برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      36

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      35

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      8,704


  4. remo

    remo

    Scientific Pal


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      347



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 2 اسفند 1399 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس به دنبال زمین پرواز از آبدارچی ، سرباز و نگهبان و عکاس و نیروهای فنی گرفته تا کمک خلبان و بیسیم چی و ... جمعا به 15 نفر نمی رسیدیم ؛ اما عنوان مان گردان بود. "گردان رعد". این نام بیشتر شبیه یک آرزو بود و یک دعای خیر تا یک واقعیت. اما با این همه اگر نه به اندازه یک تیپ ، ولی ماموریتی بیش از یک گردان به ما محول کرده و شب و روزمان پر از کار و تلاش شده بود. اگر چه هر کدام عنوانی داشتیم ، اما اینطور نبود که خلبان فقط خلبانی کند و عکاس به عکاسی اش برسد. موقع کار معلوم نبود کدام فرمانده است و کدام فرمانبر. اوایل ، زمین پرواز درست و درمانی هم نداشتیم ؛ مثل آواره ها از زمینی به زمین دیگر می رفتیم. یا توی زمین های مردم پرواز می کردیم و یا در زمین های اطراف پادگان ها ، که هر کدام هم مشکلات خاص خودش را داشت. تمام تلاش مان این بود که کمتر توی چشم باشیم ، اما برای حمل چند هواپیما ، برو و بیائی به پا می شد ؛ چون توی خودرو هایس مان یک هواپیما بیشتر جا نمی شد و مجبور بودیم چند خودرو با خود ببریم. خوب شد که چند وقت بعد یکی از بچه ها ( برادر بحرینی ) ، با طراحی خوبی توانست طوری هایس را قفسه بندی کند که چند هواپیما جا شود . کم کم که ابزار و وسائل تجهیزاتی مان ( مثل دریل های باطری دار ) زیادتر شد ، جعبه ابزاری ابتکاری نیز درست کردیم تا توی زمین پرواز بتوانیم ، همراهمان ببریم. یکی از همین جعبه ها ، پر بود از سیم ، کابل-استارتر ، دریل و پیچ و مهره و ... که با این نو آوری تقریبا خودکفا می شدیم و از پس تعمیرات اضطراری در زمین پرواز بر می آمدیم. راوی : عبدالمجید مختازاده * * * * * عصر اینترنت یا ما زود به دنیا آمده بودیم ، یا اینترنت دیر اختراع شده بود. این را همیشه عباس می گفت. آه چه می شد ما زودتر به اینترنت دست می یافتیم ؟ اگر این اتفاق می افتاد دیگر لازم نبود بریم توی کتابخانه های لندن یواشکی از روی کتاب های "جینز دیفنس" عکس بگیریم و یا عمل نیک بخواهد کتاب شان را دودره کند و او را بگیرند و کلی برایش دردسر درست کنند. از اقبال بدمان هم هواپیمائی گیر نمی آمد تا آن را مهندسی معکوس کنیم. چقدر تأسف بار بود وقتی دانستیم که از اواخر زمان پهلوی ، تعدادی پهپاد هدف توی پایگاهی نظامی دپو شده و ما از آن بی خبر مانده ایم. البته بعدها رضا ارباب با ایجاد رابطه توانسته بود این اجازه را پیدا کند که چند دقیقه ای از دور آنها را تماشا کند. اگر یکی از آنها در اختیارمان بود حداقل می توانستیم از روی آنها مهندسی معکوس کنیم. نمی دانم. شاید هم باید اینطور دل خود را راضی کنیم که خوب شد اصلا نفهمیدیم که در پایگاه سمنان ، چیزی وجود داشته است وگرنه آستین هایمان را بالا نمی زدیم و خودمان دست به کار نمی شدیم و امروز لابد خبری از مهاجرها و شاهدها نبود. وسط گیر و داری که بچه های بسیجی سر و کارشان با تفنگ و خمپاره و اینجور سلاح ها بود ، برای اینکه از اصول حاکم بر پرواز و اطلاعاتی از این دست ، سر در بیاوریم ؛ تا کتابی گیر می آوردیم همه با هم آن را از بسم الله تا نقطه آخرش می خواندیم. آن هم نه یک بار ، بلکه چندین بار. کتابی داشتیم در مورد آیرودینامیک ( نام مولف اش یادم نیست ) ، هر جا می رفتم همراهم بود ، توی اهواز از بس ، دست این و آن بود پاره پوره شده بود. انگار که توضیح المسائل باشد. توی زمین پرواز تا گیر می کردیم فوری سری به آن می زدیم ببینیم چیزی در آن خصوص ندارد ؟ خوب شد که محسن عمل نیک هر بار که به انگلستان می رفت ، از توی نمایشگاه های هواپیماهای بدون سرنشین ، کلی برایمان مجله ، کاتالوگ و فیلم و عکس می آورد. از اینجا به بعد دیگر مجبور بودیم زبان هم بخوانیم تا توی ترجمه شان نمانیم. ما از توی همین کتاب و مجله ها بود که فهمیدیم برای پرواز در جاهائی مثل هور که باند پرواز وجود ندارد ، می شود از چیزی به نام لانچر ( پرتابگر هواپیما ) استفاده کرد. عمل نیک نمی توانست آنرا برایمان از انگلستان تأمین کند ؛ چون کشورمان در تحریم بود. و البته صهیونیست ها همه جا حضور داشتند و نمی گذاشتند چیزی به دستمان برسد. برای همین ، برای ساخت لانچر مثل بقیه تجهیزات خودمان دست به کار شدیم. راویان : عبدالمجید مختار زاده ، غلامرضا کاظمی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  2. 1 پسندیده شده
    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اشباح شناسایی (تیزبین، بلند پرواز، کارآمد) بخش دوم مقدمه مترجم: مقاله پیش رو حاصل ترجمه و ترکیب چندین شماره از نشریه The Navigator و ترجمه بخش ­هایی از کتابچه راهنمای پروازی هواپیمای شناسایی RF-4 می­باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می ­شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. با تشکر در بخش قبل، به صورت مختصر با قابلیت های هواپیمای شناسایی RF-4 فتوفانتوم آشنا شدیم. آنچه که پیش روی شماست، گزیده ای از نحوه طراحی عملیات شناسایی از زبان ناوبر می باشد. لازم به ذکر است، برخی از تصاویر و اصطلاحات موجود در این متن از دستورالعمل AFM 55-15 (Preparation of Target Folders) به عاریت گرفته شده اند. * به نظر می رسید که هیچ گاه پایانی برایش وجود نداشته باشد. روزها یکی پس از دیگری با کلاس هایی مملو از موضوعات جدید، واژه های ناآشنا و تجهیزات جدید سپری می شدند. استادم همواره می گفت: درکی کامل از تمامی سامانه های موجود در هواپیما، برای یک هوانورد حرفه ای ضروریست. تکانی به خودم داده و با اعمال پشتکار، دوره ی نظری را پشت سر گذرانیدم. پس از آشنایی اولیه با RF-4 و دوربین هایش و نیز انجام چندین راید بر روی سیمیلاتور، بالاخره روز موعود فرا رسیده و باید اولین پرواز آموزشی خود به عنوان ناوبر را آغاز می نمودم. نخستین قدم برایم، طرح ریزی پروازی (Flight Planning) بود...* چقدر شیرین است! بالاخره دوره ی Ground را تمام کردم. در حال حاضر تمام کاری که باید انجام بدهم، دسته بندی کردن آن حجم عظیم اطلاعاتی است که در کلاس های زمینی به خوردم داده اند..! اساتید همه اش پشت سر هم این دو عبارت را تکرار می کردند: "طرح ریزی دقیق، ناوبری دقیق" از درک این عبارت عاجز بودم تا این که به فاز تجهیزات شناسایی (Camera Phase) رسیدم. به قول یکی از اساتید، آن بالا جایی برای یللی تللی کردن ندارید..! خب این اولین ماموریت آموزشی من است. بیایید ببینیم می توانم چیزی که سر کلاس ها یاد گرفتم را به یاد بیاورم یا نه!؟ اولین قدم انتخاب نقشه است. شکل 2-36 از کتاب AFM 51-40 در بر دارنده ی اطلاعات مختصری از انواع نقشه ها است. نقشه های ناوبری ONC برای ماموریت شناسایی ما مناسب نیستند. چرا که با داشتن مقیاس 1:1000000 فاقد جزئیات کافی برای پرواز در ارتفاع پست (Low-Level) هستند. نقشه های JOG با مقیاس 1:250000 جزئیات زیادی داشته و برای ماموریت ما مناسب هستند. اما باید اندازه روزنامه همشهری و کیهان، کاغذ پاره را با خودم به کابین ببرم. آن بالا جایی برای روزنامه خواندن نیست...! نقشه های TPC با مقیاس 1:500000 مناسب ترین و بهترین نقشه های ناوبری برای این پرواز هستند. جزئیات دقیق در کنار حجم مناسب (راست کار خودمونن) امروزه با توجه به پیشرفت های صورت گرفته، امکان طرح ریزی در رایانه و دریافت خروجی از چاپگر ممکن شده است. قدم بعدی، پلات کردن اهداف بر روی نقشه و مشخص نمودن مسیر است. برای هر هدف باید یک I.P. مشخص نمود. نقطه شروع یا Initial Point، آخرین Waypoint یا نقطه روشن پیش از رسیدن به هدف و انجام بمباران یا تصویربرداری است. یک نقطه کوچک، مشخص و تا حد امکان نزدیک به هدف؛ اگر بشود آن را در رادار دید که چه بهتر..! نمادهای ناوبری در این پرواز، چهار هدف برای شناسایی دارم. اولین هدف (تارگت) یک پل بر فراز رودخانه ای بزرگ است. با وجود رودخانه، یافتن پل بسیار آسان است. نقطه شروع 3.8 مایل با پل فاصله دارد. این پل، هدفی آسان برای عکاسی است. دومین هدف، یک فرودگاه واقع شده در یک دره است. این هدف در سطح دشوار تری برای عکاسی قرار دارد. تنها نقطه روشن جهت یافتن هدف، یک کوه تک و تنها در فاصله 2 مایلی آن است. بهترین راه برای رسیدن به فرودگاه، عبور از کوه و قطع کردن دره به صورت مورب است. (یارویی که این هدف رو بهم داده حتما سادیسم داشته!) سومین هدف، یک کارگاه چوب با یک نقطه شروع بلعکس است (یعنی IP در آن طرف هدف است.) متاسفانه هدف فاقد تصویر راداری است. اما پنج مایل بعد از آن، خط یال کوه به خوبی در رادار مشخص است. آخرین هدف، یک مجموعه سد و نیروگاه است که ناوبری تا آن آسان است. دریاچه پشت سد، روشن ترین نقطه برای یافتن هدف است. قدم بعد متصل نمودن اهداف به یکدیگر، مشخص نمودن نقطه های گردش، مشخص نمودن مسیر از پایگاه تا اولین I.P. و آخرین هدف و مشخص نمودن مرتفع ترین نقاط تا هدف است. مایه ی این کار یک مداد و یک پلاتر است. پس از محاسبات مربوط به سوخت و همچنین استخراج اطلاعات مورد نیاز INS، نوبت به محاسبات فتوگرافیک می رسد. تا اینجا، محاسبات ناوبری و سوخت از خجالتم درآمدند. حالا باید بدانم چه موقع دوربین ها را روشن کنم. از آن جایی که دوربین ها به صورت خودکار روشن نمی شوند، این کار بر عهده من است. بهترین راه برای مشخص نمودن زمان، استفاده از رادار و زمان سنج است. برای عکاسی هوایی، ثبت یک فریم کافی نیست. چرا که در یک تصویر هدف در مرکز ثبت شده و در تصویر دیگر، هدف در زاویه دیگر قرار گرفته؛ معمولا خدمه با تجربه 5 فریم از هر هدف ثبت می کنند. لذا به عنوان یک ناوبر مبتدی، بهتر است روی 9 شات حساب کنم. فرمول محاسبه زمان روشن نمودن دوربین (Stopwatch Time, SWT)، به صورتی که هدف در مرکز فریم وسطی (در این مورد، پنجم) قرار داشته باشد، به شرح ذیل است: متغیر TT، فاصله I.P. تا هدف به ثانیه است. متغیر N، تعداد تصاویر است (5،7،9 یا بیشتر) متغیر INT، فاصله زمانی میان دو تصویر به دهم ثانیه است. متغیر FS، تنظیمات فیوز فتوفلش است. در پرواز شناسایی روزانه، این مقدار صفر است. برای یافتن INT از فرمول ذیل بهره می گیریم (جدول تناسب که توی کلاس پنجم یاد گرفتیم): متغیر Factor، مقدار ثابتی بوده و با توجه به هر دوربین، متفاوت است. دوربین مورد استفاده ما در این ماموریت، KS-87 با لنز 6 اینچ و فاکتور 0.195 می باشد. دوربین KS-87 با سرعت زمینی 420 نات و ارتفاع 1500 پا، مقدار INTERVAL، به صورت دقیق 0.697 ثانیه می شود. با تقریب زدن (یا همان گرد کردن) 0.7 را داریم. با قرار دادن 0.7 در فرمول SWT، به عدد 27.2 ثانیه می رسیم. یعنی 27.2 ثانیه پس از گذشتن از I.P. ، باید دوربین را On کنیم. در نهایت، آماده انجام پرواز هستیم..... ادامه دارد....
  3. 1 پسندیده شده
    پیرامون شلیک موشک بالستیک به عمق دریای عمان برای زدن کشتی. روی موشک ها به نظر نمیاد حسگری قرار داده باشن دست کم در سجیل ها اینطوری بود. ولی بیایید فکر کنیم که جستجوگری هست و میتونه هدفی رو تشخیص بده، مشکلات کار چیه؟؛ - سرعت متوسط این موشک ها رو 8000 کیلومتر در ساعت یا بر 60 دقیقه در نظر بگیریم، ایضا سرعت شروع جستجو تا اصابت. - سرعت کشتی هدف که مثلا ناوهواپیمابر هسته ای هست رو بگیریم 60 کیلومتر (سرعت اعلامی حداکثر 56 کیلومتر) - موشک رو به فاصله 2000 کیلومتری شلیک میکنیم. - حدود 20 دقیقه طول میکشه تا به هدف برسه. - اگر ناو هدف 20 دقیقه با سرعت 60 کیلومتر حرکت کرده باشه، حدود 15 کیلومتر جابجا شده، یعنی شعاع جستجو و تغییر مسیر برای موشک میشود 15 کیلومتر: بنابراین طول وتر این مثلث میشه زمانی که باید جستجوگر کار تعیین موقعیت فرود رو انجام بده. که بین موقعیتی حدود 0 تا 30 کیلومتر خواهد بود یعنی نزدیکترین که میشه همون مسیر پیش بینی شده و دورترین که میشه بیشترین مسیری که باید پرواز کرد. و اگر همین ارتفاع 30 کیلومتر آغاز جستجو باشه یه چیزی حدود 42 کیلومتر حداکثر مسیر اضافه پروازی هست که باید طی بشه. البته در خط مستقیم و بصورت کمانی مقداری بیشتر میشه. نکته : در هر ورود به جو یه دوره خاموشی هست که بخاطر حرارت بالا ایجاد میشه. مثلا شاتل از ارتفاع حدود 80 تا 40 کیلومتری خاموشی یا بلک اوت داره و هیچ سیگنالی نمیتونه بفرسته یا بگیره که دلیلش همون پلاسما هست. کلیک کنید. با توجه به ارتفاع رهگیری 30 کیلومتر و سرعت مذکور؛ جستجوگر زمانی در حدود 4 ثانیه برای رهگیری و تغییر مسیر داره. مگر اینکه بخواد از ارتفاع بالای جو و قبل از ورود جستجو رو انجام بده. که تقریبا مشکلاتی در زمین حرارت نداره. ولی نیاز به سنسور های بسیار قدرتمند و گرانی خواهد داشت که مثلا از ارتفاع 100 کیلومتری هدف رو رهگیری کنند. ولی اگر شروع رهگیری از همون 30 کیلومتر در کسری از یک صدم ثانیه اولاز 4ثانیه باید جستجوگر باز بشه، هدف رو ببینه و موقعیت هدف تشخیص بده، سپس در همین زمان باقی مانده وقت داره که در قطر دایره از 0 تا 30 کیلومتر تغییر مسیر بده - در این 4 ثانیه ناوهواپیمابر حداکثر 66 متر جابجا شده. و با توجه به اینکه عرض ناوی مثل نیمیتز 77 متره و طولش بیش از 330 متر. احتملا اگر موشک موفق بشه فرایند رو طی کنه میتونه به ناو برسه. به همین خاطر پیشنهاد میشه که موشک برای اینکه هدر نره! سرجنگی هواسوز داشته باشه، یعنی در ارتفاعی حدود 10 تا 15 متر از سطح آب منفجر بشه. از نظر حرارتی و حرفهایی که در این مورد زده میشه. مدیریت سرعت باعث کنترل حرارت میشه. میزان حرارتی که ماشین ورود به جو باهاش روبرو هست بین +2400 تا حدود 600 درجه است. اگر جسم وارد شونده به جو یکدفعه از ارتفاع 100 کیلومتری به عمق 50 کیلومتری بدون کنترل سرعت شیرجه بزنه و بخواد بعدا مسیرش رو درست کنه با حرارت های بسیار زیادی مواجه میشه این برای شاتل حدود 1500 درجه است. در حالت پر شتاب برای اینکه در این ارتفاع و این شکل و سرعت ورود به جو ، حفاظ جستجوگرتون باید از موادی مثل " ایترولوکس" Yttralox باشه. که فکر کنم انحصارا ریتون میسازه و جنرال الکتریک اختراعش کرده و برای شیشه های لیزر پر انرژی استفاده میشه. این شیشه یا ساختار شفاف مقدار بسیار کمی از بین رفتن انرژی داره و تا 2200 درجه هم تحمل میکنه. و مکانیزم سرجنگی باید طوری عمل کنه در همون ارتفاع 30 کیلومتر از نوک موشک جدا بشه و اجازه دیدن به سنسور بده. https://en.wikipedia.org/wiki/Yttralox - pyrex تا 500 درجه جواب میده - سرامیک های شیشه ای هست که تا 1200 درجه جواب میدن. بخصوص اونهایی که روی درب کوره های ذوب نصب میشن. - اگر دنبال کیفیت باشید از سافایر میشه استفاده کرد که برای اف 35 استفاده شده و البته تا 600 درجه عملیاتی جواب میده، و لحظه ای میشه سر جستجوگر رو باز کرد که به دمای عملیاتی 600 درجه رسیده باشد. - در جستجوی یه چیز به صرفه باشید، کوارتز هست که بصورت طولانی در حرارت 1160 درجه جواب میده. و تا 1300 درجه هم رو در لحظاتی تحمل میکنه. همه این موارد وابسته به این هست که چطور ورود به جو رو کنترل میکنید و اینکه برد کشف جستجوگر چقدر هست. خود سیکر رو میشود در نیتروژن گذاشت. و اینکه این نیتروژن آنچنان مهم نیست! که تنظیم دما در پایه سنسور مهمه، اما دما رو در سطح میکرون و روی پایه سنسور چطور تنظیم میکنند؟ راه دیگر هدایت: و اونم اینه که هدف رو بجایی اینکه بدیم موشک شناسایی کنه یه وسیله دیگه برامون این کار رو انجام بده مثل؛ ماهواره، آواکس، رادارهوابرد ،یه موشک موقعیت یاب دیگه، رادار ماورا افق موشک یه دوره خاموشی داره موقع ورود به جو، و ظاهرا نمیشه بهش چیزی رو بسادگی مخابره کرد یا ازش دریافت کرد. اما قبل و بعد از اون میشه دو بار مسیر تصحیح کرد. بعبارتی دیگر موقعیت جدید بهش داد که خارج از اون مقدار محاسبه شده اولیه که بالاتر گفتم نیست. فقط اینجا نکته ای که وجود داره اینه که دیگه در موشک سنسور حرارتی وجود ندارد. حالت دیگر هم رادار هست. و برای اینکار به نظر میرسه تا ماخ 7 مشکلی نباشه.
  4. 1 پسندیده شده
    یه تاریخچه مختصر از برنامه موشکی ایران: به نقل از منابع غربی: ایران خرید اسکاد از کره شمالی رو در حوالی 1985 شروع کرده. اون موقع هیچ حریفی نداشتن این اسکادها، پاتریوت سیستم نوپا و ناشناخته ای بوده و بعد اثبات کرد که قابلیت آنچنانی در برابر اسکاد نداشته. و احتمالا نتایج پاتریوت در 1991 صنعت دفاعی ایران رو متقاعد کرده این یک سلاح استراتژیک و متوقف ناشدنی هست. در اون زمان موشک کروز هنوز پدیده طبیعی جنگ شناخته نمیشده(1985) ایران در دهه 90 و حتی تا سال 2000 موشک میخرید، جمعا چیزی حدود 300 فروند خانواده اسکاد و از سال 2000 خط تولید شهاب 3 رو ایران با نرخ تولید سالی 70 فروند راه اندازی میکنه.جالبتر اینکه دقیقا در 2001 ایران در مورد موشک کروز هم به نتیجه مشابهی میرسه و از اکراین موشک کروز میانبرد خ 55 خریداری میکنه و این احتمالا بخاطر موفقیت موشک های کروز در حمله آمریکا به عراق بوده. یه محاسبه کیلویی؛ اگر همون نرخ تولید 70 فروند در سال رو ثابت نگه داشته باشن و هنوز خط فعال باشه، ایران باید حدود 1700 موشک در اندازه شهاب 3 تولید کرده باشه که همگی باید به سطح عماد ارتقا پیدا کرده باشن. موشک نودونگ 1990 معرفی شد واگر این موشک رو پایه شهاب در نظر بگیریم حدود 10 یا 9 سال طول کشیده که ایران به خط تولید موشک برسه. و اگر کلید زدن این داستان موشکی رو بگذاریم 1991 و فشارهای روانی وارد شده به صنایع دفاع و نیروهای مسلح برای تدارک دیدن در برابر آمریکا، حدود 9 سال باید منطقی باشه برای دستیابی به یک خط تولید. همین مقدار رو برای کروز خا 55 ملاک بگذاریم که در 2001 تحویل ایران شده و البته ایران در موردش تنها بوده و باید مهندسی معکوس میکرده، حدود 9 سال یعنی 2010 میشه و البته اولین سومار 2012 رونمایی شده. که یعنی یه 2 سالی هم مهندسی معکوس زمانبرده، از طرفی تکنولوژی موشکهای کروز هم با سری نور تا حدود زیادی بدست اومده بود. بنابراین اگر همین پایه سالی 70 فروند رو نه بصورت صنعتی بلکه نظامی ملاک سفارش تولید قرار بدیم، ایران باید حدود 560 فروند کروز میانبرد ساخته باشه. یعنی بعبارتی دیگر در رنج 1700 کیلومتر ما حدود تقریبی : 600 فروند کروز. 1700 فروند بالستیک. باید داشته باشیم و تنها دشمن استراتژیکی که برای زدنش به برد بالای 1000 در ابتدای این برنامه ها برای تعریف عددی پروژه نیاز بوده اسراییل هست. فکر میکنم سوخت مایع در رنج 250+1500-250 در فروند 2000 باید متوقف بشه. و همین مقدار هم احتمالا کروز ساخته بشه. اما دشمنان تهدیدات منطقه ای ما عمدتا در رنج زیر 1000 متوقف میشن یعنی حدود 700 کیلومتر. و به این دلیل که این فاصله نزدیک هست. نیاز به واکنش فوق سریع داره، موشک های سوخت جامد در این مسافت بسیار رعدآسا عمل میکنند، یعنی اگر واکنشمون رو بدقت تنظیم کرده باشیم دشمنی در همسایگی رو قبل از پایان عملیات هواییش منکوب میکنند. و شاید قبل از اینکه جنگنده هاشون از آسمان ما خارج بشه. بنابراین تولیدات موشکی در برد 700 تا 1000 بیشتر به نظر میرسه در معرض جایگزینی با توان نیروی هوایی یا تکمیل کننده اون باشن. چون بیشترین ماموریت های هوایی مربوط به این برد هست.
  5. 1 پسندیده شده
    یه سری محاسبه برای بمباران هوایی استراتژیک و موشکی در عمق 1700، عمق 700 و پشتیبانی نزدیک برای خریداران تسلیحات. پیش نیازها عمق 1700 نیاز به دست کم 3400 کیلومتر خط مستقیم پروازی دارد. و یک عملیات در این عمق قطعا به حدود 4000 کیلومتر پرواز و 5 تا 6 ساعت زمان نیاز دارد. با 6 ساعت پرواز در مناطق حفاظت شده پدافندی - این پرواز هم حداقل باید با 6 فروند باشد وبا حداقل یک آواکس و یک تانکر هم پشتیبانی باشد؛ - زمان متعادل بدون پس سوز 6 ساعت - یک یا دو سامانه پدافند میانبرد هم باید مقابله(صرفا هارم بدون پراولر) شود - نوع حمله HI-LO-LO-HI - بدلیل مسافت زیاد و بهینه سازی مصرف سوخت: - 2 تانکر 380 گالنی برابر با 480 نایتیکال مایل اضافه - غلاف ECM - مقدار مهمات قابل حمل برای 4 فروند و هر جنگنده 2 بمب 1000 پوندی و 4 موشک هوابه هوا فاکس 1 و فاکس 2 - در نمونه SEAD چهار فروند و هر فروند 2 عدد AGM-88E هارم. - برد در ترکیب فوق تقریبا برابر هست با 1350 نایتیکال مایل. یک مرتبه سوختگیری هوایی یا دو مرتبه به منظور استفاده از پس سوز. - دلار 25000 تومن انجام عملیات توسط بال 8 فروندی اف 16 - 6 ساعت و 8 فروند 48 ساعت-جنگنده برابر هر ساعت 7700 دلار= 368 هزار دلار - 20 هزار دلار برای تانکر در 6 ساعت در آسمان منتظر بودن = 120 هزار دلار - 70 هزار دلار برای هر ساعت آواکس(در 6 ساعت) = 420 هزار دلار - 16 عدد GBU-32 JDAM بمب هزار پوندی رها بشود+(135هزار دلار برای هر بمب فروشی به سعودی) = 2,160,000 دلار - 4 موشک هارم زده شود هر موشک 870 هزار دلار = 3,120,000 هزار دلار - موشک هوا به هوا شلیک نشود جمع = حدود 6,184,000 میلیون دلار مبلغ ریالی به ارز آزاد= حدود 154 میلیارد تومان ریسک ها: - توقف عملیات بدلیل نقص فنی - توقف عملیات بدلیل انهدام یک یا همه - توقف عملیات بدلیل اقدام نیروی هوایی حریف در صرفا درگیر شدن. یک سقوط برابر هست با 35 تا 70 میلیون دلار اضافه شدن. متوسط 50 میلیون دلار بنابرای در یک نقشه عملیاتی دست کم 400 میلیون دلار در ریسک انهدام قرار خواهد گرفت. انجام عملیات با 8 فروند اف 35: - هر ساعت پرواز اف 35 حدود 35 هزار دلار و البته تا 67 هزار دلار هم گفته شده. - ایراد اصلی اینه که اف 35 نمیتونه برای عملیات پنهانکارانه بیش از 2 عدد JDAM در داخل حمل کنه - بنابراین برای رسیدن به16 شلیک 8 فروند لازمه. و از اونجایی که نیاز به سرکوب پدافند نیست هارم هم حذف میشه، البته ندیدیم اف 35 بتونه هارم بزنه.بنابراین: - با احتساب 35 هزار دلار بر ساعت و 48 ساعت-جنگنده= 1.68 میلیون دلار هزینه پرواز - 16 عدد GBU-32 JDAM بمب هزار پوندی رها بشود+(135هزار دلار برای هر بمب فروشی به سعودی) = 2,160,000 دلار - 20 هزار دلار برای تانکر در 6 ساعت در آسمان منتظر بودن = 120 هزار دلار - 70 هزار دلار برای هر ساعت آواکس(در 6 ساعت) = 420 هزار دلار جمع = 4,380,000 میلیون دلار مبلغ ریالی به ارز آزاد= حدود 109،500،000،000 تومان نتیجه اینکه بدلیل عدم نیاز به هزینه های گزاف سرکوب پدافند پنهانکاری باعث ارزانتر شدن عملیات هوایی دوربرد میشود. اگر اف 35 بخواهد بصورت دورایستا حمله کند، لازم است تا از موشک کروز کوتاه برد استفاده کند، که بسیار گرانتر خواهد شد. اف 35 بجای هارم از از JASSM و JSOW استفاده میکنه که خارج دید پدافند باقی بماند برای هر موشک 280 هزار دلار بر هر تیر نوع A برای مصرف کننده آمریکایی ست. یک سقوط برابر است با 80 تا 150 میلیون دلار بسته به نوع+مهمات+هزینه خلبان= متوسط 120 میلیون دلار در یک نقشه عملیاتی دست کم 960 میلیون دلار در ریسک انهدام قرار خواهد گرفت. با موشک ساخت ایران: موشک های کروز و بالستیک موجود برای این کار، هویزه و عماد کروز موجود: هویزه (نصب مخزن سوخت اضافی برای رسیدن به استاندارد خ 55) به نقل از وزیر دفاع امیر حاتمی و به نقل از محسن رضایی قیمت محصولات ایرانی یک دهم خارجی هستند نمونه خارجی مشابه: Block III TLAM-C, Block IV TLAM-E – 900 nmi (1,000 mi; 1,700 km)X قیمت $1,537,645 یا تقریبا 1,550,000 دلار 16 موشک تاماهاوک برابر با 24,800,000 دلار نمونه ایرانی با قیمت یک دهم معادل با 155 تا 200 هزار دلار. جمع = حدود 2.5 تا 3.2 میلیون دلار. مبلغ ریالی به ارز آزاد= حدود 80،000،000،000 تومان موشک بالستیک سوخت مایع عماد: - 1700 تا 2500 کیلومتر برد. - سرجنگی 750 کیلوگرم معادل 3 عدد GBU-32 ولی از اونجایی که کلاهک خوشه ای ندارد. 16 موشک باید شلیک شود. - قرار گرفتن سرجنگی هدایت شونده بر روی موشک شهاب 3(نودونگ) قیمت صادراتی نودونگ 7 میلیون دلار گفته شده. قیمت تولید داخل یک دهم، میشود 700 هزار دلار. بنابراین با کیت هدایت نزدیک به 850 هزار دلار برآورد میشود. جمع 16 موشک = 13،600،000 دلار مبلغ ریالی به ارز آزاد= حدود 340،000،000،000 تومان قیمت موشک حاج قاسم رو نمیتونم برآورد کنم. نکات - حمله موشکی به عمق استراتژیک دشمن بیش از 3 برابر حمله با اف 35 و کمی بیش از 2برابر حمله با اف 16 محسوب میشود - حمله با موشک یکبار مصرف بوده ولی با جنگنده تکرار پذیر است. - جنگنده ها علاوه هزینه های هر حمله، هزینه بسیار گزافی برای آموزش و نگهداری دارند، ایران 700 میلیون دلار برای آموزش خلبان صرفا در پاکستان هزینه کرده است(به گفته امیر حاتمی در رونمایی از جنگنده کوثر) - حمله با جنگنده ریسک های بسیار بزرگی از نظر هزینه دارد که ممکن است از دست رفتن فقط یک جنگنده در یک حمله مشابه آنچه در بالا گفته شد، معادل 5 تا 10 حمله از نوعی موشکی به همان هدف باشد. - موشک بالستیک قدرت تخریب به مراتب بیشتری از بمب 1000 پوندی میدهد ولیکن ممکن است دقت پایین تری داشته باشد. - حمله با موشک های کروز برای ایران اگر داده ها صحیح باشند بسیار ارزانتر به نظر میرسد - میزان خطا رو از کل سامانه ها حذف کردم تا شرایط یکسان لحاظ بشه. عملیات پشتیانی نزدیک متفاوت هست. و هزینه هاش از عملیات بمباران دوربرد استراتژیک بیشتر است. 6 ساعت عملیات پشتیبانی نزدیک برای یک جنگنده مثل اف 16 عمق 700 در پست بعدی.
  6. 1 پسندیده شده
    جنايات فرانسوي ها در الجزاير آنقدر شنيع است كه تا امروز هم از انتشار جزئيات و تصاوير به طور كامل جلوگيري كرده اند و جالب اينكه مامورين امنيتي رژيم صهيونيستي از مشاوره جنايتكاران خبره و با تجربه !!!!!! فرانسوي براي سركوب فلسطيني ها برخوردار شدند منتهي تصاوير ارسالي مربوط به جنايات استعمارگران فرانسوي و ايتاليايي و اسپانيايي و پرتقالي و انگليسي و بلژيكي در كشورهاي مختلف آفريقايي است (الجزاير -ليبي - تونس - مراكش و...) -- دستگاههاي تبليغاتي غربي خيلي تلاش ميكنند تصاوير جنايات امثال داعش جايگزين اين تصاوير شوند
  7. 1 پسندیده شده
    بسم ا... دعای ما باید در این شبهای عزیز این باشد که خداوند این کشور و ملت را از تندروی و افراط در هر شکل خودش حفظ کند خریدهای بیهوده "تامکت‌ها" و تانک‌های کلاس "پاتون"
  8. 1 پسندیده شده
    اگر نیروی هوایی ( برنامه داشت و ) از 2 دهه پیش با بهینه سازی جزئی و ساخت قطعات ساده اسپارو شروع می کرد ، تا به حال یک موشک میانبرد بومی در اختیار داشت !   مگر بقیه نیروها چیکار کردن ؟!؟   همین پدافند هوایی با ساخت قطعات ساده هاوک و بهینه سازی جزئی این سامانه شروع کرده و به اینجا رسیده !
  9. 1 پسندیده شده
    [quote name='BattleMaster' timestamp='1405077602' post='392121'] با عرض سلام تا الان به اين عناوين و يا موضوعات مرتبط برخورد نكردم ولي در صورت وجود حتما در اختيار علاقمندان قرار خواهد گرفت [/quote] بسیارممنون از زحمت شما
  10. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت برادر عزیز جناب BATTLE MASTER باتشکر از زحمات شما می خواستن بپرسم در مورد دو عنوان زیر مستندی وجود دارد ؟؟ 1- تاکتیک های رزم زرهی 2- نمونه های زیردریایی های آلمانی در جنگ جهانی دوم 1939-45 با تشکر
  11. 1 پسندیده شده
    با سلام- ضمن تشکر از مطلب خوبتون - این آمریکایی ها در جریان همین عملیات "گیره کاغذ" آنقدر اطلاعات ذیقیمت بدست آوردند که تا الان هم دارند از آن استفاده می کنند ، نمونه بارز آن ، بمب افکن بی-2 ایالات متحده از سال 1942 تا کنون در ساختار رزمی واحدهای رزمی خودش پستی را ایجاد کرده با شناسه "افسر علمی " . این افسران علیرغم داشتن مهارتهای رزمی ، هیچ گونه ماموریت رزمی در واحدهای نظامی ندارند و ماموریت آنها صرفا" کنکاش در تجهیزات به غنیمت گرفته شده ار دشمن می باشد . اوج کار این گروه از افسران جنگ خلیج پارس در سال 1991 بشمار می آمد به دوتصویر ذیل دقت فرمایید : [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/07-11-2014_07-45-12_b.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=5]بال پرنده هورتن H VII سال 1944[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/07-11-2014_07-45-31_b.jpg[/img][/center] [center][size=5][color=#FF0000]بمب افکن پنهانکار بی- 2 [/color][/size][/center]
  12. 1 پسندیده شده
    با سلام - البته صرفا" برای مزاح عرض می کنم - این پرنده زیاد دروغ گفته ، مثل پینوکیو
  13. 1 پسندیده شده
    با سلام - ضمن تشکر از مطلب بسیار جال شما در مورد این مرکز باید بگویم که این مجموعه چندان ناشناخته هم ( البته برای سیستم های اطلاعاتی روسها ) نبود . از اواخر دهه 1960 و در سراسر دهه 1970 که وجود این مرکز برای روسها آشکار شد ، آنها بشدت سعی در نفوذ به این مجموعه و کسب اطلاعات از ان بودند ، تا اینکه در اواخر دهه 1970 ، آنها موفق شدند از طریق شگرد ( رومئو - ژولیت ) ،یک درجه دار آمریکایی را که دسترسی نسبتا" بالایی به اسناد و مدارک موجود در این مرکز داشت را به دام انداخته و با تطمیع و تهدید ، بخش بزرگی از دستورالعمل های کاربردی این مرکز را با درجه حفاظتی فوق سری بدست آورند . این مساله تا فروپاشی شوروی و حتی تا چند سال پس از آن ادامه داشت تا اینکه اشتباه خود این درجه دار باعث لو رفتن وی گردید . پی نوشت یک : اصطلاح رومئو - ژولیت را برای اولین بار ژنرال مارکوس ولف ، ربییس بخش اطلاعات خارجی سازمان امنیت آلمان شرقی (اشتازی ) باب نمود .
  14. 1 پسندیده شده
    با سلام دوستان عزیز بالاخره موضع خودتون در سایت را مشخص کنید بنده در مذمت تسلیحات روسی صحبت می کنم ، همه مثل موشک کروز به من حمله می کنند در تعریف تسلیحات غربی صحبت می کنم ،متهم می شویم به غرب گرا بودن این فالکروم ها همه بلحاظ دارا بودن خصوصیات آیرودینامیکی ، اندازه و اویونیک و تسلیحات در نمونه های جدید شاید از نمونه های غربی سرتر باشند ( نمونه آن ، لوفت وافه پس از وحدت دو آلمان میگ های -29 آلمان شرقی را در کنار فانتوم های سری s خودش به کار برد و در جریان رزمایش های رد فلاگ ، این هواپیماها به راحتی هورنتها و ایگل ها را در داگفایت شکست می دادند ) ولی مهم میزان مهارت و سطح استانداردهای آموزشی خلبانانی است که این هواپیماها را به پرواز در می آورند . یک هورنت هم در دست خلبان ناشی همانقدر ناکار آمد است که یگ میگ -29 در دست یک خلبان آموزش ندیده یا با نداشتن تجربه رزمی
  15. 1 پسندیده شده
    با سلام - این کتاب که از سری کتابهای " جنگ ایران و عراق از نگاه دیگران "‌بحساب می آید و منتشره از سوی دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه ، در کل کتاب جالبی است ولی اطلاعات سیاسی و تاریخی نویسنده کتاب بسیار پایین است و در حدود 50 تا 80 درصد کتاب تا حدودی جانبدارانه نوشته شده است .
  16. 1 پسندیده شده
    [quote name='melisa' timestamp='1404811759' post='391308'] پس همیچین داوطلبانه هم نبوده در واقع اجباری بوده [/quote] خیر- حداقل تا انجایی که بنده اطلاع دارم شرکت در ماموریتها داوطلبانه بوده ولی اگر خلبانی به هردلیل پس از چند ماموریت سالم به پایگاه برمی گشت ، مورد شک قرار می گرفت که نمی خواهد جان خودش را فدای امپراتور کند و بدلیل از بین بردن بنزین که در ان زمان برای ژاپن حیاتی بود و ....... معمولا" توسط فرماندهان متعصب ژاپنی اعدام می شد، البته این مساله عمومیت نداشت
  17. 1 پسندیده شده
    [quote name='melisa' timestamp='1404810165' post='391299'] واقعا این خلبان ها داوطلب میشدن یا اجبارشون میکردن؟ [/quote] کامیکازه در زبان ژاپنی به معنای باد یا طوفان الهی است و ریشه آن بر می گردد به حمله ارتش مغول به سرزمین ژاپن که بر اثر یک طوفان درهم شکست و عقیم ماند . در ارتباط با پرسش شما باید گفت که در جریان جنگ جهانی دوم و براساس سنت سامورایی ها ، جان سربازان متعلق به امپراطور بود و همه نظامیان می بایست جان خود را فدای امپراتور می نمودند . واژه تسلیم در این ارتش ( البته تا سال 1944) وجود نداشت یعنی یا پیروزی یا مرگ برای امپراتور !!!!!!!!!! در ارتباط با خلبانان کامیکازه هم باید گفت که هردو مورد شما درست است . چند وقت پیش مقاله مفصلی در مجله صنایع هوایی منتشر شد ودر آن برای اولین بار گفته شد که هر خلبان کامیکازه اگر پس از 5 تا 10 ماموریت ، موفق نمی شد خود را به ناوهای آمریکایی بکوبد ، توسط فرماندهانش اعدام می شد . البته این ماموریت برای این افراد بسیار مقدس شمرده می شد و قبل از شروع ماموریت به هرکدام از خلبانان شرکت کننده یک خنجر سامورایی که غلاف آن رنگ شده نبود اهدا می شد که این خنجرها در آن زمان یک دارایی ارزشمند بحساب میآمد و دارنده آن به مانند مدال صلیب آهنین در آلمان ، آن را با افتخار به یونیفرم خود می بست . تقریبا" تمامی افراد داوطلب بودند و تعداد کمی از آنها زنده از جنگ بیرون آمدند . نکته جالب اینکه درزمان اجرای ماموریت بنزین هواپیما فقط در حد پرواز بسمت نیروهای آمریکایی دراختیار آنها گذاشته می شد و هر هواپیما ( معمولا" جنگنده A-6M زیرو ) به یک بمب 500 یا 250 پاوندی مسلح میگردید .
  18. 1 پسندیده شده
    با سلام - بالگرد شینوک زیر ، یکی از آخرین نمونه های این بالگرد بود که در اوایل جنگ تحمیلی از ایتالیا وارد سازمان رزم هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران گردید . همانطور که مشاهده می کنید ، هنوز علائم مربوط به نیروی هوایی شاهنشاهی روی بدنه وجود دارد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/07-07-2014_09-39-55_b.jpg[/img][/center]
  19. 1 پسندیده شده
    [quote name='ronin313' timestamp='1404532909' post='390482'] ترکیب سوخو 25 و میل 35 و تیم های شکار و ترور برای کمینهای مرگبار و ارتش مردمی برای دفاع شهری....یهنی میشه عایا؟ [/quote] این ترکیب امتحان خودش را در جنگ افغانستان توسط روسها پس داده ، فرمانده وقت نیروهای روسی در افغانستان در کتاب خودش می نویسد که هر وقت این ترکیب به کار برده شد ، بلا استثناء ، مجاهدین افغانی ، فرار را بر قرار ترجیح می دادند و حتی پس از مسلح شدن آنها به موشکهای استینگر هم این مساله وجود داشت
  20. 1 پسندیده شده
    [quote name='MR9' timestamp='1404276134' post='389750'] با سلام - 1- برای این انجمن یک [size=6][color=#FF0000]کتابخانه [/color][/size]درست کنید . 2- تاپیک های را پس از مدتی که استنباط می شود که کامل شده اند را تدوین وبا تبدیل آن به بصورت PDF ، در یک مکان مجزا، در اختیار کاربران بگذارید . 3- دوستانی که به کتابخانه های علوم نظامی دسترسی بیشتری دارند و یا کتابخانه هایی که کتب نظامی منتشر شده را در اختیار دارند ، در صورتی که از این کتابها نسخه دیجیتالی موجود هست را در این کتابخانه آپلود کنند . 4- دوستانی که به سایت هایی که در دسترس همه نیست ، دسترسی دارند ،اگر تمایل دارند ، می توانند کتابهایی را با توجه به علاقه مندی و یا ایجاد یک نظر سنجی میان کاربران ، در این کتابخانه آپلود کنند . با تشکر [/quote] درضمن برای دوستانی که پیشنهاد خوبی ارائه می دهند که مورد استقبال قرار می گیرد ، جایزه ای در نظر بگیرید
  21. 1 پسندیده شده
    [center][color=#ff0000][size=6]بسم الله الرحمن الرحیم [/size][/color][/center] [center][size=5][color=#3366FF]بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید بنده نمی‌باشد.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#3366FF][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-brookings-isis-iraq-oil1.jpg[/img][/color][/size][/center] یکی از ملاحظات مهم و کلیدی آمریکا در ارتباط با وقوع مجدد جنگ داخلی در عراق قابلیت بالقوه اثرگذاری این جنگ بر فرآیند تولید نفت عراق است. عراق در حال حاضر دومین تولیدکننده نفت اوپک به شمار می‌رود. کارشناسان انرژی هشدار داده‌اند که قیمت نفت در آینده بیشتر به افزایش نفت تولیدی عراق بستگی دارد تا تولید نفت «شیل» در آمریکای شمالی. اندیشکده بروکینگز در مقاله‌ای به قلم «کنت ام پولاک» عضو ارشد سیاست خارجی مرکز سیاست خاورمیانه سابان به بررسی تحولات و بحران عراق و تأثیر آن بر حوزه نفت پرداخت. «کنت ام پولاک» کارشناس در زمینه امور سیاسی ـ نظامی خاورمیانه است و تمرکز وی به ویژه بر روی عراق، ایران، عربستان سعودی و دیگر کشورهای واقع در منطقه خلیج‌فارس قرار دارد. وی در حال حاضر از اعضای ارشد مرکز سیاست خاورمیانه سابان وابسته به اندیشکده بروکینگز است. وی از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ به عنوان مدیر مرکز سابان فعالیت می‌کرد و بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹ نیز به عنوان مدیر پژوهش این مرکز به فعالیت مشغول بود. [color=#ff0000] [size=5][b]■ وقوع مجدد جنگ داخلی در عراق و تأثیر آن بر فرآیند تولید نفت عراق ■[/b][/size][/color] روشن است که یکی از ملاحظات مهم و کلیدی آمریکا در ارتباط با وقوع مجدد جنگ داخلی در عراق قابلیت بالقوه اثرگذاری این جنگ بر فرآیند تولید نفت عراق است. عراق در حال حاضر دومین تولیدکننده نفت اوپک به شمار می‌رود. اگرچه آمریکایی‌ها سرمست از شیوه جدید تولید نفت و گاز موسوم به«شکست هیدرولیکی» «fracking» هستند، اما کارشناسان انرژی هشدار داده‌اند که قیمت نفت در آینده بیشتر به افزایش نفت تولیدی عراق بستگی دارد تا تولید نفت «شیل» در آمریکای شمالی. در ماه اکتبر ۲۰۱۲، سازمان بین‌المللی انرژی اعلام کرد که «افزایش تولید نفت عراق به بیش از ۵ [میلیون بشکه در روز] تا سال ۲۰۳۵ باعث می‌شود عراق در رده اول در زمینه افزایش عرضه جهانی نفت قرار گیرد. حدود ۴۵ درصد افزایش تولید پیش‌بینی‌شده نفت در سطح جهان در طول دهه جاری به لطف افزایش تولید نفت عراق محقق گردیده است.» بنابراین، هرگونه اختلال عمده در فرآیند تولید نفت در عراق یا کاهش میزان رشد مورد انتظار تولید نفت این کشور در بلندمدت می‌تواند عواقب بزرگی برای اقتصاد آمریکا به همراه داشته باشد. همانطور که «آلن گرینسپن» رئیس سابق فدرال رزرو در سال ۲۰۰۲ خاطرنشان ساخت، «… همه رکودهای اقتصادی که از سال ۱۹۷۳ تاکنون در آمریکا اتفاق افتاده‌اند در پی افزایش شدید قیمت نفت رخ‌داده‌اند، یعنی از همان زمان که نفت به یکی از فاکتورهای هزینه‌ای مهم در حیطه تجارت تبدیل شد.» اظهارنظر «گرینسپن» قبل از «رکود بزرگ» سال‌های ۲۰۰۷-۲۰۰۹ صورت گرفت. این رکود نیز به دنبال افزایش سه برابری قیمت نفت اتفاق افتاد. [color=#ff0000][size=5][b]■ جنگجویان داعش از اصل غافلگیری تاکتیکی بهره گرفتند■[/b][/size][/color] [b]- نفت عراق در کوتاه‌مدت[/b] بخش اعظم نفت عراق از میدان‌های نفتی واقع در مناطق جنوبی این کشور تولید می‌شود و این میدان‌های نفتی از جبهه‌های نبرد فعلی در این کشور فاصله دارند. از مقدادیه تا شمالی‌ترین میادین عمده نفتی واقع در جنوب عراق حدوداً ۲۰۰ مایل فاصله است ـ مقدادیه جنوبی‌ترین نقطه‌ای است که به تصرف ستیزه‌جویان سنی درآمده است. همچنین، از فلوجه ـ که شرقی‌ترین نقطه‌ای به شمار می‌رود که در معرض تهاجم ستیزه‌جویان سنی قرار گرفته است ـ تا میادین نفتی فوق‌الذکر ۲۲۰ مایل فاصله است. درست است که تهاجم داعش که حدوداً در تاریخ ۵ ژوئیه آغاز گردید یک منطقه ۲۵۰ مایلی از مرز عراق و سوریه گرفته تا مقدادیه را در بر گرفت، اما شرایطی که زمینه چنین تهاجمی را فراهم آوردند اگرچه از بین نرفته‌اند اما فروکش کرده‌اند. در آن زمان، جنگجویان داعش از اصل غافلگیری تاکتیکی (اگرنه راهبردی) بهره گرفتند و این نوع غافلگیری همواره یکی از مزایای مهم در میدان جنگ محسوب می‌شود. به علاوه، نیروهای امنیتی عراق به دلایل مختلفی پس از چهار روز نبرد در موصل از پای درآمدند. از آن زمان تاکنون نیروهای «مالکی» نخست‌وزیر عراق مجدداً آرایش نظامی گرفته‌اند، به گروه‌هایی یکدست شیعه تبدیل گردیده‌اند، با پیوستن مبارزان شیعه و شمار زیادی از سربازانی که به تازگی عضوگیری شده‌اند تقویت گردیده‌اند، و عمدتاً در حال دفاع از شهرهای شیعه‌نشین واقع در مرکز عراق هستند. گذشته از این، ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها کمک‌هایی در اختیار نیروهای مالکی قرار می‌دهند، هرچند حمایت‌های آمریکا ناچیز است و از دامنه حمایت‌های ایران نیز اطلاعاتی در دست نیست. با این وجود، هر دو کشور در حال حاضر تنها می‌توانند کمک‌های نظامی در اختیار نیروهای ائتلاف شیعه قرار دهند. به دلایلی که در بالا ذکر گردیدند، عجیب نیست که پیشروی ستیزه‌جویان سنی متوقف گردیده است. سنی‌ها خود نیز در حال تجدید آرایش نظامی، عضوگیری، و ایجاد ائتلاف با دیگر ستیزه‌جویان و قبایل سنی هستند تا بدین طریق بتوانند تهاجم خود را بار دیگر از سر بگیرند، اما برای آنها تصرف بغداد و دیگر شهرهای شیعه‌نشین واقع در مرکز عراق بسیار دشوارتر از تصرف موصل، تکریت و دیگر شهرهای سنی نشین واقع در شمال عراق است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] تأثیر جنگ داخلی بر فرآیند تولید نفت در عراق در کوتاه‌مدت ناچیز خواهد بود[/b][b]■[/b][/color] همواره باید به خاطر داشته باشیم که جنگ غیرقابل‌پیش‌بینی است و ارزیابی توازن میان نیروهای درگیر با استفاده از اینچنین اطلاعات محدودی بسیار دشوار است. با این وجود، شواهدی که ما در اختیار داریم نشان می‌دهند که احتمال اینکه جنگ داخلی عراق در آینده قابل پیش‌بینی در همین وضعیت فعلی به بن‌بست برسد بیش از این احتمال است که ستیزه‌جویان سنی بتوانند سریعاً بغداد را تصرف کرده و به سمت میادین اصلی نفت در جنوب کشور پیشروی کنند. اگر این سناریو که محتمل‌ترین سناریو نیز هست محقق گردد این امر بدان معنا است که تأثیر جنگ داخلی بر فرآیند تولید نفت در عراق در کوتاه‌مدت ناچیز خواهد بود. صادرات نفت عراق عمدتاً از میادین نفتی واقع در جنوب کشور صورت می‌گیرند. نفت صادراتی به سمت جنوب و به خلیج‌فارس منتقل شده و از آنجا از طریق ترمینال‌هایی واقع در جنوبی‌ترین نقطه عراق (در واقع دور از ساحل) صادر می‌شوند. از دست رفتن بغداد می‌تواند بر زیرساخت‌های صادراتی تأثیر بگذارد البته در صورتی که ستیزه‌جویان سنی بتوانند جریان آب به سمت جنوب (که نقش مهمی در تولید نفت و برق تولید می‌کند) را منحرف کنند یا شبکه برق را دستکاری کنند، هرچند هر دوی این‌ها سخت و دشوار هستند. به علاوه، از دست رفتن مقر حکومت در کشوری که در آن همه چیز به شدت در معرض مدیریت خرد قرار دارد مطمئناً در کوتاه‌مدت مشکلاتی در زمینه مدیریت فرآیند تولید نفت ایجاد خواهد کرد. با این حال، به نظر می‌رسد در بلندمدت صنعت نفت عراق احتمالاً می‌تواند حتی به دنبال سقوط بغداد احیا گردد. نبرد بر سر شهر «بیجی» که بزرگ‌ترین پالایشگاه نفت عراق در آن واقع شده است دارای اهمیت است، زیرا این پالایشگاه بخش زیادی از نفت مورد نیاز داخل را تأمین می‌کند. شهر بیجی همچنین اتصالات مهم برق، آب، ارتباطات و حمل‌ونقل را تحت کنترل خود دارد. با این حال، نبرد بر سر این شهر تأثیر چندانی بر فرآیند تولید نفت ندارد، زیرا صدور نفت به ترکیه در طول ۱۸ ماه گذشته در پی اقدامات خرابکارانه مکرری که توسط گروه‌های ستیزه‌جوی سنی انجام گرفتند متوقف گردیده است. البته کردهای عراق در این زمینه مستثنا بوده و همچنان به ترکیه نفت صادر می‌کنند، هرچند صادرات نفت آنها از طریق شهر بیجی صورت نمی‌گیرد. همه این‌ها نشان می‌دهند که احتمال ندارد جنگ داخلی عراق در کوتاه‌مدت باعث فروپاشی فرآیند تولید نفت در این کشور شود. [b]دورنمای آینده[/b] با این حال، با نگاه به دورنمای میان‌مدت و بلندمدت می‌توان گفت که وضعیت امنیتی فعلی می‌تواند به ظهور بالقوه مشکلات بزرگ‌تری را بر سر راه نفت عراق ایجاد کند. [b]تغییر توازن قدرت[/b]. مسئله اول مسئله توازن نظامی است. هرچند شکل‌گیری یک بن‌بست طولانی‌مدت و خونین به نظر از بیشترین احتمال برخوردار است اما چنین سناریویی قابل تغییر است. از لحاظ تاریخی، جنگ‌های داخلی میان گروه‌های قومی ـ فرقه‌ای همچون جنگ عراق (و جنگ سوریه که در حال ادغام با جنگ عراق است) اغلب در نتیجه تقسیمات قومی ـ فرقه‌ای کشور به بن‌بست می‌رسند. این همان چیزی است که در سوریه اتفاق افتاده است و همان چیزی است که پیش از این در لبنان، افغانستان و سودان هم اتفاق افتاده است. برای شبه‌نظامیان قومی ـ فرقه‌ای حفظ سرزمین‌هایی که در آنجا مردمی از قوم و فرقه خودشان زندگی می‌کنند بسیار آسان‌تر است از تصرف سرزمین‌هایی که مردمی از قوم و فرقه نیروهای رقیب در آن ساکن هستند ـ و از جمله به همین دلیل است که وقتی یک نیروهای شبه‌نظامی موفق به تصرف سرزمین‌های نیروی رقیب می‌شود دست به پاکسازی قومی می‌زند. [size=5][color=#FF0000][b] ■ هرچه جنگ داخلی بیشتر طول بکشد همکاری ایران با شیعیان عراق عمیق‌تر خواهد شد■[/b][/color][/size] اما این بدان معنا نیست که جنگ‌های داخلی تا ابد ادامه می‌یابند. ظهور یک یا چند فرمانده بسیار لایق و باکفایت از جمله عواملی است که می‌تواند توازن نظامی را به طور قابل‌توجهی دستخوش تغییر کند. از آنجا که معمولاً گروه‌های نسبتاً کوچک و پیاده‌نظام مسلح به سلاح‌های سبک و فاقد هرگونه سازمان‌دهی جنگ‌های داخلی را به راه می‌اندازند در نتیجه یک فرمانده نظامی برجسته می‌تواند تأثیر فراوانی بر نبرد داشته باشد. یک نمونه خوب از این فرماندهان احمدشاه مسعود بود که در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در افغانستان مبارزه می‌کرد. مسعود از سال ۱۹۹۴ تا زمان مرگش تمام حملات طالبان به قلمرو تاجیک‌ها واقع در دره پنجشیر را ناکام گذاشت. وی در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۰۱ توسط عوامل طالبان ترور شد. حسن داموس که در اواخر دهه ۱۹۸۰ در چاد مبارزه می‌کرد نیز مثالی دیگر از یک فرمانده میدان نبرد است که به نابودی ستیزه‌جویان بومی رقیب و متحدان لیبیایی آنها کمک کرد. از آنجا که نوابغ نظامی نادر و کمیاب هستند در نتیجه در اغلب موارد آنچه توازن قوا را در جریان جنگ داخلی بر هم می‌زند این است که یک طرف منازعه در مقایسه با طرف دیگر از حمایت‌های بیرونی بسیار بیشتری برخوردار می‌گردد. شیعیان در لبنان، صرب‌ها در بوسنی، کروات‌ها و بوسنیایی‌ها در بوسنی، پشتوها در افغانستان همگی تا حدودی به خاطر اینکه در مقایسه با دشمنان خود از کمک‌های خارجی بیشتری بهره‌مند می‌گردیدند دست به پیشروی‌های بزرگی زدند. نمی‌توان به آسانی گفت که چنین مسئله‌ای در مورد عراق ـ یا در مورد سوریه، زیرا برخی به ادغام جنگ در این دو کشور اشاره می‌کنند ـ تا چه حد صادق است. ائتلاف عمدتاً شیعه مالکی به وضوح از حمایت ایران برخوردار است. هرچه جنگ داخلی بیشتر طول بکشد همکاری ایران با شیعیان عراق عمیق‌تر خواهد شد. (روس‌ها نیز اکنون از حمایت از مالکی سخن می‌گویند). البته جنگ داخلی عراق در قالب تنش‌های گسترده‌تر میان سنی‌ها و شیعیان و میان عربستان و ایران رخ داده است، تنش‌هایی که از زمان بروز اولین جرقه‌های جنگ داخلی در عراق در سال ۲۰۰۴ روز به روز افزایش یافته‌اند. عربستان و متحدانش در منطقه خلیج‌فارس مدت‌هاست که از سنی‌های عراق و سوریه حمایت می‌کنند. این حمایت‌ها هم به طور غیرمستقیم و از طریق اهدای کمک‌هایی که توسط نهادهای خصوصی در عربستان جمع‌آوری می‌گردند و هم به طور مستقیم و از طریق کمک‌های حکومت عربستان به مخالفان سوری صورت می‌گیرند. هرچه که ایران کمک بیشتری به شیعیان کند عربستان و دیگر کشورهای عرب سنی نیز کمک بیشتری به سنی‌ها خواهند کرد. هنوز مشخص نیست کدام یک از طرفین با ارسال کمک‌های بسیار فراوان متحدان/گروه‌های نیابتی خود را قادر خواهد ساخت تا به پیشروی‌های عمده‌ای دست بزنند. برای مثال، ایران و روسیه به طور بسیار گسترده از حکومت اسد حمایت کرده‌اند و این امر نیروهای حکومتی را قادر ساخته است تا دست به پیشروی‌های محلی مهمی در حلب، حمس و دیگر مناطق بزنند، اما (۱) این پیشروی‌ها تاکنون منجر به تغییر چشم‌انداز راهبردی در سوریه نشده‌اند و جبهه‌های نبرد همچنان با تقسیمات فرقه‌ای در داخل کشور همخوانی دارند، و (۲) این پیشروی‌ها باعث شده‌اند تا کشورهای منطقه خلیج‌فارس در واکنش بر حمایت‌های خود از ستیزه‌جویان سنی در سوریه بیفزایند و چنین چیزی خطر به بن‌بست رسیدن جنگ را مجدداً مطرح می‌سازد. [color=#ff6600][b]■[/b][b] دخالت مستقیم یک یا چند کشور همسایه در جنگ داخلی عراق [/b][b]■[/b][/color] یک مسئله دیگر که در بلندمدت مطرح می‌گردد دخالت مستقیم یک یا چند کشور همسایه در جنگ داخلی عراق است. چنین چیزی مکرراً در جریان جنگ‌های داخلی طولانی‌مدت مشاهده گردیده است و می‌تواند شرایط را به طور چشمگیری دستخوش تغییر کند. بدون اشاره به جزئیات باید گفت در اغلب موارد دولت‌های همسایه به حمایت از یک یا چند گروه درگیر در جنگ می‌پردازند تا بدین طریق از خطر سرریز جنگ داخلی به کشور خود (در قالب تحرکات پناه جویان، تروریست‌ها، تجزیه‌طلب‌ها، و غیره) بکاهند، تقاضاهای مردمی جهت کمک به هم‌کیشان یا گروه‌های قومی مشابه در کشور در معرض جنگ داخلی را پاسخ گویند، و/یا مانع نفوذ دیگر دولت‌های همسایه در کشور درگیر جنگ داخلی شوند. اگر متحدان/گروه‌های نیابتی دولت‌های همسایه با شکست مواجه گردند در آن صورت این دولت‌ها یا باید عقب‌نشینی کنند یا تلاش‌های خود را مضاعف کرده و نیروهای خود را به داخل کشور در حال جنگ اعزام کنند. بسیاری از کشورها گزینه دوم را انتخاب می‌کنند: سوریه در لبنان، ناتو در بوسنی، هفت کشور مختلف در کنگو، و غیره. وضعیت غالباً می‌تواند رو به وخامت بگذارد، زیرا هنگامی که یکی از همسایگان به کشور درگیر جنگ تجاوز می‌کند دیگر همسایگان نیز ممکن است در راستای حفظ منافع خود و/یا جلوگیری از تصرف تمام یا بخشی از کشور درگیر جنگ توسط همسایه دیگر دست به اقدام مشابهی بزنند. تجاوز اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ بیشتر به خاطر بیرون راندن سوری‌ها بود تا متوقف ساختن سرریز تروریست‌ها به درون اسرائیل (هرچند از دخالت سوریه در لبنان در سال ۱۹۷۶ استقبال شده بود). به همین نحو، بسیاری از هفت کشور آفریقایی که به کنگو تجاوز کردند در واکنش به تحرکات یکدیگر دست به این کار زدند. در ارتباط با عراق، ما دیدیم که عربستان در سال ۲۰۰۶ تهدید کرد که در صورتی که آمریکا کنترل اوضاع را در دست نگیرد به مداخله نظامی دست خواهد زد. هفته گذشته نیز وزیر امور خارجه عربستان بار دیگر علناً درباره دخالت بیش‌ازحد ایران در عراق هشدار داد. [color=#ff0000][size=5][b]■ با توجه به اهمیت راهبردی عراق، شاهد دخالت بیشتر ایران و کشورهای عرب سنی خواهیم بود■ [/b][/size][/color] با توجه به اهمیت راهبردی عراق، ما احتمالاً با گذشت زمان شاهد دخالت بیشتر و بیشتر ایران و کشورهای عرب سنی در جنگ داخلی عراق خواهیم بود. مداخله مسلحانه مستقیم یک یا هر دو طرف قابل پیش‌بینی است علی‌رغم اینکه چنین اقدامی در حال حاضر به نفع هیچ‌یک از طرفین نیست. کشورهای همسایه که در جنگ‌های داخلی دیگر کشورها مداخله نظامی می‌کنند معمولاً تا چندین سال در مقابل اصرارها جهت انجام چنین کاری مقاومت کرده و سپس دست به چنین اقدامی می‌زنند. مداخله مستقیم این کشورها می‌تواند دینامیک‌های نظامی را به طور قابل‌توجهی دستخوش تغییر کند آنهم به گونه‌ای که نمی‌توان این تغییرات را پیشاپیش ارزیابی کرد. [color=#ff0000][size=5][b] ■ عراق قبل از جنگ در زمینه افزایش تولید نفت با مشکلات گوناگونی دست‌وپنجه نرم می‌کرد■[/b][/size][/color] [b]مشکلات مستقیم پیش روی صنعت نفت عراق[/b]. صرف‌نظر از آنچه در ارتباط با توازن قدرت در جنگ داخلی طولانی‌مدت در عراق رخ می‌دهد، هرچه این جنگ طولانی‌تر گردد احتمال اثرگذاری آن بر فرآیند تولید نفت از میادین نفتی جنوب کشور بیشتر می‌شود. در این ارتباط حداقل سه مشکل ممکن است به طور ناگهانی پدیدار گردند: [b]– تروریسم/خرابکاری[/b]. گروه داعش و دیگر گروه‌های جهادی سلفی سال‌هاست که تلاش می‌کنند با حمله به زیرساخت‌های تولید نفت در جنوب عراق فرآیند تولید نفت را در این کشور مختل سازند. همانطور که در بالا نیز بیان داشتم، این گروه‌ها در ارتباط با آسیب زدن به زیرساخت‌های نفتی در شمال کشور موفقیت‌هایی داشته‌اند اما در جنوب کشور تاکنون موفقیتی در این زمینه به دست نیاورده‌اند. اکنون که این گروه‌ها درگیر یک جنگ تمام‌عیار و متعارف با معاندان شیعه خود هستند اقدامات خرابکارانه احتمالاً مضاعف خواهند گردید. هرچه باشد در حال حاضر نیروهای ائتلاف شیعه به کمک درآمدهای نفتی تأمین مالی می‌شوند. به همان دلیلی که بغداد و تهران تلاش کردند در جریان جنگ میان ایران و عراق از میزان صادرات یکدیگر بکاهند ستیزه‌جویان سنی نیز تلاش می‌کنند از صدور نفت عراق بکاهند. به علاوه، اکنون که این ستیزه‌جویان بخش بزرگی از شمال عراق را در کنترل دارند قابلیت‌های این گروه در راستای دستیابی به هدف فوق‌الذکر ممکن است افزایش یابد. [b]- بوروکراسی آشفته.[/b] حتی قبل از آنکه شعله‌های جنگ داخلی مجدداً برافروخته شوند عراق در زمینه افزایش تولید نفت با مشکلات گوناگونی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. دولت عراق یک دولت ناکارآمد، فاسد و بیش‌ازحد متمرکز است. شرکت‌های نفتی (و دیگر شرکت‌های غربی) در زمینه دریافت ویزا و مجوز، جابجایی کارکنان و تجهیزات، و دستیابی به منابعی که انتظار می‌رفت توسط عراقی‌ها فراهم گردند با مشکلاتی مواجه بوده‌اند. برخی پروژه‌های بزرگ که برای عراق و صنعت هیدروکربنی این کشور از اهمیت حیاتی برخوردار هستند با موانع بوروکراتیک متعددی روبرو گردیده‌اند و این امر باعث تأخیر در تکمیل پروژه‌های مذکور شده است. این پروژه‌ها عبارت‌اند آر سرمایه‌گذاری‌های حیاتی جهت استخراج گاز طبیعی که در حال حاضر سوزانیده می‌شود و همچنین سرمایه‌گذاری‌هایی جهت انتقال آب دریا و تزریق آن به میادین نفتی واقع در جنوب کشور تا بدین ترتیب منابع آب آشامیدنی رو به کاهش عراق بیش از این به میادین نفتی تزریق نشوند. اکنون که یک جنگ داخلی تمام‌عیار در این کشور درگرفته است (و همچنین با توجه به مجموعه‌ای از چالش‌های داخلی که احتمالاً پدیدار خواهند گردید) دولت عراق در مقایسه با دوران قبل از وقوع رویدادهای دو هفته گذشته حتی آشفته‌تر و ناکارآمدتر می‌شود. [b]- بی‌قانونی.[/b] در طول ۶ تا ۸ ماه گذشته، دولت عراق در حال بیرون کشیدن ارتش و پلیس از مناطق جنوبی و اعزام آنها به استان الانبار واقع در غرب بوده است تا ابن نیروها در آنجا به نبرد با گروه داعش بپردازند. داعش فلوجه را به تصرف خود درآورده بود و رمادی، ابوغریب، و سامرا را مورد تهدید قرار داده بود. بیرون کشیدن آن همه از نیروهای امنیتی از جنوب (برای نمونه ۱۱ گردان از ۱۷ گردان ارتش عراق واقع در استان بصره به مناطق دیگر اعزام شدند) باعث پیچیده شدن وضعیت امنیتی در جنوب کشور شد. گزارشات درباره خشونت‌های طایفه‌ای، گسترش باندهای جنایات سازمان‌یافته، خشونت‌های سیاسی محلی، و به‌طورکلی فعالیت‌های مجرمانه رو به فزونی بود. از آن زمان تاکنون بغداد حتی نیروهای بیشتری را از مناطق جنوبی بیرون کشیده و به مناطق شمالی اعزام کرده است تا با دور جدید تهاجم ستیزه‌جویان سنی مقابله کنند. با گذشت زمان بغداد شاید بتواند یگان‌های امنیتی جدیدی را برای مناطق جنوبی تشکیل دهد، اما با تداوم جنگ داخلی همواره به نیروهای بیشتری در جبهه‌های جنگ نیاز پیدا کرده و همانطور که تجربه تاریخی نشان داده است تأمین نیروی برای میدان جنگ بر تأمین نیروی پلیس برای دیگر مناطق ترجیح داده می‌شود. همه این موارد هزینه فعالیت در عراق را برای شرکت‌های نفتی عمده افزایش می‌دهند و دستیابی عراق به ظرفیت کامل خود در زمینه صدور نفت را سخت و دشوار می‌سازند. [color=#ff0000][size=5][b] ■ بغداد ممکن است در رویکرد خود در زمینه واگذاری قراردادهای نفتی را بازنگری کند■[/b][/size][/color] یک عامل تسکین‌دهنده این است که بغداد ممکن است از فرصتی که در پی وقوع مجدد جنگ داخلی به وجود آمده است استفاده کرده و رویکرد خود در زمینه واگذاری قراردادهای نفتی را بازنگری کند. تاکنون بغداد در قراردادهای نفتی خود با شرکت‌های نفتی خارجی بر مفادی اصرار ورزیده است که سودآوری این شرکت‌ها را به طور چشمگیری کاهش می‌دهند. بسیاری از شرکت‌های نفتی عمده قراردادهای مذکور را تنها به این امید امضا کردند که بدین طریق تعهد خود را به عراق نشان داده و بعدها بتوانند به قراردادهای سودآورتری دست یابند. برخی از این شرکت‌ها به قدری از سماجت و سرسختی بغداد سرخورده شدند که از مناطق جنوبی عراق خارج شده و در عوض فعالیت‌های خود را در کردستان عراق ادامه دادند. اگرچه بغداد در ارتباط با قراردادهای نفتی به طور چشمگیری سرسخت و یک‌دنده بوده است، اما نیازمندی‌های جنگ داخلی ممکن است باعث شوند عراق به عنوان تنها راه جهت نگاه‌داشتن شرکت‌های نفتی عمده و تداوم تولید نفت که اکنون نقشی حیاتی برای این کشور ایفا می‌کند در رابطه با قراردادهای نفتی تجدیدنظر کند. [size=5][color=#0000FF][b]- نتیجه‌گیری‌های احتمالی در رابطه با تولید نفت عراق و جنگ داخلی جدید در این کشور[/b][/color][/size] روشن است که این موضوع جای بحث فراوانی دارد. من در اینجا تعمداً به مسئله کردهای عراق نپرداخته‌ام، زیرا مسئله کردها خود یک موضوع گسترده بوده و باید به طور جداگانه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. به علاوه، وضعیت کردها در حال حاضر بسیار مبهم و نامشخص است و تنها می‌توان گفت که با وخیم‌تر شدن جنگ داخلی در عراق کردها به احتمال زیاد در آینده نزدیک اعلام استقلال خواهند کرد. با این وجود، حتی این تحلیل کوتاه نیز نشان می‌دهد که با اینکه فروپاشی فرآیند تولید نفت در عراق در کوتاه‌مدت یا حتی در آینده قابل پیش‌بینی نامحتمل است اما در بلندمدت توسعه صادرات نفت این کشور بر اساس برنامه‌ریزی‌های قبلی ممکن است سخت و دشوار باشد. در واقع، تولید نفت عراق ممکن است بسته به عوامل نظامی و سیاسی حتی با گذشت زمان رو به کاهش گذارد. حداقل این سؤال مطرح می‌گردد که آیا تولید نفت عراق به اندازه کافی افزایش می‌یابد تا بتوانند با پیش‌بینی‌ها درباره قیمت ملایم نفت در بلندمدت همخوانی داشته باشد؟ [color=#ff6600][b]پایان[/b][/color] [color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2050"]http://www.eshraf.ir/2050[/url][/b][/color]
  22. 1 پسندیده شده
    گوبلز جان - این دفترچه ای را که جنابعالی رفرنس دادید ، بنده در حدود 10 روز است دارم باهاش سرو کله می زنم که ترجمه اش کنم و انصافا" اطلاعات با ارزشی داره . بسیار ممنون از زحمات شما
  23. 1 پسندیده شده
    [center][size=6][color=#FF0000]بسم الله الرحمن الرحیم [/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-isis-social-medi-a.jpg[/img][/center] پایگاه خبری تحلیلی «گلوبال پست» در مقاله‌ای به قلم «مایا گبیلی» به بررسی رویکرد و شیوه اتخاذی از سوی اعضای گروه داعش در خصوص استفاده از رسانه‌های اجتماعی و نحوه برخورد آنها با خبرنگاران می‌پردازد. وی عنوان می‌کند که داعش برای بهبود وجهه خود به رویکردهایی نظیر استفاده از رسانه‌های اجتماعی در اینترنت روی آورده است و از آنها به صورت کاملاً هدفمند و به منظور تبلیغ برای این گروه استفاده می‌کنند. همچنین آنها از طریق تعامل بیشتر با خبرنگاران بین‌المللی و غربی سعی می‌کنند تصویری مثبت از خود به مردم جهان ارائه کنند. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]تلاش اعضای گروه داعش برای نشان دادن چهره مثبت از این گروه [/b][b]■[/b][/color] [b]«[/b]لطفاً ما را طوری نشان ندهید که انگار جانور وحشی و یا تروریست هستیم. ما هم مثل شما خانواده داریم، مانند شما خواهر داریم و شما هم احتمالاً برادرانی مثل ما دارید.[b]»[/b] علیرغم لحن صمیمانه او، افراد زیادی پیدا نمی‌شوند که برادری همچون [b]«[/b]ابوسمیه[b]» [/b]داشته باشند. “ابوسمیه” یکی از افراد قوم کشمیر است که در انگلستان بزرگ شده است، حدود یک سال است که در سوریه زندگی می‌کند و به تازگی نیز با داعش بیعت کرده است. داعش گروهی است که از القاعده الهام گرفته است و اکنون نیز در حال سودجویی در سوریه و عراق است. ابوسمیه پس از تشریح دلایلش برای جهاد در سوریه، مصرانه تلاش می‌کند در انتهای مصاحبه تصویری مثبت از داعش را در ذهن من برجای گذارد. او می‌گوید: [b]«[/b]روزنامه‌نگار خوبی باش و تنها حقیقت را نشان بده، نه آن چیزی را که دیگران می‌خواهند نشان بدهی.[b]»[/b] [b] [/b] [color=#ff6600][b]■ [/b][b]استفاده هدفمند اعضای داعش از رسانه‌های اجتماعی و خبرنگاران به منظور تبلیغ برای این گروه [/b][b]■[/b][/color] اعضای دیگر داعش، از رهبران این گروه گرفته تا حامیانش در سایر کشورها، همگی مانند ابوسمیه از رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ روایتی کاملاً هدفمند از گروه داعش استفاده می‌کنند. در این میان، آنها با روش‌هایی چون استفاده از توییتر، پیگیری و ارسال پیام‌های مستقیم خود را بیش از پیش به صورت آنلاین قابل‌دسترس کرده‌اند و حتی در برخی موارد به شکل ماهرانه‌ای روزنامه‌نگاران خارجی را به بازی گرفته‌اند. این تصویر دوگانه کاملاً تعمدی است. داعش بر آن است در عین حال که مردم از آنها می‌ترسند، آنها را هم دوست داشته باشند. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]فعالیت‌های گسترده اعضای داعش در فضای اینترنت [/b][b]■[/b][/color] [b]- داعش در اینترنت[/b] استراتژی داعش در رسانه‌های اجتماعی موجب تعجب همگان شده است. خبرگزاری وایس آنها را “طرفداران رسانه‌های اجتماعی” نامید و رویکرد چندجانبه این گروه را تمجید کرد. سایر گروه‌های جهادی هم از محیط‌های آنلاین مانند فیس‌بوک، انجمن‌های مستقل و توییتر استفاده کرده‌اند اما داعش با بیشترین میزان موفقیت از طریق اینترنت نامی برای خود دست‌وپا کرده است. این گروه علاوه بر محصولات تجاری اختصاصی خود، نرم‌افزارهای اندرویدی، ویدئوهای با کیفیت بالا و تدوین حرفه‌ای و همچنین خروجی‌های چندزبانه رسانه‌ای را به زرادخانه آنلاین خود افزوده است. “ابوبکر الجنابی” یکی از حامیان فدایی داعش که در حال حاضر در اروپا زندگی می‌کند و معمولاً بیانیه‌های این گروه را ترجمه کرده و آنها را به اشتراک می‌گذارد، در این‌باره می‌گوید: [b]«[/b]ما اینجا هستیم تا به مسلمانان نشان دهیم که برای خلافت می‌جنگیم… برای احیای شکوه، سربلندی، شأن و برابری ملت‌های مسلمان. داعش به نیابت از همه ملت‌های مسلمان می‌جنگد، بنابراین به رسانه‌های قدرتمندی نیاز دارد.[b]»[/b] [color=#ff6600][b]■ [/b][b]شبکه گسترده و متمرکزی از اعضای داعش مسئولیت تبلیغ برای این گروه را بر عهده دارند [/b][b]■[/b][/color] “آرون زلین” یکی از تحلیل‌گران اندیشکده «واشنگتن» معتقد است که “الجنابی” و افرادی نظیر وی، بخشی از یک شبکه گسترده و در عین حال نسبتاً متمرکز از بلندگوهای آنلاین داعش هستند. این شبکه بر سه خروجی رسمی رسانه‌ای متمرکز است: الاعتصام، الجند و الحیات برای به‌روزرسانی‌های چندزبانه. زلین در ادامه می‌گوید: [b]«[/b]در پشت این شبکه، چهره‌های تأثیرگذار مهمی قرار دارند که از اعضای این سازمان در عراق و سوریه هستند و محتویات و موضوعات مشخصی را به حامیان اصلی خود می‌رسانند.[b]»[/b] سپس نوبت به “سربازان پیاده‌نظام در صحنه” می‌رسد: رزمندگان داعش در عراق و سوریه که مرتباً درباره تجاربشان در توییتر مطلب می‌گذارند و با سایر هم‌رزمانشان به طور آنلاین گفتگو می‌کنند. زلین می‌افزاید: [b]«[/b]و بعد هم نوبت طرفداران آنان در کشورهای غربی است، که به صورت آنلاین برای داعش تبلیغ می‌کنند.[b]»[/b] [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] رویکرد دوگانه داعش و انتشار اطلاعات ضدونقیض در فضای اینترنت [/b][b]■[/b][/color] [b]محبوب و وحشت‌آفرین[/b] علیرغم پیام‌رسانی‌های متمرکز این گروه، سخنگویان داعش غالباً مطالب و اطلاعات بسیار متفاوتی را منتشر می‌کنند. از یک سو چهره‌های تأثیرگذار اصلی و سربازان پیاده‌نظام تصاویر وحشتناکی از جنایات، سرهای بریده‌شده، مردان به صلیب کشیده شده و تلی از اجساد که بی‌رحمانه قتل‌عام و اعدام شده‌اند را منتشر کرده‌اند. از سوی دیگر، رزمندگان خارجی در سوریه و عراق تصاویری از شکلات‌های نیم‌خورده اسنیکرز، مرغ سوخاری و شیر دادن به بچه‌گربه‌ها را در توییتر منتشر کرده‌اند. [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] رویکرد دوگانه داعش کاملاً تعمدی است [/b][b]■[/b][/color] “پیتر ون اُستاین” به عنوان یک تحلیلگر مستقل در این‌باره می‌گوید که این تصویر دوگانه، تعمدی است. او می‌گوید داعش می‌خواهد در عین حال که مردم از آنها می‌ترسند، آنها را هم دوست داشته باشند. داعش با انتشار تصاویر ملموس درباره غذاها و حیوانات بامزه و نیز شواهدی مبنی بر برنامه‌های گسترده برای خدمات‌رسانی اجتماعی می‌خواهد به مردم اطمینان خاطر دهد که آنها قصد دارند به شیوه‌ای کاملاً اسلامی از مردم مراقبت کنند. با این حال، ویدئوهای خشونت‌بار و ادبیات به شدت فرقه‌گرایانه داعش به عنوان تهدیدی غیرصریح و سربسته برای مخالفان آنلاین این گروه استفاده می‌شود. الجنابی می‌گوید: [b]«[/b]قطع سر و اعدام افراد در ملأعام همگی پیام‌هایی برای دشمنان و مخالفان داعش هستند، اما در عین حال نیز به عنوان بخشی از شریعت اسلامی است. اکثر مجرمان نمی‌خواهند به عاقبتی که در ویدئوهای داعش می‌بینیم، گرفتار شوند.[b]»[/b] [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] داعش روزنامه‌نگاران غربی را نیز مورد هدف قرار داده و آنها را به بازی گرفته است [/b][b]■[/b][/color] [b]آیا روزنامه‌نگاران مقصرند؟[/b] داعش با انتشار تصاویر [b]«[/b]دوست‌داشتنی[b]» [/b]از خود تنها به دنبال تسخیر اذهان و قلب‌های مردم عراق و سوریه (دو کشوری که در نظر داعش در شرف اسلامی‌شدن هستند) نیست. بلکه این گروه روزنامه‌نگاران غربی را نیز مورد هدف قرار داده است.الجنابی (که خود را در توییتر مانند گربه اسکاتلندی دوست‌داشتنی توصیف کرده است) می‌گوید که او صفحه مرا که در آن عکسی با موهای نپوشیده قرار دارد دنبال می‌کند (عکس بدون پوشش اسلامی) چرا که او شخصی صبور و بردبار است.او اینگونه ادامه می‌دهد: [b]«[/b]زمانی که وارد مناطق تحت سلطه داعش شوی، نقاب انتظارت را می‌کشد.[b]» [/b]و سپس می‌گوید که جمله‌اش تنها یک شوخی است. او می‌گوید که افراد با تفکرات و طرز فکرهای متفاوت باید بتوانند با یکدیگر به صحبت و گفتگو بپردازند (و تا زمانی که منصف و عادل هستند، به اسلام حمله نمی‌کنند و حقیقت را نیز مخدوش نمی‌کنند.) [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] اعضای داعش در تلاش برای ارتباط با خبرنگاران غربی بسیار حساب‌شده عمل می‌کنند [/b][b]■[/b][/color] زلین می‌گوید که اعضای داعش در تلاششان برای ارتباط با روزنامه‌نگاران غربی و جلب‌توجه آنان بسیار حساب‌شده عمل می‌کنند. وی می‌گوید: [b]«این[/b] موضوع کاملاً تعمدی است. آنها به دنبال پیام همدلانه‌تری هستند.[b]» [/b]وی معتقد است آنها با صحبت به زبان انگلیسی، رفتارهای دوستانه و همچنین قبول انجام مصاحبه قادرند تا پیام خود را به گروه گسترده‌تری از مخاطبان برسانند. و این کار نیز هیچ اشکالی ندارد، مشکل زمانی پیش می‌آید که روزنامه‌نگاران تفکر انتقادی خود را کنار می‌گذارند. عده‌ای از خبرنگاران بسیار مشتاقند تا یک مصاحبه اختصاصی و ویژه را با یکی از اعضای گروه داعش داشته باشند و از پرسیدن سؤالات سخت و توهین‌آمیز خودداری می‌کنند. اسمیت می‌گوید: [b]«[/b]مخالفت و یا نظرات مخالف در مصاحبه با اعضای داعش بسیار اندک است و داعش و اعضای این گروه هم به خوبی می‌دانند که چطور از چنین موقعیتی استفاده و بهره‌برداری کنند. کدام روزنامه‌نگار حاضر است که منبع خبری‌اش را بسوزاند؟[b]»[/b] ون اُستاین به این نکته اشاره می‌کند که: [b]«[/b]اگر به همین روش ادامه دهیم به جایی خواهیم رسید که آنها دیگر حتی نیازی به حضور در رسانه‌های اجتماعی ندارند چرا که ما برای آنها تبلیغ می‌کنیم.[b]»[/b] زلین می‌گوید: [b]«[/b]و به این ترتیب، آنها روزنامه‌نگاران را هم به بازی می‌گیرند.[b]»[/b] [color=#ff6600][b]پایان[/b][/color] [color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2054/"]http://www.eshraf.ir/2054/[/url][/b][/color]
  24. 1 پسندیده شده
    جناب zed ، بسیار خوشحالم که بالاخره یک نفر در تاپیک بنده اظهار نظر کرد و درعین حال سئوال هدفمند و جالبی را مطرح نمود ، پاسخ جنابعالی بسیار طولانی و به قدمت حضور نمایندگان حوزه تمدنی غرب در حوزه آسیای جنوب غربی است ، اما اگر case study ما در اینجا و بطور خلاصه بحث وحوش داعش باشد ، باید گفت : " رفتار ایالات متحده در قبال داعش و ارتباط آن با جمهوری اسلامی ایران و حوزه تمدنی اسلام به مانند بازی با یک شمشیر دولبه بسیار تیز است . در بعضی از اوقات که منافع این حضرات ایجاب می کند ، تظاهر می کنند که درحال ضربه زدن به گروه های تروریستی نظیر طالبان و داعش هستند و از طرفی دیگر هم منافع کوتاه مدت و بلندمدت شان ایجاب میکند که از این وحوش حمایت کنند . این یعنی یک تضاد آشکار در سیاست خارجی . بدین معنی که منافع ایالات متحده در بلند مدت ایجاب می نماید که این وحوش و مشابه این وحوش در منطقه حضور داشته باشند تا پازل های سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه و جهان اسلام و در یک پلان بزرگ در سطح بین المللی را تکمیل کنند . این مساله هم بدین معنی است که با ایجاد و تقویت این گروه ها ، از یکسو توان سیاسی ، اطلاعاتی و نظامی ایران را بخود جلب کرده تا از وارد شدن ایران به مسائل مهمتر داخلی ، منطقه ای و بین المللی جلوگیری بعمل آورده و ازسوی دیگر با منتسب کردن این وحوش به اسلام ، چهره اسلام را در سطح جهانی تخریب کرده ( [size=5][color=#FF0000]مثل این جمله ، همه مسلمان ها تروریست نیستند ، اما همه تروریست ها مسلمان هستند[/color][/size] ) و از پیشروی روشنگرانه اسلام در حوزه تمدنی غرب جلوگیری نماید ( رشد اسلام گرایی در اروپا و امریکا بویژه در فرانسه ) و از سویی دیگر با درگیر کردن اروپا و روسیه و سایر کشورهای جهان در این قضایا ، توجهات بین المللی را از برنامه های اصلی ان کشور برای ایجاد زیر ساختهای لازم برای شکل دهی به جهان آینده (150 سال آینده ) منحرف نمایند . بنده به ضرس قاطع خدمت شما عرض می کنم که این سیاست یک بام و دو هوا زیاد دوامی نخواهد داشت وفقط زمان هست که ناکارامدی این سیاست در منطقه را معلوم می نماید .
  25. 1 پسندیده شده
    فرمانده سپاه: آمادگی دفاعی سپاه مطلوب است فرمانده کل سپاه پاسداران با بیان اینکه افزایش آمادگی دفاعی رویکرد اصلی این نیرو گفت: وضعیت امروز سپاه مطلوب است و این مجموعه انقلابی با رویکرد افزایش آمادگی دفاعی حرکت می‌کند و همواره پشتیبان ولایت است. به گزارش سپاه نیوز؛ سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری پیش از ظهر امروز در نشست گردان های امام حسین(ع) سپاه استان قزوین با اشاره به تجربه هشت سال دفاع مقدس خاطرنشان کرد: دفاع مقدس، تجربه گرانبها و ارزشمندی است و سپاه در طول این مدت، سازمان دهی موفق نیروهای مردمی و داوطلبانه را در کارنامه خود دارد. فرمانده کل سپاه تأکید کرد: امروزه سپاه به دنبال آن است که قالب های سازمانی و بروکراسی های اداری را بشکند و هر پاسدار باید وظیفه تکلیف محور خود را به نحو احسن انجام دهد. وی افزود: در تمام هشت سال دفاع مقدس نیروهای داوطلبانه و بسیج مردمی حضور داشتند و همین موضوع بزرگترین رمز پیروزی ملت ایران در جبهه نبرد حق علیه باطل بود. فرمانده کل سپاه پاسداران با بیان اینکه یگان های سپاه از نیروهای مردمی غنا می گیرد، ادامه داد: یکی از تفاوت های عمده نیروی زمینی سپاه با دیگر نیروهای مسلح، مردمی و بسیجی بودن آن است. وی تصریح کرد: جنگ امروز، جنگ آب و خاک نیست بلکه جنگ بر سر عقیده هاست و دشمن برای دستیابی به نظام جمهوری اسلامی ایران سرمایه گذاری می کند. سرلشکرجعفری افزود: جنگ عقیدتی امروز تنها با حضور و مشارکت نیروهای مردمی پیش می رود و سپاه به دنبال بازیابی این نیروهای مردمی است. فرمانده کل سپاه تصریح کرد: نظام جمهوری اسلامی ایران به هر نوع نیروی فداکار و دلسوز برای تحقق آرمان های ارزشمند خود نیاز دارد و این تنها به یک نیرو و قشر خاص ختم نمی شود. فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به تشکیل یگان های مردمی در سال 60 اظهار کرد: یگان های مردمی نخستین بار با سازمان دهی سپاه در قالب چهار تیپ در عملیات طریق القدس حضور داشتند. سرلشکر جعفری همچنین به تشریح اهداف کلی و مأموریت های مهم این گردان ها در حفظ امنیت و دفاع از کشور پرداخت و تأکید کرد: تقویت روحیه مقاومت و آمادگی های همه جانبه رزمی و دفاعی باید در گردان های امام حسین (ع) با برنامه ریزی درست، تمرین و تقویت و حفظ شود و فرماندهان گردان ها با همه توان برای تقویت بنیه دفاعی گردان های امام حسین (ع) استفاده کنند. فرمانده کل سپاه، مشخصه نیروهای سپاه را مردمی بودن دانست و عنوان کرد: سپاه در کنار مردم پشتیبان ولایت است. در پایان این مراسم سردار آبنوش فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین و فرماندهان گردان ها گزارشی از وضعیت گردان های امام حسین(ع) را ارائه کردند. http://www.tabnak.ir/fa/news/402817/فرمانده-سپاه-آمادگی-دفاعی-سپاه-مطلوب-است