برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 31 خرداد 1400 در پست ها
-
3 پسندیده شدهالبته در یک دوره ای ایران نیز از کاربرهای کشنده های MAN بود. کشنده های که ایران استفاده میکرد نمونه FX2000 با پیکربندی6x6 بوده. هدف استفاده از این نوع کشنده های آلمانی، متحرک سازی بخش توپخانه ای بود. که موجب شد راکت انداز HM-20 و هویتزر HM-41 بر روی این کشنده نصب شود. طرح هویتزر کامیون سوار HM-41 برای وزارت دفاع بود که تولید انبوه نشد. بخشی از راکت انداز های HM-20 هم که بر روی کشنده MAN سوار و متعلق به نیروهای سپاه بود به عراق جهت مبارزه باتروریستهای داعشی تحویل داده شد. شایدکمبود قطعات، هزینه های بالایی نگهداری و تحریم ها از جمله دلایلی هست که کشنده های FX2000 آلمانی نتوانستند در سازمان رزمی ایران به شکل گسترده حضوریابند و جای خود را به دیگر رقیب های المانی و سوئدی خود دادند. نمونه ای از راکت انداز HM-20 که بر روی کشنده المانی MAN FX2000سوار است- شایدهنوزهم بتوان این نمونه را در اختیار نیروهای ایرانی مشاهده کرد اما قطعا تعداد آنها در مقایسه با کشنده های المانی بنز اندک است. طرح ناکام هویتزر 155 میلیمتری کامیون سوار HM-41 سوار کشنده MAN FX2000
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم در سال های اخیر استفاده از IED ها علیه نیرو های متجاوز غربی در خاور میانه به صورت فزاینده ای افزایش پیدا کرده است به طوری که قسمت مهمی از تلفات نیروهای اشغالگر ناشی از این سلاح بوده است. این تجهیز به صورت بمب های کنار جاده ای شامل یک ممجموعه انفجاری و تعدادی حسگر و یا قابل آغازش توسط کنترل از راه دور عمل می کند. نوع خاصی از این تجهزات با نام EFP هستند که علیه خودرو های زرهی در مقیاس گسترده استفاده شده اند . در این تجهیزات از اصول طراحی خرج گود استفاده می شود با این تفاوت که نسبت وزن شارژ به آستر تغییر کرده و از طرفی آستر ضخیم تر می شود که برای هدف قرار دادن خودرو های زرهی در فواصل دورتر نسبت به خرج گود های معمول کاربرد دارد. در ادامه برای فهم نحوه عملکرد EFP ها اطلاعات کلی در مورد اصول عملکرد خرج گود ارائه می شود تا زمینه برای بررسی جزئی تر این مفهوم آماده شود. خرج شکل یافته یک نیمکره فلزی مقعر یا مخروط (تحت عنوان استر) است که توسط مواد منفجره پشتیبانی می شود و مجموعه در یک پوشش فلزی یا آلومینیومی قرار دارد. وقتی مواد منفجره منفجر شد ، استر فلزی به جلو فشرده می شود و یک جت تشکیل می شود که نوک آن ممکن است با سرعت 10 کیلومتر در ثانیه حرکت کند. خرج شکل یافته معمولی از ماده منفجره و یک آستر مخروطی توخالی درون محفظه ساخته شده است. در شروع فرآیند یک ماده منفجره برای تولید موج انفجار آغازش می شود. این موج آستر را تغییر شکل می دهد و یک جت فلزی با سرعت بالا تشکیل می شود. این جت پوشش را سوراخ می کند و پس از رسیدن به هدف درون آن نفوذ می کند. خصوصیات جت به شکل خرج ، انرژی آزاد شده و جرم و ترکیب آستر بستگی دارد. پیش بینی می شود كه كلاهك شکل یافته متناسب با اثر مونرو معادل 150% تا 250% قطر کلاهک در زره نفوذ کند. نظریه خرج شکل یافته نفوذ هیدرودینامیکی مکانیسم پیچیده ای است که هنگامی که سرعت ضربه از یک مقدار بحرانی فراتر رود ، ظاهر می شود ،این پدیده به طور معمول در حدود سرعت 1150 متر بر ثانیه برای نفوذ کننده های معمولی در برابر اهداف زرهیRHA) ) رخ می دهد. رفتار هیدرودینامیکی کامل تا وقتی که سرعت ضربه چند کیلومتر در ثانیه نرسد ،مانند مهمات شکل یافته ، رخ نمی دهد ،. در سرعت ضربه کمتر از حدود 1150 متر بر ثانیه در زره های فلزی ، نفوذ عمدتا از طریق مکانیسم تغییر شکل پلاستیک رخ می دهد. یک نفوذگر معمولی با سرعت ضربه در حدود 1.500 متر بر ثانیه تا 1700 متر بر ثانیه با توجه به بازه سرعت اثرات تغییر شکل پلاستیک و رفتار هیدرو دینامیکی را همزمان نشان می دهد. تعدادی از مدل های در درجات مختلف پیچیدگی برای پیش بینی عملکرد نفوذ کننده ایجاد شده است. یک ویژگی مشترک که از این مدل ها پدیدار می شود ، اهمیت سرعت ضربت بالا برای بهره برداری کامل تر از مکانیسم نفوذ هیدرودینامیکی است که به نوبه خود با استفاده از نفوذ گر های طولانی تر که دارای چگالی بالاتری نسبت به چگالی مواد هدف هستند بهبود می یابد. این پدیده کاملاً توسط آزمایشات تایید می شود. خرج شکل یافته در واقع یک پدیده خارق العاده خارج از مقیاس فیزیک عادی است ، و توضیح می دهد که چرا مکانیسم تئوریک اساسی آن به هیچ وجه کاملاً قابل درک نیست. نوک جت خرج شکل یافته پس از انفجار به سرعت 10 کیلومتر در ثانیه می رسد و شتاب نوک مخروط حدود 25 میلیون g می شود. در این شتاب مممکن است سرعت نوک مخروط بعد از حدود 1.5 ثانیه به سرعت نور برسد. اما مطمئناً بعد از تنها 40 میلیونم ثانیه به سرعت ترمینال می رسد. دشوار است بتوانید پدیده دیگری را در زمین بیابید که شتاب در آن به اندازه نوک مخروط خرج گود باشد. دم جت سرعت 2-5 کیلومتر در ثانیه دارد و بنابراین جت قبل از وقوع پراکندگی به طول حدود 8 برابر قطر مخروط کشیده می شود. کشش با سرعت کرنش زیاد اتفاق می افتد و نیاز به ماده با شکل پذیری عالی در دماهای حدود 450 درجه سانتیگراد دارد. برای رسیدن به هدف ، فشار ایجاد شده بین نوک جت و دهانه شکل دهنده می تواند به اندازه 10 مگابار (10 میلیون اتمسفر) باشد ، که چندین برابر بیشترین فشار پیش بینی شده در هسته زمین است. به طور کلی توافق شده است که تغییر شکل آستر مخروطی و نفوذ در هدف هر دو با جریان هیدرودینامیکی اتفاق می افتد. با این حال ، با پراش پرتو X مشخص شده است که جت فلزی جامد است و مذاب نیست. علاوه بر این ، بهترین تخمین دمای جت بر اساس رنگ ، میانگین مقدار حدود 450 درجه سانتیگراد را نشان می دهد ، و مس در فشار اتمسفر در 1083 درجه سانتیگراد ذوب می شود. بنابراین مخلوط زیر دمای تغییر شکل است: به نظر می رسد این جت مانند یک سیال رفتار می کند ، اما با این وجود به عنوان یک جامد شناخته شده است. یکی از نظریه های اخیر که به توضیح این موضوع کمک می کند این است که جت دارای هسته مذاب اما دارای یک غلاف بیرونی محکم است. ضربه هیدرودینامیکی فرا سرعت منجر به نفوذ سر قارچ می شود ، به طوری که قطر سوراخ از قطر نفوذ بزرگتر است.میزان تنش فشاری پویا بسیار زیاد است ، به طوری که فقط دانسیته مواد آستر و جت مهم است. هر دو ماده به نظر می رسد که مایع هستند و میزان نفوذ را می توان با استفاده از معادله Bernoulli برای جریان غیرقابل فشردگی به طور دقیق مدل کرد تا معادله نفوذ هیدرودینامیکی شناخته شده را بدست آورد. پی نوشت: اگر مطلب ادامه پیدا کند موارد بررسی جزئی تر و تخصصی خواهد شد . منبع: https://www.globalsecurity.org/military/systems/munitions/bullets2-shaped-charge.htm
-
1 پسندیده شدهبمب افکن اچ-20 ، واقعیت یا آرزو برای نیروی هوایی چین نیروی هوایی ارتش آزادیبخش چین ، در جریان انتشار یک ویدئوی تبلیغاتی برای جذب نیرو که در 5 ژانویه 2021 در معرض دید همگان قرار گرفت ، از نمونه مفهومی بمب افکن استراتژیک نسل بعد خود که هم اکنون با شناسه H-20 شناخته می شود رونمایی نمود . درواقع ، ثانیه های آخر این ویدئو ، تصویری رایانه ای از آنچه که به نظر می رسد یک بمب افکن پنهانکار بزرگ است ، را نشان می دهد که در پوشش پارچه ای سفید قرار دارد و تنها بخش جلویی آن قابل مشاهده است . پس از آن ، با کنار رفتن این پوشش پارچه ای ، تصویر بر روی کلاه خلبان بازتاب از نمای جانبی پیدا می کند . درصورتی که این ویدئو ، مبنای تحلیل قرار گیرد ، بمب افکن بعدی نیروی هوایی چین ، بصورت یک بال پرنده ، در ابعادی بسیار بزرگتر ، شباهت بسیار زیادی به پرنده بدون سرنشین GJ-11 خواهد داشت که هم اکنون در خدمت ارتش این کشور قرار دارد. کارشناسان نظامی براین باورند که برنامه فناوری پنهاکاری چین ، هم اکنون به موازات فناوری شرکتهای آمریکایی ، به جلو در حال حرکت است و در حالی که نیروی هوایی آمریکا ، برنامه B-21 را دنبال می کند ، نیروی هوایی ارتش چین نیز قدم های نخستین را برای تولید چنین بمب افکن برداشته است . بدین ترتیب ، بمب افکن احتمالی اچ-20 به نخستین هواگرد رزمی با برد بین قاره ای تبدیل خواهد شد و پیش بینی میشود که این بمب افکن تا قبل از پایان سال 2022 ، به نمایش درآید ، هر چند ظاهر فیزیکی آن ، تا این لحظه (ژانویه 2021) همچنان پنهان مانده است . در حال حاضر ، نیروی هوایی ارتش روسیه و ایالات متحده ، تنها سازمان های مسلحی هستند که بمب افکن های هسته ای با برد بین قاره ای را بصورت عملیاتی در اختیار دارند ، اگر چه اوکراین نیز در دهه نودمیلادی بمدت بسیار کوتاه ، چنین زرادخانه ای را در اختیار داشت و حتی خبرهایی مبنی بر خرید انها توسط چین منتشر شده بود که با مخالفت غرب ، به سرانجامی نرسید . با این وجود ، نیروی هوایی چین ، هم اکنون بیشتر از 270 فروند بمب افکن اچ-6 را بصورت عملیاتی در اختیار دارد که در کلاس بمب افکن های میانبرد قابل طبقه بندی بوده و برد بین قاره ای ندارند . در هرحال ، هنوز مشخص نیست که آیا اچ-20 برای مقاصدی فراتر از بازدارندگی استفاده خواهد شد یا اینکه نقش های افزون تری نظیر تانکر سوخت رسان یا نظارتی و جنگ الکترونیک را هم بر عهده خواهد گرفت ؟!! این احتمال وجود دارد که نیروی هوایی این کشور ، با تعریف ماموریتهای تاکتیکی برای اچ-20 ، این بمب افکنها را به موشکهای کروز ضد کشتی مسلح نماید .اما با توجه به اینکه ممکن است بمب افکن جدید ، از نسخه اچ-6 بزرگتر باشد ، احتمالا جایگزین نمونه های قدیمی نخواهد شد و به جای آن ، نقش مکمل را بازی خواهد نمود که درست مشابه راهبرد نیروی هوایی روسیه ، در بکارگیری همزمان بمب افکن دوربرد توپولف-160 در کنار نسخه های مدرنیزه شده توپولف-22 ام است . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1- بن پایه 2- همه تصاویر به جز سومین و آخرین عکس ، کانسپت آرت هایی هستند از بمب افکن اچ -20 . آخرین تصویر از ویدئوی جذب نیروی نیروی هوایی ارتش چین اقتباس شده است
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا AeroVironment RQ-12A Wasp III سامانه هواپیمای بدون سرنشین کوچک (SUAS) (2007) شرایط میدان های نبرد فعلی، بازار بزرگ و رو به رشد هواپیماهای بدون سرنشین را به جلو حرکت می دهد. AeroVironment یکی از رهبران حوزه طراحی، توسعه و تولید سامانه های هوایی بی سرنشین (UAS) است که مدل Wasp III را در 2007 به مجموعه خود اضافه کرد. این UAS مینیاتوری برای رفع نیاز بخش عملیات های ویژه نیروی هوایی ایالات متحده توسعه داده شد. هدف این پروژه تامین عملیاتی یک منطقه توسط یک پهپاد سبک، قابل حمل و کنترل از راه دور برای گشت زنی هوایی و تعیین هدف است. Wasp III یک موفقیت محسوب می شد و به جز نیروی هوایی ایالات متحده، در ارتش استرالیا، نیروی دریایی فرانسه، ارتش و نیروی هوایی و دریایی سوئد و نیروی هوایی اسپانیا به خدمت گرفته شد. Wasp III حدود 40 سانتیمتر طول دارد و طول بال هایش 70 سانتیمتر است. وزن آن کمتر از 45 گرم بدون محموله عملیاتی (دوربین های پایدار شده با وضوح بالا و ویدئو های به لحظه در روز و شب) است. امکان چرخش کامل و بزرگنمایی در هر واحد گنجانده شده است. ماژول دوربین روی بخش شکمی هواپیما نصب شده است. توان این پهپاد توسط یک موتور الکتریکی با باتری های قابل شارژ مجدد تامین می شود که یک ملخ 2 پره را در قسمت دماغه به حرکت در می آورد. حداکثر برد آن 5 کیلومتر و سرعت آن 65 کیلومتر بر ساعت است. از نظر ساختاری، Wasp III دارای بال های پهن، بخش دماغه باریک و واحد دم تکی است. Wasp III برای حمل و نقل به اجزای اصلی تقسیم و به راحتی در یک کیف مسافرتی حمل می شود. راهاندازی و پایین کشیدن آن به سرعت قابل انجام است. علاوه بر کنترل دستی (توسط یک کنترلر ساده)، این پهپاد می تواند با کمک ناوبری GPS به صورت خودکار عملیات خود را انجام دهد. Wasp AE نسخه بهبود یافته Wasp III است که در اواسط 2012 معرفی شد. به همراه افزایش برد عملیاتی و توانایی دید مادون قرمز، این مدل توانایی دوزیست بودن دارد که به آن اجازه فرود بر روی سطح آب را می دهد. به دلیل این قابلیت، نیروهای دریایی کشور های مختلف به این مدل علاقه نشان داده اند. نیروی هوایی و سپاه تفنگداران ایالات متحده، خانواده Wasp III را برای ایفای نقش های میدان نبرد انتخاب کرده اند. بخش دارایی ارتش ایالات متحده، نام RQ-12A را برای Wasp III انتخاب کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - تعداد فروند ساخته شده: 550 - کشورهای مصرف کننده: استرالیا، فرانسه، اسپانیا، سوئد، ایالات متحده - نقش: نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 38 سانتیمتر - طول بال ها: 72 سانتیمتر - قوای محرکه: 1 موتور الکتریکی با باتری های یونی قابل شارژ مجدد که یک ملخ 2 پره را در قسمت دماغه می گرداند - حداکثر سرعت: 65 کیلومتر بر ساعت - برد: 5 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله عملیاتی شامل تجهیزات دوربین با وضوح بالا روز و شب - نسخه ها: RQ-12A Wasp III (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا AeroVironment Quantix Recon پهپاد نقشه برداری هوایی / شناسایی (2020) ارزش عملیاتی پهپاد ها در میدان نبرد در 2 دهه گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. ارتش ها و صنایع محلی برای کاهش خطر مربوط به خلبان ها در شناسایی محیط های پرخطر از پهپاد ها استفاده می کنند. از این رو، AeroVironment- یکی از بازیگران اصلی صنعت پهپاد در زمینه نظامی و غیر نظامی- سامانه نقشه برداری هوایی Quantix خود را به فرم نظامی کوادکوپتر Quantix Recon تبدیل کرده است. مانند سایر کوادکوپتر ها، این پهپاد قابلیت برخاست و فرود عمودی دارد؛ به همین دلیل، به باند آماده، فضای باز یا تور های دست و پا گیر برای بازیافت نیاز ندارد. Quantix Recon به طور خاص برای راحتی استفاده، طراحی شده است، فقط نیاز به آموزش کوتاهی در زمینه عملکرد های اصلی سامانه دارد و در 5 دقیقه آماده می شود. در حوزه نظامی، این پهپاد برای بازار نقشه برداری هوایی سریع و با کیفیت، شناسایی و جمعآوری داده عرضه شده است. برای این منظور، پردازنده های سریع و قابلیت تصویربرداری با کیفیت (که هنگام بازگشت پهپاد به سرعت دانلود می شود) در این پهپاد گمجانده شده است. 2 دوربین 18 مگاپیکسلی رنگی چند طیفی در بخش جلوی بدنه، وضوح 4864x3648 را ارئه می دهند. سامانه ارتباطات بی سیم 900 مگاهرتزی آن کاملا رمزگذاری شده است. این پهپاد می تواند براساس ناحیه مشخص شده ، ایستگاه یا رویکردهای خطی مسیریابی کند. با توجه به اقدامات انجام شده برای عملکرد بی صدا، تشخیص شنیداری پهپاد بسیار سخت خواهد بود. حرکات برخاست، پرواز و فرود کاملا خودکار انجام می شوند و اپراتور از طریق یک تبلت لمسی آن را کنترل می کند. حداکثر زمان پرواز پهپاد با باتری های داخلی 45 دقیقه و برد آن 20 کیلومتر است. 4 موتور الکتریکی وظیفه حرکت پهپاد در آسمان، فرود و برخاست را بر عهده دارند. حداکثر ارتفاع پروازی عملیاتی آن 2300 متر هنگام وزش بادهایی با سرعت 1.5 کیلومتر بر ساعت است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2020 - تعداد فروند ساخته شده: 10 - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده (احتمالا) - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - عرض: 98 سانتیمتر - ارتفاع: 2.5 متر - وزن: 2 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 2 کیلوگرم (0 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 4 موتور الکتریکی - حداکثر سرعت: 72 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 2300 متر - برد: 20 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. سامانه های نقشه برداری و شناسایی، 2 دوربین 18 مگاپیگسلی - نسخه ها: Quantix Recon (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا ارسال محموله نیروی فضایی ایالات متحده توسط نورثروپ گرومن شرکت نورثروپ گرومن با ارسال محموله Tactically Responsive Launch-2 (TacRL-2) نیروی فضایی ایالات متحده (USSF) به مدار، زمان مورد نیاز برای پرتاب را از چند سال به چند هفته تقلیل داد. طبق گزارش منتظر شده توسط نورثروپ گرومن، صبح امروز، راکت Pegasus XL این شرکت توسط هواپیمای Stargazer (L-1011) از پایگاه فضایی واندنبرگ پرتاب شد. مدت کوتاهی پس از جدایی از Stargazer، حدود 12 کیلومتر بالای اقیانوس آرام، Pegasus با روشن کردن اولین مرحله بوستر خود، پرواز موفقیت آمیز خود برای ارسال TacRL-2 به مدار مورد نظر را شروع کرد. گزارش ویدئویی سرویس توزیع اطلاعات دفاعی بصری، محموله TacRL-2 را "نمایش یک توانایی کاملا جدید برای نیروی فضایی" توصیف کرد. به گفته این گزارش: "یکپارچه سازی و پرتاب محموله بیش از 1 سال طول می کشد، اما نورثروپ گرومن کل این پروسه را در چند هفته انجام داد." ریچ استراکا، معاون ریاست بخش وسایل پرتابی نورثروپ گرومن، در اینباره توضیح داد: "تیم ما توانست طراحی ، ادغام و آزمایش وسیله پرتابی TacRL-2 را در کمتر از چهار ماه از انعقاد قرارداد انجام دهد." با توجه به گزارش NasaSpaceflight، محموله TacRL-2 برای اثبات فناوری مربوط به "آگاهی حوزه های فضایی" (حسن تعبیری از نظارت بر فعالیت سایر ماهواره ها) می شود. هدف اصلی ماموریت TacRL-2، نشان دادن توانایی آمادهسازی ماهواره برای پرتاب در زمان محدود است. عملکرد واقعی ماهواره، که مشخصات آن فاش نشده است، در الویت دوم قرار می گیرد. منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Aeronautics Defense Orbiter (series) هواپیمای بدون سرنشین (UAV) چندمنظوره (2010) اربیتر 3 شرکت Aeronautics Systems خط تولید انواعی از پهپاد را برای نقش های نظامی، امنیتی و زمان صلح دراختیار دارد. گستردهترین محصول این شرکت، Orbiter است که با استقبال گسترده در سراسر جهان مواجه شده و در لیست مصرف کنندگان آن از آذربایجان و فنلاند تا انگلیس و ایالات متحده به چشم می خورند. Orbiter 2 اربیتر 2 یک مینی پهپاد کوچک و قابل حمل است که برای صنایع مختلفی از جمله نظارت بر مرزها، پشتیبانی از کاروان، عملیات نیرو های ویژه و پیدا کردن مکان توپخانه به بازار عرضه شده است. با توجه به توانایی عملیات بر روی خشکی و دریا، اربیتر می تواند وظیفه گشت عمومی، اجرای قوانین سرزمینی، بررسی هدف، تعیین هدف، دفاع از کشتی های محلی و نظارت عمومی را بر عهده بگیرد. طول بال های این پهپاد، 3 متر و حداکثر وزن برخاست آن 10.3 کیلوگرم است و از محموله های عملیاتی تا 1.5 کیلوگرم پشتیبانی می کند. انواع محموله ها شامل دوربین الکترواپتیکال با پایدار کننده برای ماموریت های روزانه، FLIR (Forward-Looking InfraRed، سامانه آشکارساز مادون قرمز) برای پرواز های شبانه/در نور کم و توانایی دریافت HD برای نقشه برداری و مدل سازی از زمین می باشد. پرواز پهپاد توسط یک درایو الکتریکی در پشت بدنه باریک آن انجام می شود که یک ملخ 2 پره را می گرداند. حداکثر سرعت اربیتر 2 حدود به 130 کیلومتر بر ساعت و برد آن (توسط لینک داده در محدوده دید) تا 100 کیلومتر می رسد. شناسایی خودکار مسیر پرواز و مداومت 4 ساعته از دیگر ویژگی های اربیتر 2 است. در طراحی این پهپاد فقط بال های اصلی (سطوح دمی ندارد) با لبه های رو به بالا وجود دارند. این پلتفرم دارای محموله بار دوگانه برای پوشش عملیات در نور شب و روز است، در کمتر از 7 دقیقه آماده می شود و دارای مکانیزم برخاست و بازیابی خودکار به ترتیب از طریق منجنیق پنوماتیک و چتر نجات است. Orbiter 3 اربیتر 3 یک پهپاد کوچک تاکتیکی (STUAV) سبک وزن است. سامانه های اپتیکی در دماغه (در موقعیت چانه) قرار دارند و مثل اربیتر 2، دارای یک موتور با ملخ 2 پره در انتهای بدنه باریک خود است. بال ها به خوبی با بدنه ادغام شده اند اما در این سری، نوک بال ها به سمت پایین خم شده و صفحاتی در قسمت دماغه اضافه شده اند. مانند سری های دیگر، اربیتر 3 می تواند در روز و شب و خشکی و دریا مورد استفاده قرار بگیرد.مجموعه اپتیکی کاملا پایدار شده و شامل حسگر های روز، شب، FLIR و لیزر می شود. توانایی بزرگنمایی آن به خوبی جزئیات اهداف را نشان می دهد. از این پهپاد می توان برای انجام نقش جاسوسی سیگنال (SIGINT) در میدان نبرد استفاده کرد. از نظر ساختار، طول بال های آن به 4 متر می رسد و وزن محموله آن 5.5 کیلوگرم با حداکثر وزن برخاست 40 کیلوگرم است. حداکثر سرعت آن 130 کیلومتر بر ساعت و بردش با استفاده از لینک داده تا 150 کیلومتر است. برخاست این پهپاد از طریث منجنیق و بازیابی آن به وسیله توری صورت می گیرد. Orbiter 4 اربیتر 4 برای بازار های مناطق انحصاری اقتصادی، جهت یابی هدف و پیدا کردن مکان توپخانه طراحی شده و بسیاری از توانایی های اربیتر 3 را حفظ کرده است. اربیتر 4 همانند سری سوم دارای بال های متمایل به عقب با انتهای رو به پایین و صفحاتی در دماغه است. اویونیک پیشرفتهتر، پشتیبانی از کنترل زمینی و ارتباطات برای کاربرد های تاکتیکی گستردهتر در این پهپاد ادغام شده اند. طول بال ها 5.4 متر، حداکثر وزن برخاست 50 کیلوگرم و وزن محموله به 12 کیلوگرم رسیده است. برد سامانه لینک داده 150 کیلومتر، سقف ارتفاع پروازی آن 5500 متر، و مداومت پروازی آن حدود 24 ساعت است. برد و قابلیت حمل بار بیشتر، به معنای افزایش انعطاف پذیری برای ایفای نقش در میدان نبرد است. برای عملیاتی کردن این پهپاد نیاز به تیمی 3 نفره است. Orbiter 1K اربیتر 1K به عنوان پهپادی چند کاربره و پلتفرم مهمات مصرفی با مدت پرواز بالا توسعه داده شد. شکل بدنه و بال ها مشابه سری های قبل است (البته انتهای بال ها رو به بالاست). این پهپاد می تواند به عنوان مهمات هدفمند دقیق مورد استفاده قرار گیرد. اربیتر 1K با جستجوگر ویدئویی، مجموعه ارتباطی دیجیتال و انواع محموله های دوربین/مواد منفجره عرضه می شود. اربیتر 1K بر پایه ی اربیتر 2 ساخته شده است. ارتش آذربایجان از اربیتر استفاده می کند و برای پشتیبانی، تاسیسات تولید بومی آن را نیز احداث کرده است. ارتش های فنلاند، ایرلند، پرو، لهستان، صربستان، آفریقای جنوبی، اسپانیا، سپاه دریایی اسرائیل، پلیس فدرال مکزیک و نیروی هوایی سلطنتی تایلند از مشتریان این پهپاد هستند. این سری، توسط انگلیس و ایالات متحده مورد ارزیابی قرار گرفته که ایالات متحده 3 فروند آن را سفارش داده است. در ژانویه 2019، دولت اسرائیل از تمایل Rafael Advanced Defense Systems برای خریداری شرکت اسرائیلی Aeronautics Defense ابراز نگرانی کرد. در اکتبر 2020، آذربایجان از ناوگان پهپاد های نظارتی اربیتر خود علیه ارمنستان استفاده کرد. این پهپاد ها، که تاکنون 10 فروند از آن ها ساخته شده، در آذربایجان تولید می شوند. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2010 - تعداد فروند ساخته شده: 300 - کشورهای مصرف کننده: آذربایجان، ایرلند، فنلاند، اسرائیل، مکزیک، پرو، لهستان، صربستان، آفریقای جنوبی، اسپانیا، تایلند، ایالات متحده، انگلیس - نقش: حمله زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بالها: 3 متر (اربیتر 2)، 4.4 متر (اربیتر 3)، 5.4 متر (اربیتر 4)، 2.9 متر (اربیتر 1K) - وزن: 8.8 کیلوگرم (اربیتر 2)، 24.5 کیلوگرم (اربیتر 3)، 38 کیلوگرم (اربیتر 4) - حداکثر وزن برخاست: 10.3 کیلوگرم (اربیتر 2)، 30 کیلوگرم (اربیتر 3)، 50 کیلوگرم (اربیتر 4)، 13 کیلوگرم (اربیتر 1K) - قوای محرکه: یک موتور الکتریکی با ملخ 2 پره در انتهای بدنه - حداکثر سرعت: 130 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 5486 متر (اربیتر 4)، 2438 متر (اربیتر 1K) - برد: 100 کیلومتر (اربیتر 2)، 150 کیلومتر (اربیتر 3)، 150 کیلومتر (اربیتر 4)، 100 کیلومتر (اربیتر 1K) - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: Orbiter (نسخه اولیه)، Orbiter 2 (مینی پهپاد)، Orbiter 3 (پهپاد کوچک تاکتیکی)، Orbiter 4 (مخصوص ماموریت های مخصوص)، Orbiter 1K یا Kingfisher (نسخه سال 2015، با 2 کیلوگرم مواد منفجره) منبع
-
1 پسندیده شدهعالی عالی . ارتش عراق به هیچ وجه توان مقابله با حشد نداره و همچنین با این وضعیت به نظرم کم کم باید منتظر عملیات های خارج از کشور حشد رو هم داشته باشیم .
-
1 پسندیده شدهچرا سقوط کند وقتی دمکراسی وجود دارد و شیعیان هم در اکثریت هستند و مناسب هم به صورت قومیتی و مذهبی تقسیم شده است ؟ مسلما غرب از سقوط دولت قانونی عراق و ظهور صدام دیگری سود میبرد تجهیز نیروهای حشد و نجبا در جهت حفظ نظام سیاسی فعلی و جلوگیری از سقوط آن است
-
1 پسندیده شدهمنابع آگاه، از دستیابی «قریبالوقوع» توافقی برای عادیسازی دیپلماتیک روابط بین عربستان سعودی و دولت بشار اسد خبر میدهند. این مطلب را شبکه خبری الجزیره به نقل از منابع نزدیک به گفتوگوهای جاری میان میان عربستان و سوریه گزارش کرده اما به نام این منابع اشارهای نکرده است. این خبر پس از آن منتشر میشود که مذاکرات میان عربستان با ایران که از همپیمانان بشار اسد است نیز جریان دارد
-
1 پسندیده شدهاین پادشاهی کنایه از موروثی بودن هستش که حمایت اکثریت مردم رو هم به دنبال داره. از زمان حافظ اسد بردار بزرگشون یعنی باسل اسد قرار بود جانشین پدر بشه که قبل از پدر در یک تصادف کشته میشه بعد از مرگ حافظ اسد هم بشار جانشینش شد بعد از بشار هم به احتمالا خیلی زیاد یکی از خاندان اسده مگر خاندان اسد فردی مناسبی نداشته باشند . قبلا هم اشاره کردم هر کسی دیگه با بشار رقابت میکرد شکست میخورد بشار پیروز جنگه شده و الان هم در اوج محبوبیتش در مناطق تحت کنترل دولت قرار داره بعد از انتخاب شدنش در سرتاسر مناطق تحت کنترل جشن برپا شد بجز در درعا که هزار نفری ریختن بیرون و در سویدا که چند نفر یه سری آتش سوزی راه انداختن اگر کسی بیاد مدعی بشه که بشار محبوب نبود و تنها با تقلب پیروز شده داره خودش رو گول میزنه بشار با روش دموکراسی به شیوه سوریه در یک انتخابات کاملا آزاد به شیوه سوری پیروز شد حالا میخواست رقیبش جولانی اوجالان سهیل حسن اردوغان یا بایدن باشه اخر بشار پیروز میشد اما اینجا یه سری ابهامات هم وجود داره توی جمعیت سوریه در دو سال پیش ۱۸ میلیون نفر سرشماری شدن حالا با بازگشت آورگان و رشد جمعیت الان بین ۱۹تا ۲۰ میلیون نفر سوریه جمعیت داره در ادلب در مناطق تحت کنترل مخالفین الان ۱.۵میلیون حداکثر جمعیت وجود داره که اصلا رای ندادن در مناطق کرد نشین هم جمعیتهای که اصالتا کرد بودن رای ندادن در درعا هم مشارکت پایین بوده چون حداقل نیمی از جمعیت درعا از مخالفین هستن چیزی حدود شش میلیون آوره سوریه در خارج از این کشور وجود داره تنها اون دست از سوریها مقیم خارج که داری گذرنامه قانونی هستن میتونستن رای بدن . مثلا در لبنان از یک میلیون سوری تنها پنجاه هزار نفر رای دادن اکثر این یک میلیون به صورت غیر قانونی خارج شدن در هشت کشور هم از جمله آمریکا ترکیه و قطر اجازه برگزاری انتخابات داده نشد عنوان شده از ۱۸ میلیون واجد شرایط در داخل و خارج سوریه ۱۴ میلیون رای دادن نظر شخصی خودم اینه که ممکنه یع مقدار رای هم به سبد رای بشار اضافه کرده باشند اما قطعا با شرایط کنونی بشار انتخاب میشد این سیستم الکترال منظور همون سیستم انتخاباتی هستش که هر نامزد علاوه بر داشتن شرایط عمومی باید حمایت ۳۵ تن از اعضای مجلس سوریه رو کسب کنه و گر نه رییس جمهور با رای مستقیم مردم انتخاب میشه . تا حالا هم از هر حزب یه نفر نامزد شدن . ۵۱ نفر کاندید شدن که تنها سه نفر تایید شدن تازه این دو دوره خوبه تا قبل از ۲۰۱۴ کسی غیر از خاندان اسد نامزد نمیشد این چهارمین هفت سالیه که بشار رئیس جمهور میشه امار به تفکیک هم تا حالا منتشر نشده
-
1 پسندیده شدهفینیکس مینیاتوریزه یافکور مینیاتوری برای بهبود توانفعلی خود نیاز به ارتقا دارایی موجود هوایی داریم ازجمله ارتقا رادار و تسلیحات ! فکور ساخت داخل فعلا بدلیل محدودیت وزن فقط در یکتایپ از جنگنده های ما قابل استفاده است ولی درصورت ارائه بلاکهای جدید و مدرنتر وبهبود و رفع مشکلاتش قابل تعمیم دادن به دیگر تایپ ها در صورت ارتقاراداری آنها وجود دارد! بخاطر جایگیری سیکر رادار فعال درکلاهک فینیکس و محدودیت تکنولوژیک ما در بحث الکترونیک کاهش قطر این موشک به احتمال امکان ندارد مگر اینکه زاویه دید و برد دید فعال موشک قربانی شود وکاهش چشمگیری پیدا کند که در آن صورت ارتقا نتیجه و محصول نهایی اصلا ارزش تولید و استفاده عملیاتی را ندارد، با توجه به گسترش تهدیدات و کاهش rcsپرنده های نسل جدید باید حتی المقدور کاری کنیم که حتی توان دید این رادار بهبودنیزپیدا کند. برای کاهش وزن دو پیشنهاد دارم که سهلالوصول هم هست برای ما و زیرساختهای آن نیز موجود است. _تغییر مواد سازنده وجنس ساختاری بدنه ! باتوجه به آنکه طی سالهای اخیر کشورما در ساخت موشک از فناوری های جدید استفاده میکند میتوانیم با همکاری با بخش دیگر صنایع دفاعی بدنه موشک فکور را از مواد کامپوزیت و فیبر کربن بسازیم که قطعا باعث کاهش چشمگیر وزن خواهد شد ! وعلاوه بر آن باعث افزایش برد و کاهش سطح مقطع راداری موشک نیز میشود. _تغییر بعدی قابل اعمال جابجا کردن بالکهای کنترل کننده موشک فکور هست این بالکها که در انتهایی ترین بخش موشک است که علاوه بر کاهش مانور پذیری باعث شده که مجبور باشیم بدنه موشک را هم قویتر بسازیم تا تغییرات اعمال شده در انتهایی ترین نقطه برای ساختارکلی قابل تحمل وتاب آوری بوده و ساختار در جی کشی ها ومانور هایش دچار آسیب نشود! که این مورد بهراحتی با تغییر محل آن قابل بهبود است. بجز آن بالک های کنترل در انتهایی ترین بخش باعث اضافه شدن یک داکت برای انتقال فرامین کنترل از قسمت کلاهک و سیکر تا انتهای موشکهم شده اند که علاوه بر ایجاد پسای اضافه خود نیز وزن و محدودیت هایی را برای موشک ایجاد میکند!! پس باید مثل نمونه موشکهای هوابه هوای جدید دیگر قسمت کنترل تغییر کند و یک تغییر طراحی اعمال شود این تغییر حتی باعث کاهش هزینه تولید ،کاهش پسا وسبکتر شدن محصول هم خواهد شد! شبیه موشکهای هوا به هوای در تصویر زیر که بالک های کنترل نزدیکبه سیکر و کامپیوتر کنترل کننده هستند! تفاوت اندازه با مثالهای بالا وجود داردولی کارکرد و قوانین ثابت و مشخص هست. در صورت عمل به موارد بالا و کاهش وزن به همان نسبت میتوانیم سوخت موشکرا هم بدون کم شدن برد کاهش دهیم! روشها و پیشنهادات دیگری هم وجود دارد تغییر موتور و سوخت هم میتوانددر کاهش وزنچشمگیر باشد در صورتی که بتوانیم حداقل یککاهش وزن ۳۰درصدی روی این موشک اعمال کنیم بدون تغییر در مولفه های و برتری هایش ، حتی با بهبود آن در حد توان میتوانیم یکموشکهوابه هوای بومی برای نیازهای خودمان و شرایط لازم داشته باشیم که حتی با خرید های جدید همآن راهماهنگ کرده و در خرید موشک های پرهزینه و بعضا دانگرید شده هم صرفه جویی کنیم.
-
1 پسندیده شدهبخش دوم و پایانی جنگ در قرن بیست و یکم ، بر خلاف روند مشابه در قرن گذشته ( بیستم ) ، ساختاری کاملا چند لایه /چند بُعدی مبتنی بر سامانه های جمع آوری ، تحلیل اطلاعات و متعاقب آن ، شبکه های انتقال این اطلاعات به یگانهای مستقر در صحنه رزم در هوا ، زمین ،دریا ، فضا و سایبر دارد . سئوال اینجاست ، ما برای روبرو شدن با دشمن در این صحنه چند لایه آمادگی لازم را داریم ؟؟!! آینده به این سئوال پاسخ خواهد داد . در همین حال ، نیروی هوایی گرچه تمرکز خاصی بر روی ایجاد زیرساختهای فرماندهی و کنترل جنگ چند بُعدی دارد ، اما به درستی ایده ها و دکترین های لازم را برای به کار گیری موثر نیروی هوایی در درگیری های آینده مورد بررسی قرار نمی دهد . بعنوان مثال ، ژنرال گلدفین براین استدلال است که حرکت در چهارچوب فرآیند گذشته ، در حالی که سامانه های جدیدی برای رزم هوایی در مناطق شهری طراحی و بخدمت گرفته شده تا حدودی می بایست دچار تغییر شود ، و براساس آن چیزی که وی بدان اعتقاد دارد ، می بایست یک ساختار شبکه ای چند بُعدی ( multi-domain network) برای تحقق آنچه که " بقاء پذیری ، حداکثر توان حمل مهمات و شلیک در برد مناسب " نامیده میشود ، ایجاد گردد . ژنرال جان جامپر نمای ساده ای از ایده مرکز عملیات هوایی ژنرال جامپر که بعدها بعنوان پایه ای برای هدایت عملیات هوایی در آوردگاه های آسیای جنوب غربی بصورت عملیاتی بکار گرفته شد اما مشکل این رویکرد ، در این است که نیروی هوایی بطور مداوم فشار خود را برای دستیابی به حداکثر تاثیرات وارد می کند ، هر چند این اولین بار نیست که نیروی هوایی چنین رفتاری را از خود به نمایش می گذارد . بعنوان مثال ریس ستاد پیشین نیروی هوایی ژنرال جان جامپر تمرکز مشابهی را بر روی مفهوم "مرکز عملیات هوایی " ( Air Operations Center) بعنوان کلید جنگ آینده داشت .در این زمینه ، می بایست در خصوص عملکرد نیروی هوایی در محیطهای شهری فراتر از آنچه که در ماموریتهای ضد تروریسم و ضد شورشی که در موصل ، الرقه و فلوجه تجربه شد ، بحث و بررسی نمود ، در حالی که بطور همزمان ، می بایست تاکید مشابهی برای آماده سازی صحنه نبرد به منظور رودرو شدن با یک قدرت هم سنگ در شهرها نمود . بدین ترتیب ، روند عملیات داعش را میتوان جدیدترین چالش برای کاربرد قدرت هوایی در بافت شهری بحساب آورد ، با توجه به این مساله ، هر اندازه افسران نیروی هوایی براین مساله تاکید نمایند، بازهم راه حل های تاکتیکی الزاماً چاره کار نیستند ، بعنوان مثال ، موقعیت استقرار دشمن در یک صحنه درگیری ، تنها 13 متر با واحدهای خودی فاصله دارد و شما می بایست فقط با فروریختن یک دیوار در جهت مورد نظر ، هدف را از میان بردارید . بنابراین ، برای ورود به جنگ با یک نیروی 6000 نفری ( استعداد رزمی داعش در یک جبهه خاص ) چنین الزاماتی می بایست در کاربرد قدرت هوایی در نظر گرفته شود ؟؟؟! ژنرال جفری .ال. هرایگیان ( سمت راست ) براین اعتقاد است که عملیات داعش در سوریه و عراق ، یک چالش جدید پیش روی نیروی هوایی بوجودآورد . علاوه براین ، با توجه به درگیری های اخیر شهری در عراق و سوریه ، روند عملیات در محیط شهری ، در حال پشت سرگذاشتن یک دوره آزمایش و تکامل است که وضعیت را با ابهام بیشتری روبرو می کند . بعنوان مثال ، اخیراً برخی معترضان در شیلی ، با استفاده از لیزر موفق به سرنگونی یک پرنده بدون سرنشین نیروی پلیس شدند که این سناریو را می توان در سایر نقاط دیا نظیر هنگ کنک نیز مشاهده نمود ، به همین علت ، می بایست با تامل بیشتری به روند نگاه نمود . صحنه نبرد آینده در شهرها ، صحنه نبرد کاملا دیجیتالیزه شده ای است که هر دوطرف بطور مستمر براین سعی قرار دارند تا قابلیتهای ISR طرف مقابل را به هر طریق ممکن کاهش داده یا از میان بردارند . بنابراین ، ملاحضات مربوط به کاربرد قدرت هوایی در درگیرهای شهری آینده را می توان در چهارچوب ذیل مورد توجه قرار داد : 1-فرض اولیه در این چهارچوب ، آن است که فناوری به تنهایی نمی تواند سازمان های مسلح را در آنچه که " وضعیت مبهم صحنه نبرد" ،نامیده میشود ، بخصوص در مناطق شهری که ارتباطات در آن با چالشهای بزرگی همراه است ، کمک کند . این مساله را دکترین فعلی نیروی هوایی به صورت خاص تایید می کند ، چرا که این دکترین می بایست با چالشهای جدید پیش رو ، از جمله تاکتیکهای اختلال الکترومغناطیسی در مناطق شهری ، روبرو شده و برای آن پاسخ داشته باشد . 2- محدودیتهای شبکه ISR بطور قطع در محیطهای شهری افزایش پیدا می کند ، نه به این دلیل که جنگ بصورت فزاینده ای به زیرزمین سوق پیدا نموده ، بلکه بدلیل آسیب پذیری سامانه های ISR در مقابل روشهای فریب و اخلال است که می بایست بدان توجه نمود . نمودار ساده مخابرات در میدان نبرد در عملیات شهری ، مخابرات نظامی بعنوان رکن اولیه هدایت آتش هوایی ، زمینی ( توپخانه ) و هدایت واحدهای زمینی بشمار می رود 3- به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، تئوری فلج استراتژیک واردن ، نمی تواند مشکلات سازمانهای نظامی را در درگیری های شهری به حداقل رسانده یا بطور کامل حل کند ، چرا که مدافعان با اقدامات متقابلی نظیر سخت سازی سازه های حساس ، بردن شبکه های اصلی به درون زمین ، جابه جایی مستمر سامانه های حساس و بسیج قابلیتهای خاص خود ، می توانند این استراتژی را با مشکل روبرو کنند . این مساله بویژه در حوزه شبکه های فرماندهی وکنترل صادق است که می توان آنها را به درون زمین منتقل نمود یا اینکه بصورت محافظت شده درآورد . 4- تناقضی که در خصوص اهمیت تسلیحات هدایت دقیق وجود دارد نیز می بایست در تحلیل ها مد نظر قرار گیرد . بدین معنی که قابلیت اجرای حملات دقیق در کوتاه مدت ممکن است چاره کار باشد ، اما در بلند مدت نمی توان آن را ضروری دانست ، هرچند اهمیت خود را همچنان حفظ می کند . این بدان معناست که نسخه ای ضعیف تر از راهبرد فلج استراتژیک که به منظور به حداق رساندن جان غیرنظامیان طراحی می شود ، ممکن است عواقب طولانی مدتی را بوجود آورد که این نیز به نوبه خود ، مولفه های اصلی جنگ شهری را دچار چالش می کند . تئوری 5 حلقه ژنرال جان واردن در حوزه عملیات شهری ، جمعیت غیرنظامی و آنچه که اراده ملی نامیده میشود ، هدف اصلی محسوب میشود 5- ممانعت از توسعه توان مدافعان نیز کافی به نظر نمی رسد ، همانطور که حزب ا... نشان داد ، می توان منابع عظیمی از جنگ افزارها را پنهان نمود بدون آنکه روند افزایش پتانسیل رزمی ، موجبات حساسیت طرفهای متخاصم را فراهم آورد . در واقع ، سازمان های مسلح کوچک ، می توانند منابع خود را در سطوح مشخصی حفظ نمایند . 6- جنگ اطلاعاتی میان طرفین مخاصمه در جنگ شهری به شکل فزاینده ای درست به اندازه تحرکات واحدهای رزمی در بافت شهری اهمیت پیدا کرده است . اما سئوال اینجاست که چگونه میتوان کنترل جنگ اطلاعاتی استراتژیک را از دشمن سلب نمود ، بدون آنکه حتی یک سرباز خودی ، روی زمین مستقر باشد . 7- در فرآیند جنگ شهری ، مفاهیم مرتبط به قابلیتهای اطلاعات جاسوسی و توانایی شناسایی اینکه چه کسی و در چه موقعیتی می بایست مورد هدف قرار بگیرد ، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است ، چرا که سلاح های هدایت دقیق تنهابه اندازه اطلاعاتی که بدانها داده می شود ، میتوانند عملکرد مطلوبی از خود به نمایش گذارند . 8- در حوزه میدانی ، طیف گسترده ای از گزینه ها میان دو مفهوم تخریب کامل و دقت بسیار زیاد می بایست در دسترس قرار داشته باشد . با این حال انتخاب گزینه مناسب درجریان عملیات شهری ، یک چالش برای فرماندهان میدانی بشمار می رود ، هر چند این تصمیم گیری ، باید محدودیتهای کاربرد سلاح های دقیق را مدنظر قرار دهد . 9- در نهایت ، در یک نگاه کلی ، اگر نیروی هوایی پتانسیل اجرای عملیات پشتیبانی نزدیک را در محیط شهری ، در اختیار دارد ، در حوزه عملیاتی و بخصوص حوزه اجرای عملیات مشترک این امر چگونه ممکن است رخ دهد ؟! درصورتی که بیلان در صحنه رزمی مبناء تحلیل قرار گیرد ، نیروی هوایی علیرغم استفاده از تسلیحات هدایت دقیق در جریان درگیری ها در الرقه ، باز هم تخریب قابل توجهی را برجای گذاشت . علاوه براین ، شناخت ماهیت دشمن و ارزش شهر مورد تهاجم نیز ارتباط نزدیکی با چگونگی طراحی صحنه عملیات دارد . با این حال ، تجربیات بدست آمده از عملیات نظامی در شهرهایی نظیر فلوجه یا الرقه ، نشان می دهد که شهروندان غیرنظامی در جریان بیرون راندن نیروهای اشغالگر ( چه مهاجمان و چه مدافعان ) سختی های بسیاری را متوجه خواهند شد . این مساله نیز به نوبه خود ، به میزان توانایی شهروندان غیرنظامی در ترک شهر نیز مرتبط می گردد . در مجموع ، در دستور کارقرار دادن بررسی ایده های اساسی در خصوص نیاز به کاربرد نیروی هوایی در بافت شهری و نه فقط بهبود قابلیتهای فناورانه یا سخت افزاری برای سازمان های مسلح ، اکنون یک ضرورت بشمار می رود . بعنوان مثال ، بافت فیزیکی شهر الرقه ، برای کسانی که در این محیط عملیاتی حضور داشتند ، نمایانگر محیط عملیاتی غیر قابل شناسایی بود ، به همین دلیل ، در دور جدیدی از درگیریهای بالقوه میان قدرتهای بزرگ و یا افزایش احتمال بروز جنگهای نیابتی ، سازمان های مسلح به منظور تطبیق خود با محیط جدید رزمی می بایست قابلیتهای شگفت انگیز کاربرد سلاح های دقیق را برای افزایش اثر آنان ، به نیازهای روز ترجمه نمایند . پی نوشت : 1-بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
-
1 پسندیده شدهمبحث دوم: تئوری هیدرو دینامیک مواد منفجره منفجر شده در تماس با صفحات فولادی ضخیم هنگامی که حفره ای در مواد منفجره در تماس با صفحه قرار دارد ، سوراخ های بسیار عمیقی در فولاد ایجاد می کند. در حالی که این پدیده بیش از 150 سال است که شناخته شده است ، افزایش عظیم قدرت نفوذی که می تواند با پوشش حفره انفجاری با فلز نازک تولید شود ، اخیراً کشف شده است. در طول جنگ تعدادی از سلاح های سبک ، سرعت پایین ، ضد تانک (به عنوان مثال ، موشک بازوکا) تولید شد که از این پدیده برای سوراخ کردن صفحه زره ضخیم استفاده کرد. یک نظریه نسبتاً کامل ریاضی از این پدیده اساساً جدید همراه با برخی از داده های تجربی که در تدوین و آزمایش این تئوری کمک کرده اند ارائه شده است. این فرآیند به دو مرحله تقسیم می شود: اول ، تشکیل بخشی از آستر فلزی به یک جت نازک بلند که به صورت طولی با سرعت های بسیار زیاد (30،000 فوت ./sec.) حرکت می کند و دوم ، مجبور کردن کناره های مواد هدف توسط فشارهای بسیار زیاد (0.3 ‐ میلیون atm اتمسفر) که در اثر ضربه جت پر سرعت تولید می شود. تئوری های هر دو مرحله مبتنی بر هیدرودینامیک کلاسیک مایعات کامل است ، که قابل اجرا است زیرا مقاومت فلزات درگیر در فشارهای زیاد مواجه می شود. منبع: https://www.tib.eu/de/suchen/id/aip%3Adoi~10.1063%2F1.1698173/Explosives-with-Lined-Cavities/
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 15 بهمن 1398 تصرف روستای نیرب در8 کیلومتری شهر ادلب ارتش سوریه بشدت در حال بمباران مناطق اطراف نیرب است این کار یا بدلیل عدم اجازه به تجمع مخالفین صورت میگیرد ویا آمادگی اولیه برای پیشروی !! برخی از تلفات مسلحین در سایر مناطق باز پسگیری روستای زیتان در جنوب غرب حلب توسط مسلحین در این ضد حمله یک نفربر بی ام پی یک تانک تی 55 و یک دستگاه تانک تی 90 به غنیمت مهاجمین درآمد عمده قوای سوری الان در حومه سراقب در حال درگیری ایست در محور ابوظهور هم نیروهای های از سپاه پنجم حضور دارند. اما در حلب با وجود اینکه خط تماس زیادی است اما تنها لشگر 11 ولشگر 4 بهمراه تیپ فلسطینی قدس تزریق شده اند در محور جنوب غرب حلب هم نیروهای مقاومت حضور گسترده ایی دارند از این محور نباید انتظار زیادی داشت حداکثر رسیدن به جاده حلب آنهم زیر حملات شدید موشک های ضد زره ایی
-
1 پسندیده شدهیک موضوع جانبی و جالب اینکه ما حدود 700 میلیون دادیم سامانه تور و تا به امروز یه تامکت یه فانتوم و 737-800 رو با موفقیت سرنگون کرده که اگه دیه غرامت هرچی که اسمشو بذاریم مسافران 737 و هزینه های انجام شده برای آموزش خلبانان رو حساب کنیم شاید بشه گفت حدود 1.3 میلیارد دلار از جیب رفته و عملا هیچی به دست نیومده شکست ... دوستان کسی لیستی از ناموفق ترین خرید های تاریخ میلیتاریسم داره؟ درس گرفتن هم که کلا توی کار ایرانی جماعت نیست نمیدونم این همه کتاب تاریخ رو برای کی مینویسن؟
-
1 پسندیده شدهبا سلام دوستان کارشناس در حوزه دریایی ، مقایسه کنند : مرحوم مغفور جنت مکان ، یو اس اس استارک ( کلاس اولیور هازارد پری ) مکان : خلیج پارس ، بعد ازاصابت دوتیر اگزوست همان شناور ، سال 2006، داک مرطوب شرکت "مترو ماشین " فیلادلفیا
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی از جمله کشور هایی بود که توانست بعد از جنگ جهانی دوم خود را تا حدودی بالا بکشد و جزء کشور های ثروتمند دنیا شود اما متاسفانه عوامل مختلفی دست به دست هم دادند تا این کشور نتواند آنگونه که باید خود را هدایت کند و سرانجام پس از ۷۰ سال حکومت مستبدانه علیه مردم خویش و مردم سایر دنیا، در سال ۱۹۹۱ از پایه فروریخت و تبدیل به فدراسیون روسیه گردید. حال در این مطلب تصمیم داریم تا سومین نسخه از نفربر های جنگی هوابرد در اختیار نیروی های واکنش سریع این کشور را برای شما معرفی نماییم. در سلسله مطالبی که در گذشته برای شما ارائه کردیم، به شماره ی ۱ و ۲ این نفربر پرداختیم که چگونه توانستند نقاط ضعفشان را تا حدودی برطرف کنند و اینکه نسخه ی اول این نفربر با برجک مجهز به توپ ۷۳ میلیمتری نتوانست عملکرد خوبی از خود به نمایش بگذارد چرا که دارای سرعت فوق العاده پایینی بود و نمی توانست سرعتی را که یک توپ ۳۰ میلیمتری که روی نسخه ی دوم هم نصب شد، داشته باشد. چرا که توپ ۳۰ میلیمتری می تواند هم علیه اهداف هوایی و هم زمینی به کار گرفته شود. حال بهتر است تا به اصل مطلب رفته و نفربر جنگی هوابرد BMD-3 را برای شما تشریح کنیم. اختصار BMD از Boyevaya Mashina Desanta گرفته شده است و به معنای نفربر جنگ هوابرد می باشد. این نوع نفربر ها زیر مجموعه ی نفربر های جنگی پیاده نظام یا IFV قرار می گیرند که کاهش وزن و همینطور اندازه آنها را قادر می سازند تا درون هواپیما های ترابری جای گیرند و بتوانند آنها را از همان هوا به سمت بیرون پرتاب کنند. شایان ذکر است که اتحاد جماهیر شوروی اولین کشوری بود که فصل جدیدی از زرهی را وارد دانشنامه ی نظامی جهان کرد و آن هم IFV است. این اتحادیه با ساخت بی ام پی ۱ توانست این ایده را عملی کرده که یک نفربر هم دارای توپ باشد و هم اینکه بتواند تعدادی سرباز را با خود حمل کند. در آن زمان نفربر ها فقط می توانستند ۸ نفر را –یعنی یک جوخه کامل که شامل ۸ نفر است- با خود حمل کنند، اما امروزه شاهد این هستیم که برخی از نفربر های جنگی پیاده نظام حتی تا ۱۱ نفر را نیز با خود حمل می کند . نفربر جنگی هوابرد بی ام دی ۳ یکی از سبک ترین نسخه ها در کلاس خود می باشد که برای پشتیبانی های سبک و همینطور مورد استفاده نیرو های واکنش سریع تهاجم هوایی است و قادر است با توپ ۳۰ میلیمتری ۲A42 خویش تا حدود بسیار زیادی موثر واقع شود. توپ ۲A42 قادر است تا انواع مختلفی از گلوله ها که شامل گلوله های شدید الانفجار و ضد زره را شلیک نماید. نفربر BMD-3 از لحاظ چیدمان تسلیحاتی نسبتا خوب عمل کرده است و در کنار توپ اصلی ۳۰ میلیمتری، یک پرتابگر موشک ۹M113 کنکورس، نارنجک انداز AGS-17، مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری هم محور با توپ اصلی و در انتها نیز یک مسلسل سبک ۵٫۴۵ RPK-74 قرار گرفته اند تا هر کدام علیه هدفی به کار گرفته شوند. نفربر فوق در دهه ی ۸۰ میلادی طراحی گردید. کمپانی طراحی کننده ی این نفربر، کارخانه تراکتور سازی ولگوگراد بود که BMD-3 را تحت عنوان Object 950 تولید کرد (منظور از تولید به معنای ساخت نمونه ی اولیه است و نه تولید انبوه). این نفربر در سال ۱۹۹۰ بود که به خدمت نیرو های هوابرد روسیه یا VDV (اختصار Vozdushno-desantnye voysk) درآمد که در ابتدا تنها ۱۳۷ دستگاه از آنها به تولید رسید. البته بعد از فروپاشی شوروی و خوابیدن اقتصاد برای مدت زمانی، این نفربر ها دیگر تولید نشدند. کشور آنگولا و روسیه در حال حاضر از دارندگان این نفربر به شمار می روند که بر اساس آمار سال ۲۰۱۳، نیرو های هوابرد روسیه ۱۲۳ دستگاه BMD-3 و ۶۰ دستگاه BMD-4 در اختیار دارد . توسعه ی نفربر پیشینیان از زمان پیدایش نیرو های هوابرد اتحاد جماهیر شوروی (از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۱ میلادی)، مهندسین و طراحان همواره به دنبال افزایش قدرت آتش و همینطور ثابت کردن این قضیه در میان تجهزات سازمانی و غیر سازمانی خود بوده اند. تجربه ی جنگ دوم جهانی نشان داده است که که ارتش این کشور اهمیت ویژه ای برای سواره نظام هوایی قائل بوده به طوری که نیرو هایی از پیاده نظام را برای انجام این کار آموزش می دیدند. با این وجود در شوروی وسیله ی مناسبی به جهت انجام این کار وجود نداشت و همینطور مشکل اینکه چگونه تجهیزات را درست در نقطه ی مورد نظر پرتاب نمایند از جمله مسائلی بود که با آن دست و پنجه نرم می کردند. سرانجام با تولید هواپیما های ترابری An-8 و An-12 انقلاب جدیدی در زمینه ی جمل و نقل هوایی شوروی ایجاد گردید به طوری که تبعات اقتصادی که دنبال آن ایجاد گردید بسیار به نفعشان گردید. با آغاز به کار این هواپیما ها، نحوه ی طراحی و توسعه جنگ افزار های زرهی هواپرتاب نیز دستخوش یک سری تغییرات شد تا بتواند مناسب قرار گیری درون آن هواپیما ها باشند. در سال ۱۹۶۹ میلادی، نفربر جنگی هوابرد BMD-1 وارد خدمت ارتش شد تا بتواند وظایف یک خودروی نظامی هواپرتاب را به انجام برساند. زمانی که این نفربر عملیاتی شد (BMD-1)، هیچگونه بورد یا پنل آنالوگی در اختیار نداشت تا وضعیت را نشان دهد. نسخه ی اولی دارای یک توپ ۷۳ میلیمتری به همراه مسلسل ۷٫۶۲ هم محور PKT بود. در کنار اینها یک پرتابگر موشک ضد تانک ۹M14 Malyutka نیز روی برجک نصب می شد. تجهیزات اضافی که روی این نفربر نصب می شدند عبارت اند از دو مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری PKT که در جلو و در سمت چپ و راست قرار می گرفتند. برای شلیک سرنشینان به اطراف نیز یک سری پورت های آتش به سمت بیرون تعبیه شده بود که افراد قادر بودند تا از طریق آنها به سمت بیرون در سمت چپ و راست، شلیک نمایند. خودروی فوق مجهز به یک سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک بود که فشار های ناشی از برخورد با زمین را به حداقل می رساند. همانطور که می دانید وقتی جسمی از هوا به زمین پرتاب شود، خواه ناخواه دارای یک شتاب می گردد که اگر کنترل نشود، می تواند شی پرتاب شده را به کلی تخریب نماید. این نفربر نیز با استفاده از چتر های بزرگ وقتی به بیرون پرتاب می شود، با یک سرعت نسبتا کم به طرف زمین می آید. با اینکه چتر ها از شتاب برخورد با زمین می کاهند اما خسارات جانبی اجتناب ناپذیر است. علت وجود سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک نیز به همین دلیل است تا فشار ناشی از برخورد با زمین را کاهش دهد. به عنوان یک نفربر جنگی هوابرد، وزن ۷٫۵ تن برای این خودرو بسیار معقول به نظر می رسد و می تواند از طریق هر نوع هواپیمای ترابری نظامی به سمت بیرون پرتاب شود. این خودروی جنگی هوابرد در کنار یک سری نقاظ ضعف هایش دارای نسبت رانش به وزن فوق العاده ی ۳۲ اسب بخار در هر تن است که برای ۲۵۰ اسب بخار قدرت و ۷٫۵ تن وزن بسیار خوب به نظر می رسد. خودروی بی ام دی ۱ با زره آلومنیومی پوشیده شده است تا وزن آن را کاهش دهد. البته نسخه ی اول بی ام دی ۱ مقدمه ای شد برای تولید سایر نسخه ها از جمله BMD-1K و BTR-D که همگی مبتنی بر این نفربر ساخته شده اند. در طی جنگ افغانستان که شوروی در آن به مدت ۹ سال درگیر بود، قدرت آتش خودروی جنگی هوابرد بی ام دی ۱ بشدت ضعیف جلوه نمود. تیم طراحی خودروی جنگی هوابرد بی ام دی 1 در دهه ی 80 میلادی نسخه ی جدیدی از این نفربر را توسعه دادند که با جنگ افزار جدید همراه بود. خودروی جنگی پیاده نظام BMD-2 که در سال 1985 وارد خدمت نیرو های نظامی شوروی گردید. مهمترین تفاوت میان نسخه ی اول و دوم این نفربر جنگی، توپ اصلی است که در نسخه ی اول اندازه آن 73 میلیمتری و در نسخه ی دوم 30 میلیمتری 2A42 می باشد. نفربر بی ام دی 2 مجهز به پرتابگر 9P135M است که می تواند موشک های ضد تانک هدایت شونده از راه دور فاگوت و کنکورس را شلیک نماید. تا این مرحله شما با تاریخچه ای مختصر از نفربر بی ام دی و چگونگی ساختار آن آشنا و همینطور متوجه مزایا و معایب این نفربر که در زمان خود بسیار ایده ی نوآورانه و خوبی بود، شدید. حالا بهتر است تا با این مقدمات به سراغ سومین نسخه از این نفربر برویم که هم اکنون در خدمت نیرو های ویژه ی ارتش روسیه و آنگولا می باشد. پروسه تولید طراحی و توسعه ی سومین نسل از خانواده ی نفربر های جنگی هوابرد BMD-3 تقریبا همزمان با ساخت سومین نسخه از نفربر های جنگی پیاده نظام BMP بود که با این وجود، به علت وزن بالای آن که حدود 20 تن است، حمل و نقل آن را با محدودیت همراه ساخته است که تنها یک دستگاه از آن می تواند درون هواپیمای ایلویشن Il-76 جای گیرد. در اوایل دهه ی 80 میلادی، شوروی تصمیم به ایجاد یک خودروی جنگی هوابرد را گرفت که بتواند در سطوح مختلف به عملیات بپردازد. هنگام طراحی نفربر جنگی هوابرد بی ام دی 3، راهکار های مختلفی به ذهن طراحان رسید که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد. اولین مورد شامل استفاده کردن از یک شاسی با حداکثر وزن 18 تن به همراه یک توپ 100 میلیمتری2A70 و یک توپ خودکار 30 میلیمتری 2A72 می باشد. دومین گزینه شامل استفاده از یک توپ خودکار 30 میلیمتری 2A72 به عنوان توپ اصلی بود و توپ 100 میلیمتری کنار گذاشته شده بود. بنابراین، هواپیمای ترابری ایلوویشن 76 می توانست 2 دستگاه نفربر 18 تنی و یا 3 دستگاه نفربر 12.5 تنی را با خود حمل کند.آزمایشات و تحقیقات در خصوص این دو نوع نشان داد که نسخه ی دوم توانایی عملیاتی بیشتری دارد. بر همین اساس و بر طبق تجارب بدست آمده، کار ساخت و تولید این نفربر با نام کد "باخشا" در 20 می 1983 آغاز گردید. در نهایت وظیفه ی تولید انبوه آن نیز به کارخانه تراکتور سازی ولگاگراد داده شد. سرانجام پس از گذشت یک ماه، توافقی مقرر شد تا بر اساس آن پشتیبانی های تکنیکی و تاکتیکی لازم برای نفربر زرهی جدید BMD به عنوان بخشی از مرحله ی طراحی، به عمل آید. در این کار تجربیات به دست آمده در ساخت نسخه ی اول خانواده BMD یعنی BMD-1 و همینطور Object 934 که یک تانک سبک بود و BMD-3 مبتنی بر آن طراحی شد، استفاده گردید. در سال 1985 اولین دسته از نمونه های آزمایشی که سه دستگاه بودند، تکمیل گردید. بر اساس این آزمایشات، مشخص شد که خودرو دارای یک سری اشکالات فنی است که این مشکل شامل اضافه بودن 190 الی 200 کیلوگرم وزن خودرو است که عمل حمل و نقل را با مشکل مواجه میسازد. بر همین اساس کارخانه تراکتور سازی ولگاگراد در پس حل این چالش برآمد و توانست بسیاری از مشکلات را برطرف سازد. در ماه می 1986، آزمایشات روی این نفربر با اضافه شدن 3 دستگاه دیگر که توسط کمپانی ولگاگراد توسعه یافته بود، تکمیل تر گردید. هر کدام از این نفربر ها در نقاط مختلفی از شوروی تست شدند. در نمونه ی جدید 400 کیلوگرم از حجم خودرو کاسته شد که با این کار، جعبه دنده عمل انتقال قدرت را بهتر انجام می دهد. آزمایشات بین ایالتی از 27 اکتبر سال 1986 تا 27 اکتبر سال 1987 به طول انجامید. سر انجام بعد از این آزمایشات، 2 تا 3 دستگاه از این نفربر ها را به بد آب و هوا ترین نقاط شوروی ارسال کردند تا نتیجه را مشاهده کنند که این کار از 10 جولای الی 19 نوامبر سال 1988 به طول انجامید. نتیجه ی این آزمایشات در پایان موفقیت آمیز بود، چرا که در نهایت با قبول این نفربر به عنوان یک نفربر جنگی هوابرد همگی شرایط فنی لازم را دارا بود و در دهم ماه فوریه سال 1990، اتحاد جماهیر شوروی آن را به عنوان Object 950 تحت عنوان BMD-3 وارد خدمت نمود. نفربر فوق تولیدش تا سال 1997 میلادی ادامه یافت که به غیر از 6 دستگاه ساخته شده به عنوان نمونه ی اولیه، 137 دستگاه دیگر در مجموع به عنوان BMD-3 تولید شد. مشخصات فنی شاسی به علت قوانین سخت گیرانه ای که برای طراحی این خودروی جنگی هوابرد وضع گردید، وزن کلی BMD-3 نسبت به همتایان خود سبک تر است. خودرو به گونه ای طراحی شده تا بتواند 7 نفر شامل راننده، توپچی و فرمانده ی خودرو به علاوه 4 سرنشین دیگر را با خود حمل کند. در میانه ی خودرو صندلی هایی برای قرار گیری پیاده نظام (سرنشینان داخل خودرو) وجود دارد که درست در کنار صخره های ذخیره سازی (راک یا صخره به کمد های دیواری گفته می شود که متصل به دیوار هستند، معمولا در آزمایشگاه ها از این نوع راک ها فراوان است) موشک های هدایت شونده ی 9M111 یا 9M113 قرار دارند. در کنار راک تیره های هدایت شونده ی ضد تانک، دو عدد دیگر برای نگهداری مهمات توپ اصلی و توپ ثانویه و همینطور یک عدد دیگر به جهت نگهداری فیلتر هوای نفربر وجود دارد. همانطور که مستحضر هستید، فضا در خودرو های هوابرد بسیار محدود است، زیرا هر گونه فضای اضافی موجب حمل بار اضافی و در نهایت سبب سنگین شدن بیش از حد خودرو می گردد. در این گونه خودرو ها وزن معیار فوق العاده حساسی می باشد، زیرا خودرو های هوابرد تفاوتی که با خودرو های زرهی یا رزمی دیگر دارند این است که باید بتوانند بسرعت عملیاتی شوند بدون اینکه اتلاف وقتی ایجاد نمایند. شاید با خود بگویید دلیل این همه حساسیت نهایتان برای 100 یا 200 کیلوگرم است؟ باید گفت بله! چون همین 200 کیلوگرم مشکلاتی را برای نفربر به وجود می آورد که نبودش خیلی بصرفه تر است. هم اکنون علت محدود بودن فضای داخلی و همینطور خارجی نفربر های هوابرد را بهتر درک کردید. حالا نوبت به پیکره بندی سرنشینان (به انگلیسی Configuration) می رسیم، فرمانده در سمت راست برجک قرار می گیرد که دارای دریچه ی مخصوص به خود است و به سمت جلو باز می گردد، توپچی نیز درست در سمت چپ فرمانده در برجک می نشیند و دارای دریچه ی مخصوص به خود می باشد. راننده نیز در جلوی نفربر در کنار 4 نفر سرنشین دیگر خودرو قرار می گیرد. البته یکی از سرنشینان هدایت مسلسل ثانویه که در سمت راست و در جلو قرار دارد را بر عهده می گیرد. دریچه های آتش نیز برای شلیک سرنشینان از داخل برای آنها تعبیه شده که می توان از طریق آن با اسلحه شلیک کرد. خدمه و سرنشینان می توانند در مواقع ضروری، اگر خروج از دریچه های تعبیه شده برایشان مقدور نبود، می توانند از دریچه های قرار داده شده در عقب خودرو استفاده کنند. تله های انفجاری کنار جاده ای یا IED بمب های دست سازی هستند که با موبایل یا کنترل از راه دور هدایت می شوند. این بمب ها در عراق و افغانستان خسارت های بسیار جدی هم به شوروی (در جنگ 9 ساله شوروی و افغانستان) و هم به آمریکا و نیرو های ناتو وارد کرد. به همین دلیل برای جلوگیری از صدمات ناشی از این انفجار ها، صندلی ها به سقف بسته شده اند تا امواج انفجار را کاهش داده و شدت آن روی خدمه را تا حد ممکن پایین آورند. موتور نفربر در عقب بدنه مجتمع شده که مدل 2V-06-02 دیزلی خنک شونده با آب که می تواند 450 اسب بخار نیرو تولید کند. در کنار موتور، متعلقات آن شامل جعبه دنده، کلاچ اصلی، ترمز ها و ... قرار دارد. همانند سایر نفربر ها، یک سری مجموعه حفاظت NBC (هسته ای، بیولوژیک، شیمیایی) نیر برای حفاظت از خدمه در برابر عوامل هسته ای و .. که با استفاده از فیلتر های مخصوص جهت تهویه مناسب با محیط در صورت اتفاق افتادن فاجعه های ذکر شده، روی نفربر نصب شده است. لازم به ذکر است که این کیت ها می تواند تا چند روز خدمه را در برابر چنین عواملی محافظت کنند. جنگ افزار توپ اصلی (سلاح اصلی) توپ اصلی در نظر گرفته شده برای بی ام دی 3، توپ 30 میلیمتری اتوکانن 2A42 است که از نفربر BMP-2 به بعد روی اغلب نفربر های روسی به علت عملکرد خوبش نصب شد. این تنها نفربر ها نیستند که از این مدل توپ به عنوان جنگ افزار اصلی استفاده می کنند، بلکه بالگرد های کاموف 52 و میل می 28 نایت هانتر نیز از این توپ بهره می برند. توپ 2A42 یک توپ با توانایی تغذیه انتخابی است که با یک نگهدارنده دهانه ی متمایز همراه است و سیستم تغذیه نیز می تواند هم بصورت دستی و هم خودکار انجام شود که این کار هم دقت را افزایش می دهد و هم موجب طول عمر سلاح می گردد. در متن فوق کلمه ی نگهدارنده دهانه ذکر شد که در این قسمت تصمیم دارم تا کمی نیز در خصوص آن برای شما توضیح دهم. اگر شما در یک تانک یا یکی از این نفربر ها نشسته باشید و شلیک کردن با آن را تجربه کنید، مشاهده می کنید پس از شلیک های متوالی، گلوله ها به اطراف برخورد می کنند. در توپ های سنگین چیزی به نام استابیلایزر یا تثبیت ساز روی توپ نصب می شود تا در هنگام حرکت کردن توپ بالا و پایین نشود و این امر موجب می گردد تا دقت همواره پایدار بماند. البته هرگز دقت در هنگام حرکت پایدار نبوده و نخواهد بود، زیرا وقتی شما در حال حرکت هستید، تکان های جانبی اجتناب ناپذیر خواهد بود، پس بنابراین نمی توان گفت این توپ، این تانک یا این نفربر تماما تثبیت شده است. نگهدارنده دهانه توپ یا ترمز دهانه نیز همین کار را انجام می دهد و سعی می کند توپ زمانی که در حال شلیک های متوالی است، دقت را تا حد ممکن افزایش دهد. نرخ عملی آتش توپ 200 الی 300 گلوله در دقیقه است در حالی که نرخ آتش دوره ای سلاح چیزی حدود 550 گلوله بر دقیقه است. هنگام شلیک سرعت دهانه توپ 960 متر بر ثانیه است. 500 گلوله به صورت آماده درون توپ قرار دارد که 360 گلوله دیگر نیز به صورت ذخیره در انبار قرار می گیرد. دو نوع گلوله برای توپ اصلی در نظر گرفته شده که یکی گلوله های ضد زره رسام یا AP-T با نهایت برد 2000 متر (2 کیلومتر) و دیگری گلوله ی شدید الانفجار آتشزا یا HE-I با نهایت برد 4000 متر (4 کیلومتر) است. بعد از توپ اصلی، یک قبضه مسلسل کالیبر 30 (7.62 میلیمتر) PKT نیز در جلو و در سمت راست نفربر نصب شده است که دارای نرخ آتش 800 گلوله بر دقیقه و همینطور 2000 گلوله می باشد. البته در حال حاضر شرکت KBP یک نسخه جدید نفربر را سفارش داده که فقط دارای یک سرنشین به همراه توپ استابیلایز شده 30 میلیمتری 2A72، چهار شاخه پرتابگر موشک کورنت، سایت های دیدبانی حرارتی، یک مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری PKT و یک سیستم کنترل آتش جدید می باشد. هنوز این برجک آماده نشده است. جنگ افزار ثانویه در کنار مسلسل سیک 7.62 میلیمتری، دو عدد جنگ افزار ثانویه نیز روی نفربر نصب می شوند که خدمه یا سرنشینان آن را هدایت می کنند. اولی نارنجک انداز 30 میلیمتری AGS-17 نصب شده در جلو در سمت چپ و دیگری مسلسل سبک 5.45x39 یا RPK است که از آنها بر علیه پیاده نظام دشمن استفاده می شود. هر یک از این سلاح ها توسط یکی از سرنشینان عملیاتی می گردد. برای نارنجک انداز AGS-17، تعداد 290 گلوله در نظر گرفته شده که به صورت مسلح روی نارنجک انداز قرار دارد و 261 گلوله نیز به صورت ذخیره در انبار قرار گرفته شده است. همینطور برای مسلسل RPK-74 نیز حدود 2160 گلوله در نظر گرفته شده که همگی در اختیار می باشند. نکته ای که لازم است ذکر کنم، میزان پایین تخریب مسلسل RPK است که دارای کالیبر 5.54 است که در مقایسه با مسلسل های 7.62 ملیمتری، میزان اثر گذاری پایینی دارد و فقط می توان برای اجرای آتش مستقیم از آنها بهره برد که در برد های 800 متر قابل استفاده است. نارنجک انداز AGS-17 نیز قادر است تا اهداف دشمن را در فاصله 1700 متری نابود سازد که این کار با گلوله های شدید الانفجار (نارنجک) صورت می پذیرد. در پایان نیز باید ذکر کرد که در هر صورت که نیاز باشد از آنها استفاده کرد و کاملا اختیاری است. موشک های ضد تانک هدایت شونده از راه دور موشک های ضد تانک هدایت شونده از راه دور یا ATGM می تواند روی نفربر جنگی هوابرد BMD-3 نصب شوند. پرتابگر های موشک 9P135M که موشک های فاگوت (ناتو به آنها نام AT-4 Spigot را داده است) یا کنکورس (AT-5 Spandrel) را شلیک کند. پرتابگر های موشک 9P135M روی برجک نفربر BMD-3 نصب می شوند و می توان آنها را نیز باز کرد (یعنی از برجک جدا نمود). نکته ی حائز اهمیت این است که خدمه می توانند هم از داخل نفربر و هم از خارج به سیستم شلیک دسترسی داشته باشند. پرتابگر موشک دارای 5 شاخه موشک است که 3 شاخه آماده و 2 شاخه نیز در انبار ذخیره می گردد. موشک های فاگوت موشک های متوسط با برد 2 کیلومتر هستند که در حال پرواز سرعتشان به 186 متر بر ثانیه می رسد و قادر هستند تا در 480 میلیمتر زره RHA نفوذ کنند. موشک های فاگوت-M نسخه ی بهبود یافته با افزایش برد به 2.5 کیلومتر و توانایی نفوذ درون 550 میلیمتر زره RHA هستند. دیگر موشک مورد استفاده موشک کنکورس است که دارای 4 کیلومتر برد موثر است و می تواند با سرعت 206 متر بر ثانیه به سمت هدف حرکت کند. میزان نفوذ این موشک ها، 750 الی 800 میلیرمتر در زره RHA است که در نسخه ی بهبود یافته یعنی کنکورس-M این میزان به 750 الی 800 میلیمتر در زره RHA با نابود سازی زره ERA با سر جنگی اضافی است. البته برد موشک های کنکورس در شب به 2500 متر تقلیل می یابد. در اینجا نیز باید گفت که با افزودن یک کیت آلمانی فرانسوی Flame-V نفربر جنگی BMD-3 می تواند موشک های ضد تانک MILAN را شلیک کند. سیستم کنترل آتش تثبیت ساز یا استابیلایزر 2E36-3 با دو روش توپ را تثبیت می کند، یکی ارتفاع و دیگری زاویه است. هم فرمانده و هم توپچی می توانند با توپ اصلی شلیک کنند و آنها قادر هستند تا برجک را 360 درجه به راست و چپ بچرخانند و توپ را نیز از -5 درجه تا +75 درجه بالا و پایین کنند. این میزان توپچی را قادر می سازد تا بالگرد ها، جنگنده هایی که در ارتفاع پست پرواز می کنندو همینطور هدف های در ارتفاقات را مورد آتش مستقیم قرار دهند. دنیای جنگ افزار ها روز به روز در حال پیشرفته شدن است. در گذشته تانک ها مجبور بودند تا از توپچی های فوق العاده ماهر بهره ببرند تا شلیک هایشان به هدف بخورد. این کار هزینه ی زیادی را برای آموزش خدمه ماهر صرف می کرد. اما امروزه همه چیز الکترونیکی شده و با یک دکمه کار سخت توپچی های قدیمی انجام میگیرد. سیستم های هدف گیری خودکار BPK-1-42 که مجهز به سایت دیدبانی که شامل کانال دید در روز، کانال فعال و غیر فعال دید در شب و یک سایت دیدبانی دید در روز PZU-8 می باشد. مجموعه سیستم های ارتباطی R-123M با طول موج فوق کوتاه (USW) برای ارتباط با بیرون است. همچنین سیستم TPU-124 نیز برای ارتباط برخط با خدمه در داخل نفربر، روی BMD-3 نصب شده است. نفربر بی ام دی 3 دارای یک سری گزینه های اختیاری است که به سفارش یگان به کار گیرنده روی آنها نصب می شود از جمله سیستم دید حرارتی توپچی با نام SANOET-1 می باشد که قابل استفاده برای موشک های ضد تانک نیز هستند. سایت دیدبانی حرارتی Trakt 1PN65 نیز یک تصویر بردار حرارتی برای موشک انداز ضد تانک است که دارای 2.5 کیلومتر برد می باشد همچنین سایت دیدبانی حرارتی Mulat 1PN86 مخصوص دید در شب با قابلیت کشف در 3.5 کیلومتری و همینطور تشخیص هویت در 2.5 کیلومتری است که می توان روی نفربر آنها را استفاده نمود. اقدامات متقابل در برابر تهدیدات نفربر جنگی هوابرد BMD-3 هماننده سلف هایش، سبک وزن است تا با این کار امور مربوط به حمل و نقل آن تسهیل گردد. برجکی از جنس استیل و بدنه نیز از آلیاژ آلومینیوم، خدمه را از سمت جلو و در مقابل گلوله های کالیبر 50 (12.7 میلیمتری) محافظت می نماید. سقف، طرفین، عقب و شاسی نیز در برابر آتش سلاح های سبک، ترکش ها و انفجار ناشی از خمپاره ها نیز محافظت شده اند. نفربر دارای سیستم مبارزه با آتش (اتفای حریق) و همینطور سیستم خودکار NBC می باشد. 3 عدد نارنجک انداز دودزا کاملا الکتریکی 81 میلیمتری نیز در طرفین برجک و به سمت جلو نصب شده اند تا در صورت لزوم آنها را پرتاب کنند و مانع از قفل لیزری سلاح های مادون قرمز شوند. در این بین نیز می توان با پاشش سوخت روی اگزوز داغ، یک ابر دود ایجاد نمود تا همان کار نارنجک انداز را انجام دهد. یک کیت حفاظتی ERA یا زره واکنشگر انفجاری ساخت فرانسه برای این نفربر ساخته شده که با نصب آن روی نقاطی از بدنه، می توان شانس سلامت خدمت را افزایش داد. این کیت ها جزء سیستم های اقدامات متقابل هارد کیل است که با پرتاب ترکش به سمت جلو، مانع از برخورد موشک با بدنه می شوند و قبل از تماس آن را منفجر می کنند. البته این عمل برای پیاده نظامی که در اطراف نفربر هستند فوق العاده مرگ آور است در صورتی وارد عمل شود. نیرو محرکه و پیشرانه در طول مطلب به این قسمت اشاراتی شد که هم اکنون تصمیم دارم تا در خصوص آن توضیحات تکمیلی ارائه دهم. موتور و متعلقات همگی در بخش عقب خودرو مجتمع شده اند. موتور شامل یک دستگاه 2V-06-02 دیزل خنک شونده با آب که توانایی تولید 450 اسب بخار نیرو را دارا می باشد. در کنار موتور، جعبه دنده، سیستم انتقال قدرت، کلاچ، ترمز و ... قرار گرفته است. سیستم تعلیق نیز شامل 5 چرخ جاده با کفشک لاستیکی، یک خورشیدی که نیرو را تولید می کند و یک هرز گرد در جلو که نفربر را به حرکت در می آورند. در کنار اینها 4 رولر تثبیت ساز نیز وجود دارد که زیر شنی و در بالای چرخ های جاده نصب می شوند. نفربر بی ام دی 3 دارای یک سیستم انتقال قدرت هیدرومکانیکال با فرمان هیدرواستاتیک است. سیستم تعلیق این خودرو این امکان را می دهد تا بر اساس عوارض زمین ارتفاع را بین 130 تا 530 میلیمتر تنظیم کرد و مقدار پیشفرض 540 میلیمتر است. علاوه براین، سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک به بی ام دی 3 اجازه می دهد تا توسط هواپیمای ترابری ایلویشن Il-76M حمل گردد. تنظیم ارتفاع توسط راننده صورت می پذیرد و این کار 10 ثانیه بیشتر زمان نمی برد تا از پایین ترین حد به بالاترین میزان رسانده شود.حداکثر سرعت این نفربر در جاده 70 کیلومتر و در آف رود (صحرایی) 45 کیلومتر است. نفربر فوق قادر است تا با یک باک سوخت میزان 500 کیلومتر را طی کند و همینطور قادر است تا از شیب 60 درصد و شیب جانبی 30 درصد نیز عبور کند. همانند اغلب نفربر های روسی این نفربر نیز دوزیست بوده و این کار به وسیله ی دو واترجت نصب شده در طرفین خودرو در قسمت عقب صورت می پذیرد. با استفاده از این واترجت ها نفربر قادر است تا با سرعت 10 کیلومتر بر ساعت در آب تردد کند. برای مواقعی که نفربر وارد آب میشود، اسنورکلی تعبیه شده که به صورت خودکار شروع به کار می کند که در بخش راننده قرار دارد، همچنین یک صفحه ی منحرف کننده جریان آب نیز در جلوی نفربر قرار گرفته تا در صورت وارد شدن به آب، مانع از چپه شدن نفربر گردد. باید در پایان اضافه کرد که نفربر جنگی هوابرد BMD-3 بر خلاف نسخه های پیشین خود دارای قابلیتی است که بر اساس آن سرنشینان می توانند هنگام پرتاب از هواپیما درون نفربر قرار گیرند که این کار در بی ام دی 1 و 2 امکان پذیر نبود. می بایست خدمه به صورت جدا گانه و نفربر نیز به همین شکل پرتاب می شدند که این کار نیازمند زمانبندی دقیقی بود. نویسند و مترجم: سیاوش سلطان ویس برای مطالعه ی نسخه ی های اول و دوم نفربر جنگی هوابرد بی ام دی: نسخه اول نسخه دوم
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم لاحول ولا قوة الا بالله ضمن عرض سلام خدمت دوستان بخش نخست BMD-2 خودروی رزمی هوابرد ساخت صنایع تراکتور سازی ولگوگراد (Volgograd Tractor Plant) است که از زمان رونمایی در سال 1985 به صورت اختصاصی جهت کاربری نیروهای هوابرد روسیه-VDV (و ایضا برخی اقمار شوروی سابق) مورد استفاده بوده. BMD در نام این خودرو مخفف عبارت Boyevaya Mashina Desanta به معنای خودروی رزمی هوابرد است.این خودرو در حقیقت براساس طرح خودروی BMD-1 ساخته شده و نسخه ای بهبود یافته از آن محسوب میشود. همچون BMD-1 ، خودروی رزمی BMD-2 نیز در کلاس خودروهای رزمی فوق سبک با قابلیت ترابری و بارریزی هوایی قرار دارد که جهت تقویت قوای مکانیزه و بهبود توانایی های رزمی یگان های پیاده نظام هوابرد ارتش روسیه در نظر گرفته شده. خودروی BMD-2 در زمان ارائه به عنوان جایگزینی برای سلف خود BMD-1 مطرح نبوده بلکه به عنوان یک مکمل رزمی برای این خودرو ارائه شده تا در کنار آن قابلیت های عملیاتی کامل تری ارائه کند. خودروی BMD-2 به لطف توپ 30 میلیمتری خودکار با نواخت تیر بالا که از قابلیت پوشش گسترده زوایای عمودی برخوردار است ، قابلیت های رزمی متنوع و منعطفی دارد که شامل مقابله با خودروهای رزمی و پیاده نظام دشمن ، درگیری با هواگرد های ارتفاع پست همچون بالگرد های تهاجمی است. خودروی BMD-1 این خودرو به جهت زوایای پوشش گسترده توپ ، از امکان مقابله موثر با دشمن در موقعیت های بالا دستی (مقابله با دشمن در یک نقطه مرتفع از پایین) برخوردار است ، قابلیتی که در نبرد در کشورهایی با محیط کوهستانی نظیر افغانستان الزامی است (یکی از نتایج جنگ افغانستان و بهره گیری از خودروی هوابرد BMD-1 در این جنگ). در نقطه مقابل این خودرو ، BMD-1 با توپ 73 میلیمتری ، نرخ آتش پایین تر و زوایای پوشش محدود تر توپ قرار دارد که البته به جهت کالیبر ، مهمات مخربتری را مورد استفاده قرار میدهد. بدین جهت است که خودروی BMD-2 سال ها در کنار BMD-1 به عنوان خودروی مکمل و نه به عنوان جایگزین مطرح میشود تا در کنار هم و با یکپارچه سازی قابلیت ها ، توان رزمی یگان های هوابرد شوروی را افزایش دهند. البته لازم به ذکر است که مدل های جدیدتری از خودروهای رزمی هوابرد روسی همچون BMD-3 و BMD-4 نیز تا کنون تولید شده اند اما تمرکز این نوشتار بر خودروی BMD-2 است که چندین دهه در خدمت واحد های هوابرد ارتش شوروی/روسیه قرار داشته ، همچنان نیز در واحد های هوابرد ارتش روسیه مورد توجه و استفاده بوده و برنامه ارتقای آن به استاندارد BMD-2M نیز ارائه شده است در کنار انکه به جهت تعداد نسبت به خودروهای جدیدتر برتری داشته و در حال حاضر ستون یگان های مکانیزه هوابرد روسیه است. در پایان بخش مقدمه ، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که نظر روس ها بر استفاده تکمیل کننده خودروهای BMD-1 (با توپ 73 میلمیتری) و BMD-2 (با توپ 30 میلمیتری) در کنار هم ، امروزه در چهارچوبی جدید و نوین ، آن هم تنها در قالب یک خودروی رزمی هوابرد با نام BMD-4 مجهز به برجکی با دو توپ 100 میلیمتری و 30 میلیمتری به منصه ظهور رسیده است. خودروی BMD-4 جایگاه فرمانده جایگاه فرمانده خودرو در سمت چپ بخش جلویی شاسی قرار گرفته است . وظیفه فرمانده علاوه بر فرماندهی خودرو ، برقراری ارتباط و فرماندهی عملیات پیاده نظام همراه خودرو است. در زمان قرارگیری در داخل محفظه ، فرمانده به جز فرماندهی نقش تیربارچی را نیز ایفا میکند چرا که دو جایگاه تیربار در سمت چپ و راست بخش جلویی خودرو قرار گرفته که یکی از آن دو در کنار جایگاه فرمانده قرار دارد و تبعا میبایست توسط آن مورد استفاده قرار گیرد. هماهنگی فرمانده با داخل خودرو از طریق سیستم ارتباط داخلی (اینترکام) و ارتباط خارجی او با پیاده نظام خارج از خودرو نیز از طریق یک بیسیم صورت میگیرد. جایگاه فرمانده خودروی BMD-2 در مدل های تولیدی اولیه دقیقا مشابه جایگاه فرمانده در خودروی BMD-1 بوده و دارای یک پریسکوپ ثابت TNPO-160 و یک پریسکوپ گردشی TNPP-220 جهت هدفگیری تیربار است اما در مدل های جدیدتر تغییراتی در این جایگاه ایجاد شده به صورتی که تیربار فرمانده حذف و پریسکوپ جدید MK-4 نیز جایگزین نمونه های قبلی شده است. در مجموع سطح دید فرمانده از طریق پریسکوپ ها محدود به بخش جلویی و تا حدودی بخش های کناری خودرو است. میدان دید پریسکوپ TNPP-220 به دو صورت مستقل از زوایای پوشش تیربار و منطبق با زوایای پوشش تیربار است در حالت مستقل ، میدان دید پریسکوپ تا 20 درجه به صورت افقی و تا 76 درجه به صورت عمودی را پوشش میدهد. پریسکوپ MK-4S مورد استفاده در در خودروهای به روزرسانی شده نیز از قابلیت گردش و پوشش 360 درجه ای و میدان دید ثابت 18+ الی 12- درجه در جهت افقی و 18 الی 47 درجه در جهت عمودی برخوردار است. نمای خارجی و نزدیک از پریسکوپ گردان TNPP-220 پریسکوپ MK-4 و TNPO-160 جزء نظارتی دیگر فرمانده ، پریسکوپ TNPO-160 است که از انواع پریسکوپ های ثابت و غیر گردان بوده و تا 28 درجه در جهت افقی و 78 درجه در جهت عمودی را پوشش میدهد. لازم به ذکر است که تمامی پریسکوپ های نصب شده بر خودروی رزمی BMD-2 به مکانیزم گرم کن جهت از بین بردن بخار روی شیشه در شرایط دمایی سرد مجهز هستند ضمن اینکه سیستم گرم کننده در پریسکوپ MK-4S از نوع دو منظوره بوده و علاوه بر حذف بخار از روی شیشه مانع از ثابت شدن آن در اثر یخ زدگی شده و امکان گردش آن را در دماهای پایین فراهم میاورد. سیستم رادیویی فرمانده که وسیله ارتباط خارجی آن است در کنار تیربار و در نقطه مقابل فرمانده (در رو به روی جایگاه فرمانده) قرار گرفته است. خودروی BMD-2 بسته به مدل پایه ای آن یا مدل های دارای به روزرسانی ، به سه سیستم رادیویی مختلف با قابلیت های متفاوت از جمله R-123 ، R-173 و R-168 مجهز شده. در مدل های ابتدایی خودرو از رادیوی R-123 استفاده شده که در محدود فرکانسی 20 الی 51.5 مگاهرتز عمل میکند و دارای چهار کانال با قابلیت تنظیم چهار فرکانس مختلف به صورت پیش فرض است. سیستم رادیویی R-123 فرمانده سیستم رادیویی R-123 راننده در سمت چپ پنل کنترل قابل رویت است برد ارتباطی این رادیو در حدود 16 تا حداکثر 50 کیلومتر است. در سال 1984 با به روزرسانی تجهیزات ارتباطی خودروی BMD-2 ، سیستم رادیویی منسوخ R-123 با نمونه جدیدتر R-173 جایگزین گردید که این رادیوی جدید در محدوده فرکانسی 30 الی 75.999 مگاهرتز عمل کرده و دارای 10 کانال با قابلیت انتخاب فرکانس های از پیش تنظیم شده بود. در سال 2000 سومین مرحله از ارتقای تجهیزات الکترونیکی بر روی این خودروی رزمی اعمال شد که مهمترین بخش آن نصب رادیوی R-168-2UE-2 بود که از قابلیت جهش فرکانس و رمز گذاری برخوردار است. خانواده سیستم های رادیویی R-168 هم اکنون به عنوان سیستم رادیویی استاندارد در ارتش روسیه مورد استفاده قرار دارند . این رادیو ها توانایی جهش فرکانس به تعداد 100 بار در ثانیه و ایضا برقراری ارتباط رمزگذاری شده را دارند. سیستم رادیویی R-173 سیستم رادیویی R-168-2UE-2 جایگاه توپچی به جهت تسلیحات و سیستم های نصب شده ، میتوان گفت که برجک مورد استفاده در خودروی BMD-2 نمونه ای تغییر یافته از برجک خودروی رزمی پیاده نظام BMP-2 است حال انکه به جهت طراحی ، برجک این خودرو را نمونه ای توسعه یافته از برجک خودروهای BMD-1/BMP-1 میدانند. این برجک که B-30 نام دارد هر چند از برجک خودروی BMD-1 بزرگتر بوده و به تبع آن از فضای داخلی بزرگتری نیز برخوردار است ، اما همچنان برای توپچی خودروی رزمی ، فضا و جای مانور محدودی را تامین میکند. توپچی به دلیل قرارگیری در داخل برجک و برخورداری از تجهیزات نظارتی مختلف تبعا از بالاترین سطح نظارت و اگاهی از محیط اطراف در میان خدمه خودروی BMD-2 برخوردار است. ساده ترین جزء نظارتی توپچی چهار عدد پریسکوپ TNPO-160 هستند که میدان دید دو عدد از آن ها به سمت راست خودرو و دو عدد دیگر به سمت چپ خودرو تنظیم شده است. زاویه دید این پریسکوپ ها 28 درجه در جهت افقی و 78 درجه در جهت عمودی است.علاوه بر پریسکوپ ها فرمانده از دو سیستم نظارت و هدفگیری (سایت) بهره میبرد که این دو سیستم عبارتند از : سیستم نظارت و هدفگیری اصلی توپچی BPK-2-42-01 و سیستم نظارت و هدفگیری ضد هوایی PZU-8. سایت BPK-2-42-01 : این سیستم که در سمت چپ بخش جلویی برجک خودرو نصب شده ، در حقیقت نمونه ای نغییر یافته از سایت BPK-2-42 مورد استفاده در خودری رزمی BMP-2 بوده و فاقد کانال لیزری برای هدایت موشک های هدایت شونده است. این سایت از نوع دو کاناله فعال/غیرفعال است که قابلیت تشدید نور در حالت غیر فعال و تصویربرداری حرارتی با کمک نورافکن فروسرخ L-2 Luna در حالت فعال را دارا میباشد. کانال دید در روز آن از بزرگنمایی 6 برابر و کانال دید در شب آن از بزرگنمایی تا میزان 5.5 برابر برخوردار است. جهت حفاظت از سایت در برابر اصابت گلوله ، یک محفظه محافظت شده دارای شیشه بالستیک (ضد گلوله) برای ان تعبیه گردیده ، علاوه بر این جهت افزایش سطح حفاظت سایت در برابر اصابت گلوله های کالیبر پایین ، یک لایه ثانویه از شیشه ضد گلوله به صورت پنجره ای (با قابلیت باز شدن از روی سایت) برای آن در نظر گرفته شده.این لایه به جهت انعکاس و شکست نور به میزانی از کیفیت تصویربرداری سایت میکاهد برای همین به جز مواقع لزوم از آن استفاده نمیشود.در نهایت جهت پاکسازی شیشه سایت از هر گونه آلودگی یک برف پاک کن کوچک نیز برایش تعبیه گردیده است. لازم به ذکر است که این سایت در ارتقای انجام شده بر روی خودروی BMD-2 توسط صنایع KBP با سایت ترکیبی نسل جدیدی مجهز به کانال هدایت لیزری برای هدایت موشک های کورنت جایگزین شده است( این سایت از اجزای بسته ارتقای سیستم سلاح موسوم به Berezhok است). سایت PZU-8 : این سیستم برای نظارت و هدفگیری در زوایای عمودی گسترده (از 10- الی 85+) به منظور مقابله با اهداف هوایی همچون بالگرد ها و ایضا اهداف در نقاط بالادستی (مسلط به خودرو) مورد استفاده قرار میگیرد. خط آتش سلاح اصلی خودرو (توپ 30 میلیمتری) با خط دید این سایت منطبق و هم راستا است و با حرکت سایت به صورتی هماهنگ با زاویه آن به حرکت درمی آید. چشمی سایت های BPK-2-42-01 در سمت راست و PZU-8 در سمت چپ تطبیق خط دید و حرکت هم راستای سایت ضد هوایی PZU-8 با توپ 30 میلیمتری خودرو سیستم تثبیت کننده : یکی از اجزای مهم سامانه کنترل آتش خودروی BMD-2 ، سیستم تثبیت کننده 2E36-1 است که دارای دو محرک از نوع الکتروموتور جهت تثبیت توپ در زوایای عمودی و افقی است. استفاده از محرک های الکتریکی به جای سیستم محرک هیدرولیکی دارای مزیت هایی است که کاهش فضای مورد نیاز برای نصب سیستم ، کاهش صدای داخل برجک با حذف صدای ناشی از پمپ هیدرولیک و از بین بردن خطر نشت مایع هیدرولیک و آتش سوزی در داخل برجک را شامل میشود. سرعت تثبیت کننده در تغییر زوایای توپ حداقل 0.07 درجه در ثانیه و حداکثر 30 درجه در ثانیه است که در کنار سرعت چرخش مناسب برجک ، امکان تغییر سریع زاوایای هدفگیری و تعقیب اهداف متحرک با سرعت بالا (در مقیاس با اهداف زمینی همچون بالگرد ها) را فراهم میکند. الکتروموتور مورد استفاده در تثبیتگر نقطه قرارگیری الکتروموتورهای تثبیتگر ، نارنجی برای تثبیت عمودی و آبی برای تثبیت افقی ادامه دارد....... نویسنده و مترجم : سینا نوریخانی هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری به عنوان منبع مجاز است
-
1 پسندیده شدهواقعا خسته نباشی تاپیک خیلی ناب وعالی شده :rose: :rose: :rose: ======================================================== БМД-2 عکس خانوادگی BMD ها با هم - از راست به چپ BMD-3 - BMD-2 - BMD-1 BMD-2در کنار BMD-4M زاویه و محدود ی دید در BMD-2 در بخش های مختلف تصویر شماتیک از نحوه ی پوشش آتش در هنگام پیشروی دو BMD-2 (یاBMD-1) باهم مهمات کلی BMD-2 یکی از مزایای BMD-2 وزن و اندازه کوچک آن است که باعث میشود بتوان این خودرو زرهی را با کامیون ها معمولی و بدون نیاز کشنده ها و تانک برهای سنگین جابه جا کرد. مقایسهBMD-2 و تاتک t-64 در میزان اشغال فضا بروی تانک بر نصب زره های قفسی بروی BMD-2 در جنگ اخیر در اوکراین برای افزایش حفاظت این خودرو های زرهی انهدام یک BMD-2 در جنگ داخلی در اوکراین با مهمات خرج گود که به قسمت جلویی بدنه اثابت کرده است و باعث انهدام خودرو شده است روشن شدن راکت RKMS-165 در هنگام نزدیک شدن BMD-2 به سطح زمین فرود BMD-4M با کمک11 چتر اصلی - فرود BMD-2 با کمک 9 چتر اصلی - به علت افزایش وزن در BMD-4M از چترهای بیشتری برای فرود استفاده می شود
-
1 پسندیده شدهقسمت ششم (پایانی) عبور از موانع آبی قابلیت های شناوری و عبور از آب جزو مهمترین قابلیت هایی است که طراحان این خودرو برای ان در نظر داشته اند. خودروی BMD-2 از قابلیت شناوری و عبور از موانع آبی برخوردار است اما پیش از ورود و عبور از آب ، میبایست مراحلی جهت اماده سازی خودرو صورت گیرد که این مراحل توسط راننده انجام میشود. مرحله اول فعال سازی پمپ های تخلیه است . این پمپ های الکتریکی جهت تخلیه آب وارد شده به محفظه خودرو و حفظ قابلیت شناوری آن مورد استفاده قرار میگیرند و در تمام طول عبور از مانع آبی فعال خواهند بود. مرحله دوم مسدود سازی ورودی هوای عقبی پیشرانه جهت جلوگیری از ورود آب به داخل محفظه پیشرانه است. مرحله سوم نیز تنظیم تیغه موج شکن یا سد کننده است. این تیغه در جلوی شاسی قرار گرفته و جهت جلوگیری از بالا آمدن آب بر روی شاسی و انتقال جریان آب جلوی خودرو به طرفین آن مورد استفاده قرار میگیرد (در حالت معمول به صورت خوابیده بر روی صفحه فوقانی بخش جلویی شاسی و در زمان عبور از آب به صورت ایستاده است). تمامی موارد گفته شده به صورت خودکار و صرفا با فعال سازی سوئیچ هایی توسط راننده (از جایگاه خود) انجام میشود بدون آنکه نیاز به خروج از خودرو برای خدمه مطرح باشد. تیغه موج شکن خودرو نیروی رانشی خودرو در داخل آب توسط دو سیستم جت آبی تامین میشود. ورودی آب این سیستم ها در بخش عقبی صفحه تحتانی شاسی و خروجی آن ها (با قابلیت انسداد) در انتهای شاسی قرار دارد. در زمان عبور خودرو از آب ، اگزوز ها در داخل آب قرار میگیرند که به جهت جلوگیری از ورود آب به آن ها در کانال اگزوز پمپ فشاری تعبیه شده است که با ایجاد جریان رو به بیرون مانع از ورود آب به داخل پیشرانه از طریق اگزوز ها میشود. به محض خروج خودرو از آب میتوان جریان پر فشار از ترکیب آب و هوا را در خروجی اگزوز ها مشاهده کرد که ناشی از فشار ایجاد شده توسط پمپ ها و ایضا خروج گاز از پیشرانه فعال است. خروجی سیستم رانش آبی خودرو ورودی سیستم رانش آبی خودرو تخلیه پر فشار آب از مجرای اگزوز توسط پمپ های تخلیه و گاز حاصل از پیشرانه تحرک استراتژیک (Strategic Mobility) مهمترین قابلیت خودروی BMD-2 که برای آن نیز طراحی شده قابلیت انتقال هوایی و استقرار از طریق روش بارریزی هوایی است. این خودرو را میتوان با انواع هواگرد های ترابری همچون هواپیمای ایلیوشین 76 یا بالگرد میل 26 حمل کرده و به صورت مستقیم و با بارریزی هوایی در میدان نبرد مستقر کرد. ارتفاع رهاسازی این خودروی رزمی از 2000 متر تا 500 متری از سطح زمین است. برای استقرار این خودرو در منطقه مورد نظر چند روش وجود دارد. روش اول بدون استفاده از چتر فرود و از طریق رهاسازی خودرو در ارتفاع پست در یک مسیر آبی است. این روش که خودرو به صورت مسقتیم در آب رها میشود ، نیازمند کاهش ارتفاع هواگرد و نزدیک شدن به سطح آب در کنار وجود بستر آبی با شرایط مساعد (عدم تلاطم ، مسیر آبی طویل و ..........) است. خودروی BMD-2 داخل محفظه بار ایل 76 روش دیگر که به عنوان روش عمومی مورد استفاده قرار میگیرد استفاده از سیستم فرود با چتر مجهز به رانشگرهای راکتی یکپارچه موسوم به PRSM-925 است. این سیستم شامل یک چتر فرود بزرگ در کنار مجموعه ای از رانش گر های راکتی است و میتوان با آن خودروی دارای سرنشین را از فاصله 1500 الی 500 متری رها کرد. رانش گر های راکتی این سیستم دو وظیفه بر عهده دارند وظیفه اول متعادل سازی محموله پیش از فرود و تضمین فرود آن در زاویه صحیح و وظیفه دوم کاهش سرعت فرود و به تبع آن کاهش تنش وارده به محموله ناشی از فرود بر روی زمین. در این روش خودرو بر روی یک پالت ویژه ی فاقد ضربه گیر قرار گرفته و از طریق یک چتر خارج کننده محموله (که خودرو را از محفظه بار به بیرون می اندازد) با روش بارریزی هوایی در منطقه مورد نظر مستقر میشود. روش سوم که در حقیقت به عنوان جایگزینی برای روش دوم نیز مطرح است ، استفاده از سیستم فرود با چترهای چندگانه با نام RKMS-165 است. در این سیستم از 9 چتر فرود اصلی (و ایضا یک چتر خارج کننده محموله از محفظه بار) استفاده شده. نقطه ضعف استفاده از این سیستم در مقایسه با سیستم قبلی تعداد بالای چتر هاست که علاوه بر مشخص سازی محل فرود از فواصل دور عمل جداسازی محموله از سیستم فرود را نیز برای خدمه سخت و وقت گیر میسازد. در رهاسازی خودرو با این روش خودرو بر روی یک پالت با ضربه گیرهای تحتانی قرار میگیرد.استفاده از پالت در بارریزی هوایی خودرو ، از فرو رفتن آن در زمان فرود در زمین های بی ثبات باتلاقی و گل آلود جلوگیری میکند (با تقسیم بهتر وزن خودرو) دو دستگاه BMD-2 پیش از بارگیری در محفظه بار بالگرد میل 26 ظرفیت حمل خودرو در هواگرد های مختلف [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/1_2.jpg][/url] سوابق عملیاتی : در مورد سوابق عملیاتی این خودرو میتوان به حضور آن در جنگ های افغانستان ، گرجستان ، اوستیا و جنگ اوکراین اشاره کرد. در جنگ افغانستان مجاهدین افغان به جهت تحرک بالا و قابلیت فرود با چتر ، این خودرو را تانک کماندو نامیدند. نمونه ها : BMD-2 (Ob'yekt 916)نمونه پایه ای BMD-2K : مدل فرماندهی مجهز به تجهیزات ارتباطی اضافی BMD-2M : نمونه ارتقا یافته شامل بهبود سیستم های ارتباطی ، نصب نارنجک های دودزا و ............... کاربران فعلی : فدراسیون روسیه ، اوکراین و ازبکستان پایان :rose:
-
1 پسندیده شدهقسمت پنجم پیشرانه و تحرک خودروی BMD-2 همچون سلف خود از پیشرانه دیزلی V شکل و کم ارتفاع مدل 5D-20 با توان 240 اسب بخار نیرو میگیرد که در عقب خودرو قرار گرفته است. خودروی BMD-2 با وزن رزمی 8.225 تن و وزن خالص 8 تن با برخورداری از این پیشرانه به نسبت قدرت به وزن 29.2 و 30 اسب بخار بر تن دست یافته است که سطح تحرک بالایی برای آن فرام میکند. البته نسبت قدرت به وزن در این خودرو به میزانی کمتر از خودروی BMD-1 است اما همچنان سطح بالایی از تحرک در میان خودروهای هم کلاس خود و ایضا دیگر خودروهای رزمی را داراست. حداکثر سرعت ایمن این خودرو در جاده حدود 61 کیلومتر و متوسط سرعت آن در عبور از مسیر های صعب العبور (خارج از جاده) حدود 30 الی 50 کیلومتر بر ساعت است. پیشرانه این خودرو دارای سیستم خنک کننده آبی است که فن و رادیاتور آن در منتهی الیه محفظه پیشرانه واقع شده. طراحی مسطح و عریض محفظه پیشرانه با ایجاد یک سطح تبادل گرمایی گسترده ، به کاهش هر چه بیشتر دمای پیشرانه و اجزای آن کمک میکند. پیشرانه دارای دو اگزوز است که در کناره های بخش عقبی بدنه قرار گرفته اند. رادیاتور و ورودی هوای آن نیز در فضای میانی بخش عقبی بدنه واقع شده اند. ورودی هوای موتور با یک شبکه زرهی محافظت میشود که از اصابت ترکش و گلوله از بالا به آن جلوگیری میکند. این شبکه دارای مکانیزم مسدود سازی صفحه ای است (در پشت شبکه قرار گرفته) که از جایگاه راننده کنترل میشود. مکانیزم استارت پیشرانه از نوع الکتریکی و دارای یک گزینه استفاده از هوای فشرده است. دمنده هوای فشرده (که از باطری خودرو نیرو میگیرد) دارای یک گرم کن داخلی است که در زمان استارت در دماهای پایین ، از طریق دمش هوای گرم در موتور فرآیند استارت آن را تسهیل میکند. در بخش بالایی کناره انتهایی بدنه سه درگاه محافظت شده در نظر گرفته شده است که از این سه درگاه ، جهت دسترسی به مخازن سوخت و روغن (روغن خنک کننده و روان کننده) و افزدون مایع به آن ها استفاده میشود. ورودی سیستم خنک کننده پیشرانه (در جلوی محفظه پیشرانه) نمایی از محفظه پیشرانه درگاه های دسترسی به مایعات ضروری 1-شبکه محافظ ورودی هوای پیشرانه 2-کانال های خروجی اگزوز این خودرو از توانایی عبور از مسیرهایی با شیب 60 درجه و شیب جانبی 30 درجه ، موانعی با ارتفاع 0.7 الی 0.8 متر و کانال هایی با عرض 2.5 متر برخوردار است. در صورت وجود شیب در یک سمت از کانال این خودرو امکان پرش و عبور از کانالی به عرض 4 متر را نیز داراست (به لطف وزن و تحرک بالا). خودروی BMD-2 دارای پنج محور و 10 عدد چرخ جاده دوتکه از جنس آلومینیوم ریخته گری شده است. در ابتدای ساخت این خودرو ، استفاده از چرخ های خودروی BMP-2 مد نظر قرار گرفت ، چیخ های این خودرو به جهت یک تکه بودن و ساختار میان تهی از وزن کمتری برخوردار بوده و به شناوری خودرو در آب نیز کمک میکردند با این حال در آزمایشات صورت گرفته مشخص شد که این چرخ ها در برابر تنش و ضربه وارد شده از فرود خودرو با چتر آسیب پذیر بوده و دچار شکست میشوند از همین رو طرح استفاده از چرخ های خودروی BMP-2 کنار گذاشته شده. به لطف وزن پایین این خودرو (البته به نسبت دیگر خودروهای رزمی) فشار وارده از سوی آن به زمین در حدود 7.1 پوند بر اینچ مربع (PSI) است. این سطح از فشار اعمالی از سوی خودرو به زمین ، نیاز به برخورداری از شنی های پهن وعریض (جهت تقسیم بهتر وزن و فشار وارده ناشی از آن) را کاهش داده و خودرو با وجود شنی های کم عرض خود ، در عبور از زمین های ناهموار قابلیت بالایی دارد. شنی های کم عرض نها زمانی مشکل ساز میشوند که خودرو در حال عبور از زمین های بی ثبات باتلاقی باشد. خودروی رزمی BMD-2 سیستم تعلیق نوآورانه پنوماتیکی خود را از سلف خود BMD-1 به ارث برده است. این سیستم امکان تغییر ارتفاع یا کاهش و افزایش فاصله آزاد خودرو از سطح زمین (مفهومی که با نام Ground clearance شناخته میشود) را در محدوده 0.1 تا 0.45 متر دارد. فاصله پیش فرض برای حرکت خودرو حدود 0.45 متر و کمترین فاصله ممکن نیز برای حمل و بارریزی هوایی آن است. سیستم تعلیق با قابلیت تغییر ارتفاع دو مزیت برای خودرو به همراه دارد. مزیت اول کاهش ارتفاع خودرو برای قرارگیری در محفظه بارهواگرد ها و جلوگیری از بروز محدودیت ارتفاع در زمان بارگیری است. مزیت دوم در جلوگیری از اعمال تنش و ضربه ناشی از فرود با چتر به سیستم تعلیق است که میتواند موجبات آسیب دیدگی آن شود. کاهش و افزایش ارتفاع خودرو تنظیم ارتفاع خودرو توسط راننده و بر حسب نیاز صورت میگیرد.لازم به ذکر است که در صورت کاهش بیش از حد ارتفاع، به جهت انکه چرخ ها و سیستم تعلیق خودرو فضایی برای حرکت آزادانه جهت دفع تنش های ناشی از حرکت ندارند ، خودرو امکان حرکت نخواهد داشت و حرکت خودرو صرفا در یک ارتفاع مشخص از سطح زمین امکان پذیر خواهد بود. (این ارتفاع برای راننده مشخص شده و به او آموزش های لازم داده میشود).سیستم تعلیق خودروی BMD-2 از یک سیلندر پنوماتیک به عنوان ضربه گیر استفاده میکند. کاهش یا افزایش ارتفاع چرخ های خودرو از طریق کاهش یا افزایش فشار داخلی این سیلندر صورت میگیرد. سیلندر پنوماتیک در بالای یک پیستون هیدرولیک که به چرخ خودرو متصل است قرار گفته. این سیلندر دارای مکانیزم رهاسازی دستی است که با تخلیه و انتقال هوای موجود در سیلندر به محفظه عقبی پیستون هیدرولیک انجام میشود و بسته به وجود یا عدم وجود هوای فشرده داخل سیلندر موجب تغییر در وضعیت پیستون هیدرولیک شده و ارتفاع خودرو را کاهش یا افزایش میدهد. نمایی از دو جزء اصلی سیستم تعلیق شامل پیستون هیدرولیک و سیلندر پنوماتیک عنصر اصلی در این سیستم هوا است که تامین آن برای سیلندرهای سیستم تعلیق میبایست صورت گیرد. هوای فشرده لازم برای سیستم تعلیق توسط یک کمپرسور که از پیشرانه نیرو میگیرد و در فضایی بالایی پیشرانه و مابین محفظه پیشرانه و محفظه سرنشینان قرار گرفته ، تامین میشود. به جز تنظیم سیستم تعلیق ، چرخ خورشیدی یا محرک شنی (واقع در عقب خودرو و انتقال دهنده نیروی پیشرانه به شنی) و ایضا چرخ هدایتگر شنی (واقع در جلوی خودرو) میبایست با کاهش و افزایش ارتفاع خودرو تنظیم شده و کشش ایجاد شده بر روی شنی را کاهش و افزایش دهند که این مسئله هم از طریق پیستون های هیدرولیکی نصب شده بر محور این چرخ ها و تغییر مکان آن ها صورت میگیرد.
-
1 پسندیده شدهقسمت چهارم ارگونومی خودروی BMD-2 دارای 7 سرنشین است که شامل سه جایگاه جلویی شاسی (جایگاه فرمانده ، راننده و تیربارچی) ، یک جایگاه میانی داخل برجک (برای توپچی) و سه جایگاه عقبی به دور سبد برجک (turret basket) برای پیاده نظام است. که از این سه جایگاه دو جایگاه در کناره های بدنه و یکی در وسط بدنه دقیقا پشت دریچه خروجی خودرو قرار گرفته اند. فضای داخلی خودرو در در مجموع بسیار محدود است به حدی که سرنشینان به سختی میتوانند سلاحی همچون نارنجک انداز AGS-17 یا AGS-30را با خود به داخل خودرو بیاورند اما با این حال همراه داشتن سلاح هایی همچون تیربار و تک تیرانداز در داخل خودرو مشکل خاصی از جهت محدودیت فضا ایجاد نمیکند. صندلی مرکزی و کناری بدنه سرنشینان خودرو برای حمل تسلیحات بیشتر ، فضایی در کناره شاسی (محفظه ای در بالای شنی ها) تعبیه شده است که امکان حمل تسلیحاتی همچون موشک های دوش پرتاب را دارد. هر کدام از جایگاه های داخلی خودرو جهت تامین آگاهی محیطی برای سرنشینان به یک پریسکوپ مجهز شده اند. دو جایگاه کناری بدنه هر کدام به یک پریسکوپ TNPO-160 مجهز هستند که میدان دید آن ها بخشی از فضای جلویی خودرو را پوشش میدهد. جایگاه سوم (جایگاه وسطی بدنه) نیز به یک پریسکوپ گردان MK-4 مجهز است (در کنار دریچه عقبی واقع شده) که پوشش نظارتی مناسبی بر جناحین خودرو و خصوصا بخش عقبی آن فراهم می آورد. تهویه داخلی خودرو توسط یک هواکش گنبدی شکل که در گوشه راست سقف شاسی قرار گرفته تامین میشود. ورودی سیستم هواکش توسط یک درپوش نیمه شبکه ای پوشش داده شده که به وضوح از بیرون بدنه قابل رویت است. این سیستم به یک فیلتر یکپارچه برای کار در محیط های آلوده به عوامل شیمیایی ، بیولوژیک و گرد و غبار مجهز است علاوه بر آن دارای یک سامانه خود تمیزگر یکپارچه با مکانیزم تولید هوای پر فشار جهت زدودن عوامل نامطلوب از فیلتر و خارج کردن آن از مجرای تخلیه است. یکی از ویژگی های این سیستم ایجدا فشار هوایی در داخل محفظه خودرو است تا بدن صورت از ورود عوامل ناخواسته به محفظه از طریق دریچه ها و منافذ جلوگیری کند (در یک تعریف سیستم حفاظت ش.م.ر تحت فشار). جهت تامین گرمایش فضای داخلی نیز ، این سامانه تهویه دارای یک گرم کننده برقی است. هواکش گنبدی سیستم تهویه خودرو ورودی هوای سیستم تهویه در داخل خودرو جهت حمل تجهیزات و لوازم یدکی و تعمیری خودرو دو صندوقچه در بالای محفظه موتور (و چسبیده به کناره های بدنه) در نظر گرفته شده است. جایگاه راننده راننده به جهت نقطه قرارگیری و برخورداری از سه پریسکوپ TNPO-160A (مجهز به گرم کن ضد بخار شیشه) ، از سطح نظارتی بالایی جهت هدایت خودرو برخوردار است. پریسکوپ مرکزی راننده را میتوان با یک پریسکوپ دید در شب دو چشمی (binocular) تعویض کرد. علاوه بر آن یک پریسکوپ پایه بلند TNP-370A نیز جهت حفظ قابلیت نظارت راننده در زمان عبور از آب (به جهت مسدود شدن دید توسط صفحه سد کننده آب) در نظر گرفته شده است تا راننده در زمان عبور از آب نیازی به هدایت توسط توپچی (به جهت برخورداری از بالاترین سطح دید) نداشته باشد. پریسکوپ TNP-370A که پیشتر در خودروی BMD-1 نیز به کار رفته است ، از میدان دیدی با زاویه 42 درجه افقی و 12 درجه عمودی برخوردار است. پریسکوپ دید در شب دو چشمی (در وسط) پریسکوپ پایه بلند TNP-370A پنل راننده جایگاه راننده و پریسکوپ های آن از نمای داخلی خودروی BMD-2 دارای سه نورافکن است که دو عدد از آن ها شامل نورافکن F-126 و نورافکن فروسرخ F-125 در کناره های بخش جلویی شاسی نصب شده اند و سومین نورافکن بر روی برجک تعبیه شده. نورافکن فروسرخ F-125 همراه با پریسکوپ دو چشمی دید در شب جهت رانندگی در شب توسط راننده مورد استفاده قرار میگیرند. هر چند میدان دید این پریسکوپ برای جهت یابی دقیق و کامل مناسب نیست اما برای هدایت خودرو در مسیر و انجام اندک مانورهای حرکتی کافی است. در صورت نیاز میتوان پوشش فیلتر فروسرخ را از روی نورافکن باز کرد تا از آن به صورت یک نورافکن معمولی برای رانندگی استفاده کرد. جهت حرکت در قالب یک کاروان و برای جلوگیری از کشف موقعیت در طول شب از فواصل ، از نورافکن F-126 مجهز به یک محدود کننده و جهت دهنده نور استفاده میشود که به این حالت در نورافکن حالت خاموشی (Blackout) گفته میشود. در این حالت میزان پخش شدگی نور به جهات دیگر به حدی محدود میشود که راننده صرفا محدوده چند متری جلوی خودرو را میتواند ببیند. نورافکن فروسرخ F-125 در کناره بخش جلویی خودرو (و البته بوق خودرو در کنارش) نورافکن فروسرخ F-125 نورافکن F-126 در کنار نمونه مجهز به محدود کننده نور
-
1 پسندیده شدهقسمت سوم حفاظت خودروی رزمی BMD-2 همچون سلف خود در بخش شاسی از صفحات آلومینیومی و در بخش برجک از صفحات فولادی ساخته شده. استفاده از صفحات آلومینیومی برای تامین سطحی از حفاظت در کنار پایین نگه داشتن وزن برای حفظ قابلیت ترابری هوایی و تخلیه هوایی خودرو در عملیات هوابرد است ، با توجه به این مسئله نمیتوان سطح حفاظت بالایی از این خودرو انتظار داشت. خودروی BMD-2 در زمان ارائه (دهه هشتاد) ، در کلاس خود (یک خودروی سبک هوابرد) و ایضا با در نظر گرفتن وزن (8 تن) و ابعاد از سطح نسبتا مناسبی از حفاظت برخوردار بود که مقاومت در برابر اصابت ترکش مهمات توپ و خمپاره در تمامی بخش های بدنه ، اصابت گلوله تیربارهای کالیبر 50. (یا 12.7 میلیمتری) به بخش جلویی بدنه از فواصل مشخص و اصابت گلوله های کالیبر 7.62 میلیمتری به بخش های جانبی بدنه را شامل میشد. البته ذکر این نکته ضروری است که سطح حفاظت این خودرو در برابر تهدیدات مطرح شده تابع شرایطی از جمله نوع و جنس مرمی مهمات و فاصله شلیک آن ها است که این شرایط در ادامه با ذکر میزان حفاظت بخش های مختلف بدنه خودرو و ایضا میزان نفوذ انواع مهمات در کالیبر های مختلف مشخص خواهد شد. در صورت عدم تامین به طور کلی این خودرو از نظر حفاظت در سطح پایین تری از خودروی رزمی همچون BMP-2 و در سطحی برابر و بعضا بالاتر از یک نفربر زرهی با ساختار آلومینیومی مشابه همچون M113 (البته مدل های فاقد ارتقای حفاظتی) قرار میگیرد. در طراحی صفحات این خودرو (خصوصا بخش جلویی شاسی) از اصل زره شیب دار یا زاویه دار (Sloped Armor) بهره گرفته شده است به صورتی که صفحه فوقانی و صفحه زیرین بخش جلویی شاسی (سینه شاسی) به ترتیب دارای زوایای 78 و 47 درجه در راستای عمودی و 20 درجه در راستای افقی هستند. زاویه بخش جلویی از نمای کناری زاویه بخش های جلویی اعمال زاویه در صفحات زره این خودرو در بخش جلویی نه تنها در یک جهت عمودی بلکه در جهت افقی نیز اعمال شده است که با افزایش سطح مقطع زره در زمان عبور گلوله ، منجر به افزایش سطح حفاظت میشود. صفحات شاسی خودروی رزمی BMD-2 از آلیاژ آلومینیوم ABT-101 (با ترکیب 91 درصد آلومینیوم ، 6 درصد روی و 3 درصد منیزیم) ساخته شده اند. براساس آزمایشات و تحقیقات صورت گرفته این آلیاژ از آلومینیوم قادر به تامین 45 الی 50 درصد از کارایی حفاظتی یک صفحه زرهی فولادی با وزنی کمتر از آن است. این در حالی است که آلیاژ های آلومینیومی دیگر همچون 5083 تنها قادر به تامین 34 درصد از کارایی حفاظتی صفحه فولادی با قطری یکسان است. آلیاژ آلومینیوم ABT-101 به صورت ویژه جهت ساخت صفحات زرهی تولید شده و به همین جهت در مقایسه با آلیاژ های دیگر آلومینیوم از کارایی و مقاومت بالاتری برخوردار است.(بعد ها با کسب تجربه از این آلیاژ خصوصا اشتعال پذیری بالای آن در برابر اصابت جت خرج گود تهدیداتی نظیر آر پی جی 7 ، نمونه ای بهبود یافته از آن با درصد کمتری از منیزیم به نام ABT-102 و با ترکیب 94 درصد آلومینیوم ، 4 درصد روی و 2 درصد منیزیم تولید شد که در ساخت بدنه خودروی رزمی BMP-3 مورد استفاده قرار گرفت). آلومینیوم ABT-101 دارای سختی BHN 145 ( عدد سختی برینل = BHN) است که این میزان از سختی بالاتر از سختی صفحات فولادی نرم (mild steel) ؛ بالاتر از آلیاژ آلومینیوم 7039 (با عدد سختی برینل 133 و مورد استفاده در ساخت بدنه خودروهای زرهی همچون M551 Sheridan یا M2 Bradley) و بهتر از الیاژ آلومینیوم 5083 (مورد استفاده در نفربر M113 با عدد سختی برینل 75) است اما به میزان قابل توجهی پایین تر از ورق های فولادی همگن و نورد شده معمول با عدد سختی برینل 220 الی 300 است. به جز حفاظت زرهی ، خودروی BMD-2 یک جنبه حفاظتی دیگر هم دارد که این جنبه ابعاد خودرو است. این خودرو با ارتفاع 1.83 متر و عرض 2.7 متر به راحتی در به آسانی در پوشش عوارض زمینی قرار میگیرد و هدف قرار دادن آن در فواصل را مشکل میسازد. BMD-2 در کنار بردلی (جهت مقایسه ابعاد و خصوصا ارتفاع) تخمین حفاظت بخش های مختلف خودرو در اصابت گلوله در خط دید (LOS) و با برابری مقاومت با ورق فولادی همگن نورد شده (RHA) : صفحه فوقانی بخش جلویی شاسی : 15 میلیمتر آلومینیوم در زاویه 75 درجه عمودی و 20 درجه افقی = 28 میلیمتر 1* صفحه زیرین بخش جلویی شاسی : 32 میلیمتر آلومینیوم در زاویه عمودی 47 درجه و افقی 20 درجه = 22.5 RHA 2* بخش فوقانی طرفین شاسی : 23 میلیمتر آلومینیوم = 10.35 میلیمتر RHA بخش زیرین طرفین شاسی : 20 میلیمتر آلومینیوم = 9 میلیمتر RHA بخش جلویی برجک : 22 میلیمتر ورق فولادی همگن نورد شده (RHA) در زاویه 37 درجه = 28.7 میلیمتر RHA 3* بخش عقبی برجک : 10 میلیمتر ورق فولادی نورد شده = 10 میلیمتر RHA سقف شاسی : 12 میلیمتر آلومینیوم = 6 میلیمتر RHA سقف برجک : 5 میلیمتر ورق فولادی همگن نورد شده (RHA) قسمت عقبی شاسی : 20 میلیمتر آلومینیوم = 10 میلیمتر RHA 1* : با توجه به شیب قابل توجه این بخش کلیه گلوله های کالیبر 7.62 الی 20 میلیمتری (از جمله انواع ضد زره AP و APDS با اصابت به این بخش به احتمال بسیار زیاد منحرف شده و نفوذ نخواهند کرد. 2* : سطح حفاظت زرهی این بخش در حدی است که در برابر اصابت مهمان کالیبر 50. با مرمی فولادی حفاظتی اطمینان بخش را فراهم کند 3* : در مورد سطح حفاظت این بخش ، انحنای برجک و زاویه ای که در جهت افقی ایجاد کرده است محاسبه نشده منهدم شده خودروی BMD-2 ، در این تصویر ضخامت زره برخی از بخش های خودرو قابل رویت است (و البته اشتعال پذیری آلیاژ آلومینیومی آن) میزان نفوذ انواع مهمات استاندارد ناتو (در اصابت به صفحات عمودی و با زاویه اصابت صفر) کالیبر 5.56 ام 995 : 12 میلیمتر RHA در اصابت از فاصله 100 متری کالیبر 7.62 ام 80 : 35/6 میلیمتر RHA در اصابت از فاصله 274 متری ام 61 : 7 میلیمتر RHA در اصابت از فاصله 300 متری ام 993 : 18 میلیمتر RHA در اصابت از فاصله 100 متری کالیبر 50. ام 2 : 25.4 میلیمتر RHA از فاصله 200 متری و 19 میلیمتر از فاصله 500 متری ام 33 : 8 میلیمتر RHA از فاصله 500 متری نکته ای که میباست در مقایسه سطح حفاظت بخش های مختلف خودرو با توانایی نفوذ مهمات مختلف در نظر گرفت این است که توانایی نفوذ مهمات در زاوه اصابت صفر درجه و در اصابت به صفحات عمودی عنوان شده است حال انکه در خودروی BMD-2 ما با صفحات زرهی شیب دار با زوایایی قابل توجه (همچون بخش جلویی) مواجه هستیم که این شیب صفحات به میزانی از نفوذ مهمات ذکر شده خواهد کاست (مطابق با همان اصل زره شیب دار یا زاویه دار که پیشتر عرض شد). با توجه به اطلاعات فوق میتوان گفت که خودروی BMD-2 در بخش جلویی بدنه از قابلیت مقاومت در برابر گلوله های ضد زره کالیبر 50.برخوردار است با این شرط که مسافت شلیک بیش از 200 متر باشد . خودروی BMD-2 در مقابل اصابت مهمات کالیبر 25 الی 30 میلیمتری شلیک شده از خودروهای رزمی کاملا آسیب پذیر است .البته لازم به ذکر است که آسیب پذیری این خودرو در مقابل تهدید مهمات در کالیبر 20 میلیمتری دارای موارد استثنا است از جمله اصابت مهمات 20x102 از گتلینگ بالگرد کبرا یا مهمات شلیک شده از گتلینگ M61 Vulcan در فاصله 1000 متری.
-
1 پسندیده شدهقسمت دوم تسلیحات تسلیحات خودروی BMD-2 در دو بخش شاسی و برجک خودرو تقسیم شده اند که در بخش شاسی دو تیربار (یک تیربار در خودروهای ارتقا یافته) و در بخش برجک یک توپ 30 میلیمتری یک قبضه تیربار و یک پرتابگر موشک هدایت شونده را داریم. سلاح اصلی : یک قبضه توپ 30 میلیمتری خودکار مدل 2A42 با مکانیزم تغذیه دوگانه (dual-feed) و مکانیزم عمل گازی (gas-operated) که نرخ اتش متغیری از 200 تا 550 گلوله بر ثانیه را ارائه میکند. هر چند که با چند ثانیه شلیک به صورت تمام خودکار و با گرم شدن لوله (جهت جلوگیری از وارد آمدن شوک گرمایی و آسیب دیدگی لوله توپ) میتوان با این توپ به نرخ آتش 800 گلوله بر دقیقه نیز دست یافت. نرخ آتش بالای این توپ در کنار پوشش زوایای گسترده توسط آن که از 5- درجه تا 60+ درجه را شامل میشود ، قابلیت های مناسبی جهت مقابله با انواع اهداف در موقعیت های مختلف (خصوصا بالادستی و مسلط به خودرو) را فراهم میکند که با اضافه شدن انواع مهمات با کاربری تخصصی تکمیل میگردد. توپ 2A42 را میتوان بر علیه اهداف مختلف از جمله خودروهای غیر زرهی ، سبک زرهی ، استحکامات و تاسیسات ، هواگرد های در حال پرواز در ارتفاع پست (همچون بالگرد ها) و مراکز تجمع پیاده نظام به کار گرفت. حتی میتوان از این توپ برای مقابله با ادوات زرهی سنگین همچون تانک ها استفاده کرد. توپ 2A42 البته این مقابله به معنی انهدام تانک نیست چرا که این توپ از چنین قابلیتی برخوردار نمیباشد. در اینجا منظور استفاده از نرخ آتش بالا و ابعاد کوچک خودرو (به نسبت دیگر ادوات زرهی همچون تانک ها) و دستیابی به موقعیتی است که با اجرای آتش پر حجم در مدت چند ثانیه بر روی برجک و شاسی تانک به سیستم های نظارتی و هدفگیری و اجزایی همچون شنی های تانک آسیب وارد آورد به صورتی که تانک قابلیت عملیاتی خود را از دست بدهد ، این مسئله در اصطلاح mission kill نامیده میشود. البته این کار همواره و در هر موقعیتی قابل اجرا و نتیجه گیری نیست ولی در هر حال در صورت نبود تجهیزات ضد زره همچون موشک های ضد تانک میتوان به کاربرد توپ خودرو در چنین نقشی جهت از میدان خارج کردن تانک ها امیدوار بود. توپ 2A42 علاوه بر توانایی اجرای آتش با نرخ بالا (که نیاز به دقت را کاهش میدهد)، به لطف برخورداری از مکانیزم پس زنی مناسب و ایضا ترمز دهانه (muzzle brake) که عقب نشینی (یا لگد) توپ را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد ، توانایی شلیک به صورت دقیق و نقطه زن را نیز دارد. نمونه ای از زاویه پوشش توپ به جهت نوع مکانیزم توپ (مکانیزم گازی) جهت مسلح کردن و فعال سازی اولیه مکانیزم عمل آن از یک خرج ویژه استفاده میشود علاوه بر این امکان مسلح سازی دستی توسط توپچی از طریق یک اهرم چرخان نیز وجود دارد (که البته کمی زمانبر است). این مکانیزم در مسلح سازی توپ در مقایسه با مکانیزم مسلح سازی خودکار و الکتریکی توپ زنجیری (Chaingun) همچون MK44 (در کالیبر 30 میلیمتر) مدت زمان بیشتری میطلبد ضمن انکه ملزوماتی دارد (خرج ویژه)، اما در مقام مقایسه دارای برتری هایی نیز هست از جمله عدم نیاز به منبع الکتریسیته. در صورتی که پیشرانه تانک یا هر گونه منبع تامین برق از جمله باتری و واحد قدرت کمکی خودروی رزمی از کار باز بماند توپی همچون MK44 بلا استفاده خواهد بود در حالی که توپ 2A42 همچنان به صورت دستی امکان مسلح سازی و استفاده خواهد داشت. مهمات توپ 2A42 از مهمات کالیبر 30x165 میلیمتری استفاده میکند که کالیبر استاندارد در نیروی هوایی ، دریایی و زمینی روسیه است. خرج مورد استفاده در این مهمات که 6/7P-5BPfl نام دارد از انواع خرج های پر انرژی بوده و تقریبا در تمامی مهمات این کالیبر به کار رفته است. محفظه ذخیره سازی مهمات خودروی BMD-2 در گوشه راست برجک قرار گرفته و گنجایش 300 گلوله را دارد. مهمات مورد استفاده از انواع شدیدالانفجار آتش زا (HE-I) ، شدیدالانفجار آتش زای رسام (HEI-T) ، ضد زره رسام (AP-T) و ضد زره کفشک دار (APDS) است. به طور معمول در حدود 180 گلوله شدیدالانفجار آتش زا و در حدود 120 گلوله ضد زره رسام یا ضد زره کفشک دار در محفظه برجک ذخیره میشود. مخزن مهمات به رنگ قرمز در صورت اطلاع از شرایط میدان نبرد و عدم وجود ادوات زرهی و در شرایط نبرد صرف با پیاده نظام (همچون جنگ چچن و افغانستان) معمولا عمده مهمات از نوع شدیدالانفجار اتش زا بارگذاری میشود. فضای ذخیره سازی مهمات در خودروی BMD-2 محدود است چرا که در صورت افزایش ابعاد محفظه ذخیره مهمات ، فضایی برای جایگاه فرمانده و نصب تجهیزات و سیستم ها در داخل برجک باقی نمی ماند، به تبع این مسئله ظرفیت ذخیره سازی مهمات خودرو خصوصا در مقایسه با خودرهای رزمی دیگر (عمدتا غیر هوابرد) نظیر بی ام پی 2 (با ذخیره 500 گلوله 30 میلیمتری) به میزان قابل توجهی کاهش یافته و مهمات در اختیار توپچی دچار محدودیت شده است. انتقال مهمات به خودرو انواع مهمات مورد استفاده : 3UOF8 مهمات شدیدالانفجار آتش زا (HE-I) که جهت مقابله با خودرو های غیر زرهی ، استحکامات و تاسیسات سبک ، بالگرد ها ، پیاده نظام دشمن و سایر اهداف زمینی استفاده می شود. این مهمات از فیوز A-670M با قابلیت خود تخریبی در صورت عدم اصابت به هدف بهره میبرد. ویژگی ها: وزن فشنگ : 842 گرم وزن مرمی (یا پرتابه) : 390 گرم سرعت دهانه : 960 متر بر ثانیه محدوده کشندگی تضمین شده (محدوده تاثیر ترکش و موج انفجار) : 5.95 متر مربع وزن و نوع ماده انفجاری : 49 گرم از نوع A-IX-2 3UOR6 شدیدالانفجار آتش زای رسام (HEI-T) که به منظور مقابله با پیداه نظام دشمن مورد استفاده قرار میگیرد. این مهمات از جهت ماهیت به مهمات 3UOF8 شباهت دارد با این تفاوت که از حالت رسام برخوردار بوده ، مرمی آن مواد منفجره کمتری داشته و به تبع آن سطح تاثیر پایین تری دارد. ویژگی ها: وزن فشنگ : 835 گرم وزن مرمی (یا پرتابه) : 388 گرم سرعت دهانه : 960 متر بر ثانیه (سرعت دهانه یا Muzzle velocity) محدوده کشندگی تضمین شده (محدوده تاثیر ترکش و موج انفجار) : 1.4 متر مربع وزن و نوع ماده انفجاری : 11.5 گرم از نوع A-IX-2 مدت زمان سوزش بخش رسام : حدود 9 ثانیه 3UBR6 نسل اول مهمات ضد زره کالیبر 30 میلیمتری ساخت شوروی دارای مرمی شکافنده از جنس فولاد سخت که هم اکنون جهت مقابله با اهداف زرهی سبک همچون نفربرها و ایضا تاسیسات و استحکامات سبک دشمن قابلیت استفاده دارد. البته ذکر این نکته ضروری است که برخی از نفربرهای مدرن در برابر اصابت این مهمات در بخش جلویی بدنه کاملا مقاوم بوده و صرفا از بخش های کناری بدنه نسبت به آن آسیب پذیری دارند. ویژگی ها : وزن فشنگ : 856 گرم وزن مرمی : 400 گرم سرعت دهانه : 890 تا 970 متر بر ثانیه شکافنده : فولاد سخت نفوذ در زاویه برخورد 60 درجه : 20 میلیمتر از فاصله 1000 متری 16 میلیمتر از فاصله 1500 متری نفوذ در زاویه برخورد صفر : 45 الی 55 میلیمتر از فاصله 700 متری 34 الی 40 میلیمتر از فاصله 1500 متری مدت زمان سوزش بخش رسام : 3.5 ثانیه توضیح آنکه میزان نفوذ عنوان شده برای مهمات در نفوذ در صفحات زرهی همگن (فولادی) نورد شده (اختصارا RHA) است 3UBR8 نسل دوم مهمات ضد زره 30 میلیمتری روسی است که در نتیجه عدم کارایی مناسب مهمات 3UBR6 در برابر تهدیدات روز ساخته شد و در اوایل دهه نود جایگزین آن گردید. این مهمات از نوع ضد زره کفشک دار (APDS) بوده و دارای یک ریز شکافنده در بخش مرمی است که از آلیاژ تنگستن ساخته شده. از این مهمات میتوان جهت نفوذ به بخش هایی از بدنه خودروهای رزمی پیاده نظام (همچون بخش های جانبی) استفاده کرد. البته این نکته را نیز میبایست در نظر داشت که برخی از خودروهای رزمی امروزی همچون بردلی در صورت نصب بسته ارتقای حفاظت از بخش های جانبی نیز در برابر اصابت این مهمات مقاوم هستند. ویژگی ها : وزن فشنگ : 765 گرم وزن مرمی : 304 گرم سرعت دهانه : 1120 متر بر ثانیه شکافنده : آلیاژ تنگستن نفوذ در زاویه برخورد 60 درجه : 35 میلیمتر از فاصله 1000 متری 25 میلیمتر از فاصله 1500 متری 22 میلیمتر از فاصله 2000 متری نفوذ در زاویه برخورد صفر : 80 میلیمتر از فاصله 700 متری 65 الی 70 میلیمتر از فاصله 1500 متری 45 الی 50 میلیمتر از فاصله 1500 متری 40 الی 44 میلیمتر از فاصله 2000 متری توضیح آنکه میزان نفوذ عنوان شده برای مهمات در نفوذ به صفحات زرهی همگن نورد شده از جنس فولاد (اختصارا RHA) است تسلیحات ثانویه سه قبضه تیربار به عنوان سلاح ثانویه بر روی خودرو نصب شده اند که یک قبضه از آن ها شامل تیربار 7.62 میلیمتری PKT است که به صورت هم محور با توپ قرار گرفته و توسط توپچی مورد استفاده قرار میگیرد. این تیربار جهت اجرای اتش سرکوب کننده بر علیه پیاده نظام دشمن استفاده میشود. ذخیره مهمات آن شامل نوار فشنگی با 250 تیر است. به جز تیربار فوق دو قبضه تیربار PKB نیز در طرفین بخش جلوی شاسی نصب گردیده ، البته در خودروهای ارتقا یافته یکی از تیربار های که مورد استفاده فرمانده است حذف شده. نمایی از تیربار 7.62 خودرو و ذخیره مهمات آن وجود تیربار فرمانده در نمونه های اولیه حذف تیربار فرمانده در نمونه های به روزشده تیربار PKB در حقیقت نمونه ای اصلاح شده از تیربار PK با مکانیزم ماشه تغییر یافته است. مکانیزم هدفگیری این تیربار به صورت مستقیم از نمونه های نصب شده در خودروی BMD-2 منتقل شده و شامل یک مکانیزم مکانیکی با اهرم هایی است که دسته تیربار را به دسته تغییر زاویه پریسکوپ متصل میکند با این کار خط دید پریسکوپ با خط هدفگیری و آتش تیربار منطبق میشود (یا بلعکس). اهرم های مرتبط کننده تیربار با پریسکوپ جهت هدفگیری از داخل پریسکوپ ها نیز دو حلقه هدفگیری تعبیه شده که در زمان نظارت صرف در گوشه پریسکوپ قرار میگیرد و در زمان هدفگیری برای تیربار ، توسط تیربارچی به وسط پریسکوپ منتقل میشود. این مکانیزم در هدفگیری یک مکانیزم ساده و با دقت پایین است و نباید از آن انتظار زیادی داشت. برای ایجاد امکان تغییر زاویه و گردش لوله تیربار ، یک برجک کروی کوچک در بدنه تعبیه شده که لوله تیربار در درون آن قرار گرفته است. به منظور جلوگیری از یخ زدگی و ثابت شدن این برجک در شرایط آب و هوایی سرد ، مکانیزم گرم کن برای آن در نظر گرفته شده. حلقه هدفگیری پریسکوپ علاوه بر تیربار ها ، بر روی بدنه خودرو دو درگاه آتش (Firing port) نیز تعبیه شده است که یکی از این درگاه ها در بخش عقبی بدنه و پوشش دهنده عقب خودرو است و دیگری در کناره بدنه. با استفاده از این درگاه آتش سرنشینان خودرو از طریق سلاح های انفرادی خود قادر به مقابله با اهداف در خارج از خودرو خواهند بود. درگاه های آتش بدنه و بلوک نظارتی آن (پریسکوپ) به جز توپ 30 میلیمتری و تیربار های 7.62 میلیمتری سلاح سومی نیز برای خودروی BMD-2 در نظر گرفته شده که شامل موشک های هدایت شونده ضد تانک 9K111 Fagot یا 9K113 Konkursاست. خودروی BMD-2 در بالای برجک دارای پایه کوچکی است که امکان نصب پرتابگر موشک های هدایت شونده ضد تانک را فراهم می آورد. البته استفاده از موشک های هدایت شونده در این خودرو ، یک نقطه قوت و یک نقطه ضعف دارد. نقطه ضعف عدم امکان هدایت موشک ها از داخل خودرو و در معرض خطر قرار گرفتن اپراتور موشک است. برای استفاده از پرتابگر میبایست توپچی از جایگاه داخلی خود خارج شده ، مابین حلقه دریچه برجک و تا نیمه بدن خارج از خودرو قرار بگیرد که یک ضعف حفاظتی قابل توجه ایجاد میکند. نقطه قوت یک چنین طرحی قابلیت جداسازی پرتابگر و استفاده معمول از آن (حمل توسط نفر) در شرایطی است که خودرو به هر نحو غیر قابل استفاده باشد. در این صورت همچنان خدمه و سرنشینان سلاحی را در اختیار دارند که امکان مقابله با اهداف زرهی را برایشان فراهم میکند. نصب پرتابگر موشک هدایت شونده بر روی برجک خودرو برای پرتابگر نصب شده بر خودرو سه موشک ذخیره در نظر گرفته شده که در پشت جایگاه توپچی نگهداری میشوند و توسط توپچی نیز بر روی پرتابگر بارگذاری میشوند.لازم به ذکر است که در نمونه ای ارتقا یافته از خودروی BMD-2 که توسط دفتر طراحی KBP ارائه شده ، خودرو به دو پرتابگر موشک هدایت شونده کورنت تجهیز شده که هدایت آن ها توسط سایت جدید و دارای کانال هدایت لیزری توپچی از داخل خودرو صورت میگیرد. با نصب کورنت توان ضد زره خودروی BMD-2 به میزان قابل توجهی افزایش میابد و این خودرو امکان مقابله با تانک های مدرن امروزی را نیز خواهد داشت. نصب موشک کورنت در نمونه ارتقا یافته توسط دفتر طراحی KBP