برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 4 مهر 1401 در پست ها
-
2 پسندیده شدهسردار باقری یا یکی از فرماندهان بود که اخیرا گفته بود در حال حاضر اموزش ها با توجه به تجربیاتی که از میدان کسب میشه و تهدیدات نوینی که باهاش در نقاط مختلف مواجه میشیم یا میبینم که در جنگ ها رخ میدند به روز میشند و حتما مکلف هستیم تولیداتمون بر مبنای تهدیدات باشه. این تنوع کار روی پدافند نشون میده که تهدیدات در سوریه و یمن و نقاط دیگه مدام رصد میشه و سعی میشه با توجه به شیوه ها و تاکتیک های دشمن براشون طراحی خاص صورت بگیره. سوریه حتما ضرباتی که متحمل میشه کشورش دردناک هست ولی لااقل بسیاری از شیوه ها و مهمات و تاکتیک ها را ( قطعا نه همشون را ) مثل یک نمایش رایگان برای ما آشکار کرد. ( دشمن هم چاره ای نداشت و انتخاب بین دو چیز بود و البته که حتما غافلگیری هم نگه داشته ) خیلی تفاوت میکرد در جنگی با دشمنی روبرو بشیم که قبل از جنگ سوریه میشناختیمش و بعد از حملاتش در سوریه و عراق و ... میشناسیمش.
-
2 پسندیده شدهبا سلام سامانه باور تاکتیکی هست با موشکی ناشناخته و مشابه تامیر گنبد آهنین البته ابعاد موشک و تیوپ پرتابگر همخوانی ندارند و به نظر موشک برای این سامانه کمی کوچک هست شاید در آینده سلول های پرتاب گوچکتر و بیشتر برای ارتفاع دیگری مدنظر باشد.
-
2 پسندیده شدهکریدور به معنای دادن زمین نیست، به معنای اجازه حمل و نقل است و قاعدتا جاده های موجود را شامل می شود. این نقشه رو ببینید : https://www.ezilon.com/maps/europe/armenia-road-maps.html احتمالا جاده ای که از شهر گوریس میگذره باشه.
-
2 پسندیده شدهبا سلام بعنوان یک پیش پرده ، روی این 3 پارادایم ، به ترتیب ، نیروی هوایی ایران ( نشانه محور )، نیروی هوایی چین ( هدف محور ) و نیروی هوایی ایالات متحده (تاثیر محور ) ، تمرکز شود تا بخش سوم این مقاله .................. پی نوشت : بطور خلاصه ، کل گرفتاری های ما در بخش دفاعی را می شود در پارادایم اشتباه در پیش گرفته شده تعریف کرد . این اصل و بنیان مشکلات ماست که هنوز توازنی میان تشخیص توان داخلی با مفهوم خرید تسلیحاتی ( وجود رابطه علّی میان اقدام و تاثیر ) وجود ندارد ، چون .....
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی مقدمه نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود. مسئله فتح سرزمینی جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند. راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت. راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد. تدریج گرایی منطقی در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد، تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود. هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید، آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود. نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد. پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ: آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛ - همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛ o ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق. o این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق) o امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند o در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت. o آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند. o وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود. o جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است. o در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند. اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران: در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی. - اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛ o تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که چند تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛ 1- تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند. 2- سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند. 3- سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند. دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛ - جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست. - از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد. - آن بخش از جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود. - بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه) - ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت. در بخش راهبردی؛ اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد. دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد. در حین و پس از این جنگ: ارمنستان: - پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد. - وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند. - دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد. - هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد. - ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است. - این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود. آذربایجان: - آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند. - این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود. - آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد. بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند. - با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد. ایران: - سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند. - نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند. - ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند. ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم: نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری http://www.military.ir/ نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
-
1 پسندیده شدهاز صبح امروز جنوب اکراین ومنطقه اودسا هدف حمله دهها پهپاد انتحاری قرار گرفت است. منابع اکرانی مدعی شدن شدت این حملات بی سابقه بوده . مهم ترین مکانی که مورد هدف قرار گرفته ستاد فرماندهی ارتش اکراین در جنوب بوده است که دو یا سه پهپاد گل شمعدانی (شاهد136) به این ساختمان اصابت کرده اند https://www.aparat.com/v/pVkos بقایایی پهپادها انتحاری بعد از اصابت به هدف اثارسلاحهای سبک و نیمه سنگین لیک شده برای سرنگون کردن این پهپادها در بندر اودسا
-
1 پسندیده شده8 سال پیش هم ما واقعا با یمنی ها کاری نداشتیم و اصلا تو لیست اولویت های ما نبودند ( ما درگیر سوریه، لبنان و غزه بودیم ) تا این که بن سلمان احمق به آن ها حمله کرد. هر چه قدر هم حضرت آقا نصیحت کردند که حمله نکن و برگرد گوش نداد و فکر می کرد در موضع قدرت است. غرب و صهیونیست ها هم تشویقش می کردند تا انرژی ایران معطوف یمن شود. مشکلشان این بود که 6 ماه جلوترشان را هم نمی توانستند ببینند. اما افق منظر حضرت آقا ده ساله یا بیشتر بود. آن زمان حوثی ها گروهی کوچک با امکاناتی فوق العاده محدود بودند شاید از حسینیون آذربایجان فعلی هم ضعیف تر، دورتر و محدودتر. اما الان چی ؟ امیدوارم رژه نظامی چند روز پیش آن ها را دیده باشید. اکنون یکی از بزرگترین قدرت های خاورمیانه اند که هر گاه لازم باشد می توانند گوش دشمنان مقاومت را با قدرت بپیچانند و سر جایشان بنشانند. الان هم ما واقعا به آذربایجان و حسینیون کاری نداشتیم و با توجه به جبهات متعددی که درگیر هستیم، اصلا در لیست اولویت های ما نبودند. وقتی حضرت اقا به الهام می فرمایند وارد خطوط قرمز نشو ، عردوغان فکر می کند در موضع قدرت است و احمقانه وارد بازی می شود که ما مجبور شویم آذربایجان را در اولویت بگذاریم. نتیجه آن که به زودی آذربایجان هم به یکی از قدرتمندترین پایگاه ها ی مقاومت بدل خواهد شد که افسار ترکیه را به دست گیرد و همانگونه که یمن مامور تادیب سعودی است ، آذربایجان هم مامور کنترل و تادیب ترکیه می شود. قبول دارم که این عردوغان احمق قدرت تشخیص آینده را ندارد ولی دیدن گذشته و عبرت یمن که دیگر کار سختی نیست. ممنون از حماقتت ، درست است که کار فعلی ما را سخت می کنی ولی باعث یک سرمایه گذاری بسیار سودمند از طرف ایران خواهی شد که در آینده بسیار ارزش مند است.
-
1 پسندیده شدههمون موقع که آمریکا چند شرکت ایرانی رو بخاطر پهپاد تحریم کرد، اثر بخش بودن این تجهیزات مشخص شد، البته زمانی که هیچ نشانی از استفاده درز نکرده بود... اکراینی ها در ابتدا بشدت به دنبال نمایش بی فایده و بدرد نخور بودن این تجهیزات بود تا با تبلیغ منفی مانع خرید های بیشتر روسها بشن، ولی دیگه نمیتونن کتمان کنن و از الان روی موفق بودن این پهپادها و شکست پذیر بودنشون در برابر پدافند متمرکز میشن که بتونن پدافند رایگان دریافت کنند. روسها ظاهرا برای هدایت شاهد 136 از توپولف 214r استفاده میکنند»
-
1 پسندیده شدهبسیار منظم این تسلیحات اگر از ایران آمده دم ایران گرم که زیر این محاصره این همه تسلیحات رو رسونده اگه تو یمن ساختن دم ایران و خودشون گرم که تونستن زیر نظارت و حملات این تسلیحات رو بسازن نکته بعد این رژه با وجود خطر حملات سعودی ها انجام شد از یه طرف موفقیت و نمایش قدرتی بود که محاسبات دشمن رو بهم ریخت و از یه طرف کار اطلاعاتی قوی و ریسک پذیرای بالا میخواست
-
1 پسندیده شدهبسم ا... جنگ در اوکراین – روز دویست و پنجم 17 سپتامبر 2022 جعبه مهمات 39×7.62 م.م اهدایی ارتش لهستان تحلیلگران غربی براین اعتقاد قرار دارند که ارتش روسیه به جای متمرکز شدن بر روی دفاع از خطوط خود در برابر ضد حملات ارتش اوکراین ، به عملیات تهاجمی بی معنی !!! خود در دونتسک و باخموت ادامه می دهند . با این حال گفته می شود که هدف از ادامه این عملیات تهاجمی ، متمرکز کردن ذخایر محدود ارتش اوکراین بسمت این محور و جلوگیری از اعزام آنها به محوردرگیری در امتداد رودخانه اوسکول در شرق استان خارکف است . به گفته این منابع ، روسها امیدوار نیستند که در حومه باخموت و یا دونتسک به اندازه کافی دستاوردهای با اهمیت را بدست آورند ولی تلاش ظاهرا ربات مانند خود را برای تصرف زمین های بیشتری در استان دونتسک ادامه میدهند که به نظر می رسد به شکل فزاینده ای از واقعیات صحنه نبرد جدا افتاده است . برخی منابع مدعی شده اند که این هویتزر 2اس3 اوکراینی توسط بدون سرنشین های شاهد-136 به این روز افتاده ... درواقع امر ، ناکامی روسها در اجرای عملیات تهاجمی درشرق اوکراین بخصوص در استان خارکف و لوهانسک ، آنها را بشدت در برابر ضد حملات ارتش اوکراین آسیب پذیر کرده است ( به عبارت دیگر ، در حال حاضر ابتکارعمل رزمی در اختیار ارتش اوکراین است .م ) در نتیجه این تصور وجود دارد که ممکن است روسها تصمیم گرفته باشند از این مناطق دفاع نکنند و اولویت را به استان های خرسون و زاپوروژنیه داده باشند . به توجه به این مساله ، اولویت حفظ استان های جنوبی به نظر از منطق استراتژیک روسها تبعیت می کند چرا که این استان ها هم برای اوکراین و هم برای روسها از اهمیت بالایی برخوردارند در حالی که مناطق کم جمعیت در شمال شرق اوکراین بلحاظ استراتژیک اهمیت کمتری دارد . ولی ادامه عملیات تهاجمی روسها در باخموت و دونتسک ، نشان میدهد که ماهیت تصمیم گیری در ساختار سیاسی و نظامی روسیه همچنان با ابهام روبروست .در همین راستا ، بررسی وضعیت ارتش اوکراین درشرق خارکف نشان می دهد که یگانهای اوکراینی همچنان به گسترش توان رزمی خود درشرق رودخانه اوسکول ادامه داده و ممکن است یگانهای روسی را در لیمان به محاصره خود در بیاورند و مسیر لیسیچانسک و سوردونتسک را مجدد باز کند . این در حالی است که واحدهای روسی مستقر در لیمان احتمالا از نیروهای ذخیره و باقی مانده یگانهای آسیب دیده روسی در جریان ضد حمله اخیر اوکراین هستند و بعید است که ارتش روسیه بخواهد نیروهای جدیدی را به این شهر اعزام کند . گفته شده اولین تی-90 ام به غنمیت گرفته شده از ارتش روسیه محور شرق اوکراین در 17 سپتامبر 2022 منابع اوکراینی و روسی خبر داده اند که نیروهای ارتش کیف در حال ایجاد خطوط اولیه دفاعی در شمال غربی و جنوب غربی لیمان هستند ولی روسها هنوز مواضع خود را در یامپول و لیمان حفظ کرده اند . آخرین داده های موجود نیز نشان میدهد که روسها پس ازتخلیه "شوروو" در ساحل شرقی سورسکی دونتز ، که در شش کیلومتری جنوب غربی لیمان قرار دارد ، این محور را براحتی در اختیار ارتش اوکراین قرار دادند . علاوه براین ، واحدهای ارتش روسیه در 15 سپتامبر و پس از تخلیه این شهرک اکنون در استودنوک ( 25 کیلومتری شمال غربی لیمان ) مستقر هستند ولی واحدهای اوکراینی طبق گزارش هایی که از آتشباری روسها وجود دارد ، اکنون به اولکساندروویکا رسیده اند که در 8 کیلومتری استودنوک قرار دارد . این درحالی است که توپخانه روسها در حال کوبیدن یارووا ( 10 کیلومتری جنوب شرقی استودنوک ) بوده که احتمالا بدلیل پیشروی ارتش اوکراین است . در شمال رودخانه اوسکول ، دوئل های توپخانه ای بین دوطرف در دووریچنا ( 17 کیلومتری شمالشرق کوپیانسک ) دیده شده و احتمالا واحدهای کیف درصدد هستند تا یک صدحمله در این محور را ترتیب دهند . برخی منابع با استناد به عکس سمت راست معتقدند که سامانه NASAMS به اوکراین تحویل و عملیاتی شده برخی هم با استناد به تصویر سمت چپ معتقدند که این سامانه تنها یک دیکوی ( فریب دهنده است ) برخی منابع روسی و اوکراینی طی تحلیلی معتقدند که ارتش روسیه دهها موشک کروز خود را برای انهدام دیکوهای اوکراینی مصرف کرده ولی این ادعا هنوز بطور مستند ثابت نشده است محور جنوب اوکراین 1-ارتش اوکراین یک پل شناور روسی را در نزدیکی سادوو ( 17 کیلومتری شرق خرسون ) ، یک ایستگاه جنگ الکترونیک در نواکاخوفکا و یک مرکز تجمع نیروی ارتش روسیه را در استارازبوریوکا ( 23 کیلومتری جنوب غربی خرسون ) هدف قرار داده اند . 2- ارتش روسیه در حال ایجاد یک پل شناور در محور نیروگاه کاخوفکا است . 3- منابع اوکراینی اعلام کرده اند که حملات توپخانه ای به شهر خرسون در 10 سپتامبر باعث کشته شدن 180 سرباز روسی شده 4- روسها گزارش داده اند که یک حمله نیمه گسترده ارتش اوکراین در محور پراواداین ( 28 کیلومتری شمال غربی خرسون ) را دفع کرده اند . به احتمال زیاد ارتش اوکراین به استعداد دو گروهان تقویت شده وارد عمل شده اند . 5- ارتش اوکراین مدعی شده که حملات روسها را به استپووادولینا ( شمال پراواداین ) دفع کرده . ستون زرهی رایش چهارم !!!!! به علائم روی بدنه تانک دقت کنید 6- منابع اوکراینی گزارش میدهند که ارتش این کشور با استفاده از بالگرد نسبت به انتقال نیرو و مهمات به منطقه سووخی استاوک ( 12 کیلومتری جنوب شرقی سرپل ارتش اوکراین بر روی رودخانه اینهولتز ) مبادرت می کنند که نشان از کاهش فعالیت سامانه های دفاع هوایی ارتش روسیه است ( یعنی امکان دارد حضور هارم باعث این کاهش شده باشد ؟!!!!! ) در ساعات آخر روز 17 سپتامبر درگیری های پراکنده ای در ایستگاه راه آهن خرسون دیده شد و روسها اعلام کرده اند که در حال انجام عملیات ضد تروریستی هستند . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع 1
-
1 پسندیده شدهدرگیریهای شدید در اطراف شهرک لیمان ادامه دارد. ارتش اکراین نیروهای زیادی را به این محور منتقل کرده است . روسها برای سازمان دهی حططو دفاعی خود برخی مناطق را تخلیه کرده اند .منطقه لیمان نزدیک به یک هفته است تحت حملات سنگین اکراینی ها قرار دارد. مچننی ارتش اکراین با تجدید قوای نیروهای خود در ایزیوم برای دور جدید حملات اماده میشود روسها بعد از ماهها تصاویری از حملات بمب افکنها های خود به مواضع اکراینی ها در لجمن (لبه جلوی میدان نبرد) را منتشر کرده اند . این حملات توسط بمب های سقوط آزاد و جتهای سوخو34 !!! صورت میگیرد. معلوم نیست آیا این تصاویر پاسخی به انتقادهای شدید از عدم حضور بمب افکنهای روسی در میدان نبرد است ویا تغییر تاکتیک روسها شکار دو نفربر بی ام پی اکراینی توسط تانک روسی روسی مدعی هستن با نفربر بی تی ار 82 این نفربر Ypr را شکار کردن احتمالا یک موشک ضد رادار هارم شلیک شده توسط جنگنده اکراینی به مناطق تحت کنترل اکراین در غرب باخموت اصابت کرده و باعث کشته شدن یک شهروند اکرایین شده است شکار موشک هارم توسط پدافند روسها حملات بالگردهای روسی به زرهپوشهای اکراینی در نزدیک مرز روسیه و اکراین در خارکف تلفات انسانی ارتش اکراین کشته و زخمی شدن 40 سرباز اکراینی در حمله شبه انتحاری به مناطق پیرامونی فرودگاه دونتسک . این فرودگاه در نزدیکی خطوط درگیری واقع شده است و سایر نقاط تجهیزات منهدم ویا غنیمتی از ارتش اکراین حدود 10 دستگاه تانک ونفربر منهدم ویا رها شده اکراین در حملات به خرسون خرسون و انهدام نفربر در حال حرکت روسها احتمالا دو توپ 105 م م ال 118 را مورد هدف قرار داده اند روسها با هدف قرار دادن سد وایستگاهای پمپاژ آب کریفی ریه سبب ایجاد سیل و بالا اب آب رودخانه ها شده اند تاثیر این حمله تا خود مناطق درگیر در خرسون نمایان شده است به طوری که آب بالا امده برخی از پلهای شنارو اکرایین را به زیر آب برده واحدهای اکراینی مجبور به تخلیه برخی از نقاط شد هاند. در صورت بارش های سنگین در پاییز تحرکات ارتش اکراین در استان نیکولایف ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد بمبچه ptab ضد زره اماده نصب بروی کواد کوپترهای اکراینی جهت اشنایی بیش تر با این بمبچه مین روب اکراینی سه نفربر بی ام پی روس که در همگام عقب نشینی در ردوخانه اوسکول گرفتار شده اند زره کوب ASU85 اکراینی در خطوط درگیری . این زرکوب بدون برجک در دهه 50 میلادی تولید ودر دهه 90 بازنشست شده اسن دارای زره شیب دار حداکثر 45 م م و توپ 85 م م است
-
1 پسندیده شدهداده نمای موشک های ضد کشتی یمن: موشک روبيج ب21 موشک روبيج ب22 موشک المندب1 موشک المندب2 موشک فالق1
-
1 پسندیده شدهتصاویر رژه ۲۵ هزار نفره ی ارتش و کمیتههای مردمی در بندر الحدیده یمن
-
1 پسندیده شدهرونمایی از توپ لیزری ایران برای مقابله با پهپادها وزارت دفاع ایران از سامانه جدید پدافند هوایی لیزری «ظاهر» رونمایی کرد لنز دوربین موشک ها، پهپادها و هلیکوپترها را رصد می کند و با توپ لیزری آنها را منهدم می کند. و سامانه ی پدافند هوایی ارتفاع کوتاه شهید حاج قاسم
-
1 پسندیده شدهسامانه ی جدید پدافند هوایی با عنوان "صیاد تاکتیکی" دزفول مجید
-
1 پسندیده شدهبسم ا... شینوک ایرانی - یونانی - آمریکایی ! پس از وقوع انقلاب در ایران ، به تقریب تمامی سفارش های خرید اسلحه لغو یا به تعلیق درآمد . یکی از این قراردادها ، خرید بالگردهای سی اچ-47 از شرکت آگوستای ایتالیا (بعنوان شریک بوئینگ - ورتول) بود . این تصویر یک فروند بالگرد سی اچ-47 سفارش داده شده توسط ارتش ایران بشمار می رود که صدور آن پس از وقوع انقلاب متوقف شد . این بالگردها (10 فروند) که به رنگ استتار خاکی درآمده بودند پس از مدتی به نیروی هوایی و ارتش یونان تحویل داده شدند که در نهایت همگی در اختیار ارتش این کشور ( نیروی زمینی ) قرار گرفتند . 9 فروند باقی مانده در نهایت توسط بوئینگ به استاندارد دی ارتقاء یافتند.
-
1 پسندیده شدهخب اینم جناب زوبین اخوی زمینی نواب دریایی! یک حاضر غایب کنیم ببینیم کیا هنوز نیستند: عقاب و سپر گویا هنوز غایبند پ ن: صفحه زیر محفظه موشک نشون میده گرم پرتاب هست سامانه
-
1 پسندیده شدهسوالی که پیش میاد اینه اجازه ی حمل و نقل به چه چیزی؟ آیا بازم همکاری روسیه و ترکیه در سوریه رو شاهد هستیم که قراره ترکشش به ما بخوره؟ مثلا قرار بر انتقال معارضین طرفدار ترکیه از سوریه به قره باغ و اسکان اونها در مناطق تازه فتح شده هست. ارمنستان در قبال چه امتیازی حاضر به انجام اینکار شده یا اصلا اختیاری در قبل این موضوع داره یا اینکه روسها همه کاره هستند.
-
1 پسندیده شدهکاش دوستی یک پست میزاشت تا پستهای من پشت سر هم نشه ولی به هر حال الان گزینه های پیش روی ایران چی میتونه باشه برای اجرایی نشدن چنین توافقی اصلا همه بندهاش اجرا بشند و حتی بند زیانبار حضور ارتش ترکیه به اسم صلح بان ولی بند کریدور ارتباطی اتصال نخجوان به اذربایجان یا در حقیقت پیروزی تاریخی ترکیه و اصتال مستقیم به اذربایجان قابل گذشت نیست دوستان هم میتونند مشارکت کنند حتی به صورت طوفان فکری 1.تهدید ارمنستان به بستن کامل مرزهای زمینی و هوایی 2.تهدید ارمسنتان در مرحله دوم به قطع مراودات تجاری* (خصوصا گاز) 3. تهدید های پله به پله دیگه 4.تهدید آذربایجان به برخی اقدامات در مورد منطقه خودمختار نخجوان .... * ترکیه هم احتمالا اطلاع داره و البته پاشینیان هم قبلا گفته شد تمایلش به غرب و ناتو دلیل خوبی بهش داده که سنگها را با ترکیه وابکنه که این اقدامات مثل یک چاقوی دو لبه است. احتمالا ترکیه در تمام این زمینه ها جای ما را پرمیکنه. از تجارت و گاز(روسها و اذربایجان) تا دسترسی های گسترده تر به ارمنستان از طریق مرزهای زمینی و هواییش
-
1 پسندیده شدهیک نگاهی به خبر جدید امروز عصر بندازیم و البته خبر سفر همزمان وزیر دفاع و امور خارجه ترکیه به باکو عصر امروز و نهایتا سلامی به پان ترکها که تمام منافعی که ساکنین ترک زبان شمال غرب در حدفاصل مغان تا جلفا و پلدشت از مسیر ارتباطی نخجوان با آذربایجان برخوردار میشدند حالا دود شد رفت هوا و ترکیه شد برنده اصلی ممناطعه ای که به نظر از ابتدا هم برای منافع ترکیه طراحی شده بود تا آذربایجان و حالا بر خلاف ایران که همچنان به مرز بازرگان وابسته است ترکها خودشون را از مرزهای گرجستان (سلامی هم بکنیم به گرجستان ) و ایران رها کردند برای دسترسی به اذربایجان نکته اینجاست برخی بندها گنگ هستند. اتصال ارمنستان به قره باغ وقتی قرار هست مناطق را تحویل آذربایجان بده به چه معناست؟ چه منفعتی برای ارمنی ها داره که قراره نه تنها زمینهای تصرف شده در اختیار اذربایجان بمونه بلکه سایر مناطق را هم تخلیه کنه و تازه یک کریدور مهم و حیاتی هم به آذربایجان بده. از سمت جنوب و قطع مرزهاش که قطعا نیست، از هر عمق دیگه ای هم بخواد بده رسما ارتباط خودش با ایران منوط میشه اون کریدور و احمق هست اگر فکر کنه اگر کریدوری باشه که در اختیار خودش هست و اذربایجان فقط برای اتصال به نحجوان ازش استفاده میکنه کم کم تبدیل به یک منطقه اشغالی نشه و ارتباطش با یکی از مرزهاش را از دست نده. ما تجربش را داریم وقتی رضاخان از مناطقی عقب نشینی کرد و به طور موقت به ترکیه واگذار شد تا بعدا عقب نشینی کنه و بعدتر ترکیه زد زیرش و با گسیل نیرو سایر مناطق همجوار را هم اشغال کرد و به خاک خودش ضمیمه حالا دوستان بحث کردند در پستی جداگانه به نیات و انگیزه های روسها و ترکیه میشه پرداخت و نحوه واکنش ایران
-
1 پسندیده شدهاون تاپیک بسته شده. امیدوارم باز بشه و این پست هم مناسب اون تاپیک هست و بهتره اگر ممکن بود منتقل بشه. موضع صریح رهبر انقلاب در مورد مناقشه قره باغ 1.آذربایجان در موضوع مناقشه قره باغ دارای "حق" هست و ارمسنتان باید سرزمینهای اشغال شده را به آذربایجان بازگردونه 2.حقوق ارمنی های ساکن منطقه قره باغ باید حفظ بشه به طور کامل توسط آذربایجان 3.تروریستها در نوار مرز ایران و مناطق همجوار نباید حضور داشته باشند والا برخورد میشه با این موضوع پ ن: 1.از این صریحتر نمیشه موضع به حق ایران را که از همون ابتدا با تمام توان براش تلاش کرده و عنوانش هم کرده را بیان کرد. هرچند نمک نشناسی و دروغ پراکنی و وارونه نشان دادن حقیقت هنوز هم ادامه داشته باشه به مقاصد خیلی روشن دیگه و اتفاقا ضد ایران 2.شاید گفته بشه بله خب حقوق ارمنی ها حفظ میشه ولی این در کلامه: کوچ ندادن و نگرفتن زمینهای ارمنی های ساکن و دارای حق آب و گل، تغییر ندادن بافت جمعیتی، ظلم روا نداشتن و عدم کشتار و همچنین از همه مهمتر زیر بار قطعا برنامه های اجباری اردوغان برای ساکن کردن بخشی از تروریستهای سوری و منطقه ای (چچنی، ترکمن، ترک، عرب یا قفقازی غیر ) در این مناطق نرفتن میشه حفظ حقوق ساکنین قدیمی این سرزمینها 3.شاید گفته بشه این مورد هم بعد تمام شدن کار خب تروریستها را راحت میشه مرخص کرد ولی خب دلیل اصلی گسیل اون همه نیروی ایران اون هم بعد از مدتی که حضور این تروریستها قطعی شد (نه از ابتدا که ایران هم مرزهاش را بست روی ارمنستان و هم در مقابل پیشروی اذربایجان هیچ واکنشی نداشت چون حق میدونست ) هم همین بود که حرف و کلام الهام علیف هیچ ارزشی نداره. الهام مشخصا در مقابل دستورات اردوغان نه تنها هیچ اختیاری نداره که حالا تا سر هم در بدهی اردوغان فرو رفته و اصولا الان وقت گرفتن ماهی از آب "دو کشور یک ملت" برای ترکیه هست. پس ایران با علم به این بی اختیاری الهام هست که چنین محکم در مورد یک حق طبیعی خودش و پذیرفته شده در حقوق بین الملل مجبوره هشدار بده چون برنامه استقرار تروریستها در شمال ایران با اهداف چندگانه (برگ برنده در مقابل ایران برای روز مبادا در سوریه با چماق تروریستها در مرزهای کشور تا تغییر بافت جمعیتی و گسترش کلونی مزدوران اردوغان در منطقه و شمال آفریقا و ... ) از اختیار الهام خارج هست مگر اینکه ببینه ایران جدی است در مورد امنیت کشورش.
-
1 پسندیده شدهسالهای قبل این موردی کارا بود که در ذهن من بود که کردها رو به پدافند و سلاح سنگین تجهیز کرد که در ابتدا عراق و به ویژه منطقه شمالی به بزرگراه ترکیه بدل شه و بعد به ویژه این امر توهم هژمونی که اردوغان در خاورمیانه داره رو می تونه به چالش بکشه، در نگاه بزرگان کرد، هرآجا که کرد باشد ایران هست و کردها از قدیمی ترین نژادهای تشکیل دهنده ایران زمین بوده و ان شالله خواهند بود. در زمان جنگ عراق اتحادیه میهنی کمک های شایانی به رزمندگان اسلام کرد و به علت نزدیکی کردستان عراق به شهرهایی نظیر تکریت و موصل میشد خیلی از پتانسیل این منطقه در تحت فشار قرار دادن صدام استفاده کرد که یکی به علت استفاده نکردن درست از عنصر زمان و دیگری استفاده ناجوانمردانه رژیم بعث این امر صورت تحقق به خود نگرفت. علی رغم پیوستگی فرهنگی و سابقه همکاری کردها با ایران در اقلیم های دیگر ولی کردهای ایران که خودشون صاحب خانه هستند ولی چند موردی برای همکاری همه جانبه و اتحاد بین ایران و کردها در دیگر اقلیم ها وجود دارد: 1) عدم میل حکومت ها به مشارکت سیاسی عاملی که کردها را به تقابل با حکومت های کشورهایی که در آن حضور دارند گرایش داده است. کردها در ترکیه و سوریه درصد قابل ملاحظه ای از جمعیت را دارا هستند ولی فاقد وزن سیاسی تاثیرگذار در پیشبرد امور هستند و همین امر سبب گرایش آنها به سرکش بودن از بعد نظامی و سیاسی شده است. فقدان رهبری به مانند جلال طالبانی که با پست مهم ریاست جمهوری عراق نقش مهمی در گردهم آمدن کردها داشت سبب اغتشاش در تصمیم در بین این قوم در خاورمیانه شده است. چند دستگی و گرایش به سمت حکومت های مختلف و متضاد با هم سبب شده که وزن سیاسی و نظامی کردها در مواجهه با هم خنثی شود مثال این مورد اعلام استقلال از عراق بود که اقدامی اشتباه در زمانی اشتباه بود و با یکدست نبودن کردها جامع عمل هم پوشانده نشد. در تقابل با ترکیه هم کردها یکدست نیستند، برخلاف شعار بارزانی ها عملا این خاندان و نیروهای تحت امر آنها متحد ترکیه بوده و به جای پیوستگی کردها عملا باعث هرچه بیشتر متفرق شدن این اقوام دیرپا شده اند. 2) کردها در چهار کشور ایران، سوریه ، عراق و ترکیه حضور دارند. نمی توان با نزاع با هر چهار کشور و بدون اتکا به حداقل یکی از آن چهار کشور به استقلال حداقلی رسید. ایران وزنه ای قابل اتکا برای احقاق حقوق کردها در سوریه، ترکیه و عراق بود ولی عملا کردها با اینکه ایرانیان در زمانه های حساسی چون تهدید اربیل تمام قد دست یاری به سمت کردهای عراق دراز کردند ولی پاسخی درخور نیافتند. در عمل ترکیه متحد جاری و اسرائیل و آمریکا متحد نظامی این اقوام و اقلیم هاست و این سبب هرچه بیشتر دور شدن از این اقوام خواهد شد، این شرایطی است که آذربایجان هم مبتلا به آن است با این تفاوت که آذربایجان حکومتی مستقل و متکی بر سرمایه های عظیم نفتی و اتصال به دریای مازندران را دارد. ایران باید زمانی سلاح به ویژه سلاح سنگین به کردها باشد که بداند در مرزها و سرزمین داخلی ایران بر علیه خود حکومت ایران از آن استفاده نخواهد شد حال چنین تضمینی در عدم استفاده سلاح های فرضا از جانب کردها بر علیه خود ایران وجود دارد؟ به نظر بنده با توجه به تشتت آرا کردها فعلا خیر و همین امر سبب هر چه بیشتر شدن فاصله بین حکومت جمهوری اسلامی ایران و کردهای دیگر اقلیم ها خواهد شد. 3) یکی دیگر از موارد به مانند عدم تمرکز سیاسی و چند دستگی سیاسی مابین کردها، عدم تمرکز مذهبی و تقسیم مردمان کرد به گرایشاتی نظیر شیعه، سنی، اهل حق و حتی لاییسم است. هر حکومت باید تمرکز دینی هم داشته باشد البته لاییک بود خود گرایشی برای متمکرکز کردن پیشبرد امور هست ولی این جریانی نیست که لزوما خوشایند حکومت ایران باشد. 4) از ایراد کردها برای اتحاد تمام قد گفتیم، کمی هم باید به دغدغه های این قوم و بی توجهی حکومت ایران پرداخت. چه خوشمان بیاید یا نیاید حکومت ایران در توجه به گذشته پرافتخار و تاریخی ایران زمینه کوتاهی وافری کرده است و همین امر زمینه یاس خیلی از افرادی است که دل به ایران زمین و تاریخ پر افتخار گذشته آن دارند. اینکه مذهب اصلی و بیشتر گرایش ایران زمین به شیعه است امری غیر قابل چشم پوشی است ولی به نظرم میل به گذشته و تاریخ ایران تضادی با مذهب شیعه ندارد و می تواند هرچه بیشتر فرهنگ ایرانی را غنی کند در مقابل فراوشی تاریخ ایران زمین و گذشته آن می تواند سبب مشکلات فرهنگی و دور شدن اقوام اصیل ایرانی از سیاست های حکومت حال ایران شود.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.... بخش چهارم و پایانی .. برگشتگاه بزرگ سال 1944 برای ورماخت در جبهه شرقی ، آغاز برگشتگاه بزرگی بود که در نهایت به اشغال مستقیم برلین بدست ارتشهای متفقین ( شوروی ، ایالات متحده ، فرانسه و بریتانیا ) انجامید . در این میان ، اگر چه روند رو به جلوی تولید سلاح و مهمات از میانه 1943 در صنایع مستقر در خاک آلمان و کشورهای اشغالی ، روند صعودی بخود گرفته بود ، تا جایی که برای نمونه تحویل توپهای کالیبر 75 م.م و بالاتر نسبت به سال 1943 تقریبا" 2 برابر شده بود ، اما افلاس اقتصادی و نظامی این کشور نیز به همان میزان رو به فزونی نهاد . در حالی که متقابلا" ارتش شوروی به لطف اضافه شدن منابع ، نیروی انسانی و صنایع بازسازی شده در مناطق اشغال شده که اینک مجدد در اختیار روسها قرار گرفته بود ، بخوبی تغذیه میشد . با شروع ژانویه 1944 ، ارتش سرخ اتحاد شوروی ، نزدیک به 6165000 نفر سرباز و درجه دار ، 88900 قبضه توپ ،2167 دستکاه موشک انداز ، 4900 دستگاه تانک و توپ خودکششی و 8700 فروند هواپیما در سازمان رزم خود می دید ، در حالی که تمامی این نیروها ، شامل 461 لشکر ، 80 تیپ مستقل پیاده و مکانیزه ، 23 سپاه موتوریزه بعلاوه ارتش عظیمی از پارتیزان ها در پشت جبهه ورماخت مشغول اجرای ماموریتهای محوله بود . در انسوی جبهه ، ورماخت علیرغم ضربات سهمگینی که از جانب ارتش شوروی بدان وارد آمده بود ، هنوز نزدیک به 317 لشکر و 8 تیپ مستقل شامل 6682000سربازو درجه دار ، 54000 قبضه توپ ، 5400 دستگاه تانک ،و 3000 فروند هواپیما در اختیار داشت که نزدیک به 70 درصد از این تعداد در جبهه شرقی مستقر بودند . در همین زمان ، OKW و برنامه ریزان نظامی آن از جمله ویلهلم کایتل در فرمانی صریح به تمامی واحدهای مستقر در جبهه شرقی ، استراتژی آینده را اعلام نمود "..... دفاع سرسختانه از هر وجب خاک در شرق ، دفع هرگونه تهاجم در شمال فرانسه و پس ازآن بدست گرفتن ابتکار عمل و تامین پیروزی با استفاده از واحدهایی که از این جبهه آزاد شده اند ......" اما شرایط آب و هوایی روسیه ، انتقال ابتکار عمل به ارتش سرخ ، اشتباهات استراتژیک پی درپی سرفرماندهی ورماخت ، ایجاد جبهه دوم در نورماندی و.... در مجموع شرایط را در ژانویه 1945 برای آلمان ها ، بشدت ناگوار نمود . در ماه آغازین آخرین سال جنگ ، استعداد رزمی ارتش شوروی به 11556000 سرباز و درجه دار ، 91400 قبضه توپ ، 2993 موشک انداز ، 11000 دستگاه تانک و 14500 فروند هواپیما رسید در حالی متقابلا" جبهه تقسیم شده ورماخت ( با توجه به گشایش جبهه دوم ) تنها 7476000 نفر سرباز و درجه دار ، 28500 قبضه توپ صحرایی ، 3950 دستگاه تانک و 1960 فروند هواپیما در اختیار داشت ، ضمن اینکه ارتش ذخیره ستادکل نیز مشغول جمع آوری باقی مانده نیروی موجود شامل 2000000 سرباز ، 2700 قبضه توپ ، 1090 دستگاه تانک و 930 فروند جنگنده بود .. ویلهلم کایتل در مراسم امضاء تسلیم بدون قید و شرط آلمان درنهایت ، جنگ با خودکشی سرفرماندهی OKW در 30آوریل 1945 ، به صورت رسمی پایان پذیرفت ................... به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات ، خط زمانی جنگ در جبهه شرقی 1945- 1944 برای بحث و بررسی موشکافانه ، دوستان به این تاپیک مراجعه بفرمایند پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهبخش سوم و آخر ارزیابی توانایی ها و قابلیتها در سناریوی دوم ( مجمع الجزایر اسپراتلی ) : سناریوی دوم ، حضور نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز مجمع الجزایر مورد اختلاف اسپراتلی در اقیانوس آرام است که به نظر می رسد نسبت به سناریوی نخست ، از چالش کمتری برخوردار است . در حالی که ارتش چین بشدت در حال نوسازی نیروی دریایی و هوایی خود است ، احتمال ایجاد برتری هوایی کامل برای نیروی هوایی آمریکا بدلیل فاصله قابل توجه جغرافیایی این جزایر از سرزمین اصلی چین ، بسیار بیشتر به نظر می رسد . این جزایر به شکل قابل ملاحضه ای نسبت به فاصله سرزمین چین به تایوان ، دورتر قرار دارد که مشخصاً عامل جغرافیا در اینجا به ضرر ارتش چین عمل می نماید . جنگنده های نیروی هوایی ارتش خلق چین ، محدودیتهای عمده ای برای اجرای عملیات رزمی بر فراز جزایر اسپراتلی ، البته بدون انجام سوخت گیری هوایی ( میان سالهای 1996 تا 2003) داشتند . جنگ برسر انرژی منابع انرژی فسیلی مجمع الجزایر اسپراتلی اما در سال 2017 ، چین می تواند یک نیروی رزمی قابل توجه از جنگنده / رهگیرها و جتهای ضربتی ( از جمله جنگنده های SU-27 / SU-30MKK و بمب افکن های JH-7 و H-6) را برعلیه اهداف مورد نظر در این منطقه بکار گیرد ، هر چند بخش عمده ای از این پرنده ها ، در نزدیکی آخرین حد توانایی های رزمی خود دست به عملیات خواهند زد که این مساله کمیت مهاجمان را محدود می کند . علاوه بر این ، پایگاه های مبداء این مهاجمان ، ( بدلیل مشخص بودن تعداد زیرساختهای هوایی در منطقه نظامی گوانگژو) به گونه ای است که هر گونه حرکت نظامی غافلگیرانه را محدود خواهد کرد . شکل دو نتایج حاصل از مدلسازی در شکل 2 نشان می دهد که به مانند سناریوی تایوان ، برای نیروی هوایی ایالات متحده حفظ نسبت 24 به 7 پس از سال 2010 بسیار سخت است . با این حال ، این مدل سازی در بخش دیگری از نتایج خود این مورد را گوشزد می کند که ایالات متحده با انجام سرمایه گذاری های برنامه ریزی شده ، حتی در صورت وقوع یک نبرد فرسایشی پس از سال 2017 ، می تواند برتری هوایی را در اختیار داشته باشد . نتیجه گیری : توان رزمی ارتش ایالات متحده در محیط ژئواستراتژیک شرق آسیا مدل سازی ها در این زمینه نشان می دهد که ایالات متحده ، همچنان قابلیت بی نظیر برتری هوایی خود را در شرق آسیا ، حفظ نموده است ، حتی در موارد چالش برانگیزی که در آن ، حریف برتری هوایی را در ابتدای نبرد قبضه می کند ، نیروی هوایی این کشور ، سریعاً با وارد نمودن پتانسل های خود ، ابتکار عمل را در دست خواهد گرفت . با این وصف، بهبود مستمر قابلیتهای رزمی نیروی هوایی چین به شکل فزاینده ای ، چالشهایی را در چهارچوب های سیاسی و عملیاتی ، بویژه در یک سناریوی احتمالی در نزدیکی سواحل چین ، برای نیروی هوایی آمریکا ایجاد نموده است . علیرغم تمامی این موارد ، وقوع این دو سناریو ، هزینه های جانی و تجهیزاتی فراوانی را برای دو طرف خواهد داشت . در هر دو سناریو ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده می تواند با استفاده از آخرین فناوری های موجود ، با حمله به پایگاه های نیروی هوایی چین ، قبل از اقدام به عمل از سوی چینی ها ، تعداد پرنده های رزمی این نیرو را به حداقل ممکن کاهش دهند . تصمیم به اجرای چنین عملیاتی نیز ، نیاز به تایید بالاترین مقام سیاسی در ایالات متحده ( رییس جمهور ) دارد و بسته به شرایط ممکن است در آینده رخ دهد . بدیهی است اجرای این حمله ، شرایط را به گونه ای غیر قابل کنترل در خواهد آورد . در آن سوی جبهه و صرف نظر از عملکرد نیروی هوایی آمریکا ، چین نیز ممکن است استراتژی مشابهی را با استفاده از یگان های رو به توسعه بالستیکی و کروز خود علیه دشمن پیاده نماید . در یک جمع بندی ، نتایج مدل سازی نشان داد که با اتمام نوسازی نیروی هوایی چین ، دستیابی به برتری هوایی برای نیروی هوایی آمریکا ، در یک درگیری نزدیک ، در حال تبدیل شدن به یک فرآیند دشوار است . نتیجتاً ، ارتش آمریکا و ارتش های متحد این کشور در یک جنگ زمینی ، با حمایت محدود هوایی ، زمان سختی را خواهند گذراند . پایان پی نوشت : 1- عجله در نقد یک مقاله پژوهشی ، قبل از انکه کلام نویسنده یا مترجم منعقد شده و کامل گردد ، یکی از ویژگی های منفی انسانهاست . هر چند در ایران امروز ، این مساله بسیار مورد علاقه طیفهای سیاسی است و متاسفانه این یک مساله با هیج روشی قابل اصلاح نیست . 2- به شکل مشخص و براساس متن مقاله ، قرن بیست و یکم ، قرن توسعه نیروی هوایی بعنوان یک نیروی سیّال و متحرک است که در صورت وجود ساختار یادگیرنده ، فرماندهی منعطف ، پشتیبانی به روز و از همه مهمتر ، اراده سیاسی لازم برای توسعه این قدرت ( مفهومی که چینی ها مصّرانه آن را دنبال می کنند ) و همچنین تبدیل ساختارهای موج دومی به مجموعه موج سومی مبتنی بر عملیات تاثیر محور ،می توان از تاثیر قاطع آن بخوبی استفاده نمود . منابع : 1- RAND.ORG 2- AIR COMBAT , PAST, PRESENT AND FUTURE 3- تاریخ نبردهای هوایی 4- قدرت هوایی در سه جنگ ،(جنگ دوم ، کره و ویتنام ) 5- آیا ژاپن از انزوای نظامی خارج می شود ؟؟؟ 6- پایان خواب بلند اژدهای سرخ
-
1 پسندیده شدهبخش دوم : ارزیابی توانایی ها و قابلیتها در سناریوی نخست ( سناریو تایوان ) : در این سناریوی فرضی ، مزیتهای جغرافیایی چین به احتمال زیاد بر مزیتهای تایوانی ها چربش خواهد داشت . در این سناریو ، نیروی هوایی چین با استفاده از پایگاه های متعدد در خط ساحلی و نزدیک به جزیره تایوان ، در برابر نیروی هوایی ارتش آمریکا که می بایست مسافت بسیار طولانی را از پایگاه های موجود در گستره اقیانوس آرام ( هاوایی ، ژاپن و... ) بپیماید و مشخصاً در اجرای آن با محدودیتهایی روبرو خواهد شد ، دست برتر را خواهد داشت . اختلاف سطح نیروی هوایی دو طرف، به سال 1996 ، زمانی که چین یک نیروی بزرگ اما متشکل از جنگنده های قدیمی دهه 50 و60 را در اختیار داشت ، بسیار زیاد بود ، اما این اختلاف فاحش ، پس از بهبود متوازن توانایی های ارتش چین در دو حوزه هوایی و موشکی ، بتدریج به کمترین میزان خود رسید . شکل یک ، تاثیر توازن در حال حول در حوزه نیروی هوایی را به نمایش می گذارد . ، همانطور که بواسطه استفاده از ستون های میله ای به رنگهای روشن تا تیره نشان داده شده است ، تنها دو وینگ نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در منطقه تایوان به سال 1996 مورد نیاز بود ( نسبت 24 به 7) تا برتری هوایی در برابر نیروی هوایی ارتش چین ایجاد گردد . اما تا سال 2010 میلادی ، توسعه متوازن نیروی موشکی و هوایی چینی ها تا 20 وینگ هوایی افزایش پیدا نمود ( بسته به اینکه عناصر رزمی آمریکایی چگونه از پایگاههای مبداء به منطقه می رسند ) . این مساله مشخصاً برای ایالات متحده این پیام را در بر داشت که می بایست تعداد وینگهای عملیاتی خود را در این حوزه رزمی افزایش دهد ( با توجه به اینکه برای حفاظت از تانکرهای سوخت رسان که شریان اصلی پایایی رزمی نیروی هوایی محسوب میشوند ، به تعداد بیشتری پرنده رزمی نیاز بود ) . در نتیجه در آغاز سال 2010 ، نسبت 24 به 7 ، دیگر وجود خارجی نداشت و وضعیت برای ارتش آمریکا در زمان بحران ، غیر قابل کنترل می گردید . شکل یک به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، ارتش ایالات متحده ، در زمان بروز یک بحران نظامی در تایوان ، چشم انداز برتری را برای شکست نیروی هوایی ارتش چین ، پیش رو خواهد داشت . با این وجود ، نوسازی سازمان رزم PLA این چشم انداز برتر را به چالش کشیده است . در شکل شماره یک ، تعداد وینگ هوایی مورد نیاز برای ایجاد برتری هوایی ( در 7 روز ) به رنگ روشن مایل به تیره و تعداد وینگ مورد نیاز برای ایجاد برتری هوای در یک بازه 21 روزه (با رنگ تیره ) نمایش داده شده است . در صورت بروز یک درگیری فرسایشی به سال 2017 ، با توان رزمی موجود ، ارتش آمریکا به سختی می تواند اهداف خود را محقق کند و طبیعتا برای تسهیل این امر ، به تعداد بیشتری هواپیما (البته در تعداد کمتری پایگاه هوایی به منظور در امان ماندن از تیررس موشکهای بالستیک چینی ) نیاز خواهد بود . نتایج بدست آمده از شبیه سازی واحدهای درگیر ، درک قابل توجهی را فراهم می سازد . چین در حال افزایش توانایی های خود به منظور ایجاد برتری هوایی است و نیروی هوایی ایالات متحده نیز قصد افزایش ضریب مرگ آوری وینگهای هوایی خود در حوزه تایوان است . این ضریب مرگ آوری می بایست در یک بازه 21 روزه سطح تهدید رزمی نیروی هوایی چین را با زیرساختهای موجود به پایین ترین سطح ممکن کاهش دهد . با این وصف ، یک بخش نگران کننده در این زمینه ، این است که زمانی که نیروی هوایی آمریکا در راه رسیدن به منطقه است ، نیروی هوایی ارتش خلق چین ، دست گشاده تری در حمله به اهداف مورد نظر در جزیره تایوان خواهد داشت . از سویی دیگر ، نبرد زمینی در تایوان ، احتمالاً به سرعت تصمیم گیری ستادهای دو طرف بستگی خواهد داشت و ناتوانی نیروی هوایی آمریکا در اعزام به موقع توان رزمی خود به منطقه ، نیروی زمینی تایوان را از پشتیبانی موثر مورد نیاز خود محروم خواهد نمود . ادامه دارد ........................... پی نوشت : ارتش چین بعنوان مهمترین قدرت موشکی شرق آسیا ، با تمام توان موجود در حال مدرنیزاسیون نیروی هوایی خود است و این به شکل کاملاً روشن و بدون اغراق ، بدلیل دکترین دفاعی انعطاف پذیر و مبتنی بر برخورداری از درک صحیح و به روز از تهدیدات فعلی و پیش رو این سازمان مسلح است . مساله ای که عموماً بدان توجهی نمی شود ، مبحث انعطاف پذیری سازمانی ( در اینجا سازمان مسلح ) بشمار می رود . سازمان مسلح با ساختار غیر منعطف ، در زمان بحران ، عملاً گزینه های محدودی برای مقابله به مثل خواهد داشت و این به عینه در تاریخ نظامی مدرن به اثبات رسیده است .
