برترین های انجمن

  1. mehdipersian

    • امتیاز

      65

    • تعداد محتوا

      3,146


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      35

    • تعداد محتوا

      9,409


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      2,182



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 25 فروردین 1403 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    بسم ا... خط تولید گل شمعدانی /شاهد-136 تاتارستان عزرائیل موتورز شعبه مسکو https://www.aparat.com/v/T2SGP
  2. 1 پسندیده شده
    توپ های 20 میلیمتری چرخان بر روی ناو شهید مهدوی نصب شده است: به علت قرار گیری استتار روی این گاتلینگ ها، در دید اول به سختی پیدا هستند.
  3. 1 پسندیده شده
    زراد خانه موشکی شناور آرسنال شیپ یا زردخانه موشکی شناور یک طرح مفهومی برای یک سکوی موشکی شناور است که حتی تا پانصد جایگاه پرتاب عمودی برای موشک‌های با اندازه متوسط، به احتمال زیاد موشک‌های کروز در نظر گرفته می شود. در تفکر فعلی نیروی دریایی ایالات متحده، چنین کشتی جنگی در ابتدای راه خود قرار دارد و حتی بنظر می رسد این طرح هیچ وقت جامه عمل به خود نبیند. اولین بار در دهه ۱۹۸۰ ایده آرسنال شیپ مطرح شد و بعدها، توسط نیروی دریایی ایالات متحده در سال ۱۹۹۶ برای تولید پیشنهاد شد، آرسنال شیپ خیلی زود با مشکلات مالی روبرو گردید، به طوری که کنگره ایالات متحده برخی از بودجه را لغو کرد و آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (دارپا) مقداری بودجه را به پیمانکاران خصوصی برای نمونه های اولیه ارائه کرد. آرسنال شیپ دارای 500 لوله پرتاب عمودی برای حمل موشک بود. نیروی دریایی مبلغ 450 میلیون دلار برای آرسنال شیپ محاسبه کرد، هر چند انتظار می رفت هزینه هر فروند بسیار بیشتر از این رقم باشد.نیروی دریایی ایالات متحده از آن زمان تاکنون چند زیردریایی حامل موشک قاره پیما تریدنت از کلاس اوهایو را به پیکربندی حامل موشک کروز تغییر داده که به آنها اجازه می دهد بجای موشک بالستیک از چهار موشک کروز در هر سیلو استفاده کنند که تعداد موشک های قابل حمل از ۲۴ موشک قاره پیما تریدنت به 154 موشک کروز تاماهاوک افزایش یافت. بنوعی نقش آرسنال شیپ با امنیت بیشتر ولی با هزینه زیاد برای زیردریایی اوهایو سپرده شد. در سال 2013، صنایع هانتینگتون اینگالز این ایده را احیا کرد که یک نسخه با 288 سیلوی عمود پرتاب برای موشک های دفاع ضد بالستیک و همینطور موشک های بالستیک در ماموریت های حمله دقیق دور ایستا در آن پیشنهاد می شد. چینی ها هم مطالعاتی در این زمینه انجام داده اند و مدل‌های مفهومی از آرسنال شیپ شناور و دوزیست ارائه کرده است. کره جنوبی همچنین در حال برنامه ریزی برای استقرار سه کشتی زرادخانه تا اواخر دهه ۲۰۲۰ است. صنایع کشتی سازی دوو طراحی این پروژه را تا سال ۲۰۲۳ برعهده دارد. انتظار می رود که این ناو ها به تناژ حدودا ۵ تا ۸ تن برسند و به ۸۰ موشک بالستیک، اژدر و توپ دفاع نقطه ای وسایر تسلیحات پدافندی مجهز شوند. نگاه کره جنوبی کمی متفاوت است. کره جنوبی علیرغم داشتن موجودی زیادی از موشک های بالستیک و کروز متعارف سری هیونمو، طبق گزارش ها تنها حدود 60+ پرتابگر در اختیار دارد. هزینه این پرتابگر ها زیاد بوده و به دوره بارگیری مجدد طولانی مدت نیاز دارند و از همه بدتر اینکه در برابر حملات کره شمالی آسیب پذیر هستند. در حقیقت کره جنوبی بر این اعتقاد است که قدرت آتش کره شمالی آن چنان زیاد است که ممکن است امکان پاسخ قاطع به تهاجم آن ها وجود نداشته باشد. اما مشخصا نیروی دریایی کره جنوبی در برابر بسیاری از تهدیدات ایمن بوده و وجود آرسنال شیپ امکان اجرای داخل قاطع موشکی به کره شمالی را می دهد. پروژه آرسنال شیپ مزایای بسیاری داشت. بخصوص آنکه آمریکایی ها آن را تخصصا برای حملات دریا به ساحل توسعه داده بودند . آرسنال شیپ در ترکیب با اطلاعات ماهواره ای و پهپادی و جنگ شبکه محور می‌تواند به سلاحی مخوف در تهاجم به ساحل و یا یک نبرد دریایی تبدیل شود . هر چند لزوم استفاده از چنین ناوی وجود یک لایه دفاعی چند لایه است. آنچه که این پروژه را در آمریکا معلق کرد هزینه بسیار بالای آن بود که شاید هزینه ها به قیمت یک ناو هواپیمابر نزدیک میشد. در بسیاری از کشور ها تعداد محدودی موشک تولید میشود و معمولا قیمت تا پنج میلیون دلار برای یک موشک بالستیک ۲۰۰۰ کیلومتری قابل انتظار است . از طرفی توسعه و تولید پرتابگر عمود پرتاب هم ممکن است هزینه بر باشد. مشخصا به این موارد باید هزینه ساخت شناور هم اضافه کرد. همچنین با توجه به گفته های فوق این ناو مانند ناو هواپیما به هدف اول توان ضد کشتی دشمن تبدیل میشود و اگر دفاع تمام عیار برای آن تهیه نشود ممکن است در چند دقیقه هزینه هنگفتی به دست نیروی استفاده کننده بگذارد. اما در ایران طبق روال گذشته که سپاه پاسداران ابتدا سامانه ی پدافندی سوم خرداد را بر روی شناور های ترابری آزمایش کرد و بعد آن ها را روی ناو های سری سلیمانی مورد استفاده قرار داد، بعید نیست که آزمایش اخیر موشک دزفول هم شامل چنین سرانجامی شود. و باید دید آیا ایران هم به صف کشور های خواهان آرسنال شیپ اضافه خواهد شد یا به طرح کانتینری اکتفا خواهد کرد! البته در رابطه با ایران کمی اوضاع متفاوت است. ایران به یک زنجیره ی تولید کارآمد و کم هزینه موشک بالستیک متصل است و زراد خانه عظیم از این نوع تسلیحات در برد های مختلف در اختیار دارد. همچنین نیروی دریایی دوگانه ایران اثبات کرده که به تغییر کاربری ناو های تجاری علاقه مند است. مهمترین مصداق این حرف پروژه در جریان ناو پهپادبر شهید باقری است. منبع 1 منبع 2 منبع3
  4. 1 پسندیده شده
    پرتاب موشک های بالستیک با برد 1700 کیلومتر از روی ناو شهید مهدوی تصاویر حمله موشکی از دریای عمان به کویر مرکزی ایران
  5. 1 پسندیده شده
    بسم ا.... جدیدترین تصویر از شهپاد اوکراینی موسوم به MAGURA که گفته شده نیروی دریایی اوکراین با استفاده از 6 فروند از آنها ، شناور موشک انداز نیروی دریایی روسیه را غرق کرده است این شش فروند شهپاد پس از برخورد با پاشنه شناور موشک انداز روسی آن را غرق کرده است
  6. 1 پسندیده شده
    شب گذشته (28ژانویه 2024) یمنی‌ها شکار با ارزشی داشتند. کشتی USS Lewis B. Puller (ESB-3) که در خلیج عدن هدف گرفته شد ارزش پشتیبانی-لجستیکی بالایی برای ایالات متحده دارد. البته با ارزش‌تر از شکار کشتی، اشراف اطلاعاتی در منطقه مدار 10 درجه هست که نظامیست‌های امریکایی و انگلیسی را شگفت‌زده و البته دست به عصا کرده است.
  7. 1 پسندیده شده
    بسم ا... زرادخانه ای در حاشیه دریای سرخ حوثی ها ، باب المندب و قابلیت مسدود سازی مقدمه : شبه نظامیان حوثی به تقریب در زمره نخستین سازمان مسلحی بشمار می آیند که از بالستیک های ضد کشتی در عمل استفاده کرده اند که پیش از این سالها در مورد آن هشدار داده می شد در حالی که ذخیره قابل توجهی از موشکهای کروز ضدکشتی و همچنین طیف متنوعی از بدون سرنشین های انتحاری در اختیار آنها قرار داد ، با این حال جزئیات مربوط به زرادخانه ضدکشتی این گروه هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد . در همین رابطه موسسه بین المللی مطالعات راهبردی برای اولین بار جزئیاتی را درباره شش موشک بالستیک ضدکشتی و شش موشک کروز ضدکشتی منتشر نمود که در جای خود قابل تامل است . اگرچه حوثی ها مدعی اند که بخش عظیمی از زرادخانه موشکی آنها و همچنین ناوگان پهپادهای موجود ناشی از تلاش داخلی آنهاست ولی شواهد به نسبت جامعی از حضور یک عامل با قابلیت های بیشتر وجود دارد که مونتاژ ، تولید چنین تسلیحاتی با کمک آنها در زیرساختهای مستقر در داخل خاک یمن صورت می گیرد . علاوه براین ، ارزیابی مستقل و جامع از قابلیتهای این زرادخانه هنوز ممکن نیست و در کنار آن هنوز میزان حملات و خساراتی که از اکتبر 2022 در مدخل ورودی باب المندب توسط این زرادخانه وارد آمده محاسبنه ناشدنی است ولی آنچه به نظر واقعی می آید ، تهدید این زرادخانه برعلیه اهداف در خشکی و دریاست . ماهیت زرادخانه : سازمان رزمی حوثی های یمن امروز حداقل از 6 نوع بالستیک ضدکشتی رونمایی نموده که اغلب به جستجوگرهای الکترواپتیکال / مادون قرمز برای هدایت سرجنگی در مرحله پایانی پرواز مجهز هستند . راست : بالستیک ضدکشتی آصف /آصیف چپ : فاتح مبین / فاتح-110 1- موشک بالستیک ضدکشتی آصف (آصیف) که مشتق شده از ضدکشتی بالستیک کوتاهبرد فاتح-313 ایرانی است که بابردی در حدود 280 مایل ( 450 کیلومتر) به یک جستجوگر مادون قرمز/ الکترواپتیکی مجهزبه نظر می رسد . ایران پیش از این نسخه ضدکشتی فاتح 110 را رونمایی نموده بود . درواقع امر ، خانواده فاتح 110یک پیشینه اثبات شده رزمی را به نمایش گذاشته که مشتقات متعددی ازآن علیه نیروهای ارتش ایالات متحده در عراق و سوریه استفاده شده است . بالستیک ضدکشتی تنکیل 2- موشک بالستیک ضدکشتی موسوم به تنکیل نسخه بالستیک کوتاه برد رعد-500 ایرانی است که بلحاظ ابعاد از آصف کوچکتر بوده ولی گفته می شود برد بیشتری در حدود 310 مایل ( 500 کیلومتر) را دارد . بالستیک ضدکشتی مایون 3- منابع غربی مدعی اند که به غیر از آصف و تنکیل ، حوثی ها سه موشک بالستیک ضدکشتی کوچکترنیز دارند که بلحاظ فلسفه طراحی و همچنین فناوری مورد استفاده با تولیدات ایران مشابهت دارد ولی بطور دقیق با سامانه هایی که ایران تاکنون رونمایی نموده منطبق نیست . این سه موشک شامل فلق ، مایون و دریای سرخ نام دارند . بالستیک ضدکشتی دریای سرخ بالستیک ضدکشتی فلق جزئیات درخصوص قابلیتهای رزمی این سه موشک همچنان در پرده از ابهام وجود دارد ولی داده هایی وجود دارد که نشان می دهد برد موشک فلق کمتر از 87 مایل ( 140 کیلومتر) بوده و به نوعی برگرفته از راکت توپخانه ای فجر-4 ایرانی است که پیش ازاین نمونه ای ازآن بصورت هواپایه نیز رونمایی گردید . علاوه بر فلق ، داده های منتشر شده درخصوص مایون و دریای سرخ نیز بسیار اندک است که تقریبا می توان گفت شباهتی با نمونه های ساخت ایران ندارد ولی احتمال مشاوره فنی در طراحی آن زیاد به نظر می رسد . موشک بالستیک ضد کشتی موهیط / موهیت نسخه تبدیل شده سام-2 / قاهر-2/ام-7 موشک موهیت نیز یک نمونه بالستیک ضدکشتی تغییر ماموریت یافته موشک قاهر-2 است که این نیزبه نوبه خود ، از موشک پدافند هوایی سام-2 روسی الگوبرداری شده است . در همین رابطه ، استفاده از موشک های دفاع هوایی و تبدیل آنها به نمونه سطح به سطح یا زمین به زمین ( چه بصورت تغییرات اندک یا طراحی مجدد ) منحصر به حوثی ها نیست . بعنوان مثال ، موشکهای سامانه اس-300 قابلیت سطح به سطح ناشناخته ای دارند و متقابلا ارتش اوکراین نیز نمونه زمین به زمین سام-5 را مورد استفاده قرار داده بود . اما برای حوثی ها ، به شکل خاص موشک بالستیک کوتاهبرد ام-7 چینی که خود از مشتقات سام-2 بود الگویی برای تبدیل ذخیره موشکهای ذخیره شده بشمار می رفت . ایران پس از پایان جنگ با عراق ، صدها تیر موشک ام-7 را با شناسه تندر-69 در اختیار گرفت و این تجربه ای شد تا در تغییر شیوه کاربرد سام-2 به حوثی ها کمک شود. درواقع امر ، موشکهای بالستیک در مقایسه با کروزهای هوا-تنفسی مادون صوت که از بالا روی اهداف خود شیرجه می زنند ، چالش بسیار بزرگتری را برای مدافعان ایجاد می کنند و این مساله که حوثی ها از حملات ترکیبی بالستیکی- کروز و پهپادی در چند لایه بهره می برند نیز برچالش فوق افزوده است . در عین حال ، در زرادخانه ضدکشتی بالستیکی حوثی ها ، نمونه های ضعیفی نیز وجود دارد که رهگیری آنها به نسبت ساده تر بوده و امکان مقابله با آنها وجود دارد واین بدان معناست که نیروی دریایی ایالات متحده می تواند به جای موشکهای اس ام-6 گران قیمت ، از نمونه های ارزان تر اس ام-3 استفاده نماید . کروزهای ضدکشتی سی-801 در این میان ، گرچه کاربرد موشکهای بالستیک ضدکشتی یک تاکتیک جدید از سوی حوثی ها محسوب می شود ولی این گروه سالهاست که از موشکهای کروز ضدکشتی استفاده می کند . نخستین نمونه مورد استفاده ، ذخیره موشکهای پی-21/22 روسی ( از خانواده اس اس ان-2 استایکس ) و همچنین خانواده موشکهای سی-801 چینی است . این سه موشک به ترتیب حدود 50،25 مایل ( حدود 80 و 40 کیلومتر ) برد دارند و از جستجوگرهای راداری فعال برای یافتن اهداف استفاده می کنند در حالی که نمونه روسی قابلیت کشف بازتابهای فروسرخ هدف را نیز دارد که در محیط آلوده به اخلال سنگین یک کارت برنده ارزشمند به نظر می رسد . کروز روسی پی-21/22 سامانه ضدکشتی ساحل پایه 4کا51 روبژ ارتش پیشین یمن پیش از این سلاح ها استفاده می نمود ولی با تصرف صنعا و سایر مناطق این کشور بدست حوثی ها درسال 2014 تمامی ذخایر ارتش دراختیار آنها قرار گرفت با این وصف ، علیرغم اینکه ترکیب موشک های روسی و چینی هنوز در رژه های سالانه حوثی ها دیده می شوند ولی شواهدی مبنی برعملیاتی بودن آنها وجود ندارد ( البته با وجود کرم ابریشم و نمونه های چینی در سازمان رزمی نیروهای مسلح ایران از عملیاتی بودن نمونه های یمنی نباید زیاد تعجب کرد ) ولی یمنی ها زمان ارزشمندی را برای تهیه و ذخیره نمونه های جدیدتر در اختیار داشتند. بدین ترتیب ، نسخه المندب-2 به نظرمی رسد روگرفتی از موشک کروز ضدکشتی غدیر ایرانی است که خود مشتق شده از نمونه چینی سی-802 بوده و با توجه به سرجستجوگر راداری بردی معادل 186 مایل ( 300 کیلومتررا به نمایش می گذارد ) . حمله به شناور تدارکاتی سوئیفت امارات کروز ضدکشتی ساحل پایه نور علاوه براین ، شواهدی وجود دارد که حوثی ها موفق شده اند تا نمونه های مشتق شده ایرانی سی-802 ( شامل کروز نور با برد حدود 124 مایل / 200 کیلومتر ) را نیز بدست آورند که پیش از این شناور تدارکاتی سوئیفت اماراتی را در نزدیکی تنگه باب المندب هدف قرار دهد و حملاتی نیز بسوی شناورهای آمریکایی ترتیب دهد . کروز ضد کشتی صیاد کروز ضدکشتی المندب-2 تحلیلگران نظامی غربی مدعی اند که موشکی که حوثی ها ،آن را المندب-1/2 می نامند ، ترکیبی از موشکهای نور/غدیر ایرانی است که ارتش ایالات متحده بخش هایی ازآن را درسال 2019 ضبط نموده بود . درنتیجه موجودی کروزهای ضدکشتی در این کشور را می توان در انواع مختلفی برآورد نمود که در داخل ایران تولید و شامل صیاد ، قدس زد-0 ( بعنوان مشتقی از موشک کروز حمله زمینی قدس که درسال 2023 رونمایی گردید ) می شود . کروز ضدکشتی قدس زد-0 این دسته از تحلیلگران معتقدند که یک نسخه از کروزضدکشتی صیاد به جستجوگر راداری و نسخه دیگر ( قدس زد-0 ) به آشیانه یاب مادون قرمز/ الکترواپتیکی مسلح بوده و احتمالا در حدود 800 مایل ( 500 کیلومتر) برد دارد در حالی که یمنی ها اعلام کرده اند که موشک اخیر قابلیتهای حمله بر ضد اهداف زمینی خود را نیز همچنان حفظ کرده است . براساس داده های موجود ، حوثی ها از سال 2019 تا کنون بصورت متوالی نسخه های توانمندتری از خانواده کروزهای قدس را رونمایی کرده اند ( که ایالات متحده آن را طرح 351 می نامد ) از موشک کروز پاوه سرمنشاء گرفته است . روند فوق الذکر درسال 2023 با رونمایی از موشک کروز ضدکشتی کوچکتری که "سجیل" نامیده می شد ادامه پیدا کرد که هنوز جزئیات زیادی ازآن منتشر نشده ولی داده های تایید نشده ای وجود دارد که این موشک با پیش زمینه ایرانی ، تقریبا" 112 مایل ( 180 کیلومتر) برد دارد و به یک کلاهک 220 پاوندی ( 100 کیلوگرمی ) مسلح شده است . کروز ضدکشتی سجیل قابلیت های ضدکشتی حوثی ها : حوثی های یمن به وضوح مجموعه کاملی از قابلیت های ضدکشتی را در اختیار دارند و در استفاده از آنها نیز شک و تردیدی به خود راه نمیدهندو این مساله بخصوص از اکتبر 2023 بیشتر مشهود به نظر می رسد ،اما نکته اینجاست که در 26 حادثه ای که در بازه زمانی فوق رخ داده ، غرق کشتی یا تلفات زیادی ثبت نشده و براساس آمار نیروی دریایی ایالات متحده ، از 62 شلیک صورت گرفته عملا نمونه های مختلفی یا به هدف اصابت نکرده یا سرنگون شده اند. همین مساله باعث شده تا تردیدهایی درخصوص استمرار این نوع حملات و توانایی حوثی ها در دقت شلیک ها بوجود آید. دراین میان ، یکی از بزرگترین سئوالاتی که تاکنون بدان پاسخی داده نشده ، این است که حوثی ها چگونه حملات ضدکشتی خود را ترتیب می دهند و چگونه جستجوگرهای راداری و مادون قرمز آنها در مراحل آخر پرواز موشکها ، امکان قفل بر روی هدف را در اختیار می گیرند و با توجه به اینکه گروه مزبور فاقد ابزارهای اطلاعاتی ، نظارتی و شناسایی بوده این احتمال را می توان داد کاربرد بدون سرنشین های اطلاعاتی ، شناورهای غیرنظامی استتار شده ، داده های منبع باز اطلاعات دریایی و حتی احتمال کمک ایرانی ها بصورت استقرار شناورهای جمع آوری کننده اطلاعات و حتی استقرار سامانه های راداری ساحلی به آنها دریافتن اهداف کمک نماید. ساویز/ بهشاد تحلیلگران اطلاعاتی غربی مدعی اند که تحرک شناورهای نیروی دریایی سپاه در زمان اجرای حملات حوثی ها تا حدودی غیرعادی بوده و به شکل ، شناور "بهشاد" برای هفته های متمادی در منطقه مستقر شده بود و با پایان یافتن مدت ماموریت اش ، اکنون شناور "ساویز" وظیفه آن را برعهده گرفته است . این ناظران نظامی معتقدند که مسیرهای انتقال ذخایر نظامی به یمن هنوز ناشناخته است ولی در مجموع مشخص شده که ایرانی ها راه های بسیار قابل اعتمادی را برای انتقال تسلیحات به یمن یافته اند و موارد کشف شده ای که وجود دارد ، هیچ خللی براین ارتباط وارد نکرده است. در خصوص میزان ذخایر حوثی ها نیز اطلاعات زیادی در دسترس نیست و حتی قابلیتهای طرح های بومی یمن نیز هنوز در پرده از ابهام قرار دارد . علیرغم تمامی موارد پیش گفته ، دریای سرخ اکنون به آزمایشگاهی برای آزمایش سامانه های ضدکشتی و همچنین محلی برای جمع آوری داده های واقعی در خصوص موشکهای ضدکشتی ایرانی تبدیل شده است که موهبتی برای تهران و حامیان آن محسوب می گردد. درواقع امر ، علت علاقه شدید صنعت دفاعی ایران به توسعه فناوری جستجوگرهای الکترواپتیکی و تصویرسازی مادون قرمز برای سامانه های زمین به هوا ( موشک 358) ، برخی نمونه های شاهد-238 ، بالستیکهای زمین به زمین و ضدکشتی را می توان در چنین وقایعی جستجو نمود . بدین ترتیب ، تلاش های همزمان ایران و چین در مقیاس بزرگتر و حوثی ها در مقیاس کوچکتر جهت توسعه تاکتیک های بالستیک های ضدکشتی دوربرد محل بحث فراوانی بوده و پیامدهای قابل توجهی را نیز از خود برجای گذاشته است. پی نوشت : منبع 1 منبع2 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 
  8. 1 پسندیده شده
    تولید انبوه قایق های پدافندی، اولویت حیاتی سازمان رزم دریایی سپاه باید اولویت اصلی نیروی دریایی سپاه، ساخت تعداد زیادی از قایق های پدافندی باشه. باید همه ی دسته های قایق های تندرو ایران در خلیج فارس دارای قایق پدافندی باشند وگرنه نمونه اش را در یمن همین چند وقت پیش دیدیم که بالگرد آمریکایی قایق یمنی ها را زد و 10 نفر به شهادت رسیدند. قایق های مجهز به سامانه ی پدافندی نواب و کوثر تا الان رونمایی شدند که باید هر چه سریع تر به تعداد انبوه وارد سازمان رزم نیروهای سپاه و یمن و... بشوند.
  9. 1 پسندیده شده
    سردار تنگسیری در این مراسم با اشاره به ویژگی های ناو ابومهدی اظهار داشت: این شناور توانایی 14 روز دریانوردی و 2 هزار مایل دریایی با قابلیت رادارگریز در مقابل رادارهای دشمن را دارد. وی ادامه داد: این شناور با از 4 موتور پیش رونده قادر است در امواجی در فورس 6 دریامانی و در فورس 5 عملیات را انجام دهد و با بدنه جدید در داخل کشور طراحی و ساخته شده است. تنگسیری درخصوص دستاورهای دیگر این مراسم گفت: درخصوص پوشش هوایی، موشک‌های کوثر را روی شناورهای کلاس طارق و عاشورا نصب کردیم. وی اظهار داشت: همچنین شناور طارق که تا الان راکت انداز بود به موشک با برد 180 کیلومتر مجهز شده است. قابلیت حمل و فرود و برخواست پهپاد عمودپرواز (VTOL) و امکان پرتاپ پهپاد رزمی در روز و شب از دیگر قابلیت‌های این شناور است. این شناور برای دفاع هوایی و مقابله با اهداف متخاصم، مجهز به سامانه کشف و رهگیری و پرتابگرهای دریاپایه و سامانه‌های خودکار و نیمه خودکار توپ‌های 20 میلیمتر و 30 میلیمتر است. شناور شهید ابومهدی المهندس برای انهدام اهداف سطی متخاصم نیز مجهز به پرتابگر موشک‌های کروز سطح به سطح ترکیبی (از 35 تا 750 کیلومتر) است. این شناور مجهز به فضای پزشکی و تجهیزات کامل امدادی است. فرمانده نیروی دریایی سپاه افزود: موشک‌های کوثر روی شناور عاشورا با رادار 3 بعدی با بردهای مختلف قادر است در فواصل بسیار بالا هواپیماها و بالگردها و موشک‌های کروز دشمن را مورد هدف قرار دهد. وی با بیان اینکه امروز الحاق شناورهای شناسایی را هم داریم، گفت: همچنین شناورهای با سرعت بالا و اژدرافکن از دیگر موارد الحاقی امروز است. تسلیحات ناو شهید ابومهدی: ۶ فروند موشک کروز ضد کشتی ۸ فروند موشک پدافندی کوتاه برد کوثر دو قبضه گاتلینگ عاصفه توپ ۳۰ میلی متری
  10. 1 پسندیده شده
    تصاویر دقیق تر باید منتشر بشود .. ==== خوب .. تصویر از نمای بالا دو قبضه تیربار دفاع از خود در طرفین عرشه جلویی احتمالا 7.62 یا 20 م.م ، یک قبضه توپ احتمالا 30 م.م و در پاشنه هم چهار یا شش پرتابگر ضد کشتی از سامانه های دفاع هوایی عمود پرتاب خبری نیست ( یا حداقل از این زاویه چیزی دیده نمی شود ) در کناره های دکل اصلی هم دوتا برآمدگی قابل تشخیص هست که مشخص نیست برای چه چیزی تعبیه شده دو پرتابگر پدافند هوایی کوثر200 و 222 ( پیشتر فلق احتمال داده شد ) خوب ... ظاهرا دو قبضه تیربار در عرشه عقبی نصب شده شش پرتابگر ضدکشتی و شش برآمدگی ناشناس روی جزیره شناور
  11. 1 پسندیده شده
    داستان گویی و راهبرد چگونه "روایت" ، بخش مرکزی جنگ منطقه خاکستری است عنوان اصلی : STORY TELLING AND STRATEGY: HOW NARRATIVE IS CENTRAL TO GRAY ZONE WARFARE نویسنده : David Knoll منبع : Modern War Institute At West Point تاریخ انتشار : 24 آگوست 2021 جنگ منطقه خاکستری می تواند در حد چیزی به اندازه ساخت چند زیرساخت بدون حادثه باشد . از سال 2015 ، چین سه روستای جدید در منطقه ای که ادعا می کند در تبت است ، ایجاد کرده ، ولی این محل در واقع در کشور بوتان قرار گرفته است . البته دولت چین جاده ها ، پاسگاه های پلیس و حتی زیرساخت های نظامی مربوط به این منطقه را هم در همان محل و در واقع در شمال بوتان ساخته است . جمهوری خلق چین از دهه 1980 ادعای مالکیت بخشی از این سرزمین را داشته است ، اما به تازگی ساخت و ساز را در این محل آغاز کرده است. به نظر می رسد هدف نهایی چینی ها این است که زمین های تصرف شده در شمال بوتان را با یک قطعه سرزمینی راهبردی تر که می خواهند در امتداد مرز شمالی هند به دست آورند ، مبادله کنند . توجه به این واقعیت که بخشی از منطقه اشغالی بیول خنپاجونگ ( Beyul Khenpajong ) ، یکی از مقدس ترین مکان های بوتان است ، باعث می شود که این بازی چین تقویت شود . در نگاه اول، به نظر می‌رسد که داستان بوتان نمونه‌ای کلاسیک از عملکرد چین است که در آن اتفاقاتی را به‌ طورغیرقانونی در میدان اجرا می‌کند تا دستاوردهای راهبردی اش را تضمین کند. با این حال، این رخداد در بوتان ، نمونه ای از این هم هست که چگونه " روایت " ( Narrative ) ، نقش اصلی را در جنگ منطقه خاکستری بازی می کند . کلید استراتژی پکن در بوتان این است که روایتی مبنی بر اینکه این قلمرو بخشی از چین است یا حداقل این استدلال که هر یک از طرفین شایستگی داشتن آن را دارد ، ایجاد کند . هرچه این روایت قوی تر شود ، احتمال این که حمایت بین المللی از خواسته بوتان انجام شود ، کمتر می شود . سال گذشته یکی از مقامات محلی حزب کمونیست چین از یکی از این روستاها بازدید کرد تا سکونت در این منطقه را جشن بگیرد ، این یک رویداد کاملا پیش پا افتاده.به نظر می رسد ولی نتیجه این کارها این است که برای جامعه بین المللی ، این اتفاق دیگر یک چشم انداز یک تصرف سرزمینی را ندارد بلکه یک اختلاف حقوقی مبهم است که بهتر است حل آن به دو طرف ذینفع واگذار شود. روایت هم به عنوان هدف و هم به عنوان ابزار در جنگ منطقه خاکستری عمل می کند. اقدامات منطقه خاکستری یک روایت کلی را در حمایت از اهداف راهبردی شکل می دهد و همزمان ، کنش‌های منطقه خاکستری هم با روایت تقویت می‌شوند . اگر روایت انجام شده نتواند کشش مورد نظر را پیدا کند، کنش‌ها شانس موفقیت کمتری خواهند داشت . جنگ منطقه خاکستری اغلب بر انکار کردن ، باقی ماندن در زیر آستانه پاسخ دشمن و دستیابی به یک اثر تجمعی از طریق اقدامات به ظاهر جزئی متکی است . روایت موفق ، تفسیر دشمن از رویدادها را مورد تردید قرار می‌دهد ، بر ماهیت روزمره فعالیت منطقه خاکستری تأکید می‌کند و در نهایت تبدیل به یک توضیح پذیرفته‌شده یا مدعی درستی ، می‌شود. موقعیت روستاهای ایجاد شده چین در داخل مرز بوتان چهار عنصر خاکستری انکار غیر قابل قبول : فعالیت‌های منطقه خاکستری به روش‌های مبهم انجام می‌شود ، به طوری که خود کنشگر یا قصدی که دارد ، پوشانده شود حتی اگر این پوشش خیلی جزئی باشد . به عنوان مثال، در سال 2014 هنگامی که روسیه منطقه کریمه را ضمیمه خود کرد، نیروهای مسلح ناشناس ( همان مردان سبز کوچک ) را برای انجام عملیات فرستاد و اینکه آنها سربازان روسی هستند را انکار کرد . به عنوان یک مثال دیگر ، دولت چین در جریان ساخت جزایر خود در دریای چین جنوبی ، مدعی شد که در حال ساخت پایگاه هایی برای جستجو و نجات و تحقیقات زیست محیطی است . با ایجاد پوشش نازکی از انکار ، یک دولت تجدیدنظرطلب می تواند جامعه بین المللی را از ایجاد یک روایت مشترک از فعالیت های مخرب در حال انجام باز دارد . با این که این انکار کردن برای اکثر ناظران غیرقابل قبول است ولی به برخی از حالات یا عناصر درون آنها بهانه ای برای عدم اقدام فراهم می کند . این امر اهمیت مبارزه با روایت دشمن و نه فقط مقابله با اقدامات تاکتیکی اش را افزایش می دهد. بدون پوششی از انکار اقدامات تاکتیکی، قصد راهبردی واضح‌تر خواهد شد ( مثلاً این که الان روسیه از نیروهای مسلح خود برای ضمیمه کردن بخشی از اوکراین استفاده می‌کند ) و این کار می تواند به بقیه جامعه بین‌الملل فرصت یا حتی مأموریتی برای سازماندهی یک واکنش مؤثر بدهد . دختر موطلایی مسابقات : فعالیت‌های منطقه خاکستری نه خیلی داغ هستند و نه خیلی سرد و همواره در سطحی کمتر از جنگ متعارف باقی می مانند ، البته آنها شامل رقابتهایی شدیدتر از روابط روزمره بین‌المللی می‌شوند . معمولا دشمنان فعالیت‌های منطقه خاکستری را به عنوان رفتار عادی طرف مقابل در نظر می‌گیرند در حالی که در واقع اینها تلاش‌هایی تجدیدنظرطلبانه برای تغییر وضعیت موجود هستند . برای مثال در دریای چین جنوبی ، کشور چین از شبه‌نظامیان دریایی خود با حمایت گارد ساحلی پرقدرت خود استفاده می‌کند تا ناوگان ماهیگیری اش در محدوده کشورهای همسایه را قوی‌تر کند و بتواند ادعاهای سرزمینی مورد مناقشه خود را مطرح کند . مقامات چینی این فعالیت ها را پیش پا افتاده نشان می دهند ولی در واقع، این روایت ، کارزاری برای عادی سازی جاه طلبی های سرزمینی چین است. عنصر اصلی این کارزار ، چارچوب‌بندی اقدامات زورگویانه به عنوان یک عمل ساده در یک مرز کاملا مشخص است . این روایت کاملا بر خلاف این حقیقت است که پکن از زور برای بیرون راندن دیگر مدعیان از قلمرو خودشان استفاده می کند. اقدامات زیر آستانه تحریک : فعالیت‌های منطقه خاکستری در سطحی از شدت یا دامنه انجام می‌شوند که بعید است موجب پاسخ نظامی متعارف شود . روایت ساخته شده به ایجاد این درک کمک می کند که اقدامات آنقدر در مقیاس محدود هستند که در نتیجه آن یک پاسخ متعارف غیر معقول به نظر برسد . به عنوان مثال، نیروهای چینی تعدادی از اقدامات را در دریای چین جنوبی صورت داده‌اند که در آنها تأسیسات نظامی قابل توجهی ساخته شده است . این تاسیسات شامل باندهای فرودگاهی 10 هزار فوتی ، رادارهای فرکانس بالا و پناهگاه‌های پنهان می‌شود . پس از مشخص شدن این واقعیت، این اقدامات تهدیدی آشکار برای دیگر بازیگران منطقه‌ای به نظر می رسد که ممکن است پاسخی مسلحانه را در مقابل آن انجام بدهند . البته چین پایگاه‌های نظامی در جزایر مورد مناقشه ساخت ولی در طول ساخت و ساز آنها ، ابعاد محدود کار ، توسعه مرحله‌ای و انکار چینی‌ها باعث ‌شد که یک پاسخ متعارف نامتناسب به نظر برسد . اثر تجمعی : هر کدام از اقدامات منطقه خاکستری به تنهایی تأثیر کمی دارند ، اما در مجموع می توانند اثرات راهبردی ایجاد کنند . به عنوان مثال، چین هواپیماهای نظامی خود را به منطقه شناسایی هوایی تایوان می‌فرستد که به نظر می‌رسد تلاشی باشد برای پایان دادن به آمادگی ارتش بسیار کوچکتر تایوان و تقویت ادعاهای جمهوری خلق چین مبنی بر اینکه استقلال تایوان قابل بحث است . هر بار که این هواپیماها به جزیره نزدیک می شوند، تایوان آماده باش می دهد و جت های خود را بلند می کند . از اواسط سپتامبر تا اواسط دسامبر 2020، هواپیماهای نظامی چینی بیش از صد مورد از این نوع ماموریت ها را انجام دادند . در آوریل 2021، سورتی پروازهای چینی به بالاترین سطح ماهانه خود رسید . هدف از این فعالیت‌ها این است که به ایالات متحده نشان دهد که تایوان هیچ ادعای قانونی - یا واقع بینانه - برای استقلال ندارد. در واقع، بسیاری از بزرگترین مجموعه پروازها پس از تعاملات رهبران ارشد ایالات متحده و تایوان یا اظهارات رهبران ارشد ایالات متحده در مورد تایوان صورت گرفته است. پرواز 52 هواپیمای جنگی چینی در منطقه شناسایی هوایی تایوان در اکتبر 2.21 پیامدهای سیاست ایالات متحده : محوریت روایت در جنگ منطقه خاکستری نشان می دهد که چگونه دولت ایالات متحده می تواند با تلاش های دشمن مقابله کند . در سطح ملی، ایالات متحده باید تلاش های خود را برای تضعیف انکار غیرقابل قبول ، روشن کردن ماهیت واقعی رقابتهای ظاهرا صحیح و نشان دادن تأثیر بالقوه راهبردی اقدامات تجمعی دشمن متمرکز کند . اگر ایالات متحده بتواند قبل از تجمع اتفاقات زیاد در میدان بازی ، شواهد روشنی را ارائه دهد ، ممکن است فرصتی برای جمع کردن جامعه بین المللی در جهت واکنش مورد نظر را داشته باشد. با این حال، پیام‌های متقابل ذاتاً چالش برانگیز است ، این محوریت روایت به نیاز دولت ایالات متحده برای ایجاد و پیشبرد روایت مورد نظر خود اشاره می‌کند . این روایت مثبت توسط ایالات متحده که بر حمایت از حاکمیت قانون موجود و وجود یک نظام بین‌المللی متمرکز شده است که موجب دهه‌ها رفاه مشترک بوده است، می تواند در رقابت راهبردی به هدف خود عمل ‌کند . عنوان کردن این روایت همچنین تضاد آشکاری با فعالیت های بدخواهانه ای که دولت های خواستار تغییر در وضعیت موجود انجام می دهند ، ایجاد می کند . همچنین وجود تفاوت‌های روشن بین این دو روایت باعث می شود فضای کمتری را برای شرکا و متحدانی که می‌خواهند از تصمیم‌گیری‌های سخت در مورد چین و روسیه اجتناب کنند، باقی بماند . با حرکت به سطح نظامی ، پیامدهایی به وجود می آید که تصمیم گیرندگان وزارت دفاع باید هنگام برنامه ریزی فعالیت های نظامی ، آنها را در نظر بگیرند : اول این که ارتش می تواند از تلاش کلی دولت ایالات متحده برای تضعیف انکار غیرقابل قبول فعالیت منطقه خاکستری دشمن حمایت کند. یک تصویر یا ویدیو به اندازه هزار کلمه ارزش دارد و می‌تواند به شکلی بسیار مؤثرتر از فقط انتشارات مطبوعاتی ، به جذب افکار بین‌المللی کمک کند. ارتش در موقعیت خوبی برای جمع آوری شواهدی از اقدامات دشمن قرار دارد و می تواند آنها را با کشورهای شریک و خبرگزاری ها به اشتراک بگذارد . ارتش در حال حاضر هم منابعی را در این فضا هزینه می کند . برای مثال، وزارت دفاع خبرنگاران را با هواپیماهای شناسایی نظامی به پرواز درآورده است تا ماهیت نظامی ساخت جزایر چینی در دریای چین جنوبی را برجسته کند. با توجه به ماهیت راهبردی کارزارهای منطقه خاکستری دشمن، رهبران وزارت دفاع باید این تلاش ها را در اولویت قرار دهند. دوم، ارتش ایالات متحده زمان زیادی را صرف تعامل با شرکا و متحدان و هشدار دادن به دشمنان می کند . این فعالیت‌ها شامل نمایش همکاری امنیتی ، تمرین‌ها، تضمین دریانوردی آزاد و تعامل با رهبران کلیدی است. هنگام انتخاب هر کدام از این فعالیت‌ها و برای تامین مالی آنها باید از دریچه تقویت روایت ایالات متحده - حمایت از حاکمیت قانون، مقابله با فعالیت‌های غیرقانونی، حمایت از شرکا و متحدان - و روایت‌های تحقیرآمیز بر علیه دشمن ، نگریسته شود . بخش مهمی از این تلاش ، کار با شرکایی است که روایت مثبت ایالات متحده را با محوریت حاکمیت قانون تقویت می کند، بنابراین هوشیاری بیشتری در مورد رعایت استانداردهای کشندگی کمتر ( Leahy Law ) مورد نیاز است. سوم، هر اقدامی که روایات ایالات متحده را تضعیف کند باید به عنوان یک خطر تلقی شود . هنگامی که یک عملیات پیشنهادی ، روایت ایالات متحده، مانند حمایت از حاکمیت قانون را تضعیف می کند ، رهبران نظامی باید آن اقدام را خطری برای یک هدف در سطح راهبردی ببینند. در برخی موارد، مانند حمله به بن لادن ، ریسک انجام چنین خطری قابل قبول است ولی در موارد دیگری مانند حملات هواپیماهای بدون سرنشین علیه نیروهای نظامی سطح پایین در مکان‌هایی مانند سومالی، یمن و افغانستان ، ممکن است چنین نباشد. دولت های تجدید نظر طلب از روایت هم به عنوان هدف و هم به عنوان ابزار رقابت در منطقه خاکستری استفاده می کنند. آماده سازی شرایط عملیاتی برای رسیدگی به فعالیت های منطقه خاکستری کافی نیست . میدان جنگ در سطح روایت شروع می شود و در همان سطح هم به پایان می رسد. استراتژی مدرن روسیه و چین به طور فزاینده ای به جنگ اطلاعاتی اولویت می دهد ، در حالی که دولت ایالات متحده در ایجاد سازگاری کند بوده است . این رقبا از جنگ منطقه خاکستری در مکان هایی مانند دریای چین جنوبی، دریای آزوف و اکنون بوتان استفاده کرده اند. برای معکوس کردن این روند، ایالات متحده باید به دنبال تضعیف قابلیت انکار رقبا، همکاری نزدیک با شرکا برای تقویت پیام‌رسانی و درک کامل آسیب‌پذیری‌ها و خطرات روایتها باشد.
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... پهپاد شاهین /سنجر برد اعلامی : حدود 85 کیلومتر پی نوشت : یک چیزی در این نمونه تازه رونمایی شده آدم را قلقلک میدهد که به آن فکر کنیم .. شکل ماهیواره این پهپاد و پرتاب کننده اش اصلا به نمونه های قبلی شباهت ندارد .. به نظر از یک پیکربندی خاص برای یک کاربرد متفاوت الگو گرفته در مقیاس کوچکتر ... حالا آن چی هست .. حدسی که به واقعیت نزدیک باشد ، نمی شود ارائه داد
  13. 1 پسندیده شده
    عملیات دیلمان در آب‌های کاسپین
  14. 1 پسندیده شده
    قسمتی از یک مقاله : مقاله اصلی : Iran’s Gray Zone Strategy: Cornerstone of its Asymmetric Way of War نویسنده : Michael Eisenstadt تاریخ : March 19, 2021 قسمت چهارم و آخر :  به سوی استراتژی منطقه خاکستری ایالات متحده ایالات متحده به خاطر این که از رویکردهای نظامی متعارف و آشکار استفاده می کند ، سابقه موفقیت نابرابری در مقابل تهران داشته است . بنابراین استفاده از استراتژی منطقه خاکستری توسط ایالات متحده ممکن است راه موثرتری برای مقابله با راهبرد منطقه خاکستری ایران باشد . چنین راهبردی می تواند در مقابله با بسیاری از معضلاتی که استراتژی منطقه خاکستری ایران در 40 سال گذشته برای واشنگتن ایجاد کرده است ، راهبرد منطقه خاکستری ایران را در مقابل خودش قرار بدهد . راهبرد منطقه خاکستری ایالات متحده باید متکی بر فعالیت های پنهان و قابل تکذیب باشد تا در پاسخ به چالش های ایجاد شده توسط ایران ابهام درست بکند . برای این کار می توان از مزیت‌های تجمعی برای جلوگیری از تشدید و پیام‌های محتاطانه برای ارتباط توسط خطوط قرمز و در صورت لزوم برای روشن کردن مقاصد استفاده کرد . چنین رویکردی می‌تواند آزادی عمل تهران را محدود کند ، از تشدید تنشهای بزرگ جلوگیری کند، و به طور مؤثرتر با تلاش‌های ایران برای تغییر وضعیت موجود در منطقه مقابله کند ؛ درعین حال فضا برای دیپلماسی در کاهش تنش‌ها را ایجاد کند . انجام این کار می‌تواند شرایط تعامل با تهران را از طریق افزایش هزینه‌ها برای سیاست فعلی‌اش تغییر دهد و ایران را مجبور کند تا اهداف خود را با ابزارهای کمتر مؤثر دنبال کند . راهبرد منطقه خاکستری همچنین از نظر سیاسی و نظامی پایدارتر از سایر رویکردهای نظامی اخیر ایالات متحده در منطقه خواهد بود ، زیرا این کار با تعدادی از الزامات سیاست آمریکا سازگارتر است . این الزامات شامل این موارد هستند : تمایل واشنگتن برای از سرگیری مذاکرات با تهران : فعالیت‌های مخفیانه یا قابل تکذیب کمتر از اقدامات آشکار و خودنمایانه ، تلاش‌های حساس دیپلماتیک را مختل می‌کند . یک تمایل قوی در هر دو حزب برای اجتناب از تشدید تنش بیشتر با ایران و "جنگ‌های همیشگی" بیشتر در خاورمیانه : هدف کلی راهبرد منطقه خاکستری ، پیشبرد منافع ملی و در عین حال اجتناب از تشدید تنش و جنگ است. نیاز به عمل به شکلی که با محیط عملیاتی مناسب ترباشد: . یک استراتژی منطقه خاکستری بیشتر با نیازهای سیاسی شرکای منطقه ای مثل عراق ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هماهنگ است و با پیش نیازهای موفقیت در درگیری های طولانی که به جای " ضربه های خارج کننده از رقابت " به کار می رود ، سازگارتر است . نیاز به تسهیل انتقال تمرکز سیاسی و توان نظامی به منطقه هند و اقیانوس آرام : ( سیاستی که توسط دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه دنبال می‌شود) ، راهبرد منطقه خاکستری در خاورمیانه می‌تواند با جاگیری نیروی نسبتاً سبکی انجام شود . نیاز به کسب شایستگی در انجام فعالیت‌های منطقه خاکستری : در دوره جدیدی از ژئوپلیتیک که احتمالاً وضعیت به طور فزاینده‌ای "خاکستری" خواهد بود . راهبرد‌های منطقه خاکستری می‌توانند از اهداف سیاستی بسیار متفاوتی حمایت کنند . سیاست‌های دفاعی برای بازدارندگی و مهار ایران یا سیاست‌های پیشگیرانه‌ای که متکی بر فعالیت‌های آغاز شده برای تحمیل هزینه‌ها بر ایران و عقب‌نشینی از نفوذ منطقه‌ای اش است . راهبرد‌های منطقه خاکستری همچنین می‌تواند برای پیگیری اهداف سیاست ترکیبی هم مورد استفاده قرار گیرد : بازدارندگی و مهار ایران در مناطق جغرافیایی خاص و حوزه‌های رقابت نظامی و در عین حال عقب راندن آن از فعالیت‌های انجام شده اش و همچنین کاستن از نفوذش در عرصه‌ها و حوزه‌های دیگر . برای موفقیت در منطقه خاکستری، سیاست گذاران و برنامه ریزان ایالات متحده نیاز خواهند داشت تا روش فکر کردن ، سازماندهی و عمل خود را تغییر دهند . آنها باید این تصور را که هر درگیری محلی می تواند به راحتی به یک جنگ متعارف بزرگ تبدیل شود ، کنار بگذارند ( تهران مدام در صدد تقویت این تصور است ) . کل منطق استراتژی منطقه خاکستری تهران مدیریت ریسک ، اجتناب از تشدید تنش و جلوگیری از جنگ است. اگر سیاستگذاران ایالات متحده این را درک کنند ، به سرعت مهمترین مزیت تهران حذف می شود. در واقع عملیات های مخفی اسرائیل در ایران و فعالیت‌های آن از سال 2017 علیه نیروهای ایرانی در سوریه نشان داده است که می‌توان یک کارزار موثر منطقه خاکستری علیه ایران و نیروهای نیابتی اش را بدون تحریک جنگ به راه انداخت . این کار به معنای کنار گذاشتن مجموعه واژگانی و مدل‌های ذهنی ناشی از تجربه جنگ‌های متعارف آمریکا و اتخاذ مفاهیم جایگزین مناسبتر برای فعالیت‌های زیر آستانه جنگ است . با این که این کار آسان ننیست ولی اگر آمریکا بخواهد در برابر ایران در خاورمیانه و در برابر دیگر بازیگران منطقه خاکستری مانند روسیه و چین موفق شود ، ضروری خواهد بود . این کار همچنین به معنای کنار گذاشتن برخی از عادات ریشه‌دار فکری و عملی است که در روش جنگ آمریکا نقش اساسی دارند ولی در موفقیت در منطقه خاکستری ناسازگار هستند مانند ترجیح نیروی " تعیین کننده " و تکیه بر "مرگبار" بودن . در واقع کارزار در حال انجام ضد فشار ایران ، نشان می‌دهد که حتی فعالیت‌های منطقه خاکستری غیرکشنده هم می‌تواند اثرات چشمگیری داشته باشد . در درگیری های منطقه خاکستری ، حتی مرگباری کم هم ممکن است گاهی اوقات زیاد باشد . بر همین اساس ، ایالات متحده باید مجموعه ابزار سیاست خود را به گونه ای تنوع بخشد که شامل سیستم های غیر کشنده بیشتری در حوزه ضد نفر و ضد زره باشد . البته پتانسیل تشدید عمودی باید همچنان بخشی از مجموعه ابزار منطقه خاکستری ایالات متحده باقی بماند . تسلط بر تنش - که با توانمندی های بی نظیر آمریکا در نمایش قدرت و حملات دقیق تجسم می یابد - یکی از قوی ترین مزیت های نامتقارن آن در برابر رقیبانی مانند ایران را تشکیل می دهد و تشدید تنش به منظور کاهش تنش گاهی اوقات ممکن است ضروری باشد. هماهنگ بودن بیشتر در پاسخ به آزمایش‌ و تحریک ایرانی ها و غیرقابل پیش‌بینی بودن بیشتر در نحوه واکنش ایالات متحده نیز برای موفقیت بسیار مهم است . سیاست گذاران و برنامه ریزان تمایل دارند روی ترکیبی از قابلیت های قابل پیاده سازی در خط مقدم که برای ایجاد یک تهدید معتبر برای دشمن مورد نیاز هستند ، تمرکز کنند ولی باور پذیری که تهران برای نیروهای مستقر در خط مقدم در نظر می گیرد ، ریشه در ارزیابی اش از تمایل آمریکا در استفاده از آنها دارد . بدون داشتن این باورپذیری ، استقرارهمه ناو گروه‌های تهاجمی هواپیمابر در جهان نیز ایران را منصرف نخواهند کرد . این همان اتفاقی است که در موارد متعددی در گذشته دیده شده است . با داشتن باورپذیری ، ایالات متحده می تواند توان نظامی کمتری را در خاورمیانه مستقرکند . در صورت بروز یک بحران نیروهای بیشتر را می توان وارد منطقه کرد ولی نمی توان باورپذیری را در آن زمان ایجاد کرد . غیرقابل پیش بینی بودن بیشتر در پاسخ به چالش ها ، با اجتناب از پاسخ های کلیشه ای و هدف قرار دادن دارایی هایی که تهران واقعاً برای آنها ارزش قائل است ، انجام محاسبات ریسک توسط ایران را پیچیده تر می کند و احتمالاً باعث القای احتیاط بیشتری در رفتار آنها می شود . هر زمان که سیاستگذاران تصور ‌کنند غیر قابل پیش‌بینی بودن خطرات غیرقابل قبولی ایجاد خواهد کرد ، می‌توان از کانال‌های مخفی و پیام‌های عمومی برای اطمینان بخشی ، شفاف‌سازی مقاصد و تنش‌زدایی استفاده کرد . سیاست گذاران و برنامه ریزان آمریکایی همچنین باید شیوه و فاصله مناسب فعالیت های منطقه خاکستری را در نظر بگیرند تا احتمال اشتباه محاسباتی و تشدید را کاهش دهند . ضرب المثل قدیمی " عجله کشنده است " به طور خاص مناسب این موقعیت است . چیزهایی که معمولا در عملیاتهای متعارف ویژگی مثبت به حساب می آید ، در منطقه خاکستری ویژگی منفی است . آمریکایی های کم تحمل باید یاد بگیرند که از شیوه و فاصله گذاری حساب شده فعالیت های منطقه خاکستری استقبال کنند و بدانند که بخش عمده ای از " هنر" راهبردی وعملیاتی در منطقه خاکستری در نحوه ترکیب این دو عنصر نهفته است . برای کسانی که می ترسند هوش مصنوعی منجر به نبردهایی با سرعت بالا شود یا جنگ هایی رخ دهد که خارج از کنترل ژنرال ها و سیاست گذاران باشد ، آموزه های خاصی وجود دارد . برنامه ریزان و استراتژیست ها با محدود کردن هر چه بیشتر فعالیت های نظامی به عملیات های منطقه خاکستری که دارای سرعت و فواصل مناسب هستند ، می توانند اطمینان حاصل کنند که در آینده ای که در آن انقلاب هوش مصنوعی صورت گرفته است ، فناوری و تاکتیک ها در خدمت راهبرد و سیاست باقی خواهند ماند و همچنان انسان ها وقایع را کنترل خواهند کرد . منطقه خاکستری ممکن است راه‌حلی برای ترس‌های آخرالزمانی در مورد از دست دادن کنترل انسانها بر وقایع ، به دلیل جنگ بیش از حد مبتنی بر هوش مصنوعی باشد . دولت ایالات متحده همچنین باید چارچوب های مفهومی و سازمانی را به شکلی توسعه دهد که بتواند کارزارهای بازدارندگی چند دامنه ای ( multi-domain ) در منطقه خاکستری را به شکل هدایت چند سازمانی ( interagency-led ) ، طراحی و اجرا کند وبتواند در آن فضا راهبرد منطقه خاکستری خود را آزمایش کند ، مشاهده کند ، بیاموزد و تنظیم کند تا مشخص شود که چه چیزی " بهتر کار می کند " . برای این کار نیاز به توسعه یک راهبرد منطقه خاکستری با "ویژگی های آمریکایی " است که ایالات متحده را قادر می سازد بی سر و صدا ، صبورانه و به طور مداوم در زیر آستانه جنگ ، برای بازدارندگی رقبا ، تحمیل هزینه بر دشمنان و پیشبرد منافع خود ، عمل کند . نیازی به گفتن نیست که این راهبرد منطقه خاکستری ایالات متحده باید ارزش های آمریکایی را منعکس کند و بر توانمندی های موجود ایالات متحده بنا شود . بنابراین ، ایالات متحده چون بر خلاف ایران فاقد نیروهای نیابتی پایدار است ، به طور کلی بر فعالیت های یک طرفه مخفی یا غیر قابل انتساب تکیه می کند . به طور معمول نباید از شرکت های نظامی خصوصی برای ایفای چنین نقش های حساسی استفاده شود . علاوه بر این فعالیت های منطقه خاکستری ایالات متحده ، باید به روشی انجام شود که با قانون درگیری مسلحانه و قوانین بین المللی سازگار باشد . این کلیدی برای ایجاد و حفظ ائتلاف های بین المللی گسترده علیه بازیگرانی مانند ایران است که مخالفت بسیاری از بین جامعه بین المللی بر علیه آنها وجود دارد زیرا آنها به طور منظم قوانین و هنجارهای بین المللی را نقض می کنند . قابلیتهایی که عمدتاً در جامعه عملیات ویژه ارتش و نیروهای شبه‌نظامی سیا وجود دارد ( بخش‌هایی از دولت ایالات متحده که به راحتی در مورد منطقه خاکستری فکرمی‌کنند و در آن عمل می‌کنند ) باید پرورش یافته و رشد کنند . همزمان تمایل سیاستمداران و مقامات به درز دادن اطلاعات به مطبوعات و بدست آوردن اعتبار از طریق دستاوردهای نظامی ، که در نتیجه آنها شرکت در اقدامات پنهان وناشناخته پیچیده می‌شود ، باید مهار شود. ناکامی آمریکا در انطباق و عملکرد مؤثر در منطقه خاکستری در برابر یک قدرت درجه سوم مانند ایران که اغلب در حال مبارزه است و البته مبتکر و با انگیزه هم هست ، سؤالاتی را در مورد توانایی کشور برای مقابله با بازیگران منطقه خاکستری بسیار قدرتمندتر مانند روسیه و چین ایجاد می کند و احتمالاً بازدارندگی ایالات متحده را نه تنها در خاورمیانه ، بلکه در هر جای دیگری که در برابر دشمنان منطقه خاکستری قرار می گیرد ، تضعیف خواهد کرد . بنابراین همزمان با این که ایالات متحده باید به آمادگی اش برای جنگ‌های متعارف بزرگ ادامه دهد ، باید در برخورد با وضعیت های مبهمی که احتمالاً درگیری‌های آینده در زیر آستانه جنگ را مشخص می‌کند ، ماهر شود تا بتواند در رقابتهای آینده موفق شود . بالاخره تمام شد .
  15. 1 پسندیده شده
    قسمتی از یک مقاله : مقاله اصلی : Iran’s Gray Zone Strategy: Cornerstone of its Asymmetric Way of War نویسنده : Michael Eisenstadt تاریخ : March 19, 2021 قسمت اول : استراتژی منطقه خاکستری ایران عناصر اصلی راهبرد منطقه خاکستری ایران شامل تعدادی عنصر اصلی است : (1) انعطاف پذیری تاکتیکی، ثبات راهبردی (2) جهت دار نبودن، ابهام و صبر (3) مقابله به مثل ، رعایت تناسب و کاربرد سنجیده قدرت (4) طولانی کردن درگیری ها به جای تشدید آنها (5) تنظیم گام و فاصله فعالیتها (6) تنوع و گسترش گزینه ها (7) جدا سازی و محصور کردن دشمنان در ادامه به هر یک از این موارد با جزئیات بیشتری می پردازیم . انعطاف پذیری تاکتیکی، ثبات راهبردی : هنگامی که تهران یک جهت راهبردی خاص را شروع می کند ، منحرف کردن آنها از مسیر خود اغلب دشوار است . محدودیت‌ها را بررسی و آزمایش می‌کند ، سپس در صورت مواجهه با پاسخ محکم عقب‌نشینی ( به صورت موقت ) می‌کند ؛ سپس چالش را در زمان و مکان دیگرو در شرایط مطلوب‌تری دوباره احیا می‌کند . از سوی دیگر ، اگر پاسخ قاطعانه ای دریافت نکند ، اغلب رفتار جسورانه تری را انجام می دهد . به عنوان مثال ، ایران در ژانویه 2012 پس از تحریم‌های جدید ایالات متحده و اتحادیه اروپا از تهدیدات خود مبنی بر بستن تنگه هرمز عقب نشینی کرد ، این زمانی بود که واشنگتن هشدار داد که انجام این کار عبور از خط قرمز آمریکا است ، با این حال زمانی که واشنگتن معافیت‌های تحریمی صادرات نفت تهران را در ماه مه 2019 به حالت تعلیق درآورد تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند ، ایران دست به اقدام نظامی شدیدی کرد . به صفر رساندن صادرات نفت ایران گذر از خط قرمز دیرینه ایران بود و قبلا ایران تهدید کرده بود که اگر نتواند نفت صادر کند، هیچ کشور دیگر در خلیج فارس هم قادر به صادرات نفت نخواهد بود . این کار با حملات به حمل و نقل و زیرساخت نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس صورت گرفت و پس از آنکه ایالات متحده و متحدانش در پاسخ به این حملات ، حضور دریایی خود در خلیج فارس را تقویت کردند ، ایران با احتیاط حملات راکتی توسط گروههای نیابتی اش در عراق را افزایش داد که در طی آن یک آمریکایی در دسامبر 2019 کشته شد . جهت دار نبودن، ابهام و صبر : تهران برای عملیات در خاک خارجی اغلب از ابزارهای غیرمستقیم (مثلاً مین، بمب های کنار جاده ای و موشک) و گروههای نیابتی (مثلاً حزب الله لبنان، کتائب حزب الله عراق و تا حدی حوثی های یمن ) استفاده می کند ، با این کار به هدف ایجاد ابهام ، کنار ماندن از ماجرا و جلوگیری از درگیری واضح با دشمن می رسد . این ابهام ایجاد می شود تا در مورد نقش عامل اصلی شک و تردید ایجاد شود ، گمانه زنی ها را در مورد احتمال مقصر بودن عناصر یاغی سیستم در موضوع رخ داده را افزایش دهد و یک ظاهر سازی برای بیرون ماندن از عوارض درگیری ایجاد کند . از آنجایی که ایران اقدام غیرمستقیم را ترجیح می دهد و به دنبال ایجاد مزیت از طریق دستاوردهای فزاینده و انباشته شده است و برای اجرای این رویکرد نیازمند صبر است . علاوه بر این ، به نظر می‌رسد قسمتی از دلیل ترجیح تهران برای استفاده از نیروهای نیابتی ، ریشه در یک نگرش مبتنی بر توطئه دارد که بر اساس آن تصور می‌شود دشمنان فراگیرش از نیروهای نیابتی و عواملشان بر علیه ایران استفاده می‌کنند و این امر باعث می‌شود که به همان شکل پاسخ بدهد . مقابله به مثل ، رعایت تناسب و کاربرد سنجیده قدرت : تهران عموماً از قدرت به شکل سنجیده استفاده می‌کند و در سطح وسیعی متناسب با چالش تهدید ایجاد شده ، پاسخ می‌دهد . این کار را برای کسب مشروعیت برای اقدامات انجام شده ، قابل پیش بینی تر بودن نتایج آن ( در نتیجه محدود کردن احتمال اشتباه در محاسبه ) و ایجاد بازدارندگی انجام می دهد . به همین دلیل بود که در طول جنگ با عراق ، ایران به حملات به صنعت نفت خود با حمله به کشتیرانی در خلیج فارس پاسخ داد ، حملات هوایی به تهران را با حملات موشکی به بغداد و جنگ شیمیایی عراق با تهدید به انجام حملات شیمیایی توسط خود جواب داد ( ؟ ) . از سال 2010 تا 2012، ایران به حملات سایبری انجام شده به برنامه هسته‌ای و صنعت نفت خود ، تحریم‌های مالی وضع شده برعلیهش ، و ترور دانشمندان هسته‌ای اش را با حملات سایبری به مؤسسات مالی ایالات متحده و آرامکو عربستان و با نقشه حمله به دیپلمات‌های اسرائیلی در گرجستان ، هند ، تایلند و چند جای دیگر پاسخ داد . اخیراً ، ایران به تلاش‌های دولت ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفت خود با حمله توسط مینهای چسبان به چهار نفتکش خارجی که در سواحل امارات لنگر انداخته بودند و تحریم‌ بزرگ‌ترین شرکت پتروشیمی خود را با حمله توسط مینهای چسبان به دو تانکر خارجی حامل محصولات پتروشیمی در تنگه هرمز ، پاسخ داد . طولانی کردن درگیری ها به جای تشدید آنها : ترجیح تهران برای استفاده از راهبردهای غیرمستقیم و استفاده سنجیده (به مفهوم محدود) از قدرت تضمین می کند که معمولا درگیری هایی که در آن دخالت می کند ،طولانی بشوند . با این کار امکان بهره برداری از برانگیختن ناهمگونی هایی که معتقد است در این مبارزات طولانی به او برتری می‌دهند ، را فراهم می کند و در حالی که عموماً با نقاط قوت دشمنانش بازی می‌کند ، از تشدید تنش جلوگیری کند . بنابراین، تهران در مبارزات چندین دهه اخیر خود علیه نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه ، برای به تحلیل بردن توان آمریکا ، از حملات نیروهای نیابتی به افراد و منافع ایالات متحده حمایت کرده است (برای مثال، بمب گذاری پادگان تفنگداران دریایی ایالات متحده در سال 1983، بمب گذاری برج خوبر در سال 1996 و ارائه تسلیحات به شورشیان شیعه عراقی که از سال 2003 تا 2011 با نیروهای آمریکایی در عراق می جنگیدند ) . تلاش‌های تهران برای تضعیف اسرائیل نیز روش مشابهی است که شامل ایجاد صبورانه و در طی چندین دهه نیروهای نیابتی و افزایش توانایی‌های میروهای شرکای نظامی در لبنان (حزب‌الله)، غزه (حماس و جهاد اسلامی فلسطین) و اخیراً سوریه است ، جایی که نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران حملات مستقیم را به اسراییل صورت می دهد . این مورد نشان می دهد که تهران گاهی برای حمله به دشمنانش از منطقه خاکستری خارج می شود . تنظیم گام و فاصله فعالیتها : تهران با احتیاط گام فعالیت‌های خود را – چینش آن‌ها از نظر زمان و مکان – تنظیم می کند تا از ایجاد احساس اضطرار بی مورد یا تصور اغراق‌آمیز از تهدید در ذهن تصمیم‌گیرندگان خارجی جلوگیری کند . این کار انجام می شود تا آنها واکنش بیش از حدی انجام ندهند و رویدادها از کنترل خارج نشود. (البته گام بندی فعالیت ها ممکن است تا حدی تحت تأثیر خواسته های همگانی ، برنامه ریزی های نظامی و ملاحظات لجستیکی هم قرار بگیرد . ) گام بندی فعالیت ها همچنین ممکن است فشار روی طرفهای مقابل را برای اقدام کاهش دهد و به برخی از تصمیم گیرندگان خارجی امید بدهد که ندادن پاسخ نظامی به اقدامات ایران ، منجر به کاهش تنش خواهد شد . ممکن است هفته‌ها یا ماه‌ها بین فعالیت‌های ایران در کارزار ادامه‌دار منطقه خاکستری یا قبل از پاسخ ایران به اقدامات طرفهای مقابل ، فاصله بیفتد . بنابراین، در کارزار مقابله تهران علیه سیاست "فشار حداکثری" دولت ترامپ ، فعالیت‌های انجام شده در فواصل زمانی مختلف، در امتداد چندین خط عملیاتی ، در حوزه‌های مختلف و عرصه‌های عملیاتی جغرافیایی متنوع اتفاق افتاده است (حملات مین‌های چسبان در خلیج فارس، حملات موشکی انجام شده در عراق، حملات پهپادی و موشک های کروز در عربستان سعودی، و عملیات سایبری علیه بیشتر دشمنان این کشور). تنوع و گسترش گزینه ها : تهران یک بازیگر سازگار شونده است که در صورت نیاز راهبرد منطقه خاکستری خود را وفق می دهد . برای این منظور در عرصه‌های مختلف درگیری ، در هر دو حوزه فیزیکی و سایبری ، مجموعه ابزار متنوعی را برای ارائه مجموعه‌ای از گزینه‌های غیرکشنده و کشنده ، به شکلی که باعث تشدید عمودی درگیری نشود ، ایجاد کرده است . به همین خاطر این توانایی را دارد تا رویکرد خود را با دشمنان و شرایط تطبیق دهد . جدا سازی و محصور کردن دشمنان : دخالت ایران در فعالیت‌های انکارپذیر و غیر قابل تایید همراه با نشان دادن احتمال تشدید درگیری ، اغلب باعث ایجاد اختلاف میان سیاست‌گذاران در کشورهای متخاصم می‌شود و باعث بروز دو دستگی در سیستم این دولت‌ها می شود . به همین شکل بود که در مورد چگونگی واکنش به بمب گذاری برج های خوبر در ژوئن 1996 در عربستان سعودی ، بحث های ناخوشایندی در دولت کلینتون به راه افتاد . به همین ترتیب ، حملات ایران در خلیج فارس از ماه مه تا ژوئن 2019، اصطکاک بین دونالد ترامپ ، رئیس جمهور جنگ گریز (؟) و جان بولتون ، مشاور امنیت ملی جنگ طلب او را تشدید کرد و در نهایت به خروج بولتن از دولت کمک کرد . تهران با همین روش تلاش می کند تا در ائتلاف های دشمنانش شکاف ایجاد کند . در واکنش به سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ ، تهران نفتکش‌های چند متحد آمریکا را توقیف کرد و این امر عدم تمایل واشنگتن برای دفاع از آنها را برجسته کرد . در نهایت، تهران به دنبال محاصره طرفهای مقابل با گروههای نیابتی است . از این رو حمایت تهران از حزب‌الله لبنان و حماس در غزه ، همراه با تلاش‌هایش برای ایجاد ارتش شبه‌نظامی شیعه در سوریه ، برای تهدید اسرائیل به ویرانی توسط راکتها ،موشک‌ها و پهپادها انجام می شود . فراهم کردن موشک‌ و پهپاد توسط ایران برای حملات حوثی‌ها به عربستان سعودی و امارات متحده عربی هم با انگیزه‌های مشابهی انجام می‌شود . ادامه دارد ...
  16. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. در تازه ترین داده های منتشره از سوی منابع غربی ، خبرنگاران نیویورک تایمز در دسامبر 2023 از خط تولید و مونتاژ شهپاد Magura V5 بازدید کرده اند https://www.aparat.com/v/mMegB
  17. 1 پسندیده شده
    تانک مرده است! ... زنده باد تانک ! ارزش پایدار تیم های زرهی ترکیبی در قرن بیست و یکم مقاله اصلی : The Tank Is Dead … Long Live the Tank نویسندگان : Maj. Gen. Curtis A. Buzzard, U.S. Army ، Brig. Gen. Thomas M. Feltey, U.S. Army , Lt. Col. John M. Nimmons, U.S. Army , Maj. Austin T. Schwartz, U.S. Army , Dr. Robert S. Cameron منبع : Military Review November-December 2023 قسمت دوم : نماد قدرت ملی : تانک در زمان جنگ جهانی اول به این علت به وجود آمد تا امکان مانور در یک محیط تاکتیکی انباشته از خندق ها ، سنگرهای زیر زمینی ، موانع مصنوعی و مسلسل ها را به وجود بیاورد . در خلال جنگ جهانی دوم ، تانک‌ها که در ساختار زرهی نیروهای ترکیبی سازماندهی شده بودند ، ثابت کردند که می‌توانند نمود قدرت ملی باشند و آن را همراه با پیامدهای راهبردی اش به نمایش بگذارند . در سال 1939 ، لشکرهای پانزر آلمان نقش اصلی را در نابودی لهستان ایفا کردند . سال بعد، همان آرایش رزمی فرانسه را فقط در شش هفته وادار به تسلیم کرد و باعث شد آلمان به عنوان قدرت برتر زمینی اروپا تبدیل شود . موفقیت های بعدی بدست آمده توسط نیروهای زرهی آمریکا ، بریتانیا و شوروی در صحنه های عملیاتی مدیترانه ، اروپا و اقیانوس آرام این موفقیت های اولیه جنگ را تحت تاثیر قرار داد و شکست قدرت های محور و تغییر اساسی در موازنه قدرت جهانی را تضمین کرد . در دوران بلافاصله پس از جنگ، کشورهای نوظهور ارزش تانک ها را به عنوان نمادهای قدرت ملی درک کردند. اسرائیل ، هند ، پاکستان ، کره شمالی و جمهوری خلق چین همگی با استفاده از مجموعه تجربیات زرهی زمان جنگ ، نیروهای زرهی خودشان را ساختند . یکی از واحدهای لشکر 12 پانزر اس اس در فرانسه ، مارس 1944 در دهه های پس از جنگ جهانی دوم، تانک نشان دهنده قدرت نظامی و پشتیبان نوآوری های دیپلماتیک بود . در سال‌های اولیه تشکیل ناتو ، تانک‌های آمریکایی ، ارتش چندین کشور عضو اتحادیه را تجهیز کردند ؛ همچنین این تانکها به اجزای اصلی دفاع ملی اسرائیل ، پاکستان و تایوان هم تبدیل شدند . موفقیت تانک آبرامز در جنگ اول خلیج فارس منجر به فروش آن به کویت و عربستان سعودی شد و خرید اخیر لهستان از جدیدترین نسخه تانک آبرامز تضمین می کند که توانایی رزم زمینی این متحد هم به طور قابل توجهی ارتقا یابد که در آینده توسط خرید موازی تانک پلنگ سیاه K2 کره جنوبی محکم تر هم خواهد شد . به همین ترتیب اتحاد جماهیر شوروی هم مرتبا به کشورهای اقماری اش تانک می فروخت تا توانایی نظامی آنها را تقویت کند، تابع بودن آنها را تشویق کند و محرک فعالیت اقتصادی داخلی خودش هم باشد . در نتیجه تانک ها و خودروهای زرهی شوروی بسیاری از ارتش های امروزی را تجهیز کردند. جنگ کنونی در اوکراین تجهیزات ساخت روسیه را در گود مبارزه و روبروی هم قرار داده است . ستونی از تانک‌های لشکر 3 زرهی M60A3 در کاروانی در نزدیکی رمپ خروجی پایگاه هوایی سمباخ در جمهوری فدرال آلمان ، 26 آوریل 1982 امروزه چین بزرگترین ناوگان تانک را در منطقه هند و اقیانوس آرام ( Indo-Pacific region ) دارد . نوآوری ها و به روزآوری های در حال انجام شامل ارتقای مدل های قدیمی تانک و توسعه طرح های جدید است . چین همچنین از تانک های خود برای حمایت از روابط بین المللی خود استفاده می کند . معاملات تجاری که در آن چین برای کسب منافع اقتصادی ، کمکهای نظامی پیشنهاد می کند ، اغلب شامل تانک می شود . آنها تانک هایی را به طور اختصاصی برای صادرات تولید می کنند . کامبوج ، کره شمالی ، میانمار ، تایلند و ویتنام همگی تعداد قابل توجهی تانک چینی را در نیروهای مسلح خود دارند . علاوه بر این ، فروش تانک شامل پشتیبانی آموزشی و تعمیر و نگهداری است که برای پیشبرد روابط نظامی قوی تر و دسنیابی به درجاتی از قابلیت همکاری موثر است . تانک‌های چینی تایپ 99 و خودروهای جنگی زرهی در رژه پیروزی چین در جنگ جهانی دوم ، 3 سپتامبر 2015 در پکن واکنش های مردمی به تسخیر یا انهدام یک تانک ، ارزش تانک را به عنوان نماد قدرت ملی بیشتر برجسته می کند . اوکراین به صورت مرتب فیلم هایی از سربازان خود در حال تخریب تانک های روسی منتشر می کند ولی چنین تصاویری تنها در صورتی به تقویت روحیه ملی کمک می کند که تانک به عنوان یک سلاح قدرتمند و مطلوب باقی بماند . خود اوکراینی‌ها زندگی شان را به خطر می اندازند تا تانک‌های روسی را تسخیر یا بازیابی کنند و آنها را در نیروهای رزمی خودشان به کار بگیرند . به شکل مشابه ، بازیگران غیردولتی مانند حزب‌الله [یا حماس ] هم به خاطر ارزش تبلیغاتی، به طور معمول تانک‌های تسخیر شده را به عنوان غننیمت به رژه در می آورند . تانک مرکاوا تسخیر شده اسراییل توسط مبارزان حماس در مجاورت غزه ، هفتم اکتبر 2023 تانک ها همچنین حمایت قدرتمندی از ابتکارات صلح را شکل می دهند . تجهیزات جنگی آمریکا به عنوان بخشی از نیروهای حافظ صلح چند ملیتی به رهبری ناتو به بوسنی و هرزگوین اعزام شدند تا از پایبندی جناح های قومی متخاصم به توافقنامه صلح دیتون در سال 1995 تضمین شود . این اقدام شامل انتخاب عمدی لشکر یکم زرهی ایالات متحده برای رهبری عملیات نظامی معروف به عملیات کوشش مشترک ( Operation Joint Endeavor ) بود. عبور نمادین ستون زرهی از رودخانه ساوا ( Sava ) در هنگام ورود به بوسنی، تعهد ملی آمریکا به صلح را به شیوه‌ای که توسط پیاده‌نظام سبک سوار بر هاموی ( HMMWVs ) امکان‌پذیر نبود ، نشان داد . این تانک ها بودند که توجه مردم را به خود جلب کردند و نه کامیونها ! یک تانک آبرامز از لشکر یکم زرهی ایالات متحده در حال عبور از رودخانه ساوا به بوسنی درجریان عملیات مشترک تلاش ، در دسامبر 1995 ادامه دارد ... .
  18. 1 پسندیده شده
    شهادت 7 نفر از نیروهای حشد شعبی در حمله آمریکا بعد از حمله ی نیروهای مقاومت عراق با موشک بالستیک کوتاه برد به پایگاه نظامیان آمریکایی در عین الاسد که موجب زخمی شدن 10 تروریست آمریکایی شد، پهپادهای آمریکا به مواضع حشد شعبی در جرف النصر حمله کردند که موجب شهادت 7 نیروی مقاومت عراقی شد.
  19. 1 پسندیده شده
    به نام خدا موشک TREMBITA موشک کروز / بمب پرنده / پهپاد ترمبیتا موشک کروز ارزان قیمتی است که توسط مهندسان اکراینی طراحی و تولید شده است. قیمت این موشک بسیار کمتر از نمونه های غربی اش است. نام این محصول از یک شیپور آلپی بلند سنتی گرفته شده که چوپانان اکراینی در کوه های کارپات در غرب از آن استفاده می کردند. توسعه این موشک توسط تیمی از 8 مهندس اکراینی انجام شده است و در جولای سال 2023 در گزارش ویدئویی شبکه فرانس 24 از آن رونمایی شد. هزینه ساخت بدنه موشک حدود 3 هزار دلار است و 7 هزار دلار دیگر برای نصب سامانه ناوبری نیاز است. این قیمت بسیار کمتر از هزینه موسک های کروز و هایپرسونیک روسی، مانند کینژال و کالیبر، است که تخمین زده می شود بین 1 تا 2 میلیون دلار قیمت داشته باشند. طراحی ترمبیتا برپایه ی موشک پرنده V1 است که در طول جنگ جهانی دوم توسط آلمان به کار گرفته شد. طبق صحبت های مهندسین سازنده، این موشک کلاس جدیدی از تسلیحات است که می توان آن را توسط منجنیق پنوماتیک یا بوستر سوخت جامد، از خودروی رزمی یا کشتی پرتاب کرد. موشک ترمبیتا با قابلیت هدف قرار دادن طیف متنوعی از اهداف زمینی، مانند خودرو های رزمی و سامانه های دفاع هوایی طراحی شده است. طراحی طراحی موشک ترمبیتا براساس بدنه ای به طول حدودی 2 متر به همراه سر انفجاری در جلو است. این موشک 2 بال پایدارکننده در قسمت زیرین جلو و 2 بال دیگر در بخش بالایی عقب بدنه دارد. موتور در بخش بالای بدنه قرار می گیرد. سرجنگی ترمبیتا طراحی شده است تا یک سر جنگی به جرم 20 کیلوگرم را حمل کند. این سر جنگی را می توان به 2 نوع خرج انفجاری مجهز کرد. یکی از گزینه ها خرج ترموباریک است که با آزاد کردن ناگهانی میزان زیادی انرژی در حالت های گرما و نور موج انفجاری بزرگی از فشار بالا را تولید می کند. گزینه دیگر یک خرج شدید الانفجار است که با سریع تر و با انرژی متمرکز تر منفجر می شود. در بعضی مواقع از خرج شدید الانفجار ترکیبی استفاده می شود که با ترکیب این 2 ویژگی اثری چند منظوره دارد. پیشران موشک ترمبیتا از یک موتور پالس جت استفاده می کند که کارکرد اش براساس احتراق های متوالی است. این نوع از موتور از یک مخزن 30 لیتری حاوری بنزین یا گازوئیل تغذیه می شود. همین موضوع تطبیق پذیری آن را بالا می برد زیرا این سوخت ها به راحتی از منابع محلی قابل دسترسی اند. موشک به حداکثر سرعت 400 کیلومتر بر ساعت می رسد و پیش از نیاز به سوخت گیری مجدد تا 140 کیلومتر پرواز می کند. برتری متمایز این مدل از پیشران ها سادگی مکانیکی آنهاست. به دلیل عدم وجود اجزای متحرک، ساخت و نگهداری آن آسان است و این موضوع ترمبیتا را تبدیل به محصولی ارزان برای ساخت و نگهداری می کند. برای پرتاب، ترمبیتا به یک راکت سوخت جامد مجهز است که در بخش زیرین عقب بدنه قرار می گیرد. سامانه هدایتی ترمبیتا همانند موشک V1 آلمانی کار می کند. هدایت اصلی برعهده سامانه خلبان خودکار براساس قطب نما است. در این سامانه یک قطب نمایی مغناطیسی و یک ژیروسکوپ وجود دارد. هدف ژیروسکوپ، پایدارسازی قطب نما علیه اغتشاش ها نظیر تلاطم است، و خلبان خودکار به گونه ای طراحی شده تا موشک را در یک جهت ثابت نگه دارد. استفاده رزمی طبق جزئیات منتشر شده توسط سازنده ترمبیتا، هدف اصلی ساخت این موشک، مقابله موثر با مکانیزم های دفاعی روسیه است. برنامه استراتژیک شامل پرتاب این موشک ها به عنوان بخشی از یک باتری هماهنگ است که 20 تا 30 موشک به طور همزمان پرتاب می شوند. جالب است که قرار نیست تمام این موشک ها سر جنگی انفجاری حمل کنند. تعدادی از موشک ها برای اهداف استراتژیک خاص مثل هدف قرار دادن انبار های مهمات و مراکز کنترل و فرماندهی اختصاص داده شده اند. این اهداف براساس نقش حیاتی شان در حفظ موثر عملیات های دشمن انتخاب شده اند. نیرو های اکراینی قصد دارند با مختل کردن این مکان ها، مانع استفاده روسیه از ظرفیت خود برای پاسخ یا تلافی موثر شوند. همچنین، طبق صحبت های سازنده یکی دیگر از اثرات موشک ترمبیتا، ضربه روحی شدید آن رو سرباز های روس است. این موشک صدایی حدود 100 دسی بل تولید می کند که انتظار می رود باعث اثر روحی-روانی منفی شود. این صدا می تواند با ایجاد سرگردانی، ترس و تضعیف روحیه نیرو های روس، باعث کاهش اثربخشی رزمی آن ها شود. در این صورت ترمبیتا نه فقط جنگ افزاری فیزیکی بلکه سلاحی روانی نیز محسوب می شود. مشخصات - کشور استفاده کننده: اکراین - کشور طراح: اکراین - نوع سر جنگی: ترموباریک یا شدید الانفجار - وزن سر جنگی: 25 کیلوگرم - برد: 140 کیلومتر - وزن موشک حین پرتاب: 100 کیلوگرم - سرعت: 400 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع: 2000 متر - ابعاد: 2 متر طول منبع
  20. 1 پسندیده شده
  21. 1 پسندیده شده
    یه زمانی اگر کسی این سوال رو میکرد میبردنش بازجویی..
  22. 1 پسندیده شده
    اتفاقا وقتی به لیست تذکرات و اخطار هایی که گرفتم و دلایلشون نگاه میکنم، مصطفی و واریور و جناب رضا بهترین دلایل و مورد قبول ترین ها هستن... این دو گرامی در چند تاپیک با من به بحث می‌پرداختن، بعد پاسخ های من رو پاک میکردن و نهایتا حرف های خودشون رو تکرار میکردن!! بعدشم که وقتی می‌دیدن دارم جواب میدم، میزدن بنم میکردن!!!! چیزی حدود ۱ ماه تا ۱.۵ ماه رو به خاطر همین مسئله توسط جناب چکا بن شدم...   به نظرم کار خوبی کردن که از مدیریت کناره گیری کردن، چرا که مدیریت جایی هست که باید یکسان با همه برخورد بشه... نه اینکه یک طیف نظرات رو پالایش کنیم  اونم با ابزارهایی مثل پاک کردن پست، تاپیک! یا بن کردن های طولانی مدت.... ۳ تاپیکم رو سر همین قضیه پاک کردم....   نهایتا دیگه لزومی به کدورت نیست... صرفا به عنوان یک نظر مخالف بهشون نگاه میشه نه به عنوان ادمینی که به زور سعی میکنه تاپیک ها، صرفا شامل مطالب از طیف فکری خودشون باشه! :)   البته قصد نداشتم چنین پیامی رو منتشر بکنم، ولی با توجه به پست جناب ارمین حیدری که نظرشون رو فرمودن، خواستم به عنوان یکی از اعضا منم نظرم رو داده باشم... بنابراین بابت این پست که به قولی نفرت افکنیه! عذرخواهی میکنم!
  23. 1 پسندیده شده
      این دو عزیز در مدیریت سایت خیلی زحمت کشیده اند و باتوجه به مشکلاتی که خودم دیده ام نمره بالایی می گیرند  و شنیدن این خبر برایم ناراحت کننده است  امیدوارم در نظرشان تجدید نظر کنند که باعث خوشحالی می شود  به هرحال جا دارد از صمیم قلب از زحمات این دوستان تشکر کنم 
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام      بسم الله الرحمن الرحیم    یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذَا لَقیتُم فِئَهً فَاثبتُوا وَ ذکُرُوا اللهَ کَثیراَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ.   آیه شریفه 45 از سوره مبارکه انفال   ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که با گروهی برخورد می کنید، استوارباشید و خدا را بسیار یاد کنید تا شاید رستگار شوید     "بسیار کوتاه و مختصر "   بنده کمتر دوستان را مورد خطاب قرار می دهم ، با این حال ، اگر دو دوست عزیز ، جناب چکا و جناب اسکای هاوک ، برای دوستان خودشان ، احترام قائل هستند ، بدون توجه به گذشته ، مسئولیتی را که برعهده شان گذاشته شده ادامه دهند .    والسلام - ارادتمند -MR9     پی نوشت :   این جمله هم نخست یادآوری برای بنده و سپس سایر دوستان :    آرمانخواهی انسان ، مستلزم صبر بر رنجهاست ، پس برادر خوبم ، برای جانبازی در راه آرمانها ، یاد بگیر که در این سیّاره رنج ، صبورترین انسان ها باشی .
  25. 1 پسندیده شده
    انگليس عددي نيست كه بخواد در سوريه دخالت نظامي بكنه و اين ادعا رو فقط امكان پذير دونسته .. ولي اونچه كه مهمه لفظ تهديد هست ... قبلا توي اون تاپيك تظاهرات در كشورهاي عربي گفته بودم كه اسد بدنبال حفظ شرايط دروني سوريه از ايجاد جنگ داخلي مثل ليبي هست و به همين خاطر دست به خشونت زده ! . همين تهديدات كافيه تا دولت سوريه رو وادار كنه براي رفع تهديد و تبديل شدن اون به درگيري خارجي هر چه سريعتر در سركوب مخالفين خشانت بيشتري به خرج بده !! ..