برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      9,398


  2. scorpion57

    scorpion57

    Editorial Board


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      1,108


  3. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      1,030


  4. mehdipersian

    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      3,145



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 3 خرداد 1404 در همه مناطق

  1. 7 پسندیده شده
    دفاع نفوذناپذیر:برجک‌های فولادی ۳۰۰ میلی‌متری در خط زیگفرید  برجک فولادی وست وال(خط زیگفرید) نبرد زمینی در طول جنگ جهانی دوم برخلاف جنگ ثابت و موقعیت ثابت تقریباً از تاکتیک‌ها و استراتژی‌های مبتنی بر تحرک استفاده می‌کرد،. باروت و توپخانه تا حد زیادی استحکامات ثابت را از اواخر قرون وسطی به بعد بی‌اعتبار کرده بود، نبردهای فشرده گهگاه در مناطق اروپایی با سنگرها، خانه‌های بلوکی و سایر دژهای نبرد در طول جنگ جهانی دوم رخ می‌داد. بسیاری از این مواضع ثابت جنگی، گسترده و پیچیده بودند، مانند خط دفاعی ماژینو که به خوبی شناخته شده بود و دیوار آتلانتیک آلمان که برای جلوگیری از حمله متفقین به قاره اروپا از طریق بریتانیا ساخته شده بود. خط زیگفرید که آلمانی‌ها آن را با دیوار غربی (وست وال)می‌نامند و کمتر شناخته شده بود برای آلمان از اهمیت حیاتی برخوردار بود. خط زیگفرید، که با نام وست‌وال نیز شناخته می‌شود، تقریباً ۴۰۰ مایل(630کیلومتر) طول داشت و از استحکامات بسیار متنوعی تشکیل شده بود. (از کلوه در مرز هلند ، در امتداد مرز غربی آلمان نازی ، تا شهر وایل آن راین در مرز سوئیس ). این خط به بیش از ۱۸۰۰۰ سنگر ، تونل و تله تانک و گودال آب و... مسلح بود ساخت دیوار غربی که تقریباً موازی با خط ماژینو بود، در سال ۱۹۳۶ آغاز شد.به خاطر موفقیت‌های اولیه آلمان در غرب، تا سال ۱۹۴۴، تلاش‌ زیادی برای ساخت و ساز و بهبود آن صرف نشد، تا اینکه با حمله موفقیت‌آمیز به نرماندی و شکستن دیوار آتلانتیک، انگیزه‌ای فوری برای ارتقاء این استحکامات که مستقیماً از مرز غربی آلمان محافظت می‌کردند، ایجاد شد. در وست‌وال سنگرهای زیادی برای استفاده مسلسل‌چی‌ها ساخته شده بود،اما تشخیص داده شد که بخش‌های خاصی از استحکامات به دلیل تفاوت‌های جغرافیایی محلی، به مواضع آتش محافظت‌شده اضافی نیاز دارند. این مواضع نصب شدند زیرا احتمال داده می شد که حملات جدی و مداوم می‌تواند در این نقاط خاص رخ دهد و برای دفع این حملات به قدرت آتش اضافی نیاز بود برخی از چشمگیرترین پناهگاه‌های آلمان موانع طبیعی و گودال و محیط جنگلی و... بر این اساس، یک طرح استاندارد برای یک موقعیت دفاعی همه‌جانبه و به شدت محافظت‌شده برای مسلسل‌ها، 20P7 در بسیاری از بخش‌های وست‌وال گنجانده شده بود. طراحی20P7 آلمان طرح گنبد رزمی «پانزرتورم» (برجک زرهی) مدل 20P7 را در سال 1934 تصویب کرد و طرح اولیه به جز ارتقاء زره که از سال 1936 به بعد اعمال شد، بدون تغییر باقی ماند. دیوارهای زرهی ضخامت ۲۵۰ تا ۲۹۵ میلی‌متر، وزن ۵۶ تن و قطر داخلی ۲.۲۵ متر (۷ فوت و ۵ اینچ)داشتند. توپ ۲۰P7 شش موقعیت شلیک محافظت‌شده با فاصله مساوی برای یک مسلسل در اطراف محیط خود فراهم می‌کرد، اگرچه طبق روال معمول، فقط دو مورد از این موقعیت‌ها به طور همزمان استفاده می‌شدند. 20P7 در خط زیگفرید (وست‌وال). این یک نمونه‌ی به‌خوبی نگهداری‌شده است. این سازه از فولاد کروم مولیبدن بسیار ضخیم و تا حدی در یک پایه بتنی دفن شده ساخته شده بود یک موضع شلیک که بر فراز استحکامات اصلی سنگر در موقعیت‌های احتمال آسیب‌پذیری بیشتر می رفت نصب شده بود، مستقیماً محتمل‌ترین مسیر نزدیک شدن دشمن را پوشش می‌داد، در حالی که موضع دوم برای پوشش ورودی به موقعیت اصلی که گنبد جنگی از آن محافظت می‌کرد، مورد استفاده قرار می‌گرفت. یک حلقه زاویه‌سنج دایره‌ای درست زیر سقف گنبد نصب شده بود که به خدمه هر مسلسل امکان می‌داد آتش سلاح‌های خود را با دقت بیشتری هدایت کنند. روی سقف گنبد اطراف محل استقرار پریسکوپ فرمانده، شش قطعه گوه‌ای رنگی نقاشی شده بود که هر کدام مربوط به یکی از موقعیت‌های شلیک جداگانه بود. این امر برای کمک به فرماندهی و کنترل و آگاهی از موقعیت در طول عملیات رزمی فشرده فراهم شده بود. نمایی از داخل یک پانزرتورم 20P7. خدمه از بخش‌های نشانگر رنگی برای تشخیص سریع جهت‌یابی خود در محدوده برجک استفاده می‌کردند شش روزنه شلیک مجهز به یک جایگاه توپ با دو دریچه بودند - یکی برای قرار دادن لوله مسلسل MG 34 و دیگری برای استفاده از سایت اپتیکی Pz.ZF1 همراه آن. در فاصله مساوی بین هر موقعیت شلیک، روزنه ای برای پریسکوپ وجود داشت که به یکی از اعضای خدمه اجازه می داد تا پیش زمینه را در جلوی هر موقعیت شلیک مشاهده کند. برای فرماندهی و کنترل کلی، فرمانده گنبد به یک پریسکوپ چرخشی جمع‌شونده Pz. Rbl.F. 5A مجهز شده بود و موقعیت فرماندهی مرکزی او دارای تلفنی بود که به موقعیت اصلی سنگر متصل می‌شد. تمام پایه‌های مسلسل، پایه‌های پریسکوپ خارجی و ورودی‌ها در برابر احتمال حمله شیمیایی مهر و موم شده بودند و فن‌های تهویه و روشنایی به خدمه رزمی گنبد این امکان را می‌دادند که در فضای داخلی تنگ و کم‌نور موقعیت جنگی، با راندمان معقولی بجنگند. نمایی از داخل. به MG 34 روی پایه‌اش در سمت چپ و پریسکوپ سقفی در مرکز توجه کنید مسلسل MG 34 که در 20P7 استفاده می‌شد، دارای کالیبر 7.92 در 57 میلی‌متر بود و در زمان معرفی به ارتش آلمان در سال 1936، یکی از پیچیده‌ترین سلاح‌های زمان خود و اولین مسلسل چندمنظوره واقعی (GPMG) تولید شده محسوب می‌شد. MG 34 دارای نرخ شلیک تا 900 گلوله در دقیقه و برد مؤثر رزمی تا 2000 متر بود، هرچند در حالی که در گنبد رزمی نصب شده بود، تا حدود 1700 متر مورد استفاده قرار می‌گرفت. طرحی برش خورده از برجک 20P7، در موقعیت درون یک سنگر یک پایه شلیک پیشرفته در مدل 20P7 تعبیه شده بود که اسلحه را به طور ایمن درون پایه توپ قرار می‌داد و در عین حال سطوح برای نصب سایت نوری و پوکه‌های مهمات همراه و همچنین یک ناودان یکپارچه برای تسهیل دفع پوکه‌های خالی فشنگ را فراهم می‌کرد. این توپ می‌توانست به سمت دریچه‌های دیگر روی گنبد حرکت کند تا جهت آتش را تغییر دهد. این توپ و محل قرارگیری توپ آن، شکاف‌های موجود را برای حفاظت مسدود می‌کردند. هر دریچه‌ای که استفاده نمی‌شد، با درپوش‌های لولایی بسته می‌شد. دریچه های داخل 20P7 اگرچه پیچیدگی ساخت MG 34 در نهایت باعث شد که با MG 42 ساده‌تر (و سریع‌تر) جایگزین شود، اما این مسلسل جزو اولین مسلسل‌های خنک‌شونده با هوا بود که برای استفاده در نقش شلیک مداوم طراحی شده بود و به همین دلیل با لوله‌ای با قابلیت تعویض سریع طراحی شده بود. هنگام استفاده در مسلسل 20P7، جایگاه شلیک برای هر مسلسل دارای یک قفسه بود که پس از تعویض، برای نگهداری لوله‌های داغ استفاده می‌شد. این سیستم قفسه‌بندی به بریل های داغ اجازه می‌داد تا به تدریج خنک شوند (با کمک جریان هوا از فن‌های تهویه، که دود باروت تولید شده توسط شلیک مداوم را نیز از بین می‌برد) و سپس در صورت لزوم دوباره به کار گرفته شوند. این روش چرخش به هر لوله اجازه می‌داد تا به طول عمر مفید مورد انتظار خود که 6000 گلوله بود، برسد و در سناریوهای نبرد فشرده، آتش پایدار را ممکن سازد. این پایه MG 34 داخل 20P7 است. پریسکوپ در بالا که در زیر آن MG 34 قرار دارد. ناودان پوششی خرج‌شده زیر توپ قرار دارد و در پایین‌ترین قسمت پایه، قفسه لوله یدکی قرار دارد. کل مجموعه می‌تواند به هر یک از شش دریچه شلیک متصل شود 20P7 به دو بخش تقسیم شده بود، محفظه جنگ بالایی و یک بخش پشتیبانی که مستقیماً زیر آن قرار داشت. خدمه یک 20P7 معمولاً حدود 10 نفر بودند و دو تیم توپچی، فرمانده و چند ناظر برای پریسکوپ‌های خارجی معمولاً اتاقک نبرد را اشغال می‌کردند. بقیه خدمه گنبدی در اتاقک پایینی خدمت می‌کردند، جایی که آنها جعبه‌های مهمات را بررسی و آماده می‌کردند، آنها را به اتاقک نبرد تحویل می‌دادند و در حالت آماده‌باش بودند تا هر عضو خدمه‌ای را که به هر دلیلی در نبرد ناتوان می‌شد، جایگزین کنند. نمایی از قسمت پایینی سنگر به سمت بالای برجک 20P7 محفظه پایینی همچنین محل قرارگیری فن‌های تهویه، ناودان‌های انعطاف‌پذیر که امکان خارج کردن پوکه‌های فشنگ مصرف‌شده از محفظه جنگ را فراهم می‌کردند و سیم‌کشی‌های برق برای روشنایی و ارتباطات بود. کاربرد رزمی شکست نسبتاً سریع دیوار آتلانتیک در جریان حمله به نرماندی، استفاده از توپ‌های 20P7 و مشتقات آن را در این مکان تا حد زیادی بی‌اعتبار کرد، زیرا اکثر این توپ‌ها در استحکامات گسترده‌تر موجود در منطقه کاله در سواحل فرانسه به کار گرفته شدند، جایی که آلمانی‌ها انتظار داشتند حمله واقعی در آنجا رخ دهد. پس از شکست حملات از سواحل نرماندی، نبرد در جبهه غربی از نوع جنگ مانور سریع بود تا اینکه متفقین از اواخر سال ۱۹۴۴ به بعد در موقعیتی قرار گرفتند که حملات به دیوار غربی و خود آلمان را آغاز کنند. این حملات به دیوار غربی منجر به برخی از خونین‌ترین نبردها در جبهه عملیاتی اروپای غربی شد که تلفات بسیار سنگینی از هر دو طرف به همراه داشت. یک برجک 20P7 به شدت آسیب دیده در موزه D-Day اوماها در نرماندی. این نمونه خاص از شربورگ گرفته شده است. هیچ یک از این ضربات به برجک نفوذ نکرده است. در طول نبرد وحشیانه در جنگل هورتگن از سپتامبر تا دسامبر ۱۹۴۴ بود که گنبد ۲۰P7 و سایر استحکامات ثابت بیشترین کاربرد را برای ارتش آلمان داشتند. وست وال (Westwall) درست از میان این منطقه‌ی به شدت جنگلی عبور می‌کرد و مدافعان آلمانی توانستند استحکامات ثابتی مانند ۲۰P7 را به طور مؤثر استتار کنند و پوشش ایجاد شده توسط شاخ و برگ انبوه، متفقین را از به کارگیری مؤثر مزایای متمایز خود در قدرت آتش و تحرک، از جمله قدرت هوایی، باز داشت. نتیجه نهایی تلفات وحشتناکی بود که هر دو طرف متحمل شدند و این نبرد یک پیروزی دفاعی برای آلمانی‌ها محسوب می‌شود. عملیات رزمی هر دو طرف تنها پس از آغاز حمله آلمان به آردن در ۱۶ دسامبر ۱۹۴۴ متوقف شد. یک برجک با موقعیت مناسب می‌توانست بسیار سخت و غیرقابل نفوذ باشد. اما، این دفاع‌های ایستا کاربرد محدودی داشتند در این دوره بود که گنبد جنگی و سایر استحکامات ثابت توانستند به طور کامل مورد استفاده قرار گیرند، زیرا زمین جنگلی استفاده از وسایل نقلیه زرهی و سایر سیستم‌های تسلیحاتی سنگین را در پشتیبانی از متفقین بی‌اثر می‌کرد. 20P7 و سایر سنگرها به خوبی توسط تیم‌های خمپاره‌انداز و مسلسل سیار پشتیبانی می‌شدند و پشتیبانی اضافی از توپخانه صحرایی در مجاورت استحکامات وست‌وال نیز وجود داشت. آلمانی‌ها با داشتن اشراف کامل از منطقه توانستند خسارات سنگینی به واحدهای پیاده‌نظام آمریکایی وارد کنند و هرگونه آتش متقابل اغلب توسط زره ضخیم گنبد تانک 20P7 جذب می‌شد. هرگونه آتش ورودی که به سنگرها برخورد می‌کرد، تأثیر کمی بر خدمه MG 34 ها داشت و آنها عمدتاً می‌توانستند با مصونیت سلاح‌های خود را به کار گیرند. یک برجک به شدت آسیب دیده در وست وال، در فرمرسدورف، آلمان. مشخص نیست که آیا این آسیب در نبرد ایجاد شده یا پس از تصرف. در حالی که استحکامات ثابت برای مدت کوتاهی در طول دهه ۱۹۳۰ رواج داشتند، پیشرفت در مهمات ضد زره به سرعت هرگونه حفاظتی را که توسط گنبدها و پناهگاه‌های زرهی در اواخر جنگ جهانی دوم ارائه می‌شد، بی‌اعتبار کرد. تنها در طول نبردهای اولیه در وست‌وال در اواخر سال ۱۹۴۴ بود که این استحکامات از موفقیت واقعی برخوردار شدند و این عمدتاً به دلیل ویژگی‌های جغرافیایی محلی بود که امکان استفاده مؤثر از گنبد ۲۰P7 را فراهم می‌کرد. با این حال، هنگامی که جنگ دوباره به جنگ مانور سریع تغییر یافت، هر پناهگاه یا قلعه‌ به یک شکست پرهزینه و بی‌معنی تبدیل شد.به قول یکی از متخصصان جنگ متحرک، ژنرال جورج اس. پاتون، : «استحکامات ثابت، بناهای یادبود حماقت انسان هستند». ادامه دارد.....
  2. 5 پسندیده شده
    «گانسلینگر»: موشک AIM-174B یک لقب جدید و جالب پیدا کرد « تقریباً یک سال پس از معرفی موشک دوربرد AIM-174B به خدمت، اکنون رسماً با نام مستعار «گانسلینگر»(گانزلینگر) شناخته می‌شود. اصطلاح « تفنگدار » در ابتدا به عنوان مترادفی برای تفنگداران غرب وحشی آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم استفاده می‌شد. برخی از این تفنگداران در سمت درست قانون بودند، و برخی دیگر قطعاً در سمت اشتباه قانون بودند تفنگدار همچنین عنوان یک فیلم وسترن .در سال ۱۹۵۶ با بازی جان ایرلند و به کارگردانی راجر کورمن افسانه‌ای شد. مشخصات فنی شناخته شده Gunslinger عبارتند از: حداکثر برد عملیاتی : حداقل ۱۳۰ مایل دریایی حداکثر سرعت هوایی : ۳.۵ ماخ وزن کلاهک : ۱۴۰ پوند وزن کلی : ۱۹۰۰ پوند طول : ۱۵.۵ فوت قطر : ۱۳.۵ اینچ طول بال‌ها : ۶۱.۸ اینچ مقایسه با اسپارو، سایدویندر و اسلمر: موشک AIM-7 اسپارو : کلاهک ۸۸ پوندی، حداکثر برد ۳۸ مایل دریایی، حداکثر سرعت سیر هوایی ۴ ماخ موشک AIM-9 سایدوایندر : کلاهک جنگی ۲۰.۸ پوندی، حداکثر برد ۱۹ مایل دریایی، حداکثر سرعت سیر هوایی ۲.۵ ماخ AIM-120 AMRAAM : کلاهک ۴۴ پوندی، حداکثر برد ۸۶ مایل دریایی، حداکثر سرعت ۴ ماخ به عبارت دیگر، موشک گانسلینگر در مقایسه با سه موشک دیگر، کلاهک قویتر و برد بیشتری دارد، از سایدوایندر سریع‌تر و تنها 0.5 ماخ از اسپارو و اسلمر کندتر است. موشک AIM-174B به نیروی دریایی ایالات متحده مزیت اولین موشک هوا به هوای دوربرد اختصاصی خود را بعد از بازنشستگی موشک AIM-54 فینیکس در سال ۲۰۰۴ می‌دهد.
  3. 5 پسندیده شده
    بسم ا.. راه حل ساده و ارزان یا پیچیده و پرهزینه ؟!!! جنگ اوکراین تا امروز ( می 2025) صحنه اجرای تاکتیک و ضدتاکتیک مهمات پرسه زن و پهپادهای رزمی -شناسایی است . بنابراین ابداع و استفاده از تجهیزات موجود برای خنثی سازی این شیوه قدیمی و البته به روز شده از بی سرنشین ها در دستور کار ارتش های روسیه و اوکراین قرار گرفته است . در نتیجه ، با توجه به اینکه روسیه کشوری پهناور و باز است و گشت‌زنی در این قلمرو با بالگرد، با توجه به هزینه های مربوط به خلبان و ساعات پرواز ، پرهزینه به نظر می رسد . بنابراین ساده ترین راه حل موجود ، استفاده از پرنده های آموزشی یاک-52 بی است که برای چنین کاری مسلح شده اند. در این نمونه جدید ، ارتش روسیه جنگ افزار سری سایگا گیج-12 و مهمات مربوطه را روی این پرنده ها نصب کرده و طرح آن اکنون در مرحله آزمایشات اولیه است . پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.  2- این سامانه انشا ... بصورت کامل در میلیتاری معرفی می گردد.
  4. 2 پسندیده شده
    بسم ا.. در ۱۳ می سال 2025، شرکت هوافضای Destinus و شرکت اسپانیایی Grupo Oesía در نمایشگاه FEINDEF 2025 رسماً همکاری فناورانه نظامی خود را آغاز کردند. شرکت Destinus به گفته منابع روس ، توسط یکی از اتباع روسی به نام میخائیل کوکوریچ تاسیس شده است این توافق‌نامه تولید و تطبیق موشک‌های روتا در نیروهای مسلح اسپانیا و برنامه‌های بعدی از جمله صادرات را در بر می گیرد . همچنین مشخص شد که سامانه هدایت، ناوبری و کنترل این موشک توسط شرکت UAV Navigation، زیرمجموعه شرکت اسپانیایی Grupo Oesía، توسعه یافته و آزمایش شده است. براساس ادعاهای صورت گرفته ، این موشک در شرایط جنگی،اوکراین، آزمایش شده است علاوه براین خبرهایی در دست است که نشان می دهد از اواسط سال ۲۰۲۳، شرکت دستینوس ماهانه بیش از ۱۰۰ موشک به اوکراین تحویل می‌دهد. طبق داده های موجود ، برد روتا تا ۳۰۰ کیلومتر، طول موشک ۳.۹۳ متر و طول بال‌های آن ۲.۲۵ متر است. طراحی ماژولار با ظرفیت‌های مختلف حمل بار، از جمله برای ماموریت‌های شناسایی از جمله ویژگی های موشک مزبور است . 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
  5. 2 پسندیده شده
    بسم ا... رژه هشتادمین سالگرد پیروزی بر نازیسم بخش سوم نیژنی تاگیل روسها هر ویژگی بدی داشته باشند ولی به تاریخ خودشون اهمیت می دند .. صف نخست خودروهای زرهی شامل تی-34 و زره پوش بی آ-64 ( احتمالا) در بهترین شرایط فیزیکی قرار دارد ... سلطان تی-34 ( البته بعد از سلطان تایگر ) همچنان بحالت عملیاتی در رژه ها حضور دارد یک مقداری با موتور دیزلی 5TDF شوخی کنیم این موتور دوباره عصبانی شده ... طراحی نابغه های دفتر طراحی خارکف کنایه روسها : خوب رفتار کن، مداد شمعی‌ها را گاز نَزن ، یک روز به تو نشان داده می‌شود که چطور تانک‌های واقعی بسازی
  6. 2 پسندیده شده
    اینورتر های آلوده چینی در نیروگاه‌های برق تجدید پذیر آمریکا منابع آگاه به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که مقامات انرژی آمریکا در حال بررسی دوباره خطرات احتمالی تجهیزات ساخت چین در زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر هستند. این اقدام پس از آن صورت گرفته که در برخی از اینورترهای خورشیدی ساخت چین، تجهیزات ارتباطی ناشناخته‌ای پیدا شده است. اینورترها که عمدتاً در چین تولید می‌شوند، برای اتصال پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی به شبکه برق استفاده می‌شوند و همچنین در باتری‌ها، پمپ‌های حرارتی و شارژر خودروهای برقی کاربرد دارند. اگرچه این دستگاه‌ها قابلیت دسترسی از راه دور به منظور بروزرسانی و تعمیر دارند اما شرکت‌های پشتیبانی کننده معمولاً با Firewall از ارتباط مستقیم با چین جلوگیری می‌کنند. با این حال کارشناسان آمریکایی هنگام بررسی امنیتی تجهیزات متصل به شبکه، تجهیزات ارتباطی غیرمجاز و ثبت‌نشده‌ای در برخی از اینورترهای چینی یافته‌اند. در ۹ ماه گذشته، تجهیزات ارتباطی در برخی باتری‌های ساخت چندین پیدا شده‌اند. به گفته این منابع، قطعات مخرب مسیرهای ارتباطی اضافی و ناشناخته‌ای ایجاد می‌کنند که می‌توانند سیستم های حفاظتی را دور زده و امکان دسترسی از راه دور را فراهم کنند؛ امری که می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری داشته باشد. مایک راجرز، رئیس پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) می‌گوید: «چین معتقد است که قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی ما در معرض تخریب یا اختلال، برایش ارزشمند است. استفاده گسترده از اینورترها ممکن است گزینه‌های امنیتی غرب را محدود کند.» سخنگوی سفارت چین در واشنگتن در واکنش گفت: «ما با مربوط کردن بی‌رویه امنیت ملی آمریکا به چین و زیر سوال بردن دستاوردهای زیرساختی چین مخالفیم.» کارشناسان هشدار داده‌اند که استفاده از این تجهیزات برای دور زدن دیوارهای آتش و خاموش‌کردن یا دستکاری از راه دور اینورترها می‌تواند باعث بی‌ثباتی شبکه‌های برق، آسیب به زیرساخت‌های انرژی و قطعی گسترده برق شود. یکی از منابع گفته است: این عملاً به این معناست که راهی داخلی برای تخریب فیزیکی شبکه برق وجود دارد. دو منبع از افشای نام تولیدکنندگان چینی اینورترها و باتری‌هایی که دارای تجهیزات ارتباطی اضافی بوده‌اند، خودداری کردند و نگفتند چه تعداد از این تجهیزات کشف شده‌اند. وجود این قطعات مخفی تاکنون گزارش نشده بود و دولت آمریکا نیز هنوز به‌صورت عمومی آن را تأیید نکرده است. در پاسخ به پرسش رویترز، وزارت انرژی آمریکا اعلام کرد که همواره خطرات مرتبط با فناوری‌های نوظهور را ارزیابی می‌کند و اذعان داشت که یکی از چالش‌های مهم، عدم شفافیت تولیدکنندگان در ارائه اطلاعات عملکردی تجهیزات است. حتی اگر این قابلیت‌ها قصد مخرب نداشته باشند، ضروری است که خریداران شناخت کامل از توانایی‌های محصولات دریافتی داشته باشند. منبع
  7. 2 پسندیده شده
    رونمایی از سه سامانه پهپادی جدید در سازمان رزم نیروی زمینی ارتش پهپاد عمودپرواز هما پهپاد عمودپرواز دیدبان کوادکوپتر FPV انتحاری شاهین 1
  8. 2 پسندیده شده
    بسم ا... گفته شده وزن موشک ضد زره شفق به شصت کیلوگرم می رسد .. با احتساب توان حمل شش تیر موشک و سامانه های پخش کننده شراره ، شاید حدود 400 کیلوگرم بار روی این پرنده قرار دارد حمل چنین وزنه قابل توجهی با توجه به پیشرانه های قدیمی بل-209 های هوانیروز مقداری عجیب به نظر می رسد مگر اینکه تغییراتی در برخی از اجزاء این بالگرد رخ داده شده باشد.. !!!!!
  9. 1 پسندیده شده
    اطلاعیه مشترک ارتش و سپاه خطاب به متجاوزان بعثی پس از محاصره خرمشهر( +تصویرسند ) دفاع پرس ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، همزمان با محاصره خرمشهر، در اطلاعیه‌ای مشترک خطاب به متجاوزان توصیه کردند: «مقاومت و ایستادگی شما در برابر نیرو‌های مومن سپاه اسلام بیهوده است، مقاومت و مقابله در برابر سربازان ارتش حق، راهی جز نابودی و هلاکت در برندارد و شما می‌توانید به هر طریق از جمله با برافراشتن پرچم سفید، خود را به نیرو‌های اسلام تسلیم نمایید و مطمئن باشید در پناه امن اسلام قرار می‌گیرد». https://dnws.ir/0037Wh
  10. 1 پسندیده شده
    اهمیت فتح خرمشهر رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای ـ مدظله العالی ـ حماسه آزادی خرمشهر را حادثه ای بی نظیر قلمداد کرده، چنین فرمودند: «حماسه مقاومت و آزادی خرمشهر، حادثه ای بی نظیر در تاریخ جهان است. خرمشهر، به پرچم سرافرازی و پایداری ملت ایران مبدل شده است. حماسه خرمشهر، باید جای خود را در دنیا پیدا کند. خاطره این روز تاریخی و فراموش نشدنی، همواره بر شما برادران عزیز و دلاورمردان صحنه نبرد گرامی باد.» آن چه حماسه عظیم خرمشهر را مادر حماسه ها ساخت، اوج ایثارها، فداکاریها، شجاعتها، شهادتها، مقاومتها، رنجها و مظلومیتها بوده است و آن چه به خرمشهر قداست کلام مقدس امام خمینی رحمه الله است که فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» http://www.imam-khomeini.ir/fa/c75_20861/گاهنامه/گاهنامه_معجزه_سرخ/اهمیت_فتح_خرمشهر
  11. 1 پسندیده شده
    جنگ در اوکراین روزهزار و صد و شصت وششم الی هزار و صد و هفتاد ویکم شانزدهم الی بیست ویکم ماه می 2025 راست : در شرایط جنگی دستور این هست ... همیشه آماده بخوابید وسط : نقص دستور العمل نخست ... بی سیم چی خوابیده ... چپ : پوتین بان جنگ در اوکراین – شانزدهم می 2025 1- هیئت‌های مذاکره کننده اوکراینی و روسی در ۱۶ مه در استانبول دیدار کردند، اما پیشرفت کمی در جهت توافق بر سر آتش‌بس کامل یا حل و فصل صلح‌آمیز جنگ روسیه علیه اوکراین حاصل شد. اوکراین / لیمان 15 می 2025 اوکراین / پوکروفسک - میرنوهوورد 15 می 2025 اسباب بازی جدید روسها در اوکراین. پهپاد ضد پهپاد یولکا - می 2025 https://aparat.com/v/vxgye12 2- مدینسکی وزیر فرهنگ روسیه تأکید کرد که روسیه آماده است تا جنگ خود در اوکراین را برای سال‌های آینده ادامه دهد. مدینسکی ادعا کرد کسانی که «تاریخ نمی‌دانند» می‌گویند ابتدا باید آتش‌بس برقرار شود، سپس مذاکرات برای دستیابی به صلح انجام شود. به گفته وی ، جنگ و مذاکره باید همزمان انجام شود .روسیه «آماده است تا یک سال، دو سال، سه سال - هر چقدر هم که طول بکشد - بجنگد.» طبق گزارش‌ها، مدینسکی هنگام پرسیدن «اوکراین چقدر آماده جنگ است؟» به جنگ بزرگ شمالی (1700-1721) اشاره کرد و ادعا کرد که «روسیه آماده است تا ابد بجنگد.» رسانه‌های دولتی روسیه تأیید کردند که مدینسکی در طول جلسه درباره جنگ قرن هجدهم با سوئد صحبت کرده است. منابع دیپلماتیک اوکراین به رسانه‌های مختلف غربی و اوکراینی گفتند که هیئت روسی خواسته‌های «غیرواقع‌بینانه» و «غیرقابل قبولی» مطرح کرد که «بسیار فراتر» از هر خواسته‌ای بود که روسیه قبلاً در مورد آن بحث کرده بود. نیویورک تایمز «این مشکل من نیست»: موضع جدید ترامپ در مورد مناقشه اوکراین ترامپ به زلنسکی و رهبران اتحادیه اروپا گفت که روسیه و اوکراین باید خودشان راه حلی برای این درگیری پیدا کنند. این نشریه می نویسد، به نظر می رسد که او از پیوستن به کارزار فشار اروپا علیه روسیه خودداری کرده است. خضموک های آسیب دیده را با درب های باز رها نکنید . می 2025 https://aparat.com/v/yqbo84f بنا به گزارش‌ها، این هیئت درخواست کرملین مبنی بر عقب‌نشینی نیروهای اوکراینی از کل استان‌های لوهانسک، دونتسک، زاپوریژیا و خرسون که به طور غیرقانونی به خاک روسیه ضمیمه شده‌اند، قبل از شروع آتش‌بس را تکرار کرد. الیور کارول، خبرنگار خارجی اکونومیست، گزارش داد که یک منبع اعلام کرده است که هیئت روسی علاوه بر این تهدید به تصرف استان‌های خارکف و سومی نیز کرده است و اولکسی گونچارنکو، معاون پارلمان اوکراین، نیز به طور مشابه گزارش داد که هیئت روسی تهدید کرده است که استان سومی را به منظور ایجاد یک «منطقه امنیتی» به خاک خود ضمیمه خواهد کرد. بدون شرح .... سازماندهی نخستین واحد موتورسیکلت سوار ارتش اوکراین - می 2025 https://aparat.com/v/xeule46 3- کرملین بارها علناً از اوکراین خواسته است که تمام استان‌های لوهانسک، دونتسک، زاپوریژیا و خرسون و حتی سرزمینی که نیروهای روسی در حال حاضر آن را در تصرف ندارند را واگذار کند، اما قبل از جلسه ۱۶ مه استانبول، ضمیمه شدن خارکف و سومی به خاک روسیه مطرح نشده بود. مقامات روسی به طور غیررسمی تمام استان خارکف را بخشی از روسیه اعلام و عملیات تهاجمی را برای ایجاد مناطق حائل در استان‌های خارکف و سومی به ترتیب در ماه مه 2024 و مارس 2025 آغاز کرده‌اند که احتمالاً بخشی از تلاش‌های گسترش ارضی روسیه است. ویتالی گانچف، فرماندار منطقه خارکف، در اوایل فوریه 2025 ادعا کرد که استان خارکف از نظر «استراتژیک» و سیاسی برای روسیه اهمیت دارد و او «مطمئن» است که نیروهای روسی تمام استان خارکف را تصرف خواهند کرد زیرا روسیه برای محافظت از خود در برابر گلوله‌باران اوکراین به یک «منطقه قرنطینه شده » نیاز دارد. گانچف همچنین ادعا کرد که اگر ضدحمله موفقیت‌آمیز اوکراین در استان خارکف در آن زمان نبود، استان خارکف در سپتامبر 2022 یک «همه‌پرسی» برای تبدیل شدن به «پنجمین استان ملحق شده به روسیه» برگزار می‌کرد. به این حال ،نیروهای روسی در آوریل 2025 حملاتی را در مرز استان سومی-کورسک آغاز کردند تا یک منطقه حائل ایجاد و احتمالاً به سمت شهر سومی پیشروی کنند تا مطالبات ارضی روسیه در اوکراین را گسترش دهند. مقامات روسی مدت‌هاست که به طور غیررسمی ادعای مالکیت بر سرزمین‌های بیشتری در اوکراین فراتر از استان‌های سومی، خارکف، لوهانسک، دونتسک، زاپوریژیا و خرسون را دارند. مقامات روسی، از جمله ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، پیوسته ادعا کرده‌اند که «نووروسیا» - منطقه‌ای ساختگی از اوکراین که مقامات کرملین ادعا کرده‌اند شامل تمام جنوب و شرق اوکراین می‌شود - بخش «جدایی‌ناپذیر» روسیه است و شهر اودسا یک شهر «روسیه» است. بعد از ارتش اوکراین ، نیروهای دواطلب قزاق روسی در حال راه اندازی مسلسل های موزه ای ماکسیم برای مقابله با پهپادهای مهاجم هستند یک مسلسل ماکسیم نرخ آتش ۶۰۰ گلوله در دقیقه دارد و بنابراین یک مجموعه سه لول می‌تواند ۱۸۰۰ گلوله در دقیقه شلیک کند. پرتابه کالیبر ۷.۶۲ میلی‌متری این مسلسل ، قادر است اهداف هوایی را در ارتفاع تا ۱۴۰۰ متر هدف قرار دهد. انهدام راکت انداز کالیبر 70 م.م استار شده ارتش اوکراین در محور لیمان- می2025 https://aparat.com/v/eiv9r9l 4- به گفته منابع غربی ، پوتین، در مذاکرات صلح مصالحه نخواهد کرد، مگر اینکه اوکراین و غرب خسارات قابل توجهی را در میدان نبرد و همچنین اقتصاد به روسیه وارد کنند و پوتین را مجبور به تجدیدنظر در نظریه پیروزی خود نمایند. این منابع مدعی اند که نظریه پیروزی پوتین براین مساله استوار است که روسیه قادر خواهد بود با ادامه پیشروی‌های تدریجی و خزنده به طور نامحدود و جلوگیری از انجام عملیات ضد حمله موفق و عملیاتی قابل توجه اوکراین، با فرض اینکه تلاش‌های جنگی روسیه از حمایت غرب از اوکراین بیشتر دوام بیاورد، در یک جنگ فرسایشی علیه اوکراین پیروز شود. پوتین احتمالاً به جای پرداختن به مشکلات داخلی روسیه، ایجاد تفرقه بین متحدان غربی اوکراین و تضعیف حمایت غرب از اوکراین را در اولویت قرار داده تا به هدف نهایی مورد نظر خود در مذاکرات دست یابد. تصمیم وی برای تشدید عملیات تهاجمی در سراسر اوکراین در ماه‌های مارس و آوریل ۲۰۲۵، تنها این مسائل را تشدید می‌کند و تعهد او را برای اعمال فشار بر اوکراین در مذاکرات برجسته می‌سازد. ژنرال آندری موردویچف 5- براساس جدیدترین داده های اطلاعاتی ، مجموعه‌ای از تغییرات فرماندهی در ارتش روسیه، از جمله فرمانده کل جدید نیروهای زمینی روسیه صورت گرفته است. روزنامه ایزوستیا، وابسته به کرملین، به نقل از یک منبع نامشخص، در 15 مه گزارش داد که وزارت دفاع روسیه (MoD)، ژنرال آندری موردویچف را به عنوان فرمانده کل نیروهای زمینی نیروهای مسلح به جای سالیکوف منصوب کرد. کرملین احتمالاً موردویچف را برای گسترش تاکتیک‌های جنگ موضعی و مفاهیم عملیاتی برای پیشروی های محدود ( تاکتیک‌های اصلی که نیروهای روسی در جهت آودیوکا-پوکروفسک استفاده می کنند ) منصوب کرده است . انتصاب موردویچف نشان می‌دهد که کرملین تاکتیک‌های توسعه‌یافته تحت فرماندهی موردویچف - یعنی استفاده از حملات سنگین، فرسایشی و پیاده‌نظامی - را تأیید می‌کند و قصد دارد این تاکتیک‌هایی را که از اواخر سال 2023 برای پیشروی در جهت آودیوکا-پوکروفسک استفاده کرده بود، نهادینه کند. موردویچف یکی از معدود فرماندهان روسی است که در دو سال گذشته موفق شده تا نفوذ تاکتیکی موثری را در خط دفاعی اوکراین بدست آورد و یکی از مشهورترین فرماندهان روسیه در حال حاضر بشمار می رود، اما این نفوذهای تاکتیکی محدود با هزینه‌های زیادی همراه بوده است. حفاظت بیش از حد گوگل کار دست اوکراینی ها داد منابع اوکراینی شکایت دارند که محل پارک هواپیماها در فرودگاه واسیلکیف در نقشه گوگل "لکه‌دار" شده است. این باعث شده تا روسها حملات با شاهد را روی همین نقاط متمرکز کنند که باعث آسیب های شدیدی شده است 6- ارتش روسیه همچنان به پیشروی خوددر شمال شرقی پوکروفسک و جنوب غربی تورتسک ادامه می‌دهد، اگرچه هنوز مشخص نیست که آیا فرماندهی نظامی روسیه در تابستان 2025 اولویت را به پیشروی‌های بیشتر به سمت کاستیانتینوکا یا پوکروفسک خواهد داد ؟!تصاویر جغرافیایی منتشر شده در 16 مه نشان می‌دهد که نیروهای روسی اخیراً در شمال میرولیوبیوکا (شرق پوکروفسک) پیشروی کرده و میرولیوبیوکا و میخائیلویکا (درست در غرب میرولیوبیوکا) را تصرف کرده‌اند. به گفته میل بلاگرهای روسی ، ارتش روسیه در شمال و جنوب غربی میرولیوبیوکا و شمال غربی هرودیوکا (شرق پوکروفسک) پیشروی بیشتری را ثبت کرده اند. واحدهای زرهی ارتش روسیه ، جمعی لشکر 90 اورال به مرز منطقه دنیپروپتروسک رسیدند. از سویی دیگر ، میل بلاگرهای اوکراینی معتقدند که نیروهای ارتش این کشور برخی مواضع را در نزدیکی و داخل یلیزاوتیوکا (شرق میرولیوبیوکا) حفظ کرده‌اند که پیشروی‌های روسیه به سمت میرنوهراد (غرب یلیزاوتیوکا و درست در شرق پوکروفسک) و پوکروفسک را پیچیده می‌کند. ارتش روسیه در حال حاضر ، عملیات تهاجمی در شمال شرقی و شرق پوکروفسک را تشدید کرده‌اند، در حالی که پیشتر و پس از آنکه در اوایل سال 2024 این منطقه را به نفع پیشروی‌های بیشتر در شمال شرقی پوکروفسک به سمت کاستیانتینوکا و جنوب غربی پوکروفسک به سمت نووپاولیکا رها کرده بودند. برهمین اساس ، جدید ترنی تحلیل های موجود نشان می دهد که فرماندهی نظامی روسیه ممکن است قصد داشته باشد تا در تابستان 2025 پیشروی به سمت کاستیانتینوکا را در اولویت قرار دهد. نیروهای روسی عملیات تهاجمی خود را با هدف از بین بردن منطقه تحت کنترل اوکراین در جنوب غربی تورتسک در فوریه و مارس 2025 تشدید کردند و پیشروی‌های اخیر روسیه به سمت نووولنیکا و زوریا (هر دو در جنوب غربی تورتسک) احتمالاً نیروهای اوکراینی را مجبور به عقب‌نشینی از مواضع محدود خود در منطقه تحت کنترل در آینده نزدیک خواهد کرد. وب سایت 1945 : اوکراین با خطر فزاینده فروپاشی کامل نظامی مواجه است، مگر اینکه توافقی حاصل شود اگر زلنسکی و حامیان اروپایی‌اش معتقدند که ارتش محاصره‌شده اوکراین می‌تواند به طور نامحدود به جنگ ادامه دهد و هر ماه هزاران سرباز را از دست بدهد و هرگز در خطوط دفاعی شکافی ایجاد نشود - یا شورشی در نیروها رخ ندهد - مشغول بازی رولت روسی هستند. هیچ‌کس نمی‌تواند چنین تلفاتی را تحمل کند و برای ابد مانند ربات‌ها بجنگد. 7- ناظران نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که روسیه نیروی انسانی، تجهیزات و قابلیت‌های برنامه‌ریزی عملیاتی کافی برای انجام محاصره پوکروفسک و یک عملیات تهاجمی قابل توجه به سمت کاستیانتینوکا در ماه‌های آینده را بطور همزمان ندارد. شیوه پیشروی‌های روسیه در جنوب غربی تورتسک در حال حاضر از هر دوی این تلاش‌ها پشتیبانی می‌کند، اما فرماندهی نظامی روسیه احتمالاً در هفته‌های آینده به دلیل محدودیت‌های کوتاه‌مدت موجود در ذخایر نیروی انسانی و تجهیزات ، مجبور خواهد شد یکی از مسیرها را در اولویت قرار دهد.از سویی دیگر ، برآوردهای اخیر اطلاعاتی نشان می‌دهد که روسیه در حال جذب نیروهای کافی برای افزایش تدریجی گروه‌بندی نیروهای خود در اوکراین است،اما هنوز نشانه‌هایی مبنی بر ایجاد ذخیره عملیاتی کافی توسط برای پشتیبانی عملیات در چند محوراصلی مشاهده نشده است. نیویورک تایمز از سربازان روسی پرسید که درباره ایده آتش‌بس چه فکر می‌کنند؟ سربازان روس اذعان می‌کنند که تا آزادسازی کامل خاک روسیه آماده جنگیدن هستند. در مجموع با ۱۱ پرسنل نظامی مصاحبه شد، همه آنها پیشنهاد اوکراین و غرب برای آتش‌بس بدون قید و شرط را رد کردند. پیش از این گزارش شده بود که هیئت روسی که به نمایندگی از رئیس جمهور در مذاکرات شرکت کرده بود، درخواست‌هایی را مبنی بر خروج اوکراین از ۴ منطقه‌ای که طبق قانون اساسی به روسیه پیوسته‌اند، مطرح کرد. با این وصف ، ارتش روسیه تاکنون برای خروج از چاسیو یار و تورتسک و ورود به فضای باز پس ازآن ،با مشکل مواجه بوده، که احتمالاً برنامه‌های روسیه برای حمله به کاستیانتینیکا و کمربند وسیع‌تر استحکامات اوکراین را پیچیده می کند. نیروهای روسی ممکن است پس از پاکسازی جنوب غربی تورتسک، یک مکث عملیاتی کرده تا به واحدهای در حال پیشروی در چاسیو یار و تورتسک زمان بدهند تا قبل از شروع یک حمله هماهنگ علیه کاستیانتینیکا، موقعیت خود را بهبود دهند. علاوه براین ، تشدید عملیات نظامی روسها در شمال شرقی، شرق و جنوب پوکروفسک نشان می‌دهد که مواضع اوکراین در پوکروفسک به طور فزاینده‌ای آسیب‌پذیر شده و تلاش ها برای محاصره این شهر باید از سر گرفته شود. بنابراین روسها تلاش خواهند کرد تا محاصره پوکروفسک و پیشروی‌های قابل توجه به سمت کاستیانتینیکا را به طور همزمان دنبال کنند، اما دنبال کردن هر دو عملیات، جدول زمانی به اوج رسیدن روند عملیات ارتش روسیه را تسریع می‌کند و توانایی مهاجمان برای دستیابی به هر یک از این اهداف تضعیف خواهد کرد. واحدهای موتورسیکلت سوار ارتش روسیه استفاده از این واحدها گرچه تحرک نیروی مهاجم را زیاد می کند ولی به همان نسبت آسیب پذیری آنها دربرابر آتش دشمن افزایش می یابد. 8- ارتش روسیه همچنان در محورهای تورتسک، پوکروفسک و نووپاولیوکا و زاپوریژیا در حال پیشروی است. اوکراین /تورتسک 17-18 می 2025 جنگ در اوکراین – هفدهم می 2025 1- بنا به گزارش‌ها، هیئت روسی در استانبول خواسته‌های خود برای توافق نهایی صلح را به عنوان پیش‌شرط‌هایی که اوکراین باید قبل از موافقت روسیه با آتش‌بس برآورده کند، مطرح کرده است. اکثر خواسته‌های روسیه مغایر با طرح صلح پیشنهادی ترامپ، به نظرمی رسد. بدون شرح از جنگ اوکراین!!! 2- مقامات کرملین همچنان مدعی اند که اگر اوکراین و غرب با خواسته‌های روسیه برای تسلیم اوکراین موافقت نکنند، روسیه آماده است تا جنگ خود علیه اوکراین را ادامه دهد یا حتی تشدید کند. 3- ارتش اوکراین در محور لیمان و روسها در محورهای چاسیو یار، تورتسک، پوکروفسک، نووپاولیوکا و کوراخوف در حال پیشروی اند . اوکراین/ پوکروفسک - میرنوهوورد 17-18 می 2025 اوکراین/ آندریووکا 17-18 می 2025 جنگ در اوکراین – هجدهم می 2025 1- ارتش روسیه در شب ۱۷ و ۱۸ مه، بزرگترین حمله پهپادی جنگ علیه اوکراین را انجام دادند که به نوعی بی‌اعتنایی به درخواست‌های ترامپ، از روسیه برای توقف حملات دوربرد علیه اوکراین، به ویژه علیه استان کیف است. حملات موشکی / پهپادی ارتش روسیه یکم ژانویه 2025- 18 می 2025 2- حمایت گزارش شده در ارتش و جامعه روسیه از ادامه جنگ تا زمانی که روسیه به اهداف اولیه جنگ و خواسته‌های ارضی خود دست یابد، نشان دهنده موفقیت تلاش‌های روایی کرملین برای توجیه یک جنگ طولانی مدت است. یویورک تایمزدر 17 مه گزارش داد که مصاحبه با 11 سرباز روسی که در حال حاضر در اوکراین می‌جنگند یا در این کشور جنگیده‌اند، نشان می‌دهد که برخی از سربازان روسی مخالف آتش‌بس بی‌قید و شرط هستند و معتقدند که روسیه باید تا زمانی که نیروهای روسی کل استان‌های لوهانسک، دونتسک، زاپوریژیا و خرسون را تصرف نکرده‌اند، به جنگ ادامه دهد. نا به گزارش‌ها، سربازان روسی از روسیه خواسته‌اند که جنگ را تا رسیدن به اهداف ارضی خود ادامه دهد و هیچ امتیازی به اوکراین یا غرب ارائه ندهد تا روسیه مجبور نباشد پنج یا 10 سال دیگر دوباره با اوکراین بجنگد و تلفات روسیه تاکنون در جنگ بیهوده نبوده باشد. نیویورک تایمز خاطرنشان کرد که یک نظرسنجی منتشر نشده در اواسط آوریل 2025 توسط سازمان نظرسنجی مستقل مخالفان روسیه، Chronicles، نشان داد که تقریباً نیمی از پاسخ دهندگان گفتند که از توافق صلحی که از اهداف اولیه جنگی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، مبنی بر "نازی زدایی"، غیرنظامی سازی و بی طرفی اوکراین فاصله داشته باشد، حمایت نخواهند کرد. رسانه مخالف روسیه، در آوریل 2025 نظرسنجی‌ای از 100 پرسنل نظامی روسیه انجام داد که در آن تنها 18 درصد گفتند که از خروج روسیه از اوکراین قبل از دستیابی به اهداف جنگی اعلام شده پوتین حمایت می‌کنند و تنها حدود یک پنجم پاسخ دهندگان اظهار داشتند که فکر می‌کنند جنگ در ماه‌های آینده پایان خواهد یافت. 3- ارتش روسیه همچنان در محورهای بورووا و تورتسک در حال پیشروی است. اوکراین / اسلوبوژانسک 19 می / ساعت 5:30 بعداز ظهر اوکراین / اسلوبوژانسک پایان روز 19-20 می 2025 روسیه /کورسک 19 می 2025 جنگ در اوکراین – نوزدهم می 2025 1- ترامپ و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در 19 مه برای گفتگو در مورد آتش‌بس و مذاکرات صلح در مورد جنگ روسیه در اوکراین، تماس تلفنی برقرار کردند. 2- به گفته منابع غربی ، روسیه باید صریحاً مشروعیت رئیس جمهور، دولت و قانون اساسی اوکراین و حاکمیت اوکراین را به رسمیت بشناسد تا بتواند در مذاکرات معنادار و با حسن نیت شرکت کند. https://aparat.com/v/cly2l83 آبرامز تاثیر روانی خود را برصحنه نبرد اوکراین از دست داده است آمریکا سرانجام به استرالیا اجازه داد تا تانک‌های از رده خارج شده آبرامز M1A1 را به اوکراین صادر کندتا ۴۹ دستگاه از این تانکها به اروپا ارسال شود . پیشتر، بحث های داغی در مورد اینکه چگونه پنجاه دستگاه تانک آمریکایی می‌توانند اوضاع میدان نبرد را زیر و رو کنند، در جریان بود. امروز آشکار است که این امر غیرممکن است. احتمالاً برخی از تانک‌های از رده خارج شده استرالیایی برای قطعات یدکی استفاده خواهند شد و برخی دیگر در امتداد خطوط مقدم هدف پهپادها قرار خواهند گرفت و به نظرمی رسد که این پایان کار آبرامز در اوکراین باشد!!! 3- طبق گزارش‌ها، روسیه به گسترش زیرساخت‌های نظامی خود در امتداد مرز خود با فنلاند و استونی ادامه می‌دهد. نیویورک تایمز (NYT) در 19 مه گزارش داد که تصاویر ماهواره‌ای اخیر، که مقامات ناتو آن را تأیید کرده‌اند، نشان می‌دهد که روسیه در حال ساخت پایگاه‌ها و زیرساخت‌های نظامی در نزدیکی مرزهای فنلاند و استونی است. نیویورک تایمز مدعی شده که نیروهای روسی در حال ساخت و بازسازی آشیانه ها، انبارهای نگهداری خودرو، پناهگاه‌های جت‌های جنگنده و پایگاه‌های بالگرد در پایگاه‌های هوایی اولنیا و آلاکورتی در استان مورمانسک، پایگاه هوایی کامنکا در جمهوری کومی و پایگاه هوایی پتروزاودسک در جمهوری کارلیا هستند. یک مقام ارشد ناتو اظهار داشت که روسیه احتمالاً پس از پایان جنگ در اوکراین، نیروهای خود را به سمت شمال منتقل خواهد کرد تا برای گسترش جای پای خود در قطب شمال آماده باشد. نیویورک تایمز اظهار داشت که مقامات دفاعی فنلاند پیش‌بینی می‌کنند ، تقریباً پنج سال طول خواهد کشید تا روسیه پس از پایان جنگ در اوکراین، نیروهای خود را به سطوح تهدیدآمیز رسانده و تعداد نیروهای خود را در مرز فنلاند سه برابر کند. وال استریت ژورنال (WSJ) نیز در آوریل 2025 گزارش مشابهی داد مبنی بر اینکه مقامات نظامی و اطلاعاتی غربی اظهار داشتند که روسیه در حال گسترش پایگاه‌های نظامی در نزدیکی پتروزاودسک و ارتقاء خطوط راه‌آهن و سایر زیرساخت‌ها در امتداد مرز غربی روسیه با ناتو است. https://aparat.com/v/wkg6wkx هویتزر خودکششی M1989 کوکسان ارتش روسیه گفته شده مهمات این هویتزر در روسیه تولید می شود.. ای‌بی‌سی نیوز آمریکا به استرالیا اجازه صادرات مجدد تانک‌های آبرامز را به اوکراین را داد گزارش شده است که اولین دسته شامل ۴۹ تانک آمریکایی پیش از این به اروپا ارسال شده است. آمریکایی‌ها مخفیانه از تصمیم استرالیا ناامید هستند و در مورد اثربخشی این خودروها در میدان نبرد تردید دارند. عملیات سامانه بوک ام-2 در محور جنوب دونتسک - می 2025 https://aparat.com/v/lgq59o1 4- کمکهای نظامی غرب به اوکراین همچنان ادامه دارد . آنتونی آلبانیزی، نخست وزیر استرالیا، در 18 مه با زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، دیدار کرد و تحویل تانک‌های آبرامز به اوکراین را تأیید نمود تا رسانه های استرالیایی در 19 مه گزارش دهند اولین تانک از 49 تانک آبرامز در راه اوکراین است. دانمارک در 17 مه از یک بسته کمک نظامی به اوکراین به ارزش 4.2 میلیارد کرون دانمارک (حدود 632 میلیون دلار) برای سال‌های 2025-2028 خبر داد که شامل سامانه‌های توپخانه‌ای و مهمات، تجهیزات جت‌های جنگنده و بودجه برای تأسیسات آموزشی نیروی هوایی اوکراین می‌شود. وزارت دفاع فنلاند (MoD) در 19 مه اعلام کرد که با کمیسیون اروپا توافق‌نامه‌ای برای تأمین مواد و مهمات سنگین به ارزش 90 میلیون یورو (حدود 101 میلیون دلار) با استفاده از سود حاصل از دارایی‌های مسدود شده روسیه امضا کرده است. زره پوش ماردر-1آ3 / رها شده در محور کورسک این عکس مصداق کدوم ضرب المثل ایرانی هست ؟!!! یکصد نمره خالص 5- ارتش روسیه همچنان در محورهای کورسک ،چاسیو یار، تورتسک و نووپاولیوکا در حال پیشروی اند. اوکراین /ورمیوکا 19-20 می 2025 روسیه / کورسک 19-20 می 2025 جنگ در اوکراین – بیستم می 2025 1- مقامات ارشد روسیه ، همچنان مشروعیت رئیس جمهور، دولت و قانون اساسی اوکراین و حاکمیت اوکراین را انکار می‌کنند. دیفنس اکسپرس روسیه برد پهپادهای انتحاری کاملاً خودکار خود را به ۱۰۰ کیلومتر افزایش داده است. در ابتدای ژانویه 2025 ، برد این پهپادها حدود 30 کیلومتر بود ولی اخیراً چنین پهپادی به هدفی در 100 کیلومتری خط مقدم حمله کرد. این پهپاد به لطف الگوریتم‌های بصری هوش مصنوعی خود می‌تواند به طور مستقل به یک هدف حمله کند. مجموعه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری آن به آن اجازه می‌دهد بدون استفاده از سیستم‌های ناوبری ماهواره‌ای، بلکه فقط با جهت‌یابی بصری، وارد منطقه هدف شود. گفته شده این پهپاد به طور مستقل قادر به شناسایی، طبقه‌بندی، انتخاب و حمله به اهداف است. احتمالاً کاربر حتی لازم نیست در مورد شیوه حمله تصمیم بگیرد. 2- مدودف ، خواسته‌های دیرینه روسیه را که معادل تسلیم کامل اوکراین است را مجدداً تکرار کرد. ایتالیا در حال آماده‌سازی بسته کمک نظامی جدیدی برای اوکراین است که شامل ۴۰۰ دستگاه نفربر زرهی M113 خواهد بود. ارتش ایتالیا بیشتر از 1200 دستگاه از این نفربر را به استاندارد VCC-2 رسانده است. 3- متحدان غربی اوکراین همچنان به ارائه کمک‌های نظامی به اوکراین و حمایت از صنعت دفاعی اوکراین ادامه می‌دهند. رسانه‌های ایتالیایی در اواسط ماه مه 2025 گزارش دادند که وزیر دفاع ایتالیا، گیدو کروستو، اعلام کرده که ایتالیا یازدهمین بسته کمک نظامی به اوکراین را تصویب کرده است که شامل یک سامانه دفاع هوایی و موشکی SAMP/T، چهارصد دستگاه نفربر زرهی ام-113 و مهمات خواهد بود. مدیر شرکت دفاعی دولتی اوکراین، Ukroboronprom، در 20 مه گزارش داد که تفاهم‌نامه همکاری با تولیدکننده مهمات بلژیکی KNDS Belgium برای هماهنگی مونتاژ مشترک مهمات کالیبر متوسط برای توپ‌های خودکار امضا کرده است. دونتسک جنوبی شیوه ارتش روسیه برای محافظت از خهپادهای رزمی در برابر مهمات پرسه زن مهاجم عملیات واحدهای مخابراتی ارتش روسیه در محور کراسنوارمیسک - می 2025 https://aparat.com/v/lmbws7k 4- اتحادیه اروپا و بریتانیا در 20 مه چندین بسته تحریمی علیه روسیه اعلام کردند. ین بسته، بزرگترین بسته تحریمی اتحادیه اروپا است که ناوگان سایه روسیه و بخش انرژی و نظامی-صنعتی روسیه را هدف قرار می‌دهد. اتحادیه اروپا همچنین نیروهای دفاع رادیولوژیکی، شیمیایی و بیولوژیکی روسیه؛ مرکز علمی 27؛ و موسسه تحقیقات و آزمایش علمی مرکزی 33 وزارت دفاع روسیه را به دلیل استفاده روسیه از سلاح‌های شیمیایی در اوکراین تحریم کرد. بریتانیا نیز در 20 مه تحریم‌های جدیدی علیه بخش‌های نظامی، انرژی و مالی روسیه اعلام نمود. 5- ارتش روسیه همچنان درمحورهای سومی ، خارکف، چاسیو یار ، تورتسک و زاپوریژیا در حال پیشروی اند. اوکراین / سیورسک 21 می 2025 اوکراین / سیورسک 21 می 2025 جنگ در اوکراین – بیست ویکم می 2025 1- پوتین، احتمالاً در 20 مه جلسه‌ای را با مقامات استان کورسک ترتیب داده تا شرایطی را برای توجیه تجدید برنامه‌های کرملین برای تصرف شهر سومی و الحاق استان سومی به خاک خود تعیین کند. ساندی تایمز زلنسکی تسلیم نخواهد شد: کریمه و دونباس جزئی از خاک اوکراین هستند و این کشور از حق پیوستن به ناتو دست نخواهد کشید. 2- به گفته منابع غربی ، با توجه به ناتوانی آشکار روسیه در تصرف سریع شهرک‌های بسیار کوچک‌تر در اوکراین در سه سال گذشته، بعید است که نیروهای روسی بتوانند در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت شهر سومی را تصرف کنند. یک نمونه غنیمتی جدید از خودروی پیاده نظام برادلی ام-2آ2 ارتش اوکراین به غنمیت گرفته شدن یک دستگاه برادلی اوکراینی در محور تتکینو - می 2025 https://aparat.com/v/dzl3hqa یک نمونه منهدم شده از نفربر ام 1126 استرایکر منهدم شده اوکراینی یکدستگاه لئوپارد2آ4 رهاشده در محور روبوتینه انهدام یک دستگاه ام-113 در محور کوپیانسک- می 2025 https://aparat.com/v/ecptgrp 3- سازماندهی اولین واحد رسمی موتورسیکلت سوار در ارتش اوکراین، چرخه سریع سازگاری فنی را نشان می‌دهد که در جنگ اوکراین به امری عادی تبدیل شده و به یکی از ویژگی‌های کلیدی جنگ‌های آینده تبدیل خواهد شد. هنگ تهاجمی مستقل 425 "اسکالا" اوکراین در 20 مه گزارش داد که فرماندهی نظامی اوکراین اولین گروهان موتورسیکلت تهاجمی اوکراین را در داخل این هنگ تشکیل داده و به این گروهان وظیفه انجام عملیات تهاجمی تطبیق‌پذیر و نفوذ سریع به مواضع روسیه را داده است. وکراین احتمالاً در پاسخ به رسمی‌سازی اخیر استفاده از موتورسیکلت توسط روسیه، واحدهای موتورسیکلت خود را توسعه می‌دهد - تاکتیکی که نیروهای روسی از اواخر سال 2024 به طور فزاینده‌ای در میدان نبرد از آن استفاده کرده‌اند. نیروهای روسی به دلیل حملات موفقیت‌آمیز پهپادهای اوکراینی که به خودروهای زرهی روسی آسیب رسانده و آنها را نابود کرده و کمبود خودروهای روسیه را تشدید کرده است، به طور فزاینده‌ای به وسایل نقلیه سبک مانند موتورسیکلت، باگی و وسایل نقلیه همه‌جارو (ATV) وابسته شده‌اند. تشکیل واحد موتورسیکلت اوکراین، نشان‌دهنده‌ی گسترش سریع تطبیق‌های فنی در سراسر خط مقدم اوکراین است، به طوری که تغییرات عمده در عرض یک خط مقدم هزار کیلومتری، تنها در عرض دو تا سه هفته اعمال می‌شوند. بازپسگیری کامل کورسک می 2025 نکته : بین کورسک و شهر سومی اگر حمله روسها بصورت تک جبهه ای باشد مجموعه ای از ارتفاعات وجود دارد ولی اگر روسها قصد دور زدن سومی را از طرفین داشته باشد ... کار برای اوکراین احتمالا سخت خواهد شد حملات شهپادهای اوکراینی 18 می 2025 4- ارتش روسیه همچنان در محور ولیکا نووسیلکا در حال پیشروی است. پی نوشت : منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 8- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 
  12. 1 پسندیده شده
    https://www.aparat.com/v/gij8ge3 براساس گزارش منابع روسی ، ارتش این کشور مرحله آزمایش خودروی رزمی پیاده نظام BT-3F را آغاز کرده است . این خودروی جدید می‌تواند ۱۲ سرباز را در خود جای دهد، دارای یک ماژول جنگی کنترل از راه دور و قابلیت عبور از موانع آبی را داراست . اما نکته جالب اینجاست که این نمونه در حال حاضر در خدمت ارتش اندونزی است که در سال ۲۰۱۹، چیزی در حدود ۲۱ دستگاه از آن را برای نیروی دریایی خود سفارش داد. با این وصف ، گفته شده که BT-3F بلحاظ چیدمان داخلی با BMP-3 متفاوت است چرا که محفظه سربازان در قسمت مرکزی بدنه قرار دارد، درب خروج به صورت زاویه دار قرار گرفته و مخازن سوخت در پیشانی آن قرار دارند. وزن رزمی این خودرو 18.5 تن بوده و زره آن می تواند در برابر پرتابه هایی تا کالیبر ۱۴.۵ میلی‌متری شلیک شده از تیربارسنگین KPVT از فاصله ۲۰۰ متری مقاومت کند . بدنه حدود ۷ متر طول، ۳.۳ متر عرض و ۳ متر ارتفاع داشته و برد آن به 600 کیلومتر می‌رسد. پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا... میل بلاگرهای اوکراینی سرجنگی جدید برای شاهدهای روسی بررسی های بعمل آمده نشان می دهد که شاهدهای روسی به یک کلاهک‌های ترکیبی دوتایی سوختار شدید/ ترموباریک جدید ۹۰ کیلوگرمی مجهز شده اند تا پس از برخورد آسیب بیشتری را به هدف وارد کنند . این سرجنگی که برخی معتقدند با همکاری تهران ابداع شده حرارتی به اندازه 3500 درجه سانتی گراد را بوجود می آورد .
  14. 1 پسندیده شده
    چگونه موتور یک موشک را روشن کنیم موتورهای موشک با سوخت مایع با جریان دادن سوخت و اکسیدکننده به داخل محفظه احتراق با فشار بالا کار می‌کنند تا جرم را با سرعت بالا از نازل موشک خارج کنند.روش‌های زیادی برای مخلوط کردن این مواد پیشران وجود دارد (که چرخه موتور نامیده می‌شوند )، همه آنها یک مانع فنی عمده دارند: چگونه یک موتور موشک به فشارهای عملیاتی می‌رسد؟ علاوه بر این، این کار چگونه در محیط نیروی( صفر-عمودی )انجام می‌شود؟روشن کردن یک موتور موشک مایع، یک فرآیند بسیار پیچیده از مدیریت فشار و دما در تمام سوپاپ‌ها و پمپ‌های موتور است که در آن کوچکترین خطا منجر به RUD (جداسازی سریع و برنامه‌ریزی نشده قطعات) موتور می‌شود. روشن کردن یک بوستر/موتور موشک سوخت جامد ساده‌ترین موتور موشک برای روشن شدن، بوسترهای موشک جامد هستند که به طور گسترده در صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ به ویژه، سیستم پرتاب فضایی ناسا در سیستم حمل و نقل فضایی (شاتل فضایی) از دو بوستر موشک جامد عظیم استفاده کرده‌اند. از آنجایی که سوخت جامد، سوخت و اکسیدکننده مخلوط شده در یک ژل جامد است، برای روشن کردن یک موتور جامد، مقدار کمی انرژی برای شروع احتراق لازم است. موتورهای موشک سوخت جامد SLS در موتورهای موشک کوچک‌تر این کار معمولاً با اتصال کوتاه سیم‌ها، ایجاد گرما و احتراق سوخت انجام می‌شود. با این حال، با توجه به اینکه سطح با سرعت کمتری نسبت به حجم افزایش می‌یابد، موتورهای موشک جامد بزرگ‌تر برای شروع به انرژی بیشتری نیاز دارند و بنابراین از نوعی باروت سیاه استفاده می‌کنند که از سیم‌ها مشتعل می‌شود و باعث احتراق خودبه‌خودی می‌شود. در مورد SRB های چهار و پنج قسمتی ناسا (که به ترتیب در شاتل فضایی و SLS استفاده می‌شوند)، آنها از چاشنی استاندارد ناسا (NSD) استفاده می‌کنند، وسیله‌ای که از زمان برنامه جمینی برای جداسازی بوستر، پیچ‌های شکننده یا شروع SRB ها استفاده می‌شود. رندر چاشنی استاندارد ناسا برای روشن کردن این SRBها، سیگنالی به دو NSD (چاشنی)کاملاً اضافی ارسال می‌شود تا از روشن شدن صحیح هر دو بوستر اطمینان حاصل شود. NSDها یک لایه نازک را می‌شکنند که یک بار تقویت‌کننده آتش‌زا را مشتعل می‌کند. سپس آن بار تقویت‌کننده، سوخت را در یک آغازگر احتراق مشتعل می‌کند، که همان چیزی است که تمام طول موتور موشک سوخت جامد را روشن می‌کند و تمام سطح هسته بوستر را به طور همزمان روشن می‌کند. تمام مزایای سوخت‌های جامد: آن‌ها فوق‌العاده ساده و فوق‌العاده قابل اعتماد هستند. این موضوع معایبی نیز دارد، مانند عدم امکان خاموش کردن آن‌ها و عملکرد پایین‌تر نسبت به موتورهای موشک مایع. احتراق موتورهای موشک مایع پیش آماده سازی موتور قبل از اینکه یک موتور موشک با سوخت مایع بتواند روشن شود، موتور باید برای دماهای بسیار پایینی که قرار است با سوخت‌های مایع تجربه کند، آماده شود، موتورهای موشک مداری نه تنها سوخت را از طریق دیواره‌های موتور عبور می‌دهند تا از ذوب شدن محفظه احتراق جلوگیری کنند، بلکه خود پمپ‌ها نیز هزاران لیتر در ثانیه سوخت‌های برودتی را به سمت بالا جریان می‌دهند که باعث می‌شود فلزات، سوپاپ‌ها و یاتاقان‌ها شکننده و مستعد خرابی شوند. این امر به ویژه در مورد موتورهایی که با RP-1 و اکسیژن مایع (به نام کرولوکس) کار می‌کنند و در مورد هیدروژن و اکسیژن مایع (به نام هیدرولوکس) یا متان و اکسیژن مایع (به نام متالوکس) صادق است. اکثر موشک‌های سوخت مایع، یکی از ترکیبات سوخت ذکر شده در بالا را دارند. نمونه‌هایی از RP-1 و LOx عبارتند از: Merlin شرکت SpaceX، موتور قدرتمند F1 موشک Saturn V، Rutherford شرکت Rocket Lab، RD-180 موشک Atlas V، موتورهای RD-107 و RD-108 موشک Soyuz، موتورهای Reaver و Lightning موشک Firefly و غیره. صنعت به آرامی به سمت نسل بعدی سوخت موشک یعنی متالوکس حرکت می‌کند، CH 4 (متان)یک ماده‌ی میانی خوب بین کرالوکس و هیدرولوکس است که مقدار متوسطی از نیروی رانش را با یک ضربه‌ی ویژه‌ی متوسط تولید می‌کند. اکثر موتورهای موشک‌های آینده از متالوکس استفاده می‌کنند، از جمله Raptor شرکت SpaceX، Blue Origins BE-4 (که هم روی موشک Vulcan شرکت ULA و هم روی موشک New Glenn شرکت Blue Origin پرواز خواهد کرد)، موتور Aeon شرکت Relativity، TQ-12 شرکت Zhuque-2 و موتور Archimedes روی موشک Neutron شرکت Rocket Lab. مقیاسی از دمای سوخت بسیاری از موتورهای موشک برای رساندن دما به درجات بسیار پایین از هیدرولوکس استفاده می‌کنند. روشن شدن این موتورها به دلیل نقطه جوش هیدروژن که -۲۵۲ درجه سانتیگراد است و چگالی بسیار پایین آن، فوق‌العاده دشوار است. برخی از این موتورها عبارتند از RS-۲۵ در شاتل فضایی و SLS، انواع RL-۱۰ که در موشک‌های اطلس، دلتا، SLS و به زودی ولکان پرواز می‌کنند، J-۲ در موشک ساترن ۵، RD-۰۱۲۰ در موشک انرگیا یا RS-۶۸A در موشک دلتا هستند. علاوه بر این، موتور آینده استوک اسپیس نیز با هیدرولوکس کار خواهد کرد. با این حال، قبل از اینکه موتور بتواند با جریان دادن پیشران‌ها، تهویه شود، باید آن را پاکسازی کرد. این فرآیند عموماً شامل دمیدن نیتروژن گازی در سراسر موتور، پاکسازی خطوط لوله و از بین بردن حباب‌های هوا و رطوبت است. این امر مهم است زیرا هرگونه بخار آب در خطوط لوله قبل از ورود مواد سرمازا منجمد می‌شود و باعث آسیب به موتور، گرفتگی احتمالی منافذ و آسیب به سطوح آب‌بندی می‌شود فرآیند تخلیه موتور در مورد موتور هیدروژنی، این مشکل با این واقعیت تشدید می‌شود که هیدروژن مایع به اندازه کافی سرد است که نیتروژن را منجمد کند، بنابراین هرگونه نیتروژن باقی مانده در سیستم می‌تواند باعث این مشکلات شود. بدتر از آن، بررسی این نوع خرابی‌ها بسیار دشوار است، زیرا قبل از اینکه هر انسانی بتواند از محل بازدید کند، ذوب می‌شود. خنک سازی خنک‌سازی بسته به نوع موتور، در زمان‌های بسیار متفاوتی شروع می‌شود. برای مثال، موتورهای مرلین در فالکون ۹ در هفت دقیقه به پرتاب شروع به خنک‌سازی می‌کنند، در حالی که RS-25 در SLS ساعت‌ها قبل از پرتاب شروع به خنک‌سازی می‌کند. این رویداد معمولاً با اعلانی در شبکه‌ها با عنوان «خنک‌سازی موتور» یا «سردسازی موتور» همراه است. نزدیک‌تر به دمای پرتاب، موشک از حالت گاز بی‌اثرخارج شده و مقداری از پیشران‌ها را با سرعت جریان کم از طریق سیستم به جریان می‌اندازد، جایی که شروع به تنظیم دمای موتور برای رساندن آن به دمای برودتی می‌کند. این فرآیند به طرز شگفت‌آوری آسان است، زیرا مخازن موشک، پیشران را در فشار نسبتاً بالایی، معمولاً سه تا شش بار، ذخیره می‌کنند. به همین دلیل، برخی از دریچه‌ها می‌توانند به راحتی باز شوند و فشار مخازن، جریان پیشران را از مخازن به موتور تضمین می‌کند. بسته به موتور موشک و سیستم‌های زمینی، سوختی که از موتور عبور کرده است ممکن است به هوا تخلیه شود. این امر به ویژه در مورد اکسیژن مایع صادق است البته زمانی که تخلیه به جو هیچ خطری ندارد. با این حال، برای CH4 (متان)و H2(هیدروژن) ، معمولاً یا دوباره مایع می‌شوند یا در یک دودکش شعله‌ور سوزانده می‌شوند تا اثرات آنها بر جو کاهش یابد. موتور نه تنها برای محافظت از خود در برابر پیشران سرد، بلکه برای محافظت از پیشران در برابر موتور گرم نیز خنک می‌شود. اگر پیشرانه قبل از رسیدن به پروانه‌های پمپ‌ها بجوشد، می‌تواند باعث کاویتاسیون (حباب‌های کوچک در مایع) شود. این حباب‌ها می‌توانند مواد را از پمپ‌ها جدا کرده و به پره‌ها آسیب برسانند.این حباب‌ها نه تنها می‌توانند با خرد کردن پمپ‌ها به آنها آسیب بزنند، بلکه می‌توانند باعث افزایش سرعت پمپ‌ها نیز شوند، به این معنی که مقدار نادرستی از سوخت را به محفظه احتراق می‌رسانند. این امر می‌تواند باعث شود موتور در شرایط استوکیومتری(واکنش شیمیایی تعادلی) بسوزد که بیشترین گرما را به موتور آزاد می‌کند و به آن آسیب می‌رساند یا حتی آن را از بین می‌برد. فرآیند خنک‌سازی کاملاً حیاتی است. در واقع، تلاش برای پرتاب SLS در آگوست 2022 به همین دلیل لغو شد؛ حسگر دمای موتور 3 نشان نمی‌داد که موتور به دمای مورد نیاز رسیده است و پرتاب را برای آن روز لغو کرد. بعداً معلوم شد که این داده‌ها به دلیل یک حسگر معیوب بوده و نه به دلیل عدم رسیدن موتور به دمای عملیاتی. استثناها با این اوصاف، استثناهایی در فرآیند سرد کردن وجود دارد: هایپرگولیک‌ها. پیشرانه‌های هایپرگولیک آن‌هایی هستند که در تماس با یکدیگر می‌سوزند. هایپرگولیک‌هایی که در موشک‌سازی استفاده می‌شوند، نقطه جوش بالایی دارند، به این معنی که می‌توان آن‌ها را در دمای اتاق نگهداری کرد. به همین دلیل، موتورها نیازی به سرد شدن ندارند. بدیهی است که این امر برای بسیاری از موشک‌های بالستیک قاره‌پیما و موشک‌های مشتق‌شده از آنها که عموماً با هیدرازین کار می‌کنند، مزایایی دارد. سوخت می‌تواند دی‌متیل‌هیدرازین نامتقارن، هیدرازین یا مونومتیل‌هیدرازین باشد و اکسیدکننده آن تتراکسید نیتروژن است. استفاده ایالات متحده از موشک‌های مبتنی بر هایپرگولیک محدود بوده است. LR87 در موشک تایتان ۲ و AJ-10 در مرحله بالایی موشک دلتا ۲ از نوع هایپرگولیک بودند. با این حال، موشک‌های هایپربولیک در اتحاد جماهیر شوروی بسیار محبوب بودند. علاوه بر این، بسیاری از موشک‌های پرتاب چین با هایپرگولیک کار می‌کنند، اما به آرامی در حال تغییر از این روش هستند. سوخت‌های فوق‌سنگین که در دمای اتاق نگهداری می‌شوند چرخش بالاSpin Up پس از اینکه موتور برای روشن شدن آماده شد، هدف بعدی چرخاندن پمپ‌ها است. برای انجام این کار، مهندسان باید یکی از اساسی‌ترین قوانین جهان را در نظر بگیرند: فشار از بالا به فشار پایین جریان می‌یابد. برای اطمینان از اینکه شعله از طریق سیستم به عقب فرستاده نشود، که منجر به خرابی فاجعه‌بار می‌شود، فشار بالادست یک موتور باید بسیار بالا باشد. در واقع، برای برخی از موتورها مانند Raptor شرکت SpaceX، فشار بالادست می‌تواند به ۱۰۰۰ بار نزدیک شود! ساده‌ترین چرخه موتور برای چرخش، موتور تحت فشار است. از آنجا که سوخت از قبل در فشار بالا ذخیره شده است، باز کردن ساده سوپاپ‌ها به سوخت اجازه می‌دهد تا با فشار عملیاتی لازم وارد محفظه احتراق شود. نموداری از یک موتور دو پیشران با تغذیه فشاری با این اوصاف، موتورهای تحت فشار برای رساندن اجسام به مدار از سطح زمین کافی نیستند. به همین دلیل، موتورهای فشار قوی با قدرت بالا که دارای توربوپمپ هستند، مورد نیازند. در اکثر موتورها، توربین صدها هزار اسب بخار از تنها یک توربین تولید می‌کند. البته آن توربین توسط یک ژنراتور گاز یا پیش‌سوز که توسط پمپ‌ها تغذیه می‌شود، می‌چرخد. این امر یک دینامیک سخت ایجاد می‌کند که توربین باید بچرخد تا پیشران‌ها را به پیش‌سوز/ژنراتور گاز منتقل کند، اما پیش‌سوز/ژنراتور گاز باید در حال احتراق باشد تا توربین را بچرخاند. ساده‌ترین راه برای دور زدن این مشکل، که توسط موتور Rutherford شرکت Rocket Lab انجام می‌شود، استفاده از یک موتور الکتریکی برای چرخاندن توربین است.اما این برای موتورهای بزرگتر، مانند RS-25، که برای چرخاندن توربین خود در حالت گاز کامل به ۱۰۰۰۰۰ اسب بخار نیاز دارد، امکان‌پذیر نیست. علاوه بر این، پیش‌سوز سوخت RS-25 به ازای هر کیلوگرم، ۲۰۰ اسب بخار نیرو تولید می‌کند که نشان می‌دهد چرا موتورهای الکتریکی کاربردی نیستند. چرخاندن یک پیش‌سوز/ژنراتور گاز معمولاً با استفاده از گاز پرفشار برای چرخاندن پمپ‌ها انجام می‌شود. این گاز می‌تواند توسط یک سیستم داخلی، مانند هلیوم ذخیره شده در COPVها، یا توسط تجهیزات خدمات زمینیGSEتأمین شود. چرخاندن موتورها با GSE مزیت دارد زیرا جرم و پیچیدگی را از موشک حذف می‌کند. در هر دو حالت، هلیوم یا نیتروژن با فشار بالا به ژنراتور/پیش‌سوزکننده گاز پمپ می‌شود تا توربین را با سرعت عملیاتی به چرخش درآورد. برای مدت کوتاهی، پمپ‌های موتور توسط چیزی که اساساً یک رانشگر گاز سرد است، تغذیه می‌شوند که بسیار ناکارآمد است. از طرف دیگر، برخی موتورها از یک موتور کوچک توپر یا هایپرگولیک استفاده می‌کنند که برای مدت کوتاهی به عنوان ژنراتور گاز عمل می‌کند. توربینی که توسط پراکسید هیدروژن تجزیه شده می‌چرخد به دلیل پایین بودن ضربه ویژه این سیستم‌ها، شما نمی‌خواهید موتور را بیش از حد لازم روشن نگه دارید، بنابراین این کار فقط تا زمانی انجام می‌شود که موتور بتواند احتراق خود را تثبیت کند. این بدان معناست که برای موتورهایی که نیاز به چندین بار روشن شدن دارند (مانند موتورهای مراحل بالایی که ممکن است برای رسیدن به مدار مورد نظر یا برای فرود پیشران مجبور به چندین بار سوختن باشند)، موشک باید هلیوم کافی برای چرخاندن موتورها حمل کند. بوت‌استرپBootstrapping با این حال، روش دیگری برای روشن کردن موتور موشک وجود دارد که برای رساندن سرعت پمپ‌ها به منبع جداگانه‌ای نیاز ندارد. این فرآیند که بوت‌استرپ (یا استارت با سر مخزن / استارت با سر مرده) نامیده می‌شود، جایی است که موتور با دقت و تنها با استفاده از فشار مخزن و انرژی ذخیره شده در اختلاف حرارتی بین سوخت و موتور روشن می‌شود. برای انجام این کار، پیش‌سوزنده (که توربین را تغذیه می‌کند) به دلیل جریان هیدروژن از طریق پیش‌سوزنده و جوشیدن آن، شروع به چرخش می‌کند. این امر فشار را افزایش می‌دهد و شروع به چرخش توربین می‌کند. سپس مقداری اکسیژن وارد می‌شود و پیش‌سوزنده روشن می‌شود. در ابتدا، احتراق بسیار ضعیف است، اما با افزایش فشار در پیش‌سوزنده، پمپ‌ها سریع‌تر می‌چرخند و سوخت بیشتری را برای پیش‌سوزنده‌ها فراهم می‌کنند و باعث افزایش فشار و چرخش سریع‌تر پمپ‌ها می‌شوند. این کار تا زمانی که موتور به فشار عملیاتی برسد، انجام می‌شود. یک شاتل فضایی در حین پرتاب با شعله‌ور شدن هیدروژن اضافی توسط ROF این فرآیند در RS-25 (هم در شاتل فضایی و هم در SLS) استفاده می‌شود، که در RS-25، توربوپمپ سوخت فشار بالا باید در عرض ۱.۲۵ ثانیه به ۴۶۰۰ دور در دقیقه برسد تا موتور جریان سوخت کافی برای احتراق محفظه احتراق اصلی (MCC) را داشته باشد. استارت بی‌هدف به دلیل نیاز به کنترل دقیق، فرآیندی بسیار پیچیده است. اما این موضوع با توجه به اینکه موتور در حال روشن شدن در یک حالت گذرا است، پیچیده‌تر هم می‌شود: زمان بین خاموش بودن و روشن شدن با حداکثر سرعت. گذراهاTransients گذراها را می‌توان به بهترین شکل به عنوان «لحظات بینابینی» خلاصه کرد. در مورد موتورهای موشک،به زمان بین یک موتور ثابت و یک موتور که با قدرت کامل کار کنداطلاق می شود. علاوه بر این، هر زمان که موتور تنظیمات دریچه گاز را تغییر می‌دهد، در یک حالت گذرا است. اما، هنگامی که موتور در حالت پایدار قرار گرفت، ادامه کار نسبتاً آسان است. این گذراها، روشن کردن موتور را به دلیل سناریوی مرغ و تخم‌مرغ(اول مرغ بود یا تخم مرغ) بسیار دشوار می‌کنند. به عنوان مثال، با استفاده از بوت‌استرپ RS-25: مایعی که از برخورد به پیش‌سوزان موتور به صورت ناگهانی می‌جوشد، با تبدیل شدن به گاز، منبسط می‌شود. این انبساط همان چیزی است که باعث چرخش توربین می‌شود. با این حال، این فشار همچنین یک فشار معکوس بر بقیه سیستم اعمال می‌کند و جریان سوخت را کند می‌کند. سپس، با کاهش جوشش، جریان دوباره افزایش می‌یابد، جایی که جوشش می‌کند و دوباره همان اتفاق را ایجاد می‌کند. در مورد RS-25، این اتفاق هر ثانیه دو بار رخ می‌دهد. چیزی که اوضاع را بدتر می‌کند این است که اغلب بین عمل و واکنش تأخیر وجود دارد. اگر این امواج فشار خیلی شدید باشند، گرادیان فشار می‌تواند به عقب جریان یابد و باعث توقف توالی روشن شدن یا انفجار موتور شود. علاوه بر این، هر بار که یک شیر باز می‌شود، فشار تغییر می‌کند و بر جریان تأثیر می‌گذارد. کل فرآیند روشن شدن موتور پر از این حلقه‌های بازخورد است، و این واقعیت را که موتورهای موشک می‌توانند روشن شوند، به یک شاهکار مهندسی قابل توجه تبدیل می‌کند. فرآیند احتراق احتراق روی زمین حالا که موتور برای پرتاب آماده شده است، پیشران‌ها شروع به جریان یافتن به سمت موتور می‌کنند. با این حال، این تنها دو سوم مثلث احتراق را تشکیل می‌دهد که شامل سوخت، یک عامل اکسیدکننده و یک منبع احتراق (معمولاً به شکل گرما) است. اما، برای اینکه اوضاع را حتی سخت‌تر کنیم، هر خطای جزئی در فرآیند احتراق می‌تواند منجر به «استارت سخت» شود، یعنی زمانی که پیشران‌ها با نسبت اشتباه، در زمان اشتباه یا در مکان اشتباه می‌سوزند. بدترین استارت‌های سخت می‌توانند موتور را بیش از حد تحت فشار قرار دهند و باعث انفجار پرانرژی شوند که موتور و به طور بالقوه وسیله نقلیه را از بین می‌برد. قبل از اینکه موتور بتواند مشتعل شود، پیشران‌ها باید در محفظه احتراق مخلوط شوند. این کار از طریق انژکتورهای مخصوص طراحی شده انجام می‌شود .اگر پیشران‌ها به طور یکنواخت مخلوط نشوند، موتور نمی‌تواند احتراق پایداری داشته باشد و باعث انفجار موتور می‌شود. ساده‌ترین موتورها برای احتراق، موتورهای هایپرگولیک هستند زیرا طبق تعریف، در اثر تماس مشتعل می‌شوند. با این حال، بدیهی است که این کار را نمی‌توان برای هیچ موتور اکسیژن مایعی انجام داد. اولین و ساده‌ترین شکل احتراق موتور، کاری است که اتحاد جماهیر شوروی با R7 انجام داد و روسیه هنوز هم با سایوز انجام می‌دهد. آنها در داخل هر محفظه احتراق، براکت‌های چوبی بزرگی را با مواد آتش‌زا قرار می‌دهند. سپس وقتی این مواد مشتعل می‌شوند، موتور روشن می‌شود. اگرچه این روش زیبا نیست اما کاربردی است، اما یک عیب بزرگ دارد: این کار را نمی‌توان در فضا انجام داد. جرقه‌زن‌های چوبی سایوز تعداد زیادی از موتورها از جریان الکتریکی که از طریق یک شکاف جرقه می‌زند برای احتراق موتور استفاده می‌کنند. با این حال، این امر به منبع تغذیه بزرگی نیاز دارد که یا باید توسط باتری‌های بزرگ و عظیم یا توسط GSE تأمین شود. به طور مشابه، می‌توان از جرقه‌زن‌ها استفاده کرد که فقط یک سیم‌پیچ را تا زمانی که به اندازه کافی داغ شود تا پیشرانه‌ها را مشتعل کند، گرم می‌کنند که شبیه به شمع حرارتی در یک موتور دیزل است. یک مشعل آتش‌زنه یکی دیگر از تکنیک‌های احتراق که (تا آنجا که ما می‌دانیم) در هیچ موشک مداری استفاده نشده است، استفاده از تقویت نور گسیل القایی تابش (لیزر) برای احتراق پیشران‌ها است. این روش پتانسیل آن را دارد که از تکنیک‌های احتراق ذکر شده کارآمدتر باشد، اما پیچیدگی بیشتری نیز دارد. اما گزینه دیگری هم وجود دارد: استفاده از سیالات آتش‌زا (معمولاً TEA-TEB، سیالی که با اکسیژن هایپرگولیک می‌شود). این روش این مزیت را دارد که جرم کمی دارند و بسیار قابل اعتماد هستند. به عنوان مثال، فالکون ۹ از TEA-TEB برای روشن کردن موتورهای خود استفاده می‌کند. این را می‌توان با چشمک زدن سبز روشن هنگام روشن کردن موتور توسط فالکون ۹ مشاهده کرد. TEA-TEB روشن کردن موتور را آسان می‌کند زیرا TEA-TEB را به موتور تزریق می‌کنید، سپس به محض شروع جریان اکسیژن، آتش می‌گیرد و موتور را روشن می‌کند. در فالکون ۹، مایع TEA-TEB که برای روشن کردن موتورها در زمان پرتاب استفاده می‌شود، توسط GSE ذخیره می‌شود. موتور Merlin Vacuum و سه موتور فرود (E1، E5 و E9) دارای محفظه‌های TEA-TEB هستند که مایع مورد نیاز برای روشن کردن موتورها در حین پرواز را ذخیره می‌کنند. احتراق با TEA-TEB معایبی هم دارد. اول از همه، قابل مصرف است. این بدان معناست که باید بین هر پرواز دوباره پر شود. دوم، بسیار گران است تماس TEA-TEB با اکسیژن و آتش گرفتن آن. موشک MVac اسپیس ایکس در حین احتراق در فضا فالکون ۹ در حال روشن کردن موتور مرلین خود با TEA-TEB موتور جدید رپتور اسپیس‌ایکس از یک رویکرد ترکیبی با استفاده از یک مشعل اشتعال‌زا (که به آن مشعل اشتعال‌زای تقویت‌شده نیز می‌گویند) استفاده کرده است که شبیه به فندکی است که برای روشن کردن شمع استفاده می‌شود. این موتور از یک مشعل اشتعال‌زای کوچک‌تر و سپس یک منبع متالوکس برای روشن کردن مشعل استفاده می‌کند. این تقریباً مانند یک موتور موشک کوچک است که با یک مشعل اشتعال‌زا روشن می‌شود. آن مشعل در طول توالی راه‌اندازی مشتعل باقی می‌ماند. احتراق در فضا روشن کردن موتور در فضا دو چالش عمده دیگر نیز دارد. اول از همه، هیچ تجهیزات پشتیبانی زمینی وجود ندارد. این بدان معناست که جرم کل سیستم احتراق باید روی وسیله نقلیه باشد. دوم، و شاید مهمتر از آن، این است که وسیله نقلیه در یک چارچوب مرجع اینرسی قرار ندارد و تحت تأثیر نیروی گرانش زمین است. این بدان معناست که سوخت مایع در پایین مخازن قرار می‌گیرد و فقط بالای هر مخزن دارای گاز است. با این حال، وقتی یک وسیله نقلیه در فضا است (و موتوری روشن نمی‌کند)، در یک چارچوب مرجع اینرسی قرار دارد (و بنابراین نیروی عمودی صفر دارد). به همین دلیل، پیشران‌ها (منظور از پیشران ها سوخت هستند)فقط در مخزن شناور هستند - بنابراین، برای روشن کردن یک موتور موشک در فضا، ابتدا باید مطمئن شد که پیشران‌ها در پایین مخازن قرار دارند. برای انجام این کار، معمولاً از پیشران‌های فضای خالی استفاده می‌شود. این زمانی است که یا از یک موتور موشک جامد کوچک یا پیشران‌های گاز سرد برای مستقر کردن پیشران‌ها استفاده می‌شود، برای مثال، ساترن ۱بی و ساترن ۵ از پیشرانه‌های خلأ نه تنها برای جدا کردن مراحل، بلکه برای ته‌نشین کردن پیشران‌ها نیز استفاده می‌کردند. استفاده از پیشرانه‌های گاز سرد رایج‌ترین راه حل است زیرا به راحتی قابل راه‌اندازی مجدد هستند - که اگر یک مرحله برای رسیدن به مدار مورد نظر خود بیش از یک بار احتراق انجام دهد، ضروری است. در واقع، حتی مرحله اول فالکون ۹ نیز دارای دو پیشرانه ته‌نشین شونده سوخت است که قبل از احتراق‌های تقویت و ورود مجدد استفاده می‌شوند. بسیاری از فضاپیماها به دلیل استفاده از هایپرگولیک‌ها به پیشرانه‌های فوق‌عریض نیازی ندارند. به عنوان مثال، فضاپیمای دراگون اسپیس‌ایکس از پیشرانه‌های هایپربولیک ذخیره شده در فشار بالا استفاده می‌کند. به این ترتیب، دراگون می‌تواند به سرعت پیشرانه‌های خود را برای کنترل بسیار دقیق وسیله نقلیه روشن کند. هایپرگولیک‌های مایع در دستگاه‌های مدیریت پیشرانه ذخیره می‌شوند که مخازن کروی دارای مثانه هستند. اگرچه در دراگون استفاده نمی‌شوند، برخی از مخازن استوانه‌ای می‌توانند از پیستونی استفاده کنند که پیشرانه را هنگام استفاده به جلو می‌راند. مخزن استوانه‌ای با پیستونی که سوخت آن را به پایین می‌راند. مخزن تخلیه سوخت که تضمین می‌کند موتور موشک هنگام روشن شدن در فضا، سوخت را جذب کند با این حال، هنوز یک راه نهایی وجود دارد که می‌توان بدون هیچ یک از این روش‌ها، موتور را در فضا روشن کرد: احتراق داغ. در این روش که توسط موشک‌های سایوز، پروتون و برخی از موشک‌های تایتان استفاده می‌شود، موتورهای مرحله‌ی بالا در حالی که مرحله‌ی پایین هنوز در حال احتراق است، روشن می‌شوند. موشک سایوز روسکامسوس با مرحله میانی باز که امکان گرم کردن را فراهم می‌کند. موشک تیتان ۲ با مرحله میانی باز که امکان استفاده از سیستم استیجینگ داغ را فراهم می‌کند احتراق RS-25 برای درک هر آنچه در بالا گفته شد، توالی احتراق موتور RS-25 شاتل فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. RS-25 دو پیش‌سوزنده دارد. از آنجایی که سوخت آن غنی است، هر دو پیش‌سوزنده غنی از سوخت هستند، به این معنی که تمام سوخت از میان پیش‌سوزنده‌ها جریان می‌یابد و یکی پمپ‌های اکسیژن و دیگری پمپ‌های سوخت را تغذیه می‌کند. علاوه بر این، یک پمپ تقویت‌کننده کوچک در سمت اکسیژن وجود دارد که اکسیژن مایع با فشار بالاتر مورد نیاز برای عملکرد پیش‌سوزنده‌ها را تأمین می‌کند. موتور دارای پیش‌سوپاپ‌هایی است که مخازن را به موتورها و شیر اصلی سوخت متصل می‌کند، که پیش‌سوزان‌ها و کانال‌های خنک‌کننده‌ی احیا را تغذیه می‌کند. سیستم احیا دارای یک شیر جداگانه به نام شیر خنک‌کننده‌ی محفظه است که می‌توان آن را برای هدایت سوخت بین MCC و سیستم‌های احیا تنظیم کرد. سه دریچه اکسیژن وجود دارد، که یکی از آنها هر یک از سه محفظه احتراق (MCC و پیش‌سوزاننده‌ها) را تغذیه می‌کند. در نهایت، تعدادی لوله گردش مجدد وجود دارد که سوخت گازی در حال جوش را یا به مخزن برمی‌گردانند یا آن را به جو تخلیه می‌کنند. RS-25 با تکمیل مثلث احتراق، دارای جرقه‌زن‌های یدکی تقویت‌شده (ASI) است. سه مجموعه از این جرقه‌زن‌ها وجود دارد، یکی در هر پیش‌سوزاننده و یکی در MCC. ASIها خطوط تأمین سوخت و اکسیژن مخصوص به خود را دارند و اولین سیستم‌هایی هستند که سوخت را دریافت می‌کنند. اگرچه بدیهی است که لوله‌ها، مجاری و حسگرهای بسیار دیگری در اطراف موتور وجود دارد، اما برای درک مفاهیم اصلی احتراق موتور، این ساده‌سازی کافی است. پیش‌شرط همانطور که در بالا ذکر شد، اولین قدم، پاکسازی و تنظیم دمای موتور است. RS-25 وارد «مرحله آماده‌سازی برای شروع» می‌شود؛ در طول این مرحله، رطوبت سمت اکسیژن موتور با استفاده از نیتروژن و رطوبت سمت سوخت با هلیوم تخلیه می‌شود. اکنون که موتور عاری از رطوبت است، می‌توان موتور را برای پرتاب از نظر دمایی تنظیم کرد. برای انجام این کار، پیش‌شیرهای اصلی سوخت باز می‌شوند و به هیدروژن مایع اجازه می‌دهند از طریق پمپ‌های سوخت و به داخل شیر اصلی سوخت جریان یابد. مقداری از این پیشران دوباره به گردش در می‌آید به طوری که یا مقداری از هیدروژن را به بیرون می‌ریزد یا آن را دوباره به داخل ورودی سوخت پمپ می‌کند. اکسیژن با باز کردن پیش‌شیر اکسیژن، قسمت اکسیژن موتور را پر می‌کند و به پیشران برودتی اجازه می‌دهد تا از طریق پمپ‌های اکسیژن و سه شیر جریان یابد. این شیرها باید در هنگام راه‌اندازی بسیار دقیق کنترل شوند، زیرا شیر اصلی اکسیژن، MCC، پیش‌سوزاننده سوخت و پیش‌سوزاننده اکسیژن را تغذیه می‌کند. اکسیژن دوباره به گردش در می‌آید و دارای یک شیر تخلیه در شیر اکسیژن پیش‌سوزاننده سوخت است که امکان تخلیه مقداری اکسیژن را فراهم می‌کند. پیشران‌ها بیش از یک ساعت در داخل موتور نگه داشته می‌شوند تا موتور برای راه‌اندازی کاملاً آماده شود. در تمام این مدت، کامپیوتر اصلی موتور ۵۰ بار در ثانیه فشار و دما را رصد می‌کند. چهار دقیقه قبل از احتراق، یک تخلیه نهایی موتور با هلیوم در پایین دست شیر اصلی سوخت انجام می‌شود. با فرض اینکه همه داده‌ها برای کنترل‌کننده موتور خوب به نظر برسند، کامپیوتر وارد وضعیت «آماده برای موتور» می‌شود. توالی احتراق سه ثانیه قبل از روشن شدن موتور، شیرهای تخلیه اکسیژن و هیدروژن بسته می‌شوند و موتور منتظر فرمان روشن شدن می‌ماند. به محض دریافت این فرمان، اولین اتفاقی که می‌افتد این است که شیر اصلی سوخت کاملاً باز می‌شود. باز شدن کامل این شیر تقریباً 2/3 ثانیه طول می‌کشد. نموداری از توالی روشن شدن RS-25 در این مرحله، با وجود اینکه موتور از نظر استاندارد مطلق کاملاً سرد است، جریان پایین‌دست از نظر هیدروژن مایع و اکسیژن گرم است. این بدان معناست که وقتی هیدروژن مایع به موتور جریان می‌یابد، تقریباً بلافاصله به هیدروژن گازی تبدیل می‌شود. این انرژی حاصل از گرمای نهان موتور برای شروع چرخش توربین کافی است، که اساساً مانند یک موتور چرخه انبساطی می‌چرخد. همانطور که قبلاً اشاره شد، این به عنوان بوت‌استرپ یا شروع بی‌هدف شناخته می‌شود. این امر منجر به ناپایداری ترمودینامیکی می‌شود. با جوش آمدن شعله‌ی سوخت، نوسانات غیرقابل کنترل اما قابل پیش‌بینی ایجاد می‌شود. حل این مشکل بسیار دشوار است، زیرا همه چیز واکنش تأخیری دارد، بنابراین کنترل‌کننده‌ی موتور باید بداند چه زمانی نوسانات فشار در فرآیند راه‌اندازی رخ می‌دهد. این نوسانات حدود ۱.۵ ثانیه طول می‌کشد تا MCC به نقطه‌ای برسد که به عنوان پرایم شناخته می‌شود. پرایم، در این مثال، زمانی است که نرخ جریان جرمی در هر طرف انژکتور پایدار باشد. این اتفاق در هر سه محفظه احتراق زمانی رخ می‌دهد که جریان پایداری بین پمپ‌ها و محفظه‌ها وجود داشته باشد. کمی به عقب برگردیم، همزمان با باز شدن شیرهای اصلی سوخت، ASI ها روشن شده و آماده احتراق هر پیشرانی هستند که با آن تماس پیدا کنند. حالا که سوخت به سیستم وارد شده و توربین‌ها شروع به چرخش می‌کنند، باید اکسیژن نیز وارد شود. اولین چیزی که اکسیژن دریافت می‌کند، جرقه‌زن درون پیش‌سوزاننده سوخت است. سیستم درست زمانی که شیر اکسیژن مایع شروع به باز شدن می‌کند، شروع به جریان دادن اکسیژن مایع از طریق پیش‌سوزاننده می‌کند. تنها با ۵٪ باز شدن شیر اکسیژن پیش‌سوزاننده سوخت، اکسیژن مایع مستقیماً به داخل جرقه‌زننده هدایت می‌شود. زمان شروع باز شدن شیر و ورود اکسیژن به داخل جرقه‌زن کاملاً با اولین افت فشار در طول این نوسانات فشار همزمان است. این امر تضمین می‌کند که نسبت مخلوط اکسیژن و هیدروژن صحیح است و اولین بخش احتراق کنترل خواهد شد. از اینجا به بعد، شیر اکسیژن پیش‌سوزاننده سوخت باید «سوار بر امواج» این نوسانات شود تا بالا و پایین سیستم را دنبال کند - این امر مستلزم حرکات کوچک زیادی از شیر است. و بار دیگر، آنها نمی‌توانند به نوسانات فشار به دلیل واکنش تأخیری بین باز شدن شیر و وقایع رخ داده در پایین دست واکنش نشان دهند، بنابراین هر نوسان باید دقیقاً ثبت شود. در واقع، برای هر حرکت شیر در این دوره، می‌توان با اطمینان فرض کرد که موتوری منفجر شده و باید تغییراتی ایجاد شود. در این مرحله، پمپ‌ها به سرعت می‌چرخند و سیستم در هر سه محفظه به تعادل نزدیک‌تر است (به حالت پرایم می‌رسد). ۱.۲۵ ثانیه پس از احتراق موتور، کامپیوتر سرعت توربین پمپ سوخت را بررسی می‌کند. در طول آزمایش، مشخص شد که پمپ برای حرکت به سمت پیش‌سوزاننده سوخت و احتراق MCC باید بالای ۴۶۰۰ دور در دقیقه باشد، در غیر این صورت، فشار هیدروژن کافی برای غلبه بر فشار MCC وجود نخواهد داشت. ۱.۴ ثانیه پس از شروع توالی احتراق، پیش‌سوزاننده سوخت درست زمانی که افت فشار زیادی وجود دارد و به دنبال آن افزایش سریع فشار رخ می‌دهد، به حالت آماده‌باش (پرایم) می‌رسد. این باعث می‌شود توربین سوخت خیلی سریع بچرخد؛ در واقع، هنوز هیچ فشار برگشتی از MCC پس از توربین وجود ندارد، زیرا در این مرحله به حالت آماده‌باش نرسیده است، بنابراین سرعت توربین به طرز مسخره‌ای بالا می‌رود. اگر به آن رسیدگی نشود، توربین در واقع بیش از حد سرعت می‌گیرد و باعث خرابی فاجعه‌باری می‌شود. بنابراین اطمینان از اینکه MCC دقیقاً در لحظه مناسب به حالت آماده‌باش می‌رسد، برای تأمین فشار برگشتی لازم مهم است. با چرخاندن توربین سوخت و پمپ‌ها در ابتدا، اطمینان حاصل می‌شود که کل سیستم فشار و نسبت سوخت بالاتری دارد و موتور با سوخت غنی در حالت خنک شروع به کار می‌کند. اگرچه موتور نمی‌تواند آنقدر غنی از سوخت باشد که نتواند روشن شود، اما بهتر است به جای نزدیک شدن به شرایط استوکیومتری، بیش از حد غنی از سوخت باقی بماند. با بازگشت به 0.2 ثانیه پس از روشن شدن موتور، شیر اکسیژن MCC شروع به باز شدن می‌کند تا اکسیژن را به داخل جرقه‌زن MCC جریان دهد. شیر MCC به آرامی باز می‌شود تا کمی کمتر از 60٪ باز شود. تأخیر و سرعت پایین باز شدن، تضمین می‌کند که جرقه‌زن MCC 0.85 ثانیه پس از روشن شدن موتور، اکسیژن داشته باشد. این امر باعث می‌شود موتور از نظر سوخت غنی باشد. موتور MCC در ۱.۵ ثانیه به حالت پرایم می‌رسد که باعث می‌شود فشار در MCC به سرعت افزایش یابد و از سرعت بیش از حد توربین سوختی به دلیل افزایش فشار برگشتی و در نتیجه مقاومت روی توربین جلوگیری شود. کمی به عقب برگردیم، زمان اولیه باز شدن شیر پیش‌سوزاننده اکسیژن ۰.۱۲ ثانیه است، اما به گونه‌ای طراحی شده است که تنها با باز شدن اولیه، جرقه‌زن پیش‌سوزان اکسیژن روشن می‌شود. این امر باعث می‌شود که جرقه‌زن پیش‌سوزان اکسیژن در ۰.۹۵ ثانیه، تنها یک دهم ثانیه پس از جرقه‌زننده MCC، روشن شود. شیر پیش‌سوزان اکسیژن به گونه‌ای طراحی شده است که تا زمانی که پیشسوزان اکسیژن ۴۶٪ باز نشده باشد، جریان اکسیژن از طریق آن آغاز نشود. بسیار مهم است که جریان اکسیژن به طور کلی حساب شده باشد. این یک تعادل دقیق بین دادن اکسیژن کافی به سیستم برای شروع احتراق و تأمین قدرت لازم برای کارکرد موتور است، اما نه دادن اکسیژن بیش از حد که در آن موتور شروع به کار رقیق کرده و دمای آسیب‌زا را تجربه می‌کند. به طور مشابه، شیر پیش‌سوزاننده اکسیژن به کنترل قدرت پیش‌سوزاننده اکسیژن کمک می‌کند، که سرعت توربین پمپ اکسیژن را کنترل می‌کند، که همان چیزی است که فشار کلی در سیستم اکسیژن را کنترل می‌کند. به طوری که یک شیر در واقع تأثیر زیادی بر کل موتور دارد. پیش‌سوزاننده اکسیژن آخرین محفظه از سه محفظه‌ای است که در ۱.۶ ثانیه به حالت آماده‌باش می‌رسد. در ۱.۷ ثانیه پس از روشن شدن موتور، کامپیوتر اصلی موتور تأیید می‌کند که هر سه محفظه احتراق احتراق مناسبی داشته‌اند و به طور عادی کار می‌کنند. در آغاز این مرحله، که در آن موتور هر سه محفظه احتراق را روشن و آماده‌باش دارد، MCC تقریباً ۲۵٪ از سطح قدرت نامی خود را دارد اما به هیچ وجه پایدار نیست. به منظور افزایش پایداری و افزایش حاشیه ایمنی شیر خنک‌کننده محفظه، که تا این لحظه کاملاً باز است، تا ۷۰٪ کاهش می‌یابد. این کار سوخت بیشتری را به مدت ۰.۴ ثانیه به MCC وارد می‌کند که به جذب تغییرات فشار و دما کمک می‌کند. در ثانیه ۲.۴ از شروع این توالی، کامپیوتر وارد کنترل حلقه بسته می‌شود، به این معنی که در طول بقیه مسیر افزایش قدرت تا سطح توان نامی، کامپیوتر اصلی موتور در واقع به فشار و دما واکنش نشان می‌دهد و تنظیمات لازم را برای دنبال کردن مسیر افزایش قدرت انجام می‌دهد. بیشتر این کار با کنترل شیر اکسیژن پیش‌سوزن‌کننده اکسیژن انجام می‌شود، زیرا همانطور که در بالا ذکر شد، این شیر تأثیرات زیادی بر موتور دارد. در ۱.۴ ثانیه بعدی، شیر اکسیژن پیش‌سوزاننده سوخت، به سادگی از عملکرد شیر پیش‌سوزاننده اکسیژن پیروی می‌کند تا به طور متناسب مقدار مناسب اکسیژن را به پیش‌سوزاننده سوخت برساند. در ثانیه ۳.۸، سیستم به طور کامل وارد کنترل مخلوط سوخت و هوا می‌شود، به این معنی که فقط شیر پیش‌سوزاننده سوخت و شیر اکسیژن برای افزایش نسبت مخلوط صحیح در MCC یعنی ۶:۱ استفاده می‌شوند، که باید در پنج ثانیه اتفاق بیفتد، و همچنین به این معنی است که موتور به طور کامل به سطح توان عملیاتی رسیده است. همه اینها منجر به الماس‌های شوک زیبایی می‌شود که RS-25 به داشتن آنها معروف است. با نگاهی به گذشته، مشخص می‌شود که حل این مشکل چقدر دشوار بوده است؛ در واقع، فقط برای عبور از دو ثانیه اول شروع به کار، ۱۹ آزمایش در ۲۳ هفته با هشت تعویض پمپ توربو انجام شد. ۱۸ آزمایش دیگر در ۱۲ هفته و پنج تعویض پمپ توربو دیگر طول کشید تا به قدرت کامل برسد. کاهش سرعت و خاموش کردن سیستم روشن شدن تنها وضعیت دینامیکی نیست که یک موتور موشک با آن مواجه می‌شود. وقتی موتور در حالت پایدار کار می‌کند، باید تقریباً پایدار باشد. اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی موتور نیاز به کاهش سرعت دارد؟ این موضوع بسته به موتور بسیار متفاوت است، اما به طور کلی، این کار با کاهش جریان به پیش‌سوز یا ژنراتور گاز انجام می‌شود. این کار معمولاً با یکی از شیرهای کنترل و اغلب با کاهش جریان اکسیژن برای حفظ حالت غنی از سوخت انجام می‌شود. همین امر در مورد خاموش کردن موتور نیز صادق است. این یک رویداد دینامیکی دیگر است و قانون کلی این است که هرگز اجازه ندهید موتور به شرایط استوکیومتری (واکنش شیمیایی خود بخودی)نزدیک شود. از آنجایی که موتورها معمولاً با سوخت غنی کار می‌کنند، این به معنای ابتدا کاهش جریان اکسیژن و سپس بعداً کاهش جریان سوخت است. معمولاً موتورها در سریع‌ترین زمان ممکن خاموش می‌شوند و از بارگذاری زیاد جلوگیری می‌شود. در RS-25، حرکت اولیه‌ی دریچه‌ی اکسیژن پیش‌سوزاننده‌ی اکسیژن به ۴۵٪ در ثانیه محدود می‌شود. دریچه‌ی اصلی اکسیژن نیز با سرعت خاصی بسته می‌شود، عمدتاً برای اطمینان از وجود فشار برگشتی کافی روی توربین‌ها تا در طول فرآیند خاموش شدن، به‌طور تصادفی از سرعت خود فراتر نروند. نموداری از توالی خاموش شدن RS-25 موتور رپتور در مجموع، بسیار قابل توجه است که چه تعداد احتمال برای هر ورودی و شرایط وجود دارد، به خصوص با توجه به این واقعیت که بسیاری از این درس‌ها را فقط می‌توان به سختی آموخت. همین طرز فکر است که اسپیس‌ایکس را به آزمایش سریع موتور رپتور خود سوق می‌دهد. آنها درس‌های بی‌شماری آموخته‌اند که عملیات ایمن را در طول راه‌اندازی، تنظیم گاز و خاموش شدن شکل داده‌اند. علاوه بر این، به دلیل احتراق مرحله‌ای کامل رپتور (داشتن پیش‌سوزنده غنی از سوخت و غنی از اکسیژن)، این دو پیش‌سوزنده حتی بیشتر در هم تنیده شده‌اند. تغییر سرعت یکی تأثیر بسیار مستقیمی بر دیگری دارد. چرخش اولیه رپتور با استفاده از هلیوم یا نیتروژن انجام می‌شود، اما پس از آن مشعل‌های اشتعال در پیش‌سوزان‌ها و احتمالاً نوعی احتراق همگن در MCC وجود دارد. به همین دلیل است که اسپیس ایکس تقریباً پنج بار در روز رپتورها را روشن می‌کند تا همه مشکلات را برطرف کند.(مقاله در سال2023ارائه شد) کلام پایانی راه‌اندازی یک موتور موشک بسیار سخت است. در حالی که برخی از آنها آسان‌تر از سایرین هستند، به راحتی می‌توان فهمید که چرا شرکت‌ها می‌توانند به راحتی مفاهیم موتور را ارائه دهند اما تعداد بسیار کمی از آنها به تولید و بهره‌برداری می‌رسند. وقتی شرکتی اعلام می کند که با موفقیت یک موتور جدید را راه‌اندازی کرده است، بسیار شایسته تشویق است و به این معنی است که احتمالاً از یکی از بزرگترین موانع توسعه عبور کرده است. روشن کردن موتور موشک می‌تواند به سادگی ارسال یک سیگنال الکتریکی به یک جرقه‌زن باشد که باعث شروع احتراق موتور موشک سوخت جامد می‌شود، یا به پیچیدگی داشتن سوپاپ‌هایی باشد که باید موقعیت خود را در عرض چند میلی‌ثانیه ۲ درجه تنظیم کنند تا از RUD موتور جلوگیری شود. واقعاً یک معجزه است که چگونه توانستند موتورهای موشک را تا این حد قابل اعتماد بسازند. منبع:https://everydayastronaut.com/
  15. 1 پسندیده شده
    پهپادی که با انرژی خورشیدی کار می‌کند. استارتاپ XSun پهپادی را طراحی و تولید می‌کند که هم از نظر انرژی مستقل است و هم می‌تواند برای ماموریت‌ها کاملا خودکار باشد و تصمیمات را خود بگیرد. این شرکت برای طراحی پهپاد SolarXOne خود به زیرمجموعه های قابل اعتماد و با کارایی بالا نیاز داشت. به همین دلیل است که این استارتاپ برای سیستم پیشرانش به شرکت maxon مراجعه کرد تا آن ها پیشرانی ارائه دهند که نهایت صرفه جویی در انرژی را کند. بنجامین دیوید، با بهره‌گیری از یک دهه تجربه در بخش دفاعی و فضایی ایرباس، شرکت XSun را با ایده ای نسبتاً ساده تاسیس کرد: تطبیق فناوری‌های فضایی برای استفاده در ارتفاع پایین‌ تر. وی با این رویکرد SolarXOne را تولید کرد. این پهپاد خورشیدی-الکتریکی با طراحی بال‌های پشت سر هم است. SolarXOne، با طراحی شبیه سنجاقک، عملکرد آیرودینامیکی عالی، می‌تواند مساحت زیادی از پنل‌های خورشیدی را در خود جای دهد. بنجامین دیوید می‌گوید که که انرژی خورشیدی عمر باتری داخلی را تا ۳ برابر افزایش می‌دهد ( توضیح:این مطلب فارغ از استفاده از باتری های مورد اشاره از هیدروژنی است. در بالا به پیشران های هیدروژنی اشاره شد که می‌توانند بازده را سه تا برابر افزایش بدهند. در حقیقت با ترکیب دو فناوری با ۶ برابر شدن برد رو به رو خواهیم بود). برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آنها کلیک(لمس) کنید. این پهپاد ۲۵ کیلوگرم وزن دارد، طول بال‌های آن ۴.۵۰ متر و دارای مداومت ۱۲ ساعت و برد ۶۰۰ کیلومتر است و از آنجایی که کاملاً برقی است، بدون ایجاد هیچ صدایی پرواز می‌کند. بر خلاف پیشران های احتراقی، پیشران های تمام برقی به تعمیر و نگهداری کمی نیاز دارند. همینطور این پهپاد با دارای بودن باتری‌های داخلی که با انرژی خورشیدی شارژ می‌شوند توانایی انجام ماموریت در شب و روز را خواهد داشت و زمان انجام ماموریت آن تنها به نور خورشید وابسته نیست. پهپاد SolarXOne با ابعاد نسبتا کوچکی که دارد اما می‌تواند تا 5 کیلوگرم بار را حمل کند که در نوع خودش جالب توجه است. مزیت اصلی پهپادهای خورشیدی، توانایی آنها در انجام ماموریت‌های طولانی مدت است، برخلاف سایر انواع پهپادها که به دلیل عمر باتری، زمان پرواز محدودتری دارند. پهپادهای خورشیدی می‌توانند به طور نامحدود در هوا بمانند یا روزها و هفته‌ها یا حتی ماه‌ها پرواز کنند، زیرا نیازی به فرود برای شارژ مجدد ندارند. علاوه بر این، از آنجایی که به هیچ نوع سوختی نیاز ندارند، در طول زمان در مقایسه با سایر پهپادهای سنتی مقرون به صرفه‌تر هستند. این امر آنها را برای ماموریت‌های نظارتی، نظارت بر زیرساخت‌ها و حتی جستجو و نجات ایده‌آل می‌کند. در نتیجه هزینه هر ساعت پرواز با آن ها در قیاس با پهپاد های با پیشران احتراقی مشابه بسیار پایین تر است. پ ن: چندی پیش شایعه ای در بین صفحات مجازی خارجی پخش شد که چین در حال ساخت چنین پهپاد هایی در نقش انتحاری است که به وسیله آن ها بتواند خاک اصلی آمریکا را مورد حمله قرار دهد. شخصا برای این خبر هیچ منبع موثقی پیدا نکردم با این حال چنین چیزی دور از ذهن نیست. منبع۱ منبع۲ مرتبط
  16. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. چرا نیروی هوایی در هرجنگی ، درخط مقدم نبرد قرار دارد ؟!! پاسخ را در این ویدئو مشاهده کنید نفت کش روسی از سوی گارد ساحلی استونی تهدید شد ، بلافاصله سوخو-35 های نیروی هوایی روسیه وارد شدند و طرف مقابل پا را گذاشت روی دُم خودش و کنار کشید ملوان روسی : درخواست شما رد شد گارد ساحلی ... دستورات من را دنبال کنید تاریخ وقوع : می 2025 https://www.aparat.com/v/wun5402
  17. 1 پسندیده شده
    بررسی افزایش حملات روسیه با پهپاد شاهد۱۳۶ به اوکراین در ماه‌های اخیر، روسیه تعداد قابل توجهی پهپاد شاهد-۱۳۶ به سمت اوکراین پرتاب کرد. میانگین پرتاب ها در ماه های اخیر به عدد ۳۵۰۰ فروند در ماه نزدیک است. بر اساس گزارش مؤسسه علوم و امنیت بین‌المللی (ISIS)، بین ۱ مارس تا ۷ مه ۲۰۲۵(بازه ۶۷ روزه) روسیه مجموعاً ۷٬۷۵۸ پهپاد شاهد-۱۳۶ را علیه اهداف نظامی و غیرنظامی در اوکراین به کار برد. ادعا میشود که از این تعداد ۹۶۹ پهپاد (حدود ۱۲٫۵٪) به اهداف خود اصابت کرده‌اند و ۴٬۰۷۳ پهپاد توسط پدافند هوایی اوکراین سرنگون شده‌اند( هر چند همه میدانیم اطلاعات اعلامی توسط دو طرف جنگ همواره مبالغه آمیز است). روس ها اخیرا از نسخه فریب و طعمه این پهپاد نیز بهره میبرند که بسیاری از شکار ها در حقیقت از این نوع هستند. https://aparat.com/v/gyt9rzw حمله با پهپاد انتحاری گل شمعدانی به انبارهای مهمات تیپ ۱۱۷ نیروی زمینی اوکراین در حوالی دونتسک اخیرا منابع اوکراینی مدعی شده اند که روسیه با ارتقای سنگین این پهپاد ها، رهگیری آن ها را دشوار کرده اند. سرعت در طی مسیر به بیش از 200 کیلومتر و در هنگام شیرجه به حدود 400 کیلومتر بر ساعت رسیده است. سرجنگی این موشک توسعه یافته و وزن آن به ۹۰ کیلوگرم افزایش یافته است. همانطور که در گذشته گفته شد نخستین پهپاد های شاهد۱۳۶ که در جنگ اوکراین به دست غربی ها افتاد، روش ایران را برای استفاده از جی پی اس تجاری را نمایش داد. ایران از گیرنده های جی پی اس چند کاناله نصیر۲ استفاده میکرد. نصیر ۲ از چهار المان آنتن تشکیل شده بود که شاهد را در برابر اخلال شدید حفظ می کرد. اما به مرور با شدت گیری اخلال، روس ها روی به گیرنده های جدید با ۸ المان و در نهایت در آخرین تلاش به گیرنده هایی با ۱۶ آنتن روی آوردند که در نتیجه اخلال بر روی این پهپاد ها بسیار سخت شده است ( مرتبط ). آنتن به ۱۶ آلمان در شاهد ۱۳۶های جدید روسی در ماه مارس ۲۰۲۵، روسیه ۴٬۱۹۸ پهپاد شاهد-۱۳۶ را پرتاب کرد که بالاترین میزان در این دوره زمانی محسوب می‌شود. در ماه آوریل، این تعداد به ۲٬۴۲۲ پهپاد کاهش یافت، که ممکن است به دلیل کاهش ذخایر یا تأثیر آتش‌بس محدود باشد. با این حال این حملات تقریباً به صورت روزانه ادامه دارد. در سپتامبر ۲۰۲۴، روسیه برای اولین بار حملات روزانه با پهپادهای شاهد را آغاز کرد. آنها از پهپادهای شاهد-۱۳۶ به عنوان ابزاری برای حفظ فشار مستمر بر اوکراین استفاده میکند. حملات شاهد ۱۳۶ یادآور حملات شبانه روزی متفقین به آلمان در طی جنگ جهانی دوم است. آمار ماهانه پرتاب پهپادهای شاهد-۱۳۶ توسط روسیه به اوکراین: سپتامبر ۲۰۲۴ تعداد ۱٬۳۳۹ فروند پرتاب شد اکتبر ۲۰۲۴ تعداد ۱٬۹۱۷ فروند پرتاب شد نوامبر ۲۰۲۴ تعداد ۲٬۴۲۰ فروند پرتاب شد دسامبر ۲۰۲۴ اطلاعات دقیق نیست ژانویه ۲۰۲۵ تعداد ۲٬۵۰۷ فروند پرتاب شد فوریه ۲۰۲۵ تعداد ۳٬۹۰۷ فروند پرتاب شد مارس ۲۰۲۵ تعداد ۴٬۱۹۸ فروند پرتاب شد( ثبت رکورد و حداکثر فشار ) آوریل ۲۰۲۵ تعداد ۲٬۴۲۲ فروند پرتاب شد https://www.aparat.com/v/aban19q اصابت پهپاد انتحاری گل شمعدانی به تأسیساتی در خارکوف اوکراین https://aparat.com/v/kho8xov اصابت پهپادهای انتحاری گل شمعدانی به اهدافی در سومی رجوع شود به : منبع۱ منبع۲ منبع۳ منبع۴ منبع۵ منبع۶ منبع۷
  18. 1 پسندیده شده
  19. 1 پسندیده شده
    جنگ در اوکراین روزهزار و صد و پنجاه و نهم الی هزار و صد و شصت و پنجم هشتم الی چهاردهم ماه می 2025 راست : وقتی که آشپز گردان خسته می شود !!! چپ : خیز 3 ثانیه توی سنگر حفره روباهی جنگ در اوکراین – 8 می 2025 1- بلوسوف وزیر دفاع روسیه ،صراحتاً اصلاحات نظامی گسترده روسیه را به عنوان آماده‌سازی برای درگیری آینده با ناتو معرفی کرد. وی در مقاله 8 مه خود اظهار داشت که روسیه ارتش خود را به طور خاص در پاسخ به گسترش و تقویت نظامی ناتو ، شامل سازماندهی مجدد منطقه نظامی غربی روسیه (WMD) به مناطق نظامی مسکو و لنینگراد (MMD و LMD)؛ بازگشایی دو آکادمی نظامی سابق و ایجاد یک آکادمی نظامی سوم جدید؛ و تشکیل کامل، جذب و تجهیز دو ارتش تسلیحاتی ترکیبی، یک ناوگان رودخانه‌ای، یک سپاه هوانوردی ترکیبی و حداقل 50 یگان جدید اصلاح و تقویت کرده است. پهپاد پنهانکار ناشناس /احتمالا اوکراینی که در محورکورسک سرنگون شده به نظر مهمات این نمونه برخلاف سایر نمونه های اوکراینی در داخل بدنه حمل می شوند که پنهانکاری بیشتری رابدانها می دهد گفته می شود سرجنگی این پهپاد حدود 6 کیلوگرم وزن دارد اکونومیست روسیه تولید تجهیزات نظامی را به شدت افزایش داده است تمام زیرساختهای دفاعی این کشور پس از سال ۲۰۲۲ افزایش شدید فعالیت را نشان می‌دهند. قابل توجه‌ترین جهش در کارخانه هلیکوپترسازی کازان بودکه گفته می شود حجم تولید به ۹۵۰ دستگاه موتور رسیده است . کارخانه‌های باروت سازی پرم و کازان نیز با ارقامی به ترتیب به ۵۹۸ و ۳۲۹ واحد افزایش تولید نشان می دهند. 2- بیانیه مشترک روسیه و چین از معماری امنیتی اوراسیای پیشنهادی پوتین و تلاش‌های مداوم روسیه برای ایجاد یک بلوک جایگزین و ضد غربی تحت سلطه روسیه حمایت کرد. روسیه در حال ارتقاء کارخانه‌ای در سیبری است تا تولید پوکه فشنگ را افزایش دهد. اسناد نشان می‌دهد که یک خط تولید جدید در سیبری در حال ساخت است. شواهد کشف‌شده توسط رویترز قویاً نشان می‌دهد که این کارخانه تولید ماده منفجره‌ای را آغاز کرده است که در حال حاضر در کارخانه سوردلوف در بیسک تولید نمی‌شود. طبق پیش‌نویس قرارداد طراحی که در سال ۲۰۲۳ در وب‌سایت تدارکات دولتی منتشر و سپس حذف شد، این تأسیسات جدید سالانه ۶۰۰۰ تن مواد منفجره تولید خواهد کرد و امسال تکمیل خواهد شد. طبق محاسبات و نظر یک متخصص مواد منفجره، ظرفیت این کارخانه، به عنوان مثال، برای پر کردن کلاهک‌های ۱.۲۸ میلیون گلوله توپخانه ۱۵۲ میلی‌متری OF-29 کافی خواهد بود. پیشتر کریستوفر کاوولی، فرمانده نیروهای آمریکایی در اروپا، مدعی شده که انتظار دارد روسیه بتواند ماهانه ۲۵۰ هزار گلوله توپخانه یا سالانه ۳ میلیون گلوله تولید کند. این به روسیه اجازه می‌دهد ذخایری سه برابر بیشتر از مجموع ذخایر ایالات متحده و اروپا جمع‌آوری کند بودجه ساخت کارخانه جدید بالغ بر ۱۵.۵ میلیارد روبل بوده است. قرار بود کار در سال ۲۰۲۳ آغاز شود و تا پایان سال ۲۰۲۵ به پایان برسد. اسناد موجود در وب‌سایت تدارکات دولتی نشان می‌دهد که حداقل برخی از ساختمان‌ها تابستان گذشته در شرف تکمیل بوده‌اند. در ماه اوت، قراردادهایی برای تهیه مبلمان و نصب کفپوش‌های پلیمری که معمولاً یکی از مراحل پایانی ساخت ساختمان‌های صنعتی است، امضا شد. نیویورک تایمز اگر آمریکا ارسال سلاح به کی‌یف را متوقف کند، اروپا قادر به تأمین سلاح برای این کشور نخواهد بود. اصرار ترامپ مبنی بر اینکه اروپا باید از امنیت خود مراقبت کند، به معنای کاهش عرضه سلاح به اوکراین از سوی اتحادیه اروپا است. بسیاری از وعده‌های کمک نظامی اروپا به تعهداتی برای تولید یا خرید سلاح فقط در سال‌های آینده خلاصه می‌شود. پیش‌بینی می‌شود که دهه‌ها طول بکشد تا خطوط مونتاژ در اروپا به ظرفیت کامل خود برسند. نیروهای مسلح اوکراین فاقد موشک‌های دوربرد، توپخانه و بالاتر از همه، سامانه‌های دفاع هوایی هستند. مجلس اوکراین اعلام کرد: «اروپا در تلاش است تا کمک‌هایی را که ما از آمریکا از دست داده‌ایم، جایگزین کند، اما متأسفانه آنها توانایی انجام این کار را ندارند.» رویترز ایران سکوهای پرتاب موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد را به روسیه خواهد فرستاد ین خبرگزاری با استناد به منابع خود می‌نویسد که ما درباره لانچرهای فتح-۳۶۰ صحبت می‌کنیم اگر آنها منتقل شوند، این می‌تواند قابلیت‌های تهاجمی روسیه را تقویت کند و نشان‌دهنده تقویت روابط تهران با مسکو خواهد بود. پیش از این، ژنرال آمریکایی کریستوفر کاوولی اظهار داشت که ایران بیش از ۴۰۰ موشک بالستیک کوتاه‌برد به روسیه منتقل کرده است. نکته : این ادعا از سوی تهران تا امروز رد شده ... 3- ارتش اوکراین در محورهای کورسک و تورتسک و ارتش روسیه نیز در محورهای کورسک ، سومی ، کوپیانسک، بورووا، تورتسک، کوراخوف و ولیکا نووسیلکا پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند. اوکراین / تورتسک 9-11 می 2025 اوکراین / آندریووکا 9-11 می 2025 جنگ در اوکراین – 9 می 2025 1- متحدان اروپایی اوکراین همچنان از پایگاه نظامی و دفاعی صنعتی اوکراین (DIB) حمایت می‌کنند. اتحادیه اروپا، دانمارک، فرانسه و ایتالیا در 9 مه توافق کردند که یک میلیارد یورو (تقریباً 1.1 میلیارد دلار) از درآمد حاصل از دارایی‌های مسدود شده روسیه را به صندوق صلح اروپا منتقل کنند تا از DIB اوکراین برای ارتش اوکراین سلاح خریداری شود. دنیس شمیخال، نخست وزیر اوکراین، اعلام کرد که اتحادیه اروپا همچنین 600 میلیون یورو (تقریباً 675 میلیون دلار) توپخانه و مهمات به اوکراین و بیش از 200 میلیون یورو (تقریباً 225 میلیون دلار) برای تقویت دفاع هوایی اوکراین اختصاص داده است. آندری سیبیها، وزیر امور خارجه اوکراین، در 9 مه خاطرنشان کرد که اتحادیه اروپا متعهد شده است که در سال 2025 بیش از 1.35 میلیون گلوله توپخانه به اوکراین تحویل دهد. مین های ضدنفر جدید اوکراینی با طرح قارچ در صحنه نبرد با روسیه می 2025 لهستان در سال 2025 بیش از 100 دستگاه خودروی زرهی Oncilla را به اوکراین منتقل خواهد کرد. این شرکت تاکنون بیش از ۲۰۰ دستگاه خودروی زرهی اونسیلا را به نیروهای مسلح اوکراین منتقل کرده است. در ماه مارس سال گذشته، مشخص شد که صدمین دستگاه خودروی زرهی Oncilla به اوکراین تحویل داده شده است. 2- ارتش روسیه همچنان در محورهای پوکروفسک، نووپاولیوکا، کوراخوف و ولیکا نووسیلکا و در استان زاپوریژیا در حال پیشروی اند و اوکراینی ها نیز در کورسک پیشروی های جدیدی را به ثبت رسانده اند . برادلی های به غنمیت گرفته شده توسط ارتش روسیه در نمایشگاه می2025 جنگ در اوکراین – 10 می 2025 1- طبق گزارش‌ها، ایران موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد را برای استفاده در اوکراین به روسیه تحویل خواهد داد. رویترز در 10 مه به نقل از دو مقام امنیتی غربی و یک مقام منطقه‌ای گزارش داد که ایران در حال آماده‌سازی برای ارائه تعداد نامشخصی از لانچرهای فتح-360 به روسیه در آینده نزدیک است. ین مقامات اظهار داشتند که روسیه احتمالاً قصد دارد از این لانچرها با موشک‌های بالستیک کوتاه‌بردی که ایران در پاییز 2024 به روسیه ارائه داده بود، استفاده کند. مهمات /سرجنگی پهپاد انتحاری اوکراینی با شناسه UYA-U-85-3 گفته شده این مهمات با دو سرجنگی پشت سرهم حاوی تعداد زیادی ساچمه است که برای هدف قراردادن تجمعات انسانی و خودروهای سبک کاربرد دارد یک منبع نظامی اوکراینی در سپتامبر 2024 به روزنامه تایمز گفت که ایران بیش از 200 موشک بالستیک فتح-360 را به روسیه ارائه کرده است. ژنرال کریستوفر کاولی، فرمانده فرماندهی اروپایی ایالات متحده (EUCOM) و فرمانده عالی نیروهای متفقین ناتو در اروپا (SACEUR)، در آوریل 2024 اظهار داشت که ایران بیش از 400 تیر موشک بالستیک کوتاه‌برد و "صدها هزار" گلوله توپخانه به روسیه ارائه داده است. با این حال به گفته منابع غربی ، ایران در پاییز 2022 شروع به ارائه پهپادهای شاهد به روسیه کرد و روسیه نیز از اوایل تابستان 2023 تولید و استفاده از نمونه‌های مشابه شاهد-131 و شاهد-136 خود (که در روسیه به ترتیب آنها را Geran-1 و Geran-2 نامیده می شود) را با قطعات وارداتی ایرانی و با استفاده از مجوزهای تولید ایران آغاز نمود. روسیه همچنان به تعمیق همکاری‌های نظامی با ایران، کره شمالی و جمهوری خلق چین ادامه می‌دهد و استفاده مسکو از موشک‌های ایرانی علیه اوکراین نشان‌دهنده تشدید قابل توجه روابط روسیه و ایران خواهد بود. ارتش اوکراین و مخابرات نظامی امن فرآیند آزمایش‌های میدانی سامانه رله کننده ( تکرار کننده امواج ) B1 که برای ایستگاه‌های رادیویی تاکتیکی هیمرا توسعه داده شده بود، در اوکراین انجام شد. این پروژه با مشارکت شرکت Aerobavovna، متخصص در زمینه بالن، تدوین شده و پاسخی به یک نیاز مبرم بود: تضمین ارتباطات رمزگذاری شده پایدار در شرایطی که تکرارکننده‌های کلاسیک کاربرد کمی دارند: در مناطق شهری، مناطق کوهستانی و مناطق دورافتاده جبهه. این تکرارکننده به ارتفاعات 500 و 800 متر رسید که امکان برقراری ارتباط پایدار را در فاصله تا 32 کیلومتر فراهم کرد. علاوه بر این، این سیستم قادر است تا دو هفته بدون نیاز به شارژ مجدد و بدون نیاز به فرود بالون، به طور خودکار کار کند. این امر به طور قابل توجهی افق رادیویی و منطقه پوشش را افزایش می‌دهد و باعث افزایش بقا و کنترل‌پذیری واحدها می‌شود. علاوه بر این، Himera G1 PRO از طریق مودم Teneta TNT با سیستم Krapiva یکپارچه شده است. این ترکیب امکان ایجاد شبکه‌های امن با قابلیت‌های ردیابی و انتقال تله‌متری را در زمان واقعی فراهم می‌کند. 2- سفارت ایالات متحده در کیف در 9 مه بیانیه‌ای صادر کرد و در آن نسبت به حمله هوایی قابل توجه روسیه علیه اوکراین در چند روز آینده - که احتمالاً شامل موشک‌های بالستیک میان‌برد اورشنیک است - هشدار داد. شرکت مستقر در جمهوری چک با عنوان LPP Holding آزمایش‌هایی را در اوکراین بر روی خانواده پهپادهای تهاجمی MTS مجهز به سیستم ناوبری خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی انجام داد. این سامانه در حال حاضر در جبهه و به عنوان بخشی از نیروهای مسلح اوکراین در مأموریت‌های جنگی واقعی استفاده می شوند. یکی از ویژگی‌های خاص پهپادها، عملیات خودکار آنها حتی در شرایط اقدامات متقابل الکترونیکی فعال است. از مزیت های این فناوری ، ناوبری مبتنی بر هوش مصنوعی است که اهداف را تشخیص می‌دهد و مسیر را بر اساس نقشه منطقه و بدون مراجعه به GPS تنظیم می‌کند. این معماری آسیب‌پذیری در برابر سیستم‌های جنگ الکترونیک را کاهش می‌دهد. ظرفیت تولید این شرکت بدان اجازه می‌دهد ، ماهانه تا ۵۰ فروند پهپاد تولید کند و امکان افزایش حجم تولید نیز وجود دارد. این خط تولید با ۳ مدل ارائه می‌شود: MTS05 - یک پهپاد سبک برای شناسایی تاکتیکی؛ MTS25 یک وسیله نقلیه با موتور احتراق داخلی است که برای ماموریت‌های دوربرد طراحی شده است. و MTS40، یک پلتفرم تهاجمی سنگین که قادر به حمل تا 12 کیلوگرم بار رزمی است. 3- حمایت نظامی ایالات متحده و غرب همچنان برای توانایی اوکراین در دفاع از خود در برابر تجاوز روسیه حیاتی است. یهور چرنف، معاون رئیس کمیته امنیت ملی، دفاع و اطلاعات مجلس ایالتی ورخوونا، در مقاله‌ای در تاریخ 10 مه به نیویورک تایمز (NYT) گفت که اوکراین در زمینه موشک‌های دوربرد، توپخانه و سیستم‌های دفاع موشکی بالستیک «در حال اتمام» است. یک مقام ناشناس کنگره به نیویورک تایمز گفت که ایالات متحده اخیراً انتقال 125 راکت توپخانه دوربرد و 100 موشک دفاع هوایی پاتریوت از آلمان به اوکراین را تأیید کرده است. یک مقام اطلاعاتی غربی اظهار داشت که ارتش اوکراین با استفاده از رهگیرهای ارزان‌تر برای هدف قرار دادن تهدیدات کوچکتر، توانایی خود را در «جیره‌بندی» موشک‌های دفاع هوایی پاتریوت بهبود بخشیده است. سیستم‌های دفاع هوایی پاتریوت برای حفظ چتر دفاع هوایی اوکراین ضروری هستند، زیرا سیستم‌های دفاع هوایی دوران شوروی و سایر سیستم‌های دفاع هوایی ارائه شده توسط غرب قادر به رهگیری موشک‌های بالستیک روسیه نیستند. آسیب پذیری لجستیک دربرابر مهمات پرسه زن کامیون حامل سوخت ارتش روسیه هدف حمله هوایی قرار گرفته است ام-113 کف و سقف آفتاب دیده ... 4- ارتش اوکراین در استان کورسک و واحدهای روسی در محورهای تورتسک، پوکروفسک و کوراخوف همچنان در حال پیشروی اند. اوکراین/ تورتسک 12 می 2025 اوکراین / آوودیوکا 12-13 می 2025 جنگ در اوکراین – 11و12 می 2025 1- پوتین، از اوکراین خواست تا مذاکرات دوجانبه را بر اساس پروتکل‌های اوایل ۲۰۲۲ استانبول که شامل خواسته‌های روسیه مبنی بر تسلیم کامل اوکراین است، از سر بگیرند. هرگونه توافقی بر اساس این پروتکل‌ها، یک سند تسلیم خواهد بود. تعمیر و نگهداری ارتش روسیه - می 2025 https://www.aparat.com/v/sgnju5o 2- نیروهای اوکراینی در محور تورتسک و ارتش روسیه در محور شمال خارکف خارکف و نووپاولیوکا در حال پیشروی اند. اوکراین/ پوکروفسک - میرنوهورد 14 می 2025 اوکراین / ورمیوکا 12-13 می 2025 اوکراین / آندریووکا 13 می 2025 جنگ در اوکراین – 13و14 2025 1- ارتش روسیه در حال تولید نیروهای کافی برای جایگزینی تلفات است و با وجود افزایش نرخ تلفات به ازای هر کیلومتر مربع به دست آمده، در حال تقویت اندازه گروه‌بندی نیروهای روسیه در اوکراین است. به نظر می‌رسد پوتین، رئیس جمهور روسیه، در ازای کاهش بازده، تلفات قابل توجهی را می‌پذیرد تا دستاوردهای میدانی بیشتری کسب کرده و برداشت‌ها در مورد توانایی‌های نظامی روسیه را برای اعمال فشار بر اوکراین در مذاکرات مدیریت کند. پوتین در 13 مه اظهار داشت که ماهانه 50000 تا 60000 نفر داوطلبانه به ارتش روسیه می‌پیوندند. وی این رقم را به عنوان بخشی از بیانیه‌ خود ارائه داد و ادعا کرد که روسیه استخدام ماهانه بیشتری نسبت به اوکراین دارد. خودروی پشتیبانی تاکتیکی کایوت (TSV) به غنمیت درآمده در محور آویدووکا این سامانه ، یک خودروی زرهی بریتانیایی است که بر اساس کامیون بریتانیایی Supacat HMT 600 ساخته شده است. در مجموع، تا سپتامبر ۲۰۲۴، بریتانیا بیش از ۴۰۰ دستگاه نمونه های مختلف از خودروهای تاکتیکی و زره پوش را به نیروهای مسلح اوکراین تحویل داده است عملیات جتهای ضربتی سوخو-25 نیروی هوایی روسیه - می 2025 https://www.aparat.com/v/vzpt61z با این حال ممکن است در این ارقام استخدام اغراق نیز وجود داشته باشد تا ارتش روسیه را در بحبوحه مذاکرات جاری با اوکراین و غرب، بزرگ جلوه دهد. پوتین صریحاً اعلام نکرد که چه زمانی سطح استخدام روسیه به 50000 تا 60000 پرسنل در هر ماه می‌رسد، اما اظهارات قبلی اوکراین و روسیه حاکی از آن است که روسیه ممکن است قصد داشته باشد در سال 2025 به این رقم استخدام ماهانه برسد. آندره بلوسوف، وزیر دفاع روسیه، آمار استخدام را در پایان سال 2024 پیشتر ارائه داده بود که نشان می‌دهد روسیه به اندازه کافی پرسنل نظامی برای جایگزینی نرخ تلفات اخیر خود استخدام می‌کند. سومین اف-16 نیروی هوایی اوکراین ساقط شد شرکت اوکراینی Unwave سامانه جنگ الکترونیک متحرک پیاده نظام "Patelnya-2K/3K" را که برای مقابله با پهپادهایی که کلاهک‌های جنگی را روی مواضع پیاده نظام رها می‌کنند، طراحی شده بود ، رونمایی نمود این سیستم روی کوله پشتی نصب شده و با یک دست کنترل می شود و در صورت لزوم می توان آن را به طور دائم نصب کرد. این مجموعه، سرکوب الکترومغناطیسی را در محدوده 2400-2484، 5725-5850 می توان استفاده کرد و علاوه بر این برای نسخه 3K - 5150-5300 مگاهرتز با توان 50 وات در هر کانال منتشر می‌کند. این سیستم سرکوب در همه جهات عمل کرده و محافظت گنبدی شکل را در منطقه نبرد فراهم می‌کند. با این حال، چنین محافظت فعال در برابر فرکانس رادیویی می‌تواند اثرات منفی بر خود جنگجویان داشته باشد که شامل خستگی و حالت تهوع گرفته تا کاهش توانایی‌های شناختی. برای جبران این مشکل، توسعه‌دهندگان یک کلاه محافظ و یک پنل کنترل از راه دور ارائه داده‌اند که امکان استفاده از راه دور از پناهگاه‌ها را فراهم می‌کند. دیمیتری مدودف، دبیر شورای امنیت روسیه، در اواخر ژانویه 2025 اظهار داشت که تقریباً 450000 نفر قراردادهای خدمت نظامی روسیه را امضا کرده‌اند، 40000 نفر دیگر در سال 2024 به تشکل‌های داوطلب روسیه پیوسته‌اند و ارتش روسیه قصد دارد "این شتاب را حفظ کند. سرلشکر وادیم اسکیبیتسکی، جانشین اداره اطلاعات نظامی اوکراین (GUR)، در اوایل مارس 2025 اظهار داشت که برنامه‌های استخدام روسیه برای سال 2025 "عمدتاً" به فرماندهی ارتش روسیه اجازه می‌دهد تا در صورت ادامه سرعت فعلی عملیات تهاجمی ، تلفات میدان نبرد خود را جبران کند. ژنرال اولکساندر سیرسکی، فرمانده کل قوای اوکراین، در آوریل 2024 اظهار داشت که نیروهای روسی از طریق استخدام قراردادی، ماهانه 8000 تا 9000 پرسنل جدید را در اوکراین اضافه می کنند و گروه‌بندی روسها در اوکراین از حدود 603000 نفر در اول ژانویه 2025 به 623000 نفر ( بیش از سه ماه بعد) افزایش یافته است. ارتش اوکراین در حال ایجاد میدان های موانع در جمهوری دونتسک به فاصله 50 کیلومتری از خطوط مقدم است می 2025 مین روب یو آر-77 با برجک افزار ضدپهپاد می 2025 گاز-69 تیونینگ شده برای ارتش روسیه خهپاد مین گذار ارتش روسیه - می 2025 https://www.aparat.com/v/aofq4ds 2- به گفته منابع اطلاعاتی غربی، ارتش روسیه درصدد جذب نیروی بیشتر به عنوان بخشی از تلاش‌های بلندمدت‌تر جهت ایجاد یک ذخیره استراتژیک پس از جنگ برای درگیری احتمالی آینده با ناتو است. ژنرال کریستوفر کاولی، فرمانده فرماندهی اروپایی ایالات متحده (EUCOM) و فرمانده عالی متفقین ناتو در اروپا (SACEUR)، در آوریل 2025 به کمیته خدمات مسلح سنای ایالات متحده اطلاع داد که ارتش روسیه با وجود متحمل شدن تقریباً 790000 تلفات از زمان آغاز تهاجم تمام عیار روسیه در فوریه 2022، در حال بازسازی و گسترش ساختار نیرو و تولید تجهیزات خود با سرعتی بیشتر از آنچه اکثر تحلیلگران غربی پیش‌بینی می‌کردند، است. ارتش اوکراین در حال تولید دیکوی رادارهای تحویلی از سوی جهودها برای استفاده در خطوط مقدم است می 2025 کاولی اظهار داشت که فرماندهی نظامی روسیه بیش از 600000 سرباز را به خطوط مقدم اوکراین اعزام کرده است که تقریباً دو برابر اندازه نیروی تهاجمی اولیه روسیه است و با گزارش سیرسکی مبنی بر وجود 623000 پرسنل نظامی روسیه در اوکراین مطابقت دارد. پوتین در سپتامبر 2024 فرمانی را امضا کرد که به ارتش روسیه دستور تشکیل یک نیروی 1.5 میلیون نفری آماده به رزم را می‌داد، که نشان‌دهنده منافع بلندمدت او در افزایش اندازه ارتش روسیه است. گزارش کاوولی با شاخص‌های اخیر همخوانی دارد که نشان می‌دهد روسیه در حال گسترش و ارتقاء پایگاه‌های نظامی، پادگان‌ها، زمین‌های آموزشی، انبارها و راه‌آهن در نزدیکی پتروزاودسک، جمهوری کارلیا، برای پشتیبانی از هجوم پرسنل در آینده است. سامانه های ضدپهپاد روسی محصول جهاد خودکفایی ارتش روسیه مهمات هدایت سُرشی نیروی هوایی ارتش روسیه هدف قرار گرفتن سامانه دفاع هوایی تورام-2 توسط مهمات پرسه زن اوکراینی- می2025 https://www.aparat.com/v/hvn7s13 3- به نظر می‌رسد فرماندهی ارتش روسیه در حال ایجاد یک دکترین تاکتیکی و ساختار نیرو برای واحدهای موتورسیکلت و خودروهای غیرنظامی در حملات مستقیم است که تلاش‌های ارتش روسیه را برای جبران مزایای پهپادی اوکراین و دستیابی به مانور در جنگ زمینی مدرن برجسته می‌کند.به گفته میل بلاگرهای اوکراینی ، فرماندهی نظامی روسیه مجموعه‌ای از استانداردها را در تجهیز واحدهای خط مقدم به موتورسیکلت، خودروهای همه‌جارو (ATV) و کالسکه‌های ساخت چین و روسیه تدوین کرده است. روسیه در تلاش است تا هر گردان را به حداکثر 30 دستگاه موتورسیکلت، حداکثر 20 دستگاه ATV و حداکثر شش دستگاه باگی؛ هر دسته را به حداکثر 9 موتورسیکلت، حداکثر 20 ATVدستگاه و حداکثر شش باگی؛ و هر گروهان تهاجمی استخدامی "Storm V" را به حداکثر 15 موتورسیکلت، حداکثر 20 دستگاه ATV و حداکثر سه باگی مجهز کند. اف-16 نیروی هوایی اوکراین در موزه نفربر اسپارتان منهدم شده اوکراینی می2025 تیربار M240B ارتش اوکراین سوخو-27 نیروی هوایی اوکراین مسلح به GBU-39 - می 2025 https://www.aparat.com/v/awmva6e اما فرماندهی نظامی روسیه برای تهیه موتورسیکلت‌های کافی برای تجهیز هر واحد به سطح استاندارد با مشکل مواجه است و در نتیجه، نرخ تجهیزات بین واحدهای خط مقدم به طور قابل توجهی متفاوت خواهد بود. به نظر می‌رسد ارتش روسیه در حال گذراندن یک دوره گذار است و به سمت انجام منظم حملات منحصراً با موتورسیکلت‌ها حرکت می‌کند، اگرچه اگر فرماندهان روسی ارزیابی کنند که حملات موتورسیکلت کمتر موفقیت‌آمیز است، نیروهای روسی ممکن است به انجام این حملات ترکیبی نیز ادامه دهند. ارتش روسیه همچنین ممکن است به حملات ترکیبی تکیه کند اگر وزارت دفاع روسیه نتواند توانایی‌های خود را برای تأمین موتورسیکلت برای واحدهای روسی بهبود بخشد. با این حال، ارتش روسیه همچنان به سازمان‌های داوطلب برای تأمین موتورسیکلت برای برخی از واحدها متکی هستند. برای ثبت در میلیتاری سه رهبر غربی پیش از دیدار با زلسنکی ، مشغول زدن چیزی شبیه به کوکائین با ابزار ویژه هستند .. می 2025 یکی از عجیب ترین عکس های سه سال جنگ در اوکراین رومن آبراموویچ ، از الیگارش های روس که سالها بود از روسیه فرار کرده بود ، ناگهان در کرملین دیده شد .. آموزش واحدهای هوابرد ارتش روسیه برای جنگ خندقی !!!! - می 2025 https://www.aparat.com/v/sffzg1h 4- ارتش اوکراین در محور تورتسک و روسها در محور استان سومی ، لیمان، تورتسک، پوکروفسک و ولیکا نووسیلکا پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند. پی نوشت : منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 8- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 
  20. 1 پسندیده شده
    استتار مشابه کبری های ارتش استاندارد "طوفان"
  21. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. سامانه دفاع از خود آلمانی AMPS برای تجهیز بالگردهای اوکراینی - آوریل 2025 https://aparat.com/v/kuid6p6 در ژوئن 2023، شرکت آلمانی Hensoldt اعلام کرد که قراردادی با بودجه دولت آلمان برای تامین سیستم‌های دفاع هوایی AMPS برای تجهیز بالگردهای نیروهای مسلح اوکراین دریافت کرده است. سامانه مذکور یک سیستم دفاع موشکی هواپایه برای بالگردها و جتهای بال ثابت است که توسط شرکت آلمانی Hensoldt ساخته شده است. طراحی مدولار آن اجازه می دهد تا به راحتی با نیازهای عملیاتی خاص و پروفایل های مختلف وظایف سازگار شود. تا کنون پنج پیکربندی از این سامانه معرفی شده است. اولین بالگرد مجهز به این سیستم در جولای 2023 در برابر دوربین های کنجکاو قرار گرفت . این سامانه از حسگرهای MILDS AN/AAR-60 استفاده می کند که بر روی بالگردهای Mi-17-1V (نسخه صادراتی Mi-8MTV-1) تیپ مستقل هوانوردی دوازدهم نیروهای مسلح اوکراین نصب شده است. آلمان تاکنون 15 سامانه از این نوع را تحویل داده است و 4 سامانه دیگر در انتظار تحویل هستند. پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 
  22. 1 پسندیده شده
    ضد حمله کوبنده در سالرنو در صبح روز 13 سپتامبر 1943، سرهنگ ژنرال هاینریش جی فون ویتینگهوف، فرمانده ارتش دهم آلمان، با تصمیم دشواری روبرو شد. او می‌توانست به نیروهایش دستور دهد که خطی را که با آن متفقین در سالرنو فرود می‌آمدند، رها کنند، یا می‌توانست به آنها دستور دهد که ضدحمله‌ای در مقیاس وسیع انجام دهند. وقتی صبح آن روز فهمید که شکافی به عرض هفت مایل بین بخش های بریتانیایی و آمریکایی در ساحل سالرنو وجود دارد، ویتینگهوف تصمیم به انجام ضدحمله ای ویرانگر گرفت. ویتینگهوف از مقر فرماندهی خود در سنت آنجلو درست در شمال ناپل، بلافاصله دستور داد تا اقداماتی برای دفع تهاجم دشمن انجام شود و به زیردستان خود دستور داد تا "تمام نیروها را در سالرنو متمرکز کنند" و متفقین را به سمت دریا برانند. در اواسط بعد از ظهر، تانک ها،توپهای خودکششی لشکر 16 پانزر به سمت موقعیت ایالات متحده در کرانه شمالی رودخانه Seleحرکت کردند، در حالی که لشکر 29 پانزرگرنادیر به سمت موقعیت ایالات متحده در جنوب رودخانه Calore پیشروی می کردند. نارنجک‌زنان پانزر با سرود «لیلی مارلین» و شلیک شراره‌ها و آتش‌بازی‌ها به سمت آسمان، از پشت خودروها رژه می‌رفتند تا دشمن را فریب دهند و تصور کنند که نیروی عظیمی در حال انجام ضدحمله است. دو لشکر زرهی آلمان امیدوار بودند که در یک حرکت گیره ای هنگ ها را در جناح چپ آمریکایی بگیرند و آنها را نابود کنند. هنگامی که این کار انجام شد، ویتینگهوف می‌توانست به فرمانده مافوق خود، فیلد مارشال آلبرت کسلرینگ، اطلاع دهد که آلمانی‌ها در آستانه یک پیروزی بزرگ هستند. چرا متفقین در سال 1943 به جنوب ایتالیا حمله کردند؟ لشکرکشی به ایتالیا در سپتامبر 1943 اولین تهاجم سنگین به سرزمین اصلی اروپا بود. اگر از افراد معمولی بپرسید که متفقین در طول جنگ جهانی دوم چه زمانی به اروپا رسیدند، احتمالاً می‌گویند D-DAYبا این حال، در واقعیت، تقریباً یک سال قبل از D-Day، نیروهای مشترک المنافع بریتانیا و نیروهای متفقین آمریکایی در سال 1943 در نوک پای ایتالیا فرود آمدند جایی که راه اصلی برای پیشروی واقعی به سمت رم بود.لشکرکشی ایتالیایی پس از پایان کارزار در شمال آفریقا در ماه مه 1943 با تسلیم Afrika Korps آغاز شد. متفقین در یالتا در مورد لزوم گشودن جبهه دوم در جنگ برای کاهش فشار در جبهه شرقی بحث کرده بودند. با این حال، متفقین در آن زمان در موقعیتی نبودند که بتوانند راه ورود مناسبی در فرانسه داشته باشند. باور آمریکایی ها این بود که تنها راه برای شکست رژیم نازی فرود آمدن در فرانسه، رفتن به پاریس، تصرف پاریس، پیشروی به سمت بلژیک، تصرف بلژیک و سپس تصرف هلند است – در این مرحله است که متفقین مسیری به سمت آلمان نازی خواهند داشت. اما در تابستان 1943 این امکان پذیر نبود. بنابراین تصمیم این بود که از در پشتی وارد شوند، ایده ای که وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا به آن اعتقاد داشت. چرچیل ایتالیا را "زیر شکم نرم رایش سوم" نامید.که در واقع ایتالیا برای او و دیگران نیز همین بود. مسیر از طریق سیسیل برنامه ای برای حمله از طریق ایتالیا در جبهه دوم وجود داشت، از طریق ایتالیا و اتریش به سمت بالا حرکت می کرد و از این طریق وارد آلمان می شد . و به نظر آسان می آمد. اما در پایان جلسات، کهنه‌سربازان آن را «روده سخت قدیمی اروپا» نامیدند. اگرچه متفقین تصمیم گرفته بودند که از شمال آفریقا به ایتالیا حمله کنند، اما امکان انجام مستقیم آن وجود نداشت. حمل و نقل کافی یا هواپیمای کافی برای پوشش یک حمله وجود نداشت. در عوض، قرار بود یک عملیات دو مرحله ای باشد. متفقین از دریای مدیترانه عبور می کردند، جزیره سیسیل را تصرف می کردند و از آن به عنوان ایستگاهی برای رفتن به سرزمین اصلی ایتالیا استفاده می کردند. فرود در سیسیل در ژوئیه 1943 با ورود نیروهای بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع به یک طرف جزیره و فرود آمریکایی ها در طرف دیگر انجام شد. نبردهای سختی در جزیره سیسیل در حومه شهر رخ داد. آغاز رقابت بین فیلد مارشال بریتانیا برنارد مونتگومری و ژنرال سپهبد آمریکایی جورج اس. متفقین در حالی سیسیل را تصرف کردند، که آن موفقیت کاملی که انتظارش را داشتند نبود، و نبرد برای بقیه ایتالیا هنوز در راه بود. عملیات Avalanche(بهمن): تهاجم متفقین به سالرنو عملیات بهمن ، نام رمز فرود سالرنو که قرار بود توسط ارتش پنجم سپهبد مارک کلارک انجام شود، در ساعات اولیه 9 سپتامبر آغاز شد، زمانی که عناصر سه لشکر متفقین، (دو لشگر انگلیسی و یک لشگر آمریکایی)، شروع به فرود در سواحل جنوب بندر کوچک سالرنو کردند. دو مؤلفه اصلی ارتش پنجم کلارک عبارت بودند از سپاه ایکس بریتانیا به رهبری سپهبد ریچارد مک کری و سپاه ششم ایالات متحده به فرماندهی سرلشکر ارنست جی داولی. سپاه X بریتانیا از لشکرهای 46 و 56 پیاده نظام تشکیل شده بود که در پنج مایلی شمال سله فرود آمدند. سپاه ششم ایالات متحده در ابتدا فقط از لشکر 36 پیاده نظام ایالات متحده تشکیل شده بود که در Paestum در جنوب Sele فرود آمد. قرار شد بخشی از لشکر 45 پیاده نظام ایالات متحده فوراً آن را تقویت کند. در سمت چپ بریتانیا، تکاوران ایالات متحده و کماندوهای بریتانیا در شبه جزیره سورنتو فرود آمدند تا مانع از تقویت منطقه نبرد آلمانی ها از جهت ناپل شوند. چالشی که آلمانی ها در سالرنو در روز اول تهاجم با آن مواجه بودند، نحوه مقابله با نیروی آبی خاکی اولیه متفقین متشکل از 54000 پیاده نظام بود که توسط تعداد زیادی توپخانه و چندین گردان تانک و ناوشکن های و توپهای خودکششی پشتیبانی می شد. ناوگان متفقین متشکل از 627 نیرو و ترابری تدارکات و کشتی های جنگی بود. نیروی دریایی ایالات متحده و کشتی‌های جنگی نیروی دریایی سلطنتی این ظرفیت را داشتند که آتشباری گسترده و ویرانگر دریایی را برای پشتیبانی از ساحل دریا به ساحل برسانند. توپ ضد تانک 75 میلی متری استتار شده آلمانی متفقین تقریباً 1000 بمب افکن متوسط و سنگین و همچنین 1400 جنگنده داشتند که از پایگاه های سیسیل پرواز می کردند. علاوه بر این، یک کریر هواپیما برسبک و چهار ناو کوچک اسکورت بریتانیایی که مجموعاً 120 هواپیما را در اختیار داشتند، برای پشتیبانی از ناوگان متفقین و نیروی تهاجمی حضور داشتند. متفقین در سال 1943 به دلایل استراتژیک حمله به ایتالیا را انتخاب کردند. اولاً، یک تهاجم به احتمال زیاد آن کشور تضعیف شده را از جنگ خارج خواهد کرد. دوم، این اقدام با وادار کردن آلمان به اعزام مجدد تعداد زیادی از نیروها از خطوط مقدم در روسیه برای جایگزینی واحدهای ایتالیایی که در منطقه بالکان مستقر بودند، تا حدودی فشار را از روی اتحاد جماهیر شوروی برداشت. سوم، نیاز به بکارگیری فعال نیروهای عظیم هوایی، زمینی و دریایی متفقین بود که قبلاً در دریای مدیترانه مستقر شده بودند. متفقین سالرنو را به عنوان محل تهاجم خود در سرزمین اصلی ایتالیا انتخاب کردند، زیرا از طریق دریا به ساحلی به طول 20 مایل در پنج مایلی جنوب شهر دسترسی داشت. فقدان سوله ها و شیب خوب زیر آب به کشتی ها اجازه می داد به خشکی نزدیک شوند. نوار باریکی از ماسه بین آب و تپه‌ها و خروجی‌های ساحلی متعدد که به بزرگراه اصلی ساحلی منتهی می‌شد، که از آگروپولی شمال از طریق سالرنو به ناپل و در نهایت به رم منتهی می‌شد، عملیات ساحلی را تسهیل می‌کرد. بندر سالرنو و بندر کوچک آمالفی در نزدیکی آن برای دریافت تجهیزات مفید بودند. پدافند ساحلی در این منطقه،چیز خاصی نداشت. علاوه بر این، سالرنو در فاصله قابل توجهی از بندر ناپل قرار داشت، که متفقین به عنوان انبار تدارکات برای حفظ عملیات جنگی در ایتالیا به آن نیاز داشتند. اما استفاده از سالرنو به عنوان نقطه ورود به ایتالیا دارای معایب جدی بود. فاصله سالرنو از نوک چکمه ایتالیایی مانع از حمایت متقابل دو نیروی متفقین شد: ارتش پنجم تحت فرماندهی کلارک که از طریق آب به سالرنو حمله کرد و ارتش هشتم بریتانیایی 240000 نفری ژنرال برنارد ال. مونتگومری که در 3 سپتامبر به سمت شمال غربی ایتالیا و سیاچیا حرکت کردند. رودخانه سله که در 17 مایلی جنوب سالرنو به خلیج سالرنو می ریخت و دشت ساحلی را تقسیم و نیروهای متفقین را از هم جدا می کرد. دشت ساحلی مسطح، کم ارتفاع و با خندق های آبی فراوان، کانال های زهکشی و حصارها و دیوارها به دو نیم تقسیم شده بود. سواحل عمودی شیب دار سل و شاخه اصلی آن، رودخانه کالور به موازات سله مانور و ارتباط بین نیروهای مک کری در شمال رودخانه و نیروهای داولی در جنوب رودخانه را مختل می کرد. دشت ساحلی هموار توسط کوه ها در فاصله 10 مایلی از سواحل احاطه شده بود. وجود کوه های بسیار نزدیک به خط ساحلی، به مهاجمان دید مناسب،و توان آتش و حمله به دشمن از زمین های بالاتر قرار می داد. خط الرأس اصلی این منطقه، که چشمه صخره ای شبه جزیره سورنتو بود، دسترسی به ناپل را به جز دو دره باریک که خط الراس را سوراخ می کردند، مسدود کرد. در مجموع، چشم انداز موفقیت عملیات بهمن تیره و تار بود. متفقین باید نه تنها با مضرات زمین بلکه با دشمنی که مصمم بود تمام تلاش خود را برای عقب راندن مجدد نیروی مهاجم به دریا انجام دهد، مبارزه کنند. مدافعان کهنه کار آلمان در انتظار حمله متفقین هستند در حالی که آلمانیها منتظر بودند تا متفقین حمله خود را به سرزمین اصلی ایتالیا انجام دهند، فرماندهی عالی آلمان و فرماندهان آلمانی در ایتالیا درباره بهترین استراتژی برای ایتالیا بحث می کردند. از یک طرف، فرماندهی عالی آلمان از رها کردن تمام ایتالیا حمایت کرد. از طرف دیگر، کسلرینگ، فرمانده تمام نیروهای آلمانی در جنوب ایتالیا، برای دفاع از ایتالیا در جنوب رم استدلال کرد. کسلرینگ در آن زمان به شدت با ادامه خلع سلاح ارتش ایتالیا پس از تسلیم آن به متفقین در 7 سپتامبر درگیر بود. 15000 سرباز متعلق به لشکر 16 پانزر از سپاه چهاردهم پانزر ژنرال هرمان بالک در مقابل متفقین در سراسر جبهه تهاجم قرار داشتند. لشکر 16 پانزر که توسط ژنرال سرلشکر رودولف سیکنیوس رهبری می شد، سال قبل در استالینگراد تا حدی تخریب شده بود، اما آلمانی ها این واحد را حول 3400 سرباز کهنه کار از لشکر اصلی بازسازی کردند. برخلاف دستور ویتینگهوف، بالک مستقیماً به سالرنو نقل مکان نکرد. در عوض، او در 10 مایلی شمال بندر توقف کرد. در نتیجه، لشکر 16 پانزر به تنهایی در 9 سپتامبر جنگید و تمام حمله نیروی تهاجمی را جذب کرد. برنامه ریزان متفقین، سپاه X بریتانیا را مأمور کردند تا حمله اصلی را به سالرنو انجام دهند. برای حمایت از آن، متفقین تکاورهای ایالات متحده و کماندوهای بریتانیا را در جناح چپ و سپاه ششم ایالات متحده را در جناح راست آن ورود کردند. سیکنیوس و افرادش که ساعاتی قبل منطقه مسئولیت خود را به دست گرفته بودند، از زمان محدود خود برای آماده شدن برای دفاع از خط ساحلی نهایت استفاده را برده بودند. آنها بین سالرنو از جنوب تا آگروپولی، توپخانه و خمپاره را در یک نیم دایره قرار دادند که کل خط ساحلی را پوشش می داد. دیده بانهای های توپخانه در ارتفاعات اطراف محل تهاجم قرار گرفتند و به آلمانی ها این امکان را دادند که به خلیج، سواحل و دشت شلیک کنند. برای دفاع مستقیم از سواحل، آلمانی‌ها از 105 تانک و 36 توپ لشکر در گروه‌های کوچک، که گاه توسط یک جوخه پیاده نظام پشتیبانی می‌شد، برای انجام حملات و حفظ تعادل دشمن و در نتیجه کند کردن پیشرفت او در داخل استفاده کردند. علاوه بر این، آلمانی ها مین های تلر ضد نفر را به طور تصادفی در فاصله 15 متری از لبه آب در کمربندی به وسعت 100 متر در داخل زمین قرار دادند. هشت نقطه مستحکم شامل مسلسل، پیاده نظام، توپخانه و توپهای ضد تانک که در جلو و عقب با سیم خاردار محافظت می شدند، برای پوشش نقاط فرود احتمالی مستقر شدند. در چند روز اول تهاجم، نیروهای زمینی آلمان از حمایت برادران خود در لوفت وافه برخوردار بودند که بیش از 450 سورتی پرواز را علیه متفقین در سواحل انجام دادند. نبرد برای سالرنو: نبرد رفت و برگشت در پایان روز اول عملیات بهمن، پیشروی انجام شده توسط متفقین بسیار کمتر از انتظارات بود. اگرچه متفقین امیدوار بودند که تا پایان روز اول عمق ساحل به 4000 متر برسد، اما در بیشتر جاها عمق آن تنها 400 متر بود. برنامه ریزان فکر می کردند تا پایان روز اول به خط ساحلی که در سالرنو، باتیپاگلیا، ابولی و پونته سل می گذرد، می رسند. قرار بود سپاه Xبریتانیا به سپاه ششم ایالات متحده ملحق شود و خط نبرد از طریق کوه‌های فراتر از آلتاویلا و آلبانلا ادامه یابد تا مونت سوپرانو و مونت سوتانه را در بر بگیرد. این خط به مهاجمان فضای کافی برای مانور در سواحل می داد و مواضع فرماندهی را در کل ساحل فراهم می کرد، بنابراین به متفقین پایگاهی محکم برای پیشروی در ناپل می داد. با این حال، با توجه به تلاش‌های مدافعان آلمانی، خط واقعی متفقین پس از تاریک شدن هوا در 9 سپتامبر در سه مایلی جنوب شرقی سالرنو، حدود دو مایلی در داخل کشور، و به سمت ساحل چهار مایلی کمتر از دهانه رودخانه سله حرکت کرد. سپاه ششم از ساحل حرکت کرده بود و شهر کاپاسیو را تصرف کرده بود و واحدی از لشکر 36 در آستانه تصرف مونته سوتان بود. با این حال، در جناح راست سپاه، منطقه فرود همچنان زیر آتش بود و سربازان آمریکایی در آنجا به دام افتاده بودند. علاوه بر این، سه مورد از مطلوب ترین اهداف روز اول، فرودگاه Montecorvino، بندر سالرنو، و Battipaglia، از آلمان ها گرفته نشد. کسلرینگ در 10 سپتامبر تصمیم ویتینگهوف برای نبرد در سالرنو را با هدایت لشکر 15 پانزرگرنادیر ژنرال ابرهارد رودت و لشکر لوفت وافه پانزر ژنرال پل کنراث هرمان گورینگ، هر دو از سپاه پانزر چهاردهم، برای حرکت به سمت سالرنو تایید کرد. فیلد مارشال همچنین لشکر 3 پانزرگرنادیر ژنرال لوتنان فریتز-هوبرت گراسر را برای حرکت به سمت جنوب از رم به سالرنو آزاد کرد. در همان زمان، لشکر 26 پانزر ژنرال اسمیلو فریهر فون لوتویتز و لشکر 29 پانزرگرنادیر ژنرال سرلشگر والتر فرایز، که هر دو به سپاه پانزر ژنرال تراوگوت هر تعلق داشتند، پس از جدا شدن از جبهه شمالی ارتش هشتم به سمت جبهه سالنو حرکت کردند. ویتینگهوف لشکر 16 پانزر را از بخش آمریکایی به بخش بریتانیایی میدان نبرد منتقل کرد. او امیدوار بود که ورود پیش‌بینی‌شده لشکر 29 پانزرگرنادیر به آن واحد اجازه دهد تا سپاه ششم ایالات متحده را مشغول نگه دارد در حالی که سپاه چهاردهم به سپاه X بریتانیا حمله می‌کرد. در روز دوم عملیات بهمن، آلمانی‌ها موفق شدند بخش عمده‌ای از نیروهای خود را در منطقه بر علیه انگلیسی‌ها متمرکز کنند و به این ترتیب مستقیم‌ترین مسیر به سمت ناپل را مسدود کردند. سپاه X در اوایل 10 سپتامبر، شناسایی هایی را علیه این موقعیت‌های دشمن جدید انجام داد. به دلیل تمرکز شدید آتش توپخانه دشمن که به طور ماهرانه از کوه ها به سمت جبهه بریتانیا هدایت می‌شد و ضدحمله‌های قوی آلمان، پیشرفت ناچیز بود. لشکر 56 مقابل باتیپاگلیا سنگین ترین خسارات را دریافت کرد. پس از نفوذ به داخل شهر، سربازان آن ابتدا مورد اصابت گلوله های توپخانه قرار گرفتند و سپس توسط تانک ها و پیاده نظام لشکر 16 پانزر بیرون رانده شدند. یک حمله دیگر تانک آلمانی بین فرودگاه باتیپاگلیا و مونتکوروینو، در کارخانه تنباکو، عناصر تیپ گارد 201 لشکر 56 را به سمت ساحل راند. لندینگ کرافتهای متفقین در اولین روز نبرد در سمت چپ منتهی الیه سپاه ششم در بخش آمریکایی، تیم رزمی هنگ 179 لشکر 45 با پیشروی به سمت رودخانه کالور تلفات زیادی متحمل شد اما توانست پل ویران شده در پونت سل را ایمن کند. در جناح راست آمریکایی،به سمت تپه 424 پیشروی کردند و شهر Altavilla را تصرف کردند. ضد حمله 25 تانک آلمانی با کمک توپ های دریایی و توپخانه های میدانی دفع شد.آتشباری گسترده نیروی دریایی متفقین در حمایت از پیشروی، دفاع و عقب نشینی واحدهای رزم زمینی بریتانیا و آمریکا در برابر ضدحملات بی امان آلمانی حیاتی بود. روز بعد یعنی11سپتامبر در بخش آمریکایی، نبرد در اطراف پونته سل بی‌امان بود، زیرا زرهی آلمانی، آمریکایی‌ها را مجبور کرد تا در نزدیکی پل، که آمریکایی‌ها آن را تعمیر کرده بودند، تسلیم شوند. در همان روز، گردان142 RCT توسط حملات دشمن به سمت Altavilla متوقف شد. در جبهه لشگر بریتانیا شدیدترین نبرد شامل نبرد Battipaglia و کارخانه تنباکو بود. تیپ گارد 201 ژنرال جولیان گاسکوئین به داخل شهر نفوذ کرد، آنها توسط یک پاتک سنگین تانک آلمانی به بیرون رانده شدند. تلاش دیگری برای تصرف کارخانه تنباکو توسط پانزرهای آلمانی با تعداد زیادی کشته و اسیر انگلیسی ها سرکوب شد. تا پایان روز، بریتانیایی ها فقط یک پا را در Battipaglia داشتند. در شمال ساحل، کماندوها و تکاوران روز را تحت فشار فزاینده ای سپری کردند، زیرا نیروهای تقویتی کسلرینگ دفاع از پاس های منتهی به ناپل را سخت تر کردند. در پایان روز سوم، متفقین جای پای خود را گسترش دادند و بندر سالرنو را اشغال کردند. اما تأسیسات بندری آنقدر آسیب دید که متفقین نمی توانستند از آن استفاده کنند. در منطقه آمریکا، خط ساحلی 10 مایلی به داخل زمین کشیده شده بود، در حالی که جای پای بریتانیا تنها یک مایل عمق داشت. کلارک نسبت به احتمال اینکه نیروهایش به زودی بتوانند آلمان ها را از شبه جزیره سورنتو پاکسازی کنند، خوش بین بود. پس از انجام این کار، آنها می توانند مستقیماً به سمت ناپل پیشروی کنند. در 12 سپتامبر، آلمانی‌ها حملات شدیدی را در امتداد کل ساحل انجام دادند، زیرا نیروهای کمکی،" هر چند به تدریج"، از شمال و جنوب ایتالیا همچنان وارد می‌شدند. در انتهای جنوبی ساحل، حملات به سمت چپ سپاه ششم آمریکا توسط عناصر لشکر 16 پانزر و 29 پانزرگرنادیر انجام شد. در منطقه اطراف Montecorvino، آلمانی ها حملات هماهنگی را به سپاه X بریتانیا انجام دادند. در تمام بخش‌ها، متفقین برای دفع این حملات به مشکل خوردند و در بسیاری از موارد مجبور به عقب‌نشینی شدند. لشکر 45 که در دو ستون به سمت پونته سل حرکت کرده بود با محاصره دشمن تهدید شد. برای جلوگیری از این امر، کلارک لشکر را که به بخش بریتانیا رفته بود، به منطقه Sele انتقال داد تا از جناح لشکر اصلی خود هنگام پیشروی به سمت شمال محافظت کند. این هنگ پس از عبور آلمانی ها از سله و اشغال آن دو مکان، از ارتفاعات اطراف پرسانو و کارخانه تنباکو مورد اصابت آتش تانک و مسلسل آلمانی قرار گرفت. آتش شدید دشمن هفت تانک را منهدم کرد بدتر از آن، زمینی که آلمانی‌ها در دست داشتند، یک گوه تهدیدآمیز بین ساحل‌های بریتانیا و آمریکا ایجاد کرد. آلمانی‌ها به دلیل آموزش و سلاح‌های فوق‌العاده‌شان در دفاع برتر بودند. درگیری در اطراف پرسانو و کارخانه تنباکو در طول روز به این طرف و آن طرف می چرخید. یک حمله زمینی توسط لشکر 45، که با آتش دریایی از رزمناو یو اس اس فیلادلفیا پشتیبانی می شد، در نهایت آلمان ها را از آن دو مکان حیاتی پاکسازی کرد. در بعد از ظهر یک گردان آلتاویلا و تپه 424 را پس از کوبیدن آتش توپخانه و حمله عناصر هنگ پانزرگرنادیر 15 از دست داد. در Battipaglia، لشکر 56 از بخش کوچکی از شهر که در اختیار داشت رانده شد و 3000 متر به سمت جنوب غربی عقب نشینی کرد تا یک خط دفاعی جدید تشکیل دهد. کلارک صبح زود به ساحل آمده بود و مقر فرماندهی خود را در ناحیه سپاه ششم مستقر کرده بود. در حالی که او در میدان نبرد گشت می‌زد و موقعیت را می‌دید، بعدها گفت که احساس می‌کرد به بن بست رسیده و در خطر رانده شدن به دریا قرار دارد. به همین دلیل، کلارک به فکر انتقال سپاه ششم ایالات متحده به شمال به منطقه سپاه X بریتانیا افتاد. او در نهایت این ایده را رد کرد. در واقع، تلاش برای استقرار مجدد عمده نیروهای خود در مواجهه با حریف دعوت به فاجعه بود. کلارک تصمیم گرفت که اگر آلمانی‌ها می‌خواهند ارتش پنجم متفقین را از ساحل بیرون برانند، باید این کار را گام به گام انجام دهند. روز بعد به نظر می رسید که آلمانی ها دقیقاً این کار را می کنند. دوشنبه سیاه در اواسط صبح روز 13 سپتامبر، ویتینگهوف یک اقدام جسورانه را انتخاب کرده بود. او از شکاف بین بخش‌های آمریکایی و بریتانیایی آگاه بود اما به اشتباه به این نتیجه رسید که متفقین عمداً خود را به دو بخش تقسیم کرده‌اند تا برای تخلیه ساحل آماده شوند. پس از رسیدن به آن نتیجه اشتباه، ویتینگهوف به شواهد دیگری نگاه کرد، و آن را برای حمایت از نظریه خود پذیرفت. او معتقد بود که کشتی‌های دیگری برای کمک به تخلیه به خلیج سالرنو رسیده‌اند. او همچنین معتقد بود که پرده‌های دود متفقین در اطراف باتیپاگلیا در جناح راست بریتانیا برای پوشش عقب‌نشینی بریتانیا در نظر گرفته شده بود. ویتینگهوف با احساس پیروزی، نه تنها می خواست متفقین را از ساحل خود بیرون کند، بلکه از فرار آنها نیز جلوگیری کند. کسلرینگ طرح حمله او را تایید کرد. کسلرینگ گفت: «متجاوزان در منطقه ناپل-سالرنو و جنوب باید به طور کامل نابود شوند و علاوه بر آن به دریا رانده شوند. ارتش هشتم بریتانیا هنوز چند روز از پیوستن به ارتش پنجم در سالرنو فاصله داشت. اقدامات ماهرانه به تعویق انداختن گاردهای عقب آلمان، تخریب جاده ها و پل ها در مسیر نیروی مونتگومری، و کمبود تجهیزات پل زدن ارتش هشتم، پیشروی آن را به سمت شمال کند کرده بود. در 12 سپتامبر، ارتش هشتم هنوز 80 مایلی از سالرنو فاصله داشت. تا 16 سپتامبر نتوانست با ارتش پنجم ارتباط برقرار کند. از دیدگاه آمریکا، تلاش‌های آلمان در 13 سپتامبر، که پس از آن به دوشنبه سیاه معروف شد، در ابتدا یک حمله هماهنگ بود تا افزایش شدید مقاومت. نمونه ای از این حمله توسط لشکر 36 پیاده نظام ایالات متحده علیه آلتاویلا و تپه 424 در نزدیکی آن بود. هر دو حمله با مقاومت شدید روبرو شدند. شکست در Altavilla تحت الشعاع فاجعه ای نزدیک در راهرو Sele-Calore قرار گرفت. گردان دوم از 143 RCT، خط دفاعی را در دو مایلی شمال شرقی Persano و سه مایلی از Altavilla ایجاد کرد، در حالی که گردان RCT 157 دو مایلی عقب بود و گذرگاه Persano از Sele را از کرانه شمالی آن پوشش می داد. در نتیجه هر دو جناح گردان دوم روی در هوا بودند و شکاف Sele-Calore بی دفاع بود. در همین حال، ویتینگهوف، بیش از هر زمان دیگری بر این باور بود که متفقین در حال آماده شدن برای عقب نشینی هستند. در ساعت 2:30 بعد از ظهر او به سپاه چهاردهم خود دستور داد تا تمام نیروهای موجود را برای حمله به جنوب ابولی جمع آوری کند تا عقب نشینی احتمالی دشمن را مختل کند. ضد حمله آلمان در 13 سپتامبر از روزنه باریک بین مناطق بریتانیا و آمریکا استفاده کرد. درگیری شدید در کارخانه تنباکو در نزدیکی Persano رخ داد، زیرا آلمانی ها به دنبال ایجاد شکاف بین دو سپاه بودند. یک ساعت بعد، 20 پانزر آلمانی، یک جوخه پیاده نظام، و چند توپخانه کششی ابولی را ترک کردند و به سمت کارخانه تنباکو در شمال سله که در اختیار گردان 1بود، حرکت کردند. هنگامی که گلوله ها به موضع آمریکایی ها اصابت کردند، شش تانک آلمانی به سمت چپ گردان حمله کردند و 15 تانک دیگر به سمت راست گردان حمله کردند. اگرچه آمریکایی ها توپخانه و اسلحه های ضد تانک را به سمت آلمانی ها شلیک کردند، اما آلمانی ها گردان اول را شکست دادند. آلمانی ها به پیشروی خود ادامه دادند و گذرگاه پرسانو و کارخانه تنباکو را تصرف کردند. آلمانی ها پس از کشف گذرگاه سله، وارد راهروی Sele-Calore شدند و به عقب سمت چپ گردان دوم، ضربه زدند. در همین حین، زره پوشهای آلمانی بیشتری به سمت پونته سل پیشروی کردند و جناح راست گردان را قطع کردند. آلمانی ها که به سختی مانع دفاع ضعیف پیاده نظام آمریکایی و آتش توپخانه سبک آمریکایی شده بودند، گردان دوم را با 500 نفر اسیرکردند. در ساعت 5 بعد از ظهر، آلمانی ها کنترل بی چون و چرای راهرو را در دست داشتند. آنها توپخانه را در نزدیکی Persano قرار دادند و 15 تانک را به سمت محل اتصال رودخانه های Sele و Calore فرستادند. در عرض یک ساعت تانک ها و نیروهای پیاده آلمانی در ساحل شمالی کالور ایستادند. تنها آمریکایی های بین آلمانی ها و دریا، گردان های توپخانه میدانی 158 و 189 لشکر 45 پیاده نظام بودند. و تنها 200 متر پشت سر آنها پست فرماندهی ارتش پنجم قرار داشت. با مشاهده دشمن در ساحل شمالی رودخانه، مدافعان آمریکایی که در یک شیب ملایم مشرف به راهرو قرار داشتند، در محدوده نقطه خالی آتش گشودند. کلارک که وضعیت را بسیار بحرانی می‌دانست و متوجه می‌شد که نیروهای آمریکایی ممکن است شکست سختی را در منطقه متحمل شوند، ترتیبی داد که سربازان خود را با قایق به بخش بریتانیا بفرستد. مدت کوتاهی پس از نفوذ آلمانی ها به شکاف Sele-Calore، کلارک از داولی تماس گرفت و از او پرسید که قصد دارد در مورد وضعیت چه کاری انجام دهد. کلارک گفت: هیچی. "من هیچ ذخیره ای ندارم. تنها چیزی که دارم یک دعا است." در بخش لشگر ایکس بریتانیا واحدها بیش از حد توسعه یافتند. هرمان گورینگ لشگر پانزر کنراث در نزدیکی ویتری تهدید کرد که ارتباطات بین سپاه X و رنجرز در شمال را قطع خواهد کرد. اما مخمصه سپاه ششم در جنوب سل، مخاطره آمیزتر بود. کلارک در ساعت 7:30 بعدازظهر با فرماندهان ارشد خود جلسه ای تشکیل داد و اعلام کرد که برنامه هایی برای تخلیه ساحل آمریکایی در حال انجام است. در حالی که آمریکایی‌ها در مورد بحران پیش رو بحث می‌کردند، ویتینگهوف موفقیت‌های سربازانش را به کسلرینگ اطلاع داد. ویتینگهوف نوشت: «پس از یک نبرد دفاعی چهار روزه، مقاومت دشمن [در حال فروپاشی] است». نبردهای سنگین هنوز در نزدیکی سالرنو و آلتاویلا در جریان است. مانور در حال انجام است تا دشمن را از Paestum عقب نشینی کند." سی دقیقه بعد، هر به ویتینگهوف گفت که شک دارد جبهه متفقین در حال فروپاشی است. هر خاطرنشان کرد که مقاومت دشمن در حال تشدید است و تانک های آمریکایی در حال مقابله با حملات آلمان هستند. ویتینگهوف از باور کردن اخبار امتناع کرد. او از رهبران سپاه خود خواست تا این حمله را تحت فشار قرار دهند. در همین حال، بالک نیز نسبت به شکست قریب الوقوع متفقین شک داشت. ارتش پنجم تا شب در 13 سپتامبر در آستانه شکست قرار گرفت. این عمدتاً به این دلیل بود که نمی توانست به سرعت آلمان ها که می توانستند از طریق خشکی سریعتر از متفقین از طریق دریا نیروهای کمکی را وارد ساحل کنند، (به دلیل کمبود شدید کشتی های حمل و نقل.) این سوال در آن شب باقی ماند که آیا ارتش پنجم می تواند ساحل را نگه دارد یا خیر. با نزدیک شدن به شب در 13 سپتامبر، در نزدیکی محل تلاقی رودخانه‌های سل و کالور، کمتر از پنج مایلی از خط ساحلی و در فاصله‌ای چند قدمی بزرگراه 18، گردان توپخانه میدانی به همراه تعدادی تانک و ستاد ارتش پنجم، یک ستاد فرماندهی را تشکیل دادند. (حساس ترین بخش جبهه سپاه ششم). آمریکایی ها علیه گروهان تانک های آلمانی و یک گردان پیاده نظام، بیش از 3600 گلوله توپ را در چهار ساعت شلیک کرده بودند. 300 گلوله دیگر توسط گردان 27 توپخانه زرهی تازه وارد شلیک شد. آتش توپخانه همراه با آتش تانک و ناوشکن از پایه راهرو، نفوذ آلمان را متوقف کرد. در حالی که هیچ نیروی کمکی فوری در دسترس نبود، آلمانی ها در شب به سوی پرسانو عقب نشینی کردند. متفقین موقعیت خود را تقویت می کنند برای آمریکایی ها، به دلیل فقدان پیاده نظام مورد نیاز برای مقابله با تهدید دشمن، وضعیت ناامن باقی ماند. گردان 1 در Altavilla تقریباً نابود شد. گردان دوم، مستقر در شکاف Sele-Calore دیگر وجود نداشت. گردان 3 به شدت در Altavilla شکست خورده بودند، در حالی که گردان 157 RCT در کارخانه تنباکو مورد حمله قرار گرفته بود. به دلیل این شرایط، فرماندهان آمریکایی تصمیم گرفتند خط آمریکایی را کوتاه کنند. لشکر 45 با جابجایی بخشهایی از گردانهای 157 و 179 در امتداد Sele، جناح راست خود را تقویت کرد. گردان 1، به مدافعان در پایه راهرو پیوست و محل اتصال سل و کالور را نگه داشت. در مرکز خط ششم سپاه، لشکر 36 دو مایل به سمت نهر لا کوزا عقب‌نشینی کرد، در حالی که گردان 1، 141 RCT خود را در مونت سوپرانو قرار داد و گردان دوم آن هنگ ایستگاهی را در نزدیکی سمت چپ سپاه، بلافاصله در جنوب بزرگراه 18 گرفت. . گردان سوم و یک گروه مهندس از جناح چپ سپاه محافظت می کردند. بقایای گردان های فرسوده که در آلتاویلا جویده شده بودند، یک ذخیره عمومی سپاه را تشکیل می دادند. خط دفاعی جدید به هر قیمتی حفر شد، مین گذاری شد و نگه داشت. به درخواست کلارک، در ساعات اولیه 14 سپتامبر هنگامی که دو گردان از هنگ پیاده نظام چتر باز لشکر 82 هوابرد ایالات متحده، در نزدیکی Paestum رها شدند و سپس به مونت سوپرانو در سمت راست سپاه ششم منتقل شدند، کمک فوری به ساحل آمریکایی فرستاده شد. آلمانی ها نیز در شب 13-14 سپتامبر مواضع خود را تعدیل کردند. یک هنگ از لشکر 26 پانزر لوتویتز در آن شب در نزدیکی ابولی وارد شد. از آنجایی که هنگ زرهی آن در نزدیکی رم در حال خدمت بود و یکی از گروه های جنگی آن هنوز پیشرفت ارتش هشتم را به تعویق می انداخت، لشکر 26 پانزر فقط می توانست یک هنگ را به نبرد در سالرنو کمک کند. ویتینگهوف به لوتویتز دستور داد که بخش شمالی منطقه 16 پانزر را تصاحب کند و به سمت سالرنو حمله کند. امید این بود که لشکر 26 پانزر جدید بتواند خطوط بریتانیا را بشکند و با لشگر پانزر هرمان گورینگ، که قرار بود به ویتری و سپس سالرنو حمله کند، تماس برقرار کند. همانطور که این برنامه ها در حال تدوین بود، بالک به فرمانده ارتش خود اطلاع داد که بریتانیایی ها سخت در حال جنگ برای بازپس گیری ارتفاعات غرب سالرنو در نزدیکی ویتری هستند. او استدلال کرد که اگر آلمانی‌ها نتوانند در شکاف Sele-Calore مشکل بیشتری ایجاد کنند، هیچ حمله‌ای در مقیاس بزرگ در نزدیکی ویتری یا بین سالرنو و باتیپاگلیا امکان‌پذیر نخواهد بود. با وجود دیدگاه های بدبینانه اما واقع بینانه تر فرماندهان سپاه خود، رهبر ارتش دهم خواستار حمله سپاه چهاردهم و سپاه LXXششم شد. یک تانک شرمن از کنار یک تانک منهدم شده آلمانی عبور می کند. ورود نیروهای کمکی بریتانیا و آمریکا در 14 سپتامبر به متفقین قدرت بیشتری بخشید و آلمانی ها را وادار کرد تا عقب نشینی به سمت رم را آغاز کنند. فشار آلمان در 14 سپتامبر علیه بریتانیا در ابتدا بر سالرنو متمرکز بود، جایی که لشکر 46، که در تپه‌های اطراف شهر دفاعی مصمم انجام داد. آلمانی‌ها حمله خود را به منطقه Battipaglia منتقل کردند، جایی که لشکر 56 با سرسختی در زمین باز در مقابل دیدگان مخالفان خود جنگید. کمک های مؤثری در قالب آتشباری دریایی و بمباران هوایی دریافت کرد که آلمانی ها را در امتداد جاده باتیپاگلیا-ابولی کوبید. در پایان روز، مک کری گزارش داد: «هیچ چیز جالبی برای گزارش در طول روز نیست. در بخش آمریکایی در 14 سپتامبر، آلمان ها با هشت تانک و یک گردان پیاده نظام از لشکر 16 پانزر و 29 پانزرگرنادیر در ساعت 8 صبح حمله کردند. مهاجمان با حرکت از کارخانه تنباکو با گردان های 2 و 3 که به تازگی در صف قرار گرفته بودند، برخورد کردند. تانک‌ها و توپخانه‌های آمریکایی که پشت سر هم کار می‌کردند، جناح‌های آلمانی را کوبیدند. هواپیماهای آمریکایی و آتشباری نیروی دریایی نیز آلمانی ها را در هنگام پیشروی آزار دادند. پس از نابودی تمام تانک های آلمانی، پانزرگرنادیرها عقب نشینی کردند. در اواسط صبح، نزدیک به رودخانه، گروهان پیاده نظام و شش تانک به سمت گردان یکم، 157 RCT و گردان 3، 179 RCT پیشروی کردند. آتش موثر دریایی، آلمانی ها را به عقب راند. آلمانی ها دو حمله دیگر را علیه عناصر لشکر 45 انجام دادند، اما هر دو نتوانستند آمریکایی ها را تکان دهند. حملات آلمان علیه لشکر 36 نیز به همین سرنوشت دچار شد. هنگامی که یک گروه از پیاده نظام آلمانی با پشتیبانی تانک ها سعی کرد از رودخانه Calore عبور کند، آتش توپخانه ایالات متحده آنها را تکه تکه کرد. در بقیه روز، رگبارهای توپخانه سنگین زمینی و دریایی، آلمانی ها را دور نگه داشت. تا شب در 14 سپتامبر، سپاه ششم به طور محکم بر موقعیت خود مسلط بود. در مجموع، آمریکایی ها 30 خودروی زرهی دشمن را منهدم کرده بودند. در غروب 14 سپتامبر، موقعیت متفقین در سالرنو بسیار بهبود یافته بود. درز بین سپاه X و VI در جنوب شرقی Battipaglia با واحدهای خودی دوخته شده بود. به همان اندازه مهم، لشکر 7 زرهی بریتانیا به منطقه X لشگر رسیده بود، و لشکر 180 RCT، 45 به ساحل آمد تا یک نیروی ذخیره را در نزدیکی مونت سوپرانو تشکیل دهد. علاوه بر این، 2100 چترباز از هنگ پیاده نظام 505 چتر باز، لشکر 82 هوابرد در Paestum فرود آمدند. پیاده نظام ایالات متحده پس از بیرون آمدن از ساحل در میدان آسرنو حرکت می کند. آلمانی ها دفاع سرسختانه ای در سالرنو نشان دادند، اما در مقابله با نیروی عظیم متفقین شانسی نداشتند در 14 سپتامبر، ویتینگهوف به آرامی متوجه شد که شانس او برای راندن دشمنش به دریا در حال از دست دادن است. علاوه بر این، کسلرینگ به او گفت که صرف نظر از اینکه ارتش دهم حریف خود را شکست دهد، باید به تدریج به سمت رم عقب نشینی کند. با این وجود، ویتینگهوف همچنان آزاد بود تا یک بار دیگر برای بیرون راندن متفقین از سالرنو تلاش کند. پس از اینکه یک فرصت دیگر برای شکست دادن ارتش پنجم به وی داده شد، ویتینگهوف تصمیم گرفت از لشکر 26 پانزر در حمله به شمال غربی از باتیپاگلیا به سالرنو استفاده کند در حالی که لشگر پانزر هرمان گورینگ از ویتری به سالرنو پیشروی کرد. به دلیل این دستورات جدید، بار عمده حملات آلمان در 15 سپتامبر بر دوش لشکر 46 بریتانیا افتاد. اینها به شدت روزهای قبل نبود، اما بریتانیایی ها در مواقعی تحت فشار بودند. دو گردان از لشکر 26 پانزر 90 کشته و زخمی را برای پیشروی 200 متری از دست دادند. لشکر 3 پانزر گرنادیر تماس نزدیک خود را حفظ کرد در حالی که لشکر 16 پانزر دستور داده شد تا حمله را در آن شب ادامه دهد. هنگ 9 پانزرگرنادیر حمله خود را در منطقه باتیپاگلیا علیه واحدهای لشکر 56 آغاز کرد. بریتانیایی ها و آلمانی ها تن به تن در اطراف خط بریتانیا جنگیدند، اما قدرت دفاعی بریتانیا و قدرت آتش بسیار زیاد متفقین، پانزرگرنادرها را به عقب راند. پس از مشاهده نتایج نبرد شدید، ویتینگهوف در 16 سپتامبر متوجه شد که نمی تواند ارتش پنجم ایالات متحده را شکست دهد. بنابراین او از کسلرینگ خواست تا اجازه عقب نشینی کند. در 17 سپتامبر دستور خروج از منطقه سالرنو بلافاصله صادر شد و واحدهای آلمانی روز بعد شروع به عقب نشینی از مواضع خود کردند. آلمانی ها واحدهای کوچکی را پشت سر گذاشتند تا از تعقیب توسط دشمن جلوگیری کنند. بخش اعظم ارتش دهم آلمان به سمت راست و به سمت رودخانه ولتورنو حرکت کرد و در آنجا سنگر گرفت و منتظر متفقین شد. یک پیروزی ناشیانه برای متفقین در سالرنو نبرد یک هفته‌ای سالرنو در مجموع 2349 کشته، 7366 زخمی و 4100 مفقود برای انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها به همراه داشت. آلمانی ها 840 کشته و 2000 زخمی دادند. تعداد زیادی از تلفات آلمان نتیجه توپخانه میدانی متفقین و تیراندازی دریایی بود. برای متفقین، عملیات بهمن موفقیت آمیز بود،. فرماندهان آلمانی نشان دادند که سربازان آمریکایی به‌طور خاص تفکر تاکتیکی نداشتند و فرصت‌ها را برای بهره‌برداری از نقاط ضعف در موقعیت حریف از دست دادند. اما نیروهای متفقین، دست و پا چلفتی و فاقد ظرافت، در دفاع سرسختانه جنگیدند و از امکانات عظیم توپخانه و هوایی آنها بهره برداری کردند. در مورد آلمانی‌ها، آنها در طول مبارزات سالرنو از هر نظر به خوبی جنگیده بودند. در طول نبردهای اطراف ساحل متفقین، آلمانی ها یک سری حرکات چشمگیر را انجام داده بودند. آنها به سرعت به تهدیدات پاسخ دادند، مانورهای برق آسا را انجام دادند و حملات متمرکز و ضدحمله های به موقع را علیرغم برتری توپخانه و هوایی گسترده دشمن انجام دادند. نبرد اطراف سالرنو در سپتامبر 1943 آغازگر یک نبرد وحشیانه 19 ماهه برای کنترل ایتالیا بود. سرسختی که آلمانی ها نشان دادند با منابع عظیم متفقین قابل مقایسه نبود. با وجود ناهنجاری تاکتیکی نیروهای متفقین درگیر در سالرنو، توانسته بودند خود را در سرزمین اصلی ایتالیا مستقر کنند. نبردهای سخت تری در پیش بود، اما متفقین مصمم بودند که آلمانی ها را شکست دهند، حتی اگر این به معنای بهای سنگین تلفات باشد. منابع:https://warfarehistorynetwork.com/ https://www.historyhit.com/
  23. 1 پسندیده شده
    [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/300px-Maginot_line_1.jpg[/img] خط ماژینو که به نام وزیر جنگ فرانسه،آندره ماژینو ،نام گذاری شد، نواری بود متشکل از استحکامات بتونی،موانع تانک،مواضع توپخانه ای،سنگرهای تیربار و دیگر پدافندهایی که فرانسه آن را با توجه به تجربه جنگ جهانی اول و در آستانه جنگ جهانی دوم در امتداد مرزهای خود با آلمان و ایتالیا ایجاد کرد.به طور کلی این اصطلاح فقط استحکامات مقابل آلمان را توصیف میکند،در حالی که عبارت "خط آلپی " برای خطوط دفاعی میان فرانسه و ایتالیا به کار میرود. فرانسوی ها این استحکامات را ایجاد کردند تا در صورت مورد حمله واقع شدن،ارتش زمان کافی برای تحرک داشته باشد و نیروهای فرانسوی بتوانند برای یک رویارویی قاطع با نیروهای آلمانی به بلژیک منتقل شوند.موفقیت نبرد ایستا و تدافعی در جنگ جهانی اول عامل اصلی بروز این ایده در فرانسوی ها بود.کارشناسان نظامی خط ماژینو را یک شاهکار می دانستند و معتقد بودند این خط می تواند مانع هرگونه تهاجم از سمت شرق (به ویژه آلمان) شود. گرچه این سیستم میتوانست تهاجم مستقیم را به طور موفق دفع کند،ولی از نظر راهبردی بی تاثیر بود، چرا که آلمانی ها از طریق بلژیک حمله خود را صورت دادند حمله کردند و ارتش فرانسه را شکست دادند.آلمان خط ماژینو را از طریق جنگل آردن و کشورهای کوچک تر به طور کامل دور زد و فرانسه را در طول 6 هفته فتح کرد.به همین دلیل است که اصطلاح "خط ماژینو " برای استراتژی یا چیزی که امید است اثربخش باشد ولی در عمل به طور مفتضحانه ای شکست میخورد به کار می رود.این اصطلاح همچنین بهترین نماد برای ضرب المثلی است که میگوید: ((فرماندهان همیشه در آخرین نبرد میجنگند،به خصوص اگر پیروزیشان قطعی باشد)) خط ماژینو تقریبا در مقابل انواع حملات غیر قابل نفوذ بود و شرایط زندگی آسان را برای افراد داخل خود فراهم داشت.از جمله تهویه هوا،غذاخوری های راحت و راه آهن زیرزمینی.با ابن حال هزینه نگهداری آن بالا بود و متعاقبا باعث کمبود بودجه در سایر بخش های ارتش فرانسه شد. [size=5]برنامه ریزی و ساخت[/size] طرح ایجاد خط ماژینو اولین بار توسط مارشال ژوفر ارائه شد.افراد نوین گرایی مانند پل رنو و شارل دوگل که سرمایه گذاری در نیروی زرهی و هوایی را بیشتر مصلحت میدانستند با او مخالفت کردند.ژوفر از حمایت هنری فیلیپ پتن برخوردار بود و همچنین تعدادی گزارش و حکم های موافق از سوی دولت وجود داشت.کسی که نهایتا دولت را راضی کرد تا در این طرح سرمایه گذاری کند آندره ماژینو بود.ماژینو سابقه شرکت در جنگ جهانی اول را داشت، و بعدها وزیر امور معلولان جنگ و سپس وزیر جنگ شد.(1928-1931) بخشی از احساس نیاز به خط ماژینو به دلیل تلفات سنگین فرانسه در جنگ جهانی اول و تاثیری که بر روی جمعیت فرانسه گذاشته بود ایجاد شده بود.کاهش نرخ زاد و ولد در طول و پس از جنگ جهانی اول و کاهش جمعیت مذکر و جوان،باعث شد تا در اواسط دهه سوم قرن بیستم میلادی،ارتش فرانسه با کمبود سرباز مواجه شود.به دلیل کمبود نیروی انسانی،سران فرانسه مجبور بودند بیشتر افراد مسن تر را به خدمت بگیرند که سازماندهی آنها نیز بیشتر به طول می انجامید و همچنین به اقتصاد فرانسه لطمه می زد،زیرا این افراد باید شغل خود را رها میکردند و به جنگ می رفتند.بنابراین ایجاد مواضع دفاعی و ایستا نه تنها برای کسب زمان،بلکه برای کاهش استفاده از نیروی متحرک برای دفاع از یک منطقه در دستور کار قرار گرفت.در عمل،فرانسه از نیروی انسانی به تعداد دو برابر،یعنی 36 لشکر(تقریبا یک سوم کل نیروهایش) برای دفاع از خط ماژینو در آلزاس و لورن استفاده کرد،در حالی که نیروی مهاجم آلمانی فقط شامل 19 لشکر (کمتر از یک هفتم کل نیروهایش) بود. خط ماژینو در چند مرحله از سال 1930 توسط اس تی جی (سرویس تکنیکی دوژن) و زیر نظر سی او آر اف ( کمیسیون سازماندهی مناطق استحکام بندی شده ) آغاز شد.پروژه ساخت در سال 1939 و با صرف 3 میلیارد فرانک به پایان رسید. این خط از سوییس تا لوگزامبورگ ادامه داشت و بعد از 1934 با ایجاد بخشی کمتر حفظت شده تا تنگه دور گسترش یافت.بخش اصلی استحکامات ، منطقه ای که آلمان برای اولین حمله انتخاب کرده بود(در عملیات ((فال گلب)) از طریق جنگل آردن در 1940 ) را پوشش نمیداد.محل وقوع حمله،احتمالا به خاطر وجود خط ماژینو،از میان جنگل آردن (بخش 4) در سمت چپ خط ماژینو می گذشت. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Maginot_Line_ln-en~0.PNG[/IMG] [color=#ff0000]خط ماژینو [/color] [size=5]اهداف[/size] خط ماژینو به منظور براورده ساختن چندین هدف ساخته شد ،از جمله : جلوگیری از حمله غافلگیرانه و هشدار دادن به نیروها پوشش دادن تحرکات و انتقال ارتش فرانسه ( که نیازمند دو تا سه هفته زمان بود) حفظ نیروی انسانی (فرانسه در برابر جمعیت 70 میلیونی آلمان درای 38 میلیون نفر جمعیت بود) محافظت از ناحیه های آلزاس و لورن ( که در سال 1918 به فرانسه بازگشت) و مناطق صنعتی آن ها استفاده شدن به عنوان یک پایگاه برای اجرای ضدحمله به دام انداختن دشمن در صورت حمله از ناحیه بلژیک و سوئیس نگه داشتن قوای دشمن تا زمان رسیدن نیروی عمده خودی به خط مقدم نشان دادن موضع غیرتهاجمی فرانسوی ها و جلب حمایت بریتانیا برای کمک به فرانسه در صورت حمله آلمان به بلژیک [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Maginot_Linie_Karte~0.jpg[/IMG] [color=#ff0000]نقشه بخش اصلی غنی از خط Maginot[/color] [size=5]سازمان[/size] اگر چه کلمه (( خط ماژینو )) یک خط دفاعی نازک و استحکام بندی شده را تداعی می کند، خط تا حد زیادی عمیق بود و عمقش در مناطق مختلف از 20 تا 25 کیلومتر متفاوت بود.خط شامل مجموعه پیچیده ای از نقاط مستحکم ، دژهای مختلف، و ساختمان های نظامی مانند پست های حفاظت مرزی،مراکز ارتباطی ، پناهگاه های پیاده نظام ، سنگرها ،پست های توپخانه ،مسلسل ، آتشبارهای ضدتانک ،انبار مهمات ،زیرساخت های متنوع، پست های دیده بانی ، و ... می شد.این ساختارها خود وظیفه پشتیبانی از یک خط اصلی دفاع را داشتند که از ((ouvrage)) های به شدت مسلح شده تشکیل می شد.این بخش را می توان دژهای اصلی دفاعی ترجمه کرد. از جلو تا پشت خط ،ساختارها به این نحو چیده شده بود : 1) خط پست مرزی : شامل بلوک ها و خانه های مستحکمی که معمولا به صورت مناطق مسکونی با ظاهر غیرنظامی استتار شده بودند و به زحمت چندین متر از مرز فاصله داشتند و در ان نیروهایی به منظور هشدار دادن فوری در صورت حمله غافلگیرانه و همچنین به تاخیر انداختن حرکت تانک های دشمن حضور داشتند.بدین منظور مواد منفجره و سنگرهایی تعبیه شده بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Hochwald_historic_photo.jpg[/img] [color=#ff0000]بلوک 14 در Ouvrage Hochwald در سال 1940[/color] 2) خط پاسگاه ها و نقاط تدارک رسانی : در حدود 5 کیلومتر ان سوی مرز ، خطی از بلوک های ضدتانک به منظور به تاخیر انداختن و متوقف کردن حمله زرهی احتمالی از سوی دشمن ایجاد شده بود تا خدمه خط دفاعی اصلی فرصت کافی برای اماده شدن را داشته باشند.این پاسگاه ها گذرگاه های موجود در خط اصلی را نیز پوشش می دادند. 3) خط اصلی دفاعی :از خط از 10 کیلومتری مرز شروع می شد.پیش از این خط موانع فلزی ضدتانک به صورت شش ردیفه و با ارتفاعی از 70 سانتی متر تا 1.4 متر و با عرض 2 متر موجود بود.این موانع ضدتانک در تمامی طول جبهه به طول صدها کیلومتر وجود داشتند و تنها در مناطقی که دژهای متراکم ،رودخانه ها و عوارض زمینی غیرقابل عبور وجود داشت قطع می شدند. موانع ضدتانک بلافاصله ،با مواضع ضدنفر که شبکه متراکمی از سیم های خاردار بود تقویت می شد . با وجود نرده های ضدتانک بستن راه های ارتباطی در شکاف های میان موانع ضدتانک در مواقع ضروری نیز ممکن بود. 4) پناهگاه های پیاده نظام :این پناهگاه ها با مسلسل های دوگانه (در فرانسوی اختصارا JM ) و آتشبارهای 37 میلیمتری یا 47 میلیمتری ضدتانک مجهز شده بودند.این پناهگاه ها ممکن بود یگانه ( با قابلیت اتشباری در یک جهت ) یا دوگانه ( دو اتاق کنترل اتش ،در دو جهت متفاوت) باشند.پناهگاه های مذکور عموما دو طبقه بودند، یک طبقه به منظور اتش باری و یک طبقه زیرساختی/پشتیبانی که به منظور تامین خدمات رفاهی و رزمی ( واحدهای تامین برق،ذخایر آب ،سوخت ،غذا ، تهویه هوا و ...) شده بود.پناهگاه های پیاده نظام معمولا دو نقطه مخصوص آتش باری در بالای خود داشتند .این دو نقطه به منظور استقرار مسلسل یا پریسکوپ های دیده بانی مورد استفاده قرار می گرفتند.خدمه ان ها بین 20 تا 30 نفر بود. 5) اورجس های کوچک : این دژهای کوچک خطوط پناهگاه های پیاده نظام را تقویت می کردند.پناهگاه های متعدد پیاده نظام که با شبکه ای از تونل های زیرزمینی به هم متصل شده بودند بخش اصلی این خط بودند. ،به همراه این ها ساختارهای زیرزمینی مانند ژنراتورهای برق،پناهگاه،سیستم های تهویه ،سالن های غذاخوری ،درمانگاه،و انبارهای تدارکات موجود بود.تعداد خدمه این بخش بین 100 تا 200 نفر بود. 6) اورجس ها : مهمترین بخش از خط ماژینو را این استحکامات تشکیل می دادند و دارای مستحکم ترین ساختار و سنگین ترین توپخانه موجود بودند.هر کدام از این ouvrage ها شامل حداقل (( شش سیستم بانکری پیشین)) یا ((بلوک های رزمی)) به همراه دو ورودی ،و شبکه از تونل های زیرزمینی دارای راه آهن به منظور ارتباط میان پناهگاه ها بود.بلوک های جداگانه درای زیرساخت هایی مانند ایستگاه های تامین برق ، سیستم های مستقل تهویه ، پادگان ها و سالن های غذاخوری ،آشپزخانه ، مخازن اب و سیستم های توزیع ان ، تلمبه ها، انبارهای مهمات ، کارگاه ها و بخش های ذخیره سازی ، انبارهای نگه داری مواد خوراکی و ...داشتند.خدمه این بخش بین 500 تا 1000 نفر بود. 7) پست های دیده بانی : این پست ها بیشتر روی تپه ها ایجاد می شدند تا دید مناسبی از منطقه داشته باشند.هدف اصلی این پست ها هدایت آتش توپخانه و گزارش دادن از پیشروی و تحرکات واحدهای کلیدی دشمن بود.پست ها با پناهگاه های بتنی و نقاط اتش باری زره پوش با وسایل اپتیکی با دقت بالا تقویت شده بودند و با سایر استحکانات ازطریق تلفن های میدانی و فرستنده های بی سیم (معروف به T.S.F ) ارتباط داشتند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Casematedambachnord.jpg[/img] [url="http://translate.googleusercontent.com/translate_c?depth=1&ei=MsAhUdKnGcvKtAa3i4CwDQ&hl=fa&prev=/search%3Fq%3Dhttp://en.wikipedia.org/wiki/Maginot_Line%26hl%3Dfa%26safe%3Dactive%26tbo%3Dd&rurl=translate.google.com&sl=en&u=http://en.wikipedia.org/w/index.php%3Ftitle%3DCasemate_de_Dambach_Nord%26action%3Dedit%26redlink%3D1&usg=ALkJrhiUvkux94RObd5B7sGyOE71KVQRww"][color=#ff0000]پناهگاه توپ د Dambach NORD[/color][/url][color=#ff0000] - نما[/color] 8) شبکه تلفنی : تمامی استحکامات موجود در خط ماژینو از جمله پناهگاه ها ،استحکامات توپخانه ای و پیاده نظام ،پست های دیده بانی و پناهگاه های زیرزمینی از طریق این شبکه با هم در ارتباط بودند.دو خط تلفن به صورت موازی در طول استحکامات وجود داشت تا در صورت قطع یکی از خطوط ،از طریق خط دوم ارتباط برقرار شود.در طول کابل های ارتباطی جاهای مخصوصی وجود داشت تا سربازان ساکن در جبهه از ان استفاده کنند. 9)پناهگاه های ذخیره پیاده نظام : این پناهگاه ها 500 تا 1000 متر پشت خط اصلی قرار داشتند. پناهگاه های مذکور، سنگرهای بتونی زیرزمینی بودند که برای جای دادن تا یک گروهان از نیروهای پیاده (200 تا 250 نفر) طراحی شده بودند، و دارای امکاناتی مانند ژنراتورهای برق، سیستم تهویه، منبع آب، آشپرخانه و سیستم گرمایشی بوند که به ساکنان آنها امکان می داد در صورت وقوع حمله، مقاومت کنند. آنها علاوه بر این نیز می توانستند به عنوان ستاد محلی و پایگاهی برای انجام ضدحمله استفاده شوند. نواحی سیل گیر (10) : مخزنهای طبیعی یا رودهایی بودند که می توانست در صورت نیاز پر از آب شوند و لذا مانعی اضافی در صورت حمله دشمن به شمار می امدند. 11) نواحی امن : در نزدیکی استحکامات عمده ساخته شده بودند تا برای پرسنل استحکامات امکان رسیدن به موضع نبردشان را در کوتاه ترین زمان ممکن در صورت یک حمله ناگهانی یا پنهانی در زمان صلح را فراهم کند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Blockhousemomderichtolsheim.jpg[/img] [color=#ff0000]MOM Blockhouse (اصلی خوراک نظامی) د Richtolsheim - Secteur Fortifié د Colmar - Sous secteur د [/color][color=#ff0000]Hilsenheim[/color] 12)دپو های آذوقه 13)انبار مهمات 14) سیستم راه آهن کم عرض : شبکه ای از راه آهن باریک 600 میلیمتری از دپوهای آذوقه به استحکامات عمده برای رساندن مهمات و آذوقه ساخته شده بود که تا 50 کیلومتر طول داشتند. لوکوموتیوهای زره پوش با موتور بنزین سوز قطارهای تدارکات را در این خطهای باریک حرکت می دادند. (سیستمی مشابه با موتورهای بخار زره پوش قبلا در 1914 تا 1918 ایجاد شده بود) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Antitankrails.jpg[/img] [right][url="http://translate.googleusercontent.com/translate_c?depth=1&ei=MsAhUdKnGcvKtAa3i4CwDQ&hl=fa&prev=/search%3Fq%3Dhttp://en.wikipedia.org/wiki/Maginot_Line%26hl%3Dfa%26safe%3Dactive%26tbo%3Dd&rurl=translate.google.com&sl=en&u=http://en.wikipedia.org/wiki/File:Antitankrails.jpg&usg=ALkJrhi6g4YU3OE-dFn43rKj-pMgLUmtxA"][img]http://bits.wikimedia.org/static-1.21wmf9/skins/common/images/magnify-clip.png[/img][/url][/right] [color=#ff0000]ضد تانک ریل در اطراف پناهگاه توپ 9 از Hochwald خندق [/color] 15)خطوط انتقال برق پرفشار : این خطوط که در سطح زمین بودند اما بعدا به زیرزمین منتقل شدند، برق را به استحکامات پرشمار می رساندند. 16) توپخانه سنگین ریلی : این توپخانه هابه وسیله لوکوموتیو به مواضع از پیش طراحی شده منتقل می شدند تا توپخانه مستقر شده در استحکامات را، که متعمدانه برد آنها به 10 – 12 کیلومتر محدود شده بود، پشتیبانی کند. داني كه چه گفت زال با رستم گرد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Maginotline_organization.gif[/img] فهرست اورج ها ( Ouvrages ): تعداد [color=#000000][background=rgb(248, 248, 255)] [/background][/color] 142 اورج [color=#000000][background=rgb(248, 248, 255)] [/background][/color] ،352 موضع توپ خانه ای،78 پناهگاه،17 پست دیده بانی و حدود 5000 سنگر در خط ماژینو وجود داشت. توضیح : اورجس نوعی سنگر و استحکامات می باشند [size=5]سنگرهای زرهی[/size] این سنگرها انواع مختلفی دارند.تمامی آنها از فولاد ساخته میشوند و غیرقابل جمع شدن هستند. رایج ترین نوع این سنگرها،GFM([color=#000000][background=rgb(248, 248, 255)]به معنی پست تیربار)[/background][/color] میباشد که از 3 یا 4 منفذ تشکیل میشود.این منافذ را میتوان با تیربار،دوربین و یا خمپاره 50 میلی متری تجهیز کرد یا این که برای دید مستقیم به کار گرقت.گاهی اوقات پیریسکوپی نیز در بالای سنگر قرار میگیرد.1118 عدد از این نوع سنگر در خط ماجینات وجود دارد.تقریبا در بالای هر یک از مواضع و پناهگاه ها 1 یا 2 سنگر GFM وجود دارد. سنگرهای JM مانند سنگرهای GFM هستند با این تفاوت که تنها یک منفذ دارند که دو تیربار در آن قرار میگیرد.17 سنگر JM در خط موجود است. 72 سنگر AM([color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]منظور سنگری در نوع چند نوع سلاح باشه )[/background][/font][/color] مجهز به تیربار و تفنگ ضد تانک 25 میلی متری در خط وجود دارد.بعضی از سنگرهای AM به سنگرهای GFM تبدیل شدند(عدد مزبور برای سنگرهای GFM موارد تبدیل شده را شامل نمیشود. 75 سنگر LG ([color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]منظور نارنجک انداز)[/background][/font][/color] در این خط ساخته شده است.این سنگر ها به طور کامل در پوششی از بتون قرار میگرفتند و تنها یک منفذ برای پرتاب نارنجک به منطور دفاع نزدیک داشتند. 20 سنگر VP ([color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]منظور دید پریسکوپی و دیدبانی می باشد)[/background][/font][/color] در خط وجود دارد.این سنگرها میتوانستند با انواع پریسکپ ها تجهیز شوند و کاملا توسط بتون پوشیده شده بودند. سنگرهای VDP([color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]به معنی دید مستقیم و پریسکوپی)[/background][/font][/color] مانند VP هستند ولی 2 یا 3 دریچه برای دید مستقیم نیز دارند،در نتیجه با سیمان پوشیده نمیشدند. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Cloche_vdp.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_Cloche_vdp.jpg[/img][/url] [color=#ff0000]VDP[/color] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Cloche_vp.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_Cloche_vp.jpg[/img][/url] [color=#ff0000]VP[/color] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Cloche_lg.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_Cloche_lg.jpg[/img][/url] [color=#ff0000]LG [/color] [color=#ff0000][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Cloche_am.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_Cloche_am.jpg[/img][/url][/color] [color=#ff0000]AM[/color] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Cloche_jm.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_Cloche_jm.jpg[/img][/url] [color=#ff0000]JM[/color] [color=#ff0000][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Cloche_gfm.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_Cloche_gfm.jpg[/img][/url][/color] [color=#ff0000]GFM[/color] [size=5]برجک های جمع شونده[/size] خط دفاعی تشکیل شده از این برجک­ها شامل انواع زیر از آن ها بود: 21 برجک 75 میلی متری (3 اینچی ) مدل 1933 12 برجک 75 میلی متری (3 اینچی ) مدل 1932 1 برجک 75 میلی متری (3 اینچی ) مدل 1905 17 برجک 135 میلی متری (3/5 اینچی ) 21 برجک 81 میلی متری (2/3 اینچی ) 12 برجک برای تسلیحات ترکیبی (AM) 7 برجک برای تسلیحات ترکیبی به علاوه یک خمپاره 50 میلی متری (2 اینچی) 61 برجک شامل مسلسل [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/AM~0.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_AM~0.JPG[/img][/url] AM [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/_jm.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb__jm.jpg[/img][/url] برجک مساسل [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/81Turret.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_81Turret.JPG[/img][/url] 81 میلی متر (3.2 در) برجک [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/135Turret.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_135Turret.JPG[/img][/url] 135 میلیمتر (5.3 در) برجک [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Turret75.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_Turret75.JPG[/img][/url] 75 میلیمتر (3.0 در) برجک مدل 1932 [size=5]توپخانه[/size] توپ­های ضد تانک توپ 25 میلی متری SA Mle1934 و SA-L Mle1937 (Puteaux) L/72 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Fort_Saint-Gobain_p1410129.jpg[/img] 81 میلیمتر (3.2 در) [size=5]ویژگی ها [/size] مشخصه ­های دفاعی آن­ها بسیار بالا بود، همراه با مجتمع های بتونی برای هزاران نفر که آن ها را به هم متصل می­کرد. 45 استحکامات اصلی در فواصل 15 کیلومتری، 97 استحکامات کوچک­تر و 352 پناهگاه توپ بین آن­ها همراه با 100 ها کیلومتر تونل وجود داشت. در آرایش توپخانه اقدامات محافظتی به گونه ای لحاظ شده بود که هر خط می توانست خط بعدی را بدون آنکه آسیبی ببیند، مستقیما بمباران کند. بزرگترین توپ­ها، توپهای 135 میلیمتری استحکامات نظامی بود. تسلیحات بزرگتر بخشی از نیروهای متحرک بودند و پشت خطوط مستقر شده بودند. این استحکامات به درون جنگل آردن کشیده نشده بودند (فرمانده کل قوا موریس گاملین معتقد بود این منطقه غیر قابل نفوذ است.) این استحکامات همچنین در طول مرز بلژیک نیز امتداد نیافته بود زیرا دو کشور قرارداد همپیمانی را امضا کرده بودند که در صورت اشغال بلژیک توسط آلمانی ها، فرانسه می بایست به نفع بلژیک وارد عمل شود. هنگامی که بلژیک این پیمان را در سال 1936 لغو کرد و اعلام بی طرفی نمود، خط ماژینت به سرعت در امتداد مرز فرانسه و بلژیک امتداد یافت، اما نه با استانداردها باقی این خط دفاعی . از آنجا که سطح آب های زیر زمینی در این ناحیه بالا بود، خطر اینکه کانال های و مسیر های زیر زمینی با آب پر شود، وجود داشت. طراحان این خط می دانستند غلبه بر این مسئله، مشکل و پرهزینه است. هنگامی که نیروهای نظامی اعزامی بریتانیایی در سپتامبر سال 1939 در فرانسه فرود آمدند، آن ها و فرانسوی ها خط دفاعی ماژینت طی یک عملیات عمرانی ضربتی و فوری در سال های 1939-1940 را تا دریا امتداد داده و تقویت دادند و بهبود های کلی را در طول کل خط اعمال نمودند. خط نهایی قویترین وضعیت را در نواحی صنعتی Metz، Lauter و Aslace داشت، در حالیکه دیگر مناطق در مقایسه با آنها به شکل ضعیفی حفاظت شده بودند. تبلیغاتی که راجع به این خط دفاعی انجام شده بود آن را سازه و ساختاری بسیار مستحکمتر از آنچه که واقعا هست، نشان می داد. تصاویر معابر متعدد متصل به هم و در هم تنیده را همراه با پایانه های راه آهن و سینماهای زیر زمینی نشان می داد. این تصاویر باعث قوت قلب غیر نظامیان متفقین می شد. [color=#ff0000][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Fort_Saint-Gobain_p1410059.jpg[/img][/color] [color=#ff0000]راهرو در داخل قلعه سنت GOBAIN در نزدیکی Modane در کوه های آلپ. [/color][color=#ff0000] سیستم راه آهن [/color][url="http://translate.googleusercontent.com/translate_c?depth=1&ei=MsAhUdKnGcvKtAa3i4CwDQ&hl=fa&prev=/search%3Fq%3Dhttp://en.wikipedia.org/wiki/Maginot_Line%26hl%3Dfa%26safe%3Dactive%26tbo%3Dd&rurl=translate.google.com&sl=en&u=http://en.wikipedia.org/wiki/Narrow_gauge&usg=ALkJrhgJLq8Px0ArL2a4MXwO78ec74oqKg"][color=#ff0000]باریک سنج[/color][/url][color=#ff0000] [/color][url="http://translate.googleusercontent.com/translate_c?depth=1&ei=MsAhUdKnGcvKtAa3i4CwDQ&hl=fa&prev=/search%3Fq%3Dhttp://en.wikipedia.org/wiki/Maginot_Line%26hl%3Dfa%26safe%3Dactive%26tbo%3Dd&rurl=translate.google.com&sl=en&u=http://en.wikipedia.org/wiki/Decauville&usg=ALkJrhhM6EroMTaUKtbuNVJmCnl6vqtJOg"][color=#ff0000]Decauville[/color][/url][color=#ff0000] به حمل و نقل مهمات، تجهیزات، مواد زائد، و غیره مورد استفاده قرار گرفته است[/color] [size=5]حمله آلمان در جنگ جهانی دوم[/size] نقشه‌ی حمله‌ی جنگ جهانی دوم المان، برای حل مشکل زنجیره خط ماژینو بود. یک ارتش طعمه در مقابل مرز قرار داده شد در حالی که گروه دوم ارتش، از میان کشورهای پایین دستی بلژیک و هلند و از میان جنگل‌های اردن رد شد و در شمال نیروهای اصلی دفاع فرانسوی قرار گرفت. بنابرین المانها، با نقض بی‌طرفی بلژیک و هلند و لوکزامبورگ، از حمله‌ی مستقیم به استحکامات فرانسوی ها که در بین دو جنگ جهانی اول و دوم ساخته شده بود(زنجیره‌ی خط ماژینو) خودداری کند. با اغاز حمله در ۱۰ می، المانها پس از ۵ روز کاملا در داخل فرانسه بودند و تا ۲۵ روز بعد، جایی که در دونکریک متوقف شدند، این حملات را ادامه دادند. در طول حمله به کانال های انگلیسی، المانها هجوم همه‌جانبه‌ای به پدافند های فرانسه در مرز بلژیک و استحکامات ماژینو در منطقه‌ی موباش در حالی که لوفت‌وافه به سادگی بر اسمان این منطقه پرواز میکرد انجام دادند. در ۱۹ می، ارتش ۱۶ام المان به راحتی و پس از یک حمله‌ی کاملا دقیق توسط مهندسین جنگی و پشتیبانی سنگین توپخانه‌ای، منطقه‌ی " پتیت اوراگ لا فخته" را تصرف کردند.تمام ۱۰۶ نیروی فرانسوی در طول این درگیری ها کشته شدند.روز ۱۴ ژون سال ۱۹۴۰، روزی که پاریس سقوط کرد، ارتش اول المان، عملیات " ببر " را اجرا کرد و طی ان، به زنجیره‌های ماگیونت سنت اوالد و زارابوکن حمله کرد. سپس المانها استحکامات فرانسوی را پس از عقب نشینی انها به سمت جنوب را در هم شکست، در روزهای بعد، نیروهای پیاده‌ی ارتش اول المان، از سمت های مختلف به استحکامات فرانسوی نفوذ کرده، چهار سنگر ماژینو را به تصرف خود در اورد. این نیروها همچنین دو حمله به سمت شرق در شمال الزاس نیز انجام دادند. یک حمله موفق امیز بود و استحکامات ضعیف کوه‌های واسجس را گرفت، اما حمله‌ی دوم توسط نیروهای مدافع فرانسوی در ویسمبورگ متوقف شد. در ۱۵ ژون، نیروهای پیاده‌ی ارتش ۷ام المان، در عملیات خرس کوچک در کنار رودخانه‌ی راین، با نفوذ به استحکامات شهرهای کولمار و استراسبورگ، انها را نیز به تصرف در اورد. در اوایل ژون، نیروهای المانی زنجیره‌ را از باقی فرانسه جدا کرده بودند و دولت فرانسه در پی اتش بس بود، قراردادی که در تاریخ ۲۲ژون در کامپین به امضا رسید. چون خط محاصره شده بود، المانها از پشت به چند سنگر دیگر نیز حمله کردند که در گرفتن هر کدام از انها ناموفق بود. استحکامات اصلی هنوز سالم بودند، برخی فرماندهان اماده‌ی مقاومت بودند، حمله‌ی ایتالیایی ها نیز به خوبی کنترل شده بود. با این وجود، ماگزیم ویگند سند تسلیم را پذیرفت و به نیروهایش دستور داد از استحکامات خارج شوند تا به اردوگاه اسرای جنگی برده شوند. ژون ۱۹۴۵ زمان حمله‌ی متفقین، خط که اکنون در دست المانها بود،‌یکبار دیگر مورد حمله قرار گرفت. جنگ تنها قسمت‌هایی از استحکامات نزدیک متز و شمال الزاس را تا پایان ۱۹۴۴ درگیر خود کرد. در طول حمله‌ی "عملیات شمالی" المان، در ژانویه‌ی ۱۹۴۵ استحکامات و برجک‌های تیر‌اندازی توسط متفقین مخصوصا در منطقه‌ی هاتن‌ریترشوفن مورد استفاده قرار گرفت و المانها که این را پیش‌بینی کرده بودند، از تانک های شعله افکن استفاده کردند.در یک مقطع، ژنرال مارتین دستور گرفت که از خط ماگیونت بر علیه یگان‌های المانی استفاده کند در نتیجه او در های پناه‌گاه‌های بتنی را قفل و کلیدش را به یکی از همکارانش داد.وقتی همکارش دستور گرفت که برای تقویت شهرهای فرانسه، به جنوب برود، مارتین مجبور به عقب نشینی از حمله‌اش شد و خود را در حال تعقیب شدن توسط لشکر زرهی المان دید که استحکاماتش نیز به رویش بسته شده اند. او مجبور به استفاده از مهندسین فرانسوی و سربازانی که تونل میکنند برای ورود به سنگرها شد که بعدا توسط المان ها تصرف شدند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Ligne_Maginot_-_Four_a_Chaux_28Alsace29_bloc_1.jpg[/img] مبارزه با بلوک 1 در قلعه Limeiln ( [url="http://translate.googleusercontent.com/translate_c?depth=1&ei=MsAhUdKnGcvKtAa3i4CwDQ&hl=fa&prev=/search%3Fq%3Dhttp://en.wikipedia.org/wiki/Maginot_Line%26hl%3Dfa%26safe%3Dactive%26tbo%3Dd&rurl=translate.google.com&sl=en&u=http://en.wikipedia.org/wiki/Ouvrage_Four-%25C3%25A0-Chaux&usg=ALkJrhjnvjgJEfBhkp6eUbVLUhxlzw43gQ"]ouvrage چهار-A-Chaux[/url] ، آلزاس)، شاهد تست آلمانی مواد منفجره در داخل قلعه در بین سالهای 1942 و 1944. [size=5]پس از جنگ جهانی دوم[/size] بعد از جنگ اختیار اداره این خط به فرانسه بازگشت و تغییراتی در آن اعمال شد . بهره گیری از خط ماژینو با پیشرفت مستقل فرانسه در تولید تسلیحات هسته ای به سال 1960 گران و بی فایده گشت . برخی از قسمتهای برزگ آن تبدیل به مراکز فرماندهی شدند و هنگامی که فرانسه در سال 1966 از عضویت پیمان نظامی ناتو خارج شد این خط تقریبا متروکه شده بود با عقب نشینی ناتو از این تاسیسات و تخلیه و تحویل آن به نیروهای فرانسوی به عموم مردم واگذار شدند و برخی قسمتهای قدیمی آن تبدیل به زیرزمین های تولید شراب ، مزارع تولید قارچ و حتی دیسکو گشتند .علاوه بر آن تعدادی منازل خصوصی نیز بر روی برخی سنگر های بلوکی ساخته شد . استحکامات اورجس روچونویلرز تا سال 1990 همچنان بعنوان مرکز فرماندهی نیروی زمینی نگه داری می شد ، اما این اواخر بسته شده است . همچنین استحکامات اورجس هاچولد برای استفاده نیروی هوایی بصورت فعال باقی مانده و بعنوان تاسیسات حفاظ شده فرماندهی برای نیروی هوایی تحت با عنوان پایگاه هوایی درچینبرن نگه داری میشود . در سال 1968 هنگامی که برای یافتن لوکیشنی به منظور استفاده در فیلم " سرویس مخفی اعلی حضرت " ، تهیه کننده فیلم هری سالتزمن از روابط خود با مسئولان فرانسوی بهره جست تا بتواند از بخشی از خط ماژینو را برای " مرکز فرماندهی ارواح " در فیلم خود استفاده کند . سالتزمن به کارگردان هنری فیلم ساید کین پیشنهاد داد تا از سفر در کل مجتمع برای فیلم خود استفاده کند اما کارگردان بدلیل سخت بودن و شرایط پیچیده نورپردازی موافقت نکرد و برای کاهش هزینه ها مدل مصنوعی آن را در استودیو ساختند که در نتیجه این ایده کنار گذاشته شد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Maginot_line_2~0.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Ligne_Maginot_-_Four_a_Chaux_28Alsace29_bloc_5~0.jpg[/img] مترجمین: [url="http://www.military.ir/forums/user/9721-moltke/"]Moltke[/url] [url="http://www.military.ir/forums/user/11916-hajj-abbas/"]HAJJ_ABBAS[/url] [url="http://www.military.ir/forums/user/9136-lord-soldier/"]Lord-Soldier[/url] [b][url="http://www.military.ir/forums/user/513-m-atf/"]M-ATF[/url][/b] [b][url="http://www.military.ir/forums/user/11973-senaps/"]senaps[/url][/b] [b][url="http://www.military.ir/forums/user/3358-worior/"]worior[/url][/b]
  24. 1 پسندیده شده
    [quote] این فرانسوی ها که اینقدر خرج خط ماژینو کردند اپسیلونی به عقلشون نرسید که حالا اگر المان از هلند و بلزیک حمله کرد چه خاکی تو سرشون بریزند؟ [/quote] با بلژیک پیمان نظامی داشتند ، که وقتی این کشور اعلام بی طرفی میکنه ، بلافاصله توسط آلمان اشغال و خط ماژینو دور زده میشه ، هر چند که استراتژی حملات آلمان نازی (بلیتزکریگ) حملات سریع ، بدون توقف و به سمت پایتخت بوده ، بنابراین خط ماژینو استحکامات ثابتی بود که در برابر این استراتژی چندان نمیتونست موثر واقع بشه . هر چند که وقتی آلمان به لهستان حمله کرد فرانسوی ها میبایست یا در بلژیک نیرو پیاده میکردند و یا اینکه خودشون رو برای یک جنگ مشابه در بلژیک آماده میکردن ، نبود چنین امادگی باعث قافلگیریشون شد ، ...