][b]عملیات روانی چیست؟[/b][/size][/color] عملیات روانی به زبان ساده حول محور[color=#0000ff] انتقال یک پیام تبلیغاتی (پروپاگاندا) خاص به دشمن[/color] شکل می‌گیرد. عملیات روانی بر اساس نوع پروپاگاندا به چند نوع تقسیم می‌شود؛ عملیات روانی در [color=#0000ff]سه سطح استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی[/color] اجرا می‌شود. عملیات روانی می‌تواند موجب ایجاد تنفر علیه رهبری دشمن در میان نیروهای مخالف، بزرگ جلوه دادن تهدیدها و از هم پاشیدن هماهنگی میان نیروهای دشمن شود. عملیات روانی می‌تواند دشمن را گیج نموده و قدرت تصمیم‌گیری را از وی سلب کند و در نهایت ابتکار عمل و امکان کنترل شرایط را از دشمن گرفته با پایین آوردن روحیه دشمن انگیزه برورد تهاجمی را از آنان سلب نموده و در نهایت وادار به تسلیم نماید. عملیات روانی بر اساس نوع پروپاگاندا به انواع زیر تقسیم می‌شود:[list] [*][color=#0000ff]عملیات روانی سفید[/color]: این نوع عملیات را می‌توان عملیات روانی آشکار نیز نامید. در این حالت حکومت از[color=#ff0000] رسانه‌های رسمی[/color] خود و یا از رسانه‌هایی که وابستگی آنها به حکومت آشکار است استفاده می‌کند. در عملیات روانی سفید محتوای پیام منتقل شده موضع رسمی حکومت تلقی می‌گردد. [*][color=#0000ff]عملیات روانی خاکستری[/color]: پروپاگاندا از طریق [color=#ff0000]رسانه‌های به ظاهر غیر وابسته به حکومت یا مستقل[/color] صورت می‌گیرد. در این حالت باورپذیری و در نتیجه تاثیرگذاری تبلیغات حکومتی بیشتر از زمانی است که همین پیام از طریق رسانه‌های حکومتی منتقل شود. این نوع عملیات روانی هنگامی موثر خواهد بود که طراحی آن از سوی حکومت بر ملا نشود و چنانچه به طور کامل از مجاری رسانه‌های غیر بومی مطرح شود بیشترین تاثیر را خواهد داشت. [*][color=#0000ff]عملیات روانی سیاه[/color]: ویژگی این عملیات این است که حکومت و منابع رسمی آن به هیچ وجه حاضر به قبول مسئولیت اطلاعات منتشر شده نیستند. این نوع عملیات اقداماتی نظیر درز دادن اطلاعات یا اسناد و مدارک رسوا کننده یا افشاگرانه را شامل می‌گردد. با توجه به حساسیت سیاسی بسیار زیاد این نوع عملیات، حکومت‌ها یا جناح‌های سیاسی سعی می‌کنند هیچ گونه ردپایی از خود در این عملیات به جا نگذارند و معمولا افشاگری و نشت اطلاعات از طریق [color=#ff0000]منابع ناشناس[/color] صورت می‌گیرد.این نوع عملیات روانی هنگامی موثر خواهد بود که نتوان به راحتی اطلاعات و مدارکی برای نقض و بی‌اعتبار کردن تبلیغات صورت گرفته به دست آورد. چنانچه عملیات سیاه از طریق رسانه‌ای صورت گیرد که رویکرد خصمانه‌ای علیه حکومت دارد بیشترین تاثیرگذاری را خواهد داشت. [/list] یک اصل مهم در عملیات روانی جدایی کامل عملیات خاکستری و سیاه از عملیات سفید است. یعنی [color=#ff0000]هرگز نباید رسانه‌ها و افراد درگیر در عملیات خاکستری و سیاه (عملیات پنهان) در عملیات سفید (آشکار) نیز مشارکت داشته باشند.[/color] مراحل عملیات روانی به شرح زیر است:[list=1] [*]تعیین هدف [*]برآورد و ارزیابی وضعیت فعلی [*]آماده سازی برنامه عملیات روانی [*]انتخاب رسانه [*]طرح ریزی و پروپاگاندا [*]تست اولیه (میزان حساسیت مخاطب و کارایی عملیات روانی بر گروه هدف را ارزیابی می‌کند) [*]تولید مواد تبلیغاتی جنگ روانی [*]اجرا [*]جمع آوری اطلاعات در مورد پاسخ مخاطبان [*]ارزیابی نهایی واکنش‌ها [/list] در این سلسله اقدامات پیش از هر چیز در قدم نخست بایستی با انجام تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی [color=#0000ff]تعیین هدف [/color]صورت گیرد. یعنی مشخص شود کدام یک از اهداف می‌تواند بیشترین تاثیر و منفعت را به دنبال داشته باشد. به این منظور تحلیلگران عملیات روانی باید در یابند که گروه هدف در برابر دام یک از اهداف[color=#0000ff] آسیب‌پذیرتر و حساس‌تر[/color] است. برای شناخت گروه هدف تحلیلگران رویکرد و وجه نظر گروه هدف در مورد [color=#0000ff]شرایط فعلی[/color]، [color=#0000ff]گله و شکایت‌های آنها[/color]،‌[color=#0000ff]ترکیب قومیتی[/color]، [color=#0000ff]سطح احساس ناامیدی[/color]،‌[color=#0000ff]ترکیب زبانی[/color]، [color=#0000ff]مشکلات[/color]، [color=#0000ff]حساسیت‌ها[/color]، [color=#0000ff]عادات[/color]، [color=#0000ff]انگیزه‌ها[/color]، [color=#0000ff]انتظارات[/color] و ویژگی‌هایی نظیر اینها را در گروه هدف مورد بررسی قرار می‌دهند. پس از این مرحله می‌توان اهداف را تعیین نمود که به این‌ترتیب اولین گام عملیات روانی برداشته می‌شود. طراحی عملیات روانی در دنیای رسانه‌ها مدرن باید با دقت تمام صورت گیرد زیرا یک اشتباه در طراحی برنامه‌ها می‌تواند باعث شود خبری ناخوشایند به سرعت در گوشه و کنار دنیا پخش شده و به عنوان موضع رسمی حکومت تلقی شود. رسانه‌های مورد استفاده در عملیات روانی بسیار متنوع است از جمله [color=#ff0000]تلویزیون[/color]، [color=#ff0000]رادیو[/color]، [color=#ff0000]بلندگو[/color]، [color=#ff0000]سایت‌های اینترنتی[/color]، [color=#ff0000]رسانه‌های چاپی[/color]، [color=#ff0000]پخش کردن اعلامیه با هواپیما[/color]،[color=#ff0000] درج خبر در روزنامه‌های خارجی[/color] یا [color=#ff0000]پخش اطلاعاتی از طریق شبکه‌های تلویزیونی خارجی[/color]. [size=5][color=#ff0000][b]رسانه و سیاست[/b][/color][/size] در دنیای امروز سیطره تبلیغات در رسانه‌ها و زندگی بشر، در بعد ملی و بین‌المللی امری بدیهی است. تبلیغات که نتیجه اجتناب ناپذیر فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی است چنان در تار و پود حیات فردی و اجتماعی انسان‌ها رخنه کرده که تولید و مصرف آنها همچون دیگر کالاها و خدمات مورد نیاز بشر لازم و ضروری است. اما در این میان[color=#0000ff] تبلیغات سیاسی[/color] به عنوان یکی از انواع تبلیغات نقشی بسیار اساسی در دنیای سیاست امروز بازی می‌کند که این نقش با گسترش تکنولوژی‌های ارتباطی و افزایش کانال‌های پخش اطلاعات پر رنگ‌تر نیز شده است و جنگ امواج مدت هاست که از طریق بازوهای تبلیغاتی (در حوزه سیاست) و بلندگوهای رسانه‌های مختلف شدت گرفته و سطح جهان را پوشانده است. در نوشتار زیر با توجه به اهمیت نقش تبلیغات سیاسی در جامعه و سیاست به عنوان شکلی از ارتباط به آن می‌پردازیم. تبلیغات در مفهوم کلی آن، به معنی [color=#0000ff]رساندن پیام به دیگران از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار مخاطبان[/color] است که بر سه عنصر[color=#0000ff] پیام گیرنده[/color] (مخاطب)، [color=#0000ff]پیام دهنده[/color] (رسانه) و [color=#0000ff]محتوای پیام[/color] مبتنی است. باید اذعان داشت که در تبلیغات، هدف رساندن یک ایده ، پایان کار نیست بلکه [color=#ff0000]اقناع یا‌ ترغیب در جهت دستیابی به هدف خاص[/color] نیز مد نظر است. همان گونه که مشاهده می‌شود پایه اصلی تبلیغات، [color=#0000ff]ارتباطات[/color] (communication)است و ارتباط فرایندی است آگاهانه یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته که از طریق آن احساسات و نظریات به شکل پیام‌هایی کلامی یا غیرکلامی بیان شده و سپس ارسال، دریافت و ادراک می‌شود. برخی از محققان نیز بر این باورند که تبلیغات عبارت است از[color=#0000ff] تلاش برای نفوذ در دیگران به منظور نیل به مقاصد خاص با دست انداختن به افکار و احساسات آنان.[/color] به عبارت دیگر، تبلیغ را روش یا [color=#0000ff]روش‌های به هم پیوسته [/color](در قالب یک مجموعه) [color=#0000ff]برای بسیج و جهت دادن نیروهای اجتماعی و[/color] [color=#0000ff]فردی از طریق نفوذ در شخصیت، افکار و عقاید و احساسات آنها جهت رسیدن به یک هدف مشخص[/color] می‌دانند که این هدف ممکن است سیاسی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و... مشروع یا نامشروع باشد.‌ترانس کوالتر (Qualter.T) نیز تبلیغات را تلاش عمدی برخی از افراد یا گروه‌ها برای بهره‌گیری از وسایل ارتباط در کنترل، تغییر و شکل دادن نگرش دیگر گروه‌ها به طریقی می‌داند که عکس‌العمل آنان در یک موقعیت ویژه به اندازه مطلوبی که هدف تبلغ کننده است تحت تاثیر قرار گیرد. امروز فرایند تبلیغات به طور فزاینده‌ای با سایر علوم مانند روانشناسی، جامعه شناسی، آمار، اقتصاد و علوم سیاسی ارتباط پیدا کرده و هنرهایی مانند موسیقی، ادبیات، عکاسی، گرافیک، نقاشی و فیلم سازی را به خدمت گرفته است. تبلیغات بر حسب نوع رسانه، نوع مخاطب، نوع ارائه و نوع هزینه به شاخه‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هسته اصلی فعالیت همه آنها تغییر در سطوح دانش، نگرش و توان مخاطبان است که بر مردم، ساختارها، فرهنگ‌ها و کلیت جامعه تاثیر دارد. اما در میان انواع مختلف تبلیغات، تبلیغات رسانه‌ای به عنوان اساسی‌ترین شیوه نفوذ و تغییر آگاهی، نگرش و رفتار انسانی تلقی می‌شود و در این میان رسانه‌های جمعی صوتی و تصویری مانند تلویزیون، رادیو، ماهواره و اینترنت با سایر رسانه‌های چاپی مانند مجلات، روزنامه‌ها، کتب و نشریات به دلیل داشتن سازمان مشخص (سازمان یافته) از اهمیت به سزایی برخوردار است. همچنین تبلیغات رسانه‌ای با توجه به موضوعات به سه دسته اصلی تبلیغات بازرگانی، تبلیغات مردمی و تبلیغات سیاسی تقسیم می‌شود. تعدادی از شیوه‌های مورد استفاده به قرار زیر است:[list=1] [*][color=#0000ff]ایجاد جو کاذب[/color] (که از دیرینه‌ترین رویه‌های تبلیغاتی است) مثل: شایعه سازی، دروغ پردازی و ایجاد بدبینی [*][color=#0000ff]اغراق در بها دادن[/color] مثل: ذهن مردم را به مسائل جزئی مشغول کردن، کم بها دادن به مسائل اساسی و بزرگ کردن شخصیت‌هایی که دارای گذشته درخشان نیستند و بد نام کردن خدمتگزاران واقعی [*][color=#0000ff]تحریف شعارها[/color] [*][color=#0000ff]القا افکار کذب[/color] [*][color=#0000ff]ایجاد حس رقابت[/color]: که در این روش با ایجاد درگیری و نزاع امکان انتخاب فرد شایسته را کم می‌نماید [*][color=#0000ff]هماهنگی و یکنواختی[/color]: به معنای تکرار یک معنا با ظواهر و چهره‌های مختلف از جانب جناح‌های مختلف [*][color=#0000ff]به کارگیری موقتی گرایش‌های مخالف[/color] [*][color=#0000ff]بهره گیری از القاب و عناوین ظاهری.[/color] [/list] زمانی که مقصود تاکید بر کاربرد باشد، پروپاگاندا با کنترل همراه است و به عنوان یک تلاش سنجیده برای تغییر یا حفظ تعادل قدرت مورد توجه قرار می‌گیرد که برای مبلغ دارای امتیاز یا اولویت است. تلاش سنجیده با یک ایدئولوژی و هدف نهایی آشکار پیوند دارد. در حقیقت، [color=#0000ff]مقصود پروپاگاندا انتقال یک ایدئولوژی و هدف مربوط به آن به یک مخاطب است.[/color] هنگامی که پروپاگاندا زیر سیطره یک سازمان دولتی باشد می‌کوشد به منظور حفظ مثلا فعالیت جنگی موج گسترده‌ای از میهن پرستی را به مخاطبان ملی القاء کند. تبلیغات سیاسی از آنجایی که به صورت یک علم درآمده است دارای فرضیه‌ها، اصول و قوانین خاص خویش است. در نتیجه شخص و یا رسانه‌ای که بتواند آن را در راه هدف هایش بهتر پیاده کند در میدان مبارزه سیاسی از حریف گوی سبقت را خواهد ربود. نفوذ در نگرش‌ها در تبلیغات سیاسی به استعدادی ویژه، تجربه، دانش و نیروی داوری، یک ذهن تیز، خلاق و حساس نیاز دارد که به روشنی دریابد که مخاطب چه نیازی دارد، به چه می‌اندیشد و چه واکنشی نشان می‌دهد. برای برقراری ارتباط با مخاطب به منظور تحقق یک هدف ، با دستکاری نهاد از پیش ساخته شده، باید طراحی دقیق ایجاد شود و در ضمن به منظور دستیابی به هدف مورد نظر، لازم است مخاطب، نگرش‌های خود را تقویت کند یا تغییر دهد و یا اینکه رفتار خود را تایید یا تعویض کند. افزون بر این با توجه به گفته‌ ترنس اچ، کوالتر، «[color=#0000ff]تبلیغات سیاسی باید موثر، عینی، درک پذیر، به یادماندنی و قابل اجرا باشد و به نیازهای آشکار، در یک وضعیت معین و مورد نظر مخاطب پاسخ گوید.[/color]» اینها عناصر مهم تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا در یک فرایند ارتباطی به شمار می‌رود. پروپاگاندا، تلاشی است سنجیده و منظم برای شکل دادن به ادراک‌ها، ساختن یا دستکاری کردن شناخت‌ها و هدایت رفتار برای دستیابی به یک پاسخ که خواسته مورد نظر مبلغ را تقویت می‌کند. پروپاگاند تلاشی است برای برقراری ارتباط مستقیم و هدایت شده با هدفی که از پیش تعیین شده است. پروپاگاند می‌کوشد در یک حوزه معین، دارای اطلاعاتی باشد و پاسخ‌ها نسبت به تبلیغ چنان دستکاری شوند که بتوان آنها را در آن حوزه معین نگاهداری کرد. دریافت کننده پیام تبلیغی از طرح پرسشی درباره هر آنچه که بیرون از محتوای این حوزه معین است، منع می‌شود. با این حال تکنولوژی امروز، ظرفیت آن را دارد که پیام‌های یرا به شکل همزمان در سراسر جهان به گردش در آورد. به دلیل این گسترش تکنولوژی در سراسر جهان است که بوگارت یادآوری می‌کند: «[color=#0000ff]امروزه، به شکل فزاینده‌ای به دشواری می‌توان کشوری را از دسترسی به اطلاعاتی که برای سایر جهان، عادی است دور نگاه داشت.[/color]» افزون بر این، تبلیغ، خود به عنوان شکلی از ارتباط، از طرح‌های تکنولوژیکی برای ارسال پیام‌هایی تاثیر می‌پذیرد که در مرحله‌ای معین در دسترس قرار دارند. با وجودی که تبلیغ شکل‌های زیادی به خود می‌گیرد، ولی همواره صورتی از ایدئولوژی فعال شده است. در پاره‌ای از موارد که تلاش‌ها برای هدایت مخاطب به سوی اهداف معین انجام می‌گیرد، تبلیغ[color=#ff0000] هیجان زا یا آشوب آفرین[/color] است. گاه در جایی که تلاش‌ها برای منفعل کردن مخاطب صورت می‌گیرند و هدف آن است که از ورود به میدان نبرد و ستیز خودداری شود، تبلیغ [color=#ff0000]وحدتبخش[/color] است. تبلیغ، همچنین در ارتباط با منبع و درستی اطلاعات آن [color=#0000ff]سفید، خاکستری یا سیاه[/color] نیز توصیف می‌شود. تبلیغ هنگامی سفید است که منبع به درستی شناخته شده باشد زیرا ممکن است منبع تبلیغ در پروپاگاندا ناشناخته باشد. مانند رادیوهای بیگانه که در زمان جنگ به تبلیغ سیاسی می‌پردازند. همچنین، آنچه مخاطبان دریافت می‌کنند اطلاعاتی درست و نزدیک به حقیقت با بهترین اندیشه‌ها و آرمان‌های و ایدئولوژی سیاسی است به شکلی که فرستنده «پسر خوبی» تلقی می‌شود. هدف تبلیغ سفید آن است که خود را نزد مخاطب با اغتبار جلوه دهد، زیرا این امر می‌تواند در آینده به نحوی مورد استفاده قرار گیرد. ایده، اندیشه، فکر و یا هدف مبلغ، نفوذ در عقاید مخاطبان به منظور تغییر عقیده و شناخت آنها از یک موضوع، پدیده یا شخص است که این عمل در تبلیغات سیاسی با آگهی‌ها، عناوین درشت، نطق‌ها و سخنرانی‌ها و از طریق سازمان‌های رسانه‌ای مختلف صورت می‌گیرد، زیرا سازمان‌های رسانه‌ای سومین عنصر فرایند ارتباط سیاسی‌اند. در نظام‌های سیاسی دموکراتیک، رسانه‌ها هم انتقال دهندگان سیاسی‌اند که از خارج همان سازمان رسانه‌ای سرچشمه می‌گیرد و هم فرستندگان آن دسته از پیام‌های سیاسی‌اند که خبرنگاران و روزنامه نگاران می‌سازند. بنابراین نقش رسانه‌ها در هر دو جنبه تعیین کننده است و با وجود این دو حالت است که به ویزه رسانه، به رسانه سیاسی تبدیل می‌شود. آشکارترین حالت این است که بازیگران سیاسی باید از رسانه‌ها برای ایجاد ارتباط با مخاطبان مورد نظر و انتقال پیام هایشان استفاده کنند. برنامه‌های سیاسی، بیانیه‌های سیاستگذاری، درخواست‌های انتخاباتی، مبارزات گروه‌های فشار و اعمال‌تروریستی حضوری سیاسی دارند (و بالقوه برای تاثیرگذاری ارتباطی مناسب اند) و همه اینها تنها به وسعتی بستگی دارند که آنها را گزارش می‌کنند و مخاطبان رسانه‌ها آنها را به عنوان پیام دریافت می‌کنند. در نتیجه، همه ارتباط گران سیاسی باید از طریقی به رسانه‌ها دسترسی پیدا کنند.[color=#0000ff] قوانین تعادل سیاسی و بی‌طرفی که بر خدمات بخش عمومی در برخی کشورها پیش بینی شده است، این امکان را فراهم می‌سازد که به شکل قانونی بتوان از رسانه‌ها بهره سیاسی برد[/color]. در این زمینه، به طور کلی، بررسی مقررات و قرار و مدارهایی که نوعا بر دسترسی به رسانه‌ها برای بازیگران سیاسی حاکم‌اند، اهمیت زیادی دارند. همچنین جنبه‌های سازمانی تولید رسانه‌ها هم حائز اهمیت است، زیرا ممکن است همین مقررات و قرار و مدارها، در ایجاد و گسترش پوشش ارتباطی، به سود یا به زیان ارتباط گران سیاسی عمل کنند. البته، رسانه‌ها واقعیت و جهت داری سیاسی را به سادگی و به شکلی خنثی و بی‌طرفانه گزارش نمی‌دهند که در صحنه سیاسی از اطراف آنان جریان دارد. بنابراین [color=#0000ff]واقعیت‌های سیاسی ساخته شده توسط رسانه‌ها در واقع به معنای همان رویدادهایی است که خود رسانه‌ها می‌سازند و پخش می‌کنند یا پوشش می‌دهند[/color]، یا[color=#ff0000] واقعیت رسانه‌ای[/color]. تبلیغات سیاسی ساخته شده توسط رسانه‌ها نیز تحت تاثیر همه واقعیات رسانه‌ای است. همان طور که تحقیقات مختلف نشان داده تبلیغات سیاسی از طریق رسانه‌ها نقش مهمی در شکل‌گیری نگرش‌ها دارد. رسانه‌ها در این بین نقش واسطه، رابطه و یا ابزار ارتباطی را ایفا می‌کنند. این عامل به عنوان پخش کننده یا گسترش دهنده سایر عوامل عمل می‌کند. تبلیغات سیاسی از طریق رسانه‌ها اثرات متفاوتی بر روی مخاطبان دارد و تاثیر هر کدام به [color=#0000ff]جذابیت[/color]، [color=#0000ff]تحریک پذیری[/color]، [color=#0000ff]مدنظر داشتن ویژگی‌های مخاطبان[/color]، [color=#0000ff]نحوه ارائه پیام[/color] و نیز [color=#0000ff]گستره نفوذ رسانه مورد استفاده[/color] بستگی دارد، در نتیجه[color=#ff0000] تبلیغات سیاسی به صورت یک علم درآمده است[/color] که دارای فرضیه‌ها، اصول و قوانین خاص خویش می‌باشد و شخص یا رسانه‌ای که بتواند آن را در راه هدف هایش بهتر پیاده کند در میدان مبارزه سیاسی از حریف گوی سبقت را خواهد ربود. شیوه‌های به کار گرفته شده از سوی رسانه‌های مختلف (اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون) برای‌ترغیب مردم به مشارکت هر چه بیشتر در عرصه سیاسی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بهترین نمونه تبلیغات سیاسی رسانه‌ای بود که هر کدام فرصت یافتند تا قدرتشان را در عرصه تبلیغات سیاسی و تاثیرگذاری بر مخاطب با استفاده از شیوه‌های مختلف به منصه ظهور برسانند. برجسته سازی برخی سوژه‌ها و رویدادها، توجه به نیاز خاص مخاطب با توجه به نظریه‌هایی چون «[color=#0000ff]نیاز جویی مخاطب[/color]»، «[color=#0000ff]تزریقی[/color]»، «[color=#0000ff]استحکام[/color]» و «[color=#0000ff]وابستگی مخاطب[/color]»، تحلیل محتوای اخبار و گزارش‌های خبری خاص و مناظره‌های تلویزیونی کاندیداها و بسیاری از وجوه دیگر از جمله مواردی هستند که هر یک دستمایه‌ای برای تبلیغات سیاسی در رسانه‌های مختلف بوده است. بررسی و مطالعه طرح کارایی تبلیغات سیاسی و روش‌های مخالف آن با توجه به معیار قصدها و منظورهای ارتباط گران، نشان می‌دهد که برخی موارد در رسانه‌های مختلف اهمیت و تاثیر بیشتری دارند. این موارد عبارتند از: [color=#0000ff]تصویر بصری سیاستمداران در شکل دادن به ادراک‌های رای دهندگان[/color]، «[color=#0000ff]پوشش جهت دار» رسانه‌ها بر نتایج انتخابات[/color] و [color=#0000ff]روابط میان «افکار عمومی»[/color] و [color=#0000ff]تلاش‌های سیاستمداران و سازمان‌های رسانه‌ها برای ایجاد دستور گذاری[/color]. برای مثال هر کدام از روزنامه‌ها فرصت یافتند [color=#0000ff]بر اساس دید سیاسی و تفکر خاص خودشان[/color] با اخبار و رویدادهای انتخاباتی برخورد کنند که این برخوردهای متفاوت در تیترها بروز می‌کرد و هر کدام با تحلیل و تفسیرهای موشکافانه سعی می‌کردند بر ذهن و رای مخاطبان تاثیر گذار باشند زیرا در میان رسانه‌ها، رسانه‌های چاپی از راه‌های مستقیم‌تری در جهت دهی فرایندهای سیاسی مشارکت دارند. همچنین رسانه‌های دیداری – شنیداری و شنیداری ( تلویزیون و رادیو) با [color=#0000ff]حوزه نفوذ جغرافیایی و زمان وسیع[/color] به عنوان یکی از بهترین امکانات برای القاء تفکر و نگرش استفاده می‌شود. استفاده از این امکانات برای تبلیغات سیاسی هزینه‌های بسیار بالایی را دربر خواهد داشت، ولی اگر مبلغ تاثیر آن را بر مخاطب تشخیص دهد بیشترین سرمایه گذاری را بر روی آن می‌کند. مثلا در غرب اعتقاد بر این است که[color=#0000ff] هر یک دلاری که برای تبلیغات مصرف گردد از هر ده دلار مصرفی برای تامین تسلیحات و امکانات جنگی ارزشمندتر و پر منفعت تر است[/color]. استفاده و ورود رسانه‌های الکترونیکی مثل ماهواره، اینترنت، کاربردهای تعاملی کابل و ویدئوتکس، فیبرهای نوری تسریع شده و... در عرصه مبارزات سیاسی و تبلیغات سیاسی سرعت و پیچیدگی رای گیری نامزدهای انتخاباتی را چنان افزایش داده است که می‌تواند موثر بودن یک مبارزه را در بازاریابی و معرفی نامزد یا هدف آن به نحو چشمگیری بالا ببرد. همچنین استفاده از رسانه‌های جدید در مبارزات سیاسی و تبلیغات سیاسی مثل انتخابات ممکن است آثار دوگانه، متمرکز کننده و تمرکز زداینده داشته باشد. از یک جهت رسانه‌های الکترونیکی به نامزدها اجازه می‌دهند از نهادها و موسسات میانجی سنتی مانند احزاب و گروه‌های خاص و همچنین روزنامه نگاران بی‌نیاز شوند و با پست و نامه و گردهمایی‌های از راه دور (تله کنفرانس) مستقیما به مخاطبان دسترسی پیدا کنند. از این جهت رسانه‌های جدید ممکن است احزاب را تضعیف کنند، رشد گروه‌های ذی نفع را آسان کنند و از نفوذ دروازه بانان رسانه‌ای بکاهند و به این‌ترتیب باعث تمرکززدایی کنترل بر مبارزات شوند. از جهت دیگر اتکای بیشتر بر رسانه‌های ارتباطی الکترونیکی ممکن است نقش فاصله را در شکل‌گیری و تصمیم‌گیری گروه‌های ذی نفع کاهش دهد. چنین نتیجه‌ای می‌تواند سازمان‌های سیاسی محلی را تضعیف و سازمان‌های منطقه‌ای و ملی را تقویت کند. به علاوه رسانه‌های الکترونیکی با دادن امکان توسل به مخاطبان در سطح ملی به گروه‌ها، ممکن است کنترل مبارزه را در سازمان‌های ملی، احزاب و گروه‌های ذی نفع که می‌توانند منابع و متخصصان مورد نیاز را برای اداره کردن یک مبارزه، از طریق تکنولوژی پیشرفته سازمان دهند، متمرکز کنند. استفاده و دسترسی متفاوت به رسانه‌های الکترونیکی توسط رده‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌تواند منجر به [color=#0000ff]نابرابری در دسترسی به دیگر منابع سیاسی[/color] شود. اعضای مرفه‌تر اجتماع دسترسی بیشتری به منابع کامپیوتری مانند چاپگرهای سریع، واژه پردازی و نرم افزار مدیریت دارند. به این‌ترتیب رسانه‌های جدید به جای برابر کردن نفوذ گروه‌ها ممکن است نابرابری‌ها را بیشتر کنند و نفوذ نسبی گروه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی را در جامعه تغییر دهند. در ضمن از آنجایی که امروزه دیگر به رسانه‌ها و تبلیغات رسانه‌ای به عنوان فرایندی یک سویه، نگریسته نمی‌شود و بازخوردهای اخذ شده از مخاطبان رسانه، این حجت را بر کارگزاران رسانه‌ای تمام می‌کندن که تهیه و تولید پیام‌های تبلیغی بدون در نظر گرفتن شخصیت و روحیه مخاطبان تاثیر عمیق و ماندگاری بر نگرش آنها نخواهد گذاشت چرا که این[color=#0000ff] ارتباط دو سویه[/color]، برایندی را به وجود می‌آورد که نتیجه آن شکل‌گیری و یا تغییر نگرش مخاطبان نسبت به موضوعات ارائه شده است. زیرا مخاطبان در حال حاضر گزینشگر و عاقل هستند ([color=#ff0000]مخاطب فعال[/color]) و به تبلیغات سیاسی می‌اندیشند و بعد تصمیم می‌گیرند بنابراین گسترش اطلاعات دقیق و همه جانبه و امکان رفت و برگشت اطلاعات چه به لحاظ ضرورت‌های ملی و چه از حیث ضرورت‌های بین‌المللی الزامی است و [color=#ff0000]رسانه‌های داخلی باید فارغ از ابعاد مادی و به صورت واقع گرایانه و در چارچوب مصالح جامعه به گسترش اطلاعات، اخبار و تبلیغ بپردازد که در غیر این صورت کشورهای جهان سوم و در حال توسعه با یک جریان یک طرفه اطلاعات و پیام‌های سیاسی تبلیغی از طرف کشورهای توسعه یافته مواجه خواهند شد.[/color]
  23. 1 پسندیده شده
    [color=#ff0000][size=5][b]وضعیت رادیوی سیاه و خاکستری در حال حاضر[/b][/size][/color] آیا امروزه هنوز هم از رادیوهای سیاه و خاکستری استفاده می‌شود؟ متن زیر برگفته از مکاتبه‌ای است که در زمان حمله آمریکا به عراق با نیک گریس (Nick Grace)، مؤسس ساست O.comidarenitsednalc انجام شده است: «زمانی که مقاله شما را می‌خواندم ، اغلب به یاد تکنیک‏هایی می‌افتادم که کادر بوش برای آرام کردن بغداد و ارتش عراق در ماه‌ها، روزها و ساعت‌هایی که منجر به آزادی عراق شد، به کار می‏بردند. پرواضح است که واشنگتن عملیات‌های انگلیس را در طول جنگ جهانی دوم بر ضدآلمان مرور کرده و از عملیات‌هایی مانند اختلال، تماس‌های تلفنی مخفیانه و همچنین استفاده از شخصیت‌های مورد اعتماد – همانند آنچه [b]آتلانتیک سندر [/b]انجام داد – بهره گرفته است. برای نمونه می‌توان به [b]رادیو المستقبل [/b]و[b] رادیو تکریت [/b] که هر دو را سازمان سیا حمایت مالی می‌کرد، اشاره نمود. لازم به ذکر است که این دو ایستگاه افسران ارتشی و فداییان حزب بعث را نشانه گرفته بودند. [b]رادیو تکریت [/b]یک ایستگاه سیاه و[b]رادیو المستقبل [/b]یک ایستگاه خاکستری است. هر دو ایستگاه وابسته به گروهی هستند به اسم «وفاق» (یا اتحاد ملی عراق) که آن را هم لانگلی (Langley) – که جزو [b]سیا[/b] محسوب می‌شود – ایجاد کرده است.» درباره استفاده‏های موفقیت‏آمیز از پروپاگاندای خاکستری و سیاه برای تشویق افسران عراقی به‌ترک ارتش در جریان حمله آمریکا به عراق می‌توان بسیار نوشت. سایت کلندستین رادیو در زمینه رادیوهای مخفی از جمله رادیوهای خاکستری و سیاه به بررسی و تحقیق می‏پردازد. اگر در زمینه پروپاگاندای سیاه و خاکستری جست‏وجویی در سایت‏های مشابه انجام شود، فعالیت‏های پروپاگاندایی صورت گرفته در ایرلند، کامبوج، افغانستان و نیز عراق آشکار می‌شود. [size=5][color=#ff0000][b]نقش عمده‏ی پروپاگاندا در مدیریت و هدایت افکار عمومی در غرب[/b][/color][/size] هرمن و چامسکی در مدل ساده‏ای که در مورد اطلاع ‏رسانی در رسانه‏ها ارائه می‏دهند به پنج فیلتر خبری اشاره می‌کنند که عامل عمده‏ای در جهت صافی کردن اخبار به نفع طبقات حاکم است. بسیاری اعتقاد به این امر دارند که رسانه‏های خبری در بخش‌های خبری خود تصویری متعادل از واقعیتد را ارایه می‏دهند چنین پنداری در واقع «تصویری از خود» است. مدلی را که هرمن و چامسکی ارایه می‏دهند «[color=#0000ff]پروپاگاندا[/color]» نام نهاده‏اند نظریه‏ای بحث برانگیز بوده که ادعا می‏کند اخبار رسانه‏های غربی مخصوصاً بخش خارجی این اخبار «[color=#0000ff]پروپاگاندایی propaganda modal[/color] » همه جانبه و فعال و موثر ولی «[color=#0000ff]غیرمستقیم[/color]» بوده که هدفش ایجاد نوعی همسویی و هم رایی اجتماعی است. جامعه غربی در نظر اول جامعه‏ای هم سو و هم رای به نظر می‏رسد. جامعه‏ای که در مورد اساسی‏ترین اصول سیاسی – اجتماعی به توافقی همه جانبه رسیده است. اما بسیاری معتقداند که این هم سویی و هم نظری عمدتاً ظاهری است حال آنکه در باطن تضادهای عمیق وجود دارد. نوام چامسکی و ادوارد هرمن معتقداند که آنچه باعث ایجاد این هم سویی و هم‏گرایی در سطح جوامع غربی می‎شود. «[color=#0000ff]پروپاگاندا[/color]»‏ی نظام‏مندی است که وسایل ارتباط جمعی غربی به پا داشته‏اند. این دو معتقدند نتیجه تحقیقات چندین ساله‏شان در مورد عملکرد وسایل ارتباط جمعی در غرب بوده و نشان می‏دهد که این وسایل در جهت به حرکت در آوردن پشتیبانی عمومی برای سیاست‌های غالب دولت و شرکت‌ها خصوصی عظیم می‏باشد. اسطوره‏ی غالب و درواقع مطلوبی که در نظر متصور می‏شویم این است که وسایل ارتباط جمعی به انعکاس جهان از دیدگاه قدرتمندان نمی پردازند بلکه تنها واقعیت‏ها را منعکس می‏کنند و در واقع ادعا می‏کنند که انتخاب و نوع اجرای خبری براساس یک رشته ملاک‏ها و میزان‌های بی‏طرفانه حرفه‏ای خبرنگاری صورت می‌پذیرد حال آنکه هرمن و چامسکی که معتقدند [color=#0000ff]اگر قدرتمندان با در دست داشتن وسایل ارتباط جمعی قادر به کنترل گفتمان ارایه شده در اخبار باشند و یا در جایگاه تصمیم‌گیری در مورد آنچه مردم عادی می‌توانند ببینند و بشنوند و بخوانند باشد یا به عبارت دیگر در جایگاه مدیریت و هدایت عقاید عمومی به وسیله فعالیت‌های هم جانبه تبلیغاتی باشند یک تجزیه و تحلیل همه جانبه علمی قادر خواهد بود عدم انطباق انگاره‏های ارایه شده از سوی رسانه‏های آنان را با واقعیت‏های سخت زمینی نشان دهد.[/color] اهمیت «پروپاگاندا» را سال‌ها بعد «والتر لیپمن» در سال‌های 1920 در ایجاد «تولید رضایت» مورد استفاده قرار دارد. او اعتقاد داشت کاربرد وسایل ارتباط جمعی این است که عقاید عمومی را شکل داده و یک نوع هم‎رایی اجتماعی که برای نظم اجتماعی هر نظامی الزامی است به وجود می‏آورد. البته لیپمن اعتقاد دارد که «پروپاگاندا» تبدیل به یک ارگان اصلی و اساسی در هر حکومت مردمی شده و با گذشت زمان مدام پیچده‏تر و مهمتر شده است. ولی هرمن و چامسکی اعتقاد ندارند که «پروپاگاندا» همه وظایف رسانه‏ی جمعی را تشکیل می‏دهد بلکه معتقداند که مهمترین وظیفه‏ی آن در عصر کنونی است. آنها با توضیح نظریه‏ی مدل «پروپاگاندا» فرآیند به حرکت در آوردن عقاید عمومی را براساس انتخاب خبر و زاویه‏ی نگرش خبری نشان می‏دهند. چامسکی و هرمن معتقدند که در واقع بازیگران سیاسی – اجتماعی مهم و قدرتمند به اخبار شکل داده و آن را تعریف می‌کنند و وسایل ارتباط جمعی را در حول و حوش این تعریف از اتفاقات خبری نگاه می‏دارند. این در واقع یک بازار هدایت شده‏ی خبری است نه یک بازار آزاد خبری که سردم داران آن را ادعای آن را می‏کنند این بازار از سوی دولت و رهبران شرکت‏های بزرگ و صاحبان و مدیران وسایل ارتباط جمعی سمت و سو گرفته و جهت می‌یابد. این جهت دهی چیزی نیست جز حفظ منافع قدرتمندان جامعه‌ام وسایل ارتباط جمعی آنچنان هم یکدست و همگون عمل نمی‌کنند. در حقیقت هر کجا که قدرتمندان و قدرت مداران در تضاد و تقابل با یکدیگر قرار گیرند این [color=#0000ff]تضاد و تقابل[/color] خود را به شکل[color=#0000ff] انتقاد و بحث آزاد و مباحث طولانی[/color] در وسایل ارتباط جمعی نشان می‌دهد و گاه همین انعکاس تضادها و تقابل‌ها در وسایل ارتباط جمعی به عنوان بزرگترین مشخصه‌ی آزادی و مستقل بودن وسایل ارتباط جمعی نمایانده می‌شود.اما در جایی که هیچ عدم توافقی در مورد یک سیاست در میان برگزیدگان قدرتمند جامعه وجود ندارد باز هم می‌توان بعضی از این انتقادات را نسبت به این سیاست‌ها در رسانه‌های جمعی دید. اما این انتقادات فضای بسیار محدودی را در فضاهای انتهایی و غیرمهم روزنامه اشتغال کرده و تنها برای خالی نبودن عریضه‌اند چرا که تعداد کسانی که این مقاله را می‌خوانند بسیار محدود بوده و نمی‌توانند خطری برای سیستم حکومتی به حساب آمده و سیاست دولتی را به مخاطره بیندازند. و تازه این وضعیت نقطه‏ی قوت سیستم سیاسی آمریکا معرفی می‌شود و چاپ این انتقادات در صفحات انتهایی و یا ساعات انتهایی و غیرمهم رسانه‌ها خود تبلیغی و عوام فریبی که اکثراً هم حتی وقت عوام فریبی کردن هم پیدا نمی‌کند (از این جهت که بدجا و بد زمان است) خود تبلیغی برای سیستم اجتماعی و سیاسی آمریکا و آزادیهای موجود در آن است. یکی از موضوعات اصلی و مهم تجزیه و تحلیل نحوه به کارگیری تبلیغات همه جانبه در شکل انتخاب چارچوب‌های خبری و سایه روشن‌های گفتمان متون خبری که سمت گیری‌های خبری را ایجاد می‌کند و در نهایت تاکید خبر بر بعضی عوامل و حذف سایر عوامل می‌باشد همچنین تاکید بر بعضی علل و نتایج یک حادثه خبری و حذف دیگر علل و نتایج آن حادثه خبری است. مثلا تمرکز دایم خبری بر قربانیان نظام دشمن (یک زمانی کمونیست) باعث می‌شود تا افکار عمومی را در علیه آن نظام بشورانند و تحریک کنند و برتری نظام غربی را به اثبات برسانند اما همین وسایل ارتباط جمعی چشم خود را به روی بی‌شرمانه‌ترین تعدیات به حقوق انسان در کشورهای وابسته به آمریکا می‌بندند و از آن به ندرت و بدون آب و تاب ذکر به میان می‌آورند. مردم عادی به این موضوع نمی‌برند که[color=#ff0000] سکوت رسانه‌های جمعی در مورد قربانیان در کشورهای وابسته دارای همان اهمیتی است که تمرکز بر روی قربانیان کشورهای دشمن.[/color] [size=5][color=#ff0000][b]انواع تبلیغات[/b][/color][/size] اساسا تبلیغات به سه دسته عمده[color=#0000ff] سفید، سیاه و خاکستری[/color] تقسیم می‌شود. در «[color=#0000ff]تبلیغات سفید[/color]» صحت اطلاعات بسیار بالا است و مهمتر آن که دارای منابع مشخص است که معمولا برای مسائل ملی از آنها استفاده می‌شود، اما در «[color=#0000ff]تبلیغات سیاه[/color]» که منبع انتشار اطلاعات نادرست و غیر قابل قبول است، دروغ پراکنی، خدعه و جعل حقیقت جای اظهار واقعیت را می‌گیرد، از این رو به آن «[color=#0000ff]تبلیغ سیاه و منفی[/color]» می‌گویند. و بالاخره «[color=#0000FF]تبلیغات خاکستری[/color]»، نوع خاصی از تبلیغات است که منابع تبلیغاتی آن در حالت‌های دو گانه مشخص یا نامشخص قرار دارند و برای تحقیر رقیب یا دشمن به کار برده می‌شود. باید توجه داشت که تبلیغات خاکستری از آنجا که می‌تواند افکار عمومی را در ابهام قرار دهد و از سویی همچون تبلیغات سیاه، وضوح و تصریح کمتری دارد عموما اثرگذارتر است؛ به طور مثال شما وضعیتی را تصور کنید که روزنامه‌ای مطلبی را با اهداف خاصی منتشر می‌کند و از قطعیت آن هیچ نمی‌گوید. در این وضعیت دیدگاه مردم درباره آن موضوع در یک خلا اطلاعاتی یا ابهام قرار می‌گیرد و پس از انتشار اخباری هم جهت با آن می‌تواند به صورت غیر مستقیم مردم را متقاعد کند که روزنامه یاد شده درست می‌گوید. [b][color=#0000ff]تبلیغات خاکستری[/color]: [/b]تبلیغاتی است که از منبعی بی‌هویتی منتشر می‌شود (منبع انتشار، هیچ هویتی برای خود مشخص نمی‌کند). قابلیت‌های آن عبارت است از:[list] [*]اگر تبلیغات خاکستری، ماهرانه بکار گرفته شود می‌تواند با پرهیز از بر جسب؟ تبلیغات دشمن؟ خوردن، مقبولیت کسب کند. [*]می تواند بدون تاثیر مخرب بر حیثیت منتشر کننده، از تم‌های احساسی استفاده کند. [*]تبلیغات خاکستری می‌تواند بدون شناخته شدن منبع، از تم‌های جدیدی که بر آسیب‌پذیری‌های مشخص دشمن مبتنی هستند نقش بالون اختیار (Ttial balloon) را بازی کند. [/list] محدودیت‌های تبلیغات خاکستری عبارت است از:[list] [*]این تبلیغات به دلیل آنکه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآمیز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ کند، دچار محدودیت است. [*]تبلیغات خاکستری در برابر تحلیل‌های درازمدتی که دشمن از محتوای نیت آن به عمل می‌آورد آسیب‌پذیر بوده و بدین طریق، تاثیر خود را از دست می‌دهد. بنابراین، در مقایسه با دیگر انواع تبلیغات، در مقابل یک ضد تبلیغ موثر، آسیب‌پذیرتر است. [/list] به جرات می‌توان گفت که قرن حاضر قرن غلبه و سیطر ابزار تبلیغ و وسایل ارتباط جمعی بوده و شکست و پیروزی ایدئولوژی‌ها، عقاید و آرمان‌های ملی، مذهبی و انسانی ملل جهان تا حد زیادی موکول به میزان توفیق در تحصیل ابزار پیشرفته تبلیغات است. هر چند در اختیار داشتن ابزار پیشرفته تبلیغات و ارتباطات جدید شرط لازم برای هر گونه موفقیت در زمینه مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی است، لیکن شرط کافی نیست. شرط کافی آن است که برای استفاده صحیح و اصولی از هر گونه ابزار و تکنولوژی جدید از جمله وسایل تبلیغات و نیز محتوای پیام تبلیغاتی شناخت صحیح و علمی و همه جانبه داشته باشیم. بنابراین لازم است نسبت به ماهیت و چگونگی مکانیسم و کارکرد تبلیغات اشراف و دانش کافی به دست آوریم. آنگاه با داشتن چنین صلاحیتی در جهت مطلوب، به بهترین نحو از ابلاغ پیام مورد توجه خود استفاده کنیم. [color=#ff0000][size=5][b]تبلیغ در سیره پیامبر اعظم(ص)[/b][/size][/color] اگر در جامعه کار تبلیغی به معنی ارشاد، آموزش و هدایت باشد، مبلغ نیز از ارزش‌های معنوی این معانی برخوردار است و هر گاه تبلیغ در محیطی به معنای پروپاگاندا، آوازه گری و شستشوی مغزی باشد، مبلغ نیز همان ارزش‌ها را با عمل خود حمل می‌کند. در اصل قداست مبلغ به قداست عمل او بستگی دارد چرا که امیرالمومنین علی(ع) می‌فرماید: احسن المقال ما صدقه الفعال. از شیوه‌های تبلیغاتی پیامبر اعظم(ص) که از ویژگی‌های بارز تبلیغات در یک روابط عمومی آرمانی است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:[list=1] [*][color=#ff0000]الگوهای خوب و نشانه‌های بد و توجه دادن به بترین الگو و عمل[/color]: معرفی الگو به عنوان یک شیوه تبلیغ می‌تواند بسیار کارساز باشد. خداوند در قرآن کریم، پیامبر اعظم(ص) را به عنوان بهترین الگو و اسوه معرفی می‌نماید (لقد کان فی رسلو الله اسوه حسنه.) رسول مکرم اسلام(ص) بهترین الگو برای مسلمانان بوده و از این رو نقش بسزایی در هدایت خلق به سوی خداوند متعال به عهده داشتند و سخنان ایشان به عنوان واسط خالق و مخلوق همواره نشان از هدف و مقصد درست بود. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدائهم الله و اولئک هم اولوالالباب از این رو [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز بهترین الگو برای دیگر بخش‌های سازمان خواهد بود که به عنوان پل ارتباطی و سخنگوی سازمان، برنامه‌ها و استراتژی سازمان را‌ترسیم و نظر همگان را به آن معطوف می‌دارد.[/color] [*][color=#ff0000]خطابه، سخنرانی و گردهمایی[/color]: سخنان جذاب و دلنشین اثر زیادی بر روی مخاطبین دارد. سخنان پیامبر اعظم(ص) با بلاغت و فصاحت همراه بود و پیام الهی را به نحوی زیبا و درست بیان و ابلاغ می‌نمودند و توجه همگان را متوجه آئین پاک و الهی اسلام کردند. [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز به عنوان سخنگوی سازمان که از آن به عنوان زبان سازمان نام برده می‌شود می‌بایست با بیانی شیوا و دلنشین نسبت به توجیه برنامه‌ها و عملکرد سازمان اقدامات لازم را به عمل آورد.[/color] [*][color=#ff0000]استفاده از ابزار ارتباط جمعی[/color]: قرآن کریم به عنوان کتاب الهی همواره تکیه گاه پیامبر اسلام(ص) بود و به عنوان اصلی‌ترین وسیله تبلیغ از آن استفاده می‌نمودند خداوند متعال می‌فرماید: کتاب انزال الیک.‌ای رسول ما کتابی بزرگ برتو نازل شد. تاکید پیامبر اعظم(ص) بر استفاده از آیات محکم و روشن قرآن بود که توجه مردم را به خداوند متعال جلب می‌کرد. [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز با استفاده از ابزار و وسایل ارتباط جمعی و با استفاده صحیح و اصولی از این ابزار می‌تواند توجه مردم و جامعه را به سازمان مطبوع خویش معطوف داشته و از این طریق سخنان و راهبردهای سازمان را به گوش مردم و جامعه برساند. زیرا بهره گیری از رسانه‌های همگانی یعنی استفاده همگانی از بزرگراه‌های ارتباطی.[/color] [*][color=#ff0000]تالیف قلوب[/color]: پیامبر اعظم(ص) با تبلیغ تعالیم اسلامی و تبیین ابلاغ رسالت باعث مستحکم شدن آن می‌شد لذا پیامبر اعظم(ص) با انعقاد عقد اخوت در بین مسلمانان ضمن جلوگیری از نفاق و تفرقه باعث همدل و هماهنگی بیشتر جامعه اسلامی می‌شد. [color=#0000ff]روابط عمومی هر سازمان نیز موقعی موفق و پایدار است که بتواند چه درون سازمان و چه در بیرون از آن نسبت به برقراری دوستی اقدام نماید. نزدیکی و ارتباط تنگاتنگ با کلیه کارکنان سازمان، جای گرفتن در قلوب همکاران و ایجاد ارتباط دوستی یکی از مولفه‌های روابط عمومی است.[/color] [*][color=#ff0000]برهان و منطق[/color]: پیامبر اعظم(ص) همواره در تبلیغ خویش برهان و منطق را فرا روی خویش قرار داده و با استفاده از حکمت، برهان و موعظه و سخنان نیکو مردم را به سوی خدا دعوت می‌نمودند. چنانچه خداوند متعال به فرستاده خود، پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید: ادع الی سبیل ربکه بالحکمه و الموعظه الحسنه. (ای رسول ما) خلق را به حکمت و موعظه نیکو به راه پروردگارت دعوت کن. (سوره نحل- آیه 125) و برای رسیدن به این اصل همواره از هر وسیله و امکان مشروع استفاده می‌کردند.[color=#0000ff] روابط عمومی سازمان نیز با استفاده از زبان فصیح و بلیغ و با ارائه برهان و منطق و با در نظر گرفتن سه اصل حکمت، عزت و مصلحت نظام می‌تواند از عملکرد سازمان خویش حمایت کند و نسبت به ارائه و توسعه آن وارد عمل شود.[/color] [*][color=#ff0000]استفاده از مکان و زمان مناسب[/color]: استفاده از زمان و مکان مناسب همواره در ارائه پیام و برقراری ارتباط با مخاطب نقش بسزایی دارد. پیامبر اعظم(ص) نیز با استفاده از زمان و مکان مناسب پیام خویش را ابلاغ می‌فرمودند چنانچه در واقعه غدیر خم این امر به وضوح قابل روئیت است و چون استفاده از مکان و زمان مناسب در ارائه پیام به خوبی در نظر گرفته شده بود اثر پیام بعد از 14 قرن هنوز به خوبی قابل درک است. از این رو [color=#0000ff]روابط عمومی هر سازمان نیز با توجه به اصل زمان و مکان می‌تواند نسبت به تبیین برنامه‌ها و راهکارهای مناسب در سازمان اقدام نماید تا بتواند نتایج مطلوب و خوب را به دست آورد و تنهاترین شیوه ماندگاری پیام استفاده صحیح ارائه پیام در زمان و مکان مناسب است [/color](هر سخن به جای خویش نیکو است.) [*][color=#ff0000]تفسیر و تحلیل محتوای تبلیغ[/color]: پیامبر اعظم(ص) همواره در تبلیغ خود تیپولوژی مخاطبین را مد نظر داشته و فراخور درک و فهم مخاطبین و جامعه مورد نظر پیام الهی را عنوان می‌کردند چنانچه با توجه اندکی به شیوه پیامبر اعظم(ص) در می‌یابیم که نوع صحبت و انتقال پیام تبلیغی ایشان نسبت به امام علی(ع) صحابه خاص و مردم عوام از درجات مختلفی برخوردار بود (انما الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم.) [/list]
  24. 1 پسندیده شده
    [color=#ff0000][size=5][b]رادیوهای خاکستری[/b][/size][/color] یکی از مقاطعی که رسانه‌های خاکستری و پروپاگاندای سیاسی رادیوها نقش تعیین کننده‌ای در مناسبات و تحولات دوره خود ایفاد کرده‌اند. مقطع جنگ جهانی دوم است که درگیر و دار جنگ و منازعات نظامی، این رادیوها با ارایه اطلاعات نادرست، شایعه پراکنی و حیله و نیرنگ بر دشمن استیلا یافته‏اند. در جدول زیر سه نوع رادیو معرفی شده است: [b]اصطلاح [color=#ff0000] [/color][/b][color=#ff0000]پروپاگاندای سفید[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معلوم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوBBC، رادیو برلین، رادیوVOA [b]اعلام منبع [/b]«این صدای لندن است» «این صدای آلمان است» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000]پروپاگاندای خاکستری[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی مبهم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوGDI ، رادیو Der Chef [b]اعلام منبع [/b]«این صدای GSI است» «گوش بسپارید به Der Chef» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000] پروپاگاندای سیاه[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معکوس[/color]) [b]مثال[/b] رادیو اداری آلمان (یک رادیوی بریتانیایی) [b]اعلام منبع [/b] «این صدای رادیو اداری آلمان است» توجه داشته باشید که مشکل اصلی منابع سفید و در واقع دلیل اصلی شکل‏گیری منابع سیاه و خاکستری ، این است که منابعی مانند [b][i]لندن کالینگ [/i][/b][b][i](London Calling)[/i][/b][b][i]، یانکی دودل [/i][/b][b][i](Doodle Yankee)[/i][/b] و یا [b][i]رادیو برلین[/i][/b] از طرف شنوندگان جبهه مقابل به عنوان «پروپاگاندای دشمن» شناخته می‌شدند و یا شانس اینکه رادیویی مانند BBC در آلمان شنونده داشته باشد، وابسته به وجود آن دسته از مخاطبان آلمانی بود که گرایش‌های ضد آلمان نازی داشته باشند؛ در حالی که رادیوهای خاکستری و سیاه از این محدودیت به دور بودند. البته این نکته را نیز به ذهن بسپارید که پروپاگاندای سفید، چه از برلین و چه از لندن، نیز می‌تواند تحریف کند و یا دروغ بگویی. در حقیقت، می‌توان ادعا کرد که نسبت به رادیوهای سفید، درصد بالاتری از اطلاعات منتشر شده از رادیوهای خاکستری و سیاه، درست و صادقانه است. این را هم به ذهن بسپارید که در پروپاگاندای سفید از ضمیرهای «[color=#0000ff]من[/color]» و «[color=#0000ff]شما[/color]» بیشتر استفاده می‌شود، در حالی که پروپاگاندای خاکستری و سیاه ضمیر «[color=#0000ff]ما[/color]» را بیشتر به کار می‌برد. زمانی رئیس پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلستان گفته بود: «[color=#ff0000]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». جوزف گوبلز، وزیر پروپاگاندای آلمان نازی، با یادآوری آشوب‌های جنگ جهانی اول در آلمان، عملیات‌های پروپاگاندایی خود را ضروری می‌خواند و شدیداً احساس می‌کرد که پروپاگاندای دشمن این بار نیز می‌تواند مرگبار باشد. در مقاله خواهیم دید که چطور گوبلز توانست استماع رادیوهای بیگانه را ممنوع و حتی گوش دادن به رادیوهای خودی را یک امر وطن پرستانه قلمداد کند. همچنین خواهیم دید که چگونه سفتون دلمر – که یک شهروند انگلیسی متولد آلمان بود – با توسل به حیله‌های گوناگون توانست، جلوی عملیات‌های گوبلز را گرفته و آنها را دچار شک و ناباوری کند. [color=#ff0000][size=5][b]سیر تکامل پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/b][/size][/color] پروپاگاندای سیاه و خاکستری ریشه در 500 سال قبل از میلاد دارد؛ زمانی که سان تزو (SunTzu)از[color=#0000ff] شایعه[/color] همچون سلاح جنگ بهره برد. قبل از ظهور رادیو، اتفاقاتی رخ داد که اشاره به آنها خالی از فایده نیست. در سال 1918، خانه «لرد نرثکیف» در لندن به کارخانه تولید انواع پروپاگاندا برضد آلمانی‌های جبهه غربی تبدیل شده بود. تنها در اکتبر 1918، بیش از پنج میلیون بسته حاوی یک روزنامه اطلاعات نظامی با عنوان «ارتش و وطن» و نیز جزوه‌های گمراه کننده‌ای که جلدهایی مشابه جلد کتاب‌های آلمانی داشتند، به داخل سنگرهای آلمانی‌ها ریخته شد. تصور کنید که این عملیات چگونه به شکل‌گیری تئوری «[color=#0000ff]از پشت خنجرزدن[/color]» بعد از جنگ جهانی اول و نیز شکل‌گیری چارچوب ذهنی سرباز وظیفه ادولف هیتلر (Adolf Hitler) انجامید. در دهه‌های 1920 و 1930، مردم همه جا با رادیو ظاهر می‌شدند. در عصر ما که رسانه‌ها همه جا را فرا گرفته‌اند، درک و تصور تأثیر جادویی رادیو در آن زمان سخت به نظر می‌رسد. مردم ساعات زیادی را صرف وررفتن با رادیو می‌کردند و از ایستگاه‌های رادیویی مختلف اطلاعات می‌گرفتند. اگر شما روزنامه خوان باشید، ممکن است دو یا سه روزنامه بخوانید؛ اما در رادیو شما به راحتی می‌توانید از بیش از ده منبع مختلف بهره ببرید. هیتلر عاشق رادیو بود و گوبلز در سال 1933 مقاله‌ای با عنوان «[color=#0000ff]رادیو، هشتمین قدرت بزرگ[/color]» نوشت. بیشتر صاحب نظران بر این عقیده‌اند که اولین استفاده ثبت شده از پروپاگاندای خاکستری و سیاه رادیویی، پروپاگاندای نازی بر ضد نازی بود. هواداران اوتو استراسو (Otto Strasser) که یک نازی خائن به حساب می‌آمد، بین سپتامبر 1934 و ژانویه 1935، یک فرستنده موج کوتاه در چکسلواکی راه‌اندازی کردند. این فرستنده ادعا می‌کرد که از داخل آلمان برنامه پخش می‌کند؛ اما چندی نگذشت که نیروهای گشتاپو (Gestapo) این ایستگاه را ردیابی کرده، با اعزام تیمی به چکسلواکی مهندس مسئول این پروژه را کشتند و دستگاه فرستنده رادیویی آن را نابود کردند. در حدودی یک ماه بعد از حمله آلمان به لهستان، وزارت ارشاد و پروپاگاندا به ریاست گبولز، بخش سومی را با عنوان «سرویس کنگوردیا» به سرویس‌های داخلی و بین‌المللی خود افزود. هنگامی که جنگ با هدف تسخیر فرانسه ادامه داشت، فرانسویان متوجه وجود رادیوهای ناشناسی شدند که وانمود به کمونیست بودن می‌کردند و بر صلح و آشتی گرایی تأکید داشتند. در عین حال پیام‌هایی نظیر: «فرانسه ضعیف شده»، «آلمان بسیار قوی است» و «بریتانیا از فرانسه در جهت اهداف امپریالیستی خود استفاده می‌کند» پخش می‌کردند. همچنینی این ایستگاه‌ها به برملا کردن ضعف‌های صنعت اسحله سازی فرانسه می‌پرداختند. یکی از این رادیوها گزارش می‌داد که کارد رهبری دولت فرانسه از کشور فرار کرده و مردم را به حال خود رها کرده است. مسئولان این رادیو، همچنین از وجود وبا در پاریس خبر می‌دادند و به شنوندگان توصیه می‌کردند که پس اندازهای خود را از بانک‌ها خارج و برای خود موادغذایی ذخیره کنند. گوبلز در دفتر یادداشت خود می‌نویسد: «وزیر اعلام کرد که براساس تحلیلی که کادر سیاسی ما انجام داده‌اند، تأثیر برنامه‌های پخش شده تأیید گردیده و موفقیت آنها صددرصد بوده و حتی شکاف در نیروهای دشمن به میزان زیادی در نتیجه این برنامه‌ها بوده است». در بست و چهارم ژوئن، یعنی دو روز بعد از سقوط فرانسه، ایستگاه‌های رادیویی آلمان به فعالیت خود پایان دادند؛ چرا که به آنچه هدفشان بود، دست یافته بودند. مدت کمی بعد از سقوط فرانسه ، گوبلز [b]ایستگاه سخن پراکنی بریتانیای جدید [/b]را به راه انداخت. آلمانی‌ها همچنین ایستگاهی را به اسم [b]رادیو دبانک [/b][b](Debunk)[/b] برای شنوندگان آمریکای شمالی ایجاد کردند. این ایستگاه در برمن (Bremen) قرار داشت، ادعا می‌کرد که «صدای آمریکای آزاد» است. زمانی که آلمانی‌ها برای حمله به جزایر انگلستان در اوج آمادگی خود بودند، در بیست و نهم می‌1940، گوبلز در دفتر یادداشت خود چنین نوشت: «ما با ایجاد ایستگاه‌های مخفی که در حال حاضر آماده به کار هستند،‌ ترس را جاری ساخته‌ایم... چرچیل دائماً در حال هارت و پورت کردن است، عرق از تمام بدن او جاری است... و این در حالی است که هنوز ایستگاه‌های ما شروع به پخش برنامه نکرده‌اند». اما نتیجه برعکس از آب درآمد و این گوبلز بود که به پایان خود نزدیک می‌شد و مسبب آن شخصی به اسم سفتون دلمر (Sefton Delmer) بود. وی در طی مبارزه انتخاباتی هیتلر در سال 1932، یک روزنامه‏نگار انگلیسی در کادر همراه هیتلر بود. دلمر متولد سال 1904 در شهر برلین بود. پدرش یک استرالیایی بود که در دانشکده انگلیسی دانشگاه برلین سمت استادی داشت. بزرگ شدن در آلمان باعث شد که «دلمر» بتواند آلمانی را بدون لهجه صحبت کند. او توانست به عنوان یک خبرنگار در روزنامه [b][i]دیلی اکسپرس[/i][/b][b][i](Daily Express)[/i][/b] که زیر نظر «لرد بیور بروک» منتشر می‌شد مشغول به کار شود. او از این طریق توانست رابطه شخصی با هیتلر، هس (Hess)، گورینگ ( Goering)، گوبلز و روهم (Roehm) پیدا کند. زمانی که جنگ شروع شد، دلمر در انگلستان بود. او در آنجا مجبور بود هرگونه شک و شبهه را در مورد خودش برطرف و وفاداری خود را ثابت کند. سران انگلیسی احتمال می‏دادند که او یکی از عوامل آلمان و یا هوادار نازی باشد؛ چرا که در آلمان به دنیا آمده و بیشتر عمرش را در آنجا گذرانده بود. در عین حال، آلمانی‌ها هم نام او را در لیستی که گشتاپو تهیه کرده بود، قرار داده بودند و در نظر داشتند که در صورت سقوط انگلیس از او استفاده کنند. [size=5][color=#ff0000][b]رادیوهای مردمی[/b][/color][/size] در سال 1918، این پروپاگاندای متحدین بود که روحیه آلمانی‌ها و انسجام ارتش آنها را نابود کرد. شاید با یادآوری این خاطرات تلخ بود که «هیتلر» از «گوبلز» خواست که نهایت تلاشش را بکند تا مردم آلمان فقط صدای نازی‌ها را بشوند. بر این اساس بود که یک گیرنده رادیویی برای مردم طراحی و در سال 1933 ارائه شد. بعد از آن از تمام تولیدکنندگان آلمانی خواسته شد تا مدل‌هایی از این «رادیوهای مردمی» را با قیمت استاندارد 76 مارک تولید کنند. در آن زمان مکرراً از رادیوهای آلمان پخش می‌شد که: «گوش دادن به رادیوهای یگانه، اقدامی برضد امنیت ملی مردم بوده، جرم به حساب می‌آید و مجازات آن نیز بر طبق دستور پیشوا، زندان با اعمال شاقه است». بعدها در طی جنگ اعلام شد که: «گوش دادن به رادیوهای بیگانه مجازات مرگ در پی دارد». اما در ماه‌های آخر جنگ، نیاز به کسب اخبار و اطلاعات از وضعیت جنگ، آلمانی‌ها را واداشت که به رادیوهای بیگانه متوسل شوند. در عین حال، در دهه 1930، مردم آلمان در یک حرکت تبلیغاتی برای نشان دادن وفاداری خود، گیرنده‌های رادیویی‌ای را که قادر به دریافت برنامه‌های رادیویی سراسر اروپا و یا جهان بودند، تحویل دادند و این در حالی بود که سران آلمانی از هیچ گونه گزافه‏گویی درباره رادیوهای مردمی که دارای برد محدودی بودند، فروگذار نمی‌کردند. آنچه در پی می‌آید، دعای طنزآمیزی است که در آن زمان بر سر زبان‌ها جاری بود: «[color=#0000ff] پروردگارا ، مرا لال گردان که[/color] [color=#0000ff] به داچو سه نیایم.[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، گوش‏های مرا مسدود نما[/color] [color=#0000ff]که حتی یک کلمه را هم به طور واضح نشنوم[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، مرا کر و کور گردان[/color] [color=#0000ff]بینی‏ام را مسدود و ذهنم را گیج کن؛[/color] [color=#0000ff]در هر حالتی به من اجازه بده که نشان دهم جهان ما شگفت انگیز است.[/color] [color=#0000ff]و من این را ندیده، نشنیده و نگفته می‌دانم؛[/color] [color=#0000ff]چرا که من فرزند عزیز دردانه آدولف هیتلر هستم[/color]». [color=#ff0000][b]رادیو [/b][b]GSI[/b][/color] آن دسته از آلمانی‌هایی که اولین برنامه پخش شده از GSI را در تاریخ بیست و سوم می‌1941 شنیده باشند زیاد نیستد؛ اما آنهایی که این برنامه را شنیده‌اند، آن را مانند بسیاری از برنامه‌هایی که در طول جنگ جهانی دولم پخش می‌شد، بسیار باز و علنی یافتند؛ به این صورت که پیام‌های رمزی علناً در آن اعلام می‌شد. شخصی به نام در چف (Der Chef) مسئول این برنامه بود. در ظاهر به نظر می‌رسید در چف یک افسر قدیمی دوآتشه باشد که با دیدگاه‌های متنوع و صریحش سعی دارد خود را عمیقاً وفادار به میهن و مخصوصاً پیشوا نشان دهد؛ اما در عمل وی شدیداً از سیاست‌ها و خط مشی‌های رهبران نازی در مورد جنگ انتقاد می‌کرد. او به طور کوبنده‌ای به تحقیر اعضای حزب نازی که به اسم پیشوا میهنش را تحت سلطه خود در آورده بودند، می‌پرداخت. شنوندگان این برنامه گمان می‌کردند که با یک رادیوی آلمنای زیرزمینی طرف هستند که پیام‌های رمزدار و زخم زبان‌های یک افسر ارشد را که از کار برکنار شده، پخش می‌کند. این شخص کسی نبود جز سفتون دلمر که سال‌هایی را در آلمان گذرانده و شناخت کاملی از شخصیت آلمانی‌ها کسب کرده بود. او در آن زمان رئیس هیئت اجرایی برنامه‌های پروپاگاندایی سیاه و خاکستری انگلیس بود. حیله و نیرنگ‌های او در این کار، پایانی نداشت. بعد از مدتی مقامات آمریکایی مستقر در آلمان به واشنگتن گزارش دادند که برنامه‌هایی از یک رادیوی زیرزمینی از یک افسر آلمانی به اسم در چف پخش می‌شود. در حقیقت دولت آمریکا تا ژوئن 1942 در جریان اسرار [color=#0000ff]رادیوهای خاکستری و سیاه [/color]بریتانیا قرار نگرفت. ایستگاه GSI پخش برنامه‌های خود را تا نوامبر 1944 ادامه داد و در طول این مدت در چف توانست هفتصد برنامه تولید کند؛ کسی که در اصل یک برلینی بود، اما قبل از شروع جنگ آلمان را به قصد انگلستان‌ترک کرده بود. پایانی دراماتیک هم برای GSI و درچف در نظر گرفته شده بود؛ به این صورت که در حین پخش یکی از آخرین برنامه‌های این ایستگاه، به ناگاه صدای همهمه و داد و فریاد پخش شد و با صدای شلیک گلوله پایان پذیرفت تا این طور به نظر برسد که بالاخره گشتاپو صدای این ایستگاه را در داخل خاک آلمان ردیابی کرده است؛ رویدادی که در استودیوهای انگلیس در میلتون برایان (Milton Bryan) که یک مرکز رمزگشایی در پارک بلچلی (Bletchley) بود صحنه سازی شده بود. [color=#ff0000][b]رادیو آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b][/color] در سال 1943، دلمر یک ایستگاه رادیویی دیگر را که آن هم برنامه‌های خود را به زبان آلمانی پخش می‌کرد، به راه انداخت که [b]آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b] معروف شد. تأسیس این ایستگاه به خواسته وینستون چرچیل بود. چرچیل خیلی علاقه‏مند بود که برای زیردریایی‌های آلمانی که آلمان را‌ ترک می‌کردند، امواج رادیویی ارسال شود. او اعتقاد داشت که اگر برای افراد سوار بر این زیردریایی‌ها اخبار و اطلاعاتی که واقعی به نظر می‌رسد ارسال شود، با احتمال بالایی پذیرش و باور خواهد شد. به این منظور ایستگاه [b]آتلانتیک سندر [/b]به راه افتاد و برای اینکه برنامه‌های این ایستگاه آلمانی‌تر به نظر برسد، موسیقی نظامی آلمانی ضبط شده نیز در برنامه‌ها پخش می‌شد. در لابه لای برنامه‌ها، شایعاتی مبنی بر اینکه «آلمانی‌های زندانی در آمریکا با دستمزدهای بالا مشغول به کار هستند»، گنجانده شده بود. هدف این بود ک آلمانی‌ها احساس کنند گه اگر خود را تسلیم نمایند، از امتیازات خاصی برخوردار خواهند شد. مقامات آلمانی متوجه این رادیوی پروپاگاندایی شده بودند؛ اما نه می‌توانستند جلوی آن را بگیرند و نه می‌توانتسند ملوانان آلمانی را ازگوش دادن به آن منع کنند. دریافت برنامه‌ها و پروپاگاندای رادیویی خاکستری و سیاه یک موضوع کلیدی به حساب می‌آمد. در برخی نقاط در اقیانوس اطلس [b]آتلانتیک سندر [/b]انگلیسی و به کمک فرستنده‌های موج کوتاه آن ممکن بود و این انگیسی‌ها بودند که عملا امکان پخش آن را فراهم می‌کردند. چیزی در حدود 90 درصد از برنامه‌های رادیویی فرستنده‌های انگلیسی از اخبار دریافت شده مستقیم از آلمان تشکیل می‌داد؛ چرا که «دلمر» بارها به پرسنل خود گفته بود: «[color=#0000ff]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». اما قلب دشمن در آلمان قرار داشت؛ جایی که اکثر آلمانی‌ها، نه از رادیوایی با طول موج کوتاه بهره مند بودند و نه رادیوهای AM آنها قادر به دریافت سیگنال‌های دور در طول روز بود. در آن زمان به کسانی که عضو حزب نازی بودند، یک تنظیم کننده ساده داده می‌شد. با کمک این تنظیم کننده که بر روی آن آرم حزب نازی حک شده بود و به آسانی بر روی رادیوهای مردمی نصب می‌شد، دریافت امواج صادر شده از ایستگاه‌های دور میسر می‌شد. با پیشروی جنگ, تعداد کمتری از این تنظیم‏گرها در اختیار افراد قرار می‌گرفت و در عین حال، مجازات استماع رادیوهای بیگانه هم به اعدام نزدیک می‌شد. هنگامی که نتیجه جنگ در بعضی جبهه‌ها به ضرر آلمان تغییر کرد، خبرگزاری‌های آلمانی اقدام به عوام فریبی کردند و در نتیجه نیاز به منابع خبری دیگر افزایش یافت. مقداری ذکاوت و قطعه کوتاهی سیم کافی بود تا یک آلمانی بتواند با استفاده از رادیوهای مردمی اخبار را از ایستگاههای دورتر دریافت کند؛ اخباری که شاید برای آینده او حیاتی بودند. داستان زیر را یک سرباز کروات که در اوت 1944 در قرارگاهی در اتریش دوره می‌دید، نقل کرده است: «... در یک جلسه سخنرانی در موضوع استراتژی‌های نظامی ، یک افسر ارشد آلمانی استراتژی‌های متحدین را برای جدا کردن نورماندی از افرانسه تشریح می‌کرد. در این حین، یکی از حاضران در آخر سالن گفت: «این اتفاق افتاده است». سکوت بر سالن حاکم شد. بعد از چند ثانیه افسر ارشد پرسید: «شما از کجا اطلاع پیدا کردید؟ هنوز مرکز فرماندهی عالی ارتش این خبر را اعلام نکرده است!» هیچ توضیحی لازم نبود و ما مانند سگان آب کشیده آنجا نشسته بودیم. بعد از مدتی، خوابگاه ما بازرسی و قطعه سیمی که به پشت رادیوی ما وصل بود، برداشته شد. خوشبختانه بعد از آن، بازرسی‏ها تمام شد؛ اما نکته اینجاست که «چند درصد احتمال دارد که این سرباز کشور را‌ترک کند و یا تسلیم شود؟» از این داستان می‌توان برداشت کرد که دلمر تا چه اندازه در کار خود موفق بوده است؛ از این نظر که او توانسته بود برد رادیو‏اش را به اتریش هم برساند. او فرستنده‌ای در اختیار داشت که [color=#0000ff]برنامه‌های پروپاگاندایی خاکستری و سیاه[/color] او را به رساترین و پرطنین‌ترین صدای رادیویی در آلمان بدل کرده بود؛ به طوری که حتی بر روی رادیوهای مردمی نیز که دارای برد محدودی بودند، دریافت می‌شد. کاربرد رادیوهای پروپاگاندایی سیاه متفاوت است و می‌توان آن را نوعی کاربرد تاکتیکی و یا یک [color=#0000ff]پروپاگاندای سیاه[/color] محض، به حساب آورد؛ چرا که در این روش، سعی منبع پروپاگاندا به وانمود به اینکه یک منبع رسمی و قانونی است محدود نمی‌شود؛ بلکه عملاً به یک منبع رسمی و قانونی تبدیل می‌شود و با این کار، اعصاب شنونده را خرد کرده، به هم می‌ریزد. تحقیق من برای یافتن مثال‌هایی از عملیات‌های مخل اعصاب، به یافتن دو نمونه از این اعملیات‌ها انجامید. یکی از آنها را در فیلمی که براساس زندگینامه یک خانواده آلمانی در شرق آلمان تولید شده بود پیدا کردم که قسمت کوتاهی از آن به پروپاگاندای یک رادیوی سیاه شوروی اشاره دارد. در این قسمت از فیلم، یک خانواده پروسی در بالکن خانه خود نشسته‌اند و صدای شلیک توپ‌های روسی از دور شنیده می‌شود. آنها به اخبار آلمانی از یک ایستگاه رادیویی گوش می‌دهند. آوارگی باعث جمع شدن اعضای خانواده در آن خانه شده است. در رادیو، گوینده آلمانی در حال خواندن اخبار است: «... اطلاعات بیشتر از مراکز فرماندهی پیشوا...» در این حین، به نظر می‌رسد همان گوینده است که ادامه می‌دهد: « همان طور که شما می‌دانید، او یک دیوانه است» اما بعد گوینده اصلی بدون مکث بقیه خبر را ادامه می‌دهد. اعضای خانواده به همدیگر حتی نگاه هم نمی‌کنند. فقط یک نفر یواشکی رادیو را خاموش می‌کند. برای چند لحظه سکوت حاکم می‌شود. بدون شک هیچ‏کدام از آنها آنچه را که شنیده‌اند، تکرار نمی‌کنند؛ چرا که ممکن است گشتاپو سوءتعبیر کند. فشار جنگ، آوارگی و نبود امنیت جانی، همه این موارد، از چهره اعضای خانواده به خوبی قابل برداشت است. حال به این بیندیشید که تمام این مسائل و مشکلات در اثر رهبری به وجود آمده که «دیوانه است». در سال‌های اول جنگ، یعنی 1940، 1941 و 1942، اکثر آلمانی‌ها علاقه زیادی به هیتلر پیدا کرده بودند. حتی آنهایی که در ابتدای جنگ از او حمایت نمی‌کردند، بعد از اینکه وی توانست پیروزی‏هایی در فرانسه و روسیه کسب کند، به هواداران او پیوستند. در سال‌های 1944 و 1945 که جرقه‌های شکست آلمان زده شد، متحدین در این اندیشه بودند که چطور از پس سنگرهای نازی‌ها بربیایند؛ چرا که در سال‌های 40 و 41 عزم راسخی را در چهره خوشحال آنان مشاهده کرده بودند. در این زمان, [b]اسپیدسترا [/b] قدرت پخش خود را از 500 هزار وات به 600 هزار وات افزایش داده بود و از آن در راستای عملیات‌های اختلال اعصاب بهره می‌برد. در سال 1945 [b]اسپیدسترا [/b] همچون یک [color=#0000FF]رادیوی سیاه[/color] عمل می‌کرد؛ به این صورت که عنوانی برای خود نداشت و با فرکانس کانال‌های رادیویی نازی‌ها برنامه پخش می‌کرد. عصر هنگام سی‌ام مارس, [b]اسپیدسترا[/b] بر روی فرکانس برلین و هامبورگ قرار گرفت و به شنوندگان هشدار داد: «متحدان در تلاشند با تماس‌های تلفنی کاذب از شهرهای گرفته شده به شهرهای آزاد، آشفتگی و هرج ومرج ایجاد کنند.» همچنین [b]اسپیدسترا [/b] به شنوندگان توصیه کرد که: «از این به بعد، به هر دستورالعمل و گزارش تلفنی با دیده شک بنگرید و بلافاصله به آن عمل نکنید؛ بلکه با منبعی که با شما تماس گرفته ، دوباره تماس بگیرید و اطمینان حاصل کنید.» گوش سپردن به این پیام رادیویی کافی بود تا کلیه دستورهای تلفنی با تأخیر اجرا شوند. همچنین افزایش شمار تماس‌ها خودبه خود شبکه نیمه فلج مخابراتی آلمان را به هم ریخت. همچنین در عصرهنگام هشتم آوریل، [b]اسپیدسترا [/b] وارد کانال رادیویی هامبورگ و لیپزیک شد تا درباره اسکناس‏های تقلبی رایج در بازار هشدار دهد. عصر روز بعد هم در اطلاعیه‏ای به مردم توصیه کرد که به مناطق مرکزی و شرق آلمان پناه ببرند تا از بمباران‌های هوایی متحدین در امان باشند. آلمانی‏ها هم در برابر این اختلال‌های رادیویی، به طور پیاپی به پخش اطلاعیه‌هایی در ایستگاه‌های رادیویی خود اقدام کردند. برای نمونه به این اطلاعیه توجه کنید: « دشمن به پخش توصیه‌های کاذب بر روی فرکانس‌های ما اقدام کرده است. مواظب باشید گمراه نشوید! این اطلاعیه رسمی از طرف Reich به شما ابلاغ می‌شود!» اما [b]اسپیدسترا [/b]هم مشابه این اطلاعیه را صادر کرد که می‌خوانید: «دشمن به پخش توصیه‌های کاذب بر روی فراکانس‌های رادیویی ما اقدام کرده است... این اطلاعیه رسمی از طرف...». ممکن است بحث پیش بیاید که چگونه آلمانی‏ها در ابتدا مقاومت کمی در برابر نفوذ و پیشرفت حزب نازی نشان دادند. در مقابل، انگلیسی‌ها مجبور شدند که دست به ابتکار بزنند. آنها به دلمر که شناخت کاملی از آلمانی‌ها داشت، متوسل شدند. ستاره ایستگاه GSI، یعنی در چف، یک نجیب‌زاده پروسی بود که مانند لقب در ولک (Der Volk) به دیده احترام نگریسته می‏شد. اما او شخصی را بازنمایی می‌کرد که به وضع موجود معترض بود. اوایل دهه 30 که دلمر در هیئت یک خبرنگار انگلیسی هیتلر را همراهی می‌کرد، روزی هیتلر او را به کناری کشید و برای او تشریح کرد که چگونه می‌خواهد با انگلستان متحد شود و در ضمن دیدگاهش را در مورد تمایل به سرمایه داری که در هر انسانی وجود دارد گفت. هیتلر در کتاب خود با عنوان [b]نبرد من [/b][b](Mein Kampf)[/b] آورده است: «[color=#0000ff]با کمک یک پروپاگاندای مقاوم و زیرکانه می‌توان حتی بهشت را به صورتی جهنم و یا زندگی مشقتباری را به مانند زندگی در بهشت القا کرد[/color]». با این همه، من فکر نمی‌کنم که برنامه‌های رادیویی انگلیس الهام گرفته از نازی باشد؛ اما می‌توانم ادعا کنم که اشتیاق دلمر ممکن است از شناختنش نسبت به [b]رادیو کنکوردیا [/b]نشئت گرفته باشد و اینکه او می‌خواست نازی‌ها نیز از آنچه برای بقیه تجویز می‌کنند، بچشند. گوبلز عقیده داشت که پروپاگاندا، آن هم از نوع خاکستری و سیاه، به مانند یک شمشیر دولبه عمل می‌کند. او در دفتر یادداشت‌های خود اذعان می‌کند نگران این است که بین حزب نازی و مردم آلمان جدایی بیفتد. نیروهای نظامی شوروی به مرزهای شرقی آلمان نزدیک می‌شدند و جنگ به پایان خود نزدیک می‌شد. در آن زمان شعار ایلیا ایرنبرگ (Ilya Ehrenburg) که اهل شوروی بود در جهان رایج شده بود: «ای رفیق، آلمانی بودند را در خودت بکش!». در مقابل، طنز خشنی نیز در میان توده‌های مردم آلمان – البته بیشتر تحت تأثیر پروپاگاندای خاکستری و سیاه – با این مضمون پچ‏پچ می‌شد: «از جنگ لذت ببرید که صلح وحشتناک خواهد بود!» اما موضوعی که درباره [color=#0000ff]پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/color] بررسی نکردیم، [color=#0000ff]اخلاق[/color] است. اینکه آیا پروپاگاندای خاکستری و سیاه یک سلاح لطیف برای جنگ است؟ از طرف دیگر، آیا گلوله‌های توپ اخلاق گرایانه‌تر است یا برنامه‌های پروپاگاندای؟ و آیا برنامه‌های پروپاگاندایی برای هر دو طرف فرستنده و گیرنده مضر و فاسد است؟ و تاریخ به آن چگونه نگاه می‌‌کند؟ بعضی‌ها معتقدند که پروپاگاندای انگلیس در پایان جنگ جهانی اول زمینه را برای تئوری «از پشت خنجر زدن» و ظهور نازیسم آماده کرد. نمی‌دانم باور می‌کنید یا نه؛ ولی ذهن‌های پشت پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلیس به بحران اخلاقی بعد از جنگ می‌اندیشیدند. سفتون دلمر در کتاب خودش، [b]بومرنگ سیاه، [/b]نگرانی خود را ابراز می‌کند که عملیات‌های پروپاگاندای خاکستری و سیاهش به افزایش به وجود آوردن اسطوره یک نیروی دفاعی ضدنازی خوب کمک خواهد کرد. بعد از رسوایی «واترگیت» در دهه 1970، روزنامه‏ها و مجلات اقدام به افشای حیله‏ها و نیرنگ‏هایی کردند که تا آن وقت به کار برده شده بودند و در این میان در بریتانیا به عملیات‏های پروپاگاندای سیاسی این کشور با همکاری آمریکا نیز اشاره شد. در این راستا به کنایه گفته می‏شد: «[color=#ff0000]ملتی که در جنگ پیروزی را کسب کرد، در زمان صلح شکست را تجربه می‏کند[/color]».
  25. 1 پسندیده شده
    رویکرد این نوشته بیان بخشی از کتاب [color=#ff0000](manufacturing consent[/color]) «[color=#ff0000]تولید رضایت[/color]» است که سعی در تحلیل و نقد بر اطلاع‌رسانی در رسانه‌های غربی دارد از زبان «[color=#0000ff]نوام چامسکی و ادوارد اس هر من[/color]» این دو از نظریه‌پردازان مطرح امروز آمریکا به حساب می‌آیند . البته مولف قسمتهایی را هم برای بیان بهتر این سیستم در جامعه ما به آن اضافه کرده است . [size=4][b]مقدمه[/b][/size] [size=4]«[size=5][color=#0000ff]رسانه‌های خاکستری[/color][/size]» به عنوان شکلی از فعالیت‌های رسانه‌ای و مطبوعاتی تقریبا از بدو انتشار مطبوعات و آغاز فعالیت فرستنده‌های رادیویی و شبکه‌های تلویزیونی معنا و مفهوم روشنی برای همگان داشته است. رسانه‌های خاکستری با تمسک به شیوه‌ها و شگردهای روانی و تبلیغاتی و پر رنگ کردن بعد پروپاگاندایی خبر و گزارش و تصویر، بر ذهن مخاطبان تاثیرات غیر قابل انکاری داشته‌اند. در مقاطع مختلف چون جنگ، دفاع از کشور، انتخابات، رفراندوم، تخریب شخصیت، جنگ روانی و مواردی از این دست، رسانه‌های خاکستری وارد میدان شده‌اند تا اهداف طراحان و سیاستگذاران را به شکلی که مد نظر است تامین کنند. رسانه‌های خاکستری در حقیقت، پیام تولید شده خود را در مسیر رسیدن به «[color=#0000ff]مخاطب[/color]» دچار عوارض و یا تغییراتی کرده‌اند یا حواشی و متعلقاتی را بر آن مترتب کرده‌اند که پیام به صورتی کم رنگ‌تر یا پر رنگ‌تر یا اساسا به صورتی کذب و بی‌پایه منتشر شود.[/size] [size=4]رسانه‌های خاکستری تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندارا با اقدامات خود قرین می‌سازند. تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا نوعی اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق اقدامات روانی و تبلیغاتی است. به عبارت دیگر تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباطات است که با‌ترغیب یا اقناع متفاوت است زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد.[/size] [size=4]اقناع یا‌ترغیب به مثابه یک فعال کننده دو سویه عمل می‌کند و هدفش آن است که نیازهای‌ترغیب کننده و‌ترغیب شونده پاسخ داده شوند. در رسانه‌های خاکستری یک هدف مبنایی این است که چگونه می‌توان عناصر اطلاع رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را دگرگون کند.[/size] [size=4]با توجه به اهمیت موضوع فعالیت‌های خاکستری رسانه‌ها بویژه مطبوعات و اصولا حضور رسانه‌های خاکستری در فضای اطلاع رسانی و فرهنگی کشور بر آن شدیم تا در این گزارش پژوهشی که به سفارش دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها انجام شده این موضوع را مورد بررسی و واکاوی بیشتر قرار دهیم و با اصول و زمینه‌های فعالیت رسانه‌های خاکستری آشنا شدیم. همچنین بررسی پیامدهای منفی چنین رسانه‌هایی در ذهن و فکر جامعه و ارائه راهکارهایی مناسب جهت کاهش این آفت در عرصه اطلاع رسانی از دیگر اهداف این تحقیق خواهد بود.[/size] [color=#ff0000][size=5][b]مفهوم پروپاگاندا[/b][/size][/color] شاید برای شما اتفاق افتاده زمانی که از جلوی دکه روزنامه فروشی رد می‌شوید تیترهای هماهنگ چند روزنامه در مورد یک موضوع سیاسی شما را جذب کرده و با ارائه اطلاعات ذهنتان را تسخیر می‌کند. این موضوع در شکبه‌های تلویزیونی رسانه‌های دشمن به وضوح قابل رویت است. به طور مثال موضوع سکینه آشتیانی که به عنوان هجمه‌ای از آتش نرم علیه ما در چند ماه اخیر بود نمونه‌ای از پروپاگاندای سیاه صهیونیسم علیه جمهوری اسلامی ایران است. [color=#0000ff]تبلیغات یا پروپاگاندا نوعی از ارائه اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای تاثیر گذاری بر عقاید و یا رفتارهای افراد یک جمعیت می‌باشد.[/color] جوسازی، تبلیغاتی در تضاد با ارائه آزاد اطلاعات می‌باشد. به عبارت دیگر تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با‌ترغیب یا اقناع متفاوت است، زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا‌ ترغیب، به مثابه یک فعال کننده دو سویه عمل می‌کند و هدفش آن است که به نیازهای‌ترغیب کننده و‌ترغیب شونده پاسخ دهد. یک مدل تبلیغ (پروپاگاندا) نشانگر آن است که چگونه می‌توان عناصر اطلاع رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را دگرگون سازد. پروپاگاندا در اشکار گوناگون، هموازه در جوامع بشری وجود داشته است. این واژه در کلیسای کاتولیک که مسئولیت تبلیغ دین را داشت، ریشه دارد. در این زمان پروپاگاندا به معنای‌ترویج اعتقاد به نیروهای فوق طبیعت به کار رفته است. در نیمه اول قرن بیستم نازی‌ها و فاشیست‌ها از این واژه در تبیین کنترل اجتماعی و مشروعیت سازی حکومت بهره بردند. در دوران جنگ جهانی دوم نیز، دولت‌های درگیر جنگ با بکارگیری ابزارهای مختلف تبلیغی در جهت نیل به اهداف سیاسی خود و همچون تقویت روحیه مردم و بسیج نیروها و تضعیف روحیه دشمن تلاش کرده‌اند. از همین دوران بود که پروپاگاندا به معنای تبلیغات سیاسی رواج یافت. در دوران جنگ سرد نیز، دو بلوک شرق و غرب به طور بسیار گسترده و پیشرفته از تبلیغات در جهت گسترش حوزه نفوذ خود علیه جبهه مقابل استفاده کرده‌اند. پروپاگاندا در جهان کنونی و در عصری که عصر انفجار اطلاعات خوانده می‌شود در سیاست جایگاه ویژه‌ای دارد. گسترش وسایل ارتباط جمعی و رسانه‌های گوناگون، تبلیغات سیاسی را پیچیده و روز افزون کرده است. از همین رو همه دولت‌ها و گروه‌ها و احزاب سیاسی در تلاش هستند با بکارگیری همه ابزارهای تبلیغی همچون: مطبوعات ، فرستنده‌های وی، ماهواه، سایت‌های اینترنت، سخنرانی‌ها، سینما و... ایده‌ها واندیشه‌های خویش را به مخاطبین انتقال دهند و در دستیابی به قدرت بیشتر به وسیله جلب رضایت مردم تمام همت خود را به کار بسته‌اند. امروز پروپاگاندا بخش پایداری از کوشش هر دولت و حزب سیاسی را تشکیل می‌دهد، دولت‌ها با تاسیس ارگان‌هایی با نام‌های گوناگون مانند: وزارت تبلیغات، اداره نشر و توسعه ارزش‌ها و اندیشه‌ها، سازمان انتشارات و تبلیغات و غیره فعالیت‌ها و تلاش‌های تبلیغی خود را در جهت دهی افکار عمومی و مشروعیت بخش اعمال دولت نهادینه کرده‌اند. [b][color=#ff0000][size=5]انواع پروپاگاندا [/size][/color][/b][list] [*][color=#0000ff][b]پروپاگاندای سفید:[/b][/color] در این نوع پروپاگاندا، منبع کاملا مشخص و معین است و پیام به گونه‌ای ارائه می‌شود که از دقت بالای اطلاعات برخوردار باشد. این نوع پروپاگاندا، نوعی ارتباط دوستانه برقرار می‌کند. [*][color=#0000ff][b]پروپاگاندای خاکستری:[/b][/color] در اینجا منبع، واضح و صریح نیست و اطلاعات دقیقی ارائه نمی‌شود. در این نوع پروپاگاندا، با آن که جنگ تبلیغاتی برقرار نیست، اما صلح تبلیغاتی نیز حام نیست. اخبار، اعلامیه و اطلاعاتی که در آنها از عنوان یک منبع موثق، منابع مطلع و امثال آن استفاده می‌شود، در زمره پروپاگاندای خاکستری قرار می‌گیرند. تبلیغات علیه کمونیست‌ها به هنگام حمله شوروی به افغانستان، نوعی پروپاگاندای خاکستری به شمار می‌رود. [*][color=#0000ff][b]پروپاگاندای سیاه: [/b][/color]در پروپاگاندای سیاه، منبع و دقت اطلاعات مشخص نیست و در آن هر گونه جعل و تخریب صورت می‌گیرد. تمام قواعد در این نوع پروپاگاندا، به کار گرفته می‌شود. بسیاری از فرستنده‌های رادیویی در طول جنگ، بر اساس این نوع پروپاگاندا عمل می‌کنند. [/list] [size=5][color=#ff0000][b]نگاهی به مدل پرو پا گاندا[/b][/color][/size] رسانه‌های فراگیر دنیا در ارائه اخبار و گزارش‌ها و تحلیل‌های خود، از یک مدل 5 قسمتی استفاده می‌کنند که هر یک از این فیلترها([color=#0000ff]ابر شرکت‌های تجاری، تبلیغات، منابع خبری، انتقادگری و دشمن ستیزی[/color]) در کتاب تالیف شده توسط چامسکی و هرمان مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده با اشاره به روند تغییر در مالکیت و عملکرد رسانه‌ها که به اسارت آنان در بند ابر شرکت‌های غول پیکری که منبع اصلی درآمدهای تبلیغاتی آنها را تشکیل می‌دهد، منجر شده، معتقد است که نادیده انگاری و سانسور و دستکاری اخبار مربوط به مخالفان جهانی سازی و جنگ افروزی و تخریب محیط زیست و نظام تجارت آزاد را نمی‌توان تصادفی به حساب آورد. ادوارد هرمان و نوام چامسکی در کتاب خود با عنوان «[color=#ff0000]ساخت مفهوم؛ اقتصاد سیاسی رسانه‌های جمعی[/color]» مدل پروپاگاندای رسانه‌ها را معرفی نموده‌اند. در این مدل، ما با 5 طبقه از فیلترهای مختلف در جامعه خویش روبرو هستیم که تعیین می‌کنند، «[color=#0000ff]اخبار[/color]» چه چیزی خواهد بود. به بیان دیگر، همه آنچه که در روزنامه‌ها منتشر می‌شود و یا از طریق رادیوها و تلویزیون‌های ما ارائه می‌گردد، از این فیلترها عبور نموده‌اند. همچنین این مدل رسانه‌ای هرمان و چامسکی نشان می‌دهد که رسانه‌های فراگیر ما تا چه حد در سانسور کامل و پخش اخبار مخالف با منابع خویش، سخت‌گیری می‌کنند، اما در مقابل، دولت‌ها و ابر شرکت‌ها به راحتی می‌توانند پیام‌های مورد نظر خود را از طریق این ابر شرکت‌های رسانه‌ای انتشار دهند. بیایید تعدادی از این پیام‌ها را مرور کنیم: «تجارت آزاد، منافع همه کشورها را تامین می‌نماید». «جهانی سازی، فرآیندی غیر قابل توقف است» و «سیاست‌های ما در جهت از بین بردن فقر می‌باشد». امروزه ما با این واقعیت روبرو شده ایم که [size=5][color=#0000ff]مالکیت ابر شرکت‌ها بر رسانه‌ها[/color][/size]ی ما می‌تواند و توانسته، مضامین خبری و تحلیلی آنها را تغییر شکل دهد. البته با وجود اندازه هیولایی، مالکیت متمرکز، ثروت انبوه و راهبردهای سود محور آنها، نمی‌توان انتظار دیگری داشت. همیشه اوضاع رسانه‌های ما این چنین نبوده است. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، یک روزنامه رادیکال انگلیسی به وجود آمد که به انعکاس نگرانی‌های کارگران می‌پرداخت، اما هزینه سنگین پست روزنامه باعث شد که مالکیت آن روزنامه به یک ثروتمند انگلیسی «قابل احترام» واگذار گردد. خیلی زود هم، ما شاهد تغییر در دیدگاه‌های این روزنامه شدیم. بدین‌ترتیب، روند انتشار نظرات متنوع انتشار یافته در جامعه، خیلی زود متوقتف گردید. در انگلستان و پس از پایان جنگ جهانی دوم نیز، روزنامه‌های رادیکال و حامی کارگران نظیر «دیلی هرالد»، «نیوز کرونیکل»، «ساندی سیتیزن» (همگی آنها بعدا ورشکست و یا واگذار شدند) و «دیلی میرور» (حداقل تا اواخر دهه هفتاد میلادی) به صورت منظم، مقالاتی را به چاپ می‌رساندند که در آنها ماهیت یک سیستم سرمایه‌سالار، با پرسش روبرو می‌گردید. روزنامه نگار صاحب‌ نام جان پیگر در سال 1963 میلادی به شورای نویسندگان روزنامه میرور پیوست و بیش از 20 سال در آن نشریه به کار مطبوعاتی پرداخت. او بعدها ادعا کرد که روزنامه میرور را باید اولین روزنامه عامه پسند دانست که طبقه کارگر جامعه را به اعلام نظراتشان در این روزنامه تشویق می‌نمود. اما خیلی زود ما شاهد ظهور یک موج آنارشیسم بودیم. با تصاحب مالکیت روزنامه میرور توسط رابرت ماکسول، به پیگلر اطمینان داده شد که وی همچنان از امنیت شغلی برخوردار است، اما 18 ماه بعد وی رسما اخراج گردید. ما در عرصه رسانه‌ها، معمولا شاهد ادغام‌های بزرگ هستیم: ادغام شبکه CBS با Westinghouse، ادغام ابر شرکت رسانه‌ای Turner با Time-Warner و در عرصه‌ای بزرگ‌تر، «شرکت جنرال الکتریک» با تصاحب NBC شاخص‌ترین نمونه‌های موجود را تشکیل می‌دهند. حیات همه این رسانه‌های ابر شرکتی نیز به بازار سهام وابسته است. ثروتمندان بر صندلی ریاست این ابر شرکت‌های رسانه‌ای می‌نشینند و عموما هم ارتباط نزدیکی با مدیران رسانه‌های فراگیر دیگر دارند. هرمان و چامسکی به این نکته اشاره می‌نمایند که دو شرکت جنرال الکتریک و «وستینگهاوس»، هر دو بسیار بزرگ و غول پیکر هستند و به خاطر توانمندی‌ای خویش، در بخش‌هایی پرسش برانگیز نظیر تولید تسلیحات جنگی و با تجهیزات هسته‌ای نیز حضور دارند و ساده لوحانه است اگر تصور نماییم، وجود این فعالیت‌های تجاری، بر بی‌طرفی رسانه‌ای آنها تاثیر نخواهد گذاشت. بدین‌ترتیب، در عرصه‌ای گسترده‌تر، آزادی رسانه‌ها و مطبوعات در اسارت این واقعیت ساده قرار گرفته که مالکان ابر شرکت‌های رسانه‌ای بر مبنای ایدئولوژی بازارهای آزاد به فعالیت می‌پردازند. آیا در این شرایط می‌توان تصور نمود که مدیران این ابر شرکت‌های رسانه‌ای، به روزنامه‌ها و رادیوها و ایستگاه‌های تلویزیونی تحت مالکیت خویش اجازه دهند که به صورتی ساختار یافته به انتقاد از سرمایه‌ سالاری بازار آزاد که منبع دستیابی آنها به ثروت‌های مادی شان است، بپردازند؟ دومین فیلتر مدل پروپاگاندا،[color=#0000ff] [size=5]تبلیغات[/size][/color] است. روزنامه‏ها مجبورند که برای تحت پوشش قرار دادن هزینه‏های تولید نشریه خود، برای جذب و حفظ حجم انبوهی از تبلیغات تجاری همت گمارند. چرا که بدون کسب این درآدمدها، قیمت هر روزنامه، چند برابر قیمت کنونی خواهد بود. بدو چنین درآمدهایی، یک روزنامه خیلی زود از عرصه رسانه‏ها خارج می‏گردد. از سوی دیگر، در میان جامعه رسانه‎ای، ما همواره شاهد یک رقابت سخت و شدید درجهت جذب تبلیغات دهندگان بوده‏ایم. در این شرایط، جذب تبلیغات کمتر در یک رایط ، جذب تبلیغات کمتر در یک روزنامه، به منزله تضعیف جایگاه آن در عرصه مطبوعات خواهد بود. عدم موفقیت در کسب درآمدهای تبلیغاتی را باید یکی از اصلی‏ترین عوامل نابودی روزنامه‏های مردمی قرن‏های نوزدهم و بیستم میلادی دانست. این امر کاملا روشن است که زنده ماندن و بقای هر مؤسسه مطبوعاتی و یا شبکه رادیویی و تلویزیونی، منوط به ایجاد تصویری از خود به‏عنوان یک رسانه دوستدار تبلیغات است. به بیان دیگر، رسانه باید در راستای منافع شرکت‏های تجاری قدم بر دارد و حوزه‏هایی نظیر مسافرت و صنایع خودروسازی و پتروشیمی جزو این حوزه است. امروزه حتی تهدید به عدم ارائه تبلیغات به یک روزنامه، بر موضع‏گیری‏های بخش‏های خبری و تحلیلی و سردبیری آن، تأثیراتی شگرف و قابل توجه می‏گذارد. سال‏ها پیش نامه‌ای از سوی یک شرکت بزرگ تولید کننده خودرو با این مضمون به دفاتر یکصد روزنامه در ایالات‌متحده ارسال گردید: «در جهت پرهیز از وقوع هرگونه تضاد احتمالی، باید در کلیه مطالب نگارش یافته در روزنامه شما که از مضمامین سکسی، سیاسی و یا اجتماعی برخوردار است، نام شرکت «کرایسلر» درج گردد. در این میان، موضع‏گیری مثبت و یا منفی، برای ما از اهمیت چندانی برخوردار نیست.» از سوی دیگر، شرکت مخابرات انگلستان، در سال 1999 میلادی، مدیران روزنامه «دیلی تلگراف» را تهدید کرده بود که به دلیل انتشار چند مقاله انتقادی، از ارائه تبلیغات خود به آن نشریه خودداری خواهد کرد. بدین‌ترتیب، مسئولیت روزنامه نگاران در انتشار حقایق و واقعیت‌ها، در هاله‌ای از ‌ترس و واهمه و سکوت قرار می‌گیرد. در سال 1992، میلادی، مطالعه‌ای بر روی 150 نفر از اعضای شوراهای سردبیری نشریات ایالات متحده انجام گردید. در این میان 90% آنان اعلام کردند که تبلیغات دهندگان در مضامین انتشار یافته در روزنامه ما دخالت می‌کنند. به علاوه، بسیاری از موضوعات در آستانه انتشار نیز پس از اطلاع آنان، به صورت کامل حذف می‌گردد. 40% این افراد هم از تاثیرات مهم این تبلیغات دهندگان بر مقالات نوشته شده خویش خبر می‌دهند. مثلاً در انگلستان، کل بودجه‏های تبلیغاتی، حدود 10 میلیارد پوند است. اما در ایالات متحده، این مبلغ بسیار بیشتر است. در این شرایط، تداوم حیات یک رسانه رادیکال و مستقل، بسیار مشکل خواهد بود. حتی در صورت بقای آنها هم، به دلیل در حاشیه قرار گرفتن، نخواهند توانست با اقبال عمومی روبه‏رو گردند. پس تبلیغات هم نظیر مالکیت رسانه‌ها می‌تواند به عنوان یک فیلتر عمل کند. سومین فیلتر اشاره شده از سوی هرمان و چامسکی، [size=5][color=#0000ff]منابع خبری رسانه‏های جمعی[/color][/size] می‏باشد. به بیان دیگر، رسانه‌ها باید با منابع قدرتمند اطلاعات، به دلیل ضرورت‌های اقتصادی و پیوند منافع، ارتباطی نزدیک داشته باشند. چرا که حتی رسانه‌ای غول پیکر نظیر «بی‏بی‏سی» هم نمی‌تواند آزادانه خبرنگارانش را روانه هر منطقه‌ای نماید. آنها تمرکز منابع خود را در محل‏هایی قرار می‌دهند که اخبار مهم دنیا در آنها روی می‏دهد: کاخ سفید، پنتاگون، دفتر نخست وزیر انگلستان و سایر‌ترمینال‏های خبری دنیا. اگرچه روزنامه‏های انگلیسی هم ممکن است به منافع احزاب وابسته به طبقه کارگر در پاره‏ای موارد توجه کنند، اما آنان عمدتاً باید نظرات سخنگوی نخست‏وزیر انگلستان را برای تحلیل‏ها و گزارش‏های خبری مرتبط با دولت، مدنظر قرار دهند. از سوی دیگر، ابر شرکت‏های تجاریو صنعتی هم یکی از این منابع مهم خبری به شمار می‏روند. سردبیران و روزنامه‏نگارانی که به این منابع برای دریافت اطلاعات مورد نیاز خویش وابسته‏اند، در صورت پرسش از دلایل انحراف و دستکاری و یا نادیده انگاری حقایق، احتمالاً با تهدید به عدم امکان دسترسی به کلیه این منابع روبرو خواهند شد. رابرت مک کنزی، استاد ارتباطات دانشگاه «ایلینویس» می‏گوید: «روزنامه‏نگار حرفه‏ای، عمیقاً بر منابع رسمی اطلاعاتی اتکا دارد. خبرنگاران آنها باید با سخنگویان رسمی نخست‏وزیران، مدیر فعالیت‏های رسانه‏ای کاخ سفید، مدیران شرکت‏‎های تجاری و فرماندهان عالی رتبه ارتش گفت‏وگو نمایند و اخبار این رسانه‏ها در حقیقت، گفته‏های آنهاست. لذا دورنمای عملکرد آنها هم به صورت خودکار با دیدگاه‏های رسمی پیوند می‏خورد و در یک راستا خواهد بود.» وی در ادامه خاطرنشان می‏کند که «اگر شما با زندانیان، تظاهرکنندگان، بی‏خانمان‏ها و یا اعتصاب کنندگان گفت‏وگو نمایید، احتمالاً به منابعی غیرقابل اتکا وابسته شده‏اید. در حقیقت، شما باید در روزنامه‏نگاری حرفه‏ای، واژه بی‏طرفی و استقلال را حذف کنید.» چنین اتکایی بر منابع رسمی اطلاعاتی و خبری، رسانه‏های ما را عمیقاً به سوی محافظه‏کاری کشانده و در حقیقت، تعریف یک رویداد به‏عنوان یک خبر و یا خودداری از انتشار آن، در دستان صاحبان قدرت می‏افتد. آقای مک کینزی که کتاب ارزشمند «رسانه‏های ثروتمند، دموکراسی فقیر» را نگاشته است، چنین هشدار می‏دهد: «شرایط کنونی ما، دقیقاً در جهت متضاد با عملکردی است که باید در یک نظام دموکراسی روی دهد، یعنی پاسخگویی صریح و شفاف صاحبان قدرت در برابر افکار عمومی.» چهارمین فیلتر مطرح شده در این مدل، [color=#0000ff][size=5]انتقاد[/size][/color] است که به معنای پاسخ و عکس‏العمل منفی نسبت به یک خبر و یا گزارش انتشار یافته در رسانه‏ها می‌باشد. این انتقادها می‌تواند در قالب نامه‌ها، تلگراف‏ها، تماس‏های تلفنی، طومارها، شکایت‏های قضایی، سخنرانی و یا طرح‏های دولتی، شکایت، تهدید و یا اقدامات تدافعی و تنبیهی باشد. سازمان‌های تجاری معمولاً به صورتی ساختار یافته گردهم می‌آیند تا ماشین انتقادگری خود را سروسامان دهند. شاید یکی از معروف‏ترین انجمن‏های فعال در این زمینه را باید « ائتلاف آمریکایی تغییر آب و هوا» (GCC) دانست که در آن، تعدادی از شرکت‏های نفتی و خودروسازی نظیر «کسون»، «تگزاکو» و «فورد» حضور دارند. به هر حال، سنگ بنای این ائتلاف قدرتمند از سوی مؤسسه «برسون – مارستلر» بنیان نهاده شد که بزرگ‏ترین شرکت روابط عمومی دنیا به شمار می‏رود. هدف اصلی آنها، زیر سؤال بردن نتایج تحقیقات و پژوهش‏های دانمشندان علوم آب و هوا و هشدارهای انتشار یافته در مورد روند فزاینده گرمایش جهانی می‏باشد. شارون بیدر در کتاب خود با عنوان «دایره بسته جهانی»، به افشای اقدامات گسترده این ابر شرکت‏های صنعتی و تجاری و شرکت‏های روابط عمومی اجاره‏ای آنها در زمینه بی‏اثر کردن یافته‏ها و هشدارهای دانشمندان و کارشناسان حامی محیط‏زیست می‏پردازد. مثلاً آنان به جای تلاش در جهت تصویب قوانین کنترل دولت‏ها، خواهان مسئولیت‏پذیری زیست‏محیطی افراد در شیوه زندگی خود هستند و با هرگونه تصویب مقررات جدیدی برای صنایع، به شدت مخالفند. یکی از نویسندگان برجسته انگلیسی که آثار متعددی در حوزه محیط زیست و حیات‏وحش دارد نیز اخیراً اعلام نموده که صاحبان صنایع انگلستان به شدت از انتشار گزارش‏های نگران کننده در رسانه‌ها جلوگیری می‌نمایند. پنجمین و آخرین فیلتر مطرح شده از سوی هرمان و چامسکی، «[size=5][color=#0000ff]دشمن ستیزی[/color][/size]» نام دارد. از زمان پایان جنگ جهانی دوم به این سو، رسانه‏های ما با هشدار نسبت به قدرت گرفتن دیکتاتورهایی نظیر قذافی، صدام حسین و یا میلوسویچ از یک سو و اقدامات گروه‏هایی اجتماعی نظیر حامیان محیط زیست از سوی دیگر را به‏عنوان «تروریست‏های حوزه محیط زیست» به مخاطبان خود ارائه می‏کنند. به هر حال، حفظ منافع ابرشرکت ها, در همه جای دنیا یک ماموریت دیرپای مطبوعات ما به شمار می‌رود. بایکوت کردن مخالفان اقداماتشان در کشورهای خود ما، چه معنایی خواهد داشت؟ نمایش یک «امپراتوری شیطانی» از اتحاد جماهیر شوروی در رسانه‌های ما، به عاملی جهت تقویت و گسترش نفوذ ابرشرکت‏های سازنده تسلیحات نظامی و همچنین کشورگشایی‏های متعدد از سوی دولت‏های غربی، که هر دوی این عوامل سود هنگفتی را برای این ابر شرکت‏ها به همراه داشت، تبدیل شد. مثلا اگرچه رژیم مفلوک صدام حسین پس از جنگ اول خلیج فارس، تقریبا فاقد هیچ قدرت نظامی قابل توجهی بود، اما با تبلیغات هشدارامیز رسانه‌های عالم گیر، کشورهای همسایه عراق در خاورمیانه، در یک دوره 10 ساله، بیش از 100 میلیارد دلار تسلیحات پیشرفته از کشورهای غربی برای مقابله با تهدیدات احتمالی وی خریداری نمودند. از سوی دیگر، موضعگیری‏های کینه‏ورزانه رسانه‏های ما علیه مخالفان جهانی‏سازی در سراسر دنیا و برچسب‏زنی آنها به عنوان افرادی آشوبگر و شورشی را نیز باید در همین راستا ارزیابی کرد. گویی همه آنانی که در برابر ایدئولوژی و تهدیدات ناشی از بازار آزاد می‏ایستد، افرادی مخاطره‏جو و اخلالگر و شورشی هستند. در پایان باید این نکته مهم را خاطر نشان کنیم که خلاصه کردن این الگوی پروپا گاندا، نمی‏تواند به صورتی کامل بیانگر نظرات و تحلیل‌های مطرح شده از سوی هرمان و چامسکی در این کتاب ارزشمند باشد؛ چرا که آنان موضوعاتی نظیر چگونگی شکل‌گیری و قدرت گرفتن ابر شرکت‌ها در جامعه مدرن، سلطه گام به گام شعارهای نولیبرال مبتنی بر نظام تجارت آزاد و کنار گذاشتن گزینه‌های دیگر با برچسب‌هایی نظیر «ایدئولوژیک»، «منحرف» و «افراطی» را به صورت کامل در این اثر خود شرح می‌دهند. به راستی چرا در این زمانه، هرگونه اعتراض حامیان محیط زیست، حقوق بشر و خلع سلاح در فضایی خاکستری و به صورتی تحریف شده و کینه ورزانه انعکاس می‌یابد؟ و با چه احتمالی، اصولاً چنین اقداماتی به حاشیه رانده شده، مورد بدگویی قرار گرفته و یا اصولاً نادیده گرفته می‌شوند؟ در واژه نامه‏های غربی مفهوم تبلیغ، در توضیح اصطلاح پرویا گاندا (propaganda) به کار رفته است. این اصطلاح برای اولین بار توسط یک کمیته از کاردینال‌های کلیسای کاتولیک رومی که مسئول رسیدگی و سرپرستی مأموریت‌های خارجی بودند، به کار رفت. آن کمیته در سال 1622 میلادی توسط پاپ گریگوری تاسیس شد. پروپاگاندا که در ابتدا به معنی تبلیغ انجیل و تاسیس کلیسا در کشورهای غیرمسیحی استعمال می‌شد، امروزه به مفهوم «[color=#0000ff]دستکاری و تحریف سمبل‌ها به عنوان وسیله‌ای برای نفوذ بر بینش مردم در مورد مسایل جدال آمیز[/color]!» و یا «[color=#0000ff]ابزاری جهت وادار ساختن توده‌های مردم جهت شرکت فعالانه در محفل خود[/color]» نیز به کار می‌رود. «پروپاگاندا امروزه در دو سطح بین‌المللی و ملی روی به گسترش نهاده است. پروپاگاندای بین‌المللی بیشتر از جانب کشورهای خواهان توسعه سیاسی اعمال می‌گردد و هدف اصلی آنان جلب اقوام غیرمتعهد جهان به خود است، پروپاگاندای ملی بیشتر بسوی حفظ اتحاد قوم در لوای رهبری‌های موجود گرایش دارد و پدیده اساسی آن بصورت‌تربیت متخصصان روابط عمومی و بکارگرفتن نیروی انسانی قادر به پیشبرد ایدئولوژی موجود دیده می‌شود.» همچنین هربرت مارکوزه در کتاب انسان تک ساختی صراحتاً اعتراف می‌کند که : «[color=#0000ff]تبلیغات امروز (غرب) به دنبال آن نیست که درست را از نادرست و حقیقت را از اشتباه باز شناسد، بلکه شخصاً آنچه را که بخواهد به صورت حقیقت یا اشتباه به ذهن آدمیان تحمیل می‌کند و آنرا در برابر کاری انجام شده قرار می‌دهد[/color]» و نیز از نظر گاه گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، «[color=#0000ff]کار تبلیغ فقط در کنترل خدمات اطلاعاتی و هنری خلاصه نمی‌شود، بلکه تبلیغات وسیله‌ای است برای کنترل تمام امور زندگی و تفکرات جهانی[/color]» تبلیغ در اسلام به معنای رسانیدن پیام وحی و فرامین الهی به کلیه افراد بشر و تشویق و دعوت آنان به اطلاعات و پیروی از حق و حقیقت و شناساندن بدی‌ها و پلیدی‌ها و‌ترسیم و ارائه شیوه‌های ستیز و مبارزه با آنهاست. امام خمینی قدس سره شریف در حکم انتصاب ریاست «سازمان تبلیغات اسلامی» درباره معنای «تبلیغات» چنین فرموده‌اند: «[color=#ff0000]تبلیغات که همان شناساندن خوبی‌ها و تشویق به انجام آن و‌ ترسیم بدی‌ها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. ان شاءالله در محدوده توانتان نقاط کور و مجهول را برای مردم شریف ایران و جهان اسلام باز و روشن نمایید و چارچوب اسلام ناب محمدی(ص) که در‌ترسیم قهر و خشم و کینه مقدس و انقلابی علیه سرمایه داری غرب و کمونیسم متجاوز شرق است و نیز راه مبارزه علیه ریا و حیله و خدعه را به مردم و به خصوص جوانان سلحشور نشان دهید.[/color]» [url="http://rasaneh.org/NSite/FullStory/News/?Id=1614"]منبع[/url] [size=2][color=#008080]-------------------[/color][/size] [size=2][color=#008080]منتقل شد[/color][/size] [size=2][color=#008080]PersianKing[/color][/size]