برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 21 مرداد 1400 در پست ها
-
5 پسندیده شدهبسم الله...... 20مرداد 1400 اوضاع افغانستان نیروهای طالبان شهر فیض آباد مرکز استان بدخشان را بدون درگیری به کنترل خود درآوردن همچنین طالبان وارد شهر پلخمری مرکز استان بغلان شده بخشهای زیادی هم از شهر فراه مرکز استان فراه سقوط کرده است درگیریهای شدید در لشگرگاه همچنان ادامه دارد فرودگاه قندوز آخرین سنگر ارتش در این استان در آستانه سقوط قرار گرفته است نظامیان تاجیک در مرز با افغانستان و تجهیز زرهپوشهای این کشور به زرهای قفسی و جعبه ایی!!!!! ژنرال دوستم به همراه ده ها تن از نیروهای خود وارد مزار شریف مرکز استان بلخ شد .گفته شده این ژنرال به همراه جنگ سالاران دیگر قصد تشکیل یک اتاق عملیات مشترک بر ضد طالبان را دارند همچنین خبر های از درخواست کمک مستقیم نظامی افغانستان از هند منتشر شده است هند اگر الان اقدام نکنه ممکنه با تبعات سنگینی مواجه بشه با این اوضاع در آینده همراه با طالبان افغانستان جایی برای هند نیست وبدتر از همه مشکلات امنیتی برای این کشور
-
3 پسندیده شدهتمرین مشترک اسرائیل و امریکا برای ترمیم آسیب های فرودگاه ها مهندسان عمران ارتش و نیروی هوایی اخیراً با همکاری مهندسان نیروی هوایی اسرائیل فناوری های جدیدی را برای ترمیم باند فرودگاه ها را در اسرائیل را مورد ارزیابی قرار دادند. مهندسان مرکز مهندسی عمران نیروی هوایی ، مرکز تحقیقات و توسعه مهندسان ارتش ایالات متحده و نیروهای هوایی ایالات متحده در اروپا/نیروهای هوایی ایالات متحده در آفریقا و همتایان اسرائیلی در زمینه نصب و نگهداری پلیمر تقویتشده با الیاف ( FRP ) و سیستم های مهارکننده ها همکاری کردند. این آموزش به خلبانان جنگنده های F-15 و F-35 نیروی هوایی اسرائیل داده شد و آنها پروازهای آزمایشی را انجام دادند. در این آزمایش 30 عملیات موفقیت آمیز اعم از مرحله تاکسی تا آزمایش شتاب و کاهش سرعت با حداکثر ترمز برای ازمایش عملکرد پوشش های FRP زیر بار هواپیماهای واقعی انجام شد. سیستم های مهارکننده و فن آوری های نصب به عنوان بخشی از بازیابی سریع خسارت های فرودگاه نیروی هوایی( RADR) استفاده می شود. در حقیقت RADR مفهومی برای بازیابی سریع فرودگاه ها در پی آسیب های است که در زمان جنگ به این مکان ها وارد میشود. آزمایش ایالات متحده و اسرائیل بی نظیر توصیف شده است زیرا اولین بار بود که از کیت های FRP در پیکربندی های بزرگ در طول عملیات پرواز مستقیم استفاده شد. همچنین اولین بار از جنگنده F-35 برای آزمایش این کیت ها استفاده شد. یکی از عوامل مهم در نصب پوشش های ترمیمی سرعت نصب آنها است. یک تیم باتجربه می تواند صفحات FRP را در هم قفل کرده ، مهارکننده ها را نصب کرده و سطح را برای تردد هواپیماها در کمتر از دو ساعت آماده کند و به هواپیما اجازه دهد که پرواز کند و عملیات پرواز را از سر بگیرد. این رویداد آموزشی و آزمایشی اطلاعات ارزشمندی را برای مهندسان نیروی هوایی ایالات متحده و اسرائیل ارائه کرد که نشان دهنده قابل اطمینان بودن واقعی پوشش های FRP است زیرا هر دو کشور به دنبال مدرن سازی قابلیت های ترمیم آسیب های فرودگاه ها هستند. منبع
-
3 پسندیده شدهبه نام خدا آیا روسیه در حال آماده شده برای جنگ با طالبان است؟ امروز روسیه، تاجیکستان و ازبکستان یک رزمایش نظامی عظیم را تنها در 20 کیلومتری مرز با افغانستان به پایان رساندند که به نظر می رسد نمایش قدرت علیه گروه طالبان است که به سرعت در حال تصرف مناطق وسیعی از سرزمین از دولت کابل است. فرمانده بخش نظامی مرکزی روسیه، سرهنگ ژنرال Alexander Lapin به خبرنگاران روسی گفت: "ما در حال تکمیل تمرینات مشترک با نیروهای مسلح تاجیکستان، ازبکستان و فدراسیون روسیه هستیم. برای اولین بار، استفاده از یک گروه بین المللی از نیروها با استفاده گسترده از نیروی هوایی، شناسایی و قدرت آتش بر اساس تجربه به دست آمده در جمهوری عربی سوریه به نمایش گذاشته شد." در این رزمایش که در محل تمرین Harb-Maidon، بسیار نزدیک به مرز افغانستان، برگزار شد، بیش از 2500 سرباز شرکت کردند که 1800 نفر آن ها از روسیه بودند. حدود 500 قطعه سلاح و تجهیزات نظامی در این رزمایش مورد استفاده قرار گرفت. این مقام خاطرنشان کرد که این رزمایش ها در مقابل پیشینه تشدید اوضاع در افغانستان و تهدید نفوذ گروه های تروریستی رادیکال به کشورهای مرزی منطقه آسیای میانه انجام شده است. سرهنگ ژنرال Sherali Mirzov، وزیر دفاع جمهوری تاجیکستان اظهار داشت: "طی چند سال گذشته، تنش از خاک خاورمیانه به افغانستان منتقل شده است. تجزیه و تحلیل فرآیندهای در حال انجام در سال های اخیر نشان می دهد که وضعیت منطقه ما به توسعه رویدادها در وضعیت سیاسی این کشور بستگی دارد." در این رزمایش، نظامیان سه کشور گروه شبیه سازی شده ای از "گروه مسلح غیرقانونی" را که از مرز دولتی در جنوب تاجیکستان عبور کرده بودند، شکست دادند. سرویس مطبوعاتی بخش نظامی مرکزی روسیه روز سه شنبه اعلام کرد: "بر اساس برنامه این رزمایش، گروهی از شبه نظامیان مسلح به طور غیرقانونی برای انجام حملات تروریستی در خاک این جمهوری از مرزهای کشور عبور کردند. خدمه هواپیمای L-39 از تاجیکستان شناسایی هوایی منطقه را انجام دادند و طی آن مکان های تجمع شبه نظامیان را پیدا کردند. خلبان ها مختصات اهداف را به خدمه روس و تاجیک هلیکوپترهای تهاجمی Mi و سامانه های لانچر چندتایی موشکی Grad و Uragan منتقل کردند. پس از آتش حمله، واحدهای تفنگی متحرک سه کشور بر روی نفربرهای زرهی BTR-82A، خودروهای جنگی پیادهنظام BMP-2، به همراه خدمه تانک های T-72، شکست نیروهای اصلی دشمن را تکمیل کردند." به منظور جلوگیری از عقب نشینی شبه نظامیان به خط سنگی، نیروهای ویژه تاجیکستان با چتر نجات از هواپیمای An-26 فرود آمدند. این بخش افزود: "کمک به خنثی سازی دشمن که به کوه ها پناه آورده بود، با محاسبه تسلیحات خمپاره ای پایگاه 201 ارتش و نیروهای مسلح جمهوری ازبکستان انجام شد که در یک مسیر لولایی شلیک کردند." جت روسی Su-25 طی رزمایش ها، جنگنده های سوخو -25 روسیه پشتیبانی آتش برای واحد های تفنگدار متحرگ و تانکی و همچنین پوشش هوایی برای فرود نیروهای تهاجمی هوایی در فاز فعال تمرینات پرسنل نظامی از روسیه، تاجیکستان و ازبکستان را فراهم کردند. خلبانان Su-25 از فرودگاه Gissar برخاستند و حملات هوایی گروهی را با استفاده بیش از 350 موشک S-8 هوا به سطح غیر هدایتی بر روی اهدافی انجام دادند که ستونی از خودرو های زره پوش سبک و تجمع نیروهای مسلح غیرقانونی را شبیه سازی می کرد. منطقه نظامی مرکزی گفت: "خلبان ها عناصر خلبانی پیچیده را بررسی کرده و از حملات سامانه های موشکی ضد هوایی قابل حمل دشمن فرار کردند. همچنین، پرسنل نظامی بخش اشعه، حفاظت شیمیایی و بیولوژیکی روسیه از طریق آتش افروزهای پیادهنظام "Shmel" به دشمن حمله کردند. سرویس مطبوعاتی گفت: "پرسنل یگان های شعله افکن که برای تقویت تفنگداران متحرک تعیین شده بودند ماموریت یافتند تا اهداف شناسایی شده را سرکوب کنند. محاسبات Bumblebee بر روی نفربرهای زرهی. -82A به منطقه تعیین شده رفتند و نیروهای پناه گرفته را نابود کردند. شلیک از شعله افکن ها با مهمات مختلف، شلیک تکی و رگبار جوخه های شعله افکن از فاصله 700 متری انجام شد." شعله افکن ها در جهت حفظ منافع بخش تهاجمی نیروهای اصلی خود، از عبور از منطقه دشمن مجهز به نقاط شلیک طولانی مدت اطمینان حاصل کردند. منبع
-
3 پسندیده شدهبسم الله...... 18 مرداد 1400 وضعیت افغانستان آبی : دولت افغانستان خاکستری :درگیری نارنجی : طالبان آموزشکده جماعت ترکستانی شاخه خراسان در شمال افغانستان راکت های ساخت طالبان به لطف ارتش افغانستان و آمریکا طالبان در حال تجهیز و بکارگیری خودرهای زرهی وترابری آمریکایی در پیشرویهای خود است
-
2 پسندیده شدهبالگرد سوپر استالیون CH.53E CH.53E سنگین ترین بالگرد درحال حاضر غرب مشهوربه سوپراستاليون می باشد سپاه تفنگداران دریایی امریکا بزرگترین کاربر این نوع بالگرد ترابری سنگین است.ماموریت این بالگرد ترابری حمل نیرو و تجهیزات در هر ساعت ودر هر کجا می باشد.امریکا در حمله به طبس از این بالگرد (مدل اولیه)استفاده کرد . ایران نیز تعداد اندکی از این بالگرد را در اختیار دارد. طول ۳۵/۲۲ متر سقف پرواز ۵۶۴۰ متر عرض ۶۹/۲ متر حداکثرظرفیت ۵۵ نفر ارتفاع ۳۲/۵ متر وزن خالی ۱۶۴۸۲کیلوگرم حداکثرسرعت ۳۱۵کیلومتربرساعت حداکثر وزن ۲۵۴۰۰کیلوگرم برد ۲۰۷۵کیلومتر بار قابل حمل با قلاب ۱۶۳۳۰کیلوگرم ساخت سیکورسکی/امریکا
-
2 پسندیده شدهماوس ، ابرتانک سال 1946 یا چمدان 200 تنی بدون دسته !!!! مسابقه دسته فوق سنگین وزن ها : با تصمیم هیتلر مبنی بر گسترش فضای حیاتی رایش سوم بسوی شرق ( براساس تئوری های ژئوپلیتکی کارل هاسهوفر ) و طراحی عملیات بارباروسا ، ورماخت در 21 ژوئن 1941 به اتحاد جماهیر شوروی حمله برد . با این حال ، بزرگترین ارتش غربی پس از گراندآرمه ناپلئون ، گرچه در طراحی تاکتیکها و همچنین کاربرد سخت افزار سازمانی ، هنر عملیاتی قابل توجهی را از خود نشان داد ، اما ناتوانی در کسب اطلاعات و ضعف در تجزیه و تحلیل آن موجب شد تا تصمیم سازان رایش سوم به این مساله که اتحاد شوروی یک گولم ( موجودی در افسانه های عبری که از اشیاء بیجان با استفاده از جادو بوجود می آید ) با پاهای خاکی است که پس از وارد کردن اولین ضربه از هم پاشیده خواهد شد ، اعتقاد جدی پیدا نمایند . با این وصف ، این تصور ، تنها مساله غلطی نبود که فرماندهان ارشد رایش بدان دچار شده بودند ، چرا که توانمندی تولید تانک و طراحی گونه های جدید توسط صنایع دفاعی شوروی نیز برای آلمانی ها به تقریب غیر قابل باور بود . درواقع ، اعزام صدها دستگاه تانک تی-34 و زره پوش های سری KV که ضمن برخورداری از قدرت آتش بالا ، حفاظت به نسبت مطلوبی را برای خدمه فراهم می نمودند ، اما در این مساله نباید اغراقی صورت بگیرد ، چرا که محیط داخلی تانکهای روسی برای خدمه بشدت نامناسب بود ، ضمن اینکه سازمان رزم یگانهای زرهی روسی با مشکلات بسیاری روبرو می بود ، در حالی که ورماخت هنوز پتانسیل کافی برای مقابله با این نمونه ها را در اختیار داشت . در نتیجه ، نه تی-34 و نه تانکهای سری KV برگ برنده معجزه آسایی برای ارتش سرخ بشمار نمی آمد ولی این تانکها در سال 1941 درگیر مبارزه سختی برای جلوگیری از پیشروی ورماخت بودند و این واقعیت که عملکرد این خودروهای زرهی موجبات کند شدن پیشروی سریع آلمانها شد ، واقعیتی انکار ناپذیر است . از سویی دیگر ، کاربرد این دو نوع تانک ، اثر روانی قابل توجهی برای آلمانی ها داشت ، چرا که واحدهای زرهی ورماخت ناگهان با انواع جدیدی از زره پوشهای روسی مواجه شده بودند که با تصورات قبلی آنها کاملا بیگانه بود و درواقع ، اکنون آماده بودند تا هرگونه افسانه ای را از سوی روسها بپذیرند . با این وصف ، آبوهر ( بخش اطلاعاتی ورماخت ) از میانه سال 1942 گزارش هایی را دریافت می نمود که نشان میداد روسها قرار است تا نمونه جدیدی از زره پوش های مسلح خود را وارد میدان نبرد کنند که ابعاد تانکهای سری KV در مقایسه با نمونه جدید ، شباهت زیادی به یک موش خرمای کوچک بود !!! موش ورماخت در حال سپری کردن تستهای اولیه .. به طرح "موش " روی بدنه تانک دقت کنید با انتشار گسترده این گزارشهای اطلاعاتی ، ورماخت متوجه شد که اگر این اطلاعات صحت داشته باشد ، غافلگیری بزرگی درراه خواهد بود ، در نتیجه بسرعت برنامه جدیدی برای طراحی یک ابرتانک جدید را در دستور کار خود قرار دادند . این کار از مارس 1942 شروع شد و به ترتیب طراحی شاسی و برجک برعهده شرکتهای کروپ و پورشه نهاده شد .فرض اولیه مهندسین طراحی آلمانی این بود که وزن این تانک جدید ، کمتر از 100 تن خواهد بود و با در نظر گرفتن ضخامت زره طراحی شده برای این نمونه ( چیزی در حدود 220 م.م ) بسرعت این ادعا که تانک جدید بطور کامل دربرابر آتش توپخانه ، آسیب ناپذیر است ، منتشر گردید . اما مسلح سازی این نمونه جدید ، داستان متفاوتی داشت . در واقع ، طراحان در مراحل اولیه این برنامه سه نوع توپ با کالیبرهای متفاوت 128 ، 150 یا 170 م.م برای سلاح اصلی و یک توپ خودکار 20 یا 37 م.م برای ایفای نقش ضدهوایی کوتاه برد یا شعله افکن برای پاکسازی سنگرهای بتونی بعنوان سلاح ثانویه را برای آن در نظر داشتند . با توجه به این مساله ، ناگهان وزن اولیه تانک جدید بسرعت افزایش پیدا نمود ، چرا که با الزامات موجود ، این رقم از 120 تن عبور نموده و به قول مهندسین یکی از شرکتهای درگیر پروژه " این موش قبل از به دنیا آمدن ، غذای مورد نیاز 10 موش دیگر را نوش جان کرده !!! " . ماوس ، به مانند همه تانکهای هم عصر خود ، در برابر حملات از فاصله نزدیک آسیب پذیر مینمود ، دریچه های دسترسی خدمه ، ورودی های هوای کناره های تانک از جمله نقاط آسیب پذیر این طرح بشمار می آمدند بدین ترتیب ، در پاییز 1942 با اصلاحات انجام شده ، وزن نمونه اولیه به 150 تن رسید و سپس در نخستین سالگرد پروژه این عدد به 180 تن افزایش پیدا نمود و در نهایت نمونه ساخته شده 8 تن سنگین تر شد ( وزن 180 تن ) که حتی برای افسران ارتش و شرکتهای سازنده ، رقم بسیار وحشتناکی بشمار می رفت . در نهایت ، این برنامه ، روی کاغذ آنچنان جذابیت پیدا نمود که تلاشهای برخی فرماندهان زرهی ورماخت برای توقف آن ، به جایی نرسید که درنهایت به یک "چمدان بی دسته " تبدیل شد . ابعاد بزرگ ماوس ، نیاز این تانک به شنی های بزرگ و عریض را دو چندان مینمود در سمت چپ عکس ، سامانه خنک کننده موتور و در سمت راست ، مخزن سوخت و روغن قابل مشاهده است درد زایمان تولد موش جدید : درتابستان سال 1943 ، هانس گودریان ، بعنوان بازرس کل واحدهای تانک ارتش ، تصمیم گیرنده اصلی در خصوص ابرتانک ماوس محسوب می شد . وی ، بعنوان یک افسر کارکشته زرهی ، معتقد بود که تاثیر گذاری تانک در میدان نبرد ، با توجه به شاخصه سرعت ( تحرک ) آن است و می بایست بدون هیچ مشکلی از جاده ها و پل های معمولی عبور نماید . این ویژگی بدان معناست که تانکها با برخورداری از چنین شاخصه ای ، نه تنها قابلیت پیشروی سریع را بدست می آورند ، بلکه امکان محاصره سازی سریع عناصر دشمن یا دفاع موثر در برابر پیشروی دشمن را در اختیار خواهند داشت . اما گودریان حتی در مقام بازرس کل واحدهای پانزر ، در اقلیت قرار داشت و هنوز مقامات دیگری بودند که شروع تولید این تانک با اجازه آنها قرار بود صورت گیرد . بدین ترتیب ، ارتش آلمان دچاروسوسه شد و طی فرمان ، دستور شروع مقدمات تولید این تانک صادر شد . براساس این دستور ، شرکتهای مسئول می بایست هرماه ، 140 دستگاه تانک عملیاتی را تحویل ارتش می دادند که این رقم بسرعت به تحویل 5 دستگاه در هرماه ، تقلیل یافت ،اما اتفاقات آینده ، در این روند تولید محدود نیز ایجاد اخلال نمود . ماوس ، در زمان خود به یک پروژه سنگین صنعتی تبدیل شده بود .ابعاد غول آسای این تانک حتی برای امروز نیز یک مساله شگفت آور است . این اخلال ، همانطور که در همه جنگها امری معمول بشمارمی رود ، ازسوی دشمن صورت گرفت . در یک هوای صاف ، 700 فروند بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی ، وارد فضای هوایی شهر "اسن" در آلمان شده و کل کارخانه های شهر را زیر ضربات بمب خود قرار دادند که موجب شد تا کل خطوط تولید آماده شده برای این تانک ، نابود شود . این ضربه برای برنامه ماوس ، آنچنان سنگین بود که آلمانی ها بسرعت انتظار خود را فقط به 2 نمونه اولیه کاهش دادند و درسال بعد ( 1944 ) این برنامه بطور کامل کنار گذاشته شد . اما این بدان معنا نبود که 2 شاسی و یک برجک تولید شده به سادگی کنار گذاشته شود . درواقع ، آلمانی ها با شادی ، تجهیزات مربوط به یک تانک و نیم تولید شده را جمع آوری نموده و تستهای آزمایشی را ادامه دادند ، هر چند در نهایت مشخص نشد که پرسنل درگیر این برنامه ، امیدواری خاصی به نتایج بدست آمده پیدا کرده بودند یا اینکه این مساله ، بهانه ای بود که به جبهه شرقی اعزام نشوند . اما به شکل غیر قابل اجتنابی ، جنگ در حال اتمام بود و آلمانی ها از دوسمت شرق و غرب بشدت تحت فشار قرار داشتند و بتدریج ، به این نتیجه رسیده بودند که شکست ،قطعی است ، اما شخصیتهایی نظیر هیتلر ، براین اعتقاد قرار داشتند که اگر به هر علتی ، برنامه های طراحی شده برای پیروزی در جنگ به نتیجه نرسید ، باید تا نابودی کامل به جنگ ادامه داد و بدین ترتیب ، تانک ماوس ، راه حل دوم را برگزید . اولین تانک کامل شده ماوس ، در نخستین و آخرین نبرد خود ، با حداقل 12 دستگاه تانک تی -34 رودرو شد که نتیجه آن از کار افتادن تانک و تخریب آن توسط خدمه بود . دومین پیش نمونه که بصورت ناقص تکمیل شده بود ، بدست روسها افتاد و به این دلیل که فاقد شنی بود ، روسها بسرعت باقی مانده تجهیزات را جمع آوری کرده و به موزه کوبینکا منتقل نمودند . واحدهای زرهی ورماخت – 1946 از یک نظر ، حتی برای امروز ، تصور سناریوی آلمانی ها برای بازسازی واحدهای زرهی با برنامه هایی نظیر "ماوس" و برگرداندن روند جنگ ، بخصوص با توجه به شرایط سال 1944 بسیار سخت است . بعنوان مثال ، در جریان عملیات باگرایتون ، وضعیت نظامی میان دو ارتش آلمان و شوروی بطور اساسی تغییر نمود و اتفاقی رخ داد که تا قبل از این تاریخ هرگز دیده نشده بود . درواقع ، استالینگراد ، موجب شد تا سازمان رزمی گروه ارتشهای مرکز ورماخت از میان برود و یک حفره بسیار بزرگ در کل طول جبهه بوجود آید . پیاده نظام ورماخت در این رویداد ، هسته اصلی خود را از دست داد و دیگر توان تکرار موفقیتهای پیشین خود را نداشت . اما نتایج بدست آمده در جریان عملیات باگرایتون ، موجب شد تا ورماخت حداقل 2 سال دیگر بتواند به مقاومت ناامید خود ادامه دهد ،اما شکستن خطوط دفاعی ارتش آلمان برای روسها پس از این تاریخ ، دیگر چندان سخت نبود . اما با تمامی این موارد ، چرا آلمانی ها به این برنامه ادامه دادند ؟ پاسخ به این سئوال مقداری سخت به نظر می رسد ولی در نظر اول ، تانک ماوس ، برخلاف تصورات اولیه ، تنها برای سرگرمی ارتش ساخته نشد ، اگر چه گفته میشود که وزن 180 تنی آن در زمان عبور از پل ها ، مشکل ایجاد مینمود ، اما شرکتهای آلمانی به شکل هوشمندانه ای ، سامانه عبور از موانع آبی را برای این پروزه درنظر گرفته بودند تا امکان عبور از بخش های کم عمق رودخانه برای آن فراهم شود . بر خلاف تصورات موجود ، مشکل عبور از پل ها برای ماوس به تقریب حل شده بود ، این تانک قابلیت عبور از عمق موانع آبی تا 45 فوت را در اختیار داشت از سویی دیگر ، مصرف سوخت این تانک بود که گفته میشود برای هر 100 کیلومتر ، 3500 لیتر سوخت نیاز داشت ، که این امر با توجه به کمبود شدید بنزین ، مشکلات انتقال این حجم از سوخت به جبهه و بمباران مستمر خطوط تدارکاتی ، مفید بودن آن را تا حدودی با ابهام مواجه می سازد .علاوه براین ، حتی اگر ماوس بصورت انبوه ، تولید و به جبهه اعزام میشد ، رودررویی آن با غول های جدید روسی نظیر IS-2 و SU-100 یقیناً جدال هیجان انگیزی می بود و این بسیار متفاوت از نبرد بین تی-34 های مسلح به توپ 76 م.م با تانکهای تایگر مسلح به توپ 88 م.م اتفاق می افتاد . با این حال ، تولید هر دستگاه تانک ماوس ، به معنای عدم تولید 4یا 5 دستگاه تانک تایگر بود که در مقایسه ، مشکلات لجستیکی بیشتر ، سرعت و تحرک کمتر و قدرت آتش به نسبت ضعیف تری را نسبت به نمونه های مشابه روسی به نمایش می گذاشت . در مجموع ، متفقین به دلیل برخورداری از توان صنعتی بیشتر ، می توانستند در درازمدت ، تسلیحات کافی برای خنثی کردن تهدید ماوس را تولید کنند ،در نتیجه نمی توان انتظار داشت که با تولید انبوه ماوس ، وضعیت استراتژیک جبهه های نبرد ، تغییری پیدا می نمود. پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق (بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- تا این تاریخ ( 20 مرداد 1400 ) انجمن میلیتاری فاقد تاپیک مستقل در خصوص تانک ماوس بود . مجموع پستهای قدیمی این تاپیک از آرشیو بایگانی میلیتاری بیرون کشیده شد و پس از انجام اصلاحات لازم بصورت تاپیک مستقل درآمد .
-
2 پسندیده شدهسلام بله البته با توجه به بیشتر شدن کشورهای تحت عملیات بیشتر بهTIP شناخته میشن یا همون حزب ترکستان اسلامی . امریکایی حزب اسلامی ترکستان شرقی رو ازفهرست گروههای تروریستی حذف کرده در پاکستان هم یه مقر هم دایر کردن . به غیر از پاکستان افغانستان سوریه و چین در قرقزستان هم حملاتی را ترتیب دادن
-
2 پسندیده شدهانتشار مشخصات رسمی راکت فجر-۴ پیش از این گفته شده بود که مشخصات این راکت بصورت رسمی منتشر نشده و صرفا کالیبر ٣٣٣ میلیمتری این راکت مشخص شده بود. نکته قابل توجه اینکه در راکت فجر-۴ وزن زیادتر سرجنگی (٣٠٠ کیلوگرم) این راکت میباشد و اینطور به نظر میآید که قدرت تخریب بیشتر در توسعه این راکت مدنظر بوده است. انتشار مشخصات رسمی راکتهای فجر-۴ و فجر-۵ هدایت شونده مشاهده میشود که در گونه هدایت شونده راکت فجر-۴ نیز سنگینتر بودن سرجنگی راکت علیرغم برد کمتر، در توسعه این محصول مورد توجه بوده است. یکی دیگر از محصولات جدید در حوزه راکتهای ١٢٢ میلیمتری، راکت مین ریز هست که بجای سرجنگی، دارای ۴ مین ضدتانک بوده و برای مین ریزی در منطقه پیشروی دشمن بکار میرود. از نمونه های مشابه خارجی برای این راکت میتوان به راکت 9M28K و Type-84 اشاره کرد. راکت ٢۴٠ میلیمتری هدف محصول جدید معرفی شده در حوزه راکتهای ٢۴٠ میلیمتری راکت هدف هست که برای بررسی عملکرد سیستمهای پدافندی استفاده میشود. در این راکت بجای سرجنگی از بازتابنده راداری بمنظور تطبیق سطح مقطع راداری آن با اهداف هوایی مختلف استفاده شده است. @iranian_defensive_power
-
1 پسندیده شدهمقدمه در کد ایالات متحده آمریکا، عنوان 10 ، بخش 5063 ، تفنگداران دریایی ایالات متحده: ترکیب و عملکرد، مورخ 1 اکتبر 1986 آمده است: تفنگداران نیروی دریایی به منظور فراهم آوردن قابلیت های عملیات آبی-خاکی و زمینی برای دستیابی به پایگاههای پیشرفته دریایی و انجام نبردهای زمینی-دریایی باید آموزش دیده و مجهز باشند. در این راستا ، تفنگداران نیروی دریایی طبق قانون موظفند تجهیزات لازم را برای انجام عملیات آبی-خاکی و عملیات زمینی داشته باشند. این بند از قوانین در حقیقت به وزارت دفاع و تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا یک اجازه قانونی می دهد تا سیستم های آبی-خاکی مدرن و لازم را به خدمت بگیرند و توانایی های مهمی را برای اجرای استراتژی نظامی ارائه دهند. شروع ماجرا در 6 ژانویه سال 2011میلادی پروژه EFV (Expeditionary Fighting Vehicle) سپاه تفنگداران نیروی دریایی ارتش ایالات متحده آمریکا به خاطر ضعف در طی آزمایش عملیاتی و هزینه های بیش از حد لغو شد. پروژه EFV در دهه 1990 و 2000 توسط جنرال دینامیکس ساخته شده بود . قرار بود 573 دستگاه شامل انواع مدل نفربر (EFVP1) و مدل فرماندهی (EFVC1) به خدمت گرفته شود. خودرو EFV یک خودرو زنجیر دار دوزیست بود که می توانست فاصله 42 کیلومتری از دریا تا ساحل به شکل مستقل در حالت شناوری طی کند. ظرفیت EFV در مدل نفربر شامل 3 خدمه و 17 سرنشین و مسلح به توپ 30 میلیمتری Mk44 Bushmaster II بود. مدل فرماندهی نیز دارای تجهیزات فرماندهی ، کنترل و اطلاعاتی بودند. همچنین متصل به پشتیبانی آتش سپاه تفنگداران نیروی دریایی بودند. با این وجود پس از صرف حدود 3 میلیارد دلار بر روی پروژه EFV آن لغو شد. پروژه EFV جنرال دینامیکس- برنامه ای که باوجود تلاش های این شرکت برای سرپا نگه داشتن آن لغو شد. سپاه تفنگداران نیروی دریایی سال ها درگیر جنگ های زمینی در عراق و افغانستان بود در نتیجه تحلیگران نظامی این سوال را مطرح کردند آیا در آینده سپاه تفنگداران نیروی دریایی نیاز دارد دست به یک عملیات گسترده آبی-خاکی بزند؟ درنتیجه پس از تجربه جنگ های عراق و افغانستان تفنگداران نیروی دریایی و بخش نیروی دریایی وزارت دفاع لزوم انجام عملیات بزرگ آبی-خاکی را مورد بررسی قرار دادند. در اوایل سال 2012 چشم انداز استراتژیک برای چگونگی انجام عملیات دوزیستان در آینده منتشر شد. ادعای اصلی تحقیق این است که توانایی های عملیات آبی-خاکی نیروی دریایی نقش محوری در دفاع از اهداف جهانی یک کشور متصل به دریا خواهد داشت. حضور خودروهای دوزیست AAV در اشغال عراق نمونه های از نابودی خودروهای دوزیستAAV ارتش امریکا در عراق بوسیله راکت های ضد زره و بمب های کنارجاده ای در نتیجه پس از لغو پروژه EFV که برای جایگزینی خودروی های نظامی AAV (Amphibious Assault Vehicle) که 40 سال از عمر عملیاتی آنها گذشته بود، پنتاگون در نظر داشت به سرعت به منظور توسعه یك وسیله نقلیه "مناسب تر و پایدارتر" برای جایگزینی EFV حرکت كند. در حال حاضر ، تفنگداران نیروی دریایی از وسیله نقلیه تهاجمی دوزیست سری AAV-7A1 برای انتقال تفنگداران دریایی از کشتی به ساحل استفاده می کنند. تفنگداران نیروی دریایی از سال 1971 از AAV استفاده كرده اند و انتظار دارند كه تا زمان تعویض با وسیله نقلیه مشابه ، از آن استفاده كنند. با گذشت سال ها ، تفنگداران نیروی دریایی ادعا كردند كه AAV دیگر قادر نیست نیازهای این نیرو را برآورده سازد. از آنجا که فناوری تسلیحات و شکل تهدیدات از اوایل دهه 1970 متحول شده اند. با وجود ارتقاء ،AAV دارای کمبود های در زمینه های عملکرد در شناوری، حرکت بر روی خشکی، مرگبار بودن ، محافظت و قابلیت شبکه بودن است. محدوده 3 کیلومتری از کشتی به ساحل که خودروهای AAV باید طی کنند به عنوان یک مسئله مهم برای بقاپذیری انها محسوب می شود نه تنها برای خود وسیله نقلیه بلکه برای نیروهای نظامی که در داخل ان قرار دارند. از طرف دیگر AAV توانایی عملکرد به عنوان یک خودرو رزمی برای حمایت از نیروهای پیاده نظام را ندارد. تفنگداران نیروی دریایی مجهز به خودروهای LAV-25 با پیکرندی8x8 هستند . این خودرو زرهی توانایی جابه جایی 3 خدمه و 6 سرنشین رادارد. با این وجود کاملاً دوزیست نیست و برای عملیت های آبی خاکی نیاز به شناور ها مخصوص مانند لندی کرافت و هواناو دارد. از طرفی با توجه به مسلح بودن این خودرو زرهی به توپ25 میلیمتری طبق اعلام دفتر اجرایی برنامه های دریایی، زره پوش های LAV-25 به عنوان خودروهای شناسایی در خدمت قرار دارد و قرار نیست نقش یک خودرو رزمی را برعهده داشته باشند. خودرو دوزیست AAV دیگر توانایی برطرف کردن نیازهای تفنگداران نیروی دریایی آمریکا را باوجود بروز رسانی ندارد. زره پوش هایLAV-25 نیز به هیچ عنوان توانایی برظرف کردن نیازهایتفنگداران نیروی دریایی آمریکا را ندارند چون از نظر شناوری نمی توانند در آب های پر از موج دوام بیاورندو در عملیات های ابی-خاکی به شناورهای متکلی اند. در نتیجه تفنگداران نیروی دریایی پروژه (Amphibious Combat Vehicle) ACV را برای پر کردن این خلاء تعریف کرد. از جمله ویژگی های این طرح: 1- وسیله نقلیه ACV باید به شکل کامل دوزیست باشد و بتواند یک تیم 17 نفره و کاملا تجهیز شده تفنگداران دریایی را جابه جا کند. همچنین بتواند یک مسافت به طول 20 کیلومتر را با سرعت 8 گره دریایی با موج های به ارتفاع 60 الی 180 سانتی متر را طی کند. 2- این وسیله نقلیه باید بتواند با گروهای مکانیزه برای انجام عملیات پایدار در ساحل در انواع زمین ها حرکت کند. همچنین سرعت آن در جاده ، خارج از جاده و برد رزمی ان بیشتر یا مساوی با تانک اصلی میدان نبرد M1A1 باشد. 3- خودرو مورد نظر باید تواند در برابر آتش مستقیم ، غیر مستقیم و انفجار مین ها و بمب های کنار جاده ای (IED) از خود محافظت کند . 4- وسیله نقلیه باید مجهز به سیستم های فرمان و کنترل (C2) با امکان فعالیت در دریا خشکی باشد. همچنین حداقل تسلیحات پایه برای این خودرو زرهی یک مسلسل است تا بتواند با خودروهای سبک و پیاده نظام دشمن درگیر شود. پروژه ACV برخی از قابلیت های EFV را با روشی عملی تر و با صرفه تر خواهد داشت. در هماهنگی با طرح ACV سپاه تفنگداران نیروی دریایی در حال توسعه یک نفربر دوزیست با نام پروژه (Marine Personnel Carrier) MPC بودند تا به عنوان پلتفرم با تحرک زیاد و بقاپذیری بالا در مناطق ساحلی به این نیروها خدمت کند. در پروژه MPC این خودروها قابلیت های دوزیست بودن و شناوری مانند پروژه های EFV، ACV و AAV را نخواهند داشت و بیشتر برای انجام عملیات در آب های سرزمینی مانند رودخانه ها ،دریاچه ها و یا عملیات ساحل به ساحل از آن استفاده خواهد شد. در نتیجه پروژه MPC و ACV قرار بود نقش اصلی را در عملیات های آینده سپاه تفنگداران نیروی دریایی بازی کنند. در این بین سپاه تفنگداران نیروی دریایی باید کنگره را موجاب کند که پروژه های خودروهای دوزیست مانند MPC و ACV چه اهمیتی و ضرورتی دارند. کنگره مسئول مجوز و تخصیص بودجه برای کلیه برنامه های سیستم های تسلیحاتی ، از جمله MPC و ACV است. کنگره می تواند نگران این باشد که چگونه ACV تفنگداران نیروی دریایی را قادر می سازد نه تنها عملیات آبی-خاکی ، بلکه عملیاتی را در ساحل انجام دهند. یکی دیگر از نگرانی های احتمالی کنگره این است که تا چه اندازه یک توانایی حمله آبی-خاکی گسترده ، جزء ضروری امنیت ملی ایالات متحده است. در 14 ژوئن 2013، فرماندهی سپاه تفنگداران نیروی دریایی برنامه MPC را به خاطر فشارهای مالی لغو کرد، اما پیشنهاد کرد که ممکن است این برنامه حدود 10 سال دیگر با مناسب تر شدن وضعیت بوجه دوباره مورد بررسی قرار گیرد. در این دوره توجه بیشتر سپاه تفنگداران نیروی دریایی معطوف به پروژه ACV و وسیله نقلیه تاکتیکی سبک مشترک (JLTV) بود. با این حال در ماه مارس سال 2014 تفنگداران نیروی دریایی طرح تصمیم گرفتند پروژه MPC را زنده نگه دارند. تفنگداران نیروی دریایی MPC را به عنوان پروژه ACV Increment 1.1 معرفی و برای به خدمت گرفتن حدود 200 دستگاه خودرو برنامه ریزی کردند. همچنین تفنگداران نیروی دریایی قصد دارند پروژه ACV Increment 1.2، که یک خودرو زنجیردار، کاملا دوزیست و قابلیت حرکت سریع در آب را دارد در حدود 470 دستگاه به خدمت بگیرند. اگر چه پروژه ACV Increment 1.1 نیز دارای قابلیت شناوری و دوزیست بودن را دارد اما برای حرکت به سمت سواحل به کشتی ها وابسته خواهد بود. در 24 نوامبر 2015 ، تفنگداران نیروی دریایی قراردادهای با شرکت هایBAE Systems و SAIC برای توسعه نمونه های اولیه ACV 1.1 بستند. قرارداد BAE به مبلغ 8/103میلیون دلار و SAIC با 5/121میلیون دلار بود. هر شرکت می بایست ظرف دوسال 16 نمونه اولیه را به این نیرو تحویل دهند. هر دو شرکت نمونه های اولیه خود را زود تحویل و آزمایش مهندسی و ساخت از اواسط مارس 2017 آغاز شد. در تاریخ 19 ژوئن سال 2018 ، تفنگداران نیروی دریایی طرح شرکت BAE Systems را برای تولید انبوه انتخاب کردند. گزارش های عملکرد ACV 1.1 شرکت BAE Systems در آزمایش ها نشان می داد واحد های مجهز به این خودرو می توانستند به سرعت مانورهای حرکت مناسب را انجام دهند و با ایجاد آتش پشتیبانی مناسب از پیاده نظام حفاظت کنند. در آزمایش هیچ مشکلی در عملکرد خودروها وجود نداشت که نشان دهد نیاز به طراحی مجدد نیاز است. تست های مختلف که شامل : حرکت در زمین های بیابانی، عملیات مشترک با تانک ها و خودروهای رزمی، انجام مانور برای به دست آوردن مزیت تاکتیکی نسبت به نیروی مقابل و پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام بود انجام گرفت. نیروهای شرکت کننده در این آزمایش ها خاطر نشان کردند ACV 1.1 به نسبت به پیشینیان خود عملکرد بهتری داشته است. قرارداد اولیه به ارزش 198 میلیون دلار برای تولید 30 دستگاه ACV 1.1 و تحویل تا پاییز سال 2019 تحویل بسته شد. در تاریخ 10 آوریل 2019، فرماندهی تفنگداران نیروی دریایی در کمیته خدمات مسلح سنا اعلام کرد در پاییز سال 2018 ، آزمایش نمونه های اولیه ACV 1.1 عملکرد خوبی خصوصا در تحرک پذیری در حالت شناوری از خود نشان دادند در نتیجه تصویب شد تا پروژه ACV 1.1 و ACV 1.2 در یک دیگر ادغام شدند. و خودروهایACV به طور کامل جایگزین با خودروهای AAV شوند. جدیدترین تست های بر روی ACV در تاریخ 18 دسامبر سال 2019 اتجام شد. هدف از ان تست عملکرد این خودروها در حالت گشت شبانه در خط ساحلی در موقعی که نور محیطی کم است بود. شرکت SAIC با همکاری شرکت مهندسیST سنگاپور محصول Terrex 2 را در رقابت ACV 1.1 شرکت دادند که نتوانست رضایت تفنگداران نیروی دریایی را جلب نمایید. شرکت BAE Systems نیز با همکاری شرکت Iveco با محصول SuperAV در رقابتACV 1.1 شرکت کردند بخشی از رقابتACV 1.1 - در این بخش خودروهای دوزیست باید از یک شناوری آبی-خاکی خارج شوند - خودرو تمام سبز رنگ در سمت چپ Terrex 2 است و دو خودرو با استتار سبز-مشکی-قهوه ای SuperAV است در پشت سر انها نیز خودروهای دوزیست AAV قرار دارند. لحظه خروج خودرو دوزیستSuperAV از شناور جدیدترین تست ACV در زمنیه گشت های ساحلی در شرایط نور کم برنده بازی در سال 2015 بعد از درخواست سپاه تفنگداران نیروی دریایی برای ارائه برنامه ACV ،شرکت BAE Systems با همکاری شرکت دفاعی Iveco طرح مورد نظر را پیاده سازی کردند و نمونه اولیه را در دسامبر سال 2016 به سپاه تفنگداران نیروی دریایی تحویل دادند. در حقیقت تا قبل از این شرکت دفاعی Iveco طرح خود یعنی SuperAV که یک خودرو دوزیست 8x8 بود را ارائه کرده بود. با مشارکت BAE Systems و شرکت دفاعی Iveco ، شرکت BAE برای هماهنگی طرح SuperAV با نیازمندی های سپاه تفنگداران نیروی دریایی مجبور شد SuperAV را مجدد طراحی کند. تغییر اندازه بدنه، اضافه شدن بدنه V شکل برای مقاومت بیشتر دربرابر انفجار مین ها و تغییر پیشران ها از جمله تغییرات اصلی عنوان شد. طرح ACV شرکت های BAE / Iveco که برای سپاه تفنگداران نیروی دریایی ارسال شد توانایی حمل 3 خدمه و 13 سرنشین را دارد. ACV می تواند به راحتی از حوضچه های شناورهای جنگی دوزیست بارگیری و یا تخلیه شود. این خودرو می تواند به یک برجک رزمی بدون سرنشین با تسلیحات سنگین نیز مجهز شود. اما در حال حاظر برنامه ای برای نوع تسلیحات مناسب برای ACV در نظر گرفته نشده است. خودرو ACV مجهز به سیستم H-Drive است به این شکل که نیرو برای هر چرخ به شکل انفرادی تامین می شود در نتیجه در صورت آسیب یا از بین رفتن از هر چرخ خودرو می تواند به حرکت خود ادامه دهد و تحرک پذیری در زمین های نرم مانند زمینهای شن وماسه ای نیز حفظ می شود. این وسیله نقلیه به یک موتور دیزلی شش سیلندر با حداکثر ظرفیت تولید 690 اسب بخار مجهز شده است. طول کلی بدنه 8.9 متر، عرض و ارتفاع آن به ترتیب 3.1 و 2.8 متر است. وزن خالص ACV 30 تن است و می تواند تا وزن 3 تن را حمل نمایید. بدنه ACV می تواند به راحتی در برابر آتش سلاح های کالیبرکم و ترکش توپخانه ای از خود مقاومت نشان دهد. همچنین برای بقای بیشتر خدمه مجهز به صندلی ها مقاوم در برابر انفجار است. حداکثر در جاده سرعت بیش از 105 کیلومتر بر سرعت در حالت شناوری 6 گره دریایی می باشد. حداکثر برد رزمی در حالت حرکت بر روی جاده با سرعت 89 کیلومتر بر ساعت 523 کیلومتر است. همچنین برد رزمی ان در حالت شناوری 12 مایل دریایی می باشد. خودروSuperAV ساخت شرکت دفاعی Iveco ACV در حال وارد شدن به آب و حالت شناوری- در این عکس می توان واترجت های ACV را مشاهده کرد در بخش عقبی بدنه نصب شده اند. هنوز مشخص نیست سپاه تفنگداران نیروی دریایی چه آرایش تسلیحاتی را برای ACV انتخاب می کند. علاوه بر حالت شناوری خودروهای ACV ، بر روی خشکی نیز تحرک پذیری بالایی دارند. خودرو ACV در کنار خودرو دوزیست AAV نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است منبع 1
-
1 پسندیده شدهمقدمه : در سالهای اخیر ، موضوع پراهمیت ایجاد یک سد دفاعی در برابر اهداف پروازی با سطح مقطع پایین یا هواگردهای بدون سرنشین به سرفصل اولویت ارتشها درآمده است و بالتبع ، شرکتهای سازنده سلاح نیز درصدد برآمده اند تا این نیاز را به بهترین شکل ممکن پاسخ دهند . با توجه به این مساله ، شرکت راینمتال آلمان اخیرا نمونه جدیدی را برای مقابله با این چالش معرفی نموده که با عنوان تجاری ماژول رزمی جهانی اسکای رنجر-30 شناخته میشود و قابلیت نصب بر روی پیکربندی های رزمی متنوعی را داراست. تا قبل از جنگ قره باغ ، تنها مورد بسیار موفقیت آمیز از کاربرد بدون سرنشین ها ، عملیات ارتش عبری برضد سامانه های دفاع هوایی سوری ها در دره بقاع بشمار می آمد ، اما جنگ قره باغ (بعنوان جنگ بین دو کشور ) این پیش زمینه را بطور کامل از میان برد روند توسعه نسخه جدید : براساس برنامه ریزی های صورت گرفته ، این نمونه جدید در سوم مارس 2021 بصورت آنلاین رونمایی گردید و درجریان این رونمایی ، نمایندگان شرکت راینمتال فلسفه بروزرسانی این سیستم دفاع هوایی و همچنین اهداف تعریف شده برای آن را برای مخاطبان توضیح دادند . بدین ترتیب ، مهندسین این پروژه معتقدند که درگیری های اخیر در سطح جهانی ، چالش جدیدی را پیش پای ارتشها قرارداده و ساختار پدافند هوایی می بایست متناسب با این تهدیدها خودرا به روز نماید . ارتشهای اروپای غربی ، بخصوص بوندس وهر ( ارتش آلمان ) بدلایلی بخشی از توان دفاع هوایی خود را بازنشسته نمود و به همین علت توان رزمی آن تا حد بسیار زیادی کاهش یافته ، چنانکه براساس مطالعاتی که اخیرا صورت گرفته ، این ارتش بدون وجود تعداد کافی از نمونه بروزشده سامانه ژپارد ، توان قابل ملاحضه ای برای مقابله با تهدیدات مدرن نداشته که مجموعه این موارد باعث گردید تا یک برنامه جدید به منظور پاسخ به این تهدید ، در دستور کار قرار گیرد . در نتیجه بروز چنین نیازی ، سامانه دفاع هوایی اسکای رنجر-30 توسط شعبه مستقر در سوئیس شرکت راینمتال ( اورلیکن سابق) برای مقابله با چنین چالشی توسعه پیدا نمود که در واقع امر ، الگوی اصلی آن ، سیستم دفاع هوایی اسکای رنجر-35 بود ، در حالی که با ارتقاء صورت گرفته ، یک سامانه کاملا جدید با جایگزینی سیستم های قدیمی که ویژگی های بسیار بهتری به منظور مقابله با بخش قابل توجهی از تهدیدهای جدید را داراست ، بوجود آمد . در حال حاضر ، کار طراحی برخی اجزاء این سیستم در حال اجراست تا در اواسط سال 2021 نخستین شلیک های آزمایشی خود را به ثبت رساند . بدین ترتیب این سیستم تا قبل از پایان سال جاری ( 2021 ) تحویل بخش آزمایش شرکت شده و آزمایشات میدانی را پشت سرخواهد گذاشت . پس از اتمام آزمایشات و بهینه سازی های تکمیلی ، برنامه را متوقف نوده و برای صرفه جویی در هزینه ها و زمان مورد نیاز ، خط تولید یا ارتقاء تنها درصورت دریافت سفارش جدید راه اندازی می شود که این امر بدان معناست که راینمتال پس از امضاء قرارداد ، بسرعت آماده تولید انبوه آن خواهد بود . ویژگی های فنی : اسکای رنجر-30 یک برجک مجهز به توپ و سامانه های الکترونیکی است که برای نصب بر روی طیف متنوعی از پیکربندی های مورد نیاز مشتری طراحی شده است . برجک این توپ بدون سرنشین بوده و کاربران در داخل بدنه خودرو مستقر می شوند ، درحالی که امکان نصب یک دریچه و انتقال خدمه به درون برجک نیز وجود خواهد داشت . وزن کل این محصول چیزی در حدود 2.5 تن است که در مقایسه با برجک 4 تنی اسکای رنجر-35 بسیار سبک تر به نظر می رسد .بدنه این نمونه جدید از یکسری صفحات زرهی تشکیل شده که سطح 2 استاندارد STANAG4569 را برآورده می سازد . علاوه براین ، بدلیل طراحی آینده نگر ، امکان نصب سیستم های اضافی مورد نیاز مشتری ، حتی در حوزه حفاظت و رساندن استاندارد حفاظتی به سطح 4 نیز وجود دارد که در چنین سطحی ، تمامی بخشها ، از جمله لوله سلاح ، سامانه های اپتیکی و ... با پوشش زرهی محافظت خواهند شد . شعله پوش قابل برنامه ریزی توپ راینمتال- ماوزر جنگ افزار اصلی این سیستم جدید ، توپ چرخان خودکار KCE کالیبر 30 م.م محصول راینمتال است که نسخه سبکتر و و بروزشده گونه قدیمی تر اورلیکن KCA بشمار می رود . براساس داده های موجود ، این توپ با نرخ آتش 1000 تیر در دقیقه قابلیت درگیر شدن با اهداف در یک برد 3000 متری را دارد . از سویی دیگر ، شعله پوش جدیدی برای این توپ طراحی گردید که ضمن کاهش اندازه ، عملکرد بهتری را به نمایش می گذارد ، در حالی که برای بهبودکارایی برجک ، کل مجموعه ، بر روی یک پیکربندی که با نیروی الکتریکی کنترل میشود ، قرار داده شده که میتواند در همه جهات ( 360 درجه ) و تا زاویه 85 درجه مبادرت به شلیک نماید . مهمات مورد استفاده این توپ با کالیبر 173×30 م.م با قابلیت ترکش شوندگی شدید و ماسوره قابل برنامه ریزی چیزی در حدود 200 گرم وزن داشته و برای تضمین آسیب وارده به هدف ، 160 استوانه از جنس تنگستن را حمل می کند . این مهمات در گذشته توسط خودروهای رزمی آلمانی مجهز به توپ راینمتال- ماوزر MK-30-2/AVM استفاده شده و تستهای صورت گرفته ، عملکردبالای آن را به اثبات رسانده است . در پیکربندی اولیه ، تسلیحات اضافی تنها شامل دو پرتاب کننده نانرجک دودزای موسوم به سامانه ممانعت سریع (ROSY) در بخش جلویی است که شامل آرایش 9 تایی است .علاوه براین ، امکان نصب یک قبضه تیربار هم محور بنابر درخواست مشتری نیز وجود دارد . مضاف براین ، در بخش سمت چپ برجک نیز ، یک فضای مشخص برای نصب پرتاب کننده های جمع شونده مربوط به سامانه موشکی کوتاهبرد با آرایش دوتایی در نظر گرفته شده است . اما بخش اصلی این سامانه که وظیفه تشخیص اهداف هوایی را بر عهده دارد ، رادار چند ماموریته آرایه فازی راینمتال AMMR که در باند S کار می کند ، خواهد بود . این رادار شامل 5 آنتن آرایه فازی کوچک بوده که دوعدد ازآنها در بخش جلویی برجک و دوتای دیگر در بخش های جانبی و یکی هم در بخش پشت آن نصب می گردد که با این آرایش ، برد کشف اهداف با ابعاد کوچک را در حدود 20 کیلومتر تامین می کند که درصورت نیاز مشتری ، استفاده ار رادارهای اضافی نیز وجود دارد . برای پشتیبانی از ماموریتهای محوله به رادار ، این سیستم به یک سامانه الکترو-اپتیکی موسوم به سامانه جستجوی سریع مادون قرمز ( FIRST) مجهز می شود که در بخش عقب برجک قابل نصب است . وظیفه این سیستم ، بررسی فضای هوایی ، شناسایی اهداف و ارسال داده های بدست آمده به کاربر توپ بوده که برای این کار ، دوربین های با وضوح دید در روز و دید در شب و 2 فاصله یاب لیزری برای اهداف هوایی و زمینی درنظر گرفته شده است . براساس طراحی صورت گرفته ، تمامی داده بدست آمده از سامانه های الکترو-اپتیکی و رادار به سامانه کنترل آتش ارسال میشود که این داده ها در سیستم فوق الذکر محاسبه شده تا برنامه ریزی خودکار برای ماسوره مهمات آماده شلیک صورت گیرد . با این طراحی ، کاربر توپ بطور کامل بر روی روند اجرای شلیک نظارت داشته و تنظیمات مورد نظر را می تواند اعمال کند . برخی ناظران نظامی بر این عقیده اند که به احتمال بسیار زیاد ، تمامی داده های بدست آمده از این سیستم در یک گردان پدافندی می تواند برای کل شبکه به اشتراک گذاشته شود. قربانیان احتمالی بدون سرنشینهای ترک- عبری در جنگ قره باغ چشم انداز احتمالی : راینمتال براساس داده های موجود ، احتمالا این پروژه را تا مرحله تست گرم پیش خواهد برد ولی تولید انبوه آن تنها پس از دریافت سفارش صورت خواهد گرفت . اما با توجه به ویژگیهای این سیستم و افزایش تهدید های هوایی بدون سرنشین ، به احتمال فراوان ، مشتری های قابل توجهی برای خرید آن ، اقدام می کنند و راینمتال برای یک فروش خوب برنامه ریزی خواهد نمود . به گفته تحلیلگران نظامی ، این سیستم ، یک راه حل به نسبت جامع برای دفاع در برابر تهدید پهپادهاست و پیش بینی ها حاکی از آن است که این محصول آلمانی – سوئیسی ، با هزینه ای مناسب ، بهترین کارایی را ارائه می نماید . چنانکه گفته میشود اسکای رنجر-30 نیازمند پیکربندی حامل خاصی نیست و می توان آن را با طیف گسترده ای از خودروهای نظامی منطبق نمود که این عامل ، گستره خریداران احتمالی را افزایش خواهد داد . در واقع امر ، مجموعه پیشنهادی جدید راینمتال ابزارهای کشف بسیار قابل توجهی را در اختیار کاربران احتمال قرار داده است . بدین معنی که بر خلاف سایر نمونه های هم رده ، اسکای رنجر-30 با در اختیار گرفتن کیت AFAR مزیت قابل توجهی را نسبت به رقبایش پیدا می کند . سامانه های الکترو-اپتیکی اسکای رنجر -30 در کنار رادار آرایه فازی نصب شده روی این سامانه ، ضمن کشف دقیق تر اهداف هوایی با سطح مقطع کوچک ، دقت بسیار زیادی در شلیک و انهدام فراهم میکنند . توپ جدید راینمتال بدلیل ایجاد ارتباط دقیقتر و سریع میان سامانه های کشف و ماسوره مهمات مورد استفاده امکان شلیک های موثرتر را فراهم می آورد . تا جایی که به گفته یکی از دست اندرکاران پروژه ، شبیه سازی ها نشان میداد که مهمات این توپ با دقت بالایی موفق شده بود تا بخش های حساس یک پهپاد تجاری شامل باطریها ، دوربین ها را از میان بردارد . اما این مساله قابل ذکر است که چشم انداز پروژه اسکای رنجر-30 صرفا به قابلیتهای فنی آن ارتباط ندارد ، بلکه علاقه مشتریان و شیوه بکارگیری آن نیز اهمیت زیادی را دربر خواهد داشت . جنگ درسوریه ، لیبی و قره باغ نشان داد که پهپادها چه تسلیحات خطرناکی بشمار می روند و راینمتال نیز با استفاده از تجربیات فوق الذکر دست به ایجاد چنین برنامه ای زده است . آینده نزدیک : سال 2021 نخستین سری از آزمایشهای اسکای رنجر-30 را بخود خواهد دید و پس ازآن ، نواقص مشاهده شده برطرف و درسال 2022 مجموعه کامل این سیستم به نمایش درخواهد آمد ، ضمن اینکه احتمال افزایش برد کشف و حتی برد توپ نیز وجود دارد . با توجه به این مساله ، بازار سامانه های دفاع هوایی نیز احتمالا واکنش مثبتی به این سیستم جدید نشان خواهد داد ،در حالی انتظار این است که سایر شرکتها نیز مبادرت به تولید چنین سامانه هایی نمایند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- سامانه دفاع هوایی اورلیکن اسکای رنجر-35(Oerlikon Skyranger.35) 3-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهنفربر توسن عکسی که یکی از دوستان گذاشته بود شبیه این نفربر هم قبلا دیده شده بود برای برجک نفربر توسن هم میشد چیزی شبیه برجک رعد 2 که قبلا رونمایی شده بود گذاشت ویژگی های رعد 2: ویژگی مهم برجک رعد-۲، بدون خدمه بودن آن است. دوربین دید روزانه با زوم ۳۰ برابر و حسگر حرارتی غیر سرد شونده با برد آشکارسازی ۴۰۰۰ متر و مسافت یاب لیزری با برد ۱۰ کیلومتر روی این برجک نصب شده تا به کاربر امکان رهگیری و شلیک با مانیتور از داخل خودرو را بدهد.
-
1 پسندیده شدهبسم الله...... 18 مرداد 1400 وارد شدن تجهیزات مپنا برای ساخت نیروگاه برق در لاذقیه سوریه به نظر میرسد روسیه چندین سامانه جدید پانتسیر در اختیار ارتش سوریه قرار داده است توپهای 155 م م و خمپارهای 120 م م اهدایی ترکیه برای مسلحین موضع آتش تانک مسلحین برای در امن ماندن از شناسایی در دوهفته اخیر ارتش سوریه دو حمله شبه انتحاریهای ازبک وجماعت ترکستانی را دفع کرده است در حمله اول 4 و در حمله دوم 5 مهاجم کشته شدن تلفات سوریها هم به ترتیب 5 و 3 نفر بوده است
-
1 پسندیده شدهخب اینهم مشخصات فنی نسخه بروز رسانی بی تی ار60 که به نام توسن نامگذاری شده :
-
1 پسندیده شدهبسم رب الشهدا بررسی موشک های کروز Regulus I و Regulus II بخش دوم و نهایی موشک کروز SSM-N-9 Regulus II یک موشک هدایت شونده مافوق صوت مسلح به کلاهک هسته ای است که برای پرتاب از شناورهای سطحی و زیردریایی های نیروی دریایی ایالات متحده (USN) در نظر گرفته شده بود تاریخچه محدودیت های Regulus I در زمان ورود به خدمت در سال 1955 به خوبی شناخته شده بود ، بنابراین نیروی دریایی مشخصات موشک کروز مافوق صوت زمینی ، مجهز به حمل کلاهک هسته ای را اعلام نمود که برد ، دقت و مقاومت بیشتری در برابر اقدامات متقابل داشت. توسعه Regulus II به خوبی در حال انجام بود تا اینکه برنامه به نفع سیستم Polaris SLBM UGM-28 (موشک بالستیک زیردریایی پرتاب) لغو شد، این موشک دقت بی سابقه ای را ارائه می داد و همچنین به زیردریایی پرتاب کننده اجازه می داد یه زیر آب رفته و پنهان بماند. نمونه اولیه و موشک های اولیه بعدی به پهپادهای هدف مافوق صوت KD2U-1 برای نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی هوایی ایالات متحده تبدیل شد ، که KD2U-1 در هنگام آزمایش موشک سطح به هوای بوئینگ IM-99/CIM-10 Bomarc مورد استفاده قرار گرفت. پهپاد هدف KD2U-1 موشک سطح به هوای بوئینگ IM-99/CIM-10 Bomarc SSM-N-9a Regulus II تقریبا پنج سال پس از پایان برنامه موشکی در ژوئن 1963 تحت عنوان RGM-15A دوباره طراحی شد. در این هنگام ، پهپاد های هدف KD2U-1 نیز مجدداً به عنوان MQM-15A باز طراحی شد. برخی از اهداف پرنده مجهز به تجهیزات فرود مجدداً به عنوان GQM-15A باز طراحی شدند. RGM-15a طراحی و توسعه اشکال اصلی Regulus اولیه استفاده از دستورالعمل های رادیویی بود ، و مستلزم ارتباط ثابت رادیویی با کشتی یا زیردریایی پرتاب کننده بود که تداخل در آن نسبتاً آسان بود. موشک اولیه از محدودیت برد نیز رنج می برد و مستلزم آن بود که کشتی پرتاب کننده، موشک را نزدیک به هدف شلیک کند و تا زمان برخورد موشک به هدف در معرض دید قرار بگیرد. برای کاهش این معایب ، Regulus II با یک سیستم ناوبری اینرسی طراحی شد ، که نیازی به دریافت داده از کشتی یا شناور پس از پرتاب نداشت ، و برد بیشتری از طریق بهبود آیرودینامیک ،افزایش ظرفیت سوخت و کاهش مصرف سوخت ویژه موتور جت آن حاصل شد. یک سیستم ناوبری اینرسی طراحی شده در دانشگاه MIT در سال 1950 موشک های اولیه با نام XRSSM-N-9 Regulus II، با تجهیزات فرود جمع شونده برای پرتاب های متعدد ، و موتورهای Wright J65-W-6 و بوسترهای Aerojet General ساخته شدند ، که آنها را به پروازهای زیر صوتی محدود کرد. اولین پرواز XRSSM-N-9 در ماه می 1956 انجام شد. از سال 1958 ، آزمایش با XRSSM-N-9a مجهز به موتور توربوجت جنرال الکتریک J79-GE-3 و یک بوستر راکتی سوخت جامد Rocketdyne تقویت انجام شد که اجازه می داد تا به برد پروازی کامل دست یابد. موشکهای آزمایشی و آموزشی با چرخ های فرود جمع شونده به ترتیب با نام های YTSSM-N-9a و TSSM-N-9a تولید شدند. موتور Wright J65-W-6 موتور جنرال الکتریک J79 پس از آزمایش زمینی ، آزمایشاتی شامل شلیک آزمایشی موشک بر روی کشتی USS King County (LST-857)انجام شد که به یک سیستم پرتاب وآشیانه مشابه زیردریایی ها تجهیز شده بود. کشتی USS King County (LST-857)که در سال 1957 برای آزمایش به یک سیستم پرتاب وآشیانه مشابه زیردریایی تجهیز شده موشک SSM-N-9 Regulus II قرار بود از عرشه زیردریایی های کروز پرتاب ( SSG ) پرتاب شود و موشک به احتمال زیاد بر روی زیردریایی های کلاس Grayback-class و USS Halibut (SSGN-587) نیزمستقر شد که برای این موشک طراحی شده بودند ، و در نهایت احتمال استقرار بر روی چهار رزمناو سنگین که به Regulus I تجهیز شده بودند و 23 زیردریایی دیگر که پتاسنیل لازم جهت ایجاد اصلاحات برای حمل موشک را داشتند، وجود داشت. جهت حمل دو موشک Regulus II در یک آشیانه روی بدنه (بیشتر در شناورهای سطحی) ، زیردریایی ها و شناور های مسلح به Regulus II به SINS (سیستم ناوبری اینرسی کشتی) مجهز شده بودند ، که به سیستم های کنترل موشک ها امکان می دادتا قبل از شلیک به صورت دقیق تنظیم شوند. زیر دریایی Grayback در حال آماده سازی برای شلیک Regulus II در سال 1960 زیر دریایی USS Halibut (SSGN-587) در حال شلیک Regulus I در سال 1960 در کنار ناو هماپیمابر Lexington چهل و هشت پرواز آزمایشی نمونه اولیه Regulus II انجام شد که 30 مورد از آنها موفقیت آمیز ، 14 پرواز تا حدی موفق و تنها چهار مورد شکست خورد. یک قرارداد تولید در ژانویه 1958 امضا شد و تنها پرتاب از زیردریایی از USS Grayback در سپتامبر 1958 انجام شد. به دلیل هزینه بالای موشک ها (تقریباً یک میلیون دلار) ، فشار بودجه ای و ظهور SLBM ، برنامه موشکی Regulus در 19 نوامبر 1958 متوقف شد. حمایت از این برنامه سرانجام در 18 دسامبر 1958 ، هنگامی که توماس اس. گیتس ، وزیر نیروی دریایی این پروژه را لغو کرد، متوقف شد. در زمان لغو ، شرکت Vought تونسته بود 20 موشک را تکمیل کرده و27 موشک دیگر نسز در خط تولید قرار داشت. توماس اس. گیتس ، وزیر نیروی دریایی وقت ایالات متحده تشریح ساخت بدنه با در نظر گرفتن کاهش وزن ناشی از استفاده از مواد پیشرفته و عمر کوتاه موشک در هوا ، از تکنیک های معاصر ساخت هواپیما پیروی می کرد. بدنه موشک اساساً استوانه ای بود و تا حدی در جلوی موشک باریک می شد که تجهیزات ناوبری ، کلاهک و تجهیزات سیستم را در خود جای داده بود. موتور از طریق یک ورودی گوه ای مشخص در زیر بدنه مرکزی با هوا تغذیه می شد. بالهای زاویه دار آن در موقعیت میانی و تقریباً در طول موشک به بدنه آن متصل شده بود و یک بال زاویه دار بزرگ به قسمت بالای بدنه در عقب متصل شده است که گاهی توسط یک باله شکمی بزرگ در قسمت انتهایی بدنه تقویت می شد. کنترل اولیه Regulus II از طریق استفاده از دم بالابر نصب شده در نیمه بیرونی لبه های عقب بال انجام می شد ، زیرا موشک مجهز به باله افقی دم نبود و سکان بر لبه عقب باله نصب شده بود. فلپ ها برای استفاده در هنگام برخاستن در نیمه داخلی لبه عقب نصب شده اند. ثبات و کنترل اضافی در زمین توسط پیش بال های ذوزنقه ای در نزدیکی بدنه فراهم می شد. موشک کروز Regulus II برای پرتاب موشک ، شناور ناو حامل باید روی سطح آب قرار گرفته، موشک و سیستم شلیک که شامل یک پرتابگر با طول صفر بود ، را مستقر می کرد. پس از استقرار ، موشک باید به زیردریایی یا سیستم ناوبری کشتی متصل می شد تا سیستم ناوبری اینرسی و مختصات ورودی هدف را ثبت کند. با آماده شدن سیستم ناوبری و مجوز شلیک ، موتور موشک با روشن شدن بوستر سوخت جامد بزرگ آن و پس سوز خود موشک، به قدرت کامل می رسید ، بلافاصله موشک پرتابگر طول صفر را ترک کردهو به طور خودکار به سمت هدف پیش می رفت. شلیک آزمایشی موشک Regulus II پهپاد هدف Regulus موشک های مناسب به دست آمده از برنامه توسعه و خط تولید به پهپادهای هدف مافوق صوت با نام KD2U-1 تبدیل شدند که بعداً به عنوان MQM-15A و GQM-15A باز طراحی شدند. این اهداف برای آموزش خدمه موشکی زمین به هوای BOMARC که از جزیره سانتا رزا در فلوریدا شلیک می شدند، و توسط بخش دفاع هوایی مونتگومری در پایگاه هوایی گونتر ، مونتگومری ، آلاباما کنترل می شد، مورد استفاده قرار گرفت. اهداف KD2U-1 از پایگاه آزمایشی خلیج Eglin در نزدیکی ساحل والتون ، فلوریدا پرتاب می شد پروازهای بدون سرنشین در Eglin در 3 سپتامبر 1959 آغاز شد و 46 پرواز با 13 موشک انجام داد. پس از آزمایش BOMARC ، موشک های باقی مانده تا 30 سپتامبر 1961 به ایستگاه دریایی Roosevelt Roads پورتوریکو منتقل شدند ، جایی که پروازها برای آزمایش موشک های زمین به هوا تارتار ، تریر و تالوس آغاز شد. پس از اتمام آزمایش در پورتوریکو در سال 1963 ، هواپیماهای بدون سرنشین Regulus II به NAS Point Mugu ، کالیفرنیا منتقل شدند و تا دسامبر 1965 مورد استفاده قرار گرفتند. General Dynamics RIM-24 Tartar Convair RIM-2 Terrier Bendix RIM-8 Talos گونه های مختلف: SSM-N-9 Regulus II نام اصلی موشک ، قبل از 1964. SSM-N-9a Regulus II باز طراحی موشک های تولیدی ، قبل از 1964. XRSSM-N-9 Regulus II نمونه اولیه این موشک دارای تجهیزات فرود جمع شونده برای پروازهای توسعه زمینی است که از موتورهای توربوجت Wright J65 و بوسترهای راکتی Aerojet General استفاده می کند. XRSSM-N-9a نمونه اولیه موشک ها مجهز به تجهیزات فرود جمع شونده برای پروازهای توسعه زمینی هستند که از موتورهای توربوجت جنرال الکتریک J79 و بوسترهای راکتی Rocketdyne استفاده می کنند. YTSSM-N-9a موشک های آموزشی توسعه با ارابه فرود جمع شونده. TSSM-N-9a تولید موشک های آموزشی با تجهیزات فرود جمع شونده. KD2U-1 نامگذاری نسخه پیش از 1962 هواپیمای بدون سرنشین Regulus II قبل از 1962 RQM-15A پهپاد هدف KD2U-1Regulus II در آوریل 1963 باز طراحی شده. MQM-15A پهپاد هدف KD2U-1 برای تحقیقات و به عنوان اهداف IM-99 Bomarc استفاده می شد. GQM-15A هواپیماهای بدون سرنشین KD2U-1 مجهز بهجعبه دنده باز طراحی شده پوستر Regulus II سال 1958 پایان منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/SSM-N-8_Regulus https://en.wikipedia.org/wiki/SSM-N-9_Regulus_II برخی از تصاویر از منابع اصلی نبوده و از اینترنت گردآوری شده است پی نوشت: مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدستکم در یک مورد در عراق از موشک های هدایت دقیق ۱۲۲ یا ۱۲۳ میلیمتری علیه یک هدف آمریکایی در نزدیکی مرز سوریه و عراق استفاده شده است. تصاویر ماهواره ای گویای برخورد های دقیق هستند. در مورد موشک های (راکت های هدایت پذیر شده) دیگر،شاید بتوان نزدیک به چهار حمله هدایت دقیق در نبرد اخیر غزه را شناسایی کرد.
-
1 پسندیده شدهسکوی ماژولار کنترل از راه دور سلاح خمپاره انداز خشابدار 81 میلیمتری خمپاره انداز 120 میلیمتری متحرک شده
-
1 پسندیده شدهسکوی خودکار موشک پدافند هوایی دوش پرتاب توپ 20 میلیمتری رقابیه سامانه پدافند هوایی 35 میلمیتری بهسازی شده اجزاء مختلف سامانه توپخانه 35 میلیمتری بهسازی شده سامانه کمند و رادار و اپتیک آن رادار آرایه فازی جدید برای سامانه های پدافند هوایی دریایی و زمینی برد کوتاه نمونه جدید موشک آذرخش
-
1 پسندیده شدهنمونه های جدید راکت های توپخانهای ایران پرتابگر ترکیبی راکت 107 و 122 میلیمتری راکت 122 میلیمتری هدایت شونده برای کاهش خطا به زیر 20 متر راکت هدایت شونده که احتمالاً از یک جستجوگر اپتیکی یا لیزری بهره می برد نمونه برد 40 کیلومتری فجر5 هدایت شونده نمونه برد 150 کیلومتر راکت هدایت شونده کالیبر 333 میلیمتر
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری سطوح زایونی !!! قریب به اتفاق عموم علاقمندان به تجهیزات نیروی زمینی ، احتمالا سطوح تانک و نفربر های ساخت عزیزان زایون باز ( صهیونیست ها ) رو دیدیم و این سطوح زیبا و چرایی ایجادش احتمالا برامون سوال بوده . این سطوح مدت مدیدی هم حقیر رو هم درگیر کرده بود و تو ذهنم چرخ میزد تا به شکل تجربی و تصادفی به چرایی ایجادش رسیدم . ماسه شسته !؟!؟ تا اونجایی که مشخصه ، این سطوح ، سطوح خود تانک هستن که با استفاده از ماسه ی شسته ی شکسته شکل گرفتن . یعنی اومدن ماسه ی شکسته ی شسته که سطوح تیز و خشنی داره رو سرند کردن و با ابعاد مناسب ( احتمالا 4 الی 6 میلیمتر ) جدا کردن و ( احتمالا با شستشوی مناسب و مورد نیاز ) با یه جور چسب یا رزین مناسب به سطوح مورد نظر چسبوندن . نکته جالب ماجرا اینجاست که که برای قسمت هایی که احتیاج داشتن ابزار بهش دسترسی داشته باشه و یا سطوحی رو که نیاز دیدن ، مثل اهرم بازکردن درب کوچک موتور ، روش تحرک داشته باشه رو بدون سطوح زایونی گذاشتن تا مشکلی برای کاربرش ایجاد نکنن و انصافا چقدر زیبا و تمیز این کار رو انجام دادن . خب این سطوح زیبا به چه کاری میان ؟ علاقمندی حقیر به تجهیزات ، عموما به شکل تجهیزات نوردی خودش رو نشون میده و نکته ی جالبی که تو این چند ساله و در این مورد خودش رو نشون داده ، این بود که در مواقع تجهیزات نوردی و سوار و پیاده شدن از تانک و نفربر و ... مختلف که عموما سطوح شیبداری دارن ، با هر نوع پای پوش ( کفش ، کتونی و ... ) که داشتم به طرز مسخره ایی روی این سطوح لیز میخوردم . هیچکدوم از این پا افزار ها با کفه ی خارجی نرم و یا سخت برتری ایی تو این زمینه به همدیگه نداشتن و باالطبع سر خوردن ها در جریان بود که تجهیزات نوردی رو نیازمند دقت و تجربه در مسیر و نوع سوار و پیاده شدن ( آموزش ) به اونها میکرد ، واگرنه همیشه باید به دنبال دست آویز برای سعود و فرود از تجهیزات باشیم . تا اونجایی که دقت کردم سر خوردنها بابت این موارد و یا ترکیب این موارد شکل میگیره . 1_شیب زیاد سطوح : یعنی با کمتر و یا بیشتر شدن شیب سطوح اجتمال لیز خوردن هم کمتر و یا بیشتر میشه . 2_ سطوح سیقلی : سطوح فلزی و یا رنگ شده ی شیبدار دارای کمترین سطح اسطکاک هستن . ۳_سرما : با سرد تر شدن محیط و بالاخص پاافزار نظامیان که همون پوتین باشه ، کف لاستیکی ( یا لاستیک مصنوعی ) پوتین ها حالت کشسانی و ارتجاعی خودش رو کم کم از دست میده و سفت و سخت میشه و احتمال سر خوردن بیشتر میشه . ۴_گرد و خاک : لایه ی نازکی از خاک و غبار خیلی راحت میتونه حکم لایه ی لغزنده ی بین پوتین و سطوح شیب دار رو بازی کنه . ۵_ باران : خود قطرات باران و یا لایه ی نازکی از آب میتونه سطح اسطکاک بین پوتین و سطوح شیبدار رو کم کنه . ۶_برف : برف سبک و لایه نازک یخ هم میتونه سطح اسطکاک رو بسیار کم کنه . ۷_ چرب شدن : روغنی و یا آغشته شدن به سیالات چرب مورد استفاده در این خودروها مثل روغن و یا گازوییل میتونه سطح تماس رو بسیار لغزنده کنه . ۸_ ترکیب موارد بالا ، مثل گل و شل یا گل و برف ، یا حتی ایستادن خودروهای زرهی در شیب های طولی یا عرضی و ... " تمامی موارد ذکر شده در بالا به راحتی میتونه باعث از دست رفتن تعادل خدمه ی اون تانک ، نفربر و یا خدمه ی بخش تعمیر و نگهداری بشه که در صورت شکل گرفتن حادثه ، بی برو برگرد باعث برخورد فیزیک فرد به سطوح سخت تانک و یا نفربر میشه و حتی امکان پرت شدن بعد از این حادثه ، علاوه بر برخورد ، امکان آسیب دیدگی بیشتر برای فرد مذکور رو در پی خواهد داشت ." خدمه در حال تمیز کردن نمایشی پریسکوپ راننده . تو این زمینه عزیزان زایون باز ! اومدن و این سطوح شیب دار رو که امکان حرکت توسط خدمه و یا خدمه تعمیر و نگهداری روشون میرفته رو به شکل جالبی خشن کردن که تقریبا تمامی احتمالات سر خوردن مذکور در بالا رو حذف کرده ( البته این سطوح در مقابل برف و یخ قطور نمیتونه کاری از پیش ببره ) این سطوح ، از نظر عزیزان دست اندرکار در زمینه ی طراحی وساخت تانک ذوالفقار هم دور نمونده و به نوعی در مورد این تانک هم پیاده اش کردن . اما مشکل قضیه اینجا خودش رو نشون میده که ابعاد ماسه ی مورد استفاده برای ذوالفقار رو بسیار ریز انتخاب کردن ( ماسه بادی هست به نظر ) که فاقد تاثیرگذاری لازمه برای ایجاد سطوح خشن مثل مرکاوا و ... زایون بازها هست و میشه گفت این سطوح رو بابت زیبایی ظاهری ذوالفقار ایجاد کردن . به خاطر رنگ شدن پیاپی برای رژه ها هم این ماسه ها تو رنگ گم و هضم شدن . ( تا اونجایی هم که لمس کردم مثل اینکه از چسبوندن ماسه ها به سطح خبری نبود و بابت اتصال به سطح ، ماسه رو قبل از خشک شدن رنگ و روی رنگ پایانی پاشیده بودن ) میشه گفت در مورد ذوالفقار فارغ از عملکرد و کارایی واقعی این سطوح ، بیشتر به کپی ظاهری این سطوح توجه شده . کارایی سطوح زایونی به چه شکل هست ؟ برای نزدیک شدن ذهنیت ، سنباده های زبری که تا حالا دستتون گرفتید رو به خاطر بیارید . حالا یکمی زبرتر ... یادتون میاد زمانی که انگشت مبارکتون رو روی سطح خشن سنباده میکشیدید ، چطور پوست دست تون گیر میکرد به سطح خشن اون سنباده ؟ سطوح زایونی دقیقا نقش سنباده ی خیلی زبر ( دانه درشت ) رو برای سطوح تانک و نفربر دارن !!! و پوست انگشت مبارکتون هم حکم زیره ی لاستیکی پوتین رو !!! و در قریب به اکثر موارد ، خشونت و زبری این سطوح به حدی هست که هیچکدوم از موارد گفته شده و موجود ( رنگ شدن ، گرد و خاک ، سرما ، لایه آب ، سیالات چرب و ... ) نمیتونن مانع چنگ زدن این سطوح به زیره ی لاستیکی پوتین خدمه ی این تجهیزات بشن ! ( به فلش سمت چپ و پوتین داغون خدمه دقت کنید که چطور با کمک وزن سرباز روی سطوح زایونی چسبیده ) . نکته ی جالب موجود هم اینکه ، عزیزان زایون باز تنها این سطوح رو روی بدنه ایجاد نکردن و جای جالبی مثل زیر درب کوچکتر موتور ( درب سرکشی و سرویس ) هم این سطوح رو ایجاد کردن . میتونید به فلش سمت راست که اشاره به سطوح زایونی زیر درب موتور داره دقت کنید . در این قسمت ، خدمه بابت سرکشی و چک موتور درب کوچیک موتور رو توسط پین و قطعه ی مربوطه ، تو زاویه ی تقریبا 90 درجه مهار کردن و میشه سطوح زایونی زیر درب موتور رو به وضوح دید . لولای درب کوچیک موتور ( در حال گریس کاری ) و قطعه ی سوراخ دار قابل تنظیم ( در زاویه 90 و همینطور قابل آزاد شدن برای خوابوندن درب موتور به سمت جلوی تانک ) که میشه به کمک اون و پین مربوطه درب موتور رو 90 درجه نگه داشت . حالا اینجا و در زمان تعویض و جابه جایی موتور کارایی این سطوح رو ببینید . ( برای تعویض موتور علاوه بر باز کردن قسمت بزرگی از زره اصلی برجک و برداشتن درب بزرگتر روی موتور ، برای دسترسی بیشتر درب کوچیک رو نیاز هست که بخوابونن روی بدنه ) نمونه های مورد استفاده از سطوح زایونی نفربر زرهی چرخ دار ایتان مجهز به سطوح زایونی . نفر بر زرهی شنی دار نمر مجهز به سطوح زایونی . تانک اصلی میدان نبرد مرکاوا 4 مجهز به سطوح زایونی . اینجا هم میشه یک پدر و فرزند رو دید که با دمپایی لا انگشتی !!! تو سیاحت مرکاوایی و بدون نگرانی از سر خوردن بر سطوح زایونی تکیه کردن . آیا سطوح زایونی ابدی محسوب میشه ؟ مشخصا خیر و با توجه به تصاویر موجود ، تحرک خدمه و ... روی این سطوح و کیفیت مواد مصرفی اولیه ( جنس سنگی که ازش ماسه ایجاد شده ، همینطور نوع و کیفیت چسب و یا رزین مورد استفاده ) و کیفیت اجرا ، بعد از مدت نامشخصی ، سطوح زایونی دچار ریزش میشه . البته در زمان اورهال که تجهیزات زرهی خارج از سرویس هستن ، میشه دوباره این سطوح رو با مواد اولیه ی مشخص و مرغوب خودش جایگزین کرد و بعد تجهیزات رو رنگ کرد و تحویل داد . شاید برامون این سوال هم سوال پیش بیاد که آیا سطوح زایونی به کار کشورمون میاد و ایجاد این سطوح بر روی تجهیزات داخلی موجود و یا تولید داخل نیازه ؟ بنده مشخصا نه سواد و نه جایگاهی برای اظهار نظر تو این زمینه دارم ، اما با توجه به چهار فصل بودن کشورمون و اون ۸ دلیل سر خوردن ( سطوح شیب دار ، سرما ، گرد و خاک ، برف ، باران ، سیالات چرب و ... ) و در صورت صلاحدید و اجرای صحیح و با کیفیت میتونه کمکی هر چند کوچیک به خدمه و یا خدمه ی تعمیر و نگهداری تجهیزات زرهی کشورمون باشه . کیفیت ظاهری تجهیزات زرهی نیروی زمینی زایون بازها زیاد هست . ای کاش مسولین عزیز کشورمون که با عزیزان لبنانی ارتباطات حسنه ایی دارن ، یک برنامه ایی ترتیب میدادن که در صورت موجود بودن ، تعداد مناسبی از تانک و نفربر های به غنیمت گرفته شده توسط حزب اا... در نبرد با صهیونیستها رو به کشورمون منتقل کنن ، حتی اگر نمونه های قدیمی تری هستن ، تا مهندسین مرتبط داخلی بتونن این تجهیزات زرهی و نقاط ضعف و قوتش رو برسی کنن ( شاید برای جنگ احتمالی ) تا تجارب بیشتری توسط شون کسب بشه برای ساخت تجهیزات بهتر . مسلما دیدن طرز فکر طراحان مختلف ( حتی دشمن ) از نزدیک و مشخصا از روی لمس! ساخته هاشون و همینطور دقت به استفاده از مواد اولیه مصرفی در نقاط مختلف این تجهیزات و همچنین نوع و کیفیت این مواد مصرفی ، میتونه تو باز شدن فکر و ذهن مهندسین و طراحان داخلی مثمر ثمر باشه . مشخصا دستیابی ، تجزیه و تحلیل سخت افزارهای نظامی کشورهای مختلف راهی هست که قدرت ها و ابرقدرت ها رفتن و میرن . بعد از برسی توسط مجموعه های مربوطه هم یه تعدادی رو به موزه ها اختصاص بدن که دست بچه های میلیتاری هم به ساخته ی زایون بازها برسه... . پایان بخش مطلب هم 2 تا ویدیو ببینیم. https://m.youtube.com/watch?v=t-i79kf-vfc https://m.youtube.com/watch?v=O_HBGbMAL3I https://m.youtube.com/watch?v=t-i79kf-vfc https://m.youtube.com/watch?v=O_HBGbMAL3I نوشته شده توسط مخترع روانی ، برای سایت وزین میلیتاری . پ ن 1_ این مطلب بر اساس علاقمندی شخصی و ... حقیر نوشته شده بنابراین امکان وجود خطا و یا اشتباه در آن وجود خواهد داشت . 2_ این مطلب با صرف زمان ایجاد شده ، در صورت استفاده ، آوردن نام سایت وزین میلیتاری و یا لینک دادن به مرجع در انتهای مطلب باعث خوشهالی است . 3 - مدیران محترم اگر این مطلب مرتبط با قسمت دیگری از سایت هست ، میتونید منتقل بفرمایید .
-
1 پسندیده شدهمرکاوا مارک-4 Walk Around بخش پنجم و پایانی پی نوشت : پایان برای مشاهده تصاویر در ابعاد واقعی ، روی آنها کلیک کنید ...
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا آیا غرب باید از سامانه پدافند هوایی S-500 بترسد؟ سامانه موشکی S-400 از آنجایی که سامانه دفاع هوایی (ADS) S-400 ترس زیادی در غرب ایجاد نکرد، روسیه به دنبال ساخت ADS قوی تر یعنی S-500 رفت که روس ها ادعا می کنند می تواند هواپیما های نسل 5، ماهواره های مدار پایین (LEO) و سلاح های هایپرسونیک را هدف قرار دهد. روسیه در حال آمادهسازی کامل پدافند هوایی و موشکی خود در حالت اماده باش جنگی است. ارتش این کشور در همین سال اولین نسخه S-500 با نام Prometheus را تحویل خواهد گرفت. فرمانده نیرو های پدافند موشکی هوافضای روسیه، سرلشکر سرگئی باباکوف، در گفتگو با روزنامه Krasnaya Zvezda، تحت مالکیت وزارت دفاع، گفت که تمام آزمایش های این سامانه به اتمام رسیده است. خدای آتش Prometheus در اساطیر یونان، خدای آتش و یک حقه باز عالی است. به گفته روسیه، خدای آتش می تواند موشک های بالستیک قاره پیما، موشک های کروز هایپرسونیک با انرژی جنبشی بسیار زیاد، هواپیما ها شامل جت و پهپاد های پنهانکار و ماهواره های در مدار نزدیک زمین (LEO) را نابود کند. با توجه به گزارش Pravda، S-500 از تمام رقبای مشابه اش در جهان برتر است و اولین مورد در کلاس جدید سلاح های دفاع فضایی محسوب می شود. پاول سوزینوف، مهندس ارشد Almaz-Antey در میانه های سال 2020 به رسانه های روسیه گفت: " S-500 ضربه ای به اعتبار آمریکاست. سامانه ما سلاح های آفندی آمریکا را خنثی می کند و از تمام سامانه های ضد هوایی و ضد موشکی قلو شده آمریکایی برتر است." توانایی نابود کردن موشک های هایپرسونیک و ماهواره های مدار نزدیک زمین انتظار می رود برد S-500 به 600 کیلومتر برسد، بیشتر برد 200 کیلومتری S-400. این سامانه با رهگیر هایی که در ارتفاع بالاتر از 185 کیلومتری کار می کنند، توانایی نابودی اهداف مافوق صوت و بالستیک را دارد. گفته شده در آزمایش های قبلی، S-500 هدف خود را در فاصله 480 کیلومتری مورد اصابت قرار داد که بیشترین برد اصابت در بین ADS هاست. طبق گزارش ها زمان واکنش آن حدود 3 تا 4 ثانیه است، یعنی کمتر از نصف زمان 9 تا 10 ثانیه ای S-400. برداشتی تصویری از آلودگی مدار LEO سامانه جدید می تواند به طور همزمان به شناسایی و درگیری با 10 هدف بالستیک هایپرسونیک با سرعت 5 تا 7 کیلومتر بر ثانیه بپردازد. همچنین می تواند موشک های کروز و اهداف هوایی دیگر با سرعتی بیشتر از 5 ماخ و نیز هوایپما را نابود کند. ارتفاع هدف برای درگیری می تواند تا 180 تا 200 کیلومتر برسد. اجزاء S-500 S-500 از یک پست فرماندهی رزمی یا یک سامانه کنترل خودکار (avtomatizirovannoy sistemy upravleniya—ASU)، یک مجموعه راداری، شامل یک رادار آشکارساز چند منظوره و تا 12 پرتابگر موشک ضد هواپیمای نصب شده بر روی یک شاسی ساخت روسیه یا بلاروس تشکیل می شود. واحد لانچر موشک: S-500 از یک لانچر 77P6 ترابری بالابرنده خودکشی (TEL) که براساس شاسی کامیون BAZ-69096 با ترکیب 10x10 ساخته شده تشکیل می شود. BAZ-6909 می تواند با حداکثر سرعت 70 کیلومتر بر ساعت حرکت کند حداکثر برد آن 500 کیلومتر است. طبق طراحی های منتشر شده روی سالنامه Almaz-Antey 2015، سامانه S-500 به 2 تیوب پرتاب موشک / کانتینر حمل و نقل که در انتهای شاسی کامیون قرار دارد مجهز است. در حالت شلیک، 2 جک هیدرولیک در هر طرف پایین آورده می شوند و کانتینر موشک ها به صورت عمودی در سمت عقب قرار می گیرد. تحرک: تمام اجزای باتری S-500 توسط کامیون تقویت شده BZKT BAZ-6909 حمل می شود. این سری از خودرو ها دارای نسخه های 6x6، 8x8، 10x10 بسیار متحرک سنگین، محرک های اصلی، تراکتور توپخانه و توانایی حمل محموله ای با وزن 13 تا 21 تن است. موشک های 9M96E and 9M96E2 سامانه پدافندی S-400 خودروی فرماندهی و کنترل: انتظار می رود S-500 از رادار دستیابی و مدیریت نبرد 91N6A(M)، رادار دستیابی 96L6-TsP بازطراحی شده، رادار جدید 76T6 درگیری چندکاربره و رادار 77T6 ضد موشک بالستیک استفاده می کند. رادار 96L6-TsP از سری 96L6-که در رادار باتری دستیابی S-400 مورد استفاده قرار گرفت مشتق شده است. مدیریت نبرد و دستیابی به مدیریت نبرد هوافضا توسط رادار مدیریت نبرد و دستیابی 91N6A(M) پرنده بزرگ انجام می شود. این رادار مدل ارتقا یافته ای از سری 64N6E است که معمولا برای پشتیبانی از باتری های S-300 و S-400 استفاده می شد. 2 پست فرماندهی باتری وجود دارد، 55K6MA که به طور واضح برگرفته از باتری 55K6E پست فرماندهی سامانه S-400 است، و 85Zh6-2 که احتمالا به پست فرماندهی برای باتری های اضافه تر اشاره دارد. موشک ها: موشک اصلی S-500 طبق گزارش ها موشک 9.1 متری 2 مرحله ای سوخت جامد 40N6M است که به سرعت 9 ماخ می رسد، سر جنگی ترکش شونده دارد، برد آن حدود 500 کیلومتر است و 95 درصد دقت دارد. Prometheus برای مداخله موشک های بالستیک و ماهواره ها، از 2 نوع موشک جدید استفاده می کند: 77N6-N و 77N6-N1 که اولین موشک های بالستیک روسی با سر جنگی inert اند. این موشک ها که با نام موشک های کشنده انرژی جنبشی شناخته می شوند، سر های جنگی اتمی را فقط با نیروی ضربه نابود می کند (با برخورد به اهداف با سرعت 7 کیلومتر بر ثانیه). موشک ها در ارتفاع حدود 200 کیلومتری به موشک های بالستیک حمله می کنند که ذرات باقی مانده را به حداقل می رساند. آزمایشی که در آن S-500 هدف مورد نظر را در فاصله 480 کیلومتری مورد اصابت قرار داد از یکی از موشک های برد بلند NPO Novator 9M82MD مربوط به سامانه S-300 یا 40N6 استفاده می کرد. رادار S-500 می تواند با چند رادار زمین پایه و ماهواره های هشدار زودهنگام شبکه شود روسیه ادعا می کند S-500 می تواند موشک های کروز هایپرسونیک مثل سلاح هایپرسونیک هواپایه واکنش سریع AGM-183 که توسط لاکهید مارتین ساخته می شود را سرنگون کند. F-22 رپتور و F-35 لایتنینگ II طبق گزارش ها Prometheus می تواند به درگیری با هواپیما های پنهان کار مثل F-22 رپتور، جنگنده F-35 حمله مشترک یا هر پلتفرم با سطح مقطع کم بپردازد. روس ها ادعا می کنند که این سامانه می تواند در فراتر از افق درگیر شود و می تواند به یک شبکه پدافند هوایی (شامل ماهواره ها) متصل شود. شبکه تلویزیونی Zvezda بیان کرد: " S-500 اطلاعات ماهواره های هشدار زودهنگام و رادار های فرا افق مثل Voronezh درباره ی حمله موشکی احتمالی را تجزیه و تحلیل می کند، اهداف را انتخاب می کند، بر طبق اهمیت شان اهداف اشتباه را در فاصله بسیار دور حذف می کند و در نهایت هدف تعیین شده را به سامانه های مختلف می فرستد." به گزارش National Interest در سال 2019 با شبکه شدن با چند رادار پر سرعت و موج بلند مثل RLS Voronezh-DM و 1L119 Nebo SVU، امکان ایجاد مسیر کیفیت سلاح برای هواپیمایی مثل F-22 یا F-35 فراهم می شود. ادغام حسگر ها توانایی های بیشتری از مجموع هر کدام از آن ها برای ارتش ها به ارمغان آورده است. S-500 چگونه با جمر های نسل جدید نیروی دریایی ایالات متحده رو به رو می شود؟ در اویل جولای سال 2021، نیروی دریایی ایالات متحده قراردادی 172 میلیون دلاری به Raytheon اهدا کرد تا ساخت محدود نسل جدید جمر های باند میانه (NGJ-MB) را برای نصب بر روی هواپیمای جنگ الکترونیک F/A-18G شروع کند. این جمر های جدید برای انجام حملات الکترونیک در مقابل پدافند هوایی و سامانه های ارتباطی ساخته می شوند. جمر های نسل جدید از آرایه اسکن الکترونیکی فعال استفاده می کند که امکان ارسال سریع تر و دقیق تر موج های رادیویی را دارد. به گفته آنابل فلورس، نائب رئیس سامانه های جنگ الکترونیکی Raytheon: "با قدرت این وسیله و توانایی جمینگ همزمان چندین رادار، NGJ-MB به طور اساسی نحوه حملات الکترونیکی هوایی توسط نیروی دریایی ارتش را تغییر خواهد داد." جالب خواهد بود که ببینیم S-500 چگونه مقابل NGJ-MB ظاهر خواهد شد. آیا هواپیمای جنگ الکترونیک جدید آمریکا قادر به کور کردن رادار های آن خواهد بود یا S-500 برگ برنده ای در آستین های خود پنهان کرده که ما هنوز نمی دانیم؟ منبع
-
1 پسندیده شدهازمایش خودرو بدون سرنشین Optio-X20 توسط ارتش فرانسه ارتش فرانسه در جدید ترین ازمایش در اوریل سال 2021 در بخش بدون سرنشین ها طیف مختلفی از این نوع خودروها را مورد ارزیابی قرار دارد. هدف از این ازمایش بررسی عملکرد و سودمندی خودروهای بدون سرنشین در سناریوهای مختلف دفاعی و تهاجمی بود. ارتش فرانسه برای افزایش آگاهی از موقعیت و تغییر شکل تعاملات واحدهای نیروی زمینی، برنامه های بلند پروازانه ای با نام عقرب(Scorpion) را طراحی کرده است. بخشی از این برنامه متصل کردن وسایل نقلیه زمینی سرنشین دار، وسایل نقلیه بدون سرنشین زمینی و وسایل نقلیه بدون سرنشین هوایی به یک دیگر است. از جمله نتایج تامل واحدها باهم، افزایش بقاپذیری واحدهای رزمی، شناسایی و انهدام سریع تر اهداف و بهینه سازی پشتیبانی آتش خواهد بود. در نتیجه بخشی از برنامه ارتش فرانسه بهکارگیری خودروهای بدون سرنشین زمینی در کلاس های وزنی مختلف است. از جمله خودروهای بدون سرنشین زمینی این ازمایش که مورد بررسی قرار گرفت Optio-X20 بود. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 از پلتفرم بدون سرنشین THeMIS ساخت میلرم رباتیک استفاده میکند که توسط شرکت فرانسوی Nexter مسلح و مجهز شده است. این خودرو بدون سرنشین به جایگاه سلاح کنترل از راه دور Arx20 ساخت Nexter مجهز است. جایگاه سلاح کنترل از راه دور Arx20 دارای توپ خودکار 20 میلی متری و مسلسل 7.62 میلی متری است. در نتیجه Optio-X20 میتواند با اهداف سبک و اهداف محافظت شده تا سطح 4 استاندار STANAG مقابله کند. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 میتواند عملیات های نظارتی ، حفاظتی ، امنیتی و رزمی را در میادین نبرد مدرن ، همانند مناطق شهری به خوبی انجام دهد. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 که بر روی پلتفرم بدون سرنشین THeMIS پیاده سازی شده است. همکاری خودرو بدون سرنشین Optio-X20 و خودرو بدون سرنشین NERVA-LG در طول این ازمایش - این دو خودرو بدون سرنشین در حال حرکت به سمت مواضع جدید هستند که برای انها تعیین شده است. انها قرار است زنجیره پشتیبانی آتش را کامل کنند و ماموریتهای نظارتی احتیاطی را برای نیروهای مهاجم خودی انجام دهند. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 در این ازمایش به سیستم های اگاهی از موقعیت از جمله سیستم آنتارس مجهز بود. بخشی از ازمایش Nexter که در ماه های قبل بر روی Optio-X20 انجام شد. در این ازمایش ایده کاروان های بدون سرنشین مورد بررسی قرار گرفت
-
1 پسندیده شدهطرحی از طرف عراق و انجام توسط تجهیزات اماراتی یا فرانسوی از خاک امارات و عمان با استفاده از خلبانان فرانسوی! همشون در این عملیات شریک و همکار بودن دندون هارو تا وقت انتقام به هم میفشریم وای به حال روزی که قراره جواب 1400 سال ظلم رو بگیرند ...