برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 20 اسفند 1398 در پست ها
-
16 پسندیده شدهتفاوت در عملیات آفندی و پدافندی وجود داره، ولی در عین حال خطی میانشون وجود نداره که شما قادر به یکی باشی و به دیگری نه! نیروی هوایی در شرایط فعلی مطلقا هیچ توان عملیاتی نداره، نیروی هوایی برای انجام عملیات تهاجمی تو درجه اول باید بتونه از خودش، از جنگنده ها و پایگاه هاش دفاع کنه! یه مشت تابوت متحرکت "منصوب بر سوخت مایع" نه تنها توان آفند نخواهند داشت که توان پدافند مناسب هم ندارن. شاهد مثالش هم برید 10 تا عکس از لود های عملیاتی جنگنده های روسی و اروپایی و آمریکایی تو همین دریگری های منطقه پیدا کنید بذارید ببینید کدومشون توان دفاع از خودش رو نداره. بله فنسر ها و الباتورس سوری تو ادلب توان دفاع از خودش رو نداشت، سرنوشتش هم دیدیم. به قول آقا سید این یک دو اینکه در مورد سوریه، اساسا مساله ما در مورد سوریه توان نیروی هوایی نیست، وگرنه چند تا از همین اف-5 ها و آبگرمن کن ها رو هم می بردیم جلو داعش و امثالهم کارایی داشت، البته به خاطر فرسودگی قطعا سقوط می دادیم. مساله ما برا رفتن سراغ روس ها فقط به خاطر زور نیرو هوایی شون نبود، بلکه به خاطر زور سیاسی و حتی زور اتمی شون هم بود! وسط معرکه ای که چندین کشور خارجی دارن مداخله نظامی مستقیم می کنن، کسی اون عضو ضروری لازم برا بمباران پایگاه روس ها رو نداره، جنگنده روسیه هم حتی آمریکا نمی زنه، ترک ها هم یه بار زدن دیدیم اردوغان بعدش چه طور به شکر خوری افتاد، سر همین درگیری های اخیر یه استینگر شلیک کردن سمت جنگنده روسی که اونم نخورد، جوری بمبارون کردن ترک ها رو که تا هفت پشتشون یادشون نره، ولی بعدش ترک ها جرات داشتن بیان پایگاه روس ها رو بزنن؟ ولی جرات داشتن نیرو های ما رو قتل عام کنن صدا هم از ما در نیاد. حتی بعد اون داستان زدن سوخو-22 سوری ها که روس ها اخطار جدی دادن در مورد غرب فرات آمریکایی ها هم دیگه غلاف کردن تا حد زیادی، ولی ما نیرو هوایی برده بودیم قطعا زیر بمبارون از بین رفته بود. تو عراق ولی اون حساسیت وجود نداشت و استفاده شد، البته جا داشت برا استفاده بیشتر ولی می رسیم به همون فرسودگی و توان عملیاتی محدود و ... مساله سوم اینه که اساسا عزمی برا استفاده موثر و جدی گرفتن نیروی هوایی تو ارکان حکومت وجود نداره، حتی تو جاهایی که به مراتب همین توان فعلی اش موثر تر هست. تو حمله به قله دموکرات به عنوان مثال 2 تا از همین فانتوم ها یا فنسر ها بلند شده بودن هر کدوم با 2 تا قاصد یا کاب1500 زده بودن اونجا رو از لوکیشن اون قلعه جز یه گودال نمونده بود، ولی به جاش ترجیح دادن با چند برابر هزینه فاتح شلیک کنن که یکیش بخوره تو خاک خودمون، چند تا دیگه هم بره قاطی باقالیا، و نهایتا اون اثر تخریب و تلفات رو باقی بذاره در مورد تغییر نگری که تو فرماندهان نیروی هوایی دنبالش هستید، یاد اون داستان زره پوش کردن بدنه بمب افکن های جنگ جهانی توسط متفقین افتادم که نگاه کردن بمب افکن هایی که برگشتن کجاهاشون بیشتر گلوله خورده همونجاها رو زره اضافه کنن .... چهارم: استفاده جنگ افزاری از سی 130 برا ما ممکنه، منتها اولا کار بیهوده و عبثی هست برا ما به دلایل عدیده ... دوم، بلا نسبت شما نیرو هوایی تو شرایطی که یه پاد هدف گیری نشانه گذاری ساده رو جنگنده هاش نداره غلط می کنه، به گور هفت جد و آبادش هم می خنده که پول صرف بمب افکن کردن هرکولس کنه پنجم در مورد آینده نیرو هوایی و وضعیت فعلی یک اینکه با وجود اینکه حضرات تو این سال ها پول چند تا نیرو هوایی رو به اون قسمت خاص از آناتومی گاو زدن، ولی تو 2و3 سال اخیر اون یه نخود مغزشون ظاهرا یه تکونی خورده، به نظر می رسه با توجه به شواهدی یه خرید خارجی نسبتا عمده رو در پیش داریم، منتها با این اوضاع فعلی مملکت داریم به وضعی می رسیم که مساله این نیست که کسی نمی فروشه، بلکه اینه که اساسا پولی در کار نمی نمونه که خرج اینکار بشه، هرچند به نظر می رسه بخش قابل توجهی از قرارداد مذکور پولش تا همین الان پرداخت شده دو، تا امروز ما باید دست کم یک پروژه برای یه موتور متوسط توربوفن با تراست خشک 50 تا 60 کیلونیوتن یا یه موتور نسباتا سبک با 30 تا 35 کیلونیوتن تراست خشک می داشتیم که "دست کم یک دهه" از عمرش گذشته بود، طراحی اش تمام شده بود، ساخت قسمت هایش تموم شده بود، برا قسمت هایی که فناوری اش موجود نبود تو این یک دهه زیر پروژه های مرتبط تعریف شده بود، سرمایه گذاری شده بود، الان بعد 10 سال منتظر به ثمر نشستن پروژه می بودیم. این که نیست همچین چیزی اونم تو حکومتی که سالی چند میلیارد دلار از منابع عمومی مستقیم یا غیر مستقیم توسط حکومت غارت میشه و خرج اتینا میشه یا تو پروژه های احمقانه دود میشه قعطا به خاطر بی کفایتی محض حاکمیت هست و این وضع ادامه خواهد داشت، با فشار سیاسی و اقتصادی شدید رو حکومت این ناکارآمدی تشدید هم خواهد شد. In November 2015, China became the first export customer for the Su-35 when the Russian and Chinese governments signed a contract worth $2 billion for the purchase of 24 aircraft for the People's Liberation Army Air Force. سه، الان باید چی کار کرد؟ من و شما که مستضعف هستیم و طبعا هیچی، ولی صرفا جهت اینکه یه گپی زده باشیم اون پروژه ای که بالا گفته شد استارت بخوره، برا ساخت تحت لیسانس یه موتور مناسب تو قواره AL-41 هر هزینه ای لازمه پرداخت بشه، برای خرید خارجی برنامه ریزی اصولی بشه و ... همه اش در غالب اون چارتی که تو پست قبلی شرحش ذکر شد برا وضعیت گذار هم فعلا 2 تایپ جنگنده داریم که به جهت کیفیت و خصوصا کمیت میشه روشون حتی منهای موتور کارکرد، یک فانتوم، دو تامکت، این 2 تایپ رو همین الان میشه از جهت اویونیک و حتی تا حد قابل توجهی از جهت سازه روشون کار کرد، و البته ببر بی دندان فایده نداره، یه برنامه ریزی مفصل باید در مورد پروژه جامع تسلیحات هواپایه صورت بگیره که به قسمت کوچکی اش در تاپیک طوفان شکن اشاره شد، رویکرد در مورد سایر موارد هم عینا مشابه همون تاپیک باید باشه ششم همه اینا کی میشه انجام بشه؟ وقتی کل ساختار نظامی ما، و در کل از صدر تا ذیل ساختار های کلان حاکمیتی ما اصلاح بشه، از حکومت شومن پرور، لمپن پرور، بادمجون دور قاب چین پرور انتظار اصلاح امور نمیره، واقعیت اینه که با این دلقک های مفت خور و مطلقا بی سواد فعلی کار به جایی نمی بریم. ته زور این ساختار فعلی با صرف دهه ها زمان و هزینه های گزاف نهایتا شده این توان محدود موشکی که اینم روی ایران خودرو رو سفید کرده هر سری بین 30 تا 35 درصد فیل میده
-
14 پسندیده شدهشرکت روسی روسبل سالها انواع مختلف بالون های فریب ادوات مختلف ارتش روسیه را طراحی و تولید کرده است که شاید سامانه اس 300 از معروفترین تولیدات این شرکت باشد همچنین این شرکت نمونه هایی از جنگنده میگ 31 و یا تانک های درخدمت این کشور نیز تولید کرده است جالب است بدانید این شرکت برای شبیه سازی بیشتر و احتمال تشخیص سخت تر توسط دشمن از سامانه های تولید حرارت وهمچنین انتشار دهنده امواج نیز در این بالون های فریب استفاده کرده است..شرکت های چینی نیز به تازگی نسخه ای از سامانه پانتسیر روسی معرفی کرده است کشوری همچون سوریه که ازکاربران این سامانه میباشد و در نبرد اخیر تعدادی از این سامانه که درخطوط اول نبرد فعال بودند مورد هدف پهباد های ترک قرار گرفته است میتواند از این شیوه فریب که سابقه استفاده گسترده در ج ج2 و همچنین یوگسلاوی را دارا میباشد برای افزایش احتمال گمراه سازی و فریب ارتش ترکیه استفاده نماید...
-
11 پسندیده شدهبسم الله........ 19 اسفند 1398 جز معدود تصاویر از گلوله توپخانه ایی هدایت دقیق (لیزری) کراسنوپل در سوریه این تصویر احتمالا متعلق به دو سال پیش و دیرالزور باشد تصاویر جدید از خسارت های مسلحین در درگیریهای سراقب و جبل الزاویه در حملات توپخانه ایی وهوایی حداقل 3 نفربر ام 113 یک تانک یک راکت انداز گراد و چندین خودرو زرهی و تاکتیکال مسلحین منهدم شد پادگان عنجاره اتاق عملیات استان حلب مشهور به سنگر ابومحمد الجولانی اخرین تصویر از این مکان متعلق به بیعت گروهای سرخ (اعصائب الاحمر ) به سرکرده تحریرالشام محمد الجولانی بوده است ادوات منهدم شده ارتش سوریه در حملات توپخانه ایی و پهپادی ترکها یک پهپاد TB2 ارتش ترکیه لحظاتی بعد از برخواستن از پایگاه خود در خاک این کشور سقوط کرد . ارتش ترکیه علت سقوط را نامعلوم اعلام کرده دیکوی ( ماکت ) سامانه پانتسیر اما این تصویر متعلق به سوریه نیست . بلکه سال 2018 جت تمرین و آشنایی نیروی هوایی رزیم صیهونیستی با این سامانه تعبیه شده است بدون شرح ( موشک کورنت ) ======================= دو طرف در حال جابجایی نیرو و ادوات هست . بنا بر گزارشات تیپ قدس استان رقه را به سمت دیرالزور ترک کرده . لشگر فاطمیون وارد استان رقه شده است همچنین ارتش سوریه یک ستون بزرگ نظامی دیگر را وارد این استان کرده یک ستون بزرگ نظامی هم از دیرالزور راهی سراقب شده است . ارتش دو ستون دیگر را به جبل الزوایه و سراقب فرستاده یک هنگ از لشگر 25 نمر هم برای تجدید قوا به عقب کشیده شده است . ترک ها هم دو ستون وارد استان ادلب کرده اند همچنین چند صد نفر از نیروهای مزدور خود را وارد استان رقه کرده اند. تمام پیش بینی های طرفین حکایت از شروع درگیری ها بعد از 15 مارس دارد . ارتش و مقاوت تمرکز خود را بروی جبل الزاویه و اتوبان ام 4 و شهرهای اریحا و جسرالشغور خواهند گذاشت . مسلحین وترکها هم حفظ جاده ام چهار و دست درازی به شهر سراقب و مناطق اطراف و احتمالا حملات به حومه حلب را برنامه ریزی خواهند کرد . اما نکته مهم توافق روسها با ترکها است ایجاد یک کریدور امن به عرض 6 کیلومتری در هر طرف جاده ام چهار . این یعنی از لحاظ حقوقی و بین المللی هر اقدامی برای ایجاد این گذرگاه حتی بصورت سخت و خشن معتبر بوده و ترکها هم یک طرف این توافق را امضا کرده اند !!!!!!!!!!!!!!!!!
-
9 پسندیده شدهپیکر نمای عقاب طلایی دفتر طراحی سوخوی ( سوخوی با تلفظ روسی آن ژوکوی ) در هشتادمین سالگرد خود تصویر _ تصاویری از نمونه اولیه ی کامل ، پیکرنما ( ماک آپ ) ی جنگنده نسل پنجم خود یعنی پروژه ی S-22 را نشان داد که در دهه 1980 در اتحاد جماهیر شوروی توسعه یافته است . طبق اطلاعات ارائه شده در تصویر ، پروژه S-22 نشان دهنده ی هواپیمایی با طرح نامتعارف بالهای روبه جلو بود .هر دو پیشران نیز از نازل هایی مسطح سود میبردند . با ذهنیت موجود ، میتوان برای نازل ها تحرک دو بعدی ( تحرک به سمت بالا و پایین ) را برای آینده ی طرح متصور بود . با نگاهی دقیق تر ، میتوان آسمانه ( کانوپی ) ی این طرح را مشاهده کرد که مشخصا" با نگاه طراحان به کانوپی جالب هواپیمای موفق اف 16 شکل گرفته است . پ ن با توجه به اطلاعات موجود ، این تصویر از یک حساب کاربری در توییتر منتشر شده است .
-
8 پسندیده شدهپایان خدمت شبح سامورایی در سرزمین آفتاب تابان نیروی هوایی ژاپن آخرین اسکادران شناسایی RF-4E خود را بازنشسته نمود توکیو : نیروی هوایی ارتش سلطنتی ژاپن ، ( به شکل رسمی نیروی هوایی دفاع از خود ژاپن ) آخرین اسکادران از جتهای شناسایی RF-4E/J فتوفانتوم خود را به شکل رسمی از خدمت خارج نمود . این اسکادران ، در واقع امر ، آخرین اسکادران عملیاتی فانتوم در ناوگان نیروی هوایی ارتش ژاپن نیز بشمارمی آمدند . فتوفانتوم های ژآپنی در 9 مارس 2020 از خط پروازی نیروی هوایی جدا شده ، در حالی که پیش ازاین تمامی فانتوم های شناسایی عملیاتی به اسکادران تاکتیکی 501 هیکوتایی مستقر در پایگاه هوایی هیاکوری ( استان ایباراکی ) منتقل شده بودند . این نیرو به شکل رسمی ، آموزش خدمه را در سوم مارس 2020 متوقف نمود و شش روز بعد ، مراسم کاملی برای هواگرد باقی مانده برگزار گردید . با این وصف ، پیش بینی می شود که نیروی هوایی ژآپن ، آخرین فانتوم عملیاتی خود را تا پایان سال 2020 بازنشسته کرده و جتهای جدید تر اف-35 را جایگزین نماید . جنگنده دوموتوره اف-4 فانتوم -2 ، سالیان درازی بعنوان توانمندترین هواگرد رزمی چند ماموریته دنیای هوانوردی نظامی شناخته می شد ، اما این جنگنده که امروز 55 سال از طراحی و ورود بخدمتش می گذرد ، بعنوان یک هواگرد رزمی خط مقدم ، منسوخ و از رده خارج است . به همین دلیل ، نیروی هوایی ژاپن بتدریج نقش ایجاد برتری هوایی صحنه نبرد را از ناوگان اف-4 و اف-15 این نیرو گرفته و به شکل اختصاصی ، تمامی ماموریتهای رزم هوایی را بر عهده اف-35 خواهد گذاشت که در تعداد کمتر و بلحاظ سرعت پیمایش ، کُند تر برای اجرای حملات هوا به زمین طراحی شده ، اما ارتش ژاپن دریک تغییر رویکرد قابل توجه ، نقش برتری هوایی را در اولویت شماره یک جتهای لایتینیگ خود قرار داده است در حالی که پیش از این ، نیروی هوایی ژاپن درشمار معدود کاربران فانتوم به غیر از نیروی هوایی ایران ، کره جنوبی و یونان محسوب میشد . پرنده شناسایی RF-4E بعنوان یک هواگرد تخصصی برای اجرای ماموریتهای شناسایی تاکتیکی بدلیل عملکرد مطلوب در سرعت و ارتفاع بالا ، رکوردهای جالب توجهی را از خود برجای گذاشته بود ، اما جنگ داخلی سوریه و هدف قرار گرفتن یک فروند فتوفانتوم ترک توسط سامانه پانسیر روسی ( و به قولی، سامانه مصباح . م ) نشان داد که آسیب پذیری این شبح افسانه ای ، در برابر سامانه های دفاع هوایی پیشرفته ، بسیار بیشتر ازآنی است که تا قبل ازاین تصور می شد .علاوه براین ، ناظران براین باورند که فانتوم های کره جنوبی نیز در سال 2030 با جتهای پنهانکار KF-X جایگزین خواهند شد . پی نوشت : 1-بن پایه 2- با توجه به متن ، سئوال از ریاست محترم ستادکل نیروهای مسلح و فرماندهی محترم نیروی هوایی این هست که هنوز به موثر بودن ناوگان فعلی نیروی هوایی معتقدید؟؟!!! 3- ادغام تمامی پستهای مرتبط با موضوع تاپیک ، بیستم اسفند سال یکهزار و سیصد نود وهشت خورشیدی
-
5 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهتعریف: اماد و پشتیبانی نیروهای مسلح ، وظیقه تأمین و مدیریت ، حمل و نقل تدارکات و پشتیبانی و نگه داری از ادوات نیروهای مسلح را بر عهده دارند، در یک تعریف جامع تر آماد و پشتیبانی وظایف زیر را در عملیات های نظامی بر عهده دارد: · طراحی ، توسعه ، تهیه (acquisition) ،ذخیره سازی، توزیع، نگه داری، تخلیه و کنترل آذوقه ، تجهیزات و تسلیحات · جابه جایی و انتقال نیروها · تهیه و یا ساخت ، نگه داری و استفاده و مدیریت فضا ها و ساختمان های نظامی (پادگان ، پایگاه و فرودگاه و...) · ارائه خدمات و امکانات · ارائه خدمات پزشکی و سلامت تاریخچه: لغت logistics از صفت یونانی logistikos به معنای "ماهر در محاسبات" نشأت گرفته است. این لغت اولین بار در امپراطوری روم شرقی (بیزانس) استفاده شد که به شکل ویژه یک مقام رسمی لشکری به عنوان logista عهده دار این مسئولیت بود . ظاهرا در آن زمان این لغت دلالت بر مهارت در محاسبات عددی و ریاضیات داشت. در گذشته ارتش ها تدارکات مورد نیاز خود به خصوص غذا و علوفه را از طریق شکار کردن و یا برداشت گیاهان خودرو ویا غارت کردن مردم محلی تأمین میکردند با این وجود اگر در منطقه اذوقه کافی برای تأمین ارتش وجود نداشت و یا به دلیلی مجبور به توقف طولانی مدت میشدند ، تدارکات به سرعت تمام میشد ، راه حل این بود که تدارکات مورد نیاز را همراه خود آورده و این عمدتا" به وسیله کشتی ، حیوانات باربر ، واگن ها یا توسط خود سربازان صورت می گرفت . این روش تا حدودی باعث خودکفایی ارتش میشد و تا قرن نوزدهم میلادی بیشتر مهمات و تجهیزات مورد نیاز یک سرباز برای کل یک عملیات نظامی توسط خود سرباز قابل حمل بود. به هر حال این روش منجر به ایجاد کاروان های تدارکاتی (Baggage train ) گسترده ای که در کنار ارتش ها حرکت میکردند شد که تحرک و قابلیت مانور ارتش را کاهش میداد. همچنین توسعه سلاح های گرم و افزایش مداوم حجم مهمات و تجهیزات کار را به جایی رساند که حمل این بارهای اضافی توسط نیروها ممکن نبود. با وقوع انقلاب صنعتی ، پیشرفت تکنولوژی و مدیریت راه حل جدیدی پیش پای ارتش ها گذاشته بود و آن تأمین و نگه داری تدارکات پشت جبهه و انتقال آن به خط مقدم بود، این روش منجر به انقلاب آمادی( logistical revolution ) شد که با آغاز قرن بیستم میلادی شروع و قابلیت های ارتش های مدرن را به شدت افزایش داد و همزمان آن ها را به شدت وابسته این سیستم جدید کرد. کاروان تدارکاتی شامل قاطر باربری Baggage mule در ارتش روم قبل از میلاد قرون 5 تا 15 میلادی در قرون وسطی در اروپا سربازان مسئولیت تأمین اذوقه و تجهیزات خود را داشتند، یا به وسیله جستجو ، شکار، غارت و یا خریداری کردن با این وجود فرماندهان نظامی اغلب برای سربازان خود آذوقه و تجهیزات فراهم میکردند اما آن ها این کار را در ازای دستمزد سربازان انجام میدادند و یا سربازان باید اذوقه مورد نیاز خود را از فرماندهان خریداری میکردند که در بعضی موارد حتی بیشتر از حقوق پرداختی میشد در سال 1294 میلادی جان بالیول پادشاه اسکاتلند از حمایت نقشه ادوارد اول پادشاه انگلستان برای حمله به فرانسه سر باز زد، ادوارد اول طرحی را در ولز و اسکاتلند اجرا کرد که در آن داروغه ها ، اذوقه، اسب و گاری را به صورت اجباری و پایین تر از قیمت بازار از تجار خریداری میکردند و به انبار های تدارکات ارتش انگلستان supply depot در مرز اسکاتلند و انگلستان انتقال میدادند که سربازان انگلیسی قادر به خرید آنها باشند، این طرح در طول جنگ اول استقلال اسکاتلند که در سال 1296 اتفاق افتاد ادامه یافت، به هر حال این سیستم محبوبیتی نداشت و با مرگ ادوارد اول در سال 1307 پایان یافت. از اغاز حکومت ادوارد دوم در سال 1307 تا پایان حکومت ادوارد سوم در سال 1337 انگلستان از سیستم جایگزینی استفاده میکرد که در آن از تجار خواسته میشد که در محل حضور ارتش حاضر شوند و اقلام مورد نیاز سربازان را به آنها بفروشند این باعث نارضایتی زیادی شد چون تجار برای سود بیشتر تدارکات را با قیمت بسیار بالاتر از معمول به سربازان میفروختند. وقتی که ادوارد سوم در سال 1337 جنگی را با فرانسه آغاز کرد که به جنگ صد ساله معروف شد ارتش انگلستان برای تأمین تدارکات مورد نیاز خود به روش قدیمی جستجو و غارت بازگشت و استفاده از این روش در طول جنگ ادامه پیدا کرد. حمل تدارکات ارتش نورمن ها برای حمله به انگلستان 1066 میلادی سربازان بعد از غارت شهر ، اموال غارت شده را با گاری منتقل میکنند قرن 16 میلادی در اواخر قرن شانزدهم میلادی اندازه و حجم ارتش های اروپایی به شدت افزایش پیدا کرد تا بعضی از موارد به بیشتر از 100 هزار نفر میرسید، این افزایش فقط در تعداد سربازان نبود بلکه شامل غیرنظامیانی که همراه ارتش بودند camp followers هم میشد ، این غیرنظامیان با ارتش جابه جا میشدند و خدمات مختلفی را به سربازان ارائه میکردند و به لحاظ تعداد حداقل نصف و گاهی به اندازه خود سربازان بودند( همینطور اندازه کاروان تدارکات baggage train به طور متوسط یک واگن به ازای 15 سرباز). دولت های کمی بودند که از پس مخارج این ارتش های عظیم بر می آمدند. بیشتر سربازان ارتش ها را مزدورانی تشکیل میدادند که در ازای خدمات خود مزد دریافت میردند، (هزینه های این مزدوران به دنبال افزایش حجم ارتش ها به حدی شد که حتی امپراطوری اسپنیا هم در چند مورد دچار ورشکستگی گردید) این سربازان و فرماندهان آنها مجبور بودند که اذوقه و تدارکات را خودشان تأمین کنند. در صورتی که به طور دائمی در یک شهر مستقر بودند و یا در طول راه تجاری حرکت میکردند، تدارکات به سادگی توسط کاگزاران intendants خریداری میشد و در اختیار ارتش قرار میگرفت، در موارد دیگر در صورت حرکت در منطقه خودی ارتش توسط فروشنگان دوره گرد دنبال میشد ، البته اجناس آنها معمولا اندک و گران بودند، یا یک قراول به شهر پیش رو میفرستادند که مسائله تدارکات و اسکان سربازان را رفع و رجوع کند. در زمان عملیات در منطقه دشمن، ارتش، مردم محلی را برای تأمین تدارکات غارت میکرد ، یک رسم تاریخی به منظور گرفتن هزینه جنگ از دشمن، با افزایش اندازه و حجم ارتش ها اتکا به غارت و چپاول تبدیل به مشکل بزرگی شد ، به گونه ای که بیشتر تصمیمات مبنی برا اینکه چه مکانی باید مورد حمله قرار بگیرد نه بر اساس یک هدف استراتژیک بلکه بر این مبنا بود که کدام منطقه توان تأمین تدارکات ارتش را دارد. محاصره ها sieges به خصوص تحت تأثیر این مسأله بودند ، چه یک ارتش قصد حمله به شهری رو داشت یا برای دفاع از آن برخواسته بود. (به جز در مواردی که فرمانده توان باز تأمین تدارکات را به نحوی پیدا میکرد) یک شهر واقع شده در یک منطقه بی حاصل عملا از هر حمله ای مصونیت داشت.متقابلا، ارتش های آن زمان نیاز کمی به حفظ خطوط ارتباطی با عقبه را در زمان پیشروی در خاک دشمن داشتند، به جز در مواردی که نیاز به استخدام سربازان بیشتری بود و چون انبارهای تدارکاتی وجود نداشت، قطع ارتباط با آنها هم بی معنی بود. با وجود اینکگه این مسأله در تئوری ازادی عمل و تحرک به ارتش ها میداد اما در عمل وابستگی به غارت برای تأمین تدارکات مانع هرگونه پیشروی پایدار و هدفمند میشد.در ادامه بیشتر ارتش ها مجبور به دنبال کردن مسیر رودخانه های قابل کشتیرانی شدند به دلیل اینکه حمل تدارکات مورد نیاز به وسیله قایق ها بسیار راحتر از حمل زمینی انها بود ، این نکته به خصوص در مورد توپخانه صدق میکرد چرا که حتی تعداد انگشت شماری از توپ ها بادی توسط صدها اسب کشیده میشد و سرعت حرکت آنها بر روی زمین نصف بقیه ارتش بود. قرن 17 میلادی با آغاز قرن هفدهم ، فرانسه با مدیریت وزیر جنگ ( secretary of state of war )، مایکل لی تلییر michel le telleir اصلاحاتی را برای رفع مشکلاتی که در قرون گذشته ارتش ها را درگیر کرده بود (در بالا ذکر آن رفت) آغاز کرد. رسیدگی به مزایا و حقوق پرداختی به سربازان و مبارزه با فساد و ناکارآمدی پیمانکارهای خصوصی ، ابداع فرمول هایی برای محاسبه تدارکات لازم برای یک عملیات، وضع استانداردهایی برای قراردهای بسته شده با تأمین کنندگان تدارکات و ایجاد یک رسته جدید دارای وسایل حمل و نقل با وظیفه انتقال تدارکات مورد نیاز چند روز در حالی که ارتش را در طول نبرد همراهی میکردند. با اجرای این اصلاحات به تدریج استفاده از انبار های تدارکات magazines(supply depot) که میتوانستند جریان منظمی از تدارکات را به وسیله کاروان ها به جبهه برقرار کنند، افزایش پیدا کرد، در حالی که مفهوم انبار و کاروان ها چیز جدیدی نبود اما تا قبل از افزایش اندازه ارتش ها استفاده از آن ها بسیار نادر بود. با وجود این تغییرات ارتش فرانسه همچنان به غارت کردن برای تأمین نیاز های ارتش هنگام پیشروی وابسته بود، انبار های تدارکات صرفا برای عملیات های خاصی استفاده میشد و محصولات مازاد آن برای درامد مالی و کاهش بار مالیاتی در بازار به فروش میرسید. وسایل نقلیه ای که برای کاروان های تدارکاتی مورد نیاز بودند یا از بازار خریده میشدند یا از مردم محلی به زور مصادره میشدند. از ویژگی های جنگ های آن دوران شهر های مستحکم و دارای توانایی دفاع از خود و ناتوانی ارتش ها از ایجاد کردن خطوط مقدم ثابت و کنترل کردن مناطق وسیع بود، بنابراین این کاروان ها خودشان نیازمند ارتشی بودند تا آنها را تا جبهه همراهی و محافظت کنند که این مسأله مانع کربرد گسترده آن ها میشد. فایده اصلی این اصلاحات برقرای خط تدارکات به حملات محاصره ای بود به طوری که فرانسه در جنگ های موفقیت آمیز سال 1658 مجبور به ترک هیچ محاصره ای منجمله محاصره معروف دانکریک siege of dunkrik به دلیل کمبود تدارکات نشد. پسر لی تلییر ، لووس( louvois ) اصلاحات پدر را بعد از تصاحب جایگاهش ادامه داد، مهمترین این اصلاحات تضمین جیره رایگان روزانه برای سربازان بودکه شامل 2 پوند (کمتر از یک کیلوگرم (نان یا نوعی بیسکویت و در صورت امکان به جیره ها غذاهای پروتئینی مانند گوشت و حبوبات اضافه میشد. او همچنین انبار های تدارکات دائمی که مسئولیت آن با حاکم محلی بود ایجاد کرد تا تحت هر شرایطی برای جنگ ها تدارکات موجود باشد، برخی از این انبار ها برای تأمین تدارکات مورد نیاز دژ ها و شهرهای مرزی در هنگام محاصره به مدت چندین ماه، اختصاص داده شدند و بقیه برای تأمین تدارکات ارتش فرانسه در میدان نبرد استفاده میشدند. با این اصلاحات ارتش فرانسه صاحب یکی از بهترین سیستم آماد و پشتیبانی در اروپا شد به هر حال همچنان محدودیت های شدیدی در قابلیت های آن وجود داشت، انبار های آماد تنها بخشی از نیاز های تدارکاتی ارتش را تأمین میکردند پس کماکان غارت کردن برای تأمین نیاز ارتش اجتناب ناپذیر بود این مسأله به طور خاص برای کالاهای فاسد شدنی و یا کالاهایی که دارای حجم زیادی بودند ،مانند علوفه، صدق میکرد، مدیریت و انتقال تدارکات به جبهه همچنان ناکارآمد و وابسته به توانایی پیمانکاران خصوصی بود. قرن هجدهم میلادی بریتانیا در طول جنگ های استقلال آمریکا برای تأمین تدارکات ارتش به شدت دچار مشکل شد چرا که آمریکایی ها دسترسی به بیشتر بازار های محلی را برای انگلیسی ها قطع کرده بودند و تدارکات مورد نیاز باید با کشتی کل اقیانوس اطلس را میپیمود تا به آمریکا برسد. بعد از این جنگ ، بریتانیا بر اساس تجربیات بدست آمده ساختاری را ایجاد کرد تا امپراطوری خود را اداره کند، لندن متوجه ارزش کشتی ها و نیروی دریایی برای تأمین تدارکات مورد نیاز ارتش شد ، با توسعه کشتی رانی و قدرت دریایی، ساختاری ایجاد شد که به بریتانیا اجازه میداد تا پادگان های تابعه خود را در جزایر فالکند ، استرالیا و سیرالئون و... را به هم متصل کند و نیرو و تدارکات را از نقاط مختلف دنیا به محل مورد نیاز سرازیر کند، این ساختار در جنگ های انقلاب فرانسه به آن ها اجازه داد لشکرکشی های عظیمی را انجام داده و شبکه عظیمی از پادگان های مستعمراتی در سراسر دنیا ایجاد کنند. قرن نوزدهم ناپلئون قبل از جنگهای ناپلئونی ، تدارکات ارتش به وسیله پیمانکارهای خصوصی ، غارت کردن و مصادره کردن (خریداری کردن اموال به کمترین قیمت و به صورت اجباری) تأمین میشد ، ناپلئون تأمین تدارکات را تبدیل به بخش بزرگی از استراتژی جنگی فرانسوی ها کرد در طول نبرد اولم ulm campaign در سال 1805 ارتش 200 هزار نفری فرانسه برای تأمین تدارکات خود مجبور نبود به تأمین امنیت مناطق مجاور برای خطوط تدارکاتی نبود چرا که متحدان المانی ، فرانسه آنها را به خوبی تأمین میردند ، آلمان ها شهر ازبورگ را به یک انبار تدارکات بسیار بزرگ تبدیل کردند، که غذا، البسه، کفش و مهمات ارتش کبیر ( Grand armee )را به خوبی تأمین میکرد. ناپلئون چیزی را به شانس واگذار نکرد ، او از متحدان المانی خود درخواست کرد تا مقدار مشخصی از تدارکات را در شهر های مختلف مثل ولزبورگ و اولم ذخیره کنند تا در صورت نیاز برای استفاده ارتش فرستاده شوند و زمانی که تقاضا های جدید فرانسه از توان المان ها خارج شد ، فرانسوی ها با استفاده از کوپن اموال مورد نیاز را مصادره و به خط مقدم میفرستادند تا پیشروی های فرانسه متوقف نشود، توافقاتی که فرانسوی ها با متحدانشان کردند به انها اجازه میداد که ظرف چند رو مقدار زیادی از تدارکات را دریافت کنند. ناپلئون انبار تدارکات بزرگی در شهر پاساو Passau ایجاد کرد، با قایق هایی که تدارکات را طریق رودخانه دانوب به وین Vienna منتقل کنند، تا ارتش فرانسه را که عازم نبرد اتریش Battle of Austerlitz بود را پشتیبانی کند. ناپلئون در سال 1807 اولین رسته کاروان تدارکات نظامی military train را ایجاد که به صورت تخصصی وظیفه تأمین و انتقال تدارکات را بر عهده داشتند. سیستم آماد فرانسوی عملکرد ضعیفی در مواجهه با guerrilla warfare ( جنگجویان نامنظم / گروه های کوچکی از دشمنان به خطوط تدارکاتی حملات پارتیزانی انجام میدهند و تأمین تدارکات را با مشکل مواجه میکنند) در طول جنگ اسپانیا و محاصره بنادر اسپانیایی توسط بریتانیا از خود به نمایش گذاشت، ناتوانی در تأمین تدارکات باعث شکست فرانسه در محاصره بارسلونا شد و تلاش های فرانسوی ها برای اضافه کردن کاتالان به امپراطوری فرانسه پایان یافت. کاروان تدارکاتی نظامی military train متعلق به گارد امپراطوری فرانسه خط آهن در اواسط قرن نوزدهم میلادی ظهور راه آهن وکشتی بخار انقلابی در آماد و پشتیبانی ایجاد کرد.در طول جنگ داخلی آمریکا(1861-65) هر دو طرف به طور گسترده ای از راه آهن برای جابه جایی نفرات، تدارکات، اسب ها وقاطرها و تجهیزات سنگین استفاده کردند.در طول نبرد هفت هفته ای seven weeks war در سال 1866 ارتش پروس به خوبی از راه آهن برای جا به جایی نفرات استفاده کرد اما ناتوانی از حمل تدارکات از پایان خط آهن به خطوط مقدم جبهه باعث شد حدود 18000 تن کالا بر روی قطارها باقی مانده و به موقع به ارتش نرسند.از استفاده پروس از خط آهن در طول جنگ پروس و فرانکو Francu-Prussian war اغلب به عنوان مثال کامل آماد و پشتیبانی مدرن در قرن نوزدهم یاد میشود هرچند اغلب مجبور بودند برای حفظ قابلیت مانور تدارکات رسیده از خط آهن را همانجا رها کنند. مهندسان آمریکایی در حال تست راه آهنی که به عنوان جایگزین پل سنگی قدیمی ساخته شده جنگ جهانی اول در سول چند دهه منتهی به قرن بیستم میلادی با گسترش سیستم سرباز گیری اجباری و نیروی ذخیره اندازه و حجم ارتش ها باز هم به شدت افزایش پیدا کرد، در عین حال صنعتی شدن جنگ افزار ها (پیدایش تنفگ های تغذیه شونده با گلوله و افزایش اندازه و استفاده از توپخانه و ظهور مسلسل ها) مهمات مورد نیاز برای عملیات ها را به چند برابر افزایش داد، همه اینها در حالی بود که سیستم آماد و پشتیبانی همچنان از تکنولوژی قرن نوزدهم استفاده میکرد. با شروع جنگ جهانی اول حمل و نقل متکی به خط آهن و اسب ها با چالشی بیش از حد توانش مواجه شد. با شروع پدید های به نام نبرد خاکریزها (نبرد خندقی / trench warfare ) خاکریزهای کوچه مانند و باریکی ساخته و ریل گزاری شدند تا راه آهن را تا خط مقدم جبهه گسترش دهند. اندازه ارتش آلمان برای تأمین شدن تدارکاتش توسط راه آهن بسیار بزرگ بود، به دلیل اینکه سرعت حمل و نقل تدارکات نمیتوانست خود را با پیشروی ارتش تطبیق دهد، پیروزی های تاکتیکی مثل عملیات مایکل ( Operation Michael ) هم از شکست نهایی آلمان جلوگیری نکردند.محاصره دریایی آلمان توسط بریتانیا باعث کمبود مواد اولیه، کالا و غذای مورد نیاز برای پشتیبانی از ارتش المان شده بود و این مسأله یکی از دلایل اصلی پیروزی نهایی متفقین محسوب میگردد، از سوی دیگر استفاده مؤثر المان از زیردریایی برای غرق کردن بدون هشدار کشتی های جنگی و تدارکاتی متفقین، اسیب پذیری حمل و نقل دریایی علی رغم برتری متفقین در دریا را نشان داد. کاروان تدارکاتی اسب محور! آلمان ها در طول عملیات مایکل Operation Michael جنگ جهانی دوم با مکانیزه شدن جنگ افزار ها که از اواخر جنگ جهانی اول شروع شده بود ، بار افزایش مهمات، سوخت و تعمیر و نگه درای مورد نیاز برای تانک ها و سایر خودروهای جنگی را به دوش آماد و پشتیبانی اضافه کرد. نیاز در حال رشد برای کشتی ها و هواپیما های قدرتمندتر و پرتعداد این بار را حتی سنگینتر کرد. البته از طرف دیگر مکانیزه شدن کامیون ها را برای آماد و پشتیبانی به ارمغان آورد، با ساخته شدن جاده ها و پل های با کیفیت تر ، کامیون ها بسیار سریع تر و موثر تر از گاری های اسب و قاطر کش بودند. در حالی که بیشتر ملت ها شامل آلمان هنوز تا حد زیادی به قطارها وابسته بودند ، بریتانیا و آمریکا ، کامیون ها را به طور گسترده ای وارد خدمت کردند. آماد و پشتیبانی نقش مؤثری را در اکثر عملیات های جنگ جهانی دوم بازی کرد، به خصوص در مواردی که از مراکز پشتیبانی دور بودند . از نبرد شوروی و فنلاند و نبرد بروما Burma campaign که بعد مسافت و اقلیم سخت اندازه و حرکت ارتش های طرفین را دچار محدودیت کرده بود تا نبرد های شمال آفریقا که نبود راه آهن و تعداد کم جاده ها و اقلیم خشک و بیابانی، حملات و پیشروی ها را همانقدر به آماد و پشتیبانی وابسته کرده بود که توان اقدامات دشمن، در حمله آلمان به شوروی به دلیل گستردگی سرزمین و نبود راه اهن ، آماد و پشتیبانی ضعیف ، باعث شد علی رغم پیروزی های متعدد در نهایت ارتش آلمان پشت دروازه مسکو متوقف شود. لجستیک ورماخت در دروازه های مسکو : خطوط حمل و نقل تدارکات بسرعت به هدف اصلی قدرت هوایی تبدیل شد، یک جنگنده تنها میتوانست دهها خودروی حمل نقل تدارکات را کیلومتر ها پشت خط مقدم روی جاده نابود کند. در آب وهوای مطلوب برتری هوایی برای هر حمله ای ضروری بود، نیروی هوایی متفین پل ها و خطوط آهن شمال فرانسه که توسط آلمان ها کنترل میشدند را هدف قرار دادند تا با قطع خطوط پشتیبانی آلمان ، از موفقیت عملیات نرماندی اطمینان حاصل کنند، در حالی که بعد از فتح نرماندی باعث محدودیت پشتیبانی خود متفقین شد، در پاسخ به این مشکل متفقین red ball express را ایجاد کردند یک سیستم حمل و نقل متشکل از کاروان بزرگی از کامیون ها که به سمت آلمان سرازیر شدند. در طول نبرد استالینگراد، آلمان ها تلاش کردند با استفاده از آسمان تدارکات را به ارتش ششم در محاصره بود برسانند. (این نوع حمل و نقل پل هوایی نامیده شد) که به دلیل ضعف هواپیماهای آلمانی به خوبی اجرا نشد. متفقین اما در اجرای پل هوایی موفق تر عمل کردند، در نبرد برمه و آوردگاه هامب ، متفقین تدارکات نیروهای چینی در نبرد با ژاپنی ها از طریق اسمان تأمین کردند . در دریا، نبرد اقیانوس اطلس از روزهای ابتدایی جنگ آغاز شد و تا اواخر آن ادامه یافت، زیردریایی های آلمانی، کشتی های تدارکاتی متفقین که تدارکات مورد نیاز نیروهای انگلیسی، آمریکایی و روسی را تأمین میردند هدف قرار میدادند و مؤثرتر از جنگ جهانی اول شده بودند، مسابقه پیشرفت تکنولوژی بین زیردریایی ها و سلاح های ضد زیردریایی با برتری زیردریای های آلمانی تا اخر جنگ ادامه یافت و متفقین ناتوان از پیروزی قاطع بر آلمان ها و تأمین امنیت کامل کشتی های تدارکاتی خود بودند. آماد و پشتیبانی چالش بزرگی برای آمریکاییها در طول جنگ بود ، چراکه آنها مجبور بودند تجهیزات را در طول اقیانوس اطلس (برای نبرد در اروپا) و یا در مسیر طولانی تری در طول اقیانوس آرام (برای نبرد در آسیا) انتقال دهند ، آلمان ها نبرد زیردریایی خصمانه ای را بر علیه خطوط تدارکاتی امریکا در اقیانوس اطلس اجرا کردند ولی ژاپنی ها از خطوط تدارکاتی آمریکا در اقیانوس آرام غفلت کردند و از زیردریایی های خود در کنار ناوهای جنگی برای نبرد مستقیم استفاده کردند. خطوط تدارکاتی طولانی نقش اساسی را در نبرد های متفقین و ژاپن در اقیانوس آرام بازی میکرد، ژاپنی ها برای حمله به پرل هاربر از تعدا زیادی کشتی حامل سوخت استفاده کردند تا نواگان جنگنده ها را روی دریا سوخت رسانی کنند ، تعداد بیشماری کشتی حمل و نقل استفاده میشد تا تدارکات مورد نیاز متفقین که در حال نبرد در سرزمین ژاپن بودند تأمین شود همانند اقیانوس اطلس زیردرایی ها در اقیانوس آرام هم با غرق کردن بیش از 1200 کشتی تدارکاتی خسارت بیشتری از ناوگان سطحی به حریف وارد کردند. کاروان کشتی های تدارکاتی متفقین در اقیانوس اطلس آماد و پشتیبانی و تحولات مدرن جنگ پدیده ای غیر قابل پیشبینی و کنترل است، فرماندهان مسئول آماد و پشتیبانی باید در چنین شرایط پر ابهامی تصمیم بگیرند که چه تدارکات و خدماتی برای نبرد مورد نیاز است؟ در چه زمان و کجا مورد نیاز است؟ و بهترین راه تأمین آنها چیست؟ ، مدل های پیشبینی میتوانند از ابهام وضعیت موجود بکاهند اما در نهایت فرماندهان تصمیم نهایی را روی این موارد میگیرند ، گاهی در صورت اجازه دادن شرایط از بصیرت و سبک و سنگین کردن گزینه های موجود میتوان استفاده کرد. فرماندهان برای تصمیم درست نه تنها باید به جنبه های بیشمار امور آماد و پشتیبانی اشراف داشته باشند بلکه به فهم کاملی از امور نظامی مرتبط مانند استراتژی، تاکتیک، اطلاعات ، تمرینات ، افراد و امور مالی هم نیاز دارند. در جنگ های بزرگ اغلب امور مربوط به آماد و پشتیبانی نتیجه جنگ را مشخص کرده است. برای مثال نبرد تناژها tonnage war (اشاره به استفاده آلمان از زیردریایی برای غرق کردن کشتی های تدارکاتی متفقین و قطع خطوط پشتیبانی آنها) نقش حیاتی در جنگ جهانی دوم بازی میکرد. نبرد ضد زیردریایی نسبتا موفق متفقین علیه المان و عدم موفقیت المان ها در غرق کردن تعداد کافی از کشتی های متفقین باعث باقی ماندن بریتانیا در جنگ شد و توانایی حفظ زنجیره تدارکاتی به شمال افریقا از طریق دریای مدیترانه با حفظ جبهه دوم نبرد علیه آلمان ها شد بلعکس نبرد زیردریایی submarine campaign موفقیت آمیز آمریکاییها علیه کشتی ها تدارکاتی ژاپن باعث فلج شدن اقتصاد و تولیدات نظامی این کشور شد. ناتوانی دول محوربرای حفظ کردن زنجیره تدارکاتی مداوم به جبهه شمال آفریقا (به طور متوسط 25 درصد کمتر از نیاز ارتش آفریقایی رومل به انها سوخت و تدارکات میرسید) تصمیمات اسراتژیکی را به فرماندهان سپاه آفریقایی تحمیل کرد. در بعد تاکتیکی در نبرد فنلاند و شوروی ، روس ها برتری کاملی در اسلحه و تعداد بر فنلاندی ها داشتند اما در نهایت مجبور شدند تجهیزات سنگین خود را رها کرده و عقب نشینی کنند یکی از عوامل مهم پیروزی تاکتیکی فنلاند ، اختلال موفقیت آمیز آنها بر خطوط تدارکاتی شوروی بود. به طور کلی محافظت از خطوط پشتیبانی خودی و حمله به خطوط پشتیبانی دشمن استراتژی بنیادی نظامی است که که موفقیت در اجرای آن تفاوت بین پیروزی و شکست را تعیین میکند. صرفا برای میلیتاری منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Military_logistics
-
2 پسندیده شدهدر صبح دوشنبه و با ورود 50 خودرو نظامی جدید ترکیه به سوریه تعداد خودروهای ترکیه ( مانند تانک ، نفربر ، خودروهای ضد کلوله و ... ) در منطقه "تشنج زدایی" به 650 عدد رسیده است . علاوه بر این تعداد ، 4050 کامیون و تریلر و 9100 نظامی ترک نیز در این منطقه مستقر شده اند . منبع ****************************************************************** این تازه نیرویی هست که در سوریه مستقر شده ، آنچه که پشت مرز است بسیار بیشتر از این خواهد بود . نبرد در سوریه داره یه چیز دیگه می شه ! الان به جای اینکه نگران پهپادهای ترک باشیم ، نگرانیهای اساسی تری برای نیروهای مقاومت ( منهای روسیه ) داریم ؟!
-
2 پسندیده شدهدر این چند روز خبرها از سوریه درگیری محدود در شمال حما و آزادی دو الی سه روستا بود و ورود کاروان های ترکیه به ادلب این توافق از نگاه ترکیه گرفتن زمان برای وارد کردن نیرو و امکانات به ادلب بود تا ادلب از دست نرود پس درگیری مجدد حتمی هست و ارتش سوریه باید خودش رو آماده حملات ترکیه برای اشغال مجدد سراقب کند این توافق برای سوریه هم حکم وقت برای تجدید قوا و تخلیه مردم از ادلب هست اگر سوریه خودش رو جمع کنه و برای زدن پهباد ها کاری مناسب انجام بده مطمئن باشید به مرور ترک مجبورن عقب نشینی کنن
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم ورحمه الله شاید برای این نتیجه گیری کمی زود باشه ولی احساس می کنم بعد از شهادت سردار سلیمانی پتانسیل ، لجستیک ، مقدورات و... ما برای اقدام در سوریه افزایش یافته و صد البته ما عجله زیادی برای حل و فصل بعضی مسائل قبل از انتخابات ایالات متحده آمریکا داریم و عجله بیشتر برای حل مشکل سوریه تا دو سال دیگر ، البته وضعیت عراق و افغانستان و یمن بستگی به این دارد که از آن پتانسیل تکذیب شده سوریه چقدر مانده باشد . من هم "امیدوارم خیر باشد ." با همه این کیبورد فرسایی ها ، خودم به یاری و لطف الهی بسیار امیدوارم . *********************************************************************************************** ابتدا قصد نداشتم چیزی بنویسم اما یکی از مزیتهای دوره و زمانه ما این است که در جایی مثل میلیتاری بر اساس اخبار منتشره می توانیم عملیاتهای نظامی کنونی را نقد کنیم نه مثل گذشته که بعضی هنوز نقد آن را جایز نمی دانند . این تحولات چند روز را که کنار هم بگذاریم یک نتیجه می توان گرفت که شاید درست باشد یا شاید نباشد . در پیشروی های اخیر محور مقاومت در سوریه ، شورشیها و تروریستها عقب نشینیهای سریعی داشتند . این یعنی به نوعی آماده بودند . سر و صدای زیادی از طرف غربی ها و آمریکائیها بلند نشد . شایعات بکارگیری تسلیحات شیمیایی دنیا را بر نداشت . ( به نظر می رسد برخی از اعراب بدشان نمی آمد که طرفداران ترکیه از سوریه بیرون ریخته شوند) متأسفانه عکس العمل ترکها بدرستی پیش بینی نشده بود . شک ندارم این بند آخر اگر بدرستی دیده می شد خیلی از اتفاقات بگونه دیگری رقم می خورد : چرا عملیات پهپادهای ترکیه در سوریه شاخ شده است در حالیکه یمنی ها پهپادهای زیادی را پایین کشیده اند و بر عکس یمن ما حضور فعالی در سوریه داریم؟ خود فرماندهی سوریه هم اگر برآورد درستی از واکنش ترکها و روسها داشت می توانست با نیروی هوایی ناقص خود ( مثلا mig-29 ) مانورهایی بر علیه جنگنده های ترک انجام دهد و اعتبار اردوخان را زیر سؤال ببرد. یا نیروی زمینی محور مقاومت به جای ایجاد پاکت و باز گذاشتن مسیر برای فرار اوباش ، حلقه محاصره را تکمیل می کرد تا کشته های بیشتری از آنها بگیرد و در نهایت در صورت مقاومت مسلحین ، پس از آتش بس نیم بند کنونی ، تروریستها منطقه را به ما واگذار کرده و سوار بر اتوبوس های سبز به دامن اردوخان پناه می بردند . باید برای درگیری آتی احتمالی ، آمادگی های لازم فراهم شود . (مدیریت محترم شرمنده برای ارسال دو پست متوالی )
-
1 پسندیده شدهشکار و شکارچی تانک ابرامز ارتش امریکا متعلق به لشکر 3ام پیاده نظام، تیپ 1ام زرهی، گردان 1-64 زرهی، گروهان چارلی در کنار تانک تی-72 منهدم شده ارتش بعث عراق در نبرد شهرک محمودیه بغداد - 3 اوریل سال 2003 میلادی یک تانک تی-72 دیگر عراقی در خیابانهای شهرک محمودیه بغداد که توسط تانک های ابرامز منهدم شده است تانک تی-72 منهدم شده دیگر عراقی در شهرک محمودیه از دید راننده تانک ابرامز_ سربازان ارتش امریکا گزارش کرده اند در نبرد شهرک محمودیه گاهی فاصله درگیری تانک ها با یک دیگر کمتر از 15 متر بود با این حال ارتش امریکا در این حمله متحمل تلفاتی نشد.
-
1 پسندیده شدهدر عراق و سوریه افراد ناشناس به نیروهای آمریکا حمله کردن. در عراق دو کشته داشته و در سوریه این حمله از طربق پهپاد بوده. کسی این حملات رو بر عهده نگرفته.
-
1 پسندیده شدهژن نسل چهارم برای روباه مکّار روسی رویکرد جدید نیروی هوایی روسیه به رهگیرهای پرسرعت برای رویارویی با غرب دهه هفتاد میلادی ، یکی از جذاب ترین بازه های زمانی رویارویی شرق و غرب در قالب جنگ سرد بشمارمی آمد ، طیف متنوعی از فناوری ها و سخت افزارهادر این دهه به دنیای تسلیحات معرفی شد که دراین میان ، تنوع قابل ملاحضه محصولات هوایی به صورت شاخصی بر تارک این منازعه می درخشد . با توجه به این موضوع ، جنگنده میگ-25 فاکس بت برای نخستین بار به سال 1967 وارد خدمت فعال رزمی شد و تا به امروز در ردیف یکی از توانمندترین جتهای رزمی نسل سوم مورد شناسایی قرار می گیرد . این هواگرد که در ابتدای امر ،بصورت یک رهگیر سنگین وزن طراحی گردید ، به صورت متمایزی نسبت به همتایانش می توانست با سرعت شگفت آور 3.2 ماخ در ارتفاع 25 کیلومتری دست به عمل زند که این مساله بدان کمک می نمود تا فراتر از برد موثر سامانه های دفاع هوایی آن روزها ، موفقیت ماموریتهای محوله را تضمین نماید . MIG-25 PD علاوه براین ، فاکس بت ، همچنین تا به امروز ، در ردیف سنگین ترین هواگردهای قرار دارد که برای رزم در هوا تولید شده و در این زمینه ،تنها گونه ارتقاء یافته آن که بعدها با شناسه میگ-31 فاکس هاوند به دنیای هوانوردی معرفی شد مجموعا" قابلیت حمل میزان قابل توجهی از تسلیحات و حسگرها را با خود داشت . در مجموع ، این رهگیر روسی بدلیل توانایی حمل موشکهای برد بلندی نظیر R-40 با بردی برابر 80 کیلومتر و وزنی در حدود 475کیلوگرم ، که درزمان خود تقریبا" بی رقیب بحساب می آمد ، فلسفه طراحی جدیدی را پیش روی طراحان هواگردهای رزمی نهاد . راست : فرودگاه هاکوداته ژاپن ، پذیرای محرمانه ترین جت روسی چپ : ویکتور بلنکو تحت شدیدترین اقدامات امنیتی وارد ایالات متحده میشود ( 9 سپتامبر 1976 ) اگر چه سابقه عملیاتی فاکس بت ، با فرازو نشیبهای زیادی همراه بوده ، اما این رهگیرتیتانیومی برای نخستین بار توانایی های رزمی خود را در قالب ماموریتهای شناسایی استراتژیک در خاورمیانه به ثبت رساند ، جایی که 4 فروند از این جتهای پرسرعت ، به سال 1971 به یک پایگاه نظامی روسی در مصر اعزام شدند تا ماموریتهای خاصی را برفراز شبه جزیره سینا به انجام رسانند . این ماموریتها براساس آنچه که درتاریخ هوانوردی به ثبت رسیده با واکنش های متعدد نیروی هوایی و شبکه دفاع هوایی اسراییل روبرو شد ،اما تلاش های پرتعداد اسکادران های اف-4 مسلح به موشکهای هوابه هوای اسپارو وسیستم های دفاع هوایی هاوک این نیرو هرگز موفق نشدند تا خللی در ماموریتهای خفاش روسی ایجاد نمایند . علاوه براین ، این رهگیر روسی ، کارنامه به نسبت قابل قبولی در جنگ میان هند و پاکستان ( توسط نیروی هوایی هند) و جنگ طولانی میان ایران و عراق ( توسط نیروی هوایی عراق ) و حتی عملیات طوفان صحرا ( که درجریان آن اسکادران های ایگل نیروی هوایی عربستان و ایالات متحده تلاش زیادی برای ساقط کردن آن به کار بستند ) از خود برجای گذاشت . اما در حالی که فلسفه طراحی فاکس بت برای کارشناسان بلوک غرب یک موضوع ناشناخته بشمارمی آمد ، فرار ویکتور بلنکو با یکفروند میگ-25 به ژاپن ، هدیه ای باد آورده برای ناتو وبویژه نیروی هوایی ایالات متحده محسوب میشد . بلنکو با جنگنده محرمانه خود بسوی فرودگاه هاکوداته ژاپن پرواز نمود و پس از جاگذاشتن فانتوم های ژاپنی که برای رهگیری وی به پرواز درآمده بودند ، در خاک این کشور فرود آمد و در عین ناباوری ، دفترچه راهنمای خدمه را نیز در اختیار کارشناسان نظامی غرب گذاشت . حال که چنین هدیه ای شگفت آور از لبه فناوری نظامی شوروی در اختیار غرب قرار گرفته بود ، تحلیلگران غربی می بایست از این فرصت استفاده می کردند و همین گونه نیز شد . رادار سافایر-25 کارشناسان نظامی ژاپنی و آمریکایی بسرعت سامانه های حساس الکترونیک ، پیشرانه ها را از بدنه اصلی جدا کرده و به بررسی آن پرداختند . چنین وضعیتی برای نیروی هوایی شوروی یک فاجعه محسوب میشد ، اما بر خلاف انتظارات ، پاسخ روسها نه با تسریع روند بازگشت این جنگنده ، بلکه با تسریع روند برنامه ارتقاء فاکس بت داده شد ، به شکلی که فناوری های توسعه داده شده برای گونه جدید ، به هیچ عنوان تشابه مشخصی با فناوری که اینک توسط بلنکو در دست غرب قرار داشت ، نداشته باشد . بنابراین ، دفتر طراحی میگ که شکاف حاصله از عیان شدن فناوری نمونه های اولیه فاکس بت را مشاهده نمود ، بسرعت دست به نوسازی گسترده در سامانه های الکترونیک و تسلیحاتی آن زده که نتیجه آن ، تولید گونه MIG-25PD بعنوان یک جنگنده بسیار پیشرفته نسل چهارم بود . براساس اطلاعات موجود ، یک تغییر اساسی در سامانه تشخیص دوست از دشمن (IFF) ، سیستم های اویونیک و ناوبری صورت گرفت . ظهور بمب افکن های جدیدی نظیر تورنادو ( راست ) و اف-111 ( چپ ) معرف تاکتیک جدید بلوک غرب برای اجرای حملات هوایی در ارتفاع پایین بود بااین حال ، شاید برجسته ترین تغییر صورت گرفته در نمونه جدید فاکس بت ، ادغام رادار جدید سافایر-25 ( Sapphire-25) بعنوان یک رادار رهگیر پالس داپلر با بدنه قدیمی بود که بعنوان گل سرسبد فناوری الکترونیک روسی ، می بایست روی نسخه بعدی فاکس بت ، یعنی میگ-31 قرار می گرفت . این رادار با قابلیتهای جدیدی نظیر نگاه به پایین – شلیک به پایین به خلبان اجازه میداد تا با اهداف متخاصم زیر ارتفاع پروازی خود درگیر شود و به این ترتیب ، از مهمترین مزیت خود یعنی سقف ارتفاع پرواز بالا ، بطور کامل بهره ببرد . این مزیت با توجه به تاکتیکهای پرواز در ارتفاع پایین اسکادرانهای بمب افکن نیروی هوایی ایالات متحده که با ورود گونه هایی نظیر اف-111 ، بی-1بی و همتای اروپایی آنها ، تورنادو ، شکل جدیدی بخود گرفته بود ، بصورت شگرفی ، دست بالا را برای نیروی هوایی شوروی ایجاد می نمود . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............... 2- ادغام تمامی تاپیکها و پستهای مرتبط با میگ-25 .. نوزدهم اسفند سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهکلیپی در فضای مجازی منتشر شده که در اون اردوغان حدود دو دقیقه پشت در اتاق پوتین منتظر می مونه تا به دیدار پوتین بره تمام دیوار هم عکس شاهان روسیه لینک فیلم
-
1 پسندیده شدهدر واقع پارادوکس اصلی اونجا ست که در مورد نیرو هوایی خطی وجود نداره که این ورش آفندی باشه اون ورش پدافندی، بعد شما معتقد باشی الان این ور خطیم باس بریم اون ور خط! وقتی نیروی هوایی ما توان آفند نداشته باشه قطعا توان پدافند هم نداره، و بالعکس در واقع آفند و پدافند 2 جز کاملا در هم تنیده هستند، جدا از هم نیستن الان وضعیت چیه پس ؟ هیچی! ول معطل. نیروی هوایی ما در یک رزم تمام عیار هیچ توان عملیاتی قابل توجهی نداره . در واقع رزم تمام عیار که هیچی الان برا ساعت پروازی پر کردن خلبان هاش که اکسپایر نشن هم مشکل داره هرگونه برنامه ریزی برای تغییرات به هر نحو هم باید یه در قالب یه چارت 3*3 توصیف بشه: - تجهیزات - آموزش - فرماندهی + وضعیت فعلی + وضعیت هدف + حالت گذار باز هر کدوم از اینا کلی نمودار و زیر جدول و غیره جهت تعریف مساله، تحلیل، برنامه ریزی و بازخورد گیری و غیره باس داشته باشه من توصیف اولیه شما از مساله رو اساسا از بیخ غلط می دونم، به بحث در مورد راه حل نمی رسیم ...
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 17 اسفند 1398 سوریها بعد از حملات توپخانه ایی و پهپادی ارتش ترکیه عموم زرهپوشها و ادوات خود را بخصوص در اطراف سراقب در مکان های مسقف پارک کرده اند بخشهای از سلاح های کشف شده در ادلب و حلب خاص ترینشون خمپاره انداز نیمه اتوماتیک 81 م م . احتمالا از نوع 2b9m vasliek دو روز پیش یک جت میگ 29 ارتش سوریه لحظاتی بعد از برخواستن از فرودگاه شیعرات حمص به علت نقص فنی سقوط کرد . این اولین تلفات غیر رزمی میگ 29 سوری ایست کامیونهای زرهی کاماز ارتش سوریه در چند روز گذشته چندین کشتی تدارکاتی روسیه به سمت بنادر سوریه اعزام شدن ویا پهلو گرفته اند . همچنین در یک روز فرود امدن 8 هواپیماهای ایلوشن 72 روسی گزارش شده است گفته شدن این تصویر متعلق به بقایای موشک شلیک شده از پهپادهای ترک است !!!! نمی دونم قبلا همچین تصویری رو دیدم یا نه
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم ارتش رومانی به عنوان بخشی از برنامه ی تجدید سلاح خود در اواخر دهه 1930 به دنبال دریافت مجوز برای تولید 200 دستگاه تانک پیاده نظام فرانسوی آر-35 به صورت بومی بود. تا اوایل سال 1938، مذاکرات برای ایجاد کارخانه ی تولید آر-35 پیشرفتهایی کرد اما با آغاز مخاصمات هیتلر فرانسه از تصمیم خود بازگشت. با این حال، در آگوست و سپتامبر 1939، فرانسوی ها به عنوان یک اقدام موقت تعداد41 دستگاه آر-35 به ارتش سلطنتی رومانی تحویل دادند. این تانک ها ستون فقرات هنگ دوم زرهی تازه تأسیس را تشکیل دادند. در پایان سپتامبر 1939 و با سقوط ارتش لهستان در جنگ جهانی دوم، تعداد 34 دستگاه جدید آر-35 لهستانی که به رومانی فرارکردند به دست رومانیایی ها رسید. با این وجود استعداد هنگ دوم زرهی به دو گردان تانک افزایش یافت. پس از نبرد استالینگراد ، رومانیایی ها فهمیدند که آر-35 هایشان نیاز به بهسازی دارد. در ابتدا، برجک یک آر-35 را با برجک یک تانک روسی تی-26 غنیمتی عوض کردند. اما در نهایت در ابتدای سال 1943، تصمیم گرفتن تا توپ ضدتانک 45 میلیمتری تی-26 را جایگزین توپ 37 میلی متری آر-35 بکنند. چون این توپ بزرگتر از توپ اصلی آر-35 بودند ناچار شدند تا مسلسل هم محور درون برجک را حذف کنند. تعداد 30 دستگاه از آر-35 ها مشمول این برنامه ی نوسازی شدند و به عنوان شکارچی تانک به خدمت گرفته شدند. این تانکها تا پایان جنگ در خدمت بودند. در در 19 ژوئیه 1944 در مجموع 60 دستگاه تانک آر-35 در ارتش رومانی وجود داشت. ترجمه و تلخیص اختصاصی برای بچه های میلیتاری رضا کیانی موحد
-
1 پسندیده شدهIrbis_E یعنی رادار سو ۳۵، PESA هست نه AESA ، دقیقتر بخوایم بگیم باید گفت در حقیقت هیبرید هست.
-
1 پسندیده شدهیک سری محاسبات در خصوص موشک کروز قدس 1 جالب بود احتمال حمله از خاک یمن به بقیق الخریض عربستان ممکنه البته تحلیل کمی قدیمی و شامل اطلاعات گزارش جدید شورای امنیت در خصوص یمن نمیشه https://jetguyone.home.blog/2019/09/24/the-quds-1/ https://jetguyone.home.blog/2019/09/27/quds-1-update/
-
1 پسندیده شدههویتزر آسمان از جمله برنامه های نظامی جاه طلبانه ارتش امریکا در طول جنگ سرد برنامه نصب سامانه های توپخانه ای مانند هویتزر های 105 میلیمتری بر روی بالگرد ها بود. با توجه به قابلیت ثابت مانند بالگردها در آسمان، انها میتوانستند با اتش توپخانه ، نیروهای زمینی را پشتیبانی کنند و از خطر گلوله باران توپخانه ای دشمن که خطر اصلی سامانه های توپخانه ای روی زمین است در امان باشند. البته این طرح ها بر روی کاغذ ماند و حتی به مرحله تست نرسید.
-
1 پسندیده شدهبه بهانه ساقط شدن تورنادوی سعودی ، بررسی مختصر کیت بقاء خدمه هوایی (بی ارتباط با جنگنده تورنادوی اروپایی ولی دارای مشابهت های ساختاری ) صندلی پرتاب شونده GRU-7 A رهگیر تامکت بقای هواگرد های رزمی بطور معمول و غالبا" در مناطقی که با آتش پرحجم پدافند هوایی مواجه می شوند ، مورد چالش قرار می گیرد ، بنابراین از ابتدای ظهور این سخت افزارهای نظامی ، خدمه هوایی برای تضمین حیات پس از اجرای خروج اضطراری از هواگرد خود ، می بایست از تجهیزانت مناسبی بهره گیرند که امروزه چنین تجهیزاتی در قالب بسته بقاء ( Survival Kits) و بصورت ضمیمه شده به صندلی پرتاب شونده ( ejection seat) مورد استفاده گسترده قراردارند . این کیتها در حالت معمول ، عمدتا" شامل سامانه های مخابراتی ، تجهیزات سبک شناوری ( در زمان پرواز روی مناطق آبی ) و ... است که بقای خدمه ، در سخت ترین شرایط اقلیمی بدان وابسته خواهد بود . بااین وصف ، در حال حاضر سه گونه اصلی و چند گونه فرعی از این بسته های بقاء مورد شناسایی قرار گرفته ، اما سه گونه اصلی آن شامل کیتهای بقاء نرم ، کیتهای بقاء سخت و کیتهای بقاء سخت همراه با سامانه اکسیژن مورد استفاده قرار میگیرد. اما نوعی فراگیری از این کیتها با شناسه کیتهای Hit and Run ، وجود دارند که بطور معمول شامل یک جعبه کوچک و سبک بوده و بواسطه یکسری تسمه های ایمنی به صندلی پرتاب شونده خدمه متصل هستند . جعبه کیت بقاء که در این تصویر به نمایش درآمده ، کیت بقاء SKU-2/A است که به صندلی پرتاب شونده مارتین بیکر GRU-7 متصل بوده و عمدتا" روی هواگردهای رزمی نظیر A-6 اینترودر ، نسخه A از صندلی پرتاب شونده GRU-7 بر روی جنگنده اف-14 و در نهایت نسخه EAGRU-7 بر روی هواگرد جنگ الکترونیک EA-6B پراولر نصب شده بود . کیت اخیر (Hit and Run ) به گونه ای طراحی شده که خدمه ، در شرایط خاص جدا شدن از صندلی پرتاب شونده (در ارتفاعات زیاد ) و قطع شدن جریان اکسیژن ، بتوانند بدون خطر پذیری زیاد ، بر روی زمین فرود آیند . این کیت از دو قطعه اصلی فایبر گلاس با اتصالات آلومینیومی ساخته شده و وزن آن به 22 پاوند با کپسولهای اکسیژن می رسد . طراحی مدولار این کیت به گونه ای است که پس از خروج صندلی از هواپیما و جدا سازی خدمه از صندلی ، بواسطه تسمه هایی به بخش میانی کالبد خلبان متصل بوده و به فاصله 20 فوتی از خدمه در هوا معلق شود . علاوه براین ، یک سامانه شناوری نیز به این کیت اضافه میشود که بواسطه کشیدن طناب مخصوص آن ، فعال شده و در صورت فرود روی آب ، قبل از برخورد میبایست بازشود . محتوای کیت بقاء خلبان نیز در فصول مختلف سال و در شرایط آب و هوایی مختلف ، متفاوت است ولی در حالت استاندارد شامل موارد ذیل است : 1- جیره جنگی متناسب با محل ماموریت 2- آب و قرص های تصفیه آب در شرایط اضطراری 3- سلاح سبک برای دفاع از خود ( معمولا" سلاح کمری ) 4- کارد ویژه 5- چراغ قوه ( ویژه ارسال سیگنال مخابراتی ) 6- راهنمای حیات در شرایط سخت 7- پوشش حرارتی (پتو) 8- رادیو مخابراتی کیت فوق الذکر که به شکل مشترک در نیروی دریایی ، نیروی هوایی وسپاه تفنگداران مورد استفاده قرارمی گیرد ، به یک رادیوی استاندارد AN/URT-33 مجهز است که سیگنال درخواست کمک را در فرکانس اضطراری عمومی ( Guard Channel) پخش می کند . این هم جدیدترین عضو بسته بقاء نیروی هوایی ایالات متحده ، یک قبضه کارابین GAU-5/A ( مشتق شده از کارابین ام-4) پی نوشت : این متن ، بطور قطع ناقص هست ، انشا.. عمری باشد ، همین متن مبنای یک مطلب کاملتر خواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهاتحاد جماهیر شوروی [سابق] علاقه ی زیادی به دادن پزهای بشردوستانه داشت. از میان این پزها یکی هم برنامه ی بین المللی روسها برای استفاده "صلح آمیز" از امکانات فضایی شان در راستای خدمت به کشورهای دوست و برادر بود. این برنامه ،با نام دهان پرکن "اینترکاسموس" قرار بود تا به اقمار ابرقدرت شرق در زمینه ی پروازهای سرنشین دار و بدون سرنشین کمک کند. البته چندان دور از ذهن نیست که روسها بیشتر اهداف سیاسی را از اجرای این برنامه مد نظر داشتند تا اهداف علمی یا انسان دوستانه. برنامه ی اینترکاسموس کشورهایی چون کشورهای عضو پیمان ورشو و رژیمهای کمونیستی افغانستان، کوبا، مغولستان و ویتنام را هدف قرار داده بود. علاوه بر کشورهایی که رسما نظام کمونیستی نداشتند بعضی از دوستان شوروی مانند هند، سوریه و حتی فرانسه نیز به برنامه ی اینترکاسموس پیوستند. اولین پرواز بدون سرنشین اینترکاسموس در سال 1967 و اولین پرواز سرنشین دار اینترکاسموس در سال 1978 روی دادند. تا سال 1988 روسها 14 نفر فضانورد از کشورهای مختلف را به فضا فرستادند. اولین فضانورد غیرآمریکایی و غیر روسی در تاریخ فضانوردی، ولادیمیر ریمک از چکسلواکی [سابق] بود. اولین سیاه پوست و هچنین اولین آسیایی نیز توسط همین برنامه به فضا رفتند. از میان کشورهای درگیر این برنامه تنها بلغارستان بود که توانست 2 نفر را راهی مدار زمین کند. فضانورد فرانسه نیز 2 بار به فضا فرستاده شد. در زیر فهرستی از فضانوردان برنامه ی اینتر کاسموس و تاریخ اعزام آنها را مشاهده می کنید: ردیف نام کشور تاریخ 1 ولادیمیر ریمک چکسلواکی[سابق] 2 مارس 1978 2 میروسلاو هرمازوسکی لهستان 27 ژوئن 1978 3 زیگموند جان آلمان شرقی[سابق] 26 آگوست 1978 4 گئورگی ایوانف بلغارستان 10 آوریل 1979 5 برتالان فارکاس مجارستان 26 می 1980 6 توآن فام ویتنام 23 جولای 1980 7 آرنالدو تامیاو مندز کوبا 18 سپتامبر 1980 8 جودرمیدین گوراچا مغولستان 23 مارس 1981 9 دیمیترو پروناریو رومانی 14 می 1981 10 ژان-لو چرتین فرانسه 14 می 1981 11 راکش شارما هندوستان 2 آوریل 1984 12 محمداحمد فارس سوریه 22 جولای 1987 13 آلکساندر آلکساندروف بلغارستان 6 جولای 1988 14 عبدالاحد مهمند افغانستان 29 آگوست 1988 15 ژان-لو چرتین فرانسه 26 نوامبر 1988 منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/category/65
-
1 پسندیده شدهخدمه نخستین حمله هوایی به توکیو خدمه هواگرد شماره یک ( بمب افکن بی-25 ) سپاه هوایی نیروی زمینی ارتش ایالات متحده در جریان نخستین یورش هوایی به پایتخت امپراتوری ژاپن ناوهواپیمابر یو اس اس هورنت ( 18 آوریل 1942 ) از چپ به راست : ستوان هنری . ای . پوتر ، سرهنگ دوم جیمز. ای . دولیتل ، گروهبان هوایی فرد. ای . برامر ، ستوان ریچاد. ای . کول و گروهبان هوایی پل . ای . لئونارد صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم با سلام با توجه به نبود گالری اختصاصی تصاویر هواپیماهای شناسایی در سایت ، این تاپیک ایجاد شده است ، لذا از دوستان گرامی تقاضا میگردد تصاویر با کیفیت خود را در این تاپیک قرار دهند . با تشکر از مدیریت سایت. Lockheed SR-71 Blackbird
-
1 پسندیده شده