برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 26 آبان 1399 در پست ها
-
12 پسندیده شدهبسمه تعالی بنیاد هریتج بنیاد هریتج به معنی میراث یک اندیشکده محافظه کار آمریکایی مستقر در واشنگتن دی سی است که تمرکزش در درجه اول در جهت سیاست های عمومی است. این بنیاد در دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان نقش اصلی را در جنبش محافظه کارانه ایفا کرد . سیاست های وی برگرفته از مطالعات سیاسی این اندیشکده تحت عنوان "تعهد رهبری" (1) بود . از آن زمان ، بنیاد هریتج همچنان تأثیر چشمگیری در سیاست گذاری های عمومی آمریكا داشته و به عنوان یكی از مؤثرترین سازمان های محافظه كار سیاستگذاری عمومی در نظر گرفته می شود. بنیاد هریتج در شانزدهم فوریه سال 1973 توسط پل وایریش ، ادوین فولنر و جوزف کورز تأسیس شد . وایریش و فولنر به دنبال ایجاد نسخه ای از موسسه بروکینگز بودند که فعالیت های محافظه کارانه را پیش برد. هریتج در سالهای اولیه از سیاست های طرفداری ، ضد کمونیسم و نو محافظه کاری حمایت می کرد ، اما با حمایت از محافظه کاری مسیحی ، خود را از مؤسسه محافظه کار امریکن انترپرایز (AEI) متمایز کرد . تا دهه 1970 ، هریتج نسبت به بروکینگز و AEI کوچک تر باقی ماند. دولت ریگان : در ژانویه 1981 ، هریتج تعهد رهبری را منتشر کرد ، گزارشی جامع با هدف کاهش اندازه دولت فدرال و ارائه راهنمای سیاستگذاری عمومی به دولت ریگان . در کتاب بیش از 2000 پیشنهاد ویژه برای انتقال سیاست های دولت فدرال در جهت محافظه کارانه وجود داشت . این گزارش با استقبال خوبی از کاخ سفید مواجه شد و چندین نویسنده آن نیز به سمت مواضع دولت ریگان رفتند. ریگان آن ایده ها را چنان دوست داشت که نسخه ای را به هر یک از اعضای کابینه خود برای بررسی ارائه داد. تقریباً 60٪ از 2،000 طرح پیشنهادی تا پایان سال اول ریاست جمهوری اجرا یا آغاز شد. رونالد ریگان بعداً گفت كه بنیاد هریتج در موفقیتهای دوران ریاست جمهوری خود "نقشی اساسی" بازی كرده است. هریتج در توسعه و پیشرفت به اصطلاح " دکترین ریگان " و سیاست خارجی دولت ریگان تأثیرگذار بود . در آن دوره ، ایالات متحده از جنبشهای مقاومت ضد کمونیستی که با دولتهای منتخب اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان ، آنگولا ، کامبوج ، نیکاراگوئه و سایر کشورها در سالهای پایانی جنگ سردمی جنگیدند پشتیبانی می کرد . هریتج همچنین از توسعه سیستم های جدید دفاع موشکی بالستیک برای ایالات متحده حمایت می کرد. ریگان این مسئله را به عنوان اولویت برتر دفاعی خود در سال 1983 پذیرفته و آن را ابتکار دفاع استراتژیک نامید . تا اواسط دهه ، بنیاد هریتج به عنوان یک سازمان اصلی در جنبش محافظه کار ملی ظاهر شد و گزارش های تأثیرگذاری در مورد مسائل داخلی و دفاعی ، و همچنین برخی از چهره های برجسته محافظه کار ، مانند باب دول و پت رابرتسون منتشر کرد . در سال 1986 ، مجله تایم هریتج را "مهمترین نسل جدید اندیکشده های طرفداری" نامید. در دوره دولت ریگان و بوش ، بنیاد هریتج به عنوان اتاق فکر رئیس جمهور در سیاست خارجی فعالیت می کرد. دولت جورج بوش : بنیاد هریتج در زمان دولت رئیس جمهور جورج بوش هنوز یک صدای مؤثر در مسائل سیاست داخلی و خارجی باقی مانده بود . در سیاست داخلی ، دولت بوش با شش عنوان از ده اصلاح بودجه مندرج در دستورالعمل هریتج موافقت كرد و آنها را در پیشنهاد بودجه سال 1990 خود گنجاند. دولت کلینتون : هریتج در طول دهه 1990 به رشد خود ادامه داد و مجله آن ، " بررسی سیاسی " رکورد شکن شد . هریتج مخالف برنامه مراقبت های بهداشتی کلینتون در سال 1993 بود . اصلاحات رفاهی رئیس جمهور کلینتون مشابه توصیه های هریتج بود و در قانون مسئولیت پذیری شخصی و فرصت کاری در سال 1996 به تصویب رسید . دولت جورج دبلیو بوش : بنیاد هریتج از جنگ در افغانستان و جنگ در عراق حمایت می کرد. این سازمان از اقدامات خلیج گوانتانامو دولت بوش نیز دفاع کرد. دولت اوباما : طرح درمانی اوباما معروف به Obamacare برگرفته از یکی از طرح های ارائه شده توسط این اندیشکده بود . این طرح همچنین اساس طرح درمانی پیشنهادی میت رامنی نیز بود .در 10 مه 2013 ، جیسون ریچوین که همکار این اندیشکده بود ، پس از توجه شدید رسانه ها به پایان نامه دکتری هاروارد خود از سال 2009 و اظهارنظرهای خود در یک انجمن انستیتوی آمریکایی ، از سمت خود استعفا داد . ریچوین اظهار داشته بود كه اسپانیایی ها و سیاهپوستان از نظر فكری نسبت به سفید پوستان پایین تر هستند و به دلیل داشتن یک مشکل ژنتیکی و کاهش ضریب هوشی ، جذب آنها در جامعه مشکل است . وی استدلال میکرد که ضریب هوشی مهاجران هنگام تهیه سیاست های عمومی باید در نظر گرفته شود. . دولت ترامپ : بنیاد هریتج به عنوان یک تأثیر گذار عمده در انتقال ریاست جمهوری به دونالد ترامپ توصیف شده است. در سال 2014 ، بنیاد هریتج ساخت یک پایگاه اطلاعاتی از تقریباً 3000 محافظه کار را شروع کرد که به آنها اعتماد کردند تا در انتخابات یک رییس جمهور جمهوریخواه برای انتخابات آینده 2016 خدمت کنند. براساس گفته های افراد درگیر تهیه مقاله ، چند صد نفر از پایگاه داده هریتج درنهایت شغل هایی را در دولت ترامپ دریافت کردند. حداقل 66 نفر از کارمندان بنیاد و فارغ التحصیلان در این دولت سمت داشتند. فعالیتها : بنیاد هریتج همواره به عنوان یکی از مؤثرترین اندیشکده های جهان رتبه بندی شده است. گزارش Global Go To Think Tank Index Index 2016 که در دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده است ، هریتج را دوازدهمین اندیشکده در دنیا و رتبه هفتم در بین "اتاق های فکر برتر در ایالات متحده" قرار داده است. هریتج بین المللی ، فهرست سالانه آزادی اقتصادی را منتشر می کند ، که آزادی هر کشور را از نظر حقوق مالکیت و آزادی از مقررات دولت می سنجد. عواملی که برای محاسبه نمره این فهرست به کار می رود عبارتند از: فساد در دولت ، موانع تجارت بین الملل ، مالیات بر درآمد و نرخ مالیات شرکت ها ، مخارج دولت ، قانون و توانایی اجرای قراردادها ، بارهای نظارتی ، محدودیت های بانکی ، مقررات کار و بازار سیاه. اما چارلز هیل ، یک استاد دانشگاه انگلیسی ، پس از بحث درباره تغییرات بین المللی به سمت یک سیستم اقتصادی مبتنی بر بازار می گوید : "با توجه به اینکه بنیاد هریتج دارای یک برنامه سیاسی است ، کار آن باید با احتیاط مشاهده شود." در سال 2005 ، هریتج برای احترام به نخست وزیر پیشین انگلیس ، مرکز آزادی مارگارت تاچر را تأسیس کرد . تاچر خود رابطه طولانی با بنیاد هریتج داشت. اندکی پس از ترک مقام نخست وزیری ، تاچر در سپتامبر 1991 توسط هریتج مورد تجلیل قرار گرفت. هفت سال بعد ، تاچر در جشن 25 سالگی هریتج ، سخنرانی اصلی را ارائه کرد. در سال 2002 ، تاچر به عنوان دریافت کننده جوایز سالانه Clare Boothe Luce از طرف هریتج مورد تجلیل قرار گرفت . بنیاد هریتج عضو وابسته شبکه سیاست گذاری ایالتی است . انکار تغییرات آب و هوا : بنیاد هریتج ، اجماع علمی در مورد تغییر اوضاع آب و هوایی را رد می کند. بنیاد هریتج یکی از سازمان های منکر تغییرات آب و هوا است که توسط ExxonMobil تأمین مالی شده است. بنیاد هریتج با انتقاد از توافق نامه کیوتو ، که هدف از آن مهار تغییرات آب و هوا بود ، می گفت: مشارکت آمریکا در این پیمان "منجر به رشد اقتصادی پایین تر در هر ایالت و تقریباً در هر بخش از اقتصاد خواهد شد." بودجه : در سال 1973 ، جوزف كورز برای تأسیس بنیاد هریتج ، 250،000 دلار کمک مالی کرد و از طریق بنیاد آدولف کورز سرمایه گذاری خود را ادامه داد . در سال 1973 ، معتمدانی از بانک Chase Manhattan ، Dow Chemical ، General Motors ، Pfizer ، Sears و Mobil به این اندیشکده کمک کردند . درآمد میراث برای سال 2011 72،170.983 دلار و هزینه های آن 80.033.828 دلار بوده است. ..................................................................... 1. تعهد رهبری یا تعهد برای رهبری ، مجموعه ای از کتاب ها است که توسط بنیاد هریتیج منتشر شده است. این کتاب ها به طور سنتی منتشر شده است تا همزمان با دولت ریاست جمهوری در حال ورود ایالات متحده ، یعنی دولت ریگان در سال 1981 آغاز شود. آخرین نسخه در نوامبر 2016 منتشر شد. en.wikipedia.org/wiki/The_Heritage_Foundation www.heritage.org/about-heritage/mission
-
10 پسندیده شدهاین خبر خوبی هست توربین گاز با توان تقریبی بیش از ۲۱ هزار اسب بخار گزینه بسیار عالی برای ناو های جنگی مون میتونه باشه که میتونه مشکلمون رو در این زمینه حل کنه دیزل های پنج هزار اسب بخاری توان مورد نیازمون رو کامل تامین نمیکردن حتی در پروژه های کلاس موج
-
9 پسندیده شدهشرکت پرتو زیر مجموعه گروه معظم مپنا از ساخت تیغه توربین سینگل کریستال خودش رونمایی کرد و برای اولین بار هم از مهندسی معکوس توربین گاز SGT400 زیمنس پرده برداشت توربین گاز SGT400 با توان ۱۶ مگاوات و کاربری رانش مکانیکی و تولید برق است که برای عمر عملیاتی بسیار بسیار بالا طراحی شده بطوریکه زمان اولین اورهال این توربین عدد اعجاب آور ۶۴هزار ساعت است. http://www.mapnablade.com/fa/Product/پره-های-متحرک-توربین-SGT-400
-
4 پسندیده شدهخب همونطور که پیش بینی میکردیم: (اردوغان لایحه حضور نظامی ارتش ترکیه در آذربایجان را به مجلس داد مثل سایر موارد و در پست بالا گفتم در مورد قبرس هم داره همین راه را میره گویا) اردوغان به سواری موقت از آذربایجان راضی نخواهد شد بابت کمکهاش و حالا حالا ها کار داره با این رژیم و دولت و کشور از طرفی برنامه هاش را هم اتفاقا طبق روتین داره پیش میبره (ایجاد درگیری بین دو گروه در یک کشور یا دو کشور در یک منطقه و ورود اجباری به درگیری به صورت مستقیم و بعد عدم خروج و قائل شدن "حق" برای خودش در اون کشور شده با استقرار مزدورهای تکفیری یا ایجاد پایگاه نظامی مستقیم: سوریه، لیبی، آذربایجان، عراق و ...) حالا نکته اینجاست ترکیه اگر در باکو میخواست پایگاه نظامی بزنه ارتباط مستقیمی به ما نداشت، همونطور که در قطر زد به خاطر اظهار عجز مقامات قطری یا باکویی هرچند خب یک نشانه و خطر برای ما محسوب میشه. ولی وقتی قرار هست پایگاه نظامی (به یک بهانه خودساخته و در ضدیت با کشور ما به طور مستقیم) در مرزهای ما ایجاد کنه به دلایل کاملا روشن خب ماجرا فرق میکنه. اما دلایل: اولین دلیل همونطور که گفته شد مخل ایران شدن و ایجاد برگه های جدید به منظور فشار بر ایران بیخ مرزهاش هست تا موازنه ای ایجاد کنه با مرزهای ایران با کشور خودش (شاید دفعه بعد به جای تهدید مستقیم ایران از این طریق و مزدورهای تکفیری بتونه تهدیدها ضد ایران را عملی کنه از نقطه ای دیگه) دومین دلیل سپر حفاظتی برای مزدوران تکفیریش هست. ایران بارها گفته شده اینها باید خارج بشند و اینطور گمان میکنه در چتر و ذیل پایگاه های ترکیه کسی نمیتونه متعرضشون بشه و فعلا نامحسوس و در لوای قوای نظامی ترک (مثل سوریه) میتونند تلاش کنند جا باز کنند تا دائم مستقر بشند. سومین دلیل با استقرار چنین پایگاه هایی نیاز به لجستیک و تامین و جغرافیا و اصولا گسترش فرهنگ خاصی از اشغالگری فراهم میشه که برای تثبیت هرچه بیشتر جای پای ترکیه در این سرزمین ها نیاز داره و قطعا بافت مسکونی و غیرمسکونی اطارفش را شروع میکنه به تغییر دادن چهارمین دلیل هم احتمالا پیش بینی از برنامه های اتفاقی و ناگهانی بهم خوردن توافق هست که اینبار با حضور نظامیش قاعدتا میتونه سریعتر و وسیعتر وارد معرکه بشه خب میبینیم بسیاری از پیکانها نوکش به سمت ماست (از اقتصادی و تامین کریدورهای اقتصادی و به دست گرفتن مدیریتشون بیخ مرزها ما با کشور همسایمون گرفته تا حمایت از تکفیریها و جالبه حالا دیگه بحث منافع مستقیم کشور هست و مظلوم نمایی ها و حقه هایی چون اشغالگر و مسلمان و ... در کار نیست و اتفاقا باید به پانها فضا داد تا ببینیم در این معرکه دارند از اردوغان حمایت میکنند باز هم یا نه و اونوقت فکری اساسی در موردشون کرد که منافع یک دشمن فرامنطقه ای و خارجی را دارند بر منافع کشورشون حمایت میکنند که خب اونوقت انتسابشون از پان به یک چیز! دیگه تغییر میکنه) قدم اول اینه که ایران باید به راحتی نپذیره ترکیه در مرزهای جنوبی ( یعنی پایین لاچین و در امتدا ارس خصوصا، حالا بالای لاچین و اقدام و کلبجر دیگه فعلا با شرایط فعلی ناچارا فاکتور گرفته میشه) مستقر بشه و پایگاه نظامی ایجاد کنه. یعنی هم به اذربایجان اعلام کنه اگر قصد سواری دادن داره جای دیگه ای سواری بده و هم ترکیه (که البته ما در برابر ترکیه ابزار فشاری نداریم که برعکس هم هست تازه، باید سعی کنیم ایجاد کنیم که بحثی جداست و امکانپذیر البته) - اصولا طبیعی هم هست، ایجاد پایگاه نظامی در عمق یک کشور یک مسئله است (تازه در شرایط عادی نه ایجاد چتر برای تروریسم) و ایجاد پیاگاه نظامی در همسایگی یک کشور با یک کشور دیگه توسط طرف سوم یک چیز. قدم دوم هم اقداماتی است در تلافی این احتمالات و اقدامات ترکیه و اذربایجان از جمله تقویت روابط با ارمنستان به شکلی که موجب استفاده تبلیغاتی و ابزاری این دو رژیم نشه. و اما در انتها: تمام این اقدامات را باید وزارت امور خارجه انجام بده یعنی تهدید و هشدار و ارسال پیام و ... (متاسفانه نظر شخصی من این هست بر خلاف تبلیغات ما یکی از کم اعتماد به نفس ترین وزارت های امور خارجه را در کلیت شاهد هستیم که تحرک بسیار کم و کندی داره و اصلا نمیشه روش حساب کرد برای این موضوع ) - نیروهای نظامی هم همون اول ماجرا نمیتونند وارد بشند و کسی مثل حاج قاسم و سپاه قدس هم سخت بشه پیدا کرد برای مناطق شمالغرب. ولی از همین حالا باید در قدم دوم برنامه ای چیده بشه که اگر کار به اونجا بکشه چه برنامه ای باید اجرا بشه و تعلل رخ نده مثل گام پیشین. حداقلش (اگر فرض بگیریم همه برنامه ها شکست بخوره) نظامی کردن شدید مرزهای ایران با آذربایجان با ایجاد تاسیسات جدید و جدی هست (فرودگاه نظامی، پایگاه جدید ارتش و پساه بیخ مرز و ...). قدم بعدیش را واحدهای اطلاعات خارج مرزی نظامی و دستگاه های امنیتی باید بردارند و با کوچکترین نشانه و تهدید وارد عمل بشند کاملا مشروع (ترکیه مگه با چه بهانه ای کیلومتر ها در داخل خاک عراق و سوریه اشغالگری انجام داده؟! جز مبارزه با گروهکی که ازش خوشش نمیاد؟!) پ ن: کشورها بر اسا منافعشون بده بستان میکنند:
-
3 پسندیده شدهمیزگرد تجاری میزگرد تجاری Business Roundtable که به اختصار ( BRT ) خوانده میشود یک انجمن شبه اندیشکده مستقر در واشنگتن دی سی است . اعضای آن مدیرعامل های شرکتهای بزرگ آمریکایی هستند. برخلاف اتاق بازرگانی ایالات متحده ، که اعضای آن از کل مشاغل هستند ، اعضای BRT منحصراً مدیرعامل هستند. BRT سیاست های عمومی مطلوب برای منافع تجاری مانند NAFTA را ترویج می کند ، ضمن اینکه ابتکارات گسترده تری برای سیاست های عمومی مانند No Child Left Behind ( هیچ کودکی جا نماند ) و مخالفت با برخی سیاست های دیگر مانند سیاست جدایی خانواده دولت ترامپ را نیز تبلیغ می کند. در سال 2019 ، BRT تعریف خود را از هدف شرکت دوباره به روز کرد و منافع کارمندان ، مشتریان ، تأمین کنندگان و جوامع را با سهامداران کنار هم گذاشت. اعضای شاخص BRT شامل جفری بزوس از آمازون ، تیم کوک از اپل ، و مری بارا از جنرال موتورز هستند در سال 1972 یک گروه "ضد سیاست های تورمی" به نام مارس ، توسط جان آل هارپر رئیس Alcoa و مدیر عامل جنرال الکتریک فرد بورچ ،تشکیل شد و سپس با گروه مطالعات حقوق کار (LLSG) که توسط توسط راجر بلوو تاسیس شده بود ادغام شد تا میزگرد تجاری را تشکیل دهند. در سال 2010 ، واشنگتن پست این گروه را "نزدیکترین متحد رئیس جمهور اوباما در جامعه تجارت" توصیف کرد. در 19 آگوست 2019 ، این گروه تعریف چندین ساله خود را از هدف شرکت به روز کرد و با این کار مهم ترین اصل خود را مبنی بر اینکه منافع سهامداران باید بیش از هر چیز دیگری قرار بگیرد تغییر دادند . این بیانیه ، که توسط نزدیک به 200 مدیر ارشد اجرایی شرکتهای بزرگ آمریکایی به امضا رسیده است ، حاوی "تعهد اساسی به همه ذینفعان ما" ، از جمله مشتریان ، کارمندان ، تأمین کنندگان و جوامع محلی است. فعالیتها : در سیاست های مالی ، میزگرد مسئول ترویج کاهش مالیات سال 1985 است که توسط رونالد ریگان به تصویب قانون رسید. در سیاست های تجاری هم ، برای باز کردن بازارهای خارجی به روی تجارت و سرمایه گذاری آمریکا به این گروه استناد میشود. قانون تجارت اتوبوس از 1988 از تفکر میزگرد تجاری منعکس شده است. در سال 1990 ، این میزگرد از جورج بوش خواست که موافقتنامه تجارت آزاد با مکزیک را آغاز کند. در سال 1993 ، میزگرد به نفع NAFTA و علیه هرگونه توافق طرفین در مورد کار و محیط زیست لابی کرد . این میزگرد همچنین مخالف با تغییراتی در مدیریت شرکتها بود که باعث می شد هیئت مدیره و مدیر عاملان نسبت به سهامداران پاسخگوتر شوند. در سال 1986 ، این میزگرد کمیسیون بورس و اوراق بهادار را متقاعد کرد که قوانین جدید در مورد ادغام و مالکیت را از بین ببرد و در سال 1993 رئیس جمهور کلینتون را متقاعد کرد که برنامه خود را برای اعمال مجازات های بیش از حد متوقف کند. مدیرعامل Citicorp ، جان رید ، رئیس کارگروه حسابداری میزگرد، اظهار داشت که طرح کلینتون اثرات منفی بر رقابت های ایالات متحده خواهد گذاشت. میزگرد همچنین به عنوان یک لابی اصلی عمل می کند که هدف آن گسترش یا حفظ حقوق / قدرت مدیران در شرکت های بزرگ است. به عنوان مثال ، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده ، قانون به اصطلاح "دسترسی سهامداران به پروکسی" را تصویب کرد ، که هدف آن توانمندسازی سهامداران در نامزدی مدیریت شرکتهای بزرگ بود. میزگرد تجاری به شدت مخالف این قانون بود ، به همین علت رییس آن جان كاستلانی در مورد حذف این قانون به واشنگتن پست گفت : "این بالاترین اولویت ما به معنای واقعی کلمه است , همه اعضاء ما این را خواسته اند". سر انجام نیز آنها موفق شدند: ن SEC پس از لابی شدید و دعاوی قضایی ، کنار گذاشته شد. در ژوئن سال 2018 ، میزگرد بیانیه ای را صادر کرد که در آن از کاخ سفید خواسته شده بود "دولت فوراً به سیاست جدایی خردسالان از والدین خود پایان دهد" و این عمل را "ظالمانه و بر خلاف ارزشهای آمریکایی" دانسته و محکوم کرد. ............................................................................................................. https://www.businessroundtable.org/about-us
-
2 پسندیده شدهخب ساده ترین پاسخ به این پرسش "سیستم" هست. وقتی به رسانه و پروپاگاندا باشه بله ذیل یک سیستم دارند زندگی میکنند ولی وقتی به اصل ماجرا با گریزی به واقعیاتی چون تبعیض نژادی و سیاسی و انسانی آشکار میرسیم (سیستم قضایی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادیو ...) میبینیم در مجموع سیستم در اختیار و هموارسازی مسیر برای یک طیف برگزیده! هست. (اینجا شاید یهودیها حتی بیش از مسیحیان) این از دلایل چرایی شکوفا نشدن استعداد مثلا سیاهان هست که البته چیز تازه ای نیست و صدها مقاله در مورد این تبعیض ها نوشته شده. حالا شما تسری بدید ماجرا را به عرصه قدرت، رسانه، علم، آموزش، هنر و ... و ببینید وقتی یک سیستم قدرتمند مسیر یک طیف را (کاملا نامحسوس و شاید آگاهانه و حتی ناآگاهانه ) بیشتر هموار میکنه حتی اگر اون طیف در اقلیت باشه موفقیهاش بیشتر خواهد شد یا خیر. (یک مثال شلخته میزنم ولی حالا انطباق کامل ازش نخواهید، مسیر کنکور در سالهای اخیر به چه سمتی پیش رفته؟ سیستم کنکور فعلی چه چیزی را سبب شده؟ طبق آمار راه یافتگان به دانشگاه های برتر کشور از یک طیف اقتصادی خاص هستند بیشتر؛ آیا این دلیل بر باهوش تر بودن مثلا طبقه ثروتمند از طبقه متوسط و ضعیف هست؟ با اینکه در اقلیت محض هم هستند (نسبت به دهک ها مثلا) طبیعتا خیر! "سیستم" کنکور طوری است که مسیر (کلاسها، معلم ها، مدارس ) در اختیار و دسترس طیفی است که نهایت استفاده را ازش میبره و خب خروجیش هم اینطور میشه. خب یکباره دیگه نگاه کنیم: ثروت انبوه جوامع یهودی (حالا در این مورد هم احتمالا دلایل خاص خودش وجود داره چرا در بازه ای از تاریخ جوامع یهودی به شدت ثروتمند شدند ) وقتی پس از جنگ جهانی دوم و مهاجرت نخبگان و ثروتمندانش به ایالات متحده با قدرت گره خورد (کشوری که اصطلاحا منجیشون بوده و حالا همه چیز در این کشور گرد هم میاد تا هم جبران کنه و هم اون کشور که سودای به دست اوردن قلب اقتصادی جهان یعنی لندن را داره به اهدافش برسه ) سبب شد در یک هماهنگی قدرت و ثروت که منافع دوطرفه داشت "سیستمی" را ایجاد کنه که مثل مثال کنکور مسیر هموارتری را برای یک طیف فراهم بیاره ( رسانه، علم، اقتصاد، تبلیغات، هنر و ...) و چون اون جوامع مهاجرتی نخبگانی از تمام اروپا و جهان حتی؛ دریک نقطه متمرکز شدند قدرتشون چند برابر نمود کرد و البته در مراحل بعد با باجهایی که بهم دادند بیشتر و بیشتر جوامع دیگه را به حاشیه راندند ( از سرزمین های اشغالی و تاسیس آرزوی دیرینه یک کشور گرفته (از جانب قدرت و ایالت متحده) تا حمایتهای مادی کلان از این اقدام و حامیانش.) البته مسئله بسیار گسترده و بینادانشی! است اصطلاحا و باید هزاران فاکتور دخیل را در صدها حوزه و چندین دوره تاریخی بررسی کرد ولی مطمئن باشید هیچ ربطی به ژنتیک و قوم برتر بودن و این دست افسانه ها نداره.
-
2 پسندیده شدهاردوغان اگر برای اینها جای پایی دائمی باز کنه (که به نظر چنین خواهد کرد، چون کلی روستا و شهر و زمین وجود داره که بعید هست آوارگانش بازرگدند و از طرفی هیچ صاحبی دیگه ندارند و اتفاقا از لحاظ مسکن و زیرساخت کاملا پذیرای جمعیت جدید هستند ) کم کم شروع میکنه خانواده های سوری از جنس بیشتر ترکمن/ترکستانی/و قفقازهای ترک را در این مناطق اسکان دادن تا با تغییر بافت جمیعیتی در کوتاه مدت مخل امنیت ایران بشه و در بلند مدت کاری با الهام و اذربایجان کنه که دو ملت یک کشور! در تاریخ ثبت بشه. منظور اینکه با نفوذ جمعیت کاملا وفادار و متمایل به ترکیه کم کم برنامه های جغرافیایی و اهداف قومیتیش را (که با مذهب مرم اذربایجان به هر حال تفاوت داره) پیش ببره. که طبیعی است برای ما هم در کوتاه مدت و هم بلند مدت خطر بزرگی است. اصولا تا خونریز و پدرتروریستی! (به معنای پدر تروریسم!) چون اردوغان خصوصا سر کار هست در ترکیه، ما باید هم نگران باشیم و هم محتاط و هم پیشگیرانه قدم برداریم. جنایتکاری که یکبار دستش به ویرانی کامل یک کشور راسا آلوده شده هیچ ابایی نداره برای ادامه سلطنتش! چند کشور دیگر را ویران کنه. پ ن: وقتی از موجود نادان و زیاده خواهی که، توهم گویا هر روز با شدت بیشتری (البته به خاطر شرایط منطقه و فشارهای جهانی در منطقه و یکه تازیش با سواستفاده از شرایط سیاسی جهان ) برش مستولی میشه حرف میزنیم یعنی اردوغان این سالها و خصوصا این روزها: جایی به نفعش باشه یک کشور و مرزهاش و تمامیت ارضیش هیچ معنایی نداره ( عراق)، جایی به نفعش باشه اشغالگری و ایجاد پایگاه در خاک کشور همسایه و چشمداشت صریح و عملی به خاک و ویران کردنش هیچ اشکالی نداره ( سوریه)، جایی به نفعش باشه دخالت فرامنطقه ای و حمله و کمک نظامی به کشوری مستقل هیچ ایرادی نداره (لیبی)، جایی به نفعش باشه وحدت اراضی کشوری برای هیچ ارزشی نداره (قبرس) ولی جایی به طریق دیگری به نفعش باشه ناگهان همه اینها اشکال داره برای کشور مخالف و میشه پرچمدار عدم اشغال و عدم تصرف اراضی و عدم وحدت و مدعی استقلال و وحدت و مقابله با اشغالگری (آذربایجان) گاهی دوستان گمان میکنند حرف از "توهم" یا بیماری "جنون آمیز" اردوغان که ناشی از سندرم قدرت هست! یک اعتراض سیاسی است، ولی زمانیکه مستقیم به خاطر ادعای وجود تروریستها در جداره مرزی خاک کشور همسایه ای چون ایران ( به هر حال باید قبول کنیم که از ویرانی و آشوب و هجمه قدرتهای جهانی و شبه اشغال شدن سوریه و عراق و لیبی و ... جرات اقدام نظامی در اونها را پیدا کرده تا حالا ) تهدید به عملیات نظامی در خاک ایران میکنه کار از جنون و توهم گذشته در چاکران و سلاطین این کشور همسایه. حالا هم گویا هدف بعدیش را انتخاب کرده و میخواد بیرقدارها را تا عرقشون خشک نشده! جای دیگه هم تست کنه:
-
2 پسندیده شدهجهان شوخی داریم! ترامپ داره میگه که عکس خیابونای خلوت تر را رسانه های دموکرات پخش میکنند و جمعیت خیلی زیاد بوده و دموکراتا میگن نه خیرم خیلی هم کم بوده و سخنگوی کاخ سفید میگه میلیونی بوده و ....
-
2 پسندیده شدهپیشران های ایرانی رونمایی شده : موتور توربوجت طلوع مورد استفاده در پهپاد کرار و موشک کروز ضد کشتی نور ________________ موتور توربوجت اوج جت آموزشی یاسین هم به گونه بدون بخش پس سوز (After burner) از این موتور تجهیز خواهند شد. ______________________________ تصویری از موتور مینی توربوفن مورد استفاده در موشک کروز سومار _________________________ موتور توربوفن سبک جهش700 استفاده از پره های توربین تک بلوری می تواند دمای ورودی به توربین را نزدیک به 30 درصد با فرض خنک کاری مشابه افزایش دهد تأثیر شگرفی در کاهش هزینه های دوره عمر، افزایش دوام و قابلیت اطمینان قطعات مربوطه در موتور دارد. رانش تولیدی با موتور جهش در حدود 500 تا 700 کیلوگرم است که امکان تأمین نیروی پیشران کافی برای پرنده هایی تا وزن 4000 کیلوگرم را ایجاد می کند. جهش700 قابلیت عملکرد مطمئن در ارتفاع بالا تا 60000 هزار پا یعنی بیش از 18 کیلومتری را دارد
-
1 پسندیده شدهمقدمه (قسمت اول) پس از پایان جنگ سرد، ارتش فرانسه اولویت پایین تری به نیروی زمینی داد. تغییر چالش های امنیتی بعد از جنگ سرد مانند فروپاشی شوروی از طرفی و تغییر ماهیت دخالت فرانسه در افریقا و خاورمیانه موجب شده بود اهمیت نیروی زمینی برای فرانسه کم رنگ تر شود به طوری که سهم بودجه دفاعی به بخش های هوایی و دریایی هدایت شد. حضور نظامی فرانسه در سال های بعد از جنگ سرد محدود و سهم نیروی زمینی در این زمان حتی بسیار کم تر بوده است. اما به نظر میرسد معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای برای کشورهای اروپایی خصوصا فرانسه در حال تغییر است. از زمان الحاق کریمه به روسیه در سال 2014 و برنامه های نوسازی نظامی این کشور از سال 2017، زنگ هشدار را برای کشورهای اروپایی به صدا در آورده است. قدرت گرفتن شبه نظامیان و گروه های مسلح مسلمان در خاورمیانه و آفریقا، جایی که به شکل سنتی منطقه استعماری فرانسه بوده است، موجب شده است فرانسه دخالت های نظامی خود را در این مناطق افزایش دهد (حضور نظامی در مالی، عراق، افغانستان، لبنان و لیبی). در سال های اخیر نیز دوری ایالات متحده از ناتو اتفاق افتاده است، به طوری که دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا در دوره ریاست جمهوری خود چندین بار کشورهای عضو ناتو را تهدید به خروج از این پیمان کرده است، بنابراین نیاز به ساختار دفاعی مستقل تر در اروپا آشکار شده است. در پاسخ به این تغییرات در منطقه اروپا و جهان، کشورهای اروپایی تصمیم گرفته اند توانایی های نظامی خود را ارتقا دهند. برنامه Scorpion (عقرب) فرانسه نیز، یک طرح نوسازی نظامی، با هدف ارتقاء ظرفیت رزمی خودروهای ارتش است. اکنون چند سالی است که فرانسه در حال ارتقاء توانایی های موتوری و نظامی خود است. ژنرال پیر دو ویلیرز، رئیس سابق ستاد دفاع، در این باره توضیح می دهد: "برنامه عقرب، تنها یک خودرو رزمی نیست، بلکه یک رویکرد کلی را شامل می شود که شامل تسلیحات مدرن، قطعات پیشرفته، سیستم های اطلاعاتی یکپارچه و آموزش نوین خدمه است. مگر می توانیم به خودمان اجازه دهیم که سربازهایمان را با ادوات رزمی 35 ساله به جنگ بفرستیم، با این میزان فرسودگی و سطح حفاظت؟ من می گویم ، نه". حضور تانک های لکلر ارتش فرانسه در قالب نیروهای حافظ صلح در جنوب لبنان (سمت راست) هویتزرهای خودکششی سزار ارتش فرانسه در عراق (سمت چپ) کمیسیون بین وزارتخانه ای شروع مرحله تحقیق و توسعه برنامه عقرب را در سال 2010 و متعاقباً در سال 2014 تصویب کرد. وزیر دفاع وقت فرانسه، ژان ایو لریان، فاز 1 برنامه عقرب را در راستای قانون برنامه ریزی بودجه دفاعی 2014-2019 موسوم به "LPM" قرار داد. سرانجام، در سال 2016، دولت فرانسه متعهد شد 6/8 میلیارد دلار در طول 11 سال به برنامه Scorpion ارتش اختصاص دهد. برنامه عقرب به عنوان بلند پروازانه ترین برنامه نظامی نیروی زمینی فرانسه در سال های اخیر تلقی می شود. این برنامه شامل نوسازی 6/8 میلیارد دلاری با هدف جایگزینی تمام وسایل نقلیه رزمی فرانسه و با تمرکز بر سیستم عامل بهبود یافته مرتبط با سیستم ارتباطات جدید و یکپارچه و مدیریت میدان جنگ است. مدیریت میدان نبرد توسط مفهوم "نبرد مشارکتی" که به دنبال اتصال جوخه ها، وسایل نقلیه، گروه های رزمی و تیپ ها در یک شبکه واحد است، پشتیبانی می شود. این برنامه برای ارتش فرانسه ضروری است، زیرا به این کشور اجازه می دهد گردان های تاکتیک مشترک خود را مدرنیزه کند. همچنین به ارتش اجازه می دهد اقدامات و تخصص هر شاخه از نیروهای زمینی را تحت فرماندهی یک هنگ مرکزی هماهنگ کند. این گردان های جدید می توانند برای رسیدن به اهداف تاکتیکی تعیین شده در طی یک عملیات نظامی، اقدامات هماهنگی را انجام دهند. گردان های تاکتیکی مشترک به دلیل انعطاف پذیری سازمانی قوی، کارآیی خود را در طول مداخله فرانسه در افغانستان در سال 2001 به اثبات رسانده اند. تکامل خودروهای رزمی ارتش فرانسه اولین قدم برای "نبرد مشارکتی " ردیابی نیروی خودی در تمام واحدهای خودی و امکان تبادل سریع گزارشات و وضعیت میدان نبرد است. در نهایت هدف از "نبرد مشارکتی " تسریع در روند عملیات از طریق کاهش زمان بین تشخیص تهدید و نابودی آن است. به زبان ساده اولیت ارتش فرانسه در برنامه عقرب کاهش زمان واکنش نیروهای زمینی به تهدیدات است. یعنی کل سیستم رزمی تقریباً بلافاصله به تهدید واکنش نشان دهند. بنابراین، کل نیروی های زمینی مانند یک سیستم واحد عمل می کند، گویی که "نبرد مشارکتی" یک موجود زنده واحد است که هر وسیله نقلیه در آن نقش اندام حسی و حرکتی را بازی می کند. این برنامه گامی فراتر از کاری است که در حال حاضر نیروی زمینی فرانسه انجام می دهد. به این دلیل که همه خودروهای رزمی جدید برنامه عقرب به یک شبکه بلادرنگ (real time) مجهزند، تمام اطلاعات دیجیتالی و تصمیم گیری ها بسیار سریع تر انجام می شوند. فرانسه برای یکپارچه کردن واحدهای نیروی زمینی از سیستم مدیریت میدان نبرد بومی خود با نام SICS (سیستم اطلاعات نبرد عقرب) استفاده خواهد کرد. سیستم مدیریت میدان نبرد SICS از طریق انتقال، به اشتراک گذاری فوری اطلاعات و شبکه کردن سیستم های ارتباطی، موجب یکپارچگی نیروها و سیستم های تسلیحاتی می شود. از سوی دیگر فرانسه با همکاری آلمان در حال کار بر روی پروژه MGCS (سیستم اصلی مبارزه زمینی) و به کارگیری آن در سال 2035 هستند. با توجه به حضور شرکت فرانسوی نکستر (Nexter) در این پروژه به نظر می رسد خودروهای زرهی MGCS با معماری سیستم مدیریت میدان نبرد Scorpion نیز هماهنگ باشند. به طور کلی ، اهداف برنامه عقرب شامل به کارگیری خودروهای زرهی زیر است: 1872 دستگاه خودروی زرهی چند منظوره Griffon 978 دستگاه خودروی زرهی SERVAL 300 دستگاه خودروی شناسایی رزمی JAGUAR 200 دستگاه نسخه بروز رسانی شده تانک لکلر XLR 625 دستگاه خودروی رزمی پیاده نظام VBCI جدید معماری نیروی زمینی ارتش فرانسه در سال 2025 ایجاد شبکه ای یکپارچه از سیستم های مختلف دارای یک اثر نظامی تاکتیکی در میدان نبرد هستند. در حقیقت برنامه عقرب با همکاری صنایع داخلی فرانسه توسعه پیدا می کند که می تواند باعث رشد و ارتقا صنایع دفاعی این کشور نیز شود. خودروهای زرهی چند منظوره و خودروهای رزمی/شناسایی جدید ارتش فرانسه با مشارکت صنایع نکستر (Nexter)، تالس (Thales) و بخش دفاعی رنو (Renault) طراحی و تولید می شوند. از طرف دیگر برنامه عقرب می تواند ابزاری اساسی برای ساخت ارتش اروپایی باشد. در سال 2018، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه ایده ایجاد ارتش اروپایی را در سایه هراس از خروج ایالات متحده از ناتو مطرح کرد. تکیه بر ارتش اروپایی می تواند فرانسه را تبدیل به رهبر جدید اروپای متحد کند. رهبری که نه تنها می تواند کشورهای اروپایی را در دفاع از قاره سبز یکپارچه سازد، بلکه با استفاده از ظرفیت کشورهای اروپایی برای اثر گذاری در بیرون از مرزهای قاره ای وارد عمل شوند. در واقع برنامه عقرب، می تواند ارتش فرانسه را به الگویی برای کشورهای دیگر اروپایی تبدیل نماید، زیرا برخی از کشورهای اروپایی مشتاق اجرای آن هستند. در سال 2017، وزیر دفاع بلژیک، استیون واندپوت، و همتای فرانسوی وی، فلورانس پارلی، در مورد همکاری بین دو کشور در زمینه نیروی زمینی به توافق رسیدند. به همین منظور بلژیک 60 دستگاه خودروی رزمی/شناسایی JAGUAR را به ارزش 1/6 میلیارد یورو و 382 دستگاه خودروی زرهی چند منظوره Griffon را سفارش داد. این کشور همچنین مایل به همکاری در زمینه پشتیبانی (آموزش، پشتیبانی لجستیکی و تعمیر و نگهداری) و ارتقاءهای مشترک با فرانسه می باشد. این همکاری نشان می دهد که بلژیک مایل است همان نظریه فرانسه را در زمینه نبرد زمینی اجرا نماید. این همکاری دو جانبه مسیر احتمالی به سمت دفاع و همکاری های بیشتر کشورهای اروپایی با یکدیگر را نشان می دهد. به عنوان مثال، بلژیک با پیوستن به برنامه عقرب، مفهوم "نبرد مشارکتی" مد نظر فرانسه را نیز می پذیرد. بنابراین نزدیکی استراتژیک و عملیاتی عمیق بین دو کشور برای انجام عملیات های نظامی شکل خواهد گرفت. علاوه بر این، به صنایع بلژیک و فرانسه این امکان را می دهد تا به منظور تقویت توانایی های دفاعی و صنعتی اروپا همکاری کنند. سناریو فرضی از عملکرد "نبرد مشترک": 1- خودروی زرهی چند منظوره Griffon دشمن را رویت می کند و حسگرهای صوتی به خدمه اخطار می دهند و پرده ای از دود برای مخفی شدن ایجاد می شود. 2- هم زمان، این ردیابی در سایر سیستم حاضر در میدان نبرد به اشتراک گذاشته می شود. واحدهایی که در نزدیکی دشمن هستند هشدار تهدید دریافت می کنند. اجرای آتش به سمت هدف به شکل مشترک انجام می شود. 3- تصویر مناسب از وضعیت پیشروی بین واحدها امکان تصمیم گیری بهتر و سریعتر را فراهم می کند و زمان پاسخ دهی را کاهش می دهد. 4- یک الگوریتم، بهترین محل برای موضع گیری برای درگیری دشمن را مشخص می کند و به وسیله سیستم ارتباطی یکپارچه، سلاح ها و حسگرهای این خودرو به طور خودکار به سمت هدف نشانه می روند. انسان برای تصمیم نهایی شلیک در حلقه آخر باقی می ماند. طرح مفهومی از برد حسگرها و سلاح های برنامه عقرب ( آبی حسگرها، قرمز تسلیحات زمین به زمین و سبز تسلیحات زمین به هوا) این تصویر میتواند درک بهتری از چکونگی همپوشانی و هماهنگی واحدهای رزمی در نبرد مشترک را نمایش دهد. scorpion.pdf تصویر با کیفیت تر از این تصویر با این حال، برخی از مسائل هنوز هم در مورد برنامه عقرب و زمینه سازی ارتش اروپایی حل نشده باقی مانده است. با وجود همکاری عمیق دفاعی فرانسه و بلژیک، آنها و دیگر کشورهای اروپایی هنوز در زمینه هوا وفضا وابسته به شرکای آمریکایی هستند. زیرا بزرگترین شرکت های موجود در این زمینه هنوز اکثراً آمریکایی می باشند (به عنوان مثال جنگنده F-35 توسط لاکهید مارتین، جنگنده F-16 توسط بوئینگ و ...). این نشان می دهد که صنعت دفاعی اروپا در برخی زمینه ها نسبت به همتایان آمریکای خود هنوز عقب مانده هستند، که می تواند مانعی برای همکاری بیشتر کشورهای اروپایی با بکدیگر باشد. جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا با اجرای برگزیت نیز یک چالش اساسی برای کشورهای اروپایی در زمینه دفاعی است. دفاع اروپایی بر سه ستون انگلیس، فرانسه و آلمان استوار بود و حذف انگلیس از آن می تواند ضربه بدی به دفاع اروپایی بزند. علاوه بر این بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران نظامی فرانسوی زمان بندی پیش بینی شده برای پروژه عقرب را بلند پروازانه و دور از دسترس می دانند. هرچند مطالعات تحقیقاتی اولیه پروژه عقرب از سال 2010 آغاز شده اند اما زمان ساخت نمونه اولیه تا تحویل نمونه های سفارش داده شده طی 4 تا 6 سال در نظر گرفته شده است که زمان بسیار محدودی است و می تواند پیمانکاران فرانسوی را تحت فشار قرار دهد. مشکل بعدی که می تواند برنامه عقرب را به بن بست بکشاند، بودجه اختصاص داده شده توسط دولت است. تأمین بودجه 6 میلیارد دلاری تا 2033 فقط برای خودروهای رزمی، می تواند یک چالش اساسی برای دولت باشد. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که وزارت دفاع فرانسه برای پیش برد برنامه عقرب از دولت بوجه ای بیشتر درخواست کنند که می تواند بحث تامین مالی را پیچیده تر کند. بیان این نکته مهم است که جدول زمانی برنامه های دفاعی، قبل از شیوع ویروس Covid-19 تهیه شده اند. مانند سایر مناطق اروپا، فرانسه اقتصاد خود را تعطیل کرده است و هزینه های دولت در مبارزه با بیماری کرونا به طرز قابل توجه ای افزایش یافته است، در حالی که درآمد حاصل از مالیات کاهش یافته است. اینکه چه مدت طول می کشد تا اقتصاد فرانسه بهبود یابد، تعیین کننده اصلی میزان بودجه ای است که می تواند برای تأمین بودجه برنامه های دفاعی در دسترس باشد. همین مشکل در تامین بوجه نظامی در سال 2017 با کاهش 850 میلیون یورویی بخش دفاعی باعث شد رئیس سابق ستاد دفاع از سمت خود استعفا دهد. انتخابات ریاست جمهوری سال 2022 فرانسه نیز باید به عنوان یک متغییر اصلی و اثرگذار بر هزینه های دفاع در نظر گرفته شود. زیرا رییس جمهوری بعدی فرانسه برای جبران کسری بوجه ممکن است باز هم بوجه دفاعی را کاهش دهد. با وجود تمام چالش های پیش روی برنامه عقرب، تا به امروز دولت فرانسه نشان داده برای عملی کردن این برنامه جدی است و روند این برنامه مثبت ارزیابی می شود. سرمایه گذاری قابل توجه دولت فرانسه، حمایت از صنایع دفاعی و همکاری های دو جانبه می تواند باعث جذب دیگر کشورهای اروپایی شود و موجی از نوسازی نظامی را در اروپا به رهبری فرانسه آغاز نماید. همکاری دفاعی بلژیک و فرانسه میتواند اولین گام برای پیشبرد برنامه عقرب در سطح کشورهای اروپایی باشد رئیس سابق ستاد دفاع، ژنرال پیر دو ویلیرز در سال 2017 به علت کاهش بودجه دفاعی و به خطر افتادن برنامه عقرب از سمت خود استعفا داد ================================================================== ادامه دارد... در قسمت بعدی خودروهای زرهی که در برنامه عقرب حضور دارند معرفی میشوند. منابع قسمت اول: 1 2 3 4 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
-
1 پسندیده شدهیکی از برنامه های که ارتش آمریكا به دنبال آن است برنامه ای با عنوان "افزایش برد توپخانه" می باشد. ارتش امریکا پیش بینی می کند در یک برنامه بلند مدت بتواند با دقت بالایی اهداف را در 100 کیلومتری و بعد از آن در 500 و1000 کیلومتر با کمک سامانه های توپخانه ای برد بلند منهدم کند. علاوه بر برد، افزایش سرعت پرتابه های سامانه های توپخانه ای نیز در دستور کار قرار دارد. به عنوان نمونه ساخت یک سامانه ی توپخانه ای متحرک مجهز به ریل گان با برد 160 کیلومتری که با کمک نیروی الکترومغناطیس پرتابه ها را با سرعت هایپرسونیک به سمت اهداف شلیک می کنند بسیار کشنده و مهلک خواهد بود. ویژگی دیگری که در نسل جدید سامانه های توپخانه ای مورد نظر ارتش آمریکا است علاوه بر هماهنگی این سامانه ها با دیده بان های سنتی مانند نیروهای پیاده نظام و یا وسایل نقلیه رزمی زمینی، توانایی هماهنگی با هواپیماهای بدون سرنشین و سرنشین دار مانند جنگنده اف -35 است. در مناطقی نبرد که اطلاعات از موقعیت نیروهای دشمن در دسترس نیست نیروی هوایی اطاعت حیاتی را در اختیار نیروهای توپخانه ای قرار دهد تا به شکل هدفمند نیروهای متحرک و یا ثابت دشمن بوسیله سامانه های توپخانه ای از میان برداشته شوند. بخشی از دیده بان های نسل بعدی توپخانه های برد بلند ارتش آمریکا را هواگردهای سرنشین دار و بدون سرنشین تشکیل میدهند. توسعه سامانه های توپخانه ای برد بلند موجب می شود عملکرد سیستم های توپخانه ای با حداکثر بازدهی خود در میدان نبرد عمل نماییند در نسل جدید سامانه های توپخانه ای مولفه های مانند برد، نرخ آتش، کشندگی، دقت و بقاپذیری افزایش خواهند یافت و اثر گذاری بیشتری در میدان نبرد خواهند داشت. در حقیقت در برنامه تهاجم آینده ارتش آمریکا موشک های هایپرسونیک به علت گران بودنشان فقط برای هدف قرار دادن اهداف استراتژیک دشمن مورد استفاده قرار می گیرند در نتیجه از آنها برای حمله به عمق دفاعی دشمن و مراکز فرماندهی و کنترل استفاده خواهد شد. در حالی که تسلیحاتی مانند توپخانه های برد بلند می توانند با هزینه کمتر اهداف مختلف دیگر مانند پرتابگر های موشک های بالستیک و کروز را نابود کنند . از طرف دیگر سامانه های توپخانه برد بلند با ازبین بردن سامانه های پدافندی مسیر را برای حملات هوایی و موشک های کروز را باز می کنند . برد بیشتر، تحرک بالاتر و هزینه پایین تر برای هر شلیک سامانه های توپخانه ای برد بلند را تبدیل به " سلاح تاکتیکی" ارتش ایالات متحده خواهد کرد. سامانه ها توپخانه ای نسل فعلی در برد سامانه های توپخانه ای دشمن قرار دارند در نتیجه آنها بسیار اسیب پذیر هستند اما توپخانه های نسل جدید بدون قرار گرفتن در برد سامانه های توپخانه ای دشمن می توانند اهداف مختلف مانند سامانه های پدافند هوایی و سامانه های توپخانه ای، واحد های زرهی وپیاده نظام دشمن را با کمترین احتمالا خطر از میان بردارند. درکنار برد بالاتر، دقت زیاد نیز می تواند خسارت های زیادی به خطوط دشمن از جمله خطوط لجستیکی، تجهیزات ویژه، ضروری و پیشرفته دشمن وارد نمایید در نتیجه دشمن مجبور خواهد شد از برد سامانه های توپخانه ای فاصله بگیرد. درنتیجه این موقعیت به نیروهای خودی اجازه خواهد داد در پوشش این آتش پشتیبانی پیشروی نماییند. یکی از اولین تلاش های ارتش آمریکا برای به کارگیری یک سامانه توپخانه ای مدرن به سال 2002 و پروژه XM2001 Crusader بازمی گردد. اما نتیجه آزمایش های آن برای ارتش آمریکا در برخی مولفه ها مانند تحرک و دقت رضایت بخش نبود پس طرح کنار گذاشته و لغو شد. در حال حاظر ارتش آمریکا بر روی پروژه جدید M1299 کار می کند. برنامه M1299 رو باید بخشی از برنامه ریزی گذشته ارتش امریکا برای توسعه نسل جدید تو سامانه های توپخانه ای عنوان کرد. در ماه جولای سال 2019 ارتش آمریكا به طور رسمی تأیید كرد كه جدیدترین هویتزر 155 میلیمتری خودکششی را به عنوان M1299 معرفی خواهد كرد. سیستم توپخانه ای با برد بیشتر قرار است با هویتزر خودکششی M109A7 فعلی ارتش آمریکا جایگزین شوند. در این برنامه شرکت BAE Systems همکاری اصلی در توسعه این سیستم توپخانه ای جدید را خواهد داشت. هویتزر خودکششیXM1299 برنامه M1299 که نمونه ای اولیه ی آن با نام XM1299 شناخته می شود قرار است ویژگی های نظیر افرایش برد تا 70 کیلومتر با کمک لوله توپ جدید، بارگذار خودکار جهت رسیدن به نرخ آتش 10 گلوله در دقیقه و به کارگیری مهمات جدید را دارا خواهد بود. آزمایش های انجام گرفته بر روی XM1299 در مرکز تحقیقاتی یوما نشان داد برد این سامانه می تواند با میزان خطای 2متر به 62 برد کیلومتری برسد که در مقایسه با سامانه های توپخانه ای موجود در ارتش امریکا مانند هویتزر خودکششی M109A7 ( با برد 30 کیلومتری) و هویتزر M777 (برد 40 کیلومتری با کمک مهمات هدایت شونده M982) یک پیشرفت قابل توجه است. توپ جدید کالیبر 155 میلیمتری با نام XM907 از جمله عواملی است که موجب شده است برد M1299 افزایش یابد. توپ جدید XM907 در مقایسه با لوله توپ M205 ( لوله توپ هویتزر M777) و لوله توپ M284 (لوله توپ هویتزر M109A6 و A7) حدود 1/8 متر بلند تر و حدود 450 کیلوگرم سنگین تر است. به زبان ساده طول لوله بلندتر در توپ جدید XM907 موجب می شود گازهای تولید شده از انفجار خرج زمان بیشتری بر روی گلوله اثر بگذارند در نتیجه سرعت گلوله در مقایسه با لوله های کوتاه تر بیشتر خواهد بود. سرعت بیشتر گلوله می تواند باعث افزایش برد شود. علاوه بر مهمات جدید ارتش امریکا در نظر دارد تا خرج های جدید XM654 برای مهمات خود به کاربگیرد تا برد و قدرت سامانه های توپخانه ای را بالاتر ببرد. ویژگی های جدیدی طرح XM1299 هویتزر خودکششی M109A7 در کنار هویتزر خودکششی XM1299 در این تصاویر مشخص است طول لوله توپ در مقایسه XM907 با لوله توپ M284 افزایش یافته است. همچنین مهمات جدید XM1113 و XM1115 نیز می تواند در افزایش برد و دقت این هویتزر نقش بسزای داشته باشند. مهمات XM1115 مهمات هدایت شونده ی جدید هستند که هدایت آنها با GPS است. گفته می شود این مهمات برد 100 تا 120 کیلومتر خواهند داشت. به کارگیری مهمات دارای رمجت نیز یکی از راهکارهای پیش روی ارتش آمریکا برای افزایش برد سامانه های توپخانه ای است. سیستم کنترل آتش جدید در کنار بارگذار خودکار این قابلیت را M1299 میدهد که 8 پرتابه را به نحوه ای شلیک کند که تمامی گلوله ها در یک زمان به هدف بر خورد کنند. این ویژگی که در هویتزر های مدرن کنونی نیز وجود دارد که کشندگی بالا و از طرفی موجب غافگیری دشمن خواهد شد. بارگذار خودکار علاوه بر افزایش نرخ آتش می تواند امنیت خدمه هویتزر ها را افزایش دهد به این صورت که در میدان نبرد دیگر خدمه الزامی به بودن در داخل هویتزر را ندارند و سیستم یه صورت خودکار تمامی عملیات های لازم برای اجرای آتش را انجام می دهد در نتیجه درصورت هرگونه حادثه برای هویتزر خدمه در امان هستند. پیش بینی میشود مراحل ساخت و به خدمت گرفتن هویتزر های M1299 از سال 2022 آغاز شود. تست های عملکرد XM1299 - در این آزمایش ها عملکرد سیستم های مختلف مانند لوله توپ و بارگذار خودکار مورد بررسی قرار می گیرد. تصویر شماتیک مهمات XM1113 مهمات دارای رمجت نیز یکی از گزینه های پیش روی ارتش امریکا برای افزایش برد هویتزر هاست البته باید به این نکته توجه داشت که قیمت این نوع مهمات بسیار گران است که حتی برای ارتش آمریکا چالش برانگیز است برنامه ای دیگر ارتش امریکا افزایش برد و دقت هویتزرهای M777A2 است. برنامه پیش رو که نام M777ER شناخته میشود شبیه برنامه XM1299 است. در این پروژه نیز قرار است با نصب لوله توپ های XM907 برد این سامانه به 70 کیلومتر برسد. همچنین مهمات جدید نیز برای M777ER در نظر گرفته شده است. یکی ازچالش های که ارتش آمریکا در حال بررسی آن است این خواهد بود که نصب توپ XM907 به خاطر وزن بیشتر و طول لوله بلند تر در جا به جایی و کار کرد هویتزر M777 اختلال ایجاد نکند. تعیین مرکز ثقل مناسب برای رسیدن به حداکثر بازدهی یکی از موارد پیش رو است. جا به جایی هوایی با کمک بالگرد ها یکی از معمول ترین روش های انتقال هویتزرهای M777A2 در ارتش امریکا است. لوله بلند در حین جا به جایی نباید بیش از حد خم شود زیرا می تواند در عملکرد لوله توپ اثر منفی بگذارد و دقت آن را به شدت کاهش دهد همچنین در موارد شدیدتر خمدیگی در لوله می تواند باعث انفجار مهمات در داخل لوله شود در این صورت جان خدمه را به خطر می اندازد. جا به جایی با کمک وسایل نقلیه زمینی مانند کامیون های ترابری نیز با چالش همراه خواهد بود حرکت در زمین های ناهموار می تواند به لوله بلند آسیب بزند. هویتزرM777A2 در کنار هویتزر M777ER -در این تصویر نیز مشخص است طول لوله توپ در مقایسه XM907 با لوله توپ M205 بلند تر است. لوله بلندتر و سنگین تر نباید در جابه جایی به وسیله بالگرد و یا به شکل زمینی خصوصا در زمین های ناهموار اختلال ایجاد کند. برنامه دیگر ارتش امریکا پروژه PrSM است که هدف آن تولید موشک های ضربتی دقیق با برد بیشتر برای سامانه های توپخانه موشکی با تحرک بالا معروف به هیماریس (HIMARS) و راکت انداز های M270 MRLS است. در پروژه ی PrSM، موشک های با کمک پیشران های رمجت به برد های بالاتر از 500 کیلومتر می رسند. در حقیقت PrSM جایگزین مهمات فعلی سامانه های HIMARS و MRLS یعنی موشک های تاکتیکی MGM-140 با برد 160 کیلومتر خواهد شد. یکی از مواردی که ارتش امریکا در پروژهای PrSM به دنبال آن است استفاده از موشک های ضربتی با قابلیت جمع آوری اطلاعات است. البته ارتش به طور مشخص توضیح نداده است موشک های PrSM چگونه این قابلیت را کسب خواهند کرد. PrSM این احتمال وجود دارد به شکل مستقل و یا با رها کردن یک پهپاد شناسایی قابلیت جمع آوری اطلاعات را داشته باشد. شرکت های همچون لاکهیدمارتین و ریتیون در زمینه تولید موشک ها PrSM فعالیت دارند. این احتمال نیز وجود دارد در طرح PrSM سامانه های هیماریس توانایی شلیک و حمل دو موشک و سامانه های MRLS توانایی حمل و شلیک 4 موشک را خواهند داشت. در تاریخ 10 دسامبر سال 2019 شرکت لاکهید مارتین اعلام کرد که در پروژه PrSM موشکی با برد 240 کیلومتر را با موفقعیت آزمایش کرده است. با خروج دولت آمریکا از پیمان INF به نظر می رسد شرکت های دفاعی و ارتش این کشور مشکلی در توسعه پروژه های موشکی نظیر PrSM با برد بالاتر از 500 کیلومتر نخواهند داشت و در آینده موشک های سطح به سطح تاکیتکی با برد بلند بیشتری در آمریکا تست خواهد شود. تصویر گرافیکی از طرح PrSM شرکت لاکهیدمارتین طرح موشک های PrSM شرکت ریتیون نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان گرامی یک نکته را در نظر بگیرید . امارات در مقابل ایران احساس ناتوانی کرد که به دنبال رسمی کردن روابط با رژیم صهیونیستی رفت . روابط پنهانی از قبل برقرار بود . عملکرد امارات و عربستان در جنگ یمن مشخص است . عملکرد رژیم صهیونیستی هم در جنگ های با حزب الله و حماس مشخص است . ممکن است آنها خاک و امکانات خود را به طور رسمی دراختیار رژیم صهیونیستی قرار داده باشند ولی به همین صورت هم خاک خود را در لیست اهداف نظامی ایران قرار دادند و کسی که وسط دعوای بزرگان بیشتر ضرر می کند کوچکی است که خود را قاطی دعوا کرده . آنها پول زیاد دارند اما پول تنها عامل پیروزی نیست که اگر بود با این همه پول اعراب باید فاتحین بلامنازع جام جهانی فوتبال در همه دوره ها باشند .
-
1 پسندیده شدهشاید ، البته شواهد امر چنین چیزی را نشان نمی دهد چون وضع به قدری خراب هست که نیاز به سیاه نمایی نباشد و با پوست و گوشتمان در حال لمس کردنش هستیم خائن هم برچسبی است که سالهاست داره به دلسوزان کشور زده میشه و نتیجه اش این شلم شولبایی شده که الان شاهدهش هستیم البته ظاهراً شما در این کشور زندگی نمیکنید که اقتصاد را قوی می پندارید عرایض بنده جهت دعوا و مجادله نبود ، اینکه شما تعریفتان از امنیت چیز دیگری است به دید شما برمیگرده ، برای اینکه موضوع را قابل هضم تر کنم برای شما مثال یک خانه را می زنم که شما دیوار های بلند بکشی ولی درب و پیکر ورودی ساختمان را کار نکنی ، یا اینکه اهالی خانه به دلیل مشکلاتی که با سرپرست خانه و یا سرپرستان خانه دارند دست به نافرمانی مدنی بزنند و درب را برای دزدان باز کنند ،خوب حالا شما هی بیا دیوار بکش و سیم خاردار بزار و ... تمایلی به ادامه بحث ندارم چون باعث انحراف تاپیک میشه ، تمایل داشتید در استاتوس یا در تاپیک جداگانه در خدمتم .
-
1 پسندیده شدهالبته باعث انحراف تاپیک میشه ولی به نظرتون نباید ابعاد دیگری را هم در زمینه امنیت مطالعه کنیم ؟ قطعاً امنیت یک پازل است که سلاح و ادوات نظامی فقط یک تکه از این پازل هستند مگر می شود از درختی که از درون پوسیده است انتظار میوه های آبدار و رسیده و شیرین داشت ؟ شما یک نگاهی به اقتصاد ترکیه و آمارهای بین المللی بیندازید تا متوجه بشید چرا دارن سرمایه گذاری عجیب و غریب می کنند ؟ فکر نمیکنم کسی مخالف قدرت نظامی کشور باشد ، حداقل مردم ما که جنگ 8 ساله را تجربه کرده اند به خوبی اهمیت وجود نیروی توانمند نظامی و ادوات نظامی را درک کرده اند ، مسئله بر سر چیز دیگری است ، مسئله واژه امنیت است نه سلاح ! امنیت شامل امنیت غذایی ، اقتصادی ، روانی ، تحصیلی ، ... می شود اما چون آقایون توانمندی در جهت ایجاد امنیت در این حوزه ها ندارند فقط چسبیدند به بحث سلاح که آقا سلاح امنیت میاره و ... وقتی وضعیت کنونی کشور ماحصل بعضی شعارهای پوچ و هزینه ساز همین آقایان نظامی است انتظار نداشته باشید که مردم خواستار کوتاه کردن دست اینها از قدرت نباشند ... وقتی پایگاه اجتماعیت را در داخل از دست بدی چطوری میتونی ادعای امنیت داشته باشی ؟ موفقیت های ترکیه به دلیل نگاه چندوجهی به مقوله امنیت است نه فقط مسئله سلاح و ...
-
1 پسندیده شدهمن هم در مورد مسائل اعتقادی صحبت نکردم و متوجه نمیشم کجای حرف من در کامنت قبلی اعتقادی بود!؟ هیچکس موافق انفعال در برابر تجاوز به حریم هوایی و خاکی کشور نیست ولی تصور شما از اجازه ندادن به آذرایجان برای پس گرفتن خاکش غیر واقعی و عملی نسنجیده میتونست باشه چون ایران بهانه لازم رو نداشت و در مقابل افکار عمومی جهان اسلام و مردم شمال غرب قرار می گرفت! راستی ایران در کجا مرزش رو در اختیار کشور دیگری گذاشت که شما اینطور نگران به خطر افتادن موقعیت ژئوپولتیک هستید!؟ شما مطمئنید دارید در مورد جنگ قره باغ صحبت می کنید!؟ اگر قرار بود ما همیشه اینطور احساسی عمل کنیم سالها پیش باید به کردستان عراق و پاکستان و افغانستان حمله می کردیم تا موقعیت ژئوپولتیک ما به خطر نیفته! قبلا گفتم که اگر در سخت ترین سطح واکنش وارد خاک قره باغ می شدیم و دو طرف رو عقب می زدیم و منطقه حائل تشکیل میدادیم ارتش آذربایجان و تروریستها رو به شمال پیشروی می کردن و کل قره باغ رو تصرف می کردن و ما هم در آخر باید عقب می نشستیم و منطقه حائل رو به ترکها واگذار می کردیم که این به معنی کمک میدانی به آذربایجان و نبرد میدانی با ارمنستان بود! حالا این موضوع اعتقادیه یا واقع بینی در مورد شرایط میدانی!؟ زدن پایگاه دو طرف جنگ و کشتن سربازان اونها به بهانه برخورد بمب به خاک ما باعث دشمنی ملتهای اونها با ما نمیشد!؟ دشمن تراشی قطعی در مرزهای شمالی به صلاح ما بود!؟ نظریات شما بیشتر احساسی هستن تا عقلانی و منطقی! کل نظرات شما اینه که ما نباید در مقابل ترکیه کم بیاریم حتی به قیمت دشمنی علنی با ملتهای دو کشور شمالی!! صبر مقامات ایران در برابر برخورد بمبها به خاکمون باعث شد دشمنی با ملتهای همسایه شکل نگیره و حتی با حمایت از آذرایجان دوستی ملت اونها هم بدست اومد و ورود نیروهای مسلح به مرز هم هر چند دیر بود ولی بهرحال نشان دادن قدرت و اقتدار بود! با اعمال طرز تفکر شما ما دو ملت دشمن در شمال غرب و تنش در داخل مرزهای خودمون بدست میاوردیم! ولی با سعه صدر و سیاست حاکمیت ایران اوضاع به وخامت نرفت! وقتی در جنوب در تنش هستیم بهتره در شمال دشمن تراشی نکنیم!
-
1 پسندیده شدهاتش دقیق برد بلند ارتش آمریکا ایالات متحده آمریکا برای مقابله با این تهدیدات نوظهور مانند سیستم های پدافند هوایی یکپارچه و موشکهای بالستیک دور برد از عملیاتهای "چند دامنه ای" استفاده میکند که به نیروهای ارتش امریکا اجازه میدهد تا به منطقه عملیاتی دسترسی پیدا کرده، به عنوان یك تیم تسلیحاتی تركیبی بجنگند ، در برابر قدرت تهاجمی دشمن ایستادگی کند و لایه لایه دفاعی دشمن را از بین ببرند. در این بین اولویت شماره یک ارتش امریکا برای ایجاد اتش سطح به سطح غیر مستقیم " اتش دقیق برد بلند" است. در حقیقت برنامه "اتش دقیق برد بلند" ارتش آمریکا ترکیبی از سامانه های موشک های ضد کشتی زمین پایه، موشکهای تهاجمی با ماموریت های چند گانه، توپخانه برد بلند با مهمات کم هزینه و موشکهای برد بلند تاکتیکی است. در این بین موشک های هایپرسونیک با سرعتی معادل 5 ماخ یا بیشتر با قابلیت مانور بالا برای جلوگیری از رهگیری، توانایی تهاجمی و تدافعی ارتش امریکا را ارتقا خواهد داد. یکی از بخش های اصلی برنامه "اتش دقیق برد بلند" ارتش آمریکا هماهنگی واحدهای نظامی باهم است که نیاز به یک فرماندهی واحد دارد. این فرماندهی واحد برای نیروهای "اتش دقیق برد بلند" لازم است تا عملکرد این واحد را برای از میان برداشتن اهداف مختلف هماهنگ کند.
-
1 پسندیده شدهتصور شما از صحنه به شکل عجیبی با واقعیات تفاوت داره! شما هنوز هم اعتقاد دارید ارتش آذرایجان "اشغال" کرده نه بازپس گیری! آذربایجان مرز هیچ کشوری رو اشغال نکرد بلکه خاک خودش رو بازپس گرفت! این وسط جمهوری خودخوانده آرتساخ نابود شد که اونم هیچ کشوری به رسمیت نشناخته بود نه سازمان ملل و نه حتی خود ارمنستان! شما میگی ایران نباید اجازه میداد ارتش آذربایجان خاک خودش رو در جنوب قره باغ پس بگیره! اینکار نه تنها سودی برای ما نداشت بلکه هیچ دلیل محکم و منطقی هم وجود نداشت که باعث مصونیت ما در برابر فشار جامعه جهانی و مردم منطقه بشه! شاید ما میتونستیم به بهانه برخورد راکتها به داخل خاک خودمون نیرو وارد قره باغ کنیم و هر دو طرف رو عقب بزنیم و موقتا منطقه حائل تشکیل بدیم ولی در نهایت مجبور به ترک اون منطقه و واگذاری به آذربایجان بودیم و این کار در عمل به معنای حمایت میدانی از ارتش آذربایجان علیه ارمنستان بود!! حالا موقعیت ژئوپولتیک ما چجوری زیر سوال رفت!؟ مگه جنوب ارمنستان اشغال شد!؟ مگه آذربایجان بخشی از مرز مارو اشغال کرد!؟ من واقعا متوجه نمیشم چرا شما فکر می کنید موقعیت ژئوپولتیک ما و یا امنیت مرزهای شمال غرب ما در گرو اشغال بودن قره باغ بوده!؟ با اینکه برای نشان دادن عدم انفعال و قدرتنمایی اینهمه نیرو لب مرز مستقر شد ولی به نظر من هم این واکنش بسیار دیر انجام گرفت و بهتر بود در اول ماجرا نیروی قابل توجهی به مرز تزریق میشد! چیزی که باعث شکست ارمنستان شد عدم شناخت و عدم آمادگی در برابر تهدیدات و تسلیحات جدید میادین نبرد بود نه سستی در حمله پیشدستانه به طرف مقابل! قیاس ایران و ارمنستان در این سطح قابل بحث هست که ایران برای مقابله با تهدیدات نوین کاری انجام داده یا نه!
-
1 پسندیده شدهپیاده کردن نیرو در مرز و مقابله با پهپاد قرار بود چه چیزی رو در میدان جنگ قره باغ تغییر بده!؟ شاید به بهانه برخورد راکتها به خاک خودمون میتونستیم نیرو بفرستیم و منطقه حائل ایجاد کنیم ولی ارتش آذربایجان همچنان پیشروی می کرد و قره باغ رو تصرف می کرد و ما بلاخره مجبور بودیم اون منطقرو ترک و به ترکها واگذار کنیم که دوباره بحث توافق و کریدور رو پیش می کشیدن و عملا لشکرکشی ما بیفایده میشد! حمایت اولیه از ارمنستان هم که اساسا قابل طرح کردن نیست چون ضرر بیشتری برای ما داشت! اتفاقا ایران بازی نخورد چون یکی از پلنها این میتونست باشه که ایران از ارمنستان حمایت کنه و در شمال غرب شورش بوجود بیاد و ترکیه از آب گل آلود ماهی بگیره! ترکیه پوشش موجه حمایت از آذربایجان برای بازپس گیری مناطق اشغالی رو داشت و ایران هم دلیلی نداشت که جلوگیری کنه! قرار بود به کشور همسایه بگه حق نداری خاک خودت رو پس بگیری!؟ قرار نیست که ما بتونیم همه چیز رو در ورای مرزهامون کنترل کنیم ولی این به این معنا هم نیست که الزاما قراره صدمه ببینیم!
-
1 پسندیده شدهالبته اين طرح صلح تا رسيدن به نتيجه راه درازي در پيش دارد ولي ارمنستان با آن جغرافياي بسته و منابع طبيعي و انساني بسيار محدود چاره ديگري جز اطاعت از اوامر مسكو ندارد به اين بهانه پوتين هم از بقيه زهر چشم ميگيرد كه اگر نافرماني كنيد پشيمان ميشويد
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی اندیشکده برو کینگز اندیشکده برو کینگز که نام ثبت شده ی آن مؤسسه بروکینگز Brookings Institution میباشد یکی از قدیمیترین اندیشکدههای شهر واشنگتن و آمریکا است که در حدود 100 سال پیش ، در سال 1916 به نام «اندیشکده سیاستهای دولتی» توسط تاجر و دانشمند زبان شناس آمریکایی «رابرت بروکینگز» تاسیس شد. رابرت بروکینگزمؤسسه ی تحقیقات دولتی را با همراهی تعدادی از اصلاحطلبان پیشرو تأسیس کرد. این مؤسسه، یکی از نخستین سازمانهای خصوصی برای تحلیل مسائل سیاست عمومی در سطح ملی بود. آنها سپس در سال 1922 «مؤسسه اقتصاد» و در سال 1924 یک مؤسسه ی دانشگاهی دیگر را تأسیس کردند. این دو مؤسسه در سال 1927 با هم ادغام شدند و اندیشکده ی بروکینگز به شکل فعلی خود متولد شد. رابرت بروکینگز تلاشهای عامالمنفعه ی دیگری نیز درکارنامه ی خود دارد.(1) رابرت بروکینگز بر اساس گزارش جامع مک گان از دانشگاه پنسیلوانیا که هر ساله در مورد اندیشکده ها ی سراسر جهان منتشر میگردد ، اندیشکده بروکینگز با نفوذ ترین اندیشکده آمریکایی در میان سیاستمداران این کشور است . (2) از همین رو در آمریکا به طور معمول از اندیشکده بروکینگز تحت عنوان «دانشکده بدون دانشجو» یاد میشود. دانشجویان این دانشگاه درواقع تصمیم گیرندگان و سیاست گزاران آمریکا و برخی نقاط دیگر جهان هستند که تحت تاثیر گزارش ها و تحلیل های این اندیشکده قرار دارند . علاوه بر گزارش مک گان ، گزارش دیگری توسط فارین پالیسی منتشر میشود که در آن نیز از بروکینگز به عنوان موثر ترین اندیشکده یاد میشود . (3) این امر مختص بروکینگز نیست یک نظرسنجی صورت گرفته میان اعضای مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا و خبرنگارانی که اقدام به پوشش اخبار کنگره میکنند، نشان داد که حدود 90 درصد شرکت کنندگان در این نظر سنجی بر این باور هستند که تینک تنک ها و اندیشکده ها «نفوذ بسیار زیادی» در وضع سیاسی کنونی در آمریکا دارند. در یک تحقیق دیگر انجام شده توسط پژوهش گر حوزه ی اندیشکده ها ، «اندرو ریچ» مشخص شد که که اندیشکده بروکینگز از جمله سه اندیشکده برجسته آمریکایی است که سیاستمداران آمریکایی و تصمیم گیرندگان سیاسی این کشور بر آن ارجاع میدهند و این اندیشکده نزد آنها از اعتبار بالایی برخوردار است. البته خود بروکینگز به نقش بالای خود در تصمیم سازی در جامعه ی نخبگانی آمریکا آگاه است و به منظور ارتباط با بدنه ی جامعه و افزایش تحرکات رسانه ای خود در سال 2017 اقدام به تاسیس یک استودیو در ساختمان ستاد اندیشکده کرد تا محققان و پژوهشگران این مرکز به راحتی امکان انجام مصاحبههای مطبوعاتی را داشته باشند. همچنین اقدام به انتشار کتابچهای به عنوان «راهنمای رسانهها» کرد تا به روزنامهنگاران آمریکایی در آشنایی با کارشناسان مطبوعاتی این اندیشکده مستقر در هر منطقه و ایالت از آمریکا یاری برساند . حوزه ی فعالیت های این اندیشکده بسیار وسیع بوده و شامل تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاستگذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه میشود شعار این مؤسسه "فراهم ساختن نظریهها و توصیههای جدید و عملی است که سه هدف را پیش میبرند: تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛ پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصتهای مختلف برای تمام آمریکاییها؛ ایجاد نظام بینالمللی بازتر و مرفهتر، همراه با همکاریهای بیشتر." یعنی این اندیشکده رسالت اصلی خود را اشاعه و استحکام نظام لیبرال دمکراسی در سه ساحت سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی تعریف میکند . در همین راستا این اندیشکده در سال های اخیر 3 مرکز فرا منطقه ای خود را در بیجینگ چین ، دوحه ی قطر و دهلی نو در هند راه اندازی کرده است . (4) در قسمت دوم مقاله به بخش ها و ساختار و پروژه های این اندیشکده بیشتر اشاره خواهد شد . انشالله . لازم به ذکر است که بروکینگز مانند بسیاری از اندیشکده های دیگر ابتدا رویکرد به درون جامعه و درون آمریکا داشت و بیشتر در ابتدا بر سیاست گذاری ها ی داخلی تمرکز میکرد . اما پس از جنگ جهانی دوم و گسترش نقش بین المللی آمریکا به عنوان سردمدار نظام کاپیتالیستی موضوعات عام تر و جهانی تر مرتبط با روابط بین الملل را وارد موضوعات تحقیقات و پژوهشهای خود کرد. گرایش سیاسی این اندیشکده کاملا مشخص نیست . بروکینگز همواره خود را یک مؤسسه مستقل و غیرحزبی میداند و میگوید که کارمندانش نیز گرایش های مختلفی دارند . اما رسانهها اغلب این مؤسسه را ” لیبرال متمایل به میانهروها ” یا "میانهرو” توصیف میکنند. یک روش سنجش گرایش براساس سنجش گرایش کارمندان مجموعه است . در یک بررسی در سال 2011 در مورد کمک های کارمندان این مؤسسه بین سالهای 2003 تا 2010 مشخص شد که 6/97% مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکراتها دادهشدهاند . روش دیگر بر اساس اندازه گیری ایمپکت فاکتور در گروه های سیاسی هدف است . در یک تحلیل دیگر در سوابق کنگره بین سالهای 1993 تا 2002 ، مشخص شد که سیاستمداران محافظهکار تقریباً به اندازه سیاستمداران لیبرال به پژوهش های بروکینگز ارجاع داشتهاند . در همین بررسی مشخص شد بروکینگز اندیشکدهای است که سیاستمداران و رسانههای آمریکا بیشترین نقل قول را از آن دارند.(5) بعضی لیبرالها استدلال میکنند علیرغم اینکه این اندیشکده مشهور به میانه رو به میانهروی متمایل به چپ است اما اندیشمندان سیاست خارجی بروکینگز بیش از حد از سیاستهای خارجی تهاجمی و جنگ طلبانه ی دولت بوش حمایت میکردند که همنوا با اندیشمندان تندروی محافظه کاران بود . البته به عقیده ی بسیاری از صاحب نظران هر گونه بی طرفی برای اشخاص و سازمان های بشری غیر ممکن است و افراد و به تبع آنها سازمان ها همواره دارای سوگیری ها و ارزش هایی در پژوهش های خود هستند ولی اندیشکده ها برای تاثیر گذاری بیشتر ، همواره سعی دارند که این سو گیری را پنهان کنند .ولی در صورت اثبات ظهور گرایش فکری لیبرال در این اندیشکده باید پذیرفت که مانند دیگر اندیشکده ها ماهیت این اندیشکده و عملکرد آن با آنچه مد نظر بنیانگذاران آن بوده، کاملا متفاوت است زیرا رابرت بروکینگز موسس این اندیشکده معتقد بود که «فعالیتهای بروکینگز باید تنها بر ارائه افکار متمرکز باشد، بدون آنکه به آنها پوشش ایدئولوژیک بدهد یا اینکه آنها را در زیر این پوشش پنهان سازد». .ساختمان اصلی این مؤسسه در سال 1959 در واشنگتن دی سی ساخته شد. در سال 2009 ساختمان جدید ستاد این موسسه در همان مکان احداث شد . بودجه ی این موسسه رتبه ی دوم در میان اندیشکده های آمریکایی است و در سال 2018 پس از بنگاه رند با حدود 160 میلیون دلار بودجه قرار دارد . .............................. 1. http://www.brookings.edu/about.aspx 2. https://repository.upenn.edu/think_tanks/6/ 3.https://foreignpolicy.com/2012/01/18/brookings-tops-2011-think-tank-rankings/ 4. https://en.wikipedia.org/wiki/Brookings_Institution 5. A Measure of Media Bias" (PDF). The Quarterly Journal of Economics (4). November 2005. Archived from the original (PDF) on 2011-06-08. Retrieved 2013-08-27.
-
1 پسندیده شدهمجموعه گزارش های سالانه ی نیرو های مسلح در زمان حکومت پهلوی (به طور دقیق تر: 1298 تا 1338 خورشیدی) بخشی از گزارش ها، شامل نام و نشان پرسنل شهید شده (به تفکیک درجه، سازمان، رسته و علت مرگ) در هر سال بوده. عکسی وجود نداره، یا اگر هست هم، کیفیت بسیار بسیار پایینی داره. از سال 1338، انتشار این گزارش ها، متوقف و در حد یک گزارش کلی سالانی که انقدر نفر "از دست دادیم" شد. میتونید تو آرشیو مجلس یا مرکز اسناد بهشون دسترسی داشته باشید.
-
1 پسندیده شدهسامانه های توپخانه ای برد بلند ارتش امریکا هوشمند میشوند! ارتش امریکا در جدیدترین طرح خود برای سامانه های توپخانه ای آینده علاوه بر افزایش برد و افزایش سرعت پرتابه های توپخانه در نظر دارد هوش مصنوعی را نیز به این توپخانه ها اضافه نمایید. در میدان نبرد با شناسایی اهداف برای سامانه های توپخانه ای، هوش مصنوعی کمک خواهد کرد تا فاصله بین شناسایی هدف تا اجرای اتش به آن کاهش یابد. هوش مصنوعی میتواند سامانه توپخانه ای را برای اجرای اتش بر روی هدف تعیین شده به سرعت آماده نمایید. خصوصا در صورتی که چندین هدف برای سامانه توپخانه ای تعیین شده باشد هوش مصنوعی باعث می شود عکس العمل و دقت سامانه توپخانه ای برای هدفگیری در زاویه های مختلف در مقایسه با نیروی انسانی افزایش یابد. همچنین هوش مصنوعی میتواند چندین هدف را با سرعت بالایی الویت بندی کند تا کارایی سامانه های توپخانهای افزایش یابد. علاوه بر نقش سنتی سامانه های توپخانه ای در اجرای اتش غیر مستقیم هوش مصنوعی می تواند قابلیت پدافند ضد موشکی را نیز به سامانه های توپخانه ای اضافه نماید. هوش مصنوعی میتواند با پیش بینی مسیر پروازی موشک های کروز بهتر موقعیت برای اثابت پرتابه های توپخانه ای به آنها را مشخص نمایید و هدایت پرتابه های جدید را به بهترین شکل در دست بگیرد.
-
1 پسندیده شدهسلام ابتدا عرض کنم خدمت شما که منابع گزارش شده در اینترنت فقط بر مبنای حدس بوده و کاملا غلط هست، حتما به اطلاعاتی توجه کنید که توسط ایران منتشر شده چون ایران الان جزو دارندگان این پرنده محسوب میشه. من هم ابتدا مثل شما فکر میکردم موتور این پهپاد TFE 731 بوده اما اشتباه می کردم. به این بنر که برادر عزیز giam تو سایت قرار دادند توجه کنید. دقیقا در اینجا نوشته شده موتور توربوفن با نیروی پیشران حدود ۷۰۰ کیلوگرم نیرو که با جهش ۷۰۰ برابر هست. در منابع اینترنتی دردمورد آرکیو اغراق شده. در مورد تهیه این موتور ها از بازار آزاد بگم خدمتتون اول اینکه خیلی هم آسون نیست و تقریبا غیر ممکن هست چون به شدت رصد میشه و برخی پرنده های تجاری که نیاز به تعویض موتور دارند سالها زمینگیر میشوند حتی آنهایی که موتور شرقی دارند. دوم هم اینکه موتور های نظامی با موتور های تجاری قابل مقایسه نیستند و از نظر متریال و طراحی بالاتر هستند. مسئله مهم توانایی بست تکنولوژی این موتور و توسعه ورژن های بزرگتر با توان بیشتر هست، حتی اگر بتونیم موتوری در اندازه های آر دی ۳۳ بسازیم هم میشه جگنده های خوبی توسعه داد و هم میشه ناوگان میگ ۲۹ رو به روز کرد که البته نیاز به پول و سرمایه گذاری زیاد داره توسعه همزمان چندین موتور و هم نیاز به طراحی از صفر داره. البته سرمایه گذاری بسیار سودآوری خواهد بود چون بار بزرگ هزینه و مشقت تهیه موتور برای هواگرد های نظامی و غیر نظامی را از روی دوشمون برمیدارد.
-
1 پسندیده شده
-
-1 پسندیده شده